تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی @nazeraramesh4 Channel on Telegram

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

@nazeraramesh4


همه ما مسافرانی هستیم،
در این زمان و در این مکان.
که در حال عبور کردنیم.
هدف ما این است که:
مشاهده کنیم،
یاد بگیریم،
رشد کنیم و عشق بورزیم
و در انتها به خانه باز می‌گردیم.

لینک گروه

https://t.me/nazeraram3

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی (Persian)

با عرض سلام و خوش آمدگویی به تمامی عزیزان که به دنبال یافتن عمق و معنای واقعی زندگی هستند. آیا تا به حال به فکر این بوده‌اید که زندگی، تنها یک بار است؟ آیا از مفهوم تناسخ و زندگی پس از زندگی شنیده‌اید؟ اگر جواب شما مثبت است، پس کانال تلگرام "تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی" انتخاب درستی برای شماست. این کانال با هدف ارتقاء اندیشه و آگاهی شما در مورد معنای عمیق و رمز زندگی به وجود آمده است. اینجا محلی است که شما می‌توانید در مفاهیمی چون مرگ و تناسخ، جستجو کنید و در مسیر رشد و پیشرفت شخصی خود، یاری بگیرید. از فرصت استفاده کنید و به همراه دیگریان این سفر روحانی را شروع کنید. برای عضویت در گروه، می‌توانید از لینک زیر استفاده کنید: https://t.me/nazeraram3

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

14 Feb, 14:20


رنج دیگری را به دوش نکشیم.


@mazdafarmomen

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

13 Feb, 17:02


🎈 عنوان ویدیو : نگرش جدید به هستی
🦋کریستینا

https://www.youtube.com/watch?v=vIUuAxc0-6s

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

13 Feb, 15:34


💢من زایمان بسیار سختی داشتم و خون بسیاری از دست دادم. در زمانی هشیاری ام را از دست دادم و ناگهان خودم را در تاریکی معلق دیدم که انتهای آنجا یک نور درخشان بود. سپس در آن نور وارد شدم و می خواستم آنجا بمانم. همزمان گروه پزشکان را نیز می دیدم که سعی می کردند من را به زندگی برگردانند.
احساس بی نهایت خوبی داشتم. امنیت خاطری که در این جهان هرگز نمی توانیم ببینیم. تو این احساس را داری که اینجا محل زندگی تو هست و نمی خواهی از آنجا خارج شوی. زمانی طول کشید که من به انتهای این تونل رسیدم.
💢به من جوهره های روحانی کمک کردند تا من در نور وارد شوم. آنها فرم هایی داشتند اما نمی توانم بگویم حدود انسانی بود و با قالب انسانی فرق داشتند. همچنین نمی دانم از اقوام و آشنایان بودند و یا نه. فقط می دانم که بی نهایت مرا دوست داشتند. من در آن شرایط پدرم را دیدم که بالای تخت من ایستاده است و با من خداحافظی عمیقی می کند که فردای آن روز به ما زنگ زدند و من متوجه شدم در لحظاتی که من با مرگ دست و پنجه نرم می کردم پدرم نیز فوت کرده است.
💢آن نور خدایی بود. آنجا من موسیقی می شنیدم و هارمونی بی نهایتی در آن نور بود که ما جنس آنرا بر روی زمین نمی شناسیم. به آن نور و حالت آن  می توانم بگویم که نهایت کمال و تمامیت بود. آن جوهره ها به من از طریق تله پاتی گفتند که باید بر روی زمین برگردی و هنوز اعمال تو بر روی زمین پایان نیافته است. زمانیکه برگشتم این جهان بسبار برایم تاریک بود و دکترها اطراف من کار انجام می دادند. من نمی فهمیدم کجا هستم. وقتی فهمیدم بر روی زمین هستم بسبار احساس درماندگی داشتم. با آنکه من با همسرم بسیار خوشبخت بودم و آرزوی این فرزند را داشتیم. اما آن فضا و هارمونی و آنچه که تجربه کرده بودم به هیچ وجه با این مسائل قابل مقایسه نبودند.
💢توهم و رویا هرگز نمی تواند زندگی شما را عوض کند و به سرعت فراموش می شود اما این تجربه ثانیه ای از ذهن انسان فراموش نمی شود.  آن نور برای من خداوند بود و با هیچ مطلبی بر روی زمین نمی توانم مقایسه اش کنم.
💢ما از بدن و جان و روح تشکیل شده ایم. یک زمانی این روح ما که از انرژی هست در زمان عزیمتش دیگر  احتیاجی به این قالب بدن ندارد و باید از آن به طریقی خلاص شود. من بعد از این تجربه علاقه به مادیات را از دست دادم. واقعا برایم فایده ای ندارند. من فقط به آگاهی و عشق بیشتری به خودم و سایرین نیاز دارم.
مرگ یک حقیقت عظیم و طریق دیگری از زندگی ست
من کاملا ترس از مرگ را از دست داده ام و حتی آنرا بسبار زیبا می بینم. من انسانی بسیار آرام و پر از حس همدردی شده ام.
#تجربه مرگ تقریبی کاتیا اشمیت

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

13 Feb, 15:27


🟥🟥مقاله ای بسیار عالی و آموزنده و راهگشا
از دکتر یواخیم نیکلای(فیلسوف، روانشناس، ریس انجمن تجارب مرگ آلمان)
🟥🟥 در این فایل به جواب‌های بسیار عالی دسترسی پیدا خواهید کرد.
♦️♦️تنوع شخصیت های دینی در درک دین در تجارب نزدیک به مرگ.pdf

💫تقدیم با تمام عشق و مهر هستی بر عزیزان فارسی زبان
#گلاره/سادات اخوی
مرگ پژوه

https://instagram.com/gelareh_sadatakhavi?igshid=1eg1om4rjrgjz

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

13 Feb, 15:26


🟥 به عده اى از تجربه كنندگان مرگ گفته شده است برگرد و رسالتت را به پايان ببر. در جواب به سوال، رسالت من چيست؟
پاسخ داده شده؛
«تا بفهمى همه يكى هستید. »

https://instagram.com/gelareh_sadatakhavi?igshid=1eg1om4rjrgjz

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

13 Feb, 15:25


#پروفسور رونالد روپرتس (زبان فلسفه-تاریخ ادیان)، نزدیکترین همدم فیزیکدان شهیر هانس پیتر دوور، نویسنده حوزه عرفان، دین شناسی
🟥🟥 این مطلب تکرار مجدد همان مطلبی هست که همیشه خدمت تان تقدیم می کنم؛ علت آنکه ؛
«همگی یکی هستیم»
https://instagram.com/gelareh_sadatakhavi?igshid=1eg1om4rjrgjz

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

13 Feb, 03:53


آنچه کارما را منحل می‌کنه عشقه.


کریستینا

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

12 Feb, 20:13


🎈 عنوان ویدیو : تغذیه و تاثیر آن بر چاکراها



https://www.youtube.com/watch?v=HNURZVnoe_c

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

12 Feb, 02:36


دلیل آشنایی

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

12 Feb, 02:28


کریستینا

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

12 Feb, 02:03


کارما چطوریه؟

@hosinora

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

12 Feb, 01:35


سه نوع از ارواح

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

12 Feb, 00:53


بهشت

دولارس کنن

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

11 Feb, 17:07


🎈 عنوان ویدیو : قلب تپنده ی مادر زمین


🎈 عنوان ویدیو : قلب تپنده ی مادر زمین


https://www.youtube.com/watch?v=D6g6hePLeOg

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

11 Feb, 15:21


#فیلم_شهر_باختری
🔖 زیرنویس چسبیده (هارد ساب)
📽 کیفیت : 720P
🧚join👇

https://t.me/nooorDokht
زندگی دکتر آندره لوئیز در شهر معنوی نوسو لار.

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

11 Feb, 07:06


همین الان بمیر


@hosinora

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

11 Feb, 07:02


رها کن بروند.


@nazeraramesh15

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

10 Feb, 17:21


#مقاله یا مصاحبه صوتی

#ارواح و تاثیرات آنها
مصاحبه مریم و عیسی

قسمت اول
شامل👇

🔅1.روح ها چیستند؟
🔅2.تفاوت بین روح و شبح چیست؟ آیا اشباح واقعی هستند؟
🔅3.ارواح کجا هستند یا کجا زندگی میکنند؟
🔅4.چرا باید وجود ارواح را باور کنیم؟ چه شواهدی وجود دارند؟

@manaviyat_khanevade_madar
🩷❤️🧡💛💚🩵💙💜🤍

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

06 Feb, 16:39


💢صحبتی با عزیزان سوگوار مان
#گلاره _سادات اخوی

https://instagram.com/gelareh_sadatakhavi?igshid=1eg1om4rjrgjz

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

06 Feb, 07:08


ترس از مرگ

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

06 Feb, 07:07


💠 یک نمونه‌ی محکم در تایید مشاهدات خارج از بدن در تجارب نزدیک به مرگ

تماشا کنید (ویدئو زیرنویس فارسی دارد)


این ویدئو، شرح تجربه‌ی نزدیک به مرگ یکی از بیماران دکتر نورما بو (Norma Bowe) است که وسواس «به خاطر سپردن اعداد» را دارد. هنگامی که این بیمار دچار ایست قلبی می‌شود از بالا همه‌ی اتفاقات پیرامون بدنش را می‌دیده است و یکی از مواردی که به خاطر وسواس مورد توجهش قرار می‌گیرد «شماره سریال 12 رقمی» بالای دستگاه تنفس مصنوعی است. (برای دیدن این شماره لازم بود یک نفر بالای نردبان برود، چون در زمان این تجربه، دستگاه‌های تنفس مصنوعی دو متر از زمین ارتفاع داشتند.) شماره‌ای که او هنگام تجربه‌اش دیده بود توسط دکتر نورما بو تایید می‌شود.

این نکته حائز توجه است که خانم دکتر بو، اصلا در حیطه‌ی تجارب نزدیک به مرگ و موارد مرتبط دیگر فعالیت ندارند و خیلی اتفاقی با این تجربه مواجه می‌شوند و آن را گزارش می‌دهند.

این کیس اولین بار در کتاب «The Death Class» نوشته‌ی «Erika Hayasaki» ذکر شده؛ همچنین در مقاله‌ی رابرت مِیز و سوزان مِیز در ژورنال «مطالعات نزدیک به مرگ» (لینک) آمده است.



🆔 @near_death

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

06 Feb, 07:05


🟥گزارشی از تجربه مرگ تقریبی ایرنا ویزلا اهل کشور سویس
(Irene Wisler)
مصاحبه کانال معنویت آلمان

℗ Mediaservice Werner Huemer
© 2025 Thanatos

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

06 Feb, 06:37


کریستینا در مورد مرگ صحبت می‌کنه


@nazeraramesh4

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

05 Feb, 05:32


دلایلی برای برگشت

@nazeraramesh4

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

05 Feb, 05:13


https://t.me/naazermuzic

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

05 Feb, 04:37


کارما

دیدن اثری که اعمال ما بر دیگران گذاشته.

دولارس کنن

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

05 Feb, 04:01


هر فردی بنا بر دلایلی در زندگی شما وارد شده.

@nazeraramesh4

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

05 Feb, 03:53


با وجود سختی‌ها چرا ما میخواهیم به زندگی برگردیم.

@nazeraramesh4

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

04 Feb, 04:50


رهایی از کارما. بخشش

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

03 Feb, 20:29


تجارب بستر مرگ (End-of-Life Experiences - ELEs) چیست؟

تجارب بستر مرگ (ELEs) به پدیده‌هایی گفته می‌شود که افراد در روزها، ساعت‌ها یا لحظات نزدیک به مرگ تجربه می‌کنند. این تجارب می‌توانند شامل رؤیاهای واضح، احساس حضور افراد متوفی، دیدن نورهای درخشان، یا ورود به حالت‌های تغییر‌یافته آگاهی باشند. این پدیده‌ها در بسیاری از فرهنگ‌ها و سنت‌های دینی گزارش شده‌اند و به نظر می‌رسد که در میان افرادی که در حال مرگ هستند، الگوهای مشترکی دارند.

تفاوت بین تجارب بستر مرگ و تجارب نزدیک به مرگ

تجارب بستر مرگ (ELEs) معمولاً در روزها یا هفته‌های منتهی به مرگ رخ می‌دهند و اغلب در افرادی که به طور طبیعی یا بر اثر بیماری در حال مرگ هستند مشاهده می‌شوند.

تجارب نزدیک به مرگ (NDEs) در شرایطی رخ می‌دهند که فرد به طور موقت به مرگ بالینی نزدیک شده و سپس به زندگی بازمی‌گردد.


ویژگی‌های رایج تجارب بستر مرگ

1⃣ رؤیاها و دیدارهای معنوی

بسیاری از بیماران در بستر مرگ گزارش می‌دهند که عزیزان درگذشته خود را می‌بینند، حتی اگر قبلاً به این موضوع باور نداشته باشند. این رؤیاها معمولاً آرامش‌بخش هستند و احساس اطمینان و پذیرش مرگ را در فرد تقویت می‌کنند.


2⃣ آگاهی از زمان مرگ خود

برخی از افراد درست قبل از مرگ، آگاهی غیرمعمولی از زمان دقیق مرگ خود پیدا می‌کنند و آن را به اطرافیان اعلام می‌کنند.


3⃣احساس خروج از بدن

برخی از بیماران حس می‌کنند که در حال جدا شدن از بدن خود هستند یا این‌که وجودشان سبک‌تر شده است.


4⃣ مشاهده نور یا مکان‌های زیبا

برخی افراد در بستر مرگ از دیدن مناظری درخشان، باغ‌هایی زیبا، یا نورهایی گرم و آرامش‌بخش سخن می‌گویند.


5⃣ تغییر در ادراک زمانی و مکانی

در روزهای پایانی زندگی، برخی بیماران حس می‌کنند که میان دو دنیا در نوسان هستند و درکشان از زمان و مکان تغییر می‌کند.


واکنش اطرافیان و کادر درمان

افرادی که در کنار بیمار در حال مرگ حضور دارند، گاهی نیز این پدیده‌ها را تجربه می‌کنند. برخی از اعضای خانواده یا پرستاران گزارش داده‌اند که درست قبل از مرگ بیمار، اتاق پر از نور یا انرژی خاصی شده است، یا این‌که آن‌ها نیز حضور فردی نامرئی را احساس کرده‌اند.

اهمیت تجارب بستر مرگ در روان‌شناسی و مراقبت‌های پایان زندگی

این تجارب تأثیر مهمی بر روند پذیرش مرگ و کاهش اضطراب در بیماران دارند. از منظر روان‌شناختی، پذیرش این تجارب از سوی خانواده و کادر درمان می‌تواند حمایت عاطفی بهتری برای بیمار فراهم کند. تحقیقات نشان داده‌اند که ELEها می‌توانند به بیمار کمک کنند تا با آرامش بیشتری از دنیا برود.



خلاصه:

تجارب بستر مرگ یکی از جنبه‌های کمتر شناخته‌شده اما مهم فرآیند مرگ است که هم در بیماران و هم در اطرافیان آن‌ها دیده می‌شود. در حالی که علم هنوز توضیح قطعی برای این پدیده‌ها ندارد، بررسی این تجارب می‌تواند به درک بهتر از لحظات پایانی زندگی و کاهش ترس از مرگ کمک کند.

گروه وابسته به انجمن بین المللی تحقیقات تجارب نزدیک به مرگ (IANDS) در ایران

DNDSI.ir
Join → @IranNDE

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

03 Feb, 04:37


دریل آنکا

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

03 Feb, 04:34


حسرت داری


باید بهش برسی!


@mazdafarmomen

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

03 Feb, 03:56


🟥🟥در گزارشات تجارب نزدیک به مرگ در کسانی که اقدام به خودکشی کرده اند، یک آمار بسیار بالایی از امتناع مجدد آن مشاهده می شود.
آنها گمان می کنند که بعد از خودکشی شان همه چیز خاموش می شود و تمام می شود و آنها به آرامش می رسند.
🔲هر دو این تصورات کاملا اشتباه و بی اساس است. انسان بلافاصله در جهان دیگری متولد می شود.
🔲 با توجه به اینکه در مسیر تجارب مرگ جهانی به غیر از این جهان کاملا برایمان روشن شده است، کسانیکه از تجارب مرگ تقریبی به‌ واسطه خودکشی گزارش می دهند آنها بلافاصله از اثرات کارشان مطلع می شوند و آنچه بر سرنوشت ساير عزیزانشان و حتی جامعه شان اثر گذاشته اند را با تمام وجود لمس می کنند.
#دکتر یواخیم نیکلای
ريس شبکه تجارب مرگ تقریبی آلمان
@Nahtoderfahrung

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

03 Feb, 03:53


💢 در تجارب نزدیک به مرگ تعدادی وارد تونل می شوند و برخی این نیاز برایشان  ضروری نیست.
تمام موارد مهم زندگی شان را همانند تصاویر پاناراما می بینند.
💢 ما دانشمندان هنوز به طور کامل نمی توانیم آگاهی را تعریف کنیم و روی آن اتفاق نظر نداریم.
🔴 تعدادی از این تجربه گران افرادی هستند که از مرگ برگشتند.
یعنی آنها حدودی می دانند که بعد از مرگ چه در انتظار آنان است.
💢 آنان فهمیده اند که چه در این زندگی مهم است و چه مهم نیست.
ما باید از این شرایط بسبار عالی برای روشن گری در جامعه  مان بهره ببریم.
#پروفسور برون تروپ
استاد دانشگاه فلسفه مونیخ
جزو هیات مدیره گروه محققان آلمان
@Nahtoderfahrung

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

03 Feb, 03:52


🟥🟥 گفتگوی دو دانشمند برجسته آلمانی در حیطه تجارب مرگ تقریبی در ارتباط با تحقیق وسیعی که در زمینه خودکشی و همزمان تجربه مرگ تقریبی در سال ۲۰۲۴ انجام گرفته است.
#دکتر ولفگانگ کنول و پروفسور اولیور لازار
🟥 فقط همین مقداری که تقدیم شده در مورد خودکشی صحبت کردند.

https://instagram.com/gelareh_sadatakhavi?igshid=1eg1om4rjrgjz

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

02 Feb, 14:18


وقتی من مردم، پدرم گفت که برگرد و بدون ترس زندگی کن؛ و من انجامش دادم.

من در طی تجربه نزدیک به مرگم یاد گرفتم این تمام کاریست که باید انجام دهیم -خودمان باشیم، عاشق شخصی که هستیم باشیم، و از آن جایگاه به زندگی‌مان ادامه دهیم.‌


#آنیتا_مورجانی
#عشق_به_خود
داستان تجربه آنیتا مورجانی از لینک زیر


) کی از مردن کم شدم(آنیتا مورجانی)

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

01 Feb, 04:49


شما بسیار شجاع هستی. این مدرسه سخت را انتخاب کردی.

