Alirabiei.ir خیر جمعی _ علی ربیعی @alirabiei_ir Channel on Telegram

Alirabiei.ir خیر جمعی _ علی ربیعی

@alirabiei_ir


خیرجمعی
کانال اختصاصی علی ربیعی

Alirabiei.ir خیر جمعی _ علی ربیعی (Persian)

خیرجمعیnnکانال اختصاصی علی ربیعیnnآیا شما به دنبال یک منبع معتبر برای دسترسی به اطلاعات و بحث‌های مهم درباره علی ربیعی هستید؟ اگر پاسخ شما بله است، کانال "Alirabiei.ir خیر جمعی _ علی ربیعی" کاملاً مناسب شماست. این کانال با هدف ارائه اخبار، تحلیل‌ها و نقدهای کامل در مورد فعالیت‌ها و عملکرد علی ربیعی تأسیس شده است

آیت الله علی ربیعی یکی از شخصیت‌های برجسته و تأثیرگذار در صحنه‌های سیاسی و اجتماعی ایران است. او با داشتن تجربه و دانش وسیع در حوزه سیاست، اقتصاد و فلسفه، همواره بومی خوارزم، موازنه و توسل برای حل مسائل مختلف کشور بوده و همچنین تاجر، کارشناس بورس و نویسنده مطرحی است

کانال خیر جمعی با انتشار مطالب متنوع و ارائه آخرین اخبار و تحلیل‌ها، به همراه نظرات و تعقیبات بسیاری از شخصیت‌های معتبر و مطرح در صحنه سیاسی به علاقمندان این حوزه خدمت می‌کند. اگر شما هم جزء افرادی هستید که علاقه‌مندند به زندگی و فعالیت‌های علی ربیعی بیشتر بپردازند و این شخصیت برایتان جالب است، حتماً این کانال را دنبال کنید

با عضویت در کانال "Alirabiei.ir خیر جمعی _ علی ربیعی" شما می‌توانید از آخرین مطالب منتشر شده و نظرات متخصصان درباره علی ربیعی آگاه شوید. همچنین می‌توانید در بحث‌ها و نظرسنجی‌های مطرح شده در کانال شرکت کرده و نظرات خود را با دیگر اعضای این جامعه به اشتراک بگذارید. از این به بعد، همیشه از اطلاعات و تحلیل‌های کامل و قابل اعتماد درباره علی ربیعی بهره‌مند خواهید شد

اگر علاقه‌مند به موضوعات مربوط به علی ربیعی هستید، حتماً این فرصت را از دست ندهید و به کانال "Alirabiei.ir خیر جمعی _ علی ربیعی" بپیوندید. منبع معتبری برای اطلاعات و بحث‌های مفید درباره این شخصیت برجسته منتظر شماست!

Alirabiei.ir خیر جمعی _ علی ربیعی

10 Jan, 16:40



🟠 جمعه نامه

هرکدام از آدمهایی که روزانه از کنارشان گذر می‌کنیم، بدون آنکه نامشان را بدانیم، داستانی در سینه نهفته دارند. داستانی از غم و شادی، امیدهای از دست رفته، آرزوهای رسیده و نرسیده....
در گذران زندگی روزمره، همه ما داستانی داریم که دیگران نمی دانند...‌
این ویدیو هم داستان پوران، یک بانوی ایرانی است....

@alirabiei_ir

Alirabiei.ir خیر جمعی _ علی ربیعی

07 Jan, 11:08


🔻 کانون توسعه محلی، زدودن نگاه امنیتی، ترمیم شکاف‌ها

علی ربیعی

یکی از مشکلات سیاست‌گذاری‌های صدسال اخیر ایران، توسعه ناموزون است تا آنجا که بسیاری از تحلیل‌گران جنبش‌های اجتماعی، یکی از دلایل سقوط شاه را از همین منظر مورد مطالعه قرار داده‌اند. توسعه ناموزون زمانی رخ می‌دهد که وقتی دولت‌ها اقدام به برنامه‌ریزی برای رشد می‌کنند، در کشورهایی شبیه به کشور ما (جهان سومی‌هایی که بعداً موسوم به کشورهای در حال توسعه شدند) صنعتی کردن و دستیابی به رشد از این طریق، به سرعت مد‌نظر قرار می‌گیرد. کشورهای دارای منابع انرژی نیز رشد خود را بر پایه فروش انرژی استوار می‌سازند.

در این میان، دولت‌های تمامیت‌خواه حاضر به توسعه سیاسی نمی‌شوند و در عین حال جامعه‌ که به مرحله نوینی ورود کرده، مشارکت خواهی را در درون خود پرورش داده و مطالبه می‌کند و این چنین است که پایه‌های نارضایتی شکل گرفته و زمینه‌های شورش پدید می‌آید.
این اولین اثر توسعه ناموزون است.

در ادامه، با مهاجرت‌های داخلی، شهرهای ناموزون پدید آمده، نهادهای اجتماعی و فرهنگی دچار دگرگونی شده و سبب پدید آمدن تعارضات جدید می‌شود. به علاوه، رشد دستوری و توسعه یکجانبه در ذات خود درصدد حذف و هضم  هویت‌های محلی نیز برمی‌آید. این امر هم نوعی اختلال اجتماعی و سیاسی دیگر را در پی دارد. 

علاوه بر  این آثار ویرانگر؛ ناتوانی در سیاست‌گذاری، عدم توزیع درست منابع و همچنین قدرت گرفتن نخبگان مرکزی پدیده نابرابری و بی‌عدالتی منطقه‌ای را به شدت دامن می‌زند.

هرچه فاصله مناطق از مرکز بیشتر می‌شود خصوصا شهرهای مرزی که در همسایگی کشورهای عقب مانده قرار دارند، عقب ماندگی مزمن شدیدتر شده و جبران عقب ماندگی به منابع و زمان بیشتر نیازمند می‌شود.

یکی از استان‌هایی که به طور شدید دچار این معضل بوده و همچنین  در اثر  همپوشانی‌های مذهبی، قومی و مرزی دچار  پیچیدگی‌ نیز  می‌شود استان سیستان  و بلوچستان است. این امر سبب شده که نگاه مرکز به این خطه، با امنیت‌زدگی همراه شود.

این استان از نظر شاخص‌های بهداشت و  آموزش دچار وضعیت نامناسب است. خصوصیات جغرافیایی منطقه نیز امکان سرمایه‌گذاری‌های زیرساختی را دشوار کرده و حتی دسترسی به حیاتی‌ترین ملزومات زندگی از جمله آب آشامیدنی را با مشکل روبرو می‌کند. به علت ضعف‌های آموزشی و ارتباطاتی، مردم این مناطق در استفاده از فرصت‌ها دچار عقب‌ماندگی شده و پدیده نابرابری در استفاده از فرصت‌ها، سبب عمیق‌تر شدن این پدیده می‌شود.

بنابراین برای تحقق عدالت و انصاف؛ سیاست‌گذاری، برنامه‌ریزی هوشمندانه حتی تبعیض مثبت، ضرورتی اجتناب‌ناپذیر است. درگام اول، باید امنیت‌زدایی از نگاه به این منطقه صورت گیرد. 

با همین دیدگاه است که رئیس‌جمهور پزشکیان برای نخستین بار در تاریخ یکی از آرزوهای دیرینه مردم سیستان و بلوچستان را محقق و برای این استان یک استاندار بلوچ و اهل سنت انتخاب کرد، این در حالی است که پیش از این، حتی معاون سیاسی استاندار هم از این استان نداشتیم.
با انتخاب استاندار بلوچ برای سیستان و بلوچستان نگاه‌های امنیتی برداشته شده؛ و این نتیجه  اقدام مهمی است که پزشکیان انجام داده است.

من بر همین اساس و با همین تحلیل، چندسالی است فعالیت خود را در این استان  به صورت متمرکز و مستمر ادامه می‌دهم. معتقدم بعد از امنیت‌زدایی و تفکیک تروریسم از جامعه محلی، تلاش در جهت تقویت وفاق ملی ضمن توجه ویژه مرکز نسبت به پیرامون می‌تواند گام موثر بعدی باشد.

مطالعات میدانی من نشانگر آن است که آموزش و ارتقای ظرفیت‌های محلی، تسهیل‌گری و  گسترش کانونهای توسعه در جوامع محلی مسیری است که می‌تواند سرعت بیشتری در ترمیم شکاف‌ها ایجاد کند. به کارگیری نخبگان بومی در  مسئولیت‌های استانی و ملی، علاوه بر ایجاد خودباوری‌ها، در فهم صحیح مسائل منطقه کمک نموده و سیاست‌گذاری اثربخش را تسهیل می‌نماید.  بر همین اساس، در سفر اخیرم به منطقه مکران، پیشنهاد تشکیل کانون توسعه محلی با کمیته‌های مختلف را دادم که خوشبختانه مورد استقبال قرار گرفت.

بی تردید استفاده از ظرفیت‌های نیروی انسانی، بهره‌بردن از توانمندی‌های قشرهای مختلف و طیف‌های فکری، ترمیم شکاف‌ها از اولویت های مهم دولت در این منطقه است.

بر همین اساس، یکی از مهم‌ترین برنامه‌هایی که رییس‌جمهور پزشکیان دنبال می‌کند ترمیم شکاف‌هایی است که در گذشته رخ داده است.

شکستن حصرهای ذهنی، گسترش حوزه عمومی و عدم مداخله در حوزه خصوصی از کارهای مهم رئیس جمهور بوده که با اندیشه کاستن از مشکلات و محدودیت‌ها دنبال شده است.
@alirabiei_ir

Alirabiei.ir خیر جمعی _ علی ربیعی

03 Jan, 17:09


🔻به بهانه تولد شهریار؛
روزهایی که دزدیده شدند


علی ربیعی

یازدهم دی ماه سالروز تولد «شهریار» بود.

هر کسی با فرهنگ و شعر مانوس است و با آن حال خوب دارد، با شهریار هم الفتی دارد. من، شهریار را بیشتر با حیدربابا درونی کرده‌ام. هربار که قسمتی از حیدربابا را می‌خوانم بغضی سنگین گلویم را می‌فشارد. حیدربابا، روایت زندگی و سالهای عمری است که به تعبیر شهریار، انگار دزدیده می‌شوند.

وقتی حیدربابا می‌خوانم، بی‌اختیار در یک همزادپنداری با ابیاتش، سفری ذهنی به وادی کودکی دارم. محله و همسایه‌ها در ذهنم مرور می‌شود. خانه‌های بی‌یخچالی که یخ‌ مورد نیازشان از فروشندگان دوره‌گرد که با الاغ در کوچه‌ها می‌گشتند فراهم می‌شد؛ چوبک‌ و نمک‌فروش‌هایی که کالایشان را با نان خشک معاوضه می‌کردند؛ بزاز یهودی که همیشه متر فلزیش را در دست داشت و کارگرش که «جهود گولی به معنای غلام جهود» خوانده می‌شد در پشت سر، پارچه ها را بر دوش می‌کشید، در ذهنم رژه می‌روند. انگار هنوز صدای فروشندگان صفحه‌های گرامافون‌ و تصنیف‌فروشانی که هرکدام با آوازی خاص، ترانه‌ای را می‌خواندند و آوای دست فروشان که «پنج عدد سوزن چرخ خیاطی یک قرون...» را به گوش می‌شنوم. صدای روضه‌خوان‌های محلی که با مراجعه به در خانه‌ها سفارش روضه خوانی می‌گرفتند، برایم تداعی می‌شود. هزاران خاطره در ذهنم رژه می‌رود از گاری‌های میوه‌فروشی که در دهه‌ پنجاه به موتور وسپاهای سه چرخ تبدیل شدند تا چهارشنبه‌سوری‌های پر از شادی که با دوستانم به بیابان‌های اطراف قلعه مرغی می‌رفتیم تا بوته برای فروش و سوزاندن جمع‌آوری کنیم، چه ولوله‌ای بود. بوی عید می‌آمد. گاهی لباسهای بزرگترها برای بچه‌های کوچکتر اندازه می‌شد. یادم هست یک سال عید،پدرم کفشی برایم خرید که دو سایز بزرگتر بود و چند سال آن را با گذاشتن پنبه در جلوی کفش، اندازه می‌کردم و می‌پوشیدم. یواشکی شیرینی خوردن‌ها زمان بدرقه مهمان‌ها از سوی مادر، چه لذتی داشت. تابستان‌هایی که از میدان تره‌بار طاهری در گمرک بلال می‌خریدم تا درآمدی برای سینما رفتن به دست آورم،....

چه با حسرت به آن روزها می اندیشم. چقدر دوست داشتیم جای آرتیست آن فیلمها باشیم. محله ما که پر از مهاجرین نسل اولی بودند که برای کار به شهر آمده بودند همچنان تعلق خاطر به روستا شدند. در هر محله، چند هیئت و حسینیه و مسجد مربوط به روستای مهاجرفرست بود. تابستان‌های پرماجرایی که در روستا، زندگی به سبکی دیگر را تجربه می‌کردیم. الاغ سواری، نشستن پشت خرمن کوبی که به گاو بسته می‌شد و آب‌تنی در رودخانه‌های پرآب در روستایی که گویی همه عمه و خاله و دایی و عموی همدیگر هستند و مهرشان را با بوسیدن گونه‌های کودکانه‌مان بر صورتمان مهر می‌زدند.
یادش به خیر، پانزده ساله شده بود، «صغری خاله» دختر خاله مادرم خواست مرا ببوسد و گفتم شما نامحرمید! چه غوغایی به پا کرد. هنوز هم از واکنش خودم شرمسارم....

حیدربابا را می‌خوانم. دخترانی که شادمانه در مسیر مدرسه دسته‌جمعی حرکت می‌کنند و پسرانی که با موهای شانه‌زده سعی در خودنمایی برای آنها دارند و چه بزن بزن‌هایی در می‌گرفت.
حیدربابا مرثیه‌ای است برای سالهای از دست رفته و گذر عمری که سال‌‌ها را از ما دزدید.

حیدربابا فقط یک شعر نیست، بلکه روایت‌گر یک زندگی است. روایتی که همه ما می‌توانیم شباهت‌هایی از زندگی خودمان با آن بیابیم. بازتابی از کودکی‌ها و خاطرات آن تا جوانی و میانسالی و پیری و آرزوهای بی‌شماری شاید به اندازه عمق اقیانوسها که با آنها عمر گذرانده و زیست کردیم را در حیدربابا می‌توان دید. حیدربابا به نوعی روایت زندگی همه ماست. در کنار روستای خشگناب، کوه حیدربابا سر برافراشته است که شهریار در شعرش با آن کوه سخن گفته ، اما حیدربابای شهریار نه به وسعت یک روستا بلکه یک جهان خاطره برای هر فرد است که می‌تواند در همه ‌جا و در مورد هر انسانی تداعی کننده باشد. حیدربابا نه فقط یک کوه بلکه مخاطب خاموشی است که همه ما کمابیش در برهه‌هایی از زندگی تجربه صحبت با آن را داریم. خیلی وقتها در خود فرو رفته و با خودتبعیدی به درون‌مان با حیدر بابا‌های درونی خود سخن می‌گوییم و این چنین است که من هربار با حیدربابا، دوباره بغض می‌کنم.

@alirabiei_ir

Alirabiei.ir خیر جمعی _ علی ربیعی

02 Jan, 10:29


🔻باید تاااا بشیم تا بشه!

دوشنبه دهم دی ماه در پنجاه و پنجمین سالگرد اکران فیلم «قیصر» و بزرگداشت «کیمیایی» در خانه سینما حضور یافتم.
ساعت‌ها نشستم و سخنرانی‌های متعدد، از ابعاد مختلف در مورد کیمیایی را شنیدم. همچنین به سخنان خود کیمیایی نیز گوش فرا دادم.
از من هم خواسته شد صحبت کنم. در حدود ده دقیقه در خصوص چهار نسبت سینما با جامعه و اثر گذاری آن، سینمای متاثر از جامعه، سینما به  عنوان سخنگوی جامعه و سینمای میانجی سخن گفتم.
به نظرم کیمیایی هر چهار نسبت را با خود به همراه دارد..

در بخش دیگری از این سخنرانی، سیر تحول موج‌های سینمای ایران و نسبت آنها با مسایل اجتماعی را مورد بحث قرار دادم.

همچنین با اشاره به برخی  دیالوگ‌های برجسته و ماندگار از آثار «کیمیایی» که همچنان در زندگی روزمره ما جاری است به اثرگذاری قابل تامل فیلم‌های او بر جامعه پرداختم.
«تااا شویم» یکی از دیالوگ‌های کیمیایی است که فکر می‌کنم این روزها، آموزه‌ای است برای همه آنها که دستی بر قدرت دارند. مراد از «تااا» در اینجا، «خم» است. تااا نشویم، نمی‌شود.

در ویدیوی این پست، این سخنرانی را با شما به اشتراک می‌گذارم.

@alirabiei_ir

Alirabiei.ir خیر جمعی _ علی ربیعی

28 Dec, 05:09


صبح شنبه بخیر آقای رئیس‌جمهور

فرسودگی اجتماعی را دریابید / به محصولان ناامیدی جمعی مردم توجه نکنید / دشمنان ایدئولوژیک وفاق را بشناسید


✍️علی ربیعی

«قسمت دوم»

به یاد دارم در پایان دولت دوازدهم، بحث بر این بود که برای تولید بیشتر در سال‌های نه چندان دور، نیازمند حدود سیصد میلیارد دلار سرمایه‌گذاری فقط در حوزه انرژی به خصوص نفت و گاز هستیم.

شما به خوبی به این امر واقف هستید که کنترل یک درصد تورم با این ساختارهای اقتصادی چقدر دشوار است. شما به درستی می‌دانید که برای ایجاد یک درصد رشد به چه میزان سرمایه‌گذاری نیاز است. اما من می‌خواهم از پدیده دیگری برای شما رونمایی کنم که شاید کمتر به آن پرداخته شده باشد و آن فرسودگی اجتماعی است. مردم ایران بسیار خسته‌اند. نسل‌های جدید نوعی عصیان را تجربه می‌کنند. ترمیم این فرسودگی اجتماعی نیازمند بازسازی اجتماعی است. در اینجا نیاز به سرمایه‌گذاری خارجی نیست هرچند معتقدم بخشی از ناامیدی ناشی از زیست درازمدت در شرایط تحریم است که آثاری مستقیم بر مسائل اجتماعی و سیاسی داخلی داشته است اما بازسازی اجتماعی و ایجاد امید برای آینده مسیری دشوار است که برای طی این مسیر با موانع بسیاری روبرو خواهید شد.

آن‌هایی که امروز بر سر قانون عفاف و حجاب و مسائلی مثل فیلترینگ و FATF کماکان بر عقاید نادرست خود پافشاری می‌کنند مفهوم فرسودگی اجتماعی را نمی‌دانند و حتی اگر هم ناگزیر از فهم آن شوند باز هم احاله به دشمنی فرضی می‌کنند و همه را به جز خود و سیاست‌های خود مقصر می‌دانند.

دیدم در نقدهای خود از عدم رشد هشت درصد با شما سخن می‌گویند. حتی یک دانشجوی غیررانتی که با هوش و استعداد خود در رشته اقتصاد یا رشته‌های مرتبط در دانشگاه پذیرفته شده و چند واحد اقتصاد خرد و کلان و سیاست‌گذاری مالی را گذرانده باشد به خوبی می‌داند که یک درصد رشد به چه میزان سرمایه‌گذاری، هماهنگی‌های ساختاری، افزایش بهره‌وری، دستیابی به تکنولوژی‌های نوین و دانش روز (که در اختیار ما نیست) نیازمند است. 
این‌ها حتی مفهوم رشد را هم نمی‌فهمند!

هرچند با اساس توسعه نیز مخالفند که جای بحث آن در این نامه نیست. به نظر من، این افراد چنان با توسعه مخالفند که هم الزامات توسعه را دشمن فلسفه وجودی خود می‌دانند و هم نتایج توسعه را که باعث امید اجتماعی است، دشمن فرض می‌کنند.

جناب آقای پزشکیان
این افراد مردم را روزبه‌روز بیشتر ناامید کرده‌اند و شرایطی را ایجاد کرده‌اند که در آن، برای هرکسی که بخواهد در ایران تأثیرگذاری منفی داشته باشد زمینه فراهم شده است. 
من قصد نیت‌خوانی ندارم، اما با اندیشیدن بسیار به این موضوع که این‌ها چگونه مسائلی به این وضوح از قبیل ضرورت‌های الزام رشد، یا روحیه و دیدگاه مردم و همچنین وضع اجتماعی را نمی‌بینند و نمی‌فهمند؛ به یک نتیجه رسیدم: یک دسته از این‌ها واقعا افراد صادقی هستند که در صداقت آن‌ها تردیدی نیست و سطح اندیشه‌شان در این اندازه است. 

دسته دیگر تلاش برای حضور ریاکارانه و ماندن در ساخت قدرت دارند. تجربه‌ای که از زیست دوگانه‌ای که در چند دهه اخیر آرام آرام در ایران شکل گرفته این افراد را هم درگیر خود کرده است. برای این افراد فرقی نمی‌کند؛ وقتی مردم ناامید شدند در دولت حضور می‌یابند، وقتی مردم قدری امیدوار می‌شوند و این افراد سهم چندانی در دولت نمی‌یابند آنچنان نهادهای متعددی آن‌ها را در دل خود جای می‌دهند که همواره بر سر کار می‌مانند و مردم را هم سر کار می‌گذارند!

اما در بین این افراد دسته سومی هم وجود دارد؛ که به نظر من نوعی تفکر با فلسفه وجودی‌شان گره خورده است که این نوع تفکر را به یک ایدئولوژی تبدیل کرده‌اند و چنانچه مجال سخن از این‌گونه تفکر یا توجیه این نوع تفکر را نداشته باشند فلسفه وجودی‌شان تهدید شده و از بین می‌رود.

