باز صبح شد
و دوست داشتن ِ تو
با جان و دل
آغاز شد...🤗💛
و دوست داشتن ِ تو
با جان و دل
آغاز شد...🤗💛
دکلمه اشعار رومانتیک و عاشقانه❣️
@azar786786
در ثانیه زندگی کن،در ثانیه لذت ببر،
یادت باشد در این دنیا همه چیز در گذر است،
خوشی و غم هیچ کدام ماندگار نیست...
ارتباط :
@A7ARMOH
@Maralsomayah
تاسیس : 27/10/2020
دکلمه اشعار رومانتیک و عاشقانه (Persian)
در این کانال تلگرام با عنوان 'دکلمه اشعار رومانتیک و عاشقانه' با نام کاربری @azar786786، شما می‌توانید به دنیای اشعار زیبا و غرامتی فرار کنید. این کانال یک فضای دلنشین و شیرین برای اشتراک گذاری اشعار عاشقانه و رومانتیک است که به شما کمک میکند احساسات عمیق خود را با دیگران به اشتراک بگذارید. اگر به دنبال یافتن اشعار زیبا و دلنشین هستید که قلب شما را بزند، این کانال بهترین انتخاب برای شماست. با پیوستن به این کانال، با مجموعه‌ای از اشعار جذاب و زیبا آشنا شده و لحظات خوشی را تجربه کنید. اگر عاشق کلمات زیبا و احساسی هستید، حتما این کانال را از دست ندهید. برای ارتباط با مدیران کانال می‌توانید به آیدی‌های @A7ARMOH و @Maralsomayah مراجعه کنید. این کانال در تاریخ 27/10/2020 تأسیس شده است و از آن زمان توانسته است جمعیت بزرگی را به خود جذب کند.
دکلمه اشعار رومانتیک و عاشقانه❣️
05 Dec, 05:53
«سأظل أحبک...
و کل صباح أقول لک
أنا لک...»
همچنان تو را دوست خواهم داشت...
و هر روز صبح به تو می‌گویم:
من از آنِ توأم...🤍🤗
و کل صباح أقول لک
أنا لک...»
همچنان تو را دوست خواهم داشت...
و هر روز صبح به تو می‌گویم:
من از آنِ توأم...🤍🤗
دکلمه اشعار رومانتیک و عاشقانه❣️
04 Dec, 12:49
بین اقبالِ من و قسمتِ تو کاش خدا،
گِرِهی سخت بیندازد و بازش نکند! (:
#شهرام_علیزاده
گِرِهی سخت بیندازد و بازش نکند! (:
#شهرام_علیزاده
دکلمه اشعار رومانتیک و عاشقانه❣️
04 Dec, 02:34
حبيبي!
صَباح الخير لوجهك لعَيناك لَصوتك
ثُم للحيَاة!
محبوبِ من!
صبح بخیر به رویِ ماهَت، به چشمانَت،
به صدایَت ، سپس به زندگیت! ❤️
صَباح الخير لوجهك لعَيناك لَصوتك
ثُم للحيَاة!
محبوبِ من!
صبح بخیر به رویِ ماهَت، به چشمانَت،
به صدایَت ، سپس به زندگیت! ❤️
دکلمه اشعار رومانتیک و عاشقانه❣️
03 Dec, 17:04
من که هر شب
با خيالت،
گرم صحبت می‌شوم
هرکجا هستی بخواب آرام جانم،
شب بخیر …🤍
با خيالت،
گرم صحبت می‌شوم
هرکجا هستی بخواب آرام جانم،
شب بخیر …🤍
دکلمه اشعار رومانتیک و عاشقانه❣️
02 Dec, 17:25
باورم هرگز نمیشد غــم زمینگیرم کند
در جوانی غصه های من مرا پیرم کند
بـاورم هـرگـز نمیشد بـازی چـرخِ فلک
در هجوم بیکسی از زندگی سیرم کند
باورم هرگز نمیشد گردش این روزگار
بال وپر بسته مرا در بند وزنجیرم کند
بــاورم هــرگــز نمیشد روبـروی آینــه
از خودم حتی مرا اینگونه دلگیرم کند
باورم هرگز نمیشد این منِ سنگ صبور
درد و آه و غصه و غمها زمینگیرم کند
در جوانی غصه های من مرا پیرم کند
بـاورم هـرگـز نمیشد بـازی چـرخِ فلک
در هجوم بیکسی از زندگی سیرم کند
باورم هرگز نمیشد گردش این روزگار
بال وپر بسته مرا در بند وزنجیرم کند
بــاورم هــرگــز نمیشد روبـروی آینــه
از خودم حتی مرا اینگونه دلگیرم کند
باورم هرگز نمیشد این منِ سنگ صبور
درد و آه و غصه و غمها زمینگیرم کند
دکلمه اشعار رومانتیک و عاشقانه❣️
02 Dec, 16:15
دو قدم مانده که پاییز به یغما برود
این همه رنگ ِ قشنگ از کف ِ دنیا برود
هرکه معشوقه برانگیخت گوارایش باد
دل ِ تنها به چه شوقی پی ِ یلدا برود؟
گله‌ها را بگذار!
ناله‌ها را بس کن!
روزگار گوش ندارد که تو هی شِکوه کنی!
زندگی چشم ندارد که ببیند اخم دلتنگِ تو را
فرصتی نیست که صرف گله و ناله شود!
تا بجنبیم تمام است تمام!
مِهر دیدی که به برهم زدن چشم می گذرد
یا همین سال جدید!
این شتاب عمر است…
من و تو باورمان نیست که نیست
این همه رنگ ِ قشنگ از کف ِ دنیا برود
هرکه معشوقه برانگیخت گوارایش باد
دل ِ تنها به چه شوقی پی ِ یلدا برود؟
گله‌ها را بگذار!
ناله‌ها را بس کن!
روزگار گوش ندارد که تو هی شِکوه کنی!
زندگی چشم ندارد که ببیند اخم دلتنگِ تو را
فرصتی نیست که صرف گله و ناله شود!
تا بجنبیم تمام است تمام!
مِهر دیدی که به برهم زدن چشم می گذرد
یا همین سال جدید!
این شتاب عمر است…
من و تو باورمان نیست که نیست
دکلمه اشعار رومانتیک و عاشقانه❣️
02 Dec, 15:12
کیفم را گرفته از خانه بیرون شدم
کفشهایم پوشیدم در عین پوشیدن صدا از خانه میامد که میگفتن چی شده صدای مادرم بود چندی قبل از بازار خانه آمده بود
بی توجه به صدا ها
خانه را ترک کردم
از روی اعصبانیت و ناراحتی با قدم های تند سرک را تی میکردم
از تمام آدم های که چهار طرفم راه میرفتن متنفر بودم
فقط میخواستم هیچ کسی نباشد
مسیر رفتنم را یک کوچه خلوت انتخاب کردم
گوشکی هایم را به گوشم زدم
شاید برای اولین بار بود که با بغض پا به سرک گذشته بودم
دلم میخواست داخل همان کوچه تکیه بدم به یک دیوار و کسی ساعت ها همراهم کار نداشته باشد
ولی کاش امکان میداشت
همچنان به راهم ادامه دادم تلاش کردم بغضم را پنهان کنم و موفق هم شدم اخه دختری بودم که از گریه متنفر بود گریه ان هم وسط سرک
ناراحت بودم ولی راهی برای آرام کردنم بلد نبودم میخواستم کسی باشد تا براش پناه ببرم و خودم را آرام کنم اما
کسی را برای پناه بردن نداشتم و تنها حس تنفرم به همه آدم ها بود
زمان مثل نور گذشت و به مقصدی که به قصدش بیرون شده بودم رسیدم
وارد صنف شدم با سر با همه سلام کردم و بی سروصدا رو یکی از چوکی ها نشستم
صدا های بقیه بهم آزار دهنده بود
ناراحتی ام فقط خاطر بحث کردن با خواهر کوچیکم بود آیا واقعا بحث کردن با او ای همه باعث ناراحتی ام شده بود؟
نه امکان نداشت من همرایش بد رفتاری کردم با یک دختری که چندین سال از من کوچیک تر بود
دنبال بهانه بودم برای ناراحت شدن؟ یا دلم گرفته بود و فقط نیاز به بغض داشتم؟ خواهرم بهانه بود؟
مشکلات آنقدر زیاد شده که حتا نمیفهمم برای چی برای کی ناراحتم
تنها یک چیز میخواستم جای باشم که کسی نباشد
#دست نوشته آزاد
کفشهایم پوشیدم در عین پوشیدن صدا از خانه میامد که میگفتن چی شده صدای مادرم بود چندی قبل از بازار خانه آمده بود
بی توجه به صدا ها
خانه را ترک کردم
از روی اعصبانیت و ناراحتی با قدم های تند سرک را تی میکردم
از تمام آدم های که چهار طرفم راه میرفتن متنفر بودم
فقط میخواستم هیچ کسی نباشد
مسیر رفتنم را یک کوچه خلوت انتخاب کردم
گوشکی هایم را به گوشم زدم
شاید برای اولین بار بود که با بغض پا به سرک گذشته بودم
دلم میخواست داخل همان کوچه تکیه بدم به یک دیوار و کسی ساعت ها همراهم کار نداشته باشد
ولی کاش امکان میداشت
همچنان به راهم ادامه دادم تلاش کردم بغضم را پنهان کنم و موفق هم شدم اخه دختری بودم که از گریه متنفر بود گریه ان هم وسط سرک
ناراحت بودم ولی راهی برای آرام کردنم بلد نبودم میخواستم کسی باشد تا براش پناه ببرم و خودم را آرام کنم اما
کسی را برای پناه بردن نداشتم و تنها حس تنفرم به همه آدم ها بود
زمان مثل نور گذشت و به مقصدی که به قصدش بیرون شده بودم رسیدم
وارد صنف شدم با سر با همه سلام کردم و بی سروصدا رو یکی از چوکی ها نشستم
صدا های بقیه بهم آزار دهنده بود
ناراحتی ام فقط خاطر بحث کردن با خواهر کوچیکم بود آیا واقعا بحث کردن با او ای همه باعث ناراحتی ام شده بود؟
نه امکان نداشت من همرایش بد رفتاری کردم با یک دختری که چندین سال از من کوچیک تر بود
دنبال بهانه بودم برای ناراحت شدن؟ یا دلم گرفته بود و فقط نیاز به بغض داشتم؟ خواهرم بهانه بود؟
مشکلات آنقدر زیاد شده که حتا نمیفهمم برای چی برای کی ناراحتم
تنها یک چیز میخواستم جای باشم که کسی نباشد
#دست نوشته آزاد
دکلمه اشعار رومانتیک و عاشقانه❣️
02 Dec, 03:40
تعریف تو از عقل همان بود که باید
عقلی که نمی‌خواست سر عقل بیاید
یک عمر کشیدی نفس اما نکشیدی
آهی که از آیینه غباری بزداید
از گریه ی بر خویشتن و خنده دشمن
جانکاه تر،آهی ست که از دوست برآید
کوری که زمین خورد و منش دست گرفتم
در فکر چراغی ست که از من برباید
با آن که مرا از دل خود راند ،بگویید
ملکی که در آن ظلم شود دیر نپاید
@Azad
عقلی که نمی‌خواست سر عقل بیاید
یک عمر کشیدی نفس اما نکشیدی
آهی که از آیینه غباری بزداید
از گریه ی بر خویشتن و خنده دشمن
جانکاه تر،آهی ست که از دوست برآید
کوری که زمین خورد و منش دست گرفتم
در فکر چراغی ست که از من برباید
با آن که مرا از دل خود راند ،بگویید
ملکی که در آن ظلم شود دیر نپاید
@Azad
دکلمه اشعار رومانتیک و عاشقانه❣️
02 Dec, 02:28
بیا ای حضرت جانم ، که جان هستی و ، جانانی ،
هزاران جان و صد ها جان ، به پایت است قربانی ،
کجا روی آورم جانا ؟ ز درد تلخ هجرانت ...
