Freud to Lacan - Lacanian Ecole. مدرسه لکانی @freudtolacan_farzamparva Channel on Telegram

Freud to Lacan - Lacanian Ecole. مدرسه لکانی

@freudtolacan_farzamparva


کانال مدرسه لکانی(فروید تا لکان)
دکتر فرزام پروا روانکاو و روانپزشک و نویسنده و مترجم
Admin Email:[email protected]
Insta:Freudtolacan.drfarzamparva

Freud to Lacan - Lacanian Ecole (Persian)

کانال "فروید تا لکان - مدرسه لکانی" تحت نظر دکتر فرزام پروا، روانکاو، روانپزشک، نویسنده و مترجم برگزار می‌شود. این کانال به منظور بررسی و تبادل اطلاعات و دیدگاه‌های مختلف در حوزه روانشناسی و پژوهش‌های لاکانی تأسیس شده است. اگر به علاقه‌مندی به نظریه‌های فروید و لکان، تحلیل روانشناختی و شناختی، بهبود روانی و روان‌درمانی علاقه‌مندید، این کانال یک منبع ارزشمند برای شما خواهد بود. در این کانال می‌توانید از تجربیات دکتر پروا بهره مند شده و سوالات خود را مطرح کنید. برای اطلاعات بیشتر و همچنین جهت ارتباط با مدیر کانال، می‌توانید از اطلاعات زیر استفاده کنید:
ایمیل مدیریت: [email protected]
اینستاگرام: Freudtolacan.drfarzamparva

Freud to Lacan - Lacanian Ecole. مدرسه لکانی

18 Nov, 01:29


Photo from Farzam

Freud to Lacan - Lacanian Ecole. مدرسه لکانی

17 Nov, 03:20


https://youtu.be/SbHw-x8w36o?si=DyImi0dZOp-ppyaT

ناخودآگاه و تن سخنگو (بخش اول)
۱۷ آوریل ۲۰۱۴
ژک‌‌ ـ الن میلر
ترجمه صدف کارخانچی
اصلاح و توضیحات از دکتر
#فرزام_پروا
 
این کنفرانس توسط ژک-الن میلر در اختتامیه نهمین کنگره انجمن جهانی روانکاوی ارائه شده که در آوریل ۲۰۱۴ در پاریس تحت عنوان «یک واقع برای قرن ۲۱» برگزار شد. این کنفرانس موضوع کنگره بعدی در سال ۲۰۱۶ که در ریودوژنیرو برگزار می شد را ارائه می‌کند.
 [میلر همانطور که پیشینه فلسفی اش حکم می کند در این سخنرانی نقبی به آرای هایدگر، هگل،دکارت، هوسرل و مرلوپونتی می زند تا می رسد به جویس و سمینار بیست و سوم لکان، و در نهایت سه گانه خودش که پژواکیست از سه گانه مشهور لکان]

ژک‌ - الن میلر: ظاهراً آخرین مرحله کامل کردن این کنگره به من تعلق گرفته است. من ترجیح می‌دهم که این موقعیت را مانند نوشیدنی‌ای در نظر بگیرم که بعد از غذایی که این کنگره برای شما فراهم آورده به عنوان کمک-هضم برای شما سرو می‌کنم و اشتها را با فکر کردن به کنگره دو سال آینده باز خواهد کرد. از این رو، همان‌طور که لئوناردو گوروستیزا بازگو کرد، منتظر هستیم که من موضوع کنگره بعدی را ارائه و معرفی کنم. به خودم می‌گویم که خب، ۳۰ سال است که این مسأله ادامه دارد...

#کانال_مدرسه_لکانی
#freudtolacan_farzamparva

Freud to Lacan - Lacanian Ecole. مدرسه لکانی

16 Nov, 19:09


خرید کتاب در من مرض است و نمی‌توانم جلوی آن را بگیرم!

به بهانه روز کتاب و کتابخوانی.
(تقدیم به عاشقان کتاب)

▪️معتمدالممالک از من پرسید چرا آن کتاب را نخریدی. گفتم پولم نمی‌رسید. گفت در صورتی که به اقساط ممکن شود می‌خری. گفتم بلی. گفت من این کار را می‌کنم. گفتم اگر این را می‌کنی پس دائرة‌المعارف کبیر را بخواه که تازه‌تر و بهتر است. بنا شد امروز من اعلان و آدرس آن را ببرم که بخواهد. اما اقلاٌ صد و شصت تومان تمام می‌شود. نمی‌دانم بخرم یا نه. تا چه پیش بیاید. امسال (۱۳۲۲ هجری قمری) من قریب دویست تومان کتاب خریده‌ام و بیش از این قوّه ندارم. (فروغی، ۱۳۹۰: ۴۲)

باری بعد از نهار آقا رفتند مدرسه، من رفتم که سعیدالاطبا را ببینم نبود. چون بیکار بودم حجرهٔ آقا شیخ حسن رفتم. معتمدالممالک هم آمد. کتاب لغت آنالوژیک را که دیشب گفتگو کرده بود آورد دیدم. خیلی خوب کتابی است. منزل آوردم که درست ببینم. به نظرم نتوانم از این کتاب بگذرم. کتاب خریدن مرا خانه خراب کرد و نمی‌گذارد در امور مالیهٔ خودم ترتیبی بدهم. جلوگیری خودم را هم ندارم. (فروغی، ۱۳۹۰: ۱۳۲۶)

نزدیک ظهر از منزل آقا شیخ محمّد آمدم خانه. حاجی محمّدحسن و برادرش آمده بودند. نهار خوردیم، مولانا هم اینجا بود. سعيدالاطبا نوشته بود بعد از ظهر بیا پیش من. رفتم و روزنامه‌های «ماتن» را هم برای او بردم. تا نزدیک غروب تخته بازی کردیم و سه تار زدیم و بعد رفتیم بیرون. تا میدان توپخانه راه رفتیم. وقت برگشتن از داخل شهر یعنی ارگ آمدیم. کنار حوض ارگ قدری نشستیم خستگی بگیریم. سعيدالاطبا مثل همیشه گفتگوی فرنگ میکرد و میل رفتن و شکایت از بی‌پولی و عدم امکان پول جمع کردن. من هم همین شکایت را داشتم و گفتم عمده مانع من از پول جمع کردن خرید کتاب است که در من مرض است و نمی‌توانم جلوی آن را بگیرم. (فروغی، ۱۳۹۰: ۳۶۲/۳۶۱)

منبع: فروغی، محمّدعلی. ۱۳۹۰. یادداشتهای روزانه از محمّدعلی فروغی (۲۶شوال ۱۳۲۱ - ۲۸ ربیع‌الاول ۱۳۲۲ قمری). به‌کوشش ایرج افشار. تهران: علم.

