کانال| صبغت الله عاکف @sebghatullah_akef Channel on Telegram

کانال| صبغت الله عاکف

@sebghatullah_akef


دانشجوی دکتری در عقیده و فلسفه.
علاقه‌مندِ حوزه‌های عقیده، فکر، معقولات، علوم آلی، ادبیات، نویسندگی و ترجمه.

ارتباط با من: @a_asir

کانال| صبغت الله عاکف (Persian)

به کانال صبغت الله عاکف خوش آمدید! این کانال توسط یک دانشجوی دکتری در رشته عقیده و فلسفه اداره می‌شود که علاقه‌مند به حوزه‌های عقیده، فکر، معقولات، علوم آلی، ادبیات، نویسندگی و ترجمه است. اگر علاقه‌مند به مباحث فلسفی و ادبی هستید، این کانال مناسب شماست. در اینجا می‌توانید مطالب متنوع و جذابی درباره‌ی این موضوعات پیدا کنید و در گفتگوهای مفید و معنی‌دار شرکت کنید. برای ارتباط با مدیر کانال می‌توانید با آی‌دی @a_asir در تلگرام در ارتباط باشید. پس از عضویت در کانال، منتظر مطالب جذاب و آموزنده‌ی بیشتر باشید. با ما همراه باشید و از محتوای ارزشمند کانال لذت ببرید!

کانال| صبغت الله عاکف

01 Dec, 06:38


از آن‌دست شوهرانی نباش که هرگاه با مصیبتی روبرو می‌شوند و مشکلی برای‌شان پیش می‌آید، خشم خود را بر همسرشان فرو می‌ریزند و ازدواج، خانواده و فرزندان را مقصر می‌دانند؛ آن‌شوهرانی که باقی عمر خود را در ندامت به‌سر می‌برند و مدام تکرار می‌کنند که در دوران مجردی شادتر بوده‌اند.

دوست من، تو در توهم و اشتباهی!

تو در آن دوران نیز هرگز خوشحال نبودی، از لحاظ روانی هم آن‌قدر که فکر می‌کنی، آرامش نداشتی. دائم شاد و خندان مانند یک ساده‌لوح نبودی. احساس کسالت داشتی، از تکرار شکایت می‌کردی، یک‌نواختی را نفرین می‌کردی و برای فرار از فشارِ شهوت، به نزاع با خواهر و برادر یا پدر و مادر پناه می‌بردی. آیا این‌ها را فراموش کرده‌ای؟ تو مانند کودکی که مدام خواسته‌ای را گاه با اشاره و گاه صریح و بارها به شوخی تکرار می‌کند، می‌گفتی: «مرا زن بدهید، مرا زن بدهید! می‌خواهم ازدواج کنم، می‌خواهم ازدواج کنم!».

زندگی، در هر مرحله‌ای که باشد، ترکیبی یگانه از دستاوردها و مشکلات، امیدها و دردها، خوشنودی‌ها و ناخوشنودی‌ها و شادی و رنج است.

زندگی زناشویی‌ات را همواره تازه کن و پایه‌های اتحاد خود با همسرت را تقویت نما. اجازه نده که زندگی شما به تکرار و یک‌نواختی و کسالت بیفتد. یک گردش کوچک، یک هدیهٔ ساده و غیرمنتظره، تکرار جملات محبت‌آمیز، نشان‌دادن وفاداری و ابراز احساسات صادقانه و تأکید بر عهد و پیمان، همهٔ این‌ها چیزهای کوچکی هستند که می‌توانند رابطه را همیشه زنده نگه دارند. این‌چیزها در حقیقت هیچ هزینه‌ای هم برای تو ندارند. به موارد کوچکی که رابطه را به فنا می‌دهد، آویزان نشو!

خواهش می‌کنم پاکی‌ و صافی زندگی‌ات را با دست خود خراب نکن و لحظات شیرینش را تلخ نساز. از اسباب نزاع پرهیز کن و از بهانه‌های اختلاف بگذر. هنر خود را در ایجاد دلایل جدایی و دل‌سردی به‌کار نگیر، چراکه هیچ چیز کشنده‌تر از دعواهای دائمی برای زندگی زناشویی نیست.

با این‌وجود، ما انسان هستیم. اگر میان شما نزاعی رخ داد، اجازه نده این دعوا تا نیمه‌شب ادامه پیدا کند، چه رسد به این‌که تا روز بعد و روزهای دیگر کشیده شود. آنچه را گذشت فراموش کن، او را در آغوش بگیر و سرش را روی سینه‌ات بگذار. سپس شروع به صحبت کن. حتی سرسخت‌ترین و لجوج‌ترین زن دنیا، هرچقدر هم که سرد باشد، بلافاصله نرم می‌شود. خواهش می‌کنم دوباره به من نگو که او مقصر است. تو بزرگ‌تری، تو بزرگ و سرپرست و مربی خانواده‌ای.

ابولمی
ترجمه: صبغت الله عاکف

@Sebghatullah_Akef

کانال| صبغت الله عاکف

30 Nov, 07:02


خواجه محمد اسماعیل دارا شاعری در اوج گم‌نامی و هم‌زمان اهل ابتکار شعری، اهل هرات-غوریان، نامی ناآشنا برای اهالی شعر و ادبیات پارسی، حتی در زادگاهش.

این‌قدر ناشناخته بوده است که تاریخ دقیق تولد و مرگ او نیز روشن نیست اما مشخص است که در اواخر سدهٔ یازدهم و یا هم اوایل سدهٔ دوازدهم هجری در روستای دور افتاده‌ای به‌نام «زنگی سبا» در شش کیلومتری مرکز غوریان امروزی می‌زیسته است.

شگفت‌انگیز است که در روستایی دور از قلم و اهل آن، دور از حوزه‌ها و حلقه‌ها و مجالس ادبی، شاعری در حد دیوان، شعر می‌نویسد و آن‌هم به سبک «مدعا مثل». علاوه‌بر این‌که خودش، خود را هم‌تراز صائب تبریزی می‌داند و لقب صائب ثانی‌ را به خود می‌دهد، اهل ادب و شعر نیز به این لیاقت و جایگاهش معترفند.

این دیوان بار نخست در سال ۱۳۳۶ خورشیدی، چاپ شد و سپس نایاب شد؛ تا این‌که دوباره اهل توجه، در سال ۱۳۹۴ خورشیدی به بازچاپ آن پرداخته‌اند.

روزی در اسلام‌آباد، یکی‌ از دوستان اهل شعر و ادب برایم بخش‌هایی از شعرش را از بر خواندند، باورم نمی‌شد چنین قدرتی در چنین‌شاعر گم‌نامی پدیدار شود. از همان‌زمان تاکنون مشتاقم دیوان این بزرگوار را به دست آورم و به خوبی و شوق و ذوق بخوانمش.

برخی از اشعارش:

گر ز خوان رزق کم‌تر آب و نانم داده‌اند
نعمتی چون سیرچشمی زین جهانم داده‌اند
روضهٔ رضوان که خلقی آرزویش می‌کنند
در فراغت‌خانهٔ عزلت نشانم داده‌اند
با تُهی‌دستی ز گنج دولت روی زمین
همت عالی‌تر از هفت آسمانم داده‌اند
***
می‌شدی دارا چو صائب در سخن نامت بلند
از خراسان جا اگر در اصفهان می‌داشتی
***
بلبل گلزار عرفان است دارا، جغد نیست
گر چه در ویرانه زنگی سبا افتاده است
***
می‌توان گفت ترا صایب ثانی دارا
کیست کاین حرف صوابم به خطا بردارد؟
***
نام مردان محو کی گردد ز لوح روزگار
رفته رستم گر ز عالم، داستانش مانده است
***
گیرد آخر کار معشوقان ز عاشق رونقی
بیستون رنگین ز شیرین کاری فرهاد بود
***
شاهبازان را کبوتر، عنکبوتان را مگس
هر یکی را در خور بازو شکاری داده‌اند
***
خون من از نشئه عشق است هم‌زور شراب
می‌توان معلوم کرد از ناله مستانه‌ام
***
اشک بر مژگان ما هرگز نخواهد گشت خشک
با همین طالع ز مادر چشم پر نم زاده‌ایم
***
محتسب گر شیشه‌ام بشکست، گو بشکن به‌جاست
اهل محفل سرخوش‌اند و وقت بشکن‌بشکن است

صبغت الله عاکف

@Sebghatullah_Akef

کانال| صبغت الله عاکف

30 Nov, 05:06


ادامه طالب العلم.۲

این مرد را خیلی‌دوست دارم الله متعال ایشان را حفظ نماید. و از ایشان راضی باشد از ایشان‌ خیلی آموختیم‌.و می‌آموزیم ان‌شاءالله. از راه‌ِدور دستان مبارک‌تان را می‌بوسم. نور چشم ما هستید.

گرچه من از چند سال‌به این طرف نوشته‌های این‌بزرگوار را دنبال‌می‌‌کردم ام‌سال همه‌ی کانال تلگرام‌شان دوباره مرور کردم حدودی‌‌۳هزار صفحه اسکرین‌شات نوشته‌های‌شان می‌شود و حدودی ۷ کتاب از درس‌های صرف‌ نحو منطق عقیده. و دها جلسه دروس‌منهجی.ایشان موجود است. وعده‌ی معرفی‌دروس و کتاب‌ها را داده بودم نیک می‌دانم قبل از شروع درس‌ها کانال این‌بزرگوار را مرور کنید.

