طلوع کرمل @tolo_e_carmel Channel on Telegram

طلوع کرمل

@tolo_e_carmel


@Tolo_E_Carmel

کانال «طلوع کرمل »
کانالی متفاوت با برنامه هایی شامل:
الواح و اثار الهی
حکایت های صوتی
ویس های نونهالان عزیز
سرود و موسیقی و دکلمه
برنامه های انگلیسی و عربی
ویس و ویدیو های امری
برنامه های ایام مخصوصه

@Carmel1919
@sofi999

طلوع کرمل (Persian)

با خوش آمدگویی به کانال «طلوع کرمل»! این کانال یک فضای متفاوت و منحصر به فرد را برای علاقمندان به الواح و اثار الهی، حکایت های صوتی، ویس های نونهالان عزیز، سرود و موسیقی و دکلمه، برنامه های انگلیسی و عربی، ویس و ویدیو های امری، و برنامه های ایام مخصوصه فراهم کرده است. اگر به دنبال یک تجربه یادگیری، تفریح و الهام بخش برای خودتان هستید، حتما به کانال «طلوع کرمل» بپیوندید. برای اطلاعات بیشتر و شرکت در فعالیت های این کانال، می توانید با کاربران زیر تماس بگیرید: @Carmel1919 و @sofi999

طلوع کرمل

16 Feb, 21:45


شعری از شهید حبیب الله اوجی، با نام «نمیدانم کیم»

با صدای زیبای خانم شکوه رضائی همراه با ویولون دلنشین جناب منوچهر وهمن

از شرار عشق سوزانم نمی دانم کیم
کرده گیسویش پریشانم نمی دانم کیم

https://www.youtube.com/watch?v=_MnhudtVQ70

https://t.me/Tolo_E_Carmel

طلوع کرمل

16 Feb, 21:41


این عکس در کنار غسالخانه گلستان شیراز که تخریب شده بود گرفته شده است.

از سمت چپ همسر جناب اوجی شهید ، داریوش اوجی پسر جناب اوجی و روح الله زیبائی و کورش اوجی دومین پسر جناب اوجی.

https://t.me/Tolo_E_Carmel

طلوع کرمل

16 Feb, 21:38


تعمقی در وصیت نامه شهدای امر که بعد از انقلاب سال ۱۳۵۷ به شهادت رسیدند.

قسمت اول

وصیت نامه شهید حبیب الله اوجی


الله ابهی
پس از ایمان و اعتقاد به ذات غیب منیع لایدرک و اقرار و اعتراف به وجود مبارک طلعت اعلی، حضرت نقطهٔ اولی مبشر جمال اقدس ابهی، حضرت بهاءالله جل عظمته شارع شریعت غرّا و مربی عالم انسانی و حضرت عبدالبها، مبین آیات الله و مرکز میثاق الهی، مثل اعلای امرالله و حضرت شوقی ربانی ولی عزیز امرالله ارواحنا فداه و تبعیت تام و بدون چون و چرا از مقام منصوص دیوان عدل الهی و طاعت صرف از تشکیلات تابعه، این حقیر حبیب الله اوجی فرزند ابراهیم در نهایت صحت عقل و سلامت جسم چند کلمه ای به عنوان وصیت نامه به همسر عزیزم خانم هلی حبیب زاده و فرزندان دلبندم به نام محمد ابراهیم، کورش، داریوش، کیوان، تقدیم می شود و امید است که با توجه و اجرای مفادش یاد و شادم نمایند.

آن عزیزان به یقین مبین بدانند که تأییدات لاریبیهٔ جمال مبارک همواره شامل حال ضعفای عبادش بوده و خواهد بود و دیگر متذکر باشم که اوست صاحب اموال و انفس بندگانش هرگاه ارادهٔ قبض ارواح نماید عدل اوست و مابقی صفت رحمانی و فضل اوست.
عزیزان همان طور که مستحضرید این بینوا در سنین زندگی خنده از لبانم قطع نشد و از شما می خواهم که با لبخند ملیحتان روح مرا خندان نگهدارید. چون حضرت مولی الوری می فرماید: (که البته مضمون بیان مبارک چنین است) هرگز کسی نمی تواند عجز بندگان جمال مبارک را مشاهده کند، زیرا که شهادت که ختم زندگیست نهایت آرزوی آنهاست، زنهار، زنهار، که با ابرو در هم کشیدن و ترشرویی و یا خدای نخواسته تر نمودن چشمی زحمات خودتان را به باد دهید، تمامی کتب و نوشتجات و مراسلات و مکاتبات و کلیهٔ اشعار و خاطراتم به نام "۵۸ سال" را به دوست دیرینم آقای کیخسرو تسلیم نمایید تا ایشان پس از تصحیح و جرح و تعدیل فکاهیات آن ها، به هر نحو صلاح بدانند حق مطلب را ادا نمایند. چنانچه مقدورشان نبود و شخص ثالثی را در نظر گرفتند باز باید حتماً زیر نظر ایشان انجام پذیرد. در همین جا از شخص ایشان و آقای روح الله روشن یک دنیا انفعال با خود به زیر خاک برده و امید وطید از ساحت فضال عالمیان آنست که اجر جزیل به آن ها عنایت فرماید. یک سفارش مؤکد برای همگی شما دارم که امید است اجرا گردد، هر کس اعم از بهائی و غیر بهائی حتی آقای صیادی (۱) احوال مرا گرفتند بفرمایید:

"او از صمیم قلب فدای شما شد".

به جهان خرم از آنم که جهان خرم از اوست
عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست
باری چنانچه چیزی از ماترک پس از پرداخت بدهی ام که در ظهر همین برگه مندرج است باقی ماند، درست به طور مساوی بین همسر عزیز و چهار فرزندم تقسیم گردد. دیگر همگی شما را به خدا می سپارم و از صمیم قلب رجا و آرزو دارم که پیوسته بر منهج قویم و صراط مستقیم امر الهی ثابت و نابت باشید. زیرا حق جل جلاله می فرماید: "و کن مستقیناً فی حبی" این جاست که خوشا به حال شما اگر در سبیل محبتش مستقیم باشید. ضمن خداحافظی از تمام دوستان و عزیزان قطعه شعری را به عنوان حسن ختام تقدیم می دارم.

حبیب الله اوجی

همراه کاروان ز گذرگاه روزگار، نقشی گذاشتند و گذشتند بی شمار
ما نقش پای، حین گذشتن گذاشتیم، کز بهر رهروان اثری باشدآشکار
زنهار دل مبند در این کاروانسرای، کاین کهنه دیر را نبود هیچ اعتبار
درراه خیر خلق بکوش ای عزیز دل، تا نام نیک از تو بماند به یادگار
حق گیر و حق ستان و به حق باش و حق بگوی، در هر مقام و منصب، نستوه و استوار
تنها چهار چیز بود حاصل حیات، عشق است و خدمت است و جوانمردی و نثار
عشقی به حی باقی و بهر رضای دوست، قربان خلق او شدن از روی اختیار
پس جان به ره خدمت مخلوق کن فدا، تا انتهای عمر جهان باش برقرار
"نابت" مدام می طلبد ازخدای خویش، نستوه و استوار شتابد پای دار

حبیب الله اوجی

۱- آقای صیادی- او کسی بود که با تیر اندازی به سوی جناب اوجی سبب قطع شریان دست ایشان شده بود.

https://t.me/Tolo_E_Carmel

طلوع کرمل

14 Feb, 13:14


مناجاتی از آثار حضرت ولی‌امرالله
به یاد مسجونین عزیز بیگناه

با صوت جناب بهنام روحانی فرد

هوالله خداوندا

اوليای مخلصين مبتلای ظلم و ستم معاندينند تو نجات ده

و احبّاء
آن جمال مبين چون اغنام مظلوم در چنگال گرگان جهول و ظلومند تو رهائی بخش.

عندليبان گلشن تقديس در بين جغدان گلخن مكر و تدليس نالانند تو به فرياد رس

و دلبران پری روی امر نازنين در كيد اهريمنان جور و جفايند تو آزاد فرما.

اگر چه بلا عين عطا است ولی قلوب اهل ولا ارقّ از نسيم صبا.

اگر چه ظلم اعدا منادی امر اعظم ابها است اما تن های بی تاب و توان احبا خسته سهام مترادفه اهل بغضا.

بنده آستانش شوقی

https://t.me/Tolo_E_Carmel

طلوع کرمل

12 Feb, 06:37


بهائیان دعا برای شفای حیوانات می کنند(۱)

آئین مقدّس بهائی نه تنها عشق و محبّت به انسان و هم نوع را تعلیم می دهد بلکه رعایت به حیوانات را نیز به مانند محبّت به انسان تأکید می نماید. در کتاب مستطاب اقدس ( اُمّ الکِتاب بهائیان ) نَهی و منع عظیم شده است که بر حیوانِ بارکش به اندازۀ طاقت او بار گذارده شود «...لا تحملوا علی الحیوان ما یعجز عن حمله انّا نهیناکم عن ذالک نهیاً...» در محیط ایران همگی شاهد ظلم و ستمی که به حیوانات وارد می شود بوده ایم. چه بسیار که بر حیوان باری سنگین ما فوق تحمّل او می گذاشتند و اگر زیر آن بار پا خم می کرد و یا نمی توانست از رودخانه و یا شیب سر بالا بگذرد با شلاق و فرو کردن میخ طویله به بدنش او را وادار به حرکت می کردند. آزار و اذیّت به سگ و گربه جزء تفریحات عادی مردمان کوچه و خیابان تلقّی میشود. از مناظر رقّت بار خیابان ها سگ های لاغر و گرسنه ای بود که در خرابه ها دنبال غذایی می گشتند و یا لاشه های حیوانات بود که در گوشه و کنار دیده میشود و تماس و داشتن سگ از نجسّات مفروضه میباشد امّا در دیانت بهائی به فرمودۀ حضرت عبدالبهاء مبیّن عظیم الشأن آئین بهائی « حیوان نظیر انسان در نزد اهل حقیقت بسیار عزیز است. لهذا انسان باید به انسان و حیوان هر دو مهربان باشد و به قدر امکان در راحت و محافظت حیوان بکوشد»

و در لوح دیگری می فرمایند « حیوان با انسان در احساساتِ جسمانی و روح حیوانی مشترک است...احساس واحد است، خواه اذیّت به انسان کنی و خواه اذیّت به حیوان ابداً فرقی ندارد بلکه اذیّت به حیوان ضررش بیشتر است...باید ملاحظۀ حیوان را بسیار داشت و بیشتر از انسان رحم نمود. اطفال را از صِغَر :(کوچک) سن نوعی باید تربیت نمائید که بی نهایت به حیوان رئوف و مهربان باشد.» برای نشان دادن نهایت رأفت و محبّت به حیوانات در تعالیم بهائی، مناجات زیر را که طلب شفا و راحت برای حیوانات است نقل می شود. « هوالشّافی الغفور الکریم یا مُظهر الامراض و مُبداء الّداء و الشفا و الشّدَة بالَرّخا و العَسیر بالعسیر و الظُّلمَه بالنّور اَشف الحیوانات الّتی لَیَسَ لَهُنَّ لِسانُ یَسَلُک فی شدائد هِنّ وامراضهنّ لذا ینبغی لِسَماء جودک و بَحر عطائک ان تحفَظَهُّن مِن کُلّ داءٍ و مَرضٍ و تَلبَسهنَّ قمیص العافیة اِنّک انت اللّه لا اله الاّ انت الشّافی الکافی المتدر القدیر.» نکته های والای انسانی که در این دعا و سایر احکام مربوط به ترحّم به حیوانات آمده بیش از آنست که به شرح و بیان آید. روشن ترین آن به فرمودۀ حضرت عبدالبهاء اشتراک در داشتن روح حیوانی است که وقوف به همین نکته موجب می شود شخص، جهان را از منظر وسیع تری ببیند، انسان و حیوان و حتّی درختان و طبیعت را مواهبی در یک خلقتِ واحد بیابد و نه تنها محبّت به انسان و حیوان نماید بلکه در حفظ محیط زیست که وجود حیوانات بسته به رشد و سلامتی آن است نیز کوشا باشد.

۱- دعای طلب شفا و راحت برای حیوانات

https://t.me/Voice_Bahai/9804

پیام بهائی سال ۲۰۰۰ شماره ۲۴۹ و ۲۵۰

https://t.me/Tolo_E_Carmel

طلوع کرمل

11 Feb, 20:26


قرائت لوح مریم

https://youtu.be/uqqompeQRag?si=pRQPDNeAurJ2IRYK

متن کامل لوح:

قسمت اول:⬇️

https://t.me/Tolo_E_Carmel/11087

قسمت دوم:⬇️

https://t.me/Tolo_E_Carmel/11088

https://t.me/Tolo_E_Carmel

طلوع کرمل

11 Feb, 20:18


لوح مبارک مریم از آثار حضرت بهاءالله - مائده آسمانی، جلد چهارم

قسمت دوم

….ای مریم قیام این عبد در مقابل اعدا از جمیع فرق و قبائل سبب ازدیاد حسد اعدا شد بشأنیکه ذکر آن ممکن و متصور نه کذلک قدر من لدن عزیز قدیر ای مریم قلم قدم میفرماید که از اعظم امور تطهیر قلب است از کل ما سوی الله پس قلبت را از غیر دوست مقدس کن تا قابل بساط انس شوی ای مریم از تقیید تقلید بفضای خوش تجرید وارد شو دل را از دنیا و آنچه در اوست بردار تا بسلطان دین فائز شوی و از حرم رحمانی محروم نگردی و بقوت انقطاع حجاب وهم را خرق کن و در مکمن قدس یقین درآی ای مریم یک شجر را صد هزار ورق و صد هزار ثمر مشهود ولکن جمیع این اوراق و اثمار بحرکتی از اریاح خریف و شتا معدوم و مفقود شوند پس نظر را از اصل شجره ربانیه و غصن سدره عز وحدانیه منصرف منما ملاحظه در بحر نما که در محل خود بسلطان وقار و سکون ساکن و مستریحست و لکن از هبوب نسیم اراده محبوب بیزوال امثال و اشکال لا يحصی بر وجه بحر ظاهر و جمیع این امواج مغایر و مخالف مشاهده می شوند و حال جمیع ناس بامواج مشغول و از اقتدار بحر البحار که از حرکت او آیات مختار ظاهر محجوب گشته اند ای مریم با نفس رحمن مؤانس شو و از مجالست شیطان در حفظ عصمت منان مقر گیر که شاید ید الطاف الهی تو را از مسالک نفسانی بفضای عز ابهائی کشاند ای مریم از اظلال فانیه بشمس عز باقیه راجع شو وجود جمیع اظلال بوجود شمس باقی و متحرک بقسمیکه اگر در آنی اخذ عنایت فرماید جمیع بخیمه عدم راجع شوند زهی حسرت و ندامت که نفسی بمظاهر فانیه مشغول شود و از مطلع قدس باقی ممنوع ماند ای مریم قدر این ایام را دانسته که عنقریب غلام روحانی را در سرادق امکانی نبینی و در جمیع اشیاء آثار حزن ملاحظه نمائی فسوف تضعن انامل الحسرة بین انیابکن و لن تجدن الغلام و لو تجسسن فی اقطار السموات و الارض و کذلک نزل الامر من ملکوت عز علیا بلی زود است که انامل وجود را از حسرت غلام در دهان بینی و در تمام آسمانها و زمینها تفحص نمائی و بلقای غلام فائز نشوی باری امر بمقامی منتهی شد که این عبد اراده خروج از بین یأجوج نموده منفردا از کل جز نسوانی که لابد باید با عبد باشند حتی خدمه حرم را هم همراه نمیبرم تا بعد خدا چه خواهد غلام حرکت مینماید در حالتیکه معینم قطرات دموع من است و مصاحبم زفرات قلب و انیسم قلمم و مونسم جمالم و جندم توکلم و حزبم اعتمادم کذلک القینا علیک من اسرار الامر لتکونی من العارفین ای مریم جمیع میاه عالم و انهار جاریه آن از چشم غلام است که بهیئت غمام ظاهر شده و بر مظلومیت خود گریسته باری این جان و سر را فی ازل الآزال در راه دوست دادیم و هر چه واقع شود بآن راضی و شاکریم وقتی این سر بر سر سنان بود و وقتی در دست شمر وقتی در نارم انداختند و وقتی در هوایم معلق آویختند و کذلک فعلوا بنا المشرکون باری ای مریم این لوح را بناله بدیعه و گریه ربیعه نام نهادیم و نزد تو ارسال داشتیم تا براحت نوحه نمائی و در حزن با جمال قدم شریک باشی و دیگر آنکه جناب بابا چون در سنه اولیة در حضور بودند بر بعضی از امور مطلعند انشاء الله روح القدس صدق و یقین بر لسان او نطق مینماید و برشحی از قصه غلام عالم میشوید” انتهی​

https://oceanoflights.org/bahaullah-pub20-100-fa/

https://youtu.be/uqqompeQRag?si=pRQPDNeAurJ2IRYK

https://t.me/Tolo_E_Carmel

طلوع کرمل

11 Feb, 20:18


لوح مبارک مریم از آثار حضرت بهاءالله - مائده آسمانی، جلد چهارم

قسمت اول

​قوله تعالی : هو المحزون فی حزنی
ای مریم مظلومیتم، مظلومیت اسم اولم را از لوح امکان محو نمود و از سحاب قضا امطار بلا فی کل حین بر این جمال مبین باریده اخراج از وطنم را سببی جز حب محبوب نبوده و دوری از دیارم را علتی جز رضای مقصود نه در موارد قضایای الهی چون شمع روشن و منیر بودم و در مواقع بلایای ربانی چون جبل ثابت در ظهورات فضلیه ابر بارنده بودم و در اخذ اعدای سلطان احدیه شعله فروزنده شئونات قدرتم سبب حسد اعدا شد و بروزات حکمتم علت غل اولی البغضا هیچ شامی در مقعد امن نیاسودم و هیچ صبحی براحت سر از فراش برنداشتم قسم بجمال حق که حسین بر مظلومیتم گریست و خلیل از دردم خود را بنار افکند اگر درست مشاهده نمائی عیون عظمت خلف سرادق عصمت گریان است و انفس عزت در مکمن رفعت نالان و یشهد بذلک لسان صدق منیع ای مریم از ارض طا بعد از ابتلای لا يحصی بعراق عرب بامر ظالم عجم وارد شدیم و از غل اعداء بغل احبا مبتلا گشتیم و بعد الله یعلم ما ورد علی تا آنکه از بیت و آنچه در او بود و از جان و آنچه متعلق باو گذشته فردا واحدا هجرت اختیار نمودم و سر بصحراهای تسلیم نهادم بقسمی سفر نمودم که جمیع در غربتم گریستند و جمیع اشیاء بر کربتم خون دل بباریدند با طیور صحرا مؤانس شدم و با وحوش عراء مجالس گشتم و چون برق روحانی از دنیای فانی گذشتم و دو سنه او اقل از ما سوی الله احتراز جستم و از غیر او چشم برداشتم که شاید نار بغضا ساکن شود و حرارت حسد بیفسرد ای مریم اسرار الهی را اظهار نشاید و رموزات ربانی را اجهار محبوب نه و مقصود از اسرار کنوز مستوره در نفسم مقصود است لا غیر تالله حملت ما لا يحمله الابحار و الامواج و الاثمار و لا ما کان و لا ما یکون در این مدت مهاجرت احدی از اخوان و غیره استفسار از این امر ننموده بلکه خیال ادراک هم نداشته مع آنکه اعظم بود این امر از خلق سموات و ارض فو الله نفسی فی سفری لیکون خیرا من عبادة الثقلین با اینکه آن هجرت حجتی بود اعظم و برهانی بود اتم و اقوم بلی صاحب بصر باید تا بمنظر اکبر ملاحظه نماید بی بصر از حسن جمال خود محروم است تا چه رسد بجمال قدس معنوی ظل از مظل چه ادراک نماید و مشتی گل از لطیفه دل چه فهم کند تا آنکه قضای الهی بعضی از عباد روحانی را بفکر غلام کنعانی انداخت با دسته مکاتیب از همه جا با همه کس در جستجو افتادند و در کهف جبلی نشان از این بی نشان یافتند و انه لهادی کلشیء الی صراط قدس مستقیم قسم بآفتاب حقیقت صمدانی که از حضور واردین این مهجور مسکین مبهوت و متحیر شد بقسمیکه از ذکر آن این قلم عاجز و قاصر است شاید که قلم حدیدی از خلف عالم قدم بیرون خرامد و خرق استار نماید و جمیع اسرار را بصدق مبین و حق یقین اظهار دارد و یا یک لسانی ببیان آید و لئالی رحمانی را از صدف صمت بیرون آرد و لیس علی الله بعزیز باری ختم اسرار را ید مختار گشود ولیکن لا يعقل الغافلون بل المنقطعون تا آنکه نیر آفاق بعراق راجع شد نفسی چند مشاهده شد بیروح و پژمرده بلکه مفقود و مرده حرفی از امر الله مذکور نبود و قلبی مشهود نه لهذا این بنده فانی در مراقبت امر الله و ارتفاع او بقسمی قیام نموده که گویا قیامت مجددا قائم شد چنانچه ارتفاع امر در هر شهری ظاهر و در هر بلدی مشهود بارتفاعیکه جمیع ملوک بمدارا و سلوک عمل نمودند…. ادامه دارد …..

https://t.me/Tolo_E_Carmel

طلوع کرمل

08 Feb, 22:02


از داستان های امری

شماره پنجاه و هفتم

قلب اين آفريقائيان صاف است

حکایتی ازايادی امرالله، جناب موسی بنانی

قسمت دوم

....باری، در آن ایّام فرمودند، "افریقائیان قلبشان صاف است. فوج فوج در ظلّ امر وارد خواهند شد." در همانجا نامۀ آقای نخجوانی رسید که شخص دیگری تصدیق کرد و چون ما مراجعت کردیم در آن سال محفل روحانی تشکیل شد. این شخص ثالث از قبیلۀ تسوبود.
برای تبلیغ حرکت به قبیلۀ خود کرد. بعد از یک هفته کاغذی فرستاد که ۱۷ نفر حاضر به تصدیق شدند و یک هفتۀ دیگر ۲۸ نفر تقاضای تسجیل کردند و چون این شخص مقدّس مراجعت کرد، محفل روحانی آقای نخجوانی را به تسو فرستاد. آقای نخجوانی اخلاقی نشان داد که آن سیاه‌پوستان را متعجّب ساخت. زیرا بر خلاف سفیدپوستان دیگر، حتّی کشیشان، که به خانۀ آنها نمی‌رفتند و از غذایشان نمی‌خوردند نخجوانی به کمال انقطاع و محبّت با ایشان معاشرت کرد تا مجذوب شدند.
روزی یکی از احبّاء به ما جوانی را معرفی کرد که بسیار مطّلع و زبان‌دان است و گفتند اگر او تصدیق کند بسیار مفید واقع می‌شود. جناب نخجوانی دید این جوان دائم‌الخمر است و از کامپالا او را به همین مناسبت بیرون کرده‌اند. همیشه محتاج است و مالش در گرو شراب. آقای نخجوانی چون برای تبلیغ می‌خواست به نقطه‌ای حرکت کند، کسی را برای مترجمی نداشت. مدّتی در آنجا توقّف و با این جوان صحبت کرد و از تعالیم جمال مبارک گفت. او گفت، "این تعالیم بسیار خوب است. امّا چه کنم، من ترک مشروب نمی‌توانم بکنم و شراب هم در دین شما حرام است."
در این ایّام برای آقای نخجوانی کاغذی رسید از شهری در هفتاد مایلی آن نقطه که ایشان را برای تبلیغ دعوت کرده بودند. به هزار زحمت جوان دائم‌الخمر را راضی کردند که مترجمی ایشان را قبول کند. او هم قبول کرد. روز موعود آنچه نشستند نیامد. به خانه‌اش رفتند، دیدند مست لایعقل است. او را ناچار به همان حال آوردند و در ماشین نشاندند. اقای نخجوانی در حالی که ماشین می‌برد در بین راه در ضمن سخنانش گفت، "رفیق، خوب گوش‌هایت را باز کن. می‌خواهم حرفی بزنم.

" بعد گفت، "امروز اگر طبیبی پیدا شود که دوائی برای رفع هر مرض کشف کرده؛ آیا این دوا را باید در انسان تجربه کند یا در حیوان؟" زیر لب با زحمت گفت، "در حیوان." پرسید، "حیوان ضعیف یا قوی؟" گفت، "قوی."
آن وقت جناب نخجوانی گفت، "حضرت بهاءالله پزشک دانائی است که امروز امثال ترا تحت امتحان در آورده است و این دِریاق اعظم را به شما تزریق می‌فرماید." ناگاه این جوان که بی‌خبر افتاده بود راست نشست و گفت، "بس است آقای نخجوانی، بس است. من بهائی شدم و به حقّانیت حضرت بهاءالله ایمان آوردم."
همه تعجّب کردند که چه واقع شد. گفت، "من عین این سؤال و جواب را دو سال قبل در عالم رؤیا مشاهده کردم و همیشه در فکر بودم که معنای این خواب چیست. حالا که از شما عیناً ماوَقَع را شنیدم در من یقین حاصل شد که این امر بر حقّ است."
آقای بنانی گفتند، "آنهائی که در کنفرانس آفریقا بوده‌اند، این جوان را دیدند. نزدیک به هفتاد نفر را همین شخص تا به حال تبلیغ کرده؛ حتّی درخواست مهاجرت کرد، امّا قبول نشد. زیرا وجودش در آنجا لازم بود. مقصود این است، چنانچه در وقت تشرّف فرموده بودند قلب این آفریقائیان صاف است. من آن سال عریضۀ دو نفر تازه تصدیق آفریقائی را تقدیم کردم، آنقدر خوشحال شدند. امّا حالا در ظرف یک سال ۲۳۰ نفر تصدیق کرده‌اند."

قلب اين آفريقائيان صاف است

برگرفته از
" کانال مجموعه داستانهای امری"

https://t.me/Tolo_E_Carmel

طلوع کرمل

08 Feb, 22:01


از داستان های امری

شماره پنجاه و هفتم

قلب اين آفريقائيان صاف است

حکایتی ازايادی امرالله، جناب موسی بنانی

قسمت اول

مدّت مدیدی در فکر مهاجرت بودم. امّا مادّیات همواره مانع بود. تقریباً ده سال طول کشید و هر روز را به فردا می‌افکندم. روزی حضرات عزیز یزدی و اشرف اشرف به خانۀ من آمدند و گفتند امروز پیامی از هیکل مبارک رسیده و تأکید به مهاجرت فرموده‌اند. یکباره تکان خوردم و به ایشان گفتم که عزم را به مهاجرت جزم کرده‌ام. ایشان تبسّم کردند. زیرا از این حرفها از من ده سال شنیده بودند.
با علی (جناب نخجوانی) مشورت نمودم که "اگر تو با من نیائی، من از عهدۀ این کار بر نمی‌آیم. زیرا زبان نمی‌دانم." گفت، "به من امر فرموده‌اند که در شیراز باشم."
باری، بعد از دو ماه برای دیدن اطفال به سوی لندن حرکت کردیم. در آنجا عریضه‌ای عرض کردیم. بعد از هفت روز تلگراف مبارک رسید که، "بنانی و نخجوانی به افریقا بروند." بعد از یکی دو ماه ویزای آفریقا گرفته حرکت کردیم. ابتدا دارالسّلام رفتیم و بعد چون عدّۀ دارالسّلام به حدّ نصاب رسید لجنۀ افریقا ما را برای کامپالا معیّن کردند. دیدیدم مشکلات فراوان است. تلگرافی به حضور مبارک عرض کردیم. جواب عنایت فرمودند که، "تأیید طائف حول شما است؛" و به عنایت الهی جواز اقامت در کامپالا گرفتیم که اسباب حیرت کلّ شد.
در ابتدا سه ماه لامکان بودیم و تبلیغ مشکل بود. زیرا اجازه نداشتیم مبتدیان سیاه‌پوست را به هتل بیاوریم. روزی جناب نخجوانی با شخصی آفریقائی که قیافه‌ای عبوس داشت برخورد. سه ربع تمام با او صحبت کرد. ناگاه چهره‌اش باز شد و گفت، "ما از جنس سفید حرف‌های زیادی شنیده‌ایم. امّا امر شما امر دیگری است. اگر حقیقت داشته باشد عنقریب عدّه‌ای کثیر اقبال خواهند کرد. امّا اگر این هم نیرنگ دیگر سفیدپوستان باشد همه فوراً از آن بر خواهند گشت."
در عین حال، هر روز روی تپّه‌های بلند شهر در اسحار دعا می‌خواندیم. همان شخص ابتدا یک مبتدی فرستاد امّا جا نداشتیم. خود این افریقائی ما را به خانۀ دوست خود هدایت کرد و هر روز در خانۀ او می‌رفتیم تا آن که پس از سه ماه خانه‌ای به دست آمد و از صبح تا شب مرتّب افریقائیان برای تحقیق می‌آمدند و یکدیگر را هم خبر می‌کردند. پس از هفت ماه دو نفر مصدّق پیدا شد.
خبری رسید که باب لقا مفتوح شد. گفتیم خوب است از این فیض نصیبی بگیریم. اجازه عنایت شد. عکس و عریضه‌ای از این دو مبتدی همراه داشتیم؛ تقدیم حضور مبارک کردیم. هیکل مبارک هنوز عرائض را باز نکرده به قدری بشّاش و مسرور شدند که ما احساس کردیم. سؤالات مفصّل از افریقا فرمودند. شب که به زیارت احبّاء غربی نائل شدیم، دیدیم همه می‌آیند و به ما تبریک می‌گویند که، "چه تحفه‌ای تقدیم هیکل مبارک کرده‌اید که آنقدر مسرورند؟" می‌گفتند، "از بعد از صعود حضرت عبدالبهاء کسی این درجه سرور را در هیکل مبارک به یاد ندارد." و ما خدا را شکر کردیم که اسباب مسرّت خاطر مبارک شدیم…..

ادامه دارد…

https://t.me/Tolo_E_Carmel

طلوع کرمل

06 Feb, 14:17


شرحی از احساس یک فرد بهائی به حضرت عبدالبهاء در قالب شعر مخصوص کودکان

شاعر: آقای افشین
راوی: خانم روحی
ویرایشگر: جناب آرین

یک مردی بود اون قدیم ها،
بهش میگیم عبدالبهاء، یک مرد کامل و بزرگ. عبدالبهاء رو می شناسید، سرکار آقا رو میگم، مبتکر و مهندس مقام اعلی رو میگم، عبدالبهاء رو دوست داریم مثل پدر برامونه، دست محبتش هنوز رو شونه هامونه عبدالبهاء رو ندیدیم یک حسرت همیشگی، نمی تونیم پیشش باشیم رازمون رو بهش بگیم، خوب میدونم من و شما دوست داشتیم اون موقع باشیم، به عشق او بخوابیم و به شوق دیدنش پاشیم، براش مناجات بخونیم دست بکشه رو سرمون، ما رو نصیحت بکنه بگیره بال و پرمون، با هم بریم به روضه (مبارکه) و شمعدونی ها رو آب بدیم، لوح بهاء رو بخونیم به همدیگه کتاب بدیم، حالا که قسمت نبوده چه کار کنم شما بگو! میخوام که پرواز بکنم به سرزمین آرزو، جسمم رو اینجا میگذارم خودم به اون روزها میرم، میخواید بدونید که چی ها به سرکار آقا میگم: کاش میشدم تاج سرت همنشین موهات بودم، نیمه شب یا که سحر زمزمه دعات بودم …..

…ادامه شعر در ویدیوی فوق

https://t.me/Tolo_E_Carmel

طلوع کرمل

05 Feb, 03:51


مناجات عربی از آثار حضرت عبدالبهاء
در خصوص نفوس روشن دل ( نابینا )

هوالله

رَبِّ إشفِّ بَصَرَ عَبدِكَ و نَوِّرْ بَصيرَتَهُ بِمُشاهَدَةِ آياتِ قُدسِكَ ، و إسمَعهُ مِن ألحانِ طُيورِ التَّسبيحِ في حَديقَةِ التّوحيدِ بِفَضّلِكَ و جودِكَ و إجعَلّهُ خالِصاً مُخلِصاً لِوَجهِكَ الكريم . إنَكَ أنتَّ الرَّحيم.
ع ع

مضمون به فارسی مناجات فوق:

هوالله، پروردگار ، به فضل و بخشش خود، بینایی بنده ات را درمان کن و بینش او را به دیدن آیات مقدس خود روشنی بخش و نغمات پرندگان تسبیح گوی در باغ یگانه پرستی را به گوش او رسان و او را خالص و مخلص از برای تجلی و رضای خود گردان به درستی که تو مهربانی...

مجموعه مکاتیب حضرت عبدالبهاء شماره ۲۱ صفحه ۳۴🔽

https://t.me/Bahainoorlibrary/1037

تصویر همراه:
خوشنویسی بسیار زیبایی از مناجات فوق اثر هنرمند گرامی جناب ✍️ شیرزاد✍️

https://t.me/Tolo_E_Carmel

طلوع کرمل

04 Feb, 06:00


🌾 مناجاتی از آثار حضرت بهاءالله
🌾🌾به همراه ذکر مبارکی از این فقره

الها، معبودا، مسجودا
این مشتِ خاک را از اهتزازِ کلمۀ مبارکه منع منما و از حرارت محبت محروم مساز. دریاهای عالم بر رحمت محیطه ات شاهد و گواه و آسمان ها بر رفعت و عظمتت مُقـِرّ و معترف. ای دریای کرم، قطره ای به شطرت توجّه نموده و ای آفتاب جود، وجود جودت را طلب کرده هستیت مقدّس از دلیل و برهان و اِستوائت بر عرش، مُنَزّه از ذکر و بیان . رجای افئده و قلوب و ارتفاع ایادی نفوس بر بخششت گواهی است صادق و شاهدیست ناطق، چه که اگر کََـرَم نبود دست، ارتفاع را نمی آموخت، تراب چه و ارتفاع چه. ای کریم نیُّر رحمتت از افق هر شیء ظاهر و نجم عطایت از هر شطری ساطع، محتاجان بابت، عطایت را می طلبند و عشّاق رویت لقایت را. چون خلق از تو و امید مکنونه قلب از تو، سزاوار آن که اَمامِ وجوهِ اَغیار مُحرِمان کویت را به طراز جدیدی مزیّن نمایی و به اسم بدیعی فائز فرمایی. تویی آن که از اراده ات ارادات عالم ظاهر و ازمشیّـتت مشیِّآت امم نافذ. رجا از قلوب طالبانت قطع نشده و نمی شود. گواه این مقام کلمۀ مبارکۀ لا تَقْنَطوا . ای کریم، عبادت در بحر نفس و هوی مشاهده می شوند ، نجاتت را آمل و بخشش های قدیمت را سائل . تویی قادر و توانا و مُعین و دانا.(۱)

ویدیوی همراه ذکر مبارک قسمتی از مناجات فوق می باشد.

۱- ادعیه حضرت محبوب صفحات ۱۸۰-۱۷۹⬇️

https://reference.bahai.org/fa/t/b/MMQ1/mmq1-181.html

۲- https://t.me/bahaimedia

https://t.me/Tolo_E_Carmel

طلوع کرمل

04 Feb, 05:59


فرقی نمیکنه که دینمون چیه
الگوی هرکسی توو زندگی کیه
فرقی نمیکنه سیاهی یا سفید
باید حقیقتو از هرکی گفت شنید
ما آدما با هم خواهر برادریم
از منظر خدا با هم برابریم
از منظر خدا با هم برابریم
ما آدما دنیامونو بد کردیم
جلوی مهربونی رو سد کردیم
بسه دیگه این همه ظلم و تزویر
باید به اصل خودمون برگردیم
ما آدما دنیامونو بد کردیم
جلوی مهربونی رو سد کردیم
بسه دیگه این همه ظلم و تزویر
باید به اصل خودمون برگردیم

از هر نژادی و از هر قبیله ای
از هر گروه و با هر عقیده‌ای
میشه جهانو باز از نو دوباره ساخت
میشه به زندگی تسلیم نشد نباخت
ما آدما دنیامونو بد کردیم
جلوی مهربونی رو سد کردیم
بسه دیگه این همه ظلم و تزویر
باید به اصل خودمون برگردیم
ما آدما دنیامونو بد کردیم
جلوی مهربونی رو سد کردیم
بسه دیگه این همه ظلم و تزویر
باید به اصل خودمون برگردیم

https://t.me/tolo_e_carmel

طلوع کرمل

02 Feb, 14:55


مقابل بیت مبارک در حیفا در جلوی پلکان اطاق پذیرائی هیکل مبارک روز چهارشنبه ۲۹ ماه آذر سال ۱۳۳۴ شمسی

این عکس در موقع تودیع تعدادی زائرین با هیکل مبارک و پس از زیارت برداشته شده است.

نشسته از سمت راست:

جناب عزت الله عشرتی- جناب جواد قوچانی- جناب دکتر لطف الله حکیم - جناب شمس الدین رجب نیا.

ایستاده از سمت راست:

جناب علی اصغر (گویا این شخص درشکه چی حضرت عبدالبهاء بوده است) - جناب عنایت الله اصفهانی- خانم عشرتی - خانم اتل رول (Ethel Revell) امریکائی (منشی غربی هيكل مبارك) - اقدس خانم قوچانی - ایادی امرالله سرکار خانم امیلیا کالینز - جناب محمد على افنان - ثريا خانم تکامل -

خانم جسی رول (Jessie Revell) امریکائی (منشی غربی مبارک) -

ناطقه خانم رجب نیا.

https://t.me/AlbomeTasavireAmri

https://t.me/tolo_e_carmel

طلوع کرمل

02 Feb, 14:54


آیا می دانید:

ميسيز ماری رول Mary Jane Cowan Revell ملقّب به مادر رول چه کسی بودند؟

قسمت دوم


….هنگامی که برای تأسیس مشرق الاذکار به ويلمت رفته بود به خاطر آورد که یکی از احبّای ایرانی ضمن نامه ای درخواست نموده که مادر رول از قِبَل او دامن مبارك را لمس کند. در همان وقت از خداوند رجاء کرد که به این امر موفّق شود. پس منتظر به ايستاد و آهسته مناجاتی را زیر لب تلاوت کرد، ناگاه مشاهده نمود هيكل مبارك از میان جمع به سوی وی آمدند و او به انجام آرزوی برادر روحانيش که در اقصی نقاط ایران بود توفیق یافت. گاهی دوستان و احبّاء از او میخواستند که بهترین خاطرات حیات خود را باز گوید. يك روز چنین حکایت کرد:

«پس از آن که یک هفته در نيويورك در حضور حضرت عبدالبهاء مشرّف بودم و در جلساتی که تشکیل می شد شرکت داشتم و از اصغاء بيانات مبارك لذّت می بردم خداحافظی کرده و به اتّفاق دخترم به سمت ایستگاه راه آهن روان شدم ولی قلباً آزرده خاطر بودم چون نتوانستم آنطوری که آرزوی دل و جانم بود به مولایم نزديك شوم و با او تماس گیرم. بالاخره در ایستگاه متوجه شدم که دخترم کیف دستی خود را فراموش کرده در مراجعت دیدیم، انجمنی برپا است و جمعی نشسته اند هيكل مبارك در صدر مجلس جلوس فرموده دو محلّ در طرفین کرسی ایشان خالی است، حضرت عبدالبهاء ما را به نشستن دعوت فرمودند. من در قلبم احساس سروری کردم که هرگز وصف آن نتوانم. خداوندا با نبودن جا و آن همه جمعيّت چگونه مدّتی آن دو صندلی خالی بود. به هيكل مبارکش نزديك شدم و از مواهبش بهره فراوان بردم و در آخر جلسه هم تسبیحی عنایت فرمودند که به هر يك از احبّاء یك مهره بدهم و این هم کیفیتی داشت بس شیرین که هرگز فراموش نمی کنم.»

صعود مبارك حضرت مولى الوری واقع گردیده بود و حضرت ولی امر نازنین، بر کرسی ولایت جلوس فرموده بودند، نقشه ها طرح می فرمودند و فرمان تبلیغی مرکز میثاق را مورد اجراء قرار می دادند، مادر رول در آن زمان زنی بود سال خورده که هیكل مبارك او را امر به مهاجرت به نقطه بكری فرمودند. بدون درنگ به اّتفاق دو دخترش باوجود ضعف و کهولت به شهر آردن (Ardon) مهاجرت نمود و با وجود کبر سن روش همیشگی خود را ادامه داد و به تبليغ نفوس پرداخت. در هنگام صعود موفّق شده بود سه نفر را در ظلّ امراللّه در آورد، اوّلین جمعيّت بهائی را تشکیل داد و در همان روز در ساعت سه بعد از ظهر احساس نمود که وظائفش را در این جهان به اتمام رسانیده سپس لوح مبارکی را به خاطر آورد که خطاب به یکی از احبّاء فرموده بود:

«وقتی که از تو چیزی باقی نمانده، نه فکری و نه ذکری، نه صدائی و نه ندائی، فقط بگو یا بهاء الابهی.»(مضمون بیان مبارك)

پس جمله یا بهاء الابهی را بر زبان آورد و در سنّ ۸۴ سالگی به ملكوت ابهی شتافت و خدمات ۴۳ ساله اش خاتمه یافت.

جمعيّت بهائی بر گردش حلقه زدند و دعاها خواندند و هر يك از مصدّقين چیزی گفت و بیانی کرد و احساساتی که حاکی از درد و الم از دوری مادر روحانی خود بود بیان میداشت یکی می گفت: یك روز با او برای من خاطرهٔ ابدیّت را در طول حیاتم به جای گذاشت دوّمی می گفت: او شخصی بود که باید قطعات عالم را طی کرده تا شبه او را یافت. سوّمی اظهار داشت که گران بهاترین گنج حيات من محبّتی است که به او دارم.

بلی او گنجی بود گران بها که با وجود ضعف و ناتوانی همیشه شاکر بود و می گفت: خداوند به من این قدر لطف و عنایت عطا فرموده که قدرت ثنای او را ندارم، محفل تذكّر شایسته ای برپا گردید و دوستان هر يك ثنایش گفتند و صفاتش را ذکر کردند و برخی او را ملائکه ای دانستند که به عالم بالا پرواز کرده و عدّه دیگر از گلهائی که بر مزارش خواهند گذارد و با پولی که بنام او به صندوق خواهند پرداخت صحبت میکردند.

بالأخره مادر رول مقام حقیقی خود را یافت و حضرت ولی امراللّه ارواحنا فداه آن همه لطف و عنایت را در حقّش بیان فرمودند.

جسی رول (Jessie Revell) و اتل رول (Ethel Revell) دخترانی هستند که به ید مبارکش تربیت یافته و در ارض اقدس به خدمات بیت العدل اعظم و احبّاء الهی مشغول شدند و نمونه ای از رفتار مادر عزیز در این عالم بودند.

https://t.me/tolo_e_carmel

طلوع کرمل

02 Feb, 14:53


آیا می دانید:

ميسيز ماری رول Mary Jane Cowan Revell ملقّب به مادر رول چه کسی بودند؟

قسمت اول

هنگامی که حضرت عبدالبهاء به فيلادلفيا رفتند، به خانه یکی از اماءالرحمن تشریف بردند که سال ها بود منزلش مأمن احبّاء و دوستان و مرکز تجمع یاران رحمن بود. از ایمان و ایقان آن خانم فداکار و از اعمال نیکش خرسند گردیدند، چنان چه اغلب می فرمودند که خانهٔ رول خانهٔ بهائی است.

او چنان با انجذاب و اشتعال به خدمت هیكل مبارك پرداخت که عنایات لاتحصای مولایش نسبت به او مورد غبطهٔ دوستان گردید. محبوب همه بود و همه او را "مادر رول" خطاب می کردند و از لسان مبارك هم به همین نام نامیده میشد و چون در ۱۷ اکتبر سال ۱۹۴۳ میلادی صعود نمود حضرت ولی امراللّه تلگرافی به این مضمون ارسال کردند :

«از صعود مادر عزیز متأثرم، خدماتش فراموش نشدنی است، به مقام مهاجر جاودان امراللّه ارتقاء یافت. نزول بركات لاتحصی از برای مشاراليها در افق ابھی سائلم از هم دردی صمیمانه خودم شما را اطمینان می دهم.» (ترجمه و مفاد بيان مبارك)

در سال ۱۹۰۰ میلادی ماری رول ۴۱ ساله با چهره نورانی و‌ نفسی مسیحائی شوهر عزیزش را پس از يك کسالت ممتد از دست داد و با داشتن شش فرزند با مشکلات بی حدّى مواجه گردید لیكن از آنجائی که متشبّث به انجيل و كلیسا بود با ایمان به خداوند و معتقدات قلبی خویش با شکیبائی دشواری ها را تحمّل كرد، تا آن که از طریق خواهرش با دین بهائی آشنا شد و پس از آن به زیارت الواح پرداخت و بیانی را زیارت نمود که می فرماید:

«رفتن به صوب ملکوت سهل و آسانست ولی ثابت ماندن و مستقیم بودن بس مشکل و دشوار.» (ترجمه و مفاد بيان مبارك)

این بیان تأثیری عمیق بر او نهاد و در بحر تفکّر فرو رفت و با خداوند بی انباز به راز و نیاز پرداخت، تا آن که قلبش به نور معرفت روشن شد. اطفال او هم قلبشان به نور ایمان منوّر گردید. از آن پس درب خانه اش به روی همه باز شد و دوستان کلیسائیش را خبر کرد و منزلش را مأمن دوستان و محل امید دل شکستگان گردانید. هرکس مشکلی داشت به نزد او می رفت و نصائح مشفقانه اش را به گوش جان می شنيد. او چون مادری بود مهربان رقیق القلب و ثابت به امرالله وشجاع و فدائی دوستان. او ثروتی نداشت لیکن محبّت سرشارش مشام جان اهل امکان را معطّر میکرد و خانم های مبلغّین و متقدّمین امریکا چون میسیز ماکسول و میس مارثاروث و میسیز کهلر چنان مجذوب مغناطیس محبّتش بودند که او را چون برگزیده ای دانسته و به ذكر اعمال خيرش می پرداختند. ایزابل بریتنگهام سه سال قبل از صعودش را با رول ها گذرانید و اليزابت استوارت، پس از دوازده سال که در ایران بود، به منزل او رفت و در آنجا به ملكوت ابهی صعود کرد و هم چنین دکتر مودی و خادمان برازنده دیگر مدّتی را با آن ها گذراندند. منزلش را مرکز ملاقات احبّاء و کلاس های درس تبلیغ و ضيافات و جشن ها قرار داده بود و احبّاء هم چون يك مركز بهائی از برای توزیع کتب امری استفاده می نمودند تا آن که حضرت عبدالبهاء در لوحی به افتخارش بیانی به این مضمون فرمودند:

«از خداوند یکتا رجا دارم که این امهٔ موقنه، محبوب ملكوت ابهی گردد و از لحاظ دانش و بینش ممتاز در بین اهل ارض و سماء.»
(ترجمه و مفاد بيان مبارك)

پس از آن دیگر مادر رول روحی بود مجسّم و در حقیقت این بیان مبارك جمال اقدس ابهی جلّ ذكره الاعلی که به افتخار یکی از اماءالرحمن فرموده اند:

«قسم به جان دوست که اگر پیراهن یوسفی به بوئی و به مصر دوستی خدائی درآئی مادر همه مقرّبین شوی.»

