علم ، دین ، خرافه

قرآن محوری ، طبق قرائت مختار اینجانب ، با باور به وجود منجی و افسانه های آخرالزمانی و اعتقاد به ظهور در تضاد کامل است.‌

صد البته برخی عزیزان مدعی قران محوری همچون «سید مصطفی حسینی طباطبایی» به مفهومی مبهم و فاقد مصداق مشخص ، باور دارند. باوری عجیب و در تعارض تام و تمام با اصول اساسی اسلام و کتاب آسمانی!!

به باور من ، آخرین فرستاده ی خدا ، کسی نیست جز شخص نبی گرامی اسلام (صلوات الله و سلامه علیه) که در سال یازدهم هجرت وفات فرموده و پس از وجود مبارک ایشان ، نه قول و فعل کسی حجت است و نه احدی از جانب خدا مأمور شده تا به غیبت برود یا ظهور نماید.

بی هیچ شک و شبهه ای ، شیوع و تداوم منجی باوری ، صرفا حاصل استیصال مردمانی است که قرن هاست از ظلم و ستم و ددمنشی صاحبان زر و زور و تزویر به تنگ آمده و منتظر کسی هستند تا بیاید و آنان را از این وضع رقت بار برهاند!! اما حقیقت آن است که کسی نخواهد آمد... تنها راه نجات ، پیروی تام و تمام از قرآن و احترام به علوم و تجربیات ارزشمند بشری است.



✍👤افشین احمدپور


❤️https://t.me/elmdinkhorafeh

ابتذال جامعه شناسانه!!(چند جمله ای درباره ی مصطفی مهرآیین)



✍👤افشین احمدپور



«مهرآیین» ، جامعه شناس با مطالعه و اهل دردی است اما گویا ملتفت نیست که بین اندیشه ورزی و روشنفکری از یک سو و معرکه گیری و پوپولیسم از سوی دیگر ، کمی کمتر از یک بند انگشت فاصله است و اگر کسی حواسش جمع نباشد و برای جلب رضایت مخاطب عام و بر پا کردن بساط کف و سوت و جیغ و هورا ، فتیله ی چراغ اندیشه ورزی را آن قدر پایین بکشد که دود عوام بازی ، مخاطب فهیم را خفه کند ، دیر یا زود ، خود نیز به ابتذال کشیده خواهد شد!!


«مهرآیین» ، ذهن و زبان شلوغ و شلخته ای دارد و این شلوغی و شلختگی وقتی که با غلبه ی احساسات ، همراه می شود ، طوری بوی کپک گفتگوهای سیاسی و فلسفی باب دندان شوفرهای تاکسی و مشتری های صف نانوایی سنگکی ، فضا را پر می کند که حتی هوا کردن یک طیاره جملات قصار از یک دو جین فیلسوف ادکلن زده ی تحلیلی و قاره ای هم ، چاره ی کار نیست!!


علی الخصوص وقتی که غلیان احساسات ، موجب ایجاد لغزش های زبانی می شود و تتابع لکنت گونه ی حروف ، اعصاب مخاطب را سوهان می کشد!!...ب ب ب ب ب....اون اون اون اون.... ک ک ک ک ک!!!... درست مثل اکوی صدای پیرغلامان ابی عبدالله در حین امتحان کردن بلندگوی هیأت.... پووووف...پووف... پووف... پوف... آزمایش می شود.... یک یک یک یک... دو دو دو دو....سه سه سه سه!!... نوجوان اکبرم!!!... الوداع!!!... الوداع!!!.. بوگو!!!...ها ماشالا!... اجرت با دو دست قلم شده ی ابوالفرض!!!


مشکل دیگر «مهرآیین» ، استفاده ی افراطی از اقوال مشاهیر فکری غرب است!


جامعه شناس صفراوی مزاج ممالک محروسه که گویا گمان می کند در «کولژ دو فرانس» مشغول فیض دادن است ، راه و بی راه ، با قطار کردن جملاتی با ربط و بی ربط از «آرنت» و «کانت» و «هایدگر» گرفته تا «کوندرا» و «باختین» و «دریدا» تلاش می کند که بحث های خویش را عالمانه جلوه دهد در صورتی که استناد افراطی به اقوال متفکران غربی نه تنها تلازمی با علمی بودن بحث ندارد بلکه بیشتر نشانه ای است از نوعی بیماری شایع در کافه های روشنفکری کشورهای جهان سومی که تنها فایده ی مترتب بر آن ، چیزی نیست جز مرعوب کردن مخاطب عوام!!


خروج از موضوع ، نیز مشکل دیگر جامعه شناس عوام زده ی ما است که یک سلسله مفاهیم و عبارات و جملات کلیشه ای همچون «انسان زائد» و «حیات برهنه» و «امر الهی!!» و ... را در تمام مباحثات و مناظرات خویش ، تکرار می کند و فارغ از اینکه محور اصلی بحث چه باشد ، مثل مداحان دغل‌باز و روده دراز ، هر از چندی گریزی هم به کربلا می زند تا موجب تهییج احساسات شنونده شود!!

«مهرآیین» که به خوبی رگ خواب عوام عصبانی از فقر و فساد و تبعیض و بی قانونی را پیدا کرده حتی به مفاهیم علمی و دارای تعریف و اتیولوژی مشخصی مانند «خودکشی» نیز رحم نمی کند و مدعی می شود که :

«خودکشی وجود ندارد!! همه ی خودکشی ها قتل است!!»

و وقتی که برخی مخاطبان از ایشان می پرسند که حضرت «دورکیم»!!... این حکم صادر شده از ذهن و زبان شما بر کدامین مبنای علمی یا حقوقی استوار است طبق عادت مألوف خویش پای فلانی و بهمانی را به میان می آورد که بله!! جناب «آگامبن» چنین فرموده و حضرت «کیرکگور» ، چنان فرموده است!! بعد از مدتی هم زیر سبیلی کل جمله را با مخلفات و متعلقاتش ، ویرایش می کند تا در میان هزاران هزار لفاظی و وراجی شفاهی و مکتوب این روزهای فضای مجازی ، به بوته ی فراموشی سپرده شود!

در میان این همه اعوجاج و انحراف ذهنی و زبانی اما بزرگ ترین اشکال «مهرآیین» ، بی سوادی مطلق در حوزه ی دانش های دینی و فقر تحلیل تاریخی است!!

جامعه شناس پر شور قصه ی ما با آن که در کشوری مسلمان و تحت حاکمیت حکومتی مذهبی زندگی می کند و مدام از «امر الهی» سخن می گوید و آن را به همه ی بدبختی های جامعه سنجاق می فرماید اما مثل بسیاری از فلسفه خوانده ها و روشنفکران کم مایه و پر مدعای جامعه ی ما ، هیچ ضرورتی نمی بیند که چهار جلد کتاب تاریخی و کلامی و حدیثی و تفسیری را ورق بزند تا بفهمد که در این چهارده قرن ، چه عواملی دست به دست هم داده تا ما در این تاریخ و جغرافیا به لبه ی چنین پرتگاه هولناکی نزدیک شویم!!


بی تعارف بگویم!!

جامعه شناسی که از نقش دین و انحرافات مذهبی در تحلیل معضلات یک جامعه ی جهان سومی مبتلا به آفت استبداد و مذهب و روحانیت ، غافل شود و مدام از این و آن ، جملات قصار ، قطار کند و حدیث معنعن بخواند چیزی نیست جز یک معرکه گیر مبتلا به مرض صعب العلاج عوام بازی و ابتذال!!




❤️https://t.me/elmdinkhorafeh

«جوادی آملی» ، ترشی هفت لشکر فیضیه است! معجونی غریب و نامتجانس از فقه و فلسفه و عرفان و حدیث و تفسیر با سخنرانی ها و نوشته هایی سطحی و خسته کننده و ملال آور و غالبا بی سر و ته و پر از تکرار الفاظ و عبارات!!