شروع کانال.https://t.me/Sebghatullah_Akef/2

اگر قبل از شروع کانال این موارد ذیل را نیز مطالعه فرماید ان شاءالله علاقه شما را بیشتر می‌کند.👇

در این لینک، علوم مهمی که طالب‌العلم باید بیاموزد، لیست شده است:
https://t.me/Sebghatullah_Akef/2927
و در باب عادت مطالعه، فایل صوتی ذیل را بشنوید:
https://t.me/Sebghatullah_Akef/2807
و در لینک‌های ذیل نیز مطالبی برای طالب‌العلم است که امیدوارم بی‌فایده نبا‌شد:
۱. مطالعهٔ سلیقه‌ای:
https://t.me/Sebghatullah_Akef/723
۲. توصیه‌ای به سرپرستان مراکز آموزشی:
https://t.me/Sebghatullah_Akef/1384
۳. حافظه‌ام ضعیف است:
https://t.me/Sebghatullah_Akef/2189
۴. ریاضت:
https://t.me/Sebghatullah_Akef/2401
۵. آیا طالب‌العلم واقعی هستیم؟
https://t.me/Sebghatullah_Akef/2569
۶. سخنی از علامه بشیر ابراهیمی:
https://t.me/Sebghatullah_Akef/2765
۷. طالب‌العلم منهجی:
https://t.me/Sebghatullah_Akef/2833
۸. ترتیب نوشته‌ها برحسب ارزش مطالعه:
https://t.me/Sebghatullah_Akef/2890
۹. عقل علمی-استنباطی بسازیم:
https://t.me/Sebghatullah_Akef/2982
۱۰. تکرار، تدبر، تدریج:
https://t.me/Sebghatullah_Akef/2655
۱۱. همنشینی با دیگران:
https://t.me/Sebghatullah_Akef/2641
۱۲. برخیز که وقت گذشت:
https://t.me/Sebghatullah_Akef/2572
۱۳. فارغان حدیث و تخصص فقه:
https://t.me/Sebghatullah_Akef/2341
۱۴. علقه‌های علمیِ گذشته:
https://t.me/Sebghatullah_Akef/2228
۱۵. رفع شبهات به صورت پراکنده:
https://t.me/Sebghatullah_Akef/2228
۱۶. علما مدرّس:
https://t.me/Sebghatullah_Akef/2103

۱۷. خریدن کتاب:
https://t.me/Sebghatullah_Akef/3065

۱۸. هنرِ «نمی‌دانم»:
https://t.me/Sebghatullah_Akef/2277

۱۹. حسد، کبر و شهرت‌طلبی:
https://t.me/Sebghatullah_Akef/1431

۲۰. خواهشی از علما و طلاب علم:
https://t.me/Sebghatullah_Akef/2597

۲۱. بین علم دانشگاهی و مدرسه‌ای:
https://t.me/Sebghatullah_Akef/2571
۲۲. اهمیت علوم آلی:
https://t.me/Sebghatullah_Akef/2473

۲۳. برنامه‌ای برای مرحلهٔ نخست علوم آلی:
https://t.me/Sebghatullah_Akef/2270

۲۴. برای طلاب علوم شرعی۱
https://t.me/Sebghatullah_Akef/2138

۲۵. برای طلاب علوم شرعی۲
https://t.me/Sebghatullah_Akef/2177
۲۶. برای طلاب علوم شرعی۳
https://t.me/Sebghatullah_Akef/2238
۲۷. برای طلاب علوم شرعی ۴
https://t.me/Sebghatullah_Akef/2274

۲۸. برای طلاب علوم شرعی۵
https://t.me/Sebghatullah_Akef/2275

۲۹. هیچ و پوچ‌شدن طالب‌العلم:
https://t.me/Sebghatullah_Akef/2710

۳۰. طالب‌العلم و علوم آلی:
https://t.me/Sebghatullah_Akef/1020

۳۱. طالب‌العلم نمی‌ترسد:
https://t.me/Sebghatullah_Akef/1021

۳۲. اهمیت مطالعه برای طالب‌العلم:
https://t.me/Sebghatullah_Akef/919

۳۳.برای دانشجویان سعودی.
https://t.me/Sebghatullah_Akef/3066
و مطالبی دیگر برای طلاب علوم شرعی که در همین کانال است.

کانال| صبغت الله عاکف

30 Nov, 05:06


یکی از برادران بزرگواری و لطف کردند، لینک‌های مطالب متعلق به طلب علم را از کانال جمع‌آوری نمودند و در فیسبوک‌ نشر کردند، خواستم زحمت نیک شان را اینجا نشر کنم.

جزاه الله خيرا وبارك الله فیه، ممنونم از ایشان که‌ زحمت کشیدند جمع‌آوری کردند. لطف و‌ بزرگواری شان است.

الله متعال این زحمت شان را در حق برادر کوچک شان بپذیرد و از ایشان راضی باشد.

👇

کانال| صبغت الله عاکف

29 Nov, 11:03


از اتحاد بگویم

همان‌خدایی که سنتش بر وجود اختلاف در میان بشر رفته و وجود اختلاف در عقیده، فکر، منهج، قومیت و طبیعت میان بشر را از خلقت خود قلم‌داد کرده است. همان خداوند، ما را مکلف کرده است که حق را پیدا کنیم و مردم را به سوی حق بخوانیم.

همان خداوند ما را از کنارآمدن با انحراف نهی کرده و نخواسته دست روی دست بگذاریم و از انحرافات برخی اطرافیان مان چشم‌پوشی کنیم. ما مامور به امر به معروف و نهی از منکر هستیم، چه عقیدتی و چه عملی.

در این قضیه باید بین شرع و قدر خلط نشود.

نقد فساد اعتقادی برخی از منتسبین به اهل سنت، شرع است و مکلفیت، نه مساوی با ایجاد تفرقه در میان اهل سنت. گرچه بسیاری از اتحاد و اتفاق‌ها نیز شکلی و تشریفاتی است.

استدلال به سنت الهی در اختلاف، بر نفی امر به معروف و نهی از منکر و نقد انحرافات و اشتباهات عقیدتی، خودش احتجاج به قدر است و از جانبی عقیدهٔ جبریه به حساب می‌آید. زیرا فردی که چنین گرایشی پیدا کرده، می‌خواهد بگوید که چون الله ما را این‌گونه با عقاید مختلف آفریده، ما مجبوریم بر همین اختلاف بمانیم و هرگز تلاشی برای جستجوی حق و دعوت مردم به سمت آن نکنیم.

با این روش باید بگوییم که چون کفر کفار هم ارادهٔ خداست، نباید تلاشی برای مسلمان‌شدن شان کرد. پس کسی که تلاش کند همهٔ مردم را به اسلام دعوت کند و به رفع شبهات آنان پیرامون اسلام بپردازد، می‌خواهد خلاف ارادهٔ خدا عمل کند.

صبغت الله عاکف

@Sebghatullah_Akef

کانال| صبغت الله عاکف

26 Nov, 04:31


برده همچنان برده است و وجدانش رنج بردگی‌‌ می‌کشد، حتا اگر در آسایش ‌‌و توهم آزادی و استقلال بسر برد.

منظور از بردگی، تنها آن بردگی معروف و متعارف تاریخی نیست.

امروز برده‌های رنگارنگ و‌‌ متعدد دیگری داریم که جز اندکی‌ از مردمان، همگی را می‌شود گفت که برده‌اند.

بردهٔ خویش و نفس خویش؛
بردهٔ عامه‌پسندی و روال زندگی همه‌پذیر و همه‌پسند؛
بردهٔ روش آموزش و آموختن و دانش‌پژوهیِ همه‌پذیر و تقدس‌یافته.
بردهٔ احترام و تقدیرهای اجباری و کزایی؛
بردهٔ جهل و نبود تفکر و‌ درد تفکر؛
بردهٔ ناروش‌مندی در رسیدن به آرمان‌ها و اهداف؛
بردهٔ آرمانی‌بودن بیش از نیاز؛
بردهٔ عرف محیط و عن‌عنات قومی؛
بردهٔ خسارت‌های گذشته و دغدغه‌های آینده؛
بردهٔ این‌که هرچه دلت‌ می‌خواهد‌ انجام‌ می‌دهی (آزادی مقابلش این است که هرچه درست است و باید، انجام دهی).

و سایر بردگی‌های این‌دست.

