وُهومَن اَمشاسِپَند @khashatra Channel on Telegram

وُهومَن اَمشاسِپَند

@khashatra


وُهومَن اَمشاسِپَند (Persian)

وُهومَن اَمشاسِپَند یک کانال تلگرامی با نام کاربری khashatra است که به جمع‌آوری دوستان فعال و انگیزه‌بخش می‌پردازد. اگر به دنبال یک جامعه مجازی پرانرژی و پرانگیزه هستید، این کانال مکانی مناسب برای شماست. با عضویت در این کانال، شما فرصت دارید تا با افرادی با انگیزه و محتوای مفید آشنا شوید و از تجربیات آن‌ها بهره‌مند شوید. این کانال پر از پست‌ها و مطالب جذاب و انگیزشی است که شما را به رسیدن به اهدافتان تشویق می‌کند. بنابراین، اگر به دنبال یک جامعه مجازی فعال و پرانرژی هستید، به کانال وُهومَن اَمشاسِپَند به آدرس khashatra بپیوندید و از محتواهای مفید و انگیزشی آن لذت ببرید.

وُهومَن اَمشاسِپَند

15 Feb, 07:30


گفتیم سدره ۹ بخیه می خورد که عبارتست از :
۱ - بخیه پشت گردن.
۲ ـ بخیه ی کیسه کرفه یا گریبان.
۳ - ۴ ـ بخیه ی بخش جلو رو و پشت سر.
۵ و ۶ ـ بخیه ی دو آستین.
۷ - بخیه ی متوازی کوچک نزدیک دامن.
۸ - ۹ - بخیه ی مثلث بر دو طرف دامن.

مراد از بخیه ی پشت گردن آن که، انسان بارگران تعهدات و هدف زندگی و اعمال
را تا زندگانی در جهان دیگر بر دوش دارد.
آستین دست راست، نشانه ی راستی و فروغ ایزدی ست و آستین دست چپ یاد آور قوای تیرگی دروغ می باشد.
دو آستین ما را به پیروی راه فروغمند راستی و احتراز از راه تیرگی دروغ تذکر می دهد.
علت کوتاهی آستین آن که اشعه نیرومند خورشید به قوت خود در مابقی بخش دست نفوذ نماید، زیرا بخش آرنج تا انگشتان تحت نفوذ شعاع های مخلوط کواکب هفت گانه می باشد و شعاع خورشید نیز بایستی به قوت خود باقی باشد.
کیسه ی کرفه بخشی است مرموز و شگفت آمیز از سدره و مقام مهمی را داراست.
سر و شاورز که به انگیزه ی رعایت اصول و آیین وخشور اشوزرتشت به مرحله ی پیوستگی با سروش اشوی پیروز گر رسیده است، دین دار پارسا را با خواندن نماز ویژه ی اوستایی که امواج نیرومند رنگین آن بر کیسه ی کرفه اثر می گذارد می آزماید.
بخیه ی زیر سدره دو سوی دارد یکی جلو است و دیگری در پشت سر که در طرفین به وسیله ی آستین به هم وصل می شود و این یادآور کاینات می باشد که با دو بخش هستی و نیستی تشکیل یافته است.
دو آستین کوتاه یکی ما را یاد آور قانون قطبین یعنی حصول تاثیرات متخالف می باشد و دیگری قانون دوگانگی، مراد به دست آمدن تاثیرات نیکو با همکاری دو نیروی همیستار یا متضاد.

📚 بُن مایه :

دانستنی های آیینی زرتشتی.

🖋 نوشته ی : دستور خورشید دابو.

برگرداننده : رشید شهمردان.

چاپ : تهران ۱۳۵۸ خورشیدی
سازمان چاپ خواجه.

رونوشت : بردیا بزرگ مهر.

۱۰
@khashatra

ادامه دارد....

وُهومَن اَمشاسِپَند

15 Feb, 07:30


سدره و کشتی از نقطه نظر عرفان مغانه و زرتشتی.

(بنابر خواهش چند نفر از دوستان نظرات گروه عارفان و مغان درباره ی سدره
و کشتی در زیر می آورد. رشید شهمردان )
پارچه ی سدره باید سپید و از پنبه و یک تکه درست باشد و ۹ بخیه می خورد.
درازی آن تا به زانو و دامنش مدور باشد و دورا دور دامن دوخته می شود.
کالای گوناگون مانند : پشم، ابریشم، کتان و پنبه خواص مختلف دارد.
پوشاک پارچه ی پشمی که بر تن چسبیده باشد، کار دفع مدفوعات بدن را مختل می گرداند.
اشعه خورشید از پارچه پشمی گذشته، به طور مستقیم به بدن می رسد و اصطکاک شدیدی با حرارت موجود در بدن تولید می کند و به کار تابش پرتو بدنی آسیب می رساند.
همین سان پارچه های ابریشمی و کتان نیز زیان آور است.
پارچه ی پنبه ای در کار تابش پرتو بدنی آسیب وارد نمی آورد، زیرا شعاع خورشید به حالت انکسار یا مایل از آن گذشته و به طور غیر مستقیم به بدن می رسد.
چون بدن انسان از چهار آخشیج آب و باد و خاک و آتش ترکیب یافته و به طور پیگیر مواد تحلیل شده از خود بیرون می دهد، در اثر رسیدن اشعه ی خورشید مستقیما" به بدن و خارج شدن مواد مذکور اصطکاک واقع می گردد و موجب تولید برق نیرومندی می شود و به کار تابش پرتو نورانی بدن اختلال وارد می آید و چون پارچه سدره ی سپید و از پنبه می باشد اشعه خورشید به حال مایل و انکسار به بدن می رسد و برق خفیف تولید می شود و در تابش پرتو نورانی خلل وارد نمی آید.
۹
@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

15 Feb, 07:30


نوزادی - سدره کشتی - گریبان.

یکی از مراسم مهم ورود به دین زرتشتی برای پسران و دختران بین سال های ۷ - ۱۵ نوزادی است که پس از اجرای این مراسم پسران و دختران دارای حقوق و مزایای اجتماعی و دینی می شوند.
نوزادی دو توجیه دارد . (۱) ثبت نام سربازی دیگر در سپاه پرستندگان اهورامزدا، سرباز تازه واردی که پس از ورود به دین مزدیسنی باید با تمام نیرو مبارز باشد در برابر بدی.
(۲) مراد از نوازدی نامزد یاد او طلب ، در حوزه ی مسولیت روحانی زاده می شود.
مراسم مذکور شامل چهار بخش است :
۱ - آماده کردن تن و دل با شست وشوی
و پاک کردن و تکرار اورادی چند برای آمادگی و پذیرش دعای خیر ایزدان از سپهر نادیدنی.
۲ - تکرار پیمان دین مبنی برگزینش دین خدا داده ی مزدیسنی که آورده ی اشوزرتشت است. سپس پیراهن نخی سپید کامل را که سدره نامند بر نامزد می پوشانند و آن نشان پیمودن راه پاکی و اشویی و راستی است.
به نظر نیاگان ما سدره جوشنی است در برابر وسوسه های نفسانی.
در نزدیکی سینه کیسه کوچکی بر سدره دوخته شده است که آن را کریبان یا کیسه کرفم گویند، مکنونات قلبی و کارهای نیک در آن ذخیره می گردد و یادآوری ست به پوشنده که باید در سرانجام و در روز شمار با انجام فعالیت خوب و خدمت به جهان آفرینش و کارهای نیک خدا پسندانه در برابر اهورا مزدا شایستگی ارتقاء را به رتبه ی بالاتر به اثبات رساند.
۳ - از برخوانی نماز بایسته ی زرتشتی هنگام گرفتن کشتی که کمربند خدمت و بندگی است و بستن آن به دور کمر، کشتی در بستن به کمر چهار گره می خورد، دو گره در جلو و دو گره در پشت سر و نامزد را به چهار فریضه و پیمان یاد آوری می کند.
(الف) نثار توانایی خویش به اهورامزدا.
(ب) اشوزرتشت را رهبر واقعی در امور روحانی و دینی دانستن.
(ج) مقاومت و دفاع در برابر همه ی وسوسه های نفسانی و مشکلات زندگانی.
(د) رضایت به سرنوشت و اراده ی مینوی از هر پیشامد خوش و ناخوش و تردید نکردن در مشیت خداوندی و اعتماد به نفس.
۴ - در پایان موبد با پندهای بایسته و دعای خیر ورود نامزد را در گروه مزدیسنی کیشان اعلام می نماید.
نوزادی رسمی ست بسیار کهن که در میان ایرانیان مزدیسنی کیش رواج دارد.
برابر آیین زمان در حق خود پیامبر نیز مراسم نوزادی یا سدره پوشی برگزار گردیده است.
سدره و کشتی جامه ی دینی زرتشتی است و هر مرد و زن زرتشتی، جوان و پیر شب و روز آن را با خود دارد.
۸
@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

15 Feb, 07:29


#نیایش

#اردی_بهشت_یشت
با نوای تار

#موبد_نیکنام

@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

15 Feb, 07:29


#نیایش

#اردیبهشت_یشت

با آوای زیبای
موبد مهربان فیروزگری

@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

15 Feb, 07:28


#اردی_بهشت_امشاسپند

اَردی بهشت یا «اَشا‌وَهیشتا»، نام سومین روز ماه در گاه شمار زرتشتی است.
اَردی بهشت به چم «بهترین پاکی و راستی» و یکی از اَمشاسپندان دین زرتشتی است که در جهان مینوی نماد پاکی، اَشویی و نشان اَشا (قانون دگرگون‌ناپذیر جهان) است.

اَردی بهشت یا اَرته‌وَهیشتَه یا اَشه‌وَهیشتَه در استوره‌های زرتشتی و ایرانی دومین اَمشاسپند است.
او زیباترین نماد از نظام جهانی قانون ایزدی و نظم اخلاقی در هر دو جهان است.
این امشاسپند نه تنها نظم را در جهان برقرار می‌سازد، بلکه نگاهبان نظم دنیای مینوی و دوزخ نیز هست. نماینده ی جهانی او آتش است.
اَمشاسپند اردی بهشت، از نظر اهمیت و ارج دومین اَمشاسپند پس از اَمشاسپند وُهومَن است.
این موجود در اصل همان آرتا یا ریتای هندی است، که در زمان‌های بعد اَشاواهیشست نام گرفت که به چم اَشای برتر یا بهترین اَشَهَ یا برترین اَرتَه (راستی) است.
این اَمشاسپند پاسدار و نگهبان آتش و یا عناصری که در عین حال بازگو کننده‌ ی طبیعت آتش هستند، می‌باشد.
او ضامنِ پایداری نظم جهان است، چه نظم اخلاقی و چه نظم فیزیکی (نظم مادی).

واژه اَشَهَ در اوستا و به ویژه در گاهان بسیار به کار رفته‌ است.
«اَشا» یا هنجار هستی در زندگی انسان‌ها به گونه‌ توانمندی در نظم دادن به زندگی، خانواده، هازمان (:جامعه)، زیست‌بوم، طبیعت و … نمودار می‌شود.
از همین‌ رو بر انسان شایسته است تا پیوسته این توانایی را در خود پرورش داده تا بتواند با «‌اَشا‌» هماهنگ شود و راستی را در خود بپروراند.

اَشو زرتشت در گاهان تنها راه رسیدن به بارگاه خدایی را راه اَشَهَ می‌داند. در یسن ۴۴ بند ۱۱ می‌گوید : «تا توش و توان دارم می‌کوشم مردم را به سوی اَشَهَ رهنمون باشم.»
یکی از سپندترین دعاهای زرتشتی دعای [اشم وهو] است که در آن اَشَهَ و راستی ستایش می‌شود که یک ذکر ۱۲ واژه‌ای است که سه بار در آن نام اَشَهَ برده شده است.
دعایی که برای تمرکز ذهن بر روی اَشَهَ استوار است از این قرار است : اَشَهَ نیک، اَشَهَ نیک‌ترین است. مطابق آرزوست، مطابق آرزو خواهد بود، اَشَهَ از آن اَشَهَ‌وَهیشتَه است.

در آموزه‌های آیین اَشو زرتشت پاکی برون نیز به اندازه‌ی پاکی درون اهمیت دارد.
پاکی برون به چم پاک نگه داشتن تن و محیط زندگی از همه‌ ناپاکی‌ها است و به همین شوند، سِدره و کُشتی، لباس آیینی و نشانه‌ زرتشتیان، به رنگ سپید است تا هرگونه ناپاکی را نمایان کند.

گل مرزنگوش نماد اردی بهشت امشاسپند است.

@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

15 Feb, 07:24


#امروز


به روز، پیروز و فرخ روز اردی بهشت امشاسپند و اسپند ماه به سال ۳۷۶۲ مزدیسنی.

برابر با :
شنبه ۲۷ بهمن ماه به سال ۱۴۰۳ خورشیدی.

۱۵ فوریه سال ۲۰۲۵ (ترسایی)

✔️ اردی بهشت = بهترین راستی و پاکی.

@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

14 Feb, 07:33


چون زرتشتی را مزدیسنی هم می گویند، بنابراین فریضه است که بهترین دارایی خود را هم چون ؛ هنر، دانش، ثروت و مانند آن به اهورا مزدا نثار کند و به نام او ودیعه و امانت ورجاوند به شمار آورد.
انسان با قدر ناچیز خود به پیروی آن چه که خدا با آفرینش و پرورش کاینات، گسترش داده است برگ سبزی را نیاز کنند. برگ سبزی تحفه ی درویش.
یزشنی : نام مراسم ورجاوندی نیز هست که ؛ شیر، آب، شیره ی هوم و نان فطیر اوستا خوانی شده را برای تقدیس تهیه می بینند و سرانجام پس از پایان مراسم، حاضران انجمن با خوردن اندکی از آن چیزها هم بهره می گردند.
چیزهای تبرک شده را در اوستا اشایه اوزداته گویند، مراد تقدیس شده توسط اجتماع ایزدان است.
منظور از هم بهره شدن از چیزهای متبرک یگانگی و برادری حاضران انجمن با یک دیگر است. بعید نیست که عشاء ربانی مسیحیان از این مراسم زرتشتیان اقتباس شده باشد.
یزشنی نام کتاب دینی نیز هست و آن را یسنا هم گویند و دارای ۷۲ کرده یا فصل می باشد و سرودهای گات ها سروده ی خود پیامبر بخشی از آن ست.

📚 بُن مایه :

دانستنی های آیینی زرتشتی.

🖋 نوشته ی : دستور خورشید دابو.

برگرداننده : رشید شهمردان.

چاپ : تهران ۱۳۵۸ خورشیدی
سازمان چاپ خواجه.

رونوشت : بردیا بزرگ مهر.

۷
@khashatra

ادامه دارد....

وُهومَن اَمشاسِپَند

14 Feb, 07:33


تن پسین : منظور آخرین تن یا بدن جسمانی است پیش از نیل به جاودانگی زیرا روان طی بازگشت های پی در پی خرد رسا، آرامش، شفقت و شایستگی را به دست آورده لزومی به بازگشت دیگر ندارد.
به گفته ی گات ها (یسنا ۳۰ - ۱۰) هنگامی که نیروی ریا کار فریبنده و واهی و ناراستی و مادی نابود شود، روان به گروسمان سرای سرود آسمانی و واقعی خود می رود.
قیامت : مرحله ی تغییر ناپذیر همیشگی و پایدار پس از نیل به جاودانگی است.
روان پیش از رسیدن به زندگی جاودانی همواره گرفتار مرکب ها و جامعه های گوناگون است و از ورود به کشور راستی محروم است.
اینک در این مرحله بهشت موعود خویش را به دست می آورد.
فرشوگرد : در اوستا فرشوکرتی است و در گات ها هم به کار رفته است و دو جور گزارش دارد.
یکی نو کردن یا سازندگی جدید پاکی و سادگی مینوی است به وسیله ی رسیدن به جهان راستی و واقعی و وجد دایمی که هنگام نزول در جامه ی مادی از دست داده است.
گزارش دومی به پیش رفتن است، پیشرفت از مرحله ی انسانی به مرحله ی کشور ایزدی و فعالیت در انجام خدمات خدایی به جهان آفرینش.
چنان که دیده می شود منظور از همه ی این واژه ها آخرین سرنوشت بشر و پیوستگی با
محبوب ازلی است که در پس پرده ی دل از دیدگان پنهان است.
یزشنی :
نیاز اختیاری فدیه است. مفهوم آن متبرک ساختن فدیه به وسیله ی نیاز می باشد.
۶
@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

14 Feb, 07:32


روان بوختگی - رستاخیز - تن پس قیامت - فرشوگرد.

واژه هائی است در مفهوم همانند و آن باز یافتن پایه والائی است که روح هنگام بازگشت بجهان مادی از دست داده است. روان مینوی پرتویست از فروغ و زبانه بیپایان ایزدی ، چون با پوشاک مادی و تن آراسته گردد، با تغییر ماهیت بمقام پست تر نزول می کند ، اوستا روح یا روان را اوروان میگوید و آن دو بخش است ، اور بمعنی درون و ان بمعنی مبارز . پس روان بایستی هنگام بازگشت های پی در پی، در برابر مشکلات جوربجور فراوان با کوشش و جنبش بر آن فائق آید و با بدست آوردن تجربیات گوناگون و با رشد خرد و دانش خویش به مرحله ی به وختگی نزدیک شود و آن آزادی از بند تمایلات جسمانی است.
این هدف نهایی چندین نام دارد که در بالای این گفتار ذکر شد.
رستاخیز در اوستا به دو بخش ایریسته به معنی مرگ و مردن و اخیز به معنی بلند شدن تقسیم شده و آن توجیه تمثیلی است.
زیرا روانی که در خواب است مرده و خواب برادر مرگ است.
باید بیدار شود و به سرنوشت و میراث والای خود و آزادی پی ببرد.
بیداری روحانی در موقع خویش هنگام نیل به کمال نهایی چه به حال انفرادی و چه به حال اجتماعی بلند شدن از گور است.
۵
@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

14 Feb, 07:23


#پیمان_دین

🌱من مَزداپرستِ(مزدیسنا=ستاینده مزدا) زرتشتی ام، باور دارم به اهورامزدا که نیک و سزاوار ستایش است.
چه از اوست هر آن چه نیکوست، از اوست گیتی، از اوست روشنایی، از اوست شادی در جهان.
من زرتشتی ام، بر اندیشه نیک،گفتار نیک و کردار نیک باورردارم.
🔥من به دین مَزدیسنا(ستاینده مزدا) باور دارم که جنگ را براندازد و رزم افزار را کنار نَهَد و دوستی و مردمی را برقرار سازد.
🔥چنین است باور و پیمانِ من به دین اهورایی.
@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

14 Feb, 07:08


#وهومن_امشاسپند

وهومن امشاسپند دومین روز از هر ماه سی روزه‌ در گاه شمار زرتشتی است.
واژه‌ی وهومن دو بخشی است یعنی «وهو» به چم نیک و خوب و «منه» از بن «من» به چمار اندیشیدن شناختن و فهمیدن است. هر دو بخش یعنی اندیشه ی نیک.
بهمن از فروزه‌های اهورا مزدا ست در جهان مینوی نماینده‌ی اندیشه ی نیک. بهمن در اوستا وهومنه خوانده می‌شود. «من» در ادب پارسی به چم منش و روان و دل به کار مى رود.

استاد فرزانه فردوسی بزرگ می‌سراید :

سرش سبز بادا، منش ارجمند،
منش بر گذشته ز چرخ بلند.

وهومنه نخستین آفریده‌ی اهورامزد هست و یکی از مهین ایزدان مزدیسنای هست.
در جهان مینویی نماد پاکى اندیشه و خرد و دانایی خداوندگار هست.

آدمی را به خرد و اندیشه کردن و دانایی بهره مى‌بخشد و آدمی را به پروردگار هستی نزدیک مى‌سازد. وهمن همان بزرگ امشاسپند و ایزد بزرگ هست که در خواب روان اشو زرتشت اسپنتمان را به پیشگاه اهورامزدا رهنمون کرد.
ایزد وهومنه به آدمی سخن نیک و گفتار برتر آموزش مى‌دهد و آدمی را از ژاژگویی و هرزه‌گویی باز مى‌دارد. اندیشه‌ی نیک و منش نیک اهورایی و نخستین امشاسپند و پرستار جانوران هست.
نخستین روز نبر در ماه زرتشتی هست و در این روز از خوردن گوشت پرهیز مى‌دارند.
با ایزد ماه، گوش، و رام روز هم کار هستند.

اندیشه‌ی نیک، اندیشه‌ای است که مردمان سراسر جهان را به‌سوی اشا سو می‌دهد و اندیشه ی بد اندیشه‌ای است که مردمان را به فریب و کژ راهی انداخته و آن ها را از اشا دور می‌سازد.
در گات ها سناریوی آزاد اندیشی و دموکراسی اجتماعی به‌ روشنی به‌چشم می‌خورد.
وهومن به اندازه‌ای در آیین مزدیسنی مهم است که گفته می‌شود آن زندگی بهترین زندگی به‌ شمار می‌آید و تنها از راه اشا می‌توان به آن رسید. واژه‌ی وهومن در گات‌ها ۱۲۷ بار آمده است.
اشوزرتشت با نیروی خرد و به کارگیری اندیشه‌ی نیک به شناخت خداوند دست یافت‌.
اندیشه ی نیک یا خرد سپند یا بهمن نمادی از گوهر خرد اهورا مزدا است که خود سرچشمه خرد است.

گل یاسمن سپید نماد وهومن امشاسپند است.

@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

14 Feb, 06:56


#امروز


نَبُر

به روز، پیروز و فرخ روز وهومن امشاسپند و اسپند ماه به سال ۳۷۶۲ مزدیسنی.

برابر با :
آدینه ۲۶ بهمن ماه به سال ۱۴۰۳ خورشیدی.

۱۴ فوریه سال ۲۰۲۵ (ترسایی)

✔️ وهومنه = منش نیک.

✔️ نَبُر = پرهیز از خوراک های گوشتی.
و پرهیز از کشتار حیوانات سودمند.

@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

13 Feb, 10:51


سرورمان «اشوزرتشت» در قالب آموزه‌های اهورایی گات‌ها به مردمان جهان آموخت که هستی(آفرینش) از دوبخش «گیتی» و «مینو» تشکیل شده است.
این دو بُعد آفرینش اهورایی چنان درهم آمیخته‌اند که هر کرداری در گیتی، برابر با قانون اشا بازتاب مینوی نیز درپی خواهد داشت.
در پیام اهورایی گات‌ها، مرگ پایان زندگی ما انسان‌ها نبوده و می‌آموزد که زندگانی انسان در بُعد مینوی ادامه خواهد داشت و انسان پادافره خود را چه در دوران زندگی گیتی و چه زندگی مینو دریافت خواهد کرد.
چنان‌که از کتاب اوستا بر می‌تابد در بامداد روز چهارم پس از مرگ در دادگاه سراسر دادگری اهورایی «ونا» (گناه) و «کرفه» (ثواب) روان ما انسان‌ها با ترازویی مینوی که سراسر اشویی و دادگری است، سنجیده خواهد شد و هر یک به سرانجام نیک و بد کردارهای خویش خواهیم رسید.
کرفه‌ کاران در «وَهیشتم مینو» (بهشت یا بهترین جایی که در اندیشه می‌گنجد) و گناه‌کاران در «اَچیشتم مینو» (دوزخ یا بدترین جایی که در اندیشه می‌گنجد) جای خواهند گرفت.
آن گونه که از کتاب اوستا بر می‌تابد سرنوشت نهایی روان ما انسان‌ها بازگشت به‌سوی ذات‌ بی‌پایان و بی‌کران خداوندی است.
چه، روان ما حداکثر پس از سی‌ سال به فروهر خود در «گروسمان» (سرای نور و سرود) می‌پیوند (ممزوج می‌شود) و در روشنایی‌ بی‌پایان ذات خداوندی، جاودانه می‌آرمد.
باید بدانیم بهشت و دوزخ، در دین زرتشتی مفاهیمی از روشنایی و تاریکی است و کاملا صورتی مینوی داشته و مختص روان یا حقیقت وجودی ما انسان‌هاست و جنبه‌های کاذب مادی و فیزیکی به دور است.

امید آن‌ که با یاری یکتا آفریدگار رایومند و خروهمند و همازوری در راه اشا بتوانیم از هرگونه اندیشه‌ی اهریمنی دوری جسته، راستی‌ها و نیکی‌ها را دریابیم و وجدان، اخلاق، عشق، نوع‌ردوستی و انسانیت را چنان‌ که آرمان دین‌ بهی است، بیش از پیش پیشه‌ی خویش ساخته و بگسترانیم.

ایدون باد ایدون ترج باد.

📚 بُن مایه :

برگرفته از : (تارنمای برساد ؛ فرید شولیزاده)

۲
@khashatra
(پایان)

وُهومَن اَمشاسِپَند

13 Feb, 10:43


#جستاری_پیرامون_پرسه‌ی_همگانی_اورمزد_و_اسپندماه

✔️ «پُرسه‌‌ی همگانی اورمزد و اسپندماه»
   
سد هزاران آفرین و درود بر روان و فروهر سرورمان «اشوزرتشت اسپنتمان» و همه‌ی فرزانگان، دین ورزان، پارسایان و بهدینانی که در درازای تاریخ، در راه پاسداری از دین و فرهنگ زرتشتی جانباخته‌اند.

خجسته روز اورمزد و اسپندماه در گاه شمار زرتشتی برابر با ۲۵ بهمن‌ماه در گاه شمار خورشیدی، مصادف با پُرسه‌ی همگانی نامور به «پرسه‌ی همگانی اورمزد و اسپندماه» است.
واژه‌ی «پُرسه» در پیشوند این روز از بُن «پُرس» به‌چم «پرسیدن» است و مراد از آن آیینی است که با همت بازماندگان و باشندگی خویشان و  آشنایان برای گرامی‌داشت شخص درگذشته برپا می‌شود.

جدا از پُرسه‌ی یکایک درگذشتگان، زرتشتیان جهان در درازای سال به‌ یاد همافروهران و هماروانان درگذشتگان به‌ ویژه جانباختگان راه حق و حقیقت، دو پُرسه‌ی همگانی هم برگزار می‌کنند.
یکی در روز «اورمزد و تیرماه» (۲۹ خوردادماه خورشیدی) و دیگری در روز «اورمزد و اسپندماه»(۲۵ بهمن ماه خورشیدی) برپا می‌شود.
فلسفه‌ی برگزاری این دو آیین به جان‌فشانی بهدینان در راه ماندگاری و پایایی دین و میهن باز می‌گردد. پُرسه‌ی همگانی تیرماه برای گرامی‌ داشت یاد و فداکاری «آرش کمانگیر» و بهدینان جان برکفی است که در هنگامه‌ی ستیز با تورانیان جان خویش را از دست داده‌اند.
دومین پُرسه‌ی همگانی در روز اورمزد و اسفندماه برای گرامی‌داشت جانباختگانی است که در یورش تازیان جان سپرده‌اند.
می‌گویند در چنین روزی شمار بسیاری از بهدینان در راه پاسداری از ارزش‌های دینی و میهنی جان خویش را از کف داده‌اند.
از آن جا كه شمار جانباختگان این یورش به اندازه‌ای بوده كه هر خانواده‌ی زرتشتی عزيزی را از دست داده بود، مردم بر آن شدند تا پُرسه‌ی همگانی برگزار کنند و جانفشانی‌های آن جانباختگان را گرامی بدارند.

در روز برگزاری پُرسه‌‌ی همگانی، کنار در ورودی سالن مراسم ميزی قرار داده می‌شود.
بر روی این میز دو ظرف برای استفاده باشندگان قرار می‌دهند.
در يكی از اين ظرف‌ها نبات خورد شده می‌ريزند و در ديگری مخلوطی از شكر و قهوه قرار می‌دهند.
پیش از برگزری پُرسه‌ی همگانی، مدیریت برگزاری مراسم اقدام به تهیه ی دفترچه‌ای می‌کند كه در آن نام، نام پدر، روز درگذشت برابر با گاه نمای زرتشتی و جای درگذشتن بهدینانی که در آن سال درگذشته‌اند، درج شده است.
در هنگام ورود هريک از باشندگان در مراسم، این دفترچه در اختیار آن ها گذارده می‌شود. هر یک از باشندگان بنابر تمایل خویش هنگام حضور در مراسم، شاخه‌هایی از برگ سبز «مورد» یا «شمشاد»، «عود»، «کُندر» و یا «چوب سندل» را با خود به مراسم پُرسه‌ی همگانی می‌آورند و در کنار سفره‌ی پُرسه قرار می‌دهند. در برخی از محله‌های زرتشتی‌نشین یزد در بامداد روز پُرسه‌ی همگانی، مردم پیش از باشندگی در آیین پُرسه‌ی همگانی، نخست به دیدار خانواده‌هایی می‌روند که در آن سال درگذشته‌ای داشتند.
زمانی کوتاه در آن خانه می‌مانند و چای یا شربت می‌خورند و برای روان هماروانان شادی آرزو می‌کنند.
۱
@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

13 Feb, 10:33


#به_یاد_جانباختگان_جنگ_قادسیه

زمین گر گشاده کند راز خویش،
 نماید سرآغاز وانجام خویش.

کنارش پر از تاج داران بود،
سرش پر زخون دلیران بود.

پر از مرد دانا بود دامنش،
پر از خوب رخ چاک پیراهنش.

                          #فردوسی

       ایدر یاد با انوشه روان،
روان جان باختگان راه میهن.

        ایدر یاد با انوشه روان،
زنان و مردان کشته شده در جنگ قادسیه.
سالگرد نبرد #قادسیه و نسل کشی
ایرانیان با یورش #تازیان وحشی
   را یادآوری و ارج می گذاریم.

گرامی می داریم؛
ایستادگی، جان فشانی، پایداری،
گذشت و شکیبایی سرداران و سربازان ایرانی در چهار روز نبرد پی در پی با یورش آوران پست و پلشت بیابان گرد تازی به سرزمین اهورایی ایران، که در گاهداد (:تاریخ) به نام شکست نابرابر ایرانیان به دست ناپاکان تازی بیابان گرد ملخ خور به ثبت رسید.
اکنون خون های پاک ریخته شده و جان فشانی در راه دفاع از سرزمین پاک مان را پاس می داریم.
زخم های پدیدار شده برتن و جان دلاوران،
دل های آشوب زده و نگران،
بانوان و دوشیزگان ربوده شده،
نوجوانان و اسیران فروخته شده،
خروارها گنج و گنجینه به یغما رفته،
همه و همه یادشان گرامی باد.🌿

زرتشتیان، هرسال روز #اورمزد روز از ماه اسپند مزدیسنی که برابر با بیست و پنجم بهمن ماه خورشیدی است را به یاد
جان باختگان جنگ قادسیه پُرسه همگانی برپا می‌دارند.

هرآن کو شود کشته زایران سپاه،
    بهشت برینش بود جایگاه.

@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

13 Feb, 03:04


#پرسه‌ی_همگانی_اورمزد_و_اسپندماه

پیروان دین پاک بهی مزدیسنی هر سال دو بار پُرسه ی همگانی دارند.
تا برای روان پاک و فروهر درگذشتگان خود آیینی ویژه داشته باشند.

پُرسه‌ی نخست سال درماه تیر است و پُرسه‌ی دوم درماه اسفند برگزار می‌شود.
هر دو پرسه‌ی همگانی در روز اورمزد که نخستین روز ماه است برپا می‌گردد.

پُرسه‌ی همگانی ماه "تیر" برای بزرگ داشت یاد نیاکانی است که، در حمله‌ی تورانیان به ایران جان باخته‌اند.
و پُرسه‌ی همگانی ماه اسپند نیز یادبود جان باختگان راه میهن، در یورش تازیان ناپاک به سرزمین پاک ایران بوده است.

زرتشتیان درشهرهای بزرگ، به هنگام بامداد درتالار، آدریان، یا انجمن گردهم می‌آیند. خانواده‌هایی که در یک سال گذشته، درگذشته‌ای داشته‌اند. باشندگی دارند تا کسانی که نتوانسته‌اند در پُرسه‌ی ویژه، و آیین‌های درگذشته‌ی آنان باشند اکنون و در روز پُرسه همگانی، با دیداری از بازماندگان برای آنان آرامش، و برای روان درگذشتگان شادی آرزو کنند.

برخی از کسانی که می‌آیند به ویژه مهربانوان در باور، ترادادی (سنتی) خود، شاخه‌هایی از برگ سبز، گیاه مورت و شمشاد، اندکی عود، کُندر و چوب سندل، را باخود می‌آورند و درکنار سفره‌ی پُرسه می‌گزارند.

در شهرستان‌ها و روستاهای زرتشتی نشین، پُرسه‌ی همگانی، به هنگام بامداد تا نیم روز در خانه‌ی کسانی برپاست که، در یک سال گزشته (از پُرسه‌ی سال پیش)، درگذشته‌ای داشته‌اند.

در تالار رو به خاور که "پسکم مس" نام دارد، سفره‌ای گسترده می‌شود که روی آن بشقاب‌های میوه، سینی‌های لُرک (خشک بار ترادادی) و کاسه‌ای از قهوه،
(پودر قهوه با اندکی آرد نخود و کمی پودر قند و پودر هل)، در کنار جامی که درون آن تکه‌هایی از نبات است گذاشته اند.
آتشدانی از آتش نیز در کنار سفره است و پیوسته کُندر، و چوب خوش بو به آن می‌افزایند تا بوی خوش به هوا پیشکش کرده باشند.
به هنگام پسین روز پُرسه‌ی همگانی همه به آرامگاه درگذشتگان می‌روند.
موبدان در کنار سفر‌ه‌ی پر بارتری از لُرک و میوه با سرودن، بخش‌هایی از سرود اوستا که آفرینگان دهمان نام دارد، به روان پاک و فروهر همه‌ی درگذشتگان درود می‌فرستند.


📚 بن مایه:

برگرفته از : نسک یادگار دیرین.

نوشته ی : روانشاد موبد دکتر کورش نیکنام.

رونوشت : بردیا بزرگمهر.

@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

13 Feb, 03:01


#نیایش

#اورمزد_یشت

با آوای دل نشین
موبد مهربان فیروزگری

@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

13 Feb, 03:01


#اورمزد

امروز اورمزدست ای يار مِی گسار،
برخيز و تازگی کن و آن جام باده آر.
ای اورمزد روی بده روز اورمزد،
آن مِی که شادمان کُندم اورمزدوار.

🔻اورمزد
((یکتا پروردگار بزرگ ایرانیان باستان و مزدیسنان،
و آفریدگار زمین و آسمان و آفریدگان.
امشاسپندان و ایزدان نیز آفریده اویند.
او عین قدرت و دانش پر از خیر و راستی و سپندی و نیکی ست.
👈 اورمز، هورمزد، هرمزد = مخفف اهورامزدا، خدای یگانه، نام ستاره ی مشتری، نام فرشته‌ای، نام روز اول از هر ماه مزدیسنی.
👈 اهورامَزدا؛
(به اوستایی مزدا اهوره «مَزدا اَهورَه»)
نیز با نام‌های : اهورا ، اورمَزد، هورمَزد، اورمُزد، هورمُز و هُرمُز)، نامِ آفریدگارِ نِکویی‌ها و دادار و پروردگارِ همه ی هستی در مَزدَیَسنا است. اهورامزدا آفریننده ی جهان است. مزدیسنان اهورامزدا را می‌پرستند.
اهورامزدا آفریدگار و داور همه چیزهای مادی و مینوی، و نیز آفریننده ی روشنی و تاریکی و برقرار کننده ی نظم هستی (اشا) است.
او با اندیشیدن همه چیز را هستی بخشیده ‌است.
پس در واقع او از عدم می‌آفریند و با خود تنهاست.
✔️ برای اهورا مزدا ؛
در هرمزد یشت، در حدود شست صفتِ نیک آورده شده، و همه ی چیز های خوب به وی منتسب شده‌است. هم چنین او در مزدیسنا دارای شش صفتِ برجسته زیر است :
۱ - سپنتامینو به چم سپند ترین روان.
۲ - خشثره ویرنه به گویش امروزی شهریور، به چم شهریار و پادشاهی که باید برگزیده شود.
۳ - سپنته آرمیتی ست به چم پارسایی سپند و پاک.
۴ - هورتات بگویش امروزی خورداد به چم جامعیت و رسایی.
۵ - اَمرتات جاودانگی و بی مرگی ، او اَشَه. به چم راستی و درستی و دات ایزدی و پاکی ست.
۶ - وهومَنَه است به چم خوب منش، منش نیک، این صفات در مزدیسنا به نامِ امشاسپندان خوانده می‌شوند.
و پایه‌های کمال در دین مزدیسنی برای رسیدن به روشنایی بی پایان است.
از این هفت امشاسپندان است که هفت شهر عشق، و هفت آسمان و هفت خوان اسفندیار و هفت خوان رستم، و هفت سین و هفت کشور و … اقتباس شده است.

گیاه مورت نماد روز اورمزد (خداوند) می باشد.

@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

13 Feb, 03:00


#امروز


به روز، پیروز و فرخ روز اورمزد و اسپند ماه به سال ۳۷۶۲ مزدیسنی.

برابر با :
پنج شنبه ۲۵ بهمن ماه به سال ۱۴۰۳ خورشیدی.

۱۳ فوریه سال ۲۰۲۵ (ترسایی)

✔️ اورمزد = هرمزد ، خداوند.

✔️ روز آرامش و نیایش همگانی زرتشتیان.

پُرسه ی همگانی اورمزد و اسپند ماه.

@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

08 Feb, 10:06


آشکار است که اگر موبدی دارای همه ی این فروزه های نيک باشد او موجودی خواهد شد راست گو درست کردار خدا ترس و پرهیزکار که همه او را دوست داشته و مورد احترام و توجه همگان واقع خواهد شد و دوست و دشمن با نظر تحسین به او خواهند نگریست.
موبدان زرتشتی در عهد باستان با واجد بودن این صفات بارز بود که شهره ی آفاق شدند و آوازه ی نیک نامی و پرمایگی آن ها در دنیای قدیم پیچیده قلوب همگان را مسخر نمود.
نام موبد و مغ و مجوس كه هر سه يک نام است در لهجه های مختلف در همه جا با دانش و پرهیز کاری همراه بود.
این نام در زبان های اروپایی نیز به شکل Magi واردشد و کلمه ی ماژیک Magic که به معنی علم ماوراء طبیعت است از آن ساخته شد.
هتا وقتی در انجیل می خوانیم که سه نفر مغ در خاور زمین از راه دانش پیش گویی و ستاره شناسی تولد حضرت عیسی را دریافته و برای دیدن او رهسپار اورشلیم می شوند بدون این که به صحت و سقم این موضوع کاری داشته باشیم فورا به وفور علم و دانش مغ ها و اهمیت و احترامی که آن ها در نظر عیسویان آن دوره پی می بریم زیرا می بینیم که مسیحیان دوره ی اولیه تنها مغ ها را شایسته ی آن می بینند که مبشر زایش پیامبرشان گردند.

📚 بُن مایه :

برگرفته از نسک ؛ مراسم مذهبی و آداب زرتشتیان.

نوشته ی ؛ موبد اردشیر آذر گشسب.

رونوشت ؛ بردیا بزرگمهر.

۲۶۹
@khashatra

ادامه دارد...

وُهومَن اَمشاسِپَند

08 Feb, 10:06


يک موبد یزشن گر برابر مندرجات روایات داراب هرمزدیار باید دارای پانزده خصلت پسندیده به شرح زیر باشد :
۱ - اويژه هيم - داراى خوى نيک و خلق پسندیده باشد.
۲ - آسنیده خرد - دارای خرد ذاتی باشد.
۳ - دین اسپنارگان - ایمان قوی در اصول دین داشته باشد.
۴- یزدان منیدار - همیشه به فکر خدا باشد.
۵ - مینووینشن - بینای مینو یعنی به فکر دنیای دیگر باشد.
۶ - پاک منشن - دارای اندیشه ی پاک و راست باشد.
۷ - راست گوشن (۱) - راست گو باشد و هیچ گاه دروغ نگوید.
۸ - خردی کنشن - کار و کردارش از روی خرد باشد.
۹ - یوژداسره تن (۲) - تن خود را پیوسته پاک و از آلودگی ها دور نگهدارد.
۱۰ - شیوا هزوان (۳) - شیرین زبان باشد و گفتار شیوا بر زبان راند.
۱۱ - نرم نسک - نسك ها (کتاب های) اوستا را مرور نموده به حافظه بسپارد.
۱۲ - راست اوستا - آیه های اوستایی را درست و راست بسراید.
۱۳ - پادیاو سازشن (۴) - خودش را پادیاو يعنی پاک و تميز سازد.
۱۴ - نيک نيرنگ (۵) - نیرنگ دین خوب بداند و بدان عمل نماید.
۱۵ - نابر زیوان (۶) - در حال پاکی زندگی کند.
----------------------------------
۱ - گوشن Goveshn پهلوی به پارسی می شود گویش و گفتار.
۲ - پوژداسره از واژه اوستایی Yaojdathra و به معنی پاک و طاهر است. ۳ - هزوان Hezvan به معنی زبان است.
۴ - پادیاو سازشن به معنی پادیا و ساختن پا شستن و تمیز کردن است به این معنی که يک موبد يزشن گر باید بدن و لباس و اتاق خودش و هر چیز دیگری که با آن تماس
پیدا می کند ،تمیز کند بشوید و از آلایش و پلیدی دور نگهدارد.
۵ - نیرنگ به معنی آداب و رسوم دین است.
۶ - نابر زیوان یعنی به حال نابر Nabar زیستن و موبدی را نابر گویند که طی مراسمی پاک شود و آن پاکی را در جسم و روح خود مدت ها نگاه دارد به این معنی که زندگی ساده داشته باشد، شبانه روزی پنج بار نماز بخواند تا می تواند نیکی کند، تنها خوراکی بخورد که یا خود او یا دیگر اشخاص پاک تهیه دیده باشند، پیش از خوردن نماز بخواند در حین خوردن واج باشد یعنی حرف نزند و پس از صرف خوراک باز هم از درگاه خدا شکر گذاری نماید.
این حالت را زرتشتیان امروز پاکی می گویند و موبدانی که در حالت پاکی نباشند پستا Pasta نامیده می شوند.
۲۶۸
@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

08 Feb, 10:05


#اشتاد_ایزد

اشتاد یا ایزدبانو اشتاد، در اساتیر ایران نام یک ایزدبانو است که ایزد پایدار روز بیست‌ و‌ششم هر ماه در گاهشمار زرتشتی نامیده می‌شود. اشتاد به چم «راستی و درستی» است. این ایزد راهنمای مینویان و جهانیان است.
در آیین مزدیسنا بر این باور است که خداوند، زمین را در اشتاد روز آفرید. بنا به این بازگفت برخی اشتاد روز را، روزی خجسته دانسته‌اند.

واژه‌ی اشتاد از بنیان و نهان ارشتاد یا ارشتات بوده که در گذر زمان به اشتاد تبدیل شده‌ است. ارشتات به چَم راستی و درستی است و در یسنا ۱۶ و هم چنین در دو سی روزه‌ی کوچک و بزرگ، در ردیف سی فرشته‌ در پیوند با روزهای ماه به شمار آمده‌ است.

اشتاد هم چنین رهنمای مینویان و جهانیان شمرده شده و با دو ایزد دیگر، یعنی زامیاد (ایزد زمین) و رشن در پیوند ویژه‌ و نزدیک دارد و ایزد اشتاد همکار و یاور امشاسپند «امرداد» بوده و در اوستا به چم «کار و دادخواهی» هم آمده است.

زرتشت بهرام پژدو می‌سراید : «روانت باد ویژه جان و دل شاد / نگهدارت سروش و رشن و اشتاد.

چهار روز در نزد زرتشتیان ارج بسیار ویژه‌ای دارد : مهر، آذر، ورهرام و اشتاد و برای هر یک از آن ها زیارتگاهی ساخته شده است. یکی از نیایش گاه‌های زرتشتیان کرمان، «شاه اشتاد ایزد» نام دارد.
این زیارتگاه که در محله گَبر آباد در شمال شرقی شهر کرمان جای دارد، به این ایزد ویژه شده است. زرتشتیان روز اشتاد ایزد هر ماه در پیرانگاه ستی‌پیر در نزدیکی روستای زرتشتی‌نشین مریم‌آباد یزد به نیایش همگانی می‌پردازند.

اندرزنامه آذرباد مهراسپندان (موبد موبدان در روزگار شاپور دوم)

اسب، گاو و ستور به گشتن، هل تا به درستی آیی (بازگردی).

اندرزنامه آذرباد مهر اسپندان در سروده‌ی استاد ملک‌الشعرای بهار :

در (اشتاد) روز، اسب و گاو ستور/به گشتن افکنی مایه گیرند و زور

در بندهش پیرامون این ایزدان آمده است :
آن سه فره بر چینوت برایستند. آن جا که رشن، روان را آمار کند و اشتاد و زامیاد، روان را بر ترازو بگذارند.

 در شاهنامه آمده است :

«همه ساله ز اشتاد و از آسمان/ تن و جانت با شادی و کامتان».


مسعود سعد سلمان گوید :

«اشتاد روز و تازه ز گل بوستان/ای دوست می ستان ز کف دوستان».

سروده‌ی مسعود سعد سلمان، بر پایه‌ی کتاب بندهش :

اشتاد‌روز و تازه ز گل، بوستان
ای دوست می ستان ز كف دوستان

در بوستان نشین و می ‌لعل نوش
زیرا كه سبز گشت همه بوستان

 پور ریحان بیرونی در آثارالباقیه می‌نویسد :

«در این روز خداوند زمین را بیافرید». سفر کردن و خون گرفتن در این روز نیکوست.

گل لاله نماد روز اشتاد ایزد است.

@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

08 Feb, 10:04


#امروز


به روز، پیروز و فرخ روز اشتاد ایزد از بهمن ماه به سال ۳۷۶۲ مزدیسنی

شنبه ۲۰ بهمن ماه به سال ۱۴۰۳ خورشیدی.

۸ فوریه سال ۲۰۲۵ (ترسایی)

✔️ اشتاد = راستی و درستی.

✔️ روز دیدار ستی پیر در شهر یزد.

@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

07 Feb, 08:37


۱ - زوتار Zaotar که امروز به نام زود معروف است از حيث مقام از دیگر موبدان یزشن گر بالاتر بود و سایرین همکاران او به شمار می آمدند او همه ی ۷۲ های یسنا را با صدای بلند ضمن اجرای تشریفات می سرود و دیگر موبدان تنها در موارد معینی با او در خواندن همکاری می کردند.
۲ - هاونان Havanan موبدی بود که کار کوبیدن هوم در هاون و زنگ زدن در موارد معین به عهده ی او بود.
۳ - آتره وخش Atarevakhsh جای این موبد در نزدیکی مجمر آتش بود و وظیفه اش افروخته نگاه داشتن آن در تمام مدت. ۴ - قره برتار Frabaretar موظف بود که ابزار مقدس را در جای خود قرار دهد و هر وقت زو تار آن ها را لازم داشت در اختیار او بگذارد.
۵ - آبرت Aberet می بایست طی مراسم مخصوصی آب پاک و دست نخورده از سرچشمه بیاورد و هنگام سرودن یسنا نیز در موقع لزوم آب را در ظرف مخصوص بریزد. ۶ - آسنه تار Asnatar شست شوی آلات و تمیز نگهداشتن آن ها و هم چنین تصفیه ی هوم با او بود.
۷ - ریتو شکر Raetveshkar کار این موبد مخلوط کردن فشرده ی‌هوم با آب یا شیر و تقسیم کردن آن بین بهدینان بود. این شخص را امروز راسفی می نامند.
۸ - سروشاورز Sraoshavarez نظم و ترتیب یزشن گاه به طور کلی به عهده ی این روحانی محول بود.
از هشت موبدی که به شرح آن ها پرداختیم امروز تنها دو نفر باقیمانده و از دیگر موبدان یزشن گر اثری نیست این دو نفر که عبارتند از :
زوتار وریتو شکریا زود و راسفی همه ی کارها و تشریفات یزشن را مانند شست و شوی ابزار مقدس و تهیه برسم و آب پاک و ساير مخلفات و افروختن آتش و سرودن یسنا با كمک هم انجام می دهند.

📚 بُن مایه :

برگرفته از نسک ؛ مراسم مذهبی و آداب زرتشتیان.

نوشته ی ؛ موبد اردشیر آذر گشسب.

رونوشت ؛ بردیا بزرگمهر.

۲۶۷
@khashatra

ادامه دارد...

وُهومَن اَمشاسِپَند

07 Feb, 08:37


به موجب نوشته ی اوستا، تعداد موبدان یزشن گر در عهد باستان هشت نفر بود. هنگام سرودن یسنا، آتش می افروختند، آب پاک و دست نخورده حاضر بود و نیز تعدادی برسم (۱) و مقداری هوم (۲) خشک، يک هاون كوچک براى زنگ زدن و كوبيدن هوم، دو عدد ماهرو برای قرار دادن بسته برسم بر روی آن ها. يک پياله ی سوراخ دار جهت صاف کردن فشرده ی هوم و دیگر مخلفات بر روی سنگ بزرگی قرار داشت.
نام موبدان یزشن گر در آیه های اوستا (۳) به شرح زیر برای ما به یادگار مانده است : زوتار - هاونان - آتره وخش - فره برتار - آبرت - آسنه تار - ریتو شکر - سروشاورز - و وظیفه ی هر يک از آن ها در فصل ۲۷ کتاب نیرنگ ستان به شرح زیر معین شده است :

-----------------------------------
۱ - برسم (Barsem) از شاخه‌های نازک درخت انار یا گز تهیه می‌شود.
این شاخه‌ها که توسط موبد ضمن سرودن اوستا از درخت چیده می‌شوند، به تعداد معین برای هر اوستا به هم بسته می‌شوند.
اخیراً برسم‌هایی از فلز درست شده و به جای برسم نباتی به کار می‌رود.
برخی از پژوهش گران باورمندند که موبدان یزشن گر در این مراسم با کمک برسم و زنگ زدن و دیگر تشریفات توأم با سرودن آیات اوستا موفق می شوند که يک قوه ی مغناطيس نباتی یا حیوانی بسیار خفیفی تولید نمایند که بر روی فشرده ی هوم و آب و سایر چیزهایی که در یزشن گاه وجود دارد اثر می گذارد و آن ها را متبرک نموده نیروی شفا بخش به آن ها می دهد.
۲ - هوم Hum گیاهی است که در کوه های ایران و افغانستان به شكل بوته می روید. این بوته شاخه های نازک و کوتاهی دارد که بندهایش خیلی بهم نزديک است و رنگ زرد مایل به طلایی دارد.
هوم در اوستا Haoma نامیده شد. و به زبان علمی به نام Ephedra Vulgaris مشهور است و از تجزیه ی فشرده ی آن دارویی یافته اند که افدرین Ephedrin نام دارد و در آسم و تنگی نفس و بیماری های قلبی مفید است.
این گیاه در حال حاضر هم در افغانستان و بلوچستان به نام هوم مشهور است و فشرده ی آن در بسیاری از بیماری ها مصرف می شود.
برای شرح بیشتر رجوع شود به Anthropological Papers- By J.Modi
P225/243
۳ - گاه ازیرن در خرده اوستا - ویسپرد - کرده ی ۳ بند ۱ وندیداد کرده ی ۵ بندهای ۵۷ و ۵۸
۲۶۶
@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

07 Feb, 08:37


موبدان یزشن گر.

یسنا از قدیمی‌ترین و مهم‌ترین بخش‌های اوستاست که شامل ۷۲ فصل می‌باشد و هر فصل در اوستا هائیتی نامیده می‌شود.
به فارسی هات یا به طور مختصر ها می‌گوییم گات‌های اشوزرتشت که از سروده‌های شخص پیامبر می‌باشد و جمعاً ۱۷ ها دارد که در لابلای یسنا به شرح زیر گنجانیده شده است :
۱ - گات‌های اهنود از های ۲۸ تا ۳۴، یسنا جمعاً ۷ ها.
۲ - گات‌های اشتود ازهای ۴۳ تا ۴۶ یسنا، جمعاً ۴ ها.
۳ - گانت های سپنتمد از های ۴۷ تا ۵۰ یسنا، جمعا ۴ ها.
۴ - گات های وهوخشتر های ۵۱ یسنا، جمعا ۱ ها.
۵ - گات‌های وهشتواش‌ های ۵۳ یسنا، جمعا ۱ ها.

زرتشتیان ایرانی یسنا را یشت بزرگ می‌گویند و آن را یزشن (Yezeshn) هم می‌نامند که یک واژه ی پهلوی است.
در همه ی آدریان‌ها نیز اتاقی ویژه وجود دارد که زمینش سنگ فرش است و شیارهایی میان سنگ‌ها دارد.
این اتاق را زرتشتیان یزشن گاه می‌گویند و موبدان یزشن گر، موبدانی هستند که در سرودن یسنا (یزشن) مهارت دارند.
در ایران باستان، سرودن یسنا به ویژه هنگامی که همراه با تشریفات خاص برای تهیه ی پراهوم، یعنی فرآورده ی هوم، بود، مورد توجه روحانیون و بهدینان قرار داشت و زرتشتیان با ایمان می‌کوشیدند تا هنگام سرودن یسنا در آتشکده حضور یابند، زیرا نشستن در حضور موبدان و گوش دادن به ترنم صدای اوستا و نوشیدن پراهوم حاصله را که به وسیله ی روحانیون تبرک شده بود، برای تندرستی و تیزهوشی و تقویت ایمان موثر و مفید می‌دانستند.
۲۶۵
@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

07 Feb, 08:34


#ارد_ایزد

ایزدی ست که همه ی خوشی‌ها و آسایش‌ها به او ویژه شده است و گویند اگر به خانواده‌ای «ارت» به گونه دختری زیبا رو کند، داده و خواسته و گشایش و گسترش به آن خانه و خانواده روی می‌آورد. آموزش‌های اشوزرتشت آرامش درونی را همراه با توانگری و به دست آوردن خواسته سفارش می‌کند.
هر زرتشتی برای به دست آوردن خواسته از راه درست و راست، به کار و کوشش می‌پردازد.
خواندن سرود «اشم وهو»؛ به بهدینان می‌آموزد که : «خوش بختی از آن کسی ست که در پی خوش بختی دیگران باشد».
ایزد ارد كه در اوستا به گونه‌ی «‌اشا ونگهوئی» آمده است، بیست و پنجمین روز هر ماه است. در یشت ها «ارد ایزد»، خواهر امشاسپندان خوانده شده است. یکی از یشت های اوستا به نام او «ارت‌یشت» است. ایزد ارد یا «ارت»، در اوستا «اشی ونگوهی»، و به چم توانگری، خواسته و دارایی است و به چم «خوب و نیک» نیز آمده است.
در اوستا یشت هفدهم، به‌نام این ایزد است. نگهبانی از ثروت و دارایی بر دوش این ایزد است. آموزش‌های اشوزرتشت آرامش درونی را همراه با توانگری و به‌دست آوردن خواسته سفارش می‌کند. زرتشتی برای به دست آوردن خواسته از راه درست و راست، به کار و کوشش می‌پردازد. این یشت ۶۲ بند دارد.
‍ در اوستا اَشی وَنگوهی به چم توانگری، خواسته و دارایی است و در پهلوی اَرت آمده، کلمه ونگهو صفت است به چم نیک وخوب. ترکیب این کلمه‌ به چم اشی نیک است و آن در پهلوی به گونه‌ی اَرشَش وَنگ و اَشَش وَنگ و اَرشوش وَنگ و بیشتر اَشیش وَنگ آمده است که همگی به چم اَشی نیک است. ارت یا ارد نیز پهلوی است که در فارسی باقی مانده. در لغت‌نامه ها اَرد و آراد و آرد هر سه یاد شده است. در گات‌ها و دیگر بخش‌های اوستا، ارت (اشی) گاه اسم مجرد است به چم توانگری و بخشایش و برکت و نعمت و مزد و بهره و گاهی اسم خاص ایزدی که نگهبان مال و خواسته و دارایی است. اسم این ایزد در گات‌ها یاد شده است. وی مانند سپندارمذ، آناهید و چیستا (فرشته ی دانش) مونث شناخته شده. در جهان مادّی مال و جلال و خوشی دین داران از پرتو وجود اوست و در جهان مینوی و روز واپسین ، پاداش کارهای نیک و سزای کردارهای زشت به یاری او انجام شود. برخی نیز او را اشیش ونگ می‌نامند، او بِه فَر و شکوه خانه می‌افزاید.
زیرا هرکه به دیگران چیزی بدهد همان چیز افزوده و بزرگ تر شده به خانه ٔ وی بازگردد (چنان که در یسنای ۴۳ بند ۱۲)
زرتشتیان در این روز جامه نو می‌پوشند، به سفر می‌روند و سالمندان را یاری می‌کنند.