دولارس کنن

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

31 Jan, 15:53


علم و تناسخ
ترجمه و تالیف احمد بهزادی

قسمت هفدهم
قسمت پایانی
شامل👇

🔅فصل نوزدهم
(کیس های تناسخ ایرانی)
و
🔅فصل بیستم
(آیا این کیس ها تناسخ را اثبات میکنند؟)
و
🔅فصل بیست و یکم
(مسائل مرتبط دیگر با کیس های تناسخ)


شروع فصل 20 از حدود دقیقه 7
و شروع فصل 21 از حدود دقیقه 19

@manaviyat_khanevade_madar
🩷❤️🧡💛💚🩵💙💜🤍

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

25 Jan, 06:38


برای آنکه بتوانیم به این اهداف برسیم، نیاز داریم با افرادی ارتباط برقرار کنیم که با آنها قراردادهای روحی داریم. برخی از این افراد به ما احساس امنیت و آرامش می‌دهند و برخی دیگر ممکن است درد و رنج ایجاد کنند تا از طریق چالش‌ها، به رشد و آگاهی برسیم.

قراردادهای روحی چگونه شکل می‌گیرند؟
طبق نظریه قراردادهای روحی، پیش از تولد، روح‌ها با هم در یک بُعد معنوی ملاقات کرده و درباره مسیر زندگی و درس‌هایی که باید آموخته شود، به توافق می‌رسند. این قراردادها بین افراد مختلفی می‌تواند ایجاد شود، از جمله اعضای خانواده، دوستان، همکاران، و حتی افرادی که به نظر می‌رسد در زندگی ما نقشی منفی ایفا می‌کنند.
بر اساس این نظریه، هر روح با چندین معلم و راهنما قبل از حضور در زمین ارتباط برقرار می‌کند و تصمیم می‌گیرد که چه درس‌هایی باید آموخته شود. این قراردادها برای یک عمر کامل طراحی نمی‌شوند و می‌توانند در صورت نیاز تغییر کنند یا به پایان برسند.
.
.

.

.
#دولورس_کانن

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

25 Jan, 06:35


هدف از قراردادهای روحی چیست؟
هدف اصلی از قراردادهای روحی، رشد و تکامل روح است. انسان‌ها از طریق تجربیات مختلف چه خوشایند و چه ناخوشایند درس‌های مهمی را در زندگی یاد می‌گیرند. قراردادهای روحی به ما کمک می‌کنند تا به اهداف معنوی و شخصی خود نزدیک شویم و دانش و آگاهی بیشتری درباره انسانیت و خودمان کسب کنیم.
👇🏻👇🏻

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

25 Jan, 05:35


چرا به زندگی بر میگردیم؟

@mazdafarmomen

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

22 Jan, 06:10


من لا مکانم، لازمانم
اینک اسیر این جهانم...
من لا مکانم، لازمانم
اکنون در این دیر خرابم

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

21 Jan, 14:56


آن‌ها را آزاد کن،
همه‌شان را آزاد کن.

و می‌دانی، مهم‌تر از همه اینکه
خودت را از نیاز به اینکه
آن‌ها درست رفتار کنند
آزاد کن.


#آبراهام_هیکس
#روابط_دیگران

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

20 Jan, 18:19


مرگ مانند در آوردن یک کفش تنگ است.


#آبراهام_هیکس

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

20 Jan, 15:16


🟥آخرین وضعیت مبلغ جمع آوری شده برای خرید دستگاه لیزر چشم برای بلوچستان که به خاطر وضعیت بسیار نامناسب اقلیمی دچار کاتاراکت های پیشرفته و آب سیاه بسیار شدیدی هستند.
🟪۵ هزار یورو هم نزد نماینده امین مان هست.
🟥برای کمک به تعداد بسیاری از مردم بسیار کم برخوردار در بلوچستان به جمع ما بپیوندید!
🟥هر سهم نوری شما عزیزان سالیان بسیاری در هستی می ماند و دعای خیر بیماران بسیاری بدرقه ی راه تان خواهد بود.💚🤍❤️🙏

@nureshgheelahi
@nureshgheelahi

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

20 Jan, 15:03


🟥وظیفه ی زمینی من چیست؟ چگونه وظیفه ی زمینی ام را پیدا کنم؟ چه باید در این زندگی انجام بدهم؟ با چه چالش هایی باید رشد بکنم؟

https://instagram.com/gelareh_sadatakhavi?igshid=1eg1om4rjrgjz

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

18 Jan, 15:18


سانیاس های من مرگ را نیز #جشن میگیرند.
به این علت که مرگ برای من پایان زندگی نیست.
#نهایت_و_اوج_زندگیست...
مراسم سوزاندن پیکر اشو بهمراه سخنان
با درود خدمت شما همراهان گرامی


امروز نوزدهم ژانویه 2025 برابر است با، سی چهارمین(35) سالگرد مرگ مردی از تبار آگاهی و عشق است.

بزرگمرد و مرشدی که در حقیقت نه متولد شد و نه مُرد
بلکه در میان سالهای 1931 تا 1990 از این کره خاکی بازدیدی کرد و عطر آگاهی و عشق و معنویت حقیقی را برای دلهای تشنه ساکنین اش به ارمغان آورد.
و با سخنان و تعالیم روح بخش خود جان تازه ای به دلهای تشنه مشتاقان حقیقت و معرفت بخشید.
او همیشه زنده است. 
زیرا حقیقت هیچگاه نمی میرد.
درودِ عشق بر او و همه عاشقانش...

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

17 Jan, 06:04


▫️از زبان بانو دولارس کنن در مورد فرازمینی ها و اینکه خیلی شان بما کمک می‌کنند و نباید مردم بترسند، بیشتر بدانید❗️ م

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

17 Jan, 05:55


تنها آنان که بتوانند
تمام تعلقات و تملکات و آرزوها
و امیال و به طور خلاصه، هویت‌هایی را که
در عالم تحت‌القمر به آن چسبیده‌اند،
با شجاعت و شهامتِ تمام قربانی کنند
و هیچ اثری از خودِ دروغین
و لایه‌های مختلف هویت کاذب بر جای نگذارند،
به آغوش بی‌کرانگی خواهند رفت
تا با انرژی بی‌نهایت کیهانی تا ابد یکی شوند.

هر من و منیت و مالکیت می‌تواند
مانع و حجاب باشد.
فقط می‌بایست بی‌وقفه،
انباشت خودهای کاذب طی قرون و اعصار زمینی
را قربانی کرد انگار که هرگز وجود نداشته‌اند،
همچون کودکی که
تازه از شکم مادر متولد شده است.

فقط در این صورت، بازی در این بُعد به پایان می‌رسد.
در کمال پذیرش و اعتماد به عالم هستی!

ل

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

17 Jan, 05:00


ل

یک دقیقه در روز برقص

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

15 Jan, 06:16


مکس امینی
افسردگی

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

14 Jan, 17:41


🟥🟥تجربه ی مرگ تقریبی بسیار آموزنده ی ولفگانگ نیکلاس
مصاحبه ی کانال معنویت، ورنا هوما

@Nahtoderfahrung
اینستاگرام
👇👇
https://instagram.com/gelareh_sadatakhavi?igshid=1eg1om4rjrgjz

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

14 Jan, 16:41


❚▷

نظر انیشتین در باره مرگ
🌻

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

14 Jan, 06:58


دولارس کنن

هر کس برنامه خود را دارد. نیاز به تغییر کسی نیست.

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

13 Jan, 06:03


75
دلمون تنگ میشه ولی الان دلمون را صاف میکنیم و در لحظه قدر میدانیم.

@hosinora

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

13 Jan, 05:33


زندگی همینه که هست. یاد بگیریم در لحظه زندگی کنیم و منتظر فردایی بهتر نباشیم.

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

13 Jan, 05:20


ارتباط با خدا

دولارس کنن

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

11 Jan, 19:10


💢من مدام از دخترم می پرسیدم خوب متینا امروز کجا هستی و او هم مرتبا به من جواب می داد همیشه و همه جا و روزی تصمیم گرفتم به او بگویم که از این جواب خوشم نمی آید و نمی توانم درست بفهمم که منظورش، از این جمله ی عجیب چیست زیرا خیلی این مطلب را انتزاعی می دیدم.
🟪او به من گفت؛ مادر جایی هستم که قبل از تولدم حضور داشتم. از او پرسیدم چه ظاهری داری؟ و او گفت بسیار سبک و هاله ای از نور و جوهره ای نوری خودم را می دانم. اگر این وظیفه ی زمینی را درست پایان ببریم به جوهره ی نوری درخشان تری مبدل می شویم. من نور و آگاهی بالایی هستم.

💢پرسیدم یعنی تو قبل از اینکه کودک من بشوی و قبل از لقاح هم وجود داشتی؟
💢و او گفت بله. ما خودمان والدینمان را انتخاب می کنیم. براساس وظایف و تجارب بسیار متعددی که با این انتخاب می توانیم انجام دهیم. همچنین این مقدار زندگی من انتخاب هردوی ما بوده است و تو هم انتخاب کردی. گرچه امروز برایت غیر قابل تصور است چون در مادیات و جسمانیت زندگی می کنی و باید تمام این مطالب را فراموش کرده باشی تا بتوانی بر روی زمین زندگی کنی.

#ارتباط و صحبت تله پاتییک مادر با روح دختر هجرت کرده اش. خانم سیلویا فینک
مصاحبه کانال معنویت سویس

https://instagram.com/gelareh_sadatakhavi?igshid=1eg1om4rjrgjz

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

11 Jan, 19:10


🟥🟥ارتباط و صحبت تله پاتییک روح دختر هجرت کرده با مادرش خانم سیلویا فینک
مصاحبه کانال معنویت آلمان

🔴🔴مادر این بیقراری تو نمی گذارد که من اینجا به آرامش برسم.
به او می گویم؛ نمی توانم بیقراری نکنم.
من پر از خشم هستم از تو و از همه چیز. چرا تو در 18 سالگی باید بمیری؟
و او می گوید؛ 🔴🔴باید دنبال راه هایی بگردی که به آرامش برسی. این راه تکامل تو هست.
از او پرسیدم تو هیچ آیند ه ای دیگر نداری؟
جواب داد؛ مادر گوش کن! آینده اکنون است و اکنون گذشته هست همه چیز درهر لحظه و یک لحظه اتفاق می افتند. اینجا زمان وجود ندارد و زمان ساخته ی تخیل بشر است.
از او می پرسم. یعی زمان فقط برای ما وجود دارد و مرگ نوعی تولد در بعد دیگر و به فرمی دیگر زندگی کردن است؟ من هرگز قبل از مرگ تو به این مسائل فکر نکرده بودم. او به من می گوید؛ مادر همه چیز اصلا آنچه که شما روی زمین می بینید نیست.
باید یاد بگیرید که چگونه بدون ریا کاری و نفرت و خشم و دروغ زندگی کنید تا بتوانید دیگران را ببخشید. بخشش انسان ها را بر روی تعادل می آورد. باید خودمان و دیگران را ببخشیم برای آنچه که انجام داده ایم و آنچه که انجام نداده ایم.
🔴🔴انسان بر روی زمین است تا عشق حقیقی را بیاموزد و از نفرت پراکنی به شیوه های گوناگون دست بردارد.
🔴🔴 هر آنچه که پیرامونت اتفاق می افتد دلیلی دارد تا شنوایی و بینایی تو را تقویت کند.

@Nahtoderfahrung

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

11 Jan, 19:10


🔴دختر من به همان وجودی که قبل از تولدش در این جهان بوده، مبدل شده است.
🔴ما وجود دیگری هستیم و قبل از اینکه به این جهان بیاییم به نوع دیگری زندگی می کنیم و بعد از مرگمان دوباره به همانجا باز می گردیم. که این نکته ی بسیار مهمی ست.
من این مطالب را فقط معتقد نیستم بلکه آنها را حقیقت محض می دانم. در جهان های بالاتر این دوگانگی ها وجود ندارد. من این مطالب را قبل از مرگ دخترم به هیچ وجه نمی دانستم. هیچ کجایی نخوانده بودم و هرگز دنبال این مطالب نبودم.
🔴🔴 مرگ او مرا بیدار کرد و همچنین باعث رشد و تعالی انسانهای بسیاری شد.
روند زندگی در این دنیا حضور در فیلمی هست که گاهی بسبار ترسناک و دردناک است و حضوری پر از تجربه و آموزش و سرشار از وظیفه و در عین حال رشد و تعالی ست.
🔴🔴 تمام انسانها با مواردی مواجه می شوند که باید مواجه بشوند. آن مسائل موارد شخصی آنهاست که باید از آن مسائل درس بگیرند و بیاموزند. شاید آن مطلب درس فرد دیگری نباشد.

#ارتباط و صحبت تله پاتییک خانم سیلویا فینک
با روح دختر هجرت کرده اش
مصاحبه کانال معنویت آلمان

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

11 Jan, 19:07


⚜️♻️تجربه مرگ تقریبی عالی ولفگانگ نیکلاس در اثرخودکشی. او خودش را ناگهان در اتاق تاریک و آرامی می بیند که راهنمای روحی به نام یونا (که نامش در همه ی آن فضای تاریک نوشته بوده) به او می گوید؛ همراه من بیا تا صحنه ی بزرگ زندگی را به تو نشان بدهم!
https://instagram.com/gelareh_sadatakhavi?igshid=1eg1om4rjrgjz

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

11 Jan, 19:07


-ولفگانگ نیکلاس تجربه گر مرگ تقریبی، معلم معنوی، نویسنده

🟥 متاسفانه بیشتر جمعیت جهان از نظر اطلاعات معنوی و رفتارهای صحیح انسانی کودکان خردسالی هستند که روزانه به مهد کودک می روند. قریب به ۹۰ درصد انفاس روی زمین در نخوت و غرور و خودشیفتگی و یا احساس قربانی بودن هستند و شبانه روز فقط آه و شیون و ناله برای رسیدن به خواسته های زمینی شان را سر می دهند.

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

11 Jan, 09:24


2
بازگشت امی 🌹
فصل اول تردید
فایل دو
علی حمیدی
#امی
https://t.me/nazeararam/640

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

10 Jan, 04:08


درود و عشق بر عزیزان

روی اسم کتاب بزن ،هم pdf داره هم صوتی


❤️❤️❤️🙏🙏🙏

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

10 Jan, 04:04


🌿 نیل دونالد والش 🌿

🌿کتابهای صوتی 🌿

1) گفتگو با خدا جلد اول

2) گفتگو با خدا جلد دوم

3) گفتگو با خدا جلد سوم

4) قرار بود شاد باشی

5) هم خانه با خدا در حیات جاودان

6)روح کوچک و خورشید

7) روح کوچک و زمین

8) لحظات لطف

9. وصل با خدا (خوانش ندا)

وصل با خدا (خوانش سارا)

10. دوستی با خدا


🌻🌻🌻
فیلم سینمایی
مصاحبه با خدا (گفتگو)

@nildonaldvalsh

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

09 Jan, 16:51


نیل دونالد والش گفتگویی با خدا داشته و هر چه به نظر یک آدم میرسه از خدا پرسیده و جوابهایی خیلی عالی گرفته. من ابتدا که کتابهایش را خواندم گفتم واوووو🤪🤪
اگر خدا میخواست کتاب آسمانی بفرسته این درستش است و این خدا چقدر شوخه و عالی هست. اگه دوست دارید کتابهایش را بزارم.

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

09 Jan, 16:45


رقص روی قبر مادر

#نیل_دونالد_والش

@eshgh_u_zendegi

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

09 Jan, 11:02


🎧فایل‌ صوتی

برنامۀ چهارشنبه‌های شفابخش
کرایون 💜
#مدیتیشن حلقۀ دوازده 🧘🏽‍♂️🧘🏽‍♀️

با صدای ندا رحمنی
مترجم: ایلیا احمدزاده
ویراستار: رها مرادپور
میکس صدا: ندا رحمنی

جلسۀ ۱۵۳
۱نوامبر۲۰۲۳

مدت‌زمان: ۱۳ دقیقه

«این مدیتیشن نیست عزیزان، این آینده است.»


🌟
حامی ما باشید🌟

@KryonFarsi
@circleof12

| وبسایت | یوتیوب | اینستاگرام | وبلاگ |
| فهرست | 🔝 |
▪️

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

09 Jan, 08:23


1
بازگشت ایمی🌹
جلد دوم
علی حمیدی
کاری از کانال معبد سکوت
#امی
https://t.me/nazeararam/640

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

07 Jan, 12:09


سخنرانی ۳۱ آگوست ۱۹۷۶

کسی که مرگ را بشناسد، غنی‌تر و بهتر زندگی خواهد کرد.

مرگ قطعی است. شاید این را بدانی یا شاید ندانی؛ شاید به آن نگاه کنی و شاید نگاه نکنی ـــ ولی مرگ امری قطعی است. بااین‌حال، حتی با اینهمه قطعیت، انسان از شناخت مرگ وحشت دارد؛ زیرا او به زندگی رویاگون می‌چسبد. ولی به‌نظر می‌رسد که مرگ از هرآنچه که تو آن را زندگی می‌خوانی واقعی‌تر است.

بودا می‌گوید پذیرفتن مرگ و شناخت مرگ دشوار است. ولی انسان اهل ادراک شروع می‌کند به شناخت و توجه به مرگ. او به مرگ احترام می‌گذارد زیرا مرگ باید بخش واقعی‌تر از آنچه که زندگی می‌خوانید باشد ـــ زیرا این به‌اصطلاح زندگی درست مانند یک رویا است.

تو برای سی یا چهل یا پنجاه سال زندگی کرده‌ای. حالا به عقب نگاه کن، به پشت‌سرت نگاهی بینداز: در این پنجاه سال چه اتفاقی افتاده است؟ آیا واقعی بوده یا فقط یک رویای طولانی بوده است؟ آیا می‌توانی هیچ تفاوتی ببینی که آیا واقعی بوده و یا یک رویا بوده؟ چگونه می‌توانی تفاوت را بشناسی؟ شاید همه را خواب دیده باشی. شاید فقط مفهومی در ذهنت بوده است. چه گواهی داری که واقعی بوده؟ چه در دست‌هایت از آن باقی مانده است؟ هیچ…. خالی است. و تو آن را زندگی می‌خوانی! و نتیجه‌ی آن فقط خالی بودن است!

بودا می‌گوید حالا به مرگ نگاه کن ـــ شاید این زندگیِ واقعی باشد. البته کار دشواری است ولی کسی که پدیده‌ی مرگ برایش جذاب بشود، یک انسان متفاوت خواه شد.

کسانی که به ساحل رودخانه می‌چسبند، مردمانی هستند که فکر می‌کنند این زندگی همه‌چیز است. ولی آنان که سعی دارند درک کنند و عمیقاً به زندگی نفوذ می‌کنند، آگاه می‌شوند که این زندگی آن چیز واقعی نیست. آنگاه به درون رودخانه، که جای دیگری می‌رود، می‌جهند ـــ به سمت مرگ.

مراقبه تلاشی است برای مردنِ داوطلبانه. و انسان در مراقبه‌ی عمیق می‌میرد. در مراقبه‌ی عمیق، این به‌اصطلاح زندگی ناپدید می‌شود و برای نخستین بار با مرگ روبه‌رو می‌شوی. و آن تجربه‌ی روبه‌روشدن با مرگ، تو را از نامیرا بودن آگاه می‌سازد.

زیرا ناگهان به فراسوی مرگ می‌روی. ناگهان می‌دانی ــ که آنکه خواهد مُرد تو نیستی. هرآنچه که بتواند بمیرد، تو نیستی. تو نه بدنت هستی و نه ذهنت. تو فقط یک فضای خالص هستی ـــ که هرگز زاده نشده و هرگز نمی‌میرد.