من واقعا در عجبم که جز در کشور ما در کدامین دارالمجانین دیگری بر روی کره ی زمین ، کسی پیدا می شود که در روزگار تخصصی شدن همه ی علوم ، فقط در یک قلم ، به اندازه ی هشتاد جلد کتاب ، منبر برود!!؟ .... و کدام دیوانه ای ، عمر شریف و ارزشمند خود را صرف مطالعه ی چنین اثر غیر علمی و بی ارزشی خواهد کرد!؟




آب ار چه همه زلال خیزد
از خوردن ِ پر‌ ، ملال خیزد

کم گوی و گزیده گوی چون دُر
تا ز اندک تو جهان شود پر

لاف از سخن چو دُر توان زد
آن خشت بود که پر توان زد

یک دسته گل دماغ‌پرور
از صد خرمن گیاه بهتر




✍👤افشین احمدپور



❤️https://t.me/elmdinkhorafeh

بر خلاف تصور غلط بسیاری از مردم و حتی پزشکان ، در بازار دارویی کشور ما هیچ داروی مؤثری برای درمان «کبد چرب غیر الکلی» وجود ندارد و تجویز داروهایی مانند «لیورگل» و مزخرفاتی از این دست ، ناشی از رویکرد غیر علمی به درمان کبد چرب است.

تنها داروی مورد تأیید سازمان غذا و داروی ایالات متحده ی آمریکا(FDA) ، قرص Resmetirom است که نه تنها در ایران موجود نیست بلکه تجویز آن نیز ، منوط به اثبات فیبروز کبدی از راه انجام بیوپسی است.

لذا تنها درمان مؤثر بیماران ایرانی مبتلا به کبد چرب ، توصیه به پرهیز از کربوهیدرات و چربی ، کاهش ده درصد از وزن بدن و ورزش است و تجویز داروهایی مانند «متفورمین» و «پیوگلیتازون» صرفا وقتی توجیه دارد که هدف ، درمان دیابت یا کاهش مقاومت به انسولین باشد.

بگذریم که اعتماد به سونوگرافی های دال بر کبد چرب ، چندان معقول نیست.



✍👤 افشین احمدپور




❤️https://t.me/elmdinkhorafeh

حیا کن و رها کن!!(پدیده ی سرقفلی در پزشکی)



✍👤افشین احمدپور


در سال های گذشته بارها و بارها شاهد اجتماعات گله ای عده ای از پزشک نمایان بی شعور بی مغز در برابر وزارت بهداشت بوده ایم که بدون التفات به معنای مداخله در امور پزشکی از سوی غیر متخصص و ایضا بدون داشتن کوچک ترین درکی از لزوم حفظ حرمت رشته ی پزشکی و احترام به حقوق سایر همکاران و صرفا از روی انگیزه های مالی ، دسته جمعی فریاد می زدند که:


«فلانی حیا کن!! فلان چیزو رو رها کن!!»


این دوستان نابخرد گویا نمی فهمند که ما در پزشکی چیزی به نام سرقفلی نداریم!! یعنی اگر یک «پزشک عمومی» یا «متخصص داخلی» یا حتی یک «اورولوژیست» ، به رشته ی تخصصی «قلب و عروق» علاقه مند باشد ، به شرط آن که زحمت بکشد و به صورت علمی با خم و چم تشخیص و درمان بیماری های قلبی آشنا شود ، حق دارد که حتی «اکوکاردیوگرافی» هم انجام دهد!! همان طور که یک متخصص «ارتوپدی» ، در صورت علاقه و آشنایی با بیماری های گوارشی ، می تواند بیمارش را «آندوسکپی» کند و یک متخصص «پوست» ، در صورت مهارت در دانش «رادیولوژی» ، حق دارد دستگاه «سونوگرافی» داشته باشد و به هیچ کسی هم هیچ ربطی ندارد!!


لذا اگر یک جراح عمومی ، بانویی را «واژینوپلاستی» کند ، هیچ کسی حق ندارد معرکه به راه بیندازد و فریاد بزند که:


«عمومی! حیا کن!!!... واژنا رو رها کن!!»



همان طور که اگر یک متخصص زنان ، بتواند «تورشن بیضه» را جراحی کند هیچ کسی نمی تواند بر او خرده بگیرد و عر و تیز راه بیندازد که :

«زنانی حیا کن!! بیضه ها رو رها کن!!»


رها کن و حیا کن ، شعار پزشکان نیست!! شعار تماشاگران بی فرهنگ و بی کار و غالبا بی سواد ورزش های حرفه ای است که جمع جبری دانش هزاران نفر از آنان به شاگرد ابجدخوان یک مکتب خانه هم نمی رسد!! کسی که خیر سرش نخبه ی یک جامعه محسوب می شود باید بفهمد که دانش پزشکی سرقفلی ندارد!!


اگر پزشکی ، دانش ، مهارت یا شجاعت ورود به سایر حوزه های تخصصی را ندارد بهتر است دست کم شعور آن را داشته باشد که با دیدن ورود سایر همکاران به حوزه ی تخصصی خود ، خفقان بگیرد و در سیاه چاله ی لمپنیزم نیفتد و با ذکر بهانه های مضحک و غیر قابل باوری مثل لزوم توجه به سلامت مردم ، حوزه های تخصصی پزشکی را ارث پدر خود نداند!!




❤️https://t.me/elmdinkhorafeh

🦋🦋🦋  سخنرانی  🦋🦋🦋



💌موضوع: آسیب شناسی گسترش خشونت علیه کادر درمان (به بهانه ی قتل ناجوانمردانه ی دکتر داوودی)


قسمت پنجم (بی ارزش بودن جان انسان در کشور ایران )


🗣 سخنران:  افشین احمدپور(متخصص قلب و عروق)



موضوعات مطرح شده:


🌴 نقش نظام های استبدادی در بی ارزش شدن جان انسان

🌴نقش فقها و محدثان در توسعه ی مجازات های سالب حیات بر خلاف قرآن

🌴وجود ۶۹ عنوان مجازات سالب حیات در حقوق کیفری ایران

🌴قتل انسان های بی گناه در خیزش ها و جنبش های سی سال اخیر

🌴اقدامات جنایتکارانه ی خلخالی در شهر شیراز

🌴تقاضای غیر انسانی برخی انجمن های پزشکی برای افزایش عناوین مجرمانه

🌴عدم توجه به اهمیت پیشگیری و افزایش بار مراکز درمانی

🌴عدم استفاده ی اصحاب قدرت از بیمارستان های دولتی


لینک خاطرات هاشمی رفسنجانی درباره ی استفاده ی اصحاب قدرت از اموال بیت المال برای سفرهای درمانی خارج از کشور


ادامه دارد....

❤️ https://t.me/elmdinkhorafeh

اعتقاد عوامانه به اثرات معجزه آسای نوشداروی سیر و آب لیمو در باز کردن رگ قلب! ، بیشتر به دلیل عدم آگاهی از فرآیند شکل گیری «پلاک آترواسکلروتیک» در عروق کرونری قلب است. ارادتمندان سیر و آب لیمو گمان می کنند که رگ چیزی است شبیه شترگلوی مستراح و «پلاک» هم چیزی شبیه به جرم که به دیواره ی آن چسبیده و لابد ترکیب سیر و آب لیمو مثل جوهر نمک و جرم گیر می تواند جرم مربوطه را از دیواره ی رگ بشورد و ببرد!

هم وطنان گرامی!

لطفا توجه داشته باشید که اولا شما وقتی سیر و آب لیمو میل می فرمایید این معجون جادویی مستقیم از دهان مبارک به داخل عروق کرونری شره نمی کند تا مثل آب اسید ، رگ را بشورد.

ثانیا فرآیند شکل گیری پلاک در عروق ، بسیار پیچیده تر از جرم گرفتن لوله پلیکای بیت الخلا است!!

لذا تنها دستاورد مصرف سیر و آب لیمو ، این است که دهان شما بوی «مبال» خواهد گرفت و باعث اذیت و ازار در و همسایه و فک و فامیل و پزشک و پرستار خواهد شد.

با تشکر از حسن توجه شما...


