فراسوی سیاست @akhalaji Channel on Telegram

فراسوی سیاست

@akhalaji


همواره در «فراسوی سیاست» می‌توان راهی به سوی آگاهی، اندیشه‌ورزی، روشنگری، رهایی، و معنویت یافت!

فراسوی سیاست (Persian)

با عضویت در کانال تلگرام «فراسوی سیاست» با نام کاربری «akhalaji» به دنیایی از آگاهی، اندیشه‌ورزی، روشنگری، رهایی، و معنویت خواهید پیوست. این کانال، به عنوان یک فضای اندیشه و تفکر، مکانی برای بررسی موضوعات مختلف از جوانب مختلف است. با مطالعه محتواهای این کانال، فرصتی برای افزایش دانش و آگاهی خود پیدا خواهید کرد. برای افرادی که علاقه‌مند به گسترش دایره دانش و درک خود هستند، کانال «فراسوی سیاست» یک منبع ارزشمند است. بنابراین، اگر به دنبال یک فضای معنوی و پر انرژی برای تفکر و بحث به صورت کاملا‌ منصفانه هستید، حتما این کانال را دنبال کنید و از فرصت‌های منحصر به فرد آن بهره‌مند شوید.

فراسوی سیاست

21 Nov, 05:10


🔷 جهان فدرالی به مثابه بدیل غربِ اروپایی و غربِ آمریکایی!

✍️ سعید مقیسه‌ای

آنچه وضعیت خاصی به این دوره از انتخابات آمریکا داده، ویژگی دوران کنونی است که جهان در آن قرار دارد. این دوران جدید از جنگ جهانی اول آغاز شد؛ زمانی که اصلی‌ترین کشورهای تشکیل‌دهنده «غربِ اروپایی» با ورود به یک جنگ بزرگ و خانمان‌سوز با یکدیگر، آن را به یک جنگ‌جهانی تبدیل کردند. اروپا با جنگ جهانی اول بازی را باخت و میدان را به آمریکا داد. جنگ جهانی دوم، تکمیل‌کننده تعریف این دوران شد. «غربِ اروپایی» ثابت کرد که لیاقت و توانمندی رهبری غرب و جهان را ندارد، فروپاشید و بدون مقاومت و قاطعانه جای خود را به «غربِ آمریکایی» داد. در آن دوران، روسیه عضوی از «غربِ اروپایی» بود. اروپایی‌های غربی در «اتحادیه اروپا» جمع شدند تا دیگر امکان جنگ بین آنها وجود نداشته باشد. اسرائیل که وجود نداشت، به وجود آمد و عضوی از «غربِ آمریکایی» شد.

با فروپاشی شوروی و اردوگاه سوسیالیستی، «غربِ آمریکایی» بی‌رقیب شد، تا بدین‌جا که بیشتر آن را «امپراتوری آمریکا» خطاب کردند. اکثر کشورهای آن اردوگاه، به جز بلاروس و روسیه، به «غربِ آمریکایی» پیوستند. آنهایی هم که مقاومت کردند و نمی‌خواستند بپیوندند، با «انقلاب‌های رنگین» متکی بر دکترین‌های جین‌شارپ، پرورده‌شده در “انستیتو آلبرت انیشتن”، مجاب به پیوستن شدند.

داستان به‌طور ساده و پروتکلی این‌گونه است که تمامی کشورهای تشکیل‌دهنده «غربِ آمریکایی» باید در حول رهبری آمریکا با هم متحد شوند و به اصطلاح هوای همدیگر را داشته باشند. همه این کشورها باید با پیاده‌کردن پارادایم دموکراسی‌لیبرالی جامعه خود را مدیریت کنند. حول دلار و در درون سیستم بانکی گلوبالیزه (آمریکایی)، بازو به بازو به فعالیت اقتصادی بپردازند. به رهبری سیاسی و راهبردهای امنیتی نظامی آمریکا تن بدهند و همچنین «شیوه زندگی آمریکایی» را در کشورهای خود جاری کرده و در ضمن تبلیغ‌کننده آن در حیطه‌های نفوذ جهانی خود باشند.

بدون بررسی مورد به مورد، اما معضلات، پیچیدگی‌ها و بحران‌ها به‌نظر می‌رسد آنقدر رشد کرده‌اند که ماندگاری «غربِ آمریکایی» ناکارآمد و دشوار شده است. بازگشت به «غربِ اروپایی» نیز شوخی‌ای بیش نخواهد بود. هیچ قطب جدید دیگر هم، هوشمندانه، تمایلی به جایگزینی «غربِ آمریکایی» ندارد.

در محافل روشنفکرانهٔ مترقی جهان، صحبت از نیاز به ایجاد «جهانی‌فدرالی» به‌عنوان آلترناتیو مطرح است.

https://www.zeitoons.com/115551

#جهان_فدرالی #غرب_اروپایی #غرب_آمریکایی

@akhalaji

فراسوی سیاست

20 Nov, 09:16


🔷 «غر زدن»؛ ویژگی جامعه‌ی فروپاشیده

👈 نظام سیاسی در جامعه‌ی فروپاشیده، "دغدغه‌مندی" افراد را تبدیل به "غر زدن" می‌کند. چرا؟


… بدترین حالت برای جامعه‌ی ما، روی آوردن اعضای جامعه به غرزدن و منفی‌بافی است که نشان از «فروپاشی اجتماعی» در جامعه‌ی ما دارد … «منفی‌بافی» پی‌آمد «غر زدن»‌های بی‌حاصلی است که وقتی افراد در یک جامعه نسبت به «دغدغه‌مندی»های‌شان پاسخ نگیرند اتفاق می‌افتد …

… «غر زدن» دارای چهار عنصر مفهومی است:

نارضایتی
اعتراض
خشم
آهسته سخن‌گفتن

بنابراین «غر زدن» پی‌آمد نارضایتی اجتماعی است که در آن «سرمایه اجتماعی» به بازی گرفته شده است؛ یعنی از سرمایه‌ی اجتماعی به عنوان «ابزار»، و نه «هدف» توسط نظام سیاسی استفاده می‌شود … «دغدغه‌مندی» که ناشی از اذهان معطوف به لزوم اصلاحات در جامعه به نفع همگان است وقتی به «مطالبه‌گری» تبدیل می‌شود اما پاسخ نمی‌گیرد و گاه در نطفه خفه می‌شود آرام‌آرام تبدیل به «غر زدن» می‌شود …

... آدم‌های دغدغه‌مند،«فردیت‌گرا» هستند نه «فردگرا»، یعنی با خود گفت‌و‌شنود می‌کنند در ضمن این‌که در جمع حضور دارند. فردیت‌گرایی یکی از حلقه‌های مفقوده در جامعه‌ی ما در مسیر تحولات و تغییرات اجتماعی است. ... در «سطح خرد»، اگر دغدغه‌مندی یک زن از سوی شوهرش فهم نشود تبدیل به غر زدن می‌شود. در «سطح میانه»، اگر تربیت و فضای لازم برای بروز و ظهور دغدغه‌مندی دانش‌آموزان یا دانش‌جویان از سوی نهادهای آموزشی تدارک دیده نشود، اثر منفی‌اش در سطح خرد بازتولید می‌شود. در «سطح کلان»، ساختارهای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی که در مصداق‌بخشیدن و تحقق «دغدغه‌مندی» بر اساس رویکرد «برساخت‌گرایی» (Reconstructionism) مسئولند اگر به ذهن‌ها و گروه‌ها و نهادها اجازه‌ی بروز دغدغه‌های‌شان را ندهند این آفت از طریق سطح میانی به سطح خرد منتقل می‌شود و می‌بینید که صدای زن به گوش شوهر در خانه و نیز صدای پدر و مادر به فرزندان‌شان نمی‌رسد …

… ساختارها نقش کلیدی دارند. اگر در نظام سیاسی، مشارکت واقعی اعضای جامعه (نه به صورت بسیج توده‌ای و نه به صورت گله‌ی گوسفند با هدایت چوپان) به صورت دیالکتیکی و سنتز‌آفرین شکل نگیرد الگوهای رفتاری قبلی بازتولید می‌شوند و جامعه به سمت فروپاشی بیش‌تر سوق پیدا می‌کند … نظام سیاسی در ایران مانع شکل‌گیری «زبان»ی مبتنی بر جملات کوتاه و قابل فهم برای همه شده است زیرا زبان‌های غنایی و حماسی و هیجانی را می‌پسندد …

🔹 گزارش روزنامه‌ی آفتاب یزد درباره‌ی سطح دغدغه‌مندی شهروندان در گفت‌وگو با احمد بخارایی و سید جواد میری

منتشرشده در شماره‌ی ۵۹۴۲، شنبه ۱۱ بهمن ۱۳۹۹

#فرهیختگان #غر_زدن #دغدغه‌مندی #جامعه‌ی_فروپاشیده

@akhalaji

فراسوی سیاست

20 Nov, 04:50


🔷 تله هزینه‌های غرق شده!

✍️ محسن جلال‌پور

هنوز هواپیما حرکت نکرده بود که نزدیک شد و با لبخند پرسید: شما آقای جلال‌پور نیستید؟

سرم را بلند کردم ومتوجه مردی باصورتی استخوانی ولاغر شدم که آرام روی صندلی کناری نشسته بود. با لبخند سری تکان دادم که یعنی خودم هستم و‌بعد مشغول مطالعه شدم.

صندلی‌اش کنار من بود و چند دقیقه‌ای مشغول کارهای خودش و زمانی‌که کاپشن‌اش را تا کرد و درقفسه بالای سرش گذاشت، چندباری به من نگاه کرد.

