شوكران؛ جام عدم

تزهای آنتی‌فاشیستی (۱)
از کجا باید آغاز کرد؟
فؤاد حبیبی - سروش سیدی

بهمن، ۱۴۰۳

@msandus
@chaosmotics

الله اکبر و کیر خر.

@petitanalysis

«چپ افراطی»
احتمالا خیلی غریب به نظر می‌رسد که کسی رادیو فردا یا صدای آمریکا را رسانه‌های «چپ افراطی» بنامد. اما در دنیای وارونه‌ای کنونی نباید دیگر از چیزی تعجب کرد. ایلان ماسک فاشیست و همکار مجنونش ریچارد گرنل نماد روزهای خوش راست افراطی‌اند. آن‌ها سنت نیاکان هیتلری خود را پیش می‌برند، با یک تفاوت کوچک که به جای «یهود»، «چپ افراطی» نماد تمام ویژگی‌هایی است که فاشیسم کنونی خود را ضد آن تعریف می‌کند. در واقع دستگاه رهبری آمریکا خیلی خوب کانون اختلاف جهانی را یافته است: حکومت الیگارش‌ها و میلیاردرهای فاشیست در مقابل «چپ افراطی» که گستره‌ی آن تقریباً تمامی جهان غیر از متحدان سرسپرده‌ی آمریکا را در برمی‌گیرد. «چپ افراطی» اسم رمزی است که می‌توان تمامی دستاوردهای دمکراتیک در سراسر جهان را بدان منتسب کرد: از تلاش برای بسط و گسترش حقوق دمکراتیک، حقوق جنسیتی، دفاع از طبیعت در مقابل دست‌اندازی‌های سرمایه‌داری، خودگردانی، تنوع و تفاوت، مدارای سیاسی، سیاست هویت و از همه مهم‌تر کثرت‌باوری که از افتخارات لیبرالیسم پسامدرن در دهه‌های اخیر به‌شمار می‌آمد.

در واقع ما با شورشی همه‌جانبه علیه همان سیاست پسامدرنی روبرو هستیم (نماد ایدئولوژیک نولیبرالیسم؟) که در چند دهه‌ی گذشته علیه سیاست طبقاتی کمونیست‌ها شورید: یادمان نرفته که مدافعان جامعه مدنی مدعی بودند که اکنون دوران همبستگی‌های طبقاتی نیست، و در مقابل، جنبش‌های اجتماعیِ مبتنی بر هویت‌های دیگر و مقاومت در برابر ستم‌های دیگر را برجسته می‌کردند، جنبش‌هایی که به مسائل جنسیت، نژاد، قومیت، گرایش جنسی و مانند آن می‌پرداختند. می‌گفتند این تحولات به ‏طرزگسترده‌یی دامنه‌‏ی انتخاب فردی را در الگوهای مصرفی و سبكِ زندگی گسترش می‌دهند. جهت‌‏گیری این بود كه باید از ایده‌‏ی سوسیالیسم دست بشوییم و به جای آن دموکراسی را قرار دهیم، یعنی مفهومی كه برخلاف تلقی سوسیالیسم سنتی برای طبقه «اولویت» قائل نیست، اما به‌یك‏سان با تمام ستم‌‏ها برخورد می‌‏كند.

اکنون بازی به آخر رسیده. فاشیسم عریان پا به صحنه گذشته و با دستی آهنین زیر بساط بازی با کارت «جامعه‌ی مدنی» زده. دو جنس داریم. تفاوت بی‌تفاوت. عزیزم استخراج کن استخراج. حقوق بشر مال کسی است که معادن بکر دارد و بی‌جهت نیست زلنسکی با وقاحت تمام معادن کشورش را تقدیم عالیجناب می‌کند. احترام به حقوق اقلیت‌ها؟ خانم {خبرنگار افغانی معترض به سیاست‌های تبعیض جنسیتی طالبان} صدایتان زیباست اما من نمی‌فهمم. خوش باشید! و توسعه کشورهای جهان سوم : ریورا در غزه و زمین کوبیده و شخم‌زده در تهران: ایرانی‌ها نمی‌خواهند بمیرند!

اکنون باید متحمل عقوبت سیاستی شویم که به جای امیدهای جهان‌روای سوسیالیسم و سیاست‌‏های یك‏پارچه برای مبارزه با استثمار طبقاتی، به مبارزاتِ خاص و اساساً بی‏‌ارتباطی تن داد كه در نهایت به تسلیم به سرمایه‏‌داری ‏انجامید. با دوران مهیب و خوفناکی روبرو هستیم.

#موسیقی_اقلیت

بدرود رفیق...

