حمید فرزین

.#کشف_حجاب #رضاشاه
https://www.instagram.com/share/reel/BAMpWzg8v7

در اکثر موارد، آدم‌ها در روابط «تغییر» نمی‌کنند؛
بلکه تنها به مرور «خود واقعی» که پنهان کرده بودند را «آشکار» خواهند کرد..

#ظن_اول
#حمید_فرزین

https://www.instagram.com/stories/leading_psychology/3550874731620297857?utm_source=ig_story_item_share&igsh=MWJ2ZTB5djRoNHhqbA==
چالش:
زندگی خود را در یک جمله، چطور خلاصه می کنید؟

پاسخ من:«مصرف شدم».
شما اگه دوست داشتید، پاسخ خودتون رو اینجا یا اینستاگرام بفرستیدـ.
مرسی

صفحه جدید «ما» در اینستاگرام
کدام منطقه ایران دیرتر مسلمان شد؟

منصوره اتحادیه تاریخ‌نگار، نویسنده، ناشر و استاد دانشگاه ایرانی است.

این مصاحبه با کانال ارت باکس انجام شده است.

#ایران #اسلام
#منصوره_اتحادیه
#ساسانیان
https://www.instagram.com/reel/DE1Qp4eCKW_/?igsh=Zjkzd21yeGVjeW5t

گاهی، سرچشمه رنج آدمی، آرزوهایی ست که دنبال می‌کند...
آنقدر برای رسیدن به آرزوهایش، تکاپو می‌کند که متوجه نمی‌شود، در کنارش چه چیزهایی گران‌بهایی را از دست خواهد داد: زمان، خوشی، آسودگی، دیگری...

آرزوها آرزوها آرزوها بسیاری اوقات، سرچشمه سقوط و رنج آدمی هستند، چرا که حتی تحقق‌شان، خیلی زمان‌ها به اندازه رنج کشیده شده، لذتی به همراه نمی‌آورد..
در یکی از بهترین حالت‌ها، الاغی ست که اتراق می‌کند

زمان و زوال همه چیز را خواهد برد، حتی روزی«خوابیدن» تبدیل به فعالیت لاکچری خواهد شد... و«خواب» نخواهی داشت....

وقتی حتی در زندگی «خواب» نداشته باشی، احتمالا هیچ چیز دیگر هم به غیر از آن، نداری..

خواب معمولا اخرین سنگر زوال و اضمحلال ست که از دست می‌رود..

پایان نامه غلام حسین ساعدی

به هنگام درد، بدتر از درد، رنجی ست که از بی تسلایی تجربه می‌کنی...

بی تسلایی یعنی تنهایی عمیق در هنگام درد که حاصل وجود دیگری، ولی عدم حضور اوست

پشت شیشه برف می بارد
پشت شیشه برف می بارد
در سکوت سینه ام دستی
دانهٔ اندوه میکارد
مو سپید آخر شدی ای برف
تا سرانجامم چنین دیدی
در دلم باریدی ... ای افسوس
بر سر گورم نباریدی


چون نهالی سست می لرزد

روحم از سرمای تنهایی

می خزد در ظلمت قلبم

وحشت دنیای تنهایی

دیگرم گرمی نمی بخشی

عشق ، ای خورشید یخ بسته

سینه ام صحرای نومیدیست

خسته ام ، از عشق هم خسته

فروغ فرخزاد/ مجموعه دیوار/ اندوه تنهایی

چه رنج‌های غیرمنتظره‌ای که انسان در طول زندگی‌اش، تجربه می‌کند و چه رنج‌هایی که حتی نمی‌توان رهایشان کرد...
رهایی یک رنج، خود می‌تواند سرآغاز رنج دیگری باشد...

چه آزارهایی در طول زندگی، به انسان تحمیل خواهد شد، برای باورنکردنی‌ترین چیزها....

آزارهای بی‌هدف رنج آورتر از آزارهای باهدف خواهند بود، اگر از نزدیکان باشند...

Blood Simple (1984)
#Joel_Coen #Ethan_Coen

دهشت‌زده (نسخه مرمت شده‌ی کرایتریون)
#جوئل_کوئن #اتان_کوئن

Filesize: 1.53 GB
1080p BluRay x264

DOWNLOAD


EXTRA :

Blood Simple: A Conversation with Coen Brothers and Dave Eggers


▪️این لینک تنها ۱۰ روز فعال است▪️

@lini_Paso

شاید خیلیاتون اون دوره که جنگ زده های عراقی اومدن ایران رو یادتون نباشه.

تو حمله اول عراق به کویت بود، سال ۱۳۶۹.
تازه جنگ عراق و ایران آتش بس شده بود.
خیلیا هنوز داغدار شهیداشون بودن که عراق درگیر یه جنگ دیگه شد و ایران به جنگ زده های عراقی پناه داد.
تو شهر ما آوردنشون اسکان دادن تو اداره کشاورزی.

بعد اونا ۴ تیکه از وسایلشون رو کول کرده بودن آورده بودن ایران، وسایلی که اونای جنگ زده داشتن تو خونه پولدارهای ما هم نبود، ملت میرفتن ازشون زودپز و قابلمه میخریدن، تازه یه بسکویت هایی هم امریکا بهشون میداد که می اومد بیرون و تو مغازه ها میفروختن.
پولدارهامون هم میرفتن عراق اوزمیبل و پاساد میخریدن، خیلی پولدارها هم لودر و جرثقیل.

میخام بگم خاورمیانه همیشه رو دور تنده.
حتی نظامی های ایران تو جنگ دوم امریکا با عراق دوست داشتن صدام پیروز شه ولی روشون نمیشد علنی بگن.

@mortezaebad

مانیشا الان دو سال و نیمه که مدرسه فارسی شیکاگو میره. پدر و مادرهایی که در خونه چند زبانه هستند میدونند علاقمند نگه داشتن بچه‌ها به فرهنگ و زبان مادریشون چقدر مشکله. من قبلا راجع بهشون نوشته بودم و طی این چند سال از نزدیک شاهد بوده‌ام‌که مدیریت مدرسه با چه دلسوزی سعی در ارتقای محیط آموزشی مدرسه دارند.

حالا مدرسه دنبال یک نیروی خوب می‌گردند که بتونه در تهیه کتب درسی کمکشون کنه. من برای این پست مبلغی دریافت نکرده‌ام. متقاضیان مستقیم با مدیر مدرسه، خانم نگار منصوریان تماس بگیرین. اینجا رو هم میخونن هر سئوالی داشته باشین
@Negar_M_Hadavi

**

مدرسه فارسی شیکاگو برای پروژه‌ی تولید منابع آموزشی مناسب برای فارسی آموزان غیر بومی سن دبستان به دنبال همکار تصویر پرداز می‌باشد.

مدرسه فارسی شیکاگو در چند سال اخیرتلاشی متمرکز برای تولید منابع آموزشی مناسب برای فارسی آموزان غیر بومی/مهاجر سن دبستان داشته. نتیجه‌ی این تلاش تا کنون، چاپ ۳ جلد کتاب درسی از مجموعه‌ی Perfect Your Persian بوده که مورد استقبال شدید مدارس فارسی خارج از ایران قرار گرفته.
برای ادامه‌ی این پروژه، تیم تولید کتاب نیازمند به یک همکار تصویرپرداز دارد که با کار تولید نقاشی کتاب کودک آشنا باشد و امکان همکاری ۲-۳ ساله با این پروژه تا انتهای تولید ۷-۸ کتاب باقیمانده را داشته باشد.
علاقمندان به همکاری لازم است که در نظر داشته باشند که به دلیل ذات غیرانتفاعی این پروژه، بودجه محدود می‌باشد و بنابراین میزان درآمد ناشی، با سطح پرداخت متوسط روز قابل رقابت نیست. امید ما این است که بتوانیم همکاری هنرمندی را جلب کنیم که به خاطر هدف چنین پروژه‌ی ارزشمند فرهنگی، با محدودیت بودجه ما کنار بیاید.

برای مشاهده‌ی نوع تصویرپردازی مورد نظر ما لطفا به صفحه‌ی وبسایت فروش آخرین کتاب چاپ شده ما مراجعه کنید:
https://www.perfectyourpersian.com/perfect-your-persian-2

نکات مهم:
- زمانمندی: به طور متوسط طی هر ۶ ماه کار تصویر پردازی یک کتاب (حدود ۲۰-۲۴ تصویر) به انجام برسد.
- نقاشی به صورت دیجیتال انجام شود (نقاشی با استفاده از ابزار دیجیتال تولید شود به جای نقاشی روی کاغذ).
- هویت بصری مشابه به کتاب هایی که تا الان توسط ما تولید شدن حفظ بشه (کاراکترهایی که در کتاب های قبلی به تصویر کشیده شدن و غیره).

