شعر و دکلمه ماه بانو 🌙 @deklame_mahbanoo Channel on Telegram

شعر و دکلمه ماه بانو 🌙

@deklame_mahbanoo


دنیا همه هیچ و اهل دنیا همه هیچ
ای هیچ برای هیچ بر هیچ مپیچ..
دانی که پس از عمرچه ماند باقی
مهر است و محبت است و باقی همه هیچ..

شعر و دکلمه ماه بانو 🌙 (Persian)

شعر و دکلمه ماه بانو یک کانال تلگرامی جذاب و خاص است که به عشق و علاقه به شعر و دکلمه معروف است. اگر شما هم از شعرهای زیبا و دکلمه‌های دلنشین لذت می‌برید، این کانال مناسب برای شماست. در اینجا می‌توانید از آثار برتر شاعران و دکلمه‌سرایان معاصر و قدیمی لذت ببرید و با دنیایی پر از احساسات عمیق و زیبایی آشنا شوید. با عضویت در این کانال، شعر و دکلمه به یک تجربه‌ی جذاب و الهام‌بخش تبدیل خواهد شد. پس حتما به ما بپیوندید و از این تجربه فوق‌العاده لذت ببرید

دنیا همه هیچ و اهل دنیا همه هیچ nای هیچ برای هیچ بر هیچ مپیچ..
دانی که پس از عمرچه ماند باقی nمهر است و محبت است و باقی همه هیچ..

شعر و دکلمه ماه بانو 🌙

10 Feb, 08:16


شب است و شاهد و شمع و شراب و شیرینی

غنیمت است چنین شب که دوستان بینی

به شرط آن که مَنت بنده‌وار در خدمت

بایستم، تو خداوندوار بنشینی

میان ما و شما عهد در ازل رفته‌ست

هزار سال برآید همان نخستینی

چو صبرم از تو میسر نمی‌شود چه کنم؟

به خشم رفتم و باز آمدم به مسکینی

به حکم آن که مرا هیچ دوست چون تو به دست

نیاید و تو به از من هزار بگزینی

به رنگ و بوی بهار ای فقیر قانع باش

چو باغبان نگذارد که سیب و گل چینی

تفاوتی نکند گر ترش کنی ابرو

هزار تلخ بگویی هنوز شیرینی

لگام بر سر شیران کند صلابت عشق

چنان کشد که شتر را مهار در بینی

ز نیک‌بختی سعدی‌ست پایبند غمت

زهی کبوتر مقبل که صید شاهینی

مرا شکیب نمی‌باشد ای مسلمانان

ز روی خوب، لکم دینکم و لی دینی

#سعدی
غزل شماره۶۲۵

شعر و دکلمه ماه بانو 🌙

10 Feb, 08:12


گاندی جمله‌ی خیلی خوبی داره که میگه:
«هیچ کس از فاسد حمایت نمیکند، جز فاسد!
‏هیچ کس از ظالم دفاع نمیکند، جز ظالمین!
‏هیچ کس از آزادی دفاع نمیکند، جز آزاد اندیشان!
‏و در این میان هرکسی میداند کجای این داستان قراردارد..!»

-یک دیوانه

شعر و دکلمه ماه بانو 🌙

10 Feb, 08:10


شاید تو نیاز داشتی امروز اینارو یکی بهت بگه ولی نگفته، پس من بهت میگم دوست من❤️‍🩹

شعر و دکلمه ماه بانو 🌙

10 Feb, 01:12


‏کسی که تا آخرش باهات میمونه فقط خودتی به هیچکس بیش از اندازه تکیه نکن.

شعر و دکلمه ماه بانو 🌙

09 Feb, 22:35


کوروش کبیر چه زیبا گفت :

اگر در دل کسي جایي نداري، فرش زیر پایش هم نباش...

جایي که بودن و نبودنت هیچ فرقي نداره، نبودنت رو انتخاب کن. اینگونه به بودنت احترام گذاشتي...

محبوب همه باش، معشوق یکي
مهرت را به همه هدیه کن، عشقت را به یکي...

با هر رفتني اشڪ نریز و با هر آمدني لبخند نزن
شاید آنکه رفته باز گردد و آنکه آمده برود،
آنقدر محکم و مقتدر باش که با این محبت ها و بي مهري ها زمین گیر نشوي...

لازم است گاهي در زندگي، بعضي آدمها را گم کني تا خودتو پیدا کني ...

بعضي از آدمارو باید دوست داشت،
اما بعضي از آدمارو فقط باید داشت..

شعر و دکلمه ماه بانو 🌙

09 Feb, 22:14


‏اگر میخوای کمتر آسیب ببینی ؛ رو هیچکس حساب دراز مدت باز نکن


🚶‍♂

شعر و دکلمه ماه بانو 🌙

09 Feb, 22:12


قشنگه🦋

شعر و دکلمه ماه بانو 🌙

09 Feb, 21:50


هزار تلخ بگویی هنوز شیرینی

#سعدی

شعر و دکلمه ماه بانو 🌙

09 Feb, 21:39


#تیکه_کتاب

رؤیاهایی که دارید احمقانه نیستند؛
آنها نقشه راهی هستند که شما را به مقصد الهی و کسی که مقدر شده باشید می‌رسانند!
از رؤیاهایتان دست نکشید.

اجازه ندهید نظر دیگران در مورد شما ارزشتان را تعیین کند. شانس زندگی فوق العاده‌ای را که پیش رو دارید از دست ندهید.
شما برای کوچک بودن آفریده نشده‌اید.


ریچل هالیس

شعر و دکلمه ماه بانو 🌙

09 Feb, 16:05


نیاز دارم مدتی نباشم..
سفر کنم به جایی که هیچ کسی را نشناسم..
به جایی که هیچ کسی مرا نشناسد ...
دور باشم و رها...
سبُک باشم و آزاد ...
آدم هایی را ببینم ، که هیچ تصور بدی از آنها ندارم ...
مسیرهایی را بروم ، که تا به حال نرفته ام..
عطرهایی را بزنم ، که تا به حال نزده ام ..
و لباس هایی را بپوشم ، که تا به حال نپوشیده ام ...
در مکان هایی بنشینم ، که هیچ خاطره ای را برایم زنده نمی کنند..
موسیقی هایی گوش کنم ، که مرا یادِ کسی نمی اندازند ..
و نوشیدنی هایی بنوشم ، که مرا بیخیال تر از همیشه کنند ...
نه به کسی فکر کنم..
نه نگرانِ چیزی باشم ..
نه از پیشامدِ پیش نیامده ای بترسم...
من نیاز دارم مدتی در خنثی ترین حالتِ ممکن باشم ...

نرگس_صرافیان

شعر و دکلمه ماه بانو 🌙

09 Feb, 15:04


تو باز خواهی گشت،
مهربان تر از همیشه.
در شبی از تاریخ که
آن عشق دیگر نبضی نخواهد داشت.

شعر و دکلمه ماه بانو 🌙

08 Feb, 21:08


ﺍگه ﺍﺯ ﻣًــﻦ ﺧﻮﺷـــﺖ ﻧﻤﻴـﺎﺩ
ﻣﻬـــﻢ ﻧﻴﺴــﺖ
ﭼــﻮﻥ ﻣــﻦ ﺃﺻﻼ ﺟﻮﺭﻯ ﺭﻓــﺘﺎﺭ
ﻧﻤــﻴﻜﻨﻢ ﻛﻪ ﻫﺮ کســــے
ﺧﻮﺷـﺶ بیاد..

شعر و دکلمه ماه بانو 🌙

08 Feb, 19:34


آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا

بی‌وفا حالا که من افتاده‌ام از پا چرا

نوشدارویی و بعد از مرگ سهراب آمدی

سنگ‌دل این زودتر می‌خواستی حالا چرا

عمر ما را مهلت امروز و فردای تو نیست

من که یک امروز مهمان توام فردا چرا

نازنینا ما به ناز تو جوانی داده‌ایم

دیگر اکنون با جوانان ناز کن با ما چرا

وه که با این عمرهای کوته بی‌اعتبار

این همه غافل شدن از چون منی شیدا چرا

شور فرهادم به پرسش سر به زیر افکنده بود

ای لب شیرین جواب تلخ سربالا چرا

ای شب هجران که یک دم در تو چشم من نخفت

این‌قدر با بخت خواب‌آلود من لالا چرا

آسمان چون جمع مشتاقان پریشان می‌کند

در شگفتم من نمی‌پاشد ز هم دنیا چرا

در خزان هجر گل ای بلبل طبع حزین

خامشی شرط وفاداری بود غوغا چرا

شهریارا بی‌حبیب خود نمی‌کردی سفر

این سفر راه قیامت می‌روی تنها چرا

#شهریار_حالا چرا
غزل۹

شعر و دکلمه ماه بانو 🌙

08 Feb, 19:13


شعر و دکلمه ماه بانو 🌙 pinned «چقد این دعا قشنگه♥️ الهی! مرا در قلب کسی سنگین قرار نده و از هرکس که آرزوی دور بودنم را دارد دورم بگردان! حتی اگر آن شخص در قلبم بسیار عزیز باشد....🤲»

شعر و دکلمه ماه بانو 🌙

08 Feb, 19:13


چقد این دعا قشنگه♥️

الهی!
مرا در قلب کسی سنگین قرار نده
و از هرکس که آرزوی دور بودنم را دارد دورم بگردان!
حتی اگر آن شخص در قلبم
بسیار عزیز باشد....🤲

شعر و دکلمه ماه بانو 🌙

20 Jan, 21:15


به دلتنگی قسم ...
دردی شبیهِ دردِ دوری ،نیست
که جانت ميرود هر لحظه
اما زنده می مانی!👩‍🦯🥲

شعر و دکلمه ماه بانو 🌙

20 Jan, 21:11


چرا آدم از بعضی آهنگا متنفره اما هی گوش میده؟👩‍🦯

شعر و دکلمه ماه بانو 🌙

20 Jan, 21:09


👩‍🦯👩‍🦯👩‍🦯👩‍🦯👩‍🦯👩‍🦯👩‍🦯👩‍🦯👩‍🦯

شعر و دکلمه ماه بانو 🌙

20 Jan, 20:54


از هرچی ترسید دل من سرش اومد 🥹🌸

شعر و دکلمه ماه بانو 🌙

20 Jan, 20:35


در جوابِ «جانم» محبوبتون ❤️🥺
مثل "نعمت‌الله ولی" بهش بگید:

"محبوب تر از جانی
صد جان به فدای تو"

شعر و دکلمه ماه بانو 🌙

20 Jan, 20:34


خدایا
اگه لبهام موقع دعا کردن
نمیدونن چی ازت بخوان
تو صدای قلبمو بشنو…❤️

شعر و دکلمه ماه بانو 🌙

20 Jan, 20:33


ای در میان جانم و جان از تو ، بی خبر
وز تو جهان پر است و جهان از تو بی خبر

چون پی برد به تو دل و جانم که جاودان
در جان و در دلی دل و جان از تو بی خبر

ای عقل پیر و بخت جوان ، گرد راه تو
پیر از تو بی نشان و جوان از تو بی خبر

نقش تو در خیال و خیال از تو بی نصیب
نام تو بر زبان و زبان از تو ، بی خبر

از تو خبر به نام و نشان است خلق را
وآنگه همه به نام و نشان از تو بی خبر

جویندگان جوهر دریای کنه تو
در وادی یقین و گمان از تو بی خبر

چون بی خبر بود مگس از پر جبرئیل
از تو خبر دهند و چنان از تو بی خبر

شرح و بیان تو چه کنم زانکه تا ابد
شرح از تو عاجز است و بیان از تو بی خبر

عطار اگرچه نعرهٔ عشق تو می‌زند
هستند جمله نعره‌زنان از تو بی خبر

#عطار_نیشابوری

شعر و دکلمه ماه بانو 🌙

20 Jan, 20:30


🦋🦋:🦋🦋

شعر و دکلمه ماه بانو 🌙

20 Jan, 19:07


دیگه دنیا واسه من تاریکه...
👩‍🦯🖤

شعر و دکلمه ماه بانو 🌙

20 Jan, 19:07


عالی پیشنهادی🖤

شعر و دکلمه ماه بانو 🌙

20 Jan, 18:53


شايد بهم باز رسيم
روزی كه من به سان
دريایی خشكيدم
و تو چون قايقی فرسوده
بر خاک ماندی


#احمد_شاملو

شعر و دکلمه ماه بانو 🌙

20 Jan, 18:47


یادت نره
زنده ای که زندگی کنی...

