ناخداباوران @nakhodabavaran Channel on Telegram

ناخداباوران

@nakhodabavaran


كانالي براي اطلاع رساني و بالابردن اگاهي مردم براي زدودن دين از همه عرصه هاي زندگي توسط رامين وكيلي پور

ناخداباوران (Persian)

ناخداباوران یک کانال تلگرامی است که توسط رامین وکیلی پور راه اندازی شده است. این کانال برای اطلاع رسانی و بالابردن آگاهی مردم در زمینه زدودن دین از همه عرصه های زندگی فعالیت می کند. با پیوستن به این کانال، شما می توانید از آخرین اخبار و مطالب مربوط به زدودن دین و تحلیل های عمیق ارائه شده توسط رامین وکیلی پور بهره مند شوید. اگر به دنبال اطلاعات دقیق و کاربردی در زمینه این موضوع هستید، حتما این کانال را دنبال کنید. با ناخداباوران، به دنیایی از دانش و اطلاعات جدید و جذاب پا می گذارید. پس حتما این فرصت را از دست ندهید و به این کانال ملحق شوید!

ناخداباوران

21 Nov, 14:11


شما می‌توانید مهرِ خود را به فرزندانتان بدهید، امّا نه اندیشه‌هایِ خود را، زیرا که آن‌ها اندیشه‌هایِ خود را دارند.
شما می‌توانید تنِ آن‌ها را در خانه نگاه دارید، امّا نه روحشان را، زیرا که روحِ آن‌ها در خانه ی فرداست، که شما را به آن راه نیست، حتی در خواب.
شما می‌توانید بکوشید تا مانندِ آن‌ها باشید، امّا مکوشید تا آن‌ها را مانندِ خود سازید. زیرا که زندگی واپس نمی‌رود و در بندِ دیروز نمی‌مانَد.

#جبران_خلیل_جبران


♦️@seemorghbook

ناخداباوران

21 Nov, 13:05


برای مرگ تبلیغ منفی زیاد شده است. گرچه شادمانی کمی در مرگ می‌توان یافت، با وجود این هیولای شروری نیست که ما را به کام خویش و به جایی هولناک و غیرقابل تصور بکشاند. آموختم از مرگ اسطوره‌زدایی کنم، آن را همانطور ببینم که هست: یک رویداد، بخشی از زندگی، پایان احتمالات بعدی. پائولا می‌گفت: "مرگ رویدادی خنثی است که ما یاد گرفته‌ایم رنگ ترس بر آن بزنیم."

📒 مامان و معنی زندگی
#اروین_د_یالوم

@bookhapdf

ناخداباوران

21 Nov, 12:33


ﺁﯾﺎ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺑﻪ ﮐﻮﺩﮎ ﺑﮕﻮﯾﯿﻢ ﮐﻪ ﺑﯿﺶﺗﺮ ﺍﺯ
ﻧﺼﻒ ﻣﺮﺩﻡ ﺟﻬﺎﻥ ﮔﺮﺳنهﺍﻧﺪ ﻭ ﭼﺮﺍ
ﮔﺮﺳﻨﻪ ﺷﺪﻩﺍﻧﺪ ﻭ ﺭﺍﻩ ﺑﺮﺍﻧﺪﺍﺧﺘﻦ
ﮔﺮﺳﻨﮕﯽ ﭼﯿﺴﺖ؟
ﺁﯾﺎ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺩﺭﮎ ﻋﻠﻤﯽ ﻭ درﺳﺘﯽ ﺍﺯ ﺗﺎﺭﯾﺦ
ﻭ ﺗﺤﻮﻝ ﻭ ﺗﮑﺎﻣﻞ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﺎﺕ ﺍﻧﺴﺎﻥ
ﺑﻪ ﮐﻮﺩﮎ ﺑﺪﻫﯿﻢ؟
ﭼﺮﺍ ﺑﺎﯾﺪ بچه ﻫﺎﯼ ﺷﺴﺘﻪ ﻭ رُﻓﺘﻪ
ﻭ ﺑﯽﻟﮏ ﻭ ﭘﯿﺲ ﻭ ﺑﯽﺳﺮﻭﺻﺪﺍ
ﻭ ﻣﻄﯿﻊ ﺗﺮﺑﯿﺖ ﮐﻨﯿﻢ؟
ﻣﮕﺮ ﻗﺼﺪ ﺩﺍﺭﯾﻢ ﺑﭽﻪﻫﺎ ﺭﺍ ﭘﺸﺖ ﻭﯾﺘﺮﯾﻦ
ﻣﻐﺎﺯﻩﻫﺎﯼ ﻟﻮﮐﺲ ﺧﺮﺍﺯﯼ ﻓﺮﻭﺷﯽﻫﺎﯼ
ﺑﺎﻻﯼ ﺷﻬﺮ ﺑﮕﺬﺍﺭﯾﻢ ﮐﻪ ﭼﻨﯿﻦ
ﻋﺮﻭﺳﮏﻫﺎﯼ ﺷﯿﮑﯽ
ﺍﺯ ﺁﻥﻫﺎ ﺩﺭﺳﺖ میﮐﻨﯿﻢ؟

