ادهم شرقاوی | فارسی

بیایید درود بر پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وسلم را نه‌تنها بر زبان، بلکه در جان و کردارمان نیز جاری سازیم!
اگر محبت ایشان را در دل بپروریم، به سیرت زیبایشان تأسی کنیم و گفتار و رفتارمان را به نور هدایت ایشان بیاراییم، بی‌گمان از شفاعتشان بهره‌مند می‌شویم و با دستان مبارکشان از حوض کوثر سیراب خواهیم شد.
پس بیایید با مهرورزی، راست‌گویی، نیک‌اندیشی و یاری رساندن به یکدیگر، آیینه‌ای از اخلاق نبوی باشیم و راه روشن ایشان را در زندگی خویش زنده نگه داریم!

✍️ خلیل الرحمن خباب

▪️ برای آگاهی بیشتر از فضایل درود، این رساله را دانلود کنید
https://t.me/Khademulislam/1115

(۹۰)
«آیا مالک دستت هستی؟!».

در کتاب «السلسلة الصحيحة» از آلبانی رحمه‌الله روایت شده که اسود بن اصرم المحاربی رضی‌الله‌عنه می‌گوید:
«گفتم: «ای رسول خدا، مرا نصیحت کنید!».
فرمودند: «آیا مالک دستت هستی؟!».
گفتم: «اگر مالک دستم نباشم، پس مالک چه‌چیزی خواهم بود؟!».
فرمودند: «آیا مالک زبانت هستی؟!».
گفتم: «اگر مالک زبانم نباشم، پس مالک چه‌چیزی خواهم بود؟!».
فرمودند: «دستت را جز برای خیر دراز نکن و با زبانت جز سخن خوب مگو!».
چشم‌تان چیزی را می‌بیند که خودتان می‌خواهید ببینید، پس مواظب نگاه‌تان باشید.
دست‌تان به چیزی دراز می‌شود که خودتان می‌خواهید دراز کنید، پس آن را به‌سوی حرام دراز نکنید.
زبانتان فقط چیزی را می‌گوید که خودتان می‌خواهید، پس مراقب آبروی مردم باشید.
اعضای بدن مانند ابزار یک استادکار است؛ پس آیا تا به حال شنیده‌اید که یک نجار ارّه را به‌خاطر اینکه خودش چوبی را بریده است، سرزنش کند؟!

📚 پیام‌هایی از صحابه رضی‌الله‌عنهم
✍️ نبشته: د. ادهم شرقاوی
📝 ترجمه: خلیل الرحمن خباب

#پیام‌هایی_از_صحابه

✈️🩵 http://t.me/DrSharqawi

شیطان بسیار صبور است؛ چون هدف اصلی‌اش شما هستید!
او به تدریج و به‌صورت پنهانی با شما پیش می‌رود، طوری که متوجه نمی‌شوید. کافی است یک روز شما را از ذکر و تسبیح پروردگار محروم کند تا اینکه کم‌کم قلبتان را از دین خالی نموده و با هر چیزی که بخواهد پر کند!

✍️ ادهم شرقاوی

✈️🩵 http://t.me/DrSharqawi

الحمدلله به فاریاب رسید!

آدرس:
شهر میمنه، راستۀ مندوی، روبه‌روی آپارتمان حاجی همراه تخم‌فروش، مارکیت تورپاختو، طبقۀ دوم، کتاب‌فروشی خاتمیان.

شماره‌های تماس:
0700246900
0799460900

آدرس ولایات دیگر:
https://t.me/DrSharqawi/634

خنسا رضی‌الله‌عنها در دوران جاهلیت سال‌ها برای برادرش صَخر گریست تا جایی که نزدیک بود نابینا شود!
اما روز قادسیه، چهار پسرش را به خاک سپرد و حتی قطره‌ای اشک نریخت!
او در جاهلیت، مرگ را چیزی جز پایان داستان و فرو افتادن پردۀ نمایش نمی‌دانست!
اما با اسلام فهمید که زندگی با مرگ تمام نمی‌شود، بلکه تازه آغاز می‌شود!

✍️ ادهم شرقاوی

✈️🩵 http://t.me/DrSharqawi

عشق یا تصاحب!

ابن حبان روایت می‌کند: روزی از عایشه رضی‌الله‌عنها پرسیدند: عجیب‌ترین چیزی که از پیامبرﷺ دیده‌ای چه بود؟
عایشه با چشمانی گریان گفت: کدام کار ایشان عجیب نبود! شبی در بستر کنارم آرمیده بود، تا جایی‌که گرمای بدنش را حس کردم. اما ناگهان گفت: دختر ابوبکر، بگذار پروردگارم را عبادت کنم.
گفتم: با اینکه دوست دارم کنارم باشید، اما خواسته‌تان را بر خود ترجیح می‌دهم.
اگر از من بپرسند زیباترین جمله عاشقانه‌ای که در طول تاریخ شنیده‌ای چیست، بی‌تردید خواهم گفت همین سخن عایشه: "با اینکه دوست دارم کنارم باشید، اما خواسته‌تان را بر خود ترجیح می‌دهم"!
عاشق واقعی اینگونه است. دل می‌بندد اما به دنبال تصاحب نیست! دل معشوق را به قلب خویش گره می‌زند اما سد راه خواسته‌هایش نمی‌شود!
عاشق واقعی، خوشبختی معشوق را بر خوشبختی خود مقدم می‌داند و خواسته‌های او را بر آرزوهای خویش ترجیح می‌دهد.
عشق یعنی لذت بردن از خوشبختی معشوق!
عشق یعنی شادمان بودن از دیدن معشوق بر قله‌های موفقیت!
عشق آن است که قلبِ آشفته و پریشان، با لبخند معشوق به آرامش رسد!
اما آنچه به اشتباه عشق نامیده می‌شود، در حقیقت چیزی جز عطش مالکیت نیست! رابطه‌ای سرد و خودخواهانه که تنها نام عشق را یدک می‌کشد.
آنکه به دنبال تصاحب است، تنها به لذت و رضایت خویش می‌اندیشد و معشوق را جز ابزاری برای ارضای امیالش نمی‌بیند.
اما عاشق واقعی، همه‌ی دغدغه‌اش به خوشبختی رساندن معشوق است!

📚 برگی از کتاب ۵۰ قانون عشق
✍️ نویسنده: د. ادهم شرقاوی
📝 مترجم: صهیب رمضانی

✈️🩵 http://t.me/DrSharqawi

گمان می‌کنید که به‌خاطر گناهانتان مجازات نمی‌شوید، اما از نماز شب محروم شده‌اید، تلاوت قرآنتان را از دست داده‌اید، از نوافل دور مانده‌اید و زبانتان از یاد خدا بازایستاده است!
کم‌کم بر قلبتان مُهر زده می‌شود و خودتان متوجه نیستید!
فکر می‌کنید که چون در دنیا دچار مصیبتی نشده‌اید، پس مجازاتی در کار نیست!
اما چه مصیبتی سخت‌تر از اینکه از رسیدن به خدا و ملاقات با او محروم شوید؟!

✍️ ادهم شرقاوی

✈️🩵 http://t.me/DrSharqawi

ایشان پیامبری هستند که خداوند نام زیبایشان را در کنار نام خویش قرار داد، هم خودش بر ایشان درود می‌فرستد و هم فرشتگانش. پس ما که خود را امت ایشان می‌دانیم و ادعای محبت‌شان را داریم، باید هیچ‌گاه از ذکرشان غافل نشویم و همواره بر روان پاک ایشان درود بفرستیم!

✍️ خلیل الرحمن خباب

▪️ برای آگاهی بیشتر از فضایل درود، این رساله را دانلود کنید
https://t.me/Khademulislam/1115

(۷۶)
«ای مولای زبیر!».

امام بخاری رحمه‌الله از عبدالله بن زبیر رضی‌الله‌عنهما روایت کرده که می‌گوید:
«[پدرم] زبیر مرا فراخواند و دربارۀ بدهی‌هایش وصیت کرد و گفت: «پسرم،
اگر نتوانستی بدهی‌هایم را بپردازی، از مولایم کمک بخواه!».
نمی‌دانستم منظورش چیست، تا اینکه پرسیدم: «پدرجان، مولای تو کیست؟».
گفت: «خدا!».
عبدالله رضی‌الله‌عنه می‌گوید:
«به خدا سوگند، هرگاه در پرداخت بدهی‌های او گرفتار می‌شدم، می‌گفتم: «ای مولای زبیر، بدهی‌اش را بپرداز!»
و خدا آن را ادا می‌کرد!».
شما هم مولایی دارید، پس در برآوردن نیازهایتان از او کمک بخواهید.
به پزشک مراجعه کنید، اما شفای واقعی را از خداوند شافی بخواهید.
برای رزق و روزی کار کنید، اما دل به خداوند رزاق ببندید.
برای ساختن خانواده ازدواج کنید، اما خداوند وهاب را از یاد نبرید.
بدانید که مردم تنها اسباب و ابزارهایی در تقدیر خدا هستند، پس مبادا به اسباب دل بسته پروردگار اسباب را فراموش نکنید!

📚 پیام‌هایی از صحابه رضی‌الله‌عنهم
✍️ نبشته: د. ادهم شرقاوی
📝 ترجمه: خلیل الرحمن خباب

#پیام‌هایی_از_صحابه

✈️🩵 http://t.me/DrSharqawi

انسان خردمند کسی است که بانگ خرد را بشنود، هرچند که اگر از زبان دیگری باشد؛
و راه حکمت و درست را بپذیرد، هرچند که فرد دیگری او را به آن راهنمایی کرده باشد.
گاهی لازم است جهان را از دریچۀ نگاه دیگران ببینیم!

✍️ ادهم شرقاوی

✈️🩵 http://t.me/DrSharqawi

خمسون قانونا للحب

کتاب جدیدی از دکتر ادهم شرقاوی حفظه‌الله است که الحمدلله برادر گرامی‌مان آقای صهیب رمضانی ترجمۀ این اثر را شروع کرده‌اند و انتشارات شیخ‌الاسلام احمد جام چاپ و نشر آن را به دوش گرفته است.

ان‌شاءالله پس از ترجمه، نسخۀ چاپی‌اش در دسترس عزیزان قرار داده می‌شود.
الله متعال به این عزیز همت و قدرت نصیب فرماید!

نیروی عشق!

عشق، یگانه نیرویی است که می‌تواند مردان سخت‌دل را نرم کند و درهای بسته قلب را به روی احساسات بگشاید!
برخی انسان‌ها گمان می‌برند که در برابر عشق کاملا مصون‌اند و هیچ تمایلی به آن ندارند و هر آنچه درباره عشق گفته می‌شود، تنها افسانه و خیال است؛ اما همین که خودشان عاشق شوند، به شاعری عاشق‌پیشه تبدیل می‌گردند!
عشق، چه پدیده شگفت‌انگیزی است. بسیار شگفت‌انگیز!
ممکن است مردی باوقار و رزین را ببینید و با خود بگویید: این کجا و عشق کجا!؟ او هم عاشق می‌شود!؟
اما می‌بینید که در یک دَم، نگاهی فریبنده او را از پای در‌آورده، خواب و آرامش را از او می‌گیرد و دنیایش را زیر و رو می‌کند!
ممکن است مردی بسیار پرمشغله را ببینید که حتی وقت ندارد سرش را بخاراند. و با خود بگویید: او مردِ کار است و هیچ‌چیز نمی‌تواند جلودارش شود. اما در یک چشم بهم زدن، نگاهی عاشقانه او را از پای در می‌آورد و زندگی‌اش را زیر و رو می‌کند!
ممکن است مردی بسیار محافظه‌کار و جدی، هدفمند، پرتلاش در مسیر موفقیت و کاریزماتیک و اثرگذار ببینید و با خود بگویید: عشق و احساسات در زندگی او هیج جایی ندارد و نمی‌تواند او را از مسیرش منحرف سازد؛ اما همین که عاشق شود، آن‌چنان شیدا و غرق شور و شوق می‌شود که خودش هم از این تغییر شگفت‌زده می‌گردد! گویی قانون نانوشته‌ا‌یست که هرچه مردان جدی‌تر و پرهیبت‌تر باشند، عشق‌شان پرشورتر و دل‌انگیزتر است!

