فلسفه‌ی یاری @soltansahak Channel on Telegram

فلسفه‌ی یاری

@soltansahak


"کوی عشق یار"

《بخوانید و بی اندیشید و حاکم اندیشه ی خود باشید، نه اجاره نشین اندیشه ی دیگران》

فلسفه‌ی یاری (Persian)

با عضویت در کانال تلگرام 'فلسفه‌ی یاری' با نام کاربری 'soltansahak' به دنیایی از جملات و افکار زیبا و الهام بخش خواهید پیوست. این کانال با عنوان 'کوی عشق یار' شما را به سفری عمیق و زیبا درون خود دعوت می کند. با شعرها و متونی که در این کانال به اشتراک گذاشته می شوند، شما می توانید خود را در دنیایی پر از زیبایی و انس با فرهنگ و هنر عشق فرو برید. 'فلسفه‌ی یاری' یک فضای آرامش بخش است که به شما این امکان را می دهد تا با خواندن و اندیشیدن به افکار خود عمق بیشتری ببخشید. این کانال شما را به دنیایی از خیال و واقعیت همزمان می برد که شما را به فکر و حس کردن زندگی تازه ای می اندازد. پس در کانال 'فلسفه‌ی یاری' عضو شوید و به سفری جذاب و الهام بخش بروید!

فلسفه‌ی یاری

21 Nov, 11:31


پاسخ سوالات در پست بعدی ارسال میشه.

تا ارسال پاسخ ها شما خواننده های عزیز هم روی این سوالات فکر کنید و جوابهای خودتون رو با جوابهای ارسالی مقایسه کنید ، قطعا نتایج بهتری میگیرید.

این سوالها و جوابهاشون برای خودشناسی و همچین قدمهای محکم و بلند یک سالک راه حق خیلی مهم هستند.


@soltansahak

فلسفه‌ی یاری

21 Nov, 11:24


#تقسیم_بندی_شریعت_طریقت_عرفان_حقیقت


نویسنده:سید طهمورث میره بیگی


این تقسیم بندی مراحل از شریعت تا حقیقت یعنی :
شریعت - طریقت - عرفان - حقیقت ، بیشتر  مختص یارسان است و در سایر ادیان مانند اسلام این تقسیم بندی به صورت شریعت و طریقت و حقیقت است ، یعنی عرفان و حقیقت را یکی دانسته اند ،
اما یارسان معتقد است که عرفان دروازه ی حقیقت است و خود حقیقت نیست ، یعنی فرد به شناخت حقایق دست پیدا کرده و هنوز در عالم ماده و دنیای خاکی دست و پنجه نرم میکند و وارد عالم حقیقت نشده است.

حال از منظر یارسان این مراحل را بررسی میکنیم،

طبق کلامهای یارسان از زمان آدم و حوا و از زمانی که بشر اندیشیدن دینی  را آغاز کرده و ادیان مختلف در سرتاسر جهان تشکیل شده اند دوره ی شریعت شروع شده است و همگی این ادیان و اصول و ارکان آنها در مجموعه ی دوره ی شریعت قرار دارند.

بعد از اسلام و بعد از تشکیل مذاهب شیعه و سنی و همچنین فرقه های زیرمجموعه ی این مذاهب دوره ی دیگری آغاز میشود به نام دوره ی طریقت

بعد از دوره ی طریقت بزرگانی پا به عرصه ی میدان دین میگذارند که انقلابی را در اندیشه ها و ایدئولوژی های دینی ایجاد میکنند که به آنها عارف گفته میشود.و آثار آنان به آثار عرفانی مشهور میشود.

بعد از این دوره شخصیتی ظهور میکند که انقلابی عظیم تر در تفکر و اندیشه های مذهبی و دینی ایجاد میکند که حضرت سلطان اسحاق برزنجی نام دارد و او آغازگر دوره ی حقیقت است و کلام او کلام حقیقت و پیروان او اهل حق نامیده میشوند.


حال این چهار مرحله را از دیدگاه کلی بررسی میکنیم.

در بطن تمام ادیان موجود در جهان این چهار مرحله موجود و قابل دستیابی است و در طول تاریخ افراد بیشماری بودند که این مراحل را طی کرده اند.