صبغت الله عاکف

@Sebghatullah_Akef

کانال| صبغت الله عاکف

25 Nov, 19:08


دنیای پیش از اینترنت، جهانی بود که آرامش در آن همچون نسیمی ملایم بر روح‌ها می‌وزید. زمانی بود که صدای زنگ تلفن ثابت، تنها آهنگ ارتباط از دور بود و نامه‌های دست‌نویس با خطی لرزان، پل میان دل‌ها. آن دوران، آرامشی داشت که گویی زمان، بی‌شتاب و دل‌پذیر، در کنار انسان قدم می‌زد. اما همین آرامش، گاهی به بندِ سنگینی می‌مانست که از حرکت بازمی‌داشت. در آن زمان، گشودن هر دروازهٔ دانش، روزها و گاه ماه‌ها تلاش می‌طلبید؛ اما تمرکز و تأمل آن تلاش را پُربارتر می‌کرد. کتابخانه‌ها همچون معابد دانش بودند و هر کتاب، گنجی بی‌بدیل. آدمی برای هر واژه، بهایی از صبر و جست‌وجو می‌پرداخت. در این کندی، شکوهی نهفته بود که حسرت آن امروز در دنیای پرشتاب، بر دل‌ها مانده است. اما، با آمدن اینترنت، زمان انگار از آرامش خود رمیده و در مسابقه‌ای بی‌پایان به پیش می‌تازد. اکنون انسان با سیلی از اطلاعات روبه‌روست که بی‌رحمانه بر ذهن و جانش هجوم می‌آورد و هم‌زمان از تمرکزش روزبه‌روز می‌کاهد. گذشته‌ای که در آن تأمل در هر لحظه فضیلتی بزرگ بود، اکنون از یاد رفته و جای خود را به هراسی داده است: مبادا از حرکت جهان عقب بمانیم!
این دوگانگی میان آرامش گذشته و شتاب امروزی، پرسشی عمیق را در دل‌ها بیدار می‌کند: آیا پیشرفت به قیمت از دست دادن سکون و معنا می‌ارزد؟ یا شاید در این طوفان بی‌قرار، انسان باید راهی نو برای بازآفرینی تعادل بیابد؟

صبغت الله عاکف

@Sebghatullah_Akef

کانال| صبغت الله عاکف

23 Nov, 10:19


انسان دانای منصف را می‌ستایم و دوست دارم با او در ارتباط و گفتگو باشم، مادامی که گفتگو در صلب بحث‌های مایه‌دار است و به جان قضایا سرگرمیم. از هر قوم‌‌ و فکر و دین و باوری که باشد.
با این‌دست از انسان‌ها دست‌کم می‌شود به نتیجه‌ای رسید.

ولی با انسانی که بحث را به بی‌راهه می‌برد، یا جهت فکری‌اش او را نمی‌گذارد انصاف را رعایت کند و عینی‌اندیشانه گفتگو کند، یا با تصویری پُر از پیش‌فرض پیش می‌آید، باید بحث را نیمه رها کرد و پتویت را سر شانه انداخت و رفت…

من واقعا برای برخی عزیزان هراتی که مدت‌ها است مجازی را رها کرده‌اند، دل‌تنگ شده‌ام، به‌ویژه آنانی که از خاستگاه‌های درست و مناسب به سمت گفتگو حرکت می‌کردند و به بحث می‌پرداختند.

صبغت الله عاکف

@Sebghatullah_Akef

کانال| صبغت الله عاکف

23 Nov, 05:13


معمولا با کتاب‌هایی که در اصل مجموعه‌ای از مقاله‌های نشرشده در مجازی بوده‌اند و سپس جمع‌آوری شده به شکل کتاب چاپ گردیده و صورت پذیرفته‌اند، میانهٔ خوبی ندارم و دلم با این‌دست از کتاب‌ها صاف نمی‌شود. احساس می‌کنم روح نویسندگی و پژوهش‌گری و تحلیل از آن‌ها گرفته شده است و بار عینی‌اندیشی ندارند و پیوند صورت و معنی در آن‌ها نیست و میان بخش‌ها به خوبی پیوند برقرار نشده است.

البته این وصف حال خودم است، شاید دوستان دیگر استفاده ببرند.

صبغت الله عاکف

@Sebghatullah_Akef

کانال| صبغت الله عاکف

21 Nov, 06:34


قلندرانِ حقیقت به نیم جو نخرند
قبای اطلس آن کس که از هنر عاری‌ست

حافظ

کانال| صبغت الله عاکف

16 Nov, 19:24


دوستان عزیزی که صفحات دعوی دارید و در این راه مبارک فعالیت می‌کنید. نشر تصاویر زنان بی‌حجاب گناه است و اینکه شما دارید رد شبهه می‌کنید یا هر نیت خوب دیگری، این کار را توجیه نمی‌کند. اینکه مردم همه جا از این تصاویر می‌بینند هم توجیه خوبی نیست چون هر کس مسئول اعمال خودش است و تو برای نشر منکری که خودت انجام داده‌ای مسئول هستی. اگر دنیا پر از تصاویر زنان برهنه شود هم من اجازه ندارم این کار را انجام دهم چون قضیه فقط نتیجه نیست، بلکه مسئولیت فردی در برابر خداوند است. دفع زیان مقدم بر جلب نفع است و سهل‌انگاری دینداران در برابر این موضوع خیلی خطرناک است چون این پیام را به مردم می‌رساند که حتما نشر آن - و به تبع دیدنش - اشکالی ندارد چون خود فعالان مذهبی دارند نشرش می‌کنند. لطفا این تصاویر را یا شطرنجی و محو کنید یا از نشرش خودداری کنید.

(این مورد را حتی در صفحات خیلی خوب دیده‌ام که گاه خودم معرفی‌شان کرده‌ام و مناسب دیدم این نصیحت را به شکل عمومی منتشر کنم تا این عزیزان هم ببینند و رعایت کنند)

کانال| صبغت الله عاکف

16 Nov, 09:34


بسیارند سخنان حق و نیکی که تنها به سبب گوینده‌شان ترک شده‌اند.
مخالفت با یک سخن، بدون بررسی چرایی و دلیلش، شاید تعصب یا جهل است!

اما مخالفت با یک سخن، تنها به سبب صاحب سخن، دیوانگی و بیماری است.

صبغت الله عاکف

@Sebghatullah_Akef

کانال| صبغت الله عاکف

16 Nov, 06:37


تقریظ‌های شیدامآبانه

در اصل تقریظ بر کتاب‌ها، بدین‌معنی است که این کتاب توسط نویسندهٔ تقریظ زیر ذره‌بین قرار گرفته است. با دید انتقادی و بی‌طرفانه و عینی‌اندیشانه خوانده شده است. سپس از اشتباهات عاری گردیده و تایید شده است که به عنوان پژوهش و کاری علمی و موفق و تازه و بکر، ارزش خواندن دارد.

برخی کتاب‌ها پُر از اشتباه علمی و شکلی‌اند؛ همچنان تقلیدی و تکراری، همچنان چندین تقریظ دارند!

صبغت الله عاکف

@Sebghatullah_Akef

کانال| صبغت الله عاکف

15 Nov, 05:15


راستی ما چند سال عمر می‌کنیم که بیش از سی سال عمر خود را صرف به‌دست‌آوردن مدرک‌های دانشگاهی در مراحل کارشناسی، ارشد و دکتری می‌کنیم؛ تا بعدا کاری به دست بیاوریم و درآمدی دست و پا کنیم؟! اگر ده سال از این سی‌سال را صرف کاری آبرومندانه می‌کردیم و روزانه در پهلوی آن سه یا چهار ساعت مطالعهٔ منظم و روش‌مند می‌داشتیم، هم از بسیاری دکترهای امروزی آگاه‌تر بودیم، هم اکنون درآمد خوبی برای زندگی داشتیم!

اگر هدف از طی کردن این مراحل، خدمت علمی به خلق و کسب رضایت خداوند است، واقعا بدون مدرک دانشگاهی نمی‌شود؟! نه واقعا بگویید! امروز اهل علم و دانشمندان تاریخ که ما در دانشگاه‌ها نیز سرگرم موسوعه‌های علمی شان هستیم، در خدمت به خلق مشهورترند، یا دانشگاهیان معاصر؟!

نخست‌ خوب فکر کنید!

صبغت الله عاکف

@Sebghatullah_Akef

کانال| صبغت الله عاکف

14 Nov, 19:14


غرور عقیدتی یعنی این‌که عقیده‌ات را نیازمند استدلال نبینی، یا گوش به حرف مخالف ندهی و استدلال نکنی، یا بدون بررسی عقاید دیگران دربارهٔ شان قضاوت کنی، یا خود را به قدری برحق بدانی که در اوج جاهل‌بودن هم به عالمی که مخالفت است گوش نسپاری، یا تندی و حرارت عقیده‌ات را نشانهٔ برحق‌بودن و درست‌بودنش پنداری، یا در شناخت و معرفی مخالفانت انصاف نداشته باشی و در حق آنان تهمت روا داری، یا به‌جای اصلاح عقیدتی به تصنیف و دسته‌بندیِ عقیدتی و فکریِ دیگران بپردازی و چیزهایی از این‌دست.

صبغت الله عاکف

@Sebghatullah_Akef

کانال| صبغت الله عاکف

11 Nov, 17:47


نام کتاب: «ابن تیمیه شیخ الاسلام نیست»!

نویسنده: مصلح الأمة، مبلغ الدين الحنيف، قاطع البدع والضلال، مؤيد الملة الظاهرة الداعية، العلامة، طود الدين الراسخ الشامخ، شيخ الإسلام😇 الشيخ المجدد محمد بن مسكة بن العتيق اليعقوبي، البركي الأشعري المالكي المريدي. 🙃

شیخ الاسلام مناطق خدازده!☺️

کانال| صبغت الله عاکف

08 Nov, 09:48


کسی را به سرحد‌ عصمت نبرید؛ عند التحقیق والانصاف، بسیاری از کسانی که استاد و شیخ می‌دانید، حرف‌هایی گفته‌اند که در جعبهٔ هیچ‌عطاری نیست. در نتیجهٔ فتواها و سخن‌رانی‌‌های آرایش‌یافتهٔ‌ عده‌ای، مفاسدی ببار آمده است که در پی آن، به مراتب از خیر شان، شر شان بیش‌تر بوده است‌.

از کسی تقدس‌گرایانه دفاع نکنید؛ تا نشود آن‌چه را در دفاع گفتید، نتوانید جمع کنید!