سروده‌ی مسعود سعد سلمان، بر پایه‌ی کتاب بندهش :

ارد‌ روز است فرخ و میمون،
با همه لهو و خرمی مقرون.
ای دلارای یار گلگون‌رخ،
خیز و پیش‌آر باده‌ی گلگون.

اندرزنامه ی آذرباد مهراسپندان (موبد موبدان در روزگار شاپور دوم)

هرچیز نو بخر و اندر خانه بر.
 
اندرزنامه ی آذرباد مهر اسپندان در سروده‌ی استاد ملک‌الشعرای بهار :

به بازار شو، روز (ارد) ای پسر،
نوانو بخر چیز و به خانه بر.

گل همیشه بهار نماد ارد ایزد است.

@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

07 Feb, 08:28


#امروز


به روز، پیروز و فرخ روز ارد ایزد از بهمن ماه به سال ۳۷۶۲ مزدیسنی

آدینه ۱۹ بهمن ماه به سال ۱۴۰۳ خورشیدی.

۷ فوریه سال ۲۰۲۵ (ترسایی)

✔️ ارد = توانگری و دارایی.

@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

06 Feb, 07:03


زرتشتر و تمه
به علاوه از چهار دسته روحانیونی که به شرح مختصر هر يک پرداختیم در ادبیات مزدیسنا به نام دیگری بیر برخورد می کنیم و آن زرتشتر و تمه Zaratoshtrutema است که به معنی شخصی می باشد که از حیث اخلاق و رفتار و پاکی و پاکیزگی و دانش دين نزديک به اشوزرتشت باشد.
این شخص بر کلیه ی روحانیون زرتشتی و امور مذهبی ریاست داشت و در مقام و بزرگی مانند پاپ مهدوی بود.
مقر حکم رانی او به درستی معلوم نیست ولی احتمال دارد در ری (رکا) بوده باشد.
زیرا در اوستا ری به نام ری زرتشت نامیده شده و پس از اسلام نیز این شهر، شهر مذهبی محسوب می شد و به قول پورریحان بیرونی محل سکونت شخصی بوده که او را مسمغان می‌گفتند که به معنی بزرگ موبدان است.
بنا به گفته ی طبری، در سال ۱۴۱ هجری قمری، در عهد خلافت مهدی، ری تسخیر شد و مسمغان هم گرفتار گردید.

در پایان باید اضافه نماییم که نام زرتشتر و تمه بارها در کتاب اوستا تکرار شده است، در حالی که در نوشته‌های پهلوی کمتر به آن برخورد می‌کنیم.
بنابراین می‌توانیم حدس بزنیم که پس از درگذشت اشوزرتشت، تا سده ها بعد، اشخاصی به نام زرتشتر و تمه به جانشینی پیامبر ایفای وظیفه می‌نمودند که در نزد مؤمنین مقام والایی داشتند و امر و نهی آن‌ها واجب‌الاجرا بود.
ولی پادشاهان ساسانی ادامهی این وضعیت را به سیاست کشورداری و اداره مملکت مغایر دیده و به منظور تضعیف قدرت زرتشتر و تمه که از طرف قاطبه ی موبدان انتخاب می‌شد، به تعیین موبدان موبدی از سوی دربار شاهنشاهی مبادرت کردند که در پایتخت ساکن بوده و اغلب در امور مذهبی و سیاسی طرف مشورت شاهنشاه بودند.
به تدریج، به اقتضای سیاست، بر قدرت و اهمیت موبدان موبد انتصابی دربار افزوده شد تا جایی که زرتشتر و تمه تحت الشعاع آن‌ها قرار گرفته و قدرت خود را از دست دادند.

📚 بُن مایه :

برگرفته از نسک ؛ مراسم مذهبی و آداب زرتشتیان.

نوشته ی ؛ موبد اردشیر آذر گشسب.

رونوشت ؛ بردیا بزرگمهر.

۲۶۴
@khashatra

ادامه دارد...

وُهومَن اَمشاسِپَند

06 Feb, 07:02


اندرز بدان.

در کتاب های پهلوى به يک طبقه ی دیگر از روحانیون زرتشتی برخورد می کنیم که به نام اندرزبدان معروف بودند و کارشان نوشتن اندرز نامه ها و ایراد سخن رانی های مذهبی و اخلاقی و ارشاد و راهنمایی مردم براه راست مزدیستی بود.
در کتاب های پهلوی با دو دسته از این اندرزبدها به نام های در اندرزید و اسپوارگان اندرز بد آشنا می شویم.
در اندرزبد Dar Andarz Bad یا اندرزید دربار موبد یا دستور دانشمندی بود که موظف بود شخص شاهنشاه و خاندان جلیل سلطنت را با اندرزهای نیکو به راه مملکت داری و رعیت - پروری و عدل و داد و دوری جستن از ستم راهنمایی کند.
در حالی که اسپوارگان ( Aspwaregan) اندرزبد یعنی اندرزبد سواران و - سوارکاران سر و کارش با آرتش و وظیفه اش این بود که سربازان میهن را به میهن پرستی و شاه دوستی تشویق و ترغیب نماید و آن ها را از خیانت، میهن فروشی و سازش با عوامل بیگانه بازدارد.
وجود قاضی عسگر را در ارتش امروز ایران باید دنباله ی اسپوارگان اندرزید دانست.
برای کسب اطلاع بیشتر درباره ی اندرزنامه و اندرزبد به كتاب اندرز نامه های پهلوی اثر نویسنده رجوع نمایید.
۲۶۳
@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

06 Feb, 07:02


دستوران.

واژه ی دستور که در پهلوی دستوبر Dastobar نوشته شده و در کتاب های فرهنگ پارسی به معنی وزیر هم آمده است در عهد ساسانیان به موبدی اطلاق می شد که دارای معلومات عالیه بوده و می توانست به سوالات و معضلات مذهبی جواب قانع کننده بدهد و چون بارها اتفاق می افتاد که دستورانی با داشتن دانش فراوان و هوش و ذکاوت خدا دادی و استعداد سرشار مورد توجه پادشاهان وقت قرار گرفته و به سمت وزارت مفتخر می گشتند به تدریج در نزد مردم واژه ی دستور و وزیر مترادف و در معنی یکسان گردید.
در هر حال مقام دستور در دوره ی ساسانی از موبد و هیربد بالاتر بود.
در حال حاضر نیز در هندوستان و پاکستان لفظ دستور به کسی اطلاق می شود که نظارت و سرپرستی یکی از معابد بزرگ به عهده ی او باشد.
این شخص رتبه اش از موبد و هیربد بالاتر است و در مراسم آیینی مانند ؛ مجلس گواه گیران و سدره پوشی و در جشن ها و دیگر مجالس مذهبی رئیس مجلس و نخستین شخص شمرده می شود، سخن رانی های مذهبی ایراد می کند و به سوالات مربوط به مزدیسنا پاسخ می دهد.
۲۶۲
@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

06 Feb, 07:01


‍ #دین_ایزد

«دین» واژه‌ای پارسی و به چم (:معنی) وجدان، بینش و نگرش درونی است که از سوی اهورامزدا در نهاد هر انسان جای داده شده تا در زندگی با نیروی آن بتواند راه درست و راست را یافته و در آن گام بردارد.

دین، نام روز بیست‌ و‌ چهارم از هر ماه در گاه شمار زرتشتی است و نگهبانی روز بیست‌ وچهارم ماه به ایزد دین سپرده شده است. دین نام ایزدی از ایزدان آیین زرتشتی، نگهبان خامه هست. در این روز فرزند به درس و آموزگار سپرند.

پورریحان بیرونی در فهرست نام‌های روزهای ایرانی نام این روز را «دین» و در سغدی هم «دین» و در خوارزمی نیز «دین» یاد کرده است. دین که از واژه‌ی دئنا گرفته شده به چم سروش كه همان وجدان آمده است.

نگرشی درونی که از سوی اهورامزدا در نهاد هر آدمی مى‌باشد، تا در زندگی با نیروی آن بتواند راه راست و درست را یافته و در آن گام بردارد.

در سانسکریت و گات ها و دیگر بخش‌های اوستا بارها واژه‌ِ ی «دئنا» آمده كه هشت بار مى‌شود.
دین در گات ها به چم‌های گوناگون کیش، و آیین و سروش و … معنا شده است.


فردوسی پیرامون این ایزد می‌سراید :

همه مردمی باید آیین تو،
همه  رادی و راستی دین تو.


مسعود سعد پیرامون آن می‌سراید :

دین‌روز ای روی تو آکفت دین،
مَی خور و شادی کن و خرم نشین.

گل سد برگ نماد دین ایزد است.

@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

06 Feb, 07:00


#امروز


به روز، پیروز و فرخ روز دین ایزد از بهمن ماه به سال ۳۷۶۲ مزدیسنی

پنج شنبه ۱۸ بهمن ماه به سال ۱۴۰۳ خورشیدی.

۶ فوریه سال ۲۰۲۵ (ترسایی)

✔️ دین = دئنا ، وژدان ، نگرش درونی.

@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

05 Feb, 12:44


در آبزور (آبان) یشت نيز يک آيه ی اوستایی آمده است که بدین گونه ترجمه می شود و چنان چه او جملات را بر خلاف آیین ادا نماید هر آینه زبان او بسته می شود و اثر نمی بخشد آن کلامی که او از هیربد یاد گرفته است.(۱)

در این آیه اوستایی ملاحظه می نمایید که هیربد کسی است که به دیگران تعلیم می دهد و در جمله پیش هم دیدید که هیربدان و هاوشتان باهم ذکر شده بودند که ما به استادان و شاگردان ترجمه نمودیم و در کتاب فرهنگ پهلوی تألیف شهریار بروچا نیز که احتیاطاً مراجعه کردیم دیدیم که هاوشت را به معنی شاگرد و هیربد را از واژه ی اوستایی ائیتره پئتی Aithra Paiti مشتق دانسته و به معنی معلم ذکر نموده است.
به نظر می آید آن هایی که هیربد را به معنی نگهبان آتش گرفته اند این کلمه را از واژه ی اتره یشتی Athra Paiti مشتق دانسته اند که به معنی آذربان یا نگهبان آتش است و می شود گفت که اینان نیز چندان راه غلطی نه پیموده اند زیرا در عهد باستان روحانیونی که در معابد انجام وظیفه نموده و بنام هیربد معروف بودند هم به آتش مقدس رسیدگی می کردند و هم در کلاس هایی ویژه که در آدریان ها تشکیل می شد طلاب و دیگر شاگردان دروس مذهبی تعلیم می دادند.
در هر حال به طور خلاصه می گوییم که هیربدان موبدانی بودند که در معابد به شغل
پاسداری آتش و تدریس معلومات مذهبی می پرداختند.

-----------------------------------
۱ - به صفحه ی ۱۱۲ کتاب خرده اوستا چاپ نویسنده رجوع نمایید.

📚 بُن مایه :

برگرفته از نسک ؛ مراسم مذهبی و آداب زرتشتیان.

نوشته ی ؛ موبد اردشیر آذر گشسب.

رونوشت ؛ بردیا بزرگمهر.

۲۶۱
@khashatra

ادامه دارد...

وُهومَن اَمشاسِپَند

05 Feb, 12:44


هیربدان.

هیربدان روحانیونی (موبدانی) بودند که حفاظت و پاسداری آتش مقدس به آن ها واگذار بود آن ها بیشتر اوقات زندگی خود را در معابد به سر برده و مراسم و تشریفات مذهبی که مستلزم اطلاع کافی و تجربه کامل بود در معابد به وسیله ی آن ها اجرا می شد.
طبری حکایت می کند که خسرو دوم آتشکده هایی بنا کرد و دوازده هزار هیربد برای زمزمه و سرودن اوستا در آن معابد برگماشت.
خوارزمی هیربد را به معنی خادم آتش تعبیر می کند.
دقیقی هم در شاهنامه هیربد را به همان معنی می داند.
به اشعار زیر که از شاهنامه است توجه نمائید.
نهادند سر سوی آتشکده،
بدان کاخ و ایوان زر آزده.
همه زند و وستا برافروختند،
همه کاخ و ایوان همی سوختند.
ورا هیربد بود هشتاد مرد،
زبان شان زِ یزدان پر از یاد کرد.
وز آن جا بنوش آذراندر شدند،
رد و هیربد را همه سر زدند.
ولی عده ای دیگر هیربد را به معنی معلم و آموزگار گرفته اند و می شود گفت این واژه در اوستا بیشتر به همین معنی آمده است.
در همازور فروردینگان بند پنجم می خوانیم : « هما زور فروهرسنه اهمستیدان بادا واهما فروهر هیربدان هاوشتان - دین چاشیداران - دین آموختاران - مان ودان - ویس ودان - زندودان دهیوودان - زرتشتر و تمان باد.» یعنی فزون نیرومند باد فروهرسنه اهمستیدان (۱)
با فروهر همه ی استادان و شاگردان و تعلیم دهندگان دین و آموزندگان دین و روسای خانه و روسای ده و حکمرانان شهر و پادشاهان و زرتشتر و تمه ها.

-----------------------------------
١ - سنه اهمستیدان یکی از پارسایانی است که از قرار معلوم در راه ترویج کیش بھی و تعلیم دادن اصول مزدیسنا اقدامات قابل توجهی نموده است ولی متاسفانه از شرح زندگی او اطلاعی در دست نیست.
۲۶۰
@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

05 Feb, 12:25


آتورنان.

همان طور که گفتیم طبقه ی روحانیون زرتشتی در اوستا آتره ون و در کتاب های پهلوی اتورنان نامیده شده اند‌.
که مرکب است از دو تکه آتره = اتور به معنی آتش و ون به معنی بان یا نگهبان بنابر این معنی ترکیبی این واژه می شود آذربان یا نگهبان آتش.
این واژه در روزهای اولیه به اشخاصی اطلاق می شد که وظیفه ی نگهبانی و پاسداری آتش مقدس به آن ها واگذار بود ولی بعدها که طبقه ی اتورنان به مرور زمان و به ویژه در دوره ی ساسانی وسعت پیدا کرده و به دسته هایی مشخص مانند : موبدان ، هیربدان، دستوران و اندرز بدان تقسیم شده و هر يک از این دسته ها وظایف ویژه ای را عهده دار بودند باز هم همه ی آن ها به طور دسته جمعی اتورنان نامیده می شدند چه آن هایی که در آدریان ها به نگهبانی آتش اشتغال داشتند و چه روحانیونی که خارج از آدریان ها به کار مذهبی یا راهنمایی مردم به راه راست ایفای وظیفه می نمودند.

✳️ موبدان

موبد که در اوستا مغوپئتی Moghoo Paiti و در پهلوی مگوپت Magopat و در عربی مجوس و در نوشته جات پارسی مغ گفته و نوشته شده، نام ویژه ی روحانیون زرتشتی است.
وظیفه ی مهم موبدان تلاوت اوستا و اجرای مراسم مختلف مذهبی بود و ضمناً امر تبلیغ و شناساندن اصول مذهب هم به آن ها واگذار بود.
موبدان در شهرهای كوچگ و بزرگ ایران انجام وظیفه می نمودند و عده ای از آن ها هم به موجب شهادت ویسپرد کرده ی ۱۲ بند ۱۹ برای انجام وظایف مذهبی به دهات دور و نزديک مي رفتند و تعدادی از آن ها هم به کشورهای هم جوار و دور دست به منظور تبلیغ اعزام می شدند.
سرپرستی همه ی موبدان هر شهر و به طور کلی ریاست تمام روحانیون زرتشتی هر محل با موبدان موبد آن جا بود.
۲۵۹
@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

05 Feb, 03:42


#دی_به_دین

این روز كه هم چون، دی‌ به آذر و دی‌به مهر به معنای دادار یا آفریدگار ست یكی دیگر از تعطیلی‌های هر ماه به‌شمار می‌آمده است.
در ایران باستان  استراحت کاری بوده و روز نیایش همگانی است.

بیست‌وسومین روز در گاه شماری دینی زرتشتی دی‌به دین نامیده شده است.
دی به چم آفریننده و آفریدگار است.  در گاه‌شماری ایران باستان به جز روز یکم هر ماه که اورمزد روز نامیده می‌شود سه روز دیگر به نام اهورامزدا ست که به صورت دی آمده و چون در ماه سه دی وجود دارد برای مشخص شدن، نام روز بعد را به آن می افزایند تا از هم مجزا  گردد "دی‌به آذر، دی به مهر، دی به دین”. دی در ادبیات اوستا به چم اهورامزدا می باشد که به شوند سپندینگی این نام بارها در ماه بازگویی شده است. در اوستا نام همکاران را اورمزد اواگاه, سه دی ویسپه شام نامیده‌اند.

دی یکی از نام‌های اهورامزداست و در اوستا به صورت دَثوش یا دَدوش یا دَذوه صفت و به چم (: معنی) آفریننده آمده ‌است.

روز هشتم، پانزدهم و بیست و سوم ماه دی برای آن که نام این روزها با نام ماه یکی شده، جشن ماهانه گرفته می‌شود.

گل شنبلید نماد دی به دین است.

@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

05 Feb, 03:38


#امروز


به روز، پیروز و فرخ روز دی به دین از بهمن ماه به سال ۳۷۶۲ مزدیسنی

چهار شنبه ۱۷ بهمن ماه به سال ۱۴۰۳ خورشیدی.

۵ فوریه سال ۲۰۲۵ (ترسایی)

✔️ دی به دین = آفریدگار.

✔️ روز استراحت و نیایش همگانی زرتشتیان.

@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

04 Feb, 08:50


در دوره ی ساسانی ریاست طبقه ی کشاورزان با کسی بود که او را و استریوشان سالار يا واستريوشبذ Vastaryush Badh می گفتند و چون در آن زمان تنها مالیاتی که از مردم جمع آوری می شد مالیات ارضی بود که توسط این شخص از کشاورزان اخذ می گردید ما می توانیم بگوییم که مقام او با سمت وزیر دارایی و وزیر کشاورزی امروز برابری می کرد.
واژه ی هوایتی = هو تخش Hu - Tokhsh ترکیب شده است از دو تكه ی هو + اینی (تخش) که تکه ی اول به معنى خوب است و تکه ی دوم به معنی کار و کوشش.
واژه ی تخشا به معنی کوشا و ساعی از همین ریشه است.
کلمه ی هوایتی در اوستا و واژه ی هوتخش در ادبیات پهلوی به طبقه ی افزارمندان و صنعت گران کشور ویژگی دارد.
ریاست این طبقه را در زمان پادشاهی ساسانیان شخصی به عهده داشت که او را هوتخشنبذ Hu - Tokhash Badh می گفتد و می شود گفت‌ این شخص به منزله ی وزیر صنایع و تجارت امروز مملکت بود.
اينک كه از اره تیشتاران ، و استریوشان و هوتخشان به طور مختصر گفت و گو نمودیم وقت آن رسیده است که درباره ی طبقه ی اتورنان که بحث اصلی ما را تشکیل می دهد به تفصیل سخن گوییم.

📚 بُن مایه :

برگرفته از نسک ؛ مراسم مذهبی و آداب زرتشتیان.

نوشته ی ؛ موبد اردشیر آذر گشسب.

رونوشت ؛ بردیا بزرگمهر.

۲۵۸
@khashatra

ادامه دارد...

وُهومَن اَمشاسِپَند

19 Jan, 05:22


در آن روزگاران قدیم پدران نامدار ما چون مشاهده می نمودند که هرگاه وبا، طاعون یا یکی دیگر از بیماری های واگیردار بروز می نماید عفريت مرگ پس از گرفتن جان یکی از افراد قبیله بلافاصله به نزدیکان آن شخص و یا افرادی که به نحوی با شخص در گذشته تماس نزديک داشتند حمله نموده و آنها را یکی پس از دیگری به دیار عدم می برد و از طرف دیگر چون تشخیص بیماری های گوناگون از هم در آن دوران های اولیه با فقدان وسایل برای شان میسر نبود بهترین راه فرار از مرک را در این دیدند که به طور کلی به هیچ مرده ای دست نزنند و با آن تماس نگیرند اعم از این که آن شخص در اثر ابتلا به بیماری واگیرداری فوت نموده باشد یا به علل دیگر گرچه در آن ایام هنوز علت بروز بیماری های مسری و وجود میکروب به طور علمی آشکار نشده بود با وجود این مردم بواسطه ترسی که از عفريت مرگ داشتند این گونه احتیاط ها را لازم می دانستند و باید اضافه نماییم که این ترس منحصر به پدران ما نبود در سایر نقاط دنیا نیز وضع به همین منوال بود یک هند و موقعی که مرده را می سوزاند با صدای بلند می خواند و دور شو دور شو اى مرگ پسران ما و مردان ما را اذیت مکن. و یا بطوری که پروفسور دار مستتر می نویسد وقتی که یک یونانی از خانه ای که در آن مرگی به وقوع پیوسته بود بیرون می آمد و در آستانه در بادست های خودش آب به اطراف خود می پاشید در حقیقت او بدین وسیله می کوشید تا مرگ را از خود دور کند.

📚 بُن مایه :

برگرفته از نسک ؛ مراسم مذهبی و آداب زرتشتیان.

نوشته ی ؛ موبد اردشیر آذر گشسب.

رونوشت ؛ بردیا بزرگمهر.

۲۲۰
@khashatra

ادامه دارد...

وُهومَن اَمشاسِپَند

19 Jan, 05:21


علت ناپاک دانستن مرده.

در زمان های بسیار دور، هنگامی که در سراسر گیتی نه از علم طب اثری بود و نه از دارو و درمان خبری، هنگامی که مردم دنیا از اصول بهداشت و مراعات نظافت و پاکیزگی بوئی به مشام شان نرسیده بود و در دریای کثافات و آلودگی ها و جهالت و بی خردی ها غوطه می خوردند، درجه ی مرگ و میر در بین ملل دنیا خیلی بالا بود و فرار از چنگال دیو مهیب مرگ کاری بسیار مشکل به ویژه موقع بروز بیماری های واگیر دار مانند : وبا، طاعون، آبله و غیره که هر چند سال یک مرتبه در یکی از نقاط دنیا بروز می نمود و تعداد زیادی از افراد بشر را به کام گور می کشید از دست زندگان به جز دیدن مرگ تدریجی نزدیکان خود با چشمانی خون بار و به جز التجا و راز و نیاز به درگاه خدایان کاری ساخته نبود.
۲۱۹
@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

19 Jan, 05:21


دخمه :

دخمه که زرتشتیان به زبان خودشان آن را دادگاه می نامندو پارسیان هندوستان آن را
دخمو Dakhmo می خوانند و در کتاب های انگلیسی Tower of Silence یعنی برج سکوت نام گرفته و در روایات زرتشتیان به نام روش خورشید نگرشته معروف می باشد محوطه ای است مدور که در بالای کوه بلندی واقع شده و غالباً از آبادی های اطراف چندین فرسخ فاصله دارد.
دیوار اطراف دخمه را از سنگ و سیمان می سازند و يك درب كوچک آهنی برای ورود و خروج دارد.
محیط دخمه در حدود سد متر است. سطح داخلی آن از دیوار به طرف مرکز سراشیب می باشد و در وسط دخمه چاه عمیق و وسیعی حفر شده است.
در چهار گوشه ی خارجی آن نیز بیرون از دیوار دخمه چهار چاه عمیق تر حفر شده که به چاه وسط دخمه راه دارد.
عمق چاه ها تا حدود یک متر با شن و سنگ ریزه پر شده است.
چاه وسطی دخمه را زرتشتیان ایران سراده Saradeh یا استه دان Asta Dan می نامند. یعنی استخوان دان یا جای استخوان.
واژه ی اخیر را شعرای ایران به شکل ستودان در اشعار خود آورده اند از آن جمله فردوسی در شاهنامه می فرماید.
سر جادوان را بکندم ز تن،
ستودان ندیدند و گور و کفن.
در آن رزم ها یار من رخش بود.
همان تیغ تیزم جهان بخش بود.
واسدی طوسی در گرشاسب نامه گوید :
ستودانی از سنگ خارا برآر،
زبیرون بر او نام من کن نکار.
سطح داخلی دخمه از دیوار گرفته تا استه دان به سه قسمت دایره ای شکل تقسیم شده، قسمت اولی که از دیوار آغاز می شود و بزرگ تر از دو قسمت دیگر است، ویژه ی گذاشتن اجساد مردان است.
قسمت دوم برای زنان و قسمت سوم که وصل به استه دان است برای بچه ها است و هر يک از اين قسمت های سه گانه به قطعات کوچک تر تقسیم شده که هر قطعه ویژه ی گذاردن یک میت است.
شیارهای کوچکی بین این قطعات کنده شده تا آب باران و کثافات از این شیارها به داخل استهدان برود.
این بود شرح مختصری از دخمه.
ضمناً بی فایده نیست یادآور شویم که در عهد باستان در بین هندوها نیز دخمه گذاری مرسوم بوده است. زیرا در فقره ی ۲ از کرده ی هشتم کتاب آثار وأودا (Atharva Veda) از ارواح کسانی که دفن شده، یا دور انداخته شده، یا سوزانده شده، یا دخمه گذاری شده اند گفت و گو می نماید.
۲۱۸
@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

19 Jan, 04:18


#خورداد_امشاسپند

خورداد پنجمین امشاسپند و پاس دارنده‌ی آب ها و سرسبزی است.
آب در كنار سه آخشیج دیگر (خاک، هوا، آتش) در میان ایرانیان باستان از اهمیت ویژه‌ای برخوردار بوده است.
وجود ایزدان گوناگون موكل بر آن و نوشته‌های ایرانی و انیرانی همه گواه اهمیت این آخشیج است در میان ایرانیان باستان و زرتشتیان.
زاستار (:طبیعت) در نظر ایرانیان جایگاه والایی دارد و عناصر آن شایسته ی گرامی داشت و دارای تقدس ویژه‌ای است.
آب،‌ باد، خاک و آتش در دین اشوزرتشت و در فرهنگ و سنت ایرانی چهار آخشیج سپند است كه برای هر یک از آن ها فرشته‌ی ویژه‌ای تعیین شده و خویش کاری هر فرد زرتشتی ست که محیط زیست را در حد توان پاک نگاه دارد.
آب نه تنها سپند است بلكه آشامیده شده و در امور جاری زندگی به مصرف می‌رسد.
عنصری كه وحدت آن نماد یكتایی اهورامزدا و كثرت آن جلوه‌گاه تمام پدیده‌های جهان هستی است،.
از چكه‌ی باران تا اقیانوس پهناور و از آب آرام چاه تا سیل جاری در بستر رودها موجد و مولد زندگی است.

در ایران باستان تا به امروز ماه سوم سال و روز ششم هر ماه خورداد نام دارد.
یشت چهارم كه به‌ نام خورداد یشت خوانده می‌شود، به طوری كه این فرشته در جهان مینوی نماد كمال اهورامزدا و در جهان جسمانی نگهبان آب است.
خورداد در اوستا «هـَئوروَتات» و در پهلوی «خُردات» یا «هُردات» به چم رسایی و کمال است که در گات ها یکی از فروزه‌های اهورا مزدا و در اوستای نو نام یکی از هفت امشاسپند و نماد رسایی اهورا مزدا ست.
بخش هئوروه که صفت است به چم رسا، همه، درست و کامل.
بخش دوم تات که پسوند است برای اسم، بنابراین هئوروتات به چم کمال و رسایی است.
خورداد نماینده ی رسایی و کمال اهورامزداست.

خورداد، امشاسپند بانویی است که نگهداری از آب‌ها در این جهان، خویش کاری اوست و کسان را در چیرگی بر تشنگی یاری می‌کند از این روی در آیین، به هنگام نوشیدن آب از او به نیکی یاد می‌شود و در گیتی به نگهبانی آب گماشته شده است. ایزدان تیر و باد و فروردین از همکاران خورداد هستند.

در گات ها، از خورداد و اَمُرداد پیوسته در کنار یک دیگر یاد می‌شود و در اوستای نو نیز این دو امشاسپند، پاس دارنده ی آب‌ها و گیاهان‌اند که به یاری مردمان می‌آیند و تشنگی و گرسنگی را شکست می‌دهند.

در یسنا، هات ۴۷، آمده‌است که اهورامزدا رسایی خورداد و جاودانگی امرداد را به کسی خواهد بخشید که اندیشه و گفتار و کردارش برابر آیین راستی ست.

در متن‌های کهن امشاسپند خورداد : چهارمین یشت از یشت های بیست و یک گانه‌ی اوستا، ویژه ی ستایش و نیایش امشاسپند بانو خورداد است که در آن یشت از زبان اهورا مزدا یادآور می‌شود که :
«…یاری و رستگاری و رامش و بهروزی خورداد را برای مردمان اشون بیافریدم…»
و سپس تاکید می‌شود هر آن کس که خورداد را بستاید همانند آن است که همه ی امشاسپندان را ستایش کرده‌ است.
در بندهش نیز درباره ی خورداد آمده‌است :
«… ششم از مینویان، خورداد است؛ او از آفرینش گیتی، آب را به خویش پذیرفت..»،
چنین گوید : هستی، زایش و پرورش همه ی موجودات مادی جهان از آب است و زمین را نیز آبادانی از اوست…»


سروده‌ی مسعود سعد سلمان، بر پایه‌ی کتاب بندهش :

خورداد ‌روز داد نباشد كه بامداد،
از لهو و خرمی بستانی ز باده داد.

از باده جوی شادی و از باده باش خوش،
بی‌باده این جهان، صنما بادگیر، باد.


اندرزنامه ی آذرباد مهراسپندان (موبد موبدان در روزگار شاپور دوم)

جوی کن.


اندرزنامه ی آذرباد مهر اسپندان در سروده‌ی استاد ملک‌الشعرای بهار :

به (خورداد) جوی نوین کن روان،
(امرداد) بیخ نو اندر نشان.

گل سوسن نماد خورداد امشاسپند است.

@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

19 Jan, 04:12


#امروز


به روز، پیروز و فرخ روز خورداد امشاسپند و بهمن ماه به سال ۳۷۶۲ مزدیسنی

یک شنبه ۳۰ دی ماه به سال ۱۴۰۳ خورشیدی.

۱۹ ژانویه سال ۲۰۲۵ (ترسایی)

✔️ خورداد = هئورتات ، رسایی و کمال.


@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

18 Jan, 19:16


#زادروز_استاد_هما_ارژنگی

روز سپندارمزد امشاسپند و بهمن ماه‍ برابر با ۲۹ دی ماه زادروز بانو #هما_ارژنگی
ندای میهن‌دوستی در شعر پارسی


بانوهما ارژنگی، شاعره، نویسنده و هنرمند ایرانی، چهره‌ ی برجسته ادبیات امروز ایران است.
او با سروده‌های پرشور و میهن‌دوستانه ی خویش جایگاه ویژه‌ای در دل مخاطبان ایرانی دارد

❇️ زندگی و فعالیت‌های هنری

بانو هما ارژنگی ۲۹ دی ۱۳۲۲ در تهران در خانواده‌ای هنرمند دیده به جهان گشود. پدرش، زنده‌یاد #استاد_رسام_ارژنگی از نوادگان #میرک نقاش نامدار روزگار صفویان بود.
استاد هما که دانش‌آموخته رشته زبان و ادبیات انگلیسی از دانشگاه تهران ست، از کودکی به هنر و ادبیات دل بست و در طول زندگی خود، کار‌های هنری بسیار از جمله شعر، نویسندگی، نقاشی و موسیقی را تجربه کرده است.

❇️ ویژگی‌های شعر استاد هما ارژنگی ؛

میهن‌دوستی، شعرهای استاد هما ارژنگی سرشار از عشق به ایران و فرهنگ ایرانی ست.
او در اشعار خود به تاریخ، فرهنگ و تمدن ایران پرداخته و به ارزش‌های ملی و میهنی تأکید کرده است.
زبان ساده و روان، شعرهای استاد برای عموم مردم قابل فهم است.
شعرهای استاد سرشار از احساسات عمیق و انسانی ست و به خوبی توانسته است احساسات مخاطب را درگیر کند.
مضامین شعرهای هما ارژنگی بسیار متنوع است و شامل عشق، وطن، طبیعت، تاریخ، فرهنگ و انسان‌دوستی ست.

❇️ آثار مهم هما ارژنگی ؛

نخستین کتاب او، پس از مرگ تلخ برادر هنرمندش، با عنوان "زندگی بیست و دو ساله فرهاد ارژنگی" در سال ۱۳۴۰ به‌چاپ رسید.
هما ارژنگی آثار متعددی از جمله مجموعه شعر، داستان و مقالات ادبی منتشر کرده است. برخی از آثار مشهور او عبارتند از:
•  آسمان ایران
•  سروده‌های کوچه باغ
•  آوازه‌خوان پارسی

❇️ جایگاه بانو هما ارژنگی در ادبیات ایران.

بانو هما ارژنگی با شعرهای پرشور و میهن‌دوستانه ی خود، به ادبیات ایران روح تازه‌ای بخشیده، او با استفاده از زبان ساده و روان، به ترویج فرهنگ و ادبیات پارسی در میان نسل جوان کمک کرده است. هم چنین، او با پرداختن به موضوعات اجتماعی و سیاسی، به آگاهی‌بخشی و ایجاد تغییر در جامعه کمک کرده است.

❇️ میراث ماندگار بانو هما ارژنگی

بانو هما ارژنگی با آثار ماندگار خود، میراثی ارزشمند برای ادبیات ایران به جا گذاشته است.
شعرهای او ه مچنان در دل مردم ایران زنده است و نسل‌های جدید نیز از خواندن آن‌ها لذت می‌برند.

زندگی پربارش سرشار از شادی بی پایان و دراز باد.

پیوست:
چامه «منم بانوی ایرانی» سروده هما ارژنگی با آوای شاعر.
@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

18 Jan, 07:22


پس از مطالعه و ژرف بینی در نوشته جات اوستایی به ذهن نگارنده این طور خطور کرد که شاید علت اصلی دخمه گذاری در ایران باستان سردی هوا و یخ بندان سخت و کوهستانی بودن سرزمین ایران ویج بوده، به شرحی که در بالا گفته شد و پس از مقایسه کردن این موضوع با آب و هوا و چگونگی نقاطی که ساکنین آن جا در حال حاضر اموات خود را در بالای کوه های بلند می گذارند. حدس بالا به یقین پیوست.
امروز تا آن جایی که اطلاع داریم در دو نقطه ی دنیا اقوامی زندگی می کنند که با این که زرتشتی نیستند معهذا مرده های شان را در بالای کوه می گذارند و آن ها را دفن نمی کنند.
یکی از این نقاط کشور کوهستانی تبت است که به بام دنیا معروف می باشد در تبت قومی زندگی می کند که مرده های خود را دفن نمی کنند بلکه آن ها را در جاهای بلندی می گذارند که طعمه ی مرغان لاشخور شود.
در دره ی جبال هندو کش که در شمال کابل واقع شده نیز مردمی زندگی می کنند که مراسم و عادات به خصوصی دارند و افغان ها آن ها را به نام کافر می خوانند.
این قوم نیز مرده ی خود را در عوض سپردن به خاک در صندوق هایی گذاشته در بالای کوه های بلند می نهند و به گونه ای که جهانگردان و محققین نوشته اند سرزمین های نامبرده بالا هر دو کوهستانی است و دارای هوای بسیار سرد و یخ بندان.
با شرحی که در بالا داده شد برای نگارنده مسلم است که علت اصلی دخمه گذاری در زمان قدیم تنها سردی زیاده از حـد هوا و کوهستانی بودن محل سکونت آریایی ها وعدم توانایی حفر زمین‌یخ بسته با لوازم و ابزار اولیه بوده است.

📚 بُن مایه :

برگرفته از نسک ؛ مراسم مذهبی و آداب زرتشتیان.

نوشته ی ؛ موبد اردشیر آذر گشسب.

رونوشت ؛ بردیا بزرگمهر.

۲۱۷
@khashatra

ادامه دارد...

وُهومَن اَمشاسِپَند

18 Jan, 07:21


در پرگرد پنجم وندیداد که در موضوع بردن مرده به دخمه بحث می نماید وارد است «اگر تابستان گذشته و زمستان رسیده باشد مزدیسنان باید چکار کنند، و جواب آن را بدین گونه ذکر می کند و در هر محله یا هر ده مزدیسنان باید اتاقی برای مرده بسازند و بدن بی جان را در آن جا بگذارند تا دو روز، تا سه روز، تا یک ماه، تا آن که پرندگان به پرواز در آیند، نباتات شروع به روییدن نمایند، آب ها جریان پیدا کنند و بادها زمین را خشک نمايند بعد مزدیسنان باید مرده را به دخمه برند.»
پس ما می بینیم که ایران ویج محلی بوده است سرد و یخ بندان و به احتمال کلی کوهستانی که بیشتر ماه های سال زمین از برف پوشیده و احتمال دارد گاهی تا یک ماه تمام راه ها بسته بود و بدیهی ست با وسایل و ابزار اولیه که در اختیار آریایی ها بود کندن زمین یخ بسته و کوهستانی به منظور دفن اموات برای شان به سهولت امکان نداشت و از طرف دیگر چون در آن سرزمین یخ بسته جنگل انبوه و یا رودخانه ژرف وبزرگ وجود نداشت سوزاندن مرده یا به آب انداختن آن نیز موردی پیدا نمی کرد.
بنابراین آریایی ها بهترین راه برای از بین بردن اجساد مردگان خود را دخمه گذاری دانستند.
به این معنی که مرده خود را در قله کوه های بلند که دور از آبادی بود می گذاشتند تا مرغان لاشخور آن را بخورند و زودتر از بین ببرند به گونه ای که موجب بروز بیماری های گوناگون نشده و زندگان و بازماندگان را آلوده نکند.
۲۱۶
@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

18 Jan, 07:21


علت دخمه گذاری.

ما ایرانیان همانند هندی ها و بسیاری از ملت های دخمه گذاری اروپایی از نژاد بزرگ آریان هستیم.
پدران و اجداد همه ی این ملت ها در روزگاران بسیار دور در سرزمینی زندگی می کردند که به گواهی اوستا کتاب مذهبی زرتشتیان، ایران ویج نامیده می شد.
بر سر تعیین محل ایران ویج بين مستشرقين و باستان شناسان اختلاف عقیده بسیار است و ما قصد آن نداریم که در این مقاله در این موضوع بحث نموده محل حقیقی آن را پیدا کنیم.
از روی نوشته های اوستا این گونه نتیجه می گیریم که ایران ویج جایی بوده بسیار سرد به حدی که در آن جا ده ماه در سال هوا سرد و زمین یخبندان بود و تنها دو ماه هوا ملايم ومعتدل.
در پرگرد نخست وندیداد که از پیدایش کشورهای جهان گفتگو می کند چنین می خوانیم که نخستین کشوری که اهورامزدا بیافرید ایران ویج می باشد که هوایش خیلی سرد است. آن جا ده ماه زمستان است و دوماه تابستان.
آن جا هوا سرد است، سرد برای آب، سرد برای زمین، سرد برای گیاه، آن جا زمستان از سخت ترین بلاها است.
۲۱۵
@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

18 Jan, 07:20


#سپندارمزد_امشاسپند

سپند آرامئیتی یا همان اسپند به چم (: معنی) بی‌نقصی و تندرستی کامل است.
وی نگاهبان و پاسدار زمین و در عین حال نشان فرمان برداری، پرهیزگاری و نیایش است.

این واژه که در اوستایی «سْپِنْتَه آرمَئیتی» (Spenta-Ârmaiti) است و نام چهارمین امشاسپند شناخته می‌شود، از دو بخش «سپنته» (Spenta) یا «سپند» به چم (:معنی) پاک و مقدس و «آرمئیتی» (Ârmaiti) به چم فروتنی و بردباری تشکیل شده است و این دو با هم به چم فروتنیِ پاک و سپند است.
این واژه در پهلوی «سپندارمت» (SpandÂrmat) و در پارسی «سپندارمذ» و «اسفندارمذ» و «اسفند» شده است.

سپنته آرمیتی یکی از ایزد بانوان و امشاسپندان زرتشتی است که در زبان اوستایی، سپنته آرمیتی یا سپنت اَرمَیتی یا سپند آرامئیتی خوانده می‌شود، در زبان پهلوی بدان سپندارمذ یا سپندارمت گویند و در پارسی، سپندارمد نیز خوانده شده‌است.
امشاسپند سپندارمذ، نگهبان و ایزدبانوی زمین سرسبز و نشانی از باروری و زایش است.

در فرهنگ پهلوی سپندرمت یا همان سپندارمذ، نام یکی از امشاسپندان و در عین حال نام پنجمین روز ماه و دوازدهمین ماه سال معرفی شده‌ است.
وی را همان الهه ی بسیار قدیمی اسفند دانسته‌اند و گفته‌اند که او را دو امشاسپند دیگر یعنی هورواتات (خرداد) و امرتات (اَمُرداد) همراهی می‌کنند و این سه گروهی از امشاسپندان را می‌سازند که قرینه‌ی سه امشاسپند نخستین، یعنی وهمن (وهومن یا همان بهمن)، اشه وهیشته (اردی بهشت) و خشتره وییریه (شهریور) محسوب می‌شوند.

این فروزه در انسان به گونه‌ی فروتنی و مهر و خدمت به دیگران، نمایان می‌شود.
سپندارمزد در جهان خاکی، نگاه دارنده‌ی زمین و زنان است.
زمینی که بی‌هیچ چشم داشتی هرچه دارد در اختیار جانداران می‌گذارد و زنانی چون مادر که هم چون زمین، مهربان و فروتنند، مهر می‌ورزند بدون این که چشم‌ به راه پاسخی مهرانگیز باشند.

زن و زمین همسانی‌های بسیاری دارند.
زن و زمین هر دو نماد باروری و زایش هستند، زندگی از زن و زمین است که جریان دارد.


سروده‌ی مسعود سعد سلمان، بر پایه‌ی کتاب بندهش :

سپندارمز‌ روز خیز ای نگار،
سپند آر ما را و جام می آر.

می ‌آر از پی آن که بی می‌‌نشد،
دلی شادمان و تنی شاد‌خوار.

سپند آر پی آن که چشم بدان،
بگرداند ایزد ازین روزگار.


اندرزنامه ی آذرباد مهراسپندان (موبد موبدان در روزگار شاپور دوم)

ورز زمین کن.


اندرزنامه ی آذرباد مهر اسپندان در سروده‌ی استاد ملک‌الشعرای بهار :

به (شهریور) اندر شوی شادخوار،
کنی در (سپندارمز) کشت و کار‌.

گل بیدمشک نماد سپندارمزد امشاسپند است.

@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

18 Jan, 07:15


#امروز


به روز، پیروز و فرخ روز سپندارمزد امشاسپند و بهمن ماه به سال ۳۷۶۲ مزدیسنی

شنبه ۲۹ دی ماه به سال ۱۴۰۳ خورشیدی.

۱۸ ژانویه سال ۲۰۲۵ (ترسایی)

✔️ سپندارمزد = فروتنی پاک و سپند.


@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

17 Jan, 08:20


وسعت فکر وسعه ی صدر این پیامبر بزرگ آریایی به حدی است که هتا برای پذیرفتن کیش خود فشار وارد نمی آورد و کسی را به زور مجبور نمی کند که دین او را بپذیرد بلکه در گات های خود یسنای ۳۰ فقره ی ۲ به پیروان و شنوندگانی که از دور و نزديک برای شنیدن سخنانش جمع شده اند صریحاً می گوید : « به بهترین سخنان گوش فرا دهید و با اندیشه ی روشن به آن بنگرید سپس هر مرد و زن از شما میان این دو راه نیکی و بدی خود تمیز دهد و پیش از آن که روز واپسین فرا رسد هر کس به شخصه دین خود اختیار کند بشود که در سر انجام کامروا گردیم».
و دریسنای ۳۱ فقره ۱۱ چنین می فرماید : «هنگامی که تو، ای مزدا در روز نخست از خرد خویشن جهان، وجدان و قوه ی اندیشه آفریدی، هنگامی که زندگانی را به قالب مادی در آوردی، وقتی که تو کردار و اراده آفریدی، چنین خواستی که هر کس به حسب اراده ی خود از روی باور باطنی رفتار کند.
روزی با عده ای از دوستان در مجلسی بحث مذهبی داشتیم یکی از رفقا از من پرسید آیا زرتشتی ها باید ریش بتراشند یا نگهدارند؟
من باخنده به پاسخ گفتم پیامبر ما اختیار ریش مان را به دست خودمان داده است که هر وقت خواستیم نگهداریم و هر وقت نخواستیم آن را بتراشيم.
حقیقت امر هم غیر از این نیست. سعی و کوشش اشوزرتشت بیشتر صرف آن شده است که از پیروان خود انسان های واقعی بسازد که اندیشه و گفتار و کردارشان نيک باشد و اذیت و آزارشان به دیگران نرسد و با کار و کوشش خود از راه راستی و درستی از دنیا و هر چه در آن است به نفع خود بهره برگیرند. و در عین حال برای جامعه و میهن خود مفید واقع شوند.
دیگر با مراسم و عادات کاری ندارد و پیروان خود را آزاد گذاشته است کما این که همان گونه که در بالا گفتیم در ایران باستان در بین زرتشتیان هم سوزاندن مرده و دفن اموات و هم دخمه گذاری متداول بود.
اینک ما می پردازیم به شرح قسمت سوم و می کوشیم تا علت اصلی دخمه گذاری و روش ساختمان آن را برای اطلاع هم كیشان عزیز بنویسیم.

📚 بُن مایه :

برگرفته از نسک ؛ مراسم مذهبی و آداب زرتشتیان.

نوشته ی ؛ موبد اردشیر آذر گشسب.

رونوشت ؛ بردیا بزرگمهر.

۲۱۴
@khashatra

ادامه دارد...

وُهومَن اَمشاسِپَند

17 Jan, 08:16


بنا به گواهی وندیداد پرگرد يک فقره ی ۱۳ در شهر کخره Kakhra که در نزدیکی شهر مشهد واقع بود رسم سوزاندن مرده متداول بود و ساکنین شهر هره وايتى Harahvaitl که در جنوب ایران واقع بود اجساد مردگان می نمودند. در حالی که در غرب ایران روش دخمه گذاری مرسوم بود.
پس می بینیم که در ایران باستان اقسام مختلف کفن و دفن اموات مرسوم و متداول بود و هیچ کدام از این روش ها مانع قانونی و مذهبی نداشت.
اصولا باید گفت که تعلیمات و دستور العمل های هر پیغمبر دو قسمت دارد یکی أصول مذهب و تعليمات اخلاقی است که هیچ گاه تغییر نمی کند و همیشه تازه است و پیروان مذاهب موظفند برابر آن ها رفتار نمایند.
مثلا باور به مبدا كل، مهر و محبت ، نوع پرستی، برادری و برابری، راستی و درستی اندیشه و گفتار و كردار نيک و امثال آن ها که از سوی اشوزرتشت به پیروان خود به بهترین وجه تعلیم داده شده از اصولی است که کهنه شدنی نیست و هیچ گاه تازگی خود را از دست نمی دهد و زرتشتیان همواره باید بکوشند که طبق فرموده ی پیامبر رفتار نمایند.
قسمت دوم مربوط به رسوم و عادات و سنت ها است مانند شیوه ی لباس پوشیدن، روش وضو گرفتن، آیین زناشویی، آداب معاشرت، نشست و برخواست و غیره که پیروان هر مذهب باید به مقتضای زمان و مکان در آن ها تغییراتی بدهند.
خوش بختانه تعلیمات اشوزرتشت در قسمت تهذیب اخلاق و تزکیه ی روح پیروان خود کاملا مشخص و بر روی پایه ی عقل و منطق استوار می باشد. به حدی که در سایر مذاهب کمتر می شود نظایری برای آن ها پیدا کرد.
در صورتی که در قسمت مراسم ظاهری و آداب و سنن کمتر دستوری از سوی آن پیامبر صادر شده بلکه آن ها را به عقل سلیم پیروان خود واگذار نموده که هر گونه صلاح دانند رفتار نمایند.
۲۱۳
@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

17 Jan, 08:14


روش کفن و دفن اجساد مردگان توسط اقوام و ملل گونان در عهد باستان به یکی از طرق نامبرده زیر اجرا می شد، به این معنی که هر قومی بنا به مقتضيات مكان و محل سکونت خود برای از بین بردن اجساد مردگان خود به یکی از روش های زیر دست میزد.
ملتی که در کنار دریا یا رودخانه ی بزرگی زندگی می کرد و از راه دریانوردی و ماهی گیری امرار معاش می نمود بهترین راه از بین بردن اموات خود را به آب انداختن آنان می دانست.
قوم دیگری که در کشوری خوش آب و هوا و دارای جنگل های انبوه می زیست و مواد سوخت فراوان در دسترس خود داشت آن ها را می سوزانید.
مردمی که در ریگ زارها و دشت های بزرگ سكونت داشتند جسد مرده را در زیر خاک دفن می کردند.
و ملت دیگری که در کوهستان هایا نقاط پوشیده از برف زندگی می کرد و کندن خاک به آسانی برایش میسر نبود آن را در دخمه می گذاشت.
در هر حال منظور اصلی از هر چهار روش یکی بود و آن تقلیل خطر سرایت میکرب از جسد مرده به زندگان بود.
به جز طريقه ی اولى یعنی انداختن مرده در آب دریا سه روش دیگر کفن و دفن در بین اجداد و نیاکان ما در ایران باستان مرسوم و متداول بود.
۲۱۲
@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

17 Jan, 07:53


آیین کفن و دفن در ایران باستان.

باور به روز رستاخیز و زنده شدن کلیه ی مردگان در آن روز و تجدید حیات آن ها در بین بسیاری از ملل در دوران های بسیار دور وجود داشت.
عده ای از اقوام باستانی از روی باوری که به زنده شدن مجدد مردگان با همان اجسام خاکی در روز رستاخیز داشتند در حفظ اجساد مردگان خود نهایت کوشش و جدیت به خرج می دادند و برای این که در گذشتگان آن ها بتوانند در روز رستاخیز پس از زنده شدن احتیاجات زندگی خود را رفع نمایند لوازم زندگی هر کس را از حيث خوراک پوشاک و لوازم و ابزار كار با جسد در سردابه می گذاشتند.
برخی ها باز هم روی باور ذکر شده ی بالا اسب ها و غلامان و کنیزان شخص در گذشته را کشته و با او دفن می کردند تا در روز رستاخیز بتواند از آن ها استفاده نماید.
اقوام دیگری که درجه ی معلوماتشان بیشتر و سطح فکرشان بالاتر بود و باور به جاودانی روان داشتند چون از طرفی می دانستند که زنده شدن در روز رستاخیز با همان جسم خاکی امکان ندارد و از طرف دیگر به تجربه دریافته بودند که تن انسان پس از جدا شدن روح از آن يک چيز بيكاره است و نفعی از آن برای زندگان متصور نیست بلکه بر عکس چه بسا در اثر پوسیدن و پلاسیدن ممکن است وسیله ای برای شیوع امراض گوناگون و نقل و انتقال آن ها به زندگان باشد می کوشیدند که به هر نحوی شده آن را از بین ببرند و از دسترس زندگان دور نگه دارند.
۲۱۱
@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

17 Jan, 02:34


#شهریور_امشاسپند

خشَتَره وییریه یا شهریور به چم «شهریاری و نیرومندی اهورایی»، نام سومین امشاسپند است.
این امشاسپند نشان از پیروزی دارد، زیرا خویش کاری (:وظیفه‌ی) اصلی او پاسداری از فلزات است.

خشَترا در اوستا نام سومین فروزه ی اهورامزدا از گروه امشاسپندان است.
در اوستا نماد توانمندی و فَر و شکوه پادشاهی اهورامزدا است.
نگهبانی توپال‌ها (فلزات) بر روی زمین به او سپرده شده است.

شهریور (امشاسپند)، خَشَتَرَه وَیریَه نام یکی از امشاسپندان زرتشتی است.
در اوستا «خشَثرَ وَیریَه» و در پهلوی «شَهرِوَر» و در فارسی «شَهریوَر» یا «شَهریَر» است.
بخش نخست این واژه به چم (:معنای) شهریاری و شهر است (مراد از شهر، همانا کشور است، چنان‌که سرزمین ایران را، ایران شهر می‌نامیدند).
بخش دوم این واژه، یعنی «ویریه»، فروزه (: صفت) و به چم مورد پسند است.
بر این اساس، خشتره‌ویریه، به چمار (: معنای) آرمان‌شهر یا شهریاری آرمانی یا توانایی مینُوی آرمانی است.
در اساتیر زرتشتی و ایرانی این امشاسپند نماد شهریاری و فّر و فرمان‌ روایی اهورا مزدا و نگاهبان فلزها و پاسدار فَر و پیروزی شهریاران دادگر و یاور بینوایان و دستگیر مستمندان است.

در جهان مادی پاسبان فلزات است. شهریاری اهورایی از قانون اشا (هنجار هستی) بر می خیزد و همه جهان را در بر می گیرد.
در این روز نیکوست به خواستگاری رفتن و زن خواستن.

در بندهش که از نامه های کهن ایرانی است از دیوی بنام سئورو یاد شده که دیو آشوب و تباهی است و از دشمنان و هماوردان خشَتریور می باشد.
از سوی دیگر ایزدانی مانند : ایزد خور، ایزد مهر و ایزد آسمان از یاران و همکاران او هستند.

در گاه شمار مزدیسنی روز چهارم هر ماه شهریور نامیده می‌شود و برابر آیین، هرگاه نام روز و نام ماه برابر می‌شد آن روز را جشن برپا می‌کردند و به شادمانی و ستایش آفریده های نیک اهورا مزدا می‌پرداختند و آن روز را شهریورگان می‌نامیدند.


مسعود سعد سلمان می‌سراید :

ای تنت را ز نیکویی زیور،
شهره روزی ست روز شهریور.


چکامه ای از «مسعود سعد سلمان»

شهریور است و گیتی از عدل شهریار،
شاد است، خیز و مایه شادی به من بیآر.

باده شناس، مایه شادی و خرمی،
بی باده هیچ جان نشد از مایه شاد خوار.


سروده‌‌ی مسعود سعد سلمان، بر پایه‌ی کتاب بندهش :

این تنت را ز نیكویی زیور،
شهره روزی است روز شهریور.

