فلسفه علم @philosophyofscience Channel on Telegram

فلسفه علم

@philosophyofscience


مطالب فلسفه تحلیلی و موضوعات فلسفه علم

این کانال تلاشی برای عمومی کردن مفاهیم فلسفه علم در جامعه ایرانی است.

برای ارتباط با Admin با آیدی @mmasiha1988 و درج تبلیغات میتوانید با کانال @adsphilosophy1 در ارتباط باشید.

فلسفه علم (Persian)

آیا شما علاقه‌مند به فلسفه علم هستید؟ آیا می‌خواهید مفاهیم پیچیده فلسفه علم را درک کنید و با دیگر علاقمندان به این حوزه ارتباط برقرار کنید؟ اگر پاسخ شما بله است، کانال تلگرام با عنوان "فلسفه علم" (philosophyofscience) مناسب‌ترین مکان برای شماست. این کانال دارای مطالب فلسفه تحلیلی و موضوعات مختلفی از حوزه فلسفه علم است.

هدف اصلی این کانال، عمومی‌سازی و تبیین مفاهیم فلسفه علم در جامعه ایرانی است. اینجا مکان مناسبی برای گفت‌و‌گو، تبادل ایده و بحث‌های فلسفی میان اعضا می‌باشد. شما می‌توانید از تجربیات و دانش فلسفی دیگران بهره ببرید و نقطه‌نظرات خود را با دیگران به اشتراک بگذارید.

برای ارتباط با مدیران کانال، می‌توانید با آیدی @mmasiha1988 در تماس باشید. همچنین، اگر تمایل به تبلیغات در این کانال دارید، می‌توانید با کانال @adsphilosophy1 در ارتباط باشید. پس می‌توانید با عضویت در این کانال، به دنیای جذاب و الهام‌بخش فلسفه علم وارد شوید و از تبادل‌های معنوی با دیگران لذت ببرید.

فلسفه علم

14 Feb, 15:29


سیمپوزیوم آنلاین دربارۀ کتابِ امیر صائمی، اخلاق و وحی در فکر اسلامی و فرای آن (آکسفورد، ۲۰۲۴) -- با حضور رابرت آودی، لارا بوشک، عمران آیجز، فربد اخلاقی، و امیر صائمی.

برای اطلاعات بیشتر به این لینک نگاه کنید.
https://philosophy.ipm.ac.ir/symposium/symposium.jsp

فلسفه علم

14 Feb, 11:20


فراز و فرود هوش مصنوعی ۲

🚩 در اواسط دهه 1980 حداقل چهار گروه مختلف، نوعی #الگوریتم_یادگیری را بازتولید کردند که اولین‏بار در 1969 پایه‏گذاری شده بود. این الگوریتم برای بسیاری مسائل #یادگیری_ماشین و انتشار گسترده نتایج در مجموعه پردازش توزیع‏شده موازی (Parallel Distributed Processing) بکار گرفته شد که موجب شور و هیجان فراوان گردید.
این مدل‏های هوش که «پیوندگرا: Connectionist» خوانده می‏شوند، بعنوان رقیب مستقیم برای دو مدل نمادی (که توسط نوِل و سیمون ارتقاء یافت) و رویکرد منطقی (که بوسیله مک‏کارتی و دیگران مطرح شد) تلقی می‏گردید.

🚩 شاید واضح بنظر برسد که انسان‏ها نیز در برخی سطوح با دستکاری نمادها کار می‏کنند، اما طرفداران پیوندگرایی می‏پرسیدند آیا دستکاری نمادها هیچ نقش تبیینی واقعی در مدل‏های جزئی‏شده شناخت دارد؟
این سؤال بدون پاسخ باقی مانده بود، هرچند دیدگاه اخیر این است که رویکردهای نمادین و پیوندگرا، مکمل همدیگر - و نه در رقیب با هم – هستند.

🚩 با جداسازی #هوش_مصنوعی از رویکرد دیجیتال، تحقیق در شبکه‏های نورونی مدرن به دو حوزه تقسیم شد که یکی با خلق ساختار مؤثر شبکه و الگوریتم‏ها و ویژگی‏های ریاضیاتی آن‏ها سروکار داشت، و دیگری با مدل‏سازی دقیق ویژگی‏های مجموعه نورون‏های واقعی. 
دیگر مشخص شده بود مسائلی که ما فکر می‏کردیم مشکل باشند، از حل قضایای ریاضیاتی و بازی آبرومندانه شطرنج گرفته تا استدلال در علوم مختلف،‌ آسان بودند و کامپیوترهای دهه 60 و 70 با چندهزار فرمان در ثانیه، غالباً می‏توانستند نتایج رضایت‏بخشی را در این زمینه‏ها فراهم آورند. مسئله گریزپا اما مهارت‏هایی بود که هر بچه پنج‏ساله هم داراست؛ مثل بیان تفاوت بین یک سگ و یک گربه، یا درک یک کارتون انیمیشینی.

🚩 اواسط دهه 90 شاهد نفوذ سیستم‏هایی در مؤسسات مالی بودیم که از تکنیک‏های قدرتمند آماری و انطباقی استفاده می‏کردند. نه تنها فروشگاه‏های بزرگ توسط شبکه‏های کامپیوتری مدیریت می‏شدند، بلکه عمده تصمیمات خرید و فروش نیز بوسیله برنامه‏های نرم‏افزاری که بنحوی فزاینده شامل مدل‏های پیچیده دادوستد بودند،‌ گرفته می‏شد.

🚩 با نقش مهم و روزافزون ماشین‏های هوشمند در تمامی جنبه‏های زندگی امروزه (نظامی، پزشکی،‌ اقتصادی، مالی، سیاسی)، عجیب است کسی در این‌باره تردید داشته باشد که: «چه اتفاقی با هوش مصنوعی رخ داده است»؟
اگر تعریف ما از AI شبیه تعاریف امثال اِلین ریچ (Elaine Rich) باشد که هوش مصنوعی را معادل ماشین‌هایی می‌داند که «اعمالی را به انجام می‏رسانند که فعلاً افراد انسانی در انجام آن‏ها بهتر هستند»، باید اذعان کرد که حوزه AI به موفقیت‌های بزرگی دست یافته و آینده روشن‌تری را هم نوید می‌دهد.

🚩 اما اگر علاوه بر جنبه کارکردی که بر یکسری خروجی‌های از سنخ داده و رفتار و گفتار تکیه دارد، جنبه پدیداری و سابجکتیو هوش و آگاهی نیز مدنظر باشد، ماجرا کاملا فرق می‌کند.
رویکردهای معاصر #بدنمندی (#Embodiment) و #پیوندگرایی (#Connectionism) هرچقدر که در ارائه رفتارها و کارکردهای ایده‌آل یا شبیه انسان، پیشرفت داشته‌اند، اما اساسا برای تولید و توسعه عالَم درونی و #آگاهی_پدیداری در ماشین‌ها تاسیس نشده‌اند.

🚩 امروزه البته بسیاری از مهندسان علوم کامپیوتر اصلا کاری با ساخت جنبه اول‌شخص و #تجربه_پدیداری در ماشین‌ها ندارند و صرفا بر توسعه #هوش_مصنوعی_ضعیف تمرکز دارند؛ هوشی که البته در تسهیل و تحول زندگی بشر می‌تواند نقشی بسیار اساسی ایفا نماید و کارکردهای مهمی را به منصه ظهور رساند.
اما بنظر می‌رسد چشم‌انداز #هوش_مصنوعی_قوی که توسط لیدرهای این حوزه از اواسط قرن بیستم نوید داده می‌شد و همچنان از سوی برخی مهندسان و نظریه‌پردازان دنبال می‌شود، قابلیت تحقق در قالب رویکردهای رایج را ندارد.
و این البته بمعنای عدم امکان علی‌الاصول تحقق چشم‌انداز مذکور از هیچ طریق دیگر نیست.

@PhilMind
@philosophyofscience

فلسفه علم

13 Feb, 18:25


🔶پاسخ ابن‌عقيل حنبلی به پارادوکس دروغگو:

-ابن‌عقیل راه‌حل رو در تفکیک میان فرآیند خبر و محتوای خبر میدونه و در ادامه ابن‌قيم تفسیر و شاهد مثالی برای پاسخ ابن‌عقيل ذکر میکنه.
-این پاسخ از یک جهت بی‌شباهت به راه‌حل تارسکی در تفکیک میان سطوح زبان(در تارسکی تفکیک میان زبان موضوع (Object Language) و زبان فراموضوع (Meta-Language)) به منظور پرهیز از خودارجاعی مستقیم نیست.

[بدائع الفوائد]

اشارات و تنبیهات

فلسفه علم

13 Feb, 18:25


تبلیغات

فلسفه علم

13 Feb, 17:42


دستاوردهای داروین برای علم چه بود؟

داروین چگونه با ارائه‌ی فهم جدیدی از تکامل و فرگشت موجودات زنده توانست نگرش جدیدی در شناخت ما از جهان طبیعت ایجاد کند؟

در این گفتگو به این سوالات پاسخ دادم و همچنین به سه کتاب بسیار جالب درباره ی تکامل موجودات زنده، فرگشت انسان و شامپانزه نگاه کوتاهی انداختم.

✔️همچنین تفاوت ادعای مستند در علم و داستان‌های افسانه‌ها را بیشتر بررسی کردم


این ویدئو به مناسبت گرامی داشت روز چارلز داروین تهیه شده است.

سروش سارابی
https://youtu.be/xdBelOIx-R0

@daneshagahi
@philosophyofscience

فلسفه علم

12 Feb, 10:29


"فلسفه‌ی درگیر" چیست؟ و چرا رو به گسترش خواهد بود؟

به‌خلاف فلسفه‌ی محض یا نظری که به مفاهیم انتزاعی پیرامون ساختارهای بنیادین، اصول کلی حاکم بر جهان، انسان، و اجتماع، و معرفت به خاطر خود معرفت می‌پردازد، فلسفه‌ی کاربردی (applied philosophy) و  فلسفه‌ی درگیر (engaged philosophy) تلاش می‌کنند فلسفه را از دانشگاه بیرون آورده و به مسائل و مشکلات واقعی جامعه پیوند زنند. هر دو رویکرد معتقدند که فلسفه صرفاً نباید به مباحث انتزاعی محدود شود، بلکه باید در زندگی روزمره‌ی مردم و تصمیم‌گیری‌های مهم اجتماعی نقش ایفا کند. با این حال، تفاوت‌هایی بین این دو رویکرد وجود دارد.

فلسفه‌ی کاربردی
فلسفه‌ی کاربردی بر به‌کارگیری نظریه‌ها، مفاهیم و روش‌های فلسفی شناخته‌شده در حوزه‌های مختلف زندگی تأکید دارد. هدف این رویکرد، حل مسائل و معضلات خاص در زمینه‌هایی مانند پزشکی، حقوق، کسب‌وکار، مهندسی و غیره است. فیلسوفان کاربردی معمولاً با استفاده از چارچوب‌های فلسفی که در فلسفه‌ی محض در پذیرش و رد آن بحث‌های مفصلی شده (مانند پیامدگرایی، وظیفه‌گرایی، فضیلت‌گرایی در فلسفه‌ی اخلاق) به تحلیل یک مسئله‌ی عملی می‌پردازند و استدلال‌هایی در جهت تصمیم‌گیری بهتر عرضه می‌کنند. این رویکرد غالباً «بالا به پایین» است؛ یعنی از نظریه‌های از پیش تعیین‌شده‌ی فلسفی برای حل مسائل عملی استفاده می‌کند.

هدف اصلی فلسفه‌ی کاربردی، روشن کردن ابعاد اخلاقی و مفهومی یک مسئله، ارائه‌ی استدلال‌های مستدل برای تصمیم‌گیری، و بهبود رویه‌ها و دستورالعمل‌ها در آن حوزه‌ی خاص است.

وقتی متخصص اخلاق زیستی با استفاده از اصول پیامدگرایی به ارزیابی میزانِ عادلانه بودن یک سیاست در خدمات بهداشتی می‌پردازد فعالیتی در حوزه‌ی فلسفه‌ی کاربردی انجام می‌دهد.

فلسفه‌ی درگیر: مشارکت فعال در حل مسائل جزئی‌تر

فلسفه‌ی درگیر، بر مشارکت فعال با جوامع، ذی‌نفعان و واقعیت‌های عملیِ مسئله‌ی مورد بررسی تأکید دارد. این رویکرد کمتر به دنبال به‌کارگیری نظریه‌های از پیش تعیین‌شده است و بیشتر به دنبال حل مسائل رایج در جامعه از طریق همکاری و مشارکت فعال با غیرفیلسوفان درگیر در آن مسئله است. فیلسوفان درگیر معمولاً با یک رویکرد «پایین به بالا» کار خود را آغاز می‌کنند؛ یعنی با تجربیات و دیدگاه‌های افرادی که تحت تأثیر مسئله‌ای در جامعه قرار دارند، شروع و سپس از ابزارهای فلسفی برای عرضه‌ی راه‌حل‌هایی استفاده می‌کنند.

فیلسوف درگیر، که مثلاً با شورای شهر یا مجلس قانون‌گذاری همکاری می‌کند، تلاش دارد که دستورالعمل‌های اخلاقی برای توسعه‌ی شهری وضع شوند، یا پایداری محیط‌زیست و برابری اجتماعی ترویج شود. همچنین فیلسوفی که با یک فیلم‌نامه‌نویس همکاری می‌کند تا مثلاً عدالت اجتماعی گسترش یابد یا حقوق اقلیت‌ها ضمن نگارش فیلم‌نامه آسیبی نبیند نیز فیلسوف درگیر است.

چرا "فلسفه‌ی درگیر" رو به گسترش خواهد بود؟
به دو دلیل
.
یک. از منظر تکاملی در برخی فعالیت‌های زیستی به تخصصِ بدون انعطاف نیاز داریم و در برخی فعالیت‌های دیگر نیازمند انعطاف بیشتر هستیم. در سطح اجتماعی نیز گاه نیازمند فیلسوفانی متخصص با رویکردهایی ثابت‌تر و کلان‌نگرتر هستیم و در برخی موارد نیازمند نگرش‌های فلسفی منعطف‌تر. مثلاً وقتی قرار است قانونی وضع شود در بررسی وضعیت اخلاقی آن قانون نیازمند نگرش‌های تخصصی‌تر هستیم. اما وقتی قانون وضع شده و در اجرا مشکلاتی ایجاد کرده در تحلیل مسائل مرتبط با کاربست آن در جامعه نیازمند نوعی فلسفه‌ورزی منعطف‌تر و عمل‌گرایانه‌تر هستیم. به این ترتیب فلسفه‌ی درگیر، در محیط‌های متغیر، و فلسفه کاربردی، در محیط‌های نسبتاً پایدار، مؤثرتراند. به این ترتیب با توجه به اینکه وارد جهانی متغییرتر می‌شویم فلسفه‌های درگیر روز به روز بیشتر گسترش خواهند یافت.

دو. اما دلیل مهم دیگری نیز وجود دارد که در آینده‌ی نزدیک سهم فلسفه‌ی درگیر در فلسفه فزونی خواهد گرفت. در حال حاضر هوش مصنوعی بیشتر بر مبنای الگوریتم‌ها، داده‌ها و استدلال منطقی عمل می‌کند. این قابلیت‌ها برای فلسفه‌ی کاربردی بسیار مفید هستند و بنابراین بخش مهمی از وظایف فلسفه‌ی کاربردی را هوش مصنوعی بر عهده خواهد گرفت. اما چنین قابلیت‌هایی هرچند برای فلسفه‌ی درگیر لازم‌اند، اما کافی نیستند. فلسفه‌ی درگیر، نیازمند ترکیبی از عقلانیت، احساسات، تجربه، و تحلیل نوع تعاملات انسان با زمینه‌‌ی اجتماعی، و همچنین برخورداری از فرونسیس ارسطویی (خرد و فرزانگی عملی) است که هوش مصنوعی در حال حاضر فاقد آن است. در آینده چطور؟
در آینده، با پیشرفت هوش مصنوعی در زمینه‌هایی مانند پردازش زبان طبیعی، یادگیری عمیق، و هوش هیجانی، ممکن است شاهد بهبود عملکرد هوش مصنوعی در فلسفه‌ی درگیر نیز باشیم. فلسفه‌ی درگیر، نیازمند خلاقیت، ابتکار، و قضاوت اخلاقی است که به نظر می‌رسد فعلا عموما ویژگی‌هایی انسانی‌اند.

هادی صمدی
@evophilosophy

فلسفه علم

10 Feb, 23:34


فراز و فرود هوش مصنوعی ۱

🚩 #هوش_مصنوعی از این ایده جذاب که در کنفرانس دارموث (۱۹۵۶) بیان گردید، آغاز شد: مغز می‏تواند بمثابه یک #پردازشگر_اطلاعات، لحاظ شود. کامپیوتر، مثالی از یک پردازشگر اطلاعات است؛ ولی مفهوم پردازشگر اطلاعات، وسیع‏تر است.
دیدگاه #پردازش_اطلاعات، چشم‏انداز جدیدی را درباره #مغز ایجاد کرد؛ نورون‏ها یا #شبکه_نورونی بعنوان دستگاه‏هایی لحاظ می‏گردند که قادر به حفظ و انتقال اطلاعات هستند.
جالب است که شیفت از دیدگاه الکتریکی – بیوشیمیایی به دیدگاه پردازش اطلاعات، همزمان با تغییر در سایر حوزه‏های زیست‏شناسی اتفاق افتاد و بطور خاص زیست‏شناسی ژنتیک و مولکولی کلید خورد که بر اطلاعات تأکید می‌کرد؛ بگونه‏ای که ژنوم را بصورت یک برنامه در نظر می‏گرفت که بوسیله ماشین سلولی تفسیر می‏شود. دیدگاهی که امروزه غالب شده است.

🚩 هوش مصنوعی مستقیماً پرسش از پردازش اطلاعات نورونی را دنبال نمی‏کند؛‌ بلکه در موضع طراحی است. پرسش هوش مصنوعی اینست که: مغزهای زنده به چه نوعی از پردازش اطلاعات نیاز دارند تا رفتارهای هوشمندانه عجیبی که ما معمولاً در ارگانیسم‏های زنده می‏بینیم را بروز دهند؟ مثلاً چه ساختارها و فرآیندهای اطلاعاتی لازم است تا چهره یک شخص را از جریان تصاویر بصری در کسری از ثانیه، بیرون بکشد؟ چه نوعی از پردازش اطلاعات ضرورت دارد تا یک جمله زبان طبیعی را با تمام ابهامات و ساختار نحوی پیچیده‏اش، تجزیه کند و در قالب صحنه ادراک شده، تفسیر نماید؟ طرحی برای دستیابی به یک عملکرد تعاملی پیچیده، چگونه برنامه‏ریزی و چطور اجرا و تنظیم می‏شود؟

🚩 مشاهدات نورونی و روان‏شناختی – تخیلات مغز،‌ اختلالات مغز، تأثرات از سنّ و سال، و غیره – می‏توانند به ما بگویند که بخش‏های خاصی از مغز، درگیر وظایف شناختی اختصاصی هستند؛ ولی نمی‏توانند بگویند چرا انواع ویژه‏ای از پردازش‏ها نیاز است؟ برای یافتن این پاسخ، باید فرآیندهای جایگزین را امتحان کرد (حتی اگر چنین فرآیند‏هایی در طبیعت اتفاق نمی‏افتند) و تأثیرات آن‏ها را در عمل ببینیم.

🚩 دیدگاه پردازش اطلاعات، یک انقلاب حقیقی در مطالعات ذهن محسوب می‌شد. سال‌های اولیه هوش مصنوعی، سرشار از موفقیت‏ها در یک مسیر محدود بود. از همان ابتدا،‌ محققان هوش مصنوعی از ابراز پیش‏بینی‏ها درباره موفقیت‏های آینده این حوزه، ابایی نداشتند. جملات ذیل که توسط هربرت سیمون در ۱۹۵۷ بیان شده، نمودی از فضای امیدوارانه آن دوره است:
«من نمی‏خواهم شما را شوک‏زده یا غافلگیر کنم. ولی به ساده‏ترین روش می‏توانم این‏طور بگویم که الان در جهان،‌ ماشین‏هایی وجود دارند که فکر می‏کنند، یاد می‏گیرند و خلق می‏کنند. علاوه بر این، توانمندی آن‏ها برای انجام چنین کارهایی رو به افزایش است؛ تا این‏که در یک آینده نزدیک، طیف مسائلی که می‏توانند مدیریت کنند، همسطح با طیف مسائلی باشد که ذهن انسانی، قادر به اداره آن‏هاست.»

🚩می‌توان R1 را اولین سیستم کارشناسی موفق دانست که جنبه تجاری پیدا کرد و در شرکت تجهیزات دیجیتالی (Digital Equipment Corporation) بکار گرفته شد که تا ۱۹۸۶، سالیانه حدود ۴۰ میلیون دلار برای این شرکت، کاهش هزینه به همراه داشت.
دیگر تقریباً همه شرکت‏های مهم امریکایی،‌ گروه هوش مصنوعی خودشان را داشتند که در حال استفاده از یا تحقیق بر سیستم‏های کارشناسی بودند.
صنعت هوش مصنوعی از حجم چند میلیون دلار در سال ۱۹۸۰ به میلیاردها دلار در ۱۹۸۸ رسید که شامل صدها شرکت ساخت سیستم‏های هوشمند،‌ سیستم‏های بینایی، روبات‏ها، و نرم‏افزار و سخت‏افزار مخصوص این اهداف بود.

🚩 اما به زودی پس از آن دوره‏ای فرارسید که «زمستان هوش مصنوعی» خوانده می‏شود؛ دوره‏ای که کمپانی‏ها بدلیل ناکامی در تحقق وعده‏های خارق‏العاده، به سقوط و افول کشیده شدند.

ادامه دارد ...
@PhilMind
@philosophyofscience

فلسفه علم

10 Feb, 23:33


🔹کتابچۀ برنامه و چکیدۀ سخنرانی‌های همایش روز جهانی داروین با موضوع «روان‌شناسی تکاملی»

@tardidschool

فلسفه علم

10 Feb, 23:32


چرا فیلسوفان باید در فضای مجازی حضور داشته باشند؟
حضور فعال و آگاهانه در فضای مجازی، از اینستاگرام و شبکه‌های اجتماعی کنونی تا متاورس و دیگر دنیاهای مجازی آینده، انتخابی شخصی یا صرفاً ابزاری برای سرگرمی نیست، بلکه یک الزام برای درک بهتر، تبیین دقیق‌تر، و مهم‌تر از همه، تعهد به مسئولیت‌پذیری و آگاهی‌بخشی در عصر دیجیتال است.
اینستاگرام، تلگرام، و پلتفرم‌های مشابه به بخشی جدایی‌ناپذیر از زندگی روزمره‌ی میلیون‌ها نفر تبدیل شده‌اند: بستری برای شکل‌گیری هویت، برقراری ارتباطات، تبادل اطلاعات، و حتی سازماندهی جنبش‌های اجتماعی و سیاسی. نادیده گرفتن این فضا، نادیده گرفتن بخش مهمی از تجربه‌ی انسانی در قرن بیست‌ویکم است.

مشکل ناظر خارجی و لزوم «تجربه‌ی زیسته»
تصور کنید یک مردم‌شناس بخواهد فرهنگ قبیله‌ای دورافتاده را بررسی کند. آیا صرفاً با خواندن کتاب‌ها و مقالات می‌تواند به درک درستی از آن فرهنگ برسد؟ خیر! باید به میان آن قبیله برود، با مردم زندگی کند، و از نزدیک با آداب و رسوم آنها آشنا شود. به نحوی مشابه، فیلسوفی که می‌خواهد رفتار انسان در عصر پلتفرم‌ها را تبیین کند، از چیستی روابط اجتماعی، سیاسی، و اخلاقی انسان عصر حاضر سخن گوید، معرفت و صدق را در دوران پساحقیقت بررسی کند، و از متافیزیک هوش مصنوعی و فضای مجازی سردرآورد، نمی‌تواند صرفاً از منظر یک ناظر خارجی به چنین پلتفرم‌هایی نگاه کند. باید در این فضا حضور داشته باشد، با الگوریتم‌ها، فرهنگ‌های آنلاین و چالش‌های کاربران آشنا شود و سپس از منظر ناظر خارجی آن را تحلیل کند.

سقراط در میدان شهر
سقراط را به یاد آوریم که فلسفه را به میان مردم می‌برد. در میدان شهر با مردم سخن می‌گفت، سؤال می‌پرسید و آنها را به تفکر وامی‌داشت. اینستاگرام و تلگرام میدان شهرهای امروزاند. فیلسوف باید به این میدان بیاید، با مردم سخن گوید، سؤال بپرسد و به آنها کمک کند تا درباره‌ی مسائل مهم زندگی‌شان به شکلی نقادانه و آگاهانه بیندیشند.

اجتناب‌ناپذیری تکنولوژی‌ها
دوست داشته باشیم یا نه، به‌سرعت درحال ورود به دنیای متاورس و فضاهای مجازی مشابه هستیم. فضاهایی که به زودی فراتر از سرگرمی رفته و به بسترهایی برای آموزش، کار، تجارت و حتی خلق هویت‌های جدید تبدیل خواهند شد. فیلسوفانی که امروزه از این فضاها اجتناب می‌کنند، با چشمانی بسته وارد جهان جدید می‌شوند و فرصت درک واقعیت‌های نوظهور و چالش‌های اخلاقی و اجتماعی آن را از دست می‌دهند.

