گنج حضور @ganje_hozour Channel on Telegram

گنج حضور

@ganje_hozour


براى برخوردارى از شادى و آرامش طبيعى درونى و بروز عشق در شما
ارتباط با ما👇
@Shaparak_h
@Zarre1

🔰لینک اینستاگرام👇
https://www.instagram.com/p/B3WPWdVnqLZ
🔰ابتدای کانال بااین لینک👇
t.me/ganje_hozour/1

گنج حضور (Persian)

گنج حضور یک کانال تلگرامی است که با هدف برخورداری از زنده بودن و احساس فضای پذیرش این لحظه، برای شادی و آرامش طبیعی درونی و بروز عشق در شما تاسیس شده است. این کانال ارائه کننده محتوایی است که به شما کمک می کند تا از زندگی لذت ببرید و ارتباط خود را با طبیعت تقویت کنید. با پیوستن به این کانال، شما به تجربه‌ای منحصر به فرد از زندگی درونی و ارتقای روحی دست پیدا خواهید کرد. برای دسترسی به محتوا و اطلاعات بیشتر، می توانید از لینک اینستاگرام زیر استفاده کنید: https://www.instagram.com/p/B3WPWdVnqLZ/?igshid=u7gg5le9blfh. همچنین می توانید از ابتدای کانال با این لینک بیشتر بدانید: T.me/Ganje_Hoxour

گنج حضور

19 Feb, 07:55


گزیده‌ای از بخش دوم
برنامهٔ ۱۰۲۴ _ گنج حضور

⭕️ آیا رواداشت دارید یا کم آمد؟

🔷 یک چیزی مهم است اخلاق و فضای گشوده‌شده و خدمت.

🔷 اولین خدمتی که به خودتان می‌کنید وزنتان را کم می‌کنید به‌لحاظ ذهنی.

🔶 هر کسی را ما به مرکزمان راه بدهیم، با او همانیده بشویم آخر سر از او متنفر می‌شویم، باورتان می‌شود؟
@Ganje_Hozour

گنج حضور

19 Feb, 04:41


💠💠💠
متن غزل برنامهٔ شمارهٔ ۱۰۲۴
💠💠💠
(مولوی، دیوان شمس،‌ غزل ۳۱۶۳)

عشق در کُفر کرد اِظْهاری
بَست ایمان زِ تَرس، زُنّاری

بانگِ زِنْهار از جهان بَرخاست
هیچ‌کَس را نَداد زِنْهاری

هیچ کُنجی نَبود بی‌خَصْمی
هیچ گَنجی نَبود بی‌ماری

نی که یوسُف خَزید در چاهی؟
نه مُحَمَّد گُریخت در غاری؟

پای ذَاالنّون کشید در زَنجیر
سَرِ مَنصور رفت بَر داری

جُز به کُنجِ عَدَم نیاسایی
در عَدَم دَرگُریز، یک‌باری

جَهَتِ خِرْقِه‌ای چُنین زَخمی؟!
این‌چُنین دَردِ سَر زِ دَستاری؟!

کَفَن از خَلْعَت و قَبا خوش‌تَر
گور از این شهر بِهْ، به بسیاری

کِی بُوَد کَزْ وجود باز‌رَهَم
در عَدَم دَرپَرَم چو طَیّاری؟!

کِی بُوَد کَز قَفَس بُرون پَرَّد
مرغِ جانَم به‌سویِ گُلْزاری؟!

بچشد او غریب چاشت‌خوری
بِگُشایَد عجیب مِنقاری

چون دل و چَشمِ معده نور خورَد
ز‌آن‌که اَصْلِ غذا بُد اَنْواری

بَلْ هُمْ اَحْیاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمُ
بخورَد یُرْزَقُون در اَسراری

آهویِ مُشک‌نافِ من بِرَهَد
ناگَهْ از دامِ چَرخِ مَکّاری

جان بَرِ جان‌هایِ پاک رَوَد
در جهانی که نیست پِیکاری

مُشتِ گندم که اَنْدَر این دام است
هست آن را مَدَد زِ اَنْباری

باغِ دنیا که تازه می‌گَردَد
آخر آبَش بُوَد ز جوباری

خاکیان را کِه هوش می‌بَخشَد؟
پادشاهی قَدیم و جَبّاری

گَر نکردی نِثارِ دانش و هوش
کِی بُدی در زمانه هُشیاری؟!

خاکِ خُفته نداشت بیداری
شاه کَردَش زِ لُطف بیداری

خون و سرگین نداشت زیبایی
پَرده‌اَش داد حُسنِ سَتّاری

جانِبِ خَرمَنِ کَرَم بگریز
هین قَناعَت مَکُن به ایثاری

جامه از اَطْلَسی بِساز که هست
بر سَرِ عَقل از او کُلَه‌واری

این کُلَه را بِدِه، سَری بِستان
کآن سَرَت دارد از کُلَهْ عاری

ای دِلِ من، به بُرجِ شَمسْ گُریز
زو قَناعَت مَکُن به دیداری

شَمسِ تبریز کَز شُعاعِ وِی است
شَمسِ هَمراهِ چَرخِ دَوّاری


اِظْهار کردن: آشکار کردن، پیدا و ظاهر نمودن
زُنّار: کمربندی که مسیحیان ذِمی به ‌حکم مسلمانان بر کمر می‌بسته‌اند تا از مسلمانان بازشناخته شوند.
زِنْهار: اَمان، پناه، مُهْلَت
کُنج: گوشه
خَصْم: دشمن
گُریختن: فرار کردن، دَر‌رفتن
ذَاالنُّون: از طبقه نخستین صوفیان است و نام او ثوبان بن ابراهیم و اهل مصر بود.
منصور: عارف بزرگ حسین بن منصور حلّاج
آساییدن: آرام یافتن، آسوده شدن
خِرْقِه: جامهٔ صوفیان و درویشان، لباس کهنه
دَستار: پارچه‌ای که دورِ سَر می‌بندند
خَلْعَت: لباسی که شاهان به‌رسم تَکریم و قدردانی به اشخاص می‌دادند.
گور: قبر
طَیّار: پرنده
چاشت: غذا، صبحانه
اَنْوار: جمع نور، روشنایی‌ها
مَکّار: حیله‌گر
پِیکار: ستیزه، نَبَرد
سِرگین: فضلۀ چهارپایان از قبیل اسب و الاغ و اَستر
سَتّار: پوشاننده
ایثار: بخششِ بِلاعَوَض
دوّار: هر چیزی که گرد خود یا گرد چیز دیگر بچرخد و دور بزند، گردنده
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂

«وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا  بَلْ أَحْيَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ.»
«و هرگز گمان مَبَر آنان که در راه خدا کشته شدند مرده‌اند، بلکه زنده‌اند و نزد پروردگارشان روزی داده می‌شوند.»
(قرآن کریم، سورهٔ آل عمران (۳)، آیهٔ ۱۶۹)

🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
🌺🌺
@Ganje_Hozour

گنج حضور

19 Feb, 04:40


برنامه شماره ۱۰۲۴ گنج‌ حضور
فایل کوتاه صوتی - خوانش غزل اصلی

@Ganje_Hozour

گنج حضور

18 Feb, 21:02


💎
به شکرانه امروز،، این لحظه،،
و این برنامهٔ بیدارکننده
💎
@Ganje_Hozour

گنج حضور

18 Feb, 21:01


🌸🌸🌸🌸🌸

گنج حضور

18 Feb, 21:01


🌲
@Ganje_Hozour
✓بخش چهارم

- در تفسیر بیت ششم غزل، مولانا دعا و پیشنهاد می‌کند که الهی هیچ انسانی که از جنس اَلَست است و از جمله کودکان ما که تازه از طرف خدا آمده‌اند، خودشان را به کسی که دچار زخم کچلیِ «حرص در زیاد کردن دانه‌های شهوتی» شده‌است، نمالد. چون این بیماری خارش خیلی زیادی دارد و هر دانهٔ کچلی که معادل یک همانیدگی است، درد داشته و عفونت می‌کند و یک بیماری مُسری نیز می‌باشد.

- ابیاتی برای فهم بهتر بیت ششم؛ از جمله پنج بیت «هنر» از دفتر ششم که بسیار واضح و گویاست می‌گوید: هنری که ذهن بتواند با آن همانیده شود و خودش را نشان دهد گردن همهٔ ما را بسته و این‌ها فقط پوستهٔ زندگی است.
اگر کل ابیات برنامه را با این ترکیب و ترتیب، هر روز یک بار تکرار کنیم مطلب در ما جا می‌افتد.

- تفسیر بیت هفتم غزل، ادامهٔ همانیدگی با انسان‌ها و دیگر دانه‌های کچلی، باعث کهنه شدن این زخم می‌شود. چنین شخصی برای درمان باید فضا را باز کرده و پمادی از طرف خداوند بگیرد و به سرش بمالد، یعنی خودش را در معرض دم ایزدی و انرژی او قرار دهم تا شفا یابد.

- ابیاتی در تبیین بیت هفتم، از جمله دو بیت ۹۱۰ و ۹۱۱ دفتر اول می‌گوید در این لحظه پیش حکم حق باید فضا را باز کرده با خدا صحبت کنیم، همچنین باید من‌ذهنی‌ صفر باشد و بمیرد، یعنی اصلاً حرکت نکند و ما برحسب آن فکر و عمل نکنیم.

- تفسیر بیت هشتم غزل که می‌گوید اگر می‌خواهی در خدا باز شود باید روان یعنی بدون مقاومت و بدون غصه و درد و شکایت به‌سوی خدا بیایی. بعد از هر بیت باید تأمل کنیم که این بیت چطور به «عمل» ترجمه می‌شود.

- تفسیر بیت نهم غزل که آشکارا می‌گوید صدر یعنی رسیدن به آن‌چه ذهن می‌شناسد و مهم‌تر از دیگران شدن، نداریم. ما روزبه‌روز فضاگشایی کرده و به خدا زنده‌تر می‌شویم. پس باید صدر و آبروی من‌ذهنی و پندار کمال را رها کرده و یک جایگاه رفیعی را در فضای گشوده‌شده جست‌وجو کنیم تا به‌عنوان زندگی بالا بیاییم و اگر هم می‌خواهیم دیده شویم در این فضا دیده شویم.

- تفسیر بیت دهم و تک‌بیت‌هایی جهت تشریح آن. براساس این بیت از غزل کلاه بلندمرتبگی که به‌دنبال آن هستیم، هرگز بر سر کسی که من‌ذهنی را نگه داشته و بیماری کچلی‌اش را درمان نمی‌کند، گذاشته نمی‌شود.

- تفسیر بیت یازدهم غزل که براساس آن پس از این‌که سخنانی در غزل گفته شد، اکنون بهتر است ذهن خاموش شود و در این لحظه سروصدای ذهن و تکرار دُردها جایی ندارد و مزاحم است، چون زندگی می‌خواهد از طریق ما حرف بزند و خلاقیت کند.

- در تفهیم این بیت از غزل، طبق چهار بیت از داستان کوچک موسی و خضر در دفتر دوم، خضر که نماد خداوند است خطاب به ما که نماد موسی هستیم می‌گوید خیلی با ذهنت حرف‌های بیهوده می‌زنی، از من جدا شو برو. اگر هم نمی‌خواهی جدا شوی و چیزی دیدی که ذهنت قبول نمی‌کند چیزی نگو یا اصلاً با ذهنت نبین.

- در بیت آخر مولانا می‌گوید این غزل را در جواب آن شاعر و یا در پاسخ به تمام اشعار به‌ظاهر زیبایی که گفته شده، سروده است؛ اشعاری که در وصف سوز و گداز رفتن همانیدگی‌ها و مخصوصاً در مرگ انسان‌های آشنا گفته شده که شعر همهٔ من‌های ذهنی است و می‌گوید که وقتی همانیدگی‌هایم کوچید، تمام زندگی‌ام رفت.

غزل مولانا عکس این را می‌گوید که اگر همهٔ چیزهای باارزشی که داریم برود، باز هم ما زنده هستیم، باید زندگی و شادی کنیم و به بی‌نهایت و ابدیت خداوند زنده شویم.

