💚الصابرین 🍂 @nashratislami9 Channel on Telegram

💚الصابرین 🍂

@nashratislami9


بسمـ رب تــعالـی 🌱



همــراه مٺن ها ، انـدرز، ســخنـان نــاب🕊


                    ࿇࿇࿇࿇࿇࿇࿇࿇࿇࿇
   

💚الصابرین🍂 (Arabic)

مرحبًا بكم في قناة الصابرين! هذه القناة مكان للمشاركة والتواصل مع مجتمع يهتم بالمحتوى الديني والأخلاقي. نقدم لكم أحدث الإصدارات والمقالات الهامة والحكم النابعة من القلوب النقية. إذا كنت تبحث عن مكان للاسترخاء والتأمل وتحفيز نفسك بالأفكار الإيجابية، فإن الصابرين هي القناة المثالية لك. انضم إلينا اليوم وكن جزءًا من هذه الأسرة الرائعة التي تسعى للتطوير الذاتي والتواصل البناء.

💚الصابرین 🍂

07 Jan, 17:01


🔋تبادلات ليستي عبدالله
           https://t.me/asLam9196
🛢 تفسير جامع
                   https://t.me/tfsir61
🔋تفسير مبين  
                https://t.me/Qoran61
🛢الصابرین
     https://t.me/Nashratislami9
🔋   حصن مسلم
        https://t.me/PanA313361
🛢صحیح مسلم  
         https://t.me/moslm6133
🔋تفسیر قر آن  
          https://t.me/klamalah33
🛢 سیرت النبی
         https://t.me/NABE61122
🔋فقه اهل سنت
              https://t.me/FAQ6133
🛢تلاوت های ناب
                https://t.me/tlaut61
🔋القانتین  
          https://t.me/QRanaiman
🛢احادیث قدسی
          https://t.me/QDSihaDis
🔋اربعیین نووی
   https://t.me/AlloloMRJAN61
🔋اشعار و اذکار
https://t.me/aslamshhr61
🛢طب سنتی
   https://t.me/Seventy_sevenshop
🔋آرامش
         https://t.me/AZKAR1390
🛢کلیپ های نایاب
            https://t.me/skot1402
🔋احادیث صحیح
      https://t.me/BKHARE1402
🛢اناشید های ناب
        https://t.me/NSHED1390
🔋لولو المر جان  
     https://t.me/kTABKOLAT61
🛢ریاض الصالحین
  https://t.me/RWAZalsalhEn61
🔋  احکام اهل سنت
          https://t.me/faQa61122
🛢قانتین
         https://t.me/QranasLam
🔋صحیح بخاری
                   https://t.me/shih61
    
🛢  تفسیر نور
               https://t.me/QRAN61
🔋الذاکرین  
              https://t.me/towhid_1
🛢 الصادقین
https://t.me/Ahmedfirouzahmadi
🔋سرود های دلنشین
        https://t.me/url_is_not_val

💚الصابرین 🍂

02 Jan, 04:49


اسباب همکاري برخي از مسلمانان با باند عبدالله بن سبأ
يحيي ‌بن سعيد و عبدالله‌ بن سعيد ‌بن ثابت مي‌گويند: در مورد علت همکاري و همراهي محمدبن حذيفه (پسر همسر حضرت عثمان که در خانة او بزرگ شده بود) – با گروه سبأيه از سعيد‌بن مسيب سؤال کرد. 

سعيدگفت: او يتيم بود و در خانه حضرت عثمان بزرگ شد، زيرا حضرت عثمان سرپرست ايتام خانواده و عشريه خويش بود و همة مخارج زندگي آنان را بر عهده داشت، وقتي حضرت عثمان به مقام خلافت برگزيده شد، محمدبن حذيفه از او خواست او را به مقامي بگمارد!

حضرت عثمان به او گفت: پسرم! اگر تو توانايي و شايستگي کاري را مي‌داشتي آن را به تو مي‌سپردم، اما هنوز اين اهليت و شايستگي را پيدا نکرده‌اي!؟ 

محمد گفت: در اين صورت به من اجازه بده دنبال کاري بروم و خود مخارج زندگي خويش را تأمين کنم! 

حضرت عثمان گفت: هر کجا که دوست داري آزادي مي‌تواني بروي!

حضرت عثمان همة امکانات و پول لازم را از اموال شخصي خود در اختيار محمدبن حذيفه گذاشت و او در حالي که از حضرت عثمان به خاطر اينکه او را در مقامي قرار نداده بود، بسيار دلخور بود راه مصر را در پيش گرفت، آنجا بود که اتباع عبدالله بن سباي يهودي با اطلاع از آنچه که ميان او و عثمان گذشته بود، خود را به او نزديک نموده و او را به همکاري با خود دعوت نمودند!» 

9- از سعيدبن مسيب در مورد مخالفت عمّار بن ياسر با حضرت عثمان و در حالي که او سبأي نبود، - تحت تأثير سبأيان قرار گرفته بود – سؤال کردند؟ 

سعيدبن مسيب گفت: ميان عمار بن ياسر و عباس بن عتبه نزاعي روي داد و يکديگر را مورد اتهام نارواي «قذف» قرار دادند، حضرت عثمان بر اساس موازين شرعي دستور مجازات هر دوي آنها را صادر نمود و همين موضوع سبب ايجاد اختلاف و نزاع ميان خانوادة عمار و خانوادة عباس‌بن عتبه گرديد و سبب دلخوري عمار از حضرت عثمان نيز شده بود![1] 

10- مبشّر از سالم بن عبدالله بن عمر در مورد اسباب حمايت محمدبن ابي‌بکر از سبأيان در برابر حضرت عثمان سؤال کرد. 

سالم گفت: کينه‌توزي و طمع‌ورزي عامل اصلي آن بود. 

مبشّر گفت: چرا محمدبن ابي‌بکر دچار کينه‌توزي و طمع‌ورزي بود؟! 

سالم گفت: محمدبن ابي‌بکر به خاطر منزلت پدرش حضرت ابوبکر، از منزلت ويژه‌اي برخوردار بود، اما عده‌اي او را فريب داده و دچار غرور و خودسري نموده بودند! 

او کار خلافي را مرتکب گرديد و حضرت عثمان او را مورد بازخواست قرار داد و به خوردن شلاق محکوم شد، حضرت عثمان حاضر نشد حکم الهي را در مورد او به اجرا نگذارد!

اين قضيه باعث ايجاد کينه و در دل او شد و در مقابل حضرت عثمان موضعگيري نمود، حضرت عايشه او را مذمّم يعني مذموم نام مي‌بردند![2] 

11- اين سخنان را با پرسشي که مورخ بزرگ امام ابن کثير رحمه‌الله مطرح نموده و پاسخ‌هاي سنجيده‌اي که به آن داده، خاتمه مي‌دهيم. 

او مي‌گويد: اگر کسي بگويد: در حالي که جمع زيادي از بزرگان اصحاب در مدينه بودند، چگونه بود که از حضرت عثمان حمايت نکردند تا سرانجام سبأيان شورشي او را به قتل رسانيدند؟! 

به اين پرسش از چند جهت مي‌توان پاسخ داد: 

يکم: هيچ يک از اصحاب فکر نمي‌کردند که خوارج باند عبدالله بن سباي يهودي، کارشان در نهايت به کشتن حضرت عثمان مي‌انجامد! زيرا آنان در مورد کشتن او چيزي بر زبان نياورده و حتي بسياري از آنان در آغاز اساساً در انديشة کشتن او نبودند! 

آنان ابتدا او را بر سر يک سه راهي قرار دادند: يا استعفا بدهد، يا مروان‌بن حکم را به ايشان تحويل بدهد! يا او را خواهند کشت!

بسياري از اصحاب انتظار داشتند که حضرت عثمان يا مروان را تحويل آنها داده، يا خود از مقام خلافت استعفا بدهد! و بدين ترتيب آن بحران را پشت سر بگذارد. 

در واقع – همچنان که گفته شد: اصحاب رسول خدا فکر نمي‌کردند که کار به کشته شدن حضرت عثمان بيانجامد و آن گروه ياغي تا به آن حد جرأت پيدا کنند که خليفه مسلمانان را از پاي درآوردند!

دوم: اصحاب رسول خدا -صلى الله عليه وسلم- از حضرت عثمان دفاع کرده و در برابر مهاجمان آشوبگر به سختي ايستادگي نموده و تعدادي از آنها در نهايت به شهادت رسيدند! 

اما وقتي سير حوادث شکل ديگري پيدا کرد، حضرت عثمان به فرزندان اصحاب که براي محافظت از او در منزلش مستقر شده بودند، دستور داد به هيچوجه دست به اسلحه نبرند و آنان را به سختي سوگند داد که به خانه‌هاي خويش بازگردند، آنان عليرغم ميل باطني به دفاع و از روي نارضايتي دستور حضرت عثمان را اطاعت کردند، زيرا اجراي امر امير و خليفه را عبادت مي‌شمردند و مخالفت با او را معصيت مي‌دانستند! 

سوم: سرکردگان و طراحان توطئه براي خود وقت مناسبي را براي اشغال مدينه انتخاب کرده بودند، زيرا در آن وقت از سال بسياري از اهل مدينه به حج رفته و تنها تعداد کمي از کساني که مي‌توانستند شمشير به دست بگيرند، در مدينه باقي مانده بودند. 

پس از آنکه شورشيان فرار ي

💚الصابرین 🍂

02 Jan, 04:49


اسباب همکاری بعضی از مسلمانان باباند عبدالله بن سبا

💚الصابرین 🍂

02 Jan, 04:49


باعبدالله بن سباي يهودي متوجه حرکت سپاهياني از مصر و شام و بصره و کوفه براي حمايت از حضرت عثمان شدند، و زمان بازگشت حجاج را نزديک ديدند، هدف اصلي خود را که کشتن حضرت عثمان بود به جلو انداختند! تا قبل از رسيدن آنها کار را يکسره کنند! 

چهارم: تعداد شورشيان در مقايسه با مردم مدينه بسيار بود، آنان سه هزار نفر بودند، و به خاطر آنکه مجاهدين مسلمان اهل مدينه در مرزهاي مختلف مشغول پاسداري و رويارويي با دشمنان بودند، افراد کافي براي رويارويي با آنها در مدينه وجود نداشت. 

از طرف ديگر بسياري از اصحاب خود را از درگير شدن با بحران کنار کشيده و در خانه‌هاي خويش ماندند، هر کس هم که به مسجد مي‌آمد، براي محافظت از جان خود شمشيرش را به همراه مي‌آورد. 

چنانچه اگر آن عده از بزرگان اصحاب که در مدينه بودند، مي‌خواستند، شورشيان را از اطراف خانة حضرت عثمان دور کنند از عهدة آن برنمي‌آمدند! 

از طرفي بزرگاني مانند حضرت علي و طلحه و زبير -رضي الله عنهم- فرزندان جوان خود را براي دفاع از حضرت عثمان به منزل او فرستاده بودند و آنان به بهترين صورت به مسئوليت خويش عمل کردند و با خوارج شورشي به رويارويي پرداختند، تنها زماني از مقابله با آنها دست برداشتند که حضرت عثمان از ايشان خواست شمشيرهايشان را در نيام کرده، و به خانه‌هاي خويش بازگردند! 

اين ادعا که برخي مطرح مي‌نمايند که بعضي از اصحاب مانند: حضرت علي و طلحه و زبير، حضرت عثمان را تنها گذاشتند و به کشته شدن او راضي بودند، ادعاي دروغ و باطلي بيش نيست!

رضايت هيچ يک از اصحاب به کشته شدن حضرت عثمان نه اينکه صحت ندارد، بلکه همة اصحاب از آن به شدت ناراضي بوده و قاتلين او را مورد لعن و نفرين قرار دادند! 

اما کساني همچون عمار ياسر آرزو مي‌کرد که: کاش حضرت عثمان از مقام خلافت استعفا مي‌داد! 

خداوند شهيد بزرگوار حضرت عثمان و همه اصحاب رسول خدا را مورد رحمت و مشمول رضايت خود فرمايد. 

 


--------------------------------------------------------------------------------

[1]- تاريخ طبري: ج 4 ص 399

[2]- تاريخ طبري: ج 4 ص 400

💚الصابرین 🍂

02 Jan, 04:45


صفحه ⇔ 123

💚الصابرین 🍂

02 Jan, 04:45


▒⃟💠 ▒⃟✿⃟💠﷽ ▒⃟✿⃟💠 ▒⃟💠

💡#لغات_آیه: ۹٠ سوره مائده

💠 يَا أَيُّهَا : ای
💠 الَّذِينَ : کسانی که
💠 آمَنُوا : ایمان آورده‌اید
💠 إِنَّمَا : جز این نیست که
💠 الْخَمْرُ : شراب
💠 وَالْمَيْسِرُ : و قمار
💠 وَالْأَنصَابُ : و بت‌ها
💠 وَالْأَزْلَامُ : تیرهای قرعه
💠 رِجْسٌ : پلیدی ای است
💠 مِّنْ : از
💠 عَمَلِ : کردار
💠 الشَّيْطَانِ : شیطان
💠 فَاجْتَنِبُوهُ : پس دوری گزینید از آن
💠 لَعَلَّكُمْ : باشد که شما
💠 تُفْلِحُونَ : رستگار شوید

▒⃟💠 ▒⃟✿⃟💠 ▒⃟✿⃟💠 ▒⃟💠
📚📙📘📗📕📒📓


▒⃟💠 ▒⃟✿⃟💠﷽ ▒⃟✿⃟💠 ▒⃟💠

💡#لغات_آیه: ۹۱ سوره مائده

📝 إِنَّمَا : جز این نیست که
📝 يُرِيدُ : می‌خواهد
📝 ٱلشَّیْطَانُ : شیطان
📝 أَن يُوقِعَ : که بیفکند
📝 بَيْنَكُمُ : در میان شما
📝 الْعَدَاوَةَ : دشمنی
📝 وَالْبَغْضَاءَ : و کینه را
📝 فِي : در
📝 الْخَمْرِ : شراب
📝 وَ الْمَيْسِرِ : و قمار
📝 وَ يَصُدَّكُمْ : و باز دارد شما را
📝 عَن : از
📝 ذِكْرِ : یاد
📝 اللَّهِ : الله
📝 وَ عَنِ : و از
📝 الصَّلَاةِ : نماز
📝 فَهَلْ : پس آیا
📝 أَنتُم : شما
📝 مُّنتَهُونَ : باز ایستادگان اید

▒⃟💠 ▒⃟✿⃟💠 ▒⃟✿⃟💠

▒⃟💠 ▒⃟✿⃟💠﷽ ▒⃟✿⃟💠 ▒⃟💠

💡#لغات_آیه: ۹۲ سوره مائده

💠 وَأَطِيعُواْ : و فرمان برید
💠 اللّهَ : الله را
💠 وَأَطِيعُواْ : وفرمان برید
💠 الرَّسُولَ : پیامبر را
💠 وَاحْذَرُواْ : و بدحور باشید
💠 فَإِن : پس اگر
💠 تَوَلَّيْتُمْ : پشت کنید
💠 فَاعْلَمُواْ : آنگاه بدانید
💠 أَنَّمَا : که تنها
💠 عَلَى : بر
💠 رَسُولِنَا : پیامبر ما
💠 الْبَلاَغُ : رساندن (پیام)
💠 الْمُبِينُ ‏: آشکار است

▒⃟💠 ▒⃟✿⃟💠 ▒⃟✿⃟💠 ▒⃟💠
📚📙📘📗📕📒📓


▒⃟💠 ▒⃟✿⃟💠﷽ ▒⃟✿⃟💠 ▒⃟💠

💡#لغات_آیه: ۹۳ سوره مائده

💠 لَيْسَ : نیست
💠 عَلَى : بر
💠 الَّذِينَ : کسانی که
💠 آمَنُوا : ایمان آوردند
💠 وَعَمِلُوا : و کردند
💠 الصَّالِحَاتِ : کارهای شایسته
💠 جُنَاحٌ : گناهی
💠 فِيمَا : در آنچه
💠 طَعِمُوا : خورده‌اند (پیش از تحریم)
💠 إِذَا : هرگاه
💠 مَا اتَّقَوا : پرهیزگاری کنند
💠 وَ آمِنُوا : ایمان آوردند
💠 وَعَمِلُوا : و کنند
💠 الصَّالِحَاتِ : کارهای شایسته
💠 ثُمَّ : باز
💠 اتَّقَوا : پرهیزکاری کنند
💠 وَّآمَنُوا : و ایمان آورند
💠 ثُمَّ : سپس
💠 اتَّقَوا : پرهیزکاری کنند
💠 وَّأَحْسَنُوا ۗ: و نیکوکاری کنند
💠 وَٱللَهُ : و الله
💠 يُحِبُّ : دوست می دارد
💠 الْمُحْسِنِينَ : نیکوکاران را

▒⃟💠 ▒⃟✿⃟💠 ▒⃟✿⃟💠 ▒⃟💠


▒⃟💠 ▒⃟✿⃟💠﷽ ▒⃟✿⃟💠 ▒⃟💠

💡#لغات_آیه: ۹۴ سوره مائده

🔹 يَا أَيُّهَا : ای
🔹 الَّذِينَ : کسانی ک
🔹 آمَنُوا : ایمان آورده اید
🔹 لَيَبْلُوَنَّكُمُ : هر آینه می‌آزماید شما را
🔹 اللَّهُ : الله
🔹 بِشَيْءٍ : به چیزی
🔹 مَّنَ : از
🔹 الصَّيْدِ : شکار
🔹 تَنَالُهُ : که می‌رسد به آن
🔹 أَيْدِيكُمْ : دستهای تان
🔹 وَرِمَاحُكُمْ : و نیزه‌های تان
🔹 لِيَعْلَمَ : تا بشناسد(= معلوم کند)
🔹اللَّهُ : الله
🔹 مَن : کسی را که
🔹يَخَافُهُ : می ترسد از او
🔹 بِالْغَيْبِ ۚ: به نهان
🔹 فَمَنِ : پس هر که
🔹 اعْتَدَىٰ : از اندازه بگذرد
🔹 بَعْدَ : پس از
🔹 ذَٰلِكَ : آن
🔹 فَلَهُ : آنگاه برایش
🔹 عَذَابٌ : عذابی
🔹 أَلِيمٌ : دردناک است

▒⃟💠 ▒⃟✿⃟💠 ▒⃟✿⃟💠 ▒⃟💠


▒⃟💠 ▒⃟✿⃟💠﷽ ▒⃟✿⃟💠 ▒⃟💠

💡#لغات_آیه: ۹۵ سوره مائده

🔹 يَا أَيُّهَا : ای
🔹 الَّذِينَ : کسانی که
🔹 آمَنُوا : ایمان آورده اید
🔹 لَا تَقْتُلُوا : مکُشید
🔹 الصَّيْدَ : شکار را
🔹وَأَنتُمْ: در حالی که شما
🔹 حُرُمٌ ۚ: در احرام باشید
🔹 وَمَن : و هر که
🔹 قَتَلَهُ : بکُشد آن را
🔹مِنْکُمْ : از شما
🔹 مُّتَعَمِّدًا : به عمد
🔹 فَجَزَاءٌ : پس کیفری (بر او) است
🔹 مِّثْلُ : مانند
🔹 مَا : آنچه
🔹 قَتَلَ : کشته است
🔹 مِنَ : از (جنس)
🔹 النَّعَمِ : چهارپای دامی
🔹 يَحْكُمُ: که حکم کند
🔹 بِهِ : به (برابری) آن
🔹 ذَوَا : دو
🔹 عَدْلٍ : دادگر
🔹مِنْکُمْ : از خودتان
🔹 هَدْيًا : قربانی ای
🔹بَالِغَ : رسیده
🔹ٱلْکَعْبَةِ: به کعبه
🔹 أَوْ : یا
🔹كَفَّارَةٌ : کفاره‌ای
🔹طَعَامُ : که خوراک
🔹 مَسَاكِينَ : بینوایان است
🔹 أَوْ : یا
🔹عَدْلُ : برابر
🔹ذَٰلِكَ : آن
🔹 صِيَامًا : روزه داشتن
🔹 لِّيَذُوقَ : تا بچشد
🔹وَ بَالَ : کیفر
🔹 أَمْرِهِ ۗ : کردارش را
🔹 عَفَا: درگذشت
🔹 اللَّهُ : الله
🔹 عَمَّا : از آنچه
🔹 سَلَفَ ۚ: گذشته است
🔹وَ مَنْ : و هر که
🔹 عَادَ : بازگردد (و به شکار در حرم بپردازد)
🔹 فَيَنتَقِمُ : پس انتقام گیرد
🔹 اللَّهُ : الله
🔹مِنْهُ : از او
🔹وَ اللَّهُ : و الله
🔹 عَزِيزٌ : توانا
🔹 ذُو: صاحب
🔹 انتِقَامٍ : انتقام است

▒⃟💠 ▒⃟✿⃟💠 ▒⃟✿⃟💠 ▒⃟💠
📚📙📘📗📕📒

💚الصابرین 🍂

30 Dec, 14:35


( فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٌ فَزَادَهُمُ اللَّهُ مَرَضًا ۖ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ بِمَا كَانُوا يَكْذِبُونَ )

البقرة (10) Al-Baqara

در دلهای آنان بیماری است و خداوند بر بیماری آنان افزوده، و بخاطر دروغ هایی که می گفتند، برای شان عذاب دردناکی است.

