روح واقعی انسان‌ها تو چشماشون دمیده
شده:))
شده:))
‹بہ‌روایټ³¹⁵›
@writer315
"مثلا"بستری برای واگویه های روزانه گفته های نگفته یک دفترچه شخصی
نویسندهِ معروف قرنِ بعدی..🤍
؛ساکن سیارهٔ ماه عاشق سیاره مشتری🪐
دختری از تبار قصه هزار و دومِ هزار و یک شب...
♡و یرزقه من حیث لا یحتسب♡
برونگرا ترین آدم درون خویش...
~مبتلا~
#الهی_بالرقیه
‹بہ‌روایټ³¹⁵› (Persian)
به نام خداnnآیا علاقه‌مند به خواندن واگویه‌ها و گفته‌های نگفته یک نویسنده خلاق هستید؟ اگر بله، کانال تلگرامی ‹بہ‌روایټ³¹⁵› مناسب شماست! با عضویت در این کانال، به دنیایی فوق‌العاده از داستان‌ها و داستان‌نویسی‌های جذاب دست پیدا خواهید کرد.
در این کانال، خریده‌نویسان به شما واقعیات و فانتزی‌های ذهنی خود را در قالب داستان‌ها و اشعاری زیبا ارائه می‌دهند. آن‌ها خوانندگان را به سفری جذاب و شگفت‌انگیز به دنیایی پر از رمز و رازهای ناگفته دعوت می‌کنند.
این کانال متعلق به یک نویسنده خلاق و خلاق است که عاشق سیاره مشتری و ساکن سیاره ماه است. او یک دختر از تبار قصه‌ها و داستان‌هزارهای است که همیشه در جستجوی زیبایی‌های ناپیدا و نامرئی است. با عضویت در این کانال، شما به دنیایی متفاوت و دلنشین علاقه‌مند خواهید شد.
پس از عضویت در این کانال، از واگویه‌های روزانه، گفته‌های نگفته، داستان‌های شگفت‌انگیز و زیبا بهره‌مند خواهید شد. همچنین با اشتراک گذاری تجربیات و افکار خود، به جامعه‌ای فعال و پرانرژی متعلق خواهید شد. بنابراین، از دست دادن فرصت عضویت در این کانال را از دست ندهید!
با #الهی_بالرقیه همراه باشید و دنیایی جدید از داستان‌ها و خیال‌پردازی را کشف کنید!
با احترام،nتیم ‹بہ‌روایټ³¹⁵›
‹بہ‌روایټ³¹⁵›
13 Jan, 10:58
به گمانم ذهنیتی که آدم ها برای هم به
یادگار می‌گذارند از همه چیز مهم تر
است؛وگرنه همه آمده اند که یک روز
بروند...:)
یادگار می‌گذارند از همه چیز مهم تر
است؛وگرنه همه آمده اند که یک روز
بروند...:)
‹بہ‌روایټ³¹⁵›
10 Jan, 17:57
داشتن زندگی شهدایی
نیاز به حال شهدایی
و اخلاص شهدایی
و روزگار شهدایی هم داره
نیاز به حال شهدایی
و اخلاص شهدایی
و روزگار شهدایی هم داره
‹بہ‌روایټ³¹⁵›
09 Jan, 18:29
میگن شیشه حافظه داره، یعنی هر ضربه ای بهش بزنی تو خودش جمع میکنه. برای همینه که بعضی وقتا بی دلیل با یه تقه کوچیک میشکنه.
حکایت دل ما آدماست ...
حکایت دل ما آدماست ...
‹بہ‌روایټ³¹⁵›
09 Jan, 17:17
متأسفانه تلخیِ حرف‌ها رو اونی که می‌شنوه
حس میکنه نه اونی که به زبون میاره...
حس میکنه نه اونی که به زبون میاره...
‹بہ‌روایټ³¹⁵›
08 Jan, 20:11
به خدا ثابت کنیم یاغی نشدیم!!
گناه کردی؟!
عیب نداره...
ولی حواست باشه "حب حسین" از قلبت پر نزنه یه وقت...:))
حسین باشه همه چی هست...
گریه کن به حال خودت،
امام زمان فقط تورو داره..
میتونه روت حساب باز کنه یا بازم تنهاس؟!
گناه کردی؟!
عیب نداره...
ولی حواست باشه "حب حسین" از قلبت پر نزنه یه وقت...:))
حسین باشه همه چی هست...
گریه کن به حال خودت،
امام زمان فقط تورو داره..
میتونه روت حساب باز کنه یا بازم تنهاس؟!
‹بہ‌روایټ³¹⁵›
07 Jan, 16:37
ادبیاتِ کتابیُ جدی نگیر.
دل‌گیر شدن چیه؛ چه‌طوریاست جریان
چرا دل‌گیر شدن به وجود میاد؟
آدمیزاد انقدر بی‌جنبه وُ بی‌دفاعه که با کوچیک ترین حرف قدُ قامت‌ش مچاله میشه وُ آره عزیزم چشماش تیره وُ تار ..
بیاید موضوعُ تراژدی نکنیم ..
آدمیزاد انقدر دلش گنجیشکیه با مسائل مسروربخش هم به اوج می‌رسه هم چشماش
خیس خیس ..
دل‌گیر شدن چیه؛ چه‌طوریاست جریان
چرا دل‌گیر شدن به وجود میاد؟
آدمیزاد انقدر بی‌جنبه وُ بی‌دفاعه که با کوچیک ترین حرف قدُ قامت‌ش مچاله میشه وُ آره عزیزم چشماش تیره وُ تار ..
بیاید موضوعُ تراژدی نکنیم ..
آدمیزاد انقدر دلش گنجیشکیه با مسائل مسروربخش هم به اوج می‌رسه هم چشماش
خیس خیس ..
‹بہ‌روایټ³¹⁵›
07 Jan, 12:35
نیاز دارم به مرحله ای برسم که همه ی قدم هام فقط تو مسیر اهدافم باشه، نصفه های راه باشم، روزها که بیدار میشم موبایلم رو چک کنم و بعدش تا ساعت ها وقت نکنم حتی قفلش رو آنلاک کنم، تماس هایی که بهم میشه رو بخاطر مشغله موقتا رد کنم، تبدیل شده باشم به کسی که الگو و انگیزه میشه، کسی که حرف داره برای گفتن، کسی که همه روی حرفاش حساب میکنن.
نه شبیه آدمای روزمره!
نه شبیه آدمای روزمره!
‹بہ‌روایټ³¹⁵›
06 Jan, 17:51
+ شازده کوچولو پرسید اگه یه چمدون داشتی توش چی پر می کردی؟
روباه گفت وقتی دارم میرم یا دارم بر میگردم؟
شازده کوچولو گفت داری بر می گردی..
