میسمیره مهر

ساپولسکی میگه انسان میتونه بلایی که سر خودش آورده رو سر سایر پستانداران بیاره اون بلا عامل استرس هست چون در حالت عادی پستانداران مثل ما دچار استرس ، اضطراب ، روان نژندی ، توهم زدگی و ... مزمن نیستند یعنی بخاطر این چیزها مریض نمیشن . در رمان جزیره دکتر مورو اثر اچ جی ولز دکتر مورو روی حیوانات جراحی می کرد تا به اونها ویژگی های حیوانی بده و اونها رو تحت نظر داشت . این حیوان انسانها به شدت از ارباب وحشت داشتند و دچار استرس می شدند بخصوص اگر خون را مزه می کردند که برای آنها ممنوع بود . این رمان اگرچه تخیلی هست ولی روی این نکته تاکید میکنه که انسان میتونه در روند طبیعی زندگی حیوانات اختلال ایجاد کرده و عامل استرس و بیماری های ناشی از اون رو در چرخه زیستی اونها وارد کنه.
@mehrdailynote

تعادل هومئوستاتیک حالتی است که در آن انواع معیارهای فیزیولوژیکی در سطح بهینه نگه داشته میشوند. گفته میشود مغز طوری تکامل یافته است تا هومئوستاتیک را طلب کند. عامل استرس زا هر چیزی در دنیای بیرونی است که بتواند ما را از تعادل هومئوستاتیک خارج کند و پاسخ به استرس همان کاری است که بدنمان برای برقراری مجدد تعادل هومئوستاتیک انجام میدهد.گاهی اوقات ما انسانها ممکن است تحت فشار مسائلی قرار بگیریم که برای گورخرها یا شیرها بی معنی هستند نگرانی در مورد وام مسکن ،مالیات سخنرانی در برابر حضار ترس از مصاحبه شغلی یا اجتناب ناپذیر بودن مرگ موضوعی مشترک بین تمام پستانداران نیست. زندگی انسانی ما مملو از تجربیاتی با عوامل استرس زای روانی است که با دنیای فیزیکی گرسنگی، جراحت از دست دادن خون یا دمای هوای شدیداً نامناسب متفاوت است.
چرا گور خرها زخم معده نمی گیرند
رابرت ساپولسکی
ترجمه محمد علی امام هادی
@mehrdailynote

بیماری هایی که اکنون ما را آزار میدهند بیماریهایی با آسیبهای تدریجی و تجمعی هستند؛ نظیر بیماری های قلبی عروقی ،سرطان T اختلالات عروق مغزی و غیره گرچه ابتلا به هر کدام از این بیماریها قطعاً خوشایند نیست hlh نسبت به جان سپردن در بیست سالگی پس از یک هفته ابتلاء به عفونت خون یا تب دنگی قطعاً پیشرفت بزرگی محسوب می شود . همراه با این تغییر در الگوهای بیماری تغییراتی در نحوه درک ما از روند بیماری نیز ایجاد شده است؛ ما به در هم تنیدگی بسیار پیچیده موجود بین جسم و روان پی برده ایم شخصیتها احساسات و افکار ما به روشهای بی پایانی اتفاقات داخل بدن ما را منعکس کرده و بر آنها تاثیر نیز میگذارند. یکی از جالبترین جلوه های این شناخت درک این موضوع است که اختلالات عاطفی شدید میتوانند تأثیرات مختلف فراوانی بر ما بگذارند. همچنین ما این مسئله را متوجه شده ایم که استرس میتواند ما را بیمار کند و یک تغییر مهم در علم پزشکی این مسئله است که بسیاری از بیماریهای مخرب و تجمعی ممکن است با استرس ایجاد با تشدید شوند.
چرا گورخرها زخم معده نمی گیرند
رابرت ساپولسکی
ترجمه: محمد علی امام هادی
@mehrdailynote

چند اسب آبی نگران این مسئله هستند که آیا سیستم تأمین اجتماعی قادر خواهد بود در دوران بازنشستگی به آنها کمک کند یا در اولین قرار ملاقات چه بگویند؟ از منظر تکاملی حیوانات، استرس روانی پایدار اختراع مدرنی است که به طور عمده به انسان و سایر نخستیهای اجتماعی محدود میشود.
چرا گور خرها زخم معده نمی گیرند
رابرت ساپولسکی
ترجمه :محمد علی امام هادی
@mehrdailynote

اگر شما آن گورخری باشید که برای حفظ حیات خود فرار میکنید یا آن شیری باشید که غذایتان را تعقیب میکنید مکانیزمهای واکنش فیزیولوژیک بدنتان برای مقابله با چنین شرایط اضطراری فیزیکی و کوتاه مدت بسیار مناسب است. برای اکثریت قریب به اتفاق جانداران در این سیاره استرس درباره یک بحران کوتاه مدت ایجاد می شود و پس از آن یا استرس تمام میشود یا شما تمام میشوید. وقتی فقط مینشینیم و نگران مسائل استرس زا هستیم پاسخهای فیزیولوژیک مشابهی را بروز میدهیم اما وقتی این پاسخها به شکل مزمن تحریک شوند نتیجه به طور بالقوه ای فاجعه آمیز خواهد بود. شواهد متعددی نشان میدهند که بیماریهای مرتبط با استرس به طور عمده ناشی از این واقعیت اند که فعالیت سیستم فیزیولوژیک بدن ما برای پاسخگویی به شرایط اضطراری حاد تکامل یافته است اما ما با نگرانی بابت پرداخت وامهای بانکی روابط اجتماعی، تبلیغات و افزایش حقوقمان آن را ماهها فعال نگاه میداریم.
چرا گور خرها زخم معده نمی گیرند
رابرت ساپولسکی
ترجمه :محمد علی امام هادی
@mehrdailynote

هدف علم رها ساختن ما از رمز و راز نیست بلکه باز آفریدن و نیرو بخشیدن به آن است .
رابرت ساپولسکی
https://t.me/mehrdailynote

جان ویوانکو می گوید چرخه های دوازده هزار ساله بزرگی وجود دارند که در پایان هر چرخه سیاره زمین با یک فاجعه بزرگ سیاره ای مواجه و کلا ریست ( راه اندازی مجدد ) می شود . همه چیز به شکل فجیعی نابود می شود . بذر افشانها این چرخه را نظارت و مدیریت می کنند و اقدامی برای جلوگیری از آن انجام نمی دهند و بعد از نابودی حیات قبلی روی سیاره آنها وارد می شوند و حیات جدیدی خلق می کنند .
https://t.me/mehrdailynote

وقتی در شبکه های اجتماعی می کوشید تمام زندگی خصوصی خودتان را برای همه به اشتراک بزارید و به این کار اصرار هم دارید دیگه نمی تونید جلوی آسیب های ناشی از در معرض دید قرار دادن همه را بگیرید .
https://t.me/mehrdailynote

این ادبیات نوشتاری برام جالب بود که نسل جدید چطوری می نویسه از توی نظرات بیرون کشیدم
طرف رفته نگهبان ساختمون رو از پشت نایف کرده
گانشو لوت کرده
رفته داخل ساختمون
و عملیات No ayatollah رو اجرا کرده
https://t.me/mehrdailynote

تیلور کیتسچ در سریال آمریکای بدوی
بازیگر مورد علاقه من .‌
https://t.me/mehrdailynote

American primeval
سریال فوق‌العاده ای هست که وقایع اون در قرن نوزدهم در غرب وحشی رخ میده . بسیار به واقعیت تاریخی آمریکای نخستین نزدیک هست .
https://t.me/mehrdailynote

با توجه به مخالفت کاهنان یهودی و یک سری از انبیاء آنها با دین پرستش الهه کل عهد عتیق با یک دیدگاه مذکر سالارانه نوشته شده و از همان ابتدا زن از پهلوی چپ آدم یا دنده آدم خلق می شود یعنی زن جنس دوم معرفی می شود .جدا از اینکه کاتبان عهد عتیق معنی واژه تی در سومری به معنی حیات بخش را با معنی دوم آن دنده اشتباه گرفته اند .‌و یک چیزی نوشته اند که انگار آدم حوا را زائیده و همه اینها نشان از عمق نفرت اینها از دین الهه دارد . تا آنجاکه سرگذشت شخصیت مهمی به نام مریم که خواهر موسی بوده از عهد عتیق حذف شده و فقط چند جمله باقی مانده .
@mehrdailynote

رابرت ساپولسکی، دانشمند علوم اعصاب، انسان‌شناسی زیستی و نخستی‌شناس درحال بررسی زندگی بابون های کنیا برای بررسی دلیل پیداش اولیه استرس.
@mehrdailynote

یادم هست قرار بود یکی از بستگان رو ببریم بیمارستان روانی شفا رشت بستری کنیم . سه نفری رفتیم . من و مریض و برادر مریض . مسئول پذیرش یه خانمی بود که یه نگاه پرسشگرانه ای به ما سه نفر کرد و گفت ببخشید کدومتون مریض هستین ؟
https://t.me/mehrdailynote

اگر آورده اند که گوشت سگ حرام است به این سبب بوده که روایتی می‌گفته نطفه کیومرث ( همان ابوالبشر) در وجود سگ پدید آمده است .
شاماران ایزد بانویی که کشته شد
تالیف : آذرمیدخت فتاحی و کارن رستمی
https://t.me/mehrdailynote

خان سوم رستم چنین آغاز میشود که در نیم شب رستم خوابیده و رخش در چراگاه میچرد ناگهان سر و کله ی اژدهایی از دل تاریکی پیدا میشود. اژدها نخست به رخش هجوم می برد در اوستا اژدهایی که به دست گرشاسپ کشته میشود غورت دهنده اسبهاست .
در دینکرد، اژدها با صفت شاخدار بلعنده اسب توصیف شده .
شاماران ایزد بانویی که کشته شد
تالیف : آذرمیدخت فتاحی و کارن رستمی
https://t.me/mehrdailynote

وقتی گفته می شد که تمدن های باستانی با فجایع طبیعی مثل سیل و آتش و زلزله نابود شدند بطوری که انگار از ابتدا اصلا چیزی نبوده کسانی می گفتند که مگر چنین چیزی ممکن است که اصلا چیز باقی نماند ؟ آتش سوزی لس آنجلس نشان داد که چطور یک کشور پیشرفته مثل آمریکا در برابر آمیزه های از فجایع طبیعی - همراهی باد و آتش - آنقدر ناتوان است که شهر با خاکستر یکی شده .
https://t.me/mehrdailynote

در پاره ای مطالعات قوم شناختی آمده است که دفن کردن انسان زنده زیر سنگ بنای عمارت نوساز رسمی کهن بوده که هم موجب تقویت و طول عمر بنا میشده و هم اشباح
ساکن در آن بنا مانع ورود دشمنان میشده اند
جیمز فریزر
شاخه زرین
ترجمه: کاظم فیروزمند
https://t.me/mehrdailynote

اینجا نکته جالب ابعاد صندوق عهد هست که خیلی بزرگ تر نشان داده شده با میله هایی که از طرفینش رد شده و کاهنی که لباس مخصوص و ایفود را پوشیده و قربانی سوختنی ( کباب ) که روی سطح صندوق در حال سوختن هست و صندوق اینجا کاربری منقل کباب رو پیدا کرده
https://t.me/mehrdailynote

از قدیمی ترین نقاشی ها از قربانی کردن اسحاق / اسماعیل توسط ابراهیم
فرشته خدا هم یک بلوز آستین بلند تنش هست
https://t.me/mehrdailynote

آیا یعقوب در غار مکفله دفن شده است، در کنار ابراهیم و سارا، اسحاق و ربکا و همسرش لیه، یا اینکه در گورستان اتاد، در قبری که برای خود اجاره کرده بود؟
این اجاره کردن قبر هم برای خودش نکته جالبی هست .
https://t.me/mehrdailynote

پدر آیا میتونید واسه سگم آئین تدفین برگزار کنید ؟
چی برای سگت آه خدای من
پدر آیا ممکنه ؟
خب به نظر من پدر کانینگهام از کلیسای اسکاتلند میتونه یه مراسم خوب برای سگت برگزار کنه
پدر هزینه اش چقدر میشه ؟
نمیدونم
یعنی دو هزار پوند بیشتر میشه ؟
چی دوهزار پوند می خواین هزینه کنین خب فرزندم چرا از اول نگفتی سگت کاتولیک بوده خودم برای سگت آئین آمرزش رو به جا میارم 😄
https://t.me/mehrdailynote

چرا گور خرها زخم معده نمی گیرند
استرس و هرآنچه در موردش باید بدانیم
رابرت ساپولسکی
https://t.me/mehrdailynote

امیرحسین خزیمه وقتی خیلی افسرده بوده شروع میکنه به خوندن یه کتاب از رابرت ساپولسکی بعد افسردگیش کمی بهبود پیدا میکنه ولی کتاب که تمام میشه دوباره افسردگی بر می گرده و خزیمه میره سراغ کتاب بعدی ساپولسکی و برای مبارزه با افسردگی تمام کتاب های اونو میخونه بعد تصمیم میگیره که برای شروع سرگذشت این آدم رو به فارسی به زبان کلا محاوره ای ترجمه کنه بعد شرح میده که هیچ ناشری حاضر نشده کتابش رو چاپ کنه چون اونها نویسنده کتاب رو نمی‌شناختن و از ترجمه محاوره ای وحشت کرده بودن . خلاصه آقای خزیمه تصمیم می گیره کتاب را رایگان منتشر کنه .
https://t.me/mehrdailynote

فایل جدید کتاب «سرگذشت من، یک پریمات»، مناسب گجت‌های موبایل و کتابخوان منتشر شد📒
https://t.me/mehrdailynote

https://t.me/mehrdailynote

#کتاب سرگذشت من یک پریمات
اثر: رابرت ساپولسکی
ترجمه امیرحسین خزیمه

این کتاب هدیه‌ای از طرف نویسنده و مترجم برای مخاطب ایرانیه و بصورت رایگان براتون ارائه می‌شه!
بعد اگه شما دوست داشته باشین می‌تونید هرچقدر که خواستید اهدا کنید تا به نام نویسنده صرف خیریه بشه!
https://t.me/mehrdailynote

شعر پروین اعتصامی به مناسبت ۱۷ دی ماه، سالروز ابلاغ فرمان آزادی پوشش توسط رضاشاه
@mehrdailynote

فیلم Killing (2018) به کارگردانی شینیا تسوکاموتو، یکی از آثار خاص ژاپنی است که با ظرافتی شاعرانه به مقوله خشونت و انسانیت می‌پردازد. داستان فیلم در دوران ادو (قرن 19 میلادی) جریان دارد و به زندگی یک سامورایی جوان به نام "شوزو" می‌پردازد. شوزو در تلاش است تا زندگی ساده‌ای را در دنیای پرآشوب و پر از خشونت پیدا کند، اما به‌طور ناخواسته درگیر کشمکش‌های اخلاقی و اجتماعی می‌شود که او را مجبور به انتخاب‌های دشوار در مواجهه با زندگی و مرگ می‌کند. او در این میان با انتخاب‌هایی از جنس خشونت و بقا روبرو می‌شود که هرکدام به شکلی پیچیده بر سرنوشتش تأثیر می‌گذارند.

دوربین در این اثر به‌گونه‌ای عمل می‌کند که گویا خودش یکی از شخصیت‌های فیلم است. تسوکاموتو با استفاده از قاب‌بندی‌های دقیق و نماهای نزدیک، بیننده را مستقیماً در موقعیت شخصیت‌ها قرار می‌دهد و به جای تماشاگر بودن، او را به بخشی از روایت تبدیل می‌کند. حرکات لرزان و ناگهانی دوربین، حس ناامنی و عدم ثبات جهان داستانی را به خوبی منتقل می‌کند. استفاده از نورهای طبیعی و رنگ‌های خاکی و خاموش نیز، حال‌وهوای خام و زمینی فیلم را تشدید می‌کند.

بازیگران فیلم، به‌ویژه سوسوکه ایکه‌ماتسو در نقش سامورایی جوان، با اجرای ساده اما عمیق خود به فیلم جان بخشیده‌اند. ایکه‌ماتسو با بازی پر از سکوت و نگاه‌های معنادار، درونیات شخصیت را به‌زیبایی آشکار می‌کند. همچنین خود شینیا تسوکاموتو نیز در نقشی کلیدی حضوری درخشان دارد و شخصیتش تضادی مهم با سامورایی جوان را به نمایش می‌گذارد. این هماهنگی و تعامل میان بازیگران، فیلم را از نظر احساسی به اثری تأثیرگذار تبدیل کرده است.

