مدیران موفق کسب وکار ایران @modiran2015 Channel on Telegram

مدیران موفق کسب وکار ایران

@modiran2015


🌐 هم افزایی مدیران موفق کشور

با حضور مدیران برتر کشور

نکات و
خدمات مدیریتی
آموزشی
فروش
تجارت
بازرگانی
در کسب و کار ...

🌟🌟🌟🌟🌟
ارتباط:
@Arsaaan ادمین
@Raysaaan جهت تبلیغات در کانال

مدیران موفق کسب وکار ایران (Persian)

مدیران موفق کسب و کار ایران یک کانال تلگرامی پربار و الگوبردار برای مدیران و کارآفرینان موفق است. این کانال با نام کاربری modiran2015 اطلاعات، نکات و خدمات مدیریتی، آموزشی، فروش، تجارت و بازرگانی را ارائه می‌دهد. با حضور مدیران برتر کشور، این کانال فرصتی عالی برای یادگیری و دریافت تجربیات ارزشمند از افراد موفق در زمینه کسب و کار فراهم می‌کند. اگر به دنبال راهکارها و راهنمایی‌هایی برای بهبود عملکرد و رشد کسب و کار خود هستید، این کانال مناسبی برای شماست. بیایید به جمع مدیران موفق کسب و کار ایران بپیوندیم و از تجربیات و ایده‌های ارزشمند آنها بهره‌مند شویم. برای اطلاعات بیشتر یا تبلیغات در این کانال، با ادمین با نام کاربری @Arsaaan و یا با نام کاربری @Raysaaan تماس بگیرید.

مدیران موفق کسب وکار ایران

21 Jan, 19:33


عضو کانال های
آموزشگاه فنی و حرفه ای انتخاب در مشهد
بشید تمامی خبرهای آموزشی و نمونه سوالهای فنی و حرفه ای اونجا اطلاع رسانی میشه

تلگرام:
https://t.me/Entekhabacir
ایتا:
https://eitaa.com/entekhabb
اینستگرام:
@Entekhabac.ir

مدیران موفق کسب وکار ایران

21 Jan, 19:32


چه چیزی باعث می شود استعدادها مارا ترک کنند؟

اغلب ما اینگونه فکر می کنیم که حقوق و مزایا و شغل خوب میتواند یک فرد با پتانسیل بالا(استعدادها) را در شرکت نگهدارد ولی در واقع آنچه تحقیقات مختلف بیان کرده اند چیزی خلاف بر این است.

اینکه چه چیزی باعث می شود استعدادها مارا ترک کنند  را به شرح زیر بیان کرده اند:

    رفتار و تعامل مدیر مستقیم
    نبود مسیر شغلی روشن
    ارتباطات ضعیف
    فعالیتها و وظایف بی معنی
    کمبود بازخورد
   کمبود حقوق

اینکه چه کاری انجام دهیم که آنها مارا ترک نکنند بر اساس مقالات و تحقیقات مختلفی که انجام شده است می توان در موارد زیر خلاصه کرد:

    کمک کنیم آنها احساسات خود را بیان کنند. شرکت های موفق در این حوزه تلاش می کنند به نگرانی های کارکنان خود جهت بدهند به نحوی که این نگرانی ها در مسیر نگرانی های شرکت قرار گیرد.

    دانسته های آنها را به چالش بکشیم. رکود مهمترین عامل در کاهش رضایت شغلی آنها است. حال اگر دانسته های آنها را به چالش بکشیم، به مرحله اجرا در بیاوریم و یا درخواست کنیم به دیگران آموزش بدهند، آنها هیچگاه احساس رکود و رخوت نخواهند کرد.

کانال مدیریت منابع انسانی


🔰 @Modiran2015 | رسانه مدیران موفق

مدیران موفق کسب وکار ایران

21 Jan, 19:31


۲۰ عادت بد مدیران از دیدگاه گلد اسمیت

۱- برنده‌شدن بیش‌ازحد: یعنی نیاز به برنده شدن در هر شرایط و به هر قیمت ممکن.

۲- اتکای بیش‌ازحد به ارزش‌ها: یعنی برای اخذ هر تصمیمی بیش‌ازحد به ارزش‌هایمان متکی باشیم.

۳- قضاوت‌کردن: نیاز به ارزیابی دیگران و تحمیل ارزش‌ها و معیارهایمان بر آنان.

۴- حرف‌های مخرب و نادرست: استفاده از جملات طعنه‌آمیز و ریشخندکردن دیگران که سبب می‌شود آنان رفتار ما را زننده و نامطلوب بخوانند.

۵- شروع جمله با نه، اما و هرچند: استفاده بیش‌ازحد از صفات منفی که شکل دیگری از جمله حق با من است. تو اشتباه می‌کنی.

۶- به همه نشان دهیم که چقدر باهوش هستیم: وقتی نیاز داریم به دیگران اثبات کنیم باهوش‌تر از آن هستیم که فکر می‌کنند.

۷- حرف‌زدن هنگام عصبانیت: استفاده از خشم و عصبانیت به عنوان ابزار مدیریت.

۸- منفی‌بافی" بزار توضیح بدم چرا این کار غیرممکن است": نیاز به در میان گذاشتن افکار منفی‌مان با دیگران حتی وقتی چنین درخواستی از ما نداشته‌اند.

۹- امتناع از بیان اطلاعات: امتناع از تسهیم اطلاعات برای حفظ برتری‌مان بردیگران.

۱۰-  نادیده‌گرفتن دیگران در موفقیت‌های گروهی: عدم توانایی در تصدیق عملکرد دیگران.

۱۱- ادعا به داشتن اعتبار و شهرتی که شایسته‌اش نیستیم: در اغلب موارد خود را بیش‌ازحد در موفقیت‌ها سهیم می‌دانیم.

۱۲- بهانه‌آوردن: نیاز به توجیه رفتار آزار دهنده‌مان تا دیگران به خاطر آن از ما عذرخواهی کنند.

۱۳- اتکا به اتفاقات گذشته: نیاز به اتکا به اتفاقات گذشته برای سرزنش‌کردن، کسانی که در آنها سهیم بوده‌اند. یعنی سرزنش هر کس جز خودمان.

۱۴- ایفای نقش فردی محبوب: نپذیرفتن این واقعیت که گاهی رفتار ما نیز مانند دیگران نادرست است.

۱۵- عذرخواهی‌نکردن: امتناع از قبول مسئولیت کارها و رفتارمان، امتناع از پذیرفتن اشتباهات‌مان و این واقعیت که اعمال و رفتارمان بر دیگران اثر می‌گذارد.

۱۶- گوش‌ندادن: یکی از بدترین عادات رفتاری بد، بی‌احترامی و بی‌اعتنایی به همکاران در موقع حرف‌زدنشان است.

۱۷- قدردانی‌نکردن از تلاش‌ها.

۱۸- تنبیه فردی که حامل خبری است: نیاز به پرخاشگری و حمله به فرد بی‌گناهی که فقط قصد کمک به ما را دارد.

۱۹- مسئولیت کار خود را به گردن دیگری انداختن: نیاز به سرزنش‌کردن هر کسی جز خودمان.

۲۰- نیاز مبرم به منیّت: یعنی از اشتباهات و معایب‌مان به عنوان فضایل اخلاقی یاد می‌کنیم. صرفا به این دلیل که متعلق به ما هستند.


۱۰ نشانه ای  که نشان میدهد شما برای پذیرش پست مدیریت آمادگی ندارید:

۱. اگر به منظور راحت شدن فعالیت هایتان قصد قبول پست مدیریت را دارید، در این صورت باید از پذیرفتن آن خودداری نمایید.

۲. اگر تنها دلیل شما برای پذیرش سمت جدید، دریافت حقوق بیشتر باشد، در این صورت آمادگی لازم برای پذیرش پست جدید را ندارید.

۳. در صورتی که به خاطر عنوانِ پست شغلی قصد تصدی سِمت جدید را دارید، باید بدانید که جاه طلبی مانع موفقیت در مدیریت می شود.

۴. آیا تصور می کنید به محض اینکه مدیر شوید، باید برخی از کارمندان را توبیخ کنید؟ در این صورت الان زمان مناسبی برای قبول جایگاه مدیریت توسط شما نیست؛ زیرا ترفیع شما ممکن است منجر به تسویه حساب های فردی در سازمان شود.

۵. اگر برای فخر فروشی سِمت شغلی خود به دیگران، قصد قبول پیشنهاد مدیریت را دارید، نباید آن را بپذیرید.

۶. در صورتی که اظهار نظر در موارد مرتبط با کسب و کار سازمان برایتان سخت است، پس جایگاه پیشنهادی برایتان مناسب نیست؛ زیرا در آینده نیز نمی توانید در مورد امور مهم سازمان تان اظهار نظر کنید.

۷. شاید تصور کنید سایر کارمندان تنبل هستند و می خواهند از فعالیت هایشان شانه خالی کنند، در این حالت نیز پذیرفتن سِمت مدیریت از جانب شما، تصمیم درستی نیست. زیرا ممکن است از جانب شان این گونه برداشت شود که آنها را دست کم گرفته اید.

۸. در صورتی که به افراد گروه کاری که در آن فعالیت می کنید، اعتماد ندارید یا نمی توانید با آنها ارتباط برقرار کرده و مشکلات را با هم حل نمایید، به سوی پست مدیریت قدم بر ندارید.

۹. آیا تصور می کنید که مدیران ارشد سازمان بی کفایت و بی نزاکت هستند؟ در این صورت سمت مدیریت را قبول نکنید؛ زیرا ممکن است در حین فعالیت در پست جدید، با مدیران ارشد روبرو شوید و احترام دو طرفه بین تان از بین برود.

۱۰. اگر تصور می کنید که سمت مدیریت آتی، ساده است، مطمئن باشید که از کار فعلی تان ساده تر نخواهد بود. در صورت ساده انگاری پست پیشنهادی، باید از پذیرش آن خودداری نمایید.

منبع: Forbes


🔰 @Modiran2015 | رسانه مدیران موفق

مدیران موفق کسب وکار ایران

21 Jan, 19:29


۱۰ نشانه ای  که نشان میدهد شما برای پذیرش پست مدیریت آمادگی ندارید:

۱. اگر به منظور راحت شدن فعالیت هایتان قصد قبول پست مدیریت را دارید، در این صورت باید از پذیرفتن آن خودداری نمایید.

۲. اگر تنها دلیل شما برای پذیرش سمت جدید، دریافت حقوق بیشتر باشد، در این صورت آمادگی لازم برای پذیرش پست جدید را ندارید.

۳. در صورتی که به خاطر عنوانِ پست شغلی قصد تصدی سِمت جدید را دارید، باید بدانید که جاه طلبی مانع موفقیت در مدیریت می شود.

۴. آیا تصور می کنید به محض اینکه مدیر شوید، باید برخی از کارمندان را توبیخ کنید؟ در این صورت الان زمان مناسبی برای قبول جایگاه مدیریت توسط شما نیست؛ زیرا ترفیع شما ممکن است منجر به تسویه حساب های فردی در سازمان شود.

۵. اگر برای فخر فروشی سِمت شغلی خود به دیگران، قصد قبول پیشنهاد مدیریت را دارید، نباید آن را بپذیرید.

۶. در صورتی که اظهار نظر در موارد مرتبط با کسب و کار سازمان برایتان سخت است، پس جایگاه پیشنهادی برایتان مناسب نیست؛ زیرا در آینده نیز نمی توانید در مورد امور مهم سازمان تان اظهار نظر کنید.

۷. شاید تصور کنید سایر کارمندان تنبل هستند و می خواهند از فعالیت هایشان شانه خالی کنند، در این حالت نیز پذیرفتن سِمت مدیریت از جانب شما، تصمیم درستی نیست. زیرا ممکن است از جانب شان این گونه برداشت شود که آنها را دست کم گرفته اید.

۸. در صورتی که به افراد گروه کاری که در آن فعالیت می کنید، اعتماد ندارید یا نمی توانید با آنها ارتباط برقرار کرده و مشکلات را با هم حل نمایید، به سوی پست مدیریت قدم بر ندارید.

۹. آیا تصور می کنید که مدیران ارشد سازمان بی کفایت و بی نزاکت هستند؟ در این صورت سمت مدیریت را قبول نکنید؛ زیرا ممکن است در حین فعالیت در پست جدید، با مدیران ارشد روبرو شوید و احترام دو طرفه بین تان از بین برود.

۱۰. اگر تصور می کنید که سمت مدیریت آتی، ساده است، مطمئن باشید که از کار فعلی تان ساده تر نخواهد بود. در صورت ساده انگاری پست پیشنهادی، باید از پذیرش آن خودداری نمایید.

منبع: Forbes


🔰 @Modiran2015 | رسانه مدیران موفق

مدیران موفق کسب وکار ایران

02 Jan, 23:10


به گمان من، یکی از فرآیندهای مهم مدیریت، افشاندن بارانی از تشویق بر سر کارکنان برای پیشرفت آنان است. تشویق باید هم از روح و هم از جیب کارکنان سر در آورد.
جک ولش

#پاداش

🔰 @Modiran2015 | رسانه مدیران موفق

مدیران موفق کسب وکار ایران

02 Jan, 23:09


⭕️ چرا مدیران جوان عملکرد بهتری دارند؟

«او چندان با تجربه نیست. فکر می‌کنید از عهده‌اش برمی‌آید؟» این جمله‌ای است که هنگام استخدام نیروهای جوان بارها و بارها می‌شنویم.
به‌عنوان یک مدیر با تجربه من تصور می‌کردم که مدیران کهنه‌کار در مقایسه با جوان‌ترها کارآمدترند. اما نتایج تحقیقات من و یکی از همکارانم «جک زنگر» ثابت کرد که اشتباه می‌کردم. ما که مشغول تالیف مقاله‌ای برای مجله کسب و کار هاروارد (HBR) بودیم، اطلاعات مربوط به ۶۵ هزار رهبر و مدیر مشهور را جمع‌آوری کرده و از میان این داده‌ها، اطلاعات مربوط به مدیران زیر ۳۰ سال را در یک گروه و اطلاعات مربوط به مدیران بالای ۴۵ سال را در گروهی دیگر قرار دادیم (مدیران زیر ۳۰ سال ۴۵۵ نفر و مدیران بالای ۴۵ سال ۴۲۹۸ نفر). سپس به مقایسه ویژگی‌ها و وجوه تمایز هر دو گروه پرداختیم. هنگام مقایسه دو گروه ما تلاش می‌کنیم تا هر دو گروه تا جایی که ممکن است مشابه یکدیگر باشند. اما با توجه به اینکه مدیران جوان این قابلیت را داشته‌اند که در سنین جوانی به سمت مدیریت ارتقا پیدا کنند، ما به این نتیجه رسیدیم که پتانسیل دستیابی به اهداف و موفقیت در این افراد بیشتر است. به هر حال ارتقا یافتن به یک پست مدیریتی در سنین جوانی کار ساده‌ای نیست. نتایج آماری این تحقیقات نشان داد که ۴۴ درصد از کارآمدترین رهبران مورد مطالعه ما را افراد زیر ۳۰ سال تشکیل می‌دهند در حالی که افراد بالای ۴۵ سال تنها ۲۰ درصد از کل جمعیت مدیران کارآمد را به خود اختصاص داده‌اند.