#تهران_را_از_دریچه_کتاب_بخوانیم.
@Tehran_WikiBook

Freud to Lacan - Lacanian Ecole. مدرسه لکانی

15 Nov, 13:45


❗️مستند «قدرت هنر»
▪️قسمت اول: کاراواجو
▫️دوبله‌ی فارسی

@artchanel
زندگی میکل آنجلو کاراواجو، نقاش ایتالیایی محبوب لکان و هم عصر ویلیام شکسپير و سیرانو دو برژراک!
(البته ظاهرا همه تلفظ درست نام او را می دانند، غیر از بی بی سی فارسی!)

آیا علت علاقه بی حد و حساب لکان به او، این بود که در آثارش، بازنمایی حقیقت حتی بر زیبایی پیشی می گرفت؟ یا اینکه به این دلیل که او توانسته بود جلوه های روح را در امور پیش افتاده بازنمایی کند؟ یا بخاطر افکار انقلابی آزارنده اش؟ یا به این دلیل که او هم مانند اسپینوزای محبوب لکان، فردی بود سنت شکن و مطرود از جامعه؟
کسی به درستی پاسخ این پرسش را نمی داند. کاترین میلو هم جز اینکه از شیفتگی لکان به او یکه بخورد، برای روشن سازی این موضوع سخنی نگفته است...
(رجوع کنید به فصل دوم کتاب او تحت عنوان "زندگی با لکان")
لکان در سمینارهای چهارم و یازدهم خود در مورد آثار کاراواجو (که در فرانسوی به او Caravage می گویند) سخن گفته است، همان دو سمیناری که جلدشان مزین به نقاشیهای دو هنرمند بزرگ است: فرانسیسکو گویا (که مبتلا به جنون شد) و هانس هولباین.

#کانال_مدرسه_لکانی
#freudtolacan_farzamparva

Freud to Lacan - Lacanian Ecole. مدرسه لکانی

12 Nov, 11:35


در گزارشات نظمیه دوران ناصری آمده است که مقارن آمدن آقای ژوزف کازس از سوی موسسه آلیانس در پاریس برای افتتاح مدرسه آلیانس اونیورسال برای اطفال کلیمی در محله اودلاجان تهران، ایشان یک جلد از چاپ اول کتاب "تعبیر رویاها"اثر فخیمه پروفسور فروید را همراه داشته اند، و در این سفر آن را در دسترس یکی از ساکنان شرق خیابان سیروس گذارده اند.
  رمالان و تعویذنویسان و دعانویسان محله، مطالعه کتاب را مخالف مطامع خود دیده در صدد امحای آن و حتی آتش زدن اش برآمده بودند، به همین جهت اهالی محل آن را دست به دست کرده و در سردابه یکی از خانه های محله مخفی نموده اند.
چاپارهای نظمیه خبر آوردند که  یحتمل کتاب مذکور را در خانه دو اشکوبه کوی آقا موسی مخفی کرده اند. دو نفر قراول را مامور کردیم تا از آن خانه حفاظت شود و در زمان مقتضی به دست اهلش رسانند.

بعد از تحریر: مشخص شد حدس چاپارهای نظمیه مقرون صحت بوده است. برای بر هم زدن بساط رمالان و تعویذ نویسان، امر بر این شد که مجالسی برای خواندن همین کتاب در آن محل که فی الحال موسوم به خانه اردیبهشت شده برگزار گردد. و من الله توفیق و علیه التکلان.

#کانال_مدرسه_لکانی
#Freudtolacan_farzamparva

Freud to Lacan - Lacanian Ecole. مدرسه لکانی

10 Nov, 11:24


گفت لقمان سرخسی کای اله

پیرم و سرگشته و گم کرده راه  

بنده‌ای کو پیر شد شادش کنند

پس خطش بدهند و آزادش کنند  

من کنون در بندگیت ای پادشاه

همچو برفی کرده‌ام موی سیاه  

بنده‌ی بس غم کشم، شادیم بخش

پیرگشتم ، خط آزادیم بخش  

هاتفی گفت ای حرم را خاص خاص

هر که او از بندگی خواهد خلاص  

محو گردد عقل و تکلیفش به هم

ترک گیر این هر دو و درنه قدم  

گفت الاهی پس ترا خواهم مدام

عقل و تکلیفم نباید والسلام  

پس ز تکلیف وز عقل آمد برون

پای کوبان دست می‌زد در جنون  

گفت اکنون من ندانم کیستم

بنده باری نیستم، پس چیستم  

بندگی شد محو، آزادی نماند

ذره‌ای در دل غم و شادی نماند  

بی‌صفت گشتم، نگشتم بی‌صفت

عارقم اما ندارم معرفت  

من ندانم تو منی یا من توی

محو گشتم در تو و گم شد دوی 

"عطار"
(انتخاب از فاطمه حبیبی)

لقمان سرخسی از عقلاء مجانینی است که در کتاب #عطار_و_عطر_جنون اهمیت بسیار دارد، گرچه حضور او در تذکره الاولیاء یک حضور جنبی است (جنب ابوسعید و ابوالفضل)، چرا که همانطور که خواهیم دید جزو پنج خورشید اصلی مثنویهای عطار و تذکره الاولیاء نیست.

#کانال_مدرسه_لکانی
#freudtolacan_farzamparva

Freud to Lacan - Lacanian Ecole. مدرسه لکانی

09 Nov, 20:07


اما قسمت و سرنوشتی دیگر در انتظار
نویسنده ای است که جرأت کرده همه آن
چیزهایی را اظهار کند که پیوسته در برابر
چشم آدمی اند اما چشمان کم سو آنها را
نمی بینند... این نویسنده چون مسافری
بی خانمان که تنها در جاده راه می سپرد از
یاری و همدردی و پاسخ دیگران بی بهره می ماند....

ولادیمیر نابوکف در مورد نیکلای گوگل
(یا یک پرورت در باب یک سایکوتیک!)
درسگفتارهای ادبیات روس، انتشارات نیلوفر
صفحات ۸۶ و ۸۷

در مورد پرورژن (انحراف جنسی) ولادیمیر نابوکف مراجعه کنید به #راهنمای_کمبریج_لکان ، صفحات ۳۴۶ تا ۳۵۰
همچنین در همین منبع، مطالبی در مورد سایکوز (جنون) جیمز جویس و فرناندو پسوا وجود دارد (صفحات ۱۸۹ تا ۱۹۹)
به جنون شربر نیز در صفحات ۷۹، ۸۳، ۲۱۶، ۳۸۱ و ۴۱۵ این کتاب دایره المعارفی اشاراتی وجود دارد.