روباه جواب داد دلتنگی هامو :)))
روباه گفت وقتی دارم میرم یا دارم بر میگردم؟
شازده کوچولو گفت داری بر می گردی..
روباه جواب داد دلتنگی هامو :)))
‹بہ‌روایټ³¹⁵›
05 Jan, 17:58
هیچ وقت اجازه نده به كسی که با كفش هاي
تو زندگی نكرده
بهت بگه چطور بندهاشو ببندی . .🌱
تو زندگی نكرده
بهت بگه چطور بندهاشو ببندی . .🌱
‹بہ‌روایټ³¹⁵›
03 Jan, 17:03
قیافه آدم دست خودمون نیست اما قلبمون
دست خودمونه
پس قلب زیبایی داشته باش تا چهره زیبا..:)
دست خودمونه
پس قلب زیبایی داشته باش تا چهره زیبا..:)
‹بہ‌روایټ³¹⁵›
31 Dec, 12:41
با همه فرق داشته باش اون یه دونه ای باش
که تو دنیا نیست حیفه قدر خودمون و
ندونیم ؛هنوز هم میشه تو این دو رو زمونه
متفاوت بود و زندگی کرد
که تو دنیا نیست حیفه قدر خودمون و
ندونیم ؛هنوز هم میشه تو این دو رو زمونه
متفاوت بود و زندگی کرد
‹بہ‌روایټ³¹⁵›
29 Dec, 22:07
از اینام که ناراحتیمو نمی‌گم و جمع میکنمشون تو دلم یه جوری که انگار دُر و گوهر و طلان
بعد اینا جمع میشه جمع میشه جمع میشه بعدش...
بعد اینا جمع میشه جمع میشه جمع میشه بعدش...
‹بہ‌روایټ³¹⁵›
29 Dec, 22:06
وقتی آدم ها درباره‌ی چیزی حرف می‌زنن ک
اشک شون رو در میاره، یعنی بابت اون واقعا
اذیت شدن..
اشک شون رو در میاره، یعنی بابت اون واقعا
اذیت شدن..
‹بہ‌روایټ³¹⁵›
29 Dec, 15:32
سخت گرفتیم زندگی رو
اینقدرها هم نمی ارزید
اونهم وقتی خودش گفته:
مَاالحَیاةُالدُنیَا‌إلَّامَتَاعُ‌الغُرُور
اینقدرها هم نمی ارزید
اونهم وقتی خودش گفته:
مَاالحَیاةُالدُنیَا‌إلَّامَتَاعُ‌الغُرُور
‹بہ‌روایټ³¹⁵›
27 Dec, 19:59
اگه کسیو دوسش داری قدرش و بدون این زندگی که من میبینم شانس دوباره آشنایی با یه آدم خوب و بهت نمیده
‹بہ‌روایټ³¹⁵›
26 Dec, 06:47
تنها با قدر شناسی ،لحظات پر برکت
میشن...
قدر آدمهای زندگیت رو خوب بدون
میشن...
قدر آدمهای زندگیت رو خوب بدون
‹بہ‌روایټ³¹⁵›
25 Dec, 21:09
اونجا که حاج آقا فاطمی‌نیا
با همون لحن آروم‌شون میگن:
«بابا بس کنید دیگه؛
یکم م به فکر آخرت باشید!»
دقیقا همینجا..
با همون لحن آروم‌شون میگن:
«بابا بس کنید دیگه؛
یکم م به فکر آخرت باشید!»
دقیقا همینجا..
‹بہ‌روایټ³¹⁵›
25 Dec, 11:10
این حجم از "دل‌نازک" شدن عجیبه ؛
کافیه کلمه‌ای بشنوم تا "گریه" رو در آغوش بکشم .
کافیه کلمه‌ای بشنوم تا "گریه" رو در آغوش بکشم .
‹بہ‌روایټ³¹⁵›
24 Dec, 17:36
آدم امن چجوریه ؟!
اینجوریه که تو ضعیف ترین ورژنت رو بهش نشون میدی و اون تنها دغدغش این میشه که بهت آسیبی نرسونه .
اینجوریه که تو ضعیف ترین ورژنت رو بهش نشون میدی و اون تنها دغدغش این میشه که بهت آسیبی نرسونه .
‹بہ‌روایټ³¹⁵›
23 Dec, 13:45
مجنونِ لیلی بودنِ که ارزش داره!
وگرنه مجنون،بدونِ لیلی
یه آدمِ مثه همه...
لیلیِ که محبوبش کرده:)
وگرنه مجنون،بدونِ لیلی
یه آدمِ مثه همه...
لیلیِ که محبوبش کرده:)
‹بہ‌روایټ³¹⁵›
23 Dec, 09:44
نگاه کردن گاه و بی گاه برام جالبه؛توجه‌های ریز روزمره برام جالبه؛هدیه‌های بی‌مناسبت برام جالبه؛ یادداشت و دست‌خط جالبه. بغل خیلی فراتر جالبه؛عطر آدما جالبه؛اینکه کسی بهم میگه دلش برام تنگ شده جالبه؛ ابراز علاقه جالبه؛عکس گرفتن از کسی که حواسش نیست جالبه؛ اولین خنده‌ی بعد از گریه جالبه.غصه نخوردن و همزمان شاد زندگی کردن جالبه؛قوی بودن جالبه؛لبخند زدن به آدما حتی با دل پر غصه جالبه؛شعر خوندن جالبه خلاصه زندگی خیلی جالبه کلا...:)
‹بہ‌روایټ³¹⁵›
22 Dec, 18:53
جسم و روحم لوکیشنِ خوزستانُ میخواد ؛
قرار گرفتن بینِ اون غمِ مقدس ...
قرار گرفتن بینِ اون غمِ مقدس ...
‹بہ‌روایټ³¹⁵›
06 Dec, 18:42
رنجبر میگفت تا وقتی صدای اذان از گل‌دسته
های شهر به گوش می‌رسه، ناامیدی حرومه...
های شهر به گوش می‌رسه، ناامیدی حرومه...
‹بہ‌روایټ³¹⁵›
06 Dec, 09:27
روز دانشجو به تمام "استاد یه نمره به ما
اضافه تر بده پاس بشیم" ها مبارک🤍
اضافه تر بده پاس بشیم" ها مبارک🤍
‹بہ‌روایټ³¹⁵›
06 Dec, 08:59
تو در غیاب کسی ک دوسش داری یتیم
خواهی ماند حتی اگر تمام دنیا تورا در
آغوش بگیرن..
خواهی ماند حتی اگر تمام دنیا تورا در
آغوش بگیرن..
‹بہ‌روایټ³¹⁵›
04 Dec, 20:54
بیا بگیم خُدا ،
اوکی ما مشکلاتُ زیرِ پامون له میکنیم تواَم در عوض یه حالی به ما بده .
اوکی ما مشکلاتُ زیرِ پامون له میکنیم تواَم در عوض یه حالی به ما بده .
