روانكاوىِ بی‌مرز @ravankavibimarz Channel on Telegram

روانكاوىِ بی‌مرز

@ravankavibimarz


https://instagram.com/ravankavi_bimarz

روانكاوىِ بی‌مرز (Persian)

روانكاوىِ بی‌مرز یک کانال تلگرامی فعال است که با هدف ارتقاء سلامت روان و ذهن افراد تاسیس شده است. این کانال توسط یک تیم متخصص و متعهد به ارائه مطالب و محتواهای مفید در زمینه روانشناسی، توانمندی‌های شخصی، مدیریت استرس، افزایش اعتماد به نفس و بهبود کیفیت زندگی می‌پردازد. با دنبال کردن این کانال، شما می‌توانید به راهنمایی‌ها و تجربیات متخصصان در زمینه رشد شخصی و پیشرفت در زندگی دسترسی پیدا کنید.nnاگر شما به دنبال روش‌هایی برای بهبود روحیه و سلامت روان خود هستید، کانال تلگرامی روانكاوىِ بی‌مرز بهترین مکان برای شروع است. این کانال منحصر به فرد و متمایز از سایر کانال‌های مشابه به دلیل تمرکز خود بر موضوعات مهم و مربوط به روحیه و سلامت ذهن است. با ورود به این کانال، شما به یک جامعه متخصصان و علاقمندان به رشد شخصی ملحق می‌شوید و می‌توانید از تبادل دانش و تجربیات آن‌ها بهره‌مند شوید.nnبنابراین، اگر شما به دنبال یک منبع معتبر و موثق برای رشد و توسعه شخصی خود هستید، به این کانال ملحق شوید و از مطالب ارزشمند و آموزنده آن بهره ببرید. روانكاوىِ بی‌مرز با ارائه محتواهای تازه و مفید در زمینه روانشناسی و توسعه فردی، شما را در مسیری موفق‌تر و خوشبخت‌تر هدایت خواهد کرد.

روانكاوىِ بی‌مرز

04 Oct, 14:44


دوره‌ی مصاحبه ساختاری سازمان شخصیت
برای ثبت‌نام به آیدی زیر پیام دهید:

@ravankaviiBimarz

روانكاوىِ بی‌مرز

16 Jul, 15:40


متاسفانه در بسیاری از فضاهای درمانیِ بیماران سایکوتیک، هیچ درک و همدلی صورت نمی‌گیره و حتی این افراد رو به شوخی و تمسخر می‌گیرند.
یکی از دلایل مهمش این تصور غلطه که بیماران سایکوتیک صرفاً مشکلشون زیستی هست و جنبه روانشناختی، نقشی ایفا نمی‌کنه.
شخصی که چنین موقعیت روانشناختی رو تجربه می‌کنه ترس و وحشت‌های شدیدی داره که غیرقابل وصف هستند.
خودمحوری، قدرت جادویی و سایر مواردی از این قبیل تلاشی برای نظم دادن به خودی تکه‌پاره است و نپذیرفتن این الگوها، منجربه فروپاشی در ساختار شکننده این بیماران خواهد شد.
.
✍️
#افشین_ابراهیمی_روانکاو_و_متخصص_بالینی
#سایکوز #اسکیزوفرنی #روان_پریشی



اینستاگرام:

https://www.instagram.com/reel/C7vuemRoqGz/?igsh=NWJqZGNibGpwMzNn

روانكاوىِ بی‌مرز

08 Feb, 12:28


من محصولِ مکتبِ فروید یا روانکاوی‌ام.
نه به این معنا که هرچه فروید گفته‌است را مسلم می‌دانم؛ زیرا خودِ فروید هم (مثل هر محقق دیگری) تا زمانِ مرگش در حالِ تغییر ایده‌هایش بود.

#وینیکات #روانکاوی #درمانگر #فروید

اینستاگرام👇

https://instagram.com/ravankavi.bimarz

کانال تلگرام👇

@RavankaviBimarz

روانكاوىِ بی‌مرز

14 Oct, 11:50


هرچقدر میوه های دانش بیشتر در اختیار انسان قرار گیرد، همانقدر باورهای مذهبی از بین خواهد رفت.
#فروید #علم #دین

اینستاگرام👇

https://instagram.com/ravankavi.bimarz

روانکاوی بی‌مرز
@RavankaviBimarz

روانكاوىِ بی‌مرز

10 Sep, 20:03


ما بر خود آن اندازه تسلط نداریم که مطمئن باشیم هرگز از آن اندازه که مقصودمان بوده، فراتر نمی‌رویم.

