قبل انقلاب @ghabl_enghelab Channel on Telegram

قبل انقلاب

@ghabl_enghelab


خیلی قبل‌تر از آزادی چند قدم مانده به انقلاب جایی هست که بخش مهمی از زندگی ما آنجا رقم خورد.

قبل انقلاب (Persian)

کانال "قبل انقلاب" به وجود آورنده یک فضای منحصر به فرد است که در آن با گذشته و تاریخ خود آشنا می‌شویم. اینجا جایی است که خیلی قبل‌تر از آزادی، چند قدم مانده به انقلاب، قصه‌ها و واقعیت‌هایی از زمان‌های گذشته را می‌شنویم. nnاگر به دنبال کاوش در تاریخ و فرهنگ خود هستید، این کانال مکانی مناسب برای شماست. با عضویت در این کانال، شما فرصت خواهید داشت تا از رمان‌های تاریخی، داستان‌های جذاب و اطلاعات جالب درباره گذشته بیشتر بدانید. از وقایع فراموش‌شده تا شخصیت‌های تاریخی برجسته، همه چیز اینجاست. nnپس با ما همراه شوید و به دنبال کاوش در گذشته خود بروید. این فرصت را از دست ندهید و عضو کانال "قبل انقلاب" شوید.

قبل انقلاب

22 Nov, 08:45


♦️رئیس شعبه بانک در ایران مهاجرت کرده و دارد کارگری می‌کند.
حالا تحلیل کل موضوع به کنار!
ولی آن کلمه ‎#سربازی_اجباری بعنوان مهمترین انگیزه‌ مهاجرت توجه‌ام را خیلی جلب کرد.
چقدر در مورد بلایی که سربازی دارد بر سر ایران می‌آورد نوشتیم و گوش کسی بدهکار نشد!

#از_سربازی_بگو
#وحید_اشتری

🔴@ghabl_enghelab

قبل انقلاب

21 Nov, 12:44


♦️در مجلس قبلی تفحص از سازمان اوقاف تصویب شد ولی انجام نگرفت.
ما کماکان بخاطر آن افشاگری‌ها گرفتار دادگاه و پرونده‌هایش هستیم ولی امیدوارم رسانه‌ها و فعالان اجتماعی در مطالبه از مجلس کنونی یک یا علی ع بگویند بلکه بشود یک نورافکنی بر تاریکخانه اوقاف در کشور انداخت.

#اوقاف_گیت
#وحید_اشتری

🔴@ghabl_enghelab

قبل انقلاب

15 Nov, 17:51


🔺هرچقدر اکانت ‎#کیانوش_سنجری و مطالب مرتبط‌اش را می‌خوانم بیشتر سرم درد می‌گیرد.
چه روزگاری را گذرانده است.
طفل معصوم بخاطر بی پولی و بی کاری و آوارگی، در توییتر از فروختن اکانت تا کارگری و نقاشی ساختمان را هم اعلام کرده ولی رفقایش خم به ابروی‌شان نیامده است.(تصویر۱)

🔺تاسف برانگیز اینکه با شرح حال‌هایی که رفقایش دارند می‌نویسند معلومست از آوارگی و بی پولی و تالمات روحی‌اش سالهاست همه مطلعند.
رفیق‌اش علی عجمی ۴ سال پیش خودکشی کرد و حالا هم خودش!
تصورش هم غصه دار است که انگار همه منتظرند بالاخره بمیری تا بالا سر جنازه‌ات سلفی بگیرند.(تصویر۲)

🔺دادسرا و دادگاه همینجوری یک شهروند معمولی را فرسوده می‌کند.
چه رسد به نوجوانی که از ۱۷ سالگی گرفتار زندان شده و بالاخره یک جا زیر این بار شانه خالی می‌کند.
درست است که زندان و انفرادی فرستادن آدم‌ها در مملکت ما مثل آب خوردن شده ولی حقیقتا روح نوجوان تحمل چنین فشاری را ندارد.