#سایت_مدرسه_لکانی
Www.freudtolacan.com

#کانال_مدرسه_لکانی
#freudtolacan_farzamparva

Freud to Lacan - Lacanian Ecole. مدرسه لکانی

07 Nov, 14:33


❗️تله‌تئاتر «یادداشت‌های روزانه یک دیوانه»
▪️نوشته: نیکُلای واسیلیِویچ گوگول
▫️کارگردان: داریوش مودبیان
▪️بازیگر: علی نصیریان

@artchanel
آیا در ادبیات برای جریان غریب تغییرات روحی فرد مبتلا به سایکوز نمونه های درخشانی وجود دارد؟ شاید یکی از نمونه های عالی "یادداشت های روزانه یک دیوانه" به قلم نویسنده روسی نیکلای گوگول باشد...
#گمشده_در_آینه، صفحه 48
دکتر #فرزام_پروا

کانال مدرسه لکانی
@freudtolacan_farzamparva

Freud to Lacan - Lacanian Ecole. مدرسه لکانی

06 Nov, 07:12


به هر حالی این مطالب را بگذاریم و بگذریم.
من می توانم بگویم اولین شعری که آموختم
همان شعری بودکه مادرم با صدایی خوش
و غم انگیز در حالیکه نتو را به آهستگی تکان
می داد بالای سرم زمزمه می کرد، وه که
زندگی چه فراز و نشیب ها دارد و فقط مرد
میدان می طلبد، بلی باید چون رشته باریک
آب شیرینی در میان این آبهای شور تا لحظه ای که زنده هستیم سربغلطیم و با ظلمات جهل و بیخردی مبارزه کنیم، بقول آن عارف بزرگوار مولانا جلال الدین رومی:
عشق ز اول جنگی و خونی بود
تا گریزد هرکه بیرونی بود
سال ها از آن تاریخ می گذرد، اما انگار هر روز این دو بیتی را در گوش من با همان لحن مادرم، آن بانوی بزرگوار خوانده اند:
خوش آن روزی که با هم می نشستیم
قلم بر دست و کاغذ می نوشتیم
قلم افتاد، مرکب رنگ آب شد
دل کافر بحال ما کباب شد
مادرم روی کلمات "قلم افتاد" مکث می کرد و سپس با آهنگی حزن آور آنرا ادامه میداد...

#کانال_مدرسه_لکانی
#freudtolacan_farzamparva

Freud to Lacan - Lacanian Ecole. مدرسه لکانی

04 Nov, 08:35


#قلم_افتاد_... (بخش چهارم و پایانی)
دکتر #مهدی_پروا
بخشی از کتاب چهره ها و مهره ها

Freud to Lacan - Lacanian Ecole. مدرسه لکانی

04 Nov, 07:06


دیو اگر صومعه داری کند اندر ملکوت
همچو ابلیس همان طینت ماضی(۱) دارد

ناکسست آنکه به دراعه (۲) و دستار کسست
دزد دزدست وگر جامهٔ قاضی دارد

🌹سعدی 🌹مواعظ، قطعات

(۱)گذشته
(۲)جامه دراز که مشایخ پوشند.

#کانال_مدرسه_لکانی
#freudtolacan_farzamparva

Freud to Lacan - Lacanian Ecole. مدرسه لکانی

03 Nov, 15:33


https://youtu.be/aquwMor1JrM?si=IB5j4Cu0grIhY4pi

فصل گورکن و هملت از نمایشنامه هملت ویلیام شکسپیر

پاسخهای گورکن تکان دهنده است:
خوشا آنان که پیش از مرگ، [در افکار و اعمالشان] نپوسیده باشند.

#سایت_مدرسه_لکانی
Www.freudtolacan.com

#کانال_مدرسه_لکانی
#freudtolacan_farzamparva

Freud to Lacan - Lacanian Ecole. مدرسه لکانی

03 Nov, 08:05


سمینار چهارم دکتر #فرزام_پروا، #گوی_بلورین_سوم،
دوره #دوم #مکتوبات_لکان از مسیر #رویاهای_شربر. جلسه پنجم، بخش سوم: مورخ ۱۴۰۳/۰۸/۰۳

📌اشکال دیگر جنون یا سایکوز
   (جیمز جویس و فرناندو پسوآ )

📚 [برای مطالعه بیشتر به کتاب راهنمای کمبریج لکان/فصل ۶، ناسازنماهای سمپتوم در روانکاوی/
ویراستار: ژان میشل راباته/ ترجمه: دکتر فرزام پروا/ نشر خوب/چاپ اول و دوم ۱۴۰۲] مراجعه کنید.

📌فصل مشترک انواع جنون
    درد بسیار شدید و کشنده که یک فرد می‌تواند با آن مواجه شود.
    تجربه اسرار‌آمیز (تجربیاتی که کلام برای بیان آنها کم می‌آورد).

📌متامورفوز (مسخ و نسخ) در انواع سایکوز

مسخ: تبدیل شدن یا تغییر شکل انسان به حیوان یا بخش حیوانی وجود.
نسخ: تبدیل شدن آدمی به آدمی از نوع دیگر.

📌تجربه مسخ و نسخ در متن شربر.

📌اهمیت و توضیحاتی در مورد کتاب بوف کور که با درد شروع می‌شود.
(همچون سایکوتیک است که به جلسه روانکاوی آمده).

📌مسیر روانکاوی.
درک جایگاه روانکاو.
گفتن از خود به روانکاو در جلسه آنالیز.

📌مسیر انحراف در روانکاوی.