💚الصابرین 🍂

19 Dec, 18:24


‌‏ .• °``°•.¸.•°``°•.
(      םבםב     )         
 •.    .ﷺ.   ¸.•
      ؍•.♡.•؍
  الَلَـﮬ‌ﮧَـمﷺ ◯صََلَِّﷺوََسََـــلَِّـم ◯وََبََارَِكَﷺ ◯عََلََىَﷺ ◯مـَُحَـمـََّـــــدٍَ اللهم صل وسلم وبارك على سيدناﷺ ونبيناﷺ وحبيبنا ﷺ وقائدنا ﷺ وشفيعناﷺ وقرة عيونناﷺ رسول اللهﷺ محمدﷺ النبي ﷺ الأمي ﷺ الطيب ﷺ الطاهرﷺ الزكي ﷺ وعلى آله ﷺ وصحبهﷺ اجمعينﷺ عدد خلقكﷺ ورضاءنفسكﷺ وزنة عرشكﷺ ومداد كلماتكﷺ كلما ذكرك الذاكرونﷺ وغفل عن ذكرك الغافلون ﷺ ◯وِأّلَهِ وِصٌحٌبِهِ ◯أّجِمَعٌيِّنﷺِ ﷺ مـَُحَـمـََّــــــدٍَﷺْ وِأّلَهِ وِصٌحٌبِهِ أّجِمَعٌيّن

💚الصابرین 🍂

17 Dec, 20:32


اسباب همکاري برخي از مسلمانان با باند عبدالله بن سبأ
يحيي ‌بن سعيد و عبدالله‌ بن سعيد ‌بن ثابت مي‌گويند: در مورد علت همکاري و همراهي محمدبن حذيفه (پسر همسر حضرت عثمان که در خانة او بزرگ شده بود) – با گروه سبأيه از سعيد‌بن مسيب سؤال کرد. 

سعيدگفت: او يتيم بود و در خانه حضرت عثمان بزرگ شد، زيرا حضرت عثمان سرپرست ايتام خانواده و عشريه خويش بود و همة مخارج زندگي آنان را بر عهده داشت، وقتي حضرت عثمان به مقام خلافت برگزيده شد، محمدبن حذيفه از او خواست او را به مقامي بگمارد!

حضرت عثمان به او گفت: پسرم! اگر تو توانايي و شايستگي کاري را مي‌داشتي آن را به تو مي‌سپردم، اما هنوز اين اهليت و شايستگي را پيدا نکرده‌اي!؟ 

محمد گفت: در اين صورت به من اجازه بده دنبال کاري بروم و خود مخارج زندگي خويش را تأمين کنم! 

حضرت عثمان گفت: هر کجا که دوست داري آزادي مي‌تواني بروي!

حضرت عثمان همة امکانات و پول لازم را از اموال شخصي خود در اختيار محمدبن حذيفه گذاشت و او در حالي که از حضرت عثمان به خاطر اينکه او را در مقامي قرار نداده بود، بسيار دلخور بود راه مصر را در پيش گرفت، آنجا بود که اتباع عبدالله بن سباي يهودي با اطلاع از آنچه که ميان او و عثمان گذشته بود، خود را به او نزديک نموده و او را به همکاري با خود دعوت نمودند!» 

9- از سعيدبن مسيب در مورد مخالفت عمّار بن ياسر با حضرت عثمان و در حالي که او سبأي نبود، - تحت تأثير سبأيان قرار گرفته بود – سؤال کردند؟ 

سعيدبن مسيب گفت: ميان عمار بن ياسر و عباس بن عتبه نزاعي روي داد و يکديگر را مورد اتهام نارواي «قذف» قرار دادند، حضرت عثمان بر اساس موازين شرعي دستور مجازات هر دوي آنها را صادر نمود و همين موضوع سبب ايجاد اختلاف و نزاع ميان خانوادة عمار و خانوادة عباس‌بن عتبه گرديد و سبب دلخوري عمار از حضرت عثمان نيز شده بود![1] 

10- مبشّر از سالم بن عبدالله بن عمر در مورد اسباب حمايت محمدبن ابي‌بکر از سبأيان در برابر حضرت عثمان سؤال کرد. 

سالم گفت: کينه‌توزي و طمع‌ورزي عامل اصلي آن بود. 

مبشّر گفت: چرا محمدبن ابي‌بکر دچار کينه‌توزي و طمع‌ورزي بود؟! 

سالم گفت: محمدبن ابي‌بکر به خاطر منزلت پدرش حضرت ابوبکر، از منزلت ويژه‌اي برخوردار بود، اما عده‌اي او را فريب داده و دچار غرور و خودسري نموده بودند! 

او کار خلافي را مرتکب گرديد و حضرت عثمان او را مورد بازخواست قرار داد و به خوردن شلاق محکوم شد، حضرت عثمان حاضر نشد حکم الهي را در مورد او به اجرا نگذارد!

اين قضيه باعث ايجاد کينه و در دل او شد و در مقابل حضرت عثمان موضعگيري نمود، حضرت عايشه او را مذمّم يعني مذموم نام مي‌بردند![2] 

11- اين سخنان را با پرسشي که مورخ بزرگ امام ابن کثير رحمه‌الله مطرح نموده و پاسخ‌هاي سنجيده‌اي که به آن داده، خاتمه مي‌دهيم. 

او مي‌گويد: اگر کسي بگويد: در حالي که جمع زيادي از بزرگان اصحاب در مدينه بودند، چگونه بود که از حضرت عثمان حمايت نکردند تا سرانجام سبأيان شورشي او را به قتل رسانيدند؟! 

به اين پرسش از چند جهت مي‌توان پاسخ داد: 

يکم: هيچ يک از اصحاب فکر نمي‌کردند که خوارج باند عبدالله بن سباي يهودي، کارشان در نهايت به کشتن حضرت عثمان مي‌انجامد! زيرا آنان در مورد کشتن او چيزي بر زبان نياورده و حتي بسياري از آنان در آغاز اساساً در انديشة کشتن او نبودند! 

آنان ابتدا او را بر سر يک سه راهي قرار دادند: يا استعفا بدهد، يا مروان‌بن حکم را به ايشان تحويل بدهد! يا او را خواهند کشت!

بسياري از اصحاب انتظار داشتند که حضرت عثمان يا مروان را تحويل آنها داده، يا خود از مقام خلافت استعفا بدهد! و بدين ترتيب آن بحران را پشت سر بگذارد. 

در واقع – همچنان که گفته شد: اصحاب رسول خدا فکر نمي‌کردند که کار به کشته شدن حضرت عثمان بيانجامد و آن گروه ياغي تا به آن حد جرأت پيدا کنند که خليفه مسلمانان را از پاي درآوردند!

دوم: اصحاب رسول خدا -صلى الله عليه وسلم- از حضرت عثمان دفاع کرده و در برابر مهاجمان آشوبگر به سختي ايستادگي نموده و تعدادي از آنها در نهايت به شهادت رسيدند! 

اما وقتي سير حوادث شکل ديگري پيدا کرد، حضرت عثمان به فرزندان اصحاب که براي محافظت از او در منزلش مستقر شده بودند، دستور داد به هيچوجه دست به اسلحه نبرند و آنان را به سختي سوگند داد که به خانه‌هاي خويش بازگردند، آنان عليرغم ميل باطني به دفاع و از روي نارضايتي دستور حضرت عثمان را اطاعت کردند، زيرا اجراي امر امير و خليفه را عبادت مي‌شمردند و مخالفت با او را معصيت مي‌دانستند! 

سوم: سرکردگان و طراحان توطئه براي خود وقت مناسبي را براي اشغال مدينه انتخاب کرده بودند، زيرا در آن وقت از سال بسياري از اهل مدينه به حج رفته و تنها تعداد کمي از کساني که مي‌توانستند شمشير به دست بگيرند، در مدينه باقي مانده بودند. 

پس از آنکه شورشيان فرار ي

💚الصابرین 🍂

17 Dec, 20:32


باعبدالله بن سباي يهودي متوجه حرکت سپاهياني از مصر و شام و بصره و کوفه براي حمايت از حضرت عثمان شدند، و زمان بازگشت حجاج را نزديک ديدند، هدف اصلي خود را که کشتن حضرت عثمان بود به جلو انداختند! تا قبل از رسيدن آنها کار را يکسره کنند! 

چهارم: تعداد شورشيان در مقايسه با مردم مدينه بسيار بود، آنان سه هزار نفر بودند، و به خاطر آنکه مجاهدين مسلمان اهل مدينه در مرزهاي مختلف مشغول پاسداري و رويارويي با دشمنان بودند، افراد کافي براي رويارويي با آنها در مدينه وجود نداشت. 

از طرف ديگر بسياري از اصحاب خود را از درگير شدن با بحران کنار کشيده و در خانه‌هاي خويش ماندند، هر کس هم که به مسجد مي‌آمد، براي محافظت از جان خود شمشيرش را به همراه مي‌آورد. 

چنانچه اگر آن عده از بزرگان اصحاب که در مدينه بودند، مي‌خواستند، شورشيان را از اطراف خانة حضرت عثمان دور کنند از عهدة آن برنمي‌آمدند! 

از طرفي بزرگاني مانند حضرت علي و طلحه و زبير -رضي الله عنهم- فرزندان جوان خود را براي دفاع از حضرت عثمان به منزل او فرستاده بودند و آنان به بهترين صورت به مسئوليت خويش عمل کردند و با خوارج شورشي به رويارويي پرداختند، تنها زماني از مقابله با آنها دست برداشتند که حضرت عثمان از ايشان خواست شمشيرهايشان را در نيام کرده، و به خانه‌هاي خويش بازگردند! 

اين ادعا که برخي مطرح مي‌نمايند که بعضي از اصحاب مانند: حضرت علي و طلحه و زبير، حضرت عثمان را تنها گذاشتند و به کشته شدن او راضي بودند، ادعاي دروغ و باطلي بيش نيست!

رضايت هيچ يک از اصحاب به کشته شدن حضرت عثمان نه اينکه صحت ندارد، بلکه همة اصحاب از آن به شدت ناراضي بوده و قاتلين او را مورد لعن و نفرين قرار دادند! 

اما کساني همچون عمار ياسر آرزو مي‌کرد که: کاش حضرت عثمان از مقام خلافت استعفا مي‌داد! 

خداوند شهيد بزرگوار حضرت عثمان و همه اصحاب رسول خدا را مورد رحمت و مشمول رضايت خود فرمايد. 

 


--------------------------------------------------------------------------------

[1]- تاريخ طبري: ج 4 ص 399

[2]- تاريخ طبري: ج 4 ص 400

💚الصابرین 🍂

17 Dec, 20:32


اسباب همکاری بعضی از مسلمانان باباند عبدالله بن سبا

💚الصابرین 🍂

17 Dec, 20:29


💚 خداوند شما را به هیچ چیز مبتلا نمیکند، جز اینکه برایتان خیر است...
#زیرنویس_فارسی
#بازگشت_به_اصل_خویش
#نصیحت
#تلنگر
#استتوس
#استوری

💚الصابرین 🍂

17 Dec, 19:29


صفحه ⇔ 122

💚الصابرین 🍂

17 Dec, 19:29


▒⃟💠 ▒⃟✿⃟💠﷽ ▒⃟✿⃟💠 ▒⃟💠

💡#لغات_آیه: ۸۳ سوره مائده

💠 وَإِذَا : و چون
💠 سَمِعُوا : بشنوند
💠 مَا : آنچه را که
💠 أُنزِلَ : فروفرستاده شده است
💠 إِلَى : به سوی
💠 الرَّسُولِ : پیامبر
💠 تَرَىٰ : می بینی
💠 أَعْيُنَهُمْ : چشمانشان را
💠 تَفِيضُ : که لبریز می شود
💠 مِنَ : از
💠 الدَّمْعِ : اشک
💠 مِمَّا : به سبب آنچه
💠 عَرَفُوا : شناختند
💠 مِنَ : از
💠 الْحَقِّ ۖ: حق
💠 يَقُولُونَ : می گویند
💠 رَبَّنَا :(ای) پروردگار ما
💠 آمَنَّا : ایمان آوردیم
💠 فَاكْتُبْنَا : پس بنویس (نام) ما را
💠 مَعَ : با
💠 الشَّاهِدِينَ : گواهان

▒⃟💠 ▒⃟✿⃟💠 ▒⃟✿⃟💠 ▒⃟💠


▒⃟💠 ▒⃟✿⃟💠﷽ ▒⃟✿⃟💠 ▒⃟💠

💡#لغات_آیه: ۸۴ سوره مائده

🔹 وَمَا : و چه شده است
🔸لَنَا : ما را
🔹 لَا نُؤْمِنُ : که ایمان نیاوریم
🔸 بِاللَّهِ : به الله
🔹 وَمَا : و به آنچه
🔸 جَاءَنَا : آمده است برایمان
🔹 مِنَ : از
🔸 الْحَقِّ : حق
🔹 وَنَطْمَعُ : و حال آنکه امید داریم
🔸 أَن يُدْخِلَنَا : به اینکه در آوَرَد ما را
🔹 رَبُّنَا : پروردگارمان
🔸 مَعَ : با
🔹 الْقَوْمِ : گروه
🔸 الصَّالِحِينَ : شایسته‌گان

▒⃟💠 ▒⃟✿⃟💠 ▒⃟✿⃟💠 ▒⃟💠
📚📙📘📗📕📒📓


▒⃟💠 ▒⃟✿⃟💠﷽ ▒⃟✿⃟💠 ▒⃟💠

💡#لغات_آیه: ۸۵ سوره مائده

💠 فَأَثَابَهُمُ : پس پاداش داد به آنان
💠 ٱللَهُ : الله
💠 بِمَا : بدانچه
💠 قَالُوا : گفتند
💠 جَنَّاتٍ : بهشت هایی که
💠 تَجْرِي : روان است
💠 مِن : از
💠 تَحْتِهَا : زیر (درختان) آن‌ها
💠 الْأَنْهَارُ : جویبارها
💠 خَالِدِينَ : که جاویدانند
💠 فِيهَا ۚ: در آن
💠 وَذَٰلِكَ : و این است
💠 جَزَاءُ : پاداش
💠 الْمُحْسِنِينَ : نیکوکاران

▒⃟💠 ▒⃟✿⃟💠 ▒⃟✿⃟💠 ▒⃟💠


▒⃟💠 ▒⃟✿⃟💠﷽ ▒⃟✿⃟💠 ▒⃟💠

💡#لغات_آیه: ۸۶ سوره مائده

💠 وَالَّذِينَ : و کسانی که
💠 كَفَرُوا : کفر ورزیدند
💠 وَكَذَّبُوا : و دروغ انگاشتند
💠 بِآيَاتِنَا : آیات ما را
💠 أُولَٰئِكَ : آنان
💠 أَصْحَابُ : همدمان
💠 الْجَحِيمِ : دوزخند

▒⃟💠 ▒⃟✿⃟💠 ▒⃟✿⃟💠 ▒⃟💠
📚📙📘📗📕📒📓


▒⃟💠 ▒⃟✿⃟💠﷽ ▒⃟✿⃟💠 ▒⃟💠

💡#لغات_آیه: ۸۷ سوره مائده
💠 يَا أَيُّهَا : ای
💠 الَّذِينَ : کسانی که
💠 آمَنُوا : ایمان آورده اید
💠 لَا تُحَرِّمُوا : حرام مکنید
💠 طَيِّبَاتِ : پاکیزه های
💠 مَا : آنچه را که
💠 أَحَلَّ : حلال کرده است
💠 اللَّهُ : الله
💠 لَكُمْ : برایتان
💠 وَلَا تَعْتَدُوا ۚ: و از اندازه مگذرید
💠 إِنَّ : همانا
💠 اللَّهَ : الله
💠 لَا يُحِبُّ : دوست نمی دارد
💠 الْمُعْتَدِينَ : از اندازه درگذرندگان را

▒⃟💠 ▒⃟✿⃟💠 ▒⃟✿⃟💠 ▒⃟💠
📚📙📘📗📕📒📓


▒⃟💠 ▒⃟✿⃟💠﷽ ▒⃟✿⃟💠 ▒⃟💠

💡#لغات_آیه: ۸۸ سوره مائده

🔹 وَكُلُوا : و بخورید
🔹 مِمَّا : از آنچه
🔹رَزَقَكُمُ : روزی داده است به شما
🔹 ٱللَهُ : الله
🔹 حَلَالًا : حلالی
🔹 طَيِّبًا ۚ: پاکیزه را
🔹 وَاتَّقُوا : و پروا کنید از
🔹 اللَّهَ : الله
🔹 الَّذِي : آن ذاتی که
🔹 أَنتُم : شما
🔹 بِهِ : به او
🔹 مُؤْمِنُونَ : مؤمنان اید

▒⃟💠 ▒⃟✿⃟💠 ▒⃟✿⃟💠 ▒⃟💠
📚📙📘📗📕📒📓


▒⃟💠 ▒⃟✿⃟💠﷽ ▒⃟✿⃟💠 ▒⃟💠

💡#لغات_آیه: ۸۹ سوره مائده

🔹 لَا يُؤَاخِذُكُمُ : بازخواست نمی‌کند شما را
🔹 ٱللَهُ : الله
🔹 بِاللَّغْوِ : در برابر بیهوده
🔹فِي : در
🔹 أَيْمَانِكُمْ : سوگندهایتان
🔹 وَلَٰكِن : ولی
🔹 يُؤَاخِذُكُم : بازخواست می کند شما را
🔹 بِمَا : به آنکه
🔹 عَقَّدتُّمُ : (به جدّ) بسته باشید
🔹الْأَيْمَانَ ۖ: سوگندها را
🔹 فَكَفَّارَتُهُ : پس کفارهٔ آن
🔹 إِطْعَامُ : خوراک دادن
🔹 عَشَرَةِ : ده
🔹 مَسَاكِينَ : بینواست
🔹 مِنْ : از
🔹 أَوْسَطِ : درجهٔ میانهٔ
🔹 مَا: آنچه
🔹 تُطْعِمُونَ : می‌خورانید
🔹 أَهْلِيكُمْ : خانواده خودتان
🔹أَوْ: یا
🔹 كِسْوَتُهُمْ : پوشاک شان
🔹أَوْ : یا
🔹 تَحْرِيرُ : آزاد کردن
🔹 رَقَبَةٍ : برده ای
🔹فَمَن : پس هر که
🔹 لَّمْ يَجِدْ : نیابد
🔹 فَصِيَامُ : آنگاه روزه گرفتن
🔹 ثَلَاثَةِ : سه
🔹 أَيَّامٍ : روز (بر اوست)
🔹 ۚ ذَٰلِكَ : این است
🔹 كَفَّارَةُ : کفارهٔ
🔹 أَيْمَانِكُمْ : سوگندهایتان
🔹 إِذَا : آنگاه که
🔹حَلَفْتُمْ : سوگند یاد کردید
🔹 ۚ وَاحْفَظُوا : و نگاه دارید
🔹 أَيْمَانِكُمْ : سوگندهایتان
🔹 كَذَٰلِكَ : این چنین
🔹 يُبَيِّنُ : بیان می کند
🔹 اللَّهُ : الله
🔹 لَكُمْ : برای شما
🔹آيَاتِهِ : آیه هایش را
🔹لَعَلَّكُمْ : باشد که شما
🔹 تَشْكُرُونَ : سپاس بگذارید

▒⃟💠 ▒⃟✿⃟💠 ▒⃟✿⃟💠 ▒⃟💠
📚📙📘📗📕📒📓

💚الصابرین 🍂

06 Dec, 11:13


🌹▒⃟✿⃟یارســــــول‌اللهﷺ! اشتــیاق و ملاقات تو زیبــاترین نسیمی اســت که در میان حــرارت دنیا و شکــستن هایش بر قلـــب و جانــم می‌وزد...