یعنی هر کس با هر دین و مذهب و مسلکی میتواند از مرحله ی #شریعت(یعنی قواعد و اصول ظاهری و آداب دین و مذهب ) بگذرد و قدم در راه بگذارد( وارد مرحله ی #طریقت شود)  و به سوی کشف راز و رمزهای جهان هستی راهی شود و با مجاهدت و ریاضت های بسیار پرده ی حجاب از دیدگانش به کنار رود و به #عرفان (شناخت) برسد و از دروازه ی شناخت و معرفت بگذرد و وارد عالم #حقیقت شود.

#پی_نوشت
عرفان و حقیقت تقریبا مترادف هم هستند و میتوان گفت کسی که به عرفان و معرفت برسد به حقیقت رسیده است.


دین یارسان هم مانند سایر ادیان در بطن خود به چهار مرحله ی شریعت و طریقت و عرفان و حقیقت تقسیم بندی میشود(این مسئله برای بسیاری افراد قابل پذیرش نیست و حقیر این موضوع را برای اولین بار در نوشتارهای مربوط به شناخت یارسان مطرح کردم و با انتقادهای بسیاری رو به رو شد)




مطالب تکمیلی راجع به موضوع بالا که در یک گفتگو شکل گرفته است را برای درک بهتر مسئله در کانال قرار میدهم👇👇


#گفتگو


باتوجه به این توضیحات پس در نتیجه :

#شریعت یعنی دین (هر دینی ؛ یهود و مسیح و کلیمی ؛ زرتشتی ؛ بودایی؛ مسلمان؛ و حتی یارسان )

#طریقت یعنی راه(پیرو راه دین بودن یعنی فقه و روش و اصول دین رو به جا آوردن )

#معرفت یعنی شناخت ( شناختن و اگاه شدن از این واقعیت که دین چیزی فراتر از فقه هست و هدف دین فراتر از انجام مستحبات و واجبات و فقه دین هست و در واقع معرفت یعنی هوشیار شدن و پرده حجاب ظاهری کنار رفتن و توجه به اینکه میتوان فراتر آموخت و دانست و اندیشید و تجربه کرد )


و #حقیقت (یعنی با منشا اصلی یکی شدن ؛ یعنی وصل شدن ؛ یعنی حقایق و باطن را اشکارا دیدن و پذیرفتن و تجربه و لمس کردن ؛ یعنی جهان و دین و انسانها را فراتر دیدن و در واقع یکی شدن با همه چیز ؛ تفکیک نکردن امور به خوب و بد و درواقع رسیدن به این فهم که ما خود خالق هستیم و این رو در عمل تجربه کنیم )



حالا اینجا این سوال مطرح هست:

سوال اول؟!گر این چهار مورد در هر دینی وجود دارد پس چه چیزی باعث تمایز دین یارسان از سایر ادیان میشود؟!

سوال دوم ؟!.اگر شخصی از دین بودا 4مرحله را بگذراند و به حقیقت برسد و یک شخص یارسانی هم آن 4مرحله را بگذراند و به حقیقت برسد در نهایت هر دو دین یک کار را کردند !
پس چطور دین یارسان میشود دین حقیقت ولی دین بودا میشود دین شریعت ؟!!!


سوال سوم؟! طبق این متن قبل اسلام ادیان تنها در مرحله شریعت بودند !
منظور این هست دینهای قبل یارسان همه شریعت و طریقت و معرفت و حقییت رو با خود داشتند ولی این انسانها بودند که قدرت درک و فهمشون فقط مثلا تا شریعت بود یا فقط تا طریقت بود اما کسانی که در یارسان متولد میشوند با فهم حقیقت متولد میشوند ؟!
یعنی افرادی که در یارسان هستن و دین یاری دارند از انسانهای دیگه  برتر هستن و توان و فهم و درکشون بالاتر بود و با این توان افریده شدن ؟!

سوال چهارم ؟! اینکه با توجه به تفکر مسلمانها که معتقدند اسلام آخرین دین و حضرت محمد اخرین فرستاده خداوند هست؛ وجود دین یارسان چگونه توجیه میشه ؟!

فلسفه‌ی یاری

19 Nov, 04:56


یاحق

عزیزانی که در اینستاگرام فعالیت دارن میتونن پیچ فلسفه ی یاری رو دنبال کنن

آدرس پیچ اینستا( در اینستاگرام جستجو بزنید)

@falsafe_yari

فلسفه‌ی یاری

17 Nov, 05:39


🌹


من از آنکه گردم به مستی هلاک
به آیین مستان بریدم به خاک

@soltansahak

فلسفه‌ی یاری

17 Nov, 05:39


🌼 یا هو 🌼


مرگ آنقدر به انسان نزدیک است که هر کس باید فکر کند یک لحظه دیگر مرگ به سراغش می آید ...

