هزلیّات ،هجویّات ومطایبات @hazliatvahajviat Channel on Telegram

هزلیّات ،هجویّات ومطایبات

@hazliatvahajviat


کانالی کوچک درهزل و هجو ومطایبات
هزلِ من هزل نیست تعلیم است

هزلیّات ،هجویّات ومطایبات (Persian)

کانالی به نام "هزلیّات ،هجویّات ومطایبات" با نام کاربری "hazliatvahajviat" در تلگرام وجود دارد. این کانال یک فضای کوچک برای اشتراک گذاری هزل، هجو و مطایبات است. اگر به دنبال یک مکان برای خنده و تفریح هستید، این کانال مکانی ایده آل برای شماست. همچنین، اگر علاقه‌مند به خواندن نوشته‌های سرگرم‌کننده و طنزآمیز هستید، مطالب ارسالی در این کانال شما را سرگرم خواهد کرد. "هزلیّات ،هجویّات ومطایبات" یک کانال منحصر به فرد است که هدفش ایجاد لحظات خنده و سرگرمی برای اعضایش می‌باشد. پس از عضویت در این کانال، پست‌های خنده‌دار و منحصر به فرد را تجربه کنید و از جذابیت آن لذت ببرید.

هزلیّات ،هجویّات ومطایبات

14 Feb, 03:34


« اندر هجوِ کسی که گفته « نعوذُ بالله» حضرت مهدی صاحب الزّمان {عجَّلَ اللهُ فرجَهُ الشّریفَ} مرده است»

محمود کبکانی گوید:

مهدی که خدا به غیبش اندر برده است
مُلک ومَلَکوت را به وِی بسپُرده است

کیرخرِ دجّالِ لعین تا خایه
درکسِّ زنش که گفت مهدی مرده است¹

_
1_جنگ اشعارفارسی، گردآوری سدید السّلطنه ، نسخهٔ خطّی کتابخانهٔ دانشگاه تهران به شمارهٔ ۹۳۹۸، صفحهٔ ۳

💐🍃🍃@hazliatvahajviat

هزلیّات ،هجویّات ومطایبات

12 Feb, 03:28


«دوالی بر کوس¹»

میرزا طاهر وحید [قزوینی]

پیشِ زن آلتِ مردی که نخیزد بر پای
چون دوالی است که برکوس زنند از پیِ جنگ ²

_
1_کوس:نقارهٔ بزرگ که عبارت است از یک پارچهٔ پوست که بر روی بدنه ای به شکل کاسهٔ بزرگ کشیده شده. طبل کلان. کوست. (فرهنگ فارسی معین).
2_زنبیل ،شاهزاده حاجی فرهاد میرزا معتمدالدّوله ،به همّت محمّد رمضانی ،چاپ دوّم ،تهران ،انتشارات پدیده{کلاله خاور}،۱۳۶۷ه‍ .ش ،صفحهٔ ۵۹

💐🍃🍃@hazliatvahajviat

هزلیّات ،هجویّات ومطایبات

09 Feb, 04:08


«دعای احتِلام»

دعائی که از حضرت امام جعفر صادق وارد شده است به جهتِ احتلام، در وقت خوابیدن بخواند:

اللّٰهُمَّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ مِنَ الْاحْتِلامِ، وَمِنْ سُوءِ الْأَحْلامِ، وَمِنْ أَنْ يَتَلاعَبَ بِيَ الشَّيْطانُ فِي الْيَقَظَةِ وَالْمَنامِ.


💐🍃🍃@hazliatvahajviat

هزلیّات ،هجویّات ومطایبات

08 Feb, 03:50


«بیت لطیف»

اگر ساداتِ این شهر همچُنانند
فساداتٌ فساداتٌ فسادات


💐🍃🍃@hazliatvahajviat

هزلیّات ،هجویّات ومطایبات

07 Feb, 06:26


«درباب زنان گفته »

دیری

دیوارِ سرایت اربود ازآهن
زنهار مشو تسلّی از عصمتِ زن

کآخِر به هزار حیله بیرون آرد
چون رشتهٔ تسبیح سر از صد روزن

در[تذکرهٔ] میخانهٔ عبدالنّبی منقول است.

💐🍃🍃@hazliatvahajviat

هزلیّات ،هجویّات ومطایبات

06 Feb, 02:54


«شویِ زن فروش»

آخر

جانا لبِ لعلِ باده نوشت چه خوش است
وآن تارِ قَصَب از پسِ گوشت چه خوش است

واین یک دمه خلوتی میان من و تو
بی زحمتِ شویِ زن فروشت چه خوش است¹

_
1_جنگ اشعار ،نسخهٔ خطّی کتابخانهٔ مجلس به شمارهٔ ۹۰۰{معروف به جنگ ۹۰۰}،صفحهٔ ۵۳۱

💐🍃🍃@hazliatvahajviat

هزلیّات ،هجویّات ومطایبات

04 Feb, 02:56


«درکارِ خیر حاجتِ هیچ استخاره نیست»

هجوی از حسینی یزدی

گفتم شبی به زوجهٔ عبّاس خان، نهان
کای سخت دل، دلِ تو کم از سنگِ خاره نیست

از حسرتِ سُرینِ بلورینت این زمان
جز اینکه جان دهم دگر[م]هیچ چاره نیست

خندید و گفت: گنبدِ سیمِ مرا هنوز
تاب وتوانِ سختیِ زورِ مناره نیست

گفتم دراین عمل به دلت استخاره کن
کز حکمِ استخاره کسی را کناره نیست

چون این شنید خنده زد و غنچه گشت و گفت:
درکارِ خیر حاجتِ هیچ استخاره نیست


💐🍃🍃@hazliatvahajviat

هزلیّات ،هجویّات ومطایبات

02 Feb, 03:22


«حکایت طلبه و خربزه فروش»

طالب علمی گوید: در اصفهان روزی به بازار برای خریدن خربوزه رفتم .اتّفاقاً اوّل صبح بود و تمام دکان ها بسته بود، مگر یک دکان که صاحبش تازه دکان خود را بازکرده بود و خربوزهٔ زیاد در دکان داشت. به نزد او آمدم و مشغول سوا کردن خربوزه شدم هیچ یک پسند خاطر نیفتاد. تا آنکه خربوزه ای که سر او قدری شکافته بود به دست آوردم به نظرم خوب آمد برای امتحان انگشت در تَرَک خربوزه نموده قدری ازآن چشیدم، این حرکت بر دکان دار ناگوار آمد با کمال تندی به من گفت: آخوند، اگر اوّلِ صبح کسی انگشت به کونت بکند آیا خوشت می آید که تو انگشت به ترک خربوزه کردی. گفتم: اگر برای چشیدن باشد چه ضرر دارد. دکان دار از این جواب خندید و معذرت خواست.¹

____
1_بزم ایران ،سیّد محمّدرضا طباطبایی یزدی ،تهران ،انتشارات شرکت سهامی ناشرین کتب ایران ، بی تا، صفحهٔ ۲۳۳

💐🍃🍃@hazliatvahajviat

هزلیّات ،هجویّات ومطایبات

31 Jan, 04:10


«تربیتِ نااهل»

فرد

خایه را هرچند می گویم که گردِ کون نگرد
تربیت ناهل را چون گردکان بر گنبد است


💐🍃🍃@hazliatvahajviat

هزلیّات ،هجویّات ومطایبات

30 Jan, 03:49


«سُوخ»

مرحوم علّامه علی اکبر دهخدا درلغت نامه ذیلِ واژهٔ سُوخ می نویسند:

سُوخ: (اِ) پیاز است و به عربی بصل خوانند. (برهان).

می نیابم نان خشک و سوخِ شب
تو همه حلوا کنی در شب طلب

«حکیم کسایی»¹
____
1_کسائی شاعری بود که کِسایِ زهد در بَر داشت و کلاهِ فقر برسَر، غبار از عرصهٔ دل به آستینِ تسلیم فرو رُفته و گَردِ حرص از صحرایِ سینه به آبِ دو دیده در نشانده و اکثرِ أشعارِ او در زهد و وعظ است، ودر مناقبِ اهلِ بیتِ نبوّت. و جای جای که بدایعِ اوصاف و روایعِ تشبیبات گفته است، دادِ سخن داده است و حقِّ بیان بُگزارده.{ لباب الألباب / سدیدالدّین محمّد عوفی/ ج۲/ص ۴۱۵} .

