حافظ شیرین سخن @hafez_e_shirin_sokhan Channel on Telegram

حافظ شیرین سخن

@hafez_e_shirin_sokhan


حافظ حافظه ماست ، ز هر دری سخن در باره حافظ و غزلیاتش

حافظ شیرین سخن (Persian)

حافظ شیرین سخن یک کانال تلگرامی است که به ترویج زیبایی های شعر حافظ معروف است. در این کانال شما می توانید با بارزترین و زیباترین غزلیات حافظ آشنا شوید و از آثار بی نظیر او لذت ببرید. حافظ یکی از بزرگترین شاعران و معماران شعر فارسی است که با استفاده از زبانی زیبا و شیرین توانسته است احساسات و افکار خود را به نحوی عمیق و پویا انتقال دهد که تا به امروز همچنان مورد تحسین و تمجید قرار میگیرد. اگر علاقه مند به شعر و ادبیات فارسی هستید، حافظ شیرین سخن کانالی ایده آل برای شماست تا عشق و شور شعر حافظ را تجربه کنید. از آنجایی که حافظه ماست و ز هر دری سخن در باره حافظ و غزلیاتش، حافظ شیرین سخن مکانی است که بهترین انتخاب برای هر طرفدار ادبیات فارسی است. پس همین حالا به این کانال بپیوندید و در دنیایی از زیبایی و عشق شعر حافظ غرق شوید.

حافظ شیرین سخن

21 Nov, 22:01


صفحه اول دیوان حافظ
نسخه ابوطالب تبریزی در کلکته هندوستان

@molavi_asar_o_afkar
@hafez_e_shirin_sokhan

حافظ شیرین سخن

21 Nov, 22:01


یادداشتی دربارۀ ابوطالب تبریزی؛
بانی نخستين چاپ ديوان حافظ

از: محمد طاهری خسروشاهی

براساس مستندات تاريخي و بررسي هايي كه در خصوص نسخه هاي چاپي ديوان حافظ به عمل آمده، نخستين چاپ ديوان حافظ در سال 1791 م (حدود 1170 شمسي) توسط یک سياستمدار و فرهنگ دوست تبريزي، به نام ابوطالب تبريزي (یا لندنی) فرزند محمّد بيگ خان، در شهر کلکتۀ هندوستان انجام گرفته است.
انتشار ديوان حافظ توسط ابوطالب تبريزي، سرآغاز حافظ پژوهي درعصر جديد و توجّه گستردةعلاقه مندان فرهنگ اسلام و ايران به ادبيات فارسي در سراسر جهان به شمار مي رود.
بعد از اين چاپ بود كه دو كشور عثماني و مصر، به بررسي شعر حافظ روي آوردند و سخنوران دنیا، با شعر و اندیشه حافظ آشنا شدند.
متن کامل این مقاله که به قلم محمد طاهری خسروشاهی نوشته شده، در شماره اول مجله فرهنگی هنری سفینه تبریز منتشر شده است.
برای مطالعه صورت کامل مقاله، لطفا بر روی لینک زیر کلیک فرمایید.
http://yon.ir/4bSFg

@molavi_asar_o_afkar
@hafez_e_shirin_sokhan

حافظ شیرین سخن

21 Nov, 21:27


بهترین بیت حضرت حافظ کدام است؟
پاسخ دکتر میر جلال الدین کزازی

@molavi_asar_o_afkar
@hafez_e_shirin_sokhan

حافظ شیرین سخن

21 Nov, 19:15


✳️ این روزها و مرور بیتی از حافظ شیرازی در هجوم به « تابوها »

❇️ از وجوه برجسته و ممتاز شعر و شخصیت حافظ، هجوم او به تابوهاست؛ درپیچیدن با خدا و مقدّسات و چون و چرا در کار خلقت.
به رغم توضیحات مطوّل و توجیهات نفسگیر حکما در باب مسألهٔ شرور عالم، و پای افشردن ایشان بر نظریهٔ “نظام أحسن”، ذهن بی‌تاب حافظ از تأمّل در کار و بار هستی و آدمیزاد، گاه دچار اندوه و ملالی مفرط می‌شده است.

◀️ «روزگار حافظ اگر از روی دیوان وی تصویر شود روزگاری بوده‌است آگنده از فساد و گناه، آگنده از تزویر و جنایت. تاریخ هم هست که به این مایه فساد و جنایت شهادت دهد.»(۱)

◀️ حافظ بر پردهٔ تاریک زمانه‌اش آنچه را می‌خواسته نمی‌دیده، و آنچه را می‌دیده نمی‌خواسته ‌است، از همین روی است اگر به دنبال آن بوده است تا فلک را سقف بشکافد و طرحی نو دراندازد. همان که پیش از او نیز در یک رباعی خیّامانه هم آمده‌است:

گر بر فلکم دست بُدی چون یزدان
برداشتمی من این فلک را ز میان

از نو فلکی دگر چنان ساختمی
کآزاده به کام دل رسیدی آسان

این درانداختنِ طرح نو یکی از همان تعریض‌ها و تعرّض‌های تابوشکنانه به آفریدگار و اعتراض به نقص آفرینش او بوده‌است.