این افراد با گروه دوم متفاوت هستند. منظورم این است که اساسا اگر کشور و مسائل اقتصادی آن به سامانی برسد، اگر رابطه با خارج و FATF حل شود، اگر مردم امیدوار و بانشاط باشند، این گروه دیگر توجیهی برای حضور در مناصب قدرت ندارند. به تعبیر من، محملی که این افراد به نام انقلابی‌گری ساخته‌اند اساسا توجیهی برای فلسفه وجودی خودشان بیش نیست؛ با باورهای عمیق دینی و حتی دیدگاه‌های اصیل انقلابی و رضایت مردم هم سازگاری ندارد.

می‌خواهم بگویم بی‌تردید حضور، مقاومت و فعالیت‌های شما بیشترین خدمت به اسلام، دین خدا، اخلاق، انسانیت و ایران است. ایران نیازمند گذار از شرایطی رو به افول است. 
خسته نشوید آقای رئیس‌جمهور! بحران‌های بیشتری پیش‌روی شما خواهد بود.
@alirabiei_ir

Alirabiei.ir خیر جمعی _ علی ربیعی

28 Dec, 05:09


صبح شنبه بخیر آقای رئیس‌جمهور

فرسودگی اجتماعی را دریابید / به محصولان ناامیدی جمعی مردم توجه نکنید / دشمنان ایدئولوژیک وفاق را بشناسید


✍️علی ربیعی

«قسمت اول»

سلام
صبح شنبه بخیر آقای رئیس‌جمهور

هفته خوبی در پیش‌رو داشته باشید. در این صبح شنبه برایتان آرزو می‌کنم که در طول هفته، هر گامی که برمی‌دارید، موفقیت‌آمیز باشد حتی اگر یک گام کوچک رو به جلو هم باشد برای ملت ایران مغتنم است.

با توجه به تجربه زیسته بیش از چهل سال و همچنین مطالعات پیرامون سایر جوامع، اعتقاد من و بسیاری از افراد بر آن است که ایران امروز، هیچ مسیری به جز اصلاح آرام و حرکت‌های گام به گام برای بهبود اوضاع ندارد. آنان که به دنبال تغییرات ساختاری و همه‌جانبه هستند، یا تحت تاثیر بدخواهان ایران و در بازی‌های آن‌ها گرفتارند و یا از نظر تفکرات مبنایی دچار تحلیل‌های شناختی نادرست نسبت به جامعه ایران و مصالح ملی و فضای بین‌المللی و شرایط ژئوپلتیکی هستند. من معتقدم این ساختار سیاسی - اجتماعی که دستاورد یک جنبش عظیم در دهه ۵۰ است به رغم همه نارسایی‌ها و رفتارهای ناروایی که به نام انقلاب رقم خورد، کماکان ظرفیت آن را دارد که در درون خود نوعی بازگشت به ارزش‌های آرمانی جامعه با نیازها و خواسته‌های جدید داشته و با آرمان‌های پیش‌رو و نسل‌های جدید همزیستی ایجاد کند.

بر این اساس معتقدم، هیچ مسیر و راه دیگری که خوشبختی ایران و فرزندان‌مان را تامین کند وجود ندارد به جز ایده‌ای که در قالب باهم‌بودگی و اصلاحات تدریجی و همراهی با رهبری انقلاب شکل گرفته است.

این روزها، شاهدیم افرادی که تاکنون ثمره نظرات، دیدگاه‌ها وسیاست‌هایشان کشور را به وضعیتی رسانده که همه مطلعین اوضاع و دلسوزان ایران را نگران کرده است، فشارهای زیادی در قالب‌های مختلف از جمله نامه‌نگاری بر شما وارد می‌کنند. در این مورد می‌خواهم دیدگاه خود را با شما در میان بگذارم:
من این افراد را می‌شناسم. این جریان وقتی مردم از هرگونه اصلاح و روزنه نویدبخشی ناامید می‌شوند و در پی ناامیدی، سر در گریبان فرو می‌برند و به تعبیری دچار نوعی مهاجرت به درون می‌شوند و به خودتبعیدی در درون می‌روند، امکان می‌یابند تا با حداقل آرا، کرسی‌هایی را در مراکز تصمیم‌گیری به دست بیاورند. موفقیت آن‌ها در رقابت‌ها، فقط از مسیر عقب کشیدن مردم از کنش سیاسی و اجتماعی و از ناامیدی مردم به دست می‌آید.

این‌ها محصول آرای وجدان جمعی جامعه ایران نیستند بلکه صرفا محصول ناامیدی جمعی مردم ایران هستند.

یک خصوصیت بارز این افراد آن است که در زمان قدرت اجرایی داشتن و بر سر کار بودن، چون توان اداره نه تنها کشور بلکه حتی یک مجموعه کوچک را ندارند به شدت دچار بحران دستاورد می‌شوند. بر اساس مطالعات، افراد و جریان‌هایی که دچار بحران دستاورد می‌شوند، به سرعت سراغ ساختن دشمن فرضی می‌روند. به یاد داریم در همین چند سال گذشته، چگونه با واژه‌سازی «مسببین وضع موجود» دشمن‌سازی کردند. بخشی از بی‌تجربگی و ناکارآمدی خود را به دشمنان مفروض «مسبب وضع موجود» نسبت داده و بخشی را هم محصول توطئه دشمنان خواندند. در بحران دستاورد، وجود یک دشمن، برای توجیه ناکامی‌ها و ناکارآمدی‌ها ضروری است.

اقدام دیگری که این افراد در مواجهه با بحران دستاورد انجام می‌دهند، ساختن آمارهای غیرواقعی یا به عبارت شفاف‌تر، دروغ‌پردازی‌های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی است و با این ترفند، آن‌چنان شرایط را مطلوب نشان می‌دهند که خود نیز در دام باور آن می‌افتند. 
البته، نکته سومی هم در بحران دستاورد وجود دارد:

سیستم‌هایی که یکدست‌سازی همدستانه را دنبال می‌کنند در زمان مواجهه با بحران دستاورد به مرور دستخوش انشعاب‌های داخلی می‌شوند که در سه سال گذشته و همچنین در دوره‌های مشابه گذشته نیز شاهد انشعابات متعدد این افراد بوده‌ایم.

این گروه و جریان با ایجاد اندکی امید در مردم و مشارکت آن‌ها در انتخابات، به پس رانده می‌شوند و این نقطه، آغاز حرکت‌های تخریبی از سوی آنان است.

نیک می‌دانستم که فضای ایجاد شده پس از انتخابات ریاست‌جمهوری چهاردهم، پایدار نیست و این افراد نه‌تنها به وفاق اعتقادی ندارند بلکه وفاق را دشمن ایدئولوژیک خود می‌پندارند. این‌ها با وفاق دشمنی دیرینه دارند. این افراد باید به صورت مداوم خالص‌سازی کرده و ایرانیان را به گروه‌ها تقسیم نمایند. حتی خود را نیز خالص‌سازی کرده و انشعاب به وجود می‌آورند.

جناب آقای پزشکیان
در این مدت که بر مسند ریاست‌جمهوری نشسته‌اید، به بسیاری از نارسایی‌های اقتصادی و لزوم سرمایه‌گذاری بیشتر پی برده‌اید. به فرسودگی‌ها و منفی شدن نرخ سرمایه‌گذاری در ایران به خوبی واقف شده‌اید. فرسودگی فراگیر در کارخانه‌ها و مراکز تولیدی تا تکنولوژی‌ها و مراکز اقتصادی که به آن متکی است به خصوص حوزه انرژی قابل مشاهده است.

@alirabiei_ir

Alirabiei.ir خیر جمعی _ علی ربیعی

27 Dec, 09:32


با کاهش تنها دو درجه، می‌توان چند درجه از بحران ناترازی انرژی و بحران‌های سیاسی احتمالی کاسته و چندین درجه بر سرمایه اجتماعی و باهم بودگی برای حل مسائل ایران بیفزاییم.

در کنار هم برای ایران 🇮🇷

@alirabiei_ir

Alirabiei.ir خیر جمعی _ علی ربیعی

26 Dec, 04:38


در شب کریسمس، با هموطنان سالمند مسیحی، میلاد حضرت مسیح را به جشن نشستیم.. در بازدید از مرکز خیریه گئورگ مقدس، پای درددل تک تک آنها نیز نشستم و حرفهایشان را شنیدم.

از خدای مهربان، برای همه انسانها به خصوص تمام ایرانیان و هموطنان مسیحی‌مان طلب مهر و خیر و آسایش دارم.

@alirabiei_ir

Alirabiei.ir خیر جمعی _ علی ربیعی

24 Dec, 07:35


ای کسانی که نمی‌دانم با چه استدلال و نیتی تاکنون جلوی رفع فیلترینگ را گرفته‌اید، بدون اینکه هیچ پاسخی برای فایده این امر داشته باشید! آیا فیلمی بود که دیده نشد، آیا پیامی هست که خوانده نشده باشد؟!!! چه دستاوردی تاکنون به جز عصبانیت و هزینه اضافه بر زندگی مردم و گسترش بدبینی به دست آورده‌اید؟!
برای این تصمیم هم مانند برخی تصمیماتی که فقط هزینه‌زا بودند و نهایتا هم با گذر زمان حل شدند،به ناچار به رفع قطره‌چکانی فیلترینگ تن می‌دهید. زحمت نکشید کل این مشکل با تکنولوژی‌های جدید در حال حل شدن است. خیالتان راحت، فیلترشکن فروش‌ها هم به سراغ کاسبی دیگری خواهند رفت.
  به مقاومت کماکان ادامه دهید...

@alirabiei_ir

Alirabiei.ir خیر جمعی _ علی ربیعی

22 Dec, 17:02


🔻 فهم زن ایرانی در قرن پانزدهم

علی ربیعی و لیلا فلاحتی

🔹 توجه به نقش زنان از منظر حقوقی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی در یکصدسال گذشته در جهان همواره مورد توجه بوده و با تاخیر زمانی این مباحث در داخل ایران نیز در گفتمان های سیاسی و اجتماعی جای گرفته است. تاکید بر گفتمان در این جا ناشی از آن است که در چهار دهه گذشته دو گفتمان قدرتمند که یکی زن را در چارچوب خانواده و دیگری زن را در چارچوب اجتماع تعریف می‌کند؛ در سپهر سیاست‌گذاری و قانون‌گذاری کشور ما در حال منازعه بوده و اگرچه در یک دهه گذشته گفتمان میانه‌ای که توازن هر دو حوزه را در نظر دارد، برآمده اما همچنان کشاکش‌ها بر سر موقعیت زن در میان سیاستگذاران ایران باقی مانده است. از همین روست که نگاهی به وضعیت زنان در کشور نشان می‌دهد که عدم توازن جدی در بسیاری از شاخص‌های حوزه زنان بویژه در موضوعات حقوقی و قضایی، اقتصادی و سیاسی وجود دارد.

🔹 سهم ۱۴ درصدی زنان در مشارکت اقتصادی و سهم کمتر از ۶ درصد در پارلمان نتیجه‌ای جز رتبه‌بندی ایران در مجموع ۳ کشور دنیا با بیشترین شکاف جنسیتی در حوزه مشارکت اقتصادی و سیاسی  در سال ۲۰۲۴ میلادی، نداشته است. به تبع همین فاصله می‌توان از نابرابری در دسترسی به فرصت‌هایی مثل حضور در موقعیت‌های مدیریتی و عضویت در هیات مدیره‌ها و ساختارهای ارشد نیز سخن گفت. در کنار این شاخص‌ها، می توان به بخش دیگری از نابرابری‌های حقوقی و قضایی که سرنوشت شومی را برای بسیاری از زنان رقم زده که مورد اخیر آن قتل خبرنگار ایرنا بود، اشاره کرد. شاید در یک نگاه کلی این تصویر ترسیم شده، تاریک و ناامید کننده به نظر برسد، اما بخش روشن و امیدبخش آن وجود پتانسیل عظیم زنان ایرانی است که با تکیه بر ظرفیت‌های فردی و اجتماعی خود، مسیر تحولات عمیق و اثربخش را در دست گرفته و هر روز بالنده تر در عرصه‌های جدید رخ می نماید.

🔹 ظرفیت زنان ایرانی در عرصه خیرجمعی یکی از مهمترین نمودهای این عاملیت است که در بسیاری از حوزه‌ها همچون مدرسه‌سازی و محرومیت زدایی به عنوان پیشرانان این حوزه حضور دارند. حضور معنادار زنان در آموزش عالی کشور و تغییر بافت جمعیت تحصیل‌کرده دانشگاهی به سوی زنان در دهه آتی نشان می‌دهد، مسیر حرکت زنان در ایران بسیار فراتر از این مباحث در حال تغییرات بنیادین است. رشد آگاهی و در عین حال مطالبه‌گری زنان در کنار تحولات اجتماعی عمیق در لایه‌های زیرین همچون سبک زندگی، بیانگر این است که تحولات پیش‌روی جامعه ما غالبا «زن‌پایه و زن‌محور» هستند.

🔹 از همین منظر، در سپهر سیاستگذاری نباید زنان را به عنوان ابژه و جمعیتی نیازمند مدیریت و برنامه‌ریزی در حوزه‌های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی خوانش کرد، بلکه باید آنها را در مقام ظرفیت جریان‌ساز و تحول‌آفرین خوانش کرد. اگر معتقدیم که تحولات آینده ایران باید در یک بستر فرهنگی به نحوی باشد که توسعه زیست مسالمت آمیز و همکاری با هم به یک فرهنگ عمومی و مسلط تبدیل شود، بدانیم که در واقع این زنان هستند که در کانون آن نقش‌آفرینی خواهند کرد.

🔹 در این چارچوب، در نظر داشته باشیم که در منظومه فرهنگی جامعه ایرانی خانواده کانون اجتماعی شدن و زنان به عنوان محور آن ادراک می شوند و از همین رو اگر طرحواره زن در نقش‌های مختلف (مادر، دختر، همسر) در جامعه، تصویری شکست خورده، محروم، منزوی، مورد تبعیض و تحقیر باشد، نمی‌توان انتظار داشت که برونداد فرایند اجتماعی شدن نسلی سازگار و هم‌آوا با ارزش‌های مورد تبلیغی که همین نابرابری‌ها را تولید می‌کند؛ باشد.

🔹 تجربه و نیازهای جامعه امروز و فردا نشان می‌دهد که باید از فرایندهای تک بعدی و یکجانبه‌گرایی پیرامون زنان گذر کرد و با نگاهی چندبعدی و با تکیه بر ظرفیت و عاملیت‌های گوناگون زنان در مسیر فهم زنان ایرانی قرن پانزدهم حرکت کرد.

@alirabiei_ir

Alirabiei.ir خیر جمعی _ علی ربیعی

22 Dec, 11:05



این روزها مطلبی راجع به استعفا، هرچند کم اثر و محدود در فضای مجازی دیدم. چنین مواضعی در داخل و انتشار آن به این سرعت برایم غریب بود.

در صحبتی که با چند کارشناس فضای مجازی داشتم با پیگیری اولین توییت دریافتیم سرنخ اولیه موضوع استعفای رییس جمهور و دولت از سوی گروههای خارج‌نشین منتشر شده و با یک هدف عملیات روانی در داخل دنبال شده است. متاسفم که چقدر با سرعت مخالفان کینه‌ای دولت همسو با این افراد می‌شوند.

به نظر می‌رسد این، روزها جریان‌سازی‌هایی از این نوع در اشکال مختلف را می‌توان شاهد بود.

@alirabiei_ir

Alirabiei.ir خیر جمعی _ علی ربیعی

20 Dec, 08:38


🔻 تفالی به حافظ برای بچه‌های سرزمین مان

. علی ربیعی

آنچه ایران را در کش‌و‌قوس‌های تاریخی و ناکامی‌ها و شکست‌ها، نهایتا پیروز و ماندگار نگه داشته، ریشه‌های قوی فرهنگی و  تمدنی است که سبب تمایز ایران از دیگر اقوام و ملل شده است.

حکمت نهفته در هر آیین باستانی تمدن ایرانی، تامل برانگیز است. یلدا، آیین نویددهنده نور و روشنایی از پس تیرگی بلندمدت شبی سرد و طولانی است که مسیر برون رفت از تیرگی را با همدلی، با هم‌بودگی و به جشن نشستن در کنار یاران و خانواده  نشان می‌دهد.

در پی این شب فردا روز، با طلوع آفتاب تولدی دیگر رقم می‌خورد و روشنایی هایی بلندتری را به تماشا می‌نشینیم. از دل این کهن فرهنگ، یلدا نمادی است بر امید به آینده و گشودن افق‌های تازه برای ایران و ایرانیان.

بی‌تردید، آنچه که در این برهه از زمان _که شاهد شکاف‌های نگران کننده‌ در جامعه هستیم _ نیازمند استفاده از هر فرصتی برای نزدیک کردن ایرانیان، عمق دادن به پیوندهای تاریخی و تقویت عناصر هویتی هستیم. با دست کشیدن از مهندسی کردن مناسبت‌های فرهنگی و تقویت سنت‌های موجود، می‌توان در روزهایی که نظرسنجی‌ها، عموما حاکی از کاهش شادی و نشاط است، این ضعف دیگر جامعه ایران امروز را نیز پوشش داده و ایرانی شاداب بسازیم.

نمی دانم چرا عده‌ای تاب تحمل شادی جامعه را ندارندچرا. دست از سر فیلترینگ و طرح‌های عجیب نگران کننده بر نمی دارند؟!!! همین پارسال، پیرارسال بود که در تلاش برای تهی کردن یلدا از هویت و ماهیت خود با نوعی لجبازی و  کج‌سلیقگی، می‌خواستند نام «روز ترویج میهمانی و پیوند با خویشان» را به جای یلدا بنشانند!

یلدا از آن دسته آیبن‌های هویت ساز فرهنگی است که در عین مقوم کردن پیوندهای خویشاوندی و دوستانه، ترویج دهنده خیرجمعی و یاری‌رسانی نیکوکارانه نیز هست. شبی که می‌توان با شاد کردن آنها که سرپناهی گرم و یا توانی برای فراهم کردن بساط شادی ندارند، می‌توان حال خود و جامعه را خوب کرد.

در آستانه‌ی بلدا، تفالی به نیت فرزندان سرزمین‌مان به حافظ زدم. ویدیوی این پست، همان فال موصوف است.

@alirabiei_ir

Alirabiei.ir خیر جمعی _ علی ربیعی

20 Dec, 08:37


🔻 تفالی به حافظ برای بچه‌های سرزمین مان

@alirabiei_ir

Alirabiei.ir خیر جمعی _ علی ربیعی

19 Dec, 17:02



🔻 نه به یک‌دست‌سازی همدستانه؛ با هم بودگی مسیر ایران ما

🔹در هم اندیشی با تشکل های مردم نهاد اصفهان، پیرامون مسایل و مشکلات سازمان‌های مردم نهاد، در یک گفتگوی مشترک به بحث و گفتگو نشستیم.

🔹شرط عبور از بحران‌های ایران امروز، بالا بردن ظرفیت کشور از طریق با هم بودگی و وفاق با جامعه است.

🔹نیک می‌دانم که این مسیر، دشوار است. در پی زخم‌ها، بی‌اعتمادی‌ها، لج‌بازی‌ و دستکاری زندگی مردم، معیشت شکننده و به‌سربردن در تحریم طولانی بر سختی راه می‌افزاید.

🔹امیدوارم با صداقت پزشکیان و ایجاد فهم مشترک، این همدلی و با هم بودگی تقویت شود.

🔹این، تنها راه برون رفت از مشکلات امروز است.

@alirabiei_ir

Alirabiei.ir خیر جمعی _ علی ربیعی

16 Dec, 08:28


🎙️ این مسابقه تنها یک بازی نبود و ۵ مفهوم در آن نهفته بود

ورزش و فوتبال خود نوعی خیر جمعی هستند. این مسابقه پیامی برای ارج‌گذاری به همه کارگران، گسترش خیرجمعی و پاس‌داشت اسطوره‌ها داشت.
به سهم خود سپاسگزارم.

بازی تیم جام جهانی ۹۸ - پیشکسوتان خراسان

@alirabiei_ir

Alirabiei.ir خیر جمعی _ علی ربیعی

11 Dec, 17:25


🔻پیرامون فساد مالی و سیاسی

علی ربیعی

"قسمت دوم" 


مسئله بعدی تعارض منافع فسادزا و عدم توجه به تعارض منافع است؛ که شاهدیم حتی در سطح دانشگاهی و مقالات دانشگاهی نیز فسادپذیری رخ می‌دهد. عدم توجه به تعارض منافع در جای جای کشور اجازه نمی‌دهد که ارتقاء سلامت نظام اداری در مقابله با فساد به درستی صورت بگیرد. 

در اینجا چند مسئله را نیز پیشنهاد می‌دهم؛ ما به سیاست‌گذاری جامع نیاز داریم و این سیاست‌گذاری باید در سه محور باشد؛

سیاست‌گذاری‌های ما مبتنی بر پایه‌های انتظامی، اطلاعاتی و امنیتی (که به تنهایی پاسخگو نیست) و سیاست‌گذاری مبارزه با فساد باید اصلاحات ساختاری، اصلاح سیاست‌ها و مصوبات رانت‌زا را شامل شود. گسترش نظام شفافیت و همچنین فرهنگ‌سازی چه در ساختارهای حکومت و دولت و چه در جامعه باید در نظر گرفته شود. اکنون متاسفانه به سیاست‌گذاری‌های مبتنی بر فرهنگ، آموزش و حقوق شهروندان توجه نمی‌شود.

مسئله دیگر ایجاد قانون تعارض منافع است. نهادهای پر از اختیار و قدرتِ بدون مسئولیت که می‌توانند با ابزارهای فشار خود، مدیران را تحت فشار. بگذارند، می‌توانند موثر بر ناکارآمدی و همچنین فساد باشند.
این چنین نظام‌های حامی-پیرو و حامی- کارگزار شکل می‌گیرد. حامی‌پروری یکی از عوامل فساد است که باید به آن توجه شود.

از طرفی از نهادهای مدنی باید امنیت‌زدایی شوند و تبدیل به ناظران همیشگی شوند. نهادهای مدنی الان وجود دارند اما در این زمینه، در اندازه جامعه ایران هنوز شکل نگرفته‌اند.

