|بررسی‌های کلامی| @kalam_shia Channel on Telegram

|بررسی‌های کلامی|

@kalam_shia


مطالعات شیعی
بررسی‌های کلامی| پژوهش‌های اعتقادی

میراث کلامی شیعه
t.me/kalam_shia

ارتباط:
[email protected]

|بررسی‌های کلامی| (Persian)

با عضویت در کانال تلگرامی |بررسی‌های کلامی| به دنیایی عمیق از مطالعات شیعی و پژوهش‌های اعتقادی وارد شوید. این کانال به بررسی میراث کلامی شیعه می‌پردازد و شما را به دنیایی از اندیشه‌ها و اعتقادات شیعی وارد می‌کند. با دنبال کردن این کانال، شما به آخرین مطالب و تحلیل‌های تخصصی مربوط به عقاید شیعه دسترسی خواهید داشت. از اخبار تا مطالب علمی، همه چیز در این کانال پوشش داده می‌شود. اگر به پژوهش‌های کلامی و تفکرات دینی علاقه‌مندید، حتما این کانال را دنبال کنید. برای ارتباط با مدیر کانال می‌توانید ایمیل به آدرس [email protected] ارسال کنید.

|بررسی‌های کلامی|

21 Nov, 13:28


مراد از "میمر" در اثولوجیا

مَیمَر یا مَیمُر
علامت و نشانه‌‌ای خاص


نسخه خطی شرح اثولوجیا، برگ۵:
المیمر الاول
مراد از میمر، میل و علامتِ فراسخ و مراحل است؛ چنانکه سید المتأخرين¹ گوید:
«الميمر» بفتح الميمين من حاشتي [حاشيتي] المثناة من تحت المنقلبة عن الهمزة، أو بضمّ الميم الثانية، «مفعل»، امّا من المؤامرة بمعنى المشاورة، أو من الأمار والأمارة _بالفتح_ بمعنى الوقت والعلامة والموعد. أو من الأمرة _بالتحريك_ بمعنى [النماء والزيادة و البركة. أو بمعنى]² العلم الصغير من أعلام المفاوز من حجارة ونحوها.³

------------------------------------
۱. ظاهرا مراد میرداماد است؛ چون هر چند برای مطلب نقل شده مصدری جز شرح قبسات سید احمد علوی _داماد میرداماد_ پیدا نشد اما علوی برخلاف نحوه شرح کلام میرداماد که آن را به شکل "قال، اقول" می‌آورد، ذیل این مطلب بجای اقول، "افید" ذکر می‌کند، که ظاهرا بیانگر آن است که مطلب از خود وی نیست.
۲. از مصدر اضافه کردیم؛ نسخه: - [ ]
۳. سید احمد علوی، شرح قبسات میرداماد، ص۱۲۸. ادامه متن چنین است: أو من الأمر _بفتح الهمزة وإسكان الميم_ واحد الامور. يقال: أمر فلان مستقيم وأمور القوم مستقيمة. أو من الإمر _بكسر الهمزة_ بمعنى القلب و العقل و النفس. أو من الإمرة بمعنى الامارة _كلتاهما بالكسر_ أي الولاية والرئاسة. أو من الايتمار والأوّل أكثر شيوعا عند الأدبيّين.



مَیمَر یا مَیمُر

مبدأ اشتقاق:
مشاوره | وقت و علامت| رشد و برکت| علامت و نشانه‌های کوچک در بیابان| امر و امور| قلب و عقل و نفس| ریاست و امارت| امتثال امر

@kalam_shia

|بررسی‌های کلامی|

20 Nov, 14:13



موضوع درس: نوفیثاغورثیان
دکتر مهدی قوام صفری| دانشگاه تهران

🔹ریشه‌های یونانی فلسفه اسلامی

00:27 شروع درس
00:38 بدون شناخت نوفیثاغورثیان، نه می‌توان فلسفه غرب را دقیق شناخت نه فلسفه اسلامی را
نوفیثاغورثیان یکی از حلقه‌های واسط شناخت فلسفه اسلامی است که بدون فهم آن، تصور صحیحی از چرایی پیدایش برخی قواعد فلسفی نخواهید داشت؛ حتی فهم فلسفه فلوطین نیز مستلزم فهم فلسفه نوفیثاغوری است