چند روز پس از آنکه رئیس مجلس شورای اسلامی گفت قانون موسوم به «عفاف و حجاب» را به زودی ابلاغ خواهد کرد، رسانه‌های ایران متن کامل این قانون را که برای تشدید حجاب اجباری تدوین شده است منتشر کردند.

متن کامل این مصوبه که نام رسمی آن «قانون حمایت از خانواده از طریق ترویج فرهنگ عفاف و حجاب» است روز شنبه دهم آذر در رسانه‌های ایران منتشر شد.

انتشار این متن واکنش‌های گسترده‌ای از سوی حقوقدانان، فعالان سیاسی، چهره‌های مدنی و کاربران شبکه‌های اجتماعی را به دنبال داشت.

رسانه‌ها و شماری از کاربران در فضای مجازی با استناد به بندهای مختلف این قانون، آن را «مایه شرم»، «تعجب‌آور»، «آپارتاید جنسیتی» و «ابزار رعب برای سرکوب» توصیف کرده‌اند.

متنی که رسانه‌های ایران با عنوان «متن کامل» قانون حجاب منتشر کرده‌اند شامل ۷۴ ماده می‌شود که در پنج فصل تدوین شده است.

نیمه اول این قانون (شامل ۳۶ ماده) به کلیات، وظایف و مسئولیت‌ها می‌پردازد و سراسر نیمه دوم آن (از ماده ۳۷ تا پایان) به «جرائم و تخلفات» اختصاص دارد.

در نیمه دوم این قانون انواع جریمه‌های نقدی، حبس، محرومیت اجتماعی و سایر «اقدامات تامینی و تربیتی» برای کسانی که حجاب اجباری مورد نظر حکومت را رعایت نکنند ذکر شده است.

بر اساس این قانون:

- عدم رعایت حجاب اجباری برای بار نخست مشمول جریمه‌های مالی تا ۱۸ میلیون تومان می‌شود و مبلغ جریمه در دفعات بعد افزایش می‌یابد.

- اگر مسئولان مجتمع‌ها و شهرک‌ها فیلم‌های مداربسته را در اختیار ماموران قرار ندهند به پرداخت ۱۸ تا ۳۶ میلیون تومان جریمه محکوم می‌شوند و مبلغ این جریمه‌ها برای دفعات بعد افزایش می‌یابد.

- جریمه «توهین یا پرخاش» به کسانی که تذکر حجاب می‌دهند هشت تا ۱۸ میلیون تومان اعلام شده است.

- جریمه‌های نقدی باید ظرف ۱۰ روز پس از قطعیت رأی پرداخت شوند و عدم پرداخت آنها منجر به محدودیت‌های مختلف در دریافت خدمات دولتی می‌شود؛ خدماتی از جمله صدور یا تعویض گذرنامه، شماره‌گذاری یا تعویض پلاک وسایل نقلیه، صدور مجوز خروج از کشور، و همچنین صدور یا تعویض گواهینامه رانندگی.

- طراحی و تبلیغ لباس، اسباب‌بازی، تابلو یا پیکره (مانکن) «مروج کشف حجاب» مشمول جریمه نقدی، ممنوعیت خروج از کشور و ممنوعیت فعالیت در فضای مجازی می‌شود.

- در صورت عدم پرداخت جریمه‌های نقدی ظرف ۱۰ روز مشمول محرومیت از صدور یا تعویض گذرنامه، صدور مجوز برای خروج از کشور، صدور یا تعویض گواهینامه رانندگی، شماره‌گذاری یا تعویض پلاک وسایل نقلیه و دیگر موارد می‌شود.

- رانندگان تاکسی‌های اینترنتی موظف به گزارش‌دهی درباره رعایت حجاب اجباری مسافران هستند.

- دختران ۹ تا ۱۵ ساله موظف به رعایت حجاب اجباری هستند و در صورت «ارتکاب بی‌حجابی» مشمول پرداخت جریمه و اقدامات «تربیتی» می‌شوند.
@VahidHeadline

📡 @VahidOnline

📍سرنوشت امام موسی صدر📍
موضوع مهمی که در کتاب شما موشکافی شده، سرنوشت امام موسی صدر است، جمع‌بندی شما از میان فرضیه‌هایی که درباره سرنوشت امام صدر طرح کرده‌اید، چیست؟
مسلم است که کشته شدن امام موسی صدر تنها توطئه‌ی قذافی نبوده است. به باور بنده گروه‌های فلسطینی و برخی از انقلابیون ایران در ماجرای حذف امام موسی صدر نقش داشته‌اند. درباره‌ی نقش حافظ اسد در ماجرای ربودن امام موسی صدر، سرلشگر قدر سفیر سابق ایران در بیروت و هانیبال قذافی فرزند قذافی اشاراتی کرده‌اند اما بنده به سند دیگری در این خصوص نرسیدم. هرچند احتمالاً اسد هم از ماجرا بی‌اطلاع نبوده است. به گمان بنده نقش اصلی در این ماجرا با خود قذافی بوده است اما فلسطینی‌ها نقش پررنگی در متقاعد کردن قذافی به حذف امام موسی صدر داشته‌اند. در کتابم به دلایل قذافی برای این امر اشاره کرده‌ام. فلسطینی‌ها ضد امام صدر بوده‌اند. زیرا امام موسی صدر منتقد هرج‌ومرج به‌وجود آمده در جنوب لبنان بود که کنترلش به‌دست گروهک‌های فلسطینی افتاده بود؛ چریک‌هایی که با بی‌نظمی‌های‌شان، جنوب لبنان را آماج حملات اسرائیل کرده بودند و حتا مطابق با اسناد رفتاری دور از اخلاق داشتند. این‌که امام موسی صدر با شاه دیدار کرده بود و پس از درگذشت آیت‌الله حکیم، نظر متفاوتی درباره‌ی مرجعیت داشت نیز به‌نظرم نگاه غیرهمدلانه‌ی انقلابیون با ایشان را جهت می‌داد. در ماه‌های نخستین پس از ناپدید شدن امام موسی صدر، بیش از همه، شاه این پرونده را پیگیری می‌کرد. چه‌بسا شاه در واپسین ماه‌های سلطنتش تلاش می‌کرد یک رهبر میانه‌رو مذهبی را بیابد. چند سند در این خصوص نیز وجود دارد. مثلاً شریف‌امامی، نخست‌وزیر شاه، در دیدار با سفرای امریکا و انگلستان، گفته بود که ما آقای صدر را متقاعد کرده بودیم که به ما بپیوندد. البته نمی‌دانیم نظر امام موسی صدر در این خصوص چه بوده و آیا شریف امامی راست گفته یا نه؟اما اگر امام موسی صدر از روند تحولات حذف نمی‌شد، احتمال داشت که انقلاب ایران سرنوشتی متفاوت می‌داشت.

✍️از متن گفت‌وگوی علی ملیحی با آرش رئیسی‌نژاد، نویسنده‌ی کتاب «شاه و شطرنج قدرت در خاورمیانه». اندیشه پویا ۹۳.

✨برای اطلاع از چگونگی تهیه و سفارش اندیشه پویا ۹۳، به تلگرام ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ پیام دهید.
@andishepouya

فایل صوتی و الکترونیکی کتاب جدید موراکامی☝️🏻
#شهر_و_دیوارهای_نامطمئنش

The City and Its Uncertain Wall - Haruki Murakami.epub

⭕️نسل خاکستری
نسل جوان چگونه قربانی حکمرانی غلط شد؟

✍️مولود پاکروان / نویسنده نشریه

این سرزمین به مردم سخت می‌گیرد. نمی‌توانی اتفاقاتی را که در راه‌اند متوقف کنی. هیچ مشکلی منتظر نمی‌ماند تا تو آماده شوی!

به نظر می‌رسد دیالوگ معروف فیلم برادران کوئن -«جایی برای پیرمردها نیست»- کنایه‌ای از این روزهای ماست؛ پیش از آنکه بجنبیم، دیوار مصائب و مشکلات بر سرمان‌ آوار می‌شود! ایران معاصر البته، شباهتی به بیابان‌های وحشی تگزاس ندارد اما ناکارآمدی دولت‌ها، ضعف سیاست‌ها و خطاهای مکرر در سالیان اخیر، این سرزمین را هم به جایی تبدیل کرده که زیستن در آن به سادگی و در آرامش میسر نیست. آنها که پا به سن گذاشته‌اند و توانسته‌اند در جامعه و زندگی فردی جایگاه آبرومندانه‌ای برای خود دست‌وپا کنند این روزها صورت خود را با سیلی سرخ نگه می‌دارند و همچنان مدارا می‌کنند، اما برای جوان‌ترها... اوضاع پیچیده‌تر و دشوارتر است.