🔺تمام مطالب مرتبط‌اش را مرتب می‌خوانم و افسرده‌تر می‌شوم ولی باز دست‌بردار نیستم.
این همذات پنداری شاید از اثرات زندان است.
صحبت در مورد زندگی سختی که داشته و رویکردهای سیاسی‌اش در دوم خرداد و ۸۸ و سالهای گذشته به کنار!
ولی بالاخره آدم غصه می‌خورد.
بالاخره ما با هم هموطن‌ایم!(تصویر۳)

🔺از یک طرف زندان و بازداشت و جنس برخوردهای امنیتی قضایی در داخل کشور و از یک طرف کف و سوت فاندبگیرها و رسانه‌های خارج نشین یک جوان را به رادیکال‌ترین مواضع علیه ساختار سیاسی کشورش ترغیب کرده است.(ویدئو۱)
با این تصور که حالا قهرمان یک ملت است و می‌خواهد آرزوهای ایران را برآورده کند.

🔺طبق معمول بعد از مدتی چنان مصرف‌اش کرده‌اند و در غربت دورش انداخته‌اند که مرورش هم غصه دار است.
هی به جزئیات اتاق محقرش نگاه می‌کنم.
از بی پولی در یک روستای دورافتاده در تگزاس در مرز آمریکا ساکن بوده است.
حتی با امکانات اتاق ما در زندان تهران بزرگ وسط فشافویه قابل قیاس نیست.(تصویر۴)

🔺این دو روز صدبار این کار قدیمی سیاوش قمیشی را پلی کردم.(ویدئو)

ای پرنده مهاجر
سفرت سلامت اما
به کجامیری عزیزم
قفسه تموم دنیا

تصویری که جنازه‌اش جلوی چارسو زیر پل حافظ در باران افتاده از جلوی چشمم نمی‌رود.

روی شاخه های دوری
چه خوشی داره صبوری
وقتی خورشیدی نباشه
تا همیشه سوت و کوری

🔺با هزار وعده و وعید آواره غربت شده و به چنان وضعی افتاده که حتی پول خرید بلیط نداشته است.
اینهمه برای ‎#KingRezaPahalvi هشتگ زده ته‌اش که از دفتر شاه بالقوه درخواست کمک کرده ایمیل‌اش را با «بنال» جواب داده‌اند.(تصویر۵)
همین‌ شاه تخیلی که برای سگ سالومه پیام تسلیت فرستاد…

🔺قبلا بارها نوشته‌ام امثال پهلوی و مسیح علی نژاد و علی کریمی و هیچکس در ینگه دنیا نشسته‌اند و صرفا توئیت می‌زنند و بیانیه می‌دهند که فاند بیشتری بگیرند.
حتی ترویج مبارزه مسلحانه می‌کنند.
دلم برای جوان‌هایی که با طناب این‌ها به چاه می‌روند و اینجا خون‌شان زمین می‌ریزد می‌سوزد.(تصویر۶)

🔺یک مدل تلف شدن جوان‌های کشور هم اتفاقی است که در این سالها بر سر امثال کیانوش سنجری آمد.
جوان معترض را به رادیکال‌ترین مواضع علیه ساختار سیاسی بدون داشتن هیچ افقی برای اصلاح و تغییر وضعیت سوق می‌دهند و تهش با کوله‌باری از آرزوهای موهوم، افقی زیر پل حافظ در باران رهایش می‌کنند

🔺دو سال پیش درگیر زندگی غصه دار نیکا شاکرمی بودم و فشاری که روح نوجوان ۱۶ ساله بخاطر موضوعات خانوادگی متحمل شده بود. حالا چند روز است ذهنم گرفتار کیانوش سنجری است.
آنموقع برایم سوال بود که در درون یک نوجوان چه می‌گذرد که در همان روز که کنش اعتراضی دارد دست به خودکشی می‌زند.

🔺آن‌موقع در همین توئیتر با همین سوال با چند تا روانشناس در مورد خودکشی حرف زدم.
بالاخره آن کنش اعتراضی و آن تصمیم که معلوم بود مدتها بهش فکر شده تامل برانگیز است.
تحلیل‌شان این بود دنیای درون آدم‌ها با دنیای بیرون‌شان کلا دو دنیای متفاوت است و بعضا بی ارتباط و جدا از یکدیگر.

🔺نمونه‌اش سلبریتی‌هایی که بعضا تا شب آخر خیلی سرحال و سرزنده با مخاطبان‌شان لایو می‌گذارند و فردا خبر خودکشی‌شان پخش می‌شود.
کیانوش هم پدیده عجیبی است.
با کوله‌باری از مشکلات و ناکامی‌های شخصی در یک روز بعنوان یک کنشگر سیاسی توئیت زده و در همان روز خودکشی کرده است.