‹بہ‌روایټ³¹⁵›
04 Dec, 13:37
هممون یکی و میخوایم که کنارش پیر بشیم
ولی بهترش اینه که کنار کسی باشی که
کنارش بچه بشی
ولی بهترش اینه که کنار کسی باشی که
کنارش بچه بشی
‹بہ‌روایټ³¹⁵›
03 Dec, 19:42
بهترين تعريفی كه میشه از انسان ارائه كرد
همین جمله‌ی فئودور ِ که میگه انسان
عبارت‌ست از موجودی كه به همه چيز
عادت می‌كند اما نپرسید چگونه .
همین جمله‌ی فئودور ِ که میگه انسان
عبارت‌ست از موجودی كه به همه چيز
عادت می‌كند اما نپرسید چگونه .
‹بہ‌روایټ³¹⁵›
03 Dec, 07:11
یه همکار داشتم سر ماه که حقوق می گرفت
تا ۱۵ روز ماه سیگار برگ میکشید، بهترین غذای رستوران رو می خورد اما نیمی از ماه رو غذای ساده از خونه
می آورد. موقعی که از اونجا منتقل شدم، کنارش نشستم و گفتم تا کی به این وضع ادامه میدی؟
با تعجب گفت: کدوم وضع؟ گفتم زندگی نیمی اشرافی و نیمی بی پولی
به چشمام خیره شد و گفت: تاحالا سیگار برگ کشیدی؟ گفتم نه! گفت: تا حالا تاکسی دربست رفتی؟ گفتم نه! گفت: تا حالا به یک کنسرت عالی رفته ای؟
گفتم نه! گفت: تاحالا غذای فرانسوی خورده ای؟
گفتم نه! گفت: تاحالا تمام پولتو برای کسی که دوستش داری هدیه خریدی تاخوشحالش کنی؟
گفتم نه! گفت: اصلا عاشق بوده ای؟ گفت: تاحالا یک هفته از شهر بیرون رفته ای؟
و گفتم نه!
گفت اصلا زندگی کرده ای؟ با درماندگی گفتم اره...نه...نمی دونم...! همین طور نگاهم میکرد نگاهی تحقیر آمیز...!!
اما حالا که نگاهش میکردم برایم جذاب بود...
موقع خداحافظی تکه کیک خامه ای در دست داشت تعارفم کرد و یه جمله بهم گفت که مسیر زندگیم را عوض کرد،
او پرسید: میدونی تا کی زنده ای؟ گفتم نه! گفت: پس سعی کن دست کم نیمی از ماه را زندگی کنی......
#متن_قشنگ
تا ۱۵ روز ماه سیگار برگ میکشید، بهترین غذای رستوران رو می خورد اما نیمی از ماه رو غذای ساده از خونه
می آورد. موقعی که از اونجا منتقل شدم، کنارش نشستم و گفتم تا کی به این وضع ادامه میدی؟
با تعجب گفت: کدوم وضع؟ گفتم زندگی نیمی اشرافی و نیمی بی پولی
به چشمام خیره شد و گفت: تاحالا سیگار برگ کشیدی؟ گفتم نه! گفت: تا حالا تاکسی دربست رفتی؟ گفتم نه! گفت: تا حالا به یک کنسرت عالی رفته ای؟
گفتم نه! گفت: تاحالا غذای فرانسوی خورده ای؟
گفتم نه! گفت: تاحالا تمام پولتو برای کسی که دوستش داری هدیه خریدی تاخوشحالش کنی؟
گفتم نه! گفت: اصلا عاشق بوده ای؟ گفت: تاحالا یک هفته از شهر بیرون رفته ای؟
و گفتم نه!
گفت اصلا زندگی کرده ای؟ با درماندگی گفتم اره...نه...نمی دونم...! همین طور نگاهم میکرد نگاهی تحقیر آمیز...!!
اما حالا که نگاهش میکردم برایم جذاب بود...
موقع خداحافظی تکه کیک خامه ای در دست داشت تعارفم کرد و یه جمله بهم گفت که مسیر زندگیم را عوض کرد،
او پرسید: میدونی تا کی زنده ای؟ گفتم نه! گفت: پس سعی کن دست کم نیمی از ماه را زندگی کنی......
#متن_قشنگ
‹بہ‌روایټ³¹⁵›
02 Dec, 19:02
از نظر روحی نیاز به نشستن روی خنکای سنگ
های حرم امام رضا دارم؛ با صدای اذان صبح
خیره بشم به ایوون طلا و بگم دمت گرم
اقاجون که نگام کردی
های حرم امام رضا دارم؛ با صدای اذان صبح
خیره بشم به ایوون طلا و بگم دمت گرم
اقاجون که نگام کردی
‹بہ‌روایټ³¹⁵›
29 Nov, 10:04
رشد درد داره. ولی می‌ارزه. خوش رنگ و لعابت میکنه، تراشت میده، جلات میده، برق میافته به ریخت و قیافت. درد داره‌ها، تا دلت بخواد، صدای شکستن استخوناتو میشنوی، ولی می ارزه.
‹بہ‌روایټ³¹⁵›
27 Nov, 12:23
بعضی از حرف‌ها شنیدنش یه جوریِه که یهو یچیزی تو وجودت خراب میشه ؛جنگ جهانی سوم رخ میده و تمام فرماندهان به خط میشن و سرباز ها تفنگشون و در میارن و به سمتت حمله میکنن مثل یه ارتش تک نفره فقط زل میزنی نگاه میکنی..
مثل یه ساختمون ، عمارت ، برج ،
یا یه چیزی که روی لجن بنا شده باشه ،
انگاری صدایِ خراب شدن خودتُ میشنوی ،
چطوری بگم؟
فقط میشنوی که یه چیزی درونت روهم ریخت ؛ خراب شد ..
مثل یه ساختمون ، عمارت ، برج ،
یا یه چیزی که روی لجن بنا شده باشه ،
انگاری صدایِ خراب شدن خودتُ میشنوی ،
چطوری بگم؟
فقط میشنوی که یه چیزی درونت روهم ریخت ؛ خراب شد ..
‹بہ‌روایټ³¹⁵›
26 Nov, 20:00
خدا نقشه‌یِ کهکشانِ زندگیِ بعدیمون رو؛ تو
مردمک چشممون نقاشی کرده :))
مردمک چشممون نقاشی کرده :))
‹بہ‌روایټ³¹⁵›
26 Nov, 14:09
دلتنگی فقط اونجاش بده که یهو به خودت
میای میبینی توی خیالِت داری باهاش حرف
میزنی ...
میای میبینی توی خیالِت داری باهاش حرف
میزنی ...
‹بہ‌روایټ³¹⁵›
24 Nov, 16:58
بوی یلدا را میشنوی؟
انتهای خیابان آذر
باز هم قرار عاشقانه پاییز و زمستان..