◀️ و امّا بیت مقصود این یادداشت:

آدمی در عالم خاکی نمی‌آید به دست
عالمی دیگر بباید ساخت وز نو آدمی

حافظ در این بیت- با تلمیح به داستان آفرینش ، زبان و بیانی تلخ و طلبکارانه دارد.
وقتی خدا با آن همه تمهیدات و بگیر و ببندها و رفت و آمدها آدمی را آفرید و او را خلیفهٔ خویش در زمین اعلام کرد، ملائک گفتند:

« خلافت به کسی می‌دهی که از او فساد و خون ریختن تولّد کند؟»

(بقره/۳۰)(۲)

این اعتراض بر ذات باری تعالی گران آمد، و به آتش خشمی از سرادقات جلال و عظمت، ملائک معترض را بسوخت.(۳)

◀️ حافظ در سدهٔ هشتم، و با مرور کارنامهٔ شرم‌آور بشریت تا روزگار خودش، و دیدن آن همه “زخم نهان”، حق داشته‌است که در جبهه و جانب ملائک بایستد و حق را به ایشان ‌بدهد، و این جهان خاکی، و خلیفهٔ ناخلف خداوندش را که به آسانی و با آرامش وجدان، هم خون می‌ریزد، هم فساد می‌کند، و هم همهٔ جنایاتش را مشروع و مقدّس جلوه می‌دهد، مؤاخذه و محکوم نماید.

لسان‌الغیب در این بیت تعریضاً  به آن نظام أحسنی که دانشمندان و حکما در اثباتش انواع براهین و بیّنات را اقامه کرده‌اند اشکال می‌کند و با رعایت جانب ادب، “پروژهٔ خلقت و خلافت آدمی” را پروژه‌ای ناموفّق اعلام می‌کند.

◀️ حافظ در جایی دیگر هم وقتی پیر او گفته‌بود: خطا بر قلم صُنع نرفت، این رأی را نمی‌پذیرد، و با طنزی تعنّت‌آلود، بر نظر پاک خطاپوش پیرش که این همه شرور عالم را نادید کرده‌بود آفرین می‌گوید!

◀️ باری در این روزها که بوی خون و باروت و زور و تزویر، مشام آدمیت را آزرده‌است، من هم با ملائک و با لسان‌الغیب، همدل و همداستانم:

آدمی در عالم خاکی نمی‌آید به دست
عالمی دیگر بباید ساخت وز نو آدمی!

❇️ منابع و پیوست ها :

۱.از کوچهٔ رندان، دکتر عبدالحسین زرّین‌کوب، انتشارات  سخن، تهران، ۱۳۷۸،ص ۳۸

۲.مرصادالعباد، نجم رازی، به اهتمام دکتر محمّدامین ریاحی، انتشارات علمی و فرهنگی، تهران، ۱۳۷۴، ص۸۰

۳.همان‌جا.

@molavi_asar_o_afkar
@hafez_e_shirin_sokhan

حافظ شیرین سخن

21 Nov, 19:05


✳️ شرح "قهقه‌ی کبک خرامان و پنجه‌ی شاهین قضا" در یکی از غزلیات حافظ شیرازی

❇️ حافظ شیفته‌ی شیخ ابواسحاق بود و این شیفتگی در چندین غزل درخشانِ او بازتاب‌دارد. یکی از آن غزل‌ها چنین آغازمی‌شود:

یاد باد آن‌که سرِ کوی توام منزل بود
دیده را روشنی از خاکِ درت حاصل بود

تا آن‌جا که گوید:

راستی خاتم فیروزه‌ی بواسحاقی
خوش‌درخشید ولی دولت مستعجل بود

و آخرین بیت غزل:

دیدی آن قهقهه‌ی کبک خرامان حافظ
که ز سرپنجه‌ی شاهین قضا غافل بود

◀️ سخن بر سرِ رابطه‌ی "قهقه‌ی کبک خرامان" و پیامد آن یعنی اسیرِ "پنجه‌ی شاهین قضا"شدن است. دریافتِ معنای بیت بدون آن‌چه درادامه خواهدبود نیز چندان پیچیده نیست. اما به‌گمان‌ام ظرافتی و لطافتی در بیت آمده که نباید نادیده‌اش گرفت.

