رسانه ورای موسیقی @beyondthemusic Channel on Telegram

رسانه ورای موسیقی

@beyondthemusic


درباره ی فلسفه•مطالعات فرهنگی•هنر

آغاز
۱۳۹۵٫۶٫۳۰


✔️یوسف محمدی
@Yuseff86

✔️حدیث ملاحسینی

☯️کانال موسیقی
@musicfriendsforever

🌐بصری
@Dissolvefilmstudio

🔴آیدی اینستاگرام
@beyondthemusicofficial

تبلیغات و همکاری

رسانه ورای موسیقی (Persian)

رسانه ورای موسیقی یک کانال تلگرامی است که به بررسی فلسفه، مطالعات فرهنگی و هنر می‌پردازد. این کانال به جمع‌آوری محتوای مرتبط با موسیقی و عناصر هنری مختلف می‌پردازد. با آغاز فعالیت این کانال در تاریخ ۳۰ خرداد ۱۳۹۵ به سراغ آن بروید و از تحلیل‌های عمیق و پرانرژی آن بهره مند شوید. اعضای تیم این کانال شامل یوسف محمدی و حدیث ملاحسینی می‌باشند. علاوه بوی آنها، کانال موسیقی دوستان برای همیشه و استودیو فیلمی Dissolvefilmstudio نیز به این کانال مرتبط هستند. شما می‌توانید با دنبال کردن آیدی اینستاگرام @beyondthemusicofficial وارد جریان بصری فراگیر این کانال شوید. اگر به تبلیغات و همکاری با این کانال علاقه‌مند هستید، این فرصت را از دست ندهید. برای تماشای محتوای منحصر به فرد و جذاب این کانال، به رسانه ورای موسیقی بپیوندید.

رسانه ورای موسیقی

18 Nov, 13:41


محسن چاوشی نفر اول موسیقی‌های پرمخاطب ۲ ماه اخیر است

🔹بررسی «فرهیختگان» از موسیقی‌های پرمخاطب ۲ ماه اخیر نشان می‌دهد، محسن چاووشی اول است. در گزارش پیش رو ۱۵ ترانه که بیشترین دانلود را در مهر و آبان داشته بررسی کردیم. آنچه برای این گزارش معیار است، دو سایت ایرانی «ملودیفای» و «آواپدیا»ست که محبوب‌ترین‌ها و پربازدیدترین‌های هرماه را مشخص کرده و به مخاطب ارائه می‌دهند. تعداد بازدیدها، لایک‌ها و کامنت‌های اینستاگرام، تلگرام، یوتیوب و اپلیکیشن رادیوجوان هم در جدول آورده‌ شده است. محسن چاوشی با نگاهی به همه بخش‌های مختلف در اول این فهرست قرار دارد.

📸تصویر باکیفیت جدول

🔗متن کامل گزارش حدیث ملاحسینی، خبرنگار را در سایت بخوانید.

روبیکا | اینستاگرام | بله | تلگرام | توییتر

@charsoofarhang

رسانه ورای موسیقی

17 Nov, 21:22


درون کمد دیواری جایی برای مخفی شدنش پیدا کرد، گوشی اش را بی صدا کرد و جنگید تا بخوابد. مرگ را بیش از هر زمان دیگری لمس می کرد. چه اتفاقی می افتد اگر همین الآن نفس برود و دیگر نیاید؟ بدن سرد بشود. جریان خون متوقف شود؟ چند روز اول همه شیون می کنند. مرتب به یادت می افتند و به مرور همه چیز عادی می شود. سر جسم چه می آید؟ باد می کند. به مرور می گندد. متعفن می شود و این روند پیش می رود تا تجزیه رخ دهد. بالأخره این اتفاق می افتد. این بلا سر هر موجودی می آید. حالا باید فهمید. چه ارزشی دارد که در این کمد تاریک تلاش کنی تا یک روز دیگر زنده بمانی؟؟ ترس از این که خودت تمامش کنی؟ ترس از ترسیدن؟ ترس از درد؟ ترس از این که دیگران چه می گویند؟
صبح آمد تکان بخورد که یادش افتاد برنامه چیست. آرام خود را از بین لباس ها و تشک و پتو بیرون کشید و خزید جلوی در. از سوراخ کلید بیرون را نگاه کرد. فقط یکی از مبل ها را می دید و بخشی از پذیرایی و ورودی آشپزخانه را. نه مادری بود و نه پدری. البته می دانست که معمولأ پدر اگر هم خانه بوده این ساعت صبح دیگر رفته. شاید هم اصلأ چند روزی سرو کله اش پیدا نشود. از وقتی یادش می آمد قهر بودند و نمی دانست کی می رود و کی می آید. مادر هم یا خواب است یا رفته بیرون خرید و تا برنگشته باید هرکاری هست انجام شود. چند دقیقه ای در همان حال ماند و گوش کرد ببیند صدایی می شنود یا نه. بالأخره در را باز کرد و وقتی کسی را ندید، رفت توی دستشویی. با سرعت خودش را تخلیه کرد و شست و آمد بیرون. موقع برگشتن انگشت کوچک پایش با شدت به پایۀ مبل خورد. کمی صدا کرد ولی توانست خودش را کنترل کند. زمان باز کردن در اتاق، دستگیره را آهسته بالا پایین داد و رفت توی اتاق.