پس نباید به خاطر زندگی بی اعتباری که هر آن ممکن است خاتمه یابد از موقعیت های اجتماعی ، شغلی و مالی بهراسیم و تن به هر نوع خفت و خواری و دروغ و ریا کاری دهیم .

(استاد آقا سید خلیل عالی نژاد)


- 27 آبان ماه بزرگداشت افسانه‌ی تنبور استاد آقا سید خلیل عالی نژاد -

@soltansahak

فلسفه‌ی یاری

17 Nov, 05:34


🎼🎶
🎶 @soltansahak

✍🏻 #سید_خلیل_عالی_نژاد




سید خلیل عالی‌نژاد "۱۳۳۶ صحنه / ۱۳۸۰ گوتنبرگ سوئد"

نوازنده ، خواننده و آهنگساز و از سادات خاندان عالی قلندری یارسان .
سید خلیل عالی نژاد در سال ۱۳۳۶ و در صحنه در استان کرمانشاه متولد شد ، پدرش سید شاهمراد عالی‌نژاد ، نوازنده تنبور بود .

سید خلیل مشق تنبور را با سید نادر طاهری آغاز کرد و پس از ۲ سال نزد سید امرالله شاه‌ابراهیمی رفت. همچنین از درویش امیر حیاتی نیز بهره برد و بعدها به محضر استاد عابدین خادمی راه یافت ؛ در این دوره و به صورت همزمان سرپرستی گروه تنبورنوازان صحنه را نیز بر عهده گرفت ؛ وی در سال ۱۳۷۵ در رشته موسیقی از دانشگاه هنر فارغ‌التحصیل شد .


او بر ردیف موسیقی دستگاهی ایران تسلطی کافی داشت ، سید خلیل آواز را از مکتب میرزا حسین خادمی آموخته بود و از نادر نادری دف آموخت و تار را از کیخسرو پور ناظری ، نواختن تارش به شیوه نوازندگی مکتب برومند نزدیک بود و پرده گیری‌ها و زخمه‌های شمرده و جمله‌بندی‌هایش در سه تار ، شیوهٔ نوازندگی یوسف فروتن را به یاد می‌آورد.

سید خلیل همچنین علاوه بر نوازندگی تنبور به ساخت تنبور و سه‌تار نیز پرداخته‌است و ساخته‌های او با مهر شیدا محصول کارگاه مشترک به همراه عبدالرضا رهنما و بعد از سال ۱۳۷۰ در کارگاه شخصیش با مهر قلندر موجود است.


در اوایل دهه ۶۰ گروه تنبور شمس به سرپرستی کیخسرو پورناظری تشکیل شد و عالی نژاد به جمع این گروه پیوست ، حاصل همکاری با گروه تنبور شمس ، تکنوازی و جواب آواز ماندگار سید خلیل در کاست صدای سخن عشق بود که با صدای شهرام ناظری انتشار یافت.

در اواسط دهه ۷۰ سید خلیل خود گروه بابا طاهر را تشکیل داد و اعضای گروه باباطاهر در اجلاس هنرهای دینی "۱۳۷۵ تهران" برنامه‌ای اجرا کردند که ویدیو آن به نام زمزمهٔ قلندری به نفع خیریه کهریزک دراختیار علاقه‌مندان قرار گرفت .

در سال ۱۳۷۱ سیدخلیل به وصیت احمد عبادی برای شرکت در مراسم خاکسپاری او به تهران رفت و دیگر هیچ‌گاه به دیار خود بازنگشت .


عالی نژاد پس از چند سال ماندگاری در تهران در سال ۱۳۷۹ برای شش ماه به سوئد رفت و برای یک سال نیز اقامتش را تمدید کرد ؛
و عاقبت تنها چند هفته پیش از برگشتن به ایران در ۲۷ آبان ۱۳۸۰ در شهر گوتنبرگ سوئد ، به دست افراد ناشناس به قتل رسید و خانه و جسم بی جانش به آتش کشیده شد.
🎶🎶🎶

از وی مجموعه‌های زیادی همانند گروه نوازی‌های :

#آئین_مستان
#ثنای_علی
#زمزمه_قلندری
#آیین_قلندری #دونوازی_شکرانه با همنوازی دف حمیدرضا خجندی و نیز آثار بسیاری از مراسم آیینی و اجراهای خصوصی باقی‌ مانده‌ است .

