فلسفه برای همِگان (P4E) @p4cp4eznj Channel on Telegram

فلسفه برای همِگان (P4E)

@p4cp4eznj


‏"فلسفه برای همگان"، یک مجله فلسفی است.
برای ارتباط به این آیدی پیغام دهید:
@P4EP4C
وب سایت ما:
http://p4e.ir

Philosophy for Everyone (P4E) (Persian)

گاهی اوقات نیاز داریم که کمی عمیق‌تر به زندگی‌مان نگاه کنیم، اینجاست که 'فلسفه برای همه (P4E)' وارد عمل می‌شود. این کانال تلگرامی به عنوان یک فضای آموزشی و تبادل ایده‌های فلسفی برای همه افراد با انگیزه‌ای که دوست دارند درک بهتری از جهان پیرامون خود پیدا کنند، تشکیل شده است. از مبتدیان تا علاقمندان حرفه‌ای، همه را در خودش جای داده و امکان دسترسی به مطالب متنوع و جذاب را فراهم می‌کند. nnاین کانال تلگرامی توسط یک تیم متخصص تدارک دیده شده و محتوایی که ارائه می‌دهد، از جنبه‌های مختلف فلسفی گسترده و متنوع است. از مباحث عمیق فلسفی گرفته تا تحلیل‌های جالب و الهام بخش از زندگی روزمره، همه در این کانال پوشش داده شده است. nnاگر شما هم احساس کرده‌اید که بیشتر می‌توانید از زندگی خود بیرون بیایید و با چالش‌های پیچیده‌تری روبرو شوید، بهترین راه برای شروع این مسیر، پیوستن به 'فلسفه برای همه (P4E)' است. اینجا نه تنها یک کانال تلگرامی است، بلکه یک جامعه اندیشه‌مدار که با هم به سوالات پیچیده زندگی پاسخ می‌دهیم. اگر دوست دارید بهترین ورژن خود را بسازید، به ما بپیوندید و با ما همراه شوید. nn'فلسفه برای همه (P4E)'، بهترین مکان برای آغاز یک مسیر اندیشه‌مدار و آگاهی بیشتر از جهان است. اینجا مکانی است که هرکس می‌تواند یاد بگیرد، شناخته شود، و به اشتراک گذاری کند. با ما همراه شوید و از تلاش ما برای ایجاد یک جامعه هوشمند و پویا، بهره‌مند شوید.

فلسفه برای همِگان (P4E)

14 Nov, 15:55


از: دایرة المعارف بزرگ اسلامی: سهروردی، منادی فهم ذوقی و اشراقی

... مسعود تلخابی اضافه کرد: شهرزوری(منطق دان و فیلسوف قرن هفتم) در تعریفِ فنی‌تری از “اشراق” می‌نویسد: «اشراق، ظهور انوار عقلی و درخشش‌های آنها بر نفس‌های کامل، هنگام تجرّد از مواد جسمانی است»؛ این دو تعریف، بر چند اصلِ مفروض بنا شده‌اند: فرض اول: جهان به دو بخش محسوس و نامحسوس تقسیم می‌شود. فرض دوم: بخش نامحسوسِ عالم، شامل خداوند و موجودات مجردی به نامِ “عقول” می‌شود. فرض سوم: برای خداوند و عقول، اشراقات و تابش‌هایی از سنخ علم و معرفت است. فرض چهارم: نفس‌های کامل، هنگام تجرد از مواد جسمانی می‌توانند این اشراقات و تابش‌ها را دریابند و عالم، عارف و آگاه شوند.
تلخابی ادامه داد: “تجرد از مواد جسمانی”، شرط لازم برای دریافت این انوار است؛ این حالت را با نام‌های مختلفی از قبیلِ “تألّه”، “انسلاخ”، “نضو جلباب” و “خلع بدن” می‌خوانند. در این حالت و مقام، بدن برای حکیم، حکمِ لباس و جامه‌ای را پیدا می‌کند که هرگاه بخواهد، آن را از خود جدا می‌کند و هرگاه بخواهد می‌پوشد. این “حکیم” را گاهی “متأله” می‌خوانند و حکمت او را “تألهی” می‌نامند که “حکمتِ تألهی” نام دیگرِ “حکمت اشراق” است و بر پایه “اشراقِ” مذکور و “کشف” شکل گرفته است....

@P4cP4eZnj

فلسفه برای همِگان (P4E)

12 Nov, 06:28


🔴 دوره جدید:
نظام فکری مولوی در مثنوی (سیری در مثنوی و آراء مولوی)
تعداد جلسات: 10
جمعه ها ساعت 11:00 تا 11:45
شروع از 25 آبانماه 1403
مدرس: مسعود تلخابی
هزینه دوره: 500 هزار تومان
برای ثبت نام و اطلاعات بیشتر به آیدی زیر مراجعه کنید:
@P4EP4C

محتوای جلسه ها:
جلسه اول: مولوی و مثنوی
جلسه دوم: عالم و جهان
جلسه سوم: خدا
جلسه چهارم: انسان
جلسه پنجم: سیر و سلوک
جلسه ششم: عشق
جلسه هفتم: موسیقی و سماع
جلسه هشتم: اخلاق و آداب
جلسه نهم: انسان کامل
جلسه دهم: سازمان و نظامِ فکری مولوی

https://t.me/P4cP4eZnj

فلسفه برای همِگان (P4E)