جوان‌ها (همان‌هایی که به هزاره‌ها یا نسل زد مشهورند) غالباً نسلی از افراد خودخواه، بی‌آرمان یا تنبل‌های بی‌انگیزه فرورفته در دنیای مجازی و گیرکرده در کودکی، شناخته می‌شوند. اما این تصویر نادرست، به راحتی این واقعیت را نادیده می‌گیرد که نااطمینانی‌های ریز و درشت، مراحل سنتی گذر به بزرگسالی -ترک خانه والدین، اشتغال پایدار، خرید خانه، ازدواج و فرزندآوری- را برای آنان به رویایی دوردست تبدیل کرده است.

آنها «می‌خواهند» که بزرگ شوند اما سیاست‌ها در مورد همه چیز، از کنکور و آموزش گرفته تا بازار کار و خرید مسکن و خودرو و ازدواج، به گونه‌ای طراحی شده که مسیر ورود آنها به بزرگسالی را دشوار می‌کند. حتی برای نسلی که به اخبار بد عادت دارند، شنیدن اوج‌گیری قیمت‌ها، تداوم تورم و تحریم‌ها و بدتر از آن گل به خودی سیاستمداران (با ادامه فیلترینگ، طرح حجاب و عفاف و بلاتکلیفی واردات خودرو) هیزم بر آتش خشم و نارضایتی‌شان می‌ریزد.

📌متن کامل را در سایت تجارت فردا مطالعه کنید.

#تجارت_فردا
@tejaratefarda

پل بلوم برای من به معنای این است که به هر چیزی باور نداشته باش و به باورهایت تردید کن.
تصور کنید زمانی که دنیای روان شناسی تحت تسلط مفهوم همدلی بود و همدلی از لحاظ اخلاق اجتماعی در میان عموم ادم ها نیز به جایگاه والایی رسیده بود، شجاعت کرد و کتابی نوشت به نام «علیه همدلی».

.
راجرز عنوان کرد که یک روان‌درمانی خوب به سه اصل وابسته است و یکی از آن‌ها همدلی بود. بعدها این مفهوم گسترش پیدا کرد و حتی راجرز سعی داشت از طریق همدلی، مشکل اسراییل و فلسطین را در دهه هفتاد و هشتاد میلادی حل کند که به وضوح ناکام بود. شاید همان جا باید مفهوم همدلی به اتاق درمان بازمی‌گشت و تاثیرات مخربش در روابط گسترده و پیچیده تر آشکار می‌شد تا قرعه به نام بلوم در چهار دهه بعد نیافتد.
ادم ها در بسیاری مواقع نیازی به همدلی ما ندارند، بلکه نیاز به کمک و شفقت دارند. در کنار این، توان انسان برای همدلی محدود است و آدمی‌زاد چنین موجودی نیست که بتواند شرایط تمام آدم‌های کره زمین را درک کند و خود را به جای‌شان بگذارد. همدلی شاید برای اتاق درمان ضروری باشد، ولی در بیرون آن اتاق برای روابط انسانی اجتماعی ضروری نیست و در روابط دو نفره نیز امکان همدلی مستمر وجود ندارد.

ارزش گذاری اخلاقی همدلی زمینه ساز مشکلات بسیاری شده است؛ به عنوان مثال، برخی افراد به وضوح ناراحت و عصبانی می‌شوند که چرا مثلا دوستم مرا درک نکرد، حال آنکه همین موضوع نیاز به همدلی دارد که درک کنیم که چرا ما را درک نکرد و  شاید نیاز نباشد به مرحله طلب‌کاری از ادم ها برسیم. ما طلبی نداریم که هم کلاسی‌مان درکمان کند.
هم چنین بلوم می‌گوید که همدلی ممکن است در تصمیم‌گیری‌های اخلاقی و منطقی به انسان‌ها آسیب بزند زیرا توجه زیاد به احساسات و تجربه‌های دیگران ممکن است باعث تبعیض و قضاوت غلط شود.

تاثیر دوم مهم پل بلوم کتاب دیگری است که درباره مفهوم رنج و معنا در سال دو هزار و بیست و یک نوشت. در صورتی که نگاه ما به انسان متعارف این است که از رنج دوری می کند و به سمت لذت حرکت می کند، بلوم مفهومی با عنوان «رنج انتخابی» را مطرح می کند و می گوید، برخی از ادم ها انتخاب می کنند که کارهای دشوار و رنج آور را تجربه کنند، چون از طریق  این کارها، معنایی را برای خود باز می یابند. دقت باید داشت که بلوم از رنج اجیاری یا مزمن صحبت نمی کند، بلکه از رنجی صحبت کند که فرد انتخاب می کند.
از نگاه او این رنج ها، باعث می شوند که از لذت های زندگی نیز بیشتر لذت ببریم.
https://www.instagram.com/p/DCrcqKWNzZC/?igsh=MWFsbG5lamJmb3B6Yw==

برخی «انسان» را نه آنچنان که هست، بلکه آنچنان که باید باشد، می خواهند.  این گروه سودای تغییر انسان را در سر دارند.
انسان ها عموما چگونه رفتار می کنند؟
اکثر ما انتظار داریم، آدم‌ها بر اساس «آرمان‌ها» رفتار کنند و «کار درست» را انجام دهند. در صورتی‌که افراد عموما بر اساس واقعیت‌های موجود رفتار می‌کنند و توان و محدودیت‌های خود را در کنار منافع و نگرانی‌های کوتاه‌مدت‌شان، در نظر می‌گیرند.
در واقع، خیلی اوقات ما می‌گوییم ادم ها باید به گونه خاصی عمل کنند، بدون اینکه اساسا بدانیم انسان چگونه موجودی است و چطورعمل می‌کند. بسیاری اوقات ممکن است، آرزوی رفتاری ما با تنظیم‌های عصب‌شناختی، زیست‌شناختی و تکامل انسان‌ها، هماهنگی نداشته باشد.
پاسخ آرمان‌گراها به وجود موجود انسان

پاسخ بسیاری از آرمان‌گراها، اگر بگوییم انسان فلان موجود است و نمی تواند به راحتی چنان‌که می‌گویید عمل کند، به سادگی این است که «خب نباید این‌طور باشد و انسان‌ها  باید آگاه شوند و تغییر کنند». آن ها نمی‌توانند بپذیرند که انسان‌ها بسیاری از مواقع می‌دانند که کار درست چیست ولی حاضر به انجامش نیستند و مشکلی از جهت آگاهی و آموزش ندارند.. در این قسمت آرمان‌گراها مساله تازه‌ای را مطرح می‌کنند و می‌گویند که اگر می‌داند کار خوب چیست و انجامش نمی‌دهد، پس انسان خوبی نیست.
شکست آرمان‌گرایی و رمانتیسم در صفحه واقعیت(مثال)
فرض کنید ارتش یک کشور به یک شهر و استان حمله می کند و تصاویر و فیلم‌های خشونت‌باری از آن‌جا منتشر می‌شود. به دنبال این اتفاق، بسیاری از سران مخالفان از مردم سایر نقاط کشور می‌خواهند که به خیایان‌ها بیایند و اجازه ندهند که افراد آن شهر آسیب ببینند. حتی مسئولیت اخلاقی می‌گذارند و می‌گویند اگر شما بیرون بیایید، نیروهای کمتری به آن منطقه وارد می‌شوند و در نتیجه تعداد آسیب‌دیده‌ها کاهش پیدا می‌کند.
آدم ها در این شرایط می دانند که کار اخلاقی کمک کردن است، ولی دست به این کار در سطح وسیع نمی زنند. چرا؟
واقعیت این است که آدم‌ها زمانی که چنین خشونتی را مشاهده می‌کنند، دچار چنان وحشت و استیصالی می‌شوند که  منطق بقا به آن‌ها می‌گوید که با چنین نیروی وحشی خود را درگیر نکنند. در واقع تنها در شرایطی درگیر می‌شوند که مثلا حداقل یکی از این شرایط محقق شده باشد؛
اول-شانس بالای پیروزی را برای خود متصور باشند
دوم- تصور کنند نیروی حمایتی خاصی از منافع آن‌ها محافظت می‌کند.

