اخوان المسلمین

❗️بێ هۆکار دڵتەنگ دڵتەنگ ئەبم نازانم بۆ!

🗣 حاجی کاروان

🆔 @eslahe

✅ اهمیت آشنایی با سیره نبوی:

✔️- محمد بن سعد بن ابی وقاص: 
  "پدرم مغازی و سریه‌های رسول خدا صلی‌الله علیه وسلم را به ما می‌آموخت و می‌گفت: ای فرزندان من، این‌ها افتخارات پدرانتان است، پس آن‌ها را ضایع نکنید."

✔️- ابن جوزی: 
  "مشاهده کردم که اشتغال به فقه و شنیدن حدیث به‌تنهایی برای اصلاح قلب کافی نیست، مگر این‌که با مطالعه رقت‌آمیز و تأمل در سیره صالحان گذشته آمیخته شود. بهترین سیره نیز، سیره نبوی صلی‌الله علیه وسلم است."

  او همچنین گفت: 
  "ریشه همه علوم، علم است و مفیدترین آن، مطالعه سیره رسول خدا صلی‌الله علیه وسلم و یارانش است. خداوند متعال فرمود: «أُولَٰئِكَ ٱلَّذِينَ هَدَى ٱللَّهُ فَبِهُدَىٰهُمُ ٱقْتَدِهْ» (این‌ها کسانی هستند که خداوند هدایتشان کرده است، پس به هدایت آنان اقتدا کن)."

✔️- زهری: 
  "علم مغازی و سریه‌ها، علم دنیا و آخرت است."

✔️- سفیان بن عیینه: 
  "رسول خدا صلی‌الله علیه وسلم، معیار و میزان بزرگ است. همه‌چیز باید بر اخلاق، سیره و هدایت او عرضه شود. آنچه با آن سازگار باشد، حق است و آنچه ناسازگار باشد، باطل است."

✔️- ابن قیم: 
  "از این‌جا درمی‌یابیم که نیاز بندگان به شناخت پیامبر و آنچه آورده است، از هر نیازی بالاتر است. تصدیق او در آنچه خبر داده و اطاعت از او در اوامرش، تنها راه سعادت در دنیا و آخرت است. اگر سعادت انسان در هر دو جهان به هدایت پیامبر صلی‌الله علیه وسلم گره خورده است، پس واجب است بر هر کس که خود را دوست دارد و نجات و خوشبختی خود را می‌خواهد، که به‌اندازه‌ای از هدایت، سیره و زندگی پیامبر آگاه باشد که از زمره نادانان خارج شود و در صف پیروان، شیعیان و یاران او قرار گیرد. مردم در این امر به سه دسته تقسیم می‌شوند: برخی بهره‌مند کم، برخی بهره‌مند فراوان و برخی محروم. فضل و رحمت نزد خداوند است و به هر که بخواهد، عطا می‌کند. خداوند دارای فضل بزرگ است."

✔️- خطیب بغدادی: 
  "بسیاری از احکام شرعی به مغازی رسول خدا صلی‌الله علیه وسلم مربوط می‌شود، پس باید آن‌ها نوشته و حفظ شوند."

✔️- شیخ علی طنطاوی: 
  "واجب است که هر سرپرست خانواده در خانه‌اش کتابی جامع از سیره نبوی داشته باشد، همیشه در آن مطالعه کند، آن را برای خانواده و فرزندانش بخواند و زمانی را در هر روز برای این کار قرار دهد. چرا که سیره پیامبر، چشمه زلالی برای جویای فقه، راهنمایی برای کسی که خواهان صلاح است، الگوی برتر برای سبک بلیغ و قانونی جامع برای همه اصول خیر است."

✔️- ابوالحسن ندوی: 
  "سیره نبوی، یکی از قوی‌ترین منابع تقویت ایمان و احساسات دینی است که امت اسلامی و دعوت‌های دینی همواره از آن شعله ایمان را گرفته و قلب‌ها را گرما بخشیده‌اند."

✔️ -ابوشهبه: 
  "بهترین چیزی که مسلمانان، به‌ویژه جوانان و دانش‌آموزان باید مطالعه کنند و پژوهشگران و نویسندگان به آن اهمیت دهند، مطالعه سیره محمدی است."

