درپناه شعر

ترسم از این است
که یک شب بخواهی
به خوابم بیایی و من͵
همچنان بیدار به یادت نشسته باشم...

@poetrynabz سید علی صالحی -

شبی دلبرم را بدیدم به خواب
که گیسو به صورت شبیه نقاب
کنارش زدم ابر از روی ماه
نباشد روا پیش عاشق حجاب

دوچشمش چنان شهد ناب و عسل
ندارد مشابه ندارد مثل
هر ان کس که دیده شده شاعرش
سروده قصیده سروده غزل

دو چشمش ندارد شبیهش جهان
که وصفش نگنجد درون دهان
نگاهش دهد درد هارا شفا
نگاهش کند پیردل را جوان

زمانی مرا یار بود و طبیب
ز عشقش مرا بهره بود و نصیب
دگر فرق کرده نگاهش به من
نشسته به چشمش کدامین رقیب؟

پریدم ز خواب خودم یک دمی
که ناگه بدیدم به چشمم نمی
خدایا به خوابم که را دیده ام؟
به صورت غم است و غم است و غمی

و با حالت خسته و زار خود
من عازم شدم سمت ان یار خود
صدایش زدم سمت من امد او
بگفتا بیان کن به من کار خود

گرفتم دودستش درون دو دست
که انگار روحم ز جسمم بجست
به میخانه ی چشم او زل زدم
نخورده شرابی شدم مست مست

بگفتم بگویم من حرف حساب؟
تو تا کی دهی عاشقت را عذاب؟
سکوتی فضارا شدیدا گرفت
دو دستم رها کرد یعنی جواب


@poetrynabz سجاد نعمتی -

@poetrynabz

لبِ لعلت ز جهانی دل و جان می طلبد


@poetrynabz جهان ملک خاتون -

غمِ دل
گوشه دل باش
که غم خواری نیست...

@poetrynabz معصومه صابر -

دل مانده و بغض و غم و تنهایی و این شب...!!

#بیتا_خزلی
@poetrynabz

بیکلام🎶


ای‌ از یاد نرفته
دیری‌ست رها کرده‌ام تو را
از تو اما رها نگشته‌ام..


@Poetrynabz غادة السمان

تسبیح شیخ پاره شد و دانه دانه شد
از بس که استخاره زدم تا ببینمت ...!

@Poetrynabz عباس احمدی-

خیال آمدنت دیشبم به سر می‌زد
نیامدی که ببینی دلم چه پر می‌زد ...!

@poetrynabz هوشنگ ابتهاج -

دوباره سیب و غزل، من گناه می‌خواهم
دلی دچارِ تو و سر به راه می‌خواهم

دوباه اینکه تو حوا شوی و من آدم
و باز لذتِ یک اشتباه می‌خواهم

همیشه چشمِ تو را شاعرانه می‌نوشم
که با تو من غزلی رو به راه می‌خواهم

پناهِ خستگیِ من! بمان و با من باش
میانِ این همه طوفان، پناه می‌خواهم

تو عاشقانه‌ترین رکعتِ غزل هستی
برای خواندنِ تو قبله‌گاه می‌خواهم

دوباره وسوسهٔ نازِ چشمِ تو برپاست
دوباره سیب و غزل، من گناه می‌خواهم


@poetrynabz رضا قریشی‌نژاد -

@poetrynabz

اگر چه از تو من دورم ،ولی لبریزم از یادت.


@poetrynabz شکیلا مالکی

خواب اگر نبود
چقدر آدم ها دق می کردند !
همان هایی که به عشق
دیدار کسی ،
چشم هایشان را می بندند ...


@poetrynabz معصومه صابر -

از من به روزگار بگویید : هی فلان...!

دستت درست...! تیر غمت بر نشان نشست...!

@poetrynabz عاطفه طیه -

مرا ببوس و نگهدار در دلت
مثل جنابِ شب، که بانوی ماه را


@poetrynabz مریم علیخانی

مرا از حبس آغوشت چه اصراری به آزادی؟
برای ماهیان تُنگ، آزادی گرفتاریست…

@poetrynabz سعید صاحب علم-

بی من چگونه می‌گُذَرد روزگارِ تو ؟

بی تو تمامِ هفته‌ی من عصرِ جمعه است !

@poetrynabz مبین اردستانی -

فقط یک بـارِ دیگر با نگاهت مبتلایم کن
کمی با طعمِ نابِ بوسه هایت آشنایم کن

گرفتـارم میـانِ کوچه های بی سرانجامی
از این بن بستِ پُرتکرارِ هر روزه رهایم کن

گـرفتــارم میـانِ حجمـی از آوارِ دلتنـگی
بیـا از قعـرِ گـردابِ فـراموشی صدایم کن

به دورِخاطراتِ تو دخیلی بسته ام هر شب
کمی لبخنـدو آرامش نثـارِ غصه هایم کن

من آن فریادِخاموشم اسیرِ بغض و تنهایی
به دردِ دوری وحسرت دگر کمتر جزایم کن

ندارد بی تو تعبیری تمـامِ خواب های من
از این رویای بی فرجام یک باره جدایم کن

نباشد ذکرِ شبهایم براین سرگشتگی مرهم
بـرای آنکـه از یـادت جدا گردم دعایم کن

@poetrynabz زهرا اسماعیلی -

آرامش...

#حسن_زیرک
@poetrynabz

«سعادتی به جهان، مثل دوست داشتنت نیست.»


@poetrynabz حسین منزوی

و از حــال خـودت روزی بمـانـی بیخبــر تلخ است
و آزاد از قفس بــاشی بــدون بـال و پــر تلخ است

کجـــا بـــار سفـر بستـی ، نمیــدانـی مگــر ای دل
در ایـن بـازار بی مهری سفر بی همسفر تلخ است

به قلب و سینه ی زخمی مزن زخمی دگر ای دوست
تحمل بــر غـــم و اندوه و بـر زخــم دگر تلخ است

بـه مــا رحمی کـن و یـارب مران از خانه ی امید
عذاب خــانـه بـردوشی بـرای در بــه در تلخ است

دخیـــل آرزو بستـن دعــا پشت دعــا افسوس
اگر باشد در این عالم دعایت بی اثـر تلخ است

نمیفهمد کسی درد تــو را حتــی در ایــن خانه
و غربت در میان خانه ات از هر نظر تلخ است

بــرای غصـه و غمها کسی سنـگ صبـــورم نیست
نوشتن، حرف دل گفتن ولی با چشم تر تلخ است


#جواد_الماسی