ادامه از اسلاید شش


https://www.instagram.com/p/DCo8xiPtkzv/?igsh=ZWt6NWQzcnhmbnVt

مرگ کیانوش فرق داشت
از اول هفته شدت اخبار بد، روز به روز بیشتر شد. کشتن و اعدام پرنیان دلیری در زندان، کشته شدن زنی خبرنگار به وسیله همسرش، قتل یک پزشک در یاسوج، خودکشی دختربچه ها  با وحشی گری مدیران، مرگ دسته جمعی یک وکیل، همسر و فرزندشان در ولنجک،حکم اعدام بچه های اکباتان و آخر هم خبر رفتن کیانوش سنجری..
آخری باعث شد فرو بریزم. شباهت های محدودی بین زندگی او و خود می یابم که قصد ندارم بازگو کنم. .از حدود بیست سال پیش که سیاست را دنبال می کنم، همیشه نام کیانوش بود. آزار دید و رفت و به خاطر مریضی مادر، برگشت و شکنجه شد. در بیمارستانی شکنجه شد که قرار است مثلا مرهم و التیام افراد باشد.
کیانوش، وقتی به پهلوی ها ابزار علاقه کرد و از پنجاه و هفتی ها تبری جست، توهین های بیشتری رو شنید و به چشم دید..پرونده ها برایش ساختند و امروز در سوگش، خیلی هاشان، یاد از خاطرات خوبش می کنند. لیست شان جلوی چشمم رژه می رود.
بسیاری اوقات بایکوت شد، چون طبق معمول شایعه ساخته بودند که همکار نظام است. همین طرد شدن و جدی نگرفتن و تهمت ها و سختی در  امرار معاش تا جایی آزار داد که خواست اکانت توییتر خود را بفروشد. در آن لحظه هم از آزارش دریغ نکردند. این برچسب هایی که می زنند، دردناک تر از اون چیزی ست که بشه تصور کرد. 
دیشب بعد این خبر، یک لحظه با خودم گفتم،« دیگر توان نداری به مرگ فکر کنی و به اخبار وحشتناک زوال...
ظرفیت روانی‌ام احساس می کنم، ته کشیده است. باید مدتی دور باشم و به ادبیات و سینما و روان شناسی پناه ببرم ومسائل غربی ها و در موردشون بخونم                                                                       
فکر نمی کنم دیگر به راحتی بتوانم خبر مرگ یا آزار عزیزی را در جان بگذارم..انگار ایران و رنج هایش در وجودت با تمام وجود، جا دارد، ولی توان تحملش را نداری. اینجا اون لحظه ای است که انگار آماده وا دادن هستی، آماده کنار گذاشتن و کنار گذاشته شدن..تو لحظه های سخت باید جایی باشد که بتوان به آن تکیه کرد.

مراقب خودتون باشید.

دوستان سلام. من شخصا با خانه عماد کار نکرده‌ام و برای این پست هم وجهی دریافت نکرده‌ام. اما موسس خانه عماد با این گروه و سطح بالای دغدغه‌ها و توانایی‌های خوانندگان آشنا هستند و احساس می‌کنند که با تبلیغ این پوزیشن کاری در این گروه میتونند نیروهای توانمندتری رو جذب کنند.

اگر فکر می‌کنید این فرصت شغلی با توانایی‌ها و علائق شما هماهنگه لطفا با خودشون طبق اطلاعیه تماس بگیرید.

لطفا توجه کنید من کوچکترین مسئولیتی در قبال نتیجه این تجربه تقاضا و کار ندارم. مثل هر فرصت شغلی خودتون تحقیق کنید و تصمیم بگیرید لطفا.

موفق باشین. 🌱

درباره خانه عماد: https://fa.m.wikipedia.org/wiki/%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%87_%D8%B9%D9%85%D8%A7%D8%AF

****
عنوان شغلی: متخصص امور سیستم‌ها (خانه‌های عماد)
نوع شغل: تمام‌وقت
محل کار: خیریه خانه‌های عماد، با شعبه‌های متعدد در سراسر ایران (برخی وظایف به‌صورت دورکاری)
____
شرح شغل:
خانه‌ عماد، یک خیریه فعال در زمینه حمایت از کودکان در حال پیوند مغز استخوان و خانواده‌های آنها است. این کودکان همراه با خانواده‌هایشان در طول دوران طولانی درمان در خانه‌های عماد اسکان دارند.

ما به دنبال یک متخصص سیستم‌ها هستیم که توانایی مدیریت و بهبود فرآیندهای سازمانی در شعب مختلف را داشته باشد و به ایجاد هماهنگی و هارمونی بین آنها کمک کند.
این فرد باید دلسوز و مهربان باشد تا بتواند با ماموریت ما همگام شود. همچنین توانایی همدلی و ارتباط با خانواده‌هایی که در بحران هستند را داشته باشد.

وظایف:
• ارزیابی و بهبود فرآیندها: بررسی و ارتقاء فرآیندهای مدیریتی در شعب مختلف.
• ایجاد سیستم‌های یکپارچه: پیاده‌سازی سیستم‌های هماهنگ برای تسهیل ارتباط بین شعب.
• تدوین راهنماها: تهیه دستورالعمل‌های مدیریتی برای راه‌اندازی شعب جدید.
• استفاده از تجارب بین‌المللی: بومی‌سازی تجربیات موفق از سایر کشورها برای شرایط ایران.
• آموزش کارکنان: برگزاری دوره‌های آموزشی برای اجرای سیستم‌های جدید.
• نظارت و گزارش‌دهی: پیگیری عملکرد سیستم‌ها و ارائه گزارش‌های منظم.
• مدیریت بحران: حل سریع مشکلات غیرقابل پیش‌بینی و ارائه راهکارهای فوری.
مهارت‌ها و صلاحیت‌ها:
• تجربه: حداقل 10 سال تجربه مدیریت یا برنامه‌ریزی.
• مدیریت بحران: توانایی عملکرد سریع در شرایط بحرانی و چند بعدی.
• ارتباطات: مهارت‌های قوی در برقراری ارتباط و ایجاد روابط مثبت با تیم‌ها.
• زبان: تسلط به زبان انگلیسی و توانایی استفاده از تجارب بین‌المللی.
• مدیریت زمان: توانایی انجام وظایف به صورت مستقل و مدیریت زمان بهینه.

____

اگر به این موقعیت شغلی علاقه‌مندید و واجد شرایط هستید، لطفاً رزومه خود را به شماره واتس‌اپ ۰۹۱۲۹۳۷۲۴۵۰ یا به ایمیل [email protected] بفرستید. همچنین شماره تماس و حداقل یک رفرنس خود را نیز در رزومه قید کنید. منتظر دریافت اطلاعات شما هستیم.

پیش بینی پیروزی ترامپ در انتخابات آمریکا در نهم آبان ماه در میزگرد دنیای اقتصاد به میزبانی دکتر علی فرحبخش.برای تماشای ویدئوی کامل مناظره به لینک زیر مراجعه کنید:
https://t.me/IRANPOLITICALSTUDIES/1273
@IRANPOLITICALSTUDIES

⬅️ رئیس کل سازمان نظام پزشکی: متاسفانه پزشکان جوان تمایلی به ادامه تحصیل در رشته‌های تخصصی ندارند و مسئولان در دولت‌های قبل به جای پرداختن به دلایل این بی‌رغبتی و تلاش برای رفع این معضلات به افزایش ظرفیت رشته‌های پزشکی روی آوردند که اقدامی کاملا اشتباه بود.

✅ طاهره چنگیز «رئیس اسبق دانشگاه علوم پزشکی اصفهان» هم در این خصوص گفت: پزشکان عمومی که بخواهند با تعرفه دولتی و در بخش دولتی کار کنند واقعا کم هستند. علت این نیست که پزشک نداریم علت این است که پزشکان حاضر نمی‌شوند به اختیار خودشان با تعرفه دولتی خدمات ارائه کنند.

✅ امیر محسن ضیایی «معاون اسبق آموزشی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی» نیز در این خصوص گفت: با افزایش ظرفیتی مواجه هستیم که منجر به سلامت بیشتر جامعه نخواهد شد. یعنی افراد تربیت شده با کیفیت آموزش نخواهند دید و به نفع سلامت جامعه نیست. اگر در جایی کمبود پزشک داشته باشیم از فرد غیرمناسب استفاده کنیم آسیب بیشتری برای جامعه خواهد داشت. به جای افراط در آموزش پزشکان جدید که در سال‌های آینده وارد بازار کاری خواهند شد باید به این توجه کرد که چرا تعرفه‌های پزشکی به درستی تعیین نمی‌شوند و چرا منابع نظام سلامت برای افزایش بهره‌وری و عمق بخشی بیمه‌های پایه به پایداری نمی‌رسد.

✅ به طور کلی می‌توان گفت که افزایش ظرفیت پزشکی با توجه به وجود پزشکان بی‌کار یا پزشکانی که به واسطه وضعیت شغلی مجبور به مهاجرت می‌شوند یا پزشکانی که در مشاغل دیگر کار می‌کنند کیفیت ارائه خدمات سلامت در سال‌های آتی را کاهش خواهد داد و این هیچ ارتباطی به تعارض منافع ندارد.

