جز نوشته‌های فوق‌العادش، کلی عکس و ادیت‌های خفن میزاره✨
Rendezvous•
@inthemoodfornothing
پی‌شرمن، پلاک ۴۲ خیابان والابای سیدنی
@Rendezvoustalkbot
Unknown: http://t.me/HidenChat_Bot?start=373524448
Rendezvous• (Persian)
با کانال تلگرام Rendezvous• زمانی خوش را تجربه کنید که احساس شادی و سرزندگی می‌کنید. این کانال تلگرامی به واقعیت پیوسته به شما احساس رویاهای سرگرم‌کننده و سرگرمی خواهد داد. با نام کاربری inthemoodfornothing، این کانال تلگرامی جایی برای برنامه‌ها و فعالیت‌های سرگرم‌کننده شماست. اگر به دنبال مکانی برای بازی‌های تلگرامی، گفت‌و‌گوهای جذاب و تجربه‌های جدید هستید، Rendezvous• مناسب شماست.
با ورود به این کانال تلگرامی، شما با مکانی زیبا و منحصر به فرد آشنا خواهید شد. از ارتباط با دوستان قدیمی یا جدید گرفته تا شرکت در مسابقات و برنامه‌های جذاب، همه چیز در اینجاست. هر روز با محتوای تازه و جذاب مواجه خواهید شد که به شما انرژی و شادی می‌دهد. نام کاربری @Rendezvoustalkbot امکانات اضافی را برای شما در نظر گرفته است تا تجربه شما در این کانال تلگرامی بهتر شود.
همچنین، با به اشتراک گذاری لینک Unknown: http://t.me/HidenChat_Bot?start=373524448 می‌توانید دوستان خود را به این جایگاه دیدنی دعوت کنید. از آنجایی که هیچ چیز بهتر از تجربه مشترک با دوستان نیست، Rendezvous• یک فرصت عالی برای ایجاد لحظات خاطره‌انگیز با همسران، خانواده یا دوستان شماست. پس از اشتراک گذاری این کانال تلگرامی، شما از تمام فعالیت‌ها و تجربیات جذاب آن با دوستان خود بهره مند خواهید شد.
به Rendezvous• بپیوندید و از لحظات شاد و بی‌خاطره لذت ببرید!
Rendezvous•
22 Jan, 15:35
لحظه‌ای که از شدت اندوه و درموندگی به پنجره مشت می‌زنه، یک مثال خوب از اکت تمیزه و به نظرم این هنرمند واقعا لایق اون جایزه‌ای که گرفته، بوده :)))
Rendezvous•
22 Jan, 15:22
I can’t kill myself because what if one day they make a season 2 of Hannibal?
Rendezvous•
21 Jan, 13:54
I died a hundred times just to be this version of me.
Of course I will protect her fiercely.
Of course I will protect her fiercely.
Rendezvous•
19 Jan, 19:48
به منه ایرانیه بدبخت چه که توی آمریکا بن کردین تیک‌تاکو
من یه کله سیاه خاورمیانه‌ای‌ام
با من این کارو نکنید.
من یه کله سیاه خاورمیانه‌ای‌ام
با من این کارو نکنید.
Rendezvous•
19 Jan, 19:46
ببینید حالا که تیک‌تاک هم ازم گرفتن دلیلی برای ادامه به این زندگی سگی ندارم.
Rendezvous•
19 Jan, 19:39
قلپ از قهوه‌ام مى خورم و چشم‌هايم را مى‌بندم و گريه مى‌كنم؛ براى اينكه زندگى مى تواند خيلى بى‌رحم و سخت باشد و من بارها خواسته‌ام خودم را از اين زندگى خلاص كنم؛ ولى بعد لحظه‌هايى مثل اين لحظه از راه مى رسد كه يادم می‌آورد شادى، هدفى دائمى نيست كه همه‌مان سعى مى كنيم توى زندگى به آن برسيم. شادى چيزى است كه گاهى سروكله‌اش پيدا مى شود؛ فقط بعضى وقت‌ها، تازه آن‌هم براى مدت خيلى كوتاهى، فقط آن‌قدر كه كمك كند به زندگى ادامه دهيم.