08 Nov, 16:52


دفاع نون قندی (دن وایت)
ماجرای دفاع دن وایت با استناد به "سندرم توینکی" یکی از مثال‌های پیچیده در تقاطع اخلاق، مسئولیت‌پذیری و عدالت در نظام حقوقی است. این پرونده سؤالات مهمی را در مورد مسئولیت فردی و مفهوم عدالت در برابر عواملی مانند سلامت روان، فشارهای اجتماعی و تبعیض مطرح کرد.
ماجرای قتل
در نوامبر 1978، دن وایت که عضو شورای شهر سانفرانسیسکو بود، پس از استعفا از سمت خود به دلیل نارضایتی از شرایط کاری و حقوقی، تصمیم گرفت دوباره به شورا بازگردد. اما شهردار موسکون و سایر اعضا با این درخواست مخالفت کردند. این موضوع وایت را به شدت خشمگین کرد و او تصمیم به قتل گرفت. وایت با ورود غیرقانونی به ساختمان شهرداری سانفرانسیسکو، ابتدا شهردار موسکون و سپس هاروی میلک، یکی از اولین سیاستمداران آشکارا همجنس‌گرا، را به ضرب گلوله کشت.
دفاعیه دن وایت: دفاع مبتنی بر سندرم "Twinkie"
دفاع وکلای وایت در دادگاه به شکلی غیرمعمول و بحث‌برانگیز ارائه شد. آنان ادعا کردند که وایت در زمان قتل از "افسردگی شدید" رنج می‌برد و توانایی کنترل رفتار خود را نداشت. این استدلال، با عنوان "دفاعیه توینکی" (Twinkie Defense) به شهرت رسید. وکلای وایت اظهار داشتند که تغییرات شدید در رژیم غذایی و سبک زندگی او، از جمله مصرف زیاد غذاهای شیرین و ناسالم مانند کیک و نوشابه‌های گازدار (که اصطلاحاً به این خوراکی‌ها در فرهنگ آمریکایی "توینکی" گفته می‌شود)، بر حالت روحی او تأثیر منفی گذاشته و او را به وضعیت روانی نامتعادلی رسانده است. این دفاعیه که پیش از آن کمتر دیده شده بود، سبب شد تا وایت از اتهام قتل عمد نجات یابد و به جای آن به قتل غیرعمد محکوم شود. نتیجه این پرونده ی حیرت انگیز، نقطه‌ای محوری در تاریخ حقوقی آمریکا ایجاد کرد و بحث‌های اخلاقی زیادی را به دنبال خود، برانگیخت.
درنهایت این ماجرا باعث شد که پژوهشگران و نویسندگان بسیاری، کتب و مستندات بسیاری را تالیف کنند که یکی از معروف‌ترین آنها، مستند میلک است که زندگی هاروی میلک و همچنین ماجرای قتل او را روایت می‌کند.

علی وکیلی

@P4cP4eZnj

فلسفه برای همِگان (P4E)

07 Nov, 18:20


اصل تناقض
تناقض، تقابل سلب و ایجاب است. در تناقض، سلب بر چیزی وارد می شود که بر آن ایجاب وارد شده است. می گوییم: «بنزین فرّار است.» دیگربار می گوییم: «بنزن، فرّار نیست.» در قضیه نخست، "فرّار" را بر بنزین حمل کرده ایم، و در آن ثابت و مُقرَّر نموده ایم، و در قضیه دوم، از آن جدا کرده و سلب نموده ایم. از این رو میان این دو قضیه تناقض برقرار است. یکی، دیگری را نقض می کند. حکم دو نقیض، یعنی ایجاب و سلب، اینست که با هم جمع نمی شوند، و با هم رفع نمی گردند. یعنی نه می شود گفت که هر دو صادق اند، و نه می شود گفت که هر دو کاذب اند. ناگزیر یکی از آن دو باید صادق باشد.
دو قضیه نقیض، در قالبِ یک قضیه منفصل حقیقی بیان می شود. برای مثال، دو قضیه نقیض مذکور در فوق را می توانیم این گونه بیان کنیم: بنزین یا فرّار است یا فرار نیست.
"تناقض"، علی القاعده در قضایا است. با این حال، گاهی مضمون قضیه به مفاهیمِ مفرد و خالی از اسناد برگردانده می شود. تناقض در مفردات، تناقضِ میانِ "وجودِ شیئ" و "عدمِ آن" است. از این روست که می گویند نقیض هر چیزی رفع آنست. منظور از "رفعِ چیز"، طرد و ابطالِ آنست. برای مثال، "رفعِ انسان"، "لا انسان" است، چنانکه طرد و نفیِ "لا انسان" انسان می باشد. هرکدام از دو نقیضِ مفرد، مجموعه ای را تشکیل می دهند. در مثالِ مذکور، مفهوم انسان مجموعه ای را می سازد که شامل تمام افراد انسانهاست، "لا انسان" مجموعه ای را می سازد که شامل هر چیزی است که انسان نمی باشد. این دو مجموعه، بر روی هم تمامِ موجودات را در بر می گیرند. از این رو، تمامِ موجودات را به ازاء هر "شیئ" و "نقیضِ آن" می توان به تعداد تمامِ اشیاء به دو گروه تقسیم کرد. بنابرین، هیچ چیزی از حکمِ دو نقیض، خارج نمی شود. برای مثال، هر شیئ مفروضی، یا "آرَش" است، یا "آرَش" نیست، یا به قول فیلسوفان "لا آرش" است. هر شیئ مفروضی یا سفید است یا سفید نیست (لاسفید است). یعنی ما می توانیم، دو نقیضِ مفرد را در کنار هم، به صورتِ یک قضیه منفصل حقیقی درآوریم، و مبتنی بر این تمامِ موجودات را به دو بخش تقسیم کنیم.
"عدم اجتماع" و "عدم ارتفاع" دو نقیض، از بدیهات نخستین است. صدق هر قضیه ای مبتنی بر آنست، بدیهی باشد یا نظری. برای مثال، تصدیق قضیه «چهار زوج است.» زمانی کامل و تمام است که کذبِ قضیه «چهار زوج نیست» بر ما آشکار باشد.
علاوه بر این، ما در مسیر شناخت هر چیزی، مکرر در ایستگاه های "شک" قرار می گیریم. در این ایستگاهها همواره دو نقیض در برابر ما قرار می گیرند، زیرا شک چیزی نیست جز تساوی و اعتدالِ دو نقیض. جستجوی ما از این مواجهه آغاز می شود. باید فارغ از هر تعصب، قائل و هر چیز دیگری ببینیم که برای کدام نقیض دلیل ها و شواهدی وجود دارد. آنگاه آن را بپذیریم، و گره اسنادِ مُحتَملِ دیگری را نقض کنیم و بگشاییم.
تشخیص صدق و کذب قضایا در هر حیطه ای با اصل تناقض در ارتباط است.

مسعود تلخابی

https://t.me/P4cP4eZnj

فلسفه برای همِگان (P4E)

05 Nov, 06:33


🔴 اطلاعیه (تشکیل دوره)
دوره: انسان (پرسش ها، پژوهش ها و دانش ها)
مدرس: مسعود تلخابی
تعداد جلسات: 1
زمان برگزاری: سه شنبه (1403/08/22) ساعت 18 تا 19
هزینه: 60 هزار تومان
این جلسه به صورت حضوری و آنلاین برگزار می شود.
برای ثبت نام و کسب اطلاعات بیشتر با آیدی زیر تماس بگیرید:
@P4EP4C

توضیحات:
"انسان"، از زمانهای دور موضوعی برای کنجکاوی ها و مطالعات بوده است. در این راستا پرسش ها و پژوهش های گوناگون و فراوانی به وجود آمده و از این رهگذر دانش های جورواجوری شکل گرفته اند. پزشکی با تمام شاخه هایش، معرفت شناسی، اخلاق، علم النفس تا جامعه شناسی، مردم شناسی، روانشناسی، علوم شناختی، علوم اعصاب و.... از این دست اند. همه این دانش ها بر محور انسان می چرخند، و سعی دارند شناخت بشر را از خود افزایش دهند، و مسائل و مشکلاتش را حل نمایند. در این جلسه نگاهی تاریخی به این پرسش ها و مطالعات و دانش ها خواهیم انداخت، و از میان آنها مبتنی بر "نگرش میان رشته ای" راهی جامع تر و کامل تر برای شناختِ انسان خواهیم جست.
این جلسه می تواند برای همه قشرهای های اجتماعی مفید باشد.

