The Ski Bum

نمی‌دونم چرا این اتفاق رندوم یادم اومده
یه نوکیا دکمه‌ای قرمز داشتم SD Card می‌خورد
بعد خیلی بچه بودم
مامان بابام اجازه نمی‌دادن به اینترنت دسترسی داشته باشم
پسرخاله‌ام برام Metallica و Tool و System of a Down می‌ریخت
دخترخاله‌ام تیلور سوئیفت و کیتی پری و وان دایرکشن
خلاصه تعجب نکنید سلیقه‌ی موسیقی من متنوعه😔😂
دیدم یکی از اعضای وان دایرکشن مرده ناراحت کننده بود
درسته الان دیگه برای من خیلی موزیک کرینجی محسوب میشن ولی خب بالأخره جزو خاطرات نوستالژیک بچگی محسوب میشن

بالا برم پائین برم از مکالمات با انسان‌ها لذت می‌برم
مخصوصاً وقتی گذاراست
آدم‌های رهگذری که حتی درست و حسابی نمی‌شناسی‌شون و یهو گرم صحبت میشید
دوستی و روابط جالبی از همین مکالمات نصیبم شده
مثل وقتی تو دانشگاه کسی یه نخ سیگار یا فندک می‌خواد ازم
بارها هم گفتم
با تقریب بسیار خوبی بر اساس قیافه و چهره و صورت یه نفر میشه فهمید که عقل داره یا نه کسخله😔😂
ربطی هم به زیبایی یا زشتی اون طرف نداره
یا حتی نوع خندیدن و صدای اون فرد حین خندیدن
شاید یه روزی خارج از ایران حین آبجو خوردن و نیمه مستی بتونم چنین مکالماتی با مردم داشته باشم

#Short_Tales

شيخ ابوسعيد يكبار به طوس رسيد مردمان از شيخ استدعاء مجلس كردند، شيخ اجابت كرد؛ بامداد در خانقاه استاد تخت بنهادند و مردم مى آمدند و می‌نشستند. چون شيخ بر تخت شد و مقريان قرآن برخواندند و مردم می‌آمدند چندانک كسى را جاى نماند، معرف برخاست و گفت خدايش بيامرزاد که هر كسى از آنجا كه هست یک گام فراتر آيد؛ شیخ گفت و صلى الله علی محمد و آله اجمعين و دست بروى فرود آورد و گفت هر چه ما خواستيم گفت و جملهٔ پيغامبران بگفته‌اند، او بگفت؛ خدايش بيامرزاد كه هركسى از آنجا که كسى هست يک گام فراتر آيد. چون اين كلمه بگفت از تخت فرود آمد و آن‌ روز بيش ازين نگفت.
📖 اَسرار التوحید
✒️ محمد بن مُنوَّر بن ابوسَعید بن ابوطاهر بن ابوسعید ابوالخِیر

@AdieuGaryCooper

#چرک‌_نویس

یکی از دوستان مادرم به تازگی پدرش فوت کرده، از پدرش متنفر بود؛ علنی همه جا جار می‌زد. البته از حق نگذریم پیرمرد خود باعث این انزجار همگانی بر علیه خود بود...
پیرمرد در طول جنگ ایران و عراق یک بار به سه سرباز عراقی تیر خلاص زده بوده. مجبور بوده! دیگر ظرفیت و توان اسیر گرفتن و جا به جایی اُسَرا را نداشتند. پس این سه سرباز باید کشته می‌شدند. آن زن همیشه می‌گفت که بابام رو دوست ندارم...
پیرمرد می‌توانست این رازِ سر به مُهر را با خود به گور ببرد امّا انگار احساس عذاب وجدان استخوان‌هایش را آب کرده بود. همه جا این ماجرا را تعریف می‌کرد. نه برای خودنمایی یا توجه و یا قدرت نمایی، نه! صرفاً برای اینکه پیرمرد خود را گناهکار می‌دانست و نیاز داشت جایی اعتراف کند تا شاید این احساس پشیمانی دست از سر او بردارد.
پیرمرد چاره‌ای نداشت، برای دفاع از خاک و ناموس و مام وطن و پاسداری از میهن این حق را داشت که به هر راه و روش و سیره‌ای چنگ بزند تا زنده بماند. پس چرا این احساس سیاه و تاریک هیچگاه دست از سر او برنداشت و اجازهٔ زندگی آرام رو به او نداد؟
چند روز پیش به او گفتم، حالا به شما می‌گویم؛ به قول رومن رولان تنها دو دسته از مردان هستند که هیچگاه به شرایط و زندگی عادی نمی‌توانند برگردند؛ آن‌هایی که به جنگ می‌روند و آن‌هایی که عاشق می‌شوند.

