علیرضانژادصالحی @alirezanejadsalehi Channel on Telegram

علیرضانژادصالحی

@alirezanejadsalehi


Instagram: www.instagram.com/alirezanejadsalehi75

هماهنگی تبلیغات و سفارش متن:
@AlirezaNejadSalehi75

علیرضانژادصالحی (Persian)

با عضویت در کانال تلگرام علیرضانژادصالحی، به دنیای محتواهای جذاب و متنوع خوش آمدید. این کانال منحصر به فرد توسط علیرضا نژادصالحی اداره می شود که به عنوان یکی از برترین و محبوبترین شخصیت های اینستاگرام شناخته می شود. در این کانال شما قادر خواهید بود به تمامی پست ها، توییت ها و نخستین های او دسترسی داشته باشید. برای اطلاع از جدیدترین محتواها، بهره مند شدن از تبلیغات و سفارش متن، عضویت در کانال تلگرام علیرضانژادصالحی را پیشنهاد می کنیم. از این فرصت برای ارتباط مستقیم با یکی از معروفترین افراد رسانه های اجتماعی استفاده کنید و به روز باشید.

علیرضانژادصالحی

02 Jan, 14:55


یادداشت کامل را از اینجا بخوانید:
https://behkhaan.ir/reviews/4babbbeb-3ece-434c-b5d6-435cf4b90ca9?inviteCode=SGmcwJG62FZ2

علیرضانژادصالحی

02 Jan, 10:31


خیلی ناگهانی داشتم زیر لب زمزمه‌ش می‌کردم. رفتم دانلودش کردم.
خیلیاتون اصلاً نشنیدینش. خیلی‌هاتونم که گوش بدین میگین یادش بخیر...
شمایی که گفتین یادش بخیر، خودمونیم... داریم پیر میشیما.

علیرضانژادصالحی

01 Jan, 20:30


#موسیقی_تراپی کن بعد بخواب.
🎧💤

🆔 @AlirezaNejadSalehi

علیرضانژادصالحی

01 Jan, 15:48


یکی از بچه‌ها این پیام رو براش فرستاده.
آیدیش رو به @Ghnaha95 تغییر داده😅

علیرضانژادصالحی

01 Jan, 15:32


دوستانی که من براشون متن سفارشی نوشتم در جریان‌اند. من در اغلب موارد متن رو برای سفارش دهنده ارسال می‌کنم تا اول بخونه و بعد هزینه رو پرداخت کنه، چون از کیفیت کار خودم مطمئنم.
درحالی که در فضای مجازی شما هر کالا یا خدماتی بخوای دریافت کنی به این صورته که اول هزینه رو پرداخت می‌کنی و بعد خدمت یا کالای مورد نظر رو دریافت می‌کنی.
حالا من چرا اول متن رو می‌فرستم و بعد هزینه رو دریافت می‌کنم؟

۱. چون معتقدم ۱۰۰ تومن ۲۰۰ تومن نه پولیه که دردی از من دوا کنه، نه پولیه که طرف بخواد با پیچوندن و پرداخت نکردنش به زندگی آن‌چنانی برسه!
۲. معتقدم کمتر آدمی پیدا میشه که شخصیتش انقدر پایین باشه که بخاطر همچین مبلغی بخواد به شخصیت خودش با پیچوندن و جواب ندادن و پرداخت نکردن، توهین کنه.
۳. ترجیح میدم با اعتمادی که شروعش از طرف منه، یه حس خوب بین خودم و مخاطبم ایجاد کنم.

تا حالا شده طرف متنش رو بگیره و پرداخت نکنه؟
بله. ده‌ها بار.
در عوض تا دل‌تون بخواد بودن کسایی که بعد از خوندن متن‌شون، تا سه برابر بیشتر هم پرداخت کردن و لطف داشتن.

اما امروز یه اتفاقی برای اولین بار افتاد!
یک دختر خانومی چند ماه پیش بهم پیام داد و گفت دوتا متن میخواد. یکی برای تولد معلمش و بعدی هم چند ماه بعدش (۱۳ دی ماه) برای تولد مادرش.
من متن مربوط به معلمش رو براش نوشتم و ایشونم دوتا ویرایش جزئی خواست و گفت که
تمام متون دیگه عالیه بسیار تاثیر گذار🤌
و بعد هم
خیلی زیبا بود ممنون🌸

هزینه‌ی کارش شده بود ۱۳۰ تومن. سوالی در مورد هزینه نپرسید و منم چیزی نگفتم!
گفتم خب حالا متن مادر بزرگوارتون.
چند روز سین نکرد. پرسیدم چی‌شد؟ خبر ندادین. فکر کردم شاید نظرش عوض شده و میخواد کنسل کنه، که دیدم گفت:

ببخشید خیلی کارام زیاده اصلا وقت نمیکنم

برای متن تولد مادرم همون متونی که بهتون دادم خودتونم یکم اضافه کنید بهش
همین.. چیز خاص دیگه ای نیست

فقط در آخر هزینه رو کلی به همراه شماره کارت لطف کنید


من یه عادتی که دارم، دوستانی که سفارش ثبت کردم براشون، پی‌وی‌شون رو پین می‌کنم که نره اون پایین مایین‌ها و یادم بره. نکته‌ جالب اینجاست که ایشون همون تایمی که پیام رو سین نمی‌کرد دو روز در میون پروفایل عوض می‌کرد!😅 منم دیگه تا ته قصه رو گرفتم.
چند روز پیش پیام داد که
آخر همین هفته تولد مادرمه
متن آماده نشد ؟ :)

منم گفتم نگران نباشه می‌رسونم.
دیروز بهش پیام دادم. اما متن رو نفرستادم😅
گفتم متن‌تون حاضر شده. ۱۳۰ تومن هزینه متن اول بود و ۱۱۰ تومنم هزینه متن جدید. فیش رو ارسال کردید متن رو بهتون میدم و اگه مجدد تغییری بخواد رایگان انجام میشه. پیام سین نشد تا همین یک ساعت پیش که دیدم باز پروفایل عوض کرده و پیام سین نخورده. براش نوشتم:
شما پروفایل عوض میکنی، بعد پیام سین نمیزنی؟
عجیبه واقعا

میدونید چی شد؟!
برای اولین بار توی فضای مجازی بلاک شدم!

این پیام رو اینجا گذاشتم تا فقط بگم خانومِ Hana با آیدی (@Mshana16)، رفتار شما هیچ تاثیری روی شخصیت من نخواهد داشت. من بعد از این هم به رویه سابق کارم رو ادامه میدم. اما شما با خودت یه حساب کتاب دیگه بکن. مطمئنی شخصیتت فقط ۲۴۰ هزار تومن می‌ارزه؟!

علیرضانژادصالحی

01 Jan, 08:52


...

علیرضانژادصالحی

31 Dec, 20:33


#موسیقی_تراپی کن بعد بخواب.
🎧💤

🆔 @AlirezaNejadSalehi

علیرضانژادصالحی

31 Dec, 19:50


فیلم یا کتاب؟

علیرضانژادصالحی

31 Dec, 10:12


چشم‌هام و مغزم بخاطر تماشای Primal fear ازم تشکر کردن. اما خودم از خودم ناراحتم که چرا زودتر ندیدمش.
یه داستان جذاب و پرکشش با بازی بی‌نظیر و مسحور کننده ادوارد نورتون ۱۹ ساله!
یعنی بازی رو می‌بینی و میگی به به.
در توصیف بازی خفنش همینقدر بگم که با این که اولین نقش‌آفرینیش بوده، کاندید اسکار شده، اما نفر دوم شده. کی اول شده؟ کوین اسپیسی برای بازی توی مظنونین همیشگی. فکر نمی‌کنم توضیح بیشتری نیاز باشه.