انتهای خیابان آذر
باز هم قرار عاشقانه پاییز و زمستان..
‹بہ‌روایټ³¹⁵›
24 Nov, 08:42
امروز از یکی شنیدم کِ میگف:
عشقی که به وصال برسه دیگه عشق نیس محبتِ ! عشق باید تهش جدایی باشه چون تو تا آخر عمرت هنوز تشنه ی وصالی..
مثِ لیلی و مجنون..
قشنگ بود:)
عشقی که به وصال برسه دیگه عشق نیس محبتِ ! عشق باید تهش جدایی باشه چون تو تا آخر عمرت هنوز تشنه ی وصالی..
مثِ لیلی و مجنون..
قشنگ بود:)
‹بہ‌روایټ³¹⁵›
23 Nov, 17:54
عشق واقعی تو رو اسیر خودش نمیکنه، اما همیشه برای نگه داشتنت می‌جنگه
‹بہ‌روایټ³¹⁵›
23 Nov, 07:19
خدایا ما روی آدم بودن خودمان حساب نکرده
ایم ولی روی خدا بودن تو چرا!
ایم ولی روی خدا بودن تو چرا!
‹بہ‌روایټ³¹⁵›
22 Nov, 12:50
تلاش کن تو زندگی
مثل درختی باش که
اگر کسی بهت لگد زد
شکوفه بارونش کنی...✨
مثل درختی باش که
اگر کسی بهت لگد زد
شکوفه بارونش کنی...✨
‹بہ‌روایټ³¹⁵›
21 Nov, 09:02
هر آدمی به یه نفر احتیاج داره که براش مثل
بقیه نباشه.
وگرنه دنیا پُر از بقیه‌‌هاست ...
بقیه نباشه.
وگرنه دنیا پُر از بقیه‌‌هاست ...
‹بہ‌روایټ³¹⁵›
20 Nov, 21:11
باران ک تمام شد حرف هایم را به تو می‌گویم..
اما نه..!تمام حرف هایم دو کلمه است؛ شاید با
صدای طنین باران خودت آن را بشنوی..
اما نه..!تمام حرف هایم دو کلمه است؛ شاید با
صدای طنین باران خودت آن را بشنوی..
‹بہ‌روایټ³¹⁵›
20 Nov, 20:42
دنیا ده‌تا از این
حاج مهدی رسولیا
به انقلاب بدهکاره ؛
کسی که هم فرزند شهیده
و هم اصل ِانقلاب و ولایی بودن دستشه ..
دمش گرم
حاج مهدی رسولیا
به انقلاب بدهکاره ؛
کسی که هم فرزند شهیده
و هم اصل ِانقلاب و ولایی بودن دستشه ..
دمش گرم
‹بہ‌روایټ³¹⁵›
20 Nov, 17:30
یوقتایی به بالا نگاه میکنم، لبخند میزنم و میگم: میدونم کار خودت بوده 🌱
‹بہ‌روایټ³¹⁵›
18 Nov, 06:04
خدایا!
من نمی‌دونم چجوری با بنده هات تا میکنی ،
ولی به این نتیجه رسیدم که هرکیو بیشتر دوس داری بیشتر به امام حسین مبتلاش میکنی...
من نمی‌دونم چجوری با بنده هات تا میکنی ،
ولی به این نتیجه رسیدم که هرکیو بیشتر دوس داری بیشتر به امام حسین مبتلاش میکنی...
‹بہ‌روایټ³¹⁵›
17 Nov, 20:04
بلاخره یروز با تموم کتاب هایی که پسندم
بوده و خوندمشون، یه کتابخونه‌ی دنج
گوشه‌ی این شهر میزنم ..
بوده و خوندمشون، یه کتابخونه‌ی دنج
گوشه‌ی این شهر میزنم ..
‹بہ‌روایټ³¹⁵›
17 Nov, 17:29
من خجالتی نیستم، با ملاحظه‌م؛
مغرور نیستم، میبینم و فکر میکنم؛
منزوی نیستم، تنهاییم ارزشمندتره؛
کم حرف نیستم، دوستای کم و صمیمی رو ترجیح میدم؛
رابطه هامو ارزشمند میدونم،
اگه بهت وصل شدم پس برام مهم خواهی بود.
مغرور نیستم، میبینم و فکر میکنم؛
منزوی نیستم، تنهاییم ارزشمندتره؛
کم حرف نیستم، دوستای کم و صمیمی رو ترجیح میدم؛
رابطه هامو ارزشمند میدونم،
اگه بهت وصل شدم پس برام مهم خواهی بود.
‹بہ‌روایټ³¹⁵›
17 Nov, 07:47
از کنار یه زوج رد شدم
آقا خطاب به خانمش گفت:
+تو خط قرمزمی ، من به خاطر تو همیشه کوتاه میام؛)
عشق اینجوری قشنگه:)
آقا خطاب به خانمش گفت:
+تو خط قرمزمی ، من به خاطر تو همیشه کوتاه میام؛)
عشق اینجوری قشنگه:)
‹بہ‌روایټ³¹⁵›
17 Nov, 06:52
اون روز یکی از دوستام بهم گفت:ببین تو خیلی عجیبی!
خندیدم و پرسیدم چرا؟!
گفت: یه کارایی میکنی که هیچکس فکرش و نمیکنه، به یه چیزایی فکر میکنی که وقتی تعریف میکنی آدم تعجب میکنه، یه جورایی میدونی حرکت بعدیت و نمیشه تشخیص داد! دیدت به دنیا خیلی متفاوته! یکم پیچیده ای نمیشه درست درکت کرد..
پرسیدم: حالا این خوبه یا بد؟!..
برگشت بهم نگاه کرد و گفت: گاهی خوب، گاهی بد!.
خندیدم و پرسیدم چرا؟!
گفت: یه کارایی میکنی که هیچکس فکرش و نمیکنه، به یه چیزایی فکر میکنی که وقتی تعریف میکنی آدم تعجب میکنه، یه جورایی میدونی حرکت بعدیت و نمیشه تشخیص داد! دیدت به دنیا خیلی متفاوته! یکم پیچیده ای نمیشه درست درکت کرد..
پرسیدم: حالا این خوبه یا بد؟!..
برگشت بهم نگاه کرد و گفت: گاهی خوب، گاهی بد!.
‹بہ‌روایټ³¹⁵›
14 Nov, 18:09
سلام رفقا. عزارداری‌هاتون قبول.
برای چهارمین بار قراره قرعه کشی نام نویسی روی خشت‌های مناره صحن حضرت زهرا(س) در حرم مولا رو به مناسبت ایام فاطمیه انجام بدم و نام ۳۰ نفر دیگه رو از طریق دوستامون در نجف پشت خشت‌های طلای صحن مادرمون بنویسیم تا چند ده سال اسمتون توی اوج حرم مولا بمونه و ان‌شاالله برکت بیاره به زندگیتون.