🎶
🎼
🎶 @soltansahak

فلسفه‌ی یاری

14 Nov, 05:19


🌹یار دیده و کانی چوی وه شه ن یار مه یو

مزگان مزگانن #خاوندکار مه یو🌹


@soltansahak فلسفه ی یاری

فلسفه‌ی یاری

13 Nov, 17:42


🍁🌼 مزگان مزگانن
خاوندکار میو گیان🌼🍂

《 ایام خاوندکار مبارک یاران 》

@soltansahak

فلسفه‌ی یاری

13 Nov, 11:53


*هو اول و آخر یار*

برخی از عزیزان چه حضوری و چه به صورت پیام از حقیر سوالی پرسیدند و چون تعداد افرادی که این سوال را پرسیدند زیاد بودند ، بر آن شدم که پاسخی کلی و کامل تر در کانال قرار بدهم که شاید افراد دیگری این سوال برایشان پیش آمده باشد و جواب خود را دریافت کنند.

#سوال
در یارسان برای روزه گرفتن چه ساعتی باید سحری خورد و برای افطار چه ساعتی باید روزه ی خود را شکست، آیا ساعت دقیقی ذکر شده است؟


#پاسخ

شاید این سوال را از خیلی ها پرسیده باشید و اکثرا با این جواب رو به رو میشوید ، که برای سحری بین ساعت ۲ تا ۴ و برای افطار با بیرون آمدن اولین ستاره میتوان روزه ی خود را شکست.

و اما برای پاسخی دقیق تر کمی به عقب تر برمیگردیم یعنی همان #واقعه_ی_مرنو ،
حضرت سلطان و یارانش سه شبانه روز در غار مرنو روزها و شبها را بدون آب و غذا سپری کردند تا پایان روز سوم و قربانی کردن خروسی و تشکیل جمی و شکستن روزه و سایر مسائل تاریخی و کلامی که در این متن نمیگنجد.
بعد از این واقعه یاران تا مدتی به این صورت یعنی از شب نیت تا شب عید، روزه بودند و آب و غذایی نمیخوردند، تا با در خواست یاران و شفاعت پیربنیامین حضرت سلطان از شروع تاریکی تا پایان تاریکی به یاران اجازه دادند تناول کنند ،
و اما چرا در یارسان خوردن سحری خیلی زودتر از طلوع آفتاب میباشد؟
باز به گذشته میرویم که اکثر مردمان یارسان این شبها در جمخانه ها حضور داشتند و مشغول ذکر و تفسیر کلام و تنبور نوازی و نیایش بودند و این جمها زمانی خاتمه میافت که چیزی به سحر نمی ماند و درواقع تا نزدیک سحر کسی نمیخوابید ، برای همین سحری را در همان ساعات ۲ تا ۳ میل میکردند و به استراحت میپرداختند تا صبح توان و انرژی برای کارهای روزمره داشته باشند


در پایان به مسئله ی خیلی مهمی میپردازم ، یعنی تناول از شروع تاریکی تا پایان تاریکی،
یعنی با اولین ستاره در آسمان روزه شکسته میشود و تا دقایقی قبل از طلوع آفتاب اجازه ی خوردن وجود دارد.
اینجا مسئله ی نفس و روحانیت است، یعنی سیری نفس و رسیدگی به نفس در تاریکیست ، تا زمانی که خورشید حقیقت در آسمان قلب و ذهن افراد شروع به درخشیدن نکند مدام مشغول سیر کردن نفس خود است و با طلوع دانش و اندیشه و رسیدن به شهود باطنی از چنگال نفس رها شده و در دریای حقیقت محو میشود و از نفس او چیزی نمی ماند.