داستان فیلم از این قراره که
قتلی اتفاق افتاده که تقریباً همه به قاتل بودن مظنون دستگیر شده باور دارند به جز وکیلی که پرونده رو بدست میگیره.
مارتین ویل یه وکیل گرون قیمت و کارکشته‌ست که استخدامش اصلاً ساده نیست، اما تو کارش بهترینه.
مارتین این پرونده رو برای پول قبول نکرده، بلکه صرفا به خاطر باورش دست به این کار زده.
یکی از دستیاران کشیش اعظم شیکاگو (ارن استمپلر، با بازی ادوارد نورتون) به قتل کشیش متهم شده و این فرد همون کسیه که مارتین پرونده اون رو قبول کرده. اما این فقط یه پرونده‌ قتل ساده نیست.

اگه ندیدیش ببین و کیف کن:
کلیک کن تا فیلم رو دانلود کنی.
کلیک کن تا زیرنویسش رو دانلود کنی.
فیلتر شکنتم خاموش باشه.

علیرضانژادصالحی

29 Dec, 20:30


#موسیقی_تراپی کن بعد بخواب.
🎧💤

🆔 @AlirezaNejadSalehi

علیرضانژادصالحی

29 Dec, 16:20


زمان هیچ‌گاه دردی را درمان نکرده
این ما هستیم که به مرور به درد‌ها عادت می‌کنیم

گابریل گارسیا مارکز

علیرضانژادصالحی

28 Dec, 20:30


#موسیقی_تراپی اول برای امشب.

شما فرستادید ❤️
#با_کلام
🎧💤

🆔 @AlirezaNejadSalehi

علیرضانژادصالحی

28 Dec, 20:30


#موسیقی_تراپی دوم برای امشب.
#بی_کلام
🎧💤

🆔 @AlirezaNejadSalehi

علیرضانژادصالحی

28 Dec, 18:45


یادداشت کامل را در بهخوان بخوانید:
https://behkhaan.ir/reviews/a0bb2fc1-9102-41d7-b6c6-91e07e97e31a?inviteCode=SGmcwJG62FZ2

علیرضانژادصالحی

28 Dec, 17:08


حرف از بچه و پدر و مادر و اینا شد. یاد یه خاطره‌ای افتادم گفتم براتون تعریف کنم.
این که میگم عین واقعیته. چیزی برای افزایش جنبه فان ماجرا بهش اضافه نمی‌کنم، خودش به اندازه کافی فان هست😂
.
زمانی که من داشتم دیده به جهان می‌گشودم برف بسیار شدیدی بود و (تاریخ تولدم رو میدونید دیگه؟🤨) علاوه بر اون ماه رمضون هم بود.
مادرم رو که می‌برن بیمارستان بابام رو برای استراحت می‌فرستن خونه دایی مادرم. به این دلیل که آقا تو دیگه این همه راه رو برنگرد برو تا روستا. با این برف راه‌بندون میشه و نمیتونی دوباره بیای. در نتیجه پدر منم همونجا (رشت) میره خونه دایی مادرم که شب رو اونجا بمونه. اذون میشه و سفره افطار پهن میشه. بابای منم دو لقمه نون پنیر و این داستانا رو می‌پیچه و میخوره و تشکر میکنه و میره یه گوشه میشینه منتظر شام! بله. درست شنیدین. منتظر شام. چون احتمالاً برای خیلی‌هاتون یکم قضیه گنگه، باید بهتون توضیح بدم که ما توی گیلان (به خصوص روستاها) عادت داریم که ماه رمضون مهمون داشته باشیم افطار که می‌خوریم دوباره دیرتر یه سفره شام هم پهن میشه که برنج (بقول رشتیا پَلا) بخوریم. در واقع پَلا عضو جدا نشدنی زندگی ماست. دیگه خودمون کشاورزیم دیگه. ما پَلا نخوریم کی بخوره؟
حالا اونش مهم نیست. خلاصه پدر گرامی بنده به امید این که شام میدن افطار کم میخوره و بعد می‌بینه که اَی دل غافل، از پَلا خبری نیست. روشم نمیشه که بگه آقا من سیر نشدما. شکمم داره نفرین میکنه‌ها. صبحم صبحونه خورده نخورده میرن بیمارستان جهت انجام امور اداری. من و مادر رو ترخیص می‌کنن و چون راه‌بندون بود میریم خونه همون دایی مادرم.
نکته داستان دقیقا اینجاست:
دختر دایی مامانم از بابام میپرسه که خب محمد آقا، پسرت خوشکله؟ به نظرت شکل شماست یا مامانش؟
فکر می‌کنید پدرم چه جوابی میده؟
بله. غلط حدس زدید.
پدرم برمیگرده میگه والا من از دیشب انقدری گشنمه که چشمام سو نداره مادر بچه رو ببینم، بچه که جای خود.
😂😂😂😂
خلاصه که خواستم بهتون بگم اگه دامادی، عروسی، یا هرگونه فامیلی از گیلان (خصوصاً روستاهاش) وارد خانواده شما شد، آب و هوا رو ازش بگیرید، ولی پَلا رو نه.

علیرضانژادصالحی

28 Dec, 15:32


امروز یک چیزی ذهن من رو مشغول کرده بود و من رو به فکر فرو برد. اگر من یک روزی بچه‌دار بشم، قطعاً تمام تلاشم رو خواهم کرد تا اون بچه رنج‌هایی که من توی زندگی کشیدم رو نکشه. در واقع تا جایی که من بتونم جلوی وقوع اون رنج‌ها رو بگیرم و یا از اعمال‌ شدن‌شون به فرزندم جلوگیری کنم، این کار رو خواهم کرد.
اما بعد سوالی ذهنم رو درگیر کرد:
آیا کودک من بدون رنج بزرگ خواهد شد؟
جوابم بلافاصله یک نه‌ی قاطع بود. در واقع من شاید بتونم کاری کنم رنج‌هایی که من کشیدم رو اون نکشه و یا کمی کم‌تر بکشه. اما یقیناً اون بچه رنج‌های مربوط به خودش و دوران خودش و شرایط خودش رو خواهد داشت! غیر از اینه؟
در نهایت هم اون شاید بعدها بتونه جوری زندگی کنه که رنج‌های خودش به فرزندش منتقل نشه و این چرخه ادامه‌دار خواهد بود.
غالب پدر و مادرها (نمیگم همه؛ چون مثل خیلی‌ها معتقد نیستم همه‌ی پدر و مادرها حتماً خوب‌اند) با همین شیوه تلاش می‌کنند رنج‌های فرزندان‌شون کمتر بشه. جمله‌ای که شاید بارها شنیدیم:
نمیخوام بچه‌م مثل من بشه (سختی بکشه توسری بخوره یا...)
در واقع در ته این کلنجار ذهنی به این نتیجه رسیدم که یکی از بی‌رحمانه‌ترین کارهای دنیا مقصر دونستن پدر و مادر توی سختی‌ها و رنج‌هاست. درحالی که اون‌ها هم مثل ما فقط یک‌بار زندگی کردند.

