دلتنگی های من @deltanagi Channel on Telegram

دلتنگی های من

@deltanagi


ما را به جز خیالت فکر دگر نباشد🍃

دلتنگی های من (Persian)

در کانال تلگرامی "دلتنگی های من" شما به یک جامعه از افرادی که به دنبال به اشتراک گذاری احساسات، تجربیات و دلنوشته های خود هستند، خوش آمدید. این کانال محلی برای افرادی است که دلتنگی ها و احساسات خود را با دیگران به اشتراک می گذارند و یک فضای امن برای بیان احساسات نهفته است. اگر شما هم یکی از آن دسته از افراد هستید که می خواهید با دیگران درباره دلتنگی هایتان صحبت کنید و یا فقط به دنبال یک گوش دهنده متفاوت هستید، این کانال برای شماست. با عضویت در این کانال، شما فرصتی برای برقراری ارتباط با افرادی پیدا خواهید کرد که همراهی شما در این مسیر دشوار دلتنگی ها و اندوه ها را تسهیل می کنند. بنابراین، بپیوندید به این جامعه دلتنگانه و شریک تجربیات و احساسات خود را به اشتراک بگذارید.

دلتنگی های من

23 Nov, 20:30


🍃

بیدار مانده ام که تو را مثنوی کنم

آسوده تر بخواب
عزیز دلی هنوز


#شفیعی_کدکنی
#شبتون_ماه 🌙🌙


@deltanagi

دلتنگی های من

23 Nov, 14:58


خسته‌ای، غم‌زده‌ای، مثل منی می‌فهمم
دوست داری ز خودت دل بِکنی می‌فهمم

زیر سنگینیِ دنیا کمرت خم‌ نشود
در تلاشی که فقط جا نزنی می‌فهمم...!


#شکیلا_اسماعیلی
آوا :
#رضا_وکیلی

@deltanagi

دلتنگی های من

23 Nov, 06:45


از دست‌های شعر كاری بر نمی آید
نه ! روزهای رفته‌ام دیگر نمی آید

اینقدر پا به پا نكن من عاشقت هستم
در شعرم از این بیت واضح‌تر نمی آید

این روسری را از سرت بردار ، می دانی
اصلا مسلمانی به تو _كافر_ نمی آید

با یك نگاهت روزه‌ام افطار شد، هرگز
خرمایی از چشمان تو بهتر نمی آید

با رفتنت تقویم را بهمن گرفت و حیف
ا‏ز زیر بهمن مرده‌ام هم در نمی آید

تو دیر كردی ، ‏عابران با طعنه می‌گویند:
حتی سر قبرت هم این دختر نمی آید

@deltanagi

#سینا_جهانی

دلتنگی های من

22 Nov, 15:24


گاهی آنقدر دلتنگت میشوم
که روزها و هفته ها سراغت را نمیگیرم
میدانی؟!
دلتنگی شکلی از دیوانگیست

دیوانه ی توام
قرار نیست چیزی از دیوانگی هام بفهمی
آدمهای عاقل دلتنگیهاشان را نامه مینویسند
پیامک میدهند
زنگ میزنند
سوار قطار میشوند و راه می افتند
اما شاعرها
مینویسند
پاره میکنند
وصله میزنند
دور می اندازند
به خاطر می آورند
فراموش میکنند
و نیمه های شب خودشان را به بیخیالی میزنند
و با اعصابی خرد
حالی گرفته
و آشوبی در جان
در حالی که لبخند میزنند،میخوابند
در حالی که بیدارند
غمگینند
تنهایند
و در ذهنشان تصاویر پاره پاره را
به هم وصله میزنند

#علی_بهمنی
#جناب_حسین_زاده

@deltanagi

دلتنگی های من

22 Nov, 10:30


.
آذر زنی است
درد کشیده ازخزان پاییز
با کوله باری پراز آرزوهای الوان
گمشده ایی است
         در برهوت عشق

گیسوان سیاه ومواجش
کرده سپید برف زمستان!