فیلمنامه‌ی اثر نیز روایتی مینیمال اما سرشار از جزئیات را داراست. دیالوگ‌های کوتاه اما تأثیرگذار، همراه با سکوت‌های طولانی، درک تماشاگر از شخصیت‌ها و دنیای اطراف آن‌ها را عمیق‌تر می‌کند. این فیلمنامه به جای ارائه پاسخ‌های قطعی، پرسش‌هایی بنیادین درباره خشونت، انسانیت و انتخاب‌های اخلاقی مطرح می‌کند و مخاطب را با دغدغه‌هایی جدی تنها می‌گذارد.
از توئیتر:
@RaminDaei1
@mehrdailynote

این تصویر از ضحاک خیلی شبیه محسن نامجو نشده 😄؟
@mehrdailynote

در کتاب های النادانان جایی که دانان از ثور هان درباره حقیقت وجود انسان روی این سیاره می پرسه ثورهان به نگاهی اندوهگین بهش میگه که حقیقت تلخ تر از اون چیزی هست که بشه به شما گفت .
حالا در جلد چهارم از سری کتاب های ترانسیلوانیا رادوسینامار در کتاب پوست نگاره سری این سخن را به نحو دیگری تکرار می کنه :
این درباره فناوری‌ای بود که انسان هرگز تصورش را نکرده بود، درباره تمدنی مرموز که از آشکار شدن خودداری می‌کرد و درباره کشف حقایقی بسیار ناخوشایند درباره وجود انسان در این سیاره.
@mehrdailynote

سریالی که دارم می بینم
اما ابتدا خلاصه ای از ماجرای لاکربی :
پرواز شماره ۱۰۳ یکی از پروازهای دائمی پان امریکن ورلد ایرویز بر فراز اقیانوس اطلس از فرانکفورت به مقصد دیترویت، با توقف‌هایی در فرودگاه هیترو لندن و فرودگاه جان اف کندی بود که در روز چهارشنبه، ۲۱ دسامبر ۱۹۸۸ با هواپیمای بوئیگ ۷۴۷–۱۲۱ با شماره دم N739PA انجام می‌گرفت و در مسیر توسط بمب با ۲۴۳ مسافر و ۱۶ نفر خدمه متلاشی شد.۱۱ نفر از ساکنان لاکربی در جنوب اسکاتلند به هنگام سقوط این هواپیما جان خود را از دست دادند و مجموع قربانیان این حادثه به ۲۷۰ نفر رسید؛ به همین دلیل نیز این حادثه با عنوان سانحه لاکربی نیز شناخته می‌شود.دولت‌های ایالات متحده آمریکا و بریتانیا، لیبی را مسئول این بمب‌گذاری معرفی کردند که منجر به تحریم‌های بین‌المللی علیه این کشور شد. در سال ۲۰۰۳ لیبی رسماً مسئولیت این بمب‌گذاری را بر عهده گرفت. عبدالباسط المقرحی تنها فردی است که برای این حملهٔ تروریستی محکوم شده‌است.در مارس ۲۰۱۴ شبکه الجزیره در قطر فیلم مستندی پخش کرد که در آن ادعا شد دولت ایران در این بمب‌گذاری نقش داشته‌است. همچنین خبرگزاری‌هایی چون رادیو فردا، العربیه به نقل از منابعی مدعی شده‌اند که بوئینگ ۷۴۷ پان امریکن به دستور شخص خمینی و توسط یک گروه شبه نظامی فلسطینی در لندن بمب‌گذاری شده‌است. البته خمینی در سال 1989 یکسال بعد از انفجار هواپیمای آمریکایی فوت کرد .
@mehrdailynote

لاکربی در جستجوی حقیقت
@mehrdailynote

دوستان برای معادل فارسی این ضرب المثل انگلیسی چی به ذهنتون میرسه :
“What the year has not brought us can surprisingly manifest in a sudden single moment.”
باید بصورت ضرب المثل فارسی باشه

در جلد دوم ترانسیلوانیا : مه خاست از یک الهه ای صحبت میشه به اسم مچندی که حضور قوی و قدرتمندی در کتاب داره و رادو سینامار در غاری باهاش مواجه میشه یکی از دوستان که کتاب را مطالعه کرده برای من خاطره جالبی را فرستاده :

در اوایل دهه ۶۰ پسر خاله من خیلی کوچک بود و مدرسه نمیرفت . خاله م و شوهرش هر دو کارمند بودن و پسرخاله م که اسمش مسعود بود رو خونه همسایه میگذاشتن . همسایه ترک بودن و پرجمعیت و بسیار مهربان و خوب بودن. پسرخاله من رو مسعود صدا نمیکردن براش یک اسم گذاشته بودن. مچندی !!!
مچندی صداش میکردن و هیچ دلیلی هم نداشتن . میگفتن همینطوری برای ناز کردنش یک اسم دیمی ساخته بودن
مچندی ما الان آمریکاست 😀
@mehrdailynote

📌 انصار الله و اسرائیل, داستان ازدواج نافرجام سلیمان و ملکه سبا
این روزها بخش مهمی از اخبار خاورمیانه،اختصاص پیدا کرده به جنگ اسرائیل با حوثی ها، اما با این حال در گذشته های دور جنس ارتباط قوم یهود با جغرافیای یمن متفاوت با اکنون بوده است، بطوریکه حتی یمن برای یهودیت به مثابه یک نقطه عطف تاریخی بود، آن هم از جهت ایجاد اولین و تنها حکومت یهودی در خارج از سرزمینهای عهد عتیق ( فارغ از اما و اگرها درباره ماهیت حکومت خزرها)، حکومتی به اسم فرمانروایی یهودیان حمیر که در قرون پنجم و ششم میلادی بتدریج مبدل شده بودند به قدرت حاکم در مناطق جنوبی شبه جزیره عربستان ( شمال یمن فعلی تا ظفار) و این فرمانروایی هر چند از جنس یهودیت تلمودی نبود اما با این حال آنها خود را بخشی از قبایل گمشده یهود و از اعقاب سبائیان می دانستند همین امر هم باعث شد آنها در تقابل دائمی با پادشاهی مسیحی آکسوم ( حبشه) و مسیحیان عربستان قرار بگیرند بطوریکه مبدل شدند به ماشین کشتار مسیحیان در شبه جزیره که اوج ماجرا هم بر می گردد به کشتار سیصد تن از مسیحیان نجران در سال ۵۲۳ میلادی توسط یوسف عسار ( معروفترین پادشاه حمیری)، قتل و عامی که به گفته گلن باورساک در کتاب جنگهای دریای سرخ در آستانه ظهور اسلام « نه تنها عربستان مرکزی و جنوبی را تکان داد بلکه باعث به وجود آمدن تغییرات گسترده سیاسی هم در منطقه شد بطوریکه که نه تنها نجاشی در آکسوم بلکه امپراتور بیزانس و همچنین ساسانیان را به مقابله با یکدیگر در این منطقه دور افتاده کشاند» به عبارتی عربستان مبدل شد به زمین بازی بزرگ بین ایران ساسانی و حکومت بیزانس، بازی که در عربستان متوقف نماند بلکه بتدریج در پهنه وسیعی از خاورمیانه پخش شد و سرانجام آن شد تضعیف دو قدرت اصلی جهان و همزمان ایجاد فرصت برای برآمدن یک واقعیت جدید سیاسی، واقعیتی به اسم اسلام.
@katechon6

امروز اول ژانویه، در یک نقاشی دیواری از اواخر قرن پانزدهم در کلیسای تینگستد، دانمارک . یارو داره فکر کنم عیسی مسیح رو ختنه میکنه . دهن بچه رو سرویس کرد با اون کاردش
@mehrdailynote

آدم‌خواری در ادبیات.
صحنه آدم‌خواری در کمدی الهی دانته، یکی از هولناک‌ترین بخش‌های ادبیات جهان است. دانته این بخش را با الهام از یک داستان واقعی نوشته است. کنت اوگولینو دلا چراردسکا در ۱۲۸۹ به جرم عدم وفاداری سیاسی، زندانی شد. بی آنکه غذایی به او داده شود. دو پسر و دو نوه‌اش هم همراه او محبوس بودند. ظاهراً دانته بهتر از همه می‌دانست که اوگولینو مغز فرزندان و نوه‌هایش را خورده است. هفتصد سال بعد آزمایشات دی.ان.ای این موضوع را تأیید کرد.
ص ۱۷ - ۱۸

#در_حیاط_خلوت_نویسندگان
#راینر_اشمیتس
https://t.me/Daricheh_1

🔍 قرآن و زیرمتن‌هایش: ارتباط قرآن با متون بایبلی و پسابایبلی


📕 سورهٔ اسراء از کتاب «قرآن و بایبل، متن و تفسیر، نویسنده: گابریل سعید رینولدز، ترجمه: کاری از گروه مترجمان عنقاء، انتشارات دانشگاه ییل، سال ۲۰۱۸ میلادی»

🔻 رینولدز در این بخش می‌کوشد اشارات و ارجاعات قرآن به سنت یهودی-مسیحی را (چه بایبل و چه متون غیر آن) که در سورهٔ اسراء آمده، کشف کند. روش رینولدز بدین شکل است که در هر سوره ابتدا آیاتی چند از قرآن را می‌آورد (ترجمهٔ فارسی قرآن بر اساس ترجمهٔ فولادوند است)، سپس توضیحات مربوط به آن‌ها، شامل اشاراتی کوتاه به ادبیات سنتی مسلمانان و مطالبی که در بایبل و متون غیر آن وجود دارد. در نهایت رینولدز، بریده‌هایی از متون مورد ارجاع قرآن را (با قلم ریزتر)، در صورت وجود، آورده‌است.


#قرآن #قرآن‌پژوهی #زیرمتن #بایبل #سوره_اسراء
#Quran #Quranic_Studies #Subtext #Hypotext #Bible #Biblical #Post_Biblical


@anqanotes

در ایران اسب هم مانند انسان به چشم‌زخم نزدیک است و به این لحاظ در هر اصطبل بزرگ یک خوک وحشی برای قربانی کردن و رفع چشم‌زخم نگهداری می‌شود. چنین تصور می‌کنند که خوک وحشی چشم‌زخم را از جانب اسب‌ها متوجه خود می‌کند. یکی از بیماران من به خاطر حق.شناسی خوکی وحشی را از جنگل برایم هدیه آورد، اما من از دندان‌های دراز آن جانور شریر بیشتر از چشم‌زخم وحشت داشتم. در اصطبل‌های خوب در سرتاسر کشور دقت و مراقبت زیادی در مورد اسب‌ها به عمل می‌آید. با وسواس زیاد آن‌ها را تمیز نگاه می‌دارند، مرتباً با آنها تمرین می‌کنند و به غذایشان می‌رسند. با پوشش پتو‌مانند نمدی آن‌ها را می‌پوشانند و یک نفر در اصطبل با آن‌ها می‌خوابد. معمولا ثروتمندان ایرانی شش اسب برای کشیدن کالسکه و درشکه و شش اسب برای سواری نگهداری می‌کنند.

#بیست_سال_در_ایران
#جان_ویشارد
#علی_پیرنیا

همیشه از قدرت تقلید ایرانی‌ها سخن رفته است، اما عشق و علاقه‌ی آنان را به هنر نیز نمی‌توان نادیده گرفت. شوق و توجهی که به تصاویر در ایران مشهود است مثلاً در کشور همسایه‌اش ترکیه ابداً زمینه‌ای ندارد. هیچ خانه‌ای در ترکیه تصویری بر دیوار اتاق ندارد، مبادا آن‌ها را بت‌پرست تصور کنند. در عوض در هیچ خانه‌ی ایرانی نیست که تصویری بر دیوارها نباشد.

#بیست_سال_در_ایران
#جان_ویشارد
#علی_پیرنیا

ایرانی‌ها کلاهی از پوست گوسفند بر سر می‌گذارند. فقط روحانیون پارچه‌ای بر سر می‌پیچند که عمامه می‌نامند. طبقه‌ی کارگر کلاه نمدی تنگی بر سر دارند، که موارد مصرف متعدد دارد.
من خود شاهد بوده‌ام که در آن آب نوشیده‌اند، غذا حمل کرده‌اند و حتی بنّا برای تعمیراتی جزئی در آن ملاط جابه‌جا کرده است. یک ایرانی آداب‌دان و مودب جز در مواقع عبادت سرش را بی‌پوشش نمی‌گذارد.


#بیست_سال_در_ایران
#جان_ویشارد
#علی_پیرنیا

نسل جدید نقاط مرجع خودش رو داره و لزومی نداره مثل ما فکر کنه و رفتار کنه . ادبیات خودش رو داره و با همان جهان رو پیش میبره به همون اندازه که نسل قدیم فکر می کنه جهان باوری اینها پوچ هست به همون اندازه هم همون نسل جهان باوری نسل قدیم رو پوچ میبینه .
@mehrdailynote

در عالم هستی دنیاهای بیشماری وجود دارند که مانند کره زمین هستند و به وسیله چیزی تحت نظارت قرار می گیرند که ما می توانیم با استفاده از واژه موسیقایی: "آهنگیان" یا "هماهنگ کنندگان آنها را معرفی کنیم برای ،مثال کره زمین را میتوانیم در این جمع بندی فرضی زمين "د" بنامیم. حال فرض کنیم که زمین س" - زمین ب و زمین "الف" و زمين "ف" و زمین "ج" و غیره نیز وجود دارند تمام این زمینی ها به یکدیگر شبیه اند و آنها را عالمها یا دنیاهای موازی می نامند .
فصلهایی از زندگی
لوبسانگ رامپا
ترجمه فریده مهدوی دامغانی
https://t.me/mehrdailynote

درسهایی در محضر کون ( جلسه اول )
به انگلیسی ها با این عبارت ass داستان دارن مثلا میگن
Kiss my ass
مفهوم شریف این عبارت رو که خودتون بلدین و میزارم تو استعاره و ابهامش غور کنین
حالا تو گیلکی ما میگیم
تو بمیری تی کون بمیره گه تی خرجه کشته (ش)
تو بمیری کونت بمیرد که خرج تو را می کشد.
اولی :تو بمیری راست میگویم.
دومی : چون یقین دارد که دروغ می گوید جواب می دهد: تی کون بمیره....
میگه چرا من بمیرم کونت بمیرد که خرجت رو میده
اینجا داره استعاری جواب میده
@mehrdailynote

چه کسی وارث زمین خواهد شد ؟
سریال ویوارد پینز فوق العاده جالب و معمایی و پر از تعلیق و پیچیدگی هست و در واقع بستر اصلی سریال from از این سریال اقتباس شده
https://t.me/mehrdailynote

فیلم محفل در واقع برداشتی آزاد و اقتباسی از بخشی از کتاب رایش چهارم در آمریکا محسوب میشه

هر موجودی و اساساً هر چیزی روی زمین دارای مکمل خود میباشد که از قطبی مخالف برخوردار است و در کره زمینی دیگر و در یک سیستم زمانی دیگر وجود دارد. بدیهی است که چنین سیستمی نمی تواند در نزدیکی ما حضور داشته باشد در غیر این صورت چنان انفجاری سهمگین رخ میداد که تمام کره زمینی ما و همچنین تعدادی از دنیاهای دیگر کاملا نابود میشدند
فصلهایی از زندگی
لوبسانگ رامپا
ترجمه فریده مهدوی دامغانی
https://t.me/mehrdailynote

از قرنها پیش عرفای خاور دور میدانستند دنیایی وجود دارد که با دنیای مسکونی ما در ارتباطی نزدیک است آنها نام آن دنیا را دو قلوی سیاه گذاشته بودند دانشمندان غرب سالها است به این گونه چیزها با دیده ای تمسخر آمیز برخورد میکنند و در جهل و نادانیشان بر این باور هستند که تنها کشفیات دانش غرب حائز اهمیت و اعتبار است. با این حال، اخیراً نوبل به مردی اهداء شد که نکاتی جالب در ارتباط با دقیقاً همین دنیای مکمل زمینی ما کشف کرده بود در سال ۱۹۲۷، فیزیکدانی انگلیسی کشف کرد.
دنیای مکمل زمین، به راستی وجود دارد اما درباره ارزش کشفش به شدت به تردید افتاد .
فصلهایی از زندگی
لوبسانگ رامپا
ترجمه فریده مهدوی دامغانی
https://t.me/mehrdailynote

دنیاهای موازی وجود دارند زیرا هر چیزی در عالم خلقت باید نیمه دوم، یا نیمه مکمل خود را داشته باشد با این وجود در سرزمین هندوستان مدتها است که پویندگان علوم مکتوم از لینگ شارینا خود سخن میگویند. یعنی از بخشی از کالبدشان که در بعدی دیگر حضور دارد و ماورای دنیای سه بعدی است که ما در این عالم به آن آشنایی داریم دنیایی که به وسیله انسانی معمولی که در دنیای سه بعدی حضور دارد، به هیچ وجه قابل رؤیت نیست. فراموش نشود که دنیای ما سه بعدی است و برای هر انسانی که با علوم متافیزیک آشنایی نداشته باشد بعد چهارم نوعی شوخی یا مربوط به فیلمهای علمی تخیلی است. بعد چهارم نه تنها وجود دارد بلکه ماورای بعد چهارم، بعد پنجم و ششم و هفتم و هشتم و حتی نهمی نیز هست. برای نمونه در بعد نهم انسان میتواند به نظریه ای بسیار واضح و مشخص دسترسی پیدا کند، و به درک کامل و مطلق ،طبیعت و ماهیت چیزها پی ببرد. انسان قادر می گردد به منشأ حیات و هستی به منشأ "روح" پی ببرد.