به مردم حق بدهید در مورد کسانی که دوست‌شان دارید و احترام شان را حفظ می‌کنید حرف بزنند و اشتباهات و نقطه‌های ضعفش را بیان کنند؛ وگرنه نیمی از بدبختی‌های منهجی جوانان بر می‌گردد به همین تقلید کورکورانه!

امام ابو حنیفه رحمه الله و تمام مذهب فقهی‌اش را به این‌دلیل که معصوم‌ نیستند، کنار زده‌اند و به حرف‌ها و موقف‌گری‌های بسیاری از علما و فقها ایراد می‌گیرند، ابن تیمیه نیز برای شان یک فرد است که خطای اجتهادی دارد؛ اما اشتباه منهجی و فکری و عقیدتی یک استاد معاصر و امروزی را کسی یادآور شد، همگی به جوش آمده‌اند و ‌آن استاد را به سرحد عصمت رسانده‌اند.

این خلط منهجی از کسانی که در فاز منهجی‌بودن‌ نیستند و عمر شان در آشفتگی‌ فکری و عقیدتی گذشته‌ است، بعید نیست؛ اما از کسانی چنین حماس بی‌جایی دیدم که انسان‌های بافکر و منظم و خوش‌منهجی بوده‌اند.

ما در عصر فتنه‌های عقیدتی و آشفتگی‌ منهجی و پریشان‌حالی فکری بسر می‌بریم، از هیچ‌یک اهل علم و استادان نه می‌شود همه‌جانبه دفاع کرد، نه می‌شود همه‌جانبه انتقاد کرد.

صبغت الله عاکف

@Sebghatullah_Akef

کانال| صبغت الله عاکف

07 Nov, 13:52


خندیدن به ریش عقل و استدلال

لازمه‌ی این ویژگی پژوهش‌گرانه این است که اگر دیدگاهی را نقد می‌کنیم، نخست از همه‌ی مغالطه‌ها، تهمت‌ها و دروغ‌ها و تلبیس‌ها که با آن روح پژوهش‌گری ما زیر سوال می‌رود، یا ما را بی‌مایه و شُل‌مغز و شُل‌فکر نشان می‌دهد، دوری کنیم؛ زیرا دو یا سه مغالطه، تهمت، دروغ و یا تلبیس کافی است که انسان از چشم مخالفانش ساقط شود و دیگر برای حرف‌هایش بهای نظر و بررسی و نقد که هیچ، حتا یک بار مطالعه نیز ندهند. اینجاست که انسان،‌ تنها مدعی نقد و بررسی و پژوهش‌گری است و تنها در میان هم‌فکران و هم‌عقیده‌هایش محبوب می‌ماند. و کسی که تنها به به‌به‌ و چه‌چه‌ موافقان خود خوش است و بسنده می‌کند، در واقع تلاش‌های مخاطب‌دارش، بی‌مخاطب است. چون نقدی که مخاطب دارد اگر توجه مخاطبش را جلب نکند، بیهوده است. لازم به ذکر است که استفاده از مغالطه هنر نمی‌خواهد، حرف‌های احساسی و عامه‌پسند و سفسطه‌بازی برای تحریک مخاطب را همگی بلدند، منطق و قواعد استدلال در برابر کسانی قد علم کرد که عقل را با مغالطه‌های خود به سخره گرفته بودند. مردانگی در نقد آن است که هم خود از مغالطه بپرهیزیم و هم در برابر مغالطه‌های دیگران ایستادگی کنیم، چه موافق مان باشند و چه مخالف مان.

از جمله مغالطه‌هایی که همواره در نوشته‌های برخی دوستان مشاهده می‌شود، عبارتند از:

۱. مغالطه‌ی عصبی‌کردن طرف مقابل: یک نقد موفق و عینی‌اندیشانه، نقدی است که در آن از تحکم‌ها و دسته‌بندی‌ها و صنف‌بندی‌ها و نسبت‌های بی‌جا که منجر به ناراحت‌شدن مخاطب می‌شود، پرهیز شود. اما دوستان در انتخاب اغلب عنوان‌های خود، دچار این مغالطه هستند. این مغالطه را زمانی یک فرد بکار می‌برد که تلاش داشته باشد ذهن مخاطب خود را ناآرام و آشفته کند و در نتیجه، مخاطب نتواند روی کشف اشتباهات استدلالی‌اش تمرکز داشته باشد. «مغالطه‌ی عصبی‌کردن طرف مقابل» معمولا یا برای بی‌ارزش تلقی کردن عقاید طرف مقابل بکار می‌رود، یا برای خطرناک و وحشتناک جلوه‌دادن عقاید آن.

۲. استفاده‌ی عمدی از نام‌ها و کلمات خاص که در ذات خود بد و بی‌راه و زشت نیستند، اما گوینده معمولا آن‌ها را برای به خشم‌آوردن مخاطب به کار می‌برد؛ تا به خوبی مخالف خود را ناچیز و حقیر نشان دهد. گاهی، یک واژه بد نیست، اما در سیاق مخالفت، توهین و گستاخی به حساب می‌آید، مانند لقب «وهابی» که همواره در نوشته‌های به‌اصطلاح نقدی خود آن را بکار می‌برند. یا گاهی یک واژه از قبیل تهمت عقیدتی‌ای است که مغالطه‌گران آن را در مقابل مخالف خود، نه به عنوان یک اتهام یا فرض، که با قطع و یقین به عنوان یک حکم بکار می‌برند و نسبت می‌دهند، مانند لقب «تکفیری» یا «خوارج» در عنوان یا بدنه‌ی متن نوشته‌ی نقدی.

۳. بسط و تعمیم نظریه‌ی طرف مقابل به یک موضوع کلی، که راحت‌تر بشود به آن حمله کرد. مثلا، برخی از مخالفان ما تقسیم توحید را که داخل در باب تقسیمات علمی و ترتیبی است و در پی آن، داخل در باب اصطلاحات و در نهایت داخل در دایره‌ی اجتهاد اسن؛ آن را کلی‌تر و عام‌تر فربه‌‌تر کردند تا جایی که تکفیری‌گری به روش خوارج را نیز برایش لازمه بافتند و این‌گونه با تکلف بین این دو پیوند بر قرار کردند و در نتیجه، تقسیم توحید را عقیده‌ی خوارج و خطرناک و وحشت‌ناک جلوه دادند و سرانجام لازمه‌اش را نیز تکفیر امت تلقی کردند. از این ازدواج‌های ناگوار و تکلف‌آمیز زیاد به راه می‌اندازند، خیلی با تکلف و بی‌ربط تقسیم توحید به ربوبیت و الوهیت را از مجوزهای کشتار مسلمانان نیز معرفی می‌کنند. چنین طرحی استدلالی را من همیشه می‌گویم هدر دادن استدلال و خندیدن به ریش عقل و تسلسل استنتاجی!

۴. مغالطهٔ پهلوان‌پنبه: یعنی برداشت اشتباه از عقیده و باور مخالف، که معمولا ناشی از تعصب و تنگی اُفُق است، سپس حمله با آن برداشت اشتباه و کشتی‌گرفتن با پهلوان پنبه‌ای خودساخته؛ دریغ از آن‌که در قسمت ثبوت و صحت آن‌چه برداشت کرده‌اند، اطمینان حاصل کنند. این مورد بیش‌ترین مغالطه‌ای‌ است که در نوشته‌های‌ برخی دیده می‌شود.

مثالش: ابن تیمیه می‌گوید: «مشرکان عرب به توحید ربوبیت اقرار داشتند»؛ اما‌ آقازاده چنین برداشت کرده است که ابن تیمیه می‌گوید: «مشرکان موحد هستند»! سپس افتاده به جان گزارهٔ خودساخته‌اش و تلاش دارد ثابت کند که «مشرکان موحد نیستند». این برداشت، همان پهلوان‌پنبه‌ای است که سرگرم کشتی با آن هستند!