مطالعه روندهای اداری در چند دهه نشان می‌دهد  که   بوروکراسی ایران اکنون آسیب خورده و به این راحتی احیا نمی‌شود. در دو دوره نظام بوروکراسی ما به شدت آسیب خورد، به طور افقی افراد وارد سیستم شده و به جای شایسته‌گزینی، رفیق‌گزینی و هم‌حزب‌گزینی اعمال شده است و خودی‌سالاری را به جای شایسته‌سالاری گسترش یافته است.

بنابراین یک پیشنهاد می‌تواند انجام استخدام فقط بر اساس آزمون استخدامی باشد و نظام گزینش‌ها معطوف به تخصص، دانش و کارآمدی باشد نه آنچه که امروز جاری است.

تجربه من نشان می‌دهد بوروکرات‌های متخصص که به طور عمودی رشد کرده‌اند، بسیار کمتر دچار فساد می‌شوند.

@alirabiei_ir

Alirabiei.ir خیر جمعی _ علی ربیعی

11 Dec, 17:25


🔻پیرامون فساد مالی و سیاسی

علی ربیعی

"قسمت اول" 


امروز درباره یافته‌ها و تجربه‌های خودم در دولت آقای خاتمی که دبیر ستاد مبارزه با فساد بودم و نتیجه کتاب «زنده‌باد فساد!» و چندین پایان‌نامه حول آن صحبت خواهم کرد. بر اساس این یافته‎ها به این پرسش پاسخ خواهم داد که چرا وقتی حاکمیت و جامعه اعتقاد عملی در مورد مبارزه با فساد دارند، ما همچنان مشکل داریم؟ زمانی خواست جامعه و خواست حاکمیت به گونه‎ای است که با هم تعارض دارد؛ مثل قانون حجابی که مجلس می‌گذارد و روشنفکران، جامعه‌شناسان و غیره به آن معترض هستند و نقد دارند، اما در موضوعی مانند فساد همه در مورد آن اتفاق‌نظر دارند و حتی از رؤسای‌جمهور گرفته، تا رهبری و رؤسای قوا مطالبه می‌کنند و خواستار مبارزه با فساد هستند.

فکر می‌کنم پاسخ به این سوال پیچیدگی خاص خود را دارد اما وقتی به این دقت می‌کنم تا ببینم چه چیزی باعث می‌شود که این فساد از بین نرود، به چند نکته می‌رسم. البته معتقدم که فساد از بین رفتنی نیست، فساد کنترل می‌شود، تا وقتی امیال انسانی و خصوصیات فردی و لغزش‌ها هست، فساد هم هست؛ بنابراین از بین بردن مطلق فساد درست نیست و ما صفر مطلق در اینجا نداریم، بحث ما کنترل و محدود کردن فساد است. 

اولین دلیل عدم موفقیت در مبارزه با فساد را کلان‎تر از بحث فساد به عنوان یک موضوع می‌دانم؛ به‌طور کلی رویکردهای اقتصادی و سیاسی ما در این سالها زمینه‌ساز فساد بوده است، به طوری که وقتی توسعه در دستور نیست زیرا عملاً ما به الزامات توسعه نمی توانیم پایبند باشیم و از سویی نگران عواقب و نتایج توسعه و تغییرات فرهنگی و اجتماعی ناشی از آن هم هستیم. می‌توان سوال کرد: چه رابطه معناداری بین این دو وجود دارد؟ وقتی رویکرد توسعه‌گرا نیست و مبتنی بر بقا هست، بحث تنها بین بقای خوب و بد مطرح است،  طبقه متوسط صنعتی شکل نمی‌گیرد، اقتصاد مولد و ارتباطات جهانی شکل نمی‌گیرد و در نتیجه فقدان توسعه، نظام‌های اقتصادی و سیاسی همراه با تحریم، فسادگستر می‌شود سازوکارهای اقتصادی خاصی شکل می‌گیرد و بخشی از فساد اکنون نتیجه ساز و کارهای دوران تحریم، فشارهای تحریم و تن ندادن به الزامات توسعه است.

سیستمی که مدام با تهدید زندگی می‌کند، جریان کارآفرینی آن گسترده نمی‌شود و حوزه عمومی کوچکتر و رشد واسطه‌گری بیشتر می‌شود. این رویه، نظام غیرشفاف را به همراه خود می‌آورد. تولید فساد مسیر اجتناب‌ناپذیر این سیستم است، به‌رغم عدم خواست همه ما؛ نه جامعه و نه حاکمیت هیچ‌کدام فساد را نمی‌خواهند اما در روند این سیستم، فسادپذیری وجود دارد.

دلیل دوم از نظر من این است که ما سیاست‌گذاری‌های غلط انجام داده‌ایم؛ مانند پدیده فقر و عدالت. امام خمینی و رهبری نمی‌خواهند فقر وجود داشته باشد و خواهان برابری بوده و هستند؛ کاهش فساد نیز از این مقوله است اما خیلی چیزها بستگی به آرمان ما ندارد، بلکه نیازمند سیاست‌گذاری علمی مبتنی بر مطالعات عمیق و درگیر کردن جامعه و نهادهای مدنی است. سیاست‌گذاری‌هایی داشته‌ایم که به نام عدالت،  فقر را افزایش داد. در واقع مسئله، دانش سیاست‌گذاری است.

از طرفی سیاست‌گذاری مبارزه با فساد، تابعی از تغییر دولت‌ها شده است و سیاست پایداری را شاهد نبوده‌ایم.  

دلیل سوم، مبنای مبارزه است؛ ما در طول این سال‌ها به جای آنکه با فساد مبارزه کنیم، با فاسد مبارزه کردیم.  مبارزه با فاسد به طور مقطعی  رضایت‌بخشی ایجاد می‌کند، ولی این فریب‌دهنده است ولی مبارزه با فاسد و فساد اشتباه گرفته‌ می‌شود. 

دلیل چهارم، سیاسی شدن مبارزه با فساد در کشور است. بحث‌ها و پرونده‌های فساد و روند مقابله با فساد بیشترین لطمه را به دلیل سیاسی شدن فساد خورده‌اند. این نوع مبارزه مبحث مبارزه با فساد را پیچیده‌تر و البته فساد را عادی‌تر کرده است.
@alirabiei_ir

Alirabiei.ir خیر جمعی _ علی ربیعی

09 Dec, 19:04


در این روزها با هر یک از افراد دلسوز نظام از هر طیفی صحبت می‌کنم، معتقدند قانون حجاب و عفاف عملی نیست و نافرمانی مدنی در پی خواهد داشت و در نهایت به سرنوشتی همانند قانون ماهواره دچار می‌شود.

من با وجود همه تجارب، دلبستگی‌ و اعتقاداتم نگران ابلاغ این قانون هستم. با اندکی تفکر و تعمق در ظرفیت‌ها و تاب‌آوری اجتماعی و آستانه شکننندگی‌ها، می‌توان به عواقب اجرای چنین قانونی پی برد.

تجربه صدساله اخیر ایران و تاریخ اجتماعی سایر جوامع نشان می‌دهد تغییر فرهنگی و ارزشی با اجبار تنبیهی از هر نوع (بازداشت با جریمه) نتیجه عکس می‌دهد.

ضمن اینکه با نگاهی به جامعه در عرصه‌های مختلف و همچنین دانشگاهها، وضعیت نسبتا متعارفی را شاهدیم.

در شرایط بحران‌های منطقه‌ای و  انتظار بدخواهی ستیزه‌گران با ایران عزیز؛ من مداخله و تحریک جامعه را درک نمی‌کنم.

به خاطر خدا، به خاطر مردم، به خاطر دین، به خاطر انقلاب و به خاطر ایران‌مان به عواقب اقداماتمان بیندیشیم.
به همدلی قوا در حل این مساله امید دارم.

#حجاب #ایران

@alirabiei_ir

Alirabiei.ir خیر جمعی _ علی ربیعی

30 Nov, 19:12


🔻 دولت اجتماعی؛ گسترش و ارتقای نهادهای مدنی

✍️ علی ربیعی

چهارشنبه صبح به عنوان دستیار اجتماعی رییس‌جمهور برای شرکت در «دومین اجلاس بیمارستان‌های خیریه کشور» با حضور خیرین ۳۰ بیمارستان به شیراز رفتم. روز اول در چند پنل محتلف، مشکلات فعالیت‌های خیریه‌ای بیمارستانی به بحث گذاشته شد. در روز دوم نیز در نشستی با برخی از مسئولین دولتی و نمایندگان به بررسی مشکلات و راهکارها در این حوزه پرداخته شد.
در پایان این نشست، گزارش مبسوطی از مشکلات و هماهنگی‌های مورد نیاز را تهیه کردم که پیگیری خواهم نمود.

حضور در جمعی که در آن خیر جمعی متبلور است و آدمها از توان مالی، معنوی و داشته‌های خود برای بخشش به دیگران استفاده می‌کنند بر روح انسان اثر وضعی دارد و حال آدم را هم خوب می‌کند.

وقتی می‌خواهید انسانی بودن یک جامعه را بسنجید رفتار آن جامعه با بی‌پناهان، کودکان و سالمندان را مورد مطالعه قرار دهید. به عبارت دیگر شاخص انسانی بودن یک جامعه به میزان توجه آن به فرودستان بستگی دارد.

سه حوزه امنیت، آموزش و سلامت؛ نابرابری‌ و ناعدالتی بردار نیست. اگر کسی از امنیت کمتری نسبت به دیگران برخوردار شود بر روی امنیت دیگران هم اثر منفی گذاشته و با ناامن کردن جامعه، سبب رو به زوال رفتن آن می‌شود؛ لذا اصلا امکان پذیر نیست که امنیت به شکل ناعادلانه در جامعه توزیع شود.

از سوی دیگر، متاسفانه آثار نابرابری بر سلامت و آموزش فقط در کوتاه مدت نیست و چون بین نسلی است، تنها با مطالعات ژرفی‌نگر و طولی قابل بررسی است. به عنوان مثال کودک متولد شده از مادری که در طول بارداری از تغذیه درست برخوردار نبوده در سنین پنجاه سال به بالا، بیشترین درگیری را با بیماریهای زمینه‌ای خواهد داشت. یا کسی که دچار بازماندگی از تحصیل شده است آثار عمیقی را بر جامعه تحمیل می‌کند.

از سوی دیگر، نابرابری در سلامت، رنج‌آورترین نوع نابرابری در هر جامعه‌ای است. یکی از بزرگترین نارضایتی‌ها از دولتها، مربوط به حوزه سلامت است. جایی که لبه ارتباط دولت‌ها با مردم را شکل می‌دهد. به نظر من، این امر حتی از معیشت هم مهم‌تر است، هرچند آموزش، سلامت و معیشت باید در کنار هم دیده شوند ولی ریشه‌های عقب‌ماندگی و ناتوانی دست‌یابی به معیشت در نابرابری سلامت و آموزش نهفته است.

یکی از علل مهم مسائل اجتماعی ما ناشی از ضعف نظام سلامت است. مطالعات سازمان بهداشت جهانی که در سال ۲۰۰۵ در خصوص تعیین کننده‌های اجتماعی سلامت انجام و به تازگی نیز به روز شده است حاکی از آن است که مهم‌ترین متغیر تعیین کننده سلامت؛ فقر و نابرابری است و خود نابرابری در دریافت سلامت را از جمله عوامل مهم برشمرده است.
دولتها معمولا در حوزه سلامت هم بر اثر سیاست‌گذاری‌های غلط و هم عدم تامین مالی دچار عقب‌ماندگی هستند. حتی در کشورهای توسعه یافته نیز این مسئله وجود دارد به‌عنوان مثال در آمریکا هم نابرابری در حوزه سلامت وجود دارد تا آنجا که «Obama Care» یک موضوع مورد مناقشه در انتخابات آمریکا بود؛ در آنجا هم از امر خیر جمعی برای ساماندهی آن استفاده می‌شود.

خیر جمعی دارای اثرات چندگانه است. اولین اثر بر روی خود فرد نیکوکار است که باعث آرامش و حال خوب وی می‌شود، اثر مثبت دیگر آن بر روی افراد، گروهها و جامعه هدف است، مثلا در حوزه سلامت اثر مستقیم آن بر روی بیماران است. آثار اجتماعی خیر جمعی قابل اندازه گیری نیست. تابلوی بیمارستانی که به اسم یک خیر نامگذاری می‌شود، تبدیل به یک نماد می‌شود. نمادی که هرکس آن را می‌بیند داستانی از نیکوکاری و خیر در ذهنش تجسم می‌یابد. جوامع با داستانها و قهرمانان ذهنی زنده هستند. باید داستانهای نیکوکاری به خوبی روایت شوند.
وقتی دولت‌ها دچار مشکلات و ضعف مالی می‌شوند وظیفه نهادهای مدنی و خیرین، شاخص‌تر می‌شود.

من معتقدم در شرایط ایران امروز با ناترازی‌ها و کسری‌های به جامانده زیاد، یک مسیر می‌تواند کاهش هزینه‌ها در کنار آموزش به مردم در خصوص اصلاح مصرف باشد. راه دیگر افزایش بهره‌وری است، اما مسیر بعدی به ظرفیت‌های اجتماعی بازمی‌گردد. در زمان کاهش ظرفیت دولت، استفاده از ظرفیت جامعه بیشتر ضرورت می‌یابد، بنابراین ضروری است نهادهای مدنی در هر حوزه‌ای تقویت شده و ارتقا یایند. بدون بهره بردن از ظرفیت جامعه، حل مشکلات بسیار دشوار خواهد بود.

یکی از برنامه‌های دولت چهاردهم، افزایش عمق اجتماعی دولت و ارتقای نهادهای مدنی و خیرجمعی است.

@alirabiei_ir

Alirabiei.ir خیر جمعی _ علی ربیعی

29 Nov, 07:56


در تعجبم چرا عده‌ای تاب دیدن حال خوب مردم را ندارند. هرچیزی که حتی به قدری اندک، موجب شادی، سرگرمی و دل خوش جامعه می‌شود را برنمی‌تابند.
در خبرها خواندم که ساترا دستور ممنوعیت  «گزارش» عادل فردوسی‌پور و «اکنون» سروش صحت را صادر کرده است.مثل اکثر هم وطنان دوستشان دارم.
نمی‌دانم چرا در حالی که همه ما نگران مرجعیت رسانه‌‌ای در داخل هستیم، متولیان آن هیچ دغدغه‌ای در این خصوص ندارند.

@alirabiei_ir

Alirabiei.ir خیر جمعی _ علی ربیعی

27 Nov, 06:23


فیلترینگ....!!!!

@alirabiei_ir

Alirabiei.ir خیر جمعی _ علی ربیعی

23 Nov, 19:11


🔻 سفر رییس‌جمهور به سیستان و بلوچستان همراه با تاملات رویکردی

✍️ علی ربیعی

پنج‌شنبه را با رییس‌جمهور پزشکیان در استان سیستان و بلوچستان گذراندم. در ارتباط با این سفر، چند نکته قابل اشاره است:

۱- اولین سفر رییس‌جمهور از سری سفرهای استانی به سیستان و بلوچستان می‌تواند جهت‌گیری صحیح در مسیر تحقق عدالت و انصاف باشد. با توجه به وسعت منطقه، برای این خطه، سه سفر پیش‌بینی شده که در هر مورد، یک قسمت از این استان مورد بازدید و رسیدگی به مسائل آن در دستور کار قرار دارد.

۲- این استان همواره در صد سال گذشته بنا بر دلایلی مانند مرزی بودن، پراکندگی جمعیت و از همه مهم‌تر نداشتن صدای بلند در کشور دچار یک عقب‌ماندگی تاریخی شده است. نابرابری‌های زیاد سبب شده که شاخص‌های سرمایه‌گذاری‌های ملی، آموزش و سلامت در این منطقه رتبه‌های آخر را در کشور به خود اختصاص دهد.
لذا برای بهبود شرایط، نیاز به سیاست‌گذاری درست همراه با پیگیری مداوم و همچنین نوعی تبعیض مثبت دارد.

۳- همیشه در مورد چگونگی تأمین امنیت و رویکردهای جاری در این خطه تامل نقادانه داشتم. حوادث چند سال پیش و خون‌های ایرانیانی که از هر قومی در این‌جا ریخته می‌شد، جانکاه و دلخراش بود. با تصمیم هنجارشکن دولت چهاردهم در خصوص انتخاب یک استاندار بلوچ، تحلیلی در سطح عمیق صورت نگرفت. زمانی که «مولوی عبدالحمید» در یک جمع محدود و سپس در جمع نخبگان استان متشکل از شیعه و سنی، بلوچ و سیستانی در مورد ایران در فضایی بدون حساسیت سخن می‌گفت؛ مسیری درست از امنیت‌سازی را نشان می‌داد. معتقدم تداوم این سیاست، فاصله عمیقی بین تروریسم و خواسته‌های مردم ایجاد خواهد کرد. خشونت گرایی، شرارت و تروریسم از متن جامعه بیشتر به حاشیه رفته و از سوی مردم منطقه هم مورد سرزنش و مقابله قرار خواهد گرفت. این نمونه نشانگر آن است که تئوری‌های مبتنی بر غیرسازی و جداسازی با ابزارهای سخت و فیزیکی بیش از ایجاد امنیت، امنیت‌زدایی خواهد کرد. دوستان زیادی در بین اندیشمندان، متفکران و هنرمندان بلوچ دارم. آثار تغییرات رویکردی به خوبی برایم قابل درک بود. این امر می‌تواند درسی برای تغییر رویکردهای امنیتی باشد.

۴- در سالهای اخیر که در این مناطق، بیشتر فعالیت می‌کنم، شاهدم که در سه دهه اخیر، هموطنان ایرانی در قالب سازمان‌های مردم‌نهاد به شکلی مسئولانه در این مناطق حضوری فعال و موثر داشته‌اند. این امر، به نوعی سبب تجلی روح همدلی ایرانی و یاری‌گری شده است و نوعی زیست تنوع فرهنگی را هم به نمایش گذاشته است. مطالعات و شواهد نشان می‌دهد گسترش نهادهای مدنی و امکان تسهیل‌گری برای حضور این نهادها در میان جامعه، می‌تواند با افزایش تاثیر خیرجمعی در راستای منفعت عمومی، بهبود حال جامعه و با هم بودگی در نهایت منجر به پدید آمدن امنیتی مطلوب شود.

در کشوری که متشکل از اقوام متعدد است، قوام ملی و رویکردهای امنیت‌ساز می‌تواند با رویکردی از عدالت و انصاف بین منطقه‌ای، کاستن از نابرابری‌ها با سیاست‌های موثر و نیز رفع تبعیض اداری و احترام به فرهنگ و مذاهب مختلف تقویت شود.

@alirabiei_ir

Alirabiei.ir خیر جمعی _ علی ربیعی

22 Nov, 18:42


🔻سیاست‌های غیرعلمی؛ بیگانگی اجتماعی و بحران نفوذ

✍️علی ربیعی

عدم توجه به الزامات اجتماعی تصمیمات پروژه‌ها، نداشتن برنامه‌ای برای اجتماعی کردن طرح‌ها و برنامه‌ها و همچنین توجه نداشتن به عوامل و ذینفعان اجتماعی سبب شکست بسیاری از پروژه‌ها شده و یا در حالت خوش‌بینانه، کارکردی ملموس و رضایت آور در زندگی مردم پیدا نمی‌کنند.

آسیب‌شناسی این مسئله و روند آن نشان می‌دهد بی‌توجهی حکمرانی به علم و جامعه، عامل اصلی در ناکارآمدی، اتلاف منابع و نارضایتی مردم است. عدم توجه به این امر سبب اتخاذ تصمیماتی در برهه‌هایی از زمان شده که دولت‌ها را لاجرم اسیر دام مسیر طی‌شده کرده است به گونه‌ای که حتی دولت‌های بعدی نیز معمولا قادر به خروج از این مسیر نیستند. مسکن، یارانه، سیاست‌های اجتماعی، قیمت حامل‌های انرژی و... از این دست مسائل هستند.
به طور مثال در تصمیم‌گیری درباره مساله بنزین (که تصمیمی لاجرم است)، اگر به ابعاد اجتماعی آن توجه نشود، هرگونه تصمیم‌گیری در این خصوص با موانع جدی روبرو خواهد شد.

این قاعده در تصمیمات سیاسی، فرهنگی، زیست محیطی و اجتماعی مخاطراتی جدی‌تر را در پی خواهد داشت.

من معتقدم بسیاری از تصمیمات در مجلس و شوراهایی نظیر شورای انقلاب فرهنگی در همین چارچوب قابل نقد و بررسی هستند.
نگاه کنید در تصمیمات فرهنگی و اجتماعی برای نسل‌های جدید عمدتا این نکته مهم درک و دیده نمی‌شود که آنها از «ارزش‌های بقا» عبور کرده‌ و به ارزش‌های «ابراز وجود» رسیده‌اند.
این تغییرات ارزشی، طبقه اقتصادی نیز نمی‌شناسد چنان که شاهدیم ارزش‌های ابراز وجود در نسل‌های جدید دهک‌های پایین جامعه نیز به دلیل فرایند ارتباطات افزایش یافته است.
از سوی دیگر، وقتی بکارگیری نهاد علم در سیاست‌گذاری‌ها مغفول بماند، تصمیم گیری‌های بی‌‌فایده و هزینه‌زا بر کشور تحمیل می‌شود. به طور مثال، چندی پیش در ارتباط با آسیب‌های اجتماعی، حاشیه‌نشینی را به عنوان «متغیر مستقل» در نظر گرفته شده و افزایش طلاق،خودکشی و اعتیاد خروجی آن می‌دانستند. در صورتی که یک مطالعه ساده نشانگر آن است که بیش از متغیر محل زندگی، ناامیدی، ناامنی روانی و سبک زندگی این روند و حتی پدیده‌هایی مانند مهاجرت را بیشتر توجیه می‌کند چنان که در حال حاضر میزان طلاق در مناطق یک، دو و سه تهران از ۱۶، ۱۷ و ۱۸ بیشتر است. همچنین میزان اعتیاد نیز در میان جمعیت شاغل نسبت به جمعیت بیکار بیشتر است.