📕ا▒⃟✿⃟ ان الله وملائکته یصلون علی النبی ، یا ایها الذین آمنو صلوا  علیه وسلمو تسلیما (۵۶) الاحزاب
                 
❤️ا▒⃟✿⃟• الله و ملائک بر پيامبر درود مى‏ فرستند اى كسانى كه ايمان آورده‏ ايد بر او درود فرستيد کاملاً تسلیم (فرمان او) باشید. (۵۶) الاحزاب

💚الصابرین 🍂

06 Dec, 10:50



         ﷺْﷺْ       ﷺﷺْ
    ﷺ ْﷺْﷺ♥️ﷺْﷺ ْﷺْ
ﷺْ  صلوا على رسول الله ﷺْ
ﷺ  اللهم صََل وسلم وََبََارَِك ﷺ
  ﷺ على محمد وُعٌلُى أّلَه ِﷺْ
     ﷺ وصحبه أجِمَعيِن ﷺْ
         ﷺ ﷺْﷺﷺ ْﷺ
               ﷺْ❤‍🩹ْﷺْ
                    ﷺ



👈🏻توصیه های امروز↓↓

◆← تلاوت سوره مبارکه کهف
◇← صلوات بسیار برنبی مکرم اسلام صلی الله علیه و آله و سلم
◆← شرکت در نماز جمعه
◇← دعای فراوان برای خود ، عزیزان و نیازمندان
◆← دعا برای پایان ظلم ظالمان و رهایی مظلومان

🌸در این روز جمعه از خداوند می خواهم تا من و شما را از رزق وتوفیق و رحمت و مغفرت و رضوان و بهشت و همنشینی با پیامبرﷺ محروم نگرداند
همه ما و تمام مسلمانان اعم از زن و مرد و زنده و مرده را بیامرزد..

طاعات و عبادات همه ی ما و شما قبول درگاه خداوند بخشاینده مهربان 🤲🏻❤️

💚الصابرین 🍂

06 Dec, 10:32


🤍⃟❀ْ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ، وَعَلَى آلِ مُحَمَّدٍ، كَمَا صَلَّيْتَ عَلَى إِبْرَاهِيمَ، وَعَلَى آلِ إِبْرَاهِيمَ، إِنَّكَ حَمِيدٌ مَجِيدٌ، وَبَارِكْ عَلَى مُحَمَّدٍ، وَعَلَى آلِ مُحَمَّدٍ، كَمَا بَارَكْتَ عَلَى إِبْرَاهِيمَ، وَعَلَى آلِ إِبْرَاهِيمَ، فِي الْعَالَمِينَ إِنَّكَ حَمِيدٌ مَجِيد🤍⃟❀
    ִֶָ 𓂃ִֶָ 𓂃ִֶָ 𓂃ִֶָ 𓂃ִֶָ 𓂃ִֶָ 𓂃ִֶָ𓂃ִֶָ
 

⠀⣠⠴⠚⡙⠙⠲⣤⣠⠖⢋⡛⠙⠲⣄⠀⠀
⣴⠃⣰⠟⠉⠙⢦⡈⢁⣾⡟⠉⠳⣆⠸⣇⠀
⣿⠀⣿⠀⠀⠀⠀⠛⠛⠁⠀⠀⠀⡿⠄⣿⠄
⠸⡄⠸⣇⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⣰⠃⣰⡏⠀
⠀⠙⣆⠙⢧⡀⠀⠀⠀⠀⢀⡴⠃⣰⠏⠀⠀
⠀⠀⠈⠳⣄⠙⠶⣄⣀⠴⠋⣠⠞⠁⠀⠀⠀
⠀⠀⠀⠀⠈⠓⢦⡈⢡⣰⠞⠁⠀⠀⠀⠀⠀
⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠉⠋⠁⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀

💚الصابرین 🍂

06 Dec, 10:09


🎼نشید:یا نبی زهجرانت
🎙منشد: #خلیل_احمد
💾 حجم: MB 3,9
🎤زبان: #فارسی_افغانی
#مدح_نبی

💚الصابرین 🍂

03 Dec, 11:02


( اللَّهُ يَصْطَفِي مِنَ الْمَلَائِكَةِ رُسُلًا وَمِنَ النَّاسِ ۚ إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ بَصِيرٌ )

الحج (75) Al-Hajj

خداوند از فرشتگان رسولانی را بر می گزیند، و (نیز) از مردم، بی گمان خداوند شنوای بیناست .

💚الصابرین 🍂

02 Dec, 17:32


بت های درونی انسان

شیخ صالح انصاری

#بت
#درون
#انسان
#خطبه

💚الصابرین 🍂

30 Nov, 18:34


تلاوة لفواتح سورة الواقعة للشيخ #أحمد_النفيس | #رمضان١٤٤٥ - #تسجيلات - #مسجد_الياقوت - #من_التلاوات

💚الصابرین 🍂

30 Nov, 16:09


🧡 گناهی که موجب رفتن ایمان از دل و دوری از خداوند میشود...🎈🤍💚
#محمدصالح_پردل
#تلنگر
#نصیحت
#استتوس
#استوری

💚الصابرین 🍂

30 Nov, 16:07


«أَنَسٍ قَالَ: قَدِمَ النَّبِيُّ ﷺ الْمَدِينَةَ، فَنَزَلَ أَعْلَى الْمَدِينَةِ فِي حَيٍّ يُقَالُ لَهُمْ بَنُو عَمْرِو بْنِ عَوْفٍ، فَأَقَامَ النَّبِيُّ ﷺ فِيهِمْ أَرْبَعَ عَشْرَةَ لَيْلَةَ، ثُمَّ أَرْسَلَ إِلِى بَني النَّجَّارِ فَجَاءُوا مُتَقَلِّدِي السُّيُوفِ، فَكَأَنِّي أَنْظُرُ إِلَى النَّبِيِّ ﷺ عَلَى رَاحِلَته، وَأَبُو بَكْرٍ رِدْفُهُ، وَمَلأُ بَنِي النَّجَّارِ حَوْلَهُ، حَتَّى أَلْقَى بِفِنَاءِ أَبِي أَيُّوبَ، وَكَانَ يُحِبُّ أَنْ يُصَلِّي حَيْثُ أَدْرَكَتْهُ الصَّلاَةُ، وَيُصَلِّي فِي مَرَابِضِ الْغَنَمِ، وَأَنَّهُ أَمَرَ بِبِنَاءِ الْمَسْجِدِ، فَأَرْسَلَ إِلَى مَلإٍ مِنْ بَنِي النَّجَّارِ، فَقَالَ: يَا بَنِي النَّجَّارِ ثَامِنُونِي بِحَائِطِكُمْ هذَا قَالُوا: لاَ وَاللهِ لاَ نَطْلُبُ ثَمَنَهُ إِلاَّ إِلَى الله

قَالَ أَنَسٌ: فَكَانَ فِيهِ مَا أَقُولُ لَكُمْ، قُبُورُ الْمُشْرِكِينَ، وَفِيهِ خَرِبٌ، وَفِيهِ نَخْلٌ؛ فَأَمَرَ النَّبِيُّ ﷺ بِقُبُورِ الْمُشْرِكِينَ فَنُبِشَتْ، ثمَّ بِالْخَرِبِ فَسُوِّيَتْ، وَبِالنَّخْلِ فَقُطِعَ فَصَفُّوا النَّخْلَ قِبْلَةَ الْمَسْجِدِ، وَجَعَلوا عِضَادَتَيْهِ الْحِجَارَةَ، وَجَعَلُوا يَنْقُلُونَ الصَّخْرَ وَهُمْ يَرْتَجِزُونَ، وَالنَّبِيُّ ﷺ مَعَهُمْ وَهُوَ يَقُولُ: اللَّهُمَّ لاَ خَيْرَ إِلاَّ خَيْرُ الآخِرَهْفَاغْفِرْ لِلأَنْصَارِ وَالْمُهَاجِرَهْ»

«انس گوید: پیغمبر ﷺ به مدینه آمد و در قسمت بالاى مدینه در بین قبیله‌اى که به بنى عمرو بن عوف معروف بودند پیاده شد و چهارده شب در بین آنان به‌سربرد، سپس کسى را به دنبال بنى نجار فرستاد، ایشان به حال آماده باش و شمشیر بر دوش به نزد پیغمبر ﷺ آمدند، انس گوید: انگار من الآن به سوى پیغمبر ﷺ نگاه مى‌نمایم که بر شترش قرار داشت و ابو بکر پشت سر او سوار شده بود و مردان محترم بنى نجار اطراف پیغمبر ﷺ را گرفته و به دور او جمع شده بودند، پیغمبر ﷺ (حرکت نمود) زاید و در محل وسیعى در نزدیک خانه ابو ایوب انصارى توقف نمود و وسایل سفر را بر زمین نهاد، معمولاً پیغمبر ﷺ دوست داشت هر جایى که وقت نماز برسد در آنجا نماز بخواند، لذا در جایى که محل تجمع گوسفندان بود نماز خواند. (وقتى پیغمبر در آنجا مستقر شد) دستور داد مسجدى بسازند، و به نزد سران بنى نجار فرستاد به آن‌ها گفت: این باغ‌هایى که نزدیک مسجد است به من بفروشید، ایشان هم گفتند: قسم به خدا ما در مقابل قیمت این باغ‌ها جز رضاى خدا چیز دیگرى را نمى‌خواهیم.

انس گوید: در آن محل گورهاى مشرکین و خرابه‌ها و درخت‌هاى خرما وجود داشت پیغمبر ﷺ دستور داد تا گورهاى مشرکین را بکنند و جسد مشرکان را بیرون آورند، و خرابه‌ها را مسطح نمایند، و درخت‌هاى خرما را قطع کنند. درخت‌هاى قطع شده را در جهت قبله مسجد به صف قرار دادند و دو طرفِ درِ مسجد را از سنگ ساختند، اصحاب شروع به آوردن سنگ‌هاى بزرگ کردند و با نشاط و خوشحالى سرود مى‌خواندند و پیغمبر ﷺ نیز با ایشان بود و مى‌گفت: الهى هیچ خیر و برکتى جز خیر و برکت قیامت ارزشى ندارد، خداوندا! از انصار و مهاجرین راضى باشد و ایشان را ببخشاى».

«ثامنونى: با قیمت به من بدهید».

💚الصابرین 🍂

22 Nov, 17:06


♻️عَنْ جَابِرِ بْنِ عَبْدِاللَّهِ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمَا وَهُوَ يُحَدِّثُ عَنْ فَتْرَةِ الْوَحْيِ فَقَالَ فِيْ حَدِيْثِهِ: «بَيْنَا أَنَا أَمْشِي سَمِعْتُ صَوْتًا مِنَ السَّمَاءِ فَرَفَعْتُ بَصَرِي قِبَلَ السَّمَاءِ فَإِذَا الْمَلَكُ الَّذِي جَاءَنِي بِحِرَاءٍ قَاعِدٌ عَلَى كُرْسِيٍّ بَيْنَ السَّمَاءِ وَالأَرْضِ، فرُعِبتُ مِنْهُ فَجِئْتُ أَهْلِي فَقُلْتُ زَمِّلُوْنِيْ، زَمِّلُوْنِيْ، فَأَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَى: ))يَا أَيُّهَا الْمُدَّثِّرُ قُمْ فَأَنْذِرْ(( إِلَى قَوْلِهِ: ))وَالرُّجْزَ فَاهْجُرْ(( فَحَمِيَ الْوَحْيُ وَتَتَابَعَ». (بخارى:4)


💠از جابر بن عبدالله انصاري رضي الله عنهما روايت است كه رسول الله ﷺ در حالي كه دربارة فَترت (زمان انقطاع) وحي سخن مي‏گفت، فرمود: «روزي، در مسير راه، صدايي به گوشم رسيد، سرم را بلند كردم، ديدم همان فرشته اي است كه در غار حرا نزد من آمده بود. او روي كرسي اي كه ميان زمين و آسمان قرار داشت، نشسته بود. با ديدن آن صحنه، دچار ترس  شدم. به خانه برگشتم وگفتم: چادري روي من بيندازيد». آنگاه اين آيات از طرف پروردگار، نازل شد:
(اي كسي كه بر خود چادر پيچيده ايي! برخيز و (مردم را از معصيت خدا)، برحذر دار و بزرگي و كبريايي پروردگارت را بيان كن و لباسهايت را پاكيزه نگاه دار. پليدي ها و بت ها را رها كن). بعد از اين، سلسله وحي ادامه يافت و  پي در پي، وحي نازل گشت.


💚الصابرین 🍂

22 Nov, 16:49


*{ وَأُوحِيَ إِلَى نُوحٍ أَنَّهُ لَنْ يُؤْمِنَ مِنْ قَوْمِكَ إِلَّا مَنْ قَدْ آمَنَ فَلَا تَبْتَئِسْ بِمَا كَانُوا يَفْعَلُونَ « ٣٦ » وَاصْنَعِ الْفُلْكَ بِأَعْيُنِنَا وَوَحْيِنَا وَلَا تُخَاطِبْنِي فِي الَّذِينَ ظَلَمُوا إِنَّهُمْ مُغْرَقُونَ « ٣٧ » }*
*[ سوره هود 11 / 225 ]*
*تلاوت آرامبخش از / #سعيد_الخطيب*
*🌹 نشر دهید صدقه جاریه 🌹*

💚الصابرین 🍂

22 Nov, 11:55


سوره قاف
قاری بلال دربالی

💚الصابرین 🍂

22 Nov, 11:46


«ابْنُ عَبَّاسٍ، قَالَ: قَدِمَ النَّبِيُّ ﷺ الْمَدِينَةَ وَهُمْ يُسْلِفُونَ بِالتَّمْرِ السَّنَتَيْنِ وَالثَّلاَثَ، فَقَالَ: مَنْ أَسْلَفَ فِي شَيْءٍ فَفِي كَيْلٍ مَعْلُومٍ وَوَزْنٍ مَعْلُومٍ إِلَى أَجَلٍ مَعْلُومٍ»

«ابن عباس رَضِیَ اَللهُ عَن‍‍‍‍ْهُمَا گوید: وقتى پیغمبر ﷺ به مدینه آمد، دید مردم خرماى دو سال تا سه سال خود را پیش فروش مى‌کنند، پیغمبر ﷺ گفت: کسى که چیزى را پیش فروش مى‌کند باید پیمانه وزن آن معلوم باشد و مدت آن نیز معین شود».

💚الصابرین 🍂

22 Nov, 11:44


1٢-‌شراب و می

باتفاق جمهور علماء شراب و می پلید و ناپاک است‌، زیرا خداوند می‌فرماید: (يا ايها الذين آمنوا إنما الخمر والميسر والانصاب والازلام رجس من عمل الشيطان فاجتنبوه لعلكم تفلحون)[6] [ای‌ کسانی که ایمان آورده‌اید، بیگمان شراب و قمار و بتها و ازلام (‌که یکنوع تیرهای مخصوص بخت‌آزمائی بوده است‌) پليدند و از عمل شیطانند، پس از آنها دوری‌کنید تا رستگار شوید]‌‌. لیکن‌ گروهی به پاکی می و شراب رای داده‌اند وکلمه‌ي “‌رجس‌“‌ را در آیه به پلیدی و ناپاکی معنوی تعبیر کرده‌اند، زیرا “‌‌رجس‌“‌ خبر از ناپاکی شراب و می و کلماتی معطوف بر آن‌، می‌دهد و یقیناً آنها، به پلیدی حسی و ظاهری توصیف نمی‌شوند و خداوند می‌فرماید: (فاجتنبوا الرجس من الاوثان)[7] [پس از بتهای رجس (‌پلید) اجتناب ‌کنید]‌‌، بدیهی است‌ که نجاست و پلیدی بتها، معنوی است و کسی ‌که بدان‌ها، دست بزند، نجس نمی‌شود. و در خود آیه تفسیر شده است‌ که‌: “‌‌از عمل شیطان است‌، و دشمنی و کینه را در بین شما، پدید می‌آورد و از یاد خدا و نماز، منع می‌کند و غفلت می‌آورد، و درکتاب “‌‌سبل السلام‌“‌ آمده است‌ که‌: “‌‌حقيقت آنست که درباره‌ي ذات و عین اشیاء‌، اصل بر طهارت و پاکی آنهاست و حرمت با نجاست و پلیدی ملازمت ندارد (‌لازم نیست ‌که هر جا حرمت باشد، نجاست نیز همراه آن باشد) زيرا “‌‌حشیش‌“ حرام است و پليد نیست‌، بلکه پاک است‌، اما هرجا نجاست وپلیدی باشد، حرمت وجود دارد (‌هر چیزی ‌که نجس باشد، حتماً حرام است‌) و عکس آن صادق نیست‌، زیرا حکم به نجاست چیزی‌، عبارت است از منع دست زدن بدان‌، بطور کلی‌، پس حکم به نجاست عین و ذات چیزی‌، حکم به حرام بودن آن است‌، ولی حکم به حرام بودن چیزی حکم به نجاست و پلیدی آن نیست‌، زیرا پوشیدن حریر و استعمال شخصی طلا (‌به تفصیلی ‌که در فقه مذکور است‌) بر مردان حرام است و حال آنکه بحکم ضرورت شرع و اجماع علماء هر دو پاكند، بنابر این حرمت شراب و می ‌که بموجب نص ثابت شده است‌، از آن لازم نمی‌آید که پلید هم باشد، بلکه برای پلیدی آن‌، باید دلیل دیگری باشد. در غیر اینصورت‌، بر اصل طهارت‌ که متفق علیه است‌، باقی می‌ماند، پس ‌کسی‌ که خلاف آن را ادعا کند، بر وی است ‌که دلیل بیاورد“‌‌.



13- سگ‌:

سگ پلید است و واجب است چیزی را که بدان زبان و دهن بزند، هفت بار، آن را با آب بشویند، ‌که بار اول‌، با آب‌ گل‌ آلود باشد، زیرا ابوهریره روایت کرده است‌: قال رسول الله صلى الله عليه وسلم: (طهور إناء أحدكم إذا ولغ فيه الكلب أن يغسله سبع مرات أولاهن بالتراب) [‌هرگاه سگ به ظروف شما، زبان و دهن زد، آنرا هفت بار با آب بشوئيد، ‌که بار اول با آب خاک‌آلود باشد]‌‌. مسلم و احمد و ابوداود و بيهقی‌، آنرا روایت کرده‌اند. اگر سگ به غذای جامد داخل ظرف زبان بزند، باید آنچه را که زبان زده و اطراف آنرا، دور ریخت و باقیمانده بنا بر اصل طهارت‌، مورد استفاده قرار مي‌گیرد. اما موی سگ‌، ظاهر آنست ‌که پاک باشد و پليدی آن به اثبات نرسیده است.





--------------------------------------------------------------------------------

[1] نجاست و پليدي يا حسي و ظاهري است مانند بول و خون و غيره و يا حكمي و معنوي است مانند جنابت.

[2] سورة الانعام: 145.

[3] يكي از موادي كه پنيرمايه را تشكيل مي‌دهد شيردان بره است.

[4] الاية بعض من آية 145 من سورة الانعام.

[5] ‌اذخره‌:‌ گیاهی است خوشبو.

[6] مائده/ 90.

[7] حج/ 30.

💚الصابرین 🍂

22 Nov, 11:38


پس از شهادت حضرت عثمان رضی الله عنه

💚الصابرین 🍂

22 Nov, 11:38


پس از شهادت حضرت عثمان
شورشيان پيرو عبدالله بن سباي يهودي به هدف خود دست يافتند و حضرت عثمان بن عفان خليفه مسلمانان را به شهادت رسانيدند: و بسياري از فرومايگان و غوغاسالاران پس از اقدام به قتل او در اين مورد دچار ندامت شدند زيرا گمان نمي‌بردند که کار آنها به کشته حضرت عثمان مي‌انجامد! در واقع اين سرکردگان شيطنت‌پيشة سازمان برانداز سبأيه بود که از جهل و ناآگاهي و حماقت بسياري از ايشان سوء استفاده نموده و آنان را عليه عثمان به شورش تحريک کرده بودند! و از اينکه او را به قتل رسانيده بودند، براي بسياري از آنها کاري زشت و شنيع به شمار آمد!

اما اين يک واقعيت بود که حضرت عثمان بر اثر شورش و عصيان آن آشوب‌طلبان و جاهلان به شهادت رسيد و از ميان برداشته شد، و آنان به همان سرنوشت بني‌اسراييلي که در غياب حضرت موسي بر پرستش گوساله پرداختند، دچار شده، و بسياري از آنها از کار خويش اظهار ندامت کردند!