🔺حالا حرف زیاد است ولی بگذریم. الغرض حاکمان که بعید بدانم در قصه‌هایی مثل آنچه برای امثال سنجری رخ داد برای خودشان عبرت نهفته‌ای متصور باشند.
ولی امیدوارم حداقل جوان‌ها و نوجوان‌های مملکت در قصه‌هایی چون قصه کیانوش خوب تامل کنند.
نکات و عبرت‌های فراوانی در آن نهفته است.

[مستندات را اینجا ببینید]

#وحید_اشتری

🔴@ghabl_enghelab

قبل انقلاب

15 Nov, 06:13


🔺برای همچین آدم بی کسی که تا زنده بود هیچکدام به دادش نرسیدید بهتر است به جای اطلاعیه مراسم خاکسپاری، کارت دعوت تالار برای مراسم مرده خوری را توئیت کنید.


#وحید_اشتری

🔴@ghabl_enghelab

قبل انقلاب

12 Nov, 19:07


🔺قطعی برق نوک کوه یخ است.
«دارنده اولین ذخایر انرژی جهان، از چند سال آینده وارد کننده انرژی می‌شود.»
خدائیش کار کمی نبود.
انصافا دست مریزاد دارید!

🔺‏برای فهم دقیق‌تر اتفاقات رخ داده در چند دهه گذشته وقت بگذارید این یادداشت وزیر نیروی دولت اول آقای روحانی را بخوانید.
بعد از کنار گذاشته شدن در دولت دوم، ۷ سال پیش در مورد بحران برق و آب در آینده نوشته است.


#وحید_اشتری

🔴@ghabl_enghelab

قبل انقلاب

06 Nov, 08:13


🔺در دنیای واقعی یولی الدشتاین مشاور عالی و سخنگوی دفتر نتانیاهو و سه شخص دیگر متهم به جاسوسی برای ایران شده‌ا‌ند.
نتانیاهو گفته گالانت، وزیر دفاع برکنار شده اسرائیل را هم مسئول نشت‌های بسیار محرمانه‌ که به دست دشمن رسیده می‌داند.
ولی در توئیتر هنوز با قاآنی و جاسوسی جمله می‌سازند.

🔺‏با بی حیثیتی ایران اینترنشنال بعنوان یک رسانه رسمی در موضوع آقای قاآنی کاری ندارم.
ولی نشسته‌ام ببینم این ستاد جنگ رسانه‌ای اسرائیل به زبان فارسی برای این رسوایی بزرگ در دفتر نتیانیاهو چند تا تیتر می‌زند.
احتمالا طبق معمول سوت می‌زنند و رد می‌شوند.


#وحید_اشتری

🔴@ghabl_enghelab

قبل انقلاب

01 Nov, 18:56


🔺هنوز ۴۸ ساعت از نوشتن برای یوسف نگذشته که ده‌ها نفر از مسئولان قضایی و نظامی تماس گرفتند و مشخصات یوسف را گرفتند تا پیگیر کارش باشند.
تعدادی از وکلا پیام دادند و برای انجام کارش اعلام آمادگی کردند.
و چند صد تا پیام شما دادید که چند تایی‌ را اینجا می‌گذارم بخوانید حال‌تان خوب شود.

🔺این هفته با تعدادی از وکلای داوطلب و مطلعین پرونده برای راه حل‌های حقوقی ماجرا جلسه می‌گذاریم.
همزمان از مسئولان قضایی و نظامی که قول کمک به موضوع را داده‌اند پیگیری می‌کنیم.
اگر لازم شد خودمان هم برای جمع آوری پول کمپین می‌کنیم.
از لطف همگی ممنون.
ان‌شاا… روی زندان نبینید!


#وحید_اشتری

🔴@ghabl_enghelab

قبل انقلاب

30 Oct, 07:26


📝«مقاومـت در خشکـشویی»

🔺بخش دوم:

🔻یونس بخاطر ماموریت‌هایش امکان رفت و آمد زیاد به ایران نداشت و خانواده‌اش را هم با خودش به مناطق جنگی می‌برد که دختر و همسرش را چند روز یکبار ببیند.
حالا در زندان همین مملکت گیر یک وثیقه هفش میلیاردی است که جور کند بلکه یک هفته مرخصی برود و بتواند چند روز دخترش را ببیند.