بررسی تصمیماتی از این دست نشان می‌دهد که در فرایند تصمیم‌سازی نسبت زیادی با یافته‌های علمی برقرار نشده و صاحب نظران حوزه‌های مختلف به خصوص حوزه علوم انسانی نقش قابل توجهی در این فرایند ندارند؛ همچنین اثر این تصمیمات بر ذینفعان مختلف اجتماعی نیز در نظر گرفته نشده است.

این روند پدیده «بیگانگی اجتماعی» یعنی بیگانگی جامعه با سیاست‌ها را سبب شده و در نهایت منجر به پدیده دیگری به نام «بحران نفوذ» می‌شود.
منظور از بیگانگی اجتماعی، بیگانه شدن جامعه با طرح‌ها است. منظور این است که سیاستگذار یک مسیر را پیش می‌گیرد در حالی که جامعه یک مسیر دیگر را مطالبه می‌کند.
بحران نفوذ نیز حالتی است که قوانین، مقررات و سیاست‌ها در جامعه جاری نشده و مورد عمل قرار نمی‌گیرد. نگاه کنید به قوانینی مانند ممنوعیت استفاده از ماهواره، صیانت از فضای مجازی، طرح عفاف و حجاب و....

در گام بعدی، پس از اینکه طرح‌ها با توجه به یافته‌های علمی و نگاهی به جامعه انجام شد، ضروری است «ارزیابی اجتماعی» نیز صورت گیرد اما متاسفانه این مولفه هم چندان مورد توجه قرار نمی‌گیرد.

باید توجه داشت که ضرورت حکمرانی با عقلانیت، توجه به مسائل علمی و اجتماعی پروژه‌ها و ارزیابی اجتماعی آنها است.

بر این اساس، در جلسه اخیر جامعه‌شناسان با رئیس‌جمهور بر ضرورت اهمیت و بکارگیری نهاد علم و انجمن‌های علمی در تصمیم‌گیری‌ها و همچنین توجه به ذینفعان و آثار اجتماعی به درستی تاکید شد.

نگاهی به تاریخ معاصر حاکی از آن است که ساخت قدرت از بکارگیری نخبگان، روشنفکران و منتقدان اجتناب کرده و در مقابل نیز نوعی امتناع از همکاری طرف مقابل نیز قابل مشاهده است.

برای خروج از این وضعیت، با توجه به شرایط اجتماعی کنونی، منابع محدود و فرصت‌های از دست رفته زیاد، نیازمند استفاده تصمیم‌گیران در ساختار قدرت از همکاری نزدیک نهاد علم، نهادهای مدنی در رابطه‌ای متقابل و همچنین ارزیابی اجتماعی و نیز عدم امتناع و همکاری صاحبنظران از همکاری برای اتخاذ تصمیماتی که در نهایت به بهبود جامعه منجر می‌شود هستیم.

@alirabiei_ir

Alirabiei.ir خیر جمعی _ علی ربیعی

19 Nov, 19:56



🔹 چندی پیش، همزمان با دومین روز از هفته کتاب و کتابخوانی، رئیس جمهور پزشکیان با حضور در منزل محمدعلی موحد با وی دیدار و نشستی صمیمانه داشت.

🔹 به راستی این اقدام قدرشناسانه رییس‌جمهور چقدر دلنشین است که به دیدار «استاد محمد علی موحد» یکی از چهره‌های ماندگاری رفته که به دلیل آن‌که چیزی به جامعه خویش افزوده‌اند، حتی نفس کشیدنشان نیز در جامعه مغتنم و مایه برکت است.

🔹 محمّدعلی موحّد، عرفان‌پژوه، تاریخ‌نگار، پژوهشگر ادبی، حقوق‌دان و عضو پیوستهٔ فرهنگستان زبان و ادب فارسی است‌ که تالیفات متعددی در زمینه‌های یادشده دارد.

🔹 چه تفاوت عمیقی است بین آنان که تنها مصرف‌گرایانه در پی منابع هویتی، اقتصادی و فرهنگی هستند و کسانی که با تلاش و کوشش از جان مایه می‌گذارند و در غنای همه جانبه این مرز و بوم می‌کوشند.

🔹 اگر «بزرگی» شناخته و تجلیل نشود بزرگان نیز کمتر در جامعه به منصه ظهور می‌رسند. داشته‌های بزرگ‌مان را پاس بداریم تا جامعه‌ای پویا و پیشرو داشته باشیم.

@alirabiei_ir

Alirabiei.ir خیر جمعی _ علی ربیعی

17 Nov, 07:14


همین الان،  در حین پیاده روی در خیابان حافظ با جمعیت معترض بازنشستگان صنعت نفت برخورد کردم. به میان‌شان رفتم و با آنها به گفت‌و شنود پرداختم.
طیف مختلفی از خواسته‌ها در میان صحبت‌هایشان  وجود داشت. وضعیت کشور به سمتی پیش رفته که قاعدتا نباید در این نقطه می ایستادیم اما خالص سازی و جارو کردن مشکلات به زیر فرش نه تنها مشکلی را حل نکرد بلکه به گسترش آن نیز دامن زد.
موضوع حفظ و بهبود سطح معیشتی کارگران، بازنشستگان، افراد دارای معلولیت و.... به رغم تمام سختی‌ها و مشکلات، خصوصا ناترازی‌های عمیق بودجه که تاکنون از چشمها پنهان نگاه داشته شده بود، از مهم‌ترین اولویت‌هاست که نیازمند پذیرش واقعیت و نه پنهان کردن آن، برنامه ریزی هدفمند معطوف به نتیجه با همکاری ذینفعان  برای سامان دادن شرایط است. من نیز به سهم خود پیگیر خواهم بود.

@alirabiei_ir

Alirabiei.ir خیر جمعی _ علی ربیعی

15 Nov, 18:09


🔻ناکامی اجتماعی- فرهنگی در سایه گسست نهاد علم از سیاستگذار
شرحی بر ملاقات جامعه شناسان با رئیس‌جمهور
 
علی ربیعی و لیلا فلاحتی

"قسمت دوم"

این در حالی است که سال‌های پایانی دهه ۸۰، شاهد آغاز برخوردهای امنیتی و ایجاد محدودیت برای فعالیت‌های شهروندی هستیم و در دهه ۹۰، این برخوردهای سلبی با تعطیلی و انحلال بسیاری از این ساختارها همچون انحلال جمعیت امام علی، تعطیلی خانه خورشید و ... با برچسب‌های امنیتی و سیاسی اوج می‌گیرد. ماحصل این برخوردها از بین رفتن سرمایه نهادین که به عنوان ساختارهای واسط بین دولت و ملت، عمل می‌کرد بود و این نکته بارها در جلسه مورد تاکید قرار گرفت. تصدی گری دولت در فرایند صدور مجوزها و استمرار فشارهای امنیتی بر فعالین جامعه مدنی و تقویت عاملیت های فردی در مقابل عاملیت های جمعی از مصادیق مطرح شده بود.

۳- فرسودگی و انزوای نهادهای کلیدی: سه رکن آموزش، خانواده و دین در ساختار فرهنگی و اجتماعی جامعه ایرانی کلیدی و در سه دهه گذشته بشدت تحت تاثیر و کنترل نهاد سیاست بوده‌اند. مداخله‌گری و تصدی‌گری حکمرانی در قالب سیاست‌های ایدئولوژی‌گرایی در آموزش، مداخله یکطرفه در مسائل خانواده، حاکمیتی و مناسکی کردن نهاد دین، منجر به نوعی فرسودگی و فاصله‌گیری این پیشرانان اجتماعی از کارکردهای اصلی شده است. در واقع حاکمیت، کارکردهای این سه نهاد را با سیاست‌گذاری‌های فرمایشی و یک سویه و با برون‌سپاری آن به نهادهایی چون شورای عالی انقلاب فرهنگی با حلقه محدودی از مشاوران و کارشناسان، دچار اختلال و انزوا نموده است. این در حالی است که ساختارهایی همچون شورای عالی انقلاب فرهنگی باید پیشران مساله شناسی دقیق و بدور از انحصارگرایی باشند.

۴- مداخلات ناکارآمد و آسیب‌زا: تعدد و سرعت تحولات اجتماعی در یک دهه گذشته، حاکمیت را به جای تامل و بازاندیشی در فرایندها و رویه‌های حکمرانی، به سوی مداخلات گسترده با درون مایه‌های برخوردهای سلبی و امنیتی سوق داده است. این مداخلات از سوی جامعه‌شناسان ناکارآمد و رادیکال تلقی شده و به عنوان منشاء فاصله‌گیری و تعارض نسل‌های جدید با آرمان‌ها و ارکان نظام شده است. مستندات و شواهد پیرامون تاثیر این مداخلات در نسل زد بویژه، قبل و بعد از حوادث ۱۴۰۱ و موضوع حجاب، مورد واکاوی قرار گرفت.

۵- ناکارآمدی ساختاری-سازمانی: یکی از مهمترین ویژگی‌های سازمانی در کشور ما، پیچیده شدن بروکراسی و در عین‌حال ناکارآمدی آن است. این بروکراسی ناکارآمد در تقاطع با فساد گسترده، تاثیر جدی بر زیرساخت‌های حیاتی کشور از جمله آب، منابع طبیعی، خاک، معادن و حتی سرمایه‌های انسانی داشته است. فساد مزمن به «فرهنگغارتگری» تبدیل و در نبود تعلق اجتماعی، گروه‌های مختلف اجتماعی به منظور کسب سود بیشتر و فارغ از آینده‌نگری (اعم از شهروندان و مدیران) در توسعه این فرهنگ همدستی می‌کنند.

۶-  زوال نهاد آموزش و پرورش و آموزش عالی: از دیدگاه جامعه شناسان، دو ساختار کلیدی و نقش‌آفرین در فرایند جامعه‌پذیری و فرهنگ ‌پذیری آحاد جامعه، دچار زوال کارکردی و فقدان اثر شده‌اند. ایدئولوژی‌گرایی در محتوای درسی، عدم نوآوری، تقلیل اهداف سازمان به تامین حقوق و دستمزد، سیطره مافیای آزمون و تجارت پرسود کتاب کمک درسی، ضعف محتوای علوم انسانی از مهمترین مسائل نظام آموزش و پرورش تلقی شد. در نظام آموزش عالی نیز مسائلی همچون امنیتی شدن فرایندهای جذب هیات علمی، انسداد تائید صلاحیت اعضای هیات علمی در دست نهادهای خاص، فقدان انگیزه، گسست از فضای اجتماعی و رخوت در بین دانشجویان، وجود اضطراب و استرس در بین دانشجویان و ناامیدی به آینده، گسست بین اقتصاد و آموزش عالی، حجم بالای سهمیه و بورسیه‌های متنوع مورد اشاره قرار گرفت.
رئیس جمهور نیز متقابلا بر ضرورت هم‌گرایی و واقع بینی نسبت به امکان و امتناع‌های موجود بر تلاش برای ظرفیت‌سازی در حکمرانی با استفاده از نهاد علم و انجمن‌های علمی تاکید نمودند. محوریت داشتن دو رکن «حق» و «عدالت» در رویکرد وفاق و تلاش برای ایجاد وحدت و عدالت سازمانی در حاکمیت از جمله نکات مهم بود که توسط رئیس جمهور بصورت مفصل مورد اشاره قرار گرفت.دکتر پزشکیان در تبیین رابطه «وفاق» و «تغییر»، بر این نکته که بدون وفاق و اعتمادسازی نمی توان به سوی تغییر حرکت کرد و تغییر و حل مساله، نیازمند وفاق و کاهش تنش است، تاکید نمود. اولویت داشتن عدالت آموزشی و ضرورت جامعه‌نگرشدن دانشگاه، بسترگشایی برای رشد گروه‌های مختلف اجتماعی و الزام به مستند و داده محور کردن سیاستگذاری‌ها از جمله راهبردهایی بود که رئیس دولت بر آنها تاکید کرد. در پایان این جلسه رئیس جمهور در گفت و شنود صمیمانه و رو در رو با حاضران که یک ساعت به طول انجامید، بارها براینکه پیرامون مسائل با هم توافق داریم اما «شما به عنوان متخصص بگوئید چه کنیم؟» تاکید کردند که حاشیه نگاری و شرح خود را می‌طلبد.
 
 @alirabiei_ir

Alirabiei.ir خیر جمعی _ علی ربیعی

15 Nov, 18:08


 🔻ناکامی اجتماعی- فرهنگی در سایه گسست نهاد علم از سیاستگذار
شرحی بر ملاقات جامعه شناسان با رئیس‌جمهور
 
علی ربیعی و لیلا فلاحتی

"قسمت اول"
 
جامعه ایران در چند دهه گذشته همواره دچار تحولات اجتماعی بوده که برخی از آنها آشکارا و برخی دیگر در لایه‌های زیرین در حال تکوین بوده‌اند. این تحولات از ویژگی‌های مهمی برخوردار بوده که شاید مهمترین و بارزترین وجه آن بروز و ظهورهای سینوسی و مقطعی بوده است. اما در یک دهه اخیر سرعت، عمق و گستره این تحولات آنچنان بوده که بخش زیادی از این تغییرات از لایه‌های زیرین به سطح کشیده شده و کاملا قابل ملاحظه و مشاهده شده است.

در واقع یکی از مهمترین مسائل عرصه سیاست در کشور ما دست نیافتن به یک تعریف مشترک از مساله و علت‌یابی‌های اشتباه و تبدیل این تحلیل‌های گمراه کننده به راه حل‌هایی بوده که خود آنها نه تنها حل کننده بحران، بلکه تبدیل به بحران جدیدی شده‌اند. ماحصل این فرایندها تبدیل شدن «بی‌اعتمادی اجتماعی» به «شکاف عمیق سیاسی و اجتماعی» در لایه‌های مختلف جامعه ایرانی در یک دهه گذشته بوده است. در کنار این تحولات، گسست سیاست‌گذاری و برنامه‌ریزی در کشور از بدنه تخصصی و علمی، جایگزینی گفتمان‌های شبه علم و ضدعلم به جایگفتمان‌های علمی و در عین حال سیاست‌زدگی در تصمیمات، شکاف میان شعارها و دستاوردها را تشدید نموده است. این وضعیت منجر به فاصله‌گیری نهاد‌های قدرت از برنامه‌ریزی‌نتیجه محور، به سوی نوعی عوام‌گرایی مستمر و ترسیم افق‌های کوتاه مدت در سیاست‌ها و در نتیجه آن هدر رفت بخش عظیمی از سرمایه‌ها و فرسایش زیرساخت‌ها شده است. تعدد این گسست‌ها، منجر به افزایش تردید گروه‌های بیشتری از جامعه به کارآمدی نهاد سیاست و افزایش سهم گروه‌های خاکستری و منزوی در کنش‌های سیاسی شد.

میزان و الگوی مشارکت مردم در انتخابات‌های اخیر بطور عینی و آماری بازنمایی از این وضعیت و احساس خطرناشی از گسست اجتماعی را پدید آورد. نسبت مردم با صندوق‌های رای نشانگر صریحی از وضعیت‌های اجتماعی و سیاسی شد که پیش از این نهاد علم بارها درباره آن هشدار داده بود. انتخابات چهاردهمین دوره ریاست جمهوری و عدم مشارکت ۵۰ درصدی مصداق عینی از این شکاف بود که در قالب آرایی که بیشتر نه به گفتمان مسلط بود، نمایان شد.
بنابراین بازاندیشی در روندهای حکمرانی و آگاهی از آینده این تحولات و کیفیت اثرگذاری آن بر ثبات سیاسی و تلاش برای تغییرات معنادار در ساختار سیاستگذاری در کشورضرورت مهمی است. امروز بحران عدم اعتماد به علم،بخصوص در حوزه علوم انسانی، نتایج زیان‌باری را حاصل آورده که بخش مهمی از آنها در قالب ناکامی سیاست‌گذاری‌های اجتماعی-فرهنگی و سیاسی نمایان شده است. برداشت و فهم ما بر این است که به منظور کاهش این گسست، یکی از اولویت‌های اصلی برای دولت چهاردهم «اجتماعی بودن دولت» و حساسیت سیاست‌ها و اقدامات به موضوعات اجتماعی با انجام مشورت های مفصل با کارشناسان و صاحب نظران این حوزه است.

بنابر این ضرورت، رئیس جمهور برای گفت و شنود پیرامون مهمترین مسائل و راهبردهای اجرایی در این مسیر میزبان تعدادی از جامعه شناسان بود. یکی از ابعاد مهم این نشست فراهم‌سازی فرصت برای بازنمایی دیدگاه‌ها و رویکردهای اصحاب علوم اجتماعی پیرامون مهمترین مسائل جامعه ایران و در عین حال ایجاد «هم مسالگی» میان دولت و نخبگان بود.

مهمترین موضوعات مطرح شده در این نشست در قالب محورهای ذیل قابل صورت‌بندی است.  

۱- سازماندهی اجتماعی به فرایندها و اقدامات دولت: یکی از نکات مهمی که جامعه شناسان بر آن تاکید نمودند فرسایش سرمایه اجتماعی در دو دهه گذشته و بروز و ظهور طیف متنوعی از اعتراضات و تشدید شکاف دولت-ملت در سایه برخوردهای امنیتی بود که منجر به اختلال در روابط مردم و حاکمیت شده است. این شکاف سیاسی در گفتمان نخبگان اجتماعی به عنوان فقدان چسبندگی اجتماعی، عدم انسجام اجتماعی و اختلال ارتباطی مورد توجه قرار گرفت. در عین حال حاضرین ضمن به رسمیت شناختن «راهبرد وفاق» به عنوان سیاست ترمیمی-جبرانی برای کاهش تعارضات در حاکمیت؛ نسبت به ضرورت «وفاق با ملت» و پرهیز از نگاه صرف به «وفاق درون حاکمیتی» هشدار جدی دادند. استمرار در سیاست وفاق و تسری آن به کل جامعه و لایه‌های اجتماعیو در عین حال عدالت در دسترسی به رئیس جمهور، مورد گفتگوی جدی قرار گرفت.

۲- اضمحلال سرمایه نهادین در جامعه مدنی: جامعه ایران یکی از پرظرفیت‌ترین ساختارهای شهروندی برای مشارکت و کنشگری اجتماعی است و تا دهه ۸۰ تلاش‌های زیادی برای توسعه جامعه مدنی و بهره‌گیری از مشارکت‌های مردمی برای عبور از بحران‌های جدی همچون مدرسه سازی، تاسیس بیمارستان‌ها و یا رفع بیسوادی صورت گرفته است.
@alrabiei_ir

Alirabiei.ir خیر جمعی _ علی ربیعی

11 Nov, 18:36


امروز مصادف با هفتمین سالگرد زلزله کرمانشاه است. ایران از جمله ده کشور در معرض بلایا و بحران‌های طبیعی است. بحران‌هایی که بخشی از آن ساخته دست انسانهاست و بخشی هم از سوی طبیعت اتفاق می‌افتد. امروز  در نشست تخصصی اطلاع رسانی در بحران،  به نکاتی در خصوص اهمیت نقش اطلاع‌رسانی در مدیریت بحران اشاره کردم که مشروح آن را می‌توانید از اینجا بخوانید.

ویدیوی این پست، تجربه زیسته‌ و دلنوشته‌ام در خصوص زلزله بویین زهرا، بم، ورزقان و کرمانشاه است.

Alirabiei.ir خیر جمعی _ علی ربیعی

10 Nov, 19:06


🔻 تاملاتی در خصوص خیریه‌ها و خیرجمعی

✍️ علی ربیعی

«قسمت دوم»

۶ - من معتقدم که به «دفتر توانمندسازی و ارتقای سازمان‌های مردم‌نهاد و خیریه‌ها» نیازمندیم. سمن‌ها باید توانمندسازی شده تا از حذف شدن آنها پیشگیری شود.
از سوی دیگر به نظر می‌رسد دولت ورود بیش از اندازه در حوزه خصوصی و عمومی مردم داشته که  باید این امر نیز تغییر کرده و بسیاری از فعالیت‌ها در حوزه عمومی به مردم واگذار شود.
شواهد نشان می‌دهد بخشی از جریانهای شبه دولتی حوزه عمومی به جای تلاش برای درگیر کردن آحاد جامعه با نیکوکاری، به کوچک کردن حوزه عمومی نیز می‌پردازند.

در شرایط ایران امروز، نیازمند ایجاد ظرفیت‌های جدید برای حل مسائل مختلف اجتماعی، فرهنگی و نیز اقتصادی هستیم. سازمان‌های مردم‌نهاد، خیریه‌ها، انجمن‌ها می‌توانند ظرفیت‌های بزرگ و مناسبی در این دوران باشند. این امر مستلزم برنامه‌ریزی، افزایش اعتماد و توافق سازی است.

@alirabiei_ir

Alirabiei.ir خیر جمعی _ علی ربیعی

10 Nov, 19:06


🔻 تاملاتی در خصوص خیریه‌ها و خیرجمعی

✍️ علی ربیعی

«قسمت اول»

اخیرا در میزگرد «انتظارات بخش مردم‌نهاد از دولت چهاردهم» که به همت پایگاه خبری تحلیلی خیر ایران و با همکاری انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات برگزار شد، به نکاتی چند اشاره کردم:

۱- متاسفانه شرایط روحی و روانی ایران امروز، سبب ایجاد دشواری‌هایی شده است که کمتر به آن توجه می‌شود. چندی پیش در جلسه‌ای پیرامون آسیب‌های اجتماعی، بنا بر یک تحلیل سنتی تنها بر فقر و حاشیه‌نشینی تاکید شد و بعدها دیدیم که طلاق در منطقه یک و سه بیشتر از طلاق در منطقه ۱۸ و ۱۹ است، یا مثلاً اعتیاد شاغلین بیشتر از اعتیاد بیکاران گزارش شده است.