به حق عشق ای ساقی ، زما ساغر مگردانی ،
نیندیشم ز این سودا ، که گشتم این چنین رسوا ....
اگر از مهر تو گویم ... ، دل هستی و دلستانی ،
تو ان نوری که از لطفت ، مه و اختر درخشانست ...
هزاران اختر و ماهی ، فزون از ماه تابانی ،
تویی آرام جان من ، تویی عشق نهان من ...
تویی جان وجهان من ، که هم اینی و هم انی ،
نه هشیارم نه خَمّارم نه بیدارم نه در خوابم ...
پی ان یار و دلدارم ، که می دانم که میدانی ،
اگر دستی دعا دارم ، تورا ای دلربا خواهم ...
چه گویم من چه ها گویم ؟ که سلطانی و سبحانی ،
ز عشقت سخت بیمارم ، نه در کارم نه در بارم ....
ولیکن زین خبر دارم ، که هم دردی و درمانی ،
چه هاگویم به جان تو ، که جانست بر تو قربانی ...
مرا مردن بِه از هجران ، فدای ان گرانجانی ،
می ای باشد که #راحم را کند دیوانه ، ای ساقی ...
کزان می های پنهانی .... که جانست و پریشانی ،
#راحم_تبریزی
هزاران جان و صد ها جان ، به پایت است قربانی ،
کجا روی آورم جانا ؟ ز درد تلخ هجرانت ...
به حق عشق ای ساقی ، زما ساغر مگردانی ،
نیندیشم ز این سودا ، که گشتم این چنین رسوا ....
اگر از مهر تو گویم ... ، دل هستی و دلستانی ،
تو ان نوری که از لطفت ، مه و اختر درخشانست ...
هزاران اختر و ماهی ، فزون از ماه تابانی ،
تویی آرام جان من ، تویی عشق نهان من ...
تویی جان وجهان من ، که هم اینی و هم انی ،
نه هشیارم نه خَمّارم نه بیدارم نه در خوابم ...
پی ان یار و دلدارم ، که می دانم که میدانی ،
اگر دستی دعا دارم ، تورا ای دلربا خواهم ...
چه گویم من چه ها گویم ؟ که سلطانی و سبحانی ،
ز عشقت سخت بیمارم ، نه در کارم نه در بارم ....
ولیکن زین خبر دارم ، که هم دردی و درمانی ،
چه هاگویم به جان تو ، که جانست بر تو قربانی ...
مرا مردن بِه از هجران ، فدای ان گرانجانی ،
می ای باشد که #راحم را کند دیوانه ، ای ساقی ...
کزان می های پنهانی .... که جانست و پریشانی ،
#راحم_تبریزی
دکلمه اشعار رومانتیک و عاشقانه❣️
01 Dec, 07:13
گفته بودم شادمانم؟ بشنو و باور مکن!
گاه می‌لغزد زبانم، بشنو و باور مکن!
گفتی آیا در توانت هست از من بگذری؟
گفتم آری می‌توانم ... بشنو و باور مکن!
عشق اگر افسانه می‌سازد که در زندان دل
چند روزی میهمانم، بشنو و باور مکن!
در جواب نامه‌ی فرهاد اگر شیرین نوشت:
"با همه نامهربانم"، بشنو و باور مکن!
گاه اگر در پاسخ احوال‌پرسی‌های تو
گفته بودم شادمانم، ...بشنو و باور مکن!
بیدل🤍
#Azad
گاه می‌لغزد زبانم، بشنو و باور مکن!
گفتی آیا در توانت هست از من بگذری؟
گفتم آری می‌توانم ... بشنو و باور مکن!
عشق اگر افسانه می‌سازد که در زندان دل
چند روزی میهمانم، بشنو و باور مکن!
در جواب نامه‌ی فرهاد اگر شیرین نوشت:
"با همه نامهربانم"، بشنو و باور مکن!
گاه اگر در پاسخ احوال‌پرسی‌های تو
گفته بودم شادمانم، ...بشنو و باور مکن!
بیدل🤍
#Azad
دکلمه اشعار رومانتیک و عاشقانه❣️
29 Nov, 12:10
اونجا که فروغی بسطامی میگه:
خوشا شبی که به آرامگاه من باشی
من آسمان تو باشم تو ماه من باشی
خوشا شبی که به آرامگاه من باشی
من آسمان تو باشم تو ماه من باشی
دکلمه اشعار رومانتیک و عاشقانه❣️
29 Nov, 01:21
حق نداری به کسی دل بدهی الا من
پیش روی تو دوراهست فقط من یامن!
عاشقم دست خودم نیست بهم میریزم
که تو هم بابقیه خوب شوی هم بامن...
پیش روی تو دوراهست فقط من یامن!
عاشقم دست خودم نیست بهم میریزم
که تو هم بابقیه خوب شوی هم بامن...
دکلمه اشعار رومانتیک و عاشقانه❣️
27 Nov, 06:23
طوری که حافظ ناز معشوقشو میکشه :)
هواخواه توام جانا و می‌دانم که میدانی
که هم نادیده می‌بینی و هم ننوشته می‌خوانی
ملامت‌گو چه دریابد میان عاشق و معشوق؟
نبیند چشم نابینا خصوص اسرار پنهانی
بیفشان زلف و صوفی را به پابازی و رقص آور
که از هر رقعهٔ دلقش هزاران بت بیفشانی
گشادِ کار مشتاقان در آن ابروی دلبند است
خدا را یک نفس بنشین گره بگشا ز پیشانی
هواخواه توام جانا و می‌دانم که میدانی
که هم نادیده می‌بینی و هم ننوشته می‌خوانی
ملامت‌گو چه دریابد میان عاشق و معشوق؟
نبیند چشم نابینا خصوص اسرار پنهانی
بیفشان زلف و صوفی را به پابازی و رقص آور
که از هر رقعهٔ دلقش هزاران بت بیفشانی
گشادِ کار مشتاقان در آن ابروی دلبند است
خدا را یک نفس بنشین گره بگشا ز پیشانی
دکلمه اشعار رومانتیک و عاشقانه❣️
24 Nov, 07:23
شب شود یار نباشد به چیکار آید
صد یار اگر باشد آن یار نباشد چیکار آید
🥀🖤
صد یار اگر باشد آن یار نباشد چیکار آید
🥀🖤
دکلمه اشعار رومانتیک و عاشقانه❣️
23 Nov, 18:32
چشمی به رهَت دوخته ام باز که شاید
بازآئی و برهانیَم از چشم به راهی...
#شهریار
بازآئی و برهانیَم از چشم به راهی...