صبغت الله عاکف

@Sebghatullah_Akef

کانال| صبغت الله عاکف

05 Nov, 20:23


نتیجه‌ی جهل به علم منطق و اشتباه‌فهمیدن آن

ادعای تناقض میان «مشرکان به توحید ربوبیت اقرار داشتند» و «مشرکان، به توحید عبادت اقرار نداشتند» نیز منتفی است. زیرا میان این دو گزاره سه شرط مهم تحقق تناقض حضور ندارد که عبارتند از: «وحدت کل و جزء»، «وحدت موضوع» و «وحدت اضافت».
اینجا چند گزاره داریم که باید به آنان تفصیلی‌تر پرداخته شود:
- میان دو گزاره‌ی «مشرکان به توحید اقرار دارند» و «مشرکان به توحید اقرار ندارند» تناقض وجود دارد، چون «وحدت کل» وجود دارد، یعنی نمی‌شود هم به کل توحید اقرار داشته باشند و هم به کل توحید اقرار نداشته باشند.
- میان دو گزاره‌ی «مشرکان به توحید ربوبیت اقرار دارند» و «مشرکان به توحید ربوبیت اقرار ندارند»، نیز تناقض است؛ زیرا اینجا «وحدت موضوع» وجود دارد، یعنی نمی‌شود مشرکان به توحید ربوبیت هم اقرار داشته باشند و هم اقرار نداشته باشند.
- میان دو گزاره‌ی «مشرکان موحدند، در ربوبیت» و «مشرکان ناموحدند، در ربوبیت»، نیز تناقض وجود دارد؛ زیرا اینجا «وحدت نسبت یا اضافت» وجود دارد، یعنی نمی‌شود نسبت به ربوبیت، هم موحد باشند و هم مشرک.
- اما میان دو گزاره‌ی «مشرکان به توحید ربوبیت اقرار دارند» و «مشرکان به توحید الوهیت اقرار ندارند» تناقض نیست. زیرا «وحدت کل» اینجا نیست، چون اقرار جزئی از کل توحید که همان «توحیدِ ربوبیت» است، به مشرکان نسبت داده شده است نه کل توحید. «وحدت موضوع» نیز اینجا نیست، زیرا موضوع گزاره‌ی موجب «توحید ربوبیت» و موضوع گزاره‌ی سالب «توحید الوهیت» است. «وحدت نسبت یا اضافت» نیز اینجا نیست، زیرا در گزاره‌ی نخست مشرکان اقرار کننده به توحیدند، نسبت به ربوبیت و در گزاره‌ی دوم مشرکان اقرار کننده به توحید نیستند، نسبت به الوهیت. تشبیه گزاره‌ی «مشرکان به توحید ربوبیت اقرار دارند» به گزاره‌ی «مرد سیاه‌پوست، سفیدرنگ است» مغالطه و نتیجه‌ی جهل به علم منطق و اشتباه‌خواندن آن است. زیرا گزاره‌ی «مشرکان به توحید ربوبیت اقرار دارند»، شبیه است به گزاره‌ی «مرد سفیدرنگ، موهایش سفید است».
اگر بگوییم در گزاره‌ی «مشرکان به توحید ربوبیت اقرار داشتند»، تناقض وجود دارد، باید یگوییم الله متعال نیز دچار تناقض شده است (العیاذ بالله) وقتی می‌فرماید: {وَمَا يُؤۡمِنُ أَكۡثَرُهُم بِٱللَّهِ إِلَّا وَهُم مُّشۡرِكُونَ} (اکثر آنان به خداوند متعال ایمان نمی‌آورند، مگر این‌که مشرک‌اند). هم ایمان داشتند و هم شرک!

بیش‌تر در مقاله بخوانید…

صبغت الله عاکف

@Sebghatullah_Akef

کانال| صبغت الله عاکف

05 Nov, 16:04


اقرار مشرکان به توحید ربوبیت

نوشته: صبغت الله عاکف

در میان متاخران و معاصران، عده‌ای مدعی شده‌اند که اعمالی چون استغاثه، نذر، ذبح و غیره زمانی انجام آن برای مخلوق شرک به حساب می‌آید که فرد معتقد به ربوبیتِ آن مخلوق باشد و چنان‌چه فرد به ربوبیت مخلوق باورمند نباشد، این اعمال نیز برای آن مخلوق شرک نیست. برای اثبات این ادعا، به ناچار به جان تقسیم توحید به «ربوبیت و الوهیت و اسما و صفات» افتادند و باز هم با تکلف، نسبت این تقسیم را نخست به شیخ ابن تیمیه و شیخ ابن عبد الوهاب رحمهما الله دادند، گویا نخستین کسانی‌که این تقسیم‌بندی را مطرح کرده‌اند این دو شیخ و پیروان شان بوده‌اند و کسی دیگر قبل از ایشان و غیر از هم‌فکران شان به این تقسیم‌بندی قائل نبوده است.

سپس برای نقد این تقسیم بندی و بیرون‌کردن توحید الوهیت/عبادت از آن،‌ به انکار امری بدیهی دیگر روی آوردند و آن «انکار اقرار مشرکان عرب به توحید ربوبیت» است. تلاش ورزیدند ثابت کنند که مشرکان عرب به توحید ربوبیت باور نداشته‌اند.

این مقاله تلاشی است برای اثبات «اقرار مشرکان عرب به توحید ربوبیت»، که PDF آن را خدمت برادران و خواهران اهل مطالعه و نظر به نشر رساندم.

کانال| صبغت الله عاکف

04 Nov, 15:14


خروجیِ «زن، زندگی، آزادی»، دختری لُخت در سطح یکی از دانشگاه‌های ایران در حال قدم‌زدن!

این کار حکایت از انجام نابخردانهٔ شعارهای آزادی‌خواهانه زیر نام زن دارد.
نه به لحاظ دینی، که به لحاظ ارزش‌های انسانی نیز، پایان ناگواری را برای قشر زن رقم می‌زند که روزی اگر زنان آزادی‌خواه به این جنایت در حق خود پی ببرند، دوباره خواهان آزادی از زنجیر فمینیسم و «زن، زندگی، آزادی» خواهند شد که آنگاه، آزادی از این قید به شدت مشکل‌تر خواهد بود.

صبغت الله عاکف

@Sebghatullah_Akef

کانال| صبغت الله عاکف

04 Nov, 09:59


طی این روزها، از نعمت‌های الهی که شامل حال این حقیر شد، هم‌نشینی با استاد فروتن عزیز و بزرگوار بود.

استاد عزیز مان به معنای واقعی یک مربی دل‌سوز و مهربان و اهل دل هستند.

امروز با این تحفهٔ گران‌سنگ خود چشمانم را روشن کردند و شادمانی به دلم بخشیدند.

کتاب «الارتقاء من مقاصد الشريعة إلى المنظومة المقاصدية»، اثر دکتر علی قره‌داغی.

کانال| صبغت الله عاکف

01 Nov, 18:24


کانال| صبغت الله عاکف pinned «نوشتن رساله‌های علمی و پایان‌نامه‌های دانشگاهی در مراحل لیسانس، ماستری و دکتری برای دیگران، فساد و ظلم و جنایت است و پولی که از آن به دست می‌آید نیز حرام است. تعجب می‌کنم به حال کسانی که از دزدی اجتناب می‌کنند؛ اما از این کار که اگر بدتر از دزدی نباشد، کم‌تر…»

کانال| صبغت الله عاکف

29 Oct, 21:37


نوشتن رساله‌های علمی و پایان‌نامه‌های دانشگاهی در مراحل لیسانس، ماستری و دکتری برای دیگران، فساد و ظلم و جنایت است و پولی که از آن به دست می‌آید نیز حرام است.

تعجب می‌کنم به حال کسانی که از دزدی اجتناب می‌کنند؛ اما از این کار که اگر بدتر از دزدی نباشد، کم‌تر از آن هم‌ نیست، اجتناب نمی‌کنند و در برابر آن پول می‌گیرند.

پول به دست آمده از این راه، همان سُحت (درآمد از راه غیر مشروع و حرام) است که درموردش پیامبر صلی الله علیه و سلم می‌فرمایند: «كل جسد نبت من سحت فالنار أولى به/هر جسمی که از درآمد راه شر رشد کند، جهنم برایش سزاوارتر است» (روایت طبرانی، با تصحیح شیخ آلبانی، الجامع الصحیح، شمارهٔ ۴۵۱۹).

صبغت الله عاکف

@Sebghatullah_Akef

کانال| صبغت الله عاکف

28 Oct, 09:10


در تلاش رهایی…

کانال| صبغت الله عاکف

28 Oct, 09:10


Channel photo updated

کانال| صبغت الله عاکف

27 Oct, 06:45


شاعران مناطق محروم و دورافتاده

اشعار بیش‌تر شاعران معاصر وطن که در بزم‌های شعری و دورهمی‌ها و مناسبت‌ها دکلمه می‌کنند، از نوع شعر ذیل است:

دانی کفِ دست، از چه بی‌موست؟
زیرا کفِ دست مو ندارد!

و بعد شاعر عزیز مان خیلی هم مورد استقبال قرار می‌گیرد، گویا پیامی سنگین‌وزن و حیاتی عرضه کرده باشد.
البته شعر بالا گاهی برتری نیز دارد؛ زیرا از نگاه دستوری بی‌عیب است. اگر اشعار برخی شاعران عزیز معاصر وطن زیر ذره‌بین قرار گیرد و آسیب‌یابی شود، حرف‌هایی است عادی اما تلاش ناموفقی نیز برای موزون‌شدن آن صورت گرفته است.
و چون افرادی اهل فن برای آسیب‌یابیِ اشعار امروز نداریم تا حرف شان در میان عده‌ای حَکَم قرار گیرد، در شهر کوران همهٔ یک‌چشمان پادشاه تشریف دارند.

صبغت الله عاکف

@Sebghatullah_Akef

کانال| صبغت الله عاکف

26 Oct, 19:18


بسیاری از کتاب‌هایی که به نام نقد الحاد نشر شده و کارهایی که به نام نقد الحاد انجام شده است، در واقع نقد الحاد نیست؛ نقد شبهاتی است که توسط ملحدان نشر شده است.

فرق است بین نقد الحاد و نقد شبهاتی که یک یا چند ملحد دست‌به‌دست می‌کنند.

الحاد مساوی است با فکرِ خداناباوری، پس نقد الحاد، یعنی نقد فکر خداناباوری. هر شبهه‌ای که متعلق به انکار یا اثبات وجود خدا نباشد، حتا اگر توسط یک ملحد مطرح شده باشد، باز هم نقد الحاد نیست، نقد یک شبهه است که توسط یک ملحد مطرح شده است.

به این‌لحاظ، بسیاری از کتاب‌های مشهور به نقد الحاد، نقد الحاد نیستند؛ چون پُر از شبهاتی‌اند که محور اثبات وجود خدا و نقد دلایل انکار خدا نمی‌چرخد.