@P4cP4eZnj

فلسفه برای همِگان (P4E)

31 Oct, 15:27


🌟 دوستان عزیز و جویندگان حقیقت! 🌟


ما شما را به دنیای شگفت‌انگیز فلسفه و علم در صفحه اینستاگرام خود دعوت می‌کنیم. جایی که تفکر دقیق با عشق به دانستن ترکیب می‌شود و مسیرهای جدیدی از کشف به رویتان گشوده می‌شود. 🔬❤️


🌌 آیا آماده‌اید تا با ما به عمق مفاهیم فلسفی سفر کنید و از زوایای تازه به جهان نگاه کنید؟


🌀 بیایید با هم به عمق مفاهیم فلسفی و پرسش‌های مهم جهان برویم و با دیدگاه‌های تازه، ذهن خود را به چالش بکشیم. هر روز ایده‌های الهام‌بخش و بحث‌های معنادار در انتظار شماست!



📱 همین حالا به ما بپیوندید و تجربه‌ای متفاوت از عشق به دانش و اندیشه را آغاز کنید.

🔗 https://www.instagram.com/p4e_ir?igsh=d3V0NTZ1MGZwangx




فلسفه برای همِگان (P4E)

29 Oct, 15:32


چیستی علم (فلسفه علم)
در فلسفه علم(1) ، "علم" از دو منظرِ "معرفت‌شناسی" و "مابعدالطبیعی" مورد ارزیابی قرار می‌گیرد. خودِ "علم"(2) ، معرفت و دانشی درباره ساختار و رفتار جهان طبیعی و فیزیکی است، و مبتنی بر حقایقی است که می توان آنها را با آزمایش اثبات کرد. درباره "معرفتِ علمی" پرسش های گوناگونی از دو منظر مذکور مطرح می شود.
پرسش های زیر، مهم ترین سؤال ها از منظر "معرفت شناسی" است:
"معرفت علمی" چگونه و با چه روشهایی به دست می آید؟
با به‌کارگیری این روشها تا چه حد می‌توان نسبت به نتایج به ‌دست آمده یقین داشت؟
معرفت علمی چه ویژگی هایی دارد؟
چه تفاوتی میان "علم و "غیرعلم" یا "شبه علم" وجود دارد؟ تفاوت میانِ "علم" و "غیرعلم" به "مسأله مرزبندی"(3) معروف است. به عنوان مثال، آیا باید روان‌کاوی، علم خلقت(4) ، نظریه چاکراها و ماتریالیسم تاریخی را شبه‌علم تلقی کرد؟ کارل پوپر به این سؤال به عنوان سؤال مرکزی در فلسفه علم اشاره کرده است. (5)
در رویکرد متافیزیکی و مابعدالطبیعی به علم، محتوای نتایج علمی اِثبات‌شده، مورد بررسی قرار می‌گیرد. در این رویکرد، مسائل مختلفی مطرح می شود: "واقعیت"ی که علم به دنبال درک آنست، چیست؟ آیا "واقعیت" از بخش های مختلفی تشکیل شده است؟ آیا موجودات انتزاعی مانندِ "اعداد" و "سازه های نظری در فیزیک"(6) بخشی از واقعیت اند؟ آیا "علیت" در جهان به گونه استثنا ناپذیری ساری و جاری است؟ ماهیتِ روابط علّی و اصول حاکم بر آنها چیست؟ آیا قوانین علمی توصیفگرِ واقعیت اند یا تنها ساختارهای مفیدی هستند؟ آیا موجودات نظری(7) ، مانندِ "الکترونها" و "سیاه چاله"ها، واقعا وجود دارند؟ یا صرفاً داستانهای مفیدی هستند؟(8)
فلسفه علم، بررسی نقادانه علم است، و مبانی و روش ها و دستاوردها و پیامدهای آن را تجزیه و تحلیل و ارزیابی می کند.

پی نوشت ها:
1 - Philosophy of science
2 - science
3 - demarcation problem
4 - creation science
5 - Thornton, Stephen (2006). "Karl Popper". Stanford Encyclopedia of Philosophy. Archived from the original on 2007-06-27. Retrieved 2007-12-01.
6 - منظور از این سازه ها، مفاهیم و مدل های انتزاعیی است که به توضیح و پیش بینی پدیده های فیزیکی کمک می کنند. این سازه ها اغلب برای ساخت چارچوب هایی برای درک سیستم ها، روابط و قوانین پیچیده در فیزیک استفاده می شوند، مانند "فضا-زمان".
7 - Theoretical entities :
موجوداتِ نظری به مفاهیم، سازه‌ها یا اصطلاحات انتزاعی در چارچوب‌های علمی اشاره دارند که به توضیح، پیش‌بینی یا توصیف جنبه‌های جهان طبیعی کمک می‌کنند، حتی اگر مستقیماً قابل مشاهده یا اندازه‌گیری نباشند. این موجودات اغلب از نظریه ها و مدل ها در رشته های مختلف علمی، از جمله فیزیک، شیمی و زیست شناسی پدید می آیند.
8 - https://philosophy-science-humanities-controversies.com/listview-list.php?concept=Theoretical+Entities#:~:text=Theoretical%20entities%3A%20Theoretical%20entities%20are,application%20rules%20of%20their%20vocabulary.

مسعود تلخابی

@P4cP4eZnj

فلسفه برای همِگان (P4E)

27 Oct, 09:28


فروش فایل های صوتی "آموزش منطق در  10 جلسه" با نام:
🔴 کلیات منطق در 10 جلسه 🔴
مدرس: مسعود تلخابی
قیمت: 500 هزار تومان
در این 10 جلسه خلاصه تمام منطق گزارش و تبیین شده است. دوره کوتاه مناسبی برای یادگیری منطق است.