📚 برگی از کتاب ۵۰ قانون عشق
✍️ نویسنده: د. ادهم شرقاوی
📝 مترجم: صهیب رمضانی

✈️🩵 http://t.me/DrSharqawi

هر موضوعی را به خود ربط ندهید و آن را شخصی تلقی نکنید؛ چرا که انسان‌های پست و فرومایه بیش از اینکه با شما مشکل داشته باشند، با خودشان مشکل دارند!
چون لحظه‌های عزت، پستی‌شان را آشکار می‌کند و موقعیت‌های شرافت، کمبودشان را به نمایش می‌گذارد!
عثمان بن عفان رضی‌الله‌عنه می‌فرمود:
«زنان فسادپیشه آرزو می‌کنند که همۀ زنان مانند خودشان بدکاره باشند!».
چرا که وقتی نمی‌توانند به قلۀ پاکدامنی صعود کنند، می‌خواهند دیگران به حضیض پستی بکشانند و با خودشان هم‌سطح کنند!
بقیه مسایل را هم به همین مقایسه کنید و بسنجید!

✍️ ادهم شرقاوی

✈️🩵 http://t.me/DrSharqawi

انسان‌ها ارزش و جایگاه واقعی خود را از یاد برده بودند و مانند حیوانات زندگی می‌کردند. از مقام والای انسانیت سقوط کرده و به پایین‌ترین درجات رسیده بودند.
در گیرودار این ظلمت و گمراهی، خورشید رحمت و مهربانی با طلوع پرشکوه و بعثت جهان‌آرای خود، دنیا را متحول ساخت، تاریکی‌ها را زدود و انسان‌ها را به مقام شایسته و جایگاه حقیقی‌شان بازگرداند.
پس هزاران درود و سلام خداوند بر پیامبر رحمت و مهربانی و پیروان راستین‌شان که پرچم‌دار حقیقت و هدایت بودند!

✍️ خلیل الرحمن خباب

▪️ برای آگاهی بیشتر از فضایل درود، این رساله را دانلود کنید
https://t.me/Khademulislam/1115

دوست من، سلام بر تو!

سلام بر قلبت که مبادا بشکند، چرا که شکستن قلب به خدا قسم بسیار دردناک است، اگرچه صدایی از آن برنخیزد.
و سخت‌ترین بخش شکستن قلب (که خدا تو را از آن حفظ کند)، این است که هیچ مرهمی برای آن وجود نداشته باشد!

همواره ترَک این شکستگی در قلبت را احساس خواهی کرد، حتی اگر وانمود کنی که این زخم التیام یافته است!

سلام بر قلبت از دنیایی که هیچ اطمینانی در آن نیست، جایی که انسان نمی‌داند از کدام سو سیلی می‌خورد و از کدام دست خنجر!

سلام بر قلبت از دگرگونی روزگار برخلاف میل تو،
سلام بر قلبت از جدایی پس از پیوند که سخت و دردناک است، از فاصله‌گرفتن پس از نزدیک‌شدن که جانکاه و رنج‌آور است و از تنهایی پس از همدلی که تلخ و غم‌انگیز است!

سلام بر قلبت تا مانند روزی که آفریده شد، پاک بماند و سفید و بی‌آلایش باشد؛ هم دیگران را شاد کند و هم خودت را.
هیچ‌چیزی شیرین‌تر از آن نیست که انسان به قلبش بنگرد و آن را از کینه، حسد، نفرت، کدورت و انتقام خالی بیابد!

سلام بر روحت تا بلندپرواز بماند و همواره به‌سوی خالقش پر بکشد،
و در آلودگی‌های این دنیا غرق نشود!

سلام بر وجدانت که همواره بیدار بماند تا کسی را با کلامی نیازارد و حتی با شاخه گلی هم دل کسی را نشکند!

سلام بر فطرتت تا سالم و دست‌نخورده بماند؛ حق را حق بداند و از آن پیروی کند و باطل را باطل ببیند و از آن دوری گزیند.
بزرگ‌ترین مصیبت آن است که فطرت انسان دچار فساد شود، به گونه‌ای که از باطل دفاع کند و آن را حق بداند و با حق بجنگد و آن را باطل بپندارد!
از خدا می‌خواهم که تو را از کسانی قرار ندهد که خودش در مورد آنان می‌فرماید:
﴿...يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعًا﴾ [الکهف: ۱۰۴].
«...گمان می‌کنند که کار خوبی انجام می‌دهند!».

سلام بر ایمانت تا همچنان زنده و تازه بماند، مانند نخستین لحظه‌ای که شیرینی «لا إله إلا الله» را چشیدی.
پس مبادا پرده‌ای را بدری، آبرویی را لکه‌دار کنی یا گناهی را هرچند که کوچک باشد، بی‌اهمیت بشماری!

#و_سلام_بر_قلبت ❤️

✍️ نبشته: د. ادهم شرقاوی
📝 ترجمه: خلیل الرحمن خباب

✈️🔵 t.me/DrSharqawi

یک نبرد گذرا نبود؛ بلکه این‌بار ما یک نسل کاملی را به‌دست آوردیم که می‌ترسیدیم به فراموشی سپرده شود! 🩵

✍️ ادهم شرقاوی

✈️🩵 http://t.me/DrSharqawi

همه صدایم را می‌شنوند، اما تنها کسی که قلبم را می‌شنود تویی ای خدا.
پس خواستۀ دلم را برآورده کن! ❤️

✍️ ادهم شرقاوی

✈️🩵 http://t.me/DrSharqawi

درود بر شما [ای رسول خدا] روزی که میان جاودانگی در دنیا و دیدار پروردگارتان مخیّر شدید و شما [با یقین] فرمودید: «بلکه رفیق اعلی!».
درود بر شما که در دل‌های ما جاودانه زنده‌اید و هرگز نمی‌میرید.
هم شما را دوست داریم و هم کسی را که شما را دوست بدارد. وعده‌گاه‌مان حوض (کوثر) است، همان‌گونه که به ما خبر دادید و ما شما را [با جان و دل] تصدیق می‌کنیم!

✍️ ادهم شرقاوی

✈️🩵 http://t.me/DrSharqawi

دنیا در بدترین دوران خود به سر می‌برد و بشر در تیره‌ترین لحظات تاریخ، غرق در فساد و انحطاط اخلاقی شده بود. سنگدلی به حدی رسیده بود که با کمال بی‌رحمی دختران خود را به دل خاک می‌سپردند.
در این زمان، پیامبر نور و رحمت، پا به عرصۀ ظهور نهاد و با رسالت خود، انسان‌ها را از درۀ هلاکت نجات داد.
پس بیایید با تمام وجود بر روان پاک ایشان درود فرستیم و با صمیم قلب، صلاة و سلام بگوییم!

✍️ خلیل الرحمن خباب

▪️ برای آگاهی بیشتر از فضایل درود، این رساله را دانلود کنید
https://t.me/Khademulislam/1115

آنچه را که ناخواسته رها کردیم، از آنِ خداست.
آنچه را که با غم‌واندوه وداع گفتیم، از آنِ خداست.
آن بغضی که گلوهایمان را فشرد و تاب و توان‌مان را گرفت، به‌خاطر خداست.
چون ما هم از آنِ خداییم! ❤️

✍️ ادهم شرقاوی

✈️🩵 http://t.me/DrSharqawi

‍ دوازدهم جنوری

در چنین روزی از سال ۱۸۹۳ میلادی، «هرمان گورینگ» دوست گرمابه و گلستانِ «آدولف هتلر» دیده به دنیا گشود.

گورینگ دوست دیرینۀ هتلر بود و در همه لحظه‌های تلخ و شیرین با وی همراه بود. دوستی آن دو به سال ۱۹۲۲ بر می‌گشت که تاریخ پیوستنِ گورینگ به حزب نازی بود و این دوستی تا سال ۱۹۴۵ که جنگ جهانی دوم پایان یافت، ادامه داشت که بعد از آن، گورینگ با هتلر که به عنوان دوست و فرماندۀ وی بود، از در دوری و دشمنی در آمد.

گورینگ در حزب نازی و دولت آلمان، مناصب مختلفی را تجربه نمود و آخرین وظیفه، فرماندهی نیروهای هوایی آلمان بود؛ اما بعد از ناکامی آلمان از منع هجوم طیاره‌های انگلیس از آسمان برلین، گورینگ از هتلر خواست جنگ را متوقف کند؛ اما هتلر بسان دیگر طغیان‌گران، حرفش را نشنید و همین سبب شد که گورینگ خود اعلان فرمانده‌ای بر آلمان کند. سپس هتلر وی را دستگیر کرد و همه رتبه‌هایش را از وی گرفت و او را به اعدام محکوم کرد؛ اما جنگ پایان یافت و با پایان آن، پیش از اجرای حکم اعدام، کار هتلر نیز پایان یافت.

گورینگ در دیکتاتوری خویش، چیزی از هتلر کم نداشت. وی در سال ۱۹۳۳ میلادی، سازمان «گشتاپو» (نیروی پولیس مخفی آلمان) را تأسیس کرد که در دورۀ حاکمیت حزب نازی، از آن به عنوان سلاحی علیه مخالفان خویش استفاده می‌کردند. در طی این دوره، گشتاپو بازوی اجرایی در بحث امنیت داخلی و ضد جاسوسی بوده و تحت فرمان «وافن اس‌اس» به سرکوب مخالفین و مبارزه با جاسوسان می‌پرداخت.
هرمان گورینگ این سازمان سیاه را مافوقِ قانون و بالاتر از همه دادگاه‌های آلمان قرار داده بود و در خلال دوازده سالی که ریاست آن را به دوش داشت، بیشتر از سی میلیون نفر را دستگیر و بیشتر از صد هزار نفر را اعدام کرد.
این، کیش و آیین ستمگران است که با زورِ آهن و آتش بر گردۀ ملت حکمرانی می‌کنند و برای تثبیت پایه‌های لرزان حکومت خویش، می‌بایست دست به دستگیری و تجسس و قتل و غارت بزنند؛ اما هر چه از این حربه بیشتر استفاده شود، دمۀ تیغش تیزتر می‌گردد؛ چون بهترین حامی و عامل ایجاد دشمن برای کسی، ظلم و ستم وی بر دیگران است.

نمی‌دانم چطور شد که با نگاه به این رویداد، ذهنم به صدر اسلام رفت و به یاد سرگذشت قاصد کسری با امیرالمؤمنین حضرت عمر افتادم؟! در کتاب‌های سیرت آمده است که قاصد کسری به مدینه آمد و به دنبال قصر خلیفۀ مسلمانان می‌گشت. به وی گفتند امیرالمؤمنین قصری ندارد و خانه‌اش هم آنجاست. وی به سوی خانۀ امیرالمؤمنین رفت تا وی را ببیند؛ اما خلیفه به خانه نبود؛ لذا مرد فارس در بین راه از این و آن سراغ وی را گرفت تا گفتند اندکی پیش امیرالمؤمنین به آنسو رفت. مرد آمد تا با منظره‌ای عجیب روبه‌رو شد؛ حالتی که فقط یک بار در تاریخ رخ داده است و جز برای حضرت عمر، برای خلیفه و امیری دیگر روی نداده است. قاصد دید حضرت عمر کفش‌هایش را زیر سر گذاشته و زمین خدا را بسترش کرده و با کمال آرامش در خواب است. این امر، سبب شد تا مرد، سخن مشهور و ماندگارش را بر زبان بیاورد؛ «حکومت کردی، عدالت کردی، امنیت آوردی و سپس باکمال آرامش خوابیدی!»