به همین زیبایی 😊

شعر و دکلمه ماه بانو 🌙

20 Jan, 16:27


عاشقی کن عشق من عاشقی کار منه
که یه عمرِ عکس تو روی دیوار منه

گلِ من خوش اومدی دل من خونهء توست
حتی قلبِ سنگیِ خونه دیوونهء توست

گلِ من خوش اومدی قدمت روی چِشَم
ناز چشمای تو رو بی بهونه می کشم

اگه جاده ها بگن ما به هم نمی رسیم
پا به پای من بیا ما به خونه می رسیم

پاشو دلگرمم کن پُرم از بودن کن
ماهِ من چو خوبِ من شبمو روشن کن

زندگی خوب و بدِ،مَردِ هر خوب و بدیم
بد و خوب قصه زندگی رو بلدیم

دست تو دست من بذار کوهُ از جا بکنیم
پا به پای من بیا به سیم آخر بزنیم

اگه جاده ها بگن ما به هم نمی رسیم
پا به پای من بیا ما به خونه می رسیم

#علیرضا_آذر

شعر و دکلمه ماه بانو 🌙

20 Jan, 16:26


آشوب آشوبم از این پاییز
رج میزنم تکلیف دنیامو
من سیزده روزه که آبانم
برگا قلم کردند پا هامو

فال مبارک اونور میله ست
یه مرغ عشق عشق شیرازم
قرعه به نام فال بد افتاد
گفته سر آخر دستو می بازم

تعبیر تلخی داره این خوابا
من خواب می دیدم عروسیتو..
من خواب دیدم دست بوسیتو

رخت و لباسم عین بد بخختیم
فردا هم عین سگ تماشایی
تو خواب دیشب خواب فردا بود
دیگه چه رخت و بخت و فردایی

من میشناسم بوی موهاتو
من مسخ این جو گندمی بودم
بازم بگو خانم فرمانده
من قتل عام چندمی بودم


#علیرضا_آذر

شعر و دکلمه ماه بانو 🌙

20 Jan, 16:22


بشین غزل بسرایم براے چشمانت ....
مرو ڪہ جان گرامی  ،  فداے چشمانت ‌،

ڪجا ، صفاے گلستان بہ پاے تو برسد ؟
هزار منظر فردوس ، صفاے چشمانت ،

بشین براے خدا .. مرو ڪہ مے میرم ...
غلام عشق تو هستم ، گداے چشمانت ،

هزار شعر وترانہ ، هزار ساغر و مِے ...
سبو بہ دوش وصراحے عطاے چشمانت ،

خلاف عقل نگویم ، ز حرمت عشقم ..
رموز عطر بهاریست ،  هواے چشمانت ،

هزار شعر بگویم ، تویے بهانہ ے شعر ...
ڪدام چشم بداند ؟ ...  ...بهاے چشمانت ،

مرا بہ لطف بخوان بہ خلوت چشمت ،
ڪہ محفل عشقست ... سراے چشمانت ،

سخن بہ اهل سخن گویم و ،  نہ غیر وبیگانہ ...
هزار فتنہ و آشوب ،  بلاے چشمانت ،

درون پردہ ے دل ، تویے توے یارم ...
فتادہ است بہ درت ...، گداے چشمانت ،

بہ سوز عشق بسوزد زمان زمان  #راحم ...
تویے ڪہ خوبترینے ، فداے چشمانت ،


راحم_تبریزے

شعر و دکلمه ماه بانو 🌙

20 Jan, 06:57


بیشتر از آنکه تصور کنی خیانت دیده ام وبیشتر از انکه باور کنی قلبم را شکسته اند
اما تو.اما تو نه خیانت کردی و نه قلبم را شکستی تو جگرم را آتش زدی
زبانم میگوید.زبانم میگوید به امید روزی که روزگارت سیاه تر از پر کلاغ تیره تر از غروب و غمگینتر از دم جدایی باشد.
اما دلم میگوید به امید روزی که آشیانت بالاتر از آشیان عقاب
چشم انداز نگاهت زیباتر از بهشت بر لبانت لبخند وصد هزار پری کنیزت باشند.
تو که تازه رسیدی از گرد راه تو که تازه به دل ما رسیدی تو چجوری مارو دیوونه دیدی؟
تو چجور نقشه برامون کشیدی؟
عمریه عمریه که عاشق خداییه این دل ما آخر خط و باز فداییه این دل ما
تو یکی بیاو از پشت دیگه خنجرش نزن ذالفقار عشقتو تو یکی برسرش نزن دل مارو تو دیگه در به در این در و اون درش نگن
گل ما رو به خزونه تو باعشقت دیگه پرپرش نکن
بیچاره خوش باورو ساده و پاک دل ما واسه یک ذره وفا عمری هلاک دل ما
بیا با ما تو یکی از ته دل یار بشو راس راسی بیا باما عمری گرفتار بشو
تو که تازه رسیدی از گرد راه تو که تازه به دل مارسیدی تو چجوری مارو دیونه دیدی تو چجور نقشه برامون کشیدی
نکنه هوس گریبون دلت رو بگیره نکنه تا جون گرفت دوباره این دل بمیره
نکنه اشک مارو تو هم بخوای دربیاری نکنه حوصلمونو تو بخوای سر بیاری
ما دیگه حوصله ی حرفای پوچ و نداریم ما دیگه خسته شدیم طاقت کوچ و نداریم
سر به سرم بزار ولی سر به سر دلم نذار یه باری از دوشم بگگیر مشکل رو مشکلم نذار
نکنه اشک مارو تو هم بخوای در بیاری نکنه حوصلمونو تو بخوای سر بیاری ما دیگه حوصله ی حرفای پوچ و نداریم ما دیگه خسته شدیم طاقت کوچو نداریم.
بیا با ما تو یکی از ته دل یار بشو راستی راسی بیا با ما عمری گرفتار بشو
ای زاده ی هفت پشت اصالت ای زاده ی پشت اصالت در مکتب عشاق اگر این بود جوابت لعنت به تو و ذات خرابت
ای شناگر قابل تو آب نمیدیدی بازیچه ی شبگردان مهتاب نمیدیدی
ای زاده ی هفت پشت اصالت تفصییر تو این بود اگر از اصل نجابت لعنت به تو و ذات خرابت
اینک تو این مرداب اینک تو این مهتاب بیداری اگر این است رفتیم دگر در خواب ای کرم بدن شب تاب
به به چه قشنگی تو درین نقش بر آبت لعنت به تو و ذات خرابت
رفتیمو ازین رفتن رفتیمو ازین رفتن بسیار تورا بخشیم آزادی و قلب تو بر رفتن ما خندید
آن تازه رس نوبر گر حال مرا پرسید گو شکر خدا گفتمو راضی زه ثوابت لعنت به توو ذات خرابت
بر اصل و نسب بالی ای اصل و نسب عالی ای کاش نبینی تو آن روز که پامالی
ای عاشق پوشالی اینک تو و جولانگه مستان شرابت لعنت به تو و ذات خرابت
ای عاشق پوشالی گفتم که گلی افسوس پاتا به سرت خاره ای بیخبرو مدهوش این مستی پیروزی چند است و نه بسیاره
سقای هزار تشنه ی آواره سیراب شدند جملگی از آب سرابت لعنت به تو وذات خرابت
در آیینه ات بنگر حیوان صفتی بینی هاشا مکنین باور این دست تو نیست اینی
این است ترازوی عدالت تو پادشه مکرر و رذالت ارزانی ان تازه رس خوش قدو قامت
تو پیش کشو قصه ی ماهم به سلامت ای زاده ی هفت پشت اصالت تفصییر تو این بود اگر از اصل نجابت لعنت به توو ذات خرابت
پایان سخن بشنو این قائله شد از نو در مکت عشاق اگر این بود صبرو قرارم
گر حوصله این بودو چنین پا به فرارم اینگونه اگر گربه صفت بودمو حاضر به جوابم لعنت به منو عشق و بر این ذات خرابم.
مرحبا. مرحبا چه قلب سنگی داشتی تو چه دل شهر فرنگی داشتی تو
مرحبا به این همه عشق و وفا چه دل زبر و زرنگی داشتی تو
به خیالم که تو شاه پریونی باوفای خوب و پاکی مهربونی
به خیالم که اگه وفا کنم من قدر این مهرو وفارو تو میدونی
به خیالم که توی عصای پیریم توی دستات دستای منو میگیری
به خیالم که در این عهد جوونی لحظه ای رو بی وجودم نمیمونی
چه خیاله پوچ و چه فکر محالی همه قصه همه رویا همه واهی
دنبال یه روزنه یه روشنایی گشتمو ندیدم اما جز سیاهی
منو بگو چه ساده دل چه ساده و چه خوش خیال زیر چه ابر تیره ای باز کرده بودم پرو بال
تورو بگو تورو بگو چه بی وفا انگار نه انگار بامنی نشستی با رقیب من حرف از محبت میزنی
مرحبا چه قلب سنگی داشتی تو…


#مسعود_فردمنش
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

شعر و دکلمه ماه بانو 🌙

20 Jan, 06:05


بسان ره‌نوردانی که در افسانه‌ها گویند،
گرفته کول‌بار زاد ره بر دوش،
فشرده چوب‌دست خیزران در مشت،
گهی پرگوی و گه خاموش،
در آن مه‌گون فضای خلوت افسانه‌ای‌شان راه می‌پویند،
[ما هم راه خود را می‌کنیم آغاز.
سه ره پیداست.
نوشته بر سر هر یک به‌سنگ اندر،
حدیثی که‌ش نمی‌خوانی بر آن دیگر.


نخستین: راه نوش و راحت و شادی.
به‌ننگ آغشته، امّا رو به‌شهر و باغ و آبادی.
دو دیگر: راه نیمش ننگ، نیمش نام،
اگر سر بر کنی غوغا، و گر دم در کشی آرام.
سه دیگر: راه بی‌برگشت، بی‌فرجام.


من این‌جا بس دلم تنگ است.
و هر سازی که می‌بینم بد‌آهنگ است.
بیا ره‌توشه برداریم،
قدم در راه بی‌برگشت بگذاریم؛
ببینیم آسمان «هرکجا» آیا همین رنگ است؟


تو دانی کاین سفر هرگز به‌سوی آسمان‌ها نیست.
سوی بهرام، این جاوید خون‌آشام،
سوی ناهید، این بدبیوه‌گرگ قحبهٔ بی‌غم
که می‌زد جام شومش را به‌جام حافظ و خیّام؛
و می‌رقصید دست‌افشان و پاکوبان بسان دختر کولی،
و اکنون می‌زند با ساغر «مک‌نیس» یا «نیما»
و فردا نیز خواهد زد به‌جام هرکه بعد از ما؛
سوی این‌ها و آن‌ها نیست،
به‌سوی پهن‌دشت بی‌خداوندی‌ است،
که با هر جنبش نبضم.
هزاران اخترش پژمرده و پرپر به‌خاک افتند.


بهل کاین آسمان پاک،
چراگاه کسانی چون مسیح و دیگران باشد:
که زشتانی چو من هرگز ندانند و ندانستند کآن خوبان
پدرشان کیست؟
و یا سود و ثمرشان چیست؟


بیا ره‌توشه برداریم.
قدم در راه بگذاریم.


به‌سوی سرزمین‌هایی که دیدارش،
بسان شعلهٔ آتش،
دواند در رگم خون نشیط زندهٔ بیدار.
نه این خونی که دارم؛ پیر و سرد و تیره و بیمار.
چو کرم نیمه‌جانی بی‌سر و بی‌دم
که از دهلیز نقب‌آسای زهر‌اندود رگ‌هایم
کشاند خویشتن را، هم‌چو مستان دست بر دیوار،
به‌سوی قلب من، این غرفهٔ با پرده‌های تار
و می‌پرسد، صدایش ناله‌ای بی نور:


-«کسی این‌جاست؟
هلا! من با شمایم، های! ... می‌پرسم کسی این‌جاست؟
کسی این‌جا پیام آورد؟
نگاهی، یا که لبخندی؟
فشار گرم دست دوست‌مانندی؟»
و می‌بیند صدایی نیست، نور آشنایی نیست، حتّیٰ از نگاه
[مرده‌ای هم ردّ پایی نیست،
صدایی نیست الّا پت‌پت رنجور شمعی در جوار مرگ.
ملول و با سحر نزدیک و دستش گرم کار مرگ،
وز آن‌سو می‌رود بیرون، به‌سوی غرفه‌ای دیگر،
به‌امّیدی که نوشد از هوای تازهٔ آزاد،
ولی آن‌جا حدیث بنگ و افیون است -از اعطای درویشی که
[ می‌خواند:
«جهان پیر است و بی‌بنیاد، ازین فرهادکش فریاد...»


وز آن‌جا می‌رود بیرون، به‌سوی جمله ساحل‌ها.
پس از گشتی کسالت‌بار،
بدان‌سان باز می‌پرسد -سر اندر غرفهٔ با پرده‌های تار-:
-«کسی این‌جاست؟»
و می‌بیند همان شمع و همان نجواست.


که می‌گوید بمان این‌جا؟
که پرسی هم‌چو آن پیر به‌درد‌آلودهٔ مهجور:
خدایا «به‌کجای این شب تیره بیاویزم قبای ژندهٔ خود را؟»
بیا ره‌توشه برداریم.
قدم در راه بگذاریم.
کجا؟ هرجا که پیش آید.
بدان‌جایی که می‌گویند خورشید غروب ما،
زند بر پردهٔ شب‌گیرشان تصویر.
بدان دستش گرفته رایتی زربفت و گوید: زود.
وزین دستش فتاده مشعلی خاموش و نالد دیر.