مردم بسیار به‌ندرت در مورد مرگ صحبت می‌کنند. حتی اگر در موردش صحبت کنند بسیار با اکراه صحبت می‌کنند. حتی اگر مجبور باشند که در موردش صحبت کنند، احساس شرمندگی و ترس می‌کنند ـــ حتی مردمی که باور دارند روح هرگز نمی‌میرد! حتی مردمی که باور دارند انسان پس از مرگ به سوی خدای جاودانه، به بهشت می‌رود!

* برتراند راسل در کتابش به‌نام “مقالات نامحبوب” لطیفه‌ای را نقل می‌کند.
“ف. و. ه. مایرز F.W.H. Myers، که معنویتش به باور به زندگی پس‌از مرگ منتهی شده، از زنی که به‌تازگی دخترش را از دست داده است پرسید که فکر می‌کند که چه بر سر روح دخترش آمده است.
مادر پاسخ داد: ‌”آه، خب، گمان می‌کنم که او از زندگی و سُرور ابدی خودش لذت می‌برد، ولی کاش شما در مورد این چیزهای نامطبوع حرف نمی‌زدید!”

حالا، اگر آن دختر از سرور ابدی خودش لذت می‌برد، آنوقت چرا این موضوعی نامطبوع است؟! فرد باید از صحبت در موردش خوشحال باشد.

در واقع، صحبت در مورد مرگ خوشایند نیست و فقط برای پنهان‌کردن این ناخوشایندی، انسان در توهم و ناآگاهی، نظریات و باورهای مذهبی بسیاری اختراع کرده که شخص پس از مرگ به بهشت جاودانه می‌رود. اما در عین حال، او هیچ شناختی از جاودانگی ندارد!

آموزه‌ی بودا این است که تو باید واقعیت مرگ را بپذیری و بشناسی.

* جوان روستایی با دوست دخترش با یک سگ قوی‌هیکل که گرسنه و خشن به‌نظر می‌رسید برخورد کرد.
جوان می‌خواست فرار کند که دوست دخترش گفت: “چرا؟ مگر تو همیشه نمی‌گفتی که حاضری بخاطر من با مرگ روبه‌رو شوی؟!”
جوان به او پشت کرد و در حال فرار گفت: “بله، حاضرم؛ ولی این سگ لعنتی که هنوز نمرده است!”

مردم می‌گویند که می‌توانند با مرگ روبه‌رو شوند، ولی وقتی ملاقات با مرگ می‌رسد، ناگهان تمام شهامتشان ناپدید می‌شود! مردم می‌گویند که می‌توانند بسیار به آسانی زندگی‌شان را تسلیم مرگ کنند. اما چنین آسان هم نیست.

شهوت برای زندگی [برای یک زندگی ناآگاهانه و بدور از مسئولیت] بسیار عمیق و ریشه‌دار است. تو آن را برای زندگانی‌های بسیار آبیاری کرده‌ای؛ ریشه‌های آن عمیقاً در وجودت فرو رفته‌اند. بنابراین تا جایی که ممکن هست باید عمیقاً وارد شناخت مرگ شوید.

#اشو
📚«آموزش فراسو»
جلد ۲/۴
مترجم: ‌م.خاتمی / پاییز ۱۴۰۲

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

07 Jan, 10:43


🔳کنفرانس بسیار عالی با مرگ پژوه مشهور، برنارد یاکوبی
با مضمون؛ وظیفه ی زمینی ات را رمز گشایی کن!
(قسمت اول)
https://instagram.com/gelareh_sadatakhavi?igshid=1eg1om4rjrgjz

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

07 Jan, 10:43


🔳کنفرانس بسیار عالی با مرگ پژوه مشهور، برنارد یاکوبی
با مضمون؛ وظیفه ی زمینی ات را رمز گشایی کن!
(قسمت دوم)
https://instagram.com/gelareh_sadatakhavi?igshid=1eg1om4rjrgjz

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

07 Jan, 10:13


🟥آخرین نظر ریس انجمن تجارب مرگ تقریبی آلمان دکتر یوآخیم نیکلای در مورد علت انجام شدن تناسخ
🟥 تناسخ های فرد به منظور رشد و توسعه ی روح او انجام می گیرد.
🟥 هیچ تناسخی اجباری نیست.
🟥 گرچه نمی توان وقوع هیچ عقیده ای را صد در صد دانست، اما نظر بسیاری از محققین و مرگ پژوهان در اروپا بر تناسخ های مکرر روح هست.
🟥 گزارشات کاملا مستند و صریحی در تجارب مرگ تقریبی در خصوص تناسخ مشاهده می شوند که سخن از تولدهای مکرر دارند.
🟥اعتقاد بر تناسخ باعث جدیت بیشتر فرد در زمینه ی خودسازی خویش می شود.

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

04 Jan, 04:06


51

عمر که بی عشق رفت هیچ حسابش مگیر

آب حیاتست عشق در دل و جانش پذیر

https://t.me/naazermuzic

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

04 Jan, 03:42


62

رسالت تو شکوفایی استعدادها

@hosinora

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

03 Jan, 17:14


*️⃣*️⃣چرا می‌گوییم خروج از دایرۀ هستی محال است؟ چون اگر هستی در هر نقطه‌ای به پایان برسد، طبیعتاً بیرون آن یا هستی است، یا نیستی. اگر هستی باشد، که امتداد همین هستی است و اگر نیستی باشد، نیستی وجود ندارد. چون نمی‌شود یک‌چیز هم‌زمان هم باشد، هم نباشد. اگر نیستی «وجود داشت» دیگر نامش* نیستی* نمی‌شد.

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

02 Jan, 15:10


بورکهارد و کریستین دو نفر از افراد بسیار زبردست در آلمان در همراهی کردن افراد در حال احتضار به بعد دیگر هستند. این کار همچون مامایی کردن و آوردن جنین و روح درون آن به زمین است که اکنون در سفر بازگشت به موطن اصلی، باز هم عالی می شود که مامایی همراه فرد باشدتا به بعد دیگر مشایعتش کند.
@Nahtoderfahrung

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

02 Jan, 09:44


ادامه

باید درک کنیم که زایش انسان یک پدیده‌ی مبهم است. نخستین جنبه‌ از تولد «لقاح» است ـــ تولد واقعی زمانی صورت می‌گیرد که نطفه‌ی جنین در زهدان مادر شکل می‌گیرد. تولد واقعی در این زمان است.

آنچه شما زمان تولد می‌خوانید در حقیقت تولد شماره دو است ــ زمانی که جنین از زهدان مادر بیرون می‌آید.

بنابراین اگر قرار باشد که یک تحقیق کامل ستاره‌شناسی داشته باشیم آنگاه توجه اصلی ما نباید روی تاریخی باشد که کودک متولد شده است. توجه اصلی باید روی تاریخی باشد که کودک سفر خودش را در زهدان مادر آغاز کرده است: زمانی که نطفه شکل گرفته است ــ زیرا تولد واقعی همین است.

بنابراین هندوها [در دوران باستان] به این نتیجه رسیده بودند که اگر قرار باشد یک نوع خاص کودک زاییده شود، آمیزش و آبستنی باید در زمانی خاص از گردش ستارگان و کهکشان‌ها، که برای آن نوع کودک مناسب‌ترین است، صورت بگیرد.

تحقیقات زیادی در این زمینه انجام گرفته و نکات بسیاری روشن شده است، پس حالا قدری زمینه‌ی این موضوع را برای شما شرح خواهم داد.

معمولاً وقتی کودکی در ساعت شش صبح زاییده می‌شود، فکر می‌کنیم که مجموعه ستارگانی که در آن زمان حضور دارند روی آن کودک تاثیر دارند. ولی دیدگاه من متفاوت است، ‌در اساس تفاوت دارد. فقط به این سبب که نوزادی در ساعت شش صبح به دنیا آمده ستارگان روی او تاثیر نمی‌‌گذارند. نه. در عوض، کودک انتخاب می‌کند تا تحت تاثیر آن ستارگانی زاده شود که خودش مایل است تحت تاثیر آنها قرار بگیرد.

این یک دیدگاه کاملاًً متفاوت است. وقتی کودک تولد می‌یابد، آنگاه سیارات و ستارگان و زمانی که زاده می‌شود را انتخاب می‌کند. و اگر باز هم عمیق‌تر برویم، آنگاه کودک زمان لقاح خودش را نیز انتخاب می‌کند.

هر روح زمان لقاح خودش را انتخاب می‌کند ــ زمانی‌که زهدانی را می‌پذیرد: در چه زمانی.

لحظه‌ی لقاح بی‌اهمیت نیست. اهمیت آن مربوط است به این سوال که تمامی کائنات در آن لحظه در چه موقعیتی قرار دارد؛ و چگونه درهای خودش را به روی انواع امکانات در آن زمانِ خاص باز می‌کند.

ادامه دارد

#اشو
📚“رازهای پنهانی”
سخنان اشو از آپریل تا اکتبر ۱۹۷۱
مترجم: ‌م.خاتمی / سال۱۴۰۰
ویرایش در کانال توسط داوید
@shekohobidariroh

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

02 Jan, 04:48


دولارس کنن

مرور زندگی ، چگونه؟

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

02 Jan, 04:42


به یادآوری زندگی قبل در بچه ها

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

01 Jan, 07:57


«همه چیز بر حقّ است»

به‌ یقین قانونی وجود دارد که از تمام کائنات نگهداری می‌کند. وگرنه کائنات از هم فرو می‌پاشید.

چنین کائنات وسیع و بی‌نهایت که اینگونه به نرمی اداره می‌شود، بسیار هماهنگ، شاهدی کافی است بر اینکه یک جریان زیرین  باید همه چیز را به هم متصل سازد و همه چیز را با هم هماهنگ کند و همه چیز را به هم پل بزند.

«‌هستی» بسیار با فضیلت است. حتی اگر بتوانی چیزی را پیدا کنی که نتوانی آن را فضیلت بخوانی، دلیلش باید سوءتفاهم تو باشد، وگرنه جهان‌ هستی مطلقاً درستکار و با فضیلت است.

هر آنچه در هستی رخ می‌دهد،
همیشه به حقّ رخ می‌دهد،
هرگز اشتباهی رخ نمی‌دهد.


شاید به نظر تو اشتباه بیاید، زیرا تو مفهوم مشخصی از آنچه که حقّ است را داری. ولی وقتی بدون تعصب نگاه کنی، هیچ چیز غلط نیست؛
تمامش حقّ  Right است؛
تولد، حقّ است،
مرگ، حقّ است
زیبایی، حقّ است،
زشتی، حقّ است.

ولی ذهن‌های ما کوچک هستند، فهم ما محدود است؛ ما نمی‌توانیم کُل را ببینیم؛ همیشه فقط یک بخش کوچک را می‌بینیم. ما مانند کسی هستیم که پشت در ایستاده و از «سوراخ کلید» به خیابان نگاه می‌کند.

ما اینگونه به‌ هستی نگاه می‌کنیم. به همین دلیل ما پیوسته می‌پرسیم که: "چرا در جهان رنج و بدبختی وجود دارد؟ چرا چنین است و چرا چنان است؟
چرا؟"

ما همیشه فقط تکه‌های کوچکی از حقیقت را می‌بینیم و نه کُل را. اما اگر به «کُل» نگاه کنیم، تمام این چراها از بین خواهند رفت.

و برای نگاه‌کردن به «کُل» باید از اتاقت بیرون بیایی و باید در را باز کنی و مجبوری که نگرشِ سوراخِ کلیدی را رها کنی.

ذهن یعنی همین:
یک سوراخ کلید
و سوراخ کلیدی بسیار کوچک.


اگر شما بدون دخالتِ ذهن، کُل را ببینی، همه‌ چیز درست و همانی است که باید باشد. معنیِ «همه چیز بر حقّ است» همین است. هیچ اشتباهی وجود ندارد. فقط خداوند وجود دارد؛ شیطان مخلوق انسان است.

اوشو
@nazeraramesh

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

01 Jan, 06:00


برگام😁

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

31 Dec, 12:04


#زمین_خانه_ما_نیست

ما دراين زمين بيگانه ايم
خانه واقعي ما در ساحل ديگر است

ما اينجاييم تا رشد يابيم، تجربه كنيم و پخته شويم تا بلكه بتوانيم در ساحل ديگر پذيرفته شويم
ما چون كودكاني كه به مدرسه فرستاده مي شوند وارد دنيا شده ايم
اينجا مدرسه ماست، خانه ما نيست هرقدر مي تواني بيشتر بياموز و بيشتر تجربه كن. بگذار زندگي ات چند بعدي شود
اما يك چيز را به ياد داشته باش:
‌اينجا خانه تو نيست. پس به آن وابسته نشو. آنرا ملك خود ندان. خيمه ات را در آن برپا نكن. عصر كه می رسد بچه ها از مدرسه به خانه باز مي گردند
مدرسه لازم است. بدون مدرسه امكان رشد نيست. ما با وجود تمام درد و رنجهاي مدرسه، تمام حماقتها و خردمندي هاي آن، تمام خوشي ها و ناخوشي هاي آن، آرام آرام تعادل و تمركز را مي آموزيم

با پشت سرگذاشتن تمام غمها و شاديها، چيزي در درون ما رشد مي يابد و به كمال مي رسد. آنگاه كه آمادگي پيدا كنيم، قايقي از ساحل ديگر مي رسد تا ما را به خانه بازگرداند
اما فقط زماني كه ما آمادگي پيدا كرده باشيم و گرنه بارها و بارها به مدرسه فرستاده مي شويم تا درس را فرا بگيريم.

#اشو
@oshoi

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

31 Dec, 12:02


کتاب تائوت چینگ اثر لائوتزه
مترجم: فرشید قهرمان
خوانش: #سوفیا_ساناندا
قسمت یازدهم

#تائوت_چینگ
@nazeraramesh9

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

30 Dec, 19:51


در هنگامه همه چیز عاشق خودت باش.

وقتی سقوط کردی، وقتی از هم پاشیدی، در هنگامه‌اش عاشق خودت باش.

بگو: هیچ ایرادی ندارد. من انسانم.

خودت را در آغوش بگیر.

اگر حس ترس داشتی، در هنگامه‌اش عاشق خودت باش.


#آنیتا_مورجانی
#عشق_به_خود

داستان تجربه مرگ آنیتا مورجانی👇🏻

4) کی از مردن کم شدم(آنیتا مورجانی)

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

29 Dec, 13:03


🟥 نظرات خانم دکتر دروتوئا فوکرت در مورد تناسخ. ایشان پزشکی هستند که حدود بیشتر از سی سال عمرشان را در زمینه ی پژوهش زندگی های گذشته و زندگی در بین زندگی ها گذرانده اند.

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

29 Dec, 13:00


🟥 به عده اى از تجربه كنندگان مرگ گفته شده است برگرد و رسالتت را به پايان ببر. در جواب به سوال، رسالت من چيست؟
پاسخ داده شده؛
«تا بفهمى همه يكى هستید. »

https://instagram.com/gelareh_sadatakhavi?igshid=1eg1om4rjrgjz

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

29 Dec, 12:59


💠 دکتر جیمی کوئست (هیپنوتراپیست و عضو موسسه‌ی مایکل نیوتن):

من در ابتدا بسیار شکاک بودم و ایده‌ی درمان با ال‌بی‌ال را اصلا قبول نداشتم. این مسئله به این خاطر نبود که به امور معنوی اعتقاد نداشتم، اتفاقا من خودم هیپنوتیزم بازگشت به زندگی‌های گذشته را انجام می‌دادم؛ مسئله این بود که به رویکرد دکتر نیوتن اعتماد نداشتم. اما یک خانم از من درخواست کرد تا او را به مرحله‌ی «بین زندگی‌ها» ببرم و از آنجایی که او کتابهای دکتر نیوتن را نخوانده بود و هیچ چیزی در این زمینه نمی‌دانست، من درخواست او را قبول کردم. با خودم فکر می‌کردم از آنجایی که او هیچ اطلاعی درباره‌ی این موضوع ندارد، می‌تواند اثبات کند که این هیپنوتیزم درست نیست و به این شکل من این موضوع را کاملا کنار می‌گذارم!

اما وقتی او به خلسه رفت، قضیه برعکس شد و او مطالبی را گزارش می‌داد که در کتاب‌های دکتر نیوتن نوشته شده بود؛ مطالبی مثل گروه‌های روحی و شورای معتمدان. او در حالی که در وضعیت ابرآگاه عمیقی بر روی صندلی دفتر من نشسته بود، گفت: «جیمی، گوش کن. چیزهایی هست که باید بدانی.» او با مهربانی مطالبی را برای من توصیف کرد و من را زیر بال و پر خود گرفت و حقیقت را برایم آشکار کرد. او قادر بود درباره‌ی هر موضوعی که پیش می‌کشیدم پاسخ دهد و جزئیات بیشتری ارائه دهد. از تعجب گویی فک من به پاشنه‌ی کفش‌هایم رسیده بود و جریان الکتریسیته‌ای که در ستون فقراتم احساس می‌کردم، چیزی در حد برق‌گرفتگی بود. واقعا شوکه شده بودم.

او درباره‌ی گروه‌های روحی و چگونگی ساختار آنها و شورای معتمدان و نحوه‌ی عملکرد و ماهیت آنها صحبت کرد و با راهنمای روحی‌اش نیز ملاقات داشت. وقتی تمام این جزئیات را توصیف می‌کرد، من متوجه شدم که اشتباه کردم. من درباره‌ی دکتر مایکل نیوتن قضاوت اشتباهی کرده بودم. این جلسه برای این خانم نبود، در واقع، او آمده بود تا من را آگاه کند. بعد از اتفاقاتی مثل این، راهی برای بازگشت وجود ندارد. چنین تجربه‌ای، شما را برای همیشه تغییر می‌دهد.


📘 کتاب درحال ترجمه‌ی:
«جهان ارواح» نوشته‌ی ریچارد مارتینی، ترجمه: احمد بهزادی



🆔 @near_death

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

28 Dec, 06:13


213

دنبال امنیت نباش

@nazeraramesh15

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

26 Dec, 20:15


‍ #سوال_از_اشو:

اشو عزیز شما وضعیت فعلی ما انسانها را چگونه میبینید؟

#پاسخ:

عزیزان من، همه شما مرده اید.
وضعیت شما مانند یک جسد است.
همه شما در غارهای تاریک تان زندگی میکنید.
همه شما بو گرفتید و فاسد شده اید.
زیرا مرگ چیزی نیست که ناگهان در یک روز اتفاق بیفتد.
شما همه روزه در حال مرگید.
شما از روز تولدتان در حال مرگ بوده و هستید.
مرگ رویکردی طولانی است.
گاه هفتاد سال یا هشتاد سال برای تکمیل آن زمان لازم است.
اما شما طوری رفتار میکنید که انگار زنده هستید!
شما به گونه ای زندگی میکنید که گویی میدانید زندگی چیست!

از غار بیا بیرون
از گورت بیا بیرون
از مرگت بیا بیرون
اگر در زندگى تان جايى براى ماجراجویی و بازیگوشی های عاشقانه وجود ندارد، مرده ايد و هم اكنون در گور خود زندگى مى كنيد.

از آن خارج شويد!