#صمد_بهرنگی

✦ @foroogh_shamloo ✦

ناخداباوران

21 Nov, 05:05


یه حکومتی پارسال داشت برای اروپایی ها هیزم جمع می کرد، حالا امسال نه برق داره، نه گاز داره، نه بنزین ، نه مازوت!
https://t.me/iranazadvaabad

ناخداباوران

21 Nov, 03:34


⭕️🔴سخن_همیشه

اگر شما گیوتین را به جلوی صحنه آورده‌اید و آن را با این شادمانی و افتخار افراشته و به آسمان رسانده‌اید فقط برای این است که «بریدن سر از همه‌ی کارها آسان‌تر است و پروردن اندیشه در سر، از همه‌ی کارها دشوارتر».
پرچم شما کهنه‌پارچه‌ای بیش نیست... نماد ناتوانی.

📚تسخیرشده‌گان (جن زدگان)

فئودور داستایوفسکی

@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹

ناخداباوران

20 Nov, 12:47


گاندی جمله‌ی خیلی خوبی داره که میگه:

«هیچ کس از فاسد حمایت نمیکند، جز فاسد!
‏هیچ کس از ظالم دفاع نمیکند، جز ظالمین!
‏هیچ کس از آزادی دفاع نمیکند، جز آزاد اندیشان!
‏و در این میان هرکسی میداند کجای این داستان قراردارد..»


📚 @audiobo0ok

ناخداباوران

20 Nov, 04:31


در رتبه بندی ده کشور برتر جهان از حیث منابع طبیعی، ایران با ۲۷/۵ تریلیون دلار ثروت طبیعی، پنجمین کشور ثروتمند جهان است
این حجم از دارایی ها در کنار آمار ناترازی ها و فقر و عقب ماندگی های محیرالعقول ایران، حکایتگر مدیریت بسیار نامطلوب و فاجعه بار حاکمیتی است که در امر مدیریت منابع و سیاستگذاری ها، بغایت بد عمل کرده و فقر و فسادِ تعمیق یافته در جای جای کشورمان نتیجه طبیعی این سوءمدیریتی است که با تکیه بر سیاستگذاریهای غلط ضمن ویران کردن ایران، زمینه ساز انواع بیچارگی‌ها شده و اکثریت ملت را ناراضی و عصبانی کرده است

حق ما یک‌درصد جمعیت جهان که ۷ درصد ثروت دنیا را داریم و پنجمین کشور ثروتمند کره زمین ایم این نیست که در دام سوءمدیریت و سیاستگذاریهای لجوجانه فقهاء و مجتهدینی که عمری دم از تقوا و عدالت می‌زدند، چنان گرفتار شویم که...
ایکاش بعد از ۴۵ سال تجربه ناموفق حکمرانی حوزویان، رضایت به تغییر ساختار مدیریت کشور میدادید تا ضمن آباد کردن ایران و توسعه متوازنی که اتفاق می‌افتد همگی از تمکّن و رفاهیات حاصله لذت ببریم و باب دین ستیزی ها نیز بسته شود.
اصفهان اکبر دانش سرارودی ۲۸آبان ۱۴۰۳
https://t.me/NegahyDigarNew

ناخداباوران

19 Nov, 18:20


وقتی از خدا هم ناامید شده بودم!

رحیم قمیشی

چند بار گفتند دیگر آزاد می‌شوید. اما همه‌اش دروغ بود.
آنقدر به محیط تاریک اسارت خو گرفته بودیم که از نور، و از فردای آزادی هم می‌ترسیدیم!
نه که از آزادی بدمان بیاید، اما اگر آزاد شدیم و آن همه نقشه‌هایمان برای آزادی سراب می‌شد، اگر آزاد می‌شدیم و کسی منتظرمان نبود، اگر آزاد می‌شدیم و خیال‌های شیرین آزادی بر سرمان خراب می‌شدند..‌.
چند بار به بهانه تبادل، سوار اتوبوس هم شده بودیم و باز سر از اردوگاهی جدید و بدتر درآورده بودیم.
خدایا این چه مصیبتی بود سر ما آوردی! یعنی باید تا آخر عمر را با ناامیدی بگذرانیم. کجا رفت آن وعده‌های آزادی که دادی؟ وعده‌های ناپایداری ظلم!

