قهار عاصی شاعر معاصر @qaharasi Channel on Telegram

قهار عاصی شاعر معاصر

@qaharasi


شهید عبدالقهار عاصی
شاعر سراپا عشق و گلوی آزادی افغانستان

گروه مشاعره👇
@Mushaira_Group

چینل وتس آپ ما👇
https://whatsapp.com/channel/0029VaCasTI4dTnRNigyOK0q

ویب لاگ👇
http://qaharasi.blogspot.com/?m=1

ارتباط با ما 👇
@QaharAsi_bot

قهار عاصی شاعر معاصر (Persian)

قهار عاصی یکی از شاعران معاصر است که به عنوان یک شاعر سراپا عشق و گلوی آزادی افغانستان شناخته می‌شود. اگر به دنبال مطالب شعری و ادبی هستید، کانال تلگرام @qaharasi یک گزینه عالی برای شماست. این کانال به معرفی آثار و شعرهای قهار عاصی می‌پردازد و شما را با دنیای فرهنگ و ادبیات افغانستان آشنا می‌کند. همچنین می‌توانید از گروه مشاعره @Mushaira_Group، وتس آپ وبلاگ وی و ربات تلگرامی ارتباط با او پیدا کنید. برای دسترسی به مطالب بیشتر و خواندن شعرهای زیبای قهار عاصی، به کانال تلگرام @qaharasi بپیوندید. این کانال یک منبع عالی برای افزایش دانش و آگاهی شما از شعر و ادبیات افغانستان خواهد بود.

قهار عاصی شاعر معاصر

30 Nov, 16:46


.



می‌خــواره و ســر گشتـه و رنـدیم و نظــر بـاز؛
وان کس که چو ما نیست درین شهر کدام‌ست!



#حافظ


🆔 @QaharAsi

قهار عاصی شاعر معاصر

29 Nov, 04:21


https://t.me/Hisemobham

قهار عاصی شاعر معاصر

22 Nov, 14:40


📜 چشم دل

هر که آمد در جهان در گرد خود پیچید و رفت
گوشه ای از گلشن را ز طبــیــعـت دید و رفت

زندگی را جلوهء مــحــبـــوس انگارید و گــفت
زندگی رنجـــــست و آلام و الم نالیـــد و رفت

بس خــجـــالت ها کشید از ریو و رنگ روزگار
آنکه زد نیرنگ در کار جــهــــان شرمید و رفت

سفله را شهد است دنیا اهل دانش را شرنگ
شعلهء شهد و شرنگ اینجا به هم تابید و رفت

ای خوش آن دانشـــــوری در پرتو علم و هنر
علم و فن را شعلهء از معرفت نامیـــد و رفت

دانش مـــــــــــــا قــطــــرهء از رودبــــار دانش است
هر که دید از چشم دل کرد این سخن تأیید و رفت

کار این دنیا (فــــروزی) درخور تدبیر هــــاست
کرد با من این سخن دانشوری تاکید و رفت

✍️ محمدفقیر فروزى پنجشیری


🆔 @QaharAsi

قهار عاصی شاعر معاصر

16 Nov, 09:26


گر از این منزل ویران به سوی خانه روم
دگر آن جا که روم عاقل و فرزانه روم

زین سفر گر به سلامت به وطن بازرسم
نذر کردم که هم از راه به میخانه روم

تا بگویم که چه کشفم شد از این سیر و سلوک
به در صومعه با بربط و پیمانه روم

آشنایان ره عشق گرم خون بخورند
ناکسم گر به شکایت سوی بیگانه روم

بعد از این دست من و زلف چو زنجیر نگار
چند و چند از پی کام دل دیوانه روم

گر ببینم خم ابروی چو محرابش باز
سجده شکر کنم و از پی شکرانه روم

خرم آن دم که چو حافظ به تولای وزیر
سرخوش از میکده با دوست به کاشانه روم

#حافظ


🆔 @QaharAsi

قهار عاصی شاعر معاصر

14 Nov, 16:51


دوستانی که می‌خواهند شاعران و نویسنده گان معاصر افغانستان را بشناسند و معلومات حاصل کنن این صفحه تماما شاعران و نويسنده گان معاصر را به معرفی می‌گیرد