05:01 اطلاعات اجمالی درباره نوفیثاغورثیان

فلسفه توبره‌ای!
06:11 فلسفه نوفیثاغورثیان: فلسفه‌ای که همه چیز در آن هست؛ از تعلیمات سقراط گرفته تا افلاطون و ارسطو و رواقیان و...، نوفیثاغورثیان همه‌‌ چیزدان‌های بیسواد هستند

08:31 حکمت متعالیه ملاصدرا هم معجونی از ترکیب و مخلوط کردن فلسفه و کلام و اشراق و... است؛ فلسفه توبره‌ای! از هرجایی یک چیزی کپی می‌کنند، و حتی نمی‌گویند از کجا برداشته‌اند

11:45 ویژگی‌های مشترک نوفیثاغورثیان

12:08 نومنیوس، از افراد مطرح بین نوفیثاغورثیان؛ با مخلوط کردن مسیحیت و فلسفه افلاطون، سلسله مراتبی در عالم هستی درست کرد: خدا، دمیورگوس [سازنده عالم]، عالم محسوس؛ به تبعیت از سه‌گانه‌های مسیحی

چرایی واسطه‌گیری بین خدا و مخلوقات
13:38 در فلسفه نوفیثاغورثیان [به تبعیت از افلاطون]، جهان را دمیورگوس می‌سازد نه خدا! اما چرا؟

عوالم سه‌گانه از کجا پیدا شده است؟!
18:03 نومنیوس و ترکیب کردن مسیحیت تحریف شده با دمیورگوسِ افلاطون، و ساختن عوالم سه‌گانه

19:46 انتقاد از علامه طباطبایی؛ بی‌توجهی به تاریخ فلسفه عامل اشتباه فلاسفه اسلامی در سوء فهم قواعد فلسفی

22:55 ریشه پیدایش نظریه صدور و عقول عشره فارابی

26:26 ادعای تنزیه خدا؛ انگیزهٔ قول به واسطه در فلسفه نوفیثاغورثیان و نومنیوس
این یک فکر یهودی است که پس از نفوذ به فلسفه یونان، به فلسفه اسلامی تسری پیدا کرد!

33:06 فلسفه نوشتن بدون توجه به قرآن!

36:14 ابطال نظریه سنخیت بین خالق و مخلوق؛ قاعده معطی‌ شی فاقد شی نیست درباره خدا جاری نیست [و البته در غیر خدا نیز جاری نیست و یک قاعده موهوم است، زیرا آنچه وجود دارد صرفِ تبدیل و تبدل است؛ مثال معروف فلاسفه برای این قاعده، نمک است. در حالی که نمک اعطای شوری نمی‌کند بلکه تجزیه می‌شود و شوری آن به غذا منتقل می‌شود نه اینکه برای شما شوری خلق کند؛ پس این قاعده نه درباره خدا جریان دارد و نه در مخلوقات، و ما در مخلوقات فقط تبدیل و تبدل داریم نه خلق و اعطا]

47:11 مسلمان باید طوری فلسفه بگوید که مشخص باشد مسلمان است

48:04 استدلال فلاسفه در تأیید قاعده الواحد

51:04 آیا دمیورگوس [سازنده عالم] را خدا خلق کرده است؟ نظریه قدمای خمسه یونانی‌ها؛ شر بودن ماده یک فکر یونانی است

54:05 افلاطون چرا در فلسفه‌اش دمیورگوس را پدید آورد؟ بی‌توجهی به بدن در فلسفه یونانی و تسری آن به عرفان اسلامی