کجا؟ هر جا که پیش آید.
به‌آن‌جایی که می‌گویند
چو گل روییده شهری روشن از دریای‌ تردامان.
و در آن چشمه‌هایی هست،
که دایم روید و روید گل و برگ بلورین‌بال شعر از آن.
و می‌نوشد از آن مردی که می‌گوید:
«چرا بر خویشتن هموار باید کرد رنج آبیاری کردن باغی
کز آن گل کاغذین روید؟»


به‌آن‌جایی که می‌گویند روزی دختری بوده است
که مرگش نیز (چون مرگ تاراس بولبا
نه چون مرگ من و تو) مرگ پاک دیگری بوده است.


کجا؟ هرجا که این‌جا نیست.
من این‌جا از نوازش نیز چون آزار ترسانم.
ز سیلی‌زن، ز سیلی‌خور
وزین تصویر بر دیوار ترسانم.
درین تصویر،
عمر با تازیانه ی شوم و بی‌رحم خشایرشا،
زند دیوانه‌وار، امّا نه بر دریا؛
به‌گردهٔ من، به‌رگ‌های فسردهٔ من،
به‌زندهٔ تو، به‌مردهٔ من.


بیا تا راه بسپاریم
به‌سوی سبزه‌زارانی که نه کس کشته، ندروده،
به‌سوی سرزمین‌هایی که در آن هرچه بینی بکر و دوشیزه است
و نقش رنگ و رویش هم بدین‌سان از ازل بوده،
که چونین پاک و پاکیزه است.


به‌سوی آفتاب شاد صحرایی،
که نگذارد تهی از خون گرم خویشتن جایی.
و ما بر بی‌کران سبز و مخمل‌گونهٔ دریا،
می‌اندازیم زورق‌های خود را چون کل بادام.
و مرغان سپید بادبان‌ها را می‌آموزیم،
که باد شرطه را آغوش بگشایند،
و می‌رانیم گاهی تند، گاه آرام.

بیا ای خسته‌خاطر دوست! ای مانند من دل‌کنده و غمگین!
من این‌جا بس دلم تنگ است.
بیا ره‌توشه برداریم،
قدم در راه بی‌فرجام بگذاریم...

#مهدی_اخوان_ثالث
[شهریار شهر سنگستان]
#آوا_محمد_اراکی
لینک چنل:
https://t.me/+s_1KmSVRJl1jYjFk

شعر و دکلمه ماه بانو 🌙

18 Jan, 21:43


شبتون بخیر 🦋❤️

شعر و دکلمه ماه بانو 🌙

18 Jan, 21:43


گاهی وقتا خستگی فقط مال بدنت نیست. یه وقت‌هایی هست که روحت هم از بس که روزها سنگین شده، دیگه چیزی نمیخواد. وقتی به آخر یه روز طولانی میرسی، دیگه هیچ چیزی جز سکوت و یه احساس سنگین توی دل نمیمونه. انگار هیچ چیزی نمیتونی بگی، ولی همه چیز رو حس میکنی؛ اینکه حتی خسته‌ترین لحظه‌ها هم تموم
نمیشن.

-یک دیوانه

شعر و دکلمه ماه بانو 🌙

18 Jan, 21:42


‌ ‌ ‌‌
اگه اعتماد یه تارِ مو باشه
‏دروغ همون قیچی‌ایِ که اونو برای همیشه
‏از بین می‌بره .

شعر و دکلمه ماه بانو 🌙

18 Jan, 21:41


اتاق سرد آبی

قسمت دوم🌻

شعر و دکلمه ماه بانو 🌙

18 Jan, 21:39


سکوتم را به معنای فراموشی ندان ای یار
که در پشت سکوتم مثل قبلا عاشقم بسیار

اگر چیزی نگفتم، دور ماندم، مصلحت این بود
برای حال خوب تو کشیدم بینمان دیوار

کنار من تلاطم بود و غم بود و شکستن بود
تو اما مثل گلبرگ و به دور از طاقت آزار

میان بدتر و بد بوده تنها انتخاب من
کنار من تلاطم یا بدون من رهی هموار

گذشتم از تو تا سختی نبینی شادمان باشی
برای دیدن خوشبختی تو می‌کنم هر کار

تو خوشحالی و من از دیدن خوشحالی‌ات شادم
فدای تار موهایت اگر از حسرتم سرشار

صدایم کن که دنیا را به هم می‌ریزم از عشقت
نبودم را به پای بی‌خیالی از خودت نگذار

نماندن معنی اش در باور من بی‌وفایی نیست
نماندن از سر عشقت که باشد می شود ایثار

هنوزم قلب من در هر تپش درگیر یاد توست
تو باشی یا نباشی عاشقت هستم چه بی‌مقدار

نمی‌دانی که دوری از تو با قلبم چه ها کرده
شبیه آنچه کرده با بخارا حمله‌ی تاتار

#حمید_رضا_گلشن

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

شعر و دکلمه ماه بانو 🌙

18 Jan, 21:05


‏از آدمایی خوشم میاد که میان میگن "ازت خوشم میاد، ازت بدم میاد، دلم برات تنگ شده، معذرت می‌خوام، اشتباه کردم، الان راحت نیستم حرف بزنم، نمی‌خوام باهات ارتباط داشته باشم"؛ اینا روابط انسانی رو پیچیده نمی‌کنن.

شعر و دکلمه ماه بانو 🌙

18 Jan, 20:54


یڪے باید باشد ڪه
دلت را بلرزاند

یڪے باشد عطرِ عشـق را .....
از پیراهنت نفس بڪشد.

شعر و دکلمه ماه بانو 🌙

18 Jan, 20:21


دلتنگم و کاش
دلتنگی
بهانه ی خوبی بود برای
اینکه بتوانم سراغی از تو بگیرم!
کاش می شد
زنگ بزنم بگویم
سلام من دلتنگم!
این روز ها با که می خندی؟
و تو با خنده جواب می دادی هیچکس!
و من با بغض می گفتم
دلتنگم...
خستگی هایت را کجا در می کنی؟!
و باز تو با خنده می گفتی
هیچ کجا!
و من این بار با لبخندی غمگین می گفتم
دلتنگم میشود ببینمت؟
دلتنگم میشود به آغوشت کشم ؟
دلتنگم میشود صدایت را بشنوم؟
و تو برای بار چندم
با خنده اسمم را صدا میکردی
و میگفتی کی و کجا؟
دلتنگم و
حیف که دلتنگی بهانه ی خوبی نیست
برای از تو سراغ گرفتن...
که اگر هم بود جوابم را نمی دادی!!!
دلتنگم و
تسکین است
که هنوز هم در خیالاتم
برایم میخندی
و برایم‌ میخندی
و برایم میخندی ...

#شهاب

🖤

شعر و دکلمه ماه بانو 🌙

18 Jan, 19:25


درمان ز کسی دگر نجویم
زیرا ز فراق توست دردم

در آتشم ار فروبری تو
گر آه برآورم نه مردم

برخاستم از رهت چو گردی
بر خاک ره تو بازگردم


#مولانا

شعر و دکلمه ماه بانو 🌙

18 Jan, 19:15


‏حقیقتِ تلخ اینه که خیلی از آدما عاشقِ هم هستن اما با هم نیستن خیلی ها هم با هم هستن اما اصلا عاشقِ هم نیستن👩‍🦯

شعر و دکلمه ماه بانو 🌙

18 Jan, 18:45


اتاق سرد آبی

قسمت اول🌻

شعر و دکلمه ماه بانو 🌙

18 Jan, 18:44


سیمین بهبهانی چقدر قشنگ گفت :

همه‌ی آدم‌ها ظرفیت بزرگ شدن را ندارند !
اگر بزرگشان کنیم گم می شوند و دیگر نه شما
را می بینند نه خودشان را ...
بیایید به اندازه ی آدم‌ها دست نزنیم

شعر و دکلمه ماه بانو 🌙

18 Jan, 15:02


منطق عاطفی من اینجوریه که اگه تو واسه منی پس حرفایی که به من می‌زنی رو به بقیه نزن، جاهایی که با من میری با بقیه نرو، اونجوری که به من نگاه میکنی به هیچکسی نگاه نکن، اگه یه نفر واسه منه باید فقط واسه من باشه اگه بقیه هم بتونن مثل من داشته باشنش من نمیخوامش.

🌿

شعر و دکلمه ماه بانو 🌙

18 Jan, 14:14


انبوه اندوهی درون سینه ام ریخت
ناگه غباردرد بر آیینه ام ریخت!

بر چشمهایم ابرگریه چنگ می زد
هی زیرباران خاطرم راسنگ می زد!

عطر خیالش درخلال دامنم  مرد!
گل بوسه هایت برلب خشکیده پژمرد!

مثل کبوترازکنارم پرکشیدی
خشکاندی احساس دلم راوپریدی!

دل بسته ات بودم ولی تو دل نبستی
اخر نفهمیدم که بودی یاکه هستی!

دنیای بعدازتودروغ است و فریب است
دنیای بعدازتو همیشه نانجیب است!

خوب و بد از تحریرهای سرنوشتند
انگارتقدیرمرا بی تونوشتند!

بعداز تو ناکوکم دلم بامن غریب است
نت‌های قلبم از جهانت بی نصیب است!

بعداز تودیگرجای لحظه غم نشسته
راه گلوی ساعتم را بغض بسته!

  احساس عریانم کمی آغوش واکن
آرامشم رادرلباس شعر جاکن!

یک زن که مانند تورا  هرگز ندیده
ازعالم وآدم به عشقت دل بریده!

با اینکه سحر چشم هایم بی نظیرند
چشمان من در حلقه ی چشمت اسیرند!

برگرد ای تقویمِ خوبِ سرگذشتم!
حتی شده یک روز قبل از درگذشتم!

#محبوبه_دشتبان

شعر و دکلمه ماه بانو 🌙

18 Jan, 13:38


یــــــــکی ازم پــــــــــــرسید
منبع نوشته هایت کجاست؟؟؟
گفــــــــتم زیاد دور نیســت؛
یــــــــک وجبی بـــــــغضم..

شعر و دکلمه ماه بانو 🌙

18 Jan, 13:33


من به امار زمين مشكوكم تو چطور
اگر اين سطح پراز ادم هاست
پس چرا اين همه دلها تنهاست
بيخودي ميگويند هيچ كسي تنها نيست
چه كسي تنها نيست
همه از هم دورند
همه در جمع ولي تنهايند
من كه در ترديدم تو چطور
نكند هيچ كسي اينجا نيست
گفته بود ان شاعر:هركه خود تربيت خود نكند حيوان است
ادم انست كه او را پدر ومادر نيست
من به امار ،به اين جمع
و به اين سطح كه گويند پر از ادم هاست مشكوكم
نكند هيچ كسي اينجا نيست
من به امار زمين مشكوكم
چه كسي گفته كه اين سطح پر از ادم هاست
من كه ميگويم نيست
گر كه هست دلش از كثرت غم فرسودست
يا كه رنجور و غريب
خسته و مانده و درمانده به راه
پاي در بند و اسير
سرنگون مانده به چاه
خسته و چشم به راه
تا كه يك ادم از انجا برسد
همه انجا هستند
هيچ كسي انجا نيست
هيچ كسي با او نيست
من به امار زمين مشكوكم
چه عجب چيزي گفت
چه شكر حرفي زد
گفت من تنهايم هيچ كسي اينجا نيست
گفت اگر اشك به دادم نرسد ميشكنم
اگر از ياد تو يادي نكنم ميشكنم
بر لب كلبه ي محصور وجود
من در اين خلوت خاموشي،سكوت
اگر از ياد تو يادي نكنم ميشكنم
اگر از هجر تو اهي نكشم
اندر اين تنهايي
به خدا ميشكنم به خدا ميشكنم
من به امار زمين شك دارم
چه كسي گفته كه اين سطح پر از ادم هاست

#سهراب_سپهری

شعر و دکلمه ماه بانو 🌙

18 Jan, 13:28


به حباب نگران لب یک رود قسم، و به کوتاهی آن لحظه شادی که گذشت،
غصه هم میگذرد،
آنچنانی که فقط خاطره ای خواهدماند..
لحظه ها عریانند.
به تن لحظه خود،جامه اندوه مـپوشان هرگز...!!
زندگی ذره كاهیست،
كه كوهش كردیم،
زندگی نام نکویی ست،
كه خارش كردیم،
زندگی نیست بجز نم نم باران بهار،
زندگی نیست بجزدیدن یار
زندگی نیست بجزعشق،
بجزحرف محبت به كسی،
ورنه هرخاروخسی،
زندگی كرده بسی،
زندگی تجربه تلخ فراوان دارد، دوسه تاكوچه وپس كوچه واندازه یك عمر بیابان دارد.
ما چه کردیم و چه خواهیم کرد در این فرصت کم ...