#زیگموند_فروید

اینستاگرام👇

https://instagram.com/afshin.ebrahimi.psy

روانکاوی بی‌مرز
@RavankaviBimarz

روانكاوىِ بی‌مرز

31 Aug, 12:26


🔸هدف روان‌درمانی آن است که، چیزهایی که فراموش کرده‌ایم اما آن‌ها ما را فراموش نکرده‌اند، به یاد بیاوریم تا بتوانیم فراموش کنیم.

#ویلفرد_بیون #روان_درمانی #روانکاو

اینستاگرام👇

https://instagram.com/afshin.ebrahimi.psy

روانکاوی بی‌مرز
@RavankaviBimarz

روانكاوىِ بی‌مرز

30 Aug, 11:18


🔸جایی که عشق هست،
تحمیلی وجود ندارد.

#زیگموند_فروید #عشق #رابطه

اینستاگرام👇

https://instagram.com/afshin.ebrahimi.psy

روانکاوی بی‌مرز
@RavankaviBimarz

روانكاوىِ بی‌مرز

26 Aug, 17:54


🔹 زیگموند فروید:
میزان آزادی یک جامعه را می‌شود از آزادی زنان در آن جامعه پیش‌بینی کرد.

#روانکاوی_اجتماعی #حجاب_اجباری #زنان_ایران #فمنیسم 

اینستاگرام👇

https://instagram.com/afshin.ebrahimi.psy

روانکاوی بی‌مرز
@RavankaviBimarz

روانكاوىِ بی‌مرز

24 Aug, 10:42


🔸فروید در مقاله "روانکاوی ناشیانه" از روانپزشکی که به عنوان مداوا به بیمارش راه‌حل پیشنهاد کرده بود، انتقاد می‌کنه.

🔹فِرِد بوش در راستای این واقعه به تمثیل زیبایی اشاره میکنه:
اگر آگاهی داشتن درباره ناهشیار، آن‌طور که افراد ناآشنا با روانکاوی می‌اندیشند برای بیمار این همه اهمیت داشته باشد باید تصور کنیم که گوش کردن به سخنرانی یا خواندن چند کتاب برای درمان کافی است.
این اقدامات همان‌قدر بر نشانه‌های بیماری روانی اثر دارند که پخش منوی غذا در هنگام قحطی بر گرسنگی.

🔸اما واقعاً التیام چگونه حاصل می‌شه؟
آیا التیام نتیجه‌ کشف و رسیدن به اطلاعات جدیده؟

🔹باید بدونیم موضوع، فراتر از چنین تصوری است.
می‌شه گفت التیام، نتیجه‌ی بودن در جهانی‌است که دیگری حضور داره؛ حضوری معنابخش.
یعنی من برای اینکه به حال خوبی برسم نیاز به اضافه شدن چیزی به خودم ندارم(مثلاً اطلاعات) بلکه بالعکس نیاز به هضم آنچه که هست دارم.

🔸فرایند معنابخشی(چیزی که بیون بهش می‌گفت alpha function) نوعی هضم واقعیته.
واقعیت اگه هضم نشه(به معنا بدل نشه) مثل غذایی که بجای رفع گرسنگی، منجر به دل درد و آسیب می‌شه، عمل خواهد کرد.

پس خَلقِ معنا، زایشی در خلال رابطه هست.
رابطه‌ ماهیتی سیال و پویا داره که لحظه‌ها در اون ساخته و معنا می‌شوند و معانی التیام‌بخش، جراحات وارده از جانب واقعیت اند. هر قدر در این مسیر به سمت معنادهی بیشتر حرکت کنیم، ذهن ماهیتی پویاتر و خلّاق‌تر پیدا خواهد کرد ماهیتی که دردها رو هضم می‌کنه و باعث کاستن رنج‌ها می‌ شه.

