رقصِ سازدهنى🎼(نیلوفر رضايى) @delneveshte7577 Channel on Telegram

رقصِ سازدهنى🎼(نیلوفر رضايى)

@delneveshte7577


ارشد ادبيات نمايشي ميخونم🎭
سازدهنی میزنم و نقاشی میکشم🎼🎨
اینجا بى پروا مينويسم،موسیقی خوب گوش ميديم،کتاب ميخونيم و تصاویر جالب میبینیم
اينستاگرام:

https://www.instagram.com/niloofar_.rezaee?igsh=Mnl0cWhlZzJkbnVx

ناشناس:
@Niloofar_rezaeebot

رقصِ سازدهنى🎼(نیلوفر رضايى) (Persian)

رقصِ سازدهنى یک کانال تلگرامی جذاب و خلاق است که توسط نیلوفر رضایی اداره می‌شود. در این کانال، شما با دنیایی از ادبیات نمایشی، موزیک و هنر رو به رو می‌شوید. نیلوفر رضایی علاقه‌مند به سازدهنی، نقاشی و نوشتن است و این علاقه‌ها را با اعضای کانال به اشتراک می‌گذارد. اینجا جایی است که می‌توانید بدون هیچ محدودیتی نوشته‌های خود را منتشر کنید، به موسیقی‌های زیبا گوش دهید، کتاب‌های جذاب بخوانید و تصاویر هنری دیدنی ببینید. همچنین می‌توانید از اینستاگرام نیلوفر رضایی دیدن فرمایید و با ناشناس کانال به ارتباط برسید. پس اگر به دنیای هنر و ادبیات علاقه‌مندید، حتما این کانال را دنبال کنید تا از محتوای فوق‌العاده آن بهره‌مند شوید!

رقصِ سازدهنى🎼(نیلوفر رضايى)

19 Jan, 20:33


از آن‌که رفت بپرسید:
«آیا این دوری همه‌چیز را برایش بهتر کرد؟»

رقصِ سازدهنى🎼(نیلوفر رضايى)

19 Jan, 20:31


آه ای بینوایانی که بیهودگی را احساس می‌کنید، که خود نیز خوش ندارید از سرنوشت انسانی سخن بگویید، که خود سراپا بازیچۀ هیچید، هیچِ بر همه‌چیز قاهر، و چنین بنیادین می‌بینید که ما زاده می‌شویم برای هیچ، دل می‌بندیم به یک هیچ، یقین می‌یابیم به هیچ، و خود را از توش‌وتوان می‌اندازیم در راه هیچ، تا که سرانجام در کام هیچ فرو می‌رویم – از من چه برمی‌آید، اگر که شما هرباره که عمیق در این نکته باریک می‌شوید، زانویتان درهم می‌شکند؟ که من خود نیز گاه در این اندیشه‌ها فرو رفته‌ام و فریاد برداشته‌ام آخر این چه کاری است که تبر بر ریشۀ من می‌گذاری ای خیالِ بی‌رحم! و با این‌حال هنوز هم هستم.
آه که من حاضر بودم به زانو بیفتم و دست بر هم بفشارم و تمنا کنم، نمی‌دانم از که، تمنای اندیشه‌هایی سوای این. ولی بر آن غلبه نمی‌یافتم، بر آن حقیقت رسا. آیا به یقینی دوچندان نرسیده بودم؟ هنگامی که به زندگی نگاه می‌کنم، چیست آن غایت فرجامینِ همه‌چیز؟ هیچ. و هنگامی که در خیال اوج می‌گیرم، چیست آن اوج برین همه‌چیز؟ هیچ.
با این‌حال خاموش باش، ای دل من! این آخرین نیرویی است که می‌روی به هدر دهی. آن آخرین نیروی تو؟ و تو می‌خواهی که به آسمان بتازی؟ خوب، کو آن یکصد بازویت، ای غول خدایی؟

فریدریش هُلدرلین. هیپِریون یا گوشه‌نشین در یونان. ترجمۀ محمود حدادی

رقصِ سازدهنى🎼(نیلوفر رضايى)

19 Jan, 20:28


آن گاه که خوش تراش ترین تن ها را به سکه ی سیمی توان خرید
مرا
دریغا دریغ
هنگامی که به کیمیای عشق
احساس نیاز
می افتد
همه آن دم است
همه آن دم است

قلب ام را در مجری‌ی کهنه ئی
پنهان می کنم
در اتاقی که دریچه ئی ش
نیست
از مهتابی
به کوچه ی تاریک
خم می شوم
و به جای همه نومیدان
می گریم


آه
من
حرام شده ام!


با این همه، ای قلب در به در
از یاد مبر
که ما
من و تو
عشق را رعایت کرده ایم،
از یاد مبر
که ما
من و تو
انسان را
رعایت کرده ایم
،
خود اگر شاه کار خدا بود
یا نبود

احمد شاملو

رقصِ سازدهنى🎼(نیلوفر رضايى)

19 Jan, 14:42


همه قول موندن می‌دن، اما همه سر قولشون نمی‌مونن. تکیه دادن به آدمی که ناگهان ازت فاصله می‌گیره، مثل پریدن توی دریا به امید نجات غریقیه که دست و پا زدنت رو می‌بینه و کاری برات انجام نمی‌ده. تو ممکنه از غرق شدن نجات پیدا کنی، اما دیگه هیچ‌وقت دل به دریا نمی‌زنی.

پويا جمشيدى

رقصِ سازدهنى🎼(نیلوفر رضايى)

18 Jan, 20:07


این نقاشی صحنه‌ای از ساختمان‌های با سقف قرمز و آسمانی نیمه‌ابری و عمدتاً آبی را به تصویر می‌کشد که فضا را ده‌ها مرد تقریباً یکسان با پالتوهای تیره و کلاه‌های بولر احاطه کرده‌اند و عموماً روبه‌روی بیننده هستند. مردان طوری قرار گرفته‌اند که انگار ایستاده‌اند و ممکن است در هوا در حال سقوط، بلند شدن یا ساکن باشند و هیچ حرکتی را نشان نمی‌دهند، آن‌ها به طور مساوی در یک شبکه‌ی سه‌بُعدی قرار گرفته‌اند. رنه ماگریت در محیطی مشابه حومه‌ی شهر زندگی می‌کرد و به شیوه‌ای مشابه این مردها لباس می‌پوشید. "چارلی_هرسکوویچی" که حق چاپ آثار رنه ماگریت به او واگذار شده بود، در مورد این نقاشی این‌گونه بیان می‌کند: "رنه ماگریت مجذوب فریبنده بودن تصاویر بود، شما معمولاً عکس چیزی را می‌بینید و به آن اعتقاد دارید و فریفته‌ی آن می‌شوید، شما صداقت آن را بدیهی می‌دانید اما رنه ماگریت می‌دانست که بازنمایی اشیا می‌تواند دروغ باشد، این تصاویر از مردان، در واقع مرد نیستند و فقط تصاویری از آن‌ها هستند بنابراین آن‌ها مجبور نیستند از هیچ قانونی پیروی کنند، این نقاشی سرگرم‌کننده است اما ما را از نادرستیِ بازنمایی نیز آگاه می‌کند. یک تفسیر دیگر از این اثر این است که رنه ماگریت مرزِ بین فردیت و تداعی گروهی و چگونگی محو شدن آن را نشان می‌دهد، این باعث می‌شود که مخاطب به عنوان یک گروه به این مردان نگاه کند در حالی که اگر به هر فرد تنها نگاه کنیم می‌توان پیش‌بینی کرد که ممکن است با چهره‌ی فرد دیگری در این گروه متفاوت باشد و فُرمِ ایستادن آن‌ها نیز نشان‌دهنده‌ی فردیتِ هر کدام از آن‌ها می‌باشد حتی اگر در گروهی با تعداد بالا باشند."