هیچکدام باورمان نمی‌شد جنگ که تمام شد تا دو سال تبادل اسرا شروع نشود، اما شده بود.
شاید سخت‌ترین روزها و شب‌های دلگیر اسارت، آن وقت‌هایی بود که جنگ تمام شده و ما هنوز شلاق جنگ بر کمرمان بود. دیگر دریای آبی یادمان رفته بود، صدای زیبای موج هایی که به ساحل کوبیده می‌شدند.
دیگر شب‌های پُر ستاره را فراموش کرده بودیم، گاه دیدن یک ستاره، از لابلای میله‌های آسایشگاه، آنقدر خوشحال‌مان می‌کرد، دیدن یک خواب در آغوش پدر و مادر آنقدر به وجدمان می‌آورد، که با همان شادی‌های نیمه، روزهای اسارت را می‌ساختیم.
یعنی خدا هم ما را فراموش کرده بود؟!

۳۴ سال پیش، وقتی شب سی‌ام آبان گفتند ساک‌هایمان را ببندیم، گفتیم باز دروغی دیگر است. ما اصلأ چیزی برای بستن نداشتیم! ساکی نداشتیم، یک کوله بد رنگ کوچک بود که همه زندگی مان در آن، جا می‌شد.
دیدن مأموران صلیب هم شادِمان نکرد!
نکند باز نقشه‌ای دیگر است! باز اردوگاهی جدید.
ما با خدا قهر کرده بودیم...
اسرا هم که تبادل شده بودند، ما ۲۳۹ نفر را در بیدادگاه‌هایشان محکوم کرده بودند که تا آخر عمر باید زندان‌شان باشیم. به جرم اغتشاش، به جرم قبول نداشتن مقررات ظالمانه، به جرم تقاضای نانی که سیرمان کند، به جرم دفاع از وطن‌مان، به جرم خواستن آزادی‌ای که حق‌مان بود. مگر نه خدا ما را آزاد آفریده بود.
جنگ‌طلبان چه از جان ما می‌خواستند!

صبح ۳۰ آبان، وقتی که هنوز هوا روشن نشده بود، درها را باز کردند.
مأمورهای صلیب خندان نگاه‌مان می‌کردند، شما عفو شده‌اید!
خدایا چرا صورت صلیبی‌ها ورم داشت!!
چرا رنگ صورت‌شان خیلی سفید بود؟!
چرا آنها بلد بودند تا بناگوش بخندند.
چرا مثل ما نیستند
مگر آنها خدای دیگری دارند!

شاید خنده‌دار باشد، من قسمتی از خاک اردوگاه را با خودم برداشتم، تکه‌ای از لباسزرد رنگی را که زیر شلاق پاره شده بود، از آن جانماز دوخته بودم، تا با خودم به ایران بیاورم.
نمی‌خواستم یادم برود چه بر ما گذشت، برای سرزمینمان، برای مردممان، برای خانواده‌هایمان. برای سربلندی‌مان.

تا به فرودگاه نرسیده بودیم، هنوز قلبم به تپش نیفتاده بود. اما آنچه باورش سخت شده بود انگار داشت راست می‌شد برایمان. انگار خدا هم بود!
انگار آزادی و زندگی هم سهم ما می‌شد.
داخل هواپیما روی صندلی نمی‌توانستم بنشینم. دلم می‌خواست فریادی بزنم.
همین که هواپیما از زمین بلند شد، فریاد کشیدم:
باز هوای وطنم...
انگار تک تک بچه‌ها منتظر همین بودند
برخی با خنده، برخی با اشک، برخی با گریه همخوانی کردند...
"باز هوای وطنم، وطنم آرزوست
تکیه به کنعان زدنم، زدنم آرزوست"
دیگر دیواره‌های هواپیما هم با صدای ما می‌لرزید.
خلبان در بلندگو می‌گفت بنشینیم، پاهایمان نمی‌نشستند. مگر آزادی کم نعمتی است!

چند ساعت بعد ایران بودیم، هوایش بوی دیگری داشت، خاکش بوی دیگری، مردمش، کوه‌هایش، خورشیدش هم فرق می‌کرد. بوی خودِ ایران بود، بوی مادر، بوی خانواده
و آشتی‌ام با خدا.
آنشب عکس پدرم هم می‌خندید.
مگر می‌شود خدا بندگانش را از یاد ببرد.
مگر می‌شود آزادی را برای همیشه از آنها دریغ کند.
مگر می‌شود تا ابد در جهنم نگاهشان دارد!