- ابیاتی جهت باز شدن معنای بیت آخر و تأکید بر عمل کردن به ابیات مولانا؛ چون اگر عمل نکنیم، این آموزش طلایی و بسیار باارزش را تبدیل به «دُرد» کرده و در ذهن ذخیره کرده بعد از مدتی هم فراموش می‌کنیم که این فایده‌ای ندارد.

- ابیات ۱۰۶۱ تا ۱۰۶۵ دفتر چهارم می‌گوید ما می‌توانیم ابتدا با فضاگشایی مردهٔ خود را زنده کنیم و سپس با ارتعاش ما دیگران هم زنده خواهند شد.

- ابیات ۵۸۶ تا ۵۹۵ دفتر پنجم «در بیانِ آن‌که ثوابِ عملِ عاشق از حقّ هم حقّ است.» که می‌گوید ما کار می‌کنیم تا به خداوند زنده شویم و مزد ما همان زنده شدن به خداوند است، نه چیزی که ذهن نشان می‌دهد.

🔶4⃣🔶

گنج حضور

18 Feb, 21:01


🌲
@Ganje_Hozour
✓بخش سوم

- ابیاتی که فن‌های من‌ذهنی را یکی‌یکی به ما معرفی می‌کند:
رفتن به گذشته، مقایسه و درنتیجه حسادت که درمان آن خواندن هر لحظهٔ فرض «لَمْ یَکُن» یعنی من از جنس خدا و بی‌نظیر هستم، می‌باشد، و همانش با یک انسان دیگر که یکی از مهم‌ترین لغزش‌هاست.

- تک‌بیتی که پاسخ سؤال «من که هستم؟» را می‌دهد. من همان هستم که اگر بخواهم آشکارا برحسب همانیدگی‌ها دیده شوم‌ و پُز بدهم، خودم دارم خودم را در درون می‌دَرّم. و اگر شرطی شوم برای چیزها، خودم هم نمی‌دانم که دارم خودم را نشان‌دار می‌کنم و باز هم خودم را می‌سوزانم.

- ابیاتی که «رفتن به زمان روان‌شناختیِ گذشته و آینده» را که یکی از فن‌های من‌ذهنی است، نشان می‌دهد.

- تک‌بیتی که می‌گوید راه رهایی از وسواس کهنه یعنی فکرهای بی‌اختیار پی‌ در پی: حرف نزدن به‌وسیلهٔ ذهن، فضا را باز کردن و تکرار ابیات مولانا با این ترکیب و ترتیبی که در هر برنامه ارائه می‌شود، هست.

«آنان كه ايمان آورده‌اند و دل‌هايشان به ياد خدا آرامش مى‌يابد. آگاه باشيد كه دل‌ها به ياد خدا آرامش مى‌يابد.»
(قرآن کریم، سورهٔ رعد (۱۳)، آیهٔ ۲۸)

- تک‌بیتی از غزل ۴۰۰ برای پرورش دادن من‌ذهنی حولِ هر محوری که بحث‌ و جدل کرده با تأمل و بازبینی کردن تا در آن موضوع به بی‌مقاومتی تبدیل شویم.

- تک‌بیت بی‌مانع، بی‌مقاومت و بی‌اعتنا بودن مانند آب برای رهایی از جویدن خودمان

- براساس سه بیت ۱۳۵۹ تا ۱۳۶۱ دفتر سوم من هر لحظه و در هر وضعیتی می‌خواهم خدا را ببینم. هرچه هم که ذهن نشان می‌دهد برای این است که فضا را باز کنم و شاه را ببینم.

- تک‌بیت بسیار مهمی که می‌گوید آسانی ما در فضاگشایی ماست، در تمام وضعیت‌های مختلفی که گرفتاری به نظر می‌آید.

یُسر با عُسر است، هین آیِس مباش
راه داری زین مَمات اندر معاش
(مولوی، مثنوی، دفتر پنجم، بیت ۳۶۱)

- تک‌بیت دیگری از غزل ۴۰۰ که می‌گوید جای ما به‌عنوان زندگی در یک خانهٔ همانیدگی ذهن نیست، باید از این ظاهر نقل کنیم به خانه‌ٔ اصلی‌مان که واقعاً وجود دارد.

- با دو بیت دیگر از غزل ۴۰۰ از خود بپرسیم: چرا ما از این جهان درد و رنج قرض می‌کنیم؟ چرا بیدار نمی‌شویم که دستمان را در سوراخ مارِ فکرها نکنیم؟

- تک‌بیتی که می‌گوید ظلم‌هایی که به ما می‌شود، خویِ ماست که به‌سوی‌مان منعکس می‌شود‌.

- براساس چهار بیت از غزل فیض کاشانی، از هیچ‌کس نباید شکایت کنم، بلکه باید از خودم به خودم در فغان باشم تا فضا را باز کرده خودم را معالجه کنم.

از خویش اگر خلاص گردم
آن کو در وهم نایَد آنَم
(فیض کاشانی، دیوان غزلیات، غزل ۵۷۰)

- طبق دو بیت از دفتر‌ ششم پیغمبر فرموده اگر بهشت را از خداوند می‌خواهی، از کسی چیزی را که ذهنت نشان می‌دهد، نخواه.

«...و هركه بر خدا توكّل كند، خدا او را كافى است... .»
(قرآن کریم، سورهٔ طلاق (۶۵)، آیهٔ ۳)

- ابیات پناه نخواستن از غیر خدا و «ناامید نشدن» از رحمت خدا

- از بیت چهارم تا انتهای غزل، تک‌تک ابیات با دو شکل افسانهٔ من‌ذهنی و حقیقت وجودی انسان بررسی می‌شوند.

- مرور و خلاصه‌ای از بیت اول تا سوم غزل، و تفسیر بیت چهارم. آینهٔ این بیت به ما می‌گوید که با عقل جزوی که همین عقل من‌ذهنی است، نمی‌توانیم از بند من‌ذهنی بِرَهیم. مجبور هستیم که فضاگشایی کرده، عقل زندگی را بیاوریم تا به ما کمک کند.

- ابیاتی جهت تکمیل بیت چهارم؛ از جمله:

- براساس دو بیت از دفتر دوم باید سبب‌سازی ذهنی یا دُردها را کنار بگذاریم چون حادث هستند و باید دوپاره شوند.

- چهار بیت ۳۸۴ تا ۳۸۷ دفتر چهارم، اگر وسوسه و علاقهٔ این امتحان که عقل جزوی من بهتر از عقل کل است یا حداقل مساوی آن است، به سراغم آمد، باید فضا را باز کرده، شروع به سجده و تسلیم شدن کنم، و لطیف‌تر شوم که خدایا مرا از این فکر که عقلم درست کار می‌کند و به همین دلیل هم من‌ذهنی را نگه داشته‌ام، نجات بده.

- براساس چهار بیت از داستان «سلطان‌محمود و شب‌دزدان» در دفتر چهارم، خدا می‌خواهد ما همانیدگی‌ها را به مرکزمان نیاورده و درعوض ناظر ذهنمان شویم تا بتوانیم هم آینهٔ درون و هم ذهن را با جزئیات ببینیم.

حق همی خواهد که تو زاهد شَوی
تا غَرَض بگْذاری و شاهد شَوی
(مولوی، مثنوی، دفتر ششم، بیت ۲۸۷٢)

- تفسیر بیت پنجم غزل که می‌گوید فضای گشوده‌شده و زنده شدن به عشق، کالایی است که ما به‌عنوان بازرگان باید ارزشش را بدانیم و بابت به دست آوردن و نگه داشتنِ این کالا، دستمان نلرزد که چقدر همانیدگی باید از دست بدهیم.

- ابیاتی در تشریح بیت پنجم؛ از جمله دو بیت از داستان «سلطان‌محمود و شب‌دزدان» در دفتر ششم می‌گوید وقتی با فضاگشایی نور خداوند در درونمان پا گرفت، یواش‌یواش متوجه می‌شویم زرهایی که ذهن نشان می‌داد، دارند کم‌رنگ می‌شوند؛ مثلاً رنجش‌هایی که درحال بلعیدن زندگی ما بودند و می‌درخشیدند، دیگر دیده نمی‌شوند.

🔷3⃣🔷👇

گنج حضور

18 Feb, 21:00


🌲
@Ganje_Hozour
✓بخش دوم

- در ادامهٔ ابیات بخش قبل، سه بیت ۳۷۰۴ تا ۳۷۰۶ دفتر دوم می‌گوید ما نباید مانند مورچه دنبال دانه‌های همانیدگی بدَویم وگرنه گمراه شده و آن دانه داممان می‌شود؛ ولی اگر با فضاگشایی سلیمان یا خداوند را جست‌‌وجو کنیم، هم می‌توانیم به زندگی زنده شده زیبایی بیافرینیم و هم دانه‌ها را داشته باشیم.

- اگر خود را در آینه‌ٔ دو بیت ۱۳۱۲ و ۱۳۱۳ دفتر چهارم نگاه کنیم، به این نتیجه می‌رسیم:
من نباید دنبال این من‌ذهنی مثل زاغ بدَوم یعنی اگر فکری کردم دنبال آن فکر نروم، وگرنه به‌جای باغ مرا به‌سوی گورستان می‌بَرد.

- تک‌بیت ۳۰۶۰ دفتر سوم مانند یک آینه نشان می‌دهد که من‌ذهنی براساس هنرهایی که به‌دست آورده‌ایم دکان باز کرده و همه را به مردم می‌فروشد. باید به من‌ذهنی خود بگوییم فعلاً تو خرید و فروش کن تا من فضا را باز کرده و هر لحظه این نمازِ واجبم که «بی‌نظیرم و از جنس خدا هستم» را بخوانم. چون فضا را باز کرده‌ایم، من‌ذهنی منتظر است و هیچ کاری نمی‌‌تواند بکند.

تو بر این دکّان زمانی صبر کن
تا گُزارم فرض و خوانم لَمْ یَکُنْ
(مولوی، مثنوی، دفتر سوم، بیت ۳۰۶۰)

- بررسی مثلث همانش و شکل افسانهٔ من‌ذهنی به‌همراه سه بیت اول غزل اصلی

- بررسی مثلث پندار کمال و مثلث فضاگشایی به‌همراه ابیات مربوط‌ به هر یک از این شکل‌ها

- بررسی مثلث واهمانش و شکل حقیقت وجودی انسان به‌همراه سه بیت اول غزل

- ابیاتی که خواندن و عمل کردن به آن‌ها باعث می‌شود خودمان را در معرض سونامی دُرد قرار ندهیم؛ از جمله:

- تک‌بیتی که می‌گوید مواد ذهنی که در آن هویت هست، مواد شیطانی در ذهن ما هستند و اگر ما استرس داریم فنّ شیطان را خورده‌ایم و در زمان هستیم.

کاین تأنّی پرتوِ رحمان بُوَد
وآن شتاب از هَزّهٔ‌ شیطان بُوَد
(مولوی، مثنوی، دفتر پنجم، بیت ۵۹)

- دو بیت از دفتر ششم که می‌گوید اگر بی‌صبر باشیم من‌ذهنی می‌شویم و عاقبت به خیر نمی‌شویم. حیف است این زندگی همچون زرم که دادم به خر من‌ذهنی و خرابش کرد.

- دو تک‌بیتی که می‌گوید جواب شخصی که حواسش به خودش نیست و فضا را باز نمی‌کند و دُردِ موادِ ذهنی را به‌سمت ما پرتاب می‌کند، سکوت و سکون است، نه بحث و جدل!

پس جوابِ او سکوت است و سکون
هست با ابله سخنْ گفتن، جنون
(مولوی، مثنوی، دفتر دوم، بیت ۲۷۱۷)

ور نباشد اهلِ این ذکر و قُنوت
پس جوابُ الاَحْمَق ای سلطان، سکوت
(مولوی، مثنوی، دفتر چهارم، بیت ۱۴۸۲)

- تک‌بیت گذشتن از حرف و دُردِ مواد ذهنی که مربوط به این جهان است و همچون پلی‌ است تا ما دوباره به فضای گشوده‌شده برویم و به خدا زنده شویم.

