Medlight 💡

@medlights


اینجا از هفت سالِ دانشجویی پزشکی حرف می‌زنم.

بُعد احساسی قضیه:
https://t.me/+2HcvwsdYBTVjZTJk

Medlight 💡

21 Oct, 19:53


پس از یک سال و نیم شیفت اینترنی دادن و یک ماه شیفت رزیدنتی دادن، دیگه مثل روز واسم روشن شده که:
اون کشیکی که از اول ماه میگی ای بابا این کشیک عجب کشیک سمی بشه چون با فلان رزیدنتم/ با فلان همگروهی‌مم/ طب اورژانس فلانیه/ روز تعطیله/... و غصه‌شو می‌خوری‌ها، همین کشیکه همچین خوب و خوش‌خیم و آروم‌ طی میشه که!

اون‌وقت اون شیفتی که میگی آخجون با دوستمم/ آخجون سال بالا فلانیه/ آخجون با طب اورژانس رفیقم/...، این کشیکه یه جوووری خون و خونریزی و داغون و گیس و گیس‌کشی میشه که بیا و ببین!

فلذا جلوجلو غصه شیفت‌هات رو نخور هم‌وطن!

Medlight 💡

20 Oct, 19:13


امروز به یه حقیقت تلخ پی بردم🥲

یادمه استاجر بودیم، خودمونو می‌کشتیم هم باز تو یه سری بخش‌ها نمره‌ی کامل، یا حداقل خیلی خوب نمی‌گرفتیم!

حالا بگین امروز چی شد؟
آموزش بیمارستان ازمون خواسته واسه امتحان آخر بخش‌ رادیوی استاجرا سوال طرح کنیم، و در ادامه خاطرنشان کرد "هیچکس نباید کامل بشه، نمره‌ها رو یه جوری بدین که هیچکس ۲۰ نشه!"
حالا واقعا نمی‌دونم چه فلسفه‌ای پشت این تفکر بی‌معنی هست://
ولی خلاصه خواستم بگم بخش ما که اصطلاحا از بخش‌های خوش‌خیم دوران کارآموزیه داستانش اینجوریه:))) دیگه فکر کنم مثلا به رزیدنتای جراحی میگن " یه جور سوال طرح کنین هیچ‌کدوم زنده از سر جلسه بیرون نیان🫡"
🫢😂

خلاصه که،
استاجر/اکسترن‌های گوگولی
غصه نمره‌های پایان‌بخش‌تون رو نخورید
یه همچین داستان کثیفی پشتش هست💔😂

Medlight 💡

17 Oct, 11:50


آیا پزشکی قبول شدی و نمیدونی چه کتابی بخری؟! روپوش چی بخری؟
چی بخونی؟ چجوری بخونی؟
این فایلو بخون داغِ داغ وسط کشیک نوشتم❤️

Medlight 💡

12 Oct, 17:52


حالا ببینید نازنازی کردن رزیدنتا دیگه چه ثوابی در درگاه الهی داره🥲

Medlight 💡

12 Oct, 17:50


حالا نامردی نکنم. یه بار یه استاجری توی درمانگاه جاش رو تعارف کرد به من(البته صندلی داشتیم هردوتا. صندلی نزدیک استاد رو که راحت تر بود تعارف کرد به من) من تا یک ساعت مقاومت کردم و گفتم اینترن خوب غیرابیوزری باشم. بعدش دیگه جابه‌جا شدم و تا آخر درمانگاه در قلبم گلباران بود اینقدر خوشحال بودم😐
خلاصه به اینترن‌هاتون محبت کنید. این بدبختا از رزیدنت و استاد و پرستار و خدمه و استاد راهنمای پایان‌نامه و همراه مریض و مسئول آموزش و خلاصه همه میخورن... شما نازشون کنید غصه نخورن🥲

Medlight 💡

12 Oct, 17:50


الان شش ماهه منتظرم به یه استاجری بگم ویس های پیرحاجی خیلی خوبن. از همون استاجری بشین گوش کن. ولی چون استاجر اطرافم پر نمیزنه، ناچارم به شما بگم😔

بعد هم بهش بگم دوسال پیش، یک رزیدنت زنانی همین حرف رو بهم زد، گفت پیرحاجی به درد دنیا و آخرت میخوره، گوش نکردم که نکردم! تو مثل من نباش!