@AdieuGaryCooper

#Quote

یک اتاقِ بدونِ کتاب، همانند کالبدی بدون روح است.
🗣 مارکوس تولیوس سیسِرو مُلَقَّب به سیسرون

@AdieuGaryCooper

#Photo

📷 Photo: Summer of Love.
📸 Photographer: Jean-pierre Laffont.
📅 Year: 1973.

@AdieuGaryCooper

#twicture

🗣 Author: تک مصرع.
📅 Year: 2024.

@AdieuGaryCooper

#Poem

📜 نام اثر: 《تنها》
چیزی به دست نمی‌آری
چیزی نمی‌دهی از دست
تنها خطّی خون
تنها راهی برای اجتناب
از واقع
سرخ امّا
از اشتباهِ عاشقان
حتی به دست نمی‌آری
حتی نمی‌دهی از دست،
بس که آهسته غرق می‌شود
پروانه‌ی سفید
در شرابِ سنِّ تو
📕 دیدن
✒️ شاعر: بیژن الهی شیرازی

@AdieuGaryCooper

#Dialogue

🎭/👨🏻 Character/Actor: Priest/Minoru Chiaki.
🎭/👨🏻 Character/Actor: Commoner/Kichijirô Ueda.
🎞 📽 Title: Rashômon (Movie).
🎬 👨🏻 Director: Akira Kurosawa.
✒ 👨🏻 Screenplay Writers: Akira Kurosawa & Shinobu Hashimoto (Based On Two Stories By Ryûnosuke Akutagawa).
🗓 Year: 1950.

@AdieuGaryCooper

#Monologue

🎭/👨🏻 Character/Actor: Hynkel/Sir Charles Spencer Chaplin Jr.
🎞 📽 Title: The Great Dictator (Movie).
🎬 👨🏻 Director: Sir Charles Spencer Chaplin Jr.
✒ 👨🏻 Screenplay Writer: Sir Charles Spencer Chaplin Jr.
🗓 Year: 1940.

@AdieuGaryCooper

#Book_Quotes

من گمان می‌کنم او دیوانه نبود بلکه فقط بیش از اندازه رنج کشیده بود و بیماری‌اش همین بود.
📚 ابله
✍ فِئودور میخائیلُویچ داستایوفسکی

@AdieuGaryCooper

#Painting

🖼 Painting: The Two Crowns.
👤 Painter: Sir Francis Bernard Dicksee.
📆 Period: Academic Art.
📅 Year: 1900.
🏛 Museum: Tate Gallery, London, United Kingdom.
🎨 Medium: Oil on Canvas.
📏 Dimensions: 231.1 Centimeters x 182.3 Centimeters.

@AdieuGaryCooper

#Quote

من در برابر حماقت انسان‌ها صبور هستم؛ اما نه در مقابل افرادی که به حماقت خود افتخار می‌کنند.
🗣 دِیم ادیث لوئیسا سیتوِل

@AdieuGaryCooper

#Photo

📷 Photo: Red.
📸 Photographer: Fatemeh Behzadi.
📅 Year: 2024.