تا به اقبال شهریار جهان.
بگذرانیم جان به لهو و بطر.


اندرزنامه ی آذرباد مهراسپندان (موبد موبدان در روزگار شاپور دوم)

خوش باش.


اندرزنامه آذرباد مهر اسپندان در سروده‌ی استاد ملک‌الشعرای بهار :

به (شهریور) اندر شوی شادخوار،
کنی در (سپندارمز) کشت و کار.

گل شااسپرغم نماد شهریور امشاسپند است.

@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

17 Jan, 02:28


#امروز



به روز، پیروز و فرخ روز شهریور امشاسپند و بهمن ماه به سال ۳۷۶۲ مزدیسنی

آدینه ۲۸ دی ماه به سال ۱۴۰۳ خورشیدی.

۱۷ ژانویه سال ۲۰۲۵ (ترسایی)

✔️ شهریور = شهریاری اهورایی.


@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

16 Jan, 09:17


۴ - دفن میت :

در نمازخانه هفت شمع روشن است و موبدها
(قانوناً باید دو نفر باشند) در حالی که روبه روی میت ایستاده اند به سرودن گات ها می پردازند و وقتی به نقطه ی معین رسیدند با اشاره ی دست آن ها پاکشویان میت را برداشته به سوی محل گور می برند و آن را با تخت آهنی در گور که کنده شده است می گذارند.
روی قبر با سنگ های سیمانی پوشیده و درزهای آن ها با سیمان گرفته می شود و بعد روی آن را با خاک پر می نمایند پس از چند ماه روی گورسنگ انداخته می شود و نام شخص در گذشته روی لوحه حک مي گردد.
در پایان این بخش لازم می دانیم دو نکته را یادآور شویم.
❇️ نخست این که ؛ همه ی گورها شرقی غربی کنده می شوند و مرده را طوری در قبر قرار می دهند که سر او به سوی باختر و رویش به سوی خاور باشد.
❇️ دوم این که ؛ در بیشتر نقاط زرتشتی نشین محلی وجود دارد که دارای دو درب است و زرتشتیان آن جا رازادومرک ado Marg یا پرسش Parsesh می نامند.
جسد بی جان شخص در گذشته پس از انجام تشریفات مقدماتی به شرح گفته شده در این گفتار بر روی دوش پیش گاهنان از یکی از درها وارد این محل می شود.
این جا غسل میت به عمل می آید و نماز ویژه ی (گاتهای اهنود) توسط موبدان برای در گذشته سروده شده و سپس جنازه را از درب دوم خارج نموده به آرامگاه ابدی می برند.
در ایران باستان محل زاد و مرک از امروز بسیار مفصل تر و دارای اتاق ها و وسایل بیشتر بوده است.
این محل را اداره زاد و مرک يعنى اداره ی متولدین و متوفیات می نامیدند که امروز به نام اداره ی ثبت احوال معروف است.
در آن زمان همه ی نوزادان و در گذشتگان به این محل آورده می شدند و از يک در که در ورودی بود وارد و از قسمت های مختلف به ترتیب گذشته، به وسیله ی پزشکان متخصص معاینه می شدند و واقعه ی زایش یا درگذشت در دفاتر ویژه ی ثبت و گواهی لازم نیز صادر میشد و پس از انجام کلیه ی تشریفات از درب دوم بیرون می رفتند ولی امروز تمام قسمت ها و تشریفات آن از بین رفته و تنها استفاده ای که از این محل می شود شستشوی مرده و نماز گذاردن بر آن است.

📚 بُن مایه :

برگرفته از نسک ؛ مراسم مذهبی و آداب زرتشتیان.

نوشته ی ؛ موبد اردشیر آذر گشسب.

رونوشت ؛ بردیا بزرگمهر.

۲۱۰
@khashatra

ادامه دارد...

وُهومَن اَمشاسِپَند

16 Jan, 09:17


۳ - غسل میت ؛
برای شستن مرده اگر مرد باشد مرده شویان مردانه و اگر زن باشد مرده شویان زنانه دست به کار می شوند و با آب گرم و صابون بدن مرده را می شویند. (زرتشتیان مرده شو را پاکشو می گویند) تعداد پاکشویان هم باید جفت باشد.
در آرامگاه زرتشتیان تهران که در کاخ فیروزه واقع شده است به محض رسیدن ماشين حمل روان پاکشویان میت را از پیش گاهنان تحویل می گیرند و در گرمابه مخصوص با آب گرم و صابون می شویند و پس از خشگ كردن بدن مرده آن را با کفن می پوشانند و کشتی به کمر او می بندند و سپس او را بر روی تخت آهنی می خوابانند و روی آن را با پارچه ی سفید و نظیفی پوشانیده به نمازخانه می برند.
در این جا باید اضافه نمابیم که پارچه ی کفن اگر نو نباشد اشکالی ندارد ولی باید شسته و پاک و سپید رنگ باشد.
معمولا برای مرده اگر مرد باشد  ۱۸/۵ متر ، اگر زن باشد ۱۶/۵ متر و اگر بچه باشد ۳/۵ متر پارچه جهت تهیه ی کفن لازم می شود.
۲۰۹
@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

16 Jan, 09:17


۲- به مرده کش ها که زرتشتیان آن ها را پیش گاهنان می نامیدند خبر داده می شد که فلانی فوت نموده و برای بردن او به آرامگاه ابدی حاضر باشند.
پیش گاهنان که تعدادشان همیشه زوج بود یعنی ۲ یا ۴ یا ۶ نفر بودند پس از غسل نمودن و پوشیدن لباس سپید، در منزل صاحب میت حاضر می شوند.
پیش گاهنان آن جا کشتی نو می نمایند و سپس در حالی که هم پیوند شده اند میت را برداشته در تابوتی که زرتشتیان آن را گهن Gahan یا گاهان می نامند و تمام قسمت های آن از فلز ساخته شده است می گذارند و بعد گهن را برداشته از خانه بیرون می آورند و در بیرون منزل آن را در ماشین حمل میت گذاشته به آرامگاه می برند.
بستگان خویشاوندان و دوستان میت که درب خانه به مناسبت بدرقه جمع شده اند به احترام شخص در گذشته چند قدم پیاده او را مشایعت می کنند و سپی با اتوبوس و یا هر وسیله ی دیگر پشت سر میت به آرامگاه می روند.
بردن مرده به آرامگاه باید در ساعات روز باشد به طوری که مراسم دفن میت تا پیش از غروب آفتاب تمام شده باشد.
در آیین زرتشتی سپردن مرده به خاک در ساعات شب جایز نیست و در عین حال دفن میت باید پیش از سپری شدن بیست و چهار ساعت از زمان در گذشت انجام گیرد.
برای این که این موضوع عملی شود رسم بر این است که اگر کسی در ساعات پیش از ظهر فوت نماید بایستی بعدظهر همان روز به آرامگاه برده شده و پیش از غروب آفتاب به خاک سپرده شود و چون شخص در ساعات بعد از ظهر در گذرد جنازه اش باید در ساعات پیش از ظهر روز بعد دفن گردد و اگر در ساعات شب فوت نماید جنازه او را می شود در ساعات پیش یا بعد از ظهر روز بعد به آرامگاه برده به خاک سپرد.
منظور این است که دفن مرده نباید بیش از ٢٤ ساعت به درازا بینجامد مگر در موارد اشخاصی که سکته کرده با مرگ مشكوک داشته باشند که ممکن است بیش از ۲۴ ساعت میت را نگهداشت.
۲۰۸
@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

11 Jan, 07:35


جان.

جان که به زبان اوستایی اهو Ahu و در پهلوی اخو Akhu گفته می شود عبارت از قوه ای است که تن را به جنبش و کار وامی دارد.
به باور برخی اشخاص جان همان هوایی است که ما تنفس می نماییم و ما را زنده نگه می دارد.
عده ای هم بر این باور استوار اند که جان عبارت از خونی است که در رگ های شخص زنده جریان دارد و باعث ادامه ی زندگی می شود.
ولی به قول لویی فیگوایر Louis Figuier نویسنده ی فرانسوی The Day After Death  (روز پس از مرگ ) که به حقیقت نزدیک تر است جان عبارت از نیروی تحرکی است که بدن را به حرکت وا می دارد.
دست طبیعت و دست قدرت آلهی اعضاء و جوارح بدن ما را چنان استادانه آفریده و به هم مربوط نموده که با هوایی که تنفس می کنیم و خوراکی که می خوریم قوه ی تحرکی در آن ها پیدا شده و بدن را به حرکت و کار در می آورد. این قوه ی تحرک را جان می نامند.
حالا اگر یکی از اعضای اصلی بدن ما از کار بیفتد و یا خللی جبران ناپذیر در سیستم بدن بروز نماید دیگر قوه ی تحرک پیدا نمی شود و جان وجود نخواهد داشت.

📚 بُن مایه :

برگرفته از نسک ؛ مراسم مذهبی و آداب زرتشتیان.

نوشته ی ؛ موبد اردشیر آذر گشسب.

رونوشت ؛ بردیا بزرگمهر.

۱۹۶
@khashatra

ادامه دارد...

وُهومَن اَمشاسِپَند

11 Jan, 07:35


دین زرتشت برای تن يک انسان زنده اهمیت بسزایی قایل است و برای حفظ سلامت تن و پایداری آن در برابر مشکلات و سختی ها دستورهای مفیدی به مزدیسنان داده است ولی به محض این که جان از تن مفارقت نمود برای حفظ تندرستی دیگران آن را نجس می شمرد و دست زدن به آن را ناروا می داند.
علت ناپاک دانستن مرده در آیین زرتشت در صفحات بعد تشریح خواهد شد.
عجالتاً ما می پردازیم به زنده ها و می گوییم که در برخی مذاهب برای تن اهمیتی قایل نیستند و تقريبا تمام دستور العمل های مذهبی آن ها برای تقویت روح و تضعیف تن است.
به باور پیروان این مذاهب هر چه تن ضعیف تر و ناتوان تر باشد روح قوی تر و آزادتر شده برای رسیدن به عالم ملکوت آماده تر می شود.
از این رو درباره ی رهبانیت و تجرد گوشه گیری و انزوا، درویشی و گدایی، زجر بدنی و نخوردن خوراک های مقوی در کتاب های مذهبی آنان دستورهایی وارد است.
ولی دین زرتشت باور دارد که پرورش روح و جسم باید به موازات هم باشد تا نتیجه ی کامل از آن به دست آید.
در اوستا آیه هایی برای حفظ سلامت تن و تقویت نیروی بدنی و خوار ندانستن دنیای فانی وارد است و به زرتشتیان امر شده است که تن و روان خود را از آلودگی ها و ناپاکی ها دور دارند و در عین داشتن زندگی آبرومند و دوری جستن از کارهایی که موجب کاهش نیروی بدنی می شود به فکر کارهای مینوی و زندگی پس از مرگ نیز باشند.
یک زرتشتی در اوستا از درگاه اهورامزدا خواستار است که نعمت های یادشده زیر را به او عطا فرماید «فرو شکوه و زندگی آبرومند، تندرستی و صحت بدن، پایداری تن در برابر سختی ها، فیروزی جسمانی در مسابقه ی زندگی و در برابر دشمن، ثروت شادی آفرین، فرزندان نامدار و نیکوکار دیر زیوی و طول عمر و بهترین جای پاکان بهشت برین). » (۱) .
از آیه ی بالا چنین نتیجه می گیریم که یک زرتشتی دنیا را خوار نمی شمرد و آن را ناچیز نمی داند و در دعای خود نخست از اهورامزدا سلامت و ثروت و طول عمر و سایر نعمت های دنیوی خواستار است.
تا هم خود بهره برد و هم به دیگران نفعی برساند و سپس از خدا می خواهد که پس از در گذشت بهشت به او ارزانی کند.
-------------------------------------
۱ - دعای اهماعه ریشچه از سروش باج در کتاب خرده اوستا.
۱۹۵
@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

11 Jan, 07:35


آیین کفن و دفن زرتشتیان.

پیش از آن که به شرح کفن و دفن زرتشتیان بپردازیم لازم دیدیم در مقدمه از اجزایی که يک موجود زنده از آن ها تشکیل شده است قدری گفتگو نموده د ذهن را برای پذیرفتن مطالب بعدی آماده نماییم.
بنا به مندرجات کتاب اوستا كالبد يک انسان زنده از چندین جزء مختلف ترکیب شده است (۱) که ما تنها چهار جزء مهم آن را در این جا نام می بریم این چهار قسمت عبارتند از :
✳️ تن.
✳️ جان.
✳️ فروهر.
✳️ روان.

✳️ تن که به زبان اوستائی تنوو Tanvu خوانده می شود عبارت است از همه ی اعضای بدن مانند :
❇️ سر،
❇️ گردن،
❇️ تنه،
❇️ تن،
❇️ دست،
❇️ پا،
❇️ دستگاه گوارش،
❇️ دستگاه دم و دیگر اعضای درونی و برونی بدن منهای قوه ی زیست.
پس از فرارسیدن مرگ وقتی که سایر اجزای متشکله کالبد مانند روان و فروهر آن را ترک می کنند آن چه به جا می ماند تن است.
تن به خودی خود فاقد هرگونه قوه است و هتا کوچک ترین حرکت هم از آن ساخته نیست کما این که وقتی کسی جان به جان آفرین تسلیم نموده و به اصطلاح نفس آخری کشید دیگر نه قدرت حرکت دارد و نه یارای کردن کاری و اگر آن را در آتش هم بسوزانند متأثر نخواهد شد.
تن را می شود به منزله ی اسباب و آلتی تصور نمود که به وسیله ی آن روان می تواند به زندگی دنیوی خود ادامه دهد و در انجام کارها و مقاصد خود کامیاب شود.

-----------------------------------
۱ - یسنای ۵۵ بند يک - یسنای ۲۶ بندهای ۴ و ۶ - فروردین یشت بندهای ۱۴۹ و ۱۵۵
۱۹۴
@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

11 Jan, 07:34


#زامیاد_ایزد

زامیاد به چم زمین است. زمین سرچشمه‌ ی همه داده‌ها برای زندگی بهتر آفریده‌‌ هایی است که روی آن زندگی می‌کنند.
گویند در این  روز درخت نشاندن  و تخم  کاشتن و آبادانی کردن بسیار خوب است.

روز «زامیاد» بیست‌ و‌ هشتمین روز ماه در گاه شمار زرتشتی به این ایزد نامیده می‌شود.
زامیاد (زم، زمین + یزد) یا زامیاد نام فرشته‌ ی زمین است‌ که با صفت نیک کنش، از او یاد شده است.
ایزد زامیاد (زمین) با ایزد آسمان یک جا یا جداگانه سپند شمرده شده‌اند.
زمین نماد مادر است برای انسان و دیگر موجودات زنده‌ ی روی آن، بنابراین ستودنی و سپندینه بوده و در آموزش‌های دین زرتشتی به نگهداری پاک و نیکو از آن بسیار سفارش شده است.
ایزد زامیاد از ایزدان همکار اَمُرداد است.

در ستایش زامیاد نیایش و ستایش اهورمزدای یگانه از همه‌،
نیكوكاران به داده‌های هرمز هست،
نگهدارنده و پروراننده‌ ی آفریده‌ ی زمین نیكو را همی مى‌ستاییم ….

سروده‌ی مسعود سعد سلمان، بر پایه‌‌ی نسک بندهش ؛

چون روز زامیاد نیاری ز می ‌تو یاد،
زیرا كه خوش‌تر آید مِی ‌روز زامیاد.

اندرزنامه ی آذرباد مهراسپندان (موبد موبدان در روزگار شاپور دوم)

دارو مخور

اندرزنامه آذرباد مهر اسپندان در سروده‌ استاد ملک‌الشعرای بهار :

گرت خوردن دارو افتد به سر.
به (زامیاد) روز، هیچ دارو مخور.

گل بانو اسپرغم نماد زامیاد ایزد است.

@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

11 Jan, 07:30


#امروز


به روز، پیروز و فرخ روز زامیاد ایزد  از دی ماه به سال ۳۷۶۲ مزدیسنی

شنبه ۲۲ دی ماه به سال ۱۴۰۳ خورشیدی.

۱۱ ژانویه سال ۲۰۲۵ (ترسایی)

✔️ زامیاد = زمین.

@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

10 Jan, 08:45


۱۰ - شماره ای از جوانان زرتشتی که برای ادامه ی تحصیل به خارج از ایران سفر کرده اند بیشتر در اروپا و آمریکا تاهل اختیار نموده و هنگام مراجعت به میهن زنان خارجی و فرزندان خود را با خود می آورند. چون جلوگیری از این گونه ازدواج ها به طور کلی میسر نیست بنابراین بهترین راه این است که همسران و اولاد این جوانان را به دین زرتشتی در آوریم جماعت ما از حیث نفرات این قدر قوی نیست که ما بتوانیم ازده ها جوان تحصیل کرده و مترقی و خانواده ی آن ها صرف نظر کنیم.
اصولا دین زرتشتی که یکی از ادیان بزرگ دنیا شناخته شده است.

📚 بُن مایه :

برگرفته از نسک ؛ مراسم مذهبی و آداب زرتشتیان.

نوشته ی ؛ موبد اردشیر آذر گشسب.

رونوشت ؛ بردیا بزرگمهر.

۱۹۳
@khashatra

ادامه دارد...

وُهومَن اَمشاسِپَند

10 Jan, 08:44


۹ - در صفحات پیش اشاره شد که چون در بین زرتشتیان طلاق اختیاری نیست بنابراین قید صداق نمی شود ولی به طوری که مشاهده می شود تعداد طلاق در این اواخر رو به افزایش نهاده و در بیشتر این طلاق ها زن بدون مهریه به آینده ی تاریکی رها کرده می شود.
به منظور رفع این بی عدالتی پیشنهاد می کنم از سوی انجمن زرتشتیان دستور داده شود که در همه ی قباله های ازدواج شرحی به مضمون زیر نوشته شده و به امضای
زوج برسد به طوری که ضمانت اجرابی داشته باشد.
(الف) در صورت وقوع طلاق شوهر مکلف است کلیه ی جهیزیه ی زن را که بالغ بر .... ریال می شود تمام و کمال نقداً در وجه
زن بپردازد.
(ب) در موقع صدور حکم طلاق اگر موجب رهایی خلاف عفت از طرف زن نباشد محکمه با در نظر گرفتن ماده ۳۵ آیین نامه ی زرتشتیان با ملاحظه ی دارایی زن و شوهر امر خواهد کرد که شوهر برای مخارج زن تا مدتی که زن شوهر دیگر اختیار نکرده است مبلغی دفعتاً یا به اقساط ماهیانه به او بپردازد.
۱۹۲
@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

10 Jan, 08:44


۷ - دختران مدرسه دیده ی ما به محض این که دیپلم گرفتند یا يک مرحله بالاتر رفتند آن قدر متکبر و مغرور می شوند و آن قدر افاده دارند که دست رد به سینه ی تمام جوان های شایسته ای که به آن ها رجوع می نمایند می زنند و تنها میل دارند با پسر فلان میلیونر یا دست کم با جوانی که تحصیلاتش کمتر از دکتری و مهندسی نباشد عروسی نمایند.
آن ها يک روز از این خواب غرور و نخوت بیدار می شوند که موی آن ها سپید و تمام آثار پیری به سراغ شان آمده و دیگر از آن خواستگارهای پروپا قرص خبری و اثری نیست.
بنابراین دختر عزیز بیایید و تاوقت باقی ست از میان خواستگارهای خود آن را که از حیث نجابت و عفت و خوش اخلاقی بهتر است و کارش هم طوری است که بتواند هزینه ی شما و خودش را اداره کند برگزینید و با او ازدواج کنید.
دیگر کاری به تمول زیاد یا تحصیلات فراوان او نداشته باشید.
در اندرز آدرباد مهر اسپندان وارد است « مرد نيک خو و درستکار و کارآگاه را هرچند بسیار مسکین هم باشد به دامادی برگزین او را خواسته از یزدان رسد.»
۸ - شایسته می دانم با طبقه ی ثروتمند زرتشتی هم چند کلمه صحبت کنم روی سخن من با آن طبقه از متمولین است که استبداد رأی دارند و می خواهند باور خود را به زور به فرزندان خود بقبولانند.
شما آقای میلیونر چرا به خواسته های درونی دخترتان توجه ندارید که دل در گرو عشق فلان پسر نجیب و تحصیلکرده از طبقه پایین دارد که دارای کلیه ی صفات انسانی است.
چرا می خواهید او را به زور به پسر فلان ثروتمند بدهید؟
و شما که خود دارای میلیون ها ثروتید چرا می خواهید دختر فلان میلیونر را برای پسرتان عقد کنید؟
شما که قدرت و توانایی
آن را دارید که خانواده های دیگر را خوش بخت و سعادتمند سازید چرا از این نعمت خداداد استفاده نمی کنید؟
چرا دختری از طبقه ی متوسط جماعت را برای پسرتان نمی گیرید؟
و چرا دخترتان را به پسر مورد دلخواهش که از طبقه ی پایین است نمیدهید تا هم به تمایلات قلبی فرزندان تان جواب مثبت داده و آن ها را خوش بخت و سعادتمند نموده باشید و هم دو خانواده دیگر از خوان نعمت شما بهره مند شده باشند.
۱۹۱
@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

10 Jan, 08:19


#آسمان_ایزد

بیست‌ و هفتمین روز از هر ماه در گاه شمار مزدیسنی آسمان نامیده می‌شود.
آسمان از آفریده‌های اهورایی و ایزد نگهدارنده‌ ی سپهر است.
واژه‌ ی آسمان در اوستا به صورت اَسن، اَسمن، در پارسی میانه و در پازند به صورت آسمان آمده است.
این واژه در اوستا به چم (:معنی) سنگ نیز به کار رفته است.
آسمان نخستین آفریده‌ ی اهورامزدا پیش از جهان مادی است که آغاز و انجام آن نادیدنی است.
(یشت ها فروردین یشت بند ۳)
و در اوستا ستوده شده است.
آفرینش دیگر پدیده‌‌ها با آسمان در پیوند است.
به این معنی که اهورامزدا از گوهر آسمان آب و از آب زمین را آفرید.
و به یاری آسمان شادی را آفرید.
که در دوران آمیختگی که روزگار ماست. آفریدگان به شادی زندگی کنند.
ایرانیان باستان آسمان را هفت پایه می‌دانستند.
نخست ابر پایه‌ ی دیگر سپهر اختران، سه دیگر ستارگان آلوده نشده، چهارم بهشت که ماه بدان پایه ایستد، ششم گاه امشاسپندان، هفتم روشنایی بی کران که جای اورمزد است.
در برخی بُن مایه ها (منابع) برای آسمان فقط سه پایه، ستاره پایه و ماه پایه و خورشید پایه نام برده شده است. اما در ادبیات پهلوی از هفت طبقه‌ ی آسمان یاد شده است.
همکاران آسمان، شهریور، خور و مهر و انارم ”انغر روشن” می‌باشند.
آسمان نخستین گیتیایی اهورامزداست و در گهنبار میدیوزرم آفریده شده است.
آسمان از آفریده‌های بسیار زیبا و ستودنی اهورامزداست.
آسمان برای ایرانیان باستان سرچشمه ی نور و گرمای خورشید بوده و همان گونه که خورشید نیایش می‌شده، آسمان هم ستوده می‌شده است.

در شاهنامه آمده است :

« مه بهمن و آسمان روز بود،
که فالم بدین نامه پیروز بود».

سروده‌ی مسعود سعد سلمان، بر پایه‌ی نسک (کتاب) بندهش :

آسمان‌روز ای چو ماه آسمان،
باده نوش و دار دل را شادمان.

جان ز باده شاد كن زیرا كه عقل،
باده را بیند همی شادی جان.

هر زمان باده خور ای تازه چو گل،
تازه كن شادی به باده هر زمان.

گیاه هوم نماد آسمان ایزد است.

@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

10 Jan, 08:13


#امروز


به روز، پیروز و فرخ روز آسمان ایزد  از دی ماه به سال ۳۷۶۲ مزدیسنی

آدینه ۲۱ دی ماه به سال ۱۴۰۳ خورشیدی.

۱۰ ژانویه سال ۲۰۲۵ (ترسایی)

✔️ آسمان = آسمان.

@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

09 Jan, 09:49


۵ - پیشنهاد من به جوانانی که تازه مشغول کار شده و از خود سرمایه ای ندارند این است که تا آن جایی که می توانند از هزینه عروسی بکاهند و پول آن را پس انداز نموده و در زندگی آینده خرج نمایند.
به باور من نادان ترین شخص کسی است که سرمایه شخصی ندارد‌ و با پول قرضی می خواهد عروسی مجللی راه بیندازد.

❇️ ۶ - پسران تحصیل کرده ما به محض این که تحصیلات شان تمام شد و دکتر یا مهندس شدند تمام هم خود را براین صرف می کنند که از خانواده ثروتمندان زن بگیرند و چون به دو سه محل رفتند و جواب نا امید کننده شنیدند سر و صداشان بلند می شود که بابا این چه وضعی است و این چه اشکالاتی است که در راه زناشویی گسترده شده؟
در صورتی که اگر درست بیندیشند گناه از خود آن هاست که ندیده و نسنجیده به اشتهای پول زیاد پدر زن دنبال زن گرفتن رفته اند مگر در جامعه ی ما دختر خوب شایسته و تحصیل کرده و پاک دامن منحصر به خانواده ی ثروتمندان است و سایر طبقات اجتماع فاقد آنند.
شما جوانان تحصیل کرده که باعث افتخار و سربلندی جامعه ی زرتشتی هستید چه احتیاجی دارد که برای خواستگاری به منزل فلان میلیونر بروید چرا دختری از هم ردیفان یا هتا پایین تر از خود را به زنی نمی گیرید.
خوش بختانه شما تحصیل کرده هستید و در آینده دارای مقام و ثروت خواهید شد چه خوب است که دختری شایسته از طبقه ی پایین را هم با خود خوش بخت کرده باشید.

📚 بُن مایه :

برگرفته از نسک ؛ مراسم مذهبی و آداب زرتشتیان.

نوشته ی ؛ موبد اردشیر آذر گشسب.

رونوشت ؛ بردیا بزرگمهر.

۱۹۰
@khashatra

ادامه دارد...

وُهومَن اَمشاسِپَند

09 Jan, 09:49


۲ - برگزاری مراسم پیوند زناشویی به روشی که در بین زرتشتیان تهران مرسوم است بسیار ساده و پسندیده است و شایسته است زرتشتیان سایر نقاط نیز از تهران سرمشق بگیرند و از تشریفات بی جا وزاید خودداری نمایند.
به این معنی که در مجلس گواه گیران هنگام سرودن اندرز گواه عروس و داماد پهلوی هم بنشینند بدین طریق مرحله وکیل پرسان و سایر تشریفات حذف و مجلس گواه گیران با حضور عروس و داماد به سادگی برگزار خواهد شد.

❇️ ۳ - بیشتر مشاهده شده در مجلس گواه گیران به واسطه ی سر و صدا و جار و جنجال زیاد روحانیت مجلس از بین رفته و اندرز گواه به گوش باشندگان نمی رسد پیشنهاد می کنم برای رفع این نقیصه تعداد معینی از مهمان ها را در آن مجلس دعوت نمایند هنگام سرودن اندرز سعی کنید ساکت بنشینید و به اندرزگوش دهید، کاری نکنید که مجلس شلوع شده و روحانیت خود را از دست بدهد.
اگر کلیه ی مهمانان در همان سالن دعوت شده اند ساعت اجرای گواه گیران را طوری قرار دهید که پیش از آمدن مهمان ها خاتمه یابد.

❇️ ۴ - برای این که از چشم و هم چشمی جلوگیری شده و صاحبان هديه ها خجالت نکشند پیشنهاد می کنم روز پاتختی هدیه ها را باز نکنند و به صدای بلند نگویند این هدیه از فلانی است و آن را دور مجلس نگردانند که به نظر همه برسد.
بسته ی هدیه ها را باید هر کس به عروس و داماد بدهد و نام خودش را هم روی آن یادداشت کند.
عروس و داماد پس از مراسم پاتختی آن ها را می بینند و در دفتر مخصوص یادداشت می کنند تا بعدها بتوانند تلافی نمایند.
۱۸۹
@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

09 Jan, 09:49


پیشنهادات اصلاحی.

برای این که جوانان ما اشتیاق بیشتری به امر زناشویی پیدا کرده و به واسطه ی هزینه های گزاف و کمرشکن زناشویی و انتظارات و درخواست های بی جای طرف و تشریفات سنگین مراحل مختلف ازدواج شانه از زیر بار مسولیت تشکیل خانواده خالی نکنند پیشنهاد می کنم نکات زیر را مراعات و برابر دستورهای گفته شده عمل نمایند. باشد که نتیجه ی مطلوب عاید جامعه ی زرتشتی شده امر زناشویی که خود یکی از راه های افزایش جمعیت است از سر رونق گیرد.

❇️ ۱ - از عملیات پیچیده و مراحل مختلف پیش از زناشویی باید به مقدار زیادی کاسته شده و مراحل نامزدی و خواستگاری با هم تلفیق و یکی گردند به این معنی که کلیه ی چهار مرحله ای که در صفحات پیش در قسمت های خواستگاری و نامزدی شرح داديم در يک مرحله انجام پذیرد و پس از حصول رضایت دختر و پدر و مادر او حلقه ی نامزدی از سوی پسر و بستگان او به منزل دختر برده شده و طی تشریفاتی به انگشت او کرده شود بدین وسیله از رفت و آمدهای زاید و مخارج اضافی و گرفتاری های گوناگون جلوگیری شده عملیات به سادگی برگزار می شود.
۱۸۸
@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

09 Jan, 02:47


#اشتاد_ایزد

اشتاد یا ایزدبانو اشتاد، در اساتیر ایران نام یک ایزدبانو است که ایزد پایدار روز بیست‌ و‌ششم هر ماه در گاه شمار زرتشتی نامیده می‌شود. اشتاد به چم «راستی و درستی» است. این ایزد راهنمای مینویان و جهانیان است.
در آیین مزدیسنا بر این باور است که خداوند، زمین را در اشتاد روز آفرید. بنا به این بازگفت برخی اشتاد روز را، روزی خجسته دانسته‌اند.

واژه‌ی اشتاد از بنیان و نهان ارشتاد یا ارشتات بوده که در گذر زمان به اشتاد تبدیل شده‌ است.
در یسنای ۱۶ و هم چنین در دو سی روزه‌ی کوچک و بزرگ، در ردیف سی فرشته‌ در پیوند با روزهای ماه به شمار آمده‌ است.

اشتاد هم چنین رهنمای مینویان و جهانیان شمرده شده و با دو ایزد دیگر، یعنی زامیاد (ایزد زمین) و رشن، پیوند ویژه‌ و نزدیک دارد.
ایزد اشتاد همکار و یاور امشاسپند «امرداد» بوده و در اوستا به چم «کار و دادخواهی» هم آمده است.

زرتشت بهرام پژدو می‌سراید : «روانت باد ویژه جان و دل شاد،
نگهدارت سروش و رشن و اشتاد.

چهار روز در نزد زرتشتیان ارج بسیار ویژه‌ای دارد : مهر، آذر، ورهرام و اشتاد.
و برای هر یک از آن ها زیارتگاهی ساخته شده است.
یکی از نیایش گاه‌های زرتشتیان کرمان، «شاه اشتاد ایزد» نام دارد.
این زیارتگاه که در محله گَبر آباد در شمال شرقی شهر کرمان جای دارد، به این ایزد ویژه شده است. زرتشتیان روز اشتاد ایزد هر ماه در پیرانگاه ستی‌پیر در نزدیکی روستای زرتشتی‌نشین مریم‌آباد یزد به نیایش همگانی می‌پردازند.

اندرزنامه ی آذرباد مهراسپندان (موبد موبدان در روزگار شاپور دوم)

اسب، گاو و ستور به گشتن،
هل تا به درستی آیی (بازگردی).

اندرزنامه ی آذرباد مهر اسپندان در سروده‌ی استاد ملک‌الشعرای بهار :

در (اشتاد) روز، اسب و گاو ستور،
به گشتن افکنی مایه گیرند و زور.

در بندهش پیرامون این ایزدان آمده است :
آن سه فره بر چینوت برایستند. آن جا که رشن، روان را آمار کند و اشتاد و زامیاد، روان را بر ترازو بگذارند.

 در شاهنامه آمده است :

«همه ساله ز اشتاد و از آسمان،
تن و جانت با شادی و کامتان».


مسعود سعد سلمان گوید :

«اشتاد روز و تازه ز گل بوستان،
ای دوست می ستان ز کف دوستان».

سروده‌ی مسعود سعد سلمان، بر پایه‌ی کتاب بندهش :

اشتاد‌روز و تازه ز گل، بوستان،
ای دوست می ستان ز كف دوستان.

در بوستان نشین و می ‌لعل نوش،
زیرا كه سبز گشت همه بوستان.

 پورریحان بیرونی در آثارالباقیه می‌نویسد :

«در این روز خداوند زمین را بیافرید». سفر کردن و خون گرفتن در این روز نیکوست.

گل لاله نماد روز اشتاد ایزد است.

@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

09 Jan, 02:42


#امروز


به روز، پیروز و فرخ روز اشتاد ایزد  از دی ماه به سال ۳۷۶۲ مزدیسنی

پنج شنبه ۲۰ دی ماه به سال ۱۴۰۳ خورشیدی.

۹ ژانویه سال ۲۰۲۵ (ترسایی)

✔️ اشتاد = راستی و درستی.

✔️ روز دیدار ستی پیر در شهر یزد.

@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

08 Jan, 14:35


ارستای یادبود درگذشتگان

وُهومَن اَمشاسِپَند

08 Jan, 13:16


۴ - پاتختی.
روز پس از عروسی در ساعات پس از نیم روز داماد پاهای خودش را و عروس را با شیر و مرغ(۱) که از خانه ی پدر زن آورده اند می شوید سپس به همراهی موبد و دهموبد و مهمانان به جوی آبی می روند آن جا موبد آبزور می سراید و در هنگام خواندن آبزور شیر و مرو را در آب می ریزد.
پس از اتمام آبزور و پخش لرک بين حضار موبد مرخص می شود ولی داماد به همراه دیگران به منظور دست بوسی رهسپار منزل پدر زن می شوند و پس از پذیرایی مختصر و دادن هدیه ای از سوی پدرزن به داماد همه با هم بر می گردند به منزل داماد.
این جا از سوی بستگان عروس و داماد هدیه هایی پیشکش می شود و پس از صرف عصرانه یا شام مختصر، مجلس پاتختی پایان می پذیرد.
کلیه ی این مراسم به شرحی که گذشت تا چند سال پیش در بین زرتشتیان عمومیت داشت و در تمام نقاط زرتشتی نشین با اندک تفاوتی تداول بود ولی چندی است که بسیاری از مخلفات وزوائد مذکور بالا مانند وکیل پرسان و عروس کشان دارد به تدریج از بین می رود.
به ویژه در تهران که عروس و داماد هر دو در معبد حضور بهم می رسانند و مراسم گواهگیران و ثبت واقعه ی ازدواج به سادگی برگزار می شود و از آن جا یک راست به جشن مهمانی رهسپار می گردند.


مهریه و رهایی.

برابر ماده ۲۰ آیین نامه ی زرتشتیان در آیین زرتشتی رهایی اختیاری نیست و در اجرای مراسم زناشویی قید مهریه نمی شود.
چون در آیین زرتشتی طلاق اختیاری نیست و تنها در مواردی که چاره ای دیگر نباشد به آن متوسل می شوند بنابراین مهریه لزومی ندارد و از سوی داماد مبلغی به عنوان صداق معین نمی شود.
در عهد باستان رهایی در بین زرتشتیان به ندرت اتفاق می افتاد ولی امروز در آیین نامه ی زرتشتیان نه مورد برای رهایی معین شده است و مزدیسنان تنها در این موارد پس از صدور رأی دادگاه حق طلاق دارند.

------------------------------
۱- مرغ Margh به معنی چمن و سبزه ی لب جوی آب است.
زرتشتیان آن را مرو Mary يامور Mavr می گویند.

📚 بُن مایه :

برگرفته از نسک ؛ مراسم مذهبی و آداب زرتشتیان.

نوشته ی ؛ موبد اردشیر آذر گشسب.

رونوشت ؛ بردیا بزرگمهر.

۱۸۷
@khashatra

ادامه دارد...

وُهومَن اَمشاسِپَند

08 Jan, 10:18


در میان راه همین که به در خانه ی آشنایان و نزدیکان عروس و داماد می رسند از سوی صاحب خانه در پیش پای عروس آتش روشن می کنند و قداری شیرینی و آویشن به سر عروس می باشند.
داماد که با بی تابی تمام دم در منزل خود انتظار ورود عروس را می کشد به محض این که عروس بدان جا رسید پیش آمده سکه ای در دست او می گذارد و او را باخود به درون خانه می برد و به همراه دهموبد و دیگران گرد آتشی که در حال افروختن است با هلهله و شادی و آهنگ هبیرو شاباش می گردند و سپس به سوی حجله می روند.
در حجله داماد به عروس رونما می دهد و روپوش از صورتش بر می گیرد سپس آیینه و گلاب پاش و سپس شیرینی
و شربت می گرداند. داماد شیرینی به دهان عروس می گذارد و شربت را نصف و نصف می خورند.
سپس همه از حجله بیرون می روند و عروس و داماد تنها می مانند.
۱۸۶
@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

08 Jan, 10:17


صورت عروس به وسیله ی پارچه سبزی که روی سرش انداخته شده از انظار پوشیده است.
پیشاپیش عروس، دو نفر قرار گرفته اند که یکی نماینده ی خود او و دیگری نماینده ی داماد است و هر يک دستمالی بر کمر دارد با این تفاوت که دستمال اولی خالی ولی دستمال دو می پر است از شیرینی و تعدادی سکه ی نقره و طلا که معمولا ۳۳ عدد است.
این قافله ی كوچک به همین سان در میان هلهله و شادی همراهان رهسپار خانه ی داماد است و به فاصله ی هر چند قدم نماینده ی عروس که در جلو عروس قرار گرفته می ایستد و می گوید تا ندهی نمی آیم،
نماینده ی داماد که گفتیم دستمال پر به کمر دارد مقداری شیرینی و سکه از آن بیرون آورده به او می دهد گاهی هم که شیرینیى و سكه به آخر می رسد با كمک رفقا نماینده ی عروس را به زور به جلو می کشند و عروس و دیگران هم او را پیروی می کنند.

۱۸۵
@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

05 Jan, 07:15


💠 ایریسْ تَنامْ اورْوانُو یَزَمَئیدِه یا اَشَه اُونامْ فْرَوَشَه یُو.

۱۶ دی ماه خورشیدی سال روز درگذشت روان شاد ارباب جمشید جمشیدیان.

(زاده‌ی ۱۲۲۹ خورشیدی در یزد – درگذشته ۱۶ دی ماه ۱۳۱۱ خورشیدی در تهران)
از بازرگانان و ثروتمندان و ملاکان نامی زرتشتی در روزگار قاجاریه، و نخستین نماینده ی زرتشتیان.
ارباب جمشید از بنیان گذاران بانک ملی ایران به‌شمار می‌آید.

💠 به روان پاک ارباب جمشید جمشیدیان و همه ی درگذشتگان پارسا درود باد.

@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

05 Jan, 03:52


۴ - ستر زن.
واژه ستر Satar یا ستر Sator در زبان پهلوی به معنی فرزند است و واژه های استر و سترون در پارسی سره از این واژه گرفته شده.
استر مرکب است از دو جزء ا + ستر. ۲ از ادات نفی است وستر به معنى اولاد بنابراین معنی ترکیبی آن می شود بی فرزند یعنی حیوانی که نازا است و بچه دار نمی شود و امروز آن را قاطر می گویند ولی سترون مرکب است از دو جزء ستر + ون. ستر مخفف استر است و ون به معنی مثل و مانند و معنی کامل آن می شود مانند استر
به عبارت دیگر نازا بودن و بچه دار نشدن.
منوچهری گوید :
کنون شویش به مرد و گشت فرتوت،
از آن فرزند زادن شد سترون.
سترون کردن در زبان علمی به معنی عقیم کردن است از نظر توالد و تناسل ميكرب ها
پس از بیان این مقدمه می گوییم که در دوران باستان چون پسر بالغی بدون زن و فرزند فوت می نمود خویشان و بستگان او می بایستی دوشیزه ای را به خرج خود و به نام آن در گذشته زیر نام ستر زنی به عقد زناشویی جوانی در آورند.
تنها شرط این زناشویی آن بود که زوجین متعهد می شدند که یکی از پسران خود را به فرزند خواندگی شخص در گذشته بدهند.

❇️ ۵ - خود رای زن.

در ایران قدیم چنان چه پسر و دختری که به حد رشد قانونی رسیده بودند نسبت به هم علاقه ی باطنی پیدا کرده و خواستار زناشویی با هم بودند ولی پدر و مادر دختر به علتی به این امر رضایت نمی دادند عقد زناشویی آن ها هتا برخلاف میل پدر و مادر برگزار می شد و عدم تمایل پدر و مادر يک زوج با هر دوی آن ها مانع انجام این امر نبود.
این ازدواج زیر نام خود رای زن در دفتر ها ثبت می گردید و دختری که ازدواجش در زیر نام خود رای زن ثبت شده بود از ارث پدر و مادر خود بهره ای نمی برد.
حالا که ما پنج گونه عقد زناشویی را در ایران باستان شرح دادیم بیایید ببینیم روش زناشویی زرتشتیان در ایران امروز چگونه است و به چه نحو برگزار می گردد.

📚 بُن مایه :

برگرفته از نسک ؛ مراسم مذهبی و آداب زرتشتیان.

نوشته ی ؛ موبد اردشیر آذر گشسب.

رونوشت ؛ بردیا بزرگمهر.

۱۸۰
@khashatra

ادامه دارد...

وُهومَن اَمشاسِپَند

05 Jan, 03:51


۳ - ايوک زن.

وقتی مردی دارای فرزند پسر نبود اگر فرزند او منحصر به یک دختر بود ازدواج این دختر و اگر چند دختر داشت زناشویی دختر كوچک تر او زير نام ایوک (۱) زن ثبت می گردید و نخستین پسری که از این زناشویی به وجود می آمد به فرزندی جد مادری خود در می آمد.
ما کوشش می کنیم چگونگی این پیوند زناشویی را با آوردن مثالی روشن کنیم.
فرض نمایید پدر و مادری به نام رستم و فرنگیس تنها دختری دارند به نام شیرین که پس از رسیدن به سن رشد به عقد ازدواج پسری به نام بهرام در می آید پیوند زناشویی بهرام و شیرین در تحت نام ايوک زن بسته می شود و نخستین پسر آن ها که جمشید نام دارد به فرزندی جدش (رستم) تعیین می گردد و این پسر را جمشید رستم می نامند نه جمشید بهرام.
نویسندگان ناآگاه غیر زرتشتی که می دیدند جمشید پسر شیرین به جای این که به نام پدرش جمشید بهرام خوانده شود به نام جدش جمشید رستم نام گذاری شده چنین می پنداشتند که رستم به راستی با دختر خود شیرین عروسی کرده است و زرتشتیان را به اشتباه به ازدواج‌ با محارم متهم کردند.
--------------------------------------
۱ - ايوک Ayok واژه ای ست پهلوی به معنى يک.
۱۷۹
@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

05 Jan, 03:51


۲ - چاکر زن.
اگر زنی بیوه پس از درگذشت شوهر نخستین خود به عقد ازدواج دیگری در می آمد این پیوند زناشویی زیر نام چاکر زن ثبت می شد.
این زن در سراسر زندگی در خانه ی شوهر مقام کدبانویی خانه داشت و از همگی حقوق و مزایای پادشاه زن در طول عمر برخوردار بود.
ولی پس از در گذشت آیین کفن و دفن و سایر مراسم مذهبی برای او تا سی روزه از طرف شوهر دوم برگزار می شد و تمام هزینه های پس از آن به عهده ی بستگان شوهر اولی بود.
ایرانیان باستان باورمند بودند که در دنیای دیگر این زن از آن شوهر نخستین خود می باشد و به همین علت پیوند زناشویی او با شوهر دوم بانام چاکر زن بسته می شد.
واژه ی چاکر زن، نویسندگان غیر زرتشتی را که به اصول مزدیسنا و انواع پیوند زناشویی زرتشتیان آشنایی نداشتند را بر آن داشت که نسبت تعدد زوجات به زرتشتیان بدهند. آن ها تصور می کردند که پادشاه زن زن عقدی و چاکرزن زن صیغه ای است در صورتی که اصل قضیه به موجب شرحی که دادیم غیر از این است و زرتشتیان در هیچ دوره ای از دوران زندگی تاریخی خود مجاز به گرفتن بیش از يک زن نبوده اند و عمل یکی دو نفر از پادشاهان خود کامه را در گرفتن چندین زن نمی توان به حساب جامعه ی زرتشتی گذاشته مجوزی برای چند زنی زرتشتیان به شمار آورد.
۱۷۸
@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

05 Jan, 03:49


انواع پیوندزناشویی.

گفتیم که در دین زرتشت يک مرد حق ندارد بیش از يک زن داشته باشد و چند زنی در دین زرتشتی روا نیست ولی خود پیوند زناشویی در عهد باستان بنا به حالت و وضع زن و شوهر به پنج نام گوناگون به موجب شرح زیر نامیده می شد و در دفاتر زناشویی ثبت می گردید :

❇️ ۱ - پادشاه زن.

❇️ ۲ - چاکر زن.

❇️ ۳ - ایوک زن.

❇️ ۴ - ستر زن.

❇️ ۵ - خود رای زن.

و ما حالا می پردازیم به شرح
مختصری از هر يگ از این پنج نوع پیوند زناشوبی.

❇️ ۱- پادشاه زن.
وقتی دختری پس از رسیدن به سن بلوغ با موافقت و صلاحدید پدر و مادر خود به عقد ازدواج پسری در می آمد و به طور کلی همه ی دخترانی که برای نخستین بار (با رضایت پدر و مادر خود) عروس می شدند پیوند زناشویی آن ها به نام پادشاه زن بسته می شد و به همین نام در دفتر زناشویی ثبت می گردید.
پادشاه زن از کامل ترین حقوق و مزایای زندگی زناشویب بهره مند می شد و امور خانه و فرزندان را با شوهر اشتراكاً اداره می نمود.
زرتشتیان اصولا به این باور پای بندند که پیوند زناشویی نه تنها در جسم بلکه در روان زن و شوهر بسته می شود وزن و شوهر نه تنها در طول زندگانی، بستگی جدایی ناپذیر نسبت به هم دارند بلکه پس از در گذشت نیز در دنیای دیگر باز همان نسبت زناشویی ميان يک زن و شوهر به ویژه زوجی که عقد آن ها به پادشاه زنی بسته شده باشد موجود است.
۱۷۷
@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

05 Jan, 03:47


#باد_ایزد

«باد»، نام بیست‌ و‌دومین روز ماه در گاه شمار زرتشتی است.
باد، به چم هوا است. در فرهنگ زرتشتی هوا از چهار آخشیج ستودنی و سپندینه مانند آب و آتش و خاک است.
در فرهنگ ایران پاک نگهداشتن چهار آخشیج خویش کاری هر انسان است.

در اوستا ایزد وَیو (باد) همراه و همکار ایزدان آب و آتش و خاک است.
ایزد وَیو (ایزد «باد» یا «هوا») همواره با ایزد رام آمده است.
در اوستای سی‌روزه آمده : «…یاری باد به همه رزم و کارزار برساد. هر که را باد پشتیبان است پیروزی همیشه با اوست.
وای یا وایو ”باد” چهره‌ای دوگانه دارد، خوب و بد زیرا باد از هر دو جهان نیک و بد می‌گذرد.
او نیکوکار است و در عین‌حال می‌تواند با نیروی ویران گر خود همه‌ چیز و همه ‌کس را نابود سازد.

در ادبیات پهلوی دارای دو نیمه‌ی بد و خوب است که در اوستا نیمه‌ی نیک او که دشمن دیوان است ستوده شده.
ایزد وایو در یشت پانزدهم اوستا به عنوان ایزدی مهم مورد ستایش قرار گرفته و این ستایش تا دوران اشکانی و ساسانی ادامه داشته‌است. در فرهنگ ایران قدیم ایزد یا الهه ی باد است.

این خداوندگار نه تنها برای تمام موجودات زنده روح حیات بوده بلکه روح دنیا و گیتی نیز محسوب می شده است.
وایو هم چنین هوایی است که در آن تمام موجودات زنده در هنگام مرگ نابود می شوند.

ایزد باد در اوستا چنین گزارش شده : جوینده، نیک‌كردار، چیره‌ شونده، پس‌رونده، پیش‌رونده، پاینده‌فر، سخت‌ترین، قوی‌ترین، شكست‌دهنده، موج‌ریزنده، زبانه‌كشنده و ….
 
سروده‌ی مسعود سعد سلمان، بر پایه‌ی نسک (:کتاب) بندهش ؛

چون باد‌روز، روز نشاط آمد ای نگار،
شادی فزای هین و بده باده و بیار.

باده است شادی دل پیوسته باده خور،
بی‌باده هر چه بینی باد هوا شمار.

اندرزنامه ی آذرباد مهراسپندان (موبد موبدان در روزگار شاپور دوم)

در بخش (نیایش خواندن سرود و ادعیه) از بر کن و به کار نو مَپیوند.

 
اندرزنامه ی آذرباد مهر اسپندان در سروده‌ی استاد ملک‌الشعرای بهار :

وگر با شدت کار، با داوران،
در این روز رو، تا شوی کامران.

سزد روز (باد) ار درنگی شوی،
نپیوندی امروز کار از نوی.

گل باد رنگ بویه نماد باد ایزد است.

@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

05 Jan, 03:42


#امروز


به روز، پیروز و فرخ روز باد ایزد از دی ماه به سال ۳۷۶۲ مزدیسنی

یک شنبه ۱۶ دی ماه به سال ۱۴۰۳ خورشیدی.

۵ ژانویه سال ۲۰۲۵ (ترسایی)

✔️ باد = وای ، وایو ، باد

@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

04 Jan, 07:54


در ایران باستان یک انسان تنها در صورتی می توانست با داشتن يک زن اقدام به گرفتن زن دیگر نماید که زن او به تشخيص پزشک نازا بوده و قادر نبود برای شوهرش فرزندانی پارسا به وجود آورد. تنها در این صورت مرد می توانست به منظور ازدیاد نسل با اطلاع وموافقت زن اول زن دیگر اختیار نماید.
به منظور روشن شدن اذهان درباره ی رسم تعدد زوجات که به پدران ما بسته اند یک آیه ی اوستا را در این جا ترجمه و تفسیر می کنیم و اشخاصی را که بخواهند اطلاعات بیشتر در این خصوص کسب نمایند به کتاب زناشویی در ایران باستان گرد آورده ی هیربد جمشيد كاتراک راهنمایی می نمایم.
در یسنای ۱۱ بند يک نوشته شده « گاو به صاحبش نفرین کند ای که مرا خوراک كافی نمی دهی تا زن و فرزندان خود را سیر نگهداری، بشود که بی فرزند باشی. »
در این جا واژه ی اوستایی نئیریااو Nairyao که به معنی زن است به حال مفرد می باشد در صورتی که اگر تعدد زوجات رسم می بود می بایستی این کلمه به حالت جمع به کار برده شده باشد به عبارت دیگر در عوض« زن و فرزندان می بایستی زنان و فرزندان» نوشته شده باشد.
موضوع دیگری که در ازدواج اهمیت داشت این بود که زن وشوهر هر دو بایستی بهدین و مزدیسنی باشند.
در وندیداد پرگرد ۱۲ وارد است که هرگاه یکی از هم بستگان نزديک ما به عقيده و مذهب بیگانه در آید ما باید پیوند خویش را با چنین کسی ببریم.
در اندرز گواه گیران موبد خطاب به زن و شوهر می سراید و به پیامبری اشو زرتشت اسپنتمان اویگمان (بی گمان) بید و به دین وه مازدیسنی استوار مانید هر آینه به اشویی و راستی گرایید و با اندیشه و گفتار و كردار نيک در جهان زیوید.

📚 بُن مایه :

برگرفته از نسک ؛ مراسم مذهبی و آداب زرتشتیان.

نوشته ی ؛ موبد اردشیر آذر گشسب.

رونوشت ؛ بردیا بزرگمهر.

۱۷۶
@khashatra

ادامه دارد...

وُهومَن اَمشاسِپَند

04 Jan, 07:54


در ایران باستان مرد زن دار بر مرد بی زن و مردی که دارای اولاد بود برمرد بدون فرزند برتری داشت.(۱)
يک دختر جوان اگر پس از رسیدن به سن بلوغ بدون شوهر و فرزند می ماند روحاً پژمرده و ناشاد بود.(۲)
و از درگاه اهورا درخواست داشت که شوهری جوان زیبا تندرست خوش اخلاق دانشمند و سخن دان نصیب او گرداند.(۳)
و هنگامی این خوش بختی کامل بود که او قادر بود فرزندانی سالم از آن شوهر به دنیا آورد.(۴)
سن بلوغ در ایران باستان پانزده بود و دختران جوان می توانستند پس از رسیدن به آن سن به خانه ی شوهر بروند.
در وندیداد آمده است آن مرد باید خواهر یا دختر خود را پس از رسیدن به سن پانزده با
گوش واره ها در گوش به یک مرد پارسا به زنی بدهد.(۵)
در آیین زرتشتی تعدد زوجات روا نیست و به گرفتن يک زن فرمان داده شده است. همان گونه که يک زن نمی تواند در آن واحد چند شوهر داشته باشد برای مرد هم گرفتن چند زن روا نیست مگر این که مرگ یا علتی دیگر از علل بیان شده در آیین نامه ی زرتشتیان زن اول او را از او جدا کرده و عملا و شرعاً بدون زن باشد.

-----------------------------------
۱ - وندیداد پرگرد چهارم بند ۴۷
۲ - وندیداد پرگرد سوم بند ۲۴
۳ - رام یشت بند ۴۰
۴ - وندیداد پرگرد ۳ بند ۳
۵ - وندیداد پرگرد ۱۴ بند ۱۵
۱۷۵
@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

04 Jan, 07:54


زناشویی در ایران باستان.

در مذهب ایران باستان زناشویی کاری ست بسیار پسندیده و سرباز زدن از آن و زندگی کردن به حالت تجرد ناپسند و درخور نکوهش می باشد.
در بسیاری از تکه های اوستا به بهدینان سفارش شده است که از بی عفتی و زنا و کارهای ناشایست بپرهیزند و همواره و در هر حال کوشش نمایند که گامی بر خلاف عفت و پاکدامنی و اشویی و پرهیز کاری برندارند. هر فرد زرتشتی موظف است که چون به حد بلوغ رسد برای خود همسری برگزیند و زندگانی خوش خانوادگی را در تحت لوای مهر و محبت و یگانگی و یک رنگی با او آغاز نماید و در طول زندگانی خود بکوشد که با تولید و پرورش فرزندانی نامور و لایق موجبات خوش بختی و پیشرفت مردم و کشور خویش را فراهم و درعین حال افرادی به طرفداران دین راستی و قوای سپنتامینو بیفزاید تا به وسیله ی گسترش فروزه های اشویی و پاکی و راستی و درستی لشکریان انگره مینو را منكوب و هدف آخرين مزدیسنا را که ریشه کن کردن و از بین بردن ناپاکی و پلیدی و بدی از دنیا است عملی سازد(۱)
در اهمیت زناشویی همین بس که نویسندگان اوستایی سه گونه داد و دهش را که موضوع زناشویی یکی از آن هاست به شرح زیر بر سایر رادیها و سخاوت ها برتری داده و ستوده اند.
۱ - دستگیری بینوایان و مستمندان.
۲- آموزش و پرورش نوباوگان هم کیش و هم میهن.
۳- فراهم نمودن وسایل زناشویی دو بینوا به آیین زرتشتی.