به نظرم آمد می‌خواهد سوالی مطرح کند ولی با خودش کلنجار می‌رود. هواپیما به ابتدای باند رسید وموبایل‌ها خاموش شد، همچنان مشغول مطالعه بودم که مرد پرسید می‌توانم سؤالی مطرح کنم؟ گفتم خواهش می‌کنم؛ درخدمت هستم.

سؤالی که مطرح کرد وپاسخی که دادم و همان آشنایی چند دقیقه‌ای باعث شد این دوستی تداوم پیدا کند. تمام طول پرواز درگفت‌وگو کردیم وبعد هم قرار گذاشتیم و قرارهای بعدی و از آن روز تا امروز، بیش از 10 سال است که مدام در ارتباط هستیم. سوال آن روز مرد، سوال این روزهای من و خیلی از دوستان است.

۱۰ سال پیش که این مرد در هواپیما قصه کسب‌وکارش راگفت، متوجه شدم مهم‌ترین چالش پیش‌روی‌ او، اصرار بر ادامه راهی‌ست که برای یک دهه وقت و انرژی و پول زیادی از او گرفته ولی موفقیتی به دنبال نداشته است و حالا چون احساس می‌کند در این مسیر هزینه زیادی داشته، باید ادامه دهد تا جبران مافات شود.

خیلی با او صحبت کردم و در نهایت او را متقاعد کردم که به اشتباه خود ادامه ندهد و به اصطلاح از تله «هزینه غرق شده» خارج شود. افرادی که در این تله گرفتار می‌شوند، عموماً تمایل دارند به تصمیم‌های غلط و سرمایه‌گذاری‌های اشتباه خود پافشاری کنند و حتی وقتی مشخص می‌شود تصمیمی که گرفته‌اند یا پروژه‌ای که روی آن کار می‌کنند از اساس اشتباه است، باز هم ادامه می‌دهند. برای همسفر هواپیمایی‌ام توضیح دادم که در امر تجارت، پیدا کردن سوراخ خروج، مهم‌تر از پیدا کردن در ورود است.

در دنیای کسب‌وکار، مثال‌های زیادی وجود دارد که نشان می‌دهد گرفتار شدن در تله هزینه‌های غرق شده چه زیان‌های هنگفتی به دنبال دارد.

معروف‌ترین مثال، «خطای کنکورد» است که به تصمیم اشتباه دولت‌های بریتانیا و فرانسه برای ساخت یک هواپیمای غول‌پیکر به نام «کنکورد» اشاره دارد. حتی پس از آنکه مشخص شد دیگر توجیهی اقتصادی برای این پروژه وجود ندارد، دو کشور به سرمایه‌گذاری برای توسعه هواپیمای کنکورد ادامه دادند. سیاستمداران درگیر این پروژه، نمی‌خواستند با شرم متوقف کردن کار و اعتراف به اینکه پولی که خرج‌ شده به یک وسیله نقلیه کارآمد منجر نمی‌شود، کنار بیایند. به این خطا، خطای کنکورد (Concorde Fallacy) می‌گویند.

پس «خطای کنکورد» به رفتار لجوجانه‌ای در انسان‌ها اشاره می‌کند که همان پافشاری بر تکرار یک اشتباه در سیاست، تجارت و حتی تصمیم‌های روزمره است. این در حالی است که گاهی اصرار بر اجرای تصمیم‌های اشتباه هزینه بیشتری نسبت به رها کردن آن تصمیم دارد.

تله هزینه‌های غرق‌شده در کشور‌داری و سیاست‌گذاری هم خطرناک است و ممکن است کشوری را به خاک سیاه بنشاند. اصرار سیاستمداران بر تصمیم‌های اشتباه با این استدلال که کشور کلی هزینه مالی و جانی داده، مثال روشنی از این رفتار اشتباه است که می‌تواند چند نسل را متضرر کند.

به طور مثال کشور کوبا بیش از ۵۰ سال است که انرژی و توان خود را صرف مبارزه با آمریکا کرده و مردم این کشور به قدری فقیر شده‌اند که حاضر می‌شوند جان خود را به خطر اندازند و در خلیج خوک‌ها شیرجه بزنند و ساعت‌ها شنا کنند تا شاید راهی به آمریکا پیدا کنند.

خطای کنکورد به ما گوشزد می‌کند که بر تصمیم‌های اشتباه خود پافشاری نکنیم و به این بهانه که برای این پروژه زحمت زیادی کشیده‌ایم یا هزینه زیادی صرف کرده‌ایم، به اشتباه خود ادامه ندهیم.

از نظر من فهم زمان خروج به هنگام، در هر کار و مسئولیت، برای افراد به خصوص برای تاجران و کارآفرینان حیاتی است. این‌ استدلال که چون بخش زیادی از عمر و سرمایه‌ام را در این مسیر هزینه کرده‌ام، پس محکوم به موفقیت هستم، استدلال خوبی نیست و ممکن است هزینه‌ افراد را بسیار بالا ببرد.

سیاستمدار هستید یا تاجر، وکیل هستید یا کارآفرین، مراقب باشید که در تله هزینه‌های غرق شده گرفتار نشوید و جماعتی را هم گرفتار نکنید. به موقع تصمیم‌ بگیرید و از تصمیم بد یا تجارت اشتباه به موقع خارج شوید در غیر این صورت باید هزینه‌های سنگین‌تری بپردازید.

#فرهیختگان #تله_هزینه‌های_غرق_شده #خطای_کنکورد #رفتار_لجوجانه #پافشاری_بر_تصمیم_اشتباه

@akhalaji

فراسوی سیاست

20 Nov, 04:32


🔷بجنب جناب!

🖊 شورای سردبیری:

رفتار رئیس‌جمهوری‌مان عصبی‌کننده شده‌است و علتش انتقال بخشی‌از فشاری که به او می‌آید به ملت است. اطرافیانش دروغ‌می‌گویند و او که می‌خواهد مثل خاتمی باشد و دروغگو نباشد مجبوراست برای مردم قسم و آیه بیاورد که دروغ‌نمی‌گوید. بیایید نگاهی ازنزدیک به مشکلاتش بکنیم بدون آن‌که قصد توجیه داشته‌باشیم.

او آگاه است و ما هم می‌دانیم اشخاصی که ابقاکرده، پستشان را عوض‌کرده یا از لیست‌انتظار رقیب بیرون‌کشیده و فضاداده از کم‌هوش‌ترین بقایای سبد مقامات جناح نادان و شکست‌خورده‌ی این حکومت‌اند. دولت قبلی و کسانی که در سازمان‌ها بالاکشیده‌شدند ته‌مانده آدم‌های درجه‌سه و کم‌هوش سبد مقامات اداری و بوروکراتیک کشور و برخی به‌کلی پرت‌بودند. پزشکیان بخشی‌از آن‌ها را نگه‌داشت ولی به‌علت همان کم‌هوشی فکرکردند او آن‌قدر بی‌مقدار است که یکی آن‌بالا لیست داده دستش تا این‌عزیزان را روی دوش او عزیزتر کند و دستشان باز است که همان باشند که بوده‌اند. آن‌ها شعور درک کاری را که پزشکیان برای برهم‌زدن بساط مخرب باندبازی و ارادت‌سالاری و کیف‌کشی و رفیق‌بازی و آویزان‌بودن کرد ندارند. برداشت آن‌ها از وفاق‌ملی علیل‌دیدن پزشکیان و به‌فرموده‌عمل‌کردن اوست.
اخیراً یکی‌از توطئه‌های آن‌ها درمورد سوخت از پرده بیرون‌افتاده و نشان‌می‌دهد هیچ‌درکی درمورد امورات مهمه و سرنوشت کشور و حتی عاقبت خود ندارند. هنگامی که بعداز انتخابات دوره‌ی انتقالی را کش‌دادند و هرروز از چندجا خبررسید که زیر سایه‌ی معاون‌اول سابق دارند جابجایی و تصمیم‌سازی مشکوک می‌کنند جامعه‌نو درباره‌ی این کش‌دادن هشدارداد که البته محل‌اعتنا نبود. آن‌دوره گذشت و پزشکیان که می‌بایست وفاق‌ملی را در آن‌بالا به پایان توطئه علیه دولت جدید و همکاری با برنامه‌ی آن ترجمه‌می‌کرد به ابقای عناصر دولتی تعبیرش‌کرد که نادانی، دروغگویی و سرقت 3/5میلیاردی نقاط برجسته‌اش بود.

حالا اجزای آن‌دولت بغل پزشکیان رسوب‌کرده‌اند و اگر او گوششان را نگیرد و از خر پیاده‌نکند و حالی‌شان‌نکند که دلیل کارش در نگه‌داشتن آن‌ها چه بود و هست، چنان در کاسه‌اش می‌گذارند که کارنامه‌اش از نفر قبلی هم بسیار سیاه‌تر باشد. به‌جای تکرار دائم «ما می‌باید باهم کارکنیم و دعوانکنیم و بسازیم و ...» می‌باید این‌ها را صداکند و اگر نفهمیدند منظورش از وفاق‌ملی چه بوده و چرا به آن‌ها فرصت داده‌شده از دستگاه بیرون‌شان کند.