پی نوشت: مقالات!! سیر و آبلیمویی عزیزان مقاله چاق کن ایرانی را هم دیده ام! لطفا پیام ندهید که مقاله دارد!!




✍👤افشین احمدپور




❤️https://t.me/elmdinkhorafeh

🦋🦋🦋  سخنرانی  🦋🦋🦋



💌موضوع: آسیب شناسی گسترش خشونت علیه کادر درمان (به بهانه ی قتل ناجوانمردانه ی دکتر داوودی)


قسمت چهارم (بی خاصیتی نهادهای نظارتی و تهدید پزشکان و پرستاران منتقد)


🗣 سخنران: افشین احمدپور(متخصص قلب و عروق)



موضوعات مطرح شده:


🌴 نظارت رسمی و غیر رسمی در ساختار پزشکی

🌴دلایل عدم ایفای نقش نظارتی پزشکان

🌴منفعت طلبی ، بزدلی و فرصت طلبی و چاپلوسی در میان پزشکان

🌴نقش مخرب صدا و سیما و رسانه های دولتی در حوزه ی پزشکی

🌴بی خاصیتی خبرگزاری ها و روزنامه های خصوصی

🌴دلیل عدم رفع فیلترینگ در فضای مجازی و معامله گر بودن پزشکیان

🌴خبرنگاری که فرق «عرض» و «ارز» را نمی دانست

🌴نقش حراست در تهدید پزشکان منتقد با کمک نهادهای امنیتی

🌴قتل عام بیماران کرونایی در مرکز نسیم کرمانشاه


لینک فیلم اعتراف ریاست گروه قلب و عروق و ۹ قسمت نوشته ی موسوم به «لجن زاری به نام دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه»


ادامه دارد....

❤️ https://t.me/elmdinkhorafeh

🦋🦋🦋  سخنرانی  🦋🦋🦋



💌موضوع: آسیب شناسی گسترش خشونت علیه کادر درمان (به بهانه ی قتل ناجوانمردانه ی دکتر داوودی)


قسمت سوم (مداخلات نمایندگان مجلس در تعیین رؤسای دانشگاه های علوم پزشکی )


🗣 سخنران: افشین احمدپور(متخصص قلب و عروق)



موضوعات مطرح شده:


🌴 هیبرید بودن نظام سیاسی ایران

🌴معامله ی نمایندگان مجلس و رؤسای دانشگاه

🌴روش های کسب منفعت متقابل بین نمایندگان و رؤسای دانشگاه های علوم پزشکی

🌴ساخت مراکز پزشکی در مناطق شلوغ شهر

🌴استخدام اقوام و آشنایان و تضیبع حقوق افراد شایسته


🌴تشکیل مافیای پزشکی در استان های مرزی


🌴اذیت و آزار و تهدید منتقدان ناکارآمدی و فساد ساختار پزشکی

🌴تلاش برای لاپوشانی مرگ بیمار

🌴دخالت نماینده ی کرمانشاه در ماجرای سرقت سرب های بخش پرتودرمانی


ادامه دارد....

❤️ https://t.me/elmdinkhorafeh

🦋🦋🦋  سخنرانی  🦋🦋🦋



💌موضوع: آسیب شناسی گسترش خشونت علیه کادر درمان (به بهانه ی قتل ناجوانمردانه ی دکتر داوودی)


قسمت دوم (دلایل ضعف علمی کادر درمان)


🗣 سخنران: افشین احمدپور(متخصص قلب و عروق)



موضوعات مطرح شده:


🌴 دلایل اصلی ضعف علمی کادر درمان

🌴شیوه ی غلط جذب اعضای هیأت علمی

🌴مداخله ی نماینده ی رهبری در جذب هیأت علمی

🌴رواج ریاکاری و شیادی برای عضویت در هیأت علمی

🌴بی اخلاقی و پول پرستی برخی اعضای هیأت علمی


🌴استفاده از دانشجویان پزشکی به عنوان نیروی کار ارزان


🌴معیارهای غلط ارزیابی دانش دانشجویان پزشکی

🌴بی اعتنایی به اهمیت پزشکان عمومی

🌴دلایل احتمالی مرگ بیمار یاسوجی


ادامه دارد....

❤️ https://t.me/elmdinkhorafeh

🦋🦋🦋  سخنرانی  🦋🦋🦋



💌موضوع: آسیب شناسی گسترش خشونت علیه کادر درمان (به بهانه ی قتل ناجوانمردانه ی دکتر داوودی)


قسمت اول (واکنش ها و انگیزه ها ، ضعف علمی و آموزشی کادر درمان)


🗣 سخنران: افشین احمدپور(متخصص قلب و عروق)



موضوعات مطرح شده:


🌴 انواع واکنش ها به خشونت علیه کادر درمان 

🌴سکوت در برابر اعمال خشونت

🌴مخالفت شارلاتان ها با تحلیل آسیب شناسانه ی اعمال خشونت علیه کادر درمان

🌴شادی برخی هموطنان از قتل کادر درمان

🌴انتقاد احمقانه از مهران مدیری


🌴تقدس بخشی به ساختار پزشکی و خطرات آن


🌴نقش ضعف علمی و آموزشی در آسیب به بیماران اورژانسی

🌴نقش بی سوادی در خسته شدن کادر درمان

🌴مشاوره های اورژانسی احمقانه


ادامه دارد....

❤️ https://t.me/elmdinkhorafeh

زرنگ بازی یا غفلت جامعه شناسانه!!(تأملی بر نوشته ی محدثی گیلوایی درباره ی خودکشی کیانوش سنجری )




✍👤افشین احمدپور



«محدثی گیلوایی» به درستی ، خودکشی سیاسی را مذمت کرده و به همه درباره ی الگو قرار دادن این شیوه از کنش سیاسی هشدار داده است!

تا اینجای کار من هم با نوشته ی «محدثی» کاملا موافقم و معتقدم که خودکشی در اکثریت قریب به اتفاق موارد نه تنها امری معقول نیست بلکه به طور مستقیم ریشه در بیماریهای سایکولوژیکی همچون افسردگی دارد و استفاده از آن به عنوان حربه ای سیاسی برای مبارزه ، به شدت مذموم است چرا که نوعی ترویج خشونت محسوب می شود و فراگیر شدن آن ، نه تنها کوچک ترین تهدیدی برای رژیم های اقتدارگرا ایجاد نمی کند بلکه با لاغر کردن بدنه ی مبارزان اهل اندیشه و خشونت پرهیز ، موجبات ادخال سرور در قلب دشمنان قسم خورده ی دموکراسی و آزادی را فراهم خواهد آورد!!


اما هم من ، هم شما و هم «محدثی» می دانیم که در ماجرای خودکشی «کیانوش سنجری» ، نفس خودکشی ، کم اهمیت ترین بعد ماجراست و مذمت الگوسازی از چنین اقدامی حتی اگر مهم باشد صرفا موضوعی است فرعی و طرح آن در شرایط فعلی ، نه فوریت دارد و نه ضرورت!!

مهم تربن و قابل تأمل ترین نکته ی ماجرای غم انگیز خودکشی «کیانوش سنجری» که «محدثی» ، آگاهانه و از روی زرنگ بازی یا نآآگاهانه و از روی بی توجهی ، از کنار آن رد شده ، آن است که چرا بایستی جوانی ایرانی ، از ۱۷ سالگی تا زمان مرگش در ۴۲ سالگی ، بیش از ۹ بار بازداشت و دو سال زندانی شود ، مجبور به ترک وطن گردد ، به فقر و فلاکت و بیکاری بیفتد و سرانجام به خاطر این فشارهای سهمگین و کمرشکن ، افسرده شود و با احساس بی پناهی در برابر قدرت هیولاوار استبداد مذهبی ، به زانو در آید و در اوج جوانی و ناکام از برآوردن آرزوها ، عفریت مرگ را در آغوش کشد !؟


و دقیقا با تأمل در همین بعد از قضیه است که تفاوت کسی مثل «کیانوش سنجری» با «محدثی» و بخش عظیمی از جامعه ی ایران مشخص می شود!!