🔻گفتم هر چند پرونده شخصی و بی ربط باشد ولی احتمالا آن مجموعه‌ای که سالها برای ساختن چنین نیروهایی هزینه کرده برای جلوگیری از هدر رفت بیت المال هم که شده یک کارهای می‌کند.
حداقل یک وکیل یا یک مشاور حقوقی برای پرسنل‌اش قرار می‌دهد.
پرسیدم کسی سراغت نیامده است؟
گفت حتی یک نفر!

🔻گفتم یعنی در این ۵ سال به محض جمع شدن قضایای سوریه که شما آمدی زندان نپرسیدند فلان فرمانده کجاست و مشکل‌اش چیست و چه کمکی می‌شود به وی کرد؟
یا حداقل یک کمک برای جور کردن وثیقه نکردند که دو ۳ هفته مرخصی بروی بلکه بتوانی با طلب‌کارهای برادرت به نوعی توافق برسی؟

🔻گفت هیچ!
حتی یک نفر هم سراغم نیامده‌ است.
قدری از وضعیت خانواده تعریف کرد.
رنگ از رخسارم پریده بود.
داشتم باهاش قدم می‌زدم و فکر می‌کردم اگر خودم طرف را در زندان نمی‌دیدم و مثلا آن رابط مان که مصاحبه را جور کرد می‌گفت فلانی الآن با این وضعیت در زندان است عمرا باورم نمی‌شد.

🔻ما را باش که آن‌روزها با خودمان می‌گفتیم کاش یک پروژه کلان در این نهادها برای ثبت و ضبط تجربیات فرماندهان میدانی وجود داشته باشد که با یک ترکش چند سال آزمون و خطا و تجربیات گرانقدر زیر خاک نرود و چیزی برای انتقال به نسل‌های بعد وجود داشته باشد تا مجدد از صفر شروع نکنند.

🔻حالا یکی از همان گنج‌های ارزشمند بدون ترکش با یک موضوع مسخره چک سالهاست دارد در تهران بزرگ خاک می‌خورد و کلا فراموش شده است.
عجب ساختار بی سر و صاحابی!
بگذریم.
خلاصه در زندان هم صحبتی غنیمت عجیبی است.
اصلا تا زندان نروید معنای هم صحبتی را نمی‌فهمیدید.

🔻وقتی در زندان، نیمه شب از خواب بلند می‌شوید و در تلویزیون سر سالن یک خبر در زیرنویس شبکه خبر می‌بینید و شوکه می‌شوید و مثلا متوجه می‌شوید ک مهمان‌ را بعد از تحلیف زده‌اند یا یک عزیزی زیر آوار مانده و معلوم نیست زنده است یا شهید و مثل همه آدم‌های بیرون قلب‌تان سنگین می‌شود…

🔻نه فضای مجازی هست ک یک چرخ بزنید و ۴ تا توییت از جزئیات بیشتر بخوانید و چند تا استوری ببینید تا بلکه از آن فضای حیرت اولیه خارج شوید نه در ساعت خاموشی در زندان تلفن در دسترس است که زنگ بزنید به چند تا دوست و آشنا تا قدری حرف بزنید بلکه آرام شوید یا بغض‌تان سبک‌تر شود و …

🔻تنها چیزی ک در دسترس هست هم صحبتی و هم اتاقی و هم بندی است.
هم صحبتی آن‌هم نه به معنای همفکر!
ب معنای کسی ک وقتی خبری شنیدی و قلبت خیلی سنگین شد بشود نیمه شب بیدارش کنی و صرفا در دغدغه مشترکی باهاش گپ بزنی و حالا موافق یا مخالف در آن موضوع نظری داشته باشد.

🔻یعنی بین آدم‌هایی ک در هزار تا پرونده مالی حالا یا کلاهبرداری کرده‌اند یا گرفتار شده‌اند یا اختلاس کرده‌اند بشود یک نفر را پیدا کرد ک بشود نصف شب بیدارش کرد و در مورد فلان خبر یا فلان مسائل منطقه یا فلان موضوع مقاومت و سازش و هرچیز دیگر بشود باهاش گپ زد.
فقط همین!