@petitanalysis

🔺دوگانه‌ای که امروزه مناسبات جهانی را توضیح می‌دهد جنگ و صلح، توسعه و عقب‌ماندگی یا همبستگی و خصومت نیست، شاید این دوگانگی، زیاده‌خواهی یا هیچ نخواستن است. در این میان، سرمایه‌داری مهم‌ترین شکل زیاده‌‌خواهی است که در آن به اندازه خواستن ناممکن شده است. سرمایه‌داری فُرم غایی است که هر گونه زمینه‌ی میانه‌روی و تعادل را از زنجیره‌ی روابط انسانی کنار می‌گذارد. در زندگی فردی و حیات جمعی، خواستن، سریعا به زیاده خواستن منتهی می‌گردد. سرمایه‌داری نوعی عدم توازن، ناپایداری و عدم تعادل بنیادینی است که اصرار بر تعادل و امر ميانه در آن عبث و بیهوده خواهد بود. به همین دلیل، مختصات اخلاقِ ارسطویی که بر اعتدال استوار است، کاملا برچيده و ناپدید شده است. بر این اساس، سیاست و منازعات جهانی دائما بین گرایش‌های راست افراطی، چپ افراطی و بنیادگرایی در حال دست به دست شدن است. هرچند در تحلیل ژیژک رواج افراط‌گرایی از پیش‌شرط‌های بازگشت امر سیاسی است، اما این بازگشت هیچ زمانی، بازگشت "همان" نخواهد بود. چنین بازگشتی، مستلزم کنار نهادن پرسش‌های کلاسیک اندیشه‌ی سیاسی و تجدید نظر در خودِ مسائل فلسفه سیاسی است.
🔺ماجرای نزاع فلسطینی‌ها و اسرائیلی‌ها را لازم نیست به تاریخ یک صده‌ی اخیر ارجاع دهیم، زیرا در ارجاع به تاریخ، درپی به چنگ آوردن یک موقعیت خنثی و بی‌طرف برای داوری هستیم، اما هیچ زمانی نمی‌توانیم بخشی از واقعیت امروزی باشیم، الا اینکه پیشاپیش درباره‌ی واقعیت موضع سوگیری و جانب‌داری را اتخاذ کرده باشیم. در اینجا لازم است فرم غایی مناسبات قدرت در عرصه جهانی را مدِّ نظر قرار دهیم. شکست حماس در مقابل اسرائیل یک شکست اخلاقی بود، اما پیروزی اسرائیل، نه یک‌پیروزی نظامی بلکه نوعی غلبه توحش و بدخواهی مطلق است. جهان جنون‌آمیزی که در آن پیروزی شرّ بواسطه سرمایه‌داری تضمین یافته، جریانی که خودش را با این شَرّ اهریمنی همسان می‌‌سازد، در تمام نبردها برتری دارد.
پیش از حمله هفت اکتبر، صلح برای گروه حماس یک انتخاب اخلاقی بود، اما پس از آن، ادامه جنگ نه برای دست‌آورد مشخص، بلکه انتخاب مرگ و حتی شکست کامل، یک وجه کاملا اخلاقی داشت. این انتخاب اخلاقی ریشه در این حکمت عامیانه ندارد که مرگ با شرافت بهتر از زندگی ذلیلانه است، زیرا حماس از پیش میان دو انتخاب زیاده‌ از حدِّ، صلح یا جنگِ بی‌هدف محصور بود.
🔺ظهور ترامپ و حتی اشتیاق مردم برای حضور او در صحنه‌ی سیاست، تلاش برای تجربه‌ی زیاده‌خواهی از طریق یک فیگور خلاف‌آمد و کج‌خلق است. ترامپ احتمالا آخرین زور لیبرال سرمایه‌داری آمریکا برای بازیابی سیطره‌ی از دست‌رفته است. زمانی که گفتمانی به پیامد‌های مخرب خودش نزدیک می‌گردد، واکنش متقابل نه تجدید نظر، بلکه شکل‌گیری سماجتی است تا آن گفتمان ارزش‌های اولیه‌اش را از نو بازپس گیرد. اگر بنیاد‌گرایی را نوعی واکنش به لیبرال سرمایه‌داری لحاظ کنیم، راست افراطی تلاش می‌کند این نیرو را پس‌گرفته و با تکرار آن، خود را از نو مستقر سازد. استالین، خروشچف و دیگر رهبران شوروی می‌خواستند یک قدم به سوسیالیسم واقعی نزدیک‌تر گردند، ولی آنچه عملا رخ می‌داد یک قدم دورتر شدن بود. آیا این بدین معنی نبود که سوسیالیسم جلوتر تحقق یافته و آنها ازش عبور کرده بودند؟هر چند در گمانه‌زنی‌شان، سوسیالیسم در آینده تحقق کاملی پیدا می‌کرد. در حالی که سوسیالیسم یک رخداد آنی بود و آنچه بعدا تداوم یافت زیست و اشباع ساختن آن یک لحظه بود. تحول اجتماعی و سیاسی ایران در سال ۵۷ را نیز باید یک رویداد و گسست لحظه‌ای دانست که تمام حوادث و اتفاقات بعدی، مصرف آن بود. در پسِ رخداد‌های سیاسی، نباید در انتظار نسخه‌ی کامل‌تری از آن رویداد باشیم، الا اینکه بر رویداد سبقت گرفته و آن را سپری می‌کنیم. لیبرال سرمایه‌داری نیز آرمانی نیست که در آینده در جستجوی آن باشیم، فعلیت کاملش در جایی از گذشته رقم خورده است.
🔺واپسین لحظه‌های حیات یک گفتمان، بن‌بستی است که در آن هر تصمیم‌گیری حتی به نفع مخالفان، نادرست خواهد بود. این چیزی است که با حقیقت نظم سیاسی در جامعه ایران انطباق دارد. این مخمصه‌ از عدم اعتماد عمومی و بدبینی به اقدامات یک نظام سیاسی ناشی نمی‌شود. چنین محدوديتي به‌اندازه‌ای ریشه‌ای است که حتی تصمیم جمعی برای خوش‌بینی نیز کارکردی ندارد. در واقع آن‌کس که قادر نیست باور کند، خودِ گفتمان و دیگری بزرگ است. در اینجا کافی است آن دیالوگ مشهور مسیح بر صلیب که می‌گوید؛ "پدر نمی‌بینی که دارم رنج می‌کشم؟" را بیاد بیاوریم. پاسخ پدر می‌توانست چنین چیزی باشد؛ نه نمی بینم، چون من مرده‌ام. امری که بر جمعی از متفکران پوشیده نبوده این است که مسیحیت، آیین خدای مرده است. گفتمان خدایی که باور ندارد زنده است. اگر می‌خواهیم، خدایی را باور کنیم که خودش اعتقادی ندارد که زنده است، صرفا می‌توانیم یک مسیحی باشیم.
✍ رضا احمدی
t.me/lookingawry

مقیسه به قضاوت سپرده شده...