علیرضانژادصالحی

27 Dec, 20:31


#موسیقی_تراپی کن بعد بخواب.
🎧💤

🆔 @AlirezaNejadSalehi

علیرضانژادصالحی

27 Dec, 07:57


اگه مثل من با دانلود مستقیم از تلگرام مشکل دارید، از اینجا اقدام کنید 👇🏼
@MMDLeecherbot
این ربات فایل شما رو میگیره و تبدیل به لینک دانلود میکنه. بعد از طریق اون لینک میتونید با دانلودر داخلی گوشی‌تون یا ADM یا هر برنامه‌ی دیگه‌ای شروع به دانلود اون فایل کنید.

علیرضانژادصالحی

27 Dec, 07:46


Squid Game
بازی مرکب

قسمت هفتم از فصل دوم

🆔 @Alirezanejadsalehi

علیرضانژادصالحی

27 Dec, 07:46


Squid Game
بازی مرکب

قسمت ششم از فصل دوم

🆔 @Alirezanejadsalehi

علیرضانژادصالحی

27 Dec, 07:46


Squid Game
بازی مرکب

قسمت پنجم از فصل دوم

🆔 @Alirezanejadsalehi

علیرضانژادصالحی

27 Dec, 07:46


Squid Game
بازی مرکب

قسمت چهارم از فصل دوم

🆔 @Alirezanejadsalehi

علیرضانژادصالحی

27 Dec, 07:44


Squid Game
بازی مرکب

قسمت سوم از فصل دوم

🆔 @Alirezanejadsalehi

علیرضانژادصالحی

27 Dec, 07:43


Squid Game
بازی مرکب

قسمت دوم از فصل دوم

🆔 @Alirezanejadsalehi

علیرضانژادصالحی

27 Dec, 07:41


Squid Game
بازی مرکب

قسمت اول از فصل دوم

🆔 @Alirezanejadsalehi

علیرضانژادصالحی

27 Dec, 07:39


🎬 Squid Game (Season 2)

ژانر: اکشن - درام - معمایی - هیجان‌انگیز

محصول: کره جنوبی

کیفیت: ۱۰۸۰

دارای زیرنویس فارسی چسبیده و بدون حذفیات

پس از اتفاقات فصل اول سریال، برنده‌ی بازی به بازی باز خواهد گشت تا دیگران را از دنیای ترسناک بازی مرکب با خبر کند و...

برای دانلود قسمت ۱ فصل ۲ کلیک کنید.
برای دانلود قسمت ۲ فصل ۲ کلیک کنید.
برای دانلود قسمت ۳ فصل ۲ کلیک کنید.
برای دانلود قسمت ۴ فصل ۲ کلیک کنید.
برای دانلود قسمت ۵ فصل ۲ کلیک کنید.
برای دانلود قسمت ۶ فصل ۲ کلیک کنید.
برای دانلود قسمت ۷ فصل ۲ کلیک کنید.

🆔 @Alirezanejadsalehi

علیرضانژادصالحی

26 Dec, 20:30


#موسیقی_تراپی کن بعد بخواب.
🎧💤

🆔 @AlirezaNejadSalehi

علیرضانژادصالحی

26 Dec, 16:15


قشنگ بود.
گفتم شمام ببینید

علیرضانژادصالحی

26 Dec, 14:35


«بدی‌های من به‌خاطر بدی کردن نیست. به خاطر احساس شدید خوبی‌های بی‌حاصل است.»

از نامه‌ی فروغ فرخ‌زاد به ابراهیم گلستان.

علیرضانژادصالحی

27 Nov, 15:48


اون بخشی هم که زیر آوار مونده پرسیده که
آیا خوک و مرغ و خروس کشتن‌شون برای انسان اخلاقیه؟

علیرضانژادصالحی

27 Nov, 15:44


یکی از دوستان توی کامنت‌های این پست گفته بود قسمت‌های جالب کتاب رو برامون بذار. منم چون کتاب دست یکی از دوستانه امکانش رو نداشت.
این عکسی که در ادامه میذارم از کتاب انسان خداگونه‌ست. کتابی که در واقع ادامه‌ای بر انسان خردمنده.
امروز توی پیج شخصیم دیدم که پارسال استوریش کرده بودم. گفتم اینجا هم بذارم شما ببینید.

علیرضانژادصالحی

25 Nov, 08:15


«آدم بت‌پرست یا آدم قبیله‌ای هم چیز خطرناکی است، چون دائم خیال می‌کند دیگران می‌خواهند به بت او یا رئیس قبیله‌ی او اهانت کنند.»

نجف دریابندری.

علیرضانژادصالحی

22 Nov, 08:28


درباره‌ی کتاب انسان خردمند بارها توی کانال صحبت کردم. کتابیه که در خیلی از زمینه‌ها (یکیش همین باورهای دینی) شما رو به فکر فرو می‌بره.
با قاطعیت میگم کتاب خوبیه. چرا؟
چون قطعاً خیلی از قسمت‌های کتاب شما رو به فکر فرو می‌بره.
میتونیم کتاب‌هایی رو بخونیم که تماماً در راستای باورها و اعتقادات ماست و یا کتابی که ما رو با سوال‌هایی در مورد باورهامون مواجه می‌کنه که دو حالت به وجود میاد:
۱. ما جواب منطقی برای اون پرسش‌ها داریم.
۲. ما جواب منطقی برای اون پرسش‌ها نداریم.

در حالت اول به این نتیجه می‌رسیم اون باور درست بوده (نه لزوماً؛ حداقل بعد از خوندن اون کتاب)
در حالت دوم ما یا برای اون سوال جواب منطقی پیدا می‌کنیم و یا باورهای اشتباهی که داشتیم رو دور می‌ریزیم (البته اگه بتونیم با خودمون کنار بیایم و فکر نکنیم تمام باورهای ما قطعاً درست‌اند).

کتاب‌هایی مثل انسان خردمند شما رو مانند یک مشت‌زن آماتور گوشه رینگ تفکرات‌تون گیر میندازن و عین یک بوکسور حرفه‌ای شما رو زیر مشت و لگد‌ می‌گیرن.
با بستن کتاب‌هایی از این قبیل احساس می‌کنید بدجوری کتک خوردید.
اگه تحمل ندارید سراغ‌شون نرید.

علیرضانژادصالحی

22 Nov, 08:11


یکی تو ناشناس فرستاده چرا خودت نظرت رو نمیگی.

باور کن اگه‌ بخوام حرف بزنم اندازه‌ی دوتا از داستان‌هایی که نوشتم باید بنویسم. ولی خیلی خیلی خلاصه اگه بخوام بگم:
خودم رو آدم مذهبی نمیدونم. اما آدم معتقد چرا. اسلام رو تا جایی قبول دارم که احساس نکنم داره به شعورم توهین می‌کنه. چون توی همون قرآنی که از بچگی برام ازش حرف زدن خدا میگه بزرگ‌ترین فرق تویی که برای خلقتت به خودم آفرین گفتم، توانایی داشتن قدرت تفکر و تعقله.
برای همین من دین رو (حتی اگه بگیم ساخته بشره) تا جایی که از من انسان بهتری بسازه برای خودم و برای دیگران، قبول دارم و هرجا احساس کنم داره به اون قدرت تفکر و تعقلم توهین می‌کنه، دیگه قبولش ندارم.
به همین دلیل نه خودم رو آدم متدینی می‌دونم و نه بی‌دین. چون معیارهای هیچ‌کدوم از این‌ها رو کامل ندارم.
باور من رو خیام به زیباترین شکل ممکن توضیح داده:

قومی متفکرند اندر ره دین
قومی به گمان فتاده در راه یقین

می‌ترسم از آن که بانگ آید روزی
کای بی‌خبران راه نه آنست و نه این...