-----------------------------------
۱ - وندیداد پرگرد سوم بند ۳ و پرگرد هیجدهم بند ۶۲ و ۶۵ و رام یشت بند ۴۰
۱۷۴
@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

04 Jan, 07:54


#رام_ایزد

واژه‌ی رام به معنای آرام، خوشحال، فرمان بردار آمده‌است و هنوز هم این واژه به همین صورت یا به صورت رامش در معنی صلح و شادی و سازش به کار می‌رود.
ایزد رام در آیین مزدیسنی، پاسدار و موکّل روز بیست و یکم هر ماه خورشیدی است و در اوستا با صفت «بخشنده ی چراگاه و اغذیه‌ی خوب» از وی یاد شده‌است.

رام یا ایزد رام، که در اوستا به صورت رامه یا رامن آمده و در زبان پهلوی به صورت رامشن یا همان رام خوانده شده‌است، در آیین زرتشت یکی از ایزدان یا فروزه‌ی در خور نیایش است.
این ایزد که آن را وای وه نیز گفته‌اند، بر روز بیست و یکم هر ماه که آن را رام روز می‌نامند، موکّل است. چهارمین روز نَبُر یا پرهیز از خوردن گوشت است.

در کنار بهمن (وهمن یا وهومانا از امشاسپندان) سه دستیار او قرار می‌گیرند که نخستین آن ها ماه، دومین گؤشورون و سومین رام است که قرینه ی وای محسوب می‌شود و در زندگی پس از مرگ نقش خاصی را ایفا می‌نماید.
در واقع در زندگی پس از مرگ، رام به ارواح نیکوکار و عادل مدد می‌رساند تا مشکلات و موانع را پشت سر بگذارند.
رام یکی از جنبه‌های زمان نیز به شمار می‌رود او نخستین پزشک مینوی است که چاره و درمان دردها به دست او سپرده شده است.

 فردوسی می‌سراید :

ترا روز رام از جهان رام باد،
همان باد را با تو آرام باد.

گل خیری زرد نماد رام ایزد است.

@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

04 Jan, 07:48


#امروز


نَبُر

به روز، پیروز و فرخ روز رام ایزد از دی ماه به سال ۳۷۶۲ مزدیسنی

شنبه ۱۵ دی ماه به سال ۱۴۰۳ خورشیدی.

۴ ژانویه سال ۲۰۲۵ (ترسایی)

✔️ رام = آرام ، آرامش

✔️ نَبُز : پرهیز از کشتن حیوانات سودمند،
و پرهیز از خوردن خوراک های گوشت دار

@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

03 Jan, 08:48


در تاریخ ایران باستان داستان هایی از زنان نامور و شیرافکن درج است که بیشتر با یلان و پهلوانان دست و پنجه نرم می کردند مثلا از بانو گشسب دختر رستم زال پهلوان نامی ایران و گرد آفرید زن هجیر که مردانه با سهراب زور آزمایی کرد و گردیه خواهر بهرام چوبینه که هم عنان با خود او به جنگ دشمنان می رفت داستان هایی شیرین و دلکش در شاهنامه ی فردوسی و فرامرز نامه و بهمن نامه نوشته شده است .
پس ما دیدیم که در ایران باستان زن دارای همان حقوقی بود كه يک مرد داشت و زنان در صورت دارا بودن لیاقت و شخصیت و شایستگی می توانستند به کلیه ی درجات ارتقاء یابند و راه هیچ مقام و مسندی بروی آن ها بسته نبود.
هتا چنان که تاریخ پر افتخار ما نشان می دهد زنان ایرانی می توانستند به مقام پر افتخار شاهنشاهی و فرمان روایی کشور بزرگ ایران برسند.

📚 بُن مایه :

برگرفته از نسک ؛ مراسم مذهبی و آداب زرتشتیان.

نوشته ی ؛ موبد اردشیر آذر گشسب.

رونوشت ؛ بردیا بزرگمهر.

۱۷۳
@khashatra

ادامه دارد...

وُهومَن اَمشاسِپَند

03 Jan, 08:47


بنا به نوشته های کتاب نیرنگستان زنان می توانستند در سرودن یسنا و برگزاری مراسم مذهبی با مردان همکاری کنند یا خود مبادرت نمایند و هتا در دوران سالخوردگی
هنگامی که عادت زنانگی (دشتان) از آن ها رفع می شد می توانستند وظیفه ی نگهبانی آتش پاک را به عهده بگیرند.
زنان دانشمند بنا به نوشته ی کتاب ماتیکان هزار دادستان (هزار ماده قانون ) می توانستند به شغل وکالت دادگستری بپردازند و هتا گاهی بر مسند قضاوت بنشینند.
زنان ایرانی در دوران باستان در فن تیراندازی و اسب سواری و شمشیر زنی و دیگر فنون پهلوانی نیز آموزش هایی می دیدند و در شکار و در جنگ شركت می کردند.
۱۷۲
@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

03 Jan, 08:46


به قول دکتر گیگر Dr. Geiger دانشمند پر آوازه ی آلمانی و نویسنده ی کتاب تمدن ایرانیان خاوری، پس بنابراین زن در صف همسری شوهر قرار می گیرد نه از تابعین او کنیزش نیست بلکه رفیق و همسر و در کلیه ی حقوق با وی شريک و برابر است.
او در جمیع امور با مردان دم ساز و هم راز و در راه انداختن امور خانوادگی و انتظامات آن موافق و هم آواز است.
تازمانی که مرد به ویژه می بایست با کوشش پیگیر خود لوازم معاش و زندگانی برای خانواده ی خویش فراهم آورد و از این جهت لازم بود که بیشتر از خانه بیرون برود تربیت فرزندان و آماده کردن خوراک و دیگر کارهای خانگی به عهده ی زن بوده و در خانه دارای تسلط و اراده ی کامل است. (۱)
در اوستا به زن پارسایی درود فرستاده شده که در اندیشه و گفتار و کردار راست و پاک بوده، از راه علم و دانش احترامی به دست آورده و نسبت به شوهر صمیمی و فداکار باشد.(۲)
در فروردین یشت که از روان درگذشتگان یاد می کند نام زنان بسیاری نیز که از لحاظ میهن دوستی دین پروری، فرزانگی و پارسایی به گروه روانان جاوید پیوسته اند یاد آوری و به روان آنان درود فرستاده شده.(۳)
در کرده ی ۳۱ همان یشت روان مردان پاک دامن همه ی کشورها و پس از آن روان زنان پاک دامن همه ی کشورها ستوده شده اند.
در ایران باستان زن شخصیت حقوقی داشت و می توانست صاحب مال و ملک از خود باشد.(۴)

------------------------------------
۱ - نقل از کتاب تمدن ایرانیان خاوری اثر دکتر گیگر ترجمه ی دستور نامدار
دستور شهریار صفحه ی ۱۳۰
۲ - گاه ایوه سریترم بند ۹
۳ - فروردین یشت کرده ی ۳۰
۴ - ائر پتستان کتاب اول فصل سوم.
۱۷۱
@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

03 Jan, 08:18


#ورهرام_ایزد_خجسته_باد

@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

03 Jan, 08:17


#ورهرام_یشت

با آوای موبد مهربان فیروزگری

@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

03 Jan, 08:17


#ورهرام_ایزد

ورهرام، ایزد پیروزی و سرافرازی است. در ادب مزدیسنا و آریایی کهن، بهرام ایزد در پیکره‌های بسیار زیبا، نیرومند، تیزرو، برنا، شاداب، شاهین تیز پرواز، مرد رایومند و ….
دادگری و درستی و خوشی و یک رنگی مى‌دارد و اهریمن زدایی مى‌کند، به نیکان و ستایندگان نیرو مى‌دهد و بر دشمنان خشم مرگ مى‌آورد و در کار آشتی هم کوشاست.
آشتی که از راه درست اشوزرتشت اسپنتمان آن را ستود و همواره در آرزوی برپایی‌اش بود و از برای پیروزی خود و پیش بردن آواژگان بهرام ایزد را ستایش کرد.

بیستمین روز از هر ماه در گاه شماری ایرانی «وَرَهرام» نامیده می‌شود، در اوستا ورترغن آمده و در پهلوی ورهران و درپارسی بهرام آمده، ورهرام به چم پیروزی و کامیابی قابل ستایش است، فروزه‌ی پیروزی است.
ورهرام ایزد به چم (:معنی) پیروزی قابل ستایش است و به سبب جایگاه پر اهمیتش «شاه ورهرام ایزد» نامیده می‌شود.

در باور ایرانیان پیروزی همواره با ارزش و قابل ستایش بوده است به همین دلیل در اوستا سرود‌های زیبایی در ستایش پیروزی آمده است.

ایرانیان باستان پیش از آغاز هر کار گروه، در نیایش‌گاه ویژه‌ای گردهم می‌آمدند و سرود‌های ستایش پیروزی را با هم می‌خواندند و با روانی نیرومند و اراده‌ای استوار، برای پیروزی، پای به میدان مبارزه‌ی زندگی می‌گذاشتند.

این مکان‌ها به تدریج به نیایش‌گاه ورهرام ایزد شناخته شد.
اکنون زرتشتیان دست‌کم ماهی یک بار، در روز ورهرام، در نیایشگاه شاه ورهرام ایزد گردهم می‌آیند و اهورا مزدا را نیایش می‌کنند و از او می‌خواهند که پیروزی را در زندگی، بهره‌ی آنان گرداند و نیز همه‌ی کسانی را که به پیروی از پیام اشو زرتشت در«تازه گردانیدن ِ زندگانی‌»، «پیش بردن جهان هستی» و «گسترش آیین راستی» می‌کوشند، پیروز و سر افراز گرداند.

در بهرام‌یشت آمده‌است که بهرام آفریده ی اهورا نیرومند و فرهمند است و نیروی بینایی شگفت‌انگیزی دارد. او یورش همه ی دشمنان را، چه جادوان و پریان، و چه کَوی‌ها و کَرَپان‌های «ستمگر» را در هم می‌شکند، جهان را تازگی و آشتی می‌بخشد و به خوبی آرمان‌ها را بر آورده می‌کند.
بهرام هم‌ چنین توانایی فرزندآوری و بازوان نیرومند و تندرستی و دلیری می‌بخشد.

آذر بهرام همان سومین آتشکده‌ی بررگ ایران هست آذر برزین مهر در ریوند خوراسان، در آتش بهرام نیایش، بند شش آن، کوه نام برده شده است.

نیایشگاه‌های شاه ورهرام ایزد در خرمشاه یزد، زین‌آباد یزد، شریف‌آباد اردکان، امیریه‌ی تهران، تهران پارس، کرج، کرمان و اهواز وجود دارد.
از آیین‌های این روز پختن آش، سیروگ و پخش شیرینی و نخود مشکل‌گشا است.

گل قاسدک نماد ورهرام ایزد است.

@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

03 Jan, 08:13


#امروز


به روز، پیروز و فرخ روز ورهرام ایزد از دی ماه به سال ۳۷۶۲ مزدیسنی

آدینه ۱۴ دی ماه به سال ۱۴۰۳ خورشیدی.

۳ ژانویه سال ۲۰۲۵ (ترسایی)

✔️ ورهرام = پیروزی ، سرافرازی.

✔️ دیدار در شاه ورهرام ایزد یزد.

✔️ آخرمین روز گاهنباد چَهره میدریام گاه

@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

02 Jan, 07:39


درست است که در ایران باستان همانند ایران امروز دختران از منویات و خواسته های بزرگ تران خود پیروی می کردند و بیشتر در این گونه موارد يك رائى وسازش پیدا میشد ولی گاهی که پدر و مادری نمی توانستند یا نمی خواستند به علتی با ازدواج دخترشان با پسر دل خواهش رضایت بدهند موبدان بدون رضایت والدین دختر به تقاضای آن ها برابر قانون ترتیب اثر می دادند و نارضایتی پدر و مادر نمی توانست مانع انجام زناشویی گردد.
در صفحات بعد باز هم در این باره گفتگو خواهد شد.

پس از زناشویی و تشکیل خانواده به طور عموم شوهر به نام نمانو پئتی Nmanu Paiti و زن به نام نمانوپتنی Nmanu Patni خوانده می شد جزء اول این دو کلمه واژه ی نمانو است که به معنی خانه و خانمان می باشد و جزء دوم پئتی (مذکر) پتنی (مونث) به معنی رئیس و سردار است و معنی کامل آن مان بد یا رئیس خانه می باشد ـ این دو کلمه را مفسرین پهلوی به کدخدا (۱) و کدبانو ترجمه کرده اند و از خود این واژه ها پیداست که همان گونه که شوهر مقام کدخدایی و ریاست خانه را عهده دار بود زن هم مقام کدبانویی را به عهده داشت.

-----------------------------------------
۱ - كدخدا مركب است از دو جزء کد و خدا ـ کد به معنی خانه و محل است مانند دانشکده، بتکده و میکده، زرتشتیان تا به امروز خانه را خده Khda یا کده Kda می گویند و خدا به معنی رئیس، بنابراین کدخدا به معنی رئیس خانه.

📚 بُن مایه :

برگرفته از نسک ؛ مراسم مذهبی و آداب زرتشتیان.

نوشته ی ؛ موبد اردشیر آذر گشسب.

رونوشت ؛ بردیا بزرگمهر.

۱۷۰
@khashatra

ادامه دارد...

وُهومَن اَمشاسِپَند

06 Dec, 06:52


#باد_ایزد

«باد»، نام بیست‌ و‌دومین روز ماه در گاهشمار زرتشتی است. باد، به چم هوا است. در فرهنگ زرتشتی هوا از چهار آخشیج ستودنی و سپندینه مانند آب و آتش و خاک است. در فرهنگ ایران پاک نگهداشتن چهار آخشیج خویشکاری هر انسان است.

در اوستا ایزد وَیو (باد) همراه و همکار ایزدان آب و آتش و خاک است. ایزد وَیو (ایزد «باد» یا «هوا») همواره با ایزد رام آمده است. در اوستای سی‌روزه آمده : «…یاری باد به همه رزم و کارزار برساد. هر که را باد پشتیبان است پیروزی همیشه با اوست.

ایزد وَیو یا ایزد باد همواره با ایزد رام آمده است. نماد این روز در دین زرتشتی گل « بادرنگ بویه» است.” وای یا وایو ”باد” چهره‌ای دوگانه دارد، خوب و بد زیرا باد از هر دو جهان نیک و بد می‌گذرد. او نیکوکار است وددر عین‌حال می‌تواند با نیروی ویران گر خود همه‌ چیز و همه ‌کس را نابود سازد.

در ادبیات پهلوی دارای دو نیمه‌ی بد و خوب است که در اوستا نیمه‌ی نیک او که دشمن دیوان است ستوده شده. ایزد وایو در یشت پانزدهم اوستا به عنوان ایزدی مهم مورد ستایش قرار گرفته و این ستایش تا دوران اشکانی و ساسانی ادامه داشته‌است. در فرهنگ ایران قدیم ایزد یا الهه ی باد است.

این خداوندگار نه تنها برای تمام موجودات زنده روح حیات بوده بلکه روح دنیا و گیتی نیز محسوب می شده است. وایو هم چنین هوایی است که در آن تمام موجودات زنده در هنگام مرگ نابود می شوند.

ایزد باد در اوستا چنین گزارش شده : جوینده، نیک‌كردار، چیره‌شونده، پس‌رونده، پیش‌رونده، پاینده‌فر، سخت‌ترین، قوی‌ترین، شكست‌دهنده، موج‌ریزنده، زبانه‌كشنده و ….
 
سروده‌ی مسعود سعد سلمان، بر پایه‌ی نسک (:کتاب) بندهش ؛

چون باد‌روز، روز نشاط آمد ای نگار
شادی فزای هین و بده باده و بیار

باده است شادی دل پیوسته باده خور
بی‌باده هر چه بینی باد هوا شمار

اندرزنامه آذرباد مهراسپندان (موبد موبدان در روزگار شاپور دوم)

در بخش (نیایش خواندن سرود و ادعیه) از بر کن و به کار نو مَپیوند.

 
اندرزنامه ی آذرباد مهر اسپندان در سروده‌ی استاد ملک‌الشعرای بهار :

وگر با شدت کار، با داوران/در این روز رو، تا شوی کامران

سزد روز (باد) ار درنگی شوی/نپیوندی امروز کار از نوی

گل باد رنگ بویه نماد باد ایزد است.

@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

06 Dec, 06:52


#امروز


به روز، پیروز و فرخ روز باد ایزد از آذر ماه به سال ۳۷۶۲ مزدیسنی

آدینه ۱۶ آذر ماه به سال ۱۴۰۳ خورشیدی

۶ دسامبر سال ۲۰۲۴ (ترسایی)

✔️ باد = وای ، وایو ، باد.

@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

05 Dec, 07:05


#رام_ایزد

واژه‌ی رام به معنای آرام، خوشحال، فرمان بردار آمده‌است و هنوز هم این واژه به همین صورت یا به صورت رامش در معنی صلح و شادی و سازش به کار می‌رود. ایزد رام در آیین مزدیسنی، پاسدار و موکّل روز بیست و یکم هر ماه خورشیدی است و در اوستا با صفت «بخشنده ی چراگاه و اغذیه‌ی خوب» از وی یاد شده‌است. هم چنین در این آیین گل خیری زرد رنگ به این ایزد ویژه  شده‌ است.

رام یا ایزد رام، که در اوستا به صورت رامه یا رامن آمده و در زبان پهلوی به صورت رامشن یا همان رام خوانده شده‌است، در آیین زرتشت یکی از ایزدان یا فروزه‌ی در خور نیایش است. این ایزد که آن را وای وه نیز گفته‌اند، بر روز بیست و یکم هر ماه که آن را رام روز می‌نامند، موکّل است. چهارمین روز نَبُر یا پرهیز از خوردن گوشت است.

در کنار بهمن (وهمن یا وهومانا از امشاسپندان) سه دستیار او قرار می‌گیرند که نخستین آن ها ماه، دومین گؤشورون و سومین رام است که قرینه ی وای محسوب می‌شود و در زندگی پس از مرگ نقش خاصی را ایفا می‌نماید. در واقع در زندگی پس از مرگ، رام به ارواح نیکوکار و عادل مدد می‌رساند تا مشکلات و موانع را پشت سر بگذارند. رام یکی از جنبه‌های زمان نیز به شمار می‌رود او نخستین پزشک مینوی است که چاره و درمان دردها به دست او سپرده شده است.

 فردوسی می‌سراید :

ترا روز رام از جهان رام باد
همان باد را با تو آرام باد.

گل خیری زرد نماد رام ایزد است.

@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

05 Dec, 07:04


#امروز

نَبُر

به روز، پیروز و فرخ روز رام ایزد از آذر ماه به سال ۳۷۶۲ مزدیسنی

پنج شنبه ۱۵ آذر ماه به سال ۱۴۰۳ خورشیدی

۵ دسامبر سال ۲۰۲۴ (ترسایی)

✔️ رام = آرام ، آرامش.

✔️ نَبُر : پرهیز از کشتن حیوانات سودمند،
و پرهیز از خوردن خوراک های گوشت دار.

@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

04 Dec, 08:45


تاورنیه در جای دیگر کتاب نوشته است « در میان این مذاهب متعدد و مختلف پیروان سه مذهب در ایران اکثریت دارند نخست مذهب اسلام که دین پادشاه و بیشتر مردم ایران است دوم دین گبرها که آئین پاک ایرانیان قدیم است پیش از آن که مذهب اسلام در ایران رواج یابد. سوم مذهب ارامنه که بیشتر آن ها از عیسویان شرقی هستند و جلفا مرکزشان است ولی در بسیاری از شهرها و دهات ایران هم پراکنده هستند، و در جای دیگر کتاب وارد است و در کرمان بیش ازده هزار گبر زندگی می کنند و من در اواخر سال ۱۶۵۴ که برای انجام معامله ای با گبرها سه ماه در کرمان توقف داشتم در این مدت بیشتر اوقات به تحقيق درباره ی مذهب ورسوم آن ها پرداختم.»

📚 بُن مایه :

برگرفته از نسک ؛ مراسم مذهبی و آداب زرتشتیان.

نوشته ی ؛ موبد اردشیر آذر گشسب.

رونوشت ؛ بردیا بزرگمهر.

۱۰۰
@khashatra

ادامه دارد...

وُهومَن اَمشاسِپَند

04 Dec, 08:43


در دوران پادشاهان صفویه جهانگردانی از اروپا به ایران سفر نموده و مشاهدات خود را به رشته ی تحریر در آورده اند.
در کتاب هایی که از این جهان گردان به جای مانده جسته و گریخته مطالبی هم درباره ی زرتشتیان آمده که ما به شرح چند فقره آن می پردازیم.
تاورنیه که در سالهای ۱۶۳۲ تا ۱۶۶۸ میلادی سفرهایی به ایران نموده در کتاب چهارم سفر نامه خود چنین نوشته است ؛ « دو چیز باعث شد که شاه عباس این پل را این جا بر روی رودخانه بنا نماید نخست این که در این نقطه ی رودخانه از جاهای دیگر گودتر و آبش روشن تر و خوش منظره تر است و دوم مجاورت محله ی گبرها (زرتشتیان) به آن محل است که شاه می خواست بدین وسیله راه آن ها را به اصفهان نزدیک تر نماید.
محله ی گبرها تقریباً قریه ی بزرگی است که نخستین خانه های آن از کنار رودخانه شروع می شود.»
۹۹
@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

04 Dec, 08:41


در يک نامه ی دیگر که ۴۸ سال بعد یعنی در روز بهمن و خورداد ماه که برابر است با چهارشنبه ۱۸ ربیع الاول ٩٦٦ هجری از یزد نوشته شده وارد است جماعت بهدينان ملک خراسان که ساکنند در این جانب ۳۰۰۰ تن اند و این نشان دهنده ی آن ست که وضع خراسان در این چند سال آشفته شده و به زرتشتیان ساکن آن جا فشار بیشتری وارد آمده به گونه ای که مجبور شده اند خانه و کاشانه را رها کرده به یزد و کرمان رفته اقامت گزینند.
نامه دیگری که در تاریخ روز آذر و بهمن ماه که برابر است با ١٠٣٦ هجری در عهد سلطنت شاه عباس بزرگ از کرمان نوشته شده پس از نوشتن اسامی دستوران و بهدینان یزد و شرف آباد و محمود آباد و ذکر نام دستوران کرمان و خراسان و سیستان همین موضوع را ضمن اشعاری به شرح زیر بیان می کند.
دگر جمع دستور چون گفته شد،
ز بهدین کسانی که پذرفته شد.
ز کرمانیان و خراسانیان،
بود پنج پانسد ز ساسانیان.
که دارند هر کس ره و پیشه ای،
ز کارنیاکان بر اندیشه ای.
به ملک خراسان دگر پنج سد،
که هستند از دین یزدان به جد.
به قزوین به بر دست شاه جهان،
سه سد مرد بهدین در آن جا روان.
همه برره دین به استوان،
شک و شبهه شان نیست اندر گمان.
۹۸
@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

04 Dec, 04:07


#ورهرام_ایزد_خجسته_باد

@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

04 Dec, 04:07


#ورهرام_یشت

با آوای موبد مهربان فیروزگری

@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

04 Dec, 04:06


#ورهرام_ایزد

ورهرام، ایزد پیروزی و سرافرازی است. در ادب مزدیسنا و آریایی کهن، بهرام ایزد در پیکره‌های بسیار زیبا، نیرومند، تیزرو، برنا، شاداب، شاهین تیز پرواز، مرد رایومند و …. دادگری و درستی و خوشی و یک رنگی مى‌دارد و اهریمن زدایی مى‌کند، به نیکان و ستایندگان نیرو مى‌دهد و بر دشمنان خشم مرگ مى‌آورد و در کار آشتی هم کوشاست.
آشتی که از راه درست اشوزرتشت سپنتمان آن را ستود و همواره در آرزوی برپایی‌اش بود و از برای پیروزی خود و پیش بردن آواژگان بهرام ایزد را ستایش کرد.

بیستمین روز از هر ماه در گاه شماری ایرانی «وَرَهرام» نامیده می‌شود، در اوستا ورترغن آمده و در پهلوی ورهران و درپارسی بهرام آمده، ورهرام به چم پیروزی و کامیابی قابل ستایش است فروزه‌ی پیروزی است.
ورهرام ایزد به چم (:معنی) پیروزی قابل ستایش است و به سبب جایگاه پر اهمیتش «شاه ورهرام ایزد» نامیده می‌شود.

در باور ایرانیان پیروزی همواره با ارزش و قابل ستایش بوده است به همین دلیل در اوستا سرود‌های زیبایی در ستایش پیروزی آمده است.

ایرانیان باستان پیش از آغاز هر کار گروهی، در نیایش‌گاه ویژه‌ای گردهم می‌آمدند و سرود‌های ستایش پیروزی را با هم می‌خواندند و با روانی نیرومند و اراده‌ای استوار، برای پیروزی، پای به میدان مبارزه‌ی زندگی می‌گذاشتند.

این مکان‌ها به تدریج به نیایش‌گاه ورهرام ایزد شناخته شد. اکنون زرتشتیان دست‌کم ماهی یک بار، در روز ورهرام، در نیایشگاه شاه ورهرام ایزد گردهم می‌آیند و اهورا مزدا را نیایش می‌کنند و از او می‌خواهند که پیروزی را در زندگی، بهره‌ی آنان گرداند و نیز همه‌ی کسانی را که به پیروی از پیام اشو زرتشت در«تازه گردانیدن ِ زندگانی‌»، «پیش بردن جهان هستی» و «گسترش آیین راستی» می‌کوشند، پیروز و سر افراز گرداند.

در بهرام‌یشت آمده‌است که بهرام آفریده اهورا نیرومند و فرهمند است و نیروی بینایی شگفت‌انگیزی دارد. او یورش همه ی دشمنان را، چه جادوان و پریان، و چه کَوی‌ها و کَرَپان‌های «ستمگر» را در هم می‌شکند، جهان را تازگی و آشتی می‌بخشد و به خوبی آرمان‌ها را بر آورده می‌کند. بهرام هم‌چنین توانایی فرزندآوری و بازوان نیرومند و تندرستی و دلیری می‌بخشد.

آذر بهرام همان سومین آتشکده‌ی بررگ ایران هست آذر برزین مهر در ریوند خوراسان، در آتش بهرام نیایش، بند شش آن، کوه نام برده شده است.

نیایشگاه‌های شاه ورهرام ایزد در خرمشاه یزد، زین‌آباد یزد، شریف‌آباد اردکان، امیریه‌ی تهران، تهران پارس، کرج، کرمان و اهواز وجود دارد.
از آیین‌های این روز پختن آش، سیروگ و پخش شیرینی و نخود مشکل‌گشا است.

گل قاسدک نماد ورهرام ایزد است.

@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

04 Dec, 04:03


#امروز

به روز، پیروز و فرخ روز ورهرام ایزد از آذر ماه به سال ۳۷۶۲ مزدیسنی

چهار شنبه ۱۴ آذر ماه به سال ۱۴۰۳ خورشیدی

۴ دسامبر سال ۲۰۲۴ (ترسایی)

✔️ ورهرام = پیروزی و سرافرازی.

✔️ دیدار در شاه. ورهرام ایزد.

@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

03 Dec, 09:20


کنستانتیوس دوم تلاش کرد نیروهای خود را جمع‌آوری کند، اما بیمار شد و از تب شدید درگذشت. جانشین او، ژولیان دوم، که فلسفه‌دان و نویسنده بود، نه تنها نیروهای رومی را بسیج کرد، بلکه جنگجویان مزدور از قبایل فرانک و ایلری نیز به خدمت گرفت. دو سال طول کشید تا ژولیان برای لشکرکشی به شرق آماده شود.
ژولیان دوم حمله به ایران را به دلیل صدور فرمان ضد مسیحیان در 17 ژوئن 362 میلادی به تعویق انداخت. در مسیر لشکرکشی، ژولیان یک گوساله سفید را به معبد زئوس قربانی کرد تا از حمایت الهی در جنگ بهره‌مند شود.
این لشکرکشی در سال 363 میلادی با نیرویی بزرگ و آموزش‌دیده آغاز شد. شاپور دوم، که از قوت نیروی ژولیان آگاه بود، تصمیم گرفت به جای مواجهه در مرز، در عمق خاک ایران با آن‌ها روبرو شود. نیروهای رومی پس از رسیدن به محل مورد نظر شاپور، که فاصله زیادی با تیسفون نداشت، خود را در محاصره نیروهای ایرانی یافتند و در نبرد شکست خوردند. در حین فرار، ژولیان به دست یک سوار پارسی با پرتاب زوبین به شدت مجروح شد و همان شب درگذشت.
ژنرال‌های رومی بلافاصله ژوویان را به عنوان امپراتور موقت انتخاب کردند. ژوویان با شاپور دوم وارد مذاکره شد و با واگذاری همه مناطقی که شاپور خواهان آن‌ها بود، موافقت کرد و اجازه خروج نیروهای شکست‌خورده رومی از آسیا را به دست آورد. برخی مورخان رومی نوشته‌اند که شاپور دوم در این نبرد از فیل جنگی استفاده کرده بود. جنگجویان مزدور فرانک و ایلری در بازگشت به اروپا از میهن‌دوستی، انضباط و استقامت سرباز ایرانی داستان‌ها تعریف کردند.
ژوویان از تمامی دعاوی رومیان در قفقاز غربی، فلسطین، سوریه و پنج منطقه در آناتولی صرف‌نظر کرد و 18 پایگاه مرزی را برچید. او پذیرفت که پیروان آیین زرتشت در قلمرو روم آزادی مذهبی داشته باشند و از بازرگانان ایرانی مالیات مضاعف گرفته نشود. پس از بازگشت به روم، ژوویان با انتقاد شدید سنا مواجه شد و نتوانست این تحقیر را تحمل کند. او افسرده شد و در 17 فوریه 364 میلادی با استنشاق گاز زغال خودکشی کرد.
شاپور دوم، که از پیش از زاده‌شدن شاه ایران شده بود، گستره ایران را از سیردریا تا مدیترانه گسترش داد. پادشاهی او با جنگ‌های بی‌شمار همراه بود، از جمله برخوردهای شدید با تازیان در بحرین که دست به نافرمانی و مهاجرت غیرمجاز زده بودند.

بر گرفته از سایت امرداد

رویه آخر
@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

03 Dec, 09:19


نبرد شاپور دوم و شکست رومیان

هشدار شاپور دوم به کنستانتیوس دوم

سوم دسامبر 359 میلادی

شاپور دوم، شاه وقت ایران از دودمان ساسانی، اولتیماتوم شدیدی به امپراتور روم، کنستانتیوس دوم ارسال کرد. او خواستار تخلیه نیروهای رومی از سرزمین‌های آن سوی رودخانه استرومون که به صورت تاریخی بخشی از ایران بودند، شد. شاپور دوم تهدید کرد که اگر فرستاده‌اش دست خالی بازگردد، پس از پایان زمستان به زور آن سرزمین‌ها را پس خواهد گرفت. این نامه با نوشته مودبانه‌ای پایان می‌یابد و در دسترس است.

پیشتر در سال 359 میلادی، شاپور دوم نیروهای رومی را شکست داده و سوریه را تصرف کرده بود. او آماده بود تا به تصرفات رومی‌ها در آناتولی غربی پیشروی کند. امپراتور روم که با چالش‌های داخلی و نافرمانی برخی از ژنرال‌هایش مواجه بود، تصمیم گرفت پیش از پاسخ دادن به اولتیماتوم شاپور دوم، با سنای روم مشورت کند.

بدون انتظار برای پاسخ روم، شاپور دوم در بهار سال 360 میلادی دست به حمله نظامی زد و بزابده را تصرف کرد و به پیشروی ادامه داد.

رویه نخست
@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

03 Dec, 09:01


ولى راجع به تعداد جمعیت زرتشتیان در نامه ای که به تاریخ روز اورمزد و خورداد ماه که برابر است با سال ۹۱۹ هجری نوشته شده پس از ذکر نام چند تن از دستوران و موبدان شرف آباد وترک آباد (۱۲ فرسخی یزد) گوید و این جماعت ۴۰۰ تن اند از دلیر ، و سپس جمعیت یزد را ۵۰۰ تن جماعت کرمان را ۷۰۰ تن و جمعیت سیستان و خراسان را به ترتیب ۲۷۰۰ و ۱۷۰۰ تن قلمداد می نماید.
اگر چه ما نمی دانیم منظور نویسنده از گفتن « ۴۰۰ تن اند از دلیر» چیست و با این که ما نمی توانیم به طور کلی به این ارقام اطمینان داشته باشیم ولی از این نامه ما در می یابیم که در سال ۹۱۶ هجری تعداد زرتشتیانی که در خراسان و سیستان مقیم بودند به مراتب بیشتر از زرتشتیان یزد و کرمان و ترک آباد و شرف آباد بوده است.

📚 بُن مایه :

برگرفته از نسک ؛ مراسم مذهبی و آداب زرتشتیان.

نوشته ی ؛ موبد اردشیر آذر گشسب.

رونوشت ؛ بردیا بزرگمهر.

۹۷
@khashatra
ادامه دارد...

وُهومَن اَمشاسِپَند

03 Dec, 09:01


چنین معلوم می شود که زرتشتیان ایران پیش از این مکاتبات از وجود افراد زرتشتی در هندوستان بی اطلاع بوده اند زیرا در يگ نامه ی دیگر چنین می نویسند : « آن بزرگواران را اعلام آن که تا ایام عرب گذشته وايام ترک در آمده این فقیر آن را معلوم نبوده که در ممالک هند بهدینان مانده اند یا نه تا قبل از ۳۵ سال از این تاریخ بهشت بهر نریمان هوشنگ متوجه این جانب شد مکتوب از اشو روان بهرامشاه و چنگه شاه و از جماعت بهدینان و دستوران بدین جانب نوشته بودند این فقیران جواب آن نوشته به دست نوشیروان خسرو و مرزبان اسفندیار پیش از این ۲۹ سال که گذشته فرستاده بودیم و هیچ چیزی ارسال هم نفرمودند و این فقیران را معلوم نیست که احوال بهدینان آن ولایت چون است.
۹۶
@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

03 Dec, 08:59


بلسارا مؤلف کتاب
Highlights Of Parsi History
نیز تائید می نماید که جمع نامه های رسیده از ایران ۲۲ است ولی رشید شهمردان در کتاب فرزانگان زرتشتی تعداد آن را بر پایه ی صورتی که ذکر نموده ۲۶ نامه می داند.
در نامه ی اولی که توسط نریمان هوشنگ به هندوستان برده شده موبدان ایرانی از پارسیان هندوستان خواهش کرده اند که برای یاد گرفتن خط پهلوی و روش درست برگزاری مراسم مذهبی « دو هیربد دانا بیایند و خط پهلوی بیاموزند و شایست و ناشایست بدانند. در راه خشكان نزديک است از قندهار تا سیستان نزديک است و از سيستان تا یزد از این بیم نیست. »
۹۵
@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

03 Dec, 08:56


#فروردین_ایزد

نخستین ماه هر سال و نیز نوزدهمین روز هر ماه به نام فروردین (فروهر یا فروشی) است. بر گرفته از فرَه وَهر fravahr به چم (: معنی) پیش برنده و پیش کشنده است. «فروردین» به زبان پهلوی «فرورتن»، گرفته شده از پارسی باستان؛ «افرورتینام» و به چم فروردهای  پاکان و فروهرهای  پارسایان است. فروردین همان فروهر است. فروهر ذره‌ای نوراهورایی است که در بدن هرکس نهاده شده تا روان را به راه راست راهنمایی کند. فروهر هیچ گاه آلودگی به خود نمی‌پذیرد. این ذره در آغاز پاک و بدون آلودگی بوده و همیشه هم پاک خواهد ماند و هرگز هیچ آلودگی و ناپاکی را به خود نخواهد گرفت. پس از مرگ بدن، فروهر راه بالا را می‌پیماید، به سرچشمه خود می‌پیوندد. چه نیکو است در این  روز جامه نو پوشیدن و به یاد درگذشتگان بودن.

زرتشتیان در این روز جامه (: لباس) نو می‌پوشند و از درگذشتگان خود یاد می‌کنند. بنا بر اندیشه ی زرتشتیان فروهر روان مردگان و نیز روان آنانی است که هنوز زاده نشده‌اند.

جایگاه فروهر نزد خداست و هنگامی که کسی می‌میرد. روان او به فروهر او می‌پیوندد و هنگامی که کسی زاده می‌شود نیز روان از فروهر جدا و به تن او در جهان مادی می‌پیوندد.

بنابر اوستا انسان دارنده‌ی پنج نیروی است که بخشی از آن ها میرا و بخشی دیگر نامیرا هستند این نیروها چنین‌اند :

۱- نیروی اَهو : در فارسی این واژه را می‌توان به جان معنی کرد که نیروی پویایی، جنبش و زندگی است. این نیرو با جسم انسان پدید آمده و با مرگ تن، نابود می‌شود.

۲- نیروی دَئِنا : در فارسی می‌توان این واژه را به دین یا وجدان، معنی کرده‌اند. وارون(: برخلاف) «اهو»، این نیرو را آغاز و پایانی نیست. این نیرو با زاده شدن انسان، در او، دمیده می‌شود و با مرگ به جهان مینوی می‌رود. وجدان نهاد آگاه و خدایی انسان است و انسان را از کار‌های ناروا، باز‌می‌دارد.

۳- نیروی بئوذ : نیروی ادراک، فهم و هوش است. این نیرو قوه‌ی تشخیص نیک از بد است.

۴- نیروی اورون : این نیرو در فارسی، به روان معنی شده است. بر روان است تا به یاری نیروی بئوذ، راه نیک را بپذیرد و از بدی پرهیز کند چراکه در جهان واپسین، روان است که بازخواست می‌شود. در پی نیکی، فرجامی نیک و در پی بدی، سرانجامی بد خواهد داشت.

سروده‌ی مسعود سعد سلمان، بر پایه‌ی کتاب بندهش :

فروردین است و روز فروردین
شادی و طرب را کند تلقین

ای دو لب تو چو می، مرا مِی ‌ده
کان باشد رسم روز فروردین


اندرزنامه ی آذرباد مهراسپندان (موبد موبدان در روزگار شاپور دوم) :

سوگند مخور و آن روز، یزش فروهر پارسایان کن تا خشنودتر باشد.


اندرزنامه ی آذرباد مهر اسپندان در سروده‌ی استاد ملک‌الشعرای بهار :

مخور هیچ سوگند در (فروردین)/که زشت است، ویژه به روزی چنین.

گل تاج خروس نماد فروردین ایزد است.

@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

03 Dec, 08:56


#امروز

به روز، پیروز و فرخ روز فروردین ایزد از آذر ماه به سال ۳۷۶۲ مزدیسنی

سه شنبه ۱۳ آذر ماه به سال ۱۴۰۳ خورشیدی

۳ دسامبر سال ۲۰۲۴ (ترسایی)

✔️ فروردین = فروهر ، پیش برنده.

@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

02 Dec, 03:02


خان بهادر بهمن جی پتل Patel صورت جامعی از این نامه ها را به شرح زیر جمع‌ آوری نموده است :

۱ - نریمان هوشنگ از بروچ در ۱۴۷۸ میلادی.
۲ - نریمان هوشنگ از بروچ در ۱۴۸۶ میلادی.
۳ - شخص ناشناس  ۱۵۱۱ میلادی.
۴ -  کامه آسا از شهر کامبی در ۱۴۸۶ میلادی.
۵ - اسفندیار یزدان یار و رستم از کامبی در ۱۵۱۱ میلادی.
۶ - کامه بهره از شهر سورت در ۱۵۴۰ میلادی. 
۷ - کامه بهره از شهر سورت در ۱۵۴۰ میلادی. 
۸ - کاوس کامه از شهر کامبی در ۱۵۴۲ میلادی. 
۹ - کامدین شاهپور از شهر کامبی در ۱۵۵۹میلادی. 
۱۰ - کاوس ماهیار از شهر بروچ در ۱۵۹۷ میلادی.
۱۱ - کاوس ماهیار و ماهیار رستم از کامبی در ۱۶۰۱ میلادی.
۱۲ - اسفندیار بن سهراب از سورت در ۱۶۱۲ میلادی.
۱۳ -اسفندیار بن سهراب از سورت در ۱۶۱۲ میلادی.
۱۴ - بهمن اسفندیار از سورت در ۱۶۲۶ میلادی.
۱۵ - بهمن اسفندیار از سورت در ۱۶۲۷ میلادی.
۱۶ - بهمن اسفندیار از سورت در ۱۶۲۷ میلادی.
۱۷ - رستم صندل از ایران  ۱۶۴۹ میلادی.
۱۸ - مهربان صندل از سورت ۱۶۶۸ میلادی.
۱۹ - رستم خورشید اسفندیار از شهر نوساری  ۱۶۷۰ میلادی.
۲۰ - کامه بهره از شهر کامبی در سال ۱۶۷۳ میلادی.
۲۱ - جمشید هیرجی نانابهائی از سورت ۱۶۸۳ میلادی.
۲۲ - کاوس رستم جلال از بروچ ۱۷۶۸ میلادی.

📚 بُن مایه :

برگرفته از نسک ؛ مراسم مذهبی و آداب زرتشتیان.

نوشته ی ؛ موبد اردشیر آذر گشسب.

رونوشت ؛ بردیا بزرگمهر.

۹۴
@khashatra

ادامه دارد...

وُهومَن اَمشاسِپَند

02 Dec, 03:02


این شخص به یزد می آید و یک سال در میان زرتشتیان می ماند تا زبان پارسی یاد بگیرد و پس از یک سال مطالب خود را با موبدان ایرانی در میان می گذارد و جواب سوالات خودر اکتباً می گیرد.
این نامه در روز خیر و ماه آبان سال ۸۵۷ هجری نوشته شده است.
از آن به بعد نیز نامه هایی رد و بدل می شود و این مکاتبات تا ۳۰۰ سال طول می کشد.
آخرین نامه ای که از ایران درباره ی مسایل مذهبی به هندوستان نوشته شده در سال کتاب روایات (۱۱۴۷) خورشیدی بوده است.
مطالب این نامه ها بعداً جمع آوری و در کتاب هایی به نام روایت داراب
هرمزدیار و روایت هرمزدیار فرامرز چاپ و منتشر شده است.
۹۳
@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

25 Nov, 16:01


پیشنهاد ویژه امروز ادمین ⬇️⬇️⬇️
سخن بزرگان، اشعار، عجایب جهان و...🌟🪐

ᥫ᭡ @khanehy_doost

پکیج فولدری کامل از بهترین‌ها با مطالبی متفاوت
عضویت محدود
📣


https://t.me/addlist/0qPJMpzJAYY0NTg0

🔺🔺🔺لینک بالا کلیک کنید دوستان 🔺🔺🔺🔺

TabBanfshe🪻

وُهومَن اَمشاسِپَند

25 Nov, 06:52


احصائیه ی هندوستان خود بهترین شاهدی است که حکایت از نجابت و بزرگواری پارسیان و اثرات تعالیم دین آن ها می نماید چنان که در آمار شهر بمبئی درگذشتگان پارسیان نسبت به تولد شان کمتر از سایرین است و در شهری که ده هزار گدا از ملل مختلفه وجود دارد، پنج گدای پارسی دیده نمی شود. این آمار شاهد تعالیم دین پارسیان و اثرات نيک آن است که پس از سده ها روح آنان را هنوز به مزایای اخلاقی محفوظ داشته است.
این مزایای اخلاقی همه بر اثر تعالیم آن پیامبر بزرگوار است که در رأس آن اندیشه ی نيک و گفتار نيک و كردار نيک قرار دارد و به پیروی از چنین آموزش هایی است که جامعه ی پارسیان تا بدان حد به احترام و اعتبار دست یافت. درجه سود بخش و مفید است. (۱)
شماره های زیادی از شخصیت های بزرگ و دانشمند و خیراندیش پارسی چه در زمانی که هندوستان در تحت اشغال، انگلستان بود و چه اينک كه يک دولت مستقل و مقتدر به شمار می رود با اقدامات نيک و سودمند خود موجبات افتخار و سربلندی جماعت زرتشتی را فراهم کرده اند که ذکر خیر همه ی آن ها در این مختصر میسر نیست و ما تنها از سه نفر از آن ها به عنوان نمونه یاد می کنیم که عبارتند از :
دادا بائی نوروز جی پدر آزادی هند،
و جمشید جی تاتا پدر صنعت هندوستان، و ژنرال مانکشاه نخستین فیلد مارشال هندوستان پس از کسب استقلال آن سرزمین.

📚 بُن مایه :

برگرفته از نسک ؛ مراسم مذهبی و آداب زرتشتیان.

نوشته ی ؛ موبد اردشیر آذر گشسب.

رونوشت ؛ بردیا بزرگمهر.
۷۶
@khashatra

ادامه دارد...

وُهومَن اَمشاسِپَند

25 Nov, 06:51


در انگلستان مبالغ زیادی راجع به امور خیریه تخصیص داده می شود ولی بدبختانه خیلی کم دیده شده که برای امور عام المنفعه و خیرات عمومی بدون فرق مذهب و ملت به مصرف برسد.
بر عکس در بین پارسیان در كمک به بینوایان و امداد نیازمندان يک جنبش و علاقه ی مخصوص دیده می شود. چنان که سالی نمی گذرد که دیده نشود یکی از پارسیان متمول موسسه خیریه ای بنا ننموده و خدمتی به نوع نکرده باشد.
بهترین نمونه ی این قبیل اشخاص سر جمشید جی جی جی بائی است. (۱)
که نام او در سخاوت و دست گیری بینوایان در سراسر هند و اروپا ضرب المثل و مشهور است. او یکی از هزاران اشخاصی است که نام پر افتخار پارسی را به نوع پرستی و خیرخواهی عمومی در جهان مشهور ساختند.
این روح سخاوت و خیر خواهی پارسیان در نتیجه ی آیین پاک و آزاد آن ها است که تا این درجه روح آن ها را به پاکی و نیکی پرورش داده، پارسیان در مقابل آن همه صدمات اخلاق و روح پاکی را که از دین آن ها به آن ها رسید فراموش ننمودند و اگرچه چندی گرفتار دست برد روزگار غدار واقع گردیدند، ولی افتخار دارند که ستم کش بودند نه ستم کار.
دینی که تعالیم آن در روح پیروانش تا این درجه موجد اثرات نيک گردد، بی شک باید تصدیق کرد که یکی از بهترین دین های عالم است. درختی که دارای چنین بارهای نیکو باشد البته درست و نیکو است.
--------------------------------------
۱ - سر جمشید جی جی جی بائی، این شخص که سازمان های خیریه اش در گوشه و کنار شهر بمبئی به چشم می خورد در سال ۱۸۸۲ میلادی از سوی دولت بریتانیا به لقب نايت Kalght و ۵ سال بعد به لقب بارونت مفتخر گردید.
۷۵
@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

25 Nov, 06:51


داد و دهش و نوع دوستی پارسیان

یکی دیگر از صفات مشهور و خصایص اخلاقی پارسیان نوع پرستی و معاونت عمومی است که نسبت به عده و ثروت شان بسیار زیاد است و چیزی که جلب توجه می کند این است که خیرات و سخاوت پارسیان نه تنها برای ملت خودشان است بلکه نوع پروری آنان شامل حال همه ی فقرا و بینوایان می باشد و سدها ملل و اقوام مختلفی که در هندوستان وجود دارند از موسسات خیریه پارسیان بهره مند می گردند.
چنان که به تازگی یکی از پارسیان ۲۰۰۰۰۰ روپیه برای تاسيس يک بیمارستان زنانه تخصیص داد که در تحت ریاست دکترهای زنانه اداره شود.
بدیهی ست چنین بیمارستانی تنها برای پارسیان نیست، زیرا زنان پارسی مراجعه به دکترهای مرد را بد نمی شمارند بلکه زنان هندو و مسلمان زیادتر از آن بیمارستان استفاده می برند.
این روح حقیقت و نوع پروری که در ملت پارسی دیده می شود، یکی از مزایای آنان است که در سایر اقوام مشرق زمین دیده نمی شود. هتا باید انصاف داد که در این باب ملل اروپایی خودمان نیز از پارسیان عقب افتاده اند.
۷۴
@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

25 Nov, 06:45


#خور_ایزد

خور یا هْوَر به چم (: معنی) خورشید، نام یازدهمین روز از هر ماه در گاهشمار زرتشتی است. آفتاب‌خوان خور، خوان خور در گاتها به چـم خورشید آمده و اوستا هْوٓر آمده در پارسی خُور و هور یا خورشید مى‌گویند. هَورَخْشَئِتَو در پهلوى خْوَرَشتٓ در گاتها بدون شئت آمده است.

خراسان  نیز از واژه‌های كهن و سرزمین‌ های خاوری بوده و به خورآسان مى‌خواندند به چم بر آینده و بالا رونده همان خورشید را گویند.

«ویس و رامین نوشته‌ی فخرالدین گرگانی»

بر آمدن گاه خورشید هركس سر آید،
خراسان آن بود كز وی خور آید.

خراسان پهلوی باشد خور آید،
عراق و پارس را زو خور بر آید.

خراسان هست معنی خور آبان،
كجا زو خور بر آید سوی ایران.


«سروده‌ی مسعود سعد سلمان، بر پایه‌ی کتاب بندهش»

روز خور است ای به دو رخ هم چو خور،
تافت خور از چرخ فلک باده خور.

باده خور و نیز مرا باده ده،
افسوس احوال زمانه مخور.

اندرزنامه ی آذرباد مهراسپندان (موبد موبدان در روزگار شاپور دوم) :

کودک به دبیرستان کن تا دبیر فرزانه بود.

اندرزنامه ی آذرباد مهر اسپندان در سروده‌ی استاد ملک‌الشعرای بهار :

به (خور) روز، کودک به استاد ده،
که گردد دبیری خردمند و به.

گل مرو سپید نماد خور ایزد است.

@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

25 Nov, 06:44


#امروز

به روز، پیروز ‌و فرخ روز خور ایزد از آذر ماه به سال ۳۷۶۲ مزدیسنی

دو شنبه ۵ آذر ماه به سال ۱۴۰۳ خورشیدی

۲۵ نوامبر سال ۲۰۲۴ (ترسایی)

✔️ خور = خیر ، خورشید.

@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

24 Nov, 16:29


🍁 گزیدۀ کانال‌های علمی و هنری و تاریخی در تلگرام!

🌇 روی لینک زیر بزنید و عضو کانال‌های دلخواه خود شوید! 👇

🍂 https://t.me/addlist/SjWBoRwFVbAyOGE0

وُهومَن اَمشاسِپَند

24 Nov, 13:17


در امور تجارتی و غیره بین پارسیان قرارداد های کتبی ندرتاً نوشته می شود و تنها قول آن ها برای اطمینان طرف کافی ست.
در نقاط دور دست مانند ؛ عدن و زنگبار نیز تجار پارسی به درست کاری و امانت معروف و طرف اعتماد عموم می باشند.
فضایل اخلاقی و تمايل فوق العاده به كار و کوشش در امور خیریه را باید یکی از خصایص روح پارسیان شمرد که در بین عموم طوایف هند مشهور و موصوف به آن می باشند.
پارسیان در نتیجه ی این صفات حسنه در هندوستان دارای مقام عالی شده اند و اهالی آن سرزمین همواره به ایشان با نظر احترام می نگرند. چنان که وقتی برای ریاست شهرداری بمبئی اخذ رای به عمل آوردند با اکثریت آرای همه ی اقوام هندوستانی و اروپایی یک تن پارسی را به آن مقام انتخاب نمودند. (۱)

بهترین نشان تمدن و دلیل لیاقت يک ملتی حالت مقام زن در بین آنان است.
هر جامعه ای که مردان آن زنان خود را پست و زبون و محروم از برخی حقوق مدنی دانند دلیل پستی و زبونی آن جامعه و ملت است.
جامعه ای که افراد آن به مقام حقیقی زن پی نبرده اند روح نجابت و نیکی در آن ملت وجود ندارد.
احترام زن و شرکت او در حقوق اجتماعی تنها شرط و نشانه ای ست که به وسیله ی آن ملت متمدن و نجیب را از وحشی و بی تربیت می توان تمیز داد.
گذشته از این که احترام زن نشان نجابت است قوه ای است که مردم را از هوا و هوس نفسانی نیز نجات می دهد.
از این حیث نیز پارسیان از تمام ملل شرقی گوی سبقت را ربوده اند. و مقام زن در جامعه ی پارسیان کاملا مطابق شئون فرهنگی و دینی آنان می باشد.
و این نتیجه ی تعالیم مقدسی ست که از هزاران سال پیش به وسیله ی اشوزرتشت به آن ها رسیده، در اوستا کتاب مقدس پارسیان همیشه زن يک جزء مهم جامعه شناخته شده و در همه ی حقوق اجتماعی هتا در مراسم مذهبی نیز با مرد برابر و همسر است.
در ادعیه ی زرتشتیان هر جا از فروهر در گذشتگان یاد شده فروهر زنان پارسا نیز ستوده شده است.
سابقاً به واسطه ی آمیزش و زندگانی که سده ها پارسیان با ملل مختلفه ی هندوستان داشتند مجبور بودند مطابق قوانین و رسوم فرمان فرمایان محلی هند رفتار نمایند از این جهت زنان آنان نمی توانستند ظاهراً در جامعه دارای مقام عالی شوند با وجود این درجه و مقام زن در خانواده های پارسی باقی بود.
در جامعه ی پارسی يک علاقه ی فوق العاده جالب توجهی به تاسیس مدارس و توسعه ی دایره ی فرهنگ دیده می شود.
عموم طبقات پارسی از غنی و فقير بدون استثنا تحصیل علم و کسب هنر را یکی از فرایض وجدانی و مذهبی خود می شمارند و به همین جهت است که بیشتر آن ها در زمینه ی علم و هنر دارای ترقیات فوق العاده می باشند.
در این تعلیم و تربیت دختران پارسی نیز شرکت دارند، چنان که در دانشکده ی پزشکی عده ای از دختران پارسی بدون هیچ مانعی با پسران در يک كلاس هم درس می باشند.

-------------------------------
۱ - این شخص سر فیروز شاه مهتا است که مجسمه اش امروز در جلو شهرداری بمبئی برپا است.
او به نام پادشاه بی تاج و تخت بمبئی معروف بود.

📚 بُن مایه :

برگرفته از نسک ؛ مراسم مذهبی و آداب زرتشتیان.

نوشته ی ؛ موبد اردشیر آذر گشسب.

رونوشت ؛ بردیا بزرگمهر.
۷۳
@khashatra

ادامه دارد..