📝 تدوین: نوگرا

🆔 @eslahe
#سیره_پیامبر

به علت پاره ای مشکلات فنی باید کانال را تغییر بدهیم

🤩لطفا به کانال جدید بروید

این کانال را ترک نکنید،😊
تا انتقال همه پست ها

جزاکم الله
👇👇👇

https://t.me/ikhwan_muslimin

@ikhwan_muslimin

💡| روش فقه نفس و تزکیه‌ی آن |

✔️نکاتی اساسی در باب تربیت نفس و آثار گناه و تغییر در رفتار

✍امام غزالی رحمه‌الله می‌فرماید:

"کسی که می‌خواهد فقیهِ نفس شود، راهی ندارد جز اینکه به انجام اعمال و تمرین‌های فقیهان بپردازد؛ یعنی در فقه مدام تکرار و تلاش کند تا حالتی از فقه و فهم بر دلش نقش بندد و در نهایت، فقیهِ نفس گردد.

👈🏼 همچنین، اگر کسی بخواهد به بخشندگی، عفت نفس، حلم، و تواضع دست یابد، لازم است که اعمال این صفات را به‌طور مداوم و در حد امکان به صورت تکلفی انجام دهد تا این حالات به مرور برای او به طبیعت تبدیل شوند و جز با این روش، چاره‌ای ندارد.

👈🏼 همان‌طور که طالب فقهِ نفس، با یک شب تعطیلی از آن ناامید نمی‌شود و با یک شب تلاش نیز به آن نمی‌رسد، در تزکیه‌ی نفس و کامل کردن آن با اعمال نیک هم همین‌گونه است؛ یعنی با عبادت یک روز به آن دست نمی‌یابد و با نافرمانی یک روز از آن محروم نمی‌شود - و این همان معنای سخن ماست که می‌گوییم:
یک گناه کبیره موجب شقاوت همیشگی نمی‌شود. اما تعطیلی و ترک تلاش در یک روز، انگیزه‌ای برای تکرار آن می‌شود و این رویه به تدریج نفس را به سستی عادت می‌دهد و آن را از تلاش برای رسیدن به فضیلت بازمی‌دارد، و در نتیجه فضیلت فقه را از دست می‌دهد.

👈🏼 به همین ترتیب، گناهان کوچک نیز یکی پس از دیگری سبب می‌شوند که اصل سعادت از بین برود و در نهایت، پایه‌های ایمان در زمان پایان عمر فرو ریزد.

👈🏼 همان‌طور که تکرار و تمرین یک شب در فقهِ نفس تاثیر بلافاصله ندارد و اثر آن به تدریج مانند رشد بدن و قد افزایش می‌یابد، همین‌طور نیز یک طاعت واحد اثر فوری در تزکیه و پاکی نفس نمی‌گذارد. با این حال، نباید به طاعت‌های کوچک بی‌اهمیت نگاه کرد؛ زیرا تاثیر هرکدام از آن‌ها با جمع شدن تدریجی آشکار می‌شود و هر طاعتی حتی اگر ناچیز باشد، بی‌شک اثر و پاداش خود را دارد، همان‌گونه که در مقابل آن، گناه نیز تاثیرگذار است.

👈🏼 بسیاری از فقیهان ممکن است تعطیلی یک روز یا یک شب را ساده بگیرند و با خود بگویند که از فردا جبران می‌کنند.
به همین ترتیب، فردی که به گناهان کوچک بی‌توجه است، هر روز توبه خود را به تاخیر می‌اندازد، تا زمانی که یا مرگ به طور ناگهانی او را بگیرد یا سیاهی و ظلمت گناهان بر دلش جمع شود و توبه برایش غیرممکن گردد."

📚 کتاب احیاء علوم‌الدین، غزالی
📝 تدوین: نوگرا

🆔 @eslahe

طرح تخفیف کدملی کتاب تا سی آبان

🎁 هر سئوالی دارید بپرسید👇

@ghazali_book_store

09188092951
08733156100

📚 @ghazali_bookstore
کتاب‌فروشی امام غزالی سنندج

⭐️ الفوائد: فصل خسته شدن بنده از نعمت ارزانی خداوند و طلب نعمت دیگر!