هنگام ارزیابی مدیران از نظر مهارت‌های مدیریتی دریافتیم که مدیران جوان‌تر در هر ۴۹ مورد از افراد بالای ۴۵ سال رتبه بهتری کسب کرده‌اند. این خبر خوبی است که نشان می‌دهد رهبران جوانی در سازمان‌ها مشغول کارند که حتی قابلیت پذیرش مسوولیت‌های مهم‌تر را نیز دارند. اما درست مثل دوست جوان من، مهم‌ترین چالش پیش روی مدیران جوان، اثبات قابلیت‌هایشان است. ما براساس نظرها و داده‌ها دریافتیم که در سازمان‌ها به سختی به مدیران جوان اعتماد می‌کنند. آنها تصور می‌کنند که افراد جوان فاقد تفکر استراتژیک هستند، از چند و چون صنعت چیزی نمی‌دانند و قادر به رهبری یک سازمان نیستند. اما بهتر است قبل از آن که تنها به دلیل بی‌تجربگی، روی اسم یک فرد جوان خط بزنیم، او را ارزیابی کنیم. شاید حرفی برای گفتن داشته باشد. آنچه مشاهده می‌کنید ویژگی‌های مشترک مدیران جوانی است که مورد مطالعه ما بودند:

۱- تمایل به تغییر.
۲- رفتارهای الهام‌بخش و تاثیرگذار
۳- پذیرای بازخورد.
۴- پیشرفت دائمی.
۵- تمرکز بر اهداف.
۶- اهداف بلند پروازانه.

نیروهای قدیمی نهایتا یک روز سازمان را ترک می‌کنند و این جوان‌ترها هستند که می‌توانند جای خالی آنها را پر کنند. درک پتانسیل‌های این افراد و سرمایه‌گذاری روی آنها فرصت بزرگی است برای ارتقا عملکرد و بازدهی سازمان‌ها. گرچه این مدیران جوان با چالش‌هایی روبه‌رو هستند که رفع آنها نیازمند تلاش و تقویت مهارت‌های مدیریتی است اما فراموش نکنید که یک مدیر جوان به منزله یک سرمایه ارزشمند است. به اطراف خود نگاه کنید. شاید یکی از همین سرمایه‌های کشف نشده در سازمان شما مشغول به کار باشد.


🔰 @Modiran2015 | رسانه مدیران موفق

مدیران موفق کسب وکار ایران

13 Dec, 21:21


چگونه مدیران، تبدیل به رهبر می‌شوند؟

بسیاری از ستاره‌ های برجسته در شرکت‌ها، زمانی که از رهبری یک عملیات به رهبری یک سازمان منصوب شده و برای اولین بار مسئولیت سود‌ و‌ زیان و نظارت بر کل عملیات سازمان را به عهده می‌گیرند، دچار لغزش می‌شوند. به منظور درک واقعیت، با نگاهی عمیق به این نقطه عطف بحرانی، مصاحبه‌های جامع و گسترده‌ای با بیش از ۴۰ مدیر اجرایی انجام شد. نتایج نشان داد برای اینکه این جابه‌جایی با موفقیت انجام شود، مدیران باید به شیوه‌ای زیرکانه‌ تغییراتی در مهارت‌های رهبری خود ایجاد کنند که می‌توان از آن به عنوان هفت مرحله گذار یاد کرد:

۱. از یک متخصص به رهبری با  دانش کلان عمومی
اولین چالش، تغییر از رهبری یک واحد ساده به نظارت بر کل عملکرد کسب‌وکار است. رهبران سازمانی باید قادر باشند اولا تصمیماتی اتخاذ کنند که برای کل کسب‌و‌کار مفید باشد، ثانیا استعداد افراد تیم خود را ارزیابی کنند. رهبران باید بتوانند به زبان تمامی بخش‌های سازمانی صحبت کرده و در صورت لزوم مفاهیم را تفسیر کنند و از معیارهای مناسبی جهت ارزیابی و به کارگیری افراد در زمینه‌هایی که خود تخصص ندارند، بهره گیرند.

۲. از یک تحلیل‌گر به فردی با قابلیت ایجاد ائتلاف بین اجزا
اولین مسوولیت رهبران سازمانی، جذب، توسعه و مدیریت افرادی است که در فعالیت‌های خاص کسب‌وکار مهارت دارند. هنر رهبر سازمانی، توانایی ایجاد یکپارچگی بین دانش جمعی تیم‌ها و برقراری توازن مناسب جهت حل مسائل مهم سازمانی است.

۳. از یک فرد ماهر و باتدبیر به یک استراتژیست
رهبرانی که از آنها به عنوان رهبرانی با تاکتیک قوی یاد می‌شود، همواره پرورش سه مهارت تغییر سطح، درک الگوها و شبیه‌سازی ذهنی را مدنظر دارند. تغییر سطح به معنی توانایی شناسایی زمان مناسب برای تمرکز بر جزئیات یا تمرکز بر کلیات به طور جداگانه و چگونگی ایجاد ارتباط بین این دو می‌باشد. درک الگوها به معنی توانایی ایجاد تمایز بین روابط سببی و سایر عوامل مهم در کسب‌وکارهای پیچیده و محیط اطراف آن است و شبیه‌سازی ذهنی نیز به معنی توانایی پیش‌بینی واکنش‌های ممکن از سوی عوامل کلیدی خارج از سازمان (شامل رقبا، قانون‌گذاران، رسانه‌ها و عموم) نسبت به تصمیمات سازمان و تعیین بهترین استراتژی می‌باشد.

۴. از یک آجرچین به یک معمار چیره دست
رهبران، همزمان با ارتقا به سطوح بالای سازمانی، نسبت به طراحی و تغییر معماری سازمان خود، استراتژی، ساختار، فرآیندها و مبانی مهارتی مسوولیت پیدا می‌کنند. برای تبدیل شدن به یک معمار سازمانی موثر، آنها باید تفکر سیستماتیک داشته باشند.

۵‌. از یک حلال مشکلات به یک قانون‌ گذار
هرچند که اکثر مدیران در زمینه حل مشکلات در سازمان بسیار توانمند هستند؛ با این وجود، زمانی که رهبران سازمانی می‌شوند، ‌باید کمتر بر حل مشکلات تمرکز کرده و توجه خود را به تعریف مشکلاتی که سازمان باید به مقابله با آنها بپردازد، معطوف کنند.

۶. از یک جنگجو به یک دیپلمات
دیپلمات‌های شرکت‌های بزرگ از ابزار های دیپلماسی، شامل مذاکره، ترغیب، مدیریت تعارض و ایجاد اتحاد، برای شکل دادن به محیط کسب‌‌وکار به منظور حمایت از اهداف استراتژیک بهره می‌گیرند. در این راستا، آنها با رقبای خود، همکاری می‌کنند.

۷. از نقش یک حامی به فردی با نقش رهبری
در نهایت، تبدیل شدن به یک رهبر سازمانی حرکت زیر چراغ روشن است. مدیران در همه سطوح تاحدی نقش الگو را ایفا می‌کنند؛ اما در سطح سازمانی تاثیر آنها بسیار زیاد است، به طوری‌که همه افراد به چشم الگوی رفتارها و نگرش‌های «صحیح» به آنها می‌نگرند.

Harvard business review


🔰 @Modiran2015 | رسانه مدیران موفق

مدیران موفق کسب وکار ایران

13 Dec, 21:20


چطور ارزش خود را در محیط کار ارتقا دهیم؟

همه ما به دنبال ارتقای ارزش خود در محیط کار هستیم چرا که در این صورت مسیر ارتقای شغلی هموار شده و شانس افزایش دستمزد هم بیشتر می‌شود.
برخی ممکن است برای نشان دادن ارزش خود سراغ راه‌های اشتباهی نظیر بر عهده گرفتن مسئولیت‌های بیش از حد یا تخریب همکاران بروند که نه تنها باعث رسیدن به نتیجه دلخواه نخواهد شد، بلکه ممکن است نتایج منفی هم به بار بیاورد.

برای ارتقای ارزش در محیط کار باید راه‌های معقولی را در پیش بگیرید که در ادامه به آنها اشاره شده است.

▪️نسبت به بازخوردها بی‌تفاوت نباشید

هیچ کس از تعریف و تمجید بدش نمی‌آید اما کمتر کسی است که انتقاد را با هم با آغوش باز پذیرا باشد. این در حالی است که انتقادهای سازنده نقطه ضعف‌های ما را برجسته می کنند که با کار کردن روی آن می‌توانیم خود را به مراتب ارزشمندتر سازیم.

▪️ذهنیت دستاورد محور داشته باشید

افراد دستاورد محور همان‌هایی هستند که پیوسته خود را به چالش کشیده و دنبال موفقیت‌های بزرگتر هستند. برای یافتن چنین ذهنیتی کافی است یک کار روزمره را در نظر گرفته و سعی کنید آنرا به شکل بهتری انجام دهید. برای ارزیابی عملکردتان هم معیارهایی مثل زمان یا کیفیت کار را در نظر بگیرید. با هر بار دستیابی به هدف تعیین شده ذهنتان به شما پاداش داده و سوخت لازم برای پیشرفت بعدی را مهیا می‌کند.

▪️مدارک حرفه‌ای بگیرید

کسب گواهینامه‌های حرفه‌ای راهی مطمئن برای اثبات مهارت‌ها و توانایی‌ها است، نه تنها هنگامی که دنبال یک شغل جدید می‌گردید، بلکه حتی زمانی که مشغول به کار هستید.
از طرف دیگر برقراری ارتباط با متخصصان صنعتی که در آن مشغول به کار هستید، می‌تواند تمام مشکلاتی که خارج از حیطه توانایی‌های شماست را برطرف کند، به خصوص در رویه کاری روزانه..

▪️خارج از چارچوب فکر کنید

استفاده از ایده‌ها و تجربیات تازه یکی از تکنیک‌های فوق‌العاده برای حل مشکلات به شمار می‌آید. اگر گاهی خود را محصور به انتظارات و شرایط عادی شرکت بکنیم، نمی‌توانیم به اندازه کافی و با نگاهی باز به شرایط نگاه کرده و فراتر از آنها را ببینیم. نه به این معنا که لازم باشد قوانین را بشکنید؛ صرفا ذهنی باز داشته باشید و دنبال راهکارهای ایده‌آل بگردید.

منبع: zety


🔰 @Modiran2015 | رسانه مدیران موفق

مدیران موفق کسب وکار ایران

13 Dec, 21:20


شغل مدنظرتان را بیش از حد بزرگ نکنید


کتی فایوک در کتاب ارزشمند خود به نام «53 اصل استخدام بهترین‌ها» می‌نویسد:

خیلی وقت‌ها با داوطلبان زیادی مصاحبه کرده‌اید، ولی هنوز کسی را برای شغل مدنظرتان پیدا نکرده‌اید. در نتیجه، خسته و درمانده شده‌اید. برای همین، آرزو می‌کنید ای کاش یک فرد مناسب برای استخدام پیدا می‌کردید

در این شرایط، به رزومه‌ای برخورد می‌کنید که بسیار خوب به نظر می‌رسد چون تجربیات و تحصیلات او مناسب است. برای همین، پیش خودتان فکر می‌کنید: عالیه، این همان کسی است که دنبالش هستیم و باید او را جذب کنیم

اما به ناگهان یادتان می‌آید آخرین داوطلب خوبی که دنبال جذب او بودید، به خاطر شرایط کاری و حقوق و مزایای شرکت‌تان، پیشنهادتان را نپذیرفت

در این فکر هستید که ناگهان به ذهن‌تان می‌رسد برای راضی کردن فرد مدنظرتان، می‌توانید کمی اغراق کنید و شغل پیشنهادی را بهتر و بزرگ‌تر از آن چه که هست، نشان بدهید و مثلا در مورد جذابیت شغل، کسب تجربه بیشتر بعد از پذیرفتن آن شغل، امکان رشد و ترقی و غیره اغراق کنید

در حقیقت، پیش خودتان فکر می‌کنید اگر بتوانید این داوطلب مستعد و خوب را جذب کنید، چه اشکالی دارد کمی دروغ بگویید؟

اما اگر بتوانید فرد مورد نظرتان را با دروغ‌گویی و اغراق جذب کنید، وقتی او را استخدام کردید و متوجه شد که آن چه در مصاحبه به او گفته‌اید، با واقعیت‌ها مطابقت ندارد، بسیار دلسرد و ناراحت می‌شود و به احتمال زیاد یا استعفا می‌دهد یا بهره‌وری‌اش را به شدت پایین می‌آورد

به همین دلیل، بعد از مدتی از یک کارمند خوب و مستعد که آرزوی جذب آن را داشتید، به یک کارمند بهانه‌جو و ناراضی تبدیل می‌شود و روحیه همکاران دیگرش را هم خراب می‌کند

پس تحت هیچ شرایطی، درباره وضعیت شرکت‌تان دروغ نگویید و اغراق نکنید. چون با این کار، شاید یک مشکل‌تان را حل کنید، ولی در آینده با چند مشکل بزرگ‌تر مواجه می‌شوید


🔰 @Modiran2015 | رسانه مدیران موفق

مدیران موفق کسب وکار ایران

13 Dec, 21:19


نیرویی که از ۱۰۰ نفر بهتر است!