#اقتصاد_نامتوازن

#پوپولیسم_مصرف‌گرا

#نابودی_صنایع_و_خدمات_استراتژیک

#ارزش_جان_مردم

یه بار یه مسابقه ای می دیدم، به پسره گفتن یا این مبلغی که بردی رو قبول کن و مسابقه رو تموم کن یا برو برا جایزه اصلی.
اکثرا ما برا جایزه اصلی وسوسه میشیم، بخصوص که میگیم یه باره دیگه، بزار یا جایزه فینال رو ببرم یا هیچی. ولی پسره با خونسردی بازی رو بست و تهش یه حرف جالب زد و گفت: من  گیمرم، تو گیم مهم اینه اسمت جزو برنده ها باشه، حتی اگه هزار تومن ببری.
تازه بعدش گفت میدونم افتضاح بودم و خراب کردم، ولی برام مهمه که بازی رو با برد ببندم.

یه کتاب حرف بود تو چند دقیقه حرف زدنش.

در کنار همه علومی که نیازه برا ماندن در بازار، این نکات کلیدی هنر کار هستن و تفاوت ها رو مشخص می کنن.

تو پوکر بازیکن ناشی فک میکنه هر دستی که براش میاد بهترین دستی هست که میتونه داشته باشه، ولی برا یه بازیکن حرفه ای ماندن در بازی مهمترین اصل هست.


@mortezaebad

The Great Beauty (2013)
#Paolo_Sorrentino

زیبایی بزرگ (نسخه کرایتریون)
#پائولو_سورنتینو

Filesize: 2.35 GB
1080p BluRay x264

DOWNLOAD


EXTRA :

DP/30: Paolo Sorrentino & The Great Beauty

Conversation between director Paolo Sorrentino and Italian cultural critic Antonio Monda (2013)


▪️این لینک تنها ۱۰ روز فعال است▪️

@lini_Paso

از رادیکالیسم تا تراژیک‌اندیشی»

* یکی از تجربیات فکری ما که قابل انتقال به نسل جدید است، همین پیچیده‌ دیدن امور و بی‌اعتمادی به ایده‌های رادیکال برای تغییر دنیاست. مسائل انسانی همیشه راه‌حل‌های ساده ندارند و کسی که باور داشته باشد راه‌حل‌های رادیکال برای مسائل انسانی وجود دارد، واقعیت پیچیده را نادیده می‌گیرد.

*مایلم اینجا از ایدۀ تراژیک‌اندیشی که متفکری امریکایی به نام رابرت کاپلان مطرح کرده است، استفاده کنم. به گفتۀ کاپلان تراژیک‌اندیشی یعنی پی بردن به این که دنیا در ذات خودش بغرنجی لاینحلی دارد و با تلاش‌های انسانی نمی‌شود آن‌ها را یک‌باره حل کرد. او از شوپنهاور که استاد بزرگ تراژیک‌اندیشی است نقل می‌کند که ناکامی قانون کلی زندگی است و تراژدی بیهودگی تمام تلاش‌های بشری را آشکار می‌کند. اصلا آموزۀ جهان دیگر در ادیان بیان دیگری از این حقیقت است که در این جهان نه بهشت داریم نه می‌شود بهشتی ساخت. تراژیک‌اندیشی یعنی اذعان به تضاد بنیادین برخی ارزش‌ها(چنانکه آیزیا برلین می‌گفت). و ناگزیر بودن چشم‌پوشی از خیری در ازای خیری دیگر. می‌شود این را ناگزیر بودن انتخاب میان بد و بدتر هم دانست.

* ترجیع‌بند کتاب کاپلان این است که تراژیک‌اندیشی راهی است برای پیشگیری از وقوع تراژدی. جان گری فیلسوف سیاسی معاصر هم در استقبال از کتاب کاپلان مقاله‌ای می‌نویسد و در آنجا می‌کوشد اصلی همانند اصل ویلیام اُکام صورتبندی کند. اُکام می‌گفت در فلسفه‌ورزی و نظریه‌پردازی  بکوشید که برتعداد موجودات عالم نیفزایید. جان گری با الهام از ایدۀ کاپلان می‌گوید مراقب باشیم تا بر تراژدی‌های عالم نیفزاییم. واقعیت آن است که برخی تصمیم‌ها و کارهای ما پیامدهای ناخواسته و تراژیکی دارند و تراژیک‌اندیشی به این معنا می‌تواند مانع تکرار تراژدی شود.

از میزگرد «از رادیکالیسم تا تراژیک‌اندیشی» با حضور: حسین شیخ‌رضایی، بابک عباسی، امیر مازیار
اندیشهٔ پویا،  ش ۹۲، مهر ۱۴۰۳

Rosemary's Baby (1968)
#Roman_Polanski

بچه رزماری (نسخه مرمت شده‌ی کرایتریون)
#رومن_پولانسکی

Filesize: 1.80 GB
1080p BluRay x264

DOWNLOAD


EXTRA :

Roman Polanski on "Rosemary's Baby"


▪️این لینک تنها ۱۰ روز فعال است▪️

@lini_Paso

ای صاحب فتوا، ز تو پرکارتریم

با این‌همه مستی، از تو هشیارتریم

تو خونِ کسان خوری و ما خونِ رَزان

انصاف بده، کدام خون‌خوارتریم؟ خیام به روایت صادق هدایت

دل داده ام بر باد ، بر هر چه باداباد
مجنون تر از لیلی ، شیرین تر از فرهاد

ای عشق از آتش اصل و نسب داری
از تیره ی دودی ، از دودمان باد

آب از تو توفان شد ، خاک از تو خاکستر
از بوی تو آتش ، در جان باد افتاد

هر قصر بی شیرین ، چون بیستون ویران
هر کوه بی فرهاد ، کاهی به دست باد

هفتاد پشت ما از نسل غم بودند
ارث پدر ما را ، اندوه مادرزاد

از خاک ما در باد ، بوی تو می آید
تنها تو می مانی ، ما می رویم از یاد

قیصر امین‌پور

My Favourite Cake (2024)
#Maryam_Moghadam #Behtash_Sanaeeha

کیک محبوب من
#مریم_مقدم #بهتاش_صناعی‌ها

Filesize: 1.80 GB
1080p WEBRip x264

DOWNLOAD


▪️این لینک تنها ۱۰ روز فعال است▪️

@lini_Paso

انسان ایرانی و درماندگی
شکست‌ها و ناکامی‌های پیاپی در زندگی سیاسی، اجتماعی و اقتصادی، می تواند فرد را به سمت احساس درماندگی هدایت کند.
احساس درماندگی چیزی شبیه به فلج شدن است، جایی که فرد احساس می‌کند که می‌خواهد از همه چیز دست بشوید و تصور می‌کند، تلاش های او برای بهروزی، کافی نیست و در مقابل، قطعیت شکست و ناامیدی از آینده، وجودش را احاطه می‌کند. 
دست شستن از هر چیز معمولا در شرایط عادی، احساسی از آسودگی را برای فرد به ارمغان می آورد، ولی در شرایط درماندگی، دست شستن، بیشتر به خاطر این است که فرد چیزی شبیه به غرق شدن یا گرفتار گرداب شدن را تجربه می کند و احساس می کند، راه فرار، نجات و چاره ای در مقابل او قرار ندارد.
زمان جدی گرفتن احساس درماندگی
انسان ممکن است گاهی به دلایل مختلف، احساس درماندگی کند، ولی اگر این احساس به صورت ممتد ادامه پیدا  کند، فرد را به سوی فروپاشی هدایت خواهد کرد؛ در این شرایط است که «دیگر بیش تر از این نمی توانم تحمل کنم»، در لابه لای ذهنش به طور تکرار شونده ای، تکرار خواهد شد. وسواس نسبت به افکار نابود شونده و هم زمان تمایل فرد به کز کردن در خلوت زمینه ساز انزوای بیشتر و جدایی از جهان،خواهد شد.
با احساس درماندگی چه باید کرد؟

مهم ترین مساله این است که ما تشخیص بدهیم و بپذیریم که داریم احساس درماندگی را تجربه می کنیم که بسیار دردناک است و در نتیجه، در این وضعیت زیستی، انتظار کار عجیب و غریب داشتن از خومان، تنها حالمان را بدتر می کند. حتی تصور اینکه بتوانیم شبیه به همیشه مان باشیم، دور از ذهن است.
باید کمی در فاز درماندگی باقی ماند، بدون اینکه بخواهیم به آن قدرت بیشتری بدهیم، فقط حضورش را بپذیریم و تلاش برای از بین بردن آن نکنیم و در بهترین حالت، بخشی از امور روزمره مان را انجام بدهیم.
بخش سخت تر ماجرا اینجاست که هم زمان انتظار کار خاصی از سمت دیگران هم نمی توان داشت، چون در وضعیت درماندگی، معمولا احساس می کنیم، اکثر ادم ها ما را ناامید می کنند.
وقتی درمانده هستیم، دوست داریم کسی اوضاع ما را درک کند یا حداقل در موردش اطلاع پیدا کند، ولی معمولا کسی درکی از وضعیت درماندگی و فلج شدن ما ندارد و در بهترین حالت، بعد از شنیدن، می گویند پاشو به زندگیت برس. به ندرت دیگری در وضعیت درماندگی، رنج ما را درک می کند. آن ها تصور می کنند، درد شما از دنیای بیرون است. در حالی که دنیای بیرون تنها محرک درد شماست و وضعیت درماندگی به مرور از درون می آید. تنها منتظر است که محرکش را پیدا کند و بعد بیدادش در جان شما را شدت بخشد.