#سهراب_سپهری

شعر و دکلمه ماه بانو 🌙

18 Jan, 13:25


دلمان را خوش می کنیم به آدمهایی که هیچ چیز از رفاقت نمی دانند...
تب می کنیم از عشق آدمهایی که هیچ چیز از دوست داشتن و دوست داشته شدن بلد نیستند...
حال خوبمان را گره می زنیم به وجود آدمهایی که اصلا اهل بودن و ماندن نیستند...
اما انقدر دل گرم به بودن پوشالی این آدمها می شویم که دیر می فهمیم برای کسی جان می دادیم که برایمان تب هم نمی کرد...!
آنوقت است که هیچ کارش نمی شود کرد... وقتی دلت حتی برای بی‌محلی ها و بی‌وفایی‌هایش تنگ می شود، برای دوستت دارم‌های دروغیش ذوق میکنی، برای کنارش بودن جان می دهی و تب میکنی از لمس انگشتانش، دیگر نمی شود کاریش کرد حتی وقتی مطمئنی که علاقه ات یک طرفه‌ است اما پای پس کشیدن نداری...
مدام دلیل و منطق های عقلت را با بهانه گیری های دلت طاق میزنی و هیچ کار نمی توانی بکنی...
آنقدر در رابطه عاشقانه با آدم اشتباه مقابلت پا به پای دلت پیش رفته‌ای که نایی برای برگشت با عقلت نداری...
می‌دانی نمی‌خواهدت، می‌دانی تو دلت گرم اوست و او سرش جای دیگری گرم است... میدانی حق با منطقت است که می‌گوید: برگرد، ته مانده ی غرورت را بردار و برگرد، اما با دلت چه کنی...؟!
دل که عقل ندارد، منطق و دلیل سرش نمی‌شود، نق میزند و بهانه می‌گیرد، بغض می‌کند و به تب و تاب میفتد...
دستش را می‌گیری که حالیش کنی تو نمی‌فهمی که چه کلاه گشادی سرت رفته که میبینی هم پایش چه خاطره بازی‌ها که نکرده‌ای و دوباره موفق شده خامت کند...
نمی دانم شاید گاهی حق با دل باشد، که بی خیال همه دنیا برای خودش خیال خام می بافد و لذت می برد از دوست داشتن آدمی که دوستش ندارد...

#مهلا_بستگان

شعر و دکلمه ماه بانو 🌙

18 Jan, 13:24


این کلافگی که از اول صبح یقه‌ام را چسبیده است اصلا تقصیر تو نیست!
خودت را ناراحت نکن عزیز ِجانم؛
اخر دلتنگی‌و دلگیری من که ربطی به نبودن‌های تو ندارد...!!!
خیالت راحت جانِ دلم، تمامش تقصیر "پاییز" است
تقصیر "جمعه" است
اصلا تقصیر این "کلاغ سیاه" لانه کرده روی درخت است با ان صدای نحس‌و شومش...
کلافگی که ربطی به نبودن 'یار' ندارد
دلتنگی که از جای خالیه 'تویی' نیست
دلگیری که از بی وفایی‌های 'عزیزکرده‌ای' نمی باشد...!!!
می دانی جانِ من؛ تو آسوده باش که بدخُلقی‌و بی‌حوصلگی‌های روزمره‌ی من، حتما دلیلی بغیر از نبودن‌های 'تو' دارد!
اصلا شاید دست خودم را گرفتم بردم دکتر، بلکه دلم خراب شده باشد که اینطور ناکوک می زند...!!!
شاید پیچ و مهره‌اش شل شده یا علاقه‌اش هرز رفته باشد...!!!
نمی دانم، به هر حال که تو اصلا به روی ماه خودت نیاور که دلیل تمام بی قراری‌های منی "قرار دلم"
من خودم یک دلیل قانع کننده برای حال خرابم پیدا می‌کنم...
مثل امروز که "اولین جمعه‌ی پاییز" است...
"جمعه" و "پاییز" که ترکیب می‌شود خود تقویم هم دلش می گیرد چه برسد به من...!

#مهلا_بستگان

شعر و دکلمه ماه بانو 🌙

18 Jan, 13:15


آدم‌ عاشق باید☺️🌸
جرات حرف زدن‌ داشته‌ باشه...

شعر و دکلمه ماه بانو 🌙

05 Jan, 06:06


ﺷﻬﺮ ﻏﺎرت زده ﺑﻮدم آﻣﺪی دروازه ﻫﺎرو ﺑﺴﺘﻰ
ﻣﻨﻪ وﻳﺮان ﺷﺪه را آرام ﮔﻔﺘﻰ ﻛﻪ ﻛﻨﺎر ﻫﺴﺘﻰ
ﺗﻮ ﻫﻤﺎن ﻏﻨﻴﻤﺖ ﺟﻨﮓ ﺧﻮدم را ﺧﻮدﻣﻰ
ﺷﺎدی رﻫﺎﻳﻰ از ﻫﺠﻮم ﺗﻨﻬﺎ ﺷﺪﻧﻰ
ﺗﻮ ﻣﺮا ﺑﻪ ﺟﺸﻦ ﻋﺎﺷﻘﺎن دﻋﻮت ﻛﺮدی
ﻗﺴﻤﺖ ﺷﻜﺴﺘﻪ ی ﻣﺮا ﻣﺮﻋﻤﺖ ﻛﺮدی
ﺗﻮ ﺷﺪی ﻫﺰار و ﻳﮏ ﺷﺐ ﻋﺎﺷﻘﻰ در ﻳﮏ ﺷﺐ
ﺑﺎور ﻧﻤﻴﺸﻮد ﺑﺎ ﻣﻨﻪ ﺑﻰ ﻧﻮا ﺗﻮ ﺧﻠﻮت ﻛﺮدی


#قفلی

شعر و دکلمه ماه بانو 🌙

05 Jan, 05:39


۰۹:۰۹
تایم ب فداتون🦋

شعر و دکلمه ماه بانو 🌙

05 Jan, 05:32


پلی😍

شعر و دکلمه ماه بانو 🌙

05 Jan, 05:32


#قفلی #پیشنهادی

شعر و دکلمه ماه بانو 🌙

05 Jan, 05:12


شعر و دکلمه ماه بانو 🌙 pinned an audio file

شعر و دکلمه ماه بانو 🌙

05 Jan, 05:08


#شاد پیشنهادی😍😍😍

شعر و دکلمه ماه بانو 🌙

05 Jan, 04:30


 

مرا دلیست سراسیمه در ارادت تو♡

#اوحدی
#صبحتون‌زیبا

شعر و دکلمه ماه بانو 🌙

05 Jan, 04:29


💐 زندگی به من یاد داده
💐 برای داشتن آرامش
💐 امروز را با خدا قدم بردارم
💐 و فردا را به او بسپارم
💐 نیت کن و بگو خدایا مراقبم باش
💐 سلام صبحت بخیر
💐 روزت را با توکل به خدا آغاز کن

🌤

شعر و دکلمه ماه بانو 🌙

05 Jan, 04:21


در ایـن   🕊🌼
صبح زیبـا
هم خدا هست🕊🌼
هـم نور زیبـایی
و هـم عـشق
آفـتابِ مـهربـانی   🕊🌼
ارزانی پلک گشوده تان
همهمه‌ٔ پرندگان نیکبختی
شـادی بـخش بـامدادتـان  🕊🌼

ســـلام 🥰
صبح یکشنبه زمستونیتون بخیروخوشی 🕊🌼


🌸             🌸             🌸    1403/10/16  
🌱    🌸     🌱    🌸    🌱
         🌱             🌱   
  

یکشنبه 16 دی ماهتون عـالی 🌸🍃
امروزتان مملو از آرامـش
زندگیتون پرازباران برکت🌸🍃
روزگارتون پر از
مـوفـقیت وشـادکـامی 🌸🍃

در پنـاه خـدای مـهربـان🌸🍃

یکشنبه تون سرشار از زیبـایی🌸🍃

شعر و دکلمه ماه بانو 🌙

04 Jan, 22:25


ما چون ز دری پای کشیدیم کشیدیم
امید ز هر کس که بریدیم ، بریدیم

دل نیست کبوتر که چو برخاست نشیند
از گوشهٔ بامی که پریدیم ، پریدیم

رم دادن صید خود از آغاز غلط بود
حالا که رماندی و رمیدیم ، رمیدیم

کوی تو که باغ ارم روضهٔ خلد است
انگار که دیدیم ندیدیم، ندیدیم

سد باغ بهار است و صلای گل و گلشن
گر میوهٔ یک باغ نچیدیم ، نچیدیم

سر تا به قدم تیغ دعاییم و تو غافل
هان واقف دم باش رسیدیم، رسیدیم

وحشی سبب دوری و این قسم سخن‌ها
آن نیست که ما هم نشنیدیم ، شنیدیم


وحشي‌بافقی

شعر و دکلمه ماه بانو 🌙

04 Jan, 10:51


پر پرواز منی ...

می‌گذارمَت روى چشمانم و اين شهر را با تو قدم می‌زنم
مجبورشان مي كنم تا براىِ دوست داشتنمان اسپند دود كنند
كور شــــود چشمِ حسودان
لال شــــود زبانِ بدخواهان

شعر و دکلمه ماه بانو 🌙

04 Jan, 06:56


آرامِ جانِ عزیزم؛
چقدر زود عادت میکنن این اهالی ،
به این نشد،
یکی دیگر!
نه!
من دلم را به این قانع نمیکنم
نمیخواهم تجربه باشی
تا بعد ها درست تر رفتار کنم
من دلم میخواهد خودم را اصلاح کنم
که تورا بهتر داشته باشم
من مردِ این نشد،
یکی دیگر ها نیستم
من
پای تو
گریه میکنم
ضعیف میشوم
میشکنم
ولی خواهم ماند...
و بدستت خواهم اورد
تو نشدی دیگری را نمیخواهم!
تو نباشی با خیالت عاشقی ها میکنم
آرزوی طعم شیرین وصال را
یا با تو و یا در رویای تو تجربه میکنم!
یا با تو و یا به پای تو پیر میشوم!
من با خود عهد بستم دیوانه‌وار عاشقت باشم
ديوانگی حد و مرز ندارد!
هرچه بيشتر
عاشق باشم
بيشتر ديوانه‌ات میشوم...
انتخابم را کرده‌ام یا تو و یا تو ...

#شهاب

شعر و دکلمه ماه بانو 🌙

04 Jan, 06:54


کبوتر دلم
از لب بوم دلت نمیپره
بی خود سنگ میزنی به پرم♥️🫰

شعر و دکلمه ماه بانو 🌙

04 Jan, 06:51


چه باک زِ آن‌ همه دشمن چو دوستدار تویی

#سیمین‌_بهبهانی

شعر و دکلمه ماه بانو 🌙

04 Jan, 04:05


قسم به عشق
.•``°•.¸.•°``°•.
ٰٖ            ҉         ٖ ٰ
•.¸    ،♥️  ¸.•
      °•.¸¸.•° 
      ¸.·´¸.·´¨)¸.·¨)
     (¸.·´

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌

شعر و دکلمه ماه بانو 🌙

04 Jan, 04:01


 

شیرینِ جهان
           تویی، به تحقیق

#سعدی
#صبح‌بخیر

شعر و دکلمه ماه بانو 🌙

03 Jan, 14:22


#جدید


همه تنهات بزارن منکه نمردم
خم به ابروت بیارن منکه نمردم

شعر و دکلمه ماه بانو 🌙

03 Jan, 08:48


‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌
و اما عشق؛
لبخندِ توست؛
از فرسنگ‏ها دورتر؛
آنگاه که نگاهت،
فاصله‏ ها را
در گوشم نجوا می‏ کرد!
و من تو را خواستم
حتی با همین
فاصله ‏های بینمان...

شعر و دکلمه ماه بانو 🌙

03 Jan, 05:44


#یادداشت🌚♥️🌨

آدمِ بی رویا ، به اندازه‌ی کشتیِ بدون قطب‌نما وسطِ یه اقیانوس خطرناکه!
رویاهاتو بغل کن! حتی اگه آدما بهت بگن : خیالباف!

شعر و دکلمه ماه بانو 🌙

03 Jan, 03:01


سلام بر کسانی که ؛
در پس تمام دردهای هر روز،
کمی امید به رهایی میان دلهایشان کاشته‌اند...