این بمونه اینجا. ارتباط جالبی بین این متن، انقلاب و سگانه‌ی ماتریکس تو ذهنمه. به شرط حیات در موردش می‌نویسم.

رمالی جامعه‌شناختی و گرایش به کف‌بینی شبه‌علمی

🔹دو سال پیش، زمانی که غبار اغتشاشات پائیز ۰۱ فرونشسته بود، حسن محدثی مدعی شد «کسانی که می‌خواهند مهاجرت یا خودکشی کنند دو سال دست نگه‌دارند که تحولات بزرگی در پیش است.» او زمانی که این کلام را بر زبان جاری کرد، خبر نداشت که باب جدیدی در اجتماعیات با عنوان «علوم اجتماعی کف‌بینانه و رمالانه» را گشوده است.

🔹مشکل بزرگ‌تر کار محدثی چیست؟ کار علمی‌ای که بر اساس جمع‌آوری غیرسوگیرانۀ داده‌ها استوار باشد، راه به پیش‌بینی می‌برد؛ اما پژوهشی که برای تصدیق آرزوهای پژوهش‌گر انجام شود، در نهایت سر از کف‌بینی علمی و پیش‌گویی درمی‌آورد.

🔹رمالی جامعه‌شناختی همین سر و ته رفتن مسیر پژوهش علمی است. محققی که نه برای یافتن پاسخ، که به نیت تصدیق مفروضات کار می‌کند، به جای پیش‌بینی، در بهترین حالت می‌تواند رمالی کند اما به آن خلعت کار علمی بپوشاند! 

🔹محدثی دقیقاً از نظر روش و هدف، شبیه هزاره‌گراهای مسیحی است. هزاره‌گراها دو هزار سال است که تصویری از بازگشت مجدد مسیح در ذهن دارند و می‌کوشند تا با انواع تلاش‌های ذهنی یا رمالانه، هر آن‌چه در عالم ماده اتفاق می‌افتد را آیتی از ظهور مجدد مسیح بگیرند. محدثی هم دهه‌ها است که تصویری از جامعۀ ایران و نظام سیاسی‌اش در ذهن دارد و تلاش می‌کند تا هر آن‌چه در نظام اجتماعی اتفاق می‌افتد را آیتی بر آن بگیرد. در نتیجه به جای آن که مثل دیگر جامعه‌شناسان دنیا کار علمی کند، در بهترین حالت شبیه به واعظ‌های مسیحی قرن ۱۹، تنها می‌تواند رمالی کند.

📝متن کامل را اینجا بخوانید
@TasnimNews

در رثای انکیدو

- 𝖬𝖤𝖲𝖮𝖯𝖮𝖳𝖠𝖬𝖨𝖠

🌞 @AncientSongs

تاریخ را فاتحان می‌نویسند. آری! اما تاریخ با خون نوشته می‌شود؛ خون‌هایی که به ناحق به زمین ریخته شد و قلم‌هایی از جنس استخوانی که لای زخم گذاشته‌ایم تا فراموش نکنیم ما باید کاتبان آن باشیم.
به قول ماکسیم گورکی در کتاب مادر: بیگناهانی که کشته شده‌اند، با نیروی حقیقت زنده خواهند شد.

@petitanalysis

#موسیقی_اقلیت

برای پرواز ابدیشان...

@petitanalysis

تف تو گور آخوندا،
به کوێری چاوەکانت؛ ژیان بەر دەوامە.

باران آتش و سنگ به سودوم می‌بارید؛ جمعی که حتی ده مرد درستکار در بین آنان نبود! همچون جمهوری اسلامی: گناهکارانی که قهرمانشان با Hellfire به آنجا که روح خبیثش به آن تعلق داشت بازگشت.

@petitanalysis

گوهر مراد، کاشف امیدهای گریزپا

حمید فرازنده − زندگی ساعدی زمینه‌ی داستان‌هایش بود، اما اگر از خودش می‌پرسیدیم بی‌شک داستان را زمینه‌ی زندگی‌اش معرفی می‌کرد.

از تریبون زمانه

https://t.me/iv?url=https://www.radiozamaneh.com/844274/&rhash=0ceb6994783a68

@RadioZamaneh | رادیو زمانه

کشف گوری دسته‌جمعی در عراق مربوط به زمان دیکتاتور سابق عراق، صدام حسین.

روایات عینی دادخواهان گورستان خاوران در نوشته ها و گفته‌ها فضایی مشابه را ترسیم می‌کنند.

@petitanalysis

نمیدونم هنوز هستی یا نه. ولی اینم از آرشیو تو برداشتم نوای مهجور.
#موسیقی_اقلیت

@petitanalysis

خدایا کوردها را ببخش که نمی‌توانند قرآن را ختم کنند؛ به انفال که می‌رسند، همگی می‌میرند.

@petitanalysis

«آدم‌هایی وجود دارند که جز در جمع نمی‌توانند سرگرم شوند. قهرمان حقیقی خود به‌تنهایی سرگرم می‌شود.»

