اهل نوشتن (@ahleneveshtan) के नवीनतम पोस्ट टेलीग्राम पर

اهل نوشتن टेलीग्राम पोस्ट

اهل نوشتن
برای هم‌رسانیِ بهترین یادداشت‌های همسفران مدرسه نویسندگی
@shahinkalantari
6,892 सदस्य
785 तस्वीरें
13 वीडियो
अंतिम अपडेट 09.03.2025 00:52

اهل نوشتن द्वारा टेलीग्राम पर साझा की गई नवीनतम सामग्री

اهل نوشتن

16 Feb, 18:05

366

به واژه‌ها گفتم:
من درد میکنم یا شما؟
نمی‌دانستند.
گفتم:
من برای شما درد میکنم و شما برای من



دست به کار شد. جنباند واژه‌هایش را.
اَزشان سیلی‌ای ساخت و صاف آورد خواباند زیر گوشم، بعد هم رفت.
زمانش از دستم در رفت.
اما خودش را می‌کشت عمراً بیشتر از یک ربع ساعت طول نکشید.
او در یک ربع ساعتِ ناقابل گفت و رفت.
من دویست و شانزده ساعت است که ایستاده‌ام تا ردِ سرخیِ واژه‌هایش از روی صورتم محو شود.

شاید اگر دو واحد پدرسوختگی پاس کرده بودم، تا الان دستکم جایِ زخمِ واژه‌ها بر صورتم خنک شده بود.

اما سوال اینجاست:
آیا ما قدرت واژه‌ها را جدی می‌گیریم؟
آیا می‌دانیم که هر کلمه تیری است که رها می‌کنیم؟
و آیا حاضریم مسئولیت زخم‌هایمان را بپذیریم؟


#تأمل


✍️ بـــهار میرزایی

➡️@bahar_mirzaee1991
اهل نوشتن

16 Feb, 15:54

461

لمس محمدرضا کاتب | دفتری برای نوشتن هزار غم

⬅️تماشای وبینار نویسنده‌ساز | ۱۰۹

⬇️
https://youtu.be/xetv8Eb4j34?si

@nevisandehsaz

🏠نشر نویسنده‌ساز
#پادکست #نویسنده‌ساز
اهل نوشتن

16 Feb, 10:47

535

بزم آنلاین خوانش ۲ داستان از تاریخ بیهقی ( بزم شماره‌ی ۱)

برخی گمان می‌کنند تاریخ بیهقی، صرفاً کتابی تاریخی‌ست؛ حال‌آن‌که این اثر، قصه‌هایی دل‌انگیز و آموزنده را در دل خود جای داده و یک شاهکار ادبی تمام‌عیار محسوب می‌شود.

در این بزم می‌خواهیم نقبی بزنیم به دل تاریخ، درست هزار سال پیش. دو داستان پرکشش و به‌یادماندنی از تاریخ بیهقی انتظارمان را می‌کشند تا لحظه‌های زندگی‌مان را دست‌کم اندکی، شیرین‌تر و گواراتر کنند.

این بزم، چهارشنبه، نخستین روز از اسفند ۱۴۰۳ برگزار می‌شود و قرار است ۹۰ دقیقه‌ی دل‌نشین را برایمان رقم بزند.

هزینه‌ی حضور در این بزم، فقط ۱۷۹ هزار تومان است.

برای شرکت در این بزم، دو راه وجود دارد:

۱. می‌توانید به حساب شخصی‌ام در تلگرام (@jalal_shayan) پیام دهید و با ارسال فیش واریز و اعلام نام، نام خانوادگی و آدرس ایمیل، ثبت نام خود را نهایی کنید.