💐🍃🍃@hazliatvahajviat

هزلیّات ،هجویّات ومطایبات

28 Jan, 04:19


«قحبهٔ زشت»

خیّام

نه لایقِ دوزخم نه درخوردِ بهشت
ایزد داند گِلِ مرا ازچه سرشت

نه دین و نه دنیا و نه امّیدِ بهشت
چون کافرِ مفلسیم و چون قحبهٔ زشت


💐🍃🍃@hazliatvahajviat

هزلیّات ،هجویّات ومطایبات

27 Jan, 03:28


«بیت ترکی در هزل»

حکیم فضولی بغدادی


ای « فضولی» چون که دوشتنک غربته
ایچ شراب و یِه کباب و وُور گوته

«ترجمه»

ای فضولی ، چون به غربت افتادیم ، شراب بنوش و کباب بخور و بزن به کون. 😊


💐🍃🍃@hazliatvahajviat

هزلیّات ،هجویّات ومطایبات

26 Jan, 03:07


« البادي أظلَمُ»

« حدیثی ازحضرت امام أبوالحسن موسی بن جعفر { علیهِ الصّلاةُ والسّلامُ} »

وَ رَأیٰ رَجلانِ [ رجلَینِ]¹ یتَسابّانِ فَقالَ[ الإمامُ الکاظمُ الأمین أبوالحسنِ موسی بنِ جعفرٍ ]{علیهِ السّلامُ} : ألبادي أظلَمُ وَ وِزْرُهُ وَ وِزْرُ صاحِبِهِ علیهِ مالَمْ یَعتَدِ المَظلُومَ .²

«ترجمه»

حضرت دو مرد را دیدند که به همدیگر دشنام می دادند فرمودند: آن که آغاز کرده ستمکارتر است و گناهِ خود و گناه یارش برگردنِ اوست مادامی که ستمدیده بر یارش تطاول نکند.
⚫️

«مثل»

«هذِهِ بِتِلکَ وَالبادي أظلَمُ»

این بدان است و آغازنهنده و ابتدا کننده ظالمتر. چنین گویند که اوّل کسی که این مثل گفته است فرزدق است.³
این مثل آنجا باید گفت که کسی بدی بکند به ابتدا و مکافات آن بدی بازیابد ودر ملامتِ مردمان بماند که گویندش تو ابتدا کردی وتعدّی و ظلم نمودی.⁴

_
1_درمتن کتاب « رجلانِ» آمده ولی چون مفعول رأی می باشد باید « رَجُلَینِ» باشد چون نصب تثنیه به یاء ماقبل مفتوح ونونِ مکسور می باشد.
2_تُحَفُ العُقولِ عن آلِ الرّسول ،أبي محمّد الحسن بن علیّ بن الحسین بنِ شعبةِ الحرّاني ،به تصحیح علی اکبرغفّاری ،تهران ،کتابفروشی اسلامیّه ،صفحهٔ ۴۳۵
3_رشیدالدّین وطواط حکایت را به تمامه نقل نموده که چرا فرزدق چنین سخنی گفت. چون مناسب ذیل حدیث امام نبود از ذکر آن خودداری نمودم .بعداً ذکر خواهد شد.
4_لطایف الامثال و طرایف الاقوال، تألیف رشید الدّین وطواط ، تصحیح وتعلیق حبیبه دانش آموز ،چاپ اوّل، تهران ،  نشرمیراث مکتوب، ۱۳۷۶ه‍ ش، صفحهٔ ۱۶۶و۱۶۷

💐🍃🍃@hazliatvahajviat

هزلیّات ،هجویّات ومطایبات

24 Jan, 03:43


«ماشینِ گه سازی»

قالَ الشّیخ محمّد رضا النّجفي الإصفهاني « رحمةُ اللهِ علیه» :

قالُوا: فلانُ بنُ فلانٍ فَتیٰ
لا لِلوَغیٰ یُرجیٰ ولا لِلقِریٰ

فما نُسَمّیهِ ؟ فقُلنا له:
مَکینةً یُصنَعُ مِنها الخِرا¹

«ترجمه»

گفتند که : فلان پسر فلان جوانی است که نه امید می رود که در رزم به کار آید و نه در بزم و مهمانى.
اورا چه بنامیم؟ بدانان گفتم :  ماشینی که از وی گُه ساخته می شود.

____
1_دیوانُ أبي المجد{ العلّامة الأکبر الشّیخ محمّدالرّضا النجفي الإصفهاني { ۱۲۸۷_۱۳۶۲} ، تحقیق آلسّیّد احمد الحسینی و تعلیق السّیّد عبدالسّتّار الحسني ،صفحة ۱۸۵

💐🍃🍃@hazliatvahajviat

هزلیّات ،هجویّات ومطایبات

22 Jan, 15:49


«بیت نغز»

کون گرچه نمود او فزون است
خوش بیرون و بداندرون است


💐🍃🍃@hazliatvahajviat

هزلیّات ،هجویّات ومطایبات

21 Jan, 02:25


« کارِ نیکو کردن از پر کردن است»

دوش گفتم با جوانشیری به طنز
چون زنت در دادنِ کس پر فن است

گفت در پاسخ مگر نشنیده ای
«کارِ نیکو کردن از پر کردن است»¹

___
1_این مصرع مثل است و شاعر آن را تضمین کرده است. گویا بیت اصلی چنین است:

جام را ساقی نکو پر می کند
« کارِ نیکو کردن از پر کردن است»


💐🍃🍃@hazliatvahajviat

هزلیّات ،هجویّات ومطایبات

20 Jan, 02:47


«هجوِ عِلْویّات»

«هجوی از انوری»

در جهان مرد کی تواند زیست
آسمان حیض و روزگار جَلَب

گوزِ زهره به سُبْلَتِ برجیس
شاخِ بزغاله بر کُسِ عقرب¹

__
1_زهره : ستارهٔ ناهید.
سُبلَت: سبیل .
برجیس: ستارهٔ مشتری.
بزغاله: مراد برج جَدی است وعقرب نیز نام برجی است.


💐🍃🍃@hazliatvahajviat

هزلیّات ،هجویّات ومطایبات

19 Jan, 03:11


«حکایتِ سلطان مَلِک شاه و زنِ مغنّیه»

زنی مغنّیه نزد سلطان ملکشاه آوردند. سلطان به او تقرّب کرد. زن گفت: ای سلطان، مرا عار آید که روئی چنین را به آتشِ دوزخ برم ، میانِ حلال وحرام فرق جز یک کلمه نیست. سلطان گفت: راست گفتی پس اورا خِطبه¹ کرد.²

__
1_خِطبَه:خواستگاری زن.
خطبه کردن؛ به ازدواج درآوردن. بتزویج درآوردن.{ دهخدا}.
2_شاهد صادق ،میرزا صادق مینا، نسخهٔ خطّی کتابخانهٔ دانشگاه تهران به شمارهٔ ۱۱۱۰،برگ ۴۱۶

💐🍃🍃@hazliatvahajviat

هزلیّات ،هجویّات ومطایبات

18 Jan, 02:39


«حکایت»

شخصی پیر زنی را در زمستان می گائید ناگاه از آنجا بیرون کشید. زنک گفت: چه می کنی؟ گفت: می خواهم ببینم تا اندرونِ کُسِ تو سردتر است یا بیرون.¹

__
1_کلّیّات عبید زاکانی، رسالهٔ لطایف ،به تصحیح پرویز اتابکی ،چاپ دوّم ،تهران ،انتشارات کتابفروشی زوّار ،۱۳۴۳ه‍ ش ،صفحهٔ ۲۷۵

💐🍃🍃@hazliatvahajviat

هزلیّات ،هجویّات ومطایبات

17 Jan, 04:49


«جای خنک و فراخ و آب زده»