اشکال «محدثی» آن است که می خواهد ادای روشنفکرها را در بیاورد و نشان بدهد که مرگ یک کنشگر سیاسی برایش مهم است و می خواهد این مرگ را دستمایه ی اندیشه ورزی کند و مخاطب خویش را با «اپوزوسیون لاشخور» ، تنها نگذارد اما چون از پرداخت هزینه ی سنگین روشنفکری واقعی می ترسد ، از بین همه ی پیغمبرها می چسبد به «جرجبس» و بخشی از حادثه را مهم جلوه می دهد که درد سری برایش ایجاد نکند و همان جا نرود که «سعید مدنی» رفت!!

و دقیقا به دلیل همین ترس و محافظه کاری است که «محدثی» بر خلاف جامعه شناس مهمی مثل «سعید مدنی» که عمرش را صرف پژوهش درباره ی «روسپی گری» ، «اعتیاد» ، «بازنگری قانون اساسی» ، «جنبش های اجتماعی» و... می کند و سر از «اوین» در می آورد ، همیشه مشغول شلوغ کاری است و با معلق زدن و معرکه گیری درباره ی موضوعات کم اهمیت و بی خطری همچون «فلسفه» و «ریاضیات» و «کوروش» و «نوروز» ، ژست روشنفکری می گیرد چون می داند که نه جنازه ی اموات «هخامنشی» ، زورشان می رسد که در معیشتش خللی وارد کنند و نه «عمو نوروز!!» می تواند با پرونده سازی و استفاده از عناوین مجرمانه ی مسخره و بی معنی و گل و گشادی مثل «تبلیغ علیه نظام» و «نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی» و «توهین به مقدسات» ، چپقش را چاق کند!!


خودکشی «کیانوش سنجری» حتی اگر مذموم باشد که هست ، تنها یک ورق از دفتر زندگی افتخار آمیز ، غم انگیز و پر برگ این جوان ایرانی است!! زندگی کسی که از ۱۷ سالگی ، همچون یک کنش گر سیاسی با تجربه و جا افتاده ، معنی استبداد را می فهمد و برای ساختن جامعه ای دموکراتیک ، آزاد و مرفه ، پیه حبس و تحقیر و بازجویی و شکنجه و انفرادی را به تنش می مالد سراسر افتخار است حتی اگر پر از اشتباه باشد!!

خلاصه کنم و باب اطناب را ببندم!!

«محدثی» اگر هم می خواهد به مخاطب خویش بفهماند که خودکشی سیاسی ، کنشی مذموم است نباید بین السطور را آن قدر خالی بگذارد که خواننده گمان کند مرحوم مربوطه ، معتاد تزریقی بوده و به خاطر نرسیدن مواد ، خودکشی کرده است!!!


حقیقت بسیار تلخ است اما به باور من ، یک لاخه موی «کیانوش سنجری» می ارزد به کرور کرور مرده ی متعفن و متحرکی که غرق در زندگی حیوانی و سرشار از حقارت و ترس و طمع ، جز خوردن و خوابیدن و گشنی کردن ، چیزی نمی فهمند و به خاطر چند روز زندگی بیشتر و شکم چرانی و شهوت رانی ، به هر ذلت و کثافتی تن می دهند و ککشان هم نمی گزد!!



تنی زنده دل، خفته در زیر گل
به از عالمی زنده ی مرده دل

دل زنده هرگز نگردد هلاک
تن زنده دل گر بمیرد چه باک؟







❤️https://t.me/elmdinkhorafeh

در هفته های اخیر ، معرکه ای در تمجید از این کتاب از سوی برخی مدعیان «فلسفه اخلاق» به راه افتاده بود که وسوسه شدم آن را بخوانم. فقط می توانم بگویم حیف از عمر ارزشمندی که صرف خواندن این گفتگوهای خنک و وراجی های رستوران محور شد.

تمام سنگ بنای کتاب بر این فرض استوار است که گوشتخواری غیر اخلاقی است چون در دامداری های صنعتی ، حیوانات را در شرایط سخت و آزار دهنده نگهداری می کنند!!

این موضوع اگر هم صادق باشد ، صدقش منوط به زندگی در کشورهای صنعتی و مدرن است و دخلی به جامعه ی سنتی و بدوی ایران ندارد.

بگذریم که حتی در آن کشورها هم راه حل درست ، تلاش برای اصلاح اساسی وضعیت حیوانات در دامداری های صنعتی است نه ترویج گیاهخواری و سرزنش علاقه مندان به رژیم غذایی حاوی گوشت و لبنیات و تخم مرغ!!

حقیقت این است که گیاهخواری در ایران بیشتر از آن که یک اقدام معطوف به حفظ سلامت باشد ، یک جور معرکه گیری و شومن بازی مضحک و مهوع از سوی برخی مدعیان اخلاق است و ایضا بخشی از شارلاتانیسم شبه علمی که با ادعاهای دروغینی همچون درمان سرطان و سایر بیماری های صعب العلاج گره خورده است.



✍👤 افشین احمدپور




❤️https://t.me/elmdinkhorafeh

مناظره ی «سروش» و «علیدوست» ، تا اینجای کار ، آن قدر ملال آور ، بی محتوا و فاقد بار علمی است که حقیقتا دشوار می توان بدون مدد گرفتن از یک قوری چای چکش سبز و یک کاسه کشمش تیزابی و نفس چاق کردن های مکرر ، بار سنگین استماع آن را تحمل کرد!!

از «علیدوست» که منطقا ، توقع چندانی نباید داشت چون آخوند جماعت ، اصولاً قرن هاست که جز تحریف قرآن و تکفیر دگراندیشان و تفسیق منتقدان و صدور احکام سنگسار و شکنجه و اعدام و مصادره ی اموال و ملاخور کردن اوقاف و بالا کشیدن باغ های گیلاس! و روده درازی درباره ی استبراء و استنجاء و بستن اسلام به دسته ی آفتابه و کرامت سازی و مقدس بازی و روضه خوانی و شکم چرانی و ذکر قصه های قلندری و روایات نیش غولی ، هنر دیگری نداشته اما از «سروش» به عنوان یک روشنفکر استخوان دار ، انتظار ، بیش از این ها است.

به هر صورت با التفات به پیاده بودن هر دو بزرگوار در فهم صحیح از اسلام ، من یکی که چشمم آب نمی خورد این مناظره به جایی برسد اما فعلا منتظر می مانم و پس از اتمام منبر این عزیزان ، نقدی کوتاه را در قالب یک صوت مختصر تقدیم دوستان خواهم کرد.


✍👤 افشین احمدپور




❤️https://t.me/elmdinkhorafeh

مضحکه ی حضور مقاله چاق کن های ایرانی در سیاهه ی دو درصد دانشمند برتر جهان!!!




✍👤افشین احمدپور



هر سال معرکه ی مضحک و مطایبه آمیزی در میان روزنامه ها ، شب نامه ها و شلغم نامه های صوتی و تصویری و شفاهی و مکتوب ملک شش هزار ساله ی باستانی ما بر پا می شود تحت عنوان «لیست دو درصد دانشمند برتر جهان» و در این خیمه شب بازی پوچ و پوک و بی معنی ، هر به اصطلاح دانشگاهی ، سیاهه ای از اسامی مشاهیر! خود را در رشته های مختلف دانشگاهی منتشر می کند و افراد ساده لوحی که با شارلاتان بازی ها ، انتحال ها ، دله دزدی ها و مقاله چاق کنی های شایع در ساختار شبه دانشگاهی حاکم بر جامعه ی علمی ایران آشنا نیستند ، فکر می کنند که حتما همه ی این حضرات ، نوابغی هستند در حد و اندازه ی «کخ» و «کپلر» و «گالیله» و «پاستور» ، در حالی که بسیاری از این بادکنک های آکادمیک ـ حتی اگر خودشان مقاله بنویسند که غالبا نمی نویسند ـ چیزی نیستند جز مشتی «ریویو نویس» و «یابو پژوه!!» و «مرغابی شناس!!» که با نوشتن چرندیاتی همچون «نقش آلودگی ناشی از مازوت سوزی نیروگاه های تولید برق در کاهش ابعاد بیضه ی یابوهای یونجه خوار کوهپایه های زاگرس!!» ، خودشان را در صف دانشمند و محقق و پژوهشگر ، زورچپان کرده اند!!


