💗كانال حال خوب 💗 @kaizene369 Channel on Telegram

💗كانال حال خوب 💗

@kaizene369


اينجا هستی چون ميخواهی زندگيت رو تغيير بدهی ،ميخواهی از ايني كه هستي بهتر شوی
تو ميتوانی

ارتباط با ادمين
@kaizen1361

💗 كانال حال خوب 💗 (Persian)

💗 كانال حال خوب 💗nnاگر به دنبال تغییر در زندگی خود هستید و میخواهید بهترین نسخه خودتان باشید، اینجا هستید. این کانال به شما کمک می کند تا از وضعیت فعلی خود بهترین نتیجه را کسب کنید. در اینجا می توانید اطلاعات مفیدی را دریافت کنید و با هماهنگی در تبلیغات، به دیگران کمک کنید تا همه بهترین خودشان باشند. اگر می خواهید زندگیتان را بهتر کنید، به کانال ما بپیوندید و از تجربیات همراهان دیگر بهره ببرید.

💗كانال حال خوب 💗

17 Feb, 10:12


❤️#سپندارمذگان روز عشق ایرانی‌ست
و به‌ عنوان یڪ جشن ویژه ایرانی، هم سرشار از مفاهیم زیبا است و هم وسعت نڪَاه و آڪَاهی اجداد ما ایرانیان را نسبت به شأن و جایڪَاه بانوان نشان می‌دهد. مردم ایران باستان در این روز ڪه به‌ نوعی روز زن ایرانی محسوب می‌شد، براے مقام و جایڪَاه زن و خانواده ارزش زیادے قائل می‌شدند ڪه در ڪَذر تاریخ، ماهیت این نوع جشن‌ها تغییر ڪرد و ڪم‌ڪم فراموش شدند. در سال‌هاے اخیر، با افزایش آڪَاهی مردم نسبت به هویت و فرهنڪَ ایرانی، جشن‌هاے سنتی همچون سپندارم
ذڪَان بیشتر مورد توجه قرار ڪَرفته‌اند.

روزعشق‌مبارڪ💐
‌
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
♥️♥️♥️♥️♥️
‌‌
••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌✿⃟☃️ @kaizene369
••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

💗كانال حال خوب 💗

17 Feb, 08:38


فرق زیادیست بین آدمی که رو
قله به دنیا اومده..‌.
و آدمی که از پایین به قله رسیده...!

@kaizene369

💗كانال حال خوب 💗

17 Feb, 08:37


گفتن این جملات روعادی  کنیم:

_ من الان گنجایشش رو ندارم.
_ الان از عهده‌ش برنمیام.
_ این برای من خوب نیست.

_ باید اول بهش فکر کنم.
_ فکر کنم من آدم درستی برای این کار نیستم.
_ قراره آخر هفته استراحت کنم.

_ دوست ندارم درموردش حرف بزنم،
می‌خوام شخصی نگه‌ش دارم.
_ این رو انجام نمی‌دم.
_ الان نیازی به شنیدن نصیحت ندارم.

@kaizene369

💗كانال حال خوب 💗

17 Feb, 08:37


« اجتماعی بودن؛ با همه صحبت کردن
و بگو بخند کردن نیست!
اجتماعی بودن یعنی بدونید
کجا و با چه کسی از چه کلام و لفظی
استفاده کنید! »


@kaizene369

💗كانال حال خوب 💗

17 Feb, 08:37


پدربزرگم نصیحتم می‌کرد، می‌گفت:
اگه فلان قصابی گوشت ارزون بفروشه،
همه میگن : معلوم نیست گوشتِ چه حیوونیه.
دلتو ارزون نفروش.

@kaizene369

💗كانال حال خوب 💗

17 Feb, 08:37


انیشتین می گوید:
انسانها اگر ارزش
زمان را میدانستند
هیچ گاه کفش بندی نمیخریدند.

"عمر" کوتاه
ولی بسیار ارزشمند است
قدرش را بدانیم ....

@kaizene369

💗كانال حال خوب 💗

17 Feb, 08:37


فراموش نکن که خوش قلبی تو را
قشنگ می‌کند و در نظر دیگران زیبا
جلوه می‌دهد،حتی اگر رنگت
سیاه باشد...

#امیلی_برونته

@kaizene369

💗كانال حال خوب 💗

17 Feb, 08:36


#راز_یک_سناریو_165


گلی به او نگاه کرد: یه کاری پیش اومد باید برم.
-وسط بازار یه دفعه ایه چه کاری پیش اومد که باس بری اونم با این ریخت و قیافه.
ملتمسانه نگاهش کرد: بذار برم وحید.
-میریم.
روکرد به راحله و با اخم گفت: بریم آبجی.
بازوی گلی را رها نکرد و راه افتاد. گلی آرام بازویش را کشید: خودم میام.
وحید برگشت... نگاهش کرد... نگاهش کرد... نگاهش کرد... این دختر مغموم و آشفته این روزها، با گلی اوایل آشنایی
شان فرسنگ ها فاصله داشت... چیزی در این میان بود... چیزی پنهانی.
گلی از این نگاه سرش را پایین انداخت... شرمزده ی این مرد بود.
وحید نگاهی به راحله انداخت و بعد قدم برداشت به سمت بیرون راسته... خیابان پانزده خرداد.
به ماشین که رسیدند.. راحله عقب نشست. وحید هم پشت فرمان... او هنوز ایستاده بود، کنار در... دلش تنهایی میخواست... 
می خواست برای پسرک نقش بابا و مامان بزرگ بازی کند... مادرش که نبود.
وحید از ماشین پیاده شد و دستی روی سقف و دست دیگرش روی در نیمه باز... 
-اگه من بفهمم تو چته این چند وقت یه جایزه به خودم میدم... سوار شو باس حرف بزنیم.
و خودش دوباره در ماشین نشست... گلی نفسش را با آه درآمیخت و بیرون فرستاد... در را باز کرد و نشست و وحید
استارت زد و ماشین به راه افتاد.
کسی حرفی نمیزد... نگاه وحید به روبرو با انگشتی بر لبش... نگاه گلی از شیشه بغل به بیرون... نگاه راحله به مردم در گذر.
باید می رفت خانه اش و پاهایش را دراز می کرد و لباسش را بالا می زد و دست روی شکمش می گذاشت. صدایش را کمی
کلفت می کرد و بابایش می شد... کمی بعد صدایش را پیر و خسته ولی مهربان می کرد و نقش شیرین جون را برای پسرک
بازی می کرد... صدایش را خندان می کرد و ذوق زده برایش حرف میزد و مامانی جونی اش می شد... شاید ... شاید برای
خودش سبیل مردانه ای می گذاشت و صدایش را گرم می کرد و دایی رضا جانش می شد... مادرش نبود که؟...
بچه سراغ مادرش را خواهد گرفت... نقش ناهید را چگونه ایفا کند؟... مهربان شود یا بداخلاق؟... اخمو یا خنده رو؟... ناهید
چگونه مادری خواهد شد برای پسرک در شکمش؟... پسرک را دوست خواهد داشت؟... خوب چه ایرادی داشت او که نقش
بازی می کرد... نقش ناهید مهربان را که شیشه شیر به دست قربان صدقه اش را می رفت را می توانست بازی کند... و او هم
می رفت به جهنم... می رفت درست مثل روزی که اصلا در زندگی خانواده ی مصطفوی نبوده است... نباید بغض می کرد... 
نباید اشک می ریخت... این بچه مال او نیست... این بچه ای که به زیر شکمش نوازش گونه ضربه می زد... آه نباید می
کشد... دلبسته نباید می شد...
ماشین که ایستاد... نقطه ای جلوی نقش بازی او گذاشته شد و تمام... نگاهی گیج به اطراف انداخت و نگاه سخت و اخمو
وحید پی این نگاه... چشمش که به خانه ی رستاخیزها افتاد، آرام گفت: من می خوام برم خونه ام.
کسی جوابی نداد. سر برگرداند و به وحید نگاه کرد: میشه منو برسونی خونه ام؟.
وحید نیم نگاهی خرج گلی نکرد: باس حرف بزنیم..
گلی ابرو در هم کشید: ولی من می خوام برم خونه ام... من...
وحید در را باز کرد و خارج شد وماشین را دور زد... راحله و گلی به این خروش ناگهانی نگاه می کردند.
در طرف گلی را باز کرد و با تحکم گفت: پیاده شو.
گلی به طرف راحله چرخید، با نگاهی ملتمس.
-پیاده شو گلی و باهاش حرف بزن.
گلی پیاده شد و وحید در را بست.
هر سه با هم وارد خانه شدند و عالیه خانم به پیشواز آنها آمد ولی همین که چشمش به قیافه های درهم آنها افتاد، پرسید: 
چی شده؟... چرا شماها اینجورید؟... اتفاقی افتاده؟.

💗كانال حال خوب 💗

17 Feb, 08:36


#راز_یک_سناریو_164


-نق نزن... همه ی مزه ی بازار به شلوغیشه... من عاشق بازار اومدنم... البته اگه این بادیگارد باهامون نمی یومد.
گلی سرش را چرخاند وبا وحید که در یک قدمی شان راه می آمد، چشم در چشم شد. وحید دو ابرویش را بالا فرستاد و
سری به طرفین تکان داد. گلی لبخندی بر لب نشاند و دوباره به جمعیت جلو نگاه کرد: خوب بنده خدا با تو چکارداره... بدِ
مواظبمونه؟.
راحله با لبخندی جلوی ویترین بعدی ایستاد: خوب نه بد که نیست... ولی قبلا که من و مامان میومدیم آقا املاک بود... حالا
چرا ویرِش گرفته مواظبمون باشه من نمی دونم.
گلی نگاهی به لبخند موذی اش انداخت و با آرنج سقلمه ای به پهلویش زد که راحله با صدای بلند خندید و گلی را هم به
خنده انداخت.
وحید کنار گلی ایستاد: چه خبرتونه؟... یه کم آرومتر.
نگاه راحله همچنان به ویترین: به من چه... به گلی بگو که منو می خندونه.
گلی متعجب با چشمانی گرد شده به خودش اشاره کرد: من؟!.
به وحید نگاه کرد: من کاری نکردم... باور کن.
وحید با چشمانی خندان به ویترین اشاره کرد: تو چرا نگاه نمی کنی؟.
گلی بی خیال شانه ای بالا انداخت: علاقه ای به طلاجات ندارم.
راحله به او نگریست: شوخی می کنی؟... زن باشی و به طلا علاقه نداشته باشی!.
گلی لبخندی زد: جدی میگم.. علاقه ندارم.
راحله نگاهی به برادرش انداخت و دوباره به ویترین خیره شد: خوش به حال بعضیا.
و وحید از این حرف لب گزید و گلی از شرم و ندامت سرش را پایین انداخت... درد در قلبش پیچید.
راحله و وحید به راه افتادند. گلی قدمی برداشت که زیر شکمش چیزی احساس کرد شاید شبیه راه رفتن حشره ای روی
پوست تنش... دست برد و زیر شکمش را خاراند ولی آن حس دست بردار نبود... حالا انگار منظم شده بود... چیزی شبیه
خارش... ولی چرا نظم داشت؟... چرا با فاصله تپ تپ می کرد؟... تپ تپ؟!... بچه؟!... او داشت ضربه می زد؟... اینقدر
ضعیف؟... انگار که مورچه ای لگد می زند؟.
گلی ایستاد... زمان ایستاد... ولی بچه همچنان ضربه می زد، پشت هم، با فاصله منظم... گوش هایش نشنید... چشمانش
ندید... همه چیز در اطرافش محو شد و او ماند و تپ تپی زیر شکمش... دستش را زیر شکمش گذاشت... حسش کرد... بی
جان میزد ولی روی پوست دستش حسش کرد. پسرک داشت ابراز وجود می کرد. دستش را از روی شکمش برداشت و
انگشتانش را روی لبش گذاشت... ضربه ی بچه همین بود؟... حالا باید چکار می کرد؟... بقیه در این جور مواقع چکار می
کنند؟... به شوهرشان زنگ می زدند؟... به مادرشان می گفتند؟.
کسی بازویش را کشید و راه گوشهایش باز شد: حواست کجاست؟... اگه چرخی بهت می زد چی؟.
هنوز دستانش روی دهانش بود و چشمانش گرد و نگاهش گنگ.
اخم های وحید بیشتر در هم رفت: معلومه کجا سیر می کنی؟... چت شده باز؟.
چه اتفاقی بزرگتر از این که بچه برای اولین بار به شکم او ضربه زد... چقدر تنها بود... چقدر بی کس که حتی نمی توانست
نادرترین اتفاق زندگی اش را برای کسی بازگو کند.
راحله هم کنار وحید ایستاد: چی شده گلی؟... چه اتفاقی افتاده؟.
می توانست به او بگوید؟... خودش بود و پشت خالی اش.
-من می خوام برم خونه... ببخشید.
برگشت و به راه افتاد... هنوز بچه به شکمش ضربه می زد...بی جان ولی مداوم... بغضش گرفت... دلش می خواست در این
باره با کسی حرف بزند... برود جایی و او باشد و پسری که با پاهای کوچولویش به شکم او ضربه می زد... برود جایی و
خودش نقش شوهرش را ایفا کند... نقش شیرین جون... نقش بنفشه خانم... هی دلش برای خودشو پسرک بازیگوش ضعف
برود.
مانتویش از پشت کشیده شد... ایستاد... الآن در آن لحظه آن مرد را نمی خواست... فقط خودش و پسرک.
-کجا سرتو انداختی پایین داری میری؟... چت شد یه دفعه؟... با توام گلی.

💗كانال حال خوب 💗

17 Feb, 08:36


#راز_یک_سناریو_163


و بزرگمهر گفت... گفت از شب کذایی... از اتفاق شوم آن شب که او و گلی را به هم زنجیر کرد... از ازدواج موقتش... از
همه و همه...
...
دو مرد نشسته کنار هم... دو مرد مسکوت... دو مرد متفکر... یکی سرش پایین... دیگری خیره به دیوار روبرو... دنیای
عجیبی بود... بازی های عجیبی داشت... یکی می داد، یکی می گرفت... رویایی را برآورده می کرد... یکی از داشته ایت را
رویا می کرد... غمی از قلبت می زدود و غمی دیگر جانشینش می کرد... حکم دنیای گلی و بزرگمهر این بود... دادن و
گرفتن...
بغض به گلوی بزرگمهر چنگ انداخت: تنهام میذاره ... نه؟.
سبحان دستانش را به پشت برد و ستون بدنش کرد: نمی دونم... شاید... زنا موجودات عجیبی ان... مخصوصا اونا که
عاشقترن، غیر قابل پیش بینی ترن... بعضی هاشون می گذرنو دم نمی زنن و بعضی هاشون چمدون جمع می کنن... من نمی
دونم ناهید جز کدوم دسته است.
بزرگمهر آرنج هایش را به زانو هایش چسباند و کف دستانش را روی پیشانی اش گذاشت.
سبحان نگاه از دیوار گرفت و به دوست مستاصلش خیره شد: یه چیزی میگم ولی دوباره عصبانی نشو... از کجا اینقدر
مطمئنی اون بچه مال تو باشه؟.
-مال منه گفتم که اون شب دختر بود.
سبحان ابرویی بالا انداخت: که چی؟... من باورم نمیشه که تو بتونی زنی رو باردار کنی... حداقل از لحاظ علمی برای من قابل
باور نیست... می تونسته بعد از تو با کس دیگه ای باشه.
بزرگمهر سر چرخاند و نگاهش کرد: شک به جون من ننداز... من به گلی ایمان دارم.
پوزخندی لب سبحان را کج کرد: ناهید هم به تو ایمان داره ولی تو..
بزرگمهر میان حرفش آمد: منکه شرایطو برات گفتم ... از کدوم خیانت حرف می زنی؟.
سبحان هم به طرف او چرخید: من و تو بگیم نجات... ناهید و خانواده اش ... دوست و آشنا می گن خیانت... همین
خسروخان اولین نفره که طبل رسواییتو می کوبه بزرگ... این بچه هم حکم مردیتِ هم نامردیت.
بزرگمهر خسته از کشمکش این روزها، سنگین از جایش بلند شد، سنگین از بار نامرادی هایش... سنگین از حرف مردم... 
سنگین از حس های متناقضش... از آینده ی وهمناکش...
-من برم... باید تا خود تبریز رانندگی کنم... حواست به گلی باشه.. دیگه سربه سرش نذار.
سبحان هم بلند شد، با اخمی بین ابروهایش و لبخندی بر لبانش گفت: نترس... خوب از پس خودش برمیاد... زبونش زیادی
درازه.
لبخندی بر لبهای بزرگمهر نشست. به طرف در رفت: پدر من یکی رو درآورده از بس از دست این نیم وجبی حرص می
خورم.
در را که باز کرد، بازویش کشیده شد و میان آغوش رفیق دیرینش جای گرفت. سبحان چند بار پشت شانه اش ضربه زد: 
اگر چه باز بهت میگم برو ازش آزمایش ژنتیک بگیر ولی پسر بابا شدنت مبارک... چشمت روشن.
و بعد از مدت ها دل بزرگمهر شاد گشت و کمی اندوهش کاسته شد. 
****
پوفی کشید... باید میان آن همه جمعیت چگونه خرید می کردند!... پیرمردهایی که چرخ های خالی یا پر را هل می دادند
میان راسته های باریک و شلوغ... جوانانی با شلوار کردی که کیسه های بزرگی روی دوش یا پشتشان حمل می کردند... 
زنان و دخترانی با نایلون های مشکی بزرگ که هن هن کنان آنها را با خود می کشیدند... مغازه های رنگارنگ... مشتری ها
دسته دسته، یا تک و تنها... عده ای می رفتن ... عده ای می آمدن... این راسته از راسته ی پارچه فروش ها و بلور فروش ها
شلوغ تر بود... ساعتها میشد که در بازار مولوی می چرخیدند و هوا رو به تاریکی می رفت.
-آخه من نمی دونم زرتشت و کریم خان چه ایرادی داره که تو اومدی بازار... نگاه به این همه جمعیت کن.
راحله دوشادوش او راه می آمد و کنار هر مغازه ی طلا فروشی می ایستاد و دقیقه ها به ویترین و برق طلایی جواهرات خیره
می شد.

💗كانال حال خوب 💗

17 Feb, 08:36


رمان #راز_یک_سناریو

📓قسمت صدوشصتوسه و صدوشصتوچهار وصدوشصتوپنج 📓

@kaizene369

💗كانال حال خوب 💗

17 Feb, 07:55


عادتهای شادی آور

_ با خدا صحبت کنید
_ زیاد و طولانی مدت در یک محیط نمانید
_ در هفته دو روز گیاه خواری کنید
_هميشه در حال يادگيري باشيد

_با طبيعت در تماس باشيد.
_خود و ديگران را ببخشيد.
_ با خودتان خلوت كنيد.
_ در حق ديگران كار نيك انجام دهيد.
_ قدرت خنده را جدي بگيريد.

_به حيوانات غذا بدهيد.
_ اگر بچه كوچكي در خانواده داريد، با او وقت بگذرانيد.
_با گياهان صحبت كنيد.
_در حق ديگران دعاي خير كنيد.
_ به كارهاي جانبي مثل نقاشي و آشپزي و عكاسي بپردازيد.

_ گاهی تنهايي سفر كنيد.
_موسيقي خوب گوش كنيد.
_ آراسته باشيد.

_ با افرادي داراي فركانس ارتعاشي بالا بيشتر درارتباط باشید
_در مکان هایی که پشت دیگران حرف می‌زنند نمانید

_گاهی رژیم را فراموش کنید یک شکلات تلخ و بستنی بخورید


••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌✿⃟☃️ @kaizene369
••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

💗كانال حال خوب 💗

17 Feb, 07:54


چه آرامشی به جانت می‌افتد
وقتی احساس امـیدواری
در رگ‌های زندگیت جریان پیدا می‌کند

چه آرامشی دارد
وقتی سایه‌ی خــدا را در تـمام
ثانیه‌های زندگیت احساس می‌کنی

همین‌ها قوی‌ترین نسخه‌های
شاد زیستن اسـت

آرام باش جـانم و به روی
تـمام مشکلاتت لبخند بـزن

🩷روز بارونی‌تون.
شاد و پرانرژی 🩷
••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌✿⃟☃️ @kaizene369
••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

💗كانال حال خوب 💗

17 Feb, 07:53


مهربان و ملایم باش،
اجازه نده دنیا تو را زمخت و خشن نماید

به درد و رنج اجازه نده تو را بیزار نماید

به تلخی ها اجازه نده، شیرینی زندگیت را، از تو بربایند.

••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌✿⃟☃️ @kaizene369
••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

💗كانال حال خوب 💗

17 Feb, 07:53


وقتی میشود شاد باشی
ودقایق عمرت را با آدم های
خوب بگذرانی

لحظه هایت را
صرف آدم هایی نکن که مدام
درگیر حسادت و کینه ورزی اند.

••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌✿⃟☃️ @kaizene369
••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

💗كانال حال خوب 💗

17 Feb, 07:44


‌‌‌‌‌♪🌸‍ꦿ
برگرد ای بهار
که در باغ‌های شهر
جای سرود شادی و بانگ ترانه نیست
جز عقده‌های بسته‌ یک رنج دیرپای
بر شاخه‌های خشک درختان، جوانه نیست..

#محمدرضا_شفیعی_کدکنی
#فاطمه_مهلبان


#یه_جرعه_حس_ناب

شادزی💃💃💃💃

 
••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌✿⃟☃️ @kaizene369
••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

💗كانال حال خوب 💗

17 Feb, 07:43


ای قصه ی بهشت ز کویت حکایتی
شرح جمال حور ز رویت روایتی

انفاس عیسی از لب لعلت لطیفه‌ای
آب خضر ز نوش لبانت کنایتی

هر پاره از دل من و از غصه قصه‌ای
هر سطری از خصال تو و از رحمت آیتی

کی عطرسای مجلس روحانیان شدی؟
گل را اگر نه بوی تو کردی رعایتی

در آرزوی خاک در یار سوختیم
یاد آور ای صبا که نکردی حمایتی

ای دل به هرزه دانش و عمرت به باد رفت
صد مایه داشتی و نکردی کفایتی

بوی دل کباب من آفاق را گرفت
این آتش درون بکند هم سرایتی

در آتش ار خیال رخش دست می‌دهد
ساقی بیا که نیست ز دوزخ شکایتی

دانی مراد حافظ از این درد و غصه چیست؟
از تو کرشمه‌ای و ز خسرو عنایتی



#حافظ💕

••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌✿⃟☃️ @kaizene369
••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

💗كانال حال خوب 💗

17 Feb, 05:11


🦄🤍 فال حافظ روزانه 🦄🤍
دوشنبه 29 بهمن 1403
💜فال حافظ امروز متولدین‌ #مهر :
ای صبا نکهتی از کوی فلانی به من آر
زار و بیمار غمم راحت جانی به من آر
قلب بی‌حاصل ما را بزن اکسیر مراد
یعنی از خاک در دوست نشانی به من آر

🌸تعبیر:
روزها و هفته ها از عمر عزیز خود را در انتظار گذرانده ای، غافل از این که عمر در گذر است و زمان در انتظار کسی نمی ماند. اکنون دیگر بهتر آن است که به جای انتظار کشیدن و در آرزوها راکد ماندن از زندگی خود لذت ببری و فردا را با دستهای توانای خود بسازی.

💜فال حافظ امروز متولدین #آبان :
در عهد پادشاه خطابخش جرم پوش
حافظ قرابه کش شد و مفتی پیاله نوش
ساقی بهار می‌رسد و وجه می نماند
فکری بکن که خون دل آمد ز غم به جوش

🌸تعبیر:
در بازگویی اسرار خود به دیگران دقت کنید و راز دل را پیش هرکسی فاش نکنید. برای رسیدن به مراد باید رنج و سختی و انتظار بکشی و اگر عجله کنی همه چیز را بر باد می دهی. به زودی بهار عمر به تو روی می آورد (فرصتی که دیگر تکرار نخواهد شد) از آن نهایت استفاده را ببر و از هم اکنون خود را مهیا کن.