سبدش پر از سیب حوا
قلبش پر از احساس
دستانش خالیست
از گل یاس
خاطراتش شد قربانی
یک رویا !!

#مینو_پناهپور


@deltanagi

دلتنگی های من

22 Nov, 03:13


بخیر می شود این صبح های دلتنگی
ببین که روشنم از یادِ خوبِ لبخندت


#معصومه_صابر
#صبحت_بخیر
@deltanagi

دلتنگی های من

21 Nov, 15:30


°
.

تو واقعيت دارى
مثل #قهوه
مثل بى خوابى ...
و يا شايد خيال باشى
مثل فال
مثل خواب ...
تو چه واقعيت باشى چه خيال
كامم از نبودن تو تلخ مى شود ...!

#كامران_رسول‌زاده
#با_من_قهوه_میخوری !؟


@deltanagi

دلتنگی های من

21 Nov, 11:45


.

نفهمیدم که گفتم با شما پرواز هم خوب است
که گاهی دل بریدن از همان آغاز هم خوب است


گوارای وجودم باد اندوهِ جهان زیرا
خودم لجبازم و گفتم که این لجباز هم خوب است

نوشتی حس بد داری به من، گفتم، خدا را شکر!
همین‌که حس خود را می‌کنی ابراز هم خوب است

برایم مرگ هم این روزها ناز و ادا دارد
شما هم ناز کن عیبی ندارد ناز هم خوب است


تو یادت نیست کفترگونه از ماهِ عسل گفتم
اگر مشهد نشد ،قم، قم نشد شیراز هم خوب است

کبوتر جانِ من، با بازها رفتی خیالی نیست
یکی از ما دو تا سامان بگیرد باز هم خوب است!

غمِ عالم به دوشم مانده چون باور نمی‌کردم
که گاهی دل بریدن از همان آغاز هم خوب است


#احمد_جم

@deltanagi

دلتنگی های من

20 Nov, 21:48


.
شب را تا صبح
مهمان کوچه ­های بارانی
خواهم بود
و برگ برگ دفتر غمگینم را
در باران
خواهم شست
آن گاه شعر تازه­ ام را
ـ که شعر شعرهایم خواهد بود
با دست ­های شاعرانه­ ی تو،
بر دفتری که خالی است
خواهم نوشت

ای نام تو تغزل دیرینم
در باران!
یک شب هوای گریه
یک شب هوای فریاد
امشب دلم هوای تو را کرده است ...

#حسین_منزوی
#شبت_بخیر

@deltanagi

دلتنگی های من

20 Nov, 14:33


.

زیر ِ باران، هر نخ ِ سیگار می چسبد عجیب
دست توی ِ دست های ِ یار می چسبد عجیب

معنی ِ بی تاب بودن هایمان جز "عشق" چیست؟
شور و شوق ِ لحظه ی ِ دیدار می چسبد عجیب

کوچه باغ ِ خاطرات و خش خش ِ برگ ِ درخت
پرسه های ِ خیس در رگبار می چسبد عجیب

آسمان سقفی قدیمی، پُر تَرَک از آذرخش
قطره قطره بر سرت آوار می چسبد عجیب

از دهان ِ تو شنیدن آخر ِ خوشبختی است
"دوستت می دارم" ِ هر بار می چسبد عجیب

من بگویم میروم تا سد ِ راه ِ من شوی
از من انکار، از تو هی اصرار می چسبد عجیب

کافی است عاشق تر از هر بار آرامم کنی
"سر بروی ِ شانه ام بگذار" می چسبد عجیب

گوش دادن به "یکی هست"ی که خیلی وقت نیست
مرتضا پاشایی و گیتار می چسبد عجیب

لب به لب، حال ِ خراب و هی شراب و شعر ِ ناب
هر دو مست و تا سحر بیدار می چسبد عجیب

در خیالم باز هم گفتم برایت یک غزل
قاب ِ عکست تکیه بر دیوار می چسبد عجیب

#شهراد_ميدرى

@deltanagi

دلتنگی های من

20 Nov, 10:04


.