برشی از رمان
#جذامی


نوشته ی
#کامران_حمزه_لو



@KAPTA

رسانه ورای موسیقی

17 Nov, 19:47


یادداشت من درباره برنامه "شام ایرانی" در روزنامه فرهیختگان.

https://farhikhtegandaily.com/page/259794/
🍒
https://t.me/Amad_O_Shod

رسانه ورای موسیقی

13 Nov, 21:12


۲۳ آبان ۱۴۰۳

شرح حال دیشب رو منتشر کردم و بعد پاک کردم. دوستی گفت مسائل شخصیت رو افشا نکن. باتجربه‌ست و به قول قدیمیا چندتا پیرهن بیشتر از من پاره کرده. من هم دست از خودسری و عصیانگری برداشتم و رام شدم‌. چون به احتمال زیاد حرفش درسته.
امروز اما خوب بودم‌، خُلقم بالا بود و استرس نداشتم. خبری از تپش قلب و حالت تهوعی که معمولا بیخ گلوم رو می‌گیره نبود. تقریبا کل ساعت کاری رو لبخند به لب داشتم‌ و در نظرم همه خیلی عزیز و دوست داشتنی بودند؛ جوری که دلم می‌خواست تک‌تک آدمای تحریریه رو بغل کنم و به همشون بگم دوستون دارم. در راه برگشت عمدا یک ایستگاه زودتر پیاده شدم و در خیابان‌ها گز کردم. تن به باران وسط پاییز دادم و تند تند قدم زدم و به خودم و زمین و زمان درود فرستادم. از خیسی لبا‌س‌ها و موهام احساس رضایت و سرخوشی کردم و آروم آروم نفس‌هام رو از دهنم دادم بیرون و به بخاری که خارج می‌شد نگاه کردم. این یعنی هوا سرد بود. از این که بدنم باهام همراهی می‌کرد و سرمای هوا رو یک خنکی مطبوع احساس می‌کرد کیف کردم. قبلا زود سردم می‌شد، اما الان دیگه اینطور نیست و بیشتر بدنم متمایل به گرماست. این هم از اون تغییراتیه که بدون این که بفهمم چی شد و کی شد و چرا شد برام رخ داد. رسیدم خونه و اعلام کردم که امروز روز خوبیه برای من. کمی گذشت و خبر یک خودکشی شبکه‌های مجازی رو پر کرد‌. حسرت خوردم، کاش قبل از این که خودش رو از ساختمان چارسو پرت کنه پایین در گوشش می‌گفتم این کار تو شاید خیانت به اون روزهای خوبیه که بعدا ممکنه بیاد. اصلا به آینده هم دلخوشش نمی‌کردم، همین لذت خیس شدن موها زیر بارون رو بهش یادآوری می‌کردم. مامان ناراحت بود بابت این خبر. با جزئیات درموردش می‌خوند و تند تند توی آشپزخونه کار می‌کرد. هرموقع ناراحت و متاسفه اینطور می‌شه.
اون خیانت کرد... به بارونی که میاد، به روزای خوبی که قرار بود بیان.

حدیث ملاحسینی
https://t.me/Amad_O_Shod

رسانه ورای موسیقی

12 Nov, 20:20


بعد از مدت ها
#باکلام
یک هفته از انتشار آلبوم جدید دیوید گیلمور می گذرد. در این مطلب دو قطعه از این آلبوم را بارگذاری می کنم که مطمئنا ارتباط برقرار خواهید کرد. شاید بتوان نقطه عطف این آلبوم را همکاری گیلمور با دخترش رومانی گیلمور را برشمرد. دو قطعه از این اثر نقش رومانی در آن محسوس است. دیگر قطعات آلبوم همان همیشگی گیلمور است، نه نیازی به تعریف است نه اینکه چیز اضافه‌ای اضافه کنم.
🔴بشنوید
🔴پ.ن. در پست بعدی یک قطعه از راک مدرن ایرانی اثری از زانا محشون را بارگذاری می کنم که آن هم اثر در خوری است.
@musicfriendsforever

رسانه ورای موسیقی

11 Nov, 20:00


#واگویه

آیا می‌دانید که می‌شود چیزی را نپسندید و دوست نداشت اما با آن مبارزه هم نکرد؟

حدیث ملاحسینی
https://t.me/Amad_O_Shod

رسانه ورای موسیقی

05 Nov, 22:43


یادداشت من درباره فیلم "Joker: Folie à Deux" در روزنامه فرهیختگان.
♦️
https://farhikhtegandaily.com/page/259205/
♦️
https://t.me/Amad_O_Shod

رسانه ورای موسیقی

31 Oct, 09:56


یادداشتی از من در روزنامه‌ی فرهیختگان درباره سریال محبوب "friends".
🔺️
https://farhikhtegandaily.com/page/259006/
🔻
https://t.me/Amad_O_Shod

رسانه ورای موسیقی

25 Oct, 15:32


تو
پدیدار شدی
در پستویِ تلخِ انبانی.