💜فال حافظ امروز متولدین #آذر :
چندان که گفتم غم با طبیبان
درمان نکردند مسکین غریبان
یا رب امان ده تا بازبیند
چشم محبان روی حبیبان

🌸تعبیر:
ناامیدی و یأس را از خود دور کنید. در کاری که انجام داده‌اید اشتباهاتی مرتکب شده‌اید بهتر است به آن بیشتر فکر کنید تا نقاط ضعف خود را پیدا کنید. سختی‌هایی که در این راه می‌کشید به خاطر سهل‌انگاری خودتان و اطرافیان است. برای یافتن مسیر درست از رهنمودهای سازنده افراد عاقل و دانا نهایت استفاده را ببر.

💜فال حافظ امروز متولدین #دی :
حاشا که من به موسم گل ترک می کنم
من لاف عقل می‌زنم این کار کی کنم
از نامه سیاه نترسم که روز حشر
با فیض لطف او صد از این نامه طی کنم

🌸تعبير:
تحول فکری عمیقی در شما رخ داده و دوران جدیدی از زندگی‌تان آغاز شده است. بلوغ فکری و عقلی باعث شده یک گام جلوتر گذاشته و درهای تازه ای به روی شما گشوده شود. از مشاهده دورویی و فریبکاری اطرافیان دچار رنجش می‌شوید، به زودی خداوند به شما نگاه کرده و خبر مسرت‌بخشی دریافت خواهید کرد. با ایمان به خدا و عبادت توشه آخرت را پر کنید.

💜فال حافظ امروز متولدین #بهمن :
مزن بر دل ز نوک غمزه تيرم
که پيش چشم بيمارت بميرم
چنان پر شد فضای سينه از دوست
که فکر خويش گم شد از ضميرم

🌸تعبیر:
آنقدر که به فکر دیگرانی به فکر خودت نیستی و فقط به این فکر می کنی به عهدی که با دوستانت بسته ای عمل نمایی. در این روزگار پر غوغا بهتر است بیشتر به فکر خود باشی تا بتوانی گلیمت را از آب بیرون بکشی. خودت را دست کم نگیر که اگر همت کنی موفقیت با توست.

💜فال حافظ امروز متولدین #اسفند :
از دیده خون دل همه بر روی ما رود
بر روی ما ز دیده چه گویم چه ها رود
ما در درون سینه هوایی نهفته ایم
بر باد اگر رود دل ما زان هوا رود

🌸تعبیر:
رازی در دل نهفته داری و از درد عشقی رنج می‌بری که تو را بیمار و بی‌قرار کرده است. نهایت تلاش خود را در این راه کرده‌ای و کمترین نتیجه‌ای تا کنون به دست نیاورده‌ای. بدان که اگر با دل پاک و نیت صادق از خدا مدد بخواهی، آن یگانه تو را یاری خواهد نمود.

💗كانال حال خوب 💗

17 Feb, 05:10


🦄🤍 فال حافظ روزانه 🦄🤍
دوشنبه 29 بهمن 1403
💜فال حافظ امروز متولدین #فروردین :
طالع اگر مدد دهد دامنش آورم به کف
گر بکشم زهی طرب ور بکشد زهی شرف
طرف کرم ز کس نبست این دل پرامید من
گر چه سخن همی ​برد قصه من به هر طرف

🌸تعبیر:
اگرچه افراد فریبکار و دورو شما را آزار داده و دلسرد کرده اند. از آدمهای دورو برت خسته شده ای و به همه کس بدبین هستی. عینک بدبینی را از چشم بردار. اگر به دیگران محبت کنی دیگران نیز به تو محبت خواهند کرد اما بدانید که شما با حفظ خلوص نیت و صداقت در کارها می توانید به اهداف خود دست پیدا کنید.

💜فال حافظ امروز متولدین #اردیبهشت :
دوش سودای رخش گفتم ز سر بیرون کنم
گفت کو زنجیر تا تدبیر این مجنون کنم
من که ره بردم به گنج حسن بی‌پایان دوست
صد گدای همچو خود را بعد از این قارون کنم

🌸تعبیر:
مدتی در این اندیشه هستی که حلقه عشق را پاره کنی، ولی در این راه توفیقی نیافته و نمی یابی. مشکلی که بین شما پیش آمده و باعث رنجش یار گردیده، به امید خدا به زودی از بین خواهد رفت. برای دلجویی از او قدم پیش بگذار زیرا که یار خوب گنجی است بی پایان که انسان را به خواسته های دیگر نیز می‌رساند.

💜فال حافظ امروز متولدین #خرداد :
مزرع سبز فلک دیدم و داس مه نو
یادم از کشته خویش آمد و هنگام درو
گفتم ای بخت بخفتیدی و خورشید دمید
گفت با این همه از سابقه نومید مشو

🌸تعبیر:
زندگی و جهان نشانه کوچکی از عظمت الهی است و عمر فرصتی است کوتاه که خدا در اختیار انسان ها قرار داده است. به فکر عاقبت خود نیز باش و توشه ای برای زمان محاسبه فراهم بیاور. از رحمت و عفو الهی نومید مشو و به جهان و زر و زیور فانی آن تکیه مکن تا خداوند یاری‌ات فرماید.

💜فال حافظ امروز متولدین #تیر :
ای قصه بهشت ز کویت حکایتی
شرح جمال حور ز رویت روایتی
هر پاره از دل من و از غصه قصه‌ای
هر سطری از خصال تو و از رحمت آیتی

🌸تعبیر:
توانایی و استعدادهای بی نظیری دارید که قدر آن ها را نمی دانید. بهتر است بیشتر به هوش و ذکاوت خود اعتماد کرده و از آن بهره ببرید. از لحظه ها و روزهای عمر کمال استفاده را بکنید تا بعدا دچار حسرت نشوید. در مسیر رسیدن به آرزوها از گله کردن و غر زدن دست بردارید و خودباوری را در خود تقویت کنید.

💜فال حافظ امروز متولدین #مرداد :
بارها گفته‌ام و بار دگر می‌گویم
که من دلشده این ره نه به خود می‌پویم
من اگر خارم و گر گل چمن آرایی هست
که از آن دست که او می‌کشدم می‌رویم

🌸تعبیر:
هیچ کس منکر قضا و قدر و دست سرنوشت نیست، ولی نه اینکه همه چیز را پای تقدیر بگذاری. انسان موجودی دارای اختیار است پس باید از این توانایی که خدا در اختیارش قرار داده بهترین استفاده را ببرد و مناسبترین راهها را برای زندگی انتخاب کند. همت عالی مهمترین شرط پیروزی است. هرگز از آن غافل مشو.

💜فال حافظ امروز متولدین #شهریور :
ساقیا سایه ابر است و بهار و لب جوی
من نگویم چه کن ار اهل دلی خود تو بگوی
دو نصیحت کنمت بشنو و صد گنج ببر
از در عیش درآ و به ره عیب مپوی

🌸تعبیر:
ایام کامیابی فرا رسیده و دور گردون به کام شما می‌چرخد، قدر فرصت های پیش رو را بدانید. لطف و رحمت خداوند شامل حالتان می‌شود و لذت و شادی در زندگی تان جریان می‌یابد. مراقب باشید که در دوران خوشی و سرور دچار غرور و خودبینی نشوید که شادی‌ها ماندگار و جاودان نخواهد ماند. از این فرصت برای ساختن آینده بهتر استفاده کنید.

💗كانال حال خوب 💗

14 Feb, 08:30


❄️

دلم برای ثانیه‌هایی که می‌گذرند، تنگ می‌شود.
می‌نشینم کناری و زل می‌زنم به خاطراتِ در حالِ وقوع، به لبخندها و نگاه‌ها و اتفاق‌ها، به چهره‌هایی که هنوز جوان‌اند و دلفریب، کودک‌اند و خواستنی، میانسال‌اند و دوست‌داشتنی. به آدم‌هایی که امروز هستند و فردا؟ من از فردا می‌ترسم...

#نرگس_صرافیان_طوفان

💗كانال حال خوب 💗

14 Feb, 08:26


❄️

نوشته بودی...
(حاضرم در راه حفظ تو همه گونه فدکاری کنم)
نه من احتیاجی به فداکاری تو ندارم .
تو زنده باش و به خاطر کسانی که
دوستت می دارند زندگی کن
ولی گل خودت را حفظ نما
و مخواه که این گل ناشکفته پژمرده شود .
مطمئن باش وقتی پژمرد
تو پشیمان خواهی شد»



نامه فروغ فرخزاد به پرویز شاپور

💗كانال حال خوب 💗

14 Feb, 08:26



یبایی_ببینیم..


نیما یوشیج در جشن یک سالگی
پسرش نوشت:

پسرم !
یک بهار  .. یک تابستان ..
یک پاییز .. و یک زمستان را دیدی !

از این پس ..
همه چیز جهان تکراریست ..
جز مهربانی !


مهربانی ات را ..
با گل ها در میان بگذار ..

با سنگ ها ...
با رودی که می رود ..

💗كانال حال خوب 💗

14 Feb, 08:25


باغ مرا چه حاجت سرو و صنوبر است
شمشاد خانه پرور ما از که کمتر است
ای نازنین پسر تو چه مذهب گرفته‌ای
کت خون ما حلالتر از شیر مادر است
چون نقش غم ز دور ببینی شراب خواه
تشخیص کرده‌ایم و مداوا مقرر است
از آستان پیر مغان سر چرا کشیم
دولت در آن سرا و گشایش در آن در است
یک قصه بیش نیست غم عشق وین عجب
کز هر زبان که می‌شنوم نامکرر است
دی وعده داد وصلم و در سر شراب داشت
امروز تا چه گوید و بازش چه در سر است
شیراز و آب رکنی و این باد خوش نسیم
عیبش مکن که خال رخ هفت کشور است
فرق است از آب خضر که ظلمات جای او است
تا آب ما که منبعش الله اکبر است
ما آبروی فقر و قناعت نمی‌بریم
با پادشه بگوی که روزی مقدر است
حافظ چه طرفه شاخ نباتیست کلک تو
کش میوه دلپذیرتر از شهد و شکر است

#حافظ

💗كانال حال خوب 💗

14 Feb, 08:22


❄️

گذر کن ای صبا در کوی جانان
ببر از من پیامی سوی جانان
دلم را تازه کن یعنی بیاور
نسیمی جانفزا از کوی جانان

#فیض_کاشانی

‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌✿⃟☃️ @kaizene369
••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

💗كانال حال خوب 💗

14 Feb, 08:15


🌼🍃مژده ای
💚اهل ولا نیمه ی شعبان آمد

🌼🍃بوی عطر
💚ختن و نرگس و ریحان آمد

🌼🍃نرگس آورد
💚به دنیا پسری فرخ روی

🌼🍃که ز یمن
💚قدمش دیده به حیران آمد

🌼🍃ولادت با سعادت
💚حضرت صاحب الزمان(عج)
🌼🍃مبارک باد

💚اَللّهُمَّ عَجِّلْ لِوَلَیَّکَ الْفَرَج💚

🌼🍃نیمه شعبان🍃🌼
💚مبارک باد💚

‎‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‎‌
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

💗كانال حال خوب 💗

14 Feb, 08:15


ســلام مــولاجانم 💚


💫 تو بيا عزيز زهرا
💫 که تو سيد جهاني

که تو هم بهار مردم
که تو هم بهار جاني

💫 تو بيا که چشم مردم
💫به ره عنايٺ توسٺ

💫 که تو هم طبيب دلها
💫که تو نور دیدگانی 

💚الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج💚


💚آنجا که نام مهدی نیست 💚
💚قرار نه  باید فرار کرد💚


💚۱۴ صلوات برای سلامتی و تعجیل در
فرج امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف💚

🍃🌸الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ
🍃🌸وَآلِ مُحَمَّدٍ
🍃🌸وَعَجِّلْ فَرَجَهُم



‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌عید نیمه شعبان بر شما مبارک🌸❤️
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

💗كانال حال خوب 💗

14 Feb, 08:14


#مراقبه_امروز
۲۶.بهمن ۱۴۰۳

🤲خدایا !

💟تو را سپاس که با چراغ هدایت مرا روشن کردی ...
من از  امروزخواسته هایم را بزرگتر میکنم‌ ....
💟چون تو قدرتمندترینی...

💟تو را سپاس ....که از ظلمت افکار منفی به سرزمینی که خورشید آنرا احاطه کرده است هدایت شده ام  ....

💟تو کلامم را قدرت شفا بخشیدی ...
تا درمان کنم به اقتدار کلامم...

💟.دردهایی را که علاجش ذکر نام توست...


💟 خداوندا سپاسگزارم🙏

این مراقبه را 7 مرتبه با صدای بلند برای خود تکرار نمایید.

💗كانال حال خوب 💗

14 Feb, 08:14


‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌﷽
☃️سـ❄️لام
صبح آدینـه تون بخیر و سرشار از شـادی
 
🕊روزتـــون
⛄️پر از خیر و برکت

🕊امروز  جمعه↶

☃️  🌞 26 بهمن         1403  ه.ش

  ☃️  🌙 15 شعبان   1446  ه.ق

☃️ 🎄 14 ژانویه      2024  میلادی

┄┄┄┅┅❅✾❅┅┅┄┄┄
❄️↯ ذڪر روز ؛
🕊《 اللهم صل ؏ محمد وآل محمد 》

🌨《 ﷺ🧡🤍🧡ﷺ  》

💗كانال حال خوب 💗

14 Feb, 01:43


پرسید چه برنامه‌ای برای آخرهفته‌ات داری؟
گفتم: ایجاد یک طیف نور ملایم و ظریف در خانه، رها و بدون فکر لمیدن و تقسیم زمانم میان کتاب خواندن و فیلم دیدن و با خانواده نشستن و هیچ نگرانی و اندوه اضافه‌‌ای برای خوردن نداشتن!
پرسید: روز عشق! گفتم: "عشق" الزاما یک موجود تازه و خاص و عجیب نیست! "عشق" تمام عزیزانی‌اند که هر لحظه بودند، دوستمان داشتند، نگرانمان بودند و ما برحسب مشغله و عادت عبور کردیم و پاسخ مهربانی‌شان را ندادیم! عشق یعنی دوستان خوب، همراهان خوب، عزیزانِ خوب... عشق یعنی خانواده!!!♥️

👤#نرگس_صرافیان_طوفان

💗كانال حال خوب 💗

14 Feb, 01:37


بیدار شو

تو را نگاه می‌کنم
خورشید چند برابر می‌شود و روز را روشن می‌کند!
بیدار شو
با قلب و سر رنگین خود
بد‌شگونی شب را بگیر.

تو را نگاه می‌کنم و همه چیز عریان می‌شود
زورق‌ها در آب های کم عمقند...
خلاصه کنم: دریا بی عشق سرد است!

جهان این گونه آغاز می‌شود:
موج‌ها گهواره‌ی آسمان را می‌جنبانند
(تو در میان ملافه‌ها جا‌به‌جا می‌شوی
و خواب را فرا می‌خوانی)
بیدار شو تا از پی‌ات روان شوم
تنم بی‌تاب تعقیب توست!
می‌خواهم عمرم را با عشق تو سر کنم
از دروازه‌ی سپیده تا دریچه‌ی شب
می‌خواهم با بیداریِ تو رویا ببینم...




#پل_الوار
#سلام
#صبحتون_بخیر♥️😊

💗كانال حال خوب 💗

14 Feb, 01:04


🌹🍃تنتون سلامت🍃🌹

🌹🍃لبتون خندون🍃🌹

🌹🍃دوستای گلم🍃🌹

@kaizene369

💗كانال حال خوب 💗

14 Feb, 01:04


سلام رفیق 😊
دنیا را سخت نگیریم وقتی ما نباشیم
خم به ابروی دنیا …..

❣️حس خوب تقدیم به گل وجودتون ❣️

@kaizene369

💗كانال حال خوب 💗

14 Feb, 01:04


این‌عکس را با هواپیما از فراز
کوه زاگرس در ایران گرفته‌اند
که قسمتی از کوه زاگرس را که
از زیر برف بیرون است
نشان می‌دهد و مانند زنی است
که در حال آسودن است!!

این‌تصویر کاملا طبیعی است
و "ایران‌بانو" نام گرفته است!!!

❤️زیبایهای جهان آفرینش ❤️

@kaizene369

💗كانال حال خوب 💗

14 Feb, 01:04


پنج حقیقت غیر قابل انکار زندگی

این کلیپ را با دقت گوش کنید و در موردش اول خوب فکر کنید و دوم تا می توانید عمل کنید .👌🤔👌

@kaizene369

💗كانال حال خوب 💗

14 Feb, 01:03


#اطلاعات_آگاهی

آیا بعد از طلاق
طلا برای مرد یا زن !؟

@kaizene369

💗كانال حال خوب 💗

14 Feb, 01:02


دلم زِ هر چه به‌غیر از
تو بود ،خالی ماند!

در این سرا تو بمان
ای که ماندگار تویی!

👤سیمین بهبهانی

@kaizene369

💗كانال حال خوب 💗

14 Feb, 01:02


برای صبح شدن نه
به خورشید نیاز است
نه خنده های باد

چشم هایت را که باز کنی
موهایت که پریشان بشود
زندگی عاشقانه طلوع
خواهد کرد.

#مینا_آقازاده

@kaizene369

💗كانال حال خوب 💗

14 Feb, 00:59


#خانه_داری

🍀زمان کاشت سبزه عید 🍀

🌿عدس
زمان خیساندن ۱۰ تا ۱۸ ساعت
زمان کاشت: ۱۰ اسفند

🍀ماش
زمان خیساندن ۱۰ تا ۱۸ ساعت
زمان کاشت ۱۰ اسفند

🌿خرفه
زمان خیساندن: ۶ تا ۸ ساعت
زمان کاشت ۲۲ اسفند

🍀تخم کدو
زمان خیساندن: ۴۸ ساعت
زمان کاشت ۱۰ اسفند

🌿گندم
زمان خیساندن ۱۰ تا ۱۸ ساعت
زمان کاشت ۱۵ اسفند

☘️شاهی
زمان خیساندن ۱۰ تا ۱۸ ساعت
زمان کاشت ۲۲ اسفند

🌿خاکشیر
زمان خیساندن ۶ تا ۱۰ ساعت
زمان کاشت ۲۳ اسفند

@kaizene369

💗كانال حال خوب 💗

09 Feb, 01:11




یا ذاالجلال والاکرام

🌱🌸 سلام صبح  بخیر 🌸🌱

   یکشنبه

💫 ۲۱بهمن  ۱۴۰۳
💫 ۱۰ شعبان ۱۴۴۶
💫 ۹ فوریه ۲۰۲۵

💗كانال حال خوب 💗

09 Feb, 01:09


❤️نگاه پر مهر خدا🤍
🤍همراه لحظه هاتون❤️

❤️یکشنبه تون زیبا🤍
🤍و پر برکت ❤️

@kaizene369

💗كانال حال خوب 💗

09 Feb, 01:08


هر وقت صدای اذان شنیدید
این تکنیک را انجام بدهید تو مدار
ثروت میروید.

زیرا زمانی که اذان گفته میشود
فرکانس زمین در بالاترین حد
خودش قرار دارد .

لطفا 🙏
از قدرت ذکر خدا ❤️غافل نشو

@kaizene369

💗كانال حال خوب 💗

09 Feb, 01:08


#انگیزشی

روزهای خوب یا بد،
نتیجه انتخاب خودته.
پس آگاهانه انتخاب کن .

@kaizene369

💗كانال حال خوب 💗

09 Feb, 01:08


#جملات_تأکیدی

شکر گزاری از اعماق جسم
و روح با تمام وجود
خدایا شکرت ❤️

بنظرم ای بهترین پستی
که امروز می بینیم❤️

@kaizene369

💗كانال حال خوب 💗

09 Feb, 01:08


انرژی مثبت امروز😍
شاد و پرانرژی باشید 😊

پیش به سوی روزی شاد
ورزش و نرمش و رقص 👌😍👌

@kaizene369

💗كانال حال خوب 💗

09 Feb, 01:08


❣️سلامتی ❣️

“خواص درمانی میوه های خشک"


ﭘﻮﮐﯽ ﺍﺳﺘﺨﻮﺍﻥ 👈ﮐﺸﻤﺶ
ﺧﺴﺘﮕﯽ ﻣﻔﺮﻃ 👈ﺧﺮﻣﺎ
نقرس 👈گیلاس ﺧﺸﮏ
ﻓﺸﺎﺭﺧﻮﻥ ﺑﺎﻻ 👈ﺯﺭﺩﺁﻟﻮ ﺧﺸﮏ
ﻋﻔﻮﻧﺖ ﻣﺜﺎﻧﻪ 👈ﺯﻏﺎﻝ ﺍﺧﺘﻪ ﺧﺸﮏ
ﯾﺒﻮﺳﺖ 👈ﺁﻟﻮ ﺧﺸﮏ
ﮐﻢ ﺧﻮﻧﯽ 👈ﺍﻧﺠﯿﺮ ﺧﺸﮏ

@kaizene369

💗كانال حال خوب 💗

09 Feb, 01:08


❣️دانستنیها❣️

“خواب سالم و ناسالم”

#خواب سالم
👈بهبود سلامت جسمی و روحی
👈تقویت حافظه و تمرکز
👈افزایش انرژی و خلاقیت
👈افزایش هوشیاری و
بهبودخلق و خو

#خواب ناسالم
👈کاهش حافظه
👈اختلال تمرکز
👈افسردگی و پیری زودرس
👈کاهش هوشیاری و
تغییرخلق و خو

@kaizene369

💗كانال حال خوب 💗

09 Feb, 01:07


❣️سلامتی ❣️

این حرکت را روزانه انجام دهید
جلوگیری از سکته قلبی 👌😊👌

@kaizene369

💗كانال حال خوب 💗

09 Feb, 01:07


❣️دانستنیها❣️

لاغر نمیشی چون …☝️☝️

@kaizene369

💗كانال حال خوب 💗

09 Feb, 01:06


❣️سلامتی ❣️

“ناشتا یک مشت کشمش بخورید”


👈منبع خوب فیبر برای انرژی
👈دشمن سرطان
👈کاهش استرس و
تقویت اعصاب
👈خوشبو کننده دهان
👈رفع گرفتگی عضلات
👈درمان یبوست

@kaizene369

💗كانال حال خوب 💗

09 Feb, 01:06


اجازه نده کسی تو ذهنت جایی رو اجاره کنه، اگه بهای اونجا بودن رو نمیپردازه.

@kaizene369

💗كانال حال خوب 💗

09 Feb, 01:06


یه سوالی از دیشب تا حالا ذهن مارو درگیر کرده
ببینین شما میتونین بهش جواب بدین؟
اگه “مردان آنجلس” یه زن همراهشون بود
بازم میتونستن 300سال با خیال تخت بخوابن!؟

سلام
صبح بخیر

💗كانال حال خوب 💗

09 Feb, 01:06


سڪوت از ندارے نیست،
از بزرگواریست.

براے همین است ڪہ هیچوقت صداے خدا ❤️
را نمے شنویم.

@kaizene369

💗كانال حال خوب 💗

09 Feb, 01:06


گاهے از تو مےنویسم
هر صبحے ڪہ خورشید نمےتابد
آن هنگام ڪہ آسمان ابرے ست
بغضم جارے ست
و جاے خالے ات
عذاب آور مےشود
خانہ لبریز مےشود
از خاطرات رفتنت
هر روز فاصلہ بین من و تو
دیوار مےشود
گویے عشق نبود
دوست داشتن نبود
چہ زود خاطرات مےرود
هنوز دلتنگ توأم
بہ خویش مےگویم
شاید پشیمان مےشود برمےگردد
خیال محالے ست
برگشتن تو محال است مےدانم
باید چمدان بست
باید از باران گذشت
از پاییز رد شد
باید رفت ...

#مهسا_میرزاده

.