راه و روشی که هتلر و گورینگ در حکومت‌داری پیش گرفتند، راه سخت و صعب‌العبوری بود؛ راه ظلم و ستم. بر خلاف طبیعت و سرشت دین و آیین خدا، اصل در حکومت آنان بر اتهام بود، مگر برای کسی که  می‌توانست برائت خویش را ثابت کند. همه مردم دشمن و قاتل بالقوه بودند؛ لذا هتلر و هم‌فکرانش بران شدند تا سازمان اطلاعاتی گشتاپو را تأسیس کنند تا بتوانند به شکل مخفیانه و با استفاده از تجسس، دشمنیِ دیگران را در حق خود و دولت‌شان ثابت کنند و در پی قلع و قمع شان بر بیایند؛ اما راه حضرت عمر، راه سهل و ساده‌ای بود که امپراتوری‌های بزرگی که علیه هتلر قیام کردند و با وی جنگیدند، به آسانی در مبارزه با سیاست حضرت عمر، متلاشی شده و در مقابل نیروهایش شکست خوردند. ارتش فارس و روم آن زمان که در هیبت و شأن و شوکتِ خویش از ارتش‌های زمان هتلر و دار و دسته‌اش چیزی کم نداشتند، توسط نیروهای عادی و سیاست سادۀ خلیفۀ مسلمانان، در هم شکستند. سیاستی که بر دل‌های مردم حکومت می‌کرد و پیش از گردن‌های‌شان، مالک دل‌های شان بود.

عمر چنین کرد که از هیچ کس احساس دشمنی نمی‌کرد و نیاز به سازمان‌های اطلاعاتیِ تفتیش عقاید نداشت که با زور سرِ نیزه برایش امنیت و آسایش بیاورند.


#این_روزها
@DrSharqawi

برای رسیدن این دین به [من و] شما، صحابه رضی‌الله‌عنهم در شعب ابی‌طالب محاصره شدند، به سرزمین غربت حبشه مهاجرت نمودند و سپس خانواده و وطن‌شان را ترک کرده به مدینه کوچیدند!
در روز خندق، عرب‌ها آن‌ها را یک‌دست و یکپارچه مورد تهاجم قرار دادند.
در بدر و احد خون‌‌هایشان ریخته شد.
در روز یمامه اجسادشان به پرواز درآمد و تکه‌پاره گردید.
در یرموک و قادسیه با امپراتوری‌ها جنگیدند.
با اموال خود لشکرها را تجهیز نمودند و از معرکه‌ها فاتحانه بیرون آمدند.
هیچ سرزمینی نیست که در آن قبری از آن‌ها نباشد!
این دین بسیار گران‌بها و ارزشمند است و بهای رسیدن آن به من و شما، گرسنگی، ترس، خون و مال بوده است، پس آن را ضایع نکنید!

✍️ نبشته: د. ادهم شرقاوی
📝 ترجمه: خلیل الرحمن خباب

🔔 کتاب «والذين معه»، اثر جدیدی از دکتر ادهم شرقاوی حفظه‌الله است که به تازگی شروع کرده و هنوز چاپ و نشر نشده، ان‌شاءالله همین که وارد بازار گردید، به یاری پروردگار ترجمۀ فارسی آن را شروع خواهم کرد.
نیازمند دعاهای خصوصی‌تان هستم! ❤️

✈️🔵 t.me/DrSharqawi

دهم جنوری

در چنین روزی از سال ۱۶۹۱ میلادی، «ادوارد کیف» دیده به دنیا گشود.

پدر ادوارد، مردی کفش‌دوز و مادرش مصروف امور خانه و خانواده بود و توان خواندن و نوشتن نداشت؛ لذا می‌توان گفت ادوارد در خانواده‌ای فقیر و بی‌سواد دیده به دنیا گشود؛ اما دنیایی که امروز مجله و روزنامه می‌خواند، مدیون وی است؛ زیرا وی نخستین کسی بود که ایدۀ چاپ مجله را اختراع کرد.

ادوارد نخستین فرد در جهان بود که به فکر انتشار مجله‌ای دوره‌ای افتاد که حاوی مباحث متعدد در زمینه‌های مختلف اعم از سیاست، اقتصاد، ورزش، جامعه و... باشد. درست بسان مجله‌های امروز که شامل همین مباحث‌اند با این تفاوت که پاره‌ای از مجله‌های امروزین، تخصصی‌اند و به موضوعات خاصی اختصاص دارند؛ اما دور از حقیقت نیست که همه را زاییدۀ ایدۀ ادوارد بدانیم و مجلۀ وی را مادر همه نشریه‌های امروز.

ادوارد کیف تلاش کرد تا چاپخانه‌های لندن را به این ایدۀ خویش قانع سازد تا در نشر چنین رساله‌ای وی را همکاری نمایند؛ اما همه ناشران این ایده را ناکام پیش‌بینی نموده و لایق امتحان ندانستند؛ چنانچه گفته‌اند سرمایه موجب ترسویی می‌شود، با ترس از خسارت، از سرمایه‌گذاری روی آن طفره رفتند. این همه، ادوارد را مانع نشد تا خود روی ایده‌اش سرمایه‌گذاری کند؛ لذا خودش به نشر نخستین شمارۀ مجله‌اش اقدام نمود و از خلال آن توانست ثروت و سرمایه‌ای دست و پا کند؛ چون به طور اغلب، این افکاراند که سرمایه به بار می‌آورند، نه اینکه سرمایه سبب فکر و اندیشه شود.

با گذشت مدتی از صدور نخستین مجله، ادوارد در پی تحقق ایده‌ای دیگر شد؛ وی به هدف جلب کتابخوانان به خواندن مجله، به ادیبان مشهور و معروف از جمله «صموئیل جانسون» ستون‌ها و صفحاتی در مجله‌اش اختصاص داد تا برای مخاطبان و هواداران خویش بنویسند؛ این امر سبب شد پیگیران کتاب‌های این نویسندگان، بتوانند از خلال خواندن مطالب‌شان، با نویسندگان مورد نظر خویش در مجلۀ وی ارتباط برقرار کنند.

به برکت این ایدۀ ادوارد بود که امروزه ما نیز می‌توانیم به جای انتظار چند ساله تا انتشار کتابی از نویسندگان مورد نظرمان، نوشته‌های‌شان را در مجله‌های ماهانه یا فصل‌نامه زودتر از موعدهای طولانی‌تر، بخوانیم و با آنان ارتباط بر قرار کنیم.

ادوارد به همین حد اکتفا ننمود؛ بلکه خود نیز قلم به دست برد و به عنوان نخستین فردی که تحت یک نام مستعار می‌نویسد، با نام مستعار «سلفانوس اوربان» شروع به نوشتن کرد.

آن‌چه از رویداد امروز می‌توان درس گرفت، این است که به خود باور داشته باش و نگذار دیگران بال‌هایت را قیچی کنند و مانع پروازت به سوی افق‌های دور ایده‌ها، آرزوها و اندیشه‌هایت شوند.


#این_روزها
@DrSharqawi

محبت به پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وسلم بذری است که در دل کاشته می‌شود و این بذر با اطاعت از دستورات ایشان، پایبندی به سنت‌هایشان و عمل به آموزه‌های والای نبوی صلی‌الله‌علیه‌وسلم رشد می‌کند و با درود فرستادن بر روان پاکشان آبیاری می‌گردد.
این محبت تنها یک احساس درونی نیست، بلکه باید در گفتار، کردار و افکار ما نیز نمایان شود.

✍️ خلیل الرحمن خباب

▪️ برای آگاهی بیشتر از فضایل درود، این رساله را دانلود کنید
https://t.me/Khademulislam/1115

‍ نهم جنوری

در چنین روزی از سال ۱۸۷۳ میلادی، «ناپلئون بناپارت» امپراتور بزرگ فرانسه دیده از دنیا فرو بست.

ناپلئون مشهورترین کسی است که در تاریخ فرانسه گذشته است. قد وی اندازه‌ای کوتاه بود و از گربه‌ها می‌ترسید. نمی‌خواهم این موضوع را از باب ذم و استهزاء تذکر دهم؛ بلکه برای آن است تا گفته باشم که شخصیت افراد، به عقل و خرد و اندیشۀ‌شان است نه به طول و عرض‌شان؛ و کسی یافت نمی‌شود که هرگز از چیزی نترسد؛ و اینکه شجاعت در نترسیدن نیست؛ بلکه در پوشیده داشتنِ این ترس است.

ناپلئون در خانواده‌ای فقیر و تهی‌دست به دنیا آمد و رشد کرد. پدرش امید داشت فرزندش ملوان گردد؛ لذا در خردسالی وی را به مدرسه ثبت نام نمود تا ملوانی بیاموزد؛ اما فرزندی که هیچگاه داخل دریا نشده بود، توانست قسمت بزرگی از کرۀ زمین را به شمول کشورهایی در قارۀ اروپا، تحت استعمار خویش در آوَرد؛ تا جایی که نیروهایش به مصر نیز رسید؛ اما در آستانۀ عکا، «احمد پاشا» کبریای این امپراتور را در هم شکست و وی را سرشکسته به همانجایی فرستاد که از آنجا آمده بود.

آنچه بسیاری از مردم دربارۀ ناپلئون نمی‌دانند، این‌که وی سالیانی پیشتر از «بالفور» به یهود وعده داده بود که سرزمین فلسطین را به آنان دهد تا کشور نژادی خویش را در آن تأسیس نمایند. اگر وی در نبرد عکا پیروز می‌شد، این وعدۀ شوم سال‌ها پیش از وعده و حاتم‌بخشی بالفور محقق می‌گردید.

ناپلئون تنها جنگجو و مرد جنگ و مبارزه نبود؛ در حقیقت وی مرد دولت و حکومت نیز بود. قوانین مدنی‌ای که وی در فرانسه وضع نمود، تاکنون در نظام‌های قضایی ربع مسکون عالم در حال اجراء است.

در خلال ورود وی به اروپا در سال ۱۸۰۹ هنگامی که نیروهایش به اتریش رسید، از نیروهای اتریش شکست خورد. ناپلئون با احساس این شکست، از نیروهایش خواست تا هنگامی که اوضاع برای حملۀ دوباره به اتریش آماده می‌شود، از میان آن مردم جاسوسی پیدا کنند تا اخبار جبهۀ دشمن را به آنان برساند. سرانجام به جاسوسی دست یافتند که در مناطق مرزی به عنوان قاچاقچی کار می‌کرد که در این امر آنان را همکاری کرد و اطلاعاتی علیه ارتش اتریش به آنان داد.

هنگامی که جاسوس به هدف گرفتن مزد خویش نزد نیروهای فرانسوی آمد، ناپلئون مبلغی پول به سوی وی انداخت.
مرد گفت:
اجازه می‌خواهم تا شرف مصافحه با حضرت امپراتور را داشته باشم.
ناپلئون به وی گفت:
برای کسانی همانند تو، پول خوب است؛ اما من هرگز با کسی که به وطن و سرزمینش خیانت کند، مصافحه نخواهم کرد.

این قصۀ پرغصۀ تلخی است که ما همه‌روزه آن را زندگی می‌کنیم.
به راستی که قلعه‌های بزرگ، فقط از داخل سقوط می‌کنند.


#این_روزها
@DrSharqawi

‍ هشتم جنوری

در چنین روزی از سال ۱۹۵۹ میلادی، «شارل دو گل» مسؤولیت ریاست جمهوری فرانسه را به دوش گرفت.

ژنرال شارل دو گل، نظامی و سیاست‌مدار اهل فرانسه بود که در جریان جنگ جهانی دوم رهبری فرانسه آزاد و پس از آن برای ده سال ریاست جمهوری فرانسه را بر عهده داشت.