#شهریار
دکلمه اشعار رومانتیک و عاشقانه❣️
23 Nov, 11:40
https://t.me/chat_hidebot?start=sec-gfccbhbgeh
اگر حرفی دارین میتوانن به صورت ناشناس بهم بگید
#آزاد
اگر حرفی دارین میتوانن به صورت ناشناس بهم بگید
#آزاد
دکلمه اشعار رومانتیک و عاشقانه❣️
22 Nov, 15:42
اندر دل بی وفا غــم و ماتم باد
آن را که وفا نیست ز عالم کم باد
دیدی که مـرا هیچ کسی یاد نکرد
جز غـم که هزار آفرین بر غم باد
🥀🖤
آن را که وفا نیست ز عالم کم باد
دیدی که مـرا هیچ کسی یاد نکرد
جز غـم که هزار آفرین بر غم باد
🥀🖤
دکلمه اشعار رومانتیک و عاشقانه❣️
20 Nov, 13:23
به قول شهریار：
«من از جهان به تو دل بسته‌ام که جانِ منی❤️»
«من از جهان به تو دل بسته‌ام که جانِ منی❤️»
دکلمه اشعار رومانتیک و عاشقانه❣️
20 Nov, 08:21
-
خانـہ یی عشـق بسـوزد در این مُلڪ غریب
دیگران را غـم نان کُشت و مـا را غـم یـار..!
🙂🙌🏾💔
#آزاد
خانـہ یی عشـق بسـوزد در این مُلڪ غریب
دیگران را غـم نان کُشت و مـا را غـم یـار..!
🙂🙌🏾💔
#آزاد
دکلمه اشعار رومانتیک و عاشقانه❣️
20 Nov, 08:16
در راه رسیدن به تو گیرم که بمیرم
اصلا به تو افتاد مسیرم که بمیرم
یک قطره ی آبم که در اندیشه ی دریا
افتادم و باید بپذیرم که بمیرم
یا چشم بپوش از من و از خویش برانم
یا تنگ در آغوش بگیرم که بمیرم
این کوزه ترک خورد! چه جای نگرانی ست
من ساخته از خاک کویرم که بمیرم
خاموش مکن آتش افروخته ام را
بگذار بمیرم که بمیرم که بمیرم
#آزاد
اصلا به تو افتاد مسیرم که بمیرم
یک قطره ی آبم که در اندیشه ی دریا
افتادم و باید بپذیرم که بمیرم
یا چشم بپوش از من و از خویش برانم
یا تنگ در آغوش بگیرم که بمیرم
این کوزه ترک خورد! چه جای نگرانی ست
من ساخته از خاک کویرم که بمیرم
خاموش مکن آتش افروخته ام را
بگذار بمیرم که بمیرم که بمیرم
#آزاد
دکلمه اشعار رومانتیک و عاشقانه❣️
19 Nov, 09:45
آمدی درخواب من دیشب چه کاری داشتی
ای عجب از این طرفها هم گذاری داشتی
راه را گم کرده بودی نیمه شب شاید عزیز
یا که شاید با دل تنگم قراری داشتی
مهربانی هم بلد بودی عجب نامهربان
بعد عمری یادت افتاده که یاری داشتی
سر به زیرانداختی و گفتی آهسته سلام
لب فروبستی نگاه شرمساری داشتی
خواستم چیزی بگویم گریه بغضم را شکست
نه نگفتم سالها چشم انتظاری داشتی
با نوازش می کشیدی آه و می گفتی ببخش
سربه دوشم هق هق بی اختیاری داشتی
وقت رفتن بغض کردی خیره ماندی سوی من
شاید از دیوانه ی خود انتظاری داشتی
صبح بوی گل تمام خانه را پر کرده بود
کاش می شد باز در خوابم گذاری داشتی
ای عجب از این طرفها هم گذاری داشتی
راه را گم کرده بودی نیمه شب شاید عزیز
یا که شاید با دل تنگم قراری داشتی
مهربانی هم بلد بودی عجب نامهربان
بعد عمری یادت افتاده که یاری داشتی
سر به زیرانداختی و گفتی آهسته سلام
لب فروبستی نگاه شرمساری داشتی
خواستم چیزی بگویم گریه بغضم را شکست
نه نگفتم سالها چشم انتظاری داشتی
با نوازش می کشیدی آه و می گفتی ببخش
سربه دوشم هق هق بی اختیاری داشتی
وقت رفتن بغض کردی خیره ماندی سوی من
شاید از دیوانه ی خود انتظاری داشتی
صبح بوی گل تمام خانه را پر کرده بود
کاش می شد باز در خوابم گذاری داشتی
دکلمه اشعار رومانتیک و عاشقانه❣️
19 Nov, 06:11
خواه شب و خواه سحر نیستم از هر دو خبر
کیست خبر چیست خبر روزشماری صنما
روز مرا دیدن تو شب غم ببریدن تو
از تو شبم روز شود همچو نهاری صنما
🥀🖤
کیست خبر چیست خبر روزشماری صنما
روز مرا دیدن تو شب غم ببریدن تو
از تو شبم روز شود همچو نهاری صنما
🥀🖤
دکلمه اشعار رومانتیک و عاشقانه❣️
18 Nov, 12:00
به جنونم برسان ای که جهانم شده‌ای
همه شب فکر توام ، روح و روانم شده‌ای
برود نام تو بر لب ، چو بگویم سخنی
تو دگر در همه جا ورد زبانم شده‌ای
بزند پر همه شب ، قلبِ من از سینه‌ی خود
به که گویم غم دل ، راز نهانم شده‌ای
نروی از دل دیوانه برون دلبر من
که نفس‌های منی ، راحت جانم شده‌ای
همه شب فکر توام ، روح و روانم شده‌ای
برود نام تو بر لب ، چو بگویم سخنی
تو دگر در همه جا ورد زبانم شده‌ای
بزند پر همه شب ، قلبِ من از سینه‌ی خود
به که گویم غم دل ، راز نهانم شده‌ای
نروی از دل دیوانه برون دلبر من
که نفس‌های منی ، راحت جانم شده‌ای
دکلمه اشعار رومانتیک و عاشقانه❣️
18 Nov, 11:57
نمی گیرد کسی مثل نفس در سینه جایت را
چه باشی چه نباشی دم به دم دارم هوایت را....
چه باشی چه نباشی دم به دم دارم هوایت را....
دکلمه اشعار رومانتیک و عاشقانه❣️
17 Nov, 06:23
تقصیر خودم نیست....
تقصیر خودم نیست اگر داغ و کبودم
حرف تو که آید به میان سخت حسودم
تقصیر تو هم هست که با طرز نگاهت
آرام خزیدی به تن تارم و پودم
می خواستم از جاذبه ات فاصله گیرم
اما نشد و عشق تو سر زد به وجودم
ای کاش فقط سر زده بود ...آمد و ماند و
در گیر خودش کرد ...من و بود و نبودم
تکثیر شدی در همه ی ثانیه هایم
در خوابم و در اشکم و در ذکر سجودم
آنقدر که جز چهره ی تو هیچ ندیدم
آنقدر که جز وصف تو چیزی نسرودم
با حضرت حافظ کمی از عشق تو گفتم
فرمود مراعات کنم حد و حدودم...
تقصیر خودم نیست اگر داغ و کبودم
حرف تو که آید به میان سخت حسودم
تقصیر تو هم هست که با طرز نگاهت
آرام خزیدی به تن تارم و پودم
می خواستم از جاذبه ات فاصله گیرم
اما نشد و عشق تو سر زد به وجودم
ای کاش فقط سر زده بود ...آمد و ماند و
در گیر خودش کرد ...من و بود و نبودم
تکثیر شدی در همه ی ثانیه هایم
در خوابم و در اشکم و در ذکر سجودم
آنقدر که جز چهره ی تو هیچ ندیدم
آنقدر که جز وصف تو چیزی نسرودم
با حضرت حافظ کمی از عشق تو گفتم
فرمود مراعات کنم حد و حدودم...
دکلمه اشعار رومانتیک و عاشقانه❣️
17 Nov, 04:57
چَشم و دِل
دَر انتظارَت صبح‌ها بَرخاستند
صُبحِ زیبایَت بِخیر ای باعثِ دِلگرمی‌ام 💍♥
دَر انتظارَت صبح‌ها بَرخاستند
صُبحِ زیبایَت بِخیر ای باعثِ دِلگرمی‌ام 💍♥
دکلمه اشعار رومانتیک و عاشقانه❣️
17 Nov, 02:11
عاشق شوریده دل
در دفتر شعرش نوشت
هر ڪسۍ یڪ دلبر جانانہ دارد ,
من 'تــو' را...😍✨
در دفتر شعرش نوشت
هر ڪسۍ یڪ دلبر جانانہ دارد ,
من 'تــو' را...😍✨
دکلمه اشعار رومانتیک و عاشقانه❣️
16 Nov, 15:09
چقـدر دلتنگ حضورَت هستـم؛
کاش تصویـرت، نفس میکشیـد !
کاش تصویـرت، نفس میکشیـد !
دکلمه اشعار رومانتیک و عاشقانه❣️
16 Nov, 15:04
»این دِل میرَوَد، جان میدَهَد
ضَعف میکُنَد
جانـــا بَرایِ خَنده‌اَت «»
ضَعف میکُنَد
جانـــا بَرایِ خَنده‌اَت «»
دکلمه اشعار رومانتیک و عاشقانه❣️
15 Nov, 11:58
2K شدن مبارک
سپاس از حضور تک تک شما عزیزان ❤️❤️❤️
سپاس از حضور تک تک شما عزیزان ❤️❤️❤️
دکلمه اشعار رومانتیک و عاشقانه❣️
15 Nov, 07:50
رو به روی پنجره دیوار باشد بهتر است
بین ما این فاصله “بسیار” باشد بهتر است
من به دنبال کسی بودم که “دلسوزی” کند
همدمم این روزها سیگار باشد بهتر است
من نگفتم آنچه حلاج از تو دید و فاش کرد
سر نوشت “رازداری”، دار باشد بهتر است!