#کانال_مدرسه_لکانی
@freudtolacan_farzamparva

Freud to Lacan - Lacanian Ecole. مدرسه لکانی

31 Oct, 12:06


آری! عرصه جان آدمی فراختر از آن است که به کلام در بیاید. گرچه پیش از این هدایت در سه قطره خون و بوف کور در این راه گام زده بود. راهی بی­ پایان، چنان که آن دو کتاب، و این یکی نیز. مگر برای گفتن داستان یک روح و مقامات و عیش و طیش­ اش راهی جز سفر به شهرهایی ناآشناست که از ملال تکرار داستان تن، که تنها داستانی مکرر و مشابه از اعمال مشابه و تقلیدی در شهرهایی آشناست، فاصله گرفته باشد؟ این است که هدایت در آن دو داستان نیز شهر دیوانگان و شهری چون شهر باستانی ری را برمی­گزیند، و از آن جمله  در بوف کور در شرح خوابی، به «شهری بی­ نشان» می­رسد، که بازهم چون شهرهای کالوینو، در روح ما پرنشان است:«از شب خیلی گذشته بود که خوابم برد. ناگهان دیدم که در کوچه­ های شهر ناشناسی – که خانه­ های عجیب و غریب به اشکال هندسی، منشور، مخروطی، مکعب، با دریچه­ های کوتاه و تاریک داشت و به در و دیوار آنها بته­ ی نیلوفر پیچیده بود – آزادانه گردش می­کردم و به راحتی نفس می­کشیدم. ولی مردم این شهر به مرگ غریبی مرده بودند. همه سرجای خودشان خشک شده بودند؛ دو چکه خون از دهن­شان تا روی لباس­شان پایین آمده بود. به هرکسی که دست می­زدم، سرش کنده می­شد و می­ افتاد…» خواب ادامه می­ یابد ولی ما را به شهری می­برد که راوی پیش از این وارد آن شده بود، آنجا که می­گفت:«نزدیک غروب شده بود؛ بلند شدم، مثل این بود که می­خواستم از خودم فرار بکنم، بدون اراده راه خانه را پیش گرفتم. هیچ­کس و هیچ چیز را نمی­دیدم، به نظرم می­آمد که از میان یک شهر مجهول و ناشناس حرکت می­کردم. خانه­ های عجیب و غریب به اشکال هندسی، بریده بریده با دریچه­ های متروک سیاه اطراف من بود. مثل این بود که هرگز یک جنبنده نمی­توانست در انها مسکن داشته باشد، ولی دیواره­ ی سفید آنها با روشنایی ناچیزی می­درخشید و چیزی که غریب بود – چیزی که نمی­توانستم باور کنم – در مقابل هر یک از این دیوارها می­ ایستادم، جلو مهتاب، سایه­ ام بزرگ و غلیظ به دیوار می­ افتاد ولی بدون سر بود. سایه­ ام سر نداشت؛ شنیده بودم که اگر سایه­ ی کسی سر نداشته باشد تا سر سال می­میرد…»[۱۸]. و شاید از سر اتفاق هم نباشد که سفر هدایت و کالوینو، در آخرین رمان­هایشان، با کتابهایی به پایان می­رسد که در عین حال نوعی ساختارشکنی[۱۹] بوده، و تخریب همان اصولی هستند که داستان نویسی آنها بر آن­ها ایستاده بوده است. تو گویی برای کالوینو، رسیدن به شهرهای بی­ نشان، از راهی غیر از خودتخریبی امکان نداشته است.

قسمتی از مقدمه ی کتاب شهرهای بی نشان، ایتالو کالوینو، ترجمه ی دکتر فرزام پروا، نشر نگاه، چاپ چهارم
برگرفته از سایت اورفه و سایت مدرسه لکانی ایران
Www.freudtolacan.com
انتخاب از ترنگ تقوایی

#کانال_مدرسه_لکانی
@freudtolacan_farzamparva

Freud to Lacan - Lacanian Ecole. مدرسه لکانی

29 Oct, 17:22


احوال دل ز دیده خونبار روشن است
حال درون خانه نمایان ز روزن است
روشندلان همیشه سفر در وطن کنند
استاده است شمع و همان گرم رفتن است

در انتظام کار جهان اهتمام خلق
مشق جنون به خامه فولاد کردن است
شستن به اشک، گرد کدورت ز روی دل
آیینه را به دامن تر پاک کردن است
ظالم به مرگ سیر نگردد ز خون خلق
در خواب، کار تشنه لبان آب خوردن است

صائب تبریزی

#کانال_مدرسه_لکانی
#freudtolacan_farzamparva

Freud to Lacan - Lacanian Ecole. مدرسه لکانی

29 Oct, 17:00


کمتر نقطهٔ ارجاعی وجود دارد که برای بسط دو موضوع مورد نظر ما (ژوئیسانس و شوق) به این اندازه تعیین‌کننده باشد، چرا که در اینجا این دو اصطلاح به هم متصل شده‌اند و طوری ارائه شده‌اند که نه تنها مانعة‌الجمع، بلکه به نحو نزدیک و متداخلی با هم مرتبط‌اند: دو کلید واقعی هم برای تأملات ما و هم برای کار بالینی و اخلاق روان‌کاوی. متأسفانه پس از مرگ لکان در سال ۱۹۸۱ و با گذشت زمان، برخی کوشیده‌اند این دو اصطلاح را با فرمول‌هایی ثنوی‌انگار (۱) در مقابل هم قرار دهند و با دستور کارهای پنهانی ما را وادارند از بین دو لکان یکی را برگزینیم: لکان اول (لکان دال و شوق، لکانی به ظاهر «بدوی» یا «باستانی») و لکان دوم (لکان ژوئیسانس و ابژهٔ a کوچک، که بعدها به لکان محبوب بدل شد، غایت قصوایی که فقط لکانی‌های «پیشرفته» می‌توانند به آن برسند). بنابراین باید بر بنیان اخلاقی اینکه این دو قضیه با هم در نظر گرفته شوند، تأکید کرد: بین ژوئیسانس و شوق، دو نوع انتخاب وجود دارد: اضطراب یا عشق. هم سوژه و هم تجربهٔ روان‌کاوی باید بین این دو شکل عبور دست به انتخاب بزنند. اگر باید ژوئیسانس منع شود تا بتواند بر نردبانِ معکوس قانون شوق به دست بیاید، چیزی که باقی می‌ماند عشق است که تنها چاره‌ای است که اجازه می‌دهد «شوق در برابر ژوئیسانس تمکین کند.» [۱۶]
ترجمه از اسپانیایی، تامارا فرانسز.


(1) Manichean

[16] Néstor A. Braunstein, Goce (México: Siglo 21, 1990), p. 244.


منبع: #راهنمای_کمبریج_لکان / ویراستار: ژان میشل راباته/ ترجمه: دکتر #فرزام_پروا / انتشارات خوب / چاپ اول و دوم-۱۴۰۲ /  صفحه ۲۲۰/ انتخاب از حسین مصحفی

#کانال_مدرسه_لکانی
#freudtolacan_farzamparva

#سایت_مدرسه_لکانی
Www.freudtolacan.com

Freud to Lacan - Lacanian Ecole. مدرسه لکانی

28 Oct, 06:21


حالیا مصلحتِ وقت در آن می‌بینم
که کشم رَخت به میخانه و خوش بنشینم

جامِ مِی گیرم و از اهلِ ریا دور شَوَم
یعنی از اهلِ جهان پاکدلی بُگزینم
جز صُراحی و کتابم نَبُوَد یار و ندیم
تا حریفانِ دَغا را به جهان کم بینم
سر به آزادگی از خَلق برآرم چون سَرو
گر دهد دست که دامن ز جهان دَرچینم
بس که در خرقهٔ آلوده زدم لافِ صَلاح
شرمسار از رخِ ساقی و مِیِ رنگینم
سینهٔ تَنگِ من و بارِ غمِ او، هیهات
مردِ این بارِ گران نیست دلِ مسکینم
من اگر رندِ خراباتم و گر زاهدِ شهر
این مَتاعم که همی‌بینی و کمتر زینم
بندهٔ آصفِ عهدم دلم از راه مَبَر
که اگر دَم زَنَم از چرخ بخواهد کینم
بر دلم گرد ستم‌هاست خدایا مپسند
که مکدر شود آیینه مهرآیینم

 
#حافظ_و_رود_جادو
جلد اول از مجموعه #باستان_شناسی_ادبی
انتشارات نگاه، چاپ پنجم، ۱۴۰۳

#کانال_مدرسه_لکانی
#freudtolacan_farzamparva

Freud to Lacan - Lacanian Ecole. مدرسه لکانی

26 Oct, 19:41


در ایران هر جا با عناوین پر طمطراقی چون:
مبانی روانکاوی لکان
مکتب لکان

و ....
روبرو شدید، می توانید تقریبا مطمئن باشید که با یک حقه باز روبرو هستید!
یکی از مهمترین انگیزه های من برای ترجمه کتاب دایره المعارفی و مقاله محور #راهنمای_کمبریج_لکان ، و همینطور نوشتن مجموعه هفت جلدی #باستان_شناسی_ادبی ، جدا کردن دوغ از دوشاب و باز کردن مچ حقه بازها بوده است.
این ویژگی خاص دانش در هم تنیده روانکاوی است که به قول فروید، ارائه یک کتاب درسی (textbook) را از آن غیرممکن می کند!