علیرضانژادصالحی

22 Nov, 06:47


ما که عادت نداشتیم دختران‌مان را زنده‌به‌گور کنیم، ما برای خودمان تمدن وثروت و آزادی و آبادی داشتیم و فقر را فخر نمی‌دانستیم. همه این‌ها را از ما گرفتند و بجاش فقر و پشیمانی و مرده‌پرستی و گریه و گدائی و تأسف و اطاعت از خدای غدار و قهار و آداب کونشوئی و خلأ رفتن برای‌مان آوردند. همه چیزشان آمیخته با کثافت و پستی و سود پرستی و بی‌ذوقی و مرگ و بدبختی است.چرا ریخت‌شان غم‌ناک و موذی است و شعرشان چوس‌ناله است؟ چون‌که با ندبه و زوزه و پرستش اموات همه‌اَش سر و کار دارند. برای عرب سوسمار خوری که چندین صد سال پیش به طمع خلافت ترکیده، زنده‌ها باید به سرشان لجن بمالند و مرگ و زاری کنند. در مسجد مسلمانان اولین برخورد با بوی گند خَلأست که گویا وسیله تبلیغ برای عبادت‌شان و جلب کفار است تا به اصول این مذهب خو بگیرند. بعد این حوض کثیفی که دست و پای چرکین خودشان را در آن می‌شویند و به آهنگ نعره مؤَذن روی زیلوی خاک آلود خودشان دولا و راست می‌شوند و برای خدای خون‌خوارشان ورد و اَفسون می‌خوانند. عید قربان مسلمانان با کشتار گوسفندان و وحشت و کثافت و شکنجه جانوران برای خدای مهربان و بخشایش‌گر است. خدای جهودی آن‌ها قهار و جبار و کین‌توز است و همه‌اش دستور کشتن و چاپیدن مردمان را می‌دهد و پیش از روز رستاخیز حضرت صاحب را می‌فرستد تا حسابی دَخل اُمتش را بیاورد و آنقدر از آن‌ها قتل عام بکند که تا زانوی اسبش در خون موج بزند. تازه مسلمان مومن کسی است که به امید لذت‌های موهوم شهوانی و شکم‌پرستی آن دنیا با فقر و فلاکت و بدبختی عمر را بسر برد و وسایل عیش و نوش نمایندگان مذهبش را فراهم بیاورد...

از کتاب توپ مرواری
نوشته‌ی صادق هدایت

با احترام، دیدگاه خود را درباره این بریده کتاب بنویسید.

علیرضانژادصالحی

19 Nov, 18:15


توصیه‌های‌تان را خواندم عزیزانم.
فلاسک بردارید برید پارک.
موفق باشید.
😂❤️

علیرضانژادصالحی

19 Nov, 13:32


درسته من آدم کافه‌گردی نیستم. ولی در عین حال آدم چای خوری هستم و حقیقتاً نمی‌فهمم...
یعنی واقعاً میرید کافه ۷۰ هزار تومن پول برای چای ساده میدین؟ شایدم این کافه که رفیق من ما رو برد چای‌ ساده‌ش فرمولاسیون غیر ساده‌ای داشت.
بهرحال آدم راحتم نیست. همش دارن بهش توجه می‌کنن.
به شخصه آخرین باری که انقدر بهم توجه شده بود از طرف دوتا راننده تاکسی بود که آخرشم به درگیری منجر شد. (بین راننده‌ها طبیعتاً)

علیرضانژادصالحی

18 Nov, 16:55


دوستان کتاب‌خوان...

علیرضانژادصالحی

15 Nov, 08:48


با تاریخ سرچ کن. وقتی روی سرچ میزنی گوشه چپ پایین یه علامت تقویم میاد. برو روی قدیمی‌ترین تاریخ ممکن و تلگرام خود به خود میره روی اولین پیام.
کلی لحظات تلخ و شیرین در انتظارته!

علیرضانژادصالحی

15 Nov, 08:48


خب نمیدونیم اولین پیاممون چی بود که سرچش کنیم👀

علیرضانژادصالحی

15 Nov, 08:46


اولین قسمت فصل دوم اومد.
پیشاپیش لعنت بر اون کسانی که میخوان بریده‌های هر قسمت رو به بهانه پند فلسفی، دیالوگ زیبا، معرفی، تبلیغ یا هر کوفت دیگه‌ای برامون توی اینستاگرام یا تلگرام بذارن و اسپویل کنند.

علیرضانژادصالحی

15 Nov, 08:42


یه پیشنهاد دارم، مخصوصاً برای دوستانی که مثل خودم تاحالا نه شماره‌شون رو عوض کردند و نه اکانت تلگرام‌شون رو حذف کردند:

برید توی سیو مسیج تلگرام‌تون و با سرچ کردن برید به اولین پیام (برای خودم که اولیش ۷ سال پیش بود!) و مرورشون کنید.
حس خیلی جالبیه.

علیرضانژادصالحی

13 Nov, 13:56


پرسیدم آقای هدایت، شما واقعاً با یک نفر دختر فرانسوی دوست بوده‌اید؟
فضولی کرده بودم، براق شد:
- «چطور مگر؟ توضیح بفرمائید.»
گفت «بفرمائید». یعنی فاصله‌ی همیشگی خودم را حفظ کنم. ولی دیگر جای عقب زدن نبود.
- البته فضولی است. بدجوری سوال کردم. منظورم این بود که شما نامزد داشتید؟
- «به یک معنی بله.»
- یعنی عاشق هم بوده‌اید؟
- «من؟ من سر یک عشق دو دفعه تا پای مرگ رفته‌ام. عشق برای من هیچ‌وقت معنی «بنداز» نداشته. بنداز یک چیز است، عاشق شدن چیز دیگری‌ست. هرچند که حوصله‌ی هر زنکه‌ای را هم ندارم... مال هر کجا می‌خواهد باشد.»
از فضولی‌ام پشیمان شدم و هدایت ملتفت شد. لیوان کنیاکش را برداشت، نوشید و یک برگ آندیو را به سرکه زد و جوید.
- پس چرا ایراد می‌گرفتید که ادبیات فرانسه پر از صحبت از عشق و عاشقی است؟
- «من به ادبیات فرانسه ایراد نمی‌گرفتم. به آن‌هایی ایراد می‌گیرم که صد صفحه را فقط با لغت amour ،amour سیاه می‌کنند. مطالب دیگری هم در زندگی هست. هیچ ارتباطی هم با عشق ندارند. گرچه بالاتر از عشق چیزی وجود ندارد. چه بسا آدم عاشق یک دختر لوچ یا یک‌چشمی یا شل هم بشود... جان بدهد...»
فکری به سرم زد:
- این عشق شما چقدر طول کشید؟
- «دو سال ، دو سال آزگار.»
- بیست و چهار ماه؟
- «مرده شور! می‌خواهی طلسم بوف کور را بشکنی؟» بعد با حالت بچه‌ای که دهان کج می‌کند گفت: «بله بیست و چهار ماه مثل عدد بیست و چهار در «بوف کور». بیست و چهار ساعت، بیست و چهار شاهی، دو قران و یک عباسی، بیست و چهار ماه...»
از این کشف خوشحال بودم.
- آیا مطالب دیگر بوف کور هم کلید دارد؟
- «چه جور هم. ولی همگی ساده‌اند. بوف کور شاید از همه‌ی معلوماتی که صادر کرده‌ام روشن‌تر است. هیچ چیزش عجیب و غریب نیست. کو چشم بینا؟»

آشنائی با صادق هدایت؛ مصطفی فرزانه.

