در نسخههای شاهنامه ابیات افزوده و الحاقی فراوان است و حتی در نسخههای مقدم بر سال 900، حجم آنها روی هم به حجم ابیاتی میرسد که اصیل محسوب شدهاست. در بررسی ارتباط خویشاوندی نسخههای شاهنامه با هم، این ابیات هم اهمیت دارد. در واقع هر بیتی اهمیت دارد و «اصلی بودن و نبودن» سخن مهم نیست. نه فقط مهم نیست، بلکه تا پیش از معلوم شدن نتیجۀ تبارشناسی، اساساً اصالت و افزودگی خود موضوع پرسش است.
بسیاری از این ابیات در معدودی نسخه هست و غالباً زشت و گران است. ولی دستهای ابیات هست که اغلب فقط در معدودی نسخه نیست (1) و بیشتر نسخهها و بهویژه نسخههای شاخۀ متنی جنوبی (اصفهان و شیراز) آنها را دارند. در این ابیات هم درازنفسی و برودت هست، ولی ابیات زیبا و گاهی بسیار زیبا هم هست. چه زیبا و چه نازیبا، برخی از این ابیات زبانی کهن دارد و برخی در نسخهها فراوان دست خوردهاست. در جاهایی (مثلاً پادشاهی منوچهر) دگرگونی و نسخهبدلهای این ابیات بیش از ابیاتی است که در تمام نسخ مشترک است که قاعدتاً چیزی نیست که از ابیات الحاقی/متاخر انتظار داریم. اگر هم سرودۀ خود فردوسی نباشند، بازسازی صورت اصلی این ابیات گاهی دستکم به اندازۀ بازسازی ابیاتی که همه موافقند که از فردوسی است جذاب است و این کاری است که ما کمتر کردهایم.
این نوشته دربارۀ یکی از همین ابیات است، از همین پادشاهی منوچهر. در صحنۀ بینظیر مکالمۀ سیندخت و رودابه، وقتی سیندخت میفهمد که پای مردی در میان است و رودابه فاش میکند که با زال نشسته و پیمان بسته، در زیرنویس بیت 1/214/746 تصحیح استاد خالقی میبینیم بیتی بر اساس نسخ س، لن، ق2، لی، پ، آ، ل2، ب چنین ضبط شده:
جز از دیدنی چیز دیگر نرفت
میان من و او خود* آتش بتفت
*خود = لن، ق2، پ، آ، ب؛ س: بر؛ لی: چو؛ ل2: به
ضبط درست را در واژۀ دارای نسخه بدل «س» (استانبول 731) دارد و باید بیت را چنین خواند:
جز از دیدنی چیز دیگر نرفت
میان من و او بر آتش بنفت (=به نفت)
«بر آتش به نفت چیزی نرفت» یعنی آن واقعۀ ناگزیر و منتظر رخ نداد. این بیت در پرده و پوشیده از زبان رودابه میگوید که با زال همخوابه نشدهاست.(2) این همان است که در تمثیل «آتش و پنبه» معروف است و احتمالاً بیان مولانا در مثنوی آشناتر باشد که:
گفت بابا چون کنم پرهیز من؟
آتش و پنبهست بی شک مرد و زن
پنبه را پرهیز از آتش کجاست
یا در آتش کی حفاظست و تقاست؟!
باید انصاف داد که شاعر آن بیت که در مسیر رسیدن ما به اصل سخن فردوسی زیر پا مانده از ملّای روم زیباتر گفته.
t.me//fanneadab
1- در تصحیح استاد خالقی بیشتر در نسخ فلورانس و استانبول2 (س2 آن تصحیح، مورخ 783، جعلی 903) که بعد سنژوزف هم به آنها افزوده شده، و بعد از آنها در لندن و استانبول (س آن تصحیح، مورخ 731) و لندن2 (ل2 آن تصحیح، مورخ 891).
2. باید گفت البته رودابه در این بیت قدری در بیان ماوقع تخفیف میدهد و به شهادت ابیات قبل، بین او و زال
همی بود بوس و کنار و نبید
مگر شیر کو گور را نشکرید
که قدری بیش از «دیدنی» است، اگرچه این بیت هم سلامت نفت مزبور را تضمین میکند.