سرنوشت ما به شوخی اینا بستگی داره.

@petitanalysis

از جاييكه هميشه دوس داشتم به چيزى كه اكثريت مردم رو كوتاه مدت هيجانزده ميكنه شك كنم و تلاش كنم واقعيتى رو در پس اتفاقات پيدا كنم، يه مسير ذهنى رو براى فكر كردن در من باز كرده كه نياز به شناخت بهتر وضعيت جايى به اسم خاورميانه داره. تغييرات سياسى و ژئوپلتيك در هر سرزمينى اتفاقى نيست. در پس هر تغييرى خصوصا با بازوى نظامى-دينى بايد حقيقت منفعتى رو جست كه مردم از پذيرش اون اجتناب ميكنند. مشخصا حقيقت اينه كه ما تجربه مشابهى با انچه در سوريه رخ داده نخواهيم داشت. نياز به توضيح نداره كه چرا يك ايرانى اسير در اتاق گاز پايتخت كه استايل كارمندى زندگيش رو مرفه جا ميزنه نميتونه مسيرى رو تجربه كنه كه يك شبه نظامى راديكال مسلح تجربه كرده. نسخه اى از اتفاقات در كثافتى به اسم خاورميانه وجود داره كه با هيچ اشتراكى به ايرانى گرفتار در مصيبت و معصيت اخوند ربطى نداره.

حال بماند اينكه حتى فرهنگ عرب رو هم درست نميشناسند و بى توجه اند به اينكه در راس هر ماجرايى يك "رئيس" لازم دارند تا دست كم نه به خودشون بلكه به تاريخ نشون بدند از يوغ بردگى ازاد ترند. شاهد مثال بهار عربى براى ابطال اين مسير كافى بود. الان هم كه پيشبينى اينده توسط كارشناسان زبده اين خطه مد شده. بدون اينكه سر سوزنى اشراف به شناخت قوم غالب داشته باشند. من هم جهت اينكه جا نمونم ازين اساتيد، به يادگار مينويسم كه

دل سوريه روزى براى خاندان اسد تنگ خواهد شد.

نمیدونم صحت داره یا نه. اما حتی تصورش هم برام شادی بخش بود... .

@petitanalysis

‏«از من نخواهید به شرافتم خیانت کنم. تایید وضع موجود، نفی زندگی و توهین به شرف انسانی است»
-پوینده

@petitanalysis

نمیدونم چجوری شرحش بدم... رویای آزادی برام درخت کشیده‌ی میناستریس بود؛ و سقوط اسد شکوفه‌ای به این خشکسار.

@petitanalysis

من این صحنه رو برای تک‌ تک شما آرزو میکنم... .

@petitanalysis

تکلیف "شهدای مدافع حرم" چه می‌شود؟! آیا امروز حق داریم آنان را "مدافع اسد" بنامیم؟!

@petitanalysis

سقوط دیکتاتور آرزو و خیال خام نیست. رویای کودکانه ‌نیست. واقعیتیست به همین سادگی. تمام دشمنان انسان بیش از ده سال تمام تلاش خود را به کار بردند تا دیکتاتوری بشار اسد پایدار بماند؛ در نهایت با خبری به همین کوتاهی، تاریخ جنایت رژیم اسد به پایان رسید:
دیکتاتور سقوط کرد. پایان خبر!

@petitanalysis

دیکتاتور سقوط کرد.
پایان خبر.

@petitanslysis

آنچه در سوریه در حال اتفاق است، فارغ از رنجی که به مردم می‌رود و طرف‌های منازعه، دائم مرا به یاد این جمله‌ی معروف می‌اندازد که:
با نیزه هرکاری می‌توان گرد، الا تکیه بر آن.

@petitanalysis

بازخوانی تصنیف «هنگام می» عارف قزوینی (از خون جوانان وطن لاله دمیده) به زبان و گویش‌های مختلف ایرانی

▪️ هنرمندان: ناشناس

@Honare_Eterazi

بدن زن مبارز کوردی که به وسیله‌ی ارتجاعیون به غنیمت گرفته شده.
زن، زندگی، آزادی از اینجا ریشه دارد؛ نه آنچه در تصورات کودکانه‌ی مرکزنشینان میگذرد.

@petitanalysis

🔹به جای کتاب‌های زرد، رمان‌های معروف‌ جهان را بخوانید.

این نام‌ها فریبنده‌اند:
آنتونی رابینز
برایان تریسی
رابرت کیوساکی
دیل کارنگی
اسپنسر جانسون
لویز هی
کن بلانچارد
ناپلئون هیل
اندرو ماتیوز
جوزف مورفی
خاویر کرمنت
باربارا دی آنجلس
جک کنفیلد
رابرت گرین
اسکاول شین
جو ویتالی
مایکل لوسیر
گابریل برنستین
جنی لاولس
راندا برن
ران آردن
و بسیاری دیگر ...
و همچنین مشابه ایرانی این نویسندگان که نمی‌توان به راحتی از آنان نام برد...
این اسامی تنها بخشی از نام‌هایی است که به نویسندگان «کتاب‌های زرد» در جهان معروف‌اند. اگر معتاد به خواندن کتاب‌های این نویسندگان هستید، از این اعتیاد خودتان را نجات دهید. پیشنهاد می‌شود عوض پناه جستن به مطالب فریبنده‌ی این نویسندگان خطرناک، خود را به خواندن رمان‌های جدی جهان- نه رمان‌های زرد- عادت دهید. شک نداشته باشید که رمان می‌تواند، جهان شما را دگرگون کند و از شما انسانی باهوش‌تر و آگاه‌تر بسازد.