علیرضانژادصالحی

12 Nov, 20:30


#موسیقی_تراپی کن بعد بخواب.
🎧💤

🆔 @AlirezaNejadSalehi

علیرضانژادصالحی

12 Nov, 19:25


- اگه اون تونسته من رو فراموش کنه، منم می‌تونم.
‏+ می‌بینی؟ هنوز هم می‌خوای کارایی رو انجام بدی که اونم انجام می‌داد.

🎬: شب‌های روشن؛ فرزاد مؤتمن.

علیرضانژادصالحی

12 Nov, 10:19


یک نظریه (شخصی) نامحبوب:
یه جوری به همه ایراد می‌گیریم که دارم مطمئن میشم اگه بانو مهستی و هایده و حمیرا رو در عصر حاضر داشتیم، نه تنها انقدر فدایی و سینه چاک نداشتن، بلکه هزار عیب و ایراد رو خودشون و صداشون میذاشتن.

علیرضانژادصالحی

11 Nov, 20:31


#موسیقی_تراپی کن بعد بخواب.
🎧💤

🆔 @AlirezaNejadSalehi

علیرضانژادصالحی

11 Nov, 18:47


«آدم‌ها می‌میرند، سکته می‌کنند یا زیرِ ماشین می‌روند، گاهی حتی کسی عمداً از بالای صخره‌ای پرتشان می‌کند پایین. این‌ها البته مهم است، ولی مهم‌تر، همان نبودنِ آن‌هاست، این‌که آدم بیدار شود و ببیند که نیستش، کنار تو خالی است. بعد دیگر جایشان خالی می‌ماند، روی بالش، حتی روی صندلی‌ای که آدم بعد از مردنشان خریده است. آن‌وقت است که آدم حسابی گریه‌اش می‌گیرد، بیشتر برای خودش، که چرا باید این چیزها را تحمل کند.»

آینه‌های دردار؛ هوشنگ گلشیری.

علیرضانژادصالحی

11 Nov, 16:48


نبودنت چنان کابوس ترسناکی‌ست که گمان می‌بری قرار بر رها شدن و بیداری نیست.
همان‌گونه که بودنت رویایی بود بس شیرین و دلپذیر.
و تو تنها کسی هستی که بود و نبودت مرا از زندگی واقعی جدا می‌کند!

علیرضا نژادصالحی

علیرضانژادصالحی

11 Nov, 10:54


شادمانى را
‏با همگان جشن مى‌گيريم
‏اما درد را
‏تنهايى تحمل مى‌كنيم

‏شُكرى اِرباش

علیرضانژادصالحی

11 Nov, 08:41


بگذارید از این‌جا شروع کنم. بهمن مظفری را
آدم‌های زیادی نمی‌شناسند. آخر دهه‌ی چهل و اول پنجاه نویسنده بوده. یعنی خودش می‌گفته هست و تنها داستان چاپ شده‌اش در مجله‌ای را هم آدرس می‌داده که گویا درست بوده.
داستان‌های یک صفحه‌ای می‌نوشته و می‌برده توی کافه‌ها و بارها برای دوست‌ها یا آدم‌هایی که تصادفی می‌دیده و گوش بی‌کار داشتند می‌خوانده. اگر هم کسی تعریف می‌کرد -که زیاد این کار را می‌کردند- داستان را می‌داده و می‌گفته: «مال تو. والا. اصلاً فکر کن نوشتمش برا تو. کادو.» این بود که از این یک صفحه‌ای‌ها دست خیلی‌ها بود. چون می‌گفت داستان کوتاه، پول خرد ته جيب نویسنده است: باید بدی بره، جا برای اسکناس -رمان را می‌گفت- باز شه. نظرش درباره‌ی جستار را نمی‌دانیم. آن موقع داشت رمان می‌نوشت. از سال پنجاه و دو. شخصیت اصلی رمانش مجسمه‌ای بود در دفتر علی‌حضرت که مدام هشدارش می‌داد و آن جناب هیچ گوش نمی‌کرد.

می‌گویند یک بار بهمن جلوی بار کمودور ایستاده که غزاله داشته رد می‌شده. خودش بعدا گفته: «من از دور رفتم تو نخش، جوری نگاش کردم که یک مرد به یک زن نگاه می‌کنه، یعنی نه چون غزاله‌ست‌ها، می‌فهمی که.»‌ نگاه اثر کرده. غزاله ایستاده و با آن صدای مه‌زده گفته:« من شما رو جایی ندیدم؟» که بهمن حالش گرفته شده از این بی‌ظرافتی. انگار کمودور آوار شده باشد سرش. صاف زل‌زده در آن چشم‌های رؤیابین و گفته: «آخه این چه فرمایشیه شما می‌کنی خانم؟ بیست سی تا نویسنده‌ایم می‌لولیم تو همدیگه، معلومه هم رو دیدیم.» غزاله آمده رفو کند گفته: «ای وای. شما نویسنده‌‌اید؟» که بهمن دیگر کفری شده.
پشتش را کرده و راه افتاده؛ انگار از چله‌ی کمان در رفته، رسیده آن ور خیابان. پشیمان شده. برگشته. صدا زده که: خانم! غزاله سر تکان داده که بله. زیر لب گفته: «میای بریم «مامان آشِ» توپخونه؟ فقط تو می‌تونی از اون‌جا یه داستان خوب بنویسی.» خدا را شکر غزاله نشنیده.

یک بار دیگر هم در بار مرمر جوری ایستاده که آرنجش می‌خورده به شانه‌ی براهنی که نشسته بود. براهنی دو سه باری برگشته تذکر داده که آقا این‌جا صف سینما که نیست چسبیدی به من و بهمن زده زیر خنده. نه برای مسخره، برای آشتی که: «شما متوجه نیستی آقا، این یک موقعیت فئودوریزه شده است.» براهنی ماتش برده: چی؟ بهمن گفته «آقا الان اگه تو رمان داستایفسکی یک بدبخت آسمان جل این کار را می کرد خود شما نمی‌گفتی احسنت؟ اسمش اضطراب موقعیت نبود؟» براهنی از زیر تا بالای بهمن را نگاه کرده و می گویند رویش را برگردانده. فحشی هم داده گويا.

تنها عکسی که از بهمن مظفری مانده همین است. سمت راست، کنار دختری با کاپشن قرمز: بهمن پشت به دوربین ایستاده. عکاس چند ثانیه زود عکس را برداشته وگرنه بهمن یک دقیقه و پانزده ثانیه بعد برگشته سمت دوربین. با مشتی در هوا چند فریاد بلند زده. چند دقیقه بعد از این عکس گرفته‌اند، تا
خورده زده‌اند، آدمش کرده‌اند. پرتش کرده‌اند بیرون. بعدها در باجه‌ی بلیط اتوبوس کار می‌کرده و قرار بوده برود پاریس. سودای آن شهر داشته می‌کشته او را. می‌دیدی‌اش که توی باجه، دیکسیونر به دست تکرار می‌کند: «پاقيس مون آمو» ...«آقا دو تا بلیط»... «ژو سویی بهمن »... «جناب سه تا بلیط می‌دی»... « ژوتم ژوتم»... «۲۴ اسفنـــ....
انقلاب بیا بالا...»

