یگانه حق بشر، حق مالکیت است.
هر شخص، مالک انحصاری بدن خود و بنابراین مالک انحصاری ماحصل دسترنج خود است. تمام حقوق دیگر فرد، نشأت گرفته از این حق بنیادین است.
برای نمونه، حق آزادی بیان را در نظر بگیرید. آزادی بیان یعنی همگان حق دارند آنچه را میخواهند بر زبان آورند. اما کجا؟! کجا چنین حقی را دارند؟
فرد به یقین در جایی این حق را دارد که متعلق به خودش است و یا مالک آنجا به او اجازهی بهرهبرداری از آن را داده است. اما اگر کسی به زور وارد یک مراسم عروسی شده و با صدای بلند شروع به سخنرانی دربارهی الهیات کند یا در یک سالن سینما هنگامی که همه در حال تماشای فیلم هستند، ناگهان فریاد بزند: بمب! بمب! آیا باز هم مشمول حق آزادی بیان میشود؟ قطعا خیر! زیرا هیچکسی در املاک خصوصی دیگران، آزادی بیان ندارد.
یا بیایید به حق آزادی پوشش فکر کنیم. هر فردی آزاد است هرچه میخواهد بپوشد. اما کجا؟ آیا حق آزادی پوشش، به شما اجازه میدهد در خانهی من کاملا برهنه شوید؟ اگر مالک یک رستوران از مشتریای که در حال درآوردن پیراهنش است بخواهد این کار را متوقف کند، حق آزادی پوشش او را نقض کرده؟ یا اگر مالک یک استخر از ورود افرادی که کت و شلوار یا چادر پوشیدهاند جلوگیری کند، مرتکب تخلف شده؟ قطعا خیر! زیرا چیزی تحت عنوان آزادی پوشش در املاک خصوصی دیگران وجود ندارد.
بدیهی است که هرکسی آزاد است هرچقدر دلش خواست سیگار بکشد. اما آیا این آزادی، به این معنی است که متصدیان پمپ بنزین یا نگهبانان بیمارستان، نمیتوانند مانع سیگار کشیدن افراد شوند؟ قطعا خیر...
میشود این مثالها را تا بینهایت ادامه داد.
به طور خلاصه، حق مستقلی به عنوان آزادی بیان یا آزادی پوشش یا ... وجود ندارد. تنها یک حق وجود دارد و آن، حق مالکیت است. حق اینکه فرد با اموال خودش هرکاری که دلش میخواهد انجام دهد و یا با سایر مالکان قراردادی داوطلبانه ببندد و از اموال آنها استفاده کند. حقوق بشر، باید در حق مالکیت خلاصه شود.
@iranian_libertarian