فعلا یک‌نکته‌ی دیگر هم هست. رئیس‌جمهوری اخیراً تکرارکرده که «دروغ‌نمی‌گوید». رک و خیلی خودمانی بگوییم که بسیار خوب است؛ مثل خاتمی خواهدبود و [انشاءالله] دومین رئیس‌جمهوری که دروغگو نیست. ولی دروغگونبودن برای راستگوبودن کافی نیست! در سیاست گفتن نیمی‌از حقیقت از دروغ بدتر است. عیبی‌ندارد که گفت علت قطع‌برق نبودن سوخت است و نگفت علت نبود سوخت خیانت اعضای دولت قبلی است؛ دنبال دعوا نیست و این‌بزرگواری‌ها پذیرفته است.
اما درمورد فیلترینگ می‌باید صراحت داشته‌باشد و نیمی‌از حقیقت را نگوید. مجید انصاری و سخنگویش که رسمی و متواتر در این‌مورد دروغ را می‌گویند که «علت رفع‌نشدن فیلترینگ مافیای فیلترشکن است!». عیبی‌ندارد اگر پزشکیان بگوید مانع رفع فیلترینگ مسائل فنی نیست؛ انسداد سیاسی است و دارد برسرش چانه‌می‌زند. عیبی‌ندارد این را بگوید؛ چون دارد برسر آن‌لایحه‌ی موی زنان هم چانه‌می‌زند و لابد برای تامین بودجه‌ی «کلینیک درمان بی‌حجابی» هم زیر فشار است و برای دادن پول جذب طلبه از آفریقا و چین برای حوزه‌های علمیه خالی‌مانده هم گیرکرده و ...
این‌ها را نگوید و به کرم و لطف امید ببندد، فشار پایین‌دست را با شعاردادن کاهش‌بدهد و به چانه‌زنی صرف در بالا و لابی پشت‌پرده قناعت‌کند نهایتش آن می‌شود که برایش نیامده: ملت گردنِ گرو گذاشته‌اش را به او پس می‌دهند و آن می‌شود که هیچ‌کدام از ما نمی‌خواهدش.

آقای‌پزشکیان،
اگر زیادی تحمل‌کنی همان‌انفجار محتملت رخ‌می‌دهد که قبلا گفته‌ایم: یا در جنگ وجدان و مصلحت‌های سرشار از منافع کثیف دیگران پیروز و مجبور می‌شوی کتت را برداری و بزنی‌بیرون (که البته هزینه‌ی سنگین برایت دارد)، یا وجدانت کم‌می‌آورد و در مقام کم‌کیفیت‌ترین آدمی که به پاستور رفته همان کارگزار بی‌وجودی می‌شوی که آن‌ها دسته‌جمعی می‌پندارند. خود دانی!

@jameeno
#بجنب_پزشکیان
@akhalaji

فراسوی سیاست

19 Nov, 11:40


🔷 آثار و پیامدهای محدودیت دامنۀ نوسان روزانۀ قیمت سهام

🔸 دو پیشنهاد اصلاحی

✍️ دکتر ابراهیم التجائی | دانشیار اقتصاد - پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی

سال‌‌‌‌های متمادی است که دادوستد سهام و واحد‌‌‌‌های صندوق‌های سرمایه‌گذاری در بورس اوراق‌بهادار تهران و فرابورس ایران و نیز اغلب معاملات در بورس‌کالای ایران تابع محدودیت‌های شدید تا نسبتا شدید دامنه‌نوسان روزانه در ترکیب با حجم مبنا است و هر از گاهی این محدودیت‌ها بیشتر یا کمتر می‌شود، به‌گونه‌ای که معمولا در شرایط تشدید تنش‌ها و ریسک‌های سیاسی که قیمت سهام تمایل به کاهش دارد، این محدودیت بیشتر و با فروکش‌کردن تنش‌ها، دامنه‌نوسان بازتر و به‌عبارتی محدودیت کمتر می‌شود. صرف‌نظر از وجود یا چند و چون حد نوسان قیمت سهام در بورس‌های سهام سایر کشورها که ممکن است به‌ویژه در اقتصادهای کمتر توسعه‌یافته با محدودیت‌هایی مواجه باشند، در این نوشتار قرار است تا برخی از پیامدهای محدودیت دامنه‌نوسان قیمت سهام در بورس و فرابورس ایران مورد بررسی اجمالی قرار گیرد و راهکارهایی اجمالی برای جایگزینی این اقدام ارائه شود.

▪️منبع : روزنامه دنیای اقتصاد شماره ۶۱۵۶ سه‌شنبه ۲۹ آبان ۱۴۰۳ ص ۹ و ۱۰

🔻متن کامل یادداشت را در لینک زیر بیابید:

https://donya-e-eqtesad.com/بخش-بورس-6/4124572-نگاهی-به-آثار-پیامدهای-محدودیت-دامن-نوسان-روزان-قیمت-سهام-دو-پیشنهاد-اصلاحی

#بورس #بورس_تهران #بورس_خونین_تهران #دامنه_نوسان

@akhalaji

فراسوی سیاست

19 Nov, 09:10


🔷 اروپا و ایران؛ چرایی تشدید تقابل؟

✍️ صابر گل‌عنبری

تقابل اروپا و ایران رو به فزونی و وارد فازی کم‌سابقه شده است. تحریم‌های اخیر اروپا از هواپیمایی تا کشتیرانی و همچنین تلاش برای تصویب قطعنامه‌ای در شورای حکام و اقدامات دیگر نشان از عزم اروپا برای بالا بردن سطح این تقابل به شکل جدی است.

طرح پیش‌نویس قطعنامه در شورای حکام علیه برنامه هسته‌ای ایران منعکس‌کننده همین عزم و اراده اروپایی‌هاست. چنین قطعنامه‌ای در صورت تصویب سفر گروسی به ایران را کان لم یکن و روند فعال‌سازی اسنپ بک را تسریع خواهد کرد.

به نظر می‌رسد که تهران با این سفر و بالا بردن سطح دیدارها با گروسی تلاش داشت که مانع تصویب این قطعنامه شود و تنش را کنترل کند. از این رو، هم گویا موافقت نهایی با تفاهماتی که با مدیر کل آژانس در سفرش مطرح شد، به سرنوشت نشست فردای شورای حکام منوط شده و قبل از آن چیزی رسانه‌ای نشد.

اما پرسش کانونی درباره علت یا علل این دور تند اروپا علیه ایران است. عوامل زیادی مطرح می‌شود که مهم‌ترین آن‌ها دریافت اروپایی‌ها از نقش ایران در جنگ اوکراین به عنوان جنگی حیاتی برای امنیت و آینده این قاره است.

واقعیت این است که همه این عوامل تاثیرگذار و مهم است؛ اما به نظر نگارنده نباید این رفتار اروپا صرفا در تصویری اروپایی ایرانی در قاب روابط و تنش‌های دوجانبه دیده شود.

این رویکرد اروپا را می‌توان تصمیمی غربی و نه صرفا اروپایی برای افزایش تقابل دیرینه غرب و جمهوری اسلامی ایران دانست. به نظر می‌رسد که مجموعه غرب در یک سال اخیر به دلایل مختلف از انباشت تنش تاریخی گرفته تا جنگ اوکراین، جنگ‌های اخیر اسرائیل و تنش‌ها در منطقه و غیره به این برآورد و جمع‌بندی رسیده است که باید دستکم در تاکتیک‌های خود علیه تهران بازنگری کند و سیاست جدیدی را در پیش بگیرد و در این راستا هم می‌خواهند از همه ظرفیت‌های موجود برای «فشار حداکثری» از جمله ظرفیت پرونده هسته‌ای استفاده کنند.

در یک کلام می‌توان گفت که رویکرد جدید اروپا خروجی تصمیم هماهنگ «غرب سنتی» (با شمول آمریکای بایدن و اروپا با همکاری اسرائیل) است و بعید نیست در آینده هم اروپا چنان تند شود که چه بسا خود ترامپ نیز انگشت به دهان بماند و تعجب کند. اما بازگشت ترامپ نیز می‌تواند به تلاقی رویکرد جدید «غرب سنتی» و «غرب ترامپی» علیه ایران کمک کند.

@Sgolanbari
#تقابل_اروپا_و_ایران
@akhalaji

فراسوی سیاست

19 Nov, 08:14


🔷 ویژگی‌های انسان‌گرایی اسلامی در قرن چهارم هجری (دهم میلادی)

🖊 محمد ارکون

1. جست‌وجوی روش‌مند حقیقتِ خدا، انسان و جهان در عین اضطراب و ناآرامی

2. گشودگی در برابر علوم بیگانه (علوم اوائل و علوم انسانی)

3. اولویت دادن به دغدغه‌های اخلاقی، اجتماعی و سیاسی به‌جای عقیدتی

4. رشد کنجکاوی علمی و حس نقّادی (اهمیت علم و نقد)

5. پیدایش ارزش‌های زیبایی‌شناسانه همچون هنر، معماری، دکوراسیون، تزئینات، نقاشی، موسیقی ...

6. تاکید بر اهمیت دو بعد عمودی (الهی) و افقی (زمینی) با تأکید بر خویشتن فردی

7. عقلانی شدن پدیده‌های دینی و شبه دینی از طریق تأویل علمی یا علّی

8. توجه به مناسبات بشری (تجارت، هم‌اندیشی، جهان‌وطنی)

9. کاستن تناقض میان ایمان و عقل

10. احترام به "دیگری" و عقاید و باورهای مخالف

11. توجه به سعادت، زیبایی و خوبی

12. استخراج قواعدی برای آموزش رفتار نیکو در جامعه از سوی طبقات اشراف و مردم عادی

🔹منبع : برداشتی از کتاب انسان‌گرایی در تفکّر اسلامی اثر محمد ارکون اندیشمند و اسلام‌شناس الجزایری ـ فرانسوی (2010-1928م)، ترجمۀ احسان موسوی خلخالی (تهران: طرح نقد، 1395ش).

#فرهیختگان #انسان‌گرایی #انسان‌گرایی_اسلامی

@akhalaji

فراسوی سیاست

19 Nov, 05:00


🔷فیلم «اوپنهایمر»؛ روایتی چندلایه از پروژه منهتن

🔸سقوط بشر !

✍️هلما دینانی

🔹تماشای فیلم «اوپنهایمر» تجربه‌ای چندلایه از روایت هنری، داستانی تاریخی و کشف اعماق انسان است که کریستوفر نولان آن را با چیره‌دستی خاص خود به تصویر کشیده است.