خانه ی بیچاره ای که سرنوشتش زلزله است
از همان روز نخست آوار باشد بهتر است
گاه نفرت حاصلش عشق است، این را درک کن
گاه اگر از تو دلم بیزار باشد بهتر است
Azad
بین ما این فاصله “بسیار” باشد بهتر است
من به دنبال کسی بودم که “دلسوزی” کند
همدمم این روزها سیگار باشد بهتر است
من نگفتم آنچه حلاج از تو دید و فاش کرد
سر نوشت “رازداری”، دار باشد بهتر است!
خانه ی بیچاره ای که سرنوشتش زلزله است
از همان روز نخست آوار باشد بهتر است
گاه نفرت حاصلش عشق است، این را درک کن
گاه اگر از تو دلم بیزار باشد بهتر است
Azad
دکلمه اشعار رومانتیک و عاشقانه❣️
14 Nov, 06:15
شانه ات را دیر آوردی سرم را باد برد…
خشت خشت و آجر آجر پیکرم را باد برد
با همین نیمه همین معمولی ساده بساز
دیر کردی نیمه یی عاشقترم را باد برد
🥀🖤
خشت خشت و آجر آجر پیکرم را باد برد
با همین نیمه همین معمولی ساده بساز
دیر کردی نیمه یی عاشقترم را باد برد
🥀🖤
دکلمه اشعار رومانتیک و عاشقانه❣️
14 Nov, 02:04
.تا وَقتی ؛
تو♡ درکنارم هَستی
صُبح که هیچ ،
تَمام لحظه هایِ زندگی مَن بخیر است ...
تو دلیلِ
تمامِ خوشی ثانیه هایَم هَستی🤗🧡
صبح_بخیر_جان_دلم ❤️💍🤍
تو♡ درکنارم هَستی
صُبح که هیچ ،
تَمام لحظه هایِ زندگی مَن بخیر است ...
تو دلیلِ
تمامِ خوشی ثانیه هایَم هَستی🤗🧡
صبح_بخیر_جان_دلم ❤️💍🤍
دکلمه اشعار رومانتیک و عاشقانه❣️
13 Nov, 15:53
دلم آشفته آن مایه ناز است هنوز
مرغ پر سوخته در پنجه باز است هنوز
🥀🖤
مرغ پر سوخته در پنجه باز است هنوز
🥀🖤
دکلمه اشعار رومانتیک و عاشقانه❣️
13 Nov, 09:08
تو رو جوری دوست دارم که ؛
اگر یه روز بخوام از آدما فاصله بگیرم
یا ازشون دوری کنم با خودم میبرمت!
جوری دوستت دارم که...
هیچ وقت از ؛
بغل کردنات ،
نوازشات ،
حرفات ،
صدات ،
هر چیزی که...
مربوط به توئه،خسته نمیشم!
جوری دوستت دارم که ...
وقتی ناراحتی داغونم ،
و وقتی خوشحالی خوشحاااالم ،
همه ی اینها رو یادت بمونه ؛
چون شاه نشین قلبـــم هستی
اگر یه روز بخوام از آدما فاصله بگیرم
یا ازشون دوری کنم با خودم میبرمت!
جوری دوستت دارم که...
هیچ وقت از ؛
بغل کردنات ،
نوازشات ،
حرفات ،
صدات ،
هر چیزی که...
مربوط به توئه،خسته نمیشم!
جوری دوستت دارم که ...
وقتی ناراحتی داغونم ،
و وقتی خوشحالی خوشحاااالم ،
همه ی اینها رو یادت بمونه ؛
چون شاه نشین قلبـــم هستی
دکلمه اشعار رومانتیک و عاشقانه❣️
11 Nov, 16:04
لبش به حلقهٔ آغوش خط بدان ماند
که خضرتنگ به برمی‌کشد مسیحا را
عدمسرای دلم کنج عزلتی دارد
که راه نیست در او وهم بال عنقا را
🥀🖤
که خضرتنگ به برمی‌کشد مسیحا را
عدمسرای دلم کنج عزلتی دارد
که راه نیست در او وهم بال عنقا را
🥀🖤
دکلمه اشعار رومانتیک و عاشقانه❣️
11 Nov, 16:01
ای خیال قامتت آه ضعیفان را عصا
بر رخت نظاره‌ها را لغزش از جوش صفا
نشئهٔ صدخم شراب‌از چشم‌مستت‌غمزه‌ای
خونبهای صد چمن از جلوه‌هایت یک ادا
🥀🖤
بر رخت نظاره‌ها را لغزش از جوش صفا
نشئهٔ صدخم شراب‌از چشم‌مستت‌غمزه‌ای
خونبهای صد چمن از جلوه‌هایت یک ادا
🥀🖤
دکلمه اشعار رومانتیک و عاشقانه❣️
11 Nov, 14:26
نگاهم می‌کنی، قلبم درون سینه می‌لرزد
نگاهم کن، نگاه تو به درد سینه می‌ارزد
#محسن_زمانی
نگاهم کن، نگاه تو به درد سینه می‌ارزد
#محسن_زمانی
دکلمه اشعار رومانتیک و عاشقانه❣️
10 Nov, 16:20
به نظرم یکی از عاشقانه‌ترین حرف‌هایی که تا امروز بر زبان بشر جاری شده، همین تک‌سطر است...
من از زمانی که او دوستم دارد، در چشم خودم ارجمند می‌آیم!
من از زمانی که او دوستم دارد، در چشم خودم ارجمند می‌آیم!
دکلمه اشعار رومانتیک و عاشقانه❣️
09 Nov, 20:01
Saqi bede paimana e
🖤✨
╭┈───「#𝑴𝑼𝑳𝑨_𝑱𝑨𝑯𝑰𝑺𝑯」
╰┈➤Join: [@ZamZamaeDil ]🖤🎻🎶
🖤✨
╭┈───「#𝑴𝑼𝑳𝑨_𝑱𝑨𝑯𝑰𝑺𝑯」
╰┈➤Join: [@ZamZamaeDil ]🖤🎻🎶
دکلمه اشعار رومانتیک و عاشقانه❣️
09 Nov, 03:56
هر که دارد میلِ دیدارت حسودی میکنم
خاصتاً باشد گرفتارت حسودی میکنم
جنگ دارم با هوا خواهانِ تو هر روز و شب
هرکسی باشد خریدارت حسودی میکنم
در دلم یک حسِ خودخواهی بنا گردیده است
هرکسی باشد طلبگارت حسودی میکنم
چون نمی‌خواهم کسی باشد کنارت غیرِ من
جانِ من حتی به همکارت حسودی میکنم
خاصتاً باشد گرفتارت حسودی میکنم
جنگ دارم با هوا خواهانِ تو هر روز و شب
هرکسی باشد خریدارت حسودی میکنم
در دلم یک حسِ خودخواهی بنا گردیده است
هرکسی باشد طلبگارت حسودی میکنم
چون نمی‌خواهم کسی باشد کنارت غیرِ من
جانِ من حتی به همکارت حسودی میکنم
دکلمه اشعار رومانتیک و عاشقانه❣️
09 Nov, 01:54
بیا ، هر صبح ِ پاییزی به دیدارم که من اینجا
نشستم منتظر ، چشم از نگاهت بر ندارم باز ..🍁🍂😍
نشستم منتظر ، چشم از نگاهت بر ندارم باز ..🍁🍂😍
دکلمه اشعار رومانتیک و عاشقانه❣️
08 Nov, 15:34
گفتم که با فراق مدارا کنم، نشد
یک روز را بدون تو فردا کنم، نشد
در شعر شاعران همه گشتم که مصرعى
در شأن چشم هاى تو پیدا کنم، نشد
گفتند عاشق که شدى؟ گریه ام گرفت ...
میخواستم بخندم و حاشا کنم، نشد
بیزارم از رقیب که تا آمدم تو را ...
از دور چند لحظه تماشا کنم، نشد
یک روز را بدون تو فردا کنم، نشد
در شعر شاعران همه گشتم که مصرعى
در شأن چشم هاى تو پیدا کنم، نشد
گفتند عاشق که شدى؟ گریه ام گرفت ...
میخواستم بخندم و حاشا کنم، نشد
بیزارم از رقیب که تا آمدم تو را ...
از دور چند لحظه تماشا کنم، نشد
دکلمه اشعار رومانتیک و عاشقانه❣️
08 Nov, 13:38
من اگر کافر و بی دین و خرابم؛ به تو چه؟
من اگر مست می و شرب و شرابم ؛ به توچه؟
تو اگر مستعد نوحه و آهی٬ چه به من؟
من اگر عاشق سنتور و ربابم ؛ به تو چه؟
تو اگر غرق نمازی٬چه کسی گفت چرا؟
من اگر وقت اذان غرقه به خوابم ؛ به تو چه؟
تو اگر لایق الطاف خدایی٬ خوش باش.
من اگر مستحق خشم و عتابم ؛به تو چه؟
دنیا گر چه سراب است به گفتار شما
من به جِد طالب این کهنه سرابم ؛به تو چه؟
تو اگر بوی عرق میدهی از فرط خلوص!
و من ار رایحه ی مثل گلابم؛ به تو چه؟
من اگر ریش٬ سه تیغ کرده ام از بهر ادب .
و اگر مونس این ژیلت و آبم ؛ به تو چه؟
تو اگر جرعه خور باده کوثر هستی!
من اگر دُردکش باده ی نابم ؛ به تو چه؟
تو اگر طالب حوری بهشتی٬ خب باش!
من اگر طالب معشوق شبابم ؛ به تو چه؟
تو گر از ترس قیامت نکنی عیش عیان.