درسی از تاریخ تکامل
بار نخست نیست که در تاریخ تکامل انسان چنین تغییرات بزرگی را تجربه می‌کنیم. تکنولوژی همواره نیرویی قدرتمند در تغییر زندگی انسان بوده است. از کشف آتش که منجر به پخت غذا، افزایش اندازه‌ی مغز و توسعه‌ی فعالیت‌های اجتماعی شد، تا اختراع ابزارهای سنگی که شکار را تسهیل و مهارت‌های شناختی را تقویت کرد، و کشاورزی که یکجانشینی و ساختارهای اجتماعی پیچیده را به ارمغان آورد، تکنولوژی همواره عادات، رفتار و حتی سرشت‌مان را دگرگون کرده است.
اما بار اول است که چنین تغییرات بزرگی را در چنین زمان کوتاهی تجربه می‌کنیم. و چنین سرعت تغییراتی برای سلامت روان انسان خطرناک است. دنیای دیجیتال تیغی دولبه است. در کنار فرصت‌های بی‌شمار برای ارتباط، آموزش و خلاقیت، خطراتی جدی نیز برای سلامت روان افراد، به‌ویژه جوانان، وجود دارد: اعتیاد، مقایسه‌ی اجتماعی، تصویر بدنی منفی، قلدری سایبری، انتشار اطلاعات نادرست، و انزوا. و این مسئولیت خطیر روشنگری را بر دوش فیلسوفان می‌گذارد.

تریبونی برای آگاهی‌بخشی
فیلسوفان نه تنها باید برای درک این فضاها در آنها حضور داشته باشند، بلکه باید از پلتفرم‌های مجازی به عنوان تریبونی برای روشنگری، آگاهی‌بخشی و ترویج تفکر انتقادی استفاده کنند. باید به مردم، به ویژه به جوانان کمک کنند تا آگاهانه و مسئولانه از فضای مجازی استفاده کنند، در برابر فشارهای اجتماعی مقاومت، هویت خود را در دنیای واقعی پیدا، ارتباطات معناداری برقرار، و سلامت روان خود را حفظ کنند.
بدون حضور در فضایی که مردم در آن حضور دارند، و به زبانی که می‌فهمند، چگونه ممکن است با آنان ارتباط برقرار کرد؟ دون شأن سقراط نبود که چنین کند. فیلسوف امروز نیز بدون رفتن به درون دریا نمی‌تواند ندای بازگشت به طبیعت و روابط اجتماعی بدن‌مند را به گوش نسلی که بیشترین ساعات خود را در فضاهای مجازی می‌گذرانند برساند. باید خیس شد.

البته تذکر مجدد این نکته مهم است که این حضور برای فیلسوفان فداکارانه نیست. کوهی از مسائل نظری جذاب وجود دارد که در بدو امر و بدون تجربه‌های زیسته، برای فیلسوف طرح نمی‌شوند و اگر هم طرح شوند پاسخ‌های او بخت چندانی برای آنکه حظی از واقعیت داشته باشند ندارد. (مثلاً درک چیستی و کارکرد رمزارزها برای فیلسوفان نسل قبل سخت است. در حالی‌که رمزارزها بنیان‌های اقتصاد را شکل خواهند داد.)

هادی صمدی
@evophilosophy

فلسفه علم

08 Feb, 12:25


❤️🤖 آیا رابطۀ عاشقانه با ربات، رضایتمندی بیشتری در پی خواهد داشت؟

🧩 دیلن اونز در مقالۀ « خواستن آنچه ناممکن است؛ معضلی در قلب روابط صمیمی انسان‌-ربات» استدلالی را که دیوید لِوی (David Levy) در کتاب «عشق و سکس با ربات‌ها» به سود این مدعا که روابط با ربات‌های همدم (companion robots) ممکن است رضایت‌بخش‌تر از روابط با انسان‌ها باشد، نقد کرده است.

🧩 مدعای لوی، مطابق صورت‌بندی اونز: تز رضایت‌مندی بیشتر (Greater Satisfaction Thesis) (GST)
احتمال دارد که روابط عاشقانه با ربات‌های همدم رضایت‌بخش‌تر از روابط عاشقانه با همراهان انسانی باشد.

🧩 این تز پیشنهاد می‌کند که برخی از ویژگی‌های ناخوشایند روابط انسان-انسان در روابط انسان-ربات وجود نخواهند داشت، یا حداقل کاهش خواهند یافت، به شرطی که ربات‌ها به درستی طراحی شده باشند. پس مشکل در برخی ویژگی‌های احتمالی همراهان انسانی نهفته است که مانع از برآورده‌سازی کامل خواسته‌های ما می‌شود، و می‌توان ربات‌های جذابی را طراحی کرد که فاقد این ویژگی یا مجموعه ویژگی‌ها باشند.

🧩 استدلال لوی: مشخص‌سازی کامل (Total Specification Argument)
• انسان‌ها به صورت سفارشی ساخته نمی‌شوند، و بنابراین ما مجبوریم به نوعی سازش بین آنچه واقعاً می‌خواهیم و آنچه می‌توانیم به دست آوریم، رضایت دهیم.
• این تفاوت بین آنچه واقعاً می‌خواهیم و آنچه مجبوریم به آن رضایت دهیم، حداقل تا حدی مسئول جنبه‌های ناخوشایند روابط انسانی است.
• از طرف دیگر، ربات‌ها را می‌توان به گونه‌ای طراحی کرد که کاملاً با ترجیحات ما مطابقت داشته باشند.
• بنابراین، آن جنبه‌های مشکل‌ساز روابط انسان-انسان که ناشی از شکاف بین خواسته و واقعیت هستند، در روابط انسان-ربات وجود نخواهند داشت.

🧩 اونز در نقد این استدلال، می‌گوید در میان خواسته‌های مختلفی که اکثر افراد در مورد روابط دارند، برخی خواسته‌های مرتبه دوم (خواسته‌هایی درباره خواسته‌ها) وجود دارند، از جمله اینکه شریک زندگی‌شان آزادانه انتخاب کرده باشد که شریک آن‌ها باشد.

🧩 اما ربات‌ها قادر نخواهند بود این حس بسیار مهم انتخاب مستمر را فراهم کنند، و در نتیجه، رابطه با ربات‌ها از این جنبه کمتر از رابطه با انسان‌ها رضایت‌بخش خواهد بود.

🧩 اونز این اشکال را اشکال ارادۀ آزاد (FWO) (Free Will Objection) می‌نامد و با طرح یک آزمایش فکری و تصویر دو ربات به نام‌های FREEBOT (که ممکن است صاحب خود را به طور کامل ترک کند) و RELIABOT (که در نهایت به رابطه وفادار می‌ماند) نکتۀ مورد نظر خود را توضیح می‌دهد. اونز می‌گوید FREEBOT ارزش هزینه کردن را ندارد و RELIABOT هم به زودی جذابیت خود را از دست می‌دهد.

🧩 نکته اساسی مد نظر اونز این است که مشکل نه در محدودیت‌های فنی خود ربات‌هاست و نه در برخی ویژگی‌های شریک‌های انسانی. این مشکل در خود خواسته‌های ما ریشه دارد. ما چیزهای متناقضی می‌خواهیم: یک شریک عاشق که هم آزاد باشد و هم هرگز ما را ترک نکند.

🧩 بنابراین، استدلال مشخص سازی کامل درست نیست، زیرا القا می‌کند که دلیل شکست روابط انسان-انسان در برآورده کردن انتظارات ما این است که انسان‌هایی که با آن‌ها روبرو می‌شویم اغلب دارای نقص هستند، در حالی که در واقع دلیل بنیادی‌تر این است که انتظارات خود ما ناسازگارند.

📗 Evans, Dylan (2010). “Wanting the impossible the dilemma at the heart of intimate human-robot relationships”.

📕 Levy, D. N. L. (2007). Love + sex with robots the evolution of human-robot relations (1st ed). HarperCollins.

🖊 رضا درگاهی‌فر
@PhilMind
@philosophyofscience

فلسفه علم

08 Feb, 12:24


برخی از سازگاری‌ها در جانوران به‌واقع حیرت‌انگیزند!!
تقلید صدای مار زنگی توسط جوجه‌ها، بدون آنکه جوجه آموزشی دیده باشد بسیار عجیب است!!

زیست‌شناسی تکاملی هر روز پدیده‌ای عجیب‌تر از روز پیش را برملا می‌کند و به نظر می‌رسد به‌رغم تمامی پیشرفت‌ها در کاربست هوش‌مصنوعی در زیست‌شناسی، کماکان در سال‌های آتی معماهای مربوط به نقطه‌ی آغاز بسیاری از سازگاری‌ها برای همیشه باقی بمانند. بخشی از آنچه امروزه به عنوان خصیصه‌هایی عجیب در زیست‌شناسی رصد می‌کنیم به وقوع رویدادهایی یگانه در گذشته‌های دور ربط دارد که برای همیشه پنهان می‌مانند. زیرا به امکان‌هایی در گذشته اشاره دارند که برای همیشه از دسترس انسان خارج‌اند.

ممکن است مسیر جویباری که در دل کوه‌ها در جریان است در گذشته‌ها با جابه‌جایی سنگی کوچک در اثر حرکت جانوری کوچک، تغییرات بزرگی کرده باشد.
مشابه چنین چیزی در مسیرهای تکاملی خصیصه‌های زیستی نیز رخ داده است و برخی علل برای همیشه پنهان خواهند ماند. وجود چنین وجوه رازآمیزی، جذابیتی همیشگی را برای لذت بردن از طبیعت و غرق شدن در شگفتی‌های گاه غیرقابل دسترس آن باقی نگاه می‌دارد.

هادی صمدی
@evophilosophy

فلسفه علم

08 Feb, 12:24


چگونه مصرف آب‌میوه بر شناخت ما از جهان اثر دارد؟
داستانی از آنکه چگونه تکنولوژی‌ها بر تکامل انسان اثر دارند


نظریه‌ی شناخت بدن‌مند انقلابی بزرگ در علوم ‌شناختی ایجاد کرده است و یکی از عجیب‌ترین بخش‌های آن شواهدی را عرضه می‌کند که نشان می‌دهد نوع میکروبیوم دستگاه گوارش بر شناخت ما از جهان، نحوه‌ی مواجهه‌ی ما با شرایط محیطی، و نوع ادراک هیجانی اثر دارد. به‌زیستی، حداقل تا حدی، در گرو تنوع میکروب‌های روده است!

به یکی از پژوهش‌های اخیر نگاهی کنیم تا مثالی ملموس‌تر در دست داشته باشیم.

مطابق این پژوهش، با جدا کردن آبِ میوه از باقی آن، فیبر و پلی‌فنیل‌های ارزشمند از میوه‌ها و سبزیجات جدا و حذف می‌شود. حذف فیبر از رژیم غذایی میکروبیوم روده را در جهت افزایش التهاب بیشتر تغییر می‌دهد. در نتیجه‌ی این تغییرات، مغز نیز تحت تأثیر قرار می‌گیرد که تأثیرات منفی بر فرایندهای شناختی دارد. علت این پدیده آن است که میکروب‌های شکردوست موجود در دهان و روده با مصرف آب‌میوه شکوفا می‌شوند که باعث ضعیف‌شدن سیستم ایمنی می‌شود.
این باکتری‌های دوست‌دار قند ممکن است نفوذپذیری روده را افزایش دهند و باعث ایجاد «روده‌ی نشتی» شوند و به سموم یا باکتری‌ها اجازه دهند از پوشش روده عبور کنند. به خلاف آنچه سال‌ها می‌شنیدیم که آبمیوه باعث «سم زدایی» می‌شود، در واقع سموم بدن را افزایش می‌دهد.
بدتر آنکه این پژوهش نشان داد که میکروب‌های مرتبط با زوال شناختی نیز با مصرف آب‌میوه رشد می‌کنند. افزایش احتمال سرطان، بیماری‌های قلبی عروقی، و التهاب لثه به کنار.
این پژوهش ما را به بازنگری در تأثیرات شگرف اما پنهان تکنولوژی‌ها بر تکامل انسان وا می‌دارد.

در شرح مقاله داستان جالبی نقل می‌شود که ارزش ساعت‌ها تأمل را دارد. از زمانی که نورمن واکر آبمیوه‌گیری مدرن را در دهه ۱۹۳۰ اختراع کرد، این دعوی مطرح شد که چشمه‌ی جوانی یافت شده است. واکر شارلاتان نیز بود و برای جلب مشتری در آبمیوه‌فروشی‌ای که در سان‌فرانسیسکو راه انداخته بود دعاوی علمی بی‌بنیانی را مطرح می‌کرد و برای موجه‌سازی آن دعاوی چندین مدرک و دکترا نیز به خود اعطا کرد!
تفاله‌های میوه‌ها که در فرایند گرفتن آب‌میوه دور ریخته می‌شوند بهترین بخش میوه هستند. واکر به این حقیقت رسیده بود که این تفاله‌ها در روده‌ی بزرگ تخمیر می‌شوند اما درست به‌عکس آنچه واقعاً اتفاق می‌افتد گمان داشت که این تخمیر به ایجاد سموم می‌انجامد.
در دهه ۱۹۹۰، کردیچ آبمیوه‌گیری‌های کوچکی را اختراع کرد که وارد آشپزخانه‌ی میلیون‌ها انسان در سراسر جهان شد. این‌بار ادعاهای شبه‌علمی بدتری هم عرضه شد تا فروش این دستگاه جدید را تضمین کند: اینکه آبمیوه می‌تواند سرطان را درمان کند! انجمن سرطان آمریکا در این دعوی تردید کرد و رسماً اعلام کرد که: «هیچ مدرک علمی قانع‌کننده‌ای وجود ندارد که آب‌میوه سالم‌تر از میوه‌ی کامل‌ست».
کوردیچ این ایده‌ی شبه‌علمی را نیز ترویج می‌کرد که آبمیوه می‌تواند بدن انسان را سم‌زدایی کند. پژوهش اخیر درست عکس این دعوی را نشان داده است.

تکامل کنونی انسان
صد البته که صرف یافته‌های حاصل از این پژوهش خود قابل تأمل است. اما با نگاهی تکاملی به این پدیده می‌بينيم که طی دهه‌های اخیر میلیون‌ها لیتر آبمیوه در جوامع انسانی مصرف شده است. اینکه اثرات آن بر میانگین شناخت انسان‌ها چه بوده است به راحتی قابل اندازه‌گیری نیست. آنچه انسان را به فکر می‌اندازد این است که عوارض منفی و مثبت هزاران تکنولوژی دیگری که به نحوی روزمره از آنها بهره می‌گیریم بر انسان چه بوده است؟
فقط در سال‌های اخیر است که تکامل‌دان‌ها به فکر سنجیدن اثرات تکاملی این تغییرات بر انسان افتاده‌اند. به عنوان نمونه پژوهش تازه‌ای که برنقش آموزش مدارس در تکامل انسان متمرکز بوده نشان داده که طی سه نسل گذشته در آمریکا انتخاب طبیعی علیه تحصیلات عمل کرده زیرا نمرات ژنتیکی مرتبط با پیشرفت تحصیلی با کاهش موفقیت باروری (تعداد فرزندان کمتر) همراه بوده است. این الگو در سه نسل پایدار بوده و نشان می‌دهد سرمایه‌گذاران تحصیل‌کرده بیش از فرزندآوری به کار علاقه دارند. در عوض آموزش به نفع سلامت بالاتر، و افزایش موفقیت در باروری، به‌رغم افزایش سن در نخستین بارداری، عمل می‌کند.
نکته‌ی جالب آنکه آموزش نه فقط میانگین هوش و عملکرد شناختی را افزایش نداده بلکه حتی اندکی آن را کمتر کرده است (که البته به احتمال زیاد بیانگر خطاهای اندازه‌گیری است). پس طی سه نسل گذشته، به‌رغم آنچه معروف است، اوضاع شناختی بهتر نشده است. ده‌ها عامل را می‌توان ذکر کرد که چرا افزایش کیفیت آموزش‌و پرورش اوضاع شناختی را بهتر نکرده است. (از جمله اینکه شاید به اشتباه فکر می‌کنیم اوضاع آموزش و پرورش بهتر شده است!)
دلایل هر چه باشد، کمتر کسی ممکن است ضمن معرفی آنها، به فکر اثرات منفی آبمیوه بیافتد!
 
هادی صمدی
@evophilosophy

فلسفه علم

08 Feb, 12:24


.
🔹شروع ثبت‌نام درس‌گفتار هشت‌جلسه‌ای

درآمدی بر فلسفهٔ ذهن معاصر

دکتر امید کریم‌زاده
دکتر مرضیه لطفی

🔹پنج‌شنبه‌ها، ساعت ۱۴ الی ۱۶
    
شروع از ۲ اسفند ۱۴۰۳

شهریه (با حمایت مدرسان):
۱ میلیون تومان (دانشجویان ۶۰۰ هزار تومان)

برای دریافت اطلاعات کامل مربوط به این درس و ثبت‌نام به این آدرس مراجعه کنید:

https://jomhourifalsafe.com/academy/philosophyofmind-spring2025/

                        «جمهوری فلسفه و ادبیات»

فلسفه علم

23 Jan, 16:08


#پساانسان‌گروی و #آگاهی

⛵️ یکی از پیامدهای پیشرفت علم حیات (the science of life) این بود که خصائصی که پیشتر مختص گونۀ انسانی شمرده می‌شد، به دیگر اشیا و گونه‌ها نیز نسبت داده شد، که از جملۀ مهمترین آنها، آگاهی است. از این گرایش، می‌توان با تعبیر «رهاسازی آگاهی» یاد کرد. در قرن بیستم برخی حیوانات را داری کارکردهای سطح بالای ذهنی دانستند و سپس بحث‌هایی در مورد تحقق آگاهی در یک حامل مصنوعی و امکان حضور آگاهی در گیاهان مطرح شد. یک پیامد طبیعی این فرایند، ظهور تقریر جدیدی از #همه_روان_دار_انگاری بود. اکنون فضا باز شده بود که به بسیاری از اشیا آگاهی نسبت داده شود.

⛵️ پساانسان‌گروی از این ایده بهره گرفت تا ایدۀ لزوم ترک دیدگاه انسان‌محوری خود را پی بگیرد. بر این اساس، پایان نگرش به انسان به عنوان موجودی مستثنا و فوق‌العاده وارد مرحلۀ تازه‌ای شد. از این منظر، درواقع دیدگاه انسان‌محورانه و نگرش انسان به‌سان موجودی استثنایی، مطالعه دربارۀ برخی پدیده‌ها، ازجمله آگاهی را محدود و مقید ساخته بود.

⛵️ اما آیا بر این اساس، پساانسان‌گروی را می‌توان ایده‌ای علمی (scientific) دانست؟ آیا واقعاً می‌توان گفت غیر انسان آگاهی دارد؟ خفاش می‌تواند با استفاده از سامانه‌ای راداری راه خود را پیدا کند. آیا گوزن هم این قابلیت را دارد؟ بیشتر تمایل داریم که به این پرسش پاسخ منفی دهیم، زیرا به نظرمان گوزن‌ها نیازی به کارکرد این سامانه ندارند و این سامانه نقش بقایی برای آنها ایفا نمی‎‌کند، آن‌سان که برای خفاش‌ها می‌کند. به همین وزان، چرا باید خصیصه‌ای مانند آگاهی را، که از دید ناظر بیرونی پنهان است و نمی‌دانیم چگونه خود را در رفتار یک موجود نشان می‌دهد، به موجودی غیر از انسان نسبت داد؟ اگر خفاش‌ها به میزانی باهوش بودند که بتوانند خصائص خود را به موجودات دیگر هم نسبت دهند، اما آنقدر باهوش نبودند که بتوانند درک کنند که چرا خودشان نیازمند این سامانۀ راداری هستند، آنگاه ممکن بود فکر کنند که انسان‌ها هم این توانایی را دارند، که به‌وضوح اشتباه است. بنابراین آگاهی می‌تواند خصیصه‌ای مختص گونۀ انسانی باشد و بر این اساس، پساانسان‌گروی تعمیم و توسعۀ ناموجهی را مطرح می‌کند.

⛵️ ممکن است به دلایل دیگری، مثلاً اخلاقی، با ایدۀ استثنایی بودن و تافتۀ جدابافته بودن انسان همراه نباشیم، اما از منظری کاملاً علمی نمی‌توانیم این ایده را انکار کنیم. واقعاً ممکن است حیوانات دیگر آگاهی نداشته باشند. تا زمانی که کارکرد آگاهی نامعلوم و تعریف‌ناشده است، دلیلی علمی برای اسناد آن به دیگر موجودات در دست نیست. بنابراین همچنان ممکن است تفاوتی بنیادین میان انسان و دیگر موجودات جهان وجود داشته باشد. پساانسان‌گروی بنابراین مستلزم گونه‌ای #جاندارانگاری #animism است.
🖋️رضا درگاهی‌فر

📗 Merzlyakov, S.S. Posthumanism vs. Transhumanism: From the “End of Exceptionalism” to “Technological Humanism”. Her. Russ. Acad. Sci. 92 (Suppl 6), S475–S482 (2022).

@PhilMind
@philosophyofscience

فلسفه علم

22 Jan, 21:05


🚩 گری هابرمارس در فصل 14 کامپنیون ویلی - بلک‌ول درباره #دوئالیسم، موضوع #تجربیات_نزدیک_به_مرگ را مطرح کرده و به بررسی دلایل مخالفان این تجربیات می‌پردازد.

🚩 به بیان وی، پژوهشگران طرفدار #NDE از سوی مخالفان - و بطور مشخص مایکل مارش که مقاله‌ای در این کتاب و در رد NDE دارد - به عدم توجه کافی به آخرین مطالعات در حوزۀ «اخلال در عملکرد لوب گیجگاهی» متهم شده‌‏اند.
مارش البته چالش‌های ناشی از عوامل مشهوری چون متابولیسم اِندورفین، هیپوکسی (کاهش اکسیژن‏رسانی به بافت‏ها)، آنوکسی (توقف اکسیژن‏رسانی یا هیپوکسی شدید)، هایپرکاپنی (افزایش غیرطبیعی سطح دی‏اکسیدکربن در خون) و کتامین (داروی بیهوشی) را هم می‌افزاید. عواملی که به نوعی توهم و بافته‌های درونی و ادراکات سابجکتیو می‌انجامد.
فراتر از جنبه‌های عصب‌شناختی، مارش برخی از تجارب نزدیک مرگ را به فرهنگ و تفسیرهای شخصی، نفوذ ایده‌های متافیزیکی، و ... هم نسبت می‌دهد.

🚩 مشکل اصلی مارش – و سایر منکران NDE – از نظر هابرمارس، نادیده گرفتن صدها مورد تجارب نزدیک مرگ متکی بر شواهد عینی است که با دقت در تحقیقات دو سه دهه اخیر ثبت و بررسی شده‌اند. تجربیات مبتنی بر شواهد ابجکتیو، متفاوت از گزارشاتی مانند عبور از تونل نور و صرف ملاقات با ارواح و مرور سریع اتفاقات عمر و ... است؛ بلکه گزارشاتی‌ست که از اتفاقات روی زمین و قابل راستی‌آزمایی خبر می‌دهند.

🚩 چنان‌که کِلی نیز خاطرنشان کرده، مباحث فیزیولوژیکی و عصب‌شناختی که مارش مطرح می‏کند، کاملاً‌ شناخته‌شده‌اند و سال‌های بسیار دربارۀ آنها تحقیق شده. در شرایطی که تز مارش در جست‌وجوی چیزی است که بنحوی سابجکتیو در جریان باشد، این دست موارد دارای شواهد عینی و بیرونی، علیه تبیین او اقامه می‏شوند.

🚩 تعداد زیادی تجارب متکی بر شواهد، شناسایی موفق اعداد خاص، یا بازشناسی موفق اشیای دیگری که به طور نامنظم قرار داده شده یا انداخته شده بودند، روی داده است. این اشیا به صورت تصادفی در بالای سر بیمار و طوری قرار داشتند که تنها از موقعیتی نزدیک‌تر به سقف قابل مشاهده بودند. از جملۀ این‏ها تشخیص و تکرار موفق اعداد چند رقمی تصادفی بالای دستگاه پزشکی است که در موارد متعدد به درستی شناسایی شده‏اند. اگر موارد شناسایی درست اشیای غیرمنتظره را - که از روی زمین دیده نمی‌شدند، اما تجربه‌گران آنها را بالا نزدیک سقف یافته‌اند - به این فهرست بیفزاییم، تعداد موارد افزایش قابل توجهی خواهد یافت. این نمونه‌ها نشان می‌دهند که منتقدان در تبیین تجربیات باید واقع‌گراتر باشند.

🚩 هابرمارس در این فصل به بیش از 300 مورد تجربیات مبتنی بر شواهد بیرونی ارجاع می‌دهد که از محیط نزدیک یا محیط با فواصل بسیار دور گرفته شده‌اند.
اندک‌شماری از این تجربه‌گران نزدیک مرگ، کور مادرزاد هستند. بسیاری از این تجربه‌ها را بیش از یک سنخ از شواهد تأیید کرده‌اند.

🚩 هابرمارس تاکید دارد اگر حتی تعدادی انگشت‌شمار از نمونه‌های کلیدی در میان این 300 مورد، با دقت و بدرستی داده‌هایی را از «جهان واقعی» گزارش کرده باشند، آنگاه چنین به نظر می‌رسد که تزهای سابجکتیو در تبیین و تعلیل تمام جنبه‌های کلیدی این گزارش‌ها شکست می‌خورند.
برای آنکه مفروضات طبیعی درست باشند، تقریباً تک‌تک این بیش از 300 گزارش تأییدشده‌ای که بسیاری‏شان در همان محل یا دست‌کم اندک‌زمانی بعد به اشتراک گذارده و با جزئیات توسط شاهدان مختلف تأیید شده‏اند، باید کاذب باشند.
@PhilMind
@philosophyofscience

فلسفه علم

22 Jan, 21:05


📔سرکوب شناختی و مقاومت اجتماعی

سخنرانان:
#دکتر_رضا_مثمر
#دکتر_ساجد_طیبی

دبیر نشست:
#دکتر_امیرمحمد_موسوی

🗓 پنجشنبه 4 بهمن 1403 ساعت 16

🏡 سالن فردوسی

🔹برنامه به صورت حضوری برگزار می گردد.

🔹ورود برای عموم آزاد و رایگان است.