و در یاوه بودن چنین نمایش مسخره ای همین بس که هر سال از کشور غیر دموکراتیک ، رو به اضمحلال ، فاقد نظام دانشگاهی کارآمد ، غرق در فساد و ورشکسته ای مانند ایران که ۳۰ درصد مردمانش زیر خط فقر هستند ، سه هزار دانشمند به جهان معرفی می شود!! عددی بسیار بیشتر از بزها و گوسفندهای موجود در «چال بزگیرها» و مراتع سرسبز و پر آب و علف «ماهیدشت»!!



خوشمزه این است که رییس کچل ، پدرسوخته و قرمدنگ یکی از دانشگاه های علوم پزشکی بدنام ، فاسد و سراسر کثافت کشور ، که خودش با موش مرده بازی ، خایه مالی ، بوسیدن دست نماینده و پای استاندار و امام جمعه به مقام ریاست رسیده و این روزها تلاش دارد که با دستاورد سازی های دروغین ، لجن زار تحت امر خویش را موفق جلوه دهد ، به همین معرکه گیری شبه دانشگاهی متشبث شده و فریاد بر آورده که های «ظفرقندی جان!!!».... درست است که من کار چاق کن دولت «سید محروق» بودم و در انتخابات هم کاسه لیس و کیف کش ستاد «قالیباف» و «جلیلی» ، اما حالا که این همه دانشمند!!! تحویل داده ام اجازه بده که بمانم!!


آهای ظفرقندی جان!:


من که جیک جیک می کنم برات!!! تخم کوچیک می کنم برات!! دانشمند تولید می کنم برات!! دست استاندار می بوسم برات!! تخم نماینده می مالم برات!! بذارم برم؟؟!!!!


از این خنده دار تر آن است که امسال در میان «منوی چلوکبابی حاوی اسامی منور دو درصد نابغه ی برتر ایرانی در منظومه ی شمسی» ، نام نابغه ای! یه چشم می خورد که در دوران زندگی نکبت بار و پر از رشوه و فساد و کثافت و دغل بازی اش ، همزمان با فعالیت در کسوت معاونت مدیریت و منابع یک دانشگاه علوم پزشکی بسیار بدنام و فاسد ، در استان دیگری ، به تحصیل در مقطع PhD ، مشغول بوده و پس از گذشت سال ها از این تخلف و کثافت کاری آشکار ، نه تنها مورد پیگرد نهادهای ناکارآمد و سراپا کثافت نظارتی قرار نگرفته بلکه با مقاله چاق کنی در مقادیر انبوه ، به عنوان یکی از دو درصد دانشمند برتر جهان ، معرفی شده است!!!


البته از حق نگذریم ، این نابغه ی بزرگ عالم بشریت ، نبوغ خاصی در خرید سوغاتی ، کرایه کردن اسب و بر پا کردن بساط منقل و کباب در مناطق خوش آب و هوا دارد و از این طریق سبیل بسیاری از افراد ذی نفوذ را در وزارت بهداشت و نهادهای نظارتی و محاسباتی ، چرب کرده است!!



حقیقتا هر چه نگاه می کنم فاضلابی بی کرانه می بینم!!... تف!!...



نه محقق بود نه دانشمند
چارپایی بر او کتابی چند

آن تهی مغز را چه علم و خبر
که بر او هیزم است یا دفتر!!



❤️https://t.me/elmdinkhorafeh

من معمولا در انتخاب کتاب برای مطالعه بسیار سخت گیر و وسواسی ام اما گاهی مجبور می شوم به حکم ضرورت و برای شناخت بهتر نحله های گوناگون فکری ، پاره ای از یاوه های مکتوب و مبتذل برخی دگراندیشان ایرانی را تورق کنم.

«مسیر پیامبری» ، کتابی است بسیار مبتذل ، سطحی ، مالامال از کج فهمی های علمی ، کلامی و دینی و سرشار از سؤال و جواب های کودکانه و ....


صد البته یاوه های موجود در محصول فکری بنجل تراوش شده از ذهن و زبان «وسمقی» به هیچ وجه مایه ی تعجب نیست. آن چه بیشتر مایه ی تعجب و تأسف است سابقه ی حضور «وسمقی» در کسوت هیأت علمی دانشگاه مادر است.... آن هم با چنین بضاعت علمی فاجعه آمیزی.... خدا رحمت کند «سید جواد طباطبایی» را که بر سبیل مطایبه ، دانشگاه های ایران را محل «سوادآموزی بزرگسالان» می نامید....







در آیینه گر خویشتن دیدمی
به بی‌دانشی پرده ندریدمی

چنین زشت از آن پرده برداشتم
که خود را نکو‌ روی پنداشتم




✍👤افشین احمدپور




❤️ https://t.me/elmdinkhorafeh

دوستان گرامی همان طور که پیش از این اعلام شد ، قرار بود امشب رأس ساعت ۹ به وقت تهران ، مناظره ای بین اینجانب و جناب «وریا امیری» درباره ی الهی یا بشری بودن «قرآن» برگزار شود اما جناب «امیری» به علت درگیری های اخیر بین «ایران» و «رژیم جعلی و جنایت کار اسرائیل» و امکان عدم استقبال مخاطبان ، این مناظره را به زمان دیگری موکول نمودند. به هر صورت امشب مناظره برگزار نخواهد شد و در صورت اعلام زمان مناظره در هفته های آتی ، این امر به اطلاع دوستان خواهد رسید.



✍👤افشین احمدپور



❤️https://t.me/elmdinkhorafeh

«مهدی نصیری» با آن که مرد آزاده ای است اما به علت ابتلا به مرض صعب العلاج «طاعون اخباری گری» ، هیچ گاه در قضاوت هایش ، در سمت درست تاریخ نمی ایستد. روزگاری در روزنامه ی فاشیستی «کیهان» ، قلم به دست گرفته بود و توحش و سبعیت حضرات علیه هم وطنانش را ماله می کشید و امروز هم یا پیزر لای پالان شاهزاده ی پشمالوی پهلوی می گذارد و یا آفتابه به دست می گیرد و با سرزنش مبارزان فلسطینی ، خون از دست صهیونیست های جنایتکار می شوید!! «سنوار» بی تردید یکی از معدود اسطوره های زنده ی روزگار ما بود که پس از چندین دهه آلزایمر همگانی مسلمین ، یک تنه مسأله ی فلسطین را در صدر مسائل جهان اسلام نشاند و چهره ی شیطانی و پلید اسراییل و آمریکا و سایر مدعیان تمدن را به کودکان و نوجوانان و جوانان فلسطینی نشان داد. تصاویر ضبط شده از لحظه ی شهادت «سنوار» تا دهه ها و شاید قرن ها الگویی خواهد بود برای همه ی مسلمان ها در مسیر مبارزه با شیاطین دنیای مدرن....


إِنَّمَا يَنْهَاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِينَ قَاتَلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَأَخْرَجُوكُمْ مِنْ دِيَارِكُمْ و ...


✍👤افشین احمدپور




❤️https://t.me/elmdinkhorafeh

شپش های لحاف کهنه ی اخلاق در جامعه ی پزشکی!!(پاره ی نخست)



✍👤افشین احمدپور



نمی دانم که فقط من این حس و حال را دارم یا همه همین طور اند اما حقیقتا گاهی دیدن قیافه ی نسناس بعضی آدم نماهای خناس ، حالم را ناخوش می کند!...درست مثل دیروز که سری به یکی از داروخانه های همسایه زدم و از بخت بد و طالع نحس و قران «مریخ» و «زحل» ، چشمم به قیافه ی اکبیری یکی از همین عزازیل ها افتاد و با زنده شدن خاطره ی تلخ برخی کثافت کاری ها ، بزدلی ها و فرصت طلبی ها ، حال و روزم ، کوفتی تر از زهر هلاهل شد!!


