🎨🎭
گابریل گارسیا مارکز" ادبیات جهان "
@gabrielgarsiamarkz
🍀فضایی برای آشنایی با آثار هنرمندان آمریکای لاتین
🌻گابریل گارسیا مارکز
🌻پابلو نرودا
🌻فدریکو گارسیا لورکا
🌻و دیگران......
📚:کتاب
🎬 :سینما
🎼 :موسیقی
📷 :عکاسی
🎭 :تئاتر
🎨 :نقاشی
و.........
گابریل گارسیا مارکز (Persian)
گابریل گارسیا مارکز یک کانال تلگرامی با محتوای فوق العاده برای علاقمندان به ادبیات جهان و هنرمندان آمریکای لاتین است. در این کانال شما می‌توانید با آثار هنرمندان بزرگی مانند گابریل گارسیا مارکز، پابلو نرودا، فدریکو گارسیا لورکا و دیگران آشنا شوید. اینجا یک فضای پویا برای بحث و گفتگو در مورد کتاب‌ها، سینما، موسیقی، عکاسی، تئاتر، نقاشی و سایر هنرهاست. اگر به دنبال یک محیط فرهنگی و هنری در تلگرام هستید، حتما این کانال را دنبال کنید و از محتوای ارزشمند آن بهره‌مند شوید.
گابریل گارسیا مارکز" ادبیات جهان "
12 Jan, 18:52
🕊️
پیامبران به دلیل شرافتشان مبعوث نشدند
بلکه مبعوث شدند چون جسورترین انسان ها در دروغگویی بودند....!
- عبدالله القاسمی
- نویسنده و متفکر عرب
🎨🎭
پیامبران به دلیل شرافتشان مبعوث نشدند
بلکه مبعوث شدند چون جسورترین انسان ها در دروغگویی بودند....!
- عبدالله القاسمی
- نویسنده و متفکر عرب
🎨🎭
گابریل گارسیا مارکز" ادبیات جهان "
12 Jan, 18:51
🕊️
کسانی که وعده بهشت به ما دادند،
چیزی جز جهنم خلق نکردند.
- کارل پوپر
🎨🎭
کسانی که وعده بهشت به ما دادند،
چیزی جز جهنم خلق نکردند.
- کارل پوپر
🎨🎭
گابریل گارسیا مارکز" ادبیات جهان "
12 Jan, 17:32
🕊️
چیزی را که دزدیده اید
هرگز مال شما نخواهد شد.
- هالدور لاکسنس
🎨🎭
چیزی را که دزدیده اید
هرگز مال شما نخواهد شد.
- هالدور لاکسنس
🎨🎭
گابریل گارسیا مارکز" ادبیات جهان "
11 Jan, 11:08
.
با این گروهِ زاهدِ ظاهرساز
دانم که این جدالْ نه آسانست
شهرِ من و تو، طفلکِ شیرینم!
دیریست کاشیانهٔ شیطانَست
«فروغ فرخزاد»
۸ دی ۱۳۱۳ - ۲۴ بهمن ۱۳۴۵
🎨🎭
با این گروهِ زاهدِ ظاهرساز
دانم که این جدالْ نه آسانست
شهرِ من و تو، طفلکِ شیرینم!
دیریست کاشیانهٔ شیطانَست
«فروغ فرخزاد»
۸ دی ۱۳۱۳ - ۲۴ بهمن ۱۳۴۵
🎨🎭
گابریل گارسیا مارکز" ادبیات جهان "
07 Jan, 20:00
🕊️
زنده باد اسپانیا
شهر من رقص کوچه هایش را باز می یابد .
هیچ زمان ، هیچ کجا
فریاد زندگی بی جواب نمانده است ...
__
🎧 Song : (Spanish Guitar / Andalucia)
💃 Flamenco dance
🎨🎭
زنده باد اسپانیا
شهر من رقص کوچه هایش را باز می یابد .
هیچ زمان ، هیچ کجا
فریاد زندگی بی جواب نمانده است ...
__
🎧 Song : (Spanish Guitar / Andalucia)
💃 Flamenco dance
🎨🎭
گابریل گارسیا مارکز" ادبیات جهان "
07 Jan, 19:59
🕊️
۴۵ سال آزمون و خطا و نادیده گرفتن تجربیات ممالک دیگر و بستن قرار داد با نهادهای نظامی و حوزوی با پول نفت برای اداره جامعه
درس عبرت تاریخ خواهیم شد
🎨🎭
۴۵ سال آزمون و خطا و نادیده گرفتن تجربیات ممالک دیگر و بستن قرار داد با نهادهای نظامی و حوزوی با پول نفت برای اداره جامعه
درس عبرت تاریخ خواهیم شد
🎨🎭
گابریل گارسیا مارکز" ادبیات جهان "
07 Jan, 16:38
🕊️
..........................................................................................................................................................
🎨🎭
..........................................................................................................................................................
🎨🎭
گابریل گارسیا مارکز" ادبیات جهان "
07 Jan, 16:34
🕊️
..........................................................................................................................................................
🎨🎭
..........................................................................................................................................................
🎨🎭
گابریل گارسیا مارکز" ادبیات جهان "
07 Jan, 16:29
🕊️
اسلام در اندازه ای نبود که در برابر زرتشت قرار بگیرد؛
آیین زرتشت در برابر شمشیر تازی قرار گرفت،
نه در برابر اسلام.
- فردریش هگل
🎨🎭
اسلام در اندازه ای نبود که در برابر زرتشت قرار بگیرد؛
آیین زرتشت در برابر شمشیر تازی قرار گرفت،
نه در برابر اسلام.
- فردریش هگل
🎨🎭
گابریل گارسیا مارکز" ادبیات جهان "
07 Jan, 16:29
🕊️
قزاق های زاپوروژی در حال نوشتن نامه ای به سلطان ترکیه
ایلیا رپین
1880-1891. رنگ روغن روی بوم
این صحنه تاریخی پرجنب‌وجوش اثر ایلیا رپین، لحظه‌ای افسانه‌ای را به تصویر می‌کشد که قزاق‌های زاپوروژی پاسخی سرکش و تمسخرآمیز به اولتیماتوم سلطان عثمانی در اواخر قرن هفدهم دادند. این ترکیب سرشار از انرژی است، همانطور که قزاق ها با فردیت دقیق، خنده، شوخی و شادی در شوخ طبعی و بی احترامی جمعی خود ارائه می کنند.
تصویر دقیق رپین از چهره های رسا و لباس های پر جنب و جوش نشان دهنده تعهد او به دقت قوم نگاری و داستان سرایی است. این نقاشی روح تسلیم ناپذیر و استقلال تسلیم ناپذیر قزاق ها را جشن می گیرد که منعکس کننده شیفتگی روسیه در قرن نوزدهم با قهرمانی مردمی و غرور ملی است.
🎨🎭
قزاق های زاپوروژی در حال نوشتن نامه ای به سلطان ترکیه
ایلیا رپین
1880-1891. رنگ روغن روی بوم
این صحنه تاریخی پرجنب‌وجوش اثر ایلیا رپین، لحظه‌ای افسانه‌ای را به تصویر می‌کشد که قزاق‌های زاپوروژی پاسخی سرکش و تمسخرآمیز به اولتیماتوم سلطان عثمانی در اواخر قرن هفدهم دادند. این ترکیب سرشار از انرژی است، همانطور که قزاق ها با فردیت دقیق، خنده، شوخی و شادی در شوخ طبعی و بی احترامی جمعی خود ارائه می کنند.
تصویر دقیق رپین از چهره های رسا و لباس های پر جنب و جوش نشان دهنده تعهد او به دقت قوم نگاری و داستان سرایی است. این نقاشی روح تسلیم ناپذیر و استقلال تسلیم ناپذیر قزاق ها را جشن می گیرد که منعکس کننده شیفتگی روسیه در قرن نوزدهم با قهرمانی مردمی و غرور ملی است.
🎨🎭
گابریل گارسیا مارکز" ادبیات جهان "
07 Jan, 16:28
🕊️
........................................................................................................................................................................................
🎨🎭
........................................................................................................................................................................................
🎨🎭
گابریل گارسیا مارکز" ادبیات جهان "
07 Jan, 16:24
🕊️
عزیز نسین :
گرسنه نگه دار تا اطاعت کنند، جاهل نگه دار تا بیعت کنند.
🎨🎭
عزیز نسین :
گرسنه نگه دار تا اطاعت کنند، جاهل نگه دار تا بیعت کنند.
🎨🎭
گابریل گارسیا مارکز" ادبیات جهان "
06 Jan, 20:01
🕊️
..........................................................................................................................................................
🎨🎭
..........................................................................................................................................................
🎨🎭
گابریل گارسیا مارکز" ادبیات جهان "
06 Jan, 18:43
🕊️
..........................................................................................................................................................
🎨🎭
..........................................................................................................................................................
🎨🎭
گابریل گارسیا مارکز" ادبیات جهان "
05 Jan, 19:26
..........................................................................................................................................................
🎭🎨
🎭🎨
گابریل گارسیا مارکز" ادبیات جهان "
04 Jan, 17:30
🕊️
بعد بدون اینکه آن را روی کاغذ بیاورد یا برای کسی بخواند، مُرده
🎭🎨
بعد بدون اینکه آن را روی کاغذ بیاورد یا برای کسی بخواند، مُرده
🎭🎨
گابریل گارسیا مارکز" ادبیات جهان "
04 Jan, 17:27
🕊️
شاید زندگی هریک از ما مثل شعری است که یک نفر سروده...
🎭🎨
شاید زندگی هریک از ما مثل شعری است که یک نفر سروده...
🎭🎨
گابریل گارسیا مارکز" ادبیات جهان "
02 Jan, 20:59
°
گوینده با اشاره به "قصه‌ای که آخرش نامعلوم است" در واقع دو نکته کلیدی را آشکار میکند: اول، پذیرش عدم قطعیت در عشق و روابط عاطفی، و دوم، شجاعت در ابراز احساسات علی‌رغم این عدم قطعیت.
در روانشناسی، توانایی تحمل ابهام یکی از نشانه‌های بلوغ عاطفی است. این فرد با پذیرش اینکه نمی‌داند این قصه‌ی عاشقانه به کجا خواهد رسید، نشان می‌دهد که:
- قادر به زندگی در "اکنون" است، بدون اصرار بر کنترل آینده
- پختگی عاطفی کافی برای پذیرش ریسک‌های عشق را دارد
- از نامعلوم بودن مسیر پیش رو نمی‌هراسد
این نوع نگاه به عشق، برخلاف دیدگاه‌های رمانتیک و ایده‌آل‌گرایانه، واقع‌بینانه‌تر و در عین حال شجاعانه‌تر است، چرا که فرد با آگاهی از عدم قطعیت‌ها، همچنان تصمیم به ابراز عشق می‌گیرد.
🎭🎨
گوینده با اشاره به "قصه‌ای که آخرش نامعلوم است" در واقع دو نکته کلیدی را آشکار میکند: اول، پذیرش عدم قطعیت در عشق و روابط عاطفی، و دوم، شجاعت در ابراز احساسات علی‌رغم این عدم قطعیت.
در روانشناسی، توانایی تحمل ابهام یکی از نشانه‌های بلوغ عاطفی است. این فرد با پذیرش اینکه نمی‌داند این قصه‌ی عاشقانه به کجا خواهد رسید، نشان می‌دهد که:
- قادر به زندگی در "اکنون" است، بدون اصرار بر کنترل آینده
- پختگی عاطفی کافی برای پذیرش ریسک‌های عشق را دارد
- از نامعلوم بودن مسیر پیش رو نمی‌هراسد
این نوع نگاه به عشق، برخلاف دیدگاه‌های رمانتیک و ایده‌آل‌گرایانه، واقع‌بینانه‌تر و در عین حال شجاعانه‌تر است، چرا که فرد با آگاهی از عدم قطعیت‌ها، همچنان تصمیم به ابراز عشق می‌گیرد.
🎭🎨
گابریل گارسیا مارکز" ادبیات جهان "
02 Jan, 20:59
🕊️
کنستانتین ماکوفسکی - تامارا و دیو، 1889
این نقاشی جذاب مفاهیم خیر و شر را با الهام از شعر "دیو" میخائیل لرمانتوف که داستان فرشته ای سقوط کرده را روایت می کند که در کینه و تنهایی در زمین پرسه می زند را بررسی می کند. این شعر کاوشی پیچیده در مضامینی مانند ماهیت شر، رستگاری، و پتانسیل عشق و همدلی با حتی آسیب دیده ترین روح ها است.
قهرمان شعر دیویی است که در کوه‌های قفقاز پرسه می‌زند و در عذاب تنهایی و ناامیدی مصیبت‌بار است. با وجود اینکه دیو نمی تواند بمیرد، او وجود خود را به عنوان یک رنج بی پایان و طولانی درک می کند تا اینکه اتفاقی می بیند شاهزاده خانم جوان زیبایی به نام تامارا در حال رقصیدن در عروسی خود است. دیو فوراً اسیر او می شود و تصمیم می گیرد مرگ شوهرش را ترتیب دهد تا جای او را بگیرد.
تامارا در نهایت تحت تأثیر دیو قرار می گیرد که به این نتیجه می رسد که او نه یک فرشته است و نه یک شیطان، بلکه فقط یک روح عذاب دیده است. این جفت بوسه ای رد و بدل می کنند، اما لب های دیو سمی است و تامارا بلافاصله می میرد. شعر با سرگردانی دوباره دیو در زمین، رنجور و ناامید به پایان می رسد.
