MoonLight @moonlightforu Channel on Telegram

MoonLight

@moonlightforu


Hi l'm lily! 🍂
she/her
infp/cancer

“Tutto passa”


لينك ناشناس :
https://t.me/BChatBot?start=sc-243f6a41a4

MoonLight (English)

Welcome to MoonLight, a Telegram channel run by the lovely Lily! 🍂 She goes by she/her pronouns and identifies as an infp/cancer. The channel's motto is “Tutto passa” which means 'everything passes' in Italian. MoonLight is a space where Lily shares her thoughts, experiences, and inspirations with her followers. Join MoonLight to connect with like-minded individuals, engage in meaningful conversations, and discover new perspectives. Follow @moonlightforu on Telegram to be a part of this supportive and uplifting community. Don't miss out on the chance to be a part of MoonLight's journey towards self-discovery and personal growth. Click on the following link to join: https://telegram.me/BChatBot?start=sc-29477-okByZfd

MoonLight

30 Jan, 21:43


«من هميشه توی رویاهام دنبالت می‌گردم.»

MoonLight

30 Jan, 18:07


توی این ده سال، روزی نبوده که بهت فکر نکرده باشم. وقتی به آخرین صحبتی که باهم داشتیم فکر می‌کنم فقط یادم میاد که چقدر ضعیف به نظر می‌رسیدی. به این فکر می‌کنم که چطور توی آخرین لحظاتت به تنهایی توی آی‌سی‌یو با دستگاه نفس می‌کشیدی. سعی می‌کنم چهره شادت رو به یاد بیارم اما فقط غم رو می‌بینم و اینکه چطوری کم کم از بین می‌رفتی و چطوری برای آخرین بار از خونه بیرون رفتی در حالی که می‌دونستی دیگه قرار نیست برگردی. من اون روزها رو توی ذهنم تکرار می‌کنم و به اینکه چطور هنوز به خبرهای خوب امیدوار بودم فکر می‌کنم. به اینکه همه چیز قرار بود دوباره خوب بشه و تو برگردی. زندگی بعد از تو هر روز یه جنگ لعنتی بوده و زندگی من از زمانی که تو رفتی برای همیشه تغییر کرده، چون با وجود همه چیز تو پدر من بودی و من هم دختر کوچیکت. سعی می‌کنم همه چیزهایی رو که باعث می‌شه به تو فکر کنم نادیده بگیرم، گریه می‌کنم چون کم کم فراموش می‌کنم که چه صدایی داشتی، چه بویی می‌دادی و روال زندگی‌مون وقتی بودی چطوری بود. متنفرم از اینکه دختری باشم که از پدر مرده‌ش حرف می‌زنه و بقیه براش دلسوزی کنن اما رابطه‌ی ما پیچیده بود، خیلی چیزهای نگفته باقی موند و خیلی زمان از دست رفته. و من الان این درد سنگین رو با خودم حمل می‌کنم و نمی‌دونم چطور باهاش کنار بیام و فقط می‌خوام در مورد تو صحبت کنم. اما در عین حال می‌خوام به حالت عادی برگردم. اما هیچ حالت عادی‌ای بعد از تو وجود نداره. یک سوراخ توی قلب من به شکل تو وجود داره، و تو تبدیل به زخمی شدی که هرگز درمان و بسته نمی‌شه.

MoonLight

30 Jan, 18:07


You're still my father and I'm still you're daughter. This never change even if one of us goes away.

MoonLight

27 Jan, 18:49


همین الان Heretic رو دیدم و اگه بخوام صادقانه بگم، نیمه‌ی اول فیلم ترسناک نبود ولی یکی از جذاب‌ترین چیزهایی بود که دیدم. اینکه توی اتاقی حبس بشم و هیو گرانت بهم درس تاریخ بده و از من بخواد که باهاش بحث کنم لیترالی یکی از فانتزی‌هامه! در مورد نیمه‌ی دوم هم باید بگم، به نظر من ترسناک نبوده ولی فیلم دقیقا از وسطش یه رونده رو به پایین پیدا می‌کنه و پایان‌بندی خوبی نداره. شخصاً حاضرم یک باره دیگه نیمه‌ی اول فیلم رو ببینم اما نیمه‌ی دومش رو اسکیپ کنم.