Rendezvous•
08 Jan, 15:32
نمی‌دانم شما هرگز اين حال را احساس كرده‌ايد؟ وقتى از چيزى سخت ترسيده باشيد يا وقتى دقايق بسيار ناگوارى را مى‌گذرانيد، وقتى عقل آدم سرجاست ولى دیگر هيچ توانايى برايش نمانده است؟
من گمان مى‌كنم مثل وقتى كه آدم در برابر يك خطر حتمى است. مثلاً وقتى خانه دارد روى سر آدم خراب مى شود، آدم عجيب مى خواهد بنشيند و چشم هايش را يبندد و منتظر بماند تا هر چه مى خواهد پيش آيد...
من گمان مى‌كنم مثل وقتى كه آدم در برابر يك خطر حتمى است. مثلاً وقتى خانه دارد روى سر آدم خراب مى شود، آدم عجيب مى خواهد بنشيند و چشم هايش را يبندد و منتظر بماند تا هر چه مى خواهد پيش آيد...
Rendezvous•
05 Jan, 18:22
“You say you love rain but you open your umbrella. You say you love the sun but you find a shadow spot. You say you love wind but you close your windows. This is why I'm afraid when you say you love me.”
-William Shakespeare
-William Shakespeare
Rendezvous•
20 Dec, 07:31
🌕🌕🌕🌕🌕🌕🌕🌕🌕🌕🌕🌕
🌕🌕🌕🌒🌕🌖🌒🌕🌕🌕🌕🌕
🌕🌕🌖🌑🌓🌑🌑🌕🌕🌕🌕🌕
🌕🌕🌗🌑🌑🌑🌑🌔🌕🌕🌕🌕
🌕🌕🌘🌕🌑🌕🌑🌔🌖🌑🌕🌕
🌕🌕🌖🌑🌑🌑🌑🌕🌕🌑🌔🌕
🌕🌕🌕🌖🌑🌑🌔🌕🌕🌑🌔🌕
🌕🌕🌕🌘🌑🌑🌒🌕🌕🌑🌔🌕
🌕🌕🌕🌘🌑🌑🌑🌔🌖🌑🌕🌕
🌕🌕🌕🌑🌑🌑🌑🌒🌑🌒🌕🌕
🌕🌕🌕🌑🌑🌑🌑🌑🌒🌕🌕🌕
🌕🌕🌕🌒🌕🌖🌒🌕🌕🌕🌕🌕
🌕🌕🌖🌑🌓🌑🌑🌕🌕🌕🌕🌕
🌕🌕🌗🌑🌑🌑🌑🌔🌕🌕🌕🌕
🌕🌕🌘🌕🌑🌕🌑🌔🌖🌑🌕🌕
🌕🌕🌖🌑🌑🌑🌑🌕🌕🌑🌔🌕
🌕🌕🌕🌖🌑🌑🌔🌕🌕🌑🌔🌕
🌕🌕🌕🌘🌑🌑🌒🌕🌕🌑🌔🌕
🌕🌕🌕🌘🌑🌑🌑🌔🌖🌑🌕🌕
🌕🌕🌕🌑🌑🌑🌑🌒🌑🌒🌕🌕
🌕🌕🌕🌑🌑🌑🌑🌑🌒🌕🌕🌕
Rendezvous•
17 Dec, 20:14
“ گمان میکنم دچار depression خفیف اما سمجی شده‌ام که چندین ماه است مثل وزنه‌ای مرا در مرداب خودم فرو می‌کشد؛ آرام و پیوسته!
گاه حس میکنم که دیگر آن آدم همیشگی نیستم.
تبدیل شدم به تفاله‌ی خودم، شبیه اناری که آبش را مکیده باشند، خشکیده و پلاسیده.”
گاه حس میکنم که دیگر آن آدم همیشگی نیستم.
تبدیل شدم به تفاله‌ی خودم، شبیه اناری که آبش را مکیده باشند، خشکیده و پلاسیده.”
Rendezvous•
17 Dec, 20:00
نمیدونم چجوری عشق و علاقم به گربه‌هارو نشون بدم.
وای خدایا چرا این موجودات انقدر نازن آخه؟
وای خدایا چرا این موجودات انقدر نازن آخه؟
Rendezvous•
12 Dec, 13:05
“i wanted to study psychology but i have more potential as a patient tbh.”
Rendezvous•
11 Dec, 15:45
یا مثلا با جورابای درخت کریسمسی و بافتای رنگی، بری زیر پتو فیلم‌ها کریسمسی ببینی.