استخدام یک نیروی قابل‌اعتماد یعنی حصول اطمینان از اینکه او صادق و شریف باشد؛ یعنی:

▪️حتی وقتی کسی حواسش به او نیست، به استانداردها و اصولی پایبند باشد.
▪️باوجدان و وظیفه‌‌‌شناس باشد.
▪️مطمئن باشید که درست قضاوت می‌کند و به آنچه می‌‌‌گوید عمل می‌کند.
▪️نیازی به نظارت بر او یا مدیریت ذره‌‌‌بینی او نداشته باشید
▪️اهداف تیم را درک کند و به اندازه شما به کیفیت کار اهمیت دهد.

"وارن بافت" این ویژگی را بسیار ارج می‌‌‌نهد تا جایی که در نامه‌‌‌ای به سهامداران در سال ۲۰۰۳، عقد قرارداد با شرکت مک‌‌‌لین وابسته به والمارت را به عنوان مثال آورد. یک قرارداد عظیم با یک شرکت بزرگ.
فرآیند تایید قاعدتا باید کلی طول می‌‌‌کشید. ده‌‌‌ها وکیل باید تک تک قراردادها و اسناد و توافقات را می‌‌‌خواندند. یک لشکر حسابدار باید تک تک آیتم‌‌‌ها در صورت‌های مالی شرکت را بررسی می‌کردند، و‌ میلیون‌‌‌ها دلار و ماه‌‌‌ها زمان لازم بود تا پروسه کامل شود.

اما "وارن بافت" تنها با صرف دو ساعت، یعنی در یک جلسه دو ساعته و یک دست دادن، قرارداد را نهایی کرد. او می‌‌‌گوید: «بررسی خاصی نکردیم. می‌‌‌دانستم که همه چیز دقیقا همانی خواهد بود که والمارت گفته بود. و همان‌طور هم شد.»

یک جلسه دو ساعته و دست دادن و تمام؟ تصور کنید که چقدر زمان و پول و زحمت هدر می‌‌‌رفت اگر بافت به طرف مقابل اعتماد نداشت. جلوگیری از اتلاف این همه سرمایه، صرفا به این خاطر بود که یکی از طرفین مطمئن بود طرف مقابل به حرف‌‌‌هایش عمل می‌کند.

در مورد استخدام هم همین است. داستان بافت نشان می‌دهد که اعتماد چه اهرم قدرتمندی است که با اتکا به آن، با تلاشی ناچیز می‌توانید نتایج عالی بگیرید. بهتر است یک کارجوی کم تجربه اما صادق، مبتکر و باهوش را استخدام کنید. به هر حال اگر او سابقه خودجوش بودن و اخلاق‌‌‌مداری و تشخیص مشکل را داشته باشد، احتمالا عملکرد بالایی نیز خواهد داشت. بدون اعتماد، داشتن یک تیم با عملکرد بالا ممکن نیست.


🔰 @Modiran2015 | رسانه مدیران موفق

مدیران موفق کسب وکار ایران

04 Nov, 20:41


۳۷ رفتار و عادت اشتباه در محیط کار که همکارانتان را کلافه می‌کند!

دزدیدن غذای دیگران از یخچال مشترک، بوی بد دهان یا بدن، و سخن‌چینی درباره همکاران از نمونه‌ رفتارهای آزاردهنده در محیط کارند. شاید هرکدام از ما نیز سهوا برخی از آنها را انجام دهیم، بدون آنکه به عواقبش فکر کنیم یا متوجه شویم سایر همکاران را می‌آزاریم.

در اینجا، ۳۷ عادت ناپسند در محیط کار را معرفی می‌کنیم. باشد که هیچ‌کدام از‌ این عادت‌ها در ما نباشند!

از بلندگوی گوشی در محیط کار استفاده می‌کنید!

با صدای بلند با تلفن حرف می‌زنید!

به تماس‌های تلفنتان پاسخ نمی‌دهید!

صدای یاد‌آورها و پیام‌های گوشی‌تان قطع نمی‌شود!

به حریم شخصی دیگران تجاوز می‌کنید.  بیش‌ازحد نزدیک‌شدن، لمس‌کردن، شوخی‌های نامناسب و… از مصادیق تجاوز به حریم همکاران است.

مکالمات دیگران را شنود، و یا در آن مداخله می‌کنید!

شایعه‌پراکنی می‌کنید و آنچه را دیده و شنیده‌اید با چاشنی‌های اضافه برای دیگران تعریف می کنید.

از پشت خنجر می‌زنید و رازهای دیگران را با دیگر همکاران در میان می‌گذارید.

میزتان همیشه به‌هم‌ریخته است.

غذایتان را پخش‌وپلا می‌کنید!

آشپزخانه یا آبدارخانه محیط کار را به هم می‌ریزید!

از سرویس‌بهداشتی، درست استفاده نمی‌کنید!

دیر به جلسات می‌‌آیید.

دیر به سر کار می‌‌آیید.

زمان ناهار را کش می‌دهید!

متلک می‌پرانید!

ایمیل‌های حاوی بدگویی به رئیسریا همکاران‌تان ارسال می‌کنید!

صدای موسیقی‌تان خیلی بلند است!

هنگام گوش‌کردن به موزیک هم‌خوانی می‌کنید.

مدام به دستان یا پایتان ضربه می‌زنید و حواس بقیه را پرت می‌کنید.

صدای خنده‌هایتان آزاردهنده است.

با صدای بلند غذا می‌خورید!

فین‌فین می‌کنید!

غذاهای بودار سر کار می‌آورید!

لباستان بو می‌دهد و دوش‌نگرفته به سرکار می‌روید.

در محیط کار از اسپری و عطر تند استفاده می‌کنید.

خودسرانه و بدون پرسیدن نظر دیگران ،کولر را روشن یا خاموش می‌کنید.

خوراکی‌های دیگران را از یخچال مشترک برمی‌دارید!

مدام از همکاران پول قرض می‌کنید.

هنگام بیماری سر کار حاضر می‌شوید!

کفش‌تان را درمی‌آورید و پایتان بو می‌دهد!

سؤالاتی می‌پرسید که جوابشان در اینترنت هست!

مدام سؤال می‌پرسید!

مدام درباره شغلتان غر می‌زنید!

درباره مسیر هرروزه تا رسیدن به محل کار غر می‌زنید!

راجع‌به اینکه خیلی سرتان شلوغ است غر می‌زنید!

پیش رئیس خودشیرینی می‌کنید!

منبع: coburgbanks


🔰 @Modiran2015 | رسانه مدیران موفق

مدیران موفق کسب وکار ایران

04 Nov, 20:41


بهترین مشاغل برای افراد درونگرا

اگر شما هم درونگرا هستید، احتمالا به‌سختی می‌توانید با انواع مشاغل کنار بیایید؛ چراکه معمولا درونگراها ترجیح می‌دهند به‌صورت کاملا مستقل و دور از هرگونه هیاهو و استرس کار کنند.

به‌طور کلی، افراد درونگرا بیشتر به‌سمت مشاغلی که در آن استقلال بیشتری دارند می‌روند. آنها خواهان آرامش بیشتر و ارتباطات کمتر با سایر افراد جامعه‌اند. اگر به آنها پیشنهاد کار در منزل بدهید، اغلب بدون هیچ بحث خاصی حتما می‌پذیرند.

برخلاف باور عمومی، افراد درونگرا همیشه هم  کم‌صحبت نیستند. در حقیقت، درونگرایان می‌توانند بسیار اجتماعی و دارای مهارت‌های روابط بین فردی خوبی باشند. با این حال، برخلاف برونگرایان، که انرژی‌شان را از محیط‌های گروهی کاری دریافت می‌کنند، افراد درونگرا ترجیح می‌دهند در تنهایی خود انرژی تحلیل رفته‌شان را بازیابی کنند. به همین دلیل، افراد درونگرا توانایی انجام مشاغلی را دارند که از قدرت فردی خود بیشترین استفاده را ببرند.

بهترین مشاغل برای افراد درونگرا باید دارای این خصوصیات باشند:

در آنها محیطی آرام و بی‌سروصدا فراهم باشد.

در آنها فرد درونگرا بیشتر شنونده باشد تا گوینده.

در آنها اولویت با وظایف مستقل و فردی باشد، نه با جلسات گروهی کاری.

در آنها امکان متمرکزشدن روی یک پروژه یا یک کار در زمانی مشخص وجود داشته باشد (چندوظیفه‌نبودن).

مشاغلی که ارتباطات به‌صورت فردی و خصوصی انجام شود (سخنرانی در جمع عمومی مناسب برای آنها نیست).

برای کمک به شما، در اینجا فهرستی از انواع مشاغل متناسب با شخصیت افراد درونگرا و البته با درآمد بالا را ذکر می‌کنیم:

مدیر حسابداری
امروزه، مدیریت حسابداری بیشتر با رایانه است که همین مسئله از دلایلی است که درونگرایان این شغل را برمی‌گزینند.

معمار یا طراح فضای سبز
این شغل یکی از آرامش‌بخش‌ترین مشاغل برای درونگراها محسوب می‌شود.

رفتاردرمانگر
وظیفه اصلی درمانگر رفتاری، کمک به بیمارانی است که دچار بیماری‌های روحی و روانی اند.

مدیر محتوا
افراد می‌توانند به‌صورت کار در منزل و از راه دور این‌ کار را انجام دهند و در این شغل، علاوه بر استقلال کاری، از درآمد بسیار خوبی هم برخوردار می‌شوند.

سرآشپز
سرآشپز در رأس سایر آشپزها قرار دارد و به همین دلیل، استقلال بسیار خوبی دارند. افراد درونگرا با کسب تجربه و تخصص کافی می‌توانند در این زمینه فعالیت کنند.

ویراستار
افراد درونگرا به‌صورت دورکار و با کار در منزل نیز می‌توانند این شغل را انتخاب کنند.

گرافیست یا طراح گرافیک
این شغل کاملا روحیه هنری نیاز دارد. اگر درونگرایید و به طراحی علاقه‌مندید، به‌راحتی می‌توانید در خانه و دورکار گرافیست شوید و درآمد خوبی داشته باشید.

مدیر فناوری اطلاعات یا آی‌تی
مدیران فناوری اطلاعات کارشان را فقط با رایانه‌ها انجام می‌دهند و نیازی نیست با افراد زیادی صحبت کنند. اگر به حوزه فناوری اطلاعات علاقه‌مندید، با تحصیل در این رشته می‌توانید درآمد بسیار بالایی کسب کنید.

کتابدار
این شغل نیز بدون استرس است و گزینه مناسبی برای افراد درونگراست.

مکانیک
مکانیکی شغلی مستقل است که فرد درونگرا با تجربه و تخصص کافی می‌تواند درآمد خوبی داشته باشد.

محقق یا پژوهشگر
وظیفه اصلی محقق‌ها تجزیه‌وتحلیل انواع آزمایش‌ها و مدارک معتبر علمی است. آنها علاوه بر موشکافی مسائل، توانایی پاسخ به سؤالات علمی را نیز دارند.

مدیر شبکه‌های اجتماعی
می‌توانید این‌ کار را در خانه برای شرکت‌ها و افراد انجام دهید و از درآمد خوبی برخوردار شوید.

مهندس نرم‌افزار
این شغل بیشتر با رایانه و ارتباطات دیجیتال سروکار دارد و شاخه‌ای از رشته آی‌تی است.

روان‌شناس
وظیفه اصلی روان‌شناس توانایی هم‌دلی و گوش‌دادن به حرف‌های مراجعه‌کنندگان است. این شغل دقیقا مطابق با شخصیت افراد درونگراست. آنها هنر خوب گوش‌کردن را به‌طور ذاتی دارند.

آمارگر
این کار یکی از بهترین مشاغل کم‌استرس و پردرآمد برای افراد درونگراست.

ممیز یا حسابرس
این شغل یکی از بهترین مشاغل برای درونگراهاست. البته ممکن است در فصل حسابرسی مالیات‌ها کمی پراسترس شود.

هنرمند
وظیفه اصلی هنرمند خلق هنرهای خلاقانه است. هنر در دنیای موسیقی، شعر، نویسندگی، نقاشی و… علاوه بر آرامش باعث ایجاد درآمد مستقل نیز خواهد شد.

عکاس
افراد درونگرا به‌راحتی می‌توانند با دوربین عکاسی، بهترین و کم‌استرس‌ترین شغل را برای خود ایجاد کنند.

مترجم
افراد درونگرا می‌توانند به‌راحتی حتی در خانه نیز شروع به کسب درآمد از طریق ترجمه متون عمومی و تخصصی کنند.

دام‌پزشک
اگر علاقه زیادی به حیوانات دارید، این شغل کاملا برای شما مناسب است.

مسئول بایگانی
افراد در این شغل می‌توانند به‌راحتی و دور از اجتماع مشغول به کار شود.



🔰 @Modiran2015 | رسانه مدیران موفق

مدیران موفق کسب وکار ایران

04 Nov, 20:41


مدیران قدرتمند چه کارهایی را انجام نمی‌دهند؟

۱. وقت خود را برای تاسف خوردن برای اشتباهات گذشته تلف نمی کنند.

اگر می خواهید یک مدیر موفق باشید، باید تاسف خوردن بی مورد را کنار بگذارید. حس نا امیدی و ضعف شما به عنوان یک مدیر به شدت روی کارمندانتان تاثیر منفی می گذارد و موجب می شود آن ها نیز نتوانند وظایف خود را به درستی انجام دهند. بالعکس، اگر شما به عنوان یک مدیر همیشه خوش بین و پر انرژی باشید و در برابر مشکلات از خود قدرت نشان دهید، این حس قدرتمندی به تمام پرسنل شما منتقل می شود و بازدهی کار شما را چندین برابر می کند.