من اگر فارغ از روز حسابم ؛ به تو چه؟
سیمین_بهبهانی
من اگر مست می و شرب و شرابم ؛ به توچه؟
تو اگر مستعد نوحه و آهی٬ چه به من؟
من اگر عاشق سنتور و ربابم ؛ به تو چه؟
تو اگر غرق نمازی٬چه کسی گفت چرا؟
من اگر وقت اذان غرقه به خوابم ؛ به تو چه؟
تو اگر لایق الطاف خدایی٬ خوش باش.
من اگر مستحق خشم و عتابم ؛به تو چه؟
دنیا گر چه سراب است به گفتار شما
من به جِد طالب این کهنه سرابم ؛به تو چه؟
تو اگر بوی عرق میدهی از فرط خلوص!
و من ار رایحه ی مثل گلابم؛ به تو چه؟
من اگر ریش٬ سه تیغ کرده ام از بهر ادب .
و اگر مونس این ژیلت و آبم ؛ به تو چه؟
تو اگر جرعه خور باده کوثر هستی!
من اگر دُردکش باده ی نابم ؛ به تو چه؟
تو اگر طالب حوری بهشتی٬ خب باش!
من اگر طالب معشوق شبابم ؛ به تو چه؟
تو گر از ترس قیامت نکنی عیش عیان.
من اگر فارغ از روز حسابم ؛ به تو چه؟
سیمین_بهبهانی
دکلمه اشعار رومانتیک و عاشقانه❣️
07 Nov, 18:30
بین خودمان بماند ...
خداوند خواست من را خوشبخت ترین
آدم جهان کند که تو را آفرید💍♥
خداوند خواست من را خوشبخت ترین
آدم جهان کند که تو را آفرید💍♥
دکلمه اشعار رومانتیک و عاشقانه❣️
07 Nov, 18:12
مثل کمال خجندی به عشق تان نگاه کنید
و بهش بگید:
" آرامِ دلی،
دفعِ غمی،
مرهمِ دردی "🫀
و بهش بگید:
" آرامِ دلی،
دفعِ غمی،
مرهمِ دردی "🫀
دکلمه اشعار رومانتیک و عاشقانه❣️
07 Nov, 18:03
خورشیدِ من؛ برای تو یک ذره شد دلم ..😞🥺
✍🏼 حسین منزوی
✍🏼 حسین منزوی
دکلمه اشعار رومانتیک و عاشقانه❣️
07 Nov, 17:54
آنقَدَر بی تو در این شهر خرابم که نگو
آنقَدَر دوری تو داده عذابم که نگو
مثل یک پیچک غمگین شده از رفتن تو
تا بیایی همه جا در تب و تابم که نگو
فکر کردی بروی مثل تو آرام شوم
به خدا کوره ی سوزان و مذابم که نگو
ناگهان دست به دامان خرافات شدم
آنقَدَر دلخوش آن وقت جوابم که نگو
خنده دارست ولی عشق کجا عقل کجاست
دل پشیمان شده ی درس و کتابم که نگو
با تو انگار شب و روزِ خدا مال من است
بی تو آنقدر تهی مثل حبابم که نگو
دوست دارم همه ی فاصله های کم بشود
توی آغوش تو آنقدر بخوابم که نگو....
آنقَدَر دوری تو داده عذابم که نگو
مثل یک پیچک غمگین شده از رفتن تو
تا بیایی همه جا در تب و تابم که نگو
فکر کردی بروی مثل تو آرام شوم
به خدا کوره ی سوزان و مذابم که نگو
ناگهان دست به دامان خرافات شدم
آنقَدَر دلخوش آن وقت جوابم که نگو
خنده دارست ولی عشق کجا عقل کجاست
دل پشیمان شده ی درس و کتابم که نگو
با تو انگار شب و روزِ خدا مال من است
بی تو آنقدر تهی مثل حبابم که نگو
دوست دارم همه ی فاصله های کم بشود
توی آغوش تو آنقدر بخوابم که نگو....
دکلمه اشعار رومانتیک و عاشقانه❣️
06 Nov, 08:00
میروم از شهرتان ، سـویِ دیـارِ دیگری
این قطار اما نشد، بـا آن قطـار ِدیگری
میروم آزرده ام، مقصد نمیدانم کجاست
میـروم شایـد بیـابـد دل ، قـرارِ دیگری
مال من بودی ولی تقدیر ما اینگونه خواست
زیـر بـاران همقـدم بـاشی ، کنـار ِدیگری
زخمهای سینه ی من بیشتر از آشناست
داشتـم ــ از دوستانـم ــ انتظارِ دیگری
باسفر ممکن نشد از یاد توغافل شوم
میـروم پیـدا کنـم ، راهِ فــرارِ دیگری
شک ندارم عاقبت گل میکند احساس من
ایـن بهـار امـا نشـد ، شـایـد بهار ِدیگری
مینویسد حرف دل را در غزل سنگ صبور
بیقــرارت بوده ام ، ای بیقـــرارِ دیگری
🥀🖤
این قطار اما نشد، بـا آن قطـار ِدیگری
میروم آزرده ام، مقصد نمیدانم کجاست
میـروم شایـد بیـابـد دل ، قـرارِ دیگری
مال من بودی ولی تقدیر ما اینگونه خواست
زیـر بـاران همقـدم بـاشی ، کنـار ِدیگری
زخمهای سینه ی من بیشتر از آشناست
داشتـم ــ از دوستانـم ــ انتظارِ دیگری
باسفر ممکن نشد از یاد توغافل شوم
میـروم پیـدا کنـم ، راهِ فــرارِ دیگری
شک ندارم عاقبت گل میکند احساس من
ایـن بهـار امـا نشـد ، شـایـد بهار ِدیگری
مینویسد حرف دل را در غزل سنگ صبور
بیقــرارت بوده ام ، ای بیقـــرارِ دیگری
🥀🖤
دکلمه اشعار رومانتیک و عاشقانه❣️
05 Nov, 15:35
بهترین جمله برای آشتی کردن و رفع همه ی دلخوریا همینه که علیرضا آذر میگه:
خودم را
خوب سنجیدم
بدون تو نمی ارزید 🥰
خودم را
خوب سنجیدم
بدون تو نمی ارزید 🥰
دکلمه اشعار رومانتیک و عاشقانه❣️
03 Nov, 19:52
اَهلِ نَماز میشَوَم، جُمله نیاز میشَوَم
سوی حِجاز میشَوَم "باز مُقابِلَم تویی"
باده ی ناب میشَوَم، شِعر و کِتاب میشَوَم
یِکسَره خواب میشَوَم، "باز مُقابِلَم تویی"
هَمرَهِ موج میشَوَم، راهیِ اوج میشَوَم
فوج به فوج میشَوَم، "باز مُقابِلَم تویی"
سایه ی ماه میشَوَم، دَر تَهِ چاه میشَوَم
راهیِ راه میشَوَم، "باز مُقابِلَم تویی"
توی رَواق میشَوَم، کُنجِ اُتاق میشَوَم
بَسته به طاق میشَوَم، "باز مُقابِلَم تویی"
اینهَمه مَرد میشَوَم، مَخزَنِ دَرد میشَوَم
ساکِت و سَرد میشَوَم، "باز مُقابِلَم تویی"
اَز هَمه دور میشَوَم، نقطه ی کور میشَوَم
زِنده به گور میشَوَم،"باز مُقابِلَم تویی"
هَمدَمِ خار میشَوَم، بی کَس و یار میشَوَم
بَر سَرِ دار میشَوَم، "باز مُقابِلَم تویی
# مولانا
سوی حِجاز میشَوَم "باز مُقابِلَم تویی"
باده ی ناب میشَوَم، شِعر و کِتاب میشَوَم
یِکسَره خواب میشَوَم، "باز مُقابِلَم تویی"
هَمرَهِ موج میشَوَم، راهیِ اوج میشَوَم
فوج به فوج میشَوَم، "باز مُقابِلَم تویی"
سایه ی ماه میشَوَم، دَر تَهِ چاه میشَوَم
راهیِ راه میشَوَم، "باز مُقابِلَم تویی"
توی رَواق میشَوَم، کُنجِ اُتاق میشَوَم
بَسته به طاق میشَوَم، "باز مُقابِلَم تویی"
اینهَمه مَرد میشَوَم، مَخزَنِ دَرد میشَوَم
ساکِت و سَرد میشَوَم، "باز مُقابِلَم تویی"
اَز هَمه دور میشَوَم، نقطه ی کور میشَوَم
زِنده به گور میشَوَم،"باز مُقابِلَم تویی"
هَمدَمِ خار میشَوَم، بی کَس و یار میشَوَم
بَر سَرِ دار میشَوَم، "باز مُقابِلَم تویی
# مولانا
دکلمه اشعار رومانتیک و عاشقانه❣️
03 Nov, 18:19
تو رفتی در سفر هوش از سرم رفت
دلم از سینه جان از پیکرم رفت
🥀🖤
دلم از سینه جان از پیکرم رفت
🥀🖤
دکلمه اشعار رومانتیک و عاشقانه❣️
01 Nov, 06:36
مدت زیادی با مادرش زندگی نکرد
مهربانی پدر را ندید
برادری نداشت تا پشتیبانش باشد
دلسوزیِ خواهر را ندید
و با وجود تمام اینها..
رحمتی شد برای جهانیان
آللَّهُــمَّ صَلِّ وَسَـــلِّمْ وَبَارِڪ عَلۓِ نَبِيِّنَـــا مُحمَّد ﷺ♥️
مهربانی پدر را ندید
برادری نداشت تا پشتیبانش باشد
دلسوزیِ خواهر را ندید
و با وجود تمام اینها..