محتوای جلسه ها:
جلسه اول: درباره منطق (چیستی منطق، تاریخچه منطق، منطق های جدید و ...)
جلسه دوم: "ذهن/مغز"، و "فرایندهای ذهنی/ مغزی" (احساس، ادراک، حافظه، تفکر، علم و شناخت، زبان و ...)
جلسه سوم: زبان و الفاظ
جلسه چهارم: کلیات (Predicable)
جلسه پنجم: مقولات عشر (Categories)
جلسه ششم: فرایند تعریف
جلسه هفتم: قضیه و قضایا
جلسه هشتم: استدلال: استقراء، تمثیل و قیاس (1)
جلسه نهم: استدلال: استقراء، تمثیل و قیاس (2)
جلسه دهم: صناعات خمس (برهان، جدل، مغالطه، خطابه و شعر)

برای تهیه این مجموعه می توانید با آیدی زیر تماس بگیرید:
@P4EP4C

@P4cP4eZnj

فلسفه برای همِگان (P4E)

24 Oct, 15:30


ابن زَیْلَه اصفهانی
ابن سینا، "ابن زَیْلَه" را یکی از دو نفری می دانست که توان درک حقایق کتابِ "الاشارات و التنبيهات" را دارند.(1)
ابومنصور حسين بن محمد بن عمر بن زيله، از خواصِ شاگردان ابن سینا بود، و در رديف كسانی چون ابوالحسن بهمنيار بن مرزبان، ابوعبيد جوزجانی و ابوعبدالله معصومی قرار داشت.
وی در اصفهان زاده شد. تاريخ ولادتش معلوم نیست. می دانیم که در سال 440 و 12 سال بعد از درگذشت ابن سینا فوت کرده است.(2) بیهقی می نویسد: «گفته اند او زردشتی بود، ولی این مطلب برای من ثابت نشده است.»(3) گویند هر يك از شاگردان مذکورِ ابن سینا در مجلس درس‌، قسمتی از مصنفات استاد را می‌خواندند. خواندن اشارات با ابن زيله بود. پرسشهای ابن زيله و هم ‌رديفش بهمنيار از استادشان ابن سينا و پاسخهايی كه وی بدانها داده، يكی از موجبات پديد آمدن كتاب "مُباحثات" بوده است.
ابن زیله در موسیقی هم دست داشت. کتابِ "الكافی فی الموسيقی"، از کتابهای برجای مانده موسیقی، از اوست.(4)

پی نوشت:
1 - المباحثات، ابن سینا، تصحیح و تعلیق: محسن بیدارفر / 38، انتشارات بیدار، 1371
2 - تتمة صوان الحكمة، البیهقی / 93، لاهور، 1351
3 - همان / 93، لاهور، 1351
4 - الأعلام، الزركلي الدمشقي (المتوفى: 1396هـ) / 2 ، 254، دار العلم للملايين، 2002

مسعود تلخابی

@P4cP4eZnj

فلسفه برای همِگان (P4E)

22 Oct, 09:25


کجراهی نور (جستارهایی درباره تاریخ و فلسفه علم)
جیمز برادلی (1) ، در سال 1728 "کجراهی/ اَبیراهیِ نور" (2) را کشف کرد. "کجراهیِ نور"، به پدیده ای اطلاق می شود که در آن به نظر می رسد موقعیت یک جرم آسمانی به دلیل حرکت ناظر تغییر می کند، به ویژه زمانی که از یک قاب متحرک مانند "مدار زمین به دور خورشید" مشاهده می شود.
این کشف، به هنگامی روی داد که برادلی، با كمك سميوئل مالينيوكس، می کوشید تا اختلاف منظر ستاره گامای صورت فلکی تنین (اژدها) را اندازه بگیرد. او به تغییر مکانی پی برد که در جهت خلاف و بزرگتر از آن بود که بتواند نتیجه اختلاف منظر آن ستاره باشد. وی عاقبت به این نتیجه رسید که این پدیده معلول ترکیب اثر سرعت محدودِ نور و حرکت ناظر (در این مورد حرکتِ مداری زمین) است، و این پدیده، باعثِ تغییر موقعیت ظاهری ستاره ها می شود.
این کشف، ثابت کرد که اختلاف منظرهای ستارگان بسیار کوچکتر از مقدارهائی است که تا آن زمان گمان رفته بود. این دستاورد علمی، نه تنها تصحیحی اساسی برای مواضع ستارگان فراهم ساخت، بلکه همچنین نخستین اثبات رصدی مستقیم نظريّة كوپرنيك بود که می گفت زمین به دور خورشید می گردد.
فرایندِ این کشف به این ترتیب بود که برادلی نخست متوجه شد که موقعیت ستارگان در طول سال تغییر می کند. این دریافت، برخلاف موقعیت های ثابت مورد انتظار ستاره ها در آسمان بود. او در ابتدا می پنداشت که تغییرات مشاهده شده ممکن است به دلیل خطا در ابزارهای او یا اثرات شکست اتمسفر باشد. وی سپس اندازه گیری های دقیق تری انجام داد که احتمالات مذکور را رد می کرد. برادلی، با در نظر گرفتن حرکت زمین در حین چرخش به دور خورشید، متوجه شد که جابه جایی های ظاهری با این ایده که حرکت زمین بر نور ستارگان تأثیر می گذارد مطابقت دارد. برادلی در محاسبات خود نشان داد که چگونه حرکت نسبی زمین و سرعت نور می تواند انحراف مشاهده شده را توضیح دهد. او به این نتیجه رسید که نور ستارگان مستقیماً به سمت ناظر نمی‌آید، بلکه به دلیل حرکت زمین "منحرف" می شود.
جِیمز بِرادْلی، در شربورن، واقع در دورسِت، زاده شد و در آکسفورد الهیات خواند. علاقۀ شدید او به اخترشناسی موجب کناره‌گیریش از روحانیت و روی‌آوردن به اخترشناسی در آکسفورد شد (۱۷۲۱). در ۱۷۴۲، سومین اخترشناس سلطنتی شد و تا هنگام مرگ در این مقام باقی ماند. وی برای نوسازی رصدخانه و روش‌های گرینویچ تلاش کرد و برنامه‌های گسترده و دقیقی را برای رصد ستاره‌ها به ‌اجرا درآورد.

پی نوشت ها:
1 - James Bradley
2 - aberration of light

مسعود تلخابی

@P4cP4eZnj

فلسفه برای همِگان (P4E)

15 Oct, 15:43


ارزش پیاده روی
20 دقیقه پیاده روی می تواند مغز را برای دریافت و حفظ اطلاعات جدید آماده کند.
این اثرات مثبت را می توان در مناطقی از مغز که در تصمیم گیری، مدیریت استرس و برنامه ریزی رفتار ما نقش دارند، مشاهده کرد.
تصویر بالا، اتفاقاتی را که برای مغز رخ می دهد نشان دهد. تصویر سمت راست، مغز را بعد از 20 دقیقه پیاده روی نشان می دهد، و تصویر سمت چپ، حالتِ مغز بعد از 20 دقیقه آرام و بی حرکت نشستن است.