همانگونه که خداوند متعال در مورد ايشان مي‌فرمايد:

)وَاتَّخَذَ قَوْمُ مُوسَى مِنْ بَعْدِهِ مِنْ حُلِيِّهِمْ عِجْلاً جَسَداً لَهُ خُوَارٌ أَلَمْ يَرَوْا أَنَّهُ لا يُكَلِّمُهُمْ وَلا يَهْدِيهِمْ سَبِيلاً اتَّخَذُوهُ وَكَانُوا ظَالِمِينَ * وَلَمَّا سُقِطَ فِي أَيْدِيهِمْ وَرَأَوْا أَنَّهُمْ قَدْ ضَلُّوا قَالُوا لَئِنْ لَمْ يَرْحَمْنَا رَبُّنَا وَيَغْفِرْ لَنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ( (الأعراف: 148 – 149).

«بعد از (رفتن) موسي (به کوه طور) قوم او از زيورهايشان گوساله‌اي ساختند و آن را معبود خود کردند، پيکر (بي‌جاني) بود و صداي گاو از آن برمي‌خاست، مگر نمي‌ديدند که آن پيکر گوساله مانند با ايشان سخن نمي‌گويد و ايشان را به راهي(درست) راهنمايي نمي‌کنند؟! آنان گوساله را به خدايي گرفتند و بر خود ستم کردند هنگامي که پشيمان شدند دريافتند که گمراه گشته‌اند و گفتند اگر پروردگارمان به ما رحم نکند، و ما را نبخشايد، بي‌گمان از زيانکاران خواهيم بود.»

مردم مدينه از به شهادت رسيدن پيشواي خويش و ناتواني خود در دفاع از او و کم بودن تعدادشان در مقايسه با سبأيان شورشي و اينکه حضرت عثمان به آنان اجازه جنگ با ايشان را نداد، به سختي اندوهگين بوده و گريه و زاري سر داده و انالله و انا اليه راجعون مي‌گفتند.

و اين در حالي بود که سپاه سبأيان جنايت‌پيشه مدينه را در اشغال خود گرفته و به قتل و غارت و چپاول پرداخته، و مردم شهر را از هر اقدامي بازداشته بودند!

غافقي بن حرب که مستقيماً در قتل حضرت عثمان شرکت داشت خود عملاً حاکم و فرمانرواي مدينه شد! و سرکرده اصلي ايشان عبدالله بن سبأ شيطان‌صفت و طراح اصلي شورش عليه حضرت عثمان به خاطر دستيابي به اهداف ابليسي و يهودي‌گري خود از شادماني در پوست نمي‌گنجيد!

💚الصابرین 🍂

10 Nov, 11:15


🎤 قاری شیخ #هزاع_البلوشی

🎶 الله به شنونده و نشر دهنده پاداش خیر دهد

💚الصابرین 🍂

10 Nov, 10:44


💠سرود اسلامی به زبان عربی💠

🍂لعنت الله بر کافرین و ظالمین🍂

💚الصابرین 🍂

10 Nov, 10:41


قال ﷺ : "من صلى عليَّ صلاة واحدة صلى الله عليه بها عشرًا"، وصلاة الله للعبد: ثناء الله عليه عند الملائكة ورحمته إياه برحمته بتوفيقه في الدنيا أو إدخاله الجنة في الآخرة. (ابن باز -رحمه الله)

💚الصابرین 🍂

10 Nov, 10:39


«أَبي ذَرٍّ رَضِیَ اَللهُ عَن‍‍‍‍ْهُ أَنَّهُ سَمِعَ النَّبِيَّ ﷺ يَقُولُ: لَيْسَ مِنْ رَجُلٍ ادَّعَى لِغَيْرِ أَبيهِ وَهُوَ يَعْلَمُهُ إِلاَّ كَفَرَ، وَمَنِ ادَّعى قَوْمًا لَيْسَ لَهُ فِيهِمْ نَسَبٌ فَلْيَتَبَوَّأْ مَقْعَدَهُ مِنَ النَّارِ»

«ابوذر گوید: شنیدم که پیغمبر ﷺ فرمود: کسى که خود را به شخصى غیر از پدر خودش نسبت دهد و بگوید فرزند او است در حالى که مى‌داند فرزند او نیست، مرتکب گناه بزرگى شبیه کفر شده است (و حق پدرش را نادیده گرفته و نعمت بزرگى را کفران نموده است) و همچنین، کسى که خود را به طایفه و قومى نسبت دهد که با آن قوم نسبت ندارد باید جاى خود را در دوزخ آماده سازد»

💚الصابرین 🍂

10 Nov, 10:37


انواع پليديها[1] و نجاسات



1-مردار:

مردار حیوانی است که بدون ذبح شرعی مرده باشد و گوشت بریده شده از حیوان زنده نیز حکم مردار را دارد، زیرا ابو واقد لیثی از پیامبر روایت‌ کرده است‌: (قال رسول الله صلي الله عليه و سلم‌: (ما قطع من البهيمة وهي حية فهو ميتة) [‌پیامبرگفته است‌: آنچه از حیوان زنده بریده می‌شود، حکم مردار را دارد و مردار است‌]‌‌. ابوداود و ترمذی این حدیث را نقل‌ کرده‌اند و ترمذی آنرا حسن دانسته است وگفته است اهل علم بدان عمل می‌کنند. از مردار و میته‌ي حیوانات‌، چیزهای زیر مستثنی است و پلید نیست:

الف -‌ماهی مرده و ملخ دریائی مرده‌، اینها پاكند، زیرا ابن عمر رضی الله عنهما از پیامبر صلي الله عليه و سلم روایت‌ کرده است‌: (أحل لنا ميتتان و دمان: أما الميتتان فالحوت والجراد، و أما الدمان فالكبد و الطحال) [دو مردار و دو خون برای ما حلال شده است‌: مردار ماهی و مردار ملخ دریائی و خون‌ کبد و خون اسپرز]. این حدیث را احمد و شافعی و ابن ماجه و بیهقی و دارقطنی روایت کرده‌اند. این حدیث “‌‌ضعیف‌“‌ است‌، لیکن امام احمد و ابوزرعه و ابوحاتم “‌‌وقف‌“‌ آنرا صحیح دانسته‌اند. حکم اینگونه احادیث “‌رفع‌“ می‌باشد، زیرا وقتی صحابی بگوید: “‌اُ‌حل لنا کذا و حرم علینا ‌کذا”‌ مثل اینستکه بگوید به ما امر شد و به ما نهی شد و سابقاً سخن پیامبر را درباره‌ي دریا نقل کرده‌ایم ‌که فرموده بودند: (هو الطهور ماؤه الحل ميتته) [‌آب دریا پاک و پاک کننده است و مردار دریا حلال است‌]‌‌.

ب -‌مردار چیزهائی‌ که خون جهنده ندارند، مانند مورچه و زنبور عسل و امثال آنها. اینها پاكند، هرگاه در چیزی بیفتند و بمیرند، آن چیز پلید و نجس نمی‌شود. ابن‌المنذر گفته است‌: در پاکی اینها خلافی نشنیده‌ام‌، جز آنکه از شافعی روایت شده است ‌که بنا به مشهور مذهب او نجسند، ولی وقتی‌ که در مایعی بیفتند و آنرا تغییر ندهند، از آن عفو شده است‌.

ج -‌استخوان و شاخ و ناخن و موی و پر و پوست مردار و چیزهائی ‌که از این قبیل باشند، همه پاكند، زیرا اصل دراین چیزها طهارت و پاکی است و دلیلی بر پلیدی آنها نداریم‌.

زهری درباره‌ي استخوان فیل مرده و امثال آن ‌گفته است‌: ‌“‌محضر چند نفر از

علمای سلف را، دریافته‌ام ‌که با استخوان فیل موی خود را شانه می‌کردند و از روغندان ساخته شده از آن‌، موی خود را روغن می‌زدند و در آن اشکالی

نمی‌دیدند”‌‌. بخاری این مطلب را نقل کرده است‌. از ابن عباس رضی الله عنهما روایت شده است‌ که گفته است‌: به یکی از کنیزان میمونه‌، ‌گوسفندی بخشیده بودند که مردار شد، پیامبر صلي الله عليه و سلم که از آنجا می‌گذشت فرمود: (وهلا أخذتم إهابها فدبغتموه فانتفعم به؟. فقالوا: إنها ميتة، فقال: (إنما حرم أكلها) [‌چرا پوست آنرا دباغی نکردید تا از آن سود ببرید؟‌ گفتند: آن مردار شده است‌، ‌گفت‌: تنها خوردن آن حرام است‌]‌‌. جماعت محدثین جز ابن ماجه این حدیث را روایت‌ کرده‌اند. در سنن ابن ماجه این حدیث از میمونه نقل شده است‌. و در بخاری و نسائی از دباغت آن‌، ذکری به میان نیامده است‌. از ابن عباس - رضی الله عنهما -‌نقل شده است‌ که این آیه را خوانده (قل لا أجد فيما أوحي إلي محرما على طاعم يطعمه إلا أن يكون ميتة)[2] تا آخر آیه‌، وگفت‌: (إنما حرم ما يؤكل منها وهو اللحم، فأما الجلد والقد (2) والسن والعظم والشعر والصوف فهو حلال) [بگو در آنچه بر من وحی شده است هیچ غذای حرامی را برای هیچکس نمی‌یابم‌، مگر اینکه مردار باشد یا ... بعد ابن عباس‌ گفت‌: از مردار تنها آنچه ‌که خورده می‌شود،‌ که ‌گوشت است‌، حرام است‌، اما پوست و ظرفی‌ که از آن می‌سازند و دندان و استخوان و مو و پشم آن‌، همه حلال هستند]‌‌. ابن المنذر و ابن حاتم این حدیث را روایت کرده‌اند. و همچنین شیردان و شیر مردار نیز، پاک است‌، زیرا اصحاب پیامبر وقتی‌ که عراق را فتح ‌کردند از پنیر مجوسیها = زردشتیان خوردند، در حالیکه پنیر وسیله‌ي شیردان ساخته می‌شود[3]‌. و حیوان‌. ذبح شده‌ي زردشتیان‌، مردار محسوب مي‌گردد. از سلمان فارسی‌ رضي الله عنه در‌باره‌ي پنیر و روغن و پوست‌، سوال‌ کردند، ایشان جواب داد: “‌‌حلال آنست که خداوند در قرآن آن را حلال ‌کرده است‌، و حرام آنست ‌که خداوند آن را در قرآن

💚الصابرین 🍂

10 Nov, 10:37


حرام ‌کرده است و آنچه را که مسکوت گذاشته است‌، از آن صرفنظر فرموده است‌“‌‌. و بدیهی است ‌که از پنیر زردشتیان سوال شده بود، چون سلمان از طرف عمر بن خطاب بر مداین حکومت می‌کرد. و آنوقت چنین ‌گفته است.



2- خون‌:

خون پلید است‌، خواه خون جاری و جهنده باشد، مانند خون حیوان ذبح شده‌، و خواه خون قاعدگی باشد. لیکن خون كم، مورد عفو است و از آن صرف نظرشده است‌. از ابن جریج نقل شده که ‌گفته است مراد از (أو دما مسفوحا) (‌قسمتی ازآیه ١٤٥ سوره انعام‌)‌، خونی است که ریخته می‌شود. و خونی‌ که در رگهای ‌گوشت حیوان ذبح شده می‌ماند، اشکال ندارد. ابن المنذر این مطلب را نقل ‌کرده است‌. از “‌ابومجلز“‌» درباره‌‌ي خوني ‌که در محل ذبح حیوان باقی می‌ماند و خونی ‌که روی دیگ می‌ماند، سوال ‌کردند؟‌ گفت‌: “‌اشکال ندارد، فقط از خون جهنده و جاری نهی شده است‌. عبد بن حمید و ابوالشیخ این مطلب را از او نقل ‌کرده‌اند. از عایشه -‌رضی الله عنها -‌روایت شده‌ که‌: كنا نأكل اللحم والدم خطوط على القدر [‌ما گوشت می‌خوردیم در حالیکه خطوط خون‌، بر روی دیگ نمایان بود]‌‌.

و حسن گفته است‌: “‌‌همواره مسلمانان با زخمهای خونین نماز می‌خواندند”‌‌. بخاری این مطلب را ذکر کرده است‌. حافظ در کتاب “‌‌الفتح‌“ ‌‌گفته است‌: “‌‌عمر رضي الله عنه نماز خواند، در حالیکه خون از زخمش جاری بود”‌ و ابوهریره رضي الله عنه در یک قطره و دو قطره خون برای نماز خواندن اشکالی نمی‌دید. و بنا به مفهوم این احادیث‌، خون “‌‌ککها”‌ و خون دمل و جراحت مورد عفو است‌. از “‌‌ابوملجز”‌ درباره‌‌ي تراوش چرک‌، ‌که بدن و لباس را آلوده ‌کند، سوال شد؟‌ گفت‌: اینها چیزی نیست‌، و خداوند تنها خون را ذکر کرده است نه چرک و تراوش زخم را. ابن تیمیه ‌گفته است‌: شایسته است لباسی را که با چرک و تراوش زخم آلوده شده است بشویند ولی دلیلی بر نجاست و پلیدی آن اقامه نشده است‌“‌‌. بهتر آنست که بقدر امکان‌، انسان از آن پرهیز کند.



٣-‌گوشت خوک‌:

خداوندگوید: (قل لا أجد فيما أوحي إلي محرما على طاعم يطعمه إلا أن يكون ميتة أو دما مسفوحا أو لحم خنزير فإنه رجس...)[4] [بگو درآنچه برمن وحي شده است‌، هیچ غذای حرامی را، برای هیچکس نمی‌یابم‌، مگر اینکه مردار باشد، یا خونی ‌که از بدن حیوان بیرون ریخته‌، یا گوشت خوک‌ که اینها همه پلیدند...]‌‌، اینها همه پلیدند و طبیعت سالم از آنها نفرت دارد. ضمیر “‌فإنَّه‌“‌ به هر سه بر مي‌گردد. بنا به اظهر اقوال علمای فقه‌، می‌توان از پشم خوک‌، برای بند دانه تسبیح و غیر آن استفاده ‌کرد.



6-5-4-‌قی و ادرار و مدفوع آدمی:

پلیدی این سه چیز مورد اتفاق همه است‌، اما قی‌ اگر اندک باشد، مورد عفو واقع شده و در تطهیر و پاک ‌کردن ادرار بچه‌ای‌ که طعام و خوراکی غیر از شیر نمی‌خورد، تخفیف داده شده است‌، و در تطهیر آن با پاشیدن آب بر آن‌، اکتفا می‌شود نه شستن آن‌. و دلیل آن حدیثی است‌ که از ام قیس -‌رضی الله عنها -‌نقل شده است‌ که‌: “‌‌او به حضور پیامبر رفت و پسرش را که هنوز خوراک نمی‌خورد، با خود برد و پسرش در آغوش پیامبر بود، ‌که ادرار کرد، پیامبر صلي الله عليه و سلم آب خواست و بر روی لباس خود، آب پاشید و آنرا نشست‌“‌‌. این حدیث مورد اتفاق همه‌ي محدثین است‌. از علی‌ رضي الله عنه روایت شده‌ که ‌گفته‌: قال رسول الله صلى الله عليه وسلم (بول الغلام ينضح عليه، وبول الجارية يغسل) [‌رسول خدا صلي الله عليه و سلم فرمود: بر ادرار پسر آب پاشیده می‌شود و ادرار دختر شسته می‌شود]‌‌. قتاده ‌گفته است‌ که این وقتی است‌ که به غیر از شیر، خوراک نخورند، اما اگر خوراک بخورند هر دو را باید شست‌. متن این حدیث از امام احمد است و اصحاب سنن بجز نسائی همه این حدیث را روایت ‌کرده‌اند. حافظ درکتاب “‌‌الفتح‌“‌ گفته است‌: اسناد این حدیث “‌صحیح‌“‌ است‌، آب پاشیدن وقتی صحیح است‌ ‌که بچه تنها شیر بخورد، اما وقتی ‌که بعنوان تغذیه خوراک بخورد، بدون خلاف باید آن

را شست‌. شاید سبب رخصت اکتفا، به پاشیدن آب‌، آن باشد، ‌که‌، مردم به‌ کودکان علاقه دارند و آنها را فراوان بغل می‌کنند، چنانچه هر بار، آنرا بشویند موجب مشقت و دشوار می‌گردد، لذا آن تخفیف داده شده است‌.



٧-‌وَدِی يا ‌وَذِی

ودی آب سف

💚الصابرین 🍂

10 Nov, 10:37


ید غلیظی است‌ که بعد از ادرار، خارج می‌شود و این آب بدون خلاف پلید است. عایشه -‌رضی الله عنها گفته است‌: "‌ودی بعد از ادرار می‌آید، ‌که باید آلت و هر اندامی‌ که به آن آلوده شود شسته‌ گردد، و آنوقت وضو گرفت نه غسل‌“‌ یعنی موجب جنابت نیست‌. ابن المنذر این حدیث را روایت ‌کرده است‌. و از ابن عباس روایت شده است‌که‌: المني والودي والمذي، أما المني ففيه الغسل، وأما المذي والودي فيهما إسباغ الطهور) [منی‌، موجب غسل جنابت است‌، و برای مذی و ودی تمیز شستن و وضوی‌ کامل ‌کافی است‌]‌‌. اثرم و بیهقی این حدیث را نقل ‌کرده‌اند و متن حدیث را بیهقی بدینصورت نقل ‌کرده است‌: (وأما الودي والمذي فقال: اغسل ذكرك أو مذاكيرك وتوضأ وضوءك في الصلاة) [اگر مذی و ودی را بخود ديدی آلت و جای آن را بشوی و آنوقت همانطوری ‌که برای نماز وضو می‌گیری‌، وضو بگیر]‌‌.



8- مذی

مذی آبی است سفید رنگ و لزج و چسبناک ‌که بوقت تفکر درباره‌‌ي جماع و همبستری‌، یا بوقت شوخی و ملاعبت با زن‌، از آلت تناسلی مرد یا زن خارج می‌شود و گاهی انسان خروج آنرا احساس نمی‌کند، زن و مرد هر دو آن را دارند لیکن زنان بیشتر دارند، این آب باتفاق علما نجس و ناپاک است‌، هر گاه به بدن اصابت نماید، شستن آن واجب است‌، ولی اگر به لباس اصابت ‌کند پاشیدن آب بر آن‌ کافی است‌، زیرا این نجاستی است‌ ‌که پرهیز از آن برای جوانان مجرد، دشوار است و رخصت برای آن‌، شایسته‌تر است‌، تا ادرار کودک‌. از علی‌ رضي الله عنه نقل شده است که‌: (كنت رجلا مذاء فأمرت رجلا أن يسأل النبي صلى الله عليه وسلم، لمكان ابنته فسأل، فقال: توضأ واغسل ذكرك) [من مردی بودم‌ که بسیار مذی به خود می‌دیدم‌، خودم بخاطر دختر پیامبر شرم داشتم‌، از او سوال کنم‌، لذا مردی را فرستادم که از او سوال کند، ایشان فرمودند: وضو بگیر و آلت خود را بشوی‌]‌‌. بخاری و دیگران این حدیث را روایت کرده‌اند. و از سهل بن حنیف رضي الله عنه نقل شده که‌ گفته است‌: “‌‌من از کثرت مذی بتنگ آمده بودم و بعلت وجود آن‌، فراوان غسل می‌کردم‌، تا اینکه آنرا با پیامبر صلي الله عليه و سلم درمیان گذاشتم‌، فرمودند: (إنما يجزيك من ذلك الوضوء) [تنها وضو گرفتن برایت‌ کافی است و غسل لازم نیست‌] ‌‌گفتم‌: اگر به لباسم اصابت‌ کند چطور؟ فرمودند: (يكفيك أن تأخذ كفا من ماء فتنضح به ثوبك حيث أنه قد أصاب منه) [کافی است‌ که یک‌ کف دست را پر از آب نموده و بر آنجا از جامه‌ات ‌که بدان اصابت کرده است بپاشی‌]‌‌. ابوداود و ابن ماجه و ترمذی این حدیث را روایت کرده‌اند و ترمذی گفته است‌ که حدیثی است “‌‌حسن‌“‌ و “‌‌صحیح‌“‌ و در میان این حدیث محمد بن اسحاق وجود دارد و او هر وقت بطور معنعن روایت ‌کند “‌‌ضعیف‌“‌ است چون “‌‌مدلس‌“‌ است‌، ولی در این حدیث بشیوه “‌حدثنی فلان‌” روایت‌ کرده است‌. و “‌‌اثرم‌“ ‌‌عطف متن حدیث را چنین روایت کرده‌: (كنت ألقى من المذي عناء فأتيت النبي صلى الله عليه وسلم فذكرت له ذلك. فقال: يجزئك أن تأخذ حفنة من ماء فترش عليه.) [‌از مذی در رنج بودم لذا به خدمت پیامبر صلي الله عليه و سلم رفتم و آنرا با وی در میان گذاشتم‌، فرمود: یک مشتِ پُر آب بگیرید و بر آن بپاشید،‌ کافی است‌]‌‌.