از این نکته یک شکاف منهجی نیز، پیدا است و آن این‌که با ملحد، هنوز مشکل وجود خدا حل نشده است، چگونه قرار است مشکل رجم و حکم مرتد و حد سرقت و میراث زن و غیره حل شود؟

ترتیب منهجی و درست این است که با خداناور، تا مشکل وجود خداوند حل نشده است، پیرامون هیچ موضوع دیگری گفتگو نشود.
همین‌طور با کسی که وجود خداوند را پذیرفته؛ اما منکر نبوت یا صحت قرآن است، باید در بارهٔ نبوت و صحت قرآن صحبت شود.
با کسی که خدا و نبوت و قرآن را قبول دارد؛ اما سنت پیامبر صلی الله علیه و سلم را نمی‌پذیرد و حجت نمی‌داند، باید روی همین موضوع باوی گفتگو صورت بگیرد.
با کسی که همهٔ موارد بالا را پذیرفته است، اما فهم سلف را حجت نمی‌داند، باید با وی روی حجیت فهم سلف گفتگو شود.

زیرا کسی که وجود خداوند را پذیرفت، اثبات نبوت و صحت قرآن برای وی‌ هم‌ درست است و هم آسان و هم معنی دارد.
کسی که وجود خدا و نبوت و صحت قرآن را پذیرفت، حجیت سنت را بهتر می‌فهمد.
و کسی که وجود خدا و نبوت و قرآن و حجیت سنت را پذیرفت، حجیت فهم سلف را بهتر می‌پذیرد.

این ترتیب درست کار فکری است که بسیاری از چارچوب آن خارج عمل می‌کنند.

صبغت الله عاکف

@Sebghatullah_Akef

کانال| صبغت الله عاکف

26 Oct, 14:06


می‌دانیم که درونِ تو شخصیتی عمیق، نیک‌سیرت، استوار و باوقار پنهان است؛ ولی ما از کَندَن‌کاری خسته‌ایم، اندکی واضح و صریح باش. 😊

اگر همیشه متفاوت‌بودن در مبهم‌بودن نقش یافته، این‌بار تو روشن شو و با مفهوم‌بودن متفاوت باش.

صبغت الله عاکف

@Sebghatullah_Akef

کانال| صبغت الله عاکف

25 Oct, 13:08


این روزها فقط مطالعات واقع‌شناسی و ادب مقاومت و سیرهای حرکی می‌چسبد.

کسانی را که سرگرم سخن‌رانی‌ها و مقاله‌های تحذیر از فلان حرکت و جماعت هستند، به حال خود شان بگذارید.

اکثر کسانی که تحذیر می‌نویسند، از باب «الناس أعداء لما جهلوا/ مردم دشمن چیزهایی‌اند که نمی‌دانند» هستند.

تحذیرنویسانِ این‌روزها هرزه‌گردان و هرزه‌گویانی‌اند که شب و روز شان در کفش‌لیسی می‌گذرد!

صبغت الله عاکف

@Sebghatullah_Akef

کانال| صبغت الله عاکف

20 Oct, 16:47


سال ۲۰۱۷ این طایفهٔ بددهان و بی‌شرف، تازه در هرات و سایر ولایات اندک‌اندک فعالیت‌های خود را آغاز کرده بودند، در همان‌زمان، شاید نخستین‌کسی بوده‌ام که در مجازی و حضوری به این سرطان پی برد و با این‌ها گفتگو کردم و تلاش داشتم برخی از آنان را متقاعد بسازم که افغانستان خاک درباری‌پرور نیست، اینجا نمی‌شود بگویید اشرف‌غنی ولی‌الامر است.
اما دیدم این مردم منطق گفتگو نمی‌فهمند و از ریشه مغز خود را به اجاره داده‌اند، پس از مشوره با چندتن از دوستان، در سال ۲۰۱۸ تصمیم گرفتم در قالب سلسله‌ای مقاله در مجازی به بررسی و نقد فکر این جماعت بپردازم.

الحمد لله این مقاله‌های کوتاه در پرده‌برداری از فساد عقیدتی و منهجی و تاریخی این طیف خشک‌مغز، خوب‌ کار کرد و مورد توجه جمع بزرگی از اهل علم و‌ طلاب علوم شرعی و‌ دعوت‌گران قرار گرفت و دست‌به‌دست شد که می‌توانید از اینجا بخوانید:
https://t.me/Sebghatullah_Akef/41

برخی از شخصیت‌های به‌ظاهر چیزفهم و دکتر این جماعت نیز در کامنت‌ها حاضر می‌شدند و چون اهل استدلال و گفتگو نبودند؛ یاوه‌گویی می‌کردند.

در همان‌روزها که سخت سرگرم رسواسازی این طیف بی‌منهج بودم؛ عده‌ای از تکفیریان پارتی و جشن داشتند و گاهی در کامنت‌ها حاضر می‌شدند و خوش‌حال بودند، گاهی برای تشکری برایم پیام می‌فرستادند و اظهار هم‌نوایی و هم‌ندایی می‌کردند.
روزی به یکی از آنان گفتم: فساد عقیده و منهج و فکر شما از این‌ها کم‌تر نیست. روزی دستم برای شما نیز فارغ می‌شود.
دیدم گفت: مگر منهج من و شما یکی نیست؟ گفتم: نخیر! شما گوسفند هستید که این را نفهمیدید.
این تقریبا از شرعی‌های شان بود و خیلی‌ها به این شخص ارادت داشتند.
دیدم برایم گفت: تو هم پس در ارتداد با آنان فرقی نداری!
گفتم تو حق داری من را از اسلام هم خارج بدانی، من این حق را به تو‌ ندهم، خودت این حق را به خود می‌دهی!
اما من آن روز از شما برای تک‌تک تکفیرها و جنایت‌هایتان دلیل شرعی می‌خواهم، تاپه را که هر بازاری یاد دارد بزند!

سخت دایقه‌اش خراب شد و مستی‌اش پرید و به هوش آمد، سپس برایش گفتم: من نقطه‌ای را که از آن حرکت می‌کنید به خوبی می‌شناسم و تکفیر در شما خیلی تدریجی اوج می‌گیرد؛ وقتی به قلهٔ مستی بودید، من برای شما آستین بر خواهم زد.
فورا من را تکفیر کرد و گم شد.

تمام آنچه این جماعت را متفرق و احمق ساخت و به اوج تکفیری‌گری کشاند، جهل نسبت به ضوابط تکفیر، به‌ویژه عذر به جهل و خاستگاه اصولی آن بود.

قضیهٔ‌ انکار عذر به جهل باعث و بانی تمام تکفیرها و تفرقه‌ها و فتنه‌انگیزی‌ها و بی‌منهجی‌ها بود؛ اما باز هم دوستان مصرانه می‌گفتند چرا پشت این قضیه را رها نمی‌کنی!

به هر حال، در میان طیف دوم همواره کسانی بوده‌اند که فریب خورده‌اند و نیاز دارند با آنان گفتگو صورت بگیرد، اما طیف اول، تنها و تنها لایق سیلی و دم‌پایی هستند.

توصیه‌ام به جوانان این است که اگر حضوری با آنان رو به رو شدید، با هرچه که در دست دارید بزنیدشان. اگر نتوانستید بزنید، به صورت شان تُف کنید. با کسی در مورد جهاد فلسط.ین بدبین است، مدارا نمی‌شود.

صبغت الله عاکف

@Sebghatullah_Akef

کانال| صبغت الله عاکف

20 Oct, 14:24


یا باشرف یا بی‌شرف، دیگر مذهب و فرقه ‌و جماعتی وجود ندارد امروز!
قضیهٔ امروز امت (جهاد فلسط.ین) اجتهادی نیست تا اختلاف‌پذیر باشد و اهل خطا در آن یک اجر ببرند و اهل صواب دو اجر!

صبغت الله عاکف

@Sebghatullah_Akef

کانال| صبغت الله عاکف

20 Oct, 06:54


پیشگفتار یکی از مباحث پایان‌نامهٔ ماستری بنده.

کانال| صبغت الله عاکف

19 Oct, 16:10


یکی از ترجمه‌های کتاب «الشوک والقرنفل» را -که به تازگی‌ها به دسترس عموم قرار گرفته است- دیدم. این ترجمه چندان جالب نیست و به دل نمی‌چسبد.
در آینده‌های نزدیک از این کتاب گران‌سنگ و راوی دردهای ملت رنج‌دیده‌ و مجاهد فلسطین، حدود 4-5 ترجمه توسط مترجمان ایرانی و افغانستانی به دست نشر سپرده می‌شود. از این میان، ترجمه‌ی خواهر «هانیه کمری»-از ایران- شاید تا چند روز دیگر از چاب بیرون شود.

صفی الله پایا

@Sebghatullah_Akef

کانال| صبغت الله عاکف

19 Oct, 14:16


سه دسته

۱. تمام اهل علم و متفکران جهان اسلام را تکفیر کرده‌اند+ کسی را که تکفیر کنند، دیگر حرفش را نمی‌شنوند و کتاب‌ها و مقاله‌هایش را نمی‌خوانند+ کسی نمانده‌ است تا مسلمان باشد و کتاب‌هایش را بخوانند و حرف‌هایش را بشنوند که فهمیده شوند و اهل گفتگو= جاهل و کودن باقی مانده‌اند.