حقیقتا هیچ چیز در زیر آسمان خدا تلخ تر از آن نیست که آدمی بر سر بدیهی ترین حقوق خویش با مشتی «حرمله» ی حرام لقمه و «کچل ته ریش دار پدرسوخته» -که در دودوزه بازی و خر رنگ کنی و ریاکاری ، هفت پدر «معاویه» و «عمروعاص» هم به خوابشان نمی آید- در بیفتد و در مقابل هجوم کرور کرور شغال و روباه و کفتار و «شمر» و «شبث» و «خولی» ، به محض آن که فریاد بر آورد که «ألا وَإنَّ الدَّعيَّ ابنَ الدَّعيِّ قَد رَكَّزَ بَينَ اثنَتينِ بَينَ السُلَّهِ وَالذِلَّةِ وَهَيهاتَ مِنّا الذِلَّةُ» ، ناگهان یک گرزه ی چاق و چله ی مخنث مزلف ، با ریش سه تیغه و کلاه کج و نام و عنوان غلط انداز و دروغین پزشک و همکار و هم صنفی ، با چشم بستن بر همه ی ظلم ها و تبعیض ها و کثافت کاری ها ، خنجرش را از پشت ، تا دسته در سینه ات فرو کند و مثل «گوز ناغافل» به صدا در بیاید که آقا! ادب مرد به ز دولت اوست!! چرا توهین می کنید!!؟

و حقیقتا تف به چنین نظام اخلاقی و اخلاق مداران فرصت طلب و ماکیاول مآبی که وقتی قلدرهای فاسد حاکم بر ساختارهای بی صاحب حکومتی ، در روز روشن و در غیاب دستگاه های سالم نظارتی ، با رذالت و وقاحت تمام ، ظلم می کنند ، لال مانی می گیرند و از ترس به خطر افتادن منافع پست دنیوی ، جرات نطق کشیدن ندارند اما همین که آدمی زاده ی شرافت مند و زخم خورده و آزاده ای ، دهانش را باز می کند ، برای دم لابه و خوش رقصی و اظهار ارادت به اکابر دنیای دیاثت و به طمع چند من «گندم ری» و «جو چمچمال» ، مثل «بوزینه ی حرمسرای قبله ی عالم» ، از پله های موریانه خورده ی منبر ملوکانه بالا می روند و درباره ی قبح توهین و فواید رعایت اخلاق ، به فیض می رسانند!!

معدود افرادی که با من دمخور اند و مرا می شناسند می دانند که من آدمی هستم فارغ از کم و کیف «کون و مکان» و اگر تمام آن چه دارم و ندارم به طرفة العینی کن فیکون شود ککم هم نمی گزد!! همیشه هم به طنز و کنایه گفته ام که من نه اهل کشکول بازی ام و نه خواب دیدن و نه هو کشیدن ، اما در سلوک عارفانه ی خویش به مقامی رسیده ام که خودم نامش را گذاشته ام مقام «خصیه!!»... مقامی که حداقل چند پله بالاتر از مقام «رضا» است و نیل به همین مقام است که موجب شده در مواجهه با ظلم و تبعیض ، در چشم به هم زدنی دست به قلم ببرم و سبیل هر قلدر قرمساقی را دود بدهم ، حتی اگر سوگلی و نورچشمی فلان نماینده و بهمان بیت و بیسان امام جمعه باشد!!و در تمام سال های طرح و تحصیلم بارها و بارها در برابر ظلم و تبعیض و کثافت کاری ، یکه و تنها ، ایستاده و هزینه اش را هم داده ام!! فقط و فقط به خاطر آن که ظلم و کار چاق کنی و تبعیض ، عادت نشود!! و برای این گندزدایی و ضدعفونی و خشک کردن لجن زار و دفع حشرات موذی ، نه از کسی کمکی خواسته ام و نه پاداشی... «وَمَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ »....

اگر هم پزشک و همکاری از روی تعارف تکه پاره کردن یا عذاب وجدان ، پیامی داده که فلانی اگر کمک می خواهید بنده هستم گفته ام نه !! لطف عالی متعالی!!.... چون علاوه بر آن که خوش ندارم زیر بار منت کسی بروم ، نیک می دانم که اگر کسی مال این حرف ها باشد نیازی به اذن و اجازه ی من ندارد!! کسی که پروای دفاع از حقیقت ندارد بهتر است داخل همان سوراخ موش دنج و تاریک و کپک زده ی ترس و طمع قایم شود تا آب ها از آسیاب بیفتد و بعد بیرون بیاید و از گندم مرحمتی مستفید گردد!!


ادامه دارد...




❤️https://t.me/elmdinkhorafeh

دیروز ، یکی از زیبا ترین اتفاقات دوران زندگی حرفه ای ام را تجربه کردم. خانمی ۳۶ ساله نوبت گرفته بود جهت انجام «اکوکاردیوگرافی» با شکایت تپش قلب!!...

از این تپش قلب های غیر اختصاصی که مثل نفخ شکم و احساس داغی کف پا ، پای ثابت شکایت خیلی از بیماران مام پاک وطن است.
هر چه مریض را پایین و بالا کردم هیچ دلیلی برای تپش قلب پیدا نشد! نه اختلالات ریتم ، نه افسردگی نه اضطراب و...

در نوار قلب و «اکوکاردیوگرافی» هم همه چیز خوب بود!!

طبق عادت همیشگی با همان پروب اکو نگاهی به بقیه ی اعضا انداختم اما باز هم چیزی پیدا نشد.

خواستم صلوات سوم را بلندتر ختم کنم و دست هایم را به علامت تسلیم بالا بگیرم که در حین جستجوهای برون مرزی خارج از حیطه ی تخصصی چشمم به جمال مبارک این شازده افتاد!! جنینی به اندازه ی یک بند انگشت که بدون اطلاع مادر مربوطه ، لنگش را دراز کرده و مشغول قیلوله بود!!... ز غوغای جهان فارغ!




✍👤افشین احمدپور


❤️https://t.me/elmdinkhorafeh

در میان آثار هنری تولید شده با محوریت «پیامبر اکرم صلی الله علیه» ، چند اثر زیبا وجود دارد که تماشای آن ها خالی از لطف نیست:

۱.قصیده ی برده ی بوصیری.

۲. شعر زیبای «سعدی» در دیباچه ی گلستان در وصف پیامبر.

۳.چلیپای استاد «امیرخانی» از شعر مذکور.

۴. فیلم «الرساله» به کارگردانی مرحوم «مصطفی عقاد».

۵.ترانه ی «محمد» از «فرهاد مهراد».

۶.اجرای شعر «احمد شوقی» با عنوان «سلو قلبی» از «ام کلثوم».




✍👤 افشین احمدپور



❤️https://t.me/elmdinkhorafeh

زنی ۴۸ ساله و بدون فاکتور خطر ، به یکی از مراکز دولتی در یکی از دانشگاه های علوم پزشکی بسیار فاسد و بدنام کشور ـ که مدیریت آن به عهده ی مشتی اوباش است ـ مراجعه می کند و پس از انجام «اکوکاردیوگرافی» ، برای وی بدون هیچ دلیل موجهی و صرفا برای دریافت پورسانت ، «سی تی آنژیوگرافی» درخواست می شود.
همان طور که در گزارش «سی تی آنژیوگرافی» مشاهده می فرمایید صرفا یک تنگی خفیف گزارش شده و نیاز به هیچ اقدام تشخیصی دیگری وجود ندارد اما فلوشیپ حرام لقمه و شیاد «اکوکاردیوگرافی» که دانشگاه فاسد و سراپا کثافت مذکور را محیط خوبی برای کلاه برداری و فریب دادن مردم ناآگاه و بی پناه تشخیص داده با بزرگ نمایی گزارش «سی تی آنژیوگرافی» به مریض می گوید که وضعیت خطرناک است و بایستی برای تعیین تکلیف نهایی وضعیت قلب ، به مطب شخصی بیاید تا برای وی «استرس اکوکاردیوگرافی» انجام شود و دستگاه پیشرفته ی مورد نیاز برای این کار فقط در مطب ایشان وجود دارد!!!