٩-‌المنی:

بعضی از دانشمندان فقه‌، به ناپاکی و پلیدی منی رای داده‌اند، ولی چنان به نظر مي‌رسد،‌ که پاک باشد، لیکن مستحب است‌ که اگر تر باشد آنرا بشویند و اگر خشک شده باشد، بر آن دست بمالند و پاکش‌ کنند. حضرت عایشه -‌رضی الله عنها -گفته است‌: (كنت أفرك المني من ثوب رسول الله صلى الله عليه وسلم إذا كان يابسا وأغسله إذا كان رطبا) [هرگاه منی روی لباس پیامبر خشک می‌شد آنرا با دست می‌مالیدم و پاکش می‌کردم و هرگاه تر و نمناک می‌بود، آنرا می‌شستم‌]‌‌. دارقطنی و ابوعوانه و بزار آنرا روایت کرده‌اند. از ابن عباس - رضی الله عنهما -‌روایت شده است‌ که‌: “‌‌از پیامبر صلي الله عليه و سلم سوال شد درباره‌ي منی ‌که به لباس اصابت‌ کند، فرمود: (إنما هو بمنزلة المخاط والبصاق، وإنما يكفيك أن تمسحه بخرقة أو بإذخرة[5]) [‌منی درست مانند آب بینی و آب دهان است‌، کافی است‌، ‌که آنرا با کهنه یا علفی پاک نمود]‌‌. دارقطنی و بیهقی و طحاوی این حدیث را روایت‌ کرده‌اند، در “‌‌رفع‌“‌ و “‌‌وقف‌“‌ آن اختلاف است‌.



10-‌ادار و مدفوع ح

💚الصابرین 🍂

10 Nov, 10:37


یوانی که ‌گوشت‌ آن حلال نیست:

بنا به حدیث ابن مسعود رضي الله عنه این دو تا ناپاکند: “‌‌پیامبر صلي الله عليه و سلم به قضای حاجت رفت (‌در آنجا آب نبود) و به من فرمود که سه تکه سنگ برایش بیاورم‌، فقط دو تا پاره سنگ پیدا کردم و بجای سومی‌، مدفوع خشک شده‌ي حیوانی را برایش بردم‌، دو تا پاره سنگ را گرفت و مدفوع را دور انداخت و فرمود: هذا رجسٌ [این یکی ناپاک است‌...] بخاری و ابن ماجه و ابن خزیمه آنرا روایت‌ کرده‌اند، و ابن خزیمه در روایتی بر آن افزوده است‌: (إنها ركس إنها روثة حمار) [‌بيگمان آن یکی ناپاک است‌، آن مدفوع الاغ است‌]. لیکن مقدار اندک از آن مورد عفو است‌، زیرا پرهیز از آن دشوار است‌. ولید بن مسلم گفته است‌: از اوزاعی درباره‌‌ي ادرار حیواناتی از قبیل استر و خر و اسب‌، سوال‌ کردم‌، ایشان ‌گفتند: “‌‌در جنگها بدانها مبتلا بودند و لباس و بدن را از آنها نمی‌شستند”‌‌.

و اما ادرار و مدفوع حیواناتی ‌که‌ گوشتشان حلال است‌، امام مالک و امام احمد و گروهی از شافعی مذهبان‌، به پاکی آن رای داده‌اند. ابن تیمیه‌ گفته است‌: هیچیک از یاران پیامبر از ناپاکی آنها حرف نزده‌اند، بلکه قول به نجاست آنها، سخنی است جدید که در نزد اصحاب سابقه ندارد.

انس ‌رضي الله عنه گفته است‌: (قدم أناس من عكل أو عرينه فاجتووا المدينة فأمرهم النبي صلى الله عليه وسلم بلقاح وأن يشربوا من أبوالها وألبانها) [گروهی از قبیله‌ي عکل یا قبیله‌ي عرینه به مدینه آمدند و به شکم درد طولانی مبتلا شدند، پیامبر دستور داد که شتران شیر ده بیاورند و از ادرار و شیر آنها بنوشند]‌، احمد و مسلم و بخاری این حدیث را روایت کرده‌اند، این روایت دلالت بر آن دارد که ادرار شتر پاک است و ادرار دیگر حیوانات حلال گوشت‌، بقیاس بر آن پاک است‌. ابن المنذر گفته است‌: “‌‌کسی که پنداشته است ‌که این حکم اختصاص بدان قوم داشته است‌، پندارش درست نیست‌، زیرا ویژگیها، بدون دليل ثابت نمی‌شوند”‌‌، و گفته است‌: “‌‌اینکه اهل علم‌ گذاشته‌اند که در بازارهایشان پشکل و فضله‌ي ‌گوسفندان بفروش برسد و در دواهایشان ادرار شتر را استعمال‌ کنند، بدون اینکه در قدیم یا جدید، با آن مخالفت‌ کرده باشند، دليل است بر پاکی و طهارت آنها”‌‌.

شوکانی گفته است‌: “‌ظاهر آنست که ادرار و سرگین هر حیوانی که گوشتش خوردنی باشد (‌حلال باشد) پاک است و علت آن “‌‌تمسک به اصل‌“‌ و “‌‌استصحاب براء‌ت اصلی‌“‌ است‌، و نجاست یک حکم شرعی است‌ که حکم مقتضای “‌‌اصل‌“‌ و “‌‌براء‌ت‌“ را تغیير می‌دهد، پس قول مدعی نجاست بدون دلیلی ‌که شایستگی تغییر آن دو حکم را داشته باشد، پذیرفته نمی‌شود، و حال آنکه برای ادعای قائلین به نجاست “‌آنها” دليی نيافتیم‌“‌‌.



11-‌جُلّالة‌:

از سوار شدن “‌‌جلاله‌“‌ و خوردن ‌گوشت و نوشیدن شیر آن نهی شده است‌. از ابن عباس - رضی الله عنهما - نقل شده: ‌(نهى رسول الله صلى الله عليه وسلم عن شرب لبن الجلالة) [‌پیامبر صلي الله عليه و سلم از نوشیدن شیر “‌‌جلاله‌“‌ نهی‌کرده است‌]‌‌. پنج نفر از محدثین بجز ابن ماجه‌، آنرا روایت کرده‌اند، و ترمذی آن را “‌‌صحیح‌“‌ دانسته است‌. و در روایتی دیگر، آمده است‌: (نهي عن ركوب الجلالة) [ازسوار شدن جلاله نهی فرموده است‌]‌‌. ابوداود آنرا روایت‌ کرده است‌.

از عمر بن شعيب و او از پدرش و از جدش -‌رضی الله عنهم - ‌روایت‌کرده است‌: نهى رسول الله صلى الله عليه وسلم عن لحوم الحمر الاهلية، وعن الجلالة: عن ركوبها وأكل لحومها [‌پیامبر صلي الله عليه و سلم از خوردن گوشت خر اهلی و از جلاله‌: از سوار شدنش و خوردن گوشتش‌، نهی فرموده است‌]‌‌. احمد و نسائی و ابوداود آنرا روایت‌ کرده‌اند.

جلالة‌: عبارت است از حیوان حلال‌ گوشتی‌ که بدنبال مدفوع بگردد و آنرا بخورد، مانند شتر و گاو و گوسفند و بز و مرغ و غاز و امثال آنها که آنقدر بخورند تا بویشان تغییر کند. اگر آن حيوان را مدتی از خوردن مدفوع و نجاسات دور نگه دارند و خوراک پاک بدان دهند، در نتیجه ‌گوشت آن‌، پاک مي‌گردد و نام جلاله از آن برداشته شود، آنوقت‌گوشت و شيرشان‌، حلال می‌گردد، زیرا علت نهی از آن‌، تغییری بود که بوسیله‌ي خوراک ناپاک‌، در آنها پدید آمده بود و حالا که آن علت برطرف شده است حکم نیز بر طرف می‌شود.

💚الصابرین 🍂

10 Nov, 10:32


خونی ک ناروا بر زمین ریخته شد

💚الصابرین 🍂

10 Nov, 10:32


خوني که ناروا بر زمين ريخته شد
همچنان که گفته شده: شورشيان سبأي مي‌دانستند که زمان زيادي تا رسيدن سپاهيان اسلام که از مناطق مختلف راه مدينه را در پيش گرفته باقي نمانده است! و در مورد خود دچار دلهره شدند و تنها راه حل را در کشتن هر چه زودتر حضرت عثمان مي‌دانستند!

سرکرده‌هايشان بر اين باور بودند که تنها راه نجات آنان از آن مخمصه کشتن عثمان است، و اگر او را نکُشتند، آنان به دست مردم مسلمان کشته خواهند شد، اما اگر او را بکشند، کشته شدن او مردم را به خود مشغول خواهد داشت!

به همين سبب سرکردگان شيطنت‌پيشة باند برانداز عبدالله بن سباي يهودي در آخرين روزهاي محاصره تصميم گرفتند حضرت عثمان را به قتل برسانند!

همچنان که گفته شد: مغيره بن اخنس براي حمايت از حضرت عثمان بلافاصله پس از پايان مراسم حج و رسيدن به مدينه به هر طريق بود خود را به داخل منزل رسانيد و به ديگر اصحاب مدافع عثمان بن عفان پيوست!

مغيره از درون منزل پشت در ايستاده و مراقب اوضاع بود، وي گفت: اگر اميرالمؤمنين عثمان را تنها بگذاريم، جواب خداوند را چگونه بدهيم؟ بايد تا پاي جان با آنان جنگيد![1]»

در روزهاي پاياني محاصره حضرت عثمان بيشتر اوقات خود را به اقامه نماز و قرائت قرآن مي‌گذارند، تا مي‌توانست نماز مي‌خواند و وقتي خسته مي‌شد به قرائت قرآن مي‌پرداخت.

شورشيان تصميم گرفتند: اولين حمله خود را به داخل منزل آغاز کنند، آنان اقدام به آتش زدن درب و قسمتي از سقف نمودند، مدافعين داخل براي خاموش کردن آن تلاشي کردند، اما درب و قسمتي از منزل به شدت آسيب ديدند و تعدادي از چوب‌هاي سقف منزل سوخته و شکستند!

مدافعين منزل که تعدادي از آنها عبارت بودند از مغيره‌بن اخنس، حسن بن‌علي، محمدبن طلحه، سعيدبن عاص، مروان بن حکم، عبدالله بن زبير، زيادبن نعيم فهري و نيازبن عبدالله اسلمي و ابوهريره با مهاجمان شورشي به رويارويي پرداختند!

ابوهريره در حالي که با آنان مي‌جنگيد، خطاب به مدافعين مي‌گفت: در جنگ با اينان از من بياموزيد و مرا سرمشق خويش نماييد! اين روز روزي است که شمشير زدن در آن لذتبخش و جنگيدن در آن رواست! و در همان حال خطاب به خوارج سبأي مي‌گفت:

)وَيَا قَوْمِ مَا لِي أَدْعُوكُمْ إِلَى النَّجَاةِ وَتَدْعُونَنِي إِلَى النَّارِ( (غافر: 41).

«اي قوم من! چرا؟ من شما را به سوي نجات و رستگاري دعوت مي‌کنم، اما شما مرا به سوي آتش دوزخ فرا مي‌خوانيد.»

در حالي که مدافعين با شورشيان مي‌جنگيدند، حضرت عثمان همچنان به نماز مشغول بود، و داشت سوره «طه» را در نمازش قرائت مي‌کرد! و به درستي متوجه نبود که در بيرون منزل چه خبر است! او به هيچوجه در قرائتش دچار اضطراب و پريشاني نگرديد و نمازش را قطع ننمود و پس از پايان سوره «طه» به رکوع و سجود رفت و پس از پايان نماز شروع به قرائت سوره آل عمران نمود!

اولين کسي که در جلو منزل حضرت عثمان کشته شد مغيره بن اخنس بود که به دست يکي از مردان شورشي از قبيلة ليث به شهادت رسيد و قاتل لحظاتي بعد از کار خود نادم شد و گفت: إنّا لله وإنّا إليه راجعون».

عبدالرحمن بن عديس يکي از سرکردگان خوارج سبأي به مرد ليثي گفت: چي شده؟

گفت: من پيشتر در خواب يک نفر را ديده بودم که خطاب به من گفت: اي قاتل مغيره! خود را براي آتش جنهم آماده کن!! و اينک او را کشتم!؟

يکي از مردان طايقه کناني نيز نيازبن عبدالله بن اسلمي را در کنار درب منزل حضرت عثمان -رضي الله عنه- کشت، و او دومين کسي بود که به شهادت رسيد!

حضرت عثمان متوجه درگيري ميان مدافعين و شورشيان شد و به جلو منزل آمد وقتي با جنازة دو نفر از آنان روبرو گرديد به شدت اندوهگين شد و با تأکيد بسيار از مدافعين خواست با آنان درگير نشوند و شمشيرهاي خويش را در نيام کنند! و بار ديگر دستور داد که از منزل خارج شده به منازل خود بازگردند!

آنان به جز اطاعت از امر او چاره ديگري نداشتند و همه آنان منزل او را ترک کرده و به سوي خانه‌هاي خويش رفتند!

به اين ترتيب درگيري ميان مسلمانان مدافع و شورشيان باند عبدالله بن سبأي يهودي به دستور حضرت پايان پذيرفت!

آخرين کسي که منزل را ترک کرد، عبدالله بن زبير -رضي الله عنه- بود که حضرت عثمان وصيت نامه خود را در اختيار او گذاشت تا به پدرش زبيربن عوام بدهد.[2]»

حضرت عثمان همراه با خانواده و چند پيش خدمت در داخل منزل در محاصره صدها مرد سبأي باقي ماندند!

روز جمعه هشتم ماه ذي‌الحجه سال 35 هجري فرا‌رسيد و تا آن زمان چهل شبانه‌روز از محاصرة منزل مي‌گذشت!

آن روز را حضرت عثمان روزه بود، و مي‌دانست که به پايان عمر او چيزي باقي نمانده است و اين شورشيان او را خواهند کشت! و همچون هميشه به نماز و قرائت قرآن مشغول شد!

سبأيان فريب‌خوردة يهودي وارد منزل شده و به تخريب منزل و ضرب و شتم ساکنين آن پرداختند!

يکي از سبأيان در حالي که شمشيرش را از نيام کشيده

💚الصابرین 🍂

10 Nov, 10:32


بود، به حضرت عثمان نزديک شد و گفت: اگر از خلافت استعفا بدهي کاري به کار تو نخواهيم داشت!

حضرت عثمان گفت: واي بر تو! سوگند به خداوند! نه در زمان جاهليت و نه در زمان مسلمان شدن، مرتکب زنا نشده و هيچگاه آرزوي آن را نداشته و در انديشة آن نبوده‌ام، سوگند به خداوند از زماني که دست راست خود را در دست رسول خدا گذاشته و با او بيعت کرده‌ام آن دستم را بر روي عورتم نگذاشته‌ام!

به هيچوچه ردايي را که (اهل حل و عقد بر اساس احکام) خداوند بر من پوشانيده‌اند از تن بيرون نخواهم آورد، و تا خداوند اهل سعادت را سعادتمند و اهل شقاوت را دچار شقاوت گرداند، از اين مسئوليت استعفا نخواهم داد!

آن مرد حضرت عثمان را تنها گذاشت و از منزل خارج شد و به ميان دوستان شورشي خود رفت، آنان به او گفتند: چکار کردى؟ او را کشتي؟

گفت: به خدا سوگند دچار مشکلي بزرگ و پيچيده‌اي شده‌ايم و به خدا سوگند تنها راه نجات ما از دست مردم و سپاهياني که در راهند کشتن عثمان است که کشتن او هم براي ما روا نيست! من نمي‌دانم چکار کنم؟

سرکردگان باند برانداز عبدالله بن سباي يهودي مرد ديگري را براي کشتن حضرت عثمان به اطاق او فرستادند!

حضرت عثمان فرمود: تو از کدام قبيله‌اي؟

گفت: من از طايفه ليث هستم!

حضرت عثمان گفت: بيرون برو! تو کسي نيستي که مرا به قتل برساني.

گفت: چرا؟

حضرت عثمان گفت: مگر تو فلاني نيستي که فلان روز با چند نفر از دوستانت بودي، رسول خدا برايت دعا فرمود؟

گفت: آري من بودم!

حضرت عثمان فرمود: برادر عزيز! برو بيرون و دعاي رسول خدا را تباه مگردان و خود را از آن محروم مکن!

آن مرد به خود آمد و از کار خويش پشيمان شد و از اطاق حضرت عثمان بيرون رفت، سپس سبأيان را رها کرد و رفت.

سرکردگان باند برانداز مردي قريشي را براي کشتن حضرت عثمان به داخل منزل فرستادند.

آن مرد داخل شد و گفت: اي عثمان امروز به دست من کشته مي‌شوي!

حضرت عثمان فرمود: خير فلاني، تو مرا نخواهي کشت!

گفت: چگونه تو را نخواهم کشت!؟

حضرت عثمان گفت: من خود شاهد بودم که فلان و فلان روز رسول خدا براي تو از خداوند طلب مغفرت فرمود، به همين خاطر دست تو به خون کسي آلوده نمي‌شود!

آن مرد نيز به خود آمد و از اقدام خويش نادم شد، از خداوند آمرزش طلبيد و از خانه خارج شد، بعد از همکاري با شورشيان خودداري کرد!

آخرين کسي که وارد اطاق حضرت عثمان شد، محمدبن ابي‌بکر بود، او ريش حضرت عثمان را گرفت و به طرف خود کشيد!؟

حضرت عثمان گفت: محمد! ريشم را رهاکن و از روي سينه‌ام برخير! تو چيزي را گرفته و بر جايي نشسته‌اي که اگر پدرت ابوبکر صديق تو را در اين حال مي‌ديد به سختي تو را مجازات مي‌کرد!

برادرزاده! هيچ فکر کرده‌اي که چکار داري مي‌کني؟ مگر تو بر خداوند خشم گرفته‌اي؟ من با تو چکار کرده‌ام؟ مگر غير از اين بوده که جرمي را مرتکب شدي و من نيز دستور دادم طبق احکام الهي مجازات شوي؟!

محمدبن ابي‌بکر نيز به خود آمد و از روي سينة حضرت عثمان برخاست و با حالت پشيماني از منزل خارج شد![3]

سرکردگان خوارج از خودداري آن چهار نفر از کشتن حضرت عثمان درشگفت شدند، که چگونه آنان چهار نفر را مأمور کشتن او کردند. اما عثمان با آنان سخن گفت و ايشان را منصرف نمود، و با حالت ندامت از اطاق و منزل او خارج شدند!؟

در چنين اوضاع و احوالي سه نفر از سرکردگان باند عبدالله بن سبأي يهودي تصميم گرفتند هر سه به اطاقش وارد شوند و با هم او را به قتل برسانند!؟

عصر روز جمعه بود، عثمان بر روي زمين نشسته و قرآني پيش روي او قرار داشت و در حالت روزه به قرائت آن مشغول بود.

غافقي‌بن حرب سرکرده خوارج و سودان بن حمران سکوني و قتيره‌بن فلان سکوتي وارد اطاق حضرت عثمان شدند!؟

غافقي با ميله آهني که در دست داشت ضربه‌اي را بر سر حضرت عثمان وارد کرد و بر قرآني که پيش روي او بود لگد زد!؟ قرآني چرخي خورد و دوباره جلو حضرت عثمان قرار گرفت، و خون در سر و صورت حضرت عثمان جاري شد و قطراتي از آن بر روي آيه زير ريخته شد!

)فَسَيَكْفِيكَهُمُ اللَّهُ وَهُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ( (البقرة: 137).

«خداوند تو را در برابر آنان کفايت خواهد کرد و او شنوا و آگاه است.»

سودابن بن حمران سکوتي به حضرت عثمان نزديک شد و شمشيرش را براي وارد کردن ضربه‌اي کاري به او بالا برد، اما همسرش «نائله‌بنت فرافصه» خود را در ميان او و حضرت عثمان رسانيد و شمشير سودان بر دست نائله فرود آمد و انگشتان دست او را قطع کرد، و در حالي که خون از انگشتانش فوران مي‌‌کرد، به اطاق ديگر رفت!