این اثر هنری شاهزاده خانم تامارا دوست داشتنی را در حال مرگ در آغوش دیو به تصویر می کشد. ماکوفسکی تامارا را در آخرین لحظات زندگی اش به تصویر می کشد. بدن او در حال حاضر در حال فرورفتن و بی روح است، و پوست او رنگ سبز مایل به خاکستری را به خود می گیرد که به معنای مرگ است. در مقابل، شکل شیطان به طور قابل توجهی معمایی تر است. او به عنوان یک مرد جوان جذاب با موهای تیره ژولیده به تصویر کشیده شده است. بال‌های تیره و خفاش‌شکل از پشت او بیرون می‌آیند و ماهیت شیطانی او را برای بیننده آشکار می‌کنند. شیطان متحیر به نظر می رسد. یک چین کوچک بین ابروهای او ناراحتی او را نشان می دهد - فهمیدن مرگ تامارا به تازگی او را تحت تأثیر قرار داده است.
🎨🎭
کنستانتین ماکوفسکی - تامارا و دیو، 1889
این نقاشی جذاب مفاهیم خیر و شر را با الهام از شعر "دیو" میخائیل لرمانتوف که داستان فرشته ای سقوط کرده را روایت می کند که در کینه و تنهایی در زمین پرسه می زند را بررسی می کند. این شعر کاوشی پیچیده در مضامینی مانند ماهیت شر، رستگاری، و پتانسیل عشق و همدلی با حتی آسیب دیده ترین روح ها است.
قهرمان شعر دیویی است که در کوه‌های قفقاز پرسه می‌زند و در عذاب تنهایی و ناامیدی مصیبت‌بار است. با وجود اینکه دیو نمی تواند بمیرد، او وجود خود را به عنوان یک رنج بی پایان و طولانی درک می کند تا اینکه اتفاقی می بیند شاهزاده خانم جوان زیبایی به نام تامارا در حال رقصیدن در عروسی خود است. دیو فوراً اسیر او می شود و تصمیم می گیرد مرگ شوهرش را ترتیب دهد تا جای او را بگیرد.
تامارا در نهایت تحت تأثیر دیو قرار می گیرد که به این نتیجه می رسد که او نه یک فرشته است و نه یک شیطان، بلکه فقط یک روح عذاب دیده است. این جفت بوسه ای رد و بدل می کنند، اما لب های دیو سمی است و تامارا بلافاصله می میرد. شعر با سرگردانی دوباره دیو در زمین، رنجور و ناامید به پایان می رسد.
این اثر هنری شاهزاده خانم تامارا دوست داشتنی را در حال مرگ در آغوش دیو به تصویر می کشد. ماکوفسکی تامارا را در آخرین لحظات زندگی اش به تصویر می کشد. بدن او در حال حاضر در حال فرورفتن و بی روح است، و پوست او رنگ سبز مایل به خاکستری را به خود می گیرد که به معنای مرگ است. در مقابل، شکل شیطان به طور قابل توجهی معمایی تر است. او به عنوان یک مرد جوان جذاب با موهای تیره ژولیده به تصویر کشیده شده است. بال‌های تیره و خفاش‌شکل از پشت او بیرون می‌آیند و ماهیت شیطانی او را برای بیننده آشکار می‌کنند. شیطان متحیر به نظر می رسد. یک چین کوچک بین ابروهای او ناراحتی او را نشان می دهد - فهمیدن مرگ تامارا به تازگی او را تحت تأثیر قرار داده است.
🎨🎭
گابریل گارسیا مارکز" ادبیات جهان "
02 Jan, 20:57
🕊️
اگر جهان ما صرفاً پروژهٔ علوم یک کودک فضایی باشد که روی طاقچه اتاقش درون شیشه گذاشتـه و قرار است فردا پایین ترین نمرهٔ کلاس را بگیـرد؛ آنوقت چه؟
🎭🎨
اگر جهان ما صرفاً پروژهٔ علوم یک کودک فضایی باشد که روی طاقچه اتاقش درون شیشه گذاشتـه و قرار است فردا پایین ترین نمرهٔ کلاس را بگیـرد؛ آنوقت چه؟
🎭🎨
گابریل گارسیا مارکز" ادبیات جهان "
01 Jan, 20:22
°
- گابریل گارسیا مارکز
حقیقت ندارد
زمانی که انسان پیر می‌شود
از رویاهایش دست می‌کشد
بلکه
انسان زمانی که
از رویاهایش دست می‌کشد
پیر می‌شود ...
🎨🎭
- گابریل گارسیا مارکز
حقیقت ندارد
زمانی که انسان پیر می‌شود
از رویاهایش دست می‌کشد
بلکه
انسان زمانی که
از رویاهایش دست می‌کشد
پیر می‌شود ...
🎨🎭
گابریل گارسیا مارکز" ادبیات جهان "
29 Dec, 18:02
°
انتخابات در کشورهای غیر دموکراتیک
سرشماری احمق هاست.
🎨🎭
انتخابات در کشورهای غیر دموکراتیک
سرشماری احمق هاست.
🎨🎭
گابریل گارسیا مارکز" ادبیات جهان "
29 Dec, 17:55
°
آنها اگر می‌توانستند، حتی آسمان را هم می‌فروختند.
🎬🍿Voyage to Cytherea
🎨🎭
آنها اگر می‌توانستند، حتی آسمان را هم می‌فروختند.
🎬🍿Voyage to Cytherea
🎨🎭
گابریل گارسیا مارکز" ادبیات جهان "
28 Dec, 19:32
°
..........................................................................................................................................................
🎨🎭
..........................................................................................................................................................
🎨🎭
گابریل گارسیا مارکز" ادبیات جهان "
28 Dec, 19:31
°
..........................................................................................................................................................
🎨🎭
..........................................................................................................................................................
🎨🎭
گابریل گارسیا مارکز" ادبیات جهان "
27 Dec, 16:42
°
مجدلیه توبه کننده
ژرژ د لا تور
(فرانسوی، 1593-1652)
1640. رنگ روغن روی بوم.
مجدالن توبه‌کار اثر ژرژ د لا تور، شاهکاری از کیاروسکورو است، با سایه‌های عمیق و نور ملایم شمع که بر حال و هوای غم انگیز تأکید میکند. این ترکیب که مریم مجدلیه را در انعکاس به تصویر می کشد، جهان فیزیکی و معنوی را در تضاد قرار می دهد. جمجمه و شعله خاموش نماد مرگ و میر است، در حالی که آینه تداعی کننده درون نگری است. محیط مینیمالیستی لا تور، توبه آرام مگدالن را برجسته می کند و او را به عنوان چهره ای از تفکر بین وجود زمینی و فیض الهی نشان می دهد. سادگی و سکون این نقاشی بر تأمل عمیق آن در مورد توبه و رستگاری تأکید دارد.
🎨🎭
مجدلیه توبه کننده
ژرژ د لا تور
(فرانسوی، 1593-1652)
1640. رنگ روغن روی بوم.
مجدالن توبه‌کار اثر ژرژ د لا تور، شاهکاری از کیاروسکورو است، با سایه‌های عمیق و نور ملایم شمع که بر حال و هوای غم انگیز تأکید میکند. این ترکیب که مریم مجدلیه را در انعکاس به تصویر می کشد، جهان فیزیکی و معنوی را در تضاد قرار می دهد. جمجمه و شعله خاموش نماد مرگ و میر است، در حالی که آینه تداعی کننده درون نگری است. محیط مینیمالیستی لا تور، توبه آرام مگدالن را برجسته می کند و او را به عنوان چهره ای از تفکر بین وجود زمینی و فیض الهی نشان می دهد. سادگی و سکون این نقاشی بر تأمل عمیق آن در مورد توبه و رستگاری تأکید دارد.
🎨🎭
گابریل گارسیا مارکز" ادبیات جهان "
27 Dec, 16:41
°
..........................................................................................................................................................
🎨🎭
..........................................................................................................................................................
🎨🎭
گابریل گارسیا مارکز" ادبیات جهان "
27 Dec, 16:40
°
..........................................................................................................................................................
🎨🎭
..........................................................................................................................................................
🎨🎭
گابریل گارسیا مارکز" ادبیات جهان "
27 Dec, 16:39
°
زن جوان با پارچ آب. یوهانس ورمیر. 1662.
«زن جوان با پارچ آب» تصویری استادانه از یک لحظه آرام خانگی است. این نقاشی رنگ روغن زنی را نشان می دهد که کنار پنجره ایستاده و پارچ آب در دست دارد. جریان نور نرم و طبیعی در چهره او و اشیاء اطراف را روشن می کند و مهارت فوق العاده ورمیر در گرفتن نور و بافت را برجسته می کند. سادگی ترکیب و بیان آرام زن حس آرامش را ایجاد می کند. این اثر نمونه ای از توانایی ورمیر در یافتن زیبایی در صحنه های روزمره است و آن را به یکی از ارزشمندترین نقاشی های او تبدیل می کند.
🎨🎭
زن جوان با پارچ آب. یوهانس ورمیر. 1662.
«زن جوان با پارچ آب» تصویری استادانه از یک لحظه آرام خانگی است. این نقاشی رنگ روغن زنی را نشان می دهد که کنار پنجره ایستاده و پارچ آب در دست دارد. جریان نور نرم و طبیعی در چهره او و اشیاء اطراف را روشن می کند و مهارت فوق العاده ورمیر در گرفتن نور و بافت را برجسته می کند. سادگی ترکیب و بیان آرام زن حس آرامش را ایجاد می کند. این اثر نمونه ای از توانایی ورمیر در یافتن زیبایی در صحنه های روزمره است و آن را به یکی از ارزشمندترین نقاشی های او تبدیل می کند.
🎨🎭
گابریل گارسیا مارکز" ادبیات جهان "
27 Dec, 16:23
°
........................................................................................................................................................................................
🎨🎭
........................................................................................................................................................................................
🎨🎭
گابریل گارسیا مارکز" ادبیات جهان "
27 Dec, 16:23
°
........................................................................................................................................................................................
🎨🎭
........................................................................................................................................................................................
🎨🎭
گابریل گارسیا مارکز" ادبیات جهان "
27 Dec, 16:06
°
پیاتزا سن مارکو
کانالتو
(ایتالیایی، 1697–1768)
ج. 1723-1724. رنگ روغن روی بوم
Piazza San Marco Canaletto's Canaletto's Piazza San Marco تصویری دقیق و درخشان از یکی از نمادین ترین مکان های دیدنی ونیز ارائه می دهد. Canaletto که به خاطر رندرهای دقیق معماری خود شناخته شده است، عظمت میدان را با ساختمان های باشکوه، چهره های شلوغ و حس گسترده فضا به تصویر می کشد. نگاه تیزبین هنرمند به چشم انداز و نور، این منظره روزمره شهر را به صحنه ای پر جنب و جوش و تقریباً تئاتری تبدیل می کند. آسمان آبی شفاف و نور درخشان خورشید، سایه های تیز ایجاد می کند و وضوح و عمق ترکیب را افزایش می دهد. این اثر نمونه ای از توانایی Canaletto در جاودانه ساختن زیبایی و سرزندگی ونیز است و او را به یکی از برجسته ترین ودوتیستی های زمان خود تبدیل می کند.
🎨🎭
پیاتزا سن مارکو
کانالتو
(ایتالیایی، 1697–1768)
ج. 1723-1724. رنگ روغن روی بوم
Piazza San Marco Canaletto's Canaletto's Piazza San Marco تصویری دقیق و درخشان از یکی از نمادین ترین مکان های دیدنی ونیز ارائه می دهد. Canaletto که به خاطر رندرهای دقیق معماری خود شناخته شده است، عظمت میدان را با ساختمان های باشکوه، چهره های شلوغ و حس گسترده فضا به تصویر می کشد. نگاه تیزبین هنرمند به چشم انداز و نور، این منظره روزمره شهر را به صحنه ای پر جنب و جوش و تقریباً تئاتری تبدیل می کند. آسمان آبی شفاف و نور درخشان خورشید، سایه های تیز ایجاد می کند و وضوح و عمق ترکیب را افزایش می دهد. این اثر نمونه ای از توانایی Canaletto در جاودانه ساختن زیبایی و سرزندگی ونیز است و او را به یکی از برجسته ترین ودوتیستی های زمان خود تبدیل می کند.
🎨🎭
گابریل گارسیا مارکز" ادبیات جهان "
27 Dec, 16:05
°
..........................................................................................................................................................
🎨🎭
..........................................................................................................................................................
🎨🎭
گابریل گارسیا مارکز" ادبیات جهان "
27 Dec, 15:38
°
..........................................................................................................................................................
🙏🎭
..........................................................................................................................................................
🙏🎭
گابریل گارسیا مارکز" ادبیات جهان "
26 Dec, 19:25
°
..........................................................................................................................................................
🎭🎨
..........................................................................................................................................................
🎭🎨
گابریل گارسیا مارکز" ادبیات جهان "
26 Dec, 19:20
موسیقی شب
پائولو کونته: فوق العاده است
Paolo CONTE It's wonderful
کلیپ ساخته شده با تصاویری از فیلم "فریدا" به کارگردانی جولی تیمور.
🎭🎨
پائولو کونته: فوق العاده است
Paolo CONTE It's wonderful
کلیپ ساخته شده با تصاویری از فیلم "فریدا" به کارگردانی جولی تیمور.