@lorca1871

هنوز آنقدر کافر نشده‌ایم که از نذر عزای امام حسین بگذریم! حکایت زنی است که توسط یک راکب موتور مورد تعرض قرار گرفت و از طبیعی‌ترین حق خود- دفاع- استفاده کرد. در نهایت به خاطر بی‌حجابی شلاق خورد و جامعه‌ی اسلامی ثابت کرد که آنقدر بی‌دین نشده که حتی موقع دادستانی، فراموش کند که زنی بی‌حجاب باید شلاق گناهش را بخورد.

@petitanalysis

@petitanalysis

حیات عریان!

@petitanalysis

https://t.me/radiozamaneh/119411

#موسیقی_اقلیت
مرا نه سر نه سامان آفریدند
پریشانم، پریشان افریدند
پریشان خاطران رفتند در خاک
مرا از خاک ایشان آفریدند

بیست و سه سال از داغ سینه‌ی تنبور گذشت...

@petitanalysis

آگامبن معتقد بود ‏در شرایط استثنایی "اردوگاه" کسی نمی‌میرد؛ تنها "موزلمان" ها تبدیل به "جسد" می‌شوند! غرض آنکه در این فضای استثنایی، مرگ نخواهد توانست تلنگری بر جامعه و تسهیلگری جهت هرگونه اکت، چه انقلابی و چه فرهنگی باشد.
در مورد قتل حکومتی ژینا نیز، این مرگ وی نبود که ایران را به سوی مترقی ترین حرکت انقلابی تاریخ خاورمیانه پیش برد! بلکه پیشینه‌ی جنبش زن زندگی آزادی و مقاومتی تاریخی (که از قضا از سوی مرکز بایکوت شده بود و تا قبل از آن کمتر کسی حتی این شعار را شنیده بود) بود که به سرعت در تمام ایران ریشه دواند و در نهایت به کمک سلطنت‌طلبان شعله‌های اخگرگون آن خاموش گشت.
در شرایط پیش رو، تاکید بر حق حیات آزاد تنها مفر رستگاری است و لازم است شعار تمام سالهای شوکران را تکرار کنم: سعادت امری جمعی است! لذا حق حیات آزاد جمعی تنها راهی است که می‌تواند در مقابل جمهوری اسلامی نتیجه‌بخش باشد.

پی نوشت: با تمام اختلاف‌های عقیدتی که با مرحوم کیانوش سنجری دارم، نام او در زمره‌ی کسانی بود که به نسل ما امید مبارزه و ادامه می‌داد. از صمیم قلب آرزو می‌کنم روحش در آرامش ابدی باشد که لیاقت او چنین از بین رفتن نبود.


@petitanalysis

هزاران زن در قامیشلو در اعتراض به صدور حکم اعدام برای وریشه مرادی تظاهرات کردند

معترضان که حدود ۱۰ هزار زن را شامل می‌شدند با سر دادن شعارهایی همچون «ژن، ژیان، ئازادی» و «زنده باد مقاومت زندانیان»، همبستگی خود را با وریشه مرادی، پخشان عزیزی، شریفە محمدی و دیگر فعالان زندانی در ایران نشان دادند.

https://t.me/iv?url=https://www.radiozamaneh.com/839137/&rhash=0ceb6994783a68

https://www.radiozamaneh.com/839137

@RadioZamaneh | رادیو زمانه

آخرین سنگر مبارزه، بدن است و آخرین راه، دست شستن از جان.
برای ما به یادگار می‌ماند... .

@petitanalysis

هم مرگ بر جهان شما نیز بگذرد...

@petitanalysis

خشونتی که دنیای پیرامون را کنترل می‌کند بسیار بیشتر از آن است که تکینه‌ها تاب رزم مقابل آن را داشته باشند و ضعیف‌تر از آن است که هر انسانی که روحش هنوز در‌بند نشده، در مقابلش سکوت کند. سالها زندگی در کنار افغان‌ها به من آموخت که زندگی تا چه حد ارجمند است و چه رنج‌هایی را که می‌توان تحمل کرد تا این گوهر ناب را نزد خود نگاه داشت، حال آنکه حتی می‌توان خود را به چرخ‌دنده‌های بی‌صاحب‌مانده‌ی این نظم بی‌اخلاق سپرد، تا بتوان آرامش را به عزیزانی هدیه داد.
در کشاکش این داستان پدران و مادرانی از خود می‌گذرند تا شاید آینده‌ای بهتر را به فرزندانشان هدیه دهند.
آینده‌ای که چند روز پیش مدیر مدرسه‌ای در کرج باعث شد دخترکی افغان به ساختمانی شش‌طبقه پناه ببرد و خود را از آن پایین بیاندازد. در حد فاصل پریدن تا سقوط در ذهن او چه گذشت...؟ نمیدانم! اما می‌دانم کمترین کاری که از دستم می‌آید این است که با یادآوری این حادثه تلاش کنم دختری دیگر قربانی این داستان نشود... .

@petitanalysis

از یاور همیشه مومن:
https://t.me/navayemahjor

حسن زیرک یه آهنگ داره که میگه "میترسم بمیرم و زیباییت را دوباره نبینم". این آهنگ برام جایگاهی داشت که حتی توی #موسیقی_اقلیت هم نذاشتمش! الآن متوجه شدم مدتیه ریمیکسش کردن و ترند اینستاگرام شده... .
دنیای کنونی چیزی برای ما که بتونیم تنها برای خودمون نگه‌داریم باقی نمیذاره و طوری ما رو می‌بلعه که باور نمی‌کنیم... .
در مقابل جهانی که ما رو در خود حل و بازتعریف میکنه، راهی نیست جز رها کردن قبل از ستانده شدن!