منبع:
https://www.msn.com/en-ae/health/other/scientists-reveal-how-long-you-should-walk-to-boost-brain-power/ar-AA1nF7F5

@P4cP4eZnj

فلسفه برای همِگان (P4E)

14 Oct, 06:35


داستان ناتمام مغز
بزرگ‌ترین نقشه مغزی که تاکنون فراهم آمده است، نورون‌های مگس میوه را با جزئیات بسیار عالی نشان می‌دهد.(1)
ما تاکنون موفق به نقشه برداری کامل از مغز دو جاندار شده ایم: کرمی کوچک (2) ، مگس میوه(3) .
مغز این کرمِ کوچک، تنها از ۳۰۲ نورون تشکیل شده بود. (4) "مگس میوه" دومین دستاورد در این زمینه است. این دستاورد، به‌دلیل پیچیدگی مغز مگس میوه، بسیار حائز اهمیت است. مغز این مگس کوچکتر از دانهٔ خشخاش است. حدود ۱۴۰ هزار نورون(5)، و بیش از ۵۴ میلیون سیناپس(6) در آن وجود دارد.
مگس میوه، مُدلی مناسب برای مطالعهٔ مغز و رفتارهای پیچیده یِ انسان است. مگس میوه، با این‌که بسیار کوچک است، رفتارهای پیچیده‌ای از خود نشان می‌دهد. این رفتارها، مشابه رفتارهای انسان است. ۶۰ درصد ژن‌های تشکیل‌دهندهٔ (DNA) این حشره دقیقاً مشابه انسان است. ۷۵ درصد از ژن‌هایی که موجب بیماری‌های ژنتیکی در انسان‌ها می‌شود، در مگس میوه نیز وجود دارد.
این نقشه برای مطالعات مغز انسان سودمند است، و می‌تواند به درک بهتر مغز انسان و حتی درمان بیماری‌های عصبی مانند آلزایمر و پارکینسون کمک کند، و اطلاعات جدیدی در زمینهٔ ارتباطات عصبی موجوداتِ پیچیده‌تر از جمله انسان فراهم نماید. نقشه‌برداری کامل مغز مگس، فرصتی برای مدل‌سازی دقیق‌تر مغز انسان به وجود آورده است.

پی نوشت ها:
1 - https://www.nature.com/articles/d41586-024-03190-y
2 - Caenorhabditis elegans
3 - Drosophila melanogaster
4 - https://en.wikipedia.org/wiki/Caenorhabditis_elegans
5 - تعداد نورون های مغز انسان، 86 میلیارد است.
6 - Synapse :
مکانی که در آن یک تکانه عصبی از یک نورون به نورون دیگر منتقل می شود.
(Merriam Webster's Medical Desk Dictionary)

مسعود تلخابی

@P4cP4eZnj

فلسفه برای همِگان (P4E)

10 Oct, 13:49


حافظ و مفتش اعظم (به بهانه روز حافظ)
ما در گردونه زبان گرفتاریم و به قول هایدگر به جهان زبان پرتاب شده‌ایم و به گفته همو «زبان» یک هستی پیشینی و مستقل از انسان دارد. تمام درک انسان از ظلمات هستی با نورافکن زبان صورت می‌گیرد و شعاع فکر ما از دایره زبانمان نمی‌تواند فراتر رود یعنی«جایی که کلمه نیست چیزی هم نیست». در نتیجه «حقیقت» نیز بنا به نظر اهالی هرمنوتیک از جمله نیچه، ماهیت زبانی دارد و نتیجتاً نسبی و سیال است. پس زبان همان قدر که می‌تواند عامل وصل باشد عامل فصل نیز هست و در عین راهبری، راهزنی هم می‌کند؛ هم ابزار تفاهم است و هم موجبات سوءتفاهم. با این حساب در آغوش گرفتن حقیقت مطلق خیالی بیش نیست و ناچار باید پرچم سفید نسبی‌گرایی را بالا ببریم. به این معنی که دانش و دانایی انسان، زبانمند و زمانمند است و چه بسا چیزی که برای مردمان یک دوره تاریخی، حقیقت مطلق بوده برای ساکنان عصر دیگر یک شوخی باشد چرا که به قول مارکوزه «تاریخ کمپانی بیمه ندارد» یعنی حقیقت ابدی و همیشگی‌ای در کار نیست. به همین دلیل بود که میشل فوکو تاریخ را گورستان حقیقت‌های از هم گسسته می‌دانست و خود فوکو در کارهایش این حقیقت‌های مدفون را مانند یک باستان‌شناس لایه به لایه تبارشناسی می‌کرد.
با این فرض ادعای کسانی که در هر دوره‌ای تظاهر می‌کنند که حقیقت مطلق را در مشت دارند، باید با سوءظن نگریست. اینکه حافظ با پشمینه پوش تندخو یا مفتش اعظم زمان خود که مصادیق‌اش قاضی و مفتی و فقیه و صوفی شهر می‌باشند، خونش صاف نمی‌شود این است که آنها مدعی دانستن آن حقیقت مطلق هستند و می‌خواهند توسط ابواب جمعی خود چون محتسب و شحنه، با داغ و درفش مردم را به زور به بهشت ببرند. حال آن که حافظ با نوعی دل‌آگاهی و به عنوان شاعری که از سرشت زبانی حقیقت آگاهی دارد می‌داند که حتی فیلسوف و عارف و حکیم و... در این دایره سرگردانند و حتی واعظان حقیقت‌فروش که در منبر جلوه می‌کنند نیز به حرف خودشان باور ندارند چرا که در خلوت کار دیگر می‌کنند و «چون نیک بنگری همه تزویر می‌کنند». حافظ به نهادهای رسمی سخت بدبین است فرقی نمی‌کند مدرسه باشد یا خانقاه، مسجد باشد یا صومعه. زیرا از همین نهادهای رسمی است که پشمینه پوش تندخو که یاد آور مفتش اعظم داستایفسکی است، پیدا می‌شود که به بهانه ساختن بهشت در روی زمین جهنم به پا می‌کنند. به همین دلیل حافظ همواره از قیل و قال مدرسه دلش می‌گیرد و حتی درس سحر را در راه میخانه می‌نهد، اهل خانقاه را نیز با همان چوب می‌راند چرا که آنجا نیز مطلق‌گرایی و استبداد شیخ و ولی در کار است شیخی که صد بت در آستین دارد و اسرار عشق و مستی در خانقاه چنین شیخی نیز نمی‌گنجد. در حافظ یک سرگشتگی و اضطراب وجودی را شاهدیم که دایم او را در هول و ولا می‌افکند طوری که حتی در منزل جانان هم امن عیش ندارد و چون بید بر سر ایمان خویش می‌لرزد و هنگامی که به گوشش می‌رسد شاه نعمت‌الله ولی در شعری گفته است که «ما خاک راه را به نظر کیمیا کنیم»، حافظ در غزلی سراسر تعریض، حسابی از خجالت این «طبیب مدعی» که به زعم خودش کیمیای حقیقت را یافته درمی‌آید و می‌گوید:
آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند
آیا بود که گوشه چشمی به ما کنند
به قول دکتر پورنامداریان «حافظ از مقام برزخی انسان آگاه است» و انسان ظلوم و جهول را آن نرسد که صرفاً با تکیه بر تقوی و دانش، از وصول به حقیقت دم زند. چون «حقیقت‌های بزرگ را همواره هاله‌ای از سکوت فرا گرفته است» پس همان بهتر که سکوت پیشه کرد چرا که گفت و گو آئین درویشی نیست و به قول ویتگنشتاین در مورد چیزهای بزرگ باید سکوت کرد.
برو ای زاهد خودبین که از چشم من و تو
راز این پرده نهان است و نهان خواهد بود