💗كانال حال خوب 💗

09 Feb, 01:06


عشق خدا❤️

خودت را به خدا بسپار
و از خودش راهنمایی بخواه

به قول مولانا :
ای که مرا خوانده ای
راه نشانم بده
در شب ظلمانیم
ماه نشانم بده

الهی شکرت 🤲

@kaizene369

💗كانال حال خوب 💗

09 Feb, 01:05


اگر دو دست نداشتید!!!
چقدر موفق بودید؟

هیچ چیزی!!!
نمیتواندجلوی موفقیت را بگیرد؛
اگر اراده ای قوی پشت آن باشد!

«خانم جسیکا کاکس »
«خلبان موفق »بدون دست است، که «غواص و نویسنده» نیز هست.

@kaizene369

💗كانال حال خوب 💗

09 Feb, 01:05


ورزش در خانه 💪

۵ حرکت عالی و استاندارد
چربی‌سوزی بسیار بالایی دارد و
به زانوها و کمر فشاری وارد نمیکند .

بسیار موثر و عالی 👌😊👌

@kaizene369

💗كانال حال خوب 💗

09 Feb, 01:05


موزیک ورزشی👌😊👌

@kaizene369

💗كانال حال خوب 💗

09 Feb, 01:05


اگر هنوز داری به دیروز فکر میکنی پس فکر موفقیت توی فردا رو از سرت بیرون کن.

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌امروز یکشنبه😊
 
😊 ۲۱ بهمن ۱۴۰۳

  
😊 ۱۰ شعبان ۱۴۴۶

😊 ۹ فوریه  ۲۰۲۵

@kaizene369

💗كانال حال خوب 💗

07 Feb, 20:54


📝

عبور ، بهترین اتفاقِ این روزهاست ،
و جاده ، زیباترین حالتِ فراموشی ...
انگار در حالِ عبور که باشی ، دلواپسی ها فراموشت می شود ،
فراموش می کنی کجایِ جهان ایستاده ای ،
و بی رحمی هایِ زمانه ، از یادت می رود ...
"جاده" فرصتی ست برایِ بی خیالی ، فرصتی برایِ فراغت ، فرصتی برای پرواز ...
فرصتی ست تا برای دقایقی هم که شده ، مزه ی خوشبختی را بچشی !
من دلم که می گیرد ؛
غصه هایم را رویِ دوشِ اتوبان می اندازم ،
عبور می کنم ،
آنقدر که تمامِ بغض هایِ ته گرفته ام ، لبخند شوند ،،،
آنقدر که بشوم بی خیال ترین آدمِ رویِ زمین ...
به عقیده ی من ؛
"جاده" بزرگترین اکتشافِ بشریت بود !
یک آرامشِ خط کشی شده ،
یک بی خیالیِ طولانی !

👤#نرگس_صرافیان_طوفان

💗كانال حال خوب 💗

07 Feb, 20:49


💕" بیستم " بهمن ماهی تولدت مبارک💕

💕بهترینها را برایتان آرزو می کنیم 💕


@kaizene369

💗كانال حال خوب 💗

07 Feb, 20:49


🎈یک همچین روزی
🎂روزی است که یکی از زیبا ترین
🎈فرشتگان خدا گریه ای کرد
🎂که ازصدهالبخندشیرین تربود

🎈ای فرشته ی زیبای خدا
🎂آمدنت به زمین مبارک باشد

🎈همیشه بخند
🎂تا دنیا گلستان شود

🎈بهمن ماهی عزیز
🎂تولدت مبارک

@kaizene369

💗كانال حال خوب 💗

07 Feb, 20:47


آخر شب ها
نه از خستگی خبری هست
نه از خواب
این موقع از شب
اغلب وقت پررنگ شدن
کسانی مثل تو
در زندگی کسانی مثل من است ...!

#زهرا_سرکارراه

💗كانال حال خوب 💗

07 Feb, 20:38


نميدانم زير كدام آسمان
بغض كرده اى ،
كه در شعرهاى من
هر شب باران ميبارد..!
كاش ميدانستى ،
هيچكس نميتواند
بغضهاى تو را
بخواند جز من...،
و هيچكس دردِ اين
"اشعار باران خورده "
را نميفهمد جز تو....
با من حرف بزن
َابركِ  نازكدلِ  من ...


🥀🥀

💗كانال حال خوب 💗

07 Feb, 20:35


🌙 شب، سکوت و موسیقی …

|#موسیقی_بیکلام 🎼

🌙⭐️حتی اگر هزار بار دیگر تو را نبینم،

احتیاج دارم بدانم جایی در این شهر کثیف ترسناک،
در گوشه‌ای از این جهنم سیاه،

تو هستی و مرا دوست داری❤️

#ارنستوساباتو


🌙⭐️شبتون بخیر

••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌✿⃟☃️ @kaizene369
••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

💗كانال حال خوب 💗

07 Feb, 20:31


😍😍🤤❥‌‌‌‌‌‌‌‌‌⛔️💓" امشب"....

🌸دوست داشتـنت را
💓باقلبم پیوند زدم

🌸شاید...
🌸 این بهار جوانه زدی...!🌸

💋شـبـت خـوش دلـبـرم💋🌸💜

❤️❤️❤️❤️

••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌✿⃟☃️ @kaizene369
••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

💗كانال حال خوب 💗

07 Feb, 20:29


.. ' 12 '..
9- ⇧ -3 ♥️♥️::♥️♥️
' . 6 . '

ساعتـــــ عـاشقـــــے

♥️00:00♥️
💖عشق
دنیایی ست
که خیال تو، خدایش باشد
و من همان
عابدی که
در سجده ی چشمان تو
ذکر عشق میگوید

💖💖:💖💖


‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌
••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌✿⃟☃️ @kaizene369
••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

💗كانال حال خوب 💗

07 Feb, 20:28


‌‌‌‌‌⭐️🌙
نیایش شبانه با حضـــــرت دوست


بارالها
امروزمان گذشت
فردایمان رابا گذشتت
شیرین کن
مابه مهربانیت محتاجیم
رهایمان نكن

 
‍‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌
••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌✿⃟☃️ @kaizene369
••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
              
‍‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‎‌

💗كانال حال خوب 💗

07 Feb, 20:25


‌‌‌‌‌⭐️🌙
تو به من خندیدی
و نمی‌دانستی
من به چه دلهره از باغچه‌ی همسایه
سیب را دزدیدم
ب
اغبان از پی من تند دوید
سیب را دست تو دید
غضب‌آلود به من کرد نگاه
سیب دندان‌زده از دست تو افتاد به خاک

و تو رفتی و هنوز ...
سال‌ها هست که در گوش من آرام آرام
خش‌خش گام تو تکرارکنان
می‌دهد آزارم

و
من اندیشه‌کنان٬
غرق این پندارم،
که چرا باغچه‌ی کوچک ما سیب نداشت؟!


▪️حمید مصدق


 
••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌✿⃟☃️ @kaizene369
••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

💗كانال حال خوب 💗

07 Feb, 20:20


‌‌‌‌‌♪🌸‍ꦿ

"به یادت هست …؟"
به یاد استاد محمدرضا شجریان

🎙
#مژگان_شجریان


به یادت هست ...
آن شب را که تنهابه بزمی ساده،
مهمان تو بودم؟
تو می خواندی که:
«دل دریا کن ای دوست»

من اما غرق چشمان تو بودم؟ 



#سیاوش_كسرایی


#دمنوش_شب_نوش_روانتون

 
••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌✿⃟☃️ @kaizene369
••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

💗كانال حال خوب 💗

07 Feb, 19:44


از خانه که می‌آئی
يک دستمال سفيد،
پاکتی سيگار،
گزیده ی شعر فروغ،

و تحملی طولانی بياور
احتمالِ گريستنِ ما بسيار است!


#سیدعلی_صالحی

💗كانال حال خوب 💗

07 Feb, 19:38


‏۱۰ زن برتر تاریخ ایران زمین تا اکنون.

💗كانال حال خوب 💗

04 Feb, 09:09



اگه عصبی میشم، اگه یه وقت تند می‌شم،
اگه سر چیزای کوچیک که
مربوط به توئه بهم می‌ریزم،
بدون حتما برام مهمی که این مدلی میشم .


@kaizene369

💗كانال حال خوب 💗

04 Feb, 09:09


شنیدی میگن :
اونی که گریه میکنه یه درد داره .
اما اونی که میخنده هزارتا
من میگم: اونی که میخنده هزارتا درد داره
ولی اونی که گریه میکنه
به هزارتا از درداش خندیده
اما جلوی یکیشون بدجوری کم آورده..

@kaizene369

💗كانال حال خوب 💗

04 Feb, 09:09


ﮐﺎﺵ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ "ﻫﻤﺴﺮ" ﻫﻢ مث
ﺍﻧﺘﺨﺎﺑﺎﺕ ﺭﯾﺎﺳﺖ ﺟﻤﻬﻮﺭﯼ ﺑﻮﺩ

ﭼﻨﺪ ﺗﺎ ﻧﺎﻣﺰﺩ ﺑﻪ ﻭﺳﯿﻠﻪ ﻯ خانواده
ﺗﺄﯾﯿﺪ ﺻﻼﺣﯿﺖ ﻣﯿﺸﺪﻥ
ﻣﯿﻮﻣﺪﻥ ﺍﺯ ﻫﻨﺮﻫﺎ ﻭ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﻫﺎﺷﻮﻥ ﻣﯿﮕﻔﺘﻦ

ﺑﻌﺪﺵ ﻣﻨﻢ ﺳﺮﻓﺮﺻﺖ ﺑﺎ ﺑﺼﯿﺮﺕ
ﻭ ﺁﮔﺎﻫﯽ ﻫﻤﺴﺮ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﻣﯿﮑﺮﺩﻡ

ﻭ ﻫﺮ ﭼﻬﺎﺭ ﺳﺎﻝ ﯾﮑﺒﺎﺭ
ﺣﻤﺎﺳﻪ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﻣﯽ ﺁﻓﺮﯾﺪﻡ! ...😂😂


@kaizene369

💗كانال حال خوب 💗

04 Feb, 09:08


از حیف نون میپرسن چیشد
زنت از خونه پرتت کرد
بیرون؟!😳🤔

میگه: هیچی... ☹️
از سفر که برگشتم گرفتمش
بغلم بوسیدمش
بعد گفتم:
به خدا هیشکی زن خود آدم نمیشه..😐😂


@kaizene369

💗كانال حال خوب 💗

04 Feb, 09:08


پسره پست گذاشته :
دختری که دوست پسرش را تیغ بزنه
دختر نیست که ژیلته... 😂😂


دختره هم کامنت گذاشته:
پسری که بشه تیغ اش زد پسر نیس
که 'موی زائده... 😳😳

اینا گودزیلا هستن بخدا ...😐😝😂

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
@kaizene369

💗كانال حال خوب 💗

04 Feb, 09:08


از دختره تو گروه چت پرسیدم :
خواننده مورد علاقت کیہ؟؟

زده : D💩
میگم؛ یعنی چی نفهمیدم !!

میگه :ای بابا چقد خنگی
منظورم اندی هست دیگہ....

مملکت نیست مهد خلاقیته....🤪😂
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

@kaizene369

💗كانال حال خوب 💗

04 Feb, 09:08


حیف نون لب دریا نشسته بود.
هی میگفت: ما شاء الله، ما شاء الله...

ازش پرسیدن:
چرا هی میگی "ما شاء الله"؟

گفت: پسرم نیم ساعته رفته زیر آب
هنوز بالا نیومده!!... 😐😂

@kaizene369

💗كانال حال خوب 💗

04 Feb, 09:08


به مامانم میگم: نونوایی قیامت بود.
میگه: یعنی شلوغ بود؟

گفتم :نه گناهکارها رو مینداختن
تو تنور ،به نیکوکارام نون مجانی می دادن ..

با اینکه سنش بالاست
ولی ضربات سنگینی وارد میکنه ...😂😂


@kaizene369

💗كانال حال خوب 💗

04 Feb, 09:08


ﻣﻠﺖ ﺗﻮ ﺧﻮﻧﻪ ﺷﻮﻥﻣﯿﺰ ﺑﯿﻠﯿﺎﺭﺩ ﻭ ﺗﺮﺩﻣﯿﻞ
ﻭ ﺳﻮﻧﺎ ﻭ ﺟﮑﻮﺯﯼ ﺩﺍﺭﻥ...

ﺍﻭﻧﻮﺧﺖ ﻣﺎ ﺗﻨﻬﺎ ﺍﻣﮑﺎﻧﺎﺕ ﻭﺭﺯﺷﯽﻣﻮﻥ
ﯾﮏ ﻣﯿﻠﻪ ﺑﺎﺭﻓﯿﮑﺲ ﺑﻮﺩ....

اونم مامانم بازش کرده
و ازش توی کمد به عنوان رخت آویز
استفاده می کنه...😐😂

@kaizene369

💗كانال حال خوب 💗

04 Feb, 09:07


به مامانم الکی گفتم :
میخوام برم دماغمو عمل کنم
تا اونم در جوابم بگه: نه اینکارو نکن
ما تورو همینجوری دوست داریم ،

اونم گفت بهتر ، بذار صورتت خلوت شه
ببینیم قیافه ی اصلیت چه شکلیه ....😐😂🤣


‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@kaizene369

💗كانال حال خوب 💗

04 Feb, 09:07


#راز_یک_سناریو_87

همین یه بار؟... چند بار تو لب گزیدی از درد و اون لب گزید از؟... چند بار گفتی خدا؟...) صدای هق هق خواهر در فضای
اتاق پیچید( چند بار گفتی مامان؟... چند بار گفتی دوست ندارم و اون نفسش تندتر شد؟... تو هم مثل من از درد جیغ
کشیدی؟... من کتک خوردم تو چی؟ تو رو که نزد؟... تو خیلی کوچولویی گلی فدات...
و اشک هایش روی پیشانی پسر راه گرفت و آن را غسل طهارت داد.
-خانم پرستار میشه هر کی پرسید بگید آپاندیس عمل کرده؟.
گلی نگاه از چشمان خیره به سقف پسرک گرفت و به خواهر دل نگرانش داد. لبخند پردردی زد و گفت: نگران نباش... من
محرم اسرارشم.
دکتر رحمانی با دستانی در جیب روپوشش وارد اتاق شد. نگاه پر اخمش را به گلی حواله کرد: بالا سر مریض روضه
گرفتی؟.
سهم او از معجزه همین بود؟... نگاه تلخ و گزنده ی همکارها؟... نگاه کثیف همسایگان؟... حس ویران کننده ی این
روزهایش به خاطر از دست دادن دوستان جدیدش؟... به که باید می گفت این سهم بزرگ را نمی خواهد و دلش می خواهد
آن را واگذار کند.
-شب ساعت ده لگن بتادین بگیره... تا فردا صبح هم ناشتا باشه... نذار درد بکشه، مسکنشو به موقع بزن... کسی دیگه هم
تو این اتاق بستری نکنید.
نگاه خیره ی طفل معصوم به سقف آنقدر غم ساطع می کرد که نیش زبان دکتر را کُند کرد و امروز گلی را از آن بی بهره. 
دکتر رحمانی آرام اتاق را ترک کرد.
دختر گریست. غصه در وجودش کولاک می کرد. گوشه ی روسری اش را در دستش می فشرد: امروز صبح رفت تو کوچه
بازی... یه ساعت بعد پژمرده اومد خونه و رفت تو اتاقش... مامان رفت دنبالش... اول چیزی نگفت بعد مامان بهش اطمینان
داد اگه بگه چی شده همه جوره پشتشه... پورشان شروع کرد گریه کردن که مرد همسایه به بهانه ی بازی کردن با تب
لتش اونو به خونه برده و اون بلا رو سرش آورده و وقتی کارش تموم شده بهش گفته اگه به خانواده ات بگی مامان بابات
دعوات می کنند... بابا و مامان رسوندش بیمارستان و من بالای سرش موندم و اونا هم رفتن پی شکایت... اول سالیه چه
مصیبتی بود دامنو گرفت؟...
 
گلی آغوش باز کرد و دختر در آن بغل همدرد و کوچک زار زد.
****
-چیزی شده؟
گلی روی پله ایستاد. جعبه شیرینی را محکم در دستانش گرفت.
آهی کشید: نه.
وحید کنار او روی پله ایستاد و به او چشم دوخت: چیزی شده.
گلی چشم بر هم نهاد: آقای رستاخیز.
-رستاخیز چی؟... تو امروز یه چیزیت هس... دوست نداشتی بیای؟.
-نه مسئله این نیست.
نگاه وحید به او و نگاه گلی به نوشته های روی جعبه: شیرینی فروشی محتشم.
-پس چیه؟.
درد گلی توضیحی بود که به این مرد و خانواده اش بدهکار بود و دلش نمی خواست بدهی اش را پرداخت کند. گفتن
ماجرایش، ازدواج موقتش، بچه ی در شکمش، مردی که خود را شوهر او نمی دانست، طردشدنش، کار او نبود. از قضاوت
می ترسید. ولی لطف این مرد و اطرافیانش و پنهان کاری خودش او را تا مرز خفه شدن پیش می برد.
قدم روی پله ی بعدی گذاشت که بازویش کشیده شد: گلی.
صدایش محکم و تا حدودی هشداردهنده بود.
نفس گلی حبس در سینه اش شد. او در آستانه ی چهار ماهگی اش بود و کم کم شکمش بالا می آمد و نمی دانست تا کی
می تواند واقعیت کریه زندگی اش را از این مرد کتمان کند.
_اگه دوست نداری اینجا باشی برمی گردیم.

💗كانال حال خوب 💗

04 Feb, 09:06


#راز_یک_سناریو_86


با دست در خروجی را نشان داد: بیرون لطفا.
گلی نمی فهمید چرا این مرد او را درک نمی کرد... مگر شرایط او را نمی دانست؟... دختری تنها که مرد خود و خانواده اش
بود... 
معترضانه گفت: آقای رستاخیز.
-رستاخیز بی رستاخیز.. راه بیفت.. من تا یه جایی آرومم گلی خانم... پس بی چک و چونه راه بیفت.
گلی هنوز ایستاده بود.
-آخه به چه زِبونی بگم این خونه مناسب تو نی... مگه نمیگی دو روز دیگه میری کرج تا چهاردهم اونجایی... تا اون موقع
صبر کن تا من یه خونه که بشه توش زندگی کرد با آدمای معتمد، واست جفت و جور کنم.
-و اگه نشد و همین از دستم درومد چی؟.
وحید نفس عمیقی کشید: اینجا یه مسئله ای هس... یا تو به من اعتماد داری یا نه؟... خوب؟.
گلی در دل گفت: من به تو اعتماد دارم ولی به جیبم و کمک بزرگمهر نه... اگه میدونستم هر ماه کرایه رو میده خوب بود
ولی حالا...
وحید وقتی جوابی نشنید، دستی به موهایش کشید و گفت: نه مثل اینکه نداری... نکنه فکر میکنی همه ی اینا نقشه است؟. 
گلی قهوه ای چشمانش را در سیاه چشمان او درآمیخت: مطمئن، محکم.
- من بهتون اعتماد دارم... که اگه نداشتم الآن اینجا نبودم... باشه بریم ولی من همون قدر پول می تونم بدم که با شما طی
کردم.
وحید به طرف در رفت و با سر به بیرون اشاره کرد: نگران نباش... بسپر به من و برو با خانواده ات خوش باش.
و گلی دستی نامرئی را دید که باری از روی دوشش برداشت. حس کرد می تواند کمی کمر راست کند و بهتر نفس بکشد. 
محکمتر قدم برداشت. کمی نزدیکترش ایستاد: زیر چتر مردانگی اش. کسی در کنارش بود که می توانست روی کمکش
حساب باز کند. کسی که نمی خواست او در آن دخمه زندگی کند.

***
پسر بچه را با کمک عمو صفر روی تخت گذاشت. لباسهای اتاق عملش را درآورد و لباس بخش را تنش کرد. پسرک تپل و
سفیدی بود که ده دوازده ساله به نظر می رسید. دلش می خواست دستش را دراز کند و لپ های آویزانش را محکم بکشد. 
به طرف استیشن رفت و پرونده اش را برای انجام دستور پزشکش باز کرد. نگاهش به علت جراحی افتاد: ترمیم مقعد.
کمی مکث کرد. پرونده را تند تند ورق زد تا به برگه شرح حال رسید و چشمهایش روی دو کلمه ثابت ماند: تجاوز جنسی.
دستش به سمت قلبش رفت و آرام روی صندلی نشست. قلبش سنگین و پردرد تپید. از تصور اینکه دردی که او کشیده و
زجری که چشیده، پسرک هم تجربه کرده است، اشک به چشمانش دوید. در باورش نمی گنجید پسرکی معصوم زیر دست
و پای مردی هوس باز، هر لحظه جان داده باشد.
صدای دختری او را به خود آورد. سرش را بالا آورد و به همراه پسرک خیره شد. غم چشمان خواهر، نفس گلی را کند کرد.
_ خانم پرستار فکر کنم درد داره، سرمش هم وصل نیست... میاید به کاراش برسید؟.
اشک بی طاقت شد و ترک منزل کرد و جاری شد. گلی از جایش بلند شد و به شعبانی که در اتاق دارو بود گفت: کارهای
تخت بیست و چهار با خودم... من همه کارهاشو می کنم.
مسکنی کشید و همراه سرم به اتاقش رفت. نگاه پسرک رو به سقف بود: ثابت و خیره.
گلی بالای سرش رفت و به کارهایش رسید. گاهی حین کار، نگاهش را روانه ی پسرک صامت می کرد. در آخر طاقت از
کف داد و خم شد و سر پسرک را میان سینه اش گرفت: دو همدرد... دو نفر با یک خاطره ی تلخ برای یک عمر... دو جنس
مخالف بازیچه ی شهوت یک ناجنس...
از اینکه این پسرک ده ساله مانند او برای آزادی چقدر ضجه زده و جوابی نگرفته ... چقدر التماس کرده و خنده ی مستانه
شنیده... چقدر دستش را برای چنگ زدن به ریسمان نجات دراز کرده و نتیجه اش اسیر شدن در دستان مردی نیرومند
بوده... قلبش را چاک میداد.
پیشانی به پیشانی اش چسباند و زمزمه کرد: عزیز دل گلی... دردت به جون من... تو دیگه چرا؟... چه دردی کشیدی عزیز
گلی... چی کشیدی زیر یه نامرد... چند بار گفتی دردم میاد اون گفت الآن تموم میشه؟... چند بار گفتی نمی خوام و اون گفت

💗كانال حال خوب 💗

04 Feb, 09:06


#راز_یک_سناریو_85

وحید نیم نگاهی به او انداخت و بعد به جلو نگریست: حالا بریم ببینیم ... اگه پسندیدی چونه می زنیم.
گلی لپش را پر و خالی کرد و مسیر نگاهش را به سمت خیابان تغییر داد: ای بابا... باز که شما همون قضیه رو تکرار
کردید... اول بپسند بعد حرف می زنیم.
گوشه ی لب وحید تکانی خورد: اون دفعه که هم، پسند شد و هم، قیمت اوکی شد... پس مشکل چیه کوچولو؟.
این دومین بار بود که این مرد او را به همچین صفتی ملقب می کرد. ابرو در هم کشید و کمی به طرف او کج شد و با لحنی
ناراضی گفت: آقای رستاخیر این بار دومه شما به من میگید کوچولو... من بیست و شش سالمه... پس فکر کنم باید کمی در
صفتی که برای من بکار می برید دقت کنید.
-آها... این همه گفتی تا سِنتو به من بگی... خوبه... منم سی و شش سالمه.
و برای لحظه ای رو کرد به گلی که با چشمانی درشت شده از تعجب او را نگاه می کرد. بلند خندید. صدای خنده ی مردانه
اش گلی را از شوک بیرون آورد. دست به سینه شد و به نشانه ی اعتراض و نارضایتی کمی به طرف در چرخید و مردم را به
تماشا نشست.
خنده در صدای وحید موج می زد: ناراحت نشو... باشه... تو خانمی ... این چطوره؟... می پسندی؟.
گلی نمی دانست چرا در حرف های این مرد نیشی احساس نمی کرد. هر چه از او می گرفت التیام بخش بود. مرهمی بود بر
زخم های روحش. زخم های به جامانده از همجنس هایش. حرف هایش نیرو زا بود برای ایستادن در برابر ناملایماتی که
انتخابش برای او به ارمغان آورده بود. خوشحال بود که پشت به اوست و وحید نمی توانست لبخند رضایت روی لبانش را
ببیند.
***
کلید را چرخاند و در باز شد. با دست به داخل اشاره کرد و گفت: برو تو.
همین که وارد شد، کوچکی و دلگیری خانه او را متوقف کرد. وحید پشت سرش ایستاد. خانه ای بسیار کوچک، با دیوارهای
کثیف که بیشتر از سی و پنج متر نمی خورد. گلی با قلب و پاهایی سنگین قدم برداشت که مانتویش از پشت کشیده شد. 
سربرگرداند و با اخم های وحید روبرو شد: برگرد... لازم نکرده نگاه کنی... مرتیکه معلوم نی پیش خودش چی فکر کرده...
 