۲. تمام فرقه‌ها و جماعت‌ها و جریان‌های غیر از خود را به نام‌های قطبی، اخوانی، تبلیغی، خوارج و غیره دسته‌بندی کرده‌اند+ تنها کسانی را اهل سنت و رستگار می‌دانند که به فتواهای چند شیخ معلوم‌الحال پیرامون شان گوش دهد و گوسفندانه از آنان تقلید نماید+ آن شیوخ نیز استخدام‌شدهٔ دولت‌های هم‌پیمان اسرا.ئـ.یل و آمریکا هستند= احمق و جاهل باقی مانده‌اند.

۳. در فکر و باور شان دو دستهٔ فوق‌ سلفی و‌ وهابی هستند+ مشکل آن دو دسته، مشکل سلفیت و‌ وهابیت هم است= همهٔ سلفی‌ها و وهابی‌ها مانند این دوسته دارای عقیده و فکر فاسد و‌ درباری هستند ‌و احمق و نادان.

این سه دسته به هیچ‌کار امت نمی‌آیند.

صبغت الله عاکف

@Sebghatullah_Akef

کانال| صبغت الله عاکف

18 Oct, 16:37


قضیهٔ فلسط.ین نباید به عنوان یک حادثه یا واقعهٔ تاریخی یا منطقه‌ای مطالعه شود.
قضیهٔ فلسط.ین، از مرکزیات واقع‌شناسی و رأس هرم مرحلهٔ امت است.
همان‌طوری که قضیهٔ فلسط.ین امروز، در غربال‌کردن و جداسازی سره از ناسره و منافق از مؤمن، مانند حزیفه عمل می‌کند.

کسی که امروز قضیهٔ فلسط.ین را تحلیلی نمی‌خواند تا درس‌های حیاتی آن را استخراج کند؛ کسی است که از داستان اصحاب اخدود و درگیری صالحان و پیامبران با جاهلیت، هرگز هیچ درسی نگرفته و نخواهد گرفت.

یاد زمانی بخیر که اهل فکر و علم، تا توانستند درس‌های بزرگ جهاد افغانستان را برای نیاز مرحلهٔ امت استخراج کردند؛ اما مخاطبانی که باید عبرت می‌گرفتند، توجه خیلی ناچیزی به این آثار علمی داشتند. روزی در یکی از مساجد، هنگام سخن‌رانی از سید قطب و محمد قطب سخنانی دربارهٔ فهم بیش‌تر واقع امت نقل کردم؛ فردای آن روز توسط یکی از اهل علم مطرح و تعدادی از بزرگان به شدت سرزنش شدم و برایم تاپهٔ فتنه‌انگیزی زده شد، تا دیگر حرفی که باخود تکانی حمل می‌کند، گفته نشود.
من باورمندم حرف‌ها و سخنانی که برای زندگی کردن آن‌ها خون ریخته شده است، جایش را روزی برای زنده‌تر شدن و بالیدن پیدا خواهد کرد.
روزی قضیهٔ افغانستان را در خلال همین آثار تحلیلی مرحلهٔ امت، به صورت علمی و درسی کسانی می‌خوانند.

جنایت‌های بشریت علیه بشر، به‌ویژه مسلمانان در فلسط‌.ین، سوریه، عراق، چچن، بورما، بوسنی و هرزگوین، اویغور و غیره؛ همگی پُر از درس برای مرحلهٔ امت و بخشی بزرگ از واقع‌شناسی است که بیش‌تر علمای ما، آن را در تدریس و مدارسهٔ متون علمی در مدارس، فرا نمی‌گیرند.

این مرحله‌ها می‌یاید و می‌رود. همان‌طور که زندگانی انبیای الهی و صالحان و دعوت‌گران بزرگ در تاریخ بشریت، آمدند و رفتند. حسرت را کسی می‌خورد که نه بخشی از این مرحله‌ها بوده است و نه سهمی معرفتی از آن‌ها دارد تا در آینده اگر بخش مرحله‌ای دیگر شد، واقع‌شناسانه و آگاهانه، با دست‌گرفتن نقشه، نقش خود را انجام دهد.

چندی پیش، اندکی دربارهٔ مرحله با یکی از دوستان صحبت کردیم. از من پرسید که چرا بسیاری از علما و شیوخ امروز، نه کاری علمی در این قضایا دارند، نه درسی پیرامون آن ارائه می‌دهند!؟

گفتم: حکایتی است که دسته‌ای از روس‌ها در افغانستان، آمدند در مدرسه‌ای نزد استادان و مدرسان آن مدرسه، گفتند: اگر روزی ما و امثال ما، بر افغانستان سلطه و سیطره پیدا کنیم، شما چه خواهید کرد؟ پاسخ دادند: ما از خود مدرسه داریم و متون علمی خود را تدریس می‌کنیم، کاری هم به کار کسی نداریم.
آن هیئت رفتند و داستان را برای بزرگان سیاسی خود گفتند، بزرگان‌شان گفتند: ترس بزرگ ما از همین مدارس بود که برطرف شد، حالا با خیال راحت، حتا به این مدارس می‌توانیم کمک مالی کنیم و آنان را سرگرم نگه داریم.

روس‌ها، از خودِ اهل مدرسه، بیش‌تر مسئولیت و جایگاه مدرسه را می‌فهمیدند، به این‌لحاظ هراس داشتند و باید نخست از این جهت مطمئن می‌شدند. چون این‌ها ممکن بود بیش‌‌تر از دیگران مفهوم مقاومت و آزادی و درگیری با جاهلیت و مرحلهٔ امت را درک کنند.

امروز نیز داستان چنین است، بسیاری از شیوخ و اهل علم، نه می‌خواهند بخشی از مرحله باشند، نه می‌خواهند دست‌کم رابطه‌ای معرفتی با مرحله و واقع امت داشته باشند. کسی را هم که می‌فهمد یا می‌خواهد بفهمد، دسته‌بندی و متهم می‌کنند و با کوبیدن مُهری بر پیشانی‌اش، تلاش دارند آن را به حاشیه برانند.

از این لحاظ است که می‌گویم: امروز، دورترین مردم از تاریخ و واقع امت و درگیری‌اش با جاهلیت، در میان علما و شیوخ و رهبران علمی امت دیده می‌شود. و نزدیک‌ترین مردم به شناخت مرحله، کسانی‌اند که در رشته‌های دیگر تحصیل کرده‌اند؛ اما پیوندی محکم با مرحله و یا شناخت آن دارند.

صبغت الله عاکف

@Sebghatullah_Akef

کانال| صبغت الله عاکف

17 Oct, 16:08


اگر زنده است، الله متعال ترس از وی‌ را در دل و دیدهٔ دشمنانش دوام بخشد. و اگر به آرزویش رسیده است، مبارکش باد و الله بهشت را جایگاهش گرداند.

«وَكَأَيِّن مِن نَبِيٍّ قاتَلَ مَعَهُ رِبِّيّونَ كَثيرٌ فَما وَهَنوا لِما أَصابَهُم في سَبيلِ اللَّهِ وَما ضَعُفوا وَمَا استَكانوا وَاللَّهُ يُحِبُّ الصّابِرينَ».

@Sebghatullah_Akef

کانال| صبغت الله عاکف

17 Oct, 15:52


تاکنون مرجع خبر اسر.ا.ئـ.یلی است.

خدا کند دروغ باشد!

@Sebghatullah_Akef

کانال| صبغت الله عاکف

16 Oct, 20:21


نظری خواست که بیند به جهان صورت خویش
خیمه‌ در آب ‌و گِل مزرعهٔ آدم زد

شعر جان‌داری از حافظ که در بیش‌تر نسخه‌های‌ دیوانِ حافظ نیست. در یکی از غروب‌های پُر از دل‌تنگی در این شعر نیم ساعت فکر کردم.

@Sebghatullah_Akef

کانال| صبغت الله عاکف

13 Oct, 17:11


چند گونه نفرت از منطق و فلسفه وجود دارد:

- چون سخت است، از آن متنفریم.
- چون دیگران آن را بد گفته‌اند، از آن متنفریم، اما نمی‌دانیم چرا؟
- چون بزرگان مکتب عقیدتی ما، ما را از آن برحذر داشته‌اند، از آن متنفریم.
- چون اکثر فیلسوفان انحراف عقیدتی و فکری داشتند، از آن متنفریم.
- چون در کتاب‌های فلسفی ‌و منطقی مثال‌هایی مخالف عقیده و فکر ما وجود دارد، از آن متنفریم.
- چون نقد‌هایی محکم و علمی بر پایه‌های منطق و فلسفه و فلسفه‌ورزی داریم، از آن متنفریم.
- چون هیچ‌چیزی از آن نمی‌دانیم، تنها بدگویی‌ها‌ و نکوهش‌های دیگران را دربارهٔ آن شنیده‌ایم‌ از آن متنفریم.

شما چرا از منطق و فلسفه متنفر هستید؟ در کامنت بنویسید!

کانال| صبغت الله عاکف

11 Oct, 15:59


بیماری و دردمندی در مسافرت و تنهایی را به چه می‌شود تشبیه کرد؟
تصور کنید چندین‌بار من را در حساس‌ترین زمان و اوج یک کار مهم، از پای انداخته و به بالین کشانده است.

الله المستعان، التماس دعا!

برخی از دوستان می‌گویند: همگی برای درمان به پاکستان می‌روند؛ اما تو همان‌جا خوب نمی‌شوی!