مهدی نصیری

@P4cP4eZnj

فلسفه برای همِگان (P4E)

08 Oct, 07:23


فلسفه کودکی
امروزه در جهانِ توسعه یافته، ادبیاتِ فلسفی درباره یِ "دوران کودکی"، "فرزندپروری" و "خانواده" در حال افزایش است. "فلسفه کودکی"، دوران کودکی را مطالعه می کند. "کودکی" (1) ، دوره میانِ تولد تا بلوغ است. "فلسفه کودکی"(2) به تازگی به عنوان یک قلمرو پژوهش در عرصه فلسفه درآمده است. این قلمرو با "فلسفه علم"، "فلسفه تاریخ"، "فلسفه دین" و دیگر فلسفه های مضاف (فلسفۀ...) قابل مقایسه است. فلسفه های نامبرده، پیش از پیدایش این شاخه فلسفی، جزو فلمروهای پذیرفته شده مطالعات فلسفی به شمار می آمدند. فلسفه کودکی، گاهی اوقات، به عنوان یک رشته آکادمیک، در "فلسفه آموزش" گنجانده می شود. اما به تازگی، فیلسوفان شروع به ارائه دوره های ویژه یِ دانشگاهی در زمینه فلسفه دوران کودکی کرده اند.
فلسفه کودکی، پرسش های گوناگونی را درباره دوران کودکی مطرح می کند، و می کوشد تا تصورات و نگرش مردم را درباره کودکی تغییر دهد.
کودکان، چگونه فکر می کنند و جهان را چگونه درک می کنند؟
کودکان چه پتانسیل ها و استعدادهای فلسفی دارند؟
چگونه تجربیات کودکان، مانند بازی و هنر، به تفکر فلسفی آنها کمک می کند؟
این شاخه از فلسفه، نظریه های رشد اخلاقی و شناختی کودکان را هم بررسی می کند. به "منافع کودکان" و "حقوق کودکان" و " کالاهای کودکی" و "استقلال کودکان" توجه دارد. "وضعیت اخلاقی کودکان" و "جایگاه کودکان در جامعه" از دیگر موضوعات آنست. علاوه بر اینها، مطالعه فلسفی موضوعات مرتبط، مانند حقوق، وظایف و مسئولیت‌های والدین از قلمروهای دیگر این فلسفه است.
گرت متیوز(3) از کسانی است که در این محدوده مطالب فراوانی نوشته است. متیوز در کتاب خود، با نامِ "فلسفه کودکی"(4) ، استدلال می کند که کودکان فیلسوفانی طبیعی هستند، و اغلب درگیر پرسش های عمیق و معنادار درباره هستی، اخلاق و دانش اند. وی می گوید پیش فرض های نادرستِ بزرگسالان درباره توانایی های شناختی کودکان می تواند رشد فلسفی آنها را محدود کند. متیوز، در این کتاب مدل‌های مختلفی را برای درک دوران کودکی بررسی می کند. وی نظریه‌های رشد اخلاقی و شناختی را که توسط افرادی مانندِ ژان پیاژه ارائه شده طرح و مطالعه می کند.
ذهن کودکان ژرف و پیچیده است. فلسفه کودکی نگرش ما را به دوران کودکی تغییر می دهد، و ما را به پرورش "پرسش های فلسفی کودکان"، به جای نادیده گرفتن آن، برمی انگیزاند.

پی نوشت ها:
1 - Childhood
2 - The Philosophy of Childhood
3 - Gareth Matthews
4 - The Philosophy of Childhood

مسعود تلخابی
@P4cP4eZnj

فلسفه برای همِگان (P4E)

29 Sep, 05:15


چرا اصول فقه؟!
اصول فقه، پیش از آنکه قواعد فهم و استنباطِ احکامِ شرعیِ فرعی را بیان کند، متضمن اصول و قوانین فهم است. "فهم" یکی از مهم ترین و فراگیرترین فرایند های شناختی انسان است. این فرایند، علاوه بر "فاهِم" یا "فاعل فهم"، نیاز به "موضوع فهم" نیز دارد. موضوع فهم، دارای قلمرو گسترده ای است. نه تنها تمام نوشتار ها و گفتارها و رفتارها را در بر می گیرد، بلکه هر آنچه دربردارنده معنایی است، بالقوه موضوعی برای فهم است.
روند فهم تهی از خطاها و اختلال ها و اشتباه ها نیست. "سوء فهم" و "سوء تفاهم" از آسیب های رایج در همه عرصه های زندگی است. از این رو این سؤال مهم، برای ذهن بشر از زمان های دور مطرح بوده است که «ما چگونه می توانیم به فهم درست نائل شویم؟» یا تو گویی «چگونه می توانیم "معنی" را چنانکه هست دریابیم؟» این پرسش امروزه در قلمرو هرمنوتیک بیش از هر قلمرو دیگری مطرح است.
دانشمندان اصول فقه از همان آغاز که دنبالِ قواعدِ فهمِ احکامِ شریعت بودند، شاید به صورتِ ناخودآگاه، بنیانِ قواعد فهم را هم پی ریزی می کردند. اصول فقه، با مطالعه "زبان" و "ساختارهای آن" و "بررسی معانیِ نمادهایِ ساختاری زبان" (نه معانیِ نمادهای صوتی) و شناسایی کارکردهای عقل و خِرَد و تفکیک کنش هایِ معتبر و غیر معتبر آن، و نمایاندن مسیرهای "تقلید" و "اجتهاد"، نه تنها در معنی خاص آن، بلکه در معنی عام آن که دو طریقه یِ "زندگی متفکرانه و عالمانه" و "زندگی مُقلِّدانه" است، سعی می کند "مسیر فهم" را هموار کند.