به عنوان یک پزشک با دیدن وضعیت حاکم بر برخی دانشگاه های علوم پزشکی کشور فقط می توانم یک واژه بر زبان بیاورم:


تف!!


🖌👤افشین احمدپور



❤️https://t.me/elmdinkhorafeh

«صلوات» در قرآن ، طبق نص صریح آیه ی ۵۶ سوره ی مبارکه ی «احزاب» ، منحصر است به شخص پیامبر اکرم(صلی الله علیه) و نه امری برای صلوات فرستادن بر خویشاوندان پیامبر(آل محمد) به چشم می خورد و نه توصیه ای برای درود فرستادن بر صحابه‌ ی آن حضرت ، لذا ذکر صلوات به گونه ای که در میان طرفداران مذاهب باب شده ، نوعی تحریف معنوی به زیادت است.

یکی از ویژگی های منحصر به فرد قرآن ، آن است که گوینده ی آن ، حجیتی برای هیچ یک از معاصران پیامبر(ص) قائل نیست و حتی یک واژه در تمجید شخصی از صحابه یا خویشاوندان پیامبر(ص) در آن به چشم نمی خورد و اگر از صحابه هم در آن ذکر خیری شده ، صرفا به صورت گروهی است و مقید به شرط و شروط!!...

اما طرفداران مذاهب به دلیل علاقه به برخی گروه ها و شخصیت ها تلاش کرده اند تا با تحریف لفظی و معنوی قرآن ، اهداف مذهبی مورد نظر خود را بر آیات قرآن تحمیل کنند.


لذا به دوستانی که حقیقتا دل در گرو قرآن دارند توصیه می کنم که در هنگام ذکر صلوات ، به مفاد آیه ی شریفه ی سوره ی مبارکه ی«احزاب» دقت کنند و به آن چه که خدا امر فرموده چیزی اضافه نفرمایند!!


🖌👤افشین احمدپور



❤️https://t.me/elmdinkhorafeh

چند روز پیش ، پسر بچه ای به مطب آمد که پدرش می گفت قلبش سوراخ دارد.

در کشور ما رسم است که مردم غالبا  همه ی بیماری های مادرزادی قلب را تحت عنوان جهان شمول «سوراخ» ، نام گذاری می کنند و «سوراخ» در کاردیولوژی چیزی است شبیه «نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی» در حقوق کیفری که می شود آن را به ریش همه بست!!!

همان طور که در تصاویر اکوکاردیوگرافی مشاهده می فرمایید درست است که یک  سوراخ بین بطنی(perimembranous VSD) کوچک هم به چشم می خورد اما مشکل اصلی بیمار یک subaortic membrane است که به علت گرادیان بالا(در این بیمار mean gradient برابر ۳۶ میلی متر جیوه بود) نیاز به جراحی دارد. البته توربولنسی شدید موجب آسیب به دریچه ی آئورت و نارسایی خفیف هم شده است. همین بیمار با ابزارهای طب سنتی و اسلامی و سایر شاخه های طب جایگزین نه تنها هیچ درمانی ندارد بلکه حتی تشخیص هم داده نمی شود.
این ها را نوشتم تا بدانید که عیار پزشکی در همین بیماری های دشوار مشخص می شود و گر نه در تشخیص و درمان نفخ و یبوست ، هر ننه قمری می تواند با دم کرده و جوشانده و مسهل ، ادای «بقراط» را در بیاورد!

👤✍افشین احمدپور


❤️https://t.me/elmdinkhorafeh

🦋🦋🦋  سخنرانی  🦋🦋🦋



💌موضوع: افسانه ای به نام اربعین


🗣 سخنران: دکتر افشین احمدپور

۱۴۰۲/۶/۷



🌴وجه تسمیه اربعین

🌴اشکالات سندی حدیث و زیارت اربعین

🌴 مشکلات نقل ابوریحان در آثارالباقیه

🌴مشکلات نقل ابن اعثم

🌴 تناقضات «لهوف»

🌴ضعف علمی سید بن طاووس

🌴عدم وجود زیارت و عزاداری در سنت نبوی

🌴عدم اشاره به اربعین در کتب تاریخی

🌴مسیرهای کوفه به شام






❤️ @elmdinkhorafeh

زیارت «اربعین» یکی از بزرگ ترین مجعولات تاریخی روزگار ما است و نشان می دهد که چگونه می توان از واقعه ای خیالی که هرگز در عالم واقع به وقوع نپیوسته ، مناسکی مذهبی ساخت و در این شعبده بازی شبه دینی ، برای پیاده روی هم ثواب تراشید! حقیقت آن است که در اسلام و سنت پیامبر اکرم(ص) ، نه توصیه و ثوابی برای «عزاداری» وجود دارد و نه برای «زیارت» و چنین مفاهیمی پس از مرگ پیامبر(ص) و صحابه ساخته شده و هیچ ربطی به اسلام ندارد.

اما حتی با فرض محال قبول استحباب ، از این دو بدعت ، آبی برای افسانه ی «اربعین» گرم نخواهد شد چرا که به دلایل متعددی ، کاروان اسرا در مسیر حرکت خود از شام به مدینه ، هرگز از کربلا عبور نکرده است.


مقایسه ی «حج» به عنوان یک مفهوم «دینی» مبتنی بر «قرآن» و «سنت نبوی» با «اربعین» به عنوان یک مفهوم «مذهبی» مبتنی بر «حدیث» و «قصه پردازی» ، به خوبی نشان می دهد که اسلام به عنوان یک «دین» تا چه حد با «مذهب» متفاوت است و «روحانیت سواره!» چگونه می تواند با سوء استفاده از جهل «عوام پیاده!» ، مناسک سازی کند و آن را به نام «دین» به خورد خلق الله ناآگاه بدهد!!




✍👤 افشین احمدپور



❤️https://t.me/elmdinkhorafeh

روز پزشک تا اطلاع ثانوی مبارک نیست!!!




👤✍افشین احمدپور



ز تندباد حوادث نمی‌توان دیدن
در این چمن که گلی بوده است یا سمنی

از این سموم که بر طرف بوستان بگذشت
عجب که بوی گلی هست و رنگ نسترنی

مِزاجِ دَهْرْ تَبَهْ شد در این بلا حافظ
کجاست فکر حکیمی و رای برهمنی
 




از آخرین باری که روز پزشک مبارک بود سال ها می گذرد و در تمام این سال ها ، جامعه ی پزشکی ، درست مثل مریض بحران زده ای مبتلا به تب دق ، روز به روز رنجورتر و تکیده تر شده و کافی است کسی گوش های تیزی داشته باشد تا  صدای ضربه های کلنگ گورش را از دور بشنود!!

این که چه شد که چنین شد «مثنوی هفتاد من کاغذ» است و قصه ی «حسین کرد شبستری» اما همین قدر بگویم که آخوندها هیچ وقت بدون کمک برخی پزشک نمایان  دست بوس و چاپلوس و خائن و پامنبری ، موفق نمی شدند آن درخت تنومند را طوری از ریشه در آورند که جز چند برگ زرد و پلاسیده و چند تکه هیزم خشکیده چیزی بر جای نماند!!


شاید اگر آن روزها که پزشک شرافت مندی همچون «محمد علی حفیظی» ، برای دفاع از حریم جامعه ی پزشکی ، با دست خالی در برابر هجوم مغول وار سیاست بازهای خر مقدس و ریش پهنی مثل «میرحسین موسوی» و «محتشمی پور» و «موسوی خویینی ها» - که برای چنبره زدن بر «نظام پزشکی» خیز برداشته بودند- ایستاد ، امثال «مصطفی معین» و «هادی منافی» و... خوش رقصی نمی کردند و از پشت به پزشکان آزاده و نژاده خنجر نمی زدند ، جامعه ی پزشکی به این چه کنم چه کنم نمی افتاد که ملیجک هایی همچون «شیبانی» و «لنکرانی» و «فاضل» و «صدر» و «نمکی» و «عین اللهی» و.... سکان دار کشتی به گل نشسته اش شوند!!