📓فصلهایی از زندگی
لوبسانگ رامپا
ترجمه فریده مهدوی دامغانی
https://t.me/mehrdailynote

انسانها از هر آن چه که درک نمیکنند و نمی فهمند، می ترسند و چنانچه به آنان گفته شود شخصی کالبد جسمانیش را با دیگری مبادله کرده است آن شخص بی درنگ هدف زخم زبانهای شدید مردم قرار خواهد گرفت با این وجود لازم است که چنین وقایعی رخ دهند، بویژه هنگامی که بخواهیم به انسانها بفهمانیم و آنان را متقاعد سازیم که معاوضه ارواح و تبادل كالبدهای جسمانی به راستی وجود دارد.
فصلهایی از زندگی
لوبسانگ رامپا
ترجمه فریده مهدوی دامغانی
https://t.me/mehrdailynote

بشریت در برهه یی از زمان به راستی قادر بوده است با همنوعان خود و همین طور هم با حیوانات رابطه ای تله پاتیکی برقرار سازد. اما پس از خیانتهایی که بر علیه دنیای حیوانات انجام داد، نژاد بشری از قدرت برقراری ارتباط تله پاتیکی با سایر موجودات محروم ماند. نتیجه این کار بی نظمی و اغتشاشی عمیق بود
فصل‌هایی از زندگی
لوبسانگ رامپا
ترجمه : فریده مهدوی دامغانی
https://t.me/mehrdailynote

دوازده روز / داستان انقلاب ۱۹۵۶ مجارستان
ویکتور شبشتین
ترجمه رحیم قاسمیان
https://t.me/Daricheh_1

با توجه به وام های سنگینی که همه کشورهای اروپای شرقی از بانکداران غربی
گرفته بودند کاستن از میزان بدهیهای خارجی کشور چیز بدی نبود اما شیوه ای که رهبر معظم برای کاستن از بدهیهای خارجی کشورش انتخاب کرده بود فاجعه بار از کار درآمد. او در ۱۹۸۲ اعلام کرد که تا ۱۹۹۰ همه بدهیهای خارجی کشور را پرداخت خواهد کرد و برای رسیدن به این هدف رومانیاییها را حسابی چلاند و عصاره شان را گرفت. بیش از سه چهارم مواد غذایی تولید شده در رومانی به خارج از کشور صادر می شد. بنزین در سراسر کشور سهمیه بندی شده بود تا دولت بتواند حجم عظیمی از آن را به ایتالیا و آلمان غربی بفروشد رومانیاییها مجاز بودند فقط از یک لامپ چهل وات در هر اتاق خانه شان استفاده کنند؛ البته در مواقعی که برق سراسری قطع نبود. استفاده از بخاری برقی فقط برای دو ساعت در روز مجاز بود به دلیل کمبود سوخت فقط معدودی از خانه ها میتوانستند از نعمت گرما برخوردار شوند. این باعث پخش جوکهایی مثل این شده بود میدانی در رومانی چه چیزی سردتر از آب سرد است؟ آب داغ .
در زمستانهایی که هوا خیلی سرد میشد بسیاری از سالخوردگان به دلیل پایین آمدن دمای بدن در آپارتمانهای سرد و یخ زده شان میمردند؛ پدیده ای که برای فقرای کارتن خواب اروپای غربی کاملاً آشنا بود یکی از پدیده های معمول در رومانی تعداد نسبتاً زیاد افرادی بود که به دلیل پخش گاز در خانه هایشان دچار مسمومیت و خفگی شده بودند دلیل این نوع مرگها خودکشی نبود آدمی را تصور کنید که برای گرم کردن خودش چراغ گاز خوراک پزی را روشن کرده سپس ناغافل خوابش رفته و در حین خواب جریان گاز شهری قطع و پس از مدتی وصل شده است. در آن زمان چراغ گازهای رومانی فاقد مشعل احتیاط بودند و در نتیجه گاز به محض وصل شدنش در فضای خانه پخش میشد و فرد یا افراد به خواب رفته را مسموم و بی جان میکرد
شبها فقط شمار اندکی از خیابانهای شهر روشن بود حتی بولوارهای پهن و وسیع بخارست - که زمانی به پاریس منطقه بالکان معروف بود ـ پس از غروب آفتاب در تاریکی فرو می رفت و از جمعیت خالی میشد آخرین سانس سینماها پنج عصر بود.
بخارست در سالهای دور به خاطر فرهنگ کافه ای و زندگی شبانه اش شهرتی عالمگیر داشت، اما حالا هیچ خبری از کافه ها و نوشکده های شلوغ آن سال ها نبود و فقط چند رستوران باز بود که عمدتاً به بوروکراتهای حزب و اعضای خانواده شان خدمات می داد. معدود هتلهای شهر مخصوص اقامت شمار اندکی از خارجی هایی بود که مجوز سفر به کشور را دریافت کرده بودند. چائوشسکو برنامه خاصی برای کاهش مصرف بنزین داشت و در نتیجه بنزین سهمیه بندی شده بود. او در اوایل بهار ،۱۹۸۶، چند هفته پس از جشن تولد شصت و هشت سالگی اش اعلام کرد که برنامه ای برای پرورش اسب طراحی کرده تا بتواند سیستم حمل و نقل اسبی را جایگزین سیستم حمل و نقل موتوری بنزینی کند. در دهه های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ در مزارع رومانی از تراکتور استفاده می شد، اما در دهه ۱۹۸۰، به دلیل کمبود گازوئیل T تراکتورها عملاً بلا استفاده شدند و کارگران مزارع برای جمع آوری محصول مجبور به استفاده از داسهای دسته بلند و دسته کوتاه شدند. رهبر درصدد این بود که رومانی را به یک قرن قبل - یا حتی دو قرن قبل - بازگرداند. او با هدف به حداکثر رساندن تولیدات از منابع طبیعی مثل ،نفت، گاز و زمینهای کشاورزی، یک سیستم کار نوبتی را به مردم تحمیل کرد تا در روزهای یکشنبه و تعطیلات عمومی کار کنند؛ سیستمی بسیار شبیه بیگاری کشیهای رژیم فرانسه در دوران قبل از ۱۷۸۹.
انقلاب های 1989
ویکتورشبشتین
ترجمه: بیژن اشتری
https://t.me/mehrdailynote

همچون موجی که از ذهنم بگذرد ناگهان بی هدفی وصف ناپذیر موجودات جزیره بر من عیان شد. در ساحل و میان صخره های زیر پایم مرد میمون سان ،کفتار گزار و چندین تن از انسان حیوان ها حضور داشتند و دوروبر مانتگامری و مورو ایستاده بودند. همه سخت هیجان زده بودند و با سروصدای زیاد وفاداری شان را به قانون اعلام میکردند. با این حال من در ذهنم اطمینان کامل داشتم که کفتارگزار در کشتن خرگوش ها دست داشته با یقینی عجیب دریافتم که جز زشتی خطوط و عجیب بودن شکل ها تمام توازن زندگی بشر را آنجا در قالبی کوچک تر پیش رو میبینم . تأثیر متقابل غریزه ، منطق و سرنوشت را در ساده ترین شکل آن میدیدم.بر حسب اتفاق مرد پلنگی ورشکسته شده بود. فرق ماجرا همین بود .
حیوانات فلک زده !!
کم کم بعد پلیدتر قساوت مورو را می دیدم. پیش تر به این فکر نکرده بودم که این قربانیان نگون بخت پس از بیرون آمدن از زیر دست مورو با چه درد و مشکلاتی مواجه می شوند. فقط با تصور روزهایی که در محوطه شکنجه واقعی میدیدند به خود لرزیده بودم. اما آن موقع به نظر میرسید این بخش ناچیز قضیه است. آنها پیشتر حیوان بودند غرایزشان با محیط اطراف سازگاری کامل داشت و به قدر ظرفیت موجودات زنده شاد بودند . اکنون در غل و زنجیر انسانیت گرفتار شده بودند. با ترسی میزیستند که هرگز نمی مرد و از قانونی دچار هراس و اضطراب میشدند که درکش نمیکردند؛ زندگی انسانی تقلیدی شان که با درد شروع میشد تقلای درونی درازمدتی بود . ترسی طولانی مدت از مورو و برای چه؟ بی اخلاقی قضیه بود که تکانم میداد. اگر مورو هدفی درک پذیر داشت ممکن بود دست کم تا حدی با او همدردی کنم. من دربارۀ درد آن قدرها نازک نارنجی نیستم. حتی اگر انگیزه اش نفرت بود میتوانستم اندکی او را ببخشم، اما مورو سخت بی مسئولیت و بی مبالات بود .کنجکاوی اش و تحقیقات جنون آمیز و بی هدفش او را پیش می راندند و آن موجودات بیرون انداخته میشدند تا یکی دو سال زندگی کنند . سعی و خطا کنند و رنج بکشند تا به فرجامی پردرد برسند آن موجودات به خودی خود مفلوک بودند، کینه دیرینه حیوانی آنها را به آزردن یکدیگر برمی انگیخت، قانون بود که مانع کشمکشی پرشور و سریع و پایانی قطعی برای خصومت های طبیعی شان می شد.
در آن روزها ترس من از انسان حیوان ها همان راهی را در پیش می گرفت که ترس شخصی ام از مورو در پیش گرفته بود. من در آن وضعیت بیمارگون عمیق بادوام و بیگانه با ترس قرار گرفتم که آثار جاودانش روی ذهنم باقی مانده است باید اعتراف کنم که وقتی دیدم جهان از بی نظمی دردناک این جزیره رنج می برد، ایمانم را به سلامت روانی دنیا از دست دادم. سرنوشتی کور و سازوکاری گسترده و بی رحم گویی بافت زندگی را میبرید و به آن شکل می داد و من ، مورو با عشقی که به پژوهش داشت ، مانتگامری با علاقه اش به نوشیدن و انسان حیوان ها با غرایز و محدودیتهای ذهنی شان میان پیچیدگی بی اندازه چرخ های بی وقفه اش به نحوی سنگ دلانه و اجتناب ناپذیر پاره و خرد می شدیم. اما این شرایط به هیچ وجه یک باره پیش نیامد...
جزیره دکتر مورو
اثر : هربرت جورج ولز
ترجمه: محمودگودرزی
https://t.me/mehrdailynote

https://t.me/mehrdailynote

سال ۱۹۹۱، کودک اتیوپیایی در کنارِ مجسمه سرنگونِ لنین پس از فرار هایلا ماریام رئیس کمونیست اتیوپی
او متحد شوروی در شاخ آفریقا بود و تا فروپاشی آن تحت حمایت ابر قدرت شرق و کوبا بود. طی "وحشت سرخ" ۵۰۰هزار مخالف را به قتل رساند و نهایتا به موگابه پناه برد.
@mehrdailynote

مونتسکیو، در سال 1734، چهارده سال پیش از انتشار کتاب «روح القوانین»، رساله ای بدون نام خود به طبع رساند با عنوان «ملاحظاتی درباره عظمت رومیان و انحطاطِ آنان»؛ اثری کوتاه، ولی پر از نکته های باریک و تحلیل های دقیق و بدیع، بسیار آموزنده، تأمل برانگیز و از جمله الگویی برای الکسی دو توکویل در نوشتن «رژیم سابق و انقلاب فرانسه».
مونتسکیو در فصل چهارم این رساله، با عنوان «دو سببِ سقوط روم»، زوال تدریجی احساس تعلق مردم به نظامِ سیاسی را شرح می دهد و یکی از دلائل آن را میل سیری ناپذیر امپراتوری به فتوحاتِ بیشتر برمیشمرد. هم امپراتوری عطشِ عظمت طلبی دارد، هم عظمت کشور، مردم عادی را سرشار از حسّ غرور می کند، در حالی که به قول مونتکسیو، وظیفه دولت کسب عظمت نیست، بلکه حفظ منافع عامّه و خیر عمومی است. آنچه در نهایت به کار مردم هم می آید نه عظمت که سعادت است. وقتی دولت نتواند حتّی طبق قانونِ خود، انسجام اجتماعی را سامان دهد، گسیختگی شهروندان از همدیگر و شکاف جامعه از حکومت شدیدتر و عمیقتر میگردد. اینجاست که زنگِ زوال امپراتوری به صدا درمیآید.
جاکومو لئوپاردی، فیلسوف، فیلولوژیست و جُستارنویس نامدار ایتالیایی در اواخر قرن هجدهم و اوائل قرن نوزدهم، در آغاز کتاب پرحجم و پرمغزِ معروفش به نام «زیبالدُن» (کلمهای ایتالیایی به معنای مجموعه یادداشتهای متنوّع) درباره پاره هایی از رساله یادشده مونتسکیو نقد و نظرش را نوشته است. در ارتباط با فصل چهارم آن رساله، لئوپاردی در قطعه 113 کتابش مینویسد: «آنچه مونتسکیو می گوید بدین معناست که در مملکتی ویران، نه تنها هیج فردِ غیرحکومتی به اندازه شهریار ضرر و زیان نمی برد که هنوز کسی فکر نمی کند که برای جلوگیری از این ویرانی مسئولیتی دارد.»
برای فصل چهارم رساله «ملاحظاتی درباره عظمت رومیان و انحطاطِ آنان» بنگرید به:
Montesquieu, Les considérations sur les causes de la grandeur des Romans et de leur décadence, dans Œuvres complètes, Paris, Pléiade, 1951, tome II, pp. 83-91
برای ترجمه گزیدهای از این فصل به انگلیسی بنگرید به:
Melvin Richter, The Political Theory of Montesquieu, Cambridge University Press, 1977, pp.159-162
برای یادداشت نقلشده از لئوپاردی به ترجمه فرانسه زیر نگاه کنید به:
Giacomo Leopardi, Zibaldon, Paris, Editions Allia, 2003, p. 106
و ترجمه انگلیسی زیر:
Giacomo Leopardi, Zibaldon, New York, Farrar, Straus and Giroux, 2013, p.100

روزهای خوب یا بد، نتیجه انتخاب خودته. پس آگاهانه انتخاب کن 🙏
https://t.me/mehrdailynote

https://jangaavaran.ir/entebbe-operation/

اینجا می توانید مفصل تر درباره عملیات انتبه مطالعه کنید :
👇👇👇👇

عملیات اِنتِبه (به انگلیسی: Operation Entebbe) که با نام عملیات صاعقه نیز شناخته می‌شود، یک مأموریت ضدتروریسم و نجات گروگان موفق بود که توسط یگان سایرت متکل از نیروهای دفاعی اسرائیل در فرودگاه انتبه در اوگاندا در سال ۱۹۷۶ انجام شد.
هواپیماربایی

یک هفته قبل از عملیات در ۲۷ ژوئن، یک فروند هواپیمای ایرباس ای۳۰۰ شرکت ایر فرانس که با ۲۴۸ مسافر و خدمه در حین پرواز از تل‌آویو به پاریس بود توسط دو هواپیماربای فلسطینی وابسته به سازمان آزادی‌بخش فلسطین و تحت فرمان ودیع حداد به همراه دو عضو آلمانی عضو گروه چپ‌گرای آلمانی سلول های انقلابی (Revolutionary Cells) ربوده شد. هواپیماربایان به خلبان دستور دادند که به انتبه، در نزدیکی کامپالا، پایتخت اوگاندا، تغییر مسیر دهد. هدف از ربایش، درخواست آزادی تعدادی ۴۰ زندانی فلسطینی در اسرائیل و آزادی ۱۳ زندانی در ۴ کشور دیگر در قبال آزادسازی گروگان‌ها عنوان شد.[

در اوگاندا عیدی امین از هواپیماربایان حمایت کرد و شخصاً به آن‌ها خوش‌آمد گفت. پنج نفر دیگر در آن‌جا به تیم دو نفره ربایندگان اضافه شدند.