گلی نگاهش را گرفت و به اطراف دقیق تر نگریست. خواست قدمی دیگر بردارد اما دستی که بند مانتویش بود مانع از
حرکتش شد. نفس عمیقی کشید و چشم بست.
صدای وحید رگه هایی از عصبانیت داشت: حرف حالیت نی؟... میگم برگرد.
و او را به طرف در کشید.
گلی مقاومت کرد و دست به دیوار گرفت. وحید دستش را رها کرد و روبروی گلی ایستاد.
کمی تند نفس می کشید: چته؟... نمی بینی خونه رو؟.
و با سر اشاره ای به خانه کرد. گلی از کنارش رد شد و به طرف تنها دری که دید، رفت. دستش به طرف دستگیره رفت که
با صدای پرخشم وحید، در نیمه ی راه خشک شد: دستت به اون دستگیره نمیخوره... شیرفهم؟.
این مرد از روی سیری حرف می زد. درد او جیبش بود و حجم ناچیزش. انگشتانش را در هم پیچید تا حرصش دیوار
حرمت بینشان را ویران نکند.
-مشکل شما چیه آقای رستاخیز؟.
ابروهای وحید همچنان پیچیده به هم بود: مشکل من اینه که این خونه مناسب زندگی نی.
-مناسب بودنشو منو شما تعیین نمی کنیم، جیبمون مشخص میکنه.
-و اونوقت جیب تو میگه این خونه مناسب توئه؟.
گلی نگاهی دیگر به خونه انداخت و گفت: اگه جاش امن باشه و با پول من بخوره مشکلی ندارم.
-الان این تیکه بود؟.
گلی با تعجب خیره به او شد: چه تیکه ای؟.
وحید دو دستش را به صورتش کشید. چطور می توانست رضایت بدهد که بند انگشتی در این خوک دانی زندگی کند. تصور
او در اینجا فکش را منقبض می کرد و دوباره خودش را برای اتفاقی که افتاده بود لعنت کرد.

💗كانال حال خوب 💗

04 Feb, 09:06


رمان #راز_یک_سناریو

📓قسمت هشتادوپنج و هشتادوشش وهشتادوهفت📓


@kaizene369

💗كانال حال خوب 💗

04 Feb, 08:23


الان نیاز دارم با دوست صمیمیم تو انگلیس تو همچین جایی، قهوه بخورم

Tap to set : 《 Connect to Proxy 》

💗كانال حال خوب 💗

04 Feb, 08:16


تازه بهتر از اینم میشه🙂

Tap to set : 《 Connect to Proxy 》

💗كانال حال خوب 💗

04 Feb, 08:14


شهر پُر از ویرانی‌ست
و پُشتِ شیشه ساده‌ترین خرازی شهر،
جمله ای تو را دعوت می‌کند به زندگی...
بهانه ای برای فردا.♥️

💗كانال حال خوب 💗

04 Feb, 05:48


تو را به روی زمین دیدم و شکفتم و گفتم
که این فرشته برای من از بهشت رسیده

#هوشنگ_ابتهاج

💗كانال حال خوب 💗

04 Feb, 04:34


🌸اینجوری برقص و چربی سوزی کن(1)


🌹راز تغییر کردن در این است که کل انرژیِ‌تان را
روی ساختن "عادات جدید" متمرکز کنید، نه

روی جنگیدن با "عادات قدیمی


سقراط💞

••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌✿⃟☃️ @kaizene369
••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

💗كانال حال خوب 💗

11 Jan, 04:40


❄️❄️

آی سبدهاتان پر خواب،

سیب آوردم، سیب سرخ خورشید ..

#سهراب_سپهری



••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌✿⃟☃️ @kaizene369
••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

💗كانال حال خوب 💗

11 Jan, 04:39


❄️❄️
سلام صبح بخیر

الهی امروز برایت همان روزی
باشد که می‌خواهی ،
همان‌هایی را ببینی که دوستشان داری ،
همان حرف.هایی را بشنوی
که دلت می‌خواهد ،
و همه چیز ، همان جوری پیش برود
که آرزویش را داری ...
خوشبختی برایِ هرکس
تعریفِ ویژه ای دارد ،
و من خوشبختی به سبکِ خودت را
برایِ تو آرزو می‌کنم ...


••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌✿⃟☃️ @kaizene369
••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

💗كانال حال خوب 💗

11 Jan, 04:23


❤️عاشق که می شوی 
تمام جهان نشانه معشوقه ات دارند 
یک موسیقی زیبا
یک فنجان #قهوه ی تلخ 
یک خیابان خلوت و ساکت 
به آسمان که نگاه می کنی 
کبوترانی که پرواز می کنند 
همه تو را امید می دهند 
حتما که نباید هدهد خبری بیاورد 
گاهی کلاغی هم از معشوقه ات پیام دارد 
❤️جهان عاشقی زیباست  آنقدر زیباست 
که آواره شدنش هم زیباست 
مردن در عاشقی هم زیباست

#محمود_درویش
#با_من_قهوه_میخوری ؟!


••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌✿⃟☃️ @kaizene369
••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

💗كانال حال خوب 💗

11 Jan, 04:21


#مراقبه_امروز
شنبه ۲۲ دی ۱۴۰۳

💟امروز رهاترین روز زندگیم را تجربه می کنم

💟خود را به آغوش پرمهر خدایم میسپارم
💟و هرلحظه از بی نظیرترین موهبت هایش لذت میبرم


💟 خداوندا سپاسگزارم🙏

این مراقبه را 7 مرتبه با صدای بلند برای خود تکرار نمایید.

💗كانال حال خوب 💗

11 Jan, 04:08


منم که گوشه ميخانه خانقاه من است
دعاي پير مغان ورد صبحگاه من است
گرم ترانه چنگ صبوح نيست چه باک
نواي من به سحر آه عذ
رخوا
ه من است
ز پادشاه و گدا فارغم بحمدالله
گداي خاک در دوست پادشاه من است
غرض ز مسجد و ميخانه ام وصال شماست
جز اين خيال ندارم خدا گواه من است
مگر به تيغ اجل خيمه برکنم ور ني
رميدن از در دولت نه رسم و راه من است
از آن زمان که بر اين آستان نهادم روي
فراز مسند خورشيد تکيه گاه من است
گناه اگر چه نبود اختيار ما حافظ
تو در طريق ادب باش و گو گناه من است

#حافظ

••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌✿⃟☃️ @kaizene369
••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

💗كانال حال خوب 💗

11 Jan, 03:56


💖پدرت شاه خراسان
🎊و خودت گنج مقامی
💖پدرت حضرت خورشید
🎉 و خودت گنج تمامی
💖غنچه ای نیست
🎊که عطر نفست را نشناسد
💖تو که ذکر صلواتی و درودی و سلامی

🎊میلاد امام جوادالائمه (ع) مبارکــــــ



••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌✿⃟☃️ @kaizene369
••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

💗كانال حال خوب 💗

11 Jan, 03:41



🔘سـ🌸ــلام
🕊روزتـــون
🔘پر از خیر و برکت

🕊امروز  شنبه↶

🌞 ☃️      ۲۲   دی          ۱۴۰۳  ه.ش

🌙  ☔️   ۱۰ رجب    ۱۴۴۶  ه.ق

🎄   ❄️  ۱۱ ژانویه       ۲۰۲۵    میلادی

┄┄┄┅┅❅✾❅┅┅┄┄┄
🔘 ↯ ذڪر روز ؛
🕊《 یا رَبَّ الْعالَمین 》
.

💗كانال حال خوب 💗

10 Jan, 20:56


جدید💕👌💕

@kaizene369

💗كانال حال خوب 💗

10 Jan, 20:55


😍الفبا برای سخن گفتن نیست
🎂برای نوشتن نام توست

😍اعدادپیش از تولد تو
🎂به صف ایستاده اند
😍تا راز زاد روز تو را بدانند.

🎂 دی ماهی عزیز
😍تولدت مبارک

@kaizene369

💗كانال حال خوب 💗

10 Jan, 20:55


💕" ۲۲ "دی ماهی تولدت مبارک 💕


💕بهترینها را برایتان آرزو می کنیم💕

@kaizene369

💗كانال حال خوب 💗

10 Jan, 20:28


یه افسانه میگه ما قبل اینکه به دنیا بیایم صحنه های مهم زندگیمون رو بهمون نشون میدن و میگن میخوای به زمین بری یا نه؟
پس قطعا صحنه ی مهمی بوده که ما تصمیم گرفتیم بدنیا بیایم، یه چیزای قشنگی بوده که ارزششو داشته که اون همه سختی رو ببینیم و قبول کنیم که باز میخواییم بیایم اینجا پس عجله نکنید؛صبر!


مهران مدیری

💗كانال حال خوب 💗

10 Jan, 20:24


.. ' 12 '..
9- ⇧ -3
' . 6 .
بی اجازه دوستت دارم ...
دراین ساعت:صفر عاشقی :
چشم ازتو ، اشک ازمن
دل ازتو ، درد ازمن
قلب ازتو ، تپش از من
نفس ازتو ،
مرگ اگر باشد انهم ازمن
#صفر_عاشقی مبارک
#عششششــــــقم
❤️❤️💋❤️❤️

••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌✿⃟☃️ @kaizene369
••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

💗كانال حال خوب 💗

10 Jan, 20:23


❤️❤️💋❤️❤️
بیا امشب سڪوتِ
سهمڪَین چشمانمان را بشڪنیم
آوازهاے غمڪَین را
از دهان شب بڪَیریم
و با ترانہ‌ے دلفریب ماه
زندڪَی را تا انتهایش برقصیم ..!!


#شبتونبخیر عشققققم_بدور_از_دلتنگی 💋💋💋💜


ساعت صفر عاشقی مبارک


••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌✿⃟☃️ @kaizene369
••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

💗كانال حال خوب 💗

09 Jan, 20:53


🌺امروز چند شنبه است؟
🎂چندم کدام ماه یا کدام سال؟
🌺امروز چند سال
🎂 از من میگذرد؟
🌺چیزی به یاد نمی آورم!

🎂جز اینکه امروز اکنون است
🌺و اینجا زمین است
🎂و من امروز به دنیا آمدم
🌺به رسم عادت تولدم مبارک

🎂دی ماهی عزیز🎂
🌺تولدت مبارک 🌺

@kaizene369

💗كانال حال خوب 💗

09 Jan, 20:52


💕" ۲۱ "دی ماهی تولدت مبارک 💕


💕بهترینها را برایتان آرزو می کنیم💕

@kaizene369

💗كانال حال خوب 💗

09 Jan, 20:28


🌙⭐️موسیقی بیکلام (پیانو)

یـــــــــاور همیشـــــــــه مـــــــــومـــــــــن

⭐️🌙.

پلڪـی زدیم و وقت خداحافظی رسید
ساعت براے با تو نشستن حسود بود....

دنیا نخواست..؟ یا من و تو ڪم ڪَـذاشتیم..؟
با من بڪَـو قرار من این ها نبود..؟ بود...!؟

#عبدالجبار_کاکایی


🌙⭐️شبتون به دور از دلتنگی

••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌✿⃟☃️ @kaizene369
••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌

💗كانال حال خوب 💗

09 Jan, 20:23


❤️❤️❤️❤️
به دیدارم بیا هر شب
در این تنهاییِ تنها
و تاریکِ خدا مانند
دلم تنگ است
بیا ای روشن
ای روشن‌تر از لبخند
شبم را روز کن
در زیر سرپوش سیاهی‌ها
دلم تنگ است...

#مهدی_اخوان_ثالث

ساعت صفر عاشقی


❤️❤️❤️❤️



••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌✿⃟☃️ @kaizene369
••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

💗كانال حال خوب 💗

09 Jan, 20:19




من، برایِ آن‌که از خودم خبری بگیرم
بایَد از تو شروع کنم
نفسی نمی‌کِشم مگر این‌که
با یادِ تو باشد
قلبم نمی‌تَپد مگر این‌که
یادَش باشد زندگیِ دوباره را
از کجا شروع کرده است،
مگر این که یادَش باشد
برای چه می‌تپد



#احمد_شاملو

صفر عاشقی مبارک

❤️❤️❤️❤️


••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌✿⃟☃️ @kaizene369
••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

💗كانال حال خوب 💗

09 Jan, 20:11


⭐️🌙

تشنه‌ام امشب , اگر باز خیال لب تو
خواب نفرستد و از راه سرابم نبرد
کاش از عمر شبی تا به سحر چون مهتاب
شبنم زلف ترا نوشم و خوابم نبرد
روح من در گرو زمزمه‌ای شیرینست
من دگر نیستم , ای خواب برو , حلقه مزن
این سکوتی که تو را می‌طلبد نیست عمیق
وه که غافل شده‌ای از دل غوغائی من
می‌رسد نغمه‌ای از دور بگوشم , ای خواب
مکن این نغمه جادو را خاموش , مکن
زلف , چون دوش رها تا بسر دوش مکن
ای مه امروز پریشانترم از دوش مکن

مهدی اخوان ثالث

••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌✿⃟☃️ @kaizene369
••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

💗كانال حال خوب 💗

09 Jan, 20:09


⭐️🌙
موسیقی غذای روح

🌙⭐️نگو از گذشته

🎙حمیرا


ترانه‌سرا: هما میرافشار
آهنگساز: فضل‌الله توکل
و در بعضی منابع: محمد حیدری

#رنگارنگ

دمی آرامش درسکوت قبل از خواب



••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌✿⃟☃️ @kaizene369
••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

💗كانال حال خوب 💗

09 Jan, 20:07


⭐️🌙
In a Lonely Place | 1950

در موردِ بعد...
بعد از تو هیچ کس را دوست نخواهم داشت
در موردِ قبل...
من اساساً عشق را بدونِ تو نمی شناختم...


#محمود_درویش



••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌✿⃟☃️ @kaizene369
••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

💗كانال حال خوب 💗

09 Jan, 20:02


نگارینا! دلم بُردی خدایم بر تو داور باد
به دستِ هجر بسپردی خدایم بر تو داور باد

وفاهایی که من کردم مکافاتش جفا آمد
بُتا! بس ناجوانمردی خدایم بر تو داور باد

به تو من زان سپردم دل نگارا تا مرا باشی
چو دل بُردی و جان بُردی خدایم بر تو داور باد

زدی اندر دل و جانم ز عشقت آتشِ هجران
دمار از من برآوردی خدایم بر تو داور باد

#سنایی

••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌✿⃟☃️ @kaizene369
••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

💗كانال حال خوب 💗

09 Jan, 19:58


همه شب به کویت آیم به بهانۀ گدایی‏
که مگر شبی ز رحمت به رخم دری گشایی

به خدا اگر توانم روم از درت به جایی
که مرا ز بند زلفت نبود سر رهایی

همه تن به جمله چشمم که مگر ز در درآیی
همه جان به جمله گوشم که مگر لبی گشایی

بنشین پیاله‌ گیر و بیا و بوسه‌ای ده
دم خویش نگهدار و مزن دم از جدایی

به کدام کیش و آیین به کدام مذهب و دین
ببری قرار دل را به سراغ دل نیایی


ادیب -نیشابوری🌷

••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌✿⃟☃️ @kaizene369
••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

💗كانال حال خوب 💗

09 Jan, 19:49


سپاسگزاری عالی قبل از خواب 😴

💕تقدیم به شما همراهان گرامی 💕

@kaizene369

💗كانال حال خوب 💗

09 Jan, 19:49


لحظه ها ،تنها پرندگان مهاجری
هستند که هرگز به لانه
برنمی گردند هرگز!
قدر لحظات رو بدونیم
🫰

شبتون خوش

@kaizen963

💗كانال حال خوب 💗

09 Jan, 19:49


مزن زخم زبان جبران ندارد
دلی چو بشکند درمان ندارد
مکن جانم قضاوت بنده ای را
مکن گریان لب پر خنده ای را

@kaizene369

💗كانال حال خوب 💗

07 Jan, 08:09


این واقعا با نمک بود کمی بخندیم 😂😂

💗كانال حال خوب 💗

07 Jan, 08:02


مغز سازنده‌ش رو دوس دارم :))))))

💗كانال حال خوب 💗

07 Jan, 07:37


آرون افشار🎤
عشق تو

••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌✿⃟☃️ @kaizene369
••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

💗كانال حال خوب 💗

07 Jan, 07:37


متاسفانه یکی از درسهای زندگی ک حتما یه روزی بهش میرسین اینه ک تو ممکنه یه نفر رو با همه قلب و وجودت دوست داشته باشی ولی اون فقط در لحظاتی ک براش نفعی داشته تو رو دوست داشته
••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌✿⃟☃️ @kaizene369
••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

💗كانال حال خوب 💗

07 Jan, 07:37


هایده🎤
آشیونه
••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌✿⃟☃️ @kaizene369
••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

💗كانال حال خوب 💗

07 Jan, 07:37


دلم؛ برای خودم تنگ می شود
روزهایی که بیشتر می خندیدم
روزهایی که اتاق
هوای بیشتری داشت ،
روزهایی که تو را داشتم
••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌✿⃟☃️ @kaizene369
••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

💗كانال حال خوب 💗

07 Jan, 07:36


هوروش باند🎤
آدم دلتنگ
••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌✿⃟☃️ @kaizene369
••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

💗كانال حال خوب 💗

07 Jan, 07:36


سال‌ها بعدِ رفتنت
هربار که از پنجره به کوچه نگاه می کنم
برایم دست تکان می دهی
با چمدانی که
همه چیز را بُرد
حتی همین کوچه را،
همین پنجره را،
چشم هایم را،
ادامه ی این شعر را......
••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌✿⃟☃️ @kaizene369
••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

💗كانال حال خوب 💗

07 Jan, 07:28


#گلنوش_خالقی
نخستین بانوی ایرانی بود که در رشته رهبری کُر تحصیل کرد و در دهه پنجاه خورشیدی رهبر کُر رادیو تلویزیون ملی ایران بود.
گلنوش خالقی (۱۷ دی ۱۳۱۹ – ۲۶ بهمن ۱۳۹۹) موسیقی‌دان، آهنگساز، رهبر ارکستر و رهبر گروه کُر اهل ایران بود. او فرزند روح‌الله خالقی و نخستین زن ایرانی بود که به‌ صورت تخصصی در رشتهٔ رهبری موسیقی تحصیل کرده بود. گلنوش خالقی پیش از انقلاب ۱۳۵۷ رهبر گروه کُر سازمان رادیو تلویزیون ملی ایران بود. وی در سال ۱۳۵۸ به ایالات متحده آمریکا مهاجرت کرد و در سال ۱۳۶۹ به منظور برگزاری کنسرت، به ایران بازگشت اما به دلیل «زن بودن»، اجازهٔ رهبری و اجرای عمومی در ایران را نیافت و پس از چند ماه ایران را بار دیگر به مقصد آمریکا ترک کرد. گلنوش خالقی در بهمن ۱۳۹۹ در آمریکا درگذشت

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌✿⃟☃️ @kaizene369
••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌

💗كانال حال خوب 💗

07 Jan, 05:43


صبح 18 دی

رادیو مرسی


••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌✿⃟☃️ @kaizene369
••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

💗كانال حال خوب 💗

07 Jan, 05:28


🥰 ورزش در خانه(1)
(این کلیپ ورزشی چند قسمت داره هر روز یک قسمت آن را برایتان می‌گذارم )

پناه می‌ب
رم ..
از هیولای اندوه به دلخوشی‌های کوچکِ
در دسترس..

پناه می‌برم ...
به یک فنجان نوشیدنیِ داغ..
یک کارِ کوچکِ عقب‌افتاده‌ی قابل انجام...
یک دلگرمیِ عزیز...
پناه می‌برم ...
به هم‌بازی یک کودک شدن ..
به کودکانه جیغ زدن، دیوانه بودن، خندیدن..!
پناه می‌برم ..
به دوست داشتنِ آدم‌های دوست داشتنی...
پناه می‌برم ...
به خواستنِ چیزهای کوچک خواستنی...
پناه می‌برم ..
به دوست، رفیق، کتاب، فیلم...
پناه می‌برم ...
به موسیقی، خیابان، شب...
پناه می‌برم...
به آغوش یار...!
آخرین سنگر، در هجوم سپاه اندوه...
وقتی که هیچ دفاعی به جز پناه گرفتن نیست..!


نرگس صرافیان طوفان💞


••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌✿⃟☃️ @kaizene369
••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

💗كانال حال خوب 💗

07 Jan, 04:56


#مراقبه_امروز
۱۸ دی ماه ۱۴۰۳
💟 ای تنها امید من🙏

من ایمان دارم به تمام حکمت‌های تو، مبادا سست شوم در میان جاده‌های ناهموار زندگی ... من ایمان دارم به پیام‌های شادی‌بخش تو که روی غم‌ها را شرمسار می‌کند ...

💟 خدای خوبم🙏

برکات نهفته در رنج را بر ما عیان کن ...

شاخه‌های ناشکری و ناسپاسی‌ها را از ما برچین ... تا شکوفه‌های سلامتی، آرامش، شادی در ما جوانه بزند ...!


💟 خداوندا سپاسگزارم🙏

این مراقبه را 7 مرتبه با صدای بلند برای خود تکرار نمایید.