بهمن مظفری را کسی دیگر ندیده. داستان‌های یک صفحه‌ای که از او مانده بود یا توی زیرزمین آدم‌هایی که از ایران رفتند نصيب موش‌های تهران شد. یا همراه هزار کاغذ دیگر که مردم از ترس یا احتیاط واجب می‌سوزاندند به هوا یا چاه مستراح رفت.

این نوشته‌ را آیدا مرادی آهنی منتشر کرده است.

علیرضانژادصالحی

11 Nov, 08:40


تظاهرات.
اسفند ۵۷

علیرضانژادصالحی

10 Nov, 20:31


#موسیقی_تراپی کن بعد بخواب.
🎧💤

🆔 @AlirezaNejadSalehi

علیرضانژادصالحی

10 Nov, 12:59


فهمیدم آینه‌ها هم دروغ می‌گویند.
وقتی به خودِ هزار تکه شده‌ام در آینه نگاه کردم... و می‌خندید.

علیرضا نژادصالحی

علیرضانژادصالحی

09 Nov, 20:30


#موسیقی_تراپی کن بعد بخواب.
🎧💤

🆔 @AlirezaNejadSalehi

علیرضانژادصالحی

09 Nov, 19:16


‏پشیمانی معنایی ندارد. هر کاری که در زمانی انجام داده‌اید، در آن لحظه درست‌ترین کاری بوده که می‌توانسته‌اید انجام دهید!

لائوتسه

علیرضانژادصالحی

09 Nov, 17:52


هر کسی می‌تواند با رنج‌های دیگری همدردی کند اما خشنود شدن از موفقیت‌های دیگری سرشت بسیار پاکی می‌خواهد.

اسکار وایلد

علیرضانژادصالحی

09 Nov, 11:50


ﺭﻭﺑﺎه: ﻣﻦ ﺩﻳﮕﻪ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﻧﺪﺍﺭﻡ.
‏ﺷﺎﺯﺩه ﻛﻮﭼﻮﻟﻮ: ﻣﮕﻪ میشه؟
‏ﺭﻭﺑﺎه: ﺁﺭه ﻫﻤﻪ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻨﺎﻣﻮ ﺩﺍﺩﻡ ﺑﻪ یکی ﻭلی ﺍﻭﻥ ﮔﻤﺸﻮﻥ ﻛﺮﺩ.
‏ﺣﺎﻻ ﻫﻢ ﻫﺮﺟﺎ ﺩﻧﺒﺎﻟﺸﻮﻥ می‌گرﺩﻡ ﭘﻴﺪﺍﺷﻮﻥ نمی‌كنم.
💔

علیرضانژادصالحی

08 Nov, 20:30


#موسیقی_تراپی کن بعد بخواب.
🎧💤

🆔 @AlirezaNejadSalehi

علیرضانژادصالحی

08 Nov, 19:43


«جنگل پاییزی هزار نقش بود. از سبزی کاج‌ها گرفته تا زرد طلایی درخت‌هایی که نمی‌شناختم... جنگل اندوهگین است. انگار آدمی است که رهایش کرده باشند و در تنهایی باشکوه خود زیباست.»

‏در حال و هوای جوانی؛ شاهرخ مسکوب.

علیرضانژادصالحی

06 Nov, 20:31


#موسیقی_تراپی کن بعد بخواب.
🎧💤

🆔 @AlirezaNejadSalehi

علیرضانژادصالحی

06 Nov, 19:11


ما ایرانی‌ها مردمی هستیم که پرسش نمی‌کنیم، در عوض پاسخِ همه چیز را داریم. اهلِ دین و شیفته‌ی ایمانیم نه مَردِ فلسفه و تفکّر.

‏شاهرخ مسکوب.

علیرضانژادصالحی

06 Nov, 17:24


هيچ كَس
‏هيچ كَس را فراموش نمى‌كند؛
‏اما ديگر
‏آن طور كه طرف مقابل می‌خواهد،
‏هرگز به ياد آورده نمى‌شود.

‏تِزر اُوزلو؛ فارسیِ سیامک تقی‌زاده.

علیرضانژادصالحی

06 Nov, 15:22


«نمی‌دانم چرا تحمل جمعیت را ندارم. چرا تحمل زندگی فامیلی را ندارم. من آن‌قدر به تنهایی خود عادت کرده‌ام که در هر حالت دیگری خودم را بلافاصله تحت فشار و مظلوم حس می‌کنم.تا دور هستم دلم می‌خواهد نزدیک باشم و نزدیک که می‌شوم می‌بینم اصلاً استعدادش را ندارم.»

‏از میان نامه‌های فروغ فرخزاد به ابراهیم گلستان.

علیرضانژادصالحی

06 Nov, 10:29


مرد رو به در خروجی دوید
«من از این خانه می‌روم.»
قهرمان یونس روی صندلی جابه‌جا شد.
«کجا می‌روی؟ از خودت فرار می‌کنی؟ همه‌جا آسمان همین رنگ است.»
وهاب به ماه تمام، فراز کاج خیره شد.
«این جماعت غربتم را به نهایت می‌رسانند.»
یونس تبسمی کرد.
«پرتگاه انتها ندارد، مگر به فکرش نباشی. در گریختن رستگاری‌ای نیست. بمان و چیزی از خودت بساز که نشکند.»

خانه‌ی ادریسی‌ها
غزاله علیزاده.

علیرضانژادصالحی

06 Nov, 07:31


چیز...
ببخشید.
منظورم دونالد ترامپ بود.

علیرضانژادصالحی

06 Nov, 07:31


تبریک به طرفداران مک دونالد ❤️

علیرضانژادصالحی

05 Nov, 20:31


#موسیقی_تراپی کن بعد بخواب.
🎧💤

🆔 @AlirezaNejadSalehi

علیرضانژادصالحی

05 Nov, 15:33


رسالت هنر این است که مخلوقی بنام انسان را از دایره راحتی خود بیرون بکشد.

لوسین فروید

علیرضانژادصالحی

05 Nov, 15:32


پیامت رو توی کانال گذاشتم تا یه وقت فکر نکنی دلیلِ جواب ندادنم، ندیدن پیامت بوده.
دیدم و نخواستم جواب بدم. خیالت راحت.
❤️

علیرضانژادصالحی

05 Nov, 15:30


#پیام_ناشناس

مرتیکه فازت چیه این فیلمای ***شعر توی چنلت معرفی میکنی
حس میکنی خفنو باکلاسی!!؟
بنظرم بجاش برو ببین ننه بابات کجای تربیتت غلط رفتن اگه یه موقع خدای نکرده خودت بچه دار شدی اینجوری نرینی

@HarfBeManBot

علیرضانژادصالحی

05 Nov, 14:35


دانه‌ی انجیر معابد

ژانر: جنایی، درام، هیجان انگیز

محصول: ایران، آلمان، فرانسه

بازیگران:
سهیلا گلستانی
میثاق زارع
ستاره ملکی
مهسا رستمی
نیوشا اخشی

کارگردان: محمد رسول‌اف

داستان فیلم درباره یک قاضی تحقیق در دادگاه انقلاب تهران است که با گم‌شدن مرموزانه اسلحه‌اش در اوج اعتراض‌های سراسری درگیر پارانویا و سوظن حتی نسبت به همسر و دو دخترش می‌شود.