✖️از آفات پنهان و رایج این است که بنده‌ای در نعمتی باشد که خدا به او ارزانی داشته و آن را برایش برگزیده، اما او از آن نعمت خسته شده و طلب چیزی دیگر می‌کند، به گمان نادرست خود که آن چیز برایش بهتر است.
اما خداوند، از سر رحمت، او را از آن نعمت بیرون نمی‌آورد و به خاطر نادانی و انتخاب ناپسندش، او را معذور می‌دارد.

تا زمانی که از آن نعمت به تنگ آید و بر آن خشمگین و بی‌حوصله شود و به شدت به آن پشت کند، آنگاه خداوند نعمت را از او باز می‌ستاند.

▪️ سپس، زمانی که بنده به آنچه طلب کرده دست می‌یابد و تفاوت میان آنچه داشت و آنچه به آن رسیده را می‌بیند، به شدت پشیمان می‌شود و آرزوی بازگشت به وضعیت قبلی را می‌کند.

✔️ اما اگر خداوند خیر و صلاح بنده‌ای را بخواهد، به او نشان می‌دهد که نعمت کنونی از عنایات خداوند است.
بنده از آن خرسند می‌شود
و به شکرانه آن برمی‌خیزد.

هرگاه در دلش میل به تغییر نعمت داشت، از خداوند استخاره می‌طلبد؛ استخاره‌ای از سر عجز و ناتوانی، که همه چیز را به او واگذارد و حسن انتخاب را از خدا بخواهد.

❌ هیچ چیزی برای بنده خطرناک‌تر از آن نیست که از نعمت‌های خداوند خسته شود و آن‌ها را بی‌اهمیت بشمارد.
چرا که او دیگر نعمت را نعمت نمی‌بیند
و برای آن شکرگزاری نمی‌کند
و از آن خوشحال نیست؛
بلکه بر آن خشم می‌گیرد
و شکوه می‌کند
و آن را مصیبت می‌پندارد،
در حالی که آن از بزرگ‌ترین نعمت‌های خدا بر اوست.

✔️ بسیاری از مردم دشمنان نعمت‌های خدا بر خود هستند و نمی‌دانند که این نعمت‌ها از جانب خدا بر آنان گشوده شده است و با نادانی و ظلم، تمام تلاش خود را به کار می‌گیرند تا این نعمت‌ها را دفع و رد کنند.
چه بسا نعمتی به سوی یکی از آن‌ها آمده باشد و او با تمام توان در تلاش است تا آن را دور سازد؛ و چه بسا نعمتی به او رسیده باشد و او با ظلم و نادانی در پی زوال آن است.

▪️خداوند می‌فرماید:
«ذَٰلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ لَمْ يَكُ مُغَيِّرًا نِعْمَةً أَنْعَمَهَا عَلَى قَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ»
(انفال: ۵۳)

و همچنین فرموده است:
«إِنَّ اللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ» (رعد: ۱۱).

✔️ بزرگ‌ترین دشمن نعمت‌ها خود بنده است.
✖️او با دشمن خویش علیه خود همکاری می‌کند؛
✖️دشمن او آتش را در نعمت‌های او افکنده و خود بنده در آن آتش می‌دمد.
✖️ او خود به دشمن اجازه می‌دهد آتش برافروزد، سپس خود او با دمیدن به شعله‌ها کمک می‌کند.
و وقتی شعله‌ها به او آسیب رساند، از آتش کمک می‌خواهد، در حالی که تنها کاری که از دستش برمی‌آید، سرزنش تقدیر است.

ناتوان در اندیشه،
فرصت‌ها را از دست می‌دهد...
تا وقتی که فرصت بگذرد،
آن‌گاه تقدیر را سرزنش می‌کند.

📝 تدوین: نوگرا

🆔 @eslahe
#الفوائد_ابن_قیم  #الفوائد

❗️ چیستی هجرت به سوی خدا

▪️جای تأمل است که چگونه همه‌ی امر به موضوع «فرار از خدا به سوی خدا» بر می‌گردد و این همان معنی هجرت إلى الله است.

▪️بر همین اساس رسول خدا صلى الله عليه وسلم می‌فرماید: «المُهَاجِرُ مَن هَجَرَ مَا نَهى الله عنه».
مهاجر حقیقی کسی است که از آنچه که خداوند از آن نهی کرده است، هجرت کند.

▪️بنابراین خداوند عزّوجلّ ایمان و هجرت را در چند موضع در کنار هم به کار می‌برد، زیرا ملازم هم بوده و هرکدام دیگری را
اقتضا می‌کند.