رقصِ سازدهنى🎼(نیلوفر رضايى)

18 Jan, 20:07


در این اثر مردانی با پالتوی تیره و کلاه بولر (مشخصاتی که در دیگر آثار رنه ماگریت هم مشاهده‌ کردیم) در حالتی معلق در هوا در پس‌زمینه‌ای از آپارتمانی مسکونی به تصویر کشیده شده‌اند. در این اثر نقاش با استفاده از تکثیر تصویری مشابه از مردانی با لباس مشابه و ظاهراً شبیه به یک‌دیگر، سعی در القای فضایی فاقد شخصیتی منفرد و حسی فردگرایانه داشته است. او بارانی از هنجارهای بورژوایی در یک بعدازظهر سرد و ملالت‌آور در زندگی ماشینیِ امروز را به تصویر کشیده‌ است. این دریچه‌ای است که او در خلال سال‌های دهه‌ی 60 میلادی و زندگی در حومه‌ی شهر بروکسل که از آن دنیای اطرافش را می‌دید، زندگی در آپارتمانی از طبقه‌ی متوسطِ جامعه‌ای خشک با مناسباتی قراردادی، نام این نقاشی از شهر گُلکُنده، شهری ویرانه و دژی باستانی در هندوستان گرفته شده است که شهری ثروتمند بوده‌ است. همان‌طور که اغلب در مورد آثار رنه ماگریت اتفاق می‌افتاد، عنوانِ "گولکوندا" توسط دوست شاعرش "لوئیس_اسکوتنر" پیدا شد که نام شهری ویران شده در هندوستان است که از اواسط قرن چهاردهم تا پایان قرن هفدهم پایتخت دو پادشاهیِ متوالی بود و شهرتی که از طریق مرکز صنعت افسانه‌ای الماس منطقه به دست آورد چنان بود که براساس فرهنگ لغت انگلیسی آکسفورد، مترادفِ "معدن ثروت" نامش باقی مانده است.

رقصِ سازدهنى🎼(نیلوفر رضايى)

18 Jan, 20:06


تابلوی نقاشی "گولکوند"(Golconda)
اثر "رنه_ماگریت"(René_Magritte)
هنرمند و نقاش برجسته‌ی بلژیکی که آن را با تکنیک رنگ و روغن روی بوم و سبک "سوررئالیسم" در سال 1953 خلق کرده است و هم‌اکنون در مجموعه‌ی "منیل هوستون"
(The Menil Collection)
در تگزاس نگهداری می‌شود.

رقصِ سازدهنى🎼(نیلوفر رضايى)

18 Jan, 14:42


«گفتی که شاهکار شما در زمانه چیست؟ والا که زنده بودن ما شاهکار ماست.»

رقصِ سازدهنى🎼(نیلوفر رضايى)

18 Jan, 12:04


هر جا که شد هر طور بچه پس می‌اندازند. با این فکر که هر چه شد شد. این کار آدم‌کشی است. این جور بچه درست کردن قتل عام اسپِرماتُزوییده _

رومن گاری، خداحافظ گاری کوپر، ترجمه‌ی حبیبی

رقصِ سازدهنى🎼(نیلوفر رضايى)

18 Jan, 12:03


«من تنهایی از پسش بر می‌آمدم،
اما می‌خواستم فقط تو بگویی که نترسم،
که کنارم هستی.»

رقصِ سازدهنى🎼(نیلوفر رضايى)

17 Jan, 17:53


میلان کوندرا در کتاب جشن بی‌معنایی ناف را «قدیمی‌ترین زخم انسان» نام داده. چه تعبیری! قدیمی‌ترین زخم انسان: زخمِ زاده شدن که تا ابد جایش روی تن آدم می‌ماند.

رقصِ سازدهنى🎼(نیلوفر رضايى)

17 Jan, 08:20


ویدیویی از بررسی آثار #دیوید_لینچ که عشق او به هنر و تابلو های نقاشی را نشان میدهد. نقاشی‌هایی که الهام بخش سبک و فلسفه سینمایی او در تمام آثارش بوده‌اند.


RIP 🖤
David Lynch (1946–2025)

رقصِ سازدهنى🎼(نیلوفر رضايى)

07 Jan, 18:11


January 8, 2020 🖤

رقصِ سازدهنى🎼(نیلوفر رضايى)

05 Jan, 22:08


اتوفیکشن چیه؟

اتوفیکشن ترکیبیه از اتوبیوگرافی (خودزندگی‌نامه‌نویسی) و فیکشن (قصه)، و به معنی اینه که شخص زندگی‌نامه‌ای از خودش می‌نویسه که بخش‌هایی از اون توسط تخیل خودش شکل گرفته. خواننده در مواجهه با چنین داستانی، شخصیت رو هم به‌عنوان خود نویسنده و هم به‌عنوان یک شخصیت خیالی تصور می‌کنه و همین باعث می‌شه بین واقعیت‌های زندگی‌نامه‌ای و قصه‌ی ساختگی دچار سردرگمی بشه.
اما تفاوت میان ادراک قصه ‌و ادراک زندگی‌نامه در چیه که باعث سردرگمی می‌شه؟ کِندال والتون، فیلسوف امریکایی می‌گه محتوای روایت خیالی، «تصور» می‌شه. در حالی‌که محتوای روایت‌های غیرداستانی «باور» می‌شه. در اتوفیکشن ما نمی‌دونیم چقدر باید شخصیت رو باور کنیم و چقدر باید فقط اون رو تصور کنیم. اتوفیکشن، این پیش‌فرض‌های قراردادی رو محو و پیچیده می‌کنه.
خواننده نه فقط از خودش می‌پرسه که چه بخشی از این شخصیت واقعی و چه بخشی‌اش خیالیه، بلکه از خودش می‌پرسه چه رابطه‌ای بین بخش واقعی و بخش خیالی داستان وجود داره؟

رقصِ سازدهنى🎼(نیلوفر رضايى)

05 Jan, 22:04


پیرمرد جواب داد: من هم باید ترک کنم.
من هر روز فقط دو نخ سیگار می کشم،
برای همین نباید زیاد سخت باشد.
اما می دانی، رفتن به مغازه
برای سیگار خریدن
و آمدن به این جا برای سیگار کشیدن،
خودش کمک می کند وقت بگذرد.
من را به تحرک وا می دارد
و نمی گذارد زیاد فکر کنم...

گفتم: یعنی می گویید
برای سلامتی تان سیگار می کشید؟

پیرمرد با نگاهی جدی گفت: دقیقاً.