این روزها یکی از مهم‌ترین مسائل اجتماعی ایران (در میان آسیب‌های مختلف) ناامنی روانی است که بزرگ‌ترین مسئله اجتماعی ایران به شمار می‌رود. در چنین شرایطی که فقر از استثنا به قاعده تبدیل شده و با جامعه‌ای همراه با ناامیدی و ناامنی روانی نیز مواجه هستیم، نیازمند گسترش خیرجمعی، پدید آمدن سازمانهای مردم‌نهاد و خیریه‌ها در زمینه‌های بیشتر و متفاوت‌تر هستیم.

۲-  نکته دیگر، اهمیت گسترده‌تر کردن طیف خیر است. خیررسانی حتی می‌تواند در قالب احوال‌پرسی، همدردی، شادکردن دیگران و... باشد. من معتقدم طیف خیر را باید با چنین رویکردهایی توسعه داد. اصلاً برخی آدم‌ها بروند و در خیابان با آدم‌های دیگر سلام و علیک کنند. گاهی اوقات که حال آدم بد است و یک کسی احوال آدم را می‌پرسد موجب خوشحالی می‌شود. با خیرهایی نظیر کاستن از نگرانی دیگران؛ همدلی و همزبانی را می‌توانیم توسعه دهیم. گونه‌ای از خیرها که بدون هزینه مالی هم قابل انجام است نیاز جامعه ماست.

۳- در این جلسه همچنین بر اهمیت مسئله فرزندان بهزیستی و مشکلات آنها در آستانه ورود به اجتماع تاکید کردم. به خاطر دارم زمانی، برای «فرزندان شهید بهزیستی» مراسم گرفته بودیم، با موضوع «شهدای بی‌چشم انتظار» سخنرانی کردم. همیشه فکر می‌کردم این بچه‌های بهزیستی را چه کسی دنبال می‌کند و چه کسی به آن‌ها می‌گوید «کجایی»؟ این «کجایی» گفتن، همیشه در ذهن من بود. اگر والدین ما زنده باشند هنوز هم به ما می‌گویند کجایی؟ و ما هم به بچه‌های خودمان می‌گوییم کجایی؟ این «کجایی»، عبارت لذت‌بخشی است، اما چه تلخ است که  کسی دل نگران بچه‌های بهزیستی نیست که از آنها بپرسد «کجایی؟»

  چقدر ضروری است که یک نهاد میانی بین خروج از سازمان‌های نگهدارنده و جامعه وجود داشته باشد که آنها را به لحاظ عاطفی و مهارتی آماده ورود موفق به اجتماع کند.
اگر به مراکز بهزیستی سر بزنید می‌بینید دختربچه‌ها از بغل آدم پایین نمی‌آیند. اوایل، دلیل این کار را متوجه نمی‌شدم اما در صحبت با مددکاران دریافتم که چون این بچه‌ها در زندگی‌شان با مردان کمتری مواجه می‌شوند،  وقتی از بهزیستی وارد اجتماع می‌شوند ممکن است در بدو ورود به جامعه با  اولین تجربه عاشقانه لطمه بسیار بخورند. بنابراین ضروری است نهاد میانی از بهزیستی به جامعه، برای این فرزندان تأسیس شود.  

۴ -  در بررسی مشکلات سمن‌ها، باید  به تفاوت میان خیریه‌ها و سمن‌های مطالبه‌گر توجه داشت.
حرف من این نیست که خیریه نباید مطالبه‌گری کند، مطالبه‌گری امری ضروری است و باید باشد، اما برخی سمن‌ها می‌توانند تنها مطالبه گری نمایند مانند افراد و سمن‌هایی که مطالبه‌گری محیط زیست را در دستور کار خود قرار داده‌اند. قاعدتا باید بین این‌ دو  تفکیک قائل شد. این امر مستلزم آموزش و گفتمان سازی است  که میان امر سیاسی، مطالبه‌گری و خیریه تفکیک قائل شویم.

۵- همچنین اصلاح نگاه نهادهای قدرت به سمن‌ها یک ضرورت است.
دولتها در تأسیس خیریه نه تنها باید تسهیل‌گر باشند بلکه باید نقش حمایتی قوی نیز ایفا کنند. اما متأسفانه نوعی نگاه امنیتی به سمن‌ها وجود دارد که در فرایند دادن مجوز و تایید صلاحیت‌ها نیز مشکلات زیادی را پدید می‌آورد. شاید باورکردنی نباشد اما در زمانی که من مسئولیت سازمان بهزیستی را در زیرمجموعه خود داشتم، به دلیل جلوگیری از تعارض منافع، نخواستم در زمان مسئولیت، مجوز خیریه بگیرم. متاسفانه الان حدود بیش از سه سال است که به رغم تلاش‌های فراوان هنوز، نتوانسته‌ام برای خیریه‌ای که دارم پروانه بگیرم.

@alirabiei_ir

Alirabiei.ir خیر جمعی _ علی ربیعی

09 Nov, 11:44


🔺️ هر چقدر فکر می‌کنم، نمی‌فهمم فایده فیلترینگ چیست؟ یک فیلم و خبر مخرب را نشان دهید که با فیلترینگ جلوی پخش آن را گرفتید؟ مردم سالانه یک میلیارد دلار از فیلترینگ ضرر می‌کنند

🔸 تصمیمات غیر مسئولانه درباره فیلترینگ جامعه را درگیر کرده است. سوال من این است فیلترینگ جلوی تبادل چه اطلاعاتی را گرفته است؟ مردم سالانه یک میلیارد دلار بابت فیلترینگ ضرر می‌کنند.

@alirabiei_ir

Alirabiei.ir خیر جمعی _ علی ربیعی

04 Nov, 15:00



🔻 تابوشکنی با وفاق

اخیرا شاهد، انتصاب سه استاندار عرب، کرد و بلوچ در استان‌های خوزستان، کردستان و سیستان و بلوچستان بودیم. این امر، از آرزوهای دیرین ساکنان این مناطق بوده که همواره تاکنون به عنوان تابو محسوب می‌شده تا آنجا که حتی انتصاب معاون سیاسی استانداران از اهل سنت نیز ناممکن تلقی می‌شد.
در این میان، حل مسئله رجیستر نیز با همه نقدها، اقدامی مثبت است. مطمئنم به رغم مقاومت‌های زیاد با توافق سازی، قدم‌های موثری در رفع فیلترینگ نیز برداشته می‌شود.
بازگشت اخراجی‌های اساتید و دانشجویان دانشگاه‌ها و سهولت فعالیت‌های اجتماعی که اتفاقی دور از دسترس و ناممکن به نظر می‌رسید، در نهایت اتفاق افتاد و همه این‌ها به رغم تمامی دشواری‌ها، نتیجه تفاهم و توافق سازی است.
@alirabiei_ir

Alirabiei.ir خیر جمعی _ علی ربیعی

03 Nov, 17:12


🔻 توافق برای حل مسائل مزمن: بیشترین اثر، کمترین تنش

✍️ علی ربیعی، لیلی فلاحتی

"قسمت دوم"

در اینجا وفاق عمودی به عنوان راهبردی برای جاری‌سازی و نهادینه نمودن آن مطرح می‌شود که می‌تواند هم رو به بالا (راس حاکمیت) و هم رو به پایین (شهروندان) پیاده‌سازی شود. بنابراین تلفیق وفاق عمودی و افقی الزامی است که بدون آن، هیچ تحولی برای دراز مدت شکل نخواهد گرفت. در وفاق عمودی رو به بالا، دولت به معنای اخص آن باید بتواند با حاکمیت پیرامون برنامه‌های اصلاحی به تفاهمی روشن و جامع دست یابد که عناصر قدرت‌های پراکنده در کشور نه تنها از آن برنامه‌ها احساس خطر نکرده بلکه این برنامه ها را در جهت ثبات تلقی نموده و نوعی شراکت و پیروزی همگانی برای عناصر حاکمیت و دولت در آن دیده شود. اما در سوی دیگر این بردار، وفاق عمودی رو به پایین و به عبارت دیگر وفاق با جامعه قرار دارد که نیازمند صورت‌بندی چندوجهی است.

در این گشتاور، نهادهای مدنی به عنوان مرکز ثقل نقش محوری و با استفاده از ظرفیت‌هایی همچون انجمن‌های ‌علمی، سازمان‌های مردم نهاد، خیریه‌ها، سندیکاها و اتحادیه‌ها امکان نفوذ به عمق جامعه تا خانواده به عنوان هسته بنیادین جامعه را دارند. این سطح از وفاق بسیار انتزاعی و ذهنی بوده و از همین رو نیازمند ایجاد افق مشترک پیرامون «آینده ایران» است. بخاطر داشته باشیم که در نتیجه فرسایش سرمایه اجتماعی در دو دهه گذشته، شکاف دولت-ملت به اشکال متنوعی از ستیزهای درون گروهی بین مردم، اقشار مختلف، قومیت‌ها، اصناف و ...تسری یافته و انسجام اجتماعی را دچار زوال نموده است. در بسیاری از جوامع دوگانگی ارزشی به عنوان امری پذیرفته شده وجود دارد که نه تنها تیز و برنده نیستند، بلکه به عنوان دماسنج حکمرانی عمل می‌کنند؛ اما شواهد تجربی و اتفاقات رخ داده در ایران، به خصوص در سالهای اخیر که به خیابان کشیده شده نشان از یک چندگانگی ارزشی حاد، برنده و متمایل به رادیکالیسم دارد. استمرار در این رویه، نتیجه‌ای جز تخریب امکان زیست مسالمت‌جویانه در مسیر اهداف مشترک ملی نخواهد داشت. در شرایط فعلی، امکان‌ها در برابر ما بسیار محدود و قابلیت‌ها نیز بسیار کم‌توان هستند و بنابراین نیازمند وفاق حاکمیت با دولت، دولت با جامعه، جامعه با مردم و مردم با مردم در قالب همدلی، حمایت‌گری، گفتگو و تعامل هستیم. در این فرایند استراتژی‌هایی همچون شفافیت، انتقادپذیری، امن‌سازی به جای امنیتی‌سازی، درک متقابل از نیازها و مطالبات و حفظ حقوق و کرامت شهروندان پاشنه‌های آشیل این فراگشت محسوب می‌شوند. علاوه بر این ایجاد تفاهم معنایی، اشتراک ذهنی و کنشی حول محور «حل مساله ایران ما» در همه سطوح اهمیت ویژه دارد. وفاق برای حل این مسئله باید در نقطه مطلوب بین سه منحنی مسایلی با «بیشترین اثر» و «کمترین تنش در جامعه» و «امکان تفاهم‌پذیری» انتخاب تا بیشترین سطح از نتیجه حاصل شود. بدون تردید، دو مفهوم توسعه و وفاق در هم تنیده و لازم و ملزوم یکدیگرند و تحقق آن نیز نیازمند کنشگری لایه‌های مختلف جامعه از کف تا راس آن است و بدون مشارکت سازنده هر یک از این بازیگران، امکان تحقق توسعه فراهم نیست.
@alirabiei_ir

Alirabiei.ir خیر جمعی _ علی ربیعی

03 Nov, 17:12


🔻 توافق برای حل مسائل مزمن: بیشترین اثر، کمترین تنش

✍️ علی ربیعی، لیلی فلاحتی

"قسمت اول"

مروری بر رویکرد بسیاری از جامعه‌شناسان، متخصصان علوم سیاسی، اقتصاددانان و پژوهشگران حوزه صنعت و فناوری، نشان می‌دهد که در تحلیل مهمترین دلایل عدم توسعه یافتگی ایران بر «فقدان نظریه» اجماع دارند. به عبارت دیگر، فقدان نظریه‌‌ای منسجم که اکثر نخبگان سیاسی از جناح‌ها و جریان‌های مختلف در مورد آن به توافق رسیده و در عین حال میان کنش‌گران سیاسی و اجتماعی نیز به عنوان نظریه‌ای هژمونی شده، منسجم و ثبات‌آور یک ائتلاف نظری شکل بگیرد. در سوی دیگر طیف نیز این تجربه وجود دارد که در بسیاری از زمینه‌ها، کشور بدون وجود اجماع نظری، اداره شده است. در واقع یکی از مشکلات اصلی در حوزه سیاستگذاری، عدم فهم مشترک از مسائل و فقدان اشتراک نظری پیرامون مسائل کشور است. همین عدم ادارک و اجماع مشترک در مسائل اساسی، باعث شده که در پس هر تغییر سیاسی، دولت‌هایی که مستقر می‌شوند، اقدام به بایکوت و پاک‌سازی منابع انسانی، انحلال و ابطال فرایندهای برنامه‌ای و اجرایی دولت قبل می‌کنند. در نتیجه چنین رویکردی؛ نه تنها برنامه‌های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بلکه در سایه فقدان نظریه، سیاست خارجی که بشدت نیازمند ثبات نظری است؛ دچار تغییرات جدی و عرصه حضور کنشگرانی نوظهور با فهم و ادراک متضاد و حتی رادیکال نسبت به مسائل کشور می‌شود. برون‌داد این چرخه نوعی بی‌سامانی سیاسی درون‌زا است که تاکنون تبعات جدی برای حکمرانی کشور در بر داشته است.

از مهم‌ترین ظرفیت‌های بی‌سامانی سیاسی، ظهور و بروز منجی‌های ناشناخته، دامن زدن به مطالبات فراتر از واقعیت، جهش در امید و در نتیجه عدم توانایی در برآوردن انتظارات ایجاد دامنه وسیعی از ناامیدی و تشدید در شکاف سرمایه و اعتماد اجتماعی است. بعد تاریک این بی‌سامانی نیز در کم فروغ شدن افق‌های ترسیم شده برای کشور همچون رشد اقتصادی ۸ درصدی، قدرت اول در منطقه، جامعه منزه، عدالت، آزادی، فقرزدایی، رفاه و تبدیل شدن آنها به آرمان‌های دست‌نیافتنی و کلماتی بی‌اثر در اذهان عمومی است. این شکاف عمیق در رابطه بین دولت و ملت، ناشی از بی‌سامانی سیاسی و در عین حال بهره‌گیری از رویکردهای سنتی در حکمرانی و همزمان بی‌توجهی مستمر به نیازهای مردم، سبب ایجاد  پیچیدگی چند لایه‌ای در جامعه ایران شده؛ معمولا حاکمیت در این شرایط از دو راه‌حل شامل ایجاد انسداد و سخت‌تر کردن هسته قدرت و تشدید تمرکز در دولت؛ و دوم، بازگشایی راه گفتگو، مشارکت طلبی و بازسازی اعتماد اجتماعی استفاده می‌کند. در رویکرد دوم، وفاق به عنوان یک تئوری و نظریه‌، اولین گام برای ثبات دادن به چشم‌اندازها و ایجاد ائتلاف‌های عملی به شمار می‌رود. وفاق امری فرایندی و مستلزم مشارکت و هم‌افزایی جریان‌های سیاسی و اجتماعی کشور با فاصله گرفتن از تنازع‌های بیهوده و تمرکز بر بازسازی منابع انسانی و توقف هدر رفت منابع مادی کشور است. بدون تردید، پیش شرط رسیدن به رشد، پیشرفت و توسعه، اجماع نظری و وفاق پیرامون مهم‌ترین مسائل کشور است. در این فرایند، اقداماتی همچون تدوین استراتژی‌هایی برای امروز و آینده، سیاست‌گذاری‌های معطوف به حل مسائل کشور و برنامه‌ریزی‌های اجرایی می‌تواند وفاق نظری را به سطح عملی ارتقاء داده و تداوم کاربست استراتژی‌ها و سیاست‌های مورد توافق نظری را در دولت‌های متوالی تضمین نماید. با این وصف، وفاق به عنوان یک نظریه انسجام‌‌زا، تداوم‌بخش و اتحادآفرین متضمن نیل به اهداف و خروج از بن‌بست‌های امروز کشور خواهد بود. از این منظر وفاق علاوه بر اینکه به مثابه یک نظریه برای خروج از بن‌بست‌های فعلی ضروری است، به مثابه روش نیز قابل بحث بوده و شیوه‌های عملیاتی کردن وفاق و ابعاد آن نیز اهمیت ویژه‌ای دارد. ایجاد وفاق در جامعه پیچیده‌ای همچون ایران، نیازمند تفاهم نظری و گذر از کینه‌های بی‌اساس و دیدن جناح مقابل به عنوان یک تفکر دیگر و نه به عنوان دشمن (امری که عدم اعتقاد به آن در برخی از دولتها با شدت بیشتری اتفاق افتاده)، به عنوان نقطه آغاز است. در این رویکرد، «دیگری کارآمد» حذف و منزوی نمی‌شود و در یک فرایند فراگیر به جمع کنشگران حکمرانی می‌پیوندد. در این ره‌آورد نگاهی به عملکرد ریاست دولت چهاردهم نشان می‌دهد، پزشکیان در اولین گام، استفاده از وفاق به عنوان روش را در انتخاب کابینه به کار گرفته و افرادی که صلاحیت کاری دارند را حفظ و یا منصوب نموده است.

علاوه بر این، کاهش سطح اعتماد اجتماعی و شکاف دولت و ملت در جامعه ایران، مستلزم کاربست وفاق در دو سطح عمودی و افقی است. منظور از وفاق افقی، وفاق مابین احزاب، گروه‌ها و جریان‌های سیاسی است که اصولا محدود به نخبگان و احزاب سیاسی شده و به سوی لایه‌های پایین‌تر حرکت نمی‌کند.
@alirabiei_ir

Alirabiei.ir خیر جمعی _ علی ربیعی

18 Oct, 20:23


بغضی که از دیدن تصاویر شهادت یحیی سنوار در گلویم خانه کرده، لحظه‌ای رهایم نمی‌کند.

مرد آرمان‌گرای مبارز، خسته، یکه و تنها حتی در آخرین لحظات، با چوبی در دست، علیه جهانی از خشونت، ظلم و نابرابری ایستاد.

این صحنه حماسی غم‌انگیز، تابلویی بی‌روتوش از جنایت‌های قدرتهای جهانی است که داعیه دفاع از حقوق بشر را دارند. صحنه شهادت این مرد مجاهد، به خوبی نشان می‌دهد طرح مسائلی چون صلح‌خواهی و دموکراسی‌طلبی از سوی قدرت‌ها فریبی بیش نیست.

این تابلو، پس از عکس‌های به جا مانده از کامبوج، ویتنام و.‌.. برای همیشه بر حافظه تاریخی جهان به تلخی ثبت می‌شود تا نسل‌های بعدی هم زهر این شرارت را حس کنند.

@alirabiei_ir

Alirabiei.ir خیر جمعی _ علی ربیعی

15 Oct, 20:37



به همین سادگی می‌توان در جامعه امید آفرید، مهم نیست در کجا و کدام عرصه باشد. هر ایرانی که موفق شود، موفقیت همه ایران است. نگاه کنید این دختران قهرمان را؛ از منطقه‌ای با امکانات کم، با صعود به جمع ۸ تیم برتر اسیا غرورآفرینی کردند. نمی‌دانم چرا برخی با شادی مسئله دارند. اغلب سنجش‌ها نشان می‌دهد بیش از هر مسئله‌ای، نگرانی و ناامنی روانی است که نه تنها دغدغه نسل‌های اخیر بلکه نسل‌های میان‌سال هم هست.

واقفیم که کشور در شرایط تحریم و تهدید، رشد و توسعه بزرگ ممکن نیست اما گشایش‌های اجتماعی، زمینه‌های امیدآفرینی از این جنس که محدودیتی ندارد می‌تواند راهگشا بوده و حال مردم را خوب کند.

به سهم خودم موفقیت این دختران عزیزم در تیم فوتبال خاتون بم را تبریک می‌گویم.

@alirabiei_ir

Alirabiei.ir خیر جمعی _ علی ربیعی

14 Oct, 18:30


🔻 کار اقتصادی با جهان

🔹در دوران اخیر، هیچ کشوری بدون تعامل با جهان، آزادی مبادله، در حالت تحریم و در زیر لیست سیاه FATF نمی‌تواند توسعه یابد. برخی دیدگاه‌ها شرایطی پیش آورده و فلسفه‌ای برای کشور تعریف کرده که هم الزامات توسعه -رابطه عادی با جهان- و هم آثار و نتایج توسعه-رشد طبقه متوسط، افزایش منزلت و مشارکت‌خواهی اجتماعی، سیاسی و...- بنیان‌برافکن تلقی می‌شود. اولین گام، اصلاح ذهنیت کارگزاران سیاسی و جامعه برای توسعه خواهی است.

@alirabiei_ir

Alirabiei.ir خیر جمعی _ علی ربیعی

10 Oct, 12:42


مدتهاست که همه سنجش‌ها و شواهد نشان می‌دهد که متاسفانه مرجعیت خبری از داخل کشور به بیرون مرزها انتقال یافته است.

سنجشی که اخیرا ایسپا، در مورد استفاده از فیلم‌ها و سریال‌های مورد علاقه مخاطبین منتشر کرده، حاکی از آن است که علاقه به محتواهای تفریحی و تماشای فیلم نیز، دیرزمانی است که به تولیدات خارج از مرزهای ایران سوق پیدا کرده است. آیا وقت آن نرسیده که در سیاست‌های خبری، رسانه‌ای، فرهنگی و سینما تجدید نظر شود؟!!!!

@alirabiei_ir

Alirabiei.ir خیر جمعی _ علی ربیعی

08 Oct, 20:21


سیاستگذاری معطوف به کودک
به بهانه روز ملی کودک و سالروز کودک کشی در غزه؛


علی ربیعی

«قسمت دوم»

در برخی موارد به ویژه در موارد مرتبط با تامین نیازهای اولیه و اساسی کودک، رویکرد اول و دوم حایز اهمیت است. اما در عین حال نگاه به کودک به مثابه یک کنشگر اجتماعی سبب می شود تا سیاستگذاری به درستی از منظر کودک صورت پذیرد و نه از منظر بزرگسال. به عبارتی سیاستگذار در تمامی ابعاد سیاستگذاری معطوف به کودک در ابعاد اجتماعی، و اجتماعی شدن کودک که در فضاهای بازی، محیط های آموزشی، نهادهای اجتماعی، فضای مجازی و ... شکل می گیرد ، با هر سه رویکرد به کودک بنگرد تا بتواند سیاست گذاری مبتنی بر سلامت و رشد کودک را رقم زند. متاسفانه عادات سیاستگذاری در ایران بیشتر مبتنی بر ممانعت است و نه جهت دهی و آزادی و اختیار.