شما هم مثل من نباشید!

Medlight 💡

12 Oct, 17:50


منم در این هفت ماه اینترنی به جز یک دوهفته، هیچ جا استاجر نداشتیم... یعنی چشمم خشک شد به در ،یکی بیاد تو چهارکلام نصیحت ترم بالایی‌گونه‌ش کنم. ابیوز که هیچی اصلا😁

Medlight 💡

12 Oct, 17:49


اولش ری‌اکت‌ها رو دیدم ترسیدما، ولی خوشحالم ممبرایی که می‌شناسنم دارن پیشی می‌گیرن:)))

Medlight 💡

12 Oct, 17:10


اینترنا رو فقط وقتایی می‌بینیم که یا اومدن ریپورت بگیرن، یا خودشون یه چیزی‌شون شده اومدن سونو بشن

اعتراف می‌کنم تو اینترنی همممیشه وقتی میرفتم رادیولوژی ریپورت بگیرم، از همه رادیوها متنفر بودم و با نفرت نگاهشون می‌کردم😂

Medlight 💡

12 Oct, 17:07


حتی چهارتا اینترنم نداریم یه کم ابیوزشون کنیم خوی شیطانی‌مون ارضا شه😕

Medlight 💡

12 Oct, 16:57


ای بابا چهار تا اینترنم نداریم یه کم سر به سرشون بذاریم دلمون وا شه:(

Medlight 💡

09 Oct, 22:02


امروز سال دو به سال سه سر بیوپسی گفت: من بیوپسی گرفتن دوست ندارم! میشه شما انجام بدین؟
سال سه فرمود: تو پزشکی دوست ندارم، نداریم. همه چی زوریه!

تقدیم به همه‌ دانشجویان پزشکی که فردا صبح این پیام رو می‌خونن. بلند شو برو بخشت و کارات رو بکن. بلند شو برو کشیکت رو تحویل بگیر. تو پزشکی دوست نداریم، نداریم. همه چی زوریه😌

Medlight 💡

02 Oct, 18:00


من ۳-۴ سال تکواندو کار کردم، خیلی هم دوس داشتم این رشته رو، بخاطر کنکور قطعش کردم و بعد دیگه نشد ادامه بدم؛ یه خاطره ای میخوام بگم بهتون:
مسابقات پرهیجان ترین قسمت تکواندو بود، برگ برنده هم «دولیو» یعنی ضربه سر بود که ۳ امتیاز داشت
یبار یکی از دوستای من مبارزه داشت، که خیلی هم کارش خوب بود، مبارزه شروع شد، این ۳-۴ تا ضربه سر زد ولی امتیاز هیشکدوم رو بهش ندادن(جوری بود که احساس کردیم داور ها دست به یکی کردن که حریف اون برنده بشه)، استادمون خانوم موسویان به این شاگردش گفت«یجوری بزن که کسی نتونه امتیاز نده»
و اون جوری ضربه زد که از دماغ طرف خون اومد و امتیاز ضربه شم دادن…
حالا این خشونتا تو تکواندو زیاد عجیب نیست😂 ولی میخوام یه نتیجه گیری بکنم
تو زندگی هم باید یجوری زد که کسی نتونه امتیاز نده
جوری تلاش کرد که کسی نتونه نبینه…

Medlight 💡

02 Oct, 14:23


سلاام سلاام
بله بله حتمااا
من قبلا در مورد اینا نوشتم ، بخونشون هر سوالی داشتی، حتماا ازم بپرس!