01:01:54 ما و فلسفه یونان؛ اینکه فکر و فلسفه ما یونانی باشد فایده‌ای نخواهد داشت

#قوام‌صفری | #تاریخ_فلسفه_اسلامی

@kalam_shia

|بررسی‌های کلامی|

19 Nov, 13:04



درسگفتار تاریخ فلسفه اسلامی
دکتر مهدی قوام صفری | دانشگاه تهران

نحوه شروع و ورود فلسفه در اسلام
نهضت ترجمه| افول تمدن اسلامی:

https://t.me/kalam_shia/498

|بررسی‌های کلامی|

19 Nov, 12:54



درسگفتار تاریخ فلسفه اسلامی
دکتر مهدی قوام صفری | دانشگاه تهران

درباره مفهوم فلسفه اسلامی، و علم:
https://t.me/kalam_shia/488

|بررسی‌های کلامی|

19 Nov, 12:31



درسگفتار تاریخ فلسفه اسلامی
دکتر مهدی قوام صفری | دانشگاه تهران

جلسه اول: مقدمات
https://t.me/kalam_shia/464

|بررسی‌های کلامی|

13 Nov, 20:39


معصوم شدن!
چون من کلام و بیاناتم را از معصوم می‌گیرم پس معصوم هستم!!

استدلال باطلی که مورد استفاده سران سه گروه مختلف بوده است:
محمد امین استرآبادی | از بزرگان اخباریگری
شیخ احمد احسایی | از بزرگان شیخیه
صادقی تهرانی | از قرآنیون و جماعت حسبنا کتاب الله

@nosakh_shii

|بررسی‌های کلامی|

13 Nov, 19:28


+
شیخ احمد احسایی (۱۲۴۲ق)، رئیس شیخیه نیز در جمیع این دعاوی با افراد فوق الذکر مشترک است.
@kalam_shia

|بررسی‌های کلامی|

13 Nov, 18:20


میرزا مهدی اصفهانی، بزرگ مکتب تفکیک
محمدامین استرآبادی، بزرگ مکتب اخباری‌گری


از شباهت‌های دو گروه:
▪️هر دو ادعا می‌کنند قبل از ما کسی نتوانسته بود منظومه کامل و دقیقی از دین و توحید ارائه دهد!

▪️هم استرآبادی (متوفی ۱۰۳۶ق) و هم میرزا مهدی اصفهانی (۱۳۶۵ق) ادعا می‌شود که انتخاب شده اهل بیت علیهم‌السلام هستند و مأموریتی برای پخش علوم اهل بیت پس از قرن‌ها کج‌فهمی عموم علمای شیعه، برعهده گرفته‌اند!

▪️هر دو شخص در ظاهر بشدت مخالف عقل هستند [و البته این مخالفت نمی‌تواند فراتر از ظاهر رفته و در عمل تحقق پیدا کند، و صرفا مدعی را به تناقض‌گویی بین ادعا و عمل می‌کشاند، و لذا هر دو شخص ذکر شده نیز به آن مبتلا شده‌اند]

▪️هر دو به اسم خالص‌سازی عقاید، و لزوم نفی عقاید بشری و تفکیک آن از عقاید وحیانی، و به بهانه و ادعای تمسک صرف به آیات و روایات، بدترین و فاسدترین برداشت‌ها را از روایات ارائه داده‌اند!

▪️رؤیا، مکاشفه، کشف و شهود، در آثار هر دو گروه پرطنین است؛ ایشان در ابتدا پیروان خود را به اسم تبعیت محض از آیات و روایات، حتی از عقل و اندیشه نیز برحذر می‌داشتند، اما در ادامه مسیر، کشف و شهود و خواب و خیال را جای عقل و برهان می‌نشانند!