🔻الغرض من در تهران بزرگ سخت‌ترین روزهای زندان با تلخ‌ترین خبرهای این بیرون را با یکی از کسانی که گذراندم یوسف بود.
برای من پیدا کردن هم صحبتی غنیمت بود.
هر خبری در مورد قضایای منطقه و جنگ و اسرائیل و فلسطین می‌شد می‌رفتم خشکشویی می‌نشستیم ساعتها گپ می‌زدیم بلکه قدری آرام شویم.

🔻ولی برای مملکتی ک مهمترین دارایی‌هایش اینقدر راحت دارند خاک می‌خورند و هیچ نگرانی از هدر‌رفت سرمایه‌ها و گنج‌های ارزشمندش ندارد خیلی تاسف می‌خوردم.
این چند خط را جهت ادای دین ب یکی از فرماندهان جبهه مقاومت و هم‌بندی سابقم نوشتم.
خدا را چه دیدید!
شاید به گوش کسی رسید!

🔻نه اشتباه نکنید!
نه به این امید که بالا نشین‌ها عمیقا به این موضوعات فکر کنند و اصلاح کلانی رخ بدهند. نه!
فقط برای یوسف ک شاید یک هفته مرخصی برایش جور کردند تا برود دخترش را گرم در آغوش بگیرد و چند شب‌ برایش قصه بخواند.
ب پاس همه شب‌هایی ک با بغض از خواب بیدارش کردم.
همین!

🔹پی‌نوشت ۱:
آن «زندان دوست داشتنی» ک بالای رشتو نوشتم تیتری است ک هر شب بالای دست نوشته‌هایم در زندان می‌نوشتم.
ب این امید ک شاید فرصت شد و بعد از آزادی روزنوشت‌ها و گزارشاتم از داخل زندان تهران بزرگ را در کتابی با همین عنوان چاپ کردم.

🔹پی‌نوشت ۲:
این روزها هر خبری از کمپین اهدای طلا ب رزمندگان لبنان می‌بینم یاد این یوسف زندانی می‌افتم.
خدا ب اموال اهدا کنندگان و دل‌های بزرگ‌شان وسعت بدهد.
بالاخره چک دین شخصی است و باید ادا شود.
اینجا نقدم ب ساختاری است ک هیچ ارزشی برای نیروی انسانی‌اش قائل نیست.


«پایان»


#وحید_اشتری

🔴@ghabl_enghelab

قبل انقلاب

30 Oct, 07:26


📝«مقاومـت در خشکـشویی»

🔺بخش اول:

🔻زندان ک بودم آقای پزشکیان رئیس جمهور شد، جنگ شد، کلی از فرماندهان لبنانی و فلسطینی را شهید کردند، سید حسن را زدند، هنیه را زدند، کلی اتفاق مهم رخ داد.
هر اتفاقی در منطقه رخ می‌داد می‌رفتم خشکشویی زندان!
حالا چرا آنجا؟

🔻نتایج انتخابات را ک اعلام کردند، از بند امن ب بند عمومی منتقل شدم.
لباسها را بردم بشورم یک نفر را در خشکشویی دیدم خیلی آشنا بود.
هرچقدر فکر کردم کجا دیدمش یادم نیامد.
تقریبا یقین داشتم ک این آدم را بارها دیده‌ام و ساعتها گپ زده‌ایم.
چند روز درگیرش بودم.

🔻در تهران بزرگ حدود ۲۰ هزار تا زندانی وجود داشت. از سارق مسلح و زورگیر و بدهکار کلان بانکی تا چک برگشتی‌دار و گوشی قاپ و کلاهبردار خرد و هزارجور آدم گرفتار با گناه و بی‌گناه …
بین ۲۰ هزار نفر، تنها بنده و یکی دیگر از دوستان روزنامه‌نگار سیاسی بودیم.
چرا ما آنجا بودیم؟
بماند!

🔻بعد از چندروز درگیری ذهنی یکهو یادم افتاد مسئول خشکشویی چقدر شبیه جوانی است ک هفش ده سال پیش یکی دو ساعت با وی گفت و گو گرفته بودم.
برای پایان نامه ارشد ک تاریخ شفاهی اتفاقات منطقه را جمع میکردم با معرفی دوستان بعنوان یکی از فرماندهان جوان نخبه ایرانی با وی گپ زده بودم.