🎭🎨
گابریل گارسیا مارکز" ادبیات جهان "
26 Dec, 17:57
°
«کاراواجو چگونه بر هنر من اثر گذاشت»
مارتین اسکورسیزی (کارگردان فیلم آخرین وسوسه مسیح):
«من به سرعت مسحور قدرت تصاویر کاراواجو شدم. لحظاتی از داستان که او برای نقاشی انتخاب می‌کرد من را مجذوب کرد. در آثاری چون «ایمان آوردن پل قدیس» و «جودیت سر هالوفرن را می‌برد» او لحظاتی را انتخاب نکرده بود که دقیقا شروع حادثه باشند. شما در میانه حادثه با آن مواجه و ناگهان به درون آن کشیده می‌شوید... درست مثل صحنه‌ای از یک فیلم مدرن، صریح و قدرتمند. کاراواجو بی تردید فیلمساز درخشانی می‌شد...
کاراواجو به نوعی در تمام صحنه‌های بار در فیلم «خیابان‌های پایین شهر» (Mean Streets) حضور داشت. او در حرکت‌های دوربین که طراحی کردم حضور داشت، در نحوه‌ای که صحنه را چیدم نیز حضور داشت. صحنه‌ای که به سادگی مردمی بودند که در بار نشسته‌اند و مدام پشت میز می‌نشینند و از آنجا بلند می‌شوند... بعدتر این فکر در فیلم دیگری هم اجرا شد، «آخرین وسوسه‌ی مسیح». ایده این بود که این فیلم طوری ساخته شود که کاراواجو نقاشی می‌کشید»
تصویر:
اثر جودیت سر هالوفرن را می‌برد از کاراواجو
🎭🎨
«کاراواجو چگونه بر هنر من اثر گذاشت»
مارتین اسکورسیزی (کارگردان فیلم آخرین وسوسه مسیح):
«من به سرعت مسحور قدرت تصاویر کاراواجو شدم. لحظاتی از داستان که او برای نقاشی انتخاب می‌کرد من را مجذوب کرد. در آثاری چون «ایمان آوردن پل قدیس» و «جودیت سر هالوفرن را می‌برد» او لحظاتی را انتخاب نکرده بود که دقیقا شروع حادثه باشند. شما در میانه حادثه با آن مواجه و ناگهان به درون آن کشیده می‌شوید... درست مثل صحنه‌ای از یک فیلم مدرن، صریح و قدرتمند. کاراواجو بی تردید فیلمساز درخشانی می‌شد...
کاراواجو به نوعی در تمام صحنه‌های بار در فیلم «خیابان‌های پایین شهر» (Mean Streets) حضور داشت. او در حرکت‌های دوربین که طراحی کردم حضور داشت، در نحوه‌ای که صحنه را چیدم نیز حضور داشت. صحنه‌ای که به سادگی مردمی بودند که در بار نشسته‌اند و مدام پشت میز می‌نشینند و از آنجا بلند می‌شوند... بعدتر این فکر در فیلم دیگری هم اجرا شد، «آخرین وسوسه‌ی مسیح». ایده این بود که این فیلم طوری ساخته شود که کاراواجو نقاشی می‌کشید»
تصویر:
اثر جودیت سر هالوفرن را می‌برد از کاراواجو
🎭🎨
گابریل گارسیا مارکز" ادبیات جهان "
26 Dec, 17:57
°
..........................................................................................................................................................
🎭🎨
..........................................................................................................................................................
🎭🎨
گابریل گارسیا مارکز" ادبیات جهان "
26 Dec, 17:55
کسانی که فکر می‌کنند مرگ، بدترین اتفاق ممکن است، هیچ چیز درباره‌ی زندگی نمی‌دانند. هیچ چیز مثل آهنگی درباره‌ی یک عشق ناکام نمی‌تواند به یاد شما بیاورد که چگونه یک چیز باارزش را از دست داده‌اید.
زندگی اسرار آمیز - سومانک کید
زندگی اسرار آمیز - سومانک کید
گابریل گارسیا مارکز" ادبیات جهان "
26 Dec, 16:49
°
دختری با گوشواره مروارید
یوهانس ورمیر
(هلندی، 1632-1675)
1665. رنگ روغن روی بوم
این تابلوی معمایی ورمیر که اغلب «مونالیزای شمال» نامیده می‌شود، زن جوانی را در لحظه‌ای جذاب به تصویر می‌کشد. چهره درخشان او که با یک روکش آبی و طلایی روشن قاب شده است، با درخشش نرم گوشواره مروارید تیتراژ تضاد دارد. تسلط ورمیر بر نور و بافت، به اثر رئالیسم تقریباً عکاسی می بخشد، در حالی که نگاه مستقیم نشسته، ارتباطی صمیمی با بیننده ایجاد می کند. این پرتره بی انتها مظهر ظرافت و رمز و راز عصر طلایی هلند است.
🎭🎨
دختری با گوشواره مروارید
یوهانس ورمیر
(هلندی، 1632-1675)
1665. رنگ روغن روی بوم
این تابلوی معمایی ورمیر که اغلب «مونالیزای شمال» نامیده می‌شود، زن جوانی را در لحظه‌ای جذاب به تصویر می‌کشد. چهره درخشان او که با یک روکش آبی و طلایی روشن قاب شده است، با درخشش نرم گوشواره مروارید تیتراژ تضاد دارد. تسلط ورمیر بر نور و بافت، به اثر رئالیسم تقریباً عکاسی می بخشد، در حالی که نگاه مستقیم نشسته، ارتباطی صمیمی با بیننده ایجاد می کند. این پرتره بی انتها مظهر ظرافت و رمز و راز عصر طلایی هلند است.
🎭🎨
گابریل گارسیا مارکز" ادبیات جهان "
26 Dec, 16:48
°
..........................................................................................................................................................
🎭🎨
..........................................................................................................................................................
🎭🎨
گابریل گارسیا مارکز" ادبیات جهان "
25 Dec, 17:58
°
..........................................................................................................................................................
🎭🎨
..........................................................................................................................................................
🎭🎨
گابریل گارسیا مارکز" ادبیات جهان "
25 Dec, 17:57
°
نوزاد تنها فرد در خانواده است که گذشته ای ندارد؛
اما والدین خیلی زود،
گذشتهٔ خود را به او می بخشند!
- رنه اشپیتز
🎭🎨
نوزاد تنها فرد در خانواده است که گذشته ای ندارد؛
اما والدین خیلی زود،
گذشتهٔ خود را به او می بخشند!
- رنه اشپیتز
🎭🎨
گابریل گارسیا مارکز" ادبیات جهان "
24 Dec, 11:43
°
سایکوپاتی اختلالی روانی است که با ویژگی‌هایی مانند بی‌عاطفگی، دروغگویی و دستکاری دیگران مشخص می‌شود.
افراد سایکوپات قادر به درک احساسات دیگران نیستند و هیچ‌گونه احساس گناه یا مسئولیت نسبت به اعمال خود ندارند.
آنها معمولاً بسیار جذاب و کاریزماتیک به نظر می‌رسند، ولی در واقع تنها به‌دنبال دستیابی به اهداف خود هستند. سایکوپات‌ها از مهارت‌های اجتماعی خود برای فریب و کنترل دیگران استفاده کرده و دروغگویی و نقض اصول اخلاقی بخشی از رفتارهای روزمره‌شان است.
ارتباط با سایکوپات‌ها می‌تواند پیامدهای خطرناکی به همراه داشته باشد؛ از آسیب‌های روانی و عاطفی گرفته تا خسارت‌های مالی و جسمی. آنها به‌راحتی دیگران را به ابزاری برای تحقق اهداف خود تبدیل می‌کنند و هیچ تردیدی در دستکاری یا فریب دیگران ندارند.
آگاهی از ویژگی‌های سایکوپاتی و شناخت خطرات آن می‌تواند به افراد کمک کند تا از روابط ناسالم و آسیب‌زا جلوگیری کنند و از آسیب‌های عاطفی و روانی در امان بمانند.
🎭🎨
سایکوپاتی اختلالی روانی است که با ویژگی‌هایی مانند بی‌عاطفگی، دروغگویی و دستکاری دیگران مشخص می‌شود.
افراد سایکوپات قادر به درک احساسات دیگران نیستند و هیچ‌گونه احساس گناه یا مسئولیت نسبت به اعمال خود ندارند.
آنها معمولاً بسیار جذاب و کاریزماتیک به نظر می‌رسند، ولی در واقع تنها به‌دنبال دستیابی به اهداف خود هستند. سایکوپات‌ها از مهارت‌های اجتماعی خود برای فریب و کنترل دیگران استفاده کرده و دروغگویی و نقض اصول اخلاقی بخشی از رفتارهای روزمره‌شان است.
ارتباط با سایکوپات‌ها می‌تواند پیامدهای خطرناکی به همراه داشته باشد؛ از آسیب‌های روانی و عاطفی گرفته تا خسارت‌های مالی و جسمی. آنها به‌راحتی دیگران را به ابزاری برای تحقق اهداف خود تبدیل می‌کنند و هیچ تردیدی در دستکاری یا فریب دیگران ندارند.
آگاهی از ویژگی‌های سایکوپاتی و شناخت خطرات آن می‌تواند به افراد کمک کند تا از روابط ناسالم و آسیب‌زا جلوگیری کنند و از آسیب‌های عاطفی و روانی در امان بمانند.
🎭🎨
گابریل گارسیا مارکز" ادبیات جهان "
24 Dec, 11:39
°
..........................................................................................................................................................
🎭🎨
..........................................................................................................................................................
🎭🎨
گابریل گارسیا مارکز" ادبیات جهان "
24 Dec, 11:37
میخواهم از خودم به شدت مراقبت کنم؛ حداقل به همان شـدتی که از آدم‌های دیگر زندگی‌ام مراقبت میکنم.
- گلنن دویل ملتن
- گلنن دویل ملتن
گابریل گارسیا مارکز" ادبیات جهان "
24 Dec, 11:34
°
..........................................................................................................................................................
🎭🎨
..........................................................................................................................................................
🎭🎨
گابریل گارسیا مارکز" ادبیات جهان "
23 Dec, 18:51
°
.............................................................................
......................................................................؟.....
🎭🎨
.............................................................................
......................................................................؟.....
🎭🎨
گابریل گارسیا مارکز" ادبیات جهان "
22 Dec, 21:09
°
..........................................................................................................................................................
🎭🎨
..........................................................................................................................................................
🎭🎨
گابریل گارسیا مارکز" ادبیات جهان "
22 Dec, 21:05
°
همه‌ی تغییرات حتی آنهایی که به شدت آرزو داشته‌ایم، با اندوه همراه است، زیرا آنچه پشت سر می‌گذاریم بخشی از خودمان است.
باید ابتدا در یک زندگی بمیریم، تا سپس بتوانیم به زندگی دیگری وارد شویم.
#آناتول_فرانس
🎨🎭
همه‌ی تغییرات حتی آنهایی که به شدت آرزو داشته‌ایم، با اندوه همراه است، زیرا آنچه پشت سر می‌گذاریم بخشی از خودمان است.
باید ابتدا در یک زندگی بمیریم، تا سپس بتوانیم به زندگی دیگری وارد شویم.
#آناتول_فرانس
🎨🎭
گابریل گارسیا مارکز" ادبیات جهان "
22 Dec, 18:41
°
..........................................................................................................................................................
🎨🎭
..........................................................................................................................................................
🎨🎭
گابریل گارسیا مارکز" ادبیات جهان "
22 Dec, 18:40
°
..........................................................................................................................................................
🎨🎭
..........................................................................................................................................................
🎨🎭
گابریل گارسیا مارکز" ادبیات جهان "
21 Dec, 19:02
°
چرا خدایی که قبل از تولدم سرنوشتم را نوشته بود بعد از مرگم حساب می خواهد؟
- استیون هاوکینگ
🎨🎭
چرا خدایی که قبل از تولدم سرنوشتم را نوشته بود بعد از مرگم حساب می خواهد؟
- استیون هاوکینگ
🎨🎭
گابریل گارسیا مارکز" ادبیات جهان "
21 Dec, 18:55
°
خسته‌ام کرده‌اند
ديگر از هيچ کسی نخواهم پرسيد:
اين که اين همه خسته
اين که اين همه خودفروش
اين که اين همه نااميد
اين که ...
اين که ... قرار ما نبود!
- سید علی صالحی
🎨🎭
خسته‌ام کرده‌اند
ديگر از هيچ کسی نخواهم پرسيد:
اين که اين همه خسته
اين که اين همه خودفروش
اين که اين همه نااميد
اين که ...
اين که ... قرار ما نبود!
- سید علی صالحی
🎨🎭
گابریل گارسیا مارکز" ادبیات جهان "
21 Dec, 18:54
°
..........................................................................................................................................................
🎨🎭
..........................................................................................................................................................
🎨🎭
گابریل گارسیا مارکز" ادبیات جهان "
03 Dec, 20:44
°
آخرین درجهٔ فساد،
به کاربردن قوانين برای ظلم است.
- فرانسوا ولتر
#لایحه_حجاب
🎨🎭
آخرین درجهٔ فساد،
به کاربردن قوانين برای ظلم است.
- فرانسوا ولتر
#لایحه_حجاب
🎨🎭
گابریل گارسیا مارکز" ادبیات جهان "
03 Dec, 20:43
°
گویی مردمان دیگری وارد کرده‌اند
و ما در وطن بیگانه ایم.