در حقّ وی صدق می کرد چون عاشقی دل باخته خود را فدای امر محبوب عالميان ساخت و مادر مؤمنین گردید و او مادر همه بود و همه برای رفع مشکلات به او پناه می بردند. حرارت محبّت او به نوع بشر به قدری زیاد بود که همه در گردش جمع می شدند و در عین حال هم موفّق به تبليغ نفوس می گردید.

…….. ادامه دارد

https://t.me/tolo_e_carmel

طلوع کرمل

01 Feb, 04:48


پیام بیت العدل اعظم الهی به تاریخ:

۹ شهرالعزه سال ۱۳۵ بدیع
۱۵ سپتامبر ۱۹۷۸ میلادی
۲۵ شهریور سال ۱۳۵۷ شمسی

خطاب به پیروان جانفشان جمال قدم جل جلاله در کشور مقّدس ایران

https://t.me/NafahateRabbani

طلوع کرمل

01 Feb, 04:44


یکی از مهم‌ترین پیام های بیت العدل اعظم به تاریخ ۲۵ شهریور سال ۱۳۵۷ شمسی / ۹ شهرالعزة سال ۱۳۵ بدیع

خطاب به پیروان جانفشان
جمال قدم جل جلاله در کشور مقدّس ایران

ادامه از قبل

۸) ملاحظه نمائید که به صریح عبارت میفرماید:"مقاومت و مهاجمه‌ی جمیع ملل و امم شدید است شدید. شبه‌ای نبوده و نیست که مقاومت سیل امرالله و هجوم بر مقدّسات دین الله از طرف جمهور ناس و زمامداران هر دو، در شرق و غرب و جنوب و شمال و همچنین از طرف رؤسای کنائس در دو قاره‌ی اروپ و امریک و مبشّرین حضرت روح در دو قاره‌ی استرالیا و افریک و اقطاب و رؤسای ادیان عتیقه‌ی هند و چین در جنوب شرقی قاره‌ی آسیا و شرق اقصی خواهد بود . . . این انقلاب اعظم مقدمه‌ی اعلان امرالله در تمام کره‌ی ارض و غلبه‌ی جندالله و انهزام و انقراض اعداءالله و تنبّه عمومی اهل عالم و اقبال دول و امم و تحقّق بشارت "یدخلون فی دین الله افواجاً خواهد بود.
۹) پس ای مختارین ملکوت از اشتعال نار امتحان و افتتان در این عالم امکان متزلزل مگردید. چه که ید غیبی در کار است و جمیع حوادث روزگار ممد تأسیس شریعت پروردگار. تابش برق و غرّش رعد اگرچه طفلان مهد را از خوف به فریاد و گریه وادارد امّا دهقان رشید را بشیر باران بهار و آبیاری باغ و کشتزار باشد.
این است که جمال قدم جل جلاله می‌فرماید:"قل ان القضاء مؤید لهذا الامر و البلاء معین لهذا الظهور"و "قل ان الاعراض من کلّ معرض مناد لهذا الامر و به انتشر امرالله و ظهوره بین العالمین" بلی آتش امتحان در بنیان مرصوص امر یزدان البته در نگیرد و خللی وارد نسازد ولیکن چه بسا در دل نفوسی که به آتش افروزی و یا به تماشا آمده اند، عطش طلب ایجاد نماید و اینجاست که باید احبّای عزیز الهی آب حیات را که از سرچشمه‌ی نجات جاری گشته بر تشنگان بادیه طلب بنوشانند و سیراب نمایند و به آسایش جاودانی رسانند.
۱۰- الحمدالله والهان جمال کبریا در آن کشور مقدّس طوفان‌های شدید بسی دیده‌اند و بار محنت‌های بسیار کشیده و در جمیع احوال به حبل استقامت متمسک بوده و در قضایای وارده صابر و شاکر و کل به تجربه دیده‌اند تا طوفان نیاید و بحر تلاطم نیابد و امواج نیاشوبد چه بسا لؤلؤ لاءلاء که در قعر دریا همچنان در آغوش صدف پنهان ماند و بر ساحل مقصود نیفتد، پس یاران فرداً فرداً باید مترصد باشند و در مواقع ابتلاآت مستولیه در عین حکمت و محبت در تبلیغ امرالله سعی و کوشش بیشتر نمایند، تا از آن راه هم غموم و هموم خویش را تسکین بخشند و هم سبب هدایت نفوس محروم گردند. بلایا را عنایت جمال ابهی دانند و متوجهاً الی الله و متوکلاً علیه به ادامه‌ی وظائف روحانیّه خویش پردازند و از صراط مستقیم نلغزند و سر موئی از تعالیم جانپرور امر الهی تجاوز نکنند. در جمیع احوال حفظ خویش را در اطاعت از نصایح و وصایای الهیه و تشبث به مبادی سامیه و استمداد از تأییدات ملاءاعلی جویند لاغیر. باید کل قدر این موهبتی که نصیب گشته بدانیم و اجر جزیلی را که جمال مبارک قیّوم برای ما محتوم فرموده هرگز از خاطر نبریم و از خدمات و جانفشانی و قبول قربانی در طریق محبّت دلبر سبحانی مسرور و مفتخر باشیم. زیرا به فرموده‌ی قلم اعلی "امروز بابی مفتوح است اوسع از سموات و ارض و لحاظ فضل مقصود عالمیان متوجّه کلّ، عمل بسیار جزئی در مرآت علم الهی اکبر از جبل مشاهده می‌شود. یک قطره آب اگر در سبیلش داده شود، در آن مرآت دریا دیده شود." بحمدالله مقصد معین است و طریق سفر معلوم و زاد و توشه مهیّا. پس ای کاروان هدایت، حرکتی و ای سالکان سبیل محبّت، همّتی و ای عاکفان کعبه سعادت، جهدی تا مراحل باقیه نیز طی شود و در بحبوحه‌ی اطمینان و سرور به سر منزل مقصود رسیم و در ظلّ عنایت حضرت معبود وارد گردیم و الی الابد بر مسند عزّت نشینیم.

بیت العدل اعظم

https://t.me/tolo_e_carmel

 

طلوع کرمل

01 Feb, 04:44


یکی از مهم‌ترین پیام های بیت العدل اعظم به تاریخ ۲۵ شهریور سال ۱۳۵۷ شمسی / ۹ شهرالعزة ۱۳۵ بدیع

خطاب به پیروان جانفشان
جمال قدم جل جلاله در کشور مقدّس ایران


ادامه از قبل

….و نیز می‌فرمایند:
"عالم منقلب است و نفسی سبب و علّت آن را ادراک ننموده. طبیب حقیقی را از معالجه‌ی امراض منع نموده اند و خود نه درد می دانند و نه دوا. سبحان الله چه غفلتی است که کلّ را اخذ نموده، بحر معانی را گذاشته‌اند و به برکه‌های ملح اجاج توجه نموده‌اند. با این که شمس علم از افق سماء مشرق، معذلک به جهلای ارض تمسّک جسته و تشبّث نموده‌اند. زهی حسرت و ندامت این است که هر روز به بلای جدیدی مبتلا می‌شوند، و به عذاب الیمی معذبند."
۶) بلی ماده فسادی که به علّت رد و انکار آئین حضرت پروردگار در هیکل عالم غلظت یافته و نوع انسان را به دردهای بی‌درمان دچار ساخته، جز با نیشتر قهر و سخط الهی منفجر نشود و اثر سمّ افعی لامذهبی و مادّه پرستی و غرور و غفلت و لجاج که هیأت بشریه را مجروح و مسموم ساخته جز به داغ بلایا و مصائب لاتحصی علاج نپذیرد و جسم علیل جهان مستعد قبول دریاق اعظم نگردد.
۷) باری "ای یاران رحمانی در نصوص مبارکه محتوم است که علاوه بر فوران نار عذاب که به اراده‌ی منتقم قهار تطهیراً لهیکل العالم جمیع بلاد را مشتعل و محترق نماید، جامعه‌ی پیروان اسم اعظم نیز که به امدادات جنود ملاء اعلی به انتصارات عظیمه در شرق و غرب نائل گردند و به فتح مدائن قلوب سلیمه در جمیع طبقات جامعه از وضیع و شریف، عامی و دانا نائل شوند و به استحکام قواعد متینه‌ی مؤسّسات ربّانیّه توفیق یابند، خود محسود اصحاب غرور گردند و روزی آید که جمیع ملل و دول عالم بر اضمحلال آئین نازنین مجهز گردند و به حملات و لطمات عظیمه اشدّ از قبل پردازند. اما نفس این مکابره و مقابله و مهاجمه بحکم "سنة الله التی قد خلت من قبل . . ." سبب تشتیت شمل اعداء شود و بالمآل انوار شمس ظهور ظلمت دیجور را زائل سازد و امرالله را از مرحله‌ای به مرحله‌ای اعلا کشاند و صبح وعود الهیه بردمد و جهان، جهان دیگر شود. ملاحظه فرمایید قلم توانای مولای بی‌همتا در زمانی که دشمنان دیرین امرالله به ضدیّت یاران قیامی جدید نمودند و به عربده و های و هوی مشغول شدند و به تصرف حظائر قدس و تخریب مقابر و تخویف احبا پرداختند، حتی دست به خون معدودی از عاشقان جان بر کف آلودند، با چه صراحتی به وقایع آینده اشارات فرموده:
"جامعه‌ی پیروان نیر آفاق . . . که پس از افول کوکب درّی میثاق قدم به مرحله‌ی اولای تأسیس نظم بدیع الهی گذاشته و در مدّت بیست سال او ازید به استحکام اساس و وضع قواعدش و تأسیس محافل محلیّه و تشکیل محافل ملیّه در قطعات خمسه‌ی جهان مشغول و مألوف بوده و سپس در این سنین اخیره وارد مرحله‌ی ثانیه که مرحله‌ی ترویج دین الله و اتّساع نطاق امرالله و تسخیر ممالک غیر مفتوحه و طرح نقشه‌های ملیّه و افتتاح جهاد کبیر اکبر است گشته، حال به تقدیرات الهیّه و وسایل غیبیه و بر وفق اراده‌ی غالبه‌ی نافذه در اثر این انقلاب و بلایای وارده‌ی اخیره وارد مرحله‌ی ثالثه گشته که مرحله‌ی اشتهار و ارتفاع صیت امر نیر آفاق است مقدمه‌ی اعلان آئین یزدان در تمام جهان است که مرکز عهد و پیمان جمال رحمن به آن در الواح اشاره فرموده و این اعلان تحقّق نیابد الّا به قیام زمامداران دول و امم شرقیه و غربیه و رؤسای مذاهب و ادیان عتیقه در قارات خمسه و ایجاد ولوله‌ای اعظم و آشوبی اکبر و زلزلزه‌ای اشدّ از آنچه تا بحال دشمنان امر ذوالجلال در بعضی از ممالک شرقیه احداث نمودند."
یاران راستان در این ایّام انقلاب و افتتان باید نظر را به این بیان صریح که از قلم ملهم معجز شیم مولای خبیر علیم نازل، متوجه سازند و در آنچه اخبار فرموده تمعّن و تفرّس نمایند. قوله الاسنی:
"الیوم قوای رؤسای ادیان باجمعهم متوجه تشتیت انجمن رحمن و تفریق و تخریب بنیان حضرت یزدان است و جنود مادی و ادبی و سیاسی جهان از هر جهت مهاجم، چه که امر عظیم است عظیم و عظمت امر در انظار واضح و لائح."
و ایضاً میفرماید:
"امر عظیم است عظیم و مقاومت و مهاجمه‌ی جمیع ملل و امم شدید است شدید. عنقریب نعره‌ی قبائل افریک و امریک و فریاد فرنگ و تاجیک و ناله‌ی هند و امّت چین از دور و نزدیک بلند شود و کل به جمیع قوا به مقاومت برخیزند و فارسان میدان الهی به تأییدی از ملکوت الهی به قوّت ایقان و جند عرفان و سپاه پیمان جند ماهنالک مهزوم من الاحزاب را ثابت و آشکار کنند."…. ادامه دارد

https://t.me/tolo_e_carmel

طلوع کرمل

01 Feb, 04:43


یکی از مهم‌ترین پیام های بیت العدل اعظم به تاریخ ۲۵ شهریور سال ۱۳۵۷ شمسی / ۹ شهرالعزة سال ۱۳۵ بدیع

خطاب به پیروان جانفشان
جمال قدم جل جلاله در کشور مقدّس ایران


۱) ای پروردگان مهد هدایت کبری عالم امکان منقلب است و اهل عالم هر آن به مصیبت و بلائی جدید گرفتار. آتش فتنه در جهان برپاست. گاهی برخاور زند و گهی بر دامن باختر آویزد. زمانی در کشوری شعله زند و وقتی قوم و قبیله‌ای را در کام کشد.
۲) خلق بیچاره ندانند که این آتش از کجا خیزد چه که ابصار اهل ضلال از دود غفلت و استکبار مرمود است و راه چاره نزدشان مفقود. لهذا مضطربند و پریشان و مأیوسند و سرگردان. اما اهل بهاء که به عنایت الهی اکلیل ایمان بر سر دارند و رداء اطمینان در بر، از حوادث این جهان خائف و حراسان نشوند و ماوقع را کلاً منطوق کتاب مرقوم، و تحقق وعد و وعید جمال قیّوم دانند. یعنی چون شمس نباء عظیم در "یوم ینادالمناد من مکان قریب" از افق ایران درخشید و فجر ظهور کلی الهی در آن کشور دمید، معدودی چون مرغان سحر به مبارک باد صبح هدی شتافتند و به نغمه‌ی وفا به ذکر و ثنا پرداختند و از جام صبوحی عیش مهنّا ساختند. ولیکن جمهور خلایق که در فراش انکار و اعراض به خواب غفلت دمساز بودند، از آن نشاط و تغنّی و پایکوبی اهل راز در فجر ظهور جمال بی نیاز برآشفتند و دشنام و ناسزا گفتند و به زجر و عتاب و حبس و عذاب پرداختند. زیرا نمی‌‌خواستند که از بستر راحت به درآیند و در طلوع "یوم یقوم النّاس لربّ العالمین" به مشاهده‌ی انوار و مجاهده در سبیل حضرت کردگار پردازند. غافل از اینکه هر چند سحر خیزان و صبوحی زدگان بزم محبّت را زجر و ملامت کنند، خورشید عالم تاب را از جلوه و سطوع ممنوع نتوانند و از ارتفاع و انتشار انوار باز ندارند. این است که ملاحظه فرموده‌اید تتابع و استمرار محن و بلایا در آن دیار و حبس و نفی و کشتار هزاران عاشق شیدای طلعت دلدار، آئین حضرت کردگار را از اتّساع و انتشار باز نداشت، بلکه برعکس نتیجه بخشید. هر قطره‌ی خونی که در راه خدا بر خاک ریخت در اصول و عروق شجره‌ی طیبّه‌ی الهیه جریان و سریان یافت و رشد و نموّش را تسریع و تشدید نمود. در توقیعات منیعه‌ی ولیّ عزیز امرالله کراراً زیارت کرده‌ایم که چگونه بفرموده‌ی مبارکش "در بحبوحه‌ی انقلاب آثار نصرت و ظفر نمودار و در اثر هر محنت و ابتلائی فتح و انتصاری جدید آشکار و جلوه‌ای بدیع و تلئلئی شدید پدیدار."
۳) و همچنین "هر انقلابی که دست دشمن ستمکار در جامعه‌ی پیروان امر کردگار احداث نمود، علت استحکام اساس و اسباب اشتهار و باعث اتّساع و مورث انتصار امر الهی گشت.
۴) به حدی که امروز در ازید از هشتاد هزار مرکز بهائی خیل عاشقان جمال ابهی که مرکّب از نمایندگان بیش از یک هزار و ششصد و چهل نژاد از اجناس و اقوام مختلفه عالمند، در ظلّ اسم اعظم محشور و به تأسیس یکصد و سی محفل ملی در جمیع قارات و اقالیم عالم و تشکیل متجاوز از بیست و دو هزار محفل روحانی محلّی و ترجمه و طبع آثار امریّه و کلمات الهیّه به ششصد و هشتاد و پنج زبان موفق و به ابتیاع اراضی مخصوص بنای مشرق الاذکار در یکصد و پنج مملکت فائز. این فتوحات بالغه هنوز از نتایج سحر است و اهل بهاء که فضلاً من عنده به منزله‌ی وسائط و وسائل تحقق اراده‌ی الهیه در تأسیس مدنیّت روحانی و وحدت عالم انسانی محسوبند، از پای ننشینند و متتابعاً در ظلّ نقشه‌های بدیعه در ارتفاع اساس حصن حصین نظم بدیع جهان آرای رب العالمین، در هر اقلیم و سرزمین کمر همّت بندند و به موجب وصیت و نصیحت مرکز میثاق "شب و روز آرام نگیرند و آلام نبینند و فراغت نجویند و در مضجع راحت نیارامند و آسوده ننشینند." تا این جهان ادنی آئینه ملاء اعلی شود و اعلام نصر و ظفر، در هر بوم و بر به اهتزاز آید. اما به فرموده‌ی مولای توانا:
"هر فتح و ظفری را امتحان و افتتان از پی و نور هر نصرت درخشانی را نار آزمایش از عقب . . . و استیلای آئین نازنین حصول آفات و وقوع بلیات را مستلزم."
۵) گمان مبرید که ظهور این بلیّات و آفات فقط متوجه جامعه‌ای یا مملکتی است بل اهل عالم که متجاوز از یکصد و سی سال از اجابت ندای حضرت ذوالجلال محروم و در کابوس اوهام و غرور مستغرق و به هرج و مرج در جمیع شئون مبتلا جزائاً لغفلتهم و استکبارهم به عذابی الیم و عقابی عظیم محکوم.
"ای عباد غافل اگر چه بدایع رحمتم جمیع ممالک غیب و شهود را احاطه نموده و ظهورات جود و فضلم بر تمام ذرات ممکنات سبقت گرفته ولکن سیاط عذابم بسی شدید است و ظهور قهرم بغایت عظیم."….. ادامه دارد


https://t.me/tolo_e_carmel

طلوع کرمل

31 Jan, 15:47


⁠ ورقی از تاریخ امر
۲ فوریه ۱۸۴۹ میلادی / ۱۳ بهمن ۱۲۲۷ شمسی

روزی که جناب ملاحسین در راه مولایش جان خویش را فدا کرد…

....جناب ملاحسین چند ساعت قبل از شهادت، هدف گلولۀ دشمن خيانتکار يعنی عباسقلی خان لاريجانى گشتند اثر گلوله شديد بود خون بسيار از زخم ایشان جارى ميگشت عبّاسقلی خان نميدانست که مقتول او کيست جناب ملاحسين از اسب پياده شدند و چند قدم بيشتر برنداشتند که قواى ايشان به ضعف و سستى گرائيده بر زمين افتادند دو نفر جوان خراسانى از اصحاب باب الباب پيش آمدند و ایشان را به قلعه بردند وقتی که جناب قدوس به نزد ملاحسین رفتند یکی از اصحاب از آخرین دیدارشان برای همقطارانش گفت که حضرت قدوس به ايشان فرمود
" خيلى زود از من جدا شدى و مرا در چنگال دشمنان واگذاشتى چندان طولى نميکشد که انشاءالله من هم نزد تو خواهم آمد و به تو خواهم رسيد و از نعمت هاى الهى که به وصف نمی آيد بهره مند خواهم شد"
پس از مّدتى جناب قدوس به ميرزا باقر امر کردند در اطاق را باز کند اصحاب مشرف شدند جناب قدوس فرمودند: "من با ملا حسين خدا حافظى کردم و دربارۀ امورى با او شريک و انباز گشتم که پيش از اين دربارۀ آنها گفتگو نشده بود" ما نگاه کرديم ديديم جناب ملا حسين صعود کرده اند و آثار تبسم لطيفى در صورتشان پيداست چنان با آرامش و اطمينان به نظر ميرسيدند مثل اينکه خوابيده جناب قدوس جسد باب الباب را در پيراهنش پيچيدند و دستور دادند که بدن را در قسمت جنوبى ضريح شيخ طبرسى قرار بدهند بعد نزديک جسد رفتند و بر صورت و چشمهاى ملا حسين بوسه زدند و فرمودند: " خوشا به حال تو که تا آخرين دقيقۀ حيات خويش بر عهد و ميثاق الهى ثابت و مستقيم بودى اميدوارم که هر گز بين من و تو جدائى نيفتد"
اين کلمات را جناب قدوس با چنان سوز و گدازى بيان فرمودند که هفت نفر از اصحاب که حاضر بودند بى اختيار گريه کردند گريۀ اصحاب خيلى سوزناک بود همه آرزو داشتند که اگر ممکن بود جان خود را فداى باب الباب کنند جناب قدوس با دست خويش جسد باب الباب را در قبر گذاشتند و به اصحابيکه نزديکش بودند فرمودند مدفن باب الباب را بايد از همه کس مستور و مکتوم بداريد حتّی ساير اصحاب هم نبايد بفهمند که مدفن باب الباب کجاست هيچ کس را مّطلع مسازيد... احباى الهى بايد مانند اين شهداى امر مقّدس رفتار کنند همانطور که اينها در حال ممات با هم متحدند احباء هم بايد در دورۀ حيات خويش با هم متحد باشند در آن شب قريب نود نفر از اصحاب در ميدان جنگ زخمى شده بودند....»

ملاحسین بشرویه (باب الباب) بعد از ایمانشان به حضرت اعلی فرمودند:

«قبل از عرفان امر الهى چقدر ضعيف و ناتوان بودم و چه مقدار خوف و جبن در وجودم سرشته بود… .اما بعد از وصول به عرفان مظهر امر الهى به جاى جهل، علم و دانش ربّانى و در عوض ضعف قوّت و قدرت عجيبى در وجود من پيدا شد .....جهان و آنچه در آن هست مانند مشتى خاك در چشمم جلوه مينمود....»

شجاعت و قوت و مهارت و توانائى به انواع مختلف و اشکال متفاوت از جناب ملاحسین ظاهر ميشد که هر يک به تنهائى براى اثبات حقيقت امر مبارکى که اين بزرگوار به حمايت آن قيام فرموده بود و براى پيشرفت آن کوشش ميفرمود به درجه اي که جان خود را در راه نصرت آن امر با کمال غيرت و شهامت فدا ساخت کافى بود. آثار نجابت و حسن خلق در سيمايش ظاهر و آشکار بود در علم و دانش و تمسک به دین و مهارت در سوارى و اخلاص در انجام مقاصد و مراعات انصاف و ثبات و استقامت در امور دينى به درجۀ عالى و رتبۀ بلند ارتقاء يافته بود به واسطۀ اين صفات جناب باب الباب از بين نفوسی که جان خود را در راه امر مبارک نثار کردند و به شهادت رسيدند ممتاز و از همه بالاتر بود، وقتى که جام شهادت را نوشيدند سى و شش سال از عمر مبارکشان گذشته بود.

برگرفته و تلخیصی از صفحات ۳۴۸-۳۴۶ و هم چنین صفحات ۳۵۰ و ۳۵۱ تاریخ نبیل ⬇️

http://www.bahailib.com/pdf/67.pdf

ویدیوی همراه شعری در وصف جناب ملاحسین، متن شعر در لینک زیر 🔽
https://t.me/Tolo_E_Carmel/3397

https://t.me/tolo_e_carmel

طلوع کرمل

31 Jan, 15:46


برنامه اجتماعی«از هر دری سخنی»عصر جمعه

این هفته: «جشن میانه زمستان»

در هر قسمت از کشورمان، فرهنگی غنی و پرباری نهادینه شده است که اصالت فرهنگی آن منطقه را به همه نشان می دهد. در ایران باستان و دقیقا در ۱۵ بهمن ماه و در حالی که ۴۵ روز از زمستان گذشته است؛ جشنی به نام جشن میانه ی زمستان گرفته می شود که از جشن های باستانی ما ایرانیان است. این جشن باستانی از جمله آیین ها و بزرگداشت های باستانی ما ایرانیان است که به مرور زمان به فراموشی سپرده شده است و بسیار کم رنگ تر از گذشته پاس داشته می شود.

جشنی فراموش شده که در آیین گذشتگان ما وجود داشته و در این روز به شادی و پایکوبی و جشن و سرور می‌پرداختند ، چون کمر غول سرما شکسته می‌شد و به اصطلاح زمین دوباره زنده می‌شد و شروع به نفس کشیدن می‌کرد.

جشن میانه زمستان گاهنباری فراموش شده است که دلیل فراموشی آن دانسته نیست. با این وجود برخی دیگر از جشن‌های میانه زمستان، بازمانده‌ای از این گاهنبار هستند. همچنین آغاز سال نو در تقویم‌های شمال غربی هندوکش در افغانستان امروزی، آغاز سال نو در تقویم‌های محلی لرستان، بختیاری و کردستان به نام «وَهار کردی» و همچنین هنگام جشن مهرگان («میر ما/ مهرماه») در تقویم طبری و نیز همین ایام، زمان برگزاری جشن «پیر شالیار/ پیر شهریار» در «اورامانات» کردستان است.

شعر زمستان “سهراب سپهری“

پشت کاجستان، برف.
برف، یک دسته کلاغ.
جاده یعنی غربت.
باد، آواز، مسافر، و کمی میل به خواب.
شاخ پیچک و رسیدن، و حیاط.
من، و دلتنگ، و این شیشه خیس.
می نویسم، و فضا.
می نویسم، و دو دیوار، و چندین گنجشک.
یک نفر دلتنگ است.
یک نفر می بافد.
یک نفر می شمرد.
یک نفر می خواند.
زندگی یعنی: یک سار پرید.
از چه دلتنگ شدی؟
دلخوشی ها کم نیست: مثلا این خورشید،
کودک پس فردا،
کفتر آن هفته.
یک نفر دیشب مرد
و هنوز، نان گندم خوب است.
و هنوز، آب می ریزد پایین ، اسب ها می نوشند.
قطره ها در جریان،
برف بر دوش سکوت
و زمان روی ستون فقرات گل یاس

برگرفته از مجله گردشگری «الی گشت»

https://youtu.be/0U2QxoZCCWQ?si=eu_E-qkpTWz1YY_r

https://youtu.be/267Xcf7xIZc?si=Z65VSXl4f-j4RVRS

https://t.me/Tolo_E_Carmel

طلوع کرمل

31 Jan, 15:43


🕊️🕊️🕊️🕊️ پرواز کن

شعری ناب مخصوص «جوانان»


عکس روی ماه تو ای جوان میهنم
بر صحن دلم افتاد خاطرت را دلتنگ شد

بیا که از رنگ دل تنگت دلم مهتاب شد
مراد چشمانت آزادیست در پی صلح
این تقلای بی دریغت همواره دلم را همراه شد

چشم در چشمان تو راز نگاهت بر دلم آشکار شد
با تو ترانه، نغمه ای اینچنین هموار شد

هم نسل من هم پرواز من هم خانه من
امروز روز توست تو که هر نفست هوای زندگیست

تو که دست هایت آبیار بیشه درخت پهناور فردای ایرانست

ای چشم به راه جاده خوشبختی وطن
ایران به عشق تو زنده است
که فردایش بسازی
این زمین به عشق تو سرپاست
که رؤیایش بسازی
نمیدانم به چه می اندیشی
بگذار از مهتاب جویای حالت شوم
به آن چه که خواستی و نشد
یا فردایی که در راه است
به صبحگهی که منتظرش بودی و پشت کوه ماند
به پروازی که قفس شد
به آوازی که حبس
سپیده دم هر صبح بر دامانت می تابد
مادام که قلبت مال توست
مادام که فکرت، روحت، مال توست
قلبت خانه خوبی ها، منزلگه پاکی هاست
کس را مجال دزدیدنش، مجال زندانیش نیست
پرواز کن نازنینم هر روز، روز توست
گر دانه نفرت بر دلت پاشیدند
با فکر دوستی آن دانه را در خاک ویران کن
گر بر سر جنگ با سر پر شوْرَت آمدند
با فکر قوی تر صلح آن اندیشه را با خاک یکسان کن
پرواز کن نازنینم، جوان هموطن
هر روز ، روز توست
بیکران آسمان منتهای پرواز توست
از رؤیاهایت آوازی بساز
زیباترین نغمه را به ساز قلبت بنواز
به خشت محبت دیواره های خانه
بنای این خانه استوار بر دست های توانای توست.
پرواز کن نازنینم
هر روز روز توست
بیکران آسمان منتهای پرواز توست

🕊️پرواز کن نازنینم، 🕊️پرواز کن

ویدیوی قرائت شعر:

https://youtu.be/JNO7xfs4BG0?si=5TTZUMopAh1jRtGP&sfnsn=mo

https://t.me/tolo_e_carmel

طلوع کرمل

31 Jan, 15:41


🕊️🕊️🕊️🕊️ پرواز کن

شعری ناب مخصوص «جوانان»


عکس روی ماه تو ای جوان میهنم
بر صحن دلم افتاد خاطرت را دلتنگ شد

متن کامل شعر:

https://t.me/Tolo_E_Carmel/11071

🕊️پرواز کن نازنینم، 🕊️پرواز کن

ویدیو: قرائت شعر برنامه ای از تلویزیون «نوین»⬇️

https://youtu.be/JNO7xfs4BG0?si=5TTZUMopAh1jRtGP&sfnsn=mo

https://t.me/tolo_e_carmel

طلوع کرمل

31 Jan, 15:40


⁠ بامداد زندگی شما

سخنرانی ایادی امرالله جناب ابوالقاسم فیضی
در کنفرانس جوانان هاوایی(۱)

"" "این عنوان برگرفته از نامه ای است که لویی چهاردهم برای دختر جوانش نوشت. دختر تصمیم گرفته بود که راهبه بشود و از پدرش تقاضای اجازه و برکت نمود. پدر برای او نوشت: « بسیار مسرورم که تو زندگی ات را وقف خدمت به مسیح می کنی. از آن خوشحال ترم که در بامداد زندگی ات به این کار مبادرت می کنی. من در شامگاه زندگی خود هستم و هیچ کاری از عهده ام بر نمی آید.»
داستانی را از قرآن کریم نقل کنیم: حضرت محمّد می فرماید که وقتی خداوند عالم وجود را خلق فرمود، آن را کامل یافت و تصمیم گرفت نماینده ای بر وجه ارض تعیین کند. آدم را انتخاب کرد و علم الهی را به او آموخت و از ملائکه ی آسمانی خواست که در حضور انسان تعظیم کنند. همه اطاعت کردند مگر شیطان که گفت: « آدم از خاک آفریده شد و من از آتشم.» لطفاً به این نکته توجّه فرمایید. از آن زمانی که انسان وجود داشته دارای ماهیتی دوگانه یا منقسم بوده: خاک و آتش. حضرت مولی الوری این تفاوت را توصیف می فرمایند. خاک دارای این خصوصیت است که باوفا، بردبار و سخاوتمند است. باوفا و قابل اعتماد، چه که هزاران کنزی را که از ازل تا به ابد در دل آن به ودیعه گذاشته شده، حفظ می کند. صبور و بردبار، اگرچه دل آن را بشکافند و خراش ها بر آن وارد نمایند، بذرها را می پذیرد و چندین برابر بازپس می دهد. سخاوتمند: یک قطعه چوب به آن بدهید، آن را به درختی تنومند و بارور تبدیل می سازد.[۲] آتش دارای خصایص خشم، ویرانگری و سیری ناپذیری است. تشنه ی خطر است و در جستجوی آن به همه جا می رود و هرچه سر راهش باشد می سوزاند و نابود می کند. جمیع ما باید خصوصیات زمین و خاک را داشته باشیم. عبودیت تنها طریق موّفقیتی است که ما می توانیم طی کنیم- تنها طریقی که هر قدمش با الواح و مثال های حضرت عبدالبهاء روشن شده است. هر راه دیگری طریق نفس پرستانه ای خواهد شد که محکوم به شکست و نابودی است.
فجر عصر جدیدی در عالم می دمد. ما در فلق بامدادی هستیم. انسان ابزاری را برای مبارزه با طبیعت ابداع کرده امّا خودش را نیز نابود ساخته است. طریق عبودیت به ما راهی را نشان می دهد که قلوب و نفوس خود را، که بدون آن هرگزهیچ چیز نخواهیم بود، کشف کنیم. ما باید به مدارجی که برای ما مقدّر شده واصل شویم. جوانان باید در مورد نهضت های جاری که امروزه در دنیا رواج یافته بسیار مراقب و دقیق باشند. مدنیّت متزلزل و در حال سقوط و احتضار- که هیکل مرده اش به نهضت ها و اندیشه های بسیاری میدان می دهد- ما را احاطه کرده است. ما باید طریق عبودیتی را که حضرت عبدالبهاء به ما نشان داده اند در پیش بگیریم…انسان مظهر کلّ عالم وجود- عالمی صغیر- است. انسان باید خود، استعدادها، قوای مکنونه و نیروهایش را کشف کند و در طریق الهی به کار گیرد.
جوانی بزرگترین فرصتی است که به انسان داده شده تا خود را برای زندگی اش آماده سازد و از هر لحظه ی آن استفاده نماید. در سنّ بلوغ، او ماحصل آمادگی دوران جوانی را مشاهده خواهد کرد. هر لحظه از این ایاّم (یعنی طلوع فجر عصر جدید) ارزش صد سال آینده را دارد. لطفاً چنین لحظاتی را به اهداف و امیال پست و ناچیز اختصاص ندهید. شاکر باشید که در این یوم متولّد شده اید. مردم گروه گروه برای درمان دردهایشان خواهند آمد. بر اثر اقدام حضرت عبدالبهاء و مطالع الانوار حرکت کنید. آیا پروانه می تواند از شمع دور باشد؟ سعی کنید همان راهی را طی کنید که حضرت عبدالبهاء نشان دادند. این تنها راه برای ما است.


۱- این سخنرانی در نشریه امری بریتانیا مورّخ آوریل ۱۹۷۵، صفحه ی ۵، درج گردیده.

۲- صفات خاک، از بیانات حضرت بهاءالله« احبّای الهی در هر مجمع و محفلی که جمع شوند باید به قسمی خضوع و خشوع از هر یک در تسبیح و تقدیس الهی ظاهر شود که ذرّات تراب آن محل شهادت دهند به خلوص آن جمع و جذبه ی بیانات روحانیه ی آن انفس زکیّه ذرّات آن تراب را اخذ نماید نه آن که تراب به لسان حال ذکر نماید أنَا أفضَلُ مِنکُم، (مجموعه ی اقتدارات، ص ۲۲۰)

منبع: فاتح دلها نوشته شرلی ماسیاس صفحه ۳۰۷

ویدیوی همراه گزارش کوتاه و بسیار جالب از کنفرانس جوانان در سال ۱۹۶۹ می باشد:🔽

https://youtu.be/-fbVdhVCnmY

https://t.me/tolo_e_carmel

طلوع کرمل

29 Jan, 15:32


شعر « زیبا / زشت »
سروده آقای میثاق ( درویش )

هرچه زیبایی به عالم هست، شهکار خداست
جمله زشتی های عالم کار این خلق دو پاست

این همه ظلم و ستم با دست ما گردد روا
این جهان زیبا نگردد تا به روی این بناست

دشمنی را خوی حیوان باشد و در بیشه زار
خوی ما با ذات اقدس گشته از صلح و صفاست

ای که خود را اشرف المخلوق  دانی ز ین ثری'
این‌ همه ظلم و ستم‌ کردی بدان بر خود جفاست

ای که خود را برتر و مطلق بدانی ز ین جهان
پس چرا هرگز ندانی این بلایا از کجاست

گر که  روزی  شد به پایان آدمی، صبر خدا
چون‌ بیاید هر بلا را از زمین و از هواست

شرط زیبایی به عالم را تعالیم بهاء ست
این ‌جهان زیبا نگردد تا به دور از این وفاست

چون طمع باشد به عالم این بود اصل خطا
جمله مملوکیم و دنیا لطف آن بی منتهاست

بشنو ای درویش به نیم جوی نمی ارزد جهان
جمله مهمانیم به عالم کآخر این دنیا فناست

https://t.me/Tolo_E_Carmel

طلوع کرمل

28 Jan, 14:36


شهید نصرالله امینی (۱)

متولد: ۱۲۹۴ در کروگان، جاسب
شهادت: ۲۵ اردیبهشت سال ۱۳۶۱

ویدیوی همراه : گفتگوی اقای شاپور دانشمند با خانم پریوش امینی دختر جناب نصرالله امینی می باشد.

۱- https://t.me/AlbomeTasavireAmri/949

https://t.me/tolo_e_carmel

طلوع کرمل

28 Jan, 14:35


یادی از⁠ ‍شهید نصرالله امینی

تاریخ تولد: سال ۱۲۹۷ شمسی
محل تولد: قریه کروگان در منطقه جاسب
جدشان: جناب ملا ابوالقاسم ملا صادق کاشانی
نام پدر: جناب شکرالله
نام همسر: بانو روحانیه میثاقیه
حاصل ازدواج: دو فرزند دختر و دو فرزند پسر

جد شهید امینی شخصی متقی و پرهیزگار و فاضل بودند و در شمار اوّلین مؤمنین جاسب به خدمت امر قیام نمودند و تمامی خانواده او و فرزندانش به امرالله مؤمن شدند.
در میان فرزندان ایشان جناب شکرالله مانند پدر، بسیار پرهیزگار بود. او چهار فرزند از خود باقی گذاشت. یکی از آن چهار فرزند شهید نصرالله امینی بودند. طبق گفته دوستان و ساکنان آن منطقه، او از کودکی بسیار متین بود، هرگز با همبازی‌های خود جدالی نمی‌کرد، نسبت به بزرگ‌ترها احترام فوق‌العاده ابراز می‌نمود و همواره کارهای مشکل و پُر مسئولیت را به او محول می‌کردند.
در ده سالگی همراه پدر برای ادامه تحصیل به طهران می‌روند. در عنفوان جوانی نظر به صداقت و درستکاری ایشان، جناب ورقا اداره امور املاک خود را در خانی‌آباد به او می‌سپارند و ایشان در آن نقطه مسکن می‌گزیند شهید امینی همواره می‌گفتند: این از مواهب الهی بود که من با خانواده جناب عزیزالله خان ورقا آشنا شدم. در سن ۲۱ سالگی به عضویت محفل روحانی خانی‌آباد انتخاب می‌شوند. پس از مدتی نظر به ازدیاد تعداد بهائیان در آن نقطه تصمیم به مهاجرت می‌گیرند. در ملاقات با لجنه مهاجرت، منطقه قوچان را به ایشان پیشنهاد می‌کنند. ایادی امرالله جناب ولی‌الله خان ورقا که به اهمیت خدمات روحانی او در خانی‌آباد آگاه بودند به پدرم می‌گویند که تو در این نقطه مصدر خدمتی و مصلحت نیست این نقطه را ترک کنی و لجنه مهاجرت را از خدمات ایشان در آن نقطه مستحضر می‌دارند. لجنه مهاجرت نظر موافق به اقامت و ادامه خدماتشان می‌دهد.
ایشان با آنکه همواره آرزوی رفتن به مهاجرت را داشتند، نظر به اینکه ایادی امرالله جناب ورقا و لجنه مهاجرت از ایشان خواسته بودند که در خانی‌آباد بمانند. می‌گفتند: من فکر می‌کنم جانم را در اینجا فدا خواهم کرد.»

در روز ۲۵ اردیبهشت ۱۳۶۱ پاسدار بخش، جناب امینی و جناب بابازاده را صدا کرده و می‌گوید اثاثیه خود را جمع کنید و بیائید و آنها در کمال آرامش با دوستان وداع می‌کنند و عازم قربانگاه عشق می‌گردند. دیگر کسی اطلاعی از آنها نداشته تا اینکه روز ۳۰ اردیبهشت قبل از ظهر شخصی به منزل ایشان تلفن می‌کند و از فرزند جناب امینی می‌پرسد چه نسبتی با نصرالله امینی داری؟ می‌گوید: پسرش هستم. می‌گوید: پدرت اعدام شده است اگر باور نداری برو به بهشت زهرا و شماره قطعه اش را بگیر. با کمک فامیل پس از دو روز جستجو در می‌یابند که آن دو نفس عزیز را شهید کرده اند و در گورستان معروف به کفرآباد دفن نموده‌اند اند. تا مدتها اجازه ندادند که همسر و بقیه فامیل به زیارت آرامگاه آنها بروند تا بالاخره موفق شدند…(۱)

خبر شهادت آن دو نفس عزیز در تاریخ ۲۶ ماه می به وسیله بیت العدل اعظم به عالم بهائی اعلام گردید و این در حالی بود که در همان روز اعلام شهادت دختر شهید امینی که مهاجر آفریقا بودند به جهت زیارت بقاع مقدسه به اتفاق همسرش وارد ارض اقدس شده بودند و در جمع زائرین بودند بیت العدل اعظم در ملاقاتشان با زائران بدون این که مطلع باشند یکی از فرزندان شهید در مجمع حاضر است خبر جانگداز فدا شدن و شهادت جناب امینی و جناب بابازاده را اعلام نمودند و فرزند بزرگوار ایشان در میان زائران از لسان بیت العدل حدیث جان نثاری پدر گرانقدرش را شنید و از موهبتی که نصیب پدر بزرگوار و محبوبش شده بود پیشانی تسلیم و رضا بر آستانه جلال کبریائی سائید…

۱- شرح فوق تلخیصی از صحبت های خانم پریوش امینی (ارده‌ای) فرزند شهید ارجمند جناب نصرالله امینی

شرح کامل در سایت زیر:⬇️
http://www.30yaroon.com/shohada-2.html

نامه ایادی امرالله جناب ورقا پس از شهادت جناب امینی⬇️

https://t.me/mashahirbahai/178

https://t.me/AlbomeTasavireAmri

https://t.me/Tolo_E_Carmel

طلوع کرمل

27 Jan, 14:07


از داستان های امری

شماره پنجاه و هفتم

داستان مرگَّب پر طاووس

خاطره ای از جناب «امان الله موقن» (۱)

سال ۱۳۴۷ شمسی مطابق با ۱۹۶۸ میلادی چند سالی بود به خدمتگزاری در دفتر محفل ملی ایران مشغول بودم. خدمات روحانی و مصاحبه با منشی محترم محفل ملی و همچنین دیدار دوستان عزیزی که از اطراف و شهرستان ها به دفتر مراجعه می نمودند موجب سرور قلبی و رضایت خاطر بود و خستگی های روزانه را برطرف می نمود.

در آن سال منشی محفل روحانی جناب روحی ارباب بود.. و یکی دیگر از همکاران جناب علی درآگاهی که مسئول ضبط و نگاهداری امانات واصله بود. روزی ایشان نامه ای به محفل مقدس ملی نوشتند که ۱۰ سال است تعدادی امانات مختلفه که با عنوان «حضرت ولی امرالله» رسیده، در اختیار اینجانب بوده، خوب است که محفل ملی تکلیفی برای آن ها روشن کنند.
جناب ارباب در یکی از روزها به بنده فرمودند که نامه جناب درآگاهی به محفل رسیده و پاسخ داده اند که این امانات از ایشان تحویل گرفته شده و بررسی شود. شما این امانات را به دفتر بنده آورده و خود نیز بیایید. در موقع رسیدگی به این مجموعه، جعبه ای که در لفافی از متقال دوخته و بر روی آن نوشته شده بود « تقدیم حضور حضرت ولی امرالله» جلب نظر کرد. جعبه خاتم کاری بسیار نفیس که محتوی آن، مرکَّب خشک و عالی پر طاووسی بود که از طرف جناب حاجی میرزا حبیب افنان ( پدر جناب ابوالقاسم افنان) با سفارش مخصوص تهیه و ارسال شده بود. جناب ارباب فرمودند: این مرکَّب ها به درد شما می خورد آن ها را برای خودتان نگه دارید.
من هم در آن لحظات که تصور و انتظار چنین بهره و قسمتی نفیسی را نداشتم بسیار ذوق زده شدم زیرا در حقیقت «نادویده به منزل رسیده و ناطلبیده به مطلب واصل شده» بودم.
البته سال ها با کمک استاد «یحیی جعفری» در تلاش مرکَّب سازی و تهیه مواد اولیه آن بودیم ولی به نتیجه مطلوب نرسیده بودیم. مرکَّبی که می دیدم از هر جهت ترکیبی خاص و ممتاز بود…
چندی پس از آن اتفاق جناب محمد علی خان فیضی به بنده تلفنی اطلاع دادند که اخوی ایشان، ایادی امرالله جناب فیضی به ایران تشریف آورده اند و میل دارند بنده را ببینند. وقتی به ملاقات ایشان رفتم در حالی که در حال نقاهت و در بستر، مشغول استراحت بودند فرمودند که حضرت روحیه خانم کاغذهایی را که در شرح احوال حضرت ولی امرالله به انگلیسی نوشته بودند به بنده مرحمت فرموده و گفتند: « فیضی، من کار خود را تمام کردم و آن چه لازم بود در این اوراق نوشته ام دیگر خودتان می دانید به چه ترتیب آن را به فارسی انتشار دهید.» بعد جناب فیضی فرمودند : من این شرح حال را به فارسی ترجمه کرده ام… و حالا از شما تقاضا دارم آن را با خط خوش تحریر نمایید.
دیگر عوالمی از ذوق و مسرت که به من دست داده بود و بهشت خاطری که برایم مهیا شده بود معلوم است.
به هر تقدیر با مرکَّبی که مخصوص حضرت ولی امرالله ارسال شده بود تحریر کتاب «گوهر یکتا» شروع و پس از صرف مدت ۱۶ ماه که هر روز تقریبا یکی دو ساعت مشغول کتابت بودم در سال ۱۳۴۸ مطابق ۱۹۶۹ این کتاب انتشار یافت و افتخار ابدی نصیب گردید.
در خاتمه اضافه می شود که پس از گذشت ۲۳ سال این عبد با همان مرکَّب، متجاوز از ۱۲ تا ۱۴ کتاب و جزوه از آثار مبارکه را تحریر نموده ام… جان اهدا کننده آن مرکَّب پر طاووسی در ملکوت قدس ابهی خوش باد. (۲)

◦ یا ربّ چه چشمه ایست محبت که من از آن
◦ یک قطره نوش کردم و دریا گریستم (۳)

۱- شرح حال استاد موقن در کانال آلبوم امری قدیم🔽

https://t.me/AlbomeTasavireAmri/1608

۲- برگرفته و تلخیص از مجله پیام بهائی شماره ۱۴۹🔽

https://www.h-net.org/%7Ebahai/diglib/Periodicals/Payam_i_Bahai/149.PDF

۳- این شعر در انتهای این داستان از طرف مجله پیام بهائی می باشد.

https://t.me/Tolo_E_Carmel

طلوع کرمل

09 Jan, 06:12


پیامی از طرف نگار عزیز ، دختر خانم مهوش ثابت برای من ، برای تو و برای همگی ما

دوستان عزیز.