کیرم که دراین تنور شد تاب زده
سرخوش شده است و بادهٔ ناب زده

در حجرهٔ کس می برمش کان خلوت
جائیست فراخ و خنک و آب زده¹

«عبید زاکانی»

___
1_کلّیّات عبید زاکانی،به تصحیح پرویز اتابکی ،چاپ دوّم ،تهران ،انتشارات کتابفروشی زوّار ،۱۳۴۳ه‍ ش ،صفحهٔ ۲۳۴

💐🍃🍃@hazliatvahajviat

هزلیّات ،هجویّات ومطایبات

17 Jan, 04:48


عبید زاکانی گوید:

«جای خنک و فراخ و آب زده»

کیرم که درین تنور شد تاب زده
سرخشک شده است بادهٔ ناب زده

در حجرهٔ کس می برنش کان خلوت
جائیست فراخ و خنک و آب زده



💐🍃🍃@hazliatvahajviat

هزلیّات ،هجویّات ومطایبات

14 Jan, 03:54


«اورا بکش، گناهش برمن»

في شرح المقاماتِ لإبنِ عبدِ المؤمنِ: جاء رجلٌ إلیٰ علیِّ بن أبي طالب « رضیَ اللهُ عنه» فقال: إنَّ إمرأتي کلّما غشیتُها تقولُ لي: قتلتَني قتلتَني، فقال له: أقتُلْها وعَلَیَّ إثمُها¹.

«ترجمه»

درشرح مقاماتی که ابن عبدالمؤمن نگاشته، آمده است که: مردی به پیش حضرت علیّ بن ابی طالب { علیه السّلام} آمد و گفت: مرا زنی است که چون با وی گِرد می آیم می گوید: مرا کشتی، مرا کشتی، حضرت فرمود: اورا بکش وگناهش به گردنِ من.
____
1_از نسخهٔ خطّی کتاب نواضر الأیک في نوادر النّیک ،تألیف امام جلال الدّین عبدالرّحمن سیوطی.


💐🍃🍃@hazliatvahajviat

هزلیّات ،هجویّات ومطایبات

12 Jan, 18:45


«حکایت»

طلبه ای زنِ یائسه را مُتعه¹ کرد، همان که برای التذاذ وتمتّع دخول کرد فوراٌ خارج کردو بیرون آورد. زن یائسه جهت پرسید که علّتِ دخول به آن عجله و خروجِ فوری چه بود؟ طلبه گفت: پس از دخول فکر کردم فضای این حجره هم از فرجِ تو تنگ تر است و هم گرم تر ، به آن جهت از جماع صرفِ نظر کردم.²

__
1_همان عقد انقطاعی است به اصطلاح امروز صیغه کردن.
2_جنگ نظم ونثر، تألیف میرزا آقا دبیر الإسلام، نسخهٔ خطّی کتابخانهٔ مجلس شورای اسلامی به شمارهٔ۹۶۹۱،برگ ۹


💐🍃🍃@hazliatvahajviat

هزلیّات ،هجویّات ومطایبات

12 Jan, 02:51


« اندر هجوِ یوسف نامی»

روزی که پدر نامِ تورا یوسف کرد
گویا به چراغِ خویشتن او پف کرد

مادر چو بدید صورتِ نحسِ تورا
خم گشت و به سوراخِ کُسِ خود تُف کرد¹

___
1_جنگ اشعارفارسی، گردآوری سدید السّلطنه ، نسخهٔ خطّی کتابخانهٔ دانشگاه تهران به شمارهٔ ۹۳۹۸، صفحهٔ ۱۶

💐🍃🍃@hazliatvahajviat

هزلیّات ،هجویّات ومطایبات

11 Jan, 03:21


«میلِ بیهق»

نازم به سبزوار که از میلِ بیهقَش
کیرِ زمین به کسِّ زنِ آسمان شده

از ضیاء الحقّ حکیمی سبزواری است.¹

____
1_این بیت و بیت قبلی که نقل شد از پشت کتابی است که درتملّک عبدالحسین تیمورتاش بوده و نظراً به خطّ وی است. این کتاب در کتابخانهٔ ملّی محفوظ است.


💐🍃🍃@hazliatvahajviat

هزلیّات ،هجویّات ومطایبات

11 Jan, 03:20


میل خسرو گرد ، بیهق، سبزوار


💐🍃🍃@hazliatvahajviat

هزلیّات ،هجویّات ومطایبات

10 Jan, 03:15


«علی البدل»

زن چو حایض بود به وقتِ جِماع
کونش عضوِ علی البدل باشد



💐🍃🍃@hazliatvahajviat

هزلیّات ،هجویّات ومطایبات

09 Jan, 03:17


«قطعه اندر مذمّتِ مفاخَرَت به پدر »

فیه

آن شنیدی که مردکی می گفت
پدرِ من وزیرِ خان بوده است

گفتمش با توام مضایقه نیست
خود چنان گیر کان چنان بوده است

هیچ کس دیده ای که گُه می خورد
کاین به عهدِ قدیم نان بوده است¹

_
1_بیاض تاج الدّین احمد وزیر{۷۸۲ه‍ ق} ،زیر نظر ایرج افشار ومرتضی تیموری ،چاپ عکسی ،چاپ اوّل ،اصفهان ،انتشارات دانشگاه اصفهان ،۱۳۵۲ه‍ ش،صفحهٔ۹۰۲


💐🍃🍃@hazliatvahajviat

هزلیّات ،هجویّات ومطایبات

08 Jan, 03:10


« یاقوتِ لب»

یاقوتِ لبِ لعلِ تو مرجانِ مرا قوت
یاقوت نهم نامِ لبِ لعلِ تو یا قوت

قربانِ وَفاتم به وَفاتَم گذری کن
تا بوت مگر بشنوم از رخنهٔ تابوت


💐🍃🍃@hazliatvahajviat

هزلیّات ،هجویّات ومطایبات

07 Jan, 01:51


«قحبهٔ زشت»

نه دین و نه دنیا ، نه فکرِ بهشت
چون کافرِ مُفلسیم و چون قحبهٔ زشت


💐🍃🍃@hazliatvahajviat

هزلیّات ،هجویّات ومطایبات

05 Jan, 03:16


«مردِ دستْ بریده»

مردی دستْ بریده خواست که بازنی گرد آید، عاجز آمد و دست بریده بر او افکند وچون برخاست، دست بیرون آورد و ذَکَر درون کرد. زن لگدی بر او زد و گفت: مردک انگشت می کنی؟ ¹

____
1_شاهد صادق ،میرزا صادق مینا، نسخهٔ خطّی کتابخانهٔ دانشگاه تهران به شمارهٔ ۱۱۱۰،برگ ۴۱۶

💐🍃🍃@hazliatvahajviat

هزلیّات ،هجویّات ومطایبات

03 Jan, 03:02


قسمتی از سخنرانی دکتر باستانی پاریزی

هزلیّات ،هجویّات ومطایبات

03 Jan, 03:01


تریاکی شدن چهره مشهور انگلیسی در ایران! - تابناک | TABNAK
https://www.tabnak.ir/fa/news/1280892/%D8%AA%D8%B1%DB%8C%D8%A7%DA%A9%DB%8C-%D8%B4%D8%AF%D9%86-%DA%86%D9%87%D8%B1%D9%87-%D9%85%D8%B4%D9%87%D9%88%D8%B1-%D8%A7%D9%86%DA%AF%D9%84%DB%8C%D8%B3%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86

هزلیّات ،هجویّات ومطایبات

03 Jan, 03:00


«بسانِ ملخ»

شبها زهوا فِسُرده مانندِ یخم
زانو به شکم کشیده همچون ملخم

چنبر شده ام چنانکه می نشناسد
کس موی زهار را زمویِ زَنَخم¹

__
1_گویا از کمال الدّین اسماعیل باشد.


💐🍃🍃@hazliatvahajviat

هزلیّات ،هجویّات ومطایبات

02 Jan, 03:26


«حکایت»

مَرَّ مُحتَسِبٌ بِسَکرانٍ مَطروحٍ علی الطّریقِ فقال له: قُمْ وَٱمشِ إلی الحبسِ یافاسقُ، قالَ السَّکرانُ: نبَّهَکَ اللهُ یامجنونُ ،لو کنتُ قدرتُ علی المَشیِ لَمَشیتُ إلیٰ بَیتي.¹

«ترجمه»

محتسب به مستی که بر راه افتاده بود برگذشت. گفت: ای فاسق برخیز و روانهٔ زندان شو . مست گفت: خدای تورا آگاه کناد ای دیوانه، من اگر قادر به رفتن بودم به خانهٔ خویش می رفتم.