💢انجمن روان شناسی اجتماعی ایران💢

💢خانه اندیشمندان علوم انسانی💢

🆔 @iranianhht

فلسفه علم

20 Jan, 20:38


صوت ارائه جناب آقای دکتر صفدری با عنوان:
«Otherware: A phenomenological framework to understand human-robot / AI interaction»


@philsharif
@philosophyofscience

فلسفه علم

20 Jan, 20:37


سخنرانی خانم دکتر مریم نصر اصفهانی
چهارشنبه 19 اردیبهشت 97, گروه فلسفه علم دانشگاه صنعتی شریف
مبانی فلسفی و تاریخی اخلاق مراقبت
@jorateandishidan
@philosophyofscience

فلسفه علم

17 Jan, 12:54


فلسفه علم pinned «قیمت تعرفه های جدید/ بهمن ماه ۱۴۰۳ @philosophyofscience #تایمی ① . 24 ساعت 1 ساعت پست آخر | 230 تومان ② . 48 ساعت 2 ساعت پست آخر + یک بار ریشات | 250 تومان ‌③ . پست آخر شبانه 24 تا 10صبح | 240 تومان ④. پست‌ آخر شبانه 24 تا 10 صبح +24 ساعت پست آزاد |…»

فلسفه علم

17 Jan, 12:54


قیمت تعرفه های جدید/ بهمن ماه ۱۴۰۳

@philosophyofscience
#تایمی

① . 24 ساعت 1 ساعت پست آخر | 230 تومان

② . 48 ساعت 2 ساعت پست آخر + یک بار ریشات | 250 تومان

‌③ . پست آخر شبانه 24 تا 10صبح | 240 تومان

④. پست‌ آخر شبانه 24 تا 10 صبح +24 ساعت پست آزاد | 250 تومان


👁‍🗨 #بازدید

⑤ • 1 کا بازدید | 220 تومان
⑥ • 2 کا بازدید | 240 تومان

#رزرو_تبلیغات 👈 @mmasiha1988

فلسفه علم

17 Jan, 11:16


چرا انسان‌ها استدلال می‌کنند؟
ریشه‌های تکاملی استدلال

🧠 استدلال کردن یکی از ویژگی‌های کلیدی انسان است که به ما اجازه می‌دهد درباره‌ی مسائل پیچیده تصمیم بگیریم و با دیگران ارتباط برقرار کنیم. اما آیا هدف اصلی استدلال این است که به حقیقت برسیم؟ نظریه‌ی جدل‌محور (Argumentative Theory) می‌گوید:
استدلال در اصل برای تعاملات اجتماعی و جدل تکامل یافته است، نه برای تفکر انفرادی و حقیقت.

🌟 اصول نظریه‌ی جدل‌محور
این نظریه بر سه اصل کلیدی استوار است که استدلال را از یک ابزار انفرادی به یک پدیده‌ی اجتماعی تبدیل می‌کند:

1️⃣ استدلال برای تعاملات اجتماعی تکامل یافته است، نه تفکر انفرادی‌.
نظریه‌ی سنتی معتقد است که انسان‌ها از استدلال برای بهبود تصمیم‌گیری فردی و یافتن حقیقت استفاده می‌کنند. اما نظریه‌ی جدل‌محور می‌گوید که استدلال در درجه‌ی اول برای تعاملات اجتماعی طراحی شده است. استدلال ابزاری است که به ما کمک می‌کند مواضع خود را توجیه کنیم، دیگران را متقاعد کنیم و از ایده‌های مخالف نقد کنیم. در یک بحث، هدف اصلی اغلب قانع کردن طرف مقابل است، نه لزوماً کشف حقیقت.

2️⃣ معمولاً استدلال در بافت‌های گروهی بهترین عملکرد را دارد.

استدلال در محیط‌های گروهی به شکوفایی می‌رسد، جایی که افراد با دیدگاه‌های مختلف به تبادل نظر می‌پردازند.
این فرآیند گروهی باعث می‌شود که ضعف‌های استدلال‌های فردی آشکار شده و تصمیمات نهایی بهینه‌تر شوند. بنابراین، استدلال ابزار موثری برای تصمیم‌گیری‌های گروهی است، نه صرفاً تفکر انفرادی.

3️⃣ تولید و ارزیابی استدلال‌ها برای جدل کارآمد است.

استدلال‌ها دو نقش دارند:
۱)تولید (ایجاد دلایل قانع‌کننده برای باورهای خود)
۲)ارزیابی (نقد استدلال‌های دیگران).

انسان‌ها به‌طور طبیعی در تولید استدلال‌هایی که باورهایشان را تقویت می‌کند، مهارت دارند. اما جالب است که اغلب در ارزیابی استدلال‌های خود دچار ضعف هستند.

در مقابل، انسان‌ها در ارزیابی استدلال‌های دیگران، به‌ویژه زمانی که این استدلال‌ها متضاد با باورهایشان باشد، بسیار دقیق‌تر عمل می‌کنند
ما به‌طور طبیعی در ارزیابی استدلال‌های دیگران مهارت داریم و همین نقدپذیری باعث می‌شود که گروه‌ها بهتر عمل کنند.

---
🔍 شواهد علمی:

🔹 سوگیری تأیید (Confirmation Bias):
افراد معمولاً اطلاعاتی را که باورهای قبلی‌شان را تأیید می‌کند، بیشتر می‌پذیرند و اطلاعات مخالف را نادیده می‌گیرند. این پدیده به نام سوگیری تأیید شناخته می‌شود.
این سوگیری، که اغلب به‌عنوان نقصی شناختی دیده می‌شود، در حقیقت ابزاری استراتژیک برای ارائه‌ی استدلال‌های قوی‌تر در جدل است. افراد برای حمایت از مواضع خود، روی اطلاعات موافق تمرکز می‌کنند.

آزمایش‌هایی که در آن افراد اطلاعاتی متناقض با باورهایشان دریافت کردند نشان داد که آن‌ها این اطلاعات را رد می‌کنند، اما در شرایط گروهی که دیدگاه‌های متضاد به چالش کشیده می‌شوند، احتمال پذیرش ایده‌های جدید بیشتر می‌شود (Mercier & Sperber, 2011).

🔹 بهبود استدلال در گروه‌ها:
وقتی افراد به‌تنهایی فکر می‌کنند، اغلب گرفتار خطاهای شناختی می‌شوند. اما در گروه‌ها، استدلال‌ها بهبود می‌یابند، زیرا افراد می‌توانند ضعف‌های استدلال یکدیگر را شناسایی کنند.

در گروه‌ها، تعارض میان دیدگاه‌ها باعث بهبود فرآیند تفکر می‌شود. این امر نشان می‌دهد که استدلال عمدتاً برای عملکرد جمعی طراحی شده است (Mercier & Sperber, 2017).

🔹 نقش تکاملی متقاعدسازی:
متقاعدسازی یکی از حیاتی‌ترین مهارت‌ها در جوامع انسانی است. از تصمیم‌گیری‌های قبیله‌ای در دوران باستان گرفته تا سیاست و مذاکره در جوامع مدرن، متقاعد کردن دیگران یک ابزار ضروری برای همکاری و بقا بوده است.

شواهد نشان می‌دهد که جوامع اولیه از بحث و گفتگو برای حل اختلافات و تصمیم‌گیری‌های جمعی استفاده می‌کردند. توانایی استدلال مؤثر به افرادی که در این مهارت قوی‌تر بودند، موقعیت‌های اجتماعی بهتر و منابع بیشتری را فراهم می‌کرد (Dunbar, 1996).


استدلال نه به تصمیمات بهتر، بلکه به تصمیماتی منتهی می‏شود که توجیه کردن آن‌ها ساده‌تر است. در تمام مثال‏هایی که به صورت سنتی به عنوان خطا یا نقص شناخته می‌شوند، استدلال دقیقا کاری را انجام می‌دهد که ما از یک سیستم مجادله‌ای انتظار داریم: جستجوی مجادلاتی که از یک نتیجه فرضی حمایت می‌کنند و ترجیح نتایجی که برای آن‌ها جدل و مجادله قابل یافت است.

📖 منابع:

Mercier, H., & Sperber, D. (2011). Why do humans reason? Arguments for an argumentative theory. Behavioral and Brain Sciences, 34(2), 57–74.

Mercier, H., & Sperber, D. (2017). The enigma of reason. Harvard University Press.

@philosophyofscience

فلسفه علم

14 Jan, 19:06


🌑 سام پرنیا - دانشیار پزشکی دانشگاه نیویورک - درباره واقعی‌یودن #تجربیات_نزدیک_به_مرگ (#NDE) در بیماران خود سخن می‌گوید👆

🌘 دو سوی نزاع در مورد NDE همچنان بر اثبات توهمی‌بودن یا واقعی‌بودن آنها می‌چرخد.

🌗 تقلیل‌گرایان معمولا تجربیات NDE را مشتی بافته‌های #مغز می‌دانند که می‌تواند منشاءهای مختلفی داشته باشد: کمبود اکسیژن، داروهای شبه روانگردان، خاطرات گذشته، پیش‌فرض‌های فرهنگی و ... .

🌖 مدافعان NDE اما تفاوت تجربیات شفاف این بیماران با سایر اتفاقات حاصل از منشاءهای فوق را متذکر می‌شوند و از آن مهم‌تر، گزارش‌های دقیقی که این افراد از اتفاقات روی زمین و گاه حتی در فواصل بسیار دور از محیط محل بستری می‌دهند. اتفاقاتی که بعضاً بسیار قبل از زمان احیا رخ داده، قابل راستی‌آزمایی‌ست و اساسا از سنخ تونل نور و ملاقات با ارواح و... نیست.

🌕 نگارنده بسیار مشتاق است که منکران NDE سریعتر بسراغ مسئله اصلی (دهها هزار گزارش متنوع از رخدادهای زمینی) بروند و شواهد و دلایلی متقن برای توهمی‌بودن آنها را شاهد باشیم. یا اینکه بالاخره از مرحله عمومی انکار عبور کرده و به مرحله تبیین فیزیکالیستی "این دست گزارشات" وارد شوند.
@PhilMind

فلسفه علم

14 Jan, 18:52


#سخنرانی_آنلاین #سخنرانی #صوت

نورمتیویتی توافق فرضی
🗣 امید کریم زاده(دانشگاه شهید بهشتی؛ پژوهشکده مطالعات بنیادین علم و فناوری)

@jorateandishidan
@philosophyofscience

فلسفه علم

14 Jan, 18:50


آینده‌ی تکاملی ما در سایه‌ی تحولات تکنولوژیکی در پاسخ به این پرسش که
نیاکان دور ما چگونه می‌اندیشیدند و تصمیم می‌گرفتند؟

پژوهش‌های‌ جدید راه‌هایی پیش می‌نهند که نحوه‌ی اندیشیدن نیاکان خود را رصد کنیم.
 
انتخاب بهینه‌ی ابزار و برنامه‌ریزی:
پژوهشی روی ابزارهای سنگی در ارتفاعات اتیوپی نشان می‌دهد که یک‌ونیم میلیون سال پیش نیاکان دور ما در انتخاب سنگ‌ها برای ساخت ابزارهای تیز و بُرنده، سنگ‌های آتشفشانی باکیفیت را از مسافت‌های چند کیلومتری حمل می‌کردند. این کار نشان‌دهنده‌ی برنامه‌ریزی و شناخت آن‌ها از کیفیت مواد و مزایای استفاده از سنگ‌های بهتر برای کارهای خاص بوده است. طی کردن مسافت‌های دور انرژی زیادی می‌گیرد و خطراتی در پی دارد. بنابراین آن‌ها قادر بودند بین مواد محلی کم‌کیفیت‌تر اما در دسترس، و صرف زمان و انرژی برای به‌دست آوردن مواد باکیفیت‌تر، تصمیم‌گیری کنند. این امر حاکی از توانایی ارزیابی هزینه-فایده و تفکر استراتژیک است.
پژوهش دوم نشان می‌دهد که این رفتار نیاکان ما در انتخاب ابزار، مشابهی میان شامپانزه‌ها دارد. مطالعه روی شامپانزه‌ها نشان می‌دهد که آن‌ها نیز در انتخاب سنگ برای شکستن گردو و بادام، رفتاری مشابه با انسان‌های اولیه از خود نشان می‌دهند و از میان سنگ‌ها در ابعاد مختلف آنهایی را که برای شکستن مغز‌ها ابعاد بهینه‌‌ای دارند گزینش می‌کنند.
 
 تکنیک جدید به جای ابزار جدید:
راه معقول دیگرِ پیشِ روی نیاکان ما آن بوده که به جای سفر برای دسترسی به ابزارهای کارآمد، رژیم غذایی خود را به نحوی تنوع دهند که نیاز کمتری به ابزار باشد. شواهدِ جدید از رژیم غذایی متنوع نیاکان پارینه‌سنگی ما پرده برداشته و یافته‌ها در تاجیکستان نشان می‌دهند که تصورات پیشین پژوهشگران از رژیم غذایی محدودِ نیاکانمان نادرست است. نیاکان ما، بسته به محیط از منابع غذایی متنوعی مانند گیاهان، جانوران کوچک، و حتی ماهی‌ها استفاده می‌کردند. محل‌های مختلف سکونت در تاجیکستان نشان می‌دهد آن‌ها به صورت فصلی از منابع مختلف بهره می‌بردند، که نشان از برنامه‌ریزی و سازگاری با تغییرات محیطی دارد.
 
شاهدی دیگر به نفع این سخن را می‌توان در تصاویر شکار ماهی در عصر یخبندان ردیابی کرد. قدیمی‌ترین تصاویر شناخته شده از ماهیگیری نشان می‌دهد که انسان‌ها در عصر یخبندان توانایی شکار ماهی از زیر یخ را داشتند. این امر مستلزم دانش و مهارت خاصی در مورد رفتار ماهی‌ها و تکنیک‌های شکار در شرایط سخت بوده است. این یافته‌ها نشان از توانایی نوآوری و سازگاری با شرایط محیطی سخت دارد.

آینده‌نگری:
امروزه دائم توصیه می‌شود طوری از منابع بهره‌برداری کنیم که در درازمدت، از جمله برای نسل‌های بعدی، منابع قابل بازیابی باشند. جالب آنکه پژوهشی نشان می‌دهد نیاکان ما در دوران پارینه‌سنگی در برداشت صدف‌ها الگوی پایداری را رعایت می‌کردند و از برداشت بیش از حد صدف‌های کوچک خودداری می‌کردند. این نشان‌دهنده‌ی درکی هر چند ساده از اهمیت حفظ منابع برای نسل‌های آینده و توانایی تفکر بلندمدت است.

مغز فرصت کافی برای تطبیق خود با شرایط جدید را داشته است:
اما چگونه به این حد از توانایی تفکرات انتزاعی رسیده‌ایم؟ پژوهش دیگری با تصویربرداری از مغز از ارتباط بین تکامل مغز که مرتبط با ابزارسازی است پرده برمی‌دارد و نشان می‌دهد استفاده از ابزار نه تنها نیازمند مهارت‌های حرکتی است بلکه توانایی برنامه‌ریزی، حل مسئله و تفکر انتزاعی را نیز تقویت می‌کند. مغز نیاکان ما در فرایند هم‌تکاملی تدریجی با تکنولوژی‌ها به چنین قابلیت‌هایی رسیده است.

اهمیت این پژوهش‌ها در بررسی آینده‌ی انسان
چنین پژوهش‌هایی گواهی هستند از اینکه نیاکان دور ما توانایی‌های شناختی پیچیده‌تری از آنچه قبلاً تصور می‌شد داشته‌اند. آنها از توانایی برنامه‌ریزی بلندمدت، ارزیابی هزینه-فایده، قابلیت حل مسئله و نوآوری، و حتی تفکر استراتژیک در مدیریت پایدار منابع برخوردار بوده‌اند. تمامی این قابلیت‌ها برآمده از فرایند انتخاب طبیعی‌ست.
چنین پژوهش‌هایی گواهی‌اند بر اینکه در مطالعه‌ی تاریخ تکاملی انسان باید بر هم‌تکاملی بدن‌-تکنولوژی تأکید کنیم. انتخاب طبیعی از انواعِ تعامل‌های میان انسان، ابزار، و محیط، آنهایی را که کارآمدتر بودند در زمان‌های طولانی گزینش می‌کرده است. اما امروزه وارد جهانی می‌شویم که سرعت تغییرات تکنولوژیکی از سرعت تعاملات ما با تکنولوژی‌ها فزونی گرفته است و با ورود هوش مصنوعی، تکنولوژی‌ها در مسیری خودکار سیر تکاملی خود را می‌پیمایند.
در چنین شرایطی آنچه انتخاب می‌شود، به‌خلاف آنچه در گذشته‌های تکاملی رخ داده، ضرورتاً در مسیر افزایش به‌زیستی نیست و نقش انتخابی انسان در فرایندِ تکامل خودش کم‌رنگ‌تر شده است. در گذشته انسان نقشی قابلِ مهار در تکامل خود داشته اما امروزه از این قابلیت مهار به مقدار قابل توجهی کاسته شده است.

هادی صمدی
@evophilosophy

فلسفه علم

11 Jan, 16:27


#سخنرانی #سخنرانی_آنلاین #صوت

قراردادگرایی دربارۀ همزمانی و هستی‌شناسی رویدادها
🗣 حسن امیری‌آرا(موسسه‌ی پژوهشی حکمت و فلسفه ایران)

———————
@philsharif
@philosophyofscience

فلسفه علم

11 Jan, 16:25


🎙#صوت

گفتگو در کلاب هاوس- کلاب سالن اندیشه

🔰موضوع: تکامل و آتئیسم

👤 با حضور دکتر یوسف دانشور نیلو (عضو هیئت علمی موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی)

🗓 پنجشنبه، ۱۷ تیر ۱۴۰۰
🕥 ساعت ۲۱:۳۰

📤 کانال سالن اندیشه
@andishehhall
@philosophyofscience

فلسفه علم

11 Jan, 16:24


رسانه‌های اجتماعی در حال تغییر روان‌شناسی انسان‌اند

طی تاریخ تکامل انسان هنجارهای اجتماعی تغییر کرده‌اند. تکامل فرهنگی علمی‌ست که متولی تبیین چگونگی این سنخ است. طی چند سده‌ی گذشته روند سرعت‌گرفتن تغییرات بسیار بالا رفته است. آگاهی از سازوکار حاکم بر تغییرات پرسشی بزرگ است که آگاهی از آن آگاهی از روند تغییرات فرهنگی در جهان پیشِ روست.

 مقاله‌ای که اخیراً با عنوان «روان‌شناسی هنجار در عصر دیجیتال: چگونه رسانه‌های اجتماعی تکامل فرهنگی هنجارینگی را شکل می‌دهند» منشر شده به چگونگی تأثیر رسانه‌های اجتماعی بر شکل‌گیری، انتشار، و تغییر هنجارهای اجتماعی می‌پردازد. در مقاله آمده که رسانه‌های اجتماعی نه تنها سرعت و دامنه‌ی انتشار هنجارها را افزایش داده‌اند، بلکه سازوکارهای روان‌شناسی هنجار را نیز دستخوش تغییر کرده‌اند. بخش دوم اهمیت به سزایی دارد زیرا نشان می‌دهد که رسانه‌های اجتماعی فقط سرعت تغییر در هنجارها را زیاد نمی‌کنند بلکه با معرفی سازوکارهای جدید تحولات فرهنگی روان‌شناسی ما را تغییر می‌دهند. وقتی در علم روشی نوین معرفی می‌شود تاثیرات آن چندین برابر مهم‌ترین داده‌های جدید علمی است. به نحو مشابه وقتی مکانیسمی نو برای تغییر در هنجارها معرفی شود اثرات آن بسیار بیش از معرفی یک یا چند هنجار جدید است. مقاله نشان می‌دهد که اکنون با چنین شرایطی روبه‌رو هستیم. تکنولوژی‌های جدید می‌توانند به نحوی بنیادین هنجارها را در زمانی کوتاه تغییر دهند. نمونه‌ی دیگر چنین تغییراتی در ابعادی کوچک‌تر را با معرفی تکنولوژی‌هایی مانند اتومبیل شاهد بوده‌ایم.
 
کار روان‌شناسی هنجار مطالعه‌ی چگونگی درک، کسب، و پیروی افراد از هنجارهای اجتماعی است. همچنین نشان می‌دهد که چگونه هنجارها در سازماندهی رفتار اجتماعی، تسهیل همکاری، و ایجاد حس انسجام گروهی اثر دارند. هنجارها دو دسته‌اند: برخی مانند قوانین آشکارند و برخی دیگر مانند آداب و رسوم ضمنی‌ هستند. هنجارها از طریق فرآیندهای مختلفی مانند یادگیری اجتماعی، تقلید، و فشار اجتماعی تقویت می‌شوند.

رسانه‌های اجتماعی فضایی بی‌سابقه برای مشاهده، ارزیابی، و به اشتراک گذاشتن رفتارهای دیگران فراهم می‌کنند. این امر به نوبه خود، تأثیر قابل توجهی بر چگونگی شکل‌گیری و تکامل هنجارها دارد. به این ترتیب هنجارهای ضمنی بسیار ملموس‌تر شده و در معرض دید قرار می‌گیرند.
 
چند ویژگی مهم رسانه‌های اجتماعی که به تغییرات بنیادی در هنجارها می‌انجامد:

یک. گستردگی و سرعت انتشار: رسانه‌های اجتماعی به اطلاعات و رفتارها اجازه می‌دهند به سرعت و به‌طور گسترده در سراسر جوامع و فرهنگ‌ها منتشر شوند.

دو. قابلیت مشاهده‌پذیری: رسانه‌های اجتماعی، رفتارهای افراد را بسیار قابل مشاهده‌تر از محیط‌های سنتی کرده‌اند. این افزایش در قابلیت مشاهده می‌تواند فشار بر شهروندان برای سازگاری با هنجارها را افزایش دهد.

سه. بازخورد فوری و کمّی: رسانه‌های اجتماعی بازخورد فوری و کمّی دارند (از طیق لایک‌ها، کامنت‌ها، و اشتراک‌گذاری‌ها).
این بازخورد می‌تواند به عنوان مکانیسمی قدرتمند برای تقویت یا تضعیف هنجارها عمل کند. رفتارهایی که بازخورد مثبت دریافت می‌کنند، احتمال بیشتری دارد که به عنوان هنجار پذیرفته شوند؛ و عکس آن برای رفتارهایی با بازخورد منفی صادق است.

چهار. اطاق‌‌های پژواک: افراد عمدتاً در معرض دیدگاه‌ها و رفتارهایی قرار می‌گیرند که با دیدگاه‌های خودشان همسو است که این هم‌سویی می‌تواند منجر به تقویت هنجارهای درون‌گروهی و افزایش قطبی‌شدن اجتماعی شود.
 
پنج. تأثیرگذاری بر الگوهای رفتاری: رسانه‌های اجتماعی بستری برای ظهور تأثیرگذاران یا اینفلوئنسرها فراهم کرده‌اند که اغلب به عنوان الگوهای رفتاری عمل می‌کنند. رفتارهای به نمایش گذاشته شده توسط این افراد می‌تواند تأثیر قابل توجهی بر شکل‌گیری هنجارهای مخاطبان داشته باشد.
 
این ویژگی‌های رسانه‌های اجتماعی، مکانیسم‌های روان‌شناسی جدیدی برای مواجهه با هنجار ایجاد کرده است. به عنوان مثال، افزایش قابلیت مشاهده و بازخورد فوری می‌تواند منجر به افزایش فشار برای سازگاری و کاهش تنوع رفتاری شود.
 
پیامدهای بالقوه منفی دیگری نیز قابل رصد هستند. الگوریتم‌ها و حباب‌های فیلتر می‌توانند منجر به تقویت هنجارهای منفی، گسترش اطلاعات نادرست، و افزایش قطبیت اجتماعی شوند. مقاله همچنین به تأثیر منفی رسانه‌های اجتماعی بر سلامت روان اشاره می‌کند؛ جایی‌که فشارهای اجتماعی فرد را وادار به انطباق دادن خود با هنجارهای ناسالم می‌کند.
 
رسانه‌های اجتماعی نه تنها ابزارهای قدرتمندی برای انتشار اطلاعات‌اند، بلکه نیروهایی فعال در شکل‌دهی هنجارهای اجتماعی و در نتیجه، رفتارهای انسان هستند. درک این پویایی‌ها برای فهم جهان آینده مهم است. عدم آگاهی از چنین سازوکارهایی ما را چشم‌بسته وارد جهانی می‌کند که به نحوی بنیادی متفاوت است.

هادی صمدی
@evophilosophy

فلسفه علم

31 Dec, 12:49


🔴 صوت سخنرانی دکتر سید حسن حسینی
غایت در زیست شناسی تکاملی, سازگاری یا ناسازگاری

@jorateandishidan
@philosophyofscience

فلسفه علم

31 Dec, 12:47


#علم_فلسفه_جامعه

🔸سلسله جلسات «علم، فلسفه، جامعه»

👤 با حضور دکتر مسعود طوسی فارغ التحصیل دانشگاه شریف و عضو هیئت علمی پژوهشگاه علم و فناوری دانشگاه شهید بهشتی

🗓سه شنبه نهم اسفند ماه ۱۴۰۱

@philosophyofscience

فلسفه علم

30 Dec, 06:56


🧠🔬 دوره تعاملی و آنلاین فلسفه و علوم اعصاب

آیا تا به حال از خود پرسیده‌اید:
آیا مغز من همان من است؟
چگونه اندیشه‌هایم شکل می‌گیرند؟
مرز میان واقعیت و توهم کجاست؟

ویژگی‌های دوره
🗨 تعامل واقعی: مباحثه‌ها و گفت‌وگوهای زنده که ذهن شما را به چالش می‌کشد.
🧪 فعالیت‌های عملی: مشارکت در فعالیت‌هایی که پیوند میان علم و فلسفه را عمیق‌تر درک خواهید کرد
🤔 پرسش‌های بنیادی: گفتگوهای فلسفی که شما را به عمق ناشناخته‌ها خواهد برد
💡بحث های عمیق: مفاهیم علوم اعصاب را از دیدگاه فلسفی بررسی خواهیم کرد

شرایط ویژه ثبت‌نام
📋 برای تضمین کیفیت و ایجاد فضایی پویا، از متقاضیان مصاحبه گرفته می‌شود

چه چیزی در انتظار شماست؟
🚀 یک تجربه‌ی ناب، متفاوت و خلاقانه که ذهن شما را متحول خواهد کرد و افق‌های جدیدی از تفکر را به روی شما باز می‌کند.