خیلی ممنون از محبت و پشتیبانی و همراهی تک تک شما عزیزان.

مادر من ۱۳ سال از سال های پر ارزش عمرش رو پشت میله های زندان، بی گناه گذرونده. تحمل یک روزش حتی عادلانه نبوده. اما الان مسئله مرگ و زندگیه، مسئله جان ایشونه و ما از شما کمک میخواهیم که ما رو همراهی کنید که صدای ما به گوش همه دنیا برسه. از شما می خواهیم ما رو همراهی کنید در این کمپین آنلاین در این طوفان تا مطمئن بشویم که مامان هرگز دیگه به زندان برنمیگرده و میتونه سال های باقیمانده عمرش رو کنار خانواده اش، کنار همسرش ، فرزندانش و تنها نوه اش بگذرونه. ما به کمک شما احتیاج داریم که مامان برای همیشه آزاد بشه و این کابوس از زندگی ما برود. خیلی ممنون از کمک همه تون.

https://t.me/Tolo_E_Carmel

طلوع کرمل

07 Jan, 15:49


مصاحبه ای با سرکار خانم «گیتی وحید» تنها عضو باقیمانده از محفل ملی دوم. ایشان در هنگام دستگیری این محفل در جلسه حضور نداشتند باقی اعضا همگی تیرباران شدند، ویدیوی فوق بخش هایی از فیلم محاکمه این شهدا را در بر دارد .

https://youtu.be/aoR3rSVB-SY?si=wLASZm2kRQWPAJFk

ویدیویی با نام : عدالت انقلابی، مصاحبه با خانم «گیتی وحید» از شبکه بی بی سی:⬇️

https://youtu.be/SrZu33mJlwM?si=UOp2zmAP1TN0i7rc

https://t.me/Tolo_E_Carmel

طلوع کرمل

07 Jan, 15:48


آشنایی با خاندان خانم گیتی وحید (قدیمی) عضو محفل ملی دوم پس از انقلاب

ملّا علی بجستانی (۱) از اهالی بجستان بود که سه پسر به نامهای میرزا حسن ، میرزا نصرالله ، میرزا کوچک و یک دختر به نام بی بی سلطان داشت. میرزا حسن پسر بزرگ همچون پدر معمّم بود و در حوزه علمیّه مشهد تدریس می کرد. این خانواده در بجستان زندگی می کردند که در نزدیکی بشرویه واقع شده بود لذا پدر از طریق ملّا حسین بشرویه ای به شرف ایمان فائز شد و در بالای منبر به تبلیغ امر حضرت اعلی پرداخت که نهایتاً مورد غضب و زجر و عذاب علمای ظاهر بین و مردم متعصّب قرار گرفت و اموالشان ضبط شد و ناچاراً با خانواده به عشق آباد که با قوچان در حدود پنج فرسنگ فاصله داشت مهاجرت کردند و در آن فاصله ؛ میرزا نصرالله (پسر دوم خانواده) که پسری چهار ساله داشت و به سوی مرو می رفت مورد سوء قصد اعداء قرار گرفت و چون سوار بر قطار بود، وی را از بالای قطار به پائین پرت کردند و به این صورت اوّلین شهید این خاندان در راه امر جام شهادت نوشید. فرزند دیگر میرزا نصرالله نیز پس از مدّتی صعود کرد و چون همسرش فاطمه لوح زیبایی از کِلک حضرت عبدالبهاء دریافت داشته بود ؛ روی سنگ مدفن فرزندشان در گلستان جاوید حک کردند ولی سالها بعد گلستان جاوید توسط مردمی فرومایه تخریب شد و بقایای اجساد نیز با سنگهای قبور متصاعدین الی الله از بین رفت و در برخی موارد مشاهده گردید که سنگهای قبور گلستان جاوید توسط افرادی فروخته شده است.
از خانواده میرزا حسن (پسر اول خانواده) یک پسر در عشق آباد ماندگار شد که اولاد و نوادگانش ؛ از اعضای محفل روحانی عشق آباد شدند و در کنفرانس صدمین سال صعود حضرت بهاءالله در سال ۱۹۹۲ میلادی به آمریکا رفتند که با نواده های میرزا کوچک (پسر سوم خانواده) که هم اکنون نام خانوادگی قدیمی را دارا هستند ملاقات کردند. میرزا کوچک که پدر بزرگ سرکار خانم گیتی قدیمی (وحید) بودند از دو همسرشان هفت پسر داشتند به نامهای عطاءالله ، احمد ، روحی ، شوقی ، یوسف ، حسین و ریاض.

جناب یوسف قدیمی از اعضای محفل ملّی اوّل بودند که ربوده شدند و به شهادت رسیدند. جنابان عطاءالله و روحی دو برادر تنی بودند که شباهت های بسیاری با هم داشتند. این دو برادر در سالهای پیش از انقلاب ۱۹۷۹ میلادی ایران ؛ گاهی از اعضای محفل ملّی و گاهی نیز از اعضای محفل روحانی طهران بودند.(۲)

۱- لوح مبارک حضرت بهاءالله خطاب به جناب ملا علی بجستانی:⬇️

https://t.me/Tolo_E_Carmel/10335

۲- گردآوری و نگارش از عندلیب پارسی:⬇️

https://t.me/andalib_parsi/5667

https://t.me/Tolo_E_Carmel

طلوع کرمل

06 Jan, 15:30


تعدادی از وقایع امری تقویم بهائی در ماه دی / ژانویه به همراه نام شهدای این دو ماه.

کاری از سایت:

www.bahaizoom.net

به کوشش جناب «فرزاد عدالتی نیا» و کانال «طلوع کرمل.»

https://t.me/tolo_e_carmel

طلوع کرمل

06 Jan, 00:48


برنامه جشن۱۶ دی روز ملی جوانان بهایی ایران

شامل برنامه هایی از الواح و آثار در مورد جوانان، شعر و وظایف جوانان و…...

https://t.me/tolo_e_carmel

طلوع کرمل

06 Jan, 00:48


آیا می دانید:

علت نامگذاری روز ۱۶ دی به عنوان روز ملی جوانان بهائی ایران چیست؟

قسمت دوم

…. حضرت ولی امرالله در مورد این انتصاب چنین می فرمایند:

«در نظر داشتم که حضرت عبدالبهاء این افتخار را به من خواهند داد که مجمع عظیمی را دعوت کنم تا اعضای بیت العدل اعظم را انتخاب نمایم و تصور می کردم که در الواح وصایای مبارک در این مورد هدایت لازم را فرمودند که چه باید کرد. اما به جای آن، متوجه شدم که به عنوان ولی امرالله منصوب شده ام... میل نداشتم ولی امر باشم... یادم می آید که ارض اقدس را ترک کردم و به ارتفاعات کوهستانی سوئیس پناه بردم. با خود جنگیدم تا بالاخره بر خود غلبه کردم. بعد مراجعت کردم و توجه خود را بر خداوند متمرکز کردم و ولی امر شدم..

حالا هر یک از احبّاء در عالم، هر شخصی در جهان باید همین کار را بکند. چه ایادی امر باشی یا در زمرۀ فارسان حضرت بهاءالله، چه عضو محفل ملی باشی یا مبلغ امرالله، چه مهاجر باشی، چه عضو هیئت های
اداری، صرف نظر از آنچه که هستی یا هر کاری که برای امر مبارک انجام می دهی، هر فرد بهائی باید با خودش بجنگد و بر خود غلبه کند و وقتی که بر خود غلبه کرد، فقط بعد از آن که بر خود غالب آمد، وسیله ای برای خدمت به امرالله خواهد.»
۱۶ دی ماه سال ۱۳۰۰ جوانی که از طرف پدر منسوب به حضرت نقطه اولی و از طرف مادر منسوب به قلم اعلی بودند، سکان کشتی امر عظیم الهی را با اقتدار و در نهایت کفایت و لیاقت به دست قدرتشان گرفتند. در آن زمان تنها ۲۴ بهار از حیات مبارکشان می گذشت... حضرت باب در اوج جوانی اظهار امر فرمودند.. حضرت مولی الوری در عنفوان شباب، مسئولیت های عظیمی را در خدمت پدر بزرگوارشان بر عهده گرفتند... و از خاک مقدس ایران، در سال های اخیر، جوانانی با خون سرخ شهادت و با خدمات عظیمه شان در مهد امرالله، به دنیا اثبات نمودند که لایق این مطلب هستند که جوان تواند که عالمی را به حرکت درآورد.
به بهانه سالروز آغاز ولایت امری حضرت شوقی ربانی و گرامی داشت این اتفاق پر شکوه و با قلوبی مملو از عشق و امید و از سر شوق، این روز را جشن می گیریم. یادمان باشد به این بهانه، امروز با خود پیمان بندیم که کمر همت بسته و در سبیل الهی گامهایمان را استوار تر کنیم و در پیشبرد اهداف نقشه های الهی سهمی به سزا داشته باشیم.

حضرت ولی امرالله می فرمایند:

“آيندۀ امر الهى، که براى همۀ ما بسيار عزيز است، منوط به قوا و اخلاص نسلى است که در حال قيام است...

قبل از آنکه فرصت به نحوی جبران ناپذير از دست برود، قيام کنيد و در زمرۀ سپاه مجاهدان حضرت بهاءالله
وارد شويد...

شرايط عالم، يومأ فيومأ وخيم تر گردد و نسل شما بايد قدّيسين، باسلان و شهدا و مديران آينده را تشکيل دهد...

با وقف خود و قوه اراده، میتوانيد به اعلی مدارج مرتفعه واصل و نائل گرديد...

جوان تواند که عالمی را به حرکت در آورد

برگرفته از برنامه مخصوص روز جوانان و قسمت هایی از کتاب ‌«گوهر یکتا»

https://drive.google.com/file/d/1vP8TbRgl4Tt9aN6iD4R0Mb0_QgyHO1gt/view?usp=drivesdk

https://t.me/tolo_e_carmel

طلوع کرمل

06 Jan, 00:47


آیا می دانید:

علت نامگذاری روز ۱۶ دی به عنوان روز ملی جوانان بهائی ایران چیست؟

قسمت اول

مولای حنون، نوه پنج ساله خود را در لوحی اینگونه خطاب می فرمایند:

هوقت خواندن و نوشتن تو نیست. هنگام برجستن و یاالهی مناجات کردن است. مناجات جمال مبارک را حفظ کن و از برای من بخوان تا استماع نمایم. و الا فرصت چیز دیگر نه».

و چه زود این فرصت برای نوه ای که عاشق پدربزرگ بزرگوار خود بود، به پایان رسید. در همان سال های کودکی، چشمان درشت و نافذ شوقی، نظر نفوس روشن و آگاه را جذب کرده بود و همگی به تفاوت این طفل با دیگر اطفال پی برده بودند. در آینده روشنِ کودکی که در سایه حمایت و تربیت حضرت مولی الوری رشد می یابد، تردیدی نیست. حضرت عبدالبهاء در طول حیات پر برکتشان، حفید محبوبشان را در دامن پر مهرشان پرورش دادند. به دستور ایشان، حضرت شوقی افندی تحصیلات دانشگاهی خود را در رشته علوم و صنایع در بیروت گذراندند. در طول دوران تحصیل، به خدمت در ارض اقدس نیز مشغول بودند. پس از اتمام تحصیلات، دو سال افتخار منشی و مترجمی هیکل اطهر را داشتند. به امر مبارک پدربزرگ خویش، برای ادامه تحصیل به انگلستان تشریف بردند. هنوز تحصیلاتشان در دانشگاه آکسفورد لندن به اتمام نرسیده بود که خبر صعود حضرت عبدالبها به ایشان رسید و این غم انگیز ترین اتفاق، باعث شد که از شدت ناراحتی، سه روز در بستر بیماری باشند. سی روز طول کشید تا حضرت شوقی افندی یارای این را پیدا کردند که به ارض اقدس تشریف آورند.
تقریرات الواح مبارکۀ وصایاى حضرت عبدالبهاء پس از آنکه به نظر حضرت شوقى افندى رسیده بود، در روز ۱۳ دى ماه ۱۳۰۰ اعلام گردید. وصیّتنامه در حضور نُه نفر که اکثرا اعضاى خانوادۀ حضرت عبدالبهاء بودند قرائت گردید و مهر و امضا و تمام آنچه مرقوم فرموده بودند به همه نشان داده شد. حضرت شوقى افندى در این جلسه حضور نداشتند اماّ به یکى از حاضرین دستور دادند که نسخه اى از آن سند تهیّه کند. وصیّت نامۀ مبارک مجدّدا در روز ۱۷ دى ماه سال ۱۳۰۰ ( ۷ ژانویه ۱۹۲۲ ) در حضور گروهى از بهائیان از ایران، هندوستان، مصر، انگلیس، ایتالیا، آلمان، آمریکا و ژاپن قرائت شد. در بعد از ظهر آن روز، طبق رسوم محلى، به مناسبت چهلّمین روز صعود حضرت عبدالبهاء یک جلسۀ تذکّر برگزار گردید، در بیت حضرت عبدالبهاء نهار داده شد و سپس تقریرات وصیّت نامه اعلام گردید. حاکم حیفا و سایر بزرگان محلّى در بین میهمانان بودند. همان روز، دو تلگرام توسّط حضرت ورقۀ علیاء به ایران مخابره گردید. اّولین تلگرام چنین شروع مى شد:

"محافل تذکّر در تمام دنیا انعقاد یافت. محبوب عالمیان ارادۀ مبارک خود را در الواح وصایا بیان فرموده اند. نسخۀ آن به زودى ارسال مى گردد. احبّا را خبر کنید".

دوّمین تلگرام فقط بیان می داشت که:

"الواح وصایا ارسال شد. شوقى افندى مرکز امرالله اند".

بنابراین، ۱۶ دی یا دقیق تر بگوییم ۱۷ دی ماه، سالروز اعلان ولایت امری حضرت شوقی افندی به بهائیان ایران توسط حضرت ورقه علیاء، ۳ روز بعد از گشودن ألواح وصایاى حضرت عبدالبهاء، مصادف با چهلمین روز صعود حضرت ایشان است.

بعدها، به خواهش جوانان ایران، سالروز جلوس حضرت ولى عزیز امرالله بر اریکه ولایت، روز "جوانان بهائی ایران" نامگذارى شد……. ادامه دارد

https://t.me/tolo_e_carmel

طلوع کرمل

06 Jan, 00:47


🌹❤️🌹ما جوانان زندگى را جور ديگر دوست داريم…🌹❤️🌹

بيت العدل اعظم در پيام ۲۵ ماه می ۱۹۷۵ خطاب به كلّيه محافل ملّی مي فرمايند:

«....جوانان عزيز كه با نيروي حيات و قواي جوانی هر مشكلی را آسان شمرده طاقت تحمل سختي ها و شدايد را دارند و به سهولت خود را با اوضاع محلّ وفق داده باحرارت و محبت خود نفوسی را كه ملاقات می كنند مشتعل و منجذب می نمايند و از عهدهء حلّ معضلات جديد بر می آيند......»

شعر "ما جوانان" سروده جناب مهرزاد پاينده:⬇️

ما جوانان زندگى را جور ديگر دوست داريم
خسته از هر دشمنى عالم سراسر دوست داريم

آتش دل هایمان سوزد بساط کهنه گی ها
تازه اندیشیم و عشق تازه دلبر دوست داریم

آدمی با هر نژاد و کیش پیش ماست یکسان
باختر را عاشقانه هم چو خاور دوست داریم

ما جوانان زندگى را جور ديگر دوست داريم
خسته از هر دشمنى عالم سراسر دوست داريم

هر کجا باشیم فرزندان ایران عزیزیم
خاک ایران کهن را هم چو مادر دوست داریم

پیرو گفتار نیک و در پی پندار نیکیم
زین سبب کردار نیک مهر پرور دوست داریم

ما جوانان زندگى را جور ديگر دوست داريم
خسته از هر دشمنى عالم سراسر دوست داريم

وارث اندیشه کورش شکوه داریوشیم
شوکت ایرانیان دادگستر دوست داریم

شهروند یک جهانیم و همه یک خانواده
جمله را هم چو برادر یا که خواهر دوست داریم

دوستدار دوستان و خیرخواه دشمنانیم
یک تن ایم و این بدن را پای تا سر دوست داریم

گر چه جای ماست خالی در میادین جهانی
ما همین میدان ایران را فراتر دوست داریم

ما جوانان زندگى را جور ديگر دوست داريم
خسته از هر دشمنى عالم سراسر دوست داريم

روز ملی جوانان بهائی ایران را به همه شما بخصوص جوانان برومند بهائی تبریک و تهنیت می گوییم.

https://t.me/Tolo_E_Carmel

طلوع کرمل

06 Jan, 00:43


۱۶ دی ماه روز جوانان بهائی ایران

" جهد نما که در جوانی به اخلاق رحمانی و انوار بهائی فائز و منیر شوی “ (۱)

آغازگر تاریخ دیانت بهائی حضرت باب در جوانی رسالت خویش را آشکار فرمود، در جوانی به شهادت رسید. از آغاز تاریخ امر الهی به نام بسیاری از جوانان برمی خوریم که با ایثار و از جان گذشتگی این امر را پیش بردند. قدوس ها و بدیع ها و انیس ها و بسیاری دیگر در جوانی جان فدای جانان نمودند.

بعد از سال ۱۳۵۷ در ایران باز هم کم نبودند جوانانی که در برابر ظلم و ستم مقاومت کردند و با فدا کردن جان، شهادت بر حقانیت امر الهی دادند.

اما امروز شما جوانان بهائی ایران زمین هر چند از فداکاری های شما و از محرومیت هایتان از تحصیل در دانشگاه های وطن، از محرومیت از داشتن شغل مناسب و بسیاری از محرومیت های دیگر آگاهیم اما با همۀ این محرومیت ها، شمائید که در این بزم الهی آهنگی می نوازید که جهانیان را به طرب خواهد آورد و ما به وجود عزیزتان افتخار می کنیم. دوستتان داریم و در دعاهایمان جا دارید.

فرا رسیدن این روز عزیز را به شما تبریک می گوئیم.

۱- آثار قلم اعلی صفحه ١٨ جلد ششم.

https://t.me/Tolo_E_Carmel

طلوع کرمل

05 Jan, 15:42


تصنیف
«دیار عاشقی هایم »
اجرایی برای ایران عزیزمان
با صدای همایون شجریان
ویدیو از خشایار لهراسبی

همایون شجریان در توضیح این اثر می نویسد:

مهربانان گرامی؛ تصاویر این کلیپ حاصل شش سال کار جناب لهراسبی از هزاران کیلومتر تصویر برداری هوایی از میهن عزیزمان می باشد ...

https://t.me/Tolo_E_Carmel

طلوع کرمل

03 Jan, 05:49


🍀 فراق 🍀

در قفسی فتاده ام دور منم ز کوی تو
بال  اگر مرا بود پر بکشم بسوی تو

دل به هوای پرزدن ، تن به قفس نمیدهد
کوچه به کوچه پرزند، ره به جستجوی تو

باتن وجان خسته ام، جوروجفا کشیده ام
پای به بند دارم و مانده دلم به کوی تو

آه چه دور میکند چرخ  مرا ز کوی تو
از قفسم  برون نشد، در سرم آرزوی تو

درد فراق‌ روی تو خون شود دو دیده ام
سیل خیالم‌ ای صنم، میکشدم به سوی تو

درد فراق ز کوی تو، شعله زند به جان من
نظر کنم به آسمان ، دیده  به ماه  روی تو

تا که ببینم این هلال سوی تو می برد خیال 
در این سمآن ندیده ام، جز،، خَمِ ابروی تو

همچو شبان طور عشق، هیچ نباشدم نظر
تا به سحر دراین خیال، شانه زنم به موی تو

نیست به کلبه دلم جز غم عشقت ای صنم
گر  مرا  تو پس  زنی،  پا نکشم  ز کوی تو

میثاق ت ( درویش )
دکلمه : کرمل

https://t.me/Tolo_E_Carmel

طلوع کرمل

03 Jan, 05:45


الله ابهی همراهان گرامی

وقت شما بخیر

https://t.me/Tolo_E_Carmel

طلوع کرمل

01 Jan, 20:32


⭐️وقتي زنان ترقّى کنند که مردان ، خود شهادت دهند که زنان با ما مساوى اند ⭐️

زنان مسئوليّت عظيمي در پرورش و شکوفايي استعداد هاي نهفتة خود بطور کامل بر عهده دارند .
«بايد خيلي همّت کنيد ... وقتي زنان ترقّي کنند که مردان ، خود شهادت دهند که زنان با ما مساوي اند حاجت به جدال و نزاع نيست ..... از جملهء اساس و تعليمات بهاء اللّه مساوات بين رجال و نساء است ، لذا بايد زنها خيلی بکوشند تا تحصيل فضائل عالم انسانی نمايند در وحدت عالم انسانی بکوشند در نشر نفحات الهی بکوشند سبب ايمان نفوس شوند ، سبب دخول نفوس در ملکوت اللّه گردند تا مواهب الهی شامل حال کل شود و بر کل احاطه نمايد

خطابات حضرت عبدالبهاء جلد ۱ ص166

در حقيقت سعادت نوع بشر به پرورش فضايل و استعدادات نهفته هر فرد دارد بدون اينکه نژاد ، ملّيت ، طبقه ، مذهب يا جنس در نظر گرفته شود .
به اين دليل در حيات جامعة بهائي تعصّبات که سبب اختلاف و پريشاني و بي عدالتي مي شوند اساساً منسوخ گرديده اند.

امروزه ، در جامعة جهاني بهائي در بالغ بر 200 کشور و منطقه ، زنان در ساختن جامعه ایی جهاني به مردان می پيوندند . بهائيان معتقدند ، مشارکت کامل آنان در ساختن مدنيّت جهاني ميسّر و عملي است چرا که در عصر حضرت بهاءالله وجود مقدّسی که تمام محدوديت هاي مانع تکامل قواي بالقوّه بشر را محو و زايل نموده اند ، قوة روحانی نافذه ظاهر گرديده است . بنابر اين از ديدگاه ديانت بهائي از آنجا که :
«اين قرن ، قرن انوار است ، شمس حقيقت مشهود گشته ، وعدۀ الهي (کتاب الهي) براي جميع بشر به منصه ظهور آمده است . يکي از قواي مکنونة عالم بشري توانايي يا استعداد زنان بود . در اين عصر بواسطه اشعه ساطعه نورانيت الهي استعداد زنان چنان بيدار و آشکار گشته که تساوي رجال و نساء يک عملي است محقّق »..
از خطابات دوم ماه می ۱۹۱۲

شعر زیبای «من زنم بانوی ایرانی» را تقدیم به تمامی بانوان عزیز مى كنيم.

https://t.me/Tolo_E_Carmel

طلوع کرمل

01 Jan, 20:27


اصل برابری زن و مرد در دیانت بهائی

تساوی در حقوق اجتماعی و قوانین مدنی بین زن و مرد

نویسنده: ش. فرهمند

قسمت دوم

…..در این رابطه آیین بهائی اجتماع را به مانند بدن انسان تمثیل می‌کند. هدف وجود هر یک از اجزا فراتر از ادامه حیات خود آنهاست. اینکه هیچ یک قادر به ادامه حیات خود جدا از دیگر اجزا نیست حقیقتی است واضح و روشن. کل برای بهزیستی کل می‌کوشند در جایی که تمامی اجزای بدن از چنین روابطی بهره می‌برند. این اصلِ یگانگی که برقراری آن بالاترین هدف دیانت بهائی است را نمی‌توان با شعارهای سطحی که در بسیاری از موارد در تاریخ بشریت دیده شده مشابه گرفت. تحقق این اصل مبتنی بر تغییراتی اساسی در افکار، رفتار، و اخلاق یکایک اعضای بشر است به خصوص آنان که مسئولیت بزرگ رهبری و تصمیم گیری در امور کلان را به عهده دارند. دروغ، دغل، استفاده از وسایل غیر اخلاقی برای رسیدن به اهدافی هر قدر هم شریف، نمی‌تواند در نهایت به تحقق آن اهداف انجامد. تغییر در افراد البته کافی نیست چه بسا مذاهب و راههای معنوی فردی که آنها را برای پیشرفت روحانی شخصیشان آماده کرده‌اند اما در پیشرفت زندگی اجتماعی نتیجه ای به دست نیامده است. تحول اجتماع و ساختن تمدن مادی و معنوی که مد نظر جامعه امروزی است، به تغییر همزمان افراد و تحول در اصول، در روابط، و در ساختارهای اجتماعی نیاز دارد.

عدالت اصل اساسی دیگری است که ساختن تمدنی در حال پیشرفت به آن نیازمند است. عدالت از منظر دیانت بهائی، در سطح فردی، عبارت از قوایی است که انسان را به شناسایی حقیقت از غیر آن قادر می سازد. بدین سان عدالت حصول توانایی دیدن حقیقت با چشمان خود و نه با چشمان دیگری است. در سطح جمعی، عدالت به عنوان شاخص و ابزاری برای تصمیم گیری جمعی دانسته می شود که وحدت فکر و عمل در گرو آن بوده و عملا آشکار کننده این حقیقت است که در راه پیشرفت نوع انسان، مصالح فرد و جامعه به نحو غیر قابل انفکاکی به یکدیگر مرتبطند. از این رو اگر عدالت را در دو بعد فردی و اجتماعی با جستجوی حقیقت مرتبط بینیم، کدام ظلم از آن بالاتر که انسان که عالیترین هدفش کشف حقایق است از شناخت حقیقت محروم شود؛ و کدام دانش والاتر از آن که آدمی ماهیت راستین خود را بشناسد. ولکن آنچه در اکثر جوامع امروز مشاهده می‌شود این است که ماهیت انسان در پس دروغ پردازی‌های رایج مستور مانده است، چه در جوامعی که زنان را جنس ضعیف و نادان می‌دانند، در پشت حجاب و نقاب پنهان می سازند، فرصت‌های مشارکت در جامعه را برایشان محدود می‌کنند، شخصیتشان را از خردسالی می‌شکنند و اعمال هرگونه رفتار خشونت‌ آمیز بر آنان را مجاز می‌شمرند، و چه در جوامعی که زنان را قربانی رسانه های تبلیغاتی می‌کنند و به ظریف‌ترین شکل ممکن به نام آزادی و برابری، از بدنشان برای فروش هر کالایی استفاده می‌کنند. شاید می‌توان به نوعی بزرگترین بی عدالتی جوامع امروز را در این دانست که ماهیت زنان و مردان هر دو به کالبدشان فروکاسته شده است، و همواره به عنوان بنده سیستمی که بر اصول مادی گرایی برپاست مورد استفاده قرار می‌گیرند. استقرار عدالت قبل از هر چیز محتاج افزایش آگاهی انسان چه زن و چه مرد از حقیقت وجود خود و حضور در فرآیند تصمیم گیری و در عرصه اقدام جهت پیشبرد مدنیت جهانی است.

ترویج و استقرار اصل برابری زنان و مردان از طریق ایجاد مؤسّساتی نوین و گسترش اقدامات اجتماعی بر اساس اصول یگانگی و عدالت یکی از بزرگترین اهداف جامعه بهائی است. تحقق چنین هدفی بی‌تردید مستلزم کوشش‌های بی‌شماری از جانب افراد و گروهای متعددی است که حاضر به قبول تغییرات عمیقی در اذهان و قلوبشان هستند. البته تعداد چنین افرادی در جهان بی شمار است، زنان و مردانی که مصمم شده‌اند در این راه قدم بردارند، همواره در معنا و مفهوم چنین تغییراتی به تأمّل می‌پردازند، بر ماهیت حقیقی انسان و جامعه تعمق می‌کنند و در باب مستلزمات و دلالت های ضمنی برابریِ بنیادینِ وجودِ انسانی در عرصه های مختلف زندگی می‌اندیشند. در نتیجه کوشش و همکاری چنین افراد متعهدی است که بشریت خواهد توانست این اصل روحانی را جهت تغییر واقعیت اجتماعی کنونی به کار بندد.

http://aeenebahai.org/fa/node/2558

https://t.me/Tolo_E_Carmel

طلوع کرمل

01 Jan, 20:24


اصل برابری زن و مرد در دیانت بهائی

تساوی در حقوق اجتماعی و قوانین مدنی بین زن و مرد

نویسنده: ش. فرهمند

قسمت اول

یکی از مواردی که در چند دهه اخیر توجه جامعه جهانی را بی‌اندازه به خود جلب نموده، رفع توهمات مختلفی است که در اکثر جوامع در مورد زنان و نقش آنان در اجتماع شکل گرفته است. بیش از صد و پنجاه سال پیش بنیانگذار آیین بهائی در ایران نه تنها برابری زنان و مردان را به عنوان یکی از تعالیم روحانی و اجتماعی خود معرفی نمود، بلکه پیروان خویش را به ترویج و گسترش این مفهوم به عنوان حقیقت وجود انسانی و اصل اساسی ساختن دنیایی جدید دعوت نمود.

از منظر آیین بهائی، برابری زنان و مردان ریشه در این باور دارد که حقیقت وجود آدمی حقیقت روح اوست. در ساحت روح، تفاوت جنسی جای ندارد. به بیان دیگر، تفاوت فیزیولوژیک انسان، تفاوتی مادی است. آن هنگام که کالبد جسمانی برای مدتِ محدودِ زندگی، به روح تعلق می یابد تفاوت انسانی به معنای زن بودن یا مرد بودن شکل می‌گیرد. از آنجا که آیین بهائی در اصل انسان را به روح، انسان می داند نه به جسم، تفاوت در جسم نباید و نمی‌تواند مبنای تعریف ماهیت انسان و در نتیجه، مبنایی برای برقراری نابرابری میان زن و مرد شود.

باور به برابریِ زنان و مردان، به معنای انکار تفاوت‌های طبیعی منبعث از جنسیت نیست. تفاوت جنسی، می‌تواند زمینه‌ای برای قبول نقشهای مختلف و مسئولیتهای متفاوت باشد. اما تفاوت در نقش‌ها و مسئولیتها که میتواند در بسیاری از موارد مبتنی بر شرایط زمانیِ جوامع باشد، مبنایی برای نابرابری نیست. تفاوت میان مرد و زن بسان تفاوت‌های طبیعی میان افراد یک جنس دیده می شود که صرفا تنوع جامعه بشری را رقم می زند و در حیات اجتماعی، اقتصادی، و سیاسی و نیز در عرصه حقوقی ملاکی برای نابرابری و اعمال هرگونه تبعیض نخواهد بود.

بهائیان بر این باورند که تحقق برابریِ زنان و مردان مستلزم تحول اجتماعیِ بنیادی است. جهان امروز دربرگیرنده ساختارهایی است که نابرابری جنسی در عمیق‌ترین لایه‌های شکل دهنده آن به چشم می‌خورد. طبیعی است که تغییر اجتماع و ساختارهای آن نیازمند یک جریان تحول ریشه‌ ای است، جریانی که در آن، افزایش آگاهی درباره ماهیتِ جامعه و انسان، از طریق آموزش در تمامی سطوح، نقش اساسی ایفا می‌کند. تحقق برابری زنان و مردان محتاج آگاهی هر دو جنس از ماهیت حقیقت انسانی و مهیا کردن فرصت‌هایی برای آشکار ساختن این برابری است. حصول آن، یک جریان تکامل تدریجی است و مستلزم رهایی از انواع نگرش‌های سنتی و پذیرش الگوهای تازه‌ای از حیات اجتماعی می باشد.

از منظر دیانت بهائی، تلاش جهت برقراریِ تساوی بین زن و مرد باید در چهارچوب ساختن یک تمدن مادی و معنوی دنبال شود. آنان که سعی دارند با بی‌عدالتی‌های حاضر که بر زنان اعمال می‌شود مبارزه کنند نمی‎توانند تنها به ایجاد فضایی برای مشارکت زنان در امور اجتماعیِ نظمِ کنونی قناعت کنند. زنان و مردانی که خواستار دنیایی جدیدند باید در کنار هم مجدانه بکوشند تا ساختارهایی بسازنند که نماینگر اصولی باشد که از واقعیت روحانی انسان سرچشمه می‌گیرد، اصولی که ثمره‌اش نظم اجتماعی نوینی‌ست که عدالت، صلح و رفاه جمعی خصیصه اصلی آنست.

از این دیدگاه، نوسازیِ ساختارهای اجتماعی جهت حصول مدنیتی جدید باید بر دو اصل اساسی استوار باشد: یگانگیِ عالم انسانی و عدالت. اصل یگانگیِ عالم بشر به عنوان یکی از اصول پایه دیانت بهائی دانسته می‌شود و بر قراری وحدت عالم انسانی یکی از اهداف بزرگ آن به شمار می‌رود. در این زمینه، مفهوم هویت، از معنای محدودی که در برخی از حوزه ها به خود گرفته است (هویت قومی، هویت ملی، هویت جنسی) فراتر می‌رود و بدون آنکه این مفاهیم اولیه را انکار کند به معنای کلی و جامع‌تر آن در چهارچوب هویت انسان تبدیل می‌شود؛ مفهومی که با پذیرش تمام تفاوت‌هایی که بین افراد، اقوام، وفرهنگ‌ها وجود دارد هویت واقعی انسانی را در حقیقتِ روحانیِ وجود او می‌داند. در چنین بینشی از انسان و اجتماع، مشورت، همراهی، و همکاری، از جمله اصولی هستند که باید جایگزین روابط کنونی انسانها شوند؛ روابطی که متاسفانه شاخصه آنها رقابت، تضاد و اختلاف گشته است…… ادامه دارد

https://t.me/Tolo_E_Carmel

طلوع کرمل

01 Jan, 20:16


بهائیان و نوسازی ایران -

این قسمت: ترویج حقوق زنان بهائیان

در ایران با تأسیس مدارس دخترانه، سوادآموزی به زنان، ترویج حقوق برابر در ازدواج، ارائه آموزش‌های بهداشتی، و فراهم کردن مشارکت زنان در تصمیم‌گیری‌های اجتماعی، گام‌های مؤثری برای تحقق برابری جنسیتی برداشته‌اند.

https://t.me/tolo_e_carmelق

طلوع کرمل

01 Jan, 20:15


⁠ ⁠ ⁠ فیلم مستندی از مدارس بهائی در ایران
نیمه دوم قرن ۱۳ شمسی

قسمت سوم

...تأسیس مدارس مدرن، افکار سنت‌گرا را در مقابل اندیشه‌های تجددگرا قرار می‌داد و به تدریج گروه‌های حامی یا مخالف خود را در اجتماع پیدا کرد. مدارس دخترانه در این میان واکنش‌های شدیدتری را بر انگیختند و بعضی از علماء فتوا دادند که تأسیس مدارس دخترانه مغایر اصول اسلام است. تنها بعد از سال ۱۲۸۸ ه.ش. (۱۹۰۹ میلادی) و شکست مخالفان مشروطیت بود که افتتاح مدارس دخترانۀ عمومی امکان‌پذیر شد. حضرت عبدالبهاء همواره بسیار تأکید می‌نمودند که هر جا که امکان دارد هم یک مدرسۀ دخترانه و هم یک مدرسۀ پسرانه تأسیس شود. در سال ۱۲۸۵ ه.ش. ( ۱۹۰۶ میلادی)، یک مکتب دخترانۀ بهائی به عنوان شعبه‌ای از مدرسۀ تربیت پسران در تهران به راه افتاد. «مدرسۀ دخترانۀ تربیت بنات» و «مدرسۀ تأییدیۀ دوشیزگان وطن» دو مدرسۀ بهائی دخترانه بودند که در ۱۲۹۰ ه.ش. ( ۱۹۱۱ میلادی) در تهران گشوده شدند.

بهائیان در راه تأسیس مدرسه‌هایشان با موانع بسیاری رو به رو بودند. از یک سو، تأسیس مدارس با مشکلات مالی فراوان همراه بود و فقط با فداکاری بهائیان، چه ثروتمند و چه فقیر در هر شهر و روستا بود که چنین مدارسی احداث می‌شد و ادامه می‌یافت. از سوی دیگر، مدارس بهائی همواره با مخالفت‌های شدیدی از ناحیۀ عناصر سنتی‌تر و محافظه‌کارتر اجتماع و به خصوص آن دسته روحانیون شیعه رو به رو بودند که اصول بهائی همچون برابری، تجدد و اصلاحات اجتماعی را نمی‌توانستند بپذیرند. در بسیاری از موارد، مقامات دولتی نیز از اعطای جوازها و مدارک لازم خودداری می‌کردند. این در حالی بود که بهائیان از هیچ کوششی برای اثبات حُسن نیت خود کوتاهی نمی‌کردند. برای مثال، در این مدارس آموزش تعالیم دینی بهائی صورت نمی‌گرفت. شاگردانی که به خانواده‌های بهائی تعلق داشتند در کلاس‌های بهائی جداگانه اغلب در بیرون از مدرسه و در روز جمعه شرکت می‌کردند. مدارس بهائی از تمام دستور العمل‌های دولتی دربارۀ برنامۀ درسی از جمله آموزش زبان عربی، قرآن و اسلام پیروی می‌کردند«حتی وقتی این دستوارت برای مدارس خصوصی لازم‌الاجرا نبود.»..... (۱)

ادامه دارد.......

۱- برگرفته از سایت بهائیان ایران با عنوان «تأسیس مدارس»

فیلم مستند همراه (قسمت سوم ) از بنیاد فرهنگی «همزبان» با نام «تربیت» به یاد خدمات پیشگامان حرکت ترقی خواهانه در امر تعلیم و تربیت ساخته شده است. با تشکر از «صهبا مطلبی» برای موسیقی متن و آرشیو ملی بهائیان آمریکا و مدیر پروژه «آرمین اشراقی».

https://t.me/tolo_e_carmel

طلوع کرمل

01 Jan, 20:15


⁠ ⁠ فیلم مستندی از مدارس بهائی در ایران
نیمه دوم قرن ۱۳ شمسی

قسمت دوم

....حضرت عبدالبهاء، تلاش‌های جامعۀ بهائی ایران برای فراهم کردن امکانات آموزشی برای کودکان را از راه دور تشویق وهدایت می‌کردند.
اعتقادات بهائی، تعلیم و تربیت را حق اساسی همگان می‌دانند. بر همین اساس مدارس بهائی اگر چه توسط بهائیان تأسیس می‌شد، به روی همگان باز بود و در آنها دانش‌آموزانی با پیشینه‌ها و عقاید گوناگون اَعم از بهائی، مسلمان، زرتشتی، یهودی، مسیحی و ... در کنار یکدیگر به تحصیل می‌پرداختند.
بر اساس مستندات موجود، به نظر می‌رسد نخستین کوشش‌ها برای تأسیس یک مدرسۀ بهائی در روستایی به نام ماهفروزک در مازندران و در اوایل دهۀ ۱۲۶۰ ه.ش. (۱۸۸۰ میلادی) صورت گرفته است. مُلای روستا که هنگام تحصیل در بابل، بهائی شده بود به همراه همسرش در پی اجرای تعالیم حضرت بهاءالله، یک مدرسۀ پسرانه و دخترانه تأسیس کردند. به تدریج در سایر روستاها و شهرها نیز کوشش‌های مشابه‌ای صورت گرفت. این مدارس که در ابتدا بر اثر ابتکارات شخصی بهائیانِ محلی و به طور پراکنده و غیررسمی شکل می‌گرفتند، مدارس نوین نبودند و هنوز سبک مکتب‌خانه داشتند.
نخستین مدرسۀ نوین بهائی در ایران، یعنی مدرسۀ تربیت پسران، حدود سال ۱۲۷۹ ه.ش. (۱۹۰۰ میلادی) در تهران تأسیس شد و چند سال بعد از طرف دولت به رسمیت شناخته شد. به دنبال آن در طی ۳۵ سال، ده‌ها مدرسۀ نوین بهائی در دیگر شهرها و روستاهایی که دارای جوامع بزرگ بهائی بودند، تأسیس گردید. مدرسۀ «توکل» در قزوین (۱۲۸۵ ه.ش.، ۱۹۰۶ میلادی)، «تأیید» در همدان (۱۲۸۶ ه.ش.، ۱۹۰۷ میلادی)، «وحدت بشر» در کاشان (۱۲۸۸ ه.ش.، ۱۹۰۹ میلادی)، «سعادت» در بابل (۱۲۹۰ ه.ش.، ۱۹۱۱ میلادی) جزء اولین مدارس بهائی بودند. بسیاری از این مدارس به عنوان شعبه‌های مدرسۀ تربیت تهران ثبت و از طرف دولت به رسمیت شناخته شدند.(۱)

۱- برگرفته از سایت بهائیان ایران با عنوان «تأسیس مدارس»

فیلم مستند همراه (قسمت دوم) از بنیاد فرهنگی «همزبان» با نام «تربیت» به یاد خدمات پیشگامان حرکت ترقی خواهانه در امر تعلیم و تربیت ساخته شده است. با تشکر از «صهبا مطلبی» برای موسیقی متن و آرشیو ملی بهائیان آمریکا و مدیر پروژه «آرمین اشراقی».

https://t.me/tolo_e_carmel

طلوع کرمل

01 Jan, 20:14


‍ شرحی در باره مدارس بهائی در ایران

قسمت اول

دیانت بهائی تعلیم و تربیت را یکی از عوامل اصلی در ترقی فرد و بهبود شرایط اجتماعی می‌داند، آموزش و پرورش را مسئله‌ای عمومی و اجباری می‌شمارد و انسان ها را همچون گنجینه‌هایی از جواهر با ارزش می‌بیند که تنها با تعلیم و تربیت استعدادها و توانایی‌های آن‌ها نمایان می‌شود.
در اواخر قرن نوزدهم میلادی، نظام آموزش رایج در ایران شکلی سنتی داشت و عموماً متون مذهبی و ادبی در مکتب‌خانه‌ها تدریس می‌شد. در آن زمان بهائیان ایران با مطالۀ آثار حضرت بهاءالله، در پی یافتن راه‌هایی برای اجرای اصول بهائی در زمینۀ تعلیم و تربیت برآمدند. آنان گامی تازه در آموزش و پرورش کودکان برداشتند و مدارسی تاسیس کردند که در آن‌ها مطالعۀ علوم و هنرهای مدرن در مرکز توجه بود. آن‌ها همچنین بر اساس تعالیم بهائی می‌کوشیدند تا تربیت اخلاقی را به نحو مناسب در این مدارس عملی سازند. حضرت عبدالبهاء، تلاش‌های جامعۀ بهائی ایران برای فراهم کردن امکانات آموزشی برای کودکان را از راه دور تشویق وهدایت می‌کردند.
اعتقادات بهائی، تعلیم و تربیت را حق اساسی همگان می‌دانند. بر همین اساس مدارس بهائی اگر چه توسط بهائیان تأسیس می‌شد، به روی همگان باز بود و در آنها دانش‌آموزانی با پیشینه‌ها و عقاید گوناگون اَعم از بهائی، مسلمان، زرتشتی، یهودی، مسیحی و ... در کنار یکدیگر به تحصیل می‌پرداختند.
بر اساس مستندات موجود، به نظر می‌رسد نخستین کوشش‌ها برای تأسیس یک مدرسۀ بهائی در روستایی به نام ماهفروزک در مازندران و در اوایل دهۀ ۱۲۶۰ ه.ش. (۱۸۸۰ میلادی) صورت گرفته است. مُلای روستا که هنگام تحصیل در بابل، بهائی شده بود به همراه همسرش در پی اجرای تعالیم حضرت بهاءالله، یک مدرسۀ پسرانه و دخترانه تأسیس کردند. به تدریج در سایر روستاها و شهرها نیز کوشش‌های مشابه‌ای صورت گرفت. این مدارس که در ابتدا بر اثر ابتکارات شخصی بهائیانِ محلی و به طور پراکنده و غیررسمی شکل می‌گرفتند، مدارس نوین نبودند و هنوز سبک مکتب‌خانه داشتند.
نخستین مدرسۀ نوین بهائی در ایران، یعنی مدرسۀ تربیت پسران، حدود سال ۱۲۷۹ ه.ش. (۱۹۰۰ میلادی) در تهران تأسیس شد و چند سال بعد از طرف دولت به رسمیت شناخته شد. به دنبال آن در طی ۳۵ سال، ده‌ها مدرسۀ نوین بهائی در دیگر شهرها و روستاهایی که دارای جوامع بزرگ بهائی بودند، تأسیس گردید. مدرسۀ «توکل» در قزوین (۱۲۸۵ ه.ش.، ۱۹۰۶ میلادی)، «تأیید» در همدان (۱۲۸۶ ه.ش.، ۱۹۰۷ میلادی)، «وحدت بشر» در کاشان (۱۲۸۸ ه.ش.، ۱۹۰۹ میلادی)، «سعادت» در بابل (۱۲۹۰ ه.ش.، ۱۹۱۱ میلادی) جزء اولین مدارس بهائی بودند. بسیاری از این مدارس به عنوان شعبه‌های مدرسۀ تربیت تهران ثبت و از طرف دولت به رسمیت شناخته شدند....»

ادامه دارد...

برگرفته از سایت «بهائیان ایران» ⬇️

https://www.bahaisofiran.org/%D8%A2%D8%A6%DB%8C%D9%86_%D8%A8%D9%87%D8%A7%D8%A6%DB%8C_%D8%AA%D8%A7%D8%B3%DB%8C%D8%B3_%D9%85%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D8%B3

تعلیم و تربیت در امر بهائی ⬇️
https://donyayebahai.org/sites/default/files/Talim%20va%20Tarbiyat%20dar%20Amre%20Bahai.pdf

@Tolo_E_Carmel

طلوع کرمل

01 Jan, 20:06


چرا سال نو را جشن می گیریم؟

سال نو
روزی است که آغاز یک سال گاه‌شماری جدید را رقم می‌زند، و در آن سال‌شمارِ یک تقویم مشخص افزایش داده می‌شود. در بسیاری از فرهنگ‌ها، این رویداد را به مناسبت پایان سال قدیم و شروع سال جدید جشن می‌گیرند...اقوام مختلف هر كدام روزی را مبدأ سال خود قرارداده اند. مثلاً سال نو مقدونی ها در زمان اسكندر از پاییز شروع می شد و یونانی ها وسط تابستان را مبدأ سال خود قرار می دادند و ایرانی ها هنوز كه هنوز است روز اول بهار را نوروز می دانند. در سال ۴۶ قبل از میلاد، تقویم ژولیانی به دستور ژولیوس سزار تنظیم شد در این تقویم نه فقط اول ژانویه اول سال شناخته شد بلكه خود سال نیز به ۳۶۵‎ روز تقسیم شد، زیرا همین مدت لازم بود تا زمین یك بار به دور خورشید گردش كند. به پاس این خدمت تقویم مذكور را ژولیانی گفتند و به پاس بزرگداشت ژولیوس سزار نام او را روی ماه ژوئیه (ژولیوس) نهادند.
امروزه نیز در استفاده جهانی، سال جدید از گاه‌شماری میلادی در ۱ ژانویه اتفاق می‌افتد که عادتی از گاه‌شماری رومی می‌باشد و اولین روز رسمی گاه‌شماری میلادی که توسط بیشتر کشورها مورد استفاده قرار می‌گیرد. همچنین هشت عدد از دوازده بزرگترین کلیساهای شرقی ارتودوکس که گاه‌شمار ژولیوس را اتخاذ کرده بودند شامل کشورهای بلغارستان، قبرس، مصر، یونان، رومانی، سوریه و ترکیه نیز اول ژانویه را به رسم سال نو جشن می‌گیرند.اهمیت سال جدید تنها به نو شدن تقویم و شروعی دوباره برای طبیعت نیست. سنت ها و آیین های مختلف در طول قرون فرهنگ ها را همچنان زنده و پویا نگه داشته اند و سال نو نیز یکی از مهم ترین نشانه های زنده بودن هر فرهنگ است.