علیرضانژادصالحی

03 Nov, 20:30


#موسیقی_تراپی کن بعد بخواب.
🎧💤

🆔 @AlirezaNejadSalehi

علیرضانژادصالحی

03 Nov, 18:49


به گمانم ذهنیتی که آدم‌ها از خود برای هم به یادگار می‌گذارند، از همه چیز بیشتر اهمیت دارد. وگرنه همه آمده‌اند که یک روز بروند.

صمد بهرنگی

علیرضانژادصالحی

03 Nov, 07:26


‌مشاهده شد که در زمان جنگ، مردمی که از جبهه و خطرات نظامی دور و در امان هستند، درباره‌ی جنگ بسیار صحبت می‌کنند و به شادی سرمست‌گونه‌ای می‌رسند.

یوری نیکلایویچ تینیانوف
مرگ وزیر مختار

علیرضانژادصالحی

02 Nov, 20:30


#موسیقی_تراپی کن بعد بخواب.
🎧💤

🆔 @AlirezaNejadSalehi

علیرضانژادصالحی

02 Nov, 19:41


اینو دیدم، حیفم اومد شما هم نبینید.

علیرضانژادصالحی

02 Nov, 19:41


من فقط وقتی ببینم یک زوج مثلاً باهم زبان می‌خونن، یا اپلای و مهاجرت می‌کنن، یا مقاله‌ی مشترک می‌نویسن و از اینطور چیزها تا اعماقِ وجودم حسادت شعله می‌کشه، وگرنه چهارتا عکسِ ماچ و بغل و غذا که حسادت نداره، تجربه نشون داده معمولاً پشتِ اینطور عکس‌ها خبری نیست.

»alireza«

@OfficialPersianTwitter

علیرضانژادصالحی

02 Nov, 18:39


در واقع، هر کسی را تا کمی بهتر می‌شناسی برایت غیرقابل تحمّل می‌شود. برای همین است که زیباترین زن‌ها، زن‌های توی تابلوهای نقاشی‌اند، که به ظاهرشان محدودند. زیبایند، و این تمام چیزی است که باید در موردشان بدانیم. چون هر اطلاعات دیگری درباره‌ی زندگی، عادات و افکارشان توی ذوق‌مان می‌زند و سرخورده‌مان می‌کند.

قشنگ می‌توانم تصوّر کنم آن دختره با گوشواره‌های مروارید بوی گَند می‌داده. اروپای آن زمان حمام نداشته و سخت می‌شود زنِ اروپایی آن دوره را چیزی جز ناقلِ باکتریِ طاعون تصوّر کرد. تا جایی که می‌دانیم، آن زن کُلفَت بوده. قبل این‌که جلو نقاش بنشیند، که قصد جاودانه کردن زیبایی و به‌عبارتی دروغ‌ گفتن درباره‌اش را داشته، می‌بایست غذای آن روز را بپزد و کف اتاق‌های خانه را بشوید و خریدها را بکند. به‌طور حتم سه‌ باری عرق ریخته و بودن با او در یک اتاق وحشت‌آور بوده. ولی مردی نیست که او را روی دیوار موزه‌ای ببیند و هوس بوسیدنش را نکند.

آندری نیکولایدیس
کتاب پسر

نقاشی:
دختری با گوشواره مروارید.
از آثار برجسته یوهانس فرمیر، نقاش هلندی.

علیرضانژادصالحی

25 Oct, 16:14


کیک محبوب من

فیلم دیگه‌ای که بدون حجاب در ایران فیلمبرداری شده و جایزه منتقدان رو توی جشنواره برلین گرفته.

مریم مقدم و بهتاش صناعی‌ها ساختنش و نمره ۱۰۰ از راتن و ۸۱ از متاکریتیک گرفته.
فراموش نکنید که فیلم (یا هر هنر دیگه‌ای) سلیقه‌ایه و طبیعتاً همه دوستش ندارن!

این روزا همه‌ی پیج‌ها توی اینستاگرام دارن بریده‌هاش رو میذارن و شورشو در آوردن.
اگه میخواید زودتر برید ببینید تا سیر تا پیازشو نریختن تو اینستاگرام!

علیرضانژادصالحی

25 Oct, 14:28


https://t.me/AlirezaNejadSalehi/2365
بنظرم یه بار دیگه این پست رو ببین.

علیرضانژادصالحی

25 Oct, 14:27


هر زمان تو خونه‌ی ما تلویزیون روشن شد ایشون توش بود.
کنترات برداشتی مشتی؟

نماد تبلیغات چرت و پرت در صدا و سیما.
دیدیش فرار کن.

علیرضانژادصالحی

25 Oct, 10:33


ما هیچ...
ما نگاه...

علیرضانژادصالحی

25 Oct, 10:33


قطر ایرلاین اولین هواپیمای مسافربری بوئینگ ۷۷۷ دنیا را با استارلینک به اینترنت وصل کرد و برای تست دستیابی به اینترنت مدیر عامل قطر ایر در پرواز دوحه لندن با ایلان ماسک تماس تصویری گرفت!

🔹 تا دو ماه دیگر ۱۲ هواپیمای این ایرلاین به اینترنت مجهز می شوند و مسافران می‌توانند حین پرواز از اینترنت پر سرعت استفاده کنند!

•OPT•

@OfficialPersianTwitter

علیرضانژادصالحی

23 Oct, 13:47


یه پستی هست. نمیدونم بفرستم اینجا یا نه.
دوست دارم بفرستم چون پول توشه؛ برای شما!
من خودم دارم می‌گیرمش و نیازی نیست که شما هم بگیرین تا من بگیرم! ولی دلم میخواد بفرستم تا شما هم بگیرین.
پس چرا میگم نمیدونم بفرستم یا نه؟
چون هنوز خودم نگرفتمش. چرا نگرفتم؟
چون بعد از انجام کاراش، ۷۲ ساعت بعد تازه میتونی برای گرفتنش اقدام کنی.
پس چرا صبر نمیکنم بعد از ۷۲ ساعت به شما بگم؟
چون کلاً تا ۱۰ آبان فرصت داره!