- دو بیتی که می‌گوید چراغ ذهنی ما که از جنس دُرد و گفت‌گوست، ناقص است و برای این بیان می‌کنیم تا عمل کرده و تبدیل شویم و چراغ حضور خداوند در مرکزمان روشن شود.

🔶2⃣🔶👇

گنج حضور

18 Feb, 20:59


🌲
@Ganje_Hozour
خلاصه‌ای فهرست‌وار از #برنامه_۱۰۲۳ _ گنج حضور

موضوع کلی برنامه ۱۰۲۳:

ای انسان، تو با مرکز و جان ذهنیِ آلوده یعنی همانیده، در درگاهِ زندگی یا پیشگاه خداوند هستی، و چون خودت خودت را آلوده کرده‌ای پس وظیفه داری خودت هم خودت را با تسلیم،‌ فضاگشایی یا دست از سرِ خود برداشتن، پالایش و تصفیه کنی. وقتی اصلت از همانیدگی‌ها جدا شد، خودش بالا می‌رود.

یکی از مفاهیم ضمنی بیت اول این است که وقتی صاف شدی، دیگر بالا می‌روی، پس نباید پیشرفتت را با خط‌کش ذهن و معیارهای من‌ذهنی اندازه بگیری یا فکر کنی چه‌جوری دیده می‌شوی، چون وارد چهارچوب‌های ذهن شده و فلج می‌شوی. اثرات پیشرفت با جَف‌َالقَلَم معلوم می‌شود، زیرا خداوند هر لحظه زندگیِ درون و بیرونت را می‌نویسد.

دل و جان را در این حضرت بِپالا
چو صافی شد، رَوَد صافی به بالا
(مولوی، دیوان شمس، غزل ۱۰۳)

هر غزل یا هر بیتی مانند یک آینه است که باید خودمان را در آن درست نگاه کنیم تا متوجه شویم چه عملی باید انجام دهیم. یکی از مهم‌ترین لغزش‌ها و فن‌هایی که از من‌ذهنی می‌خوریم این است که آینهٔ بیت را کج کرده و عیب دیگران را در آن ببینیم که باید خودشان را درست کنند.


✓بخش اول

- تفسیر بیت اول تا سوم غزل به‌ همراه بررسی چهار دایره‌، مطلب پنهانی که در سه بیت اول دیده می‌شود عمل، تلاش و جنبش است. اگر در آینهٔ این سه بیت «عمل» خودش را نشان نمی‌دهد و فقط «مفاهیم» آن تبدیل به دُرد یا مواد ذهنی شده و در ذهنمان ذخیره می‌شود، پس ما در این آینه خودمان را درست ندیدیم.

- در آینهٔ بیت دوم می‌بینم که من تا به‌حال آب صاف نمی‌خوردم، اکنون تصمیم می‌گیرم فضا‌گشا باشم و آبِ صاف را از طرف خداوند بخورم، بنابراین لبم را به هر دُردی آلوده نمی‌کنم یعنی هر فکری را نشخوار نمی‌کنم و نمی‌گذارم دیگران هشیاری و فکرهای مرا تعیین کنند.

- قانون بیت سوم می‌گوید انسان در معرض سیلاب مواد ذهنی است که دائم از فکرهای من‌ذهنی خودش و از ارتعاشات ذهنی‌ که اکثر مردم می‌فرستند، جاری می‌شود. چون ناظر جنس منظور را تعیین می‌کند، کسی پاک می‌ماند که جان ذهنی را نگه نمی‌دارد، فوراً آن را می‌اندازد و به دُرد یا مواد ذهنی بی‌اعتنا است، یعنی برایش ارزشی ندارد.

- ابیاتی جهت یادآوری و آماده‌سازی برای فهم بهتر غزل؛ از جمله:

- دو بیت از غزل ۸۶۲ می‌گوید با فضاگشایی و سوار شدن هشیاری بر هشیاری می‌توان از دامگاه مشکل دانه‌های شهوتی با یک حرکت گذر کرد.

- دو بیت ۱۴۱۲ و ۱۴۱۳ از دفتر پنجم می‌گوید مردم عادی با دانه‌هایی که در دام دنیاست همانیده می‌شوند، ولی کسانی که هوشمند شده‌اند خودشان را از همانش باز گرفته‌اند.

- سه بیت تمرکز روی خود و عدم تمرکز روی دیگران

- در آینهٔ دو‌ بیت ۳۶۱۲ و ۳۶۱۳ دفتر چهارم می‌بینیم: هر دانه‌ای که به مرکز من می‌آید شهوتی است، یعنی نیروی جاذبه دارد و مانند شراب و مواد مخدّر عمل می‌کند، چون چشم و گوش اَلَست و هشیاری‌ام را می‌بندد.

دان‌ که هر شهوت چو خَمْر است و چو بَنگ
پردهٔ هوش است و، عاقل زوست دَنگ
(مولوی، مثنوی، دفتر چهارم، بیت ۳۶۱۲)

- در دو بیت ۱۷۶۴ و ۱۷۶۵ دفتر پنجم، دیده شدن براساس یک همانیدگی مغبون و خنده‌دار است. در آینهٔ این بیت می‌بینیم:
من در این دنیا چه چیزی را زندگی گرفتم و چکار دارم می‌کنم؟ چرا این‌قدر می‌خواهم برحسب چیزی دیده شوم؟

🔷1⃣🔷👇

گنج حضور

18 Feb, 05:22


🌹 رضایت شما از خودتان
و این‌که خودتان مقبول خودتان هستید،
مخصوصاً خانم‌ها ...

🌹خانم‌ها همین‌طور که هستید (از نظر ظاهری) خیلی خوب است.
بگویید من توجه مردم را نمی‌خواهم،
من خودم را مقایسه نمی‌کنم.
از مقایسه بیایید بیرون.

🌹این حرف من‌ذهنی است که می‌گوید این‌جایم را عمل کنم، آن‌جایم را عمل کنم مورد توجه قرار بگیرم.
شما دست نزنید، خراب می‌شود، پشیمان می‌شوید!

شما گوش کنید،
همین‌طوری خیلی خوب است.
همین‌طوری که خدا آفریده خیلی خوب است.

(صحبت‌های آقای شهبازی در تماس‌های تلفنی)
@ganje_hozour

گنج حضور

16 Feb, 09:49


🌟 روزی خواهد آمد که پستانک ذهن را کنار بگذاریم!

🌱 همان‌طور که کودکان در دو یا سه‌سالگی از شیر گرفته می‌شوند، در آینده انسان‌ها در شش یا هفت‌سالگی از وابستگی به ذهن آزاد خواهند شد.

📜 ذهن مانند پستانک دو کار می‌کند:
🔹 ذهن را مشغول می‌کند تا کودک آرام شود.
🔹 این باور را ایجاد می‌کند که از آن، چیزی حیاتی به دست می‌آید.

🌀 ما نیز با افکارمان همین کار را می‌کنیم؛ به آن‌ها می‌چسبیم و تصور می‌کنیم زندگی از دل آن‌ها بیرون می‌آید!

🔥 اما آزادی زمانی است که بفهمیم فکر فقط یک پستانک است، نه منبع زندگی!

🚀 روزی خواهد آمد که هشیاریِ حضور برقرار شود و ذهن دیگر ما را درگیر خود نکند!

🎉 آن روز، جشن رهایی از پستانک ذهن خواهد بود!



گزیده‌ای از برنامهٔ ۲۲۵ گنج حضور

📡 اطلاعات شبکه گنج‌حضور در ماهواره یاه‌ست:
📡 Yahsat
📶 Frequency: 11766
⚙️ Symbol Rate: 27500
🔹 FEC: AUTO
📡 POL: Vertical

گنج حضور

14 Feb, 11:18


🌱گنج حضور، پرویز شهبازی🌱

هر قدم را از سرِ بینش نهم
از عِثار و، اوفتادن وارَهم
(مولوی، مثنوی، دفتر سوم، بیت ١٧۵٣)

عِثار: لغزش


هر قدمی را با نگاه کردن، با حزم، این‌که آیا این قدم از طریق فضای گشوده‌شده هست؟ با خرد زندگی است؟ یا از طریق فضابندی و انقباض و بالا آمدن من‌ذهنی من است؟ قدم را من‌ذهنی‌ام برمی‌دارد یا هشیاری حضور من؟ از سرِ بینش، از سرِ دیدن برحسبِ عدم برمی‌دارم، «هر قدم را از سرِ بینش نهم»، عینک خوبی است.

زین کمین، بی‌صبر و حَزْمی کس نَجَست
حَزْم را خود، صبر آمد پا و دست
(مولوی، مثنوی، دفتر سوم، بیت ٢١٣)

پا و دست: کنایه از وسیله و ابزار


این ابیات عینک‌های مهمی را به ما نشان می‌دهند، که پشت‌سرهم دارم نشان می‌دهم. یعنی از این به‌اصطلاح زندان من‌ذهنی، این جایی که ما افتاده‌ایم، بدون صبر و بدون بینش که الآن می‌گفت باید نگاه کنی پایت را بگذاری، حزم، تأمل براساسِ فضایِ گشوده‌شده، اگر فضا باز نمی‌شود براساسِ ابیات مولانا فکر و عمل کردن، کسی رها نشده. از من‌ذهنی کسی بی صبر و حزم رها نشده.

شاپرک 🦋 شیراز

گنج حضور

14 Feb, 11:06


۲ساله برنامه رو گوش میکنم خدا رو شکر حالم خیلی بهتر شده و با تکرار شعرهای مولانا که به صورت اهنگ میخونم.

(خدا کافیست)
آقای حسن ایزانلو

گنج حضور

14 Feb, 07:48


🌨❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️

لحظه‌هایتان شاد شاد❤️

زمستون خدا سرده دمش گرم😍
@ganje_hozour

گنج حضور

09 Feb, 18:12


🌲( #حافظ _ غزل ۲)

صلاحِ کار کجا و منِ خراب کجا
ببین تفاوتِ رَه کز کجاست تا به کجا

دلم ز صومعه بگرفت و خِرقِهٔ سالوس
کجاست دِیرِ مُغان و شرابِ ناب کجا

چه نسبت است به‌ رندی صَلاح و تقوا را
سماعِ وَعظ کجا نغمهٔ رَباب کجا

ز رویِ دوست دلِ دشمنان چه دریابد؟
چراغِ مُرده کجا شمعِ آفتاب کجا

چو کُحلِ بینشِ ما خاکِ آستانِ شماست
کجا رویم بفرما ازین جناب کجا

مَبین به سیبِ زَنَخدان که چاه در راه است
کجا همی‌ رَوی ای دل بدین شتاب کجا

بِشُد! که یادِ خوشش باد روزگارِ وصال
خود آن کِرِشمه کجا رفت و آن عِتاب کجا؟

قرار و خواب ز حافظ طمع مدار ای دوست
قرار چیست صبوری کدام و خواب کجا؟
@Ganje_Hozour

گنج حضور

09 Feb, 18:11


🌙
🔰 حافظ 🌲 غزل ۲

🎀 خوانش > جناب
#موسوی_گرمارودی
@Ganje_Hozour

گنج حضور

08 Feb, 22:19


🌲
⭕️ معنی و رمزگشایی این بیت
🔷 چرا همیشه می‌نالی و شکایت می‌کنی؟
🔶 ب
🔶 ب

تو‌از خواری همی‌ نالی، نمی‌بینی عنایت‌ها
مخواه از حق عنایت‌ها و یا کم کن شکایت‌ها
🌷(مولانا _ دیوان شمس، غزل ۵۹)

✳️ پس به تو‌ می‌گوید از خداوند می‌نالی. نالیدن در این لحظه عکسِ رضا است و‌ نشانِ شکایت است. کسی که شکایت می‌کند یعنی من‌ذهنی دارد و عنایت را نمی‌بیند، لطف خداوند را نمی‌بیند.