📣هدیه‌ای جذاب: در پایان هر سه جلسه، بهترین نوشتاری که توسط شرکت‌کنندگان نوشته شده، انتخاب شده و به نویسنده آن مبلغی به‌عنوان هدیه تعلق می‌گیرد!

🎁 هزینه دوره: ۹۹۰ هزار تومان
💡قابل پرداخت در دو الی سه مرحله
👥 ظرفیت محدود
🕰زمان بر گذاری: ابتدای بهمن

🆔️ثبت نام و اطلاعات بیشتر:
@neurolife_support

فلسفه علم

30 Dec, 06:55


تبلیغات

فلسفه علم

30 Dec, 06:54


📣 صوت ارائه مقاله با موضوع:

♦️بررسی ادعای عدم اهمیت اینهمانی شخصی در بقا

🗣 توسط: احمد لهراسبی (دانشگاه ادیان و مذاهب)

🔥همایش بین‌المللی فلسفه ذهن، دوم اسفند 1402

@PhilMind
@philosophyofscience

فلسفه علم

29 Dec, 10:58


‍ «حلقۀ گسترنده» منتشر شد.

فلسفهٔ اخلاق چیست؟ معیارهای اخلاقی از کجا می‌آیند؟ آیا بر هیجانات ما مبتنی‌اند، یا بر خرد، یا بر برداشتی ذاتی از خوب و بد؟ از نظر بسیاری از دانشمندان، کلید معما تماماً در زیست‌شناسی است، به‌ویژه در نظریه‌های داروینی تکامل و رفتارهایی که بقای فرد را تضمین می‌کنند. اما اگر تکامل نبردی بر سر بقا باشد، چرا برای دیگران فداکاری می‌کنیم؟

پیتر سینگر در اثر کلاسیک خود، حلقهٔ گسترنده، می‌گوید که فداکاری به شکل رانه‌ای با بنیان ژنتیکی برای محافظت از خویشاوندان و اعضای جامعه آغاز شد اما سپس به شکل مجموعه‌ای از اصول اخلاقی درآمد که آگاهانه انتخاب شده‌اند و حلقهٔ کسانی که در بر می‌گرفتند همواره رو به گسترش بوده است. او با کمک گرفتن از فلسفه و روان‌شناسی تکاملی نشان می‌دهد که فلسفهٔ اخلاق در انسان را تنها با زیست‌شناسی نمی‌توان تبیین کرد، بلکه توانایی خردورزی است که پیشرفت اخلاقی را امکان‌پذیر می‌سازد.

حلقهٔ اخلاق در ابتدا فقط خود و خانواده و قبیله را در بر می‌گرفت، اما با گذشت زمان گسترش یافت تا ابتدا ملت و نژاد و سپس همهٔ انسان‌های دیگر را در بر بگیرد. اما از نظر پیتر سینگر، این گسترش هنوز باید ادامه یابد تا «تمام موجوداتی که می‌توانند لذت یا درد را حس کنند در این حلقه گنجانده شوند ... و بنابراین گسترش حلقهٔ اخلاق باید ادامه یابد تا سرانجام بیشتر جانوران دیگر را در بر بگیرد».

حلقۀ گسترنده | پیتر سینگر | ترجمۀ کاوه فیض‌اللهی | نشرنو، چاپ اول ۱۴۰۳، قطع رقعی، جلد سخت، سی + ۲۸۱ صفحه، #منتشر_شد.
ــــــــــــــــــــــــــــــــ

سفارش و خرید از وب‌سایت نشرنو:

@nashrenow | nashrenow.com

فلسفه علم

27 Dec, 23:21


📣 صوت ارائه مقاله با موضوع:

♦️Artificial Subjects as 'Sesmets'

🗣 توسط: آرتم بسدین (دانشگاه لومونوسف موسکو)

🔥همایش بین‌المللی فلسفه ذهن، اول اسفند 1402

@PhilMind
@philosophyofscience

فلسفه علم

27 Dec, 23:20


🔘انجمن علمی فلسفه دانشگاه خوارزمی برگزار می کند:

🔘نشست : « نسبت اتم گرایی کلام و ماده گرایی در فیزیک»

🔘سخنران : « دکتر بنفشه افتخاری » دکترای فلسفه و تاریخ علم از دانشگاه لیون فرانسه

🔘زمان : دوشنبه ۱۰ دی ماه ساعت ۱۹:۳۰

🔘مکان : اسکای روم
لینک برنامه :https://www.skyroom.online/ch/khu123/analytic-epidemiology

🔺 انجمن علمی فلسفه دانشگاه خوارزمی

کانال تلگرام انجمن علمی فلسفه
صفحه اینستاگرام

فلسفه علم

25 Dec, 10:37


هوش چیست؟ هوش مصنوعی پاسخ می‌دهد!

از ابتدای قرن بیستم که واژه‌ی هوش وارد روان‌شناسی شد چیستی و تعریف هوش از مهم‌ترین اختلاف‌ها در روان‌شناسی بوده است. تعاریف مختلف نقش فرضیه‌های متفاوت را در این زمینه بازی می‌کرده‌اند.

آیا هوش به نحوی عینی وجود دارد؟
در این میان برخی پژوهشگران به کل منکر وجود موجودیتی به نام هوش‌اند و آن را برساخته‌ای اجتماعی در توجیه برخی نابرابری‌های جهان سرمایه‌داری قلمداد می‌کنند. هرچند عوامل اجتماعی می‌توانند از علل ایجاد این مفهوم روان‌شناختی باشند اما جدا از زمینه‌ی معرفی مفاهیم و نظریه‌های علمی، که همواره وامدار محیط اجتماعی‌ست، چنانچه نظریه‌ها و مفاهیم علمی حظی از واقعیت داشته باشند به مرور زمان وجه عینی بیشتری کسب می‌کنند. این در حالی‌ست که امروزه نیز از مفاهیمی مانند هوش در توجیه نابرابری‌های نابه‌جای اجتماعی سوءاستفاده می‌شود. این بحث به کنار.
اما مهم‌ترین دلیل علمی مخالفان مفهوم هوش چیست؟ وقتی می‌گوییم نواحی بروکا و ورنیکه در مغز با درک گفتار و صحبت کردن ربط دارند شواهد تجربی متعددی در تأیید آن داریم اما همبسته‌های عصبی و مغزی مرتبط با هوش مشخص نیستند. اگر به تعریفی که ویکیپدیا از یکی از کتاب‌های روان‌شناسی هوش انتخاب کرده نگاهی کنیم واضح‌تر می‌شود که چرا تشخیص همبسته‌های عصبی مرتبط با هوش با مشکل مواجه بوده است. هوش قابلیت انتزاع، منطق، درک، خودآگاهی، یادگیری، دانش عاطفی، استدلال، برنامه‌ریزی، خلاقیت، تفکر انتقادی و حل مسئله است.
کافی است به تعدد ویژگی‌های ذکر شده در توصیف هوش توجه کنیم تا متوجه شویم چرا یافتن همبسته‌های عصبی مربوطه در مغز تا این حد با مشکل مواجه است. به نظر می‌رسد که اگر هوش وجودی عینی داشته باشد کلیت مغز در ایجاد آن نقش دارد.
  
در پژوهش جالبی که اخیراً چاپ شده از هوش مصنوعی در حل این معضل یاری گرفته‌اند و در مسیر عکس، با تحلیل روابط میان بخش‌های مختلف مغز انواعی برای هوش پیشنهاد می‌دهند. (این مسیر عکس است زیرا به طور متعارف، مثلاً، ابتدا روان‌شناسان هوش هیجانی را تعریف می‌کردند و سپس به دنبال یافتن همبسته‌های عصبی آن بودند.)
پژوهشگران با استفاده از داده‌های تصویربرداری عصبی از صدها فرد بزرگسال سالم دریافتند که هوش مصنوعی می‌تواند با دسته‌بندی داده‌های تصویربرداری پیش‌بینی‌های خوبی برای سه نوع هوش داشته باشد: هوش عمومی، متبلور، و سیال. این یافته‌ها ماهیت توزیع‌شده و پویای هوش را روشن کردند زیرا نشان دادند که هوش برآمده از تعامل گسترده‌ی شبکه‌های مغزی‌ست، و نه مناطق جدا شده (مانند نواحی بروکا و ورنیکه)

هوش عمومی، مقیاسی فراخ‌دامنه از توانایی شناختی است که استدلال، حل مسئله و یادگیری را در زمینه‌های مختلف در بر می‌گیرد. این هوش به عنوان یک عامل فراگیر عمل می‌کند و عناصر مشترک بین مهارت‌های شناختی خاص را دربر می‌گیرد.
هوش سیال، زیرمجموعه‌ای از هوش عمومی‌ست که به ظرفیت استدلال و حل مسائل جدید بدون تکیه بر دانش یا تجربه‌ی قبلی اشاره دارد. این نوع هوش اغلب با تفکر انتزاعی، تشخیص الگو و انطباق‌پذیری همراه است. در مقابل، هوش متبلور نشان‌دهنده توانایی استفاده از دانش و مهارت‌های به دست آمده از طریق آموزش، فرهنگ و تجربه است. این شامل توانایی‌هایی مانند غنای واژگان، درک مطلب، و دانش عمومی در مورد فکت‌ها است.

با تحلیل داده‌های اف‌ام‌آر‌آی موفق شدند پیش‌بینی مناسبی از هوش عمومی داشته باشند. پیش‌بینی هوش متبلور اندکی کمتر، اما بهتر از  پیش‌بینی هوش سیال بود.

 نقد:
هرچند این یافته بسیار ارزشمند است اما ذکر دو نکته‌ی روش‌شناختی لازم است. نخست اینکه مفهوم‌سازی‌هایی مانند هوش عمومی، متبلور و سیال از قبل و توسط دانش زمینه‌ای توسط روان‌شناسان ابداع شده، و در این حوزه، هوش مصنوعی مفهوم‌سازی کاملاً بدیعی انجام نداده است. دوم؛ اینکه به چه معیاری هر کدام از این هوش‌ها سنجیده شوند نیز محصول کار روان‌شناسان انسانی بوده است. به عبارتی از کجا فهمیدند که هوش مصنوعی پیش‌بینی خوبی دارد؟ باید معیارهایی را از پیش معرفی می‌کردند که سنجشِ تحقق هر کدام در افراد، شاخصه‌ی یک نوع هوش خاص می‌بود.
به عنوان نمونه هوش سیال با استفاده از آزمون‌های مستقل از دانش قبلی اندازه‌گیری شد. هوش متبلور با انجام تکالیفی مربوط به واژگان و خواندن ارزیابی شد. هوش عمومی با ترکیب عناصر هر دو به عنوان یک نمره‌ی ترکیبی محاسبه شد. اما این موارد تماماً با توسل به دانش زمینه‌ای که مستقل از ارزش‌های اجتماعی نیست تعیین می‌شوند.
این پژوهش نمونه‌ای بسیار عالی‌ست از اینکه چگونه همکاری هوش مصنوعی و انسان می‌تواند به حل مسائل بغرنج کمک کند. نکات روش‌شناختی یادشده گواهی برآنند که اولاً این سنخ داده‌ها را نیز باید خطاپذیر درنظر گرفت؛ و ثانیاً، با ورود هوش مصنوعی، کماکان نقش پیش‌فرض‌های نظری و مفهومی قابل حذف نیست.

هادی صمدی
@evophilosophy

فلسفه علم

24 Dec, 09:46


📣 صوت ارائه مقاله با موضوع:

♦️مطالعات اخیر در اخلاق شناختی چطور مبانی اخلاق فمنیستی را پشتیبانی می‌کند؟

🗣 توسط: مریم فرهمند (دانشگاه شریف)

🔥همایش بین‌المللی فلسفه ذهن، اول اسفند 1402

@PhilMind
@philosophyofscience

فلسفه علم

24 Dec, 09:46


📣 صوت ارائه مقاله با موضوع:

♦️Artificial Subjects as 'Sesmets'

🗣 توسط: آرتم بسدین (دانشگاه لومونوسف موسکو)

🔥همایش بین‌المللی فلسفه ذهن، اول اسفند 1402

@PhilMind
@philosophyofscience

فلسفه علم

24 Dec, 09:45


📚 #معرفی_مقاله

“Toward an empathy‑based trust in human‑otheroid relations”
📘 مقالۀ "بسوی اعتمادی مبتنی بر همدلی در روابط انسان-آدِراُویدها (Otheroids)" توسط دکتر ابوطالب صفدری در سال 2024 و در مجلۀ ‌AI & SOCIETY به چاپ رسیده است.

📗واژۀ Otheroids یک اصطلاح مجعول (ساخته شده) و مرکب از دو بخش Other و Oid است که نویسنده آن را معادل موجوداتی درنظر می‌گیرد که در عین غیر انسانی بودن،‌ ویژگی‌های ارتباطی‌ای دارند که می‌توانند اعتماد را تقویت کنند. بر این اساس نویسنده استدلال می‌کند که برای انسان‌ها امکان توسعه اعتماد به ربات‌ها و سیستم‌های هوش مصنوعی وجود دارد. این اعتماد صرفاً مبتنی بر قابلیت اطمینان نیست، بلکه بر یک رابطه همدلانه استوار است که از تعامل هماهنگ ناشی می‌شود.

📕نویسنده با بررسی و رد استدلال‌های مخالف امکان اعتماد به اتوماتا (Automata) آغاز می‌شود. این استدلال‌ها مبتنی بر فرضیاتی هستند از جمله: 1) اعتماد، مستلزم توانش‌های عامل مانند اراده آزاد و مسئولیت اخلاقی است که اتوماتا فاقد آن هستند. 2) اعتماد، با احساس خیانت هنگام نقض مشخص می‌شود، که در تعاملات انسان و اتوماتا وجود ندارد. 3) اعتماد به اتوماتا مضر است، زیرا می‌تواند منجر به فرار خلق‌کنندگان اتوماتا از مسئولیت اخلاقی شود.

📒نویسنده با ارائه شواهدی دربارۀ اینکه "انسان‌ها روابط همدلانه با اتوماتا ایجاد می‌کنند"، این استدلال‌ها را به چالش می‌کشد و تمایز بین انسان و ماشین را محو می‌کند و پیشنهاد می‌کند که همدلی، پایه و اساس اعتماد به آدِراُویدها را تشکیل می‌دهد و این همدلی مبتنی بر یک حلقه تعامل هماهنگ است که با پیش‌بینی متقابل و افق وسیعی از امکانات مشخص می‌شود.

📓این تعامل هماهنگ منجر به خودِ غیرِمتمرکز (de-centered self) می‌شود و آنگاه سوژه انسانی دیگر کنترل کاملی بر تعامل ندارد. این عدم تمرکز،‌ باعث احساس آسیب‌پذیری می‌شود که شرط لازم برای اعتماد است.
از طریق تکرار تعاملات هماهنگ، تاریخچه‌ای از تعامل، ساخته می‌شود که اعتماد به آدِراُوید را تقویت می‌کند. این تاریخچه صرفاً مجموعه‌ای از اطلاعات نیست، بلکه یک تجربه اجتماعی غنی و پیچیده است که نمی‌توان آن را در یک محیط آزمایشگاهی تکرار کرد.

📘مقاله همچنین با توضیح اینکه چرا نقض اعتماد در روابط انسان و آدِراُویدها منجر به ناامیدی می‌شود و نه خیانت، به چالش پدیدارشناختی پاسخ می‌دهد.
هنگامی که نقض، رخ می‌دهد، آدِراُوید، دیگر به عنوان "دیگری" درک نمی‌شود، بلکه به عنوان یک مصنوع تکنولوژیکی صرف درک می‌شود که منجر به ناامیدی می‌شود.

📕در نهایت، این مقاله استدلال می‌کند که تشخیص واقعیت همدلی و اعتماد به آدِراُویدها برای مدیریت ادغام آنها در جامعه، حیاتی است. نادیده گرفتن این واقعیت مانند اجازه ورود یک اسب تروا به میان ما خواهد بود، زیرا آدِراُویدها همچنان به رشد نفوذ خود ادامه می‌دهند، در حالی که ما برای پیامدهای اخلاقی و اجتماعی آن آماده نیستیم.
نتیجه اینکه اعتماد آدِراُویدها نه تنها ممکن، بلکه مطلوب نیز هست. با درک پویایی اعتماد مبتنی بر همدلی، می‌توانیم جنبه‌های مثبت روابط انسان و آدِراُویدها را پرورش دهیم و در عین حال پاسخگویی اخلاقی را تضمین کنیم.

🖋هادی قهار
@PhilMind

فلسفه علم

23 Dec, 14:12


چکیده سخنرانی دوشنبه هفته بعد پژوهشکده فلسفه تحلیلی
سخنران: داود حسینی، دانشگاه تربیت مدرس
عنوان: ابتنای منطقی و ابتنای متافیزیکی: درباب ارتباط میان ابتنا و نتیجه منطقی
زمان: دوشنبه ۱۰ دی ساعت ۱۶ تا ۱۸
شرکت برای عموم آزاد است

فلسفه علم

18 Dec, 19:52


آیا ممکن است به گذشته بازگردیم؟

سرشت انسان در حال تغییر است. کودکان نسل جدید که در کلان‌شهرهایی با هوای آلوده، با صفحه‌ نمایشگری در دست، و با خوردن مواد غذایی کاملاً متفاوتی با گذشتگان خود بزرگ می‌شوند و در جمع‌هایی بسیار کوچک‌تر از تنوع میکروبیومی کمتری برخوردارند، قابلیت‌هایی کاملاً متفاوت با گذشتگان خود خواهند داشت. سیستم ایمنیِ ضعیف‌تر، اضطراب و افسردگیِ بیشتر آشناترین تغییراتی‌ است که تا کنون رصد کرده‌ایم و احتمالاً تغییرات بزرگ‌تر را در سالیان پیش رو رصد خواهیم کرد.
اما اگر تغییراتی در شرایط زندگی ایجاد کنیم آیا امکان دارد صرفاً از وجوه مثبت علم و تکنولوژی بهره‌مند شویم و وجوه منفی ایجاد شده را بزداییم؟! البته این آرزوی همگانی است اما علم درباره‌ی تحقق این آرزو چه می‌گوید؟
اواخر قرن نوزدهم بود که لوئیس دالو، دیرینه‌شناس بلژیکی، نظری را مطرح کرد که بعدها به قانون یا اصل بازگشت‌ناپذیری دالو معروف شد: موجود زنده هرگز دقیقاً به حالت سابق برنمی‌گردد، حتی اگر در شرایطی مشابه شرایطی که قبلاً در آن زندگی می‌کرده است قرار گیرد. ارگانیسم همیشه ردپایی از مراحل میانی تکامل را که از سر گذرانده، در خود نگه می‌دارد.

پژوهش جدیدی که به تازگی در نشریه‌ی معتبر تکامل منتشر شده اصل دالو را نقض می‌کند. در مقاله آمده است در میان گیاهان زمینی، همنوا با قاعده‌ی دالو، اصل بر آن در نظر گرفته می‌شد که هرگاه خصیصه‌ای تخصصی‌تر شود رو به ساده‌شدن، بازگشت نخواهد داشت. سرخس‌ها استراتژی‌های تولیدمثلی ‌متنوعی دارند. برخی دوشکلی هستند (برای فتوسنتز و تولیدمثل، برگ‌های جداگانه تولید می‌کنند)، در حالی که برخی دیگر تک‌شکل‌اند (که در آنها یک نوع برگ هم برای فتوسنتز و هم برای پخش اسپور استفاده می‌شود). کدام شکل پیچیده‌تر و تخصصی‌تر است؟ دوشکلی‌ها. بنابراین مطابق قانون دالو انتظار بر آن است که اگر روندهای تکاملی را رصد کنیم باید در شاخه‌هایی شاهد گذار از اشکال ساده‌ی تک‌شکلی به دوشکلی باشیم، و نه به‌عکس.

در پژوهش کنونی ۱۱۸ گونه از سرخس‌ها را تجزیه و تحلیل کردند و مشخص شد در مواردی شاهد مسیر بازگشت نیز هستیم.

هرچند این پژوهش در مورد گیاهان ساده‌ای مانند سرخس‌ها است و نباید یافته‌ها را به سادگی به ساحت انسانی تعمیم داد و پژوهش چیزی در مورد جهت‌های تکاملی در سایر موجودات از جمله در انسان نمی‌گوید اما یکی از نویسندگان مقاله جرأت تعمیمی جسورانه را به خود داده و می‌گوید در نهایت، این پژوهش درسی اساسی در زیست‌شناسی تکاملی دارد: اینکه هیچ جهت «درستی» در تکامل وجود ندارد؛ هیچ حرکتی به سوی یک هدف نهایی وجود ندارد. مسیرهای تکاملی بیشتر شبیه شبکه‌های درهم‌تنیده‌اند، برخی از شاخه‌ها واگرا، برخی دیگر همگرا، و برخی حتی به سمت عقب بازگشت می‌کنند.

به عبارتی پیشرفت علمی با مشاهده‌ی مواردی بر نقص اصل دالو آرزوی ابتدایی را به نحوی پیشینی نامحقق نمی‌داند. و صد البته اینکه آیا به نحوی پسینی قدرت ایجاد تغییرات برای زیستن در جهانی سالم‌تر را داریم یا خیر، فراتر از یک پژوهش ساده در زیست‌شناسی سرخس‌هاست!

هادی صمدی
@evophilosophy
 

فلسفه علم

17 Dec, 22:54


🔹 تا حالا درباره دوگانه اقتصاد اسلامی و غرب به چالش خوردی؟

🔹آیا نظر شهید مطهری و شهید بهشتی رو درباره نظام اقتصادی اسلام می‌دونی؟

🔹از فعالیت های اقتصادی امام موسی صدر در لبنان چقدر خبرداری؟

🧐اگر میخوای با اندیشه اقتصادی اسلام و غرب آشنا بشی و کلی ویدیو و مقاله بروز و کاربردی از اساتید فقه اقتصاد به صورت رایگان داشته باشی

با مرکز مطالعات اقتصادی حبنا همراه باشید

https://t.me/habnastudy

💠مرکز مطالعات اقتصادی حبنا را دنبال کنید:

ایتا | تلگرام | بله | اینستاگرام | آپارات

فلسفه علم

17 Dec, 22:54


تبلیغات

فلسفه علم

17 Dec, 14:17


فضای مجازی و علم

به رغم بسیاری از نقدها پیرامون گسترش توهم دانایی توسط شبکه‌های مجازی، این فضا می‌تواند در گسترش دانایی در جامعه مفید باشد. این کاملاً بستگی دارد به آنکه تا چه حد افراد دانشگاهی برای بردن علم به سطح جامعه کوشا باشند و خود را کنار نکشند. ورود به این فضا مرزهای دقیقی را می‌طلبد: از یکسو برای جذب مخاطب بیشتر سعی در ساده‌سازی‌های گمراه‌کننده نداشته باشیم و از سوی دیگر از امکانات فضای مجازی در جهت مقابله با شبه‌علم‌ها و گسترش اطلاعات سالم فعالانه اقدام کنیم.

در همین راستا، و تلاش برای حفظ این مرز، چند سالی است که به نوبه‌ی خود تلاش کردم برخی از آنچه را در آخرین مقالات علمی می‌خوانم به بیانی نسبتاً ساده با مخاطبی که فارسی می‌داند از طریق کانال تلگرامی تکامل و فلسفه به اشتراک گذارم.

آرین، موسس تلسی، از جمله افرادی است که به گمانم به خوبی با مخاطب عمومی ارتباط برقرار می‌کند و می‌تواند نه فقط داده‌های علمی را، بلکه نگرش علمی را، در جامعه گسترش دهد. امشب در لایو اینستاگرامی مهمان او هستم تا گفت‌وگویی در باب رابطه‌ی تکامل و فلسفه داشته باشیم.

اینستاگرم اینجانب:
هادی صمدی
@evophilosophy

فلسفه علم

14 Dec, 23:52


#پساانسان‌گروی و #آگاهی

⛵️ یکی از پیامدهای پیشرفت علم حیات (the science of life) این بود که خصائصی که پیشتر مختص گونۀ انسانی شمرده می‌شد، به دیگر اشیا و گونه‌ها نیز نسبت داده شد، که از جملۀ مهمترین آنها، آگاهی است. از این گرایش، می‌توان با تعبیر «رهاسازی آگاهی» یاد کرد. در قرن بیستم برخی حیوانات را داری کارکردهای سطح بالای ذهنی دانستند و سپس بحث‌هایی در مورد تحقق آگاهی در یک حامل مصنوعی و امکان حضور آگاهی در گیاهان مطرح شد. یک پیامد طبیعی این فرایند، ظهور تقریر جدیدی از #همه_روان_دار_انگاری بود. اکنون فضا باز شده بود که به بسیاری از اشیا آگاهی نسبت داده شود.

⛵️ پساانسان‌گروی از این ایده بهره گرفت تا ایدۀ لزوم ترک دیدگاه انسان‌محوری خود را پی بگیرد. بر این اساس، پایان نگرش به انسان به عنوان موجودی مستثنا و فوق‌العاده وارد مرحلۀ تازه‌ای شد. از این منظر، درواقع دیدگاه انسان‌محورانه و نگرش انسان به‌سان موجودی استثنایی، مطالعه دربارۀ برخی پدیده‌ها، ازجمله آگاهی را محدود و مقید ساخته بود.