شارل دو گل با آنکه از خلال صندوق‌های رأی به این سمت رسید؛ اما وی مردی بود که سابقۀ نظامی داشت. او کسی بود که نیروهای فرانسه را در نبرد آزادسازی فرانسه از زیر یوغ نازی‌های آلمان، رهبری می‌کرد. همچنان وی ریاست حکومت فرانسۀ آزاد را که بعد از سقوط فرانسه به دست نیروهای هتلر ایجاد نموده بودند، به عهده داشت.

در حقیقت شارل دو گل با ویژگی ملی‌گرایی و اندیشۀ استعماری‌اش که در اشغال سرزمین‌های دیگران و به سرقت بردنِ هست و بودشان حرجی نمی‌دید، شخصیت بی‌نظیری بود. وی چندین کتاب در زمینۀ استراتیژی و خرد سیاسی دارد که تاکنون یا در دانشکده‌های حقوق و علوم سیاسی دانشگاه‌ها تدریس می‌شوند و یا هم در تحقیق و پژوهش از آن‌ها بهره برده می‌شود.

شارل دو گل باور داشت که اقتصاد، بزرگترین محرک کشورها و بر افروزندۀ آتش نبردهاست.
زندگی سیاسی دو گل ثابت می‌سازد آنانی که در بعد بیرونی جنگ‌ها پیروز می‌شوند، به زودی از داخل کشور خویش سقوط می‌کنند.

در باب شگفتی‌های زندگی وی گفته‌اند: شارل دو گل در اثنای دیدارش از شهر لیل، همراه همسرش «ایفون» وارد رستورانی شد تا شامی تناول نماید. هنگام ورود، صاحب رستوران به آنان خوش‌آمد گفت و به خوبی از آنان استقبال نمود و از شارل دو گل اجازه خواست تا لحظاتی با همسرش گفتگو کند. هنگامی که ایفون بر سر میز غذاخوری نزد دو گل حاضر شد، به وی گفت رئیس رستوران، هم کلاسی دوران درس وی بوده است. صاحب رستوران همچنان به ایفون خاطرنشان ساخته بود که وی دران زمان، شیفتۀ ایفون بوده است؛ اما این جسارت را به خود ندیده تا وی را از عشق خویش مطلع سازد.

دو گل هنگامی که این سخن را از همسرش شنید، در حالی که تبسم به لب داشت، به وی گفت: اگر وی آن زمان احساس خویش را با تو در میان می‌گذاشت، اکنون تو همسر یک رستوران دار می‌بودی.
همسرش در جواب دو گل به وی گفت: اگر وی آن زمان احساسش را با من در میان می‌گذاشت، اکنون رئیس جمهور فرانسه می‌بود.

جان سخن اینکه؛ اگر رئیس جمهور یک کشور هم بودی، هرگز با زنان شوخی مکن.


#این_روزها
@DrSharqawi

من نخستینِ خطاکارانم، اما دوست دارم که به تو نزدیک باشم ای خدا.
پس مرا از قربت و نزدیکی خودت محروم نگردان!

✍️ ادهم شرقاوی

✈️🩵 http://t.me/DrSharqawi

ــــــــــــــــــــــــــــــــ
‍ پنجم جنوری

در چنین روزی از سال ۱۹۹۶ میلادی، فلسطین یکی از بهترین فرزندان خویش را از دست داد و با از بین رفتن او، اسرائیل یکی از بزرگ‌ترین دشمنان خویش را از میان برداشت و نفس راحتی کشید.
او، یحیی عیاش بود؛ یا چنانچه دوستانش می‌گفتند: «مهندس یحیی عیاش» و یا هم «دشمن شماره یک» طوری که دشمن از وی تعبیر می‌نمود.

یحیی عیاش از فعالان در حوزۀ الکترونیک و عضو شاخۀ عزالدین قسام بود که به تاریخ پنج ژانویۀ ۱۹۹۶ به اثر بمبی که توسط سازمان جاسوسی اسرائیل در گوشی تلفن همراهش کار گذاشته بودند، به شهادت رسید.

با شهادت یحیی عیاش، تلاویو را موجی از شادی و سرور فرا گرفته بود؛ حالانکه فلسطین به سوگ او اشک می‌ریخت؛ چون با شهادت وی، قامت مردی بر زمین افتاده بود که اسرائیل با همه توش و توانش از وی می‌ترسید؛ ترسی که هیچ ارتشی با عِده و عُده‌اش، بر اسرائیل به وجود نیاورده بود. اما دشمن به زودی دانست که یحیی عیاش، یک فرد نبود؛ بلکه وی یک اندیشه بود و اندیشه‌ها هرگز نمی‌میرند.
یاد یحیی عیاش همیشه ماندگار بوده و جاودان خواهد بود؛ تا ابد و تا همیشه. این زمین و سرزمین، هرگز مبارزان و جنگاوران سلحشور خویش را فراموش نخواهد کرد.

عیاش انسانی آرام، خوش‌سیما، حافظ قرآن، درس‌خوان و درس‌دان بود. شخصیتی که در هیچ داستان و رمانی شبیه وی نمی‌یابیم؛ زیرا وی شخصیتی خیالی نبود که زادۀ تخیل باشد؛ بلکه شخصیتی حقیقی بود که از همه این ویژگی‌ها برخوردار بود.
عیاش انتظار نداشت کسی در باره‌اش چیزی بنویسد؛ زیرا خود درباره‌اش به دست خویش، نه با قلم که با خون خود نوشت.
او به اهداف و آرمان‌هایش ایمان داشت و برای آن‌ها زندگی کرد و در راه‌شان جان داد.

«الکس فیشمان» موضوعی با عنوان «سرگذشت محبتی که مهندس با ماشین‌های اسرائیلی زندگی می‌کرد.» در بارۀ وی نوشته است.

عیاش در رشته مهندسی برق درس خواند؛ اما در آن رشته کار نکرد و همیشه تحت تعقیب و در حال گریز بود؛ تا جایی که به همایش فارغ‌التحصیلی خویش نیز شرکت نکرد. اما در رشته‌ای دیگر مشغول به کار بود؛ وی روی مواد منجره کار می‌کرد و بمب‌های ساخته شده از آن را مهندسی می‌نمود و با جابجا کردن‌شان در اتوبوس‌ها و ماشین‌های اسرائیلی، با آنان کاری می‌کرد که در دل روز ستارگان آسمان را ببینند!

یحیی عیاش نمونه‌ای والا از یک انسان دوراندیش و عالِمِ عامل بود. شخصی همانند او، می‌توانست در بهترین شرکت وظیفه بگیرد و یا خود شرکت و اکادمی‌ای تأسیس کند و به دور از صفیر تیر و تعقیب و گریز و خواب در مغاره‌ها، به بهترین شکل ممکن زندگی کند؛ اما وی چنین کاری نکرد؛ زیرا او می‌دانست که جنگ و مبارزه با اشغالگر، پیش از آنکه جنگِ تیر و تفنگ و انفجار باشد، جنگ عقل و اندیشه و عزت و شرافت است.
وی به میزانی خردمند و دارای درک و دانش و اندیشه بود که او را در صف‌های نخست مبارزه و به عنوان پیش‌قراول نبرد در مقابل دشمن قرار دهد.
روحش شاد و راهش پر رهرو!

✍️ ادهم شرقاوی


#این_روزها
✈️🔵 @DrSharqawi

دوست من، سلام بر تو!

دنیا ما را از هم دور کرده و هر کدام‌مان را در سرزمینی قرار داده است.
حتی اجازه نداد هوایی که از ریه‌های تو گذشته را تنفس کنم یا نسیمی که تو را نوازش کرده و با بوی تو به من رسیده را ببویم.
آه که عاشقان دل‌هایشان را با رایحه‌ها و بوها شاد می‌کنند!
چنانکه یعقوب علیه‌السلام گفت: «من بوی یوسف را حس می‌کنم!».
ای یوسف زیبا، مهربان و لطیف من،
ای کاش قدرتی داشتم تا تو را نزد خود نگه می‌داشتم و از رنج این جدایی جانکاه، هم خودم و هم تو را رها می‌کردم!
اگر اختیار داشتم، نمی‌گذاشتم تو را به سرزمین دورافتاده‌ای بیندازند.
چون هر جایی که تو نباشی، برای من غریبه است!

اگر دست من بود، وقتی تو را به چاه سر راه انداختند، پیش از آنکه کاروانیان برسند، خودم دلو را می‌انداختم و تو را بیرون می‌آوردم و هرگز تو را به بهای ناچیزی نمی‌فروختم!
چرا که تمام دنیا در ازای تو بهای ناچیزی است دوست من!

تو را نجات می‌دادم، به آغوش می‌کشیدم و می‌گفتم: «نگران نباش، من اینجا هستم!».
روح خسته‌ات را از اشک‌های تلخ دوری پاک می‌کردم و به تو می‌گفتم: «من همۀ برادرانت هستم، جای آن‌هایی که تو را تنها گذاشتند!
من مادرت هستم که دلش برایت پرپر می‌زند،
من پدرت هستم که از داغ فراقت شکسته است».
من همۀ این‌ها هستم، چون محبتم به تو از محبت همۀ آن‌ها بیشتر است!

اگر دست من بود، نمی‌گذاشتم درها را به رویت ببندند.
نمی‌گذاشتم تو را متهم کنند؛ چون تو نزد من از هر اتهامی پاک و مبرا هستی!
تو کسی هستی که در پاکی و شایستگی‌ات هیچ شکی ندارم.

اگر دست من بود، در زندان غربت کنارت می‌بودم تا دلجویی‌ات کنم؛ چون غربت خودش یک زندان است دوست من، به خدا که زندان سختی است!
من خوشه‌های سبز تو می‌شدم و نمی‌گذاشتم خشکی و پژمردگی به تو برسد.

دوست من،
باور کن وقتی به تو می‌گویم کافی است تنها یک نفر از زندگی‌ات برود تا خود را غریبه ببینی و احساس کنی که درونت مانند سیاه‌چاله‌ای خالی و تهی شده که حتی اگر یک سیاره را کامل ببلعی، باز هم سیر نمی‌شود!
یک نوع گرسنگی و دلتنگی‌ای هست که فقط یک نفر می‌تواند آن پر کند و تسکین دهد و من گرسنه و دلتنگ تو هستم.

#و_سلام_بر_قلبت ❤️

✍️ نبشته: د. ادهم شرقاوی
📝 ترجمه: خلیل الرحمن خباب

✈️🔵 t.me/DrSharqawi

خدایا، من همان کسی هستم که هیچ راه و چاره‌ای ندارم.
پس امورم را با دست حکمتت تدبیر فرما!

✍️ ادهم شرقاوی

✈️🩵 http://t.me/DrSharqawi

دوستدار واقعی همواره نام محبوبش را به زبان می‌راند و از ذکر آن لذت می‌برد. هر بار که نام او را می‌گیرد، خود را در دنیای متفاوتی احساس می‌کند؛ دنیایی سرشار از شادی، مسرت و سعادت.
محمد (ﷺ) که زیباترین نام‌های بشر و عزیزترین محبوب دل‌های عاشقان و دلدادگان است، با ذکر نام او و درود بر روان پاک و مطهرش، دل‌ها پر از نور و رحمت و جان‌ها مملو از طراوت و طلاوت می‌گردد.

✍️ خلیل الرحمن خباب

▪️ برای آگاهی بیشتر از فضایل درود، این رساله را دانلود کنید
https://t.me/Khademulislam/1115

من تو را نافرمانی می‌کنم و سپس شتابان به‌سوی تو می‌آیم، چرا که دوستدار واقعی حتی اگر بی‌وفایی و نافرمانی کند، هیچ‌گاه از کسی که او را دوست دارد بی‌نیاز و دست‌بردار نمی‌شود.
و من تو را از ته دلم دوست دارم ای خدا!

✍️ ادهم شرقاوی

✈️🩵 http://t.me/DrSharqawi

(۲۴)
«نخواستیم که او را به انجام دو کار همزمان وادار نماییم!».