🔹نولان با ترکیب فرم روایی پیچیده و استفاده هوشمندانه از موسیقی، تماشاگر را به دنیای پرتنش و اندوه‌بار دانشمندی می‌برد که زندگی و ایده‌هایش در سرنوشت بشریت نقش محوری داشته‌ است.

🔹استفاده فوق‌العاده نولان از موسیقی، مثل همه کارهایش، که همزمان پرجنب‌وجوش و تهدیدآمیز است، به‌وسیله آهنگسازی بی‌نظیر لودویگ گورانسون، بر بار احساسی صحنه‌ها افزوده و لحظه‌هایی را خلق کرده که گویی انفجارهای اتمی در ذهن تماشاگر به صدا درمی‌آیند.

🔹بازی کیلین مورفی در نقش اوپنهایمر، نقطه‌ اوج دیگری از فیلم است که با هنرمندی تمام، اضطراب‌ها، شک‌ها و تلخی‌های زندگی این دانشمند را به نمایش می‌گذارد. مورفی با ظرافتی خاص و نگاهی عمیق به درون شخصیت، تماشاگر را با خود به سفری می‌برد که در آن، اوپنهایمر از خوش‌بینی ابتدایی خود به دانش و علم، به مرزی از شک و تردید می‌رسد؛ مرزی که بهای آن با عذاب وجدان و احساس مسئولیت سنگینی نسبت به نتایج کشف خود پرداخته می‌شود.

🔹این بازی چشمگیر، شخصیت اوپنهایمر را از یک دانشمند ساده به انسانی پیچیده با دغدغه‌های عمیق اخلاقی و انسانی تبدیل می‌کند.

🔹فیلم، داستان خلق اولین بمب اتمی را در پروژه منهتن بازگو می‌کند؛ پروژه‌ای که تحت رهبری اوپنهایمر در اواسط جنگ جهانی دوم به ثمر رسید و نقطه عطفی در تاریخ بشریت شد.

🔹اما آنچه نولان در این داستان تاریخی پررنگ می‌کند، نه تنها دستاورد علمی اوپنهایمر، بلکه فشارهای روانی و اخلاقی او به عنوان "پدر بمب اتمی" است. اوپنهایمر، مردی که به نام و علم خود افتخار می‌کرد، بعدها به شدت از نتایج کار خود دچار پشیمانی و اندوه شد، چرا که به تأثیر مخرب این سلاح بر جان هزاران انسان پی برد.

🔹دیدن این فیلم، تنها به خاطر درک داستان یک دانشمند نیست؛ بلکه از منظر آشنایی با پیامدهای ناخواسته‌ علم و آموختن از گذشته نیز ارزشمند است.

🔹«اوپنهایمر» ما را به یاد این نکته می‌اندازد که هر کشف علمی، با خود مسئولیتی اخلاقی به همراه دارد. این فیلم در نهایت به مخاطب نشان می‌دهد که چطور یک تصمیم می‌تواند به تاریخ و زندگی انسان‌ها شکل دهد و بار اخلاقی‌ای را به دوش فرد و جامعه بیندازد که تا نسل‌ها ادامه پیدا کند.

@Chand_Saniye_Digar

#اوپنهایمر #کریستوفر_نولان #فیلم_اوپنهایمر #سقوط_بشر

@akhalaji

فراسوی سیاست

19 Nov, 05:00


💢پروژه منهتن ۲ توسط آمریکا کلید خورد

✍️اسماعیل حبیبی

پروژه منهتن، نام کلان پروژه‌ای است که توسط آمریکا، به مدت چهار سال از سال ۱۹۴۲ تا ۱۹۴۶ اجرا شده و نهایتا به ساخت بمب هسته‌ای انجامید و در زمان جنگ جهانی دوم، آمریکا را به قدرت نظامی برتر جهان بدل کرد و به دنبال آن، جنایت‌های ناکازاکی و هیروشیما رقم خورد. این پروژه با استخدام ۱۳۰ هزار نفر و هزینه‌ای نزدیک به ۲ میلیارد دلار (معادل ۲۹ میلیارد دلار سال ۲۰۲۳) انجام پذیرفت.

اکنون بعد از گذشت 80 سال از آن تاریخ، رئیس جمهور منتخب آمریکا بار دیگر نام این پروژه را بر زبان آورده ولی این بار نه برای یک پروژه نظامی. ترامپ در بیانیه‌ای اعلام کرده ایجاد دپارتمان ارتقای بهره‌وری در دولت Department of Government Efficiency (DOGE) که رهبری آن را به طور مشترک، «ایلان ماسک»، مالک شبکه اجتماعی «ایکس» و از حامیان اصلی او در انتخابات اخیر و «ویوک راماسوامی»، از نامزدهای جمهوری‌خواه برای انتخابات ریاست‌جمهوری اخیر بر عهده خواهند گرفت، به طور بالقوه می‌تواند تبدیل به «پروژه منهتن» زمان ما گردد. یعنی همانگونه که پروژه منهتن توانست برتری مطلق نظامی را برای آمریکا به دنبال داشت، اکنون ایجاد دپارتمان ارتقای بهره‌وری دولت، می‌تواند برتری مطلق اقتصادی را برای آمریکا به ارمغان بیاورد.

این در حالی است که مطابق با آمار منتشر شده توسط فایننشال تایمز، اقتصاد آمریکا در دوران ریاست جمهوری جو بایدن نیز، رشد بهره‌وری نیروی کار بالایی داشته (قریب به 10 درصد) و روند آن بر خلاف سایر کشورهای با درآمد سرانه بالا و توسعه یافته است.

با توجه به اهمیت و جایگاهی که در این بیانیه برای موضوع بهره‌وری در دولت، در نظر گرفته شده است، بر آن شدیم تا نگاهی دقیق‌تر و همه‌جانبه بدان داشته باشیم. در بیانیه صادر شده توسط ترامپ چند نکته حائز اهمیت است که در ادامه به آنها می‌پردازم:

۱- این دپارتمان مطابق با آنچه در بیانیه آمده است، مقرر است اصلاحات ساختاری در مقیاس بزرگ را پیش ببرد و رویکردی کارآفرینانه برای دولت ایجاد کند به گونه‌ای که هرگز مشابه آن دیده نشده است. این امر نشان‌دهنده برنامه دولت برای بازطراحی معماری دولت است و تغییرات کلانی را ایجاد خواهد نمود. همچنین در این بیانیه تاکید شده است که جمهوری خواهان مدت‌هاست روی این برنامه کار کرده‌اند و ایلان ماسک نیز عنوان کرده بیش از یک سوم بودجه دولت را می‌توان صرفه‌جویی کرد.
۲- برنامه‌های این دپارتمان در چهار محور: از بین بردن بوروکراسی دولتی، کاهش مقررات اضافی، کاهش هزینه‌های بیهوده و بازسازی سازمان‌های فدرال، تنظیم خواهد شد و این برنامه‌ها را اقدامی ضروری برای جنبش «نجات آمریکا» و به عنوان یک شوک برای سیستم حکمرانی آمریکا، عنوان نموده است.
۳- در بیانیه عنوان شده است که جایگاه دپارتمان ارتقای بهره‌وری در دولت (DOGE)، خارج از دولت خواهد بود و نقش آن، ارائه مشاوره و راهنمایی به کاخ سفید و دفتر مدیریت و بودجه می‌باشد. به عبارت دیگر این نهاد، ارتباط ساختاری با دولت نخواهد داشت تا از بده‌بستان‌های سیاسی و تعارفات درون دولتی به دور بماند.
۴- در بیانیه عنوان شده است این پروژه حداکثر تا 4 ژوئیه 2026 به پایان می رسد و یک دولت کوچکتر، با کارایی بیشتر و بوروکراسی کمتر، هدیه عالی به آمریکا در 250 سالگرد اعلامیه استقلال خواهد بود. به نظر می‌رسد این دپارتمان یک نهاد دائمی نبوده و پس از اتمام پروژه، منحل خواهد شد.
۵- هدف غائی که برای این دو نفر، #ایلان_ماسک و #ویوک_راماسوامی به عنوان رهبران این نهاد در این بیانیه عنوان شده عبارت است از اقتصاد آزاد و پاسخگوئی دولت به شهروندان: «آنها با هم کار خواهند کرد تا اقتصاد ما را آزاد کنند و دولت ایالات متحده را در برابر "ما مردم" پاسخگو کنند.»

اکنون سوال اینجاست، در شرایطی که آمریکا به عنوان اقتصاد اول دنیا، متوجه جایگاه و ضرورت توجه و تمرکز بر بهره‌وری شده است، آیا در کشور ما هم به همان اندازه اهمیت و لزوم بهره‌وری، درک شده است؟ آیا ما نهادی غیردولتی، مردم نهاد و مستقل برای رصد بهره‌وری دولت و ارائه مشاوره‌های تخصصی داریم و یا می‌توانیم ایجاد کنیم؟ آیا سازمان ملی بهره‌وری ایران در ساختار کنونی که زیر مجموعه دولت قرار دارد، می‌تواند نقش دیده‌بان بهره‌وری ملی را ایفا نماید؟ آیا دولت ایران نیز می‌تواند از نخبگان اقتصادی کشور که در بخش خصوصی مشغول به فعالیت هستند، بهره‌مند شده و نظرات مشاوره‌ای اخذ نماید و آیا ضمانت اجرائی برای پیشبرد راهکارهای پیشنهادی توسط آنان وجود دارد؟ آیا دولت برای ارتقای پاسخگویی به مردم، برنامه ای دارد؟
اینها سوالاتی است که بایستی مسئولین دولت و فعالین و خبرگان بهره‌وری بدان بیندیشند و جوابی درخور ارائه نمایند.

https://t.me/productivity_knowledge_base

#نجات_آمریکا #پروژه_منهتن

@akhalaji

فراسوی سیاست

18 Nov, 18:31


🔷علت بازگشت لاریجانی‌ها!