- بهرام بیضایی
🎨🎭
گویی مردمان دیگری وارد کرده‌اند
و ما در وطن بیگانه ایم.
- بهرام بیضایی
🎨🎭
گابریل گارسیا مارکز" ادبیات جهان "
03 Dec, 20:26
°
“ دیکتاتورها “
به شکل عجیبی به هم شبیه‌اند...
ذهن پیشوایان مردم نگون بخت به
یک گونه فکر میکند و اسیر توهماتی
از یک نوع است ..
روزی که مردم دیگر فریب دیکتاتورها
را نخورند و از زور و قدرت او نترسند
پایان دیکتاتور فراخواهد رسید !
پایانی که گاه حقارت آمیز
و عبرت آموز است ..
گاهی جسد بی‌جانش آویزان از سر
در شهر و زمانی دیگر با گلوله دوخته
شده به دیوار ...
#فرانک_دیکاتر
#ذهن_پیشوا - ص ۳۲۸
پ.ن : موسولینی اولین کسی بود که فاشیسم را به‌طور رسمی در سیاست پیاده کرد. اصطلاح “فاشیسم” از واژه‌ی “فاشیو” (fascio) که به معنای دسته یا اتحاد است، گرفته شده و موسولینی این واژه را به ایده‌های حکومتی خود اضافه کرد .
#بنیتو_موسولیتی #موسوليني #دیکتاتور #فاشیسم #تولستوی #ادبیات_روسیه
🎨🎭
“ دیکتاتورها “
به شکل عجیبی به هم شبیه‌اند...
ذهن پیشوایان مردم نگون بخت به
یک گونه فکر میکند و اسیر توهماتی
از یک نوع است ..
روزی که مردم دیگر فریب دیکتاتورها
را نخورند و از زور و قدرت او نترسند
پایان دیکتاتور فراخواهد رسید !
پایانی که گاه حقارت آمیز
و عبرت آموز است ..
گاهی جسد بی‌جانش آویزان از سر
در شهر و زمانی دیگر با گلوله دوخته
شده به دیوار ...
#فرانک_دیکاتر
#ذهن_پیشوا - ص ۳۲۸
پ.ن : موسولینی اولین کسی بود که فاشیسم را به‌طور رسمی در سیاست پیاده کرد. اصطلاح “فاشیسم” از واژه‌ی “فاشیو” (fascio) که به معنای دسته یا اتحاد است، گرفته شده و موسولینی این واژه را به ایده‌های حکومتی خود اضافه کرد .
#بنیتو_موسولیتی #موسوليني #دیکتاتور #فاشیسم #تولستوی #ادبیات_روسیه
🎨🎭
گابریل گارسیا مارکز" ادبیات جهان "
23 Nov, 21:13
آخرین شعر
دیگرگونه‌ای از پابلو نرودا
دکلمه: نصرالله مدقالچی
دوستش داشتم
او هم گاهی دوستم داشت
عشق بس کوتاه است و فراموشی طولانی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
حالا دیگر تو دوری
همیشه دلت می‌خواست دور باشی
ژئو بوگزا
🎨🎭
دیگرگونه‌ای از پابلو نرودا
دکلمه: نصرالله مدقالچی
دوستش داشتم
او هم گاهی دوستم داشت
عشق بس کوتاه است و فراموشی طولانی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
حالا دیگر تو دوری
همیشه دلت می‌خواست دور باشی
ژئو بوگزا
🎨🎭
گابریل گارسیا مارکز" ادبیات جهان "
23 Nov, 21:12
°
photography by Stanley Kubrick, The New York Subway, 1947
🎨🎭
photography by Stanley Kubrick, The New York Subway, 1947
🎨🎭
گابریل گارسیا مارکز" ادبیات جهان "
23 Nov, 19:15
🕊️
- من ۴۷ سالمه، میدونی چطوری این همه سال زنده موندم؟
- با ایجاد ترس و نمایش اعمال ترسناک!
- اگه کسی چیزی ازم می دزدید، دستاشو قطع می کردم؛
- اگه کسی به من توهین می کرد، زبونشو می بریدیم؛
- اگه اعتراض و شورش می کرد، سرشو می کردم سر نیزه تا مردم ببینن؛
- این چیزیه که حاکم بودن رو تضمین می کنه : ترس و وحشت مردم....
- دیالوگ
- دار و دسته های نیویورکی
- محصول آمریکا، سال ۲۰۰۲
- کارگردان : مارتین اسکورسیزی
🎭🎨
- من ۴۷ سالمه، میدونی چطوری این همه سال زنده موندم؟
- با ایجاد ترس و نمایش اعمال ترسناک!
- اگه کسی چیزی ازم می دزدید، دستاشو قطع می کردم؛
- اگه کسی به من توهین می کرد، زبونشو می بریدیم؛
- اگه اعتراض و شورش می کرد، سرشو می کردم سر نیزه تا مردم ببینن؛
- این چیزیه که حاکم بودن رو تضمین می کنه : ترس و وحشت مردم....
- دیالوگ
- دار و دسته های نیویورکی
- محصول آمریکا، سال ۲۰۰۲
- کارگردان : مارتین اسکورسیزی
🎭🎨
گابریل گارسیا مارکز" ادبیات جهان "
23 Nov, 19:12
°
انسانی که بر این جهان پرت شده و هیچ ماوایی هم در کار نیست؛ این حال برای او غربت و تنهایی خاصی را به وجود می آورد.
و نا امید است از آسمان و نیروهای غیبی و چنین حالی او را دچار دلهره می کند؛ دلهره در برابر انتخاب هایش.
زیرا او مسئول و الگوست و باید جوری انتخاب کند که دیگران هم بتوانند همان انتخاب را داشته باشند.
مسئولیتی که سارتر مطرح می کند، چنين مسئولیت بزرگ و انسانی سنگینی است.
🎨🎭
انسانی که بر این جهان پرت شده و هیچ ماوایی هم در کار نیست؛ این حال برای او غربت و تنهایی خاصی را به وجود می آورد.
و نا امید است از آسمان و نیروهای غیبی و چنین حالی او را دچار دلهره می کند؛ دلهره در برابر انتخاب هایش.
زیرا او مسئول و الگوست و باید جوری انتخاب کند که دیگران هم بتوانند همان انتخاب را داشته باشند.
مسئولیتی که سارتر مطرح می کند، چنين مسئولیت بزرگ و انسانی سنگینی است.
🎨🎭
گابریل گارسیا مارکز" ادبیات جهان "
23 Nov, 18:58
°
وقتی خدا تنها شد انسان را آفرید
یا زمانی که انسان تنها شد خدا را آفرید؟
🎨🎭
وقتی خدا تنها شد انسان را آفرید
یا زمانی که انسان تنها شد خدا را آفرید؟
🎨🎭
گابریل گارسیا مارکز" ادبیات جهان "
22 Nov, 19:31
🕊️
از طریق | دیمین جالت
کاوشی جذاب از حرکت، فضا و رابطه بین رقصندگان و محیط اطرافشان
شرح و بیان داستان به عهده شما عزیزان همراه
🎭🎨
از طریق | دیمین جالت
کاوشی جذاب از حرکت، فضا و رابطه بین رقصندگان و محیط اطرافشان
شرح و بیان داستان به عهده شما عزیزان همراه
🎭🎨
گابریل گارسیا مارکز" ادبیات جهان "
22 Nov, 19:02
🕊️
بیشتر ما آدمها ترجیح می‌دهیم عاشق باشیم تا اینکه کسی عاشقمان باشد. تقریباً همه می‌خواهند عاشق باشند. بی‌پرده اگر بگوییم، حقیقت این است که، در نهان، بسیاری تاب معشوق بودن را ندارند. معشوق از عاشق می‌ترسد و از او بیزار است؛ و البته حق هم دارد، چرا که عاشق همواره بر آن است که معشوقش را بی‌دفاع کند. عاشق به هر شکلی در تمنای رابطه با معشوق است، حتی اگر این تجربه فقط برایش درد و رنج به همراه بیاورد.
- آواز کافهٔ غم بار
- کارسون مکالرز
🎨🎭
بیشتر ما آدمها ترجیح می‌دهیم عاشق باشیم تا اینکه کسی عاشقمان باشد. تقریباً همه می‌خواهند عاشق باشند. بی‌پرده اگر بگوییم، حقیقت این است که، در نهان، بسیاری تاب معشوق بودن را ندارند. معشوق از عاشق می‌ترسد و از او بیزار است؛ و البته حق هم دارد، چرا که عاشق همواره بر آن است که معشوقش را بی‌دفاع کند. عاشق به هر شکلی در تمنای رابطه با معشوق است، حتی اگر این تجربه فقط برایش درد و رنج به همراه بیاورد.
- آواز کافهٔ غم بار
- کارسون مکالرز
🎨🎭
گابریل گارسیا مارکز" ادبیات جهان "
20 Nov, 18:26
.
.
.
.
زمان می‌گذرد،
خاطرات محو می‌شوند،
احساسات تغییر می‌کنند،
آدمها می‌روند ولی قلب،
هیچ وقت فراموش نمیکند.
- آندره تارکوفسکی
🎨🎭
.
.
.
زمان می‌گذرد،
خاطرات محو می‌شوند،
احساسات تغییر می‌کنند،
آدمها می‌روند ولی قلب،
هیچ وقت فراموش نمیکند.
- آندره تارکوفسکی
🎨🎭
گابریل گارسیا مارکز" ادبیات جهان "
20 Nov, 17:12
#Post_Rock
#Progressive_Metal
#Progressive_Rock
#US 2021
.
.
.
.
آدمها در دو حالت همدیگر را ترک می‌کنند؛ اول اینکه احساس کنند کسی دوستشان ندارد، دوم اینکه احساس کنند یک نفر خیلی دوستشان دارد!
- ویکتور هوگو
🎨🎭
#Progressive_Metal
#Progressive_Rock
#US 2021
.
.
.
.
آدمها در دو حالت همدیگر را ترک می‌کنند؛ اول اینکه احساس کنند کسی دوستشان ندارد، دوم اینکه احساس کنند یک نفر خیلی دوستشان دارد!
- ویکتور هوگو
🎨🎭
گابریل گارسیا مارکز" ادبیات جهان "
20 Nov, 16:41
°
خودبزرگ‌بینی، اغلب نقابی است بر احساس حقارت درون
🎨🎭
خودبزرگ‌بینی، اغلب نقابی است بر احساس حقارت درون
🎨🎭
گابریل گارسیا مارکز" ادبیات جهان "
20 Nov, 16:02
°
هیچ میزانی از اضطراب (بی تابی)، تغییری در آنچه قرار است رخ بدهد،
ایجاد نمیکند!
[ آلن واتس ]
🎨🎭
هیچ میزانی از اضطراب (بی تابی)، تغییری در آنچه قرار است رخ بدهد،
ایجاد نمیکند!
[ آلن واتس ]
🎨🎭
گابریل گارسیا مارکز" ادبیات جهان "
20 Nov, 16:00
🕊️
وحشت انگیزترین لحظه تاریخ روسیه: ایوان مخوف و پسرش ایوان
.
.
✍️🏻 تابلوی ایوان مخوف و پسرش ایوان اثر ایلیا رپین، یکی از تکان دهنده ترین تصاویر تاریخ هنر است. در این اثر، ایوان مخوف، تزار معروف روسیه، در لحظه‌ای از عصبانیت و خشم، به‌طور ناخواسته به سر پسرش ایوان ضربه می‌زند و او در آغوش پدر جان می‌دهد. این صحنه‌ای است که خشونت و تراژدی روابط پدر و پسر را در یک لحظه مرگبار به نمایش می‌گذارد.
.
.
✍️🏻رپین با استفاده از جزئیات دقیق و احساسات شدید، این لحظه را به طرزی واقع گرایانه و تکان دهنده ترسیم کرده است. این تابلو نه تنها نماد استبداد و خشونت است، بلکه به عنوان یکی از مهم ترین آثار هنری روسیه شناخته می‌شود.
.
.
✍️🏻حمله به تابلو: وقتی این نقاشی در سال ۱۹۱۳ در پترزبورگ به نمایش درآمد، شدت احساسی آن باعث واکنش های شدید شد. برخی از تماشاگران که از شدت خشونت و ترس تابلو به لرزه درآمده بودند، به آن حمله کردند و آن را آسیب رساندند. این حادثه، خود گواهی بر قدرت تأثیرگذاری این تصویر است.
.
.
🖼 Ivan the Terrible and His Son Ivan, Ilya Repin, 1883–1885, Tretyakov Gallery, Moscow
🎨🎭
وحشت انگیزترین لحظه تاریخ روسیه: ایوان مخوف و پسرش ایوان
.
.
✍️🏻 تابلوی ایوان مخوف و پسرش ایوان اثر ایلیا رپین، یکی از تکان دهنده ترین تصاویر تاریخ هنر است. در این اثر، ایوان مخوف، تزار معروف روسیه، در لحظه‌ای از عصبانیت و خشم، به‌طور ناخواسته به سر پسرش ایوان ضربه می‌زند و او در آغوش پدر جان می‌دهد. این صحنه‌ای است که خشونت و تراژدی روابط پدر و پسر را در یک لحظه مرگبار به نمایش می‌گذارد.
.
.
✍️🏻رپین با استفاده از جزئیات دقیق و احساسات شدید، این لحظه را به طرزی واقع گرایانه و تکان دهنده ترسیم کرده است. این تابلو نه تنها نماد استبداد و خشونت است، بلکه به عنوان یکی از مهم ترین آثار هنری روسیه شناخته می‌شود.