بگذاريد در زندگى تان ماجرايى احساسى و خيال انگيز وجود داشته باشد.
ميليونها شكوه و زيبايى در انتظار شماست.
درصدد جستجو و كشف آن برآييد.
هستی، سفر نيست، جشن و سرور است.
به زندگی به چشم جشن و شادمانی و خوشی نگاه كن.
زندگی را به صورت درد و رنج و انجام وظيفه و كار در نياور.
بگذار زندگی يك بازی باشد.
بدون هيچ مقصد و مقصود ...
فقط در اينجا و در حال بودن ...
با درختان و پرندگان و رودخانه ها و كوهها بودن.
تو در زندان نيستی.
پس آن را زندان ندان.
چرا كه زندگی زندان نيست.
تو زندگی را نفهميده ای.
آن را به اشتباه معنا كرده ای.
حتی با گوش دادن به حرفهای من هم خيلی چيزها را به غلط تعبير ميكنی و همچنان به تعبير و تفسيرت ادامه ميدهی.....

#اشو

@oshoe

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

26 Dec, 05:40


کارما

دولارس کنن

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

25 Dec, 05:32


🌌 یک تجربه‌گر نزدیک به مرگ:

تنهایی اغلب انگیزه‌ای برای رشد روحی است. از حدود 30 سال پیش که دچار تجربه‌ی نزدیک به مرگ شدم، تنهایی، داستان زندگی من بوده است. من هنگام تجربه‌ام، سرشار از سعادت و خوشی الهی بودم؛ احساسی که بعد از تجربه‌ام، هیچ چیز دیگری نمی‌توانست به آن شبیه باشد.
چند سال پیش، وقتی در مدیتیشن عمیقی بودم، گریه‌کنان به خدا التماس می‌کردم که اجازه دهد به خانه‌ی حقیقی‌ام (جهان پس از مرگ) برگردم و دوباره عشق او را تجربه کنم. او به من جواب داد: «عشق من را با مردم اطرافت تجربه کن.»
من گفتم: «اما این با چیزی که من می‌خواهم متفاوت است.»
او گفت: «من درون آنها هستم. من را درون آنها خواهی یافت.»



🆔 @near_death

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

24 Dec, 07:19


94

پیام بیماریها
@salamatibadan

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

05 Dec, 15:49


🍃مدیتیشن دیدن زندگی های گذشته🍂

♤این مدیتیشن با نفوذ به عمیق ترین لایه های ضمیرناخوداگاه به شما کمک میکند تا زندگی گذشته خود را ببنید.

♤دیدن تمام تناسخ هایی که داشتید به راحتی ممکن میشود.

♤از استفاده از این مدیتیشن زیاده روی نکنید هفته ای ۱ بار گوش دادن به این فایل کافی است.

♤هندزفری برای استفاده از این فایل ضروری است
#موزیک #فرکانس #سابلیمینال #ارتعاش #آلفا #مدیتیشن #راشل
@Meditationfarsi369

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

05 Dec, 15:39


05
امی کودک کهکشانی 🌹
بخش اول فصل چهارم
فایل پنج
#امی
https://t.me/nazeararam/625

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

04 Dec, 12:58


🔴🔴 مصاحبه با پدری که تجربه نزدیک به مرگ پسرش را نوشت و فیلم مشهور و جهانی *بهشت واقعا حقیقت دارد * از روی کتاب او ساخته شد.
پسر چهارساله من برای ما شرح داد که عیسی را دیده است که از یک پسر 4 ساله بسیار چنین حرفی بعید است. همچنین گفت که پدر بزرگ منرا آنجا دیده است که هرگز پدربزرگ من را ندیده بود زیرا قبل از تولدش سالهابود که او فوت کرده بود.
پسر کوچک من آنجا قدیسین زیادی را دیده بود برای مثال داوود پطروس یوهانس مادر ماریا... ولی عیسی بسیار روی او اثر گذاشته بود و تمام مدت با او بوده است.
سپس سعی می کرد تثلیث را برای ما شرح دهد و همچنین چگونگی عملکرد روح القدس را.
لطفا توجه کنید پسر من 4 ساله بود.
او مرتب می گفت آنجا فقط عشق بود.
و می گفت پدر خدا خیلی بزرگ بود و تمام جهان در دست اوست و عیسی خیلی به خدا نزدیک بود.
دوست او بود.
سپس پسرم تمام مدت سعی می کرد به من بفهماند که خداوند هر لحظه عشق عظیمی برای ما می فرستد که اگر به آن توجه کنیم حضورش در زندگیمان را می فهمیم.
مصاحبه با Todd Burpoپدر فرزندی (Colton) که در حین عمل ناگهانی جراحی اش عیسی را ملاقات می کند.
@Nahtoderfahrung

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

04 Dec, 12:58


تمام آنچه در زندگی تان پشت سر گذاشته اید، هرآنچه که خطا و یا اشتباه می بینید نیز برای حضور شما در این لحظه لازم بوده اند.
آنها از شما انسان دیگری ساخته اند.
خودتان را بپذیرید! صمیمانه بپذیرید!

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

04 Dec, 12:58


@Nahtoderfahrung

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

04 Dec, 12:58


💢شما چکارمی کنید اگر دیگران بگویند که او از فانتزی اش این مطالب را در آورده است؟
-یک پسر 4 ساله هرگز نمی تواند ناگهان این همه مسائل باورنکردنی و در عین حال حقیقی را از تخیلش خارج کرده باشد.
ما در یک شهر کوچک زندگی می کنیم. او به همه شهر ما توضیح داده است و من دو هزار نفر شاهد در آن شهر دارم که بعد از بهبود همه این داستان‌ها را برای همگی شان توضیح داده است.
مصاحبه گر؛ من احساس می کنم بطور غیر قابل باوری او همه شهر شما را تکان داده باشد.
-بله همینطور است. او مدام سعی می کند به همه امید دهد که خداوند و عیسی عاشقانه شما را دوست دارند.
مدام به همه می گوید سعی کنید به صفای کودکی تان بمانيد.
💢 پسرم گفت؛ بابا زمانیکه تو سر خدا داد می کشیدی و از او بدت آمده بود من روی زانوهای عیسی نشسته بودم و تو را باهم تماشا می کردیم.
@Nahtoderfahrung

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

04 Dec, 12:58


💢مصاحبه گر؛ پسر شما برای شما از خواهر کوچکی که در شکم مادرش بوده و در
4 ماهگی سقط شده است توضیح داد. آیا قبلا شما به او این مطلب را گفته بودید؟
- خیر ما هرگز به او نگفته بودیم که مادرش جنینی را سقط کرده است. در ابتدا مادرش منفجر شد که تو این چیزها را از کجا می دانی؟ ولی پسرمان در تجربه اش او را دیده بود و با او بازی کرده بود.
🔴 او به من گفت که
بابا! اونجا منزل ما بود نه اینجا.
همه باهم بودیم آدمهای از کشورهای مختلف و همه همدیگر را می شناختیم.
او گفت عیسی منو روی پاهاش نشوند.
و من ازش پرسیدم اگر پدرم هم اینجا باشد بغلش خواهی کرد؟
🔴🔴 و او گفت خدای پدر او را در ابتدا در آغوش خواهد گرفت.
پسرم به من گفت بابا خداوند طوری مارا اینجا آرام می کند که همه سختیهای روی زمین را سریع فراموش می کنیم.
مصاحبه گر؛ شما باید دگرگونی بزرگی در زندگیتان ایجاد شده باشد؟
-بله یک دگرگونی 180 درجه داشتیم. من خودم کشیش هستم ولی او بسیار بسیار بیشتر از من می داند. ما با هم در مورد انجیل بحث می کنیم و او همیشه درسهای جدیدی به من می دهد.
@Nahtoderfahrung

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

04 Dec, 09:06


04
امی کودک کهکشانی 🌹
جلد اول
بخش یک فصل سه
فایل چهار
#امی
@mabadesokot0

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

03 Dec, 18:39


صمیمیت
با صدای : مهدی مومنی

#اشو
https://t.me/nazeraramesh

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

03 Dec, 13:07


03
امی کودک کهکشانی 🌹
جلد اول
بخش یک فصل دو
فایل سوم
#امی
@mabadesokot0

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

03 Dec, 08:43


🔲 ترجمه ی این تجربه ی نزدیک به مرگ عالی توسط خانم دکتر ویدا یوسفی انجام گرفته است. آدرس صفحه ی ایشان 👇👇
https://www.instagram.com/meditation_with_vida?igsh=MWpoa2Vza3kzdW9nZg==

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

02 Dec, 06:06


02
امی کودک کهکشانی 🌹
جلد اول
بخش یک فصل اول
فایل دو
#امی
@mabadesokot0

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

01 Dec, 15:17


💢من نمی توانم جنسیت آن جوهره ی روحانی را معین کنم. فقط بسیار حالت خدایی داشت مملو از عشق و عمیقا حامی من بود. طوری من را حمایت می کرد که هرگز چنین چیزی را ندیده بودم. به عنوان یک موجود بسیار ارزشمند و مهم با من رفتار می کرد. این حس را به من القا می کرد که من و زندگی ام مهم هست. اینحالت گفتگوی زبانی نبود. بلکه با احساس به من القاء می کرد که من یک مخلوق بسیار ارزشمند هستم حال آنکه متاسفانه همیشه از خودم و زندگی ام متنفر بودم.او به من یادآوری می کرد که من یک وظیفه و رسالت مهمی در زندگی ام بر عهده دارم.
#تجربه ی مرگ تقریبی اورزولا شولنبورگ
https://instagram.com/gelareh_sadatakhavi?igshid=1eg1om4rjrgjz

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

01 Dec, 12:37


01
امی کودک کهکشانی 🌹
جلد اول
مقدمه
فایل اول
#امی
@mabadesokot0

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

30 Nov, 19:13


مرگ یک پایان نیست، تبدیل آگاهی است.

طبیعت، با تغییر فصل‌هایش، همیشه این پیام را به ما انتقال می‌دهد.


#ست

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

30 Nov, 08:53


#سوگ عزیزان و گذر از سوگ/قسمت دوم

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

30 Nov, 08:50


#سوگ عزیزان و گذر از سوگ/قسمت دوم

صوتی حجم کم در فایل بعد

@Nahtoderfahrung

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

30 Nov, 08:47


#سوگ عزیزان و گذر از سوگ/قسمت اول

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

30 Nov, 08:42


#سوگ عزیزان و گذر از سوگ/قسمت اول

صوتی کم حجم در فایل بعد

@Nahtoderfahrung

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

30 Nov, 06:54


📜 دیدگاه دکتر پیتر فنویک در مورد تجارب نزدیک به مرگ منفی/ناخوشایند:


(در تحقیق من) تنها 4 درصد از تجربه‌گران نزدیک به مرگ، تجربه‌هایی جهنمی داشتند. چرا این قدر کم؟ قابل درک است، شاید کسی تمایل نداشته باشد به یک غریبه نامه بنویسد و بگوید: «من داخل یک گودال با دود گوگرد بودم و شیاطین من را کتک می‌زدند.» چنین تردیدی می‌تواند دلیل تعداد پایین چنین گزارش‌هایی باشد.

اما با توجه به تمام تحقیقات انجام شده، من معتقدم که تجربه‌های ناخوشایند واقعا متفاوت هستند و به مراتب کمتر از تجربه‌های نزدیک به مرگ خوشایند اتفاق می‌افتدند. تجربه‌های ناخوشایند، دارای مولفه‌ای به شدت گیج‌کننده و مبهم هستند که در تجربه‌های نزدیک به مرگ خوشایند، کمتر دیده می‌شود.

🔗 منبع:

https://iands.org/research/nde-research/important-research-articles/42-dr-peter-fenwick-md-science-and-spirituality.html?showall=1



🆔 @near_death

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

24 Nov, 13:32


دو نوع خدا وجود دارد:

یکی خدای باورها، خدای مسیحیان، خدای هندوها ، و...

و دیگری خدای واقعیت، نه خدای باورها که نامحدود است

اگر در مورد خدای مسیحیان فکر کنی، یک مسیحی خواهی بود، ولی نه انسانی بادیانت
اگر ذهنت را به خود خداوند بیاوری، انسانی با دیانت خواهی بود ــ دیگر هندو نیستی، محمدی و مسیحی نیستی
و این خدای واقعیت یک مفهوم نیست! مفهوم یک بازیچه‌ی ذهنی است که با آن بازی کنی
خدای واقعی بسیار پهناور است.....
آن خدا با ذهن تو بازی می‌کند، نه اینکه ذهن تو با آن خدا بازی کند!
آنگاه خداوند دیگر بازیچه‌ای در دست تو نیست؛ تو بازیچه‌ای در دست‌های خداوند هستی
تمام این ماجرا کلاً‌ تغییر کرده است. اینک تو دیگر صاحب کنترل نیستی: خداوند تو را تسخیر کرده است
واژه‌ی درست ”تسخیرشدن“ است؛ تسخیرشدن توسط بی‌نهایت.
آنگاه خداوند دیگر تصویری در برابر چشمان ذهن تو نیست
نه،‌دیگر تصویری وجود ندارد
یک تهیای پهناور....
و تو در آن تهیای گسترده حل می شوی: نه تنها تعریف خداوند گم شده است، مرزها ازبین رفته‌اند
وقتی با آن بی‌نهایت در تماس هستی، شروع می کنی به گم‌کردن مرزهای خودت. مرزهایت مبهم می‌شوند. مرزهای تو کمتر و کمتر قطعی می‌شوند، بیشتر و بیشتر قابل‌انعطاف هستند؛ مانند دودی در آسمان ناپدید می‌شوی. لحظه‌ای فرا می‌رسد...
به خودت نگاه می‌کنی:
دیگر وجود نداری.

ذهن با چیزهای محدود بسیار زرنگ است
اگر در مورد پول فکر کنی، ذهن زرنگ است؛ اگر در مورد قدرت، سیاست فکر کنی، ذهن زرنگ است؛ اگر در مورد کلام، فلسفه‌ها، سیستم‌ها، باورها فکر کنی، ذهن زرنگ است ــ تمام این‌ها محدود هستند
اگر در مورد خداوند فکر کنی، ناگهان یک خلاء.....
چه فکری می‌توانی در مورد خداوند بکنی؟ اگر بتوانی فکر کنی، آنوقت آن خدا دیگر خدا نیست؛ یک چیز محدود شده است
اگر خدا را یک کریشنا تصور کنی، دیگر خدا نیست؛ آنگاه شاید کریشنا با فلوتش در برابرت ایستاده باشد، ولی این یک محدودیت است. اگر خداوند را همچون مسیح تصور کنی ــ کار تمام است! آن خدا دیگر وجود ندارد: یک موجود محدود را از آن بیرون کشیده‌ای. موجودی زیبا، ولی در برابر زیبایی آن نامحدود هیچ است.

#اشو

@oshoe

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

23 Nov, 03:54


🔹گفتگو با دلارس کنن...

@deceptmatrix

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

23 Nov, 03:00


کل جهان تصویر متحرک کیهانی خداست و اینکه افراد صرفاً بازیگرانی در بازی الهی هستند که نقش هایشان از طریق تناسخ تغییر می‌کند. آموخت که درد و رنج عمیق انسانی در حقیقی پنداشتن نقشی که در حال بازی آن است و نه در مقایسه با کارگردان فیلم یا خدا ریشه دارد...

پاراماهانزا یوگاناندا

@deceptmatrix

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

23 Nov, 01:12


چشمان شما رازهای شما را در بر دارد.

شاگرد ارشد دولارس کنن

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

22 Nov, 11:51


🌌 یک تجربه‌گر نزدیک به مرگ:

تنهایی اغلب انگیزه‌ای برای رشد روحی است. از حدود 30 سال پیش که دچار تجربه‌ی نزدیک به مرگ شدم، تنهایی، داستان زندگی من بوده است. من هنگام تجربه‌ام، سرشار از سعادت و خوشی الهی بودم؛ احساسی که بعد از تجربه‌ام، هیچ چیز دیگری نمی‌توانست به آن شبیه باشد.
چند سال پیش، وقتی در مدیتیشن عمیقی بودم، گریه‌کنان به خدا التماس می‌کردم که اجازه دهد به خانه‌ی حقیقی‌ام (جهان پس از مرگ) برگردم و دوباره عشق او را تجربه کنم. او به من جواب داد: «عشق من را با مردم اطرافت تجربه کن.»
من گفتم: «اما این با چیزی که من می‌خواهم متفاوت است.»
او گفت: «من درون آنها هستم. من را درون آنها خواهی یافت.»



🆔 @near_death

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

22 Nov, 11:33


🟥تجربه ی مرگ تقریبی بسیار بسیار عالی سرباز آتئیست و ماتریالیست جنگ جهانی دوم #دکتر روگا بوتنا
🟥🟥«ترجمه های کوتاه» تجربه گران به عنوان هدیه ای از بنده تقدیم گل وجود هم وطنان می گردند. با آرزوی بیداری و کمک به ادراک معنوی همه ی ما انفاس.
https://instagram.com/gelareh_sadatakhavi?igshid=1eg1om4rjrgjz

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

21 Nov, 19:20


تقلید برای نابود کردن شماست، خودکشی است!
اما همه والدین چیزی کشنده را تعلیم میدهند:
کسی باش، کسی دیگر باش.
هرکسی باش اما خودت نباش!!!

بچه سرزنش میشود، به هرطریق ممکن دفع میگردد و مستقیم و غیر مستقیم به او گفته میشود:
تو هرآنچه که هستی، درست نیست. هرآنچه که انجام میدهی، درست نیست.
تو باید یک آرمان و ایده آل را دنبال کنی.
تا مانند بودا، ماهاویرا، کنفسیوس یا موسی نشوی، درست و برحق نیستی.
و بچه شروع به تقلید میکند
این دنیا پر از مقلدان است.
به همین دلیل این همه رنج و بدبختی وجود دارد،
به همین دلیل این همه عدم خلاقیت، عدم حساسیت و زشتی وجود دارد. 
مانند این است که به گلهای سرخ گفته شود که گل همیشه بهار شوند و به گلهای همیشه بهار گفته شود که نیلوفر شوند.
نه گل سرخ میتواند گل همیشه بهار شود و نه گل همیشه بهار میتواند نیلوفر گردد. فقط یک چیز امکان دارد:
اگر نیلوفر ایدە گل سرخ شدن را داشته باشد، دیگر نیلوفری وجود نخواهد داشت، و همینطور گلهای دیگر،
چون که کل انرژی نیلوفر صرف 
گل سرخ شدن میشود و از آنجا که آن نمیتواند گل سرخ شود، انرژی اش هدر میرود. 

هیچ شرطی کردنی برای بچه ها لازم نیست. هیچ جهتی نباید به آنها داده شود.
به آنها باید کمک شود که خودشان باشند.
آنها باید حمایت شوند،تغذیه گردند و قوی شوند.
یک پدر واقعی، یک مادر واقعی برای بچه یک برکت و سعادت خواهد بود.
بچه احساس خواهد کرد که 
توسط آنها مورد کمک قرار میگیرد تا در طبیعت خود بیشتر ریشه کند و متمرکز تر و مستقرتر گردد، طوری که به جای احساس گناه، شروع به دوست داشتن خود نماید و به خود احترام  بگذارد.

