ای کاش می شد برم بابامو خبر کنم
نامرد! بگو با یه زن آخه دعوا چرا
نامرد! اگه میزنی بی محابا چرا
نمی بینی چشمایِ تَرَمو
بسه دیگه کُشتی مادرمو
آبرومُ بردی پیش بابام
چطوری بلند کنم سرمو
دستت آخه مگه نمی دونی سنگینه
می بینی مادرم جایی رو نمی بینه
نامرد تو که سیلیِ بی هوا میزنی
نامرد به سینه اش دیگه چرا پا میزنی
اومدی جلو با داد و هوار
چطوری زدی که خورد به دیوار
نامه رو گرفتی و حالا از
سر راهمون نمیری کنار
نمی بینی چشمای تَرَمو
بسه دیگه کُشتی مادرمو
آبرومُ بردی پیش بابام
چطوری بلند کنم سرمو
هرچی تو این کوچه،که داره سرم میاد
بدتر تو کربلا سَرِ خواهرم میاد
امروز یه نفر فقط جلویِ مادرِ
فردا ولی دخترش وسطِ لشگرِ
یتیما تو شعله گیر می کنن
سه ساله ی ما رو پیر می کنن
برادرمو که سر می بُرن
خانواده اش و اسیر می کنن
وای… حسین حسین