#صبح‌تون_بخیر

شعر و دکلمه ماه بانو 🌙

02 Jan, 22:32


شعر و دکلمه ماه بانو 🌙 pinned «مثل خونه‌یِ پدری‌‌ام که بعد از مرگ صاحبش، دیگه هیچ‌کس سراغش نمیره. شدم یک متروکه‌ی خلوت، با تارهایی که دورم پیچیده. نه می‌تونم خودم رو نجات بدم، نه می‌تونم این تارهای تنهایی رو پاره کنم. روحم مثل شیشه‌ها خورد و کفِ زمینِ خاکی، پخش شدن. دلم می‌خواد دیوارهای…»

شعر و دکلمه ماه بانو 🌙

02 Jan, 22:32


مثل خونه‌یِ پدری‌‌ام که بعد از مرگ صاحبش، دیگه هیچ‌کس سراغش نمیره.
شدم یک متروکه‌ی خلوت، با تارهایی که دورم پیچیده. نه می‌تونم خودم رو نجات بدم، نه می‌تونم این تارهای تنهایی رو پاره کنم.
روحم مثل شیشه‌ها خورد و کفِ زمینِ خاکی، پخش شدن.
دلم می‌خواد دیوارهای وجودم رو که نَم زده خراب کنم؛ اما همین چند تیکه آجر، شده پناهگاه تنهایی‌هام.
اگه کسی من رو از نزدیک ببینه، فقط چندتا تکیه‌ی چوبِ کنارِ هم‌ام که با آروم‌ترین وزش باد، تبدیل به برگ‌هایی میشم که جز زمین سرد، جایی برای نفس کشیدنش وجود نداره.
برگ‌هایی که سهم چاله‌ها و لگد آدم‌ها میشن!
دوست دارم وقتی توی خیابون‌ها پرسه می‌زنم، حداقل یکی باشه تا من رو ببینه.
دلم نمی‌خواد مثل اون برگ‌هایی باشم که همه بی‌اهمیت از کنارش رد میشن.
من دوست ندارم سهمِ چاله‌ها و لگدهای آدم‌‌هایی باشم که دیوارهای نَم زده‌ی وجودم رو خراب می‌کنن!

#فاطمه_صادقی

شعر و دکلمه ماه بانو 🌙

02 Jan, 22:30


امروز یه پیام قشنگ دیدم:
همین الان یه نفر داره برای داشتن
چیزایی که تو الان قدرشونو نمی‌دونی،
دعا می‌کنه! دقیقاً همین الان..

قدر داشته هاتونو بدونید عزیزای دلم 💙

شعر و دکلمه ماه بانو 🌙

02 Jan, 10:43


از اولین شب جمعه در ماه رجب غافل نشوید؛ زیرا شبی است که فرشتگان آن را "لیلة الرغائب" می نامند. این نامگذاری به این جهت است که هنگامی که مقداری از شب گذشت، هیچ فرشته ای در آسمان ها و زمین نمی ماند مگر اینکه در کعبه و اطراف آن جمع می شوند.»

شعر و دکلمه ماه بانو 🌙

02 Jan, 10:42


ماه رجب ماه پربرکت و با فضیلتی است که در آن مناسبت های مختلفی وجود دارد. لیله الرغائب یا شب آرزوها اولین شب جمعه ماه رجب است، شبی است که در آن بندگان خداوند با رو آوردن به بارگاه خدا و خشوع در برابر بزرگی خدا، آرزوها و خواسته های خود را بیان می کنند و درهای رحمت الهی به سوی زمینیان گشوده می شود.

تاریخ دقیق لیله الرغائب یا شب آرزوها در تقویم شمسی برابر است با روز پنجشنبه 13 دی سال 1403، 13/ 10/ 1403


میشه امشب منم دعا کنید 🥲🤲

شعر و دکلمه ماه بانو 🌙

02 Jan, 09:15


خدایا...
آرزوهای ما در دستان توست
پس آنها را برآورده کن♥️

شعر و دکلمه ماه بانو 🌙

02 Jan, 03:04


برای خودتان کسی را پیدا کنید که
ساعت‌ها شما را گوش کند و
ساعت‌ها به او گوش کنید،
کسی که حرف‌های شما را بفهمد و
حرف‌های او را بفهمید.
خیلی مهم است که دو نفر
برای هم حرف‌ها برای گفتن داشته‌باشند
و از هم‌صحبتی با هم لذت ببرند
و کنار هم به آرامش برسند.
خیلی مهم است که دونفر،
از جهان و گونه‌ی انسان که به ستوه آمدند،
قبل از هرکسی به هم پناه ببرند
و با هم حرف بزنند.
خیلی مهم است که دو نفر مقابل هم که نشستند
و کنار هم که قرار گرفتند، چیزی بگویند
و از هر دری حرفی بزنند و سکوت نکنند.
تضمین امن و درستی‌ست "حرف زدن"
و چراغ قرمز یک رابطه درست
همان‌جایی‌ست که دونفر کنار هم‌اند،
اما حرفی برای همدیگر ندارند!
آنجاست که امیدها ته می‌کشد و
عشق  حتی راهی برای ورود نمی‌یابد!
آنجاست که همه چیز واقعا تمام شده،
حتی اگر ظاهرا ادامه داشته‌باشد...

#نرگس_صرافیان

شعر و دکلمه ماه بانو 🌙

02 Jan, 03:00


بتاب
خورشیدم ؛
بتاب...!
پرده هاے شب را
ڪنار بزن !
باز ڪن
پاے
صبـح را بہ خانہ ام...

#مینا_آقازاده

شعر و دکلمه ماه بانو 🌙

02 Jan, 02:57


یه جوری قشنگه چشمات که امونمو بریده ...

شعر و دکلمه ماه بانو 🌙

01 Jan, 19:57


«حقیقت این بود هر آن‌قدر که توانستیم کسی را خوشحال کردیم به همان اندازه هم تنها ماندیم.»

شعر و دکلمه ماه بانو 🌙

01 Jan, 15:53


.
.
آنجا که دوست آینه ام را شکست و رفت
هیـچ انتظار دیگـری از دیگـران نبود ، ، ،

از خنـده ترحـم مـردم کـه بگـذریم ، ، ،
با من کسی به غیر غمت مهربان نبود… 🕊

شعر و دکلمه ماه بانو 🌙

01 Jan, 12:48


شنیدن "دلم برات تنگ شده"🫀
از زبون کسی که دوستش داری خیلی قشنگه>>>

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌😍❤️

شعر و دکلمه ماه بانو 🌙

01 Jan, 05:21


.
صبح تڪرار آفرینش است
و تڪرار واژه های یڪ طلوع
لبخند را بر لبت بنشان
زندڪَی شاید نواییست ڪه تو را
به بودن‌های بی تڪرار عادت دهد ....!!

روزتون سرشار از شادکامی🦋❤️

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

شعر و دکلمه ماه بانو 🌙

31 Dec, 20:05


یه گوشه ی دنج...
یه عالمه بغض...
ی دنیا حرف...
یه دل شکسته و بینهایت خاطره...
کافیه واسه جوُن مرگ شدنت...
یه شب که داشت از تنهایی هاش میگفت...
خبر نداشت که صدای بوق پُشت خطیش...
امونمو بُریده بود...
راستی دوستای ویس کالی میدونید...
از خوب به بد رفتنمون...
به فاصله ی لذتِ پریدن از یک نهرباریکه...؟
اما واسه برگشتن باید از اقیانوس بگذریم...؟
حالا امشب ک تنهام...
میخونم به سلامتی جای ریمل روی شونه...
نه جای رژ لب روی یقه...
که فرقش یه دنیا غمه...
عشق من...
حرف میزنی اما تلخ...
محبت میکنی اما سرد...
چه اجباریه دوست داشتن من...؟
عشق من...
از سرد بودنم گلایه نکن...
نگو چرا رفتی...؟
رفتم تا کنارم نسوزی...
راستی...
من که به تو میگم عشقم...
هنوز عشقمی...؟
آخ ببخشید یادم رفته بود...
چند وقتیه دیگه مال من نیستی...
شدی عشق غریبه ها...
عشقِ غریبه...
میشه چندتا سوال بپرسم ازت...؟
کنارش راحتی...؟
روش حساسی...؟
آره...؟!
واسش غیرتی میشی...؟
سرش داد میزنی...؟
راستی اسمشو چی سیو کردی تو گوشیت...؟
عشقم ، نفسم ، زندگیم ، همه کسم...
آخخخخخخ اونم شده همه کست...؟
شبا بهش میگی خوب بخوابی زندگیم...؟
راستشو بگو چند بار بهش گفتی دوستت دارم...؟
از همونا که وقتی بهم میگفتی دلم هُری می‌ریخت...
چند بار تا حالا با هم رفتین بیرون...؟
وااااااای...
پشت فرمون دست اونم میگیری...؟
دستش تو دستت دنده عوض می‌کنید...؟
همش بهش گوش زد میکنی مراقب خودش باشه...
یادته یادته بهم میگفتی بدون تو دیونه میشم...؟
یادته تو بغلم بودی گفتم اگه بری چیکار کنم دیونه میشم...؟
ابروهات گره خورد بهم گفتی هیسسسس من قرار نیست از پیشت برم...
دِ آخه پس کوشی لامصب...؟
تو هم که بهم دروغ گفتی...
تو هم که رفتی بی معرفت...😢
آخ که چقدر دلم هوای دروغ هاتو کرده...
دروغات خیلی قشنگ بود...
با این که دروغ بود...
دنیایی رو واسم ساخت که حتی تصورش رو هم نمیکردم...
حالا دیگه برو...
برو ولی مطمئنم که هیچ کس نمیتونه برات من بشه..‌.
برای کسی که میره حتی نباید دستم تکون داد...
بدرقه آدمها رو مغرورتر میکنه...
هر کی موند جاش رو سرم...
هر کی هم رفت ب سلامت...
یه وقتهایی باس رفت...
اونم با پای خودت...
باید جاتو تو زندگی بعضی ها خالی کنی...
درسته توی شلوغیاشون متوجه نمیشن...
اما بدون ی روزی یه جایی...
بدجوووور یادت می افتن...
اونوقت دیگه خیلی دیر شده...
اگه تو نبودم هر که بهت گفته فراموشت میشه..‌.
بهونه آورده تا شاید تو رو دلداری بده...
فراموش نمیشه..‌.
تا ابد میمونه...
قصه ی دلتنگی عاشقی من و تو...
حتی اگه متنفرم باشی...
دور شی سایه اش با تیر بزنی...
بازم هست بازم یه چیزی یه جایی تو رو میبرتت به خاطرات خوب...
عشق من...
از همین حالا میگم...
خوب حواست رو جم کن...
یادت باشه...
انعام خوبی به قبر کن دادیا...
تا قبرمو بزرگتر و جادار تر از بقیه بکنه...
میدونی چرا...؟
آخه میترسم قبرم جایی واسه آرزوهام نداشته باشه...
من تو خونه ی جدیدم بازم تو فکر توام و شرمنده ی تو و دلم میشم...
دله من شرمنده تم شرمنده تم...🚶‍♂

شعر و دکلمه ماه بانو 🌙

31 Dec, 19:57


امشب از سرمه ی چشمت ، غزلی خواهم گفت
چشم تو ، ناب ترین سوژه ی صدها غزل است

عشق در پای دو چشمان تو ، زانو زده است
غمزه ی چشم تو تلفیق غزل با عسل است

انحنای لب تو ، نابترین شعر من است
بخدا خال لبت ، قالب ضرب المثل است

اصلن این عشق تو رخداد جهانی شده است
بگمانم که لبت ، رابط بین الملل است

مژه بر هم زدنت ، فلسفه ی زلزله هاست
شهر چشمان تو انگار ، به روی گسل است

جرم لبهای تو ، آنست که مرا شاعر کرد
گرچه لبهای تو مصداق چک بی محل است !

ترسم از جاده و پیچ و خم عشق تو نیست
بلکه از فاصله ی بین زمین تا زحل است !

شعر و دکلمه ماه بانو 🌙

31 Dec, 19:55


قلبِ ما به دستِ کسایی شکست که حتی دوست نداشتیم ناخن شون بشکنه...