از جمع ما یک نفر به صلیبی‌ها گفت نمی‌خواهد برگردد. ماند آنجا، هیچوقت نفهمیدیم چرا برنگشت. اما می‌دانم او هم بعدها پشیمان شده.
وطنِ دربند هم، خواستنی است.
خدا که نمی‌گذارد مردم چیزی را بخواهند
و به آن نرسند.
ناامیدی از آزادی، دردی است بزرگ
ناامیدی از روزهای خوش
ناامیدی از خدا
و باور اینکه
ظالمان هر چقدر هم زور داشته باشند
زورشان به خدا نمی‌رسد
زورشان به آن وقتی مردم، با هم می‌شوند
هرگز نمی‌رسد.

این روزها که همه چیز به ناامیدی می‌رود
من دیگر نمی‌خواهم با خدا قهر کنم
شک ندارم آزادی می‌رسد
این قانون خلقت است
در اوج ناامیدی
ناگهان خبری می‌رسد
وطن برای شماست
اگر بخواهید
اگر اراده کنید
و نشانه‌های صبح
که پیداست
مگر می‌شود
تا ابد تاریکی باشد و ظلم!

@ghomeishi3

ناخداباوران

19 Nov, 11:35


#یک_فنجان_تفکر ☕️


مهم نیست در مورد من چه فکری می‌کنند، من هزار بار هم که متولد شوم، همان کارهایی را خواهم کرد، که تا به حال کرده‌ام. باز هم با علم به نتیجه، عاشق خواهم‌شد، باز هم دیوانگی خواهم‌کرد، باز هم با آدم‌های اشتباه آشنا خواهم‌شد، حرف خواهم‌زد، اعتماد خواهم‌کرد و ضربه خواهم‌خورد. من باز هم همان راه‌های اشتباه را خواهم‌رفت، همان تصمیمات اشتباه را خواهم‌گرفت و توی همان چاه‌های اشتباه خواهم‌افتاد. من باز هم سرم را به همان سنگ‌ها خواهم‌‌کوفت، همان کارهای غلط را خواهم‌کرد و همان نتایج غلط را خواهم‌گرفت.مهم نیست آنان چه فکری می‌کنند و قرار نیست زندگیِ من را فکرهای دیگران بسازد!

من تمام چیزی که هستم را مدیون همین تکه‌های اشتباهی‌ام که پشت سر گذاشته‌ام. حتی همان آدم‌های اشتباهی، حتی همان راه ناهمواری که هزار بار در آن زمین خوردم، توقف کردم، دست کشیدم و ناامید شدم! حتی همان زخم‌ها، همان سنگ‌ها، همان اتفاقات، همان شکست‌ها، همان آدم‌ها...

همه‌شان لازمه‌ی تعالیِ من بوده‌اند بدون شک، همه‌شان باید اتفاق می‌افتاده‌اند تا شناخت و احساس مرا به تکامل نزدیک‌تر کنند.ما نیامده‌ایم که اشتباه نکنیم! آمده‌ایم که لابه‌لای اینهمه اشتباه و درد، بزرگ شویم، روح و منطقمان را صیقل بدهیم و انسان بهتری باشیم.

ما آمده‌ایم که درس بگیریم و تجربه کنیم و به تکامل برسیم...
ما آمده‌ایم که تا رسیدن به تعقل، دیوانگی کنیم...


#نرگس_صرافیان_طوفان

@ketabdooni

ناخداباوران

19 Nov, 10:01


👤#گاندی

⌲ @chamedan_ketab 📚

ناخداباوران

19 Nov, 10:00


در حقیقت افسانه های بهشت و دوزخ همواره در ادیان گوناگون برای انگیزش طبقه متوسط و تحت نظر گرفتن اعمال آنها به وجود آمده است.
شدت و ضعف بهشت و دوزخ را از نظر فریبندگی و هراس انگیزی میان ملل و اقوام مختلف و گوناگون می توان به نسبت فهم و شعور آنان سنجید.