MoonLight

27 Jan, 18:48


🎥 Heretic (2024) dir. Scott Beck & Bryan Woods

MoonLight

27 Jan, 15:33


The beauty of studio Ghibli✨️

MoonLight

27 Jan, 12:22


I used to wonder if I would ever find love until I realized I'm the girl who smiles at strangers, waves at babies, prays over emergency vehicles, gives second chances, smells the flowers, and welcomes everyone. I'm the love I've been searching for.

MoonLight

27 Jan, 12:21


Oh my god, I won.

MoonLight

23 Jan, 11:34


من توی خوانندگی بهترین نیستم اما به هرحال می‌خوام آواز بخونم. من توی نقاشی بهترین نیستم اما هنوز هم می‌خوام نقاشی بکشم. من توی درس بهترین نیستم اما تلاش می‌کنم توی دانشگاهی که دوست دارم قبول بشم. رقص من هیچوقت قرار نیست روی استیجی بره، اما برای صبح‌های زود توی اتاقم و آخر شب‌ها کنار آدم‌هایی که دوستشون دارم بهترینه. یعنی ما آدم‌ها برای انجام کار طراحی شدیم. نه اینکه بهترین باشیم. فقط انجام بده. اگر کاری رو انجام میدی که ازش لذت می‌بری، پس لازم نیست حتما توش بهترین باشی. فقط باید احساس خوبی داشته باشه. فقط گاهی وقت‌ها باید زندگی کنی.

MoonLight

22 Jan, 14:35


It will pass.

MoonLight

22 Jan, 11:05


و ناگهان تبدیل به کسی شدم که طول می‌کشه تا جواب پیام بده، دوست داره تنها باشه، وقتی انرژی عجیبی احساس کنه ناپدید می‌شه و اهمیتی نمی‌ده اگر صحبت کردن یا دوست بودن رو متوقف کنیم، ولی برای همیشه قراره مهربون باشه.

MoonLight

21 Jan, 11:28


بعضی وقت‌ها یه کتابی رو می‌خونم و انقدر قشنگه که دلم می‌خواد بذارمش توی دهنم.

MoonLight

19 Jan, 22:36


“But you still tried to stay while I'd self isolate and I knew, but I stayed hidden.”

🎧 Best by Gracie Abrams.

MoonLight

19 Jan, 22:36


هر آهنگ Gracie Abrams توصیفی از من و یا بخشی از زندگی منه.

MoonLight

19 Jan, 18:27


small buildings of Kyoto, Japan shot by photographer, John Einarsen.

MoonLight

17 Jan, 15:49


البته این مدت شامل كلی ریواچ کردنِ فرندز، آفیس، بیگ‌بنگ تئوری و فلیبگ هم می‌شد چون خیلی غم‌انگیز می‌گذشت.

MoonLight

17 Jan, 15:24


سریال‌ها رو جداگونه اینجا قرار دادم، واقعا حرف نزدن درموردشون توی این مدت خیلی سخت بود مخصوصا hidden love که اصلا فکر نمی‌کردم قراره انقدر زیاد دوستش داشته باشم! اگر دنبال یه سریال خوب با ژانر رومنس می‌گردید خیلی پیشنهادش می‌کنم.

MoonLight

17 Jan, 15:23


📽️:

MoonLight

17 Jan, 15:23


می‌دونم این پیامم مدت‌ها بود که داشت اینجا خاک می‌خورد ولی بالاخره وقت پیدا کردم تا لیستش رو درست کنم. امیدوارم از دیدنشون لذت ببرید =)

MoonLight

04 Jan, 15:45


In another universe, for my mom, I'm easier to love.

MoonLight

04 Jan, 15:45


“Oh, drunken gods of slaughter you know I've always been your favorite daughter”

MoonLight

04 Jan, 13:28


«شاید من اینطوری هستم بخاطر اینکه اون دقیقا همین رو می‌خواست، می‌خواست زنی توی این دنیا باشه دقیقا مثل خودش، اما کسی که هیچ چیزی جلودارش نیست.» این متن رو می‌خونم و به این فکر می‌کنم که چطور بارها متوجه شدم چقدر شبیه مامانم هستم. و گاهی وقت‌ها حتی می‌تونم ببینم که چطور این موضوع آزارش میده. من ورژنی از مامانم هستم که از خودش بودن، دنبال کردن علایقش و نه گفتن نمی‌ترسه. ورژنی که فرصت‌ داره ‌به آرزوهاش فکر کنه و بی‌پروا باشه. چیزی که شاید خودش هیچ‌وقت نتونست تجربه کنه. و حالا من براش موجودی عجیب، ترسناک ‌و آزاردهنده‌‌ام؛ که تلاش می‌کنه به هر شکلی سرکوب کنه.