▪️ خلاصه اينكه هجرت إلى الله در بردارنده‌ی ترک تمام چیزهایی است که خداوند نمی پسندد و نیز انجام هر آنچه که مورد پسند و رضایت اوست.

▪️  اصل و اساس هجرت به سوی خدا حُبّ و بغض است، زیرا بنده‌ای که از چیزی هجرت می‌کند و می‌گریزد، بدون شک چیزی محبوب‌تر از آن سراغ دارد که به سویش هجرت می‌کند و از میان آن دو محبوب‌ترین در نزد خود را بر دیگری ترجیح می‌دهد، این در حالی است که نفس و هوا و شیطان، بنده را به سوی آنچه فرا می‌خوانند که مورد پسند و رضایت خداوند عزّوجلّ نیست و آدمی گرفتار این دشمنان است از سوی دیگر، ایمان بنده را به سوی طلب رضایت الهی فرا می‌خواند.

▪️پس بنده در هر وقت و زمانی باید در حال هجرت به سوی پروردگارش باشد و تا لحظه ی مرگ دست از آن برندارد.

📚منبع: زاد المهاجر
✍ نویسنده:  ابن قیم الجوزیه
📝 مترجم: محمدحسین احمدی‌تبار

🆔  @eslahe

🕌 رێوڕه‌سمی کردنه‌وه‌ی مزگه‌وتی گوندی زونج، ساڵی ١٣٧٩ی ھه‌تاوی.

🗣مامۆستا کاک ئیبراھیم مه‌ردۆخی

🆔 @eslahe

@Ebrahim_Mardokhi

✔️نورجی‌ها، گروه‌ها و جریانات پیرو سعید نورسی 

✍نویسنده: دکتر صفر ولدبیگی

بعد از مرگ بدیع‌الزمان سعید نورسی در سال ۱۹۶۰ تا به امروز، پیروان او به صورت متفق‌القول پیری یا شیخ جدیدی را به رهبری برنگزیده‌اند. به عقیده ایشان، بعد از نورسی هیچ شیخ دیگری استحقاق رهبری را نداشته است. لازم به توضیح است که امروزه در فضای دینی و سیاسی ترکیه و برخی کشورهای اسلامی، پیروان سعید نورسی را با عناوین مختلفی می‌شناسند. بعضی‌ها آن‌ها را «طریقت نورجو» می‌نامند، برخی دیگر آن‌ها را «نورچی»، «جنبش نور»، «جماعت نور»، «حرکت نورجی» و ... معرفی می‌نمایند. اما در تمامی این عناوین، کلمه «نور» که برگرفته از «رساله نور» مهم‌ترین تألیف سعید نورسی و مایۀ نشر پیروان او می‌باشد، وجود دارد. حال سازمان تشکیلاتی آن‌ها را به عنوان جنبش، جماعت، حرکت، طریقت، فرقه، مکتب و ... می‌دانند، اما بیشتر محققان از لفظ «طریقت نورچی» استفاده می‌نمایند و منظور از این عنوان، مریدان، شاگردان، پیروان، منتسبان، هواداران، خوانندگان آثار و ... سعید نورسی می‌باشند که بعد از مرگ او در جامعه سیاسی و مذهبی ترکیه به فعالیت دینی و سیاسی مشغولند. تعداد اعضای این طریقت در ترکیه دقیقاً مشخص نیست و از مرز حداقل دو میلیون نفر و حداکثر تا شش میلیون نفر را ذکر می‌کنند. آنچه آشکار است، در اکثر کشورهای اسلامی پیروان نورسی کم و زیاد وجود دارند، اما آمار دقیقی از تعداد آن‌ها در دسترس نیست. این آمارهای متفاوت و فاصله‌دار نیز به حب و بعض طرفداران و مخالفان این طریقت برمی‌گردد. بدون فهم و درک مناسب جنبش نور و تأثیر اجتماعی آن، بعید است بتوان بسیج آرام و تدریجی خیرین هیئت اسلامی در ترکیه را درک کرد. حامیان جنبش نور در ترکیه بین ۵ تا ۶ میلیون نفر برآورد می‌شوند که به طور مرتب در اتاق‌های خصوصی جمع می‌شوند تا رساله نور را تحلیل و تفسیر کنند.