#کانال_مدرسه_لکانی
#freudtolacan_farzamparva

Freud to Lacan - Lacanian Ecole. مدرسه لکانی

26 Oct, 19:15


سمینار چهارم دکتر #فرزام_پروا، #گوی_بلورین_سوم،
دوره #دوم #مکتوبات_لکان از مسیر #رویاهای_شربر. جلسه پنجم، بخش اول: مورخ ۱۴۰۳/۰۸/۰۳

📌(اقبال لاهوری)
از کلامش جان من بی‌تاب شد
در تنم هر ذره چون سیماب شد


📌حضور و غیاب "شور و شوق" در روانکاوی و روانپزشکی.
📌نگاه روانپزشکی و روانکاوی به بیماری‌ها.

📌فضیلت لکانی و مقوله دانش و دانستن.
     (تفاوت دانش شاد و دانش ملال‌آور)

📌خورشید فرهنگ غربی و شرقی:
     سقراط و ابن سینا

📌تاکید ابن سینا در فصل شانزدهم رساله نفس بر اینکه:
این علم از دسترس افراد نااهل و جاهل و اشرار دور باشد ( لکان: روانکاوی را بایستی از حقه بازها دریغ کرد).

#کانال_مدرسه_لکانی
@freudtolacan_farzamparva

Freud to Lacan - Lacanian Ecole. مدرسه لکانی

25 Oct, 06:52


یک دنیا حرف در یک عکس

#کانال_مدرسه_لکانی
#Freudtolacan_farzamparva

Freud to Lacan - Lacanian Ecole. مدرسه لکانی

24 Oct, 07:26


بنا بر قول خود لکان، تنها کشف او در بیماران و در خود او چیست؟
از نظر لکان، فضیلت چیست؟
دانش خوش چیست؟ (Gay Savoir
)

من می‌خواهم در این جلسه راجع به دو مطلب برایتان صحبت کنم. در واقع می‌شود گفت دو تا جمله که یکی از آن‌ها متعلق به لکان و یکی متعلق به میلر است. و لکان در این جمله می‌خواهد بگوید که تنها چیزی که تا به حال در یک بیمار دریافته‌ام و همچنین در خودم چه است؟ البته در این کلمه "تنها چیز" لکان، جنبه فروتنی هم در آن وجود دارد. پس می‌خواهیم این را بگوییم که حواستان را کاملا به این جمله بدهید چون که جمله خیلی حساسی است و یک جور اساس کشف فروید هم همین است. تنها چیزی که لکان می‌گوید تا به حال در یک بیمار یافته‌ام و همچنین در خودم چه هست؟ این حتما خیلی چیز اساسی و مهمی است. و همین‌طور می‌خواهم راجع به فضیلت لکانی صحبت بکنم که بدانید که روانکاوی با همه‌ی دانش‌هایی که ممکن است تا به حال با آن‌ها آشنا شده باشید متفاوت است و هر وقت که حس کردید که از همان قماشی است که مثلا در مدرسه و دانشگاه یا جاهای دیگر یاد گرفته‌اید، بدانید که با یک چیز اصیل سر و کار ندارید.  بنابراین از یک طرف می‌خواهیم تنها چیزی را که لکان می‌گوید در یک بیمار و در خودم یافته‌ام را بگوییم، و از طرف دیگر این‌که فضیلت لکانی چیست؟ آیا فضیلت لکانی دانستن همه چیز یا فهمیدن همه چیز است؟ در روانکاوی خود مقوله فهم یک مقوله‌ای است که به دیده شک به آن نگاه می‌شود یعنی اصولا لکان در مورد این‌که روانکاو فکر کند که همه چیز را می‌فهمد به او هشدار می‌دهد.حالا با این مقدمه می‌خواهم جمله لکان را بگویم.
لکان می‌گوید: «تنها چیزی که تا به حال در یک بیمار دریافته‌ام و همچنین در خودم، سائقی‌ست برای ندانستن». به عبارت دیگر قسمت زیادی از انرژی‌های روانی ما صرف این می‌شود که ما ندانیم.
فکر نکنید که مثلا در حوزه روانکاوی مثل سایر حوزه‌ها شما می‌روید یک سری کتاب می‌خوانید و بعد هم می‌گویید خب دیگر همین بود، فهمیدیم. آن چیزی که فکر می‌کنید فهمیدید می‌توانید مطمئن باشید که نفهمیدید. خب مگر کشف بزرگ فروید چه بود که در همین رؤیاها بارها به این کلمه ما اشاره کرده‌ایم؟
کشف بزرگ فروید پدیده‌ای است به اسم «واپس‌زنی». یعنی آن چیزی را که برای آدم ناخوشایند است قبل از این‌که حتی متوجه شود که چه است آن را واپس می‌زند. یک سری انرژی‌ها در وی کار می‌کنند که آن را متوجه نشود. یک سری انرژی‌های زیادی دارند در ما کار می‌کنند که ما خیلی چیزها را نفهمیم، ندانیم. چون که دانستن‌شان اصولا دردناک است. یعنی آن حقیقتی که در روانکاوی وجود دارد یک حقیقت شسته رفته‌‌ی ساده نیست که شما فکر کنید که مثل دانش‌های دیگر می‌نشینید راجع به آن فکر می‌کنید و به یک چیزهایی دست می‌یابید. به همین خاطر هم هست که تجربه‌ی روانکاوی اهمیت دارد و نه آن‌قدر خوانده‌ها و مطالعات. میلر یک جا به این اشاره می‌کند که: حقیقت دانش نیست. این‌ها را با هم اشتباه نگیرید. حقیقت آن چیزی است که دانش را دچار گرفتاری می‌کند. آن چیزی که می‌خواهید لاپوشانی‌اش کنید، آن چیزی که می‌خواهید نه خودتان بفهمید نه دیگران از آن سر دربیاورند، آن حقیقت روانکاوی است. و طبعاً رسیدن به یک چنین حقیقتی چیز ساده‌ای نیست آن‌‌جور که ممکن است در کتاب‌های روانشناسی و روانپزشکی وجود داشته باشد. البته شاید بارها گفته‌ایم که خیلی از انواع هنر با همین حقیقت سرو کار دارند مخصوصا وقتی یک هنری برآشوبنده باشد، وقتی هنری ما را اذیت می‌کند باید فکر کنیم که یک حقیقتی در آن وجود دارد. خب این موضوع واپس‌زنی (Repression) یعنی همان چیزی است که لکان دارد به آن اشاره می‌کند: سائقی برای ندانستن.