#ایران
#جنگ
https://www.instagram.com/p/DBp5CXptBnQ/?igsh=MThpdDQxcTc1azRzNQ==

این هم متن مجتبی نجفی از اندیشمندان ایرانی با گرایش چپ است..
مانند آقای نجفی کم پیدا می شود

«اروپا و جزایر سه‌گانه»


جنگ روسیه در اوکراین باعث شد ایران خنجر دیگری بخورد. اروپا ایران را در مورد جزایر سه‌گانه «اشغالگر» خوانده است. درست است که امارات با عصای موسای تجارت و اقتصاد و با بازی‌های بُردـ‌بُرد به خوبی یاد گرفته است کار خود را از پیش برد (کاری که البته هیچ مهارت شگرفی نیست، فقط لازم است ایدئولوژی چپ عقل سلیم را فلج نکرده باشد)، اما این فقره، یعنی این همراهی عجیب اروپا با امارات و غش کردن اروپایی‌ها در آغوش امارات بیشتر پیامد جنگ اوکراین و دوستی خاله‌خرسۀ روسیه با ایران است تا نتیجۀ مهارت عقل‌سلیمِ اماراتی. برویم عقب‌تر...

اوایل سال ۲۰۲۲ ــ زمستان ۱۴۰۰ ــ اولیانوف، نمایندۀ روسیه در مذاکرات هسته‌ای، مَرد پرحرفِ مذاکرات که همیشه دست‌به‌توئیت بود و بر اساس تعداد بطری‌ها روی میز مذاکرات هسته‌ای خبرهای خوش توئیت می‌کرد، در توئیتی نوشت «فقط پنج دقیقه تا توافق هسته‌ای با ایران مانده است». درست می‌گفت! فقط پنج دقیقه مانده بود، منتها این شعرِ او مصرع دومی هم داشت! نگفته بود که رئیسش، پوتین، قصد دارد در دقیقۀ چهارم به اوکراین حمله کند. لشکرهای روسیه وارد خاک اوکراین شدند و اولیانوف هم که دیگر کاری در ژنو نداشت دفترـ‌دستکش را جمع کرد و کلاً رفت که رفت!

ساعت مذاکرات در همان دقیقۀ چهارم برای همیشه به خواب رفت. در جنگ روسیه و غرب توافق هسته‌ای قطعاً به ضرر روسیه بود، زیرا روسیه می‌خواست از اهرم انرژی علیه غرب استفاده کند ــ همان تئوری پوچ و بی‌نتیجۀ «زمستان سخت» که روس‌دوستان در ایران نیز از «راشاتودی» یاد گرفته بودند و تأمل‌نشده تکرار می‌کرد... وینتر ایز کامینگ! وینتر ایز کامینگ! زمستان‌ها آمدند و رفتند و از انرژی اهرمی برای روسیه درنیامد، اما بازندۀ بازیِ روسیه با کارت انرژی که بود؟ ایران! در حالی که ایران می‌توانست دریچۀ امید اروپا باشد، روسیه جلوی مذاکرات را سد کرد و ایران را به بخشی از کابوس اوکراین بدل کرد.

این اقدام امروز اروپا را نیز باید یکی دیگر از ترکش‌های جنگ اوکراین بدانیم. اگر روسیه در جنگ با اوکراین واقعاً به کمک ایران نیاز دارد، یعنی از این پس نیز فقط برای ایران هزینه دارد! وقتی خود روسیه نمی‌تواند گلیم خود را در برابر غرب از آب بیرون کشد، چه گلی قرار است سر دیگران بزند؟ کَل اگر طبیب بودی، سر خود دوا نمودی! اروپایی که با مدل اقتصادیِ سوسیال دهه به دهه ضعیف‌تر، و به جیب مالیات‌دهندگانِ اقتصاد «نئولیبرالِ» آمریکا محتاج‌تر می‌شود، مجبور شده است برای اوکراین خرج کند. امارات وارد بازی بُردـ‌بُرد با اروپا می‌شود، در حالی که روسیه ایران را درون جنگی می‌کشد که برای اروپا فقط ضرر است. پس باید منتظر ضربه‌های دیگری از جانب اروپا باشیم. اما وقتی خود چین و روسیه که ــ به خیال ما ــ طرف ما هستند پای بیانیه‌ای را امضا می‌کنند که به نفع امارات است، از اروپا چه انتظاری می‌رود؟

دولت پزشکیان هم حتی قبل از تشکیل کابینه‌اش مشخص بود قرار نیست در این معادلات دیپلماتیک تغییری دهد. وزیر خارجه روز اول آب پاک را روی دست همه ریخت و گفت ما با آمریکا مشکل مبنایی داریم. پس مسئله فقط کاستن از هزینه‌های احتمالی است (اما مگر دولت‌های قبل چنین نکردند؟). این دنیا محل بده‌بستان است. طرفداران رابطۀ اقتصادی با چین در توجیه چین‌دوستی خود می‌گویند: چین دومین اقتصاد دنیاست! یعنی شگفت‌انگیزترین و البته عصبانی‌کننده‌ترین جواب ممکن را می‌دهند! استدلال کلان ما را خُرد می‌کنند و یک تکه از آن تحویل خود ما می‌دهند! اگر ارتباط با دومین اقتصاد بزرگ دنیا مفید است، پس تخریب رابطه با اقتصادهای اول، سوم، چهارم، پنجم، ششم، هفتم، هشتم و نهمِ دنیا مطلقاً ضرر است! اتفاقاً رابطۀ اقتصادی با همان اقتصاد دوم هم زمانی واقعاً مفید است و به بهره‌کشی یک‌طرفه منجر نمی‌شود که همزمان ایران با سایر قدرت‌ها هم روابط اقتصادی داشته باشد. با هیچ پاک‌کن، با هیچ سمباده و با هیچ اسیدی نمی‌توان این اصل را از دفتر واقعیات این جهان پاک کرد! با شعار صخره‌ها جابجا نمی‌شوند. با فریاد کوه‌ها نمی‌گریزند. پس با تبلیغات صداوسیما هم نمی‌توان هزینه‌های بی‌کران انزوای ایران را انکار کرد.

نفت و گاز ما زیر خاک می‌ماند، استعداد جوانان ما هدر می‌رود و نخبگان ناامید می‌شوند، سرمایه‌هایی که باید به شمال خلیج فارس سرازیر شود، به جنوب آن می‌رود، انواع سرمایه از ایران می‌گریزد، از صادرکنندۀ گاز به واردکنندۀ آن تبدیل می‌شویم، مردمی که شصت سال پیش سوار خودروی آمریکایی، آلمانی و ژاپنی بودند، پرایدسوار می‌شوند، امید به خرید مسکن یک‌قرنی می‌شود و کشوری که آینده‌دارترین قدرت غرب آسیا به نظر می‌رسید، در برابر امارات توان دیپلماتیک لازم را برای دفاع از خود ندارد. ادامۀ این راه نیز چیزی مگر سرمایه‌سوزی در بر ندارد! والسلام!


▪️«داستان جزایر سه‌گانه»

مهدی تدینی

@tarikhandishi  |  تاریخ‌اندیشی

نه آقای سلطانی! روس‌ها بیشرف باشند یا باشرف، رفتارشان با ما ربطی به وجود و عدم شرف‌شان (یا پدرشان!) ندارد!

حرمت امام‌زاده به متولی آن است! ماییم که ۴۷ سال آزگار است در روابط خارجی خود بد و ابلهانه و کاملاً ایدئولوژیک رفتار کرده‌ایم. در این مورد فقط با کره شمالی و کوبا در رقابت بوده‌ایم. حتی شوروی زمان استالین هم، با آن قدرت زیادش، اینقدر در روابط خارجیش ایدئولوژی‌زده نبود که ما هستیم. چین مائو هم اینگونه نبود. حماقت ما تقریباً منحصر به فرد است!

طرف مست کرده بود و در اتوبان رانندگی می‌کرد. از رادیوی ماشین شنید که به رانندگان همان اتوبان اخطار می‌داد که "راننده‌ای مست کرده و اتوبان را خلاف جهت می‌رود". این را که شنید، گفت: "بابا این چه می‌گوید! اینجا همه مست کرده‌اند و خلاف جهت می‌روند جز من!"