✏️ شرایط قرعه کشی چیه؟
همه اعضای کانال یک شانس در قرعه کشی دارن.
هر ممبر هم میتونه تعدادی از دوستاش رو به ابن حیدر دعوت کنه و به هر تعدادی که عضو کنه شانس اضافه می‌گیره. هرکس هم ادمین کاناله میتونه این پیام رو توی کانالش فور کنه و بازم شانس اضافی بگیره. آیدی دوستاتون که عضو شدن و کانالایی که فوروارد کردید رو به این آیدی بفرستید تا شانس اضافه براتون اعمال بشه.
✏️ زمان قرعه کشی:
جمعه ۲ دی ۱۴۰۳
پ‌ن: داخل کانال آرشیو نمونه‌ای از نام نویسی‌ها رو میذارم براتون.
🔵 @Ebnehydar
برای چهارمین بار قراره قرعه کشی نام نویسی روی خشت‌های مناره صحن حضرت زهرا(س) در حرم مولا رو به مناسبت ایام فاطمیه انجام بدم و نام ۳۰ نفر دیگه رو از طریق دوستامون در نجف پشت خشت‌های طلای صحن مادرمون بنویسیم تا چند ده سال اسمتون توی اوج حرم مولا بمونه و ان‌شاالله برکت بیاره به زندگیتون.
همه اعضای کانال یک شانس در قرعه کشی دارن.
هر ممبر هم میتونه تعدادی از دوستاش رو به ابن حیدر دعوت کنه و به هر تعدادی که عضو کنه شانس اضافه می‌گیره. هرکس هم ادمین کاناله میتونه این پیام رو توی کانالش فور کنه و بازم شانس اضافی بگیره. آیدی دوستاتون که عضو شدن و کانالایی که فوروارد کردید رو به این آیدی بفرستید تا شانس اضافه براتون اعمال بشه.
جمعه ۲ دی ۱۴۰۳
پ‌ن: داخل کانال آرشیو نمونه‌ای از نام نویسی‌ها رو میذارم براتون.
‹بہ‌روایټ³¹⁵›
14 Nov, 14:03
تو برنامه زندگی پس از زندگی یه خانومه میگفت وقتی رفتم توی اون عالَم و اعمالمو بهم نشون میدادن یجا دیدم که یروزی که با رفتار یا گفتارم باعث رنجش دل کسی شده بودم اون شخص وقتی رفته بود خونه ناراحتیش حتی روی گلهاشم اثر گذاشته بوده
من باید حتی پاسخگوی اون غمی که رو گلهاشم نشسته بود میبودم...
چقدر ما باعث و بانی غم دیگران بودیم و خودمون خبر نداریم امان امان..
من باید حتی پاسخگوی اون غمی که رو گلهاشم نشسته بود میبودم...
چقدر ما باعث و بانی غم دیگران بودیم و خودمون خبر نداریم امان امان..
‹بہ‌روایټ³¹⁵›
13 Nov, 21:00
عشق یعنی چی؟
یعنی اینکه همه چیزتو احساس و منطقو زندگی و جسم و روحتو بی‌منت برای طرف بذاری و به تهش فکر نکنی
یعنی اینکه همه چیزتو احساس و منطقو زندگی و جسم و روحتو بی‌منت برای طرف بذاری و به تهش فکر نکنی
‹بہ‌روایټ³¹⁵›
11 Nov, 22:51
منم همینطور حاجی، منم همینطور . .
اوضاعمو که میدونی
خلاصه معرفتي هوامو داشته باش قربونت..
اوضاعمو که میدونی
خلاصه معرفتي هوامو داشته باش قربونت..
‹بہ‌روایټ³¹⁵›
11 Nov, 22:49
بعضی وقتا از ته دل برای خودم گریه میکنم
و به این فکر میکنم چقدر رنجم عمیقه که اینطوری دلم برای خودم میسوزه؟
بعضی وقتا حس میکنم با تموم وجود دارم درد میکشم و به روی خودم نمیارم
ولی روحم به قفسه سینم مشت میزنه و ازم خواهش میکنه اجازه بدم بره.
بره و دیگه به این دنیا برنگرده..
و به این فکر میکنم چقدر رنجم عمیقه که اینطوری دلم برای خودم میسوزه؟
بعضی وقتا حس میکنم با تموم وجود دارم درد میکشم و به روی خودم نمیارم
ولی روحم به قفسه سینم مشت میزنه و ازم خواهش میکنه اجازه بدم بره.
بره و دیگه به این دنیا برنگرده..
‹بہ‌روایټ³¹⁵›
11 Nov, 10:21
یه رفیقی داشتم همیشه میگفت:
این حرف و رفتار آدماست
که نشون میده دوسِت دارن یا نه...
وگرنه کی قلب آدمارو دیده؟!
این حرف و رفتار آدماست
که نشون میده دوسِت دارن یا نه...
وگرنه کی قلب آدمارو دیده؟!
‹بہ‌روایټ³¹⁵›
10 Nov, 19:38
ای‌کاش خاطرات وصل بود به آدما ؛
خودشون که دور میشدن ، خاطراتشونم دور میشد .
سرد که میشدن ، خاطراتشونم یخ میکرد ، نه اینکه بدتر گُر می‌گرفت رو قلبمون .
آخه یعنی چی که خودشون میرن ، تازه تورو با یه بغل فکر و خیال و خاطره هم تنها میزارن .
خودشون که دور میشدن ، خاطراتشونم دور میشد .
سرد که میشدن ، خاطراتشونم یخ میکرد ، نه اینکه بدتر گُر می‌گرفت رو قلبمون .
آخه یعنی چی که خودشون میرن ، تازه تورو با یه بغل فکر و خیال و خاطره هم تنها میزارن .
‹بہ‌روایټ³¹⁵›
10 Nov, 18:43
یک حرفی میخوام بزنم شبیهِ نصیحت. [شما نکته برای زندگی و ارتباط با آدم‌ها برداشت کنید.] هیچوقت آدم‌هارو مقابل خودشون شرمنده نکنید. یعنی درموقعیتی قرار ندین که شرمنده‌یِ خودشون بشن و سرشون توو داستانِ زندگی خودشون خم باشه. کارِ خوبی نیست. من حتی دیدم که اونطرف نتونست دیگه به زندگی برگرده چون از خودش ناامید و بی اعتماد شد. شاید یکیو اذیت کنی، طرف بعد مدت ها ببخشه. ولی توو این موقعیت اگه شما باعث و بانی شرمنده شدنِ خودش در مقابلِ خودش بشی، هیچوقت نمیبخشه. خودشم اگه ببخشه، قلب و روح و عزت نفسش نخواهد بخشید.
دمتون گرم..
دمتون گرم..