📚 #هاروکی_موراکامی
کجا ممکن است پیدایش کنم

رقصِ سازدهنى🎼(نیلوفر رضايى)

05 Jan, 21:52


جنون کلودیو آراوو و انگشتانش که بر روی کلاویه های پیانو حرکت می‌کنند.
طرح از بتهوون،
آن سرکش،
آن شاعر موسیقی عصر رمانتیک،
آن نابغه.


Piano sonata in C minor/ Claudio Arrau& Beethoven
Genre: classic piano

رقصِ سازدهنى🎼(نیلوفر رضايى)

05 Jan, 18:37


مرلین مونرو گفته بود؛
یک دختر عاقل،
میبوسد ولی عاشق نمیشود
گوش میکند اما باور نمیکند
و ترک میکند بیش از آنکه ترک شود…

رقصِ سازدهنى🎼(نیلوفر رضايى)

28 Dec, 23:05


در اعماق جنگل‌های اوماچی در ژاپن، پرده‌ای دَوّار متشکل از ۱۴۰۰۰ عدسی بلورین کشیده شده که منظره‌ی اطراف رو در خودش بازتاب می‌ده. دریاچه‌ی کیزاکی، که این چیدمان در کنار اون برپا شده، برای بومیان منطقه، نمادیه از سرچشمه‌ی حیات و نیرو، و منبع الهامی برای این چیدمان.
این پرده‌ی بلورین، مثل بارانیه که قطره‌های اون با زنجیرهای ظریفی به هم متصل شدن و هر قطره‌ای رو میان زمین و هوا متوقف کردن. هر عدسی که در واقع یک لنز طبیه، با جلوه‌ای خاص، نور رو در خودش شکست می‌ده. در میانه‌ی این اثر و در میانه‌ی درختان سدر، نیمکتی برای عابرِ بیننده قرار داده شده. اسم این چیدمان هست «نجوایی در چشم طوفان».

Caitlind Brown & Wayne Garrett, 2024

رقصِ سازدهنى🎼(نیلوفر رضايى)

22 Dec, 17:04


About these days…📚

رقصِ سازدهنى🎼(نیلوفر رضايى)

15 Dec, 23:03


در اصل این دو مصرع تضادی میان آگاهی و جهل ایجاد می‌کنند.
"آن که دانست زبان بست": کسانی که حقیقت را می‌دانند یا از آگاهی برخوردارند، به دلایلی مثل بی ثمری سخن گفتن، سکوت می‌کنند.

“وان که می‌گفت ندانست": کسانی که سخن می‌گویند، غالباً از حقیقت بی‌خبرند و با ادعاهای بی‌اساس خود به آشفتگی و سردرگمی دامن می‌زنند.

تقریبا چیزی شبیه به فضای اجتماعی ما که در آن آگاهی سرکوب یا سانسور می‌شود و جهل به‌عنوان صدای غالب شنیده می‌شود.

رقصِ سازدهنى🎼(نیلوفر رضايى)

15 Dec, 23:01


شاملوی یه بیت شاهکاری داره که میگه؛
«آن که دانست،زبان بست
وان که میگفت،ندانست»

شاید برای همینه که میگن اونی که بیشتر میدونه،کمتر سخن میگه
و هر آنکس که کمتر دانشی داره بیشتر پر حرفی میکنه و اظهار نظر!
اونی که میدونه حرف نمیزنه
اونی که حرف میزنه،نمیدونه

رقصِ سازدهنى🎼(نیلوفر رضايى)

15 Dec, 21:00


پس شب چله،از اساطیر ایرانی منشا میگیره
برای زادروز میترا از آناهیتا
یعنی تولد نور و غلبه ی اون بر تاریکی ها

باشد که چله ی امسال برای هممون نوری باشه بر تاریکی
🍉

رقصِ سازدهنى🎼(نیلوفر رضايى)

15 Dec, 20:59


مسیحیان هم این شب رو کریسمس نام گذاری کرده اند و بر این باور که تولد عیسی رو از مادری باکره جشن میگیرند(ایرانی ها میترا رو از مادری باکره)
اما به دلیل اشتباهی که در کلیسا بابت سال کبیسه ایجاد میشه،کریسمس ۴ روز با این روز در تقویم ما متفاوته!

رقصِ سازدهنى🎼(نیلوفر رضايى)

15 Dec, 20:56


و همینطور اینکه در آیین میترائیسم،میترا که ایزد روشنایی و مهر بوده از مادری باکره به نام آناهیتا که ایزد آب،زایش و پاکیزگی بوده در این شب متولد شده
که به پاس همین شب،چله را جشن میگیرند.

رقصِ سازدهنى🎼(نیلوفر رضايى)

15 Dec, 20:54


اضافه كنم كه؛
كلمه ى "يلدا" از يولد،تولد گرفته ميشود كه ريشه اى عربي است
و از آنجايی که این جشن ریشه ای ایرانی دارد بهتر است از چله به جای یلدا که به معنی اغاز نخستین چله ی زمستان است استفاده شود.

و همینطور اینکه به باوری از کهن این شب،شبی هست که ماه بعد از تلاش بسیار در یک شب بالاخره موفق میشود با خورشید هم بستر شود
چرا که ماه همیشه در زمان طلوع خورشید خواب بوده و از دیدار با اون محروم میشده است،تا اینکه یک شب ستاره ای را اجیر میکند که او را بیدار کند و سپس با خورشید هم بستر میشود

پس از این هم بستری،فرزندی زاده میشود که خورشیدی پر نور تر است
و بر این باور،اون شب،شب یلدا یا شب چله نامیده میشود.
شبی که خورشیدی دیگر پدید میاید تا بر تاریکی غلبه کند!

رقصِ سازدهنى🎼(نیلوفر رضايى)

15 Dec, 20:51


فلسفه شب يلدا
شب یلدا، طولانی‌ترین شب سال، در اساطیر ایرانی مفهومی نمادین دارد که با چرخه طبیعت، خورشید، و نیروهای خیر و شر در ارتباط است. این شب در باورهای باستانی ایران، زمان پیروزی روشنایی بر تاریکی است.

یلدا در آیین میترائیسم (پرستش میترا، خدای خورشید و پیمان) اهمیت ویژه‌ای داشته است. این شب به عنوان تولد خورشید یا "مهر" جشن گرفته می‌شد. در اساطیر، بعد از طولانی‌ترین شب سال، روزها بلندتر
مى ‌شوند که نشانگر غلبه‌ی نور بر تاریکی است. به همین دلیل، این شب نماد تولد دوباره و امید بوده است.

در باورهای زرتشتی، شب طولانی یلدا نماد تاریکی و نیروهای اهریمنی است. ایرانیان در این شب، با روشن کردن آتش و دور هم جمع شدن، سعی می‌کردند تا با شادی و نور، بر تاریکی و نیروهای منفی غلبه کنند. این گردهمایی‌ها باعث می‌شد افراد احساس امنیت و پیوند داشته باشند.

خوراکی‌هایی مانند انار و هندوانه که در شب یلدا مصرف می‌شوند، نیز معانی اسطوره‌ای دارند. انار با دانه‌های سرخ‌رنگش نماد زایش، باروری و جاودانگی است. هندوانه با رنگ سبز و قرمز خود، بازتاب چرخه حیات و طبیعت است.