کشورهای جهان به دلیل عدم تطابق زمانی با اختلاف ساعت ورود به سال جدید را جشن می‌گیرند.به علت موقعیت جغرافیایی نیوزیلند از اولین کشورهایی است که سال نو را آغاز می کند و بعد از کشورهای قاره اقیانوسیه، تایوان یکی از نخستین کشورهای قاره آسیا می باشد که فرا رسیدن سال نو را جشن می گیرد شهروندان در روسیه نیز، هرچند نه همزمان به دلیل پهناور بودن کشور و داشتن ۱۱ ساعت مختلف زمانی، ورود به سال جدید را جشن می گیرند. جشن‌ها در کشورهای قاره آسیا و اقیانوسیه و شرق اروپا در حالی برگزار می شوند که کشورهای اروپای غربی نیز از ساعت ۲.۳۰ بامداد به بعد به وقت ایران ورود به سال نو میلادی را جشن گرفته و بعد از بریتانیا نوبت به قاره آمریکا می رسد و قسمت غربی قاره آمریکا در حالی سال نو را آغاز می کنند که مردم نیوزیلند روز اول ژانویه را پشت سر گذاشته اند.

با وجود این که رسومات برگزاری سال نو در هر نقطه از جهان متفاوت است و بسیاری از آن ها حتی در یک روز یکسان اتفاق نمی افتند، اما همه مردم به طور مشترک در زمان سال نو احساس خوبی دارند و درحالی که با قدردانی به سال گذشته نگاه می کنند، امیدوارانه به انتظار سال جدید می نشینند.**

**تلخیصی از سایت بیتوته و ویکی پدیا

ویدیوی همراه (۱) معرفی رسومات سال نو در فرهنگ ها و کشورهای مختلف (به انگلیسی) می باشد.

۱- https://youtu.be/7SwFmMHEV_c

https://t.me/Tolo_E_Carmel

طلوع کرمل

27 Dec, 06:20


📌 فضای مجازی فارسی سرشار از اتهامات دروغ علیه آئین بهائی است، از طریق وب‌سایت‌های رسمی بهائی با این دیانت آنگونه که هست آشنا شویم...

- وب سایت جامعه جهانی بهائی:⬇️

www.bahai.org/fa

*معرفی تاریخ و آموزه های بهائی
*آشنایی با فعالیت های بهائیان در سطح جهانی

-وب سایت جامعه بهائی ایران:⬇️

www.bahaisofiran.org

*آشنایی با تاریخ دیانت بهائی در ایران
*اعتقادات و اقدامات بهائیان ایران

- وب سایت کتابخانه آثار بهائی:⬇️

www.bahai.org/fa/library

وب سایت پیام های بیت العدل اعظم خطاب به بهائیان ایران و جهان:⬇️

www.payamha-iran.org

- خانه اسناد بهائی ستیزی در ایران:⬇️

iranbahaipersecution.bic.org/fa

*هزاران سند از آزار و سرکوب بهائیان
*ایران از ابتدای تاریخ این آئین تا امروز

- وب سایت خبری جامعه جهانی بهائی:⬇️

ws.persian-bahai.org

- وب سایت زندگی حضرت بهاءالله:⬇️

www.bahaullah.persian.bahai.org

*روایت تصویری از زندگی حضرت بهاءالله، بنیانگذار آئین بهائی

- وب سایت راستی:⬇️

Raasti.bahaisofiran.org

*ارائه حقیقت و اطلاعات مستند در پاسخ به اتهامات دروغین علیه بهائیان و آئین بهائی

https://t.me/Tolo_E_Carmel

طلوع کرمل

26 Dec, 01:49


عکسی‌ قدیمی‌ از خانواده بانو مهوش ثابت به همراه شعری از ایشان

⁠ «جان جهان»

از تو حذر نمیکنم، گر چه ز من حذر کنی
جان به ره تو میدهم، گر تو به من نظر کنی
از نفس تو میشوم هم نفس ستاره ها
خیمه به ماه میزنم گر به شبم گذر کنی
پاک شوم ز خاک تن گر چو صبا به من رسی
خاک ره تو میشوم تا گل من گهر کن
شهره شهر میشوم از شر و شور عاشقی
باغ شکوه میشوم میل بهار اگر کنی
جان جهان چه دیده ای، از چه رسن کشیده ای
حال مرا تو دیده ای از چه بدم بدتر کنی
نور به جان ما توئی، خضر زمان ما توئی
لب بگشا که هر دمی، زیر بسا زبر کنی
محو توأم که هر دمی، محشر تازه تر کنی
گر بپذیریم به خود، سنگ مرا تو زر کنی
تیغ به رگ به راه تو بهر فدا نشسته ام
چشم نمی زنم به هم تا تو مرا خبر کنی.

عکس فوق دوران طفولیت (بانو مهوش ثابت).

از راست به چپ :
مادر عزیز بانو مهوش، مهوش در حدود دو سالگی، پدر بزرگوار ایشان در پشت سر مهوش، زن‌دایی و دایی ایشان.

https://t.me/tolo_e_carmel

طلوع کرمل

26 Dec, 01:48


بیانیه جامعه بهائی آمریکا

مهوش ثابت در حال سپری کردن دورۀ
نقاهت پس از عمل جراحی قلب

قسمت سوم

…. جزئیات بیشتر در مورد آزار و سرکوب بهائیان در ایران

در ماه های اخیر، توجه و نگرانی
در بین المللی در مورد حقوق بشر بهائیان در ایران، به ویژه در مورد وضعیت زنان بهائی در این کشور افزایش یافته است.

- وضعیت سلامتی خانم ثابت در حالی رو به وخامت رفت که تنها چند هفته قبل از آن، ۱۸ کارشناس سازمان ملل متحد از حکومت ایران به دلیل افزایش حملات علیه زنان بهائی انتقاد کردند. زنان بهائی در ایران هم به عنوان زن و هم به عنوان بهائی با آزار و سرکوب
مضاعف (و تقاطعی) مواجه هستند.

در همین حال، اوایل هفت گذشته، مجمع عمومی سازمان ملل متحد جدیدترین قطعنامۀ خود را در انتقاد از جمهوری اسلامی به دلیل نقض حقوق بشر صادر کرد و حکومت ایران را به دلیل « افزایش مداوم و تأثیرات تجمعی سرکوب طولانی مدت، از جمله حملات، آزار و اذیت و هدف قرار گرفتن» بهائیان محکوم کرد.
در این قطعنامه آمده است «بهائیان به دلیل اعتقاداتشان با محدودیت های
فزاینده و آزار و سرکوب سیستماتیک حکومت جمهوری اسلامی ایران روبرو هستند و گزارش ها از بازداشت های گسترده، صدور احکام طولانی مدت زندان و همچنین بازداشت اعضای برجسته این جامعه و افزایش مصادره و تخریب اموال آن ها است.

- در مراسم اخیر رونمایی از گزارش جدیدی با عنوان «بیگانگان ، خشونت چندوجهی علیه بهائیان در جمهوری اسلامی ایران» توسط بنیاد حقوق بشر عبدالرحمن برومند در ایران، گزارشگران ویژۀ سازمان ملل متحد، از جمله پروفسور مای ساتو، گزارشگر ویژۀ حقوق بشر برای ایران، و پروفسور نازیلا قانع، گزارشگر ویژۀ آزادی دین یا
عقیده در مورد سرکوب سیستماتیک
جامع بهایی وسط حکوم ایران. به ویژه هدف قرار دادن زنان بهائی صحبت کردند.

- محکومیت ده زن بهائی در اصفهان به مجموع ۹۰ سال در مهر ماه جاری نمونه ای هولناک از آزار و سرکوب اخیر است.

این زنان پس از برگزاری فعالیت های آموزشی و فرهنگی مانند کلاس های زبان ، هنر و یوگا، از جمله برای کودکان
متهم به «تبلیغ علیه نظام» شدند. مسئولان حکومت ایران این فعالیت ها. را «فعالیت های تبلیغی و آموزشی مغایر شرع» تلقی می کنند.

- از جمله بررسی های دقیق بین المللی اخیر ، نامه ای توسط ۱۸ کارشناس سازمان ملل متحد بود که در آبان ماه منتشر شد و ایران را به دلیل هدف قرار دادن زنان بهائی با یورش به خانه ها ، ممنوعیت از سفر و صدور احکام طولانی مدت زندان ، محکوم کرد. این کارشناسان، شامل گزارشگران ویژۀ سازمان ملل متحد در مورد خشونت علیه زنان و دختران، آزادی دین یا عقیده و آزادی بیان، اقدامات حکومت را «الگویی مداوم از تبعیض هدفمند » خواندند.
در اوایل سال جاری میلادی، گزارشی توسط سازمان «دیده بان حقوق بشر» با عنوان «چکمه روی گردنم»
اعلام کرد که سرکوب سیستماتیک ۴۵ سالۀ بهائیان توسط حکومت ایران مصداق «جنایت علیه بشریت در زمینه سرکوب دینی» است. انتهی

https://t.me/bahaisofiran_official/2788

https://t.me/tolo_e_carmel

طلوع کرمل

26 Dec, 01:38


بیانیه جامعه بهائی آمریکا

مهوش ثابت در حال سپری کردن دورۀ
نقاهت پس از عمل جراحی قلب

قسمت دوم

…..کمیسیون آزادی مذهبی بین المللی ایالت متحده نیز در ۲۳ آذر اعلام کرد که «عمیقاً نگران بستری شدن مهوش ثابت از مدیران بهائی» است و افزود که مأموران حکومت ایران او را در زندان «به طور مکرر شکنجه کرده اند».
در فروردین ۱۴۰۲ که خانم ثابت برای بار دوم در زندان به سر می برد گزارش هایی مبنی بر اینکه زانوهای او در جریان یکی از بازجویی ها توسط مأموران امنیتی زندان اوین شکسته شده منتشر شد. خانم ثابت مجبور شد دوران نقاهت پس از این آسیب جدی را در داخل زندان طی کند.
«تصور کنید وارد دوره تازه ای از زندگیتان شده اید که اکثر مردم در آن، زمان بیشتری را با خانواده هایشان می گذرانند، اما در عوض، در حالی که بدنتان در حال ضعف و قلبتان دچار عارضه است مجبورید به دیوارهای سلول خیره شوید. اگر بتوانید همه این ها را تصور کنید می توانید بخشی از بی عدالتی ای را که مهوش همچنان تحمل می کند درک کنید.»
خانم فهندژ افزود: «حکومت ایران اکنون فرصتی در اختیار دارد تا با اطمینان حاصل کردن از اینکه مهوش ثابت هرگز دوباره پا به زندان نخواهد گذاشت، گامی مثبت بردارد. مهوش سزاوار این است که پس از عمل جراحی در کنار خانواده اش سلامتی اش را بازیابد. نه او و نه هیچ بهائی یا زندانی عقیدتی دیگری نباید حتی یک دقیقه بیشتر به دلیل
اعتقادات خود متحمل ظلم و ستم شوند».

اطلاعات بیشتر در مورد مهوش ثابت

-دکتر شیرین عبادی، برندۀ جایزۀ صلح نوبل و وکیل مدافع مهوش ثابت و دیگر مدیران پیشین - اعضای هیئت موسوم به یاران- در جریان محاکمۀ آنها در سال ۱۳۸۷ گفت که «هیچ مدرکی» برای اثبات هیچ یک از اتهامات مربوط به امنیت ملی «گسترش فساد فی الارض و سایر اتهامات مطرح شده توسط حکومت ایران وجود ندارد.

- در سال ۱۳۹۶ خانم ثابت بابت مجموعه شعری که در زندان اوین سروده بود، از انجمن بین المللی قلم لقب «نویسندۀ دلیر»
International PEN را دریافت کرد.
او پیش از اولین دورۀ زندانی شدنش از اساتید مؤسسه آموزش عالی بهائیان بود، مؤسسه ای که به جوانان بهائی ایرانی که به دلیل اعتقاد خود از ورود به مؤسسات تحصیلات عالی منع شده اند، دروس دانشگاهی ارائه می دهد.

- نرگس محمدی، برندۀ جایزه نوبل و از هم بندی های خانم ثابت در زندان اوین، در موقعیت های متعددی از خانم ثابت و دیگر زندانیان بهائی دفاع کرده است.

خانم محمدی در نامه ای که در دی ماه ۱۴۰۱ از داخل زندان اوین منتشر کرد، لحظۀ ورود مجدد خانم ثابت به زندان اوین را چنین توصیف کرد:« مهوش با سرفه های پی در پی، رنگ پریده و با لباس تابستانی که موقع بازداشت (۹ مرداد) تنش بود ایستاده بود.» این روایت با اشاره به اینکه خانم ثابت در ماه های زمستان لباس گرم بر تن نداشت، به وضوح بی
توجهی مسئولان زندان به سلامت او را تأیید می کند.

- مسیح علی نژاد، فعال حقوق زنان نیز در آذر ماه ۱۴۰۲ بیانیه ای ویدیویی منتشر کرد که در آن بخشی از نامه ای از خانم ثابت را قرائت کرد
و شجاعت او را در برابر آزار و شکنجه و بی عدالتی ستود…..

ادامه دارد

https://t.me/bahaisofiran_official/2788

https://t.me/tolo_e_carmel

طلوع کرمل

24 Dec, 17:08


‍ ویدیویی از«عید الاعیاد»(جشن جشن ها)
جشن ماه دسامبر ۲۰۱۹
در خیابان مشرف به کوه کرمل

اطلاعات بیشتر در مورد این جشن ها⬇️

http://www.persian.israel.org/mfafa/todayisrael/news/2012/pages/20111217-haifa-festival.aspx

عید حنوکا⬇️
https://fa.m.wikipedia.org/wiki/%D8%AD%D9%86%D9%88%DA%A9%D8%A7

جشن کریسمس⬇️
https://www.asemooni.com/event/christmas

ویدیوی همراه از «Dima Kantargi» می باشد که فیلمی از جشن دسامبر ۲۰۱۹ از باغ های کوه کرمل و هم چنین از مراسم جشن که شامل کنسرت های موسیقی، نمایشگاه های هنر، تنقلات خوشمزه، و مهمتر از همه، احساس با همدیگر بودن است می باشد.

https://t.me/tolo_e_carmel

طلوع کرمل

24 Dec, 17:08


⁠ ‍ ‍ ....حضرت مسيح روح محيى بود و سبب حيات روحانى کّل ....

حضرت عبدالبهاء

...... ملاحظه نمائيد که حضرت مسيح فريد و وحيد من دون ظهير و معين و بدون سپاه و لشکر در نهايت مظلوميّت در مقابل جميع من على الارض علم الهى بلند نمود و مقاومت
کرد و جميع را عاقبت مغلوب نمود و لو بظاهر مصلوب گرديد حال اين قضيه معجزۀ محض است ابداً انکار نتوان نمود ديگر در حّقيت ّّ
حضرت مسيح احتياج به برهان ديگر نه و اين معجزات ظاهره در نزد اهل حقيقت اهميت ندارد . مثًلا اگر کورى بينا شود عاقبت ّّ
باز کور گردد يعنى بميرد و از جميع حواس و قوى محروم شود ، لهذا کور بينا کردن اهميتى ندارد زيرا اين قوه بالمآل مختّل گردد
ّّّو اگر جسم مرده زنده شود چه ثمر دارد زيرا باز بميرد . اما اهميت ّّّدر اعطاى بصيرت و حيات ابديست يعنى حيات روحانى الهى زيرا اين حيات جسمانيرا بقائى نه و وجودش عين عدم است مثل اينکه حضرت مسيح در جواب يکى از تلاميذ ميفرمايند که بگذار مرده را مردها دفن کنند زيرا مولود از جسد جسد است و مولود از روح روح است......

مفاوضات صفحه ۷۸

ویدیوی همراه:
به مناسبت ایام کریسمس، شعری زیبا از مهدی موسوی با اجرایی دلنشین از بانو «کتی ایواغلی» با ترجمه اسپانیایی

Ay baila conmigo al compás de esta canción / Para un gran amigo abriré mi corazón / Busco como el agua tu mirada y Dulce voz / En un silencio feroz /No sabes como me duele tener que callar / Lo que siente un ave si no le dejan volar
Mi lejana tierra añorando libertad
Malherida sin piedad
Baila en las tinieblas , son el día sin nacer / Noche sin estrellas que espera al amanecer / Acerquemos el alba regala por doquier / La luz de tu propio ser

آرام‌ باش جانم ای یار مهربانم
دارم سخن فراوان با آن که بی زبانم
از روزهای تبعید در جنگ ‌نابرابر
با من بیا برقصا ای آخرین باور
با ‌من ‌بیا‌ برقصا با وزن‌ این‌ترانه
این شعر عاشقانه این آخرین بهانه
با من بیا برقصا تا شعر شاد باشد
با ناله های یاران / با نغمه ای هزاران

متن اصلی شعر به انگلیسی:⬇️
https://www.songtexte.com/songtext/leonard-cohen/dance-me-to-the-end-of-love-73db72c1.html

لینک یوتیوب⬇️
https://youtu.be/Wv5pZRffntM

https://t.me/tolo_e_carmel

طلوع کرمل

24 Dec, 17:05


⁠ شعری سروده (قسمت فارسی) جناب «مهرداد نوری»
با صدای «کتی ایواوغلی» (۱)

ترانه ای با دو زبان فارسی و اسپانیایی که بیش از سیصد بار توسط خوانندگان مختلف خوانده شده است. خواننده اصلی این ترانه Leonard cohen ، تبریکی برای مسیحیان عزیز به مناسبت فرا رسیدن ایام کریسمس.

از کنار خاک از کنار سنگ
سر کشیده غنچه‌ای زیبا از نسیم عشق
خانه عطر آگین خانه‌ام زیبا
لاله ی وحشی سر کشیده از میان خاک
خنده‌ های گلی می‌رسد از لابلای دانه‌های برف

❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️

si cada dia es de un color
hoy el color es la ilusion
de ver destellos de luz en tus ojos
si el corazon puede vibrar
toma mi manop al caminar
y siente conmigo el amor

❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️

si juntos vamos acaminar
si siempre vence la verdad
alcemos nuestras voces al cantar
que la guerra pronto se acabara
que elmundo al fin reinara la paz
quenohabra
miseria alguna

دانه های عشق همچو گُلهای سفید یاس
با هزار آوا میکند غوغا دانه های برف

در یوتیوب🔽
https://youtu.be/9IXs0icEnuc

https://t.me/Tolo_E_Carmel

طلوع کرمل

24 Dec, 17:04


‍ ‍ 🎄❄️🎄ترانه زیبا و ماندگار «کریسمس»
🎄So this is Christmas🎄


جشن کریسمس برای مسیحیان مانند جشن نوروز برای ایرانیان است. این روز هم به مانند نوروز ایرانیان آداب و رسوم خاص خود و همینطور زمان خاصی دارد

کریسمَس یا نوئل جشنی است در آیین مسیحیت که به منظور گرامی‌داشت زادروز مسیح برگزار می‌شود. بسیاری از اعضای کلیسای کاتولیک روم و پیروان آیین پروتستان، کریسمس را در روز ۲۵ دسامبر جشن گرفته و بسیاری آنرا در شامگاه ۲۴ دسامبر نیز برگزار می‌کنند. اعضای بیشتر کلیساهای ارتودوکس در سراسر دنیا نیز روز بیست و پنجم دسامبر را به عنوان میلاد مسیح جشن می‌گیرند.

ضمن تبریک به مسیحیان عزیز در سراسر عالم فایل صوتی So this is Christmas که با صدای خواننده معروف Celine Dion می باشد را تقدیم حضورتون می کنیم.

So this is Christmas
And what have you done
Another year over
And a new one just begun
And so this is Christmas
I hope you have fun
The near and the dear one
The old and the young
A very Merry Christmas
And a happy new year
Let's hope it's a good one
Without any fear
And so this is Christmas
For weak and for strong
For rich and the poor ones
The world is so wrong
And so happy Christmas
For black and for white
For yellow and red one
Let's stop all the fight
A very Merry Christmas
And a happy new year
Let's hope it's a good one
Without any fear
And so this is Christmas
And what have we done
Another year over
A new one just begun
And so happy Christmas
We hope…
Ans so this is Christmas
I hope you have fun
The near and the dear one
The old and the young
Without any fear
War is over over
If you want it
War is over
Now

لینک زیر توضیح جامع و مختصری در باره «کریسمس» می باشد:

https://www.asemooni.com/event/christmas

@Tolo_E_Carmel

طلوع کرمل

24 Dec, 17:02


تصاویر هوایی از خیابان چراغانی شده «بن گورن» در ایام کریسمس ( سال های گذشته)

کلیپ همراه خیابان چراغانی شده بن گورن به مناسبت ایام کریسمس است که بسیار زیباست
. هنگامی که در انتهای کلیپ دوربین به طرف کوه کرمل و ساختمان پرشکوه مقام اعلی حرکت می کند حس قشنگی در قلوب به وجود می آید.

بی شک بسیاری از بهائیان هنگامی که به زیارت مقام اعلی رفته و یا تصاویر همیشه پر نور این ساختمان رفیع را می بینند یک عبارتی را به خاطر می آورند که یاد آور روزهای اقامت حضرت اعلی در کوه های ماکو و چهریق است که «نه حتی یک شمع» وجود نداشت تا در شب های تاریک و سرد آن زمان نوری به آن مکان بخشد، اما اکنون این مقام و باغ های اطراف اینچنین زیبا و پرشکوه جلوه می نمایند.

جناب فریبرز صهباء طراح باغ های دامنه کرمل در باره خدماتی که در ساخت و برپایی آن مکان داشتند چه زیبا اشاره کرده اند که:
 
«می‌خواستم فضایی درست کنم که وقتی مردم در آن قدم میزنند احساس کنند به حضور حضرت اعلی مشرف می‌شوند همچون مکانی برای قلب و روحشان.»


لینک زیر (۱) کاری از Mr. Badiyan و Mr. Nolley (نه حتی یک شمع، اشاره به زمان سجن حضرت اعلی در ماکو و چهریق است که شرحی مفصل در باره کوه کرمل و تراس های مقام اعلی می باشد،

۱- این ویدیو در یوتیوب با ترجمه فارسی⬇️
https://www.youtube.com/watch?v=fBj-SxhmsKc&feature=share

۱- اصل ویدیو به زبان انگلیسی⬇️
https://youtu.be/OKsU5MZ0uGg

عکس هایی از ساختمان مقام اعلی از زوایای مختلف🔽
https://media.bahai.org/buildings-places/haifa-area/shrine-bab-terraces

https://t.me/Tolo_E_Carmel

طلوع کرمل

24 Dec, 17:01


‍ ویدیویی از«عید الاعیاد»(جشن جشن ها)
جشن ماه دسامبر ۲۰۱۹
در خیابان مشرف به کوه کرمل


جشن جشنها و به زبان عربی: «عید الاعیاد» نام رویداد بزرگی است که هرسال درماه دسامبر، دربندر زیبا و دیدنی حیفا درشمال اسراییل و ساحل دریای مدیترانه (در خیابان مشرف به کوه کرمل و باغ های زیبای اطراف آن) در چارچوب یک جشنواره چهار هفته ای جریان دارد. دلیل برگزاری این جشنواره، مصادف شدن سه عید بزرگ ومهم برای پیروان سه دین یکتاپرست یهودیت، مسیحیت و اسلام است. یهودیان در این روزها عید «حنوکا» (جشن نور و روشنائی) را که یادآور یک خیزش بزرگ یهودیان در پیکار علیه اشغالگران خارجی و تلاش بی امان آنها برای حفظ فرهنگ و سرزمین و باور مذهبی خود دربرابر مهاجمان بیگانه است برگزار می کنند. مسیحیان درتدارک برگزاری عید کریسمس و زادروز حضرت عیسی مسیح و سال نو میلادی هستند و مسلمانان عید قربان را که پایان دهنده ایام حج تمتع است، جشن می گیرند.
بندر حیفا بدین دلیل برای برگزاری این جشنواره برگزیده شده که درآن، اعراب مسیحی و مسلمان درکنار یهودیان زندگی مسالمت آمیزی دارند و حسن همجواری درهمه نهادهای این شهر زیبا جلوه گراست.
اوج جشنواره حدودا یک ماه، روزهای جمعه وشنبه است که شهروندان با بهره گیری از تعطیلات آخر هفته و نیز تعطیلات هشت روزه جشن حنوکا به بندر حیفا می روند و درشادی این ایام فرخنده  با مسلمانان و مسیحیان شریک می شوند.

هنگامی که از حیفا و "جشن جشنها" درآن سخن می رود، نمی توان از مناطق زیبای متعلق به جامعه بهائیان این شهر نیز که شکوه عظیمی به این بخش از شمال اسراییل بخشیده، سخنی نگفت. این مراکز مهم با جلوه خیره کننده خود همانند همیشه، دهها هزار گردشگر را درطول دوره مشترک اعیاد یهودی، اسلامی و مسیحی به سوی خود جذب می کند.

امسال به علت بیماری همه گیری که از دو سال گذشته آغاز شده جشن های سال نو میلادی در کل دنیا یا لغو شده و یا بع شرایط خاص و رعایت فاصله اجتماعی برگزار می شود.

اطلاعات بیشتر در مورد این جشن ها⬇️

http://www.persian.israel.org/mfafa/todayisrael/news/2012/pages/20111217-haifa-festival.aspx

عید حنوکا⬇️
https://fa.m.wikipedia.org/wiki/%D8%AD%D9%86%D9%88%DA%A9%D8%A7

جشن کریسمس⬇️

https://www.asemooni.com/event/christmas

https://t.me/Tolo_E_Carmel

طلوع کرمل

24 Dec, 06:40


⁠ شعر «هم قفس»
سروده «مهوش ثابت»

هم قفس این همه بیداد که دیدست که ما
این همه منّت هجران که کشیدست که ما
پنجه درپنجۀ مرگ و به لب آوای طرب
تا به سر منزل حیرت که دویدست که ما
دست صیّاد فرو ریخته کاشانۀ ما
واژگون ساخته بیدادِ ستم خانۀ ما
پیله ای ساخته گِرد من وتو تنگ ولیک
چون کند عاقبت این پیله به پروانه ما
بسته بودند پَر و بال تو را با پَر من
می نهادی سرخود شب همه شب بر سرمن
سوز و سرمای دی و وحشت طوفان بلا
رفته از سر به مقامی که نشد باور من
دیرگاهیست که این دست ستم بر سر ماست
آتشی شعله زنان یکسره بر پیکر ماست
دیرگاهیست که از محفل یاران دوریم
جامۀ باور و تسلیم و رضا در بر ماست
ما دراین مهلکه صد مرتبه جان باخته ایم
رخت خود درگذر میکده انداخته ایم
سر خوشانیم و ز اندیشۀ جانان مستیم
کار خود در دل این معرکه ها ساخته ایم
عاقبت درد فراقی که کشیدیم گذشت
رنج آن زهر هلاهل که چشیدیم گذشت
صدسخن دردل وبرلب زستم مُهرسکوت
آن همه تهمت بیجا که شنیدیم گذشت
هم قفس ساغرت از بادۀ ایمان پر باد
سینه ات از شرر و شور دلیران پَر باد
سرزمینت همه آباد و دلت خرم و شاد
یادت از هِلهلۀ مردم ایران پُر باد

https://t.me/Tolo_E_Carmel

طلوع کرمل

24 Dec, 06:37


بیانیه جامعه بهائی آمریکا

مهوش ثابت در حال سپری کردن دورۀ
نقاهت پس از عمل جراحی قلب

قسمت اول

حکومت ایران با توقف اجرای حکم باید به او اجازه دهد تا در آرامش، روند بهبودش را طی کند.

ژنو- ۳ دی ۱۴۰۳

مهوش ثابت، زندانی عقیدتی ۷۱ ساله بهائی که به دلیل اعتقادش بیش از ۱۳ سال توسط حکومت جمهوری اسلامی زندانی شده، تحت عمل جراحی قلب باز قرار گرفته است. او با وجود مشکلات جدی و رو به وخامت جسمی، از مراقبت های پزشکی مناسب در زندان محروم بوده و علی رغم ابتلا به بیماری هایی با خطر جانی، اغلب از درمان در بیمارستان منع شده است.

با این حال، خانم ثابت پس از پایان دورۀ نقاهت، برای سپری کردن باقی مانده دومین دوره ۱۰ سالۀ حبس خود به زندان بازگردانده خواهد شد. جامعۀ جهانی بهائی خواستار آزادی فوری و بدون قید و شرط خانم ثابت، لغو حکم زندان او و تضمین این نکته از سوی مسئولان حکومت ایران است که او هرگز به زندان برگردانده نشود.

خانم ثابت پیش از دستگیری در سال ۱۳۸۷ و زندانی شدن به مدت ۱۰ سال به همراه شش همکار دیگرش از مدیران پیشین جامعۀ بهائی ایران بود. بهائیان ایران از هر قشر و طبقه با آزار و سرکوب سیستماتیک مواجه بوده اند. وضعیتی که بیش از ۴۵ سال توسط سازمان ملل متحده جامعه جهانی محکوم شده است.

جاوید رحمان، گزارشگر ویژۀ سابق سازمان ملل متحد در امور حقوق بشر ایران، گزارش داد که حکومت ایران با قصد نسل کشی بهائیان را مورد هدف و سرکوب قرار داده است. سازمان «دیده بان حقوق بشر»، رفتار حکومت ایران با بهائیان را مصداق « جنایت علیه بشریت در زمینه سرکوب دینی» خوانده است.

خانم ثابت با وجود ابتلای شدید به بیماری کووید و مشکلات جسمی دیگر که نیاز به مراقبت پزشکی داشتند، در مرداد ماه سال ۱۴۰۱ برای بار دوم دستگیر شد. او در زندان احترام و محبت هم بندیان خود را جلب کرد و برای بسیاری همچون مادری دلسوز بود. از جمله رکسانا صابری روزنامه نگار، که بارها خواستار آزادی خانم ثابت شده است. اکنون با گذشت بیش از ۱۳ سال زندان، بدرفتاری شدید و مکرر جسمی و روانی و بازجویی توسط مأموران حکومت ایران، خانم ثابت در حال گذراندن دوران نقاهت پس از جراحی قلب است،
عارضه ای که ناشی از سال ها بدرفتاری و عدم رسیدگی های درمانی است. چندین پزشک به صورت کتبی تأیید کرده اند که ادامۀ حبس او سلامتی
اش را به خطر می اندازد و اکنون دقیقاً همین اتفاق افتاده است.
در آذر ۱۴۰۱ چند ماه پس از دستگیری دوم خانم ثابت، پزشکان به صورت کتبی تأیید کردند که او به بیماری های «استئوپنی، پوکی استخوان و تاندونیت» مبتلا است و «با توجه به روند پیشرفت بیماری او و نیاز به مراجعۀ مکرر به پزشک، تحمل زندان
برای او بسیار دشوار خواهد بود و منجر به وخامت سریع بیماری اش خواهد شد. گزارش پزشکی دیگری می گوید که خانم ثابت از «آسم آلرژیک شدید و برونشیت مزمن» رنج می برد و تحمل کیفر را ندارند. مسئولان حکومت ایران این هشدارها را نادیده گرفتند. خانم ثابت اکنون پس از عمل جراحی قلب باید برای گذراندن ۸ سال باقی مانده ‌از دوران محکومیت خود به زندان اوین بازگردد. جامعۀ جهانی بهائی تأکید دارد که مدت باقیمانده از محکومیت وی باید لغو شود و او باید آزاد شود تا در آرامش سلامت خود را بازیابد. سیمین فهندژ، نمایندۀ جامعۀ جهانی بهائی در سازمان ملل متحد در ژنو، گفت:‌‌‌«خانم ثابت سال ها با شرایط پرمخاطره سلامتی مواجه بوده و خدمات پزشکی مورد نیازش را دریافت نکرده است. حکومت به جای فراهم کردن مراقبت های لازم، او را به سلول انفرادی انداخته و تحت بازجویی های طولانی و سخت قرار داده است. خانم ثابت هرگز در وهله اول نباید زندانی می شد و هنگامی که در زندان با مشکلات جسمی مواجه شد باید فورا آزاد می شد. حکومت ایران اکنون باید با آزادی فوری او از زندان این وضعیت را جبران کند تا او بتواند در کنار خانواده اش مراقبت های لازم را دریافت کند». وضعیت وخیم سلامتی خانم ثابت آینه تمام نمای وضعیت ده ها زندانی بهائی دیگر است که با اتهامات بی اساس زندانی می شوند. جامعه جهانی بهائی گزارش های متعددی از نادیده گرفتن نگرانی ها در زمینه سلامتی بهائیان بازداشت شده توسط مسئولان حکومت ایران دریافت کرده است، وضعیتی که نشان دهندۀ نقض آشکار حقوق زندانیان در زمینۀ دریافت مراقبت های پزشکی است.
«جهان، مهوش را به عنوان مدافع بی
باک حقوق بشر می شناسد و ما از استقامت او علیه ظلم و ستم الهام می گیریم. با این وجود آزار و اذیت بی رحمانه او توسط حکومت ایران و تأثیرات شدیدش بر زندگی و سلامتی او
و همچنین سرکوب سایر بهائیان و کل جامعۀ بهائی این کشور، ما را بسیار متأثر کرده است. ما خواستار پایان ظلم و تبعیضی هستیم که اجازه می دهد زنی ۷۱ ساله ۱۳ سال از عمر خود را در زندان گذرانده است، همچنان با چنین بی عدالتی شدیدی مورد آزار و اذیت قرار گیرد»……. ادامه دارد

https://t.me/tolo_e_carmel

طلوع کرمل

23 Dec, 16:41


شعری در وصف شهید عزیز بانو «گُلدانه ( یوسفی ) علی پور
سروده جناب «مهرداد نوری»

تاریخ شهادت سوم دی ماه سال ۱۳۶۱

رقص در آتش

شیر زن گُلدانه امر بهاء پروانه وار
سوخت در آتش به شوق وصل یار

جام ایمان برده بالا نام مولا بر زبان
خنده برلب پایکوبان در کمال ابتشار

«یا بهاء جانم فدایت» را بگفتا با شعف
بال پروازش گشود، آمد به پایان انتظار

عرش یزدان شد مهیّا بهر مهمان جدید
مظهرحق شادمان، از آنکه میاید نگار

در کلام آسان بود شرح چنین دلدادگی
در دل آتش بسوزی و برقصی بنده وار

بر رضای حق رضا گشت آن شهید
هیچکس را نیست یارای جدل با روزگار

حضرت عبدالبهاء او را به نزد خویش خواند
کاش بر ما هم چنین زیبا بود فرجام کار

هرچه میخواهی بخواه از آستان کوی او
هرچه میجویی بجوی از درگه پروردگار

«نوریا» ای کاش میدیدند خلق این جهان
ارج و قرب این شهیدان را به نزد کردگار

https://t.me/nooriandishe

https://t.me/tolo_e_carmel

طلوع کرمل

23 Dec, 16:40


⁠ یادی از شهید «گلدانه علی پور»
شیر زنی از خطه مازندران

شیر زن گُلدانه امر بهاء، پروانه وار
سوخت در آتش، به شوق وصل یار

یا بهاء جانم فدایت را بگفتا ، با شعف
بال پروازش گشود ، آمد به پایان انتظار(۱)

‍ خانم گلدانه علی پور در سال ۱۹۱۸ در یک خانواده ی مسلمان در قریه ی سادات محلّه ی مازندران ( اطراف ساری) متولّد شد. در حدود سال ۱۹۴۰ با جناب فتحعلی علی پور از احبّای کندس بن ازدواج نمود. این خانواده و دوستان به جهت دامداری در آن مناطق سکونت نموده، کم کم تشکیل روستا داده و بالاخره در اوان نقشه ی جهاد کبیر اکبر موفّق به تشکیل محفل مقدّس روحانی کندس بن گردیدند. خانم گلدانه در موقع ازدواج، بهائی نبودند امّا قلبی مملو از عشق و محبّت نسبت به همه اهل عالم داشتند و اطفال خود را تشویق به شرکت در کلاس های درس اخلاق می نمودند. فرزندان ایشان همگی ازدواج بهائی نمودند. خانم گلدانه در سال ۱۹۷۹ پس از سال ها ایمان قلبی، ورقه ی تسجیلی را امضا نمودند. در اواسط انقلاب اسلامی که در تمام روستاها و شهرهای ایران، هر یک از احبّا به نوعی دچار بلایا و صدمات بودند، ایشان نیز مورد تهاجم اهالی محلّه قرار گرفته و مورد ضرب و شتم قرار می گرفتند؛ حتّی با سیگار قسمتی از بدن نوه ی آن بانوی عزیز را که طفلی یازده ساله بود سوزاندند و یا پیرمرد روحانی جناب علی پور را مورد حملات خود قرار دادند.
در تابستان ۱۹۸۲ مخالفین این فئه مظلومه به روستای کندس بن هجوم آوردند در حالی که پیش از چهل الی پنجاه نفر بودند. بعد از مضروب ساختن آن عزیزان و شکستن در و پنجره، آنها را مجبور به ترک کندس بن نمودند. احبّا به روستای روشنکده پناه آوردند و هر کدام مأمنی گرفتند. هنوز از این واقعه چند ماهی نگذشته بود که در روز سوم دی ماه ۱۳۶۱ ( بیست و چهارم دسامبر ۱۹۸۲) از همان روستا چند نفر به محلّی که جناب علی پور دام هایشان را نگاه می داشتند با طرح نقشه و دسیسه ی قبلی هجوم نمودند. چون گلدانه ی عزیز را تنها و بی پناه دیدند، بنای هتّاکی گذاردند و سعی کردند که ایشان را مجبور به طعن و لعن نمایند. امّا آن عاشق دلداده ی الهی سرمست از باده ی محبّت الله بود و حاضر به لعن و طعن نگردید. نخست آن عزیز را خفه کرده و بعد جسد او را آتش زدند که البتّه توسّط پزشک قانونی شناسایی شد. باری متأسّفانه در دادگاه هم به بهانه ی عدم شاهد حضوری به این جنایت فجیع ترتیب اثر داده نشد و قاتلین از مجازات گریختند.(۲)

درکلام آسان بود شرح چنین دلدادگی
در دل آتش بسوزی و برقصی بنده وار

بر رضای حق، رضا گشت آن شهید
هیچکس را نیست یارای جدل با روزگار

حضرت عبدالبهأ او را به نزد خویش خواند
کاش بر ما هم چنین زیبا بود فرجام کار(۳)

۱ و ۳ قسمتی از شعر رقص در آتش سروده جناب نوری در وصف شهید گلدانه علی پور

۲- تلخیص و اقتباس از نوشته ی عادل شفیع پور. مجله عندلیب، شماره ی ۳۳ زمستان ۱۳۶۸

فیلمی از تصاویر شهدای مظلوم ایران
تصویر بانو گلدانه در دقیقه ۳:۴۶⬇️

https://t.me/tolo_e_carmel

طلوع کرمل

23 Dec, 16:12


تصاویری از مشرق الاذکار لوتوس یا نیلوفر آبی ( هشتمین مشرق الاذکار بهائی ، شبه قاره هند ، هند ، دهلی نو ) همراه با یکی از اذکار مبارکه

توضیحاتی پیرامون مشخصات این مشرق الاذکار:

https://t.me/c/1271496007/84

شعری در وصف این مشرق الاذکار:

https://t.me/Tolo_E_Carmel/7196

https://t.me/tolo_e_carmel

طلوع کرمل

22 Dec, 16:19


بايد احبّای الهی استقامت بر امراللّه نمايند…

ای ياران الهی، ناله و فغان شما اگر چه مخفی و پنهان است ولی فی‌الحقيقه بلند و گوش رس اهل آسمان است. سمع ملأ اعلی شنواست و «عين‌اللّه النّاظره بينا» آنچه آمال و آرزوی آن اهل وفاست از درگاه احديّت مستجاب و روا ولی نظر به حکمت بالغه امور موکول اوقات و موقوف ميقات است. پس مطمئن باشيد که جميع آمال و آرزو ميسّر است و از فضل جمال قدم هر معسوری ميسور.
حال بايد احبّای الهی استقامت بر امراللّه نمايند و به قوّهء قدسيّه محکمات جنود شبهات را مقاومت نمايند تا به سطوت و شوکت سپاه يقين صفوف ظنون اهل ارتياب را درهم شکنند و از اشتداد ارياح امتحان محفوظ و مصون مانند و در شب و روز بکوشند تا به نفحات رحمن اهل شبهات را به استقامت دلالت نمايند و نشر رائحه محبّت‌اللّه کنند و آفاق وجود را معطّر کنند و به انوار اخلاق الهی عالم امکان را روشن و منوّر نمايند.

مُنتخباتی از  مکاتيب حضرت عبدالبهاء، جلد دوّم، صفحه ۴۲

ذکر دسته جمعی از فایل صوتی:🔽

https://t.me/niaayesh/64

و تلاوتی متفاوت از فایل صوتی فوق :🔽

https://t.me/BDBmultimedia/4132

https://t.me/tolo_e_carmel

طلوع کرمل

22 Dec, 15:03


🔸🔸دوستان و کاربران گرامی کانال های امری تلگرام🔸🔸:

🔸بی شک بسیاری از شما عزیزان که به کانال های امری تلگرام دسترسی دارید با کانال بسیار فعال و پربار «الواح و آثار الهی» که روزانه پست ها و ویدیو و فایل ها و کلا الواح و آثار الهی منتشر می کردند آشنایی دارید ادمین این کانال ضمن انتشار اطلاعیه ای اعلام کردند که متاسفانه کانال با مشکلی غیر قابل بیش‌بینی مواجه شده که امکان ادامه فعالیت در آن کانال را دشوار کرده است. از این رو با هدف کانال که «معرفی و آشنایی با آئین بهائی و رسیدن به وحدت عالم انسانی و صلح عمومی» است، کانال «جدیدی» راه اندازی شده که خوشبختانه تمامی مطالب سال های گذشته ثدر کانال جدید موجود می باشد و شما با پیوستن به کانال «جدید» همچنان از کلیه مطالب قبل بهره مند خواهید شد. بی شک حضور شما در کانال جدید انگیزه‌ای برای ادامه فعالیت‌های کانال خواهد بود حتما با هم ادمین و دست اندرکاران این کانال را در مسیر خدماتشان یاری کنیم چرا که حضور شما و لطف و حمایتتان چراغ راه و گرمای دل آن ها خواهد بود.

لینک کانال «جدید» الواح و آثار الهی

🔸
https://t.me/AlvahAsarELAHI
🔸
@AlvahAsarELAHI

https://t.me/tolo_e_carmel

طلوع کرمل

20 Dec, 13:25


شعری زیبا و اجرایی زیباتر
تقدیم به شما از طرف 🌺 السای 🌺 عزیز به مناسبت شب یلدا

🌺من اگر روزی شود نقاش این دنیا شوم
این جهان را عاری از هر غصه وغم میکشم

بهر دل ها مهربانی، بی قراری، یک دلی
🌺هر دلی را در کنار شاخه ای گل میکشم

اندر این دنیا کسی بر کس ندارد برتری
🌺من غنی را با فقیر، یک جا، یکسان میکشم

زشت و زیبا خالق و پروردگار ما یکیست
🌺زشت و زیبا، پیش هم، اما، انسان میکشم

عشق هایی که در آن بوی خیانت میدهند
🌺تا ابد محکوم دل تنگی به زندان میکشم

هرکجا قلبی شکست، مابی تفاوت بوده ایم
🌺آری آری بهر دل های شکسته، نیز درمان میکشم

من در این دنیا تمام مردمش را بی درنگ
🌺با تنی سالم، لب خندان، خرامان میکشم

لحظاتتون سرشار از عشق و محبت و نور

یلدای شما به خوشی🌺🍇🍎🍏🍐🍊🍓🍐🍎🍏🍉🍉

https://t.me/tolo_e_carmel

طلوع کرمل

19 Dec, 03:38


ویدیویی مخصوص «شب یلدا»

🍎زمستان آمد و یلدا شد امشب
🍎🍎عجب بزم خوشی بر پا شد امشب

🍉خزان آذری رفت و «دی» آمد
🍉🍉سپید بختی نصیبِ ما شدِ امشب

🌹شب شادی شب جشن و سُرور است
🌹🌹که پیر مجلس هم بُرنا شد امشب

🍓تفأل میزنند بر غیب اسرار
🍓🍓یکی مجنون یکی لیلا شد امشب

🍇شبی را با مناجات سوی جانان
🍇🍇که این دل ها دَمی سینا شد امشب

🍍شبی را تا سحر بی حُزن و اندوه
🍍🍍نوای خوش به این دنیا شد امشب

🍎به زیر کُرسیِ گرم و انار دانه دانه
🍎🍎چنان عشقی به دلها جا شد امشب

🥭شب یلدا چه شیرین می شود با هندوانه
🥭🥭که تفسیرش چنین، معنا شد امشب

شعر و تنظیم ویدیو : میثاق. ت (درویش)

دکلمه : کَرمِل

https://t.me/Tolo_E_Carmel

طلوع کرمل

18 Dec, 14:44


هزاران هزار نفر در گوشه و کنار دنیا در انتظار شنیدن خبر سلامتی بانو مهوش ثابت (شهریاری) هستند و البته دست های رجا را به سوی پروردگار بلنده کرده و برای این عزیز که همسری وفادار، مادری مهربان ، دوستی گرامی،یاری گرانقدر که سال هاست درد دوری از عزیزانش را در دل دارد و بی گناه و مظلوم روزها و ماه ها و سال ها را پشت میله های زندان گذرانده، دعا کرده و سلامتی و شادی او را از خداوند متعال می طلبیم.

خدایا ، تو خود مراقب عزیز ما باش.