◀️ در منابعِ تاریخی و جغرافیایی (به‌ویژه سفرنامه‌ی ابن بطوطه) به‌میزان کافی نکاتی آمده که پیوندِ شیخ ابواسحاق را با تعابیری که در غزل آمده نشان دهد؛ از آن جمله است زیبارویی و خوش‌باشی و تن‌آسانی و خودنمایی این پادشاه؛ به‌ویژه در بناکردن کاخی مشابه ایوانِ مدائن و نیز بذل و بخشش‌هایی که ابن بطوطه سبب آن را منافسه‌ی این پادشاه با حاتم‌بخشی‌های پادشاه هندوستان ارزیابی‌می‌کند.

◀️ اما نکته‌ی بیت: می‌دانیم که قهقهه به‌ویژه در شعر فارسی نشانه‌ی شادی و مستی و میخوارگی و خوشباشی است

(جام در قهقهه آید که کجا شد منّاع؟!/ آن‌که او خنده‌ی مستانه زدی صهبا بود).

اما کبک کی قهقهه‌ی می‌زند؟ اغلب هنگام جفت‌جویی و مستی ناشی از خودنمایی و رقابت برای کنارزدنِ دیگر مدعیان. این مستی و بی خودی حیوانات در زمان جفت‌جویی که گاه به مرگشان نیز ختم‌می‌شود، در حکایتی از مثنوی نیز آمده. حکایتی که براساسِ آن قوچ یا بزِ کوهی هنگام جفت‌جویی چندان از خود بی‌خود می‌شود که به قعر دره‌ها سقوط می‌کند. افراد زیادی خود بارها به‌ویژه آخر زمستان یا اوائل فصل بهار لاشه‌ی شغالان را در جاده‌های جنگلی شمال دیده و از افراد باتجربه شنیده‌اند که علت اصلی آن مستی و بی‌خودی این جانوران در فصلِ جفت‌جویی و برخورد با خودرو است.

◀️ اگر نگاهی به اشعار صائب بیندازیم صائب در ابیات گوناگون به این مستی کبک‌ها و قهقهه‌ی مستانه‌‌شان که ازقضا موجبِ جلب توجه شاهین و درنهایت سبب مرگشان می‌شود، اشاره‌کرده‌است؛ دقت در این ابیات به فهمِ بیت حافظ کمک‌می‌کند:

بزدلان از مرگ می‌ترسند و ما چون کبک مست
خنده‌ی خود را دلیل راه شاهین می‌کنیم

هرزه‌گویان بر سرِ خود خود بلا می‌آورند
خنده کبکان را دلیل راه شاهین می‌شود

شادی ما غافلان در زیرِ چرخِ سنگدل
خنده کبک مست را در چنگِ شاهین کردن است

هر خنده‌ای که کبک در این کوهسار زد
شد زخم چون به ناخن شاهین دچار شد

نشوی طعمه‌ی شاهین حوادث چون کبک
اگر از ساده‌دلی خنده‌ی بی‌جا نزنی

@molavi_asar_o_afkar
@hafez_e_shirin_sokhan

حافظ شیرین سخن

21 Nov, 17:37


حافظ شیرین سخن pinned «🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 ✳️ مجموعه های کانال های زیر مجموعه ی گروه سیری در آثار و افکار حضرت مولانا ============ ابر گروه سیری در آثار و افکار مولانا و آثار دیگر بزرگان ادب عرفانی در این باره گروهی در جهت معرفی آثار و افکار حضرت جلال الدین محمدبلخی ( مولانا ) @mo…»

حافظ شیرین سخن

21 Nov, 17:37


🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹

✳️ مجموعه های کانال های زیر مجموعه ی گروه سیری در آثار و افکار حضرت مولانا

============
ابر گروه سیری در آثار و افکار مولانا و آثار دیگر بزرگان ادب عرفانی در این باره

گروهی در جهت معرفی آثار و افکار حضرت جلال الدین محمدبلخی ( مولانا )

@molavi_asar_o_afkar

===================
نکات ناب تربیتی

کانالی پر از مطالب تربیتی و اخلاقی و مناجات های عاشقانه و عارفانه

@nokatetarbiyati

==================
مخزن نکات نگارشی ؛ ویرایشی و دستوری

کانالی برای بیان نکات نگارشی ؛ ویرایشی و دستوری؛ کانالی برای نیاز امروز افراد جامعه ی ایرانی برای درست نویسی متون فارسی

@makhzanenokatenegarshi_virayashi

==============
فردوس سخن

کانالی برای بیان نکات و مطالب درسی ؛ نمونه سوال امتحانی ؛ نکات درسی مقطع یک و دو دبیرستان و مطالب ادبی و اطلاعات عمومی

@ferdosesokhan

=================
عاشقانه های نزار قبانی

نزار قبانی دیپلمات، شاعر و ناشر سوری بود. نزار قبانی با شعرهای عاشقانه‌اش مشهور است؛ زن و عشق موضوع اصلی شعر اوست

@nezar_asheghaneha

====================
نجواهای عاشقانه ی یک زن ( غاده السمان )

غادة السمان (متولد  ۱۹۴۲ -دمشق) نویسنده و ادیب زن اهل سوریه است. وی یکی از بنیان‌گذاران شعر نو در ادبیات عرب به‌شمار می رود.