برخی از گروه‌ها و جماعت‌های منسوب به طریقت نورچی عبارتند از: 
۱- جماعت «فتح الله جیلان» (فتح الهی، فتح الله چی‌ها یا گولن‌ها) منسوب به پیروان فتح الله گولن از بزرگ‌ترین و مهم‌ترین شاگردان نورسی بوده است که در گفتارهای بعدی علت اهمیت این جماعت در فضای دینی و سیاسی ترکیه مفصل‌تر به آن پرداخته می‌شود؛ 
۲- گروه «ینی سی جیلار» که نظریه‌پاهیشان در روزنامه ینی آسیا مطرح می‌شود و رهبر آن‌ها «محمد زاهد افندی» است؛ 
۳- جماعت «مظهر جیلار» به رهبری «صدیق دورسون» و «ملا عزالدین»؛ 
۴- گروه «رازی جیلار» که موسس آن «خسرو آلتی باش» از مریدان شیخ سعید می‌باشد؛ 
۵- جماعت «عجزمنذیه» به رهبری «شیخ حاجی مسلم گوندوز»؛ 
۶- گروه «اکویو جولار» که بعضی آن‌ها را همان ینی سی جیلار می‌دانند و ...؛ 
۷- گروه «مد-زهرا» با گرایشات کردی.

ادامه دارد...

🔘 @said_nursi

متن کامل 👇

http://eslahe.com/?p=29302

⏮ کلاس درس، یا ترتیب اولویت استماع آثار کاک ناصر سبحانی

📚 کلاس درس:
آثار استاد شهید کاک ناصر سبحانی در سطوح مختلفی بیان شده است که فهم مناسب برخی از مباحث، مستلزم شنیدن مباحثی دیگر به عنوان پیش نیاز است.

📝 در این بخش فهرستی ارائه شده است که کاربر را در زمینه ی اولویت بندی و ترتیب مناسب گوش دادن به مباحث، راهنمایی می کند.

✖️این فهرست تفاسیر را در بر نمی‌گیرد.

🌐 @Naser_Sobhani

🔅موضوع: حسن ظن به خدا

🗣 کاک سیف‌الله اولیایی

File Size : 19.25 MB

🆔 @eslahe

🤲 خوایه گیان شیفای خیری کاک سیف‌الله بد‌ەیت!

اللهم ئامین

❗️ به‌کارگیری تلاش و کوشش برای زندگی‌ای جاودانه و رها کردن هوس‌ها برای رسیدن به نور مقدس ایمان، و پا گذاشتن در عرصه‌ای پر از خطرات و نیازهای سیاست در دوران پیری، کار معکوس و عجیبی است برای کسی همچون من که نه با کسی پیوندی دارم و نه وابستگی‌ای.

در تنهایی زندگی می‌کنم و ناچارم برای گناهان گذشته‌ام به دنبال کفاره باشم.

✖️ حتی چنین رفتار ناشیانه و غریبی از سوی من، به زعم کسانی که از درک حقایق محروم‌اند، نوعی دیوانگی و شیدایی تلقی می‌شود.

✍ بدیع‌الزمان سعید نورسی
📚 منبع:رسائل نور

🔘 @said_nursi

❗️هر شخص روزهای سخت طائف را سپری خواهد کرد!

📝نویسنده: ادهم شرقاوی
✍ترجمه: صابر صبور

از مکه به تنگ آمد، ابوطالبی که او را حمایت می‌کرد درگذشته بود، و خدیجه که مدام او را دلداری می‌داد نیز رحلت کرده بود، مکه اصلا تغییری نکرده بود و همچنان غرق گمراهی بود پیامبرش را تکذیب می‌نمود و بدترین عذاب و شکنجه‌ها را به یارانش می‌چشاند.

عزم طائف نمود تا شاید در آنجا دل‌هایی را بیابد که از دل‌های ساکنان و بزرگان قریش نرم‌تر و مهربان‌تر باشد.

در طائف دعوتش را برای ابن‌عبد یالیل پیشکش نمود ابن‌عبد همانند ابوجهل با سنگدلی از پیامبر استقبال نمود و همانند ابولهب پیامبر را تکذیب کرد و همچون امیه بن خلف آنحضرت را مورد آزار و اذیت قرار داد و سفهاء و کودکان طائف را بدنبال پیامبر فرستاد تا او را با سنگ بدرقه نمایند چنانچه خون از پاهای مبارکش جاری شد.