برگرفته از بخشی از درسگفتارهای دوره آشنایی از فروید تا لکان/ دکتر #فرزام_پروا / جلسه هفتم، دوره هشتم/ مورخ ۱۴۰۰/۷/۱/ بخش اول./ انتخاب از هدا لایق

سایت مدرسه لکانی ایران
Www.Freudtolacan.com

کانال مدرسه لکانی
@freudtolacan_farzamparva

Freud to Lacan - Lacanian Ecole. مدرسه لکانی

23 Oct, 11:58


ریشه های درختی تنومند و سایه گستر (بخش 21 و پایانی)

-برای مثال برای فهمیدن تفاوت سخن و زبان، لکان در مقاله "کارکرد و حوزه" سه پارادوکس، وضعیت یا موقعیت سوبژکتیو مرکزی را جدا کرد که در آنها سخن و زبان از یکدیگر متمایزند. پارادوکس اول پارادوکس جنون نامیده می شود، [که در آن] جنون کلیشه ای تعریف می شود: در جنون بجای کارکرد خلاق سخن، غیاب سخن را داریم. ما تنها زبان را به صورت یک فرم فیکس بدون خلاقیت یا دیالکتیک داریم. او مجنون را به عنوان کسی که بزرگ دیگری را به رسمیت نمی شناسد به حساب می آورد، [کسی] که از یک آزادی تصورنشدنی و منفی برخوردار است که هیچ بزرگ دیگری را نشناسد. مجنون هیچ دیالکتیکی را نمی شناسد، و لکان حتی پیشتر می رود و می گوید در اتوماتیسم منتال، بزرگ دیگری به جای اینکه سمبولیک باشد مستقیما با سوژه صحبت می کند. او در مرز بعد واقع قرار دارد؛ به جای اینکه بعد سمبولیک را از بزرگ دیگری سمبولیک دریافت کنید، شما چیزی از بعد واقع دریافت می کنید و به این ترتیب می شنوید که بزرگ دیگری دارد چیزی را در سر شما می گوید. این یک شما یا طرح کلی و کم ظرافت است، اما می توانید ببینید که حتی آنالیزش از مورد شربر بر اساس تضاد سخن و زبان قرار دارد.

دوما لکان سمپتومها، مهارها و اضطراب را (با وام گرفتن سه اصطلاح عنوان مقاله 1925 فروید) به عنوان مثالهایی از ارتباط بین سخن و زبان درنظر می گیرد؛ او سمپتوم آنالی تیک را به عنوان یک نوع سخن یا پیام در نظر می گیرد که نتوانسته در گفتار بروز یابد، و به جایش در تن یا در تصاویر به بیان در آمده است.  این پیامی سمبولیک است که از طریق گفتار اظهار شده، به بیان در نیامده است، و در واقع تن یا در بعد تصویری به عنوان سخن جابجا شده بیان شده است. فرد بایستی در آنجا ساختار زبان را بازشناسی کند.

سوما لکان به آنالیز آن چیزی می پردازد که او ابژکتیوه (عینی) کردن گفتار می نامد، که مشخص کننده وضعیت ما در تمدن است، که هر چیزی از پیش گفته شده، جایی که کارکرد خلاق سخن کاهش یافته است. تنها گفتار ابژکتیو باقی می ماند، آن طور که او می گوید دیواری از زبان، یک فرم فیکس و ثابت، دیواری از ساختار در تضاد با سخن. به این ترتیب نقش روانکاوی در تمدن احقاق حقوق سخن خلاق بر علیه و در مقابل این نظم فیکس است، دیدگاهی که رنگ و بوی رمانتیک و آنارشی دارد. از این او یک تکنیک روانکاوی جدید استنتاج می کند که تکنیک فروید را احیاء می کند. به عبارت دیگر، او این را استنتاج می کند که تعبیر چه بایستی باشد و نقش زمان در جلسه چه باید باشد. در بخش دوم و سوم [مقاله] "کارکرد و حوزه" لکان به تفصیل شرح می دهد که چرا چنین چیزی متضمن جلسات با زمان متغییر است. فکر نکنم که دیگر زمان داشته باشم که آن را برایتان امروز توضیح دهم.

مترجم: دکتر فرزام پروا

@FreudtoLacan_farzamparva

Freud to Lacan - Lacanian Ecole. مدرسه لکانی

23 Oct, 11:53


#ریشه_های_درختی تنومند و سایه گستر (بخش بیست و یکم و پایانی)

Freud to Lacan - Lacanian Ecole. مدرسه لکانی

20 Oct, 20:11


❗️کارل ساگان از جادوی کتاب می‌گوید!
@artchanel
واقعا هم کتاب چیز جادویی و خارق العاده ای هست:
لحظه ای تصور کنید کتاب وجود نداشت، آن وقت ما چطور می توانستیم از مشعل فروزان تمدن غرب، سقراط، و ضیافت او با خبر شویم؟(کتابی که چند دوره قبل در بحث از سمینار هشتم لکان، انتقال، آن را خواندیم)
چطور می توانستیم از مشعل فروزان تمدن شرقی، به ویژه ایرانی، یعنی ابن سینا، با خبر شویم، و تقسیم بندی نفس بر و شگرف او از روان و قوای آن در رساله نفس اش؟
دو مشعلی که شمعهای دو تمدن را روشن کرده اند....
( کتابی که در دوره فعلی داریم از آن استفاده می کنیم)
یکی از شگرف ترین تجربه های حیات، نگاه کردن به کلماتی است که از پس هزاره ها جان می گیرند، و با روان ما در می آمیزند...
مگر باستان شناسی، چیزی جز این است؟
آیا حافظ (که نام آثار اصلی ابن سینا یعنی قانون و شفا را در غزلیاتش آورده)این بیت را از زبان ابن سینا بر زبان نیاورده که:
زین آتش نهفته که در سینه من است
خورشید شعله ای است که در آسمان گرفت

به راستی اگر زمین در تاریخچه اش سقراط و ابن سینا نمی داشت، چه سرزمین برهوتی از کار در می آمد....