رحمتی شد برای جهانیان
آللَّهُــمَّ صَلِّ وَسَـــلِّمْ وَبَارِڪ عَلۓِ نَبِيِّنَـــا مُحمَّد ﷺ♥️
دکلمه اشعار رومانتیک و عاشقانه❣️
31 Oct, 13:40
تو اصلاً همانی هستی
که شهریار میگه:
بدون وجودش
شهر ارزش دیدن هم ندارد .....
که شهریار میگه:
بدون وجودش
شهر ارزش دیدن هم ندارد .....
دکلمه اشعار رومانتیک و عاشقانه❣️
31 Oct, 00:39
صبح آغاز شد و چشم دلم منتظرت
پلک بگشای که آغاز من و جان منی...😘💍
پلک بگشای که آغاز من و جان منی...😘💍
دکلمه اشعار رومانتیک و عاشقانه❣️
30 Oct, 16:36
إنك هبة الله لقلبي الحزين
تو هدیه ی خدا به قلب غمگین منی♥️
تو هدیه ی خدا به قلب غمگین منی♥️
دکلمه اشعار رومانتیک و عاشقانه❣️
30 Oct, 16:27
•
دیدمت انگار چیزے بر دلم تاثیر کرد
با نگاہ سادہ ات دنیای من تغییر کـرد
دیدمت با لہنے آرامے صدایم کردے و
این دل مغرور در لہن صدایت‌گیرکرد
غرق آرامش مراخواندے و گفتے!میشود
با سوالم ذھن تان را ھم کمے در گیر کرد
میشود؟با من بمانے؟سادہ میخواھم تورا
جملہ سـادہ دلـم را برد و در ز‌نجیـر کـرد
اندکے بـے وقفہ با شوق نگـاھت کردم و
در دلم گفتم کہ چشمانت دلم را پیر کرد
دیدمت انگار چیزے بر دلم تاثیر کرد
با نگاہ سادہ ات دنیای من تغییر کـرد
دیدمت با لہنے آرامے صدایم کردے و
این دل مغرور در لہن صدایت‌گیرکرد
غرق آرامش مراخواندے و گفتے!میشود
با سوالم ذھن تان را ھم کمے در گیر کرد
میشود؟با من بمانے؟سادہ میخواھم تورا
جملہ سـادہ دلـم را برد و در ز‌نجیـر کـرد
اندکے بـے وقفہ با شوق نگـاھت کردم و
در دلم گفتم کہ چشمانت دلم را پیر کرد
دکلمه اشعار رومانتیک و عاشقانه❣️
30 Oct, 13:12
" غرور "
یک حرکتِ فوقِ بی رحمانست؛
که یک فرد میتواند در برابر ابرازِ عشق و علاقه ی دیگری نشان دهد...
اصلا غرور " یک جور قاتلِ روان پریش است
از آن نوع قاتل ها که اولش
آدم را تا جا دارد زجر میدهد
و صبر میکند و با وقاحت ،
جان دادن طرف را تماشا میکند...!
هر بار که جواب ابرازِ محبت هایت را با یخبندانِ غرور پاسخ گرفتی
چمدانت را ببند و برای همیشه برو...
چرا که غرور شکلِ دیگر نخواستن است،
و ماندنت جز هر ثانیه مُردن
تو را به هیچ چیز نمیرساند...!
👤المیرا دهنوی
یک حرکتِ فوقِ بی رحمانست؛
که یک فرد میتواند در برابر ابرازِ عشق و علاقه ی دیگری نشان دهد...
اصلا غرور " یک جور قاتلِ روان پریش است
از آن نوع قاتل ها که اولش
آدم را تا جا دارد زجر میدهد
و صبر میکند و با وقاحت ،
جان دادن طرف را تماشا میکند...!
هر بار که جواب ابرازِ محبت هایت را با یخبندانِ غرور پاسخ گرفتی
چمدانت را ببند و برای همیشه برو...
چرا که غرور شکلِ دیگر نخواستن است،
و ماندنت جز هر ثانیه مُردن
تو را به هیچ چیز نمیرساند...!
👤المیرا دهنوی
دکلمه اشعار رومانتیک و عاشقانه❣️
30 Oct, 00:01
پنجره را باز کن
و از هوای بارانی لذت ببر
خوشبختانه باران
ارث پدری هیچکس نیست....!!
پنجره را باز کن
و از هوای بارانی لذت ببر
خوشبختانه باران
ارث پدری هیچکس نیست....!!
دکلمه اشعار رومانتیک و عاشقانه❣️
29 Oct, 09:09
درست ترین تعریف عشق اینه:
«آدم فقط یک نفر را داره که حالش را خیلی خوب میکنه و فقط یک نفر را داره که حالش را خیلی بد میکنه؛ به قول شاعر "از عجایب عشق همین است؛
تنها همانی آرامت میکند که دلت را آتش زده"
«آدم فقط یک نفر را داره که حالش را خیلی خوب میکنه و فقط یک نفر را داره که حالش را خیلی بد میکنه؛ به قول شاعر "از عجایب عشق همین است؛
تنها همانی آرامت میکند که دلت را آتش زده"
دکلمه اشعار رومانتیک و عاشقانه❣️
29 Oct, 09:06
پدرم گفت سر سفره دعایی بکنید،
ناگهان داد زدم، دلبر من را برسان ،😘😍
ناگهان داد زدم، دلبر من را برسان ،😘😍
دکلمه اشعار رومانتیک و عاشقانه❣️
29 Oct, 03:53
چه خوب بود اگر همه چیز را میشد نوشت.
اگر می‌توانستم افکار خودم را بدیگری بفهمانم، می‌توانستم بگویم.
نه یک احساساتی هست، یک چیزهایی هست که نمیشود بدیگری فهماند، نمیشود گفت، آدم را مسخره میکنند، هر کسی مطابق افکار خودش دیگری را قضاوت میکند.
زبان آدمیزاد مثل خود او ناقص و ناتوان است!
💔
اگر می‌توانستم افکار خودم را بدیگری بفهمانم، می‌توانستم بگویم.
نه یک احساساتی هست، یک چیزهایی هست که نمیشود بدیگری فهماند، نمیشود گفت، آدم را مسخره میکنند، هر کسی مطابق افکار خودش دیگری را قضاوت میکند.
زبان آدمیزاد مثل خود او ناقص و ناتوان است!
دکلمه اشعار رومانتیک و عاشقانه❣️
29 Oct, 03:47
میتوان زیبا زیست…
نه چنان سخت که از عاطفه دلگیر شویم،
نه چنان بی مفهوم
که بمانیم میان بد و خوب!
لحظه ها میگذرد
گرم باشیم پر از فکر و امید…
عشق باشیم و سراسر خورشید…
✨❣️
نه چنان سخت که از عاطفه دلگیر شویم،
نه چنان بی مفهوم
که بمانیم میان بد و خوب!
لحظه ها میگذرد
گرم باشیم پر از فکر و امید…
عشق باشیم و سراسر خورشید…
✨
دکلمه اشعار رومانتیک و عاشقانه❣️
27 Oct, 15:56
احوال دل، آن زلف دو تا داند و من
راز دل غنچه را، صبا داند و من
بی من تو چگونه ای، ندانم؟ اما
من بی تو در آتشم، خدا داند و من
🥀🖤
راز دل غنچه را، صبا داند و من
بی من تو چگونه ای، ندانم؟ اما
من بی تو در آتشم، خدا داند و من
🥀🖤
دکلمه اشعار رومانتیک و عاشقانه❣️
27 Oct, 01:29
روزی اگر از دست رود
حافظه من؛
کافیست فقط خاطرهِ
از تو بگویند...
حافظه من؛
کافیست فقط خاطرهِ
از تو بگویند...
دکلمه اشعار رومانتیک و عاشقانه❣️
26 Oct, 01:49
نِدای صُبح بِخیر از تو ،نَوای مَستی‌اش با مَن
عَجب صُبحِ قَشنگی شُد،نگاهَت دَر نِگاهِ مَن😘♥😍
عَجب صُبحِ قَشنگی شُد،نگاهَت دَر نِگاهِ مَن😘♥😍
دکلمه اشعار رومانتیک و عاشقانه❣️
25 Oct, 13:49
گفته بودم چو بیایی غم دل با تو بگویم
چه بگویم که غم از دل برود چون تو بیایی
🥀🖤
چه بگویم که غم از دل برود چون تو بیایی
🥀🖤
دکلمه اشعار رومانتیک و عاشقانه❣️
23 Oct, 23:31
با من دلشده گر یار نسازد چه کنم؟
دل غمگین مرا گر ننوازد چه کنم؟
بر من آن است که با فرقت او می‌سازم
وصلش ار با من بیچاره نسازد چه کنم؟
جانم از آتش غم سوخت، نگویید آخر
تا غمش یک نفسم جان نگدازد چه کنم؟
خود گرفتم که سر اندر ره عشقش بازم
با من آن یار اگر عشق نبازد چه کنم؟
یاد ناورد ز من هیچ و نپرسید مرا
باز یک بارگیم پست نسازد چه کنم؟
چند گویند مرا: صبر کن از لشکر غم
بر من از گوشهٔ ناگاه بتازد چه کنم؟
من بدان فخر کنم کز غم او کشته شوم
گر عراقی به چنین فخر ننازد چه کنم؟
دل غمگین مرا گر ننوازد چه کنم؟
بر من آن است که با فرقت او می‌سازم
وصلش ار با من بیچاره نسازد چه کنم؟
جانم از آتش غم سوخت، نگویید آخر
تا غمش یک نفسم جان نگدازد چه کنم؟
خود گرفتم که سر اندر ره عشقش بازم
با من آن یار اگر عشق نبازد چه کنم؟
یاد ناورد ز من هیچ و نپرسید مرا
باز یک بارگیم پست نسازد چه کنم؟
چند گویند مرا: صبر کن از لشکر غم
بر من از گوشهٔ ناگاه بتازد چه کنم؟
من بدان فخر کنم کز غم او کشته شوم
گر عراقی به چنین فخر ننازد چه کنم؟
دکلمه اشعار رومانتیک و عاشقانه❣️
23 Oct, 16:55
روزی به دلبری نظری کرد چشم من
زان یک نظر مرا دو جهان از نظر فتاد....💍♥
زان یک نظر مرا دو جهان از نظر فتاد....💍♥
دکلمه اشعار رومانتیک و عاشقانه❣️
23 Oct, 02:11
صبح من درحسرت چشمان توجا مانده است ....