@ghadat_asheghaneha

====================

موزيك كانال 
محلي براي عرضه آهنگ هاي پاپ از خوانندگان محبوب كشور و مداحي ها و ويس هاي برگزيده مذهبي ؛ به ما بپيونديد و كانال ما را تبليغ كنيد

@muzic_canal

==================
مثل آباد( داستان ها و ریشه های ضرب المثل های زبان فارسی)

کانالی برای داستان ها و کاربرد ضرب المثل های رایج در زبان فارسی که از گروه ها و کانال های مختلف جمع آوری شده است .

@zarbolmaslhaefarsi

==================
مخزن کتاب های pdf ادبی

مخزنی برای نسخه های الکترونیکی کتب ادبی

@pdf_kotob_e_adabi

==================
مخزن گروه سیری در آثار و افکار مولانا

با عضویت در کانال مخزن گروه سیری در آثار و افکار مولانا؛ از آرشیو مطالب گروه بهره ببرید .

@mazhzan_molana

=================
فارسی و نگارش فنی و حرفه ای و کار و دانش

فارسی و نگارش۱و۲و۳ رشته‌های فنی و حرفه‌ای و کار و دانش ؛ مباحث درسی ؛ نمونه سوالات امتحانی و جزوه های درسی

@farsionegaresh_fanni

===============
گروه فارسی و نگارش فنی و حرفه ای و کار و دانش

فارسی و نگارش۱و۲و۳ رشته‌های فنی و حرفه‌ای و کار و دانش ؛ مباحث درسی ؛ نمونه سوالات امتحانی و جزوه های درسی

@farsionegaresh_fanni_gr

=================
مخزن سوالات زبان فارسی و نگارش و فنون ادبی

مخزنی از سوالات به صورت ورد(word) ؛ pdf؛ مجموعه سوالات نهایی ؛ بخش به بخش و آزمون آنلاین ، از دروس زبان فارسی و نگارش و فارسی و نگارش فنی و حرفه ای و کار ودانش و فنون ادبی از همه گروه ها و کانال ها

سری به این کانال بزنید:

@makhzanesoalatedoroseadabi

======================
گروه نوای چکاوک ( شعر و نثر و متون ادبي و نثر آهنگين )

گروهی برای ارسال شعرها و نثرهای زیبای فارسی  و متون های زیبای ادبی و نثرهای آهنگین فارسی
@nava_e_chakavak

===================
حافظ شیرین سخن

حافظ حافظه ماست ، ز هر دری سخن در باره حافظ و غزلیاتش

@hafez_e_shirin_sokhan

====================
ابر گروه مجمع دبیران ادبیات دوره متوسطه اول

گروهی به جهت بررسی و هماهنگی در دروس ادبیات فارسی متوسطه دوره اول

@majmaedabiraneadabiatdoreaval

======================
مخزن گروه دبیران ادبیات متوسطه اول

محلی برای ذخیره مطالب درسی درس های نگارش و ادبیات فارسی متوسطه اول

@makhzan_e_doroseadabiatedoreaval

================
اصلاحِ اشعارِ جعلیِ شاعران

این کانال با هدف معرفی و درحد امکان اصلاح اشعار
جعلی تشکیل شده است

تراوش کی کند از طبع موزون، شعر ناموزون
کسی نشنیده از سنجیدگان حرف نسنجیده

#مخلص‌کاشاشانی

@molavi_asar_o_afkar
@eslah_e_ashaar_e_jaali_e_shaeran

=============

راه ارتباطی اعضای کانال ها با آدمین ها :
Admin :
@mollasadeghi

🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
عزیزان همراه
مجموعه این گروه‌ها و کانال‌ها تحت حمایت و هدایت گروه سیری در آثار و افکار مولانا شکل گرفته و اداره می‌شود.
لطفا از برداشت و ارسال هرگونه مطلب و فایلی از این کانال‌ها بدون لینک اختصاصی آن خودداری بفرمایید.