‹بہ‌روایټ³¹⁵›
10 Nov, 16:38
این حجم از "دل‌نازک" شدن عجیبه ؛
کافیه کلمه‌ای بشنوم تا "گریه" رو در آغوش
بکشم .
کافیه کلمه‌ای بشنوم تا "گریه" رو در آغوش
بکشم .
‹بہ‌روایټ³¹⁵›
09 Nov, 20:36
تا ایام فاطمیه جوری از چشات مواظبت کن که تو روضه با سوز دل اشک بریزی..!
#مواظب‌دلت‌باش(:
نزار گرد و غبار گناه جوری دور قلبتو بگیره که با روضه سنگین هم دلت نشکنه!!
جوری باشی که حتی وقتی گفتن خانم فاطمه
سیل اشک از چشات روون بشه..
#خوب‌باش‌تاخوب‌نوکری‌کنی((:
#مواظب‌دلت‌باش(:
نزار گرد و غبار گناه جوری دور قلبتو بگیره که با روضه سنگین هم دلت نشکنه!!
جوری باشی که حتی وقتی گفتن خانم فاطمه
سیل اشک از چشات روون بشه..
#خوب‌باش‌تاخوب‌نوکری‌کنی((:
‹بہ‌روایټ³¹⁵›
09 Nov, 17:29
تو میتونی میلیون میلیون ادمو تو زندگیت داشته باشی ولی با هیچکدومشون درمورد خودت نتونی حرف بزنی
‹بہ‌روایټ³¹⁵›
06 Nov, 20:24
وقتی ازم میپرسن چرا همه چیزو پیش
خودت نگه میداری و با کسی درد و دل
نمیکنی دلم میخواد این تیکه از کتاب
پیتر هکر رو براشون بخونم :
« هیچ کس درد مرا ندارد . ممکن است
کسی با من احساس همدردی کند ، ولی
باز دردی را که من میکشم به خودم
متعلق است و احساس همدردی از
متعلقات ذهن اوست . نه او درد مرا
دارد و نه من احساس همدردی او را : )!' »
خودت نگه میداری و با کسی درد و دل
نمیکنی دلم میخواد این تیکه از کتاب
پیتر هکر رو براشون بخونم :
« هیچ کس درد مرا ندارد . ممکن است
کسی با من احساس همدردی کند ، ولی
باز دردی را که من میکشم به خودم
متعلق است و احساس همدردی از
متعلقات ذهن اوست . نه او درد مرا
دارد و نه من احساس همدردی او را : )!' »
‹بہ‌روایټ³¹⁵›
06 Nov, 13:02
خستگی مفرط از ناراحتی زیاد..
شاید اگه انقدر حساس و زودرنج نبودم با گرفتنِ همه چیز بکتفم این خستگی و کلافگی عملا از بین میرفت اما قسمت ِ سخت ِ ماجرا اینه که من هیچوقت نتونستم چیزی رو بکتفم بگیرم اتفاقا به تک تک جزئیات اهمیت دادم ، اهمیت افراطی .
اما هیچوقت بروز ندادم ، هیچی نگفتم ، انکار کردم و تهش انقدر صبر کردم منتظر موندم که یهو لبریز شدم ، همه و همه روهم تلنبار شدن و باعث شدن غمباد بگیرم ، هرچند ساعت با خودم میگم تهش که چی ؟
سخت نگیر دختر ، شل کن .
اما نمیشه اونقدر این غمایی که منو گین کردن زیاد و رویِ هم تلنبار شدن که حتی نمیشه راجبشون حرف زد و خالی شد ؛
فقط میشه یِ گوشه نشست و ماتم گرفت و سکوت کرد ، سکوت .
شاید اگه انقدر حساس و زودرنج نبودم با گرفتنِ همه چیز بکتفم این خستگی و کلافگی عملا از بین میرفت اما قسمت ِ سخت ِ ماجرا اینه که من هیچوقت نتونستم چیزی رو بکتفم بگیرم اتفاقا به تک تک جزئیات اهمیت دادم ، اهمیت افراطی .
اما هیچوقت بروز ندادم ، هیچی نگفتم ، انکار کردم و تهش انقدر صبر کردم منتظر موندم که یهو لبریز شدم ، همه و همه روهم تلنبار شدن و باعث شدن غمباد بگیرم ، هرچند ساعت با خودم میگم تهش که چی ؟
سخت نگیر دختر ، شل کن .
اما نمیشه اونقدر این غمایی که منو گین کردن زیاد و رویِ هم تلنبار شدن که حتی نمیشه راجبشون حرف زد و خالی شد ؛
فقط میشه یِ گوشه نشست و ماتم گرفت و سکوت کرد ، سکوت .
‹بہ‌روایټ³¹⁵›
03 Nov, 03:44
یکی از استادامون میگفت:
بیست سال دیگه، یکی از درس‌های فارسی بخوانیم‌بنویسیم بچه‌های دبستانی، باید زندگی‌نامه تو باشه!! اینجوری باید زندگی کنی!!
هرز نری یه وقت..
+یادمه خیلی روی بچه ها تاثیر گذاشته بود..
بیست سال دیگه، یکی از درس‌های فارسی بخوانیم‌بنویسیم بچه‌های دبستانی، باید زندگی‌نامه تو باشه!! اینجوری باید زندگی کنی!!
هرز نری یه وقت..
+یادمه خیلی روی بچه ها تاثیر گذاشته بود..
‹بہ‌روایټ³¹⁵›
02 Nov, 14:43
فکر کن حضرت مهدی بیاد و تو نباشی:)
فکر کن آقا جانمون بیان با امام حسینمون و
اونوقت پرونده اعمال ماام دستشون باشه
بگن ما اینو بخشیدیم بیا تو اصحاب ما:))
فکر کن آقا جانمون بیان با امام حسینمون و
اونوقت پرونده اعمال ماام دستشون باشه
بگن ما اینو بخشیدیم بیا تو اصحاب ما:))
‹بہ‌روایټ³¹⁵›
02 Nov, 08:28
همه ی ما خوبی ها و بدی هایی تو وجودمون
داریم .
مهم قسمتیه که به انتخاب خودمون ازش
استفاده میکنیم ..
داریم .
مهم قسمتیه که به انتخاب خودمون ازش
استفاده میکنیم ..
‹بہ‌روایټ³¹⁵›
31 Oct, 07:42
میگه که
آمدم دنیا برای دیدن روی علی
ورنه من با مردم دنیا چه کاری داشتم؟:)
آمدم دنیا برای دیدن روی علی
ورنه من با مردم دنیا چه کاری داشتم؟:)
‹بہ‌روایټ³¹⁵›
29 Oct, 19:04
دنیا
تو همین لحظه یه کنجِ
حجره دومِ
روبروی گنبد
صحنِ انقلاب
با گوشی خاموش
و چشمایی که پلک هم نزنه،
خوب باز باشه تا خوبِ خوب گنبد و ببینه
بهمون بدهکاره...:)
تو همین لحظه یه کنجِ
حجره دومِ
روبروی گنبد
صحنِ انقلاب
با گوشی خاموش
و چشمایی که پلک هم نزنه،
خوب باز باشه تا خوبِ خوب گنبد و ببینه
بهمون بدهکاره...:)
‹بہ‌روایټ³¹⁵›
22 Oct, 10:41
با بودنش ؛
ناراحتی نبود ، ترس نبود ، غصه نبود ، نا امیدی نبود،تنهایی نبود ...