جان دل پلکی بزن تا صبح من روشن شود ...🥰🥰
جان دل پلکی بزن تا صبح من روشن شود ...🥰🥰
دکلمه اشعار رومانتیک و عاشقانه❣️
22 Oct, 17:53
اونجا که حسین منزوی میگه:
چشمی به تخت و بخت ندارم، مرا بس است
یک صندلی برای نشستن کنار تو
چشمی به تخت و بخت ندارم، مرا بس است
یک صندلی برای نشستن کنار تو
دکلمه اشعار رومانتیک و عاشقانه❣️
22 Oct, 11:04
جلوه بخت تو دل می برد از شاه و گدا
چشم بد دور که هم جانی و هم جانانی
🥀🖤
چشم بد دور که هم جانی و هم جانانی
🥀🖤
دکلمه اشعار رومانتیک و عاشقانه❣️
21 Oct, 17:44
دکلمه زیبا آقا احمد
احساس میکنم که وطن در گرفته است…..
احساس میکنم که وطن در گرفته است…..
دکلمه اشعار رومانتیک و عاشقانه❣️
21 Oct, 17:06
احساس میکنم که وطن دَر گرفته است
هرکس به گوشه‌‌ای سر لشکر گرفته است
احساس میکنم که به باغِ وطن کنون
خون جای یاس و لاله و عنبر گرفته است
احساس میکنم که پس از بمب لعنتی
در کوچه‌های غمزده محشر گرفته است
احساس میکنم که هرات و مزار ما
همدرد ماتمیست که لوگر گرفته است
هرگز کسی به درد دلِ ما دوا نشد
هرگز وطن ز دستِ کثیفان جدا نشد
این قتلِ عامِ مردمِ ما را رها کنید
شرم از نگاهِ مردُم و شرم از خدا کنید
دیگر بس است کُشتن بی چون مردمم
دیگر بس است ریختنِ خون مردمم
سوگند میخورم که هدف دین نبوده است
حُکمِ خدا برای تو هم این نبوده است
سوگند میخورم که به رنجت عزیزِ من
هرگز کسی برای تو غمگین نبوده است
از کشتن و شکستن و بُردن حیا کنید
ما را دمی بحالِ خودِ مان رها کنید
باید که بعد ازاین غمِ دل را بباد کرد
دیگر نمیشود به شما اعتماد کرد
حالا که در جوانی خود پیر گشته ایم
از دیدنِ قیافه‌ی تان سیر گشته ایم
بس کن دگر، که راهِ وطن راهِ جنگ نیست
حلی برای مسئله ها مان تفنگ نیست
تا کی به فکرِ شادی فردا نشسته ایم؟!
تا کی سکوتِ مطلق و تنها نشسته ایم؟!
تا کی بروی قبرِ شهیدان دعا کنیم؟!
تا کی به درد و غم شبِ مان را صبا کنیم؟!
تا کی بفکرِ کشتن و هی خوردنِ خودیم؟!
تا کی بگو نظاره گرِ مُردَنِ خودیم؟!
تا کی میان این همه "اما"نشسته ایم؟!
هی دست روی دست به تماشا نشسته ایم؟!
از جورِ تان که شکوه کسی سر نمیکند
ابلیس هم شبیهِ شما شر نمی کند!
بر سرزمینِ ما که خداوند شاهد است!
ظُلمی نموده اید که کافر نمیکند!
یارب! اگر بهشت رود قاتلِ وطن
بیزارم از بهشتِ تو، دیگر خدای من
#حبیب_بهشتی
𖣦 ⃘⃔⃟ٜٖٜٖ༺🍃⭐️🔖⭐️🍃༻⃘⃕⃟ٜٖٜٖ 𖣦
هرکس به گوشه‌‌ای سر لشکر گرفته است
احساس میکنم که به باغِ وطن کنون
خون جای یاس و لاله و عنبر گرفته است
احساس میکنم که پس از بمب لعنتی
در کوچه‌های غمزده محشر گرفته است
احساس میکنم که هرات و مزار ما
همدرد ماتمیست که لوگر گرفته است
هرگز کسی به درد دلِ ما دوا نشد
هرگز وطن ز دستِ کثیفان جدا نشد
این قتلِ عامِ مردمِ ما را رها کنید
شرم از نگاهِ مردُم و شرم از خدا کنید
دیگر بس است کُشتن بی چون مردمم
دیگر بس است ریختنِ خون مردمم
سوگند میخورم که هدف دین نبوده است
حُکمِ خدا برای تو هم این نبوده است
سوگند میخورم که به رنجت عزیزِ من
هرگز کسی برای تو غمگین نبوده است
از کشتن و شکستن و بُردن حیا کنید
ما را دمی بحالِ خودِ مان رها کنید
باید که بعد ازاین غمِ دل را بباد کرد
دیگر نمیشود به شما اعتماد کرد
حالا که در جوانی خود پیر گشته ایم
از دیدنِ قیافه‌ی تان سیر گشته ایم
بس کن دگر، که راهِ وطن راهِ جنگ نیست
حلی برای مسئله ها مان تفنگ نیست
تا کی به فکرِ شادی فردا نشسته ایم؟!
تا کی سکوتِ مطلق و تنها نشسته ایم؟!
تا کی بروی قبرِ شهیدان دعا کنیم؟!
تا کی به درد و غم شبِ مان را صبا کنیم؟!
تا کی بفکرِ کشتن و هی خوردنِ خودیم؟!
تا کی بگو نظاره گرِ مُردَنِ خودیم؟!
تا کی میان این همه "اما"نشسته ایم؟!
هی دست روی دست به تماشا نشسته ایم؟!
از جورِ تان که شکوه کسی سر نمیکند
ابلیس هم شبیهِ شما شر نمی کند!
بر سرزمینِ ما که خداوند شاهد است!
ظُلمی نموده اید که کافر نمیکند!
یارب! اگر بهشت رود قاتلِ وطن
بیزارم از بهشتِ تو، دیگر خدای من
#حبیب_بهشتی
𖣦 ⃘⃔⃟ٜٖٜٖ༺🍃⭐️🔖⭐️🍃༻⃘⃕⃟ٜٖٜٖ 𖣦
دکلمه اشعار رومانتیک و عاشقانه❣️
21 Oct, 07:03
میروم خسته و افسرده و زار
سوی منزلگه ویرانه ی خویش
بخدا میبرم از شهر شما
دل شوریده و دیوانه خویش …
سوی منزلگه ویرانه ی خویش
بخدا میبرم از شهر شما
دل شوریده و دیوانه خویش …
دکلمه اشعار رومانتیک و عاشقانه❣️
21 Oct, 05:33
دلخوشـَم هـر سـَرِ صُبحی بـه سَلامی از تـو
حـَبـّه‌ی قـَنـدِ مـَن! ای هم‌نَفَسـم! صبح‌بخیر 😘🥰
حـَبـّه‌ی قـَنـدِ مـَن! ای هم‌نَفَسـم! صبح‌بخیر 😘🥰
دکلمه اشعار رومانتیک و عاشقانه❣️
20 Oct, 02:37
گفتند در یک جمله او را توصیف کن
گفتم:
«در آسمان تاریک، میان همه ستارگان ،او ماه من است.»🥰💍
گفتم:
«در آسمان تاریک، میان همه ستارگان ،او ماه من است.»🥰💍
دکلمه اشعار رومانتیک و عاشقانه❣️
19 Oct, 07:35
❤️دروغ چرا
بگذار راستش را بگویم
راستش را بخواهی
چند وقتیست ک میبینمت
قلبم تندتر میزند
انگار از قفسه سینه ام
میخواهد بیرون بیاید
اصلا بگذار کمی راست تر بگویم
من دلم تو را میخواهد
تمام تو را
همه تو را💍♥
بگذار راستش را بگویم