حافظ شیرین سخن

21 Nov, 17:31


اجرای ماه‌چهره سلیم‌اُوا در یکی از برنامه‌های تلویزیونی کشور ازبکستان


اگر آن ترکِ شیرازی به‌‌ دست‌ آرد دلِ ما را
به خال هندویَش بخشم سمرقند و بخارا را

بده ساقی میِ باقی که در جنّت نخواهی یافت
کنارِ آب رکن‌آباد و گلگشتِ مُصلّی را

فغان کاین لولیانِ شوخِ شیرین‌کارِ شهرآشوب
چنان بردند صبر از دل که ترکان خوانِ یغما را

حافظ شیرازی

@molavi_asar_o_afkar
@hafez_e_shirin_sokhan

حافظ شیرین سخن

21 Nov, 13:34


✳️ بلاغت حافظ شیرازی

❇️ سومین بخش علم بلاغت، علم بدیع است؛ یعنی علم بررسی صنایع شعری و آرایش‌های کلام. منظور از آرایش‌های کلام، امکاناتی است که نویسنده یا شاعر، با توجه به آن امکانات، قدرت القایی و نیروی تأثیر سخن خویش را افزایش می‌دهد.

◀️ هر کس با دیوان حافظ سر و کار داشته باشد و با دقت در ریزه‌کاری‌های زبان شعر او خیره شود، به‌خوبی احساس می‌کند که شعر حافظ لبریز از همین آرایش‌هاست:

اشک من رنگ «شفق» یافت ز بی«مهری» یار
«طالع» بی«شفقت» بین که در این کار چه کرد

در همین بیت، چنانکه ملاحظه می‌کنید، زنجیره‌های گوناگونی، پنهانی، اجزای بیت را به یکدیگر پیوند می‌دهند، که بر روی هم این زنجیره‌ها را به دو دسته می‌توان تقسیم کرد:

الف) از نظر موسیقایی و صوتی، میان «شفق» و «شفقت» نوعی ارتباط و هماهنگی برقرار است که به جنبه‌ی لفظی و ظاهری آن‌ها پیوند دارد و این‌گونه پیوند ظاهری را می‌توان در شمار زیبایی‌های ظاهری و به‌اصطلاح لفظی و صوتی قرار داد؛ چیزی که قدما به آن اصطلاح «صنعت لفظی» داده‌اند.

ب) اگر یک بار دیگر این شعر را بخوانیم، با توجه به کلمات «شفق» و «مهر» و «شفقت» و «طالع» می‌بینیم که زنجیره‌ای معنوی نیز وجود دارد که اجزای بیت را به صورت نامرئی به یکدیگر پیوند بخشیده و آن پیوند معنوی‌ای است که میان شفق (به معنی افق مغرب) و مهر (به معنی خورشید) وجود دارد.

◀️ باز از سوی دیگر، میان همان کلمه‌ی مهر (به اعتبار معنی دیگرش که محبت است) ارتباطی وجود دارد با شفقت (که به معنی مهربانی است) و باز ارتباط نهان دیگری موجود است میان طالع (به معنی طلوع‎‌کننده) با شفق (که خورشید در حال طلوع یا غروب است) و کلمه‌ی مهر که یک معنی آن خورشید است. باز در «بی‌مهریِ یار»، کلمه‌ی بی‌مهری را می‌بینیم که در اصل به معنی بی‌محبتی است ولی معنی دیگری هم از آن دانسته می‌شود که دوری و جلوه‌نکردن است، همچون مهرِ (= خورشیدِ) در حال غروب، که اشک شاعر را به گونه‌ی شفق، سرخ و خونین کرده است.

◀️ در حالت عادی که این شعر خوانده می‌شود، ذهن خواننده یا شنونده، ضمن لذتی که از این پیوندهای نامرئی کلام حافظ می‌برد، کمتر به فکر این هست که از رازهای این پیوستگی آگاهی حاصل کند.

◀️ هنر حافظ همین‌جاست که تمام این ریزه‌کاری‌ها یا آرایش‌ها، و به قول قدما صنایع، را چنان پوشیده و لطیف عرضه می‌دارد که جز در مقام تحلیل و تجزیه‌ی ادبی (آن هم با دقت کامل) هیچ‌کس نمی‌تواند تکنیک و فوت و فن کار او را دریابد.