🔹درمورد المپیاد:
https://t.me/med_experience/819

https://t.me/med_experience/1169

🔹درمورد کار های پژوهشی:
https://t.me/med_experience/1524

https://t.me/med_experience/1525

و به طور کلی #research

Medlight 💡

02 Oct, 14:23


سلام ببخشید میشه اگه لطف کنی بیشتر در مورد کارهای تحقیقاتی، المپیاد ها و مسائل مربوط به اینها در حیطه پزشکی بگی؟ منم ترم دو ام و خیلی علاقه دارم و نا آشنا...

Medlight 💡

02 Oct, 12:04


یکی از بچه ها پیام داد ، ترس شکست خوردن و زمین خوردن فلجم کرده...
فکر به شکست باعث میشه دستام یخ کنه ، ...


یادمه دوره راهنمایی و دبیرستان عاشق درن لِه کروی بودم.
این آدم چند سال جایزه بهترین public speeching رو برد.
تو یکی از اجراها( که پیدا کردم براتون میذارم) خیلی قشنگ میگه.
میگه رو به جلو حرکت کن‌، اجازه بده زمین بخوری.
ولی وقتی بلند میشی ، می بینی باز هم یک قدم جلوتر رفتی!!


پس نترسیم.
تو هر سطحی هستیم ، میخواد پشت کنکور باشیم یا فوق تخصص...
روزانه برای پیشرفت ( علمی ،مالی ، ورزش و...)برنامه بریزیم ،
بذارید روزانه شکست بخوریم ،
بارها و بارها...
ولی همیشه یکبار بیشتر بلند میشیم و ادامه میدیم.❤️

Medlight 💡

02 Oct, 12:04


سلام.
درباره کمال گرایی خیلی صحبت کردیم و گفتیم همه ما دانشجوهای پزشکی درجات زیادی از کمالگرایی رو داریم.
ولی یک نکته است ، کمالگرایی در شروع یک کار ، خیلی بدتره!
یعنی صبر کنم حالم خوب بشه ، حسش بیاد ، بهترین منابع رو پیدا کنم ، بهترین مشاور و ازمون رو پیدا کنم.
حالا با سرعت نور ، از نقطه فعلی ( A) برسم به نقطه هدفم(B)

این یک فانتزی محاله!
اولا مسیر موفقیت پر از بالا و پایین و عقبگرده.
ثانیا حال خوب با پیشرفت به دست میاد و نه صرفا فکر کردن به چیزهای خوب...


پس دوستان عزیزم ، برای یک کار جدید ، شروع درس سخت ، ایجاد یک تغییر مهم و... دنبال حال خوب نباشید.
شروع به کار کنید. پیشرفت هر چند کم ، خود به خود باعث حس خوب میشه. قول میدم!