شعر و دکلمه ماه بانو 🌙

31 Dec, 19:54


وقتی دلت بشکنه خیلی چیزا تغییر میکنه.
نگات به آدما، احساساتت...
حتی خودت طوری عوض میشی
که دیگه خودتم خودتو نمی‌شناسی.
در این روزگار سخت چه جهانِ تاریکی
ماها برای خودمون ساختیم.
دیگه کسی رو نمیشه جدی گرفت.
هیچکس آنقدر واقعی نیست
که بوی موندن بده
نمیشه به کسی گفت تو بمون نرو.
تا براش از بغض‌هات بگی.
از حرفهای جا مونده توی سینه ات.
باور کن «کسی آنقدر دوستت نداره
که از جهان نترسی»
و فقط تنها خودت مرهم خودت میشی
خودت و خودت و خودت.
یکی از چیزهایی که خیلی اذیتم میکنه
نصفه‌ نیمه بودنه آدم‌هایی هست.
که ادعای موندن دارن ولی نیستن.
یعنی تو اگه رفیق منی،
معشوقه‌ی منی یا هرچی اینکه یه روز باشی،
یه روز نباشی نه.
اینکه یه روز نزدیک‌ترین باشی بهم
و یه روز دورترین آدم هستی برام.
حالمو واقعا بهم میزنه.
به قول معروف یا رومی‌ِ رومی باش
یا زنگیِ‌ زنگی.
دل ادمو میشکنن بعد میگن ناراحت نباش
شوخی کردم  باهات‌.
خیلی از ماها بیشتر حرفهامون رو
شوخی شوخی میزنیم
و همین حرفها باعث نابودی هر دوطرف میشه.
مثل این میمونه
به یکی شلیک کنی بعد بیای و بهش بگی
چرا خونریزی کردی.
از یه جایی به بعد دیگه سخت ترین کار دنیا
میشه باور كردن آدما ، میشه اعتماد کردن.
بیایم خودمونو احمق فرض نکنیم؛
از آدمی که هیچ اهمیتی براش نداریم، بگذریم
از آدمی که دوسمون نداره، بگذریم
از کسی که با حرفاش بارها و بارها
قلبمونو پاره پاره کرد، بگذریم
کسی که فرقمونو با بقیه نمیدونه،
آدمی که بند دلمون نیست، رهاش کنیم.
اگه بیخیال نشیم
بجاش باید از غرورمون  ، از آرامشمون
از قلبمون ، از خودمون، بگذریم
که تهش باز به این نتیجه میرسیم
“کاش ازش گذشته بودم″
آدم ممکنه روزای خوبش رو زود فراموش کنه
اما همیشه اونایی
که توی لحظه‌های سخت نبودن
به یاد می یاره.
مثل من که وقتی روزای تلخم رو مرور می‌کنم،
یاد نبودن تو می‌افتم.
من یه روزایی به هر دری زدم که باشی
و اما تو هیچ نبودی،
صدات زدم و هیچ وقت نشنیدی،
به روت آوردم و چشمات بستی.
حالا که دیگه نبودنت رو بلد شدم،
ندیدنت هم خیلی دیگه سخت نیست.
آدمی که یه بار از تنهایی جون سالم به در برده،
دیگه هیچ بود و نبودی براش مهم نیست.
پس تا قبل از اینکه با احساساتمون بازی بشه.
تا قبل از اینکه دوباره قلبت بشکنه.
تا قبل از اینکه گلوله بعدی رو شلیک نکرده.
رها کنیم و بریم.......


‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂

شعر و دکلمه ماه بانو 🌙

31 Dec, 19:53


اومد و رفت ...
آروم و بیصدا ....
بدون لحظه ایی هیاهو....
دل و دزدید و رفت  و من زندانی چشماش شده بودم ، عشق تو دلم فریاد میزد و سکوت کرده بودم ...و از آن همه عشق از آن من ، یه جسم بی روح بود که دلش رفته بود ...
دیروز گذشت و امروز هم میگذره
و سهم من از این دنیا
یک دنیا خیال و رویا بود ...
خیال بودنت ...
در رویاهام سهم به سزایی داری جان دلم...
حتی وقتی در زمان سفر می‌کنم و به دوره ای میرم که با لباس های کلاسیک و کلاه های عجیب کنار رودخانه قدم می‌زنم هم کنارم هستی...
دستانم را گرفته ای و تلگراف های قدیمی پر از عشقت و برام می‌خونی!
رویاست دیگه... در رویا من و تو برای هم ساخته شده ایم...
دست هات، دستم و میپوشونه و لبخند میزنی و گرمای وجودت نوری و تو قلبم روشن می‌کنه..
اما به حقیقت که بر میگردم ، نه خبری از تلگراف های عاشقانه هست و نه لباسام حال و هوای کلاسیک دارند!
حتی تو این حوالی رودخانه ای هم نیست....
تا چشم کار می‌کنه تنها هستم و تورو...
تورو هیچوقت نداشتم...
ولی لبخندتو یادم هست ...
اون از ته دل خندیدنات وقتی ذوق میکردی و یادم هست ...
خندهاش دل میبرد و گریه هاش دل  و میکشت
وقتی که تو اقیانوس آغوشش فرو میرفتم آرامش پرتلاطم در ساحل دلم موج میزد ...
صیاد دلم بود و دامش بودم ...
قلبم بود و جانش بودم...
هروقت میخندید از شوق گریه میکردم...
هروقت گریه میکرد از درد مرگو فریاد میزدم ...
تو آغوشش بودم که دنیا رو سرم  خراب شد و رفت
رفت و این تن مرده فقط نفس میکشید ...
مرده بود ....
ولی نفس میکشید ...

شعر و دکلمه ماه بانو 🌙

31 Dec, 19:52


این روزا ، از اون روزایی ڪه دلم میخواد قوی باشم
و بعد از گذشتن از این روزای سخت
این روزای دلتنگ
این لحظات تاریڪ و تنهایی
دلم میخواد همه با دست منو نشون بدن و بگن ، این دختر همونیه ڪه بعد از اون روزای دشوار الان لبخند به لب داره و استوار داره تو خیابونا قدم میزنه
درسته گذر هرلحظه از این روزا برای من به سختی یک سال میگذره اما دارم عاشقانه هامو تبدیل به شعر میکنم
تبدیل به حرفای تو گلو خفه شده و هدیه میدم به خودم ، به تو ، به همه اونایی ڪه تو خلوت خودشون خیلی چیزا رو فریاد زدن تا وسط ازدهام آدمها بتونن غمهاشونو تبدیل به سکوت ڪنن
دلم میخواد مثل یه نجار ماهر شکل و فرم شکستگی دلم رو زینت ببخشم ڪه مبادا با لمس احساسم دستی بریده بشه یا دلی آزُرده شه
میدونی ؟ یکی از فانتزی های اتاق وجودم قلبمه ڪه هرصبح موهاشو شونه میڪنم و یه لباس قشنگ ،یه رژ خوش رنگ بهش میزنم و دستاشو پراز محبت میڪنم ڪه بتونه تا آخر شب هرجا ڪه قدم گذاشت به قشنگی‌های اطرافش دو چندان زیبایی ببخشه
اما همیشه سعی ڪردم ذاتش دست نخورده باقی بمونه مث یه موتور صفر ڪیلومتر چون خیلیی چیزا رو درون خودش نگه داشته و براشون میجنگه ، نمیخوام از دستشون بدم ، چون اولین نعمتی ڪه خدا بهم بخشید قلبم بود ڪه الان بزرگترین ثروت زندگیمه و من قلبم رو به تو هدیه میدم
به تو ڪه لایق عشق هستی و میدونم به هر دوستی ڪه رسیدی یه لبخند رو لبت نشست و با یه سلام پر از مهر تمام غمهاتو پنهان ڪردی پشت دیوار بی ڪسی هات
و فقط رو دیوار اتاقت هر روز یه خط کشیدی ڪه بعدها یادت نره اون روزای سخت چجوری بهت گذشت
آره رفیق من خیلی خوب میدونم روزات مث شبات تاریڪه و بی صداست
بقول خسروشڪیبایی ڪه میگه :
من ازنهایت شب حرف میزنم
من ازنهایت تاریکی حرف میزنم
اگر به خانه ی من آمدی برای من ای مهربان چراغ بیاور و یک دریچه ڪه از آن به ازدهام کوچه ی خوشبخت بنگرم
گاهے به من سری بزن......


‌‎‌

شعر و دکلمه ماه بانو 🌙

31 Dec, 19:52


ای یوسُف آخِر سوی این یعقوبِ نابینا بیا
ای عیسیِ پِنهان شده بر طارُمِ مینا بیا

از هِجر روزم قیر شد دل چون کَمان بُد تیر شد
یعقوبِ مِسکین پیر شد ای یوسُفِ بُرنا بیا

ای موسیِ عِمران که در سینه چه سیناهاستَت
گاوی خدایی می‌کُند از سینه‌ی سینا بیا

رُخ زَعفَران رَنگ آمدم خَم داده چون چَنگ آمدم
در گورِ تَن تَنگ آمَدم ای جانِ باپَهنا بیا

چَشمِ مُحَمَّد با نَمَت واشُوق گفته در غَمت
زان طُرّه‌ی اَندرهَمَت ای سِرِّ اَرسَلنا بیا

خورشید پیشَت چون شَفَق ای بُرده از شاهان سَبَق
ای دیده‌ی بینا به حَق وِی سینه‌ی دانا بیا

ای جان° تو و جان‌ها چو تَن بی‌جان چه اَرزَد خود بَدَن
دل داده‌ام دیر است من تا جان دِهَم جانا بیا

تا بُرده‌ای دل را گِرو شُد کِشتِ جانَم در دِرو
اوّل تو ای دردا بُرو و آخر تو دَرمانا بیا

ای تو دَوا و چاره‌ام نورِ دلِ صَدپاره‌ام
اندر دلِ بیچاره‌ام چون غیرِ تو شد لا بیا

نَشناختَم قدرِ تو من تا چَرخ می‌گوید ز فَن
دی بر دِلش تیری بِزن دی بر سَرَش خارا بیا

ای قابِ قُوسِ مُرتَبِت وان دولَتِ بامَکرَمَت
کس نیست شاها مَحرَمَت در قُربِ او اَدنی بیا

ای خسروِ مَهوَش بیا ای خُوشتَر از صَد خَوش بیا
ای آب و ای آتَش بیا ای دُرّ و ای دَریا بیا

مَخدومِ جانم شَمسِ دین از جاهَت ای روحُ الاَمین
تبریز چون عَرشِ مَکین از مَسجدِ اَقصی بیا


#مولانا

شعر و دکلمه ماه بانو 🌙

31 Dec, 19:52


❤️ مادر ❤️

مادر یعنی زندگی ،
مادر یعنی عشق ،
مادر یعنی مهر ،
مادر یعنی اون فرشته ای که با اشکت ، اشک میریزه ،
با خنده هات می خنده ،
مادر یعنی اون فرشته ای که نگاهش به توئه و با هر لبخندت ، زندگی میکنه ،
مادر یعنی اون فرشته ای که موهاش سفید میشه برای بزرگ کردنت و به تو میگه ؛ پیر بشی مادر ، درد و بلات به جونم…
مادر یعنی اون فرشته ای که صبح که خوابی آروم میز صبحونه رو میچینه تا وقتی بلند شدی زندگی رو لمس کنی ،
مادر یعنی اون فرشته ای که شبایی که غم داری یا مریضی تا صب بالا سرت می شینه و نگرانه ،
مادر یعنی اون فرشته ای ، که وقتی موقع کار میگی خسته شدم ، با اینکه پاهاش درد میکنه میگه تو بشین مادر من انجام میدم ،
مادر یعنی اون فرشته ای که هیچ وقت باور نمیکنی مرض بشه یا پیر بشه ، چون همیشه و توی هر حالتی به روت لبخند میزنه ،
مادر یعنی اون فرشته ای که طاقت دیدن اشکاش رو نداری …
مادر یعنی همه زندگی …
مادر یعنی کسی که هر چقدر براش بخوای بنویسی باز تو گفتن جملات براش کم میاری
و من فهمیدم مادر کلمه بی انتهای خداوندست

شعر و دکلمه ماه بانو 🌙

31 Dec, 19:51


بغض تلخی گشته مهمانم، نمی بیند  کسی
روزگار  نابسامانم  ،   نمی بیند  کسی

بس که خندیدم در این طوفان و غوغای غریب
سیل  پنهان  را ز چشمانم  ،   نمی بیند  کسی

