بهزودی از برگزیدگان روز دنیای معمایی و جنایی در نشر نون
تازهترین اثر نویسندهٔ «تنها بازمانده»
نامزد بهترین تریلر معمایی گودریدز 2024
«نیمههای شب»
رایلی سیجر
مترجم: لیلا سام
نشر نون
فاجعهای که در محلۀ هملاک رخ داد بدترین اتفاقی بود که تابهحال آنجا رخ داده؛ و این فاجعه در حیاطپشتی خانۀ ایتن مارش به وقوع پیوست.
یک شب در ماه جولای، وقتی ایتن و دوست صمیمیاش بیلی دهساله بودند، در چادری روی چمن تازه هرسشده در محلهای آرام واقع در نیوجرسی به خواب رفتند، اما صبح که شد ایتن تنها بود. در طول شب کسی چادر را با چاقو بریده و بیلی را دزدیده بود. دیگر هرگز کسی او را ندید.
سی سال بعد، ایتن با بیمیلی به خانۀ دوران کودکیاش برگشته است. او که دچار کابوس و بیخوابی شده، توجهش به اتفاقات عجیبی که نیمههای شب رخ میدهد جلب میشود. به نظر میرسد کسی در ساعات نامعمول در محله پرسه میزند و نشانههایی از حضور بیلی در حیاطپشتی خانۀ ایتن ظاهر میشود. آیا کسی سربهسرش میگذارد یا بیلی، که مدتهاست تصور میشد مرده است، به شکلی به محلۀ هملاک برگشته است؟
اتفاقات مرموز ایتن را وادار میکند تا در مورد آنچه در آن شب اتفاق افتاده است تحقیق کند؛ جستوجویی که او را با دوستان و همسایگان سابق خود پیوند میدهد و به سمت جنگلی که محله را در بر گرفته هدایت میکند، جنگلی که بیلی ادعا میکرد ارواح در آنجا حضور دارند و مؤسسهای اسرارآمیز در آن قرار دارد که به تحقیقات مخفیانه مشغول است. هرچه ایتن به حقیقت نزدیکتر میشود بیشتر متوجه میشود که هیچ جایی کاملاً امن نیست و اینکه گذشته همواره راهی برای بازگشت به زمان حال مییابد.
«پر از تنش، اضطرار، احساسات و بیباکی... نیمههای شب بهترین اثر رایلی سیجر است.»
لی چایلد
«سیجر، به طرز ماهرانهای در جدیدترین اثر محسورکنندهاش وحشت و احساسات را به تصویر میکشد.
نیمههای شب تأیید میکند که سیجر در ترکیب وحشت و شفقت کمنظیر است.»
پابلیشرز ویکلی
«نیمههای شب رایلی سیجر با مهارت نوشته شده است. این داستان تاریک، ترسناک، پرفرازونشیب و آمیخته با تلخی و شیرینی است. داستان اسراری را در محلهای آرام در شبی تابستانی روایت میکند؛ اسراری که بین چمن تازه هرسشده و صدای جیرجیرکها در جریان است. شما شخصیتهای فریبنده را تا پایانی غیرمنتظره و تلخ همراهی خواهید کرد.»
سیمون سنت جیمز، نویسندۀ جادۀ جنایت
«من تمام رمانهای رایلی سیجر را خواندهام و اکنون نیمههای شب کتاب موردعلاقهام است. داستان شیرین و ترسناک آن دربارۀ معمایی حلنشده، دوستی دوران کودکی و اتفاقات ناگهانی است، با نشانههای زیادی از دهۀ نود و فرازونشیبی که هرگز تابهحال ندیده بودم. اگر جرئت دارید کتاب را بیرون از خانه با چراغقوه و در یک شب گرم تابستانی بخوانید!»
جیسون رکولاک
@noonbook