فلسفه‌ی شب یلدا در اساطیر ایرانی، بازگشت نور، امید، و آغاز دوباره است. این شب فرصتی برای درک چرخه‌ی طبیعت و همبستگی انسانی بود و همچنان به عنوان یک جشن فرهنگی، همین پیام را منتقل می‌کند.

رقصِ سازدهنى🎼(نیلوفر رضايى)

15 Dec, 13:28


یه روزی هم به نکرده‌هات افتخار می‌کنی.
همه‌چیز ارزش تجربه کردن نداره.

رقصِ سازدهنى🎼(نیلوفر رضايى)

10 Dec, 20:50


براى آدمهاى شب

رقصِ سازدهنى🎼(نیلوفر رضايى)

10 Dec, 20:50


من زمان زیادی رو با نگرانی در مورد اینکه چه چیزی ممکنه اشتباه پیش بره تلف کردم، اما چیزهایی که اشتباه پیش رفت؛ هرگز چیزهایی نبود که من نگرانشون بودم.

🎬The Worst Person in the World

رقصِ سازدهنى🎼(نیلوفر رضايى)

10 Dec, 20:37


شیرینی های زندگانی بیش از یک بار به کام نمی نشیند،
اما تلخی هایش هربار تازه اند..
هربار تازه تر..

كليدر
محمود دولت آبادي

رقصِ سازدهنى🎼(نیلوفر رضايى)

09 Dec, 21:05


پرتره دکتر گاشه یکی از مورد ستایش ترین نقاشی های #ونسان_ونگوگ نقاش هلندی است.نقاشی چهره دکتر پاول گاشه است که در ماههای آخر زندگی ونگوگ از او مراقبت کرد.دو نسخه معتبر از این پرتره وجو دارد،که هر دو در ژوئن ۱۸۹۰ در اور سور اواز کشیده شده است.هر دو نسخه دکتر گاشه را که روی یک صندلی نشسته و سرش را به بازوی راست تکیه داده نشان می دهد.اما آن دو از نظر رنگ آمیزی و سبک متفاوت هستند. در ۱۹۹۰ این نسخه (نسخه اول) با ۸۲٫۵ میلیون دلار در حراجی نیویورک رکورد دار بالاترین قیمت فروش شد.

در سال ۱۸۹۰ تئو برادر #ونگوگ بدنبال خانه‌ای برای او که از بیمارستان روانی در سنت رمی مرخص شده بود می‌گشت. با توصیه #کامی_پیسارو – بیمار سابق دکتر گاشه که به تئو دربارهٔ علاقه گاشه برای کار با هنرمند گفته بود — تئو برادرش را به دومین خانه دکتر در اواز فرستاد. اولین برداشت ونگوگ از گاشه خوب نبود. در نامه‌ای به برادرش خاطر نشان کرد: "فکر می‌کنم ابداً نباید روی دکتر گاشه حساب کنیم. فکر می‌کنم او از من بیمارتر است، زمانی که مرد نابینایی، نابینای دیگری را هدایت کند، هر دوی آنها در گودال نخواهند افتاد؟" اگر چه در نامه‌ای که تاریخ دو روز بعد را دارد به خواهرش ویلهلمینا، اطمینان داد: "دکتر گاشه یک دوست واقعی است، آنقدر از نظر بدنی و فکری به هم شبیه هستیم که او را مثل برادرم می‌دانم."

رقصِ سازدهنى🎼(نیلوفر رضايى)

09 Dec, 20:56


پرتره دکتر گاشه — ۱۸۹۰
#ون_گوگ

رقصِ سازدهنى🎼(نیلوفر رضايى)

08 Dec, 21:22


جان فانته توی از غبار بپرس یه قسمت خیلی جذاب داره که میگه؛

گفت «ازت متنفرم.» تنفرش رو احساس کردم. می‌تونستم بوش کنم، حتی بشنوم که از وجودش بیرون می‌زنه، ولی دوباره پوزخند زدم.
گفتم «امیدوارم این‌طور باشه. چون کسی که نفرت تو رو به دست بیاره حتماً یه حسنی داشته.»
:)

رقصِ سازدهنى🎼(نیلوفر رضايى)

27 Nov, 19:59


🗂️برای ورود به مجموعه‌ای جامع از هنر، کلیک کنید

📼سینما     |  💬 فلسفه

🎵موسیقی |  📖ادبیات

👩‍🎨نقاشی    |  👤روانشناسی
⬇️

📎https://t.me/addlist/B8FZWbVkEDFjMWM8

📌هماهنگ کننده: @Filmsofun

رقصِ سازدهنى🎼(نیلوفر رضايى)

26 Nov, 20:24


یه روزی هم میرسه که ثروت مادی ادما یا بهتون ربط نداره و یا اگر داشته باشه هم براتون عادی شده،اون موقع سر یه میز میگردید دنبال اینکه با اون آدم بتونید در مورد اسیب های قلبتون،در مورد دغدغه های ذهنی تون،در مورد ایده هاتون صحبت کنید
دنبال کسی میگردید که حرفتون رو،دیدگاه تون رو،تجربه هاتون رو درک کنه…
اون موقع میفهمید که انتخاب مناسبی داشتید یانه!
اون موقع زیست ادم مقابل براتون مهم میشه…

رقصِ سازدهنى🎼(نیلوفر رضايى)

26 Nov, 20:20


زندگی ادما چیه؟
قصه هاشون
قصه هاشون از کجاست؟از تجربه ی زیسته ای که داشتن
حالا عیار آدمی به چیه؟
به نگاه من به تجربه ی زیسته و قصه هاش!
از ادمای بدون قصه و بدون تجربه ی زیسته خوشم نمیاد
از آدمایی که زندگی هیچی بهشون یاد نداده،هیچوقت از مسیر خاکی نرفتن و تاحالا پاهاشون زخمی نشده!
به نظرم تجربه ی اونایی قشنگه که به خون افتادن ولی با دندون باند رو به دهن گرفتن و با دست غرق در خون خودشون رو پانسمان کردن!

رقصِ سازدهنى🎼(نیلوفر رضايى)

26 Nov, 20:17


امروز به خودم گفتم يجورى زندگى كن كه بعد از تو،ينفر وقتى حتى از دوستات و يا اطرافيانت ازت شنيد،بدون اينكه تورو ديده باشه با خودش بگه وجودش لازم بود
حالا مهم نيست بقيه الان فكر كنن كارت درسته يا غلط
تاثير بعضي كارا به مرور زمان معلوم ميشه
ولي مهم اينه تو هدفت از انجام هر چيزي اونى باشه كه بعدا اگر كسي ازت گفت،يعني اگر انقدري بودي كه حتي ينفر ازت حرف بزنه،
اون ينفر ديگه كه ميشنوه،وقتش حيف نشده باشه
اين خيلى مهمه
اينكه آدما توى زندگى باهات،توى صحبت باهات و يا صحبت ازت،وقتشون حيف نشده باشه و وقت كسى روهم حيف نكرده باشن!
بذار يچيزى زيستن‌ت رو ارزشمند کنه…
بودنت و حضورت رو…
این رو از یکی از هزاران معلم زبانی که داشتم به یاد دارم
سر یه کلاسی با یکی از بچه ها که مدام سرش توی موبایلش بود بحث کرد و بهش گفت:
«۱۴ سال از خدا عمر گرفتی،چیزی که به خیلی ها نداده و چی بلدی از این زندگی؟حتی ادب هم نه»
بهش نگفت چیکاره ای یا میخوای چیکاره بشی
گفت چی از زندگی یاد گرفتی؟
این یعنی بچه جان،بشین ببین چه زیستی داری
زیست ارزشمند یا به درد نخور؟
همین…

رقصِ سازدهنى🎼(نیلوفر رضايى)

26 Nov, 17:34


فروغ خیلی زیاد گریه می‌کرد من نمی‌فهمیدم چرا!
بعدها که بزرگ‌تر شدم و شعر گفتم و خودم با مردم زمانه طرف شدم و شنیدم که چطور راجع به من قضاوت می‌شود، گریه کردم و فهمیدم که چرا فروغ آن زمان گریه میکرد!