❤️🙏❤️🙏❤️🙏❤️🙏❤️

https://youtu.be/u0wwGV1wf4g?si=yLkW01aTUAfSQJXq

https://t.me/Tolo_E_Carmel

طلوع کرمل

03 Dec, 05:52


دکلمه ای روحنواز از شعر «مولانا» با صدای مهندس «بدیع یزدی»

ای عاشقان ای عاشقان پیمانه را گم کرده ام
در کنج ویران مانده ام، خمخانه را گم کرده ام
هم در پی بالائیان، هم من اسیر خاکیان
هم در پی همخانه ام، هم خانه را گم کرده ام
آهم چو برافلاک شد اشکم روان بر خاک شد
آخر از اینجا نیستم، کاشانه را گم کرده ام
در قالب این خاکیان عمری است سرگردان شدم
چون جان اسیر حبس شد، جانانه را گم کرده ام
از حبس دنیا خسته ام چون مرغکی پر بسته ام
جانم از این تن سیر شد، سامانه را گم کرده ام
در خواب دیدم بی دلی صد عاقل اندر پی روان
می خواند با خود این غزل، دیوانه را گم کرده ام
گر طالب راهی بیا، ور در پی آهی برو
این گفت و با خود می سرود، پروانه راگم کرده ام
چون نور پاک قدسی اش دیدم بر او شیدا شدم
گفتم که ای جانان جان دردانه را گم کرده ام
گفتا که راه خانه ات را گر ز دل جویا شوی
چندین ننالی روز و شب فرقانه را گم کرده ام
این گفت و از من دور شد چون موسی اندر طور شد
دل از غمش ویرانه شد، ویرانه را گم کرده ام

تصویر کاریست از آقای «مهدی کجوری»

https://t.me/badiyazdi/308

https://t.me/Tolo_E_Carmel

طلوع کرمل

02 Dec, 14:17


۱۲ آذر / سوم دسامبر
روز جهانی کم توانان ( معلولان)

در ویدیوی فوق همنوازی بسیار زیبا با حضور تعدادی از هنرمندان کم توان نوازنده تار : علی کرمی کبیر -نوازنده سنتور : فاطمه صالحی - نوازنده رباب و آهنگساز: محمد ابراهیمی - نوازنده تنبک : بابک محمدزاده را خواهید دید که با وجود نقص جسمی اما بسیار توانا دیده می شوند.

لینک زیر از کانال «نغمات روحانی» با نام «ستاره ها خورشیدند» (۲) کاری از: مهرزاد پاینده، بمناسبت: بزرگداشت ۱۲ آذر روز جهانی کم توانان (معلولان)
تقدیم به: همه‌ی ستارگانی که هر کدام در نگاه دانایان، خورشیدی عالمتابند و همچنین با تقدیر از خانواده‌های استوار و مددکاران دلسوز ایشانند.

۱- ۱- https://youtu.be/D5OYDv0Caog

۲- https://t.me/Naqamaterooh/1069

https://t.me/Tolo_E_Carmel

طلوع کرمل

02 Dec, 14:16


⁠ ⁠۱۲ آذر ، سوم دسامبر، روز جهانی کم‌توانان (معلولین)

«معلولان باید فرصت یابند تا استعدادهای خلاّق هنری و فکری خود را رشد داده و آن را نه تنها برای منافع خود، بلکه برای غنی سازی جامعه به کار گیرند. به این منظور، باید دسترسی آنان برای مشارکت در فعالیت های فرهنگی تضمین شود.»

روز جهانی معلولین از سال ۱۹۹۲ که از سوی مجمع عمومی سازمان ملل متحد اعلام شد، هر ساله در ۳ دسامبر برگزار می‌شود.
 
کم توان یا معلول به کسی گفته می‌شود که به علت نقص جسمی یا ذهنی (چه مادرزاد وچه غیر آن) اختلال مستمر و قابل توجهی در سلامت و کارآمدی عمومی وی ایجاد شده و تا حدی یا به کلی از تامین ضرورت‌های زندگی عادی فردی یا اجتماعی ناتوان است.

اما هدف از تعیین این روز ارتقاء رشد اذهان عمومی درباره مسائل مربوط به معلولیتهای مختلف؛ و افزایش آگاهیهایی بوده است که می‌بایست به مساله پیوستن افراد معلول در تمامی جنبه‌های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی زندگی منتج شود.

بیش از پانصد میلیون نفر به دلیل نقص در سیستم روحی و مغزی جسمی و حسی از معلولیت رنج می‌برند. اینان هر کجا که باشند و در هر نقطه‌ای از دنیا که به سر برند به دلیل موانع ظاهری و یا اجتماعی با محدودیتهایی در زندگی خود مواجه می‌شوند. معلولان باید فرصت یابند تا استعدادهای خلاّق هنری و فکری خود را رشد داده و آن را نه تنها برای منافع خود، بلکه برای غنی سازی جامعه به کار گیرند.

برای اطلاعات بیشتر و روش های کمک به افراد کم توان ادامه متن فوق را از سایت بیتوته در لینک زیر مطالعه فرمایید.⬇️

https://www.beytoote.com/art/decorum/international3-day2-persons.html?m=1

🌸🌸روز جهانی کم توانان را به تمامی این عزیزان تبریک می گوییم. 🦽 🦯

https://t.me/Tolo_E_Carmel

طلوع کرمل

02 Dec, 12:35


مصاحبه با نگار ثابت:

«مادرم پس از تحمل ۱۳ سال حبس ناعادلانه الان وقتش هست که فورا و بلاشرط و بلا قید آزاد شوند و تحت مداوا قرا بگیرند….»

طی مصاحبه ای که تلویزیون ایران اینترنشنال با نگار ثابت دختر خانم مهوش ثابت انجام داده اند ایشان اظهار داشت که مادر عزیزش سه روز است که در بیمارستان رجائی شهر تهران و منتظر آنژیو قلب هستند در حین پروسه آنژیو مشخص می‌شود که چه عمل‌هایی برای قلب ایشان لازم است که انجام بشود. مهوش عزیز پس از ۱۳ سال حبس و دوری از خانواده همچنان به خاطر اعتقاد و باور خود در زندان می باشد و صد البته این همه سال حبس بر روی سلامت شخص اثر می گذارد و باید که تحت مراقبت های پزشکی باشد.

برای سلامتی ایشان و تمامی محبوسین مظلوم که بیگناه پشت میله های زندان هستند دعا کرده، امیدواریم به زودی شاهد آزادی آن ها باشیم.

یا اِلهی. اِسمُکَ شفائی و ذِکرُکَ دوائی و قُربُکَ رجائی و حُبّـُکَ مونسی و رحمَتِکَ طبیبی و مُعینی فی الدّنیا و الآخرة و إنّکَ أنتَ المعطی
العلیم الحکیم.

https://t.me/tolo_e_carmel

طلوع کرمل

02 Dec, 06:25


زندگی،
گرمی دلهای به هم پیوسته است
تا در آن دوست نباشد همه درها بسته است

این زمان نیز هم چون نفس باد صبا میگذرد
با من و بی من و با ما و بی ما و شما میگذرد
و بدان هیچ به یاد تو نمی ماند از این
لحظه هایی که چنین سخت به آن دل بستی جز نسیم طرب انگیز و عطر خوش خاطره ها
و چه خوب است بدانیم در سبد خاطره ها خاطر دوست چه صفایی دارد
در دل غم زده آدم ها
هم چو باران بهاری بی تاب
می بارد و می کارد و می رویاند
گل لبخند به باغ لب ها
و چه نقشی دارد خاطر دوست
در فضای به غم آلوده نا امنی ها
و چه خوش می‌تابد
در شب تار تنهایی و دلتنگی ها
بشنو این نکته چه زیبا
فريدون مشیری گفته است
زندگی گرمی دلهای به هم پیوسته است
تا در آن دوست نباشد همه درها بسته است

https://t.me/tolo_e_carmel

طلوع کرمل

02 Dec, 06:25


‍ من از این خاک مقدّس نروم جای دگر
نرود در سرم اندیشه ی ماُوای دگر

من از این باده، در این میکده سرمست شدم
حاش لله که کنم رو ، سوی صهبای دگر

نشئه ای هست در این جام بلورین وفا
که به گیتی نتوان یافت به مینای دگر

لاله زاری است به هر شهر ز خون عشّاق
که کشد بلبلِ جان را به تغنّای دگر

هر قدم عطر گلی از دم عشّاق بهاست
ندهم یک نفس از آن به هواهای دگر

دست و پا بسته ی آن زلف شکن در شکنم
این اسارت ندهم به جمله آلای دگر

عشق این نیست که از موج بلا بگریزد
یا برد جان به سلامت سوی دریای دگر

عشق اینست که جز دادن جان در ره
دوست
نگذرد در دل او هیچ تمنّای دگر

والهانش به دعا جام بلا می خواهند
ما به گلزار جهان سوی تماشای دگر؟

ترسم ای بار سفر بسته که در یک چمدان
دل خود را ببری نزد دلارای دگر

عهد محکم که به محبوب به فاران بستی
بشکنی ناگه و آئی سوی روءیای دگر

در سراپرده ی اوهام شوی سرگردان
تا مگر قاف دگر جوئی و عنقای دگر

آنچنان باغ دلت پر شود از خار غرور
که نباشد به گل عشق بها جای دگر

نه، من از ترس چنین فاجعه ای میمانم
ندهم مستی امروز ، به فردای دگر

ح.صادق زاده
رضوان ۱۶۲ بدیع

https://t.me/joinchat/AAAAAFDnZ9SZrV2lzMCjBw

https://t.me/tolo_e_carmel

طلوع کرمل

02 Dec, 06:21


یکی از الواح منظوم حضرت عبدالبهاء
با صدای خانم دینا سبحانی قدرتی
و نوای ویولون از خانم مایا وونگ(۱)

هوالابهی

ای عاشق روی بهاء
گويند چون ابراهيم خليل را در آتش سعير انداختند جبرئيل ندا کرد «هل لک حاجة؟ » خليل جليل جواب فرمود «امّا اليک فلا کفئ عن سؤالی علمه بحالی» تو نيز توجه به حضرت غيب ابهی کن و بگو:

ای واقف اسرار ای هادی ابرار
ای مونس احرار جانم به فدايت
ای دلبر دلجو ای گلرخ مهرو
ای سرور خوشخو جانم به فدايت
حاجات تو بدانی هر چند نهانی
در هر دمی آنی جانم به فدايت. ع ع (۲)

۱- https://youtu.be/qW6IDchN0pg

۲- برگرفته شده از «معارف امری ، حضرت عبدالبهاء»⬇️

http://hessamibooks.blogspot.com/2011/03/blog-post_10.html?m=1

https://t.me/tolo_e_carmel

طلوع کرمل

01 Dec, 06:14


وقایع و تقویم تاریخ بهائی در ماه آذر :

۱ آذر، ۱۳۰۴
صعود ایادی امرالله جان اسلمنت

دکتر جان ابنزر اسلمنت از بهائیان برجسته اهل اسکاتلند بود و اولّین کسی بود که حضرت ولی امرالله پس از صعود ایشان عنوان ایادی امرالله را برای ایشان برگزیدند. کتاب مشهور "بهاءالله و عصر جدید" از آثار با ارزش ایشان میباشد. وی در سال ۱۹۲۵ میلادی در حیفا به خاک سپرده شد.

۵ آذر
یوم عهد و میثاق

بهائیان هرساله روز ۵ آذر را به گرامیداشت مقام حضرت عبدالبهاء می‌پردازند. حضرت عبدالبهاء این روز را که ۱۸۰ روز پس از صعود حضرت بهاءالله است را به عنوان روزی برای تجدید عهد و میثاق و به یاد و منزلت حضرت عبدالبهاء جشن میگیرند.


۵ آذر، ۱۳۸۲
صعود ایادی امرالله جناب علی اکبر فروتن

علی اکبر فروتن در سال ۱۹۵۱ توسط حضرت ولی امرالله به عنوان ایادی امرالله انتخاب شدند و سال ۲۰۰۳ میلادی در سن ۹۸ سالگی در شهر حیفا صعود نمودند.

۶ آذر، ۱۲۲۷
ورود جناب قدوس به قلعه شیخ طبرسی

۷ آذر، ۱۳۰۰
صعود حضرت عبدالبهاء، مرکز عهد و میثاق آئین بهائی

حضرت عبدالبهاء جل ثنائه فرزند ارشد حضرت بهاءالله، در ساعت ۱ نیمه شب ۷ آذر در شهر حیفا از عالم خاکی صعود نموند. غصن اعظم، عبدالبهاء و مرکز میثاق از جمله القاب ایشان میباشد، حضرت عبدالبهاء یک نمونه کامل بهائی بودند که الگویی برای پیروی از تعالیم حضرت بهاءالله میباشند.

۱۲ آذر، ۱۳۶۱
صعود ایادی امرالله جناب پل هنی در حیفا

۱۴ آذر، ۱۲۹۲
عزیمت مرکز میثاق الهی حضرت عبدالبهاء از نیویورک به اروپا پایان سفر تاریخی هیکل مبارک به غرب

به دعوت احبای اروپائی و آمریکائی حضرت عبدالبهاء عازم غرب شدند که در آغاز از عکّا به رملهء اسکندریّه در مصر و از آنجا با کشتی به اروپا و امریکا مسافرت فرمودند و در مراجعت مجدّداً در اروپا توقّف فرمودند و بالاخره به عکّا و حیفا مراجعت نمودند. سفر ایشان سه سال بطول انجامید (۱۹۱۱- ۱۹۱۳) و در تمام این اوقات از شهری به شهری سفر نمودند و با استقبال شدید بهائیان و غیر بهائیان روبرو گشتند.

۱۸ آذر، ۱۳۰۱
تشکیل اولین محفل محلی کشور کانادا در شهر مونترال

۱۹ آذر، ۱۲۷۷
ورود اولین گروه زائرین غربی برای زیارت ارض اقدس

۲۱ آذر، ۱۲۲۳
ورود حضرت رب اعلی و جناب قدوس به مکه معظمه برای زیارت

در اكتبر سال ۱۸۴۴ حضرت باب به همراهی جناب قدوس عازم حج بيت الله شدند و به مكه و مدينه تشريف بردند و در تاریخ ۱۲ دسامبر قدم به مکه معظمه گذاردند. در هنگاميكه در مكه تشريف داشتند توقيعى بشريف مكه نازل و در آن بوضوح رسالت خويش را اعلان و شريف را دعوت به ايمان و قبول امر مبارك فرمودند.

۲۱ آذر، ۱۲۴۲
ورود جمال اقدس ابهی حضرت بهاءالله و همراهان به ادرنه

حضرت بهاالله در ۱۲ دسامبر ۱۸۶۳ به شهر ادرنه نزدیک به استانبول ترکیه وارد شدند و مدت ۴ سال و نيم در آن شهر سكونت كردند.

۲۲ آذر، ۱۳۲۷
آغاز کار ساختمانی ايوان مقام اعلی

۲۴ آذر، ۱۲۳۱
آزادی حضرت بهاءالله از حبس سياه چال طهران

فرمان آزادی حضرت بهاءالله پس از چهار ماه از زندان سياهچال طهران از طرف ناصرالدينشاه صادر گشت مشروط بر اينکه ايران را ترک کنند.

۲۴ آذر، ۱۳۸۴
شهادت جناب ذبیح الله محرمی در یزد

جناب ذبیح الله محرمی در سال ۱۹۹۵ در یزد دستگیر شدند و پس از تحمل ۱۰ سال زندان در تاریخ ۱۵ دسامبر سال ۲۰۰۵ در زندان به شهادت رسیدند.

۲۷ آذر، ۱۳۶۷
صعود بورا کاولين

عضو سابق بيت العدل اعظم در شهر آلبو کرکی نيو مکزيکو صعود نمودند.

۲۸ آذر، ۱۲۹۹
ارتفاع ستون هرمی سنگی در زمین مشرق الاذکار کوه کرمل

۲۹ آذر، ۱۳۰۷
صعود هيپوليت دريفوس بارنی

وی حواری حضرت عبدالبهاء بود و کتاب ايقان را بزبان فرانسوی ترجمه نموده بود، در اين تاريخ در پاريس صعود نمود.

۳۰ آذر، ۱۲۲۷
عزیمت حضرت بهاءالله به قلعه شیخ طبرسی برای الحاق بیان قلعه و دستگیری ایشان در آمل

۳۰ آذر، ۱۲۹۹
شهادت ميرزا يعقوب متحده آخرين شهيد بهائی در دوران قيادت حضرت عبدالبهاء در کرمانشاه

https://t.me/Tolo_E_Carmel

طلوع کرمل

28 Nov, 21:12


🍂🍃مناجاتی جهت شکر بنده از درگاه الهی از اثار حضرت بهاءالله 🍃🍂

"هو اللّه تعالی شأنه العظمة و الاقتِدار " 
الهی الهی أشكرك فی كلّ حال و أحمدك فی جميع الاحوال * فی النّعمة الحمد لك يا اله العالمين و في فقدها الشّكر لك يا مقصود العارفين * في البأساء لك الثّناء يا معبود من فی السّموات و الارضين و فی الضّرّاء لك السّناء يا من بك انجذبت أفئدة المشتاقين * فی الشّدّة لك الحمد يا مقصود القاصدين و فی الرّخاء لك الشّكر يا أيّها المذكور فی قلوب المقرّبين * فی الثّروة لك البهاء يا سيّد المخلصين و في الفقر لك الامر يا رجاء الموحّدين* في الفرح لك الجلال يا لا إله إلّا أنت و في الحزن لك الجمال يا لا إله إلّا أنت * في الجوع لك العدل يا لا إله إلّا أنت و في الشّبع لك الفضل يا لا إله إلّا أنت * فی الوطن لك العطاء يا لا إله إلّا أنت و فی الغربة لك القضاء يا لا إله إلّا أنت….

متن کامل مناجات فوق:⬇️

https://t.me/Tolo_E_Carmel/8667

ادعیه حضرت محبوب صفحه ۴۹

https://t.me/tolo_e_carmel

طلوع کرمل

28 Nov, 21:11


⁠ ‍ ‍ ‍ دعای دسته جمعی «شکر و سپاس»

لوح «شیخ»(ابن ذئب) از الواح نازله از قلم حضرت بهاءالله خطاب به شیخ محمد تقی نجفی مجتهد اصفهانی معروف به «نجفی» است که در ۱۷ ربیع الثانی سال ۱۲۶۲ ه.ق (۱۸۴۶) در اصفهان متولد شد، پدرش حاج شیخ محمد باقر مسجد شاهی و مادرش علویه زمزم بیگم دختر آقا سید صدرالدین عاملی اصفهانی بود.

آقا نجفی از علمای متمول و متنفذ اصفهان بود و لوح «ابن ذئب» از قلم جمال مبارک خطاب به او عز نزول یافته است. آقا نجفی در بین مردم حکمرانی و ریاست کامل داشت و عامه خلق مطیع و منقاد و مسحور قدرت مالی و نفوذ مذهبی او بودند، وی در سال ۱۳۳۲ ه.ق در اصفهان وفات نمود.

لوح ابن ذئب در سال های پایانی عمر مبارک نگاشته شده و حاوی الواح و مضامین بسیار زیبا می باشد.

در قسمتی از این لوح می فرمایند:

«....نعیم از برای نفسی که خود را به مدد کوثر بیان مقصود عالمیان از ظنون و اوهام طاهر نمود و سبحات جلال را به اسم غنی متعال شق کرد و از عالم و عالمیان گذشت و قصد سجن اعظم نمود، یا شیخ؛ نفحات وحی از دونش ممتاز و بیان الهی ما بین کتب به مثابه آفتاب مشرق و لائح، طوبی لمن وجد و عرف و قال:

«لَکَ الحَمدُ یا مَقصودَ العالمَ و لَکَ الشُکرُ یا مَحبوبَ اَفئِدَة المخلِصینَ.....»

مضمون بیان مبارک:
«حمد و ثنا سزاوار تو است ای مقصود عالمیان و شکر و سپاس شایسته تو است ای محبوب قلوب مخلصین»

این ذکر مبارک در صفحه ۳۳ لوح خطاب به شيخ محمد تقى اصفهانى - چاپ مصر مندرج است.

برای دسترسی به لوح «ابن ذئب» به پی دی اف زیر مراجعه فرمایید:

https://www.bahai.org/fa/library/authoritative-texts/bahaullah/epistle-son-wolf/epistle-son-wolf.pdf?814fa2ff

پی دی اف زیر ترجمه انگلیسی این لوح توسط حضرت ولی امرالله می باشد:

https://www.bahai.org/library/authoritative-texts/bahaullah/epistle-son-wolf/epistle-son-wolf.pdf?9f970283

https://t.me/tolo_e_carmel

طلوع کرمل

28 Nov, 06:19


مقصود از نزول آلام از طرف خداوند چه می باشد؟


در پاسخ به سؤال فوق در مجله نجم باختر، سال چهارم، شماره دوازدهم، صفحه ۲۰۵ چنین اشاره شده است:⬇️

«مقصود از نزول آلام از طرف خداوند تحکیم ایمان ما به امر الهی است نباید محزون باشید. این مصیبت شما را از لحاظ روحانی قوی‌تر می‌کند. محزون مباش؛ مسرور باش. الحمدلله نزد من عزیزی؛ حکایتی برایت تعریف کنم:

"حاکمی قصد داشت یکی از رعایای خود را به منصبی عالی منصوب کند؛ پس برای تعلیم او، حاکم وی را به حبس انداخت و تحت آلام و رنج‌های بسیار قرار داد. آن مرد بسیار متحیّر بود، چه که انتظار الطاف نامتناهی داشت. حاکم فرمود او را از حبس بیرون آوردند و چوبکاری کردند. این حرکت آن مرد را بسیار متحیّر ساخت، چه که تصوّر می‌کرد حاکم به او محبّت دارد. بعد از آن او را به دار آویختند که نزدیک بود به موت مبتلا شود. بعداً بعد از آن که بهبود یافت از حاکم پرسید:

"اگر به من محبّت دارید، چرا این کارها را با من می‌کنید؟"

حاکم جواب داد:

"میل دارم تو را صدراعظم کنم. با تحمّل این مصائب بهتر مناسب این مقام و منصب هستی. مایلم جمیع اینها را خودت واقف باشی. وقتی ملزم به مجازات کسی می‌شوی، متوجّه خواهی بود که تحمّل این مصائب به چه معنی است. تو را دوست دارم و مایلم که کامل باشی."
حال، وضعیت تو نیز به همین صورت است. بعد از این مصیبت شما به بلوغ خواهید رسید. خداوند گاهی اوقات ما را به مصائبی مبتلا می‌سازد تا در ایمان به امر او قوی‌تر شویم. به زودی سلامت و عافیت خواهی یافت و از لحاظ روحانی نسبت به قبل قوی‌تر خواهی شد. بعد، برای خداوند فعّالیت خواهی نمود و پیام الهی را به بسیاری از هم‌وطنانت خواهی رساند.

(ترجمه ای از بیانات حضرت عبدالبهاء در دهم اکتبر ۱۹۱۲ به آقای تینزلی (۱) که دوران نقاهت خود را بعد از تصادفی در سان‌فرانسیسکو، کالیفرنیا، می‌گذراند؛

۱- https://bahaiteachings.org/abdul-baha-visits-phoebe-hearsts-servant

https://t.me/tolo_e_carmelپ

طلوع کرمل

28 Nov, 06:16


           با هم به درگاه الهی روی آورده و برای تمامی بیمارانی که محتاج فضل و تأییدات الهی هستند دعا می کنیم که سلامتی خود را بازیابند.

بسمه المهیمن علی الاسماء

الهی الهی أسئلک ببحرِ شفائکَ و اشراقاتِ انوارِ نیّرِ فضلکَ و بالاسم الّذی سخّرتَ بهِ عبادَک و بنفوذ کلمتِک العلیا و اقتدار قلمک الاعلی و برحمتک الّتی سبَقَت مَن فی الارض و السّماء أن تُطهّرنی بماء العطاء من کلّ بلاء و سقم و ضعف و عجز* أی ربّ تری السّائلَ قائماً لدی باب جودک و الآمل متمسّکاً بحبلِ کرمک* أسألکَ أن لا تخیّبه عمّا أراد ِمن بحر فضلک و شمس عنایتک* انّک أنت المقتدر علی ما تشاء لا إله إلّا أنت الغفور الکریم
.

https://t.me/Tolo_E_Carmel

طلوع کرمل

27 Nov, 22:47


🕊💐 بنده عبدالبهاء من چرا نبالم من

💐منم آن بندهء درگاه ابهی
ندارم آرزویی من به دنیا
💐دلم می خواد کنم جان را فدایش
بریزم قطرهء خونم به پایش

💐چون پیرو عبدالبهایم
بنده مظلوم خدایم
💐در پرتو نور بهایم
چرا نبالم من آه چرا نباشم من
💐جملگی ما اهل بهائیم
خواهان یک صلح و صفائیم
💐به عهد و میثاق با وفائیم
چرا نبالم من آه چرا نباشم من
💐بنده عبدالبهاء منم چرا نبالم من
زاده مهر و وفا منم
💐چرا نباشم من آه چرا نبالم من
قلب من مملو ز نور مهر بهایه
💐دین ما خواهان اتحاد دنیایه
جان خود را من فدای امر ابهی کنم
💐تا در این دوران به عهد و بسته وفا کنم
بنده عبدالبهاء من چرا نبالم من
💐زاده مهر و وفا منم چرا نباشم من

شعر بسیار زیبای فوق را با صوتی فوق العاده دلنشین با هم بشنویم.

https://t.me/Tolo_E_Carmel

طلوع کرمل

26 Nov, 14:23


⁠ …أَی رَبِّ حَقِّقْ آمالَهُ وَ نَوِّرْ أَسْرارَهُ وَ اشْرَحْ صَدْرَهُ و أَوْقِدْ مِصْباحَهُ فی خِدْمَةِ  أَمْرِکَ و عبادک…

«هر نفسی که به کمال تضرّع و ابتهال مناجات لقاء را بخواند سبب روح و ريحان قلب «عبدالبهاء» گردد و حکم ملاقات دارد»

متن مناجات لقاء:🔽

https://t.me/Tolo_E_Carmel/6404

مضمون مناجات لقاء به فارسی:🔽

https://t.me/Alvah_O_Asare_Elahi/20842

تلاوت ترجمه انگلیسی مناجات لقاء در یوتیوب با تصاویری زیبا ⬇️

https://youtu.be/YSlBDMRMk6E

متن ترجمه انگلیسی مناجات لقاء ⬇️

https://www.bahaiprayers.org/abdulbaha.htm

https://youtu.be/KSQM0Fyv7tY

https://t.me/Tolo_E_Carmel

طلوع کرمل

26 Nov, 14:19


به مناسبت لیله صعود حضرت عبدالبهاء

امشب دلم به ماتم دردی گِران نشست
داغی بزرگ بر دل اهل جهان نشست
خورشیدِ غصن اعظم ابهی غروب کرد
گنجینه ای که در دل این خاکدان نشست
حُسنش چو نور، از افق قلبها دمید
از هر کرانه سرزد وبرهرکَران نشست
با دیدگان شُوخ  ، به دلهای بی قرار
باصد اشاره آمد و با صدزبان نشست
هر بار، هر کرشمه ، ز ابروی پر خَمَش
شوقی شد و به  دل ناتوان نشست
آن قامت خمیده و آن پیکر نَحیف
همچون عَمودِ خیمه گَهِ این جهان نشست
دستان پرمحبت و یاریگرش چنین
در دامن عطوفت پیر و جوان نشست
آن نکته ها که گفت ز اسرار زندگی
همچون کلید، بر دَرِ گنج  نهان نشست
در درس عشق، مسئله آموز خلق بود
هر کس که در مقابل آن نكته دان نشست
عهدش به بندگی و به میثاق امرِ حق
چون افسری به تارُک و فَرقِ زمان نشست
آنکس که بود قافله سالار بندگی
با عِزّت و جلال ، برآن آستان نشست
اندیشه ی بدیع و نظرگاهِ منطقش
چون ماه در میانِ شبِ آسمان نشست
آنکس که خدمتش به جهان افتخار بود
بر مَنظَر رَواق دو چشم جهان نشست
شد زنده از خطابه ی او جان  طالبان
باد صبای اوست که براین خزان نشست
گویی که فصل سرد زمستان بهار گشت
گوئی که گلْ هزارْ، دراین بوستان نشست
یارب چه ها که  بر سر آن کاردان رسید
گَردِ چه فتنه ها که به دامان جان نشست
در مدت حیات، بر آن قلب پر ز مهر
نیش  هزار دِشنه ز نامردمان نشست
دیگر چه گفتگو ،چه سخن کو مَجال حرف
مُهری شد این فِراق و عیان بردهان نشست
از کی ؟ کجا؟ چرا شده «بهروز »بی قرار
از آن دمی که مِهر و صفایش به جان نشست

سروده شاعر گرامی جناب «بهروز»

https://t.me/tolo_e_carmel

طلوع کرمل

26 Nov, 14:13


تصاویری از تشییع پیکر حضرت عبدالبهاء


☘️🍂برگها با خورشید
ساقه با برگ لطیف
🌱ریشه با ساقه ناز
خاک با ریشه و آوند ظریف

پر گشودی سوی درگاه پدر
نشد آواز تو در دل خاموش
🕊هر نفس در دل ما
شور آواز تو گرم غوغاست

عاشقان با معشوق
و من و ما با تو
عهد و پیمان بستیم
با تو ای عبد بهاء……

http://bahaipoems.blogspot.com/2008/07/blog-post_22.html

متن کامل شعر فوق:

https://t.me/Tolo_E_Carmel/5135

https://t.me/tolo_e_carmel

طلوع کرمل

26 Nov, 14:12


-شرح مراسم صعود حضرت عبدالبهاء به تاریخ ۱۹۲۱ میلادی (۷۸ بدیع) در حیفا...

روز جمعه ۲۵ نوامبر بعد از ادای نماز، طلعت انور از جامع مراجعت نموده پس از صرف طعام استراحت فرمودند و شب احباء بشرف لقاء فائز.
فرداي آنروز( شنبه) احباب بشرف لقاء
مشرف نگشتند زيرا تب خفيفی بوجود اطهر عارض و حكيمی بمحضر انور مشرف ، و درجه تب تخفيف يافت.

روز بعد ( يكشنبه) تب بكلی زائل شد ولی ضعف موجود و باقی. عصر مُفتی شهر مُشرّف و شب، حضرت روحی افندی ذكر محفل ضيافتی كه عصر آنروز در مقام اعلی بجهت جشن ميثاق در ششم قوس منعقد، بعرض مبارك رسانيد با تأسف احباء از عدم تشرف بلقاء، فرمودند گرچه من حاضر نبودم ولی روح من آنجا بود .

آنشب نويد صحت مبارك به احبّاء داده شد و روی عاشقان از آن نويد چون گل خندان، ولي پس از چند ساعت استراحت، بعد از نيمه شب حضرت خانم را احضار نموده فرمودند : من خيلی عرق كردم. حضرت ورقه عليا مشغول حفاظت هيكل انور اصفی بودند كه بغتتاً فرمودند : خانم، حال من تغيير كرد. و چون دكتر كروك از احبای امريكا با بعضی از سائر دكت ها ُمشرّف
شدند ناگهان قلب مبارك ايستاد ، عيون عاشقان خون گريست و هر تن حال جنون يافت باب لقاء مسدود شد و حبال رجاء مقطوع شد.

زان رزيه بارگه قدس منهدم شد
زان قضيه گلشن الطاف خار زار

روز دوشنبه تلگراف حضرت ورقة العليا
روحی لاحزانها الفداء باطراف عالم، اين بود: قد صعد الی الملكوت الابهی حضرة عبدالبهاء. در آنروزجگر سوز در بيوت مباركه و فضای پاطراف، چنان ازدهام عام شد كه عبور مشكل بود و حاكم فلسطين بعد از اطلاع از اين رزيّه عظمی، تلگرافاً، از حضور حضرت ورقةالعليا در خواست كه عرش اطهر را حركت ندهند تا او نيز بزيارت مشرف شود، جواب فرمودند خبر داده ايم كه فردا قبل از ظهر، تابوت مبارك را حركت خواهيم داد لهذا حاكم
مذكور( شموئيل) شبانه از قدس حركت نموده با واگن مخصوص، خود را به حيفا رسانيد.

روز سه شنبه هنگام حركت عرش اطهر،
رستخيز اعظم بود و افواج نفوس اطراف بيت ورودی ديوار ها و بام ها موج ميزد و ناله يار و اغيار و غنی و فقير به فلك اثير ميرسيد .
چهارده صف در تشييع تابوت مقدس
بسته شد، در صف اول فوج حكومتی بود صف دوم شاگردان مدارس مسيحی با بیرق، صف سوم شاگرد هاي مدرسه اسلامی صف چهارم قارئين قرآن صف پنجم علماء و افاضل مسلمين صف ششم قسيسهای مسيحی صف هفتم قارئين آيات الهی
صف هشتم حاملين عرش اطهر كه اعيان و تجار و كسبه احباب و اغيار( كه) بزور، پايه تابوت را از يكديگر ميگرفتند. صف نُهم عقب عرش انور حضرات افنان و منتسبين شجره رحمانيه و احباي الهيه، صف دهم حاكم فلسطين و عكا با اعضا و قناصيل دول خارجه، صف يازده اعيان و بزرگان شهر حيفا و اطراف، صف دوازده اصناف و كسبه شهر از هر قبیله اي، صف سيزده نساء و محترمات مسلمين و نصاري و يهود، صف چهارده بعد از همه كالسگه و اتومبیل ها و اين صفوف از بيت مبارك تا مقام اعلی در جبل كرمل متصل بود و حال حزن و الم، جميع را به آه و حنين انداخت.
پس از آنكه تابوت مقدس را بالای ميز بزرگی در مقام اعلی گذاردند. نه نفر از مشاهير ملل،امام عرش اطهر، يكي بعد از ديگری خطابه های جانسوز ادا نمودند و نسبت بطلعت عهد يزدان، اوصاف و نعوتی بيان كردند كه شرح
آن در اين مختصر نگنجد و در بعضی از جرائد، نعوت و قصائدی مندرج كه همه دال بر عظمت و جلال مركز امر مليك متعال بود .بعد از اداء خطبه ها عرش مقدس را در اطاق ( وسطی) جلو مقام اعلی كه در ايام محافل احباء هميشه در آنجا جلوس ميفرمودند
گذاردند و از آنروز دائم از بلاد بعيده، احباب و اغيار بسيار در محافل تعزيت حاضر و با غالب اهالی شهر و همه فقرای اطراف در بيت مبارك مُتنعّم و مرزوق بودند ، خوان نعمت مبسوط و هر نفسی از بزرگی اين رزيّه متحيّر و مبهوت و تلگرافات محزنه دائم از
اطراف ميرسيد، علاوه از احباء عكس هائی كه اغيار برداشته اند تخميناً سيصد صفحه ميشود و قصائد و مجلات جرائد، يك كتابي
جسيم، علي الاجاله، اين مختصر، بجهت اطلاع دوستان، با حال پريشان و ديده گريان مرقوم گرديد .
اما با وجود اختصار ميتوان از آن،پی بعظمت مركز ميثاق جمال ابهی برد كه چگونه اعناق بزرگان امم را خاضع فرمود و به چه جلال و كمال در آفاق جلوه نمود ديگر حال وقتی است كه ثابتين بر ميثاق آن جمال مبين، بر اعلاء كلمه رب العالمين چنان برخيزند كه
جميع امم عالم شهادت بر آن دهند كه از صعود طلعت ميثاق نير نصرت امرالله از اشراق باز نمانده.

ویژه نامه صعود حضرت عبدالبهاء

https://t.me/Tolo_E_Carmel

طلوع کرمل

26 Nov, 14:10


💎💎 گنج پنهان هزاره

⁠ شعری از جناب «عفیف نعیمی» به مناسبت یکصدمین سال صعود حضرت عبدالبهاء (سال ۲۰۲۱)

تو را ای زاده نور و ستاره
تو را ای گنج پنهان هزاره
تو ای روشن ترین تعبیر انسان
تو ای آوای جان بخش نیستان

تو را ای کهکشان عشق و امید
تو را با چشم جان باید که کاوید
تویی رؤیای انسان از ازل ها
تویی جان مایه شعر و غزل ها

تو در رویای اسطوره نیایی
تو خود اسطوره ها را مینمایی
تویی آن راز پنهان نازنینا
سراج کُوْن و امکان نازنینا
سراج کُوْن و امکان نازنینا

تو ای روح و روان و جان هستی
تو از جام کدامین باده مستی
تو را شمع وجودت سوخت اما
جهانی را ز نو افروخت اما

ز اسم تو سر ایران بلند است
ز رسمت پای زشتی ها به بند است

اهورایی چو بوده گفتمانت
بزرگان محو تدبیر و بیانت
جهان تاریک و سرد و پر زکین است
تو گفتی شأن انسانی نه این است

ز وحدت گفتی و صلح و محبت
تو بر کندی اساس کین و نفرت
تو بر شأن زنان با ما بگفتی
تو دُرِّ وحدت ادیان بسفتی

تو ای آئینه و همزاد خورشید
جهان کی چون تویی دیگر توان دید
تو فخر مردم ایران زمینی
که جز عبدالبهاء خود را نبینی
تو فخر مردم ایران زمینی
که جز عبدالبهاء خود را نبینی

https://t.me/Tolo_E_Carmel

طلوع کرمل

26 Nov, 14:03


💎💎 حضرت عبدالبهاء

قسمت دوم


…در سال ۱۲۸۶ ه.ش. (۱۹۰۸ میلادی) با آزادی تمامی زندانیان عقیدتی امپراطوری عثمانی در نتیجۀ انقلاب جوانان تُرک، حضرت عبدالبهاء بعد از بیش از چهار دهه از تبعید و زندان رهایی یافتند. ایشان با وجود کُهولت سن و ضعف جسمانی در سال ۱۲۸۹ ه.ش. ۱۹۱۱ میلادی) راهی مصر، اروپا و آمریکای شمالی شدند تا آرزوی دیرینۀ خود برای انتشار آئین حضرت بهاءالله در آن سرزمین‌ها را تحقق بخشند. سفرهای حضرت عبدالبهاء در غرب که حدود ۳ سال به طول انجامید، تأثیر به سزایی در اعلان عمومی تعالیم حضرت بهاءالله در مراکز بزرگ جهان غرب و تأسیس مستحکم جوامع بهائی در اروپا و آمریکای شمالی داشت. پس از بازگشت از این سفرها بود که حضرت عبدالبهاء «الواح نقشه ملکوتی» را خطاب به بهائیان آمریکای شمالی صادر کردند. این متون طرحی کلی برای انتشار آئین بهائی در سراسر دنیا تعیین می‌کنند و اساس برنامه‌هایی هستند که از آن پس برای رشد و گسترش جامعۀ بهائی طرح ریزی و اجرا شده‌اند.
حضرت عبدالبهاء به عنوان مرکزِ امر بهائی پس از حضرت بهاءالله و تبیین کننده و مفسر رسمی آثار ایشان، در نوشته‌ها و نطق‌های خود پیوسته تعالیم آئین پدر بزرگوارشان را تشریح می‌نمودند، اعتقادات اساسی آن را شرح و بَسط می‌دادند و خصوصیات اصلی موسسات اداری‌ آئین بهائی را ترسیم می‌کردند. از نتیجۀ بی‌نظیر سال‌ها فعالیت ایشان آن‌چه به انتشار رسیده است می‌توان به مکاتبات شخصی، نامه‌های عمومی، شرح و تفسیرهای موضوعی، روایت‌های تاریخی، دعا و مناجات، شعر و خطابه‌های عمومی اشاره کرد.
حضرت عبدالبهاء پس از ۲۹ سال رهبری و هدایت جامعۀ بهائی، در ۷ آذر ۱۳۰۰ ه.ش. (۱۹۲۱ میلادی) در سن ۷۷ سالگی چشم از این عالم فروبستند. خصائص اخلاقی فوق‌العاده، دانش و زندگی سراسر خدمت‌ ایشان به عالم بشریت، نمونۀ زنده‌ای از تعالیم حضرت بهاءالله را در عمل فراهم می‌آورد و ایشان را در نظر آشنا و بیگانه به سرمشق و الگویی جاودانه بدل نموده است.
در مراسم خاکسپاری ایشان، بیش از ده هزار نفر از هر دین و عقیده و مرامی حضور داشتند، حاضران با عباراتی همچون «شاهراه حقیقت»، «رکن صلح» و نمادی از «روشنی و عظمت» از ایشان تجلیل و تحسین کردند، ایشان اما خود را بیش از هر چیز، خادم و بندۀ حضرت بهاءالله می‌دانستند: «نام من عبدالبهاءست، صفت من عبدالبهاءست. حقیقت من عبدالبهاءست، نَعت (صفت) من عبدالبهاءست… نه اسمی دارد نه لقبی. نه ذکری خواهد نه نَعتی جز عبدالبهاء. این است آرزوی من. این است اعظم آمال (آرزوی) من. این است حیات ابدی من. (۱) انتهی

حضرت عبدالبهاء در یکی از خطابات مبارکه می فرمایند:
"احبّای الهی، نباید نظرشان به من باشد. این امر، امر عظیم است. امر جمالِ مبارک است. هزار نَفْس مثل من بیاید و برود. باشد یا نباشد یکی است. اهمیّت، در امر مبارک است. احبّای الهی باید ثابت و نابت و راسخ باشند....احبای الهی باید در نهایت استقامت باشند. ابداً نظر آنها فرقی ننماید. تزلزلی حاصل نشود بلکه روز به روز ثباتشان، مقاومتشان، استقامتشان بیشتر شود. شما ملاحظه کنید که بندگان حضرت مسیح هر کدام که از این عالم رفتند، چون شهید شدند دیگران اعظم از آنها قیام بر خدمت نمودند. قوّتی عظیم تر ظاهر گردید تا اینکه نور هدایت آفاق را روشن نمود. شما هم باید همین طور باشید و یقین بدانید که تائیدات جمال مبارک می رسد. یقین بدانید فوالله الذی لا اله الّا هو اگر امروز شخصی از اضعف مخلوقات به خدمت حق پردازد، تائیدات و توفیقات ربّانی از هر جهت او را احاطه نماید." (۲)

۱- https://bit.ly/3p2hLAe

۲- مائده آسمانی، جلد پنجم صفحه ۲۳۴ و ۲۳۵
https://t.me/Bahainoorlibrary/2110

فایل صوتی:
قرائت متنی در باب مقام و منزلت حضرت عبدالبهاء

https://t.me/Tolo_E_Carmel

طلوع کرمل

26 Nov, 14:03


💎💎 حضرت عبدالبهاء

قسمت اول

... شماها…بايد در فکر عموم بشر باشيد که نوع انسانی تربيت شود و اخلاق به کلّی تعديل يابد و روی زمين بهشت برين شود . جميع اهل اديان و ملل را دوست داشته باشيد يعنی دوستی حقيقی صميمی و اين دوستی را به عمل بنمائيد نه به لسان، چه که به لسان اهميّتی ندارد اکثر بشر به لسان خير خواهند و لکن عمل امتحان است ...(۱)

اصل اساسی تعالیم دیانت بهائی را شاید بتوان در وحدت خلاصه نمود. حضرت بهاءالله بر همین اساس، بنیان و اصولی را بنا نهادند که دیانتشان هرگز دچار تفرقه نشود و پس از درگذشت ایشان، مُنشعب نگردد. حضرت بهاءالله در کتاب اقدس و در وصیت‌نامۀ خود -کتاب عهدی- همگان را امر نمودند که به پسر ارشدشان- حضرت عبدالبهاء- به عنوان جانشین خود و مرجع آئین بهائی، تبیین‌کننده و مُفسر رسمی آثار بهائی و همچنین به عنوان نمونۀ والای تعالیمشان توجه نمایند.
حضرت عبدالبهاء از همان سال‌های آغازین کودکی در رنج‌ها وسختی‌های پدرشان شریک بودند. ایشان ۸ ساله بودند که حضرت بهاءالله در سیاهچال تهران زندانی شدند، اموال خانوادگی‌شان به تاراج رفت، مورد هجوم متعصبین قرار گرفتند و دچار فقر و تنگدستی شدند. در سال ۱۲۳۱ ه.ش. (۱۸۵۳ میلادی)، در حالی که ۹ سال بیشتر نداشتند همراه پدر در سرمای زمستان از ایران به بغداد تبعید شدند، سفری طولانی و سخت که بازگشتی در پی نداشت. دوران نوجوانی و جوانی ایشان نیز به تبعید و زندان در خاک امپراطوری عثمانی در بغداد، استانبول، ادرنه و عَکا سپری گشت. در تمام این سال‌ها، ایشان در مقابل مزاحمت‌ها و غرض‌ورزی‌های بدخواهان پیوسته پشتیبان و همراه حضرت بهاءالله بودند. به عنوان نماینده و منشی ایشان خدمت می‌کردند، به پیروان ایشان و به فقرا و بیماران شهر رسیدگی می‌نمودند، در تمام مراحل تبعید، بار سنگین مذاکره با مسئولین حکومتی در مورد اجرای عدالت را بر عهده داشتند و همچنین با اصحاب فکر و اندیشه در ارتباط و در نزد آن‌ها از احترام خاصی برخوردار بودند. روحیۀ بخشندگی، خدمات خالصانه و شخصیت والای اخلاقی حضرت عبدالبهاء، ایشان را نزد همگان عزیز و محبوب می‎‌‌نمود و در گذر زمان حتی قلب سرسخت‌ترین متعصبین را نیز نرم می‌کرد.

پس از صعود حضرت بهاءالله، حضرت عبدالبهاء تمام نیروی خود را صرف پیشبرد امر الهی و ترویج آرمان‌های صلح و وحدت نمودند. با تلاش و استقامتی خستگی‌ناپذیر و با غلبه بر موانع و مشکلات موجود، در شرق آئین بهائی را گسترش دادند و درغرب به ایجاد جوامعی از مؤمنان فداکار پرداختند. ایشان به طور مرتب، سیل بازدیدکنندگان را از شرق و غرب به حضور می‌پذیرفتند، با جویندگان حقیقت از سراسر عالم مکاتبات وسیعی داشتند و هدایت‌ها و توضیحاتی قاطع و روشن دربارۀ احکام و تعالیم بهائی ارائه می‌کردند….(۲)

ادامه دارد…..