راستش را بخواهی
چند وقتیست ک میبینمت
قلبم تندتر میزند
انگار از قفسه سینه ام
میخواهد بیرون بیاید
اصلا بگذار کمی راست تر بگویم
من دلم تو را میخواهد
تمام تو را
همه تو را💍♥
دکلمه اشعار رومانتیک و عاشقانه❣️
19 Oct, 02:57
جهان روشن به ماه و آفتاب‌ست
جهان ما به دیدار تو روشن...💍😍
جهان ما به دیدار تو روشن...💍😍
دکلمه اشعار رومانتیک و عاشقانه❣️
17 Oct, 09:01
شانه را تا آشنای زلف جانان کرده اند
خاطر آشفتۀ ما را پریشان کرده اند
خانۀ مردم خراب از گردش چشمان اوست
با فلک ناحق مرا دست و گریبان کرده اند
سرکشیده لاله‌ها از خاک، می دانی چرا؟
عُرس مجنون است، صحرا را چراغان کرده اند
دیدن آیینه رویان از صفا، طوطی‌صفت
در جهان سادگی ما را سخندان کرده اند
کورمغزند و نمی‌دانند، کز بی‌دانشی
داغ دشت بی‌خودی را لاله عنوان کرده اند
در بهار حسرت از گل‌های داغ آرزو
سینۀ دردآشنای من گلستان کرده اند
من نه تنها ز آتش رشک رقیبان سوختم
داغ بر بالای داغم لاله‌رویان کرده اند
از کس دیگر نباشد شکوۀ من حیدری
این قدر زار و پریشانم نکویان کرده اند
🥀🖤
خاطر آشفتۀ ما را پریشان کرده اند
خانۀ مردم خراب از گردش چشمان اوست
با فلک ناحق مرا دست و گریبان کرده اند
سرکشیده لاله‌ها از خاک، می دانی چرا؟
عُرس مجنون است، صحرا را چراغان کرده اند
دیدن آیینه رویان از صفا، طوطی‌صفت
در جهان سادگی ما را سخندان کرده اند
کورمغزند و نمی‌دانند، کز بی‌دانشی
داغ دشت بی‌خودی را لاله عنوان کرده اند
در بهار حسرت از گل‌های داغ آرزو
سینۀ دردآشنای من گلستان کرده اند
من نه تنها ز آتش رشک رقیبان سوختم
داغ بر بالای داغم لاله‌رویان کرده اند
از کس دیگر نباشد شکوۀ من حیدری
این قدر زار و پریشانم نکویان کرده اند
🥀🖤
دکلمه اشعار رومانتیک و عاشقانه❣️
16 Oct, 05:32
عشق یعنی خیابان ب خیابان همه را رد کنی ناگهان سر یک کوچه کمی مکث کنی 🤓🤭
دکلمه اشعار رومانتیک و عاشقانه❣️
15 Oct, 05:55
ﻧﺎﺯ ﮐــﻦ ﺗﺎ ﺭﻭﺯ ﻭ ﺷﺐ ﻏــﺮﻕ ﺗﻤﻨــﺎﯾﺖ ﺷﻮﻡ
ﺗﺎ ﻗﯿــﺎﻣﺖ ﺷـــــﺎﻋﺮ ﭼﺸﻤﺎﻥ ﺯﯾﺒــﺎﯾﺖ ﺷﻮﻡ
ﺍﺯ ﺍﺯﻝ ﺯﯾﺒــــﺎﺗﺮﯾﻦ ﺗﺼﻮﯾـــﺮ ﺩﻧﯿـــﺎ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﯼ
ﮐﺎﺵ ﻣﯽ ﺷﺪ ﺗﺎ ﺍﺑﺪ ﻣﺤﻮ ﺗﻤﺎﺷــــﺎﯾﺖ ﺷــﻮﻡ
ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ ﻟﺤﻈﻪﺍﯼ ﮐﻪ ﺩﻝ ﺑﻪ ﺩﺭﯾﺎ ﻣﯽ ﺯﻧﻢ
ﻗﺎﯾﻘـﻢ ﺭﺍ ﺑﺸﮑﻨﯽ ﺗﺎ ﻏــﺮﻕ ﺩﺭﯾـــــﺎﯾﺖ ﺷﻮﻡ
ﺍﯼ ﺗـﻤــــﺎﻡ ﺁﺭﺯﻭ ﻭ ﺟﻤﻠﮕـــــﯽ ﺍﻣﯿــﺪ ﻣﻦ
ﺁﺭﺯﻭ ﺩﺍﺭﻡ ﯾﮑـــــﯽ ﺍﺯ ﺁﺭﺯﻭ ﻫــﺎﯾﺖ ﺷـــﻮﻡ
ﺩﺭ ﺗﻤﺎﻡ ﻟﺤﻈﻪ ﻫﺎ ﺍﻣﯿﺪ ﻓـــﺮﺩﺍﯾـﻢ ﺗﻮﯾـــــﯽ
ﺩﻭﺳــﺖ ﺩﺍﺭﻡ ﻟﺤﻈـــﻪ ﺍﯼ ﺍﻣﯿﺪ ﻓﺮﺩﺍﯾﺖ ﺷﻮﻡ
ﺷﻌﺮﻫـــــﺎﯾﻢ ﺭﺍ ﺍﮔﺮ ﻗﺎﺑﻞ ﺑﺪﺍﻧﯽ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺍﯾـﻦ
ﻗﺼﺪ ﺩﺍﺭﻡ ﺷـــﺎﻋﺮ ﭼﺸﻤﺎﻥ ﺯﯾﺒــــﺎﯾﺖ ﺷـﻮم
ﺗﺎ ﻗﯿــﺎﻣﺖ ﺷـــــﺎﻋﺮ ﭼﺸﻤﺎﻥ ﺯﯾﺒــﺎﯾﺖ ﺷﻮﻡ
ﺍﺯ ﺍﺯﻝ ﺯﯾﺒــــﺎﺗﺮﯾﻦ ﺗﺼﻮﯾـــﺮ ﺩﻧﯿـــﺎ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﯼ
ﮐﺎﺵ ﻣﯽ ﺷﺪ ﺗﺎ ﺍﺑﺪ ﻣﺤﻮ ﺗﻤﺎﺷــــﺎﯾﺖ ﺷــﻮﻡ
ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ ﻟﺤﻈﻪﺍﯼ ﮐﻪ ﺩﻝ ﺑﻪ ﺩﺭﯾﺎ ﻣﯽ ﺯﻧﻢ
ﻗﺎﯾﻘـﻢ ﺭﺍ ﺑﺸﮑﻨﯽ ﺗﺎ ﻏــﺮﻕ ﺩﺭﯾـــــﺎﯾﺖ ﺷﻮﻡ
ﺍﯼ ﺗـﻤــــﺎﻡ ﺁﺭﺯﻭ ﻭ ﺟﻤﻠﮕـــــﯽ ﺍﻣﯿــﺪ ﻣﻦ
ﺁﺭﺯﻭ ﺩﺍﺭﻡ ﯾﮑـــــﯽ ﺍﺯ ﺁﺭﺯﻭ ﻫــﺎﯾﺖ ﺷـــﻮﻡ
ﺩﺭ ﺗﻤﺎﻡ ﻟﺤﻈﻪ ﻫﺎ ﺍﻣﯿﺪ ﻓـــﺮﺩﺍﯾـﻢ ﺗﻮﯾـــــﯽ
ﺩﻭﺳــﺖ ﺩﺍﺭﻡ ﻟﺤﻈـــﻪ ﺍﯼ ﺍﻣﯿﺪ ﻓﺮﺩﺍﯾﺖ ﺷﻮﻡ
ﺷﻌﺮﻫـــــﺎﯾﻢ ﺭﺍ ﺍﮔﺮ ﻗﺎﺑﻞ ﺑﺪﺍﻧﯽ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺍﯾـﻦ
ﻗﺼﺪ ﺩﺍﺭﻡ ﺷـــﺎﻋﺮ ﭼﺸﻤﺎﻥ ﺯﯾﺒــــﺎﯾﺖ ﺷـﻮم
دکلمه اشعار رومانتیک و عاشقانه❣️
15 Oct, 05:42
با تو باشم وسعت دل بگذرد از عرش هم
بی تو باشم هر دو عالم یک قفس باشد مرا
بی تو باشم هر دو عالم یک قفس باشد مرا
دکلمه اشعار رومانتیک و عاشقانه❣️
15 Oct, 05:36
به نامِ خودخواهی،
تو را تَنها برای خودَم می خواهم۔۔۔۔۔💍😌
تو را تَنها برای خودَم می خواهم۔۔۔۔۔💍😌
دکلمه اشعار رومانتیک و عاشقانه❣️
15 Oct, 05:34
راحت شدم!
هیچ میدانی شدم از دست تو راحت چقدر؟
از همان وقتی که رفتی، برده‌ام لذت چقدر؟
کل وقتم را حرامت کرده بودم بی‌وفا
کرده بودم از خوشی‌های خودم غفلت چقدر؟
شاید اصلاً نفهمیدی که کردم با دلت صحبت چقدر؟
گفته بودی می‌روی تا خوب باشی، باش! ولی
رفته‌ای، بیهوده برده‌ای با خودت حسرت چقدر؟
من گذشتم از تو و عشقت!
گذشتم بی‌گمان
داده‌ام بر این گذشت ساده‌ام فرصت چقدر؟
مهتاب یغما
هیچ میدانی شدم از دست تو راحت چقدر؟
از همان وقتی که رفتی، برده‌ام لذت چقدر؟
کل وقتم را حرامت کرده بودم بی‌وفا
کرده بودم از خوشی‌های خودم غفلت چقدر؟
شاید اصلاً نفهمیدی که کردم با دلت صحبت چقدر؟
گفته بودی می‌روی تا خوب باشی، باش! ولی
رفته‌ای، بیهوده برده‌ای با خودت حسرت چقدر؟
من گذشتم از تو و عشقت!
گذشتم بی‌گمان
داده‌ام بر این گذشت ساده‌ام فرصت چقدر؟
مهتاب یغما
دکلمه اشعار رومانتیک و عاشقانه❣️
14 Oct, 10:54
منِ سرما زده را گرم در آغوش بگیر
به هوای بغلت بود که سرما خوردم😍♥
به هوای بغلت بود که سرما خوردم😍♥
دکلمه اشعار رومانتیک و عاشقانه❣️
14 Oct, 02:56
حرف بسیار است اما فرق دارد شعر من
شرح حال یک جوان پیر چیز دیگریست…
شرح حال یک جوان پیر چیز دیگریست…
2,202
subscribers
847
photos
672
videos
