✍️محمد ابراهیم ابریشمی
درباره حرکت ملکیان چند نکته درباره وی قابل طرح می باشد.
1️⃣رویکرد وجودی ملکیان
نکته ی اول آنکه ملکیان رویکردی وجودی به حیات بشری دارد لذا با عینک عینی و ابژکتیو به جهان هستی می نگرد و کمتر دیدگاه سوبژکتیو در اندیشه وی یافت میشود خود ملکیان نیز بر این نکته انگشت تاکید می نهد که همواره به مسائل وجودی یا اگزیستانسیال از رویکرد تحلیلی می نگرد.
در حقیقت برای ملکیان فلسفه تحلیلی به مثابه ابزار و فلسفه اگزیستانسیالیستی به مثابه هدف بوده و از همین رو به مسائل وجودی همواره به دقت نظری مثال زدنی می نگرد، به حدی که از نگاه برخی منتقدان گاه وی به وسواس نظری متهم می شود.
ملکیان در کلام ساده و بی آلایش و در عین حال واضح و روان خود توانایی پیش بردن مباحث نظری را با دقتی مثال زدنی داراست. وی در کلام و قلم خود هیچ گاه نیش و کنایه و گزند به مخالفان خود نثار نمیکند و این خود یکی از ممیزه های مهم شخصیتی وی می باشد
🔹او زمانی شاگرد مصباح یزدی در قم بود و زمانی هم شاگرد اساتید فلسفه دانشگاه و از همین رو دارای اشراف کاملی بر مباحث حوزوی و مدرن است و بنا به تعریفی که دکتر سروش از روشنفکری ارائه داده حرکت بین شکاف سنت و مدرنیته یکی از روشنفکران قهار معاصر به شمار می رود.
2️⃣ملکیان روشنفکر فرهنگی است
نکته دوم آن که ملکیان را باید روشنفکر فرهنگی دانست و نه روشنفکر سیاسی
در تفکر ملکیان همواره اصلاح نفس مقدم بر اصلاح اجتماع بوده و از همین رو حجم کارهایی که وی در بخشهای فرهنگی و اخلاقی و روانشناختی ارائه داده نسبت به دیگر روشنفکران مانند سروش و شریعتی و ...) قابل مقایسه نیست.
3️⃣نگاه ملکیان به دین
نکته سوم: ممکن است بپرسید که در تفکر و نظام اندیشگی ملکیان دین چه جایگاهی دارد و چرا در مدلی که در بالا از وی ارائه شد هیچ نقطه ای در اشاره مستقیم به ادیان الهی نبوده؟ اما در پاسخ به این مسئله باز به نکته اول اشاره میکنم که در تفکر ملکیان امور ابژکتیو مقدم بر امور سابژکتیو هستند یعنی امور عینی بر امور ذهنی تقدم نظری دارند لذا پرداخت به موضوعاتی از قبیل دین و خدا و انبیا و به طور کل اموری که ناظر بر چیستی بشر و طبیعت و هستی می باشند درجه اهمیت کمتری دارند
🔹نسبت به اموری که ناظر بر "راهی برای رهایی" هستند، یعنی مهم تر از آنکه بپرسیم آیا خدایی هست و اینکه آیا جبر بر هستی حاکم است یا اختیار و یا نقطه کمال بشری کجاست و امثالهم این امر اهمیت دارد که چه باید کرد و راه خروج بشریت از درد و رنج چیست؟
البته پر واضح است که در هر دینی چهار سطح کلام، فقه و اخلاق و عرفان موجود است که بحث اخلاق در ادیان کاملا ناظر بر همین موضوعات است و این به معنای تلاقی پروژه ملکیان با ادیان است اما دقت کنید که ملکیان تنها در دو بخش اخلاق و عرفان با ادیان روبه رو می شود و به کلام کاری ندارد، چرا که کلام بحثی سوبژکتیو اما حوزه کار ملکیات ابژکتیو می باشد.
🔻متن کامل
@naghedChannel