📚آینده یک پندار
👤#زیگموند_فروید

⌲ @chamedan_ketab 📚

ناخداباوران

19 Nov, 05:04


🛑 ولتر، اندیشمند عصر روشنگری:

" من با عقیده شما مخالفم، اما حاضرم جانم را فدا کنم تا در ابراز عقیده آزاد باشید "

محمد امیری، مدیر کانال

🔹فرانسوا ماری ولتر، در ۲۱نوامبر ۱۶۹۴ در پاریس به‌دنیا آمد. وی در هفت سالگی مادر خود را از دست داد و در یک خانواده مذهبی بزرگ شد. او در مدرسه لوئی کبیر توسط عیسویان آموزش دید و در آنجا زبان لاتین و یونانی فرا گرفت، و بعدها در طول زندگی نیز ایتالیایی، اسپانیایی و انگلیسی بطور سلیس و روان یادگرفت. فرانسوا که از دوران کودکی، روح عصیان‌گری در نهادش نمایان بود، بر خلاف میل پدر، که میل داشت حقوقدان شود، نویسندگی را پیش گرفت. به انجمنی به نام تمپل پیوست و سپس به شاگردی یکی از قضات دادگستری فرانسه درآمد. در سال ۱۷۱۸ اولین تراژدی خود را منتشر ساخت و پس از چندی جایزه آکادمی فرانسه به وی تعلق گرفت. او تنها ۲۱ سال داشت که اشعاری ضد فلییپ دوم که از اشراف قدرتمند فرانسه بود، سرود و بخاطر این اشعار به زندان باستیل افتاد. همین زندانی شدن بخاطر ابراز عقیده، تاثیری بزرگ بر تمامی زندگی ولتر گذاشت. او از اولین کسانی است که به ندای مخالف خود آری گفت و از آزادی اندیشه و عقیده با هر قیمتی دفاع می‌کرد. جمله زیبایی منتسب به ولتر بجا مانده است که می‌گوید:

" من با عقیده شما مخالفم، اما حاضرم جانم را فدا کنم تا در ابراز عقیده آزاد باشید ".

ولتر پس‌ از چاپ اثری به‌نام نامه‌های فلسفی، که در آن، ‌علیه مذهب رایج و سیستم‌های سیاسی زمان خود نوشته بود، به‌ زندگی تنها در یک‌ دهکده محکوم شد. او سپس‌ از سوی فردریک‌ دوم پادشاه پروس دعوت‌نامه‌ای دریافت کرد و به‌سوئیس رفت. آثار ولتر به ۲۰هزار نامه و دوهزار کتاب و مقاله می‌رسد. ولتر داستان‌های کوتاه و فلسفی بسیاری نیز دارد که به‌عنوان نمونه، داستانی به‌ نام "کاندید" بسیار مشهور است. مکاتبات ولتر با بزرگان زمان خودش بسیار زیاد بود. این‌نامه‌ها به‌خاطر درخشش و زیبایی سبک و بیان ولتر معروف است.

با وجودیکه ولتر زیر تعلیمات مذهبی بزرگ شده بود، ولی آگاهی او به زبان لاتین باعث شد که متون دینی بسیاری را زیر و رو نماید. علاقه او به جمع آوری کتاب و مطالعات به حدی بوده است که عمده متون لاتین، اسپانیایی و ایتالیایی زمان خود را مطالعه نموده بود؛ این آگاهی بی‌نظیر ولتر، باعث شد که روحانیون و کشیشان در برابر منطق و عقلانیت او توان مقابله را نداشته باشند و از این روی به او لقب مرتد و دیوانه را دادند تا از بزرگی این انسان آزاد اندیش بکاهند. در همین زمان، آدریان لوکورور – هنرپیشه معروف تئاتر – در بستر مرگ آرمید. به سنت مسیحیان، کشیشی را به بالین وی آوردند، اما کشیش برخلاف آئین عیسی مسیح با این‌ که خود را نماینده خدا تصور می‌کرد، نه‌تنها از این بانوی هنرمند دلجویی نکرد، بلکه با غرور خشونت‌آمیزی، هنرپیشگی را حرفه‌ای ننگین شمرد و از او استغفار خواست. وقتی با افکار او مواجه شد، با خشم او را ترک کرد و به تحریک کلیسا، پلیس از دفن او خودداری کرد و جسدش را با آهک و زباله سوزاندند و بر گرمی بازار کلیسا افزودند. ولتر که خود شاهد این رویداد بود، چون یک‌ پاره آتش شد. بر حکومت و کلیسا این دو متحد قدیمی حمله‌ور شد و خطاب به مردم گفت:

" کسی که می‌گوید: با من هم‌عقیده شو وگرنه خدا تو را لعن خواهد کرد، به کسی می‌ماند که به من می‌گوید: با من هم‌عقیده شو وگرنه تو را خواهم کشت ".