وُهومَن اَمشاسِپَند

24 Nov, 13:13


هنگامی که انگلیسی ها از سورت به بمبئی آمدند، پارسیان نیز با آن ها به این بندر آمده مشغول تجارت و کسب و کار شدند و به تدریج هم به جمعیت آن ها‌ در بمبئی افزوده شد و هم به ثروت و اهمیت آن ها.
تعداد پارسیان ساکن بمبئی در سال ۱۷۸۰ میلادی تنها ۳۰۰۰ تن بود ولی در سال ۱۸۱۰ میلادی جمعیت آن ها به ۱۰۰۰۰ تن رسید.
در سال ۱۸۴۴ میلادی جمعیت پارسیان بمبئی به ۲۹۳۰۰ تن رسید و در ۱۸۶۴ میلادی متجاوز از ۵۰۰۰۰ پارسی در بمبئی مقیم بودند.
بر پایه ی سرشماری سال۱۹۲۱ میلادی تعداد ۵۲۲۴۳ تن پارسی در بمبئی ساکن بودند و در حدود ۳۰۰۰۰ تن هم در سایر نقاط هندوستان به ویژه در شهرهای گجرات اقامت داشتند.
ولی جمعیت پارسیان هندوستان در حال حاضر در حدود نود هزار تا ۱۰۰ هزار تن تخمین زده می شود.
خوانندگان عزیز اگر مایل هستید که از اخلاق و رفتار پارسیان هندوستان اطلاعات موثقی به دست آورید بیایید با هم به فصل سیزدهم کتاب يک زرتشتی مدرن اثر دانشمند انگلیسی ساموئیل لانگ وزیر دارایی اسبق هند سری بزنیم و سخنان او را درباره ی پارسیان به شرح زیر بخوانیم ؛
«پیروان این آیین قوم قلیل پارسیان می باشند که در هندوستان مسکن دارند و در نتیجه ی هوش و ذکاوت فطری و کار و کوشش و راستی و درستی و سخاوت و جوانمردی دارای مقام عالی گردیده و در تجارت و صنعت و علم و هنر ترقيات فوق العاده از ایشان آشکار شده به گونه ای که می توان آن ها را پیش قدم ترقی و تمدن هندوستان دانست، چنان که نحستین کسانی که در بمبئی به کشتی سازی و احداث راه آهن و تاسیس کارخانه جات اقدام نمودند پارسیان بودند.
۷۲
@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

24 Nov, 13:09


در سال های بین ۱۵۰۰ تا ۱۶۰۰ میلادی ملت های اروپایی مانند پرتغالی ها انگلیسی ها هلندی ها و فرانسوی ها یکی پس از دیگری برای کسب و تجارت به هندوستان روی آوردند و در شهرهای ساحل غربی هند و به ویژه در سورت تجارت خانه های خود را تاسیس نموده، به داد و ستد با بومیان هندوستان پرداختند.
هندوها به واسطه ی عادات مذهبی خود و تعصب مخصوصی که در این رسوم و عادات داشتند با اروپاییان تماس نزديک نمی گرفتند و مسلمانان نیز از ابتدا آن ها را قبول نداشتند، بنابراین از آنان دوری می کردند.
پارسیان از این فرصت استفاده کرده با اروپاییان مراوده کردند و آن ها نیز با پارسیان تماس گرفته و عده زیای تجارت خانه ها و بعدها در کارخانه جات و دیگر تأسیسات آن ها مشغول کار شدند.
تُجار پارسی با اروپاییان داد و ستد تجارتی نمودند و عده ای دیگر به عنوان واسطه و دلال بین اروپاییان و بومی ها استفاده نموده ثروت اندوختند.
در سال ۱۵۳۴ میلادی بندر بمبئى كه يک محل بسيار كوچک و بی اهمیت بود از سوی سلطان بهادر شاه گجرات به پرتغالی ها داده شد و پادشاه پرتغال در سال ۱۶۶۱ میلادی آن را به عنوان جهیزیه به داماد خود شارل دوم پادشاه انگلیس بخشید و در سال ۱۶۶۸ میلادی این بندر توسط شرکت هند شرقی East India Co از پرتغالی ها تحویل گرفته شد.
۷۱
@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

24 Nov, 07:01


‍ #آبان‌_یشت

آبان‌یشت یکی از قسمت‌های یشتها در اوستاست که، به ستایش ناهید یا #آناهیتا ایزد بانوی آبها اختصاص دارد.

آبان‌یشت یکی از یشت ها یا قصاید بسیار بلند اوستا ست، و دارای ۳۰ کرده و ۱۳۳ بند است.
#آبان‌_یشت از نظر ترتیب یشت پنجم و از لحاظ تفصیل، پس از فروردین‌ یشت و مهریشت قرار دارد. و سومین یشت بزرگ به شمار می‌آید.

- در بند ۱–۱۵ در مدح و ثنای ناهید سخن رفته‌است.
- در بند ۱۶–۸۳ از پادشاهان و نامدارانی که پیش از اشو زرتشت ؛ ناهید را ستودند، یاد می‌کند.
- در بند ۸۴–۹۶ از مینوی نژاد بودن ناهید، و نزول وی از کره ستارگان به طرف زمین  سخن می‌گوید. و حاوی دستوری است که خود ناهید به اشو زرتشت می‌دهد. از آن که چگونه مردم او را بستایند.

- در بند ۹۷–۱۱۸ دگرباره از ستایش پادشاهان، و نامدارانی سخن می‌راند که معاصر اشوزرتشت بودند.
- در بند ۱۱۹–۱۳۲ در تعریف و توصیف ناهید است.

در آبان‌یشت نیز همانند یشت های دیگر باورها پیش از، اشو زرتشت با باور زرتشتی درآمیخته‌است.
در بندهای ۳ تا ۵ و ۹۶ و ۱۳۲ مشخصات پیش زرتشتی (Pre-Zoroastrian)،
ایزدبانوی #آناهیتا و نیروی زندگی بخشی او دیده‌می‌شود.
در بندهای دیگر خصوصیت زرتشتی شده او آشکار است. و به گونه‌ای اهورامزدا به او زندگی بخشیده‌است. تا در ستیز آفریدگان نیک با بدی یاور آنان باشد، مانند بندهای ۱، ۶، ۷، ۹۴، ۹۵، ۱۰۴ و ۱۱۸.
این بندها همه قدیمی است و شاید به دوره‌های پیش از هخامنشیان تعلق دارد.

#کریستن_سن ذکر نام بابل را در این یشت (بند ۲۹) قرینه‌ای می‌داند. که این یشت در دروه هخامنشی تدوین نهایی یافته‌است.

#ایرانویج_در_آبان‌_یشت

در بند ۱۰۴ نام  ایرانویج آمده است :
«او را بستود اشوزرتشت پاک در آریاویچ در کنار رود دائیتیا، با هوم آمیخته به شیر با بَرسَم با زبان خرد، با اندیشه و گفتار و کردار نیک با زَور و با کلام بلیغ»


📚بُن مایه
- ابراهیم پورداوود ؛ یشت ها، جلد اول
- تفضلی، احمد.
کهن نگاره‌ی ادبیات ایران پیش از اسلام.

@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

24 Nov, 06:58


#آبان_ایزد

دهمین  روز ماه در گاهشمار مزدیسنی آبان ایزد نام دارد. نام ماه هشتم از سال خورشیدی و نام روز دهم، از هر ماه زرتشتی را آبان می‌نامند. در اوستا آپ در پارسی باستان آپی و در فارسی آب گفته می‌شود. در اوستا بارها «آپ» به چم فرشته‌ی نگهبان آب، گفته شده و همه جا جمع آمده است.

آبان نام پارسی شده‌ی ایزد آب ها یا آناهیتا است. در اوستا (اردی‌ویسور آناهیتا) به چم رودخانه‌ی نیرومند بی‌آلودگی نامیده شده است. آناهیتا که کوتاه شده این نام اوستایی است، نام الهه‌‌ی نماینده بر این آب‌های روان بوده و یَشتی که در اوستا به مناسبت این الهه سروده شده آبان یشت نام دارد.

آب یكی از آخشیج‌های چهارگانه و بسیار گرامی در نزد ایرانیان بوده و نیاكان ما ستایش ویژه‌ای برای آب داشته‌اند، به‌ گونه‌ا‌ی كه آتشكده‌ها را نزدیک چشمه‌سارها یا جویبارها می‌ساختند تا هم ایزد آذر و هم ایزد آب، این دو آفریده‌ی نیک اهورایی را بستایند.

در ایران باستان، آلودن آب از گناهان بزرگ به‌شمار می‌رفته‌ به‌گونه‌ای كه بر روی رود، گذری می‌ساختند، تا هنگام رفت‌و ‌آمد، آب را گل‌آلود نكنند. هم چنین ایرانیان برای شست شوی بدن در محفظه‌ای به نام «آبزن» كه به اندازه‌‌ی اندام انسان بود، آب ریخته و خود را می‌شستند. آبزن، چیزی هم چون وان حمام است كه این‌روزها از آن، بهره می‌جوییم.

آب مایه‌ی  زندگی است، انسان نخستین شهرنشینی بشری را در کنار چشمه‌ها و رودها به وجود آورد، سپس آبادانی آغاز شد و به ستایش خداوند پرداخت. آبان، نام دیگر ارِدْوی سورَ اَنَهیتَه (اَناهیتا)، نماد آب‌های پاک و بالنده روی زمین و نگاهبان پاکی و بی‌آلایشی در جهان هستی است. آناهیتا در استوره‌های ایرانی، از جایگاه ارزشمندی برخوردار بوده است به همین روی نیاکان ما نیایشگاه‌هایی در کنار رودخانه‌ها و آب‌های روان برای بزرگ داشت آب ساخته بودند که نمونه‌ی آن در کنگاور کرمانشاه و بیشاپور هم چنان پابرجا است.

گل نماد این روز #گل_نیلوفر است.

 ” بخش‌هایى از اردویسور نیایش یا آبزور”

و توانایى و زور و آفرین باد به اهورامزداى فروغمند،
با شکوه و به امشاسپندان، به آب هاى خوب مزدا داده،
به آب اردویسور آناهیتاى پاک، به همه‌ی آب هاى مزدا داده،
به همه‌ی گیاهان مزدا داده، به همه‌ی ستودگان مادى و مینوى،
و به فروهرهاى پاکان و راستان که پیروز و پرتوان هستند.

سروده‌ی مسعود سعد سلمان، بر پایه‌ی کتاب بندهش ؛

آبان‌روز است روز آبان
خرم گردان به آب رز جان
بنشین به نشاط و دوستان را
ای دوست به عز و ناز بنشان

اندرزنامه آذرباد مهراسپندان (موبد موبدان در روزگار شاپور دوم)

از آب پرهیز کن و آب را میازار

اندرزنامه  ی آذرباد مهر اسپندان در سروده‌ی استاد ملک‌الشعرای بهار :

به (آبان) بپرهیز از آب و ای جوان/میالای و میازار آب روان.

@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

24 Nov, 06:58


#امروز

به روز، پیروز ‌و فرخ روز آبان ایزد از آذر ماه به سال ۳۷۶۲ مزدیسنی

یک شنبه ۴ آذر ماه به سال ۱۴۰۳ خورشیدی

۲۴ نوامبر سال ۲۰۲۴ (ترسایی)

✔️ آبان = آب ها ، فرشته ی نگهبان آب.

@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

23 Nov, 17:11


🍁پک فولدری اول آذر آماده شده🍁
‼️مهلت استفاده و جوین محدود‼️
⬅️این فرصت رو از دست نده➡️


◆❏ᴊᴏɪɴ❏◆ ◆❏ᴊᴏɪɴ❏◆ ◆❏ᴊᴏɪɴ❏◆

کلیک کنید روی JOIN دوستان

TabBanfshe🪻

وُهومَن اَمشاسِپَند

23 Nov, 05:17


#آتش_نیایش

🔥خجسته جشن آذرگان بر همگان فرخنده باد.
گزیده ای از سروده اوستایی آتش نیایش آرام بخش تن و روانتان ،
با آوای دل نشین موبد مهربان فیروزگری.
آتش ورهرام یاریگرتان 🔥

@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

23 Nov, 05:17


#جشن_آذرگان_خجسته_باد

فروزان باد آتش مهر و خرد اهورامزدا در این مرز و بوم تا جاودان.

@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

23 Nov, 05:15


آذر ، ایزد ِویژه ی همه ی آتش هاست و از ارج و پاسداشت ویژه ای نسبت به سایر آخشیج ها برخوردار می باشد و «جشن آذرگان» جشنی دیگر از جشن های آتش در گرامی داشت این آخشیج و ایزد منسوب به آن است.

ایرانیان به ویژه زرتشتیان این روز را با شادی و شادمانی و پای کوبی و نیایش و فرآوری خوراک های ویژه و «آفرینگان خوانی» جشن می گیرند. و هم چون #نوروز و #مهرگان از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده و هست و بر آن ارج می نهند. در این روز آتشکده ها  را آراسته  و  مراسم ویژه ای برای جشن برگزار می کنند.
پاکی و پاکیزگی، از جمله ستردن موی و چیدن ناخن در این روز نیک بوده و باورمندند در این روز مشاوره و رایزنی درباره ی امور و دشواری ها به نتیجه ی خوبی می انجامد.
از آن جا كه #آتش بهترين و كارسازترين پاک كننده و هم چنين گرما زا است، ايرانيان باستان آن را نماد پاكی و روشنايی می دانستند.
از اين روی نياكان ما آتش را به نمايندگی "پاكی و روشنايی روان" هم چون درفشی در آتشكده‌ها نگه می داشتند و هرگز آتش پرست نبوده‌اند!
ولی برخی از روی ناآگاهی، رشک و كينه و بدون بررسی ساليان دراز به نياكان پاک سرشت ما انگ آتش پرستی زده‌اند.

 وانگهی نماد روشنايی در ديگر كيش‌ها از همين نماد آتش و روشنايی #اهورايي اشوزرتشت گرفته شده است، همانند روشن كردن شَماله (شمع) در نيايش گاه‌های ديگر دين‌ها، كه بازتاب و برگرفته از همين آتش، آتشكده‌های ايرانی است.

 آتش در نزد همگان از روزگاران بسیار کهن تا به امروز مورد توجه ویژه همه ی مرتوگان روی زمین با هر باور و آیینی بوده هست.

📚 بُن مایه :

برگرفته از نسک جشن های ایرانیان.
نوشته ی هاشم رضی.

رونوشت ؛ بردیا بزرگ مهر.
۲
@khashatra
(پایان)

وُهومَن اَمشاسِپَند

23 Nov, 05:13


#جشن_آذرگان

جشن آذرگان یکی از جشن های ماهانه ی زرتشتیان است که به مناسبت برابری نام روز و ماه جشن گرفته می شود.
و در نهم آذر ماه مزدیسنی برابر با سوم آذر ماه خورشیدی، جشن آذرگان برگزار می‌شود.
۱
@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

23 Nov, 05:13


فلسفه جشن آذرگان با آوای موبد بهزاد نیکدین  به گویش زرتشتی

@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

23 Nov, 05:12


#آذر_ایزد

ایزد آذر از بزرگ ترین ایزدان دین زرتشتی است و آن نگهبان آتش است.
آذر از آفریده‌های بزرگ اهورامزد است. زرتشتیان، در تاریخ خود «آتش» را به مانند پرچم سپندینه می‌دانند و آذر ایزدی است نگهبان این نماد پایداری و استواری دین زرتشتی. در فرهنگ ایران، آتش یکی از پدیده‌های طبیعی با ارزش است چون گرمای زندگی را در کالبد دیگر پدیده‌های هستی جاری می‌سازد.

«آذر» در اوستا «آترَ»، نهمین روز از هر ماه سی‌ روزه و نهمین ماه در سال نمای زرتشتی به این نام است. آذر ایزد نگاهبان آتش و فروزه‌ی اهورامزدا است از این رو گاه او را در شمار امشاسپندان آورده‌اند. آذر به چم آتش و گرما و نیروی داخلی برای جنبش و حرکت است. ایزد آذر از بزرگ ترین ایزدان دین زرتشتی است و آن نگهبان آتش است. آذر از آفریده‌های بزرگ اهورامزد است. زرتشتیان، در تاریخ خود «آتش» را به مانند پرچم سپندینه می‌دانند و آذر ایزدی است نگهبان این نماد پایداری و استواری دین زرتشتی. آتش یكی از آخشیج‌های چهارگانه طبیعت است كه ایرانیان همواره آن‌را پاس می‌داشته‌اند. چه نیکوست در این روز آتش نیایش خواندن و نیایش به درگاه اهورامزدا.

در فرهنگ ایران، آتش یکی از پدیده‌های طبیعی با ارزش است چون گرمای زندگی را در کالبد دیگر پدیده‌های هستی جاری می‌سازد و با نور خود که نشانی از آذر اهورایی است جان و دل یاران اهورامزدا را روشنایی می‌بخشد پس سوی پرستش اهورامزدا است. هر زرتشتی برای نیایش باید رو به سوی روشنایی و پشت بر تاریکی کند. آتش پرستاران در آتشکده از آن پرستاری می‌کنند. جشن آذرگان از جشن‌های ویژه آتش در فرهنگ ایران است.



سروده‌ی مسعود سعد سلمان، بر پایه‌ی کتاب بندهش :

ای خرامنده سرو تابان ماه
روز آذر می چو آذر خواه

شادمان كن مرا به مِی كه جهان
شادمان شد به فر دولت شاه

گل آفتاب گردان نماد آذر ایزد است.

@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

23 Nov, 05:11


#امروز

به روز، پیروز ‌و فرخ روز آذر ایزد از آذر ماه به سال ۳۷۶۲ مزدیسنی

شنبه ۳ آذر ماه به سال ۱۴۰۳ خورشیدی

۲۳ نوامبر سال ۲۰۲۴ (ترسایی)

✔️ آذر = آتر ، آدر ، آگر ، آتش.

✔️ روز دیدار در پیر مراد در شهر یزد.

✔️ جشن آذرگان خجسته و همایون باد.

@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

22 Nov, 08:17


#دی_به_آذر

دی به آذر، روز هشتم از هر ماه در گاهشماری زرتشتیان است. دی یکی از نام‌های اهورامزداست.

«دی» (اوستایی:«دَثوش») به چم (:معنی) پروردگار، دادار، آفریننده و جهاندار زیبایی‌ها است. در گاه‌ شماری زرتشتی، روز نخست هر ماه اورمزد روز نامیده می‌شود، سه روز دیگر به نام اهورامزدای بی‌همتاست که به واژه‌ی دی آمده و از آن سخن گفته شده است.

در هر ماه سه روز با نام «دی» شناخته می‌شود. روزهای هشتم، پانزدهم و بیست و سوم ماه زرتشتی به نام «دی» است مانند دی به آذر، روز هشتم هر ماه، دی به مهر، روز پانزدهم از هرماه، دی به دین، روز بیست و سوم از هر ماه. برای باز شناختن هر یک از این سه روز ، نام روز پس از آن به واژه‌ی دی پیوند داده شده است برای نمونه فردای روز دی به آذر روز آذر است.

روزهای دی در هر ماه روزهای نیایش همگانی، به آتشکده رفتن، آسایش و دست از كار كشیدن زرتشتیان است.
 
سروده‌ی مسعود سعد سلمان، بر پایه‌ی کتاب بندهش ؛

روز دی است خیز و بیار ای نگار مِی
ای ترک، مِی‌ بیار كه تركی گرفت دی

مِی ده برطل و جام كه در بزم خسروی
بنشست شاه شاد ملک ارسلان به مِی

اندرزنامه آذرباد مهراسپندان (موبد موبدان در روزگار شاپور دوم)

سر شوی و موی و ناخن پیرای

گل بادرنگ بویه نماد دی به آذر است.

@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

22 Nov, 08:16


#امروز

به روز، پیروز ‌و فرخ روز دی به آذر از آذر ماه به سال ۳۷۶۲ مزدیسنی

آدینه ۲ آذر ماه به سال ۱۴۰۳ خورشیدی

۲۲ نوامبر سال ۲۰۲۴ (ترسایی)

✔️ دی به آذر = آفریدگار.

✔️ روز آرامش و نیایش همگانی زرتشتیان.

@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

21 Nov, 10:02


اکبر شاه به هم چنین از شاه عباس خواهش نمود که، دستور اردشیر نوشیروان را که یکی از دستوران دانشمند کرمان بود به دهلی گسیل دارد تا در تالیف کتاب فرهنگ جهانگیری از معلومات پهلوی و اوستایى او كمک بگیرند و دستور نامبرده در سال ۱۵۹۲ به هندوستان رفت و پس از تالیف کتاب مورد بحث به ایران برگشت.
اکبر شاه دستور آذر کیوان سر دسته ی یزدانیان را نیز که دستور وارسته ای بود و در شهر پتنه Patna در هندوستان به سر می برد به دربار خود دعوت نمود، ولی او از رفتن به حضور پادشاه عذر آورد و در عوض یکی از تالیفات خود را برایش فرستاد.

📚 بُن مایه :

برگرفته از نسک ؛ مراسم مذهبی و آداب زرتشتیان.

نوشته ی ؛ موبد اردشیر آذر گشسب.

رونوشت ؛ بردیا بزرگمهر.
۷۰
@khashatra

ادامه دارد...

وُهومَن اَمشاسِپَند

21 Nov, 07:41


بیانات این دستور دانشمند در اکبرشاه موثر واقع شده و در نتیجه بسیاری از باورهای زرتشتیان و رسوم ایرانیان باستان به شرح زیر در دین آلهی وارد گردید.

۱ - به تقليد از پادشاهان ایران باستان، اکبر شاه دستور داد که آتش مقدس در دربار شاهی شبانه روز روشن باشد.

۲ - اکبر شاه از سال ۱۵۸۱ میلادی به بعد آشکارا و در حضور دیگران نسبت به خورشید و آتش احترام قایل بود و به آن ها تعظیم می نمود.

۳  - به فرمان اکبر شاه تقویم باستانی ایران یعنی ماه های فروردین تا اسپند ماه و پنج روز کبیسه در آخر سال به جای تقویم های
دیگر در مکاتبات درباری معمول و متداول گردید.

۴ - سی روز ماه به نام هایی که در بین زرتشتیان مرسوم است نامیده شدند و به حکم پادشاه در مکاتبات و مراسلات رسمی نوشته و گفته می شدند مثلا به جای این که بنویسند روز سوم تیرماه می نوشتند روز اردی بهشت و تيرماه.

۵ - بر روی سکه هایی که به نام او ضرب می شد به دستور اکبر شاه جمله ی «کس ندیدم که گم شد از ره راست» نوشته شد.

۶ - اعیاد باستانی ایران مانند نوروز و مهرگان را احیاء و متداول نمود.
۶۹
@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

21 Nov, 07:40


پارسیان که سده ها در هندوستان مانده و بسیاری از مسایل مذهبی را از یاد برده و یا در آن مشكوک بودند برای این که اطلاعات تازه و دست اول از مذهب زرتشت و مسایل و مطالب دینی کسب نمایند در سال ۱۴۷۷ میلادی یعنی در حدود ۵۰۰ سال پیش شخصی را به نام نریمان هوشنگ به ایران فرستادند این مرد مدت یک سال در ایران
اقامت نموده، زبان پارسی یاد می گیرد و سپس از موبدان ایرانی پرسش هایی نموده پاسخ هایی دریافت می کند و در هنگام مراجعت نامه ای که تاریخ آن روز خیروماه آبان سال ۸۴۷ یزدگردی است با خود به هندوستان می برد.
از این تاریخ تامدت ۳۰۰ سال مکاتباتی میان پارسیان هندوستان و زرتشتیان ایران رد و بدل می شود.
در گفتار بعد باز هم در این باره با شما گفتگو خواهیم داشت.
اکبر شاه پادشاه گورکانی هند که معاصر شاه عباس بزرگ صفوی و از بهترین و بزرگ ترین پادشاهان تیموری هند به شمار می آید به منظور یاری رساندن و آماده کردن شرایط مساعد بسیاری از دانشمندان و ارباب صنایع و حرف را به کار گماشت و مقدم اندیشمندان و بزرگان و شاعران زرتشتی را در دستگاه خود گرامی شمرد و از لحاظ زندگی و آسایش آنان فرمود تا به وضع آنان رسیدگی گردید و با میل وشوق از تعالیم دینی و اصول عقاید آنان پرسش ها کرد که موبدان و دین آگاهان به وی پاسخ هایی دادند که برای وی جالب بود.
اکبر شاه از دستور مهرجی رانه (۱۵۱۰/۱۵۹۱) دستور دانشمند پارسی که در نوساری می زیست به منظور یاد شده بالا دعوت نمود و دستور نامبرده در سال ۱۵۷۸ میلادی به دهلی رفت و اصول دین زرتشت و باورها و سنت های مذهبی زرتشتیان را به اکبرشاه ارائه نمود.
۶۸
@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

21 Nov, 03:50


#امرداد_امشاسپند

خویشکاری امرداد امشاسپند در جهان استومند (مادی) نگهبانی از گیاهان روی زمین و سرسبز و بارور نگاه داشتن آنهاست و با توجه به این که وی نماد جاودانگی و بی‌مرگی و جوانی همیشگی است، مسعود سعد سلمان گوید: «روز امرداد مژده داد بدان / که جهان شد به طبع باز جوان»

در بندهش درباره‌ی این امشاسپندبانو می‌خوانیم: «امرداد بی‌مرگ سرور گیاهان بی‌شمار است زیرا او را به گیتی گیاه خویش است. گیاهان را رویاند و رمه گوسفند را افزاید؛ زیرا همه دام‌ها از او خورند و زیست کنند. به فَرَشکَرت (تازه کردن جهان)، سوشیانت و نوسازی جهان نیز اَنوش از امرداد آرایند. اگر کسی گیاه را رامش و خرمی بخشد یا بیازارد، آنگاه امرداد از او آسوده یا آزرده می‌شود. امرداد امشاسپند همیشه با خورداد امشاسپند (نگهبان آب) همراه است. در جهان خاکی، نگهبانی گیاهان و رستنی‌ها به او سپرده شده است.

اَمِرتات: جاودانگی، ماندگار و بی‌مرگی نام هفتمین روز از هر ماه در  گاهشمار زرتشتی و نام پنچمین‌ ماه است. اَ، واگ (واژه‌) نفی هست، مِر: به چم مردن و مرگ، تات.  پسوند  امرداد به پارسی آمده است. در  آفرینش نگهبان گیاهان و رستنی هست ، دو گام امشاسپندان خورداد و اَمرداد به هم پیوسته هستند. آدمی بتواند این دو رده از زندگی را به وارستگی برساند و به رسایی برسد خودبه‌خود به بی‌مرگی و جاودانگی هم خواهد رسید. اهورامزدا خوشی خورداد و جاودانگی امرداد را به کسی می‌بخشد که در دنیا اندیشه و گفتار و کردارش نیک باشد. چه نیکوست در این روز به آینده اندیشیدن و برای آینده برنامه‌ریزی کردن.

در اوستا اَمَرتات و در فارسی اَمُرداد بنابراین اَمُرداد یعنی بی مرگی و آسیب ندیدنی یا جاودانی. پس واژه “مرداد” در ادب مزدیسنا جایی ندارد. اَمُرداد یکی از امشاسپندان است که نگهبانی گیاهان با اوست. همیشه با امشاسپند هَه‌اُروتات یا خورداد هستند.

در گاهشمار سی‌روزه‌ی زرتشتیان هنگامی که نام روز و ماه برابر می‌شود آن روز را جشن می‌گیرند. فرارسیدن روز امرداد در ماه امرداد را جشن امردادگان می‌نامند. گل نماد امرداد امشاسپند ”گل چمبک (زنبق)” است.
 
در گاتها، یسنا ٥١ ، بند ٧  می‌خوانیم:

كس به هفت رده، اهورامزدا، روان، نیک اندیشی، بهترین راستی، شهریاری مینوی، آرمان سپند، رسایی وبالندگی بی مرگی، جاودانگی برسد و بر راه آیین راستی مى‌رود، از بخشایش دو مینویی اهورامزدا به پاداش خواهد رسید خوشی خورداد و جاودانگی امرداد را دارا مى شود.

«مسعود سعد» می‌سراید :

روز امرداد مژده داد بداند
كه جهان شد به طبع باز خواند
 

سروده‌ی مسعود سعد سلمان، بر پایه‌ی کتاب بندهش ؛

روز امرداد مژده داد بدان
كه جهان شد به طبع باز جوان

عدل بارید بر جهان یك سر
دولت و ملک شهریار جهان


اندرزنامه آذرباد مهراسپندان (موبد موبدان در روزگار شاپور دوم)

دار و درخت بنشان


اندرزنامه ی آذرباد مهر اسپندان در سروده‌ی استاد ملک‌الشعرای بهار :

به (خورداد) جوی نوین کن روان/ امرداد بیخ نو اندر نشان

گل چمبک نماد امرداد امشاسپند است.

@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

21 Nov, 03:49


#امروز

به روز، پیروز ‌و فرخ روز اَمُرداد امشاسپند و آذر ماه به سال ۳۷۶۲ مزدیسنی

پنج شنبه ۱ آذر ماه به سال ۱۴۰۳ خورشیدی

۲۱ نوامبر سال ۲۰۲۴ (ترسایی)

✔️ اَمُرداد = بی مرگی و جاودانگی.

@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

20 Nov, 04:05


شرح قضیه از این قرار است که حکمران احمد آباد که سلطان محمد بیقره نام داشت به سنجان لشگر کشید و حکمران هندوی سنجان از پارسیان خواست که او را در دفع سلطان محمد یاری نمایند.
پارسی ها که پرورده ی خوان نعمت حکمران بودند دعوت او را اجابت نموده، به جمع آوری و تجهیز قوا پرداختند.
و در نتیجه چهار هزار پارسی در تحت ریاست شخص دلاوری به نام اردشير به یاری هندوها برخاسته، با سلطان محمد جنگیدند و در جنگی که در گرفت به واسطه ی پافشاری پارسیان و رشادت زیاده از حد اردشیر سرکرده ی آن ها، هندوها پیروز و مسلمان ها شکست خورده فراری شدند.
ولی از بخت بد پس از چند ماه سلطان محمد با سپاهی بزرگ تر برگشت و در جنگ دومی که در گرفت، اردشیر سپهدار رشید پارسی کشته شد و هندو ها شکست خورده و شهر به دست مسلمین افتاد.
پارسیان آتش ایرانشاه را برداشته به کوهسار بهاروت گریختند و پس از چندی سرگردانی و آوارگی به نوساری رفته و ایرانشاه را در آن جا تخت نشین کردند.
آتش ایرانشاه تا سال ۱۷۴۱ میلادی در نوساری بود در این تاریخ به بلسار برده شد و سال بعد به اودواده Udwada منتقل و در آتشکده ی آن جا مکان داده شد که تا به امروز در آن جا شبانه روز فروزان و قبله گاه هزاران تن از زرتشتیان جهان می باشد.

📚 بُن مایه :

برگرفته از نسک ؛ مراسم مذهبی و آداب زرتشتیان.

نوشته ی ؛ موبد اردشیر آذر گشسب.

رونوشت ؛ بردیا بزرگمهر.
۶۷
@khashatra

ادامه دارد...

وُهومَن اَمشاسِپَند

20 Nov, 04:05


پس از کامبی نوبت شهرهای دیگر شد و پارسیان در سال ۱۱۴۲ به نوساری، در سال ۱۲۶۸ به انگلسوار Anklesvar و سپس به بروج Broach ، تانه Thana و سایر شهر های گجرات رفته، به تجارت و کسب و کار پرداخته و در آسایش زیستند.
در سال ۱۳۰۰ میلادی که پارسیان در شهرهای مهم استان گجرات پراکنده شده بودند موبدان زرتشتی پنج مرکز مهم دینی تشکیل دادند تا بتوانند به امور مذهبی همه ی بهدینان برسند و کارها بر مجرای درست خود قرار گیرد.
این پنج مرکز مهم دینی عبارت بودند از ؛ سنجان - نوساری - گداوره Godavreh بروج و كامبی.
خلاصه ی کلام این که زرتشتیان ساکن هندوستان که به نام پارسیان معروفند از روز مهاجرت از ایران که به سنجان آمده و در آن جا اقامت گزیدند تا حدود ۷۰۰ سال در ملک هندوستان در مهد امن و امان و با این حال بسیاری شان نیز با شرایط نامساعد برای ادامه ی حيات اجتماعی به سر می بردند و زندگی ساده و آرامی داشتند و از سوی حکمرانان هند و ساکنین آن جا هیچ گونه اذیت و آزاری به آن ها نمی شد.
در نتیجه همان گونه که اشاره نمودیم بر تعداد آن ها افزوده شد و به تدریج در بیشتر شهرهای گجرات پراکنده شدند.
ولی در اواخر سده ی پانزدهم میلادی برای پارسیان ساکن سنجان رخداد مصیبت باری روی داد که تعداد زیادی از آن ها را به دیار نیستی فرستاد.
۶۶
@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

20 Nov, 04:04


سنجان نخستین اقامتگاه پارسیان که شهرک كوچكی بود در اثر استعداد ذاتی و هوشیاری و پشت کار پارسیان به تدریج تغییر شکل داده و پس از یکی دو سده به شهر بزرگ و پر ثروتی تبدیل گشت و پارسیان زندگی مرفه و آسوده ای داشتند و کم کم بر شماره ی افراد آن ها افزوده گشت و سده ها بعد عده ای از آن ها به شهرهای دیگر هندوستان مهاجرت نموده به کسب و کار پرداختند.
ادریسی جهانگرد نامی عرب که در سال ۱۱۵۳ میلادی به سنجان مسافرت کرده از لیاقت و زیرکی و تمول و هنرمندی پارسیان سنجان در کتاب خود شرحی می نویسد.
در حدود سال ۹۴۲ عیسوی پارسی های سنجان به کامبی Cambay رفته در آن جا اقامت نموده و به کسب و کار اشتغال ورزیدند.
کامبی در پایان سده ی دوازه میلادی یکی از ثروتمندترین شهرهای هندوستان بود و پارسیان ثروتمندی در آن جا اقامت داشتند که از بازرگانان عمده ی آن شهر به شمار می آمدند.
۶۵
@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

20 Nov, 04:03


#خورداد_امشاسپند

خورداد پنجمین امشاسپند و پاس دارنده‌ی آب ها و سرسبزی است. آب در كنار سه آخشیج دیگر (خاک، هوا، آتش) در میان ایرانیان باستان از اهمیت ویژه‌ای برخوردار بوده است. وجود ایزدان گوناگون موكل بر آن و نوشته‌های ایرانی و انیرانی همه گواه اهمیت این آخشیج است در میان ایرانیان باستان و زرتشتیان. زاستار (:طبیعت) در نظر ایرانیان جایگاه والایی دارد و عناصر آن شایسته ی گرامی داشت و دارای تقدس ویژه‌ای است. آب،‌ باد، خاک و آتش در دین اشوزرتشت و در فرهنگ و سنت ایرانی چهار آخشیج سپند است كه برای هر یک از آن ها فرشته‌ی ویژه‌ای تعیین شده و خویش کاری فرد زرتشتی است که محیط زیست را در حد توان پاک نگاه دارد. آب نه تنها سپند است بلكه آشامیده شده و در امور جاری زندگی به مصرف می‌رسد. عنصری كه وحدت آن نماد یكتایی اهورامزدا و كثرت آن جلوه‌گاه تمام پدیده‌های جهان هستی است،‌ از چكه‌ی باران تا اقیانوس پهناور و از آب آرام چاه تا سیل جاری در بستر رودها موجد و مولد زندگی است.

در ایران باستان تا به امروز ماه سوم سال و روز ششم هر ماه خورداد نام دارد. یشت چهارم كه به‌ نام خورداد یشت خوانده می‌شود، به طوری كه این فرشته در جهان مینوی نماد كمال اهورامزدا و در جهان جسمانی نگهبان آب است. خورداد در اوستا «هـَئوروَتات» و در پهلوی «خُردات» یا «هُردات» به چم رسایی و کمال است که در گاتها یکی از فروزه‌های اهورا مزدا و در اوستای نو نام یکی از هفت امشاسپند و نماد رسایی اهورا مزدا است. بخش هئوروه که صفت است به چم رسا، همه، درست و کامل. بخش دوم تات که پسوند است برای اسم، بنابراین هئوروتات به چم کمال و رسایی است. خورداد نماینده رسایی و کمال اهورامزداست.

خورداد، امشاسپند بانویی است که نگهداری از آب‌ها در این جهان، خویشکاری اوست و کسان را در چیرگی بر تشنگی یاری می‌کند از این روی در آیین، به هنگام نوشیدن آب از او به نیکی یاد می‌شود و در گیتی به نگهبانی آب گماشته شده است. ایزدان تیر و باد و فروردین از همکاران خورداد هستند.

در گاتها، از خورداد و امرداد پیوسته در کنار یکدیگر یاد می‌شود و در اوستای نو نیز این دو امشاسپند، پاسدارنده آب‌ها و گیاهان‌اند که به یاری مردمان می‌آیند و تشنگی و گرسنگی را شکست می‌دهند. گل سوسن نماد خورداد امشاسپند است.

در یسنا، هات ۴۷، آمده‌است که اهورامزدا رسایی خورداد و جاودانگی امرداد را به کسی خواهد بخشید که اندیشه و گفتار و کردارش برابر آیین راستی است.

در متن‌های کهن امشاسپند خورداد : چهارمین یشت از یشت های بیست و یک گانه‌ی اوستا، ویژه ستایش و نیایش امشاسپند بانو خورداد است که در آن یشت از زبان اهورا مزدا یادآور می‌شود که «… یاری و رستگاری و رامش و بهروزی خورداد را برای مردمان اشون بیافریدم…» و سپس تاکید می‌شود هر آن کس که خورداد را بستاید همانند آن است که همه امشاسپندان را ستایش کرده‌ است. در بندهش نیز درباره ی خورداد آمده‌است : «… ششم از مینویان، خورداد است؛ او از آفرینش گیتی، آب را به خویش پذیرفت..»، چنین گوید : هستی، زایش و پرورش همه موجودات مادی جهان از آب است و زمین را نیز آبادانی از اوست…»


سروده‌ی مسعود سعد سلمان، بر پایه‌ی کتاب بندهش :

خورداد ‌روز داد نباشد كه بامداد
از لهو و خرمی بستانی ز باده داد

از باده جوی شادی و از باده باش خوش
بی‌باده این جهان، صنما بادگیر، باد


اندرزنامه آذرباد مهراسپندان (موبد موبدان در روزگار شاپور دوم)

جوی کن.


اندرزنامه آذرباد مهر اسپندان در سروده‌ی استاد ملک‌الشعرای بهار :

به (خورداد) جوی نوین کن روان/ (امرداد) بیخ نو اندر نشان

گل سوسن نماد خورداد امشاسپند است.

@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

20 Nov, 04:03


#امروز

به روز، پیروز ‌و فرخ روز خورداد امشاسپند و آذر ماه به سال ۳۷۶۲ مزدیسنی

چهار شنبه ۳۰ آبان ماه به سال ۱۴۰۳ خورشیدی

۲۰ نوامبر سال ۲۰۲۴ (ترسایی)

✔️ خورداد = هَئورتات ، رسایی و کمال.

@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

18 Nov, 03:53


#شهریور_امشاسپند

خشَتَره وییریه یا شهریور به چم «شهریاری و نیرومندی اهورایی»، نام سومین امشاسپند است. این امشاسپند نشان از پیروزی دارد، زیرا خویش کاری (:وظیفه‌ی) اصلی او پاسداری از فلزات است.

خشَترا در اوستا نام سومین فروزه ی اهورامزدا از گروه امشاسپندان است. خشَتَره وییریه یا شهریور به چم «شهریاری و نیرومندی اهورایی»، نام سومین امشاسپند است. این امشاسپند نشان از پیروزی دارد، زیرا خویش کاری (: وظیفه‌ی) اصلی او پاسداری از فلزات است. در اوستا نماد توانمندی و فَر و شکوه پادشاهی اهورامزدا است. نگهبانی توپال‌ها (فلزات) بر روی زمین به او سپرده شده است.

شهریور (امشاسپند)، خَشَتَرَه وَیریَه نام یکی از امشاسپندان زرتشتی است. در اوستا «خشَثرَ وَیریَه» و در پهلوی «شَهرِوَر» و در فارسی «شَهریوَر» یا «شَهریَر» است. بخش نخست این واژه به چم (: معنای) شهریاری و شهر است (مراد از شهر، همانا کشور است، چنان‌که سرزمین ایران را، ایران شهر می‌نامیدند) بخش دوم این واژه، یعنی «ویریه»، فروزه (: صفت) و به چم مورد پسند است. بر این اساس، خشتره‌ویریه، به چمار (: معنای) آرمان‌شهر یا شهریاری آرمانی یا توانایی مینُوی آرمانی است.
در اساتیر زرتشتی و ایرانی این امشاسپند نماد شهریاری و فّر و فرمان‌روایی اهورا مزدا و نگاهبان فلزها و پاسدار فَر و پیروزی شهریاران دادگر و یاور بینوایان و دستگیر مستمندان است.

در جهان مادی پاسبان فلزات است. شهریاری اهورایی از قانون اشا (هنجار هستی) بر می خیزد و همه جهان را در بر می گیرد. در این روز نیکوست به خواستگاری رفتن و زن خواستن.

در بندهش که از نامه های کهن ایرانی است از دیوی بنام سئورو یاد شده که دیو آشوب و تباهی است و از دشمنان و هماوردان خشَتریور می باشد.
از سوی دیگر ایزدانی مانند : ایزد خور، ایزد مهر و ایزد آسمان از یاران و همکاران او هستند.

در گاهشمار مزدیسنی روز چهارم هر ماه شهریور نامیده می‌شود و برابر آیین، هرگاه نام روز و نام ماه برابر می‌شد آن روز را جشن برپا می‌کردند و به شادمانی و ستایش آفریده های نیک اهورا مزدا می‌پرداختند و آن روز را شهریورگان می‌نامیدند.


مسعود سعد سلمان می‌سراید :

ای تنت را ز نیکویی زیور،
شهره روزی ست روز شهریور.


چکامه ای از «مسعود سعد سلمان»

شهریور است و گیتی از عدل شهریار،
شاد است، خیز و مایه شادی به من بیآر.

باده شناس، مایه شادی و خرمی،
بی باده هیچ جان نشد از مایه شاد خوار.


سروده‌‌ی مسعود سعد سلمان، بر پایه‌ی کتاب بندهش :

این تنت را ز نیكویی زیور،
شهره روزی است روز شهریور.

تا به اقبال شهریار جهان.
بگذرانیم جان به لهو و بطر


اندرزنامه ی آذرباد مهراسپندان (موبد موبدان در روزگار شاپور دوم)

خوش باش.


اندرزنامه آذرباد مهر اسپندان در سروده‌ی استاد ملک‌الشعرای بهار :

به (شهریور) اندر شوی شادخوار،
کنی در (سپندارمز) کشت و کار.

گل شااسپرغم نماد شهریور امشاسپند است.

@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

18 Nov, 03:52


#امروز

به روز، پیروز ‌و فرخ روز شهریور امشاسپند و آذر ماه به سال ۳۷۶۲ مزدیسنی

دو شنبه ۲۸ آبان ماه به سال ۱۴۰۳ خورشیدی

۱۸ نوامبر سال ۲۰۲۴ (ترسایی)

✔️ شهریور = شهریاری اهورایی.

@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

17 Nov, 03:47


۲ - موضوع مهاجرت زرتشتیان از خطه ی خراسان است که در قصه ی سنجان از آن ذکری به میان آمده و ما در صفحات پیش بازگو کردیم.
اينک برای اثبات این موضوع می گوییم که اولا پارسیان تا امروز در خطبه عقد خود که به نام پتمان پتوندی Patman Patvandi یعنی پیمان پیوندی معروف است هنگام عقد ازدواج می خوانند «به پیمان دو هزار درهم سیم سپید ویژه و دو دینار زر سرخ سره نیشاپور و این ثابت می کند که آن ها از خطه ی خراسان آمده اند زیرا پس از گذشت ۱۳۰۰ سال هنوز هم جمله ی زر سرخ نیشاپور را در مراسم عقد ازدواج به زبان می آورند. ثانیاً در کتاب معجم البلدان از چهارسنجان که همه ی آن ها در خراسان قدیم واقع بودند سخن رفته که یکی از آن ها جایی بوده است نزديک نيشاپور و مي توان حدس زد که پارسیان از این شهر برخاسته بودند و از این جهت هنگام ورود به هندوستان نخستین جای اقامت خود را نیز سنجان خواندند.
۳ - پارسیان که قلب شان مملو از مهر میهن بود نه تنها نخستین اقامتگاه خود را در هندوستان سنجان نامیدند بلکه آتش مقدسی را که با خود از ایران آورده بودند به یاد وطن عزیز و بنیادهای اعتقادی خود ایرانشاه خواندند تا با دیدن آن همیشه به یاد ایران و دین و آیین خود بوده و این نام سپند را از یاد نبرند و از این روست که این ملت نجیب پس از ۱۳۰۰ سال زندگی در ملک غربت هنوز خود را ایرانی می داند و به ایرانی بودن خود مباهات می ورزد و ایران و ایرانی را از جان و دل دوست دارد.

📚 بُن مایه :

برگرفته از نسک ؛ مراسم مذهبی و آداب زرتشتیان.

نوشته ی ؛ موبد اردشیر آذر گشسب.

رونوشت ؛ بردیا بزرگمهر.
۶۴
@khashatra

ادامه دارد...

وُهومَن اَمشاسِپَند

17 Nov, 03:47


پارسیان هندوستان در سال ۱۶۴ هجری خو رشیدی در سنجان ساکن شده و آتشی را که از ایران با خود آورده بودند در آتشکده ای بنام آتش ایرانشاه تخت نشین کردند. تاریخچه ی مهاجرت پارسیان از ایران به هندوستان و استقرار آتش ایرانشاه در آن دیار به شرحی که گذشت بیشتر آن اقتباس از منظومه ای است به نام قصه ی سنجان که دارای ۸۶۴ بیت است و توسط شخصی به نام بهمن کی قباد از اهل نوساری در سال ۹۷۹ هجری خورشیدی به رشته ی نظم در آمده است.
این جا لازم می دانیم به شرح زیر بدهیم تا موضوع روشن تر گردد.
۱ - در قصه ی سنجان تاریخ مهاجرت زرتشتیان از ایران به هندوستان در حدود يک سده پس از بر چیده شدن فرمانروایی ساسانیان نوشته شده که ما نیز یادداشت نمودیم ولی باید بیفزائیم که پرفسور ویلیام جکسن خاورشناس امریکایی که در این باره تحقیقاتی نموده تاریخ نخستین مهاجرت زرتشتیان را سال ۷۱۶ میلادی (۹۵ هجری خورشیدی) می داند و باورمند است که در حدود ۶۰ سال بعد یعنی در سال ۷۷۵ میلادی (۱۵۴ خورشیدی) دسته ی دیگر از : زرتشتیان ایران به هندوستان مهاجرت و به دسته ی اولی پیوسته اند.
اما بلسارا نویسنده پارسی می گوید که دو لوح مسی از یکی از پادشاهان بادامی هند به نام Vijayadaitya فرزند Vinayadaitya (۶۹۶/۷۳۳ میلادی) به یادگار مانده است که یکی از آن ها در تاریخ ۷۰۰/۷۰۱ عیسوی و دیگری در تاریخ ۷۰۵/۷۰۶ حکاکی شده است.
در این دو لوح از قومی بنام پارسی یاد شده است که باج پاین پادشاه می داده اند. بنابراین به موجب این اسناد ما می توانیم بگوییم که پارسیان در سال ۸۰ هجری خورشیدی که با تاریخ لوح اولی مطابقت دارد به هندوستان مهاجرت و در آن جا سکنی گزیده بودند.
۶۳
@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

17 Nov, 03:46


پارسیان هندوستان

یادگار بسیار جالبی از زرتشتیان چین سنگ گوری است که چند سال پیش در شهر «سیان» مبدا جاده معروف ابریشم کشف شد، این سنگ گور که نوشته ی آن به خط و زبان پهلوی است و از نظر باستان شناسی اهمیت فوق العاده دارد، مربوط به يک شاهزاده خانم ایرانی است که پدرش دارای مقام مهمی در ارتش چین بوده است. مضمون این نوشته که توسط پروفسور جی گیواتیو استاد ژاپونی ترجمه شده (و نظر وی و مفهوم آن برداشت ها که در آن هنگام) مورد توجه قرار گرفت چنین است.
(این گور نوشین روان شاهزاده خانم ماسیش دختر نوشین روان سردار سوار سیزین از خاندان ایرانی سورن است که به سال ۲۵۰ هجری و سال ۲۶۰ خاندان تئانگ در ماه سپندارمذ و روز سپندارمذ در ۲۶ سالگی درگذشت. جایگاه او با اورمزد و امشاسپندان در گروسمان جهان برین باد)
۶۲
@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

17 Nov, 03:46


اردیبهشت روز فرخنده باد .

کاری از : بهدین فرخ بهمردی .

@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

17 Nov, 03:46


#اردی_بهشت_امشاسپند

اَردی بهشت یا «اَشا‌وَهیشتا»، نام سومین روز ماه در سال در سالنمای زرتشتی است. اَردی بهشت به چم «بهترین پاکی و راستی» و یکی از اَمشاسپندان دین زرتشتی است که در جهان مینوی نماد پاکی، اَشویی و نشان اَشا (قانون دگرگون‌ناپذیر جهان) است.

اَردی بهشت یا اَرته‌وَهیشتَه یا اَشه‌وَهیشتَه در استوره‌های زرتشتی و ایرانی دومین اَمشاسپند است. او زیباترین نماد از نظام جهانی قانون ایزدی و نظم اخلاقی در هردو جهان است.
این امشاسپند نه تنها نظم را در جهان برقرار می‌سازد، بلکه نگاهبان نظم دنیای مینوی و دوزخ نیز هست. نماینده ی جهانی او آتش است.
اَمشاسپند اردی بهشت، از نظر اهمیت و ارج دومین اَمشاسپند پس از اَمشاسپند وُهومَن است. این موجود در اصل همان آرتا یا ریتای هندی است، که در زمان‌های بعد اَشاواهیشست نام گرفت که به چم اَشای برتر یا بهترین اَشَهَ یا برترین اَرتَه (راستی) است.
این اَمشاسپند پاسدار و نگهبان آتش و یا عناصری که در عین حال بازگو کننده‌ طبیعت آتش هستند، می‌باشد. او ضامنِ پایداری نظم جهان است، چه نظم اخلاقی و چه نظم فیزیکی (نظم مادی).

واژه اَشَهَ در اوستا و به ویژه در گاهان بسیار بکار رفته‌ است. «اَشا» یا هنجار هستی در زندگی انسان‌ها به گونه‌ توانمندی در نظم دادن به زندگی، خانواده، هازمان (:جامعه)، زیست‌بوم، طبیعت و … نمودار می‌شود.
از همین‌رو بر انسان شایسته است تا پیوسته این توانایی را در خود پرورش داده تا بتواند با «‌اَشا‌» هماهنگ شود و راستی را در خود بپروراند.

اَشو زرتشت در گاهان تنها راه رسیدن به بارگاه خدایی را راه اَشَهَ می‌داند. در یسن ۴۴ بند ۱۱ می‌گوید : «تا توش و توان دارم می‌کوشم مردم را به سوی اَشَهَ رهنمون باشم.» یکی از سپندترین دعاهای زرتشتی دعای [اشم وهو] است که در آن اَشَهَ و راستی ستایش می‌شود که یک ذکر ۱۲ واژه‌ای است که سه بار در آن نام اَشَهَ برده شده است. دعایی که برای تمرکز ذهن بر روی اَشَهَ استوار است از این قرار است : اَشَهَ نیک، اَشَهَ نیک‌ترین است. مطابق آرزوست، مطابق آرزو خواهد بود، اَشَهَ از آن اَشَهَ‌وَهیشتَه است.

در آموزه‌های آیین اَشو زرتشت پاکی برون نیز به اندازه‌ی پاکی درون اهمیت دارد. پاکی برون به چم پاک نگه داشتن تن و محیط زندگی از همه‌ ناپاکی‌ها است و به همین شوند، سِدره و کُشتی، لباس آیینی و نشانه‌ زرتشتیان، به رنگ سپید است تا هرگونه ناپاکی را نمایان کند.

گل مرزنگوش نماد اردی بهشت امشاسپند است.

@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

17 Nov, 03:45


#امروز

به روز، پیروز ‌و فرخ روز اردی بهشت امشاسپند و آذر ماه به سال ۳۷۶۲ مزدیسنی

یک شنبه ۲۷ آبان ماه به سال ۱۴۰۳ خورشیدی

۱۷ نوامبر سال ۲۰۲۴ (ترسایی)

✔️ اردی بهشت = بهترین راستی و پاکی.

@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

16 Nov, 16:42


امــروزت رو با ایـن کانالهـای انتخـاب شـده بگـذرون🤩🤞
حرفی در وصفشون نیست بس که جذابن♥️🙂‍↕️



https://t.me/addlist/GTJb_iDBi5dkY2Y8

برای عضویت کافیه لینک بالا کلیک کنید 👆👆👆

🦄TabBanfshe

وُهومَن اَمشاسِپَند

16 Nov, 05:18


وهمن روز فرخنده باد .
روز نبر

کاری از : بهدین فرخ بهمردی

@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

16 Nov, 05:18


#وهومن_امشاسپند

وهومن امشاسپند دومین روز از هر ماه سی روزه‌ در گاهشمار زرتشتی است. واژه‌ی وهومن دو بخشی است یعنی «وهو» به چم نیک و خوب و «منه» از بن «من» به چمار اندیشیدن شناختن و فهمیدن است هر دو بخش یعنی اندیشه ی نیک است بهمن از فروزه‌های اهورا مزدا است در جهان مینوی نماینده‌ی اندیشه نیک. بهمن در اوستا وهومنه خوانده می‌شود. «من» در ادب پارسی به چم منش و روان و دل به کار مى رود.

استاد فرزانه فردوسی بزرگ می‌سراید :

سرش سبز بادا، منش ارجمند
منش بر گذشته ز چرخ بلند

نخستین آفریده‌ی اهورامزد هست و یکی از مهین ایزدان مزدیسنای هست.
در جهان مینویی نماد پاکى اندیشه و خرد و دانایی خداوندگار هست.

آدمی را به خرد و اندیشه کردن و دانایی بهره مى‌بخشد و آدمی را به پروردگار هستی نزدیک مى‌سازد. وهمن همان بزرگ امشاسپند و ایزد بزرگ هست که در خواب روان اشو زرتشت اسپنتمان را به پیشگاه اهورامزدا رهنمون کرد.
ایزد وهومنه به آدمی سخن نیک و گفتار برتر آموزش مى‌دهد و آدمی را از ژاژگویی و هرزه‌گویی باز مى‌دارد. اندیشه‌ی نیک و منش نیک اهورایی و نخستین امشاسپند و پرستار جانوران هست. نخستین روز نبر در ماه زرتشتی هست و در این روز خوردن گوشت پرهیز مى‌دارند. با ایزد ماه، گوش، و رام روز هم کار هستند.

اندیشه‌ی نیک، اندیشه‌ای است که مردمان سراسر جهان را به‌سوی اشا سو می‌دهد و اندیشه ی بد اندیشه‌ای است که مردمان را به فریب و کژ راهی انداخته و آن ها را از اشا دور می‌سازد. در گاتها سناریوی آزاد اندیشی و دموکراسی اجتماعی به‌ روشنی به‌چشم می‌خورد. وهومن به اندازه‌ای در آیین مزدیسنی مهم است که گفته می‌شود آن زندگی بهترین زندگی به‌ شمار می‌آید و تنها از راه اشا می‌توان به آن رسید. واژه‌ی وهومن در گات‌ها ۱۲۷ بار آمده است. اشوزرتشت با نیروی خرد و بکارگیری اندیشه‌ی نیک به شناخت خداوند دست یافت‌. اندیشه ی نیک یا خرد سپند یا بهمن نمادی از گوهر خرد اهورا مزدا است که خود سرچشمه خرد است.