#درمانگر #روانکاو #روانشناس

اینستاگرام👇

https://instagram.com/afshin.ebrahimi.psy

روانکاوی بی‌مرز
@RavankaviBimarz

روانكاوىِ بی‌مرز

20 Aug, 20:56


🔹نگاهی گذرا به سایکوز

#سایکوز #اسکیزوفرنی #توهم #روانکاوی 

اینستاگرام👇

https://instagram.com/afshin.ebrahimi.psy

روانکاوی بی‌مرز
@RavankaviBimarz

روانكاوىِ بی‌مرز

19 Aug, 12:38


🔹پیدا نشدن، تجربه‌ای تلخ و ترسناک است.

🔹کودک برای پیدا شدن نیاز به دیگری دارد به مراقبی که اجازه پنهان شدن می‌دهد اما پیدا می‌کند.

#دانلد_وینیکات #روانکاوی_کلاینی #روانکاوی_روابط_ابژه #فرزندپروری #کودک_من 


اینستاگرام👇

https://instagram.com/afshin.ebrahimi.psy

روانکاوی بی‌مرز
@RavankaviBimarz

روانكاوىِ بی‌مرز

18 Aug, 12:16


🔸در عشقِ اصیل، از دست دادن، بیش از آن که ترسناک باشد، دردناک است.
🔸ترسِ از دست دادن، زمانی غالب می‌شود که بودنِ دیگری در تهدیدی مدام قرار دارد.
🔸کسی که عشق را تجربه می‌کند در همه حال حضور معشوق را در جهان خود احساس می‌کند.
🔸شبیه به مادری که با حضورهای کافی و مهربانانه‌اش برای کودکش دنیایی خلق می‌کند تا در نبود مادر، بودنش را لمس کند.

🎬 The fault in our stars

#مادر_کودک #رابطه_عاطفی #رابطه_عاشقانه #عشق❤️ #مادر_کافی 


اینستاگرام👇

https://instagram.com/afshin.ebrahimi.psy

روانکاوی بی‌مرز
@RavankaviBimarz

روانكاوىِ بی‌مرز

17 Aug, 08:33


🔸انسان در مواجهه با از دست دادن، دردی عمیق رو تجربه می‌کنه.
زندگی انسان خواه ناخواه با درد سرشته شده مثلاً:
-کسانی رو که دوست داریم از دست می‌دیم.
-عشق‌های
آتشین دیر یا زود کم فروغ خواهند شد.
- رسیدن به آرزوهای بزرگمون در خیلی از مواقع محقق نمی‌شه.
- عمر، به سرعت رو به پایان می‌ره.

🔸انسان در هر لحظه از زندگی در کشمکشی میان بدست آوردن و از دست دادن قرار داره.
هر قدر تحمل از دست دادن کم‌تر باشه تمایل به نامحدود بودن و انکار واقعیاتی که باعث ناکامی میشه شدیدتره.
🔸نتیجه این فرایند، خلق جهانی درون‌روانیه که موضوعات با حضوری بی نقص کاملاً تحت تصرف شخص قرار دارند.
🔸در ابتدا این یک امپراطوریِ بی حد و حصر به نظر می‌رسه.
بهشتی که همه چیز طبق میل شخص تحقق پیدا می‌کنه.
دنیایی که زمان در اون حضور نداره چون زمان مهم‌ترین مولفه واقعیته و کل این سیستم تلاشی برای فرار از واقعیات غیرقابل تحمل جهانه.
🔸هرچه ظرفیت مواجهه با واقعیت کمتر باشه، این امپراطوری که در واقع زندانی برای رهایی از واقعیت بیرونیه کوچک‌تر و تنگ‌تر می‌شه.
🔸کم کم واقعیت، شبیه به متجاوزی بی‌رحم قلمداد می‌شه که از هر سو در حال حمله کردنه.
درست شبیه به کودکی که با این حقیقت مواجه می‌شه که به طور کامل مالک مادر نیست و عوامل زیادی در هر لحظه می‌تونه مانع حضور مادر بشه.
🔸و اما همه این‌ها تلاشی کودکانه برای تملکه، تملک بر موضوعاتی که ذاتاً از ما جدا هستند و مال ما نیستند.
جنگ با واقعیت هر قدر شدیدتر باشه پیامدهای مخرب بیشتری به روان شخص تحمیل می‌کنه.
🔸نجنگیدن با واقعیت و پذیرش اون مربوط می‌شه به ظرفیت سوگواری در پذیرش چیزهایی که در آرزوی داشتنشون هستیم.
به قول فروید یعنی گذار از نارسیسیسم(تملک بر موضوعات) به عشق موضوعی.