این بزرگوار رو دریابید.

@petitanalysis

صرفا دوست داشتم چهره‌هاشونو ببینید.

@petitanalysis

#موسیقی_اقلیت
Sorrowful existence

@petitanalysis

حکومت بر سنگر بدن و تسلط بر جسم بشر قطعا یکی از شرورانه‌‌ترین خواسته‌های حکومت‌های توتالیتر است که گاه و بیگاه با شجاعتی مثال زدنی، انسانهایی شریف در برابر این خواست حکومت می‌ایستند:
تصویر از زنی که پس از تذکرهای حراست دانشگاه، به این شکل به آنها پاسخ داد.

@petitanalysis

حجم خوشبختی و بدبختی در جهان بشر به طرز حیرت‌آوری برابر است. به همان مقدار که شخصی خوشبختی را لمس می‌کند، جایی از این کره‌ی خاکی کسی در حال دست و پا زدن در بدبختی است و جالب آنکه کشورهایی که تصور می‌شود سرانه‌ی خوش‌بختی بالاتری دارند، تنها استادانی هستند که می‌دانند چگونه توازن بدبختی را به کشوری ثالث بسپارند: کارگرانی در گوشه‌ای از جهان زجر می‌کشند تا برج‌هایی در جای دیگر چراغان باقی بماند. در این میان آنان که بمب‌ها و جنگ را با نگاهی سانتیمانتال به ترقه تشبیه می‌کنند، تنها مردمانی بدبخت هستند که علاوه بر بدبختی، در تلاشند خود را در خور ترحم جلوه دهند... .
(ویدئوی دختر افغان و نگاه او به دردها و رنج‌ها را با این ترانه‌ی مبتذل مقایسه کنید).

@petitanalysis

موسیقی در دل جنگ

ویدئو مربوط به روزهای محاصره‌ی کوبانی توسط داعش - سال ۲۰۱۴

کانال موسیقی سنتی "کُرُن موزیک"  @koronmusic 🎶

پیدا کردم این ویدئو رو...

شعر از هیمن موکریانی

@petitanalysis

🔴 گزارش تائيد نشده از تیراندازی مرگبار به مهاجران افغان در مرز ایران

دفتر نمایندگی سیاسی سازمان ملل در افغانستان (یوناما) روز پنجشنبه ۱۷ اکتبر با انتشار پستی در شبکه اکس (توئیتر سابق) نگرانی عمیق خود را نسبت به گزارش‌های نگران‌کننده درباره کشته و زخمی شدن شماری از پناهجویان اهل افغانستان در نزدیکی مرز سراوان ایران ابراز کرد.

این سازمان خواستار تحقیقات "جامع و شفاف" در این مورد شده و بر "حفاظت از حقوق مهاجران" بر اساس قوانین بین‌المللی تاکید کرد.

گروه رسانه‌ای "حال وش" فعال در حوزه مسائل استان سیستان و بلوچستان پیش‌تر خبر داده بود که شامگاه یکشنبه ۲۳ مهرماه ده‌ها تن از اتباع افغانستان در مرز کلگان سراوان که قصد ورود به داخل کشور را داشتند، از سوی نیروهای نظامی جمهوری اسلامی هدف تیراندازی قرار گرفته و ده‌ها تن از آنها کشته و زخمی شدند.

‏بنا به گزارش حال وش، شاهدان عینی گفته بودند: « تعداد مهاجرین افغان حدود ۳۰۰ نفر بوده اند که از این تعداد فقط حدود ۶۰ الی ۷۰ نفر زنده مانده‌اند.» این آمار به طور مستقل قابل تائید نیست.

با این حال، حکومت طالبان در افغانستان اعلام کرده است ‌که یک هیات عالی‌رتبه را برای بررسی گزارش‌ها درباره کشته و زخمی ‌شدن شهروندان افغانستان در منطقه مرزی میان ایران و پاکستان تعیین کرده است.

از سوی دیگر، حسن کاظمی قمی، نماینده ویژه رئیس جمهور ایران برای افغانستان تاکید کرد که "اخبار جان باختن ده‌ها اتباع افغانستان" صحت ندارد.

رضا شجاعی، فرمانده مرزبانی سیستان و بلوچستان نیز وقوع چنین حادثه را کاملا رد کرده و تصاویر و مطالب منتشر شده مرتبط به این خبر را از اساس کذب خواند.

بر اساس گزارش آژانس پناهندگان سازمان ملل، ایران میزبان حدود ۳.۴ میلیون پناهنده خارجی است که افغان‌ها بیشترین آن‌ها را تشکیل می‌دهند.

با این حال جمهوری اسلامی برخورد سخت‌گیرانه‌ای با این اتباع دارد. وزیر کشور جمهوری اسلامی در شهریور سال جاری از آغاز قریب‌الوقوع طرح "ساماندهی اتباع خارجی" خبر داده و اعلام کرده بود، نخستین گام این طرح، "اخراج اتباع غیرقانونی و بدون مجوز" خواهد بود و به زودی اجرایی می‌شود.
@dw_farsi

با اینکه میخوام سر به تنت نباشه، امیدوارم گیر سگای رژیم نیفتاده باشی... . آپدیت کن اگر زنده‌ای.