#اشو

@oshoe

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

20 Nov, 18:23


۳۵ قانون روحانی

اثر : دایانا کوپر
مترجم : نگار مختاری

مقدمه : نگاهی گذرا بر طرح روحانی

ادامه اش را میتونی از لینک زیر دانلود کنی.👇


https://t.me/nazeraramesh9/4541

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

20 Nov, 10:01


🔴 من کاملا کاملا کاملا به جهان بعد از مرگ اعتقاد دارم.

# تجربه نزدیک به مرگ آناماریا وینکلر در اثر شیمی درمانی
🟥🟥 تجربه گران مرگ تقریبی در حین تجربه شان چنان تجربه های عمیق و مملو از ادراک و هشیاری انجام می دهند که هرگز هیچ دین و ایمان و گفتاری، قبل از آن این قدرت را نداشته است که این اعتقاد پابرجا را در آنان ایجاد کند.
#مصاحبه کانال معنویت آلمان
@Nahtoderfahrung

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

19 Nov, 16:36


🔳هرچقدر بیشتر از مرگ بدانیم زیباتر و آرام تر زندگی می کنیم. آرامش الهی ما در میزان دریافت آگاهی صحیح از منابع غنی و درست است که بتوانیم ایمان پیدا کنیم که «مرگ زمینی مقابل تولد زمینی است، نه مقابل زندگی و هستی مان»
🔳هر چقدر به مرگ در معنای حقیقی نه اشتباه آن، فکر کنیم شور زندگی در ما بالاتر می رود. بیشتر در فکر صحیح به پایان بردن ماموریت زمینی فردی و جمعی مان خواهیم بود
.

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

19 Nov, 16:25


💢مصاحبه با مرگ پژوه کاتولیک با شهرت جهانی(برنارد یاکوبی) ، که حدود 40 سال مشغول پژوهش هست و 23 کتاب در این راستا به چاپ رسانده است.
مصاحبه گر: خداوند را چگونه توصیف می کنی ؟
💢- خداوند همان سرچشمه ی همه ی انگیزه ها و مفهوم همه ی آنچه هست که بشر مجموعا عشق، می نامد. عشق بالاترین و زلال ترین قدرت هستی ست و عشق خداگونه بسیار فراتر از مفهوم عشق زمینی ست.
در جهان فقط خداوند وجود دارد باقی  هستی سایه های وجود یافته ی از تجلی او هستند.
💢جوهره های روحانی در شکل های مختلف در مذاهب مختلف در تجارب معنوی و یا تجربه ی مرگ تقریبی، بر انسان ها نمایان می شوند، که آن فرد به آنها عادت روحی و روانی پیدا کرده است.
💢همه به اراده ی خداوند بر تجربه گر نمایان می شوند در هیبتی که برای تجربه گر مرگ تقریبی خوشایند و یا مطلبی به همراه دارد.
خدواند همه ی آنان است.
💢هیچ دینی بر دیگری برتری ندارد فقط مهم این است که چقدر قدرت های درونی مان را به واسطه ی هر  دین و مطلب و آیینی صحیح رشد و پرورش می دهیم.

#مصاحبه گلاره/ سادات اخوی با برنارد یاکوبی  مرگ پژوه جانشین پروفسور کوپلر راس، نوامبر 2021

@Nahtoderfahrung

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

19 Nov, 03:43


به یاد داشتن زندگی قبل در کودکان

🍁

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

18 Nov, 16:43


۱۷. سفر به ناشناخته ها- بروس موئن
فصل سوم: سفر به دروازه
پارت هشتم

https://t.me/nazeararam/1862

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

18 Nov, 04:22


مرگ تقریبی
❤️

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

18 Nov, 04:09


مرگ چه موقع رخ میدهد؟

@mazdafarmomen

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

17 Nov, 13:25


به خودت سخت نگیر.
تو داری هزاران سال شرطی شدگی‌های
قدیمی را پاک می‌کنی.

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

17 Nov, 04:52


میتونی غر برنی و میتونی زندگیت را زندگی کنی

حسین اورا

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

16 Nov, 21:38


در این سیاره فقط یک مرتکب کارهای بد و شرور وجود دارد: ناخودآگاهی انسان.

درک این، باعث بخشیدن حقیقی می‌شود.
با بخشیدن، آن هویت قربانی تو از بین می‌رود و قدرت حقیقی تو سربرمی‌آورد: قدرت حضور.

تو به جای مقصر دانستن تاریکی، نور می‌آوری.


#اکهارت_تول

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

16 Nov, 20:13


رنج لازمه زندگی است
و روبرو شدن با آن اجتناب ناپذیر است
این جهان ، جهان دو قطبی است

@mazdafarmomen

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

15 Nov, 16:44


طمع پاداش

وقتی که عاشق هستی آیا پاداش هم میخواهی؟
اگر چنین است بدان که عاشق نیستی.
عشق برای خودش یک پاداش است.

وقتی که صادق باشی آیا به پاداش می اندیشی؟
صادق بودن_ چه پاداشی بیش از این میتواند وجود داشته باشد؟

ولی تمام مذاهب به مردم این مفهوم کاذب را داده اند که صادق باشید، خوب باشید، اخلاقی باشید، و در دنیای دیگر پاداش بی حساب خواهید داشت.
آنان مردم را طمع کار میکنند.
و آن مردم طمع کار می کوشند که خوب باشند،
صادق و اخلاقی باشند.
نه اینکه عاشق حقیقت باشند،
نه اینکه از آن فضایل لذت ببرند.
آنان از این فضایل همچون تخته پرشی برای رسیدن همه لذات بهشت استفاده میکنند.

ادراک من این است که هر چیز اصیل که در تو بر میخیزد، برای تو یک پاداش است.
خوب بودن،
مفید بودن،
مهربان و صادق بودن،
چنان لذتی و سروری است که چیز دیگری نخواهی خواست.
سهیم شدن چنان لذتی دارد که دیگر صدقه نخواهی داد.
فقط گدایان هستند که به گدایان دیگر صدقه میدهند. گدایان بزرگتر به گدایان کوچکتر صدقه میدهند.
این گدایان بزرگتر گوشه چشمی به لذات بهشتی دارند. این فقط یک تجارت است.
بخششی بی قید و شرط نیست.
و بخشیدن بدون قید و شرط و لذت بردن، در خودش یک بهشت است.

اوشو
@iiosho

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

15 Nov, 13:38


هرقدر هم که دیگران را مقصر آنچه اتفاق می‌افتد بدانی،
اما دلیل فقدان در هر حوزه از تجربه تو، این است که نسبت به خود (روح هستی)، حس سپاسگزاری و تقدیر نداری.

تنها دلیل اینکه چیزی منفی در حال اتفاق افتادن است،
این است که تو از خودت سپاسگزاری و تقدیر نمی‌کنی.


#آبراهام_هیکس
#سپاسگزاری

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

15 Nov, 12:03


🟥چند نکته ساده را برای رد مطلب توهم در تجربه کنندگان مرگ تقریبی با مرگ کلینیکی بیان می کنم
1- برای ایجاد هرگونه توهمی احتیاج به عملکرد مغز داریم و در مرگ کلینیکی این افراد با عملکرد نوار مغزی صفربوده اند
2- این تجارب همگی هدفمند و حاوی پیام‌های عظیم برای این افراد بوده اند. در صورتیکه توهم مورد فعالیت ناهماهنگ و نامفهوم مغز می باشد. نه تجربه ای که محتوای آن در تمام این افراد مشترک بوده است.
3- ما محققين گروهی از متخصصین مغز و اعصاب و یا متخصصین قلب هستیم که حداقل اگر عملکرد مغز را بهتر از این شکاکان ندانیم، قطعا کمتر از آنها نخواهیم دانست.
# پروفسور ویلفریدکوهن ریس کلینیک مغز و اعصاب اشواین فورت، معاون و همکار دکتر یوهاخیم نیکلای شبکه تجربیات نزدیک به مرگ آلمان ( Chefarzt)
@Nahtoderfahrung

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

13 Nov, 17:48


دستور شما برای پیروزی بر خشونت چیست؟

اگر در ذهن خود نسبت به فردی که مرتکب عمل بدی شده احساس ظلم می‌کنید، پس تفاوت چندانی با آن شخص ندارید. به همین دلیل است که بخشش وجود دارد. بخشش از ذهن و روح شما و از پاسخ دادن با خشونت به خشونت محافظت می‌کند.

تنها چیزی که بهتر از بخشش است، شفقت است. بخشش ناشی از عدم درک است، شما درک نمی‌کنید که آن شخص در اعماق وجودش چه احساسی دارد. اما وقتی درک می‌کنیم که همه اشتباهات ناشی از عدم آگاهی است، آنگاه نسبت به دیگران احساس شفقت می‌کنیم. هر آدمی پاک است، اما عده‌ای در گل افتاده‌اند. هر انسانی مانند یک الماس است. این واقعیت که الماس در خاک است آن را کثیف نمی‌کند. فقط باید آن را بردارید و بشویید. و دوباره خواهد درخشید

اما چگونه می‌توان افرادی را که کارهای وحشتناک انجام می‌دهند دوست داشت؟

- آنها را دوست نداشته باش. فقط قبولشون کن ابتدا بپذیرید نه به عنوان جنایتکار، بلکه به عنوان قربانی به آنها نگاه کنید. در درون هر جنایتکاری یک قربانی وجود دارد که فریاد کمک می‌زند. آنها در نتیجه شرایط کارهای بدی انجام دادند. اگر آگاه بودن این کار را نمی‌کرند. 🍀راوی شانکار

@OCEAN_OM 🧚‍♀️

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

13 Nov, 04:56


شما قرار نیست کسی را آگاه کنی

🌻🌻🌻🍷

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

13 Nov, 04:05


دولارس کنن

اگه درسهایت سخته ببین خودت میخواستی پیشرفت کنی. پس الان که آگاه شدی به نق زدن ذهنت توجهی نکن😍

اگه این جهنم را تبدیل به بهشت کنی ،همیشه در بهشتی. پس در لحظه حال شاد باش و بدون توقع از زندگی لذت ببر 🙏❤️

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

09 Nov, 09:14


به‌یاد داشته باش که تو در بدن هستی، ولی بدن نیستی؛ بگذار این یک هشیاری مدام در تو باشد. تو در بدن زندگی می‌کنی، و بدن منزلگاهی زیباست.

بدن زیباست، بدن را باید زندگی کرد، بدن باید مورد عشق قرار بگیرد. بدن هدیه‌ای بزرگ از سوی جهانِ هستی است.

حتی برای یک لحظه‌ هم با بدن مخالف نباشید، و برای یک لحظه هم فکر نکنید که شما بدن هستید. شما بسیار بزرگتر هستید. از بدن بعنوان یک تخته‌پَرِش استفاده کنید؛ پرشی بسوی عمقِ آگاهی.

#اشو
@shekohobidariroh

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

08 Nov, 16:39


🟪🟥حتما و حتما سوگواران عزیز این ویدیو را ملاحظه بفرمایید!
🟥🟥خانم السازر مرگ پژوهی بسیار مطرح هست که همراه همکارانش تحقیق وسیعی بر روی ۱۰۰۴ نفر (فرانسوی، اسپانیایی و انگلیسی) و بعد از آن با ۲۳۵ آلمانی در زمینه ارتباط های مختلف این افراد با درگذشتگان شان، انجام داده است.
🟥🟥این پژوهش با افرادی که تجربه های گوناگون ارتباط با درگذشتگان شان را داشته اند صورت گرفته است.
#Evelyn Elsaesser
#Thanatos TV

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

08 Nov, 00:14


اشتیاق به تجربه شکل

@mazdafarmomen

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

07 Nov, 15:47


انیمیشنی کوتاه و درخور توجه

🆔 @My_Simorgh

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

07 Nov, 15:43


پیش از مرگ این را فهم کنیم که:
همه چیز درباره عشق است .
همه چیز درباره روابط است .


🆔 @My_Simorgh

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

07 Nov, 15:20


شیدایی
قسمت دوم

https://t.me/nazeraramesh15/542

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

07 Nov, 14:51


مهم ترین چیزی که به من نشان داده شد این بود که عشق بالاترین چیز در عالم هستی است. من دیدم که حقیقتا بدون عشق ما هیچ هستیم.

بتی ایدی، تجربه کننده نزدیک به مرگ

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

07 Nov, 14:50


🌌 یک تجربه‌گر نزدیک به مرگ:

تنهایی اغلب انگیزه‌ای برای رشد روحی است. از حدود 30 سال پیش که دچار تجربه‌ی نزدیک به مرگ شدم، تنهایی، داستان زندگی من بوده است. من هنگام تجربه‌ام، سرشار از سعادت و خوشی الهی بودم؛ احساسی که بعد از تجربه‌ام، هیچ چیز دیگری نمی‌توانست به آن شبیه باشد.
چند سال پیش، وقتی در مدیتیشن عمیقی بودم، گریه‌کنان به خدا التماس می‌کردم که اجازه دهد به خانه‌ی حقیقی‌ام (جهان پس از مرگ) برگردم و دوباره عشق او را تجربه کنم. او به من جواب داد: «عشق من را با مردم اطرافت تجربه کن.»
من گفتم: «اما این با چیزی که من می‌خواهم متفاوت است.»
او گفت: «من درون آنها هستم. من را درون آنها خواهی یافت.»



🆔 @near_death

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

05 Nov, 20:08


🎧 کتاب " هنر رندانه به تخم گرفتن "
✒️ نوشته مارک‌ منسون
👤 ترجمه ارشاد نیکخواه
♦️ با صدای فرهاد ارکانی
✔️ فایل صوتی 21

♦️پایان

https://t.me/nazeraramesh9/6233

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

05 Nov, 15:58


نحوه رویکرد ما در مواجه با مرگ عزیزان

@mazdafarmomen

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

05 Nov, 15:48


) سه موج از روحهای داوطلب و زمین جدید (دولارس کنن)
جلد اول
جلد دوم
جلد سوم
ویدیوهایی از دولارس کنن

ورکشاپ و توضیحات در مورد میان مرگ و زندگی (دولارس کنن)

9.نگهبانان (دولارس کنن)

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

04 Nov, 04:55


برای رسیدن به عشق چهار مرحله وجود دارد.
که بایستی همیشه به خاطر داشت..


اوشو
خوانش/ ترانه
متن از لینک زیر


https://t.me/nazeraramesh/13527

@oshovoicee

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

03 Nov, 05:55


معبد شفا

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

03 Nov, 05:54


حسین عربزاده

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

03 Nov, 05:36


🌿 مزدافر مومنی 🌿

    🌿فایلها  هم صوتی هم تصویری🌿




1) جوشش سرزندگی  تقویت انفجاری سیستم ایمنی

2) گوشت نخوریم

3) سمینار آب ناب

4) شما بدنتان نیستید

5)موج سواری بر امواج زندگی

6) میدانهای کوانتمی

7
) مشاهده و شعور

5) سمینار آفرینش

9) گذر از ذهن

10) مرکز تابش مهر

11) انرژیها.چاکراها



🦋@mazdafarmomen

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

02 Nov, 16:27


#تناسخ
#هیپنوتیزم
#زندگی‌های_گذشته


✍️ دکتر آرش (6) - پایان


::: چنگكی در سر

یک دوست هم‌خانه‌ داشتم که توی موهای پشت سرش بالاتر از گردن، چهار تا زخم مثل چهار تا نقطه در كنار هم داشت كه این زخم‌ها هر از گاهی عود داشتند، عفونت می‌كردند و ترشح می‌دادند و او باید آنتی‌بیوتیك می‌خورد تا به سختی و كم كم بهتر می‌شد. بعد همینطور خشک می‌ماند تا دفعه ی بعدی. وقتی فهمید كه من از این كارها می‌كنم گفت بیا روی این كار كن شاید از شرش خلاص بشوم. این را هم بگویم كه فكر كنم می‌گفت به مدت ده سال یا بیشتر این چهار تا زخم را داشته و همیشه همینطور عود می‌كرده و خوب می‌شده است.

بالاخره یک بار كه دوباره عود كرده بود شروع كردم و برایش كار كردم. حین كار كردن یعنی همین انرژی درمانی یا به قول استادم دعادرمانی یكهو دیدم كه این هم‌خونه‌ایم كه اسمش علی بود تو یک زندگی قبلیش یک سرخپوست بود كه به همراه قبیله‌اش به یك قبیله ی دیگر حمله كرده بودند. بعد همین علی را دیدم كه در همان هنگامه ی جنگ رفت سراغ یک چادر از این چادرهای سرخپوستی، توی چادر یک زن سرخپوست بود با یک نوزاد در بغلش. این سرخپوست مهاجم رفت سراغ آن زن و...  بعدش وقتی می‌خواست از چادر بیرون برود، آن زن چیزی مثل چنگک را برداشت و از پشت فرو كرد در پشت سر علی (كه در آن زمان سرخپوست مهاجم بود) در همان جایی كه حالا مدام زخم می‌شد.

وقتی كارهای اولیه را تمام كردم، سعی كردم این PastLife را پاک كنم ولی نمی‌شد، نگو كه این یک كارما است و ما نمی‌توانیم زیاد كارماها را پاک كنیم.

زخم‌های دوستم تا مدتی طولانی عود نداشت تا بالاخره دوباره عود كرد ولی بسیار خفیف‌تر در حدی كه با یكی دو ورق كپسول سفالكسین برطرف شد آن هم بدون ترشح از زخم‌ها. از بعدش دیگر خبر ندارم.

♻️ @Edgar_Cayce

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

02 Nov, 16:27


#تناسخ
#هیپنوتیزم
#زندگی‌های_گذشته


✍️ دکتر آرش (5)


::: جورج انگلیسی

در یک زندگی من مردی انگلیسی بودم به نام جورج. من صحنه را از جایی دیدم كه در یک روز نیمه ابری، جورج (یعنی من سابق!) در حال خداحافظی از همسر اتوكشیده و عصا قورت‌داده خودم هستم. اینكه همسرم را اینطور توصیف كردم دلیلش شاید این است كه او تیپیک یک زن انگلیسی بود با كت‌دامن و كلاهی سفید و صورتی كه مدام سعی دارد خود را خونسرد نشان دهد ولی نوعی نگرانی مادرانه در چشمانش موج می‌زند.

به نظرم صبح بود. جلوی در منزل با بوسه‌ای قراردادی خداحافظی كردیم و من سوار اتوموبیلم شدم. می‌بینم كه از پُلی می‌گذرم و بعد به جایی می‌روم مثل یك مجتمع مسكونی ولی ساختمانی چندین طبقه است كه درِ تمام آپارتمان‌های آن به راهرویی در محیط بیرون باز می‌شود، نه راه‌پله و راهرویی سرپوشیده و داخلی.

آنجا من كلید آپارتمانی را دارم كه بعد می‌فهمم آپارتمان مخفی خودم است. در را باز می‌كنم و از دَم در دختری را روی تختخوابی فلزی می‌بینم. ناگهان می‌بینم كه آن دختر وحشتزده برمی‌خیزد و جیغی می‌كشد. وقتی من برمی‌گردم همسرم را می‌بینم كه مرا تعقیب كرده و در همان لحظه در حال غش كردن بود. دیدن من همین جا تمام شد. و در همان حال ماندم تا بدانم اینها در زندگی فعلی‌ام چه كسانی بودند و قرار است كه با دیدن این قسمت از این زندگی خاص چه چیزی را متوجه بشوم.