سودان بن کلمات و رفتار بسيار زشت و جاهلانه‌اي با نائله برخورد نمود که تنها از آدم‌هاي فاسد و هرزه ساخته بود!

پس از آن سودان چندين ضربة شمشير را بر پيکر حضرت عثمان وارد کرد و او را به شهادت رسانيد!؟

يکي از پيشخدمتان حضرت عثمان به نام نجيح وقتي د

💚الصابرین 🍂

10 Nov, 10:32


يد که حضرت عثمان را به شهادت رسانيدند، برآشفت و به طرف سودان حمله برد و با يک ضربه او را از پاي درآورد!

قتيربن فلان سکوتي نيز وقتي کشته شدن سودان را ديد بر نجيح حمله برد و او را کشت!

يکي ديگر از پيشخدمتان حضرت عثمان به نام صبيح نيز قتيره را مورد حمله قرار داد و او را از پاي درآورد!

در اين حال دو شهيد و دو جاني پيکرشان در منزل حضرت عثمان بر روي زمين افتاده بود!

اندکي پيش از غروب آفتاب روز جمعه بود که حضرت عثمان به شهادت رسيد! پس از آن يکي از سبأيان فرياد برآورد که وقتي ريختن خون کسي براي ما روا باشد، غارت اموال او نيز برايمان روا خواهد بود، بياييد هر چه را که در خانه اوست غارت کنيد!

سبأيان هرزه و شيطنت‌پيشه در منزل به ضرب و شتم و غارت پرداختند و حتي از ربودن وسايلي که زنان داشتند خودداري نکردند!

يکي از افراد شورشي به نام کلثوم تجيبي به همسر مجروح حضرت عثمان حمله کرد و چادري را که بر سر او بود از روي او برداشت و به حرکات بسيار زشت و جاهلانه‌اي دست زد و حرف‌هاي رکيکي را نثار او نمود!

صبيح از خدمتکاران خانه حضرت عثمان وقتي اين هرزه‌گويي را در حق همسر حضرت عثمان شنيد بر کلثوم حمله کرد و او را به قتل رسانيد و يکي ديگر از سبأيانه نيز بر صبيح حمله برد و او را از پاي درآورد! به اين ترتيب پس از کشته شدن شش نفر درب خانه حضرت عثمان بسته شد! و همچنان که پيشتر نيز گفته شد در جلو منزل او سه نفر از مدافعين به نام‌هاي مغيره‌بن اخنس، زيادبن نعيم فهري، و نيازبن عبدالله بن اسلمي به شهادت رسيدند!

پس از آنکه جنايتکاران سبأي خانه حضرت عثمان را غارت نمودند، يکي از آنها فرياد زد و گفت: هر چه زودتر به طرف بيت‌المال برويد و سعي کنيد پيش از ديگران به آنجا برسيد و هر آنچه را در آن مي‌يابيد برداريد!

وقتي محافظان بيت‌المال تهاجم‌ آنها را براي غارت بيت‌المال مشاهده نمودند، و در آن تنها دو کيسه مواد خوراکي وجود داشت تصميم گرفتند که براي نجات جان خود از سبأيان مجرم و غارتگر و دنيادوست کنار بکشند!

سبأيان راه گم کرده راهي بيت‌المال شدند و هر آنچه را که در آن بود چپاول کردند![4]»

همچنان که گفته شد: پيش از غروب آفتاب روز جمعه هشتم ماه ذي‌الحجه سي و پنج هجري بود که حضرت عثمان توسط جاهلان شورشي و اتباع عبدالله بن سباي يهودي به شهادت رسيد!

شهادت او به دنبال چهل شبانه‌روز محاصره شدن توسط سبأيان مصر و کوفه و بصره از هشتم ذي‌القعده تا هجدهم ذي‌الحجه صورت گرفت.

مدت خلافت حضرت عثمان دوازده سال منهاي دوازده روز به طول انجاميد زيرا در آغاز ماه ربيع‌الأول سال بيست و چهار هجري با او بيعت صورت گرفته بود!

او به هنگام شهادت هشتاد و سه سال داشت»[5].




--------------------------------------------------------------------------------

[1]- تاريخ طبري: ج 4 ص 338

[2]- تاريخ طبري: ج 4 ص 386 - 390

[3]- به تفصيل سخنان حضرت عثمان با آن چهار نفر در تاريخ طبري: ج 4 ص 390 مراجعه شود.

[4]- تاريخ طبري: ج 4 ص 391 - 392

[5]- البداية والنهاية: ابن کثير ج 7 ص 190

💚الصابرین 🍂

10 Nov, 10:26


▒⃟💠 ▒⃟✿⃟💠﷽ ▒⃟✿⃟💠 ▒⃟💠

💡#لغات_آیه: ۶۵ سوره مائده

💠 وَلَوْ : و اگر
💠 أَنَّ : همانا
💠 أَهْلَ : اهل
💠 الْكِتَابِ : کتاب
💠 آمَنُوا : ایمان می آوردند
💠 وَاتَّقَوْا : و پرهیزگاری می کردند
💠 لَكَفَّرْنَا : البته می‌زدودیم
💠 عَنْهُمْ : از آنها
💠 سَيِّئَاتِهِمْ : بدیهایشان را
💠 وَلَأَدْخَلْنَاهُمْ : و هر آینه در می‌آوردیم آنان را
💠 جَنَّاتِ : به باغ‌های
💠 النَّعِيمِ : سراسر نعمت

▒⃟💠 ▒⃟✿⃟💠 ▒⃟✿⃟💠 ▒⃟💠


▒⃟💠 ▒⃟✿⃟💠﷽ ▒⃟✿⃟💠 ▒⃟💠

💡#لغات_آیه: ۶۶ سوره مائده

💠 وَلَوْ : و تگر
💠 أَنَّهُمْ : همانا آنان
💠 أَقَامُوا : بر پا می‌داشتند
💠 التَّوْرَاةَ : تورات
💠 الْإِنجِيلَ : و انجیل را
💠 وَ مَا : و آنچه را که
💠 أُنزِلَ : فروفرستاده شد
💠 إِلَيْهِم : به سوی آنان
💠 مِّن : از (جانب)
💠 رَّبِّهِمْ : پروردگارشان
💠 لَأَكَلُوا : البته می خوردند
💠 مِن : از
💠 فَوْقِهِمْ : بالای سرشان (نعمت آسمانی)
💠 وَ مِن : و از
💠 تَحْتِ : زیر
💠 أَرْجُلِهِم ۚ: پاهایشان (= نعمت زمینی)
💠 مِنْهُمْ : از آنان
💠 أُمَّةٌ : امّتی
💠 مُّقْتَصِدَةٌ : میانه رواند
💠 وَ كَثِيرٌ : و بسیاری
💠 مِنْهُمْ : از آنان
💠 سَاءَ مَا: بد است آنچه
💠 يَعْمَلُونَ : می دکنند

▒⃟💠 ▒⃟✿⃟💠 ▒⃟✿⃟💠 ▒⃟💠
📚📙📘📗📕📒📓


▒⃟💠 ▒⃟✿⃟💠﷽ ▒⃟✿⃟💠 ▒⃟💠

💡#لغات_آیه: ۶۷ سوره مائده

💠 يَا أَيُّهَا : ای
💠 الرَّسُولُ : ای پیامبر
💠 بَلِّغْ : ابلاغ کن
💠 مَا : آنچه را که
💠 أُنزِلَ : فروفرستاده شده است
💠 إِلَيْكَ : به سوی
💠 مِن : از (جانب)
💠 رَّبِّكَ ۖ: پروردگارت
💠 وَإِن : و اگر
💠 لَّمْ تَفْعَلْ : چنین نکنی
💠 فَمَا بَلَّغْتَ : پس نرسانده‌ای
💠 رِسَالَتَهُ ۚ : پیامش را
💠 وَاللَّهُ : و الله
💠 يَعْصِمُكَ : نگاه می دارد تو را
💠 مِنَ : از (گزند)
💠 النَّاسِ ۗ: مردم
💠 إِنَّ : همانا
💠 اللَّهَ : الله
💠 لَا يَهْدِي : هدایت نمی‌کند
💠 الْقَوْمَ : گروه
💠 الْكَافِرِينَ : کافران را

▒⃟💠 ▒⃟✿⃟💠 ▒⃟✿⃟💠 ▒⃟💠
📚📙📘📗📕📒📓


▒⃟💠 ▒⃟✿⃟💠﷽ ▒⃟✿⃟💠 ▒⃟💠

💡#لغات_آیه: ۶۸ سوره مائده

💠 قُلْ : بگو
💠 يَا : ای
💠 أَهْلَ : اهل
💠 الْكِتَابِ : کتاب
💠 لَسْتُمْ : نیستید شما
💠 عَلَىٰ : بر
💠 شَيْءٍ : بر چیزی (پایبند)
💠 حَتَّىٰ : تا آنکه
💠 تُقِيمُوا : برپا دارید
💠 التَّوْرَاةَ : تورات
💠 وَالْإِنجِيلَ : و انجیل را
💠 وَمَا : و آنچه را که
💠 أُنزِلَ : فروفرستاده شده
💠 إِلَيْكُم : به سوی شما
💠 مِّن : از (جانب)
💠 رَّبِّكُمْ ۗ: پروردگارتان
💠 وَلَيَزِيدَنَّ : و هر آینه می افزاید
💠 كَثِيرًا : بسیاری
💠 مِّنْهُم : از آنان را
💠 مَّا : آنچه
💠 أُنزِلَ : فروفرستاده شده است
💠 إِلَيْكَ: به سوی تو
💠 مِن : از (جانب)
💠 رَّبِّكَ : پروردگارت
💠 طُغْيَانًا : بر سرکشی
💠 وَكُفْرًا ۖ: و کفرشان
💠 فَلَا تَأْسَ : پس اندوه مخور
💠 عَلَى : بر
💠 الْقَوْمِ : گروه
💠 الْكَافِرِينَ : کافران

▒⃟💠 ▒⃟✿⃟💠 ▒⃟✿⃟💠 ▒⃟💠
📚📙📘📗📕📒📓


▒⃟💠 ▒⃟✿⃟💠﷽ ▒⃟✿⃟💠 ▒⃟💠

💡#لغات_آیه: ۶۹ سوره مائده

💠 إِنَّ : همانا
💠 الَّذِينَ : کسانی که
💠 آمَنُوا : ایمان آوردند
💠 وَالَّذِينَ : و کسانی که
💠 هَادُوا : یهودی شدند
💠 وَالصَّابِئُونَ : و صابئان
💠 وَالنَّصَارَىٰ : و مسیحیان
💠 مَنْ : هر کس (از آنان) که
💠 آمَنَ : ایمان آوَرَد
💠 بِاللَّهِ : به الله
💠 وَالْيَوْمِ : و روز
💠 الْآخِرِ : واپسین
💠 وَعَمِلَ : و کند
💠 صَالِحًا : کار شایسته
💠 فَلَا خَوْفٌ : پس نه ترسی
💠 عَلَيْهِمْ : بر آنان است
💠 وَلَا : و نه
💠 هُمْ : آنان
💠 يَحْزَنُونَ : اندوهگین می شوند

▒⃟💠 ▒⃟✿⃟💠 ▒⃟✿⃟💠 ▒⃟💠
📚📙📘📗📕📒📓


▒⃟💠 ▒⃟✿⃟💠﷽ ▒⃟✿⃟💠 ▒⃟💠

💡#لغات_آیه: ۷٠ سوره مائده

💠 لَقَدْ : به درستی که
💠 أَخَذْنَا : گرفتیم
💠 مِيثَاقَ : پیمان استوار را
💠 بَنِي : از بنی
💠 إِسْرَائِيلَ : اسرائیل
💠 وَأَرْسَلْنَا : و فرستادیم
💠 إِلَيْهِمْ: به سوی شان
💠 رُسُلًا ۖ: پیامبرانی را
💠 كُلَّمَا : هرگاه
💠 جَاءَهُمْ : آورد برای ایشان
💠 رَسُولٌ : پیامبری
💠 بِمَا : چیزی را که
💠 لَا تَهْوَىٰ : نمی‌خواست
💠 أَنفُسُهُمْ : دلهایشان
💠 فَرِيقًا : گروهی را
💠 كَذَّبُوا : دروغگو شمردند
💠 وَ فَرِيقًا : و گروهی را (هم)
💠 يَقْتُلُونَ : می کشتند

📌 ذکر فعل (کَذَّبُوا) به صورت ماضی، و فعل (یَقْتُلُونَ) به صورت مضارع، بیانگر پیشه ناپاک گذشته و حالِ بنی‌اسرائیل است.

▒⃟💠 ▒⃟✿⃟💠 ▒⃟✿⃟💠 ▒⃟💠
📚📙📘📗📕📒📓

💚الصابرین 🍂

01 Nov, 08:17


🎼نشید: درد امته دوا رحمت للعالمین صلی الله علیه وسلم
🎙منشد: #ضیاء_الرحمن_فاروقی
🎤زبان: #بلوچی
#مدح_نبی

💚الصابرین 🍂

01 Nov, 08:08


فایل صوتی و تصویری سوره کهف🔺

✰...رسول اللّٰه ﷺ می فرمایند :

مَنْ قَرَأَ سُورَهَ الْکَهْفِ فِی یَوْمِ الْجُمُعَهِ أَضَاءَلَهُ مِن النُّورِ مَابَیْنَ الْجُمُعَتَیْنِ

منبع👈📔صحیح‌ جامع 6470

کسی که سوره کهف را در روز جمعه بخواند بین دو جمعه برایش نــورانی میشود.

#اضاءله_النـورمابینه
#وبین_البیت_العتیق
فاصله ی او تا کعبه نورانی میشود.

منبع👈📔صحیح جامع6471

💚الصابرین 🍂

01 Nov, 08:02


‌‏ .• °``°•.¸.•°``°•.
(      םבםב     )         
 •.    .ﷺ.   ¸.•
      ؍•.♡.•؍
  الَلَـﮬ‌ﮧَـمﷺ ◯صََلَِّﷺوََسََـــلَِّـم ◯وََبََارَِكَﷺ ◯عََلََىَﷺ ◯مـَُحَـمـََّـــــدٍَ اللهم صل وسلم وبارك على سيدناﷺ ونبيناﷺ وحبيبنا ﷺ وقائدنا ﷺ وشفيعناﷺ وقرة عيونناﷺ رسول اللهﷺ محمدﷺ النبي ﷺ الأمي ﷺ الطيب ﷺ الطاهرﷺ الزكي ﷺ وعلى آله ﷺ وصحبهﷺ اجمعينﷺ عدد خلقكﷺ ورضاءنفسكﷺ وزنة عرشكﷺ ومداد كلماتكﷺ كلما ذكرك الذاكرونﷺ وغفل عن ذكرك الغافلون ﷺ ◯وِأّلَهِ وِصٌحٌبِهِ ◯أّجِمَعٌيِّنﷺِ ﷺ مـَُحَـمـََّــــــدٍَﷺْ وِأّلَهِ وِصٌحٌبِهِ أّجِمَعٌيّن

💚الصابرین 🍂

01 Nov, 07:44


قاری 🎤 إسلام صبحي

۞يا أيُّها الذينَ آمَنوا صلُّوا عَلَيهِ وسَلِّموا تَسليمًا۞

خداوند به اهل زمین نعمتی بزرگتر از نعمت فرستادن او علیه السلام نداده است.

شاید هر چه بیشتر در این نعمت بزرگ تأمل کنید، ایمان به او، صلوات الله علیه و آله و سلم و صلوات بر او بیشتر شود.

صلوات خداوند و فرشتگان و پیامبران و نخبگان مخلوق او بر او و اهل بیت و اصحاب و پیروان آنان تا روز قیامت و درود خدا بر او باد.

اللهم صلِ وسلم على نبينا محمد ..

#روز_جمعه

💚الصابرین 🍂

01 Nov, 07:26


▪️عن أَنَسٍ رضی الله عنه قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ﷺ: «أَكْثَرْتُ عَلَيْكُمْ فِي السِّوَاكِ». (بخارى:888)

▫️ترجمه:  انس رضی الله عنه ميگويد: رسول ‏الله ﷺ فرمود: «درمورد مسواك زدن، به شما زياد تأكيد نمودم».

💚الصابرین 🍂

01 Nov, 07:22


بسم الله الرحمن الرحیم

😍باما همراه باشید با بهترین کانال های اهل سنت عضو بشین دست بزاین روی لینک ها 😇تا شما را ببره یه جای عالی 😊🌹
❥══❥❥●•❀•●❥❥══❥

❤️گروه لیستی عبدالله
https://t.me/asLam9196
🌹🕊🇯🇴❖━━━━━━━➣
✏️اناشید اسلامی 
https://t.me/url_is_not_val
🌹🕊🇯🇴❖━━━━━━━➣

📏اصلاح قلبها 
https://t.me/towhid_1
🌹🕊🇯🇴❖━━━━━━━➣

✏️صحیح بخاری
https://t.me/shih61

🌹🕊🇯🇴❖━━━━━━━➣
🖌تفسیر مبین 
https://t.me/Qoran61
🌹🕊🇯🇴❖━━━━━━━➣
✏️تفسیر نور
https://t.me/QRAN61
🌹🕊🇯🇴❖━━━━━━━➣
📌اذکار نبوی
https://t.me/PanA313361

🌹🕊🇯🇴❖━━━━━━━➣
🔍فقه اهل سنت
https://t.me/faQa61122

🌹🕊🇯🇴❖━━━━━━━➣

⭐️قر آن و سنت
https://t.me/SontoQran
🌹🕊🇯🇴❖━━━━━━━➣

🌈قر آن و اسلام
https://t.me/QranasLam

🌹🕊🇯🇴❖━━━━━━━➣
💦کتاب نور
https://t.me/klamalah33
🌹🕊🇯🇴❖━━━━━━━
🌟کلیپ و  تصاویر ناب
https://t.me/skot1402
🌹🕊🇯🇴❖━━━━━━━➣
🌈آرامش با ذکر الله
https://t.me/AZKAR1390
🌹🕊🇯🇴❖━━━━━━━➣
💦نشر احادیث صحیحین
https://t.me/BKHARE1402
🌹🕊🇯🇴❖━━━━━━━➣
⭐️اناشید های ناب
https://t.me/NSHED1390
🌹🕊🇯🇴❖━━━━━━━➣


💐گیاهان دارویی
https://t.me/Seventy_sevenshop
🌹🕊🇯🇴❖━━━━━━━➣

🌱خلفای راشدین
https://t.me/NABE61122

🌹🕊🇯🇴❖━━━━━━━➣
🍂 کتاب کلیات لولو و المرجان
https://t.me/kTABKOLAT61
🌹🕊🇯🇴❖━━━━━━━➣

🍃حدیث
https://t.me/QDSihaDis
🌹🕊🇯🇴❖━━━━━━━➣

🍂اربعین نووی
https://t.me/AlloloMRJAN61
🌹🕊🇯🇴❖━━━━━━━➣

🍃احادیث صحیح مسلم
https://t.me/moslm6133
🌹🕊🇯🇴❖━━━━━━━➣

🍃 قر آن و ایمان
https://t.me/QRanaiman

🌹🕊🇯🇴❖━━━━━━━➣
🍂مختصر فقه اهل سنت
https://t.me/FAQ6133

🌹🕊🇯🇴❖━━━━━━━➣
🔍کتاب ریا ض الصالحین
https://t.me/RWAZalsalhEn61
🌹🕊🇯🇴❖━━━━━━━➣

📌تلاوت های ناب
https://t.me/tlaut61
🌹🕊🇯🇴❖━━━━━━━➣

🔍تقویت ایمان
https://t.me/Ahmedfirouzahmadi

🌹🕊🇯🇴❖━━━━━━━➣

📌اخلاص و اصلاح
https://t.me/Nashratislami9

🌹🕊🇯🇴❖━━━━━━━➣
🔍تفسیر جامع
https://t.me/tfsir61
🌹🕊🇯🇴❖━━━━━━━➣
📌کانال لیست
https://t.me/KanaL9196

❥══❥❥●•❀•●❥❥══❥
🌙سریع عضو بشین تا پاک نشده ❤️🌹

💚الصابرین 🍂

31 Oct, 13:03


صلو علی محمدﷺوعلی ال محمد🕊❤️🌿

   ❥•  ​ོ| اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى محمد  وَعَلَى آلِ محمد ، كَمَا صَلَّيْتَ عَلَى إِبْرَاهِيْمَ وَعَلَى آلِ إِبْرَاهِيمَ إِنَّكَ حَمِيدٌ مَجِيد