Medlight 💡

01 Oct, 18:25


این روزها درگیر انتخاب محل طرح موقت و سربازی هستم. شماره‌ی نظام‌پزشکی‌ام صبح صادر شد. چیزی که برایش کلی استرس کشیدم و جان کندم، چیزی که شب‌ها و روزها را برایش به هم دوختم و کشیک را با کشیک روشن کردم، چیزی که به من رفاقت‌های نابی بخشید، رفاقتهایی از جنس هم‌کشیکی، استاد-شاگردی، هم‌شیفیتی با نرس‌های اورژانس و حتی مسئولان حراست فیزیکی. از کد ۱۷ به ۵۱ و بعدش به ۵۲، ۵۳، ۵۴ و همینطور تا ۵۸  و سپس ۱۶ و بعدش ۹۹، امان از کد ۹۹. 
آینده برایم پر از ابهام و سوال است. یکهویی رهایم کرده‌اند توی یک عالم دیگر و دست‌تنها نمیدانم که از کجا آمده‌ام و  دقیقا آمدنم بهر چه بوده. من در این عالم بزرگ حس میکنم که خیلی کوچکم و مامانم را می‌خواهم. صبح به من یک کد شش رقمی دادند و رهایم کردند توی دنیای آدم‌بزرگ‌ها. این همه سالم شد شش‌تا عدد که هیچ تناسب و توازنی ندارند و مثل لباس‌های جاجول هیچشان به هم نمی‌آید. این شش عدد می‌شود مجموع تمام استرس‌هایی که برای امتحان، ارائه، کشیک و مورنینگ کشیدم، می‌شود مجموع ۳۴ دانه تار موی سفیدی که برادر کوچکم لابلای موهای شقیقه‌ام شناسایی کرده، می‌شود تمام فحش‌هایی که سر مشاوره‌ها و بیمارهای ۱۲ شب به بعد خوردم، تمام ساعتهایی که میخواستم، اما نمی‌توانستم بخوابم، می‌شود بیش از ۴۰۰ عدد سرترالین ۵۰، ۶۰ عدد ایمی‌پرامین ۱۰ و نزدیک به ۴۰ تا کلونازپام ۱میلی‌گرمی.
البته تمام زمانهایی که با بی‌نظیرترین انسان‌های دنیا هم‌کشیک و هم‌گروه بودم را هرگز یادم نمی‌رود.❤️

@deepmedicine

Medlight 💡

30 Sep, 23:02


مهمترین چیزی که بعد از تموم شدن این هفت سال درس خوندن برای ما باقی میمونه شخصیتی هست که کوبیدیم و ساختیم.

نه نمراتتون، نه رفتار فلان اتند سر راند، نه خستگی یک کدوم از کشیک هاتون و نه شیرینی در رفتن از زیر وظایفتون هیچ کدومش براتون باقی نمیمونه، هر کدوم نهایتا چند روز شما رو درگیر خودش بکنه. هم تعریف و تمجید ها تموم میشن هم توبیخ ها و سرکوفت ها.
اما هر زحمتی که می کشید، هر جایی که با وجود اینکه میدونید تلاشتون دیده نمیشه یا اگه از زیر کاری در برید کسی نمیفهمه و چیزی تغییر نمیکنه بازم تصمیم میگیرید کارتون رو درست انجام بدید و مسئولیت پذیر بمونید، تو شخصیتی که از شما بعد از این هفت سال ساخته میشه باقی میمونه و مثل تراشکاری روی سنگ ثبت میشه.
همه چیز به خاطره تبدیل میشه و این شخصیتتونه که برای همیشه با شما باقی میمونه.
بهتون توصیه میکنم، تو این دوره ی هفت ساله نه به خاطر فلان اتند سخت گیر و نه برای نمره و پاس شدن بلکه برای ساختن یک شخصیت خوب تلاش کنید و پای خودتون بمونید.

حتی اگر هیچ کس نبینه و هرگز نفهمه چی به شما گذشت، فردا شخصیتتون همه چیز رو برملا میکنه :)

Medlight 💡

27 Sep, 18:56


بعضی کارها سختن.
مثلا تو پزشکی، مثالش میشه:
کشیک تک نفره وایستادن.
تو تایم شلوغ مریض دیدن و قبول امکان مورنینگ شدن.
کشیک روز تعطیل دادن.
درس خوندنِ پرفشار برای رزیدنتی.
مریض کامپلیکه تر رو انتخاب کردن برای ویزیت هر روز.
حالا تو زندگی هر کس کار سخت با توجه به شغلش و نقاط قوت و ضعفش یه تعریفی داره.
اگر انجامش بدی چه خوب چه بد، تاکید میکنم صرف نظر از نتیجه قوی تر میشی.
اگر ازش فرار کنی، ترسو تر.
حالا تحمل سختی سخت تره یا تحمل ترس از سختی کشیدن.
من هر دوش رو تجربه کردم و میگم تحمل ترس :)