⛵️ اما آیا بر این اساس، پساانسان‌گروی را می‌توان ایده‌ای علمی (scientific) دانست؟ آیا واقعاً می‌توان گفت غیر انسان آگاهی دارد؟ خفاش می‌تواند با استفاده از سامانه‌ای راداری راه خود را پیدا کند. آیا گوزن هم این قابلیت را دارد؟ بیشتر تمایل داریم که به این پرسش پاسخ منفی دهیم، زیرا به نظرمان گوزن‌ها نیازی به کارکرد این سامانه ندارند و این سامانه نقش بقایی برای آنها ایفا نمی‎‌کند، آن‌سان که برای خفاش‌ها می‌کند. به همین وزان، چرا باید خصیصه‌ای مانند آگاهی را، که از دید ناظر بیرونی پنهان است و نمی‌دانیم چگونه خود را در رفتار یک موجود نشان می‌دهد، به موجودی غیر از انسان نسبت داد؟ اگر خفاش‌ها به میزانی باهوش بودند که بتوانند خصائص خود را به موجودات دیگر هم نسبت دهند، اما آنقدر باهوش نبودند که بتوانند درک کنند که چرا خودشان نیازمند این سامانۀ راداری هستند، آنگاه ممکن بود فکر کنند که انسان‌ها هم این توانایی را دارند، که به‌وضوح اشتباه است. بنابراین آگاهی می‌تواند خصیصه‌ای مختص گونۀ انسانی باشد و بر این اساس، پساانسان‌گروی تعمیم و توسعۀ ناموجهی را مطرح می‌کند.

⛵️ ممکن است به دلایل دیگری، مثلاً اخلاقی، با ایدۀ استثنایی بودن و تافتۀ جدابافته بودن انسان همراه نباشیم، اما از منظری کاملاً علمی نمی‌توانیم این ایده را انکار کنیم. واقعاً ممکن است حیوانات دیگر آگاهی نداشته باشند. تا زمانی که کارکرد آگاهی نامعلوم و تعریف‌ناشده است، دلیلی علمی برای اسناد آن به دیگر موجودات در دست نیست. بنابراین همچنان ممکن است تفاوتی بنیادین میان انسان و دیگر موجودات جهان وجود داشته باشد. پساانسان‌گروی بنابراین مستلزم گونه‌ای #جاندارانگاری #animism است.
🖋️رضا درگاهی‌فر

📗 Merzlyakov, S.S. Posthumanism vs. Transhumanism: From the “End of Exceptionalism” to “Technological Humanism”. Her. Russ. Acad. Sci. 92 (Suppl 6), S475–S482 (2022).

@PhilMind

فلسفه علم

13 Dec, 19:25


🟨 پیشنهاد یک پادکست خوب که خودم شنونده‌اش هستم:

🎙 ذهن زیبا 🎙

📖 داستان فرگشت مغز و هوش انسان‌ها در طول میلیون‌ها سال! 🧠

🎙 در فصل اول، آسیه علیخواه، زیست‌شناس و پژوهشگر ژنتیک، کتاب «تاریخچهٔ مختصر هوش» اثر مکس بنت رو براتون تعریف می‌کنه. 👩‍🔬📚

🟨 A brief History of Intelligence
🟡 Max Bennett

📚 کتاب «تاریخچهٔ مختصر هوش» نوشتهٔ «مکس بنت» یه نگاه جدید به داستان فرگشت مغز انسان و ربطش به هوش مصنوعیه. توی این کتاب، پنج پیشرفت بزرگ فرگشتی معرفی می‌شه که هر کدوم نقش مهمی تو شکل‌گیری هوش ما داشتن.
«مکس بنت» توضیح می‌ده که با وجود پیشرفت‌های عجیب‌وغریب هوش مصنوعی، هنوز تو خیلی از کارای ساده، مثل یادگیری مداوم یا درک منطقی، مغز انسان خیلی جلوتره. برای همین، اگه بخواهیم هوش مصنوعی رو به سطح مغز انسان برسونیم، باید برگردیم و ببینیم مغز ما توی این مسیر طولانی فرگشت، چه‌جوری به اینجا رسیده.


🎧 برای یه سفر علمی شنیدنی و جذاب به مغز خودتون، همین حالا پلی کنین! 🚀🧠


لینک‌ها:
CastBox | Spotify | Apple Podcast

📷 اینستاگرام: zehne.ziba

🧠

فلسفه علم

13 Dec, 19:21


♦️سخنرانی دکتر همازاده ابیانه با موضوع «بررسی متدولوژیک #نوروساینس در تبیین #آگاهی»👆

سه شنبه ۲۰ آذر ۱۴۰۳، دانشکدگان فارابی دانشگاه تهران
@PhilMind
@philosophyofscience

فلسفه علم

13 Dec, 19:21


💥 ابهام در چگونگی ظهوریافتن (#emergence) آگاهی از تجمیع ذرات ناآگاه، برخی را به سمت این دیدگاه کشانید که #آگاهی در همان ذرات بنیادین وجود دارد (#panpsychism) و قرار نیست از ترکیب پیچیده مجموعه‌ای از ذرات ناآگاه، یکمرتبه پدید آید (#پنسایکیزم)

💥نسخه‏ای از پنسایکیزم که #تجربه_پدیداری را ساخته‌شده و تشکیل‌یافته از تجمیع حقایق خُرد پدیداری می‌داند، آگاهی را بعنوان یک عنصر بنیادین در خردترین سطح جهان در نظر می‏گیرد که در تمامی موجودات بنحوی وجود دارد. این نسخه مذکور البته با مشکلی جدی به نام #مسئله_ترکیب (combination problem) مواجه است: چگونه تعدادی تجربه جداگانه می‌توانند ترکیب شده و منجر به یک تجربه واحد متمایز شود؟ فاعلیت‌های چندگانه‌ای که در چند حقیقت خردپدیداری وجود دارند، چگونه در فاعل واحدی (مثل یک انسان دارنده تجربه کلان پدیداری) وحدت پیدا می‌کند؟

💥نسخه پنسایکیزم نوظهورگرا اما #آگاهی_پدیداری انسان‏ها و حیوانات را اساساً مستقر در سطح خرد نمی‏داند. بلکه طبق این دیدگاه، ارتباط و تعامل بین حقایق آگاه در سطح خرد، بنحوی علّی باعث نوظهوریافتن آگاهی در سطح کلان می‏شود.

💥پنسایکیست‏های نوظهورگرا خود را از نوظهورگرایی صرف برتر می‏دانند؛ چرا که طبق دیدگاه ایشان، پدیده نوظهوریافته از سنخ همان حقیقت پایه‏ای است و در سطح پایه، پیچیدگی آگاهی خرد موجب ظهوریافتگی آگاهی کلان پدیداری می‏شود. در حالی که نوظهورگرایی صرف، سطح پایه را از سنخ نوروبیولوژی در نظر می‏گیرد که پیچیدگی‏های این سطح منجر به ظهوریافتگی آگاهی خواهد شد.
طبیعتاً سنخ آگاهی از سنخ حقایق مربوط به سطح نورونی و شیمیایی و ... کاملاً متفاوت است و تبیین این‏که چطور نوع خاصی از آرایش و پیچیدگی سطح مغز به ظهور آگاهی می‏انجامد، بسیار دشوار می‏نماید. طبق این دیدگاه اگر حقایق سطح پایه نیز از سنخ آگاهی باشند، ظهوریافتن آگاهی کلان پدیداری از پیچیدگی آن سطح پایه، مقبول‏تر و تبیین‏پذیرتر است.

💥برای مثال می‏توان به دفاعیه گلن استراسون از پنسایکیزم نوظهورگرایانه اشاره کرد که برقراری رابطه بین محصول ظهوریافته و سطح تولیدکننده آن را با استفاده از مجموعه واحدی از مفاهیم به اندازه کافی همگن، امکان‏پذیر می‏داند که قرار نیست بین سطح غیر تجربه‏ای/غیرآگاه و سطح تجربه‏ای/آگاه پل بزند. اما بسیار دشوار است که آگاهی را برآمده و نوظهوریافته از حقایقی غیر تجربه‏ای ترسیم کنیم. استراسون بدین ترتیب استدلال می‏کند که فقط با این فرض که آگاهی انسان و حیوان از اشکال اساسی‏تر آگاهی برآمده باشد، از پس مشکل تبیینی آن بر خواهیم آمد. (See: Strawson, G, 2006, “Realistic Materialism: Why Physicalism Entails Panpsychism”, Journal of Consciousness Studies, 13(10–11): pp. 18–20.)
@PhilMind

فلسفه علم

11 Dec, 09:49


چکیده سخنرانی دوشنبه پژوهشکده فلسفه تحلیلی
سخنران: رضا حدیثی، دانشگاه تورنتو
عنوان: The Value of Friendship and Perfecting Goods
زمان: دوشنبه ۲۶ آذر ساعت ۱۶ تا ۱۸
برگزاری صرفا به صورت مجازی در لینک قرار گرفته در فایل چکیده
شرکت برای عموم آزاد است

فلسفه علم

04 Dec, 21:17


مدرسهٔ تردید و پلتفرم اجوک/ایت برگزار می‌کنند:

نشست مغز، تکامل و اخلاق 

 هادی صمدی:
آیا می‌توان از نظریه تکامل خوانشی اخلاقی از شکوفایی و خوب‌زیستن برگرفت؟

رضا ابوتراب: 
آیا برای اخلاقی زیستن نیاز به مغزی سالم داریم؟ 

محمدرضا معمارصادقی:
اخلاق‌شناسی داروینی از دیدگاه مایکل روس


 جمعه ۲۳ آذرماه، ساعت ۱۵ تا ۱۸

لینک رزرو بلیط:

https://avaplatt.com/qr/8box

@tardidschool

فلسفه علم

03 Dec, 08:41


📣 صوت ارائه مقاله با موضوع:

♦️مدل‌هایی برای رسیدن به عاملیت شبه‌انسانی در تصمیمات اخلاقی هوش مصنوعی

🗣 توسط: محمدرضا رضایی (دانشگاه شریف)

🔥همایش بین‌المللی فلسفه ذهن، اول اسفند 1402

@philosophyofscience
@PhilMind

فلسفه علم

03 Dec, 08:40


♦️اینکه #فیزیک برای تبیین هویات و رویدادهای سطح بنیادین ذرات بکار گرفته می‌شود و اینکه #شیمی برای تبیین سطح مولکولی کاربرد دارد و اینکه #زیست_شناسی در سطح سلولی جواب می‌دهد، برخی فیلسوفان را واداشته تا درباره #علم_آگاهی بیندیشند و اینکه آیا #نوروساینس می‌تواند به علمی تجربی برای تبیین تجربه‌های آگاهانه منجر شود؟

♦️#چالمرز از یک خلاء متدولوژیک در نوروساینس صحبت می‌کند که اساسا به تبیین آگاهی نمی‌انجامد. کشف ساختارها و کارکردهای مغز از آنجا که تمام قابلیت علم تجربی است (که از منظر سوم‌شخص و آبجکتیو به مطالعه سوژه می‌پردازد)، در نهایت #شکاف_تبیینی آگاهی را (که پدیده‌ای اول‌شخص و سابجکتیو است) باقی می‌گذارد.

♦️در نتیجه گویی تغییر روش‌شناسی نوروساینس برای تبیین آگاهی بدلیل محدوده قابلیت علم تجربی ممکن نیست، اما آیا دستیابی به برخی اصول تبیینی هم از این طریق امکان ندارد؟ و آیا افزودن برخی اصول و فرضیه‌های فلسفی به یافته‌های آزمایشگاهی نمی‌تواند به شکل‌گیری چارچوبی برای علم آگاهی بینجامد؟
این‌ها پرسش‌هایی اساسی است که علوم مختلف از #کوانتوم تا بیولوژی و نوروساینس را با #فلسفه_ذهن درگیر می‌کند.

@PhilMind

فلسفه علم

03 Dec, 08:39


#هوش_مصنوعی و درک واقعیت به شیوه‌ای ناانسانی (1)

🔆 نویسندگان کتاب عصر هوش مصنوعی و آینده انسان پرسیده‌اند: آیا هوش مصنوعی به بخش‌هایی از واقعیت پی می‌برد که انسان از درک آن عاجز است؟ پاسخ ترجیحی آنها به این پرسش مثبت است؛ یعنی هوش مصنوعی، که یادگیرنده است و نوآور، به شیوۀ خودش مسائل را حل می‌کند. برای نمونه، برنامۀ شطرنج آلفازیرو در اواخر سال 2017 برنامۀ استاک‌فیش را، که نیرومندترین برنامه تا آن زمان بود، شکست داد. قدرت آلفازیرو به خاطر وسعت و سرعت پردازشش نبود؛ آفازیرو هیچ ترکیب یا راهبردی را از انسان وام نگرفته بود و به روش ویژه‌ای رسیده بود که تمامًا نتیجۀ یادگیری هوش مصنوعی بود. حرکت‌های آلفازیرو ناب و نامعمول بودند و در بیشتر موارد انسان‌ها اصلًا آنها را ندیده بودند. آلفازیرو راهبرد را به معنای انسانی خودش دنبال نمی‌کرد و منطق خودش را داشت.

🔆 نمونۀ دیگر کشف آنتی‌بیوتیک تازه‌ای در 2020 بود. هوش مصنوعی ویژگی‌هایی را از مولکول‌های آنتی‌بیوتیک شناسایی کرد که پیش‌تر برای انسان‌ها ناشناخته بودند و در هیچ‌یک از دسته‌بندی‌ها جای نمی‌گرفتند. عجیب‌تر این بود که هوش مصنوعی توانست روابطی را میان مولکول‌ها بیابد که نه‌تنها برای انسان ناشناخته بودند، که دامنۀ درک انسان را به چالش می‌کشیدند. نکته در این است که هوش مصنوعی تنها داده‌ها را سریع‌تر پردازش نمی‌کرد، بلکه جنبه‌هایی از واقعیت را می‌یافت که برای انسان ناشناخته بود یا شاید انسان هرگز بدون هوش مصنوعی نمی‌توانست بشناسد.

🔆 نویسندگان پس از نقل نمونه‌ای از متن تولید شده توسط جی‌پی‌تی3، چنین نتیجه گرفته‌اند که در این شیوۀ جدید، جنبه‌هایی اساسی از واقعیت، که انسان پیشتر نمی‌توانست آنها را درک کند، آشکار شده‌اند. آنها معتقدند هوش مصنوعی واقعیت را کاملاً متفاوت از انسان درمی‌یابد و به نظر می‌رسد عملکرد آن نوید پیشرفت به سوی ماهیت و ذات اشیا را می‌دهد؛ چیزی که فیلسوفان و متکلمان و دانشمندان طی هزاره‌ها تنها تا حدی در رسیدن بدان موفق بوده‌اند. با پیدایش هوش مصنوعی ناگزیریم با جنبه‌هایی از واقعیت روبه‌رو شویم که پیش‌تر نمی‌شناختیم یا شاید هرگز هم کاملًا نشناسیم. وقتی هوش مصنوعی مدلی را می‌آموزد و به کار می‌گیرد که هیچ انسانی نمی‌تواند آن را بیابد یا بفهمد، آیا ما به سوی دانش پیش می‌رویم یا از آن دور می‌شویم؟ تا کنون فناوری روش‌های پیشین ما را در توضیح و به نظم در آوردن جهان زیر سؤال نبرده بود.

🔆 بنابراین هستۀ دگرگونی مورد انتظار توسط هوش مصنوعی، فلسفی است؛ اینکه ما انسان‌ها چگونه واقعیت را می‌بینیم و نقش خود را در آن چه می‌دانیم. هوش مصنوعی را خواه ابزار بینگاریم، یا شریک یا رقیب، تجربۀ ما را در مقام موجودات خردمند تغییر خواهد داد و رابطۀ ما را با واقعیت برای همیشه دگرگون خواهد ساخت. هوش مصنوعی جایگرین درک انسان از واقعیت و درک انسان از خودش خواهد شد. حال این پرسش دکارتی مطرح است که وقتی هوش مصنوعی «می‌اندیشد» یا کاری شبیه اندیشیدن انجام می‌دهد، ما چه خواهیم بود؟

📗 اریک اشمیت، هنری کیسینجر و دانیل هوتنلاکر، عصر هوش مصنوعی و آیندۀ انسان، ترجمۀ پوریا هامونی، سروش، 1402.

🖊 رضا درگاهی‌فر
@PhilMind

فلسفه علم

03 Dec, 08:39


سیمپوزیوم آنلاین دربارۀ کتابِ امیر صائمی، اخلاق و وحی در فکر اسلامی و فرای آن (آکسفورد، ۲۰۲۴) -- با حضور رابرت آودی، لارا بوشک، عمران آیجز، فربد اخلاقی، و امیر صائمی.

برای اطلاعات بیشتر به این لینک نگاه کنید.
https://philosophy.ipm.ac.ir/symposium/symposium.jsp

فلسفه علم

30 Nov, 11:08


چکیده سخنرانی دوشنبه پژوهشکده فلسفه تحلیلی
سخنران: هادی صفایی، پژوهشگاه دانش های بنیادی
عنوان: Possessing Normative Reasons زمان: دوشنبه 12 آذر ساعت ۱۶ تا ۱۸
مکان: سالن شماره ۱، پژوهشگاه دانش های بنیادی، میدان نیاوران
حضور برای عموم آزاد است

فلسفه علم

26 Nov, 23:02


📣 صوت ارائه مقاله با موضوع:

♦️مدل‌هایی برای رسیدن به عاملیت شبه‌انسانی در تصمیمات اخلاقی هوش مصنوعی

🗣 توسط: محمدرضا رضایی (دانشگاه شریف)

🔥همایش بین‌المللی فلسفه ذهن، اول اسفند 1402

@philosophyofscience
@PhilMind

فلسفه علم

26 Nov, 23:02


نیاز تاریخ به زیست‌شناسی
از تبار ارامنه تا زیستن در «دو فرهنگ»
 
شواهد ژنتیکی نظریه‌ای تاریخی و جافتاده را ابطال کردند. پژوهشی که اخیراً منتشرشده، مثالی کم‌نظیر و بسیار قانع‌کننده است که چگونه علوم انسانی می‌توانند از داده‌های علوم تجربی (در اینجا ژنتیک) بهره گیرند. در این مثال ژنتیک مشعلی برای گردش در هزارتوهای تاریک تاریخ در اختیارمان می‌نهد و دالان‌هایی را روشن می‌کند که ناممکن بود بدون انجام پژوهشی در ژنتیک روشن شوند.
مدت‌ها تصور می‌شد ارمنی‌ها، جمعیتی در آسیای غربی که از لحاظ تاریخی در ارتفاعات ارمنستان سکونت داشتند، از نوادگان مهاجران فریگی‌ها (فریژی‌ها) از بالکان باشند. این نظریه عمدتاً از روایت‌های مورخ یونانی هرودوت سرچشمه می‌گیرد که مشاهده کرد نوع جنگ و سلاح‌های ارمنی‌ها، هنگام خدمت در ارتش پارس، به سبک فریگی‌ها بود.

منشاء فرضیه‌ی ابطال‌شده
تا اینجا منشاء فرضیه‌ی ابطال‌شده روشن شد: هرودوت صرفاً بر اساس شباهت در نوع تسلیحات ارمنی‌ها با نوع تسليحات و احتمالاً سبک زندگی دسته‌ای از مردم بالکان این فرضیه را مطرح کرده بود که ارمنی‌ها ریشه در مردمان بالکان دارند و مهاجرانی از آن خطه‌اند.

چگونه فرضیه‌ی ابطال‌شده تقویت شد؟ 
وقتی فرضیه‌ای یگانه فرضیه باشد پیش‌زمینه‌های نظری در جهت یافتن شواهد بیشتر به نفع آن شکل می‌گیرد. زبان‌شناسان وارد گود شدند و از این نظریه حمایت کردند. یافته‌های ایشان مؤید آن بود که زبان ارمنی با زیرگروه زبان‌های هندواروپایی تراکو-فریژی پیوندهایی دارد.

اما چگونه این نظریه ابطال شد؟
پژوهشی سترگ این فرضیه را به بوته‌ی آزمون گذاشت: اگر نیاکان ارمنی‌ها از نواحی بالکان به ارمنستان مهاجرت کرده‌اند پس باید در مقایسه‌ی ژنتیکی مردم دو ناحیه شواهدی از این ارتباط تاریخی رصد شود. پژوهشی انجام شد اما قرابت ژنتیکی مورد انتظار رصد نشد. نتایج در نشریه‌ی آمریکایی ژنتیک انسانی منتشر شد و بنابراین فرضیه‌ای جاافتاده در تاریخ نادرست ازکار درآمد.

نویسنده‌ی ارشد مقاله به درستی می‌گوید «قرن‌هاست که باورهای تاریخی درک ما را از گذشته شکل داده‌اند و اغلب باعث آنند که برخی فرضیه‌ها را عین حقیقت درنظر گیریم».
 
مسلماً داستان به اینجا ختم نمی‌شود. فرضیه‌ی ابطال‌شده نقشی بسیار مهم در تفسیر دیگر داده‌ها داشته است و به این ترتیب بخش‌های مهمی از تاریخ آن منطقه نیاز به بازنویسی دارد. به یک مورد آن که اکنون در همین پژوهش آشکار شده و در مقاله از آن سخن می‌رود نگاهی کنیم.
 
جمعیتی از ارامنه که در قسمت جنوبی ارتفاعات ارمنی (جنوب شرقی ترکیه امروزی) زندگی می‌کردند ساسون‌ها نام داشتند و فرض بر آن بود که تباری آشوری دارند. این فرضیه در بسیاری از منابع تاریخی، از جمله کتاب مقدس، در متون خط میخی و داستان‌های سنتی محلی ذکر شده است. پژوهش ژنتیکی این فرضیه را نیز رد کرد.
پژوهش همچنین نشان داد که ساختار جمعیت و تنوع ژنتیکی گروه‌های مختلف ارمنی که در بخش‌های شرقی، غربی و مرکزی ارتفاعات ارمنستان زندگی می‌کنند شباهت نسبتاً بالایی دارند و ارامنه جمعیتی به لحاظ ژنتیکی نسبتاً یکدست هستند.
به احتمال زیاد این پژوهش با مخالفت‌های زیادی نیز مواجه خواهد شد. تغییر در فرضیه‌های جاافتاده، به ویژه فرضیه‌هایی که بخشی از فرهنگ یک جامعه شده‌اند به سادگی صورت نمی‌گیرد. چه بسا داده‌ی ژنتیکی بعدی نیز پژوهش کنونی را بازبینی کنند. اما یک چیز باید مسلم شده باشد: اینکه باید در مرزهای علوم انسانی و علوم تجربی پل‌هایی شاهراه‌مانند برقرار کرد.

دو فرهنگ
اصطلاح «دو فرهنگ» را سی پی اسنو، رمان‌نویس-فیزیکدان بریتانیایی در سال ۱۹۵۹ مطرح کرد و مدعی شد که در جهانی زندگی می‌کنیم که کلیت فرهنگ غرب بر دو فرهنگ کاملاً مجزا بنا شده: علوم انسانی و علوم تجربی. اسنو می‌گوید بسیاری از فرهیختگان نام‌آور در علوم انسانی از بی‌سوادی دانشمندان علوم تجربی ابراز ناباوری می‌کنند. هرچند اسنو به این افراد حق می‌دهد و ابراز تأسف می‌کند که چرا نباید دانشمندان با شکسپیر آشنا باشند، اما از آنجا که خود در هر دو فرهنگ زیسته، در سوی مقابل فرهیختگان علوم انسانی را خطاب قرار می‌دهد و می‌گوید درست می‌گویید دانشمندان ما در علوم انسانی بی‌سواد هستند اما آیا شما می‌دانید قانون دوم ترمودینامیک چیست؟! در حالیکه‌ بنای عظیم فیزیک مدرن بالا می‌رود و اکثریت این فرهیختگان علوم انسانی در حوزه‌‌ی علوم تجربی سوادی بیش از انسان‌های غارنشین ندارند!

زمان آن است که نه فقط افرادی که در این دو فرهنگ زیست می‌کنند به جهت تفرج هم شده سری به فرهنگ همسایه بزنند بلکه فراتر از آن پروژه‌های مشترکی عرضه شود؛ مورخانی که تکامل و ژنتیک را جدی بگیرند و نه آنکه در قبال چنین دعوت‌هایی با تعجب، و مانند یک سده قبل، بگویند مگر نظریه‌ی تکامل ابطال نشده است؟!

هادی صمدی
@evophilosophy

فلسفه علم

23 Nov, 07:59


📣 صوت ارائه مقاله با موضوع:

♦️Illusionism and Ontological Justice for Phenomenal Consciousness

🗣 توسط: آنتون کوزنتسوف (مرکز مطالعات آگاهی موسکو)

🔥همایش بین‌المللی فلسفه ذهن، دوم اسفند 1402

@philosophyofscience
@PhilMind

فلسفه علم

23 Nov, 07:58


کلان‌تکامل سازوکارهای خاص خود را دارد

فالکونر در مقابل داروین
از ابتدای معرفی نظریه‌ی تکامل توسط داروین بر سر نرخ تغییرات تکاملی اختلاف‌نظرها آغاز شد. داروین بر تدریجی و انباشتی بودن تغییرات تکاملی تأکید داشت. از معاصران داروین، دیرینه‌شناسی بود به نام فالکونر. فالکونر که در ابتدا آراء تکاملی داروین را قبول نداشت نامه‌ای از داروین دریافت کرد که در آن نامه داروین با لحنی تشویقی پیش‌بینی کرده بود که به تدریج و با گذر زمان هرچه بیشتر فالکونر آراء تکاملی را خواهد پذیرفت. گویا لحن تشویقی داروین بیش از انتظار کارگر افتاد تاجایی‌که فالکونر نه چندان به تدریج، بلکه تقریباً با سرعت زیادی آراء تکاملی داروین را پذیرفت. اما با شواهد تجربی برگرفته از حیطه‌ی تخصصی خود، یعنی فسیل‌شناسی، نشان می‌داد که تغییرات همواره تدریجی نیستند و گاهی با سرعتی بسیار زیاد رخ می‌دهند. گویا این مخالفت با تدریجی‌گرایی داروین در همه‌ی ابعاد فکری فالکونر جای داشت زیرا نه فقط پیش‌بینی داروین را که او به تدریج به تکامل روی خواهد آورد نقض کرد بلکه خیلی سریع نخستین نسخه از نظریه‌ای را که امروزه "تعادل منقطع" نامیده می‌شود و گاهی تکامل را بسیار سریع درنظر می‌گیرد معرفی کرد!