.
.
✍️🏻حمله به تابلو: وقتی این نقاشی در سال ۱۹۱۳ در پترزبورگ به نمایش درآمد، شدت احساسی آن باعث واکنش های شدید شد. برخی از تماشاگران که از شدت خشونت و ترس تابلو به لرزه درآمده بودند، به آن حمله کردند و آن را آسیب رساندند. این حادثه، خود گواهی بر قدرت تأثیرگذاری این تصویر است.
.
.
🖼 Ivan the Terrible and His Son Ivan, Ilya Repin, 1883–1885, Tretyakov Gallery, Moscow
🎨🎭
گابریل گارسیا مارکز" ادبیات جهان "
20 Nov, 15:12
°
هر چیزی که دوستش داری، احتمالا روزی از دست خواهی داد...
اما در نهایت،
عشق به روشی دیگر بازخواهد گشت✨
-کافکا
🎭🎨
هر چیزی که دوستش داری، احتمالا روزی از دست خواهی داد...
اما در نهایت،
عشق به روشی دیگر بازخواهد گشت✨
-کافکا
🎭🎨
گابریل گارسیا مارکز" ادبیات جهان "
20 Nov, 15:10
°
آنا آخماتووا:
مرز محرمانه ی مقدسی در عشق ورزی هست که نه جذابیت می تواند از آن عبور کند و نه حتی شهوت- حتی اگر لبها در سکوتی سهمگین نزدیک شوند و عشق در دل زاری کند.
دوستی، و سالها زندگیِ آکنده از شور و شهوت و خوشبختی، در اینجا سست و بلااستفاده است، چون روح رهاست و چیزی از تجملات زندگی جسمانی نمی فهمد.
کسانی که به این مرز نزدیک می شوند دیوانه اند و کسانی که به آن می رسند مغلوب ضربت اندوه می شوند، حالا خوب می دانی چرا قلب من در دستان تو تندتر نمی زند
.
.
.
.
.
.
🎨🎭
آنا آخماتووا:
مرز محرمانه ی مقدسی در عشق ورزی هست که نه جذابیت می تواند از آن عبور کند و نه حتی شهوت- حتی اگر لبها در سکوتی سهمگین نزدیک شوند و عشق در دل زاری کند.
دوستی، و سالها زندگیِ آکنده از شور و شهوت و خوشبختی، در اینجا سست و بلااستفاده است، چون روح رهاست و چیزی از تجملات زندگی جسمانی نمی فهمد.
کسانی که به این مرز نزدیک می شوند دیوانه اند و کسانی که به آن می رسند مغلوب ضربت اندوه می شوند، حالا خوب می دانی چرا قلب من در دستان تو تندتر نمی زند
.
.
.
.
.
.
🎨🎭
گابریل گارسیا مارکز" ادبیات جهان "
20 Nov, 15:04
°
مبنا را بر سوءتفاهم بگذارید،
آنجا که تصور می کنید که فهمیده اید
مطمئن باشید که نفهمیده اید!
- ژاک لکان
🎨🎭
مبنا را بر سوءتفاهم بگذارید،
آنجا که تصور می کنید که فهمیده اید
مطمئن باشید که نفهمیده اید!
- ژاک لکان
🎨🎭
گابریل گارسیا مارکز" ادبیات جهان "
02 Nov, 17:01
.
زندگی انگار آدمها را به هم می رساند تا به بهانه‌ی عشق و حضور آن دیگری، چشم‌در‌چشم عمیق‌ترین حسرت‌هایشان شوند. درخت و پرنده به هم دل می بندند و برای آنی، برای چند روز کوتاه، از یاد می‌برند که درخت آنجا ریشه در خاک است، خانه دارد و خانواده. کسانی که دوستش دارند و به حضورش محتاجند. عشق گاهی دخیل بستن به فراموشی است تا از ملال روزمرگی رها شویم اما زندگی همیشه آنجا حاضر است تا به ما یادآوری کند فرار از واقعیت امکان ندارد و عشق هر چه که باشد گریزگاه نیست.
• سمتِ آبیِ آتش / #امیرحسین_کامیار / نشر #هیرمند / چاپ پنجم / ص۶۵ و ۶۶
🔺 #YouTube Music Video
🎞 The Bridges of Madison County
• Song: Hooked On The Memory Of You
• Artist: #Neil_Diamond
• Quality: 1080p
🎨🎭
زندگی انگار آدمها را به هم می رساند تا به بهانه‌ی عشق و حضور آن دیگری، چشم‌در‌چشم عمیق‌ترین حسرت‌هایشان شوند. درخت و پرنده به هم دل می بندند و برای آنی، برای چند روز کوتاه، از یاد می‌برند که درخت آنجا ریشه در خاک است، خانه دارد و خانواده. کسانی که دوستش دارند و به حضورش محتاجند. عشق گاهی دخیل بستن به فراموشی است تا از ملال روزمرگی رها شویم اما زندگی همیشه آنجا حاضر است تا به ما یادآوری کند فرار از واقعیت امکان ندارد و عشق هر چه که باشد گریزگاه نیست.
• سمتِ آبیِ آتش / #امیرحسین_کامیار / نشر #هیرمند / چاپ پنجم / ص۶۵ و ۶۶
🔺 #YouTube Music Video
🎞 The Bridges of Madison County
• Song: Hooked On The Memory Of You
• Artist: #Neil_Diamond
• Quality: 1080p
🎨🎭
گابریل گارسیا مارکز" ادبیات جهان "
02 Nov, 16:23
بانو جان! ❣️
تو تماما برای منی
من قصه تو را تا ابد اینگونه آغاز میکنم؛
یکی بود هنوز هم هست،
خدایا؛ همیشه باشد.....
تو تماما برای منی
من قصه تو را تا ابد اینگونه آغاز میکنم؛
یکی بود هنوز هم هست،
خدایا؛ همیشه باشد.....
گابریل گارسیا مارکز" ادبیات جهان "
02 Nov, 16:23
،
دیگر از عمر من
آنقدر نمانده،
که بتوانم تو را فراموش کنم....
- شکری اِرباش
،
دیگر از عمر من
آنقدر نمانده،
که بتوانم تو را فراموش کنم....
- شکری اِرباش
،
گابریل گارسیا مارکز" ادبیات جهان "
02 Nov, 16:18
،
عشق به زنی که به او نیازمندیم
اما در عین حال رنج مان می دهد
و احساسات گوناگونی را در ما متجلی می کند
بسیار عمیق تر و حیاتی تر از مرد نابغه ای است
که توجه تو را جلب کرده...
،
عشق به زنی که به او نیازمندیم
اما در عین حال رنج مان می دهد
و احساسات گوناگونی را در ما متجلی می کند
بسیار عمیق تر و حیاتی تر از مرد نابغه ای است
که توجه تو را جلب کرده...
،
گابریل گارسیا مارکز" ادبیات جهان "
01 Nov, 18:40
،
هیچ مردی حاضر نیست،
شرف و آبروی خودش را فدای عشق کند!
اين کاری است که
صدها هزار زن کرده اند...
- هنریک ایبسن
،
هیچ مردی حاضر نیست،
شرف و آبروی خودش را فدای عشق کند!
اين کاری است که
صدها هزار زن کرده اند...
- هنریک ایبسن
،
گابریل گارسیا مارکز" ادبیات جهان "
01 Nov, 18:00
،
چه قدر در کودکی آرزوی چیزی را کردن آسان بود.
بزرگ که میشوی می‌فهمی چیزهای زیادی هست که نمی توانی امید دسترسی به آنها داشته باشی.
- لورا اسکوئیول
،
چه قدر در کودکی آرزوی چیزی را کردن آسان بود.
بزرگ که میشوی می‌فهمی چیزهای زیادی هست که نمی توانی امید دسترسی به آنها داشته باشی.
- لورا اسکوئیول
،
گابریل گارسیا مارکز" ادبیات جهان "
31 Oct, 20:23
🎼●آهنگ: «بدرود عشقِ من»
"Goodbye My Love"
🎙●خواننده: #دمیس_روسس
[ Demis Roussos / یونان، ۲۰۱۵–۱۹۴۶ ]
گوش بسپار که باد
نغمه‌یی غم‌ناک و دیرین می‌خواند...
🎨🎭
"Goodbye My Love"
🎙●خواننده: #دمیس_روسس
[ Demis Roussos / یونان، ۲۰۱۵–۱۹۴۶ ]
گوش بسپار که باد
نغمه‌یی غم‌ناک و دیرین می‌خواند...
🎨🎭
گابریل گارسیا مارکز" ادبیات جهان "
31 Oct, 20:22
〇🍂
🎼●آهنگ: «بدرود عشقِ من»
"Goodbye My Love"
🎙●خواننده: #دمیس_روسس [ Demis Roussos / یونان، ۲۰۱۵–۱۹۴۶ ]
گوش بسپار که باد
نغمه‌یی غم‌ناک و دیرین می‌خواند...
🔹با زیرنویس فارسی
🎨🎭
🎼●آهنگ: «بدرود عشقِ من»
"Goodbye My Love"
🎙●خواننده: #دمیس_روسس [ Demis Roussos / یونان، ۲۰۱۵–۱۹۴۶ ]
گوش بسپار که باد
نغمه‌یی غم‌ناک و دیرین می‌خواند...
🔹با زیرنویس فارسی
🎨🎭
گابریل گارسیا مارکز" ادبیات جهان "
31 Oct, 18:30
🔝
🕊️...
نامه خداحافظی گابریل گارسیا مارکز با صدای بی نظیر و جاودانه
نصرالله_مدقالچی
اگر خداوند فقط لحظه‌ای از یاد می‌برد که عروسکی پارچه ای بیش نیستم و قطعه ای از زندگی به من هدیه میداد، شاید نمیگفتم همه ی آنچه که میاندیشیدم و همه ی گفته هایم، اشیاء را دوست میداشتم نه به سبب قیمتشان که معنایشان، رویا را به خواب ترجیح میدادم، زیرا فهمیدهام به ازای هر دقیقه چشم به هم گذاشتن 60 ثانیه نور از دست میدهی. راه می‌رفتم آنگاه که دیگران میایستادند، بیدار میماندم به گاه خواب آنها و گوش میدادم وقتی که در سخنند و چقدر از خوردن یک بستنی لذّت میبردم.
اگر خداوند فقط تکه ای از زندگی به من میبخشید، ساده لباس میپوشیدم، عریان یله میشدم زیر نور آفتاب، نه فقط جسمم بلکه روحم را عریان می‌کردم. اگر مرا قلبی بود تنفرم را مینوشتم روی یخ و چشم میدوختم به حضور آفتاب. نه فقط با خیال ونگوک شعری از بندتّی را روی ستاره ها نقش میزدم بلکه ترانه ای از سرات شباهنگی می‌شد که برای ماه میخواندم.
اشک به پای گلهای سرخ میریختم تا درد ناشی از خارهایشان را درک کنم و همچنین سرخی بوسه بر گلبرگهایشان. الهی اگر تکه ای زندگی از آن من بود برای بیان احساسم به دیگران یک روز هم تأخیر نمی‌کردم، برای گفتن این حقیقت به مردم که دوستشان دارم و برای شوق شیدایی انسان را قانع می‌کردم که چه اشتباه بزرگیست گریز از عشق به علت پیری، حال آن که پیر می‌شوند وقتی عشق نمیورزند. به یک کودک بال میبخشیدم بی آن که در چگونگی پروازش دخالت کنم. به سالمندان میآموختم که مرگ با فراموشی میآید نه پیری.
ای انسانها چقدر از شما آموخته ام. آموخته ام که همه می‌خواهند به قله برسند حال آن که لذت حقیقی در بالا رفتن از کوه نهفته است. آموخته ام زمانی که کودک برای اولین بار انگشت پدر را می‌گیرد او را اسیر خود میکند تا همیشه. آموخته ام که یک انسان فقط زمانی حق دارد به همنوعش از بالا نگاه کند که دست یاری به سویش دراز کرده باشد. چه بسیار چیزها از شما آموختهام، ولی افسوس که هیچکدام به کار نمیآید وقتی که در یک تابوت آرام میگیرم تا به همت شانه های پر مهر شما به خانه ی تنهائی ام بروم.
همیشه آنچه را بگو که احساس میکنی و عمل کن به آنچه میاندیشی. آه که اگر بدانم امروز آخِرین بار خواهد بود که تو را خفته می‌بینم با تمام وجود در آغوش میگرفتمت و خداوند را به خاطر اینکه توانسته ام نگهبان روحت باشم شکر میگفتم. اگر بدانم امروز آخرین بار خواهد بود که تو را در حال خروج از خانه می‌بینم، به آغوش میکشیدمت. فقط برای آن که اندکی بیشتر بمانی، صدایت میزدم. آه اگر بدانم امروز آخرین بار خواهد بود که صدایت را میشنوم، فرد فرد کلماتت را ضبط می‌کردم تا بینهایت بار بشنومشان. آه که اگر بدانم این آخرین بار است که میبینمت فقط یک چیز میگفتم؛ دوستت دارم بی آنکه ابلهانه بپندارم تو خود میدانی.
همیشه یک فردایی هست و زندگی برای بهترین کارها فرصتی به ما می‌دهد، اما اگر اشتباه کنم و امروز همه‌ی آن چیزی باشد که از عمر برای من مانده، فقط می خواهم به تو یک چیز بگویم؛ دوستت دارم، تا هیچگاه از یاد نبری.