ولتر در ستایش از آزادی و استقلال، مقاله‌هایی نوشت و در کتاب نامه‌های فلسفی انتشار داد. این‌یادداشت‌ها همان‌ جرقه‌هایی بود که آتش انقلاب فرانسه را مشتعل کرد. گرچه ولتر در طول حیاتش حدود صد اثر نوشت و منتشر کرد، اما شهرتش به‌خاطر مقالاتی بود که در ستایش از آزادی نوشته بود، و نام او را به‌ عنوان یکی از بانیان انقلاب کبیر فرانسه و یکی از ستارگان عصر روشنگری به‌ثبت داد. ولتر در قالب مقاله‌های کوتاه، نمایشنامه یا قطعات هجوآمیزش، نهادهای سیاسی برخاسته از حاکمیت اشراف، و مذهب در خدمت این‌ حاکمیت را مورد حمله و طعن و ریشخند قرار می‌داد. ولتر از مدافعان سرسخت آزادی‌های سیاسی بود. او مانند جان‌لاک معتقد بود که دولت باید حقوق انسان‌ها را محترم بشناسد. منظور ولتر از آزادی، آزادی بیان و اندیشه بود. ولتر با شجاعتی کم‌نظیر برای حقوق شهروندی، حق محاکمه عادلانه دا دنبال می‌کرد و با رژیم‌های کهن در پیکار بود. ولتر رژیم‌های کهن را حاصل موازنه‌ای میان روحانیان و اعیان و اشراف می‌دید. موازنه‌ای که به‌ دور از انصاف و عدالت، قدرت و درآمد ناشی از مالیات‌ها را میان طبقه روحانیان و طبقه اعیان و اشراف تقسیم کرده بود و بار مالیات‌ها را بر دوش طبقه پایین گذاشته بود. ولتر بر آن‌ بود که شرط آزادمردی آن‌است که آدمی، حتی برای بیان آزادانه اندیشه‌های مخالف خویش، جان خود را فدا کند...

زادروز ولتر

🌷🌸🌹 کانال کتابهای ممنوعه
🆔 @ketab_mamnouee

ناخداباوران

18 Nov, 17:31


📚 پیشنهاد کتاب: کودک آزاری جنسی (رویکردها، تشخیص، پیشگیری و درمان)

به مناسبت ۱۹ نوامبر، روز جهانی پیشگیری از کودک‌آزاری

بسیاری از موارد کودک آزاری جنسی در دنیا به دلایل مختلف گزارش نمی‌شود. قربانیان تصور می‌کنند چون کودکند کسی آنها را باور نمی‌کند و مورد سرزنش قرار خواهند گرفت.
عدم برنامه‌ریزی و اقدام برای پیشگیری از این پدیده می‌تواند زمینه شیوع بیشتر آن را فراهم سازد و عدم ارائه خدمات درمانی پس از آزار جنسی موجب می‌شود آثار آن تا سال‌ها گریبان فرد را رها نکند... درحالی‌که می‌توان با انجام اقدامات مقتضی جلوی این اتفاق را گرفت یا در صورت وقوع، خدمات حمایتی و درمانی مناسب در اختیار کودکان آزاردیده قرار داد. کتاب حاضر به روش‌های تشخیص، پیشگیری و درمان کودک آزاری جنسی می‌پردازد و به همه کسانی که به نوعی با کودکان در ارتباطند توصیه می‌شود.

نام کتاب: کودک آزاری جنسی
نویسندگان: غزاله مسعودی، معصومه معارف‌وند، نازنین تدین‌نجف‌آبادی
قطع: رقعی
نوبت چاپ: اول
تعداد صفحات: ۲۶۶

#انتشارات_روزنه

🛒خرید اینترنتی کتاب با تخفیف
📖مطالعۀ ۲۰ صفحۀ نخست کتاب

▫️تلگرام نشر روزنه
▫️اینستاگرام نشر روزنه
☎️ 02188721514

ناخداباوران

18 Nov, 17:21


☆☆☆

در سرزمین‌ِ من‌،
روزنامه‌ لال‌ به‌ دنیا می‌آید،
رادیو کر
و تلویزیون‌ کور...
و کسانی‌ که‌ طالب‌ِ سالم‌ زاده‌ شدن‌ِ این‌ همه‌ باشند را
لال‌ می‌کنند و می‌کشند،
کر می‌کنند و می‌کشند،
کور می‌کنند و می‌کشند...
در سرزمین‌ِ من.
آه‌ ! سرزمین‌ِ من‌

#شیرکو_بیکس

@khodavandegareshgh

#کانال_خداوندگار_عشق
#سوده_شرحی

ناخداباوران

18 Nov, 14:44


‍ قضاوت تاریخ در مورد رابطه مصدق و کاشانی ، از واقعیت‌ تا دروغ ...