⚫️


«حکمت»

ابوذرجمهر گوید: در دو جای عقل با مرد نباشد، یکی به وقت شمشیر زدن ، دوّم به وقت مجامعت کردن.

__
1_مجموعهٔ رسایل ، نسخهٔ خطّی کتابخانهٔ ملّی فرانسه به شمارهٔ۱۱۹۸، برگ ۳۵

💐🍃🍃@hazliatvahajviat

هزلیّات ،هجویّات ومطایبات

31 Dec, 02:52


«زنِ ناساز»

شهاب ترشیزی

ناساز زن، آن را که بود در مسکن
باید که بُوَد یا زنِ زن یا زنْ زن

زنْ زن، ززنِ زن است به امّا زن
صد بار به از زنْ زن و هم از زنِ زن


💐🍃🍃@hazliatvahajviat

هزلیّات ،هجویّات ومطایبات

27 Dec, 06:42


«سربلندی»

لاأدری

به سر بلندیِ پستانِ خویش غرّه مشو
که سرنگون شود این روسیاه دست به دست¹

__
1_گلستان مسرّت ملقّب به حدائق المعانی ،تألیف عبدالرّحمن شاکر ،چاپ سنگی هند ،صفحهٔ ۱۲۴

💐🍃🍃@hazliatvahajviat

هزلیّات ،هجویّات ومطایبات

06 Dec, 03:44


💐🍃🍃@hazliatvahajviat

هزلیّات ،هجویّات ومطایبات

06 Dec, 03:43


«مادرِ کریمان و مادرِ لئیمان»

«مثل»

أمُّ الکِرامِ قلیلةُ الأولاد.
ترجمه: مادر کریمان اندک فرزند است.

⚫️

«بیت»

أباجعفرٍ ، إنَّ الجهالةَ أمُّها
وَلودٌ و أمُّ العلمِ جِدّاً لحائِلُ

ترجمه: ای ابوجعفر ، همانا مادر جهالت بسیار فرزند زاست و مادر علم جدّا که بی فرزند است .


💐🍃🍃@hazliatvahajviat

هزلیّات ،هجویّات ومطایبات

03 Dec, 03:58


«قاضی حِمص»

و حکومتِ قاضی حمص مشهور است که حُکم خواستند از وی زنی و مردی ، زن گفت: ای قاضی این مردیست اجنبی و روی مرا بوسیده ، قاضی گفت: برخیز تو و نیز روی اورا بوسه ده ، پس زن گفت: عفو کردم ازین حق، قاضی گفت: بگذر ازینجا که راه یابنده ای.¹

_
1_ترجمهٔ آثار البلاد و اخبار العباد ، ترجمهٔ محمّد مراد بن عبدالرّحمان ، تصحیح دکتر سیّد محمّد شاهمرادی ،چاپ اوّل، تهران ، انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۷۱ ه‍ ش ، جلد اوّل ، صفحهٔ ۲۳۹

💐🍃🍃@hazliatvahajviat

هزلیّات ،هجویّات ومطایبات

02 Dec, 04:09


«حکایت»

مردی مادیانی داشت. خواست به اسب خوبی بکشد. صاحب اسب یک تومان خواست، مرد داد، هنگام کشیدن ،اسب از کثرتِ شهوت، عوضی کون مادیان گذاشت. صاحب مادیان، اوقات تلخ با مادیان برگشت، یکی رسید پرسید: کجا بودی؟ گفت: یک تومان و یک کون مقروض بودم ادا کردم. ¹

____
1_کتاب مستطاب حمدان ونمدان ،میرزا مهدی بدایع نگار لاهوتی ،نسخهٔ خطّی محفوظ درامریکا

💐🍃🍃@hazliatvahajviat

هزلیّات ،هجویّات ومطایبات

30 Nov, 09:48


«گرفتن پیر زن»

رباعی

من پیر زنی گرفتم و ان خوردم
نه یک نه ده و نه صد، دوصد من خوردم

یاران به شما وصیّتِ من این است
زین ان نخورد کسی که آن من خوردم¹

__
1_کلّیّات حکیم سوری، ضیاء لشکر ،دانش ، مستشار اعظم ، کتاب فروشی و چاپخانهٔ اقبال ، جلد دوّم، صفحهٔ ۸۸

💐🍃🍃@hazliatvahajviat

هزلیّات ،هجویّات ومطایبات

29 Nov, 03:56


«بدترین مردمان»

«سوریا» کس کش ترینِ خلق می دانی که کیست
آنکه اندر خانه باشد گوید آقا خانه نیست¹

تقی دانش « مستشار اعظم» حکیم سوری

__
1_کلّیّات حکیم سوری، ضیاء لشکر ،دانش ، مستشار اعظم ، کتاب فروشی و چاپخانهٔ اقبال ، جلد دوّم، صفحهٔ ۱۶

💐🍃🍃@hazliatvahajviat

هزلیّات ،هجویّات ومطایبات

27 Nov, 04:13


«حکایتِ جارالله زمخشری و جوهری»

جارُ اللهِ سألَ الجوهريّ کمْ لکَ من الأولادِ فقالَ: ذَکرانِ وأنثیٰ، فقال: بحمدِ اللهِ تعالیٰ لیَ العکسُ أنثَیانِ وذکرٌ فخجلَ الجوهريّ .

«ترجمه»

جارالله زمخشری از جوهری پرسید چند اولاد داری ؟ جوهری گفت: دو ذکر و یک انثی [دو پسر و یک دختر]. جارالله وی را گفت: بحمدالله آنِ من عکس تُست من دو انثی و یک ذکر دارم .[ ایهام دارد انثیان به دوخایه و ذکر به آلت نیز گفته می شود.] .


⚫️

در میان علما معروف است که روزی آقا جمال خوانساری از پدرش استاد الکلّ في الکلّ عند الکلّ آقا حسین خوانساری پرسید که در کریمهٔ : ...لِلذَّكَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنْثَيَيْنِ...﴿النّساء/۱۱﴾ [ سهم پسر چون سهم دو دختر است] چرا خدای تعالی نگفت: لِلأنْثیٰ نصفُ الذّکر ، که عبارتی سهل است ، آقا حسین در جواب فرمود: اگر چنین می گفت مادرت راضی نمی شد.


⚫️

شعری که در ذیل حکایت نوشته منسوب به حضرت خدیجه {سلامُ الله علیها} می باشد که در توصیف پیامبر {صلّی اللهُ علیهِ وآلِه وسلّم}سروده است .به آدرس ذیل مراجعه شود.
https://t.me/madihehvamarsiah/3128

💐🍃🍃@hazliatvahajviat

هزلیّات ،هجویّات ومطایبات

27 Nov, 04:13


💐🍃🍃@hazliatvahajviat

هزلیّات ،هجویّات ومطایبات

25 Nov, 14:43


«هزلیّه»

گفت شخصی شبی به زوجهٔ خویش
قصّه ای ازتو می کنم تفتیش

راست گو با من و مکن پنهان
مرتورا آنچه می رسد به زبان

وقتِ صحبت چو حاضر آید کام
اوّلش خوشتراست یا انجام

زن چو از مرد این سخن بشنید
غنچه آسا به زیرِ لب خندید

درجوابش بگفت مردانه
سخنی سخت دردمندانه

نشنیدی که أملحُ الشّعرا
در گلستان به نثر کرده ادا

که فرو می رود مُمِدّ حیات
چون برآید شود مفرِّحِ ذات


💐🍃🍃@hazliatvahajviat

هزلیّات ،هجویّات ومطایبات

23 Nov, 03:30


«وزغِ دم بریده»

معمّا به نام وزیر

وزغِ دم بریده ای دیدم
شده بر کیرِ سربریده سوار


«توضیح»

دم وزغ حرف غین است، چون آن را بیندازیم «وَز» می ماند و کیر را چون سر ببریم که حرف کاف است «یر» می ماند و چون وز را بر یر سوار کنیم وزیر می شود.