آنانی که خوب می‌شوند، اینجا نمی‌مانند، دارو می‌گیرد و می‌روند در محیط سالم کشور، صحت‌مند می‌شوند.
ما اینجا در باتلاق اسباب بیماری قرار داریم، یک دارو سبب درمان باشد، صد مورد سبب پیدایش بیماری اینجا هست.
مقاومت بدن در مقابل این‌همه ضربات پی‌هم، به صفر می‌رسد و انسان را از پای در می‌آورد.

به‌ویژه برای ما که از سبب اصلی صحت‌مندی محرومیم!

@Sebghatullah_Akef

کانال| صبغت الله عاکف

10 Oct, 14:32


السلام عليكم ورحمة الله وبركاته

وقدم الصدق لا تمشي على بعض الأمور مهما حاولت وفعلت!

@Sebghatullah_Akef

کانال| صبغت الله عاکف

04 Oct, 13:38


به کشور ما اگر جنس ‌و کالا می‌آمد، خراب‌ترینش می‌آمد.
همین‌طور، اگر فکر و عقیده و جریان و گرایشی به این سرزمین وارد می‌شود، نیز خراب‌ترین‌ مدل آن، به شدت ناروش‌مند وارد می‌شود.

در سطح افراد گاهی استثنا وجود داشته و اتفاق افتاده که در برخی از جریان‌ها، انسان‌های جوان‌مرد و خوب‌ و اهل گفتگو یافت می‌شد. اما در کل، خراب‌کارانِ بسیاری از جریان‌ها، بیش‌تر از اصلاح‌گران آن بوده است. یا دست‌کم برخی جریان‌ها هرگز نتوانستند ۶۰ درصد مانند اصل خود شوند.

صبغت الله عاکف

@Sebghatullah_Akef

کانال| صبغت الله عاکف

04 Oct, 09:12


کاری تازه و محتوایی شنیدنی از پرواک عزیز.

کانال| صبغت الله عاکف

04 Oct, 09:10


🎙 قانون جذب را نمی‌شناسی!

قانون جذب یعنی چه؟ گاهی ابهام و پوشیدگی در تعریف مفاهیم است که شنونده را به اشتباه می‌اندازد. آیا جذب همان شکرگزاری، حسن ظن، مثبت‌اندیشی یا تفکر است؟ در این عنوان سری به کتاب The Secret یا همان «راز» اثر رندا برن می‌زنیم و دور قانون جذب دیوار می‌کشیم.
__________________
@pezhvaak_ch

کانال| صبغت الله عاکف

04 Oct, 05:38


📣 برخی از کانال‌های مفید اهل سنت به زبان فارسی:


📗 کانال فارسی شیخ محمد صالح المنجد:
t.me/almonajjed

📗 کانال شیخ عبدالعزیز طریفی:
t.me/tarifi

📗 کانال فارسی شیخ ابراهیم السکران:
https://t.me/sakran_farsi

📗 کانال مرکز مطالعات اسلامی بینش:
https://t.me/bineshcc

📗 کانال فارسی دکتر ذاکر نایک:
https://t.me/Doctor_nick

📗 کانال فارسی دکتر ایاد قنیبی:
https://t.me/EyadQunaibiF

📗کانال عکس مهتاب:
https://t.me/aksemahtab

📗کانال رد شبهات ملحدین:
https://t.me/no_atheism

📗 کانال واقع معاصر ما:
https://t.me/waqemoaser

📗 کانال شخصی ماموستا عزیز فتحی:
https://t.me/MazizF

📗کانال شخصی خالد عزیزی:
https://t.me/Khaled_azizi1

📗کانال شخصی صبغت الله عاکف:
https://t.me/Sebghatullah_Akef

📗 برهان:
https://t.me/borhan_fa

📗 شبهه از شما و پاسخ از ما:
https://t.me/shobahat99

📗 زن:
https://t.me/WOMAN_ZAN

📗 ماموستا کریکار:
https://t.me/fatih_krekar

📗 عبدالله محمد:
https://t.me/Abdollah_mm

📗 سعید قادری:
https://t.me/noorolbian

📗 خداداد مطاعی پور:
https://t.me/khodadad_tarjomeh

📗 صلاح الدین مهدوی:
https://t.me/salahmahdavi

📗 ریان:
https://t.me/rayyan_farsi

📗 رفعت سعیدی فر:
https://t.me/yaqin100

📗 امین پور صادقی:
https://t.me/NEDAYE_IMAN1

📗کانال ورثة الأنبياء:
https://t.me/varasah_alanbiya

📗کانال نقل فواید علما:
https://t.me/naghl_olama

📗کانال پارسا دارابی:
https://t.me/parsada88

📗خزانه:
https://t.me/khazaaneh_elm

📗سخنان کفار:
https://t.me/sokhanekoffar

📗آستانه فارسی:
https://t.me/astanaorganization

📗یاسای ژین:
https://t.me/yasaizhin

📗پژواک:
https://t.me/pezhvaak_ch


✳️ ما را در نشر این صفحات مبارک یاری دهید. جزاکم الله خیرا

کانال| صبغت الله عاکف

04 Oct, 04:55


تلگرام داشته باشید!

کسی که تلگرام ندارد، از حجم معرفتی بزرگی خود را محروم کرده است. یا دست‌کم از مجازی درست استفاده نکرده است.

اگر دوستان بی‌تلگرام در فیسبوک نمی‌بودند، من فیسبوک را قطعا کنار می‌گذاشتم و تنها در تلگرام فعالیت می‌کردم.
و شاید پس از مدتی که اندکی از مشغله‌های پراکنده رهایی یافتم و به نوشتن یک‌سری مقاله‌های علمی و پژوهشی روی آوردم، از فیسبوک بروم و تنها به فعالیت تلگرامی بسنده کنم.

صبغت الله عاکف

@Sebghatullah_Akef

کانال| صبغت الله عاکف

04 Oct, 02:59


این‌ها‌ تنها خبرنگارند و اهل سره‌ناسره‌کردن تحقیقات نیستند تا بهترینش را انتخاب و نشر کنند. به‌ویژه این آدرس خبری که در خبرنگاری نیز، آدرس موفقی نیست.

چند سال پیش کتابی خوانده بودم به نام فلسفهٔ تنهایی، حتما بخوانیدش. و همین‌طور چند کتاب و پادکست دیگر دربارهٔ مزایای تنهایی…

تنهایی آن‌قدر بد نیست که ما از آن‌‌ ترس داریم. انسان اگر باتفکر و باتمرکز، تنهایی را تجربه کند، انسان بافضیلتی می‌شود.

چه این‌که تنهایی ریاضت خودسازی و شاه‌کلیدی است برای انسانی بزرگ شدن.

به‌ویژه در عصر تکنولوژی و دیجیتال که ما برای برگشتن به مینیمالیسم/کمینه‌گرایی قبلی خود، نیازمند ساعت‌ها تنها بودن هستیم که حال مان خوب شود.

تنهایی‌درمانی

صبغت الله عاکف

@Sebghatullah_Akef

کانال| صبغت الله عاکف

03 Oct, 03:19


Channel photo updated

کانال| صبغت الله عاکف

30 Sep, 11:35


گوشکی و هدفون کفایت نمی‌کند، برای برخی شنیدنی‌ها باید بشر وسیله‌ای اختراع کند که آن‌ها را در جریان خون تزریق کنیم.

کانال| صبغت الله عاکف

29 Sep, 14:20


تقریبا دو و نیم سال پیش 😂

کانال| صبغت الله عاکف

29 Sep, 06:54


امروز چیزی به نام «ادب مقاومت» داریم که از زیرمجموعه‌هایش، «ادب درگیری‌های جریانی» است.
درکل، از یک تخصص دانشگاهی برای تحلیل‌های مبنی‌بر جمع بین تاریخ و واقع اهمیت مهم‌تری دارد.
در این زمینه، بررسی تاریخی جریان‌ها ‌و احزاب و سرگذشت آنان، با بررسی عقیده، سیاست، روش کار و واقع آنان، حرف اول را می‌زند. تا بشود بین تاریخ و واقع آن جریان‌ها جمع کرد و‌‌ نقش آنان را در مرحلهٔ امت به تصویر کشید.
به‌ویژه برای امت اسلامی که جوانانش همواره هنگام موقف‌گیری، نیاز دارند کم‌تر تردید داشته باشند و دچار بی‌منهجی نشوند و تنها، با درآوردن آدای دوراندیشی، به جای عمیق‌نگری دچار شُل‌نگری و شل‌مغزی نگردند.

بدون شناخت کافی از عرصهٔ ادب مقاومت، در بهترین‌حالت ممکن، آدم تلاش می‌کند فریب اخبار روز را نخورد و بدون تحلیل واقع‌شناسان، جزم‌گرایانه به چیزی فیصله نکند.

فیصله دربارهٔ حوادثی چون حادثهٔ حزب الله، مانند صحبت دربارهٔ انفجار ماین کنار جاده در افغانستان نیست.

یکی از مشکلات بزرگ اخباری‌بودنِ محض در مورد حوادث متعلق به امت اسلامی، فیصله‌های بدون تحلیل واقع‌شناسانه، عقیدتی، تاریخی، فکری و خلاصه همه‌جانبه است. اینجا چه در سیاق موافقت و چه در سیاق مخالفت، هر حرف احساسیِ مبنی بر اخبار ممکن است به حساب دین و‌عقیده و ستم‌ در حق‌ خون‌های ریخته‌شده تمام شود.

صبغت الله عاکف

@Sebghatullah_Akef