سید طهمورث میره بیگی


@soltansahak فلسفه ی یاری

فلسفه‌ی یاری

13 Nov, 11:41


یاردیده و کانی
چوی وشن یار میو گیان

مزگان مزگانن

خاوندکار میو گیان


@soltansahak

فلسفه‌ی یاری

12 Nov, 05:43


#فلسفه_یاری

《بخشی از گفتگو با دکتر ادموند کارل کورنفلد》

{دکتر ادموند دارای درجه های مختلف علمی از دانشگاههای "تمپل" و " هاروارد" است}


#سوال
آقای کورنفلد ، با این همه ، تحقیق و مطالعات تخصصی هر دانشمندی در تقویت ایمان او موثر است. آیا تحقیقات شما در زمینه ی شیمی آلی ، نوع نگاه شما را به آفرینش جهان تغییر نداده است؟

#پاسخ
برای کسی که شگفتیها و رموز و نظم و ترتیب شیمی آلی را مخصوصا در اجسام زنده دیده است ، تصور به وجود آمدن جهان در نتیجه ی تصادف ، بسیار دشوار و اصلا محال است.
ما هر قدر ساختمان ماده را بیشتر مطالعه میکنیم و بیشتر واکنشهای ذرات را در نظر میگیریم ، به همان اندازه روشن تر درمیابیم که یک #عقل_کل نقشه ی عالم طبیعت را طرح و سپس با اراده و مشیت خود آن را خلق کرده است


#سوال
یعنی میخواهید بگویید که تحقیقات آزمایشگاهی شما ، ایمانتان را به وجود خداوند بیشتر و عمیق تر کرده است؟

#پاسخ
بله همینطور است.
من هر قدر در آزمایشگاهها تجربه میکنم ، ایمانم به وجود خدایی دانا و توانا راسختر و محکم تر میشود و به حال و روز بعضی از همکاران بی دین خودم بیشتر فکر میکنم ، این برای من معما شده است که آنها با دیدن این همه دلیل روشن ، چگونه باز هم نمیخواهند به وجود خداوند اقرار کنند.
وقتی یک ماشین ساده ی ساخت بشر، به طراح و سازنده نیاز دارد،چطور ممکن است موجوداتی که هزاران مرتبه پیچیده تر از آن هستند ، سازنده ای نداشته باشند؟!


#منبع
علم و دین در گفتگو با دانشمندان


@soltansahak

فلسفه‌ی یاری

30 Oct, 08:34


زمانی که فرد به آگاهی و عرفان(شناخت) میرسه ،( گاهی نه همیشه) ، تحمل این زندگی سراسر نقصان و تضاد دشوار میشه،
و اونجاست که به قول سقراط ، مرگ یک درمان محسوب میشه

@soltansahak

فلسفه‌ی یاری

30 Oct, 08:15


کوک کولی

نوازنده تنبور : فراز کاویانی

خواننده : عادل کمالی

@soltansahak

فلسفه‌ی یاری

29 Oct, 16:27


چرا دیگر معجزه ای اتفاق نمیافتد؟

فلسفه‌ی یاری

26 Oct, 15:00


#فلسفه_یاری


گالیله:
((بر خلاف تصور همگان، جهان با عظمت با همه صورت‌های فلکی‌اش به دور زمینِ ناچیز ما نمیگردد!))


ساگردو:
((پس یعنی همه اینها فقط ستاره است؟ پس خدا کجاست؟))


گالیله:
((مقصودت چیست؟))


ساگردو:
(( خدا ! خدا کجاست؟))


گالیله:
(( آن بالا نیست. همان طور که اگر موجوداتی در آن بالا باشند و بخواهند خدا را در اینجا پیدا کنند، در زمین گیرش نمی‌آورند.))


ساگردو:
((پس خدا کجاست؟))


گالیله "با عصبانیت":
((من که در الهیات کار نکرده‌ام! من ریاضی‌دانم.))


ساگردو:
(( قبل از هر چیز تو آدمی و من از تو میپرسم که در دستگاه دنیایی تو، خدا کجاست؟))


گالیله:
(( یا در ما یا هیچ جا !))

#منبع
زندگی گالیله، برتولت برشت

《پ.ن
جهان تجلی ذات حق است و تمام جهان خداوند است.
اما شناخت خداوند با خودشناسی امکان پذیر است و خداوند قبل از اینکه در جایی دیگر باشد در درون ماست》

@soltansahak

فلسفه‌ی یاری

18 Oct, 15:41


سخنی با جوانان یارسان

درود بر شما
چه آنانی که این متن را میپسندند ، چه آنانی که مخالف این نوشته هستند،
درود بر شما که در این هیاهو و جار و جنجال ، نیم نگاهی به معنویات دارید،

درود بر شما که در قیل و قال عالم و در این زمانه ی پر از تنش و استرس ، گوشه ای از ذهنتان به عالم معنا می اندیشد،

درود بر شما که در این عصر لودگی، زور زدن برای شاد بودن های الکی، تلاش برای دلقک شدن، و جلب رضایت جامعه ی دلقک پرست و دلقک دوست ، اندکی عمیق میشوید و خود را در لابلای رازها و بیکرانگی کائنات عظیم گم میکنید،

درود بر شما که در زمانه ای که کسی پشیزی برای عقاید معنوی ، دین و دیانت شما ارزش قائل نیست، شما به معنویات و عرفان فکر میکنید، به جهان سراسر معنویت، به آرامشی که از پس معنویت خود را نمایان میکند.