حالتی دارم شبیه کودکی گم کرده راه
روز  را  از  شب نمی دانم  ،  نمی بیند  کسی

می زنم  لبخند  اما،  گریه دارد حال من
در غمت،  ابر بهارانم ،  نمی بیند   کسی

من که دلتنگ  توام،  آیا  تو  هم مثل منی؟؟؟
در هوایت سیل بارانم، نمی بیند کسی

دلخوشی هایم شده یاد تو و چشمان تو
وارث این درد هجرانم ،  نمی بیند  کسی

نازنینا ، در نبودت روز و شب گم کرده ام
روز و شب محتاج درمانم ، نمی بیند  کسی

فارغم از خویش و بیزارم دگر از زندگی
گیج و مبهوت و پریشانم ،  نمی بیند  کسی

#نساء_قنبری

شعر و دکلمه ماه بانو 🌙

31 Dec, 19:42


از کوری چشم فلک امشب قمر اینجاست
آری قمر امشب به خدا تا سحر اینجاست

آهسته به گوش فلک از بنده بگوئید
چشمت ندود این همه یک شب قمر اینجاست

آری قمر آن قمری خوشخوان طبیعت
آن نغمه سرا بلبل باغ هنر اینجاست

شمعی که به سویش من جانسوخته از شوق
پروانه صفت باز کنم بال و پر اینجاست

تنها نه من از شوق سر از پا نشناسم
یک دسته چو من عاشق بی پا و سر اینجاست

هر ناله که داری بکن ای عاشق شیدا
جائی که کند ناله عاشق اثر اینجاست

مهمان عزیزی که پی دیدن رویش
همسایه همه سرکشد از بام و در اینجاست

ساز خوش و آواز خوش و باده دلکش
آی بیخبر آخر چه نشستی خبر اینجاست

ای عاشق روی قمر ای ایرج ناکام
برخیز که باز آن بت بیداد گر اینجاست

آن زلف که چون هاله به رخسار قمر بود
بازآمده چون فتنه دور قمر اینجاست

ای کاش سحر ناید و خورشید نزاید
کامشب قمر این جا قمر این جا قمر اینجاست

#شهریار

شعر و دکلمه ماه بانو 🌙

31 Dec, 19:41


لــرزشی ، زلـزلـه ای ، بـاز تکـانـم داده
یک نفـر عکـسِ تـو را بـاز نشـانم داده

یک نفر باز به من گفت: کـه بر میگردی
بـا همین وعده بببین ، مرگ امانم داده

بـازهم دیدنِ تو ، وای چه شعری بشود
و همیـن شـوق مـرا، روحِ جـوانم داده

بعد ازاین باز به دنبالِ دلم خواهم رفت
منطقـی بـودنِ مـن، دردِ چنـانـم داده

من که هم قامتِ یک سروِ  دل آرا بودم
غصـه بیهــوده مـرا، قـدِ کمـانـم داده

و اگـر بـاز بخـواهی بـه تـو می پردازم
کـه در ایـن راهِ خـدا، بیـش توانم داده

کارِ سختۍست ولی مَردِ عمل میخواهد
عشقِ تو کار بـه دستِ ، سر و جانم داده

#امیـر_اخـوان

شعر و دکلمه ماه بانو 🌙

31 Dec, 19:40


اے دل تنهاے من تنها بمانی بهترست
در هواے عاشقی رسوا بمانی بهترست

؏شـق در دنیاے ما نامی ندارد جز هوس
بین این سنگین دلان شیدا بمانی بهترست

رود باش و از خیال وصل دریا درگذر
با دل تنگت اگر همپا بمانی بهترست

دل بڪن از ؏شـق آن یارے ڪه قلبت را شڪست
بی وجودش در دل شب ها بمانی بهترست

حال ڪه مجنون تو غیر از غصه و اندوه نیست
در غم رویش اگر لیلا بمانی بهترست

عاشقی چنگی بہ قلب بینواے تو نزد
همچو مجنون در دل صحرا بمانی بهترست

ای دل تنها مخور غم، با دل تنها بمان
غرق اوهام خودت اینجا بمانی بهترست

وقتی احساس ڪسی در عاشقی مثل تو نیست
بعد از این ها در دل رویا بمانی بهترست

دل بہ آدم هاے بی احساس این دنیا مده
بی خیال مردم دنیا بمانی بهترست

این جهان پر شد ز افڪار پلید و پر هوس
در دل مرداب اگر زیبا بمانی بهترست

وقتی اندوه تو را اینجا ڪسی ڪمتر نڪرد
اے دل درد آشنا تنها بمانی بهترست

#لاادرے

شعر و دکلمه ماه بانو 🌙

31 Dec, 12:54


 

دیده ام
مات نگاهت شد
چو طفلی گیج که
زنگ املا بر سر
"قسطنطنیه" مانده است...

#عارفه‌نصیری

شعر و دکلمه ماه بانو 🌙

31 Dec, 12:25


کوچیک کردن خودت احمقانه ترین راه برای
موندن با کسیه که دوسش داری!

شعر و دکلمه ماه بانو 🌙

31 Dec, 12:20


تو زندگيتون كسى رو اونقدر دوست نداشته باشين كه در عين بيگناهى ازش معذرت بخواين :)))😌

شعر و دکلمه ماه بانو 🌙

30 Nov, 03:38


صبح ها
تو که نباشی چشم
دیدن آفتاب را هم ندارم...
مگر روز هم بی خورشید
می شود
که من بی تو باشم...
نگاهت
آفتاب عشق من است
و چشمانت
خورشید جانم...
بدون تو
صبح لطفی ندارد
و روز هم
که دگر هیچ ندارد بی تو...

#رضاکریمی
#درود_پگاهتان_لبریز_عشق



شعر و دکلمه ماه بانو 🌙

30 Nov, 03:34


صبح یعنی
طلوع دوباره‌ی تو
در جان من!

امروز هم
سرشار از دوست داشتن توام
مثل دیروز
مثل فردا☺️❤️

شعر و دکلمه ماه بانو 🌙

29 Nov, 10:51


هميشه وقتی جر و بحثمون ميشد، دستام شروع ميكردن به لرزيدن. نميتونستم خيلی خوب تايپ كنم. بهش ميگفتم زنگ بزنم حرف بزنيم و حلش كنيم؟
ميگفت نه! نميخوام صحبت كنم.
مجبور ميشدم يه نفس عميق بكشم و خودمو كنترل كنم، دوباره شروع به تايپ كردن كنم تا از دلش در بيارم. مهم نبود بحثِ چيه! مهم نبود مقصر كيه! مهم اين بود اون آدمی كه ترس از دست دادن داشت من بودم. پس بايد هميشه معذرت ميخواستم. تندُ تند تايپ ميكردمو سعی ميكردم قانعش كنم كه نبايد ازم دلخور باشه!
همه‌ی اون موقع‌ها ميتونستم چهره‌شو توو اون لحظه تصور كنم. انگار يه پادشاه نشسته و يه خرابكار التماسش ميكنه كه عفو شه! اما دوست داشتن دست و بالمو بسته بود! نميذاشت اون كلمه معروف كه همه رابطه‌هارو به آخر رسوند رو بگم و خلاص شم از اين همه خواهش و تمنا. بگم «به جهنم!».
ميموندم و خواهش ميكردم ازش تا دوباره اون «بله» گفتنا بشه «جانم». هی مينوشتم، هی مينوشتم.
انقدر حالِ دلش آروم بود كه تو صفحه چتمون نميموند ببينه اين منِ درمونده بعد از دقيقه‌ها «ايز تايپينگ» حرفم چيه. مينشستم تو صفحه چتمون تا بالاخره بخونه!
وقتی ميخوندو شروع به نوشتن ميكرد چشامو ميبستم كه دلشوره هام بيشتر نشه. پيامو كه ميفرستاد، اول آخرشو ميخوندم كه نكنه گفته باشه «خداحافظ برای هميشه» وقتی ميديدم خبری از رفتن نيست آروم ميشدم.
يه‌روز توو همه اين جرو بحثا، باز براش نوشتم و نوشتم. اما ديگه نخوند. ساعت‌ها نخوند. روزها نخوند. و من هرروز به انتظار ديدن اون دوتا تيكِ لعنتی پايين پيام.
يه‌روز خوند. يه‌روزی از روزا كه ديگه يادم رفته بود منتظرش بودم. جواب داد، منم خوندم. اما ديگه از ذوق توو چشمام اشك جمع نشد! ديگه دلم نريخت!
اينبار من ديگه جواب ندادم، هيچوقت جواب ندادم! و هنوز هم منتظره!
ولی شايد يكروز بفهمه هرچيزی بايد سر ذوق و زمان خودش اتفاق بيفته!


بداهه ی یک ذهن بیمار

#جمعه

شعر و دکلمه ماه بانو 🌙

29 Nov, 01:53


#قشنگه👌

شعر و دکلمه ماه بانو 🌙

28 Nov, 22:20


#پیشنهادی

شعر و دکلمه ماه بانو 🌙

28 Nov, 14:02


من آدمارو زود میبخشم میدونی چرا؟
چون اونقدر ارزش ندارن با داشتن کینه هاشون روز هامو خراب کنم مگه چقدر زندم؟✌️

شعر و دکلمه ماه بانو 🌙

28 Nov, 07:05


‏یاداوری :
بد کسیو نخواه . چراغ هرکس خاموش بشه چراغ تو پرنورتر نمیشه ..

شعر و دکلمه ماه بانو 🌙

28 Nov, 07:03


ریمیکس شاد شاد 💃💃

بیاین وسط

شعر و دکلمه ماه بانو 🌙

27 Nov, 21:42


از یاد نبر که از یاد نبردمت!
-یغما‌ گلرویی

شعر و دکلمه ماه بانو 🌙

27 Nov, 20:58


برام موسیقی بی کلام می فرستاد...
یه روز گفت:
میدونستی وقتایی که دوستت دارم هام توی واژه ها جا نمی شد،برات موسیقی بی کلام فرستادم؟؟
برام نوشت: خواستم بگم حست میکنم...

اینکه توی این دنیا، کسی حست کنه قشنگه....

شعر و دکلمه ماه بانو 🌙

27 Nov, 20:58


#بیکلام

شعر و دکلمه ماه بانو 🌙

27 Nov, 20:54


🍃


یارب، غم بی‌رحمی جانان به که گویم؟
جانم غم او سوخت، غم جان به که گویم؟

نی یار و نه غمخوار و نه کس محرم اسرار
رنجوری و مهجوری و حرمان به که گویم؟

آشفته شد از قصه ی من، خاطر جمعی
دیگر چه کنم؟ حال پریشان به که گویم؟

گویند طبیبان که: بگو درد خود، اما
دردی که گذشتست ز درمان، به که گویم؟

دردی، که مرا ساخته رسوا، همه دانند
داغی، که مرا سوخته پنهان، به که گویم؟

اندوه تو ناگفته و درد تو نهان به
این پیش که ظاهر کنم و آن به که گویم؟

خلقی همه با هم سخن وصل تو گویند
من بی‌کسم، افسانه ی هجران به که گویم؟

دور طرب، افسوس! که بگذشت، 'هلالی'
دور دگر آمد، غم دوران به که گویم؟


هلالی_جغتائی

شعر و دکلمه ماه بانو 🌙

27 Nov, 20:52


شب بخیر
ای نفسَت
شرحِ پریشانی من ...

شعر و دکلمه ماه بانو 🌙

27 Nov, 20:01


اون شب که بهم گفت نباید دوستش داشته باشم جا خوردم...

دوست داشتن که دست خود آدم نیست اتفاقی نیست که براش تصمیم بگیری، پیش میاد...
اما اون می گفت
گاهی تو باید برای دلت تصمیم بگیری وگرنه ممکنه دلت تصمیمای خطرناکی برات بگیره ،
منم یکی از همون تصمیمام ،
زندگی ت رو پای من نسوزون !!

نمی دونستم چرا دوست داشتنش کبریت پر خطره...
نمی دونستم چرا یه تابلوی ورود ممنوع سر در زندگیش نصب کرده
اما می دونستم که حاضرم برای وارد شدن بهش هر جریمه ای رو بدم...

می دونستم که روحش
سمتم پرواز می کنه
و این جسمشه که با سرعت ازم فراریه...

هرچقدر اون دورتر می شد
من قدمهام رو تند تر می کردم
هرچقدر اون بیشتر قایم می شد
من چشمام رو تیزتر می کردم ،
می خواستم بهش ثابت کنم دوست داشتنش آبه نه آتیش...

اما مثل همه ی آدما که یه جایی خسته میشن از رفتن و نرسیدن
یه شب که کلافه ی این همه دوویدن بودم ،
یه شب که جریمه ها سنگین شده بود ،  یه شب که تو قلبم یه جنگل رو آتیش زده بودن منم خسته شدم...
بریدم...

گفتم تو راست می گفتی دوست داشتن تو آتیشه ،
زندگی آدم رو می سوزونه چون تو یه ترسویی ،
همین ترست هم نمی ذاره آدما رو به زندگیت راه بدی...
من جنگیدم تا تو از دوست داشته شدن نترسی ،
من تنهایی این راهو ادامه دادم تا بالاخره توام شجاعت دوست داشتن رو پیدا کنی...

گفت تو اشتباه می کنی من ترسو نیستم...
ازت فرار می کردم
چون می دونستم یه لحظه کنارت بودن کار دلم رو تموم می کنه
و من این رو نمی خواستم...

چون یه روزی وقتی تو آتیشِ دوست داشتن،  همه چیزم سوخت
به خودم قول دادم دیگه هرگز نذارم دلم برام تصمیمای خطرناک بگیره ،
به خودم قول دادم دیگه هرگز سمت خطر نرم...

نگاش کردم و گفتم
اما عشق که خطرناک نیست!!!

گفت : عشق خطرناک نیست ،
تموم شدنشه که خطرناکه...
من از دوست داشتن نمی ترسم
من از روزی می ترسم که دیگه دوست داشتنی نباشه....