ما خوار شدیم، ذلیل شدیم، تنها شدیم، بی‌چاره شدیم در من‌ذهنی و می‌نالیم. فکر می‌کنیم که این کار درست است. این کار جفا است، جفا هم عکسِ وفا است. وفا یعنی عینِ زندگی بودن، جفا یعنی من‌ذهنی بودن، مرکز مادی داشتن.

بنابراین ما عنایت‌های زندگی را به‌صورت مادیات می‌بینیم. می‌گوییم چرا این را ندادی به من؟ آن چیز را با ذهن تعریف می‌کنیم. این کارها خوب نیست، درست نیست. عنایت‌های زندگی به‌صورت «قضا و کُنْ‌فَکان» می‌آید و درواقع آن چیزی که ما از خدا می‌خواهیم، ما باید خودمان ایجاد کنیم منتها ما باید عقل داشته‌ باشیم.

شما آن خاصیت‌های خداگونه را از او بخواهید نه چیزهای مادی را که، ما وقتی مرکزمان مادی است چیزهای مادی می‌خواهیم و برای چیزهای مادی هم ناراحت می‌شویم. «مَخواه از حق عنایت‌ها و یا کم کن شکایت‌ها» کم کن شکایت‌ها یعنی اصلاً شکایت نکن.

شما می‌خواهی خداوند به تو‌ توجه کند اصلاً شکایت نکن. ولی امروز شکایت را به سطح دیگری بُرد. گفت به هرچیز ذهنی شما در این لحظه عمل می‌کنی این شکایت حساب می‌شود.

اگر نمی‌گذاری «قضا و کُنْ‌فَکان» با فضای گشوده‌شده روی تو کار کند، این جفا و شکایت حساب می‌شود در نتیجه لذت عشق کم خواهد شد و ممکن است قطع بشود. و این بیت را داشتیم:

#پرویز_شهبازی
برنامهٔ قدیم ۸۹۷ _ گنج حضور

@Ganje_Hozour
👈 ابتدا شما با توجه به متن بالا، عناوین را استخراج کنید

گنج حضور

08 Feb, 13:03


□ نگران آیندتی ؟ نگران نباش ! 🎶👆

《 پذیرشِ اتفاقِ این لحظه، قبل از قضاوت، بدون قید و شرط 》

تو از خواری همی نالی، نمی‌بینی عنایت ها
مخواه از حق عنایت ها، و یا کم کن شکایت‌ها
🌷(مولانا _ دیوان شمس، غزل ۵۹)

♡ شاد و بیدار باشید (ذره)🦋
@GanjeHozour_6

گنج حضور

07 Feb, 19:37


فرکانسهای پنج ۵ شبکه تلویزیونی گنج حضور در ماهواره یاهست روی ایران و خاور میانه
@Ganje_Hozour

گنج حضور

07 Feb, 19:36


«اطلاعات مفيد گنج حضور»

وبسایت گنج حضور:
Parvizshahbazi.com

اشعار شاعران ایرانی:
Ganjnama.com

اینستاگرام:
https://www.instagram.com/shahbazi.parviz/

اپِ موبایل گنج حضور برای اندروید:
https://play.google.com/store/apps/details?id=com.goodbarber.ganjehozour2

اپِ موبایل گنج حضور برای آیفون:
https://apps.apple.com/us/app/ganje-hozour-2/id979974590?uo=4

اپِ گنج حضور برای Roku:
GanjeHozour2

گنج حضور

07 Feb, 19:36


برای دستیابی به کانال مثنوی گنج حضور به لینک زیر مراجعه نمایید 👇

https://t.me/GanjeHozourMathnavi

گنج حضور

07 Feb, 19:35


لینک دانلود اپلیکیشن گنج حضور در سیستم‌های اندروید:

https://play.google.com/store/apps/details?id=com.goodbarber.ganjehozour2

گنج حضور

07 Feb, 19:33


لینک دانلود اپلیکیشن گنج حضور در آیفون و آیپَد:

https://apps.apple.com/us/app/ganje-hozour-2/id979974590?uo=4

گنج حضور

07 Feb, 19:33


رعایت قانون جبران و حمایت مالی در آمریکا:

Bank Name: Wells Fargo Bank

صاحب حساب:
Treasure of Presence Foundation, INC.

شماره حساب:
9375957264


Routing #: 121000248

Swift #: WFBIUS6S

گنج حضور

07 Feb, 19:33


رعایت قانون جبران و حمایت مالی از اروپا:

شماره حساب:
46.28.03.910

IBAN #: NL94ABNA0462803910
BIC: ABNANL2A

بانک:‌

ABN.AMRO

صاحب حساب:

Parviz Shahbazi Shir Amin

گنج حضور

07 Feb, 19:32


لینک قانون جبران مالی با PayPal (خارج از ایران):

https://www.paypal.com/donate/?cmd=_s-xclick&hosted_button_id=MCYW8ABBFM37Q&ssrt=1705562815744

گنج حضور

06 Feb, 21:18


گزیده‌ای از بخش اول
ب برنامه ۱۰۲۳ _ گنج حضور.


⭕️ من‌ذهنی فن دارد

💠 مهمترین فن‌های من‌ذهنی👇

🔹 ۱- تمرکز بر روی دیگران
🔸 ۲- رفتن به گذشته
🔹 ۳- مقایسه با دیگران


@Ganje_Hozour

گنج حضور

06 Feb, 21:17


فراز ناب 👌

⭕️ معنی و رمزگشایی بیت اول غزل
🔷 ب
🔶 ب

ب

✳️. ب

پرویز شهبازی
#برنامه_۱۰۲۳ _ گنج حضور

@Ganje_Hozour

گنج حضور

06 Feb, 13:23


🌹شما نگویید که من آمده‌ام در این جهان تا همانیده بشوم و یک صورتی از خودم بسازم به‌نام من‌ذهنی.👇🏻

🌹من باید هرچه بیشتر دیده بشوم، جلب تحسین کنم، همه باید از ثروت من، از هیکل من، از سواد من، از سخنرانی من تعریف کنند، من هم پُز بدهم و بعد آخر سر هم بمیرم!!!

🌹شما نیایید به گوساله من‌ذهنی گوش دهید که می‌گوید دیده بشو! چرا از او تعریف می‌کنند ولی از تو نمی‌کنند؟!👇🏻

🌹چه بهتر اگر از من تعریف نکنند، چه بهتر که من دیده نمی‌شوم.

🌹به حرف این گوسالهٔ من‌ذهنی نباید گوش بدهیم، هرچه می‌گوید به ضرر ما است.

گاو زرین بانگ کرد آخر چه گفت؟
کِاَحمقان را این همه رغبت شگفت؟
(مولوی، مثنوی، دفتر دوم، بیت ۲۰۵۳)


✔️ گزیده‌ای از برنامهٔ ۹۹۶ گنج حضور ،بخش دوم
@ganje_hozour

گنج حضور

06 Feb, 13:19


گزیده‌ای از بخش اول
برنامهٔ ۸۷۰ _ گنج‌حضور
.

⭕️ اتفاق این لحظه یک هدیه الهی است

🔹 هر لحظه که می‌گذرد باید فضا را باز کنید و اتفاق این لحظه را یک هدیه الهی فرض کنید ولو اینکه دردناک باشد.
🔸 اتفاق این لحظه آمده است به شما کمک کند، مبادا قضاوت بکنید و یا در مقابل آن مقاومت کنید که قربانی اتفاق این لحظه خواهید شد.


@ganje_hozour

گنج حضور

19 Jan, 21:15


🌲
✓بخش چهارم

- هفت بیت ۱۳۷۵ تا ۱۳۸۹ دفتر چهارم که اگر خوب بفهمیم مسیر زندگی ما عوض می‌شود. این ابیات فرق بین انسان موفق که فرزند حضرت آدم است، متوجه اشتباهش شده و عذرخواهی می‌کند، و انسان ناموفق که فرزند شیطان است و خدا یا دیگران را مسئول بدبختی‌هایش می‌داند، را بیان می‌کند. همچنین دو بیت از دفتر اول تأکیدی بر تفاوت این دو گروه است.

- در ادامهٔ مثنوی دفتر پنجم، از بیت ۳۵۴ تا ۳۹۴ تحت عنوان «سبب آن‌ که فَرَجی را نامِ فَرَجی نهادند از اوّل» آمده‌است.

- این قسمت بسیاربسیار مهم است. و اگر خوب بخوانیم خواهیم دید که از بزرگان باید چه چیزی را بگیریم؟ آیا آن ظاهری که مانده و ذهن می‌بیند، یا تبدیل شدن آن‌ها به زندگی؟

- ما که من‌ذهنی داریم زنده شدن و نجات یافتن انسانی مانند مولانا را نمی‌بینیم، بلکه فقط به چیزهایی که از او باقی مانده مانند اشعار، طرز نشستن و راه رفتن و یا سماع که خصوصیات شخصی ایشان بوده، توجه می‌کنیم؛ این‌ها خرقه و ظاهر است درحالی‌که اصل، فرج یا گشایشی است که مولانا می‌خواهد با خواندن و عمل به این اشعار برای ما پیش بیاید.

- ما می‌خواهیم با فکر و خیالاتمان به دیدار خدا برویم ولی از غیرتِ خداوند، تمام این خیالات سرنیزه شده و به تن و جانمان فرومی‌رود. پس هیچ‌کسی جز افکار ما، جلوی رسیدنمان به خدا و ورود به فضای یکتایی را نگرفته‌است.

دورباشِ غیرتت آمد خیال
گِرد بر گِرد سراپردهٔ جمال
🌷(مولانا _ مثنوی، دفتر پنجم، بیت ۳۶۷)

- در این بخش بیت مهمی هست که می‌گوید ای کسی که این‌همه هنر ذهنی جمع کرده‌ای، برخوردِ خودت در این لحظه با خدا را جدّی بگیر و جدّی بطلب. تا فضاگشایی نکنی و به‌عنوان هشیاری خالص با هشیاری خدا تماس پیدا نکنی، هیچ اتفاقی نمی‌افتد.

«لَا يَمَسُّهُ إِلَّا الْـمُطَهَّرُونَ.»
«كه جز پاكان دست بر آن نزنند.»
🌴(قرآن کریم، سورهٔ واقعه (۵۶)، آیهٔ ۷۹)

@Ganje_Hozour
🔶4⃣🔶

گنج حضور

19 Jan, 21:13


🌲

- سه بیت نگاه نکردن به کف و آن‌چه ذهن نشان می‌دهد، مگر به بهانهٔ فضاگشایی و دیدن خداوند یا دریا

✓بخش سوم

- در ادامهٔ ابیاتی جهت باز شدن معنای بیت چهارم غزل: تک‌بیت «شیوهٔ نو» و تک‌بیت عربی «شأن جدید»

- تفسیر بیت پنجم غزل که مهم است و می‌گوید از نقش‌هایی که خدا یا من‌ذهنی خلق کرده مترس وگرنه به مرکزت می‌آیند؛ بررسی دو شکل افسانهٔ من‌ذهنی و حقیقت وجودی انسان با این بیت، و ابیاتی جهت فهم بهتر آن:

- تک‌بیت فراخ کردن روزی، با هر لحظه دریدن یا بی‌اهمیت کردنِ قبایی که زندگی برایمان می‌دوزد یا خودمان خلق می‌کنیم.
- تک‌بیت سوزاندن و زیر پا لِه کردنِ تمامی نقش‌ها، با فضاگشایی و دیدن روی خدا

- تفسیر بیت ششم غزل که می‌گوید برای پیدا کردنِ مغزِ سخن که از جنس زندگی است باید از فضای محدود ذهن بیرون پرید. بررسی دو شکل افسانهٔ من‌ذهنی و حقیقت وجودی انسان با این بیت، و ابیاتی جهت فهم بهتر آن:

- تک‌بیت جستنِ مُسمّیٰ پس از خواندن اسم
- دو بیت فکر و راه درست برای شاه شدن، یعنی زنده شدن به خداوند
- تک‌بیت برخاستن از صورت و نام و لقب، یعنی قانع نشدن به هیچ‌کدام از این اقلام ذهنی

- براساس سه بیت ۱۴۵۳ تا ۱۴۵۵ دفتر سوم قبلهٔ ما باید فضای گشوده‌شده باشد، نه فکر یک چیزی که مشغولِ آن هستیم.