🔻از طراحان شکست محاصره طوق حلب، آزاد سازی نبل و الزهرا، از بنیانگذاران لشگر فاطمیون و کلی افتخارات دیگر…
همیشه فکر میکردم چقدر خون داده شده چقدر هزینه شده تا این آدم‌های ارزشمند ساخته شده‌اند.
چقدر حیف است ک با یک ترکش، اینهمه تجربیات ارزنده این جوان‌ها با خودشان خاک شود.

🔻همیشه غصه میخوردم کاش یک اراده کلان حکومتی برای ثبت و ضبط خاطرات و تجربیات فرماندهان جوان ایرانی در اتفاقات منطقه جهت انتقال ب نسل‌های بعدی وجود داشت.
بگذریم!
مسئول خشکشویی اسم‌اش یوسف بود و خیلی شبیه آن جوان بود.
از زندان با خانه تماس گرفتم تا اسم آن جوان را دربیاورم.

🔻همسرم از سررسیدهای قدیمی با زحمت فیش برداری مصاحبه آن فرمانده نخبه را پیدا کرد.
اسم مصاحبه شونده یونس بود.
یقین کردم مسئول خشکشویی (آقا یوسف) برادر بزرگتر یونس است.
فقط صورتش شکسته‌تر است و ریش‌هایش هم کامل سپید است.
بیشتر کنجکاو شدم از حال و اوضاع برادر کوچک‌اش بپرسم.

🔻بنظرم رسید یونس احتمال خیلی زیاد شهید شده است.
اگر زنده باشد قطعا از مسئولان رده بالای قدس است و احتمالا یوسف کلا ارتباط‌اش را نفی کند.
برای اینکه اعتمادش جلب شود کلی از خاطرات جزیی ک برادرش تعریف کرده بود را تلفنی مرور کردم ک اگر انکار کرد تعریف کنم تا صمیمی‌تر شویم.

🔻صبح‌‌ بعد آمار ک عمده زندانی‌ها مجدد می‌خوابند یکی دو کیلومتر در هواخوری می‌دویدم.
تصمیم گرفتم بعد دویدن، لباس‌ها را ببرم خشکشویی ک خلوت‌ باشد و بشود راحت‌تر گپ زد.
لباس‌ها را ک دادم بی مقدمه گفتم راستی از یونس چه خبر؟
جا خورد.
با تردید گفت خوبست الحمدلله و دیگر ادامه نداد.

🔻«هر روز ک می‌دوی لباسهات را نشور. آب بزن بنداز روی بند.
دو سه روز یکبار بشور اینجوری از بین میروند. معلوم نیست تا کی اینجا باشی»
مشخص بود پیش زندانی‌ها بیشتر دوست دارد در مورد لباس‌ها حرف بزند تا یونس!
خیلی یخ کرده بود.
برای اینکه یخ فضا را بشکنم با خنده گفتم هنوز زنده است؟

🔻گفت همچین زنده زنده هم نه!
جمله‌ها را کوتاه می‌کرد ک ادامه ندهد و من می‌خواستم بیشتر اطلاعات بگیرم.
گفتم یعنی چی؟
مجروح شده یا ویلچری است؟
گفت ن بابا سالم است.
اینها را اتو هم بزنم؟
گفتم ان‌شاا… کت و شلوار دامادی پسرم را اتو بزنی، شلوارک و تی‌شرت ورزش را اتوی چی بزنی اخوی؟

🔻 لباس‌ها را ک دادم از سالن زدم بیرون.
فکری وارد هواخوری ک شدم، برگشتم دیدم یوسف دارد پشتم می‌آید.
پرسید یونس را از کجا می‌شناسی؟
برایش مفصل توضیح دادم.
چند تا سوال ریز از آن مصاحبه ک داشتیم پرسید ک خیلی عجیب بود بعد یکهو گفت یونس خودمم.
باورم نشد. گفتم ایستگاه ما را نگیر!

🔻مصاحبه را خیلی یادش نبود می‌خواست از من مطمئن شود.
بعد ک مطمئن شد گفت باور کن خودمم!
ایندفعه من جا خوردم. شوکه شدم.
یخ کردم!
قریب ۵ سال بود در زندان بود.
به قول بچه‌های زندان ی کله بدون یک روز مرخصی!
اول فکر کردم احتمالا در حوزه کاری‌اش تخلفی کرده یا پرونده خاصی دارد.