بعد دانستم كه آن دختر (معشوقه)، همان دوست‌دختر زندگی فعلی من بود (كه در زندگی ماهیگیر كامبوجی، همسر خائنم بود) و همسر انگلیسی‌ام در آن زندگی، مادر دوست‌ دخترم در زندگی فعلی است.

قضیه این بود كه آن موقع‌ها مادر این دوست من، كه از وجود و دوستی من با دخترش هم خبر داشت و چند باری هم من به خانه ی آنها رفته بودم، مدام ابراز نگرانی‌های بیش از اندازه و كمی غیرمعمول می‌كرد و اگر از دخترش خبردار نمی‌شد، یا گاهی كه درباره من در خانه صحبت می‌شد، حالش بد می‌شد و معده‌درد می‌شد و پرخاشگری می‌كرد و خلاصه یكی دوبار هم كار به بیمارستان كشیده بود. تمام اینها در حالی بود که پیش از این اصلاً چنین اخلاقی نداشت و خیلی خوب و منطقی با همه چیز برخورد می‌كرد و در این بین هیچ اتفاق خاصی هم نیفتاده بود و همین بیشتر همه ی ما را متعجب می‌ساخت. جالب اینكه این خانواده چند سالی را هم در انگلستان گذرانده بودند.

خلاصه به نظر می‌رسید قرار بود با این جابجایی‌ها و تعویض نقش‌ها، همه ی ما چیزهای جدیدی در مورد عشق و نفرت، وفاداری و خیانت، بی‌تفاوتی و نگرانی بیاموزیم و از همه مهم‌تر، مقداری از كارماهای خود را هم به هم پس بدهیم.

♻️ @Edgar_Cayce

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

02 Nov, 16:27


#تناسخ
#هیپنوتیزم
#زندگی‌های_گذشته


✍️ دکتر آرش (۴)


::: مرگ ماهیگیر کامبوجی

در یكی از اولین Past Life هایی كه از خودم دیدم یک پیرمرد ماهیگیر (احتمالاً كامبوجی) بودم. صحنه‌ای كه از این زندگی نشانم دادند، یك روز صبح كمی پیش از طلوع آفتاب بود كه من ماهی‌هایم را كه چندان هم زیاد نبودند، جمع كرده و می‌خواستم به خانه برگردم، كه ناگهان چند نفر گردن كلفت به من حمله كرده و با چیزی كه بیشتر فكر می‌كنم یك ماهی بزرگ بود مرا زدند، آنقدر كه بالاخره مُردم.

من ریشی بلند و تقریباً خاكستری داشتم و احتمالاً حدود پنجاه سال، بلكه هم بیشتر به نظر می‌آمدم.

شاید بگویید كه چطور فهمیدم كه این صحنه‌هایی از زندگی من است، و نه كس دیگری. یا اینكه چطور دانستم كه من آن پیرمرد هستم و نه یكی از آن دیگران.
باید بگویم كه دیدن این صحنه‌ها از زندگی‌های پیشین، مثل خواب دیدن است كه شما در آن خودتان را تشخیص می‌دهید، اگر آشنایی را ببینید او را هم تشخیص می‌دهید به هر شكل و قیافه‌ای كه باشد (حتی گاهی صبح كه خوابتان را به یاد می‌آورید تازه می‌گویید فلانی را خواب دیدم ولی این شكلی، مثل حالایش نبود!). در مورد این Past Life هم همین اتفاق افتاد:

بعد از دیدن این صحنه‌ها خواستم بدانم علت نشان دادن این زندگی خاص به من چه بوده است؟ (هر چیزی دلیلی دارد)، و بعد در حالی كه چشمانم بسته بود و روی تصاویری كه دیده بودم تمركز داشتم، صحنه‌های دیگری از همان زندگی را نشانم دادند.

صحنه‌‌ای بود كه در آن كلبه‌ای چوبی را می‌دیدم كه در آن یک میز چوبی و چند صندلی چوبی قرار داشت و تا جایی كه به یاد می‌آورم بجای میخ برای اتصالات آنها از طناب استفاده شده بود. حداقل سه تا بچه‌ی قد و نیم قد هم بودند كه دور آن میز نشسته بودند و منتظر شام داشتند شلوغ می‌كردند و می‌خندیدند. در پس‌زمینه‌ی صحنه هم زن جوانی كه لباسی شبیه به بلوز شلوار به تن داشت، شام را آماده می‌كرد.
این كلبه‌ی من و آنها خانواده‌ی من بودند. و من زنم را ”شناختم“.

بعد ”دانستم“ كه زن جوانم به من پیرمرد خیانت می‌كرد و آنهایی هم كه در آن صبح سُربین دریا مرا كشتند، فاسقان همسرم بودند. حالا چرا؟ ندانستم.

اما همسرم را شناختم، تنها دوست دخترم در زندگی کنونی ام بود كه با همه‌ی اینكه یكدیگر را دوست داشتیم و ظاهراً برای هم ساخته شده بودیم، ولی من هیشه این احساس را داشتم كه نمی‌توانم با او ازدواج كنم و از اولش هم این را به خودش گفته بودم. او در این زندگی تا با من بود هیچ خیانتی به من نكرد، از هیچ نوعش، من هم همینطور.

شاید علت نشان دادن این Past Life این بود كه من تا حدودی در خودم احساس گناه و كلنجار می‌كردم از اینكه چرا نمی‌توانم با او ازدواج كنم و انواع دلایل و توجیهات را برای خودم و او ردیف می‌كردم، مِن‌جمله این كه او از من (البته كمی) بزرگتر است. ولی بعد از دیدن این Past Life علت ”واقعی“ آن را فهمیدم. بعد از آن راحت شدم و دیگر دلیل‌تراشی نكردم، و دوباره رابطه‌ی خودم و او را با فكر آزاد بررسی كردم. به مسائلی كه عقلاً و دور از احساسات باید در ازدواج به آنها توجه كرد و شامل عشق دوطرفه هم می‌شود، توجه كردم و با خودش هم در میان گذاشتم. بعد از آن هم تا مدتها (سه چهار سال بعد از دیدن آن زندگی‌ پیشین) دوستی‌مان ادامه پیدا كرد و من زندگی‌های مشترک دیگری هم از خودمان دیدم. تا اینكه او ازدواج كرد و رفت.

پس‌نوشت: این را هم بگویم كه منظورم از ”آنهایی“ كه صحنه‌های مربوط به زندگی‌های گذشته‌ام را نشان می‌دادند در وهله‌ی اول روح حامی‌ام یا همان كه گاهی به آن فرشته‌ نگهبان می‌گویند است و در مراتب بعدی روح دیگرانی كه آنها را استادانی از جهان دیگر می‌دانم و می‌نامم.

♻️ @Edgar_Cayce

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

02 Nov, 16:27


#تناسخ
#هیپنوتیزم
#زندگی‌های_گذشته


✍️ دکتر آرش (۳)


::: خواهر و برادر آمریكایی

روزی یكی از دوستان كه او هم توانایی دیدن زندگی‌های گذشته‌ را داشت، با من تماس گرفت و با صدایی ناراحت و دردآلود از من خواست برای سردرد شدیدش، از راه دور انرژی‌درمانی كنم (این روش در اصل نوعی دعادرمانی است، اگر دعا را از ریشه‌ی دعوت به معنای خواست بدانیم).

من هم كه آن روزها شوقی داشتم برای انجام چنین كارهایی و حوصله‌ای. با آماده سازی و انجام اعمالی برای درمان و پاک شدن آن زندگی گذشته‌ی رو آمده، دست‌هایم حركت كردند و روی چشم‌هایم قرار گرفتند :

دختری حدوداً ۱۳ ساله دیدم با لباس‌هایی به سبک آمریكای اواخر قرن ۱۹ و موهایی بلند كه از پشت بسته بود. همراه او پسر كوچكی بود شاید ۷ ساله با صورتی گرد و موهای بور و چتری و كمی تپل (ظاهراً برادرش بود). این دو كنار رودخانه‌ای بودند. می‌دیدم كه تنها هستند و كمی از دهكده‌ی خود دور شده‌اند. اینطور به آگاهیم آمد كه گویی مردم به دلیلی در جایی مثل كلیسا جمع شده‌اند و این دو بچه با استفاده از فرصت، درصدد شیطنت هستند.

می‌دانستم كه دختر، همان دوستم است كه سردرد دارد. قایقی كوچک در ساحل رودخانه بود. آنها قایق را درون آب هل داده و سوار شدند.

كمی بعد دیدم به قسمتی از رودخانه رسیده‌اند كه آب سرعت گرفته و از لابلای سنگ‌هایی كه سر از آب خارج كرده‌اند، خروشان می‌رود و قایق این دو بچه هم مثل پر كاهی بالا و پایین می‌پرد و دختر بسیار وحشت‌زده است و جیغ می‌كشد ولی پسر تقریباً بهت‌زده است و در حالی كه ترسیده، جیغ و داد نمی‌كند.

خیلی طول كشیده بود و از نشستن خسته شده بودم. خواستم ببینم كه بالاخره چه شد، نشانم دادند كه مردم دهكده كه در پایین رود به دنبال آنها می‌گشتند، جسد هر دو بچه را كه لابلای سنگ و شاخه‌های شكسته‌ی درخت و خزه‌های كنار ساحل رودخانه گیر كرده بودند، پیدا كرده‌ و بیرون می‌كشند و ناراحتی و ماتم و...

با خودم گفتم كه خوب، این چه ربطی به سردرد دارد؟ بیشتر می‌تواند علت مشكلی مثل ترس از آب یا غرق شدن باشد. خواستم كه به من نشان دهند كه ربط این Past life به آن سردرد چیست.

این قسمت از تجربه‌ام خیلی برایم جالب بود و هیچ‌وقت هم بعداً تكرار نشد. وقتی خواستم كه رابطه‌ی این مرگ و سردرد فعلی را بفهمم، دختر را دیدم كه در ساحل رود در كنار پسر بچه خوابانیده بودند، بعد ناگهان گویی درون این منظره‌ی عكس‌مانند، دوربین به حركت درآمده باشد، نقطه‌ی دید من به سمت جسد آن دختر حركت كرد و وقتی به او رسید به‌گونه‌ای عجیب به سر دختر نزدیك شد. انگار كه كسی سر او را بلند كرد و پشت سر دختر را به من نشان داد. موهای خیس و به هم چسبیده‌ او را كنار زد و آنگاه حفره‌ی یک شكستگی را در پس جمجمه‌ی او دیدم.

آنگاه بود كه فهمیدم در واقع دختر بر اثر غرق شدگی نمرده بلكه به خاطر ضربه‌‌ی سنگ به سرش درگذشته است. و این مرگی بوده كه الآن رو آمده و باعث این سردرد شده است.

ظاهراً دیدنم تمام شده بود امّا پیش از آنكه دستانم را از روی چشمانم بردارم به آن پسر فكر كردم، و ناگهان دانستم یعنی این به آگاهی‌ام آمد كه آن پسرک خودم بودم. در آن زندگی من و این دوستم خواهر و برادر بودیم و در واقع این یك Past life مشترک بوده است.

بعد از دیدن آن Past Life من به آن دوست زنگ زدم و داستان زندگی ای كه دیده بودم را برایش تعریف كردم. از او پرسیدم كه آیا از آب می‌ترسد؟

او برایم گفت كه در حال حاضر نه، ولی در زمان كودكی در باغی كه پدربزرگش داشته، استخری بوده بسیار بزرگ و هر وقت با فامیل به آنجا می‌رفتند، او به شدت می‌ترسیده و از آن استخر دوری می‌كرده، در حدی كه حتی به نزدیكی آن هم نمی‌رفته و با جیغ و داد و گریه خود را به دامن بزرگترها می‌انداخته تا او را از آنجا دور كنند. وقتی از او پرسیدم تا كی اینطور بوده، به یاد آورد كه تا اوایل دوران راهنمایی، یعنی همان حدود ۱۲-۱۳ سالگی.

به خاطر ندارم كه در مورد ترس از بقیه‌ی استخرها یا دریا و یا حتی حمام، چه جوابی داد ولی به نظرم چون محیط باغ و درخت‌ها و آن استخر، بیشتر تصاویر آن زندگی را تداعی می‌كرده و احتمالاً پدر مادر آن زندگی‌اش هم در این زندگی در بین فامیل وی حضور داشته‌اند، این حالت وحشت در آن زمان به او دست می‌داده است.

من خودم هم كه در بچگی با آب مثل جن و بسم‌ا.. بودم. تا ۱۱ سالگی دریا را ندیده بودم و هیچ علاقه‌ای هم به دیدنش نداشتم (و ندارم)، این در حالی است كه من تا پایان دیپلم در شمال زندگی می‌كردم (البته نه یك شهر ساحلی). در تمام عمرم فقط یك بار به استخر رفته‌ام و هنوز هم شنا بلد نیستم. فكر می‌كنم من تعداد زیادی مرگ بر اثر غرق‌شدگی و خفگی در آب داشته‌ام.

♻️ @Edgar_Cayce

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

02 Nov, 16:27


#تناسخ
#هیپنوتیزم
#زندگی‌های_گذشته


✍️ دکتر آرش (۲)

دیدن این زندگی‌های گذشته در بیداری و هوشیاری صورت گرفته و تنها چشمانم بسته بوده است. من می‌توانستم در آن بخشی از آن زندگی كه به من نشان داده می‌شد كمی عقب یا جلو بروم (مثل فیلم). ”دیدن“ آنها مانند به یاد آوردن خواب شب پیش است، مانند عكس‌هایی كم و بیش متحرك یا قطعات كوتاهی از یك فیلم، در صورت لزوم رنگی یا سیاه و سفید، معمولاً بدون صدا و من در نقش یك ناظر بیرون از ماجرا، چون روحی ناپیدا و معلق در فضا.


::: پیرمرد چینی

این یكی از زندگی‌های گذشته‌ام بود که برایم بسیار جالب و مفید بوده. اگرچه دیدن همه‌ی آنها در اصل به خاطر درسی بوده كه من باید از آنها می‌گرفته‌ام. بعد از دیدن اغلب آنها مشكلی از من كاملاً یا تا حد زیادی حل شده است. اما این یكی چیزی را در من بیدار كرد كه هنوز هم گاهی از آن استفاده می‌كنم.

من اغلب این دیدن‌ها را بعد از نماز و در حالت نشستن نیمه لوتوس یا گاهی هم دوزانو یا چهارزانو دیده‌ام، در حالی كه معمولاً گودی كف دستهایم بر چشم‌هایم قرار داشته است. در همان حال از وقایع اطرافم هم باخبر بوده‌ام، مثلاً اگر غذای روی گاز سر می‌رفت می‌فهمیدم و می‌شنیدم (كما اینكه یك بار هم اینطور شد و مجبور شدم وضعیتم را به هم بزنم و در نتیجه دیدنم نیمه‌كاره ماند و بعدش هم دیگر چیز بیشتری نشانم ندادند، احتمالاً هر چه لازم بود، دیده بودم).

و اما این یكی كه در شبی بعد از نماز مغرب و عشاء و در اتاقی تاریك رخ داد:

ناگهان دیدم در جایی هستم كه گیاهان خودرو و وحشی زیادی روییده بود ولی این بار داشتم از نگاه خودم به اطرافم می‌نگریستم، یعنی خودم را نمی‌دیدم، به قول سینمایی‌ها دیدگاه Point of view داشتم. بعد از چند لحظه متوجه شدم كه آنجا پایین یك كوه است، یك كوه كوچك معمولی. من داشتم با دقت از میان آن گیاهان انتخاب كرده و بعضی را می‌چیدم.

در این موقع خواستم كه خودم را، كالبد آن زمانی‌ام را ببینم و در واقع از نگاه سوم‌شخص به آنجا نگاه كنم. بلافاصله چنین شد و پیرمردی چینی را با ریشی سفید و باریك و بسیار بلند دیدم با لباس چین باستان به رنگ قرمز.

دیدم كه دارم از توی كوه گیاهان دارویی جمع می‌كنم. پیش خودم گفتم كه لابد از این حكیم‌های سنتی چین بوده‌ام. كمی گذشت و دیدم كه اتفاق خاصی نیفتاد، خواستم جای دیگری از این زندگی را نشانم دهند كه چیزی از آن بیاموزم.

بعد همان پیرمرد را دیدم كه جلوی كلبه‌ای، كه احتمالاً مال خودش بود نشسته به حالت چهارزانو با همان لباس قرمز با نقش و نگار چینی و كلاهی متناسب با آن بر سرش. روی یك چیزی مثل سكو یا شاید یك كنده‌ی بزرگ یک درخت بریده شده نشسته بود. در یک حال آرامش خوبی، مشغول انجام حركاتی مانند حركات ورزش ”تای‌چی“ بود، و من كاملاً محو تماشای او بودم.

ناگهان متوجه شدم خودم –خود فعلی‌ام- در حال انجام همان حركات بطور غیرارادی و خودبخود هستم. تا حدود یك دقیقه یا بیشتر تصویر آن پیرمرد را می‌دیدم كه همچنان آن حركات را انجام می‌داد و در همان حال متوجه بودم كه دست‌های من هم دارند خودبخود آن حركات را انجام می‌دهند.

بعد از چند لحظه كه حواسم به حركاتم جلب شده بود، دیگر متوجه نبودم كه تصویر آن Past Life رفته و من یا بهتر است بگویم دست‌های من در حال انجام آن حركات است. وضع و حال من هم جالب بود، هم از این اتفاق خوشحال بودم و هم در كمال تعجب، هم احساس می‌كردم هر وقت بخواهم می‌توانم به اراده‌ی خودم دیگر آن حركات را انجام ندهم و هم نمی‌خواستم از آن حال بیرون بیایم.

بعد از دیدن این Past Life دیگر می‌توانستم هر وقت كه بخواهم چنان حركاتی را انجام دهم. به این صورت كه فقط می‌خواستم آن حركات انجام شود و سپس خودبخود شروع می‌شد. هر بار هم هر طور كه لازم بود اجرا می‌شد.

بعداً این حركات پیشرفت كرد و به صورت ایستاده و خوابیده انجام می‌گرفت و حتی وضعیت‌های عجیب و غریبی را به من تحمیل می‌كرد كه در حالت عادی نه بلد بودم آن كارها را بكنم و نه اصلاً از نظر انعطاف بدنی توانایی انجام آنها را داشتم.

♻️ @Edgar_Cayce

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

02 Nov, 16:27


#تناسخ
#هیپنوتیزم
#زندگی‌های_گذشته


✍️ دکتر آرش (۱)

مطالبی که در ادامه می آیند، صحنه‌هایی از زندگانی‌های قبلی من (آرش) هستند كه چند سال پیش هنگامی كه یک دوره‌ی انرژی(دعا) درمانی را در دانشگاه به طور فوق برنامه می‌گذراندم، بتدریج و طی دفعاتی جداگانه دیده‌ام.

كلیه ی زندگی‌های پیشین اینجانب، مربوط به دوران كارآموزی در دوره‌ی انرژی‌درمانی بوده و روند این رؤیت‌ها مدتهاست كه برای من متوقف شده است. تنها گاه گاهی اگر لازم دیده شود تصاویر كوتاهی از زندگی پیشین بیماری كه بر روی وی كار می‌كنم را به من نشان می‌دهند.