۲. می‌توانید روی لینکی در ادامه که قرار داده‌ام، کلیک کنید، وارد سایت ایسمینار شوید و آن‌جا ثبت نام خود را انجام دهید.
https://eseminar.tv/wb153282

شماره‌ی کارت برای ثبت نام:
6037701614250329
(روی شماره کارت بزنید تا کپی شود.)
به نام جلال شایان
اهل نوشتن

15 Feb, 19:16

615

داستانک‌های عجیب در یادداشت‌های روزانه | چند قصه‌ریزه از دانیل خارمس و پتر بیکسل

⬅️تماشای وبینار نویسنده‌ساز | ۱۰۸

⬇️
https://youtu.be/QsMLQoRoH3c?si

@nevisandehsaz

🏠نشر نویسنده‌ساز
#پادکست #نویسنده‌ساز
اهل نوشتن

15 Feb, 18:37

297

🍎 دوره‌ی آنلاین قصه‌ریزه

☀️ یک هفته داستانک‌نویسی در نوروز ۱۴۰۴

⏺️مدرسان: شاهین کلانتری/ماهان ابوترابی

برخی سرفصل‌ها:
چگونه ایده‌هایمان را در قالب داستانک بنویسیم؟
داستانک‌ خوب چگونه می‌آغازد؟
چگونه در پایان‌بندی داستانک‌ چیره‌دست شویم؟
چگونه یک مجموعه داستانک‌ قابل‌قبول بنویسیم؟
چگونه تشخیص دهیم داستانک خوبی نوشته‌ایم؟
تفاوت داستانک‌های خوب و بد در چیست؟
نثر مناسب یک داستانک چگونه نثری است؟
در بازنویسی به چه نکته‌هایی باید توجه کنیم؟
چه چیزهایی به متن داستانک ما آسیب می‌زند؟
چه تمرین‌هایی از ما داستانک‌نویس بهتری می‌سازد؟
چگونه داستانک‌نویسی را به یک بازی روزانه بدل کنیم؟

🔴برنامه‌ی دوره:
یک هفته
شروع از سه‌شنبه ۵ فروردین ۱۴۰۴
۶ روز پیاپی
ساعت ۱۸ الی ۱۸:۴۵+نقد و بررسی داستانک‌های همه‌ی باشندگان دوره

💚فایل ضبط شده‌ی جلسات هم برای همه‌ی شرکت‌کنندگان ارسال می‌شود.

شهریه: ۶۰۰ هزار تومان
💥با تخفیف ویژه برای ۱۰۰ نفر اول:
۳۰۰ هزار تومان

😆مزیت ثبت‌نام زودهنگام:
دسترسی سریع‌تر به پیش‌نیازهای دوره (۳۰ داستانک کم‌نظیر)


برای شرکت در کارگاه شهریه شما کارت زیر واریز کنید و سپس رسید را برای پشتیبانی مدرسه نویسندگی بفرستید تا اطلاعات ورود به دوره را برایتان ارسال کنیم:
⬇️
6274121181110032
6274121181110032
به نام شاهین کلانتری

❤️ نشانی پشتیبانی مدرسه نویسندگی:
@nevisandeganim
◀️
اهل نوشتن

12 Feb, 21:14

1,057

داستان فحش‌های آبدار و قدیمی

⬅️تماشای وبینار نویسنده‌ساز | ۱۰۷

⬇️
https://youtu.be/AuBJHX_lU9s?si

@nevisandehsaz

🏠نشر نویسنده‌ساز
#پادکست #نویسنده‌ساز
اهل نوشتن

12 Feb, 09:09

1,142

شعر کوتاه بنویسیم+چند شعر از دفتر «این خواب درست مثل زندگی‌ست»