احتمال این‌که علی لاریجانی به عرصه‌ی سیاست بازگردد زیاد است؛ چون احتمال این‌که رئیس‌جمهوری شود منتفی‌شده‌است و این‌بازگشت احتمالی و قرارگرفتن حتی در موقعیت مقامات ارشد به‌خاطر آن است که (باز هم: احتمالا) رهبر بعدی کشور مشخص و جایگاهش تثبیت و مستحکم‌شده‌است.
علت رد صلاحیت‌ها و دورنگه‌داشته‌شدن علی لاریجانی را از جایگاه‌های ارشد که کمی‌پیچیده است ما در سه‌سال‌پیش توضیح‌داده‌بودیم. خلاصه‌اش این‌است که باتوجه به ریاست صادق لاریجانی بر مجمع تشخیص‌مصلحت‌نظام رئیس‌جمهوری‌شدن علی لاریجانی احتمال قرارگرفتن دونفر را از خاندان لاریجانی در شورای‌موقت سه‌نفره‌ی رهبری پدید می‌آورد که مناسب‌نبود. چه‌این‌که آن شورا مرکب از رئیس‌جمهوری، رئیس قوه‌ی‌قضائیه و یکی‌از فقهای شورای‌نگهبان به‌انتخاب مجمع تشخیص‌مصلحت‌نظام خواهد بود. علت دوبار ردشدن صلاحیت علی لاریجانی را در انتخابات ریاست‌جمهوری که استعفای برادربزرگترش از عضویت در شورای‌نگهبان هم مرتفعش‌نکرد (که ظاهراً حضور محتمل برادر کوچکتر یک گزینه‌ی محتمل رهبری هم پذیرفتنی نبود)، در الف «سایه‌ها» و «علت دلایل جفنگ» در تابستان 1400 آورده‌ایم (می‌توانید با کلیک روی عنوان الف‌ها بخوانیدشان).

شرایط کنونی و بازگشت بی‌مانع لاریجانی حاوی درستی آن‌گمانه سه‌سال‌پیش است (هرچند دیگر اهمیتی ندارد) و اشاره‌ای به این‌نکته مهم که حالا حضور همه‌ی مقامات استخوان‌دار و قدیمی نظام در داخل لوکوموتیوی که قطار نظام به آن وصل‌شده موردنیاز است.

@jameeno

#علی_لاریجانی #بازگشت_لاریجانی

@akhalaji

فراسوی سیاست

18 Nov, 07:00


🔷 برای دختر دریا !

✍️ محسن رنانی

خیلی وقت‌ها می‌نویسم، دستکم روزی یک مطلب و گاهی چند مطلب، اما فقط برخی از آنها را منتشر می‌کنم. مثلا در جنبش مهسا چهل‌و‌یک یادداشت نوشتم اما فقط هشت تای آنها را منتشر کردم. معمولا نوشته‌ای را منتشر می‌کنم که دستکم یکی از این سه شرط را داشته باشد:

- حرف تازه‌ای داشته باشم؛ یعنی حرفهایی که می‌خواهم بزنم را پیشتر دیگران نزده‌ باشند.
- برای آنچه می‌نویسم احتمال اثرگذاری وجود داشته باشد، حتی اندک.
- انتشارش برایم آرامش درونی و حسی از انجام وظیفه را به همراه داشته باشد.

برای دختر دریا (آهو دریایی، دختر علوم-تحقیقات) هم همان‌ روزها چند بار نشستم و نوشتم اما هر چه نگاه کردم دیدم نوشته‌های دیگران خیلی بهتر از نوشته من است، حرف جدیدی نداشتم و در آن زمان هم احتمال اثرگذاری نمی‌دیدم.

در میان نوشته‌هایی که من دیدم، یکی از فرسته‌های تلگرامی خیلی به دلم نشست. این نوشته از نگاهی انسانی و اجتماعی به مساله پرداخته است. نگاهی که از یک بی‌مهارتی عمیق انسانی و اجتماعی در جامعه ایران پرده برمی‌دارد. آن را در پیوند زیر بخوانید و برای دیگران نیز بفرستید:

https://t.me/khapuorah/189

ای کاش اجازه دهند یک منبع قابل اعتماد و بی‌طرف، گزارشی از آخرین وضعیت «دختر دریا» به جامعه بدهد. این وضعیت «ناتمامی» که در همه کارها در ایران وجود دارد، هم نشانه توسعه‌نیافتگی است و هم خیلی به اعتبار و سرمایه‌اجتماعی نهادهای رسمی آسیب می‌زند. مثلا هنوز پس از ده سال هیچ نهاد رسمی گزارشی درباره نتیجه پرونده اسیدپاشی به چهره زنان اصفهان نداده است. یا هنوز هیچ گزارشی از تحقیقات رسمی درباره مسمومیت‌های زنجیره‌ای در مدارس دخترانه ایران منتشر نشده است. این «بازبودگی» و «ناتمامی» ظاهراً در کوتاه مدت نهادهای مسئول را از فشار اجتماعی و پاسخگویی رها می‌کند اما در بلندمدت اعتبار آنها را نابود می‌کند.

آن چیزی که الان مایه نگرانی است این است که بناگاه ببینیم دختر دریا را آورده‌اند پشت تلویزیون که ابراز ندامت کند. اگر متوجه باشند، این کار فقط بدبینی جامعه را افزایش می‌دهد. هیچ وجدان بی‌طرفی اعترافات تلویزیونی را از روی اختیار و صداقت نمی‌داند. نخستین چیزی که مقامات نیروی انتظامی و قوه قضائیه باید متوجهش باشند این است که از نظر اکثریت جامعه او «مجرم» نیست. اگر راست است که رفتار او در واکنش به فشارها و تذکرات درباره پوشش او بوده است، باید انگشت اتهام به‌سوی شیوه‌ها و سیاست‌های رسمی درباره حجاب اجباری گرفته شود. اگر راست است که به علت دیگری مثل دوری از فرزندان تحت تنش روانی بوده است، باز رفتار او ناشی از شرایط نامساعد محیطی و روحی بوده است و باید با او همدلی کرد و او را یاری کرد تا از این شرایط خارج شود.

پس او را آزاد بگذارید تا هر جور دوست دارد با جامعه صحبت کند. حتی اگر بیاید و آزادانه بگوید به عنوان اعتراض سیاسی چنین کرده است بهتر از آن است که او را به سیما بیاورید یا روایت‌هایی که جامعه باور نمی کند (حتی اگر درست باشد) درباره‌اش منتشر کنید.

اگر آن روز که (دی ۱۳۹۶) نخستین دختر خیابان انقلاب، به اعتراض روسری خود را بر چوب کرد و کنار خیابان ایستاد، او را شنیده بودید و با حرمت با او برخورد کرده بودید و با مهر با او به گفتگو نشسته بودید آن روزهای پر تنش پس از آن تا جنبش مهسا را تجربه نمی‌کردید.

اکنون نیز اگر پیام دختر دریا را نشنوید و به جای دعوت از او برای بیان چرایی این اعتراض و شنیدن دردهایی که به این طریق فریاد کرده است، او را به حراست و دادگاه و زندان بکشانید، روزی را رقم خواهید زد که دختران دیگر نیز شیوه اعتراض او را به عنوان رسم مبارزه انتخاب کنند.

پس مهم‌ترین و عاجل‌ترین کار این است که او هر جا هست اجازه داشته باشد با شهروندانی که نگرانش هستند آزادانه سخن بگوید. این کار بیشترین کمک را به بازسازی اعتماد جامعه به نهادهای رسمی خواهد کرد.

حتی اجازه بدهید تا در میزگردی با حضور استادان و دانشجویان در همان دانشگاه، حرفهایش را بزند و شما فقط بشنوید؛ حتی جواب هم ندهید؛ که معمولا جوابهایتان بی‌مهارتِ همدلی است و رسوایی را بیشتر می‌کند.

«به زخم های ایران سلام کنید» (https://t.me/Renani_Mohsen/432) شاید عفونت‌ها التیام یابد.

محسن رنانی / ۲۴ آبان ۱۴۰۳

#دختر_دریا #پیام_دختر_دریا

@akhalaji

فراسوی سیاست

18 Nov, 06:50


🔷 ایلان ماسک در حسرت بورس تهران!

🔸 حجت‌الله صیدی، رئیس سازمان بورس :

ایلان ماسک به ارزش ذاتی بورس تهران واقف است. ارزش بورس تهران ۵۰۰ میلیارد دلار است. بنابراین بعید نیست که ایلان ماسک با مقامات ایرانی وارد مذاکره شود.

@BehnamSamadi_ir

#طنز_روز #تلخند #ایلان_ماسک #بورس_تهران #بورس_خونین_تهران #توهم_مدیران_ایرانی

@akhalaji

فراسوی سیاست

18 Nov, 06:32


🔷 انتظار از سیاست!

✍️ محمدجواد کاشی

در دهه هفتاد سوال «انتظار از دین» در ذهنیت اهل فکر و نظر محوریت پیدا کرد. کاش قبل از آن سوال «انتظار از سیاست» را طرح کرده بودیم و به آن می‌اندیشیدیم. هر پاسخی به پرسش «انتظار از سیاست» پیامدهای تلخ و شیرین خود را در همه عرصه‌ها به بار می‌آورد منجمله بر دین.