• فریدون فرخزاد

رقصِ سازدهنى🎼(نیلوفر رضايى)

25 Nov, 21:26


🤍

رقصِ سازدهنى🎼(نیلوفر رضايى)

25 Nov, 21:19


اگر طبق آموزه‌های توییتری و شبکه‌های اجتماعی زندگی کنیم عملا هیچکس برامون باقی نمی‌مونه. بالاخره یک روز خودمون رو هم از دست می‌دیم. رابطه‌‌ها و دوستی‌ها نیازمند گذشت، سازش، مفاهمه، مهربانی و پذیرفتن تفاوت‌ها هستند. جدایی اخرین و سخت‌ترین گزینه است.


#معین_دهاز
@nabayad_m

رقصِ سازدهنى🎼(نیلوفر رضايى)

23 Nov, 09:35


اگر به موسیقی و فلسفه علاقه دارید این نشست میتونه براتون مفید باشه

رقصِ سازدهنى🎼(نیلوفر رضايى)

23 Nov, 09:35


کتاب «تفکرات فلسفی در باب موسیقی» در نشستی تخصصی نقد و بررسی می شود
پژوهشکده هنر فرهنگستان هنر، نشست تخصصی نقد و بررسی کتاب «تفکرات فلسفی در باب موسیقی» را برگزار می‌کند.

به گزارش روابط‌ عمومی پژوهشکده هنر، نشست تخصصی نقد و بررسی کتاب «تفکرات فلسفی در باب موسیقی» نوشته فضل الشهادی به همت پژوهشکده هنر فرهنگستان هنر برگزار می‌شود. در این نشست، هومان اسعدی ،عضو هیئت علمی دانشگاه تهران و سهند سلطان دوست ( مترجم کتاب)، سخنرانی می‌کنند.

نشست تخصصی نقد و بررسی کتاب «تفکرات فلسفی در باب موسیقی» دوشنبه 5 آذرماه ساعت ۱6 الی 18 به صورت حضوری در پژوهشکده هنر برگزار می‌شود. علاقه‌مندان برای حضور در این نشست می‌توانند به نشانی تهران، خیابان ولیعصر، بالاتر از خیابان امام خمینی، نبش کوچه شهید حسن سخنور، پلاک29، پژوهشکده هنر مراجعه نمایند.

ورود برای عموم، آزاد و رایگان است.

رقصِ سازدهنى🎼(نیلوفر رضايى)

22 Nov, 09:20


سبک باروک در نقاشی به جنبشی هنری گفته می‌شود که در قرن 17 میلادی در اروپا شکل گرفت و ویژگی‌های آن شامل احساسات عمیق، پویایی، حرکت، و جزئیات غنی است. این سبک از طریق خلق آثار نمایشی و تأثیرگذار، تلاش داشت احساسات بیننده را به شکلی قدرتمند برانگیزد.
ویژگی‌های نقاشی باروک:
1 نورپردازی دراماتیک (کیاروسکورو):
استفاده از کنتراست شدید بین نور و سایه برای ایجاد حس عمق و درام. این تکنیک توسط نقاشانی مثل کاراواجو به اوج رسید.
2 پویایی و حرکت: تصاویر باروک معمولاً حالت‌های پرجنب‌وجوش دارند، مثل بدن‌های در حال حرکت، چین‌خوردگی لباس‌ها، و تعابیر چهره‌ای که درگیر احساسات هستند.
3 احساسات شدید و واقع‌گرایی: نقاشی‌های باروک اغلب احساسات انسانی مانند عشق، ترس، خشونت یا اندوه را به شیوه‌ای واقعی و تأثیرگذار به تصویر می‌کشند.
4 ترکیب‌بندی پیچیده: در نقاشی‌های باروک، خطوط مورب و ترکیب‌بندی‌های پویا دیده می‌شود که نگاه بیننده را به سمت نقطه‌های خاصی هدایت می‌کند.
5 تم‌های مذهبی و اسطوره‌ای: بسیاری از نقاشی‌های باروک به موضوعات مذهبی یا اسطوره‌ای می‌پردازند، چراکه این سبک در زمان قدرت‌گیری کلیسای کاتولیک و دوران ضداصلاحات شکوفا شد.
نقاشان برجسته سبک باروک:
• کاراواجو (Caravaggio):
معروف به استاد نور و سایه.
• پیتر پل روبنس (Peter Paul Rubens): شناخته‌شده برای آثار پرجنب‌وجوش و پر از احساس.
• رمبرانت (Rembrandt): استاد نورپردازی و عمق روان‌شناختی.
• دیگو ولاسکز (Diego Velázquez): با تمرکز بر واقع‌گرایی و حالات انسانی.
هدف سبک باروک:
این سبک با اغراق در نمایش احساسات و ایجاد زیبایی‌های خیره‌کننده تلاش داشت تا بیننده را درگیر کند و به تأمل وادارد. این ویژگی باعث شد نقاشی باروک در زمان خودش، نوعی ابزار تبلیغاتی برای کلیسا و اشراف به شمار رود.

رقصِ سازدهنى🎼(نیلوفر رضايى)

22 Nov, 09:14


رامبرانت يك نقاش هلندي بوده به سبك باروك
و تابلوي نگهبان شب هم كه خيلي جنجالي بوده براي ايشونه!

رقصِ سازدهنى🎼(نیلوفر رضايى)

22 Nov, 09:10


نخستین همسر پیکاسو، اولگا خوخلووا، گاهی همراه با نامه‌هایش به پیکاسو، یک کپی از یکی از خودنگاره‌های رمبرانت ضمیمه می‌کرد و روی آن خطاب به پیکاسو می‌نوشت: «اگر تو هم مثل او بودی، یک هنرمند بزرگ می‌شدی»!