مسعود تلخابی

@P4cP4eZnj

فلسفه برای همِگان (P4E)

26 Sep, 15:56


رمان «مواجهه با مرگ»
برایان مگی برای مخاطبان ایرانی، خاطره نوستالوژیک مردی فلسفی را زنده می‌کند که در قاب و قالب شبکه چهار تلویزیون روی مبلی لمیده بود و با عینک ته‌استکانی‌اش خیره در چشم فیلسوفان بزرگ، آنها را به چالش می‌کشید. البته مگی به غیر از کارها و تألیفات فلسفی و روزنامه‌نگاری، مدتی نیز کار گٍل کرد و نماینده پارلمان انگلستان شد با این همه اهل دل هم بود و در روزگار افتد و دانی شعر و داستان نیز نوشت. جدی‌ترین کار ادبی‌ او رمانی بود با دغدغه‌ها و شلتاق‌های فلسفی که در میانسالی‌اش نوشت.
موضوع رمان مسأله بودن و نبودن است؛ جان اسمیت جوانی سی و یک ساله با خاستگاهی اشرافی و از لُردهای انگلستان است؛ فارغ‌التحصیل نخبه آکسفورد که سیاست و اقتصاد و فلسفه خوانده و اکنون مسئولیت بخش خاورمیانه‌ای یک روزنامه‌ انگلیسی را در بیروت به عهده دارد. او در بیروت هم کار می‌کند و هم خوش می‌گذراند وصف حالش در زندگی شخصی همان ترانه معروف خودمان است که گویای ابتذال روزمرگی است: «‌همه چیز آرومه من چقدر خوشبختم...»! ولی گره‌افکنی در داستان زندگی جان اسمیت از آنجا شروع می‌شود که او به خاطر خال‌هایی که در گردنش ظاهر شده به همراه مادرش به دکتر مراجعه می‌کند. تشخیص دکتر نوعی سرطان است که حداکثر تا دو سال آینده این نارسیده ترنج را به خاک خواهد افکند. مادرش از دکتر می‌خواهد جان، بویی از موضوع نبرد تا از دو سال باقی مانده‌ی عمرش لذت ببرد. دکتر با اکراه می‌پذیرد و به دروغ به جان می‌گوید که نگران نباشد نوعی بیماری است که در مناطق حاره‌ای شایع است ولی باید تحت نظارت و مداوای ادواری قرار گیرد.
مادر مغمومانه شورای خانوادگی تشکیل داده و این ماجرای غم‌انگیز را به سایر اعضای خانواده و نیز رفیق شفیق جان، یعنی کی‌یر اطلاع می‌دهد. پس از بحث‌های بسیار قرار بر این می‌شود تا راز سرطان جان در بین خودشان بماند و خانواده و دوستان درجه یک جان، تمهیدات لازم برای زندگی هر چه بهتر او در این دو سالِ باقی را فراهم کنند تا عیش او منغص نشود. مادر دست به کار می‌شود و معشوقه‌ی جان یعنی آیوا را در جریان سرطان پسرش می‌گذارد آیوا قبول می‌کند که با جان ازدواج کند و چنین هم می‌شود.
ولی همین اطرافیان که به پوشال‌گذاری حقیقت و کتمان مرگ جان مشغول بودند همزمان خودشان دچار بحران معنای زندگی می‌شوند. به تعبیر نیچه هر چند مرگ پایان زندگی است ولی مرگ اندیشی آغاز زندگی است، به همین سبب شخصیت‌های رمان هر یک به فراخور فهم خود، همزمان به تصور مرگ خود نیز می‌پردازند و زندگی را به طرز دیگری می‌بینند. آیوا که هنرمند و نقاش است و به نوعی با هنرش دنبال جاودانگی پس از مرگ است بدون هماهنگی با جان آبستن می‌شود تا از همسر محبوبش یادگاری‌ای پس افکند و به زندگی‌ مشترک ولی محدودشان نیز معنایی بدهد. در قسمتی از رمان، آیوا به جان پیشنهاد می‌کند که به نوشتن بپردازد و چیزی خلق کند سپس از جان می‌پرسد؛ اگر از زمان مرگ خودت مطلع شوی چگونه زندگی می‌کنی؟ جان در جواب می‌گوید ترجیح می‌دهم روال عادی زندگی را ادامه دهم. اما کی‌یر، دوست جانی جان، نگاه عمیق‌تری به مرگ و زندگی دارد. او که از زمان آکسفورد با جان ایاق بوده حالا فیزیکدان‌ و دانشمند موفقی شده است که حتی شانس دریافت جایزه نوبل را دارد ولی در نظر کی‌یر همه این دستاوردهای علمی با وجود مرگ و نیستی هیچ و پوچ به نظر می‌آمد. اضطراب وجودی کی‌یر در رمان، یادآور احوال گیلگمش سومری (داستان پنج هزار سال پیش در بین‌النهرین) است که با دیدن مرگ دوست عزیزش، انکیدو، وحشت مرگ و نیستی را با تمام وجود حس می‌کند و تازه می‌فهمد که ماهیت مرگ چه قدر تلخ و سخت است.
بعد از آن که جان اسمیت ماجرای بیماری لاعلاجش را متوجه می‌شود، داستان وارد فاز جدیدی می‌شود، او چندان خودش را نمی‌بازد و اتفاقاً با کی‌یر بحث‌های فلسفی جالبی می‌کند مرگ آگاهی او باعث می‌شود تا نگاهش به فلسفه دگرگون شود و به احوالات وجودی روی آورد. جان به مسأله هستی و وجود متمرکز می‌شود -همان وجودی که از فرط بداهت توجه ما را به خود جلب نمی‌کند-و به کشف جدیدی نایل می‌شود؛ اینکه دنیا وجود دارد و این «هستی» خودش یک معجزه است و نفس وجود داشتن ما غیر ممکن‌تر و عجیب‌تر از جهان پس از مرگ نیست و چیزی که این هستی را معنامند می‌کند وجود مرگ است. شاید اگر مرگ وجود نمی‌داشت بشر مجبور به اختراع آن می‌شد و به قول سهراب «و اگر مرگ نبود دست ما در پی چیزی می‌گشت»، اینجاست که جان اسمیت جمله کلیدی خودش را رو می‌کند: «تأمل در مرگ تجلیل از زندگی است». در آخرین صفحات رمان، مگی وصف بسیار شاعرانه و گیرایی از لحظه جان‌سپاری جان ارائه می‌دهد که گویی خود برایان مگی یک بار مرده و مرگ را زیسته است و جان اسمیت نیز استعاره‌ای جز خود او نیست.