💗كانال حال خوب 💗

07 Jan, 04:43


طالع اگر مدد دهد دامنش آورم به کف
گر بکشم زهي طرب ور بکشد زهي شرف
طرف کرم ز کس نبست اين دل پراميد من
گر چه سخن همي برد قصه من به هر طرف
از خم ابروي توام هيچ گشايشي نشد
وه که در اين خيال کج عمر عزيز شد تلف
ابروي دوست کي شود دست کش خيال من
کس نزده ست از اين کمان تير مراد بر هدف
چند به ناز پرورم مهر بتان سنگ دل
ياد پدر نمي کنند اين پسران ناخلف
من به خيال زاهدي گوشه نشين و طرفه آنک
مغبچه اي ز هر طرف مي زندم به چنگ و دف
بي خبرند زاهدان نقش بخوان و لا تقل
مست رياست محتسب باده بده و لا تخف
صوفي شهر بين که چون لقمه شبهه مي خورد
پاردمش دراز باد آن حيوان خوش علف
حافظ اگر قدم زني در ره خاندان به صدق
بدرقه رهت شود همت شحنه نجف
#حافظ
••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌✿⃟☃️ @kaizene369
••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

💗كانال حال خوب 💗

07 Jan, 04:37


❄️❄️


ما و صبح از یک گریبان سر برون آورده‌ایم
تازه رو دارد جهان را چهره خندان ما
گوهر شهوار، گردد مهره گل در صدف
گر بشوید بحر از گرد گنه دامان ما

#صائب_تبریزی


••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌✿⃟☃️ @kaizene369
••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

💗كانال حال خوب 💗

07 Jan, 04:36


صبح
‌در سحر گاه سر از بالش خوابت بردار!
کاروانهای فرومانده خواب از چشمت بیرون کن !
باز کن پنجره را  
تو اگر باز کنی پنجره را،
من نشان خواهم داد ،
به تو زیبایی را .
بگذر از زیور و آراستگی
من تو را با خود تا خانه خود خواهم برد
که در آن شوکت پیراستگی
چه صفایی دارد

حمید_مصدق


••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌✿⃟☃️ @kaizene369
••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

💗كانال حال خوب 💗

07 Jan, 04:34


☆꧁༒ ♥️♥️  ༒꧂☆


🌞سـ❤️ـلام

🌞روزتـــون پر ازخیر و برکت

🌞امروز  سه‌شنبه ↶

☃️🌞 18 دی    1403  ه.ش

☃️🌙 6. رجب    1445  ه.ق

☃️🎄 7. ژانویه   2024 میلادی


🍁🍁🍁ﷺ 
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
↯ ذڪر روز ؛
《 یا ارحم الراحمین 》

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌
‌‌‌‌‌
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

💗كانال حال خوب 💗

05 Jan, 17:29


عشق بتان
🎙ملوک_ضرابی

من اگر بت می‌پرستم
چه کنم دلداده هستم
که من از عشق بتان
بخدا طاقت زدستم
زند آتش بجان


••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌✿⃟☃️ @kaizene369
••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

💗كانال حال خوب 💗

05 Jan, 17:27


جشن ستارگان
🎙ملوک_ضرابی

خندان بود امشب مه و ستاره
زهره زند چشمک کند اشاره
به ما کند چشم فلک نظاره
خندان بود ستاره


••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌✿⃟☃️ @kaizene369
••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

💗كانال حال خوب 💗

05 Jan, 17:25


دیده و دل محو جمالت
آواز دشتی
خواننده ‌: #ملوک_ضرابی
آهنگساز : #عبدلله_جهانپناه
ترانه سرا : #کریم_خدیویان
آواز : دشتی


در باره بانو #ملوک_ضرابی

( زاده ۱ خرداد ۱۲۸۹ تهران
درگذشته ۱۵ دی ۱۳۷۸ تهران )

#ضرابی از سیزده سالگی فعالیت‌های هنری‌اش را آغاز کرد و مدتی نزد اقبال آذر، آواز فراگرفت. دیگر استادانش #طاهرزاده و حاجی‌خان ضرب گیر بودند. وی با تأسیس رادیو، به آنجا رفت و در بعضی از برنامه‌ها شرکت ‌کرد و در نمایشنامه‌های جامعه باربد به‌ سرپرستی #مهرتاش همکاری داشت و در خواندن تصنیف و آهنگ‌های ضربی ماهر بود.
او که از کودکی به‌موسیقی علاقه‌مند بود، در جوانی به‌صورت مخفیانه با کمک یکی از دوستان و  یک آهنگساز  در استودیویی آوازش ضبط شد. اما وقتی این خبر به‌گوش پدرش رسید که صفحه‌ای بنام "عاشقم من منعم نکنید" را ضبط کرده، تصمیم گرفت دخترش را به‌هلاکت برساند.!

••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌✿⃟☃️ @kaizene369
••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••

💗كانال حال خوب 💗

05 Jan, 12:01


تو ناصرالدین شاه نیستی
ولی اندازع ناصرالدین شاه
سوگلی دورته لهنتی . 😂🚶

💗كانال حال خوب 💗

05 Jan, 12:01


بگم دختر است یا زوده 😁😂

💗كانال حال خوب 💗

05 Jan, 11:59


ڪارنامم ڪہ اومد..


از قلم چى زنگ زدن گفتن ۴ ميليون بهت ميديم نگو ميومدى كلاساى ما😂🤦‍♂🚶‍♂

💗كانال حال خوب 💗

05 Jan, 11:58


یه رقص ناب کرمانجی تقدیم نگاه قشنگتون

ارسالی از طرف عضو خوب چنلمون ❤️🙏

💗كانال حال خوب 💗

05 Jan, 11:52


ازون گروه 4نفره دخترا یه گروه دونفره هم هست، راجب اون دوتای دیگه غیبت میکنن






به همین برکت قسم 😁😂

💗كانال حال خوب 💗

05 Jan, 11:50


⁣نامه یک پیرمرد به پسرش که در زندان بود :

پسرم! امسال نمیتونم زمینم رو شخم بزنم! چون تو نیستی و من هم توانش رو ندارم !

پسر در جواب نامه پدرش نوشت :

پدر! حتی فکر شخم زدن زمین را هم نکن
چون من پولهایی که دزدیدم را آنجا دفن کردم!

پلیس ها که نامه پسر رو خوندند تمام زمین را کندند اما چیزی پیدا نکردند!

پسر نامه دیگری برای پدرش نوشت و گفت :

پدر؛ این تنها کاری بود که توانستم برایت انجام دهم... زمینت آماده است!


شیطان که با فرزندش نظاره گر ماجرا بود زد به سر بچه اش گفت : شل مغز یاد بگیر 😂😂😂

💗كانال حال خوب 💗

05 Jan, 11:49


Firuze Babayeva - Evlendi

فیروزه
اولندی

💗كانال حال خوب 💗

05 Jan, 11:49


کثافت چیست...؟
.
.
.
.
.
.
.
.
.
والا قبلا فحش بود
الان ابرازه علاقس
در آینده فک کنم بشه اسم بچه 😁


😂😂😂😂😂😂

💗كانال حال خوب 💗

05 Jan, 11:49


اینقدر بدم میاد وقتی مهمون میاد خونمون میگه ببخشید شما دستشویی دارید ؟؟؟




نه ما میریم مسجد محل....😂😂
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

💗كانال حال خوب 💗

05 Jan, 11:47


تا حالا دیدین یکی هم سگ اخلاق باشه هم شوخ طبع ، در عین حال مهربون و خجالتی ؟

اون‌منم‌..!!!😂😂😐😂

💗كانال حال خوب 💗

05 Jan, 11:47


به سلامتی
دلمون
جیبمون
یخچال خونمون..




که هیچی تو هیچ کدومشون نیست 😂

💗كانال حال خوب 💗

05 Jan, 11:46


از خشم خانوم ها بترسید 😅

💗كانال حال خوب 💗

05 Jan, 11:46


ﺩﯾﺸﺐ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺗﻼﺷﻬﺎﯼ ﺯﯾﺎﺩ ﺩﺍﺷﺘﻢ
ﮐﻢ ﮐﻢ ﺍﺯ ﻓﮑﺮ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﭼﺮﺍ ﭘﻨﮕﻮﺋﻨﺎ ﺯﺍﻧﻮ ﻧﺪﺍﺭﻥ
ﺧﻼﺹ ﻣﯿﺸﺪﻡ ﻭ ﺧﻮﺍﺑﻢ ﻣﯿﺒﺮﺩ . . .

ﮐﻪ ﯾﻬﻮ ﺭﻓﺘﻢ ﺗﻮ ﻓﮑﺮ ﺍین که
ﭼﺮﺍ ﺯﺍﻧﻮﯼ ﻣﺮﻍ ﺑﺮﻋﮑﺴﻪ ؟؟؟

ﻋﺎﺍﺍﺍﺧﻪ ﭼﺮﺍ ﺑﺎ ﻣﻦ ﺍﯾﻨﺠﻮﺭﯼ ﻣﯿﮑﻨﯿﻦ
ﺣﯿﻮﻭﻧﺎﯼ بی عدب
ﺑﺬﺍﺭﯾﻦ ﺑﺨﻮﺍﺑﻤﻤﻤﻢ باباااا 😂😂😂

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

💗كانال حال خوب 💗

05 Jan, 11:44


‏این دخترا علاوه بر "حالا چی بپوشم" يه معضلی داريم به نام حالا به چی گير بدم..

😐🤦‍♀

💗كانال حال خوب 💗

05 Jan, 11:43


تنی سالم، فکری آزاد، روزهای پر برکت، شبهای آرام
بوسه ای برای گونه، خنده ای برای لب، اشکی برای ذوق، دلی خالی از غم و غصه سهم هر روزتون باشه...🤲🪴🤍


صبح بخیر 🤍❄️⛄️🫧

💗كانال حال خوب 💗

09 Dec, 20:36


🌸برخواستن از عدم و
🎂درآمدن بر سیرت انسانی ،
🌸باشکوه ترین
🎂پدیده ی هستی ست
🌸این باشکوه ترین،
🎂بر تو مبارک باد

🌸آذر ماهی عزیز🌸
🎂تولدت مبارک🎂

@kaizene369

💗كانال حال خوب 💗

09 Dec, 20:35


💕" ۲۰" آذر ماهی تولدت مبارک 💕


💕بهترینها را برایتان آرزو می کنیم💕

@kaizene369

💗كانال حال خوب 💗

09 Dec, 20:31


سکوت چیزی است
که از قلب شما می آید،
نه از بیرون.
سکوت به معنای حرف نزدن
و انجام ندادن کارها نیست،
به این معناست که در درونت آشفته نیستی.

#موسیقی_بیکلام
#آرامش_شبانه

🌙⭐️شبتون به دور از دلتنگی


••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌✿⃟🍁 @kaizene369
••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

💗كانال حال خوب 💗

09 Dec, 20:28


❤️❤️❤️❤️

بــه هــم نميڔسيــم

اݥـــــا
بھتــريــــــــن
غـريبـــه اٺ ميمــانـم

ڪـــــه تــو را
هميـشـــــــــــھ
دوسـت خواهـد داشت...


♥️در ساعت صفر عاشقی♥️

❤️❤️🕛❤️❤️

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
‌‌
••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌✿⃟🍁 @kaizene369
••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

💗كانال حال خوب 💗

09 Dec, 20:26


❤️❤️:❤️❤️

دوست داشتنت عطری دارد که تمام
وجودم را چون شراب کهنه در بر گرفته
که از خود بیخودم می کند
عشق را در دلم میکارد تا
ستاره های چشمک زن
مرا به رویا میبرد ....


ساعت_عاشقی_مبارک_بهترینم💋


‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌✿⃟🍁 @kaizene369
••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

💗كانال حال خوب 💗

09 Dec, 20:19


‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❤️❤️❤️❤️
دِلبَࢪِقَشَنگمْ"
وَقتی‌ٍتــٌوبِهم‌تًوجه‌ٌمی‌کٌنیٍ"
وَقتی‌ٍتـٌومٌواظب‌ِمًنی"
وَقتی‌حًواس‌ِتٌـوبه‌ِمنهِ"
اِنگارتٌـواًمن‌تـًرین‌ْنٌقطه‌؎ِدٌنیآوآیسادًم"
دَرحآلیکه‌ِکٌل‌ِشًهرآشوبـهِ♡«

‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌.‌.•°°•°°•. 
`•.¸ 🥂𝓛𝓸𝓿𝓮🌻

••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌✿⃟🍁 @kaizene369
••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

💗كانال حال خوب 💗

09 Dec, 20:17


نیست‌ یاری تا بگویم راز خویش،

نالہ پنھان کرده‌ام در ساز خویش

چنگ اندوهم؛
خدا را زخمه‌ای!

زخمه‌ای،
تا برکشم آواز خویش…

#فروغ فرخزاد



••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌✿⃟🍁 @kaizene369
••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

💗كانال حال خوب 💗

09 Dec, 20:14


ما چون ز دری پای کشیدیم ، کشیدیم
امید ز هر کس که بریدیم ، بریدیم

دل نیست کبوتر که چو برخاست نِشیند
از گوشه‌ی بامی که پریدیم ، پریدیم



••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌✿⃟🍁 @kaizene369
••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

💗كانال حال خوب 💗

09 Dec, 20:10


نیستی هرشب برایت شعر می خوانم هنوز
پای قولی که تو يادت رفته می مانم هنوز

می نشینم خاطراتت را مرتب می کنم
در مرور اولین دیدار، ویرانم هنوز

کاش روز رفتنت آن روز بارانی نبود
از همان روزی که رفتی خیس بارانم هنوز

راه برگشتن به سویم را کجا گم کرده ای
من برای ردپاهايت خيابانم هنوز

با جدایی نیمه ای از من به دنبال تو رفت
بی تو از این نیمه ی دیگر گریزانم هنوز

بعد تو من مانده ام با سالهای بی بهار
بعد تو تکرار جانسوز زمستانم هنوز

دست هایم را رها کردی میان زندگی
بی تو مثل کودکی تنها پریشانم هنوز

روبرویت می نشینم روبرویم نیستی
نیستی هرشب برایت شعر می خوانم هنوز


••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌✿⃟🍁 @kaizene369
••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

💗كانال حال خوب 💗

09 Dec, 20:05


هر شب
باد از لابه لای موهای تو عبور می کند
و با برخورد به هر تارش
نُتی را می نوازد
که به احترام آهنگ زیبای گیسوانت
دریا، آسمان و پرندگان در تاریکی شب
سکوت می کنند و آرام می‌گیرند

محمدامین_تیمورزاده


••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌✿⃟🍁 @kaizene369
••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

💗كانال حال خوب 💗

09 Dec, 19:53


آموخته ام که
هیچ دارویی ، نمیتونه
مثل امید ، آدمی رو ایستاده نگه داره
پس امیدت رو از دست نده 🕊

شب خوش

@kaizene369

💗كانال حال خوب 💗

03 Dec, 20:59


🌸روز میلادت‌ آذر ماهی عزیز
🎂اولین روز از سفر ۳۶۵ روزه
🌸توست به دور خورشید
🎂از سفرت لذت ببر .

🌸آذر ماهی عزیز🌸
🎂تولدت مبارک 🎂

@kaizene369

💗كانال حال خوب 💗

03 Dec, 20:59


💕" ۱۴" آذر ماهی تولدت مبارک 💕


💕بهترینها را برایتان آرزو می کنیم💕

@kaizene369

💗كانال حال خوب 💗

03 Dec, 20:35


💫🎶#بی کلام
با هم بشنویم

عشق شناخت یگانگی ،
در عالم دو گانگیست….

آلن_واتس

موسیقی زبان است
اما این زبان چیزی را بیان می‌‌کند که
آگاهی هنوز نتوانسته به آن برسد...

تولستوی


🌙⭐️پست آخر
🌙⭐️شبتون بخیر



••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌✿⃟🍁 @kaizene369
••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

💗كانال حال خوب 💗

03 Dec, 20:30


❤️❤️❤️❤️
نه پر دارم
نه پرواز می دانم اما ،
وقتی " دوستت دارم " می گویی
و ترانه عاشقانه می سرایی
من بال در می آورم
و تمام هستی را از اول " بود "
تا لحظه ی " نبود " می پیمایم !
کاش بدانی پرم می دهی
وقتی از عشق می گویی ...

💋💋:💋💋


••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌✿⃟🍁 @kaizene369
••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

💗كانال حال خوب 💗

03 Dec, 20:29


💋💋💋💋
عشق عزیز تر از جانم... ‌ ‌ ‌
من تو را نه برای هزار و یک دلیل بلکه فقط به یک دلیل می‌خواهم...
اینکه تو تمام زندگی منی
و من بدون تو هیچم ، هیچ...‌ ‌

صفرعاشقی مبارک

❤️❤️:❤️❤️


••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌✿⃟🍁 @kaizene369
••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

💗كانال حال خوب 💗

03 Dec, 20:27


اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من
دل من داند و من دانم و دل داند و من

خاک من گل شود و گل شکفد از گل من
تا ابد مهر تو بیرون نرود از دل من..


••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌✿⃟🍁 @kaizene369
••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

💗كانال حال خوب 💗

03 Dec, 20:25


🌙⭐️شب بود شبم سرکش و دیوانه شبی بود
🌙⭐️در سینه عجب بیخود و بیگانه تبی بود

🌙⭐️غم بود که بی دعوت دل ساکن دل شد
🌙⭐️دل بود که بی صاحب و سرگشته و ول شد

••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌✿⃟🍁 @kaizene369
••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

💗كانال حال خوب 💗

03 Dec, 20:24


هر چیزی که به تو ربطی داشته باشد
دوست داشتنی است
از دلتنگی‌ام بگیر تا جای خالی‌ات ...!

••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌✿⃟🍁 @kaizene369
••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

💗كانال حال خوب 💗

03 Dec, 20:23


قلبم
آبستن عشق توست
و دلم عجیب
هوایت کرده است
امشب از پنجره ی چشمانت
بر کویر دلم بتاب
تا ریه هایم
حضورت را نفس بکشند


••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌✿⃟🍁 @kaizene369
••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

💗كانال حال خوب 💗

03 Dec, 20:19


فکر نکنید هرکس که از راه رسید
هرکس که با شما خندید
هرکس که چند صباحی گیر داد و پیگیر شد
می‌تواند رفیق شما باشد...
رفاقت جریانیست توی خون آدم
که یکباره می‌جوشد،
وقت‌هایی که بداند بودنش لازم است،
همین به موقع بودن، چگونه بودن؛
می‌شود اصالتِ یک رفاقت...


••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌✿⃟🍁 @kaizene369
••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

💗كانال حال خوب 💗

03 Dec, 20:15


گاهی دلت تنگ میشه
نه واسه کسی که دیگه نیست
دلت تنگ میشه واسه خودت
واسه آرامشِ قبلِ طوفان
عاشقِ دیوانه ای که بودی و ...



••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌✿⃟🍁 @kaizene369
••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

💗كانال حال خوب 💗

03 Dec, 20:14


یه جایی خوندم که میگفت :
از بین آدمای زندگیتون
دل نازکا رو بیشتر دوست داشته باشید!
همونا که زود میرنجن ولی زودم میبخشنت
همونا که زود عصبی میشن و زود آروم میشن
دل نازکا هیچوقت نا امنت نمیکنن !
اونا آدمایی هستن که هر چند سالشون هم باشه
هنوزم قلب یه بچه دو ساله تو سینشون میتپه…!


••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌✿⃟🍁 @kaizene369
••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

💗كانال حال خوب 💗

03 Dec, 20:13


گفت «درکت می‌کنم» و من انگار سال‌ها نیاز داشتم همین را بشنوم، انگار هیچ پاسخی و هیچ توجیهی و هیچ لبخندی برای حال درونم، به قدر این مفهوم عمیق، کفایت نمی‌کرد.
گفت «من درکت می‌کنم» و آرام گرفتم، مانند تشنه‌ای که به آب رسیده‌باشد ...

نرگس صرافیان طوفان


••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌✿⃟🍁 @kaizene369
••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

💗كانال حال خوب 💗

01 Dec, 09:19


ویدیوهای تبلیغاتی پر هزینه رو با این روش ها خیلی ارزون میسازن خیلی طبیعی و حرفهای👌

💗كانال حال خوب 💗

01 Dec, 08:30


#بی_آبان_53



حالا نه تنها نمی ترسیدم بلکه لبخندی روی لبم بود که محو نمی شد چرا ؟ به آشپزخانه رفتم  گرسنه ام بود . امروز دانشگاه نداشتم حمام رفتم و اینکه باید طوری موهایم را می شستم که گچ بینی ام آسیب نبیند ته اعصاب خوردی بود بعد هم نشستم و سر حوصله گره موهایم را باز کردم و برس کشیدم بعد از ظهر و عصر هم به درس خواندن گذشت . در یخچال را باز کردم ؛ فقط ظهرها بود که دور یک میز می نشستیم صبحانه و شام را هرکس برای خودش چیزی سر هم می کرد و میخورد اینطور بگویم که شب ها شام نداشتیم ! هميشه حاضری بود . یادم می اید قبل از فوت بابا بزرگ ،مامان لطیفه هر شب چیز ساده ای می پخت و همه بچه ها را دور سفره می نشاند . بقیه ی وعده ها هم همینطور بود .
هما یکی از سریال های ترکی را نگاه می کرد  همان هایی که متنفر بودم ازشان همان ها که بی برو برگرد یک شخصیت بد طینت وسط جریان است و بی شک همه شان هم من بودم ! هما اینطور می گفت . حتی گاهی مرا با نام آنها صدا می زد !! لقمه ای نیمرو دهانم گذاشتم صبح پیام داده بودی و دوباره برنامه دانشگاهم را خواستی . من هم بدون ناز یا هرچه که نامش را بگذاری برایت فرستادم . نگاهم را از هما گرفتم و لبخندم را خوردم !!  یادم می آید که گفت یارا نگاهم هم نمیکند ؟! نبود ببیند چطور برایم شعر خواندی نبود که بشنود چه حرفهایی زدی سرم را پایین انداختم قطعا اگر بفهمد سکته خواهد کرد البته دور از جانش ! هرچه باشد مادر برادرم است و خواهر تو . فردا پنجشنبه بود مثل همه ی پنجشنبه های دیگر که همه ی خواهر ها خانه ی شما جمع می شوند از حالا دلم تنگ بود چون مثل روز برایم روشن بود که هما مرا نمی آورد ! امروز که کلاس ها کنسل شده بود فردا هم که کلا کلاس نداشتم پس فردا هم جمعه است و تعطیل تمام این دو سه روز را باید صبر می کردم تا شنبه سر برسد کاش می شد حداقل فردا شب همراهشان بیایم دل دل می زدم که تو را بیینم .

بابا حاضر و آماده جلوی در اتاقم ایستاد و به صورتم نگاه کرد با غم و ناراحتی آهسته و پچ پچ کنان گفت :
_چند بار گفتم باهاش در نیوفت گفتم خَرش کن !!
خودم را نگه داشتم که نگویم ؛ مثل تو که همه را خر می کنی! می دانم . اما بابا همه مثل من نیستند جوابم سکوت بود و او سری به تاسف و نا امیدی برایم تکان داد صدایش را بلند کرد و گفت :
_من میرم پارکینگ ماشینو روشن کنم شما بیاین .
بعد هم در خانه را باز کرد و رفت تمام مکالمه ی ما بعد از بلایی که همسرش به سرم آورد همین بود سهم من از دلداری و محبت پدرانه اش در همین حد بود . کارن و هما بعد از او بیرون زدند در بسته شد و خانه در سکوت فرو رفت .دلم گرفت چقدر دلم می خواست من هم می آمدم موبایلم را برداشتم و آهنگی پلی کردم تا زمانی که هما خانه بود اجازه ی آهنگ گذاشتن نداشتم ! هندزفری هم رفته بود ور دل باقی وسایلم خیلی دلم می خواست بروم توی اتاقش و ببینم کجا نگهشان میدارد اما نرفتم در همین چند روز هم محض خرابکاری که کرده بود کاری به کارم ندارد ! بگذار دمی آرام بگیرم . همراه با آهنگ خواندم دنیای وارونه اینو خوب میدونه من دیوونه تو رو دوست دارم اون همه بدیات دوباره با صدات گم ميشه میره زود از یادم.. این آهنگ چقدر مرا یاد بابا می انداخت ! کش موهایم را باز کردم موهایم دور شانه ریخت نگاهی به ناخن های دستم انداختم بلند شده بودند و انگشتانم کشیده تر به نظر می رسید قوطی برق ناخنم را برداشتم و نشستم لبه ی تخت لاک زدن من خلاصه می شد به همین . لاک بی رنگ اما براق ! از بچگی دوست داشتم ناخن هایم را رنگی کنم اما خجالت میکشیدم از اعتماد به نفس پایینم بود رنگی نمی زدم مبادا دیگران نظرشان جلب شود فرچه را روی ناخنم کشیدم در باغچه ی خانه مامان لطیفه گل شمعدانی داشتیم یکی یکی از گلبرگ های کوچک و ظریف شان می کندم و روی ناخن هایم می چسباندم ناخن های مزین به گلبرگ های صورتی را در نور آفتاب می گرفتم و یک دل سیر نگاه شان می کردم نوجوان بودم تقریبا اوایل مقطع راهنمایی . وقتی می گفتم با بقیه ی دخترها فرق دارم محض همین چیزهاست در قوطی را با احتیاط بستم شروع کردم به فوت کردن انگشتانم بی حال و بی حوصله روی تخت افتاده و پاهایم را به دیوار چسبانده بودم و خرسی های روی جوراب ساق بلندم را می شمردم ! هیچ کاری نداشتم که انجام بدهم شب جمعه را تک و تنها در خانه بمانی واقعا ظلم بود . موبایلم زیر سرم ویبره زد.