ربایندگان، مسافران اسرائیلی و چند یهودی با ملیت‌های دیگر را جدا کرده و طی دو روز، بقیه ۱۴۸ مسافر را آزاد کرده و با هواپیمایی دیگر به پاریس فرستادند.[ ۹۴ یهودی همراه با ۱۲ نفر کادر پرواز، در ساختمانی در فرودگاه محبوس شده و تهدید به مرگ شدند.[
نتیجه عملیات
سرانجام نیروهای اسراییل پس از پرواز از طریق نایروبی به سوی اوگاندا، به فرودگاه حمله کرده در یک عملیات ۳۰ دقیقه‌ای گروگان‌ها را آزاد کردند. در این درگیری هفت هواپیمای نیروی هوایی اوگاندا نابود شد و بین ۳۰ تا ۴۵ نفر از نیروهای ارتش اوگاندا کشته شدند و از نیروهای اسرائیل نیز یک افسر ارشد (یوناتان نتانیاهو) کشته شد همچنین تکاورها ۷ گروگانگیر را کشتند. در این میان دو گروگان کشته و یک زن یهودی نیز که شهروند فرانسه بود و به دلیل بیماری به بیمارستانی در اوگاندا منتقل شده بود پس از این عملیات توسط نظامیان اوگاندا از روی تخت بیمارستان به بیرون کشیده و اعدام شد. نیروی هوایی اوگاندا به علت نابودی جت‌های اوگاندا در این عملیات عملاً فلج شد.
@mehrdailynote

@mehrdailynote

وزارت دفاع اسرائیل برای هزار نفر از ۷۰۰۰ خاخام اسرائیلی احضاریه فرستاد
این روند که از وزیر دفاع قبلی اسرائیل آغاز شد و به شکل یک قانون به تصویب درآمد خاخام‌های ارتودوکس را که تاکنون برای رفتن به جبهه جنگ با ارتش و دولت اسرائیل همکاری نمی‌کردند را الزام به رفتن به جنگ می‌کند.
البته ارتدوکس بیشتر منظور افراطی های خشکه مقدس هست . منظور این یادداشت حریدی ها هستند .
این واژه به معنای "لرزیدن" یا "ترس از خدا" است. بیشتر حریدی ها زندگی خود را جدا از بقیه جامعه می گذرانند و یک گروه تندروتر به نام حسیدی هم زیر مجموعه این گروه قرار دارد. به طور سنتی آنها از الزامات نظامی اجباری که سایر شهروندان اسرائیلی با آن مواجه هستند معافند؛ اتفاقی که موضوع مناقشه در سیاست اسرائیل بوده است. ۸۳ درصد از حریدی ها موافق حفظ این معافیت ها هستند، اما کمتر از نیمی از سایر زیرگروه های یهودی موافق هستند. آنها کار نمیکنند و از طریق کمک هزینه های دولتی زندگی خود را می گذرانند. حریدی ها نسبت به سایر یهودیان از برخی جهات نسبت به دولت اسرائیل ابهام دارند، زیرا معتقدند نباید قبل از ورود مسیحا یک دولت رسمی یهودی ایجاد می شد.
@mehrdailynote

تو را دوست دارم و صدايت را ميبوسم بانوى ماندگار مظلوم ، صداى تو ، نه تنها نفس كوچه و بازار است بلكه جان ميبخشد در كالبد آنان كه به تو فخر ميفروختند و ….
تو ماندگارى تا هميشه ى دوران بانو سوسن عزیز ‎
بازخوانی ترانه سوسن
https://t.me/mehrdailynote

فارست گامپ‌
https://t.me/mehrdailynote

فارسی حرف زدن پگاه غفوری بازیگر شخصیت فاطیما در سریال فرام 😂❤️

🍿 @FilmNewsi

مجسمه برنزی ایکاروس که در مقابل معبد کنکوردیا، آگریجنتو، ایتالیا افتاده است، یک ساخته مدرن است، نه باستانی!
اساطیر یونانی می گوید که ایکاروس می خواست پرواز کند و برای خود بال هایی از موم ساخت و با بال هایش در آسمان بلند شد تا اینکه گرمای خورشید بال هایش ذوب کرد و او سقوط کرد .
@mehrdailynote

این داستان عیاری و اخوت و فتوت و آزادگی یک جور مرامنامه انجمن سری سربازان ساسانی بوده .یک جور زیست مخفیانه .
@mehrdailynote

نکته جالب در این تصویر زره پوش بودن اسب و خود سوار هست . خیلی شبیه شوالیه های اروپایی اما خیلی قبل تر از دوران شوالیه گری در اروپا . احتمالا آنها از سواره نظام زره پوش ساسانی الگو برداری کرده اند .
@mehrdailynote

حمید رضا پیغمبری مترجم فوق العاده ای هست . آقای محسن ذاکری متاسفانه چندی پیش فوت کرده
@mehrdailynote

احمد یاسین مغز متفکر فلسطینی ها برای مبارزه در دهه ۹۰ میلادی برای اعضا سازمانش تفاوت های بین خودکشی که امری حرام بود و شهادت طلبی و از خودگذشتگی در صحنه نبرد را که دستوری مذهبی بود و بهشت را برای شهید تضمین می کرد شرح می داد .
@mehrdailynote

شاید این کمی عجیب باشه ولی دوستان گفتند نگهبان یه پاساژی تصادف کرده بود و سه ماه در کما بود بعد که بهوش میاد فکر می کرده فقط یکساعت تو این وضعیت بوده . ازش سوالات زیادی پرسیدن . یه آدم عادی هست که اهل کتاب و فیلم و اینها نیست و سوادش در حد خوندن و نوشتن هست . اصلا نمیدونه تجربه نزدیک به مرگ چی هست .
یکی از چیزهایی که ازش پرسیدن درباره کسانی بود که خودکشی کردن . می‌گفت یک صفی بود که به من گفتن مربوط به این افراد هست . به شکل عجیبی اینها یکی یکی سرشان خود به خود قطع میشد بعد بر میگشتن ته صف تا دوباره نوبت‌شان بشه تا سرشان قطع بشه و این تا یک زمانی در مورد اون شخص اعمال میشد . می‌گفت به سوالات من مبهم جواب داده میشد یا جوابی داده نمیشد و دلیلش این بود که میگفتن تو بر میگردی و هنوز وقتت نشده . ولی اینکه چرا اجازه میدادن یک چیزهایی رو ببینه هم عجیب بود .
@mehrdailynote

در مترو خانمى كه صورتش را نمی‌ديدم در مطالعه كتابى عميقاً فرورفته بود. ناگهان آرام و بى‌صبرانه با انگشتانش صفحه آخر كتاب را يافت و خواند تا از پايان داستان مطلع شود! سرش را که بلند كرد دید من مچش را گرفتم، گونه‌هايش سرخ شد و لبخندى زد. در آن لحظه به نظرم زيباترين انسان جهان آمد.
تینوش نظم جو
@mehrdailynote

البته تو فرهنگ انگلیسی زبانها عبارت street رو هم به کار می برن برای کسی که عامی هست یا سنتی هست . مثلا همجنس گراها گاهی درباره کسی که آدم عادی هست و گرایش جنسی زن و مرد و داره میگن طرف street است . البته دامنه این street گسترده هست و در جاهای مختلف به کار میره .
@mehrdailynote

خانم زارع از جنایی نویسان مشهور ایران هست .این یادداشت رابراشون نوشتم
@mehrdailynote

@mehrdailynote

نویسنده: آرمین لنگرودی

چیستانِ نام «ابراهیم» در قرآن
تا کنون به این نکته کمتر پرداخته شده که چرا در قرآن نام «ابراهیم» ۵۴ بار به همینگونه و ۱۵ بار (و عمدتاً در سورهٔ دوم یعنی «گاو») به گونه‌ای که در بین مسلمانان غیرمعمول است، با نگارش «ابرَهِم» آورده شده است. با توجه به اینکه تغییر نام ابراهیم در منابع یهودی نیز همیشه مورد گفتگو بوده، آیا می‌توان، همانگونه که برخی از متفکران یهودی به آن اشاره کرده‌اند، این تغییر نام قرآنی را با دو بخش از زندگی ابراهیم ارتباط داد؟
اگرچه مفسرین مسلمان نیز، باز هم به تبعیت از آموزشهای دین یهود، داستان زندگی ابراهیم را به دو دورهٔ «بت‌پرستی» و «یکتاپرستی» تقسیم می‌نمایند، ولی پیوند این دوگانه‌نویسی در قرآن به این دوره‌ها نه تنها مشهود نیست، بلکه ما در هیچ کجا یک توضیح نیمه‌موجه و نیمه‌منطقی هم برای آن نمی‌یابیم. به گفتهٔ دیگر؛ اگر ما در تلاش برای یافتن یک پاسخ پذیرفتنی برای این چیستان فرض را بر گاهنامۀ آورده شده در شرح زندگی ابراهیم بگذاریم، پس بایستی، بعنوان نمونه، ابراهیم در آن بخش از داستان در قرآن، که به دوران «بت‌پرستی» باز می‌گردد، با نام «ابرَهِم» و دوران پس از آن با نام امروزی‌اش همراه گردد، چیزی که در شرح گفتگوی ابراهیم با پدرش (بطور نمونه در سورهٔ مریم)، که در دورهٔ «بت‌پرستی» انجام گرفته، دیده نمی‌شود. اگر در اینجا ادعا شود، که ابراهیم در سراسرِ قرآن، یک ابراهیمِ یکتاپرست است، پس بایستی گفت که اساساً در چنین حالتی نوشتنِ دوگانهٔ نام او موردی نمی‌یابد.

منابع مرجع قرآن
یک نتیجه‌گیری سادهٔ اولیه و بخردانه از این نکته (و در نبود یک توجیه منطقی از سوی مسلمانان) می‌تواند اینگونه باشد که؛ نگارش نام ابرَهِم‌ در قرآن، بدون زمینه‌های مفهومی و تاریخی، در جریان رونویسی سورهٔ دوم از منابعی دیگر و در زمانی دیگر و توسط افرادی دیگر بانجام رسیده است‌. اما چگونه می‌توان از چندوچون منابع آغازین بعنوان الگوی نگارش متون اسلامی باخبر شد؟

براستی پاسخگویی به این پرسش، که «متون مرجع قرآن چه نوشته‌هایی بوده‌اند؟» آنچنان ساده نیست. بسیاری از این منابع را می‌توان در متون مشابه غیراسلامی باقی مانده از دوران شکلگیری اسلام، از جمله در متون عرفانِ یهودی یافت(۱) و برخی دیگر را بایستی در متونی که از مباحثات جریاناتِ مختلف دینی با عربهای یهودمسیحی باقی مانده‌اند جستجو کرد(۲).
در واقع بخش کهن قرآن بعنوان کُنشِ «قرائت» و تبلیغ کتابهای مقدسِ یهودمسیحی در بین مؤمنین عرب‌زبان، خوانشی ناقص و منحصر بخود (و نه لزوماً منطقی) از داستانهای توراتی است(۳) ، همانگونه که گرایشات دیگر درونِ دین یهودی و یهودمسیحی نیز، خوانش‌های ویژهٔ خود را از این روایتها داشتند. از آنجا که همهٔ این جریانهای عقیدتی در بارهٔ متون دینی “مشخصی” سخن می‌گفتند، ضرورتی هم برای نامبردن منابع و یا شرح کامل داستانهایی که در آنزمان برای همه آشنا بودند، نمی‌دیدند. در قرآن نیز می‌توان این اشاره را در بسیاری از بخش‌ها و با نام بردن از «کتاب مبین»، که بعضاً در ابتدای سوره‌ها دیده می‌شود، یافت، که منظور از آن، نه آنگونه که مسلمانان ادعا می‌کنند خودِ قرآن، بلکه کتاب مادرِ آن یعنی تورات بوده است. بعنوان مثال مقصود جملهٔ «الر تِلْكَ آيَاتُ الْكِتَابِ الْمُبِينِ» (این از آیات آن کتاب روشنگر است) در آغاز سورهٔ «یوسف» نمی‌توانسته کتاب دیگری بجز کتاب اصلیِ یهودیان باشد، چرا که این کتاب نخستین منبع اینگونه داستانها بود و قرآن برای سندیت دادن به بازگویی خود از این افسانه‌ها به آن ارجاع می‌دهد. بهمین منوال هم داستان ابراهیم و تقسیم زندگانی او به دو دوره‌ای که در بالا از آنها یاد شد را بایستی در متون مقدس اسرائیلی‌ها، و یا به گفتهٔ قرآن، همان «کتاب مبین» جست.
در همین ارتباط هم پیوسته برخی از روحانیون و دین‌پژوهان یهودی تلاش داشتند تا داستانهای پذیرفته شدهٔ دینی را در بسیاری از زمینه‌ها، و از جمله در پهنهٔ تبارشناسی و واژه‌پژوهی (گِنیالوژی و اِتیمولوژی) توضیح داده و نمود این وقایع را با بهره‌گیری از سمبلهای گوناگون – و عمدتاً در توضیح آنها برای غیر یهودیان – تفسیر نمایند. یکی از این سمبلها همان نام «ابراهیم» است.
در بارهٔ نام «ابراهیم»
اگرچه پیشینهٔ نام ابراهیم بدرستی برای ما روشن نیست، ولی با توجه به منطقهٔ جغرافیایی رواج آن، می‌توان فرض را بر چندین فرهنگ رایج در منطقهٔ باستانیِ میانرودان بعنوان زمینهٔ شکلگیریِ آن گذاشت، که از مهم‌ترینشان می‌توان از دوران فرهنگ‌های سومری، اکدی، آشوری، بابلی و کلدانی، و در دورانهایی نه چندان کوتاه حتا بگونه‌ای همزمان و موازی، نام برد.
https://t.me/mehrdailynote

گذشته از توضیحاتی که امروزه با برداشت از سنتهای یهودی در بارهٔ این نام رایج هستند (که در ادامه به توضیح کوتاه یک مورد آن پرداخته خواهد شد)، من نمی‌خواهم احتمال «سومری» بودن ریشهٔ این نام را کاملاً مردود بدانم. همانگونه که می‌دانیم؛ «تا نیمهٔ هزارهٔ سوم پ.م منطقهٔ جنوب نیپور و بغداد هنوز محل سکونت سومری‌ها بوده و در آنجا زبان سومری رواج داشت. اینکه زبان سومری دقیقاً چه زمانی از کاربرد خارج شده است، هنوز برای ما مشخص نیست. با این حال، اگرچه بین سال‌های ۲۰۰۰ و ۱۸۰۰ پ.م، متون روزمره مانند نامه‌ها، اسناد قانونی و اداری بزبان سومری به تدریج ناپدید شدند، ولی گونه‌هایی از متون رسمی، مانند کتیبه‌های سلطنتی و متون ادبی همچنان به این زبان باقی ماندند و از حدود سال ۱۸۰۰ به بعد، زبان سومری همچنان برای متون دینی و علمی مورد استفاده قرار می‌گرفت»(۴). بایستی توجه داشت که زبان سومری از نظر ژنتیکی با هیچ زبان دیگری در منطقه هم‌خانواده نبود و اینکه احتمالاً خود سومری‌ها هم ریشه‌ای بیگانه و باز هم احتمالاً «تامیلی» داشتند و همانگونه که می‌دانیم، در فرهنگ برآمده از مناطق هندی، از واژهٔ «برهمن» و «برهما» برای سرآغاز روحانی جهان و خداوند استفاده می‌شد.
«برهمن» در جهانبینی هندی به واقعیت تغییر ناپذیر، نامتناهی، درونی و متعالی اشاره دارد که نشان دهنده منبع ابدی هر چیزی است که موجود است. کهن‌ترین معنی این واژه در «وداها» «کلمهٔ مقدس» یا «فائدهٔ مقدس» است که در کل می‌تواند بمعنی «نیروی مقدس» فهمیده شود. از زمان “«اوپانیشادها»(۵)، واژهٔ «برهمن» به معنی «مطلق» نیز بکار رفته، یعنی چیزی که «ثابت» است و «تغییر ناپذیر »(۶) می‌ماند. همزمان چهرهٔ پنداشتی «برهمن» را ما در سیمای «برهما» می‌یابیم، خدایی که همسری بنام «ساراواتی» (توجه شود به همسانی این نام با نام همسر ابراهیم یعنی «سارا»!) داشت. صفت برهماییِ «تغییرناپذیر و ایستا» بعدها در توصیف ابراهیم و سایر پیامبران یهودی هم بکار برده شد، که از آن متعاقباً در دین اسلام شیعی به شکل «قائم» برای پیامبر و دیگر امامان این فرقه (بمعنیِ ایستاده؛ بیشتر بمفهوم تمثیلیِ ستون میانی و اصلیِ خیمه) مورد استفاده قرار گرفت.
در متون یهودی، و بخصوص متونی که بنیان عرفان یهود را پایه نهادند، نیز توضیحاتی در مورد ریشهٔ نام ابراهیم و چرایی نوشتار دوگانهٔ آن آورده شده است. از جمله این متن‌ها می‌توان از نوشته‌های «فیلون»(۷) ، فیلسوف و نویسندهٔ یهودی در مصر یاد کرد، که در اینباره می‌نویسد:

«نام اصلی او “ابرام” بود، اما بعداً او را “آبراهام” نامیدند. اگرچه در اینجا فقط یک حرف، یعنی “آلفا” از نظر آوایی دو بار آورده شده است،(۸) (این اختلاف) اما بطور قابل توجهی دگرگونی در مفهوم و دیدگاه را نشان می‌دهد. “ابرام” (در زبان کلدانی) به عنوان “پدر والامقام” ترجمه گردیده، از سوی دیگر اما ابراهیم (در زبان عبری) به چم “پدر برگزیدهٔ کلام” آورده شده است. نام نخستین به اهمیت کهکشان‌شناسی و نجوم بازمی‌گردد، که از دیدگاه کلدانی‌ها به مراقبتِ یک “پدر” آسمانی از فرزندانش (در کهکشان) اشاره داشت (فیلون به این نکته اشاره دارد که ابراهیم پیش از رسالت خود و در دوران شرک، نامی کلدانی [آبرام] داشته است). در حالیکه نام (عبری) بعدی به “خردمند” اشاره دارد. در کتاب مقدس از “کلام” به معنای “اندیشهٔ بر زبان آورده شده” یاد شده و از “پدر” به معنی “خرد راهنما” – زیرا “پنداری” که در درون ما پرورش می‌یابد، در طبیعت خود “پدر گفتار” است، زیرا (این پندار از گفتار) قدیم‌تر است و آنچه را که باید گفته شود را تولید می‌کند(۹). با (صفت) “برگزیده” اما از نظر اخلاقی انسان خوب (منظور است)؛ زیرا شخصیت بد، بی‌فایده و بدسرشت بوده، اما شخصیت اخلاقی خوب (یک شخصیت) “برگزیده” شده (است) و به شایستگی از همه متمایز می‌گردد» (فیلون؛ «در بارهٔ آبراهام»، بند ۸۱).

