نانسی وقتی من را به اتاق خوابش برد و اونجا از من پرسید به من میتونی قرض بدی ؟؟
گفتم چقدر گفت هر چقدر میتونی
گفتم ببین بیا بریم اتاق نشیمن اونجا حرف بزنیم
در همان حین هم من کیفم را باز کردم گفتم من الان 30€ تو کیفمه یه €20 و یه 10€
گفتم خوبه الان €20 اش را بهت بدم گفت دیگه نداری گفتم چرا تو خونه دارم گفت پس اون 10€ را هم بده که اون هم دادم ....
بعد کیفم را نگاه کردم دیدم یه سکه €2 ای هم دارم گفتم اینم میخوای گفت آره که اون هم دادم
اونجا پرسیدم این پولها را برای چی میخوای؟
گفت 12 € یکی از دوستاش براش خرید کرده و 20€ هم یکی دیگه که قرض اونا را پس میخواد بده
اونجا شاهرخ هم 10€ در آورد گفت اینم از طرف من هدیه
من ادامه دادم من هدیه نمیدم و شاهرخ الان تو پی وی ات می نویسم که تو هم شاهدی نانسی 32€ به من بدهکاره و در پی وی تلگرام شاهرخ نوشتم.....
نانسی 10€ را به فرید نشون داد گفت بیا فرید اینم پول سیگار فردات
چند دقیقه بعد که میخواستیم من و شاهرخ بریم بیرون .... گفتم تو هم یه سری از این وسایل زیاد خونه ات بده ببریم که گفت نه اینا یادگاری اند و .....
و در بین صحبت هاش ادامه داد که من از این کار تو ناراحت شدم که بدهی من پیش شاهرخ گفتی و نوشتی
گفتم خب ناراحت شدی پول را پس بده ... من هم پاکش کنم
که نانسی دستش را باز کرد گفت باشه بگیر..
من هم دو تا اسکناس 10€ و €20 ای ازش گرفتم که با درنگی به من داد
بعد ادامه دادم لطفا اون 2€ را هم بده که اون را هم داد
من هم جمله ای در پی وی شاهرخ نوشته بودم را پاک کردم و ...