فردا برای هیچکس تضمین نشده ، پیر یا جوان. شاید امروز آخرین باری باشد که کسانی را می بینی که دوستشان داری، پس زمان از کف مده عمل کن، همین امروز شاید فردا هیچوقت نیاید و تو بی شک تأسف روزی را خواهی خورد که فرصت داشتی برای یک لبخند، یک آغوش، اما مشغولیت های زندگی تو را از برآوردن آخرین خواسته ی آنها بازدشتند.
دوستانت را حفظ کن و نیازت را به آنها مدام در گوششان زمزمه کن، مهربانانه دوستشان داشته باش. زمان را برای گفتن یک متأسفم، مراببخش، متشکّرم و دیگر مهرواژه هایی که میدانی از دست مده. هیچکس تو را به خاطر افکار پنهانت به یاد نمیآورد، پس از خداوند خرد و توانایی بیان احساساتت را طلب کن تا دوستانت بدانند حضورشان تا چه حد برای تو عزیز است.
📚 @gabrielgarsiamarkz
🕊️...
نامه خداحافظی گابریل گارسیا مارکز با صدای بی نظیر و جاودانه
نصرالله_مدقالچی
اگر خداوند فقط لحظه‌ای از یاد می‌برد که عروسکی پارچه ای بیش نیستم و قطعه ای از زندگی به من هدیه میداد، شاید نمیگفتم همه ی آنچه که میاندیشیدم و همه ی گفته هایم، اشیاء را دوست میداشتم نه به سبب قیمتشان که معنایشان، رویا را به خواب ترجیح میدادم، زیرا فهمیدهام به ازای هر دقیقه چشم به هم گذاشتن 60 ثانیه نور از دست میدهی. راه می‌رفتم آنگاه که دیگران میایستادند، بیدار میماندم به گاه خواب آنها و گوش میدادم وقتی که در سخنند و چقدر از خوردن یک بستنی لذّت میبردم.
اگر خداوند فقط تکه ای از زندگی به من میبخشید، ساده لباس میپوشیدم، عریان یله میشدم زیر نور آفتاب، نه فقط جسمم بلکه روحم را عریان می‌کردم. اگر مرا قلبی بود تنفرم را مینوشتم روی یخ و چشم میدوختم به حضور آفتاب. نه فقط با خیال ونگوک شعری از بندتّی را روی ستاره ها نقش میزدم بلکه ترانه ای از سرات شباهنگی می‌شد که برای ماه میخواندم.
اشک به پای گلهای سرخ میریختم تا درد ناشی از خارهایشان را درک کنم و همچنین سرخی بوسه بر گلبرگهایشان. الهی اگر تکه ای زندگی از آن من بود برای بیان احساسم به دیگران یک روز هم تأخیر نمی‌کردم، برای گفتن این حقیقت به مردم که دوستشان دارم و برای شوق شیدایی انسان را قانع می‌کردم که چه اشتباه بزرگیست گریز از عشق به علت پیری، حال آن که پیر می‌شوند وقتی عشق نمیورزند. به یک کودک بال میبخشیدم بی آن که در چگونگی پروازش دخالت کنم. به سالمندان میآموختم که مرگ با فراموشی میآید نه پیری.
ای انسانها چقدر از شما آموخته ام. آموخته ام که همه می‌خواهند به قله برسند حال آن که لذت حقیقی در بالا رفتن از کوه نهفته است. آموخته ام زمانی که کودک برای اولین بار انگشت پدر را می‌گیرد او را اسیر خود میکند تا همیشه. آموخته ام که یک انسان فقط زمانی حق دارد به همنوعش از بالا نگاه کند که دست یاری به سویش دراز کرده باشد. چه بسیار چیزها از شما آموختهام، ولی افسوس که هیچکدام به کار نمیآید وقتی که در یک تابوت آرام میگیرم تا به همت شانه های پر مهر شما به خانه ی تنهائی ام بروم.
همیشه آنچه را بگو که احساس میکنی و عمل کن به آنچه میاندیشی. آه که اگر بدانم امروز آخِرین بار خواهد بود که تو را خفته می‌بینم با تمام وجود در آغوش میگرفتمت و خداوند را به خاطر اینکه توانسته ام نگهبان روحت باشم شکر میگفتم. اگر بدانم امروز آخرین بار خواهد بود که تو را در حال خروج از خانه می‌بینم، به آغوش میکشیدمت. فقط برای آن که اندکی بیشتر بمانی، صدایت میزدم. آه اگر بدانم امروز آخرین بار خواهد بود که صدایت را میشنوم، فرد فرد کلماتت را ضبط می‌کردم تا بینهایت بار بشنومشان. آه که اگر بدانم این آخرین بار است که میبینمت فقط یک چیز میگفتم؛ دوستت دارم بی آنکه ابلهانه بپندارم تو خود میدانی.
همیشه یک فردایی هست و زندگی برای بهترین کارها فرصتی به ما می‌دهد، اما اگر اشتباه کنم و امروز همه‌ی آن چیزی باشد که از عمر برای من مانده، فقط می خواهم به تو یک چیز بگویم؛ دوستت دارم، تا هیچگاه از یاد نبری.
فردا برای هیچکس تضمین نشده ، پیر یا جوان. شاید امروز آخرین باری باشد که کسانی را می بینی که دوستشان داری، پس زمان از کف مده عمل کن، همین امروز شاید فردا هیچوقت نیاید و تو بی شک تأسف روزی را خواهی خورد که فرصت داشتی برای یک لبخند، یک آغوش، اما مشغولیت های زندگی تو را از برآوردن آخرین خواسته ی آنها بازدشتند.
دوستانت را حفظ کن و نیازت را به آنها مدام در گوششان زمزمه کن، مهربانانه دوستشان داشته باش. زمان را برای گفتن یک متأسفم، مراببخش، متشکّرم و دیگر مهرواژه هایی که میدانی از دست مده. هیچکس تو را به خاطر افکار پنهانت به یاد نمیآورد، پس از خداوند خرد و توانایی بیان احساساتت را طلب کن تا دوستانت بدانند حضورشان تا چه حد برای تو عزیز است.
📚 @gabrielgarsiamarkz
گابریل گارسیا مارکز" ادبیات جهان "
31 Oct, 18:30
نامه خداحافظی گابریل گارسیا مارکز با صدای بی نظیر و جاودانه
استاد و همكار گرامي و ارجمند نصرالله_مدقالچی
بانوی من ❣️
تقدیم به تو که عزیزترینمی ❣️
🦋 #مهر_بانوی_جان ❣️
🎨🎭
استاد و همكار گرامي و ارجمند نصرالله_مدقالچی
بانوی من ❣️
تقدیم به تو که عزیزترینمی ❣️
🦋 #مهر_بانوی_جان ❣️
🎨🎭
گابریل گارسیا مارکز" ادبیات جهان "
31 Oct, 18:29
،
اندکی از عمرمان باقی است،
اندکی از مرا بغل کن.
کاش فقط یک چیز را در این روز های دلتنگی از یاد نبریم؛ اینکه آدم های اطراف مان زیر پوسته‌ی آرام و متین و به ظاهر خوشحال شان، با یک چمدان حرف ناگفته، بی وقفه به دنبال یک نفر می‌گردند که هر شب فقط برای چند دقیقه آنها را بشنود. آخر این حرف های ناگفته آدمیزاد را ذره ذره می‌کشد.
در زندگی یک نفر هم که شده نقش کسی را بازی کنید، که به اندازه‌ی کافی حضور دارد؛ آنقدری که آدم را از درون زنده نگه می‌دارد…🍃
#شقایق_جلیلی
🎨🎭
اندکی از عمرمان باقی است،
اندکی از مرا بغل کن.
کاش فقط یک چیز را در این روز های دلتنگی از یاد نبریم؛ اینکه آدم های اطراف مان زیر پوسته‌ی آرام و متین و به ظاهر خوشحال شان، با یک چمدان حرف ناگفته، بی وقفه به دنبال یک نفر می‌گردند که هر شب فقط برای چند دقیقه آنها را بشنود. آخر این حرف های ناگفته آدمیزاد را ذره ذره می‌کشد.
در زندگی یک نفر هم که شده نقش کسی را بازی کنید، که به اندازه‌ی کافی حضور دارد؛ آنقدری که آدم را از درون زنده نگه می‌دارد…🍃
#شقایق_جلیلی
🎨🎭
گابریل گارسیا مارکز" ادبیات جهان "
31 Oct, 18:22
،
اولین بارکه دلتنگت شدم
امانبودی :)
اولین بار که دلم هوای صدایت را کرد و
به دیدن چندعکست بسنده کردم
اولین بارکه
بعدازدوس داشتن گفتن های مدامت مدتی ازت بیخبرشدم:)
نفهمیدم کجایی
چه می کنی:)
همان موقع بود
که فهمیدم دوست داشتنت اندازه ی تن من نیست:)
وفتی به سادگی از زیر بار مسئولیت های شانه خالی کردی
وقتی حواست به نگفتن هایت نبود
ومن ملتمسانه به دهانت چشم دوخته بودم
آن موقع بودکه فهمیدم
آن موقع بودکه دل کندم:)
وقتی حرف هایی که خودت زده بودی ازیادت رفت
فهمیدم آنقدرهاهم که ادعایش راداری
دوست داشتن درتو نفس نمی کشد!
ما آدم ها درمقابل ناگفته هایمان مسئولیم:)
ومن مسئولیت سنگینی رابه دوش میکشم
مسئولیت یک"نه"گفتن را
نه به دوستت دارم هایت
که اعتیاد آور بود
به افکارت که بزرگترین حلال جهان است!
ومن وتو بعد ازاین چه ساده
غریبه ترین آشنایان جهان میشویم:)
غریبه ای که شبیه خاطراتم نیس
غریبه ای
که حتی شبیه حرفهایش هم نبود....
🎭🎭
اولین بارکه دلتنگت شدم
امانبودی :)
اولین بار که دلم هوای صدایت را کرد و
به دیدن چندعکست بسنده کردم
اولین بارکه
بعدازدوس داشتن گفتن های مدامت مدتی ازت بیخبرشدم:)
نفهمیدم کجایی
چه می کنی:)
همان موقع بود
که فهمیدم دوست داشتنت اندازه ی تن من نیست:)
وفتی به سادگی از زیر بار مسئولیت های شانه خالی کردی
وقتی حواست به نگفتن هایت نبود
ومن ملتمسانه به دهانت چشم دوخته بودم
آن موقع بودکه فهمیدم
آن موقع بودکه دل کندم:)
وقتی حرف هایی که خودت زده بودی ازیادت رفت
فهمیدم آنقدرهاهم که ادعایش راداری
دوست داشتن درتو نفس نمی کشد!
ما آدم ها درمقابل ناگفته هایمان مسئولیم:)
ومن مسئولیت سنگینی رابه دوش میکشم
مسئولیت یک"نه"گفتن را
نه به دوستت دارم هایت
که اعتیاد آور بود
به افکارت که بزرگترین حلال جهان است!
ومن وتو بعد ازاین چه ساده
غریبه ترین آشنایان جهان میشویم:)
غریبه ای که شبیه خاطراتم نیس
غریبه ای
که حتی شبیه حرفهایش هم نبود....
🎭🎭
گابریل گارسیا مارکز" ادبیات جهان "
31 Oct, 18:19
،
میدانی جانم
دلتنگی آدمها را از پا می‌اندازد
خُردشان میکند
شاید به ظاهر قهقهه بزنند
شاید به ظاهر بگویند "که حال ما خوب است"
اما
اما آن تار موهای سفید
تصدیق حرف های دروغینشان است
دلتنگی فقط یک حس نیست
که برای چند ساعت مهمانت باشد
و بعد بار و بندیلش را جمع کند و برود
نــه !
دلتنگی تو را تغییر میدهند
آدمی میشوی که برای خودت هم غریبه‌ای
با یک دنیا حرف های ناگفته
دلتنگی پیر نمیکند
می کشاند.
#سارا_مصلحت
🎨🎭
میدانی جانم
دلتنگی آدمها را از پا می‌اندازد
خُردشان میکند
شاید به ظاهر قهقهه بزنند
شاید به ظاهر بگویند "که حال ما خوب است"
اما
اما آن تار موهای سفید
تصدیق حرف های دروغینشان است
دلتنگی فقط یک حس نیست
که برای چند ساعت مهمانت باشد
و بعد بار و بندیلش را جمع کند و برود
نــه !
دلتنگی تو را تغییر میدهند
آدمی میشوی که برای خودت هم غریبه‌ای
با یک دنیا حرف های ناگفته
دلتنگی پیر نمیکند
می کشاند.
#سارا_مصلحت
🎨🎭
گابریل گارسیا مارکز" ادبیات جهان "
31 Oct, 18:13
،
بانوی من ❣️
با چشم هایت حرف دارم
می خواهم ناگفته های بسیاری را برایت بگویم
از بهار،
از بغض های نبودنت،
از نامه های چشمانم...که همیشه بی جواب ماند
باور نمی کنی!؟
تمام این روزها
با لبخندت آفتابی بود
اما
دلتنگی آغوشت... رهایم نمی کند،
به راستی...
#عشق بزرگترین آرامش جهان است.