از یاد نبر که از یاد نبردمت، از یاد نبر که باران شدم تو را و باریدم، از یاد نبر که شهر را به عطر تو عادت دادم بس که شال در خانه ام جامانده ات را در هوا رقصاندم به نیت شفای تهران غمگین. از یاد نبر که پشت به همه جهان ایستادم و رو به تو، و هر که هر تیغی داشت فرو کرد به صحرای پهناور اطراف فقراتم، و من باز نگاهت کردم و خندیدم، خورشید شخصی من. از یاد نبر که وقت سنگسار ایستادی و نگاهم کردی و خون از پیشانیم آمد تا روی چشمم و تو را سرخ دیدم، سرخ پوش زیبای لعنتی. از یاد نبر که در تمام اردیبهشت ها کمت آوردم و دنیا پاییز بود و تگرگ گلدانم را بوسید. از یاد نبر که بر تازیانه های دوری و بوسه های نوازش یکسان خندیدم، وقتی جهانم از صدای تو عاری شد. از یاد نبر از یاد نبردمت. هر بار کسی لبانت را نوشید، به یاد بیاور ترک لبانم را، وقتی در عطشی جان دادم که خالقش بودی. از یاد نبر که از یاد نبردمت.
حالا پرده در باد می رقصد، پنجره باز است، و هیچکس نمیداند مردی که چند ثانیه قبل پایین پرید چقدر برای تو دلتنگ بود...

#حمید_سلیمی

@deltanagi

دلتنگی های من

20 Nov, 07:51




این ترانه بوی نان نمی دهد
بوی حرف دیگران نمی دهد

سفره ی دلم دوباره باز شد
سفره ای که بوی نان نمی دهد

نامه ای که ساده و صمیمی است
بوی شعر و داستان نمی دهد:

با سلام و آرزوی طول عمر
که زمانه این زمان نمی دهد

کاش این زمانه زیر و رو شود
روی خوش به ما نشان نمی دهد

یک وجب زمین برای باغچه
یک دریچه آسمان نمی دهد

وسعتی به قدر جای ما دو تن
گر زمین دهد، زمان نمی دهد

فرصتی برای دوست داشتن
نوبتی به عاشقان نمی دهد

هیچ کس برایت از صمیم دل
دست دوستی تکان نمی دهد

هیچ کس به غیر ناسزا تو را
هدیه ای به رایگان نمی دهد

کس ز فرط های و هوی گرگ و میش
دل به هی هی شبان نمی دهد

جز دلت که قطره ای است بیکران
کس نشان ز بیکران نمی دهد

عشق نام بی نشانه است و کس
نام دیگری بدان نمی دهد

جز تو هیچ میزبان مهربان
نان و گُل به میهمان نمی دهد

نا امیدم از زمین و از زمان
پاسخم نه این، نه آن...نمی دهد

پاره های این دل شکسته را
گریه هم دوباره جان نمی دهد

خواستم که با تو درد دل کنم
گریه ام ولی امان نمی دهد

#قیصر_امین_پور

‌@deltanagi

دلتنگی های من

20 Nov, 06:44


روزی هزار عاشق چشم‌انتظار داشت
این ایستگاه خسته زمانی قطار داشت

این ریل دل‌شکسته خوابیده زیر خاک
با شوق لحظه‌های رسیدن قرار داشت

شیرین‌ترین و دورترین انتظار بود
گویی دلم مسافری از قندهار داشت

با شالی از بنفشه و موهایی از نسیم
دنیای من تمام فصولش بهار داشت

با آن نگاه ساده و چشمان روشنش
صبحی سیاه‌مست و غروبی خمار داشت

دیشب پس از چقدر فراموشی و سکوت
آن زن به خوابم آمده، یعنی چه‌کار داشت؟



@deltanagi
#اصغر_معاذی

دلتنگی های من

19 Nov, 21:09


آرام کن حال مرا،دیوانه بازی کن کمی!
من را در آغوشت بگیر،آغوش دارد عالمی…
دلتنگ و دلگیرم،دلم،میترسد از تنها شدن
تو نیستی ای عشق من،تو آخرین افکارمی!
#ابراهیم_بلاغی