در کتاب «حلیة الأولیاء» از اصفهانی رحمه‌الله آمده که ابوقلابه می‌گوید:
«مردی وارد خانۀ سلمان رضی‌الله‌عنه شد و دید که او خمیر می‌کند و در آن زمان امیر مدائن بود.
مرد از او پرسید: «ای ابوعبدالله، این چه کاری است که می‌کنی؟».
سلمان رضی‌الله‌عنه پاسخ داد: «خدمتکار را برای کاری فرستاده‌ایم و نخواستیم که او را به انجام دو کار همزمان وادار نماییم!».
اگر به خدمتکار خانه وظیفه‌ای می‌دهید، کارهایی را به او محول کنید که توان انجامش را دارد.
اگر کارش بیشتر از توانش باشد، خودتان دست به کار شوید و کمکش کنید؛ زیرا این‌کار نشانۀ رحمت و مهربانی است!
کارمندانی که نزد شما کار می‌کنند، بردۀ شما نیستند؛ پس با آن‌ها با مهربانی و احترام برخورد نمایید!
دانش‌آموزان‌تان ظرف‌هایی برای پر کردن تکالیف نیستند؛ یک تمرین خانگی کافی است تا کتاب را باز کرده و درس را مرور کنند.
اگر قرار باشد همۀ تمرین‌ها در خانه حل شود، پس مدرسه برای چیست؟
اگر هر معلمی از دانش‌آموزان بخواهد که تمام تمرین‌های درس را در خانه انجام دهند، پس این کودکان چه وقت استراحت می‌کنند، کی بازی خواهند کرد و چه زمانی با خانواده‌هایشان بیرون می‌روند؟
شما گاهی‌اوقات یک خانوادۀ کامل را به بند می‌کشید و فکر می‌کنید که
کار خوبی انجام می‌دهید، سپس می‌آیید و شکایت می‌کنید که کودکان از مدرسه بیزارند.
اگر آن‌ها با چنین وضعیتی باز هم مدرسه را دوست داشته باشند، احمق هستند!

📚 پیام‌هایی از صحابه رضی‌الله‌عنهم
✍️ نبشته: د. ادهم شرقاوی
📝 ترجمه: خلیل الرحمن خباب

#پیام‌هایی_از_صحابه

✈️🩵 http://t.me/DrSharqawi

پروردگارا، من از آنِ تو هستم، پس مرا به خودم بازنگردان!

✍️ ادهم شرقاوی

✈️🩵 http://t.me/DrSharqawi

الله متعال تنها در مساجد نیست، هرچند که برترینِ مکان‌هاست؛ بلکه خداوند در نزد مردم نیز حضور دارد!


#پیام‌هایی_از_پیامبرﷺ

✈️🔵 http://t.me/DrSharqawi

الحمدلله انتشارات شیخ الاسلام احمد جام چاپ این کتاب را نیز به دوش گرفت.
دعا کنید که به یاری پروردگار بتوانم هرچه زودتر ترجمه‌اش را کامل و بی‌نقص به پایان برسانم.

درود و صلوات، ذکر عاشقان و آرامش دلِ خستگان است. این کلام نورانی، دریای مهر الهی را در جان‌ها جاری می‌کند و غبار دنیا را از آیینۀ دل می‌زداید. کسی که بر پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وسلم درود می‌فرستد، گوهر وجود خویش را در هاله‌ای از نور و رحمت جای می‌دهد، گوی‍ی نامش را در دفتر عاشقان و دلدادگان خدا و پیامبرش حک کرده است.

✍️ خلیل الرحمن خباب

▪️ برای آگاهی بیشتر از فضایل درود، این رساله را دانلود کنید
https://t.me/Khademulislam/1115

الحمدلله از چاپ برآمد!

ان‌شاءالله به‌زودی آدرس فروشاتش خبر داده می‌شود.

دوست من، سلام بر تو!

گمان نکن که جدایی و فراق آسان است؛ زیرا اگر چنین می‌بود، سالی که خدیجه رضی‌الله‌عنها درگذشت، «عام‌الحزن»؛ یعنی «سال غم» نامیده نمی‌شد.
هیچ‌کسی توان از دست دادن عزیزانش را ندارد، حتی اگر پیامبر باشد!
تازه این غم [از دست‌دادن خدیجه رضی‌الله‌عنها]، تنها غم یک‌ساله نبود که بگذرد و فراموش شود، بلکه پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وسلم تا پایان عمرشان او را به یاد داشتند.
برخی افراد همیشه جای خالی‌شان را در زندگی‌تان خواهند گذاشت [و هیچ‌کسی نمی‌تواند جای آن‌ها را پر کند]!

دوست من، ما از گوشت و خونیم!
رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم که فرمودند:
«خدایا، مرا در آنچه که اختیارش را ندارم مؤاخذه نکن!»،
منظور آن‌حضرت صلی‌الله‌علیه‌وسلم قلبشان بود.
پس دلداری‌ات را از کسی بگیر که شایستۀ تسلی‌دادن است!

دوست من، تو امشب تنهایی!
تنها، مانند خانۀ متروکه‌ای که ساکنانش آن را ترک کرده‌اند، مانند ایستگاه قطاری قدیمی، مانند درختی بر فراز کوه که کسی زیر سایه‌اش نمی‌نشیند!
وضو می‌گیری، دو رکعت نماز می‌گذاری و دستت را بر سینه‌ات می‌گذاری، و می‌گویی: «خدایا، قلبم!».
در آن لحظه تنها چیزی که به یادت می‌آید، سخن پروردگارت است که فرمود: ﴿قُلْنَا لَا تَخَفْ﴾؛ «گفتیم نترس!».
پس همه‌چیز را به دست خدا می‌سپاری و می‌دانی که هرچه او از تو گرفته، از روی حکمت بوده و او حتی از خودت هم به تو مهربان‌تر است و همۀ تقدیراتش سراسر خیر است، اگرچه که باعث ناراحتی‌ات شود!

دوست من، بر خودت چیره شو و ثابت‌قدم باش!
تو حق نداری که خم شوی؛ چون شاید خدا خواسته که تو بدون اینکه خودت بدانی، الگوی پایداری دیگران باشی.
شاید خیلی‌ها خواستند که تسلیم شوند، اما وقتی تو را استوار دیدند، استوار ماندند!
کسانی را به یاد آور که تو را تکیه‌گاه و پشتوانۀ خود می‌دانند، آنانی که به دید احترام به تو نگاه می‌کنند و آن‌هایی که سنگین‌ترین امانت‌ها، یعنی روح‌هایشان را به تو سپرده‌اند.
این‌ها را به یاد آور تا این سختی‌ها برایت آسان‌تر شود؛ هرچند که به خدا سوگند آسان نخواهد شد!

#و_سلام_بر_قلبت ❤️

✍️ نبشته: د. ادهم شرقاوی
📝 ترجمه: خلیل الرحمن خباب

✈️🔵 t.me/DrSharqawi

الله متعال بنده‌اش را با نزدیک‌ترین افراد زندگی او مورد امتحان قرار می‌دهد تا به او نشان دهد که انسان‌ها حتی از عزیزترین‌هایشان هم جدا می‌شوند، اما خداوند کسی که دوست دارد را هرگز رها نمی‌کند!

✍️ ادهم شرقاوی

✈️🩵 http://t.me/DrSharqawi

مهم‌ترین درسی که از تاریخ آموختم این است که الله متعال به باطل مهلت می‌دهد تا اوج بگیرد؛ زیرا می‌خواهد سقوط سخت و سهمگینی برایش رقم بزند.
و حق را به‌آرامی می‌رویاند؛ زیرا می‌خواهد آن را محکم و استوار گرداند.
داستان موسی علیه‌السلام و فرعون در هر عصری تکرار می‌شود؛ همان فرعونی که با نخوت و تکبر می‌گفت: «من پروردگار برتر شما هستم!»، در برابر دیدگان کودکی غرق شد که روزی در قصر او به خاطر شیر گریه می‌کرد!

✍️ ادهم شرقاوی

✈️🩵 http://t.me/DrSharqawi

دوست من، سلام بر تو!

روزی، تابعی بزرگوار عبدالله بن محیرز رحمه‌الله وارد مغازه‌ای شد تا لباسی بخرد.
مردی که او را می‌شناخت، به صاحب مغازه گفت:
«این ابن‌محیرز است، فقیه و عابد ما! پس با او خوب معامله کن!».
ابن‌محیرز رحمه‌الله خشمگین شد، لباس را انداخت و گفت: «ما با پول‌مان خرید می‌کنیم، نه با دین‌مان!».

ابن‌کثیر رحمه‌الله می‌گوید:
«ابوعبدالله اصفهانی هیچ‌گاه نان خود را از یک نانوا و سبزی خود را از یک سبزی‌فروش نمی‌خرید.
تنها از کسانی خرید می‌کرد که او را نمی‌شناختند!
او می‌گفت: «می‌ترسم به خاطر دینم به من تخفیف دهند و از کسانی باشم که دین‌شان را وسیلۀ امرار معاش کرده‌اند!».

دوست من،
بدترین لقمه‌ای که انسان می‌خورد، لقمه‌ای است که در ازای دینش به دست می‌آورد!
و چه بسیارند کسانی که به وسیلۀ دین‌شان امرار معاش می‌کنند!
چه خانه‌های مجللی که بهایش عقیدۀ کاملی بوده و چه ماشین‌های گران‌قیمتی که بهایش فتواهای غلطی بوده که با تحریف دین صادر شده‌اند.
خداوند امام شافعی را رحمت کند که می‌فرمود: «اینکه از رقصیدن کسب درآمد کنم، برایم بهتر است از اینکه به وسیلۀ دینم ارتزاق کنم!».

دوست من،
به اشک‌های واعظ نگاه نکن، قبل از اینکه ببینی کجای میدان حق و باطل ایستاده است!
فصاحت و بلاغت خطیب زاهد تو را فریب ندهد، پیش از آنکه حال و رفتار او را ببینی!
درست است که باید حرف حق را حتی از دروغگو هم بپذیریم، اما به این معنا نیست که انسان، ساده‌لوح باشد و به‌راحتی فریب بخورد!

#و_سلام_بر_قلبت ❤️

✍️ نبشته: د. ادهم شرقاوی
📝 ترجمه: خلیل الرحمن خباب

✈️ t.me/DrSharqawi

وقتی موضوع رابطۀ خداوند متعال با بنده‌اش باشد، الله متعال ذات مهربان، بخشنده و آمرزنده است. اما زمانی که موضوع حقوق بندگان و اموال عمومی باشد، الله متعال ذات عادل و دادگر است و از عدالت اوست که حقوق مخلوقات را به صاحبانشان بازگرداند. پس مواظب حقوق فردی و عمومی مردم باشید و مبادا کسی فکر کند که دزدیدن یک صندلی از یک شخص حرام است، اما برداشتن آن از یک پارک عمومی که صاحب مشخصی ندارد، حلال است. کاملاً برعکس، این صندلی که از پارک عمومی برداشته می‌شود، متعلق به همۀ مردم است و دزدیدن آن، به‌مثابۀ دزدیدن از همۀ مردم است!

✍️ ادهم شرقاوی

✈️🩵 http://t.me/DrSharqawi

درود بر پیامبر عزیز و نازنین‌مان صلی‌الله‌علیه‌وسلم، چراغ هدایت در تاریکی‌های جهان است.
هربار که بر ایشان درود می‌فرستیم، نسیم خوشبویی از باغ بهشت روح‌مان را نوازش می‌کند و به قلب‌مان تسکین می‌دهد.
فرشتگان الهی این درودها را به بارگاه پروردگار می‌برند و برکت‌ها و رحمت‌های بی‌کرانی مبدل می‌سازند.