@AdieuGaryCooper

#twicture

🗣 Author: سِد مهرداد.
📅 Year: 2024.

@AdieuGaryCooper

#Poem

📜 نام اثر: 《غزل شمارهٔ ۵٢》
عَزمِ آن دارم که امشب نیم‌ مَست
پای‌ کوبان کوزهٔ دُردی به دست
سر به بازار قَلَندَر بَرنَهَم
پس به یک ساعت ببازم هر چه هست
تا کی از تَزویر باشم خودنمای
تا کی از پِندار باشم خودپرست
پردهٔ پندار می‌باید درید
توبهٔ زُهّاد می‌باید شکست
وقتِ آن آمد که دستی برزنم
چند خواهم بود آخر پای‌بست
ساقیا دَر دِه شرابی دِل‌گُشای
هین که دل برخاست غم بر سر نشست
تو مَگَردان دور تا ما مردوار
دورِ گردون زیر پای آریم پست
مشتری را خِرقه از سر برکشیم
زُهره را تا حَشَر گردانیم مست
همچو عطار از جهت بیرون شویم
بی‌جهت در رقص آییم از اَلَست
📕 دیوان اشعار
✒️ شاعر: فرید‌الدّین ابوحامد محمّد عطّار نیشابوری

@AdieuGaryCooper

#Dialogue

🎭/👨🏻Character/Actor: Dr.Hannibal Lecter/Mads Dittmann Mikkelsen.
🎭/👩🏻Character/Actress: Phyllis Crawford (Bella)/Gina Torres.
🎞 📺 Title: Hannibal (Television Series).
🎬 👨🏻 Director: David Semel.
✒ 👨🏻 Screenplay Writers: Brayan Fuller, Scott Nimerfro (Based on characters from the book Red Dragon by Thomas Harris).
🗓 Year: 2013–2015.

@AdieuGaryCooper

#Monologue

🎭/👨🏻 Character/Voice Actor: Armin Arlert/Marina Inoue.
🎨 📺 Title: Attack on Titan (Japanese Animated Series).
🎬 👨🏻 Directors: Various Artists.
✒ 👨🏻 Screenplay Writers: Various Artists (Based on a Manga by Hajime Isayama).
🗓 Year: 2013-2023.

@AdieuGaryCooper

#Book_Quotes

فکرهایِ کینه‌جویانه‌ای روز و شب در سرم می‌چرخد، احساساتی در وجودم لانه کرده که قبلاً با آن‌ها بیگانه بودم. هم نفرت می‌ورزم، هم تحقیر می‌کنم، هم ناراضی‌ام، هم بَرآشفته می‌شوم، هم می‌ترسم. بی‌اندازه سخت‌گیر، پرتوقع، تندخو، بداخلاق و شکاک شده‌ام. حتی چیزی که قبلاً بهانه‌ای به دستم می‌داد تا مِزاحی بکنم و با خوش‌قلبی بخندم، حالا ناراحتم می‌کند. منطقم هم تغییر کرده است: قبلاً فقط پول را خوار می‌شِمردم، حالا دیگر نه تنها از پول، بلکه از پولدارها هم متنفرم، انگار آن‌ها مقصرند. قبلاً از خشونت و زورگویی بیزار بودم، ولی حالا از کسانی که به خشونت متوسِل می‌شوند هم متنفرم، انگار فقط آن‌ها مقصرند و نه همه‌ی مایی که نمی‌توانیم یکدیگر را درست تربیت کنیم. این به چه معناست؟ اگر فکرهایِ جدید و احساساتِ جدید در اثرِ تغییر عقاید من به وجود آمده‌اند، پس خودِ این تغییر عقاید ناشی از چیست؟ جهان بدتر شده یا من بهتر؟ شاید هم من قبلاً کور و بی‌تفاوت بوده‌ام؟
📚 داستان ملال‌انگیز
✍ آنتون پائولُویچ چِخوف

@AdieuGaryCooper