@deltanagi

دلتنگی های من

19 Nov, 10:36


دامنت کوتاه اگر آمد پشیمانی چرا

خنده از روی ِ تظاهر، اخم ِ پنهانی چرا

چشمهایت معرکه، چاقوی ِ ابرویت بلا

دخل ِ من آورده ای دیگر رجزخانی چرا

لرزه ات کم بود تا در خود فرو ریزم شبی

اینهمه پس لرزه های ِ بعد ویرانی چرا

ماه ِ کُردی! کشته ات در بیستون جا مانده است

دیگر این رقص ِ سنندج تا مریوانی چرا

نه سوالی نه جوابی، خودسر و بی پرس و جو

می بری با خنده از من دل به آسانی چرا

باغت آبادان! به محصولات ِ میهن قانعم

این تکان ِ شاخه های ِ سیب ِ لبنانی چرا

من خمار ِ خمره ای از بوسه ام بانو شراب!

با لبان ِ چون تویی انگور ِ شاهانی چرا

دوست داری غرق در دریای ِ زیبایی شوم؟

بادبان ِ روسری بر موی ِ توفانی چرا

نه اذان، ناقوس میخاهم کلیسایت کجاست

تا تو هستی مریمم دین ِ مسلمانی چرا

گفته بودی سعدی ِ شعر ِ معاصر میشوم

بردی ام از یاد و شعرم را نمیخانی چرا

#شهراد_میدری

@deltanagi

دلتنگی های من

18 Nov, 16:45


.
دلم خلوتی ساده می‌خواهد
چند خطی شعر فروغ
با دو فنجان #قهوه
كمی سكوت
و او
كه پايان هر قطعه دستش را زير چانه بزند و بگويد:
باز هم بخوان...

#با_من_قهوه_میخوری ؟


‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
@deltanagi

دلتنگی های من

18 Nov, 16:00


🍂

ثمر ندیده وجودم، درختِ کاجم من
و ارغوانِ غم‌الودِ ابتهاجم من...

در این زمانه کسی پاک‌دامنی نخرید
عزیزِ مصرم و این روزها حراجم من

طبیب و نسخه و دارو گره‌گشایت نیست
دُچار من شده‌ای، دردِ لا‌علاجم من

نگیر خُرده چرا خیره در تو می‌نگرم
شبیهِ ماهیِ در صید، هاج و واجم من

نخند، عشوه نیا، دم به دم رهام نکن...
عبوس و خیره‌سر و دمدمی مزاجم من

غریق را چه سخن غیر دست و پا زدن است؟
نبین سکوتِ مرا، غرقِ احتیاجم من


@deltanagi
#سجاد_شهیدی

دلتنگی های من

17 Nov, 17:05


.

کسی برایم #قهوه بریزد
کسی که فال مرا می‌داند
کسی که حال مرا می‌فهمد
و قصه بگوید برایم
هزار و یک بار
تا از سرم بپرد این خواب
که هزار سال است نمی‌گذارد
تو را برای یک بار هم که شده ببینم.

#کامران_رسول‌زاده


#با‌_من_قهوه_میخوری ؟!

@deltanagi

دلتنگی های من

16 Nov, 16:50


مرا به یاد خیابانی بینداز
پر از پاییز و مردی که
دست‌هایم را به مهر می‌‌گرفت.


#نیکی_فیروزکوهی
روستای سنگان


@deltanagi

دلتنگی های من

15 Nov, 18:49


#مهراد_توکلیان


هنوز مثل قدیم است رسم داد و ستد
بیار بوسه به جایش بگیر جانم را!

چقدر مانده قبولم کنی، مگر بس نیست؟
هزار مرتبه پس دادم امتحانم را

گناه عشق در آیینِ هفت پشتِ من است
نمیشود نروم راه رفتگانم را....

#حسین_میهمان_پرست

@deltanagi

3,728

subscribers

1,277

photos

1,379

videos