❇️ محمدرضا شفیعی کدکنی
این کیمیای هستی

@molavi_asar_o_afkar
@hafez_e_shirin_sokhan

حافظ شیرین سخن

21 Nov, 13:29


✳️ شرح بیتی بحث برانگیز از غزلیات حافظ شیرازی

« ماجرا کم کن و بازآ که مرا مردم چشم
خرقه از سر به درآورد و به شکرانه بسوخت »

❇️ از ابیات بسیار بحث‌انگیز حافظ است که تعداد قابل توجّهی از بزرگان و صاحب‌نظران بر آن حاشیه‌های مفید نوشته‌اند و کوشیده‌اند راز و رمز آن را بگشایند و البتّه چه بسا با مباحث خود بر پیچیدگی آن افزوده‌اند. ما در این‌جا فارغ از بحث‌های پیچیده‌ و بعضاً عجیب و غریبی که پیرامون این بیت صورت گرفته، سعی می‌کنیم مفهوم این بیت پرماجرا را ، در حدّ توان، به سادگی توضیح دهیم:

در نگاه اوّل، کلمات”ماجرا” که نوعی گفتگوی انتقادی میان اهل خانقاه بوده و «خرقه» و سوختن آن و نیز واژه “شکرانه” که گاه به معنی نذر و نثار چیزی برای برآمدن حاجتی بوده فضایی خانقاهی به بیت بخشیده است.
“کم کن” یعنی بس کن. “مردم چشم” مردمک چشم است که ضمناً صنعت تشخیص را در بیت ایجاد کرده است. “را” در بیت برای اضافه است و “مرا مردم چشم” یعنی مردمک چشم من؛ درست مثل “به لب رسید مرا جان و برنیامد کام” که به معنی جانِ من به لبم رسید…است.
“خرقه از سربه درآوردن” را فراوان توضیح داده‌اند. می‌دانیم که خرقه جامه‌ای بوده جلوبسته که آن را از سر بیرون می‌آوردند.
خرقه جامه‌ای بوده است معمولاً کبود و در ‌این‌جا “خرقه چشم” اشاره‌ای است به سیاهی مردمک چشم. اینکه چشم خرقه کبود خود را درآورده باشد به معنی زدوده شدن سیاهی چشم و سپید شدن آن است. می دانیم که سپید شدن چشم کنایه مشهوری است که شدت انتظار را می رساند:

در انتظار تو چشم عوام گشته سپید
وز افتراق تو روی خواص گشته سیاه(انوری)

و نیز با مبالغه بیشتر نابینایی را:

چشم یعقوب همین بر رهت ای یوسف نیست
چشم‌ها کرده چنین شوق تو بسیار سفید

(سلیم تهرانی)

طبعاً بیرون آوردن و سوختن خرقه چشم یعنی یک‌سره سپید شدن چشم از شدت شوق و انتظار.

◀️ “بسوخت” متعلق است به خرقه که اشاره دارد به “خرقه سوختن” که در دیوان شاعران عارف پیش از حافظ، امثال سنائی و عطّار و مولوی و سعدی و آثاری مثل شرح شطحیات و…هم سابقه دارد.

◀️ خرقه در نظر متصوّفه دارای قداست بوده و نشان تصوّف به شمار می‌آمده، طبعاً دریدن و سوزاندن آن جز در شوریدگی و جز در حالت بیرون شدن صوفی از تعیّنات ظاهری معنی نداشته است؛ چنان که سعدی گوید:

گه آسوده در گوشه‌ای خرقه دوز
گه آشفته در مجلسی خرقه‌سوز

اما “بسوخت” را از باب ایهام و استخدام می‌توان به “چشم” نیز متعلّق دانست. می‌دانیم که “سوختن چشم” نیز به معنی کوری و از کف دادن قوه بینایی بوده است. خواجه خود سروده است:

....بسوخت دیده ز حیرت که این چه بُلعجبی ست

◀️ طبعاً معنی اخیر به عنوان یک معنی فرعی مفهوم سوختن خرقه چشم، یعنی سفید شدن چشم از شدّت شوق و انتظار را تقویت می‌کند.
بعد از این مقدمات و توضیح دادن اجزای بیت، معنی آن، کمابیش و به اختصار، از این قرار است:

خواجه به محبوب خویش که مشرب صوفیانه داشته می گوید:

ماجرا و ستیزه و قهر را کنار بگذار و بازگرد که دیده من از شدّت شوریدگی و اشتیاق دیدار تو سفید شده و من به نذر و شکرانه دیدار تو عزیزترین چیز خود را که چشم و بینایی است نثار کرده و از شدّت گریستن بینایی‌ام را از دست داده‌ام.
این معنی بی‌شباهت نیست به این بیت حزین لاهیجی و نوعی سنّت ادبی را در این حال و هوا نشان می‌دهد:

برخاست از میان تو و من حجاب تن
این خرقه را به نذر حضور تو سوختیم

نتیجه اینکه ظاهراً این بیت آن‌قدرها هم که فضلا شلوغش کرده‌اند دشوار نیست!

❇️ محمد رضا ترکی

@molavi_asar_o_afkar
@hafez_e_shirin_sokhan

حافظ شیرین سخن

20 Nov, 19:28


مقاله: ایهام‌های نویافته در شعر حافظ.
نویسنده: دکتر احمدرضا بهرام پور.
منبع: ادب پژوهی، شماره ۲۸، سال ۱۳۹۳.