قهار عاصی شاعر معاصر

14 Nov, 16:50


https://t.me/adabiat_naw

قهار عاصی شاعر معاصر

08 Nov, 14:03


صد نامه فرستادم صد راه نشان دادم
یا راه نمیدانی یانامه نمیخوانی

قهار عاصی شاعر معاصر

04 Nov, 19:29


هوای تازه و ساز سه‌تار در باران
و رقص وحشی موهای یار در باران

نگاه سردم و گوشم که زل زده با ترس
به ایستگاه و به سوت قطار در باران

قرار اول ما در غروب اول ماه
قرار آخر ما پای دار در باران

تو آمدی که بگویی عروسی‌ات کردند
تو آمدی که بگویی ببار در باران

هزار صاعقه در من شکسته شد امشب
بمان که گریه کنم زار زار در باران

لباس‌های تو خیس و از آن برون زده است
دو تا پرنده، دو دانه انار در باران

تو می‌روی و اجل می‌رسد خداحافظ!
به گورم از لب خود گل بکار در باران

#رامین_مظهر


@QaharAsi

قهار عاصی شاعر معاصر

03 Nov, 15:34


فارسی به انقراض رفته بود 
تو دهان باز کردی
کلمه ی روی گلویم  گذاشتی
کلمه ی روی لبم
کلمه‌ی روی تن ام
کلمات را بردار از منِ تن‌اَم
میترسم  زنان زیادی
برای احیای زبان با تو قرار بگزارند




#آریایی_تبار

1403,8,13

@QaharAsi

قهار عاصی شاعر معاصر

28 Oct, 08:29


خوش خرامان می‌روی ای جان جان بی‌من مرو
ای حیات دوستان در بوستان بی‌من مرو

ای فلک بی‌من مگرد و ای قمر بی‌من متاب
ای زمین بی‌من مروی و ای زمان بی‌من مرو

این جهان با تو خوش است و آن جهان با تو خوش است
این جهان بی‌من مباش و آن جهان بی‌من مرو

ای عیان بی‌من مدان و ای زبان بی‌من مخوان
ای نظر بی‌من مبین و ای روان بی‌من مرو


شب ز نور ماه روی خویش را بیند سپید
من شبم تو ماه من بر آسمان بی‌من مرو


خار ایمن گشت ز آتش در پناه لطف گل
تو گلی من خار تو در گلستان بی‌من مرو

در خم چوگانت می‌تازم چو چشمت با من است
همچنین در من نگر بی‌من مران بی‌من مرو

چون حریف شاه باشی ای طرب بی‌من منوش
چون به بام شه روی ای پاسبان بی‌من مرو


وای آن کس کو در این ره بی‌نشان تو رود
چو نشان من توی ای بی‌نشان بی‌من مرو

وای آن کو اندر این ره می‌رود بی‌دانشی
دانش راهَم توی ای راه‌دان بی‌من مرو

دیگرانت عشق می‌خوانند و من سلطان عشق
ای تو بالاتر ز وهم این و آن بی‌من مرو


#مولانا


🆔 @QaharAsi

قهار عاصی شاعر معاصر

27 Oct, 05:05


.


نوروز رسد به جلگه ها روي كنم
ياد لب چشمه و لب جوي كنم
گل هاي بهشتي بر و دوش ترا
اي دره من ببوسم و بو كنم


#قهارعاصی


🆔 @QaharAsi

قهار عاصی شاعر معاصر

22 Oct, 19:06


#دکلمه
حبیب رحمان عزیزی

قهار عاصی شاعر معاصر

14 Oct, 10:18


شعر استاد خلیل الله خلیلی که بر مرقد مطهر پیامبر گرامی اسلام سروده است


ای نور خدا، صبح کرم، مطلع انوار
در کشور ما خیمه فرو هشته شب تار
یک روزن امید، در آن نیست پدیدار
هم قافله گم گشته و هم قافله سالار

هم یار جدا مانده در این شام و هم اغیار

خورشید بیاید به بلورینه دواتش
خضر آید و مملو کند از آب حیاتش
طوبی قلم آرد به من از شاخ نباتش
جبریل ورق عرضه کند از وجناتش

تا من به حضور تو کنم درد خود اظهار

ای مهد کرم ای که کریم ابن کریمی
تو مخفرت کعبه و رکنی و حکیمی
تو نازش این کاخ دلاویز قدیمی
قندیل خدا بر زبر عرش عظیمی

بگزار قدم بر سر ما نیز تو یکبار

جز حضرت تو روی بدرگاه که آریم
جان را به تمنی که از شوق سپاریم
بگزار که این هدیه به پای تو گزاریم
ما ابر امیدیم به کوهسار که باریم

از مشهد دل سرزده این ابر گهربار

هنگام مصاف است ولی هم نفسی نیست
فریاد که در معرکه فریادرسی نیست
دزد آمده در خانه و بیم عسسی نیست
جز برهنه پایان تو در جنگ کسی نیست