اما افسوس که به خاطر خیانت ، بزدلی ، بی مسؤولیتی و سکوت قاطبه ی جامعه ی پزشکی ، نه تنها نظام پزشکی برای همیشه از دست رفت و جولانگاه دعاگویان بیت شد ، بلکه قدرت سیاسی آلوده به فساد ، طوری دانشگاه های پزشکی و وزارت خانه را به آتش و کثافت کشید که گویی به قول «رکن الدین امام زاده» ، باد بی نیازی خدا وزیده است!!

حالا ما مانده ایم و شرافتی که به دست عده ای پزشک نمای زیرمیزی بگیر و رانتی و پورسانتی ، به یغما رفته و وزارت خانه ای که پاتوق نور چشمی های آستان مقدس و منور معظم له شده و  دانشگاهی که به تصرف مشتی آخوند شپشو و استاد بی سواد مقاله چاق کن و مدیر لانتوری دو دوزه باز و بی اصل و نسب و بی پرنسیب درآمده و سازمان بی بو و خاصیتی به نام نظام پزشکی که جولانگاه عده ای مرده ی متحرک شده که جز سخنرانی و نامه پرانی ، هنر دیگری ندارند!!


و ماحصل این همه رذالت و کثافت و تبعیض ، شده کرور کرور خودکشی و دریا دریا ناامیدی و کشتی کشتی مهاجرت!!!

من از لطف همه ی دوستان و آشنایان و همکاران و خویشاوندانی که با فرستادن پیام و چاپ اعلامیه و ارسال گل و قلب و بوس! ، این روز را به من تبریک می گویند سپاسگزارم اما «روز پزشک» تا اطلاع ثانوی مبارک نیست!!... روحش شاد و یادش گرامی باد!!...



❤️https://t.me/elmdinkhorafeh

بیلاخ بزرگ پزشکیان تقدیم به رأی دهندگان ساده لوح!!(قسمت اول)



👤✍ افشین احمدپور




شاید بدبین ترین مخالفان شرکت در انتخابات ریاست جمهوری هم به ذهن‌شان خطور نمی کرد که رییس جمهور روضه خوان و «نهج البلاغه پران!» مام وطن این قدر زود وا بدهد و تو زرد از آب در بیاید و به یک ماه نکشیده ، همان دو تا و نصفی وعده ی سر خرمن خودش را هم فراموش کند و با معرفی کابینه ای تحمیلی ، چنان بیلاخ طویل القامه و کبیر العمامه ای به رأی دهندگان نشان دهد که تا عمر دارند فراموششان نشود!!


صد البته این بیلاخ هم مثل انرژی هسته ای و تحریم های بسته ای ، حق مسلم همه ی رأی دهندگان ساده لوحی است که فریب مشتی اقتصاددان و جامعه شناس نمای قابلمه به دست و میکروفون پرت کن و وسط باز و روزنه گشا و شومن و مو وزوزی و اهل رقص شادمانه را خوردند و دخیل به امام زاده ای بستند که کور می کند اما شفا نمی دهد!...


اگر من و امثال من بر طبل تحریم می کوبیم به این خاطر نیست که «عجم اوغلو» و «راه باریک آزادی» را نمی شناسیم یا با کنش گرهای مرزی و وسط بازهای بدون مرز و اقتصاددان های شومن علاقه مند به «خردادیان» و «جمیله» آشنا نیستیم!!


اتفاقا ما این جماعت را خوب می شناسیم! از «ظریف» گرفته تا «زیدآبادی» و «فاضلی» و «رنانی».... اما باور بفرمایید که بعد از مرگ شخص پیامبر عظیم الشأن اسلام ، خدا هیچ نماینده ای بر روی زمین نداشته و ندارد و نخواهد داشت جز عقل!!... و این عقل سالیان سال است که به ما می گوید در این کشور ، رابطه ی دولت-ملت ، رابطه ی «عبد» و «مولا» است و در این «برده داری ولایی» ، انتخابات صرفا یک معرکه گیری بی معنا است و رییس جمهور و نماینده ی مجلس هم چیزی شبیه به مترسک سر جالیز یا برگ چغندر!!...

مشکل شما رأی دهندگان ساده لوح این است که سطح توقعات خودتان را در حد مسایل مبتذلی همچون ارزان شدن گوشت پشت مازه و رفع فیلتر اینستاگرام و مذاکرات هسته ای پایین آورده اید و خوشمزه اینجاست که به همین خواسته های حقیر و مبتذل هم نمی رسید!! بگذریم که فرهنگ فضای مجازی در کشور ما به چنان هاویه ای سقوط کرده که حتی با رفع فیلترینگ هم هیچ اتفاق خاصی نخواهد افتاد چون همین حالا هم اینستاگرام چیزی نیست جز باغ وحشی که عده ای زن لکاته و مرد زن پوش رژ لب زده ی دلقک با نشان دادن ممه و ماتحت و مسخره بازی و صدمه رساندن به حیوانات زبان بسته و سوء استفاده از کودکان و آزار و اذیت افراد پیر و دارای ناتوانی ذهنی ، بساطی برای سرگرمی و مضحکه و کسب درآمد به راه انداخته اند که جز تخریب همین چند مثقال فرهنگ و شعور ، ماحصلی نخواهد داشت.





ادامه دارد...



پی نوشت: ببخشید چون من «فیله!سوف» و «جامعه شناس!» نیستم بلد نیستم شیک و مجلسی و اتو کشیده بنویسم و غالب نوشته هایم به تریش قبای بخشی از ملت یا مسؤولان شهید پرور بر می خورد! اما یک «فیله!سوف» پدیدار شناس دارای «اشراف هیولاوار!!» بر تمام سوراخ سنبه های علوم و فنون مختلف و قلمی شبیه به سعدی!! و ایضا یک جامعه شناس «الاغ پژوه» شبیه به شریعتی(البته فقط در حد کچلی کله!!) می شناسم که سخنرانی های بسیار علمی و مفیدی دارند!!....چهار جلسه هفتاد هزار تومان!... مفت مفت!!...قیمت دو کیلو خیار چنبر و یک سیر گوشت گوسفندی آبگوشتی با دنبه!... گویا «نوشابا!!» و «پرتقال دان زادان» هم بدهند!! اگر خواستید تا نشانی بدهم!!...



❤️https://t.me/elmdinkhorafeh

گویا نوشته ی من در انتقاد از برخی دست فروش های مدعی فلسفه و صاحبان درس گفتارهای بی ارزش «یکی بخر دو تا ببر!» بر دو تن از این عزیزان سخت گران آمده و ناتوان از پاسخ گویی علمی و ادیبانه ، دهان به نجاست آلوده اند. چون یکی از این عزیزان به شعر علاقه مند است و با هجو عاریتی دیگران به مصاف آمده بنده نیز با استفاده از نقطه چین به جای نام این دو فیلسوف دست فروش ، چند بیتی سروده ام که تقدیم می کنم:



نیست مرا از فضول فلسفه در یاد
لاف زن امردی چو «.......اد»!!

فاحشه ی پامنار و گود عرب ها
روسپی لاله زار  و یاخچی آباد!


شهره ی دروازه غار و شوش و دزاشیب
شاهد سوهانک و دروس و فرحزاد

اینت مخنث که رفته صیت سرینش
از ری و قزوین به سوی بصره و بغداد

خارشک ، او را قرین و علت ابنه
سفت زن او را علاج و نسخه ی قواد!


بلغم شورش دلیل حکه ی مزمن
زهره ی تلخش شوند آتشک حاد!!

کاسبی اش وامدار مایه ی ماتحت
زندگی اش  ذمه ی کمیته ی امداد

هرزه درایی دریده ، همچو «....ی»
مشک پر از فاضلاب و خیک پر از باد

غایت فضلش ، ادای تیز به تازی
اوج کمالش ، کشیدن کت استاد!!



👤✍افشین احمدپور



❤️https://t.me/elmdinkhorafeh