بعد از گذشت چندین سال بعد، تمام جزیرة العرب به اسلام روی آوردند و نصرت، فتح و پیروزی خداوند آمد و مردم گروه گروه به دین اسلام پیوستند.

⁉️ حضرت عایشه از پیامبر می‌پرسد: آیا روزی سخت‌تر از روز احد بر شما گذشته است!؟

عایشه«رضی الله عنها» می‌دانست که پیامبر چقدر در آنروز درد کشید؛ کاکایش حمزه را از دست داد آنکه شیر شرزه و جنگجوی ماهر و فرماندهٔ سپاهش بود.
در آنروز هفتاد تن از یاران زبده‌اش را از دست داد و سرش زخم برداشت و دندان‌های جلوی‌اش شکست!

اما حوادث و رخدادهایی که در طایف رخ داد بر پیامبر سخت‌تر و دشوار‌تر از روز احد سپری شد.

📌موضوع بحث ما در اینجا، این جملات مبارک است:
با اندوه فراوان به راهم ادامه دادم و بهوش نیامدم مگر اینکه به قرن الثعالب بودم.

او می‌داند که نبی و فرستاده خداوند است، و باور دارد که آئین‌اش در نتیجه پیروز خواهد شد و می‌فهمد که خداوند همیشه با وی بوده و او را خوار و ذلیل نمی‌گرداند اما با وجود همه این‌ها او یک انسان است و اندوهگین می‌شود، دلگیر و دلتنگ شده و غمگین و دردمند می‌گردد، پدر و مادرم فدایش بادا!

سرگردان و پریشان راهش را می‌پیماید در حالیکه نمی‌داند پاهایش تا کجا او را همراهی خواهند کرد، سپس بخود می‌آید در حالیکه به منطقهٔ قرن الثعالب رسیده است و مسافت زیادی را پیموده و از طائف دور گشته است.

⁉️ حال ما چگونه خواهد بود در حالیکه اگر ایمان همه ما جمع شود و در یک پله ترازو قرار گیرد و ایمان پیامبر در پله دیگرش، یقینا ایمان پیامبر سنگین‌تر از ایمان همه ما خواهد بود،
و یقین و باورش به پروردگار بر یقین ما چیره خواهد شد و صبر و شکیبایی‌اش بر صبر و بردباری ما فایق خواهد آمد، در این وقت آیا ما مستحق نیستیم که گاهی بشکنیم و غمگین شویم و چنان راه برویم که ندانیم تا کجا خواهیم رفت؟!

⁉️آیا این موضوع را برای برخی سنجیدیم با آنکه می‌دانیم که گاهی لحظاتی بر انسان سپری می‌شود که عقل و دانایی، طبیعت نیک‌ و سنگینی‌اش را که قبلاً او را به این اوصاف خوب می شناختیم را از دست می‌دهد؟

❗️گاهی بر انسان لحظاتی می‌گذرد که
حتی توانایی گفتن یک کلمه سخن را نیز ندارد
و یا نمی‌تواند نصیحتی را بشنود
و یا با انسان دیگری روبرو شود،
پس چرا در این صورت این چیزها را عقده شخصی بدانیم و بجای اینکه مراعات همدیگر را بکنیم چرا بر اندوه همدیگر بیفزاییم؟!

در حالیکه نفس آدمی نیز میان صحت و مریضی قرار دارد و گاهی همانطور که جسم آدمی مریض می‌شود روح انسان نیز مریض و خسته می‌گردد.

✔️ هرگاه دوستت را غمگین و افسرده دیدی پس بر اندوه‌اش میفزای بلکه برایش قرن الثعالبی باش که در نزدش بهوش می‌آید!(در آنجا آرام می‌گیرد).

✔️ به حزن و خواسته‌اش احترام بگذار و او را مدتی تنها بگذار، سپس وقتی آرام گرفت دستانت را بر شانه‌هایش بگذار و دستی بر سینه‌اش بکش و دلش را تسلی بده و با وی همدردی کن و سخنانی بگو که دل آنرا می‌پسندد و روح خسته را آرام می‌کند؛
✅ منطق را کنار بگذار زیرا دل وقتی‌که می‌شکند محتاج همدردی است نه درس، و روح چون خسته و سرگردان می‌شود نیازمند آغوش است نه سخنرانی!