آراء فالکونر در قرن بیستم بیشتر مورد توجه قرار گرفت و دعوا بر سر اینکه روندهای تغییرات در کلان‌تکامل (ماکرواوولوشن) نیز همانند خردتکامل (میکرواوولوشن) صرفاً مشتمل بر تغییرات تدریجی است یا شامل انواع سریع‌تری از تغییرات هم می‌شود تاکنون باقی مانده است. داده‌های تجربی زیادی عرضه از هر دو سو عرضه شده که در نتیجه‌ی آنها خوانش عمومی‌تری که امروزه در کتاب‌های درسی تکامل یافت می‌شود این است که در مواردی تکامل بسیار کُند عمل می‌کند و در مواردی دیگر بسیار سریع. اما برخی داده‌ها نیز عرضه می‌شوند تا این گزارشِ کیفی را به نحوی کمّی‌تر عرضه کنند. پژوهشی که به زودی در نشریه‌ی اوولوشن منتشر می‌شود از این سنخ پژوهش‌ها است.

مجادله بر سر نرخ تکامل
قبل از معرفی پژوهش جدید به یافته‌ی چند پژوهش قدیمی‌تر اشاره کنیم: قبلاً مشخص شده بود که وقتی گونه‌ای به تازگی بوجود می‌آید نرخ تغییرات در آن گونه بسیار بیشتر است و در گذر زمان نرخ تغییرات بسیار کُندتر می‌شود. صرف این داده‌ها نشانی است از اینکه هم داروین و هم فالکونر بخشی از ماجرا را درست روایت می‌کردند و بخشی را نادرست. (بعلاوه شایان ذکر است که از میزان نرخ تغییرات در یک گونه می‌شود سن بوجود آمدن آن گونه را نیز پیش‌بینی کرد.)
سیمپسون که از معماران نظریه‌ی تلفیق نوین در قرن بیستم بود طرفدار نظر فالکونر بود و به تعادل منقطع، یا آنطور که خودش می‌گفت «تکامل کوانتومی» باور داشت. اما سیمپسون پرسشی بنیادی‌تر را مطرح می‌کرد که هنوز هم مطرح است: اینکه آیا سازوکار تغییرات سریع متفاوت از سازوکار تغییرات کُند است؟ اجماع بر آن است که انتخاب طبیعی مکانیسم اصلی تغییرات، چه کُند و چه سریع است. اما آیا در تغییرات سریع مکانیسم‌های دیگری هم در کارند؟ مطابق نظر داروین کلان‌تکامل چیزی جز جمع‌شدن تدریجی خردتکامل نیست و نظریه‌ی رقیب می‌گوید ممکن است سخن داروین در مورد برخی خصیصه‌ها درست باشد اما نظریه‌ای جامع که مشمول همه‌ی خصیصه‌ها باشد نیست.

نتایج پژوهش جدید
پژوهش جدید هرچند مکانیسمی جدید برای کلان‌تکامل معرفی نمی‌کند اما با روشی آماری، که بسیار خلاقانه است، نشان می‌دهد که کلان‌تکامل مکانیسم‌های خاص خود را دارد. تاکنون به مطالعه‌ی تغییرات در یک خصیصه می‌پرداختند، به عنوان نمونه، اینکه اندازه‌ی جثه‌ی جانور طی زمان با چه نرخی تغییر کرده است. در این پژوهش، اما اندازه‌های مغز و بدن گونه‌های پستانداران کنونی را با استفاده از یک روش مقایسه‌ای فیلوژنتیک جدید اندازه‌گیری کرده‌اند و تغییرات در همبستگی میان اندازه‌های مغز و بدن را طی زمان سنجید‌ه‌اند. بعلاوه این تغییرات را به دو بخش آماری متفاوت تقسیم کرده‌اند که می‌توانست میان تغییرات ناشی از روندهای تدریجی و روندهای سریع تمایز قائل شود. نتایج نشان داد که تکامل فنوتیپی نه فقط طی گونه‌زایی شتاب می‌گیرد، بلکه شامل رویدادهایی است که به ندرت در مقیاس‌های زمانی خردتکاملی رخ می‌دهند.

قدرت آمار
این پژوهش قدرت کم‌نظیر روش‌های نوین آماری را به رخ می‌کشد. حالا به کمک این روش آماری، لااقل پس از گذشت یک‌و‌نیم قرن دیگر بحث بر سر این نیست که آیا کلان‌تکامل مکانیسم‌هایی فراتر از مکانیسم خردتکامل دارد یا خیر. اکنون قاعده‌ای در سطح پدیداری داریم که مطابق آن در ابتدای گونه‌زایی‌ها تغییرات فنوتیپی شدیدترند.
حالا علومی مانند ژنتیک باید وارد بحث شوند و مثلاً با عرضه‌ی مکانیسم‌هایی به نحوی علّی توضیح دهند سازوکارهای ژنتیکی در آغاز گونه‌زایی چگونه و با گرفتن چه بازخوردهای محیطی‌ست که مجوز تغییرات بیشتر فنوتیپی را صادر می‌کنند.

هادی صمدی
@evophilosophy

فلسفه علم

23 Nov, 07:54


📣 صوت ارائه مقاله با موضوع:

♦️ارزیابی تعهد به طبیعت‌گرایی روش‌شناختی در دیدگاه دنیل دنت در باب آگاهی

🗣 توسط: جواد درویش (دانشگاه شهید بهشتی)

🔥همایش بین‌المللی فلسفه ذهن، دوم اسفند 1402

@philosophyofscience
@PhilMind

فلسفه علم

23 Nov, 07:53


📣 صوت ارائه مقاله با موضوع:

♦️ خودآگاهی بدون آگاهی از خود

🗣 توسط: امیر صائمی (پژوهشگاه دانش‌های بنیادین: IPM)

🔥همایش بین‌المللی فلسفه ذهن، دوم اسفند 1402

@philosophyofscience
@PhilMind

فلسفه علم

23 Nov, 07:51


.
❇️ درس‌گفتار (۴جلسه‌ای) متافیزیک طبیعت (علم)

در این درس، مهم‌ترین مسائلی که فیلسوفان تحلیلی دربارهٔ متافیزیک طبیعت در صد سال گذشته طرح کرده‌اند به‌زبان ساده و کاربردی ارائه می‌شود. این مسائل شامل «شرطی‌های خلاف واقع»، «گرایش‌ها»، «قوانین طبیعت»، و «علّیت» می‌شود.

هریک از این حوزه‌ها خود شامل مسائل گوناگونی است و رویکردهای مختلف به این مسائل کاربردِ مستقیمی در حوزه‌های گوناگون فلسفی دارد. مثلاً بحث علیت در فلسفهٔ ذهن (ذیل علیت ذهنی و بازنمایی ذهنی)، در فلسفهٔ اخلاق (ذیل مسئولیت اخلاقی)، در معرفت‌شناسی (ذیل تئوری‌های علّی توجیه و معرفت) و در فلسفهٔ زبان (ذیل ماهیت ارجاع) کاربرد می‌یابد. شرطی‌های خلاف واقع علاوه‌بر متافیزیک، در حوزه‌هایی چون معرفت‌شناسی، فلسفهٔ سیاسی و فلسفهٔ دین نیز کاربردهای گوناگونی دارند.

🔹 مدرس: دکتر علیرضا کاظمی(IPM)

🔹 چهارشنبه‌ها ساعت ۱۴-۱۶
(از ۷ آذر ۱۴۰۳)

🔹 شهریه: ۶۰۰ هزار تومان (دانشجویان ۴۰۰ هزار تومان)

* برای دریافت اطلاعات کامل و ثبت‌نام به این آدرس مراجعه کنید:

https://jomhourifalsafe.com/academy/philosophyofscience-fall2024/

«جمهوری فلسفه و ادبیات»

فلسفه علم

20 Nov, 10:35


صوت جلسه مدرسه تابستانی فلسفه ذهن (10 شهریور 1400) / «علیت ذهنی»، دکتر مهدی همازاده

@philosophyofscience
@PhilMind

فلسفه علم

20 Nov, 10:34


برای حضور آنلاین در این جلسه به سایت renap.ir مراجعه کنید.

@philosophyofscience

فلسفه علم

20 Nov, 10:32


فراخوان دعوت به همکاری پژوهشی پاره وقت در پژوهشکده فلسفه تحلیلی
🗓مهلت ارسال درخواست: ۳۰ دیماه ۱۴۰۳

@philosophyofscience

فلسفه علم

18 Nov, 16:27


خطرات گسترش شبه‌علم

در این مصاحبه با روزنامه هم‌میهن از گسترش خطرات شبه‌علم در جامعه، به ویژه در نهادهای علمی سخن گفته شده است؛

از مصادیق شبه‌علم و راه‌های مقابله با آن مطالبی می‌خوانید؛

و اینکه در مقابله با شبه‌علم‌ها، چرا آموزش تفکر نقاد در مدارس و دانشگاه‌ها مقدم بر آموزش فلسفه‌ی علم است.

همچنين از اینکه چگونه می‌توان به معنایی علمی "پزشکی ایرانی" داشت و مانع هدر رفتن انرژی در بخش‌های شبه‌علمی شد.

https://hammihanonline.ir/%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D9%81%D8%B1%D9%87%D9%86%DA%AF-27/26151-%D8%A2%D9%85%D9%88%D8%B2%D8%B4-%D8%AA%D9%81%DA%A9%D8%B1-%D9%86%D9%82%D8%A7%D8%AF-%D8%A8%D8%A7%DB%8C%D8%AF-%D8%A7%D8%B2-%D8%AF%D8%A8%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D8%B4%D8%B1%D9%88%D8%B9-%D8%B4%D9%88%D8%AF

هادی صمدی
@evophilosophy

فلسفه علم

15 Nov, 07:51


صوت جلسه دکتر مهدی ذاکری در تاریخ ۲۰ آبان ۹۹ با موضوع «چالش علیت ذهنی برای دوگانه انگاری و امکان مواجهه با آن در یگانه انگاری صدرایی»

@philosophyofscience

فلسفه علم

15 Nov, 07:49


صوت جلسه دکتر احمدرضا همتی مقدم در تاریخ ۲۳ مهر ۹۹ با موضوع «ماهیت ذهن و ارتباط آن با بدن در فلسفه تحلیلی معاصر»
#بحث_مقدماتی

@philosophyofscience

فلسفه علم

15 Nov, 07:48


با نگرشی تکاملی چگونه زندگی کنیم؟

استیون پینکر در کتاب روشنگری اکنون، با ذکر شواهد تجربی قانع‌کننده‌ای نشان می‌دهد در همه‌ی وجوه زندگی وضعیت انسان در گذر زمان بهتر شده است. طول عمر انسان طولانی‌تر شده و در سطح اجتماعی خشونت کاهش یافته است.
اما به نظر می‌رسد یک جای کار می‌لنگد! زیرا آمار افزایش اضطراب و افسردگی رو به بدتر شدن است. برای این آمار می‌توان به کتاب نسل مضطرب جاناتان هایت مراجعه کرد.

این دوگانه را چگونه می‌توان تفسیر کرد؟
رواقیون، در زمانه‌ای پیش از میلاد مسیح که هنوز جهان وارد فاز مدرن خود نشده بود، معتقد بودند که برای رسیدن به رضایت از زندگی باید هماهنگ با طبیعت زیست.

بی‌تردید عادات رفتاری انسان در دهه‌های اخیر به شدت تغییر کرده و انسان از هماهنگی با طبیعت دورتر از آن دوران شده است. علت اضطراب کنونی این است؟! آیا می‌شود سخنان رواقیون را به نحوی کمّی سنجید؟ نگاهی بیاندازیم به پژوهشی در این زمینه که به تازگی منتشر شده است.

به طور متعارف دانشمندانی که در تبیین‌های تکاملی در روان‌شناسی فعال‌اند به صورت منفرد برخی از عادات رفتاری امروزین ما را با نیاکان شکارچی-گردآور یا با انسان‌های دوران کشاورزی مقایسه می‌کردند. اکنون پژوهشگران ابزار پژوهشی‌ای طراحی کرده‌اند که برای اندازه‌گیری تفاوت سبک زندگی مدرن با اجداد ما و تأثیر این تفاوت‌ها بر سلامتی طراحی شده است. این پژوهش مقیاسی به نام «سبک زندگی ناسازگار تکاملی» (EMLS) را معرفی می‌کند: پرسشنامه‌ای ۳۶ماده‌ای که رفتارها و عوامل سبک زندگیِ متفاوت از آنچه که اجداد ما تجربه کرده‌اند شناسایی می‌کند.

نتایج پژوهش
نتایج نشان داد که افرادی که سبک زندگی آنها در ابعاد مختلف تفاوت بیشتری با نیاکان ما داشته و بنابراین نمره‌ی بالاتری را در این آزمون کسب کنند، بیشتر احتمال دارد پیامدهای سلامت جسمی و روانی نامطلوبی را تجربه کنند. به عبارتی اکنون یک داده‌ی پژوهشی کلان‌نگر داریم که نشان می‌دهد جدایی روزافزون ما از طبیعت و سبک زندگی طبیعی، به‌زیستی انسان را در ابعاد مختلف به خطر انداخته و مهم‌تر اینکه این داده محصول سنجه‌ای است که طی چهار مرحله از خطاهای آن کاسته شده و بنابراین داده‌های به‌دست آمده بسیار موثق‌اند. حال می‌توان با اطمینان بالاتری گفت که این یافته علیه این سخن به ظاهر مقبول است که «افراد هر نسل مطابق شرایط روز زندگی می‌کنند و همواره همینطور بوده که زندگی هر نسل متفاوت از پیشینیان‌شان است». اکنون شاهدی تجربی و گسترده‌نگر داریم که نشان می‌دهد معیارهایی جهان‌شمول و میان‌نسلی برای به‌زیستی وجود دارد و سبک زندگی مدرن به‌زیستی عمومی را افزایش نداده است.

۳۶ پرسش پرسشنامه به وجوه گوناگون سبک زندگی می‌پردازند: رژیم غذایی، میزان تحرک، نوع روابط در محیط خانه، نوع روابط جنسی، استفاده از رسانه‌های اجتماعی، خودبینی، و حمایت اجتماعی. آنچه این پژوهش نشان داد از قبل توسط نظریه‌هایی از علوم شناختی مانند ذهن بدن‌مند و ذهن جای‌مند قابل پیش‌بینی بود. اما اکنون این پژوهش، آزمونی تجربی برای این نظریه‌ها را در اختیارمان قرار می‌دهد.
اکنون معیاری ساده برای اندازه‌گیری میزان اختلاف زندگی هر فرد با زندگی طبیعی در دست است و بالا بودن این معیار گواهی است بر آنکه مشکلات بزرگی بر سر راه آن فرد، چه در ابعاد جسمی و چه در ابعاد روان‌شناختی، وجود دارد، خواه امروز از آن آگاه باشد یا نباشد.

افرادی که نمرات عدم تطابق بالاتری داشتند، مشکلات سلامت جسمانی بیشتری مانند مشکلات خواب و بیماری‌های مزمن، و همچنین به‌زیستی روانی ضعیف‌تر، از جمله سطوح بالاتر افسردگی و اضطراب را گزارش کردند. علاوه بر این، این افراد همچنین سلامت کلی خود را در مقایسه با افرادی که نمرات عدم تطابق کمتری داشتند، پایین‌تر ارزیابی کردند. این یافته‌ی دوم بسیار مهم است؛ زیرا دعوی رایجی که مدعی‌ست «ممکن است خودِ افراد از سبک زندگی جداافتاده از طبیعت راضی باشند» را رد می‌کند.

چه باید کرد؟
یکی از نویسندگان مقاله می‌گوید باید راه‌هایی برای داشتن نوعی از زندگی بیابیم که بیشتر با روش زندگی اجداد شکارچی‌گردآورمان هماهنگ باشد. این بدان معنا نیست که باید برای شکار بیرون برویم یا بیرون بخوابیم. بلکه بدان معناست که باید آگاه باشیم که دنیای مدرن شامل انواع معضلاتی است که بدن و مغز انسان به خوبی با آنها سازگار نیست. برای مثال، همانطور که اجداد ما مجبور بودند برای به دست آوردن غذا کالری صرف کنند، ما نیز باید همین کار را انجام دهیم. بنابراین، پیاده‌روی کنیم، یا با دوچرخه به سوپرمارکت برویم و فقط غذایی را که واقعاً برای همان روز نیاز داریم بخریم.

آشتی با طبیعت (و نه بازگشت به گذشته) یگانه راه به‌زیستی انسان است. مثلاً بازگرداندن بازی‌های جمعی در محیط‌های طبیعی به کودکان، کم‌هزینه‌ترین مسیر به سوی به‌زیستی و شکوفایی نسل بعد است.
 
هادی صمدی
@evophilosophy

فلسفه علم

10 Nov, 20:27


🧠 دوره فشرده آکادمیک فلسفه اسلامی 🌍
(سیری در مهم‌ترین موضوعات فلسفه اسلامی با حضور اساتید برجسته بین‌المللی)

🖥 نوع دوره: آنلاین
🌐 زبان دوره: انگلیسی
🖇 تعداد جلسات: ۱۲ جلسه | ۲۴ ساعت
🔖 همراه با گواهی پایان دوره

#ظرفیت_محدود

🔻 جهت ثبت‌نام و کسب اطلاعات بیشتر کلیک کنید:
https://hekmat.academy/islamic-philosophy/

📲
با ما همراه باشید:‌

تلگرام I  اینستاگرام  I  ایتا I  آپارات

فلسفه علم

10 Nov, 20:26


تبلیغات

فلسفه علم

10 Nov, 20:26


کشف سازوکار مغز

راز کارکرد مغز بسیار ساده‌تر از آن بود که تصور می‌شد. طی سال‌های گذشته شنیده‌ایم که بسیاری از نوبل‌های قرن بیست‌ویکم به پژوهش‌هایی اختصاص خواهد یافت که پرده از اسرار مغز بگشایند. اکنون وارد این دوران شده‌ایم. اساس پژوهش‌های جدید بر مبنای تکنولوژی‌هایی است که قبلاً در همین کانال به آنها اشاره شد: تکنیک‌هایی برای رصد کردن فعالیت دسته‌های بسیار بزرگ نورون‌ها. تاکنون مغزپژوهان مجبور بودند بر کار دسته‌های کوچک نورون‌های مغز متمرکز شوند و نحوه‌ی فعالیت آنها را رصد کنند. اما تکنولوژی‌های جدید امکان مشاهده‌ی فعالیت میلیون‌ها نورون را به صورت هم‌زمان فراهم کرده‌اند.

نویسندگان مقاله از دو تمثیل روشنگر استفاده می‌کنند
فرض کنید می‌خواهیم علل موفقیت یک تیم بسکتبال را تبیین کنیم. تاکنون صرفاً ابزاری برای تحلیل رفتار تک‌تک بازیکنان در اختیار داشتیم و نمی‌توانستیم از منظری کلان‌نگر تاکتیک‌های به کارگرفته شده توسط کلیت تیم را بررسی کنیم. البته با همان سطح محدود تحلیل نیز به تبیین‌های نسبتاً خوبی در مورد علل موفقیت تیم می‌رسیدیم اما بی‌تردید پدیده‌های زیادی بدون تبیین باقی می‌ماند: مثلاً اینکه چرا فلان تیم پرستاره به یک تیم معمولیِ بدون ستاره‌های معروف باخت؟ از منظری کلان‌نگر پاسخ را می‌توان در نحوه‌ی انسجام تیم کم‌ستاره و تاکتیک‌های به کار گرفته توسط آنها تبیین کرد.
تمثیل دوم نیز مشابه تمثیل نخست است: موفقیت یک شرکت تجاری را صرفاً با عملکرد تک تک افراد نمی‌توان تبیین کرد. صدالبته نحوه‌ی کارکرد تک تک افراد مهم است اما نحوه‌ی ارتباط آنها نیز اهمیت دارد.
تکنیک‌های جدید مغزپژوهی امکان مشابهی را در اختیار می‌گذارند. پژوهش نشان می‌دهد که چگونه نورون‌های مجوار، همانند بازیکنانِ کنار هم، رفتار خود را هماهنگ می‌کنند. راز مغز به نحو شگفت‌آوری ساده‌تر از آن است که می‌پنداشتیم: هر نورون بیش از نیمی (و نه کمتر از ۴۰ درصد) از تلاش خود را به وظایف فردی اختصاص می‌دهد و بقیه را به کار گروهی و مقایسه‌ی کار خود با نورون‌های همسایه.
و نکته‌ی مهم اینجاست که دقیقاً همان ساختار سازمانی را در مغزِ پنج گونه‌ی دیگر نیز پیدا کرده‌اند: مگس سرکه، نِماتُد، گورخرماهی، موش، و میمون. به عبارتی ساختار پایه‌ایِ کارکرد مغز در انسان تفاوتی با سایر گونه‌ها ندارد! پژوهشگران مدعی‌اند که ممکن است یک اصل اساسی برای پردازش اطلاعات بهینه را کشف کرده باشند.

فراکتال
با تجزیه و تحلیل مجموعه‌ای از کلان‌داده‌ها متوجه شدند که فعالیت مغز بر اساس سلسله مراتب فراکتال بروز پیدا می‌کند. سلول‌ها با هم کار می‌کنند تا شبکه‌های بزرگ‌تر و هماهنگ‌تری بسازند. به عبارتی نورون‌ها بین فردیت و کار تیمی تعادل برقرار می‌کنند و این کار را به روشی هوشمندانه انجام می‌دهند. مغز، همانند تیم بسکتبالی که سریع نسبت به تغییرات انجام‌شده توسط تیم مقابل واکنش نشان می‌دهد، می‌تواند به سرعت با تغییرات پیرامونی سازگار شود. هر بازیکن کافی‌ست خود را با بازیکنان مجاور هماهنگ کند تا از منظری کلان‌نگر نوعی انسجام را در تیم ببینیم. به نحو مشابه، هماهنگی کلی مغز محصول هماهنگی نورون‌ها با نورون‌های مجاور است. این فرایند به مغز اجازه می‌دهد که با تغییرات سازگار شود، انعطاف‌پذیر باشد، و وظایف خود را با حداقل منابع انجام دهد. بعلاوه همانند بازیکنان بسکتبال، افراد مجاور اشتباهات فردیِ هر بازیکن را پوشش می‌دهند. اما اگر چندین نورون مجاور با هم خطا کنند، کل ادراک تغییر می‌کند، از جمله وقتی دچار توهم نوری می‌شویم.
یافته‌های این پژوهش نشان می‌دهند که این هماهنگیِ فراکتالیِ فعالیت نورون‌ها در طول یک گستره‌ی تکاملی گسترده رخ می‌دهد: از مهره‌داران تا بی‌مهرگانی با قدمت یک میلیارد سال. این تداوم تکاملی نشان می‌دهد که آنچه کشف شده ساختار مشترک مغز در همه‌ی جانوران است و منحصر به انسان نیست. درست است که مغز ما بزگتر است؛ اما مطابق همین ساختار ساده کار می‌کند.
این نشان می‌دهد که مغزها برای انعطاف‌پذیری نسبت به تغییرات محیط تکامل یافته‌اند و امکان سازگاری با نیازهای رفتاری جدید را فراهم می‌کنند.

اگر از تمثیل دوم بهره گیریم باید گفت بهترین کسب‌وکارها نیز به همین شکل عمل می‌کنند. وقتی معضل جدیدی پیش می‌آید، افراد می‌توانند بدون آنکه منتظر دستورالعمل‌های مدیر خود باشند واکنش نشان دهند. و اگر سازمان از واکنش آنها حمایت کند سیستم به نحوی چابک معضل را حل می‌کند. نورون‌های مغزی نیز به همین شکل عمل می‌کنند. وقتی دسته‌ی کوچکی برای حل یک معضل فعال می‌شوند نورون‌های مجاور نیز در حمایت از آنها فعال می‌شوند.

تاکنون تکنولوژی بررسی نورون‌ها و همچنین تکنولوژی مساحی مغز را داشتیم. اما اکنون تکنولوژی لازم برای بررسی همزمان دسته‌های بسیار بزرگ نورون‌ها را داریم که با بهبود در آن اسرار بیشتری از مغز آشکار می‌شود.
 
هادی صمدی
@evophilosophy

فلسفه علم

10 Nov, 06:36


صوت نشست #فلسفه_ذهن👆 با موضوع «برونگرایی در محتوای حالات ذهنی و برخی پیامدهای آن»، دکتر محمود مروارید، ۲۱ بهمن ۹۹

@philosophyofscience

فلسفه علم

10 Nov, 06:35


بازنگری در مقبولیت تجرد بین نسل جوان

طی چندمیلیون‌‌سال گونه‌ی انسان برای برقراری روابط نزدیک با دیگران سازگاری یافته است. انسان اجتماعی‌ترین گونه در طبیعت است و مطابق فهم عرفی و علمی، مقوم این اجتماعی‌بودن گرایش به برقراری روابط صمیمی با دیگران، به‌ویژه، و البته نه منحصراً، با جنس مخالف است.
عنوان مقاله‌ای که اخیراً منتشرشده گویای تغییراتی شگرف در عادات رفتاری آدمی‌ست: «نوجوانان امروزی از مجرد بودن رضایت بیشتری دارند». از منظر تکاملی اینکه وارد جهانی شده‌ایم که عموم افراد نسل جدید مجرد هستند و از تجرد خود راضی، عجیب است. (در این ادبیات مجرد کسی است که روابط صمیمی و نزدیک با دیگری ندارد؛ و نه اینکه ازدواج نکرده‌ باشد.)