#سید_علی_صالحی
🎭😍
بانوی من ❣️
با چشم هایت حرف دارم
می خواهم ناگفته های بسیاری را برایت بگویم
از بهار،
از بغض های نبودنت،
از نامه های چشمانم...که همیشه بی جواب ماند
باور نمی کنی!؟
تمام این روزها
با لبخندت آفتابی بود
اما
دلتنگی آغوشت... رهایم نمی کند،
به راستی...
#عشق بزرگترین آرامش جهان است.
#سید_علی_صالحی
🎭😍
گابریل گارسیا مارکز" ادبیات جهان "
20 Oct, 00:35
🕊️
🎼●آهنگ ترکی: «نمی‌توانم ترک کنم» [نمی‌توانم بروم]
"Gidemem"
🎙●خواننده: #سزن_آک‌سو [ Sezen Aksu • ترکیه، ۱۹۵۴ ]
●برگردان: #آیدا_مجیدآبادی
بعضی وقت‌ها همه چیز بیش از حد انتظار است
و انسان وارد مرحله‌ی دیگری می‌شود
دیگر زندگی چشم دیدن‌ات را ندارد
یعنی تا این اندازه از معنای زندگی کاسته شده.
همان موقع فوری برو رادیو را باز کن و به یک ترانه گوش بسپار
یا کتابی بخوان و مطمئن باش که حالت خوب می‌شود
و یا روی ایوان بایست و تا می‌توانی فریاد بزن
تا زهرت بیرون نریزد دل‌ات پاک نمی‌شود
اما زیاد هم غصه نخور
زندگی بالاخره یک روز تمام می‌شود
و جدایی اجتناب‌ناپذیر است
عمر ما ماجرایی‌ست کوتاه و دشوار
عمر با امتحان سپری می‌شود
از همین‌روست که من نمی‌توانم کسی را ترک کنم و بروم
هیچ چیز را فراموش نمی‌کنم، تلخ و شیرین هر چه که هست برایم گنج است
ارزشی که درد به انسان می‌بخشد را درک میکنم و رو بر نمی‌تابم
ترانه‌هایی که از درد نگذرند کمی ناقص‌اند
اگر از طریق یک شعر، یک جمله،
یک ملودی یا یک فیلم زیبایش نکنی،
طاقت‌ات طاق می‌شود
بدون برخورد قلم‌موی زرین ستاره‌ها
این تابلوی فاخر اندوه کامل نمی‌شود
اما زیاد هم غصه نخور
زندگی بالاخره یک روز تمام می‌شود
و جدایی اجتناب‌ناپذیر است
عمر ما ماجرایی‌ست کوتاه و دشوار
عمر امتحان سپری می‌شود
از همین‌روست که من نمی‌توانم کسی را ترک کنم و بروم
هیچ چیز را فراموش نمی‌کنم،
تلخ و شیرین هر چه که هست برایم گران‌بهاست
ارزشی که درد به انسان می‌بخشد را درک میکنم و رو بر نمی‌تابم
ترانه‌هایی که از درد نگذرند کمی ناقص‌اند.
🎨🎭
🎼●آهنگ ترکی: «نمی‌توانم ترک کنم» [نمی‌توانم بروم]
"Gidemem"
🎙●خواننده: #سزن_آک‌سو [ Sezen Aksu • ترکیه، ۱۹۵۴ ]
●برگردان: #آیدا_مجیدآبادی
بعضی وقت‌ها همه چیز بیش از حد انتظار است
و انسان وارد مرحله‌ی دیگری می‌شود
دیگر زندگی چشم دیدن‌ات را ندارد
یعنی تا این اندازه از معنای زندگی کاسته شده.
همان موقع فوری برو رادیو را باز کن و به یک ترانه گوش بسپار
یا کتابی بخوان و مطمئن باش که حالت خوب می‌شود
و یا روی ایوان بایست و تا می‌توانی فریاد بزن
تا زهرت بیرون نریزد دل‌ات پاک نمی‌شود
اما زیاد هم غصه نخور
زندگی بالاخره یک روز تمام می‌شود
و جدایی اجتناب‌ناپذیر است
عمر ما ماجرایی‌ست کوتاه و دشوار
عمر با امتحان سپری می‌شود
از همین‌روست که من نمی‌توانم کسی را ترک کنم و بروم
هیچ چیز را فراموش نمی‌کنم، تلخ و شیرین هر چه که هست برایم گنج است
ارزشی که درد به انسان می‌بخشد را درک میکنم و رو بر نمی‌تابم
ترانه‌هایی که از درد نگذرند کمی ناقص‌اند
اگر از طریق یک شعر، یک جمله،
یک ملودی یا یک فیلم زیبایش نکنی،
طاقت‌ات طاق می‌شود
بدون برخورد قلم‌موی زرین ستاره‌ها
این تابلوی فاخر اندوه کامل نمی‌شود
اما زیاد هم غصه نخور
زندگی بالاخره یک روز تمام می‌شود
و جدایی اجتناب‌ناپذیر است
عمر ما ماجرایی‌ست کوتاه و دشوار
عمر امتحان سپری می‌شود
از همین‌روست که من نمی‌توانم کسی را ترک کنم و بروم
هیچ چیز را فراموش نمی‌کنم،
تلخ و شیرین هر چه که هست برایم گران‌بهاست
ارزشی که درد به انسان می‌بخشد را درک میکنم و رو بر نمی‌تابم
ترانه‌هایی که از درد نگذرند کمی ناقص‌اند.
🎨🎭
گابریل گارسیا مارکز" ادبیات جهان "
20 Oct, 00:35
🕊️
بهتر است به واقعیّت نزدیک نشویم، تهِ چیزها را نبینیم. در بچّگی برایم عروسکی خریدند، موهای بور لوله لوله داشت، چشم‌های فیروزه‌یی، به قشنگی رؤیا بود، با فشردن پهلوها می‌خندید و گریه می‌کرد، می‌گذاشتمش روی طاقچه، از دور نگاهش می‌کردم، تا روزی شیطان به جلدم رفت، با کارد شکم عروسکم را جر دادم. می‌خواستم راز گریه و خنده‌ی او را بدانم، آن وسط به‌جز یک مُشت پوشال و جعبه‌یی کوکی چیزی ندیدم؛ خیال‌بافی‌ها همه دود شد و هوا رفت، عروسک آش و لاش را با سرخوردگی دور انداختم. سرچشمه‌ی شادی‌ام را با دست خودم نابود کردم. افسوس!
از این تجربه چیزی نیاموختم؛ در سراسر زندگی، کنجکاوی ابتدایی، مثل بویی ناخوشایند، دنبالم می‌کرد. با دیدن هر چیز زیبا، شکوهمند و حتّی مقدّس، آرام نمی‌گرفتم، آنقدر جلو می‌رفتم تا جعبه‌ی زنگ‌خورده را پیدا کنم، یا در خیالم بسازم. نگاه کردن و ستودن برای غرورم کم بود، از فرزانگی فاصله داشتم، به توحّش و خودخواهی نزدیک.
شکست‌های پی‌درپی و پریشانی‌ها حاصل همین ولع بود. بعدها به‌زحمت یاد گرفتم فقط نگاه کنم، زرنگی‌های عامیانه را به حساب هوش نگذارم؛ حیف که دیگر دیر شده بود. با هر تجربه، پاره‌یی از ایمانم را جایی گذاشته بودم. حالا یک چیز را میخواهم: روی قلّه‌های دوردست ایستادن و نگاه کردن؛ تنها این نوع دوست‌داشتن، نجات‌دهنده است.
[ غزاله علیزاده || خانه‌ی ادریسیها / انتشارات توس / صص۴۱۴—۴۱۵ ]
#غزاله_علیزاده
📒 خانه ادریسیها
🎨🎭
بهتر است به واقعیّت نزدیک نشویم، تهِ چیزها را نبینیم. در بچّگی برایم عروسکی خریدند، موهای بور لوله لوله داشت، چشم‌های فیروزه‌یی، به قشنگی رؤیا بود، با فشردن پهلوها می‌خندید و گریه می‌کرد، می‌گذاشتمش روی طاقچه، از دور نگاهش می‌کردم، تا روزی شیطان به جلدم رفت، با کارد شکم عروسکم را جر دادم. می‌خواستم راز گریه و خنده‌ی او را بدانم، آن وسط به‌جز یک مُشت پوشال و جعبه‌یی کوکی چیزی ندیدم؛ خیال‌بافی‌ها همه دود شد و هوا رفت، عروسک آش و لاش را با سرخوردگی دور انداختم. سرچشمه‌ی شادی‌ام را با دست خودم نابود کردم. افسوس!
از این تجربه چیزی نیاموختم؛ در سراسر زندگی، کنجکاوی ابتدایی، مثل بویی ناخوشایند، دنبالم می‌کرد. با دیدن هر چیز زیبا، شکوهمند و حتّی مقدّس، آرام نمی‌گرفتم، آنقدر جلو می‌رفتم تا جعبه‌ی زنگ‌خورده را پیدا کنم، یا در خیالم بسازم. نگاه کردن و ستودن برای غرورم کم بود، از فرزانگی فاصله داشتم، به توحّش و خودخواهی نزدیک.
شکست‌های پی‌درپی و پریشانی‌ها حاصل همین ولع بود. بعدها به‌زحمت یاد گرفتم فقط نگاه کنم، زرنگی‌های عامیانه را به حساب هوش نگذارم؛ حیف که دیگر دیر شده بود. با هر تجربه، پاره‌یی از ایمانم را جایی گذاشته بودم. حالا یک چیز را میخواهم: روی قلّه‌های دوردست ایستادن و نگاه کردن؛ تنها این نوع دوست‌داشتن، نجات‌دهنده است.
[ غزاله علیزاده || خانه‌ی ادریسیها / انتشارات توس / صص۴۱۴—۴۱۵ ]
#غزاله_علیزاده
📒 خانه ادریسیها
🎨🎭
گابریل گارسیا مارکز" ادبیات جهان "
20 Oct, 00:34
🕊️
گمشده در ترجمه (2003) نوشته سوفیا کاپولا و او (2013) توسط اسپایک جونز، هر دو به بررسی مضامین تنهایی و فاصله عاطفی در ازدواج های ناتمام می پردازند. در «گمشده در ترجمه»، باب و شارلوت احساس می‌کنند که از همسرشان جدا شده‌اند و در کنار همدیگر آرامش پیدا می‌کنند در حالی که در یک شهر خارجی احساس گم شدن می‌کنند. به طور مشابه، Her دنبال تئودور، مردی است که طلاق دردناکی را پشت سر می‌گذارد، که ارتباط عمیقی با هوش مصنوعی ایجاد میکند، زیرا او با تنهایی و جدایی عاطفی دست و پنجه نرم میکند.
هر دوی این فیلم‌ها نشان میدهند که چگونه حتی در یک رابطه، افراد ممکن است احساس سوء تفاهم و بیگانگی کنند. این مضامین برای کارگردانان بسیار مهم است زیرا کاپولا و جونز هر دو در یک مقطع با هم ازدواج کردند و به نظر می‌رسد فیلم‌های آنها از تجربیات شخصی قطع ارتباط عاطفی ناشی می‌شوند. کتاب گمشده کاپولا در ترجمه اندکی پس از طلاق او از جونز منتشر شد و بسیاری او را پاسخ او می دانند. این فیلم‌ها جستجوی ارتباط و صمیمیت را مورد بررسی قرار میدهند و آنها را برای کارگردانان و همچنین مخاطبان بسیار معنادار می‌سازند.
🎭🎨
گمشده در ترجمه (2003) نوشته سوفیا کاپولا و او (2013) توسط اسپایک جونز، هر دو به بررسی مضامین تنهایی و فاصله عاطفی در ازدواج های ناتمام می پردازند. در «گمشده در ترجمه»، باب و شارلوت احساس می‌کنند که از همسرشان جدا شده‌اند و در کنار همدیگر آرامش پیدا می‌کنند در حالی که در یک شهر خارجی احساس گم شدن می‌کنند. به طور مشابه، Her دنبال تئودور، مردی است که طلاق دردناکی را پشت سر می‌گذارد، که ارتباط عمیقی با هوش مصنوعی ایجاد میکند، زیرا او با تنهایی و جدایی عاطفی دست و پنجه نرم میکند.
هر دوی این فیلم‌ها نشان میدهند که چگونه حتی در یک رابطه، افراد ممکن است احساس سوء تفاهم و بیگانگی کنند. این مضامین برای کارگردانان بسیار مهم است زیرا کاپولا و جونز هر دو در یک مقطع با هم ازدواج کردند و به نظر می‌رسد فیلم‌های آنها از تجربیات شخصی قطع ارتباط عاطفی ناشی می‌شوند. کتاب گمشده کاپولا در ترجمه اندکی پس از طلاق او از جونز منتشر شد و بسیاری او را پاسخ او می دانند. این فیلم‌ها جستجوی ارتباط و صمیمیت را مورد بررسی قرار میدهند و آنها را برای کارگردانان و همچنین مخاطبان بسیار معنادار می‌سازند.
🎭🎨
گابریل گارسیا مارکز" ادبیات جهان "
19 Oct, 19:33
.
L'Eclisse, Michelangelo Antonioni (1962)
تا چند لحظه به هم نگریستند. زن لبخند می‌زد.
با این لبخند تمام قدرشناسی خود را برایش می‌فرستاد؛ تشکر دلش را و همچنین محبت بسیار صادقانه و بانشاطش را که رقت‌انگیز شده بود.
مرد، با چشم‌هایی که زن را فرومی‌بلعیدند، او را تماشا می‌کرد.