تجربه جنگ هشت ساله با عراق، پاسخی به پرسش انتظار از سیاست ساخت و پیش روی ما قرار داد: اقتدار، عزت و شکوه. نظام سیاسی با این پاسخ سامان یافت و مسیر خود را پی گرفت. ما در انتخاب میان دو گزینه «عزت و ذلت» قرار گرفتیم. پیداست که نباید تن به ذلت می‌دادیم و همیشه در جهت عزت و اقتدار و شکوه ملی حرکت می‌کردیم.

این امکان وجود داشت که به پرسش انتظار از سیاست، پاسخ دیگری می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دادیم و در مقابل دوگانه‌های دیگر قرار می‌گرفتیم. «فضیلت» یک پاسخ دیگر به سوال انتظار از سیاست بود. آن را رها کردیم. فضیلت در ادبیات سیاسی به معنای اولویت بخشی به خیر عمومی در مقابل خیر یا نفع خصوصی است. اگر انتخابش کرده بودیم در میان دوگانه آنچه خیر عموم مردم را تامین می‌کند و آنچه نفع یک گروه خاص را قرار داشتیم.

رفاه و خوشی یک پاسخ دیگر به پرسش ما بود. آنگاه می‌توانستیم در دوگانه هر آنچه موجبات رفاه و شادی اکثر مردم است و آنچه سبب رفاه و خوشی اقلی از مردم قرار داشتیم.

آزادی یک پاسخ دیگر بود. آنگاه می‌توانستیم در دوگانه کاستی یا افزونی هستی آزاد تک تک شهروندان قرار داشته باشیم.

گسترش میدان رقابت یک پاسخ دیگر بود. اگر آن را اختیار کرده بودیم می‌توانستیم به عرصه سیاسی به مثابه میدان بازی بیاندیشیم تا خود را در دوگانه برد و باخت بیابیم. آنگاه از یکی دو باخت، خود را نمی‌باختیم و آماده بازی‌های بعد می‌شدیم.

اختیار هر پاسخی به سوال انتظار از سیاست، پیامدهای خود را به بار خواهد آورد. می‌توانستیم انتخاب‌های دیگر کنیم و اینک در موضع پاسخ‌گویی به پرسش‌های دیگر باشیم. سخت است، اما می‌توانستیم به توازن میان این همه بیاندیشیم. متاسفانه مثل کشتی‌بانانی عمل شد که همه چیز را هیزم سوخت حرکت کشتی می‌کنند منجمله بدنه خود کشتی‌ را. اگر هم فر و شکوه و عزت نصیب ایران شده، باید پاسخ دهیم چقدر یک جامعه و حکومت فضیلت‌مند داریم به طوری که دلمشغول خیر عمومی مردم باشیم؟ رفاه و خوشی مردم را تا کجا افزون کرده‌ایم؟ چقدر مردم احساس آزادی در انتخاب و مشارکت و زندگی می‌کنند، چقدر آموخته‌ایم با قواعد یک بازی منصفانه در داخل، منطقه و عرصه بین‌الملل بازی کنیم؟

اقتدار و عزت را نمی‌توان از دایره حیات سیاسی حذف کرد. اما امروز بیش از هر وقت نیازمند آن هستیم که پنجره‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های دیگر را هم به پرسش انتظار از سیاست بگشائیم. نباید آنچه تاریخ پیش روی ما قرار داده، به تقدیر و زندان ما تبدیل شود. برخیزیم پنجره‌ها را بگشائیم.

@javadkashi

#انتظار_از_سیاست #انتظار_از_دین #عزت #ذلت #فضیلت #رفاه #خیر_عمومی #نفع_خصوصی #برد #باخت #میدان_بازی

@akhalaji

فراسوی سیاست

18 Nov, 06:32


🔷 فیرحی و خوانش دموکراتیک از اسلام!

✍️ علی میرموسوی

🔹انسان ها را از نظر نسبت حیات آن‌ها با عمر طبیعی‌شان می‌توان به سه دسته تقسیم کرد: ۱. با حیاتی کوتاه‌تر از عمر طبیعی ۲. با حیاتی همسان با عمر طبیعی ۳. با حیاتی ماندگارتر از عمر طبیعی. زنده یاد دکتر داود فیرحی از دسته اخیر بود و رمز ماندگاری او افزون بر اخلاق و سیره والای وی، خدماتی است که در زندگی نسبتاً کوتاهش به ایران و پیشرفت آگاهی و دانش ایرانیان کرد.

🔹فیرحی از اندک اندیشمندانی بود که در زندگی علمی و سیاسی خویش پروژه مشخصی را دنبال می‌کرد. پروژه فکری او در مجموع ارائه خوانشی دموکراتیک از اسلام با تمرکز بر فقه بود. دغدغه او بیش از آن که دینی باشد، ملی بود و او نجات و توسعه ایران را در گرو تقویت چنین برداشتی می‌دانست. باور فیرحی به این خوانش به طور خلاصه بر مقدمات و پیش فرض های زیر استوار بود:

۱. گذار به تجدد و دموکراسی در ایران از مسیر خوانشی دموکراتیک از اسلام و فقه می‌گذرد، همان گونه که تجدد غربی نیز ریشه‌های الهیاتی داشت.
۲. نصوص و آموزه‌های دینی و شریعت اسلام ظرفیت چنین خوانشی را دارد.
۳. اسلام تاریخی و سنت اسلامی در سایه ساختار اقتدارگرایانه قدرت و تعامل با آن، بیشتر به خوانش اقتدارگرایانه و غیر دموکراتیک از این نصوص مجال و فرصت ظهور داده‌اند، ولی این تنها خوانش ممکن نیست.
۴. خوانش دموکراتیک از اسلام نیز سنتی نوپا دارد که از عصر مشروطه و در پرتو تلاش مجتهدان مشروطه خواه همچون آخوند خراسانی و نایینی شکل گرفته و در این راستا باید آن را بازخوانی و تقویت کرد.
۵. این خوانش در ایدئولوژی انقلاب اسلامی نیز جایگاهی با اهمیت داشت و اندیشه رهبر فقید آن را نیز می‌توان بر این اساس تفسیر کرد.

🔹فیرحی بر این اساس با دیدگاه‌ها و جریان‌های دیگر مرزبندی می‌کرد. او نخست در برابر جریانی قرار داشت که خوانشی اقتدارگرایانه از دین ارائه می کردند و به تعبیر وی جریان قدرت را یک سویه و از بالا به پایین می‌دانستند. او استبداد دینی را محصول این جریان می‌دانست و تمام تلاش خود را برای رد و مبارزه با آن به کار گرفت. دومین جریان مقابل وی مخالفان سازگاری اسلام و دموکراسی بودند؛ کسانی که به تنش ذاتی بین دین و دموکراسی باور داشتند و تلاش برای جمع و سازگار کردن آن ها را بیهوده و پوچ می‌پنداشتند. در نهایت او با جریانی که چنین خوانشی را برای گذار به دموکراسی در ایران لازم نمی دانست، نیز مخالف بود.

🔹موضوع رابطه و نسبت اسلام و دموکراسی از مسائل محوری اندیشه سیاسی معاصر ایران است. این مسئله از هنگام رویارویی و آشنایی با تجدد و شناسایی استبداد به عنوان یکی از عوامل اصلی انحطاط و عقب ماندگی ایران، همواره مورد توجه و بحث بوده است. در این مدت ایده سازگاری اسلام با دموکراسی از سوی بسیاری اندیشمندان با دیدگاه های گوناگون طرح و تقویت شده است. اما این تلاش‌ها کمتر در چارچوب فقه و نگرش فقهی بود. ویژگی ممتاز فیرحی این بود که کوشید بیشتر از این دیدگاه به بررسی موضوع بپردازد.

🔹بی تردید برخی از پیش فرض‌ها و مقدماتی که اندیشه استاد فیرحی بر آن استوار بود، جای نقد و تشکیک دارد. برای مثال در سومین سالگرد درگذشت وی، پیش فرض اول را مورد نقد قرار دادم و بر خلاف وی استدلال کردم که گذار به دموکراسی در ایران از مسیر فقه عبور نمی‌کند و دموکراتیک شدن فقه بیش از آن که علت این گذار باشد، معلول آن خواهد بود. با وجود این نمی‌توان اهمیت خوانش دموکراتیک از اسلام را برای گذار از وضعیت کنونی انکار کرد. به ویژه به این دلیل که اقتدارگرایی دینی عامل اصلی این وضعیت است و چنین خوانشی بی‌تردید می‌تواند در تضعیف و به حاشیه راندن آن موثر باشد.

@alimirmoosavi
#فیرحی #داود_فیرحی #اسلام_دموکراتیک #خوانش_دموکراتیک_از_اسلام
@akhalaji

فراسوی سیاست

18 Nov, 05:30


👆🏻👆🏻👆🏻

... ادامه پست قبلی ...

امیدوارم این تلاش هدفمند که حاصل دو دهه آموزش علوم سیاسی در دانشگاه‌های ایران است، بتواند استادان، دانشجویان و پژوهشگران علاقمند به مباحث روش‌شناختی را در انجام کارهای پژوهشی اصیل، چارچوب‌دار و نوآورانه یاری کند.

در پایان، خداوند علیم را ‌بی‌نهایت شکر خواهم کرد و مراتب عمیق قدردانی خود را از جناب آقای نظام‌آبادی -معاون محترم انتشارات دانشگاه تهران- و سرکار خانم جهانگیری -سرویراستار گرامی و ارجمند- و جناب آقای رمضانی -ویراستار محترم- ابراز می‌دارم.