قبله کردم من همه عمر از حَوَل
آن خیالاتی که گم شد در اَجَل
🌷(مولانا _ مثنوی، دفتر ششم، بیت ۱۴۵٣)

- تفسیر بیت هفتم غزل که خیلی مهم است و می‌گوید حتی فکرها و رفتارهای خیلی عالی یا مثلاّ بهترین ابیات مولانا را هم باید بیندازیم و مشغول آن نشویم، یعنی از ذهن به فضای یکتایی بپریم؛ بررسی دو شکل افسانهٔ من‌ذهنی و حقیقت وجودی انسان به‌همراه این بیت، و ابیاتی جهت فهم بهتر آن:

- تک‌بیت وسیله نساختن صورت برای رسیدن به بحر یکتایی

هر‌چه صورت می‌ وسیلت سازدش
زآن وسیلت بحر، دور اندازدش
🌷(مولانا _ مثنوی، دفتر اول، بیت ۱۱۱۳)

- طبق چهار بیت ۱۱۱۰ تا ۱۱۱۳ دفتر دوم سبب‌سازی ممکن است در مورد چیزهای این‌جهانی درست باشد ولی برای زنده شدن به زندگی درست درنمی‌آید؛ بنابراین باید سبب‌سازی ذهن برای رسیدن به خدا را فلج کنیم.

- دو بیت ۴۷۲۶ و ۴۷۲۷ دفتر سوم می‌گوید آفت ادراکِ خداوند فقط حرف زدن ما و مهم دانستن حال من‌ذهنی ماست. بنابراین غیرممکن است به‌وسیلهٔ ذهن از شرّ ذهن خلاص شد.

- براساس سه بیت مهم ۴۰۷۰ تا ۴۰۷۲ دفتر سوم، با آمدن یک دانهٔ شهوتی به مرکز سِحر می‌شویم، پس ما جن‌زده نیستیم بلکه من‌ذهنی‌زده هستیم.

@Ganje_Hozour
🔷3⃣🔷👇

گنج حضور

19 Jan, 21:10


🌲

- تک‌بیت امتحان خدا و خرّوب شدن

✓بخش دوم


- تک‌بیت بسیار مهمی که می‌گوید من‌ذهنی دائماً دنبال خراب و نابود کردنِ خودش است.

چون ز زنده مُرده بیرون می‌کُنَد
نفْسِ زنده سویِ مرگی می‌‌تنَد
🌷(مولانا _ مثنوی، دفتر پنجم، بیت ۵۵۰)

- در دو بیت از غزل ۳۶۷ خداوند می‌گوید: ای انسان مطمئن باش که از جنس من هستی، اگر آشکارا جسمی بیاید مرکزت آن را خواهی دَرید، و اگر در نهان اسمی روی خودت بگذاری یعنی یک من‌ذهنی معنوی درست کنی، خودت خودت را از درون خواهی سوزاند.

- سه بیت ۴۰۵۵ تا ۴۰۵۷ دفتر سوم می‌گوید هر دانهٔ شهوتی یا همانیدگی یک سوراخ است که من‌ذهنی از این طریق مانند یک سوسمار به ما حمله کرده و سپس در آن سوراخ پنهان می‌شود. باید مواظب باشیم و با فضاگشایی، بر کار این دشمن درونی نظارت کنیم.

- تک‌بیت در امان نبودن مرغ جان‌ها در آخرزمان
- تک‌بیت حماقت انسان در گذاشتن دام برای خود

- چهار بیت ۶۲۰ تا ۶۲۳ دفتر چهارم می‌گوید در جان ما به‌عنوان اَلَست، آشوبِ دانهٔ شهوتی افتاده ولی هنوز بالای بام هستیم، می‌توانیم بپریم برویم. ولی اگر به آن نظر کنیم و لذت ببریم، داریم پای خودمان را به تله گره می‌زنیم. با آمدن آن دانه به مرکز، صبر و قرارمان از بین می‌رود.

- سه بیت ۱۷۶۳ تا ۱۷۶۵ دفتر پنجم می‌گوید عقل کاذب من‌ذهنی معکوس‌بین است، هر کاری که با آن انجام دهیم و فکر کنیم به نفعمان است، حتماً به ضررمان تمام می‌شود.

- سه بیت ۱۰۳۲ تا ۱۰۳۴ دفتر پنجم و در کل همهٔ ابیات می‌خواهند بگویند این خیالات ما که برایمان خیلی اهمیت دارند چون با آن‌ها همانیده شده‌ایم، روی اصل ما و خدا را پوشانده‌اند، باید با کمک این «ترکیب و ترتیب» عواقب این کار و بلاهایی که سرمان آورده را ببینیم.

لاجَرَم سرگشته گشتیم از ضَلال
چون حقیقت شد نهان، پیدا خیال
🌷(مولانا _ مثنوی، دفتر پنجم، بیت ۱۰۳۴)

- تک‌بیت سپردن زخم من‌ذهنی به جرّاحی چون مولانا، آن هم با خواندن پانصد تا هزار دفعه هر بیت و خوب گوش کردن به حداقل یک برنامهٔ گنج حضور

- تک‌بیت سرنگون شدنِ ما به‌علت پیش رفتن با سرِ من‌ذهنی
- تک‌بیتی که می‌گوید ما طاقت بلایی که گذاشتن دانهٔ شهوتی در مرکز بر سرمان می‌آورد، را نداریم؛ پس باید به‌سادگی از آن فرار کنیم و آن را کِش ندهیم.

چون نباشد قوّتی، پرهیز بِهْ
در فرارِ لایُطاق آسان بِجِهْ
🌷(مولانا _ مثنوی، دفتر ششم، بیت ۴۹۶)

- طبق تک‌بیت جناب عطار، هر رنجیدن و درد کشیدنی نشانهٔ داشتنِ من‌ذهنی است.

- دو بیت از دفتر چهارم می‌گوید «چراغ ابترِ بیان» برای روشن کردن «چراغ حضور» است.

- طبق هفت بیت ۲۰۸۸ تا ۲۰۹۴ دفتر دوم من به‌عنوان امتداد خدا بسیار فرق‌گذارنده هستم یعنی تشخیص می‌دهم چه فکر و عملی وقتم را تلف می‌کند، انرژی بد داده و هیجان منفی و مسئله ایجاد می‌کند، پس آن را نمی‌خواهم. و می‌دانم چه کاری سازنده بوده و از خرد کل است، پس آن را انجام می‌دهم.

- تک‌بیت حرف زدن با خدا بدون گوش حسی و بی‌زبان

تو بی ‌ز گوش شنو، بی‌زبان بگو با او
که نیست گفتِ زبان بی ‌خلاف و آزاری
🌷(مولانا _ دیوان شمس، غزل ۳۰۵۵)

- تک‌بیت حافظ و پرده شدن خودمان برای خودمان
- تک‌بیتی که می‌گوید به هر صورتی که خود را ارائه کنیم، ما آن نیستیم.
- تک‌بیت در اندیشه نیامدن خدا و انسان
- تک‌بیت معطل نکردن برای غرق شدن در بحر یکتایی

- بررسی مثلث واهمانش و شکل حقیقت وجودی انسان به‌همراه دو بیت اول غزل

- سه بیت «دانه‌جو» نبودن و «سلیمان‌جو» بودن برای برقراری صلح و رهایی از جور

- تکرار تک‌بیت «اَنصِتوا»
- تک‌بیت عربی روی کردن به خداوند در هر وضعیتی
- سه بیت دشمنِ عزیزان خدا شدن و آزار دادن آن‌ها
- پنج بیت «هنر» از داستان سلطان‌محمود و شب‌دزدان در دفتر ششم

- مرور سه بیت اول غزل، و تفسیر بیت چهارم که می‌گوید ما حتماً باید حرکتی انجام دهیم و پرهیز کنیم از نگاه کردن به کف؛ بررسی دو شکل افسانهٔ من‌ذهنی و حقیقت وجودی انسان با این بیت، و ابیاتی جهت فهم بهتر آن:

- سه بیت نگاه نکردن به کف و آن‌چه ذهن نشان می‌دهد، مگر به بهانهٔ فضاگشایی و دیدن خداوند یا دریا

@Ganje_Hozour
🔶2⃣🔶👇

گنج حضور

19 Jan, 21:07


🌲
خلاصه‌ای فهرست‌وار از #برنامه_۱۰۲۱ _ گنج حضور

موضوع کلی برنامه ۱۰۲۱:

«سخن» یعنی حرف زدن در ابتدا به‌صورت فکر از جان اصلی و فضای یکتایی برمی‌خیزد و در ذهن حاصل می‌شود؛ سپس به زبان جاری شده و انسان برحسب آن به‌صورت من‌ذهنی و تصویر ساخته‌شده از فکرها بلند می‌شود. بنابراین اجازه نمی‌دهد که انسان تبدیل به جان اصلی‌اش شود.

اگر انسان از گذشته و آینده به این لحظه بیاید و به ابدیت خداوند زنده شود، «گوهر» می‌شود و خدا می‌تواند خودش را با ذهن ساده‌شده‌ که همان «لب دریا» است، از طریق او بیان کند. بنابراین حرفی که انسان برحسب من‌ذهنی می‌زند و باور می‌کند، غلط‌بین است و جان اصلی را می‌پوشاند و همین ما را از مقصودمان وامی‌دارد.

مصرع اول به مقصود آمدن انسان به این جهان و مسئله‌ای که پیش آمده و دچارش هست اشاره می‌کند، و مصرع دوم مقصود او را بیان می‌کند. مولانا در طول غزل نشان می‌دهد که ما چطور خودمان، خودمان را می‌پوشانیم.

سخن که خیزد از جان، ز جان حجاب کند
ز گوهر و لبِ دریا زبان حجاب کند
🌷(مولانا _ دیوان شمس، غزل ۹۲۱)

✓بخش اول

- تفسیر بیت اول و دوم غزل به‌همراه بررسی چهار دایره‌، و تفسیر بیت سوم غزل

- «ترکیبی» از ابیات که با «ترتیب» خاصی چیده شده و اگر چندین بار «تکرار» کنیم می‌فهمیم که چه اتفاقی برای ما افتاده و چرا علی‌رغم این‌که می‌خواهیم از ذهن و من‌ذهنی خارج شویم ولی نمی‌توانیم. یکی از دلایلش این است که ذهناً می‌دانیم باید از چه چیزهایی پرهیز کنیم ولی عمل نمی‌کنیم.

- در چهار بیت ۱۱۳۶ تا ۱۱۳۹ دفتر اول مولانا می‌خواهد نشان دهد سخنی که از فضای بازشده برمی‌خیزد، لطیف است یعنی خلّاق و دارای خرد است، اما سخنی که از من‌ذهنی و انقباض برمی‌خیزد، خشن است چون من‌ذهنی ما را تبدیل به خرّوب و موجودی غیرقابل‌‌ قبول می‌‌کند.

- سه بیت شهوت بودن منصب تعلیم
- تک‌بیت اقرار به جهالت خود و طلب تعلیم

- تک‌بیت «اَنْصِتُوا» می‌گوید اگر مفاهیم معنوی را به بهترین، ساده‌ترین و شیرین‌ترین صورت هم بیان کنیم، باز هم فایده ندارد؛ باید از بیان خارج شده و تبدیل شویم.

پس شما خاموش باشید، اَنْصِتوا
تا زبانْ‌تان من شَوَم در گفت‌وگو
🌷(مولانا _ مثنوی، دفتر دوم، بیت ۳۶۹۲)

- دو بیت از غزل ۸۶۲ می‌گوید اگر «دانه‌های شهوتی» در مرکزمان بیاید، هم می‌ترسیم هم به‌سوی آن جذب می‌شویم. پس باید هرچه زودتر آن‌ها را آتش بزنیم تا هشیاری‌مان آزاد شود.