   ❥•  ​ོ| اللَّهُمَّ بَارِكْ عَلَى محمد وَعَلَى آلِ محمد ، كَمَا بَارَكْتَ عَلَى إِبْرَاهِيْمَ وَعَلَى آلِ إِبْرَاهِيمَ إِنَّكَ حَمِيدٌ مَجِيد

 

💚الصابرین 🍂

31 Oct, 13:01


♦️زيارت ميت، بعد از كفن شدن

🔻 عَنْ أُمِّ الْعَلاءِ رَضِيَ الله عَنْهَا ـ امْرَأَةٍ مِنَ الأَنْصَارِ، بَايَعَتِ النَّبِيَّ ﷺ ـ: أَنَّهُ اقْتُسِمَ الْمُهَاجِرُونَ قُرْعَةً، فَطَارَ لَنَا عُثمَانُ بْنُ مَظْعُونٍ، فَأَنْزَلْنَاهُ فِي أَبْيَاتِنَا، فَوَجِعَ وَجَعَهُ الَّذِي تُوُفِّيَ فِيهِ، فَلَمَّا تُوُفِّيَ وَغُسِّلَ وَكُفِّنَ فِي أَثوَابِهِ، دَخَلَ رَسُولُ اللَّهِ ﷺ، فَقُلْتُ: رَحْمَةُ اللَّهِ عَلَيْكَ أَبَا السَّائِبِ، فَشَهَادَتِي عَلَيْكَ: لَقَدْ أَكْرَمَكَ اللَّهُ. فَقَالَ النَّبِيُّ ﷺ: «وَمَا يُدْرِيكِ أَنَّ اللَّهَ قَدْ أَكْرَمَهُ»؟ فَقُلْتُ: بِأَبِي أَنْتَ يَا رَسُولَ اللَّهِ فَمَنْ يُكْرِمُهُ اللَّهُ؟ فَقَالَ: «أَمَّا هُوَ فَقَدْ جَاءَهُ الْيَقِينُ، وَاللَّهِ إِنِّي لأَرْجُو لَهُ الْخَيْرَ، وَاللَّهِ مَا أَدْرِي وَأَنَا رَسُولُ اللَّهِ مَا يُفْعَلُ بِي». قَالَتْ: فَوَاللَّهِ لا أُزَكِّي أَحَدًا بَعْدَهُ أَبَدًا . (بخارى:1243)

🔺ترجمه: ام ‏علاء رضي الله‏ عنها ؛بانوي انصاري كه با رسول الله ﷺ بيعت كرده بود؛ ميگويد: انصار، براي دادن مسكن به مهاجرين، قرعه كشي كردند. عثمان بن مظعون سهم ما شد. ما او را به خانه هايمان برديم.  پس از مدتي، بيمار شد و در همان بيماري، فوت كرد.  وقتي او را غسل داديم و كفن پوشانديم، رسول الله ﷺ  وارد شد. من گفتم: اي ابو سائب، (كنيه عثمان بن مظمون) خدا تو را رحمت كند. من گواهي مي دهم كه تو نزد الله، بسيار عزيز و گرامي هستي. رسول الله ﷺ فرمود: «تو از كجا ميداني كه او نزد خداوند، گرامي است»؟ گفتم: يا رسول الله! پدر و مادرم فدايت باد. پس  چه كسي  نزد خداوند، عزيز و گرامي خواهد بود؟ رسول الله ﷺ فرمود: «او اكنون در گذشته است. بخدا، من برايش اميد خير دارم. اما سوگند به خدا، من كه رسول خدا هستم، نميدانم با من چه خواهد شد». راوي ميگويد: بخدا سوگند، از اين به بعد، بر تزكيه هيچ كس، گواهي نخواهم داد.

💚الصابرین 🍂

31 Oct, 12:59


پس‌مانده‌ي نوشيدني=‌سؤر



سؤر: آبی ‌که بعد از نوشیدن در ظرف می‌ماند، و آن چند نوع است‌:



1-پس ما‌نده‌ي انسا‌ن‌:

پس مانده‌ي انسان‌ که پاک است‌، خواه مسلمان‌، یا کافر، یا جنب یا قاعده باشد. اما مراد از قول خدا: (إنما المشركون نجس) [‌بیگمان مشرکان نجسند]‌ نجاست معنوی است‌، زیرا اعتقادشان باطل و پوچ است و از آلودگیها و نجاسات پرهیز نمی‌کنند، مقصود، آن نیست‌ که ذات و بدنشان نجس است‌، و حال آنکه با مسلمانان معاشرت و اختلاط داشتند و پیک‌ها و هیاتهای نمایندگیشان‌، به حضور پیامبر صلي الله عليه و سلم می‌آمدند و به مسجدالنبی نیز داخل می‌شدند و ایشان دستور نمی‌داد، چیزهایی را که با بدن

آنان تماس داشته است‌، بشویند. از حضرت عایشه -‌رضی الله عنها -‌روایت شده است‌ که ‌گفته است‌: (كنت أشرب وأنا حائض، فأناوله النبي صلى الله عليه وسلم، فيضع فاه على موضع في) [‌زمانی که قاعده می‌شدم آب می‌نوشیدم و در همان ظرف آنرا به پیامبر صلي الله عليه و سلم نیز می‌دادم‌ که ایشان دهان بر جای دهان من می‌گذاشتند و از آن می‌نوشیدند]‌‌. مراد آنست ‌که از همانجا که عایشه‌(‌ره‌) می‌نوشید، پيغمبر صلي الله عليه و سلم می‌نوشید. بروایت مسلم‌.



2- پس ما‌نده‌ي حیوانی که ‌گوشتش حلال و خوردنی است‌:

پس مانده‌ي این نوع حیوانات پاک است‌، زیرا آب دهانشان= لعاب‌، از گوشت پاک پدیدار می‌گردد و حکم آن را دارد. ابوبکر بن المنذر گفته است‌: همه‌ي دانشمندان “‌‌فقه‌“ به اجماع می‌گویند که پس مانده‌ي آنچه‌ که ‌گوشتش خورده می‌شود، جایز است که آن را نوشيد و بدان وضو گرفت‌.



٣-پس ما‌نده‌ي استر و خر و درندگا‌ن و پرندگا‌ن شکاری:

بنا به روایت جابر رضي الله عنه پس مانده‌ي این حیوانات نیز پاک است زیرا از او روایت شده است‌ که‌: از پیامبر صلي الله عليه و سلم سوال شد: آیا با آب پس مانده‌ای ‌که خر از آن نوشیده است وضو بگیریم‌؟ فرمودند: “‌آری‌، و بدانچه پس مانده همه درندگان است‌“‌‌، این حدیث را شافعی و دارقطنی و بیهقی نقل‌ کرده‌اند. بیهقی گوید: سندهای این حدیث را اگر پهلوی هم بگذاریم رویهمرفته قوی هستند.

پیامبر صلي الله عليه و سلم در یکی از سفرها شبی بیرون رفت و از کنار مردی ‌گذشتند،‌ که بر لب حوض آب خود نشسته بود. عمر رضي الله عنه از آن مرد سوال‌ کرد: آیا امشب درندگان از این حوض شما آب نوشیده‌اند؟ آنگاه پیامبر صلي الله عليه و سلم به وی ‌گفت‌: (يا صاحبَ المقراةِ لاتخبره، هذا متكلف! لها ما حملت في بطونها، ولنا ما قي شراب وطهور) [ای صاحب حوض به وی خبر مده‌، زیرا او سخت‌گیر است‌، آنچه‌ که حیوانات درنده خورده‌اند، مال خودشان است و آنچه ‌که مانده است‌، ما از آن می‌نوشیم و وضو مي‌گیریم‌]‌‌. دارقطنی این حدیث را روایت‌ کرده است‌، و از یحیی بن سعید روایت شده است که‌: “‌‌عمربن خطاب همراه ‌گروهی‌ که عمروعاص نیز با آنها بود، بیرون رفتند تا اینکه بر حوضی فرود آمدند، عمرو عاص از صاحب حوض پرسید: حیوانات وحشی و درندگان بدین حوض شما می‌آیند؟ عمر گفت‌: به ما جواب نده، زیرا درندگان برما وارد می‌شوند و ما نیز بر آنها وارد می‌شویم‌“‌‌. امام مالک در “‌‌موطا”‌ این حدیث را روایت کرده است‌.



٤- پس مانده‌ي ‌گربه‌:

بنا به حدیث کبشه دختر کعب‌، زن ابوقتاده‌، پس مانده‌ي گربه پاک است‌،‌ کبشه گوید: ابوقتاده نزد وی آمد و برای او آب ریخت‌، در آنوقت گربه‌ای آمد، ابوقتاده ظرف آب را برای‌ گربه نگاه داشت تا از آن نوشید، و من به وی خیره شده بودم‌، گفت‌: آیا تعجب می‌کنی‌؟ ‌گفتم‌: آری‌، گفت‌: پیامبر صلي الله عليه و سلم فرموده است‌: (إنها ليست بنجس، إنها من الطوافين عليكم والطوافات) [‌گربه نجس نیست زيرا گربه‌ها خیلی پیش شما می‌آیند و رفت و آمد می‌کنند]‌‌. پنج نفر از اصحاب صحاح آنرا نقل کرده‌اند. ترمذی گفته است‌: این حدیث‌: “‌‌حسن و صحیح‌“ است‌، و بخاری و دیگران آنرا “‌‌صحیح‌“‌ دانسته‌اند.



5-پس ما‌نده‌ي سگ و خوک‌:

پس مانده‌ي سگ و خوک نجس است و اجتناب از آن واجب است‌. علت نجاست پس مانده‌ي سگ بنا به حدیثی است‌ که بخاری و مسلم آنرا از ابوهریره رضي الله عنه روایت کرده‌اند که‌: پیامبر صلي الله عليه و سلم گفته است‌: (إذا شرب الكلب في إناء أحدكم فليغسله سبعا) [هرگاه سگ از ظرف آب یکی

💚الصابرین 🍂

31 Oct, 12:59


از شما آب نوشید، هفت بار آنرا بشوید]‌‌. امام احمد و مسلم متن این حدیث را چنین نقل‌کرده‌اند: (طهور إناء أحدكم إذا ولغ فيه الكلب أن يغسله سبع مرات أولاهن بالتراب) [وقتی‌که سگ به ظروف شما دهن زد یا لیسید، باید آنها را هفت بار با آب بشوید که بار اول باید آب خاک آلود باشد]‌‌. و اما دلیل نجاست پس مانده‌ي خوک آنست‌ که حیوان آلوده و پلید و نجس است‌.

💚الصابرین 🍂

31 Oct, 07:39


الصافون: المصطفون لعبادة الله من ركوع و سجود و تسبيح. أو هم المقاتلون في سبيل الله المصطفون صفاً.
فهد واصل المطيري

💚الصابرین 🍂

31 Oct, 07:37


برخورد حضرت علي با باند عبدالله بن سبأ
تعدادي از اتباع سازمان برانداز سبأيه مصر نزد حضرت علي -رضي الله عنه- رفتند و به او گفتند: همراه ما بيا تا او را از مقام خلافت خلع کنيم، به راستي خداوند ريختن خون او را براي ما روا نموده است!؟

حضرت علي از اين پيشنهاد آنها به سختي خشمگين شد و آنان را مورد لعن و نفرين قرار داد و فرمود: سوگند به خداوند هيچگاه با شما همراه نخواهم شد!

تعدادي از آنان به حضرت علي گفتند: اگر حاضر به اين کار نبوده‌اي، چرا پيشتر به ما نامه نوشته و ما را به آمدن به مدينه و شورش عليه عثمان و مخالفت با او دعوت کرده‌اي؟! ما فقط به خاطر نامة تو بوده که به مدينه آمده‌ايم!

حضرت علي از اين سخنان آنها تعجب کرد و فرمود: سوگند به خداوند به هيچوجه نامه‌اي را برايتان نفرستاده و شما را به شورش عليه عثمان بن عفان فرا نخوانده‌ام!

آنان با شگفتي و تعجب به يکديگر نگاه کرده و گفتند: اگر به خاطر علي بوده که آمده‌ايم، چرا او مي‌گويد: من از اين کار بي‌خبرم؟!

اين قضيه بيشتري ما را به طريقه کار و شيطنت اتباع عبدالله بن سبأ يهودي در به کارگيري و سوء استفاده از مسلمانان ساده دل و جذب آنان به طرف خود و تأثيرگذاري بر روي آنها و جلب حمايت و به کارگيريشان در ايجاد فساد در امور مسلمانان و براندازي نظام خلافت، آشنا مي‌گرداند!

طريقه جعل پيام و نامه از زبان اصحاب بزرگوار و نسبت دادن آن نامه‌ها به آنها و ايجاد اين گمان و ذهنيت در اتباع خود که آن اصحاب بزرگوار بوده‌اند که مردم را به مخالفت و شورش و خلع عثمان و يا به قتل رسانيدن او فراخوانده‌اند!؟

آري اين اتباع عبدالله بن سباي يهودي بودند که به جعل نامه از طرف حضرت علي -رضي الله عنه- پرداخته و ساده‌دلان و ماجراجويان خود را دچار گمان و توهم نموده‌اند، که آنان تنها پس از تماس و دعوت حضرت علي بوده که عليه عثمان دست به شورش زده‌اند، به همين خاطر بود که بسياري از آنها وقتي سوگند خوردن حضرت علي را مبني بر بي‌اطلاعي از چنان نامه‌اي شنيدند، دچار تعجب شدند!

طلحه‌بن عبيدالله -رضي الله عنه- نيز نوشتن نامه به سبأيان بصره و دعوت آنان به قيام عليه حضرت عثمان را به شدت تکذيب نمود. و زبيربن عوام نيز در حضور سبأيان کوفه از نوشتن چنان نامه‌اي و دعوت ايشان به مدينه اظهار بي‌اطلاعي نمود!

پس از کشته شدن حضرت عثمان مسروق تابعي در حضور ام المؤمنين عايشه -رضي الله عنها- بود که عايشه در مورد حضرت عثمان مي‌گفت: عثمان را مظلومانه به شهادت رسانيدند، خداوند قاتلان او را لعنت کند! او همچون پارچه‌اي نوپاک و بي‌غل و غش بود، و آنان او را بر روي زمين انداخته و همچون گوسفند سرش را از تن جدا کردند!؟

مسروق خطاب به حضرت عايشه گفت: اين نتيجه کار تو بود مگر تو نبودي که براي مردم نامه نوشته و آنان را به شورش عليه عثمان تحريک مي‌کردي!

حضرت عايشه فرمود: سوگند به خداوندي که مؤمنان به او ايمان مي‌آورند و کافران به او کفر مي‌ورزند، تاکنون که در اينجا نشسته‌ام، يک کلمه در اين مورد براي کسي چيزي ننوشته و نفرستاده‌ام!!

اعمش که اين روايت را از مسروق نقل مي‌کند مي‌گويد: برخي گمان مي‌بردند که از طرف حضرت عايشه نيز چنان نامه‌اي نوشته شده است![1]

جعل نامه از زبان اصحاب بزرگوار رسول خدا يکي از زشت‌ترين و خبيث‌ترين وسايل شيطاني بود که سرکردگان باند عبدالله بن سباي يهودي، براي تأثيرگذاري بر روي ساده‌‌دلان و تحريک آنان عليه حضرت عثمان از آن استفاده مي‌کردند! آنان نامه‌هايي را از زبان علي‌بن ابيطالب و ام المؤمنين عايشه و طلحه و زبير و حتي از طرف خود حضرت عثمان جعل کرده بودند!

پس از آن درگير و ضرب و شتمي که در اواسط ماه ذي‌القعده روي داد و به افتادن حضرت عثمان از روي منبر و بيهوش شدنش انجاميد، حضرت عثمان همچنان امامت نماز را در مسجد رسول‌ الله -صلى الله عليه وسلم- بر عهده داشت و مسلمانان مدينه و حتي خود خوارج فريب خورده پشت سر او نماز مي‌خواندند!




--------------------------------------------------------------------------------

[1]- البداية والنهاية: ابن کثير ج 7 ص 195

💚الصابرین 🍂

22 Oct, 07:40


‏قال رسول الله ﷺ لقد قرأتها (يعني سورة الرحمن) على الجن ليلة الجن، فكانوا أحسن مردودا منكم، كنت كلما أتيت على قوله فبأي آلاء ربكما تكذبان قالوا: ولا بشيء من نعمك ربنا نكذب فلك الحمد.
‏| تلاوة مؤثرة من خواتيم سورة الرحمن لشيخنا ⁧ #فهد_الكندري ⁩.

💚الصابرین 🍂

22 Oct, 07:25


▒⃟💠 ▒⃟✿⃟💠﷽ ▒⃟✿⃟💠 ▒⃟💠

💡#لغات_آیه: ۴۲ سوره مائده

💠 سَمَّاعُونَ : بسی گوش کنندگان اند
💠 لِلْكَذِبِ : برای دروغ پردازی
💠 أَكَّالُونَ : بسیار خورنده‌گان اند
💠 لِلسُّحْتِ : (مال) حرام را
💠 فَإِن : پس اگر
💠 جَاءُوكَ : بیایند نزد تو
💠 فَاحْكُم : آنگاه داوری کن
💠 بَيْنَهُمْ : در میانشان
💠 أَوْ : یا
💠 أَعْرِضْ : روی بگردان
💠 عَنْهُمْ ۖ: از آنان
💠 وَإِن : و اگر
💠 تُعْرِضْ : روی بگردانی
💠 فَلَن: پس هرگز
💠 يَضُرُّوكَ : زیان ترساندن به تو
💠 شَیْئًا : چیزی را
💠 وَإِنْ : و اگر
💠 حَكَمْتَ : داوری کنی
💠 فَاحْكُم : پس داوری کن
💠 بَيْنَهُم : در میانشان
💠 بِالْقِسْطِ : به عدالت
💠 إِنَّ : همانا
💠 ٱللهَ : الله
💠 يُحِبُّ : دوست می دارد
💠 الْمُقْسِطِينَ : دادگران را

▒⃟💠 ▒⃟✿⃟💠 ▒⃟✿⃟💠 ▒⃟💠
📚📙📘📗📕📒📓


▒⃟💠 ▒⃟✿⃟💠﷽ ▒⃟✿⃟💠 ▒⃟💠

💡#لغات_آیه: ۴۳ سوره مائده

🔹 وَكَيْفَ : و چگونه
🔹 يُحَكِّمُونَكَ : داور کنند تو را
🔹 وَعِندَهُمُ: حال آنکه نزد آنها
🔹 التَّوْرَاةُ : تورات است که
🔹 فِيهَا : در آن
🔹 حُكْمُ : حکم
🔹اللَّهِ : الله است
🔹 ثُمَّ : باز
🔹يَتَوَلَّوْنَ : پست می کنند
🔹 مِن بَعْدِ : پس از
🔹 ذَٰلِكَ : آن
🔹 وَمَا : و نیستند
🔹أُولَٰئِكَ : آنان
🔹 بِالْمُؤْمِنِينَ : مؤمنان

▒⃟💠 ▒⃟✿⃟💠 ▒⃟✿⃟💠 ▒⃟💠
📚📙📘📗📕📒📓


▒⃟💠 ▒⃟✿⃟💠﷽ ▒⃟✿⃟💠 ▒⃟💠

💡#لغات_آیه: ۴۴ سوره مائده

💠 إِنَّا : همانا
💠 أَنزَلْنَا : فروفرستادیم
💠 التَّوْرَاةَ : تورات را که
💠 فِيهَا : در آن
💠 هُدًى : هدایت
💠 وَنُورٌ : و نوری است
💠 يَحْكُمُ : حکم می‌کنند
💠 بِهَا : با آن
💠 النَّبِيُّونَ : پیامبران
💠 ٱلَّذِینَ : آنان که
💠 أَسْلَمُوا : گردن ندادند (به حکم الله)
💠 لِلَّذِينَ : برای کسانی که
💠 هَادُوا : یهودی شدند
💠 وَالرَّبَّانِيُّونَ : و (نیز حکم می کنند) الله پرستان
💠 وَالْأَحْبَارُ : و دانشمندان(یهود)
💠 بِمَا : بدان سبب که
💠 اسْتُحْفِظُوا : نگهبان گذاشته شدند
💠 مِن : برای
💠 كِتَابِ : کتاب
💠 اللَّهِ : الله
💠 وَكَانُوا : و بودند
💠 عَلَيْهِ : بر آن
💠 شُهَدَاءَ ۚ: گواهان
💠 فَلَا تَخْشَوُا : پس مترسید
💠 ٱلنَّاسَ : از مردم
💠 وَاخْشَوْنِ : و بترسید از من
💠 وَلَا تَشْتَرُوا : و مفروشید
💠 بِآيَاتِي : آیه های من را
💠 ثَمَنًا : به بهایی
💠 قَلِيلًا ۚ : اندک
💠 وَمَن : و هر که
💠 لَّمْ يَحْكُم : حکم نکند
💠 بِمَا : به آنچه
💠 أَنزَلَ : فرو فرستاده است
💠 اللَّهُ : الله
💠 فَأُولَٰئِكَ : پس آنان
💠 هُمُ : خودشان
💠 الْكَافِرُونَ : کافرانند