مستندات و توضیحات بیشتر در دو کتاب زیر قابل پیگیری و ملاحظه است:
دانشنامه شاهی
نقد و بررسی مفهوم معرفت فطری در مکتب تفکیک

🔹پی‌نوشت:
شیخ احمد احسایی (۱۲۴۲ق)، رئیس شیخیه نیز در جمیع این دعاوی با افراد فوق الذکر مشترک است.
دو کتاب برای شناخت شیخیه:
شناخت شیخ احمد احسایی و شیخیه
رد رکن رابع
@kalam_shia

|بررسی‌های کلامی|

13 Nov, 12:31



در انتها ضروری است مطلبی را گوشزد کنیم:
آقای سبحانی از مدافعان فعال مکتب تفکیک است؛ علاوه بر تحقیر و تجهیل متکلمین از طرف بزرگان این مکتب، خود ایشان نیز در آثار و گفتار خود مطالبی را علیه متکلمین شیعه بیان کرده‌اند،* و جای تعجب است که ایشان درس خارج! کلام تشکیل داده و رئیس انجمن کلام حوزه علمیه شده‌اند!

*در فصل آخر کتاب "نقد و بررسی مفهوم معرفت فطری در مکتب تفکیک" به بیان برخی از مطالب ایشان در این موضوع پرداخته شده است. ایشان تمام متکلمین را به پای میرزا مهدی اصفهانی ذبح کرده و به گونه‌ای القا می‌کنند که تمام علمای شیعه به خواب فرو رفته و عاجز از فهم روایات توحیدی و دفاع از کیان تشیع بودند و به یکباره میرزای اصفهانی برای نجات شیعه از راه رسید!¹
لازم به ذکر است القای چنین تفکری منحصر در آقای سبحانی نبوده و اساس مکتب تفکیک مبتنی بر همین تفکر است؛ شیخ محمود حلبی از بزرگان مکتب تفکیک در کتاب معارف الهیه مدعی است علمای اسلام در ۱۳۰۰سال گذشته روایات توحیدی را فهم نکردند تا اینکه خداوند بزرگان این مکتب را ارسال کرد! وی حتی مدعی است در مکاشفه‌ای دیده شده که امام زمان لب‌های خود را روی لبان میرزا مهدی اصفهانی گذاشته و وی را حامل علوم خود و مأمور پخش آن می‌کنند!
توضیحات، مستندات و نقدهای بیشتر در همان کتاب قابل ملاحظه است.

-----------------------------
۱. تازه‌ترین اظهار نظر آقای سبحانی در این زمینه، به همراه نقد آن را می‌توانید در لینک زیر ببینید:
https://t.me/Hmilani/4643


@kalam_shia

|بررسی‌های کلامی|

13 Nov, 12:18


🔻

|بررسی‌های کلامی|

12 Nov, 12:31


کتاب النفس ارسطو
مترجم: اسحاق بن حنین [از مترجمین نهضت ترجمه]

کتابخانه ایاصوفیه ترکیه، نسخه شماره ۲۴۵۰/۱

تعداد قابل توجهی از ترجمه‌های نهضت ترجمه همینک در دسترس است، اما در بین آنها تاکنون ترجمه اثر خاصی از افلاطون _به جز تیمائوس_ مشاهده نکرده‌ایم؛ عمده مطالبی که به نام افلاطون ترجمه شده بود اینک مشخص شده که منحول بوده است.
با منها کردن گزارشاتی که فارابی از برخی کتب افلاطون ذکر کرده است _که اکنون تردید جدی در انتساب آنها به فارابی وجود دارد_ مجموع آنچه عبدالرحمن بدوی در "افلاطون في الاسلام" در بخش غیرمنحول‌ آثار افلاطون آورده است شاید از ۷۰-۶۰صفحه تجاوز نکند.