✍️ خلیل الرحمن خباب

▪️ برای آگاهی بیشتر از فضایل درود، این رساله را دانلود کنید
https://t.me/Khademulislam/1115

حالا می‌توانید کتاب «گفتارهای دلنشین» (گزیده‌های طلایی از سخنان دکتر ادهم شرقاوی) را از ولایات ذیل به‌دست آورید:
- کابل، ده افغانان، جادۀ آسمایی، آسمایی پلازا، منزل اول، انتشارات سعید، شمارۀ تماس و واتساپ:
+93730200700

- هرات، روبه‌روی دروازۀ دانشگاه هرات، انتشارات قدس، شمارۀ تماس و واتساپ:
+93798194990

- بدخشان، چهار راهی دشت کرخ، کتاب‌فروشی امانی، شمارۀ تماس و واتساپ:
+93797771380

برخی پایان‌ها همانند قهوه تلخ‌اند، اما همان تلخی شما را بیدار و هوشیار می‌سازد!

✍️ ادهم شرقاوی

✉️🩵 http://t.me/DrSharqawi

حسان بن ثابت رضی‌الله‌عنه نه در زمان جاهلیت شمشیر برکشید و نه در اسلام، و در هیچ جنگی شرکت نکرد؛ اما خداوند او را بهره‌ای از شاعری بخشید و او با قصایدش از اسلام دفاع کرد، دفاعی که از شمشیر خالد بن ولید رضی‌الله‌عنه چیزی کم نداشت. هر دوی آن‌ها اسلام را به‌وسیلۀ آنچه که خداوند به آن‌ها عطا کرده بود، یاری کردند!
به استعداد و موهبتی که خداوند متعال نصیب‌تان کرده بنگرید، خواهید دید که سنگری از سنگرهای اسلام چشم‌به‌راه است تا شما از آن پاسداری کنید. پس در همانجا باشید؛ زیرا جایگاه واقعی شما همان جایی است که خداوند شما را برای آن آفریده است!

✍️ ادهم شرقاوی

✉️🩵 http://t.me/DrSharqawi

مطمئن باشید آنچه را که خداوند متعال اراده کند، هیچ انسانی نمی‌تواند مانعش شود!

✍️ ادهم شرقاوی

✉️🩵 http://t.me/DrSharqawi

مقداری از تعارف‌ها کم کنید و بگذارید که انسان‌های بد در آیینۀ کردارشان، بدبودن خود را درک کنند!

✍️ ادهم شرقاوی

✉️🩵 http://t.me/DrSharqawi

رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم با بعثت جهان‌افروزشان، رحمت بی‌کران الهی را برای جهانیان به ارمغان آوردند.
درود فرستادن بر ایشان نه تنها عبادت است، بلکه وسیله‌ای برای نزدیکی به خالق یکتا و بی‌همتاست و باعث پالایش روح از زنگارهای دنیوی می‌شود.
هرگاه نام مبارک ایشان برده می‌شود، دل‌ها آرام می‌گیرد و جان‌ها روشن می‌شود.

✍️ خلیل الرحمن خباب

▪️ برای آگاهی بیشتر از فضایل درود، این رساله را دانلود کنید
https://t.me/Khademulislam/1115

دل‌های من و شما نازک و حساس‌اند که با یک کلمه روشن می‌شوند و شاد می‌گردند و با یک کلمه خاموش می‌شوند و می‌شکنند.
پس مهربان باشید و به دل‌های همدیگر رحم کنید!

✍️ ادهم شرقاوی

✉️🩵 http://t.me/DrSharqawi

کسی که همواره تلاش می‌کند، خداوند او را ناامید نمی‌سازد.
به شفا امیدوار باشید، مادامی که به دنبال درمان هستید.
به رزق و روزی اعتماد کنید، تا وقتی که دست از تلاش برنداشته‌اید.
به گشایش دل ببندید، مادامی که از تقدیرتان راضی هستید.
به اجابت ایمان داشته باشید، تا وقتی که دعا می‌کنید، می‌طلبید و پافشاری می‌کنید.
از درگاه او دور نشوید!
شتاب و عجله‌تان شما را در میانۀ راه ناامید و منصرف نسازد.
وقتی که نور امید نزدیک است، از حرکت بازنایستید و توقف نکنید.
به حرکت و تلاش‌تان ادامه دهید؛ زیرا ان‌شاءالله صبح آرزوهایتان در راه است!

✍️ ادهم شرقاوی

✉️🩵 http://t.me/DrSharqawi

پروردگارا،
ای ذاتی که دگرگون‌کنندۀ اوضاع، شرایط و احوال هستی و ای کسی که عزیز و غالبی و به هرکس که بخواهی عزت می‌دهی و هرکسی را که بخواهی ذلیل می‌گردانی!
ای کردگار بی‌همتا و ای ذات قادر و توانا، همۀ قدرت، بزرگی و عظمت از آن توست!
پروردگارا،
همان‌گونه که با فتح سرزمین شام و سوریه دل‌های مسلمانان را شاد کردی، با فتح سرزمین مقدس فلسطین و سرزمین وحی الهی (مکه و مدینه) به‌دست مسلمانان واقعی و حاکمان عدالت‌پیشه، دل‌های ما را شاد و خنک گردان!

✍️ خلیل الرحمن خباب

🌐🩵 @Khademulislam

#نبشته_ها

{فَقُطِعَ دابِرُ الْقَوْمِ الَّذينَ ظَلَمُوا وَالْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمينَ}

«پس ریشۀ گروه ستم‌کار بریده شد، و سپاس خدایی را که پروردگار جهانیان است».

🌐🩵 @Khademulislam

#ویدیوها

«نفرتت نباید ویرانگر باشد!».

در کتاب «الأدب المفرد» امام بخاری آمده که عمر بن خطاب رضی‌الله‌عنه می‌فرماید:
«محبتت نباید به شیفتگی و جنون برسد و نفرتت هم نباید ویرانگر باشد!».
وقتی کسی را دوست دارید، همۀ عقل خود را کنار نگذارید؛ چرا که دل‌ها تغییر می‌کنند و همواره محتاط باشید؛ زیرا گاهی انسان از همان جاهایی آسیب می‌بیند که آن را امن و امان می‌پنداشت.
کسانی که ده شمع روشن کردند، در نهایت حتی انگشتی هم برای گاز گرفتن از شدت پشیمانی نیافتند!
همچنین وقتی از کسی نفرت دارید، جایی برای آشتی باقی بگذارید؛ زیرا شرایط و موقعیت‌ها تغییر می‌کنند.
بسیاری از کسانی که دشمنی کردند و در راه خار پاشیدند، سرانجام خودشان پا برهنه بازگشتند.
پس همۀ پل‌های ارتباطی را از بین نبرید، شاید روزی به یکی از آن‌ها نیاز پیدا کنید.
و در بلندساختن دیوارها زیاده‌روی نکنید، شاید روزی نیاز داشته باشید که خودتان از آن‌ها بالا بروید!

📗 پیام‌هایی از صحابه رضی‌الله‌عنهم
✍️ نبشته: د. ادهم شرقاوی
📝 ترجمه: خلیل الرحمن خباب

#پیام‌هایی_از_صحابه

✉️🩵 http://t.me/DrSharqawi

امام بخاری و امام مسلم رحمهماالله از عقبه بن عامر رضی‌الله‌عنه روایت می‌کنند که رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم فرمودند:
«از وارد شدن بر زنان بپرهیزید!».
مردی از انصار گفت: «ای رسول خدا، نظرتان در مورد نزدیکان شوهر چیست؟».
فرمودند: «نزدیکان شوهر به منزلۀ مرگ است!».
یکی از موضوعات تاسف‌بار و دردآور امروزی، ساده‌انگاری و بی‌مبالاتی به روابط خویشاوندی و خانوادگی است!
برادرم، دختر کاکا و دختر مامایتان خواهر شما نیستند و خواهرم، پسر کاکا و پسر مامایتان برادر شما نیستند!
برادرم، دختر عمه و دختر خاله‌تان خواهر شما نیستند و خواهرم، پسر عمه و پسر خاله‌تان برادر شما نیستند!
برادرم، خواهر همسرتان خواهر شما نیست و خواهرم، برادر شوهرتان برادر شما نیست!
فرق بزرگی وجود دارد در بین صله رحمی که اسلام عزیز بدان دستور داده و برای آن اجر و پاداش تعیین نموده و شرایط و حدودی مشخص کرده و در بین این آزادی بی‌قید و شرط و ساده‌انگاری بی‌دلیل که اصلاً در دایرۀ صله رحم داخل نمی‌شود!

پروردگارا، من این موضوع را ابلاغ کردم، پس تو شاهد باش!

✍️ نبشته: د. ادهم شرقاوی
✍️ ترجمه: خلیل الرحمن خباب

✉️ 🩵 http://t.me/DrSharqawi

درود فرستادن بر رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم، پلی است که میان خاک و افلاک کشیده شده و هر بار که نام او را به محبت و ادب یاد کنیم، نور ایمان در دل‌هایمان افزون‌تر می‌گردد. پس چه نیکوست که هر لحظه، این هدیۀ آسمانی را بر زبان جاری سازیم و از برکات بی‌پایانش بهره‌مند شویم!

✍️ خلیل الرحمن خباب

▪️ برای آگاهی بیشتر از فضایل درود، این رساله را دانلود کنید
https://t.me/Khademulislam/1115

✅✅ کتاب و رسالۀ زیبا را از طریق لینک زیر دانلود و مطالعه نمایید
⬇️⬇️⬇️

👉🩵 t.me/Khademulislam/874

قرآن به ما خبر داد:
زنی سالخورده و نازا باردار شد.
دختری مجرد و پاکدامن، فرزندی به دنیا آورد.
چاقو نبرید.
آتش نسوزاند.
ماهی، بنده‌ای را بلعید ولی او را هضم نکرد.
شتری از دل صخره بیرون آمد.
ماه دو نیم شد.
نوزادی سخن گفت.
دریا شکافته شد.
خداوند می‌خواهد به ما بگوید که او پروردگار ناممکن‌هاست. ❤️

✍️ ادهم شرقاوی

✉️ 🩵 http://t.me/DrSharqawi

درود بر کسانی که به‌جای دروغ‌گفتن، از جواب‌دادن عذرخواهی می‌کنند!

✍️ ادهم شرقاوی

✉️🩵 http://t.me/DrSharqawi

🔡 خر آسیاب

حکایت شده که یکی از والیان برای بررسی وضعیت مردم از مناطق تحت فرمان خود دیدار می‌کرد. او به آسیابی رسید و دید خری به سنگ آسیاب بسته شده و همراه با چرخش سنگ می‌چرخد و گندم‌ها را آسیاب می‌کند، در حالی که صاحب آسیاب زنگی را به گردن خر آویزان کرده بود!
والی از این کار صاحب آسیاب تعجب کرد و دستور داد که او را به حضورش بیاورند.
وقتی مرد نزد والی آمد، او پرسید: «چرا زنگوله‌ای را به گردن خر آویخته‌ای؟».
مرد پاسخ داد: «ای امیر، من کارهای زیادی دارم و نمی‌توانم همیشه بنشینم و مراقب کار کردن خر باشم. بنابراین زنگوله‌ای به گردنش آویختم؛ تا وقتی صدای زنگوله را می‌شنوم، می‌فهمم که خر در حال چرخیدن است و سنگ آسیاب نیز می‌چرخد و دانه‌ها آسیاب می‌شود!».
والی گفت: «اگر خر از چرخیدن بازایستد و فقط گردنش را تکان دهد تا زنگوله صدا دهد، چه می‌کنی؟».
مرد با لبخندی گفت: «خداوند تو را حفظ کند، ای سرور من! اگر چنین فکری به ذهنش خطور می‌کرد، دیگر خر نبود؛ بلکه والی شهر می‌شد!».