- بررسی مثلث پندار کمال به‌همراه ابیات مربوط‌به این شکل

- مولانا در سه بیت ۱۳۷۶ تا ۱۳۷۸ دفتر چهارم می‌گوید به عمل من‌ذهنی نگاه کن، نه به حرفی که می‌زند. اگر با ناظر بودن به من‌ذهنی و خرابکاری‌هایش نگاه نکنیم، تبدیل نمی‌شویم.

@Ganje_Hozour
🔷1⃣🔷👇

گنج حضور

19 Jan, 20:56


دونوازی بسیار زیبا و دلنشین 🎶

تار > استاد فرهنگ شریف
تنبک >
💖

ب

🌸 تقدیم به شما خوبان جان

@Ganje_Hozour

گنج حضور

19 Jan, 20:33


🌲
⭕️ معنی و رمزگشایی بیت اول غزل _ ۲
🔷 ب
🔶 ب

سخن که خیزد از جان، ز جان حجاب کند
ز گوهر و لبِ دریا زبان حجاب کند
🌷(مولانا _ دیوان شمس، غزل ۹۲۱)

✳️. «سخن که خیزد از جانِ» اصلی ما، «ز جان حجاب کند» «ز گوهر و لبِ دریا زبان حجاب کند». عرض کردم گوهر و لب دریا و دریا،‌ دریا زندگی است، ما وقتی به او زنده می‌شویم، می‌شویم گوهر. هرچه من‌ذهنی کوچک‌تر می‌شود و من‌ذهنی اگر صفر بشود، ما می‌شویم گوهر،‌ لب دریا هم که می‌شود ساحل صاف،‌ یعنی ذهن ما. دریا می‌تواند به‌وسیلهٔ این گوهر که در بیت آخر می‌گوید این آفتاب است، شما مثل آفتاب از مرکزتان طلوع می‌کنید.

«ز شمس تبریز ارچه قراضه‌ای‌ست وجود»، شمس تبریز یعنی شما دیگر من‌ذهنی نیستید، به‌صورت گوهر، خورشید از درونتان می‌آیید بالا و آن دائماً‌ انرژی زندگی‌ساز را ساطع می‌کند، هزارتا چیز از آن ساطع می‌شود.

پس ما گوهر و لبِ دریا هستیم که دریا می‌تواند خودش را از طریق ما بیان کند.

می‌گوید این حرف‌ زدن برحسب من‌ذهنی، بلند شدن و حرف‌ زدن جانِ اصلی ما را می‌پوشاند، یعنی ما دیگر جانمان نیستیم، من‌‌ذهنی هستیم، بعد آن موقع شروع می‌کنیم به بیان حکمت.

پرویز شهبازی
#برنامه_۱۰۲۱ _ گنج حضور

♡ شاد و بیدار باشید (ذره)🦋
@Ganje_Hozour

گنج حضور

16 Jan, 19:58


🌲
⭕️ معنی و رمزگشایی بیت اول غزل _ ۱
🔷 حرف زدن ما اول به‌صورت فکر از جان اصلی ما، و بعد از طریق بیان به زبان ما جاری می‌شود
🔶 جان اصلی ما در امتداد خداست

سخن که خیزد از جان، ز جان حجاب کند
ز گوهر و لبِ دریا زبان حجاب کند
🌷(مولانا _ دیوان شمس، غزل ۹۲۱)

✳️ مولانا می‌فرماید که سخن، یعنی همین حرف زدن ما که اول به‌صورت فکر از جان اصلی ما برمی‌خیزد، از این فضای یکتایی برمی‌خیزد. اول به‌صورت فکر،‌ فکر در ذهن ما حاصل می‌شود، بعد به زبان ما جاری می‌شود که ما حرف می‌زنیم، همین‌طور که می‌بینید می‌گوید «زبان حجاب کند».

پس می‌فرماید که سخنی که از جان ما برمی‌خیزد، سخن فقط برنمی‌خیزد، ما برحسب سخن برمی‌خیزیم. «ز جان حجاب کند» یعنی روی جان اصلی ما را می‌پوشاند، پس اگر ما به‌صورت فکر که به‌صورت حرف درمی‌آید، یعنی حرف بزنیم بلند شویم، می‌دانیم به‌صورت من‌ذهنی بلند می‌شویم، به‌صورت یک تصویر ساخته‌شده از فکرها بلند می‌شویم و همین که اسمش من‌ذهنی است، نمی‌گذارد ما جان اصلی‌مان بشویم.

جان اصلی‌مان چه هست؟ جان اصلی‌مان امتداد خداست،‌ اَلَست است. درست است؟ و همین مصرع اول به مقصود آمدن ما به این جهان اشاره می‌کند و مسئله‌ای که پیش آمده.

که مصرع دوم مقصود ماست. گوهر،‌ لب دریا و دریا. دریا زندگی است، ما از او جدا شدیم، اگر به بی‌نهایت و ابدیت او در این جهان زنده شویم، می‌شود گوهر. پس گوهرْ آمدنِ ما از گذشته و آینده به این لحظه و زنده شدن به ابدیت اوست. ساحل، لب دریا که صاف می‌شود ذهن ساده‌شدهٔ ماست.

پرویز شهبازی
#برنامه_۱۰۲۱ _ گنج حضور

@Ganje_Hozour

گنج حضور

15 Jan, 19:43


💎

@Ganje_Hozour

گنج حضور

14 Jan, 05:41


4⃣ برنامه شماره ۱۰۲۱ گنج حضور
اجرا: پرویز شهبازی 
تاریخ اجرا: ۷ ژانویه ۲۰۲۵ - ۱۹ دی ۱۴۰۳

گفت آدم که ظَلَمْنا نَفْسَنا
او ز فعل حق نَبُد غافل چو ما
🌹(مولانا، مثنوی، دفتر اول، بیت ۱۴۸۹)

«ولی حضرت آدم گفت: «پروردگارا، ما به خود ستم کردیم.» و او همچون ما از حکمت کار حضرت حق بی‌خبر نبود.»


خب خداوند قانون دارد، قانونش چیست؟ می‌گوید تو یک دانهٔ شهوتی را، یک چیزی که در ذهنت مجسم می‌توانی بکنی، بگذار مرکزت، خروب می‌شوی، زندگی‌ات را خراب می‌کنی. نه! آن دانهٔ شهوتی را هر موقع فهمیدی از آن‌جا دربیاور، فضا را باز کن، من را بگذار در مرکزت. آن موقع زندگی‌ات درست می‌شود. چطور ما این قانون را نمی‌فهمیم؟ خیلی ساده است. همین بیت می‌گوید، آدم گفت ما به خودمان ستم کردیم و او از قانون خداوند مثل ما غافل نبود.
@ganje_hozour

گنج حضور

14 Jan, 05:29


3⃣ برنامه شماره ۱۰۲۱ گنج حضور
اجرا: پرویز شهبازی 
تاریخ اجرا: ۷ ژانویه ۲۰۲۵ - ۱۹ دی ۱۴۰۳

«کشف حجاب» یعنی چه؟ کشف حجاب یعنی حجاب بین شما و خداوند از بین برود. اگر قرار باشد حجاب بین شما و خداوند از بین برود شما باید از جنس او بشوید، پس از جنس ذهن نباید بشوید.

چطور می‌شود شما از جنس ذهن بشوید، خیال‌پرست باشید، آن‌ موقع از جنس خداوند هم می‌شوید؟ نمی‌شوید که! شما باید جسم بودن را رها کنید از جنس او بشوید، این می‌شود «کشف حجاب». وگرنه اگر مشغول خیالات و فکرها در ذهن‌ خودتان بشوید، این‌ها ممکن است فکرها در مورد خداوند هم باشد، این‌ها کشف حجاب نیست، یعنی شما حجابی را که با من‌ذهنی ایجاد کرده‌ بودید به جدایی افتاده بودید، فقط با بیان و‌ حرف زدن نمی‌توانید بردارید.
@ganje_hozour

گنج حضور

14 Jan, 05:15


2⃣برنامه شماره ۱۰۲۱ گنج حضور
اجرا: پرویز شهبازی 
تاریخ اجرا: ۷ ژانویه ۲۰۲۵ - ۱۹ دی ۱۴۰۳

در زمانه صاحبِ دامی بُوَد
هم‌چو ما احمق که صیدِ خود کند؟
🌹(مولوی، مثنوی، دفتر پنجم، بیت ۴۰۷)

ما آمدیم یک من‌ذهنی درست کردیم، اول با اسممان گفتیم، بعد کلمۀ من که هر دو فکر بود، بعد مال من، یک دام تنیدیم. دام را ما به‌عنوان هشیاری، امتداد خدا درست کردیم. آخر این درست است ما دام درست کنیم؟ بعد آن موقع خودمان را به دام بیندازیم هر لحظه؟

ما صاحب دام هستیم به‌عنوان اَلَست. شما نمی‌خواهید ببینید که این دام را شما درست کردید، هر لحظه توی آن نیفتید؟ مولانا می‌گوید در تمام این کائنات بگردی یک آدم احمقی مثل انسان پیدا می‌شود که خودش تله درست کند، هر لحظه به این تله بیفتد، به زحمت از آن بیاید بیرون؟
@ganje_hozour

گنج حضور

14 Jan, 05:12


1⃣برنامه شماره ۱۰۲۱ گنج حضور
اجرا: پرویز شهبازی 
تاریخ اجرا: ۷ ژانویه ۲۰۲۵ - ۱۹ دی ۱۴۰۳

یک چیزی که مولانا تأکید می‌کند می‌گوید که این دانه‌های شهوتی که آمده مرکز تو این را شما نمی‌توانی از عهده‌اش بربیایی، برای این‌که این عقل جزئی به شما می‌دهد،‌ عقل من‌ذهنی می‌دهد، این هم به تو لطمه می‌زند، این یک چیز «لایُطاق» است، «لایُطاق» شعرش را می‌خوانیم الآن. می‌گوید که لایُطاق یعنی انسان نمی‌تواند از عهده‌اش بربیاید، نمی‌تواند تحمل کند.

پس الآن شما می‌دانید این دانه‌ها را که ما گذاشته‌ایم می‌گوید «در فرارِ لایُطاق آسان بِجِه» یعنی از دست چیزی که نمی‌توانی تحمل کنی،‌ سبک بلند شو،‌ فرار کن. یعنی چه؟ یعنی این چیزها را انسان در مرکزش نمی‌تواند بگذارد.
@ganje_hozour

گنج حضور

13 Jan, 13:05


⭕️ مقاومت و قضاوت را صفر کنیم
🔽 تسلیم > صبر _ شُکر _ عذرخواهی
@GanjeHozour_6

گنج حضور

08 Jan, 20:10


🌸 ❇️
🌸 نازنینا سلام

📚 بخشی از کلامِ " #مسیح " آیاتِ انجیل 👌



🍃 چون ز مُرده زنده بیرون می کشد
🍂 هر که مُرده گشت، او دارد رَشَد

مولانا
مثنوی _ دفتر پنجم _ بیت ۵۴۹


♡شاد و بیدار باشید (ذره)🦋
@GanjeHozour_6

گنج حضور

08 Jan, 11:02


💖🧚‍♂

🎄 سالِ نو میلادی بر همگان مبارک
🌍 برای همۀ انسان‌های زمین، صلح، سلامت، و زنده شدن به حضور را آرزومندیم _ آمین

💫 بهترین تحول، بیداری، تغییر، و تبدیل‌شدن، نصیبِ شما خوبانِ جان
👈 و تمامِ خانوادهٔ بزرگ گنج حضور 💕

👥 دوست‌دار و خدمت‌گزارِ شما،
🌷 شاپرک + ذرّه 🌷

@Ganje_Hozour

گنج حضور

08 Jan, 10:52


💖 🐠

🌸 از مَحَبَّت، تَلْخ‌ها شیرین شود
🌸 از مَحَبَّت، مِسّ‌ها زَرّین شود

🌸 از مَحَبَّت، دُردها صافی شود
🌸 از مَحَبَّت، دَردها شافی شود

🌸 از مَحَبَّت، مُرده زَنده می‌کُنند
🌸 از مَحَبَّت، شاهْ بَنده می‌کُنند

مولانا 🌱
مثنوی _ دفتر دوم _ ابیاتِ ۱۵۲۹ تا ۱۵۳۱

❇️ پیامِ فیلم چیست ؟
🔷 جدا از متن روی فیلم ، برداشتِ شما چیست ؟

👈 هشیاری، چگونه هشیاری را جذب می کند؟

👈 یک هشیاری در دنیا وجود دارد!