فارغ از دلیل اینکه چرا آثار اصلی افلاطون در نهضت ترجمه، ترجمه نشد، اما در صورت تأیید نهایی این ادعا [یعنی ترجمه نشدن آثار افلاطون تا زمان فارابی] قرینه و تأیید دیگری در عدم انتساب رساله الجمع بین رأی الحکیمین به فارابی بدست خواهد آمد، چه اینکه نویسنده الجمع به تعداد قابل توجهی از آثار افلاطون ارجاع می‌دهد که ترجمه نشده بود! و به تأیید تاریخ‌فلسفه پژوهانِ متعدد، از جمله آقایان داوری اردکانی و نصرالله حکمت، می‌دانیم که فارابی یونانی نمی‌دانست تا بتواند به متن یونانی آثار افلاطون مراجعه کند.
البته این را می‌دانیم که جمع کردن بین فلاسفه، و نیز جمع کردن فلسفه و دین از دغدغه‌های فارابی بوده است، و اینک بحث ما صرفا در کتابِ موجود فعلی که موسوم به الجمع است، می‌باشد.

همچنین لازم به ذکر است آنچه ما در مقاله "چرایی تألیف رساله الجمع توسط فارابی؛ یک اشتباه تاریخی یا ایده‌ای بزرگتر؟" نشان می‌دهیم فارغ از آن است که نویسنده رساله، خود فارابی باشد یا یکی از شاگردانِ مسیحی وی. درواقع آنچه ما نشان خواهیم داد، بررسی این مطلب است که چرا فلاسفه نخستینِ جغرافیای اسلام مجبور بودند الجمع بنویسند.

#تاریخ_فلسفه_اسلامی
@kalam_shia

|بررسی‌های کلامی|

12 Nov, 12:31



|بررسی‌های کلامی|

08 Nov, 12:32


سید یدالله یزدان‌پناه و نقد شاگردان ابن‌سینا، بجای نقد بر خود!

آقای یزدان‌پناه در جلد اول حکمت اشراق، هنگام بحث درباره کتاب الحکمة المشرقیة ابن‌سینا _که اینک فقط بخشی از آن موجود است_ می‌گویند دو تفسیر درباره اینکه مراد ابن‌سینا از مشرقیه چیست، وجود دارد:
فلسفه‌ای که در مشرق زمین مانند فارس و هند وجود دارد، فلسفه‌ای که اشراقی و ذوقی است.
سپس بیان می‌کنند که شواهد نشان می‌دهد که مراد ابن‌سینا همان مشرق زمین است نه بنا کردن فلسفه‌ای که ذوقی و اشراقی است. و اینکه ابن‌سینا آیا به شیوه اشراقی نیز اشاره دارد یا خیر، دو پهلو و مبهم است. و سپس می‌گویند سهروردی نیز معتقد است که کوشش ابن‌سینا در تنظیم حکمت مشرقی چندان با حکمت بحثی مشائی فاصله‌ای نداشته، تنها به تصرف در برخی فروع جدیدِ غیرقابل اعتنا دست زده و چیزی فراتر از تغییر در عبارات نیست و این کتاب او با کتب دیگرش که به رسم مشائیان است تفاوت چندانی ندارد.
بنگرید به: سید یدالله یزدان‌پناه، حکمت اشراق، ج۱، ص۱۰۷-۱۰۶

اما در جلد دوم حکمت اشراق در نقد بر شاگردان ابن‌سینا، چنین می‌نویسند:
حکمت مشائی بوعلی از این رگه اشراقی برخوردار بود که ما پیش از این بدان اشاره کردیم. اما متأسفانه این رگه‌های اشراقی در آثار بهمنیار و لوکری (شاگرد بهمنیار) کمرنگ، بلکه بی‌رنگ گشت و تنها به جنبه استدلالی خشک بسنده شد.
سید یدالله یزدان‌پناه، حکمت اشراق، ج۲، ص۴۹۷
✦༅✿༅✦═༅༅═┅──
پی‌نوشت:
اینکه شاگردان و اتباع ابن‌سینا به آن راه اشراقی که شما گمان می‌کنید نرفته‌اند، این خود تأییدی است بر اشتباه بودن فلسفه جدید ادعایی برای ابن‌سینا.
و اگر هم می‌دانید که ابن‌سینا فلسفه جدیدی غیر از آنچه در دست است نداشته است و حکمت مشرقیه‌اش تنها برخی الفاظ و اصطلاحات غیرقابل اعتنا دارد، پس اشکال کردن به شاگردان ابن‌سینا برای استفاده نکردن از این الفاظ غیرقابل اعتنا وجهی نخواهد داشت.