منم مثل شما،
گاهی خسته میشوم از نشدن ها،
از نرسیدنها،
از تمسخرها،
از نگاههای سراسر حقارت جامعه ای حقیر شده،
از دعاهای به در بسته خورده،
از درهای بسته شده،
از ضعیف شدن عقیده و باور،
و از شک های بیشمار ،
از گمراه شدن و بیراهه رفتن....

اما باید به راهمان ادامه دهیم....
آخر راه نور و روشناییست...

معنویت دین نیست
معنویت مذهب نیست
معنویت آگاهیست،
لطفا در یک مذهب و در یک دین تعصب وار دست و پا نزنید...
دین اولین دروازه ی ورود به دنیای معناست،
در اولین دروازه گرفتار نشوید....

✍️سید طهمورث میره بیگی

@soltansahak

فلسفه‌ی یاری

14 Oct, 16:30


#حجاب_معاصرت


حجاب معاصرت دردیست که جامعه ی ما بیشتر از جوامع دیگر به این درد دچار است.

این اصطلاح را که اولین بار در کتابی از استاد بزرگ فلسفه جناب دکتر دینانی مطالعه کردم خیلی مرا تحت تاثیر قرار داد.

البته ایشان این اصطلاح را برای افراد عالم و دانشمند بکار میبرند اما میتوان گفت که همه ی ما به نوعی دچار حجاب معاصرت هستیم و تا زنده ایم این حجاب مانع شناخت ما توسط اطرافیانمان میشود.

حجاب معاصرت چیست؟

یعنی ما انسانهایی را که با آن ها هم عصر هستیم و میتوانیم به طور مستقیم با آنها ارتباط برقرار کنیم ، توانایی ها و استعدادها و خوبی های آنها را نمیبینیم.

در واقع شخص زنده در گوشه ی عزلت و گمنامی زندگی را سپری میکند و کسی به او توجهی ندارد،
دردهایش را نمیبیند،
توانایی های سرشارش را درک نمیکند،
اما زمانی که از دنیا برود ورق برمیگردد و تازه همگی به بزرگی آن فرد اعتراف میکنند،
اما دیگر چه فایده ای دارد...؟



مدام برای افراد گذشته مدیحه سرایی میکنیم و بزرگداشت برگزار میکنیم و از بزرگی و خوبی آنها یاد میکنیم.

در کل بشر به گذشته و آنچه که دیگر در دسترسش نیست علاقه ی بیشتری نشان میدهد،

بزرگی بودند که تا زمانی که در قید حیات بودند از شهر و زادگاه خود از دست کینه و دشمنی بدخواهان و تنهایی و بی حمایتی یاران گریختند، و امروز برای او هزاران نفر در همان شهر گرد هم میآیند و مراسمی با شکوه برگزار میکنند،

اکثر بزرگان بعد از وفاتشان به بزرگیشان پی میبرند و دوستدارانی میبابند و آثارشان دست به دست به نسل های بعد منتقل میشود،

بسیاری از نقاشان در زندگی خود با فقر و گمنامی دست و پنجه نرم میکردند و بعد از مرگشان ، امروزه تابلوهای نقاشیشان با قیمتهای بسیار بالا معامله میشود و در منازلی از جهت فخر و چشم و هم چشمی نصب میشود،

اینکه همیشه در تمام علوم و زمینه ها بشریت چشم به افراد پشت سرش دوخته و به افرادی که در قید حیات هستند اعتماد و علاقه ای ندارد ، علت همان حجاب معاصرت است،

همه حجاب دارند،
کسی بی حجاب معاصرت زندگی نمیکند،
اینکه همه برای هم افراد عادی هستیم ، علت همین حجاب است و چه بسا بعد از فرو افتادن حجاب دریابیم که اطراف ما چه فرزانگان و عالمان و هنرمندانی که زندگی میکردند و ما از وجودشان بی بهره بوده ایم،

یک مثال ساده تر که همه با آن برخورد کرده ایم،
همگی بارها شنیده ایم و دیده ایم که کسی تا زنده است،اسم و یاد و نشانی از او نیست ولی زمانی که از دنیا میرود ذکر و یاد او آغاز میشود و خوبی هایش حتی از زبان دشمنانش هم نقل میشود،

این خوبی ها در زمان زنده بودن شخص با او و در وجودش بوده اما همان حجاب معاصرت مانع از دیدنش شده است.