#محدثه_رمضانی

شعر و دکلمه ماه بانو 🌙

27 Nov, 13:34


سینه ام چون شمع میسوزد ولی پروانه نیست
تشنه ی جام شرابم ساغر و پیمانه نیست

هر کجا دیوانه ای دیدند به زنجیرش زدند
مانده ام دیوانه ی هجران مگر دیوانه نیست

رفتی و دیده ی ما در پی آن قافله ماند
داغ عشقت را به سینه تا ابد پایانه نیست

تیره شد روزم نه دل ماند و نه دیگر حال دل
حال دل دیوانه داند کار صد فرزانه نیست

خانه خالی کردم از درد دگر دردم تویی
خوشتر از درد تو در کنج دل ویرانه نیست

گر من از ساقی کنم یاری طلب عیبم مکن
درد بی درمان ما را جز مِی و میخانه نیست

از پریشان خاطری، افتاده ام مست و خمار
جز خیالت روز و شب در خانه ام هم خانه نیست

حیف صد حیف فلک از دست من دستت گرفت
حال دستم شد تُهی دستان آن جانانه نیست

از بن هر مژه ات اشک روانست راحم
این چنین اشک روانت را چرا شکرانه نیست

#راحم_تبریزے

شعر و دکلمه ماه بانو 🌙

27 Nov, 13:21


‍ آخـرین شعـرم بـرای تو
هنگام  گرگ ومیش شب
یادگـارے مے شـــود
میـروم اما نصیبت
چشم‌های نابینای من است
بے قـراری تو ؛
مرهم باغم 
نمے شـود
اما ....  دیوار من از قد غم هایم
به حسرت نبودن هایت سرابی است .
منتظــر بـودم ڪه بـرگـردی
من فراموش نکرده بودم
اما این درد بی حسی به استخوانهایم
رسیده  من آنقدر قوی شده ام
که دیگر
هنگام شکستن شب
رویای تورا جستجو نکنم
ولـے تو  روزی  خواهے امد
این آشفتگی جگر  تورا هم  سوزانده است
تو دیدی..‌‌ 
چقدر کوچه های زیادی
بی تو رفتم اما ....
اما بعــد  تو ....
مــن روز و شبم خاکستری شده است
چشــمهایم عادت کرده به گریستن
اما نه برای تو..‌‌‌‌
برای غریبانگی حافظه ام
مسیرم را عوض کردم
این بار  برای تو
برای  صدا ے تو  من همیشه
انتظارے مے شوم. 
در موسوم طنین
کلاویه های امن بوسه 
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
#امیرعلی_کشاورزیان

شعر و دکلمه ماه بانو 🌙

27 Nov, 13:20


🆔 @Hamid_kanalsher 🎧

شعر و دکلمه ماه بانو 🌙

25 Oct, 08:50


بعضی آدما متعلق به همدیگه‌ان
حتی اگه به هم نرسن

شعر و دکلمه ماه بانو 🌙

25 Oct, 06:23


اگر دیداری هم نباشد، حتی اگر لمسی هم نباشد
بی دلیل برای بعضی‌ها همیشه جایی در دل‌هایمان است.

شعر و دکلمه ماه بانو 🌙

24 Oct, 23:14


#استوری

شعر و دکلمه ماه بانو 🌙

24 Oct, 21:30


🖤#

شعر و دکلمه ماه بانو 🌙

24 Oct, 16:52


میخوام امشب تمام تلاشمو کنم
بهت فکر نکنم
بعد اینکه یه پاکت سیگار کشیدم
برم که وقت خوابه...
غلت ميزنم به سمت چپ و چشامو كه از بيخوابى به سوزش افتاده روىِ هم فشار ميدم
خیالت بهم میگه
چشمات وقت خواب هميشه قرمز ميشه؟
یا الان قرمزِ از اشکِ دلتنگی؟
يا انقدر محوِ رویای من شدی كه اصلا يادت رفته چشم دارى و بايد بخوابونيش ؟
نميشه...نميبره
بخدا هرکاری میکنم از یادم نمیری!
بزار رومو کنم اونور
غلت ميزنم سمت راست؛
بشمارم؟
يک، دو،سه، چهار...
خیالت با لبخند گفت؛
" یکی دوسم داری؟
دوتا دوسم داری؟
چندتا دوسم داری؟
خنديدم و گفتم عبضی سگ بزار بخوابم :)
نميشه...نميبره!
بخدا نمیشه از فکر لبخندت در آمد!
سه تا مسكن پشت سر هم ميخورم،
رو شكم ميخوابم
پتو هم تا آخر ميكشم رو سرم
خیالت گفت؛
دیوونه شدی آقا کلاغه
تو عادت کردی به صدای من و شب بخیرم
قرص میخوری خوابت ببره؟
نخور ضرر داره!
بهت گفتم عاشق میشی!
دیدی عاشق شدی!
الانم که با قرص خوابت میبره!
گفتم توام گفته بودی تا آخر عمر میمونی کنارم!
تا آخر عمر شب و روزم رو بخیر میکنی!
الان خوشحالی خواب شبم رو گرفتی؟
خوشحالی روزی ۲ پاکت سیگار میکشم؟
خوشحالی مجبورم با قرص بخوابم؟
خیالت چند قطره اشک ریخت
با ناراحتی از حالم بهم گفت ؛
بیا سرتو بزار رو پاهام آروم بگيرى بخوابی
نميشه...نميبره!
بخدا هرکاری میکنم خوابم نمیبره!
چشمام قرمز شده دارم روزای رفتنت و ميشمرم خوابم ببره اما نميبره...
بزار بیشتر مسكن بخورم،
بزار بخورم نگو ضرر داره...
بزار ده تا ده تا هم بخورم كه منگ بشم، هذيون بگم يادم بره هذيون گفته بودى كه تا آخر عمر ميمونى!
نميشه... خوابم نميبره!
خیالت بغلم کرد
چشمام رو بوسید و گفت؛
حالا چشمات رو ببند و به من فکر کن
من رو بشمار!
بشمآرم؟
يه تو
دو تو
سه تو
چهار تو...

#شهاب
#دکلمه

شعر و دکلمه ماه بانو 🌙

24 Oct, 11:51


تو شُـروعِ هَمِـه‌ی دِلخوشیامی..🤍‌‌‌‎‌

شعر و دکلمه ماه بانو 🌙

24 Oct, 08:53


💃💃💃💃💃💃💃

‍‌    "🌹🍃تقدیم بہ بچہ هاے گُلِ 🌹🍃

🍃🌹هر لحظہ زندگیتون گلبارون🌹

لحظاتتون شاد شاد شاد 🥰🌹

شعر و دکلمه ماه بانو 🌙

24 Oct, 08:35


به دل زد یا به پا زد یا به سر زد
نمیدانم محبت بر کجا زد

از اول سعی بیجا کرد فرهاد
همان یک تیشه آخر به جا زد

شعر و دکلمه ماه بانو 🌙

24 Oct, 08:22


#استوری🥂♥️🥺
تیشه داند که چه ها بر سر فرهاد آمد ...

شعر و دکلمه ماه بانو 🌙

24 Oct, 07:38


یه آهنگ شاد و پر انرژی👌
تقدیم به شما عزیزان 😍

شعر و دکلمه ماه بانو 🌙

24 Oct, 07:31


#عاشقانه
#پیشنهادی

شعر و دکلمه ماه بانو 🌙

24 Oct, 07:07


هوای پنج شنبه
هق هق بغض شکننده ایست
خیره در نگاهی دور
که واژه ها را از حنجرهء خیال
به نگارش ِ عمیق دلتنگی میکشاند
و بر دفتر سپید اندوه
شعر جدایی می سراید
جای خالی تو ...
شعر نمیشود
که سطر های انتظار سیاه را
دونه به دونه پر کند
جای خالی تو
ذره ذره تار و پود جان مرا
در بغض ِ حنجره ام میشکند !
آینه هرگز دروغ نخواهد گفت
من به تو خیره ام
و او سرگذشت غمگین ِ اندوهم را
به نمایش می گذارد ...!!

🎙آتا

شهاب

‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‌🖤჻ᭂ࿐
@kalagh_chanel

شعر و دکلمه ماه بانو 🌙

24 Oct, 07:06


قسم به بارون
جای دوتامون دوست دارم

#پیشنهادی

شعر و دکلمه ماه بانو 🌙

24 Oct, 06:30


وقتی یه نفر دوستون داره معنیش این نیست دوست داشتنی و کامل هستین، اون چشمشو رو بدیاتون بسته، پس قدرشو بدونید...

شعر و دکلمه ماه بانو 🌙

24 Oct, 06:29


ترسیدم ازت - تازه از د دان

«گفتم به تو خرده قلبمو
یادت نره روز اولو
گفتی از ادما فراری شدی
تو هم انقدر زود تو دلم نرو»


- نشونم دادی من اصلیو!

شعر و دکلمه ماه بانو 🌙

24 Oct, 06:24


تو چشمتون چه قصه هاست
نگاهتون چه آشناست
اگه بپرسین از دلم
میگم گرفتار شماست

‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‌🖤჻ᭂ࿐
@kalagh_chanel

شعر و دکلمه ماه بانو 🌙

24 Oct, 06:19


سلام صبح زیبای
پنج شنبه تون بخیر
امروز قلم موی اراده
را بردار آغشته
به رنگ عشق کن
رنگ تازه ای بزن
بربوم زندگی
تا جان بگیرند طرح
های آرزوهای قشنگت...
همواره سلامت و تندرست باشید
‎ ‎

شعر و دکلمه ماه بانو 🌙

24 Oct, 06:15


ادم ها عوض نمیشن؛ بعد یه مدت خود واقعی شونو نشون میدن!

شعر و دکلمه ماه بانو 🌙

24 Oct, 06:03


می‌گفت: مثل هر روز مشغول کارم بودم که گوشیم زنگ خورد، شماره ناآشنا بود و من بی‌اهمیت جواب دادم...
اما صدای آدم پشتِ‌خط آشنا بود!
چند لحظه نفسم رفت‌و برنگشت و بعد گوشی قطع شد...
فکر کردم اشتباه گرفته بود اما دوباره زنگ زد، دستم به جواب دادن نمی‌رفت‌و دلم کم بود از هیجان پس بیفته...
تماس‌و وصل کردم‌و گوشی‌و به گوشم چسبوندم
دمغ‌و گرفته‌و سرد‌و دلخور جوابشُ دادم...
مثل همیشه نگفت: دلش تنگ شده!
نگفت: منتظر بوده‌ برگردم‌و برنگشتم!
نگفت‌و جاش طبق معمول زد به شوخی‌‌و کجایی‌و خبری ازت نیست‌و ...
اما من گفتم، از همه‌ی روزایی که منتظرش بودم، از همه‌ی وقتایی که با هر بار دیدن شماره ناشناس رو گوشیم دلم لرزیده بود، از همه‌ی حال بدم بعد رفتنش، از همه چی گفتم...
لا‌به‌لای خنده‌و شوخی سعی کرد قانعم کنه که اونم حق داشته، همه‌ی تقصیرا گردن اون نیست‌و ...
هرچی گفت، وقتی دید مرغِ من یه پا داره‌و کوتاه بیا نیستم، خندید‌و گفت: من فقط زنگ زده بودم حالتو بپرسم، روزخوش، خداحافظ...
قطع کرد!
چشم دوختم به صفحه‌ی گوشی‌و بعد گذاشتمش کنارو سعی کردم چندتا نفس عمیق بکشم‌و به ادامه کارم برسم...
اما حال‌وهوام بهم ریخته بود!
حواسم پرت شده بود!
تو سرم خاطره‌بازی شروع شده بود!
دلم، طفلی دلم...
کارمو تموم کردم‌و زدم بیرون، دوست داشتم داد بزنم‌و هوار بکشم‌و گریه کنم اما فقط پخش ماشین‌و روشن کردم‌و با صدای خواننده غرق شدم تو خاطراتی که جون کنده بودم تا گوشه‌ی مغزم چالشون کنم تا کنارِ دلم بمونهُ خاک بگیره...
اشک گوشه‌ی چشماش جمع شده بود، یه نفس عمیق کشید‌و بغضشو قورت داد، یه لبخند تلخ زد‌و دوباره گفت: کاش وقتی آدمی تکلیفش با خودش معلوم نیست، وقتی آدم خواستن‌و موندن نیست نره سراغ کسی...
اگه رفت، تمومه دنیای اون طرفو بهم ریخت، براش کلی خاطره ساخت‌و نموند، دیگه برنگرده...
زنگ نزنه حال بپرسه...
کاش بدونه اون آدمی که رها شده، که از همه چیزش بخاطر یه نفر گذشته و از طرف همون یه نفر طرد شده، چقدر جون کنده تا دوباره به روال عادی زندگی برگرده...
چقدر سعی کرده شب‌وروزشو به شکل قبل برگردونه...
چقدر شبا تا صبح نخوابیده‌و خاطره چال کرده...
چقدر روزا تو جای خالی غرق شده‌...
چقدر مرده‌و زنده شده تا باز بتونه سرپا شه‌ُ زندگی کنه...
کاش بدونه شنیدن دوباره‌ی صداش اون آدمو پرت می‌کنه به جایی که ازش فرار کرده...
می‌کشونه تو دلِ خاطرات...
دوباره هوایی میشه، دلتنگ میشه، چشم‌انتظار میشه...
دوباره گوشی که زنگ بخوره، منتظر که اون آدم باشه حتی قد یه احوال‌پرسی...!

#مهلا_بستگان
📻

1,100

subscribers

1,196

photos

505

videos