در راستای درک عمیق‌تر پیشنهاد می‌کنم مطلبی که 11August در کانال قرار گرفته رو مطالعه یا مرور کنید.

اینستاگرام👇

https://instagram.com/afshin.ebrahimi.psy

روانکاوی بی‌مرز
@RavankaviBimarz

روانكاوىِ بی‌مرز

15 Aug, 20:43


🔹وقتی به عشق تردید دارید،
🔹به همه چیز مردد خواهید بود.

#زیگموند_فروید #عشق #تردید

اینستاگرام👇

https://instagram.com/afshin.ebrahimi.psy

روانکاوی بی‌مرز
@RavankaviBimarz

روانكاوىِ بی‌مرز

13 Aug, 15:02


🔸دوست داشته نشدن از زندگی زندان می‌سازد.
🔸احساس دوست داشتنی نبودن مبدأ رنج‌های روانشناختی انسان است.
.
#روانکاوی #عشق #اختلالات_روانی #افسردگی #روانکاوی_کلاینی

اینستاگرام👇

https://instagram.com/afshin.ebrahimi.psy

روانکاوی بی‌مرز
@RavankaviBimarz

روانكاوىِ بی‌مرز

12 Aug, 15:17


درمانگر: به من نگاه نمی‌کنی و دست‌هات مشت شده، به من احساسی داری؟
درمانجو: باز همون سوال همیشگی!
فقط می‌تونم بگم بی‌حوصلم!
(با بی‌میلی)
درمانگر: من فکر کنم بخاطر کنسل کردن جلسه قبل از من عصبانی شدی.

نکته مهم:
هشیاری، محور ارتباط درمانیست و فهمِ درمانجو در خلال رابطه‌ای هشیارانه خلق خواهد شد.
هرگاه در فرایند تحلیل، درمانجو مشارکتی فعال و آگاهانه نداشته باشه مرزهای ایگو در معرض تهدید واقع می‌شه و در نتیجه بجای رابطه‌ای در راستای افزایشِ ظرفیتِ ایگوی مشاهده‌گر، ما با فاصله‌گیری و کاهش اتحاد درمانی مواجه خواهیم شد.
فرد بوش در نقدی به گرینسون اینطور می‌نویسه:
جایی که درمانجو نسبت به آن آگاهی دارد بخش اساسی کار تحلیل را تشکیل می‌دهد. آگاهی چیزی نیست که بتوان بی‌تفاوت از کنار آن گذشت زیرا برای درمانجو، ایگوی هشیار همیشه منطقی‌ترین ایگوست.
اگر باور داریم که درمانجو، از آگاه شدن به چیزی جلوگیری می‌کند، کار ما تنها این نیست که این موضوع را به آگاهی او بیاوریم. از منظر ایگو دلیل بسیار خوبی وجود دارد که از این موضوع جلوگیری می‌شود و درک این دلایل، اولین گام به سمت پذیرش آگاهانه‌ی چیزی است که از آن جلوگیری می‌شده.

حالا برگردیم به مثال
چیزی که پیش از هر چیز به شکل هشیار، در درمانجو داره اتفاق میفته "بی‌میلی به توجه کردن" هست نه عصبانیت.

درمانگر: به من نگاه نمی‌کنی و دست‌هات مشت شده، به من احساسی داری؟
درمانجو: باز همون سوال همیشگی!  فقط می‌تونم بگم بی‌حوصلم!
(با بی‌میلی)
درمانگر: توجه من باعث آزارت می‌شه؟
درمانجو: اوهوم، احساس می‌کنم اصلاً درک نمی‌کنید در چه شرایط سختی هستم و همش می‌خواین من رو کنترل کنید. من یک عمره کنترل شدم و دیگه تحمل ندارم!