۲. قدرت خود را به هیچ قیمتی واگذار نمی کنند.

افراد معمولی توان دیدن پیشرفت افراد موفق و با انگیزه را ندارند. به همین دلیل است که آن ها همواره در تلاش هستند تا با نظرات منفی و بدبینانه شان افراد موفق را از ادامه ی مسیر نا امید کنند. اگر به دنبال کسب موفقیت های بزرگ هستنید باید یاد بگیرید تا این افراد بدبین و منفی باف را کاملا در زندگی خود نادیده بگیرید. اگر ذره ای به حرف های آن ها توجه نشان دهید، در واقع بخشی از قدرت خود را واگذار کرده و از دست داده اید. گاهی لازم است برای زندگی بهتر و کار موفق تر و بی دغدغه تر با برخی اطرافیانتان قطع رابطه کنید اما مطمئن باشید به زودی دوستانی همراه تر و خوش بین تر خواهید یافت.

۳. بر روی آنچه قابل تغییر است تمرکز می کنند نه آنچه قادر به تغییر آن نیستند.

بسیاری از مردم وقت خود را صرف فکر کردن به اموری می کنند که هرگز قادر به تغییر آن نیستند. شاید بد نباشد اگر کمی تمرین کنیم که چگونه با اموری که تغییر ناپذیرند کنار بیاییم تا این گونه بتوانیم تمرکز خود را معطوف به اموری کنیم که قابل تغییر و اصلاح اند.

۴. اشتباهات گذشته را هرگز تکرار نمی کنند.

یک تعریف قدیمی از جنون و دیوانگی وجود دارد و آن این است: انجام چندین و چند باره یک کار مشابه و انتظار دست یابی به یک نتیجه ی متفاوت. افرادی که به لحاظ روانی و ذهنی قدرتمند اند بخشی از روز خود را به مرور آنچه اتفاق افتاده اختصاصی می دهند و سعی می کنند کار های مثبت و منفی خود در طول روز را به نحو کاملا هدفمند، تحلیل و بررسی نمایند. شاید در ابتدا این کار کمی سخت به نظر برسد؛ چرا که انسان به طور کلی از ارزیابی خود ترس و واهمه دارد و مواجه شدن با نقاط ضعفش کار چندان آسانی نیست. اما باید بدانید که افراد موفق همیشه به دنبال کشف حقیقت درباره ی خود هستند و از رو به رو شدن با نقاط ضعفشان هراسی ندارند. مدیران موفق بیش ترین شناخت و آگاهی را نسبت به خود دارند و به محض آن که به نقطه ضعف خود پی می برند، در جهت اصلاح آن قدم بر می دارند.

پس برای موفقیت در امر مدیریت باید شجاعانه با نقاط ضعف خود رو به رو شویم، تصمیمات عاقلانه بگیریم و وقت خود را صرف چیزهایی که قابل تغییر نیستند نکنیم. گاهی نیز باید با برخی از اطرافیانی که حضورشان برای ما و موفقیت ما مضر است خداحافظی کنیم.


🔰 @Modiran2015 | رسانه مدیران موفق

مدیران موفق کسب وکار ایران

04 Nov, 20:40


راه‌هایی برای خوشایندکردن شنبه ها

تصور کنید ساعت ۶ یا ۷ صبح شنبه است و زنگ هشدار تلفن همراهتان به صدا درمی‌آید. در چنین شرایطی به چه چیزی فکر می‌کنید؟ احتمالا فکر بلندشدن از خواب و روبه‌روشدن با همه کارهایی که به شنبه موکول کرده‌اید، باعث اضطرابتان می‌شود. در چنین شرایطی، حتی ممکن است به مرخصی‌گرفتن هم فکر کنید اما این راه‌حل درست نیست. برای خوشایندکردن شنبه‌ها باید به فکر راه‌حلی بهتر باشید.

جمعه‌شب زود بخوابید

جمعه‌شب زود خوابیدن و خواب کامل شبانه می‌تواند به شما کمک کند صبح شنبه خسته و بی‌حال نباشید.

جلسات سنگین و پراسترس را به صبح شنبه موکول نکنید

اگر می‌توانید برنامه‌های صبح شنبه را طوری تنظیم کنید که بتوانید این روز را راحت‌تر شروع کنید. بیشتر ما در روزهای شنبه با حداکثر توان خود کار نمی‌کنیم. بنابراین بهتر است جلسات فشرده و پراسترس را برای اواخر روز یا روزهای دیگر هفته برنامه‌ریزی کنیم.

روز جمعه، خود را برای شنبه آماده کنید

زمان اندکی از روز جمعه خود را صرف آماده‌شدن برای شنبه کنید. این‌طوری بهتر برنامه‌ریزی می‌کنید. نیازی نیست که روز جمعه وقت زیادی صرف کنید. همین که ۱۰ تا ۱۵ دقیقه از بعدازظهر جمعه برای مرتب‌کردن وسایل و برنامه‌ریزی وقت بگذارید هم تفاوت اوضاع شنبه صبح را کاملا احساس خواهید کرد.

به فکر درمان حرفه‌ای اضطرابتان باشید

کمی وقت بگذارید و به این فکر کنید که چرا شنبه‌ها برای شما به‌معنای ترس یا احساسات منفی هستند. بعضی از چیزهایی که ممکن است باعث استرس و اضطراب بیجا در محل کار شوند عبارت‌اند از: رئیس زورگو، محیط کار سمی، حجم کاری طاقت‌فرسا.
شاید با بررسی موقعیت خود در محل کار به این نتیجه برسید که در شغلتان تجدیدنظر کنید و سراغ گزینه‌های شغلی بهتر بروید. هیچ‌وقت نباید احساس کنید که مجبور به تحمل موقعیتی بد هستید. اگر هم همیشه دچار استرس و اضطراب می‌شوید، بهتر است درباره مشکل خود با روان‌درمانگری حرفه‌ای صحبت کنید.

برنامه آخر هفته را متعادل کنید

برای اینکه روز جمعه برای استراحت وقت کافی داشته باشید، کارهایی را که معمولا به جمعه موکول می‌کنید، سایر روزهای هفته انجام بدهید. در طول هفته، ساعت‌هایی را به امور خانه یا معاشرت با دوستان اختصاص بدهید. این‌گونه روز جمعه را بیشتر صرف استراحت می‌کنید و مجبور نیستید کارهای عقب‌افتاده را انجام بدهید.

جمعه‌ها به‌جای کمیت بر کیفیت تمرکز کنید

در تعطیلات آخر هفته، خود را گرفتار مشغله‌های گوناگون نکنید. اگر شنبه‌ها احساس می‌کنید که خسته و کلافه‌اید، احتمالا برنامه آخر هفته درستی نداشته‌اید. برای برنامه‌ریزی فعالیت‌های آخر هفته، آنچه را برایتان اهمیت بیشتری دارد در اولویت بگذارید.

به شنبه به‌عنوان شروعی دوباره نگاه کنید

به‌جای اینکه با دلواپسی به شنبه نزدیک شوید،ک این روز را به‌عنوان شروعی دوباره در نظر بگیرید. شنبه می‌تواند فرصتی برای انجام‌دادن کارهای جدید و شروعی دوباره باشد.

روز خود را با مدیتیشن شروع کنید

مدیتیشن راهی مؤثر برای شروع بهتر صبح شنبه است. طبق تحقیقات، مدیتیشن عملکرد مغز را بهبود می‌بخشد و ذهنیت شما را مثبت می‌کند.

به سر و وضع خود برسید

روزهای شنبه سعی کنید خوش‌تیپ شوید. لباسی به رنگ روشن بپوشید یا پوشیدن لباس موردعلاقه‌تان را امتحان کنید تا کمی شادتر شوید. به سر و وضع خود رسیدن طوری که انگار قرار است به دیدن شخص خاصی برویم، می‌تواند به ما احساس مثبت‌تر و اعتمادبه‌نفس بیشتری بدهد.

صبحانه‌ای سالم بخورید

برای خود یک صبحانه سالم و مغذی آماده کنید. صبحانه‌ای خوب که موردعلاقه‌تان باشد، به بهبود خلق‌وخو و افزایش انرژی شما در طول روز کمک می‌کند.

برای یک کار جالب برنامه‌ریزی کنید

صرف ناهاری خوشمزه، ملاقات با دوستی بعد از ساعت کاری یا حتی تماشای سریال یا برنامه موردعلاقه خود قبل از خواب می‌تواند به شما احساس بهتری بدهد.



🔰 @Modiran2015 | رسانه مدیران موفق

مدیران موفق کسب وکار ایران

04 Nov, 20:39


راه‌هایی برای خوشایندکردن شنبه ها

تصور کنید ساعت ۶ یا ۷ صبح شنبه است و زنگ هشدار تلفن همراهتان به صدا درمی‌آید. در چنین شرایطی به چه چیزی فکر می‌کنید؟ احتمالا فکر بلندشدن از خواب و روبه‌روشدن با همه کارهایی که به شنبه موکول کرده‌اید، باعث اضطرابتان می‌شود. در چنین شرایطی، حتی ممکن است به مرخصی‌گرفتن هم فکر کنید اما این راه‌حل درست نیست. برای خوشایندکردن شنبه‌ها باید به فکر راه‌حلی بهتر باشید.

جمعه‌شب زود بخوابید

جمعه‌شب زود خوابیدن و خواب کامل شبانه می‌تواند به شما کمک کند صبح شنبه خسته و بی‌حال نباشید.

جلسات سنگین و پراسترس را به صبح شنبه موکول نکنید

اگر می‌توانید برنامه‌های صبح شنبه را طوری تنظیم کنید که بتوانید این روز را راحت‌تر شروع کنید. بیشتر ما در روزهای شنبه با حداکثر توان خود کار نمی‌کنیم. بنابراین بهتر است جلسات فشرده و پراسترس را برای اواخر روز یا روزهای دیگر هفته برنامه‌ریزی کنیم.

روز جمعه، خود را برای شنبه آماده کنید

زمان اندکی از روز جمعه خود را صرف آماده‌شدن برای شنبه کنید. این‌طوری بهتر برنامه‌ریزی می‌کنید. نیازی نیست که روز جمعه وقت زیادی صرف کنید. همین که ۱۰ تا ۱۵ دقیقه از بعدازظهر جمعه برای مرتب‌کردن وسایل و برنامه‌ریزی وقت بگذارید هم تفاوت اوضاع شنبه صبح را کاملا احساس خواهید کرد.

به فکر درمان حرفه‌ای اضطرابتان باشید

کمی وقت بگذارید و به این فکر کنید که چرا شنبه‌ها برای شما به‌معنای ترس یا احساسات منفی هستند. بعضی از چیزهایی که ممکن است باعث استرس و اضطراب بیجا در محل کار شوند عبارت‌اند از: رئیس زورگو، محیط کار سمی، حجم کاری طاقت‌فرسا.
شاید با بررسی موقعیت خود در محل کار به این نتیجه برسید که در شغلتان تجدیدنظر کنید و سراغ گزینه‌های شغلی بهتر بروید. هیچ‌وقت نباید احساس کنید که مجبور به تحمل موقعیتی بد هستید. اگر هم همیشه دچار استرس و اضطراب می‌شوید، بهتر است درباره مشکل خود با روان‌درمانگری حرفه‌ای صحبت کنید.

برنامه آخر هفته را متعادل کنید

برای اینکه روز جمعه برای استراحت وقت کافی داشته باشید، کارهایی را که معمولا به جمعه موکول می‌کنید، سایر روزهای هفته انجام بدهید. در طول هفته، ساعت‌هایی را به امور خانه یا معاشرت با دوستان اختصاص بدهید. این‌گونه روز جمعه را بیشتر صرف استراحت می‌کنید و مجبور نیستید کارهای عقب‌افتاده را انجام بدهید.

جمعه‌ها به‌جای کمیت بر کیفیت تمرکز کنید

در تعطیلات آخر هفته، خود را گرفتار مشغله‌های گوناگون نکنید. اگر شنبه‌ها احساس می‌کنید که خسته و کلافه‌اید، احتمالا برنامه آخر هفته درستی نداشته‌اید. برای برنامه‌ریزی فعالیت‌های آخر هفته، آنچه را برایتان اهمیت بیشتری دارد در اولویت بگذارید.

به شنبه به‌عنوان شروعی دوباره نگاه کنید

به‌جای اینکه با دلواپسی به شنبه نزدیک شوید،ک این روز را به‌عنوان شروعی دوباره در نظر بگیرید. شنبه می‌تواند فرصتی برای انجام‌دادن کارهای جدید و شروعی دوباره باشد.

روز خود را با مدیتیشن شروع کنید

مدیتیشن راهی مؤثر برای شروع بهتر صبح شنبه است. طبق تحقیقات، مدیتیشن عملکرد مغز را بهبود می‌بخشد و ذهنیت شما را مثبت می‌کند.

به سر و وضع خود برسید

روزهای شنبه سعی کنید خوش‌تیپ شوید. لباسی به رنگ روشن بپوشید یا پوشیدن لباس موردعلاقه‌تان را امتحان کنید تا کمی شادتر شوید. به سر و وضع خود رسیدن طوری که انگار قرار است به دیدن شخص خاصی برویم، می‌تواند به ما احساس مثبت‌تر و اعتمادبه‌نفس بیشتری بدهد.

صبحانه‌ای سالم بخورید

برای خود یک صبحانه سالم و مغذی آماده کنید. صبحانه‌ای خوب که موردعلاقه‌تان باشد، به بهبود خلق‌وخو و افزایش انرژی شما در طول روز کمک می‌کند.

برای یک کار جالب برنامه‌ریزی کنید

صرف ناهاری خوشمزه، ملاقات با دوستی بعد از ساعت کاری یا حتی تماشای سریال یا برنامه موردعلاقه خود قبل از خواب می‌تواند به شما احساس بهتری بدهد.