رقصِ سازدهنى🎼(نیلوفر رضايى)

19 Nov, 13:26


من خطاب به زندگى؛
واقعا فکر کردی من میشینم دست روی دست میذارم که عمرم بگذره و به ارزو ها و هدف هام نرسم؟
معلومه که نه:)
من فقط یوقتا خسته میشم و دوست دارم دست از تقلا بردارم
اما فقط یوقتا…که اون هم طبیعیه!
بعد كه كمى استراحت كردم دوباره محكم تر از قبل بلند ميشم و تلاش ميكنم
چون من بازيگر و مسخره شما نيستم كه!
من كارگردان زندگيم ميشم و درستش ميكنم
حتى اگر دير باشه💚

رقصِ سازدهنى🎼(نیلوفر رضايى)

19 Nov, 10:00


رقصِ سازدهنى🎼(نیلوفر رضايى) pinned «سلام اگر دوست داريد خلاقيتتون رو كشف كنيد و وقتتون صرف هنر و فرهنگ بشه اين اطلاعيه رو بخونيد من يه كانال زدم براي اطلاع رساني كلاس هاي آموزشى هنري؛ دوره هاي كتابخواني و محفل هاي ادبي دوره هاى يك روزه و كوتاه مدت هنري دوره هاي قلم درماني و تراپي با نوشتن…»

رقصِ سازدهنى🎼(نیلوفر رضايى)

19 Nov, 09:58


سلام
اگر دوست داريد خلاقيتتون رو كشف كنيد و وقتتون صرف هنر و فرهنگ بشه اين اطلاعيه رو بخونيد

من يه كانال زدم براي اطلاع رساني كلاس هاي آموزشى هنري؛
دوره هاي كتابخواني و محفل هاي ادبي
دوره هاى يك روزه و كوتاه مدت هنري
دوره هاي قلم درماني و تراپي با نوشتن
*و اطلاع از برنامه هاي سفر هامون كه با محوريت هنر و روح درماني هستند💚
قراره اتفاقات خوبي رقم بخوره و به زودي مربي هاي خوبي بهمون اضافه ميشن

لينك كانال رو ميذارم براتون دوست داشتيد عضو بشيد تا از دوره هاي جذاب مون باخبر بشيد🍀👇🏻

https://t.me/+YWDqct6Pla4zMjA0

اينجا👆🏻فقط اطلاع رساني دوره ها و توضيحاتشون گذاشته ميشه و مطالب متفرقه نخواهيم گذاشت

رقصِ سازدهنى🎼(نیلوفر رضايى)

18 Nov, 21:53


در خصوص موسيقى فيلم،
قطعه "Remembrances" یکی از بهترین قطعات فیلم است و موسیقی دردناکی دارد. این قطعه را در سکانسی می شنویم که هزاران یهودی سوار واگن های قطار می شوند تا به اردوگاه های مرگ آشویتس- بیرکناو منتقل شوند. به آنها گفته می شود که چمدان های خود را علامت گذاری کنند تا در مقصد تحویل داده شود. در این صحنه شیندلر با جسارت تمام اشترن را از مرگ حتمی نجات می دهد. او این کار را به خاطر نوع دوستی انجام نمی دهد، بلکه صرفا به این دلیل که نمی خواهد حسابدار خود را از دست بدهد. با ورود دوربین به انبار موسیقی شروع می شود. این اثر نوحه ایست از غم و اندوه. موسیقی با رسیدن به انبوهی از عینکها موسیقی درد فزاینده ای پیدا می کند و در دقیقه 2:46 وقتی که یک افسر SS کیسه ای پر از دندان را با براده های طلا در مقابل کارگر یهودی می اندازد، به یک کرشندوی دردناک و غیر قابل تحمل می رسیم.

منبع:
مهدي قويدل
@Film_Music_Collection

رقصِ سازدهنى🎼(نیلوفر رضايى)

18 Nov, 21:52


نگاهی به موسیقی متن فیلم فهرست شیندلر(جان ویلیامز)

تا سال 1993 جان ویلیامز موسیقی تمامی آثار استیون اسپیلبرگ نوشته بود، طوری که همکاری این دو شکلی قدسی به خود گرفته. وقتی که علی رغم تمامی تردیدهای اسپیلبرگ، وی کارگردانی فیلم را برعهده گرفت و آن را به اتمام رساند، شکی وجود نداشت که موسیقی آن توسط جان ویلیامز نوشته خواهد شد. وقتی جان ویلیامز برای اولین بار فیلم را تماشا کرد به شدت تحت تاثیر قرار گرفته و به اسپیلبرگ گفت:"تو به آهنگساز بهتری نیاز داری" و اسپلبرگ پاسخی افسانه ای به او داد:"می دانم ، اما همه آن آهنگسازان مرده اند."

جان ویلیامز و اسپیلبرگ از همان ابتدا تصمیم داشتند رویکردی اتخاذ کنند که موسیقی در دام ملودارم زدگی نیفتد. و نیز تصمیم داشتند از مقداری کمی موسیقی استفاده کنند. به همین دلیل است که در سه ساعت از زمان فیلم فقط 51 دقیقه موسیقی وجود دارد. جان ویلیامز تکنوازی ویولن که ساز ملی یهودیان می باشد را انتخاب کرد و نواختن آن را به ایتساک پـِرلمان موسیقی‌دان و ویولنیست اسرائیلی سپرد. همچنین تکنوازنده کلارینت را به گیورا فیدمن کلارینت نواز اسرائیلی سپرد.

ویلیامز برای حرکت بخشی به موسیقی خود دو تم اولیه و دو تم ثانویه در نظر گرفته است. تم اصلی، هسته عاطفی فیلم را در اختیار گرفته است.

رقصِ سازدهنى🎼(نیلوفر رضايى)

18 Nov, 21:48


چون كه تمرين اين هفته ي سازدهنيم موسيقي شندلر ليست هست
رفتم يكم ازش بخونم و با مطالب جالبي روبرو شدم
براتون ميذارم

رقصِ سازدهنى🎼(نیلوفر رضايى)

18 Nov, 20:30


از روابطی خوشم میاد که آدم هاش سعی میکنن باهم برنامه و حس های مشترک زیادی داشته باشن…
این کتاب رو بخونیم و «باهم» در موردش گپ بزنیم
این فیلم رو ببینیم و «باهم» ازش صحبت کنیم
این موزیک رو همین الان گوش بدیم و «باهم»
از حسی که گرفتیم صحبت کنیم
این پادکست رو گوش بدیم و «باهم»تحلیلش کنیم
این رستوران رو «باهم» بریم
این کوچه رو «باهم»قدم بزنیم
این خرید رو «باهم»انجام بدیم…
هنوزم معتقدم رابطه های پایدار از ثروت کلان و ماشین اخرین مدل پایدار نمونده!
از سواد عاطفی قوی طرفین و خاطره سازی های مناسب پایدار مونده!
از باور داشتن به واژه ی «باهم»
از مورد علاقه ی هم بودن «باهم» وقت گذروندن…

رقصِ سازدهنى🎼(نیلوفر رضايى)

15 Nov, 20:37


یه جایی شوپنهاور می‌گه:
«نویسندگان زیادی هستند که اگر مجبور شوند کتاب مبهم و مهیب خود را به اندک محتوای واضح‌اش برگردانند، همچون کسی که مجبور باشد برهنه شود دست و پای خود را گم می‌کنند.»

رقصِ سازدهنى🎼(نیلوفر رضايى)

15 Nov, 20:32


پرسيد به كسى كه ميخواد خودكشى كنه چى ميگى؟
گفتم صبر كن،
شايد عاشق شدى….