یک بار هم که شده باید بنشینیم و ببینیم که چرا همه دنیا، از آمریکا و اروپا و عرب‌ها و روسیه و چین و هند و ژاپن، به ما که می‌رسند "بیشرف" و "بی‌پدر" می‌شوند. شاید ماییم که نزدیک نیم قرن است مست کرده‌ایم. مست ایدئولوژی!

@jenabegav

توی جلسات درمان، متوجه میشیم اونقدری که همیشه فکر می‌کردیم مقصریم، مقصر نیستیم، اونقدری هم که دوست داشتیم معصوم باشیم، معصوم نیستیم :)

قذافی: هر کس علیه ایران باشد در کنار آمریکا ایستاده است.

ما و ایران علیه صهیونیسم و امپریالیسم ایستاده ایم.

🗞روزنامه اطلاعات ۲۱ مهر ۱۳۶۶؛
منبع: کانال دیروزنامه...

یه سری کشورها در خاورمیانه و آفریقا، از دهه هغتاد میلادی، مواضع ضدآمریکایی و ضد غربی داشتند..
عراق، لیبی، ایران، سوریه، یمن، لبنان، فلسطین، سودان،..
عراق و ایران تنها کشورهای همراه فلسطین و ضد امریکا بودند که با هم وارد جنگ هم شدند...

مراد ویسی تصور می‌کنم از معدود آدم‌های باسواد در رسانه‌های فارسی هست... بهشتی و تهران و نیویورک درس خونده... سی سال تو سطح اول بررسی اتفاق‌های کشور بوده... ولی وقتی بیش از اندازه تو مدیا باشی، به مرور اشتباهات ساده ت زیاد میشه و همون ها اعتبارت رو زیر سوال می‌بره..

چرا به نتانیاهو می‌گن: بی بی..
جهت شوخی...

کودکان

می‌گوید: تو چه طور مسلمانی هستی، نه اصلاً، چه طور انسانی هستی که فجایع و درد فلسطینیان را می‌بینی و ساکتی! از همه‌ی جنایات اسرائیل گذشته، آیا بچه‌هایی که در این وسط کشته و معلول و یتیم می‌شوند را نمی‌بینی؟!

می‌گویم: من نه تنها در مورد کودکان فلسطینی‌ها سکوت کردم، در مورد کودکان سوری نیز سکوت کردم! یادت نیست آن کودکی که گازهای شیمیایی صورتش را سوخته بود و ضجه می‌زد؟ آن جنایت یا کار نیروهای طرفدار اسد بود که ج‌.ا طرفدارش بود، یا کار گروه‌های "اسلامگرا" که حماس و اکثر فلسطینیان طرفدارشان بودند.

بلکه در مورد مسلمانان اویغور چین و ویران کردن مساجدشان و نابود کردن فرهنگشان و قتل و زندانی کردن‌شان توسط حکومت دوست و برادر چین هم ساکت بودم.

بلکه در مورد قبایل دارفور در سودان، که مورد تجاوز نیروهای نظامی قرار گرفتند و به دخترانشان تجاوز شد و دویست‌هزار نفر از مردمان‌شان را ظرف دو سال کشتند هم ساکت بودم.

بلکه بیست سال پیش که روسیه در داغستان مردم را می‌کشت ساکت بودم، یا سال پیش که در اوکراین بی‌رحمانه به مناطق حمله می‌کرد.....

من در همه‌ی اینها و موارد بسیار دیگر هم ساکت بودم، و دلایلی برای خود دارم. لااقل در این موارد سازگار و بدون تناقض عمل کردم!  ولی تو چرا در مورد آن بقیه حداکثر دو خط گفتی یا نوشتی، یا حتی بعضی وقت‌ها با هزار ژیمناستیک کلامی خواستی بعضی جنایات را توجیه کنی، ولی الان در مورد فلسطین داری خودت را جر می‌دهی؟ آیا باید باور کنم واقعاً به فکر آن کودک مظلوم فلسطینی هستی؟

گفت: نه، این فرق دارد! اینجا ظلمی عیان دارد اتفاق می افتد!

گفتم: مگر در بقیه موارد ظلمی پنهان بود؟

گفت: الان یک قدرت بزرگ در مقابل جمعیتی مظلوم قرار دارد!

گفتم: مگر چین قدرتی بزرگ در مقابل اویغورهای مسلمان نیست؟

گفت: ولی در میان اویغورها عقاید سلفی و تروریستی زیاد شده بود!

گفتم: مگر در مورد حماس و فلسطینیان اینگونه نیست؟!

گفت: ولی این فرق می‌کند! ما در اینجا با صهیونیسم جهانی روبروییم!

گفتم: احسنت! آمدی سر اصل کلام! صهیونیسم جهانی! این‌مشکل اول و آخر شماست! این عقیده‌ی ایدئولوژیک و توهم توطئه‌ی پشت آن، و احساس حقارت از شکست در مقابل "جهود"! و‌ تلاش برای ادعای برتری اخلاقی برای جبران خلا درونی. پس بیخود و بی‌جهت برای من ادای دلسوزی برای کودک فلسطینی را درنیاور! شما دردت چیز دیگر است، و الا کودک فلسطینی و سوری و اویغوری و دارفوری چه فرقی می‌کنند؟

من اجازه نمی‌دهم که دلسوزی‌ام و احساس ترحمم برای کودکان و مصیبت‌زدگان و مظلومان توسط هیچ‌گونه ایدئولوژی به گروگان گرفته شود. همین!

به نقل از صفحه جناب گاو

🏛💥دولت بنیادگرا به مثابۀ شکلی از دولت توتالیتر اعتقاد به مرزی بین دین و دولت و سیاست ندارد 
و به حکومتی اطلاق می‌شود که بر مبنای اصول و اعتقادات خاصی از یک مذهب یا ایدئولوژی خاص شکل می‌گیرد و تلاش می‌کند تا این اصول را در تمامی جنبه‌های اجتماعی، سیاسی و اقتصادی جامعه خود پیاده کند. این نوع دولت معمولاً بر مبنای تفسیرهای خاصی از متون مذهبی یا ایدئولوژیک، ساختار قانونی و قواعد اجتماعی را تعیین می‌کند.

📚 مولفه‌های دولت بنیادگرا به منزلۀ شکلی از دولت توتالیتر:

1. ایدئولوژی مستحکم: دولت‌های بنیادگرا معمولاً بر اساس یک نظام اعتقادی مشخص (مثلاً اسلامی، مسیحی، یهودی یا دیگر ایدئولوژی‌ها) فعالیت می‌کنند و این ایدئولوژی در همه جنبه‌های زندگی اجتماعی و سیاسی پیاده‌سازی می‌شود.

2. عدم تحمل تنوع: چنین دولت‌هایی معمولاً نسبت به دیدگاه‌ها و باورهای مختلف تحملی ندارند و سعی می‌کنند نظرات و اعتقادات خود را به جامعه تحمیل کنند.

3. قوانینی مبتنی بر مذهب: نظام‌های حقوقی و قوانین این دولت‌ها بر اساس اصول مذهبی تدوین می‌شود و به نوعی شریعت یا قوانین دینی در زندگی روزمره مردم پیاده می‌شود.

4. فشار بر مخالفان: افراد و گروه‌هایی که با ایدئولوژی حاکم مخالفت می‌کنند، معمولاً تحت فشار سیاسی، اجتماعی یا اقتصادی قرار می‌گیرند و ممکن است با سرکوب مواجه شوند.

5. استفاده از نمادها و نشانه‌های مذهبی: در این دولت‌ها، نمادها و نشانه‌های مذهبی در تمامی عرصه‌های اجتماعی به کار گرفته می‌شود تا وحدت و قوام اجتماعی بر اساس اعتقادات مشترک تقویت شود.

6. اقتصاد و سیاست: برنامه‌ریزی‌های اقتصادی و سیاست‌های اجتماعی معمولاً بر اساس اصول مذهبی و یا ایدئولوژیک استوار است، و این امر ممکن است موجب انزوا یا جدایی از نظام‌های اقتصادی جهانی شود.

7. آموزش و پرورش: سیستم آموزشی در دولت‌های بنیادگرا معمولاً بر مبنای تفسیر خاصی از تاریخ و مذهب شکل می‌گیرد و تلاش می‌شود تا نسل‌های آینده تحت تأثیر این ایدئولوژی قرار گیرند.