#مقاله_بخوانیم

@molavi_asar_o_afkar
@hafez_e_shirin_sokhan

حافظ شیرین سخن

20 Nov, 15:07


طنز در شعر حافظ ؛
استاد ابوالحسن نجفی.

@molavi_asar_o_afkar
@hafez_e_shirin_sokhan

حافظ شیرین سخن

19 Nov, 15:36


#نقیضه_جات با موضوع برق‌رفتگی! در دولت پزشکیان

فاش می گویم و از گفته‌ی خود دلشادم
برق را سهمیه‌بندی کنم آرام آرام

میثم حسینی و حافظ

گفته دولت: نرود برق شما بار دگر
به جز از امشب و فردا شب و شب‌های دگر

محمد صبوریان و حافظ

دوش از مسجد سوی میخانه آمد پیر ما
برق‌ها رفت و دوباره سوی مسجد بازگشت

میثم حسینی و حافظ

گر دیگرت بر آن در دولت گذر بود
از او سوال کن که چرا برق می‌رود؟

فرشته پناهی و حافظ

به ملازمان سلطان که رساند این دعا را
که دوباره رفته برق و همه‌ی وسایلم سوخت

سرم خوش است و به بانگ بلند می‌گویم
که برق خانه‌ام از برق کله می‌جویم

سیدمحمد صفایی و حافظ

چو در دست است رودی خوش بزن مطرب سرودی خوش
که بی‌برقی منظم گشته و دارد درودی خوش

علی یگانه و حافظ

عزیزان ما گرفتار دو دردیم
یکی قطعی برق و دیگری قبض

مرضیه ملکیان و بابا طاهر

@molavi_asar_o_afkar
@hafez_e_shirin_sokhan

حافظ شیرین سخن

19 Nov, 07:02


✳️ تشابه معنی در شعر سعدی و حافظ:

- انصاف نباشد که منِ خسته‌ی رنجور
پروانه‌ی او باشم و او شمعِ جماعت
سعدی ۱۳۵

- خوش است خلوت اگر یار یارِ من باشد
نه من بسوزم و او شمعِ انجمن باشد
حافظ ۱۶۰
☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆
- دولت آن‌ست که امکانِ فراغت باشد
تکیه بر بالش ِ بی‌دوست نه بس تمکینی‌ست
سعدی ۱۲۹

- دولت آن است که بی خونِ دل آید به کنار
ور نه با سعی و عمل باغِ جَنان این همه نیست
حافظ ۷۴
☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆
- اگر مرا به زر و سیم دسترس بودی
ز سیم سینه تو کار من چو زر می‌گشت
سعدی ۱۳۲

- منِ گدا هوس سروقامتی دارم
که دست در کمرش جز به سیم و زر نرود
حافظ ۲۲۴
☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆
- بگریست چشم دشمن من بر حدیث من
فضل از غریب هست و وفا در قریب نیست
سعدی ۱۱۴

- آشنایی نه غریبست که دلسوز منست
چون من از خویش برفتم دل بیگانه بسوخت
حافظ ۱۷
☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆
- صلاح ِ کار کجا و من ِ خراب کجا
ببین تفاوت ِ ره کز کجاست تا به کجا؟
حافظ ۲

- نشانِ من به سرِ کویِ می‌فروشان دِه
من از کجا و کسانی که اهلِ پرهیزند؟
سعدی ۲۳۴
☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆
- خیالِ زلفِ تو گفتا که جان وسیله مساز
کز این شکار، فراوان به دامِ ما افتد ۱۱۴

- سعدی تو کیستی که در این حلقه کمند
چندان فتاده‌اند که ما صید لاغریم ۴۳۷
☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆
- جز این قَدَر نتوان گفت در جمال تو عیب
که وضعِ مِهر و وفا نیست روی زیبا را
حافظ ۴

- به حُسنِ دلبر ِ من هیچ در نمی‌باید
جز این دقیقه که با دوستان نمی‌پاید
سعدی ۲۷۶
☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆
- عوام عیب کنندم که عاشقی همه عمر
کدام عیب؟ که سعدی خود این هنر دارد
سعدی ۱۶۸

- ناصحم گفت: که جز غم چه هنر دارد عشق؟
برو ای خواجه‌ی عاقل! هنری بهتر از این؟
حافظ ۴۰۴
☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆
- فغان که با همه کس غایبانه باخت فلک
که کس نبود که دستی از این دغا ببرد
حافظ ۱۲

- سعدی نه مرد بازی شطرنج عشق توست
دستی به کام دل ز سپهر دغا که برد
سعدی ۱۷۵

#تشابه
#مفاهیم

@molavi_asar_o_afkar
@hafez_e_shirin_sokhan

حافظ شیرین سخن

19 Nov, 07:00


ما را چه پیش آمده است که این‌گونه گرفتار گشته‌ایم و دست از کار برداشته‌ایم؟
کتاب‌ها را به سویی افکنده‌ایم و دست از سر حافظ برداشته‌ایم.
سال‌ها بود امان از حافظ بریده بودیم و اوراق دیوانش را ورق ورق کرده، غزل‌هایش را شرحه شرحه کرده بودیم.