▒⃟💠 ▒⃟✿⃟💠 ▒⃟✿⃟💠 ▒⃟💠
📚📙📘📗📕📒📓


▒⃟💠 ▒⃟✿⃟💠﷽ ▒⃟✿⃟💠 ▒⃟💠

💡#لغات_آیه: ۴۵ سوره مائده

💠 وَكَتَبْنَا : و نوشتیم
💠 عَلَيْهِمْ : بر آنان
💠 فِيهَا : در آن (کتاب)
💠 أَنَّ : که همانا
💠 النَّفْسَ : جان
💠 بِالنَّفْسِ : در برابر جان
💠 وَالْعَيْنَ : و چشم
💠 بِالْعَيْنِ : در برابر چشم
💠 وَالْأَنفَ : و بینی
💠 بِالْأَنفِ : در برابر بینی
💠 وَالْأُذُنَ : و گوش
💠 بِالْأُذُنِ : در برابر گوش
💠 وَالسِّنَّ : و دندان
💠 بِالسِّنِّ : در برابر دندان است
💠 وَالْجُرُوحَ : و زخم‌ها را
💠 قِصَاصٌ : قصاص(پیگیری به مثل) است
💠 ۚ فَمَن : پس هر که
💠 تَصَدَّقَ : ببخشد
💠 بِهِ : آن را
💠 فَهُوَ : پس آن
💠 كَفَّارَةٌ : کفاره ای است
💠 لَّهُ ۚ: برای (گناهان) او
💠 وَمَن : و هر که
💠 لَّمْ يَحْكُم : حکم نکند
💠 بِمَا : به آنچه
💠 أَنزَلَ : فرو فرستاده است
💠 اللَّهُ : الله
💠 فَأُولَٰئِكَ : پس آنان
💠 هُمُ : خودشان
💠 الظَّالِمُونَ : ستمکارانند


▒⃟💠 ▒⃟✿⃟💠 ▒⃟✿⃟💠 ▒⃟💠

💚الصابرین 🍂

22 Oct, 07:25


صفحه ⇔ 115

💚الصابرین 🍂

21 Oct, 14:37


طهارت[1]




--------------------------------------------------------------------------------

[1] ‌طهارت و پاكيزگی یا حقيقی است مانند طهارت با آب و یا حكمی است و اعتباري، مانند طهارت با خاك در تیمم‌. «‌مولف‌»

💚الصابرین 🍂

21 Oct, 14:37


ب -‌آب مستعمل:

آبی كه از بدن وضو گیرنده و غسل كننده‌، جدا می‌شود، آنهم حكم آب مطلق دارد. زیرا در اصل پاك و پاك‌كننده بوده است و دلیلی نیست ‌كه آن حكم را از آن سلب‌كنیم و رُبَیع دختر مَعوذ در بیان ‌كیفیت وضوی پیامبر صلي الله عليه و سلم گوید: (ومسح رأسه بما بقي من وضوء في يديه) [‌پیامبر سر خود را با آبی‌ كه دستها را با آن شسته بود مسح كرد]‌‌. بروایت امام احمد و ابوداود. لیكن ابوداود چنین نقل‌ كرده است‌: (أن رسول الله صلى الله عليه وسلم مسح رأسه من فضل ماء كان بيده) [پیامبر صلي الله عليه و سلم سر خود را با آبی كه بر روی دستهایش مانده بود مسح كرد]‌‌.

و از ابوهریره‌ رضي الله عنه روایت شده است‌‌: «كه در یكی از راههای شهر مدینه با پیامبر صلي الله عليه و سلم روبرو شد، چون جنب بود خود را كنار كشید و رفت و غسل‌ كرد و آنگاه باز آمد، پیامبر صلي الله عليه و سلم پرسید:‌ كجا بودی ای ابوهریره‌؟ او در پاسخ‌ گفت‌: جنب بودم و دوست نداشتم‌، در حالیكه پاك نیستم‌، با تو بنشینم‌. آن وقت پیامر صلي الله عليه و سلم فرمود: سبحان الله إن المؤمن لا ينجس [منزه است خدای بزرگ بیگمان مومن نجس نمی‌شود]‌‌. بروایت همه محدثین‌. این حدیث می‌رساند كه اگر مومن نجس نباشد پس دلیلی نیست بر اینكه اگر آب با بدن او تماس پیدا كرد، پاكی و پاك‌كنندگی خود را، از دست بدهد زیرا، چیز پاكی با چیز پاك دیگری‌، تماس پیدا كرده و آنهم تاثیری ندارد. ابن المنذر گفته است كه‌: از علی و ابن عمر و ابوامامه و عطاء و حسن و مكحول و نخعی روایت شده است ‌كه ‌گفته‌اند: اگر كسی در وقت وضو، مسح سر را فراموش‌ كرد و بعداً یادش آمد و دید كه هنوز بر ریشش اثر آب هست‌،‌ كافی است با آن‌، سر خود را مسح ‌كند. ابن المنذر گوید: این مطلب می‌رساند كه آنان آب مستعمل را پاك‌كننده می‌دانستند، و من نیز بدان فتوی مي‌دهم‌. و این رای‌، در یكی از روایات‌، از امام مالك و امام شافعی هم‌، نقل شده است و ابن حزم آن را به سفیان ثوری و ابوثور و همه پیروان «‌ظاهریه‌» نسبت داده است‌.

💚الصابرین 🍂

21 Oct, 14:13


يان و کوفيان گفتند: شما از کجا خبر پيدا کرديد که مصريان چنين کسي را همراه با آن نامه گرفته‌ايد؟ آنان که از جهت غرب به طرف مصر و شما از طرف شرق به سوي عراق حرکت کرده بوديد!؟ و ميان شما فاصلة بسيار زيادي بود چگونه از ماجرا مطلع شديد؟! اين قضيه‌اي بوده که در مدينه پيش آمده و در پنهاني راجع به آن تصميم‌گيري شده است!

شورشيان سبأيه گفتند: در مورد موضوع هر گونه که مي‌خواهيد فکر کنيد و هر چه را که دوست داريد بگوييد! ما به هر صورت مي‌خواهيم عثمان از خلافت برکنار شود! ما به او نيازي نداريم دست از سر ما بردارد و مقام خلافت را رها کند![1]»



نامة مرموز را چه کسي نوشته بود؟!
حضرت علي بن ابيطالب و محمدبن مسلمه با هوشياري و فراست ايماني خود آن توطئه ابلهانه را کشف کردند و دريافتند که آن نامة جعلي هم بخشي از توطئه و طرح باند فريبکار و خيانت‌پيشه سبأيان بوده و به دروغ آن را به عثمان نسبت داده و سران خوارج بصره و کوفه را از آن باخبر کرده بودند!

در برابر ذکاوت و هوشياري و دورانديشي حضرت علي و محمدبن مسلمه شورشيان سبأيه حرفي و پاسخي براي گفتن نداشتند، و به هيچوجه نتوانستند نمايش نامة موهوم خود را توجيه کنند، در واقع حقيقت اهداف و نيات آنان بيشتر کشف گرديد!

فراموش نکنيم که دو نفر از سران باند سبأيه به نام‌هاي اشتر نخعي و حکيم بن جبله در مدينه باقي مانده بودند و نقش اساسي را در جعل ماجراي نامه و بازگردانيدن سبأيان مصري و کوفي و بصري در مدينه بر عهده گرفته بودند!




--------------------------------------------------------------------------------

[1]- به تاريخ طبري: ج 4 ص 350 – 351 و العواصم من القواصم ص 109 – 128 و کتاب عثمان بن عفان محمد صادق عرجون ص 117 – 124 مراجعه شود.

💚الصابرین 🍂

21 Oct, 14:13


نامهء مرموز
در شرايطي که مصريان سبأيه در ظاهر راه مصر را در پيش گرفته و در فاصله سه شبانه ‌روزي مدينه قرار داشتند، ناگهان جوان سياه‌پوستي را ديدند که سوار بر شتر به سرعت طرف آنان مي‌آيد!

وقتي نوجوان سياه‌پوست سر رسيد، از او پرسيد: چه شده؟يا با ما کار داري، يا فراري هستي؟!

گفت: من پيش خدمت اميرالمؤمنين عثمان هستم و مرا براي انجام کاري به سوي والي مصر فرستاده و اکنون عازم مصر هستم!؟

گفتند: والي مصر محمدبن ابي‌بکر است و اينک همراه ماست!

جوان سياه‌پوست گفت: من با او کاري ندارم، نزد عبدالله بن سعد مي‌روم و با او کار دارم!؟

محمدبن ابي بکر گفت: نامه‌اي را که به همراه داري به من بده!

او در ظاهر از دادن نامه امتناع کرد، ولي نهايتاً نامه را که با مهر حضرت عثمان براي عبدالله بن سعد نوشته شده بود از او گرفتند که در آن نوشته شده بود!

«هر گاه آن جماعت نزد تو آمدند، محمدبن ابي‌بکر و فلان و فلان را به قتل برسان! و بقيه آنان را زنداني کن! و نامه‌اي را که در مورد تعيين محمدبن ابي‌بکر نوشته‌ام پاره کرده و خود زمام امور مصر را به دست بگير! تا پيام‌هاي بعدي من به تو مي‌رسد!»

محمدبن ابي‌بکر دستور داد گروه سبأيه متوقف شوند، و سپس نامه را براي آنها خواند و آنان را عليه حضرت عثمان تحريک نمود و به آنان گفت: چگونه مي‌خواهيد عثمان را اينگونه به حال خود رها کنيد و به مصر بازگرديد؟! با او در مورد اموري به توافق رسيديم اما او آن توافق‌ها را زير پا گذاشته و به قتل و زنداني نمودن ما دستور داده است؟! اکنون هيچ چاره‌اي به غير از عزل او نداريم، و اگر حاضر به استعفا نشد او را به قتل خواهيم رسانيد!



بازگشت باند برانداز به مدينه
گروه سبأيه مصر در آغاز ماه ذي‌القعده، با دل پر از خشم و کينه نسبت به حضرت عثمان به مدينه بازگشتند و عزم خود را براي عزل او جزم نمودند!

شورشيان توطئه‌گر باند عبدالله بن سبا که اهل کوفه و بصره بودند، به همان بهانه دوباره راه بازگشت به مدينه را در پيش گرفته و همة آنان قصد داشتند کار را يکسره کنند و عثمان بن عفان را به هر صورتي که شده از ميان بردارند!

مردم مدينه با ديدن هزاران نفر از سپاهيان سبأيه که خيابان‌ها و راه‌هاي مدينه را بسته و اشغال نموده بودند، يکه خوردند! و اين پرسش براي آنها مطرح شده بود که آنان چرا به مدينه بازگشتند!؟ مگر با حضرت عثمان به توافق‌هايي نرسيده و مشکل حل و فصل نشده بود؟! آيا با رضايت از آن توافق‌ها به سوي ممالک خود به راه نيافتاده بودند؟! اکنون چرا برگشته‌اند؟!

سرکردگان باند فريبکار سبأيه نامة منسوب به حضرت عثمان را نزد بزرگان اصحاب برده و ضمن شکايت از اقدام حضرت عثمان دليل بازگشت و شورش آنان را مضمون آن نامه بيان کردند!

حضرت علي‌بن ابيطالب -رضي الله عنه- همراه با نامه و جوان سيا‌ه‌پوست و شتر به خانه حضرت عثمان رفت و خطاب به او فرمود: آيا اين جوان پيشخدمت توست؟

حضرت عثمان فرمود: آري!

حضرت علي فرمود: آيا اين شتر متعلق به توست؟

حضرت عثمان فرمود: آري شتر هم مال من است!

حضرت علي فرمود: آيا اين نامه را تو نوشته‌اي؟

حضرت عثمان پس از رؤيت نامه گفت: نه اصلاً من چنين نامه‌اي را ننوشته‌ام! و به خداوند متعال سوگند ياد نمود که نه خود اين نامه را نوشته و نه به کسي دستور داده که آنرا بنويسيد و از اعزام آن جوان و کسي که نامه را نوشته هيچگونه اطلاعي ندارم!!

حضرت علي و ديگر اصحاب از آنجا که مي‌دانستند حضرت عثمان هيچگاه به دروغ به نام خداوند سوگند نمي‌خورد، به صحت سخنان او پي بردند! اما متوجه شدند که کسي آن نامه را جعل نموده و از طرف عثمان آن را نوشته و با استفاده از پيشخدمت و شتر حضرت عثمان آن را فرستاده و جوان بطور عمدي دنبال مصريان سبأية عازم مصر به راه افتاده تا با ديدن نامة حضرت عثمان آنرا بهانه کنند و دست به شورش و طغيان بزنند!

در اين جا قضيه‌اي روي داده بود که توجه اصحاب رسول خدا را به خود جلب نمود و آنان را ناچار نمود که در مقابل اين توطئه‌ سبأي ابليسي قرار بگيرند!

حضرت علي بن ابيطالب و محمد بن مسلمه انصاري و طلحه و زبير -صلى الله عليه وسلم- با شورشان گروه سبأيه وارد گفتگو و مذاکره شدند! و از ايشان پرسيدند چرا به مدينه بازگشته‌ايد؟شما با رضايت به سوي ممالک خود حرکت کرديد و مشکلي که به خاطر آن ادعا مي‌کرديد حل و فصل شد، چه چيزي باعث شد از بازگشت به شهر و ديار خود منصرف شويد؟

مصريان سبأي گفتند: پيشخدمت عثمان را در راه سوار بر شتر و در حالي که نامه‌اي را از طرف عثمان به همراه داشت بازداشت کرديم، به همين دليل اکنون براي خلع او باز گشته‌ايم!

اصحاب رسول خدا -صلى الله عليه وسلم- به سبأيان کوفه گفتند: شما چرا به مدينه برگشته‌ايد؟

گفتند براي ياري از برادران مصري خود و حمايت از آنان برگشته‌ايم!

حضرت علي و محمدبن مسلمه خطاب به بصر

💚الصابرین 🍂

21 Oct, 14:13


نامه ی مرموز

💚الصابرین 🍂

20 Oct, 16:22


✰...رسول اللّٰه ﷺ فــرمودند :

«عَنْ أَبِي مُوسَى  رَضِیَ اَللهُ عَن‍‍‍‍ْهُ عَنِ النَّبِيِّ  ﷺ  قَالَ: «الْمُؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنِ كَالْبُنْيَانِ يَشُدُّ بَعْضُهُ بَعْضًا» ثُمَّ شَبَّكَ بَيْنَ أَصَابِعِهِ، وَكَانَ النَّبِيُّ  ﷺ  جَالِسًا، إِذْ جَاءَ رَجُلٌ يَسْأَلُ، أَوْ طَالِبُ حَاجَةٍ، أَقْبَلَ عَلَيْنَا بِوَجْهِهِ، فَقَالَ: «اشْفَعُوا فَلْتُؤْجَرُوا، وَلْيَقْضِ اللَّهُ عَلَى لِسَانِ نَبِيِّهِ مَا شَاءَ»».

📚صحیح‌بخارى: 6027

ترجمه: «ابوموسی اشعری رَضِیَ اَللهُ عَن‍‍‍‍ْهُ می‌گوید: نبی اكرم ﷺ فرمود: «مؤمنان برای یكدیگر مانند اجزای یک ساختمان هستند كه باعث تقویت و استحكام یكدیگر می‌شوند». سپس رسول خدا ﷺ انگشتانش را داخل یكدیگر نمود. (با این كار، استحكام را به ما نشان داد)
وآنحضرت  ﷺ  نشسته بود كه سائل و یا نیازمندی نزدش آمد. پیامبر خدا ﷺ رو بسوی ما كرد و فرمود: «شفاعت كنید تا اجر و پاداش ببرید. البته خداوند هر چه بخواهد بر زبان پیامبرش جاری می‌سازد»».

 ـ┓━━━🕌🕋🕌━━━┏ ـ
   « بَلِّغــوا عَنِّـي وَلَـــوْ آيَـــةً »
ـ┛━━━🕌🕋🕌━━━┗ ـ

💚الصابرین 🍂

20 Oct, 16:06


( يَا أَيُّهَا النَّاسُ ضُرِبَ مَثَلٌ فَاسْتَمِعُوا لَهُ ۚ إِنَّ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ لَن يَخْلُقُوا ذُبَابًا وَلَوِ اجْتَمَعُوا لَهُ ۖ وَإِن يَسْلُبْهُمُ الذُّبَابُ شَيْئًا لَّا يَسْتَنقِذُوهُ مِنْهُ ۚ ضَعُفَ الطَّالِبُ وَالْمَطْلُوبُ )

الحج (73) Al-Hajj

🌿❤️‏ای مردم! مثلی زده شده است، پس به آن گوش فرا دهید : بی گمان کسانی را که به جای الله (به خدایی) می خوانید؛ هر گز نمی توانند مگسی را بیافرینند، اگر چه (همگی) برای این (کار) گرد آیند، و اگر مگس چیزی از آنها برباید، نمی توانند از آن باز پس گیرند، (آری) طالب و مطلوب (= عابد ومعبود) نا توانند.🌿❤️

💚الصابرین 🍂

19 Oct, 08:04


لَقَدْ جَآءَكُمْ رَسُولٌ مِّنْ أَنفُسِكُمْ} بصوت القارئ فهد واصل المطيري

💚الصابرین 🍂

19 Oct, 07:55


کتاب منافقان
باب (2): روی گردانی منافقان از طلب مغفرت نبی اکرم

1939ـ عَنْ جابر بن عبد الله رَضِیَ اَللهُ عَن‍‍‍‍ْهُمَا قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ﷺ : «مَنْ يَصْعَدُ الثَّنِيَّةَ، ثَنِيَّةَ الْمُرَارِ، فَإِنَّهُ يُحَطُّ عَنْهُ مَا حُطَّ عَنْ بَنِي إِسْرَائِيلَ»، قَالَ: فَكَانَ أَوَّلَ مَنْ صَعِدَهَا خَيْلُنَا، خَيْلُ بَنِي الْخَزْرَجِ، ثُمَّ تَتَامَّ النَّاسُ، فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ﷺ : «وَكُلُّكُمْ مَغْفُورٌ لَهُ، إِلاَّ صَاحِبَ الْجَمَلِ الأَحْمَرِ» فَأَتَيْنَاهُ فَقُلْنَا لَهُ تَعَالَ، يَسْتَغْفِرْ لَكَ رَسُولُ اللَّهِ ﷺ ، فَقَالَ: وَاللَّهِ لأَنْ أَجِدَ ضَالَّتِى أَحَبُّ إِلَيَّ مِنْ أَنْ يَسْتَغْفِرَ لِي صَاحِبُكُمْ، قَالَ: وَكَانَ رَجُلٌ يَنْشُدُ ضَالَّةً لَهُ. (م/2780)

ترجمه: جابر بن عبد الله می‌گوید: رسول الله صلی اللّٰه علیه وآله وسلم فرمود: «هرکس، از گردنه‌ی مُرار بالا برود، گناهانش بخشیده می‌شوند، همانگونه که گناهان بنی اسرائیل بخشیده شدند». راوی می‌گوید: نخستین اسبهایی که بالا رفتند، اسب‌های ما قبیله‌ی بنی خزرج بودند. آنگاه، سایر مردم، گروه گروه، بطور کامل، بالا رفتند. در این هنگام، رسول الله صلی اللّٰه علیه وآله وسلم فرمود: «همه‌ی شما مورد مغفرت قرار گرفتید بجز صاحب شتر قرمز». ما نزد صاحب شتر قرمز رفتیم و گفتیم: بیا تا رسول الله صلی اللّٰه علیه وآله وسلم برایت طلب مغفرت نماید. او گفت: به خدا سوگند، پیدا کردن گم شده‌ام برای من از طلب مغفرت دوست شما بهتر است. راوی می‌گوید: آن مرد چیزی گم کرده بود و بدنبال آن می‌گشت.

1,506

subscribers

672

photos

2,489

videos