حال اگر با تمامی ابهامات، کاستی‌ها و تناقضاتِ موجود در قرآن و تفسیرهای اسلامی، ما “ابرَهِم” قرآنی را با “آبرام” دوران شرک و بهمین منوال “ابراهیم” را با “آبراهام” عبری یکی بدانیم، یکی از نتایجی را که می‌توان از آن گرفت اینست که؛ پیدایش آموزشهای اسلامی بنوعی تحت تأثیر عرفان یهودی و یهودمسیحی در سده‌ نهم م. بوده است، امری که در بسیاری از زمینه‌های دیگر نیز قابل پیگیری است (و من در نوشته‌های آینده‌ام تلاش بیشتری در توضیح مستند این موارد خواهم داشت). در این مورد بخصوص تلاش بر این بوده که یک ابراهیم/آبراهام یکتاپرست بتواند خود را از ابرَهِم/آبرام کلدانی تمیز دهد:

« إِنَّ إِبْرَاهِيمَ كَانَ أُمَّةً قَانِتًا لِّلَّهِ حَنِيفًا وَلَمْ يَكُ مِنَ الْمُشْرِكِينَ » (النحل؛ ۱۲۰)

ابراهیم برای خود [نمایندهٔ] جامعه‌ای بود، که فروتنانه به خدا ایمان داشت؛ یک حنیف [مؤمن پاک] و نه از مشرکین.
https://t.me/mehrdailynote

۲- بعنوان نمونه «یوحنای دمشقی» در مشاجرهٔ خود با عربها (که او آنها را نه با نام مسلمان، بلکه “ساراسِن” [نوادگان کنیز سارا] و یا “اسماعیلیان” [نوادگان اسماعیل] می‌خواند) از کتابی بنام «شتر» یاد می‌کند، که علیرغم گم شدن، پژواکهایی از آن هنوز هم در قرآن یافت می‌شوند. نگاه کنید به نوشتهٔ من با نام «اسلام در نوشتهٔ یوحنای دمشقی».

۳- نگاه کنید به نوشتهٔ من در اینمورد بنام «قرآن مسیحی».

۴- نگاه کنید به کتاب من: «و انسان خدا را همسان خویش آفرید».

۵-“اوپانیشادها” (سانسکریت؛ उपनिषद्)، بین ۷۰۰ تا ۲۰۰پ.م.، مجموعه‌ای از نوشته‌های فلسفی هندوئیسم و بخشی از “ودا” (دورۀ “ودایی” پایانی) هستند و در لغت به‌معنی «نشستن در نزدیکی»، به‌معنای «نشستن در پای معلم (گورو)»، و همچنین «یک جلسه مخفیانه و آموزنده» است. این متون سرانجام در ادبیات “ودایی” گنجانده شدند.

۶- نگاه کنید به: «هندوئیسم – تاریخچه و آموزه های آن»، نوشتهٔ رابرت چارلز زهنر (Robert Charles Zaehner).

۷- فیلون اسکندریانی (به یونانی Φίλων Phílōn، لاتینی شده Philo Alexandrinus؛ عبری ידידיה הכהן Yedidia (Jediah) HaCohen)؛ سدهٔ یکم پیش و پس از میلاد مشهورترین متفکر یهودیت یونانی‌زبان (هلنیستی) است. مورخ یهودی معاصر او «فلاویوس یوزفوس» (Flavius Josephus) می‌نویسد که «فیلون در جامعه یهودی (اسکندریه در مصر) جایگاه بسیار پرافتخاری» داشته و «در زمینهٔ فلسفه فرد بسیار فرهیخته‌ای بوده است». نوشته‌های فیلون، که ترکیبی از فرهنگ و فلسفهٔ یونانی (رواقی، نئوافلاطونی) از یکسو و دین و سنت یهودی از سوی دیگر بود، تأثیر بسیار عمیقی در فرهنگ عرفانی یهودی، بخصوص از سده‌های نهم میلادی به بعد، بویژه در عرفان «کابالا» در اسپانیا، مصر و بعدها در اروپای شرقی داشتند. این سده‌ها همزمانند با شکلگیری تعلیمات اصلی دین اسلام در دوران عباسیان در ایران و فاطمیون در مصر.

۸- اشارهٔ فیلون به زبان یونانی است، که در آن این دو نام بصورت «آبرام» و «آبراام» نوشته می‌شوند.

۹- من در کتابهایم به توضیحِ ریشهٔ ایرانیِ این جهانبینی یونانی پرداخته‌ام.

۱۰- «زیرا همه که از اسرائیل‌اند، اسرائیلی نیستند» (رومیان؛ ۹:۶).

۱۱- کتاب خروج ۱۹:۶.

۱۲-«زیرا حتا پسر انسان برای آنکه به او خدمت شود نیامده است، بلکه برای خدمت و فدا کردن زندگی خود به عنوان فدیه برای بسیاری از مردم» (مَرقُس، ۱۰:۴۵). همچنین نگاه کنید به کتاب من: «و انسان خدا را همسان خویش آفرید»، بخش «انشعاب اول بین مسیحیان یهودی و غیریهودی».
https://t.me/mehrdailynote

«ابراهیم» بمثابه آغاز و پایانِ خویشاوندی “ادیان ابراهیمی”

بنا بر همین روش، «مُشرک نبودن ابراهیم در دوران شِرک» نیز امری نبود که قرآن آنرا کشف نموده باشد، چرا که ریشهٔ این آیه نیز، همچون بسیاری از آیات باصطلاح “مَکّی”، یهودی، یهودی-مسیحی و گنوسی-عرفانی است، تا جایی که ما کاربرد این مفهوم را حتا در نامهٔ «پاولوس» (پُلس رسول) در نوشتهٔ «خطاب به رومیان» در کتابهای «عهد جدید» می‌یابیم. در آنجا و در فصل ۴ بندهای ۹ تا ۱۲ می‌خوانیم:

«ما می‌گوییم آری! ابراهیم از رهروان راه درست بود؛ اما این امر از چه زمانی محسوب می‌شود؟ از زمانی که او ختنه گردیده بود؟ یا از زمانی که او هنوز در پوست ختنه‌گاه (عربی: القلفه) بود؟ نه تنها پس از ختنه‌گی، بلکه در پوست (قبل از ختنه‌گی) هم. این بعنوان علامتی است که ختنه‌گی نشان راه حق برای مؤمنینی است که هنوز در پوست (دورانی که هنوز ختنه نشده‌اند) هستند و اینکه این دوران برایشان به عدالت محسوب خواهد گشت و او (ابراهیم) پدر نه تنها کسانی است که ختنه شده‌اند (مؤمنان)، بلکه آنهایی هم که راه پدرمان ابراهیم را هنوز در پوست دنبال می‌کنند».

در این سطور پاولوس اگرچه «ختنه شدن» را بعنوان یک سمبلِ «نشان راه حق برای مؤمنین» برسمیت می‌شناسد و «ابراهیمِ مختون» را بعنوان کسی معرفی می‌کند، که از درون جامعهٔ ناباور آمده و به پدر جامعهٔ با ایمان (به زبان مفسرین قرآنی: حَنَفی) تبدیل گردیده، اما او بهیچوجه مختون بودن را بعنوان سنجهٔ “ایمان انسانها” و اسرائیلی بودن را نشانهٔ “قوم برگزیده” بودن نمی‌داند(۱۰). بایستی توجه داشت که پاولوس با نام اصلی ساولوس (به عبری: شائول)خود از یک خانوادهٔ یهودی متعصب برخاسته و بالطبع «مختون» بود و شخصاً نمی‌توانست به سنتهای یهود بی‌اعتنا بماند. اما همزمان او بعنوان یک شهروند روم شرقی، که از جانب پدرش برای آموزش الهیات یهود به اورشلیم فرستاده شده بود، بیشتر تحت تأثیر فرهنگ یونانی قرار داشت و بهمین دلیل هم در جامعهٔ یهودیان اورشلیم هرگز جذب نشد.

قرآن نیز به پیروی از همین روش، یکتاپرستیِ ابراهیم را نشان یهودی و یا مسیحی بودنِ او نمی‌داند. در واقع تمسک اسلام به ابراهیم برای مشروعیت و بایستگی دادن به خود، یک تلاش برای دور زدنِ یهودیت و مسیحیت بعنوان پیشینه و خاستگاه خود از یک سو، و توجیه تبلیغ و گسترش آیین خود در میان اقوام غیریهود از سوی دیگر بود، همانگونه که پیشتر پاولوس این راه را، برای دور زدن دین یهود و قوم بنی‌اسرائیل برای گسترش دین مسیح در میان رومیان، مورد استفاده قرار داده بود. نفی سُنَت یهود برای سایر ادیان “ابراهیمی”، بمثابه رهایی از یک سُنَتِ قوم‌گرایانه (هم بمفهوم ژنتیکی و هم بمفهوم فرهنگی) و بسته بود، چرا که برای اسرائیلی‌ها، که خود را تنها قوم منتخب یهوه(۱۱) می‌دانستند و بنا بر سنت آنها یک یهودی تنها می‌توانست یک یهودی‌زاده باشد، اقوام دیگر هیچ امکانی برای شراکت در رستگاریِ موعود نمی‌یافتند. به زبان ساده‌تر؛ بدون رهایی از سنت سکتاریستی و قومگرایانهٔ یهود، اساساً تبلیغ و گسترش دین یهودمسیحی در روم و ایران ناممکن می‌شد. انگیزهٔ پاولوس هم در جملات بالا، شکستن این مونوپل و گسترش وعدهٔ رستگاری به تمامی اقوام بشر (از طریق قربانی کردن عیسی برای بر دوش گرفتن گناه تمامی بشریت) بود، تا یونانیان و رومی‌های “نامختون” هم بتوانند همانند یهودیان به مسیحیت و همراه با آن به رستگاری نائل آیند.(۱۲)

جالب اینجاست که این کار در قرآن نیز با همین ابزار مسیحیتِ رومی شده انجام می‌گیرد، چرا که همانطور که «آلفرد گوئیلاوم» (Alfred Guillaume)، شرقشناس و مذهب‌شناس بریتانیایی(۱۳) هم در کتاب خود بنام «میراث اسلام» بدرستی یادآور شده، این سورهٔ قرآن برگرفته از نوشتهٔ پاولوس بنام «خطاب به غلاطیان» بوده، که در آن اینچنین آمده است:

«پس باید بدانید كه ایمانداران، فرزندان حقیقی ابراهیم هستند. چون كلام ‌خدا از آغاز، زمانی را می‌دید كه خدا غیر یهودیان را (نیز) تنها به جهت ایمانشان کاملاً نیک محسوب می‌کند (برمی‌گزیند). (از این جهت او) قبلاً به ابراهیم بشارت داده و گفت: “به وسیلهٔ تو تمام ملّتها (و نه تنها یهودیان/م) بركت خواهند یافت”. بنابراین مؤمنین در بركات ابراهیم ایماندار، شریک و سهیم هستند» (غلاطیان، فصل ۳ بندهای ۷ تا ۹).

———————————————————————————————————————————————

زیرنویسها:

۱-برای آشنایی با نمونه‌های زیادی از این موارد، نگاه کنید به کتاب من «ارتداد در مسیحیت آغازین و نقش آن در پیدایش و گسترش اسلام».
https://t.me/mehrdailynote

ماجرای برنامه موساد برای ترور آیت‌الله خمینی
سیزده مارس ۱۹۷۸، جت لوکسی در پروازی مخفی از تهران خارج شد که دو مسافر نگران را به همراه داشت: یوری لوبرانی، سفیر اسرائیل در ایران و روون مرهاو، رئیس مقر موساد در ایران. آنها قصد داشتند با محمدرضا شاه پهلوی ملاقات کنند، که برای تعطیلات به جزیره کیش در ۱۶ کیلومتری ساحل ایران در خلیج فارس رفته بود.
شاه فقط لوبرانی را به حضور پذیرفت و از او به گرمی استقبال کرد، اما سفیر اسرائیل به زودی فهمید که این مکالمه به جایی نمی‌رسد. او به مرهاو گفت: «شاه از واقعیات فاصله گرفته است و در دنیای متوهمانه خودش زندگی می‌کند. او با چاپلوسانی که واقعیت را در مورد وضعیت کشور به او نمی‌گویند، احاطه شده است.» ملاقات مرهاو با روسای سیستم اطلاعاتی ایران نیز او را به نتیجه مشابهی رساند. اندکی پس از این ملاقات‌ها، این دو نفر به تشکیلات اطلاعاتی اسرائیل هشدار دادند که حکومت شاه در حال فروریختن است. ائتلاف نادر میان مخالفان سکولار و مذهبی رژیم، به همراه فساد آشکار و بی‌توجهی شاه نسبت به جهان، به پایان حتمی سلسله پهلوی منجر می‌شود. به هشدارها توجهی نشد؛ در وزارت خارجه، موساد و همچنین سیا، ماموران متقاعد شده بودند که مرهاو و لوبرانی اشتباه می‌کنند و حکومت شاه قدرتمند است و ایران برای همیشه هم‌پیمان آمریکا و اسرائیل باقی خواهد ماند.
این خطای بسیار بزرگی بود. آیت‌الله از پاریس معترضان را که از هزاران نفر به ده‌ها و صدها هزار نفر تبدیل شده بودند، رهبری می‌کرد. شاه در ۱۶ ژانویه، در حالی که بیمار و ناتوان بود، به این نتیجه رسید که از حمایت آمریکا برخوردار نیست و بهترین تصمیم این است که ایران را ترک کند. او به همراه جعبه‌ای از خاک ایران و با همسر و چند دستیارش به مصر پرواز کرد.
روز بعد، شاهپور بختیار، نخست‌وزیر سکولاری که شاه او را برای اداره کشور منصوب کرده بود، پرسید: «آیا ممکن است موساد لطف کند و آیت‌الله را در حومه پاریس، همان‌جا که زندگی می‌کند، بکشد؟» پیتژاک هوفی، رئیس موساد، خواستار تشکیل جلسه‌ای فوری با مقامات ارشد در ستاد موساد در بلوار کینگ سول در تل‌آویو شد.
منافع این اقدام برای اسرائیل مشخص بود. برای جبران این عمل اسرائیل، ساواک عمیقاً به اسرائیل بدهکار می‌شد. به علاوه، ممکن بود این ضربه، مسیر تاریخ را منحرف کند و مانع از قدرت گرفتن آیت‌الله با دیدگاه‌های واضحش در مورد اسرائیل شود. شرکت‌کنندگان در این نشست در مورد مسائل گوناگونی بحث کردند: آیا این طرح از لحاظ عملیاتی امکان‌پذیر بود؟ آیا آیت‌الله واقعاً چنین خطر بزرگی محسوب می‌شد؟ اگر چنین بود، آیا اسرائیل آمادگی داشت خطرات ناشی از ترور چهره ارشد مذهبی را بپذیرد و چنین اقدامی را در خاک فرانسه انجام دهد؟ نماینده‌ای از طرف مایک هراری، رئیس کیزریا، گفت: «این اقدام از جنبه عملیاتی خیلی پیچیده نیست، اما در عملیات‌هایی که به‌خصوص از آغاز تصمیم‌گیری تا پایان عملیات باید در زمان محدودی انجام شود، واضح است که اوضاع می‌تواند به شدت به هم بریزد.» روسای یکی از بخش‌ها که در ایران فعالیت کرده بود، گفت: «بگذارید آیت‌الله به ایران برگردد. او دوام نخواهد آورد. ارتش و ساواک او و معترضان حاضر در خیابان‌ها را مدیریت خواهند کرد. او نماینده گذشته ایران است نه آینده آن.» هوفی گفت مایل است این پیشنهاد را به دلیل رویه‌های موساد رد کند، چرا که او مخالف ترور رهبران سیاسی بود.