Rendezvous•
10 Dec, 09:23
راستش منم دلم میخواد به عنوان یه بیوتی اینفلوئنسر بشینم توی پنت هوسم و برام باکس‌های رایگان و با کلاس بیاد.
Rendezvous•
20 Nov, 14:55
“Harry, Niall, Louis and Zayn at Liam Payne’s funeral service” is something I NEVER thought I’d have to read in my lifetime.
Rendezvous•
20 Nov, 13:30
بعد این همه سال آرزوی دیدن زویی کنار هم باید اینجوری میدیدمشون؟
خدایا باهام شوخی میکنی؟
خدایا باهام شوخی میکنی؟
Rendezvous•
20 Nov, 09:08
خب اینجا خیلی شلوغ شد
پاشید بیاید اینجا تا راجب زید و زید بازی حرف بزنیم🫱🏼🫲🏻
پاشید بیاید اینجا تا راجب زید و زید بازی حرف بزنیم🫱🏼🫲🏻
Rendezvous•
17 Nov, 10:51
In another universe, I’m still 11 years old and nothing had happened.
Rendezvous•
14 Nov, 17:36
Perhaps it isn’t love when I say you are what I love the most - you are the knife I turn inside myself, this is love. This, my dear, is love.
Rendezvous•
12 Nov, 19:01
گربم همیشه یه نگاه “ عجب انسان حقیری هستی “ داره. ولی خب من دوسش دارم.
Rendezvous•
12 Nov, 18:54
واقعا بعضی وقتا به زندگیم فکر میکنم و خندم میگیره.
این دیگه چه جک مسخره‌ایه؟
این دیگه چه جک مسخره‌ایه؟
Rendezvous•
11 Nov, 17:50
“ آن روزها که در اتاقم
از تنهایی بخار می‌شدم
و نگاهم یک دنیا حرف داشت
خانه خلوت که می‌شد
اعتقادم را با احتیاط بغل می‌کردم
و آرام
گریه‌ام می‌گرفت.”
از تنهایی بخار می‌شدم
و نگاهم یک دنیا حرف داشت
خانه خلوت که می‌شد
اعتقادم را با احتیاط بغل می‌کردم
و آرام
گریه‌ام می‌گرفت.”
Rendezvous•
09 Nov, 11:45
I love when someone compliments my personality instead of my looks, like damn you actually see me.
Rendezvous•
08 Nov, 16:28
من خیلی آدم if the world was ending, I wanna be next to you ای هستم،
Rendezvous•
05 Nov, 18:56
از اینجا به تو که داری اینو میخونی میخوام بگم که میدونم زندگی سخته.
داری اذیت میشی
شاید کسی درکت نکنه
احتمالا هم کم آوردی
ولی خب میدونی چیه؟
احتمالا اوضاع قراره بهتر بشه
نمیدونم کی، نمیدونم چطوری
ولی خوب میشه و یه روز همه چیز برات قشنگ و آسون میشه
پس دووم بیار.
داری اذیت میشی
شاید کسی درکت نکنه
احتمالا هم کم آوردی
ولی خب میدونی چیه؟
احتمالا اوضاع قراره بهتر بشه
نمیدونم کی، نمیدونم چطوری
ولی خوب میشه و یه روز همه چیز برات قشنگ و آسون میشه
پس دووم بیار.
Rendezvous•
05 Nov, 18:53
این غم چیه تروخدا؛
نفس کشیدن راحتو ازت میگیره.
حال راه رفتنو ازت میگیره.
جون حرف زدنو ازت میگیره.
آدمای دورتو ازت میگیره.
نفس کشیدن راحتو ازت میگیره.
حال راه رفتنو ازت میگیره.
جون حرف زدنو ازت میگیره.
آدمای دورتو ازت میگیره.
Rendezvous•
26 Oct, 18:28
فکر کنید که من همینجوریش آلردی پر از غم و مشکل هستم، بعد ایرانی‌ام هستم.
Rendezvous•
26 Oct, 18:25
واقعا فکر کردی دلم برات تنگ میشه و برات گریه میکنم؟؟؟؟؟
درست فکر کردی عزیزم.
درست فکر کردی عزیزم.
Rendezvous•
26 Oct, 18:21
نمیدونم این احساساته یا هورمون.
هرچی هست خیلی داره به اعصابم فشار میاره.
هرچی هست خیلی داره به اعصابم فشار میاره.