رقصِ سازدهنى🎼(نیلوفر رضايى)

15 Nov, 20:30


تو كه شاعری بگو عشق چيه ؟

اگر سی سال پيش پرسيده بودی
از هر آستينم برايت
چند تعريف آماده و كامل
كه مو لای درزش نرود
بيرون می‌کشیدم
در اين سن و سال اما
فقط می‌توانم دستت را
كه هنوز بوی سيب می‌دهد بگيرم
و بازگردانمت به صبح آفرينش
از پروردگار بخواهم
به جای خاک و گِل
و دنده‌ی گمشده‌ی من
اين بار قلم مو به دست بگيرد
و تو را به شكل آب بكشد
رها از زندان پوست
و داربست استخوان‌هايت
و مرا
به شكل یک ماهی خونگرم
كه بی تو بودنش مصادف
با هلاكت بی برو برگرد

رقصِ سازدهنى🎼(نیلوفر رضايى)

13 Nov, 22:24


در دفترم نوشتم:
«توهم مثل بقیه برای خواستنت خستم کردی،فقط همین»

رقصِ سازدهنى🎼(نیلوفر رضايى)

13 Nov, 22:18


تار موهايم خيس شده و به صورت رنگ پريده ام چسبيده است
قدم هايم را به تندى برميدارم
زمين ليز است،آسمان تيره شده و سرما تا مغز استخوان را منجمد ميكند.
اما همچنان اشك هايم سر ريز است
دلم بهم ميخورد،از سرما
از رنج هاى رخنه كرده به درون روح از هم گسسته ام
از دست هاى سرد و خالى،و قلب رنجور و بى صاحبى كه هر چه كشيده ام از آن بوده است
كه كاش آدمى قلب نداشت،كه اى كاش هرگز چيزى براى دوست داشتن در وجود پر آشوب‌ش تنیده نشده بود.
که اه از این یک مشت خون و رگی که هر چه به روز این انسان رنج دیده آمده است از همان بوده است و بس…
چیزی در درونم شکسته است،اضطرابی در جانم ریشه دوانده است
به تنهایی ام نگاهی انداختم و دستی بر صورت یخ زده ام از سرمای این زمان و قطرات جاری شده ی اشک،کشیدم
چیزی چشم هایم را میسوزاند،چیزی ازارم میدهد،خجالت زده ام میکند؛
«نور چراغ مغازه ای که از آن با صورتی گریان عبور کرده ام و فروشنده ای که برایم دلسوزی میکند،برای اشک هایم،دستان یخ زده ام و قلبی که دیگر دوستش ندارم…»
#نیلوفر_رضایی

رقصِ سازدهنى🎼(نیلوفر رضايى)

20 Oct, 20:46


تا حالا به صدای درون خودتون گوش دادین؟ منظورم صداییه که واقعا می‌تونه با امواج مغزی‌تون تولید بشه و شنیده بشه؟ عجیب می‌شه اگه بتونین همون‌جور که به یک آهنگ گوش می‌کنین، فراز و نشیب‌های درونی‌تون رو هم بشنوین...
استیو پارکر در مجموعه‌ای به نام «مدیتیشن» چیدمانی معلق از سازها و ابزارهای برنجی طراحی کرده. یک فرستنده با تعداد زیادی سیم به این سازهای برنجی وصل شده. روی یک نمایشگر هم امواجی که از فرستنده دریافت می‌شه قابل مشاهده‌ست. وقتی فردی این فرستنده رو روی سرش قرار می‌ده، با امواج مغزی‌اش این صور فلکی برنجی رو به صدا درمی‌آره. با این کار، فرد یک تجربه‌ی چند حسی رو پشت سر می‌ذاره، که او رو توی ارتعاشات ملایم امواج صوتی درهم می‌پیچه و تک‌گویی درونی‌اش رو برای خودش قابل شنیدن می‌کنه.

Solo Performer (2024)

رقصِ سازدهنى🎼(نیلوفر رضايى)

19 Oct, 18:57


سلام🕊️
ما يك برنامه ي سفر گروهي براي اواخر ابان ماه داريم كه قرار هست فرهنگي و تفريحي باشه

برنامه هاي سفر:
١.سه پارت مديتيشن در طبيعت
٢.تماشا و تحليل فيلم با تحليلگر سينما در دل طبيعت
٣.نوشتن تراپى يا قلم درماني
٤.كارگاه مهارت هاي ارتباطي و فنون معاشرت

پذيرايي
سه وعده ى صبحانه،نهار و شام به صورت سلف سرويس ارائه خواهد شد.
صبحانه شامل چند نوع غذاي سرد و گرم
و نهار و شام هر كدام داراي بيش از يك نوع غذا ميباشد.

اقامت
اقامت ما در اقامتگاه سنتي در جنگل خواهد بود

مدت زمان سفر
يك شب و دو روز
پنج شنبه و جمعه

اگر مايل به كسب اطلاعات بيشتر و هزينه ي سفر هستيد به اين اي دي پيام بديد
@Ghalamzist1

رقصِ سازدهنى🎼(نیلوفر رضايى)

15 Oct, 19:18


استنلی کوبریک زمانی به کارگردان این فیلم گفته بود که او سه بار این فیلم را دیده و هر بار بیشتر متوجه شده که این ترسناک‌ترین تجربه‌ی سینمایی او است. در پاسخ او ژرژ سوییزر کارگردان این فیلم اظهار تعجب کرده و گفته: حتی بیش از فیلم شاینینگ؟ و کوبریک پاسخ مثبت داده است.

رقصِ سازدهنى🎼(نیلوفر رضايى)

15 Oct, 19:18


The Vanishing
By George Sluizer
1988

رقصِ سازدهنى🎼(نیلوفر رضايى)

15 Oct, 18:31


و در ابتدا میگن که؛
همونم که با دست تنگ تو مشتم برات صدف داشتم
بااین حال هم به هرکی که توو دلت خونه کرد «شرف» داشتم…

عجب حرفی عجب!

رقصِ سازدهنى🎼(نیلوفر رضايى)

15 Oct, 18:29


میفرمایند که؛
منو هیچکس منو هیچی مثل حرف تو نسوزونده بود…
همین مونده بود خرابم کنی،جوابم کنی
همین مونده بود…

رقصِ سازدهنى🎼(نیلوفر رضايى)

12 Oct, 21:46


یه شکلی از نشون دادن علاقه برای من این شکلیه که؛
انجام اینکار برام سخت بود
ولی بخاطر تو انجام دادم
اهمیت دادن برای من گاهی اوقات یعنی یکم راهت رو کج کنی این سمتی…
«اینجارو دوست نداشتم ولی بخاطر تو اومدم،
این غذا مورد علاقم نیست
ولی چون تو خواستی تست کردم،
اونروز نیستم ولی چون تو ازم خواستی،
خودم رو میرسونم»

در اصل یک بخشی از علاقه برام جایی ثابت میشه که یکاری برای خواسته ی من انجام میشه!
نه خواسته ی مشترک…

رقصِ سازدهنى🎼(نیلوفر رضايى)

07 Oct, 22:12


اين اپرا شامل دو لایه هست: یکی داستانی فانتزی و ماجراجویانه که سرگرم‌کننده و جذابه، و دیگری لایه‌ای فلسفی که مفاهیمی از روشنفکری و معنویت رو مطرح می‌کند. بسیاری معتقدند که "فلوت سحرآمیز" نمادی از سفر روحی و معنوی انسان به سوی دانایی و آگاهیه.
جالبه بدونيد که فلوت سحرآمیز در واقع اثری هست که توسط فراماسون‌ها تأثیر گرفته شده و ميگن (صحتش رو نميدونم)بسیاری از تمثیل‌ها و نمادهای موجود در اون به مفاهیم ماسونی اشاره داره.
ولي خب خود موتسارت نیز عضو فراماسونری بود، و این اپرا رو ظاهرا به عنوان یک اثر فکری و فلسفی عمیق خلق کرد.