💐🍃🍃@hazliatvahajviat

هزلیّات ،هجویّات ومطایبات

22 Nov, 04:55


از نسخه ای

💐🍃🍃@hazliatvahajviat

هزلیّات ،هجویّات ومطایبات

22 Nov, 04:54


«حکایت»

یکی از خواتینِ خلفا از حمّام بیرون آمد ، در آینه نگاه کرد، از شکل خودش خوشش آمد بر دیوار نوشت که:

«مصراع»

«أنا التّفّاحةُ الحَمرا علیها الطَّلُّ مَرشوشٌ»¹

روز دیگر ابونواس آن نوشته بدید در زیر آن نوشت: «مصرع»:

بِفرجٍ عرضُها شِبرٌ علیها العِهنُ منقوشٌ²،³

__

1_ترجمه: منم سیب سرخی که برآن شبنم نشسته.
2_با فرجی به عرض یک وجب که برآن قضیب منکری نقش بسته.
«نکته»
این  ترجمه از پرویز اتابکی مصحح کلّیّات عبید است و قطعاٌ اشتباه است .اوّلاً : مصرع ابی نواس بخشی از آیهٔ قرآن است:یومَ تَکُونُ اَلْجِبََالُ کَالْعِهْنِ اَلْمَنْفُوشِ( القارعة/ ۵)یعنی کوهها چون پشم رنگ زده شوند. پس منقوش که در متن آمده اشتباه است و منفوش می باشد. ثانیاً: عِهن به معنی پشم گوسفند و مطلق پشم و پشم رنگین است وبه معنی قضیب نیامده است. حاصل ترجمه آن است که وی را فرجی است به عرض یک وجب و پشماگین که برآن پشم زده شده است.
3_کلّیّات عبید زاکانی ،رسالهٔ لطایف ،به تصحیح پرویز اتابکی ،چاپ دوّم ،تهران ،انتشارات کتابفروشی زوّار ،۱۳۴۳ه‍ ش ،صفحهٔ ۲۹۸

💐🍃🍃@hazliatvahajviat

هزلیّات ،هجویّات ومطایبات

21 Nov, 03:56


«مصرع و مثل»

حیا از مردمِ کون داده می جوئی محال است این


💐🍃🍃@hazliatvahajviat

هزلیّات ،هجویّات ومطایبات

20 Nov, 10:29


«ایرجِ دم بریده»

انصاف: اسم شریفش ملک ایرج میرزا و از ملک زادگان متوقّفین در طهران ، انصاف آن است طبعش صاف و تالی وَصّاف اند ، خطّ نستعلیق را درکمال نیکوئی نویسند ودر علمِ کحّالی¹ نیز بی بدل اند ایشان راست:

گفت خانم به خنده باخسرو
که حریفِ گزیده می خواهم

گفت جانا ندانم آن گفتا
ایرجِ دم بریده²  می خواهم³

__
1_کحّالی: چشم پزشکی.
2_ایرج دم بریده: دمّ کلمهٔ ایرج ، جیم است و ایرج بدون جیم ایر می شود و ایر به عربی به معنی آلتِ رجولیّت است.
3_تذکرهٔ خرابات ،شاهزاده احمد هلاکو متخلّص به خراب ،نسخهٔ خطّی کتابخانهٔ مجلس شورای اسلامی به شمارهٔ ۱۵۹۸۹،برگ ۷۹


💐🍃🍃@hazliatvahajviat

هزلیّات ،هجویّات ومطایبات

18 Nov, 15:44


«شعری در ذمّ زوجیّت و جوابِ آن»

الزَّوجُ شُومٌ و في الأولادِ مَنقَصةٌ
واللهُ فردٌ یُحِبُّ الفَردَ فٱنْفَرِدِ

لَوکانَ في کَثْرَةِ الأولادِ مَکرُمَةٌ
ما قالَ: مَااتَّخَذَ الرَّحمٰنُ مِنْ وَلَدِ

«الجواب»

الزّوجُ أُنْسٌ وفي الأولادِ مَکرُمَةٌ
واللهُ فردٌ وَ مُسْتَغْنٍ عنِ الوَلَدِ

وَ لیسَ لِلْعبدِ تَشبیهٌ بِخالِقِهِ
و لاخِلافَ رسولِ اللهِ في الرَّشَدِ

«ترجمه»

زوج بودن شوم است و در داشتن اولاد منقصت و کاستی است. وخداوند فرد است و فرد را دوست می دارد پس تو هم فرد باش.
اگر در زیادی اولاد مکرمت و فضیلتی بود، خداوند نمی فرمود که : خدای رحمن برای خود اولادی نگرفته است.

«جواب»

زوج بودن مایهٔ أنس است و اولاد داشتن را فضیلتی است و خداوند فرد است و مستغنی از داشتن فرزند. و  بنده را نرسد که خود را به خالق خود شبیه سازد و خلاف سیرهٔ رسول الله راه پیماید .
___
1_وَمَا يَنْبَغِي لِلرَّحْمَٰنِ أَنْ يَتَّخِذَ وَلَدًا {مریم/92}.

💐🍃🍃@hazliatvahajviat

هزلیّات ،هجویّات ومطایبات

15 Nov, 03:51


«ذمّ خصیّ به عبارتی هرچه تمامتر»

وتمامتر آنچه در ذمّ خصیّ گفته اند قول بعضی سلف است : لَمْ یَلِدهُ مؤمناً و لَم یَلِد مؤمناً : نزاد اورا مؤمنی و نزاد مؤمنی اورا .¹

__
1_تحسین وتقبیح ثعالبی ،ترجمهٔ محمّدبن أبی بکر بن علی ساوی ،تصحیح عارف احمد الزّغول ،چاپ اوّل ،تهران نشرمیراث مکتوب ،۱۳۸۵،صفحهٔ۱۶۰

💐🍃🍃@hazliatvahajviat

هزلیّات ،هجویّات ومطایبات

14 Nov, 03:52


«شعرِ متنبّی درباب کافورِ اخشیدی»

وابوالطّیّب المتنبّی گوید:

وَ قَد کُنْتُ أحسِبُ قبلَ الخَصِیّ
أنَّ الرّؤوسَ مَقَرُّ النُّهیٰ

فَلمّا نَظَرتُ إلیٰ عقلِهِ
رَأیْتُ النُّهیٰ کُلَّها في الخُصیٰ

من پنداشته بودم پیش از کافورِ خَصی که سرها جای عقل اند. چون نگه به عقل او کردم ، دیدم جمله خردها در خایه ها.¹

_____
1_تحسین وتقبیح ثعالبی ،ترجمهٔ محمّدبن أبی بکر بن علی ساوی ،تصحیح عارف احمد الزّغول ،چاپ اوّل ،تهران نشرمیراث مکتوب ،۱۳۸۵،صفحهٔ۱۶۰

💐🍃🍃@hazliatvahajviat

هزلیّات ،هجویّات ومطایبات

13 Nov, 03:40


«ذمّ خصیّان»

جاحظ گوید: چون خَصیّ را هردو خایه بریده باشند، شهوت او قوی باشد و معدهٔ او گرم باشد و پوست او نرم شود و موی او کم شود و اشتهای مباشرتِ او بسیار گردد، فقحهٔ¹ او فراخ شود و اشک او بسیار شود چون زنان.
ودیگری گفت: مَنْ جُبَّ زُبُّهُ ذَهَبَ لُبُّهُ، هرکه را ذکر بریده باشند ، خرد او رفته باشد.²