سیاستگذاری با توجه به سه رویکرد مورد اشاره به ویژه برای کودکان در معرض آسیب ضروری است. یکی از گروه های در معرض اسیب، کودکان خیابان هستند. آمارهای موجود نشان می دهد که بیش از هشتاد درصد از کودکان در وضعیت خیابان، ایرانی نیستند.

این کودکان در تامین نیازهای اولیه اعم از آموزش، بهداشت و تغذیه با چالش های جدی مواجه هستند‌

جدای از اهمیت توجه به دلایل قرار گرفتن کودکان در وضعیت خیابان و کار، سیاستگذاری معطوف به حقوق این کودکان اعم قرار گرفتن ایشان در چرخه آموزش، سلامت، بهداشت و اسکان یک ضرورت اجتناب ناپذیر و از اولویت‌های دولت است.

از دیگر آسیب های مرتبط با کودکان باید به بازماندگی از تحصیل اشاره کرد. در حال حاصر و بر اساس اخرین آمارها بیش از نهصد هزار بازمانده از تحصیل در کشور وجود دارد. نکته قابل تامل در سن بازماندگی است که پس از مقطع ابتدایی بیشتر است. هر چند فقر یکی از دلایل بازماندگی از تحصیل به ویژه برای گروه سنی پس از ابتدایی است، اما دلایل فرهنگی نیز از جمله دلایل مهم در بازماندگی از تحصیل به ویژه برای دختران و در مناطق کمتر توسعه یافته به شمار می رود‌.

سیاستگذاری معطوف به پیشگیری از بازماندگی از تحصیل، مقابله با فقر آموزشی و بازگرداندن بازماندگان از تحصیل به چرخه آموزش از دیگر اولویتهای دولت است.

ذکر این نکته ضروری است که علاوه بر آنکه ایران عضو کنوانسیون حقوق کودک است، در تدوین سند ملی کودک نیز اقدامات مثبتی انجام داده است. هر چند این سند کامل نیست و ضروری است تا به جد مورد کار کارشناسی قرار گیرد و تبدیل به یک سند جامع شود، اما گامی مثبت در مسیر تامین حقوق کودکان این سرزمین به شمار می رود. علاوه بر این اقداماتی نظیر تصویب قانون فرزندخواندگی در سال ۹۳، قانون مصوب ۹۹ مبنی بر تکالیف دستگاه های اجرایی در خصوص کودکان در معرض مخاطره، از جمله اقدامات مثبتی است که باید سازوکار اجرا و نظارت بر اجرای آن تقویت گردد.

در پایان تاکید می‌نماید که سیاستگذاری معطوف به حقوق کودک و تکمیل اقدامات مثبت انجام شده در دستور کار دولت قرار دارد.

@alirabiei_ir

Alirabiei.ir خیر جمعی _ علی ربیعی

08 Oct, 20:20


سیاستگذاری معطوف به کودک
به بهانه روز ملی کودک و سالروز کودک کشی در غزه؛


علی ربیعی

«قسمت اول»

یکسال از فاجعه انسانی در غزه، سرزمین های اشغالی و سپس لبنان می گذرد. جهان شرمگنانه شاهد نقض حقوق انسانی و اجتماعی کودکان با حمایت عملی از جنگ افزارهای جنگی، حمایت های حقوقی و در میان سکوت نهادهای بین المللی و قدرت ها است.

بر اساس آمارهای اعلام شده در این مدت بیش از ۱۴ هزار نهالی که می توانست به بار نشیند با تمام آرزوها و شادی های نکرده شان در زیر بمبها و آوارها دفن شده اند. بیش از ۱۷ هزار کودک، سرپرست خود را از دست داده و یتیم گشته اند. بیش از  ۱.۷ میلیون کودک بی خانمان شده و هشتصد هزار کودک نیز در اقامتگاه های موقت به سر می برند.
جنگ افروزان و قدرتمندان با سیاست های دوگانه، سبب شده اند که در جهان،  بالغ بر ۴۶۸ میلیون کودک از جنگها و تعارضات تاثیر پذیرند و بیش از یک ششم کودکان زمین در مناطق درگیر جنگ و تعارض زندگی کنند.
 
چه درد عمیقی است آنجا که تاریخ بشری در سکوت، شاهد به خاک سپاری کودکان بی گناهی است که کودکی نکرده چشم بر روی تمام آرزوهایشان بسته و تن نحیف شان در بستری از خاک برای همیشه آرام می گیرد. تاسف بارتر اینکه کودکانی نیز که از این فجایع جان به در می‌برند،  از تمامی حقوق کودک _که مورد تاکید سازمان های بین المللی است_ محروم گشته و در چرخه ای از آسیب قرار می گیرند. این روزها، جهان در سیاه ترین زمان خود قرار گرفته است، زمانی که دنیای منتفع از تجارت سلاح و قدرت، در هنگامه وقوع این فجایع تلخ انسانی،  بر ابعاد بشردوستانه زندگی و حق مسلم کودکان چشم می بندد.

در این یادداشت و به بهانه روز ملی کودک، لازم می دانم به حقوق اجتماعی کودک، در سیاستهای رییس جمهور که از جایگاه ویژه ای نیز برخوردار است، اشاره کنم. بی تردید، مسایل اجتماعی و سیاستهای اجتماعی اهمیت ویژه ای در دولت وفاق دارد.، اما ذکر این نکته، ضروری است که هیچ تصمیم سختی بدون وفاق نظری با مردم اتخاذ نخواهد شد، و این امر، اولین گام در مسیر اجتماعی شدن دولت ها است. مداقه در مباحث رییس جمهور حاکی از آن است که کودکان و زنان، از گروههای دارای اولویت در سیاست های اجتماعی دولت هستند.
 
در این میان، علاوه بر اهمیت نقش مستقل زنان در ساختن ایران، نقش های مضاعف ایشان در پرورش نسل های بعدی نیز بسیار حایز اهمیت است. همچنین کودکان امروز که جامعه فردا را می سازند، از اهمیت ویژه ای برخوردارند.

موضوع کودک در ابعاد مختلف اعم از آموزش، سلامت و بهداشت، سلامت روان، تغذیه و نیز ابعاد مختلف آسیب های وارده بر کودکان در اولویت دولت است.

یکی از نکات مورد تاکید آقای رییس جمهور درباره کودکان، توجه جدی به عدالت در برخورداری تمامی کودکان از سلامت و آموزش است. پزشکیان معتقد است هیچ کودکی نباید به خاطر شرایط نابرابر آموزشی و سلامت در چرخه فقر و آسیب قرار گیرد. باید کیفیت آموزش در مدارس دولتی و خدمات بهداشتی در مراکز درمانی دولتی هم سطح مراکز خصوصی باشد تا هیچ کودکی به خاطر فقر از دریافت این خدمات با کیفیت بالا محروم نگردد. چرا که چنین محرومیتهایی به صورت نسلی و بین نسلی ادامه می یابد و منجر به آسیب های پایدار می گردد. پزشکیان در کارزارهای انتخاباتی و برنامه های دولت بارها تاکید کرد که برای به ثمرنشستن عدالت اجتماعی و سلامت، باید شرایطی را فراهم ساخت تا همه مدارس در همه نقاط کشور، از کیفیت و استاندارد بالا برخوردار شوند تا نابرابری از بهره مندی از آموزش برطرف شود چراکه نابرابری دردسترسی به آموزش، ریشه فقر است.

از سوی دیگر و با تمرکز بر تعریف کودک و دوران کودکی، توجه سه رویکرد ضروری است.
رویکرد اول: نگاه به کودک به عنوان ابژه است. مطابق این رویکرد، کودک موجودي است معصوم، وابسته، درمانده، منفعل، ضعيف، ناقص، آسيب پذير، بی مسئوليت، بي کفايت و ناتوان که نه تنها از حقوق خود آگاه نيست بلکه براي انسان شدن و رشديافتگي و برخورداري از رفاه، نياز به آموزش ديگران و حمايت بزرگسالان دارد.

رویکرد دوم: نگاه به کودک به عنوان سوژه است. (یعنی کودک محوري و بازشناسي کودک به عنوان يک شخص با ذهنيت ها و برداشت هاي خود).
رویکرد سوم: نگاه به کودک به عنوان يک کنشگر اجتماعي و مشارکت کننده و فعال اجتماعي است. مطابق این رویکرد بايد كودكان را به عنوان وجودي انساني و شهرونداني فعال ديد و اين  عقيده را كه كودكان پيچيده، آگاه، مطلع، خلاق، همفكر و شنوا هستند؛ ترقي داد.

بر اساس این رویکرد، «نظارت و مراقبت» از کودکان و «استقلال» کودکان متناقض نيستند به شرطي که نظام حقوقي و قانوني مناسبي طراحي شده باشد که حقوق مدني، سياسي، اقتصادي-رفاهي، اجتماعي و فرهنگي کودکان را تضمين کند. این رویکرد، والدين، دولت و جامعه مدني را به دنبال راهی برای تعادل در فرديت بخشي و محافظت و نظارت، تشویق می کند.

@alirabiei_ir

Alirabiei.ir خیر جمعی _ علی ربیعی

05 Oct, 09:58


🔻 ایستادن جلوتر از رهبری ممنوع

✍️ علی ربیعی

رفتارشناسی ایرانیان حاکی از آن است که ملت ایران در هر شرایطی حتی با وجود سختی‌ها، کمبودها، اعتراض‌ها به مسائل گوناگون در سطوح مختلف، وقتی پای ایران در میان است تمامی اختلافات را کنار گذاشته و وحدتی جدی حول محور دفاع از آب و خاک و اعتقادات ملی و دینی در داخل کشور شکل می‌گیرد.

نماز جمعه سیزده مهرماه، نمادی از یک همبستگی عمومی بود. به رغم بسیاری از القائات و ایجاد ترس از عکس‌العمل رژیم اسرائیل، بسیاری از طیف‌های مختلف سیاسی، حتی کسانی که نسبت به وضعیت فعلی انتقادات جدی داشتند، از شب قبل اعلام حضور کردند و این امر کم‌سابقه در طی چهار دهه اخیر، جلوه‌ای زیبا از همبستگی همه جناح‌ها و تفکرها در داخل کشور و نشان‌دهنده اتحاد عمومی همه مردم برای ایستادن پای کشور بود.

صحبت‌های رهبری نیز با نکته‌سنجی و تامل بسیار، سنجیده و به طریقی کارشناسی شده بیان شد. ایشان قویا تأکید کردند که ایران هیچ عملی خارج از عرف بین‌المللی، قانون اساسی کشور و قوانین اسلامی انجام نخواهد داد و هر کاری که صورت گرفته در چارچوب همین موازین بوده است. در شرایطی که در روزهای اخیر کلامهای بسیار تند مخاطره‌آمیزی شنیده می‌شد که وحدت و یکپارچگی جریانهای سیاسی را هدف گرفته بود، رهبری با صحبت‌های اصولی و حساب شده با یکپارچه توصیف کردن تمامی مسئولین و قوای کشور، تصمیمات گرفته شده را تصمیماتی جمعی دانستند.

بیانات رهبری در نماز جمعه می‌تواند الگو و درسی برای کسانی باشد که سعی در تند کردن فضا با اهانت به مقامات دارند تا به نوعی انقلابی بودن خود را به رخ بکشانند.

امروز رهبری الگویی قوی و دقیق از عقلانیت انقلابی را به نمایش گذاشت. حتی در گامی فراتر می‌توان واضع واقعی مفهوم «وفاق ملی» را رهبری دانست که نه امروز بلکه از بدو دوران مسئولیت خود آن را تشویق و متکی بر اصول و آموزه‌های مکتب ایرانی-اسلامی کرده است. در این تعبیر دولت دکتر پزشکیان طرحی نو درنیانداخته جز آنکه آگاهانه و خردمندانه به پیروی از همان نظام فکری برآمده است. در نگاهی دقیق‌تر به سیر تطور اندیشه و سیره رهبری در طول دهه‌ها، آشکار می‌شود که مفهوم وفاق ملی یک روی سکه‌ای است که روی دیگر آن را وفاق امت مسلمان در برابر زورگویی و سلطه‌جویی تشکیل می‌دهد. امروز بیش از هر زمان دیگری می‌توانیم به اهمیت این دوگانه‌ی وفاق برای حکمرانی خوب توأم با امنیت و سعادت ایران و ملت‌های منطقه پی ببریم.

به نظر من، بیان خطبه امروز رهبری به ویژه این گزاره «ما در انجام این وظیفه نه تعلل می‌کنیم، نه شتاب‌زده عمل می‌کنیم؛ آن وظیفه در وقت خود انجام می‌گیرد و انجام هم گرفت و در آینده هم اگر لازم شد باز انجام خواهدشد.» حاوی پیامی نه تنها مبتنی بر صلح‌جویی و عدم تمایل به جنگ و گسترش خشونت در منطقه، بلکه موکد بر دفاع مقدس در راه عزت ایران و پرستیژ و غرور ملی و در عین حال بازدارنده از هر تفکری برای تجاوز به این سرزمین است. این رویکرد حکیمانه باید بویژه در صداوسیما محل توجه قرار گیرد.

به هرصورت رفتار ایران در قبال تحولات منطقه، شجاعت همراه با عقلانیت را طلب می‌کند. به خاطر داشته باشیم که ملت ایران، در بحبوحه تهدیدها، با یکپارچگی، در نماز جمعه‌ای به امامت رهبر انقلاب شرکت می‌کند، خبر سفر وزیر امور خارجه در همین شرایط بحرانی به قلب منطقه درگیر یعنی لبنان و تصویر فرود هواپیمای او در فرودگاه بیروت توسط دهها خبرگزاری مخابره می‌شود که نشان‌دهنده عقلانیت، وحدت و شجاعت ایرانیان است. این عقلانیت حکم می‌کند که منطقه دچار تنش نشود اما اگر مسئله‌ای هم رخ دهد با همان خط مشی رهبری و تصمیماتی که با محوریت ایشان گرفته می‌شود باید پیش رفت.

در این شرایط، با انسجام ملی پشت رهبری بایستیم و ایستادن جلوتر از رهبری ممنوع!

@alirabiei_ir

Alirabiei.ir خیر جمعی _ علی ربیعی

28 Sep, 16:02


🔻 شهادت نصرالله و توصیه به دو اقدام

✍️ علی ربیعی

از دیشب که خبر حمله به بیروت را شنیدم تا صبح دل‌نگران آزادی و حقیقت بودم. نگران وحشی‌گری‌های پیچیده در زرورق‌های فریبنده و نابودی آرمان‌گرایی‌ها بودم. ضمن تسلیت شهادت سید حسن نصرالله و سردار عباس نیلفروشان به تمامی آزادی‌خواهان جهان، به چند نکته می‌پردازم:

۱_ اشغال سرزمین، وطن‌ستانی از انسانها و سپس کشتار و کشتار و کشتار.... در انتقام‌جویی چنان سفاک و بیرحم که هرروز بر خیل کودکانی که کودکی نکرده کشته می‌شوند افزوده می‌شود و از همه تلخ‌تر آنکه شاهد سکوتی سهمگین از جهان در مقابل جنایات رژیم اسراییل هستیم.
کشوری که خود را مهد دموکراسی می‌خواند نه تنها این جنایات را محکوم نمی‌کند بلکه کشتار را ترویج و کمک‌های نظامی و اطلاعاتی هم می‌کند.
وزیر خارجه انگلیس آن را دفاع مشروع می‌خواند و....

دوست دارم با نسل‌های جدید سخن بگویم. بگویم که این است چهره واقعی قدرت‌ها. هیچ حمایتی از سوی بیگانگان برای آزادی را باور نکنید. آزادی گوهری است که در درون شماست و باید در درون جامعه دنبال شود. دل به این خونخواران سپردن، سرابی بیش نیست. ببینید چگونه نخست‌وزیر خونخوار این رژیم، در جهت ایجاد ثبات سیاسی خود در داخل برای جان هیچ انسانی ارزش قائل نیست. تناژ بالایی از بمب بر سر مردم با لبخند فرو می ریزند. نسل ما این تلخی و خشونت را هم از جانب غرب و هم از طرف شرق چشیده بود. حمله و اشغال سرزمین‌مان چه به واسطه غربی‌ها و چه روس‌ها به عنوان حوادثی تلخ در حافظه تاریخی این ملت مانده و حالا نوبت شماست که پی به حقیقت نهفته پشت نقاب‌های فریبنده ببرید.

۲_ رژیم اسرائیل که سالهاست در تلاش است پای ایران را به جنگی یک طرفه با قدرتهای جهانی بکشاند، ما را در شرایط ویژه‌ای قرار داده است. چه آنکه رهبران آن رژیم غیرانسانی می‌دانند که صلح و آرامش در ایران و با ایران، برای اسرائیل راهی جز انزوا باقی نمی‌گذارد.
یادمان هست رژیم اسرائیل چنان به دنبال عدم موفقیت توافق هسته‌ای ایران بود که حتی حضور موفق ایران در صلح منطقه را تهدیدی برای خود می‌دانست و در این چند سال نیز با اقدامات سیاه خود، در صدد گشودن درهایی از جهنم ناامنی در منطقه است.

زرسالاران و نفت سالاران آمریکایی نیز در پیوستگی با صهیونیست‌ها، خواهان این اتفاق هستند. در این موقعیت چه باید کرد؟ کدام روش به نفع ایران و عزت این مرزو بوم است؟
در این زمینه اظهار نظرهای زیادی را شاهدیم. من قصد ورود به بهترین اقدام محتمل را ندارم اما نیک می‌دانم ما نیازمند یک اجماع و شکیبایی ملی هستیم.

به اعتقاد من، ایران نیازمند دو عمل برای عبور از این بحران‌هاست. نخست آنکه با اتکا به وفاق، باید یک انسجام درونی را در کشور دنبال کرد. در جامعه، باید وفاقی بزرگ صورت گیرد، به نحوی که هر تصمیمی پشتوانه‌ای قوی و همگانی داشته باشد. در دولت جدید با نظریه وفاق، نخبگان جامعه می‌توانند این مسیر راهموار کنند. وفاق بزرگ، بزرگ‌ترین بازدارندگی ماست.
اقدام دوم، ایستادن همه در پای تصمیمی است که با محوریت رهبری اتخاذ می‌شود. متاسفانه در رسانه رسمی یا افرادی که مسئولیتی در قبال کشور و جامعه برای خود نمی‌بینند با اظهار نظرهایشان، جامعه را به پراکندگی و عدم انسجام سوق می‌دهند.

یادمان نرود که بزرگترین دشمن ما جدایی درون ملت ماست. انشقاق ملی اگر جای وفاق ملی را بگیرد کوچکترین خطرات و حقیر‌ترین دشمنان، بزرگ و شکست‌ناپذیر به نظر خواهند رسید. امروز بیش از همیشه مکلف به ایستادن در برابر هرگونه تفرقه هستیم. تفاوت داشتن در سلایق و روش‌ها و در همان حال متحد بودن در دفاع از سرزمین و پرچم، هنری است که باید در آموختن و تمرین آن نستوه و مصمم باشیم؛ بی هیچ مصلحت‌اندیشی جناحی و عافیت‌طلبی سیاسی.

@alirabiei_ir

Alirabiei.ir خیر جمعی _ علی ربیعی

24 Sep, 11:33


🔻 غم بزرگ را به کاربزرگ بدل کنیم....

علی ربیعی

🔹 حادثه تاسف بار انفجار معدن زغال سنگ در طبس، که منجر به از دست رفتن جان جمعی از کارگرانی که با جان کار می‌کنند و کار جان،  ضایعه‌ای تلخ است که متاسفانه هرازچندگاهی، در اقصی نقاط جهان و به خصوص کشورهای کمتر توسعه یافته شاهد آن هستیم.

با وجود انجام سالیانه ۱۲۰۰۰ بازرسی توسط بازرسان کار از حدود ۶ هزار معدن فعال در سطح کشور (که یکصد هزار کارگر شاغل را تحت پوشش دارد)، و اعلام نواقص غیرایمن به کارفرمایان، باز هم  ۲/۳ درصد حوادث کار کشور در بخش معادن رخ می‌دهد.

سرنوشت معدن‌کاران در همه جای جهان کمابیش شبیه یکدیگر است. چندی پیش در معدن شهر سومای ترکیه، بیش از دویست نفر در اثر حادثه جان باختند.

🔹یاد حادثه جانسوز معدن زمستان یورت آزادشهر سال ۱۳۹۶ در ذهنم زنده می‌شود، هنوز هم غم بزرگش بر دلم سنگینی می‌کند و با اندیشیدن به آن، بغض راه گلویم را می‌بندد.
من آن روزها شاهد بودم که چطور معدن‌کاران زحمتکش و خسته در عمق هزار متری زمین، جنازه‌های همکارانشان را از دل خاک و سنگ بیرون می‌کشند! در آن تاریکی نفس‌گیر که تنها با نور چراغ کلاه‌ها روشن می‌شد هرجا که نگاه می‌کردم، می‌دیدم برادر جنازه‌ی برادر، وطن آبادی جنازه آزادشهری و پسر جنازه‌ی پدر را از زیر آوار بیرون می‌کشد.