یادداشتی از محمدرضا سرگلزایی

آیت الله سید ابوالقاسم کاشانی بلافاصله پس از کودتای28مرداد طی تلگرافی بازگشت شاه به قدرت را به وی تبریک گفت.

وی کمتر از ۳ هفته پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و سرنگونی دولت محمد مصدق در گفتگو با روزنامه مصری اخبار الیوم دیدگاه‌های خود را درباره دولت مصدق و کودتای ۲۸ مرداد تشریح کرد.

 او اشتباه بزرگ مصدق را تلاش برای برقراری جمهوریت شمرد و گفت:

«مصدق برای برقراری جمهوریت می‌کوشید. او شاه را مجبور کرد ایران را ترک کند؛ اما شاه با عزت و محبوبیت چند روز بعد برگشت. ملت شاه را دوست دارد.»

کاشانی در جواب روزنامهٔ مصری که پرسیده بود آیا عقیده دارید مصدق مستحق همین سرنوشتی بود که به او رسید؟

گفت:
«خداوند عادل است و آن چه امروز بر مصدق گذشته‌است نتیجهٔ عدل خداوندی است.»

او هم‌چنین در این مصاحبه مصدق را به مرگ محکوم کرد:

«این مصدق راه را گم کرده و مستحق چنین عاقبتی بوده‌است.
تمام هم و غم او این شده بود که مردم فریاد بزنند زنده باد مصدق.
مصدق به من و کشورش خیانت کرد.
طبق شرع شریف اسلامی مجازات کسی که در فرماندهی و نمایندگی کشورش خیانت کند مرگ است.»

آیت الله کاشانی در ادامه این گفت و گو، محمد مصدق را به داشتن جنون متهم کرد:

«مصدق برای کشور کاری نکرد.
نه یک خرابی را تعمیر کرد نه خیابانی را افتتاح کرد نه خزانه را نجات داد و نه ملت را متحد ساخت.
حتی در مورد نفت که او ادعا داشت صاحب فکر ملی ساختن می‌باشد اگر این اتحادی که من در صفوف ملت بوجود آوردم نبود هرگز ملی نمی‌شد.

او خیانت کرد. به من و کشور خیانت کرد.
قبل از این که من با مصدق مخالفت کنم، ملت با او بود ولی پس از این که من با او مخالفت کردم ملت از دور او پراکنده شدند.

مقام و کرسی صدارت مصدق را مسحور کرده بود. او دستخوش نوعی جنون شده بود.»

جالب این جاست که با وجود طرفداری آیت الله کاشانی از پادشاهی پهلوی و وقایع 28 مرداد، بزرگراهی به نام او در تهران وجود دارد ولی هیچ کوچه‌ای به نام دکتر مصدّق وجود ندارد!

#تاریخ_معاصرایران 👇👇👇
📚https://t.me/+F_UAApSmgJM5Njk0

ناخداباوران

18 Nov, 09:51


خودكشي

هر سال حدود ٨٠٠ هزار نفر در جهان خودكشي ميكنند. خودكشي دومين عامل مرگ بعد از تصادفات در جوانان است.
خودكشي علل متنوعي دارد و قابل پيش بيني نيست.
شخصي كه به اين كار دست ميزند، عواملي مثل تروماي كودكي، مشكلات اقتصادي، تنش هاي خانوادگي، شرايط اجتماعي نابهنجار دارد.
در برهه اي از زمان اين تنشها زياد ميشود و بدليل نداشتن شبكه ارتباطي قوي و سرخوردگي افكار خودكشي روي مي اورند.
اينكه چگونه خودش را ميكشد به باورهاي ان جامعه و عوامل در دسترس بستگي دارد.
پس در امريكا با اسلحه و در إيلام با خودسوزي اين كار را انجام ميدهد.

ديده شده كه نيمي از موارد ارتباطي با افسردگي و اضطراب نداشته و فرد داروي روانپزشكي دريافت نميكند.

حتي در كشورهاي مرفه و شاد مثل نروژ و سوئد هم ديده ميشود.

١٣٥ نفر بواسطه مردن يك فرد توسط خودكشي دچار عذاب وجدان ميشوند.

يك نكته را بايد در نظر داشت. نگذاريم خودكشي به يك ژست قهرماني تبديل شود. كه اگر جوانان و نوجوانان ما حس كنند ميتوانند با خودكشي خود را به قهرمان تبديل كنند و در بادها بمانند امار اين موارد خودكشي بخصوص در كشور ما كه با معضلات زياد اقتصادي و اجتماعي درگير است بالا خواهد رفت.