۱- منتخباتى از مكاتيب حضرت عبدالبهاء جلد اول صفحه ۶۶
۲- https://bit.ly/3p2hLAe

کلیپ همراه:
مرثیه ای به مناسبت سالروز صعود حضرت عبدالبهاء
شاعر:جناب مهرداد نوری
دکلمه:جناب سهیل مهاجری

https://t.me/tolo_e_carmel

طلوع کرمل

26 Nov, 14:00


لوحی از آثار حضرت عبدالبهاء برای فرزند یک متصاعد الی الله
با صوت آقای بهنام روحانی فرد

هُواللّه

ای امة الله محزون مباش دلخون مباش، به عنایت جمال قدم روحی لاحبائه الفدا خوشنود باش. آن بندۀ درگاه جمال مبارک خوش بخت و سعید بود و خوش طالع و عبد مُنیب، در ظل عنایت مدت حیات آرمیده و از جام موهبت نوشیده و به مقصود عالم رسیده، عاقبت با کمال تضرع و ابتهال به افق اعلی صعود نمود، دیگر چه موهبتی اعظم از این است، اگر کسی به چنین حالتی از این عالم برود، حی است نه مرده، جان یافته نه جان باخته، روشن شده نه خاموش در خاطره ها باقیمانده نه فراموش.
اگر کسی به چنین موهبتی صعود نماید باید شادی کرد نه سوگواری، خنده نمود نه زاری و اگر چنانچه محزون شدی که بی پدر ماندی غصه مخور اگر او رفت من به جای او پدرم و انشاءالله مهربانترم. ع ع

بشارة الانوار – چاپ چهارم صفحه ۲۳۹:⬇️

https://reference.bahai.org/fa/t/c/BN/bn-246.html#pg239

تلاوت لوح فوق با صوتی دیگر:⬇️

https://t.me/Saray_e_Javedan/281

https://t.me/behnamrohanifard

https://t.me/Tolo_E_Carmel

طلوع کرمل

26 Nov, 05:40


☘️حضرت عبدالبهاء🍀

سروده میثاق ت (درویش)

تو چه کردی همه دلها، به تسخیر تو شد؟
دنیا به تمنای تو و گوش به تدبیر تو شد؟

تو چه کردی همه عالم، شده مستانه ی تو
عالمی مست و خرابات، به زنجیر تو شد؟

تو چه کردی همه دنیا به تحری تو شد؟
همچو مجنون به صحرا، پی تفسیر تو شد

تو چه کردی همه حیران همه دیوانه تو
بانگ هر  زاهد و عابد همه تکبیر تو شد؟

ماه هر مجلس و فرزانه هر انجمنی
همه عالم، به شکران ، به تقدیر تو شد

به زبان، جز تو و نام تو نباشد سخنی
نظر دل به تو و دیده به تصویر تو شد

همه عالم پریشان و دگرگون شده است
هر بلایا که بیامد به تعبیر تو شد

با دل"درویش" چه کردی بزند وصف تو را
غزلی را که چنین حاصل اکسیر تو شد

دکلمه: کرمل

https://t.me/Tolo_E_Carmel

طلوع کرمل

26 Nov, 05:35


هوالابهي
ای رب كريم، تو شاهدی و آگاهی كه در اين ششدر فراق چنان مهجورم و محصور و مغموم و مهموم كه نَفَس، منقطع و دمی آسايش منسلب است. چشم، گريان است و دل، بريان و جگر، سوزان و شعله داغِ اشتياق، نمايان. مهربان يزدانا، مرحمتی فرما و آيت رحمتی بنما. اين فرقت پر حرقت را پايانی بخش و اين درد بی درمان هجران را نهايتی ده. اين ذره نابود را چه ثمری و اين هستی مفقود را چه اثری. در ايام ظهور كه موسم سرور بود دمی نياسودم. حال كه شام هجران است و زمانِ حرمان چگونه صبر و شكيب آرم و از آسايش نصيب برم. تو مقتدری و توانايی، اين سم فراق را به ترياق وصال زايل كن و اين درد بی درمان هجران را به داروی وصول به ايوان علاج نما. ع ع


https://t.me/+Zayrmof7JLYwZTkx

https://t.me/Tolo_E_Carmel

طلوع کرمل

26 Nov, 05:33


از داستان های امری

قسمت پنجاه و پنجم

حکایاتی از روزهای قبل از صعود حضرت عبدالبهاء

«....اسمعیل آقا خادم محبوب حضرت عبدالبهاء چنین حکایت می کند: تقریبا بیست روز قبل از صعود مولای عزیزم، نزدیک باغچه بودم که صدای مبارک را شنیدم. یک نفر از احبای قدیم را صدا نموده می فرمودند بیا تا با هم از صفای این باغ لذت ببریم. نگاه کن که روح وفاداری ممکن است چه کارهایی بکند. این محل منبت با طراوت چند سال قبل تل سنگی بود و امروز با گل و ریاحین سبز و خرم است. آرزو دارم که بعد از من احبای عزیز متحدا به خدمت امر الهی قیام کنند و به خواست خدا چنین خواهد شد. عنقریب اشخاصی مبعوث خواهند شد و به عالم روح خواهند بخشید. بعد از چند روز فرمودند خیلی خسته شده ام وقت آن رسیده که هر چیز را بگذارم و فرار کنم. از شدت خستگی نمی توانم راه بروم. بعد فرمودند در اواخر ایّام جمال مبارک وقتی مشغول جمع آوری اوراقی که روی تخت مبارک در اطاق تحریر مبارک در بهجی متفرق بود، بودم روی مبارک را به من کرده فرمودند جمع آوری آنها فایده ندارد باید آنها را بگذارم و فرار اختیار کنم. من هم کار خود را کرده ام دیگر کاری نمی توانم بکنم لهذا باید وداع کرده بروم. سه روز قبل از صعود مبارک در حالتی که در باغچه جالس بودند مرا احضار نموده فرمودند از شدت خستگی ناخوش شده ام دو عدد از نارنگی ها را بیاور که برای خاطر تو بخورم. اطاعت کردم بعد از تناول توجهی به من نموده فرمودند اینها تمام شد هیچی از لیموهای شیرین داری؟ عرض کردم بلی. فرمودند چند عدد بیاور. مشغول چیدن بودم که وجود مبارک به پای درخت تشریف آورده فرمودند باید به دست خودم بچینم. بعد از میل کردن نظری نموده فرمودند حالا تمام شد. تمام شد، این کلمات پر معنی در روح من اثر کرد هر دفعه که می فرمودند مثل این بود که خنجری به قلب من فرو می رود مقصود مبارک را فهمیدم ولی گمان نمی نمودم که ایّام اخیر اینقدر قریب است.
تنها کسی که از قرائن و امارات قرب صعود مبارک را احساس نموده و طاقت فراق و هجران را نیاورده خود را فدا نمود جناب میرزا ابوالحسن افنان فرزند جناب آقا سید ابوالقاسم افنان برادر حرم مبارک حضرت اعلی بود. زیرا در همان ایام خبر صعود بغتی و ناگهانی جناب موقرالدوله (پدر جناب حسن بالیوزی ایادی امرالله) داماد جناب میرزا ابوالحسن افنان رسیده و هیکل مبارک حضرت عبدالبهاء در جلسه مخصوصی که محض یادبود و تذکر ایشان در بیت مبارک ترتیب داده شده بود بعد از اظهار کمال عنایت و مرحمت درباره او حتی به این عبارت فرمودند: من به حال جناب افنان موقرالدوله غبطه می خورم و بعد به جناب آقا میرزا ابوالحسن اشاره ای درباره قرب صعود خود فرمودند. جناب میرزا ابوالحسن افنان مدتی بود که در حضور حضرت عبدالبهاء مشرف بود و نه روز قبل از واقعه هائله صعود مبارک خود را در ساحل دریای حیفا غرق نمود. آقای دکتر لطف الله حکیم و خسرو خادم بیت مبارک جنازه ایشان را از ساحل دریا بیرون آورده و در موقع تشییع جنازه ایشان خود هیکل مبارک تا مسافتی از راه گوشه ای از صندوق را بر دوش مبارک گذاشته بودند. جسد مطهر ایشان در گلستان جاوید حیفا به خاک سپرده شد و حضرت عبدالبهاء در جمع احبا از او اظهار رضایت فرمودند.

حیات حضرت عبدالبهاء صفحات ۳۴۰-۳۳۷

https://t.me/Tolo_E_Carmel

طلوع کرمل

26 Nov, 05:30


⁠ نگاهی گذرا اما دقیق به کتاب تذكرةالوفا
اثری از قلم حضرت عبدالبهاء

خطابه های حضرت عبدالبهاء مشتمل بر سخنرانی ها و بحث هایی است که در مسائل مختلف و به هنگام بیان ثبت شده است. دو نمونه عمده عبارتند از کتاب مستطاب مفاوضات و کتاب تذکرةالوفا که هر دو پس از استنساخ به نظر هیکل مبارک رسیده و پس از مطالعه با انتشار آنها موافقت فرمودند. کتاب تذکرةالوفا از مؤسسه ملی مطبوعات امری آلمان - لجنه ملی نشر آثار امری به لسان فارسی و عربی در ۲۴۸ صفحه و حاوی شرح حالی از ۷۹ تن از متقدمین امر و تصاویر برخی از این نفوس مقدسه می باشد.
در ابتدای این کتاب می خوانیم:

« در بیان حال قدماء یاران، نفوس زکیّه كه در ايام مرکز عهد و پیمان حضرت غصن الله الاعظم به رفیق اعلی صعود نموده اند و از قلم میثاق در این اوراق مذکور و مفتخر گشته اند.
این کتاب شرح احوال جمعی از نفوس مبارکه مهاجرین و مجاورنیست که از فم اطهر مرکز میثاق انور حضرت عبدالبهاء حقائق المقدسین لتراب عتبته المقدسه فدا در سنه ۱۹۱۵ میلادی مسیحی نزول و صدور یافته و دُرّ و لئالى رخشنده ایست که از یم وجد و احسان و عفو و غفران الشمس تابان بر سواحل قلوب اهل اطمینان افکنده شده. قبل از افول نیّر عبودیت و غروب کوکب رقیّت جناب آقا محمد حسین علی اکبر اف یزدی معروف به کهربایی از ساحت اعزّ اکرم صدور و اذن و اجازه طبع آن را رجاء نمودند که به این خدمت بپردازند و اذن به ایشان عنایت شد و چون در همان اوقات آتش فراق شعله زد و قلوب عاشقان را به نار هجران محترق ساخت و صعود مبارک رجفه در سبع طباق انداخت انجام این خدمت و عمل در عهده تعویق افتاد و در این مدت جناب مذکور لیلاً و نهاراً در کمال همت و خلوص و امانت و جانفشانی و محبت به ترتیب و تنویر چراغ های الکتریک سه مقام مقدس مشغول و موفق بودند تا الحین که مجدداً اذن طبع و و نشر آن از مرکز ولیّ امر رحمانی حضرت شوقی افندی ربّانی ارواحنا لوحدته الفداء صادر و جناب مذکور در کمال ذوق و ‌شوق و شعف و سرور در اجرای این خدمت مهیّا و حاضر. لهذا به تصویب محفل روحانی حیفا اقدام و مبادرت به طبع آن فرمودند و حقوق طبع مختص به خود آقا محمد حسین کهربائیست.

ژانویه ۱۹۳۴. نورالدین زین منشی محفل

هر چند در این کتاب نام بسیاری از همراهان و مجاورین حضرت بهاءالله قید شده اما همه نفوس مذکوره در شمار معاریف و نفوس سرشناس در تاریخ امر بهائی نبوده اند و شأن و مقام ظاهری نداشته اما از خادمان ساده درگاه الهی بوده اند. شرح احوال این نفوس اگر بر زبان آن حضرت نمی رفت شاید در تاریخ عمومی امر مبارک فراموش می شدند و به راستی اگر باید صفت وفا را در باره شخصیت و اثری به کار برد از حضرت عبدالبهاء و این کتاب پر ارج و بها نمونه ای بهتر و والاتر نمی شود یافت….

علاقمندان را به مطالعه این اثر منیع دعوت می کنیم با مراجعه به لینک زیر پی دی اف کتاب تذکرةالوفا در کتابخانه نور را مشاهده خواهید فرمود.

https://t.me/Bahainoorlibrary/6645

فایل صوتی همراه از کانال تلگرامی PersianBMS (۱) با عنوان آفتاب بینش و نگاهی به کتاب تذکرةالوفا می باشد.

۱- https://t.me/Persianbms/14284

https://t.me/tolo_e_carmel

طلوع کرمل

26 Nov, 05:19


‍مناجاتی از حضرت عبدالبهاء با صوت بانو «لیدا زاهدی»

هوالابهی

ای یاران روحانی من، شب و روز در یاد روی شما هستیم و روز و شب به ذکر رخ های دلجوی شما، دمی نیاسائیم و نفسی بر نیاریم مگر آن که عجز و نیاز کنیم و به مناجات دمساز گردیم که:

ای یار پنهان ‌ای مقصود دو جهان ای محبوب مهربان، این بیچارگان اسیر عشق تواند و آن بینوایان مستجیر آستان، هر شامی از فراق ناله کنند و هر صبحی‌ از هجوم اهل نفاق فریاد و فغان بر آرند، و در هر دمی به غمی همدمند و در هر نَفَسی به ظالم بد نَفسی‌ مبتلا، با وجود این حمد تو را که چون آتشکده پر شعله اند و (چون مه و مهر پر نور و پرتو افشان ، چون علم در امر قد برافراخته اند) و چون مردان در میدان تاخته اند، چون شکوفه شکفته اند و چون گل خندان و شادمان. پس ‌ای مهربان این نفوس قدسیه را به تأییدات ملکوتیه موفق فرما و این جان های پاک را مظاهر آیات لولاک کن.
انّک انت الکریم الرّحمن الرّئوف الرّحیم. ع ع

مجموعه مناجات های حضرت عبدالبهاء صفحات ۲۵۸-۲۵۷

https://t.me/Tolo_E_Carmel

طلوع کرمل

26 Nov, 05:13


از وب سایت «گنج پنهان»
نگاهی به حیات والا و ارزشمند حضرت عبدالبهاء

وب سایت گنج پنهان ( در صدمین سال صعود حضرت عبدالبهاء) نگاهی نو بر شخصیت و آثار حضرت عبدالبهاء در جهت کمک به ایجاد فرهنگ و تمدنی نوین داشت و هم چنین شامل مجموعه پادکست های شنیدنی بود. در این وب سایت از همه ایرانیان عزیز دعوت شده بود تا با گنج پنهان ایران زمین آشنا شوند و از راهکارهایش در مسیر سازندگی بهره برند.

البته مقصد از این وبسایت تبلیغ آئین بهائی نیست، امّا ابزاری بسیار مناسب در اختیار یاران ایرانی قرار میدهد تا بینش عمیق و تعالیم و مبادی حضرت عبدالبهاء را به عنوان یک ایرانی خیرخواه به خانواده و دوستان و جامعۀ ایرانی عرضه دارند، به این امید که پیام شفابخش ایشان منبعی از الهام گردد و به پیشرفت و رفاه کشوری که دیرزمانی است از شناسائی حضرتش محروم بوده مدد رساند.

دسترسی به سایر شبکه اجتماعی « گنج پنهان»⬇️

Website:
Ganjepenhan.com
Instagram:
https://www.instagram.com/p/CRrWtH6FYM5/?utm_medium=share_sheet
Facebook:
https://www.facebook.com/ganjepenhan100
Telegram:
@Ganjepenhan100

https://t.me/Tolo_E_Carmel

طلوع کرمل

24 Nov, 15:43


شعری مخصوص روز عهد و میثاق
سروده بانو «رعنا مسعودی»

«شب میثاق»

پر کشید از بر ما ، صاحب کلّ حسنات
آنکه لعل سخنش ، رمز وفا بود و ثبات

وعدۀ امشب ما محفل عهدست و ثبوت
نفس صاحب عهدی همه عطر و نفحات

دل احباب به تنگ است در ایام صعود
حزن و اندوه عیانست به صوت و کلمات

آسمان گریه کنان عرش درآمد به سکوت
عاشقان مویه کنان در همه اقلیم و نقاط

گام از گام نیاید ز غم و ماتم و درد
گشته غمگین از این درد و بلا مالک ذات

متبرک شده درگاه خدا و جبروت
هر کجا بانگ مناجات بلند است و صلاة

غصن اعظم شده مهمان به عرش ابدی
چو مقامش به عروج است و علّو درجات

وارث عهد و وثاقیم به مولای حنون
ما به پیمان و وفاییم ، به ایام حیات

وقت بیداری ما آمده ای اهل جهان
شجر امر بهاء ، پُر ز گُل است و ثمرات

سخن عبد بهاء ، مرهم آلام جهان
عالم آسوده شود زین برکات و نعمات

آن چراغی که بشد روشن از او عالم ما
گشته خاموش و بود عهدی او راه نجات

گوش «رعنا» به تمنای مناجات و دعاست
حکم عهدی بود آهنگ دعا و نغمات

https://t.me/Tolo_E_Carmel

طلوع کرمل

24 Nov, 15:38


آیا می دانید که:

نام و مقام حضرت عبدالبهاء در
آثار انبیاء و مظاهر و مشاهیر امر و آثار ایشان چگونه اشاره شده است؟
 
در تورات 🔽

" اینک مردی که به شاخه ( غصن ) مسمی است از مکان خود خواهد روئید و هیکل خداوند را بنا خواهد نمود. (منظور مقام حضرت رب اعلی است) پس او هیکل خداوند را بنا خواهد نمود (روضه مبارکه) و جلال را متحمل خواهد شد و بر کرسی او جلوس نموده حکمرانی خواهد کرد .... " (۱)

- در انجیل 🔽

" قدس خدا در آسمان مفتوح گشت و تابوت عهدنامه او در قدس ظاهر شد و برقها صداها و رعدها و زلزله و تگرگ عظیمی حادث شد "(۲)
در تفسیر این آیه حضرت عبدالبهاء به نفسه المقدس در مفاوضات صفحات ۴۷ و ۴۸ می فرمایند:
" يعنی به سبب انتشار اين تعاليم الهيّه و ظهور اين اسرار ربّانيّه و اشراق شمس حقيقت ابواب فلاح و نجاح در جميع جهات مفتوح گردد و آثار خير و برکات سماويّه آشکار شود ."
 (و تابوت عهد او در قدس او ظاهر شود) يعنی کتاب عهد او در قدس او ظاهر شود و لوح  ميثاق ثبت گردد و معانی عهد و پيمان آشکار شود. صيت الهی شرق و غرب گيرد و آوازه امراللّه جهانگير شود اهل نقض خوار و ذليل شوند و اهل ثبوت عزيز و جليل گردند زيرا به لقای عهد متمسّکند و در ميثاق ثابت و مستقيم . بعد مي فرمايد:
(و برقها و صداها تگرگ عظيمی حادث شد ) يعنی بعد از ظهور کتاب عهد طوفان عظيمی پيدا شود و برق قهر و غضب الهی درخشد و صدای رعد نقض ميثاق بلند گردد و زلزله شبهات حاصل شود و تگرگ عذاب بر ناقضين ميثاق ببارد و مدّعيان ايمان به فتنه و امتحان افتند) .
 
- بیان حضرت اعلی در پنج شأن 🔽

" ..... هل تعرفون سرالله تعرفون ذلک اول من آمن بمن یظهرالله فمالکم کیف لاتعرفون " 

- در کتاب مستطاب اقدس 🔽

" اِذا غیضَ بحرُ الوصالِ
و قُضِیَ کتابُ المبداء فی المآل
توجَّهوا الی مَن ارادَهُ اللهُ الَّذی
انْشَعَبَ مِن هَذَا الاصلِ القدیمِ " (۳)

در خاطرات بانو بلامفیلد 🔽

"پدر من خیلی به حضور حضرت بهاء الله مشرف می شد. شبی در حالیکه هیکل اقدس در اطاق مشی می نمودند، به پدرم فرموده بودند:" در مواقع معینه ارواح مجرده از عوالم قدس به قوۀ الهیه در این خاکدان ترابی حاضر می شوند آنان که دارای آن روح هستند قدرت کامله اند. حضرت مسیح دارای این قوۀ آسمانی بود. مردم تصور کردند جوان فقیری را به صلیب آویختند ولی او مؤید به روح القدس بود بنابراین در زیر خاک نمی ماند قوه قدسیه ملکوتیه اش قیام نموده عالم را احیا کرد. الیوم آقا را مشاهده کن که دارای همان روح است" (۴)

- حضرت عبدالبهاء در آثار مقدس خویش🔽

" ... جمیع می دانند که این عبد را نَفسی و نَفَسی و هَوسی جز عبودیت آستان مقدس نبوده و نیست .... عبودیّت عبدالبهاء آفاق را منجذب نموده و صیت رقیتش جهانگیر گشته ومحویت و فنایش مثل آفتاب مشهور اقطار شده ...." (۵)

".... و یک خواهش از جمیع یاران الهی دارم و آن آرزوی جان من است که مرا به صرف عبودیت  آستان  مقدس مِن  دونِ تأویل بستایند و به جز به کلمات و تعبیراتی که از نفس خامه این عبد صادر عبدالبهاء را نستایند و ابداً تجاوز از آن نکنند... " (۶)

" ... بعضی عرض کردند رجای شفا داریم، زیرا تا به حال بسیاری را شفا عنایت فرمودند."
" ما دعا می کنیم خدا شفا می دهد. ما اهل ادعا نیستیم اهل بیانیم جمیع به امر بهاءالله هستیم من عبدالبهاء هستم و حضرت بهاء الله مَطلعِ تقدیس است از او سؤال کن من مروج و منادیم. اصل بهاء الله است که این عالم ظلمانی را نورانی نمود. جسمانی را روحانی کرد عقول مخمور را روشن کرد نفوس ارضی را آسمانی فرمود مرده را زنده ساخت و کور را بینا کرد" (۷)

۱-در تورات زکریا باب ۶ آیه ۱۲
۲- مکاشفه یوحنا باب ۱۱ آیه ۱۹
۳- صفحه ٣٣ سطر ۶ تا ۸ کتاب اقدس چاپ بمبئی
۴- شرح مختصری از جلوۀ کوکب میثاق در لندن به قلم ستاره خانم لیدی بلامفیلد
۵- مکاتیب جلد دوم صفحه ٣٢١
۶- مکاتیب جلد اول صفحه ۲۶۴
۷- سفرنامه جلد اول صفحه ١٩۵

https://t.me/Tolo_E_Carmel

طلوع کرمل

24 Nov, 15:36


⁠ برنامه ای مخصوص روز عهد و میثاق

⁠ دلیل انتخاب روز عهد و میثاق
و هم چنین آثار امری در مورد این یوم مبارک

اگر نفسی...به جمیع فروع و احکام عامل باشد ولکن در عهد و میثاق الهی ثابت نباشد...قابل اعتبار نبوده و نیست.

...بهائی یعنی کسی که به عهد ومیثاق الهی وفادار است. عهد ومیثاق الهی هیچ معنی ندارد، مگر اطاعت صرفه از مرکز عهد، در زمان حضرت عبدالبهاء، و زمان حضرت ولی امرالله. کسی که اندک تردیدی در اطاعت آنها داشته باشد، بهائی نیست.... مضمون بیان مبارک حضرت بهاءالله است: اگر نفسی به عبادت ثقلین ظاهر شده و به جمیع فروع و احکام عامل باشد ولکن در عهد و میثاق الهی ثابت نباشد، وفادار نباشد، قابل اعتبار نبوده و نیست. هوشیار باشید و بیدار باشید. عهد و میثاق را کاملاً مراعات فرمائید. هر کس کلمه خلاف عهد و میثاق گفت، اعتنا نفرمائید. عهد و میثاق را درست نگهدارید. اگر کسی اندک از عهد و میثاق خارج شد، ولو اینکه به زهد اولین و آخرین ظاهر شود اعتنا نکنید. مگر ابو موسی اشعری، همان کسی نبود که، حضرت علی را از خلافت خلع کرد؟عبدالرحمن بن ملجم بسیار شخص زاهدی بود، آنقدر نماز میخواند، که هیچکس نمی خواند، ولی حضرت علی را شهید نمود. مسئله خیلی روشن، و مطلب بسیار واضح است...(۱)

۱- http://ayenehejahan.com/article_twentyeight.html

لینک های زیر آثار مبارکه در باره اهمیت عهد و میثاق الهی از کتابخانه نور می باشد.

منتخباتی از آثار مقدسه راجع به عهد و میثاق الهی - چاپ موسسه ملی مطبوعات امری 131 بدیع ⬇️

https://t.me/Bahainoorlibrary/3425

مجموعه ای از نصوص مبارکه درباره عهد و میثاق، دائره مطالعه نصوص و الواح (مرکز جهانی بهائی)⬇️
https://t.me/Bahainoorlibrary/2897

حدایق میثاق ( عهد و میثاق الهی و ... ) - دکتر مسیح فرهنگی ⬇️

https://t.me/Bahainoorlibrary/1379

عهد و میثاق الهی - عبدالحسین فکری⬇️

https://t.me/Bahainoorlibrary/4078

سطوت میثاق، ترجمه جناب حسن محبوبی⬇️

https://t.me/Bahainoorlibrary/2245

https://t.me/Tolo_E_Carmel

طلوع کرمل

24 Nov, 15:34


🌷سرود زیبای «ای همراهان»
🌷🌷مخصوص یوم «عهد و میثاق»


آمد روز عهد و پیمان با آن دلدار نازنین
آمد روز عهد و پیمان با آن یار دیرین

ای همراهان ای همراهان دستم بگیرید
برپا سازیم قصر شادی با عشق و امید

آمد هنگام سامان اهل عالم
آمد گاه وصل قطره ها به آن یَم

باید دنیا رنگ تازه ای پذیرد
باید اندیشه ها طرحی نو بگیرد

🌸🌸🌸"از لطف حق"

فضل بهاء شد یار ما در این عهد نوراء
بر پا خیزیم ای همراهان تا سازیم دنیا را

ای عاشقان ای عاشقان وقت جان بازیست
خدمت در راه امر او، عینِ جان بازیست

باید داروی درد این عالم باشیم
باید فارغ از هر بیش و هر کم باشیم

باید از نور خورشید بهاءالله
شمعی روشن بر بام این عالم باشیم

🌸🌸🌸" گر چه سوزیم"

فضل بهاء شد یار ما در این عهد نوراء
برپا خیزیم ای همراهان تا سازیم دنیا را

ای عاشقان ای عاشقان وقت جان بازیست
خدمت در راه امر او عین جان بازیست

خدمت نور خورشید بهاء در دل ها
خدمت گرما بخشِ دنیایِ سردِ ما

خدمت ابراز عشقِ عاشق به معشوق
خدمت تنها رهِ رسیدن به محبوب

🌸🌸🌸" بر پا یاران"

فایل صوتی از کانال «سفینه عرفان»

https://t.me/Tolo_E_Carmel

طلوع کرمل

24 Nov, 15:30


⁠ کلیپی زیبا از سالیان قبل کاری از کودکان به مناسبت یوم عهد و میثاق

ویدیویی مخصوص یوم عهد و میثاق که بسیار جذاب و قابل توجه است. کودکان و نوجوانان هر یک به زیبایی و دلنشینی تمام از زندگی حضرت عبدالبهاء و شرحی مختصر در باره عهد و میثاق در این دور مبارک را بازگو می کنند.

این کلیپ با استفاده از محتوای یکی از قسمت های برنامه قصه ها در «پرشین بی ام اس» به مناسبت یوم عهد و میثاق با حضور:
«آذین، نیلا، رادین، شارینا، دیان، نیکا، سارا، انیس، باران، آرتین، آبتین، لوا، باراد، ویانا، رها، آرتین، کیان، صمیم ، نهال، نورا، آرشاویر، روژا» تهیه شده است.

درود بسیار به خانواده، مربیان و کسانی که در تهیه این ویدیوی دیدنی قبول زحمت فرموده اند.

https://t.me/tolo_e_carmel

طلوع کرمل

24 Nov, 15:26


⁠ ‍ ‍ ‍ ‍ دلیل انتخاب ۲۶ نوامبر (پنجم آذر ) روز عهد و میثاق

در سال ۱۸۹۲ میلادی چند روز پس از صعود جمال مبارک هنگامی که کتاب عهد ( وصیت نامه حضرت بهاءالله) گشوده شد و مشخص گردید که جمال مبارک حضرت عبدالبهاء را به عنوان جانشین خود برای هدایت امرالله برگزیده اند احباء بسیار مشعوف گشتند و از محضر مرکز میثاق اجازه خواستند که به مناسبت این روز امنع و اعظم مراسمی ترتیب دهند ، حضرت عبدالبهاء که از صعود پدر بزرگوارشان متألم بودند اما به خاطر اصرار بهائیان، «با اثبات کمال محویت و فنا در آستان حضرت بهاءالله» روز شش قوس، یعنی درست شش ماه پس از صعود حضرت بهاءالله را روز عهد و میثاق اعلان فرمودند یعنی دورترین روز به یوم صعود را در سال انتخاب فرمودند ، این چنین است که بهائیان هر ساله روز ۵ آذر را به گرامی داشت مقام حضرت عبدالبهاء می پردازند و این به عنوان روزی برای تجدید عهد و میثاق و به یاد و منزلت حضرت عبدالبهاء مشخص گردید و بهائیان این روز را جشن می گیرند…..

استخراجی از کتاب رامونا آلن براون «خاطراتی از حضرت عبدالبهاء»

http://www.bahailib.com/pdf/687.pdf

https://t.me/Tolo_E_Carmel

طلوع کرمل

24 Nov, 15:19


⁠ ⁠ ویدیویی دیدنی و توضیحاتی شنیدنی با نام:

«عبدالبهاء عباس و بندرعباس»


کلیپ همراه، به مناسبت یکصدمین سال صعود مولای بی همتا، حضرت عبدالبهاء بر اساس پایان نامه آقای «بهزاد» دانشجوی معارف عالی امر و خانواده ایشان، خانم ها الهام و مارال و آقای بیان تهیه شده است.
در این مستند کوتاه ارتباط مرکز عهد و میثاق الهی با شهر بندرعباس به تصویر در آمده است.

بندرعباس این شهر ساحلی در جنوب ایران با وجود احبای مؤمن و خدوم از سال های آغازین و مخصوصًا در دوره مولای بی همتا حضرت عبدالبهاء یکی از مراکز دیانت نوپای بهائی بوده است.این شهر مورد توجه خاص حضرت مولی الوری بوده تا جایی که بنا به قول ایادی امرالله ابوالقاسم فیضی درکتاب فاتح دلها و چندین تن از احباء متقدم در لوحی بنا بر همنامی این بندر با نام مبارک خودشان می فرمایند:

" بندرعباس، بندر من است."

اهمیت این شهر و تاریخ پر افتخار آن از چشم احبای عزیز پوشیده نیست. شهری که تاریخ امری آن درخشان و مشحون از رشادت ها و دلاوری هاست.

زائرین طلعت میثاق که از بندرعباس عازم کوی جانان شدند.

در این شهر نفوسی به تشرف حضرت عبدالبهاء نائل آمدند. بدون تردید اثرات زیارت مولی الوری در شور و نشور احبا بسیار زیاد بوده است.
قمر سلطان مادر همسر بسیاری از احباب متقدم بندرعباس از جمله حاج محمد تقی لاری که به اتفاق ایشان بار سفر به ارض اقدس بستند و به زیارت مرکز میثاق نائل آمدند. علاوه بر این دو حاج محمود سلمانی نایبندی عزم کوی جانان نمود و افتخار سلمانی حضرت عبدالبهاء نصیبش گردید….

در ویدیوی همراه علاوه بر تصاویر کمتر دیده شده، توضیحات جامعی در باره موارد زیر می شنویم:

۱- موقعیت جغراقیایی این بندر
۲- زائرین طلعت میثاق که از بندرعباس عازم کوی جانان شدند.
۳- مبلغین که از جانب حضرت عبدالبهآء مأمور به انتشار امرالله در بندرعباس شدند.
۴- رنگین شدن خاک بندر عباس به خون پاک شهیدان.
۵- احبای نامی و شهیر بندرعباس در عهد میثاق.
۶- الواح و مناجات هایی که ازکلک مرکز میثاق خطاب به احبای بندرعباس عز صدور یافته.


از جمله دلایل ارتباط این شهر با حضت عبدالبهاء الواح متعددی است که خطاب به مؤمنین بندر عباس نازل فرموده اند. الواحی که مخاطب آن یک نفس است همانند جناب رئیس، احمد ابلاعی بندری، آقا غلامعلی خراسانی، محمد ثابت شرقی ، سلطان محمد سرهنگ و سید رضا نیک آئین و یا الواح عدیده ای که به افتخار گروهی از احباب صادر شده است….
این الواح متعدد و مهم حاکی از ارتباط حضرت عبدالبهاء با بندرعباس می باشد.

در یکصدمین سال صعود مولای مهربان، چشم احباء بندرعباس به بشارت ایشان در یکی از
این الواح روشن است که می فرمایند:

"عنقریب بندرعباس مشکات اقتباس گردد و آئین ملاء اعلی ترویج شود"

خوشا بحال نقوسی که در تحقق این بشارت سهیم اند.

برای دسترسی به این اثر با نام «تاریخ نفوذ و انتشار امر بهائی در بندر عباس» به لینک زیر از «کتابخانه نور» توجه فرمایید:🔽

https://t.me/Bahainoorlibrary/6053

https://t.me/Tolo_E_Carmel

طلوع کرمل

24 Nov, 15:16


دعای طلب فرح و سرور در هنگام پریشانی و ناراحتی

در لوح محمد کریم عطار از قلم حضرت بهاءالله چنین آمده :

" حَسَب الامر آنکه اگر نوم پریشان دیده شود وهمّ‌ و غم از آن اِحداث گردد این آیه مبارکه را تلاوت نمایند :

《یا مَن باسمکَ ماجَ بحرُالفرحِ و هاجَ عرفُ السّرور. أسئلک بِاَن تُرِیَنی مِن بدائع فضلکَ ما تقرُّ بهِ عینی و یفرحُ به قلبی . انّک انت المعطي الکریم.》 و در غیر رؤيای پریشان هم محبوبست که قرائت شود. (۱) "

مضمون بيان فوق :

ای كسی كه به نام تو موج زد دريای شادی و وزيد بوی خوش سرور، درخواست ميكنم از تو اينكه بنمايانی به من از بدايع فضلت آنچه که به واسطهُ آن، روشن میشود چشم های من و شاد میگردد قلب من. به درستی که تو عطاکنندهُ بخشنده ای.

۱- مائده آسمانی جلد چهارم صفحه ۳۶۶

https://t.me/Bahainoorlibrary/2109

https://t.me/tolo_e_carmel

طلوع کرمل

23 Nov, 16:08


شعر «بذر محبت»
سروده : مهندس «بهروز جباری»
با صدای بانو «نرگس نوح نژاد»

روزگاریست که در بند جفاییم، جفا
نیست با این همه پابند وفاییم، وفا
نیست در شهر کسی تا که کند یاری ما
ما در این ره متوکل به خداییم خدا
ما در این ره متوکل به خداییم خدا
مدعی بود که نه تنها ندمد تیغ بلا
از چه ترسید که در عین بلاییم، بلا
تا که گوش کر عالم شنود ناله ما
روز و شب دست به دامان دعاییم دعا
چون که در باغ جهان بذر محبت پاشیم
بهر این عالم پر درد دواییم، دوا
دشمنی را به دل خسته ما راهی نیست
ناشر صلح و مواسات و صفاییم، صفا
چون که در باغ جهان بذر محبت پاشیم
بهر این عالم پر درد دواییم دوا
کینه ما ز که بود در دلتان جا دادند
به خدا به خدا ما ز محبان شماییم شما
چون که در باغ جهان بذر محبت پاشیم
بهر این عالم پر درد دواییم دوا
تا جهان را ز صفا رشک گلستان سازیم
پیرو و ناشر آئین بهائیم، بهاء
جدل و جنگ بتازد میان احزاب
هم چو بهروز از آن جنگ جداییم، جدا
چون که در باغ جهان بذر محبت پاشیم
بهر این عالم پر درد دواییم دوا

https://t.me/Tolo_E_Carmel

طلوع کرمل

23 Nov, 05:11


⁠ شعری در تجلیل مقام زن
سروده بانو اقدس توفیق
با اجرایی دلنشین از جناب «بدیع بزدی»(۱)

جناب بدیع یزدی شعری زیبا در مقام زن سروده بانو اقدس توفیق به نام «زن» را تقدیم تمام زنان و دختران شجاعی کرده اند که در راه آزادی و استقلال قدم می نهند، راهی که «طاهره قرةالعین» (۲) بیش از ۱۵۰ سال پیش در ایران باز کرد و با شجاعتی بی نظیر بدعتی خاص ایجاد کرد و سخنرانی شیوائی در رد الگوهای قدیمی جامعه زمان خودش ایراد کرد و جان خود را نیز در این راه از دست داد.

جناب یزدی در پیامی از هنرمندان آقایان فریبرز جعفری، علی نامی و شاعره شعر خانم اقدس توفیق برای همیاری در به وجود آوردن این اثر زیبا تشکر و قدردانی کرده اند.

او زن است او زن است شامل فضل خدا
ظاهراً جنس لطیف لیک سخت و با شکیب
سالها در بردگی بین مرگ و زندگی
در کف مردان اسیر بی معین و بی ظهیر
همچو‌مرغی در قفس تنگ در سینه نفس
هیچ دلجویی نبود یار خوش خویی نبود
نه ز دانش بهره ور نه چو مردان نامور
قرن یزدانی رسید صبح آزادی دمید
زن چو مرد آزاده است با محبت زاده است
نیکو و بس هوشمند پر توان و ارجمند
نیم مرد نیست آن نکو بلکه یکسان است با او
تربیت گر او شود کی ز مردان کم بود
طاهره بر پا خواست بانگ آزادی نواخت
روی زیبا را نمود آن لب شیرین گشود
او که در دانشوری در خطابه شاعری
بود یکتای زمان بین مردان و زنان
داد شیرین جان خویش در ره جانان خویش
عاشقانه چو زنان دلیر راه آزادی گشود
بر جمیع مردمان چون رجال است این زمان

۱- https://t.me/badiyazdi

۲- حضرت طاهره - نصرت الله محمد حسینی:🔽

https://t.me/Bahainoorlibrary/6709

https://youtu.be/vQgMsA-AP68

https://t.me/Tolo_E_Carmel

طلوع کرمل

22 Nov, 17:17


ویدیویی با نام «Break the chain» «زنجیر را بشکن» ترانه ای بسیار زیبا به مناسبت «روز جهانی مبارزه با خشونت علیه زنان»

I raise my arms to the sky
On my knees I pray
I’m not afraid anymore
I will walk through that door
Walk, dance, rise
Walk, dance, rise

I can see a world where we all live
Safe and free from all oppression
No more rape or incest, or abuse
Women are not a possession….

-دستانم را به سوي آسمان بلند ميكنم -بر روي زانوانم دعا ميكنم
• نه من ديگر نميترسم
-من از اين در عبور خواهم كرد -دنيايي را ميبينم كه در آن بدور از ستم، آزاد و ايمن زندگي مي كنيم . -در اين دنيا تعرض و بدرفتاري نيست و زنان مايملك كسي نيستند. ….

https://youtu.be/AiP7WdYy8q8?si=XBaRW_y52XI-8orx

https://t.me/tolo_e_carmel

طلوع کرمل

22 Nov, 17:13


برنامه اجتماعی«از هر دری سخنی» عصر جمعه

این هفته: چهارم آذر، ۲۵ نوامبر روز جهانی مبارزه با خشونت علیه زنان

از سال ۱۹۸۱، ۲۵ نوامبر هر سال (معادل چهارم آذر) به عنوان روز جهانی رفع خشونت علیه زنان برگزیده شده‌است. این روز برای یادآوری عزم همگانی برای مبارزه با خشونت علیه زنان انتخاب شده‌است. مجمع عمومی سازمان ملل متحد در ۱۷ اکتبر ۱۹۹۹ نامگذاری این روز را به عنوان روزی جهانی تصویب کرد.
این تاریخ به خاطر قتل وحشیانه سه خواهر میرابال، فعالان سیاسی اهل جمهوری دومینیکن انتخاب شده‌است.
روز ۲۵ نوامبر سال ۱۹۶۰ این سه خواهر اهل جمهوری دومینیکن، با نام خواهران میرابل، پس از ماه ها شکنجه، سرانجام توسط سازمان امنیت ارتش این کشور به قتل رسیدند. “جرم” این سه خواهر شرکت در فعالیت های سیاسی علیه رژیم دیکتاتوری حاکم بر دومینیکن بود.
۲۱ سال بعد، یعنی در سال ۱۹۸۱ در همایشی که در بوگوتا، پایتخت کلمبیا، با شرکت مدافعان حقوق زنان در آمریکای لاتین و منطقه کارائیب تشکیل شد، پیشنهاد اختصاص دادن روز قتل خواهران میرابل به روز نهی خشونت علیه زنان مطرح گردید. هدف از این پیشنهاد آن بود که هم به تلاش و جسارت این خواهران ادای احترام شود و هم افکار عمومی بیش از پیش به سوی نهی خشونت علیه زنان سوق یابد. سال ۱۹۹۹ سازمان ملل نیز ۲۵ نوامبر را به عنوان روز جهانی نهی خشونت علیه زنان به رسمیت شناخت. در راستای همین تصمیم، یک سال بعد، شورای امنیت سازمان ملل سال ۲۰۰۰ قطعنامه ۱۳۲۵ را به تصویب رساند که عنوان آن بود: ”زنان، صلح و امنیت”. محورهای اصلی این قطعنامه به پیشگیری مناقشات و خصومت ها در درون و در میان کشورها، تامین مشارکت زنان در حیات سیاسی و اجتماعی و نیز ممانعت از اعمال خشونت علیه آنها مربوط می شوند. این قطعنامه مبنایی است برای آن که خشونت های گوناگون علیه زنان بدون مجازات نمانند و عاملان آنها به پای میز محاکمه کشیده شوند.(۱)

برای اطلاعات بیشتر سایت های گوناگون با عنوان «روز جهانی مبارزه با خشونت علیه زنان» را دنبال فرمایید.

۱- برگرفته از ویکی پدیا و سایت بیتوته.

https://youtu.be/AiP7WdYy8q8?si=XBaRW_y52XI-8orx

https://t.me/tolo_e_carmel

طلوع کرمل

21 Nov, 14:26


فایل صوتی از قطعنامه سازمان ملل متحد که حکومت ایران را به دلیل آزار و سرکوب سیستماتیک و فزایندۀ بهائیان و همۀ ایرانیان محکوم می کند و خواستار تغییر فوری است.

https://t.me/bahaisofiran_official/2745

https://t.me/tolo_e_carmel

طلوع کرمل

21 Nov, 14:25


سازمان ملل متحد حکومت ایران را به دلیل آزار و سرکوب سیستماتیک و فزایندۀ بهائیان و همۀ ایرانیان محکوم می کند و خواستار تغییر فوری است

قسمت دوم

…. خانم دوگال گفت قطعنامۀ سالانۀ سازمان ملل متحد در مورد وضعیت حقوق بشر در ایران که شامل رفتار با اقلیت دینی می شود، همچنان «یک لایۀ حفاظتی ضروری» برای بهائیان ستمدیده و دیگرانی است که در ایران رنج می برند و همچون نورافکنی توجه ها را به سوی عاملان سرکوب جلب می کند. او افزود: «این قطعنامه از حکومت ایران می خواهد تا به تعهدات بین المللی خود بر اساس میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی عمل کند، میثاقی که حق آزادی فکر،
وجدان و دین را تضمین می کند. حکومت ایران باید مدت ها قبل روش های خود را تغییر می داد ها و به حقوق همۀ می شهروندان خود احترام می گذاشت. امروز همۀ ایرانیان بیش از پیش داستان خود را یکی می بینند واقعیتی که این قطعنامه آن را تأیید می کند.»

وقایع اخیر

در مراسم رونمایی از گزارش جدید «
بنیاد عبدالرحمن برومند برای حقوق بشر در ایران» با عنوان « : بیگانگان، خشونت چندوجهی علیه بهائیان در
جمهوری اسلامی ایران» گزارشگران ویژۀ سازمان ملل متحد از جمله پروفسور مای ساتو گزارشگر ویژۀ جدید حقوق بشر در ایران و پروفسور نازیلا قانع، گزارشگر ویژۀ آزادی دین یا عقیده، مطالبی را در مورد سرکوب
سیستماتیک جامعۀ بهائی توسط حکومت ایران، به ویژه هدف قرار دادن زنان بهائی، بیان کردند. این گزارش که توسط «بنیاد عبدالرحمن برومند» و در همکاری با «سازمان عدالت الیوس در دانشگاه موناش» منتشر شده ۴۵ سال خشونت علیه جامعۀ بهائی را شرح داده و به مواردی از خشونت مستقیم مانند اعدام، زندانی شدن، تخریب خانه ها و اماکن کسب و کار، خشونت ساختاری مانند محرومیت از تحصیل و اشتغال و خشونت فرهنگی شامل نفرت پراکنی و تبعیض حکومتی اشاره می کند. نمونۀ دردناکی از آزار و اذیت
های اخیر، محکومیت ده زن بهائی در اصفهان به مجموع ۹۰ سال زندان در ماه اکتبر (اواخر مهرماه) بود. این زنان پس از برگزاری فعالیت های آموزشی و فرهنگی مانند کلاس های زبان انگلیسی، هنر و یوگا، از جمله برای کودکان، به اتهام «تبلیغ علیه نظام» و اقدام علیه حکومت ایران محکوم شدند. مسئولان حکومتی این کلاس ها را «فعالیت های آموزشی انحرافی» می دانند. از جمله بررسی بین المللی اخیر، نامه ای به امضای ۱۸ کارشناس سازمان ملل متحد در ماه اکتبر است که از ایران به دلیل هدف قرار دادن زنان بهائی از طریق یورش به خانه ها، ممنوعیت سفر و احکام حبس طولانی مدت انتقاد می کند.
این کارشناسان، که شامل گزارشگران ویژۀ سازمان ملل متحد در زمینۀ خشونت علیه زنان و دختران، آزادی دین یا عقیده و آزادی اندیشه و بیان بودند، اقدامات حکومت ایران را «الگوی مستمر تبعیض هدفمند» خواندند. چند ماه قبل، گزارشی از سازمان «دیده بان حقوق بشر» با عنوان «چکمه روی گردنم» اعلام کرد که ۴۵ سال سرکوب سیستماتیک
بهائیان توسط ایران مصداق «جنایت علیه بشریت در زمینه سرکوب دینی» است. انتهی

https://t.me/bahaisofiran_official/2745

https://t.me/tolo_e_carmel

طلوع کرمل

21 Nov, 14:23


سازمان ملل متحد حکومت ایران را به دلیل آزار و سرکوب سیستماتیک و فزایندۀ بهائیان و همۀ ایرانیان محکوم می کند و خواستار تغییر فوری است

قسمت اول

نیویورک- ۱۴۰۳ آذر

قطعنامۀ جدید کمیتۀ سوم مجمع عمومی سازمان ملل متحد، کارنامۀ حقوق بشر حکومت ایران را محکوم می کند و نمونه ای دیگر به توجهات جامعۀ بین المللی در چند هفتۀ اخیر بر وضعیت وخیم اقلیت ها در ایران از جمله جامعۀ تحت سرکوب بهائی، می افزاید. بهائیان بزرگ ترین اقلیت دینی غیرمسلمان کشور هستند و این قطعنامه «محدودیت های شدید مداوم و ممنوعیت های فزاینده» در زمینۀ حق آزادی فکر، وجدان، دین یا عقیده در جمهوری اسلامی را محکوم می کند و حکومت ایران را به دلیل ۴۵ سال تبعیض نهادینه شده، بازداشت های خودسرانه، تخریب اموال و سایر اشکال سرکوب مورد انتقاد قرار می دهد.
این قطعنامه که با حمایت ۴۹ کشور معرفی شده بود و با ۷۷ رأی مثبت در مقابل ۲۸ رأی منفی و ۶۶ رأی ممتنع در مجمع عمومی تصویب شد، از حکومت ایران می خواهد تا ماده ۴۹۹ مکرر و ماده ۵۰۰ مکرر قانون مجازات اسلامی را اصلاح کند. این مواد فعالیت های دینی غیر مسلمانان را جرم انگاری کرده و اقلیت های دینی رسمی و غیر رسمی مانند جامعه بهائی را در معرض اتهامات کیفری بی پایه و اساس قرار می دهد. در ماه های اخیر، بهائیان بر اساس این مواد قانون، دستگیر و بدون شاهد و مدرک محاکمه و زندانی شده اند.
بانی دوگال، نمایندۀ ارشد جامعۀ جهانی بهائی در سازمان ملل گفت: «تصویب مجدد این قطعنامۀ مهم سازمان ملل توسط کمیتۀ سوم مجمع عمومی باعث خشنودی جامعۀ جهانی بهائی است. ما قدردان این هستیم که جامعۀ جهانی همچنان در وظیفۀ خود برای حمایت از حقوق بشر ثابت قدم است. حکومت ایران هرگز نه حقیقت را دربارۀ این نگرانی ها اذعان کرده و نه مطابق قوانین بین المللی به تعهدات حقوق بشری خود پایبند مانده است. بهائیان و همۀ اقلیت های آسیب پذیر در ایران سزاوار حق زندگی با کرامت و آزادی هستند و حکومت ایران باید به این حقوق احترام بگذارد.»
این قطعنامه بیان می کند که بهائیان هدف حملات و تبلیغات نفرت پراکنانه، محدودیت های آموزشی و شغلی و مصادره و تخریب خودسرانۀ اموال قرار گرفته اند. این سند هم چنین از حکومت ایران می خواهد که به هتک حرمت آرامستان های بهائی و نظارت بر هویت دینی شان پایان دهد.