MoonLight

02 Jan, 15:56


I feel alone, even at home
Rather be outside, a cat in the cold

MoonLight

02 Jan, 15:56


من می‌خوام برم خونه. من همیشه می‌خوام برم خونه. حتی وقتی خونه هستم دلم می‌خواد برم خونه. اما به مکان خاصی فکر نمی‌کنم، بیشتر شبیه این احساس که بالاخره همه چیز تموم میشه، این احساس وقتی از پنجره به چراغ‌های خونه‌ات توی یک شب سرد نگاه می‌کنی، احساس امنیت، احساس آرامش بعد از ترک کردن مهمونی‌ای که ازش لذت نمی‌بر‌ی، وقتی توی مدرسه مریض می‌شدی ‌و می‌فرستادنت خونه و یا وقتی شب می‌خواستی خونه‌ی کسی بخوابی اما بعد زنگ میزدی به مامانت تا بیاد دنبالت. کاش یک نفر بیاد دنبالم. من می‌خوام برم خونه.

MoonLight

01 Jan, 22:22


The beauty of hugs.

MoonLight

01 Jan, 22:22


Do you know why hugs are so beautiful? Because the right side of you does not have a heart, so it is empty, and when you hug you will have a heart on both sides.”

— Notes From Wanderer

MoonLight

31 Dec, 17:30


هنوز زنده‌ام. و خوشحالم امسال داره تموم می‌شه. توی یک سال گذشته، روزهایی بود که دیگه نمی‌خواستم ادامه بدم‌، زمان‌هایی که به معنای واقعی کلمه احساس می‌کردم قرار نیست فردا رو ببینم و روزهایی که تا نیمه‌های شب روی تختم مچاله بودم، و از شدت سردرد نمی‌تونستم چشم‌هامو باز کنم. می‌دونم ممکنه در آینده هم روزهایی باشه که دیگه نخوام وجود داشته باشم اما مگه همه‌ی زندگی تلاشی کوچیک برای امیدوار موندن نیست؟ چنگ زدن به لحظات کوچیکه قشنگی که نمی‌خوای تموم بشن و یا منتظری تا بالاخره یک‌روز از راه برسن؟ شاید زندگی رو همین لحظات ناقص باشه که کامل می‌کنه. به قول ویرجینیا وولف «زیبایی دنیا که به زودی از بین میره، دو لبه داره، یکی خنده، یکی غم و اندوه، مثل بریدن قلب از وسط». گاهی‌وقت‌ها شب میشه و بارون شدیدی می‌باره و همه چیز فقط داره بد و بد و بدتر می‌شه و با خودت فکر می‌کنی اصلا این دنیا ارزش موندن داره؟ تا زمانی که دوباره صبح می‌شه، خورشید طلوع می‌کنه، رنگین کمون وجود داره و انقدر همه چیز آروم و ساکت میشه که فکر می‌کنی شاید واقعا تمام اون لحظات بارونی رویایی بیش نبوده. نمی‌دونم امسال قراره چی اتفاقی بیوفته و منتظر چی باشم اما میدونم زمان‌های خیلی زیادی بوده توی سال‌های گذشته که فکر می‌کردم بدتر از این نمی‌شه اما همچنان تونستم دوباره صبح آفتابی رو ببینم.

MoonLight

31 Dec, 16:12


امروز ۳۱ دسامبر و آخرین روزه ۲۰۲۴ئه🧣

می‌تونید به صورت ناشناس چیزهایی که توی ذهنتون هست رو واسم ارسال کنید. چیزهایی که دوست دارید قبل از اینکه خیلی دیر بشه بگید و یا آرزو می‌کردید که کاش می‌تونستید با صدای بلند برای کسی توضیح بدید و هر چیزی که از سال گذشته نقش پررنگی رو توی زندگیتون داشته. امیدوارم فرصتی باشه تا بتونید هر چی که توی دلتون مونده رو بیرون بریزید. 💌

ꗃ ﹕https://t.me/BChatBot?start=sc-243f6a41a4

MoonLight

31 Dec, 16:12


And when you see what I've become
Will you love me for who I am,
not who I was?