♡شاد و بیدار باشید (ذره) 🦋
@GanjeHozour_6

گنج حضور

08 Jan, 10:50


گزیده‌ای از بخش دوم
برنامهٔ ۱۰۲۱ _ گنج حضور

⭕️ مولانا می‌گوید در تمام این کائنات بگردی یک آدم احمقی مثل انسان پیدا می‌شود که خودش تله درست کند هر لحظه به این تله بیفتد و به زحمت از آن بیاید بیرون؟

🔷 ما خودمان پایمان را گره می‌زنیم به تله.

🔶 اگر با کسی همانیده نشویم او را کنترل نمی‌کنیم.

@Ganje_Hozour

گنج حضور

08 Jan, 04:31


🌹
متن غزل برنامهٔ شمارهٔ ۱۰۲۱

(مولوی، دیوان شمس، غزل ۹۲۱)

سخن که خیزد از جان، ز جان حجاب کند
ز گوهر و لبِ دریا زبان حجاب کند

بیانِ حکمت اگرچه شگرف مشعله‌ای‌ست
ز آفتابِ حقایق بیان حجاب کند

جهان کف است و صفاتِ خداست چون دریا
ز صافِ بحر، کفِ این جهان حجاب کند

همی‌شکاف تو کف را که تا به آب رسی
به کفِّ بحر بِمَنگر که آن حجاب کند

ز نقش‌هایِ زمین و ز آسمان مندیش
که نقش‌هایِ زمین و زمان حجاب کند

برایِ مغزِ سخن، قشرِ حرف را بشکاف
که زلف‌ها ز جمالِ بُتان حجاب کند

تو هر خیال که کشفِ حجاب پنداری
بِیفکَنَش که تو را خود همان حجاب کند

نشانِ آیتِ حقّ است این جهانِ فنا
ولی ز خوبیِ حق این نشان حجاب کند

ز شمس تبریز ارچه قُراضه‌ای‌ست وجود
قُراضه‌ای‌ست که جان را ز کان حجاب کند
🍃🍃🍃🍃🍃🍃👈
🌺🌺
@Ganje_Hozour

گنج حضور

08 Jan, 04:30


فایل صوتی خوانش غزل برنامهٔ شمارهٔ ۱۰۲۱
@Ganje_Hozour

گنج حضور

08 Jan, 04:18


💎
به شکرانه امروز،، این لحظه،،
و این برنامهٔ بیدارکننده
💎
@Ganje_Hozour

گنج حضور

21 Dec, 17:10


📢 #پیام 73 / ذرّه 🌿

⭕️ یلدا بر شما چگونه گذشت؟

🔷 پیغامِ یلدا چیست؟
_ همه چیز هست غیر از ...
_ اَنار نمادِ چیست؟
🔷 شبِ درازِ شما کدام است؟
_ "صبح نزدیک است خاموش، کم خروش"
_ چه کسی همواره دنبالِ ما هست؟

🔶 _ روشنایی یعنی بیداری، تغییر، تبدیل شدن
_ تقارنِ این دو هشیاری
_ معانی ادبی یا رمزگشایی؟
🔶 لایه‌های تودرتو
_ چرا خوشی‌ها آفل هستند؟
_ دورهمی‌های بی‌نتیجه

🔷 چرا "حافظ" را با تفاّل می‌شناسیم؟!
_ وظیفه‌ای که باید به آن متعهّد باشیم!
_ بزرگان ما را به چه دعوت می‌کنند؟
🔷 فالِ نیک، بختِ روشن، امیدِ درخشان
_ از یلدا تا نوروز، از تاریکی تا روشنایی
_ و هنوز در همان خواب ...

♡شاد و بیدار باشید (ذره)🦋
@GanjeHozour_6

گنج حضور

21 Dec, 17:09


🍉🍎
❤️ 《 بیداری و دل 》

چه شب هایی چو یلدایی، گذشت و غافل از دل
نفهميديم که بیداری، کدام است و کدام دل؟

#ذره 🌱
سه‌شنبه _ یلدا ۱۴۰۰

⭕️ پیامِ یلدا چیست ؟

♡ شاد و بیدار باشید (ذره)🦋
@GanjeHozour_6

گنج حضور

20 Dec, 20:07


🌙
⭕️ توصیف شب یلدا
👈 توسط آقای شهبازی _ برنامهٔ گنج حضور

💠 چرا یلدا را جشن می‌گیریم؟

💠 بلندترین شب انسان کدام است؟

💠 انار نماد چیست؟

💠 مولانا و قرآن هم می‌گوید

💠 بهترین حالت یا هنجار این است که از این حقیقت آگاه شویم

🙏 با سپاس از تهیه کننده ویدیو
تهیه کننده ویدیو: ناشناس

@Ganje_Hozour

گنج حضور

20 Dec, 20:03


🌙
🍉 《 یلدا مبارک 》

💠 یلدا یعنی ۰ ۰ ۰

@Ganje_Hozour
👇

گنج حضور

20 Dec, 19:56


🍁
✓بخش چهارم

- مولانا در مثنوی دفتر پنجم، مطلب را به این‌جا رساندند که دراثر همانیدگی با خیالات بی‌اساس ذهنی، مردم قبلهٔ جان را که درواقع فضای گشوده‌شده در این لحظه است، خودشان با دست خودشان گم کرده‌اند. درنتیجه هر کسی روی به سو یا جانب فکری آورده و همه‌اش در ذهن دنبال فکرها هستند بلکه بتوانند قبله یا خدا را پیدا کنند، ولی به قبله‌های باطل نماز می‌خوانند، بنابراین وصل نمی‌شوند. و چون مرکزشان آن نیروی وحدت‌بخش نیست و ناهماهنگ است، بیرونشان هم با هم اختلاف دارد به‌طوری‌که مرتب به همدیگر ایراد می‌گیرند.

- در ادامهٔ مثنوی دفتر پنجم تفسیر آیه‌ای از قرآن است که می‌گوید حسرت و افسوس بر این بندگان، تا ما هم اینچنین موضوع را برای خود روشن کنیم که آیا باید به حال حضور من حسرت خورد یا بر من افسوس داشت؟

- در پایان مثنوی کوتاهی از دفتر سوم بیت ۱۶۲۴ تا ۱۶۳۳، داستان ما را بیان می‌کند که پیش زرگر خداوند رفته تا ترازویی بگیریم و میزان حضور را در خود بسنجیم. با خواندن داستان متوجه می‌شویم که این کار ما درست نیست تا نهایتاً از خود بپرسیم آیا ما توانایی این را داریم که این ابیات را با این ترکیب بارهاوبارها تکرار کنیم تا این معانی در درون به‌هم بپیوندد و زرّ ما از قراضگی دربیاید و یک‌تکه باشد تا یک‌دفعه زنده بشویم و در تمام زمینه‌ها این حضور با ما باشد؟

@Ganje_Hozour
🔶4⃣🔶

گنج حضور

20 Dec, 19:55


🍁
✓بخش سوم

- تفسیر بیت آخر غزل و چهار بیت ۳۵۱۷ تا ۳۵۲۰ دفتر دوم برای درک بهتر بیت آخر غزل. این ابیات می‌گویند وقتی فضاگشایی می‌کنیم خدا حرف می‌زند. فضا که بسته شود حرف او تمام می‌شود، پس حرف‌های ما هم باید تمام شود. اگر با ذهن حرف زدیم ارتباطمان با خدا قطع می‌شود، پس باید فوراً فضا را باز کنیم و هویتی که پیدا کرده‌ایم را بشوییم تا دوباره به خدا وصل شویم.

- ابیاتی از مثنوی دفتر پنجم که همه مهم هستند و اگر دقت کنیم می‌توانیم خیلی چیزها را در خود ببینیم و اصلاح کنیم. این مجموعه از بیت ۲۹۸ شروع می‌شود و در ابتدا می‌گوید که انسان باید مانند فرشته وصل بودن به خدا را غذای خود کند تا از ضرر زدن و آزار رساندن به خود رها شود.

چون مَلَک تسبیحِ حق را کن غذا
تا رهی هم‌چون ملایک از اَذا
(مولوی، مثنوی، دفتر پنجم، بیت ۲۹۸)

- در ادامه سهم من‌ذهنی از سفره‌ای که خدا پهن کرده را خاک که همان خوردن از ذهن است بیان می‌کند و با مثال‌هایی ما را آگاه می‌کند به نهایت آلودگی و مضر بودن غذاهایی که می‌خوریم و تازه آن را بسیار هم شیرین می‌دانیم.

- پس از این‌که فهمیدیم ما همچون موش و مار خسیس هستیم که از چیزها زندگی می‌خواهیم و از حضرت آدم «ربَّنا ظَلمنا» گفتن یاد نگرفتیم بلکه مانند شیطان گفتیم خدایا تقصیر توست، مناجاتی با خداوند آغاز می‌شود.

ای خدایِ بی‌نظیر، ایثار کن
گوش را چون حلقه دادی، زین سخُن
(مولوی، مثنوی، دفتر پنجم، بیت ۳۰۵)

- در این مناجات بیت مهمی هست که می‌گوید ما باید فضا را باز کرده و بر عدم مست شویم، نه بر موجودی که ذهن دارد نشان می‌دهد.

بر عدم باشم، نه بر موجود، مست
زآن‌که معشوقِ عدم وافی‌تر است
 (مولوی، مثنوی، دفتر پنجم، بیت ۳۱۵)

- در ادامهٔ همین بخش می‌آموزیم که باید هر لحظه مانند فرشته از این فضای گشوده‌شده که لوح محفوظ است، درسِ آن لحظه را بگیریم.

چون مَلَک از لوحِ محفوظ آن خِرَد
هر صباحی درسِ هر روزه بَرَد
(مولوی، مثنوی، دفتر پنجم، بیت ۳۱۷)

- سپس پرهیز می‌دهد از این‌که دنبال مردمی برویم که به‌جای ادارهٔ زندگی خود با خلاقیت، کوشش و وصل مجدد با خدا، مسخرهٔ روش‌های ذهنی و خرافات شده‌اند.

@Ganje_Hozour
🔷3⃣🔷👇

گنج حضور

20 Dec, 19:54


🍁
✓بخش دوم

- مرور شکل‌ها کمک می‌کند در مواقعی که به مسأله‌ای برخورد می‌کنیم، فوراً بفهمیم مشکلمان چیست و راه‌حلی برای آن پیدا کنیم و در فکرها گم نشویم.

- بررسی مثلث همانش به‌همراه دو بیت اول غزل اصلی، و تک‌بیت «تأنی و شتاب»

- بررسی شکل افسانهٔ من‌ذهنی به‌همراه بیت اول و دوم غزل

- بررسی مثلث پندار کمال به‌همراه ابیات مربوط‌به این شکل، و دو بیت اقرار به مجرم بودن و جهالت خود برای رهایی از سه ضلع این مثلث

- بررسی مثلث فضاگشایی به‌همراه ابیات مربوط‌به این شکل، و تک‌بیت «بادهٔ شیطان و مِی رحمان»

- بررسی مثلث واهمانش و شکل حقیقت وجودی انسان به‌همراه دو بیت اول غزل

- براساس چهار بیت بسیار مهم ۱۴۱۷ تا ۱۴۲۰ دفتر ششم ما دراثر بی‌صبری قرین من‌ذهنی‌مان می‌شویم و زندگی‌مان را به دستش می‌دهیم تا زیر پا لِه و تلف کند. پس از این باید فضا را باز کرده با خدا همنشینی کنیم تا زندگی‌مان حفظ شود.