طبق مطالعاتی كه در این زمینه داشته‌ام ظاهراً در تمام نحله‌ها و مكاتب این چنینی (رازورزانه) چنین است، یعنی دیدن بعضی از زندگی‌های قبلی كارآموز، در ابتدای طی طریق ایشان اتفاق می‌افتد كه احتمالاً به دلیل رساندن ایشان به این یقین است كه ما روحی هستیم كه اگر لازم باشد بارها و بارها به این دنیا می‌آییم و برمی‌گردیم. و بعد از اینكه این مهم حاصل شد دیگر نیازی به آن رؤیت‌ها نیست. مگر برای عده ی معدودی كه شاید برای موارد خاصی لازم باشد از این توانایی برخوردار باشند.


🔘 فایده‌ی این دیدن‌ها چیست؟

۱- برخی شبهاتی كه داشتم در رابطه با عدل الهی برطرف شد.

۲- با بالا آمدن اطلاعات نوری ثبت شده‌ی این زندگی ها‌ی گذشته، علاوه بر اینكه علت بعضی احساسات خاص یا عادت‌ها یا مشكلات بر من معلوم می‌شد، به طور كلی با پاک شدن آن اطلاعات از روی كالبد ستاره‌ای زندگی کنونی، امكان برطرف شدن برخی بیماری‌ها، ترس‌ها (فوبی‌ها)، و... نیز وجود دارد.

۳- با دانستن بعضی از زندگی‌های پیشین خود یا دیگران می‌توانیم، و باید، درس‌هایی را كه می‌بایست قبلاً می‌آموختیم و نیاموختیم و حالا در این زندگی فرصت آموختن آنها دوباره در اختیار ما قرار داده شده را پی بگیریم.
و گرنه دوباره به خاطر آنها بازخواهیم گشت!

:::::::::::::::::

تنها راه دیگری كه برای دیدن زندگی‌های قبلی‌مان می‌شناسم، استفاده از هیپنوتیزم است. اما بازگرداندن سوژه به زندگی‌های پیشین حتی برای هیپنوتراپ‌های مجرب هم كار ساده و بی‌خطری نیست، علاوه بر اینكه در صحبتی كه در این زمینه با استادم داشتم ایشان می‌گفتند كه موقع خواب كردن سوژه، هاله‌ی شخص هیپنوزشده در راستای طولی به دو پاره می‌شود و هیپنوتیزور به درون آن راه یافته و كار می‌كند.

اما اكثراً از این قضیه خبر ندارند و به همین خاطر هم برای اتصال دوباره‌ی آن هاله‌ی دو پاره شده اقدامی انجام نمی‌دهند. درنتیجه شخص دچار نشت انرژی می‌شود و در عین حال راه ورود موجودات غیرارگانیك هم باز است. و این یعنی دردسر !

در این روش (Past Life Terapy) با آگاه شدن از اتفاقی كه در یكی از زندگی‌های گذشته افتاده و پاك كردن آن، اثرات ناخودآگاه آن در این زندگی برطرف می‌شود. مثلاً كسانی كه سردردهای میگرنی یا كلاستریك دارند شاید یك شلیك در سر یا ضربه‌ی به سر منجر به مرگ داشته‌اند یا در یكی از زندگی‌ هایشان در اثر تومور مغزی فوت شده‌اند.

یا شاید بتوان بیماران آسمی را با پاک كردن خاطره‌ی غرق شدن‌شان در آب یا خفگی در اتاق گاز یا به هر علت دیگر، بهبود بخشید.

درضمن باید این را هم اضافه كنم كه معمولاً (اگر مشكل بیمار كارمیك نباشد) درد و ناراحتی بیمار در همان حدود سنی شروع می‌شود كه اتفاق اصلی در زندگی قبلیش رخ داده است.

♻️ @Edgar_Cayce

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

02 Nov, 14:08


بخشیدن به معنای پذیرفتن یا توجیه کردن رفتار یک شخص دیگر نیست.
بخشیدن یعنی تشخیص اینکه آن تجربه‌ای که تو با آن شخص داشتی، بازتاب ارتعاش خاصی بوده که تو در خودت نگه داشته بودی.

بخشش تایید و تصدیق این است که تو خودت آن فرصت را خلق کردی تا آن تجربه انجام شود
و اینکه تو حالا این انتخاب را داری که چسبیدن خودت به آن ارتعاش را رها کنی.

بخشیدن هیچ ربطی به آن شخص دیگر ندارد و فقط مربوط به خودت است.
و آن یعنی آزاد کردن خودت از آن بند و اسارت انرژیکی که تو را اسیر گذشته‌ کرده.

وقتی می‌بخشی اینطور نیست که بگویی آنچه اتفاق افتاده هیچ مشکلی نداشته،
بلکه این را می‌گویی که حاضری آن شارژ منفی مرتبط با آن حافظه را رها کنی،

و حالا تو انتخاب می‌کنی که آن انرژی را به خردمندی و فرزانگی تبدیل کنی و از آن به عنوان سوختی برای رشد و تکامل خودت استفاده کنی.

بخشیدن یعنی عشق به خود، آزادسازی خود و قدرت بخشیدن به خود.


#بشار

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

26 Oct, 09:34


#ملت_ستاره_ای
تهیه شده و کانال شده: کانال تلگرامی #بیداری_ایرانی

قسمت اول شامل👇

شعور کیهانی حاکم بر کل جهان هستی
هر چه که در بالا هست، در پایین هم هست
وجود دنیاهای زیر اتمی و فراکهکشانی
آفریننده متعال یا روح هستی درون ماست و از ما خارج نیست
درسهای بعد سوم/چهارم یعنی تقابل/تضاد نور و تاریکی
خارج شدن کلیه خطوط زمانی کره زمین از احتمال برخورد ویران کننده بین انرژی کهنه وجدید(منتفی شدن نابودی سیاره زمین) و ......

@manaviyat_khanevade_madar
🩷❤️🧡💛💚🩵💙💜🤍

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

26 Oct, 09:34


#کتاب_صوتی
(فایل شماره 6 از کانال بیدار ایرانی)

#ملت_ستاره_ای_کارگران_و_فعالان_روشنایی

#تهیه شده و کانال شده: کانال تلگرامی #بیداری_ایرانی

این کتاب به این موضوعات پرداخته👇
شعور کیهانی حاکم بر کل جهان هستی،
هر چه که در بالا هست، در پایین هم هست،
وجود دنیاهای زیر اتمی و فراکهکشانی،
آفریننده متعال یا روح هستی درون ماست و از ما خارج نیست،
درسهای بعد سوم/چهارم یعنی تقابل/تضاد نور و تاریکی،
تناسخ روح های آبی یا ایندیگو در زمین به هدف کمک به صعود سیاره
وجود ارواح قدیمی و کمک به صعود زمین

توضیحات در مورد 144 هزار کارگران نوری، خصوصیات آنها؟
ایا شما کارگر روشنای هستید؟ شناسایی آنها
ویژگیها و خصوصیات بذرهای ستاره ای
درمانگری از هاله،
سپر دفاعی،
کسب انرژی از خورشید مرکزی،
شروع دوره آگاهی یوگایی بر روی سیاره زمین و کمک فعالان روشنایی به صعود سیاره،
ارواح پیشرفته ای که به صورت ناخواسته تبدیل به سربازان تاریکی شده اند،
 ارواح ایندیگو یا نیلگون، ویژگیها و ماموریت آنها،
حافظان شمشیر نور و حقیقت
اساتید وفعالان روشنایی بعد پنجم
اساتید معنوی بعد پنجمی/میوس ها،
قدرت کانال شدن انرژیکی نیلگونها،
درک تجربه و حالات گمگشتگی و رواج آنها بین ایندیگوها،
ارواح کریستالی و رنگین کمانی و
کمک به بالانس امواج صعود در گایا، توسط کریستالی ها،
محافظت شدن این ارواح از سمت فرشته مقرب میکاییل،
وجود حلقه های مذهبی و فرقه ای و اجتماعی و سیاسی برای به دام انداختن ارواح کریستالی جهت سواستفاده از انرژیهای درخشان آنها و...
این مطالب بسته به دانش و خرد هر کس میتونه چند تا پازل به تصویر کلی ما از کاینات اضافه کنه.

مطلب مهمی که باید عنوان بشه اینه که این کتاب حاوی اطلاعات متفاوتی هست که میتونه در هماهنگی با خرد، دانش، درک و انرژی شما باشه یا نباشه،
اگر قسمتهایی از این مطلب در هماهنگی انرژیکی با شما نبود و یا در شما ترس و نگرانی ایجاد کرد و یا از نگاه شما نامناسب اومد  با این مطالب همراستا نبودید، بهش توجه نکنید و کنارش بگذرید.
ولی اگر برای شما جالب بود و دریچه جدیدی از اگاهی براتون باز کرد و در کل حس خوبی بهش داشتید، پس برای شما مناسب هست. از قسمتهای استفاده کنید و بهره ببرید که حاوی هماهنگی انرژیکی با شما هست.

تهیه شده در 4 فایل صوتی
در ابتدا پی دی اف و بعد فایلهای صوتی.
با تشکر از کانال بیداری ایرانی برای انتشار این آگاهی.
لینک کانال بیداری ایران👇
https://t.me/Awknpers/2243

@manaviyat_khanevade_madar
🩷❤️🧡💛💚🩵💙💜🤍

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

26 Oct, 09:34


#ملت_ستاره_ای
تهیه شده و کانال شده: کانال تلگرامی #بیداری_ایرانی

قسمت دوم شامل👇

تناسخ روح های آبی یا ایندیگو در زمین به هدف کمک به صعود سیاره
وجود ارواح قدیمی و کمک به صعود زمین
توضیحات در مورد 144 هزار کارگران نوری، خصوصیات آنها؟
ایا شما کارگر روشنایی هستید؟ شناسایی آنها
ویژگیها و خصوصیات بذرهای ستاره ای
درمانگری از هاله
سپر دفاعی
کسب انرژی از خورشید مرکزی
شروع دوره آگاهی یوگایی بر روی سیاره زمین و کمک فعالان روشنایی به صعود سیاره و....

@manaviyat_khanevade_madar
🩷❤️🧡💛💚🩵💙💜🤍

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

26 Oct, 09:34


#کتاب
#ملت_ستاره_ای_کارگران_و_فعالان_روشنایی

#تهیه شده و کانال شده: کانال تلگرامی #بیداری_ایرانی

خلاصه موضوعات کتاب👇
وجود دنیاهای زیر اتمی و فراکهکشانی،
درسهای بعد سوم/چهارم یعنی تقابل/تضاد نور و تاریکی،
تناسخ روح های آبی یا ایندیگو در زمین به هدف کمک به صعود سیاره
توضیحات در مورد 144 هزار کارگران نوری، خصوصیات آنها؟
ایا شما کارگر روشنایی هستید؟
ویژگیها و خصوصیات بذرهای ستاره ای
اساتید معنوی بعد پنجمی،
درک حالات گمگشتگی و رواج آنها در ایندیگوها،
ارواح کریستالی، رنگین کمانی،
کمک به بالانس امواج صعود در گایا، توسط کریستالی ها،
وجود حلقه های مذهبی و فرقه ای و اجتماعی و سیاسی برای به دام انداختن ارواح کریستالی جهت سواستفاده از انرژیهای درخشان آنها و...
این کتاب حاوی اطلاعات متفاوتی هست که میتواند در هماهنگی با خرد، دانش، درک و انرژی شما باشد یا نباشد،
اگر قسمتهایی از این مطلب در هماهنگی انرژیکی با شما نبود و یا نامناسب بود، توجه نکنید و کنارش بگذرید.
ولی اگر دریچه جدیدی از اگاهی برای شما باز کرد، پس مناسب هست. از قسمتهای استفاده کنید که حاوی هماهنگی انرژیکی با شما هست.

@manaviyat_khanevade_madar
🩷❤️🧡💛💚🩵💙💜🤍

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

26 Oct, 09:34


#ملت_ستاره_ای
تهیه شده و کانال شده: کانال تلگرامی #بیداری_ایرانی

قسمت سوم شامل👇

ارواح پیشرفته ای که به صورت ناخواسته تبدیل به سربازان تاریکی شده اند.
 ارواح ایندیگو یا نیلگون، ویژگیها و ماموریت آنها،
طبقه بندی ارواح ایندیگو
حافظان شمشیر نور و حقیقت

اساتید وفعالان روشنایی بعد پنجم
اساتید معنوی بعد پنجمی/میوس ها و.....

@manaviyat_khanevade_madar
🩷❤️🧡💛💚🩵💙💜🤍

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

26 Oct, 09:34


#ملت_ستاره_ای
تهیه شده و کانال شده: کانال تلگرامی #بیداری_ایرانی

قسمت چهارم پایانی
شامل👇

قدرت کانال شدن انرژیکی نیلگونها،
درک تجربه و حالات گمگشتگی و رواج آنها بین ایندیگوها،
ارواح کریستالی و رنگین کمانی و
کمک به بالانس امواج صعود در گایا، توسط کریستالی ها،
محافظت شدن این ارواح از سمت فرشته مقرب میکاییل،
وجود حلقه های مذهبی و فرقه ای و اجتماعی و سیاسی برای به دام انداختن ارواح کریستالی جهت سواستفاده از انرژیهای درخشان آنها،
احساس شعف ناپایدار در زمان اتصال با ابعاد پایین عالم، در مواقع استفاده از مواد مخدر و....

@manaviyat_khanevade_madar
🩷❤️🧡💛💚🩵💙💜🤍

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

24 Oct, 04:21


🌿 مزدافر مومنی 🌿

🌿فایلها هم صوتی هم تصویری🌿

1)شما بدنتان نیستید

2)گوشت نخوریم

3)جوشش سرزندگی تقویت انفجاری سیستم ایمنی

4)انرژیها.چاکراها

5)مشاهده و شعور

6)میدانهای کوانتمی

7)مرکز تابش مهر

8)سمینار آب

9)موج سواری بر امواج زندگی

10)سمینار آفرینش

11. گذر از ذهن


🦋@mazdafarmomen

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

23 Oct, 17:21


رهایی از کارما


انسانها عموماً معتقدند که ما نمی توانیم از کارما فرار کنیم. پس، اصلاً احتمال رهایی از آن هم مطرح نیست. این کاملاً درست است. تا وقتی که باور داریم جسم و ذهن هستیم هرگز نمی توانیم از دست کارما خلاص شویم.
تنها راه برای رهایی از کارما، برتری یافتن نفس و درک خود واقعی است. وقتی بفهمیم که ما نه جسم هستیم و نه ذهن، تنها در آن صورت است که می توانیم بفهمیم اعمال ما، برای ما نیستند.
درست است که اعمال انجام شده اند، اما اگر اعمال به من تعلق ندارند، پس کارما چطور می تواند برای من باشد؟ خواندن مطالب بالا شاید راحت باشد اما درک آنها خیلی مشکل است. از این رو، هر آدمی قبل از اینکه حقیقت را نقد کند، باید راجع به ذات حقیقت بیندیشد...
ما که هستیم؟ معمولاً معتقدیم که ما جسم، ذهن و روح هستیم. این به چه معنی است؟ آدمهای مختلف آن را به شکل متفاوتی درک می کنند؛ اما به طورکلی، هر شخصی معتقد است که آنها همان چیزی هستند که فکر می کنند هستند. اسم دارند، خانواده دارند، شغل دارند، ملیت، روابط، ثروت و ... دارند و همه اینها، آنان را به عنوان فردی که زندگی می کند و می میرد تعریف می کنند.
ما آنقدر برنامه ریزی شده هستیم تا باور کنیم که حتی قادر نیستیم به خلاف این حالت فکر کنیم. ما نمی توانیم واقعیت اینکه چه کسی هستیم، از کجا آمده ایم و پس از مرگ به کجا خواهیم رفت را واکاوی کنیم. به خاطر اینکه در جهل زندگی میکنیم و در جهل می میریم، به حقیقت پی نمی بریم و به چرخیدن در چرخه کارمایی ادامه می دهیم.
البته که ما یک جسم داریم، دست ها، پاها، یک سر و یک قلب داریم. این را می دانیم. دقیقاً همان طور که خودرو داریم ولی خودمان خودرو نیستیم. پیراهن داریم، ولی خودمان پیراهن نیستیم. به همین ترتیب، جسم هم داریم، ولی خودمان جسم نیستیم. جسم، از انرژی کیهانی به وجود آمده است که وقتی به زمین می رسد، «ما» می شود. سالها بعد، جسم می میرد و ما ـ انرژی زندگی درونی ـ از این دنیا می رود. این را می دانیم. می دانیم که هر روز رخ می دهد. ولی همچنان، این حقیقت را که ما جسم نیستیم، درک نمی کنیم. ذهن ما، باعث می شود باور کنیم که «ما» ذهن هستیم. باعث می شود بیندیشیم و کاری کنیم که افکارمان، اعمالمان را کنترل کنند. همه کسانی که به قانون کارما اعتقاددارند شاید بفهمند که جسم نیستند، اما قطعاً فکر می کنند که ذهن هستند. جسم می میرد و به نیستی می رسد. تا وقتی که معتقد هستیم «ما ذهن هستیم و این ذهن است که پس از مرگ جسم هم زندگی می کند»، به انباشتن کارما ادامه می دهیم.


آتمان این راوی
کارما
ص 65 و 66

🆔 @Khodshenasivo
🆑 عرفان و خودشناسی

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

23 Oct, 11:47


🟥زندگی زمینی به علت تراکم و چگالی فشرده قوس نزولی و دوگانگی بیشمار، از بالاترین شرایط بهره مندی برای ارتقاء معنوی قرار دارد.
🟥روزی متوجه می شویم که تمام ثانیه ها برای رشد و پیشرفت ما چیده شده بودند. زمانی از این جهان تاریک صعود می کنیم و تمام غم ها و سختی های ظاهری زندگی زمینی را پشت سر خواهیم گذاشت.
🟥آن زمان دیگر چنین فرصت رشد برایمان مهیا نیست.پس هر ثانیه را به بهترین نحو جهت غنای روح مان، سپری کنیم!
@gottesheilung

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

22 Oct, 06:11


21) 35 قانون روحانی (دایانا کوپر)


🌻🌻🌻

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

21 Oct, 15:43


دکتر راجیو پارتی در هندوستان به دنیا می آید و آنجا بزرگ می شود و در سال 1980 به آمریکا مهاجرت می کند. و در کالیفرنیا در بیمارستان مشهوری به عنوان ریس بخش بیهوشی مشغول کار می گردد. در سال 2008 به علت سرطان پروستات تحت عمل جراحی قرار می گیرد و بعد از هفت روز از عمل جراحی دچار سپسیس (عفونت خون) می شود و تب بالایی که به هیچ آنتی بیوتیکی جواب نمی دهد و دردهای بسیار شدید او که به هیچ مسکنی جواب نمی داده است او را مجددا به اتاق عمل می کشاند.
-دکتر پارتیس؛ من در اتاق عمل بیهوشی کامل گرفتم. اما بعد از 15 تا 20 دقیقه بعد از بیهوشی عمومی ساعت اتاق عمل را می توانستم ببینم. من سمت بالا چپ ونزدیک سقف بودم. به عنوان یک نگاه علمی در ابتدا فکر کردم که چیزی شبیه
LSD
به من داده اند. به عنوان یک متخصص بیهوشی من مسلما داروی کتامین را جزو داروهای بیهوشی می شناختم و می دانستم که اثراتی مشابه ال اس دی دارد. اما برای من واضح بود که من برای این عمل کتامین نیاز نداشتم. بعد از عمل من گزارش عمل را خواندم و آنجا هم هیچ گزارشی از تزریق کتامین نبود.