💗كانال حال خوب 💗

01 Dec, 08:30


#بی_آبان_52



نگاهت را به انتهای خیابان داده بودی و نگاهم نمی کرد.
_ نیازی نیست بی مهری خواهرتون رو اینجوری جبران کنید .جمله ام پچ پچی غم بار بود سر چرخانده و در سکوت نگاهم کردی هیچ وقت حتی در بدترین شرایط هم این آرزو را نکرده بودم اما حالا واقعا نمی خواستم که فرزند این خانواده باشم نمی خواستم که تو  دایی باشی .
_من شرمنده م، خجالت زده م، از ظهر که دیدمت حالم بده اما هرکس مسئول رفتار خودشه . خواهر من اگر ظلمی کرده خودشم باید جبران کنه پس فکر نکن دارم کار اونو ماست مالی میکنم.
نگاهت را از نیم رخم گرفتی دوباره به ته خیابان دادی و با
صدای آهسته تری گفتی:
_ اگر میگم هر روز میام دلیل
دیگه ای دارم
_دلیل تون اينه که دل تون می سوزه برام.. دلخوری و ناراحتی نگاهت را به جان چشمهایم ریختی.
_ اینو قبلا هم گفتی ميشه دیگه نگی ؟. دست بردی به سوییچ ماشین را روشن کردی و در حالی که از پارک درمی امدی گفتی :
_آره جیگرم خون برات اما اسمش دلسوزی نیست.
پس چیه؟ این را در دلم پرسیدم شهامت به زبان آوردنش را نداشتم در آرامش می راندی و راه خانه را پیش گرفته بودی کمی به جلو شر خوردم و با راحتی روی صندلی لم دادم تمام ماشین بوی عطرت را گرفته بود خسته بودم  دو روز تمام به اندازه ی کافی نخوابیده بودم و حالا در آرامش وجود تو و گرمای مطبوع ماشین دلم می خواست چشمانم را ببندم و میان آن همه عطر تنت بخوایم . اما بیدار ماندم در تمام این سالها هیچ وقت نشده بود دلم بخواهد با کسی باشم ؛ هر لحظه و هردقیقه کنارش باشم و بخواهمش اما حالا ... هوا کاملا تاریک شده بود که رسیدیم همانجا سر کوچه نزدیک به ایستگاه اتوبوس ایستادی لبم را با زبان تر کردم و بعد از این پا و آن پا کردن فراوان گفتم :
-ميشه دیگه نیاین ؟!
_خودت نمی خوای بیام یا به خاطر هما می گی ؟
نگاهت نافذ بود و جدی.
_ نمی خوام بفهمه.
لبخند نرمی زدی.
_نمی‌فهمه...خیالت تخت.
نگاهم را به داشبرد دادم.
_من نه اتفاقی اینجام و نه اونقدری که فکر میکنی دل رحمم ... خودم خواستم که باشم..
با دقت نگاهم می کردی و وقتی که دیدی به لالی دچار شده ام ! گفتی : برو دیر شد ... راست می گفتی با این زبان بند رفته همین بهتر که می رفتم خم شدی کوله ام را برداشتی و روی پاهایم گذاشتی خجولانه خداحافظی کردم و پیاده شدم درب ماشین را که بستم صدایت آمد"" اگر به زلف دراز تو دست ما نرسد،، گناه بخت پریشان و دستِ کوته ماست"" ...این این ادامه همان شعری بود که برایت خواندم قلبم ،،قلبم پُر قدرت ضرب می زد . اما این بار به جای فرار ایستادم همانجا کف پیاده رو ایستادم و زل زدم به تویی که از داخل ماشین زل زده ام بودی قطعا بعدها پشیمان می شدم اما غصه ی بعدها را گذاشتم برای همان بعدها حالا دل عاشق پيشه ام اینطور می خواست با جذابیت تمام سر تکان دادی لبخند ملایمی زدی به پریشانی ام و لب زدی: برو... دستم را نصفه نیمه بالا آوردم اما سریع چرخ خوردم و رفتم .
***

دنیا تاریک بود . هرچه جلوتر می رفتم تاریک تر هم می شد سرمای هوا تنم را لرزاند فضا خوفناک بود اما نمی دانم چرا ترس در من راه نداشت ! انگار که دلم قرص بود . انگار که خبر داشت .... دستی بزرگ و مردانه دستم را گرفت  انگشتان کشیده اش را میان انگشتان یخ زده ام جا داد به قدری تاریک بود که صورتش را نبینم اما گرمای دستش تماما امنیت بود
سیاهی را پشت که سر گذاشتیم هوا روشن شد سر بلند کردم تا نگاه کنم دست چه کسی را سفت و محکم گرفته ام تو بودی دایی در حالی که دستمان کیپ هم بود رفتیم میان جمع خانواده ات ! همه شان در روشنایی نشسته و انگار منتظر ما بودند ...! چشمانم را به سفیدی سقف دادم ،از دیشب تا به حال برای نمیدانم چند صدمین بار ! خوابی که دیدم را دوره کردم خوابی که با کابوس شروع شد و رویایی تمام شد . اشتباه نکن دایی این خواب را دیشب ندیدم این خواب را همان شبی دیدم که برای اولین بار در این تخت و در این اتاق خوابیدم آن زمان که هنوز هیچ کدام از این اتفاق ها پیش نیامده بود و من جرات نکردم حتی در ذهنم مرورش کنم یادم می آید از که خواب پریدم متعجب بودم و شرمگین ! فضای خوابم به دور از رابطه ی دایی و خواهر زاده ای بود . می دانی ؟ آن موقع هنوز دلم برایت نلرزیده بود . صبح همان شبی که این خواب را دیدم ترسیدم ! چون تا آن روز هر خوابی دیده بودم به نوعی تعبیر شده بود مثل همان خوابی که در شش سالگی دیدم و بابا در تاریکی خیابان ها گم شد برخاستم جلوی آینه ایستادم و دستی به موهای انبوه و بلندم کشیدم حالا نه تنها نمی ترسیدم بلکه لبخندی روی لبم بود که محو نمی شد چرا ؟ به آشپزخانه رفتم گرسنه ام بود .

💗كانال حال خوب 💗

01 Dec, 08:30


#بی_آبان_51



مثل اینکه فهمیده باشی نمی خواهم درموردش صحبت کنم دیگر ادامه ندادی این یکی را هم شاید روزی بگویم دایی
مصیبت هایی که هما باعث شان بود یکی دوتا نبود ! میدان را دور زدی و پیچیدی توی آن خیابان که سر بالایی تیزی داشت ماشین را نزدیک به آن بستنی فروشی پارک کردی و پیاده شدی خیابان خلوت بود و پیاده رو هم همینطور درپوش سانروف کنار بود سرم را به پشتی صندلی تکیه دادم و به آسمان و ابرهای درگذر نگاه کردم صدای گنجشکی می امد از پنجره نگاه کردم لبه ی دیوار خانه ای نشسته بود و کجکی نگاهم می کرد به سرعت رو گرفتم و به آن سوی خیابان نگاه کردم ! نکند حال زارم را ببیند و به مامان لطیفه خبر برساند !! مامان خودش گفت از گنجشک ها خبرم را می گیرد . از کافه بستنی درامدی قلبم کوبیدن را از سر گرفت صدای آن گنجشک هنوز می آمد .
_شما هم شکلاتی دوست دارین ؟ در ماشین بستی و لیوان بستنی ام را به دستم دادی قاشق را میان محتویات شکلاتی فرو کردی و گفتی :
_آره دوست دارم.
هما شکلات دوست نداشت ! کلا هیچ نوعش را گاهی فکر می کردم از سر لچ با من است ! چه فکر احمقانه ای قطعا اینطور نبود واقعا دوست نداشت ولی هی این را تکرار می کرد در حدی که کارن بیچاره هم دیگر شکلات دوست ندارد !! عجیب است ؟ بیشتر مسخره است تا عجیب جلوی بچه ای که هنوز علایقش به طور کامل شکل نگرفته که نباید بگوید من این را دوست دارم و آن چیز را اصلا ! آن هم به کرات به طوری که حالا هرچیزی که هما دوست نداشت کارن هم نمی خورد خوشش می امد هرجا می روند همه بگویند عین خودت است ! کیف می کرد می رفت روی ابرها نمیدانم این هم شاید نوعی مریضی باشد ! تحمیل سلیقه و عقیده که همیشه با ضرب و زور نیست قاشق را نرسیده به دهانت پایین آوردی
و سر کج کردی .
_چیزی می خوای بگی ؟
سرم را چپ و راست کردم و همراه با لبخند محو لبانم گفتم :
_نه ...کمی به سمتم جا به جا
شدی و گفتی :
_کادوی تولد بستنی قبوله ؟؟!
نتوانستم نخندم پس آرام خندیدم و تو نگاهت از چیزی که بود سنگین تر شد قاشقی بستنی در دهان چپاندم تا بیش از این نخندم چون اگر این بار هم چیزی می گفتی که منظوردار باشد قطعا از هوش می رفتم !! ظرفیت امروزم پُر بود . هوا کمی سرد بود و با خوردن بستنی لرزش لذت بخشی در تنم پیچید چهارچشمی نگاهم کردی.
_ سرده ؟؟
مهم نبود آبان ماه است و سرد مهم این بود که تو می خواستی کامم را شیرین کنی آن هم از نوع شکلاتی اش .حینی که طعم شکلات در دهانم نشسته و
سرحالم آورده بود گفتم :
_خیلی خوبه...
_سردته؟؟
همان لحظه عطسه ام ضمیمه ی حرفي تو شد و از دردی که در تیغه ی بینی ام همراه با ناله ای ناخوداگاه دستم را روی گچ بینی ام گذاشتم.درد بدی بود هیچ کارش نمی توانستم بکنم تا خودش آرام بگیرد بعد کمی به سمتم خم شدی دستم را از روی صورتم پایین آوردی و گفتی :
_ خیلی درد داره ؟
_ نتونستم عطسه مو بگیرم با اخم و نگرانی نگاهم می کردی و من آهسته خندیدم.
_ خوبم دایی دست دراز کرده بخاری را روشن کردی و گفتی :
_این چه فکراحمقانه ای بود من کردم ؟
لیوانم را برداشتی دقیقا مثل کودکی که بستنی اش را گرفته باشند لب هایم انحنا پیدا کرد .
_دایی بستنی مو بده .
_وقتی خوب شدی برات می خرم .
_الان میخوامش .خیلی خوشمزه بود برگشتی نگاهم کردی و من معصومانه گفتم :
_ميشه دور نندازینش ؟
_دور نمیندازم می خورمش .
_اون مال منه... نمیدانم حالت صورتم چطور شده بود اما همین را می دانم که چیزی به انفجار خنده ات نمانده بود با لحنی ملایم و بچه خر کن ! گفتی :
_گفتم خوب شدی می خرم برات.
اما من لبخند تخسی زدم و ابرو بالا انداختم دستم را دراز کردم و تو بدون اینکه مقاومت کنی گذاشتی لیوان را از دستت بگیرم همین را می خواستی دایی؟ می خواستی بفهمی که چقدر بچه ام ؟! قاشق قاشق بستنی شکلاتی ام را با لذت می خوردم و تو لم داده نگاهت به من بود.
_ با این وضعیت بینی ت اگه سرما بخوری چه خاکی به سرم بریزم.
کاملا خوداگاه و با اراده
فکرم را به زبان آوردم .
_دور از جون دایی .
_چه روزایی دقیقا کلاس داری ؟
سرم را بلند کردم.
_ برای چی می پرسین ؟ با لحنی جدی گفتی :
_از فردا خودم میام دنبالت خودم هم برت می گردونم خونه !
حس کردم خونی دیگر در
صورتم نیست .
_حداقل تا زمانی که بینی ت خوب شه.... نگاهت را به انتهای خیابان داده بودی و نگاهم نمی کردی.
_ نیازی نیست بی مهری خواهرتون رو اینجوری جبران کنید .

💗كانال حال خوب 💗

01 Dec, 08:30


رمان #بی_آبان

📙قسمت پنجاهویک و پنجاهودو و پنجاهوسه📙

@kaizene369

💗كانال حال خوب 💗

01 Dec, 07:35


ترکا یه اصطلاحی دارن
وقتی کسی رو خیلی دوسش دارن
و میخوان آرزو کنن که هیچ وقت
از دستش ندن میگن؛

خدا تورو برای ما زیاد نبینه ...
همینقدر قشنگ ...❤️

💗كانال حال خوب 💗

01 Dec, 06:38


کی میدونه جمع اژدها چی‌ میشه 😐

💗كانال حال خوب 💗

01 Dec, 06:37


بوووووس به روی ماهتون 😍😁😜

مرسی که هستین 🥰😌

💗كانال حال خوب 💗

01 Dec, 06:37


از شرایط دوستی نه اخلاقشو دارم نه قیافشو..



فقط نیتشو دارم..😂🤦🏻‍♂😆

💗كانال حال خوب 💗

01 Dec, 06:36


اژدها وارد میشود. 😂😂😂

💗كانال حال خوب 💗

01 Dec, 06:35


داداش وقت کردی شورتم بخر🤭🤣🤣

💗كانال حال خوب 💗

01 Dec, 06:34


پسره رفت وسط کلاس تو دانشگاه , داد زد
شلوارمو در بيارم ؟
همه پسرا گفتن : دربيـار در بيــار 👏🏻😂
دخترا هم همه زير چشمی نگاه ميکردن :)

يه دفعه دستشو کرد تو ساکش و شلوار ورزشيشو درآورد !
پسرا : هاهاها 😂
دخترا : ايييييييش دروغگو 😒🤣

💗كانال حال خوب 💗

01 Dec, 06:33


به امید روزی که دماغم بخوره به دماغت

متن عاشقانه بیشتر از این بلد نبودم فعلا همینو داشته باشین😂🙄

💗كانال حال خوب 💗

01 Dec, 06:33


خدایا حالا نیمه که هیچی








یک چهارم گمشده هم تو دست و بالت نیست؟😁😜

💗كانال حال خوب 💗

01 Dec, 06:32


از حیف نون پرسیدن خواهرت ازدواج کرد؟🤔

گفت دوماهه !😍


پرسیدن با کی؟🤔


گفت غریبه نیست دامادمونه😐😂

💗كانال حال خوب 💗

01 Dec, 06:31


آرزو میکنم نگاه لطف خدا🍁

همراه تموم لحظه هاتون باشه🍁

صبح پاییزیتون پر از لحظات ناب🍁

دلتون پر از یاد خدای مهربون🍁


❤️❤️

💗كانال حال خوب 💗

01 Dec, 06:11


🌞ورزش،صبحگاهی با موزیک عربی🥰🌹


خورشیــدِ نگاهت به حیاط افتاده😅

توی رگ زندگیِ، حیات افتاده😍


هر لحظه که با خنده سلامم بکنی❤️

نرخ از شــکر و قند و نبات افتاده😄


 
لحظه هاتون شیرین😄😁
••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌✿⃟🍁 @kaizene369
••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

💗كانال حال خوب 💗

01 Dec, 03:51


صبح ها زندگی در میزند
🍃مهربانی ،شوق، شادی
و عشق پشت در منتظرند
🍃بازکن پنجره را
و شـادی وعشق را
🍃مهمان خانه ات کن
و باشوق مهربانی بیافرین

ســلام
صبح یکشنبه تون بخیر
زندگیتون غرق در عشق و محبت



••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌✿⃟🍁 @kaizene369
••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

💗كانال حال خوب 💗

01 Dec, 03:48


گر از اين منزل ويران به سوی خانه روم
دگر آن جا که روم عاقل و فرزانه روم

زين سفر گر به سلامت به وطن بازرسم
نذر کردم که هم از راه به ميخانه روم

تا بگويم که چه کشفم شد از اين سير و سلوک

به در صومعه با بربط و پيمانه روم

آشنايان ره عشق گرم خون بخورند
ناکسم گر به شکايت سوی بيگانه روم

بعد از اين دست من و زلف چو زنجير نگار
چند و چند از پی کام دل ديوانه روم

گر ببينم خم ابروی چو محرابش باز
سجده شکر کنم و از پی شکرانه روم

خرم آن دم که چو حافظ به تولای وزير
سرخوش از ميکده با دوست به کاشانه روم


#حافظ💞


••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌✿⃟🍁 @kaizene369
••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

💗كانال حال خوب 💗

22 Nov, 08:43


الهی سلامتی برکت
شادی محبت
عاقبت به خیری
همیشه هم نشین شما باشند

@kaizene369

💗كانال حال خوب 💗

22 Nov, 08:43


شروع کن
دوره دوره ی صبرکردن نیست
بی لیاقت ها ازت جلو میزنن

@kaizene369

💗كانال حال خوب 💗

22 Nov, 08:43


تازگیا مد شده همه میگن:
(میخوایم آدم‌های سمی زندگیمون رو کنار بذاریم)
ولی هیچکس نمیگه:
(میخوام روی خودم کار کنم تا آدم بهتری باشم)
همه به شکل نارسیستی تصور میکنن بهترینن
و بقیه مقصر و گناهکار...!

شاید خودت آدم سمی دیگرانی،
روی خودت کار کن.

@kaizene369

💗كانال حال خوب 💗

22 Nov, 08:43


زندگی خودتو با بقیه مقایسه نکن.
هیچ مقایسه ای بین خورشید و ماه
وجود نداره،
هر کدوم به وقتش میدرخشن!

@kaizene369

💗كانال حال خوب 💗

22 Nov, 08:42


ﺑﺨﺸﻨﺪﻩ ﺑﻮﺩﻥﺑﯿﺶ ﺍﺯ ﺁﻧﮑﻪ
ﺗﻮﺍﻧﺎﯾﯽ ﻣﺎﻟﯽ ﺑﺨﻮﺍﻫﺪ
ﻗﻠﺐ ﺑﺰﺭﮒ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﺪ....

@kaizene369

💗كانال حال خوب 💗

22 Nov, 08:42


چقدر این متن قشنگه:
«اگر که قسمتت بار سبک نیست،
برایت شانه‌هایی قوی،
اگر که سهمت زندگی آسان نیست،
برایت اراده‌ای محکم،
اگر که زمانه‌ات نامهربان است،
برایت دلی مهربان،
و اگر که روزگارت کم مداراست،
برایت سینه‌ای صبور آرزو می‌کنم.
به امید اینکه خیلی زود،
باقی روز و شب‌هایت
بی‌فکر و خیال بگذرد..»


@kaizene369

💗كانال حال خوب 💗

22 Nov, 08:41


اما من باور دارم که یک روز
تقاص آنچه با ما کرده اند را
آدمی دیگر برایشان جبران میکند ...


@kaizene369

💗كانال حال خوب 💗

22 Nov, 08:41


هر کس نون و نمکتون رو خورد
که نمیشه بهش گفت رفیق
شاید طرف گرسنه باشه !!!

@kaizene369

💗كانال حال خوب 💗

22 Nov, 08:41


‌ با کسی از راه دوستی، دشمنی نکن،
امتیاز بی‌ذاتی، هیچ جا ثبت نشده .


@kaizene369

💗كانال حال خوب 💗

22 Nov, 08:41


‌ حالم را می‌خواهی بدانی؟
درختی را تصور کن
که تبر خورد و نیفتاد .

@kaizene369

💗كانال حال خوب 💗

22 Nov, 08:41


تو راه موفقیت
فقط خدا رو داشته باش
بقیه‌ رو بزار برای روز تماشات

@kaizene369

💗كانال حال خوب 💗

22 Nov, 08:41


𝐨𝐮𝐫 𝐛𝐢𝐠𝐠𝐞𝐬𝐭 𝐫𝐞𝐠𝐫𝐞𝐭𝐬 𝐚𝐫𝐞 𝐭𝐡𝐞 𝐜𝐡𝐚𝐧𝐜𝐞𝐬 𝐰𝐞 𝐝𝐢𝐝𝐧'𝐭 𝐭𝐚𝐤𝐞.

بزرگترين حسرت ما آدمها فرصت هاى
از دست رفتمونه.

@kaizene369

💗كانال حال خوب 💗

22 Nov, 08:40


#بی_آبان_8



_گریه کردی؟
نگاهش به رو به رو بود و من سریع و بدون فکر گفتم: نه نکردم بدون اينکه نگاهم کند آفتاب گیر ماشین را پایین داد و گفت: گریه کردی.. خودم را در آینه آفتاب گیر دیدم پلک هایم پف کرده و زیر
چشمم قرمز شده بود.
_چرا میذاری اذیتت کنه؟
_کی؟!
کلا عادت کردی خودتو بزنی به اون راه نه؟ واقعا ناراحتی من برایش مهم بود؟ پشت چراغ قرمز سه زمانه ایستاد. نگاهم کرد طولانی... بعد به حرف آمد.
_تو دیگه اون بچه هشت ساله نیستی که سر دوتا مداد بهت تهمت دزدی بست. همین اول کار جلوش دربیا.
دندان روی هم فشردم؛ او از کجا می دانست؟ ماشین را به حرکت دراورد و گفت:
_اونجوری نکن.. طوری که هما کف خونه مامان بزرگ جار زد همه عالم و آدم فهمیدن .
به جان کناره ی ناخنم افتاده بودم و آهسته لب زدم: اون چندتا مداد رنگی که مال سما بود توی جا مدادیم جا مونده بود. داشتیم با هم مشق می نوشتیم. از قصد برنداشتم به سمتم چرخید و با خشمی که نمی توانست در صدایش پنهان کند گفت: برای من چرا توضیح میدی؟ برو برای اونایی بگو که گ*ه خوری اون زنیکه ی روانی رو قبول کردن. من که باورت دارم باورت دارم چون این خونواده رو می شناسم .
یک تکه از پوست کنار ناخنم را با قدرت کندم و نالیدم: اونا یعنی کیا؟
_دستتو چیکار کردی؟ خود زنی داری مگه؟ انگشتم به خون افتاده بود. ماشین را به کنار خیابان کشید دور خودش می گشت که دستمال پیدا کند. آخرش هم خم شد یکی از کیسه های صندلی عقب را باز کرد و یک جعبه دستمال کاغذی برداشت بازش کرد چند برگ بیرون کشید و روی دستم گذاشت .
_ فکر کردی نمیدونم برات نمی خرید؟ هیچ وقت اون چیزایی که دوست داشتی برات نمی خرید. اون موقعی که وارد این خونواده شدی من هجده سالم بود. خوب یادمه. همش چشمت به دست سما و سارینا بود مگه بابات ندار بود؟ اون موقع مثل الان یه شعبه ایران خودرو نداشت ولی مدیر کنترل کیفی همونجا بود. دستش به دهنش میرسید خوبم می رسید. اشکم که فرو ریخت با ناباوری نگاهم کرد و گفت: گور بابای همشون گریه نکن.
از اشک هایی که دم مشکم بود بدم میامد اما دست خودم نبود پشت سر هم فرو می ريختند.
_از دخترایی که فوری گریه می کنن خوشم نمیاد بس کن! دستمال دیگری به دستم داد و گفت: پاک کن اشکاتو.
بعد هم صاف نشست استارت
زد و گفت:میری خونتون دیگه؟
_آره ولی همین جا پیادم کن خودم میرم راهنما زد تقاطع را دور زد و گفت : منم نمی خوام هما منو ببینه دردسربشه برات. سر کوچه تون پیادت می کنم .
دستمال های مچاله شده را در جیب کنار کوله ام چپاندم و ساکت ماندم اما او گفت: بابات خبر داره؟ خودش گفت و خودش هم در جواب خودش پوزخند زد
_منم یه چیزایی میگم, مگه ميشه خبر نداشته باشه؟ صدایش را آهسته کرد و گفت: مردیکه بی عرضه! با دهان باز
نگاهش کردم و گفتم:
_شنیدم بی خیال نیم نگاهی کرد و گفت: دروغ میگم بگو دروغ میگی.
و چقدر پررو بود این مرد.
_بریم ناهار بخوریم؟
_ نه میرم خونه حالا امروز دوبار ناهار بخور چی می شه مگه؟! برای اینکه از دستش خلاص شوم گفتم: مگه نمی خوای خریدای خاله هاجرو ببری؟ همین الانم کلی دیر شده اون که برا شام میخواد اسمش شامه از صبح باید تدارک ببینه دقیق نگاهم کرد.
_عه؟ خونه داری هم بلدی؟ نگاهم را به خیابان دادم و با خودم گفتم مگر می شود دخترِ مامان لطیفه ی کدبانو باشی و خانه داری بلد نباشی؟! سر کوچه نگه داشت دستی را بالا داد و گفتم: ممنون که رسوندیم... من من کردم و خواستم بگویم کسی نفهمد با تو به خانه برگشتم که خودش گفت: نمی گم! نیاز نیست گوشزد کنی. گوشه لبم پُر استرس بالا رفت و دستم نرسیده به دستگیره گفت: شمارمو بزن برگشتم به سمتش,
_چی؟ به موبایلم اشاره زد . شماره مو بزن اون تو داشته باشی.