- مرور دوبارهٔ بیت اول تا سوم غزل و تفسیر ابیات چهارم و پنجم، و ابیاتی جهت فهم درست این دو بیت؛ از جمله:

- تک‌بیت «بلبل مست مخمور» از غزل برنامه قبل

- تک‌بیت مهمی که با تکرار آن متوجه می‌شویم که چرا خود را نشان‌دار کرده و می‌دَریم.

در دلش خورشید چون نوری نشاند
پیشَش اختر را مقادیری نماند
(مولوی، مثنوی، دفتر ششم، بیت ۲۸۷۵)

- سه بیت ۱۴۱۵ تا ۱۴۱۷ از دفتر چهارم می‌گوید اگر عادت به فضاگشایی کنیم یواش‌یواش دست به صنع زده و راه‌حل‌های جدیدی برای مسائلمان پیدا می‌کنیم. یک راه‌حل این است که اصلاً مسئله نسازم و اگر دیگران هم خواستند مسئله بسازند قطب آن‌ها نخواهم شد، بنابراین مرکزم روشن خواهد ماند.

- تکرار دوبارهٔ تک‌‌بیت مهمی که می‌گوید آیا من فضا را باز کرده و واقعاً مِی رحمان را می‌خورم، یا همه‌اش می‌خواهم بادهٔ شیطان را بخورم؟

- سه بیت خیلی جالب ۱۷۴۰ تا ۱۷۴۲ دفتر پنجم می‌گوید راه نفوذ و تأثیرگذاری روی دیگران از طریق این آرزومندی درونی در فضای گشوده‌شده است که ای کاش، دیگران هم می‌دانستند که می‌توانند فضا را باز کنند و وارد بهشت شوند. این همان نعرهٔ بلبل است.

«گفته شد: به بهشت درآى. گفت: اى كاش قوم من مى‌دانستند.»
(قرآن کریم، سورهٔ یس (۳۶)، آیهٔ ۲۶)

- تفسیر دوبارهٔ ابیات چهارم و پنجم غزل، و تفسیر بیت ششم و هفتم و ابیات زیر جهت درک این دو بیت:

- تک‌بیتی که «قانون کمان بودنِ ما و تیرانداز بودنِ خدا» را بیان می‌کند.

- تک‌بیت برخاستن صدهزاران بیان از دلِ بازشده

- سه بیت ۳۴۷ تا ۳۴۹ دفتر چهارم می‌گوید که باید نیاز خود را با فضاگشایی به خداوند عرضه کنیم و من‌ذهنی را با سخت‌رویی و مقاومت پیش نبَریم.

- تفسیر دوباره بیت ششم و هفتم غزل، و تفسیر بیت هشتم و ابیات زیر جهت درک این بیت:

- تک‌بیت راه درونی آسمان

- دو بیت مهم ۳۶۹۹ و ۳۶۹۱ دفتر دوم می‌گوید وقتی مولانا می‌خوانم می‌بینم در درون دارم یکتا می‌شوم و فضای گشوده‌شدهٔ درونم بزرگ‌تر می‌شود، اما وقتی درس از نویسندهٔ کتاب یا شخصی می‌گیرم که من‌ذهنی دارد، به جدایی می‌افتم.

- تفسیر ادامهٔ غزل ابیات نهم تا سیزدهم
@Ganje_Hozour
🔶2⃣🔶👇

گنج حضور

20 Dec, 19:51


🍁
خلاصه‌ای فهرست‌وار از #برنامه_۱۰۲۰ _ گنج حضور


موضوع کلی برنامه ۱۰۲۰:

دل اصلی یا خداوند که مرکز عالم است در یک لحظهٔ روشن که به‌عنوان امتداد خدا می‌توانستم پیغام زندگی را بشنوم، آمد و به گوش جان من‌ذهنی‌ام گفت: تو اصلاً نام نداری و نمی‌شود روی تو نام و نشان گذاشت؛ یعنی نمی‌توانی با یک نقش خودت را به خدا و جهان عرضه کنی، یا با مهم دانستن و درنتیجه هویت گرفتن از یک جسم بیرونی، تصویری از خودت در ذهن درست کنی و خودت را آن تصویر ذهنی بدانی و بدین ترتیب خدا را تعریف کنی. به‌طورکلی من‌ذهنی و ادامهٔ آن قدغن است.

دل آمد و دی به گوشِ جان گفت
ای نامِ تو این‌که می‌نتان گفت
(مولوی، دیوان شمس، غزل ۳۶۷)


✓بخش اول

- تفسیر بیت اول و دوم غزل به‌همراه بررسی چهار دایره‌، و تفسیر بیت سوم غزل

- ابیاتی جهت گرم شدن برای درک مابقی غزل و یادآوری این‌که من‌ذهنی چطور درست می‌شود و چه آفت‌هایی دارد؛ از جمله:

- تک‌بیت شکل دادنِ دیو من‌ذهنی و ترسیدن از آن

- براساس سه بیت ۴۰۶۳ تا ۴۰۶۵ دفتر چهارم من‌ذهنی یا شهوت مانند جاسوسی در درون ماست و اقتضا می‌کند که همانیدگی‌های مرکزمان بیشتر شود، درنتیجه باعث شده که من‌های ذهنی بیرونی به ما لطمه بزنند.

- شش بیت در بازهٔ ۱۳۷۶ تا ۱۳۸۸ دفتر چهارم در بیان خاصیت خرّوبی من‌ذهنی، و اقرار به مجرم بودن و جهالت خود برای رهایی از پندارکمال و درد و ناموس

- ابیاتی جهت تأکید بر اهمیت «پرهیز» که بدون آن هیچ کاری نمی‌توان انجام داد و تاکنون از این خاصیت اساسی فضای گشوده‌شده کمتر صحبت شده؛ از جمله:

- چهار بیت ۲۹۰۸ تا ۲۹۱۱ دفتر اول بیان می‌کند که پرهیز یعنی نیاوردن چیزها به مرکز توجه و نرفتن به‌سمت آن‌ها، ریشهٔ تمام داروهای روانی و خوب‌کنندهٔ دردها است که باعث می‌شود قوّتِ جان اصلی‌مان را ببینیم.

- تک‌بیتی که پس از پرهیز می‌گوییم و درواقع نتیجهٔ پرهیز است که از این به‌بعد دیگر آبِ زندگی را تیره نمی‌کنم.

- هفت بیت ۱۳۸۹ تا ۱۳۹۵ دفتر چهارم می‌گوید هیچ بهانه و مانع ذهنی نباید سبب شود که پرهیز نکنم یعنی چیزها را از مرکز نرانم و فضاگشایی نکنم. بنابراین کار ما هرلحظه صرف‌نظر از این‌که ذهن چه نشان می‌دهد، فضاگشایی و بی‌اعتبار کردنِ چیزی است که ذهن مهم و جدی نشان می‌دهد.

- طبق چهار بیت در بازهٔ ۳۷۴۶ تا ۳۷۵۹ دفتر دوم اگر ما ابیات بیدارانی چون مولانا را می‌خوانیم ولی عمل نمی‌کنیم و با این بی‌احترامی دشمنشان می‌شویم، به این دلیل است که یک لحظه انسان‌ِ به‌حضوررسیده یا خداوند را با فضاگشایی ندیده‌ایم.

- سه بیت مهم ۳۷۰۵ تا ۳۷۰۷ دفتر دوم بیان می‌کند که اگر کسی در ذهن دنبال دانه‌ٔ همانیدگی می‌گردد در دام آن می‌افتد؛ ولی اگر دانه را بازی بگیرد و فضا را باز کند، هم به خدا زنده می‌شود و هم می‌تواند آن دانه را داشته باشد.

@Ganje_Hozour
🔷1⃣🔷👇

گنج حضور

20 Dec, 15:37


🍉🌙🌝
💠《 یلدات مبارک 》
🌞 یلدا یعنی ۰ ۰ ۰

#سوال
۱ ) شما یلدا را چگونه تعریف می‌کنید؟
_ چگونه می‌بینید؟
_ و چگونه تفسیر می‌کنید؟

۲ ) انار نماد چه چیزی‌ست؟

۳ ) بلندترین شب انسان کدام است؟

۴ ) و در نهایت، پیروزی نور بر اهریمن تاریکی.

@Ganje_Hozour

گنج حضور

18 Dec, 12:52


گزیده‌ای از بخش دوم
برنامه ۱۰۲۰ _ گنج حضور

⭕️ ب

🔷 دلیل این‌که مردم کلاس مولانا نمی‌روند، و مولانا نمی‌خوانند چیست؟

🔶 ب

@GanjeHozour_6

گنج حضور

18 Dec, 07:20


💠💠💠

متن غزل اصلی + واژگان نا‌آشنا:
💠💠💠

مولوی، دیوان شمس، غزل شمارهٔ ۳۶۷:

۱) دل آمد و دی به گوشِ جان گفت
ای نامِ تو اینکه می‌نتان گفت

۲) درّندهٔ آنکه گفت پیدا
سوزندهٔ آنکه در نهان گفت

۳) چه عذر و بهانه دارد ای جان؟
آن کس که ز بی‌نشان، نشان گفت

۴) گل داند و بلبلِ مُعَربِد
رازی که میانِ گلْسِتان گفت

۵) آن کس نه که از طریقِ تحصیل
آموخت، ز بانگِ بلبلان گفت

۶) صیّادیِ تیرِ غَمزه‌ها را
آن ابروهایِ چون کمان گفت

۷)صد گونه زبان زمین برآورد
در پاسخِ آنچه آسمان گفت

۸) ای عاشقِ آسمان، قرین شو
با او که حدیثِ نردبان گفت

۹) زان شاهدِ خانگی نشان کو؟
هر کس سخنی ز خاندان گفت

۱۰) کو شَعشَعه‌هایِ قرصِ خورشید
هر سایه‌نشین ز سایه‌بان گفت

۱۱) با این همه گوش و هوش مست است
زان چند سخن که این زبان گفت

۱۲) چون یافت زبان دو سه قُراضه
مشغول شد و به ترکِ کان گفت

۱۳) وز ننگِ قُراضه جانِ عاشق
ترکِ بازار و این دکان گفت

۱۴) در گوشم گفت عشق: «بس کن»
خاموش کنم، چو او چنان گفت
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂

دی: دیروز، روز گذشته
می‌نتان: نمی‌توان
مُعَربِد: بَدمَست، عَربده‌کش
غَمزه‌: اشاره با چشم و ابرو، برهم‌ زدن مژگان از روی ناز و کرشمه
شاهد: زیباروی، خوب‌روی، مجازاً معشوق
شَعشَعه‌: تابندگی، تابناکی
قُراضه: براده یا ریزه‌های طلا یا فلزات قیمتی دیگر، پول خُرد

🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
🌺🌺
@Ganje_Hozour

گنج حضور

18 Dec, 07:19


برنامه شماره ۱۰۲۰ گنج‌ حضور
فایل کوتاه صوتی - خوانش غزل اصلی

@Ganje_Hozour

گنج حضور

18 Dec, 06:03


💎
به شکرانه امروز،، این لحظه،،
و این برنامهٔ بیدارکننده
💎
@Ganje_Hozour

گنج حضور

17 Dec, 06:40


🌹 «آیا ما می‌توانیم فتوا دهنده ضرورتمان باشیم؟»

گفت: مُفتیِّ ضرورت هم تویی
بی‌ضرورت گر خوری، مُجرم شوی

ور ضرورت هست، هم پرهیز بِهْ
ور خوری، باری ضَمانِ آن بده


مولوی، مثنوی، دفتر ششم، ابیات ۵۳۰ - ۵۳۱

آموزه‌های مولانا
برنامه ۸۷۹ و ۹۹۵ گنجِ‌حضور
اجرا : پرویز شهبازی
@ganje_hozour