#کانال_مدرسه_لکانی
#freudtolacan_farzamparva

Freud to Lacan - Lacanian Ecole. مدرسه لکانی

19 Oct, 16:30


...اگر احیانا نمکدان فراموش می شد و یا
اشکالی پیش میآمد، سینی غذا به بیرون
پرتاب میگردید، چشمها از حدقه بیرون
می آمد و بچه های بیچاره جهنم را حس
می کردند. جالب اینکه همین انسان بی قرار
و عصبی، با دوستان، همکاران و آشنایان
و در اجتماع رفتاری کاملا مغایر با رفتار درخانواده داشت. در مقابل مردم و اینگونه گروهها، صبور، بردبار و لبائی مملو از خنده داشت. نه از کسی ایراد میگرفت و نه از موضوعی انتقاد می کرد. هنوز هم این شعر بسیار زیبا ورسای مادربزرگم در گوشم طنین همیشگی خود را دارد:
آتش خرمن منی، شبنم کشت دیگران
از چه جهنم منی، ای تو بهشت دیگران!

#کانال_مدرسه_لکانی
#freudtolacan_farzamparva

Freud to Lacan - Lacanian Ecole. مدرسه لکانی

19 Oct, 16:22


#قلم_افتاد_... (بخش سوم)
دکتر #مهدی_پروا
بخشی از کتاب چهره ها و مهره ها

Freud to Lacan - Lacanian Ecole. مدرسه لکانی

19 Oct, 10:49


جلد سوم مجموعه "باستان شناسی ادبی"
در راه انتشار
انتشارات نگاه، ۱۴۰۳

#کانال_مدرسه_لکانی
#freudtolacan_farzamparva

Freud to Lacan - Lacanian Ecole. مدرسه لکانی

17 Oct, 14:46


دلی را کز آسمان و دایره‌ی افلاک بزرگ‌ترست و فراخ‌تر و لطیف‌تر و روشن‌تر، بِدان اندیشه و وسوسه چرا باید تنگ داشتن ...؟ و عالَم خوش را بر خود چو زندان تنگ کردن ...؟ چگونه روا باشد عالم چو بوستان را برخود چو زندان کردن ...؟ همچو کرم پیله، لعاب اندیشه و وسوسه و خیالات مذموم بر گِرد نهاد خود تنیدن و در میان زندانی‌ شدن و خفه‌ شدن ... ما آنیم که زندان را بر خود بوستان گردانیم ... چون زندان‌ها بوستان گردد، بنگر که بوستان ما خود چه باشد ...

#مقالات_شمس_تبریزی
@konjedenjefarhang

این همان شمسی است که مولانا پانزده سال پس از رفتن اش هنوز در مثنوی می گوید:
"باز گرد شمس می گردم، عجب!"

#شعاع_شعله_شمس
جلد پنجم از مجموعه #باستان_شناسی_ادبی

#کانال_مدرسه_لکانی
#freudtolacan_farzamparva

Freud to Lacan - Lacanian Ecole. مدرسه لکانی

14 Oct, 19:45


خیال روی کسی در سر است هر کس را
مرا خیال کسی کز خیال بیرون است
خجسته روز کسی کز درش تو بازآیی
که بامداد به روی تو فال میمون است
چنین شمایل موزون و قد خوش که تو راست
به ترک عشق تو گفتن نه طبع موزون است

#سعدی_و_سرشت_موزون
جلد ششم از مجموعه #باستان_شناسی_ادبی
دکتر فرزام پروا

#کانال_مدرسه_لکانی
#Freudtolacan_farzamparva

Freud to Lacan - Lacanian Ecole. مدرسه لکانی

14 Oct, 07:15


❗️کارل پوپر از فلسفه می‌گوید!
▪️زیرنویس فارسی دارد!
@artchanel
از پوپر بیاموزیم:
-تعصبات فلسفی
- آیا قوانین و قواعد علمی را می توان اثبات کرد؟
-وعده بهشت زمینی چطور همواره منجر به تشکیل حکومتهای دیکتاتوری می شود؟
(جامعه باز و دشمنان آن/ ترجمه عزت الله فولادوند/شرکت سهامی انتشار)
-آیا حقیقت مطلق وجود دارد؟ آیا بشر راهی برای رسیدن به حقیقت مطلق دارد؟ (نزدیک به مفهوم بعد واقع در روانکاوی/ در روانکاوی "حقیقت از بعد واقع آویخته است")

یکی از جدی ترین نقدهایی که به روانکاوی وارد شده، نقد پوپر است، که بر ابطال ناپذیری گزاره های روانکاوی تاکید دارد. اما نکته جالب این است که پوپر در سخنان خود از کلمه آلمانی "ناخودآگاه" که ساخته فروید است استفاده می کند!
پوپر برخلاف لکان روی شفافیت سخن (و نه ابهام و چندپهلویی آن)تاکید دارد، در حالی که در روانکاوی، زبان ناخودآگاه چندپهلوست و انحلال سمپتومها طریقی ندارد جز استفاده کردن از چند پهلویی.

#کانال_مدرسه_لکانی
#freudtolacan_farzamparva

Freud to Lacan - Lacanian Ecole. مدرسه لکانی

12 Oct, 14:07


آری کشورها به منزله یک خانواده هستند که
هیات حاکمه پدر یا رئیس خانواده محسوب میشود و چنین پدری نباید هشتاد درصد بودجه خانواده را صرف خود کند ...
در آن زمان ۷۰ درصد بودجه ماهانه بیشتر خانواده ها صرف لباس، پوشاک، خوراک و تفریحات رئیس خانواده می شد و کسی هم قدرت جیک زدن نداشت. فرض کنیم یکی از فرزندان خانواده علیه این ظلم و بیداد قدعلم می کرد چه از دستش ،بر می آمد؟ هیچ، کدام بنیاد یا موسسه ای از وی حمایت می کرد تا به زندگی معمولی اش ادامه دهد؟ کجا می توانست برود و چه کس دردی از او دوا می کرد ؟ هیچ کس. اطاق رئیس خانواده جدای از سایر اعضای خانواده بود صبحانه وی از چند عدد تخم مرغ نیم رو، کره، پنیر، عسل و غیره تشکیل می شد. ناهار و شام مفصلا و در سینی چیده می شد و برای وی می بردند...

#کانال_مدرسه_لکانی
#freudtolacan_farzamparva

Freud to Lacan - Lacanian Ecole. مدرسه لکانی

12 Oct, 14:00


#قلم_افتاد_... (بخش دوم)
دکتر #مهدی_پروا
بخشی از کتاب چهره ها و مهره ها

Freud to Lacan - Lacanian Ecole. مدرسه لکانی

11 Oct, 17:23


«حافظ، خود را با تو مقایسه‌کردن عجیب جنونی است! تو دریایی و در قبال تو ما قطراتی بیش نیستیم.»


#یوهان_ولفگانک_گوته
تصویر 📷 بنای یادبود حافظ و گوته در وایمار

@SazoChakameoKetab
🌿🍂🌿🍂🌿🍂

Freud to Lacan - Lacanian Ecole. مدرسه لکانی

11 Oct, 14:15


روز حافظ بر عشاق بی شمارش مبارک باد!