🖊علی‌اشرف نظری | دانشیار دانشگاه تهران

تابستانِ داغِ 1403

#کتاب #معرفی_کتاب #روش‌شناسی #روش‌شناسی_کیفی #علوم_سیاسی #چشم‌اندازهای_نظری #روش‌شناسی_کیفی_در_علوم_سیاسی #درک_معانی_و_چشم‌اندازهای_جدید_نظری #علی‌اشرف_نظری

@akhalaji

فراسوی سیاست

18 Nov, 05:30


📚 معرفی کتاب

🔷 روش‌شناسی کیفی در علوم سیاسی

🔹 درک معانی و چشم‌اندازهای جدید نظری

✍️ دکتر علی‌اشرف نظری

با سلام

در مجلد سوم از مجموعه روش، تلاش شده است روش‌های جدید و متأخر در حوزة علوم سیاسی در قالب روش‌شناسی کیفی مدنظر قرار گیرد. اهمیت این اثر در مقایسه با دیگر آثار موجود در این است که در عین توجه به ماهیت بینارشته‌ای مباحث روش‌شناختی، به‌صورت خاص و متمرکز در رابطه با رشتة علوم سیاسی و رشته‌های مرتبط با آن نظیر روابط بین‌الملل و مطالعات منطقه‌ای به رشتة تحریر درآمده است، همچنین با بهره‌گیری از آخرین منابع علمی انتشاریافته در سال‌های اخیر، به طرح مباحثی در حوزة روش‌شناسی پرداخته شده است که برخی مباحث آن برای نخستین بار در ایران (نظیر روش تحلیل لایه‌لایة علّی و تحلیل گفتمان دیجیتال)، مطرح می‌شود، همچنین با احترام به تلاش‌های ارزشمند انجام‌شده، تاکنون مجموعه‌ای منظم و مدون در حوزة روش‌شناسی علوم سیاسی در ایران ارائه نشده و در مجموعة حاضر که در سه مجلد است، تلاش شده به‌صورت گام‌به‌گام و هدفمند، مباحث روش و روش‌شناسی آموزش داده شود. چنان‌که می‌توان چنین تصریح کرد که شاید دربارة برخی از روش‌هایی که در این کتاب بدان‌ها پرداخته شده، کتب و مقالاتی به زبان فارسی انتشار یافته باشد اما اینکه این روش‌ها در قالب یک کتاب و از زاویة کاملاً روشی و به‌صورت گام‌به‌گام نوشته شده باشند، اثری نو است. بسیار مایة خوشحالی و سپاسگزاری از خداوند علیم و کریم است که پس از حدود 130 سال از تأسیس رشتة علوم سیاسی، اینک برای نخستین بار، مجموعه‌ای مدون و منظم در باب روش و روش‌شناسی در سه مجلد در اختیار جامعة علمی، استادان، دانشجویان و پژوهشگران عزیز قرار گرفته است.

ترتیب ارائة فصول بر اساس تقدم و تأخر تاریخی مباحث و از اوائل دهة 1920 تا میانة دهة 2020 میلادی است، بنابراین این روش‌ها نه به‌مثابة پیشرفت و پسرفت تاریخی، بلکه بیانگر تحول پارادایم‌های روش‌شناختی در دهه‌های گذشته و بعضاً قیاس‌ناپذیری بسیاری از مفاهیم و بنیان‌های تحلیلی و نظری آنهاست. از این ‌رو نباید آنها را به‌صورت زنجیره‌ای و خطی مطالعه کرد یا انتظار داشت هریک تکمیل‌کنندة روش‌های پیشین باشد. در فصل اول با عنوان پدیدارشناسی، هرمنوتیک و امکان درک معنای زندگی سیاسی، تلاش خواهد شد روش‌های پدیدارشناختی و هرمنوتیکی به‌عنوان دو بحث محوری در رویکرد تفسیری مدنظر قرار گیرد و ابعاد و وجوه روش‌شناختی آنها مدنظر قرار گیرد. عنوان فصل دوم، نشانه‌شناسی، زبان‌شناسی و گشودگی امر سیاسی است که در این فصل، ماهیت زبان‌شناسی و تحول و پیشرفت زبان‌شناسی و نشانه‌شناسی، حوزه‌های‌ اصلی مطالعاتی آن و نسبت زبان و سیاست محور بحث قرار خواهد گرفت. در فصل سوم با عنوان روش تحلیل گفتمان و بازنمایی ساختاری-معنایی امر سیاسی، چگونگی پیدایش، بسط و تحول اندیشه‌ها را به‌عنوان گفتمانی که سازندة معانی و کنش‌های سیاسی است، توضیح داده خواهد شد و مؤلفه‌های محوری در روش تحلیل گفتمان، رویکردهای مختلف گفتمان و سپس پیامدهای تحلیلی و روش‌شناختی آن بررسی می‌شود. فصل چهارم با عنوان تحلیل لایه‌لایة علّی و امکان دستیابی به درک عمیق در حوزة امر سیاسی، در پی توضیح روش تحلیل لایه‌لایة علّی، نحوة کاربست آن در سیاست و تلاش برای فهم وجوه پساساختارگرایانة آن است. در فصل پنجم آینده‌پژوهی و روش سناریونویسی رخدادهای سیاسی، قصد پاسخ‌گویی به این پرسش‌ها را داریم: با توجه به پیچیدگی و عدم قطعیت محیط سیاسی و بین‌الملل و غیرخطی و آشوبناک بودن رخدادهای سیاسی چگونه می‌توان از سناریونویسی در درک مناسب محیط سیاسی و بین‌المللی و برنامه‌ریزی بر پایة آن استفاده کرد؟ چه قابلیت‌ها و استعدادهایی برای پاسخگویی به دغدغه‌ها و نیازهای پژوهشگران و محققان فعال در حوزة علوم سیاسی و روابط بین‌الملل دارد؟ فصل ششم با عنوان روش سازه‌انگاری و درک برساخته‌های سیاسی، تلاش می‌کند به این پرسش‌ها پاسخ دهد: چه روابطی بین یک جامعه یا ساختار اجتماعی و شناخت وجود دارد؟ آیا جامعه بر علم تأثیر می‌گذارد یا کم‌وبیش تأثیر دانش بر دانش فرهنگ بیشتر است؟ کدام نیروی اجتماعی، دانش را تولید و بازتولید می‌کند و چه نوع از تجزیه‌وتحلیل اجتماعی این نیروهای اجتماعی را آشکار می‌کند؟ و تأثیر رهیافت سازه‌انگاری در روابط بین‌الملل چگونه و در چه ابعادی است؟ در فصل هفتم روش زمینه‌یاب و تحلیل نظام‌مند داده‌ها محور توجه قرار خواهد گرفت. در فصل هشتم که آخرین فصل کتاب است، روش و نظریة بازتابی و امکان درک انتقادی امر سیاسی به بحث گذاشته خواهد شد.

#کتاب #معرفی_کتاب #روش‌شناسی

@akhalaji

... ادامه در پست بعدی ...

👇🏻👇🏻👇🏻

فراسوی سیاست

18 Nov, 05:00


🔷 توطئه‌ی افغانی!

🖊 شورای سردبیری

توطئه‌ی ضدملی دومی که در الف پیشین قول نوشتن را دادیم به حضور افعان‌ها در ایران مربوط است. این روزها فضا پر است از سمپاشی علیه افعان‌های ساکن ایران و متقابلا ناله‌ی افغان‌ها و نفرین‌کردن ایرانیان به‌خاطر بدرفتاری با آنان یا کسانی که ادعامی‌کنند افغان‌اند. حجم تبلیعات واقعا زیاد است و غالبا پرسیده‌می‌شود تعداد واقعی آن‌ها درواقع چقدر است و چرا می‌باید در ایران باشند؟ حکومت هم بسیار متناقض رفتارمی‌کند و نه درباره‌ی تعداد و نه درمورد چرایی حضور آن‌ها و علت بی‌میلی به حل مشکل اطلاعات دقیق نمی‌دهد و هرمقامی حرفی‌می‌زند.

البته درمورد این‌مسئله به‌کرات و از روزی که ایالات‌متحد طالبان را برسرکارآورد حرف‌زده‌ایم. خلاصه و فشرده آن حرف‌ها در چهارسال اخیر این‌هاست:

- طالبان و ایالات‌متحد درنهایت افغانستان را به هاب اعظم تروریسم بنیادگرا تبدیل‌می‌کنند. آماج اصلی این تروریسم ایران است.
- افعانان مقیم ایران اشخاص زحمتکش و شریفی‌اند اما به‌خاطر خطر حکومتشان برای امنیت ایران می‌باید به‌فوریت ایران را ترک‌کنند تا تحرکات سوء در مرزهای شرقی قابل‌کنترل باشد.
- ایران می‌باید یک‌نوار امنیتی به عرض حداقل بیست‌کیلومتری در خاک افغانستان برای خود درنظر‌بگیرد و هرگونه تحرک را در این‌نوار رصدکند.
- حکومت می‌باید بخشی از توجه، بودجه و نیروی نطامی و اطلاعاتی خود را که درگیر مرزغربی و نیابتی‌های عرب است به مرزشرقی متوجه‌کند.
- حکومت می‌باید کارفرمای ایرانی به‌کارگیرنده‌ی کارگر غیرقانونی افغان را مجرم دانسته و برخورد بسیارسختگیرانه داشته‌باشد.
- بابت کارگران مجاز دارای خانواده‌ی همراه در ایران می‌باید حق‌بیمه پرداخت‌شود و این‌گروه موردحمایت آموزشی و بهداشتی قرارگیرند.
- حکومت می‌باید از اقامت افراد پشتون در ایران کلا جلوگیری‌کند.
- حکومت نمی‌باید از افغان‌ها لشگر تشکیل‌دهد و کسانی را که برای جنگ با داعش یا کمک به سوریه و مانند آن متشکل‌کرده در محل مورداستفاده مستقرکند.
- حکومت می‌باید هنگام اخراج افعان‌ها شأن انسانی آن‌ها و خانواده‌هایشان را کاملا رعایت‌کند و جابجایی را در کمال نظم و احترام به حقوق انسانی افغان‌ها انجام‌دهد.
- مشکل، افغان‌ها نیستند؛ حکومت است: به‌جای نفرت از افعان‌ها می‌باید از حکومت بخواهیم مسئله را حل‌کند.