یوسی آلفر، تحلیلگر تحقیقاتی ارشد در امور ایران، در این نشست گفت: «ما اطلاعات کافی در مورد مواضع آیت‌الله نداریم و بنابراین نمی‌توانم به دقت ارزیابی کنم که این ریسک موجه است یا خیر.» هوفی نظر آلفر را پذیرفت و به سفیر دستور داد به بختیار پاسخ منفی بدهد. این رویداد نشانه دیگری از این امر بود که چگونه دولت اسرائیل، که اغلب اوقات مایل به استفاده از قتل‌های هدفمند به عنوان ابزار بود، وقتی نوبت به قتل رهبران سیاسی می‌رسید، حتی زمانی که رسماً به این سمت منصوب نشده‌اند، دچار تردید می‌شد. آلفر با نگاهی به گذشته گفت: «دو ماه پس از آن نشست، به نظرات دقیق آیت‌الله پی بردم و ادامه داد که در مورد آن تصمیم بسیار متأسفم.»

📓برخیز و اول تو بکش
رونن برگمن
ترجمه: هادی عبادی
@mehrdailynote

از تمثیل‌های معروف انجیل که خیلی براش قلب قلبی شدن، تمثیل سامری نیکوئه.
به طور خلاصه، کسی از عیسی می‌پرسه: «این که به همسایۀ خود همچون خود محبت کن، همسایۀ من کیه؟»
عیسی می‌گه: «راهزن‌ها به کسی حمله کردن و زدنش. یه کاهن و یه لاوی رد شدن، اما کمکش نکردن. اما یه سامری (غیریهودی) ۲-رد می‌شد و طرف رو کمک کرد و از جیب خودش بهش رسیدگی کرد تا خوب شد. کدوم همسایۀ اون مرد مجروحن؟» طرف جواب داد: «اون سامری.»
اغلب این داستان رو نقل می‌کنن که بگن تعالیم عیسی اخلاقیه و اون سامری الگوی محبت به همنوعه حتی اگه همدینت نباشه و...
اما هدف تمثیل درست عکس اینه.
در ابتدای تمثیل سؤال‌کننده از عیسی می‌پرسه: «همسایۀ من کیه که بهش محبت کنم؟»
عیسی داره همسایه‌ای که باید بهش محبت کرد رو معرفی می‌کنه: سامری همسایۀ توئه، نه کاهن و لاوی.
سامری احتمالاً معادل کلیساست که از فقرا و مستمندان حمایت مالی می‌کرد و در مقابل خواهان محبت انحصاری بود. سامری ها یهودی هم بودن. ولی یهودی‌ها، یهودی حسابشون نمی‌کردن. یه دشمنی دیرینه بینشون بود. فقط به پنج کتاب موسی اعتقاد دارن.
سامری‌ها خود را پیروان آیین راستین بنی‌اسرائیل پیش از تبعید به بابل می‌دانند و یهودیت را شبیه دین خود اما تحریف شده و آورده بازگشتگان از تبعید می‌دانند. محل سکونت یهوه از نظر یهودیان کوه صهیون و از نظر سامریان کوه گریزیم است. نام سامری از شامریم (نگهدارنده) گرفته شده نه از سامریه
از ایکس فوآد و آرش رئیسی نژاد
@mehrdailynote

Anthracite
این سریال راز آلود رو هم بزارین تو لیست دیدن
@mehrdailynote

در اینجور سریالها از درون گرایی شخصیت اصلی خوشم میاد . یک ظاهر دانشگاهی ولی در باطن یک آدم جسور با اهداف بلند پروازانه و یک زندگی سری .

باید خودش را وادار میکرد با مار سر کند حریف ترس مار اگر میشد، دیگر از چیزی نمیترسید ترس است که نمیگذارد پا را بگذاری آنور خط از برخورد روشنک می ترسید از سوسه آمدنهای نادر میترسید از مردن بابا میترسید از
عواقب و مضرات محتمل آداب نیازموده میترسید از مار بیشتر از همه می ترسید. مار جمع همه ی ترسهاش بود و به همین خاطر باید می انداختش به جان خودش انگار همه ی ترسهای توی جانت را به هم گره بزنی و سر گره را بگیری و بکشی بیرون و نگاهش کنی و آن قدر نگاهش کنی تا ترس عادت شود و دیگر ترس نباشد .آدم بی ترس، آدم کارهای نکرده و راههای نرفته است
ابجد خون
فرهاد رفیعی
@mehrdailynote

سریال روز شغال رو از دست ندین
@mehrdailynote

دیوان برید در نهاد اداری خلافت اسلامی (امویان و عباسیان) کارکردی مهم در عرصه خبریابی و خبررسانی و امنیت قلمرو خلافت داشت. ضرورت اداره قلمرو گسترده خلافت، کسب اخبار و حوادث از ایالات و انتقال آنها به دارالخلافه، مراقبت از نحوه عملکرد کارگزاران، انجام خدمات پستی و اقدامات جاسوسی موجب اهمیت این دیوان در سازمان اداری خلافت اسلامی شد. در این پژوهش که از نوع تاریخی است در مرحله گردآوری به روش کتابخانه ای و در مرحله تبیین به شیوه توصیفی تحلیلی، جایگاه نهاد برید در خلافت اسلامی و کارکردهای آن در امور پستی ارتباطی و اطلاعاتی امنیتی بررسی شده است. یافته پژوهش نشان می دهد که کارکرد سیاسی امنیتی دیوان برید، جایگاه و اهمیت آن را در نظام خلافت چنان برجسته نمود که صاحبان برید در دربار خلفا از منزلت بالایی برخوردار شده و امنیت داخلی و حفظ قدرت خلفا به نحوه عملکرد این نهاد پیوند یافت
@mehrdailynote

دیوان برید
@mehrdailynote

https://t.me/mehrdailynote

.
زبان پارسی در فَرارود

#فَرارود یا #ماوراءالنهر یا وَرارود به سرزمینی گفته می‌شود که در میان دو رود آمودریا (جیحون) و سیردریا (سیحون) جای دارد. در واقع معنی اصلی آن، آن سوی رود آموی (جیحون یا آمودریا) است. این سرزمین بخشی از آسیای میانه است.

سرزمین‌های واقع در حوضهٔ آبریز دو رود آمودریا و سیردریا، دربرگیرنده ایالات چغانیان، ختلان، کش، نخشب، #بخارا ، #سمرقند ، اسروشنه، فرغانه، چاچ و اسپیجاب، پس از فتوحات اعراب به ماوراءالنهر معروف شد. این سرزمین از دیر باز شرقی‌ترین ایالت ایران باستان و از دورهٔ هخامنشی زیر تابعیت امپراتوری ایران بود و سکنهٔ آن عمدتاً #سغدی و #خوارزمی بودند. این سرزمین بعدها در دوران #هخامنشیان جزو ساتراپی سغد شد.

درباره خواننده:
یولدوز توردیوا (زادهٔ ۱۰ اوت ۱۹۸۵) خواننده اهل #ازبکستان است که به زبان‌های ازبکی ، آذری و فارسی می‌خواند.یولدوز توردیوا در نزدیکی #بخارا، جمهوری ازبکستان به دنیا آمد. او در ۱۲ سالگی، به موسیقی سنتی علاقه پیدا کرد و سپس تحصیلات خود را در کنسرواتوار دولتی ازبکستان ادامه داد. وی آهنگ‌های فارسی زیادی خوانده و در میان فارسی زبانان و به ویژه ایرانیان نیز بسیار محبوب شده است.
https://t.me/mehrdailynote

دوره افسری تو پادگان مرکز آموزشی 08 خاش سیستان و بلوچستان به سرباز صفرها باید یک دوره حقوق درس می دادم . چرا ؟ ... ارتش چرا نداشت . اون بدبخت ها توی خاک و خل نشسته بودن منم از روی جزوه میخوندم تا رسیدم به یک اصطلاحی به اسم خیارات شرط . خودم که نمیدونستم چیه . شروع کردم که : و اما خیارات شرط و .. یک سربازی دستش رو بالا و برد و گفتم : بله
گفت جناب سروان : خیارات شرط یعنی چی ؟
منم کم نیاوردم و گفتم : یعنی تو نمیدونی خیارات شرط چیه ؟ اینو به بچه ابتدایی بگی میدونه . شرم بر تو و ...
حالا خودم مگه میدونستم . اون زمان گوشی و اینترنت و این چیزها که نبود
اون سرباز هم سرجاش نشست و منم کلاهم رو کشیدم پایین و اخمی کردم و به خوندن متن ادامه دادم که بله و اما شروط خیارات ...
حالا خیار شرط چیست :
هر گاه در معامله شرط شود که یکی از متعاملین یا هر دو یا شخص ثالثی حق فسخ معامله را در مدت معین داشته باشد، این معامله خیاری و حق فسخی که در آن پیشبینی شده است خیار شرط نامیده می‌شود.
@mehrdailynote

کتاب شکسپیر و شرکا، سفرنامه ای نوشته ی جرمی مرسر است که نخستین بار در سال 2005 وارد بازار نشر شد. روزنامه نگاری کانادایی به نام جرمی مرسر، فقیر و بیکار بر کرانه ی جنوبی رود سن در پاریس قدم می زد که با کتابفروشی کوچکی به نام شکسپیر و شرکا مواجه شد. مرسر از این کتابخانه کتابی خرید و کارکنان آن جا از او دعوت کردند که با آن ها چای بنوشد. مرسر برای چندین هفته در طبقه ی بالای کتابفروشی زندگی کرد، برای مالک کتابفروشی یعنی آقای جُرج ویتمن مشغول به کار شد، روابطی عاشقانه را تجربه کرد و ماجراهای بزرگ و کوچک زیادی را از سر گذراند. کتاب شکسپیر و شرکا، داستان سفری به سرزمین عجایبی ادبی در پاریس است.
وقتی که چشم هات به نور ملایم توی اتاق ها عادت کند، پشت سر قفسه ها، چمدان ها و کوله پشتی ها و تیشرت ها و حوله ها را می بینی و اینجا و آنجا کیسه های خواب و نیمکت هایی که بعد از بسته شدن مغازه به تخت خواب تبدیل می شوند. جورج مقدم همه ی مشتری ها را گرامی می دارد، به همگی غذا می دهد و اجازه می دهد که تا هر وقت دلشان بخواهد آنجا بمانند.
@mehrdailynote

یه جایی داماد به پدر زنش میگه ذهن من پر از شعرهایی هست که پدرم از حافظ و سعدی درباره صداقت به ما گفته
پدرزنش بر می گرده میگه ذهن من هم پر از شعرهایی هست که ایرج میرزا درباره تو و پدرت گفته .
اینجا اگه کسی اشعار ایرج میرزا رو نخونده باشه متوجه طنز ریز و تند نمیشه . ایرج میرزا اشعار جنسی زیادی داره که همجنس گرایانه هم هست
مثلا یک جایی شرح جماع با پسر خوش سیمایی را با آب و تاب و طولانی روایت میکنه و میگه :
آهسته به سر پنجه شدم زیر لحافش
افتاده از این حال نفس در شُمَر از من
وا کردم از او تکمه شلوار و عیان شد
کونی که نهان بود چو قرص قمر از من
دیدم که بر افتاد نفیرش ز تکاپو
گویی که رسیدست دلش را خبر از من
کاریست گذشتست و سبوییست شکستست
بیخود مبر این آب رخ مختصر از من
حالاست که یاران دگر سر بدر آرند
ناچار تو شرمنده شوی بیشتر از من
مستیم و خرابیم و کسی شاهد ما نیست
بگذار بجنبد کفل از تو کمر از من
حالا فکر کنم مفهوم طنز این قسمت را بهتر متوجه شدین
ایرج میرزا » قطعه‌ها »
شمارهٔ ۷۷ - حیله
@mehrdailynote

غروب من حتما باید یک دانه قرص چهل میلی گرمی پنتوپرازول را بخورم و تا یک ساعت هم به هیچ چیزی دیگری جز آب فکر نکنم . دقیقاً دیروز غروب گفتم ولش کن یک امشب را نخورم . خب من نباید قرصم را نخورم چون اگر نخورم کلا شخصیتم تغییر میکنه . معده من جای اعصاب و روان من عمل میکنه و کلا رهبری انقلاب رو در من بر عهده می گیره و منو کسخل میکنه ... باری من همی قرص را نخوردم و آنی دگر شدم و ... خلاصه تصمیم گرفتم دگر چنین نکنم .
https://t.me/mehrdailynote

دوستی دارم که قبل از انقلاب یک تلویزیون بلموند ( Belmond ) خریده بود برده بود خونه . خاطراتش رو چند شب پیش برای ما تعریف می کرد . اینکه حسن سیم پیچ رفته بود خونشون که مشکلات برقی خونه رو حل کنه . چشمش به تلویزیون که میفته از مادر دوستم میپرسه که عطا تلوزیون خریده مارکش چیه ؟ مادر هم میگه نمیدونم . حسن آقا میره جلوی تلویزیون و دستی به اسم برجسته تلویزیون میکشه و میگه آها اینجا نوشته ؟
خب چی نوشته ؟
نوشته : توشیبا !!!
https://t.me/mehrdailynote

امشب منزل دوستی بودم از دوستان قدیمی پرخوان. این کتاب توطئه قتل کندی را دیدم که برای من جالب بود که کتابی درباره قتل کندی سال ۱۳۷۱ منتشر شده .
https://t.me/mehrdailynote

https://t.me/ArghouLegacy

⚜️ گزارشی از مترجم:

از سال ۲۰۲۰ بود که همکاری من با سوزان مری اولسن برای ترجمه‌ی کتابش آغاز شد. با توجه به اهمیت موضوع، تصمیم گرفتم علاوه بر کسب اجازه، در مورد پژوهش‌های او و مسائل پیرامون آن‌ نیز گفتگو‌هایی داشته باشیم. در طول این دوره متوجه شدم که سوزان با بیماری دست و پنجه نرم می‌کند؛ اما با وجود شرایط سخت، او با شکیبایی و اشتیاق به پرسش‌هایم پاسخ می‌داد و یافته‌های جدیدش را با من در میان می‌گذاشت که این موضوع انگیزه‌ام را برای ادامه‌ی کار دو چندان می‌کرد. متأسفانه بیماری او پیشرفت کرد و زمان بیشتری برای ادامه‌ی زندگی به اون نداد و پایانی بود برای ادامه‌ی همکاری و دوستی ارزشمندمان. پس از پیگیری‌های پیاپی، یکی از دوستان هندی‌ او، استاد آریدامان دیلون، با اشتیاق پذیرفت که در این مسیر همراهی‌ام کند. او درباره‌ی پژوهش‌های سوزان مقالات ارزشمندی نوشته است که به همراه اطلاعات تکمیلی و سودمند دیگر به ترجمه‌ی کتاب پیوست خواهم کرد.

مریم نظریان


https://t.me/ArghouLegacy

⚜️ درباره‌ی نویسنده‌ی کتابی که در حال ترجمه‌ش هستم.‌

سوزان مری اولسن، دانش‌آموخته‌ی دانشگاه نیویورک، تاریخ‌نگار و زندگی‌نامه‌نویس آمریکایی و نویسنده‌ی کتاب "عیسی در کشمیر: آرامگاه فراموش‌ شده" بود. پژوهش‌ها و نظریه‌های او درباره‌ی آرامگاهی ناشناخته به نام رُزا بال (روضه بل) بود که گفته می‌شد، آرامگاه فرزانه‌ای به نام یوزآسف (یوضاآصف) یا عیسی است. هرچند این نظریه به‌طور گسترده شناخته نشده است، اما گروه زیادی از مردم، از جمله مسلمانان احمدیه، که نزدیک به ۲۰ میلیون نفر از جمعیت جهان را شامل می‌شوند، به این نظریه باور دارند و از دیدگاه‌های او حمایت می‌کنند.

پروفسور فدا حسنین، رئیس پیشین مرکز بایگانی و اسناد تاریخی کشمیر، در مقالات و مستندات متعددی، پژوهش‌های اولسن را تأیید کرده است. آن‌ها با همکاری یکدیگر کتاب‌هایی تألیف و منتشر کردند که از جمله آن‌ها می‌توان به "روضه بل: آرامگاه عیسی" اشاره کرد. دولت هند در فیلم "عیسی در کشمیر" به کارگردانی یاشندرا پرساد، حمایت و قدردانی خود را از پژوهش‌های سوزان نشان داده است. یک گروه مستندساز، با هدف تأیید و حمایت از پژوهش‌های او، مستندی تهیه کرده که در آن، سوزان به همراه دالایی لاما، الین پیگلز و دیگر پژوهشگران سرشناس، درباره‌ی نظریه‌های مربوط به "عیسی در هند" به تبادل نظر پرداخته‌اند.