گل یاسمن سپید نماد وهومن امشاسپند است.

@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

16 Nov, 05:16


#امروز

نَبُر

به روز، پیروز ‌و فرخ روز وهومن امشاسپند و آذر ماه به سال ۳۷۶۲ مزدیسنی

شنبه ۲۶ آبان ماه به سال ۱۴۰۳ خورشیدی

۱۶ نوامبر سال ۲۰۲۴ (ترسایی)

✔️ وهومنه = منش،نیک.

✔️ نَبُر =پرهیز از خوراک های گوشتی،
و پرایز از کشتار حیوانات سودمند.

@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

15 Nov, 18:23


#نیایش

#اورمزد_یشت

با آوای دل نشین
موبد مهربان فیروزگری

@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

15 Nov, 11:19


#اورمزد

امروز اورمزدست ای يار مِی گسار/
       برخيز و تازگی کن و آن جام باده آر
ای اورمزد روی بده روز اورمزد/
      آن مِی که شادمان کُندم اورمزدوار

🔻اورمزد
((یکتا پروردگار بزرگ ایرانیان باستان و مزدیسنان، و آفریدگار زمین و آسمان و آفریدگان.
امشاسپندان و ایزدان نیز آفریده اویند.
او عین قدرت و دانش پر از خیر و راستی و سپندی و نیکی ست.
👈 اورمز، هورمزد، هرمزد = مخفف اهورامزدا، خدای یگانه، نام ستاره مشتری، نام فرشته‌ای، نام روز اول از هر ماه مزدیسنی.
👈 اهورامَزدا؛
(به اوستایی مزدا اهوره «مَزدا اَهورَه»)
نیز با نام‌های : اهورا ، اورمَزد ، هورمَزد، اورمُزد، هورمُز و هُرمُز)، نامِ آفریدگارِ نِکویی‌ها و دادار و پروردگارِ همه هستی در مَزدَیَسنا است. اهورامزدا آفریننده جهان است. مزدیسنان اهورامزدا را می‌پرستند.
اهورامزدا آفریدگار و داور همه چیزهای مادی و مینوی، و نیز آفریننده روشنی و تاریکی و برقرار کننده نظم هستی (اشا) است. او با اندیشیدن همه چیز را هستی بخشیده ‌است، پس در واقع او از عدم می‌آفریند و با خود تنهاست.
✔️ برای اهورا مزدا؛
در هرمزد یشت، در حدود شست صفتِ نیک آورده شده، و همه چیزهای خوب به وی منتسب شده‌است. همچنین او در مزدیسنا دارای شش صفتِ برجسته زیر است :
۱ - سپنتامینو به چم سپند ترین روان.
۲ - خشثره ویرنه به گویش امروزی شهریور، به چم شهریار و پادشاهی که باید برگزیده شود.
۳ - سپنته آرمیتی ست به چم پارسایی سپند و پاک.
۴ - هورتات بگویش امروزی خورداد به چم جامعیت و رسایی.
۵ - اَمرتات جاودانگی و بی مرگی ، او اَشَه. به چم راستی و درستی و دات ایزدی و پاکی ست.
۶ - وهومَنَه است به چم خوب منش، منش نیک، این صفات در مزدیسنا به نامِ امشاسپندان خوانده می‌شوند. و پایه‌های کمال در دین مزدیسنی برای رسیدن به روشنایی بی پایان است.
از این هفت امشاسپندان است که هفت شهر عشق، و هفت آسمان و هفت خوان اسفندیار و هفت خوان رستم، و هفت سین و هفت کشور و … اقتباس شده است.

گیاه مورت نماد روز اورمزد (خداوند) می باشد

@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

15 Nov, 11:18


#امروز

به روز، پیروز ‌و فرخ روز اورمزد و آذر ماه به سال ۳۷۶۲ مزدیسنی

آدینه ۲۵ آبان ماه به سال ۱۴۰۳ خورشیدی

۱۵ نوامبر سال ۲۰۲۴ (ترسایی)

✔️ اورمزد = هرمزد ، خداوند.

✔️ روز آرامش و نیایش،همگانی زرتشتیان.

@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

14 Nov, 15:47


در کتاب چهارم دینکرد فقره ی ۲۷ آمده است : « پس از آن که آدرباد مهر اسپندان به اوستا مراجعه کرده، نسک های آن را مرتب ساخت. شاهنشاه شاهپور گفت ؛ از این پس گمراهی در دین نشاید و کسی به بی دینی مجاز نیست.»

پشوتن دوسابا های ماركر مو سس دو دار الاتيام يكی برای پسران و ديگری برای دختران در یزد.

📚 بُن مایه :

برگرفته از نسک ؛ مراسم مذهبی و آداب زرتشتیان.

نوشته ی ؛ موبد اردشیر آذر گشسب.

رونوشت ؛ بردیا بزرگمهر.
۶۱
@khashatra

ادامه دارد...

وُهومَن اَمشاسِپَند

14 Nov, 02:28


به قول وست W.West. اوستادان شهیر انگلیسی و نویسنده ی کتاب Pahlavi Literature (ادبیات پهلوی) آدرباد مهر اسپندان در سال ۲۹۰ میلادی در گیلان پا به عرصه ی وجود نهاد و در سال های ۳۲۰ تا ۳۷۱ موبدان موبد و وزرگ فرمادار (۱) شاهپور دوم بود.
احتمال می رود که آدرباد سمت در اندرز بدی یعنی مستشاری دربار شاهپور را نیز به عهده داشته است.
آدرباد با كمک هئیتی از دستوران و موبدان دانا و دانشمند به فرمان شاهنشاه شاهپور دوم کتاب های موجود اوستا را مطالعه و نسک ها و جزوه های مختلف را از هم جدا و در مجلات جداگانه تنظیم و تدوین نمود و به علاوه چون زبان اوستا که کتاب های مذهبی و نماز روزانه ی زرتشتیان بدان نگاشته شده مدت ها بود متروک مانده و به جای آن خط و زبان پهلوی در دوره ی ساسانی معمول شده بود، آدرباد بسیاری از آن ها را به زبان پهلوی و پازند (۲) ترجمه نمود و کتاب خرده اوستا را نیز تقریباً به همان شکلی که امروز در بین زرتشتیان متداول است تدوین نموده و قطعاتی هم که خود به پازند نوشته بود به آن منضم ساخت پتت (۳) ، ستایش یکتا خداوند، آفرین گهنبار، ستایش امشاسپندان و یکی دو قطعه دیگر از او به یادگار است. هم چنین قطعاتی به نام اندرزنامه از او مانده است که اندرز آدرباد مهر اسپندان یکی از آن ها است. (۴)

------------------------------
۱ - در دوره ی ساسانیان نخست وزیر را وزرگ فرمادار Vozorg Farmadar می گفتند.
۲ - تفاوت میان پهلوی و پازند این است که در پازند به جز واژه های پارسی سره چیزی دیگر یافت نمی شود در حالی که پهلوی مخلوطی است از واژه های پارسی و کلمات غیر ایرانی نمازها ببازند نوشته شده و اندرز نامه ها به پهلوی تنظیم شده است. پنت Patet از واژه ی اوستایی Paitita آمدم و به معنی تو به و استغفار راز گناهان است.
۴- برای کسب اطلاع از اندرز نامه ی آدرباد به کتاب « اندرزنامه های پهلوی» اثر نویسنده مراجعه فرمایید.
۶۰
@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

14 Nov, 02:27


#انارم_ایزد

انارم به چم (معنی) «روشنایی بی پایان» است و در اوستا «اَنَغرِرَاوچَ» خوانده می‌شود.
کسانی که با اندیشه، گفتار و کردار نیک زندگی می‌کنند و با دروغ و ناپاکی مبارزه می‌کنند، سرانجام به سرای نور و سُرور می‌روند که سرشار از خرسندی و شادمانی برای آن‌ها است.
این سرا، همان خانه‌ ی واپسین و جایگاه روشنایی و فروغ بی‌پایان است.
مسعود سعد پیرامون این ایزد می‌سراید :
«انیران ز پیران شنیدم چنان
که مِی خورد باید به رطل گران».

زرتشتیان در این روز به سفر می روند و اهورامزدارا به شوند داده‌های نیکش برای زندگی ستایش می‌کنند،

گل «مروارید شيران» نماد انارام در دین زرتشتی است.

@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

14 Nov, 02:27


#امروز

به روز، پیروز ‌و فرخ روز انارم ایزد از آبان ماه به سال ۳۷۶۲ مزدیسنی

پنج شنبه ۲۴ آبان ماه به سال ۱۴۰۳ خورشیدی

۱۴ نوامبر سال ۲۰۲۴ (ترسایی)

✔️ انارم = فروغ و روشنایی بی پایان.

@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

13 Nov, 05:27


#مانتره_سپند_ایزد

بیست و نهمین روز ماه، مانتره‌سپند دو بخش دارد؛ نخست مانتره یا مَنتره به چم سخن اندیشه برانگیز و دوم سپند یعنی مقدس.
در اوستا «مانترَسپِنتَ»، فارسی میانه «اَمَهرَسپنت» و فارسی امروز «ماراسپند» و «مانترسپند» آمده است. وی ایزد و نگاهبان آب است. ایزد ماراسپند نگهبان گاه و روز و خرد و گوش‌ها و چشم‌هاست.
مانتره‌سپند به چم گفتار نیک، پاک و سپندینه و سخن فزونی بخش است.

اشوزرتشت اسپنتمان در سرودهای خود گاتها را مانتره که همان سخن اندیشه‌ برانگیز است نامید. مانتره در سراسر اوستا ستوده شده است.
مانترسپند ایزد درمانگری ست و به چم آرام بخش روان‌ها هم آماده است و شفا می‌بخشد قلب‌های خسته انسان در رنج را.

«مانتره» یکی از واژه‌های بنیادین گاهان ست. این کلمه از ریشه من به چم اندیشیدن و در کل به چم وسیله اندیشه کردن و یا موجب اندیشه برانگیزی آمده است.
اما روان‌ترین ترجمه کلام اندیشه برانگیز است. اشوزرتشت در گات‌ها، سرودهای خود (گاهان) را مانتره می‌نامد.
هم چنین در اوستا، او ِستاهای «اَشِم وُهو» و «یَـتااَهو = اَهونَ‌وَر» به نام مانتره شناخته می‌شوند. سراینده مانتره نیز «مانترن» نامیده می‌شود.

# ویژگی‌های_مانتره


۱- درمان بخشی :
در گاهان در هات ۴۴ بند ۱۶،
از درمان بخشی و به عبارتی همان جنبه روان شناسی مانتره اشاره شده است.

۲- الهام گونه بودن
اشوزرتشت فردی است که با الهام از جهان ِ پیرامون خویش (چه درون و چه محیط) به بزرگی رسید، وی مانتره را هم نوعی الهام (چه درونی و چه از محیط) می‌داند.

۳- موسیقیایی بودن :
یکی از شروط مانتره بودن ِ یک سخن، موسیقایی بودن آن است.

۴- توانایی اهورایی مانتره :
در گاهان برای تاثیر کلام مانتره بر اقشار مردم و سعادت آن ها بسیار گفته شده است.

از آن چه که در متون اصلی دین ِ ما گاتها و قسمت‌های اصلی اوستا بر می‌آید، مانتره جزئی از نوای خداوندی است که به مانند «فرَوَهَر» در وجود هر انساتی قرار داده شده است و در اصل توانایی اندیشه برانگیزی است و از آن جایی که خداوند «مبدا خرد» است، پس مانتره هم توانایی اندیشمندی و اندیشه برانگیزی است، که یک انسان از آن بهره‌مند می‌شود و نیز مانتره کلامی است از همین نوع که از مانتره ِ وجودی انسان به صدا در می‌آید و به مانتره وجودی انسان دیگری می‌رسد و آن را بر می‌انگیزد.
چه نیکو و زیباست در این روز خواندن گاتها. پیدایی و روایی دین نیک اندر جهان به دست مانترسپند است و می‌توان نیکی دین را به وسیله مانترسپند از آن خویش کرد.
گویند هر کس در این روز زاده شود دلیر باشد.

سروده‌ ی مسعود سعد سلمان، بر پایه‌‌ی نسک (کتاب) بندهش :

ای دلارام روز مار‌اسپند،
دست بی‌جام لعل مِی، مپسند.
خرمی در جهانِ خرم بین،
شادمانی كن و به ناز بخند.

اندرزنامه‌ی آذرباد مهراسپندان (موبد موبدان در روزگار شاپور دوم) :

جامه افزای و دوز و پوش و زن به زنی کن/که فرزند تیز ویر ( باهوش) و نیک زاید.

اندرزنامه ی آذرباد مهر اسپندان در سروده‌ی استاد ملک‌الشعرای بهار :

زن تازه در (ماراسفند) گیر/که فرزند نیک آید و تیز ویر.

گل کرکم نماد مانتره سپند ایزد است.

@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

13 Nov, 05:26


#امروز

به روز، پیروز ‌و فرخ روز مانتره سپندایزد از آبان ماه به سال ۳۷۶۲ مزدیسنی

چهار شنبه ۲۳ آبان ماه به سال ۱۴۰۳ خورشیدی

۱۳ نوامبر سال ۲۰۲۴ (ترسایی)

✔️ مانتره = سخن اندیشه برانگیز.

@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

12 Nov, 10:42


اردشیر باورمند بود که سیاست و دین لازم و ملزوم همند و وجود یکی بدون دیگری دوام نمی آورد و به باور او سلطنت هنگامی مستقر و بادوام می شود که با دین همراه باشد.
فردوسی در شاهنامه به زبان اردشیر می سراید :
نه بی پادشاهی بود دین به جای،
نه بی دین بود تخت شاهی به پای.
نه از پادشه بی نیاز است دین،
نه بی دین بود شاه را آفرین.
چنان پاسبانان یک دیگرند،
تو گویی که در زير يک چادرند.
نه آن زین نه این ز آن بود بی نیاز،
دو انباز دیدیمشان نيک ساز.
این پادشاه از روزی که پای خود را بر اریکه ی سلطنت ایران گذاشت باور درونی خود را به مورد عمل نهاده، در راه پیشرفت دین زرتشت گام های بلند برداشت، تا بدین وسیله بتواند فرمان روایی را در دودمان خود پایدار سازد.
پادشاهانی که پس از اردشیر به سلطنت ایران رسیدند اقدامات او را دنبال نمودند ولی کار اساسی در این خصوص در زمان پادشاهی شاهپور دوم (شاهپور ذوالاکتاف) به دست آدرباد مهر اسپندان انجام گرفت.
📚 بُن مایه :

برگرفته از نسک ؛ مراسم مذهبی و آداب زرتشتیان.

نوشته ی ؛ موبد اردشیر آذر گشسب.

رونوشت ؛ بردیا بزرگمهر.
۵۹
@khashatra

ادامه دارد...

وُهومَن اَمشاسِپَند

12 Nov, 10:42


نخستین کسی که به قول نویسنده ی دینکرد کتب پراکنده ی زرتشتی را امر به جمع آوری و تدوین نمود ولخش Valakhsh یا بلاش پادشاه اشکانی بود.
چون به روایتی چهار تن و به روایت دیگر پنج تن از پادشاهان اشکانی به نام بلاش معروف بوده اند. ما به درستی نمی دانیم که مقصود نویسنده ی دینکرد كدام يک از این پادشاهان است.
دار مستتر James Darmestetar مستشرق و اوستا شناس معروف فرانسوی حدس میزند که بلاش اول (۵۱ تا ۷۸میلادی) که در تاریخ به زهد و تقوی نامدار است باید نخستین گرد آورنده ی اوستا باشد.
در صورتی که عده ای دیگر از اوستا دانان بلاش سوم را که در سال های ۱۴۸ تا ۱۹۱ میلادی در ایران سلطنت کرد همان کسی می دانند که نویسنده ی دینکرد از او یاد کرده است.
پس از برچیده شدن خاندان پادشاهی اشکانی در سال ۲۲۶ میلادی اردشیر بابکان سرسلسله ی دودمان ساسانی زمام امور را به دست گرفت. این پادشاه که جدش ساسان نگهبانی آتشکده ی معروف آناهیتا را در پارس به عهده داشت و خود به قول فردوسی، همش پادشاهی و هم موبدی، بود با كمک هیربدان هیربد دانشمند دربارخود تنسر (۱) به جمع آوری کتب پراکنده ی زرتشتی و احیای رسوم آیینی به طور جدی همت گماشت.

-----------------------------------
۱ - تنسر Tenser هیربدان هیربد دربار اردشیر بابکان به قول مسعودی از ابنای
ملوک الطوایف بود و پدرش در فارس شهریاری داشت، ولی تنسر از آن چشم پوشید و تقوی اختیار کرد و در بسط سلطنت اردشیر خدمات شایان نمود.
نامه ای که تنسر از طرف اردشیر به جستغشاه (گشنسب شاه) پادشاه تبرستان و فرشوادگر نوشته و او را به اطاعت اردشیر دعوت می نماید تا به امروز موجود است این نامه را ابن مقفع در سده ی هشتم میلادی به عربی ترجمه کرده و قریب پنج سده بعدا بن اسفندیار مولف تاریخ تبرستان آن را از عربی به پارسی برگرداند.
۵۸
@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

12 Nov, 10:42


در طول مدت هشتاد سالی که کشور عزیزما ایران در زیر سلطه ی یونانیان و سلوکیدها بود قوانین و رسوم مذهبی زرتشتی در تاق نسیان گذاشته شده و مردم از ترس فرمان روایان جبار بیگانه از بیان باور مذهبی و پیروی علنی و آشکار از آیین زرتشت خود داری می نمودند.
این وضع تا دوره ی پادشاهی اشکانیان ادامه داشت. اشکانیان گرچه از نژاد ایرانی و دارای مذهب زرتشتی بودند ولی از آن جایی که مردمی ایلیاتی و چادر نشین بودند به نخجیر و شکار و جنگ و نبرد بیشتر اهمیت داده و به قیود و رسوم آیینی کمتر پای بند بودند.
با وجود این در مدت فرمان روایی اشکانیان به تدریج وضع مغشوش مملکت سر و سامان گرفت و نفس هایی که از ترس اجنبی در سینه ها تنگی می کرد به خارج راه پیدا کرد. و موبدان و پیشوایانی که خانه نشین شده بودند دوباره به میدان وارد شده و مردم را به آیین زرتشتی دعوت نمودند.
اگرچه نسخه های کامل اوستا که در کتاب خانه های دژنپشت و گنج شیزیگان نگاهداری می شد به موجب شرحی که دادیم در آتش سوزی تخت جمشید و غارت و یغمای یونانیان بر باد رفته بود ولی باز هم در گوشه و کنار کشور دور از فشار و زور بیگانگان زرتشتیان دانشمند و موبدان دانا و پرهیز کاری پیدا می شدند که بیشتر قطعات اوستا را به ذهن سپرده بودند و یا نسک های متعدد آن را از جان خود عزیزتر نگاه می داشتند و اينک كه دست یونانیان از کشور کوتاه و دوره ی زور سپری شده بود، دوباره به نوشتن و جمع آوری کتاب های اوستایی و زنده کردن رسوم و سنت های کهن پرداختند.
۵۷
@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

12 Nov, 04:06


#زامیاد_ایزد

زامیاد به چم زمین است. زمین سرچشمه‌ ی همه داده‌ها برای زندگی بهتر آفریده‌‌ هایی است که روی آن زندگی می‌کنند. گویند در این  روز درخت نشاندن  و تخم  کاشتن و آبادانی کردن بسیار خوب است.

روز «زامیاد» بیست‌ و‌ هشتمین روز ماه در گاهشمار زرتشتی به این ایزد نامیده می‌شود. زامیاد (زم، زمین + یزد) یا زامیاد نام فرشته‌ ی زمین است‌ که با صفت نیک کنش، از او یاد شده است. ایزد زامیاد (زمین) با ایزد آسمان یک جا یا جداگانه سپند شمرده شده‌اند. زمین نماد مادر است برای انسان و دیگر موجودات زنده‌ ی روی آن، بنابراین ستودنی و سپندینه بوده و در آموزش‌های دین زرتشتی به نگهداری پاک و نیکو از آن بسیار سفارش شده است. ایزد زامیاد از ایزدان همکار امرداد است.

در ستایش زامیاد
نیایش و ستایش اهورمزدای یگانه
از همه‌،
نیكوكاران به داده‌های هرمز هست،
نگهدارنده و پروراننده‌
آفریده‌ ی زمین نیكو
را همی مى‌ستاییم ….

سروده‌ی مسعود سعد سلمان، بر پایه‌‌ی نسک بندهش ؛

چون روز زامیاد نیاری ز می ‌تو یاد/زیرا كه خوش‌تر آید مِی ‌روز زامیاد

اندرزنامه آذرباد مهراسپندان (موبد موبدان در روزگار شاپور دوم)

دارو مخور

اندرزنامه آذرباد مهر اسپندان در سروده‌ استاد ملک‌الشعرای بهار :

گرت خوردن دارو افتد به سر/به (زامیاد) روز، هیچ دارو مخور

گل بانو اسپرغم نماد زامیاد ایزد است.

@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

12 Nov, 04:06


#امروز

به روز، پیروز ‌و فرخ روز زامیاد ایزد از آبان ماه به سال ۳۷۶۲ مزدیسنی

سه شنبه ۲۲ آبان ماه به سال ۱۴۰۳ خورشیدی

۱۲ نوامبر سال ۲۰۲۴ (ترسایی)

✔️ زامیاد = زمین.

@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

11 Nov, 14:08


کتاب خانه ی بزرگ دیگری هم به نام گنج شیزیگان، در آتشکده ی آذرگشسب واقع در شهر شیز در آذربایجان وجود داشت که آن نیز مورد دستبرد و غارت یونانیان واقع شده و کتاب های گران بها و پر ارزش آن از بین رفت.
در کتاب سوم دینکرد در این باره نوشته شده بيست و يک نسگ اوستا را که اهورامزدا به عدد كلمات « يتا اهو وئريو » آفریده و به وسیله ی اشوزرتشت نزد گشتاسب آورده شده بود به فرمان گشتاسب در دو نسخه ی کامل نوشتند یکی از آن دو نسخه را در گنج شیزیگان گذاشتند و نسخه ی دیگر را در دژ نپشت. در هنگام استیلای اسکندر گجستک نسخه ای که در دژ نپشت بود بسوخت و نسخه ی دیگر را که در گنج شیزیگان بود یونانی ها برداشته به زبان خود ترجمه کردند.
تنسر هیربدان هیربد اردشیر بابکان در نامه ای که جهت جسنفشاه پادشاه تبرستان می نویسد می گوید ؛ « می دانی که اسکندر گجسته کتاب دین ما دوازده هزار پوست گاو بسوخت به استخر ... »
ابن البلخی در کتاب فارس نامه که در آغاز قرن ششم هجری نوشته چنین گوید : « و چون زردشت بیامد گشتاسپ او را به ابتدا قبول نکرد و پس از آن او را قبول کرد و کتاب زند آورده بود همه ی حکمت و بر دوازده هزار پوست گاو دباغت کرده نبشته بود بعد گشتاسپ آن را قبول کرد و به استخر پارس کوهی است که آن را کوه نفشت گویند که همه صورت ها و کنده کاری ها از سنگ خارا کرده اند و آثار عجیب اندران نموده، این کتاب زند و پازند در آن جا نهاده بود.» پس از مرگ اسکندر یکی از سرداران او بنام سلوکوس در ایران به سلطنت رسید و پس از او فرزندانش که به نام سلو کيدها معروف بودند بر این سرزمین فرمان روایی کردند تا سال ۲۵۰ پیش از میلاد که بساط فرمان روایی آن ها به دست اشک اول بنیان گذار پادشاهی اشکانیان برچیده شد.

📚 بُن مایه :

برگرفته از نسک ؛ مراسم مذهبی و آداب زرتشتیان.

نوشته ی ؛ موبد اردشیر آذر گشسب.

رونوشت ؛ بردیا بزرگمهر.
۵۶
@khashatra

ادامه دارد...

وُهومَن اَمشاسِپَند

11 Nov, 13:49


تا آن جایی که تاریخ مدون ایران یادداشت نموده است، نخستین بار که دین زرتشتی دچار مصیبت و بدبختی شده و روزگار سخت و فلاکت باری برای زرتشتیان پیش آمده، هنگامی بوده که اسکندر مقدونی که در کتاب های مزدیسنا به نام اسکندر گجسته (۱) معروف شده است در حدود ۳۳۰ پیش از میلاد مسیح به کشور عزیز ما تاخته و داریوش سوم پادشاه هخامنشی را شکست داده و خاک پاک ایران را به تصرف خود در آورد.
کاخ شاهنشاهی تحت جمشید که مقر پادشاهان هخامنشی و کعبه ی آمال ایرانیان میهن دوست بود، به وسوسه ی یک زن هر جایی به دست اسکندر گجستک طعمه ی آتش گردید و با سوخته شدن آن یکی از بزرگ ترین کتاب خانه های دنیای قدیم نیز سوخته و از بین رفت.
این کتاب خانه که در جوار کاخ سلطنتی بنا شده و به نام دژ نپشت (۲) معروف بود یکی از بزرگ ترین کتاب خانه های دنیای آن روز بود در این کتاب خانه سدها جلد کتاب علمی و ادبی و مذهبی و تاریخی وجود داشت و به ویژه بیست و یک نسک (۳) اوستا، كتاب مذهبی زرتشتیان، که بنا به نوشته ی پلینی تاریخ نویس رومی در دو هزار هزار شعر سروده شده و به قول مسعودی نویسنده ی کتاب مروج الذهب بر روی دوازده هزار پوست دباغی شده ی گاو با آب زر نگارش یافته بود نگاهداری می شد که همه ی آن ها در آن آتش سوزی بزرگ سوخته و با خاک يكسان شد.

------------------------------
۱ - گجسته Gojasteh به معنی بد یمن و نفرین شده می باشد.
واژه ی مقابل آن خجسته است که به معنى مبارک وخوش یمن است
۲ - دژ نپشت Dele Neposht به معنی قلعه نوشته یا کتاب خانه.
۳ - نسک از واژه ی اوستایی Naska آمده و به معنى کتاب است.
۵۵
@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

11 Nov, 13:43


سیر تاریخی دین زرتشتی.

پدران نامدار ما در درازای زندگانی پر ماجرای چند هزار ساله ی خود فراز و نشیب های بسیار دیده و رنج ها و سختی های بی شمار کشیده اند. ولی هیچ گاه از سختی نهراسیده، دچار یأس و نومیدی نشده و تاب ایستادگی و قوه ی مقاومت از دست نداده اند.
زیرا آن ها به این امر به خوبی آگاه بودند که در پس هر نشیبی فرازی ست و به دنبال سال ها رنج و سختی روزهای شادی و خرمی فرا می رسد.
آن ها مطمئن بودند که مرارت ها و سختی ها به مرور بر طرف شده و روزگاری خوش و نوید بخش در پی آن به استقبال آن ها خواهد آمد.
آن ها ایمان کامل و باور راسخ داشتند که دین زرتشتی که از سوی اهورامزدا در بالای کوه اشیدرنه به اشوزرتشت الهام شده جاویدان بر قرار خواهد ماند و هیچ گاه از میان نخواهد رفت.
آن ها می گفتند دین مزدیسنی به مویی می رسد این ایمان باطنی و این باور درونی به جاویدان ماندن دین، به زرتشتیان نیرویی شگرف می بخشید و تنها با كمک اين نيرو بود که پدران ما توانستند در مقابل سختی ها و ناملایمات روزگار ایستادگی نموده، خم به ابرو نیاورند و پس از چندی دوباره کمر راست نموده قد بیفرازند.
۵۴
@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

11 Nov, 13:42


#آسمان_ایزد

بیست‌وهفتمین روز از هر ماه در گاهشمار مزدیسنی آسمان نامیده می‌شود.
آسمان از آفریده‌های اهورایی و ایزد نگهدارنده‌ ی سپهر.
واژه‌ ی آسمان در اوستا به صورت اَسن، اَسمن، در پارسی میانه و در پازند به صورت آسمان آمده است.
این واژه در اوستا به چم (:معنی) سنگ نیز به کار رفته است.
آسمان نخستین آفریده‌ ی اهورامزدا پیش از جهان مادی است که آغاز و انجام آن نادیدنی است.(یشت ها فروردین یشت بند ۳) و در اوستا ستوده شده است.
آفرینش دیگر پدیده‌‌ها با آسمان در پیوند است. به این معنی که اهورامزدا از گوهر آسمان آب و از آب زمین را آفرید.
و به یاری آسمان شادی را آفرید. “که در دوران آمیختگی که ”روزگار ماست” آفریدگان به شادی زندگی کنند.
ایرانیان باستان آسمان را هفت پایه می‌دانستند. نخست ابر پایه‌ ی دیگر سپهر اختران، سه دیگر ستارگان آلوده نشده، چهارم بهشت که ماه بدان پایه ایستد، ششم گاه امشاسپندان، هفتم روشنایی بی کران که جای اورمزد است.
در برخی بُن مایه ها (منابع) برای آسمان فقط سه پایه، ستاره پایه و ماه پایه و خورشید پایه نام برده شده است اما در ادبیات پهلوی از هفت طبقه‌ ی آسمان یاد شده است.
همکاران آسمان، شهریور، خور و مهر و انارم ”انغر روشن” می‌باشند.
آسمان نخستین گیتیایی اهورامزداست و در گهنبار میدیوزرم آفریده شده است. آسمان از آفریده‌های بسیار زیبا و ستودنی اهورامزداست.
آسمان برای ایرانیان باستان سرچشمه ی نور و گرمای خورشید بوده و همان گونه که خورشید نیایش می‌شده، آسمان هم ستوده می‌شده است.

در شاهنامه آمده است :

« مه بهمن و آسمان روز بود
که فالم بدین نامه پیروز بود».

سروده‌ی مسعود سعد سلمان، بر پایه‌ی نسک (کتاب) بندهش :

آسمان‌روز ای چو ماه آسمان
باده نوش و دار دل را شادمان

جان ز باده شاد كن زیرا كه عقل
باده را بیند همی شادی جان

هر زمان باده خور ای تازه چو گل
تازه كن شادی به باده هر زمان

گیاه هوم نماد آسمان ایزد است.

@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

11 Nov, 13:42


#امروز

به روز، پیروز ‌و فرخ روز آسمان ایزد از آبان ماه به سال ۳۷۶۲ مزدیسنی

دو شنبه ۲۱ آبان ماه به سال ۱۴۰۳ خورشیدی

۱۱ نوامبر سال ۲۰۲۴ (ترسایی)

✔️ آسمان = آسمان.

@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

10 Nov, 19:43


🍀 فهرست بهترین‌های تاریخی و فرهنگی و هنری در تلگرام!

♦️روی لینک زیر بزنید و عضو کانال‌های دلخواه خود شوید! 👇

💚 https://t.me/addlist/B_nsNZObZHRjODhk

وُهومَن اَمشاسِپَند

10 Nov, 03:47


#اشتاد_ایزد

اشتاد یا ایزدبانو اشتاد، در اساتیر ایران نام یک ایزدبانو است که ایزد پایدار روز بیست‌ و‌ششم هر ماه در گاهشمار زرتشتی نامیده می‌شود. اشتاد به چم «راستی و درستی» است. این ایزد راهنمای مینویان و جهانیان است.
در آیین مزدیسنا بر این باور است که خداوند، زمین را در اشتاد روز آفرید. بنا به این بازگفت برخی اشتاد روز را، روزی خجسته دانسته‌اند.

واژه‌ی اشتاد از بنیان و نهان ارشتاد یا ارشتات بوده که در گذر زمان به اشتاد تبدیل شده‌ است. ارشتات به چَم راستی و درستی است و در یسنا ۱۶ و هم چنین در دو سی روزه‌ی کوچک و بزرگ، در ردیف سی فرشته‌ در پیوند با روزهای ماه به شمار آمده‌ است.

اشتاد هم چنین رهنمای مینویان و جهانیان شمرده شده و با دو ایزد دیگر، یعنی زامیاد (ایزد زمین) و رشن در پیوند ویژه‌ و نزدیک دارد و ایزد اشتاد همکار و یاور امشاسپند «امرداد» بوده و در اوستا به چم «کار و دادخواهی» هم آمده است.

زرتشت بهرام پژدو می‌سراید : «روانت باد ویژه جان و دل شاد / نگهدارت سروش و رشن و اشتاد.

چهار روز در نزد زرتشتیان ارج بسیار ویژه‌ای دارد : مهر، آذر، ورهرام و اشتاد و برای هر یک از آن ها زیارتگاهی ساخته شده است. یکی از نیایش گاه‌های زرتشتیان کرمان، «شاه اشتاد ایزد» نام دارد.
این زیارتگاه که در محله گَبر آباد در شمال شرقی شهر کرمان جای دارد، به این ایزد ویژه شده است. زرتشتیان روز اشتاد ایزد هر ماه در پیرانگاه ستی‌پیر در نزدیکی روستای زرتشتی‌نشین مریم‌آباد یزد به نیایش همگانی می‌پردازند.

اندرزنامه آذرباد مهراسپندان (موبد موبدان در روزگار شاپور دوم)

اسب، گاو و ستور به گشتن، هل تا به درستی آیی (بازگردی).

اندرزنامه آذرباد مهر اسپندان در سروده‌ی استاد ملک‌الشعرای بهار :

در (اشتاد) روز، اسب و گاو ستور/به گشتن افکنی مایه گیرند و زور

در بندهش پیرامون این ایزدان آمده است :
آن سه فره بر چینوت برایستند. آن جا که رشن، روان را آمار کند و اشتاد و زامیاد، روان را بر ترازو بگذارند.

 در شاهنامه آمده است :

«همه ساله ز اشتاد و از آسمان/ تن و جانت با شادی و کامتان».


مسعود سعد سلمان گوید :

«اشتاد روز و تازه ز گل بوستان/ای دوست می ستان ز کف دوستان».

سروده‌ی مسعود سعد سلمان، بر پایه‌ی کتاب بندهش :

اشتاد‌روز و تازه ز گل، بوستان
ای دوست می ستان ز كف دوستان

در بوستان نشین و می ‌لعل نوش
زیرا كه سبز گشت همه بوستان

 پور ریحان بیرونی در آثارالباقیه می‌نویسد :

«در این روز خداوند زمین را بیافرید». سفر کردن و خون گرفتن در این روز نیکوست.

گل لاله نماد روز اشتاد ایزد است.

@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

10 Nov, 03:47


#امروز

به روز، پیروز ‌و فرخ روز اشتاد ایزد از آبان ماه به سال ۳۷۶۲ مزدیسنی

یک شنبه ۲۰ آبان ماه به سال ۱۴۰۳ خورشیدی

۱۰ نوامبر سال ۲۰۲۴ (ترسایی)

✔️ اشتاد = راستی و درستی.

@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

09 Nov, 03:42


پس از فتح بابل او به مردم آن جا آزادی کامل بخشید و به یهودیانی که سال ها در بابل اسیر بودند فرمان بازگشت به میهن خود و از نو بنیاد کردن معبد بزرگ اورشلیم داد.
بر استوانه ی گل پخته ای که از او به یادگار مانده کورش بزرگ درباره ی فتح بابل چنین گوید ؛
لشگر من به آرامی وارد بابل شد، نگذاشتم صدمه و آزاری به مردم این شهر و این سرزمین وارد آید.
وضع داخلی بابل و اماکن مقدسه آن قلب مرا تکان داد، فرمان دادم که همه ی مردم در پرستش خدای خود آزاد باشند و بی دینان آنان را نیازارند.
فرمان دادم كه هيچ يک از خانه های مردم خراب نشود.
فرمان دادم که هیچ کس اهالی شهر را از هستی ساقط نکند.
برای شناساندن این دین به خوانندگان عزیز به همین مختصر بس می کنیم و در پایان می افزاییم که پیروی از تعلیمات و فرمایشات این پیامبر بزرگ که شمه ای از آن در بالا گفته شد، موجب شد که تحولی شگرف در اخلاق و رفتار پدران ما در ایران باستان پیدا شده و به مرور زمان مردمی شدند راست و درست، هنرمند و دلاور، میهن پرست و درست کردار و جوانمرد و آزاد منش که توانستند با کار و کوشش و علم و هنر خود کشور پهناور ایران را آباد و پر ثروت نموده، ریشه ی فقر و تنگدستی و یأس و نومیدی و ناتوانی و نادانی را ریشه کن کنند و به تدریج دولت هایی مقتدر و پر شوکت مانند هخامنشیان و اشکانیان و ساسانیان تشکیل داده بر دنیای متمدن آن روز حکمرانی و سروری نمایند.

📚 بُن مایه :

برگرفته از نسک ؛ مراسم مذهبی و آداب زرتشتیان.

نوشته ی ؛ موبد اردشیر آذر گشسب.

رونوشت ؛ بردیا بزرگمهر.
۵۳
@khashatra

ادامه دارد...

وُهومَن اَمشاسِپَند

09 Nov, 03:41


کورش بزرگ سر دودمان پادشاهان هخامنشی و پایه گذار شاهنشاهی ایران که خود پیرو مزدیسنا بوده و درس آزادی و آزاد منشی را از فرمایشات پیامبر بزرگوار فراگرفته بود، در سراسر گفتار و کردار خود آن را مو به مو به مورد اجرا می گذاشت.
بنا به گفته ی گزنفون تاریخ نویس یونانی کورش توانست دل های مردمان و ملت ها را طوری به خود جلب نماید که همه می خواستند جز اراده ی او کسی بر آن ها حکومت نکند. کورش دوست عالم انسانیت
و طالب حکمت و قوى اراده و راست کردار و درست بود.
هانری بر دانشمند فرانسوی در کتاب تمدن ایران باستان راجع به این شاهنشاه ایرانی چنین می نویسد ؛ « این پادشاه بزرگ بر عکس سلاطين قسى القلب وظالم بابل و آشور بسیار عادل و مهربان بود، زیرا اخلاق و روح ایرانی اساسش بر تعلیمات زرتشت بوده و به همین سبب بود که شاهنشاهان هخامنشی خود را مظهر صفات خشترا می شمردند و همه ی قوا و اقتدار خود را از خداوند دانسته و آن را برای خیر بشر و آسایش و سعادت جامعه ی انسانی صرف می کردند.» (۱)
آری کورش نسبت به رعایا مهربان و جوانمرد بود و هر کشوری که می گشود بر خلاف دیگر کشور گشایان با مردم به مهربانی رفتار می کرد به کسی آزار نمی رسانید و آن ها را در کار خود و دین و ایمان خود آزاد می گذاشت.
-‐------------------------------
۱ - نقل از ص ۸۵/۶ کتاب پارسیان و ایران از انتشارات مجله ی ایران باستان.
۵۲
@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

09 Nov, 03:39


آزاد منشی

یکی دیگر از تعلیماتی که اشوزرتشت به پیروان خود می دهد درس جوانمردی و آزاد منشی است.
زرتشتیان باید همیشه آزاد زندگی کنند، زیر بار زور نروند، باور و ایمان باطنی خود را بدون ترس و ملاحظه از دیگران به زبان آورند و از گفتن سخن راست نهراسند.
ولی در عین حال باید نسبت به دیگران جوانمرد و مهربان و بردبار باشند و به زیر دستان خود زور نگویند، آزار نرسانند و کسی را به زور وادار به کردن کاری که برخلاف باور و ایمان خودش است نکنند.
اشوزرتشت در گات ها می فرماید : هنگامی که تو ای مزدا در روز نخست از خرد خویش بشر و دین و قوه ی اندیشه آفریدی،
هنگامی که تو زندگانی را به قالب مادی در آوردی،
هنگامی که تو کردار و اراده آفریدی، خواستی که هر کس به حسب اراده ی خود از روی باور درونی رفتار کند. (یسنا ۱۱/۳۱)
اشو زرتشت هتا در امر تبلیغ دین و پذیرفتن دیگران در دین مزدیسنی فشار و زور روا نمی داند.
و هر فردی را آزاد گذاشته است تا سخنان او و دیگر مروجین دین را بشنود و پس از تعمق و تفکر در آن ها و برابری دادن آن سخنان با گفتار دروغ پرستان هر کدام را بهتر دانست بپذیرد.
این است درس بزرگ جوانمردی و آزادگی که اشوزرتشت به پیروان خود می دهد.
در گات های اهنود اشوزرتشت می فرماید : به سخنان مهین گوش فرا دهید و با اندیشه ی روشن به آن بنگرید و میان این دو آیین (راستی و دروغ) خود تمیز دهید.
پیش از آن که روز واپسین فرارسد هر کسی به شخصه دین خود اختیار کند.
بشود که در سرانجام کامروا گردیم.(یسنا۲/۳۰)
۵۱
@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

09 Nov, 03:26


#ارد_ایزد

ایزدی است که همه ی خوشی‌ها و آسایش‌ها به او ویژه شده است و گویند اگر به خانواده‌ای «ارت» به گونه دختری زیبا رو کند، داده و خواسته و گشایش و گسترش به آن خانه و خانواده روی می‌آورد. آموزش‌های اشوزرتشت آرامش درونی را همراه با توانگری و به دست آوردن خواسته سفارش می‌کند. هر زرتشتی برای به دست آوردن خواسته از راه درست و راست، به کار و کوشش می‌پردازد. خواندن سرود «اشم وهو»؛ به بهدینان می‌آموزد که : «خوش بختی از آن کسی ست که در پی خوش بختی دیگران باشد».
ایزد ارد كه در اوستا به گونه‌ی «‌اشا ونگهوئی» آمده است، بیست و پنجمین روز هر ماه است. در یشت ها «ارد ایزد»، خواهر امشاسپندان خوانده شده است. یکی از یشت های اوستا به نام او «ارت‌یشت» است. ایزد ارد یا «ارت»، در اوستا «اشی ونگوهی»، و به چم توانگری، خواسته و دارایی است و به چم «خوب و نیک» نیز آمده است.
در اوستا یشت هفدهم، به‌نام این ایزد است. نگهبانی از ثروت و دارایی بر دوش این ایزد است. آموزش‌های اشوزرتشت آرامش درونی را همراه با توانگری و به‌دست آوردن خواسته سفارش می‌کند. زرتشتی برای به دست آوردن خواسته از راه درست و راست، به کار و کوشش می‌پردازد. این یشت ۶۲ بند دارد.
‍ در اوستا اَشی وَنگوهی به چم توانگری، خواسته و دارایی است و در پهلوی اَرت آمده، کلمه ونگهو صفت است به چم نیک وخوب. ترکیب این کلمه‌ به چم اشی نیک است و آن در پهلوی به گونه‌ی اَرشَش وَنگ و اَشَش وَنگ و اَرشوش وَنگ و بیشتر اَشیش وَنگ آمده است که همگی به چم اَشی نیک است. ارت یا ارد نیز پهلوی است که در فارسی باقی مانده. در لغت‌نامه ها اَرد و آراد و آرد هر سه یاد شده است. در گات‌ها و دیگر بخش‌های اوستا، ارت (اشی) گاه اسم مجرد است به چم توانگری و بخشایش و برکت و نعمت و مزد و بهره و گاهی اسم خاص ایزدی که نگهبان مال و خواسته و دارایی است. اسم این ایزد در گات‌ها یاد شده است. وی مانند سپندارمذ، آناهید و چیستا (فرشته ی دانش) مونث شناخته شده. در جهان مادّی مال و جلال و خوشی دین داران از پرتو وجود اوست و در جهان مینوی و روز واپسین ، پاداش کارهای نیک و سزای کردارهای زشت به یاری او انجام شود. برخی نیز او را اشیش ونگ می‌نامند، او بِه فَر و شکوه خانه می‌افزاید.
زیرا هرکه به دیگران چیزی بدهد همان چیز افزوده و بزرگ تر شده به خانه ٔ وی بازگردد (چنان که در یسنای ۴۳ بند ۱۲)
زرتشتیان در این روز جامه نو می‌پوشند، به سفر می‌روند و سالمندان را یاری می‌کنند.

سروده‌ی مسعود سعد سلمان، بر پایه‌ی کتاب بندهش :

ارد‌ روز است فرخ و میمون
با همه لهو و خرمی مقرون
ای دلارای یار گلگون‌رخ
خیز و پیش‌آر باده‌ی گلگون

اندرزنامه آذرباد مهراسپندان (موبد موبدان در روزگار شاپور دوم)

هرچیز نو بخر و اندر خانه بر.
 
اندرزنامه آذرباد مهر اسپندان در سروده‌ی استاد ملک‌الشعرای بهار :

به بازار شو، روز (ارد) ای پسر
نوانو بخر چیز و به خانه بر

گل همیشه بهار نماد ارد ایزد است.

@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

09 Nov, 03:26


#امروز

به روز، پیروز ‌و فرخ روز ارد ایزد از آبان ماه به سال ۳۷۶۲ مزدیسنی

شنبه ۱۹ آبان ماه به سال ۱۴۰۳ خورشیدی

۹ نوامبر سال ۲۰۲۴ (ترسایی)

✔️ ارد = توانگری و دارایی.

@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

08 Nov, 07:42


۱۸ آبان زادروز پشوتن‌جی دوسابایی مارکار

(زاده ی ۱۸ آبان ۱۲۵۰ بمبئی -- درگذشته ی ۱۸ مهر ۱۳۴۴ بمبئی) بازرگان نیکوکار پارسی هند.

او به علت علاقه به ایران، زبان فارسی آموخت و زبان انگلیسی را هم به خوبی می‌دانست ولی به زبان گجراتی سخن می‌گفت.
وی پس از پایان تحصیلات به بازرگانی روی آورد و صاحب ثروت بسیاری شد. در آغاز سفیر انجمن زرتشتیان ایرانی بمبئی در ایران بود و مسئولیت داشت تا به امور زرتشتیان ایران رسیدگی کند و در سال ۱۳۰۴ نایب رئیس انجمن زرتشتیان ایرانی بمبئی شد و در سال ۱۳۱۷ به مقام ریاست این انجمن رسید.
او با ساختن دبستان دخترانه و پسرانه مارکار در بهمن ۱۳۰۶ نخستین گام را برای با سواد کردن کودکان یزدی برداشت و دبیرستان دخترانه و پسرانه مارکار را هم در شهریور ۱۳۱۲ تأسیس کرد.
وی با ساخت پرورشگاه، برج ساعت فردوسی یزد و مجسمه ی فردوسی تهران در سال ۱۳۱۳ توانست علاقه‌اش را با گسترش فرهنگ در ایران نشان دهد. پرورشگاه مجموعه مارکار یزد برخلاف اذهان عموم، خوابگاهی شبانه‌روزی برای اسکان دانش آموزان بی‌بضاعت اطراف شهر با همه ی امکانات، بدون پرداخت شهریه بوده است.
استفاده ازاین امکانات مخصوص زرتشتیان نبود و بسیاری از ایرانیان زرتشتی و غیر زرتشتی از امکانات این مراکز استفاده کرده‌اند.
از دیگر موقوفات او :
بنگاه ورزشی پشوتن جی دوسابایی مارکار در بمبئی،
اختصاص سرمایه برای ادامه تحصیل شاگردان زرتشتی برتر مدارس مارکار در دانشگاه تهران،
اختصاص سرمایه برای انتشارات دینی تحت سرپرستی انجمن زرتشتیان ایرانی بمبئی، که از جمله آن کتاب‌های ترجمه گاتها و یشت ها توسط ابراهیم پورداود است.
بخشش سرمایه برای انتشار نوشته‌ها و متن سخنرانی‌های سودمند.
ساخت آموزشگاه پسرانه و دخترانه در وسو هندوستان.
خرید و آبادسازی زمین‌های تهران پارس تهران.
اهدای زمین پارک مارکار در یزد.
و ساخت همایشگاه مارکار در تهران
است.
او سه بار در سال‌های ۱۳۰۳، ۱۳۱۳ و ۱۳۲۸ خورشیدی برای سرکشی و مشاهده پیشرفت و بررسی وضعیت مؤسسات خیریه با حمایت خویش، به ایران مسافرت کرد. در سال ۱۳۱۳ خورشیدی در دومین سفرش به یزد از سوی وزارت فرهنگ به دریافت نشان درجه اول علمی سرافراز شد.
در سال ۱۳۲۶ خورشیدی نیز نشان همایونی را دریافت کرد و در واپسین سفر خویش به ایران در سال ۱۳۲۸ به دریافت نشان درجه اول سپاس ملی سرافراز شد، و به دیدار با شاهنشاه  ایران دعوت شد.
پس از درگذشتش، سروش لهراسب سرپرستی این مدارس و موسسات را تا مدت‌ها به عهده داشت و پس از چندی برابر یک آیین‌نامه اجرایی وکالت تملک تمام مایملک و موسسات مارکار را به انجمن زرتشتیان تهران واگذار کرد.
این آیین‌نامه با امضای سروش لهراسب و به تاریخ ۲۷ آذر ۱۳۵۳ خورشیدی است.
پرورشگاه مارکار، اکنون پردیس دانش مارکار نام گرفته و تا حدودی به فعالیت خود ادامه می‌دهد.
در زیر زمین این پرورشگاه موزه‌ای به نام موزه تاریخ و فرهنگ زرتشتیان برای آشنایی بازدید کنندگان با آداب و رسوم زرتشتیان ایجاد شده است.
نقل است که پشوتن جی دوسابایی مارکار به جای استفاده از مترو برای رفت‌ و آمد های شهری پیاده می‌رفت و می‌گفت می‌خواهد تا با پولش به دانش‌آموزان عزیز ایرانی کمک کند.
روانش شاد یادش گرامی و راهش پررهرو باد.
۲
@khashatra

پایان🔺🔺

وُهومَن اَمشاسِپَند

08 Nov, 07:39


#زادروز_پشوتن_جی_دوسابایی_مارکار

۱۸ آبان ماه خورشیدی زادروز بزرگ مردی نیک اندیش، دهش مندی شایسته ی سپاس نیک پشوتن جی دوسابایی مارکار خجسته و همایون باد.
۱
@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

08 Nov, 07:37


‍ #دین_ایزد

«دین» واژه‌ای پارسی و به چم (:معنی) وجدان، بینش و نگرش درونی است که از سوی اهورامزدا در نهاد هر انسان جای داده شده تا در زندگی با نیروی آن بتواند راه درست و راست را یافته و در آن گام بردارد.

دین، نام روز بیست‌و‌چهارم از هر ماه در گاهشمار زرتشتی است و نگهبانی روز بیست‌وچهارم ماه به ایزد دین سپرده شده است. دین نام ایزدی از ایزدان آیین زرتشتی، نگهبان خامه هست. در این روز فرزند به درس و آموزگار سپرند.

ابوریحان بیرونی در فهرست نام‌های روزهای ایرانی نام این روز را «دین» و در سغدی هم «دین» و در خوارزمی نیز «دین» یاد کرده است. دین که از واژه‌ی دئنا گرفته شده به چم سروش كه همان وجدان آمده است.

نگرشی درونی که از سوی اهورامزدا در نهاد هر آدمی مى‌باشد، تا در زندگی با نیروی آن بتواند راه راست و درست را یافته و در آن گام بردارد.

در سانسکریت و گاتها و دیگر بخش‌های اوستا بارها واژه‌ِ «دئنا» آمده كه هشت بار مى‌شود. دین در گاتها به چم‌های گوناگون کیش، و آیین و سروش و … معنا شده است.


فردوسی پیرامون این ایزد می‌سراید :

همه مردمی باید آیین تو
همه  رادی و راستی دین تو


مسعود سعد پیرامون آن می‌سراید :

دین‌روز ای روی تو آکفت دین
مَی خور و شادی کن و خرم نشین.

گل سد برگ نماد دین ایزد است.

@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

08 Nov, 07:37


#امروز


به روز، پیروز ‌و فرخ روز دین ایزد از آبان ماه به سال ۳۷۶۲ مزدیسنی

آدینه ۱۸ آبان ماه به سال ۱۴۰۳ خورشیدی

۸ نوامبر سال ۲۰۲۴ (ترسایی)

✔️ دین = دِئنا ، وژدان ، نگرش درونی.

@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

07 Nov, 17:16


🦋 گزیدۀ بهترین‌های تلگرام:
📘تاریخی، علمی، آموزشی، ادبی، هنری، سرگرمی و...

💎 روی لینک زیر بزنید و عضو کانال‌های دلخواه خود شوید! 👇

💠 https://t.me/addlist/uU6fS00hcW1mM2Nk

عضویت در لیست: @FiruzMehr

وُهومَن اَمشاسِپَند

07 Nov, 17:15


وقتی که جو آفریده شد دیوها (۱) پریشان حال شدند، وقتی که آن را کاشتند دیوها نالیدند، زمانی که آن رویید دیوها از حال رفتند و هنگامی که جو خوشه کرد دیوها فرار کردند. درخانه ای دیوها منزل می کنند که گندم از بین برود.
در هر خانه ای که غلات فراوان باشد چنان ست که آهن تافته در گلوی دیوها فرو کرده باشند. بنابراین بگذار مردم این آیه ی مقدس را به دهن بسپارند.
کسی که خوراک بجورد به کردن کارهای آیینی توانا نیست، به کردن کارهای کشاورزی توانا نیست، در امر ازدیاد نسل توانا نیست.
در اثر خوردن هر فرد زنده می ماند و در اثر نخوردن او می میرد.
در حقیقت به تو می گویم ای زرتشت اسپنتمان : مردی که زن دارد به مراتب بالاتر از شخص عزب است، کسی که خانه دارد برتر است از آن که بدون خانه است.
کسی که فرزند دارد بالاتر از مرد بی فرزند است و شخص ثروتمند برتر از مرد بینوا و بی چیز است و از میان دو نفر آن که خوراک می خورد بیشتر و بهتر از آن که نمی خورد از منش نيک بهره می برد.
شخص اخیر با مرده یکسان است در حالی که نفر اولی بهتر می تواند در برابر هیولای مرگ پایداری نماید، در برابر تیرهای درست نشانه رفته پایداری نماید، در برابر سرمای سخت زمستان با نازک ترین پوشش پایداری نماید و در برابر يک ظالم تبهکار پایداری نماید.

------------‐------------------
۱ - در اوستا فروزهای بد مانند ؛ حرص و آز، کینه و انتقام، بیکاری و ولگردی و مانند آن ها به شكل ديو مجسم شده اند و مقصود نویسنده از این جملات شاعرانه این است که انسان می تواند به وسیله ی کار و کوشش در امر کشاورزی این صفات رذیله را ریشه کن نموده و از خود براند.

📚 بُن مایه :

برگرفته از نسک ؛ مراسم مذهبی و آداب زرتشتیان.

نوشته ی ؛ موبد اردشیر آذر گشسب.

رونوشت ؛ بردیا بزرگمهر.
۵۰
@khashatra

ادامه دارد...