در همان دم

در آن غروب پر هذیان
که آهسته نگاه می کردی،
و
باد دستانت را با خود برد،
همان تأخیرِ تلخِ چشمانت
گنجشک را بلعید
در شیار جاده
و
چشمانت خط انداخت...

چه دیر فهمیدی تو
که مسافری،
که گذر خواهی کرد،
که رد خواهی شد.

و
اما شب،
که تسخیر می شوی
در سوسوی یک فانوس
و
گم می شوی برای ابد.

آری
همین است

تو
مسافری

عبور خواهی کرد
و
به ناگاه
در شاهراه کهنه یِ سردی


ناپدید خواهی شد.






#کامران_حمزه_لو
3/2/2021

نقاشی:
ماهیگیران مرد غرق شده را حمل می کنند1861
#یوزف_اسرائیلز
گالری ملی لندن





@KAPTA

رسانه ورای موسیقی

23 Oct, 11:05


مصاحبه من با کارگردان فیلم کوتاه "شازده کوچولو" در روزنامه فرهیختگان:

https://farhikhtegandaily.com/page/258433/
🌛
https://t.me/Amad_O_Shod

رسانه ورای موسیقی

23 Oct, 11:05


مصاحبه من با کارگردان فیلم کوتاه "فلسطین در چشمان من" در روزنامه فرهیختگان:

https://farhikhtegandaily.com/page/258583/
🔹️
https://t.me/Amad_O_Shod

رسانه ورای موسیقی

15 Oct, 22:23


"اما رسیدن زودپز به نقطه‌ جوش و درنهایت ترکیدن آن می‌تواند نماد جامعه‌ ایران باشد؛ جامعه‌ای که جنگ را تجربه می‌کند، پیش از آن بحران‌های زیادی را پشت سر گذاشته و در آینده هم آبستن رخدادهای بی‌شماری خواهد بود. با همه‌ این احوال، این انفجار نقطه‌ پایان نیست و همان‌طور که پیش‌تر گفته شد زندگی در هر صورت ادامه خواهد داشت و جامعه خودش را ترمیم می‌کند."

یادداشت من در روزنامه‌ی فرهیختگان در باب فیلم "زودپز" رامبد جوان.

https://farhikhtegandaily.com/page/258224/
🟧
https://t.me/Amad_O_Shod

رسانه ورای موسیقی

10 Oct, 20:59


لطف یک غریبه و قانون‌شکنی من

با قدم‌های تند رسیدم به پشت درهای ورودی مترو. به ناچار چند ثانیه‌ای ایستادم و در جیب جلویی کوله پشتیم به دنبال کارتم گشتم؛ جیبی که انبوهی از وسایل رو در خودش جا داده بود و اگر سگی رو درش رها می‌کردید خیلی بعید بود که صاحبش رو بشناسه.
در همون حین که مشغول جستجو بودم و داشتم تصمیم می‌گرفتم که برم بلیت تک سفره بگیرم دیدم یک پسری جلوم ایستاد و گفت: "خانوم، اگر کارتتون رو گم کردین می‌خواین از پشت من بیاین". فهمیدم خیلی آشکارا کلافگیم رو نشون دادم که اون آدم خواست لطفی در حقم بکنه. حالا بین قانون‌مداری و پاسخ به محبت یک غریبه مردد مانده بودم. اول پیشنهادش رو جهت "شهروند خوب" بودن رد کردم، اما وقتی اصرارش رو دیدم درنهایت مغلوب مهربانیش شدم.
کارت رو زد و من پشتش وارد شدم. ازش تشکر کردم، مسیرمون دو جهت مخالف بود و از هم جدا شدیم.
در شوخی‌ها و جوک‌ها از خوشایند بودن یک چیز مُفت خیلی صحبت می‌شه. من هم کم و بیش همین احساس خوشایند بهم دست داد، به اندازه‌ی ۴ هزار تومان.

حدیث ملاحسینی

https://t.me/Amad_O_Shod

رسانه ورای موسیقی

01 Oct, 03:41


نوشته کوتاهم، به مناسبت روز جهانی ناشنوایان.

https://farhikhtegandaily.com/news/195791/

⬜️

https://t.me/Amad_O_Shod

رسانه ورای موسیقی

28 Sep, 19:34


درد خاورمیانه

تک‌تک آدم‌های خاورمیانه، با اشک‌های خشک شده روی صورتشان و سوزشی در قفسه سینه‌شان روی زمین قدم برمی‌دارند.
این درد مشترک است، اما چرا این چنین باید احساس تنهایی و غریبی کنند؟

حدیث ملاحسینی
https://t.me/Amad_O_Shod

رسانه ورای موسیقی

23 Sep, 18:58


گزارش من در روزنامه‌ی فرهیختگان، درباره‌ی غیاب کارگران معدن در آثار فرهنگی و هنری:
https://farhikhtegandaily.com/page/257096/
◼️
https://t.me/Amad_O_Shod