🔻گفتم تو را دیگر چرا اینجا آوردند پاسدارها ک زندان خودشان را دارند.
شما را ک زندان عمومی نمی‌آورند!
توضیح داد ک بابت چک برگشتی اینجاست.
نمیدانستم بخندم یا گریه کنم!
فرمانده‌ای  ک بارها در خطرناکترین لحظات جان سالم ب در برده حالا در تهران بزرگ دارد لباس اتو می‌زند.

🔻ظاهرا برادرش معامله ماشین و لب تاب و گوشی موبایل می‌کرده است.
نمیدانم پشت چکهای برادر را امضا کرده بود یا چک ضمانت داده بود و بعد از کم و کسر آوردن برادرش اینجا گرفتار شده بود.
یک پرونده شخصی و یک موضوع مالی و کاملا بی ربط!

ادامه دارد...

[بخش دوم را اینجا بخوانید]


#وحید_اشتری

🔴@ghabl_enghelab

قبل انقلاب

27 Oct, 19:01


♦️فجازی تمرین شنیدن و تحمل همه سلایق و گرایشات سیاسی است.
از کل کل بیهوده بپرهیزید.
فقط یک استثنا قائل شوید.
آنهم فارسی زبان‌هایی که این سالها تجزیه ایران، تهاجم خارجی، تحریم و فشار به مردم را عادی سازی کردند.
از هیچ فرصتی برای تحقیر و تمسخر و آفتابه گرفتن روی اینها غافل نشوید.


#وحید_اشتری

🔴@ghabl_enghelab

قبل انقلاب

27 Oct, 12:50


♦️بغض سلطنت طلب ها از ارتش جمهوری اسلامی نیست، این ها از همان ارتش زمان پهلوی کینه دارند.
این سیب زمینی هم که میگویند ربطی به دوران بعد از انقلاب ندارد.
منظورشان اعلام بی طرفی ارتش شاهنشاه بعد از فرار اعلی حضرت‌ است.
خلاصه این کینه‌ها را علنی نمی‌گویند شما هم به روی‌شان نیاورید…


#وحید_اشتری

🔴@ghabl_enghelab

قبل انقلاب

27 Oct, 11:17


🔺هر وقت خبر حمله تروریستی جدید شنیدید یادتان باشد بین کسانیکه با عشق و علاقه شغل‌شان را انتخاب کرده‌اند و داوطلبانه به افتخار شهادت نائل آمده‌اند با کسانیکه بخاطر یک قانون منسوخ ناچارا تن به ‎#سربازی_اجباری داده‌اند یک دنیا تفاوت است.(تصویر۱)
هرچند هر دو را شهید بنامند.

🔺من نمی‌دانم چه کسانی را بهشت می‌برند؟
ولی می‌دانم همانقدر که باید قدردان مردانی باشیم که خودشان را بخاطر کشور در موقعیت خطر قرار می‌دهند باید بپرسیم چطور می‌شود افرادی را بالاجبار در موقعیت خطر جنگی قرار داد و بعد رویش اسم شهید گذاشت؟(اینجا بخوانید)
از کجای اسلام بالاجبار بردن کسی به جنگ درآمد؟(تصویر۲)

🔺الآن اصلا بحثم میزان آموزش بی کیفیت سربازها و گوشت دم پر توپ شدن‌شان نیست.
حتی با بهترین کیفیت آموزش خوبست علما و فقها و مراجع توضیح دهند چطور و با کدام پشتوانه شرعی می‌شود یک فرزند را به زور از مادر یا همسرش جدا کرد و  برخلاف میل باطنی‌اش در خطرناک‌ترین موقعیت جنگی قرارداد؟(تصویر۳)

🔺کسانیکه بیش از همه نگران اسلامی شدن صدر تا ذیل حکومت و حتی شرعی کردن ظواهر خیابان و سر و ریخت عابران پیاده‌ هم هستند منطقا باید این سوال را بیش از بقیه بپرسند و بیشتر نگران نسبت سربازی با شرع باشند تا حداقل جامعه دغدغه‌های دیگرشان را هم بهتر باور کند!
(تصویر۴)


#از_سربازی_بگو
#وحید_اشتری

🔴@ghabl_enghelab