با نبودش اما ...
فقط یک چیز نبود ؛
من!
ناراحتی نبود ، ترس نبود ، غصه نبود ، نا امیدی نبود،تنهایی نبود ...
با نبودش اما ...
فقط یک چیز نبود ؛
من!
‹بہ‌روایټ³¹⁵›
20 Oct, 17:27
دل نشکونید ،
خرده هاش؛
خوشحال ترین لحظه هاتون رو زخمی میکنه
از من گفتن بود:) ...
خرده هاش؛
خوشحال ترین لحظه هاتون رو زخمی میکنه
از من گفتن بود:) ...
‹بہ‌روایټ³¹⁵›
19 Oct, 18:47
وقتی یه دختری؛
دوستت داره....
میشی یه بخشی از دعاهاش،میشی یه قسمتی از پسورداش
میشی دلیل خنده هاش،میشی تنها امیدش
ومیشی تنها چیزی که واسه خوب بودن بهش نیاز داره
پس مراقب دختری ک خیلی دوستت داره
باش و هیچ جوره از دستش نده..:)
دوستت داره....
میشی یه بخشی از دعاهاش،میشی یه قسمتی از پسورداش
میشی دلیل خنده هاش،میشی تنها امیدش
ومیشی تنها چیزی که واسه خوب بودن بهش نیاز داره
پس مراقب دختری ک خیلی دوستت داره
باش و هیچ جوره از دستش نده..:)
‹بہ‌روایټ³¹⁵›
18 Oct, 20:52
- چقدر عاشقشی؟
+ زیاد
- از کجا میدونی؟
+ چون هیچی بدونِ اون، جور در نمیاد
+ زیاد
- از کجا میدونی؟
+ چون هیچی بدونِ اون، جور در نمیاد
‹بہ‌روایټ³¹⁵›
16 Oct, 20:24
_معنی اهلی شدن چیه؟
+اهلی شدن یعنی علاقه‌مند شدن.
_علاقه مند شدن؟
+آری، تو برای من انسانی هستی مثل هزاران انسان دیگر و من محتاج تونیستم؛ ولی اگرتو مرا اهلی کنی، هردو نیازمند هم خواهیم شد. تو برای من درعالم همتا نخواهی داشت.
انسان ها این حقیقت را فراموش کرده‌اند ولی تو هرگز فراموش نکن! هیچوقت کسی را که اهلی کردی از یادنبر. تو مسئول تا ابد هرآنچه اهلی کردی هستی.
+اهلی شدن یعنی علاقه‌مند شدن.
_علاقه مند شدن؟
+آری، تو برای من انسانی هستی مثل هزاران انسان دیگر و من محتاج تونیستم؛ ولی اگرتو مرا اهلی کنی، هردو نیازمند هم خواهیم شد. تو برای من درعالم همتا نخواهی داشت.
انسان ها این حقیقت را فراموش کرده‌اند ولی تو هرگز فراموش نکن! هیچوقت کسی را که اهلی کردی از یادنبر. تو مسئول تا ابد هرآنچه اهلی کردی هستی.
‹بہ‌روایټ³¹⁵›
15 Oct, 22:49
یه پسر ﻭ ﺩﺧﺘﺮ ﮐﻮﭼﻮﻟﻮ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺑﺎﺯﯼ ﻣﯿﮑﺮﺩﻥ،ﭘﺴﺮﮐﻮﭼﻮﻟﻮ ﯾﻪ ﺳﺮﯼ ﺗﯿﻠﻪ ﻭﺩﺧﺘﺮ
ﭼﻨﺪﺗﺎﯾﯽ ﺷﯿﺮﯾﻨﯽ ﺩﺍﺷﺖ
پسر ﮔﻔﺖ: ﻣﻦ ﻫﻤﻪ ﺗﯿﻠﻪ ﻫﺎﻣﻮ ﺑﻬﺖ ﻣﯿﺪﻡ
و تو هم
ﻫـمـه شیرینی ﻫﺎ تو ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﺪﻩ، ﺩﺧـتـر ﻗﺒﻮﻝ
ﮐﺮﺩ…
ﭘﺴـر ﺑﺰﺭﮔﺘﺮﯾﻦ ﻭ زیباترین ﺗﯿﻠﻪ ﺭﻭ یواشکی برداشت وﺑﻘﯿﻪ ﺭﻭ ﺑﻪ ﺩﺧﺘﺮ ﺩﺍﺩ،
ﺍﻣﺎ ﺩﺧﺘﺮ ﮐﻮﭼﻮﻟﻮ ﻫﻤﻮﻥ ﺟﻮﺭ ﮐﻪ ﻗﻮﻝ ﺩﺍﺩﻩ ﺑﻮﺩ
ﺗﻤﺎﻡ ﺷﯿﺮﯾﻨﯽﻫﺎ رو ﺑﻪ ﭘﺴﺮﮎ ﺩﺍﺩ.
اوﻥ ﺷﺐ ﺩﺧﺘﺮﮐﻮﭼﻮﻟﻮ ﺧﻮﺍبید و تمام شب خواب بازی با تیله های رنگارنگ رو دید…
اما!