پست‌های مرتبط:
https://t.me/kalam_shia/577

حکمت مشرقی! ابن‌سینا هیچ منظومه فکری دیگری غیر از آنچه در کتب فعلی او وجود دارد _که از بین رفته و بدست ما نرسیده باشد_ نداشته است. مقاله‌ای از پروفسور گوتاس:
https://t.me/kalam_shia/568

#الحکمة_المشرقیة
@kalam_shia

|بررسی‌های کلامی|

08 Nov, 07:12


منوچهر صدوقی سها:
فلسفه اسلامی عبارتٌ اخری فلسفه ایرانی است. [اینجا]
✦༅✿༅✦═༅༅═┅──
پی‌نوشت۱:
امثال آقای صدوقی سها، بارها از تعصب محققان عرب در استعمال فلسفه عربی، به جای فلسفه اسلامی شکوه کرده‌اند، اما خود به راحتی فلسفه ایرانی را عبارت اخری فلسفه اسلامی اعلام می‌کنند!

کندی، ابن‌رشد، ابن‌طفیل، ابن‌باجه، و... تعداد قابل توجهی از فلاسفه چه‌بسا در عمر خود یک‌روز هم در ایران زندگی نکرده و فارسی هم نداند، اما به راحتی می‌توان فلسفه ایشان را فلسفه ایرانی نامید!!! و در عین حال از تعصب اعراب گلایه کرد!

پی‌نوشت۲:
برخی از محققین دلیل پیشنهاد "فلسفه عربی" به جای "فلسفه اسلامی" را این می‌دانند که:
فلسفه از صدر پیدایشش در اسلام، مورد مخالفین بسیاری از علمای اسلامی بوده و مطالب آن را موافق اسلام نمی‌دادند.

همچنین برخی فلاسفه اسلامی به وضوح مسلمان نیستند: محمد بن زکریای رازی [که مدعی بود برای رسیدن به خدا نیاز به هیچ دینی نیست]، یحیی بن عدی [ بزرگترین شاگرد فارابی بود و مسیحی]، ابن‌میمون [یهودی بود]، ابن‌جبیرول [یهودی بود] و...
اصطلاح "فلسفه اسلامی" چگونه شامل این افراد خواهد بود؟
پس باید وصف دیگری بجای اسلامی برای آن برگزید؛ و چون زبان این فلسفه اغلب عربی بود، همان فلسفه عربی را بکار می‌برند.

▪️پست مرتبط:
«فلسفه عربی»؛ هانری کربن و دلایل او برای صحیح نبودن اصطلاح «فلسفه اسلامی»:
https://t.me/kalam_shia/610

#صدوقی‌سها | #تاریخ_فلسفه_اسلامی
@kalam_shia

|بررسی‌های کلامی|

07 Nov, 18:17



منوچهر صدوقی‌سها با اشاره به کتاب درآمدی بر تاریخ فلسفه اسلامی دکتر نصرالله حکمت:
باید دست و پای حکمت را بوسید. [اینجا]
✦༅✿༅✦═༅༅═┅──
پی‌نوشت:
اینکه صدوقی سها که همیشه به تجهیل و تحقیر تاریخ فلسفه‌ها می‌پرداخت اکنون می‌تواند چشم خود را به روی اشتباهات تاریخی فراوان موجود در کتاب دکتر حکمت ببندد و دست و پای ایشان را ببوسد، سرّش به همان نکته پیش‌گفته برمی‌گردد:
https://t.me/kalam_shia/740

#صدوقی‌سها | #تاریخ_فلسفه_اسلامی
@kalam_shia