🔹 متاسفانه شاید این حادثه، آخرین فاجعه معدنی نباشد. امروز که دولت، نماینده گروههای خاموش است؛ صدای این کارگرانی که برای همیشه خاموش شده‌اند را خواهد شنید و پاسخ این صداها، سیاست‌گذاری منسجمی است که با همکاری بین دستگاهی، بخش خصوصی و تشکل‌های کارگران معدن  ممکن می‌شود‌ و کاری بزرگ به انجام می‌رسد. وزارتخانه‌های صمت، کار، کشور، بهداشت و درمان با قرار گرفتن در کانون این سیاست‌گذاری‌ها، می‌توانند در بهینه‌سازی ابن وضعیت نقش موثری داشته باشند.
برخی مشکلات، پیش‌روی اعمال سیاست‌ها بوده که نیازمند حمایت‌ است. غالب معادن (عمدتا در بخش خصوصی) فاقد ایمنی لازم بر اساس استانداردهای تعریف شده وزارت کار هستند، منتهی اعمال قانون منجر به تعطیلی و در نهایت بیکاری تعداد زیادی کارگر خواهد شد، لذا برنامه‌ریزی تدریجی بر اساس طبقه‌بندی ایمنی معادن ضروری است.
وادار کردن بخش خصوصی به نصب تجهیزات ایمنی با توجه به هزینه‌‌های بالای آن با مقاومت کارفرمایان مواجه می‌شود.
در گذشته وزارت کار پیشنهاد کرد که وزارت اقتصاد، بخش قابل ملاحظه‌ای از هزینه ارتقای ایمنی معادن را به عنوان مالیات در بازه زمانی مشخص بپذیرد.
در طرح دیگری که قبلاً مورد برسی قرار گرفته و به صورت محدود به مرحله اجرا نیز رسیده بود، وزارت صمت از محل افزایش بهره مالکانه، خود اقدام به خرید تجهیزات و الزام به نصب با هماهنگی وزارت کار کند. در این فرایند، می‌بایست رعایت آیین‌نامه‌های حفاظت فنی با هماهنگی قوه قضاییه اجباری گردد. همچنین از طریق اختصاص یک درصد پرداخت مجوز معادن به بحث ایمنی می‌توان تا حدودی این امر را  سامان‌دهی کرد.


🔹 در ادوار گذشته،ایجاد تشکل‌های کارگری معادن در دستور کار قرار گرفته و تا حدودی نیز پیشرفت داشته است. تحقق این امر می‌تواند مطالبه‌گری ایمنی در سطح معادن را افزایش دهد.

🔹 از دیگر اقدامات حمایتی دولت می‌توان به اجازه استخدام افراد برای بازرسی کار و مجهز کردن این افراد به دانش روز و تجهیزات نوین باشد. همچنین توجه و ترتیب اثر دادن  مقامات استانی و قضایی به گزارشات بازرسین کار در پیشگیری از چنین حوادثی  بسیار اثربخش است.

🔹مکانیزه کردن معادن کشور و خروج آن به شکل کامل از حالت سنتی، از دیگر راهکارهای کاهش چشمگیر حوادث است. متاسفانه در حال حاضر کارفرمایان به دلیل بهای بالای ماشین‌آلات و وجود تحریم‌های ظالمانه در خیلی از موارد اجازه  به روزرسانی تجهیزات و وسایل ایمنی مورد نیاز برای معادن را نمی‌دهد.

@alirabiei_ir

Alirabiei.ir خیر جمعی _ علی ربیعی

08 Sep, 14:51


🔻 وفاق به مثابه روش/ وفاق افقی، وفاق عمودی خروج ازبن بست ها

علی ربیعی

وفاق علاوه بر اینکه به مثابه یک نظریه برای خروج از بن بست های فعلی ضروری است، به مثابه روش نیز قابل بحث بوده و به  شیوه عملیاتی کردن وفاق و ابعاد آن در ادامه پرداخته می‌شود.

به اعتقاد من، پزشکیان در اولین گام استفاده از وفاق به عنوان روش را در انتخاب کابینه به کار گرفت.
وفاق یعنی هرکس که صلاحیت کاری را دارد درگیر آن کار شود. تفاهم نظری و گذر از کینه‌های بی‌اساس و دیدن جناح مقابل به عنوان یک تفکر دیگر و نه به عنوان دشمن (امری که عدم اعتقاد به آن در برخی از دولتها با شدت بیشتری اتفاق افتاده است)، می‌تواند پایه وفاق شود.
مطالعات من نشان می‌دهد که وفاق در ابعاد مختلف به صورت عمودی و افقی باید اجرا شود.
منظور از  وفاق افقی، وفاق مابین احزاب، گروهها و جریان‌های سیاسی است ( وقتی صحبت از وفاق است، بیشتر این جنبه از وفاق مورد توجه نخبگان سیاسی است که شرط لازم و کافی برای به ثمر نشستن وفاق نیست، آنچه وفاق را جاری و نهادینه می‌سازد وفاق عمودی است). منظور از وفاق عمودی، از یک بعد وفاق عمودی رو به بالا و در بعد دیگر وفاق عمودی رو به پایین است. تلفیق وفاق عمودی و افقی الزامی است که بدون آن، هیچ تحولی برای دراز مدت شکل نخواهد گرفت.
در وفاق عمودی رو به بالا، دولت به معنای اخص آن باید بتواند با حاکمیت  پیرامون برنامه‌های اصلاحی به تفاهمی دست یابد که عناصر قدرت‌های پراکنده در کشور نه تنها از آن برنامه‌ها احساس خطر نکرده بلکه این برنامه ها را در جهت ثبات تلقی نموده و نوعی شراکت و پیروزی همگانی عناصر حاکمیت و دولت در آن دیده شود.

منظور من از وفاق عمودی رو به پایین، وفاق با جامعه است که ایجاد این وفاق باید در چند لایه صورت‌بندی شود. وفاق عمودی رو به پایین با به کارگیری نهادهای مدنی آغاز شده و با استفاده از انجمن های‌علمی، سمن‌های مختلف، سندیکاها و اتحادیه‌ها می‌توان آن را به عمق جامعه برد و نهایتا در سطح نهاد خانواده و اذهان آحاد جامعه، وفاق ذهنی برای آینده ایران شکل گرفته و نهادینه شود.

این وفاق حتی باید بین مردم با مردم شکل بگیرد. نگاه کنید امروز در برخی از گروههای اجتماعی انگار نزاع مردم با مردم پدید آمده است. در تنازع‌های در سطح افقی و افراطی شدن و تلقی دشمن نزدیک از جناح مخالف و تسری آن به جامعه، وضعیت خطرناکی را برای انسجام اجتماعی پیش روی ما قرار داده است. در بسیاری از جوامع نوعی دوگانگی ارزشی را می‌توان دید اما این دوگانگی ارزشی، آن چنان تیز و برنده نیستند و یک دوگانگی تعدیل شده آسیبی بر جوامع وارد نمی سازد اما شواهد تجربی و اتفاقات رخ داده به خصوص در سالهای اخیر در مسایلی که به خیابان کشیده شده است نشان از یک چندگانگی ارزشی تیزشده و برنده دارد و می توان علایمی از به سمت افراطی گری رفتم چولگی این چندگانگی‌ها را شاهد بود. این امر، روندی مخرب‌ در جهت زیستی مسالمت‌آمیز برای رسیدن به اهداف مشترک ملی است. ما به وفاق جامعه با جامعه و بین مردم با مردم به صورت نوعی همدلی، پشت هم بودن، زمان بیشتری را در کنار هم گذراندن و.... نیازمندیم.

بدون تردید، توسعه بدون وفاق صورت نمی‌گیرد و در تمام نظریه‌های توسعه‌ای که این روزها مطرح می‌شود، علاوه بر الگوهای توسعه (در انواع مکاتب) که خود یک بحث مفصل است (من در کتاب معمای دولت مدنی به طور مفصل و کامل کشورهای تازه صنعتی شده و الگوهای برون رفت و نوع توسعه آنها را مورد بررسی قرار داده‌ام)، این موضوع مطرح است که اگر جامعه همراهی نکند و اگر مجموعه ساخت قدرت در برنامه توسعه سهم و مشارکت نداشته باشد توسعه اتفاق نمی‌افتد و برنامه توسعه شکست می‌خورد.
به طور مثال اگر شما قصد اصلاح ساختار قیمت انرژی را دارید، اگر جامعه همراهی نکند، همان اتفاقات سال ۹۸ رخ خواهد داد. اگر بخواهید سیاست فرهنگی خاصی اعمال کنید و جامعه همراهی نکند اتفاقات سال ۱۴۰۱ تکرار خواهد شد.
بدون اجتماعی کردن هر برنامه‌ای حتی یک کارخانه در یک سطح کوچک، توسعه با مانع مواجه می‌شود.

به طور کلی تصمیمات سختی که امروز کشور ما به آن نیازمند است (که تنها یک فرصت ده یا پانزده ساله برای اخذ آنها را داریم و بعد از آن ناممکن است)، که بتواند ما از گذرگاههای سخت به سمت توسعه عبور دهد.
جامعه با نظریه بقا که صرفا نان و معیشت را تامین کند نمی‌تواند به توسعه دست یابد. بقا پیش شرط است، اما جامعه نیاز به توسعه و بالندگی دارد.
ما بدون نظریه وفاق، چه افقی با گروههای سیاسی، چه وفاق عمودی با جامعه امکان برون رفت از پیچیدگی‌ها و بحران‌های پیش‌رو و امروز ایران را نداریم و به توسعه نمی‌رسیم و این یک نظریه، برای آینده ایران است.

@alirabiei_ir

Alirabiei.ir خیر جمعی _ علی ربیعی

08 Sep, 14:50


🔻 وفاق به مثابه نظریه، وفاق به مثابه روش
کشور بدون فصل دو

✍️ علی ربیعی

بسیاری از جامعه شناسان، متخصصان علوم سیاسی، اقتصاددانان و پژوهشگران حوزه صنعت مدتهاست در حال بحث و بررسی دلایل عدم توسعه هستند و به این نتیجه رسیدند که یکی از مشکلات اصلی کشور، نداشتن و فقدان نظریه است. فقدان نظریه‌‌ای منسجم که اکثر نخبگان سیاسی از جناح‌ها و جریان‌های مختلف در مورد آن به توافق رسیده و در میان کنش‌گران سیاسی و اجتماعی نیز به عنوان نظریه‌ای هژمونی شده، منسجم و ثبات‌آور یک ائتلاف نظری شکل بگیرد.

من گاهی وقت‌ها می‌گویم مثل اساتیدی که در جلسه دفاع پایان‌نامه، به دانشجوها می‌گویند از فصل دو عبور کن؛ کشور هم در بسیاری از زمینه‌ها، بدون فصل دو اداره شده است.

یکی از مشکلات کشور در حوزه سیاستگذاری، عدم فهم مشترک از مسائل و فقدان اشتراک نظری پیرامون مسائل کشور است. وقتی فهم مشترک صورت نمی‌گیرد، دولت‌هایی که سرکار می‌آیند انگار یک انقلاب شده (انقلاب نه به مفهوم شناخته شده آن بلکه پدید آمدن نتایجی شبیه آن) شرایطی پیش می‌آید که نه تنها برنامه‌های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بلکه به علت فقدان نظریه، سیاست خارجی که باید مبتنی بر یک نظریه از ثبات بالایی برخوردار باشد نیز تغییر می‌کند و اضافه کنید به آن، ورود افراد با دیدگاههای متفاوت و فهم و برداشت کاملا متضاد از مسائل کشور که می‌توان یکی از علل آن را بی‌سامانی سیاسی دانست. در بی‌سامانی سیاسی، مانند این است که ناگهان منجی‌های ناشناخته ظهور می کنند، امیدهای سینوسی ایجاد شده و پس از آن موج ناامیدی به وجود می‌آید که متاسفانه میزان دامنه ناامیدی در این سالها از افزایش داشته باشد و این چنین داستان غم‌انگیز دولت‌ها و اداره جامعه تاکنون ادامه داشته است. شعارها و سیاست‌های زیبا مثل رشد ۸درصد، قدرت اول در منطقه، جامعه منزه، عدالت، آزادی، فقرزدایی، رفاه و... به آرمان‌های دست‌نیافتنی و کلماتی بی‌اثر در اذهان عمومی تبدیل شده‌اند.

بر این اساس، وفاق به عنوان یک تئوری و نظریه‌، اولین گام برای ثبات دادن به چشم‌اندازها و ایجاد ائتلاف‌های عملی به شمار می‌رود. وفاق نظریه‌ای است که اگر بدون آن و بی طی شدن مسیری که به طور طبیعی در آن جریان‌های سیاسی و اجتماعی کشور به هم نزدیک می‌شوند، ما کماکان در تنازع‌های بیهوده باقی مانده، منابع مادی کشور به هدر رفته و منابع انسانی نیز رو به فرسودگی می‌رود.

بدون تردید، پیش شرط رسیدن به رشد، توسعه و پیشرفت، اجماع نظری و وفاق پیرامون مهم‌ترین مسائل کشور است.
از مراحل تدوین استراتژی‌هایی برای امروز و آینده، سیاست‌گذاری‌های معطوف به حل مسائل کشور تا برنامه‌ریزی‌های اجرایی، وفاق نظری می‌تواند تبدیل به وفاق عملی شده و تداوم استراتژی‌ها و سیاست‌های مورد توافق نظری را در دولت‌های متوالی تضمین نماید.

با این وصف، وفاق به عنوان یک نظریه انسجام‌‌زا، تداوم‌بخش و اتحادآفرین متضمن نیل به اهداف و خروج از بن‌بست‌های امروز کشور خواهد بود.

@alirabiei_ir

Alirabiei.ir خیر جمعی _ علی ربیعی

05 Sep, 20:11


🔻 خیریه‌ها در فراز و نشیب

✍️ علی ربیعی

امروز، روز جهانی خیریه است. متأسفانه فعالیت خیریه‌ها در ایران، با فراز و نشیب بسیاری روبرو بوده است.

عواملی چون مدیریت افراد ناآشنا و غیراجتماعی بر سازمان‌های مرتبط که بعضاً با انتصابات جناحی بر وخامت آثار آن افزوده می‌شود، فقدان سیاست‌گذاری معطوف به گسترش حوزه عمومی و نهادهای مدنی و بالعکس نگاه تهدیدنگر و تحدید‌کننده سبب عدم رشد و کم شدن اثربخشی خیریه‌ها شده است. گسترش فقر و نابرابری و وضعیت معیشتی نامناسب هم سبب کاستن توان خیرین شده و هم جامعه هدف را بزرگتر کرده است. همچنین ضعف‌های ساختاری خیریه‌ها از قبیل عدم تجهیز آنها  به‌ دانش نوین و همچنین نبود هم‌افزایی بین‌بخشی نیز مزید بر علت شده است.

هر جامعه‌ای به خصوص ایران امروز نیازمند گسترش خیر جمعی است. خیر جمعی فقط مقابله با فقر نیست بلکه موجب پویایی و نشاط جامعه نیز می‌شود.

اگر بستر و فضای مناسبی ایجاد شود بسیاری از حرکتهای اجتماعی می‌تواند در قالب سمن‌ها و خیریه‌ها شکل گرفته و به ثمر بنشیند.

@alirabiei_ir

Alirabiei.ir خیر جمعی _ علی ربیعی

03 Sep, 03:02


🔻 صبح زود با مددجویان اعصاب و روان

✍️ علی ربیعی

صبح زود روز دوشنبه (همزمان با رحلت رسول مهربانی‌ها و شهادت امام صبور) بر طبق قرار قبلی، راهی «موسسه توانبخشی بیماری‌های اعصاب و روان امید فردا» شدم. وقتی به آنجا رسیدم، با دیدن عمارت شکیل، مدرن و بناشده بر طبق اصول علمی معماری آن، به خاطر آوردم روزی را که در اواخر سال ۱۳۹۹ و در بحران کرونا، برای کمک و همکاری، به محل ساخت این موسسه آمده بودم. چقدر دلگرم کننده بود که تلاشهای خستگی ناپذیر گروهی از خیرین با مدیریت تحسین‌برانگیز خانم دکتر «مهرنوش کاوه» به ثمر نشسته و این موسسه در حال حاضر پذیرای تعدادی از فرزندان این مرز و بوم که به نوعی دچار نابسامانی‌های روحی و روانی هستند می‌باشد.

با نگاهی به جریان فرایند ساخت این مجموعه؛ از تامین مالی، اخذ مجوزهایی که برای دریافت هرکدام از آنها باید اعصابی پولادین و کفشهایی آهنی داشت، استفاده از تجارب نوین جهانی و به کارگیری استانداردهایی که از معتبرترین موسسات بین‌المللی وام گرفته شده، ارزش کار خانم دکتر کاوه برایم صدچندان می‌شود.
این تجربه نشان می‌دهد وقتی علم و پشتکار با هم عجین می‌شوند، کارهای بزرگ و درست شکل می‌گیرد. همچنین این تجربه نشانگر آن است که اگر بستر و فضای مناسبی ایجاد شود بسیاری از حرکتهای اجتماعی و حتی اقتصادی بزرگ می‌تواند شکل گرفته و به ثمر بنشیند. بر اساس تجاربی از این دست، تغییر سیاست‌ها به همراهی وفاق با مردم، می‌تواند گام اول برای پیمودن مسیر شکوفایی، توسعه و گشایش‌های همه‌جانبه باشد.
لذا باید از مداخله دولت در حوزه خصوصی و عمومی کاست.

نکته قابل‌توجه دیگر آن است که وقتی برخی گزارش‌های مربوط به افراد بستری شده را نگاه می‌کردم و داستان زندگی‌شان را از زبان خودشان و یا مددکارشان می‌شنیدم به این دریافت رسیدم که به طور کلی جامعه و خانواده‌ها، نه اطلاعات کافی درزمینه مواجه با بیماری‌های اعصاب و روان و انواع ناتوانایی‌ها و.... را دارند و نه آموزشی در این زمینه می‌بینند و متاسفانه در فرهنگ عمومی جامعه نیز شیوه اجتماعی شدن برای چگونگی مواجهه با این افراد دارای ضعف است.
باید توجه داشت که خدمات پیشگیری درمانی و توانبخشی بیماری‌های روان می‌تواند اثرات بزرگی در بهبود روابط اجتماعی، کاهش رفتارهای مخرب خانوادگی، اجتماعی و رفتارهای مجرمانه داشته باشد؛ چرا که بسیاری از این رفتارها، نشأت گرفته از عدم سلامت روان و ضربه‌های روحی و روانی در دوران کودکی و نوجوانی و بزرگسالی هست که به افراد وارد شده است.

به عنوان نکته سوم این مسئله قابل توجه است که حتی در فرهنگ خیرین نیز تمایل بر آن است تا بیشتر به مراکزی کمک شود که حس و حال خوب ملموسی را منتقل کنند و بیمارهای جسمی را التیام می‌بخشند یا در پی ساختن بنایی هستند که در معرض دیدشان باشد؛ اما به خاطر داشته باشیم که ساخت مراکز درمانی و توانبخشی برای این‌گونه افراد و همچنین مواردی که به چشم نمی‌آیند همچون آموزش و توانمندسازی و کمک به بازگشت این افراد به جامعه بسیار مهم و ارزشمند است. چرا که چنین مشکلاتی علاوه بر هزینه‌های آشکار، سبب پدید آمدن هزینه‌های پنهانی از نظر خانوادگی، اجتماعی واقتصادی برای افراد، خانواده و جامعه می‌شوند که بسیار بیشتر از هزینه‌های آشکار آن است.
نیاز به خدمات سلامت روان و درمان و توانبخشی بیماری های اعصاب و روان بدلیل گستردگی و شیوع مشکلات اعصاب و روان که در تحقیقات مختلف شیوع آن بین ۲۰ تا ۲۷ درصد افراد جامعه برآورد شده است و با توجه به این که این اختلالات مانند بیماری‌های جسمی خود محدودشونده نیست یعنی اثرات آن تنها محدود به خود فرد و خانواده باقی نمی ماند بلکه اثرات آن در بسیاری از مواقع در خانواده و جامعه گسترش پیدا می‌کند و باعث هزینه های پنهان زیادی می گردد که به سادگی قابل مشاهده نیست.

بسباری از مسایل مبتلابه جامعه مثل احساس ناامیدی، عدم امید به ادامه زندگی، احساس بدبختی و در هم شکستن افراد تنها به دلیل مشکلات پیرامونی نبوده و با رفع آنها قابل حل نیست.
در بسیاری از موارد، اگر سلامت روان مناسب در فرد وجود داشته باشد، وی، قادر خواهد بود مشکلات و مسایل پیرامونی خود را حل کند و به جامعه و کار بازگردد.

توجه به تمام این مسایل ضرورت سرمایه‌گذاری و مشارکت را در این زمینه بیشتر آشکار می‌کند.

@alirabiei_ir

Alirabiei.ir خیر جمعی _ علی ربیعی

01 Sep, 15:17


محمد علی بهمنی، شاعری که چند نسل با شعرهایش، عاشقانه‌ها را زندگی کردند، هم از میان ما رفت.
بهمنی و شعرایی از جنس او، به زندگی، لطافتی دلپذیر می‌دهند‌.

می‌اندیشم نخبگان سیاسی‌ای که آشنایی و پیوندی با شعر، ادبیات، رمان و سینما ندارند نه تنها نمی‌توانند ارتباطی موثر با جامعه برقرار کنند، بلکه حتی خزانه کلمات‌شان هم محدود است و اگر واژگان محدود شده ذهنی‌شان را از آنها بگیری دیگر حرفی برای گفتن ندارند. بسیاری از این دست آدمهای مسئول در حوزه سیاستگذاری فرهنگ را دیده‌ام که شناختشان از فرهنگ محدود بوده و با ابعادی از آن نیز معارضه دارند.
بی‌تردید، رشد و توسعه کشور از مسیر بالندگی فرهنگی ممکن می‌شود.

#محمدعلی_بهمنی #توسعه

@alirabiei_ir

Alirabiei.ir خیر جمعی _ علی ربیعی

31 Aug, 20:32


🔻اندک اندک جمع مستان می‌روند...!

✍️ علی ربیعی

امروز محمد علی بهمنی، شاعری که چند نسل با شعرهایش، عاشقانه‌ها را زندگی کردند از میان ما رفت.
بهمنی و شعرایی از جنس او، به زندگی، لطافتی دلپذیر می‌دهند‌.
بارها شاهد بودم در کتابخانه اکثر کسانی که اهل شعر و ادبیات هستند، کتابی از محمدعلی بهمنی به چشم می‌خورد.