MoonLight

31 Dec, 13:12


It's scary how fast a year goes by!
*last pic is me in the last quarter*

MoonLight

24 Oct, 00:10


“I'm so tired of taking orders from everyone and my house is like a hoarder's, my bed undone”

MoonLight

23 Oct, 19:17


My Roman Empire.

MoonLight

22 Oct, 21:01


2:33 And baby, baby, baby would you really go ahead? And would you go ahead and just cry, cry, cry?

MoonLight

22 Oct, 03:23


حتما یه لیست از فیلم‌های موردعلاقه‌ام که توی این مدت دیدم رو درست می‌کنم و میذارم اینجا؛ از اونجایی که خیلی زیادن!

MoonLight

22 Oct, 03:18


🎥 Let free the curse of taekwondo (2024) dir. Hwang Da Seul

MoonLight

20 Oct, 04:30


متاسفم مدت طولانی‌ای نبودم.

MoonLight

20 Oct, 04:30


تنها حرفی که این مدت تونستم به آدم‌هایی که دوستشون دارم بزنم این بود که «متاسفم». متاسفم زمانی که باید می‌بودم، نبودم. متاسفم که دیگه نمی‌تونی به من تکیه کنی. متاسفم که انقدر حالم فاکدآپه. و متاسفم که بیشتر تلاش نکردم.

MoonLight

20 Oct, 04:29


ساعت شیش صبحه و مثل بقیه‌ی شب‌ها یعنی در واقع روزها توی این دو هفته‌ی گذشته نتونستم بخوابم و بعد از مدتهای طولانی تصمیم گرفتم چنلم رو باز کنم و با ترسم رو به رو بشم. ترس از شکست خورده بودن. احساس می‌کنم حتی توی نگه داشتن یه چنل کوچیک هم شکست خوردم. فکر می‌کردم تا الان باید بهتر شده باشم. باید اونجایی باشم که منتظرش بودم. ولی نیستم. هیچ‌کدوم از اون چیزهایی که دلم می‌خواست تا الان باشم نیستم و این احساسِ کافی نبودن، شکست خورده بودن، ناامیدی بودن...داره نابودم می‌کنه. حرف‌های تراپیستم توی سرم می‌چرخه که «تو نمی‌تونی همه چیز رو کنترل کنی، فقط احساسات خودت رو کنترل کن» و خب متنفرم که در حال حاضر هیچ‌کدوم رو نمی‌تونم کنترل کنم. متنفرم که قول‌های توخالی میدم. که قراره بهتر بشم، قراره بهتر بشه اما باز هم اتفاقی نمیوفته. و متنفرم که همیشه برای من بیشتر از بقیه طول می‌کشه.

MoonLight

12 Aug, 19:39


I am not a person who can be loved for a very long time.

MoonLight

12 Aug, 19:38


Pick me up like I'm fragile
Carry me to the nearest tree
Or bury me under gravel
Just deep enough so nobody finds me.

MoonLight

12 Aug, 19:28


وقتی متوجه می‌شی که توی تمام زندگیت هرگز در اولویت قرار نگرفتی. فقط کسی بودی که جای خالی زندگی دیگران رو پر می‌کرد. تا زمانی که دیگه بهت نیازی نداشته باشن.

MoonLight

12 Aug, 17:39


The holdovers (2023) dir. alexander payne

MoonLight

12 Aug, 17:39


I feel the need to apologize to everyone who knows me. The inconvenience that I have caused them by making my existence known.
I walk into a room and search for an empty seat so that no one has to go through the painful act of sitting with me. I try my best to make myself easy to swallow, easy to digest.
I love a lot. It burns my chest. But from a distance. Always from a step back. And I am standing near the door, in case I need to leave, before I get left.

MoonLight

08 Aug, 00:22


"This isn't happening I'm not here."

MoonLight

08 Aug, 00:09


می‌دونم نوشتن باعث نمی‌شه این روزها زودتر بگذرن. می‌دونم هیچ چیزی نمی‌تونه این جای خالی‌ رو پر کنه. کاش فقط، این حس‌های بده طولانی زودتر تموم بشن.