در چکیده‌ی مقاله می‌خوانیم که در جوامع غربی، طی زمان به‌طور فزاینده‌ای تجرد عادی شده است. اما اینکه آیا مجردها امروزه رضایت بیشتری دارند یا خیر، دقیقاً مشخص نبوده و پژوهش کنونی در جهت پاسخ به آن طراحی شده است. در این مطالعه داده‌های حدود سه‌هزار شرکت‌کننده‌ی آلمانی مجرد را از گروه‌های مختلف سنی تجزیه و تحلیل کردند و رضایت از تجرد را سنجیدند. نتایج نشان داد که نوجوانان مجرد متولد سال‌های ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۳، در مقایسه با همتایان خود در ده‌سال قبل اولاً اغلب مجرد بودند و ثانیاً از تجرد خود رضایت بیشتری داشتند. چنین پژوهش‌هایی نشان می‌دهند از این به بعد در مطالعاتِ مربوط به رضایتِ مجردها از زندگی باید نقش عوامل اجتماعی و زمانه را در نظر گرفت و احتمالاً بسیاری از یافته‌های قبلی را نمی‌توان در تبیین رفتار و گرایش‌های رفتاری جوانان نسل‌های بعدی به کار گرفت.

اینکه هر روزه پژوهش‌های تجربی جدیدی منتشر می‌شود که نشان می‌دهد آمار ازدواج رو به کاهش و آمار طلاق رو به افزایش است ناخودآگاه حسی منفی در افراد نسل‌های قبل شکل می‌دهد. اما وقتی افراد نسل‌های قبلی می‌بینند که عموم افراد نسل زِد، خودمختاری و استقلال را بر صمیمیت ترجیح می‌دهند، بیش از آنکه حس منفی یا مثبتی در ایشان ایجاد کند، برایشان تعجب و پرسش می‌آفریند.
از دو منظر متفاوت می‌توان به این تغییرات نگریست.

منظر نخست. رواقیون معتقد بودند که باید قوانین طبیعت را شناخت و هماهنگ با آنها زیست. اگر این تغییر در گرایش رفتاری نسل زِد را با سنجه‌ی قوانین زیست‌شناسی حاکم بر سایر جانوران بسنجیم گرایشِ مشاهده‌شده تخطی از قوانین طبیعت است، هرچند با رضایت همراه باشد. (اگر از تمثیلی بهره گیریم، به‌مانند اعتیادی همراه با رضایت است.) از منظر زیستی، حالت طبیعی، حالت برقراری روابط صمیمی در گونه‌ی انسان است زیرا پیش‌نیاز برقراری روابط جنسی و انتقال ژن‌ها به نسل بعد است. به عبارتی با ورود به جهان مجازی، طی چندسال از مسیری چندمیلیون ساله «منحرف» شده‌ایم.

منظر دوم. از منظر دوم انحرافی در کار نیست. یگانه مسیر طبیعی تکامل برای انتقال ژن‌ها به نسل بعدی، تطبیق‌دادن خود با شرایط است. اگر قرار است ژن‌ها به نسل بعدی منتقل شوند انسان ابتدا باید خود را با شرایط به‌شدت در حال تغییر تطبیق دهد. نسل زد نیز مشغول تطبیق‌دادن خود با شرایط جدید است. مگر نه اینکه وقتی بخش بزرگی از انسان‌های نسل‌های قبلی، خود را برای زندگی در قفس‌هایی به نام آپارتمان تطبیق دادند، از مسیر میلیون‌ها ساله‌ی عادات رفتاری منحرف شدند؟ همچنین وقتی نیاکان ما، ۱۲هزارسال پیش، زندگی آزاد در طبیعت را بابت کاری شبانه‌روز بر روی زمین‌های کشاورزی ترک کردند نیز از عادات رفتاری نیاکان خود منحرف شدند. اگر آن موارد را انحراف نمی‌نامیم تغییرات کنونی را به جای «انحراف»، «انطباق» بنامیم. نسل جدید مشغول تغییر در شیوه‌های زیست خود برای ورود به جهان مِتاورس‌اند.

کدام منظر؟
اینکه کدام تفسیر را می‌پذیریم خود تا حد زیادی به شرایط سنی ما بستگی دارد. به احتمال زیادتر جوان‌ترها منظر دوم را ترجیح می‌دهند و مسن‌ترها منظر اول را. شخصاً منظر دوم را مستدل‌تر می‌یابم اما بااین‌حال، با توجه به تجربه‌های زیسته با منظر اول همدل‌ترم. و از آنجا که عموماً استدلال‌ها در خدمت هیجان‌ها هستند در توجیه این همدلی بهترین استدلال تمثیلی که می‌توانم عرضه کنم آن است که شدت تغییرات کنونی به یک پاندمی ویروسی شبیه است و واگذارکردن شرایط به آنچه رخ می‌دهد به احتمال بیشتر به به‌زیستی انسان نمی‌انجامد. کما اینکه معتقد نیستم به‌رغم پیشرفت‌های تکنولوژیک در دهه‌های اخیر، به‌زیستی انسان بیشتر شده است. انسان بیش از آنکه تصور داریم تابع جغرافیا است و با گرمایش زمین، مادرِطبیعت تب‌دارتر از آن است که شرایط روشنی را پیشِ روی شکوفایی انسان نهد.
تب‌داری زمین بیش از هرچیز ناشی از استثمار بی‌رویه‌ی انسان است. چه‌بسا تجرد نسل‌جدید فرصتی برای بازپروری مادر در اختیارش نهد. و شاید همزمان، چنین تمایل ریاضت‌مانندی خود یک سازگاری طبیعی در سطح گونه باشد بابت حفظ گونه‌ی انسانی.

هادی صمدی
@evophilosophy

فلسفه علم

09 Nov, 14:31


▫️ نطقیات برگزار می‌کند:

📢 دوره منطق جدید ۱ ( منطق گزاره‌ها)

👤 دکتر حمید علایی‌نژاد

🗓 یکشنبه‌ها از ساعت ۱۸ تا ۱۹:۳۰

🗓 شروع دوره: یکشنبه ۲۰ آبان ۱۴۰۳ ( فردا )

👤 آشنایی با استاد:

- دکترای فلسفهٔ منطق از دانشگاه تربیت مدرس

- پژوهشگر پسادکتری دانشگاه اصفهان

- مدرس دانشگاه اصفهان و دانشگاه صنعتی اصفهان

- مدیر گروه مطالعات منطق خانهٔ حکمت اصفهان

🖍 درس‌گفتارهای دکتر حمید علایی‌نژاد در نطقیات:

۱) درسگفتار معرفت‌شناسی

۲) درسگفتار فلسفه تحلیلی

📱 کانال تلگرامی دکتر حمید علایی‌نژاد:

t.me/myexternalmind

🟢 معرفی اجمالی دوره:

منطقْ دانشِ بررسی اعتبار استدلال‌هاست و به‌کارگیری آن مانع از وقوع خطا در تفکّر استدلالی ما می‌شود. مدوِّن دانش منطق ارسطو است؛ امّا این دانش پس از او با تحوّلات و پیشرفت‌های بسیاری همراه بوده است. شاید مهمّ‌ترین این تحوّلاتْ تدوین و معرّفی منطق جدید یا منطق نمادین باشد که در اواخر قرن نوزدهم و در اثر تلاش‌هایی که در طیّ بیش از دو قرن انجام گرفت، توسّط فرگه صورت گرفت.

منطق جدید از جهات بسیاری با منطق ارسطویی متفاوت است. این منطق دارای زبانی صوری است، و تعیین اعتبار استدلال‌هایی که در زبان طبیعی بیان می‌شوند، پس از ترجمه به زبان صوریِ منطق و به وسیلۀ شیوه‌های مختلف نحوی و معنایی انجام می‌شود. منطق جدید پس از آن تا به امروز با پیشرفت‌ها و توسعه‌های چشمگیری همراه بوده است..

در این دوره قصد داریم اوّلاً به بیان مفاهیم مبنایی دانش منطق بپردازیم و به‌اجمال با اجزاء و ساختار کلّی منطق ارسطویی آشنا شویم؛ ثانیاً با بیان برخی از تحوّلات تاریخی تدوین منطق جدید، با منطق نمادین مرتبه اوّل آشنا شویم و شیوه‌های مختلف نحوی و معنایی اعتبارسنجی استدلال‌ها در منطق گزاره‌ها را بیان نماییم. در ضمن مباحث تلاش می‌کنیم که به تفاوت‌ها و شباهت‌های منطق نمادین و منطق ارسطویی نیز اشاره شود.

📘 برخی از منابع مفید:

۱) اردشیر، محمد، (۱۳۹۰)، منطق ریاضی، ویراست دوم، تهران: هرمس

۲) تیدمن، پُل، کهین، هاوارد، (۱۳۸۳)، منطق جمله‌ها، ترجمه رضا اکبری، تهران: انتشارات دانشگاه امام صادق

۳) تیدمن، پُل، کهین، هاوارد، (۱۳۸۳)، منطق محمول‌ها، ترجمه رضا اکبری، تهران: انتشارات دانشگاه امام صادق

۴) حاج‌حسینی، مرتضی، (۱۳۸۱)، آشنایی با منطق گزاره‌ها، اصفهان: انتشارات نقش مانا

۵) مصاحب، غلام‌حسین، (۱۳۸۵)، مدخل منطق صورت؛ منطق ریاضی، چاپ سوم، تهران: حکمت

۶) موحد، ضیاء، (۱۳۷۳)، درآمدی به منطق جدید، تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی

۷) موحد، ضیاء، (۱۳۸۱)، منطق موجهات، تهران: هرمس

۸) نبوی، لطف‌ا...، (۱۳۸۹)، مبانی منطق جدید، تهران: سمت

9) Copi, I. M., Carl C., McMahon, K., (2014), Introduction to Logic, USA: Pearson

10) Van Dalen, Dirk, (2013), Logic and Stucture, 5th ed., London: Springer.


📞 برای ثبت‌نام و مشاوره در خصوص دوره لطفا با آیدی زیر تماس بگیرید:

t.me/nutqiyyat_admin

♦️♦️♦️

🔮 t.me/nutqiyyat

🔮 Instagram.com/nutqiyyat

🔮 https://youtube.com/@nutqiyyat

فلسفه علم

09 Nov, 14:31


تبلیغات

فلسفه علم

07 Nov, 13:19


صوت جلسه دوم از سلسله مباحث «انسان در الهیات اسلامی»، مرکز اسلامی بالتیمور، شامگاه جمعه ۲۱ آذر ۹۹

در این جلسه، آیات و روایاتی درباره منشاء پیدایش و ماهیت انسان مرور می شود و برخی دیدگاههای تاریخی اندیشمندان مسلمان درباره ماهیت انسان، با توجه این آیات و‌ روایات، تبیین می گردد.

@philosophyofscience

فلسفه علم

07 Nov, 13:19


بخشی از جلسه اول سلسله جلسات «انسان در الهیات اسلامی»، مرکز اسلامی بالتیمور، شنبه ۹۹/۹/۱۵

درباره سه دوره تلقی از انسان در تاریخ تفکر غرب که در نهایت به مادی انگاری منفک از الهیات انجامید.

و نیز درباره سه دوره تلقی از انسان در تاریخ تفکر اسلامی که از مادی انگاری مستند به الهیات آغاز شد.


@PhilMind
@philosophyofscience

فلسفه علم

06 Nov, 09:02


📣 انجمن علمی فلسفه علم دانشگاه صنعتی شریف برگزار می‌کند: 

🔵 سلسله نشست‌های هفته پژوهش؛
آنتیگونه و آزادی
🎓 دکتر ابراهیم آزادگان

🗓 چهارشنبه ۱۶ آبان ۱۴۰۳، ساعت ۱۷ الی ۱۹
📍تالار گروه فلسفه علم

برای هماهنگی جهت ورود به آیدی زیر پیام دهید: @SUTphilsci

🆔 تلگرام | اینستاگرام | سایت | ویرگول | آرشیو فایل‌ها

فلسفه علم

02 Nov, 10:41


تکامل کنونیِ گونه‌ی انسان

وقتی از تغییرات تکاملی در انسان سخن می‌گوییم عموماً به یاد گذشته‌های بسیار دور می‌افتیم، مثلاً اینکه چگونه از انسان راست‌قامت به انسان امروزی رسیدیم. هرچند همیشه این سخن را نیز شنیده‌ایم که تکامل در جریان است و فرایند آن تمام نشده، اما به محض آنکه از تکامل کنونی انسان سخن گفته می‌شود برایمان سخت است که بپذیریم گونه‌ی انسان در حال تغییرات تکاملی است.

به چند مقاله تازه اشاره کنیم که پذیرش تکامل کنونی انسان را ساده‌تر می‌کند.

در مقاله‌ای از نقش نور در تکامل انسان سخن می‌رود و اینکه چگونه ورود به بیشه نه فقط بر رنگ چهره و حالت مو (فِر شدن) اثر داشت بلکه به راست‌قامتی انسان کمک کرد تا سطح کمتری از بدن در معرض تابش شدید تابستان‌های آفریقا باشد.

اما تأثيرات نور بر تکامل انسان تمام نشده و با ورود لامپ‌ها شکل دیگری یافت. شب‌بیداری از حالت استثنا خارج شد و به روتین بدل گشت. پژوهشی دیگر نشان می‌دهد که طی ۲۵ سال گذشته تعداد افراد نزدیک‌بین در بریتانیا رو به افزایش است و علت را در افزایش استفاده از نور مصنوعی (به ویژه صفحات نمایشگر) می‌دانند.
 
مقاله دیگری نتیجه پژوهشی ۳۰ ساله را منعکس می‌کند که نشان می‌دهد طی این مدت چگونه حلزون‌های دریایی تکامل یافته‌اند. اگر این آزمایش سی ساله انجام نشده بود طرح این دعوی که طی سی‌سال گذشته چنین تغییرات تکاملی را شاهد بوده‌ایم بسیار سخت بود. معمولاً با چنین داده‌هایی می‌پذیریم که در حلزون‌ها تکامل رخ داده اما با اینکه حجم تغییرات در عادات رفتاری ما بسیار بیش از حلزون‌هاست برایمان سخت است که بپذیریم که ما نیز تغییراتی تکاملی را تجربه می‌کنیم. بهترین استدلالی که در دفاع از این پیش‌فرض نادرست عرضه می‌کنیم این است که گاه به خود داروین استناد می‌کنیم که گفته بود تغییرات تکاملی بسیار کُند هستند، یا اگر پذیرفتیم که تغییرات سریع تکاملی رخ می‌دهد آن را به سایر جانداران محدود کنیم تا دامنگیر انسان نشود.

در پاسخ باید گفت داروین در این مورد چندان دقیق نمی‌گفت. مدتهاست که با بررسی نرخ تکامل در جانوان متوجه بروز تغییرات سریع شده‌ایم. اما حتی در مواردی که گمان داشتیم تغییرات کُند و تدریجی هستند نیز متوجه شده‌ایم سرعت تغییرات بسیار بیش از چیزی است که فکرش را می‌کردیم. مقاله‌ای که در نشریه‌ی ساینس منتشر شده نشان می‌دهد که سرعت تکامل چهار برابر چیزی است که در نظر داشتیم. این پژوهش که تعداد زیادی از گونه‌ها در نقاط مختلف کره‌‌ی زمین را مقایسه می‌کند به این نتیجه رسیده که حتی در مواردی که تغییرات را بطئی می‌دانستیم نیز تغییرات بسیار سریع‌تر از تصور ما بوده است.

اما چه شواهدی از تکامل در انسان کنونی داریم؟ اول آنکه باید بدانیم به‌خلاف تصور رایج، که توسط دسته‌ای از روان‌شناسان تکاملی به آن دامن زده می‌شود، با آغاز کشاورزی سرعت تغییرات تکاملی در انسان‌ها «زیادتر» شده است. توانایی بیشتر هضم هیدرات کربن و شیر از جمله‌ی این تغییرات بوده است. مثالی به‌روزتر بزنیم. قبیله‌ی ساما باجو در جنوب شرق آسیا، که به "کولی‌های دریا" معروف‌اند، طی نسل‌های گذشته برای امرار معاش غواصی‌های طولانی‌مدت، صرفاً با حبس نفس انجام داده‌اند. کسانی که طحال بزرگتری داشته باشند در این فعالیت موفق‌ترند (به هنگام شیرجه طحال منقبض شده و مقداری گلبول قرمزِ حاوی اکسیژن را وارد جریان خون می‌کند). انتخاب طبیعی با گزینش افرادی که در غواصی طولانی‌مدت موفق‌تر بوده‌اند به نحوی غیرمستقیم افرادی را که طحال بزرگتری داشته‌اند گزینش کرده و نتیجه آنکه طحال افراد این قبیله بسیار بزرگتر از میانگین سایر انسان‌هاست. این نمونه‌ای روشنگر است از اینکه چگونه تغییر در عادات رفتاری و استمرار در آن می‌تواند فرایند انتخاب جهت‌دار را فعال کند.

حالا این داده‌ها را یکجا درنظر بگیریم: تکامل در همه‌ی گونه‌ها در حال رخ‌دادن است و سرعت آن بسیار بیش از مقداری است که قبلاً تصور می‌کردیم. انسان نیز استثناء نیست. مواجه‌ی مستمر با صفحات نمایشگر و تغییر شدید در زمان بیدارماندن‌های شبانه و فاصله گرفتن فزاینده از محیط‌های طبیعی و افراد واقعی (و افزوده شدن روابط در محیط مجازی) بر تکامل انسان نقش دارند. 
 
آیا ضرورتاً تغییرات با نوآوری همراه است؟ خیر. پژوهش دیگری نشان می‌دهد که تکامل گاهی خود را تکرار می‌کند. به عبارتی این پژوهش به ما می‌گوید چه بسا وقتی غواصان ساما باجو تحت فشار انتخابیِ طحال بزرگتر نباشند، مثلاً با ترک زندگی غواصی، احتمالاً انتخاب طبیعی در جهت عکس به کوچک شدن طحال بیانجامد. به عبارتی این پژوهش نوید آن را می‌دهد که راه آشتی با طبیعت باز است. این سخن دعوتی به بازگشت به زندگی شکارچی گردآورندگان نیست. اما دعوت به آشتی با طبیعت و تقویت روابط انسانی بیشتر است که طی دهه‌های گذشته رو به کاستی نهاده.  

هادی صمدی
@evophilosophy
 

فلسفه علم

02 Nov, 10:41


چکیده سخنرانی دوشنبه پژوهشکده فلسفه تحلیلی
سخنران: حمید وحید، پژوهشگاه دانش های بنیادی
عنوان: Statistical Evidence, Normic Support, and Rationality
زمان: دوشنبه ۱۴ آبان، ساعت ۱۶ تا ۱۸
مکان: سالن شماره ۱، پژوهشگاه دانش های بنیادی، میدان نیاوران
حضور برای عموم آزاد است

فلسفه علم

26 Oct, 10:07


.
در اطراف پروست
(زمان گم-شده یا زمان باز-یافته)
۸۰ ساعت کارگاه
با صالح نجفی
...
زمان نام‌نویسی تا جمعه ١١ آبان
شروع دوره از ١٩ آبان
...
این دوره بازخوانی پروست به قصد وادیدن فصلی از تاریخ انسان مدرن است که معنای انسان‌بودن را تا همیشه تغییر داده است.
...
⚫️طرح درس‌های این کارگاه:
پروست فیلسوف یا پروست فلاسفه:
دلوز/ژیژک/کریستوا
پروست نقاش یا نقاشان پروست:
الستیر یا تثلیث مارسل/جوتو/شاردن/ورمیر
پروست فیلمساز یا فیلمسازان پروست:
سرگیجهی هیچکاک/خاطره‌ی ناممکن کریس مارکر/اسیر شانتال آکرمن
پروست سیاسی یا سیاست پروست:
ارمغان فرانسواز/برابری‌خواهی در کلیسای جامع پروست
زمان سعادت، تذکار غیرارادی، قانون عادت: همقطاران پروست
کیرکگور/برگسون/بکت
ادیسه‌ی پروست:
پایان رمان یا آغاز اپیک/افق‌های پروستی

برای آگاهی بیشتر در مورد این دوره با شماره‌:
02188555866
تماس بگیرید یا به شماره:
09335037730
(در تلگرام یا واتس‌اپ) پیام دهید.

طراح گرافیک: مهدی دوائی

برای دریافت فایل شرح دوره عضو کانال شوید:
@khonehkaredegareh
صفحه اینستاگرام "دِگره":
https://www.instagram.com/khoonehkar_degareh/profilecard/?igsh=NHBsd291MmM0cXU3

فلسفه علم

26 Oct, 09:49


در اطراف پروست
(زمان گم-شده یا زمان باز-یافته)
۸۰ ساعت کارگاه
با صالح نجفی
...
این دوره بازخوانی پروست به قصد وادیدن فصلی از تاریخ انسان مدرن است که معنای انسان‌بودن را تا همیشه تغییر داده است.
...
برای آگاهی بیشتر در مورد این دوره با شماره‌:
02188555866
تماس بگیرید یا به شماره:
09335037730
(در تلگرام یا واتس‌اپ) پیام دهید.
...
طراح گرافیک: مهدی دوایی
...
@khonehkaredegareh

فلسفه علم

26 Oct, 09:49


تبلیغات

فلسفه علم

25 Oct, 07:15


#سخنرانی

☑️مرکز علم و الهیات پژوهشکده مطالعات بنيادين علم و فناوری دانشگاه شهیدبهشتی برگزار می‌کند:

❇️ سرچشمه های ایده" علم و طبیعت در خدمت انسان"

🎙سخنران: دکتر جلال پیکانی
(دانشیار فلسفه دانشگاه پیام نور تبریز)

🗓تاریخ برگزاری: دوشنبه ۷ آبان‌ماه ۱۴۰۳
🕰ساعت ۱۵:۳۰ تا ۱۷:۳۰

📍مکان برگزاري: دانشگاه شهید بهشتی، ساختمان شهدا.طبقه سوم.پژوهشکده مطالعات بنیادین علم وفناوری، سالن جلسات.

📢امکان حضور مجازی در این نشست از طریق لینک زیر نیز فراهم می باشد.
https://gharar.ir/r/55cc5c7b

☎️تلفن تماس:
۲۹۹۰۵۴۶۰

فلسفه علم

20 Oct, 21:17


.
❇️ درس‌گفتار فلسفهٔ سیاسی (۸ جلسه)

از شخصیت «سقراط» در جمهوری افلاطون تا خیل پابرهنگانی که درسپیده‌دم انقلاب فرانسه در پی گراکوس بابوف روان شدند و «دسیسهٔ برابران» را آفریدند، و از مردمانی که در مارس ۱۹۱۷ در پتروگراد به‌سوی کاخ زمستانی تزار گام برداشتند تا سودازدگان غرق در امواج انقلاب ایران، همه، نخست و پیش از هرچیز، عدالت می‌جستند و برابری می‌خواستند؛ و جهان اغلب از عدالت و برابری عاری بوده است.

در این درس می‌کوشیم تا موضوعی چنان گداخته چون «عدالت و برابری» را از پس عینک سرد فلسفهٔ تحلیلی بنگریم.

🔹مدرس: دکتر امید کریم‌زاده

🔹پنج‌شنبه‌ها، ساعت ۱۴ الی ۱۶ (شروع از ۳ آبان)

🔹شهریه: ۸۰۰ هزار تومان (قابل پرداخت در دو نوبت)

🔹 برای دریافت اطلاعات کامل و ثبت‌نام به این آدرس مراجعه کنید:

https://jomhourifalsafe.com/academy/politicalphilosophy-fall2024/

* جمهوری فلسفه و ادبیات این کلاس را با حمایت «مؤسسهٔ حامی علوم انسانی» برگزار می‌کند.

                           «جمهوری فلسفه و ادبیات»

فلسفه علم

19 Oct, 19:29


لطفا برای تکمیل فرم زیر که برای یک پایان نامه مقطع کارشناسی ارشد مورد استفاده قرار خواهد گرفت، در صورت امکان ۳ دقیقه وقت اختصاص دهید و آنرا با صبر و حوصله و صادقانه تکمیل نمایید.

https://B2n.ir/x63070

فلسفه علم

19 Oct, 19:27


تبلیغات

فلسفه علم

18 Oct, 18:10


اثرات تعاملات اجتماعی بر تکامل جانوران؛ به ویژه انسان

وقتی سخن از نقش "تغییر در عادات رفتاری مرتبط با تعاملات اجتماعی" در تغییر مسیر تکاملی انسان است، برخی، به ویژه آنان که نگاه ژن‌محور افراطی به تکامل دارند، این نقد نسبتا درست را پیش می‌کشند که تا وقتی فراوانی ژن‌ها تغییر نکند نمی‌توانیم از تکامل در جمعیت سخن گوییم. به عبارتی می‌پذیرند که عادات رفتاری انسان تغییرات اساسی داشته و خواهد داشت اما معتقدند این به معنای وقوع تکامل در گونه‌ی انسان نیست. در نقد این نگرش به مقاله‌ی بی‌نظیری نگاه کنیم که محصول پژوهش فراتحلیل در این حوزه است که نشان می‌دهد به ‌خلاف این نگاه سنتی، تغییر در شیوه‌های تعاملات اجتماعی اثرات تکاملی قابل سنجش و بزرگی دارد بدون آنکه ضرورتاً با تغییرات ژنتیکی بزرگی همراه باشد.