مرگ موتسارت مدت کوتاهی پس از نخستین اجرای این اپرا رخ داد، و این مسئله به اپرا عمق احساسی و تاریخی بیشتری بخشید. "فلوت سحرآمیز" همچنان به‌عنوان یکی از شاهکارهای اپرای جهان، اثری ماندگار و محبوب هست!

رقصِ سازدهنى🎼(نیلوفر رضايى)

07 Oct, 22:09


#دانستنى
#موسيقى

داشتم در مورد معروف ترين قطعات موسيقى كلاسيك تحقيق ميكردم
كه ديدم موتزارت يه اپرايى داره به اسم "فلوت سحر آميز"

این اپرا، یکی از آخرین آثار موتسارت قبل از مرگش بوده و ترکیبی از طنز، فلسفه و معنویت رو داره.
داستان "فلوت سحرآمیز" درباره‌ی شاهزاده‌ای به نام تامینو هست که سفری پر از ماجراجویی رو برای نجات شاهزاده‌خانم پامینا آغاز می‌كنه. در این راه، تامینو از یک فلوت جادویی بهره می‌بره که به او در مواجهه با چالش‌ها و موانع کمک می‌كنه. همچنین شخصیت‌های دیگری مانند پاگاپاپیرو، یک پرنده‌فروش خوش‌قلب، و ملکه شب، شخصیتی پیچیده و مرموز که یکی از معروف‌ترین آریاها (تک‌خوانی‌های) تاریخ اپرا رو داره، نقش‌های کلیدی در داستان دارند.

رقصِ سازدهنى🎼(نیلوفر رضايى)

07 Oct, 21:31


همین دیگه...
خواستم بگم توهم اگر مثل من داری یکی از سخت ترین دوره های زندگیت رو سپری میکنی، یادت نره که ایناهم «زندگیه»
یادت نره که هرچی بشه، هر اتفاقی که بیفته ما بازهم باید زندگی رو بغل کنیم ادامه بدیم... چون چاره نداریم عزیزم و شاید خوبه که چاره نداریم💫🤍

رقصِ سازدهنى🎼(نیلوفر رضايى)

07 Oct, 21:29


در يك سال گذشته زندگي نيلوفر تازه اي رو بهم نشون داد... و فهمیدم که بله معین دهاز درست گفته بود که انسان خودش را نمیشناسد، مخصوصا قدرت هایش را ...
در تمام روزهايي که اسیب پشت اسيب روي روحم جا خوش میکرد تونستم لبخند بزنم سفر کنم،تولد برم،کار کنم ایده بدم ساز بزنم، درس بخونم...
و از همه مهم تر اینکه ادم هارو،خودم رو و زندگي رو، هنوز هم دوست بدارم...
این سخت ترین کاري بود که انجام دادم
اینکه در حالي که عمیق ترین نااميديم از "آدم ها" بود ولي باز هم تونستم دوستشون داشته باشم

اینکه هیچ ناسزایی نبود که نثار زندگی و خودم نکرده باشم ولی باز هم شبیه همون عاشقی که میگه هم درد تویی و هم ،درمان گریه کنان و دل شکسته خودم و همین زندگی رو بغل کردم و کنار اومدم...

رقصِ سازدهنى🎼(نیلوفر رضايى)

07 Oct, 21:28


حالا این که این روزا با چه حس هايي دارم دست و پنجه نرم میکنم مهم نیست يعني هنوز به اونجايي نرسیدم که دوست داشته باشم ازش بگم
ولي اگر ۵ سال پیش بهم میگفتن که یروز اینجا خواهم بود و این روزارو خواهم دید،میگفتم اون روز میمیرم
یا میگفتم خودم رو حبس میکنم توي اتاق و نمیدونم هزاران رفتار دیگه که الان هیچکدومش رو ندارم…
الان اون روزارو دارم زندگي ميکنم ولي نه تنها نمردم و خودم رو حبس نکردم بلکه به مسيرهاي تازه فکر کردم و براشون دست به تلاش زدم

رقصِ سازدهنى🎼(نیلوفر رضايى)

07 Oct, 21:27


چي گفته بودم؟
گفته بودم فكر نكن زندگي فقط وقتايي معنا داره كه داره بهت خوش ميگذره
گفته بودم نبين همه جا ميگن اگر خوشي نكردي زندگي نكردي!
اينجوري هاهم نيست،اون روزايي كه دوست نداري از خواب بيدار بشي هم زندگيه
اون روزايي كه تا صبح توي اتاقت گريه ميكني هم زندگيه
اون روزايي كه دلت ميشكنه هم زندگيه…
در اصل هر لحظه اي كه يه احساسي داشتي زندگي كردي،هر وقتي كه در يك مسيري بودي زندگي كردي
اين مسير قرار نيست هروقت شادي بود بهش بها بدي
اين رو جدي ميگم كه اگر روزهاي شادن ارزشمند شدن،حاصل بهايي هست كه در روزهاي غمت پرداختي…

رقصِ سازدهنى🎼(نیلوفر رضايى)

05 Oct, 09:27


به نظرم همچنان با اختلاف اين اهنگ شاهين نجفي خوبه….

رقصِ سازدهنى🎼(نیلوفر رضايى)

05 Oct, 08:59


دلش می‌خواست به همه چیز پشت کند و برود به سرزمینی کوچک و بدون تاریخ که زمان در آن جریان ندارد و باران فراموشی بر بام خانه‌هایش می‌بارد..

رقصِ سازدهنى🎼(نیلوفر رضايى)

05 Oct, 08:58


| هر سفر سختی خوبه با تو 🤝|

رقصِ سازدهنى🎼(نیلوفر رضايى)

04 Oct, 10:42


ديروز از كتاب چيزهايي كه براي هيچكس تعريف نكردم خوندم كه؛
وقتي آدم را نميخواهند،نميخواهند
متاسفانه آدم نميتواند خودش را به ديگران بخواهاند…

جالب بود و قوي!

رقصِ سازدهنى🎼(نیلوفر رضايى)

30 Sep, 07:54


#دانستنى
#متفرقه

تا به حال به ریشه‌ی کلمه‌ی نوستالژی فکر کردین؟
واژه‌ی «نوستالژی» در اصل برای توصیف نوعی بیماری ابداع شده بود. از علائم این بیماری، می‌شه به درد و تشویش تحمل‌ناپذیر (algia) برای میل بازگشت به خونه (nostos) اشاره کرد. جالبه که با گذشت زمان این واژه کم‌رنگ شد و به ادبیات روزمره راه پیدا کرد. و معنی کلی این کلمه، اشتیاق به زمان‌های گذشته شد.
در دیزاینِ نوستالژیک، گاهی عناصر شاخص دیزاین در طول زمان با فواصل منظمی دوباره ظاهر می‌شن. به‌طور مثال، مد رنگ‌های قدیمی، نشانه‌های گرافیکی و مد لباس‌های دهه‌های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ دوباره رایج می‌شن.