حال چه؟
آیا پیر گشته‌ایم و از میکده بیرون شده‌ایم؟
در کنج عزلت خزیده‌ایم و روزگار می‌گذرانیم؟
وای بر ما.‌‌..

دستی بر دیوان بردیم و از حافظ، راه بازپرسیدیم، شِکر ریخت و گفت:

ای قصه‌ی بهشت ز کویت حکایتی!
شرح ِ جمالِ حور ز رویت روایتی
(تشکر، نظر لطفتونه.. ☺️)

انفاس ِ عیسی از لب ِ لعلت لطیفه‌ای
آب ِ خضر ز نوش ِ لبانت کنایتی
(تشکر، خیلی محبت دارید. 🙈)

هر پاره از دلِ من و از غُصّه قِصّه‌ای
هر سطری از خصالِ تو وز رحمت آیتی
(دور از جونتون، لوسم نکنید. 🤗)

کِی عطرسایِ مجلس ِ روحانیان شدی
گُل را اگر نَه بویِ تو کردی رعایتی
(گل دوست دارم.. 🌸)

در آرزویِ خاک ِ در ِ یار سوختیم
یاد آور ای صبا! که نکردی حمایتی
(خدانکنه، تقصیر صبائه دیگه.. 🍃)

ای دل! به هرزه دانش و عمرت به باد رفت
صد مایه داشتی و نکردی کفایتی
(حق با شماست، من شرمنده‌ام.. 🤕)

بویِ دلِ کباب ِ من آفاق را گرفت
این آتش ِ درون بکند هم سرایتی
(خرمن سوختگان رو همه گو باد ببر..⚡️)

در آتش ار خیالِ رُخش دست می‌دهد
ساقی! بیا که نیست ز دوزخ شکایتی
(راست میگید. 😌)

دانی مراد ِ حافظ از این دَرد و غصّه چیست؟
از تو کرشمه‌ای و ز خسرو عنایتی!
(چشم، کرشمه هم می‌کنیم. 📚)


در پاسخ حافظ فقط می‌توانم گفت:
جگرت را... 🫶

@molavi_asar_o_afkar
@hafez_e_shirin_sokhan

حافظ شیرین سخن

17 Nov, 20:09


غزلیات حافظ،
با صدای احمد شاملو،
موسیقی‌: فرهاد فخرالدینی

@molavi_asar_o_afkar
@hafez_e_shirin_sokhan

حافظ شیرین سخن

17 Nov, 20:09


غزلیات حافظ،
با صدای احمد شاملو،
موسیقی‌: فرهاد فخرالدینی

@molavi_asar_o_afkar
@hafez_e_shirin_sokhan

حافظ شیرین سخن

17 Nov, 16:50


بحثی دربارهٔ فال حافظ (۲)

-- گفتاری دربارهٔ ویژگی‌های هرمنوتیک شعر حافظ:
یکی از ویژگی‌های اشعار حافظ، تأویل‌پذیری آنهاست و همین تفسیرپذیر بودن، به دیوان حافظ این قابلیت را می‌بخشد که فارسی‌زبان با آن فال بگیرد و به مقتضای حال و مقام برداشت ویژهٔ خود را از شعر داشته باشد.

#دکتر_سمیه_رجبی استاد دانشگاه تهران
#هرمنوتیک
#اسطوره
#حافظ‌پژوهی
#حافظ_شیرازی
#فال_حافظ

@molavi_asar_o_afkar
@hafez_e_shirin_sokhan

حافظ شیرین سخن

17 Nov, 02:29


شرح دیوان حافظ
دست‌‌نویس شمارهٔ ۳۰۴ کتابخانهٔ چلبی عبداللّٰه، نستعلیق، بی کا (ظ احمد)، بی تا (ظ ق ۱۲ ه‌ق)، ۱۱۹گ، ۱۸س.

توضیح:
در لابه‌لای ابیات حافظ توضیحاتی به عربی و فارسی و بیشتر به ترکی نوشته شده است. از این رو آن را شرح دیوان حافظ نام نهاده‌اند.

@molavi_asar_o_afkar
@hafez_e_shirin_sokhan

1,214

subscribers

79

photos

99

videos