🔰 @Modiran2015 | رسانه مدیران موفق

مدیران موفق کسب وکار ایران

27 Oct, 14:55


میدونستی با مدرک فنی و حرفه ای میتونی وام بگیری و کسب و کارت رو رونق بدی؟؟؟
🇮🇷 روش دریافت #وام #فنی_و_حرفه ای
🌟انتخاب_ ورود به مشاغل پر درآمد 🌟

سایت :
www.Entekhabac.ir
اینستگرام:
@Entekhabac.ir
ایتا:
https://eitaa.com/entekhabb
آدرس:بین استقلال ۷ و ۹_ پلاک ۴۱_آموزشگاه فنی و حرفه ای انتخاب
راه های ارتباطی :
☎️ 09120798512
☎️ 05136030993

مدیران موفق کسب وکار ایران

25 Aug, 11:26


فرهنگ سازترین ابزار مدیران


در بین نظام ها و سیستم های مدیریت منابع انسانی، هیچکدام، قدرت و نفوذ و اثرگذاری نظام ارزیابی عملکرد یا به تعبیر امروزی آن " مدیریت عملکرد کارکنان " را ندارد

معیارهائی که برای ارزیابی عملکرد کارکنان انتخاب و اعلام می کنیم بسیار تعیین کننده است. اگر این معیارها را درست انتخاب کنیم، آنها را درست اندازه بگیریم و آنها را به نظام های متنوع پاداش سازمان متصل کنیم معجزه اتفاق می افتد.

سال ها قبل، رئیس سازمان زندان های انگلستان" فرار نکردن زندانی" را به عنوان شاخص ارزیابی عملکرد زندان های این کشور تعیین و اعلام کرده بود.این معیار باعث شده بود که همه تلاش روسای زندان و زندانبان ها صرف این شود که زندانیان فرار نکنند.بودجه زندان صرف فرارنکردن زندانیان می شد، به زندانبان ها آموزش هائی می دادند که مانع فرار زندانی شود، تعداد زیادی خبرچین به کار گرفته می شدند و جلسات مدیران زندان صرف بررسی نقشه های احتمالی فرار زندانیان می شد.

ولی با بازنشستگی این رئیس و آمدن رئیس جدید و فقط با کمک تغییر معیار ارزیابی عملکرد زندان، همه چیز عوض شد. معیار رئیس جدید این بود: " زندانیان تا یکسال بعد از پایان محکومیت وبعد از آزادی، نباید دوباره مرتکب جرم شوند و نباید به زندان برگردند. "

با این معیار ارزیابی جدید، رفتارها و تلاش ها مسیر جدیدی پیدا کرد. آموزش های جدیدی برای کارکنان طراحی و اجرا شد که بتوانند برای بازسازی روحی و فکری و مهارتی زندانیان از این آموزش ها استفاده کنند، بودجه زندان هم اکثرا صرف بازسازی شخصیت و مهارت آموزی به زندانیان می شد تا آنها را برای دوران بعد از آزادی آماده کند.

در واقع استراتژی و فرهنگ زندان تغییر کرد.اگر می خواهیم فرهنگ سازمانمان را عوض کنیم و رفتارهای جدید و مثبت را جایگزین رفتارهای موجود کنیم،هیچ ابزاری قوی تر از " ارزیابی عملکرد کارکنان " نداریم.

معیارهای ارزیابی عملکرد کارکنان را درست و در مسیر نیاز و موفقیت سازمان تعیین و اعلام کنیم، روی آنها با جدیت بایستیم و از آنها کوتاه نیائیم و پاداش ها را فقط به کارکنانی بدهیم که به این رفتارها پای بندی عملی و جدی دارند.

من تضمین می کنم که این معیارها و رفتارها به سرعت در سازمان جا می افتد و رایج می شود.
نظام ارزیابی عملکرد کارکنان، فرهنگ سازترین ابزار مدیران است.


🔰 @Modiran2015 | رسانه مدیران موفق

مدیران موفق کسب وکار ایران

25 Aug, 11:26


بهترین‌ کارکنانتان را مورد مطالعه قرار دهید. شرکت‌های قدرتمند و موفق از بهترین کارکنان خود چیزهای بسیاری می‌آموزند. فرآیند شناسایی و درس گرفتن از بهترین نیروها، یکی از ویژگی‌های برجسته شرکت‌های بزرگ محسوب می‌شود. برای این کار:

۱. از شاخص‌ترین و موفق‌ترین نقش‌ها و کارکنان‌تان شروع کنید. برای هر نقش یک پروفایل استعداد ایجاد کرده و از این طریق به انتخاب بهترین‌ها سرعت و دقت ببخشید.

۲. یک «دانشگاه داخلی» درون شرکت‌تان ایجاد کنید که کارکرد اصلی آن، آموزش آن کارهایی است که بهترین کارکنان هر نقش انجام می‌دهند. در این دانشگاه، تمام کارمندان می‌توانند نقش استاد را ایفا کنند و همگی در معرض فکر، عمل و رسیدن به احساس رضایت از شغل قرار می‌گیرند و چیزهای بسیاری می‌آموزند و به دیگران یاد می‌دهند.
البته از یاد نبرید که این دانشگاه کاملا غیررسمی، پویا، انعطاف‌پذیر و جمع و جور است و محلی است برای یاد دادن و یادگرفتن بهترین‌ها.

زبان مدیران بزرگ را آموزش دهید. زبان تاثیر بسزایی در تفکر دارد و تفکر نیز تاثیر قابل‌توجهی بر رفتار. بنابراین، شرکت‌ها باید نحوه صحبت کردن افراد را با هدف ایجاد تغییر در رفتارشان، دگرگون سازند. شرکت‌های قدرتمند می‌توانند زبان مدیران بزرگ را به زبان رایج و فراگیر سازمانی تبدیل کنند. برای موفقیت در این مسیر کافی است:

۱. بر تفاوت‌های موجود بین مهارت‌ها، دانش و استعداد تاکید کنید و مطمئن شوید که افراد به روشنی می‌دانند که هر نقشی نیازمند استعدادهای متفاوتی هستند و هر استعدادی در بردارنده یک سری الگوهای مرتبط با افکار، احساسات و رفتارها.

۲. محتوای تمام دوره‌های آموزشی را به‌گونه‌ای شکل دهید که منعکس‌کننده تفاوت‌های بین مهارت‌ها، دانش و استعدادها باشند. شرکت‌های بزرگ، شرکت‌هایی هستند که در مورد آنچه قابل آموزش و اکتسابی است و آنچه غیر قابل آموزش و ذاتی است، شفاف‌سازی و اطلاع‌رسانی می‌کنند.

۳. فعالیت‌ها و رفتارهای روزمره مدیران بزرگ و رویکردهای آنها را برای مدیریت عملکرد همیشه مدنظر داشته باشید.

با به‌کار بستن این ترفندها می‌توان محیط کلی شرکت‌ها را دستخوش تغییر و تحولات گسترده و مثبتی کرد و شرکت‌ها را به مکانی آرمانی و دلپذیر برای فعالیت و نقش‌آفرینی مبدل ساخت. در چنین محیط‌های مناسبی است که مدیران بزرگ با فراغ بال دست به کارهای بزرگ می‌زنند و چیزهای جدید را تجربه می‌کنند و ایده‌هایشان را مورد پالایش و پردازش قرار می‌دهند.

ناگفته پیداست در چنین شرایط مساعدی، علاوه‌بر مدیران بزرگ، کارمندان بزرگ و موفق بسیاری نیز پرورش خواهند یافت.

منبع: گالوپ




🔰 @Modiran2015 | رسانه مدیران موفق

مدیران موفق کسب وکار ایران

25 Aug, 11:26


چگونه در افراد احساس مهم بودن ایجاد کنیم؟

جب بلانت در کتاب خود به نام «هوش فروش» می‌نویسد:

فروشندگان باهوش به خوبی می‌دانند که یکی از راه‌های موفقیت در فروش، این است که در مشتری احساس مهم بودن ایجاد کنند

برای این منظور می‌توانیم از روش‌های زیر کمک بگیریم:

۱. از نام مشتری استفاده کنید. به بیان دیگر، مشتری را به نام خودش مورد خطاب قرار بدهید نه این که از الفاظ کلی مثل دکتر و مهندس استفاده کنید

۲. وقتی مشتری را ملاقات می‌کنید، به یک خاطره یا چیزی که برای آنها مهم است، اشاره کنید. مثلا قبل از شروع مذاکره، موفقیت فرزندش در یک مسابقه ورزشی را تبریک بگویید

۳‌. با تعریف و تمجید از مشتری پیش دیگران، او را بالا ببرید

۴. صمیمانه و صادقانه از مشتری بابت چیزهای مختلف، مثل زمانی که برای شما گذاشته یا اطلاعاتی که به شما داده، تشکر کنید

۵‌. از مشتری بخواهید چون فرد تاثیرگذاری است و آشنایان زیادی دارد، شما را به بقیه معرفی و توصیه کند

۶. با اختصاص زمان برای تحقیق در مورد مشتری و شرکت او، نشان بدهید که آنها را خوب می‌شناسید. مثلا در ابتدای جلسه، به اخباری که در مورد شرکت‌ مشتری منتشر شده، اشاره کنید

۷. به مشتری نشان بدهید که برای نظرات، اطلاعات و اخبار او ارزش قائلید. مثلا قبل از شروع مذاکره، نظر مشتری درباره یک فناوری جدید را بپرسید

۸. یادتان باشد، زمانی که دهان‌تان بسته است، گوش‌هایتان باز می‌شوند و در نتیجه می‌توانید با توجه کامل به صحبت‌های مشتری گوش کنید و واکنش نشان بدهید

۹. خالصانه و صمیمانه از تلاش‌ها و اقدامات سازنده مشتری برای پیشرفت مذاکره و کار با شرکت‌تان، تعریف و تمجید کنید

مارکتینگ آز




🔰 @Modiran2015 | رسانه مدیران موفق

مدیران موفق کسب وکار ایران

25 Aug, 11:25


هنر برخورد با آدم‌های غیرمنطقی!

آیا شما کار و حرفه‌ای دارید که لازمه آن سر و کله زدن با طیف وسیعی از ارباب رجوع و مردم است؟ آیا شده که هنگام انجام کار، با آدم‌های غیرمنطقی برخورد کنید که اعصابتان را به هم می‌ریزند؟ آیا شما هم جزو کسانی هستید که وقتی کسی حرف‌هایش بر پایه استدلال‌های منطقی نیست و چیزهای بی‌ربط را به هم مربوط می‌کند، اصطلاحا جوش می‌آورید و در حالی که ذاتا آدم صبوری هستید، به یک دیگ بخار تبدیل می‌شوید؟!

چه بخواهیم و چه نخواهیم، در زندگی خود به صورت رو در رو یا از راه دور با چنین آدم‌هایی سر و کار داریم و مجبور به تحملشان می‌شویم. ما در قبال این افراد رویکردهای مختلفی انتخاب می‌کنیم. اما آیا دانش روانشناسی می‌تواند مقداری از رنج ما را کم کند؟ واقعیت این است که فهم و مدیریت این قبیل آدم‌ها یک مهارت و هنر است که در طی سال‌ها، برخی‌ها به تدریج و به صورت تجربی کسی می‌کنند.

در اینجا این آدم‌های غیرمنطقی را به دسته‌های زیر تقسیم می‌کنیم:

آنهایی که استاد منحرف کردن موضوع گفتگو هستند، و دست آخر هم به شما می‌گویند که خود شما مشکل دارید و توانایی ارتباط و بحث‌تان پایین است!

آنهایی که برداشت‌های اشتباه از حرف‌های شما می‌کنند.

آنهایی که به هیچ حد و مرزی احترام نمی‌گذارند و از راه رفتن روی اعصاب شما لذت می‌برند.

آنهایی که هیچگاه خودشان را جای شما نمی‌گذارند و از زاویه دید شما به قضایا نگاه نمی‌کنند.

آنهایی که به صورت زبانی یا احساسی از شما سوء‌استفاده می‌کنند.

آنهایی که حقایق را دستکاری‌شده ابراز می‌کنند و آنهایی که دروغگو هستند.

آنهایی که بعد از گفتگو با آنها همیشه متوجه جنبه‌های منفی زندگی‌تان یا ناکامی‌هایتان می‌شوید و پس از اتمام صحبت با آنها، حس بدی نسبت به خودتان پیدا می‌کنید.

آنهایی که با سکوت، نیشخند، کنایه‌ یا استدلال‌های غیرمنطقی، دیوانه‌تان می‌کنند.

آنهایی که ظاهر معصوم و پاکی به خود می‌گیرند، اما همیشه به صورت مخفی نقشه‌ها و مقاصدشان را به آهستگی دنبال می‌کنند و به شما ضربه می‌زنند.

۶ ترفند ساده برای مدیریت و برخورد با آدم‌های غیرمنطقی

تا جایی که ممکن است، کمتر با این افراد برخورد داشته باشید: این راه حل البته پاک کردن صورت مسئله است، اما به شدت کارا است!

حمله زیرکانه متقابل: اگر نمی‌توانید از شر شخص آزاردهنده راحت شوید، کاری کنید که حواسش پرت شود و به فکر رود.
زرنگ باشید و مثلا با یادآوری یک خاطره ناخوشایند یا موفقیت حرفه‌ای رقیب اصلی او، یا یادآوری اینکه او می‌خواسته چه بشود و در عمل چیزی نشده، به کلی او را گیج کنید. البته باید هنرمند باشید و این کار را با خونسردی و در لفافه انجام بدهید.

بعضی از آدم‌ها ذاتا بدذات نیستند، اما سیستم فکری‌شان قابل اصلاح نیست؛ پس هنگام گفتگو با آنها می‌توانید بحث را از یک روال منطقی به یک روال احساسی تبدیل کنید.
مثلا وقتی نمی‌توانید به کارمند زیردست خودتان بفهمانید که از یک کار پرهیز کند و او حاضر به قبول اشتباه خود نیست، بگویید که او چقدر آدم پاک‌نیتی است و اگر کاری که شما می‌خواهید انجام ندهد، رقبای کاری او به سرعت از او پیشی خواهند گرفت.

