❌ممنوع الخروجی و اعسار از پرداخت اجراییه ثبتی با توجه به انقضای مهلت اعتبار قانون برنامه پنج ساله ششم توسعه
◀️مطابق ماده ۱۷ قانون گذرنامه مصوب ۱۳۵۱/۱۲/۱۰ : "دولت میتواند از صدور گذرنامه و خروج بدهکاران قطعی مالیاتی و اجرای دادگستری و ثبت اسناد و متخلفین از انجام تعهدات ارزی طبق ضوابط و مقرراتی که در آئین نامه تعیین میشود جلوگیری نماید."
مشخص است که زوجِ دارای پرونده اجرایی مهریه در واحد اجرای ثبت، مصداق بارز ماده 17 مذکور است. اگر زوج به علت بدهی مهریه در واحد اجرای ثبت ممنوع الخروج شود آیا راهکاری برای رفع ممنوع الخروجی وجود دارد؟
📝مطابق ماده ۲۰۱ آیین نامه اجرایی: "درمواردیکه متعهد در اجرای ماده ۱۷ قانون گذرنامه مصوب سال ۱۳۵۱ ممنوعالخروج گردیده باشد چنانچه شخص ممنوعالخروج بنا به ضرورت بخواهد برای یک نوبت حداکثر به مدت ۶ ماه از کشور خارج شود خود یا اشخاص ثالث میبایست ملکی را جهت تضمین مراجعت مدیون به کشور معرفی ..."
بنابراین مشخص است که معرفی وثیقه ملکی یکی از راه های رفع ممنوع الخروجی است. اما آیا زوج می تواند برای رفع ممنوع الخروجی نسبت به اقامه دعوای اعسار (از پرداخت اجراییه ثبتی) اقدام نماید؟
◀️سوال از انجا ناشی می شود که در مقایسه با نهاد اجرایی متناظر (یعنی واحد اجرای احکام دادگستری) به موجب ماده 23 قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی، اثبات ادعای اعسار، یکی از راه های رفع ممنوع الخروجی در واحد اجرای دادگستری می باشد. حال باید دید اساسا آیا دعوای اعسار از پرداخت اجراییه ثبتی قابلیت طرح و استماع دارد یا خیر و مرجع ذاتی و محلی صالح برای رسیدگی به چنین دعوایی کجاست؟ آیا در واحد اجرای ثبت نیز اثبات ادعای اعسار می تواند از اسباب رفع ممنوع الخروجی (علاوه بر ماده 201 آیین نامه) باشد؟
1️⃣نخست: امکان استماع دعوای اعسار از پرداخت اجراییه ثبتی
در زمان اعتبار برنامه پنج ساله ششم توسعه، تبصره 3 بند ب ماده 113 این قانون در خصوص بدهکار واحد اجرای ثبت مقرر می داشت : "چنانچه متعهد سند مدعی اعسار باشد، میتواند با رعایت قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی دادخواست اعسار خود را به مرجع قضائی صالح تقدیم کند و در صورت صدور حکم اعسار، متعهد سند از شمول قسمت اخیر تبصره(۲) معاف خواهد بود"
همچنین در زمان اعتبار قانون اعسار سال ۱۳۱۳ ، هیأت عمومی دیوان عالی کشور به موجب رأی وحدت رویه شماره ۷۲۳ ـ ۲۷/۱۰/۱۳۹۰ با این استدلال که "مستفاد از مواد ۲۰، ۲۱ و ۳۷ قانون اعسار مصوب سال ۱۳۱۳ این است که چنانچه مـدیون سند لازم الاجرا که منتهی به صدور اجراییه از سوی اداره ثبت گردیده است به ادعای اعسار از پرداخت وجه آن، درخواست تقسیط بنماید درصورتی که دائن با آن موافق نباشد تقسیط وجه سند لازم الاجرا از سوی اداره ثبت منوط به اثبات اعسار مدیون از پرداخت دفعتاً واحده آن در دادگاه صالح است."
قابل توجه است که در حال حاضر هم قانون برنامه پنج ساله ششم توسعه منقضی و هم قانون اعسار سال 1313 نسخ شده است.
✅با این حال می توان گفت علیرغم بی اعتبار شدن این دو مقرره قانونی، دعوای اعسار از پرداخت اجراییه ثبتی همچنان قابلیت طرح و استماع داشته و واجد اثر می باشد چرا که مطابق ماده ۲۷۷ قانون مدنی هر گاه مدیون و متعهد نتواند دین یا تعهد خود را یکجا تادیه نماید حاکم (دادگاه) می تواند نظر به وضعیت مدیون، مهلت عادله یا قرار اقساط دهد و درخواست حکم به اعسار و تقسیط دیون از جمله دیون موضوع اجرائیه ثبتی حتی پس از لازم الاجرا شدن قانون نحوه محکومیت های مالی و نسخ قانون اعسار مصوب سال ۱۳۱۳ قابلیت استماع دارد و اینکه در قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی درخواست اعسار از دیون از جمله دیون موضوع اجرائیه ثبتی مطرح نشده دلیل بر غیر قابل استماع بودن دعوی مذکور نیست چون اساسا این قانون همانگونه که از نام آن برداشت می شود در مقام تعیین تکلیف نحوه اجرای محکومیت های مالی است نه دین ناشی از اجراییه های ثبتی. راست است که هدف اصلی از طرح دعوای اعسار در دادگستری، چاره سازی ضمانت اجرای حبس (و زندانی شدن) محکوم علیه است و راست است که واحد اجرای ثبت (برخلاف واحد اجرای احکام دادگستری) اختیار حبس بدهکار را ندارد، با این حال، نبود ضمانت اجرای حبس در واحد اجرای ثبت، مانع استماع دعوای اعسار نیست. چرا که دعوای اعسار از پرداخت موضوع اجراییه ثبتی برای چاره سازی حبس اقامه نمی شود. بلکه برای چاره سازی ضمانت اجراهای دیگر از قبیل ممنوع الخروجی اقامه می شود.
✅دعوای اعسار از پرداخت موضوع اجراییه ثبتی با موضوع مهریه، در صلاحیت ذاتی دادگاه خانواده و در صلاحیت محلی (علی القاعده) محل اقامت خوانده است.
2️⃣ دوم: اثر دادنامه اعسار بر ممنوع الخروجی