_
1_فقحة: حلقهٔ سوراخ شرم انسان یا حلقهٔ فراخ شرم. (منتهی الارب).
2_تحسین وتقبیح ثعالبی ،ترجمهٔ محمّدبن أبی بکر بن علی ساوی ،تصحیح عارف احمد الزّغول ،چاپ اوّل ،تهران نشرمیراث مکتوب ،۱۳۸۵،صفحهٔ۱۶۰

💐🍃🍃@hazliatvahajviat

هزلیّات ،هجویّات ومطایبات

12 Nov, 04:02


«مدحِ خصیّ»

وغلامی باجمالِ تمام و خَصیّ بر پادشاهی عرض کردند، گفت: یَصلَحُ لِلفِراشِ والمِراشِ ،یعنی برای جامهٔ خواب و برای جنگ صالح است.
ودرحقّ خصیّ، ملیح گفته اند: هُمْ بِالنّهارِ فوارِسُ و بِاللّیلِ عَرایِسُ .¹[آنان در روز سوارکاران اند و درشب عروس می باشند.]
__
1_تحسین وتقبیح ثعالبی ،ترجمهٔ محمّدبن أبی بکر بن علی ساوی ،تصحیح عارف احمد الزّغول ،چاپ اوّل ،تهران نشرمیراث مکتوب ،۱۳۸۵،صفحهٔ۱۵۹


💐🍃🍃@hazliatvahajviat

هزلیّات ،هجویّات ومطایبات

11 Nov, 03:16


«اندر مدحِ خَصیّ¹»

گویند: الخِصیانُ مَلائکةُ بَني آدمَ .[اخته شدگان فرشتگان بنی آدمند] به سبب عدم شهوت ، تشبیه ایشان کرده اند به ملایکه.
و ابوالعَیناء دو غلام داشت سیاه و خصیّ . اورا در این معنی پرسیدند، گفت: از بهر آن سیاه خریده ام تا من متّهم نشوم به ایشان و از بهر آن خصیّ کرده ام تا ایشان را به من متّهم نکنند.²

__
1_خصیّ :خایهٔ کشیده شده.
2_تحسین وتقبیح ثعالبی ،ترجمهٔ محمّدبن أبی بکر بن علی ساوی ،تصحیح عارف احمد الزّغول ،چاپ اوّل ،تهران نشرمیراث مکتوب ،۱۳۸۵،صفحهٔ۱۵۹


💐🍃🍃@hazliatvahajviat

هزلیّات ،هجویّات ومطایبات

10 Nov, 04:06


در ارتباط با پست فوق به عرض برسانم که در شهرستان میانه در آذربایجان شرقی پل معروفی به نام پل دختر در کنار قلعه ای معروف به نام قلعه دختر وجود دارد که در غائله حزب تجزیه طلب دموکرات آذربایجان ( در سال ۱۳۲۴ اگر اشتباه نکنم) توسط آن حزب به رهبری پیشه وری؛ جهت ممانعت از ورود قوای دولتی منفجر شد که بعدها ترمیم گردید اما باز متاسفانه فرو ریخت
در اینترنت سرچ بفرمایید قطعا پل را خواهید دید

هزلیّات ،هجویّات ومطایبات

10 Nov, 04:06


این شعر هم اگر اشتباه نکنم از مرحوم رهی معیری است که ناظر به افتتحاح مجدد پل بعد از انفجار سروده شده

هزلیّات ،هجویّات ومطایبات

10 Nov, 04:06


👇👇👇

هزلیّات ،هجویّات ومطایبات

07 Nov, 01:55


«افتتاح پل دختر»

این قطعه شعر هزلی در ابتدای نسخه ای خطّی یادداشت شده و معلوم نیست گویندهٔ آن کیست و اینکه ربط پل دختر به میانه چیست ؟ شعر چنین است:

بهرِ گشایشِ پلِ دختر،وزیرِ راه
عزمِ میانه کرد و رها کرد خانه را

با دستِ همّتش پلِ دختر گشوده شد
یعنی گشاد راهِ دخولِ میانه را


💐🍃🍃@hazliatvahajviat

هزلیّات ،هجویّات ومطایبات

31 Oct, 03:22


«طبّ جالینوس»

مِن کلام سعدی

طبّ جالینوس باشد کیر در کون تو برد
طبع صفراوی بود لیمو درآن باید فشرد



💐🍃🍃@hazliatvahajviat

هزلیّات ،هجویّات ومطایبات

29 Oct, 04:04


«جلق زدن »

من کلام سعدی

ای خواجه اگر باخرد و تمکینی
جز جلق زدن کارِ دگر نگزینی

چه خوشتر از این بود که در وقتِ جماع
تا خایه فرو بری سرش می بینی


💐🍃🍃@hazliatvahajviat

هزلیّات ،هجویّات ومطایبات

28 Oct, 03:09


«جماعِ ممنوع»

جماع با پنج زن بد است

جماعِ پنج کس ممنوع باشد
نگردد گرد ایشان مردِ هشیار¹

یکی زآنها زنِ پیر است و دیگر
صغیر و حایض و بدشکل و بیمار

___
1_قیاسی اصلاح شد.
گویا شعر از یوسفی هروی باشد.


💐🍃🍃@hazliatvahajviat

هزلیّات ،هجویّات ومطایبات

27 Oct, 04:29


«اندر سستی آلت گفته و دُرّ معنی سُفته»

فرد

خروس وار سحر خیز بود لیک کنون
چو ماکیه¹ زسرِ بیضه بر نمی خیزد

___
1_ماکیه: ماکیان ، مرغ خانگی ،
بیضه : تخم مرغ

💐🍃🍃@hazliatvahajviat

هزلیّات ،هجویّات ومطایبات

26 Oct, 02:55


«از احوال جالینوس»

وَ کانَ بجالینوسَ أُبنةٌ، فناکَهُ غلامٌ خلفَ حائطٍ، فطارَتْ دُجاجةٌ ففَزِعَ الغلامُ وَ عَدا ، فقالَ جالینوسُ: دَعني وَ الدُّجاجَ فَلأفنیتُهُ ، فما زالَ یَصِفُهُ لِلْمَرضیٰ حتّیٰ قَطَعَ أصلَهُ و صارَ طَعاماً لِلْمَرضیٰ إلیٰ یومِ التَّنادِ.¹

«ترجمه از ملّامحمّد صالح روغنی قزوینی»

جالینوس اُبنه داشت. روزی گوانی در پشت دیواری اورا وطی می کرد. ناگهان مرغی بر روی دیوار پرید و جوان ترسید و فرار کرد. جالینوس گفت: مرا با مرغ واگذار که من نسل اورا بر می کنم. به مطبّ آمد و ازآن به بعد برای بیماران وصف مرغ می نمود و آنان را به خوردن آن تشویق می کرد تا نسل مرغ درآن شهر بر افتاد و تا روز قیامت خوراک بیماران شد.²

_
1_محاضَراتُ الأدباء و محاوَراتُ الشّعراء والبلغاء ،تألیف أبي القاسم حسین بن محمّد الرّاغب الإصفهاني ،الطّبعة الأولی ، قم ، انتشارات المکتبة الحیدریّة ، ۱۴۱۶ه‍ ق، ۱۳۷۴ه‍ ش ،الجلد الثّالث ،صفحة۲۵۳
2_نوادر ترجمهٔ کتاب محاضَراتُ الأدباء و محاوَراتُ الشّعراء والبلغاء ، ترجمه و تألیف محمّد صالح بن محمّدباقر قزوینی ،به اهتمام احمد مجاهد، چاپ اوّل ،  تهران ، انتشارات سروش، ۱۳۷۱ ه‍ ش ، صفحهٔ ۲۶۹

💐🍃🍃@hazliatvahajviat

هزلیّات ،هجویّات ومطایبات

25 Oct, 10:15


«فرد في الهزل»

گفتم ای دلبرا کجا بنهم
گفت: خیرُ الأمورِ أوسطُها

💐🍃🍃@hazliatvahajviat

هزلیّات ،هجویّات ومطایبات

24 Oct, 03:29


«تواضع»

فرد ترکی

تواضُع¹ رَسمِنی کیرمدن اورگن
که اوچ یاشینده بیر اوغلانه قالخار²

«ترجمه»