زیاد و با حرارت صحبت نکنید و کم و گزیده سخن بگویید. این کار ضمن اینکه باعث می‌شود انرژی شما حفظ شود، سبب می‌شود به شدت برای فرد غیرمنطقی، جذابیت کمتری پیدا کنید و دیگر مورد هدف او قرار نگیرید.

اشتباه نکنید! شما نمی‌توانید با همه تلاش‌تان شخص غیرمنطقی را به جاده منطق بیاورید یا او را با زاویه دید خود آشنا کنید. پس آب در هاون نکوبید و شیوه دیگری انتخاب کنید.

شخص مورد نظر را در جمع گیر بیندازید! هنگام مکالمه دو نفره، شخص غیرمنطقی می‌تواند با استدلال‌های غیرمنطقی‌اش به شدت شما را آزار دهد، اما همین حرف‌های غیرمنطقی در جمع، مبدل به نقظه ضعف او می‌شوند و وقتی از هر سو شما مورد حمایت قرار بگیرید، دیگر جرأت هدف قرار دادن شما را پیدا نخواهد کرد.




🔰 @Modiran2015 | رسانه مدیران موفق

مدیران موفق کسب وکار ایران

25 Aug, 11:24


چگونه می‌توان در محیط کار با افراد غیرقابل‌تحمل همکاری موثر داشت؟

شما می‌توانید دوستان خود را انتخاب کنید، اما معمولا انتخاب همکاران یک امر غیرممکن است. این احتمال وجود دارد که در طول کار خود با شخصی غیرقابل تحمل همکار شوید که از او متنفر باشید، در این زمان چگونه باید با او همکاری کنید؟

۱. قبول کنید که این موضوع مشکل شماست

این واقعیت که شما فرد دیگری را دوست ندارید، مشکل شماست نه دیگران. با این حال باید به این نکته مهم اشاره کرد که متنفر بودن با بی‌اعتمادی متفاوت است. تنها تا زمانی می‌توانید با افراد دیگر همکاری کنید که آن‌ها از حد خود عبور نکرده باشند یا قوانین محل کار نقض نشده باشد.

۲. دلایل تنفر خود را شناسایی کنید

متنفر بودن اصطلاح مبهمی است و دلایل مختلفی را می‌تواند به همراه داشته باشد. دلایل متنفر بودن از دیگران می‌تواند نحوه‌ رفتار، صحبت یا برخورد آن‌ها نسبت به دیگران باشد. برای مثال ممکن است متوجه شوید دلیل تنفر شما از فرد دیگری، دلخوری یا حسودی باشد. بنابراین در این شرایط باید واکنش‌های احساسی خود را مورد بررسی قرار دهید تا بتوانید آن‌ها را بهتر مدیریت کنید.

۳. اهمیت کار کردن با دیگران را مشخص کنید

برای اینکه با یکدیگر همکاری موفقیت‌آمیزی داشته باشید، دلایل اهمیت این همکاری را مشخص کنید. به عنوان مثال، ممکن است با همدیگر مشغول کار روی یک پروژه عالی‌رتبه باشید.
این موضوع به این معنا نیست که شما حتما باید دوست یکدیگر باشید. بلکه این روش به شما کمک می‌کند تا تنها برای تمرکز روی این کار به انجام این همکاری اقدام کنید.

۴. برنامه‌ای برای حرکت رو به جلو طراحی کنید

داشتن یک دلیل مشترک می‌تواند به شما کمک کند تا کارایی موثرتری با یکدیگر داشته باشید. همچنین داشتن مکالمه با یکدیگر می‌تواند باعث شود فرد مقابل صفات انسانی پیدا کند و به شما کمک می‌کند احساسات خود را از نو تنظیم کنید.

در نهایت، در مورد هیچ کس پیش‌ داوری نکنید. به یاد داشته باشید که دیگران برای انجام کار صحیح استخدام شده‌اند. در صورت نیاز با خود روی این مسئله فکر کنید. اگر تلاش نکنید، به جایی نخواهید رسید. در نهایت ممکن است با روابط کاری کارآمد مواجه شوید.

منبع: fastcompany




🔰 @Modiran2015 | رسانه مدیران موفق

مدیران موفق کسب وکار ایران

25 Aug, 11:24


۵ خصوصیت افراد سمّی که شما را تحت تاثیر قرار می‌دهد

همه‌ی ما در زندگی خود افرادی را می‌شناسیم که آسیب های وارد شده از جانب آنها، از مزیت‌هایشان بیشتر است. با این وجود، تشخیص اینگونه از افراد سمی کار چندان دشواری نیست؛ بلکه مشکل اینجاست که می دانیم باید از چه کسی فاصله بگیریم، اما نمی دانیم که چطور باید این کار را انجام دهیم.

در ادامه، با ۵ خصوصیت افراد سمی آشنا می شوید که در محیط کار باید از آنها فاصله بگیرید؛ در غیر اینصورت، در معرض خطر آسیب های آنها قرار می گیرید:

۱. افرادی که آیه‌ی یاس می‌خوانند

همیشه و در تمامی محیط های کاری، یک نفر وجود دارد که با چشم‌انداز و نگرش منفی خود، دل و دماغ افراد دیگر را از بین می برد. همیشه بعد از صحبت کردن با آنها، احساس نا امیدی و ناراحتی به شما دست می دهد تا آنجایی‌که احساس خوبی نسبت به خودتان و شرایط کاری نداشته باشید. تا حد امکان تلاش کنید که از اینگونه افراد فاصله بگیرید.

۲. افرادی که دائما حرف می‌زنند

گفتگو و مکالمه برای برقراری ارتباط و صمیمی شدن با افراد در محیط کاری، روش بسیار مناسبی است؛ اما باید مرز میان اتمام مکالمه و آغاز کار و بهره وری را نیز رعایت کرد. اینگونه از افراد می توانند تمام بهره وری شما را از بین ببرند. تا زمانیکه همه ی کارهای خود را انجام نداده اید و می دانید که در طول روز کاری، هیچ برنامه ی دیگری ندارید، گفتگو با این افراد را آغاز نکنید.

۳. افرادی که دائما با شما رقابت می‌کنند

رقابت کردن با افراد هم‌رده با فعالیت های مشابه، بسیار طبیعی است؛ اما به خاطر داشته باشید که این رقابت، از مرز سلامت خارج نشود. گاهی اوقات از افرادی که با آنها رقابت دارید، فاصله بگیرید و خودتان را با خودتان مقایسه کنید و محک بزنید. گاهی اوقات، کاری که انجام داده‌اید، بیشتر از حد کفایت است.

۴. افرادی که دائما شکایت می‌کنند

اینگونه از افراد صرفا منفی‌گرا یا بدبین نیستند، اما همیشه از کاری که انجام می دهند و یا وظایفی که به آنها محول شده، شکایت می کنند. تلاش کنید که در کارهای تیمی، با این افراد در یک گروه قرار نگیرید. بدین ترتیب از کاری که انجام می دهید، لذت خواهید برد.

۵. کسانی که اصلا به حرف‌های شما گوش نمی‌دهند

همه‌ی ما این فرد را در محیط کار خود می شناسیم، افرادی که تا زمان تحویل کار آنها، باید همه چیز، از دستورالعمل ها گرفته تا مهلت و محدوده‌ی زمانی تحویل کار را پنج مرتبه برای آنها توضیح داد. ترجیحا کارها را به افراد دیگر بسپارید و تا حد امکان، در زمان خود صرفه‌جویی کرده و این زمان را به انجام کارهای مهم تر اختصاص دهید.

منبع: inc


🔰 @Modiran2015 | رسانه مدیران موفق

مدیران موفق کسب وکار ایران

25 Aug, 11:23


قانون 85 درصد

اخیرا داستانی رو شنیدم که دید من رو به نحوه کار کردن دگرگون کرد. در قسمتی از پادکست تیم فریس با هیو جکمن، یک مهمان در حال بازگو کردن داستانی در مورد یک مربی دو میدانی بود که شیفته کارل لویس، ستاره افسانه ای دو میدانی است.

این مربی نمیتوانست بفهمد که چرا لویس تا 40 متر اول معمولا نفر آخر یا یکی مونده به آخره. اما در نهایت، اون قهرمان دو 100 متره!

بعضی ها تصور کردند که لویس با سرعت کم شروع میکنه و در آخر سرعتش رو افزایش میده.
اما بعد از اینمه از زوایای مختلف تماشا کردند، مربی فهمید که موضوع این نیست.

جکمن ادامه داد:
مربی متوجه شد که لویس در 50 متر و در 60 متر کار خاصی انجام نداده بود و تنفسش دقیقا همون بود. فرم دویدن او در 25 متر و 50 متر دقیقا یکی بود.

در حالی که بقیه با فشار شروع کردند تا با فشار به انتها برسند، چهره آنها قرمز، فک آنها فشرده و مشت های اونها شروع به جمع شدن کرده بود. کارل لوئیس هنوز مثل قبل بود و مانند نسیمی از کنار بقیه عبور کرد.

استراتژی که جکمن از اون صحبت کرد به قانون 85 درصد معروف است.

به عنوان یک چندشغله و مستعد اضطراب، از این روش برای انجام بهتر کارها و افزایش خلاقیت و آرامش استفاده میکنم.

ترفند این قانون اینه که به جای 100 درصد با ظرفیت 85 درصد کار کنید. یعنی تمام 100 درصد خود را به کار نگیرید.
میدونم که با شرایط الان و زندگی های سخت، اینکار ممکنه سخت باشه
اما اگر بخواید همیشه تخته گاز برید، نتیجه برعکس میشه.

وقتی ذهن شما ریلکس باشه
نتایج بهتر و مفیدتری برای شما به همراه داره.


🔰 @Modiran2015 | رسانه مدیران موفق

مدیران موفق کسب وکار ایران

27 Jul, 20:27


مدیرتان را از تخلف دوست‌تان آگاه می‌‏‌کنید یا به او وفادار می‌‏‌مانید؟

فرض کنید یکی از دوستان نزدیکتان در محل کار به شما می‌گوید که گزارش‌‏‌های مالی را جعل کرده و از قِبل آن کلی پول به جیب زده است. شما سر دوراهی سختی قرار می‌گیرید: می‌توانید مدیرتان را از تخلف او آگاه کنید یا می‌توانید به دوست خود وفادار بمانید و سکوت کنید. کدامشان به لحاظ اخلاقی عادلانه است؟

جوابش ساده نیست. «آیک سیلور»، استادیار بازاریابی در دانشکده کلاگ، در تحقیقات جدیدش با نام «اسطوره‌های اخلاق‌مدار، اما دوستان به درد نخور؟» به این بده‌بستان‌های اخلاقی پرداخته است.
او و دو همکارش از دانشگاه شیکاگو و کرنل، چند مطالعه انجام داده‌اند تا جواب این سوال را بیابند که ذهنیت مردم درباره کسی که همکارش را لو می‌دهد، چیست؟

در این مطالعات مشخص شد کارکنان شرکت‌ها، کسی را که همکارش را به‌دلیل ارتکاب تخلفات غیراخلاقی مثل دزدی، لو می‌دهد، صرف نظر از این که او دوستش بوده یا آشنایش، فرد اخلاق‌مدارتر و بهتری می‌دانند.
فردی که راز را در دلش نگه می‌دارد از نظر کارکنان آن‌قدرها هم اخلاق‌مدار نیست، اما وفادارتر تلقی می‌شود و نکته جالب‌تر از همه این است که افشاگران، گزینه‌های موردپسند کارفرماها برای استخدام هستند. به‌باور کارفرمایان، عمل لو دادن همکار، حتی اگر او از دوستان نزدیکش بوده باشد، یک نشانه است که او می‌تواند یک نیروی کار خوب باشد.

اما تبصره‌هایی نیز وجود دارد. اگر افشاگر برای اقدام خود یک انگیزه پنهان داشته باشد، مثلا از همکار متخلفش خوشش نمی‌آمده، آن وقت دیدگاه دیگران نسبت به او چندان مثبت نیست، چون ممکن است اقدامش را ناشی از خصومت شخصی تلقی کنند.

به‌‌‌علاوه، اگر تخلف به‌دلیل ناتوانی یا ضعف کارمند باشد و نه انحراف او، امتیازی که از نظر اخلاق‌مداری به افشاگر داده می‌شود به‌مراتب کمتر است؛ چون از نظر ناظران، افشای نقص‌های حرفه ای یک همکار هیچ فایده‌ای ندارد.

نتایج این تحقیقات، برای کارکنانی که در این موقعیت‌های سخت قرار می‌گیرند پیام‌هایی دارد. از نگاه دیگران، از جمله تیم منابع انسانی، عدالت به مراتب ارزشمندتر از وفاداری است و کسی که پا پیش بگذارد، معمولا مورد ستایش است.

این تحقیقات، پیام‌هایی نیز برای کارفرمایانی دارد که به دنبال ایجاد یک فرهنگ عادلانه و مبتنی بر صداقت در محل کار هستند.
سیلور می‌گوید: «سازمان‌ها عمدتا به دنبال ایجاد وفاداری میان کارکنان هستند و معمولا به همین منظور از جملاتی مثل ما یک خانواده هستیم، استفاده می‌کنند. چنین ادبیاتی می‌تواند باعث شود کارکنان هنگام تصمیم‌گیری برای افشای رفتار بد، وفاداری را بیشتر لحاظ کنند.»
نویسندگان این تحقیقات همچنین تاکید کردند که شاید بهتر باشد از این به بعد، افشاگران را بیشتر درک کنیم.

منبع: Kellogg
 


🔰 @Modiran2015 | رسانه مدیران موفق

مدیران موفق کسب وکار ایران

27 Jul, 20:26


۱۶ تکنیک رهايی از افكار منفی:

۱-تکنیک آینه:

شما در طول روز دو یا سه بار و هر باری حداقل ده دقیقه جلو آینه بایستید و فقط به نکات مثبت خود توجه کنید و بابت آنها از خودتان تعریف کنید و به خود بگویید من واقعا عالی هستم مثلا من چه قد بلندی دارم،چه چشمان زیبایی دارم و...