📗 حکایات کوتاه و آموزنده
✍️ نبشته: دکتر ادهم شرقاوی
✍️ ترجمه: خلیل الرحمن خباب

📱 http://t.me/DrSharqawi

#حکایات_کوتاه_و_آموزنده

عزیزانی که معمولاً از واتساپ استفاده می‌کنند، می‌توانند مطالب این کانال و مطالب مفید دیگری را از کانال واتساپ ذیل دنبال نمایند:
https://whatsapp.com/channel/0029Va9OEEr9xVJZugSunF3h

عقیده‌تان را اصلاح کنید تا قلب‌تان نیز آرام گردد!
هر چیزی که برایتان خلق شده، هرگز از دست نخواهد رفت و هر چیزی که از دست رفته، اصلاً برای شما خلق نشده است!
این دنیا تقدیرهای نوشته شده است و شادی و خوشحالی فقط نصیب کسانی می‌شود که قناعت‌پیشه هستند.

✍️ ادهم شرقاوی

📱 http://t.me/DrSharqawi

یک‌سال گذشت، پس سپاس ای غزه!

۱- یک‌سال گذشت، پس سپاس ای غزه!
چون به ما آموختی که شورای امنیت یک جماعت خیالی، قانون بین‌المللی تنها مرکب روی کاغذ و منشور حقوق بشر نقطه‌های سیاهی است!

۲- یک‌سال گذشت، پس سپاس ای غزه!
چون به ما آموختی که این دنیا یک‌چشم است؛ به هر طرف که خواست چشم بینایش را می‌چرخاند و به هر سمتی که بخواهد، چشم کورش را؛ پس کودکان غزه مثل کودکان اوکراین نیستند!
آن‌ها مانند خودشان رومی هستند، اما ما... عرب هستیم!

۳- یک سال گذشت، پس سپاس ای غزه!
چون به ما آموختی که حق با زور گرفته می‌شود نه با خواهش و التماس. هیچ‌کس نخواهد آمد تا به تو بگوید: «حالت چطور است؟ من آنچه که می‌خواهی را به تو می‌دهم... اگر چیزی می‌خواهی، دستت را دراز کن و آن را علی‌رغم همۀ دنیا بگیر!».

۴- یک سال گذشت، پس سپاس ای غزه!
چون به ما آموختی که آزادسازی فلسطین از دریا تا رودخانه‌هایش ممکن است و آنچه که این‌بار رخ داد تنها یک «تمرین» کوچک است برای آنچه که در آینده اتفاق خواهد افتاد!

۵- یک‌سال گذشت، پس سپاس ای غزه!
چون به ما آموختی که اگر کسی اراده کند، می‌تواند و این مسئله هیچ‌وقت ربطی به امکانات نداشته، بلکه مربوط به اراده می‌شود.
چه کسی تصور می‌کرد که غزۀ محاصره‌شده بتواند سلاح‌های خود را بسازد، با آن‌ها بجنگد و دوستانش را قبل از دشمنانش شگفت‌زده کند؟

۶- یک‌سال گذشت، پس سپاس ای غزه!
چون به ما آموختی که نعمت‌ها را باید ارج نهاد؛ جایی که یک جرعه آب پاک یک آرزو، نان تازه یک دستاورد، حمام‌کردن یک نوع تجمل است که مانند استراحت در سواحل مالدیو لذت دارد و همچنین یک خانۀ بسیار کوچک از قصرهای دنیا ارزشمندتر است، به شرطی که بر سر ساکنانش فرو نریزد!

۷- یک‌سال گذشت، پس سپاس ای غزه!
چون به ما آموختی که شبه‌صحابه‌ها هنوز در میان ما زندگی می‌کنند. نوادگان خالد بن ولید رضی‌الله‌عنه با شجاعت به صفوف دشمن یورش می‌برند، نوادگان سعد بن ابی‌وقاص با دقت تیراندازی می‌کنند، نوادگان عکرمه رضی‌الله‌عنه هنوز بر مرگ بیعت می‌کنند و نوادگان قعقاع رضی‌الله‌عنه صدای‌شان در بین سپاه، قلب‌ها را متزلزل می‌سازد؛ می‌شنویم که می‌گویند: «بِسْمِ اللَّهِ الْغَالِبِ!»؛ «به‌نام خدایی که چیره و غالب است!».

۸- یک‌سال گذشت، پس سپاس ای غزه!
چون به ما آموختی که خنساء رضی‌الله‌عنها نمرده و ده‌ها هزار نسخه از او هنوز در میان ما زنده هستند و فرزندان خود را در راه خدا قربان می‌کنند، در حالی که صابر، شکیبا و راضی هستند و زبان حالشان می‌گوید: «اللّهُمّ خُذ من دماء أولادنا حتّى ترضى!»؛ «خدایا، خون‌های فرزندان ما را بگیر تا از ما راضی شوی!».

۹- یک‌سال گذشت، پس سپاس ای غزه!
چون به ما آموختی که وقتی مشکلات کودکان را تربیت می‌کند، آنان زودتر از هم‌سن‌وسالانشان بزرگ می‌شوند و قبل از آن‌ها به مقام مردانگی می‌رسند. گویا آن‌ها مانند پسربچۀ اصحاب اخدود هستند که خونش باعث بیداری قوم مؤمنی شد که همگی زنده‌زنده سوزانده شدند اما ایمانشان را ترک نکردند.
این دین با خون زنده می‌ماند و با اشک خاموش می‌شود. پس اشک‌هایتان را پاک کنید و شهیدان فردا را پرورش دهید!

۱۰- یک‌سال گذشت، پس سپاس ای غزه!
چون به ما آموختی که ایمان، عمل است نه کلمات. ما در تو کسی را ندیدیم که از قضا و قدر الهی ناراضی باشد. آن‌ها تکه‌های بدن عزیزانشان را جمع می‌کنند و خدا را شکر می‌کنند، با یک دست اشک‌هایشان را پاک می‌کنند و با دست دیگر به جمع‌آوری ادامه می‌دهند. ایمانشان سراسر قلبشان را فرا گرفته و بر اعمالشان نیز جاری شده است.

✍️ نبشته: دکتر ادهم شرقاوی
✍️ ترجمه: خلیل الرحمن خباب

📱 http://t.me/DrSharqawi

درود فرستادن بر رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم، نغمه‌ای است که قلب‌ها را آرام و ارواح را جلا می‌بخشد. هرگاه که زبان به صلوات گشوده شود، گویی عطری از گل‌های بهشتی در جان آدمی پراکنده می‌گردد. این ذکر شریف، نه تنها پیوند ما را با آن‌حضرت محبوب و عزیز دل‌ها مستحکم می‌کند، بلکه باران رحمت الهی را بر زندگی‌مان نیز جاری می‌سازد!

✍️ خلیل الرحمن خباب

▪️ برای آگاهی بیشتر از فضایل درود، این رساله را دانلود کنید
https://t.me/Khademulislam/1115

عمر بن خطاب رضی‌الله‌عنه  پیر مردی را دید که دستش فلج شده و از کار افتاده بود. از او در مورد دستش پرسید، مرد گفت:
«این به‌خاطر دعای بد پدرم اتفاق افتاد که در زمان جاهلیت در حقم دعای بد کرده بود».
عمر رضی‌الله‌عنه گفت:
«این اثر بددعایی پدران در حق فرزندان در زمان جاهلیت بوده، پس در اسلام چگونه خواهد بود؟!».

پای زمخشری قطع شده بود، از وی در این مورد پرسیده شد.
زمخشری گفت:
«این به‌خاطر بددعایی مادرم است که در کودکی گنجشکی را گرفتم، پایش را با نخ بستم؛ آن را محکم‌تر کردم تا اینکه پایش شکست!
مادرم آهی کشید و گفت: همان‌گونه که پای گنجشک را شکستی خداوند پای تو را قطع کند.
وقتی بزرگ شدم، برای طلب علم به‌سوی بخارا سفر کردم. [در مسیر راه] از مرکب افتادم، پایم بیرون شد و قطع گردید!».

✍️ ادهم شرقاوی

📱 http://t.me/DrSharqawi

کسی باشید که خداوند او را برای ترمیم قلب‌های شکسته مأمور می‌سازد، اگرچه که قلب خودتان بیشتر از دیگران شکسته باشد!

✍️ ادهم شرقاوی

📱 http://t.me/DrSharqawi

دوست من، من سیصدوشصت استخوان دارم و یک قلب، اما همه استخوان‌هایم را رها کردند و قلبم را شکستند!
ای کاش یکی از استخوان‌هایم را می‌شکستند و به قلبم آسیبی نمی‌رساندند تا با آن دوست‌شان می‌داشتم!

✍️ ادهم شرقاوی

📱 http://t.me/DrSharqawi

به حسن بصری رحمه‌الله گفته شد:
«چگونه از پروردگارمان حیا نکنیم در حالی که از گناه و معصیت توبه می‌کنیم، سپس دوباره آن را انجام می‌دهیم؛ باز توبه می‌کنیم و دوباره آن را مرتکب می‌شویم؟!».
فرمود:
«شیطان دوست دارد که با این‌چیزها بر شما پیروز شود، پس از توبه و استغفار خسته نشوید!».

✍️ ادهم شرقاوی

📱 http://t.me/DrSharqawi

هزاران جان ما و بهتر از ما
فدای تو که جان جان جانی

روز جمعه است؛ درود فرستادن بر محبوب دل‌ها و پیامبر خوبی‌ها را فراموش نکنیم!

▪️ برای آگاهی بیشتر از فضایل درود، این رساله را دانلود کنید
https://t.me/Khademulislam/1115

اینجا غزه است و این هم حال و روز آن‌ها!
از خانه بیرون رفته بود تا برای خانواده‌اش غذا پیدا کند، وقتی بازگشت آن‌ها را داخل کیسه‌های جسد پیدا کرد.
خدایا به آن‌ها رحم فرما!

✍️ ادهم شرقاوی

📱 http://t.me/DrSharqawi

گفتارهای دلنشین
(گزیده‌های طلایی از سخنان دکتر ادهم شرقاوی)

الحمدلله توسط انتشارات سعید در ولایت کابل به چاپ رسید.

در حال حاضر فقط از انتشارات مذکور می‌توانید آن را به‌دست آورید.

همواره این سخن عمر بن خطاب رضی‌الله‌عنه را به‌ خاطر داشته باشید که می‌فرماید:
«همۀ خیر و خوبی‌ها در رضایت و قناعت است، پس اگر توانستید رضایت داشته باشید و قناعت پیشه کنید و اگر توانش را نداشتید، شکیبا باشید!».

✍️ ادهم شرقاوی

📱 http://t.me/DrSharqawi

دوست من، جبران نزدیک است.
ان‌شاءالله ابرهای تابستان پراکنده می‌شود و از این غم چیزی نمی‌ماند جز خاطره‌ای که همیشه به شما می‌گوید: کسی که با خدا باشد، خدا همیشه با اوست!

✍️ ادهم شرقاوی

🆔 http://t.me/DrSharqawi

برحذر باشید از اینکه شیطان شما را متقاعد کند که خدا فقط به فکر انسان‌های خوب و نیکوکار است و درِ خود را به روی کسانی می‌گشاید که به غایت ایمان‌داری رسیده‌اند.
به خدا سوگند که او در هر شرایط و حالتی به شما اهمیت می‌دهد و هیچ‌گاه درِ خود را به رویتان نمی‌بندد، اگرچه که گناهانتان به بلندای آسمان رسیده باشد.
مهم این است که تکبر پیشه نکنید!
تا زمانی شکسته‌اید و از خود خجالت می‌کشید، نیکی را دوست دارید حتی اگر آن را انجام نمی‌دهید و از بدی متنفر هستید حتی اگر آن را انجام می‌دهید، مژده دهید و خوشحال باشید [و از رحمت خداوند ناامید نشوید!].

✍ ادهم شرقاوی

🆔 http://t.me/DrSharqawi

شب جمعه است، درود فرستادن بر پیامبر عزیز و نازنین‌مانﷺ را فراموش نکنیم!