#حافظ_و_رود_جادو
چاپ پنجم، انتشارات نگاه، ۱۴۰۳
دکتر فرزام پروا

#کانال_مدرسه_لکانی
#freudtolacan_farzamparva

Freud to Lacan - Lacanian Ecole. مدرسه لکانی

09 Oct, 11:18


ریشه های درختی تنومند و سایه گستر(20) :

-چامسکی زبان را نوعی ارگان می بیند که از درون به بار می نشیتد، اما نقطه نظر لکان مطلقا در تضاد با اوست: زبان آنجا هست و پرسش این است که چطور یک فرد واحد داخل آن می شود. برحسب ساختارگرایی، زبان بعدی است که از سوژه پیشی می گیرد. لکان در آن زمان تلاش کرد سوژه را از زبان استنتاج کند و نشان بدهد که سوژه تاثیر ارتباطات زبانی خاص است. در [مقاله] "حوزه و کارکرد سخن و زبان" سمبل است که انسان را می سازد: انسان، به خاطر وجود سمبل هاست که آن چیزیست که هست. در آنجا لکان تمام ارجاعات انسان شناسانه را از لوی اشتراوس می گیرد تا نشان بدهد که حتی در مورد "ابتدایی" ترین مردمان، زندگی توسط بعد بسیار ساختاریافته ای از ارجاعات، ارگانیزه و مرتب می شود و حک شدن در بعدی از سمبل ها بسیار دقیق است. ناخشنودی در تمدن ما ممکن است از این واقعیت بیاید که بعد سمبولیک ما بسیار بیشتر از مردمان "ابتدایی" متناقض است: آن بیش‌از حد پیچیده شده است.

لکان با در نظر گرفتن اینکه بزرگ دیگری جایگاه زبان است، پیش می رود تا قانون ارلی، قانون اودیپوس را با ساختار زبان هم هویت کند. در تمام این، اصطلاح بنیادی به رسمیت شناخته شدن توسط بزرگ دیگری است، به رسمیت شناخته شدن وجود فرد توسط بزرگ دیگری، در مقایسه با آنچه در مرحله آینه ای اتفاق می افتد. بعد تصویری جنگ است‌؛ بعد سمبولیک اساسا صلح و دیالوگ است.

به این ترتیب لکان توانست اشتیاق را در آن زمان به عنوان جستجویی برای این سمبل صلح تعریف کند، که وقتی شما خود وجود روانکاوی را درنظر می گیرید، مشکل به نظر می رسد. این توضیح می دهد که چرا او بعدا از آن موقعیت دست کشید و آن را کنارگذاشت.

@کانال_مدرسه_لکانی
@freudtolacan_farzamparva

Freud to Lacan - Lacanian Ecole. مدرسه لکانی

09 Oct, 07:42


#ریشه_های_درختی تنومند و سایه گستر (بخش بیستم)

Freud to Lacan - Lacanian Ecole. مدرسه لکانی

09 Oct, 07:41


آفرینش: #علیرضا_احمدی_یزدی
آفریده: قرمز (داستان دهم از «آب پرتقال»)
خوانش: #حمید_توانگر
مدت: 03:43


❤️👇👇👇❤️
کانال داستان و چکامه پارسی حمید توانگر
@hamidtavangarchannel

Freud to Lacan - Lacanian Ecole. مدرسه لکانی

05 Oct, 16:33


به طور خلاصه برخی مسائل، مسائل "وجودی" هستند،و فکر خودآگاه به آنها دسترسی ندارد، که بتواند با استدلال به آنها پی ببرد. اینها مسائل "یافتنی" و تجربی هستند، نه بافتنی یا "دریافتنی".
در دوره علم زده کنونی، همه آنقدر روی خودآگاهی متمرکز شده اند، که یادشان رفته بخش دیگری هم در آنها هست که اتفاقا "نادانسته" تمام تصمیمها را می گیرد، شبها خواب می بیند و ... ذره می شکافند و ذره ای از خویشتن نمی دانند!
تو جانی و انگاشتی که شخصی
تو آبی و پنداشتی سبویی
همه چیز را تا نجویی نیابی
جز این دوست را تا نیابی نجویی
اینها را من در کتاب "عطار و عطر جنون" (۱) شرح داده ام، و بر مشابهت بسیار تجربه های عرفانی و سایکوتیک (جنون) تاکید کرده ام؛ وجه مشترکی که به عقیده من، "دهان باز کردن بعد واقع"است.     
فروید به گواهی کتاب "آینده یک پندار"، درک محدودی از دین و تجربه های دینی دارد.(۲) اما لکان، هم شیفته جنون است و هم از اوان جوانی، به تجربه های عارفانه و نوشته های عارفان توجه نشان می دهد، و مطالعه کتب دینی را توصیه می کند، و حتی برای شرح ژوئی سانس زنانه از تجربه های عارفان مدد می گیرد. (۳) اینها از سر اتفاق و بی ارتباط با هم نیست.
ضمن اینکه اگر خیل عظیمی از دین داران دکان دار، متعصب، دروغگو، جنگ طلب، کینه توز، لجباز، چاپلوس و ریاکار هستند، خود دین، خصوصا به گواهی تاریخش، زیر سوال نمی رود، گرچه بخشهایی از آن نیازمند نوزایی و نواندیشی است. برای بشر نزدیک بین و حتی کور و کر امروزی، نسخه های جدیدی از گفته های پیشینیان لازم است، نسخه هایی که تاکیدش روی اساس دین، یعنی آن چیزی است که بین ادیان مختلف، مشترک است. ضمن اینکه انتظار از دین هم بایستی به شکل واقع بینانه تری دربیاید: آیا دین هنوز هم دارای قدرت تحول زایی است، یا تنها چیزی که (آن هم در حوزه اخلاق) می شود از آن انتظار داشت تبدیل انسانهای خوب به انسانهای اخلاقی تر است؟ (که تازه این هم امروزه بدون درون کاوی امکان پذیر نیست)

(۱) انتشارات نگاه، زیر چاپ (۱۴۰۳)
(۲)بی جهت نیست که فرقه ها و انجمن هایی که به نام فروید به وجود آمدند، شاهد بازگشت واپس زده دین به شکل روابط رقت آور ارباب و بنده شدند.
(۳) نگاه کنید به غزل لکان در پاسخ به کتاب فلسفه یاکوب بومه (عارف مسیحی)  در #راهنمای_کمبریج_لکان ، فصل اول ،صفحه ۸۲ و همینطور گفته های او در مورد یوهان صلیبی در ارتباط با ژوئی سانس زنانه در سمینار بیستم، #راهنمای_کمبریج_لکان ، فصل سیزدهم، صفحه ۳۸۳

#سایت_مدرسه_لکانی
Www.freudtolacan.com

#کانال_مدرسه_لکانی
#freudtolacan_farzamparva

Freud to Lacan - Lacanian Ecole. مدرسه لکانی

05 Oct, 12:20


در پاسخ به پرسش یکی از دوستان در مورد دین و متافیزیک