مقالات زیادی درباره‌ی پژوهش‌های او منتشر شده است. اولسن در کتابش یادآور می‌شود که بنیادگرایان، که به بی‌اعتبارسازی پروژه‌اش کمر بسته‌اند، آگاهانه در برخی از این مقالات دست برده یا آن‌ها را رد کرده‌اند؛ زیرا این نظریه با باورهای دینی آن‌ها سازگار نیست. این گروه به تمسخر او را "Indiana Sue, Tomb Raider" خوانده و تلاش‌هایش را نادیده گرفته و مورد انتقاد قرار داده‌اند. او در کتابش بیان می‌کند که با وجود تأیید رسمی دولت و همکاری باستان‌شناسان برجسته در پیشبرد این پروژه، زندگی آن‌ها به خطر افتاده است.

کتاب او ترکیبی از پژوهش‌های تاریخی و تجربیات شخصی‌اش در دوران اقامت در هند، پاکستان و افغانستان و همچنین در زمان جنگ‌ها و درگیری‌های متعدد است. او درست چند ماه پیش از حملات به مرکز تجارت جهانی در نیویورک سیتی (حملات ۱۱ سپتامبر) وارد پاکستان شد و در دوره‌ی اوج قدرت طالبان و القاعده، به منظور کمک‌رسانی در اردوگاه‌های پناهندگان، در پاکستان و هند ماندگار شد.
به مدت ده سال، او در پروژه‌های بشردوستانه و کمک به پناهندگان، برای صلیب سرخ جهانی در نیوزیلند، فیجی، تایلند، اتیوپی، افغانستان، کشمیر، پاکستان، نپال و تبت فعالیت می‌کرد. پیش از آن، او به مدت ده سال در خدمات پستی ایالات متحده (USPS) خدمت کرد و در اواخر آن سال‌ها و پیش از بازنشستگی‌اش، به عنوان رئیس موقت پست، در فلوریدا کیز مشغول به کار بود.

https://t.me/ArghouLegacy

مره لوچان نزن با صدای شمیم
@mehrdailynote

قورباغه بنده صالح خدا و شیرباغه
قبل از اینکه یخچال ساخته بشه، جوامع باستانی روسیه و فنلاند از این روش برای حفظ شیر از فاسد شدن استفاده میکردن.
این روش احتمالا چیزی نیست که الان بخوایم بهش فکر کنیم ولی سال 2013 ثابت شد که این روش واقعا کار میکنه!
پروتیینی مثل Brevinin 1Tb که از پوست قورباغه (و سایر دوزیستان) ترشح میشه، مانع جدی برای فعالیت باکتری‌های تجزیه کننده‌ست. این همون چیزی هست که توی زمستان هم جان دوزیستان رو حفظ می‌کنه.
این روش هنوز هم در بعضی از جوامع سنتی استفاده میشه.
البته قورباغه توش جیش هم می کرده .
از توئیتر هیرکان
@mehrdailynote

درخت «سرو» نزد ایرانیان باستان، نماد جاودانگی و زندگی پس از مرگ بوده است؛ از این رو، در گورستان‌ها سرو می‌کاشتند و نقش آن را بر گورها می‌تراشیدند.

عکس: دیمیتری ایوانوویچ ارماکوف، ایران، دوره‌ی قاجار
@mehrdailynote

کتاب برخیز وتو اول بکش اگرچه به ظاهر بیانگرتاریخ ترورهای اسرائیل هست اما تاریخ ترورهای طرف فلسطینی هم هست . هردو طرف در کشتن همدیگر تردید نکرده اند و این کشتن از دوران وقایع کتاب مقدس شروع شده و تا به الان امتداد داشته .
@mehrdailynote

دولت اسرائیل از 1948 تا الان بیش از هفتاد سال برای حفظ موجودیت خودش کار اطلاعاتی و امنیتی کرده و بقولی روی زین اسب بوده و تاخته . موفقیت اسرائیل محصول کار طولانی و دشوار رزمی و اطلاعاتی و شکست ها و درس گرفتن های فراوان هست تا تبلیغات الکی و پروپاگاندای پوستری و فتوشاپی . نه آنچنان که تحلیلگران ما فکر میکنن حاصل تزریق واکسن کرونا و کمک گرفتن از اجنه !!! اسرائیل واحدهای اطلاعاتی بسیاری را تاسیس کرده و در زمینه نفوذ به جایی رسیده که نمونه تاریخی مشابهی نداره و همه اینها برای این هست که همیشه بقاء قوم یهود و تمامیت ارضی واحد سرزمینی فعلی تهدید شده .
@mehrdailynote

رونالد ریگان در تخت جمشید
@mehrdailynote

رونالد ریگان در تخت جمشید
@mehrdailynote

این تصور نادرستیه. - که گفته نمیشه یهودی شد - می‌شه یهودی شد، و چند بار در طول تاریخ ملت دسته‌جمعی یهودی شدن: قرن دوم قبل از میلاد حکومت یهودی حشمونی، سرزمین ادوم در جنوب اسرائیل رو فتح و مردم رو به اجبار یهودی کرد. حکومت حمیر در یمن یکی دو قرن قبل اسلام یهودی شد و حکومت خزر در قفقاز یکی دو قرن بعد اسلام.
از توئیتر فوآد
https://t.me/mehrdailynote

در دهه ۱۹۶۰ حکومت مصر با کمک دانشمندان آلمانی نازی کوشید که برنامه موشکی خودش را توسعه داده و با موشک های بالستیک مجهز به کلاهک های شیمیایی و اتمی موجودیت اسرائیل را تهدید کند . در آن زمان واحد ۱۸۸ اسرائیل و موساد مامور شدند که جلوی پیشرفت برنامه موشکی مصر را بگیرند . موساد و واحد ۱۸۸ و سازمان اطلاعات فرانسه در این زمینه باهم همکاری کردند . واحد بمب موساد بسته های پستی را طراحی کرد که تنها زمانی منفجر میشدند که فرد گیرنده کل محتوای پاکت را از آن خارج کند . انفجاری که باعث قطع انگشتان دست و کور شدن یکی از چشم ها یا تخریب کامل چشمها می شد. کاری که اخیرا اسرائیل در انفجار پیجرهای حزب‌الله لبنان انجام داد شبیه همین روش ترور اما با فن آوری جدید و در مقیاس وسیع تر بود .در آن دوران مصر در کنار دانشمندان نازی از افسران اطلاعاتی اس اس هم در مسائل امنیتی استفاده می کرد و این کار ماموران واحد ۱۸۸ و موساد را سخت تر می کرد چون افسران اس اس پس از انفجار اولین بسته پستی خیلی سریع متوجه قصد اسرائیل شدند . ماموران اسرائیل کوشیدند که دانشمندان آلمانی نازی را در سراسر اروپا ترور کنند . بعنوان مثال آنها نقشه ای طراحی کردند که دکترهانس کلین واکر را از آزمایشگاه اش که در آن روی توسعه سیستم هدایت موشک ها کار می کرد بدزند.
https://t.me/mehrdailynote

https://motarjemjournal.ir
بخش آنلاین نشریه ترجمه ...

قبل از اینکه این متن را بخوانید توضیحی بدهم که سازمان‌های اطلاعاتی آمریکا اگر بخواهند پیام مهمی را منتشر کنند یا به دشمنان خودشان از طریق افشاگری ضربه کاری وارد کنند آن مطلب را به روزنامه نیویورک تایمز می دهند . برای همین افشاگری های نیویورک تایمز مهم هست و باید به دقت بررسی شود . حالا به ماجرای یکی از این افشاگری ها توجه کنید :
اسرائیل در سال ۱۹۵۶ به عنوان قدرت اطلاعاتی مطرح شد. در آن سال نیکیتا خروشچف در کنگره بیستم حزب کمونیست به طور مخفی سخنرانی کرد و در آن به صورت صریح از جنایاتی که سلفش جوزف استالین انجام داده بود انتقاد کرد هر جاسوسی در غرب مشتاق بود تا به مفاد این سخنرانی دست یابد تا شناخت صحیحی از ذهنیت خروشچف داشته باشد اما هیچ یک از آنها نتوانستند از سد آهنین پنهانکاری روس ها بگذرند. اطلاعات اسرائیل( موساد ) بود که توانست چنین اقدامی انجام دهد و ایسر هرل
دستور داد تا کپی سخنرانی به سازمان سیا ارائه شود .آلن دالاس مدیر سیا که تحت تأثیر قرار گرفته بود، آن را به دووایت آیزنهاور رئیس جمهور آمریکا ارائه داد و و او دستور داد که این مطلب به روزنامه نیویورک تایمز‌درز پیدا کند انتشار این توجه مردم زیادی در سطح جهان را به خود جلب کرد و اتحاد جماهیر شوروی را به شدت شرمسار کرد.
برخیز و تو اول بکش
رونن برگمن
ترجمه: هادی عبادی
پی نوشت :
آلن دالاس یکی از کسانی بود که در توطئه ترور کندی دست داشت . چون کندی تصمیم گرفته بود بعد از ماجرای خلیج خوک ها به شدت قدرت و سیطره سازمان سیا را با تکه پاره کردنش کم کند و آلن دالاس باید برکنار میشد
@mehrdailynote

بازهم آقا رامتین و گیلکی حرف زدن . این رو گذاشتم برای خانواده هایی که فکر میکنن به زبان محلی حرف زدن کلاسشون رو میاره پایین در حالیکه برعکس خیلی هم جالب و بامزه و قشنگ هست که شما مخلوطی از چند زبان و لهجه را صحبت کنید و این کسر شأن نیست . دنبال لهجه نداشتن و فارسی حرف زدن غلیظ نباشید و بزارین بچه ها راحت باشن . این چیز ها جلوی فکر و رشد رو نمیگیره .
@mehrdailynote

آقا رامتین پسر گیلانی هست که در کانادا بزرگ شده و با مادربزرگش زندگی کرده که گیلانی بوده و فارسی و گیلکی رو قاطی صحبت کرده و مخلوطی از انگلیسی کانادایی و ترکیبی از گیلکی حرف میزنه . ما تو گیلان به این نوع صحبت کردن میگیم کلاچ فارسی یعنی انگار کلاغ داره فارسی حرف میزنه و حرف زدن کلاغ پر از پارازیت میشه . منظور از کلاچ همون کلاغ هست .
@mehrdailynote

برای همه قسم نوکری از قبیل نویسندگی و معلمی ...از عهده بر میایم ! 😐

نبرد اسرائیل برای استقلال به طور رسمی با توافقات مربوط به آتش بس موقت در سال ۱۹۴۹ پایان یافت اما نبرد غیر رسمی هیچ گاه تمام نشد. اوایل دهه ۵۰ میلادی به طور مداوم از طرف بخشهایی از فلسطین که تحت کنترل اعراب بود - مثلاً نوار غزه در جنوب که توسط مصر اداره می شد و کرانه باختری در شرق که ضمیمه اردن بود - به اسرائیل نفوذ می شد. ارتش دفاعی اسرائیل یا IDF در سال ۱۹۵۲ تخمین زد حدود شانزده هزار نفوذ - یازده هزار نفوذ از طرف اردن - و بقیه از طرف مصر اتفاق افتاده است. بعضی از آن نفوذ کنندگان پناهندگانی بودند که به صورت اجباری یا داوطلبانه طی جنگ برای استقلال فرار کرده بودند و سعی می کردند برای نجات آنچه از دارایی هایشان باقی مانده به روستاهای خود برگردند اما بسیاری از آنها مبارزانی بودند که هدف آنها کشتن یهودیان بود آنها خود را فداییان نامیدند.
با وجود اینکه مصری ها قرارداد آتش بس را امضا کرده بودند، به سرعت متوجه شدند که فداییان میتوانند به نفع آنها وارد جنگ نیابتی شوند. این مبارزان فلسطینی میتوانستند با آموزش و نظارت مناسب به اسرائیل ضربات اساسی بزنند این امر پوشش قابل قبولی برای مصر فراهم می کرد تا منکرنقش خود در این زمینه شود. مصطفى حافظ فرمانده جوانی در اطلاعات ارتش مصر را مسئول سازماندهی فداییان کردند . حافظ به همراه صالح مصطفى، وابسته نظامی مصر در امان پایتخت اردن در اواسط سال ۱۹۵۳ شروع به استخدام و آموزش گروه های چریکی برای اعزام به جنوب اسرائیل کردند. این چریک ها، در مجموع ششصد فدایی سالها از مرز غزه گذشتند و هر اقدامی که می خواستند انجام دادند. آنها لوله های آب را منفجر کردند، مزارع را به آتش کشیدند مسیر راه آهن را بمب گذاری کردند جاده ها را مین گذاری کردند آنها کشاورزان را در مزارع خود و دانشجویان یشیوا -مؤسسات مذهبی یهود- را هنگام تحصیل به قتل رساندند . در مجموع حدود هزار شهروند بین سالهای ۱۹۵۱ تا ۱۹۵۵ .آنها ترس و وحشت را تا جایی گسترش دادند که مقامات اسرائیلی رانندگی در جاده های اصلی جنوب را در شب ممنوع کردند.
این جنگهای نیابتی موفقیت بزرگی محسوب می شد. اسرائیلی ها نمی توانستند مصر یا اردن را مستقیماً مسئول این اقدامات معرفی کنند. درعوض آنها سعی کردند جنگ نیابتی خود را آغاز کنند، اعراب را به خبرچین تبدیل کنند، در مورد فداییان اطلاعات جمع آوری کنند و آنها را به قتل برسانند. این اقدامات در اکثر مواقع به تیم اطلاعاتی IDF معروف به واحد ۵۰۴ واگذار میشد.
بعضی از افراد واحد ۵۰۴ در کشورهای عرب همسایه فلسطین بزرگ شده بودند، بنابراین کاملاً با زبان و فرهنگ افراد محلی آشنا بودند. واحد تحت فرمان رهاویا واردی بود. واردی که متولد لهستان بود پیش از تأسیس دولت اسرائیل به عنوان افسر اطلاعاتی ارشد هاگانا خدمت کرده و به هوش زیاد و رک بودن معروف بود او میگفت هر عربی را میتوان بر اساس یکی از این سه مورد استخدام کرد ستایش بیش از حد، پرداخت پول یا غریزه جنسی .
برخیز و تو اول بکش
رونن برگمن
ترجمه : هادی عبادی

امروز آقای فرج زاده را دیدم . صبح زود در خنکی صبحگاهی حاصل بارانی که دیشب تا صبح باریده بود در کنار خیابان به نیت ورزش می دوید تا به دریا برسد . از آن طرف خیابان دیدم یکی دست و پا تکان می دهد . دیدم عه آقای فرج زاده . آخی خیلی خوشحال شدم . آقای فرج زاده زمانی معتاد بود . تریاک را دیگه شیاف می کرد . زن و بچه را اسیر خود کرده بود و روزگارش سیاه شده بود . می گفت خودم از خودم بدم آمده بود . کمپ رفت . چند ده بار و هر بار کله فتوا داد که دوباره بکش . تا اینکه به واسطه دوستی با انجمن معتادان گمنام آشنا شد و این آشنایی در او تاثیر بسیاری گذاشت و موفق شد اعتیاد را کنار بگذارد . می گفت هرجا در استان ما انجمن جلسه داشت من با کله میرفتم و حالا خودش عامل ترک اعتیاد بسیاری شده . مصداق اینکه درد کشیده طبیب است . حالا انجمن هرجا جلسه داشته باشد خیلی از نهادها همکاری می کنند چون باعث تاثیر شگفتی در ترک اعتیاد شده .
دیدن آقای فرج زاده برای من امروز خیلی خوشحال کننده بود . نماد پیروزی اراده . فرج زاده ما چنان می دوید که انگار سیلوستر استالونه در راکی یک می دود .
https://t.me/mehrdailynote

شاخه اطلاعاتی هاگانا یک بخشی را از همان اوایل دهه ۹۰ تاسیس کرد که جوخه عربی میگفتن . واحدی مخفی که اعضای اون لباس عربی می پوشیدند و عملیات انجام میدادن .جوخه عربی زمانی تأسیس شد که هاگانا متوجه شد به هسته ای از مبارزان آموزش دیده نیاز دارد. افرادی که بتوانند در عمق خطوط دشمن اطلاعات جمع آوری کنند و عملیات تخریبی و قتل هدفمند انجام دهند. آموزش این افراد که اکثر آنها مهاجرینی از سرزمینهای عربی بودند، شامل تاکتیک های تکاوری و انفجار به همراه بررسی فشرده آداب و رسوم اعراب بود. اسم مستعار آنها میستاراویم بود در جوامع یهودی به برخی یهودیان در کشورهای عربی که آیینهای یهودی را به جا می آوردند، اما در بقیه ۱ موارد همچون لباس زبان و رسوم اجتماعی شبیه اعراب عمل می کردند میستاراویم می گفتند .
برخیزواول تو بکش
تاریخ پنهان ترورهای سازمان یافته اسرائیل
رونن برگمن
ترجمه: هادی عبادی
https://t.me/mehrdailynote

https://t.me/mehrdailynote

جوخه های ترور اسرائیل تحت نظر هاگانا تا مدت ها در پی ترور حسن سلامه بودند او فرمانده نیروهای فلسطینی جنوب بود و عامل کشته شدن بیش از صد یهودی . تمام عملیات های ترور ناموفق بود اما درست مثل یحیی سنوار . نیروهای اسرائیلی طی درگیری ساده ای در ژوئن ۱۹۴۸ موفق به کشتن حسن سلامه شدند که از هویت او بی اطلاع بودند .
https://t.me/mehrdailynote

کتاب مقدس به صندوق عهد نمی‌گه «تابوت». تلموده که این لفظ رو (به صورت «تِبوتا») برای ص عهد استفاده می‌کنه.
رینولدز می‌گه «ترجمه‌های آرامی کتاب مقدس هم به ص عهد می‌گن تابوت» اما اشتباه می‌کنه. لفظ تابوت در ۱سموئیل ۶: ۱۱ برای صندوقچه‌ای به کار رفته که همراه ص عهده، نه خود صندوق عهد.
در قسمت باز گرداندن صندوق یهوه فلسطینی ها صندوق یهوه و تابوت حاوی موشهای زرین و تمثالهای آماسهای خویش را بر ارابه گذاشتند . ... لاویان صندوق یهوه و تابوت همراه آن را که حاوی اشیاء زرین بود پایین آوردند و آنها را بر سنگی بزرگ گذاشتند .
بعد ماجرا جالب تر میشه :
خدا از میان مردان بیت شمس شماری را فرو کوفت چه درون صندوق یهوه را نگاه کرده بودند . از میان قوم هفتاد تن را فرو کوفت . .. یهوه قوم را ضربتی عظیم نواخته بود .
پی نوشت : در کتاب مقدس به صندوق عهد آرون گفته میشه «آرون». امروزه هم به کمدی که در کنیسه طومارهای تورات رو داخلش می‌ذارن می‌گن آرون.
@mehrdailynote

https://dys-topian.com/the-strange-story-of-the-most-successful-iranian-science-fiction-writer/

The substance
این فیلم هم موضوع فوق‌العاده جالبی داره و بسیار تحسین شده .‌ببینم درباره اش مینویسم .