در این دیالوگ، درمانگر بجای اصرار بر عواطف ناهشیار، تلاش کرد در کنار ایگوی هشیار درمانجو قدم بزنه این مفهومی بود که فروید بهش می‌گفت:  "بودن در همسایگی"

اینستاگرام👇

https://instagram.com/afshin.ebrahimi.psy

روانکاوی بی‌مرز
@RavankaviBimarz

روانكاوىِ بی‌مرز

11 Aug, 10:06


حتماً شما هم در مورد کیفیت زندگی و عوامل مهمِ مربوط بهش مطلب خوندید.
چی باعث می‌شه زندگی با کیفیت باشه؟
چه کارهایی برای داشتن یک زندگی با کیفیت‌تر مفیده؟
اصلاً رازش چیه؟
در ابتدا مهمه بدونیم کیفیت زندگی، بیشتر مرتبط با تحمل ناکامی و پذیرش نداشته‌هاست تا کامیابی و دارندگی.
اما این تحمل چطور ایجاد می‌شه؟
ترس از مورد آسیب واقع شدن در همه جانداران وجود داره چون برای حفظِ گونه، امری ضروریه.
در انسان هم از ابتدای زندگی، نوزاد با درک ذاتی از تشخیص برمبنای تهدید، متولد می‌شه.
هر قدر محیط، این ادراک ذاتی رو بیشتر تأیید کنه، دنیا بدبینانه‌تر ادراک می‌شه. وحشت و ناامنی، باعث ایجاد استیصال و درماندگی می‌شه و احساس درماندگی و ضعف، فقط با کمک قدرت و یا همراهی قدرتمند، امید به رها شدن رو فراهم می‌کنه. اینجاست که ملانی کلاین می‌گه:
از ویژگیهای هیجانات نوزاد در اوایل زندگی آن است که بسیار افراطی و نیرومند هستند. موضوع بدِ ناکام کننده به شکل موضوعی آزارگر و هراسناک تجربه می‌شود و پستانِ خوب به پستان آرمانی بدل می‌گردد که باید میل همراه با طمع به کامیابیِ نامحدودِ که بی درنگ و دائمی به دست می آید  را برآورده سازد. بدین‌سان در نوزاد، احساساتی پدید می‌آید درباره پستانی کاملاً لایزال که همواره در دسترس و ارضا کننده است.
می‌دونید خلاصه‌ش چیه؟
یعنی هر قدر نوزاد، ترس از تهدید رو بیشتر حس کنه مجبوره در خیالش به موضوع آرمانی بزرگتری متوسل بشه.
اما این پایان ماجرا نیست چون در این حالت، دنیا به دو بخشِ تهدید کننده آزارگر و ناجیِ قدرتمند تقسیم می‌شه و ادراک به سرعت در مورد موضوعات تغییر می‌کنه پس به شکل ناگهانی، تجارب روانی تغییر می‌کنند.
می‌شه نتیجه گرفت هر قدر ناامنی بیشتر باشه وابستگی به موضوع ایده‌آل پررنگ‌تر می‌شه اما نکته مهم اینه که در واقعیت هیچ موضوع کامل و ایده‌آلی وجود نداره و موضوعاتِ کامل چیزی جز خیالات و آرزوهای کودکانه بشر نیستند پس برای منطبق شدن با واقعیت باید تحمل این واقعیت، میسّر بشه که:
-هیچ موضوع کاملی وجود نداره
-ناجی‌ها واقعیت ندارند
-ناکامی بخش اجتناب ناپذیر تمام روابطه
پیامد وابستگیِ زیاد به موضوعِ ایده‌آل، ناامیدی و ناتوانی در انطباق با واقعیته که تعصب و چسبیدن به تصورات ایده‌آل از مشتقات رایج این فراینده.
اما اگه ناامنی زیاد نباشه، موضوعِ ایده‌آل، فاصله زیادی از واقعیت پیدا نمی‌کنه و شخص، با این حقیقت مواجه می‌شه که این تصویر چیزی جز یک اشتیاق کودکانه برای زندگی در یک بهشت کامیاب کننده نیست که نتیجه این بینش، سوگواری و پذیرش نقص در هر رابطه‌ای هست.

اینستاگرام👇

https://instagram.com/afshin.ebrahimi.psy

روانکاوی بی‌مرز
@RavankaviBimarz

روانكاوىِ بی‌مرز

10 Aug, 10:51


رابطه‌ی التیام‌بخش، کنار دیگری بودن و در افق جهان او قرار گرفتن است.
رابطه‌ای که بر مبنای نصیحت و قضاوت نیست.
آنچه مهم است لحظه‌هایی است که خلق می‌شوند.