در این قطعنامه آمده است که جامعۀ بهائی همچنین «با افزایش مداوم و تأثیرات تجمعی سرکوب طولانی مدت از جمله حملات، آزار و اذیت و هدف قرار گرفتن مواجه است. بهائیان به دلیل اعتقادشان با محدودیت های فزاینده و آزار و سرکوب سیستماتیک حکومت جمهوری اسلامی ایران روبرو هستند و گزارش ها حاکی از بازداشت های گسترده، صدور احکام طولانی مدت زندان و همچنین بازداشت اعضای برجستۀ این جامعه و افزایش مصادره و تخریب اموال آن ها است.»
هیئت نمایندگی برزیل در رأی گیری کمیتۀ سوم گفت که «نسبت به گزارش های نقض حقوق بشر علیه زنان، مدافعان حقوق بشر و اقلیت
های دینی و قومی همچنان احساس نگرانی می کند. ما حمایت خود را از حقوق بهائیان و سایر اقلیت ها برای زندگی آزادانه و مسالمت آمیز و بدون تبعیض بر اساس اعتقاداتشان اعلام می کنیم.»
همزمان، بریتانیا با اشاره به درخواست
ها در سراسر اجتماع ایران برای برابری جنسیتی، «افزایش هدف قرار گرفتن زنان بهائی » را «افزایشی هشدار دهنده » خواند.
غنا از حقوق «تمام اقشار اجتماع ایرانی، از جمله پیروان آیین بهائی که همچنان گزارش ها در زمینۀ ترویج و حفاظت از حقوقشان وخیم است» حمایت کرد.
استرالیا، کانادا، اسرائیل و ایالات متحده نیز از حکومت ایران خواستند که به حقوق تمامی اقلیت احترام بگذارد.
اقدام اخیر در سازمان ملل متحد به دنبال چندین هفته گفت وگوهای تعاملی فشرده در کمیتۀ سوم مجمع عمومی سازمان ملل متحد صورت گرفته است، جایی که کشورهای عضو سازمان ملل متحد و گزارشگران ویژۀ مستقل این سازمان نگرانی های جدی خود را در مورد وضعیت حقوق بشر در ایران ابراز کردند. مباحثات کمیتۀ سوم شامل مداخلات مستقیم کشورهای عضو بود. بریتانیا، ایرلند و استرالیا افزایش سرکوب بهائیان توسط حکومت ایران را به شدت مورد انتقاد قرار داده و اتحادیۀ اروپا، کانادا، جمهوری چک، اسرائیل، مالت و ایالات متحده نگرانی های کلی تری را در مورد آزادی دینی و اقلیت ها مطرح کردند. ایرلند از ایران خواست تا قانون مجازات اسلامی خود را به سرعت در جهت محافظت از آزادی دین، عقیده و بیان، برای همه اصلاح کند. بریتانیا اضافه کرد که هم اکنون زنان بهائی دو سوم بهائیان بازداشتی در ایران را تشکیل می دهند. آماری که نشان دهندۀ سرکوب شدیدی است که خشونت جنسیتی را بر تبعیض دینی اضافه می کند….. ادامه دارد

https://t.me/bahaisofiran_official/2745

https://t.me/tolo_e_carmel

طلوع کرمل

20 Nov, 03:34


شعر زیبای «چه کنم…»
سروده بانو «رعنا مسعودی»


خوش نگاری شده پیدا و ندانم چه کنم
شده ام عاشق و شیدا و ندانم چه کنم

عاشقی جام شرابست به خمخانۀ دل
مستم از این می گیرا و ندانم چه کنم

در دل عاشق من ترس کجا خانه کند؟
نبود باکم و پروا و ندانم چه کنم

من ز دست دل دیوانه به تنگ آمده ام
عاشقم کرده و رسوا و ندانم چه کنم

آنقدر خسته ام از بازی دنیا ، که مگو
نه قمارست و نه سودا و ندانم چه کنم

من اسیر دلم و دل شده در بند نگار
به نگاهی شدم اغوا و ندانم چه کنم

دل من گرچه اسیرست بفرمان نگه
منتظر مانده به فتوا و ندانم چه کنم

دل من میطلبد آنچه نگه میطلبد
اندرین ره شده شیدا و ندانم چه کنم

سختی عشق مرا خسته نمی گرداند
ترسم از روز مبادا و ندانم چه کنم

چشمۀ عشق دهد شربت نوشایم را
میدهد شهد گوارا و ندانم چه کنم

عاشقی بار دگر ، جان دگر میدهدم
گوییا خوابم و رویا و ندانم چه کنم

وعدۀ عشق به فردا مفکن ای دل من
صبر من نیست بفردا و ندانم چه کنم

به زمین می زندم یکسره اینعشق نهان
دل من نیست به دعوا و ندانم چه کنم

نشود باور من ، کار دل دیوانه
شده ام نامی و رسوا و ندانم چه کنم

دل من یاغی و ، فرمانبر من نیست دگر
نشود همره و همپا و ندانم چه کنم

اندرین بازی تکراری دنیا شده ام بازیگر
مانده ام خسته و تنها و ندانم چه کنم

همه را داده ام اندر ره عشقم به فنا
دل خود کرده ام اهدا و ندانم چه کنم

دل من شرح دهد قصۀ احوالش را
ماجرا گفت به نجوا و ندانم چه کنم

مرغ باغ دل من گشته هوادار سکوت
نه صدا کرده و آوا و ندانم چه کنم

نکنید فکر مبادا که دلم کرده خطا
همه گه بوده به تقوا و ندانم چه کنم

جام رعنا شده پُر ، از می میخانۀ یار
دهدم مستی بیجا و ندانم چه کنم

دکلمه ایی از شعر:⬇️

https://t.me/Tolo_E_Carmel/10902

https://t.me/tolo_e_carmel

طلوع کرمل

20 Nov, 03:32


شعر زیبای «چه کنم…»
سروده بانو «رعنا مسعودی»


خوش نگاری شده پیدا و ندانم چه کنم
شده ام عاشق و شیدا و ندانم چه کنم

عاشقی جام شرابست به خمخانۀ دل
مستم از این می گیرا و ندانم چه کنم

در دل عاشق من ترس کجا خانه کند؟
نبود باکم و پروا و ندانم چه کنم

متن کامل شعر :⬇️

https://t.me/Tolo_E_Carmel/10903

https://t.me/tolo_e_carmel

طلوع کرمل

19 Nov, 14:24


اگر پرنده‌ای به آشيان طيور رحمانی پرد و سروی به گلستان رحمانی خرامد كوكبی به افق ربانی صعود نمايد شمعی به محفل يزدانی در آيد نبايد محزون شد و مغموم گشت زيرا در حق او صرف عنايت است، موهبت است، مرحمت است. طوبی له و حسن مآب

........... ........... ..........

آن گل گلزار محبت الله، آن نوگل رعنا از گلخن دنيا روی بپوشيد ولی در گلشن ملكوت ابهی بشكفت و چهره گشاد
و دلشاد گشت. گريه مكن، مويه منما، زاری مكن، بی قراری منما اگر بدانی كه در چه مقامی مستقر است تسلی تام يابی و سکون کلی جوئی.

منتخبات آثار مبارکه جلد دوم صفحات ۱۱۰-۱۰۹


https://t.me/tolo_e_carmel

طلوع کرمل

19 Nov, 14:23


از نصائح مشفقانه حضرت بهاءالله

حضرت بهاءالله خطاب به یکی از مؤمنین که در ارض طا دچار مصائب شده بود می فرمایند:

…آن جناب باید در جمیع احوال به افق اعلی ناظر باشد و بر خدمت امر قائم. قسم به آفتاب افق سمآء معانی، هر نَفَسی که از شما در سبیل الٓهی بر آمد لدی‌الله مخزون و مکنون. این گِل‌ پاره‌های عالم، که به جنود و صفوف و ظلم فخر می‌نمایند، به ملاقات آب قلیلی از هم بریزند؛ به یک تب شعلۀ نار غرور بیفسرد و آتش حرص و هَویٰ منطفی گردد. سبحان‌الله، مع‌ذلک متنبّه نشده و نمی‌شوند. مِن غیر جهت قصد نفوس راسخۀ مطمئنّه نموده‌اند. اولیای الهی را من دون جرم و گناه به ظلم مبین اخذ و حبس کرده اند. لعمرالله سجن را جنّت دانسته‌اند و ظلم را از آیات عدل شمرده‌اند. چه که در سبیل حضرت محبوب بر ایشان وارد شده آنچه وارد شده.

مجموعه آثار قلم اعلی شماره ۲۸ صفحه ۲۳۹ و۲۴۰

https://t.me/Bahainoorlibrary/1059

https://t.me/tolo_e_carmel

طلوع کرمل

14 Nov, 20:55


⁠ ایادی امرالله جناب ذکرالله خادم

قسمت دوم

کتاب ذکرالله خادم ( خاطرات دوران زندگی ) - جاویدخت خادم:🔽

https://t.me/Bahainoorlibrary/3807

ویدیوی در شرح حال زندگی جناب ذکرالله خادم (انگلیسی):🔽

https://youtu.be/PJts9RbvsqI

پیام بیت العدل به مناسبت صعود جناب خادم، ماه نوامبر ۱۹۸۶ :🔽

WITH SORROWFUL HEARTS ANNOUNCE PASSING INDEFATIGABLE FEARLESS DEFENDER FAITH DEEPLY LOVED HAND CAUSE ZIKRULLAH KHADEM. HIS STERLING SERVICES TO THE CAUSE, HIS TOTAL CONSECRATION TO TASKS ASSIGNED TO HIM BY BELOVED GUARDIAN , HIS OUTSTANDING EFFORTS AS MEMBER NATIONAL SPIRITUAL ASSEMBLY CRADLE FAITH, HIS VALUABLE SOUL-UPLIFTING STIMULATION IMPARTED BODY BELIEVERS NORTH AMERICA, PARTICULARLY UNITED STATES BAHA'I COMMUNITY, HIS UNTIRING ENDEAVOURS THROUGH HIS TALKS AND WRITINGS IN SAFEGUARDING COVENANT AND IN INSTILLING APPRECIATION LOVE FOR SHOGHI EFFENDI SHED UNDYING LUSTRE OYER PER IOD HIS ADMIRABLE STEWARDSHIP CAUSE GOD. OFFER ING PRAYERS HOLY SHRINES PROGRESS HIS RADIANT SOUL ABHA KINGDOM. URGE HOLD BEFITTING MEMORIAL GATHERINGS HIS NAME AT ALL HOUSES OF WORSHIP AS WELL AS IN ALL LOCA L BAHA'I COMMUNITIES.

UNIVERSAL HOUSE OF JUSTICE

سخنرانی های جناب خادم:🔽

1963 - Mission of Bahá’u’lláh
1981 - Interview at Green Lake Conference
1984 - Memories from the Guardian
1984 - The Power of Bahá’u’lláh
1984 - Remembrance of the King of Samoa and the Guardian
1984 - Remembrances of Shoghi Effendi: First Address
1984 - Remembrances of Shoghi Effendi: Second Address
1985 - Bahá’í World Commonwealth
1985 - Bringing Up Your Children in the Cause
1985 - Peace and the New World Order

ویدیوی همراه:
تلاوت مناجاتی بر سر آرامگاه جناب ذکرالله خادم.

https://t.me/tolo_e_carmel

طلوع کرمل

14 Nov, 20:55


⁠ ⁠ ایادی امرالله جناب ذکرالله خادم

قسمت اول

متولد سال ۱۹۰۴ میلادی / ۱۲۸۳ شمسی
محل تولد: طهران، ایران
درگذشت: ۱۳ نوامبر سال ۱۹۸۶ میلادی در آمریکا
نام پدر: جناب نصرالله،
نام مادر: راضیه خانم

جناب ذکرالله خادم دومین فرزند از شش فرزند خانواده بود. خانواده ایشان از همان دوران کودکی جناب ذکرالله از خادمین امر بودند. هنگام صعود حضرت عبدالبهاء ایشان در عنفوان جوانی بودند. در ماه می سال ۱۹۲۵ به زیارت ارض اقدس رفتند و در آن جا حضرت ولی امرالله از او خواستند تا جوانان بهائی ایرانی را تشویق کند تا معلومات امری خود را وسعت بخشند و زبان انگلیسی و ادبیات انگلیسی را بیاموزند. این نصائح مشفقانه جناب خادم را بر آن داشت تا خود او نیز به مطالعه زبان انگلیسی بپردازد. مدتی در مدرسه تربیت تدریس کرد و سپس به جنوب ایران رفت و به عنوان مترجم و مدرس زبان در شرکت نفت انگلیس و ایران مشغول به کار شد، اما پس از مدت کوتاهی از سمت خود استعفا داد و به تهران بازگشت و در آنجا کار برای خدمت به عراق یافت. هنگامی که کیت رانسوم-کهلر ، بهائی آمریکایی در سال ۱۹۳۳ به ایران سفر کرد، جناب خادم در طول سفرهایش به عنوان منشی او همراه ایشان بود. در سوم اکتبر سال ۱۹۳۳ با خانم جاویدخت جاوید ازدواج کرد. این وصلت بسیار مورد قبول خانم کهلر بود. حضرت شوقی افندی در دهه ۱۹۳۰ The Advent of Divine Justice
The Promised Day is Come و
دو جلد از کتاب سال The Bahá’í World to را برای خادم ارسال کرد تا بتواند آنها را برای بهائیان ایران به فارسی ترجمه کند. جناب خادم در سال‌های ۱۹۳۹ و ۱۹۴۰ به زیارت رفت و پس از هر بار سفر حضرت ولی امرالله وظایفی خاص به ایشان محول کردند. یکی از آنها، عکاسی از قبور شهدا در نی ریز بود. در سال ۱۹۴۰ حضرت ولی امرالله از جناب خادم خواستند تا با دولت وقت ایران مذاکره کند و اجازه زیارت بهائیان به اماکن مقدس در ایران را بگیرد. جناب خادم تا زمان صعود حضرت ولی امرالله، در سال ۱۹۵۷، مسئول دریافت و توزیع مکاتبات ایشان برای شرق بود .
جناب خادم در روز هفتم بهمن ۱۳۳۱ / فوریه سال ۱۹۵۲ از طرف حضرت ولی امرالله به سمت ایادی امرالله منصوب شد و در همان سال مجددا به زيارت ارض اقدس رفتند و با حضرت ولی امرالله دیدار کردند. او سپس سفرهای گسترده‌ای را در سراسر جهان آغاز کردند تا وظایفی را که بر عهده داشتند انجام دهند. از آفریقا، آمریکا، شرق دور آسیا و اروپا بازدید کردند در آن موقع صعود ناگهانی حضرت ولی امرالله در نوامبر سال ۱۹۵۷ به وقوع پیوست. در سال ۱۹۶۰ جناب خادم داوطلبانه به ایالات متحده رفت تا با عنوان ایادی امرالله در قاره آمریکا خدمت کند و به مدت دو سال در شامپین، ایلینویز و سپس در شهر نیویورک اقامت گزید. در جولای سال ۱۹۸۶ جناب خادم به سرطان کبد مبتلا شد و هر چند که سلامتی قبل را نداشتند اما مکانبات خود را همچنان تا ماه مهر ادامه داد اما هر روز ضعیف تر شدند تا در نهایت در ۱۳ نوامبر ۱۹۸۶ صعود کردند….. ادامه دارد

ویدیوی ارزشمند همراه صوت جناب خادم می باشد.

https://t.me/tolo_e_carmel

طلوع کرمل

14 Nov, 03:40


تصویری از شهید حسین مطلق آرانی به همراه همسرشان بانو باهره حیاتی و فرزندان.

https://t.me/AlbomeTasavireAmri/3108

طلوع کرمل

14 Nov, 03:36


شعری ناب سروده شهید «حسین مطلق آرانی» (۱) از شهدای همدان که در ایام حبس سرودند.

نشاید شکوه از گردون نه از تلخی دورانش
نه از بند و نه از زندان نه از ایام هجرانش
گذشت عمر اگر چندی به شادی رفت و لبخندی
کنون بر غم چه پابندی ز بد عهدی و طغیانش
بهاران کو شدی صحرا به همراه بتی رعنا
صبوری بایدت جانا به هنگام زمستانش
شب ظلم ار چه شد تیره نموده دیده ها خیره
حریقات فائق و چیره سحر بینی تو پایانش
ز رنج راه کی خسته شود مفتون دلبسته
گشاید هر در بسته ز شور و شوق سامانش
ز آن کشتی که کشتیبان شد از روز ازل یزدان
مسافر کی شود لرزان ز بیم موج طوفانش
در این دوران و پر غوغا به هر جا عاشقی شیدا
به عشق طلعت اعلی شتابان سوی میدانش
رسد فریاد یا ابهی به گوش زاهد و رسوا
ز خون غلطیدگان هر جا به شیراز و به طهرانش
به عاشق نیست پروائی چو یابد سرّ سودائی
نجوید مثل و همتائی به غیر از درّ و ایمانش
حماسه آفرینان بین همان نسل دلیران بین
به مقتل شاد و خندان بین عدو گردیده حیرانش
حدیث کهنه شد تازه شده دنیا پر آوازه برون از حد و اندازه که کرد احباب ایرانش
کنون با یاد او خو کن به درگاه بهاء رو کن
جدا دل را ز هر سو کن شنو اندرز و فرمانش
کسی کو شد به سودایی نهد پا طرف دریایم
بُود شهد مهنّایم همه زندان و حرمانش
قویدل باش ز آن مطلق به یُمنِ فرّ جاءالحق
ز وضع معضل و مغلق برون آری گریبانش

۱- شرح حال شهید «حسین مطلق»⬇️

https://t.me/AlbomeTasavireAmri/3108

https://t.me/Tolo_E_Carmel

طلوع کرمل

13 Nov, 13:52


لوحی از قلم حضرت عبدالبهاء به یکی از یاران الهی، جناب آقا عبّاسعلی عليه بهآءاللّه الابهی (رنگون)

هوالابهی
ای خدمت تو مقبول و ای زحمت تو مشکور، نظارت صندوق مقدّسی ( حمل پیکر مطهر حضرت اعلی) نمودی که مشکوة سراج هیکل مقدّس گردد و محلّ ستر جسم مطهّر شود. این خدمتی بود که خاصّان حق آرزو و تمنّا می‌نمودند. تو موفّق شدی و مؤیّد گشتی. دست به شکرانه بردار و بگو:

هوالابهی ای بخشنده اين چه عنايتی بود که ارزان فرمودی و اين چه موهبتی بود که شايان نمودی سرفکنده بودم سرفراز کردی. افسرده بودم نامدار فرمودی. در عالم ادنی بی اسم بودم، در جهان بالا مشهور نمودی. بی قدر بودم، تا ابد الاباد در ملک و ملکوت سَروَرِ صاحب قدر فرمودی. شکر تو را، حمد تو را، فضل تو را، جود تو را. حمداً لک فی کلّ الاحوال ع‌ع

مأخذ: مجموعه مکاتیب حضرت عبدالبهاء، شماره ۵۹، صفحات ۱۷۴ و ۱۷۵

https://t.me/Bahainoorlibrary/1160

فایل صوتی تلاوتی دلنشین از مناجات در لوح فوق می باشد.

https://t.me/Tolo_E_Carmel

طلوع کرمل

13 Nov, 03:46


سال ۱۹۴۶ محفل روحانی ملی ایالات متحده و کانادا

از سمت چپ:
ویلیام کنت کریستین، امیلیا کالینز، ادنا ترو، هوراس هالی، پل هانی، فیلیپ اسپراگ، دوروتی بیکر، السی آستین و جورج لاتیمر.

1946: National Spiritual Assembly of the
United States and Canada

Left to right: William Kenneth Christian, Amelia Collins, Edna True, Horace Holley, Paul Haney, Philip Sprague, Dorothy Baker, Elsie Austin, and George Latimer

(Baha'i News, July 1946)

طلوع کرمل

13 Nov, 03:45


از داستان های امری

قسمت پنجاه و چهارم


طریقه دعا خواندن
دوروتی فریمن

خانم جاویددخت خادم، همسر ایادی امرالله ذکرالله خادم، دربارۀ سفری که با ایادی امرالله خانم دوروتی بیکر داشتند داستان زیر را تعریف کردند:

این داستان مربوط به نحوۀ آماده شدن دوروتی بیکر جهت ادای نماز است. داستان از آنجا شروع می‌شود که دوروتی بیکر در حال رانندگی است و می‌گوید:

"کاری را باید انجام می‌دادم ولی فراموش کردم. قول دادم برای «السی آستین» دعا کنم، چون مایل است به آفریقا برود ولی راه‌ها به رویش بسته است. به من کمک می‌کنی؟"

گفتم، "البته. یقین داشته باشید."

ابداً نمی‌دانستم که چه می‌خواهد.

دوروتی گفت، "می‌خواهم ۹۵ مرتبه «هل من مفرّج» بخوانم."

خیلی آرام و شمرده دعا را می‌خواند و با هر کلمه‌ای اشکی از چشمش فرو می‌ریخت. به من توجّهی نداشت. به او نگاه کردم. هرگز چنین چیزی را قبلاً تجربه نکرده بودم. اشک صورتش را پوشاند و بر لباسش فرو ریخت. تعداد دفعاتی که دعا را می‌خواند نشمردم؛ وقتی دعا را به پایان رساند، اتومبیل را به کنار جادّه کشید و از هوش رفت.
در اتومبیل را باز کردم و فریاد زدم:

"دوروتی، دوروتی، لطفاً!"

بعداز چند دقیقه به هوش آمد و دیدگانش را گشود؛ خیلی شادمان بود. گفت، "متأسّفم عزیزم که تو را اینقدر ناراحت کردم."

پرسیدم، "شما اینطور دعا می‌کنید؟ نماز هم هر روز اینطور می‌خوانید؟"

گفت، "مگر نخوانده‌ای که باید برای نماز آنقدر صبر کنی که احساس روحانیت کنی؟ هر صبح مناجات‌های زیادی می‌خوانم تا آنقدر روحانیت یابم تا بتوانم نماز بخوانم."

این سفر من با دوروتی بیکر بود.

مأخذ:
From Copper to Gold, The Life of Dorothy Baker، اثر دوروتی فریمن،صفحات ۲۷۳- ۲۷۲

https://t.me/Tolo_E_Carmel

طلوع کرمل

11 Nov, 12:14


«صلح عمومی نه تنها امکان‌پذیر بلکه اجتناب‌ناپذير است.»

دوستان عزیز ، ویدیوی همراه کاری از سال های گذشته و بسیار زیبا از گروه projekt Leuchtfeuer می باشد و با ترانه ایی در باره «وحدت و عشق» به زبان انگلیسی و حاوی تصاویر دیدنی از نقاط مختلف دنیا و مردمی از کشورهای متفاوت و با پیامی که نشانه نفرت از جنگ است و ثمرات مثبت اتحاد و مودت و دوستی بین ابناء بشر را به تصویر می کشد دیدنی و زیباست.

بیانات مبارکه با ترجمه آلمانی بر روی تصاویر می باشد که همه مربوط به وحدت و اتحاد و یگانگی است، از جمله:

🌹ای دوست در روضه قلب جز گل عشق مکار🌹

O Freund! Nur Rosen der Liebe pflanze in den Garten deines Herzens.

«جوان تواند که عالمی را به حرکت در آورد.»

«اثمار یک درختید و اوراق یک شاخسار»

«صلح عمومی نه تنها امکان‌پذیر بلکه اجتناب‌ناپذير است.» و چندین بیانات مبارکه دیگر.

برای آشنایی بیشتر با کار این گروه به لینک زیر مراجعه فرمایید:

https://projektleuchtfeuer.de/

https://t.me/Tolo_E_Carmel

طلوع کرمل

11 Nov, 12:10


ترانه ای دلنشین با زیر نویسی فارسی
که پیام صلح و آشتی به همراه دارد و در مناطقی از دنیا توسط اطفال عزیز اجرا شده تا بدین وسیله پیام خود را با این اهنگ بسیار زیبا به گوش همه مردم دنیا برسانند.

❤️ @kolbeheshgh3 ❤️

https://t.me/tolo_e_carmel

طلوع کرمل

11 Nov, 12:09


نمی خواهم بمیرم!
نمی خواهم بمیرم با که باید گفت؟
کجا باید صدا سر داد
در زیر کدامین آسمان
روی کدامین کوه؟
که در ذرات هستی ره برد توفان این اندوه
که از افلاک عالم بگذرد پژواک این فریاد!
کجا باید صدا سر داد؟
فضا خاموش و درگاه قضا دور است
زمین کر، آسمان کور است
نمی خواهم بمیرم با که باید گفت؟

اگر زشت و اگر زیبا
اگر دون و اگر والا
من این دنیای فانی را
هزاران بار از آن دنیای باقی دوست تر دارم
به دوشم گر چه بار غم توان فرساست
وجودم گر چه گردآلود سختی هاست
نمی خواهم از این جا دست بر دارم!
تنم در تار و پود عشق انسان های خوب نازنین بسته است
دلم با صد هزاران رشته ، با این خلق
با این مهر، با این ماه
با این خاک ، با این آب …
پیوسته است
مراد از زنده ماندن امتداد خورد و خوابم نیست
توان دیدن دنیای ره گم کرده دررنج و عذابم نیست
هوای هم نشینی با گل و ساز و شرابم نیست

جهان بیمار و رنجور است
دو روزی را که بر بالین این بیمار باید زیست
اگر دردی ز جانش بر ندارم ناجوانمردی است

نمی خواهم بمیرم تا محبت را به انسان ها بیاموزم
بمانم تا عدالت را برافرازم ، بیفروزم
خرد را ، مهر را تا جاودان بر تخت بنشانم
به پیش پای فرداهای بهتر گل برافشانم
چه فردائی ، چه دنیایی!
جهان سرشار از عشق و گل و موسیقی و نور است …
نمی خواهم بمیرم ای خدا! ای آسمان! ای شب!
نمی خواهم، نمی خواهم، نمی خواهم
مگر زورست!

https://t.me/Tolo_E_Carmel/10889

https://t.me/tolo_e_carmel

طلوع کرمل

11 Nov, 12:07


https://t.me/Tolo_E_Carmel/10890

https://t.me/tolo_e_carmel

طلوع کرمل

11 Nov, 12:01


مطلبی تحت عنوان :

«صلح سازان آینده»
مندرج در نشریه پیام بهائی شماره ۲۵۰ صفحه ۸

قسمت دوم

…از قرن ها پیش تا کنون، انسان ها اعتقادات دینی خود را وسیله آزار دیگران قرار داده اند. از این روست که باید یکی از پایه های تربیت روحانی خردسالان را آشنایی واقع بینانه با ادیان مختلف دانست و سیر تکاملی ادیان را به آنان تفهیم کرد. فقط آگاهی به دین خویش داشتن، انسان را محدود و چه بسا خودبین بار می آورد.

به همین سبب است که در دیانت بهائی، با شناساندن ادیان دیگر به اطفال و نمایاندن وجوه تشابه بسیاری که میان آنان هست، به نسل جوان عملاً اصل وحدت ادیان آموخته می شود. در نتیجه نوجوانان بهائی، به احترام گذاشتن به عقائد مذهبی دیگران خو می گیرند و هرگز نمی پذیرد که تفاوت های دینی را دستاویزی برای پرخاشگری و ستیزه جویی با دیگران قرار دهند.

متاسفانه حیطه تعصب به همین یکی دو نوع ختم نمی شود. خود بزرگ بینی های گوناگون نیز ایجاد نفاق و دشمنی می کند. مردانی که خود را برتر از زنان می دانند و یا بالعکس، افراد تحصیل کرده ای که صرف به دلیل خواندن چند کتاب بیشتر یا داشتن فلان درجه علمی، خود را بهتر از دیگران می شمرند، افرادی که تنها به علت داشتن ثروت بیشتر گمان می برند که ممتاز از دیگرانند و یا تعلّق به خانواده ای سرشناس در جامعه را عده ای سبب تفخّر می پندارند، همه و همه دچار تعصبی هستند که اگر صلح طلبند باید آن را از خود برانند.

تربیت نسل جوان بر اساس اعتقاد به مساوات حقوق افراد صرف نظر از جنسیت، تحصیل، ثروت و گذشتۀ خانوادگی از مهم ترین وظایف والدین است و این امکان نخواهد داشت مگر از راه عمل کردن به این عقاید.

در خانواده ای که مردسالاری حکم فرماست یا در طرز تربیت پسران و دختران، تفاوتهایی نامطلوب وجود دارد، هرگز با خواندن چند کتاب، جوانی معتقد به تساوی حقوق زن و مرد تربیت نخواهد شد. باید از کودکی به اطفال آموخت که حفظ اصالت و شرافت انسانی است که تنها مایه فخر او می تواند باشد. انسانی که از کودکی آموخته باشد که برای وجود خویش به علت انسان بودنش احترام قائل باشد، بعید است که به وسوسۀ ابلیسی دیگران آماده شود که با علمی حیوانی خود را پست و حقیر سازد.

از همین روست که خطر اعتیاد به مواد مخدّر و مشروبات الکلی که قدرت تفکر و تصمیم گیری را از انسان سلب می کند برای افرادی که معتقد و مفتخر به شرافت انسانی خود هستند به مراتب کمتر است. چنین افرادی کمتر حاضر می شوند قدرت خود را با هفت تیر کشی به روی دیگران، ثابت کنند. این افراد آموخته اند که یکی از بزرگترین فرق هایی که بین انسان و حیوان وجود دارد، قدرت تسلّط بر امیال و غریزه های طبیعی است. در نتیجه صرفاً به دلیل پیروری از مُد روز و فشار همگان به اعمالی که دون شأن انسان واقعی است، دست نخواهد زد.

از جمله مهارتهای دیگری که از نزاع و دشمنی های بی جا جلوگیری می کند، قدرت شرکت در بحث ها و استدلال ها است. مهارت مشاورۀ صحیح را باید از همان سنین خردسالی در افراد تربیت کرد. اطفال و جوانان باید به تدریج بیاموزند که در بحث ها به گفته دیگران درست گوش فرا دهند و سخن درست را حتی اگر مخالف نظر ابراز شده آنان باشد، بپذیرند. به قول معروف باید به آواز توجه کنند نه به آواز خوان.

باید بدانند که مجادله و اصرار غیر منطقی به نظر و عقیده ای خاص، ایجاد کدورت می کند و در بسیاری موارد ممکن است سبب خصومت گردد. در این راه والدین مطابق اصولی که به حقوق همه افراد احترام می گذارد خصوصیات لازم برای درست گوش فرا دادن به گفته های دیگران و به موقع و درست سخن گفتن را در فرزندان خود پرورش دهند.

گر چه بحث درباره تربیت نسل آینده سازان صلح، بحثی است که در یکی دو صفحه به پایان نمی رسد ولی امید است که آنچه در این مختصر بیان شد، توانسته باشد ثابت کند که برقراری صلح مستقیماً با طرز فکر و رفتار افراد جامعه ارتباط دارد. در نتیجه رفتار صلح جویانه را نه تنها می توان بلکه باید از خردسالی در افراد پرورش داد. در غیر این صورت قراردادهای صلح باز هم مثل گذشته بی ثمر خواهند ماند. انتهی

https://t.me/tolo_e_carmel

طلوع کرمل

11 Nov, 11:59


مطلبی تحت عنوان :

«صلح سازان آینده»
مندرج در نشریه پیام بهائی شماره ۲۵۰ صفحه ۸

قسمت اول

صلح را باید از گهواره به کودکان آموخت

این روزها در گوشه و کنار این جهان خسته از جنگ و جدال، انواع سمینارها، کنفرانسها، حتی کلاس های مخصوص برای آموزش صلح به وسیله گروه های مختلف برگزار می شود و این سوال را پیش می آورد که مگر صلح، آموختنی است؟ و این پرسش بدان سبب پیش می آید که عادت کرده ایم بپنداریم که صلح را قراردادهای پر طول و تفصیل برقرار کنند یا شاید بهتر باشد بگوئیم اعلام کنند و عادت نکرده ایم به آن به عنوان پدیده ای بیندیشیم که به وجود آوردنش احتیاج به مهارت هایی دارد که آموختنی هستند.

بدین منظور باید قبول داشته باشیم که صلح فراتر از نبود جنگ است. در سال های اخیر بسیار تجربه کرده ایم که قراردادهای ختم جنگ امضا شده است و حتی توپ و تفنگ ها هم ساکت مانده اند ولی صلح برقرار نشده است. در این جاست که باید از خود بپرسیم چرا؟ چه باعث می شود که امضای قراردادها برای ایجاد #صلح کافی نیستند؟

برای یافتن پاسخ به این سوال باید اول بدانیم که خصومت ها و دشمنی ها از کجا بر می خیزند و چه باعث می شود که انسانی به خود حق بدهد که بر هم نوع خود شمشیر بکشد. کاری که هیچ جاندار دیگری، جز به هنگام دفاع، انجام نمی دهد.

یکی از مهم ترین انگیزه های جنگ، خودخواهی است یعنی خود را در مرکز کائنات دیدن و خواسته خود را بر نیازهای دیگران ترجیح دادن. خانواده های که از گفتن " نه" به فرزندانشان می هراسند و خیال می کنند که زنده یا مرده باید کوچکترین خواسته طفل خود را برآورند توجه ندارند که در واقع فردی را می پرورند که در آینده از همه انتظار خواهد داشت که خواسته های او را از هر نوع که باشد برآورند و اگر این انتظار برآورده نشود، چه بسا که آسمان و زمین را به هم زند و گرفتاری های گوناگون به بار آورد.

از این روست که اگر به سلامت اجتماع و برقراری صلحی واقعی معتقدیم باید فرزندان خود را از خردسالی عادت دهیم به اینکه امیال و خواسته های خود را قبل از عنوان کردن بسنجند و در صورت لزوم، برآورده نشدن آنها را راحت بپذیرند. انسان ها باید از کودکی بیاموزند که راحت هر فرد به آسایش دیگران نیز بستگی دارد. از همین اوان زندگی است که باید افراد به تدریج به برتری نیازهای جامعه بر نیازهای فردی واقف شوند.

زیاده طلبی یکی دیگر از دلائل ایجاد آشوب ها و ناهنجاری ها در اجتماع انسانی است. یعنی بیشتر و بیشتر خواستن. با این خصوصیت باید از همان سال های اول زندگی رو به رو شد. باید کودکان را از همان خردسالی به قناعت خو داد. متاسفانه اقتصاد مصرفی امروز همه را به مصرف و خرید بیشتر می خواند و والدین آگاه باید شدیداً با آن در مبارزه باشند چه که کودکی که امروز با یکی دو بازیچه قانع نمی شود، در محیط کار نیز، بدون توجه به داشتن استحقاق لازم، خواهد خواست به هر ترتیبی شده است، حقوق بیشتری به دست آورد و اگر روزی به قدرت برسد، از هیچ وسیله ای که بر قدرتش بیفزاید روی گردان نخواهد شد. حتی اگر اقداماتش سبب رنجش و نگرانی، حتی آسیب دیگران شود. جامعه ای که افراد زیاده خواه را در دامان خود می پرورد در واقع سودجویان خطرناکی را به جهان تحمیل می کند که هرگز آمادۀ گذشت از منافع شخصی برای صلاح بشر نخواهند شد.

علت دیگر جنگ ها، انواع تعصّبات است که تعصبات قومی، نژادی و دینی از معروف ترین و وحشتناک ترین آنها هستند. همین تعصبات است که حتی در قرن بیستم باعث کشتار میلیون ها انسان بی گناه در پنج قارّه جهان گردید. از جایگزین شدن تعصبات در شخصیت و خوی کودکان، نیز باید از همان اول زندگی آنان جلوگیری کرد. تعصبات اغلب زائیده عدم آگاهی یا داشتن اطلاعات غلط هستند. اگر از کودکی، #اطفال را با اقوام و ملیت ها و نژادهای مختلف جامعه بشری آشنا کنیم و آنها را یاری کنیم که بتوانند میان گروه های گوناگون، شباهت های موجود را بیابند، به تدریج به اصل یگانگی بشر پی می برند و دیگر تفاوت های ظاهری را دلیل بر اختلاف های اساسی نخواهند دانست.

برای عدم ایجاد تعصبات در #کودکان ، والدین پا به پای دستگاه های آموزشی وظیفه ای خطیر بر عهده داند. از آنجا که قدرت تقلید خردسالان، بسیار قوی است، بسیار مهم است که والدین در همه حال متوجه رفتار و گفتار خود باشند. مثلاً تا آنجا که ممکن است از گفتن شوخی های قومی که ملّیت یا گروهی را به تمسخر می گیرد اقلاً در مقابل اطفال خودداری کنند. در برخورد با افراد از نژادی غیر از نژاد خویش در کمال ادب و محبت رفتار کنند. بذر این چنین محبتی را باید از کودکی در قلب خردسالان کاشت تا در بزرگسالی هرگز فریب گمراهان را نخورند و با کسانی که جدال ها و جنگ های قومی را توصیه می کنند، هم پیمان نشوند….. ادامه دارد

https://t.me/tolo_e_carmel

طلوع کرمل

08 Nov, 03:05


مناجات شفاء ، جهت بهبود حال بیماران عزیز
با صوت جناب « عطاءالله روحانی»

بسمه المهیمن علی الاسماء

الهی الهی أسئلک ببحرِ شفائکَ و اشراقاتِ انوارِ نیّرِ فضلکَ و بالاسم الّذی سخّرتَ بهِ عبادَک و بنفوذ کلمتِک العلیا و اقتدار قلمک الاعلی و برحمتک الّتی سبَقَت مَن فی الارض و السّماء أن تُطهّرنی بماء العطاء من کلّ بلاء و سقم و ضعف و عجز* أی ربّ تری السّائلَ قائماً لدی باب جودک و الآمل متمسّکاً بحبلِ کرمک* أسألکَ أن لا تخیّبه عمّا أراد ِمن بحر فضلک و شمس عنایتک* انّک أنت المقتدر علی ما تشاء لا إله إلّا أنت الغفور الکریم*

ادعیه حضرت محبوب، صفحات ۱۶۹-۱۶۸⬇️

https://t.me/Bahainoorlibrary/2157

با هم به درگاه الهی روی آورده و برای تمامی بیمارانی که محتاج فضل و تأییدات الهی هستند دعا می کنیم که سلامتی خود را بازیابند.

https://t.me/tolo_e_carmel

طلوع کرمل

07 Nov, 13:10


تعدادی از وقایع امری در ماه آبان- نوامبر

نوامبر سال ۱۸۴۹ پس از پنج ماه از حوادث حزن انگیز قلعه شیخ طبرسی حضرت اعلی به ترول آیات مبادرت فرمودند.

۱۳ آبان سال ۱۳۳۶ شمسی
صعود حضرت ولی امرالله

۲۰ آبان سال ۱۳۵۸ روزی که دکتر علی مراد داوودی ربوده شد.

۲۱ آبان سال ۱۱۹۶ / ۱۸۱۷
میلاد حضرت بهاءالله در طهران

۲۶ نوامبر سال ۱۸۹۲ روز عهد و میثاق

۲۲ تا ۲۶ نوامبر سال ۱۹۹۲ دومین کنفرانس جهانی بهائی در نیویورک

۲۸ نوامبر سال ۱۹۲۱ روز صعود حضرت عبدالبهاء

سی نوامبر خروج حضرت بهاءالله و عائله از استانبول به قصد ادرنه

اول آبان ۱۳۶۰ شهید یدالله سپهر ارفع

۲ آبان سال ۱۳۵۸ روز شهادت علی ستارزاده

۶ آبان ۶۳ شهید یونس نوروزی ایزانزاد
۷ آبان ۶۳ شهید مهندس فیروز پردل

۱۶ آبان ۶۳ شهید احمد بشیری

۱۹ آبان ۱۳۵۹ شهید رضا فیروزی

۱۹ آبان ۶۴ شهید نورالدین طائفی
۲۰ آبان ۶۳ شهید علیرضا نیاکان
۲۲ آبان ۶۳ شهید علیرضا منیعی اسکویی
۲۶ آبان ۶۳ شهید دکتر فرهاد اصدقی

۲۵ آبان سال ۱۳۶۱ شهید حبیب الله اوجی

۲۸ آبان سال ۶۴ شهید عزیزالله اشجاری

۲۹ آبان ۱۳۶۲ شهید بهمن دهقانی

۳۰ آبان ۶۱ شهید ضیاءالله احرازی

تولّد جناب پیتر خان عضو بیت العدل اعظم
تولّد جناب فرزام ارباب عضو محترم بیت العدل اعظم
تولد ایادی امرالله خانم کورین نایت ترو
صعود ایادی امرالله ابوالقاسم فیضی
صعود ایادی امرالله بانو کِیث رانسوم کِهلِر در اصفهان
صعود ایادی امرالله جناب ولی الله ورقا

تصاویری از تواریخ فوق:⬇️

https://t.me/Tolo_E_Carmel/10884

https://t.me/Tolo_E_Carmel

طلوع کرمل

07 Nov, 13:03


تعدادی از وقایع امری در ماه آبان- نوامبر

تاریخ وقایع:⬇️

https://t.me/Tolo_E_Carmel/10885

https://t.me/Tolo_E_Carmel

طلوع کرمل

06 Nov, 04:11


اگر خواهی ای دل فریبا شدن ز تن مردن و جان زیبا شدن ز کبر و ز نخوت،جدائی طلب ز گرداب ذلت رهائی طلب بینداز ثوب تکبر زتن بگیر این لباس غرور،از بدن بیندیش یک لحظه در کار خویش که شاید درآئی زپندار خویش غرور تو ای بنده دانی ز چیست؟ اگرنیست ازخاک فانی ،ز چیست؟ گراز ثروت است اینهمه فر و جاه بود جمله ارزانی از خاک راه!
اگر روی زیباست این کبریا به یک لحظه گردد تن و رو فنا ز یک پرده کز این جمال اوفتاد همه رنگ و رو از جلال اوفتاد. اگر علم آرد به جانت غرور، بینداز هر دانشی را به دور
همه آنچه دانند دانندگان بود از دل ذره ای از جهان چو در خلقت اندیشی هوشمند درافتد دل و جان پاکت به بند اگر یک دم از فیض بی انتها شود عالم جان و انسان جدا نماند در این دیر ویرانه کس نه این خانه ماند نه در خانه کس، نه مصری بماند نه سلطان آن نه فرعون بماند نه فرعونیان پس ای خفته، بیدار باید شدن چو خاک ره یار باید شدن اگر میرد اندر تن خویش کس کند مرده را زنده فریاد رس
به تن روح پایندگی آیدش شب و روز فرخندگی زایدش بتابد چو خورشید برملک خاک برآرد ندا تا به فردوس پاک
که محبوب دلها پاکان بهاست
شه لامکان نوریزدان بهاست

https://t.me/Tolo_E_Carmel

طلوع کرمل

06 Nov, 04:10


روش اداره جامعه بهائی

مطلبی در باره موضوع «نظم اداری» برگرفته از سایت آئین بهائی

قسمت سوم

…..حضرت شوقی افندی بعد از حضرت عبدالبهاء بر طبق مندرجات الواح وصایا به تأسیس نظم اداری بهائی اقدام فرمودند، یعنی ابتدا دستور انتخاب محافل محلی را صادر فرمودند و آنان را در انجام وظائف خود راهنمایی و هدایت فرمودند، بعد به تدریج در كشورهایی كه محافل روحانی محلی به تعداد كافی تشكیل شدند و در انجام وظائف خود توانایی نسبی یافتند دستور تشكیل محافل ملی را صادر فرمودند، و بالاخره با تشكیل دادن شورای بین‌المللی بهائی مقدمات تأسیس بیت‌العدل اعظم را فراهم نمودند. همچنین عده‌ای از افراد بهائی را كه به خدمات خالصانه‌ای موفق شده بودند به عنوان ایادیان امرالله تعیین فرمودند و پس از مدتی به ایادی امرالله اجازه دادند افرادی را به عنوان معاون خود انتخاب كنند كه در امور یاریشان نمایند. (امروز با افزایش تعداد بهائیان و توسعهء فعالیتهای جامعهء بهائی، معاونین نیز می‌توانند مساعدینی برای خود انتخاب نمایند.)
بعد از صعود حضرت ولی‌امرالله، چون ایشان فرزندی نداشتند كه بر طبق الواح وصایا جانشین ایشان شود، ایادی امرالله به مدت شش سال ادارهء جامعهء بهائی را به عهده گرفتند تا اینكه در سال 1963 میلادی، مطابق 1342 شمسی، بیت‌العدل اعظم بر طبق برنامه‌هایی كه حضرت ولی‌امرالله از قبل تعیین فرموده بودند انتخاب شد. بیت‌العدل اعظم عالی‌ترین مرجع جامعة بهائی است و به اعتقاد بهائیان، بر اساس بیاناتی كه فوقاً ذكر شد، ملهم به الهامات غیبی الهی و مصون از خطاست.
بیت‌العدل اعظم برای تداوم وظائف ایادی امرالله كه دیگر نمی‌توانند انتخاب شوند، چون جامعهء بهائی از موهبت وجود ولی امر محروم است، مشاورین را منصوب می‌فرماید كه همان وظائف ایادی امر را دنبال كنند، با این تفاوت كه مدت انتصاب آنها و حوزهء جغرافیایی خدمتشان محدود است. به این ترتیب همچنان نظم اداری بهائی از دو گروه انتخابی و انتصابی تشكیل شده است كه گروه اول وظایف اداری و گروه دوم وظایف تشویقی و تربیتی دارند.