رسمِ فروتنی را از آلتِ من یاد گیر ،که برای یک پسر سه ساله به پا می خیزد .[ در ضمن اشارتی لطیف به بزرگی آلت هم دارد که برای خردسالی به پا می خیزد]

____
1_تعارف هم نوشته ،و هردو به یک طریقی صحیح است.
2_از این بیت معلوم می شود که از همه کس و همه چیز می توان چیزی فرا گرفت آری:

ما زهر صاحب دلی یک شمّه کار آموختیم
خنده از گل، گریه از ابرِ بهار آموختیم

💐🍃🍃@hazliatvahajviat

هزلیّات ،هجویّات ومطایبات

23 Oct, 02:09


«قطعه في الهزل»

دوستان و معاشرانِ مرا
همه را کارِ دلپذیر افتاد

هر یکی را به کامِ خاطرِ خویش
باده و ساده ای به گیر افتاد

بنده را ضعفِ طالعِ وارون
کار با مسجد و حصیر افتاد¹

__
1_سفینهٔ شعر، نسخهٔ خطّی کتابخانهٔ مجلس شورای اسلامی به شمارهٔ ۴۳۲،برگ ۹۲

💐💐@rahearwah

هزلیّات ،هجویّات ومطایبات

22 Oct, 19:15


«گفتگوی کودکان»

رَأتْ صبیّةٌ صبیّاً کشفَ لها عَن أیرِه، فقالتْ: مَنْ طَوَّقهُ؟ قال: أبي.
قالتْ: فَمَن خَرِقَهُ؟ قال: أبي.
قالتْ: فَمَن عَرِقَهُ؟ قال: أبي.
فکشَفتْ عَنْ حِرِها وقالتْ: لعنَ اللهُ أبي مازادَ علیٰ أنْ شَقَّهُ و تَرَکهُ.¹

«ترجمهٔ حکایت»

دخترکی، پسرکی را دید که آلتش را برای وی گشوده بود ، وی را گفت: چه کسی آن را گِرد ساخته؟ پسرک گفت: پدرم. باز گفت: که آن را سوراخ کرده؟ گفت: پدرم ،باز گفت: که آن را دراز و ریشه دار کرده ؟ گفت: پدرم . دخترک فرجش را گشود و گفت: خدای پدرم را لعنت کند که کاری نکرده جز آنکه آن را شکافته و رها کرده است.
____
1_محاضَراتُ الأدباء و محاوَراتُ الشّعراء والبلغاء ،تألیف أبي القاسم حسین بن محمّد الرّاغب الإصفهاني ،الطّبعة الأولی ، قم ، انتشارات المکتبة الحیدریّة ، ۱۴۱۶ه‍ ق، ۱۳۷۴ه‍ ش ،الجلد الثّالث ،صفحة ۲۶۱

💐🍃🍃@hazliatvahajviat

هزلیّات ،هجویّات ومطایبات

22 Oct, 04:19


«حکیم لعلی تبریزی»

کیر را از بهرِ کون گرد و مُدَوَّر ساختند
بهرِ کس می بود اگر همچون تبر می ساختند


💐🍃🍃@hazliatvahajviat

هزلیّات ،هجویّات ومطایبات

18 Oct, 04:26


فائدهٔ موز

قالَتْ إمرأةٌ لِساحقةٍ: ما في الدّنیا أطیبُ من الموزِ، قالتْ: صدقتِ و لکنّهُ یَنفَخُ الجَنبَیْنِ ، تَعني الحبلَ.¹

«ترجمه»

زنی به زنی مساحقه گر گفت: در دنیا چیزی نیکوتر از موز نیست . گفت: راست گفتی ولی باعث می شود که پهلوها باد کند . مرادِ زن آبستنی بود.

____
1_محاضَراتُ الأدباء و محاوَراتُ الشّعراء والبلغاء ،تألیف أبي القاسم حسین بن محمّد الرّاغب الإصفهاني ،الطّبعة الأولی ، قم ، انتشارات المکتبة الحیدریّة ، ۱۴۱۶ه‍ ق، ۱۳۷۴ه‍ ش ،الجلد الثّالث ،صفحة ۲۷۳

💐🍃🍃@hazliatvahajviat

هزلیّات ،هجویّات ومطایبات

17 Oct, 04:35


«عادتِ زنانِ ساحقه»

عادتِ زنانِ ساحقه آن است که هر چه به آلتِ مرد ماند نخورند مثل خیار و هویج و حتّی بادنجان برای دنبالهٔ آن . وفالوذج نخورند از آن رو که نُفَسا¹ را خورانند و از کوزه های لوله دار آب نیاشامند و نظر در نای و طنبور نکنند و رودهٔ بریان و امثال آن نخورند و بعضی بزرگان ایشان نماز نکنند تا هیأت رکوع ظاهر نگردد و خروس و  کبوتر نگه ندارند برای سفادِ² ایشان و سرمه به چشم نکنند تا میل در مُکحُله یعنی سرمه دان نرود.

«ذیلِ ملّامحمّد صالح بر مطلب فوق»

و این سخنها بس عجیب است وازآن هیچ مارا معلوم نشده است غیر اینکه احتراز از بعضی چیزها که ایشان را درآرزوی مردان اندازد و از آلتِ مرد یاد دهد به حال ایشان لایق است مانند آنکه فقیر تنگدست از اطعمهٔ لذیذ که به اتّفاق روی دهد خود را باز دارد تا طبع او به نان جو رضا دهد و بر صبر قادر باشد.¹

__
1_نوادر ترجمهٔ کتاب محاضَراتُ الأدباء و محاوَراتُ الشّعراء والبلغاء ، ترجمه و تألیف محمّد صالح بن محمّدباقر قزوینی ،به اهتمام احمد مجاهد، چاپ اوّل ،  تهران ، انتشارات سروش، ۱۳۷۱ ه‍ ش ، صفحهٔ ۲۷۳

💐🍃🍃@hazliatvahajviat

هزلیّات ،هجویّات ومطایبات

16 Oct, 03:11


«حکایت»

قیلَ لامرئةٍ ما تَقولینَ في السَّحقِ ؟ قالتْ: إنَّهُ التّیمُّمُ ،لایجوزُ إلّا عندَ عدمِ الماءِ.¹

«ترجمه»

زنی را گفتند: چه می گوئی در مساحقه کردن؟ گفت: چون تیمّم است ، جایز نیست مگر وقتی که آب نباشد.

«مصرع»

تیمّم باطل است آنجا که آب است

_
1_محاضَراتُ الأدباء و محاوَراتُ الشّعراء والبلغاء ،تألیف أبي القاسم حسین بن محمّد الرّاغب الإصفهاني ،الطّبعة الأولی ، قم ، انتشارات المکتبة الحیدریّة ، ۱۴۱۶ه‍ ق، ۱۳۷۴ه‍ ش ،الجلد الثّالث ،صفحة ۲۷۳

💐🍃🍃@hazliatvahajviat

هزلیّات ،هجویّات ومطایبات

14 Oct, 04:39


«مساحقه»

لاأدری

دیدم دو جَلَب که باده می پیمودند
وز مالشِ کس به شب دمی نغنودند

این نادره تر که هردو هاون بودند
بی دسته چگونه زعفران می سودند¹

_
1_زنبیل ،شاهزاده حاجی فرهاد میرزا معتمدالدّوله ،به همّت محمّد رمضانی ،چاپ دوّم ،تهران ،انتشارات پدیده{کلاله خاور}،۱۳۶۷ه‍ .ش ،صفحهٔ ۶۹

💐🍃🍃@hazliatvahajviat

هزلیّات ،هجویّات ومطایبات

12 Oct, 04:03


شغل امردان و شغل زنان

«لِبَعضِهِم»

شَغَلَ المُردُ بِالبِدالِ وأضْحَتْ
نِسوَةُ النّاسِ شُغلُها بِالسِّحاقِ

کُلُّ جِنسٍ بِجِنسِهِ قَد تَکَفّیٰ
فَعَزاءٌ یامَعشَرَ العُشّاقِ

«ترجمه»

امردان به عوض بدل کردن مشغولند و شغل زنان مساحقه گردیده است.
هرجنسی به هم جنس خود بسنده کرده است .ای گروه عاشقان بر شما باد صبوری و شکیبایی.