وُهومَن اَمشاسِپَند

07 Nov, 17:04


کار و کوشش

دین زرتشتی دین کار و کوشش است و هر فرد زرتشتی وظیفه دارد که با کار مفید، با سعی و کوشش و با جدیت و پشت کار قافله ی تمدن و ترقی را به جلو سوق دهد و با تنبلی و بیکاری مانع پیش رفت آن نشود.
گدایی و تنبلی در دین زرتشت جایی ندارد.
در یسنا ـ های ٢٤ بند ١٤ وارد است « آری ای مزدا از پاداش گران بهای تو در همین جهان کسی بهره مند شود که در کار و کوشش است و چهار پایان و ستوران می پروراند.
برای آن که خوانندگان عزیز به اهمیت کار و کوشش در دین زرتشت کاملا پی ببرند چند آیه ی اوستایی را که درباره ی اهمیت کشاورزی و شخم زدن زمین وسعی و کوشش و مذمت از بیکاری و تجرد و در یوزگی به طرزی شاعرانه و ادبی نوشته شده در زیر ترجمه می نماییم.
ای آفریدگار دنیای جسمانی  ای قدوس، کیست چهارمین شخصی که موجب خوش حالی زمین می شود؟
اهورا مزدا پاسخ داد : ای زرتشت اسپنتمان او کسی است که غلات و سبزی جات و میوه های فراوان می کارد، کسی که زمین خشک را آبیاری و زمین باتلاقی را خشکانده قابل کشت می نماید.
زمینی که برای مدت زیادی کاشته نشده ناخشنود بوده، چشم به راه کسی است که او را بکارد، به همان گونه که دوشیزه ی خوش هیکلی که مدت ها بی فرزند و سرپرست مانده و احتیاج به شوهر خوبی دارد.
ای زرتشت اسپنتمان ؛ کسی که با دست راست و چپ خود زمین را شخم زند، زمین خطاب به او می گوید ؛ ای کسی که مرا با دست های چپ و راست خود شخم می زنی، من بارور می شوم و همه گونه خوراکی و غلات برای تو می آورم.
ولی به کسی که تنبلی پیشه ی خود کند زمین چنین خواهد گفت ؛ ای کسی که مرا با دست های چپ و راست خود شخم نمی زنی، تو همیشه به در خانه ی دیگران، در میان آن هایی که گدایی می کنند به در یوزگی خواهی ایستاد و از ته مانده ی سفره و ریزه نان آن هایی که تمول دارند ارتزاق خواهی نمود.
۴۹
@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

07 Nov, 09:28


#دی_به_دین

این روز كه هم چون، دی‌ به آذر و دی‌به مهر به معنای دادار یا آفریدگار است یكی دیگر از تعطیلی‌های هر ماه به‌شمار می‌آمده است. در ایران باستان  استراحت کاری بوده و روز نیایش همگانی است.

بیست‌وسومین روز در گاهشماری دینی زرتشتی دی‌به دین نامیده شده است. دی به چم آفریننده و آفریدگار است.  در گاه‌شماری ایران باستان به جز روز یکم هر ماه که اورمزد روز نامیده می‌شود سه روز دیگر به نام اهورامزداد است که به صورت دی آمده و چون در ماه سه دی وجود دارد برای مشخص شدن نام روز بعد را به آن می افزایند تا از هم مجزا  گردد "دی‌به آذر، دی به مهر، دی به دین”. دی در ادبیات اوستا به چم اهورامزدا می باشد که به شوند سپندینگی این نام بارها در ماه بازگویی شده است. در اوستا نام همکاران را اورمزد اواگاه, سه دی ویسپه شام نامیده‌اند.

دی یکی از نام‌های اهورامزداست و در اوستا به صورت دَثوش یا دَدوش یا دَذوه صفت و به چم (: معنی) آفریننده آمده ‌است.

روز هشتم، پانزدهم و بیست و سوم ماه دی برای آن که نام این روزها با نام ماه یکی شده، جشن ماهانه گرفته می‌شود.

گل شنبلید نماد دی به دین است.

@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

07 Nov, 09:28


#امروز


به روز، پیروز ‌و فرخ روز دی به دین از آبان ماه به سال ۳۷۶۲ مزدیسنی

پنج شنبه ۱۷ آبان ماه به سال ۱۴۰۳ خورشیدی

۷ نوامبر سال ۲۰۲۴ (ترسایی)

✔️ دی به دین = آفریدگار.

@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

06 Nov, 16:28


در اردی بهشت یشت وارد است گروسمان (بهشت برین) جای اشوان و پاکان است و دروندان (۱) را در آن راهی نیست.
و در جای دیگر اوستا می خوانیم
ائیوو پنتا یواشهه بآرش، راه در جهان یکی است و آن راه اشویی است.
داریوش بزرگ شاهنشاه هخامنشی که از مکتب مزدیسنا تعلیم گرفته بود.
در سنگ نبشته ی نقش رستم می گوید : « ای بشر آن چه را اهورامزدا فرمود به تو می گویم ؛ راه راست مگذار، بداندیش مباش، گناه مکن.
ای بشر فرمان اهورا مزدا را به گردن بنه،
راه راست مگذار  ستم کار مباش»
و بر روی لوح زرینی که زیر بنای تخت جمشید قرار داشت نوشته است : « و اهورا مزدا این کشور را از آسیب دروغ و خشک سالی و دشمن حفظ نماید. »
هردت تاریخ نویس یونانی درباره ایرانیان باستان می گوید ؛
که آن ها فرزندان خود را غالباً سه چیز تعلیم می دادند نخست راستی،
دوم سواری،
سوم تیراندازی.

📚 بُن مایه :

برگرفته از نسک ؛ مراسم مذهبی و آداب زرتشتیان.

نوشته ی ؛ موبد اردشیر آذر گشسب.

رونوشت ؛ بردیا بزرگمهر.
۴۸
@khashatra

ادامه دارد...

وُهومَن اَمشاسِپَند

06 Nov, 16:27


هنوز زرتشتيان مومن لباس كثيف و هتا دست و روی خود را در آب روان که دیگران از آن استفاده می کنند نمی شویند و آب دهان و دیگر چیزهای ناپاک در آن نمی ریرند.
هنوز هم زرتشتیان راست می گویند و از دروغ گفتن بیزارند و از حیث امانت و صداقت هم چون پیشینیان خود در سطح بالائی قرار گرفته و مورد اعتماد و احترام دوست و دشمن می باشند.

قطعه ق زیبای اشم و هو که در صفحه ی اول خورده اوستا نوشته شده و همه ی زرتشتیان آن را از حفظ دارند و روزی چندین بار زمزمه می نمایند، در تعریف و توصیف فروزه ی اشویی سروده شده و بخواننده یادآور می شود که پاک و راست باشد، دروغ نگوید و ناپاکی و آلودگی و صفات بد را از وجود خود بزدايد.
اينک متن و ترجمه ی اشم و هم كه اشم و هی هم گفته می شود.
اشم وهو و هشتم استی،
اشوئی بهترین نعمت است.
اشتا استی،
(اشویی) خوش بختی است.
اشتا اهمائه هيداشائه وهشتائه اشم، خوش بخت کسی است که دارای بهترین اشویی باشد.
----------------------------
۱ - دروند Dorvand در مزدیسنا به کسی گفته می شود که دارای اندیشه و گفتار
و کردار بد باشد. یعنی شخصی که نقطه ی مقابل مرد اشو بوده، بداندیش باشد، دروغ بگوید و در صدد آزار مردم باشد.
۴۷
@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

06 Nov, 16:16


اشویی دو جنبه دارد که عبارت است از اشویی برونی و اشویی درونی.
اشویی برونی شامل اشویی تن، جامه، خانه، اطراف خانه و چهار آخشیج می شود.
و اشویی درونی عبارت است از اشویی در اندیشه و گفتار و کردار یا سه واژه ی اوستایی هومت و هوخت و هورشت که در بخش پیش درباره ی آن سخن راندیم.
يک تن زرتشتی وظیفه دارد که هر دو جنبه اشویی را رعایت کند به این معنی که هم تن و جامه و خانه و اطراف خانه و چهار آخشیج را که عبارت از آتش و آب و باد و خاک باشد پاک و از آلودگی دور نگهدارد و هم وجود خودش را با اندیشه و گفتار و كردار نيک بيارايد.
پدران نامدار ما در ایران باستان به زیور اشویی به طور کامل آراسته بودند.
آن ها نظافت و پاکیزگی را به بالاترین حد مراعات می کردند و در عین حال مردمی بودند راست گو، درست کردار، امین و صديق.
فرزندان اصیل آن راد مردان خوش بختانه هنوز این خصایل نيک را از دست نداده و به آن ها پای بندند.
زرتشتیان امروزه در دنیا هنوز در حفظ نظافت و پاکیزگی بدن و جامه ی خود می کوشند، هر روز بامداد سراسر خانه را از درون و برون آب و جارو و گردگیری می کنند و مواد خوشبو مانند اسپند و کندر و لبان و صندل روی آتش دود کرده به دور می گردانند که بوی خوش در خانه و اطراف به پیچد و هوا گند زدا شود.
۴۶
@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

06 Nov, 10:52


اشویی

فروزه ی دیگری که در اوستا به آن اهمیت زیاد داده شده اشویی است، که از واژه ی اوستایی اشا آمده و به معنی پاکی و راستی و درستی است.
در صفحات پیش گفتیم که زرتشتیان به جلو نام پیامبر واژه ی اشو می افزایند و می گویند اشوزرتشت که به معنی زرتشت پاک می باشد.
اصولا کسی را اشو گویند که ؛ وجودش به زیور پاکی و پرهیز کاری و راستی و درستی و امانت و صداقت آراسته باشد. کسی که درون و برونش از عیب و بدی و آلودگی پاک و منزه بوده و دارای همه ی صفات نيک باشد.
۴۵
@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

06 Nov, 02:42


#باد_ایزد

«باد»، نام بیست‌ و‌دومین روز ماه در گاهشمار زرتشتی است. باد، به چم هوا است. در فرهنگ زرتشتی هوا از چهار آخشیج ستودنی و سپندینه مانند آب و آتش و خاک است. در فرهنگ ایران پاک نگهداشتن چهار آخشیج خویشکاری هر انسان است.

در اوستا ایزد وَیو (باد) همراه و همکار ایزدان آب و آتش و خاک است. ایزد وَیو (ایزد «باد» یا «هوا») همواره با ایزد رام آمده است. در اوستای سی‌روزه آمده : «…یاری باد به همه رزم و کارزار برساد. هر که را باد پشتیبان است پیروزی همیشه با اوست.

ایزد وَیو یا ایزد باد همواره با ایزد رام آمده است. نماد این روز در دین زرتشتی گل « بادرنگ بویه» است.” وای یا وایو ”باد” چهره‌ای دوگانه دارد، خوب و بد زیرا باد از هر دو جهان نیک و بد می‌گذرد. او نیکوکار است وددر عین‌حال می‌تواند با نیروی ویران گر خود همه‌ چیز و همه ‌کس را نابود سازد.

در ادبیات پهلوی دارای دو نیمه‌ی بد و خوب است که در اوستا نیمه‌ی نیک او که دشمن دیوان است ستوده شده. ایزد وایو در یشت پانزدهم اوستا به عنوان ایزدی مهم مورد ستایش قرار گرفته و این ستایش تا دوران اشکانی و ساسانی ادامه داشته‌است. در فرهنگ ایران قدیم ایزد یا الهه ی باد است.

این خداوندگار نه تنها برای تمام موجودات زنده روح حیات بوده بلکه روح دنیا و گیتی نیز محسوب می شده است. وایو هم چنین هوایی است که در آن تمام موجودات زنده در هنگام مرگ نابود می شوند.

ایزد باد در اوستا چنین گزارش شده : جوینده، نیک‌كردار، چیره‌شونده، پس‌رونده، پیش‌رونده، پاینده‌فر، سخت‌ترین، قوی‌ترین، شكست‌دهنده، موج‌ریزنده، زبانه‌كشنده و ….
 
سروده‌ی مسعود سعد سلمان، بر پایه‌ی نسک (:کتاب) بندهش ؛

چون باد‌روز، روز نشاط آمد ای نگار
شادی فزای هین و بده باده و بیار

باده است شادی دل پیوسته باده خور
بی‌باده هر چه بینی باد هوا شمار

اندرزنامه آذرباد مهراسپندان (موبد موبدان در روزگار شاپور دوم)

در بخش (نیایش خواندن سرود و ادعیه) از بر کن و به کار نو مَپیوند.

 
اندرزنامه ی آذرباد مهر اسپندان در سروده‌ی استاد ملک‌الشعرای بهار :

وگر با شدت کار، با داوران/در این روز رو، تا شوی کامران

سزد روز (باد) ار درنگی شوی/نپیوندی امروز کار از نوی

گل باد رنگ بویه نماد باد ایزد است.

@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

06 Nov, 02:42


#امروز


به روز، پیروز ‌و فرخ روز باد ایزد از آبان ماه به سال ۳۷۶۲ مزدیسنی

چهار شنبه ۱۶ آبان ماه به سال ۱۴۰۳ خورشیدی

۶ نوامبر سال ۲۰۲۴ (ترسایی)

✔️ باد = وای ، وایو ، باد.

@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

05 Nov, 14:27


https://www.facebook.com/share/v/2wSrmQasPHB5UP7s/

وُهومَن اَمشاسِپَند

05 Nov, 07:11


اندیشه ی نيک ، گفتار نيک ، كردار نيک.

دین زرتشتی بر روی سه پایه ی استوار هومت  هوخت و هورشت يعنی ؛ انديشه ی نيک و گفتار نيک و كردار نيک قرار گرفته و هر فرد زرتشتی موظف است که وجود خودش را با این سه صفت بیاراید و از سه فروزه ی همیستار آن که ؛ دشمت، دژهوخت و دژورشت یعنی بد اندیشی و بد گفتاری و بد کرداری باشد دوری گزیند. به این معنی که ؛ در اندیشه و گفتار و کردار خود راست و پاک باشد. تا می تواند به خلق خدا نیکی کند و اذیت و آزاری از او به هیچ کس نرسد.
دهان خود را با یاوه و گفتار بد و دروغ و دشنام آلوده نکند. از دیگران غیبت و بدگویی ننماید و هتا فکر بد و اندیشه ی آزار رساندن به دیگران را در مغز خود نپروراند که این خود در دین زرتشتی گناهی است بزرگ.
در آیین سدره پوشی که در صفحات بعد می آید باز هم در این موضوع سخن خواهیم گفت.

📚 بُن مایه :

برگرفته از نسک ؛ مراسم مذهبی و آداب زرتشتیان.

نوشته ی ؛ موبد اردشیر آذر گشسب.

رونوشت ؛ بردیا بزرگمهر.
۴۴
@khashatra

ادامه دارد...

وُهومَن اَمشاسِپَند

05 Nov, 07:10


اهورامزدا که این زمین آفرید، که آن آسمان آفرید، که مردم آفرید، که شادی برای مردم آفرید، که داریوش را شاه کرد . . . . . .
من اهورامزدا را پرستش کردم، اهورامزدا مرا یاری کرد، آن چه فرمان از سوی من داده شد، او انجام آن را برای من نيک گردانید. آن چه من کردم همه را به خواست اهورامزدا کردم.»(۱)
در لوح طلایی که در سال ۱۹۲۰ در همدان پیدا شده و اکنون در موزه ی برلن است آریارمنه نیای بزرگ داریوش می نویسد «آریارمنه گوید این کشور پارس که من دارم اسبان خوب و مردان نيک دارد که اهورامزدا به من بخشیده از یاری اهورامزدا من شاه این کشورم آریارمنه گوید اهورامزدا مرا یاری کند. (۲)
ارشام پور آریارمنه و پدر بزرگ داریوش در لوح زرین دیگری که در ۱۹۲۰ در همدان پیدا شده گوید «اهورامزدا خدای بزرگ بزرگ ترین ایزدان مرا پادشاه کرد و او به من زمین پارس بخشید که مردان نيک و اسبان خوب دارد از مهربانی اهورامزدا این کشور از من است اهورامزدا مرا و خاندان مرا بپاید و این زمین را که من دارا هستم.
داریوش دوم پادشاه هخامنشی بر روی لوح زرینی که در همدان پیدا شده و اينک در موزه ی ایران باستان است چنین نوشته « . . . . داریوش شاه گوید اهورامزدا خاندان مرا و این کشوری را که دارا هستم حفظ کند و آن چه به من عطا فرموده محفوظ دارد.»

------------------------------
۱ - از کتاب دین هخامنشیان نوشته ی اردشیر جهانیان صفحه ی ۲۳
۲ - صفحه ی ۱۰ کتاب تاریخ ادبیات ایران در عصر هخامنشی اثر عباس مهرین
۴۳
@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

05 Nov, 07:08


در آتش نیایش آتش بزرگ ترین آفریده ی اهورامزدا نامیده شده و در آبان یشت نوشته شده « من اهورا مزدا، اردویسور اناهیته (فرشته ی آب Aredvisur Anahita ) را از نیروی خویش به وجود آوردم تا خانه و ده و شهر و مملکت را بپرورانم تا آن ها را حمایت کنم و حفظ نمایم و پناه دهم و نگهبان باشم. »
و در تیریشت وارد است « تشتر (ستاره ی باران) رایومند و خروهمند را می ستاییم کسی را که اهورامزدا رد و پاسبان همه ی ستارگان قرار داد چنان که زرتشت را رد و پاسبان همه ی مردمان»
از این گونه آیات که نمونه هایی از آن در بالا ذکر شد در همه ی بخش های اوستا فراوان به چشم می خورد.
شما هر يک از قطعات اوستا را مورد دقت قرار دهید چند فقره درباره ی یکتایی اهورامزدا و يكتا پرستی زرتشتیان در آن خواهید یافت.
در پایان این گفتار بد نیست چند کتیبه را که به خط میخی از ۲۵۰۰ سال پیش به یادگار مانده و حاکی از یکتاپرستی شاهنشاهان هخامنشی است ترجمه و در معرض دید خوانندگان قرار دهیم.
همان گونه که ملاحظه می نمایید این پادشاهان ایران که پرستنده ی اهورامزدا و زرتشتی مذهب بودند اهورامزدا را آفریننده ی زمین و آسمان و انسان شناخته و همه ی فتوحات و كارهاى نيک خود را مدیون یاری و خواست او می دانند.

اينک آن سنگ نوشته ها :
در سنگ نوشته ی بیستون داریوش بزرگ می نویسد : « گوید داریوش شاه به مهربانی اهورامزدا من شاه هستم اهورامزدا شاهی به من فراداد این ولایت ها که به من بندگی می کنند به مهربانی اهورامزدا است.»(۱)
در کتیبه ی شوش داریوش بزرگ گوید :
« بزرگ خدایی است.

-----------------------------------

۱ - نقل از تاریخ ادبیات ایران در عصر هخامنشی اثر پروفسور عباس مهرین صفحه ی ۴۰
۴۲
@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

05 Nov, 05:49


#رام_ایزد

واژه‌ی رام به معنای آرام، خوشحال، فرمان بردار آمده‌است و هنوز هم این واژه به همین صورت یا به صورت رامش در معنی صلح و شادی و سازش به کار می‌رود. ایزد رام در آیین مزدیسنی، پاسدار و موکّل روز بیست و یکم هر ماه خورشیدی است و در اوستا با صفت «بخشنده ی چراگاه و اغذیه‌ی خوب» از وی یاد شده‌است. هم چنین در این آیین گل خیری زرد رنگ به این ایزد ویژه  شده‌ است.

رام یا ایزد رام، که در اوستا به صورت رامه یا رامن آمده و در زبان پهلوی به صورت رامشن یا همان رام خوانده شده‌است، در آیین زرتشت یکی از ایزدان یا فروزه‌ی در خور نیایش است. این ایزد که آن را وای وه نیز گفته‌اند، بر روز بیست و یکم هر ماه که آن را رام روز می‌نامند، موکّل است. چهارمین روز نَبُر یا پرهیز از خوردن گوشت است.

در کنار بهمن (وهمن یا وهومانا از امشاسپندان) سه دستیار او قرار می‌گیرند که نخستین آن ها ماه، دومین گؤشورون و سومین رام است که قرینه ی وای محسوب می‌شود و در زندگی پس از مرگ نقش خاصی را ایفا می‌نماید. در واقع در زندگی پس از مرگ، رام به ارواح نیکوکار و عادل مدد می‌رساند تا مشکلات و موانع را پشت سر بگذارند. رام یکی از جنبه‌های زمان نیز به شمار می‌رود او نخستین پزشک مینوی است که چاره و درمان دردها به دست او سپرده شده است.

 فردوسی می‌سراید :

ترا روز رام از جهان رام باد
همان باد را با تو آرام باد.

گل خیری زرد نماد رام ایزد است.

@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

28 Oct, 11:24


#روز_بزرگ_داشت_کورش_خجسته_باد

منم کورش؛ شاه جهان؛ شاه دادگر، پسر کمبوجیه

آن گاه که بدون جنگ و پیکار وارد بابل شدم، همه ی مردم مرا با شادمانی پذیرفتند.
فرمان دادم که همه ی مردم در پرستش خدای خود آزاد باشند و هر کسی آزاد است که هر دینی را که میل دارد بپرستد و در هر نقطه که میل دارد سکونت کند.

برده داری را برانداختم و شهرهای ویران را آباد کردم و مردمان آواره را به خانه‌های خود بازگرداندم.
جامعه‌ای آرام مهیا ساختم و صلح و آرامش را برای همگان به ارمغان آوردم.
من تا روزی که به یاری مزدا زنده هستم و سلطنت می کنم نخواهم گذاشت که مردان و زنان را به عنوان غلام و کنیز بفروشند...

(بخشی از متن ترجمه‌شده‌ی منشور کوروش بزرگ)

۷ آبان، بزرگ داشت کوروش بزرگ فرخنده باد
.

@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

28 Oct, 09:41


بزرگداشت کوروش بزرگ بر همه پارسیان جهان و مردمان آزاده دنیا فرخنده و شاد باد 🙏🌹

وُهومَن اَمشاسِپَند

28 Oct, 04:07


#تیر_ایزد

روز «تیر ایزد» سیزدهمین روز هرماه و چهارمین ماه هر سال، در گاهشمار زرتشتی و چهارمین ماه از سال «تیر» نام گرفته است. تیر یا تیشتر، ایزد باران بوده و به یاری او کشتزارها سیراب از باران می‌شوند، هم چنین نگهبان ستوران است. در اوستا «تیریشت» در نیایش ایزد باران است. ستاره ی عطارد تیر نامیده می‌شود و نیز تیری که در کمان نهند و بجهانند. ایرانیان باستان هنگام خشک سالی در این روز آیین ویژه‌ای برگزار می‌کردند و برای خواهش باران و پیروزی تیر ایزد بر دیو خشک سالی(اپوش) به در و دشت می‌رفتند و تیریشت می‌خواندند.

بخشی از یشت های اوستا درباره‌ی این ایزد است. تیر نام ستاره‌ای‌ است كه امروزه آن ‌را «‌شعرای یمانی» یا به لاتین «سیریوس» (Silius) می‌نامیم.


سروده‌ی مسعود سعد سلمان، بر پایه‌ی کتاب بندهش :

ای نگار تیر بالا روز تیر
خیز و جام باده ده بر لحن زیر

عاشقی در پرده‌ی عشاق گوی
راه‌های طبع خواه دل‌پذیر


اندرزنامه آذرباد مهراسپندان (موبد موبدان در روزگار شاپور دوم) :

کودک به تیراندازی و نبرد و سواری آموختن فرست.


اندرزنامه آذرباد مهر اسپندان در سروده‌ی استاد ملک‌الشعرای بهار :

بفرمای بر کودکان روز (تیر) /نبرد و سواری و پرتاب.

گل بنفشه نماد تیر ایزد است.

@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

28 Oct, 04:07


#امروز

به روز، پیروز ‌و فرخ روز تیر ایزد از آبان ماه به سال ۳۷۶۲ مزدیسنی

دو شنبه ۷ آبان ماه به سال ۱۴۰۳ خورشیدی

۲۸ اکتبر  سال ۲۰۲۴ (ترسایی)

✔️ تیر = تیشتر ، نماد و نشانه ی باران.

✔️ بزرگداشت کورش بزرگ و زاد روز انسانیت فرخنده باد.

@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

27 Oct, 04:25


#ماه_ایزد

ماه به اوستایی «ماوَنگَ» مانند خورشید ستودنی است. در اساتیر، ماه سازنده‌ی نژاد ستوران شناخته شده است. در ماه‌یشت این ایزد آموزگار گیاه و رستنی خوانده می‌شود. این روز یکی از چهار روز پرهیز از خوردن گوشت است. زرتشتیان این روز را «نَبُر» می‌نامند و از کشتن حیوانات و خوردن گوشت خوداری می‌کنند. در این روز اوستای «ماه‌ نیایش» از سوی زرتشتیان خوانده می‌شود.

دوازدهمین روز از ماه سی‎روزه‌ی زرتشتی «ماه» و سی روز از سال ماه نامیده می‌شود. ماه نام سیاره‌ای هست كه در فرهنگستان ادب پارسی به همان ماونگهه نوشته و خوانده مى‌شود. ماونگهه در اوستا آمده یشت هفتم به ماه است. در ماه نیایش از ماه‌یشت گفته شده است.

در اوستا سازنده‌یِ تخمه و نژاد جانوران و آدمی هست و در اوستا پرورش گیاه و رستنی هست. نَبُر به چمار (:معنای) كشتار نكردن جانوران در این روزها و پرهیز از خوردن گوشت است. پرهیز از خوردن گوشت در خوراک خود برای چهار روز در ماه می‌دارند. در درازای روز (روزه) كار ناپسند می‌شمارند، اما در هر ماه و تنها در چهار روز به نام‌های بهمن، دومین روزِ ماه، «ماه»، دوازدهمین روزِ ماه، گوش، چهاردهمین روز به ماه و رام، بیست‌ و یكم به ماه زرتشتی و مزدیسنا هست.

 در اوستا نگهداری از چارپایان آمده و سفارش شده است، جانورانی که از  كشتار آن‌ها پرهیز شده، سگ و گربه و بره و بز و اسب … و هرگاه پیر شدند، از آن ها به درستی نگهداری كنند.

در مزدیسنا از كشتن جانوران ویرانگر و موذی سفارش شده …


سروده‌ی مسعود سعد سلمان، بر پایه‌ی کتاب بندهش :

ماه ‌روز ای به روی خوب چو ماه،
باده لعل مشک‌بوی بخواه.

گشت روشن چو ماه بزم كه گشت،
نام این روز ماه و روی تو ماه.


اندرزنامه‌ی آذرباد مهراسپندان (موبد موبدان در روزگار شاپور دوم):

می خور و با دوستان گفت و گو کن


اندرزنامه‌ی آذرباد مهر اسپندان در سروده‌ی استاد ملک‌الشعرای بهار :

بخور باده با دوستان، روز (ماه)،
ز ماه خدای، آمد کارخواه.

گل نرگس نماد ماه ایزد است.

@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

27 Oct, 04:24


#امروز

نَبُر

به روز، پیروز ‌و فرخ روز ماه ایزد از آبان ماه به سال ۳۷۶۲ مزدیسنی

یک شنبه ۶ آبان ماه به سال ۱۴۰۳ خورشیدی

۲۷ اکتبر  سال ۲۰۲۴ (ترسایی)

✔️ ماه = ماونگهِه ، ماه.

نَبُز : پرهیز از کشتن حیوانات سود رسان.
پرهیز از خوردن خوراک های گوشت دار.

@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

26 Oct, 15:04


تـــــــــــــوجـــــــــــه 📢📢 تـــــــــــــوجـــــــــــه

پک فولدری اول آبان آماده شد 🤯⁉️🤯

فولدری کامل با کانالهای متنوع 🎯
🎯

https://t.me/addlist/XfMD5rl7P7A0ZDI8

برای عضویت لینک بالا کلیک کنید ↖️↖️↖️

𖣊تب‌فولدری💜

وُهومَن اَمشاسِپَند

26 Oct, 08:52


#خورشید_نیایش

با آوای موبد مهربان فیروزگری

@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

26 Oct, 08:52


#خور_ایزد

خور یا هْوَر به چم (: معنی) خورشید، نام یازدهمین روز از هر ماه در گاهشمار زرتشتی است. آفتاب‌خوان خور، خوان خور در گاتها به چـم خورشید آمده و اوستا هْوٓر آمده در پارسی خُور و هور یا خورشید مى‌گویند. هَورَخْشَئِتَو در پهلوى خْوَرَشتٓ در گاتها بدون شئت آمده است.

خراسان  نیز از واژه‌های كهن و سرزمین‌ های خاوری بوده و به خورآسان مى‌خواندند به چم بر آینده و بالا رونده همان خورشید را گویند.

«ویس و رامین نوشته‌ی فخرالدین گرگانی»

بر آمدن گاه خورشید هركس سر آید،
خراسان آن بود كز وی خور آید.

خراسان پهلوی باشد خور آید،
عراق و پارس را زو خور بر آید.

خراسان هست معنی خور آبان،
كجا زو خور بر آید سوی ایران.


«سروده‌ی مسعود سعد سلمان، بر پایه‌ی کتاب بندهش»

روز خور است ای به دو رخ هم چو خور،
تافت خور از چرخ فلک باده خور.

باده خور و نیز مرا باده ده،
افسوس احوال زمانه مخور.

اندرزنامه ی آذرباد مهراسپندان (موبد موبدان در روزگار شاپور دوم) :

کودک به دبیرستان کن تا دبیر فرزانه بود.

اندرزنامه ی آذرباد مهر اسپندان در سروده‌ی استاد ملک‌الشعرای بهار :

به (خور) روز، کودک به استاد ده،
که گردد دبیری خردمند و به.

گل مرو سپید نماد خور ایزد است.

@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

26 Oct, 08:51


#امروز

به روز، پیروز ‌و فرخ روز خور ایزد از آبان ماه به سال ۳۷۶۲ مزدیسنی

شنبه ۵ آبان ماه به سال ۱۴۰۳ خورشیدی

۲۶ اکتبر  سال ۲۰۲۴ (ترسایی)

✔️ خور = خیر ، خورشید.

@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

25 Oct, 17:50


#آبانگان_خجسته_باد

آب، زمین، زندگی
آبانگان، جشن ستایش آب ها خجسته باد.

@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

25 Oct, 17:50


‍ #آبزور

آبزور فدیه و نیازی بوده که در مراسم
دینی به کار می‌برده‌اند.
در مراسم دینی چند قرص نان درون ،
یک پیاله آب ، فشرده ب هوم و شاخه‌ای رز ،
(که پس از گزر زمان به فشرده ی انگور مبدل شد) ،
و چیزهای دیگر بوده است که پیشوایان بر آن دعا می‌خانده‌اند.
این آب در اوستا موسوم است به زَئوتر که امروزه زَور گویند.
و به چم داد ودهش (نذر و نیاز)مایع.
این مراسم از زمان مهر به جای مانده که پس از مدتی ،
به شکل دیگری در آئین مسیح — به منزله ی آب پاک مسیحیان وارد شده‌است.
زَور در یسنا آبزور و در پهلوی آپزهر شده‌است.

📚بن مایه
دانشنامه ی مزدیسنا نوشته ی :
موبد گروسمان نشین ؛
#روان شاد تیمسار دکتر جهانگیر اوشیدری

@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

25 Oct, 17:50


‍ #آبان‌_یشت

آبان‌یشت یکی از قسمت های یشت‌ها در اوستاست که ،
به ستایش ناهید یا #آناهیتا ایزد بانوی آب‌ها اختصاص دارد.

آبان‌یشت یکی از یشت‌ ها یا قصاید بسیار بلند اوستا ست ،
و دارای ۳۰ کرده و ۱۳۳ بند است. #آبان‌_یشت از نظر ترتیب یشت پنجم و از لحاظ تفصیل ،
پس از فروردین‌ یشت و مهریشت قرار دارد.
و سومین یشت بزرگ به شمار می‌آید.

- در بند ۱–۱۵ در مدح و ثنای ناهید سخن رفته‌است.
- در بند ۱۶–۸۳ از پادشاهان و نامدارانی که پیش از ،
اشو زرتشت ناهید را ستودند ، یاد می‌کند.
- در بند ۸۴–۹۶ از مینوی نژاد بودن ناهید ،
و نزول وی از کره ستارگان به طرف زمین  سخن می گوید.
و حاوی دستوری است که خود ناهید به اشو زرتشت می‌دهد.
از آن که چگونه مردم او را بستایند.

- در بند ۹۷–۱۱۸ دگرباره از ستایش پادشاهان ،
و نامدارانی سخن می راند که معاصر اشو زرتشت بودند.
- در بند ۱۱۹–۱۳۲ در تعریف و توصیف ناهید است.

در آبان یشت نیز همانند یشت‌های دیگر باورها پیش از ،
اشو زرتشت با باور زرتشتی درآمیخته‌است.
در بندهای ۳ تا ۵ و ۹۶ و ۱۳۲ مشخصات پیش زرتشتی (Pre-Zoroastrian) ،
ایزدبانوی #آناهیتا و نیروی زندگی بخشی او دیده‌می‌شود.
در بندهای دیگر خصوصیت زرتشتی شده ی او آشکار است.
و به گونه‌ای اهورامزدا به او زندگی بخشیده‌است.
تا در ستیز آفریدگان نیک با بدی یاور آنان باشد ،
مانند بندهای ۱، ۶، ۷، ۹۴، ۹۵، ۱۰۴ و ۱۱۸.
این بندها همه قدیمی است و شاید به دوره‌های پیش از هخامنشیان تعلق دارد.

#کریستن_سن ذکر نام بابل را در این یشت (بند ۲۹) قرینه‌ای می‌داند.
که این یشت در دروه ی هخامنشی تدوین نهایی یافته‌است.

#ایرانویج_در_آبان‌_یشت

در بند ۱۰۴ نام  ایرانویج آمده است :
«او را بستود اشو زرتشت پاک در آریاویچ در کنار رود دائیتیا ،
با هوم آمیخته به شیر با برسم با زبان خرد ،
با اندیشه و گفتار و کردار نیک با زَور و با کلام بلیغ»


📚بن مایه
- ابراهیم پورداوود ؛ یشت‌ها، جلد اول
- تفضلی، احمد.
کهن نگاره ی ادبیات ایران پیش از اسلام.

@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

25 Oct, 17:49


‍ ‍ #جشن_آبان_گان_پاس‌_داشت_آفرینش_آب‌‌های_روان

جشن آبان‌ گان از جشن‌ های ماهیانه‌ ی مزدیسنان است که ،
در روز چهارم آبان‌ماه بر پایه‌ ی سال نمای رسمی کشور ،
و روز آبان از ماه آبان در گاه شمار مزدیسنی برگزار می‌شود.

#جشن_آبانگان ،
در واقع به ستایش آفریده‌ ی آب و پاس‌ داشت آن ویژه شده است.
ایرانیان کهن آب را پاک می‌شمردند و هیچ‌ گاه آن را آلوده نمی‌کردند.
و آبی را که ویژگی سه‌ گانه‌اش ، رنگ ، بو و مزه‌ ی آن‌ ،
دگرگون می‌شد برای آشامیدن و شستشو به کار نمی‌بردند.
از آن‌جا که در روز چهارم آبان‌ماه (در سال نمای رسمی کشور) ،
«زو» که یکی از پادشاهان ایران بود ، با افراسیاب جنگید ،
و او را شکست داد و از سرزمین خویش بیرون راند ،
ایرانیان این روز را جشن می­‌گیرند.
دیگر آن­ که چون در زمانی برابر با هشت سال در ایران باران نبارید.
و مرتوگان بسیاری تلف شدند و برخی به سرزمینی دیگر رفتند.
سرانجام در همین روز پس از پنج یا هفت سال ،
باران آغاز به باریدن کرد ، از این­‌ رو ایرانیان این روز را جشن می‌گیرند.

آبان ایزد بانوی آب­‌ های روی زمین و نگاه­بان ،
پاکی و بی‌­آلایشی در جهان هستی است.
آناهید و سپس ناهید در پارسی دری به چم نیالوده و پاکیزه است.

#آبان_نیایش ،
یکی از پنج نیایش روزانه‌ ی مزدیسنان است.
دیگر نام­‌ های این جشن :
آبان ،
آبان­ناف ،
#آپان_و_بُرزیَزد (پهلوی : نَپات­اپام ، اَپام­نَبات) ،
(اوستایی : اَپام­نَپات) (سنسکریت : نام مینُوی همه‌­ ی آب‌­ها). 

 @khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

25 Oct, 17:49


🔻جشن آبانگان

روز آبان از ماه آبان برابر با ۴ آبان

در روایت دیگرى آمده است كه پس از هشت سال خشك سالى در ماه آبان باران آغاز به باریدن كرد.
و از آن زمان جشن آبانگان پدید آمد.

زرتشتیان نیز در این روز همانند سایر جشن ها ،
به آدریان ها (آتشكده ها) مى‌روند و پس از آن براى گرامی داشت مقام فرشته‌ی آب‌ها،
به كنار جوى‌ها و نهرها و قنات‌ها رفته و با خاندن اوستاى آبزور ،
(بخشى از اوستا كه به آب و آبان تعلق دارد) ،
كه توسط موبد خانده مى‌شود،
اهورامزدا را ستایش كرده و درخاست فراوانى آب و نگهدارى آن را كرده و پس از آن به شادى مى‌پردازند.

@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

25 Oct, 17:47


‍ ‍ #آبانگان

آبانگان یکی از جشن‌های ایرانی است که ،
در ستایش و نیایش ایزدبانو #آناهید که ،
ایزد آب‌ های روان بوده است برگزارمی‌ شده است.
زمان برگزاری این جشن در آبان روز از آبان برابر با روز دهم آبان بوده است.

آبان (نام ِ دیگر ِ ارِدْوی سورَ اَنَهیتَه/اَناهیتا) ،
ایزدْبانوی ِ آب های روی زمین و نگاهبان ِ پاکی و بی آلایشی در جهان ِهستی است.
#آناهیتا در استوره‌ های ایرانی ، یکی از تابناک‌ترین چهره‌ها ،
و یکی از کارآمدترین نقشْ وَرزان است.
و در اوستا ، سرود بلند و زیبایی به نام آبانْ یَشت ،
با خیالْ نقش‌هایی دل پزیر ، ویژه ی نیایش و ستایش اوست.

اوست بَرومندی که در همه جا بلند آوازه ‌است.

اوست که در بسیار فَرّه مَندی، همچند ِ همه یِ آب های روی زمین است.

اوست زورمندی که از کوهِ هُکَر به دریایِ فراخْ کرت ریزد.
من -- اهوره مَزدا -- او را به نیروی خویش ،
هستی بخشیدم تا خانه و روستا و شهر و کشور را بپرورم ،
و پشتیبان و پناه بخش و نگاهبان باشم ...

در استوره‌های ایرانی گفته می‌شود که در این روز ،
زَو پادشاه ایران بر افراسیاب پیروزی یافته ،
و او را از سرزمین خویش راند و نیز در این روز ،
پس از پنج یا هفت سال خشکی باران آمده‌است.

«در جشن آبانگان ، پارسیان به ویژه زنان در کنار دریا یا رود خانه‌ ها ،
فرشته ی آب را نیایش می‌کنند.
ایرانیان کهن آب را پاک و سپند می‌شمردند
و هیچ گاه آن را آلوده نمی‌کردند و آبی را که ویژگی سه گانه‌اش ،
(رنگ- بو- مزه) دگرگون می‌شد برای آشامیدن و شستشو به کار نمی‌بردند.
مزدیسنان نیز در این روز همانند سایر جشن‌ها ،
به آدریان‌ ها (آتشکده‌ها) می‌روند و پس از آن ، برای گرامی داشت مقام فرشته ی آب‌ها ،
به کنار جوی‌ها و قنات‌ها رفته و با خاندن اوستای آبزور ،
(بخشی از اوستا که به آب و آبان وابسته است) ،
و به دستیاری مُوبَد خانده می‌شود اهورامزدا را ،
ستایش کرده و درخاست فراوانی آب و نگهداری آن ،
را کرده و پس از آن به شادی می‌پردازند.» 

برخی کسان زمان این جشن را در چهارم آبان خورشیدی می‌دانند.
که به نظر استادان ایران‌شناس در باره ی زمان درست ،
برگزاری جشن‌های ایرانی نادرست است.

@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

25 Oct, 17:46


‍ #آبان‌_یشت

آبان‌یشت یکی از قسمت‌های یشتها در اوستاست که، به ستایش ناهید یا #آناهیتا ایزد بانوی آبها اختصاص دارد.

آبان‌یشت یکی از یشت ها یا قصاید بسیار بلند اوستا ست، و دارای ۳۰ کرده و ۱۳۳ بند است.
#آبان‌_یشت از نظر ترتیب یشت پنجم و از لحاظ تفصیل، پس از فروردین‌ یشت و مهریشت قرار دارد. و سومین یشت بزرگ به شمار می‌آید.

- در بند ۱–۱۵ در مدح و ثنای ناهید سخن رفته‌است.
- در بند ۱۶–۸۳ از پادشاهان و نامدارانی که پیش از اشو زرتشت ؛ ناهید را ستودند، یاد می‌کند.
- در بند ۸۴–۹۶ از مینوی نژاد بودن ناهید، و نزول وی از کره ستارگان به طرف زمین  سخن می‌گوید. و حاوی دستوری است که خود ناهید به اشو زرتشت می‌دهد. از آن که چگونه مردم او را بستایند.

- در بند ۹۷–۱۱۸ دگرباره از ستایش پادشاهان، و نامدارانی سخن می‌راند که معاصر اشوزرتشت بودند.
- در بند ۱۱۹–۱۳۲ در تعریف و توصیف ناهید است.

در آبان‌یشت نیز همانند یشت های دیگر باورها پیش از، اشو زرتشت با باور زرتشتی درآمیخته‌است.
در بندهای ۳ تا ۵ و ۹۶ و ۱۳۲ مشخصات پیش زرتشتی (Pre-Zoroastrian)،
ایزدبانوی #آناهیتا و نیروی زندگی بخشی او دیده‌می‌شود.
در بندهای دیگر خصوصیت زرتشتی شده او آشکار است. و به گونه‌ای اهورامزدا به او زندگی بخشیده‌است. تا در ستیز آفریدگان نیک با بدی یاور آنان باشد، مانند بندهای ۱، ۶، ۷، ۹۴، ۹۵، ۱۰۴ و ۱۱۸.
این بندها همه قدیمی است و شاید به دوره‌های پیش از هخامنشیان تعلق دارد.

#کریستن_سن ذکر نام بابل را در این یشت (بند ۲۹) قرینه‌ای می‌داند. که این یشت در دروه هخامنشی تدوین نهایی یافته‌است.

#ایرانویج_در_آبان‌_یشت

در بند ۱۰۴ نام  ایرانویج آمده است :
«او را بستود اشوزرتشت پاک در آریاویچ در کنار رود دائیتیا، با هوم آمیخته به شیر با بَرسَم با زبان خرد، با اندیشه و گفتار و کردار نیک با زَور و با کلام بلیغ»


📚بُن مایه
- ابراهیم پورداوود ؛ یشت ها، جلد اول
- تفضلی، احمد.
کهن نگاره‌ی ادبیات ایران پیش از اسلام.

@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

25 Oct, 17:46


#آبان_ایزد

دهمین  روز ماه در گاهشمار مزدیسنی آبان ایزد نام دارد. نام ماه هشتم از سال خورشیدی و نام روز دهم، از هر ماه زرتشتی را آبان می‌نامند. در اوستا آپ در پارسی باستان آپی و در فارسی آب گفته می‌شود. در اوستا بارها «آپ» به چم فرشته‌ی نگهبان آب، گفته شده و همه جا جمع آمده است.

آبان نام پارسی شده‌ی ایزد آب ها یا آناهیتا است. در اوستا (اردی‌ویسور آناهیتا) به چم رودخانه‌ی نیرومند بی‌آلودگی نامیده شده است. آناهیتا که کوتاه شده این نام اوستایی است، نام الهه‌‌ی نماینده بر این آب‌های روان بوده و یَشتی که در اوستا به مناسبت این الهه سروده شده آبان یشت نام دارد.

آب یكی از آخشیج‌های چهارگانه و بسیار گرامی در نزد ایرانیان بوده و نیاكان ما ستایش ویژه‌ای برای آب داشته‌اند، به‌ گونه‌ا‌ی كه آتشكده‌ها را نزدیک چشمه‌سارها یا جویبارها می‌ساختند تا هم ایزد آذر و هم ایزد آب، این دو آفریده‌ی نیک اهورایی را بستایند.

در ایران باستان، آلودن آب از گناهان بزرگ به‌شمار می‌رفته‌ به‌گونه‌ای كه بر روی رود، گذری می‌ساختند، تا هنگام رفت‌و ‌آمد، آب را گل‌آلود نكنند. هم چنین ایرانیان برای شست شوی بدن در محفظه‌ای به نام «آبزن» كه به اندازه‌‌ی اندام انسان بود، آب ریخته و خود را می‌شستند. آبزن، چیزی هم چون وان حمام است كه این‌روزها از آن، بهره می‌جوییم.

آب مایه‌ی  زندگی است، انسان نخستین شهرنشینی بشری را در کنار چشمه‌ها و رودها به وجود آورد، سپس آبادانی آغاز شد و به ستایش خداوند پرداخت. آبان، نام دیگر ارِدْوی سورَ اَنَهیتَه (اَناهیتا)، نماد آب‌های پاک و بالنده روی زمین و نگاهبان پاکی و بی‌آلایشی در جهان هستی است. آناهیتا در استوره‌های ایرانی، از جایگاه ارزشمندی برخوردار بوده است به همین روی نیاکان ما نیایشگاه‌هایی در کنار رودخانه‌ها و آب‌های روان برای بزرگ داشت آب ساخته بودند که نمونه‌ی آن در کنگاور کرمانشاه و بیشاپور هم چنان پابرجا است.

گل نماد این روز #گل_نیلوفر است.

 ” بخش‌هایى از اردویسور نیایش یا آبزور”

و توانایى و زور و آفرین باد به اهورامزداى فروغمند،
با شکوه و به امشاسپندان، به آب هاى خوب مزدا داده،
به آب اردویسور آناهیتاى پاک، به همه‌ی آب هاى مزدا داده،
به همه‌ی گیاهان مزدا داده، به همه‌ی ستودگان مادى و مینوى،
و به فروهرهاى پاکان و راستان که پیروز و پرتوان هستند.

سروده‌ی مسعود سعد سلمان، بر پایه‌ی کتاب بندهش ؛

آبان‌روز است روز آبان
خرم گردان به آب رز جان
بنشین به نشاط و دوستان را
ای دوست به عز و ناز بنشان

اندرزنامه آذرباد مهراسپندان (موبد موبدان در روزگار شاپور دوم)

از آب پرهیز کن و آب را میازار

اندرزنامه  ی آذرباد مهر اسپندان در سروده‌ی استاد ملک‌الشعرای بهار :

به (آبان) بپرهیز از آب و ای جوان/میالای و میازار آب روان

@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

25 Oct, 17:45


#امروز

به روز، پیروز ‌و فرخ روز آبان ایزد از آبان ماه به سال ۳۷۶۲ مزدیسنی

آدینه ۴ آبان ماه به سال ۱۴۰۳ خورشیدی

۲۵ اکتبر  سال ۲۰۲۴ (ترسایی)

✔️ آبان = آب ها ، فرشته ی نگهبان آب.

✔️ جشن آبانگان خجسته باد.

@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

24 Oct, 19:13


🦋 گزیدۀ بهترین‌های تلگرام:
📘تاریخی، علمی، آموزشی، ادبی، هنری، سرگرمی و...

💎 روی لینک زیر بزنید و عضو کانال‌های دلخواه خود شوید! 👇

💠 https://t.me/addlist/cUSYcF7E_l02ZGNk

عضویت در لیست: @FiruzMehr

وُهومَن اَمشاسِپَند

24 Oct, 04:39


۲ ۔ اگر اشوزرتشت در زمان گشتاسب پدر داریوش ظهور نموده بود ما امروز می بایست نام پادشاهان بزرگ هخامنشی مانند کورش کبیر سر سلسله پادشاهان هخامنشی که با گشتاسب پدر داریوش هم دوره بوده اند و کمبوجیا و داریوش را در کتاب اوستا داشته باشیم در صورتی که در سراسر اوستا نه نامی از پادشاهان هخامنشی و ماد برده شده و نه هم از تخت جمشید و همدان پایتخت های مشهور این دو سلسه ذکری به میان آمده است.

۳ - هردت Herodotus تاریخ نویس یونانی که در سال ۴۸۴ پیش از میلاد می زیست و خود سفرهایی به ایران کرده است کتابی دارد که شرح حال چهار پادشاه ماد به نام های ؛ دیاکو - فرورتی - وهوخشتره - استیاج و ۴ تن از شاهنشاهان هخامنشی کورش - کمبوجيا - داریوش و خشایارشا با وضع ایران آن روز و طرز زندگی مردم آن دوره در آن نوشته شده.
در این کتاب از ظهور اشوزرتشت در آن دوره بحثی به میان نیامده در حالی که اگر زرتشت بر پایه ی نظریه ی سنتی در آن سنوات ظهور نموده بود بی شک موضوع به این اهمیت و بزرگی در کتاب هردت منعکس می شد.

📚 بُن مایه :

برگرفته از نسک ؛ مراسم مذهبی و آداب زرتشتیان.

نوشته ی ؛ موبد اردشیر آذر گشسب.

رونوشت ؛ بردیا بزرگمهر.
۲۳
@khashatra

ادامه دارد...

وُهومَن اَمشاسِپَند

24 Oct, 04:39


(ب) گشتاسب معاصر اشوزرتشت از طایفه ی کیانیان است که در اوستا کوی ویشتاسپه Kaviwishtaspa یعنی کی گشتاسب نامیده شده و فردوسی و دقیقی در شاهنامه او را از پادشاهان کیانی می خوانند ولی گشتاسب پدر داریوش به موجب شرحی که داریوش بزرگ در دنباله ی مطالب بالا در سنگ نوشته ی بیستون می دهد از سلسله ی هخامنشی است.
« گوید داریوش شاه پدر من ویشتاسب پدر ویشتاسب ارشام پدر ارشام اربه رمنه پدر اربه رمنه چش پش و پدر چش پش هخامنش بود. گوید داریوش شاه از این رو ما را هخامنشی گویند.»

(ج) اشوزرتشت در گاتها گشتاسب را پادشاه خطاب نموده فرماید : «کی گشتاسب با داشتن سلطنت بر پیروان دین خود نیز آیین اختیار نمود و راه پاک منشی را که اهورای مقدس واشا بنمود بر گزید . این چنین امید است که کار بکام و آرزوی ما انجام گیرد.» (یسنا ۱۶/۵۱)
در حالی که گشتاسب پدر داریوش خشتره پاون، یعنی شهربان یا حکمران پارت می باشد و این ایالت را از سوی پسرش داریوش اداره می کند.
این موضوع در سنگ نوشته ی بیستون به طور آشکار ذکر شده است.
۲۲
@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

24 Oct, 04:39


۱ - درست است که اشوزرتشت همان گونه که خود در گات ها شرح می دهد در زمان پادشاهی گشتاسب ادعای پیغمبری نموده است ولی گشتاسب معاصر زرتشت با گشتاسب پدر داریوش شخص واحدی نیستند و به موجب شرح زیر دو شخصیت تاریخی متمایز از هم می باشند.

❇️ (الف) گشتاسب حامی زرتشت پسر شخصی است که در اوستا بنام اروداسب (Aorvat Aspa اوستایی) و در شاهنامه به نام لهراسب.
معروف است در حالی که نام پدر گشتاسب هخامنشی آن گونه که داریوش بزرگ در سنگ نوشته ی بیستون ذکر نموده ارشام است. اینک قسمتی از آن سنگ نوشته نقل از تاریخ ادبیات ایران در عصر هخامنشی اثر پروفسور عباس مهرین.
«ادم داریه و اوشن خشيه تيه وزر که خشیه تیه خشیه تیه نام خشیه تیه پارسایی خشیه تیه دهیو نام ویشتاسپهیاپو تره ارشامهیانپه.»
یعنی منم داریوش شاه بزرگ شاه شاهان شاه پارس شاه ممالک پور ویشتاسب (گشتاسب) نوه ی ارشام.
۲۱
@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

24 Oct, 04:38


#آذر_ایزد

ایزد آذر از بزرگ ترین ایزدان دین زرتشتی است و آن نگهبان آتش است.
آذر از آفریده‌های بزرگ اهورامزد است. زرتشتیان، در تاریخ خود «آتش» را به مانند پرچم سپندینه می‌دانند و آذر ایزدی است نگهبان این نماد پایداری و استواری دین زرتشتی. در فرهنگ ایران، آتش یکی از پدیده‌های طبیعی با ارزش است چون گرمای زندگی را در کالبد دیگر پدیده‌های هستی جاری می‌سازد.

«آذر» در اوستا «آترَ»، نهمین روز از هر ماه سی‌ روزه و نهمین ماه در سال نمای زرتشتی به این نام است. آذر ایزد نگاهبان آتش و فروزه‌ی اهورامزدا است از این رو گاه او را در شمار امشاسپندان آورده‌اند. آذر به چم آتش و گرما و نیروی داخلی برای جنبش و حرکت است. ایزد آذر از بزرگ ترین ایزدان دین زرتشتی است و آن نگهبان آتش است. آذر از آفریده‌های بزرگ اهورامزد است. زرتشتیان، در تاریخ خود «آتش» را به مانند پرچم سپندینه می‌دانند و آذر ایزدی است نگهبان این نماد پایداری و استواری دین زرتشتی. آتش یكی از آخشیج‌های چهارگانه طبیعت است كه ایرانیان همواره آن‌را پاس می‌داشته‌اند. چه نیکوست در این روز آتش نیایش خواندن و نیایش به درگاه اهورامزدا.

در فرهنگ ایران، آتش یکی از پدیده‌های طبیعی با ارزش است چون گرمای زندگی را در کالبد دیگر پدیده‌های هستی جاری می‌سازد و با نور خود که نشانی از آذر اهورایی است جان و دل یاران اهورامزدا را روشنایی می‌بخشد پس سوی پرستش اهورامزدا است. هر زرتشتی برای نیایش باید رو به سوی روشنایی و پشت بر تاریکی کند. آتش پرستاران در آتشکده از آن پرستاری می‌کنند. جشن آذرگان از جشن‌های ویژه آتش در فرهنگ ایران است.



سروده‌ی مسعود سعد سلمان، بر پایه‌ی کتاب بندهش :

ای خرامنده سرو تابان ماه
روز آذر می چو آذر خواه

شادمان كن مرا به مِی كه جهان
شادمان شد به فر دولت شاه

گل آفتاب گردان نماد آذر ایزد است.

@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

24 Oct, 04:37


#امروز

به روز، پیروز ‌و فرخ روز آذر ایزد از آبان ماه به سال ۳۷۶۲ مزدیسنی

پنج شنبه ۳ آبان ماه به سال ۱۴۰۳ خورشیدی

۲۴ اکتبر  سال ۲۰۲۴ (ترسایی)

✔️ آذر = آتر ، آدر ، آگر ، آتش.

✔️ روز دیدار پیر مراد در شهر یزد.

@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

23 Oct, 08:42


#دی_به_آذر

دی به آذر، روز هشتم از هر ماه در گاهشماری زرتشتیان است. دی یکی از نام‌های اهورامزداست.

«دی» (اوستایی:«دَثوش») به چم (:معنی) پروردگار، دادار، آفریننده و جهاندار زیبایی‌ها است. در گاه‌ شماری زرتشتی، روز نخست هر ماه اورمزد روز نامیده می‌شود، سه روز دیگر به نام اهورامزدای بی‌همتاست که به واژه‌ی دی آمده و از آن سخن گفته شده است.

در هر ماه سه روز با نام «دی» شناخته می‌شود. روزهای هشتم، پانزدهم و بیست و سوم ماه زرتشتی به نام «دی» است مانند دی به آذر، روز هشتم هر ماه، دی به مهر، روز پانزدهم از هرماه، دی به دین، روز بیست و سوم از هر ماه. برای باز شناختن هر یک از این سه روز ، نام روز پس از آن به واژه‌ی دی پیوند داده شده است برای نمونه فردای روز دی به آذر روز آذر است.