⬅️تماشای وبینار نویسنده‌ساز | ۱۰۶

⬇️
https://youtu.be/h6Bmg0EDZ4c?si=

@nevisandehsaz

🏠نشر نویسنده‌ساز
#پادکست #نویسنده‌ساز
اهل نوشتن

10 Feb, 19:30

1,229

فرهنگ لغات زبان مخفی+چند داستانک خلاقانه

⬅️تماشای وبینار نویسنده‌ساز | ۱۰۵

⬇️
https://youtu.be/SUi9iIV8dqY

@nevisandehsaz

🏠نشر نویسنده‌ساز
#پادکست #نویسنده‌ساز
اهل نوشتن

10 Feb, 10:20

1,255

نیمه‌شب چه کسی روی اعصابت شاشید؟
درباره‌ی خشم و ارتباط


ده خابیدم که صبح زود بیدار شوم. نصف شب با صدای گریه‌ی بلندی از خاب پریدم. دو نفر داشتند ضجه می‌زدند. بچه‌های اتاق بغلی بودند و ترسیدم ولی بلافاصله صدای خنده‌شان بلند شد. همه بیدار بودند و داشتند با هم شب‌نشینی می‌کردند. در جایم آرام گرفتم و به ساعت نگاه کردم. ۳ شب بود. دیگر بیدار شده بودم. سمت گوشی نرفتم‌. گفتم کمی فکر کنم تا خابم ببرد و نور آبیِ گوشی خاب را از چشم آدم می‌بَرد. صداها قطع نمی‌شد، خنده و صحبت‌های بلند. رومخ بودند اما سعی کردم بشنوم که چه می‌گویند. نمی‌خاستم عصبانی شوم. دیدم صدا قطع نمی‌شود. بلند شدم و بهشان گفتم بچه‌ها؟ صدایی نیامد، دوستان؟ اینجا فهمیدم آها باید ادامه‌ی حرفم را بگویم، آن‌ها چه دارند که بگویند؟
-۳ شبه، یخورده آروم‌تر حرف بزنین.
دیگر چیزی نگفتند و چراغ‌ها را هم خاموش کردند و خفتند.

منم همین‌طور.

شما هم بخابید، این یادداشت نکته‌ی خاصی نداشت. هار هار هار.

نه نه، چرا چرا چرا‌.

به خشم فکر می‌کردم‌. به بلایی که خشم سر روابط می‌آورد. این ماجرا رفتاری بود که برای بقیه‌ی مواقع خشم می‌پسندم منتها دو باگ دارد. بی‌خیال به نظر می‌رسم و به نظر کسی می‌آیم که خشم را در خودش می‌ریزد و عرضه‌ی بروز آن را ندارد.
هر دو دردناک است. چون نه بی‌خیالم و نه ناتوان از برون‌ریزی.

فقط دنبال فرصت مناسب و کم‌التهاب‌تری می‌گردم و سعی می‌کنم تا آن موقع زندگی کنم و چون زندگی می‌کنم شاید بی‌خیال به نظر بیایم که خب نیستم. و البته برون‌ریزی. خام نمی‌خاهمش. سخت است که سلیطه‌بازی درنیاوری و از خشم قرمز نشوی و صدایت بلند نشود و شاید حتا کتک‌متک نزنی. قبلن در مورد احساسی‌گری در نوشتن گفته بودم و می‌بینم که در گفتگو هم به دردم نمی‌خورَد. نمی‌دانم. به نظر منطقی می‌آید ولی شاید سلیطه‌بازی کیفیت زندگی را بهتر کند. چه بدانم. دیدید که می‌گویند خراب‌ها شانس دارند؟ شاید سلیطه‌ها هم همین‌طور. درست ‌و غلطش را نمی‌دانم‌.

در جای خودم آرام گرفته بودم و گوشم تیز شده بود تا از میان گریه و خنده‌شان کلمه‌ای بیرون بکشم. هذیان می‌شنیدم. مهم نبود که بی‌معنا بود. مهم این بود که فرصت می‌داد تا فکر کنم. فارغ‌التحصیل شده بودند و دلتنگی می‌کردند، شاید. اینجا کمی آرام شدم. سارا هم فارغ‌التحصیل شده بود. به خودم گفتم قرار نیست چون تو یواش گریه کردی، بقیه هم کوچولو‌کوچولو اشک بریزند، ولی؟ حق هم ندارند اشک‌های گنده‌شان را ۳ شب بریزند، ما هم آدم هستیم‌ها. حق نداشتند ‌و حق داشتند. به این که فکر می‌کنی دنبال یک پاسخ می‌گردی و صرفن واکنش نمی‌دهی. فاصله‌ی خشم و درک به اندازه‌ی یک شنیدن بود و فاصله‌ی پاسخ و واکنش به اندازه‌ی یک فکر کوچک.

(به کلمه‌ی زنجموره برخوردم که گوگل می‌فرماید همان ضجه و مویه است که شده زنجموره، موره موره.)


#یادداشت_روزانه

@Fereshteh_bargi
اهل نوشتن

09 Feb, 21:27

1,216

از دیوار اتاق محمود دولت‌آبادی تا پیشواز مرگ حسن انصاری

⬅️تماشای وبینار نویسنده‌ساز | ۱۰۴

⬇️
https://youtu.be/r8WZv_gaKVM?si=

@nevisandehsaz

🏠نشر نویسنده‌ساز
#پادکست #نویسنده‌ساز