و یکی از علت های مرده پرست بودن ما گاهی رفع عذاب وجدانی است که به علت کم توجهی به شخص در زمان زنده بودنش در وجود ما ایجاد شده است.

بارها دیده ام که اشعار و نوشته های شاعران و نویسندگان معاصر که در قید حیات هستند را بدون ذکر نام دست به دست ارسال میکنند و گویا نوشتن نام شخصی که زنده است برای ما سنگین و دشوار است یا اگر نام او در پایین متن ذکر شود دیگر آن متن صلابت و زیبایی خودش را از دست میدهد به همین خاطر بدون هیچ عذاب وجدانی نام نویسنده را از پایین متن پاک کرده و آن را ارسال میکنیم.

اگر بزرگان در زنده بودنشان به بزرگیشان قدر و ارج نهاده شود ،بزرگ تر خواهند شد و ما از برکت وجودشان بیشتر فیض میبریم،

شعری زیبا (که برای گوینده اش اسامی فراوانی ذکر میشود) را خدمت شما ارائه میدهم که حقیقتا زبان شعر بسیار گویاتر از هزاران صفحه نوشتار است.


تا که بودیم نبودیم کسی،
کشت ما را غم بی همنفسی

تا که رفتیم همه یار شدند،
خفته ایم و همه بیدار شدند

قدر آئینه بدانیم چو هست
نه در آن وقت که افتاد و شکست

در حیرتم از مرام این مردم پست
این طایفه ی زنده کش مرده پرست

تا هست به ذلت بکشندش به جفا
تا رفت به عزت ببرندش سر دست

آه میترسم شبی رسوا شوم،
بدتر از رسواییم تنها شوم

آه ازآن تیر و از آن روی و کمند،
پیش رویم خنده پشتم پوزخند


حجاب معاصرت ما را کور کرده ، و همه به این بیماری کوری دچار هستیم و یک بیماری عمومی است ،
اما راه درمان هر بیماری ابتدا شناخت و کشف بیماریست
پس سعی کنیم این بیماری را در وجود خود کشف کنیم و سپس سعی کنیم آن را درمان کنیم تا به افراد در زمان زنده بودنشان ارج و احترام بگذاریم نه اینکه بعد از مرگشان از آنها تعریف کنیم و در مدحشان زیاده گویی کنیم.

سید طهمورث میره بیگی


@soltansahak

فلسفه‌ی یاری

25 Sep, 12:50


در کودکی هرچیزی که در جهان اطراف میبینیم شگفت انگیز است،

اما با گذر عمر همه چیز عادی و معمولی میشود، گویی که تمام کائنات یک پدیده ی پیش و پا افتاده است.

اما نباید اجازه دهیم چنین اتفاقی بیفتد و هدف و وظیفه ی فلسفه و فیلسوف این است که برای شما معما طرح کند تا فکر نکنید همه چیز عادی و معمولیست،

تا مبادا در روزمرگی های زندگی به خوابی عمیق فرو روید و تنها با مرگ بیدار شوید.

✍️سید طهمورث میره بیگی

@soltansahak

فلسفه‌ی یاری

24 Sep, 16:21


#فلسفه_یاری

شاگرد:  از کجا باید یک انسان خوب را تشخیص دهم؟

استاد : تو نمی‌توانی از روی سخنان یک فرد، تشخیص دهی که او یک انسان خوب است؛
حتی از ظاهر هیچ فردی نیز نمی‌توانی به این شناخت برسی،
اما می‌توانی از فضایی که در حضور آن فرد، به وجود می‌آید، او را بشناسی؛
زیرا هیچ کس قادر نیست فضایی در اطراف خود ایجاد کند که با روحش سازگاری نداشته باشد.

اين يعني بازتاب شعور دروني و تشعشعات ما به هستی


@soltansahak  فلسفه ی یاری