Rendezvous•
26 Oct, 18:20
چیزی که میخوام به همه راجع به احساسم بگم.
همه میگن اون یه آدم عوضیه و گند زده به زندگیت. باید ازش متنفر باشی و فراموشش کنی.
درسته ولی خب آخه شما متوجه نیستید.
اون آدم یه روزی خونه‌ی من بود.
منطقه‌ی امن من بود.
همه میگن اون یه آدم عوضیه و گند زده به زندگیت. باید ازش متنفر باشی و فراموشش کنی.
درسته ولی خب آخه شما متوجه نیستید.
اون آدم یه روزی خونه‌ی من بود.
منطقه‌ی امن من بود.
Rendezvous•
26 Oct, 18:13
I think it’s very healthy to spend time alone.
You know?
Like you need to know how to be alone and not be defined by another person.
You know?
Like you need to know how to be alone and not be defined by another person.
Rendezvous•
25 Oct, 23:49
کاش یکی حداقل بهم میگفت توی زندگی قبلیم چه خطایی کردم که توی این‌یکی کف خاورمیانه اونم تو ایران به دنیا اومدم.
Rendezvous•
25 Oct, 23:43
زندگی تو خاورمیانه واقعا جالبه.
یه شب همینجوری و رندوم که همه چیز عادیه و میخوابی یهو تصمیم میگیرن موشک بزنن به شهرتون.
یه شب همینجوری و رندوم که همه چیز عادیه و میخوابی یهو تصمیم میگیرن موشک بزنن به شهرتون.
Rendezvous•
25 Oct, 13:34
تنها کاپلی که تا آخر زندگیم ازشون حمایت میکنم زندایا و تام هالند هستند.
Rendezvous•
24 Oct, 18:33
از سازنده انیمیشن wild robot درخواست میکنم هزینه تراپی منو پرداخت کنه.
Rendezvous•
24 Oct, 15:29
“مدام قلبم را میشکستی و من مدام پیش تو برمیگشتم. چون تو تمام چیزی بودی که میشناختم.
سرانجام دریافتم این خودم هستم که تیشه به ریشه‌ام میزنم.”
سرانجام دریافتم این خودم هستم که تیشه به ریشه‌ام میزنم.”
Rendezvous•
20 Oct, 06:47
و یه چیزیو هیچ وقت یادتون نره:
هر چقدر در طول روز سعی کنید جوری رفتار کنید که آدم‌ها دوست داشته باشن، آخر شب شما میمونید و تموم غم‌های اون روز که مجبور بودی تحمل کنی و لبخند بزنی و جوری رفتار کنی که انگار حالت خیلی خوبه.
انقدر خودتو اذیت نکن.
اگه ناراحتی گریه کن.
مهم نیست دلیلش چیه، مهم نیست کجایی، مهم نیست کی داره میبینه و قراره راجبت حرف بزنه؛ اگه دلت میخواد گریه کنی، گریه کن.
هر چقدر در طول روز سعی کنید جوری رفتار کنید که آدم‌ها دوست داشته باشن، آخر شب شما میمونید و تموم غم‌های اون روز که مجبور بودی تحمل کنی و لبخند بزنی و جوری رفتار کنی که انگار حالت خیلی خوبه.
انقدر خودتو اذیت نکن.
اگه ناراحتی گریه کن.
مهم نیست دلیلش چیه، مهم نیست کجایی، مهم نیست کی داره میبینه و قراره راجبت حرف بزنه؛ اگه دلت میخواد گریه کنی، گریه کن.
Rendezvous•
19 Oct, 18:43
اکتبر سال پیش متیو پری این اکتبر هم لیام.
اکتبر، قرار نبود انقدر اذیتم کنی.
اکتبر، قرار نبود انقدر اذیتم کنی.
Rendezvous•
19 Oct, 15:37
“اگه بغلم کنی بدون اینکه بهم آسیب بزنی، میشی اولین نفری که این‌کارو کرده.”
Rendezvous•
18 Oct, 11:48
-Why are you crying?
“i have found myself talking out loud to you, hoping you can hear me”
“i have found myself talking out loud to you, hoping you can hear me”
Rendezvous•
18 Oct, 11:47
-Why are you crying?
“Payno, my boy, one of my best friends, my brother, I love you mate. Sleep well X.”
“Payno, my boy, one of my best friends, my brother, I love you mate. Sleep well X.”
2,660
subscribers
3,428
photos
516
videos