مهدی نصیری

@P4cP4eZnj

فلسفه برای همِگان (P4E)

24 Sep, 08:08


فوائد منطق
منطق، مزایا و فوائد گوناگونی دارد. البته این دانش نیز مثل هر دانش دیگری اگر ناقص و نارسا آموخته شود به جای آنکه چراغ راه گردد، بند در پای می شود. موارد زیر از جمله فایده های منطق است:
منطق، تفکر انتقادی را تقویت می کند. منطق، زمینه یِ تفکر روشن و منطقی را تشویق می کند و به افراد کمک می کند تا استدلال ها را تجزیه و تحلیل کنند و اشتباهات را شناسایی نمایند، و میانِ استدلال‌های معتبر و نامعتبر تمایز قائل شوند.
منطق، مهارت های حل مسأله را افزایش می دهد.
منطق، با ساختاربندی منسجم استدلال ها و انتقال واضح و متقاعد کننده آراء امکان ارتباط مؤثر را فراهم می کند.
منطق، بنیاد تحقیق و استدلالِ علمی است. منطق، روشهای به دست آوردن "علم" و "آزمون فرضیه های علمی"، و "استنتاج قضیه های علمی از داده های تجربی" را معین می نماید.
منطق، امکان تصمیم گیری بهتر را میسر می سازد. تفکر و استدلال منطقی، به ارزیابی نظام مندِ گزینه ها و نتایج کمک می کند، و به تصمیم گیری های آگاهانه تر و عینی تر می انجامد.
منطق بستر مناسب فهم را در زمینه های مختلف فراهم می کند.
امروزه، نه تنها فلسفه، بلکه ریاضیات، علوم کامپیوتر، هوش مصنوعی، حقوق و ... دستِ کم یک پای در منطق دارند.
"تفکر منطقی" و "فهم تفکر و استدلال منطقی"، به جای "احساسات" یا "سوگیری های شناختی"، به حل اختلافات کمک کند.
منطق، انسجام فکری ایجاد می کند. و ذهن را هارمونیک می سازد.
منطق از "زودباوری" و "استنتاج های بدون پشوانه" جلوگیری می کند.
ورود به منطق، قوای ذهنی و مهارت های شناختی را افزایش می دهد، و توجه، حافظه و توانایی های تحلیل را بهبود می بخشد.
منطق مهارت های سخنوری را نیز افزایش می دهد.
منطق با شناختن سازوکارهای ذهن، تلاش می کند، ذهن را از کژی ها و انحرافات بازدارد.

مسعود تلخابی

@P4cP4eZnj

فلسفه برای همِگان (P4E)

18 Sep, 06:13


آغاز ترم پاییزه "فلسفه برای کودکان و نوجوانان"
برای رده های سنی پنجگانه:
5 تا 6 سال
7 سال
8 تا 9 سال
10 تا 11 سال
12 تا 15 سال
زیر نظر:
مسعود تلخابی
(با سابقه بیش از 10 سال پژوهش و کار در حیطه فلسفه برای کودکان و نوجوانان)
مربیان: به زودی معرفی می شوند.
تعداد جلسات: 12 (هفته ای یک جلسه)
هزینه ثبت نام: 800 هزار تومان
فواید این دوره ها: مهارت های شناختی از قبیل حافظه، فهم، تفکر و ... را افزایش می دهد. / به کودکان و نوجوانان کمک می کند تا فهم و شناخت بهتری از دروس خود داشته باشند. / اضطراب ها و تنش های احتمالی آنان را کاهش می دهد. / قدم بزرگی در راه عقلانیت بر می دارد / و ...
برای ثبت نام و اطلاعات بیشتر به آیدی زیر مراجعه کنید:
@P4EP4C

فلسفه برای همِگان (P4E)

16 Sep, 09:10


مضرات یا منافع شیر؟!
کار فلسفه جلوگیری از اشاعه خرافات است. امروزه، یکی از این خرافات، در حجم انبوهی با مغالطه های گوناگون، درباره یِ "مُضرّ بودن شیر" ساخته و پراکنده می شود. نمی دانم چرا؟!
در ادامه، خلاصه مطالب چند منبع را که در پی نوشت ها آورده ام ذکر می کنم:
"مفید بودن" یا "مشکل ساز بودن"ِ شیر، بسته به شرایط سلامتی فرد و نیازهای غذایی اوست. شیر منافع و مزایای گوناگون دارد:
شیر گاو منبعی غنیّ از مواد مغذی ضروری مانند کلسیم، ویتامین D، ویتامین B12 و پروتئین است. این مواد مغذی برای حفظ سلامت استخوان ها، دندان ها و عملکرد کلی بدن بسیار مهم هستند. کلسیم و ویتامین D موجود در شیر به ساخت و حفظ استخوان ها و دندان های قوی کمک می کند. شیر پروتئین باکیفیتی را فراهم می کند که برای ترمیم و رشد عضلات مهم است.
شیر مضرات احتمالی هم دارد:
برخی از افراد به لاکتوز حساسیت دارند، یعنی نمی توانند لاکتوز، قند موجود در شیر را هضم کنند. این می تواند منجر به مشکلات گوارشی مانند نفخ، گاز و اسهال شود. شیر کامل حاوی چربی های اشباع شده است که اگر بیش از حد مصرف شود می تواند منجر به بیماری قلبی شود. برخی از افراد به پروتئین های موجود در شیر گاو حساسیت دارند که می تواند باعث واکنش های آلرژیک شود.
تعمیم بخشی از واقعیت به کلّ آن، نوعی مغالطه است، و به مخدوش شدن حقیقت می انجامد.

پی نوشت ها:
1) Is it healthy to drink cow milk?
https://microsoftstart.msn.com/en-us/health/ask-professionals/in-expert-answers-on-milk/in-milk?questionid=wtq0jpgj&type=nutrition&source=bingmainline_nutritionqna.
(2) Is Milk Bad for You? Here’s What the Research Says - Healthline. https://www.healthline.com/health/is-milk-bad-for-you.
(3) Is Milk Bad for You? Health Benefits and Side Effects. https://www.verywellhealth.com/is-milk-bad-for-you-8419898.

مسعود تلخابی

@P4cP4eZnj