ابتدا گزارشی از مقاله
پیشنهاد مقاله آن‌ست که به‌خلاف نگاه سنتی و رایج که در آن برای سنجش تکامل به سراغ دو عامل ژن و محیط می‌رفتیم باید عامل سومی را نیز وارد کنیم: تعاملات اجتماعی. پژوهش نشان می‌دهد که اگرچه «اثرات ژنتیکی اجتماعی» به خودی خود کوچک هستند، اما هنگامی که بسیاری از تعاملات رخ می‌دهند، می‌توانند سرعت بالقوه‌ی تکامل را تا حد زیادی افزایش دهند.
قابل توجه‌ترین تأثیر روی رفتارها و صفات  مربوط به جفت‌گیری و باروری است، که نشان می‌دهد این ویژگی‌ها می‌توانند در مقایسه با ویژگی‌های فیزیکی مانند شکل بدن یا ویژگی‌های فیزیولوژیکی مانند عملکردهای متابولیک، با سرعت بیشتری تکامل یابند. این کشف می‌تواند طرز تفکر دانشمندان را در مورد چگونگی تکامل برخی از ویژگی‌ها، به ویژه در گونه‌های اجتماعی که به طور منظم با یکدیگر در تعامل‌اند، تغییر دهد.
به این منظور انواع تعاملات اجتماعی را پوشش داده‌اند که دریابند یک فرد چقدر تحت تأثير دیگران است. این کار یک نمای کلی و منحصربه‌فرد را در اختیار می‌گذارد. با استفاده از تکنیک‌های نوین موفق شدند بیش از ۲۰۰ فاکتور و تعاملات بین این فاکتورها را پردازش کنند و نشان دادند که بیشتر جانوران، حتی آنها که در زمره‌ی جانوران اجتماعی طبقه‌بندی نمی‌شوند، دارای تعاملات اجتماعی هستند و به طور قابل‌توجهی قابلیت تکاملی را افزایش می‌دهند. نتایج این پژوهش تکامل‌دانان را دعوت به بازنگری اساسی در فهم خود از تکامل می‌کند.

در چکیده‌ی مقاله آمده هرچه تنوع‌های ارث‌پذیر بیشتر باشند احتمال رخداد تکامل بالاتر است. به طور متعارف رابطه‌ی تنوع ژنتیکی را در یک فرد و ویژگی‌های خود او می‌سنجند که آن را «اثرات ژنتیکی مستقیم» می‌نامند. اما این پژوهش نشان می‌دهد که وقتی آن فرد وارد تعاملات اجتماعی می‌شود، تنوع ژنتیکیِ موجود در شرکای تعاملی می‌تواند بر ویژگی‌های آن فرد نیز اثر گذارد؛ چیزی که آن را «اثرات ژنتیکی غیرمستقیم» می‌نامند. قبلاً به لحاظ نظری و عملی با مطالعه‌ی گونه‌های اهلی نشان داده‌ بودند که «اثرات ژنتیکی غیرمستقیم» تا حد زیادی بر مسیرهای تکاملی اثر دارند، اما ابهام‌های زیادی باقی مانده بود. در این پژوهش با مطالعه‌ی بزرگی که بر روی ۲۱ گونه انجام شد نشان دادند که «اثرات ژنتیکی غیرمستقیم» قابلیت تکاملی صفات را، به ویژه خصیصه‌هایی که با تولیدمثل در ارتباط‌اند، به مقدار بسیار زیادی افزایش می‌دهد.

پیامدهای این پژوهش برای فهم بهتر مسیر تکامل انسان
حالا بار دیگر به تغییرات در شیوه‌های همسرگزینی انسان که در پست‌های قبلی گزارش آن آمد نگاهی کنیم. مطابق با این پژوهش تغییرات در تعاملات اجتماعی، به ویژه آنها که به جفت‌گزینی و تولیدمثل مرتبط هستند تأثیرات زیادی بر تکامل گونه دارند. در کدام گونه شاهد این حجم تغییرات هستیم؟ و در کدام گونه تعاملات اجتماعی از سایر موجودات گستره‌تر است؟
به وضوح پاسخ هر دو پرسش «انسان» است.  این حجم تغییرات در عادات رفتاری انسان در هیچ جانور دیگری مشاهده نمی‌شود. حالا کافیست داده‌های دیگری را نیز بر آن بیافزاییم. مثلاً اینکه میانگین سطح ترشح هورمون تستوسترون در مردان به شدت رو به کاهش است. یا اینکه طی یک صد سال گذشته صدای زنان بم‌تر شده است. وقتی این دو یافته را بر تغییر عادات رفتاری مربوط به شیوه‌های همسرگزینی بیافزاییم میزان تغییرات تکاملی در گونه‌ی انسان آشکارتر می‌شود.

اما آیا در مسیر افزايش به‌زیستی هستیم؟
در پژوهش مورد اشاره به تغییرات مهمی در جانورانِ موجود در دامداری‌ها و مرغداری‌ها اشاره می‌شود. کمتر کسی گمان دارد که تغییرات رخ داده در این جانوران به به‌زیستی آنها انجامیده است. اکنون پرسش قابل تأمل آن است که آیا این حجم از تغییرات در انسان‌ها به به‌زیستی آدمی می‌انجامد یا همانند ایجاد تغییرات تکاملی در جانورانِ تحت اسارت است؟! به یاد داشته باشیم که فرایند تکامل فاقد آگاهی‌ای است که بتواند به به‌زیستی انسان بیاندیشد و آن را مدنظر قرار دهد.

هادی صمدی
@evophilosophy

فلسفه علم

15 Oct, 11:59


چکیده سخنرانی دوشنبه پژوهشکده فلسفه تحلیلی
سخنران: علی برزگر، دانشگاه لودویگ ماکسیمیلیان مونیخ
عنوان: رئالیسم و مکانیک کوانتومی
زمان: دوشنبه ۳۰ مهر ساعت ۱۶ تا ۱۸
مکان: سالن شماره ۱، پژوهشگاه دانش های بنیادی، میدان نیاوران
حضور برای عموم آزاد است.

@philosophyofscience

فلسفه علم

15 Oct, 05:49


📣 موسسه‌ی حامی علوم انسانی برگزار می‌کند:

🔹 چهارمین همایش معرفی رشته‌های علوم انسانی و اجتماعی برای دانشجویان


فلسفه: دکتر حمید وحید، استاد پژوهشکده فلسفه تحلیلی پژوهشگاه دانش‌های بنیادی

اقتصاد: دکتر مسعود نیلی، استاد اقتصاد دانشگاه صنعتی شریف  

مردم‌شناسی: دکتر نعمت‌الله فاضلی، استاد پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی

مدیریت: دکتر محمدرضا آراستی، عضو هیئت علمی دانشگاه صنعتی شریف

حقوق: دکتر محمد جلالی، عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی

علوم ارتباطات: دکتر زهره علیخانی، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران 

تاریخ: دکتر یاسر قزوینی، عضو هئیت علمی دانشگاه تهران


چهارشنبه ۲۵ مهر ۱۴۰۳، ساعت ۱۴:۳۰ تا ۲۰

📪 سالن همایش مولوی دانشکده‌ی ادبیات دانشگاه تهران (طبقه‌‌ی سوم دانشکده‌ی ادبیات دانشگاه تهران)

مخاطب این همایش دانشجویان فنی مهندسی و علوم پزشکی و پیراپزشکی است.

📌برای ثبت‌نام QR code پوستر را اسکن کنید یا از طریق لینک اقدام بفرمایید:
https://evnd.co/KpS5l

فلسفه علم

11 Oct, 09:40


▫️ نطقیات برگزار می‌کند:

📢 دوره منطق جدید ۱ ( منطق گزاره‌ها)

👤 دکتر حمید علایی‌نژاد

🗓 یکشنبه‌ها از ساعت ۱۸ تا ۱۹:۳۰

👤 آشنایی با استاد:

- دکترای فلسفهٔ منطق از دانشگاه تربیت مدرس

- پژوهشگر پسادکتری دانشگاه اصفهان

- مدرس دانشگاه اصفهان و دانشگاه صنعتی اصفهان

- مدیر گروه مطالعات منطق خانهٔ حکمت اصفهان

🖍 درس‌گفتارهای دکتر حمید علایی‌نژاد در نطقیات:

۱) درسگفتار معرفت‌شناسی

۲) درسگفتار فلسفه تحلیلی

📱 کانال تلگرامی دکتر حمید علایی‌نژاد:

t.me/myexternalmind

🟢 معرفی اجمالی دوره:

منطقْ دانشِ بررسی اعتبار استدلال‌هاست و به‌کارگیری آن مانع از وقوع خطا در تفکّر استدلالی ما می‌شود. مدوِّن دانش منطق ارسطو است؛ امّا این دانش پس از او با تحوّلات و پیشرفت‌های بسیاری همراه بوده است. شاید مهمّ‌ترین این تحوّلاتْ تدوین و معرّفی منطق جدید یا منطق نمادین باشد که در اواخر قرن نوزدهم و در اثر تلاش‌هایی که در طیّ بیش از دو قرن انجام گرفت، توسّط فرگه صورت گرفت.

منطق جدید از جهات بسیاری با منطق ارسطویی متفاوت است. این منطق دارای زبانی صوری است، و تعیین اعتبار استدلال‌هایی که در زبان طبیعی بیان می‌شوند، پس از ترجمه به زبان صوریِ منطق و به وسیلۀ شیوه‌های مختلف نحوی و معنایی انجام می‌شود. منطق جدید پس از آن تا به امروز با پیشرفت‌ها و توسعه‌های چشمگیری همراه بوده است..

در این دوره قصد داریم اوّلاً به بیان مفاهیم مبنایی دانش منطق بپردازیم و به‌اجمال با اجزاء و ساختار کلّی منطق ارسطویی آشنا شویم؛ ثانیاً با بیان برخی از تحوّلات تاریخی تدوین منطق جدید، با منطق نمادین مرتبه اوّل آشنا شویم و شیوه‌های مختلف نحوی و معنایی اعتبارسنجی استدلال‌ها در منطق گزاره‌ها را بیان نماییم. در ضمن مباحث تلاش می‌کنیم که به تفاوت‌ها و شباهت‌های منطق نمادین و منطق ارسطویی نیز اشاره شود.

📘 برخی از منابع مفید:

۱) اردشیر، محمد، (۱۳۹۰)، منطق ریاضی، ویراست دوم، تهران: هرمس

۲) تیدمن، پُل، کهین، هاوارد، (۱۳۸۳)، منطق جمله‌ها، ترجمه رضا اکبری، تهران: انتشارات دانشگاه امام صادق

۳) تیدمن، پُل، کهین، هاوارد، (۱۳۸۳)، منطق محمول‌ها، ترجمه رضا اکبری، تهران: انتشارات دانشگاه امام صادق

۴) حاج‌حسینی، مرتضی، (۱۳۸۱)، آشنایی با منطق گزاره‌ها، اصفهان: انتشارات نقش مانا

۵) مصاحب، غلام‌حسین، (۱۳۸۵)، مدخل منطق صورت؛ منطق ریاضی، چاپ سوم، تهران: حکمت

۶) موحد، ضیاء، (۱۳۷۳)، درآمدی به منطق جدید، تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی

۷) موحد، ضیاء، (۱۳۸۱)، منطق موجهات، تهران: هرمس

۸) نبوی، لطف‌ا...، (۱۳۸۹)، مبانی منطق جدید، تهران: سمت

9) Copi, I. M., Carl C., McMahon, K., (2014), Introduction to Logic, USA: Pearson

10) Van Dalen, Dirk, (2013), Logic and Stucture, 5th ed., London: Springer.


📞 برای ثبت‌نام و مشاوره در خصوص دوره لطفا با آیدی زیر تماس بگیرید:

t.me/nutqiyyat_admin

♦️♦️♦️

🔮 t.me/nutqiyyat

🔮 Instagram.com/nutqiyyat

🔮 https://youtube.com/@nutqiyyat

فلسفه علم

11 Oct, 09:37


متن پیاده‌شده اپیزود ۲۱ پادکست فلسفه علم:
تکامل – گفت‌وگو با هادی صمدی – بخش دوم، از منظر فلسفی

سپاس از آقای امید اعظمی برای پیاده‌سازی و استخراج ارجاع‌های اپیزود

https://cheraghprize.com/pos-ep21/

@philosophyofscience

فلسفه علم

11 Oct, 09:36


متن پیاده‌شده اپیزود ۲۰ پادکست فلسفه علم:
تکامل – گفت‌وگو با هادی صمدی – بخش اول، از منظر فنی

سپاس از خانم زهرا جعفری برای پیاده‌سازی این اپیزود

https://cheraghprize.com/pos-ep20/

@philosophyofscience

فلسفه علم

09 Oct, 18:42


خانهٔ اخلاق‌پژوهان جوان برگزار می‌کند؛

#مدرسه_پاییزه 🍂
«تقاطع اخلاق و سایر علوم»

همراه با ویژه‌برنامهٔ «زندگی بازیافته در زمان ازدست‌رفته»

📆 ۲ و ۳ آبان‌ماه ۱۴۰۳
📍 قم، خانهٔ اخلاق‌پژوهان جوان
🔶 حضوری و مجازی
🌐 توضیحات بیشتر

🔗 همین الان در سایت ثبت‌نام کنید:
ethicshouse.ir/madares-al-akhlaq

یا به ادمین کانال خانهٔ اخلاق پیام بدهید:
🆔 @AdEthicsHouse

اینجا چراغی روشن است...
@EthicsHouse

فلسفه علم

09 Oct, 18:42


تبلیغات

فلسفه علم

08 Oct, 08:31


نقشی جدید برای تغییرات تصادفی در رصد کردن تکامل
نمونه‌ای دیگر از کاربست ریاضیات در اصلاح نظری رایج، اما نادرست، در تکامل
 
برای دهه‌ها، زیست‌شناسان تکاملی، بر اساس مشاهدات، باور داشتند سرعت تکامل در دوره‌های زمانی کوتاه افزایش می‌یابد؛ الگویی که در داده‌های مختلف، از ژنوم‌ها گرفته تا داده‌‌های فسیلی دیده می‌شود. مثلاً وقتی سهره‌ها وارد یکی از جزایر گالاپاگوس شوند در سال‌های نخست شاهد تغییرات شدیدی هستیم اما پس از آنکه این بازه‌ی زمانی کوتاه و با تغییرات سریع طی شد و پرنده با محیط سازگاری یافت ثبات نسبی را شاهدیم. علت چیست؟ تا کنون توضیح این بوده که مکانیسم‌هایی درون بدن پرنده فعال می‌شوند که امکان ایجاد تنوع‌های جدید را می‌دهند. و تا به حال پرسش اصلی زیست‌شناسان تکاملی این بوده که این مکانیسم‌ها چیستند و چگونه با تغییر در شرایط فعال می‌شوند تا تنوع‌های جدیدی آفریده و به آزمون گذاشته شوند.
حالا رقیبی بسیار جدی برای این الگوی استدلالی آشنا منتشر شده است.
ابتدا با یک تمثیل آغاز کنیم. فرض کنید تیله‌ای شیشه‌ای را بر روی یک میز می‌اندازیم و صحنه را فیلمبرداری کرده و فیلم را در دور کُند به نمایش می‌گذاریم. تیله به میز برخورد کرده و بلند می‌شود و باز مجدد با میز برخورد می‌کند. بارهای بعدی هر بار کمتر بلند می‌شود تا جاییکه در نهایت تیله بر روی میز ساکن می‌شود. با اینکه در ابتدا تغییرات زیادی را تجربه می‌کند اما ضریب بازگشت ثابت است.
هم در تغییرات در حرکات تیله و هم در تغییرات در تبار سهره‌ها، در بازه‌های زمانی کوتاه دامنه‌ی تغییرات اولیه بیشتر است.

نویز تکاملی چیست؟
نویز تکاملی ایجاد تنوع در ویژگی‌ها به دلیل «نوسانات تصادفی» در سیستم‌های زیستی است. به عبارتی همه تغییراتی که در سطح ویژگی‌های ظاهری می‌بینیم ناشی از تفاوت‌های ژنتیکی نبوده بلکه گاه ناشی از عوامل محیطی یا فرآیندهای تصادفیِ طی رشداند.
نکته‌ی مهم مقاله‌ی جدید آن است که این نویزها به زمان وابسته نیستند به این معنا که در بازه‌های زمانی کوتاه اولیه‌ی ورود پرنده به جزیره بیشتر باشند و در زمان‌های طولانی‌تر ثبات بعدی کمتر. در واقع همیشه با یک نرخ ثابتی رخ می‌دهند. در این پژوهش با به کارگیری یک رویکرد آماری جدید، متوجه شدند که این نویزِ مستقل‌اززمان، که اغلب با زدن برچسب "بی‌اهمیت"، نادیده گرفته می‌شود، یک الگوی هذلولی گمراه‌کننده ایجاد می‌کند و باعث می‌شود به نظر رسد که نرخ‌های تکاملی در بازه‌های زمانی کوتاه‌تر افزایش می‌یابند؛ در حالی که در واقع چنین نیستند. به عبارت دیگر، یافته‌های پژوهش نشان می‌دهد که تبارشاخه‌های کوچک‌تر و جوان‌تر، از جمله دسته‌ی کوچک سهره‌هایی که وارد جزیره‌ای جدید شده‌اند، نه به دلیل ویژگی‌های ذاتی بلکه به دلیل نویز آماری سریع‌تر تکامل می‌یابند.
این یافته دردسرهایی برای پژوهشگران حوزه‌ی تکامل ایجاد می‌کند: از این به بعد عاملی را که تاکنون با برچسب «کم‌اهمیت» کنار می‌گذاشتند باید لحاظ کنند زیرا الگوهای هذلولی‌شکلی می‌آفریند شبیه الگوی پرتاب تیله بر روی میز. نویز به عنوان فرایندی تصادفی الگوهایی می‌آفریند که تمییز قائل شدن میان آن و فرایند انتخاب طبیعی ناممکن به نظر می‌رسد. به عبارتی تصادف نقشی بس پررنگ‌تر از آنچه تا کنون در نظر داشتیم در تکامل بازی می‌کند.

با این توضیحات چکیده‌ی مقاله را بخوانیم:

«در مجموعه‌ داده‌های مختلف زیستی، از ژنوم‌ها گرفته تا فسیل‌ها، به نظر می‌رسد که نرخ‌های تکامل در مقیاس‌های زمانی کوتاه افزایش می‌یابد. تاکنون چنین پدیده‌ای به‌عنوان نشانه‌ای از عملکرد متفاوت فرآیندها در مقیاس‌های زمانی مختلف دیده می‌شد، که حتی به طور بالقوه می‌تواند به عنوان مبنای نظریه‌ی جدیدی باشد که تکامل‌کلان و تکامل‌خرد را به هم مرتبط می‌کند. در اینجا مجموعه‌ای از مدل‌ها را معرفی می‌کنیم که رابطه‌ی بین نرخ تغییرات و زمان را ارزیابی می‌کنند و نشان می‌دهند که این الگوها، مصنوعاتِ آماریِ خطاهایِ مستقل‌اززمانِ موجود در مجموعه داده‌های اکولوژیکی و تکاملی هستند که الگوهای هذلولی از نرخ‌ها را طی زمان تولید می‌کنند. نشان می‌دهیم که وقتی نموداری برای بررسی نسبت «نویز به زمان» با «زمان» رسم می‌شود الگوی هذلولی ظاهر می‌شود. در واقع، تصادفی کردن مقدار تغییر طی زمان، الگوهایی می‌آفریند که عملکردی مشابه با الگوهای مشاهده‌شده دارند. نادیده گرفتن خطاها فقط الگوهای واقعی را پنهان نمی‌کند، بلکه درنظر گرفتن آنها الگوهای جدیدی را ایجاد می‌کند که مدت‌هاست دانشمندان را گمراه کرده است.»

دو نکته
یک. بی‌تردید این یافته مدل‌های ریاضیاتی تکامل فرهنگی را تغییر خواهد داد.
دو. از منظر فلسفه علم نیز این پژوهش مثالی جالب است از اینکه چرا گاه باید در داده‌های مشاهدتی بسیار بدیهی نیز تردید کرد. برچه مبنایی؟ بر مبنای ریاضیات که نوعی فعالیت غیرتجربی است!

هادی صمدی
@evophilosophy

فلسفه علم

08 Oct, 08:12


.
🔹 پنج‌شنبه‌ها ساعت ۱۰الی ۱۲ صبح، شروع از ۳ آبان ۱۴۰۳

🔹 شهریه: ۶۰۰ هزار تومان (دانشجویان ۴۰۰ هزار تومان)

ادراک حسی نوعی گشودگی نسبت به عالم خارج است. هنگامی‌که ما عالم خارج را ادراک می‌کنیم، گویی به‌نحو مستقیم از محیط اطرافمان آگاهی داریم. به نظر می‌آید که ادراکات حسی از‌یک‌طرف از هویاتی مستقل از ما حکایت می‌کنند و از‌طرف‌دیگر حصولِ تجربهٔ حسی هم‌راه با حالتی پدیدارشناسانه‌اند. مباحثِ ادراکِ حسی به دو بخشِ متافیزیک و معرفت‌شناسی ادراکِ حسی تقسیم می‌شود:
در بخشِ متافیزیک، پرسشِ اصلی این است که باوجود وابستگی به تحرکاتِ مغزی، تجربهٔ حسی چگونه از عالمِ خارج حکایت می‌کند؟ در بخشِ معرفت‌شناسی، پرسشِ اصلی این است که تجربهٔ حسی چگونه باورهای مربوط را موجّه می‌کند.

از مباحثِ متافیزیکی، رویکردهای دادۀ حسی، فیزیکالیسمِ درون‌گرایانه، بازنمایی، و رئالیسم خام بررسی می‌شود و از مباحث معرفت‌شناختی ساختارِ توجیه حسی، نقشِ معرفتی فنومنولوژی ادراکِ حسی در این توجیه، و همچنین ساختار تجربهٔ حسی بررسی خواهد شد.

🔹برای دریافت اطلاعات کامل و ثبت‌نام به این آدرس مراجعه کنید.

«جمهوری فلسفه و ادبیات»

فلسفه علم

08 Oct, 08:12


فراخوان پذیرش دانشجویان استعداد درخشان در دوره دکتری

تاریخ انتشار: ۱۴۰۳/۰۷/۰۷
به گزارش روابط عمومی مؤسسه تحقیقات سیاست علمی کشور، این مؤسسه برای نیمسال اول سال تحصیلی ۱۴۰۳-۱۴۰۴ در رشته “مطالعات نوآوری و توسعه فناوری‌های راهبردی” از طریق فراخوان استعدادهای درخشان، دانشجوی دکتری می­‌پذیرد.

«مطالعات نوآوری و توسعه فناوری­‌های راهبردی» حوزه­ای میان ­رشته‌­ای و از تلاقی چندرشته علمی مختلف از جمله علوم اجتماعی، علوم انسانی، علوم فنی و مهندسی تشکیل شده ­است. تمرکز مطالعات در این حوزه عمدتا بر این است تا دریابد در یک جامعه چگونه می­توان از نوآوری، به بیشترین میزان بهره ­مند شد و برای تحقق این هدف چه نیازهایی وجود دارد. در این مسیر الزاما باید حوزه­ های متنوعی از جمله رشته­ های فنی مرتبط با فناوری­ های راهبردی، رشته­ های علوم اقتصادی- اجتماعی، مدیریت فناوری، سیاست­گذاری علم و فناوری و آینده­ پژوهی در کنار هم فعالیت کنند. به این ترتیب پژوهشگران در حوزه مطالعات نوآوری و توسعه مطالعات راهبردی اغلب با همتایان خود در حوزه­ هایی فراتر از علوم اجتماعی و علوم انسانی، از جمله علوم فنی و مهندسی همکاری می­ کنند.

شروط اولیه متقاضیان به شرح ذیل می ­باشد:

داشتن سوابق پژوهشی و حداقل معدل کل ۱۶ در دوره کارشناسی و معدل کل ۱۷ در دوره کارشناسی ارشد مرتبط یا معدل همتراز شده هریک از دوره­ های یاد شده (معدل دوره کارشناسی ارشد بدون احتساب نمره پایان نامه).
تاریخ دانش ­آموختگی از مقطع کارشناسی ارشد، بعد از تاریخ ۱۴۰۰/۰۶/۳۱ باشد.
نکات مهم:

تحصیل دانشجویان پذیرفته شده در این فراخوان، به صورت تمام وقت، روزانه و آموزشی-پژوهشی خواهد بود.
اولویت پذیرش با دانش ­آموختگان رشته ­های فنی مرتبط با فناوری ­های راهبردی، اقتصاد، مدیریت به­ ویژه مدیریت فناوری، سیاستگذاری علم و فناوری و آینده‌پژوهی است.
متقاضیان حایز شروط اولیه، می­توانند با تکمیل فرم تقاضای پذیرش دکتری استعداد درخشان موسسه تحقیقات سیاست علمی کشور ثبت ­نام خود را انجام دهند. مهلت ثبت­ نام در این فراخوان تا تاریخ ۱۴۰۳/۷/۱۵ می­‌باشد.

https://nrisp.ac.ir/فراخوان-پذیرش-دانشجویان-استعداد-درخش/

فلسفه علم

05 Oct, 19:10


🚨 رایگان شرکت کنید 🚨

🥇 تضمینی ترین روش کسب درآمد از فروش طلای سفارشی بدون سرمایه اولیه!

⚪️ کلاس رایگان بصورت آنلاین
📆 یکشنبه 15 مهر ساعت 20

☯️ ثبت نام وبینار با لینک زیر:
🤖 @aramehacademybot ⬅️

🔥 با موضوع: آموزش راه اندازی گالری آنلاین طلا در ۱۳ گام عملی  🔥

☯️ روی لینک بزنید و ربات را start کنید :
🤖 @aramehacademybot ⬅️

⚠️ ظرفیت وبینار فقط 200 نفر
✔️ صفر تا صد نقشه راه شروع طلافروشی آنلاین به سبک آکادمی آرامه

فلسفه علم

05 Oct, 19:10


تبلیغات

فلسفه علم

03 Oct, 21:10


❇️🗓 جدول زمانبندی کلاسهای پژوهشکده مطالعات بنیادین علم و فناوری.
☑️ترم پاییز سال تحصیلی ۱۴۰۳-۱۴۰۴

@philosophyofscience

6,600

subscribers

788

photos

89

videos