«نکته»
مُرد: جمع امرد ،جوانی که ریش نیاورده است ،ساده.
مراد از بِدال ،لواط کاری است و سِحاق نیز مساحقه و آن طبق زدن است.

💐🍃🍃@hazliatvahajviat

هزلیّات ،هجویّات ومطایبات

10 Oct, 03:52


«زن خوب و زنِ بد»

قولُه تعالیٰ: وَمِنْهُمْ مَنْ يَقُولُ رَبَّنَا آتِنَا فِي الدُّنْيَا حَسَنَةً وَفِي الْآخِرَةِ حَسَنَةً وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ ﴿البقرة/۲۰۱﴾
عنْ علیٍّ {علیهِ السَّلامُ} : الحَسنةُ في الدُّنیا المَرأةُ الصّالِحَةُ و في الآخرةِ الحَوراءُ و عذابُ النّارِ إمرأةُ السَّوء.{کشّاف} .

«ترجمه»
خدای تعالی در سورهٔ بقره آیهٔ ۲۰۱ می فرماید: و برخى از آنان مى‏ گويند پروردگارا در اين دنيا به ما نيكى و در آخرت [نيز] نيكى عطا كن و ما را از عذاب آتش [دور] نگه دار.
از علیّ {علیهِ السَّلامُ} نقل شده است که فرمود: حسنه در دنیا زن نیکوکار است ودر آخرت حوریِ بهشتی و عذاب آتش زن بد می باشد .

شیخ سعدی گویا به این حدیث شریف نظر داشته آنجا که در باب دوّم گلستان، در اخلاق درویشان گوید:

زنِ بد در سرایِ مردِ نکو
هم در این عالم است دوزخِ او

زینهار از قرینِ بد، زِنهار
وَ قِنا رَبَّنا عَذابَ النّار

💐🍃🍃@hazliatvahajviat

هزلیّات ،هجویّات ومطایبات

09 Oct, 04:12


«وصیّت ارسطاطالیس»

ارسطاطالیس را به وقت مرگ گفتند: وصیّتی بکن. گفت: طاقة گفتن ندارم ، سیبی بریان کنید . آن را بریان کردند بخورد قوّتی در دل وی آمد، گفت: برهیچ زن اعتماد مکنید که من همهٔ طبایع بدانستم طبعِ زنان و بدعهدی ایشان ندانستم و از دنیا رحلت کرد.¹
___
1_عجایب المخلوقات و غرایب الموجودات، محمّدبن محمود بن احمد طوسی، تصحیح منوچهر ستوده ،چاپ نخست ، تهران ، انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۸۲ه‍ ش ،صفحهٔ ۳۱۰

💐🍃🍃@hazliatvahajviat

هزلیّات ،هجویّات ومطایبات

07 Oct, 04:19


بچّهٔ محلّات

میرزا جعفر محلّاتی
کز رخش مَه به نیکوئی مات است

کون دهد او به هر محلّهٔ ری
چه کند بچّهٔ محلّات است¹

__
1_جنگ علی عطّار تهرانی، نسخهٔ خطّی کتابخانهٔ دانشگاه تهران به شمارهٔ ۲۹۲۷ ، صفحهٔ ۶۴

💐🍃🍃@hazliatvahajviat

هزلیّات ،هجویّات ومطایبات

05 Oct, 01:58


قطعه

گفتمش بوسی به من ده از لبت یا از رخت
گفت عاشق چشم دارد هرکجا نازک تر است

گفتمش دُر بهتر است یا عکسِ دندان های تو
گفت صرّافی مکن، دندانم از دُر بهتر است

گفتمش پیراهنت از برگ گل نازک تر است
گفت اندامم ببین از هرچه گوئی بهتر است

گفتمش خال لبت را من به دندان برکنم
گفت دندانِ طمع برکن که این جان کندن است


💐🍃🍃@hazliatvahajviat

هزلیّات ،هجویّات ومطایبات

03 Oct, 03:39


هزل

کمال اسماعیل اصفهانی

ور کس گایم فراخ بیش از پیش است
ور کون گایم همیشه کیرم ریش است

زین پس من و آن جلق که هنگامِ زدن
تنگیّ و فراخیش به دستِ خویش است¹

_
1_جنگ اشعار ورباعیّات ، نسخهٔ خطّی کتابخانهٔ مجلس شورای اسلامی به شمارهٔ ۵۸۵۳، برگ ۲۰۰


💐🍃🍃@hazliatvahajviat

هزلیّات ،هجویّات ومطایبات

01 Oct, 02:39


ای بچّه عرب

مِن کلامِ محمّد علی میرزای کرمانشاهانی {دولت قاجار}

دولت لبِ لعلِ باده نوشت بخورد
یا بادهٔ لعلِ می فروشت بخورد

طفلانِ عجم همه گرفتارِ تواند
ای بچّه عرب مرو که موشت بخورد¹

__
1_جنگ علی عطّار تهرانی، نسخهٔ خطّی کتابخانهٔ دانشگاه تهران به شمارهٔ ۲۹۲۷ ، صفحهٔ ۵۸

💐🍃🍃@hazliatvahajviat

هزلیّات ،هجویّات ومطایبات

30 Sep, 04:09


اندر هجوِ مستوفی الممالک

مایل افشار گفته است:

دوش دیدم که گفت مجذوبی
گاهِ سیر و سلوک سالک را

که مجرّد شوی اگر گائی
زنِ مستوفی الممالک را


💐🍃🍃@hazliatvahajviat

هزلیّات ،هجویّات ومطایبات

25 Sep, 18:21


اندر قرض از شاعری با تخلّص عاجز

بر گردنم چنان شده محکم طنابِ قرض
کز جا دگر نمی کَنَدم اضطرابِ قرض

زان وا نمی شود به سخن  چون صدف کنم
کز سر گذشته چون عرقِ شرم آبِ قرض

قرض از حساب رفته برون و نمی دهم
چیزی به قرض خواه به غیر از حسابِ قرض

نظمِ سخن چگونه نپاشد زیک دگر
تارِ نفس گسسته شد از پیچ وتابِ قرض

یا رب رهانیش تو از این فکر جان گداز
«عاجز»دگر ندارد از این بیش تابِ قرض


💐🍃🍃@hazliatvahajviat

هزلیّات ،هجویّات ومطایبات

24 Sep, 15:38


لطیفه از برای افتادن از اسب

گر زانکه تُرا اسبکِ مسکین انداخت
تا ظنّ نبری که از سرِ کین انداخت

جو خورده بُد و کاه و شکم پر زعلف
عیبش نتوان کرد که سرگین انداخت¹

____
1_مجموعهٔ انشاء کبیر ،نسخهٔ خطّی کتابخانهٔ رئیس الکتّاب ترکیه به شمارهٔ ۸۹۴،برگ ۹۸


💐🍃🍃@hazliatvahajviat

هزلیّات ،هجویّات ومطایبات

22 Sep, 02:53


حکایتِ آن زن بدعمل که دایماً رغبت به نماز داشتی مِن کلامِ شیخ بهاء الدّین «علیه الرّحمة»
 
بود در شهر هری، بیوه زنی
کهنه رندی، حیله‌سازی، پرفنی

نام او، بی‌بی تمیز خال دار
در نمازش، بود رغبت بی شمار

رجلُها، مرفوعةٌ للفاعلین
بابُها مفتوحةٌ للدّاخلین

از ته هر کس که برجستی به ناز
می‌شدی فی‌الحال، مشغول نماز

گفت با او رندکی، کای نیک زن
حیرتی دارم، ازاین کار تو من

زین جنابت های پی‌درپی که هست
هیچ ناید در وضوی تو شکست

نیّت و آداب این محکم وضو
یک دم از روی کرم، با من بگو

این وضو از سنگ رو قایم تر است
این وضو نبود، سد اسکندر است


💐🍃🍃@hazliatvahajviat

2,904

subscribers

904

photos

4

videos