▪️ برای آگاهی بیشتر از فضایل درود، این رساله را دانلود کنید
https://t.me/Khademulislam/1115

عزیزان‌تان را می‌گیرد تا بدانید که کسی جز او برایتان باقی نمی‌ماند.
تنهای‌تان می‌گذارد تا بدانید که تنها او پناهگاه شماست.
دچار لغزش‌تان می‌کند تا بدانید که کسی جز او بلندتان نمی‌کند.
مصیبت‌ها و گرفتاری‌ها همیشه برای انتقام نیست، بلکه بسیاری از آن‌ها برای نظم و انضباط و اصلاح مسیر شماست!

✍ ادهم شرقاوی

🆔 http://t.me/DrSharqawi

از عبدالله بن عمرو بن عاص رضی‌الله‌عنهما روایت شده که می‌گوید:
«پیامبرﷺ این فرمودۀ الله متعال در مورد دعای ابراهیم علیه‌السلام را تلاوت کردند:
﴿رَبِّ إِنَّهُنَّ أَضۡلَلۡنَ كَثِيرٗا مِّنَ ٱلنَّاسِ فَمَن تَبِعَنِي فَإِنَّهُ مِنِّيْ﴾ [ابراهیم: ۳۶].
«پروردگارا، این بت‌ها بسیاری از مردم را گمراه ساخته‌اند، پس هر کس از من پیروی کند، او از من است».
و نیز این فرمودۀ پروردگار به نقل از عیسی علیه‌السلام را تلاوت نمودند:
﴿إِن تُعَذِّبۡهُمۡ فَإِنَّهُمۡ عِبَادُكَ وَإِن تَغۡفِرۡ لَهُمۡ فَإِنَّكَ أَنتَ ٱلۡعَزِيزُ ٱلۡحَكِيمُ﴾ [المائدة: ۱۱۸].
«اگر آنان را مجازات کنی، بندگان تو هستند و اگر از ایشان گذشت نمایی، تو چیره و توانا و حکیمی».
آن‌گاه دو دست‌شان را بلند کرده فرمودند:
«اللَّهُمَّ أُمَّتي أُمَّتِي»؛ «خدایا، امتم! امتم!» و [بسیار] گریه نمودند.
الله متعال فرمود: «ای جبرئیل، نزد محمد برو و در حالی که الله داناتر است، از او بپرس که چرا گریه می‌کند.
جبرئیل علیه‌السلام نزد پیامبرﷺ آمد و دلیل گریۀ ایشان را جویا شد و آن‌حضرتﷺ علت گریه‌شان را بیان کردند، در حالی که الله داناترست.
الله متعال فرمود:
«ای جبرئیل، نزد محمد برو و بگو: ما تو را در مورد امتت خشنود می‌سازیم و تو را غمگین و پریشان نمی‌کنیم!».

روز جمعه است؛ درود فرستادن بر محبوب دل‌ها و پیامبر خوبی‌ها را فراموش نکنیم!

▪️ برای آگاهی بیشتر از فضایل درود، این رساله را دانلود کنید
https://t.me/Khademulislam/1115

کسی که به خدا خیانت کند، از او انتظار وفاداری با مردم را نداشته باشید!
از اینکه فرعون بدون در نظر گرفتن روابط خانوادگی و حسن معاشرت همسرش را به صلیب کشید، تعجب نکنید؛ زیرا او پیش از این احسان و لطف خدا را نسبت به خودش رعایت نکرد و در نظر نگرفت!

✍ ادهم شرقاوی

🆔 http://t.me/DrSharqawi

پسر صالح و نیکوکار، در حقیقت همان شوهر دلسوز، برادر دوست‌داشتنی، دوست وفادار، همسایۀ مهربان و کارمند صادق است.
اصول غیرقابل تجزیه و تقسیم است!

✍ ادهم شرقاوی

🆔 http://t.me/DrSharqawi

کار نیکی که انجام‌دهنده‌اش [با خودنمایی و ریاکاری] بگوید: «این کار را من انجام داده‌ام!» هیچ ارزشی ندارد!

✍ ادهم شرقاوی

🆔 http://t.me/DrSharqawi

.

ام‌شب، شب جمعه است.
درد دارید، غم دارید، پریشانی و ناراحتی دارید، مشکل دارید، نیاز دارید، سختی‌های پیچیده دارید، آرزوهای برآورده‌نشده دارید، کوله‌بار سنگین گناهان کمرتان را خم کرده و زندگی را به کام‌تان تلخ نموده، همۀ این‌ها را با دوردفرستادن زیاد بر پیامبر عزیز و گرامی‌مان حضرت محمد مصطفی صلی‌الله‌علیه‌وسلم حل و برطرف نمایید!

✍ خلیل الرحمن خباب

▪️ برای آگاهی از فضایل درود، این رساله را دانلود کنید
https://t.me/Khademulislam/1115

یا مخفیانه صدقه و انفاق کنید یا هرگز چیزی ندهید.
مردم قبل از اینکه حاجت و نیازی داشته باشند، عزت نفس و کرامت دارند!

✍ ادهم شرقاوی

🆔 http://t.me/DrSharqawi

جایگاه و مقام افراد در قلب‌های ما فقط با دستان خودشان از بین می‌رود!

✍ ادهم شرقاوی

🆔 http://t.me/DrSharqawi

یحیی کتاب را با قوت و قدرت تمام گرفت و هیچ بهانه‌ای برای کسی باقی نگذاشت!
اگر کسی او را به‌خاطر خون‌ها سرزنش کند، این خون اوست.
اگر کسی او را به‌خاطر تخریب سرزنش کند، او خودش زیر آوار ماند.
اگر کسی او را به‌خاطر جهاد سرزنش کند، این جهاد اوست.
اگر کسی او را به‌خاطر این همه شهید سرزنش کند، این شهادت اوست.
اگر کسی او را به‌خاطر زندگی‌اش سرزنش کند، این زندگی اوست که در تعقیب و گریز، اسارت، پی‌گیری، مبارزه، تشویق و شهادت سپری شده است.
اگر کسی او را به‌خاطر خستگی سرزنش کند، او زندگی‌اش را با خستگی [و نگرانی برای امت] سپری نمود.

✍ ادهم شرقاوی
📝 خلیل الرحمن خباب

🆔 http://t.me/DrSharqawi

خداوند همۀ راه‌ها را نمی‌بندد، مطمئن باشید که برخی راه‌هایی وجود دارد که هنوز آن‌ها را نپیموده‌اید!

✍ ادهم شرقاوی

🆔 http://t.me/DrSharqawi

ای محبوب دل‌ها، منت و احسان شما از پدر و مادرمان هم بیشتر است!

روز جمعه است؛ درود فرستادن بر محبوب دل‌ها و پیامبر خوبی‌ها را فراموش نکنیم!

▪️ برای آگاهی بیشتر از فضایل درود، این رساله را دانلود کنید
https://t.me/Khademulislam/1115

اگر نمازتان برایتان بی‌ارزش شد، پس از آن چه‌چیزی برایتان عزیز خواهد بود؟!

✍ ادهم شرقاوی

🆔 http://t.me/DrSharqawi

در غزه، وقتی که می‌خواهید اخبار را گزارش دهید، خودتان تبدیل به خبر می‌شوید!

🆔 http://t.me/DrSharqawi

با دعاکردن محبت‌تان را غایبانه هدیه کنید!

✍ ادهم شرقاوی

🆔 http://t.me/DrSharqawi

دنبال عشق و محبت نبود، شانه‌ای می‌خواست که به آن تکیه کند و سینه‌ای می‌خواست که به آن پناه ببرد و به دنبال یک شخص بود، فقط یک شخص که وقتی همه‌چیز شکستش می‌داد به او رجوع کند!

✍ ادهم شرقاوی

🆔 http://t.me/DrSharqawi

به‌خاطر موضوعی جریمه شدم و برایم نامه‌ای را با لحن تندی فرستادند.
رفتم تا شرایطم را برای‌شان توضیح دهم و انتظار نداشتم که جریمه را لغو نمایند؛ چون مقررات صریح بود و هیچ عذری را نمی‌پذیرفتند.
با خودم گفتم باید بر رسول‌اللهﷺ درود بفرستم.
[درود فرستادم و کارم را به خدا واگذار کردم و] به نزد قاضی حاضر شدم و آن‌ها با لبخند استقبالم کردند و گفتند که با توجه به شرایط شما جریمه را لغو می‌کنیم!
اگر مردم از خیر و خوبی و برکات دنیوی و اخروی درود فرستادن بر پیامبرﷺ آگاه بودند، هیچ مسلمانی از آن غافل نمی‌شد.

✍ حسام عبدالعزیز
📝 خلیل الرحمن خباب


▪️ برای آگاهی بیشتر از فضایل درود، این رساله را دانلود کنید
https://t.me/Khademulislam/1115

بزرگ‌ترین چیزی که می‌توانید به دیگران بدهید این است که آرامش خاطری برای ذهن مضطرب و پریشان‌شان باشید!

✍ ادهم شرقاوی

🆔 http://t.me/DrSharqawi

دوست من،
گاهی همه‌چیز یک‌باره برای یک انسان اتفاق می‌افتد که نه دوستی دارد و نه رفیق قابل اعتمادی و نه دشمنی که از مقابله با او غافل بماند.
احساس می‌کند که باید به تنهایی با همۀ این دنیا روبه‌رو شود و همواره به دنبال راهی می‌گردد تا از این سیاره خارج شود [و فرار کند]، اما نمی‌تواند چنین راهی پیدا کند!

✍ ادهم شرقاوی

🆔 http://t.me/DrSharqawi

بیشتر از ۴۰ کتاب و رسالۀ زیبا برای مطالعه

لینک دانلود 👇👇👇
https://t.me/Khademulislam/874

خدایا به من بیاموز که چگونه نگرانی‌هایم را در سجده بریزم!
چگونه خود را از جهنم نجات دهم، اگرچه با صدقه‌دادن نصف خرما باشد!
چگونه گناهان قلبم را با توبه‌ای خالصانه [پاک و] پنهان نمایم!
چگونه راهی که تو دوست داری را بپیمایم و از گروه بدبختان و هلاک‌شدگان جدا شوم!
چگونه محبت تو را که در قلبم دارم، به عملی تبدیل کنم که به بهشت منتهی شود!

✍ ادهم شرقاوی

🆔 http://t.me/DrSharqawi

محبت واقعی این است که خوار نشوید و شکستن دل‌تان یک امر عادی [و سرگرمی] نگردد!

✍ ادهم شرقاوی

🆔 http://t.me/DrSharqawi

متأسفانه اگر به کسی بیش از قدر و قیمتش ارزش دهید، شخصیت حقیقی خود را فراموش می‌کند!

✍ ادهم شرقاوی

🆔 http://t.me/DrSharqawi

می‌دانم که مرا رها نمی‌کنی و من همواره در حفاظت و رعایت تو قرار دارم.
هرگاه گم شدم راهنمایی‌ام می‌کنی و هر زمان دور گشتم مرا به‌سوی خودت بازمی‌گردانی!
می‌دانم که مرا بیشتر از استغفارهایم می‌بخشی، بیشتر از پناه‌آوردن‌هایم حفاظتم می‌کنی، بیشتر از ترس‌هایم حمایتم می‌نمایی و بیشتر از اطاعت‌کردن‌هایم دوستم داری!
می‌دانم که من بندۀ بدی هستم و تو پروردگار خوبی و هیچ قوت و قدرتی بالاتر از تو وجود ندارد!

✍ ادهم شرقاوی

🆔 http://t.me/DrSharqawi

خدایا، حالا از همه‌چیز دست کشیده‌ام و دیگر نمی‌خواهم که من انتخاب کنم، از بارگاه اقدست می‌خواهم که تو برایم انتخاب کنی؛ زیرا دیدن هرچیزی از آیینۀ تو نجات و رستگاری است و من فقط می‌خواهم که نجات یابم و رستگار گردم.

✍ ادهم شرقاوی

🆔 http://t.me/DrSharqawi

رساله‌های ترجمه شده از دکتر ادهم شرقاوی حفظه‌الله

https://t.me/DrSharqawi/119