می‌اندیشم نخبگان سیاسی‌ای که آشنایی و پیوندی با شعر، ادبیات، رمان و سینما ندارند نه تنها نمی‌توانند ارتباطی موثر با جامعه برقرار کنند، بلکه حتی خزانه کلمات‌شان هم محدود است و اگر واژگان محدود شده ذهنی‌شان را از آنها بگیری دیگر حرفی برای گفتن ندارند. بسیاری از این دست آدمهای مسئول در حوزه فرهنگ را دیده‌ام که حتی فرق بین دو سیمین (دانشور و بهبهانی) را هم نمی‌دانند. تعریف‌شان از فرهنگ محدود بوده و با ابعاد آن نیز معارضه دارند. تاسف‌آور اینکه هیچ‌گاه کتابی از دنیای گسترده ادبیات نیز در میان دست‌‌هایشان جای نمی‌گیرد.
شواهد جهانی نشان می‌دهد، بی‌تردید، رشد و توسعه کشور از مسیر بالندگی فرهنگی ممکن می‌شود.

هوای عشق رسیده است تا حوالی من
اگر دوباره ببارد به خشک سالی من

مگرکه خواب و خیالی بنوشدم ورنه
که آب می خورد از کاسه ی سفالی من؟

همیشه منظرم از دور دیدنی تر بود
خود اعتراف کنم بوریاست قالی من

مرا مثال به چیزی که نیستم زده اند
خوشا به من؟نه! خوشا بر من مثالی من

به هوش باش که در خویشتن گم ات نکند
هزار کوچه ی این شهرک خیالی من
«محمد علی بهمنی»

@alirabiei_ir

Alirabiei.ir خیر جمعی _ علی ربیعی

30 Aug, 19:54


🔻 بعد از انتخابات، همراه با رولان بارت، میری و تارخ

✍️ علی ربیعی

تقریبا از نیمه‌های خرداد‌ماه که وارد فضای انتخاباتی شدیم، چنان فکرم معطوف به این فضا بود که با هرخبری از رد و تایید صلاحیت‌ کاندیداها، ذهن من هم به نوعی درگیر می‌شد. این روند مشغولیت ذهنی از ثبت‌نام انتخاباتی و سپس تایید صلاحیت‌ها شروع و تا همین چند روز پیش ادامه یافت و عملا سبب شد از هرکار دیگری باز بمانم. لذا، تمامی تلاش‌های فکری و فیزیکی خود را برای موفقیت در آنچه به نفع جامعه می‌دانستم به کار گرفتم. من معتقد بودم با روی کارآمدن تفکری که در مقابل پزشکیان قرار داشت، یاس و ناامیدی بیشتری بر جامعه غالب می‌شد. متاسفانه آنطور که شاهد بودیم، عقب‌گردهای زیاد سه سال گذشته، با بازنمایی‌های آماری وارونه جلوه داده می‌شد. هرچند شاید امروز دیگر نقبی به گذشته زدن ضرورت و فایده‌ای نداشته باشد اما همین‌که تفکری که می‌توانست ایران را به کشوری منزوی‌تر به همراه جدایی بیشتر اجتماعی و افزایش ناامیدی تبدیل ساخته و روزبه‌روز فاصله دولت- ملت را بیشتر و عمیق‌تر کند بر مقدرات مردم حاکم نشد دستاوردی چنان بزرگ است که ابعاد آن در یک سلسله یادداشت قابل بحث است‌. در این مدت برخلاف عادات همیشگی‌ام، نه توانستم کتاب جدیدی مطالعه کنم و نه فیلمی ببینم.

پس از به ثمر نشستن تلاش‌ها و پای گرفتن دولت، اولین کتابی که -همزمان با از دست دادن برادرم- به دست گرفتم، «خاطرات سوگواری» اثر «رولان بارت» بود. «بارت»، فردای فوت مادرش در ۲۵ اکتبر ۷۷ ، نوشتن خاطرات سوگواری را آغاز کرد و تا ۱۹ ژوئن همان سال، هر روز خاطره‌ای نگاشت. در قسمتی از این خاطرات آمده: «تو هرگز بدن یک زن را نشناخته‌ای. من بدن مادرم را شناختم، بیمار و سپس در حال احتضار...
دوباره هرگز! دوباره هرگز! و اینجا تضادی است: "دوباره هرگز" جاودانه نیست، از آنجا که شما خودتان روزی خواهید مرد. دوباره هرگز، اصطلاح موجودی نامیراست...»

روز چهارشنبه، فرصتی پیش آمد تا در آیین نکوداشت «زنده یاد امین تارخ» و همچنین «مازیار میری» شرکت کنم.
«حوض نقاشی» مازیار میری به دلیل آنکه با روایتگری عمقی به زندگی افراد دارای معلولیت پرداخته، برایم دارای حس و حال دیگری است.
از سوی دیگر در این مراسم، از زنده یاد «امین تارخ» هم تجلیل شد. از نکات مهم و قابل توجه ضرورت برگزاری مراسم برای نکوداشت هنرمند فقید «امین تارخ» آن است که در زمان فوت این هنرمند در سال ۱۴۰۱، تجلیل شایان و در خور شأنی از وی صورت نگرفته بود. من معتقدم اثر شخصیتی افراد از هرقشر چه سیاستمدار یا هنرمند یا دانشمند و... است که سبب می‌شود سالیان متمادی به نیکی در یادها و خاطره‌ها بمانند. «امین تارخ» معلمی بود که بازیگران بسیاری را آموزش داد. در عرصه هنر نیز با نقش‌آفرینی‌هایش بخشی از فرهنگ و تاریخ ایران را ماندگار کرد. بازی درخشان او در نقش «شیخ حسن جوری» یادآور تاریخ محنت‌بار حمله مغولان به این آب و خاک است. با «ابوعلی سینا»، سابقه علمی و دانش‌پروری ایران زمین را به زیبایی در ذهن‌ها ماندگار کرد. و همچنین با بازی در «معصومیت از دست رفته» روایتی از انحراف به نام دین را به تصویر کشاند.

به خاطر داشته باشیم، هر جامعه‌ای که اندیشمندان و اهل فرهنگ و هنرش ارج و قرب یابند، جامعه‌ای پویا و موفق خواهد بود. سالهاست که حال و هوای اهل فرهنگ آن چنان که بایسته است، خوب نیست. یکی از بهترین روش‌های پویا کردن فرهنگ در جامعه، سپردن آن به اهلش است.

@alirabiei_ir

Alirabiei.ir خیر جمعی _ علی ربیعی

30 Aug, 16:56


با روی کارآمدن تفکری که در مقابل پزشکیان قرار داشت، یاس و ناامیدی بیشتری بر جامعه غالب می‌شد. متاسفانه آنطور که شاهد بودیم، عقب‌گردهای زیاد سه سال گذشته، با بازنمایی‌های آماری، وارونه جلوه داده می‌شد. هرچند شاید امروز دیگر نقبی به گذشته زدن ضرورت و فایده‌ای نداشته باشد اما همین‌که تفکری که می‌توانست ایران را به کشوری منزوی‌تر به همراه جدایی بیشتر اجتماعی و افزایش ناامیدی تبدیل ساخته و روزبه‌روز فاصله دولت- ملت را بیشتر و عمیق‌تر کند بر مقدرات مردم حاکم نشد دستاوردی بزرگ است.

@alirabiei_ir

Alirabiei.ir خیر جمعی _ علی ربیعی

22 Aug, 17:52


🔻 در میان دموکراسی ناقص؛ تجربه کمیته ها در انتخاب وزرا

علی ربیعی، ارغوان فرزین معتمد

"قسمت دوم"

تفاسیر و تحلیل هایی که در خارج از این فرایند اتفاق می افتاد گاه فرسنگ ها با آنچه در درون شورا و کمیته ها در حال وقوع بود تفاوت داشت.
در بسیاری از مواقع همین عدم آگاهی ها سبب می شد تا این رودخانه جاری به سمت و سویی برود که در مسیر آن سنگلاخ های بسیار وجود داشته باشد. اما آنچه مهم بود این فرایند به جریان افتاده بود و در دل خود در همین زمان کوتاه در حال اصلاح و بهینه یابی بود. 

۳. در کمیته وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، با دوگانه های بسیاری مواجه بودیم. یکی از تعارضات مربوط به عدم نگاه یکپارچه و هم افزا بود. افراد در ابتدا خود را مستقل از دیگری و به عنوان یک نماینده در کمیته می دیدند. فلذا به عنوان مثال به این نکته دقت نمی نمودند که نماینده حوزه کارگری و نماینده حوزه معلولین کشور باید به هر دو مقوله کارگری و معلولیت توجه داشته باشند چرا که ممکن است یک کارگر معلول وجود داشته باشد که نیازهای وی باید از زبان هر دو نماینده شنیده شود. ایضا این کارگر معلول می تواند در یک تعاونی مشغول به کار باشد. می تواند فقیر باشد. توجه به این نقش های چندگانه یکی از تمرین های این کمیته بود. در این کمیته چند جلسه به بررسی شاخص ها و نگاه چندجانبه در امتیاز دهی اختصاص داده شد. موافقان و مخالفان بسیاری در این کمیته وجود داشتند و جلسات بسیار سنگین بود و پر چالش. اما در نهایت اجماع بر سر اینکه تمام اعضای کمیته حداقل با دو عینک به بررسی سوابق و قابلیت های نامزدها بپردازند بدست آمد؛ یک عینک صلاحیت های تخصصی کلی و یک عینک تخصصی مرتبط با حوزه فعالیت هر عضو.
 
۴. در این کمیته سه کارگروه در سه حوزه تعاون، کار و رفاه اجتماعی تشکیل شد و شاخص های تخصصی مربوط به هر سه حوزه مورد بررسی قرار گرفت و یک اجماع در خصوص شاخص ها در بررسی سوابق و قابلیت های نامزدها احصا شد. تمام اعضای کمیته، شاخص های تخصصی هر سه حوزه را مورد بررسی قرار دادند و به یک اجماع نهایی رسیدند. همچنین اعضای کمیته در خصوص سنجه های مربوط به صلاحیتهای فردی و مدیریتی نیز بحث کرده و به یک اجماع رسیدند. در عین حال در خصوص نحوه ارزیابی در حین گفتگو با نامزدها منطبق با اصول علمی مصاحبه مبتنی بر شایستگی بحث، تبادل نظر و تصمیم گیری شد. این کمیته با اجماع تمام اعضا و تایید رییس کارگروه اجتماعی، نسبت به دعوت و بررسی سوابق و قابلیت های تمامی نامزدها در مکانیزم امتیازدهی اقدام نمود. از تمامی نامزدها درخواست شد تا علاوه بر ارسال رزومه، نسبت به ارسال رویکردها و اولویت های برنامه ای خود در حداکثر چهارصفحه اقدام نمایند. سی و هشت نفر نامزد تصدی مقام وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در سه روز کاری فشرده و با برنامه ریزی منظم برای ارایه رویکردها و اولویت های برنامه ای خود دعوت شدند و همگی این دعوت را پذیرفتند. افراد با رعایت پروتکل های مربوط در جایگاه وزیر قرار گرفتند- حتی در نشستن در موقعیت صندلی- و هر یک نیم ساعت فرصت صحبت در خصوص رویکردها و برنامه های خود را داشتند. کمیته به ایشان پیشنهاد می داد که ۱۵ دقیقه ارایه داشته باشند و در صورت تمایل ۱۵ دقیقه به سوالات اعضا که توسط دبیر مطرح میشد پاسخ دهند. تقریبا ۹۰ درصد مدعوین از پاسخ دادن به سوالات استقبال کردند.

۵. به اعتقاد نویسندگان این کمیته یکی از کمیته هایی بود که نامزدهای وزارت در حین گفتگو با اعضا، خود را در مقابل جامعه هدف پاسخگو می دیدند و سوالات مطرح شده به گونه ای بود که فرد مورد نظر در صورت عدم برخورداری از صلاحیت های مرتبط با حوزه وزرات، امکان پاسخگویی به این سوالات را نداشت.  با پایان گفتگو با نامزدها، تمامی اعضا فرم های امتیازدهی را با توجه به رزومه ها، برنامه های اعلام شده و گفتگوی انجام شده، تکمیل نمودند. این فرم ها توسط شورا طراحی شده بود. مجموع امتیاز برای نامزدها  ۱۰۰ امتیاز بود که به صورت امتیازات با وزنهای متفاوت در هر شاخص تعیین شده بود. جوان بودن، زن بودن و اقلیت بودن در این امتیازبندی از مزیت برخوردار بود. فرم های اکسل برای سی و هشت نامزد تکمیل شد.میانگین گیری بر اساس نمرات کل و میانگین گیری بر اساس هر شاخص انجام و در نهایت اسامی پانزده نفر با بالاترین امتیاز به شورای راهبری اعلام شد.

این تجربه می‌تواند در غیاب احزاب پر قدرت برای انتخاب وزرا الگویی باشد که می توان آنرا پرورش داد.  همچنین در سطوح پایین تر در وزارتخانه ها نیز می تواند با تغییراتی در اعضا به الگویی برای انتصابات تبدیل شود‌. تجربه شخصی نویسندگان نشان می دهد پس از انتخاب وزرا فشارهای بسیاری از سوی ذینفعانِ به ناحق برای تصدی پستها به وزرا اعمال می شود. تشکیل کمیته انتصابات برون رفتی برای کاستن از فشارها و بهینه گزینی است.

@alirabiei_ir

Alirabiei.ir خیر جمعی _ علی ربیعی

22 Aug, 17:52


🔻 در میان دموکراسی ناقص؛ تجربه کمیته ها در انتخاب وزرا

علی ربیعی، ارغوان فرزین معتمد

"قسمت اول"

دموکراسی را با برچسب های زیادی تفکیک می کنند. برچسبهایی چون دموکراسی یله، صوری، شبه دموکراسی، دموکراسی ناقص و ...
فقدان فرایندهای پیشا و پسا صندوقهای رای، انتخابات ریاست جمهوری در ایران را عمدتا از انتخابات هفتم به بعد به پدیده بروز افراد شگفتی ساز تبدیل کرده است- انتخاب سیزدهم به دلیل پایین بودن مشارکت و فقدان حضور سایر بازیگران از این قاعده مستثنی شد-. همچنین فقدان احزاب سیاسی ریشه دار همراه با کارکردهای متعارف از قبیل نخبه پروری جریان‌های سیاسی، ستادها را با حضور یکباره در زمان کم در انتخابات ها به جایگزینی برای احزاب تبدیل کرده است.

در انتخابات چهاردهم مسعود پزشکیان فاقد هر گونه پشتوانه سیاسی آشکار و پنهان بود. لذا انتخاب کابینه از همه دوران های گذشته پیچیده تر و دشوار تر شد. با این وصف تشکیل  شورای راهبری و کمیته ها ایده ای بود که تا حدود زیادی این نقصان را برطرف سازد.
شاید تشکیل کارگروه ها در همه ادوار گذشته مرسوم بود، اما نوع انتخاب افراد کارگروه و کمیته ها و فرایند کار کاملا نوآورانه و خلاقانه شکل گرفت. 

با پایان کار کمیته های مشورتی در ارایه پیشنهاد برای انتخاب وزرا و معاونین رییس جمهور و به رسم به اشتراک گذاری این فرایند با مردم، بر آنیم تا با مطالعه یکی از کمیته ها، این تجربه را تشریح کنیم.

در این دوره تلاش شد تا سازوکاری برای افزایش مشارکت حداکثری از جامعه، متخصصین دستگاهی و علمی، نهادهای مدنی، وزرای ادوار، گروه های مهم اجتماعی مرتبط با وظایف دستگاه، به مشارکت گرفته شوند. به عنوان مثال در مورد وزارتخانه تعاون، کار و رفاه اجتماعی، اتاق بازرگانی، کانون کارفرمایی، اتاق تعاون، تشکل های بزرگ کارگری، شبکه های سازمانهای مردم نهاد و نیز تشکل های افراد دارای معلولیت و در مجموع تشکل هایی که صدای آنها شنیده نمیشد، مشارکت داده شدند. اما آنچه در فرایند فعالیت کمیته ها از جمله کمیته وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی که با دامنه وسیعی از مخاطبان در تعامل هستند، ملاحظه شد، آمادگی ناکافی از شیوه های مشارکتی در تصمیم گیری بود. متاسفانه مداخله گری های لابی گرایانه و استفاده از اهرم رسانه و بیشتر فیک نیوزها برای تاثیر گذاری نیز پدیده های منفی در این روند بود.

ارایه گزارشی کوتاه از این فرایند و ذکر چند نکته ضروری است:
۱.  وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی از معدود وزارت خانه هایی است که تقریبا تمام مردم ایران به شکلی با آن در ارتباط هستند. افراد تحت پوشش بیمه تامین اجتماعی، جامعه گروه هدف بهزیستی( معلولین، کودکان کار، کودکان بی سرپرست و بد سرپرست، .....)، جامعه کارگری، جامعه کارفرمایی، بازنشستگان و.... همگی به نوعی جامعه هدف این وزارتخانه محسوب می شوند. سازماندهی کمیته که بر اساس یک دستورالعمل کلی و با عضویت متخصصین دانشگاهی و غیر دانشگاهی، وزرای ادوار، نمایندگان نهادهای مدنی، نمایندگان ستادها، نمایندگان احزاب، نماینده اقلیت ها، زنان و... بود در این وزارتخانه بزرگ کاری بسیار سخت بود. از یک سو جامعه ای که به زعم خود و علیرغم داشتن صدا، هرگز صدایشان شینده نمی شد و از سوی دیگر سه بخش تعاون، کار و رفاه اجتماعی که هر یک به اندازه یک وزارتخانه مستقل است و نیازمند نماینده در کمیته. در چنین شرایطی تدبیر شد تا اعضا به گونه ای تعیین شوند که هر کدام با چندین عینک در فرایند کمیته ایفای نقش نمایند. بدین معنی که انتخاب اعضا مبتنی بر نقش های چندگانه ایشان در فضای مرتبط با این وزارتخانه بود. بدین ترتیب اگر یک نفر به عنوان نماینده تشکل های نابینایان کشور در کمیته عضویت داشت – که خود نیز نابینا بود- در عین حال این فرد از تخصص لازم در حوزه سیاستگذاری از یک سو و نیاز جامعه نابینایان کشور نیز بهره مند بود. به این ترتیب در خلا وجود احزاب در ایران برای تقویت چنین فرایندهایی، در زمان کوتاهی که وجود داشت، تلاش شد تا ترکیبی که در برگیرنده بخش وسیعی از جامعه مرتبط با وزارتخانه است، شکل داده شود.

۲. فرایند فعالیت کمیته ها مبتنی بر امتیاز دهی با تمرکز بر شاخصهای مربوط به صلاحیت های فردی و تخصصی تعریف شد تا هم از رای گیری جلوگیری شود و هم زمینه دفاع کمیته از پیشنهادات فراهم آید. از مشکلات عمده بر سر راه فعالیت کمیته ها ناشی از عدم آشنایی با این شیوه و تمرکز بر شاخص ها و امتیاز دهی در انتخاب وزیر و رییس سازمان و در عوض گرایش به سمت رای دهی سنتی بود. در یک فرایند ده روزه، مدیریت این نا آشنایی از یک سو و مدیریت کمیته ها برای تعیین و اجماع بر سر شاخص های تخصصی، مکانیزم امتیاز دهی، دریافت رزومه ها و بررسی رزومه ها به صورت عادلانه، سختی کار را چند برابر می کرد.

@alirabiei_ir

Alirabiei.ir خیر جمعی _ علی ربیعی

22 Aug, 17:46


برای درک گفتار صادقانه پزشکیان در مورد انتخاب کابینه در مجلس و در پاسخ به نقدهایی که بدون توجه به پشتوانه نظری و همچنین واقعیت‌های ایران امروز بیان می‌شوند، همچنان که قبلاً نیز اشاره کرده‌ام، اصولاً در حوزه سیاست داخلی و نسبت بین دولت و جامعه، می‌توان سه نظریه برشمرد:

الف) نظریه حاکمیت و دولت قوی همراه با جامعه‌ای راضی از معیشت قابل قبول: بر اساس این نظریه، نیازی به تقویت جامعه نیست. حاکمیت با استفاده از ابزارهای خود، معیشتی قابل قبول فراهم می‌کند و به این طریق، مردم را از حضور موثر در صحنه‌های اجتماعی بی‌نیاز می‌سازد. جناح رقیب، چه در قالب نظریه‌ای مکتوب و چه نانوشته، از این رویکرد پیروی می‌کند. اما به دلیل بحران کارآمدی، حتی ممکن است در تأمین رضایت معیشتی مردم نیز موفق نباشد.

ب) توانمندسازی جامعه در برابر حاکمیت: این نظریه، بر قوی‌شدن جامعه به منظور گسترش مطالبه‌گری و فشار از پایین برای به عقب‌راندن  حاکمیت در سیاست‌های متعارض تاکید دارد. این نظریه به جامعه‌ای مطالبه‌گر اما لرزان منجر می‌شود که با حاکمیت در چالش دائمی است.

ج) توانمندسازی همزمان جامعه و ظرفیت‌سازی حاکمیت: این نظریه، جامعه را به عنوان شریکی موثر در کنار حاکمیت در صحنه عمل به رسمیت می‌شناسد و معتقد است تغییرات و اصلاحات بدون عقب‌گرد نتیجه تعاملی دائم (هرچند کند و بطئی) به‌دست می‌آید.

تجارب تاریخی ایران نشان می‌دهد که دو نظریه اول هرگز به نتایج مطلوبی دست نیافته‌اند. نظریه اول، موجب پیدایش جامعه‌ای ناراضی می‌شود که کاهش مشارکت در انتخابات‌های ملی یکی از نتایج بارز آن است. نظریه دوم نیز به جز ایجاد شکاف میان حاکمیت و مردم و ایجاد بحران‌های سیاسی و اجتماعی، دستاورد دیگری نداشته است.

@alirabiei_ir

1,375

subscribers

256

photos

127

videos