روزهای دی در هر ماه روزهای نیایش همگانی، به آتشکده رفتن، آسایش و دست از كار كشیدن زرتشتیان است.
 
سروده‌ی مسعود سعد سلمان، بر پایه‌ی کتاب بندهش ؛

روز دی است خیز و بیار ای نگار مِی
ای ترک، مِی‌ بیار كه تركی گرفت دی

مِی ده برطل و جام كه در بزم خسروی
بنشست شاه شاد ملک ارسلان به مِی

اندرزنامه آذرباد مهراسپندان (موبد موبدان در روزگار شاپور دوم)

سر شوی و موی و ناخن پیرای

گل بادرنگ بویه نماد دی به آذر است.

@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

23 Oct, 08:42


#امروز

به روز، پیروز ‌و فرخ روز دی به آذر از آبان ماه به سال ۳۷۶۲ مزدیسنی

چهار شنبه ۲ آبان ماه به سال ۱۴۰۳ خورشیدی

۲۳ اکتبر  سال ۲۰۲۴ (ترسایی)

✔️ دی به آذر = آفریدگار.

✔️ روز آرامش و نیایش همگانی زرتشتیان‌.

@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

23 Oct, 06:51


https://amordadnews.com/227737/

وُهومَن اَمشاسِپَند

22 Oct, 05:16


۴۔ مسعودی (در گذشت ۳۴۵ هجری) در مروج الذهب می نویسد « به زعم مجوسان (زرتشتیان) از زمان زرادشت اسپنتمان، پیغمبر شان تا اسکندر ۲۵۸ سال می باشد ولی همین نویسنده در کتاب دیگر خود التنبيه والاشراف این مدت را ۳۰۰ سال نوشته است و پور ریحان بیرونی (۴۴۰/۳۶۲) نویسنده ی دیگر اسلامی فاصله ی میان این دو واقعه ی تاریخی را ۲۵۸ سال ذکر نموده است.
از آن جایی که اسکندر مقدونی در سال ۳۳۱ پیش از میلاد به ایران تاخته و داریوش سوم آخرین پادشاه هخامنشی در سال ۳۳۰
گفته شده است.
بنابراین برابر گفته ی نویسندگان مشروحه ی بالا زمان پیدایش اشوزرتشت باید در سال ۶۳۰ (۳۳۰+۳۰۰) یا ۵۸۸ (۲۵۸۳۳۰) پیش از میلاد بوده باشد.
از نویسندگان خارجی تنها اميانوس مارسلينوس Ammianus Marcellinus رومی را که در حدود ۳۳۰ پس از مسیح می زیست می توان طرف دار تاریخ سنتی شمرد.
این نویسنده در کتاب خود می نویسد «آیین مغ دانشی است که زرتشت بلخی در زمان پادشاه دانا گشتاسب پدر داریوش انتشار داد.»
و از خاور شناسان و اوستا دانان عصر حاضر جکسن Jackson آمریکایی و وست West انگلیسی و ميه Meillet فرانسوی با این نظریه موافق اند و می گویند که اشوزرتشت در زمان گشتاسب پدر داریوش بزرگ هخامنشی ظهور نموده است ولی این نظر سنتی از طرف بیشتر پژوهش گران به علل زیر مردود شناخته شده و امروز طرف دار زیادی ندارد.

📚 بُن مایه :

برگرفته از نسک ؛ مراسم مذهبی و آداب زرتشتیان.

نوشته ی ؛ موبد اردشیر آذر گشسب.

رونوشت ؛ بردیا بزرگمهر.
۲۰
@khashatra

ادامه دارد...

وُهومَن اَمشاسِپَند

22 Oct, 05:16


نظریه ی نخست :
روایات زرتشتی به طور عموم و بیشتر نویسندگان اسلامی طرفدار نظر اولند یعنی تاریخ پیدایش اشوزرتشت را در حدود ۶۰۰ سال پیش از تولد مسیح می دانند.
۱ - زاد سپرم موبد سيركان (سيرجان) که برادرش منوچهر موبدان موبد شیراز و پارس و نویسنده ی کتاب های دادستان دینی و نامه های منوچهر است و در زمان مامون خلیفه عباسی می زیست در کتاب خود فاصله ی میان ظهور دین زرتشتی تا برباد رفتن پادشاهی ایران به دست اسکندر مقدونی و کشته شدن داریوش سوم را ۳۰۰ سال می داند.
۲ - در فصل اول کتاب اردای ویراف نامه چنین نوشته شده ؛ « زرتشت پاک دینی که از اهورا مزدا پذیرفت، در جهان رواکرد و تا پایان ۳۰۰ سال به همان پاکی بماند و مردم بی گمان بودند.
در انجام اهریمن گجستگ (ملعون) ناپاک برای این که مردم را به گمان اندازد اسکندر گجستک رومی را که در مصر به سر می برد بر آن داشت که با ستیزه گران و نبرد و ویرانی به ایرانشهر تازد. او شهریار ایران بکشت و پایتخت را ویران کرد.»

۳ - نویسنده ی بندهش فاصله  ی زمانی از ظهور زرتشت تا مرگ اسکندر را ۲۷۲ سال می داند و سپس می افزاید که چون مدت پادشاهی اسکندر ۱۴ سال بوده بنابراین از ظهور پیامبرتا برچیده شدن بساط پادشاهی ایران به دست اسکندر گجستک ۲۵۸ سال بوده است.
۱۹
@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

22 Oct, 05:16


زمان پیدایش اشوزرتشت

در آغاز این گفتار باید اعتراف نماییم که ما هنوز به تاريخ درست ظهور زرتشت دسترسی نداریم و نمی توانیم به طور قطع بگوییم این پیامبر باستانی درچه سده ای ادعای پیغمبری نموده است.
زیرا اقوال نویسندگانی که از دوره ی باستان تا به حال در این باره قلم فرسایی نموده اند و سنوات داده شده از سوی آن ها برای ظهور اشو زرتشت به قدری مختلف است و با هم چندان فاصله دارند که سازش میان آن ها به هیچ روی امکان پذیر نیست.
برخی از مورخین تاریخ پیدایش او را در حدود سده ی ۶ یا ۷ پیش از میلاد می دانند در حالی که نویسندگان دیگر ظهور او را تاشش هزار سال پیش از میلاد مسیح به عقب می برند.
خاورشناسان و اوستا دانان هم عده ای طرفدار این دسته و جمعی هوادار آنند معدودی هم پس از تحقیق و مطالعه دقیق قول هر دو دسته را رد نموده و از روی قرائن تاریخی زمان ظهور اشوزرتشت را خود معین کرده اند و ما اينک لازم می دانیم درباره ی هر يک از این سه نظریه مختصر گفتگویی بکنیم.
۱۸
@Khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

22 Oct, 05:01


#امرداد_امشاسپند

خویشکاری امرداد امشاسپند در جهان استومند (مادی) نگهبانی از گیاهان روی زمین و سرسبز و بارور نگاه داشتن آنهاست و با توجه به این که وی نماد جاودانگی و بی‌مرگی و جوانی همیشگی است، مسعود سعد سلمان گوید: «روز امرداد مژده داد بدان / که جهان شد به طبع باز جوان»

در بندهش درباره‌ی این امشاسپندبانو می‌خوانیم: «امرداد بی‌مرگ سرور گیاهان بی‌شمار است زیرا او را به گیتی گیاه خویش است. گیاهان را رویاند و رمه گوسفند را افزاید؛ زیرا همه دام‌ها از او خورند و زیست کنند. به فَرَشکَرت (تازه کردن جهان)، سوشیانت و نوسازی جهان نیز اَنوش از امرداد آرایند. اگر کسی گیاه را رامش و خرمی بخشد یا بیازارد، آنگاه امرداد از او آسوده یا آزرده می‌شود. امرداد امشاسپند همیشه با خورداد امشاسپند (نگهبان آب) همراه است. در جهان خاکی، نگهبانی گیاهان و رستنی‌ها به او سپرده شده است.

اَمِرتات: جاودانگی، ماندگار و بی‌مرگی نام هفتمین روز از هر ماه در  گاهشمار زرتشتی و نام پنچمین‌ ماه است. اَ، واگ (واژه‌) نفی هست، مِر: به چم مردن و مرگ، تات.  پسوند  امرداد به پارسی آمده است. در  آفرینش نگهبان گیاهان و رستنی هست ، دو گام امشاسپندان خورداد و اَمرداد به هم پیوسته هستند. آدمی بتواند این دو رده از زندگی را به وارستگی برساند و به رسایی برسد خودبه‌خود به بی‌مرگی و جاودانگی هم خواهد رسید. اهورامزدا خوشی خورداد و جاودانگی امرداد را به کسی می‌بخشد که در دنیا اندیشه و گفتار و کردارش نیک باشد. چه نیکوست در این روز به آینده اندیشیدن و برای آینده برنامه‌ریزی کردن.

در اوستا اَمَرتات و در فارسی اَمُرداد بنابراین اَمُرداد یعنی بی مرگی و آسیب ندیدنی یا جاودانی. پس واژه “مرداد” در ادب مزدیسنا جایی ندارد. اَمُرداد یکی از امشاسپندان است که نگهبانی گیاهان با اوست. همیشه با امشاسپند هَه‌اُروتات یا خورداد هستند.

در گاهشمار سی‌روزه‌ی زرتشتیان هنگامی که نام روز و ماه برابر می‌شود آن روز را جشن می‌گیرند. فرارسیدن روز امرداد در ماه امرداد را جشن امردادگان می‌نامند. گل نماد امرداد امشاسپند ”گل چمبک (زنبق)” است.
 
در گاتها، یسنا ٥١ ، بند ٧  می‌خوانیم:

كس به هفت رده، اهورامزدا، روان، نیک اندیشی، بهترین راستی، شهریاری مینوی، آرمان سپند، رسایی وبالندگی بی مرگی، جاودانگی برسد و بر راه آیین راستی مى‌رود، از بخشایش دو مینویی اهورامزدا به پاداش خواهد رسید خوشی خورداد و جاودانگی امرداد را دارا مى شود.

«مسعود سعد» می‌سراید :

روز امرداد مژده داد بداند
كه جهان شد به طبع باز خواند
 

سروده‌ی مسعود سعد سلمان، بر پایه‌ی کتاب بندهش ؛

روز امرداد مژده داد بدان
كه جهان شد به طبع باز جوان

عدل بارید بر جهان یك سر
دولت و ملک شهریار جهان


اندرزنامه آذرباد مهراسپندان (موبد موبدان در روزگار شاپور دوم)

دار و درخت بنشان


اندرزنامه ی آذرباد مهر اسپندان در سروده‌ی استاد ملک‌الشعرای بهار :

به (خورداد) جوی نوین کن روان/ امرداد بیخ نو اندر نشان

گل چمبک نماد امرداد امشاسپند است.

@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

22 Oct, 05:01


#امروز

به روز، پیروز ‌و فرخ روز اَمُرداد امشاسپند و آبان ماه به سال ۳۷۶۲ مزدیسنی

سه شنبه ۱ آبان ماه به سال ۱۴۰۳ خورشیدی

۲۲ اکتبر  سال ۲۰۲۴ (ترسایی)

✔️ اَمُرداد = بی مرگی و جاودانگی.

@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

21 Oct, 11:03


https://amordadnews.com/229081/

وُهومَن اَمشاسِپَند

21 Oct, 09:05


#خورداد_امشاسپند

خورداد پنجمین امشاسپند و پاس دارنده‌ی آب ها و سرسبزی است. آب در كنار سه آخشیج دیگر (خاک، هوا، آتش) در میان ایرانیان باستان از اهمیت ویژه‌ای برخوردار بوده است. وجود ایزدان گوناگون موكل بر آن و نوشته‌های ایرانی و انیرانی همه گواه اهمیت این آخشیج است در میان ایرانیان باستان و زرتشتیان. زاستار (:طبیعت) در نظر ایرانیان جایگاه والایی دارد و عناصر آن شایسته ی گرامی داشت و دارای تقدس ویژه‌ای است. آب،‌ باد، خاک و آتش در دین اشوزرتشت و در فرهنگ و سنت ایرانی چهار آخشیج سپند است كه برای هر یک از آن ها فرشته‌ی ویژه‌ای تعیین شده و خویش کاری فرد زرتشتی است که محیط زیست را در حد توان پاک نگاه دارد. آب نه تنها سپند است بلكه آشامیده شده و در امور جاری زندگی به مصرف می‌رسد. عنصری كه وحدت آن نماد یكتایی اهورامزدا و كثرت آن جلوه‌گاه تمام پدیده‌های جهان هستی است،‌ از چكه‌ی باران تا اقیانوس پهناور و از آب آرام چاه تا سیل جاری در بستر رودها موجد و مولد زندگی است.

در ایران باستان تا به امروز ماه سوم سال و روز ششم هر ماه خورداد نام دارد. یشت چهارم كه به‌ نام خورداد یشت خوانده می‌شود، به طوری كه این فرشته در جهان مینوی نماد كمال اهورامزدا و در جهان جسمانی نگهبان آب است. خورداد در اوستا «هـَئوروَتات» و در پهلوی «خُردات» یا «هُردات» به چم رسایی و کمال است که در گاتها یکی از فروزه‌های اهورا مزدا و در اوستای نو نام یکی از هفت امشاسپند و نماد رسایی اهورا مزدا است. بخش هئوروه که صفت است به چم رسا، همه، درست و کامل. بخش دوم تات که پسوند است برای اسم، بنابراین هئوروتات به چم کمال و رسایی است. خورداد نماینده رسایی و کمال اهورامزداست.

خورداد، امشاسپند بانویی است که نگهداری از آب‌ها در این جهان، خویشکاری اوست و کسان را در چیرگی بر تشنگی یاری می‌کند از این روی در آیین، به هنگام نوشیدن آب از او به نیکی یاد می‌شود و در گیتی به نگهبانی آب گماشته شده است. ایزدان تیر و باد و فروردین از همکاران خورداد هستند.

در گاتها، از خورداد و امرداد پیوسته در کنار یکدیگر یاد می‌شود و در اوستای نو نیز این دو امشاسپند، پاسدارنده آب‌ها و گیاهان‌اند که به یاری مردمان می‌آیند و تشنگی و گرسنگی را شکست می‌دهند. گل سوسن نماد خورداد امشاسپند است.

در یسنا، هات ۴۷، آمده‌است که اهورامزدا رسایی خورداد و جاودانگی امرداد را به کسی خواهد بخشید که اندیشه و گفتار و کردارش برابر آیین راستی است.

در متن‌های کهن امشاسپند خورداد : چهارمین یشت از یشت های بیست و یک گانه‌ی اوستا، ویژه ستایش و نیایش امشاسپند بانو خورداد است که در آن یشت از زبان اهورا مزدا یادآور می‌شود که «… یاری و رستگاری و رامش و بهروزی خورداد را برای مردمان اشون بیافریدم…» و سپس تاکید می‌شود هر آن کس که خورداد را بستاید همانند آن است که همه امشاسپندان را ستایش کرده‌ است. در بندهش نیز درباره ی خورداد آمده‌است : «… ششم از مینویان، خورداد است؛ او از آفرینش گیتی، آب را به خویش پذیرفت..»، چنین گوید : هستی، زایش و پرورش همه موجودات مادی جهان از آب است و زمین را نیز آبادانی از اوست…»


سروده‌ی مسعود سعد سلمان، بر پایه‌ی کتاب بندهش :

خورداد ‌روز داد نباشد كه بامداد
از لهو و خرمی بستانی ز باده داد

از باده جوی شادی و از باده باش خوش
بی‌باده این جهان، صنما بادگیر، باد


اندرزنامه آذرباد مهراسپندان (موبد موبدان در روزگار شاپور دوم)

جوی کن.


اندرزنامه آذرباد مهر اسپندان در سروده‌ی استاد ملک‌الشعرای بهار :

به (خورداد) جوی نوین کن روان/ (امرداد) بیخ نو اندر نشان

گل سوسن نماد خورداد امشاسپند است.

@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

21 Oct, 09:04


#امروز

به روز، پیروز ‌و فرخ روز خورداد امشاسپند و آبان ماه به سال ۳۷۶۲ مزدیسنی

دو شنبه ۳۰ مهر ماه به سال ۱۴۰۳ خورشیدی

۲۱ اکتبر  سال ۲۰۲۴ (ترسایی)

✔️ خورداد = هَئوروَتات ، رسایی و کمال.

@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

20 Oct, 19:17


( ج) - در کتاب هشتم فصل سیزدهم دینکرد که از اسپند نسک مطالبی بیان می کند به جمله ی زیر می رسیم ؛
« در برنایی در سی سالگی به همپرسگی اهورا مزدا نایل شد و هفت بار همپرسگی در عرض ده سال برایش روی داد.»
از مطالب بالا نتیجه می گیریم که نویسنده ی دینکرد نیز در هزار و اندی سال پیش از این باور داشته که اشوزرتشت در سی سالگی به ریاضت و راز و نیاز با پروردگار بزرگ پرداخته و تاده سال هفت بار به همپرسگی اهورا مزدا نایل شده و پس از رسیدن به حد کمال از سوی اهورا مزدا به پیامبری و رهنمونی مردم بر گزیده شده است ولی عده ای از پژوهش گران موضوع همپرسگی و پیامبری را یکی دانسته اند. عده ای دیگر هم سن همپرسگی را بیست نوشته اند که به نظر نویسنده هیچ کدام مقرون به صحت نیست تا نظر خوانندگان عزیز چه باشد.

📚 بُن مایه :

برگرفته از نسک ؛ مراسم مذهبی و آداب زرتشتیان.

نوشته ی ؛ موبد اردشیر آذر گشسب.

رونوشت ؛ بردیا بزرگمهر.
۱۷
@khashatra

ادامه دارد...

وُهومَن اَمشاسِپَند

20 Oct, 19:17


۳ - حالا باز هم به عقب می رویم تا می رسیم به عهد مامون خليفه عباسی (۱۹۸-۲۱۸ هجری قمری) هنگامی که کتاب دینکرد جمع آوری و به خط پهلوی نوشته شد.
در این کتاب موضوع همپرسگی و وخشوری اشوزرتشت سه بار مورد بحث قرار گرفته است و ما هر سه قسمت را عیناً برای خوانندگان عزیز ترجمه می نماییم.
❇️ (الف) در جلد هفتم فصل سوم دینکرد چنین وارد است « درباره معجزاتی که ظاهر شد از همپرسگی اول تا پایان همپرسگی هفتم که ده سال طول کشید و درباره ی وخشوری در کیهان و پذیرفتن برز آوندکی گشتاسب دین او را که بود پس از ده سال همپرسگی به مدت دو سال.»
از مطالب بالا چنین استنباط می شود که اشوزرتشت هفت بار با اهورا مزدا همپرسگی داشته یعنی پرسش هایی می کند و پاسخ هایی می شنود و این همپر سگی ها در زمان های مختلف در عرض ده سال اتفاق می افتد پس از این همپرسگی ها اشوزرتشت به وخشوری می رسد و پس از دو سال دیگر گشتاسب کیانی دین او را می پذیرد.

❇️ (ب) در جلد هفتم فصل چهارم دینکرد نوشته شده « درباره ی معجزاتی که به ظهور پیوست از پذیرفتن کی گشتاسب دین را تا هنگام در گذشت ستوده فروهر زرتشت که از روز زایش ۷۷ و از همپرسگی ۴۷ سال و از پذیرفتن گشتاسب دین را ۳۵ سال بود.»
این جا نویسنده ی دینکرد سال همپرسگی را (۴۷-۷۷) یعنی سی سالگی و تاریخ ایمان آوردن گشتاسب را (۳۵-۷۷) یعنی چهل و دو
سالگی می داند و چون در قسمت پیش دیدیم که هفت بار همپرسگی جمعاً ده سال طول کشیده بنابراین باید با نویسنده ی دانشمند دینکرد هم صدا بگوییم که اشوزرتشت در چهل سالگی به پیامبری برگزیده شده است.
۱۶
@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

20 Oct, 19:16


مجدد در صفحه ۲۹۰ همان روایت ابیاتی بشرح زیر نوشته شد :
اشو زرتشت زاد آن کو زِ مادر،
به رویش بود تابان نسر آذر.
از این دنیا به پاکی سر کشیده،
چودر سی سالگی عمرش رسیده.
به ناگه بهمن آمد بود او را،
به در گاه خدا بسپرد او را.
در آن جا او همی ده سال مانده،
رموز جمله ها اسرار خوانده.
همه اسرار غیب او را عیان شد،
زِ هر گونه علوم او را روان شد.
پس آن که پاسخش داده خداوند،
بزرگ رو از این جا بس خورسند.
ترا ده سال شد ماندی در این جا،
تو نيک آموختی از زند و وستا.
کنون از عمر چهل سالت گذشته،
ابا پیغمبری ره باز گشت.
که باقی از حیاتت سی و هفت است به بین گشتاسب را کز خویش رفته است.
برای اطلاع خوانندگان باید بگوئیم که روایت کامدین، شاهپور در تاریخ (کتاب روایات) ۹۳۸ هجری خورشیدی یعنی در حدود ۴۰۰ سال پیش از این توسط دستوران ایران جهت پارسیان هندوستان نوشته و فرستاده شده است و از نوشته این روایات به طور آشکار درك میشود که فرشته ی بهمن  (انديشه ی نيک) اشوزرتشت را در سی سالگی با خود به درگاه اهورا مزدا می برد و ده سال در آن جا می ماند و در ۴۰ سالگی به او مأموریت بازگشت داده می شود تا به راهنمایی مردم بپردازد پس ما می بینیم که در ۴۰۰ سال پیش زرتشتیان ایران و هندوستان تاریخ بر انگیخته شدن پیامبر را ۴۰ سالگی می دانسته اند.
۱۵
@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

20 Oct, 19:16


مجدد در صفحه ۲۹۰ همان روایت ابیاتی بشرح زیر نوشته شد :
اشو زرتشت زاد آن کو زِ مادر،
به رویش بود تابان نسر آذر.
از این دنیا به پاکی سر کشیده،
چودر سی سالگی عمرش رسیده.
به ناگه بهمن آمد بود او را،
به در گاه خدا بسپرد او را.
در آن جا او همی ده سال مانده،
رموز جمله ها اسرار خوانده.
همه اسرار غیب او را عیان شد،
زِ هر گونه علوم او را روان شد.
پس آن که پاسخش داده خداوند،
بزرگ رو از این جا بس خورسند.
ترا ده سال شد ماندی در این جا،
تو نيک آموختی از زند و وستا.
کنون از عمر چهل سالت گذشته،
ابا پیغمبری ره باز گشت.
که باقی از حیاتت سی و هفت است به بین گشتاسب را کز خویش رفته است.
برای اطلاع خوانندگان باید بگوئیم که روایت کامدین، شاهپور در تاریخ (کتاب روایات) ۹۳۸ هجری خورشیدی یعنی در حدود ۴۰۰ سال پیش از این توسط دستوران ایران جهت پارسیان هندوستان نوشته و فرستاده شده است و از نوشته این روایات به طور آشکار درك میشود که فرشته ی بهمن  (انديشه ی نيک) اشوزرتشت را در سی سالگی با خود به درگاه اهورا مزدا می برد و ده سال در آن جا می ماند و در ۴۰ سالگی به او مأموریت بازگشت داده می شود تا به راهنمایی مردم بپردازد پس ما می بینیم که در ۴۰۰ سال پیش زرتشتیان ایران و هندوستان تاریخ بر انگیخته شدن پیامبر را ۴۰ سالگی می دانسته اند.
۱۵
@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

20 Oct, 06:08


#سپندارمزد_امشاسپند

سپند آرامئیتی یا همان اسفند به چم ( : معنی) بی‌نقصی و تندرستی کامل است. وی نگاهبان و پاسدار زمین و در عین حال نشان فرمان برداری، پرهیزگاری و نیایش است.

این واژه که در اوستایی «سْپِنْتَه آرمَئیتی» (Spenta-Ârmaiti) است و نام چهارمین امشاسپند شناخته می‌شود، از دو بخش «سپنته» (Spenta) یا «سپند» به چم (:معنی) پاک و مقدس و «آرمئیتی» (Ârmaiti) به چم فروتنی و بردباری تشکیل شده است و این دو با هم به چم فروتنیِ پاک و سپند است. این واژه در پهلوی «سپندارمت» (SpandÂrmat) و در فارسی «سپندارمذ» و «اسفندارمذ» و «اسفند» شده است.

سپنته آرمیتی یکی از ایزد بانوان و امشاسپندان زرتشتی است که در زبان اوستایی، سپنته آرمیتی یا سپنت اَرمَیتی یا سپند آرامئیتی خوانده می‌شود، در زبان پهلوی بدان سپندارمذ یا سپندارمت گویند و در فارسی، سپندارمد نیز خوانده شده‌است. امشاسپند سپندارمذ، نگهبان و ایزدبانوی زمین سرسبز و نشانی از باروری و زایش است.

در فرهنگ پهلوی سپندرمت یا همان سپندارمذ، نام یکی از امشاسپندان و در عین حال نام پنجمین روز ماه و دوازدهمین ماه سال معرفی شده‌است. وی را همان الهه بسیار قدیمی اسفند دانسته‌اند و گفته‌اند که او را دو امشاسپند دیگر یعنی هورواتات (خرداد) و امرتات (امرداد) همراهی می‌کنند و این سه گروهی از امشاسپندان را می‌سازند که قرینه‌ی سه امشاسپند نخستین، یعنی وهمن (وهومن یا همان بهمن)، اشه وهیشته (اردی بهشت) و خشتره وییریه (شهریور) محسوب می‌شوند.

این فروزه در انسان به گونه‌ی فروتنی و مهر و خدمت به دیگران، نمایان می‌شود. سپندارمزد در جهان خاکی، نگاهدارنده‌ی زمین و زنان است. زمینی که بی‌هیچ چشم داشتی هرچه دارد در اختیار جانداران می‌گذارد و زنانی چون مادر که هم چون زمین، مهربان و فروتنند، مهر می‌ورزند بدون این که چشم‌به راه پاسخی مهرانگیز باشند.

زن و زمین همسانی‌های بسیاری دارند. زن و زمین هر دو نماد باروری و زایش هستند، زندگی از زن و زمین است که جریان دارد.


سروده‌ی مسعود سعد سلمان، بر پایه‌ی کتاب بندهش :

سپندارمز‌ روز خیز ای نگار،
سپند آر ما را و جام می آر.

می ‌آر از پی آن که بی می‌‌نشد،
دلی شادمان و تنی شاد‌خوار.

سپند آر پی آن که چشم بدان،
بگرداند ایزد ازین روزگار.


اندرزنامه آذرباد مهراسپندان (موبد موبدان در روزگار شاپور دوم)

ورز زمین کن


اندرزنامه آذرباد مهر اسپندان در سروده‌ی استاد ملک‌الشعرای بهار :

به (شهریور) اندر شوی شادخوار،
کنی در (سپندارمز) کشت و کار

گل بیدمشک نماد سپندارمزد امشاسپند است.

@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

20 Oct, 06:07


#امروز

به روز، پیروز ‌و فرخ روز سپندارمزد امشاسپند و آبان ماه به سال ۳۷۶۲ مزدیسنی

یک شنبه ۲۹ مهر ماه به سال ۱۴۰۳ خورشیدی

۲۰ اکتبر  سال ۲۰۲۴ (ترسایی)

✔️ سپندارمزد = فروتنی پاک و سپند

@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

19 Oct, 10:33


#شهریور_امشاسپند

خشَتَره وییریه یا شهریور به چم «شهریاری و نیرومندی اهورایی»، نام سومین امشاسپند است. این امشاسپند نشان از پیروزی دارد، زیرا خویش کاری (:وظیفه‌ی) اصلی او پاسداری از فلزات است.

خشَترا در اوستا نام سومین فروزه ی اهورامزدا از گروه امشاسپندان است. خشَتَره وییریه یا شهریور به چم «شهریاری و نیرومندی اهورایی»، نام سومین امشاسپند است. این امشاسپند نشان از پیروزی دارد، زیرا خویش کاری (: وظیفه‌ی) اصلی او پاسداری از فلزات است. در اوستا نماد توانمندی و فَر و شکوه پادشاهی اهورامزدا است. نگهبانی توپال‌ها (فلزات) بر روی زمین به او سپرده شده است.

شهریور (امشاسپند)، خَشَتَرَه وَیریَه نام یکی از امشاسپندان زرتشتی است. در اوستا «خشَثرَ وَیریَه» و در پهلوی «شَهرِوَر» و در فارسی «شَهریوَر» یا «شَهریَر» است. بخش نخست این واژه به چم (: معنای) شهریاری و شهر است (مراد از شهر، همانا کشور است، چنان‌که سرزمین ایران را، ایران شهر می‌نامیدند) بخش دوم این واژه، یعنی «ویریه»، فروزه (: صفت) و به چم مورد پسند است. بر این اساس، خشتره‌ویریه، به چمار (: معنای) آرمان‌شهر یا شهریاری آرمانی یا توانایی مینُوی آرمانی است.
در اساتیر زرتشتی و ایرانی این امشاسپند نماد شهریاری و فّر و فرمان‌روایی اهورا مزدا و نگاهبان فلزها و پاسدار فَر و پیروزی شهریاران دادگر و یاور بینوایان و دستگیر مستمندان است.

در جهان مادی پاسبان فلزات است. شهریاری اهورایی از قانون اشا (هنجار هستی) بر می خیزد و همه جهان را در بر می گیرد. در این روز نیکوست به خواستگاری رفتن و زن خواستن.

در بندهش که از نامه های کهن ایرانی است از دیوی بنام سئورو یاد شده که دیو آشوب و تباهی است و از دشمنان و هماوردان خشَتریور می باشد.
از سوی دیگر ایزدانی مانند : ایزد خور، ایزد مهر و ایزد آسمان از یاران و همکاران او هستند.

در گاهشمار مزدیسنی روز چهارم هر ماه شهریور نامیده می‌شود و برابر آیین، هرگاه نام روز و نام ماه برابر می‌شد آن روز را جشن برپا می‌کردند و به شادمانی و ستایش آفریده های نیک اهورا مزدا می‌پرداختند و آن روز را شهریورگان می‌نامیدند.


مسعود سعد سلمان می‌سراید :

ای تنت را ز نیکویی زیور،
شهره روزی ست روز شهریور.


چکامه ای از «مسعود سعد سلمان»

شهریور است و گیتی از عدل شهریار،
شاد است، خیز و مایه شادی به من بیآر.

باده شناس، مایه شادی و خرمی،
بی باده هیچ جان نشد از مایه شاد خوار.


سروده‌‌ی مسعود سعد سلمان، بر پایه‌ی کتاب بندهش :

این تنت را ز نیكویی زیور،
شهره روزی است روز شهریور.

تا به اقبال شهریار جهان.
بگذرانیم جان به لهو و بطر


اندرزنامه ی آذرباد مهراسپندان (موبد موبدان در روزگار شاپور دوم)

خوش باش.


اندرزنامه آذرباد مهر اسپندان در سروده‌ی استاد ملک‌الشعرای بهار :

به (شهریور) اندر شوی شادخوار،
کنی در (سپندارمز) کشت و کار.

گل شااسپرغم نماد شهریور امشاسپند است.

@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

19 Oct, 10:33


#امروز

به روز، پیروز ‌و فرخ روز شهریور امشاسپند و آبان ماه به سال ۳۷۶۲ مزدیسنی

شنبه ۲۸ مهر ماه به سال ۱۴۰۳ خورشیدی

۱۹ اکتبر  سال ۲۰۲۴ (ترسایی)

✔️ شهریور = شهریاری اهورایی

@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

18 Oct, 14:33


چنان چه ملاحظه نمودید تاریخی که برای بعثت اشو زرتشت در این گفتار ذکر شد چهل سالگی بود و احتمال کلی دارد که برخی از خوانندگان به نویسنده خرده بگیرند که چرا برخلاف باور بیشتر خاور شناسان سخن گفته است.
اينک برای اثبات گفته ی خود از شما خواننده ی عزیز می خواهم که بیایید با هم بر کتاب های مشروحه زیر مرور نماییم و نوشته ی آن ها را درباره ی پیامبری اشو زرتشت از مدنظر بگذرانیم :
۱ - در کتاب آیینه ی آیین مازدیسنی اثر روانشاد کیخسرو شاهرخ صفحه ی ۶ چنین می خوانیم « در هنگامی که زرتشت پیغمبر شد چند سال داشت - اشو زرتشت در روز خورداد و فروردین ماه چهل سال داشت که از سوی هورمزد رهنمون به پیغمبری و راهنمایی برگزیده شد.»

۲ - در کتاب روایات داراب هرمزدیار صفحه ی ۴۸ از روایتکامدین شاهپور وارد است.
« پرسش آن که اشو زرتشت در چند سالگی پیش اورمزد رفته اند - جواب سی ساله بودند و ده سال در آن جانب بوده اند چون دین بیاورد ۳۷ سال دیگر در عالم بوده اند جمله ۷۷ سال باشد.»

📚 بُن مایه :

برگرفته از نسک ؛ مراسم مذهبی و آداب زرتشتیان.

نوشته ی ؛ موبد اردشیر آذر گشسب.

رونوشت ؛ بردیا بزرگمهر.
۱۴
@khashatra

ادامه دارد...

وُهومَن اَمشاسِپَند

18 Oct, 14:10


به فرمان گشتاسب از دانشمندان و فضلای سراسر کشور دعوت به عمل آمد و با شرکت همه ی آن ها و حضور شخص پادشاه جلسات بحث و گفتگو در دربار تشکیل شد.
اشوزرتشت اصول دین مزدیسنی را ارائه نمود و در باره ی هر يک از آن ها ساعت ها صحبت کرده و به حاضرین توضیح داد.
دانشمندان فرمایشات پیغمبر را شنیدند پرسش هایی کردند و پاسخ هایی قانع کننده دریافت داشتند و پس از چند جلسه بحث و گفت گو در پایان همه ی حاضرین در جلسه به حقانیت آیین جدید ایمان آوردند.
گشتاسب کیانی شاهنشاه ایران و آتوسا (Hu-Taosa در اوستا) شهبانو و اسفندیار و پشوتن فرزندان گشتاسب و دیگر افراد خاندان شاهنشاهی و نیز جاماسب و فره شوشتر ( Frashaoshtra در اوستا) دو برادر دانشمند که سمت وزارت پادشاه داشتد و دیگر فضلا و دانشمندانی که در جلسه بحث حاضر بودند همگی دین او را پذیرفتند.
در این هنگام ۴۲ سال از زندگانی اشوزرتشت می گذشت.
سپس راه هموار شده و به مصداق الناس على دين ملوكهم به تدريج کلیه ی مردم ایران و اهالی ممالک هم جوار به او روی آوردند و دین مزدیسنی عالم گیر شد. اشوزرتشت پس از ۷۷ سال زندگی در روز خیر ایزد و دی ماه پنجم دی ماه خورشیدی هنگامی که در آتشکده ی بلخ مشغول ستایش پروردگار بود به دست یکی از سرداران تورانی به نام توربراتور (۱) کشته شده جان به جان آفرین تسلیم نمود.

-------------------------------
۱- کتاب بندهش کُشنده ی پیامبر را به نام برا تر کرش Bratrokresh می نامد.
۱۳
@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

18 Oct, 10:37


« در پرتو اندیشه ی نيک روانم را به سوی فردوس رهبری خواهم کرد و با آگاهی از پاداشی که اهورامزدا برای کارهای نيک مقرر فرموده است، کوشش خواهم کرد تا آن جا که مرا تاب و توان باشد مردم را بیاموزم که به راه راست گرایند و درستی پیشه سازند» (یسنا ۷/۲۸)
آری اشوزرتشت در چهل سالگی در روز خورداد و فروردین ماه از کوه اشیدرنه به زیر آمده به میان مردم رفت و آن ها را به آیین مزدیسنی دعوت فرمود ولی از قرائن چنین برمی آید که در روزهای نخست مردم به سخنان آن حضرت چندان اعتنایی نداشتند و شماره گروندگان به او خیلی کم و انگشت شمار بود.
نخستین کسی که به او ایمان آورده و دین مزدیسنی قبول کرد میدیو ماه پور آراستی پسر عموی خود حضرت بود و بعد افراد خانواده ی پیغمبر و نزدیکان او به او روی آوردند.
ولی پیروان خدایان قدیم و متنفذین و ثروتمندان از سر دشمنی برخاسته با او مخالفت هایی آغاز نمودند، به حدی که بالاخره پیامبر تاب مقاومت نیاورده، زادگاه خود را گذاشته از دست دشمنان فراری شد، و به سوی خاور رو آورده مدت ها سرگردان بود.
اشوزرتشت در گات ها از این وضع زبان به شکایت گشوده می فرماید :
« به كدام خاک روی آورم، به کجا رفته پناه جویم، مهتران و پیشوایان از من کناره جویند. نه از دهقانان خشنود هستم و نه از بستگان دروغ، که فرمان روایان شهراند، چگونه تو را خشنود توانم ساخت ای مزدا» (یسنا ۱/۴۶)
پس از مدت ها سر گردانی و در بدری وخشور ایرانی به شهر بلخ که پایتخت شاه گشتاسب کیانی بود آمده به درگاه گشتاسب رو آورد.
و پادشاه و درباریانش را به پذیرفتن دین خدا دعوت فرمود.
۱۲
@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

18 Oct, 07:49


#نیایش

#اردی_بهشت_یشت

با آوای
موبد مهربان فیروزگری

@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

18 Oct, 07:48


#اردی_بهشت_امشاسپند

اَردی بهشت یا «اَشا‌وَهیشتا»، نام سومین روز ماه در سال در سالنمای زرتشتی است. اَردی بهشت به چم «بهترین پاکی و راستی» و یکی از اَمشاسپندان دین زرتشتی است که در جهان مینوی نماد پاکی، اَشویی و نشان اَشا (قانون دگرگون‌ناپذیر جهان) است.

اَردی بهشت یا اَرته‌وَهیشتَه یا اَشه‌وَهیشتَه در استوره‌های زرتشتی و ایرانی دومین اَمشاسپند است. او زیباترین نماد از نظام جهانی قانون ایزدی و نظم اخلاقی در هردو جهان است.
این امشاسپند نه تنها نظم را در جهان برقرار می‌سازد، بلکه نگاهبان نظم دنیای مینوی و دوزخ نیز هست. نماینده ی جهانی او آتش است.
اَمشاسپند اردی بهشت، از نظر اهمیت و ارج دومین اَمشاسپند پس از اَمشاسپند وُهومَن است. این موجود در اصل همان آرتا یا ریتای هندی است، که در زمان‌های بعد اَشاواهیشست نام گرفت که به چم اَشای برتر یا بهترین اَشَهَ یا برترین اَرتَه (راستی) است.
این اَمشاسپند پاسدار و نگهبان آتش و یا عناصری که در عین حال بازگو کننده‌ طبیعت آتش هستند، می‌باشد. او ضامنِ پایداری نظم جهان است، چه نظم اخلاقی و چه نظم فیزیکی (نظم مادی).

واژه اَشَهَ در اوستا و به ویژه در گاهان بسیار بکار رفته‌ است. «اَشا» یا هنجار هستی در زندگی انسان‌ها به گونه‌ توانمندی در نظم دادن به زندگی، خانواده، هازمان (:جامعه)، زیست‌بوم، طبیعت و … نمودار می‌شود.
از همین‌رو بر انسان شایسته است تا پیوسته این توانایی را در خود پرورش داده تا بتواند با «‌اَشا‌» هماهنگ شود و راستی را در خود بپروراند.

اَشو زرتشت در گاهان تنها راه رسیدن به بارگاه خدایی را راه اَشَهَ می‌داند. در یسن ۴۴ بند ۱۱ می‌گوید : «تا توش و توان دارم می‌کوشم مردم را به سوی اَشَهَ رهنمون باشم.» یکی از سپندترین دعاهای زرتشتی دعای [اشم وهو] است که در آن اَشَهَ و راستی ستایش می‌شود که یک ذکر ۱۲ واژه‌ای است که سه بار در آن نام اَشَهَ برده شده است. دعایی که برای تمرکز ذهن بر روی اَشَهَ استوار است از این قرار است : اَشَهَ نیک، اَشَهَ نیک‌ترین است. مطابق آرزوست، مطابق آرزو خواهد بود، اَشَهَ از آن اَشَهَ‌وَهیشتَه است.

در آموزه‌های آیین اَشو زرتشت پاکی برون نیز به اندازه‌ی پاکی درون اهمیت دارد. پاکی برون به چم پاک نگه داشتن تن و محیط زندگی از همه‌ ناپاکی‌ها است و به همین شوند، سِدره و کُشتی، لباس آیینی و نشانه‌ زرتشتیان، به رنگ سپید است تا هرگونه ناپاکی را نمایان کند.

گل مرزنگوش نماد اردی بهشت امشاسپند است.

@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

18 Oct, 07:47


#امروز

به روز، پیروز ‌و فرخ روز اردی بهشت امشاسپند و آبان ماه به سال ۳۷۶۲ مزدیسنی

آدینه ۲۷ مهر ماه به سال ۱۴۰۳ خورشیدی

۱۸ اکتبر  سال ۲۰۲۴ (ترسایی)

✔️ اردی بهشت = بهترین راستی و پاکی

@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

17 Oct, 03:44


#وهومن_امشاسپند

وهومن امشاسپند دومین روز از هر ماه سی روزه‌ در گاهشمار زرتشتی است. واژه‌ی وهومن دو بخشی است یعنی «وهو» به چم نیک و خوب و «منه» از بن «من» به چمار اندیشیدن شناختن و فهمیدن است هر دو بخش یعنی اندیشه ی نیک است بهمن از فروزه‌های اهورا مزدا است در جهان مینوی نماینده‌ی اندیشه نیک. بهمن در اوستا وهومنه خوانده می‌شود. «من» در ادب پارسی به چم منش و روان و دل به کار مى رود.

استاد فرزانه فردوسی بزرگ می‌سراید :

سرش سبز بادا، منش ارجمند
منش بر گذشته ز چرخ بلند

نخستین آفریده‌ی اهورامزد هست و یکی از مهین ایزدان مزدیسنای هست.
در جهان مینویی نماد پاکى اندیشه و خرد و دانایی خداوندگار هست.

آدمی را به خرد و اندیشه کردن و دانایی بهره مى‌بخشد و آدمی را به پروردگار هستی نزدیک مى‌سازد. وهمن همان بزرگ امشاسپند و ایزد بزرگ هست که در خواب روان اشو زرتشت اسپنتمان را به پیشگاه اهورامزدا رهنمون کرد.
ایزد وهومنه به آدمی سخن نیک و گفتار برتر آموزش مى‌دهد و آدمی را از ژاژگویی و هرزه‌گویی باز مى‌دارد. اندیشه‌ی نیک و منش نیک اهورایی و نخستین امشاسپند و پرستار جانوران هست. نخستین روز نبر در ماه زرتشتی هست و در این روز خوردن گوشت پرهیز مى‌دارند. با ایزد ماه، گوش، و رام روز هم کار هستند.

اندیشه‌ی نیک، اندیشه‌ای است که مردمان سراسر جهان را به‌سوی اشا سو می‌دهد و اندیشه ی بد اندیشه‌ای است که مردمان را به فریب و کژ راهی انداخته و آن ها را از اشا دور می‌سازد. در گاتها سناریوی آزاد اندیشی و دموکراسی اجتماعی به‌ روشنی به‌چشم می‌خورد. وهومن به اندازه‌ای در آیین مزدیسنی مهم است که گفته می‌شود آن زندگی بهترین زندگی به‌ شمار می‌آید و تنها از راه اشا می‌توان به آن رسید. واژه‌ی وهومن در گات‌ها ۱۲۷ بار آمده است. اشوزرتشت با نیروی خرد و بکارگیری اندیشه‌ی نیک به شناخت خداوند دست یافت‌. اندیشه ی نیک یا خرد سپند یا بهمن نمادی از گوهر خرد اهورا مزدا است که خود سرچشمه خرد است.

گل یاسمن سپید نماد وهومن امشاسپند است.

@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

17 Oct, 03:44


#امروز

نَبُر

به روز، پیروز ‌و فرخ روز وهومن امشاسپند و آبان ماه به سال ۳۷۶۲ مزدیسنی

پنج شنبه ۲۶ مهر ماه به سال ۱۴۰۳ خورشیدی

۱۷ اکتبر  سال ۲۰۲۴ (ترسایی)

✔️ وهومنه = منش نیک

✔️ نَبُر = پرهیز از خوراک های گوشتی و پرهیز از کشتار حیوانات سودمند.

@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

16 Oct, 07:39


#نیایش

#اورمزد_یشت

با آوای دل نشین
موبد مهربان فیروزگری

@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

16 Oct, 07:39


#اورمزد

امروز اورمزدست ای يار مِی گسار/
       برخيز و تازگی کن و آن جام باده آر
ای اورمزد روی بده روز اورمزد/
      آن مِی که شادمان کُندم اورمزدوار

🔻اورمزد
((یکتا پروردگار بزرگ ایرانیان باستان و مزدیسنان، و آفریدگار زمین و آسمان و آفریدگان.
امشاسپندان و ایزدان نیز آفریده اویند.
او عین قدرت و دانش پر از خیر و راستی و سپندی و نیکی ست.
👈 اورمز، هورمزد، هرمزد = مخفف اهورامزدا، خدای یگانه، نام ستاره مشتری، نام فرشته‌ای، نام روز اول از هر ماه مزدیسنی.
👈 اهورامَزدا؛
(به اوستایی مزدا اهوره «مَزدا اَهورَه»)
نیز با نام‌های : اهورا ، اورمَزد ، هورمَزد، اورمُزد، هورمُز و هُرمُز)، نامِ آفریدگارِ نِکویی‌ها و دادار و پروردگارِ همه هستی در مَزدَیَسنا است. اهورامزدا آفریننده جهان است. مزدیسنان اهورامزدا را می‌پرستند.
اهورامزدا آفریدگار و داور همه چیزهای مادی و مینوی، و نیز آفریننده روشنی و تاریکی و برقرار کننده نظم هستی (اشا) است. او با اندیشیدن همه چیز را هستی بخشیده ‌است، پس در واقع او از عدم می‌آفریند و با خود تنهاست.
✔️ برای اهورا مزدا؛
در هرمزد یشت، در حدود شست صفتِ نیک آورده شده، و همه چیزهای خوب به وی منتسب شده‌است. همچنین او در مزدیسنا دارای شش صفتِ برجسته زیر است :
۱ - سپنتامینو به چم سپند ترین روان.
۲ - خشثره ویرنه به گویش امروزی شهریور، به چم شهریار و پادشاهی که باید برگزیده شود.
۳ - سپنته آرمیتی ست به چم پارسایی سپند و پاک.
۴ - هورتات بگویش امروزی خورداد به چم جامعیت و رسایی.
۵ - اَمرتات جاودانگی و بی مرگی ، او اَشَه. به چم راستی و درستی و دات ایزدی و پاکی ست.
۶ - وهومَنَه است به چم خوب منش، منش نیک، این صفات در مزدیسنا به نامِ امشاسپندان خوانده می‌شوند. و پایه‌های کمال در دین مزدیسنی برای رسیدن به روشنایی بی پایان است.
از این هفت امشاسپندان است که هفت شهر عشق، و هفت آسمان و هفت خوان اسفندیار و هفت خوان رستم، و هفت سین و هفت کشور و … اقتباس شده است.

گیاه مورت نماد روز اورمزد (خداوند) می باشد

@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

16 Oct, 07:39


#امروز


به روز، پیروز ‌و فرخ روز اورمزد و آبان ماه به سال ۳۷۶۲ مزدیسنی

چهار شنبه ۲۵ مهر ماه به سال ۱۴۰۳ خورشیدی

۱۶ اکتبر  سال ۲۰۲۴ (ترسایی)

✔️ اورمزد = هرمزد ، خداوند.

✔️ روز آرامش و نیایش همگانی.

@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

15 Oct, 04:06


نویسندگان برخی از کتاب های مزدیسنا برای این که میان این دو نظریه ی سازش دهند پدر اشوزرتشت را از آذربایجان و مادرش را از ری می دانند.
شهرستانی نیز دارای همین باور است.
در هر حال آن چه امروز مورد تائید دانشمندان و اوستا شناسان قرار گرفته این است که اشوزرتشت در آذربایجان متولد شده است ولی در این كه كدام يگ از شهرهای آذربایجان زادگاه پیامبر بوده است اتفاق نظر ندارند.
بیشتر آن ها شیز یا گنجک را که در کنار دریاچه ی ارومیه قرار داشته و آتشکده ی معروف آذرگشسب نیز در آن جا بوده زادگاه اشوزرتشت می دانند.
عده ای هم ارومیه را جای پیدایش او گرفته اند باز هم چند نفری مراغه را محل پیدایش پیامبر می خوانند، زیرا باور دارند که واژه ی مراغه مرکب است از دو تکه، مه + راغه که در اصل مه رغه بوده است به معنی رغه بزرگ یا ری بزرگ.
از زمان کودکی اشوزرتشت چندان اطلاعی نداریم. آن حضرت در سی سالگی به بالای کوه اشیدرنه Oshidarena که برخی از محققین آن را سبلان می دانند رفته دور از هیاهوی مردم به ریاضت و گوشه گیری و غور در اسرار طبیعت و راز و نیاز با خدای بزرگ مشغول شد.
مدت این راز و نیاز و سوال و جواب و به قول کتاب های مذهبی مزدیسنا همپرسگی با اهورا مزدا ده سال طول کشید و در عرض این ده سال بنا به گفته ی نویسنده ی دینکرد هفت بار به همپرسگی اهورا مزدا نائل شد و به راز آفرینش و بسیاری از مسائل پیچیده و غامض دیگر راه یافت و در پایان ده سال از سوی اهورا مزدا به آن حضرت ماموریت داده شد تا به میان مردم رفته آن ها را به راه راست مزدیسنی یعنی پرستش خدای یکتا راهنمایی نماید و او چنین پاسخ می دهد :

📚 بُن مایه :

برگرفته از نسک ؛ مراسم مذهبی و آداب زرتشتیان.

نوشته ی ؛ موبد اردشیر آذر گشسب.

رونوشت ؛ بردیا بزرگمهر.
۱۱
@khashatra

ادامه دارد...

وُهومَن اَمشاسِپَند

15 Oct, 04:05


در یسنا های ۱۹ بند ۱۸ شهر ری رغه زرتشت نامیده شده و در فرگرد اول وندیداد که از کشورهای دنیا گفتگو می کند چنین نوشته شده « در میان کشورهای باشکوه، رغه دوازدهمین
کشور است که من اهورامزدا بیافریدم.»
مترجم پهلوی وندیداد پس از ترجمه کردن این فقره می افزاید که منظور از رغه ری آذربایجان است ولی برخی ها آن را همین ری می دانند.
از این عبارت چنین معلوم می شود که در زمان قدیم دو ری داشته ایم، یکی در آذربایجان و دیگری همین ری که خرابه های آن نزديک تهران است.
و در قدیم شهر بزرگ و مقدسی بوده و مسمغان یعنی بزرگ موبدان یا موبدان موبد در آن جا می زیسته و مانند پاپ عیسوی دستگاهی داشته است.
در سنگ نوشته ی بیستون که از داریوش بزرگ هخامنشی به یادگار مانده شهر ری را به نام رگا یکی از شهرهای ماد می شمرد.
عبیدالله ابن خرداد به که در حدود سال ۲۰۰  هجری می زیست در کتاب خود هنگامی که از شهرهای آذربایجان گفتگو می کند ارومیه را شهر اشوزرتشت می خواند. (۱)
دیگر نویسندگان اسلامی مانند ؛ مسعودی و حمزه اصفهانی و یاقوت نیز اشوزرتشت را از آذربایجان ذکر کرده و ارومیه را جای زایش او دانسته اند.
در کتاب هفت اقلیم اثر امین احمد الرازی چنین می خوانیم : « شیز شهری است میان مراغه و زنجان آتشکده آذرگشسب در آن جا بوده که پادشاهان ایران آن را بسیار محترم می داشتند.
اشوزرتشت نیز از همین شهر بوده از این جابکوه سبلان رفت و در آن جا کتاب اوستا را تألیف نموده و نزد کی گشتاسب برد.»

--------------------------------

١ - الممالک والمسالک صفحه ۱۱۹
۱۰
@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

15 Oct, 04:05


شرح زندگی اشوزرتشت.

نویسنده ی فروردین یشت زایش اشوزرتشت را در یکی از روزهای بهاری که طبیعت سرسبز و خرم و دشت و دمن شاداب و خندان بوده ادیبانه به شرح زیر توصیف می نماید.
در هنگام زایش او آب ها و گیاهان شادمان شدند.
در هنگام زایش او آب ها و گیاهان بالیدند.
در هنگام زایش او آفریدگان خرد مقدس به خود مژده ی رستگاری داده و گفتند ؛
خوشا به حال ما يک پيشوای دینی متولد شد اوست زرتشت اسپنتمان(۱).
روایات زرتشتی این روز بهاری را روز خورداد از ماه فروردین (ششم فروردین) می دانند.
بلی اشوزرتشت در روز خورداد و فروردین ماه در زمان پادشاهی لهراسب کیانی از مادر متولد شد و بنا به نوشته ی دینکرد و دیگر کتاب های مزدیسنی هنگام تولد بر خلاف همه ی بچه های دیگر که گریه می کنند او خنده کرد.
پلینی بزرگ تاریخ نویس معروف نیز این موضوع را در کتاب خود تائید نموده و می گوید که :
اشوزرتشت تنها بشری است که هنگام زائیدن خنده کرد. (۲)
محل تولد زرتشت را روایات زرتشتی رغه Ragha ذکر نموده اند که به پارسی امروزی ری می شود.

--------------------------------
۱ - فروردین یشت ـ بند ۹۳ که به این آیه پایان می یابد اشتانو زاتو آترموه
یوسپنامو زرتشترو

۲ - HIST. NAT. VII, 16 -Y

۹
@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

15 Oct, 04:04


#انارم_ایزد

انارم به چم (معنی) «روشنایی بی پایان» است و در اوستا «اَنَغرِرَاوچَ» خوانده می‌شود.
کسانی که با اندیشه، گفتار و کردار نیک زندگی می‌کنند و با دروغ و ناپاکی مبارزه می‌کنند، سرانجام به سرای نور و سُرور می‌روند که سرشار از خرسندی و شادمانی برای آن‌ها است.
این سرا، همان خانه‌ ی واپسین و جایگاه روشنایی و فروغ بی‌پایان است.
مسعود سعد پیرامون این ایزد می‌سراید :
«انیران ز پیران شنیدم چنان
که مِی خورد باید به رطل گران».

زرتشتیان در این روز به سفر می روند و اهورامزدارا به شوند داده‌های نیکش برای زندگی ستایش می‌کنند،

گل «مروارید شيران» نماد انارام در دین زرتشتی است.

@khashatra

وُهومَن اَمشاسِپَند

15 Oct, 04:04


#امروز


به روز، پیروز ‌و فرخ روز انارم ایزد از مهر ماه به سال ۳۷۶۲ مزدیسنی

سه شنبه ۲۴ مهر ماه به سال ۱۴۰۳ خورشیدی

۱۵ اکتبر  سال ۲۰۲۴ (ترسایی)

✔️ انارم = فروغ و روشنایی بی پایان.

✔️ آخرین روز گاهان باره چهره ایاسرم گاه.

@khashatra