۲-تغییر توجه دوربین ذهنتان:

توجه و تمرکز به نکات منفی باعث شروع افکار منفی می شود پس سعی کنید فقط به نکات مثبت زندگی خود توجه و تمرکز کنید.

۳-روی داشته های خود تمرکز کنید

سعی کنید تمرکزتان فقط روی نعمت ها و داشته هایتان باشد و هر آنچه را که دارید حتی چیزهای بسیار بدیهی و کوچک و جزیی را به خاطر آورید و روی آن تمرکز و دقت کنید.
۴-آگاهی از افکار منفی و تبدیل آن ها به افکار مثبت:

یک دفترچه یاداشت به همراه داشته باشید و در طول روز هر فکر منفی که به ذهنتان آمد بلافاصله آن فکر را یادداشت کنید و جلوی آن فکر یک فکر مثبت بنویسید و این فکر مثبت را شروع به تکرار و نوشتن می کنیم و این فکر مثبت را هر روز حداقل بیست و یک بار تا بیست و یک روز می نویسیم  بعد بیست و یک روز متوجه می شویم دیگر افکار منفی به سراغ ما نمی آید.

۵-شرطی سازی مغز با تکنیک کش:

یک کش پول به دستتان ببندید هر موقع افکار منفی به سراغتان آمد این کش را بکشید تا یک ضربه به دستتان وارد شود اتفاقی که می افتد ذهن ما بعد از ۲۱ روز یاد می گیرد که اگر بگذارد افکار منفی وارد ذهنتان شود ضربه میخورد با این تکنیک ذهن تا جایی که می تواند به صورت ناخودآگاه مانع میشود که افکار منفی به ذهن وارد شود.

۶-عدم مقایسه خود با بقیه:

مقایسه کردن یعنی شما داشته های خود را نمی بینید و آنچه هستید را بی ارزش و ناچیز می دانید و در عوض فقط به داشته های دیگران توجه کرده و آنها را تحسین می کنید و این یک سم بسیار خطرناک است.

۷-تغییر وضعیت بدنی:

هر موقع افکار منفی به سراغ شما می آید وضعیت جسمانی خود را عوض کنید. می توانید به پیاده روی بروید یا به تماشای طبیعت بنشینید 

۸-تخلیه ذهن از افکار منفی:

قبل از خواب افکار منفی خود را روی یک کاغذ بنویسید و کاغذ را پاره کنید و در سطل آشغال بیندازید.
۹-کلمات قدرت آفرین و مثبت:

استفاده مستقیم از این کلمات ذهن ما را تحت کنترل خودش قرار میدهد و اگر ما  بتونیم ذهنمان و کنترل کنیم می توانیم تغییرات زیادی را در زندگیمان ببینیم. سعی کنید از کلمات و عبارات مثبت و قدرتمند زیاد استفاده کنید

۱۰-از تکیه کلام های مثبت استفاده کنید:

سعی کنید در گفتار روزانه از کلمات مثبت استفاده کنید و خودتان را عادت بدهید از تکیه کلام های مثبت استفاده کنید.

۱۱-تعیین دقیق همنشین خود:

با هر کس همکلام و هم صحبت نشوید افراد با انرژی و طرز فکر و ذهنیتی که دارند براحتی بر شما تاثیر می گذارند از افراد منفی نگری به شدت دوری کنید.

۱۲-گفتگوی درونی مثبت

گفتگوهای درونی با خود تان را کنترل کنید ۹۵ درصد احساسات شما در طول روز با گفتگوهای درونی شما شکل می گیرد.

۱۳-هرگز خود را بدبخت و ناتوان تصور نکنید:

یک لیست از تمام نعمت های خود بنویسید و هر روز که از خواب بیدار می شوید لیست را نگاه کنید و شکرگزار باشید.

۱۴-بخشش و گذشتن و نادیده گرفتن بعد منفی دیگران:

افرادی که به شما بدی کردند را ببخشید کینه ها و رنجش ها را از خود دور کنید لیستی از افرادی که به شما بدی کردند تهیه کنید و آن ها را ببخشید آن ها را به قانون کارما بسپارید هر کسی نتیجه کارهای خود را دریافت می کند
۱۵-داشتن انتظارات مثبت

یکی از تکنیک های بسیار قوی هست که با به کارگیری آن می تونید به شخصی مثبت اندیش تبدیل شوید و یک زندگی مثبت و بهتری و تضمین کنید.

۱۶-با قدم های کوچک شروع کنید:

وقتی می خواهید یک عادت را تغییر دهید و یک عادت خوب جایگزین کنید  سعی کنید کم کم روی آن عادت کار کنید و انتظار نداشته باشید یهویی عادت شما اصلاح شود.


🔰 @Modiran2015 | رسانه مدیران موفق

مدیران موفق کسب وکار ایران

27 Jul, 20:26


مزایای استخدام کسی که بارها شغل خود را عوض کرده است!

بسیاری از کسانی که در گذشته شغل‌های کوتاه‌مدت داشته‌اند، خودشان انتخاب نکرده‌اند که شغلشان را مدام تغییر دهند. آنها طبق یک روال پیش نرفته‌اند و فراز و نشیب‌های زیادی داشته‌اند. آنها می‌دانند چطور بر  ناملایمات غلبه کنند. آنها می‌دانند وقتی کار نیاز دارند، چطور کار پیدا کنند. این کاملا بدیهی است و مدیران استخدام باید این را بدانند، اما متاسفانه افرادی که در جایگاه استخدام هستند، از این مساله غافلند. 

برای استخدام فردی که بارها «از این شاخه به آن شاخه پریده»، دلایل بسیاری وجود دارد، از جمله:

۱. کسانی که شغل خود را بارها عوض کرده‌اند، از ورود به محیط‌های جدید و کشف ناشناخته‌های یک سازمان جدید نمی‌ترسند. چون این کار را بارها انجام داده‌اند. آنها می‌دانند چگونه در مسیر زندگی و دائما یاد بگیرند و این مهارتی است که همه سازمان‌ها نیاز دارند.

۲. این افراد، در مقایسه با افرادی که سال‌ها در یک سازمان می‌مانند، دایره ارتباطات گسترده‌تری دارند. شبکه ارتباطی گسترده یعنی ایده‌های بیشتر، حمایت معنوی بیشتر و ارتباط با گروه‌های مختلف و متنوع و اینها فاکتورهای مهمی برای موفقیت کارکنان و سازمان شما هستند.

۳. کسانی که شغل خود را بارها تغییر داده‌اند، برای مدیران مختلف کار کرده‌اند و می‌دانند چگونه خود را با سبک‌های مدیریتی مختلف وفق دهند.

۴. کسی که به میل و خواسته خود، شغل خود را بارها عوض کرده است، به توانایی‌هایش ایمان دارد و می‌داند اگر محیط قدیمی پاسخگوی نیازهایش نبود، می‌تواند وارد یک محیط جدید شود. آیا نمی‌خواهید کسی را استخدام کنید که اعتماد به نفس دارد و جایگاهش را می‌داند؟

۵. کسانی که مدام شغل خود را تغییر می‌دهند، در هر سازمانی که باشند، مهارت‌های جدید یاد می‌گیرند و چیزهای جدید کشف می‌کنند.

۶. این افراد به مواجهه با تغییر عادت دارند. آنها برای آنکه موفق شوند، نیازی به حفظ وضعیت موجود ندارند. آیا شما می‌خواهید کسب‌وکارتان تا سالیان سال در یک وضعیت بماند؟ گمان نمی‌کنم!

۷. این افراد به راحتی می‌توانند نشانه‌های موفقیت یا شکست یک برنامه، فرآیند یا طرح را تشخیص دهند. وقتی کسی می‌گوید «چند تا پیراهن بیشتر پاره کرده‌ام»، منظورش را می‌دانیم. این افراد برای کسب تجربه بارها زمین خورده‌اند و پروژه‌های موفق و ناموفق بسیاری را پشت سر گذاشته‌اند. این زمین خوردن‌ها و زخم‌ها برای هر سازمانی ارزشمندند.

نویسنده: Liz Ryan


🔰 @Modiran2015 | رسانه مدیران موفق

مدیران موفق کسب وکار ایران

24 Jun, 22:11


همه رهبران منابع انسـانی بر اسـاس مدل اولریچ چهار نقش اصلی را در سـازمان ایفا میکننـد کـه شـریک اسـتراتژیک، متخصـص فرایندهای منابـع انسـانی، قهرمـان تغییر و حامـی کارکنـان نامیده میشـود.

شـرایط کسـب و کار بر میـزان ایفای این نقشها توسـط رهبران منابع انسـانی تاثیرگذار اسـت.


🔰 @Modiran2015 | رسانه مدیران موفق

مدیران موفق کسب وکار ایران

24 Jun, 22:10


مدیریت در دست کارکنان

در پژوهش‌‌‌ها و مقالات علمی مختلف بر این موضوع تاکید شده است که چقدر حق ابراز نظرات برای کارکنان اهمیت دارد. در ژورنال‌‌‌های پژوهشی اغلب به نظرات و قدرت ابراز نظرات آنها، «صدای» کارکنان گفته می‌شود.
در سازمانی که صدای کارکنان آن شنیده شود، انگیزه هم بیشتر خواهد بود. افراد تعهد بیشتری برای انجام کارهایی خواهند داشت که دست‌‌‌کم تا حدی در آن نظر داده باشند؛ نه آنکه اهداف و برنامه‌‌‌ها از طریق سطوح بالاتر سازمان به آنها تحمیل شده باشد.

یافته‌های یک پژوهش نشان داده است که در سازمان‌هایی که از صدای کارکنان گریزان هستند، اغلب مشکل از کمبود اعتماد به‌نفس مدیران است. در حقیقت، مدیران آنقدر احساس ضعف می‌کنند که حتی کوچک‌ترین اظهارات کارکنان را خطرآفرین تلقی می‌کنند.

شاید ریشه‌‌‌های این فلسفه مدیریتی غیرانسانی را بتوان در تفکرات "فردریک تیلور"، مهندس مکانیک آمریکایی اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم پیدا کرد. او را به جرات می‌توان پدر شیوه مدیریت ابزاری دانست. تیلور زمان زیادی را صرف بهترین شیوه‌‌‌ها و استاندارد انجام کارها کرد.
ذهن او درگیر این بود که کارگران با چه روش‌ها و طی چه حرکت‌‌‌هایی باید کار کنند، طول بیل آنها باید چقدر باشد، چند قدم بردارند و در هر حرکت چقدر ماده را با بیل جابه‌جا کنند. تنها چیزی که تیلور به آن اهمیت نمی‌‌‌داد، نظر کارگران نسبت به این فرآیندها و استانداردهای دقیق بود.

در هر صورت، میزان نقش‌‌‌آفرینی کارکنان در سازمان‌هایشان به شدت بر انگیزه‌‌‌های آنها اثر می‌‌‌گذارد. پژوهش‌‌‌ها نشان داده است کارکنانی که هیچ سهمی از تصمیم‌گیری‌‌‌ها ندارند، فقط در ۷‌ درصد موارد تعهد بالایی نسبت به مشتریان نشان می‌دهند. همچنین پس از اهمیت دادن به کارکنان،‌ درصد کارکنان سختکوش(به‌صورت داوطلبانه) از ۳‌درصد به ۴۹‌درصد جهش می‌کند. اما شنیدن صدای کارکنان و اهمیت دادن به نظرات آنها در تصمیم‌گیری‌‌‌ها (که اوج آن واگذاری بسیاری از امور مدیریتی به آنها است)، بیشترین اثر را از جنبه نوآوری به جای می‌‌‌گذارد.

افرادی که هیچ اختیار و مسوولیتی در سازمان ندارند، آنجا نمی‌‌‌مانند که فقط به دستورات دیگران عمل کنند. ۷۴‌درصد از آمریکایی‌‌‌های فاقد اختیار شغلی، گفته‌‌‌اند که تمایل به تغییر شغل دارند. ۴۶‌درصد فعالانه برنامه‌‌‌هایی برای این تغییر ریخته‌‌‌اند. اما کارکنانی که احساس می‌کنند مورد اعتماد کارفرمای خود هستند، فقط در یک‌‌‌پنجم موارد به فکر استعفا می‌‌‌افتند.

نویسنده: Rodd Wagner


🔰 @Modiran2015 | رسانه مدیران موفق

مدیران موفق کسب وکار ایران

19 Jun, 19:39


🔥تابستان داغ آموزشی بهمراه کمک برای ورود به بازارکار 🔥
تخصصی آموزش ببین ، حرفه ای شو،مدرک بگیر و راحت وارد بازار کار شو
🌟🌟🌟🌟🌟
🎗آموزشگاه فنی و حرفه ای انتخاب ( در مشهد) برگزار میکند:

🔥یکی از تخصصی ترین و مجهزترین آموزشگاه های آموزشی در مشهد

ثبتنام ویژه تابستان تا قبل از ۵ تیرماه با تعرفه پارسال و تخفیف ویژه کانال مدیران ظرفیت محدود

1️⃣دارای مجوز رسمی از سازمان فنی و حرفه ای کشور
2️⃣بدون دانش قبلی حرفه ای شوید
3️⃣دوره های کاملا کاربردی ویژه اشتغال در بازارکار
4️⃣بهمراه دریافت مدرک معتبر و بین المللی فنی و حرفه ای
5️⃣پشتیبانی وساپورت یکساله بعد ازگذروندن دوره بصورت رایگان
6️⃣ در بهترین منطقه مشهد(ایستگاه اتوبوس و مترو)

♦️♦️شرایط نقد و اقساط♦️♦️

🎖جهت ثبتنام و کسب اطلاعات بیشتر تماس بگیرید
☎️ 09120798512

🌟آدرس آموزشگاه : بین استقلال۷و ۹_پلاک ۴۱_آموزشگاه فنی و حرفه ای انتخاب
#موسسه_انتخاب_مشهد

🌐 اینستگرام:
https://www.instagram.com/entekhabac.ir?utm_source=qr&igsh=MTZ5YmIyMTl4cnNhdQ==
یا
@entekhabac.ir

🌐تلگرام:
https://t.me/Entekhabacir
🌐 ایتا:
https://eitaa.com/entekhabb

مدیران موفق کسب وکار ایران

13 Jun, 17:03


🔺میانگین رسمی اعلامی #تورم بانک مرکزی رکورد زد!