# دکتر راجیو پارتی تجربه گر مرگ تقریبی
@Nahtoderfahrung

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

21 Oct, 15:43


من بسیار تعجب زده بودم. من می توانستم بشنوم بو کنم و ببینم همه حس های من آنجا فعال بودند. من تمام حرفهای پرسنل و دکترها را می شنیدم. حتی دکتر من جوک رکیکی را داشت برای پرسنل تعریف می کرد. من می خواهم گزارش بدهم که آگاهی من در یک دنیای بسبار خاصی سفر کرده بود. دنیای پیرامون من کاملا تاریک و سیاه بود. آنجا رعد و برق بود و بوی گوشت سوخته می آمد. آن حالتی تهوع آور بود. آنجا به من افرادی لگد می زدند.
💢من داد می زدم و می توانستم صدای جیغ زدن جانهای دیگری را هم بشنوم. بسیار حالت مخوف و رعب آوری بود. من احساس بسبار وحشتناکی می کردم و لبالب از ترس شده بودم. سپس من از خودم پرسیدم. آخر چرا من اینجا هستم؟
💢سپس من به صورت تله پاتی بدون اینکه چهره ای را ببینم از درون جوابی را شنیدم.
چون تو تا اکنون یک زندگی بسیار خودخواهانه و بدون محبت به سایرین داشته ای
🔴🔴 من هرگز با بیماران رفتار خوبی نداشتم. به عنوان تکنیک پزشکی کارم را خوب انجام داده بودم اما هرگز غمخوار و دلسوز مردم و اطرافیانم نبودم.
@Nahtoderfahrung

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

21 Oct, 15:43


💢 سپس پدرم من را به داخل تونلی هل داد و خودش ناگهان محو شد انگار در آن محیط حل شد.
در داخل تونل من یک نگاه مرور به زندگی کنونی ام و همچنین به دو زندگی قبلی ام داشتم. چون آن دو زندگی ربطی به زندگی فعلی من داشتند.
💢 یکی آن بود که در سال 1900 من در افغانستان یک کشاورز کشت تریاک بودم و مزرعه خشخاش داشتم.
من خودم را یک آدم سرزنده ای دیدم که یک ریش سرخ رنگی داشتم و یک عمامه به سرم بسته بودم. من دیدم که مرتب تریاک مصرف می کردم و وابسته مواد مخدر بودم. که این وابستگی تا این زندگی من نیز ادامه پیدا کرده بود که مدام وابسته به مصرف داروهای ضد درد بودم.
💢 در زندگی دیگری من یک پرنس در قرون وسطی بودم . من دیدم که چوبی در دست داشتم و کارگرها را با چوب می زدم در حالیکه آنان لباس‌های بسیار مندرسی بر تن داشتند و سربازهای کنار من بودند که دقیقا همین کار را می کردند. زیرا من به آنها دستور داده بودم.
مصاحبه گر؛ شما در مورد زندگی های قبلی تان چه فکر می کنید؟ آیا آنها واقعی بودند؟
💢بله من کاملا معتقدم که آنها زندگی‌های قبلی خود من بوده اند. من در آیین هندو بزرگ شده ام من این زندگی های قبلی و قوانین کارما را می شناسم.
تو آنچه را در زندگی ات می بینی که قبلا کاشته ای
💢 مصاحبه گر؛ شما چه از این تجربه یاد گرفتید؟ چه چیزی در زندگی شما تغییر کرد؟
- آن برای من یک تغییر شدید در باورها و شناخت خودم بود. در ابتدا این آرزوی بزرگی در من بوجود آورد که ای کاش من زندگی فعلی ام را به طریق دیگری بنا کرده بودم. ای کاش غمخوار بیماران و اطرافیانم بودم من با خانواده مخصوصا همسرم و فرزندانم بسیار بد رفتار کرده بودم. من فرزندانم را همانند آنکه پدرم ما را کتک می زد کتک نزده بودم، اما بسیار سنگدلانه با آنها برخورد کرده بودم. پدرم هم با مادرم چنین رفتاری داشت. همچنین پدربزرگم نسبت به مادر بزرگم و این وظیفه من بود که این چرخه وحشتناک را در این زندگی به پایان می رساندم.
💢در انتهای تونل به من دو جوان هیکل مند خوش آمد گفتند. آنها از امید، صلح و خوشحالی می درخشیدند و آنجا بودند تا به من کمک کنند. آنها به من گفتند که دو فرشته اصلی نگهبان من رافائل و میشائل هستند.
میشائیل فرشته قدرت است و رافائل فرشته شفا هست.
زمانیکه برای خانومم تعریف می کردم او با تعجب بسباری از من می پرسید که چرا تو هزاران هزار خدای هندو را ندیدی؟ من آن خدایان را می شناختم اما هیچ کدام از آنها را ندیدم و آنجا جواب و توضیحی هم برای این ندیدن دریافت نکردم.
آن دو فرشته به من آگاهی و دانش عظیمی دادند آنچه که دانش خدایی نام دارد. چرا ما اساسا بر روی زمین هستیم. آگاهی چه معنایی دارد، زندگی چه معنایی دارد و چه معنایی زندگی شخصی من دارد.
@Nahtoderfahrung

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

21 Oct, 15:43


💢 سپس آن دو مرا به سمت یک جوهره نوری که انگار از هزاران چراغ روشن می شد همراهی کردند اما عجیب بود که آن نور آن جوهره روحانی چشمان مرا آزار نمی داد. و من در آن حالت بر روی یک پهنه ای از رنگهای گوناگون معلق بودم. آنجا یک جوی آبی هم بود که از کوهستانی می آمد و هوای که استشمام می کردم یک بوی شیرینی را می داد. من یک صدایی را از دور شنیدم که همانند اوم بود.
💢سپس من در آن جوهره روحی بودم و درست در همان لحظه من خودم را جزئی از او دیدم و درست همزمان هیچ شدم. یکجوری یک تناقض بود آدم می تواند با موج و دریا آنرا مقایسه، کند. من در حالتی قسمتی از دریا بودم اما یکجوری از آن جدا هم بودم
💢 این سخت ترین قسمت تجربه من جهت شرح آن است.
آنچه که در معنای حقیقی کلمه من عشق را می فهمیدم و می توانم از عشق توصیف کنم و یا به زبان سانسکریت شانتی ایست
در ممتازترین و برجسته ترین حالت عشق برای من معنا شد صلح محبت و انسجام با همگان (هارمونی)
خوشبختی که کامل در ادبیات هندو به آگاهی طبیعت تشریح می شود.
💢سپس آگاهی آن جوهره نورانی معنای زندگی مرا برایم روشن ساخت. آنچه که برای زندگی من در نظر گرفته شده است. من باید به زندگی بر می گشتم و مقصود خلق شدنم را برآورده می کردم. باید وظیفه روحم را به پایان می رساندم. حقیقتا می باید یک زندگی صحیح قبل از تا آن زمان می بود نه آنچه ایجاد کرده بودم. من دیگر هیچ نگاه مادیات به جهان نمی خواهم داشته باشم چون تمام مسیر زندگی قبلی ام اشتباه بود. من به انسان‌هایی که بیماری روحی دارند کمک خواهم کرد تا دوباره شادی را تجربه کنند. همانند افسردگی و دردهای مزمن و وابستگی های مختلف که آنها را رنج می دهد.
چون من خودم تحت این شرایط سالها زجر کشیده بودم می توانستم بفهمم که آنان در چه شرایط زجر کشیدنی هستند.

💢💢💢💢
shanti
شانتی چیست ؟ شانتی در معنی زبان سانسکریت صلح و آرامش است ، در سطح داخلی و خارجی درک انسان.

مانترا در همه چیز به انسانها می آموزد که به دنبال هماهنگی باشند ، زیرا این هماهنگی و صلح است که در نهایت منجر به یافتن روشنگری الهی ، به صلح واقعی و آگاهی از همه موجودیت می شود. مانترا کوتاه ، Om Santi Santi Santihi ، اغلب برای تکمیل سرودهای Vedic استفاده می شود. این دعا برای از بین بردن موانع و مصائب ناشی از دلایل درونی ، نیروهای طبیعت و کل جهان پیرامون انسان کار می کند.
@Nahtoderfahrung

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

21 Oct, 15:43


من همیشه رفتار خودخواهانه و بدون محبتی با بیمارانم داشتم و…

@Nahtoderfahrung

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

21 Oct, 04:06


#فیلم
#جهان_های_موازی
#ابعاد_موازی
ویدیویی عالی همراه با توضیحات ساده برای درک بعد دوم و سوم و چهارم فیزیک.
بعد زمان،
ابعاد موازی و جهان های موازی.
تبدیل یک 2بعدی با انتها به یک 3بعدی بی انتها،
حل مشکلات سفر در زمان،
پارادوکس پدربزرگ،
عدم وجود واقعیت،
🔅تفاوت هر واقعیت از بیننده ای به بیننده دیگر متفاوت است،
🔅منطقی وجود ندارد چون منطق یک چیز ساخته شده است،
🔅همه چیز هم ممکن است و هم غیر ممکنه،
🔅چرا میگوییم هر کسی میتواند واقعیت درستی برداشت کند و بگوید، در عین حالی که واقعیت درست او با واقعیت درست دیگری متفاوت باشد و در عین حال همه هم درست گفته باشند، تجربه جهان از دید هر کسی متفاوت است.

بطری کلین که 4 بعدی است و هیچ لبه ای ندارد و درون و بیرون بطری یکی است و...
درک ما از ابعاد بالاتر محدود است مثل اینکه بخواهم رنگها را برای یک نابینای مادرزاد توضیح دهیم.
توپولوژی و بررسی در مورد اشکال چند بعدی،
منیفولد و بررسی ابعاد،
باندری که لبه و مرز اجسام را بررسی میکند و بعد زمان در تمام ابعاد که حضور دارد.
هیچ چیز بدون بعد زمان وجود ندارد و....
فیلم به زبان فارسی

@manaviyat_khanevade_madar
🩷❤️🧡💛💚🩵💙💜🤍

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

19 Oct, 13:44


....

انسان در میان مخلوقات در شناخت خودش از مرگ و خندیدن به آن، موجودی منحصربه‌فرد است.

فقط انسان است که خندیدن را می‌شناسد؛ هیچ حیوان دیگری نمی‌خندد. فقط انسان است که مرگ را می‌شناسد؛ هیچ حیوان دیگری مرگ را نمی‌شناسد ـــ حیوانات فقط می‌میرند؛ از پدیده‌ی مرگ آگاه نیستند.

انسان از دو چیز آگاه است که هیچ حیوانی از آنها آگاهی ندارد: یکی خنده است و دیگری مرگ. آنگاه یک ترکیب جدید ممکن هست. فقط انسان است که می‌تواند در حال خندیدن بمیرد ـــ می‌تواند به آگاهی مرگ و ظرفیت خندیدن وصل شود. و اگر بتوانی در حالیکه می‌خندی بمیری، فقط آنوقت است که سند معتبری ارائه می‌دهی که با خنده زندگی کرده‌ای.

مرگ، آخرین جمله‌ در تمام زندگی تو است ـــ نتیجه‌گیری و پایان داستان زندگی است. چگونه مردن تو نشان می‌دهد که چگونه زیسته‌ای. آیا می‌توانی خندان بمیری؟ آنوقت انسانی رشدیافته هستی. اگر با گریه و زاری و اندوه بمیری، یعنی که مانند یک بچه؛ رشد نکرده و نابالغ بوده‌ای. این فقط نشان می‌دهد که از مرگ و از هرگونه درد پرهیز می‌کرده‌ای.

رشدکردن یعنی رویارویی با زندگی، برخورد با واقعیت آن، هرچه که هست.

و بگذار تکرار کنم:
درد pain فقط درد است؛ رنجی در آن نیست. رنج suffering وقتی می‌آید که تو بخواهی که درد نباید باشد. آنگاه در این درد تو اشکالی وجود دارد.

تماشا کن، شاهد باش، و تعجب خواهی کرد: سر درد داری؛ درد هست ولی رنجی وجود ندارد. رنج یک پدیده‌ی مرتبه‌ی دوم است؛ اصل همان درد است. سردرد وجود دارد، درد هست؛ این فقط یک واقعیت است.

گل‌سرخ یک واقعیت است، همانند خار. روز یک واقعیت است، مانند شب. سر یک واقعیت است، درست مانند سردرد.

بودا به مریدانش آموزش داد که وقتی سردرد دارند فقط دوبار بگویند “سردرد، سردرد.” به آن توجه کن ولی ارزشگذاری نکن: نگو “چرا؟ چرا این سردرد برای من اتفاق افتاده؟ نباید برایم پیش می‌آمد!”

لحظه‌ای که بگویی “نباید…” رنج را وارد می‌کنی. اینک رنج توسط تو خلق شده، نه توسط سردرد. رنج‌بردن همان تفسیر‌های تو در مخالفت با واقعیت است، رنج همان انکار واقعیت است.                                                       

و لحظه‌ای که بگویی “نباید باشد،” شروع می‌کنی به پرهیز از آن، خودت را از آن دور می‌کنی. مایلی مشغولیتی پیدا کنی که بتوانی آن را فراموش کنی: تلویزیون را روشن می‌کنی، یا به باشگاه می‌روی، یا مشغول مطالعه می‌شوی و یا در باغچه مشغول کار می‌شوی ــ فقط برای اینکه خودت را دور از واقعیت و مشغول نگه داری. حالا آن «درد» مورد مشاهده قرار نگرفته؛ تو فقط خودت را مختل کرده‌ای. آن درد توسط سیستم تو جذب می‌شود.

بگذار این کلید عمیقاً درک شود:
اگر بتوانی سردرد خودت را بدون نگرش مخالفت مشاهده کنی، بدون رویگردانی از آن، بدون فرار از آن؛ اگر بتوانی فقط حضور داشته باشی و مراقبه‌گون بمانی: “سردرد، سردرد؛” ـــ اگر بتوانی فقط آن را ببینی؛ سردرد به وقت خودش خواهد رفت. نمی‌گویم که بطور معجزه‌آسا از بین خواهد رفت. نه، به موقع خودش از بین می‌رود. ولی توسط سیستم تو جذب نمی‌شود، سیستم تو را مسموم نمی‌کند. وجود خواهد داشت، تو به آن توجه می‌کنی، و خواهد رفت. آزاد خواهد شد.

وقتی چیزی مشخص را در خودت مشاهده می‌کنی، نمی‌تواند وارد سیستم تو شود. همیشه وقتی وارد می‌شود که بخواهی از آن پرهیز کنی و یا از آن فرار کنی. اگر شاهد نباشی، آنوقت وارد سیستم تو و بخشی از وجودت می‌شود ـــ اگر حضور داشته باشی، خودِ همین حضور تو مانع می‌شود که بخشی از وجود تو شود.

و اگر به دیدن دردهایت ادامه دهی، آنها را انباشته نخواهی کرد.

شما به درستی راهنمایی نشده‌اید، پس به پرهیز از درد ادامه می‌دهید. آنوقت دردهای بسیاری را انباشته می‌کنید، از رویارویی با آنها وحشت دارید، از پذیرش آنها می‌ترسید. آنگاه رشدکردن دردناک می‌شود ـــ علت آن شرطی‌شدگی‌های غلط است. وگرنه رشد دردناک نیست؛ کاملاً لذت‌بخش است.

وقتی درخت رشد می‌کند و بزرگتر می‌شود، آیا فکر می‌کنی که درد می‌کشد؟ دردی وجود ندارد... و تو [همانند درختِ در حال رشد] هر روز احساس خوشی خواهی داشت ـــ برگ‌های جدید، گل‌های جدید، شاخه‌های تازه…. بالاتر و بالاتر می‌روی و به ارتفاعات تازه‌ای می‌رسی. عمیق‌تر و بالاتر خواهی رفت و اوج‌های تازه‌ای را تجربه می‌کنی. رشد تو دردناک نخواهد بود.

ولی رشد دردناک هست ـــ به سبب وجود مسموم‌شده‌ی تو و شرطی‌شدگی‌های تو چنین است. به تو آموزش داده شده که رشد نکنی؛ به تو آموخته‌اند که راکد بمانی، به چیزهای آشنا و شناخته‌شده بچسبی. برای همین است که هر زمان شناخته‌ها در دست‌های تو از بین می‌روند شروع به گریستن می‌کنی. یک اسباب‌بازی شکسته شده، یک پستانک از تو گرفته شده!

#اشو

تناسخ.زندگی پس از زندگی.مرگ تقریبی

18 Oct, 14:13


قسمتهایی از تجربه نزدیک به مرگ برد:


🔷 در طول تجربه تونل، چندین بار احساس کردم که اطلاعاتی را دریافت می‌کنم… یکی از پیام‌ها یا احساساتی که به یاد دارم این بود که زندگی‌ای که تازه از آن خارج شده بودم، شبیه یک بازی بود. روش‌های مختلفی برای بازی کردن وجود داشت، ولی برخی از آن‌ها بسیار بهتر از بقیه بودند. یادم می‌آید که با خودم فکر می‌کردم: «خدای من، ای کاش می‌توانستم آن زندگی را دوباره انجام دهم! چطور می‌توانستم این موضوع را فراموش کنم! اگر می‌توانستم یادم بماند که زندگی را به آن شکل انجام دهم، چقدر پیشرفت می‌کردم؟» در این لحظات یادآوری از سفر تونل، کمی دلسرد بودم که چرا در زندگی کوتاه ۸ ساله‌ام بهتر عمل نکردم. اما این دلسردی همراه با حالتی شاد و بی‌خیالانه بود.

🔷 من [در مرور زندگی] عمدتاً تصاویر مادرم و خواهرم را دیدم، اما بسیار گیج بودم. می‌دانستم چه اتفاقی را مشاهده می‌کردم، ولی انگار از زاویه‌ای متفاوت آن را تجربه می‌کردم. مثل حس دژاوو بود، اما از یک نقطه نظر دیگر و این بار به شکلی متفاوت آن را تماشا می‌کردم. باید بگویم که این تجربه برای من یک بازبینی عمیق احساسی و دردناک از زندگی بود. درد فیزیکی نبود، بلکه احساسی بود. من احساساتی را که مادرم و خواهرم در آن لحظات داشتند حس کردم و اینکه چطور کلمات نوجوانانه‌ام آن‌ها را تحت تأثیر قرار داده بود. احساساتی از شرم، پشیمانی، افسوس، حسادت و غم، اما هزار برابر بیشتر. این احساسات در من افزایش پیدا کردند و به اوج رسیدند. آن احساسات و عواطف به من هجوم آوردند و دیگر نمی‌توانستم آنها را تحمل کنم و شدیداً می‌خواستم که تمام شوند. ناگهان، آن احساسات وحشتناک انسانی به سرعت از بین رفتند. درد در یک لحظه پایان یافت. انگار که پاک شده بودم، و به سرعت به داخل آن تونل تاریک بازگردانده شدم. اما این بار، من در یک سقوط آزاد سرشار از سرخوشی بودم. چنین احساسی از رهایی را هرگز روی زمین تجربه نکرده‌ام...

8,171

subscribers

631

photos

880

videos