بس کشته بخون خفته و کس نیست مددگار

زین فاجعۀ شوم که برما به زمین رفت
فریاد اسیران تو تا چرخ برین رفت
آرامگۀ شیر خدا بلخ گزین رفت
ای صاحب دین گوش فرا دار که دین رفت

در قلعه توحید نه در ماند نه دیوار

غلتیده به خونیم چه عالی و چه دانی
از حال دل امت مظلوم تو دانی
وامانده درین حادثه الفاظ و معانی
جانها به فدای تو که تو جانِ جهانی

هم جان جهانی تو و هم شاه جهاندار

از ما به جهان ملت بیچاره تری نیست
مظلومتر از ملت افغان دیگری نیست
صد شهر بخون تر شده کسرا خبری نیست
سوگند بنامت که چوما دربدری نیست

نی دار به جا مانده در آنجا و نه دیار

بر مسند اقبال کسانی که نشستند
پیمان او و عهد خداوند شکستند
میثاق به اهل ستم و کفر ببستند
با غیر ببستند و ز احباب گسستند

از یار بریدند و ببستند به اغیار

من حامل فریاد شهیدان و فایم
من قاصد درد و الم رنج و عنایم
من نالۀ زنجیر اسیران جفایم
آواره و گم گشته ندانم به کجایم

ای ابر کرم بر سر آواره دمی بار

#استاد‌خلیل‌الله‌خلیلی

قهار عاصی شاعر معاصر

14 Oct, 10:18


👇

قهار عاصی شاعر معاصر

12 Oct, 13:36


توصیفِ تو در شأن کسی نیست به جز من؛
تعریف شراب از دهنِ مست قبول است
..!

- #امیرعلی_سلیمانی


@QaharAsi

قهار عاصی شاعر معاصر

10 Oct, 14:47


درگیر تو بودم که نمازم به قضا رفت در من غزلی درد کشید و سر زا رفت

سجاده گشودم که بخوانم غزلم را سمتی که تویی عقربه قبله نما رفت

در بین غزل نام تو را داد زدم ، داد آنگونه که تا آن سر این کوچه صدا رفت

بیرون زدم از خانه یکی پشت سرم گفت این وقت شب این شاعر دیوانه کجا رفت !؟

من بودم و زاهد به دوراهی که رسیدیم من سمت شما آمدم او سمت خدا رفت

با شانه شبی راهی زلفت شدم اما ..... من گم شدم و شانه پی کشف طلا رفت

در محفل شعر آمدم و رفتم و ... گفتند ناخوانده چرا آمد و ناخوانده چرا رفت !؟

می خواست بکوشد به فراموشی ات این شعر سوزاندمش آنگونه که دودش به هوا رفت

محمد « سلمانی »



🆔 @QaharAsi

قهار عاصی شاعر معاصر

09 Oct, 09:45


.



چه شوخی می کند در سینه ما تیر مژگانش
هزاران مرتبه لاحـــول از وسواس شیطانش

چه امواج خروشان خـــرمن گیسوی او دارد
پریشـــان میکند ما را گهی زلف پریشــــانش



🆔

قهار عاصی شاعر معاصر

08 Oct, 14:42


.


در بندم از آن دو زلف بند اندر بند
در ناله‌ام از لبان قند اندر قند

هر وعدهٔ دیدار تو هیچ اندر هیچ
آخر غم هجران تو چند اندر چند


#مولانا



🆔 @QaharAsi

قهار عاصی شاعر معاصر

07 Oct, 13:38


زیبا تر از آنی که به تشبیه بگنجی
نظم تن تو ریخت به هم قافیه‌ام را


#امید_صباغ


@QaharAsi

قهار عاصی شاعر معاصر

03 Oct, 03:31


می‌وزد باد مهرگان در باغ
می‌وزاند ترانه‌هایم را
برگ‌ها زرد زرد می‌افتند
می‌نوازند شانه‌هایم را

باز از راه می‌رسد پاییز
دولت شاخ‌سار می‌ریزد
از برودوش بید و اسپیدار
صلت برگ و بار می‌ریزد

چنگ اندوه مطرب پاییز
سینه از ساز می‌کند خالی
سینه‌ی سهره را و ساری را
هم از آواز می‌کند خالی

آی‌ پاییز دوست‌داشتنی!
آی فصل عزیز زادن من!
آی سیمای خسته‌ی ویدا!
آی از آسمان فتادن من!

خسته از انتظار خویشتنم
ای شکوه شگفت شیداییم
هیچ او ملتفت شده‌ست تو را؟
آی پاییز! آی تنهاییم!

قهار عاصی