◀️با توجه به آمار نکات جالب توجهی به چشم میخورد:

🔹کمترین تورم در تمام دولت ها مربوط به دولت خاتمی بوده است.

🔹تنها در دولت خاتمی تورم دور دوم نسبت به دوره اول کاهشی بوده است.

🔹میزان تورم دولت اول رئیسی از میزان تورم دور دوم تمامی دولت های پیشین بیشتر بوده است.

🔹تورم دولت دوم روحانی که با بالاترین سطح تحریم‌های تاریخ ایران و خروج آمریکا از برجام همراه بود ۳۳٪ از تورم دولت اول رئیسی کمتر بوده است.



🔰 @Modiran2015 | رسانه مدیران موفق

مدیران موفق کسب وکار ایران

12 Jun, 22:04


وضعیت notcoin رو بعد از لیست شدن حتما دیدید. خیلیها رو به پول خوبی رسوند!😍

بازی همستر رو خودتون میتونید از لینک زیر براحتی نصب کنید، اگه دواکانته هستین توی تلگرام و اگه بچه کوچیک تو خانواده دارین واسش بزنید
کی چی میدونه شاید یکی از همینا زندگیتونو تغییر داد.

رایگان هست روزی چند دقیقه وقت بزارید بدک نیست این همه اتلاف وقت دارید تو فضای مجازی باز اینجا اتلاف شه شاید تهش یچی داشت!! ❤️

https://t.me/hamster_Kombat_bot/start?startapp=kentId860169601

با‌چند تا کلیک روزانه ۵ میلیون سکه میبری

مدیران موفق کسب وکار ایران

27 May, 05:44


تابستون نزدیکه
🌟تا ۱۰ خرداد فقط با تعرفه پارسال🌟
تو رشته ای که دارید کار میکنید
هم اموزش ببینید هم‌ مدرک بین المللی فنی و حرفه ای بگیرید و وارد بازارکار میشی

🌟۱۰ درصد تخفیف برای تمام اعضای این گروه تا ۱۰ خدادماه ۱۴۰۳🌟

🔸️آموزشگاه فنی و حرفه ای
انتخاب و دانشیار در مشهد

دوره‌های تخصصی :
✅️ آموزش پکیج و شوفاژ
✅️ آموزش کولرگازی و اسپلیت
✅️ آموزش تعمیرات موبایل
✅️دوربین مداربسته و دزدگیر
✅️ آموزش حسابداری ویژه بازارکار
✅️ آموزش برنامه نویسی
✅️طراحی سایت وردپرس
✅️آموزش کامپیتور ICDL
✅️آموزش تردی مکس و ایلاستریتور و فتوشاپ
💥با مدرک فنی و حرفه ای💥

💠مزایای دریافت مدرک فنی و حرفه ای:
۱.گرفتن وام
۲.گرفتن جواز کسب
۳.ترجمه دادگستری جهت مهاجرت
۴.گرفتن کد نمایندگی

👈در صورت تمایل به حضور و مدرک و استفاده از تخفیف ❄️
تماس بگیرید.
☎️09120798512
☎️09120925320

🌟آموزشگاه فنی و حرفه ای انتخاب در مشهد ، مسیر ورود به مشاغل پردرآمد

🇮🇷اینستگرام : https://www.instagram.com/entekhabac.ir?utm_source=qr&igsh=MTZ5YmIyMTl4cnNhdQ==

🇮🇷تلگرام:https://t.me/entekhabacir
🇮🇷ایتا : https://eitaa.com/Entekhabb

مدیران موفق کسب وکار ایران

26 May, 14:32


استخدام افراد بی‌شخصیت در برخی شرکت‌ها اصلا اتفاقی نیست!

مطالعه منتشر شده در نشریه «Business Ethics» با بررسی وضعیت مدیران شرکت‌های مختلف دنیا، نتایج ناامید کننده‌ای را نشان می‌دهد. به نظر می‌رسد برخی شرکت‌ها به عمد مدیران و نیروهایی را با شخصیت تاریک، خودشیفته، و حتی با ضعف‌های مختلف شخصیتی را استخدام می‌کنند تا بتوانند برخی اهداف غیر اخلاقی خود را در مجموعه کاری دنبال کنند.

نتایج بررسی محققان دانشگاه‌های چهار ایالت در سه بررسی مختلف در زمینه استخدام مدیران مالی نشان می‌دهد که متاسفانه در برخی شرکت‌ها به عمد برای تصدی مدیریت برخی بخش‌ها، افرادی خودشیفته با شخصیت تاریک استخدام می‌شوند تا بتوانند کارها را به خوبی پیش ببرند.

در واقع برخی شرکت‌ها به جای استخدام مدیرانی قدرتمند که مبانی اخلاقی را رعایت می‌کنند،‌ ترجیح می‌دهند با مدیرانی خودشیفته و دارای شخصیت‌ ضعیف کار کنند تا بتوانند برخی کارها را با کمک همین شخصیت‌های منفی پیش ببرند.

برای مثال شرکت‌هایی که اسناد مالی شفاف و روشنی ندارند، مجبور هستند مدیر مالی متناسب با مجموعه خود استخدام کنند. در نتیجه در شرکت‌های دارای فساد مالی، اغلب مدیران مالی با شخصیت تاریک که درگیر فساد مالی هستند،‌ مشغول فعالیت هستند. «نیک سایبرت» استاد دانشگاه مریلند می‌گوید: «تحقیقات نشان می‌دهد استخدام چنین افرادی با شخصیت تاریک اصلا اتفاقی نیست.»

خیلی خوش‌بینانه است اگر تصور کنیم همه شرکت‌های دنیا در حین استخدام نیروهای کاری به دنبال افرادی با شخصیت و با اعتماد به نفس بالا هستند که اصول اخلاقی و انسانی را رعایت می‌کنند. در برخی شرکت‌ها به جای توجه به مهارت‌ها و ویژگی‌های مثبت، اتفاقا مولفه‌های منفی دیگری مورد توجه قرار دارند که در استخدام به آن توجه ویژه‌ای هم نشان می‌دهند.

با این وجود محققان این تحقیق به صورت ویژه تاکید می‌کنند که مدیران قدرتمند و بزرگ دنیا لزوما افرادی با شخصیت تاریک یا خودشیفته نیستند، ولی گاهی در تصمیم گیری در استخدام نیرو، سراغ افرادی با چنین روحیه و شخصیتی می‌روند.

منبع: fastcompany


🔰 @Modiran2015 | رسانه مدیران موفق

مدیران موفق کسب وکار ایران

06 May, 21:43


🎖۲۰ خصوصیت بدترین و ناموفق‌ترین مدیران دنیا!

شاید شما هم در ذهن خود مدیر یا رئیسی را تجسم کنید که از بدترین مدیران دنیا به حساب می‌آید، اما چه چیزی سبب شده تا این ذهنیت درباره‌ی آن مدیر در ذهنتان شکل بگیرد؟
ویژگی‌های شخصیتیِ زیادی وجود دارد که در بین تمام مدیرانِ بد دیده می شود. یکی از آنها این است که آنان هیچ وقت خود را مدیر بدی نمی‌دانند، بلکه فکر می کنند تمام کارهایشان به خوبی و روی اصول انجام می شود و مدیر خوبی هستند. در ادامه‌، به چندین ویژگی مشترک بدترین مدیران دنیا اشاره می کنیم:

ارتباط خوبی با کارمندان برقرار نمی‌کنند.

بسیار خودشیفته هستند.

بیش از حد وسواس دارند و می‌خواهند کارهای جزئی کارمندانشان را هم کنترل کنند.

میان کارمندان فرق می‌گذارند و تنها با تعدادی از کارمندان رابطه‌ی صمیمانه برقرار می کنند.

از کارمندان انتظارات نامشخص دارند.

به دنبال ترساندن کارمندان هستند و از ابزار ترس، برای حرکت رو به جلوی تیم خود استفاده می‌کنند.

خیلی زود عصبانی می‌شوند و برای ابراز ناراحتی در محیط کار صدای خود را بلند می‌کنند.

توان تصمیم‌گیری درست را ندارند و نمی‌توانند در شرایط سخت بهترین تصمیمات را اتخاذ کنند.

در بیشتر موفقیت‌ها، سهم زیادی برای خود قائل هستند و کاری را که کارمندان انجام می‌دهند، به اسم خود ثبت می کنند.

کارمندان را به خاطر اشتباهاتشان سرزنش می‌کنند و در شکست‌ها همه را جز خودشان مقصر می دانند.

عاشق چاپلوسی هستند. یک مدیر خوب و موفق، علاقه‌مندی کارمندان را در قلب خود لمس می کند نه از طریق زبان آن‌ها.

مسئولیت اشتباهاتشان را قبول نمی‌کنند و هرگز معذرت خواهی نمی کنند.

در مقابل تغییر مقاومت می‌کنند.

قادر به درک کارمندان نیستند و از آنها قدردانی نمی‌کنند.

توانایی انگیزه دادن به تیم را ندارند و قادر به استفاده بهینه و بازدهی حداکثری از کارمندان خود نیستند.

وقتی کار زیادی برای انجام وجود دارد، غیب می‌شوند و زمانی که به حضور آن‌ها برای انجام کارهای مختلف نیاز است، در دسترس نیستند.

انتظارات غیرواقعی دارند و باعث ناامیدی کارمندان می‌شوند.

متوجه کم کاری کارمندان نیستند و آن را نادیده می‌گیرند.

ریاکار و دو به هم زن هستند و همیشه در تیم‌های کاری به دنبال مشکل درست کردن و اختلاف انداختن بین دیگران هستند.

کارمندان را تحقیر و تمسخر می‌کنند و فکر می‌کنند تحقیر کارمندان سبب بالا رفتن انگیزه‌ی آن‌ها می‌شود.

دکتر محمد کوچکی


🔰 @Modiran2015 | رسانه مدیران موفق

مدیران موفق کسب وکار ایران

28 Apr, 13:27


پارادیگما؛ پدیده ای که باعث کوری و تحلیل و تصمیم اشتباه می شود!

گروهی از محققان پنج میمون را در قفسی گذاشتند و در وسط قفس یک نردبان که بالای آن مقداری موز گذاشته شده بود قرار دادند. هر بار که میمونی از نردبان بالا رفت، دانشمندان میمون‌های دیگر را با دوش آب سرد خیس کردند. پس از مدتی، هر میمون که از نردبان بالا رفت میمون های دیگر میمونی را که از نردبان بالا رفته بود را کتک زدند. پس از مدتی، هیچ میمونی دیگر جرات اینکه از نردبان بالا رود را نداشت، گرچه وسوسه او بسیار عمیق بود.

محققان تصمیم گرفتند یکی از میمون ها را با میمون جدیدی عوض کنند. میمون تازه اولین کاری که می‌کند به سمت موز از نردبان بالا می‌رود. ولی ناگهان بقیه میمون ها روی او می‌ریزند و او را محکم کتک می‌زنند. پس از چند بار کتک خوردن، میمون تازه وارد فرا می گیرد که نبایستی از نردبان بالا برود، اما هرگز نمی‌داند چرا؟

میمون دوم جایگزین می‌شود و همان وضع ادامه می یابد. میمون اول هم در کتک زدن میمون دوم همکاری می‌کند. میمون سوم جایگزین می‌شود و همان وضع کتک زدن ادامه می‌یابد. میمون چهارم جایگزین می شود و همچنان کتک زدن هر میمونی که از نردبان بالا می رود ادامه دارد.

حالا آنچه مانده میمون های جدیدی هستند که حتی هیچ‌کدامشان دوش آب سرد را هرگز تجربه نکرده اند، ولی همچنان هر میمونی که از نردبان بالا می رود را کتک می‌زنند. اگر ممکن بود از میمون ها پرسش شود چرا آنانی را که از نردبان بالا می‌روند را کتک می‌زنند، جواب می‌توانست این باشد: من نمی‌دانم، همه همین کار را می‌کنند. جمله ای که متاسفانه برای همه ما آشناست!

مفهوم پارادیگما (واژه ای یونانی که در انگلیسی پارادایم خوانده می شود) می‌تواند داستان بالا را توضیح دهد: هر فرد یا جامعه‌ای «واقعیات» پیرامون خود را در چارچوب مفروضات، پیش دانسته‌ها و پیش فرض‌های خود درک و تحلیل می‌کند.

پارادایم یک مجموعه از باورها و پیش‌فرض‌ها و ارزش‌ها است که ممکن است زمانی به یک دلیل منطقی بوجود آمده باشند اما به دلایل غیرمنطقی ته نشین شده باشند و سپس از طریق آموزش‌های رسمی و غیررسمی آنقدر تکرار می‌شوند که برای ما به صورت چارچوب‌هایی «بدیهی» در می‌آیند.

به احتمال خیلی زیاد پارادایم ها در زمان شکل‌گیری به خاطر این که موفق بوده اند و یک مساله را به خوبی حل کرده اند (جلوگیری از آب سرد) در ذهن ما پایدار می شوند، اما زمانی که یک پارادایم شکل گرفت همچنان در ذهن ما باقی می‌ماند ولو اینکه دیگر کارآمد نباشد. چرا؟ چون تبدیل به پیش‌فرض‌های بدیهی شده است.

پارادایم ها باعث می‌شوند که ما کور شویم! بگذارید مثالی بزنم: زمانی که شرکت معروف آمازون (که آن موقع یک کسب و کار نوپا و ناشناخته بود.) ادعا کرد که می خواهد بزرگ‌ترین کتاب فروشی آنلاین دنیا شود رقبای سنتی او خندیدند و برخی نیز رسما در روزنامه ها گفتند که آرزو بر جوانان عیب نیست. اما بعدها به شدت تنبیه شدند! چرا؟ چون پارادایم قبلی کاملا چشم های آنان را بسته بود....

دکتر محمد کوچکی


🔰 @Modiran2015 | رسانه مدیران موفق