علت این‌تاکیدات را به‌تفصیل گفته‌ایم: افغان‌ برای گردش به ایران نمی‌آید و هر افغان که در ایران است از جایی حقوق دریافت‌می‌کند. دریافت فقط از پنج محل ممکن است: کارفرمای ایرانی، کسب‌وکار غیرمجاز، حوزه‌های علمیه، نیروهای نظامی ایران و مهم‌تر از همه: سرویس‌های تروریستی طالبان! پس چهارمنبع درآمدی و حیاتی برای ماندن افغان‌ها در خاک ایران است و دستگاه بوروکراتیک و سازمان‌های حکومت هر چهارمنبع را در کنترل دقیق دارند. معنی این‌وضعیت آن‌است‌که حضور افغان‌ها در ایران یک‌پروژه‌ی حکومتی و تحت‌کنترل است. علت حضور آن‌ها در ایران این‌هاست:

- کارفرمای ایرانی برای آن‌ها حق‌بیمه و عیدی و سنوات نمی‌دهد، زحمتکش‌اند و بدون پول اضافی جای نگهبان هم کارمی‌کنند. در این‌مورد رفتارمان مثل سرمایه‌داری کثیف ایالات‌متحد با کارگران غیرقانونی مکزیکی، ضد کارگر ایرانی و شرم‌آور است.
- بیشترین داوطلبان طلبگی در حوزه‌های علمیه افغانی‌اند؛ چون ایرانیان به‌دلایلی میل به طلبه‌شدن ندارند. شمار طلبه‌های خارجی حدود 50هزارنفر برآوردشده که همه از دولت ایران حقوق‌می‌گیرند. قصد ابتدایی بسط نفود فرهنگی ایران بوده ولی به انحراف رفته‌است. مثلا چینی‌ها برای تربیت مترجم زبان فارسی دانشجویان را به‌عنوان طلبه به ایران می‌فرستد تا فارسی را در محل و رایگان یادبگیرند.
- نیروهای نظامی ایران تعداد نامشخصی از افغان‌ها را تحت‌عنوان لشگر فاطمیون زیر کنترل خود دارند که گویا زمانی در سوریه از حکومت اسد دفاع‌می‌کردند. معلوم‌نیست این‌گروه الان چندنفرند؟ کجایند؟ و چه ماموریتی دارند؟ این‌گمان وجوددارد که استفاده از آن‌ها در درگیری‌های احتمالی داخلی دور از انتطار نیست و اگر چنین‌باشد امری ننگ‌آلود است که بحث جداگانه می‌طلبد. بخشی از ماندگاری افغان‌ها و استقبال از دسته‌ی غیرقانونی آن‌ها (وحشت‌زده، بی‌پناه، مجبور، آسیب‌پذیر، بی‌امید و درنتیجه حاضر به هرکار بی‌رحمانه‌ای) به‌همین‌دلیل است. کارفرمایان ضدبشر و بی‌وطن و طمع‌کار نیز به‌همین‌دلایل از کارگر افغان استقبال‌می‌کنند. حضور بی‌ضابط افغان‌ها در ایران برای همین‌نوع استفاده‌ای کثیف است.

وجه توطئه‌آمیزتر این‌عملیات کثیف‌ تزریق نفرت بین ایرانیان و افغان‌هاست. #نفرت و #ترس #بی‌رحمی را تشدیدمی‌کند. یک‌‌افغان متنفر از ایرانیانی که تحقیرش‌می‌کنند می‌تواند مناسب‌ترین نفر برای حمل شات‌گان و ساچمه‌زن باشد. می‌تواند شلیک‌کند، تجاوزکند، خفه‌کند و سرببرد. توطئه‌ی ضدملی کثیفی است!

@jameeno
#توطئه_افغانی
@akhalaji

فراسوی سیاست

17 Nov, 15:46


🔷کتابخانه باغ ملک ولنجک!

✍️سهند ایرانمهر

این آقای محترم که امیدوارم خداوند امثال ایشان را در این مملکت زیاد کند، آقای ملک است، ایرانی و تبریزی‌ که به جای چرتکه انداختن و استفاده انتفاعی از این مکان در جای گرانقیمتی مثل ولنجک تصمیم گرفته است به یاد پدر و مادرش این کتابخانه را تاسیس کند (کتابخانه باغ ملک ولنجک) و بدون دریافت پول یا حتی داشتن کارت عضویت، هر کتابی را که می‌خواهید به شما امانت بدهد. با دوستان یا خانواده‌تان به کتابخانه‌اش سر بزنید (همه روزه ۱۰ صبح تا ۸ شب)، به او خسته‌نباشید بگویید، برای پدر و مادرش فاتحه بخوانید، کتابخانه‌اش را به دیگران هم معرفی کنید و اگر کتابی دارید به کتابخانه‌ ملک اهدا کنید …

خلاصه به‌جای نق‌ونوق، هرکدام‌مان برای آگاهی و رشد جامعه‌مان هر کاری از دست‌مان برمی‌آید ولو اندک انجام بدهیم یا حداقل به کسانی مثل آقای ملک انرژی بدهیم.

@sahandiranmehr

#كتاب #كتابخانه #کتابخانه_ملک #هفته_کتاب

@akhalaji

فراسوی سیاست

17 Nov, 11:30


🔷کتاب‌خانهٔ ما !

✍️سید اکبر میرجعفری

از کتاب‌دار کتاب‌خانهٔ سازمان پژوهش پرسیدم:
«کلید این «در» دست کیه؟ صبح‌ها کی این در رو باز می‌کنه؟»

گفت: «‌این در همیشه بازه»
منظور من درِ وردی کتاب‌خانه بود. بله، در محل کار ما تنها دری که هیچ وقت بسته نمی‌شود درِ کتاب‌خانهٔ است!
اصلا همین که وارد سازمان پژوهش می‌شوید، سمت چپ شما نگهبانی(حراست) دیده می‌شود و سمت راست درِ کتاب‌خانه.
البته كتاب‌خانة ما يك درِ مستقل به بيرون هم دارد. گمان می‌كنم اگر اين در هم شبانه‌روزی باز شود و درِ داخل ساختمان بسته شود، هيچ اتفاقی نخواهد افتاد، چون كسی كه ارزش كتاب را می‌داند، دزد نيست و آن‌ها هم كه قدر و قيمت كتاب را نمی‌دانند، دنبال دزديدن چيزهای با ارزش می‌روند نه دزدی كتاب.

حراست از غربیه‌هایی که می‌خواهند وارد اداره شوند، کارت شناسایی یا لااقل شمارهٔ ملی می‌خواهد. ولی اگر نگهبان محترم یک لحظه حواسش پرت باشد، هر غریبهٔ کتاب‌دوستی می‌تواند به مقصدش برسد؛ چون همین که وارد کتاب‌خانه شود، درهای رحمت به روی وی باز می‌شود.
پيشنهاد می‌كنم اگر اهل كتاب هم نيستيد، سری به كتاب‌خانهٔ ما بزنيد. خدا وكيلی كجا خلوت‌تر و آرامش‌بخش‌تر فضای كتاب‌خانه؟!
رئیس کتاب‌خانه دیر به دیر تغییر می‌کند . باور کنید در بیست سال گذشته چندین بار ریاست سازمان تغییر کرده، اما به لطف خدا رئیس کتاب‌خانه تغییر نکرده است؛ چون رئیس كتاب‌خانه شدن كار هركسی نيست.
شاید باور نکنید، اما به یاد دارم بيست و چند سال پیش ریاست کتاب‌خانه را به مزایده گذاشته بودند. یعنی اعلام کرده بودند که هرکس گمان می‌کند می‌تواند کتاب‌خانه را اداره  کند، خودش را معرفی کند! عجیب این‌که حتی یک نفر هم برای این کار اعلام آمادگی نکرد. کتاب‌خانه را باید یک نفر که عاشق کتاب است، اداره کند، نه هر رئیسی که با اتوبوس وزیر از راه می‌رسد و اتفاقا جایش همیشه در ته اتوبوس است. سرانجام نیز یکی از همان عشاق کتاب که در همان کتاب‌خانه کار می‌کرد، رئیس کتاب‌خانه شد و به گمانم طولانی‌ترین دوران ریاست را در کل آموزش و پرورش به خود اختصاص داده است.

کتاب‌خانهٔ ما یک کتاب‌خانهٔ معمولی نیست. تاریخ آموزش و پرورش و آرشیو کتاب‌های درسی از ابتدای قرن سیزدهم تا اکنون در همین مکان است.‌ می‌گویم و می‌آیمش از عهده برون که هیچ‌کس در ادارهٔ ما به اندازهٔ کتاب‌دارهای کتاب‌خانه به معنای واقعی خبرهٔ کار خود نیستند.‌ جای هر کتاب را به همان دقتی می‌دانند که یک زن خانه‌دار جای زردچوبه را در آشپزخانهٔ منزلش. جالب این‌که کتاب‌خانهٔ بزرگ ادارهٔ ما تنها بخش سازمان ماست که تمامی كاركنان آن خانم هستند؛ آن هم چه خانم‌هایی! یکی از دیگری کاربلدتر و فرهنگی‌تر. خيلی بامعرفت‌اند، اما در كارشان ذره‌ای با كسي رودبايستي ندارند. ممكن نيست بتوانيد از بخش غير امانی آن‌جا كتابی را خارج كنيد و يك شب نزد خود نگه داريد؛ حتی شما رئيس عزيز!

#فرهیختگان #كتاب #كتابخانه

@akhalaji