توجه به این نکته مهم است که دولت‌های بنیادگرا می‌توانند با همدیگر تفاوت‌های زیادی داشته باشند و هر کدام ممکن است ویژگی‌های خاصی از خود نشان دهند که بستگی به بستر فرهنگی، تاریخی و اجتماعی آنها دارد
@cafe_andishe95

Ⓜ️ تفاوت ریسک و عدم‌قطعیت
مدرسه علوم انسانی


📮 دو جعبه داریم جعبه الف حاوی صد توپ است پنجاه تا قرمز و پنجاه تا مشکی، جعبه ب هم صد تا توپ دارد اما نمی‌دانیم چندتای شان قرمزند و چندتای شان مشکی. اگر بدون نگاه کردن یکی از جعبه‌ها را برداری و توپ قرمز از آن بیرون بیاوری صد دلار برنده میشوی کدام جعبه را انتخاب میکنی؟ الف یا ب؟ اکثر مردم جعبه الف را انتخاب می‌کنند.

📮 بیایید با همین جعبه‌ها یکبار دیگر بازی کنیم این دفعه اگر توپ مشکی برداری صد دلار میبری، الان سراغ کدام جعبه میروی؟ اغلب مردم دوباره جعبه الف را انتخاب می‌کنند. اما این غیرمنطقی است در دور اول تو فرض کردی جعبه ب توپ قرمز کمتر و توپ مشکی بیشتری دارد. بنابراین به لحاظ منطقی باید این بار جعبه ب را انتخاب کنی. نگران نباش بر خلاف انتظار در این خطا تنها نیستی، به این نتیجه پارادوکس السبرگ می‌گویند که به احترام دانیل_السبرگ Daniel_Ellsberg روان‌شناس سابق هاروارد، این طور نامگذاری شده است. پارادوکس السبرگ به طور تجربی ثابت می‌کند ما احتمالات معلوم را به احتمالات نامعلوم ترجیح می‌دهیم، بنابراین به مباحث ریسک و عدم‌قطعیت یا ابهام و تفاوت بین آنها می‌رسیم.


📮 ریسک یعنی این که احتمالات معلوم‌ هستند. عدم‌قطعیت یعنی احتمالات نامعلوم هستند. بر اساس ریسک شما می‌توانید تصمیم بگیرید قمار بکنید یا نه. اما در قلمرو عدم‌قطعیت اتخاذ تصمیم بسیار دشوارتر است. واژه‌های ریسک و عدم‌قطعیت به اندازه کاپوچینو و اسپرسو اشتباه گرفته می‌شوند، البته با عواقب جدی‌تر. تو با ریسک می‌توانی محاسباتت را انجام بدهی، ولی با عدم‌قطعیت نمی‌توانی. دانش ۳۰۰ ساله ریسک، آمار نامیده می‌شود. استادان فراوانی با آن سروکار دارند اما حتی یک کتاب درسی هم درباره موضوع عدم قطعیت وجود ندارد.


📮 برای اجتناب از قضاوت عجولانه باید یاد بگیری عدم‌قطعیت را تحمل کنی، کار سختی است و نمی‌توانی همواره بر آن تأثیر بگذاری. ناحیه آمیگدال تو در مغزت، نقشی حیاتی ایفا می کند. آمیگدال منطقه‌ای به اندازه بادام در وسط مغز انسان است، که مسئولیت پردازش احساسات و خاطرات را بر عهده دارد. بسته به ساختار آمیگدال ذهنت عدم‌قطعیت را آسان‌تر یا دشوارتر تحمل میکنی این به خصوص در جهت‌گیری‌های سیاسی‌ات آشکار است. هر چه از عدم‌قطعیت متنفرتر باشی محافظه‌کارانه‌تر رأی میدهی. دیدگاه‌های سیاسی تو تا حدی ریشه های بیولوژیکی هم دارند.


📮 در هر دو حالت هر کسی که امیدوار است شفاف فکر کند، باید تفاوت بین ریسک و عدم‌قطعیت را متوجه بشود. فقط در چند حوزه محدود می‌توانیم روی احتمالات حساب کنیم. كازينوها، پرتاپ سکه و کتاب‌های احتمالات. اغلب اوقات با مشکل عدم‌قطعیت مواجه‌ایم، پس یاد بگیر با آن کنار بیایی.

نمودار رشد فقر در ایران طی ده سال... اکو ایران

https://www.tejaratefarda.com/%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D9%82%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D8%AF-%D8%A7%D8%AC%D8%AA%D9%85%D8%A7%D8%B9%DB%8C-20/47772-%D9%85%D8%B3%DB%8C%D8%B1-%D8%B4%DB%8C%D9%88%D8%B9-%D9%81%D8%A7%D8%AC%D8%B9%D9%87

مسیر شیوع فاجعه طبس....

📍هویدا، هیتلر و صادق هدایت📍
صادق هدایت دوست و رفیق صمیمی خیلی کم داشت. چهار پنج تا بیش‌تر نبودند. یکی از این چهار‌ـ‌پنج تا امیرعباس هویدا بود. داستان آشنایی و دوستی آن‌ها شنیدنی است. آدولف هیتلر آن‌ها را با هم دوست کرد. سال 1321 بود. امیرعباس‌خان تازه از فرنگ آمده بود. نفرتی که از خرابی‌های جنگ در وجودش پیدا شده بود به ‌سختی آزارش می‌داد. حتا برخلاف خیلی‌ها که پیروزی‌های برق‌آسای هیتلر چشم‌شان را کور کرده بود، او مرگ نازیسم را می‌دید. یک روز تصمیم گرفت حرف‌های خودش را تو روزنامه بنویسد و چهره‌ی سیاه نازیسم را برای مردم نقاشی کند. وقتی اولین مقاله‌اش در روزنامه ایران منتشر شد، مثل توپ صدا کرد. خلاصه‌ی مفهومش این بود: «هیتلر با همه‌ی ساز و تنبورش یک حباب صابونی بیش‌تر نیست، خیلی زود پفش می‌خوابد.» هنوز مرکب این مقاله خشک نشده بود که آلمانوفیل‌های آن روز تهران شروع به سم‌‌پاشی علیه هویدا کردند. یک روز عصر هویدا در دفتر روزنامه نشسته بود و مقاله می‌نوشت که در باز شد و مرد لاغراندامی به درون آمد. عینک درشتی به چشم داشت. سبیل چهارگوش پرپشتی بالای لبش دیده می‌شد. وقتی وارد شد نگاهی به اطراف انداخت و با خونسردی پرسید: «هویدا کیه؟» هویدا خیال کرد این آدم با آن سبیل‌های چهارگوش یکی از طرفداران سینه‌چاک هیتلر است. چون با ناراحتی جواب داد: «من... من هستم!» خنده‌ای لب‌های مرد را از هم باز کرد. با لحن دوستانه‌ای گفت: «من هم صادق هدایت هستم. از مقالات شما خوشم آمده. آخر ما با هم هم‌فکر هستیم.» بعد بی‌آن که منتظر جوابی از طرف هویدا شود، ادامه داد: «موافق هستید فردا ناهار را با هم بخوریم؟» دوستی هدایت و هویدا از همین‌جا جوش خورد. (مجله‌ی سپید و سیاه سال ۱۳۴۳)

📝هویدا در آیینه‌ی مطبوعاتِ زمان خود، گزارشی است که علی ملیحی در اندیشه پویا ۹۲ نوشته است. 

https://youtu.be/GtGepEQbGv4?si=DYuoZyrpQCHeaZ8m
نسخه فارسی،.. حاتم قادری. قیس قریشس

https://youtu.be/HLObE0dj3v0?si=hI8zXRQigB_cS1BU
برنامه پیرس مورگان... نورمن فیتکنشتاین معروف به نفع فلسطینی ها در اواخر برنامه صحبت می کند

https://youtu.be/DYv8ljRm8_E?si=8bn3zy-krDK9azjT


گفتگوی جوردن پترسن با نفتالی بنت نخست وزیر اسبق اسراییل..
حداقل از اواسطش، چندین بار درباره ایران حرف زدند..

می‌شه تحت این عنوان در موردش تحقیق کرد که چه روندی طی میشه تا یه فرد از جامعه و کشور و مردمش متنفر بشه؟....

اینطور نیست که کامنت یه فرد ناشناس باشه.. یا کامنت یه ادم عادی...معمولا ادم‌هایی که شدیدا به دنبال آگاه‌سازی هستند، به این سرنوشت می‌رسند...
چون مردم در نهایت نمی تونند به خاص بودنی برسند که این‌ها مدنظر دارند

خلاصه و غیرطولانی ش این هست که پس فردا اگر اسراییل حمله کرد، بستری رو نمی بینم که به عنوان یه فرد در اون برای مردم کشورم بتونم کاری کنم و اصلا حتی نمی دونم چیکار میشه کرد و چه کار باید کرد.....
انگار سوختن یه جامعه رو می بینند، اعلام موضع می کنند و به نظاره می نشینند... حالا خیلی‌ها هم سعی می‌کنند خودشون رو به ندیدن بزنند یا از اون جامعه متنفر باشند یا به جای جامعه‌شون، خودشون رو غرق ایدئولوژی شون کنند