💗كانال حال خوب 💗

22 Nov, 08:40


#بی_آبان_7



کمی نگاهم کرد و من گفتم: به نام هما امینی درسته؟ به چشمانم زل زده بود و گفت: آره همینه.
قدم که عقب گذاشتم گفتم:
دمت گرم.. این کار را کرده بود که هر زمان خواست پرینت تماس ها و پیام هایم را بگیرد اما چرا؟ چه فکری در مورد من کرده بود؟ قصدش چه بود به جز محدود کردن و در قفس کردن من؟ آنجا بود که غم تمام جانم را گرفت. هه غصه ام شد از راهی که پا گذاشتم. از آزادی و آرامشی که داشتم و حالا ندارم و این تازه شروعش بود. روی نیمکت پیاده رو نشستم. زانو در شکم جمع کردم و نگاهم افتاد به بوته ی گل همیشه بهار زرد بود و نارنجی لب باز کرد و گفت: اشتباه کردی؟ خب درستش کن! سر چرخاندم و گونه روی زانو گذاشتم. هميشه بهار هم مثل نامش خجسته بود. چه کنم که درست شود؟ همین حالا سوار اتوبوس شوم و به خانه ی مامان لطیفه برگردم درست می شود؟.. نگفتم فرار کن» گفتم درستش کن.  صدای هميشه بهار بود. نگاهش کردم؛ شاداب و سرحال میان برگ های سبزش نشسته و لذتش را می برد. چرا اینقدر خوشحالی تو؟ چرا نباشم؟ نفسم را بیرون دادم و گفتم: دو روز دیگه پاییز میاد خزون ميشه یادت رفته؟ من هميشه بهارم. با صدای نکره ی بوق ماشینی از عوالمم بیرون پریدم. بلند شدم و خلاف جهت باغچه ای که همیشه بهار آنجا بود قدم برداشتم روز اول دانشگاه تقریبا همه چیز تق و لق بود. حتی چند نفر هم نيامده بودند. و من مثل ننه مرده ها گوشه ای نشستم نه با کسی حرف زدم و نه از خوشمزه بازی دو نفر از بچه ها خندیدم از دانشکده بیرون زدم و در مسیر نرده های فلزی پیاده رو که متعلق به باغ دانشکده خودمان بود و انتهایش وصله می خورد به آرامگاه حافظ قدم زدم. شاید بد نبود سری به حضرت حافظ می زدم. چقدر دلم تنگ بود چقدر ...
_آبان؟
به سمت خیابان چرخیدم ماشین نقره رنگی کنار خیابان ایستاده بود راننده پیاده شد و من نویدی را دیدم که با لبخند پهنی نگاهم می کرد.بی اختیار بند کوله ام را روی شانه چنگ زدم, مطیعانه چند قدم به سمتش رفتم. آن سمت جوی آب ایستادم و سلام کردم
_سلام خسته نباشی.
_ممنون کلاسات تموم شد؟ دانشگاه منو از کجا پیدا کردی؟
_مگه شیراز یه دانشگاه دولتی بیشتر داره؟! آره بیشتر داره با خوشمزگی گفت: .عه؟ نمیدونستم! هنوز ایستاده بودم و او گفت: بیا بالا حالا .
این پا آن پا کردم و گفتم: نه جلو دانشگاه وجهه خوبی نداره خندید. طوری که سرش به عقب رفت و بعد دستش را روی سقف ماشین دراز کرد.
_ بیا بالا ترم اولی. وجهه چی هست اصلا؟ بهانه آوردم؛
_میخواستم برم حافظیه.
_حافظ حالا حالاها همین جاست قرار نیست در بره .
پا گذاشتم توی باغچه و از روی جوی پریدم نوید سوار شد و من با تپش قلب کنارش نشستم. برگشت به صورتم دقیق شد در حالی که لبخند پهنی داشت.با گونه های گر گرفته سر به زیرانداختم و او گفت: .خجالت می کشی؟ نکش بابا!... چی گفتم مگه؟ احتمالا برای اینکه من معذب تر از اين نباشم پرسید؛ چه روزایی کلاس داری؟ صندلی عقب پر از کیسه و نایلون های موادغذایی, میوه و سبزی بود.
_اینا چیه؟
_خریدای امشبه دیگه.
_امشب؟ نگاهم کرد.
_خبر نداری؟ پا گشای نگین و شوهرشه همه دعوتن نگاه از نگاهش
دزدیدم ...آهان
_نگفتی چه روزایی کلاس داری ولی امروز یکشنبه ست منظورش این بود که حداقل یکی از روزهای هفته که کلاس دارم را می داند! . گریه کردی؟

💗كانال حال خوب 💗

22 Nov, 08:40


#بی_آبان_6



کار هماست؟ شاید هم اشتباه می کنم ولی اگر کار او نیست کار چه کسی ست؟ وسط پیاده رو ایستادم. کلافه دستی به لبه ی مقنعه ام کشیدم حسم می گفت کار خودش است. و خاک بر سر من که با سادگی پسورد موبایلم را در اختیارش گذاشتم؛ مثلا می خواستم اعتمادش را جلب کنم. تعداد زیادی شماره داشتم و از همه مهمتر شماره سودی تنها رفیقم. در حالی که چیزی به گریه کردنم نمانده بود شماره ی مامان لطیفه را از حفظ گرفتم. چند بوق خورد و صدایش در گوشی پیچید بله بفرمایید!
_مامان؟
_جون مامان. الهی قربونت برم آبانم کجایی دختر بی وفا؟
با بغضی که از سر دلتنگی در صدایم موج می زد گفتم: خوبی مامان؟
_ چرا رفتی دیگه نیومدی؟ می دونی چقدر چشم انتظارت بودم؟ قطره اشکی چکید و مامان لطیفه گفت: الان کجایی؟
بیام ببینمت
_باید برم دانشگاه .
_خب برای ناهار تموم میشی بیای؟ خورش کرفس میپزم.
بغضم را قورت دادم و گفتم: نمی تونم مامان هما منع کرده کمی مکث کرد و بعد صدایش را شنیدم" امان امان ...
_از این به بعد شاید خیلی کم بتونم بهت زنگ بزنم. تو ببخش . شمارتم که عوض کردی. سه روزه هرچی زنگ میزنم میگه خاموشه.
شماره ام؟ صفحه موبایلم را جلوی صورتم گرفتم و همانطور که هندزفری به گوشم بود گفتم: من شمارمو عوض
نکردم. همونه .
_این شماره ای که من دارم می بینم شماره ی خودت نیست.
با صدای لرزان گفتم: مامان میشه شماره رو برام بخونی؟ شماره را خواند و من تنها خودکاری از کیفم بیرون کشیدم و عدد ها را کف دستم یادداشت کردم. حتما سودی هم به همین دلیل چند روز است تماس نگرفته و پیام نداده بود. چه موقع سیم کارتم را عوض کرده که من نفهمیدم؟ هدفش از این کار چه بوده؟ قدم تند کردم به سمت سوپر مارکتی که آن نزدیکی بود و گفتم: سلام آقا این اطراف دفتر خدمات پیشخوان هست؟
_یکی هست چهارراه بعد پله می خوره میره پایین. تا چهار راه بعد دویدم و در حالی که نفس نفس می زدم پله های دفتر پیشخوان را دو تا یکی پایین رفتم. دستم را مقابل مرد جوان گرفتم و گفتم : آقا سلام. می خوام ببینم این شماره به نام کیه بدون اینکه سرش را از مانیتور بلند کند گفت : امروز نت ضعیفه سایت دیر باز ميشه باید منتظر بمونی دست عقب کشیدم و تکیه زدم به پیشخوان گلویم خشک شده و شقیقه ام درد می کرد موبایلم لرزید: هما بود
_سلام مامان!
_کجایی؟
دارم میرم دانشگاه... وسط حرفم پرید و گفت : فکر کردی خونه من مثل خونه اون مامان بزرگت بی در و پیکره هر وقت دلت خواست بری هر وقت دلت خواست بیای؟
_خواب بودی نمیخواستم بیدارت کنم .غلط کردی که رفتی غلط میکنی که بهانه میاری سکوتم بغض آلود بود و او فریاد کشید. برای اولین و آخرین بار می گم بهت خونه ی من قانون داره هر کاری بخوای بکنی باید من بدونم. بخوای بشاشی هم باید از من اجازه بگیری. فهمیدی؟ لبم به هم دوخته شده بود و او بلند تر فریاد کشید.
_ فهمیدی؟
فهمیدم لحن صدایم چیزی جز ناله نبود...
شماره رو بخون خانم برایش خواندم و گفت: برای چی می خوای بدونی؟ من نمیتونم اطلاعات خط کس دیگه رو در اختیار بذارم موبایلم را بالا بردم و گفتم: این خط الان رو گوشیمه با شک و تعجب نگاهم کرد.
_ چطور نمیدونی سیم کارت رو گوشیت به نام کیه؟ با درماندگی گفتم: آقا جریان داره. خواهش می کنم من یه اسم میگم شما بگو هست یا نه! کمی نگاهم کرد و من گفتم: به نام هما امینی درسته؟ به چشمانم زل زده بود و گفت: آره همینه .
قدم که عقب گذاشتم گفت:

💗كانال حال خوب 💗

22 Nov, 08:40


رمان #بی_آبان

📙قسمت شش و هفت و هشت 📙

@kaizene369

💗كانال حال خوب 💗

22 Nov, 08:07


بابام رفته بود شیرینی بخره ولی دست خالی برگشت

همزمان با رسیدن بابام، مهمونامون هم رسیدن و یه بسته شیرینی برامون آورده بودن

مامانم که فکر کرده بود شیرینی رو بابام خریده، چید تو ظرف و آورد تعارف کرد به مهمونا!
حالا هی میگه تورو خدا ببخشید ما هیچ وقت از این شیرینی آشغالیا نمیخریدیم 😂😂😂

💗كانال حال خوب 💗

22 Nov, 08:05


یه دوس‌دختر شکمو داشتم، هر بار همو می‌دیدیم می‌گفت گرسنمه بریم رستوران


آخرا دیگه اوضاع مالیم خوب نبود از خونه براش لقمه می‌بردم😂😂😂

💗كانال حال خوب 💗

22 Nov, 08:04


همه فڪر میڪنن رازدارم
ولے واقعیت اینه من یادم میره چے گفتین

☹️😂

💗كانال حال خوب 💗

21 Nov, 10:23


یه دیالوگی اخیرا شنیدم،
به نظرم خیلی جالب بود،
میگفت:
"شاید تلخ باشه
ولی ما بین افراد حسود
با چهره های صمیمی
زندگی می‌کنیم"
همین قدر درست...!


🥾

💗كانال حال خوب 💗

21 Nov, 10:21


امیر علی



💗كانال حال خوب 💗

21 Nov, 10:07


شما هم تو خونتون یه مُشما پر از مُشما دارید؟؟؟

😂😂

💗كانال حال خوب 💗

21 Nov, 10:07


با مصیبت یه داروخونه شبانه روزی پیدا کردم، رفتم تو پسر و دختر فروشنده اون ته تو تاریکی بغل هم نشسته بودن چه عشق‌بازی ای می‌کردن

همون جوری بی‌صدا عقب عقب برگشتم اومدم بیرون، زشت بود به‌خاطر قرص اسهال این آرامش‌ و به هم بزنم

😂🤦‍♂

💗كانال حال خوب 💗

21 Nov, 10:06


ایناااایی که پستا رو میخونن  ولی لایک نمیکنن
همونایین که خرما میخورن فاتحه نمیخونن

بترسید از روز قیامت

😂🤦‍♂
‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‎

💗كانال حال خوب 💗

21 Nov, 10:01


بعد از دو ماه چت با دوس دخترم،
گفتم
نمیخوای عکستو به من نشون بدی خوشگلم؟؟
اونم اینو فرستاد برام،
گفتم
ای جااانم تو کدومی؟
گفت

اونی که نشسته داره چیپس میخوره
😕

💗كانال حال خوب 💗

21 Nov, 10:00


💞💕🍭💖👼


من اوومدددددممممممم......

💗كانال حال خوب 💗

21 Nov, 09:56


💗كانال حال خوب 💗 pinned an audio file

💗كانال حال خوب 💗

21 Nov, 09:54


‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌
پنجشنبه است و ياد درگذشتگان😔

🪔 مادر مهربانی، پدر عزیزے
🕯فرزند دلبندے
🪔 رفیقی دوست داشتنے
🕯همسایه خوبے
🪔 و همه آنهایے ڪہ رفته اند
🕯را یاد کنیم با دادن خیرات 🔻
🪔 فاتحه و صلواتی🙏


‌‌‎‌‌‎‌

💗كانال حال خوب 💗

21 Nov, 09:54


😋😋😋

🍂🌻🍂خورشت داود پاشا😍😍😍😍

💗كانال حال خوب 💗

21 Nov, 09:53


اینم پی وی من
😂😂😂😂😂😂

💗كانال حال خوب 💗

21 Nov, 09:53


‏حوزه علمیه نیستم ولی طلبه زیاد دارم.

😁😁😁

💗كانال حال خوب 💗

21 Nov, 09:53


ظهرتون زیبا و شاد
خوشرنگ ترین ظهر دنیا
با عـشق و دوستے
و آرزوی سلامتے وخوشبختے
با لحظه هایی پر از خوشی
برای شما مهربانان
روز و روزگارتان شاد
زندگیتون دلپذیر

ظهرآخر هفته تون مملو از شادی

💗كانال حال خوب 💗

21 Nov, 09:53


ظهرت بخیر همگروهی

يه ظهر قشنگ
   يــه دل خـــوش
      یــه جمع صـمـیـمی
         آرزوى‌ من بــراى شمــا
            ظهرتون عاشقانه و شاد

💗كانال حال خوب 💗

21 Nov, 09:52


🕯اولین پنجشنبه
🍁آذرماه و ياد عزیزانمان

🕯پنجشنبه میآید که یادمان بیاورد
🍁کسی بود که فکرش را نمی کردیم
🕯یک روز نباشد...
🍁بيشتر قدر پدر، مادر
🕯و همه عزيزانمان را بدانيم
🍁فرصت بيش از آنچه
🕯فكرش را ميكنيم كوتاه است
🍁فاتحه ای ره توشه میکنیم.
🕯باشد که پروردگار
🍁بیامرزدشان و بیامرزدمان

💗كانال حال خوب 💗

21 Nov, 08:49


عقاب ایران پراش ریخت

💗كانال حال خوب 💗

21 Nov, 08:48


برای گرفتن دزد کمین کرده بود!

یعنی خود بتمن و سوپرمنم اینجوری نمیتونن دزد بگیرن.
ولی قشنگ مشخص بود طرف کشتی بلدو چغرو بد بدنه. اول رفت برا زیرگیری دزده خیمه زد دید راه نمیده سریع رفت کُنده کشی کرد.
خیلی خوب بود:))

💗كانال حال خوب 💗

21 Nov, 08:41


ماهی پرید مار رو شکار کنه اما این مار بدجور خودشو پیچونده بود!

💗كانال حال خوب 💗

21 Nov, 04:59


#مراقبه_امروز
اول آذر ۱۴۰۳

امروز اینگونه هستم

کمی به روزم عشق می‌دهم تا دنیا با موهبت هایش من را به زندگی عاشق تر کند

ایمان دارم امروز همه انسانها در جهت خیر و

نیکی من قدم بر میدارند


💟 خداوندا سپاسگزارم🙏

این مراقبه را 7 مرتبه با صدای بلند برای خود تکرار نمایید.

💗كانال حال خوب 💗

21 Nov, 04:45


دختران تبریزی با «بیداد» استاد مشکاتیان.


نمی شود بنشینی بگویی :
حال من خوب شو!
بلند شو
دوش بگیر
عطر بزن
برو بیرون
با هر کی چشم در چشم شدی
بخند
و حال خوب بخر
به نرخ محبت...

هرروز یه موزیک گوش کنید💃💃💃

••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌✿⃟🍁 @kaizene369
••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

💗كانال حال خوب 💗

04 Nov, 19:59


چه زیبا سروده مولانا:
در جهان هر چیز چیزی جذب کرد
گرم، گرمی را کشید و سرد، سرد

💗كانال حال خوب 💗

04 Nov, 19:53


‏چقدر خوبی تو دختر، چه صدایی داری

💗كانال حال خوب 💗

04 Nov, 19:53


#موسیقی_بی‌کلام


گاهی لحظه‌های سکوت، پرهیاهوترین دقایق زندگی هستند؛ مملو از آنچه می‌خواهیم بگوییم ولی نمی‌توانیم.

🌙⭐️باهم بشنویم
🌙⭐️موزیک پایانی
🌙⭐️شبتون بخیر

••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌✿⃟🍁 @kaizene369
••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

💗كانال حال خوب 💗

04 Nov, 19:50


قامت شب پُر می شود
از خیال آبی تو

ساعت شعرم را
کوک می کنم
به وقت صفر عاشقی

دلتنگیم را نوازش می کنم
واژه ها را می خوابانم

قلم را محیای نوشتن
از تو می کنم

پنجره ی بودنت
را باز کن

مرا مهمان آغوش یاس
خیالت کن

در این ساعت دلدادگی
❤️❤️:❤️❤️


••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌✿⃟🍁 @kaizene369
••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌.‌

💗كانال حال خوب 💗

04 Nov, 19:44


من غریب ترین زن را میشناسم
از سپیده ی صبح
تا سیاهی شب
چندین بار فرو میریزد...
ولی حاضر نیست بعضی نبودن ها رو
با بعضی بودن ها پر کند...!


#فرشید_عسگری



••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌✿⃟🍁 @kaizene369
••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

💗كانال حال خوب 💗

04 Nov, 19:43


⭐️🌙
به چشم هايش معتادم
شب ها
به تخت مي بندند مرا
ستاره ها
و پشتِ هم چشمك مي زنند
كه شايد ترك كنم جادوي چشمش را!!

#ساناز_يوسفي



••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌✿⃟🍁 @kaizene369
••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

💗كانال حال خوب 💗

04 Nov, 19:33


⭐️🌙
هرچه بیشتر او را می‌شناسم، در چشمم ارجمندتر می‌شود ..

پذیرفتن واقعیت سخت نیست، پذیرفتن دلتنگی سخت است. آنچه که مرا درد داده، عشق داده و زخم‌هایش را سپاس دارم ..


به زبان عین‌القضات : حساب عاشق با عشق است نه معشوق ..💞

••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌✿⃟🍁 @kaizene369
••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

💗كانال حال خوب 💗

04 Nov, 19:31


❤️به نام عشق

🎙رضا ملک زاده

مگر خدا وعده‌ی گیسوانی مثلِ گیسوی تو را در بهشت؛
آن هم به برگزیدگانی از نیکوکاران نداده بود!؟
پس تو اینجا، چه میکنی؟

افشین یداللهی💞


••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌✿⃟🍁 @kaizene369
••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

💗كانال حال خوب 💗

04 Nov, 19:21


خودش گفته از رگ کردن بهت نزدیک ترم ،
نگران چی هستی؟ خدا که دروِغ نمیگه .‌‌..

@kaizene369

💗كانال حال خوب 💗

04 Nov, 19:21


یک دعای ویژه
الهی نفر بعدی که به آرزوش میرسه
تو باشی و طعم خوب آسایش و آرامش
را هر لحظه در زندگیت احساس کنی
الهی که درهای رزق و روزی فراوان
به روت باز بشه و تمام خیر و خوبی ها
سر راهت قرار بگیره
الهی آمین یا رب العالمین🤲

@kaizene369

💗كانال حال خوب 💗

04 Nov, 19:21


نصیحت امشب :👌👌👌

بزرگترین لطفی که میتونی
در حق خودت بکنی
اینه که از هر کسی
حس و انرژی منفی میگیری
از زندگیت حذفش کنی .
خودت با ارزش ترین فرد
زندگی خودتی نذار یه نفر ،
دو بار حالت رو بد کنه.

@kaizene369

💗كانال حال خوب 💗

04 Nov, 19:21


الهی ...
شب بدون فکر و خیال ،
بدون نگرانی فردا ،
جشماتو ببندی
شب ب‌خیر

@kaizene369

💗كانال حال خوب 💗

04 Nov, 19:20


دختره گوشیشو آورده ،بفروشه
میگم :خانوم گوشیتون
کارتن داره ؟؟

میگه : کارتن نه،
ولی فیلم زیاد داره...

@kaizene369

💗كانال حال خوب 💗

04 Nov, 19:20


خدا جان
هر سازی زدی رقصیدیم؛
حداقل
یکم دلار شاباش بده
...

@kaizene369

💗كانال حال خوب 💗

04 Nov, 19:20


ای تو اون روحت ...🤣🤣🤣

@kaizene369

💗كانال حال خوب 💗

04 Nov, 19:19


آدم ضعیفی نبود؛
اما دیگر حوصله سختی ها را نداشت
میل عجیبی به گریز پیدا کرد
به ندیدن ، ندانستن
رفتن برای همیشه ...

@kaizene369

💗كانال حال خوب 💗

04 Nov, 19:19


مادر
تنها کسی است که
حتی اگه خودت مادر بشی
بازم بهش نیاز داری .‌..
پدر❤️و مادر❤️

@kaizene369

💗كانال حال خوب 💗

28 Oct, 20:34


🌺امروز چند شنبه است؟
🎂چندم کدام ماه یا کدام سال؟
🌺امروز چند سال
🎂 از من میگذرد؟
🌺چیزی به یاد نمی آورم!

🎂جز اینکه امروز اکنون است
🌺و اینجا زمین است
🎂و من امروز به دنیا آمدم
🌺به رسم عادت تولدم مبارک

🎂آبان ماهی عزیز🎂
🌺تولدت مبارک 🌺

@kaizene369

💗كانال حال خوب 💗

28 Oct, 20:33


💕" هشتم" آبان ماهی تولدت مبارک 💕


💕بهترینها را برایتان آرزو می کنیم💕

@kaizene369

💗كانال حال خوب 💗

28 Oct, 20:29


باید یاد بگیریم دوستی‌مونو با آدم‌ها تا موقعی که زنده‌ن نشون بدیم، نه بعد از مردن‌شون. بعد از مردن‌شون، روال من اینه که بذارم‌شون به حال خودشون.


📚گتسبی بزرگ
✏️اسکات فیتز جرالد

#موسیقی_بیکلام⚘️


🌙⭐️پست آخر شبتون به خیر

••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌✿⃟🍁 @kaizene369
••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

💗كانال حال خوب 💗

28 Oct, 20:25


❤️❤️:❤️❤️

دراین صفر عاشقی❤️

چگونه بفرستـــم

♥️تپش هاى قلبم را

براے تـــو

♥️تـا باور كنـــے

قلبم هر لحظه برای

♥️تو می زند عشقـم


❤️❤️:❤️❤️
صفرعاشقی مبارک

‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌✿⃟🍁 @kaizene369
••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

💗كانال حال خوب 💗

28 Oct, 19:35


خسته ام؛
مثل کسی که دکتر برایش تا ابد،
استراحت مطلق تجویز کرده
مثل کسی که کنج کافه ای به عاشقی کردن
دیگران نگاه میکند و حسرت میخورد
مثل کسی که همیشه میخندد
تا نفهمند دردش را
مثل کسی که مغلوب سرنوشت شده
مثل کسی که به امید تکرار شدن
خاطراتش زنده است
خسته ام
و تنها تو میتوانی مرهمم باشی ...