اینستاگرام👇

https://instagram.com/afshin.ebrahimi.psy

روانکاوی بی‌مرز
@RavankaviBimarz

روانكاوىِ بی‌مرز

09 Aug, 12:09


نحوه شکل‌گیری و ویژگی‌های حکومت توتالیتر و طرفدارانشان از دیدگاهی روانکاوانه:
حکومت‌های توتالیتر محصول دنیایی تحقیر کننده هستند.
افرادی که تحت ظلم و سرکوب قرار گرفتند با دعوی قدرت و سلطه به سرعت، جذبِ گروه‌هایی که نویدبخش انتقام و قدرت‌اند می‌شوند.
این گروه‌هایی که تنها امید افراد ظلم دیده‌ از جانب همراهانشون هستند شمایلی مسیح‌گونه و مقدس پیدا می‌کنند.
حامیان چنین ساختاری به واسطه‌ی توسل به قداستی خودساخته، حقانیت رو تنها به خودشون منتسب می‌کنند و سایرین رو در مسیری غلط می‌بینند که یا باید اون‌ها رو مجبور به همراهی کنند و یا به هر طریقی از بینشون ببرند.
همراهانش چه کسانی هستند:
حکومت‌های توتالیتر ذاتاً با ایجاد ترس و بزرگنمایی در مورد آنچه هستند با دیگران تعامل می‌کنند.
حامیان توتالیتر حتماً دچار اختلالات وخیم شخصیتی و مشکلات هویتی‌اند.
کسانی که محور شخصیتشون، حقارت باشه با این سیستم همراه می‌شوند.
همراه شدن با موضوع ترساننده تنها مانند دو الگو زیر امکان داره:
شخصیت‌های مشابه با این سیستم خودمحور و نارسیسیستیک/سایکوپت که با چسبیدن به این سیستمِ زورگو، تلاش برای تصاحب قدرت و موضع بالا رو دارند.
شخصیت‌هایی کودک‌منش که به دنبال یک والد قدرتمند می‌گردند تا با چسبیدن بهش از ناامنیشون کم کنند.
وجه پارانوئیدی:
حکومت‌های توتالیتر بشدت خودشون رو در تهدید نابود شدن توسط دشمنان می‌بینند.
چنین نظام‌هایی در پی نابودی و یا تصرّف هر چیزی هستند که غیر از خودشونه. اون‌ها مدام با فرافکنی چنین تصوری، نسبت به هر غیرِ خودی ، احساس تهدید می‌کنند و این یک الگوی دشمن‌ساز هم خلق می‌کنه چون هرگز نمی‌تونند دوستی داشته باشند، فقط می‌تونند متحدانی برای مبارزه داشته باشند.(شبیه به گروه‌های گانگستر و مافیا در سایکوپت‌ها)
وجه اسکیزوئیدی:
سیستم‌های توتالیتر از دل ناامنی بیرون میان و محور شکل‌گیریشون رهایی از ناامنی با قدرتمند شدنه.
این گروه‌ها نمی‌تونند به کسی اعتماد کنند و با توسل به تهدید و زور خواهان به کرسی نشاندن حرفشون هستند. چنین روشی باعث منفور و مطرود شدنشون می‌شه و به سمت یک تنهایی دردناک اون‌ها رو سوق می‌ده.
سرانجام تمام سیستم‌های توتالیتر مشابه هست.
این سیستم‌ها سرانجام به دست خودشون نابود می‌شوند.
توتالیتر نه تنها خودش رو نابود می‌کنه بلکه به هر چیز خوبی حسادت می‌ورزه و آسیب می‌زنه و برای بازماندگان خودش تنها ویرانی بجای می‌ذاره.
گرایش شدیدی که به نابودی متفاوت‌ها دارند روز به روز به شمار مخالفانشون اضافه می‌کنه.
اون‌ها که در انکاری از جنس قداستی خودخواهانه به سر می‌برند هرگز متوجه صدای معترضانشون نمی‌شوند و قصد هیچ‌ اصلاحی رو هم ندارند اگه هم صحبت از گفتمان می‌کنند چیزی بیش از شعار نیست چون با توجه به خودمحوربینی که در کُنه و بُنه ساختارشون هست، قصدی بیش از متقاعدسازی و اثبات حقانیت ندارند.
به سرعت ریزش‌های درونی از سمت کسانی که متوجه دروغین بودن این قداست می‌شوند شکل می‌گیره و سرانجام سیستم، تصویر واقعیِ خودش رو که در پس نقابی فریبنده و قداستی خودساخته پنهان کرده بر همگان عیان خواهد کرد و این پایان توتالیتر یا همان کودک تحقیر شده‌ی شروریست که حالا بدون هیچ رشدی به آغازش برمی‌گردد.