پايان كلام: خودكشي غير قابل اجتناب است، قابل پيش بيني نيست. هر گونه تهديد به خودكشي را جدي بگيريد. از تبديل كردن ان به يك حركت شجاعانه بپرهيزيد .

رامين وكيلي پور
ابان ١٤٠٣

https://t.me/nakhodabavaran

ناخداباوران

18 Nov, 08:50


اگر ازدواج کنیم خوشبخت نخواهیم بود و اگر ازدواج نکنیم باز هم خوشبخت نخواهیم بود. مانند خارپشت‌هایی هستیم که برایِ گرم شدن به هم می‌چسبند و اگر به هم بچسبند خارشان به تنِ هم فرو می‌رود و اگر جدا شوند از سرما رنج خواهند برد. زندگی معامله‌ای است که در هر حال خرجِ آن بیش از دخلش است.

📕 #جهان‌_همچون‌_اراده‌_و_تصور
✍🏻 #آرتور_شوپنهاور

📚 @BookTop

ناخداباوران

18 Nov, 07:17


نتایج سفر اخیر لاریجانی به لبنان:
فعلا قرار شده به هر خانواده ۲۰۰ تا ۳۰۰ دلار بدهند ( ۱۴ تا ۲۱ میلیون تومان از جیب مردم بدبخت ایران).

جالب اینکه دولت لبنان هم این کمک را نمی‌پذیرد (چون از آمریکا اجازه ندارد). می‌گوید خودتان با حزب‌الله لبنان هماهنگ کنید (چون حزب‌الله جز FATF نیست ولی خود دولت لبنان هست و نمی‌تواند هر پولی را از هر کسی به هر شکلی دریافت کند.).

پول بازسازی لبنان هم بعدا می‌رسد!
https://t.me/iranazadvaabad

ناخداباوران

17 Nov, 21:49


در قسمتی از منشور چنین نوشته است :

من فرمان دادم که هیچ‌کس نباید مردمان سرزمین‌های دیگر را به بیگاری بگمارد. من برده‌داری را برانداختم و به مردم آزادی بخشیدم. همه باید بتوانند به دین خود پایبند باشند . هیچ تفاوتی میان فقیر و ثروتمند وجود ندارد.حق حقوق فرماندهان ارتش من هیچ تفاوتی با فقیران قلمرو هایم ندارد. هر جانی ارزشمند است و تبعیض قائل شدن اشتباه است.من بابل را بدون هیچ خونریزی و کشتاری فتح کردم .

این کلمات نه‌تنها از احترام به حقوق بشر سخن می‌گویند، بلکه بینشی مترقی و فراگیر برای آن دوران به نمایش می‌گذارند. کوروش، برخلاف بسیاری از فاتحان تاریخ، با تکیه بر عدالت و مدارا، توانست بزرگ‌ترین امپراتوری جهان را بدون ایجاد نفرت یا تبعیض اداره کند.

منشور او به‌عنوان نخستین اعلامیه حقوق بشر، درسی ماندگار برای حاکمان و مردمان است؛ پیامی که تأکید می‌کند صلح و آزادی، بنیان‌های اساسی هر تمدنی هستند. این آموزه‌های ارزشمند، امروز نیز الهام‌بخش جهانیان برای ساختن جامعه‌ای عادلانه‌تر و انسانی‌تر است.

ناخداباوران

17 Nov, 21:49


حدود ۲۶۰۰ سال پیش بزرگ مردی چشم به جهان گشود از او به عنوان یکی از خردمند ترین و عادل ترین مردم یاد می شود .

ذوالقرنین در قرآن
پسر بهشت در اوستا
سایروس و منجی قوم یهود در انجیل
سیروس در تورات

کوروش
پادشاهی دادگر ، خردمند و با مهر
پادشاهی که بدون قتل و عام و خونریزی توانست مردمانی با ادیان و فرهنگ های مختلف را متحد کند .


کوروش، برخلاف بسیاری از فاتحان تاریخ، با تکیه بر عدالت و مدارا، توانست بزرگ‌ترین امپراتوری جهان را بدون ایجاد نفرت یا تبعیض اداره کند .

منشور کوروش بزرگ، یکی از ارزشمندترین اسناد تاریخی جهان، نمادی از عدالت، آزادی و انسان‌دوستی است. این استوانه گلی که به دوران هخامنشی بازمی‌گردد، تجلی نگرش انسانی و حکمرانی اخلاقی کوروش بزرگ
بنیان‌گذار امپراتوری هخامنشی، به شمار می‌رود.