اگه فقط یه آدم‌فروش لازمه تا همه‌چیز رو ببازی، بهتره همه‌چیز رو ببازی.
سوال بعدی.

خطاب به جمهوری اسلامی!
به کوێری چاوەکانت؛ ژیان بەر دەوامە.

@petitanalysis

تو چشماشون به دقت نگاه کن. خودت رو از کدوم از این تصاویر لایق‌تر برای زندگی می‌بینی...؟

وای خدا کنه جنگ نشه؛ من از جنگ می‌ترسم... .

@petitanalysis

@petitanalysis

۱۵ نفر در طغیان رودخانه هلیل‌رود جیرفت، پس از تلاش برای نجات جان دو کودک غرق شدند

خبرگزاری‌های داخلی ایران به نقل از رضا فلاح، مدیرعامل جمعیت هلال احمر کرمان از یافتن ۱۵ جسد بی‌جان، در رودخانه هلیل‌رود در جیرفت خبر دادند.
طبق گزارش خبرگزاری دولتی جمهوری اسلامی (ایرنا) عصر روز دوشنبه بر اثر بارندگی در بالادست هلیل‌رود این رودخانه طغیان کرد. تعدادی از کودکان افغانستانی در حال آب تنی در آب رودخانه بودند که گرفتار سیلاب می‌شوند. والدین و افراد دیگر برای نجات آن‌ها اقدام کرده‌اند اما بعد از تلاش برای نجات دادن دو کودک، حدود ۱۵ نفر از جمله کودکان درگیر این سیلاب شده و غرق شده‌اند. بعد از یافتن پیکر بی‌جان پانزدهمین مفقودی، مدیرعامل هلال‌احمر کرمان از پایان عملیات جست‌وجو در حادثه طغیان هلیل‌رود خبر داده است. براساس گزارش ایرنا به جز یک نفر بقیه فوت‌شدگان مهاجران افغانستانی بودند.
رودخانه هلیل‌رود در جنوب استان کرمان قرار دارد و با طول ۳۹۰ کیلومتر، به‌عنوان بزرگترین رود جنوب شرق ایران شناخته می‌شود.

خبرهای روز را در وبلاگ روزانه ما دنبال کنید.

@RadioZamaneh | رادیو زمانه

اونيكه شاد بودن از مرگ انسان ها رو در كالبد واژه شهادت تبديل به فرهنگ كرد ما نبوديم. حكومتى بود كه مرگ رو ميپرستيد. پس چرا ما نبايد از مرگ انديشه هاى تاريك و بى هويت و پوچ، شاد باشيم…!؟

بارها تبريك و شادباش به تمام انهاييكه با خداوند خونخوارشان بر سر سفره ارتزاق بهشتى نشستند. بيش باد و افزون باد…

دقیقا...
و نزد خدا روزی می‌گیرد.

حالا ما وسط جنبش ژینا هم همینو می‌گفتیم...
یادمه یه جایی گفتم تا ندونم کی پشت "جوانان محلات" پنهان شده دیگه تو خیابون نمیرم.
من نه دنبال اسمم و نه دنبال رسم. من لژیونم! دیو پلیدی که بی‌شماره. برای ما دشمن دشمن، لزوما دوست محسوب‌ نمیشه. پس نه گفتمانی با شاه‌الهی ها دارم و نه با فارس‌الهی.

@petitanalysis

دلسوزی ناگهانی رسانه برای حوادثی شبیه معدن طبس بیشتر شبیه ژست عکاسی طبقه‌ی خرده بورژوازی امروزی در باغی کرایه‌ای است. بی‌فایده و به قول جوانان امروزی ادایی است

این کفش‌ها بیشتر از آنچه ما بتوانیم سخن خواهند گفت.

@petitanalysis

#موسیقی_اقلیت
هاو سه ران ده ردم
هاو سه ران ده ردم
له سه ر تا وه پا
ئالوده ده ردم...

@petitanalysis

دوستی پیام داده بود که به چه دلیل اخیرا سویه‌ی نوشته‌هایم به سمت تغزل است. پرسیدم مگر نمی‌دانی؟ غزل فرزند آرامش بین نا‌آرامی‌هاست. درنگی برای پرورش عاشقانه‌ها در وجودم پیدا کرده‌ام.
این مکالمه دیشب به پایان رسید و امروز متوجه‌ شدم که معدنچی ها آخرین داراییشان را هم فدا کردند... .

@petitanalysis

وه‌ره‌ یارم ، وه‌ره‌ ئه‌ی تازه‌ یارم !
وه‌ره‌ ئه‌ستێره‌که‌ی شه‌وگاری تارم !

وه‌ره‌ ئه‌ی شاپه‌ڕی باڵی خه‌یاڵم !
وه‌ره‌ ئه‌ی شه‌وچرای ڕووناکی ماڵم !

وه‌ره‌ خاسه‌ که‌وی ڕام و که‌ویی من !
وه‌ره‌ ئیلهامه‌که‌ی نیوه‌ شه‌وی من !

وه‌ره‌ ئۆخژنی سینه‌ی پڕ گڕی من !
وه‌ره‌ پیرۆزه‌که‌ی به‌رزه‌ فڕی من !

وه‌ره‌ ئاونگی سه‌ر په‌لکی گوڵی سوور!
وه‌ره‌ ئاورینگی گه‌رم و مه‌شغه‌ڵی نوور!