❌ ما از داشتن ایمان اندک ضعیف نمی‌شویم بلکه از سنگدلی و دشواری زندگی ضعیف و پیر می‌گردیم، ایمان پیامبر صلی الله علیه و سلم در روز طائف کم نبود بلکه روزگار و شرایط زندگی سخت و دشوار بود، خداوند حجم درد و شکستن پیامبر را می‌دانست لهذا او را سرزنش ننمود و از ایشان نپرسید که ایمانت کجاست؟

بلکه فرشته‌ای را فرستاد تا او را یاری رساند، خداوند می‌دانست که در نتیجه پیامبرش نیز انسانی بیش نیست و بر انسان لحظاتی می‌گذرد که نیازمند قلبی است مهربان و مشفق، نه محتاج عقل فلسفه‌مند و زبان سخنران!

🆔 @eslahe

📌 اعتقاد به یک دین، ضرورتاً همراه با پذیرش اختیاری و داوطلبانهٔ آن است.



🏷● در همهٔ دفاعیاتی که از مسئلهٔ تساهل صورت گرفته است، یک استدلال اصلی وجود دارد که به شیوه‌های متفاوتی ابراز شده است. استدلال این است که اعتقاد به یک دین، ضرورتاً همراه با پذیرش اختیاری و داوطلبانهٔ آن است. زور و اجبار، هیچ‌گاه قادر نیست که اعتقاد قلبی و حقیقی به وجود آورد، همین برهان به شکل دیگری نیز بیان شده است و آن این‌که هدف همهٔ ادیان رستگاری انسان است و این هدف تنها به‌وسیلهٔ اعتقاد آزادانه و داوطلبانهٔ مذهبی امکان‌پذیر است و هیچ‌گاه با زور و اجبارِ وجدانِ انسان‌ها، فلاح و رستگاری آنان ممکن نمی‌گردد.

🏷● عقایدی که بر آدمیان تحمیل شده باشد همگی از سر اضطرار و اجبار است و اضطرار و اجبار ابزارهایی هستند که با غایت و هدف دین در تعارض‌اند. جان کلام این‌که استدلال دوم، ابزار زور و قدرت را در تدارک غایت دین که همان فلاح و رستگاری انسان‌ها است، ناکام می‌داند.

✔️ در واقع می‌توان گفت که در دفاع از تساهل، دو نوع استدلال وجود دارد:

🏷● نوع اول استدلالی است که آن را استدلال اصولی می‌نامیم و مدعی است که دینداری و ایمان اصولاً با زور تدارک نمی‌شود، چه این‌که ایمان امری شخصی و قلبی است.

نوع دیگر که می‌توان آن را استدلال ابزاری نامید، استدلالی است که ابزار زور را برای رسیدن به غایت دین، یعنی رستگاری ارواح آدمیان، کارآمد نمی‌داند.


📚از کتابِ «نامه‌ای در باب تساهل»/جان لاک/ترجمهٔ شیرزاد گلشاهی کریم

🛄مدرسه علوم انسانی

🆔 @eslahe

📝 پیامی که امام حسن البنا، در سال ۱۹۳۶ به همه‌ی برادران خود در سراسر جهان ارسال کرد:

«برادران شما در فلسطین اکنون در میدان جهاد به سر می‌برند؛ در گرسنگی و سختی زندگی می‌کنند، از خانه و کاشانه خود بیرون رانده می‌شوند، در راه خدا و در راه سرزمین مقدس از جان خود می‌گذرند، زندانی می‌شوند و کشته می‌شوند.
آنها تا به امروز در شریف‌ترین مواضع ایستادگی می‌کنند، و از خود شجاعتی بیش از حد توان بشری نشان می‌دهند.
آنها به خدا و تاریخ عذری ندارند؛ اگر این حرکت ضعیف شود یا سست گردد، شما مسئول این ضعف و سستی خواهید بود، و خداوند این گناه را با شدیدترین عذاب‌ها بر شما خواهد شمرد، و تاریخ نیز آن را در سیاه‌ترین صفحات خود ثبت خواهد کرد.

فرصت را غنیمت بشمارید و وظیفه خود را در کنار برادرانتان به انجام رسانید، که خداوند یار و مددکار شماست و از پاداش کارهای شما نخواهد کاست.»

💎 @ikhwan_muslimin