اگه تا شب تعداد ری‌اکشن‌های ❤️ این پست به ۱۰۰ تا رسید، یعنی شما خواستید و همینجا می‌فرستمش و خودتون تصمیم می‌گیرید که برید دنبالش یا نه!
اگرم به ۱۰۰ تا نرسید، اون‌هایی که دوست دارن بدونن قضیه چیه به خودم پیام بدن تا بهشون بگم.
@alirezanejadsalehi75

علیرضانژادصالحی

21 Oct, 16:03


رشت خوشکل‌مون امروز
😍🌧

علیرضانژادصالحی

21 Oct, 14:17


بچه‌ها من یه چیزی فهمیدم.
سبیل توی پسرا مثل چتری توی دختراست.
به همه نمیاد. ولی به اون که میاد، میاداااااا.
اصلاً اوف 🚶🏻‍♂

علیرضانژادصالحی

21 Oct, 09:13


#در_دایرکت_چه_میگذرد ؟
💔

علیرضانژادصالحی

21 Oct, 08:42


این حس عجیب بعد از دیدن این اجرا طبیعیه؟
اون هم‌خوانی زن و مرد...
حس و حال شنونده‌های توی سالن...
اون خانم تماشاچی که دست به سینه با ارکستر هم‌خوانی می‌کنه...
نمیدونم!
حس غریبی داشتم بعد از دیدنش.
تلفیقی از بغض، غرور، دلخوری، دلتنگی، ناراحتی...
توضیحش سخته. اما حس غریبی بود ❤️‍🩹

علیرضانژادصالحی

21 Oct, 08:37


اجرای سرود ای ایران
کلیسای سنت کلوتیلد پاریس
ارکستر فیلارمونیک پاریس شرقی

علیرضانژادصالحی

20 Oct, 17:10


یه سایتی پیدا کردم خیلی جالبه.
باهاش میتونید منظره‌ی پنجره مردم تو‌ نقاط مختلف جهان رو آنلاین ببینید!
یه منظره ساحلی از ریو دو ژانیرو دیدم.
بعدش رفتم یکی از شهرای آلمان که اسمش یادم نیست و نمای آجری همسایه‌ی صاحب پنجره رو دیدم :)
خلاصه، شرایطش که نیست بریم از نزدیک خودمون ببینیم، سایتش رو ساختن شاید با دیدن این صحنه‌ها یه ذره حال دل‌مون خوب شه.

https://www.window-swap.com/

علیرضانژادصالحی

20 Oct, 10:32


آدم‌ها همیشه نمی‌مانند. یک‌جا در را باز می‌کنند و برای همیشه می‌روند.

آنا گاوالدا
گریز دلپذیر

علیرضانژادصالحی

19 Oct, 09:46


مهم نیست کسی را از خودت متنفر کنی
اما کسی را از خودش متنفر نکن

مارک منسن

علیرضانژادصالحی

18 Oct, 19:05


بچه‌هایی که بازی کردین، چقدر توکن گرفتین؟

علیرضانژادصالحی

17 Oct, 19:50


ضد مرگ (Death proof) استاد تارانتینو یه فیلمیه به معنای واقعی کلمه زباله
اگه ندیدین خیلی خیلی خوش‌بحال‌تون

علیرضانژادصالحی

17 Oct, 14:48


همه اخلاق بی‌ادبانه، از ظلم و کین و حسد و حرص و بی‌رحمی و کبر، چون در توست، نمی‌رنجی؛
چون آن را در دیگری می‌بینی، می‌رمی و می‌رنجی!

- مولانا

علیرضانژادصالحی

17 Oct, 07:53


برای تو و پارتنرت

علیرضانژادصالحی

17 Oct, 07:52


برای تو و پارتنرت

علیرضانژادصالحی

16 Oct, 15:25


آخرین اطلاعیه:

فاز میانی X-Empire تحت عنوان Chill Phase فردا ساعت ۲۱:۳۰ به پایان می رسد. بازی متوقف می شود و ما به مرحله‌ی مطالبه‌ی توکن ها می رویم.

علیرضانژادصالحی

16 Oct, 07:01


اون بخش مربوط به ایردراپ که گفته باید تراکنش تون داشته باشید، بله. اجباریه.
اما بخش ماموریت‌ها اختیاریه.
فاز استخراج‌ هم فردا تموم میشه.

علیرضانژادصالحی

16 Oct, 06:59


#پیام_ناشناس
علیرضا میشه لطفا اینو جواب بدی که توی ربات ایلان ماسک حتما باید پولی واریز کنیم یا نه؟

@HarfBeManBot

علیرضانژادصالحی

15 Oct, 18:00


میزان هوش و آگاهی ربات جدید تسلا!
واقعاً ترسناکه.

علیرضانژادصالحی

15 Oct, 13:26


تن جفت‌مون ملافه‌س
اون لباس عروسشه من کت شلوارم

شکمش داره گرد میشه کم کم
چند ماه دیگه منم دختر دارم

علیرضانژادصالحی

15 Oct, 11:30


اتاق بغلی یه دختره‌ست خوشگل
موهای بلند و دم اسب پشتش

شام و ناهارا رو با همیم
کرما رو سرخ میکنه، خوب میذاره مغز پخت شه!

علیرضانژادصالحی

15 Oct, 11:30


تو نگاه اول فکر می‌کنی گوینده رو موادی چیزیه. یا شایدم بگی این چه چرت و پرتیه دیگه.

اما...
❤️‍🩹

علیرضانژادصالحی

15 Oct, 06:05


حس می‌کنم بابت خندیدن به این ویدئو در آتش دوزخ خواهم سوخت 😑😂

علیرضانژادصالحی

14 Oct, 07:43


۱.
تیم فوتبال زنان خاتون بم با پیروزی مقابل نماینده تایلند به جمع ۸ تیم برتر آسیا رسید. تصویر بالا، شادی پس از گل زهرا قنبری‌ست که با زدن گل پیروزی بخش تیمش در دقیقه ۹۸ غرق در خوشحالی‌ست.

۲‌.
تیم خاتون بم امروز در بیانیه‌ای بابت تصویر منتشر شده از مردم عذرخواهی کرد! در متن بیانیه این صحنه حاصل یک اتفاق طبیعی فوتبالی بوده و در آن لحظه خارج از اختیار و اراده گلزن خاتون بوده است.

۳.
کسی برای سانچی و متروپل و پلاسکو و هواپیمای اوکراینی و معدن طبس و چای دبش و فولاد مبارکه و زمین‌های ازگل و... هم از مردم عذرخواهی کرد؟

علیرضانژادصالحی

13 Oct, 18:54


آقایون و خانوم‌ها
این ایردراپ رو تو کانالا نمی‌بینید.
حالا من از کجا آوردم؟
از یه بلد کار.
ناموساً بلد کاره‌. اونایی که تو کار ارز دیجیتالن میشناسنش؛ امیرم بیت.

رباتش خیلی باحاله‌. بهتون عکس نشون میده، شما باید بگید واقعیه یا با هوش‌ مصنوعی ساخته شده.
جواب درست امتیاز داره. جواب غلط هم وقتی به ده‌تا برسه اون دست تموم میشه و بعد از ۶.۷ ساعت دوباره اجازه بازی دارید.
اینم لینکش:
https://t.me/VanaDataHeroBot/VanaDataHero?startapp=309769021

وجداناً هرکدوم قلقش رو پیدا کردین و متوجه شدین چطور باید فرق‌شون رو بفهمیم، زیر همین پست بگید.

علیرضانژادصالحی

12 Oct, 15:33


بزنید آی‌فیلم. یکی از بهترین سریال‌های تاریخ داره پخش میشه.

علیرضانژادصالحی

11 Oct, 18:57


بلوم توی یه حرکت خفن اومده توی بخش گیمش، داگز اضافه کرده.
توی هر دور بازی میتونید حدوداً ۱۰۰ تا ۱۲۰ داگز بدست بیارید.
قیمت فعلی داگز ۴۴ تومنه.
یعنی هر دست حدوداً ۴.۵ هزار تومن گیرتون میاد.
بازیشم راحته. مثل اون بازی اندرویده که میوه‌ها میومدن باید قاچ می‌کردیم😂
فقط اینجا جای میوه توکن بازی رو باید بزنید.

برای ورود کلیک کن.