وه‌ره‌ ئه‌ی ڕێژنه‌ بارانی به‌هاری !
وه‌ره‌ شیعری ته‌ڕی پڕ ورده‌کاری !

وه‌ره‌ ئه‌ی نه‌ونه‌مامی باخی ژینم !
وه‌ره‌ ئه‌ی شاگوڵی مێرگی ئه‌وینم !

وه‌ره‌ کاروانکوژه‌ی کاتی به‌یانیم !
وه‌ره‌ بیره‌وه‌ری و ئاواتی جوانیم !

وه‌ره‌ ئه‌ی بوت هه‌تاکوو بت په‌رستم !
وه‌ره‌ مه‌مکۆڵه‌که‌ت بگرم له‌ مستم !

وه‌ره‌ ئه‌ی (خه‌ج)، وه‌ره‌ ئه‌ی(خاتو زین)م !
وه‌ره‌ با به‌ژن و به‌ڵاکه‌ت ببینم !

وه‌ره‌ با دامرێ ئاوات و تاسه‌م !
وه‌ره‌ با بسکه‌که‌ت لادا هه‌ناسه‌م !

وه‌ره‌ با هه‌ڵمژم ئه‌و لێوه‌ گه‌رمه‌ !
وه‌ره‌ با هه‌ڵکوشم ئه‌و ڕانه‌ نه‌رمه‌ !

وه‌ره‌ جوانێ ، وه‌ره‌ نازت بکێشم !
وه‌ره‌ وه‌ک ده‌سته‌ گوڵ داتنێم له‌ پێشم !

وه‌ره‌ با به‌س بکه‌م ئه‌و باوه‌ باوه‌ !
وه‌ره‌ با بێن بکه‌م ئه‌و بسکه‌ خاوه‌ !

وه‌ره‌ با ده‌س له‌ بالاکه‌ت وه‌رێنم !
وه‌ره‌ کوڵمه‌م له‌ کوڵمه‌ت تۆ خشێنم !

وه‌ره‌ سووربه‌ له‌ سه‌ر واده‌ و به‌ڵێنێ !
وه‌ره‌ کورد به‌ و مه‌که‌ په‌یمان شکێنێ !

وه‌ره‌ گیانم فیدای چاوی ڕه‌شی تۆ !
وه‌ره‌ با هه‌ست بکه‌م گه‌رمیی له‌شی تۆ !

وه‌ره‌ ماچم ده‌یه‌ ماچی خودایی !
که‌ بێزارم له‌ ماچی سینه‌مایی !

@petitanalysis

بوسه‌ی خدایی
با صدای خود هیمن مکریانی

@petitanalysis

ماهی من ته نها مه هیکه سه د نجومی مه حو ئه کرد

یاری من ته نها گولیکه سه د هه زاری گرتوه


خوش له سه ر سینه ی سه ری هه لدا وه دوو گوی سه ر به مور

ماتو حیرانم که عرعر کی هه ناری گرتوه

شه ر به تی عونابی لیوی شه که ر و بادامی چاو

سه روی قه دت راسته ئه نواعی سیماری گرتوه

لعلی شه گه ر بای تو تیر ئاوه شه که رباری

لیوی میحنه ت باری من بی ئاوه باری گرتوه

ئه ژده های زولفی له ده وری گه نجی حوسنی حاریسه

حه لقه حه لقه چین به چین سه ر تا به خواری گرتوه

گه ردو بادی هیجری تو وا عالمی لی کردمه توز

نه ک دوو چاوم به لکوو حه تا دل غوباری گرتوه

@petitanalysis

مرزها تغییر می‌کنند. دشمنان دوست و دوستان یار می‌شوند. و تاریخ پس از فرونشست تمام خاکستر معلق در هوا، به قامت پولادین حقیقت باقی می‌ماند.
انقلاب ژینا تاثیری بر ادبیات سیاسی و جنبش های اجتماعی ایران برجا گذاشت که هرگز فراموش نخواهد شد!
جنبش اجتماعی ژینا با قدرت تمام پیروز شد و انقلاب سیاسی ژینا متاسفانه شکست خورد.
خوشحالم که جزئی تاثیرگذار- هرچند اندک- از تاریخ معاصر بودیم.

@petitanalysis

قژی نەرمت وەکوو تاڵی خۆرەتاو
بە سەر شان و قۆڵی سپی پەرش و خاو
نەغمەی شیرین ئاوازی خۆش لە دەنگا
ورشەی سەرنج لە ناو چاوێکی مەنگا

خاڵیکی کاڵ نەخشێکی جوان لەسەر ڕوو
بەژن و باڵات وردیلە و ڕێک و هەڵچوو
زەردەخەنەی ئەو ڕووە هی ئەو لێوە
فریشتەی هەست هی ئەم دڵە بزێوە
وای لێ ئەکا بێتە سەما و گۆرانی
بلەرزێنێ تەلی ئاوازی جوانی

قژی نەرمت وەکوو تاڵی خۆرەتاو
بە سەر شان و قۆڵی سپی پەرش و خاو
نەغمەی شیرین ئاوازی خۆش لە دەنگا
ورشەی سەرنج لە ناو چاوێکی مەنگا

درەختەکەی سەر کانییەکەی باخی چەم
پێئەکەنێ گەڵای ئەڵێن پڕ بە دەم
لەبیرمانە مناڵ بووین لە ناو باخا
زەردەی دەمان ئەیدا بە پشتی داخا
تۆ بنواڕە ئەو کانییە نازدارە
ئێستەیش وێنەی هەردووکمانی تیا دیارە

@petitanalysis