The fall of the usher
امروز دیدن سریال سقوط خاندان آشر رو شروع کردم . فیلم نامه و بازیگرها عالی .
https://t.me/mehrdailynote

برخیز و اول تو بکش: تاریخ مخفی ترورهای هدفمند اسرائیل
کتابی است که در سال ۲۰۱۸ میلادی به قلم رونن برگمن نوشته شده‌است. این کتاب تاریخچه ترورهای مخفی موساد است. نویسنده کتاب می‌گوید که از زمان جنگ جهانی دوم، اسرائیل بیش از هر کشور غربی مردم را ترور کرده‌است. کتاب نمونه‌هایی از ترور مقامات انگلیسی و سوری، رهبران حماس، حزب‌الله لبنان، سازمان آزادی‌بخش فلسطین و دانشمندان هسته‌ای ایران را به تصویر می‌کشد. برای نوشتن کتاب، برگمن حدود یک هزار مصاحبه با چهره‌های سیاسی و مأموران مخفی انجام داده و از هزاران سند نیز استفاده کرده‌است.
نویسنده که خبرنگار روزنامه «یدیعوت آحارانوت» و از نویسندگان ارشد سابق بخش نظامی روزنامه «هاآرتص» است، از طریق مصاحبه با افراد مطلع و بررسی اسناد تلاش کرده‌است تا تاریخچه‌ای از عملیات ترور مخفیانه اسرائیل را ارائه دهد. در این راستا نویسنده قبل از نگارش کتاب، با برخی از عوامل اطلاعاتی موساد و شین بت (دو سازمان جاسوسی خارجی و داخلی اسرائیل) مصاحبه‌هایی داشته‌است. عنوان کتاب برگرفته از باورهای تلمود یهودی باستانی است که در آن اینچنین آمده: «اگر کسی برای کشتن شما آمده، برخیز و اول تو او را بکش»کتاب بر پایه هزار مصاحبه و هزاران سند داستان بسیاری از چهره‌های سیاسی و اطلاعاتی اسرائیل مانند عوامل موساد، شین بت و ارتش اسرائیل است که برخی از آنها با هویت واقعی خود صحبت کرده‌اند. ایهود باراک و ایهود اولمرت، نخست وزیران سابق اسرائیل، و مئیر داگان، رئیس اسبق موساد از جمله مصاحبه‌شوندگان هستند.
کتاب با تأسیس سازمان «بار گیورا» در سال ۱۹۰۷ توسط اسحاق بن زوی آغاز می‌شود. این سازمان بعدها به هاشومیر، سپس به هگانا و در نهایت به هسته نیروهای دفاعی اسرائیل (IDF) تغییر می‌یابد.به گفته برگمن، سازمان‌های مخفی اسرائیل ترورهای هدفمند علیه «مخالفان عرب را در دوره‌های قبل و بعد از تشکیل دولتش انجام داده‌است.» با انجام حداقل ۲۷۰۰ عملیات ترور طی هفتاد سال پس از تشکیل اسرائیل،آن‌ها از زمان جنگ جهانی دوم تا کنون، بیش از هر کشور غربی مردم را ترور کرده‌اند.
«خمیر دندان مسموم که یک ماه طول می‌کشد تا به زندگی هدف خود پایان دهد، پهپاد مسلح، انفجار تلفن‌های همراه، لاستیک‌های زاپاس با بمب‌های کنترل از راه دور، ترور دانشمندان دشمن و کشف معشوقه‌های پنهان روحانیون مسلمان»، از جمله روش‌های توصیف شده در کتاب است که توسط اسرائیل برای انجام ترورها مورد استفاده قرار گرفته‌است.
برگمن در این کتاب درباره ترور مقامات انگلیسی، رهبران حماس، حزب‌الله لبنان، سازمان آزادی‌بخش فلسطین و دانشمندان هسته‌ای ایران سخن می گوید. به گفته نویسنده، برخی از ترورشدگان عبارتند از: یاسر عرفات رهبر سازمان آزادی بخش فلسطین؛ علی حسن سلامه رهبر سپتامبر سیاه؛ خلیل الوزیر معروف به ابو جهاد معاون عرفات و یکی از بنیانگذاران جنبش فتح؛ یحیی عیاش معروف به «مهندس» و احمد بوشقیری پیشخدمت مراکشی برگمن با اشاره به ماجرای کشته شدن یاسر عرفات تأکید می‌کند که دستگاه ممیزی رژیم اسرائیل مانع از نقل حقیقت‌های ترور عرفات در این کتاب شده‌است. او در این کتاب با توصیف مناخم بگین، اسحاق شامیر، آریل شارون و نیز ایهود باراک با عنوان «آتش افروز» این افراد را که هر یک بعداً رهبری حکومت اسرائیل را به دست گرفتند، آدم‌کش می‌نامد.
برگمن جزئیات عملیات های انجام شده در ایران،مصر، سوریه و آلمان را شرح می دهد .بر اساس این کتاب، آریل شارون به اشتباه دستور شلیک موساد به یک هواپیمای حامل ۳۰ کودک زخمی فلسطینی را که از بازماندگان کشتار صبرا و شتیلا بودند، صادر کرده بود. برگمن می گوید که عملیات «در آخرین لحظه» پس از آنکه گزارش شد یاسر عرفات در هواپیما نبوده است، لغو شد. او [شارون] «حتی» حاضر بود یک هواپیمای تجاری را اگر حامل عرفات باشد، ساقط کند.
نویسنده در بخشی از کتاب به شیوه‌های مختلف ترور دانشمندان هسته ای ایران پرداخته‌است. افسران موساد در گفتگو با برگمن مدعی شدند با مسموم کردن خمیر دندان یکی از دانشمندان هسته‌ای ایران را کشتند. همچنین یکی از این افسران ادعا کرده که دست‌کم ۱۲ دانشمند هسته‌ای ایران با شیوه‌های متفاوت کشته شده‌اند. به طوری‌که در یکی از این عملیات‌ها، یک دانشمند هسته‌ای ایران با کار گذاشتن مواد منفجره در چرخ یدکش کشته شد. دستگاه اطلاعاتی اسرائیل یکی دیگر از دانشمندان هسته‌ای ایران را با پرتاب بمبی از یک پهپاد دست‌ساز کشت.

https://t.me/mehrdailynote

https://t.me/mehrdailynote

خانم هان کانگ هستند با ۱۱ هزار فالوور تا چند روز پیش این عدد خیلی کمتر بود فرض کنید ۷ هزار فالوور که هستند؟ برنده جایزه نوبل ادبیات ۲۰۲۴ شما در همین توئیتر فارسی یا انگلیسی صدها نفر میبینید که جز پرت و پلاهای ادبی و از این و آن جمله دزدیدن در پروفایلهای شان چیز دیگری نمینویسند ۲۰ هزار فالوور دارند ۴۰ هزارتا گاهی ۱۰۰ هزارتا دنیا واقعا همینطور کار میکند. نباید گفت چرا برنده ی نوبل ادبیات با آن هوش و توانایی در نوشتن در یک شبکه های اجتماعی نوشتار محور ۱۱ هزار فالوور دارد اما یک دختر روزمره نویس ۴۵ هزار فالوور بستگی دارد آدمها مرکز ثقل هدف گذاری و دوراندیشی شان چه باشد. خانم هان تنها نویسنده ی باهوشی نیست که میشناسم و فالوورهایشان از ۱۰ هزار فراتر نرفته علتش اینکه احتمالا منتظر شده تا در جای درستش و توسط آدمهای مهمتری دیده شود. او حالا تبدیل به یکی از گرانقیمت ترین نویسندگان مورد احترام کره ی زمین شده مورد احترام در میان آدمهای واقعی و آن بیرون .
پرنس جان
https://t.me/mehrdailynote

از این نرم افزارهای شما بخون خودش تایپ میکنه رو زیاد امتحان کردم . جدا از اینکه شما سه صفحه بخونی دیگه حنجره خسته میشه و باز هم باید متن نهایی را ویرایش کنی و این خودش وقت گیر هست چون ماشین یک چیزهایی رو تشخیص نمیده یک حسی در تایپ کردن هست که در بقیه چیزها نیست . شما میتونی موزیک گوش بدی و تایپ کنی و این خودش کم از مدیتیشن نیست . برای همین همیشه تایپ کردن رو به بقیه روشها ترجیح دادم هرچند کار دشوار و وقت گیری هست ولی وقتی حرف نمیزنم و ذهنم تداخل با صدای خودم نداره بهتر میتونم روی جملات تمرکز کنم و اونها را گاهی در تایپ اصلاح کنم .
https://t.me/mehrdailynote

مستراح عمومی رومی
https://t.me/mehrdailynote

در عبری به آبریزگاه‌های رومی می‌گن «بیت کیسّه» یعنی صندلی‌خانه. اگه منظور از «بیوت غیرمسکونه» قرآن هم آبریزگاه‌های رومی باشه، اون وقت شاید دو آیۀ بعد در حقیقت احکام قضای حاجت در آبریزگاه عمومی رو بیان می‌کنن نه احکام حجاب رو . یعنی کلش درباره تو مستراح بودن هست . البته این مستراح ها هم زیاد در و پیکر نداشتن و من در آن پیدا بودن . .واسه همین میگه به مردان مومن بگو چشم های خود را فرو پوشانند و شرمگاه ها خود را نگاه دارند !!! و به زنان هم همین رو میگه . حالا وسط مستراح شرمگاه رو نگاه دارند یعنی چی ؟ چون منظورش یه جور مستراح خاصی هست . از این مستراح های کنفرانسی دور همی !
منظورش اینه که دارین اونجا پی پی می کنین به آلت تناسلی همدیگه زل نزین !!!
احتمالاً اینجا منظور آبریزگاه رومیه که توی منطقۀ فلسطین هم وجود داشت. توی این آبریزگاه‌ها:
۱. آدم‌ها در حضور هم قضای حاجت می‌کردن.
۲. می‌شد انتخاب کرد که در ردیف رو به شمال نشست یا ردیف رو به شرق.
احتمالا جایگاه وی آی پی هم داشته . اون موقع خیلی چیزها شخصی نبوده . مثل حمام شخصی یا دستشویی شخصی . خیلی چیزها عمومی و همگانی بوده و دعوا سر نحوه استفاده از این امکانات عمومی بوده .
ربّی عقیوا گفت: یک مرتبه با ربّی یهوشوع وارد آبریزگاه شدم و سه چیز از او آموختم: آموختم که باید رو به شمال و جنوب قضای حاجت کرد؛ باید نشسته عورت را مکشوف کرد؛ باید با دست چپ خود را پاک کرد.
بن عزّای گفت: آیا اینقدر به استاد خود گستاخ بودی؟
پاسخ داد: این تورات است و باید بیاموزم.
یک جوانکی هم بوده با سطل و چوب. سرِ چوب را گیاه مثل کنف می‌‌پیچدند. هرکه کارش تمام می‌شد پسرک را صدا و با سر چوب خود را پاک می‌کرد. در اردو و جنگ، تخته‌های دراز سوراخ‌دار با خود حمل و روی پایه گذاشته و قضای حاجت می‌کردند.
احادیث زیادی هست که نشون می‌ده حمام‌های عمومی رومی در حجاز وجود داشته .در احادیث اسلامی هم «بیوت غیرمسکونه» رو بناهای عمومی می‌دونن. که البته شامل مستراح عمومی هم می شده .
https://t.me/mehrdailynote

در کتاب پیدایش فصل شانزدهم آیه دوازدهم فرشته یهوه میاد به هاجر دلداری بده میگه تو حامله ای وبچه توپسره و اسمش را هم میزاری اسماعیل بعد میگه وی مردی وحشی خواهد بود . ظاهرا اصل جمله اینه که اسماعیل گورخر آدمیان خواهد بود !
https://t.me/mehrdailynote

آموزش اسپارتی به سبک تربیت کودکان در اسپارت در تاریخ باستان و تا سال ۳۷۱ پیش از میلاد اشاره دارد. اهالی اسپارت بر این اعتقاد بودند که کودکان تنها متعلق به والدین نیستند بلکه سرمایهٔ کشور هستند و به همهٔ شهروندان تعلق دارند به همین سبب حق تربیت کودک بجای والدین برعهدهٔ جامعه است. بعد از تولد، کودک نوزاد به نزد انجمن ویژه‌ای برده می‌شد و بزرگ اسپارت‌ها در این انجمن نوزاد را از نظر سلامتی بررسی می‌کرد و تنها در صورت تأیید قدرت و سلامت نوزاد اجازهٔ پرورش صادر می‌شد. کودکانی که مورد تأیید نبودند در کوه تایگتوس به دور انداخته می‌شدند. کودکان پسر از سن ۷ سالگی از والدین جدا شده و در اختیار گروه تربیت قرار می‌گرفتند. هدف اصلی این گروه تربیتی بیش از هر چیز دادن تمرین‌های نظامی و جنگی و پرورش سربازان ورزیده بود. در طی مدت تعلیم کودکان همواره به‌طور برهنه زندگی می‌کردند.
منشا به وجود آمدن همجنس‌گرایی به شیوهٔ یونانی، نظامیان اسپارتی و کرت دانسته می‌شود. در آموزش و پرورش اسپارتی کودک از سن ۷ سالگی تا سن ۳۰ سالگی جدا از خانواده و در خوابگاه مخصوصی به همراه دیگر پسران به صورت گروهی و برهنه به سر می‌برد و همجنسگرایی می‌کردند. حتی هنگام ضیافت‌ها و غذاخوردن هم تنها پسران شرکت داشتند. این امر به این سبب بود که سربازان در هنگام جنگ به علت پیوندهای قوی‌ای که در طول زمان به وجود آمده بود، به خوبی بتوانند همرزمان خود را حمایت کنند. به نظر می‌رسد گسترش چنین طرز تفکری موجب شد که نخست در اسپارت و سپس در یونان، سربازان تشویق به همجنس‌گرایی شوند. بارزترین نمونه رواج همجنس گرایی را می‌توان در سپاه مقدس تبس دید. این سپاه به‌طور کلی با الهام از سپاه لئونیداس شکل گرفته بود و از ۳۰۰ نفر که به صورت زوج زوج همجنس‌گرا بودند، تشکیل شده بود. تبس توانست با کمک همین سپاه در ۳۷۱ پیش از میلاد در جنگ لوکترا بر اسپارت پیروز شود.
درسریال هیولا فصل دوم به همین نکته اشاره می شود که چطور پسران مندز بنا بر تربیت اسپارتی توسط پدرشان مورد تجاوز قرار می گرفتند و مادرشان هم در جریان این تجاوزها بوده . پسرها در نهایت پدرو مادرشان را می کشند . سریال به شکل درخشانی این ماجرا را از نظر روانکاوی کالبد شکافی می کند .
https://t.me/mehrdailynote