دلش می‌خواست جلوی پاهایش زانو بزند، بغلتد، لباسش را گاز بگیرد، فریادزنان چیزی بگوید و به‌خصوص به او آن چیزی را نشان دهد که بلد نبود بگوید، آنچه از فرق سر تا کف پا وجودش را فراگرفته بود؛ هم جسم و هم روحش را. چیزی دردناک که زبان از شرحش قاصر بود، چون نمی‌توانست آن را نشان دهد؛ عشقش را، عشق هول‌انگیز و دلپذیرش را.
اما زن او را درک می‌کرد، بی‌آنکه حرفی بزند، همچون تیراندازی که می‌داند گلوله‌اش درست در قسمت خال هدف سوراخی ایجاد کرده است. در این مرد دیگر هیچ‌چیز نبود، هیچ مگر آن زن. مرد بیشتر به او تعلق داشت تا به خودش. و زن خشنود بود و مرد به‌نظرش دلربا می‌آمد.
#دل_ما
#گی_دو_موپاسان / محمود گودرزی
🎨🎭
L'Eclisse, Michelangelo Antonioni (1962)
تا چند لحظه به هم نگریستند. زن لبخند می‌زد.
با این لبخند تمام قدرشناسی خود را برایش می‌فرستاد؛ تشکر دلش را و همچنین محبت بسیار صادقانه و بانشاطش را که رقت‌انگیز شده بود.
مرد، با چشم‌هایی که زن را فرومی‌بلعیدند، او را تماشا می‌کرد.
دلش می‌خواست جلوی پاهایش زانو بزند، بغلتد، لباسش را گاز بگیرد، فریادزنان چیزی بگوید و به‌خصوص به او آن چیزی را نشان دهد که بلد نبود بگوید، آنچه از فرق سر تا کف پا وجودش را فراگرفته بود؛ هم جسم و هم روحش را. چیزی دردناک که زبان از شرحش قاصر بود، چون نمی‌توانست آن را نشان دهد؛ عشقش را، عشق هول‌انگیز و دلپذیرش را.
اما زن او را درک می‌کرد، بی‌آنکه حرفی بزند، همچون تیراندازی که می‌داند گلوله‌اش درست در قسمت خال هدف سوراخی ایجاد کرده است. در این مرد دیگر هیچ‌چیز نبود، هیچ مگر آن زن. مرد بیشتر به او تعلق داشت تا به خودش. و زن خشنود بود و مرد به‌نظرش دلربا می‌آمد.
#دل_ما
#گی_دو_موپاسان / محمود گودرزی
🎨🎭
گابریل گارسیا مارکز" ادبیات جهان "
19 Oct, 19:31
🕊️
ما در وهله اول عاشق کسانی نمی شویم که به شیوه های مطلوب به ما اهمیت میدن
بلکه عاشق کسانی می شویم که به شیوه‌ای آشنا به ما اهمیت میدن
- آلن دو باتن
🎨🎭
ما در وهله اول عاشق کسانی نمی شویم که به شیوه های مطلوب به ما اهمیت میدن
بلکه عاشق کسانی می شویم که به شیوه‌ای آشنا به ما اهمیت میدن
- آلن دو باتن
🎨🎭
گابریل گارسیا مارکز" ادبیات جهان "
19 Oct, 19:05
🕊️
به شب سلام
که بی تو رفیق راه من است....
- حسین منزوی
🎨🎭
به شب سلام
که بی تو رفیق راه من است....
- حسین منزوی
🎨🎭
گابریل گارسیا مارکز" ادبیات جهان "
19 Oct, 12:21
🕊️
در پایان راهی طولانی و از پس سفرهای دور و دراز، آنگاه که خستگی رمق از ذهن و تن آدمی می رباید، ابدیتی ناشناخته و شیرین او را به خویش می خواند.
مرگ فاصله ی بسیار کوتاهی است بین زندگی و ابدیت. فاصله ای چنان کوتاه که هیچگاه عبور از آن را نخواهی فهمید ...
در آستانه ی مرگ است که خواهی فهمید هیچ چیزی جز خاطره برایت باقی نمانده است.
حتی جسمت هم در اختیار خودت نیست.
بتدریج از جسم خود جدا خواهی شد و تنها زندگی را خواهی دید از پس مهی غلیظ.
از ورای این مه تنها خاطرات، خاطرات شیرین سر بر خواهند آورد.
خاطره ی اولین عشق، اولین نگاه، اولین لبخند، اولین طعم شیرین بوسه تو را با لبخند به ابدیت راهی خواهد کرد.
از آستانه ی آن در کوچک عبور خواهی کرد، به ساحلی خواهی رسید که دوستان و عزیزانت انتظارات را می کشند، جایی که موسیقی و رقص و آرامش دریا به هم خواهند پیوست و آرام خواهی گرفت ...
پس همین امروز، پیش از آن که مرگ تو را به سوی ابدیت فراخواند، خاطره بساز، خاطره بساز، خاطره بساز ...
چنین است پایان شعری که آنجلوپولوس می سراید. برای آن شعر باشکوه باید یادداشتی شاعرانه نوشت ...
- علی آرامش طلب
📽 | Eternity and a Day 1998
🎨🎭
در پایان راهی طولانی و از پس سفرهای دور و دراز، آنگاه که خستگی رمق از ذهن و تن آدمی می رباید، ابدیتی ناشناخته و شیرین او را به خویش می خواند.
مرگ فاصله ی بسیار کوتاهی است بین زندگی و ابدیت. فاصله ای چنان کوتاه که هیچگاه عبور از آن را نخواهی فهمید ...
در آستانه ی مرگ است که خواهی فهمید هیچ چیزی جز خاطره برایت باقی نمانده است.
حتی جسمت هم در اختیار خودت نیست.
بتدریج از جسم خود جدا خواهی شد و تنها زندگی را خواهی دید از پس مهی غلیظ.
از ورای این مه تنها خاطرات، خاطرات شیرین سر بر خواهند آورد.
خاطره ی اولین عشق، اولین نگاه، اولین لبخند، اولین طعم شیرین بوسه تو را با لبخند به ابدیت راهی خواهد کرد.
از آستانه ی آن در کوچک عبور خواهی کرد، به ساحلی خواهی رسید که دوستان و عزیزانت انتظارات را می کشند، جایی که موسیقی و رقص و آرامش دریا به هم خواهند پیوست و آرام خواهی گرفت ...
پس همین امروز، پیش از آن که مرگ تو را به سوی ابدیت فراخواند، خاطره بساز، خاطره بساز، خاطره بساز ...
چنین است پایان شعری که آنجلوپولوس می سراید. برای آن شعر باشکوه باید یادداشتی شاعرانه نوشت ...
- علی آرامش طلب
📽 | Eternity and a Day 1998
🎨🎭
گابریل گارسیا مارکز" ادبیات جهان "
19 Oct, 12:21
.
Ivan's childhood 1962
.
بگذار بنوازمت بآرامی
بگذار تجربه ات کنم آهسته
ببینم که حقیقت داری
امتدادی از خودت در تو جاری است
با شگرفی
موج در موج می تراود نوری از پیشانی ات
بی آشفتنت
می شکنند کفهاشان را
هنکّام بوسه بر پاهایت، به آرامی
در ساحل نوجوانی
تو را اینگونه می خواهم
روان و پیاپی
نشأت تو از خودت، از تو
ای آب سرکش
ای نغمه رخوتناک
تو را اینگونه می خواهم
در محدوده های کوچک، اینجا و آنجا
همچون تکه ها
زنبق، رز و آنک یگانگی تو
ای نور رویاهای من
- پدرو سالیناس
🎨🎭
Ivan's childhood 1962
.
بگذار بنوازمت بآرامی
بگذار تجربه ات کنم آهسته
ببینم که حقیقت داری
امتدادی از خودت در تو جاری است
با شگرفی
موج در موج می تراود نوری از پیشانی ات
بی آشفتنت
می شکنند کفهاشان را
هنکّام بوسه بر پاهایت، به آرامی
در ساحل نوجوانی
تو را اینگونه می خواهم
روان و پیاپی
نشأت تو از خودت، از تو
ای آب سرکش
ای نغمه رخوتناک
تو را اینگونه می خواهم
در محدوده های کوچک، اینجا و آنجا
همچون تکه ها
زنبق، رز و آنک یگانگی تو
ای نور رویاهای من
- پدرو سالیناس
🎨🎭
گابریل گارسیا مارکز" ادبیات جهان "
18 Oct, 21:26
🕊️
بگذار سخاوتمندانه
فراموش کنیم هر آنکه را
به ما عشق نمی ورزد.
- پابلو نرودا
🎨🎭
بگذار سخاوتمندانه
فراموش کنیم هر آنکه را
به ما عشق نمی ورزد.
- پابلو نرودا
🎨🎭
گابریل گارسیا مارکز" ادبیات جهان "
18 Oct, 19:07
با هر شوکی در زندگی‌ام، سرانجام چیزی به دست آوردم، این را نمی‌توان انکار کرد. آزادتر، معنوی‌تر و عمیق‌تر شدم. اما همچنین تنهاتر، غیرقابل درک‌تر و سردتر...
هرمان هسه
هرمان هسه
گابریل گارسیا مارکز" ادبیات جهان "
18 Oct, 19:03
روز ها فکر کردن فایده نداره. صدا و شلوغی، مزاحم خیال‌بافی آدمه. باید صبر کرد تا شب بشه.
روز های روشن - داستایفسکی
روز های روشن - داستایفسکی
گابریل گارسیا مارکز" ادبیات جهان "
18 Oct, 19:00
تو کتاب "انی راحله" یه دخترو به زور به عقد مرد دیگه‌ای درمیارن، وقتی حلقه‌رو میندازن تو دستش میگه:
هرگز گمان نمی‌کردم که ممکن است آدمیزاد
از انگشتانش به دار آویخته شود.
هرگز گمان نمی‌کردم که ممکن است آدمیزاد
از انگشتانش به دار آویخته شود.
گابریل گارسیا مارکز" ادبیات جهان "
18 Oct, 17:57
.
🕊️
هر بار که او
بر نقطه‌ای از سایه
دست می‌گذارد
سایه خیز برمی‌دارد
و آن را با دستکشی می‌پوشاند.
او را چگونه می‌خواهی:
با تو باشد وُ
به دیگری فکر کند
یا با دیگری باشد وُ
به تو فکر کند؟
شبیهِ انسانی که در خواب، می‌بیند
دیوی‌ست
که خواب می‌بیند
انسانی ست در خواب.
چیزی از او بر کاغذ نمی‌نویسد
خود را پرت میکند، در او
کاغذی
پس از
کاغذی دیگر.
من را بیشتر از همه دوست خواهی داشت:
ناپدید می‌شوم
وقتی دستت را
از روی من برداری.
دستِ تو
دستِ ناپیدایی‌ست.
#منذر_مصری
ترجمه: #محمد_مرکبیان
🎨🎭
🕊️
هر بار که او
بر نقطه‌ای از سایه
دست می‌گذارد
سایه خیز برمی‌دارد
و آن را با دستکشی می‌پوشاند.
او را چگونه می‌خواهی:
با تو باشد وُ
به دیگری فکر کند
یا با دیگری باشد وُ
به تو فکر کند؟
شبیهِ انسانی که در خواب، می‌بیند
دیوی‌ست
که خواب می‌بیند
انسانی ست در خواب.
چیزی از او بر کاغذ نمی‌نویسد
خود را پرت میکند، در او
کاغذی
پس از
کاغذی دیگر.
من را بیشتر از همه دوست خواهی داشت:
ناپدید می‌شوم
وقتی دستت را
از روی من برداری.
دستِ تو
دستِ ناپیدایی‌ست.
#منذر_مصری
ترجمه: #محمد_مرکبیان
🎨🎭
گابریل گارسیا مارکز" ادبیات جهان "
18 Oct, 17:56
.
After the Bath, 1895 Via
.
INSPIRATIONAL POST
ARTIST : Raimundo de Madrazo y Garreta (1841–1920)
.
.
🎨🎭
After the Bath, 1895 Via
.
INSPIRATIONAL POST
ARTIST : Raimundo de Madrazo y Garreta (1841–1920)
.
.
🎨🎭
گابریل گارسیا مارکز" ادبیات جهان "
18 Oct, 14:23
🕊️
خود را
خیالی می‌بینم
گذرا
#جوزپه_اونگارتی
ترجمه: #فیروز_ناجی
🎨🎭
خود را
خیالی می‌بینم
گذرا
#جوزپه_اونگارتی
ترجمه: #فیروز_ناجی
🎨🎭
گابریل گارسیا مارکز" ادبیات جهان "
18 Oct, 14:01
🕊️
نمی‌شد که کلاف درهم‌رفته‌ی اندیشه‌هایش را باز کند؛
و اندیشه‌ها چنان در هم گم بودند که نمی‌توانست به درهم‌ریختگی‌شان بیاندیشد؛
تنها سنگینی مبهمشان را درمی‌یافت.
از کتاب #شکار_سایه
#ابراهیم_گلستان
🎨🎭
نمی‌شد که کلاف درهم‌رفته‌ی اندیشه‌هایش را باز کند؛
و اندیشه‌ها چنان در هم گم بودند که نمی‌توانست به درهم‌ریختگی‌شان بیاندیشد؛
تنها سنگینی مبهمشان را درمی‌یافت.
از کتاب #شکار_سایه
#ابراهیم_گلستان
🎨🎭
1,247
subscribers
30,195
photos
3,393
videos