ایمان شجاعی


••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌✿⃟🍁 @kaizene369
••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

💗كانال حال خوب 💗

28 Oct, 19:31


سنگینی تنهایی از نبودن دیگری نیست
سنگینی تنهایی به‌ خاطر جدایی از خود است، آنکه دلت برایش تنگ شده، خودت هستی ...

#اشو

••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌✿⃟🍁 @kaizene369
••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

💗كانال حال خوب 💗

28 Oct, 19:27


دل بریدی از دلم، گفتی که از من دلخوری
با دلی دیگر دلت پیوند میخواهد بگو

کاش تحریم مرا، لبخندهایت بشکند
یا اگر جز من کسی لبخند میخواهد بگو

هرچه منت میکشم، کمتر به باور می رسی
دوستت دارم، اگر سوگند می خواهد، بگو

#سعید_رجب_پور


••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌✿⃟🍁 @kaizene369
••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

💗كانال حال خوب 💗

28 Oct, 18:36


خوش قلب ترین آدم ها
اونایی اند که نگران تأثیر
حرفاشون روی قلب
بقیه اند

شبتون بخیر

@kaizene369

💗كانال حال خوب 💗

28 Oct, 18:35


برق اتاق خوابتان را
که خاموش می کنید تا بخوابید
فقط به این فکر کنید
آنها که بهترین خبر زندگی شان را
روی صفحه ی گوشی هایشان دیدند
شب قبل آن بی خبر بودند
شاید شما همان آدم باشید…

@kaizene369

💗كانال حال خوب 💗

28 Oct, 18:34


آرزو میکنم
هر آنچه در این لحظه
از دل مهربونت میگذره
به نسیم لطافت خداوند
بر تو روا گردد ، و در پناه حق باشی
الهی آمین

@kaizene369

💗كانال حال خوب 💗

25 Oct, 10:44


@kaizene369❣️

💗كانال حال خوب 💗

25 Oct, 09:21


#تژگاه_323



چشمهای دریده اش مرا وحشت زده میکنند...نفس زدنهای پر از خشمش را که میبینم ، شگفت زده تر از قبل میشوم...
قلبم تند میزنه از ترس... از وحشت...از شگفتی...با همان دستی که محکم روی دهانم قرار داده ، هولم میدهد و به یخچال میچسباند:نمیخوام حتی یک کلمه بشنوم... این چند روز لال میشی آرام...بشنوم صداتو کار دستت میدم میشناسی منو!...
حرفهایش مثل خنجر در قلبم فرو میروند!...
اشک که در چشمانم میجوشد ، فشار دستش بیشتر میشود و غرشش سهمگین تر:قبلا همه ی حرفاتو شنیدم...با این اشکا مظلوم نمایی نکن...با این چشمات گولم زدی...با همین چشمات بیچارم کردی!....
مشتش کنار سرم مینشیند و من با شنیدن صدای مهیبش ، از ترس پلک میبندم و میلرزم...سر کنار گوشم میچسباند و کلمه کلمه میگوید:گفته بودی...گفته بودی انتقام میگیری اما من احمق..
بار دیگر مشت میزند روی در یخچال و گمانم له شده باشد...بی توجه به لرزش هیستریک تن من فریاد میزند:من خر بهت بال و پر دادم!...
سرم را تکان میدهم و اشکهایم دستش را خیس میکنند...حالش خراب است..میترسم بلایی سرش بیاید...دستش را برنمیدارد... پیشانی اش کنار سر من ، و روی در له شده یخچال مینشیند:میخواستی ماهان رو هم بفرستی بالای دار...؟اینقد کینه داشتی...؟
مغزم برای ثانیه ای قدرت هضم کلماتش را ندارد...اما او نفس میزند و آهسته ، با صدای خش گرفته اش میگوید:هیچکدوم از محبتای من چشمتو نگرفت...میدونستم هدفت چیه و بازم مثل خر عشق ریختم 
به پات...
جمله اش در گوشم زنگ میزند...میخواستی ماهان رو هم بفرستی بالای دار...؟دستهایم را بالا می آورم و با همه ی توانم دستش را چنگ میزنم...دریغ از یک اپسیلون فاصله...
چگونه میتواند...؟چگونه میتواند با این حجم از غصاوت حرف بزند...؟میداند با گفتن این جملات چقدر عذابم میدهد اما ادامه میدهد:سر مزار مأوا بودیم...قشنگ یادمه...گفته بودی کاری میکنی دردی رو که خودت و خانوادت کشیدین رو با ذره ذره ی گوشت و خونمون حس کنیم...
فشار دستش روی دهان و گلویم بیشتر میشود و من کم کم در مرز خفگی قرار میگیرم:با اون مرتیکه حروم لقمه دست به یکی کردی.. مثل یه احمق دنبالت دویدم... اون آتیش و وقتی به آقاجونم نگاه میکردی  تو چشمات میدیدم و جای اینکه جلوت وایسم ، مثل بت میپرستیدمت....
لبهایش به گوشم میچسبند و غرشش ، پرده ی گوشم را تقریبا پاره میکند:هنوزم بهش زنگ میزنی...؟؟؟حرف بزن تا همینجا دفنت نکردم!!...
خون در رگ هایم منجمد میشود...سرم را به شدت تکان میدهم و او انگار که حالش خراب تر از قبل شده باشد با یک فشار دیگر مرا رها میکند و سمت وسایل آشپزخانه یورش میبرد...لبهای دردناکم میلرزند...
شانه هایم...پاهایم...او فریاد میزند: میکشمش....تیکه تیکه ش میکنم...
میز واژگون میشود...جعبه های پیتزا متلاشی میشوند...ظرف ها یکی یکی پایین میافتند و او بی توجه به رنگ گچ من ، دوباره سمتم خیز برمیدارد:فقط یک کلمه بگو...انگشتش را بالا می آورد و با آن حال وحشتناک تکرار میکند:یک کلمه بگو و خلاص...آخرین باری که بهش زنگ زدی کی بود...؟
کلمه ها را به زور به آوا تبدیل میکنم...انگار که زبانم سر شده باشد:به خاک مادرم قسم میخورم جز تو...
با آن موهای آشفته ی روی صورتش جلوتر می آید:هیس...ساکت...فقط بگو آخرین بار کی بهش زنگ زدی...؟
چشمهایم روی حرکاتش دو دو میزنند... امشب چقدر ترسناک به نظر میرسد...
درست مثل شبی که دست روی گردنم گذاشته و میخواست راه نفسم را ببندد... گفته بود با غیرتش بازی نکنم...گفته بود میکشد..چشمهای سرخش نزدیکتر میشوند و من ترسیده تر:چند روز بعد اتیش سوزی انبار...به خدا بهش گفتم دیگه به کمکش احتیاج ندارم...گفتم پشیمون شدم...اگر میخوای برو از خودش بپرس...اصلا برو مخابرات و ریز مکالمه هامو بگیر...
کلمات را تند و پشت سر هم میگویم...
انگار ترس دارم که هر لحظه جمله ام را قطع کند.اما او آرام نمیشود.هنوز یک ذره هم از سرخی چشمانش کم نشده است:برو 
تو اتاق...درو هم قفل کن!...
دندانهایش روی هم چفت شده است... هیچ چیز از خشمش  کم نمیکند...
_د یاالااا!....
فریادش بار دیگر مرا از جا میپراند ، و ترسی که در دلم جا انداخته باعث میشود با همان پای زخمی سمت اتاق بدوم!...حال خرابش درست بشو نیست...با هیچ جمله ای...
کلید را در قفل در میچرخانم و همانجا سر میخورم...دیگر حتی گریه هم کاری برای من نمیکند...من این زندگی را باخته ام...با هیچ کلمه ای معراج قبل نمیشود...او اعتمادش را دیگر ، نسبت به من از دست داده است.. چه فرقی میکند از آن چهار پایه آویزان شوم...و یا تا صبح  ، از غم از دست رفتن این عشق ، جان دهم...!؟ من دیگر با یک میت ، هیچ فرقی ندارم...

💗كانال حال خوب 💗

25 Oct, 09:21


#تژگاه_321



آن داروی بیهوشی...لبهای چفت شده ام میجنبند تا باز شوند...باز شوند و بپرسند...
اما نگاه تو خالی او پاهایم را که میبیند ، بالا می آید...خیلی عادی سر میچرخاند سپس در یک حرکت ، دست  زیر زانوها و کمرم می اندازد و بلندم میکند...
_منو دزدیدی....چرا...؟
سکوت حاکم شده ی بینمان را من ، با صدای گرفته ام میشکنم...
او اما ترجیحش این است که سکوتش را ادامه دهد...از در اتاق رد میشود و من دیوانه باید اعتراف کنم،دیگر داشتم برای این در آغوش کشیدن های یک هویی اش ، میمردم!...میشود گونه ام را به سینه اش بچسبانم...؟همانجایی که طبق معمول ، از دکمه های باز شده ی یقه اش پیداست... روی تخت مینشاند مرا.. منی که نمیخواهم از او جدا شوم:نمیخوای باهام حرف بزنی..؟
کنار گوشش لب میزنم و او در واکنش ، بدون اینکه نگاهم  کند ، مرا رها کرده و همزمان که سمت در قدم برمیدارد میگوید: بهتره همونجا بمونی تا همه جا رو به گند 
نکشیدی!...
نگاهم روی چهار چوب در ، جا میماند... مغزم برای ثانیه ای ایست میکند...علایم حیاتی ام همینطور..لحنش خشک و بدون انعطاف است...و چشمهایش...حتی حاضر نیستند برای ثانیه ای مرا نگاه کنند... صدای شکسته شدن قلبم را میشنوم... سوزش پایم فراموش میشود...و اشکی بی اجازه ی من ، از چشمم به روی گونه ام سقوط میکند...
معراج از همین لحظه اعلام جنگ میکند!...
دل من میشکند اما..او موضعش رامشخص میکند!..نگاه من همچنان همانجا گیر کرده است که از در وارد میشود... شاید من بد متوجه شده باشم...نه؟ نباید زود قضاوت میکردم... او تازه پدرش را از دست داده است و میبایست کمی مراعات حالش را بکنم...لبهایم به زور میخواهند کش بیایند... اما انگار مانند تمام اعضای بدنم فلج شده اند...پایین پایم زانو میزند..قلبم نوای دیوانگی سر مینهد...دستهای یخ زده ام باز هم گرم میشوند وقتی میبینم چگونه با وسواس ، پای سوزناکم را ضد عفونی میکند...نگرانم شده است... هنوز هم دوستم دارد...این نگاه یخ و توخالی اش هم به خاطر پدرش است....او میداند من قاتل پدرش نیستم...او مرا باور دارد....از این فکر بر خودم میلرزم...دلیلی ندارد نگران باشم ، نه...؟عقلم نهیب میزند...گاز و باند سفید رنگ ، دور پنجه پایم گره میخورد... و قبل از اینکه از جایش بلند شود ، دست روی گونه اش میگذارم:دلم برات تنگ شده بود...
از جایش تکان نمیخورد و میتوانم حدس بزنم ، اکنون چشمانش را محکم روی هم فشار میدهد...سر خم میکنم و این مرد نمیداند چقدر برای دیدنش پر پر زده ام:چرا باهام حرف نمیزنی...؟...معراج...؟
نفسم به گونه اش میخورد و انگار که اذیت شده باشد ،آهسته سر بلند میکند....
و من حالا ، میتوانم فک قفل شده اش را ببینم...آرواره های سخت شده اش...و نفسهای خشمگینی که از راه بینی اش خارج میشوند:تا وقتی که اینجایی سرت به کار خودت باشه...و اینکه بهتره زیاد دم گوش من حرف نزنی میدونی که حساسیت 
دارم!!
مردمکهای لرزانم از حرکت می ایستند...
صدای مرا نمیخواهد بشنود...گوشهایش به آهنگ صدای من حساسیت دارند.؟ نگاهش...حالا دیگر تو خالی نیست...حتی دیگر بی رنگ و پر از سرما هم نیست...
نگاهش حالا رنگ گرفته است...رنگی که وحشت را در دلم می اندازد...رنگ نفرت!... مردمکهای بی حرکتم روی سقف خشک شده اند.نمیدانم چقدر از رفتنش میگذرد...
من از همان لحظه ای که او ، از این در گذشت و رفت اینجا مانده ام... سرگیجه مرا روی این تخت هول داده است...بی هوشی موقت دیگری که نمیدانم چقدر طول کشید... رفت و حتی پشت سرش را هم نگاه نکرد...حال خراب چشمانم را نادیده گرفت و رفت...چه کسی را باید مقصر میدانستم...؟گذشته را...؟ کینه هایی که روز به روز بزرگ تر میشدند و یا بدبینی او 
را...؟ چگونه میشود نور چشم یک عاشق ، اینقدر زود ، کور شود...؟ بغضی به بزرگی یک سیب ، در گلویم گیر کرده است...
چشمهایم دیگر میسوزند و معده ام به شدت درد میکند... هیچ سر و صدایی از بیرون به گوش نمیرسد...چراغ اتاق همانطور ، روشن مانده است... اینجا حتی یک ساعت دیواری هم پیدا نمیشود،پلک میبندم و مینشینم و با احساس ضعف شدید ، باز هم سر گیجه سراغم می آید... 
و هم اینکه معده ام خالی خالیست...پاهایم را از تخت آویزان میکنم و با نفسهای سنگینی که از  سینه ام خارج میشوند، سعی میکنم سر پا بایستم...به محض بلند شدنم درد عمیقی در پنجه ی پای راستم  احساس میکنم..دست به دیوار میگیرم و سعی میکنم وزنم را روی پای چپم  بی اندازم...با هزار زور و زحمت خودم را به هال میرسانم... او مرا دزدیده و پدرم احتمالا تا حالا متوجه نبود غیر عادی ام شده است ...نیست...با چشم همه جای آن خانه ی نسبتا بزرگ را میگردم و اثری از او پیدا نمیکنم...  میتوانم بوی زهم دریا را حس  کنم...

💗كانال حال خوب 💗

25 Oct, 09:21


#تژگاه_322


اینجا هر کجا که باشد ، تهران نیست...این همه خشم در چشمانش عادی نبود...این همه نفرت...این همه بی توجهی...اشکی از کنار گونه م سر میخورد و قلبم برای هزارمین بار در خودش مچاله میشود... لنگان لنگان تا کنار در میروم...با همان اشکهایی که حالا راهشان باز شده است...باید او را پیدا کنم...
باید حرفهایم را میشنید...من چگونه باز هم آن نگاهش را تاب بیاورم....!؟ دست روی دستگیره ی فلزی میگذارم و فشار میدهم...
به امید اینکه آن هم مانند در اتاق ، باز باشد...اما نیست... باز نمیشود... در را به رویم قفل کرده است...؟ نا استوار عقب گرد میکنم...سرگیجه ام شدت میگیرد... از کنار دیوار سر میخورم و روی زمین مینشینم.. کاش هیچکدام از این اتفاق ها نمی افتاد...
کاش مادرم زنده بود...کاش اینجا بود...کاش معراج را جای دیگر دیده بودم...کاش او پسر اسکندر تیموری نبود...کاش کاش کاش....دیگر طاقتم را از دست داده ام...من همه ی دنیا و سیاهی هایش را پشت سرم گذاشته ام تا کسی را داشته باشم...کسی که روح و قلبم را تسخیر کرده است و حالا...با بی رحمی تمام به من و احساسم پشت 
میکند...صداقت چشمانم را نمیبیند...خشم و کینه چشمانش را کور کرده است انگار...
در را به رویم قفل کرده است که مبادا فرار کنم....مگر نمیداند جز آغوش خودش ، هیچ پناه دیگری ندارم...؟مگر نمیداند حتی اگر شکنجه م کند ، از کنارش تکان هم نمیخورم ؟در را قفل کرده است و میخواهد بی اعتمادی اش را به من تفهیم کند... آه سنگینی از گلویم خارج میشود و ریزش اشکهایم شدت میگیرند...دلم برای چشم هایش تنگ شده...برای آن شیفتگی محضی که درونشان موج میزد.. برای سینه ی فراخی که پناهنده ام بود..موهای مواجی که دستانم دل دل میزدند برای یک لحظه 
لمس کردنشان...حتی برای حرم نفسهایی که گرما بخش سرمای وجود من بود...دلم برایش تنگ شده است...سرم را از پشت به دیوار تکان میدهم و برای خودم میگریم... 
آنقدر میگریم که باز هم چشمهایم مهمان خواب میشوند...با شنیدن صدای چرخش کلید در قفل ، پلک هایم را آهسته باز میکنم درد شدیدی در ناحیه گردنم حس میشود... میخواهم روی گردنم دست بکشم که قامتش در چهارچوب در نمایان میشود...
نگاهش برای لحظه ای کوتاه در چشمانم قفل میشود...درد گردن فراموش شده و به جایش...قلبم برای هر تپش ، سینه ام را محکم تکان میدهد...نگاه که میگیرد سعی میکنم از جایم بلند شوم...در را پشت سرش میبندد و متوجه نمیشود چگونه جلوی 
رویش قرار میگیرم....سر برمیگرداند و مرا در نزدیک ترین حالت ممکن به خودش میبیند!..گرمای تنش را حتی از این فاصله هم میتوانم حس کنم...چهار ماه تمام این صورت را ندیده ام...چهار ماه صدایش را نشنیده ام...میشود فقط کمی با من حرف بزند...؟از بالا نگاه گذرا و بی تفاوتی به صورتم می اندازد و میخواهد از کنارم بگذرد...با همان پای زخمی ، باز هم جلوی راهش سد میشوم و صدای پوزخندش در گوشم مینشیند..چشمهایش باریک میشوند و با همان لبهای کج شده میگوید:نصفه شبی هوس بازی کردی...؟
هیچ شیطنتی در چشمانش نیست...فقط خشم است...پایم میسوزد اما بزاقم را قورت میدهم :باید حرف بزنیم!...
دستش بالا می آید و در یک حرکت ، تنم را کنار میزند...چرخی میخورم و قبل از اینکه با زانوهایم روی زمین فرود بیایم ، دستم را به دیوار میرسانم...او مرا هول داد...؟ ناباور به راه رفته اش خیره میمانم...و تازه متوجه کیسه ای که دو جعبه  پیتزا درونش قرار دارد ، در دستش میشوم...نفس صدا دار و ناباورم به گوش او هم میرسد و میبینم که 
حتی یک نگاه کوچک سمتم نمی اندازد....
اکنون وقت گریه کردن نیست...قبل از اینکه باز هم بی توجه به حال من از اینجا برود ، 
میبایست حرفهایم را بشنود...حتی اگر گوشهایش را میبست میگفتم... فریاد میزدم اما نمیگذاشتم زهر چشمانش اینگونه نابودم کند...
_از من متنفری...آره...؟
با بغض میگویم و سلانه سلانه قدم هایم را سمت آشپزخانه برمیدارم...آرواره های سخت شده اش را میبینم...به من پشت میکند و میخواهد وانمود کند صدایم را 
نمیشنود...در یخچال را باز میکند و من هم به آشپزخانه میرسم:هر چقدم بهم پشت کنی من حرفامو میزنم...حتی اگر اونقدر بهم 
بی اعتماد باشی که نخوای حرفامو باور کنی!...
در یک حرکت در یخچال را به هم میکوبد و صدای پایین ریخته شدن وسایل داخلش ، در فضای آشپزخانه اکو میشود..قدمی نزدیک میشود و من میخواهم قبل از اینکه با این همه خشم ، کار دست خودش دهد ، بگویم:من آقاجو...
در یک حرکت سمتم خیز برمیدارد و دستش روی دهانم قرار میگرد... صدایم خفه میشود
_هیس...نشنوم صداتو...خب...؟

💗كانال حال خوب 💗

25 Oct, 09:20


رمان #تژگاه

📚قسمت سیصدوبیست و یک و سیصدوبیست و دو و سیصدوبیست و سه📚

@kaizene369

💗كانال حال خوب 💗

25 Oct, 08:14


چه زمانی حرف "D" رو "J" تلفظ کنیم؟!

💗كانال حال خوب 💗

25 Oct, 08:13


برای تو؛
از کسانی که شما را دوست دارند قدردانی کنید
به کسانی که به شما نیاز دارند کمک کنید
کسانی را که شما را آزار داده اند ببخشید
و کسانی که شما را ترک می کنند
فراموش کنید

💗كانال حال خوب 💗

25 Oct, 08:12


و اینم آخرین تکنولوژی و فناوری ربات
محصول چین

واقعا خارق العاده است
مثل انسان واقعی ۵ حس رو هم داره، نبض داره
فقط به چشماش نگاه کنید

💗كانال حال خوب 💗

25 Oct, 08:08


اینکه تو میتونستی ناراحتیمو برطرف کنی اما حتی براش تلاش نکردی، آزارم میده.

💗كانال حال خوب 💗

25 Oct, 08:07


" قَد نری تقلّبَ وجهکَ فی السماء
و من تورو می‌بینم وقتی که از شدت ناراحتی به آسمون نگاه می‌کنی. "

سوره بقره، آیه ۱۴۴

💗كانال حال خوب 💗

25 Oct, 08:06


لذتی که در چهارشنبه‌ها هست در خود پنجشنبه و جمعه نیست. راست میگن امید به رسیدن از خودِ رسیدن شیرین‌تره. …

💗كانال حال خوب 💗

25 Oct, 08:05


زندگی خودش ب اندازه کافی سخته

برنده کسیه ک از لحظات خوبش لذت میبره🍁

💗كانال حال خوب 💗

25 Oct, 08:04


‏یه جا نوشته بود که:
می‌دونید چرا کودکی شیرینه؟
چون گذشته‌ای وجود نداره، یادی وجود نداره آینده ای وجود نداره.
این سنگینی بار گذشته‌ و آیندست که زندگی‌رو سخت می‌کنه؛
من‌رو یاد این حرف نادر ابراهیمی انداخت:
فراموشی را بستاییم.
یاد، انسان را بیمار می‌کند.

💗كانال حال خوب 💗

25 Oct, 08:03


بعد از ۷سال کل فامیل پدریم رو توی مجلس ختم ملاقات کردم . مادر همسر سابقم هم بود ( این سالها توی هیچ مراسمی شرکت نکردم که نبینمش) . موقع پذیرایی چایی گرفتم برداره بجای تشکر گفت خدا ازت نگذره .
چرا ؟چون وقتی پسرش خیانت کرد من ادامه ندادم . ایشون از نظر وقاحت نمونه نداره

💗كانال حال خوب 💗

25 Oct, 08:02


احترام به عروس و داماد

💗كانال حال خوب 💗

25 Oct, 08:01


هر مصرع از این شعر مال یک شاعر ولی یک شعر خیلی زیبا رو به وجود اورده

حافظ: الا ای آهوی وحشی کجایی؟
عطار: بماندم بی سر و سامان کجایی؟
عراقی: کجایی در فراقم در چه کاری؟
باباطاهر: نگار تازه خیز ما کجایی؟
بیدل: کجایی ای جنون ویرانه ات کو؟
مولانا: کجایی تو؟ کجایی تو؟ کجایی؟

💗كانال حال خوب 💗

25 Oct, 07:59


یه فالور دارم 4ساله دایرکت میده
اخرش مال خودمی

فک کنم عزراییله

😆😐

💗كانال حال خوب 💗

25 Oct, 07:57



🤌💖🤌💖🤌💖


تقدیم نگـــــــــاہ زیباتون دوستان جان🥰🥳

#مهستے ....🎶💡🎶💡


🎶🎆🎶🎆🎶🎆🎶
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
  ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