پسرﮐﻮﭼﻮﻟﻮ تمام شب نتوﻧﺴﺖ ﺑﺨﻮﺍﺑﻪ،
ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﻓﮑﺮ ﻣﯽﮐﺮﺩ ﮐﻪ حتما ﺩﺧﺘﺮک ﻫﻢ ﯾﻪ ﺧﻮﺭﺩﻩ ﺍﺯ ﺷﯿﺮﯾﻨﯽﻫﺎﺷﻮ ﻗﺎﯾﻢ ﮐﺮﺩﻩ ﻭ ﻫﻤﻪ ﺭﻭ
ﺑﻬﺶ ﻧﺪﺍﺩﻩ…
ﻋﺬﺍﺏ ﻣﺎﻝ ﻛﺴﯽ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺻﺎﺩﻕ ﻧﯿﺴﺖ…
وﺁﺭﺍﻣﺶ از ان کسانی ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺻﺎﺩقند…
ﻟﺬﺕﺩﻧﯿﺎﻣﺎﻝﻛﺴﯽﻧﯿﺴﺖﻛﻪﺑﺎافراد‌صادﻕﺯﻧﺪﮔﯽ
ﻣﯽﻛﻨﺪ،
از آن کسانیست ﻛﻪ ﺑﺎ ﻭﺟﺪﺍﻥ ﺻﺎﺩﻕ ﺯﻧﺪﮔﯽ
کنند…
#صادق_باشیم
ﭼﻨﺪﺗﺎﯾﯽ ﺷﯿﺮﯾﻨﯽ ﺩﺍﺷﺖ
پسر ﮔﻔﺖ: ﻣﻦ ﻫﻤﻪ ﺗﯿﻠﻪ ﻫﺎﻣﻮ ﺑﻬﺖ ﻣﯿﺪﻡ
و تو هم
ﻫـمـه شیرینی ﻫﺎ تو ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﺪﻩ، ﺩﺧـتـر ﻗﺒﻮﻝ
ﮐﺮﺩ…
ﭘﺴـر ﺑﺰﺭﮔﺘﺮﯾﻦ ﻭ زیباترین ﺗﯿﻠﻪ ﺭﻭ یواشکی برداشت وﺑﻘﯿﻪ ﺭﻭ ﺑﻪ ﺩﺧﺘﺮ ﺩﺍﺩ،
ﺍﻣﺎ ﺩﺧﺘﺮ ﮐﻮﭼﻮﻟﻮ ﻫﻤﻮﻥ ﺟﻮﺭ ﮐﻪ ﻗﻮﻝ ﺩﺍﺩﻩ ﺑﻮﺩ
ﺗﻤﺎﻡ ﺷﯿﺮﯾﻨﯽﻫﺎ رو ﺑﻪ ﭘﺴﺮﮎ ﺩﺍﺩ.
اوﻥ ﺷﺐ ﺩﺧﺘﺮﮐﻮﭼﻮﻟﻮ ﺧﻮﺍبید و تمام شب خواب بازی با تیله های رنگارنگ رو دید…
اما!
پسرﮐﻮﭼﻮﻟﻮ تمام شب نتوﻧﺴﺖ ﺑﺨﻮﺍﺑﻪ،
ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﻓﮑﺮ ﻣﯽﮐﺮﺩ ﮐﻪ حتما ﺩﺧﺘﺮک ﻫﻢ ﯾﻪ ﺧﻮﺭﺩﻩ ﺍﺯ ﺷﯿﺮﯾﻨﯽﻫﺎﺷﻮ ﻗﺎﯾﻢ ﮐﺮﺩﻩ ﻭ ﻫﻤﻪ ﺭﻭ
ﺑﻬﺶ ﻧﺪﺍﺩﻩ…
ﻋﺬﺍﺏ ﻣﺎﻝ ﻛﺴﯽ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺻﺎﺩﻕ ﻧﯿﺴﺖ…
وﺁﺭﺍﻣﺶ از ان کسانی ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺻﺎﺩقند…
ﻟﺬﺕﺩﻧﯿﺎﻣﺎﻝﻛﺴﯽﻧﯿﺴﺖﻛﻪﺑﺎافراد‌صادﻕﺯﻧﺪﮔﯽ
ﻣﯽﻛﻨﺪ،
از آن کسانیست ﻛﻪ ﺑﺎ ﻭﺟﺪﺍﻥ ﺻﺎﺩﻕ ﺯﻧﺪﮔﯽ
کنند…
#صادق_باشیم
‹بہ‌روایټ³¹⁵›
13 Oct, 15:04
خدایا به هارت و پورتمون نگاه نکن ما
بدون تو دست و پا چلفتی‌تر از این حرفاییم!
بدون تو دست و پا چلفتی‌تر از این حرفاییم!
‹بہ‌روایټ³¹⁵›
13 Oct, 14:12
و دیر نیست آن شب هنگامی شهرزاد قصه گو قصه ی هزار و دومِ هزار و یک شب زندگی مرا روایت کند..
‹بہ‌روایټ³¹⁵›
08 Oct, 18:43
_ذهنم به طرز ِوحشتناکی پُر و منِ درمونده هی تایپ میکنم و بیشتر میفهمم کلمات نمیتونن کفاف ِاین شلوغیِ ذهنم رو بدن ؛ حتی دیگه رد ُبدلِ نگاه ها هم عمق مطلب رو نمیتونه ادا کنه و من مجبورم این سردرد تحمیل شده ناشی از مشوشیِ ذهنم رو به دوش بکشم ، الاایحال درحال تلاشم که قسمت کوچیکی از این آشفتگی رو آروم کنم؛ امیدوارم موفق بشم وگرنه با این ذهنِ شلوغ تنها کاری که میشه کرد هیچ هست و هیچ .
‹بہ‌روایټ³¹⁵›
06 Oct, 17:10
_کلماتی که به زبان آورده نمیشوند را ، چشم ها فریاد میزنند ؛ این دنیا پُر است از نگاه هایِ پُر از فریاد و لبان مهرُموم شده .
نگاه هایِ دزدیده شده ، نگاه هایِ گره خورده ، نگاه هایِ خالی و پُر از حس ؛ همه ُ همه ُ همه ، حرفی برایِ گفتن دارند که از بیانِ آن با کلمات عاجزند .
از این رو ، به جایگزین بهتری برایِ بیانِ احساسات ِخویش رو می آورند ؛ نگاه ها !
چشم هایِ فریادکشان فقط احساس عمیق
را نشان می‌دهد
نگاه هایِ دزدیده شده ، نگاه هایِ گره خورده ، نگاه هایِ خالی و پُر از حس ؛ همه ُ همه ُ همه ، حرفی برایِ گفتن دارند که از بیانِ آن با کلمات عاجزند .
از این رو ، به جایگزین بهتری برایِ بیانِ احساسات ِخویش رو می آورند ؛ نگاه ها !
چشم هایِ فریادکشان فقط احساس عمیق
را نشان می‌دهد
‹بہ‌روایټ³¹⁵›
05 Oct, 20:39
حق الناس گردنتونه، اگر کسی بعد شما نتونه کسی رو دوست داشته باشه، نتونه عاشق شه، نتونه اعتماد کنه، نتونه ازدواج کنه، نتونه خانواده تشکیل بده و حسرتش بمونه رو دلش.
باید بگم که حق الناس بزرگی گردنتونه..
باید بگم که حق الناس بزرگی گردنتونه..
‹بہ‌روایټ³¹⁵›
05 Oct, 17:30
رابطه ای که میدونید سرانجامی نداره شروع
نکنید ...
سنگ مفته، ولی گنجشک جون داره!
نکنید ...
سنگ مفته، ولی گنجشک جون داره!
1,272
subscribers
35
photos
1
videos
![[ مُهتَد ] Telegram Channel](/avatar/1513/1513716225.jpg)
![[ سِدعلی ] 🇵🇸 Telegram Channel](/avatar/1826/1826268931.jpg)