اینستاگرام👇

https://instagram.com/afshin.ebrahimi.psy

روانکاوی بی‌مرز
@RavankaviBimarz

روانكاوىِ بی‌مرز

08 Aug, 11:12


در این مقاله قصد دارم در مورد حالاتی از تجربه بنویسم که روزانه باهاش مواجهیم ولی عادت شده که ازش عبور کنیم و فقط پیامدشون رو لمس کنیم. حالاتی مثله:
- حوصله هیچ کاری رو نداشتن!
- کلافه‌ بودن و احساس سنگینی و رخوت داشتن!
- احساس پوچی و دلمردگی داشتن!

تجربه وجودی چنین حالاتی با نوعی درماندگی، قرابت داره.
اما سوال مهم اینه که این درماندگی حاصل چیه؟
چرا زمانی که احساس سرور و خرسندی داریم از این درماندگی فاصله داریم؟
در ابتدا باید بدونیم این حالات وجودی، اشتراکی بنیادین دارند و اون هم ناتوانی در معنابخشی هستش اما چی می‌شه که می‌تونیم به تجارب معنا بدیم؟
برای پاسخ به این سوال مفهوم اُدیپ که فروید مطرح می‌کنه بسیار مفیده.
بر مبنای این مفهوم، جایی که رابطه دو نفره تحت تأثیر ضلع سوم قرار می‌گیره و کودک متوجه حضور فرد دیگری جز خودش و مادر می‌شه (جایگاهی پدرانه) در چنین شرایطی ساحت جدیدی از تجربه رو درک می‌کنه.
گذر از جهانی دو نفره به سه نفره(دنیایی که پذیرش حضور دیگری در آن میسّر هست) تنها زمانی امکان پذیره که کودک در حد تحملش طرد شدن رو لمس کنه و از طرفی با عواطف خصمانه، عاشقانه و جنسی، گناه‌آلود و رقابت‌طلبانه بتونه کنار بیاد؛ به تعبیر دیگه، کودک باید به ظرفیتِ سوگواری در راستای تملک نداشتن بر موضوع برسه.
چنین پذیرشی منجر به خلق ضلع سوم رابطه می‌شه که حضورش به معنای توانایی در همانندسازی با اون هم هست. ضلع سوم در موضعی نظارتگر نسبت به دو ضلع دیگه هم عمل می‌کنه یعنی ساحتی از تجربه که تاویلگر و معنا دهنده است. در این حالت وجودی هست که به تجارب معنا داده می‌شه. در غیر این حالت(یعنی ساحتی دو نفره) تاویلگری حضور نداره تا با خلق معنا از تجارب خام، منجر به هضم و نمادین شدنشون بشه. نتیجه‌ی نبود چنین تاویلگری، دنیای روانی خالی از دیالوگ و مرده ای هست که تجارب صرفاً رخ می‌دهند.
اشتباه نیست اگه بگیم فرایند روان‌درمانی تلاشیه برای خلق و یا رشدِ تاویلگر درمانجو و منسجم کردن ذهنی معنابخش که لمسی از حضوری پیوسته داره. چنین ذهنی با فاصله بیشتری از بی‌معنایی، پوچی و دلمردگی حرکت می‌کنه و هر لحظه مسلح به نمادهای جدیدتری در راستای معنابخشی به تجاربش می‌شه.

#افشین_ابراهیمی_روانکاو_و_متخصص_بالینی

اینستاگرام 👇

https://instagram.com/afshin.ebrahimi.psy

روانکاوی بی‌مرز |
@RavankaviBimarz

1,166

subscribers

75

photos

123

videos