ویژگی‌های نظم اداری
یكی از مهمترین ویژگی‌های نظم اداری بهائی این است كه بنیان الهی دارد، یعنی توسط خود شارع دیانت بهائی، نه پیروان ایشان، بنیانگذاری شده است. هیچیك از نظامهای دینی و سیاسی عالم چنین امتیازی ندارند، زیرا همهء آنها ساختهء دست بشر هستند . همچنین خداوند در این دور مژده داده است كه بیت‌العدل اعظم را كه به انتخاب مردم تشكیل می‌شود به الهامات خود ملهم می‌فرماید و آنان را از تصمیمات نادرست حفظ می‌كند و در نتیجه جامعهء بهائی از انحراف در امان می‌ماند. البته این به آن معنی نیست كه همهء سطوح تشكیلات بهائی مصون از خطا هستند، اما اگر اشتباهاتی مرتكب شوند سبب انحراف عظیمی نخواهد شد، زیرا بیت‌العدل اعظم به عنوان عالی‌ترین مرجع جامعهء بهائی بر آنها نظارت دارد.
ویژگی مهم دیگر نظم اداری بهائی كه آن را از سایر نظامهای دینی متمایز می‌كند آن است كه در آن طبقه‌ای به نام روحانیون یا رهبران دینی وجود ندارد. با رسیدن عالم انسانی به مرحلهء بلوغ خود دیگر نیازی به چنین طبقه‌ای نیست. در نظم بهائی هیچ فردی به تنهایی از مقام یا قدرت خاصی برخوردار نیست، بلكه قدرت در اختیار مجامعی است كه توسط عموم بهائیان انتخاب می‌شوند. روش كار این بیوت عدل هم مبتنی بر مشورت است؛ آن هم نه فقط مشورت با خودشان، بلكه مشورت با عموم كه از جمله در ضیافات نوزده روزه انجام می‌شود. مشورت به عنوان مكانیزمی كه طی آن تصمیم گیری ها صورت می گیرد، به قدری دارای اهمیت است كه می توان آن راازشاخص های برجستهءنظم اداری بهائی به حساب آورد،به خصوص كه شرایط مشورت دراین نظم، مافوق رعایت اصول ومقررات اداری ومنطقی، شامل رعایت اصول معنوی واخلاقی ای همچون خلوص نیت ومحبت وفروتنی وصبوری ووارستگی نیز می باشد.

انتهی

https://t.me/Tolo_E_Carmel

طلوع کرمل

06 Nov, 04:08


روش اداره جامعه بهائی

مطلبی در باره موضوع «نظم اداری» برگرفته از سایت آئین بهائی

قسمت دوم

........در دوران حضرت عبدالبهاء، در بعضی شهرهای ایران و آمریكا محافل شور تشكیل شد كه مقدمهء محافل روحانی امروز یا بیوت عدل آینده بودند. ایشان در بعضی از الواح خود مفصلاً وظائف محافل را توضیح دادند و در وصیت‌نامهء خویش به نام الواح وصایا بیانات حضرت بهاءالله را در مورد نظم اداری توضیح و تشریح فرمودند. ایشان اولاً نوهء ارشد خود به نام شوقی ربانی ملقب به حضرت ولی امرالله را به عنوان جانشین خود تعیین فرمودند: «ای یاران مهربان، بعد از مفقودی این مظلوم باید اغصان و افنان سدرهء مباركه و ایادی امرالله و احبای جمال ابهی توجه به فرع دو سدره كه از دو شجرهء مقدسهء مباركه انبات شده و از اقتران دو فرع دوحهء ربانیه به وجود آمده یعنی شوقی افندی نمایند زیرا آیت الله و غصن ممتاز و و ولی امرالله و مرجع جمیع اغصان وافنان و ایادی امرالله و احباءالله است و مبین آیات الله و من بعده بكراً بعد بكر یعنی در سلالهء او.»
همچنین در همین اثر مهم نحوهء تشكیل بیت‌العدل محلی (كه اكنون محفل محلی نامیده می‌شود) و بیت‌العدل خصوصی (كه محفل ملی نامیده می‌شود) و بیت‌العدل عمومی (كه بیت‌العدل اعظم نامیده می‌شود) را توضیح فرمودند، به این ترتیب كه بیت‌العدل محلی توسط همهء بهائیان هر شهر یا روستا سالی یكبار از میان بهائیان همان محل انتخاب می‌شود. بیت‌العدل خصوصی نیز سالی یكبار از میان تمام بهائیان یك كشور توسط نمایندگانی انتخاب می‌شود كه بهائیان شهرها و روستاهای مختلف آن كشور انتخاب می‌كنند (یعنی انتخابات آن دومرحله‌ای است). بیت‌العدل اعظم نیز توسط اعضای بیوت عدل خصوصی (فعلاً هر پنج سال یكبار) از میان تمام مردان بهائی جهان انتخاب می‌شود (یعنی انتخابات آن سه مرحله‌ای است). حضرت عبدالبهاء در مورد بیت‌العدل اعظم در الواج وصایا چنین می‌فرمایند: «اما بیت العدل الذی جعله الله مصدر كل خیر و مصوناً من كل خطاء باید به انتخاب عمومی یعنی نفوس مؤمنه تشكیل شود و اعضاء باید مظاهر تقوای الهی و مطالع علم ودانایی و ثابت بر دین الهی و خیرخواه جمیع نوع انسانی باشند و مقصد بیت عدل عمومی است یعنی در جمیع بلاد بیت عدل خصوصی تشكیل شود و آن بیوت عدل بیت عدل عمومی انتخاب نماید این مجمع مرجع كل امور است و مؤسس قوانین و احكامی كه در نصوص الهی موجود نه و جمیع مسائل مشكله در این مجلس حل گردد»
نحوهء انتخابات بهائی سری، عمومی و آزاد است، یعنی اولاً هیچكس نباید از رأی دیگری سؤال كند یا به دیگری بگوید كه به چه كسی رأی خواهد داد یا از او بخواهد به فرد به خصوصی رأی بدهد؛ ثانیاً همه بهائیان از زن و مرد و از هر طبقه و صنفی كه باشند می‌توانند وقتی به سن قانونی رسیدند، كه فعلاً 21 سال تمام است، در انتخابات شركت كنند؛ ثالثاً نامزدها و تبلیغات انتخاباتی وجود ندارد و هرفرد باید به افرادی كه آنها را مناسب و شایسته می‌داند رأی دهد؛رابعأاین كه اگردرانتخابات محفلی دو نفر، كه یكی ازنژاداقلیت ودیگری ازاكثریت باشند، دارای تعدادآراءمساوی گردندوقرارباشدفقط یكی ازآنهاانتخاب شود، آن كه از اقلیت است انتخاب می گردد.
حضرت عبدالبهاء در الواح وصایا تعیین ایادیان امرالله را به عهدهء ولی‌امرالله گذاشتند و دو وظیفهء تبلیغ و ترویج دیانت الهی و حفظ و صیانت آن را برای آنان تعیین فرمودند.......

ادامه دارد.....

https://t.me/Tolo_E_Carmel

طلوع کرمل

06 Nov, 04:07


‍ روش اداره جامعه بهائی

مطلبی در باره موضوع «نظم اداری» برگرفته از سایت آئین بهائی

قسمت اول:

وسیله و روش ادارهء جامعهء جهانی بهائی «نظم اداری» نامیده می‌شود. این نظم در تاریخ ادیان و تاریخ جهان بی‌سابقه و بی‌نظیر است. بهائیان این نظم را به عنوان الگویی برای نظام جهانی آینده كه در اصطلاح بهائی «نظم بدیع جهانی‌» نامیده می‌شود به جهانیان ارائه می‌كنند. در این فصل نحوهء تأسیس این نظم و ویژگی‌های آن را مورد بررسی قرار می‌دهیم. تأسیس نظم اداری در زمان حضرت بهاءالله، با اینكه ایشان همیشه در تبعید و زندان به سر می‌بردند، جامعهء بهائی كه اكثر اعضای آن در ایران و معدودی در كشورهای مجاور مانند عراق و تركمنستان و غیره ساكن بودند، از طریق الواح و آثار مباركه‌ای كه توسط زائرین به دستشان می‌رسید، تحت هدایت مستقیم حضرت بهاءالله قرار داشتند. اما ایشان با سه اقدام مهم نحوهء ادارهء جامعهء بهائی بعد از خود را تعیین فرمودند.
حضرت بهاءالله در كتاب اقدس كه مهمترین اثر نازل از قلم ایشان است و در وصیت‌نامهء خود به نام كتاب عهدی كه هر دو مانند سایر آثار الهی در این دور به مهر و امضای ایشان موجود است، با كمال صراحت پسر ارشد خود به نام عباس، ملقب به غصن اعظم و عبدالبهاء، را به عنوان جانشین خود تعیین فرمودند و به این ترتیب برای اولین بار در تاریخ ادیان مسألهء جانشینی پیامبر الهی به وسیلهء خود ایشان به طور موثقی كه جای شك و شبهه برای هیچكس نماند و بهانه به دست كسی ندهد معین شد.
همچنین حضرت بهاءالله در كتاب اقدس و بعضی از الواح دیگر خود دستور تأسیس بیت‌العدل را كه شورایی انتخابی است صادر فرمودند. در كتاب اقدس می‌فرمایند: «قَدْ کَتَبَ اللّهُ عَلی کُلِّ َمدینةٍ اَن یجْعَلوا فیها بیتَ العَدلِ و یجْتَمِعَ فیه النّفوسُ عَلی عَدَدِ البَهآءِ و اِن اِزدادَ لا بَأسَ و یرَونَ کَانّهُم یدْخُلونَ مَحْضَرَ اللّهِ العَلی الاَعلی و یرَونَ مَن لا یری و ینْبَغی لَهُم اَن یکونوا اُمنآءَ الرَّحمنِ بینَ الاِمکانِ و وُکلآءَ اللّهِ لِمَن علی الاَرضِ کُلِّها و یشاوِروا فی مَصالِحِ العبادِ لِوَجهِ اللّهِ کَما یشاوِرونَ فی اُمورِهِم و یخْتاروا ما هُوَ المُختار » (یعنی خداوند دستور داده است كه در هر شهری باید بیت‌العدل تشكیل شود و نه نفر یا بیشتر در آن جمع شوند و خود را در محضر خدا ببینند و امین مردم باشند و در مصلحت مردم مشورت كنند و بهترین‌تصمیمات را بگیرند). این آیه از كتاب اقدس به بیت‌العدل محلی كه در هر شهر یا روستا باید تشكیل شود اشاره دارد (امروزه بیت‌العدل محلی، محفل روحانی محلی نامیده می‌شود).امادر همین كتاب وظائف بیت‌العدل و درآمدها و مخارج آن را نیز تعیین فرموده‌اند.
در لوح اشراقات حضرت بهاءالله به بیت‌العدل اعظم كه باید در سطح جهانی تشكیل شود اشاره می‌فرمایند: «اشراق هشتم، این فقره از قلم اعلی در این حین مسطور و از کتاب اقدس محسوب. اُمور ملّت معلّق است به رجال بیت عدل الهی. ایشانند امناء اللّه بین عباده و مطالع الامر فی بلاده. یاحزب اللّه، مربّی عالم عدل است چه که دارای دو رکن است مجازات و مکافات و این دو رکن دو چشمه‌اند از برای حیات اهل عالم. چونکه هر روز را امری و هر حین را حکمتی مقتضی، لذا امور به بیت عدل راجع تا آنچه را مصلحت وقت دانند معمول دارند، نفوسی که لوجه اللّه بر خدمت امر قیام نمایند ایشان ملهمند به الهامات غیبی الهی؛ بر کلّ اطاعت لازم. امور سیاسیه کلّ راجع است به بیت‌عدل و عبادات بما انزله اللّه فی الکتاب» در این بیان وظیفهء تشریع احكام غیر منصوصه و امور سیاسیه را به بیت‌العدل سپرده‌اند كه منظور از آن بیت‌العدل اعظم است.
به علاوه حضرت بهاءالله در اواخر دوران حیات خود چند نفر را به عنوان «ایادی امرالله» منصوب فرمودند كه افراد بهائی بتوانند در امور خود با آنان مشورت كنند. به این ترتیب مؤسسهء ایادی امر را تأسیس فرمودند و در مورد ایشان می‌فرمایند: «النّورُ و البهآءُ و التّکبیرُ و الثّناءُ عَلی اَیادی اَمْرِهِ الّذینَ بِهِم اَشْرَقَ نورُ الاِصطِبار و ثَبَتَ حُکمُ الاِختیارِ للّهِ المقتدرِ العزیزِ المُختار و بِهِم ماجَ بَحرُ العَطاءِ و هاجَ عَرْفُ عنایهِ اللّهِ مَولَی الوَری.»

…. ادامه دارد

https://t.me/Tolo_E_Carmel

طلوع کرمل

04 Nov, 22:39


۴ نوامبر ۱۹۵۷ روزی که قلوب احبای جهان از فراق ولی محبوب دچار یأس و اندوه شد و آسمان امر الهی را غباری گرفت و چشم هزاران نفر در سراسر جهان اشکبار و غمگین شد ، روح پرفتوح حضرت ولی امرالله به ملکوت الله پرواز کرد.

مرادر سینـــــه عشق روی شوقی
همه فکــرم رخ نیـــــکوی شوقی
دمادم همچو مرغی پر گشـــوده
دلم در جستجوی کــــوی شوقی
همه سو می گذارم پا که شـــاید
نسیمی آیدم از بــــــــوی شوقی
دلم صـــــدپاره از تیرکمانیست
که آید از خم ابـــــــروی شوقی
کمند خاطرش دلهــــــــــا ربوده
هزاران دل اسیر مـــــوی شوقی
بسی دریای شوروشوق ومستی
که می جوشدزرشح جوی شوقی
تمام عالم وآدم گرفتـــــــــــــــار
به پیج طُــــــرّه ی گیسوى شوقی
شب وروزم دراین اندیشه بگذشت
که آید مژده ای از ســـوی شوقی

شرح صعود در سایت آیین بهائی با لینک زیر موجود است:⬇️

http://aeenebahai.org/en/node/3472

https://t.me/Tolo_E_Carmel

طلوع کرمل

04 Nov, 15:35


تصاویری از مراسم تشییع پیکر مقدس حضرت شوقی افندی و حضور ایادیان امرالله در آن روز

بگذار تا بگریم چون ابر در بهاران
کز سنگ ناله خیزد روز وداع یاران

۴ نوامبر ۱۹۵۷ تلگرافی از طرف روحیه به حیفا، جامعه امری را مطلع ساختند که حضرت ولی محبوب امرالله چشم از جهان فانی فرو بسته و روحشان به ملکوت اعلی صعود نمود:

«حضرت شوقی افندی محبوب قلوب احبا و امانت مقدسی که از طرف حضرت عبدالبهاء به یاران الهی سپرده شده بود به عارضه آنفولانزای آسیایی بر اثر حمله بغتی قلبی در حالت خواب صعود فرمودند. به یاران تأکید نمائید با استقامت قائم و به مؤسسه ایادی امرالله که در ظل عنایت مبارک پرورش و اخیرا از طرف ولی محبوب موکدا تقویت و تحکیم یافته تمسک جویند. تنها وحدت قلوب و وحدت مقصد و منظور می تواند به طور شایسته بر وفاداری تمام محافل ملیه و یاران الهی نسبت به حضرت ولی امرالله که تمامی حیات خود را فدای خدمت به امرالله فرموده شهادت دهد.» “روحیه"

فیلم همراه که بی نهایت ارزشمند است تصاویری از مراسم تشییع پیکر مقدس حضرت ولی عزیز امرالله و در انتها فیلمی از انتخابات اولین اعضای دوره بیت العدل را شامل است.

https://t.me/tolo_e_carmel

طلوع کرمل

04 Nov, 15:32


⁠ ⁠ فیلمی بسیار زیبا از آرامگاه حضرت ولی امرالله
از طرف محفل ملی انگلستان(۱)

مرا در سینه قلبی بی قرار است
که لرزان در هوای کوی یار است
من آن دلداده «شوقی» پرستم
که از این عشق و زین معشوق مستم(۲)

در سالروز صعود ولی محبوب امرالله با هم به زیارت آرامگاه مطهر ایشان می رویم.

۱- صحبت های روی فیلم ترجمه انگلیسی فیلم اصلی نمی باشد.

https://youtube.com/watch?v=gRJD0oKpl28&feature=share

۲- شعری سروده شاعر فقید جناب «حسن محبوبی»

شرح حال حیات حضرت ولی امرالله:⬇️
https://www.bahaisofiran.org/

شرح حال و فتوحات حضرت ولی امرالله⬇️
https://youtu.be/baZ0lxagoWY

آثار حضرت ولی امرالله⬇️
https://reference.bahai.org/fa/t/se/

https://t.me/tolo_e_carmel

طلوع کرمل

04 Nov, 15:31


‎چهارم نوامبر ، روزی که حضرت شوقی ربانی ولی امرالله از این خاکدان فانی به عوالم روحانی صعود فرمودند

امروز چهارم نوامبر است روزی است
‎که حضرت شوقی ربانی ولی محبوب امرالله که مدت ۳۶ سال با بصیرت ، حکمت و فداکاری خارق‌العاده‌ای به طور سیتماتیک به توسعه ، عمق‌ بخشی به درک و فهم و همچنین تقویت وحدت جامعۀ بهائی پرداخته بود ، صعود نمودند

‎امروز روزی است که روح پر فتوح آن
‎مولای حنون بعد از ۳۶ سال که سکان سفینۀ امر الهی را در دست گرفته بودند و علیرغم ناملایمات بیشماری که ایشان را احاطه نموده بود ، با قدرت به پیش می بردند، به ملکوت ابهی صعود نمودند

‎امروز روزی است که آن دست های توانا که بطور خستگی ناپذیری مشغول نوشتن بودند از حرکت بازایستادند . دستاورد این نوشته ها در طول ۳۶ سال ، توقیعات بسیاری است که در جواب افراد و محافل مرقوم فرمودند که هفت توقیع آن در کتاب نظم جهانی حضرت بهاءالله منتشر شده است علاوه بر آن توقیعات ظهور عدل الهی و روز موعود فرا رسید را به رشته تحریر درآوردند و علاوه بر آنها شش جلد از توقیعات ایشان به زبان فارسی منتشر شده است . کتاب قرن بدیع را به مناسبت صدمین سال اظهار امر حضرت اعلی مرقوم فرمودند و آثار اصلی حضرت بهاءالله مانند کلمات مکنونه و کتاب ایقان و لوح ابن ذئب و منتخباتی از آثار حضرت بهاءالله را به زبان انگلیسی ترجمه فرمودند و همچنین روایت معتبری از تاریخ سال‌های اولیۀ امر به نام « مطالع الانوار » را به زبان انگلیسی بازآفرینی کردند

‎یکی از دستاوردهای مهم ۳۶ سال ولایت حضرت شوقی ربانی تغییر فرهنگ جامعۀ بهائی می باشد . ایشان جامعۀ بهائی را که قبل از آن به صورت خانواده ای بزرگ اداره می شد که حضرت عبدالبها در رأس آن بودند . ولی با توجه به پیشرفت امر و توسعۀ بیشتری که باید در آینده می یافت، تغییر فرهنگ جامعه ضروری بود و ایشان در سال های نخستین ولایت امر چهارچوب نظم اداری بهائی را آنطور که در آثار حضرت بهاءالله و حضرت عبدالبها بخصوص در الواح وصایای آن حضرت بود ، پایه گذاری کردند . این تغییر فرهنگ و ایجاد نظم اداری بهائی سبب شد که در سال های بعدتر دیانت بهائی بتواند در تمام نقاط کره زمین نفوذ کند و فرهنگ ها و نژادهای مختلف را در خود جای دهد و مفهوم وحدت در کثرت را بیش از پیش نمایان سازد.

وقتی به این دستاوردها گسترش جامعۀ بهائی طی نقشه های متعددی که طراحی فرموده و اجرای آن را به جامعۀ بهائی توصیه می فرمودند و خودشان بالشخصه مراحل پیشرفت نقشه ها را زیر نطر داشتند و همچنین توسعۀ باغ های با شکوهی در اطراف روضۀ مبارکه و مقام اعلی و ساختمان مراقد مادر و خواهر و برادر و حرم حضرت عبدالبها در کوه کرمل و ساختن نخستین ساختمان از ساختمان های نظم اداری بهائی در قوس کرمل یعنی دارالآثار بین المللی ، نشان می دهد که تا چه حد آن حضرت در تمام طول زندگیشان به فکر پیشرفت امر الهی بودند.

در سالروز صعود ولی عزیز امرالله امید آن داریم که با یادآوری خدمات فداکارانه آن مولای حنون ، فراموش نکنیم که چه وظیفۀ خطیری در این زمان که دنیا با مصائب بیشماری دست به گرییان است ، بر دوش ما نهاده شده است .

متن فوق نوشته یکی از دوستان عزیز.

https://t.me/tolo_e_carmel

طلوع کرمل

03 Nov, 15:57


مثنوى مبارك از آثار حضرت بهاءالله
آثار قلم اعلی جلد ۲، صفحه ۳۰۸ - ۳۲۰

قسمت چهارم

﴿ هوالأبهى ﴾

…پاى همت اندرين ره تو گذار
تا شوى فارغ ز وصل و هجر يار
چونکه دانستى يقين ز اسرار
جان که‌نباشد غير‌يزدان در ميان
پس ز‌آب‌جان‌بران‌خاشاک را
تا ببينى جلوه‌ آن پاک را
تا ببينى تو وصال اندر وصال
تا ببينى در دلت نور جمال
اين بود وصلی‌که‌ضد‌‌نبود ورا
بلکه هجرش مى نباشد از ورا
وصل‌و‌هجر‌تو‌بود‌شرک‌اى پسر
گر‌تو ‌دارى گوش بر‌پند پدر
زين دو عقبه چون‌هما‌برپر‌برو
تا هواى ‌وحدت سلطان هو
ليک ترسم ‌که بلغزد پاى تو
وهم بد پيدا شود ‌در راى تو
واجب آمد شرح اين‌معنى‌کنم
بيخ وسواس دل از بُن بر کنم
تا نيفتى زين بيان اندر غرور
وارهى از‌کبر و ناز و شرّ و شور
وصل او را تو تجلّيش بدان
که شده بيچند و‌چون در تو عيان
نور او در تو وديعه او بود
جهد آن کن تا‌که او ظاهر شود
پس‌تو‌وصل‌‌او ز‌خود‌‌جو‌‌اى‌‌نگار
تا نه بينى بعد از اين هجران يار
مخزن کنز الهى هم توئى
ليک از غفلت پى اينان دوى
تا نگردد در ‌تو اوصافش عيان
خويش را در هجر و گمراهى بدان
او ز‌جود‌ خود‌ نکردت‌ بى‌‌نصيب
از صفات و اسم و رسمش اى لبيب
او زلطفش بابها بر تو گشود
تو مبند آن باب ها همچون ‌يهود
چون ‌شنيدى‌‌‌ ناله نى را ‌‌ز‌عشق
اين زمان بشناس او را هم ز عشق
چون‌ شنيدى‌صوت‌نى‌نائى نگر
تا نباشى بى‌خبر از شه مگر
چونکه ‌نائى‌در‌ جهان‌ ‌اغيار ديد
زان سبب نى را حجاب خود گزيد
پس‌تو ‌بر ‌در ‌‌‌اين‌حجابت ‌يکزمان
تا که جز نائى نه بينى در جهان
همچو صفدر بردران احجاب را
تا ببينى جلوه وهّاب را
همچو نى بخروش تو اندر‌ فراق
تا که آيد نائيت اندر وثاق
چون‌در‌آيد‌ نائى ‌دل در‌‌ خروش
سينه هاى عاشقان آيد به جوش
آتشى بفروز زين ‌نى تو همى
تا بسوزى در جهان وصف منى
از منى‌چون ‌ميم‌سوزد در ‌جهان
غير نى باقى نماند در ميان
چونکه ‌گردد ‌چشمت از‌ نورش‌ بصير
غير نائى خود نبينى اى خبير
پس ز‌ نائى بشنو اين اسرارها
تا برى بوئى ‌از اين گلزارها
يک شرر از نار ‌عشقش‌‌ بر‌فروخت
خرمن هستى سلطانى بسوخت
چون‌ جمالش پرده از‌ رخ برکشيد
پرده اجلال سلطانان دريد
خورد ‌چون ‌تيرى ز‌مژگان نگار
بر دريد او صدر جان شهريار
تاج شاهى را ز‌سر‌ آندم فکند
بنده گشت و آنگه ‌افتاد او به بند
همچو‌ ‌صيدى دست ‌‌صيادى‌ ‌فتاد
يا چه کاهى‌ در دم بادى فتاد
گر بود پيکى رود سوى عراق
شرح گويد درد هجران و فراق
کز‌ فراقت‌جان‌ مشتاقان ‌بسوخت
تير هجرت سينهء شاهان بدوخت
در ميان ما و تو اى شهر ‌جان
صد هزاران قاف باشد در ميان
نيست پيکى جز‌که آه پر شرر
يا رود باد صبا گويد خبر
دست از‌ نخلش‌ بسى‌کوتاه‌ ماند
جان ز هجرش بحرها ‌از چشم راند
اى صبا‌ از‌ پيش جانان يکزمان
خوش بران تا کوى آن زورائيان
پس بگويش‌کى‌مدينه کردگار
چون‌بماندى‌چونکه‌رفت از‌برت‌يار
يار تو در حبس و زندان مبتلا
چون حسين اندر زمين کربلا
يک حسين‌ و ‌صد ‌هزارانش يزيد
يک حبيب و اين همه ديو عنيد
چون کليم اندر ميان قبطيان
يا چه روح اللّه ميان سبطيان
همچو يوسف اندر افتاده بچاه
آن چهى که نبودش پايان و راه
بلبلت شد مبتلی اندر قفس
بسته شد هم زين قفس راه نفس

انتهی


اجرای زیبای قسمتی از مثنوی حضرت بهاءالله توسط یک کودک عزیز:⬇️

https://t.me/Tolo_E_Carmel/10341

نافه مُشک الهی (مروری بر مثنوی مبارک حضرت بهاءالله) - مهری وحدت حق:⬇️

https://t.me/Bahainoorlibrary/4809

مثنوی مبارک - حضرت بهاء الله ( برگرفته از آثار قلم اعلی جلد دوم چاپ کانادا ) :⬇️

https://t.me/Bahainoorlibrary/2856

اجراهایی دیگر از مثنوی حضرت بهاءالله:⬇️

-
https://t.me/Tolo_E_Carmel/7018

-
https://t.me/Tolo_E_Carmel/6294

-
https://t.me/Tolo_E_Carmel/5880

مثنوی حضرت بهاءالله با صدای «ویهان گلی» :⬇️

https://t.me/Tolo_E_Carmel/4826

مثنوی جمال مبارک با صدای بانو شکوه رضائی⬇️

https://youtu.be/KKOyR5amgMQ

فایل صوتی مثنوی مبارک⬇️
https://t.me/Voice_Bahai/10023

https://t.me/tolo_e_carmel

طلوع کرمل

03 Nov, 15:53


مثنوى مبارك از آثار حضرت بهاءالله
آثار قلم اعلی جلد ۲، صفحه ۳۰۸ - ۳۲۰

قسمت چهارم

﴿ هوالأبهى ﴾

…نار آن موسى ز طور آمد پديد
نار اين موسى‌ز‌جان شعله کشيد
در ميان کوه جان بس فرقها
هست ظاهر چون ثمر از ورقها
سينه اش سينا‌و نارش نور دوست
کف او بيضا و قلبش طور اوست
اين نه آن‌بيضا‌که‌ز‌امر‌آمد‌پديد
اين همان بيضا که امر آرد پديد
اين زمان فاران‌عشق آمد پديد
يار ما چون پرده از رخ بر دريد
بوى جان ميآيد اين‌دم‌بر‌مشام
مى ندانم کز کجا آيد مدام
اين قدر دانم که از زلفين يار
ميوزد بوئى که جان گردد نثار
نافه مشک الهى باز شد
جان ما با ياد او همراز شد
اى نسيم صبح روحانى بوز
از سباى قدس رحمانى بوز
تا ز بوى عنبرت جانهاى مست
برپرند از ارض‌هستى تا الست
چونکه عنقاى بقا از قاف جان
بر پريد او تا هواى لا مکان
هم بيک پر سير آفاق جهان
کرد از ‌تاييد آن سلطان جان
باز آمد اين زمان از عرش يار
نغمه هاى او برونست از شمار
از گل رويش دى‌آمد‌چون بهار
و ز لب لعلش شب آمد چون نهار
کار عشاقان ز زلفش شد دراز
جمله معشوقان ز هجرش ‌در نياز
گردن گُردان بمويش در کمند
صفدر يزدان ز تيرش مستمند
از لبش جانهاى عشاقان بلب
هم ز وصلش جان‌شاهان در طلب
از جمالش چشم جان معنوى
گشت روشن گر تو نيکو ‌بنگرى
گر نبودى چشم او اندر جهان
چشمه هاى نور کى گشتى روان
از گلش بس گلستان آمد‌پديد
و ز رخش گلهاى معنى بر دميد
نار موسى نور جو در کوى او
جان عيسى روح جو از روى او
گر شبى آيد برون او از‌حجاب
صد جهان روشن کند چون آفتاب
ليل نبود جز ز زلف آن نگار
صبح نايد جز ز نور روى يار
شهرياران جمله ‌اندر شهر عشق
جان نثار آوردهاند از بهر عشق
از‌ جما‌ل ‌او‌ جمال‌‌ا‌لّله‌ پديد
وز لبش دل خمر جان اندر کشيد
جملهء عالم بمويش بسته است
هم ز بهرش سينه هاشان خسته است
چون زليخاى‌جمال آنروى ديد
در مقام دست او دل را بريد
يک‌نفس‌از روح‌خود‌چون‌بر‌دميد
صد هزاران روح عيسى شد پديد
اين‌نه‌وصف او‌بود‌اى‌ذو صفات
وصف آن نورى کزو هستت حيات
گر‌تو‌بر وصف جمالش پى‌برى
از هزاران ‌بحر معنى ‌بگذرى
وصف‌يک‌پرتو‌که باشد اينچنين
وصف او خود چون بود ايمرد دين
چشم عاشق‌چون‌جمال او‌ بديد
هم ز دنيا هم ز عقبى دل بريد
موج درياهاى عشق از موج او
اوج عنقاهاى عشق از اوج او
چونکه‌چشم‌تو‌ز‌چشمش‌نور‌يافت
ظلم باشد گر بغير او ‌بتافت
چونکه نور از‌او‌گرفته‌چشم‌جان
حيف باشد گر فتد بر ديگران
چشم تو از‌چشم‌حق‌گشته عيان
تا نه بينى جز جمالش در جهان
سرّ اين‌سر‌بسته گفتم اى رفيق
درّ اين در خفيه سفتم اى شفيق
تا نيفتد چشم بد بر روى او
تا نيابد غير راه کوى او
همچنين در‌کلّ اعضا‌اين‌بدان
تا رهى از قيد ‌اين ظلماتيان
گوش‌تو‌چون‌نغمهء رازش‌شنيد
رازهاى جانى از سازش شنيد
چونکه صنع ايزدى گشته عيان
چشم بر او کن از اين‌خلق جهان
گر تو‌با‌چشمش‌جهانرا بنگرى
بر هزاران ملک معنى پى برى
مى نبيند چشم او جز روى او
مى نپرد مرغ او جز‌کوى او
از‌وصالش‌جان‌عشاقان بسوخت
و ز‌ فراقش نار دلها بر فروخت
پس بسوزد عاشق بيجان و سر
هم ز هجر و هم ز وصلش اى پسر
پس‌تو‌عشق‌حق‌رفيق‌خود بدان
تا شوى پرّان ز قيد اين جهان
عشق‌آن‌باشدکه‌جان‌فانى‌کنى
جان و دل در ملک باقى افکنى
سرّ اين‌معنى شنو‌گر پى برى
تا به معراج الهى بر پرى
تا‌که نخلت بار روحانى دهد
ميوه هاى قدس نورانى دهد
اى نسيم از‌زلف او عطرى بيار
اى غمام از فضل هو رشحى ببار
تا رياض جان عشاقان او
لاله هاى عشق آرد بس نکو
اين دل عاشق بود عرش ‌اله
چونکه پاک آمد ‌ز قيد ما سواه
چون ز‌حبّش‌بيت او‌‌معمور شد
او به بيت و بيت او مستور شد
بيت او از‌سنگ وگِل‌نبود بدان
بيت‌ او جز ‌دل نباشد اى جوان
چونکه قلبت پاک‌شد از‌نور او
شد مقامش چونکه آمد طور او
چونکه‌بيت اللّه‌عاشق‌شد‌‌‌تمام
جلوه معشوق آمد‌ بر دوام
باز‌عشق‌آمد‌حجاب‌عقل‌سوخت
خرمن‌عرفان و علم و‌فضل سوخت
چونکه‌غيرش‌نيست‌دربيت‌اى‌پسر
جمله حکم او بدان تو سر بسر
پس‌تو‌‌چشم‌و‌گوش‌و‌دست‌از‌‌‌او‌بدان
او ببيند ‌او بگيرد آن زمان
جان‌عارف‌مسجد‌اقصاى اوست
مخزن اسرار او ادناى اوست
چاره‌ئى اکنون ز‌نو بايد نمود
اين نصيحت را بجان بايد شنود
هم ز‌هجر‌و‌وصل هر‌دو در‌گذر
تا رسى در رفرف اصل اى پسر
تا‌تو در‌هجرى يقين در آتشى
هم ز وصلش در تب و هم ناخوشى
پاى نه بر عرصه پاک بقا
که بود غيرش در آن ‌ميدان فنا
گر حديث کان لللّه خوانده‌اى
ور تو رمز ليس ‌غيره ديده‌اى

….ادامه دارد

https://t.me/Tolo_E_Carmel

طلوع کرمل

03 Nov, 15:50


مثنوى مبارك از آثار حضرت بهاءالله آثار قلم اعلی جلد ۲، صفحه ۳۰۸ - ۳۲۰

قسمت سوم

﴿ هوالأبهى ﴾

…چشم‌عارف‌صد‌‌هزاران ساله راه
چشم جاهل مى نبيند روى شاه
سائلی مر‌عارفى ‌را گفت کى
تو بر اسرار الهى برده پى
وى‌تو‌از‌خمر‌عنايت گشته مست
هيچ يادت آيد‌‌ از روز الست
گفت‌ياد‌آيد‌مرا‌آن‌صوت وگفت
کو بدى بود و نباشد اين شگفت
هست در گوشم همى آواى او
آن صداى خوب جان افزاى او
عارف ديگر‌‌که بر تر رفته بود
درّ اسرار الهى ‌سفته بود
گفت آن روز خدا آخر نشد
ما در آن يوميم و آن قاصر نشد
يوم اوباقى ‌‌ندارد شب عقب
ما در آن روز و نباشد اين عجب
گر رود ذوقش ز جان روزگار
مى نبينى عرش و فرشى بر قرار
زانکه يوم سرمدى از قدرتش
لا يزول امد پديد از حضرتش
پس‌تو‌اى‌جان‌اين‌معما‌گوش‌دار
پند اسرار الهى هوشدار
تاکه رزق‌جان‌برى‌ازحکمتش
تا که جان سازى فداى طلعتش
تاکه هر دم بشنوى الحان او
تا بنوشى جامى از احسان او
تا شوى واقف تو‌بر‌اسرار‌عشق
تا چشى راح ازل ز انهار عشق
رخ نگردانم‌ز‌سيف اين‌خسان
گر دو‌صد بارم کشند اين کافران
خمر تو نوشيد جانم ز ابتدا
هم بيادت جان دهم ‌در انتها
اى بها يک آتشى از نو فروز
عالم تحقيق و دانش را بسوز
پاک‌کن‌جان‌را‌ا‌ز‌اوصاف‌جهان
بر گشا رمزى ز اسرار نهان
موجى از درياى ژرف معنوى
بر فکن تا فلک لفظى بشکنى
يک قدح در ده که‌تا‌از‌خود رهم
همچو صفدر پرده ها را بر درم
اى زاسمت سدره هستى ببار
هم ز دستت قدرت حق آشکار
اى جهانى در کف تقدير تو
منقلب گه ساکن از تدبير تو
نور ده‌اين‌شمع‌و هم زو نور ده
اين جهات مختلف اى شاه مه
اين چراغى را‌که روشن‌کرده‍ئى
در زجاج حفظ حفظش کردهئى
هم ز دُهن جود داديّش مدد
و ز فتيله امر کرديّش رشد
پس ز باد ظلم حفظش دار تو
تا شود ظاهر از او انوار تو
دست دشمن از سرش کوته نما
اى تو ماه امر و شاه انّما
بنگر اين شمعت که گشته مبتلا
در ميان گِردباد پر بلا
چون ز انوار جمالت نور يافت
پس‌مکن‌در‌نزد امکانش تو مات
چونکه‌کردى‌روشنش‌خامش‌مکن
چونکه‌هوشش‌دادهئى بيهش مکن
اى ز مهرت ذرّه‌خورشيدى شود
وى ز قهرت شير عصفورى بود
بر وزيده بادها‌از هر کنار
مانده ‌اين ‌شمعت ميان اى کردگار
گر تو خواهى آب آتش ميشود
ور نخواهى آتش آندم بفسرد
اى ز‌حکمت ديو گردد همچه حور
وى ز امرت بر دمد از نار نور
گر‌تو‌خواهى‌باد‌چون‌دهنى شود
بر فزايد روح و هم نورى بود
اى بهاء اللّه‌چه نارت‌بر‌فروخت
خرمن هستى عشاقان بسوخت
يک شرر از نار بر دلها زدى
صد هزاران سدره بر سينا زدى
پس ز هر‌دل سدره ها‌ آمد‌ پديد
مو سيا اينجا بسر بايد دويد
تا که نار اللّه معنى را ز جان
بنگريد و وارهيد از قبطيان
اى ذبيح اللّه ز قربانگاه عشق
بر مگرد و جان بده در راه عشق
بى سر و بيجان بيا‌در کوى يار
تا شوى مقبول اهل اين ديار
وادى عشق است روح اللّه بيا
با صليب از راه و هم بيره بيا
از فلک بگذر هم از معراج جسم
اى تو شاه جان و هم بهاج جسم
بلبل روحى تو بر گلزار روح
باز ميآئى تو مهماندار روح
ساعد شه مسکنت اى باز جان
سوى مقصد آى اينجا رايگان
پس تو هم اى نوح‌فلک‌تن‌شکن
خويش را در بحر نورانى فکن
غرق‌کن‌اين‌نفس‌و‌حفظ‌خود‌مخواه
تا برون آرى سر از جيب اله
حفظ‌خواه‌از‌شاه‌و‌از‌کشتى‌مخواه
تا در آئى در پناه حفظ شاه
هم تو اى موسى بطور جان بيا
بگذر از نعل و ردا عريان بيا
تا شوى واقف تو از اسرار نار
ز انکه نار آمد همى از زلف يار
زلف او نارى که سوزد جان عشق
کفر و ايمان‌هم‌سرو سامان عشق
زلف او نارى که بر فاران چمد
هم تبارش گردن دوران خمد
بس کن اى ورقا تو‌‌از‌اسرار‌نار
لؤلؤ جان پيش اين کوران ميار
اين عصا‌سيفى بود‌کز‌دست‌حق
مى بدرد صف امکان چون ورق
آن عصا از دوحهء بستان دميد
و اين عصا از امر حق آمد پديد
آن عصا‌از آب و گل آمد برون
اين عصا از نار دل باشد کنون
اين عصا‌نارى بود کز شعله اش
مى بسوزد پرده هاى غلّ و غش
اين عصا‌بادى بود کز قوم هود
ميشناسد موءمن از کافر جحود
کشتى آمد‌آن‌عصا در عهد نوح
هم عصا‌در‌عهد عيسى گشت روح
موسيا نارت ز جان شعله کشيد
پس بطور جان همى بايد رسيد
نعل چه از جان و از‌ايمان‌گذر
همچو باد از ملک‍جان پرّان گذر
بر‌پر‌از‌فانى‌مکان اى طير‌جان
تا ببزم باقى آن گل رخان
آتش موسى پديد از سدره اش
روح صد عيسى دميد از نفخه اش

….ادامه دارد

https://t.me/Tolo_E_Carmel

طلوع کرمل

03 Nov, 15:43


مثنوى مبارك از آثار حضرت بهاءالله
آثار قلم اعلی جلد ۲، صفحه ۳۰۸ - ۳۲۰

قسمت دوم

﴿ هوالأبهى ﴾

…عندليب قدسى از هجران دوست
ناله ها دارد‌که سوزد مغز و پوست
گر زدرد هجر خود آهى کشد
شعله اندر جان خاصان افکند
غير خاصانرا نباشد زين نصيب
وا‌مگير از لطف اين‌فضل اى‌حبيب
بر وزان مشک الهى را زجان
تا ز عطرت بو برند اين‌ناکسان
اين بهار روح باشد جاودان
نى بهارى کز پيش آيد خزان
زين بهار‌قدس روح آيد برون
و ز هوايش نور نوح آيد برون
بر نشاند اهل کشتى را‌بفلک
پس ببخشد هرکه را صد‌گونه ملک
اى جمال اللّه برون‌آ‌از نقاب
تا برون آيد ز مغرب آفتاب
نافهء علم لدنّى بر گشا
مخزن‌ اسرار غيبى بر گشا
تا‌ز‌مشکت بو‌برند‌اين مردگان
تا ز‌خمرت‌خوش شوند‌‌اين بيهشان
اين‌ذلی‌لارض وحدت را ز‌جود
خلعت عزّت ‌بپوشان اى ودود
فانيى را پوش از ثوب بقا
فقر بحتى ‌را چشان شهد غنا
تا برون آيد بکلّى از حجاب
بر ‌درد امکان و هستى را نقاب
بى‌خود‌و سرمست آيد او برون
شمع سان اندر زجاج راجعون
چونکه‌اين‌خار‌از‌گلستانت‌دميد
صد گلستان ‌آر از وى تو پديد
هر گلستان را باسمى زن رقم
پس بهر برگى نما سر‌ّ قدم
تا که انوار رخت آيد عيان
پر کند نورت زمين و آسمان
بر‌وزان‌بادى‌ز‌رحمت ‌اى کريم
بر دران احجاب‌ غفلت زين سقيم
در پناه سدرهء خود جاى ده
روحهاى پاک اى سلطان مه
بابى از رضوان معنى بر گشا
سدّ مکن اين باب از بهر خدا
تا‌درآيم بى حجاب اندر‌جهان
تا کنم‌ رمزى ز احسانت بيان
گفت اللّه اللّه اى مرد نکو
رمز حق در نزد نادانان مگو
اللّه اللّه ‌اى لسان اللّه راز
نرم‌نرمک‌گوى ‌و با مردم بساز
هم‌مگر‌لطف توگيرد دستشان
پس کند فارغ ز بيم اين و آن
پر معنى بر گشا طيّار شو
در هواى قرب او سيار شو
قرب او با‌جان‌نه در‌طى قدم
چون بجان پوئى در آئى در قدم
پس به‌آنى ‌طى افلاک وجود
نيست‌مشکل‌چون‌شوى زاهل سجود
در بيان اين بگويم نکته‌اى
تا برى از آب حيوان حصّه‌اى
تا شوى واقف ز رضوان بقاء
تا برى راهى باقليم لقا
تا بطىّ الارض معنى پى برى
تا چه روح اندر هوايش بر پرى
چون‌تو‌هستى‌اين‌زمان‌در‌دام‌گل
کى برى بوئى تو از رضوان دل
پس برهنه شو تو از ثوب قيود
پس مقدّس کن تو جانرا از حدود
ظلمت دل را ز نورش‌کن‌منير
تا شوى در ملک جانها تو امير
چونکه‌ظلمت‌رفت‌نورش‌مشرق‌است
بر دلت انوار طورش بارق است
چونکه‌ليلت‌رفت‌صبح آمد‌‌پديد
هم نسيم عزّ روحانى وزيد
پس‌تو‌اين‌ظلمات‌و‌اين‌نفس‌تباه
آب حيوانش تجلّى اله
گر‌تو‌زين‌ظلمات نفست‌بگذرى
بى تعب از خمر حيوان بر خورى
پس تو اندر‌ظل‌خضر‌جان‌در آ
تا شوى فارغ از اين ظلمت سرا
آن‌خضر‌نوشيد و‌برهيد از‌ممات
وين خضر‌بخشد دو صد‌عين حيات
آب حيوان بر همه انفاق‌ کرد
خود نموده جان نثار شاه فرد
آن‌خضر‌جهدى نمود آنگه رسيد
زين خضر‌صد چشمه‌آنى شد پديد
آن‌خضر‌‌شد از پى چشمه دوان
وين‌خضر را چشمه ها از پى روان
اى‌بهاى‌جان تو‌باز‌آ زين شکار
تاکنى صيد معانى صد هزار
صيد گورانرا بهل از بهر ‌گور
صيد معنى آر از صحراى طور
صيد‌کردى جان‌عشاقان‌بدشت
تا‌که جانها‌جمله از هستى گذشت
نيست فرصت تا‌تو از‌اسرار گل
پيش بلبل گوئى اى سلطان گل
بر‌پران بازى ز ساعد اى نگار
تا که باز آرد معانى زان ديار
اين‌زمان‌سيمرغ‌معنى‌صيد‌‌کن
بر گشا گنجى تو از مفتاح کن
آنچه‌کردى‌وعده‌اکنون‌کن‌وفا
اى ز نورت روشن اين‌‌ارض و سما
از بهار خود بکن خرّم جهان
تا که رضوانت شود رشک جنان
از حقائق بس شقائق بر‌دمان
در فضاى اين بهارستان جان
پس ز‌هر‌گل رمز‌بلبل‌کن‌عيان
شرح مل در دل بگو با خسروان
زانکه‌اينجا‌اين‌زمان‌نامحرم‌است
محرم‌و‌نامحرم‌‌‌اينجا‌چون‌هم است
اى صباى صبح ‌از زلفين يار
نافه هاى مشک روحانى بيار
اى سحاب فضل روحانى ببار
تا صدف لوءلوء همى آرد ببار
شرح‌ اسرار لَدنّى باز ماند
ذکر طىّ الارض معنى باز ماند
پس تو اى مخمور از‌جام غرور
نار نفست را بدل ميکن بنور
تا‌کنى طى جهان در‌يک نفس
تا رها گردى ز حبس اين قفس
پيش از آن‌که اندرائى‌ظل‌دوست
نى خبر از مغز دارى نى ز پوست
پاى معنيّت بگل باشد فرو
بى خبر ‌ز انوار آن روى نکو
چون‌بظلّ‌شاه‌جان مسکن‌کنى
آن زمان دل از جهانى بر کنى
اول ساعت بدى اندر تراب
آخر ساعت گذشتى ز آفتاب
پس بآنى طى عالم‌هاى جان
بى قدم کردى تو‌اى سالک بدان
اين‌زمان‌بوئى ز‌عطرستان‌جان
بر وزيد و شد معطر اين جهان
باز‌مشک‌جان از‌آن‌رضوان‌جود
بر وزيد و برد جمله آنچه بود
هوش‌و‌بى‌هوشى‌زدست‌اينجا‌برفت
مست و هشيارى همه يکجا برفت
صحو‌شد‌هم‌محو‌و‌محوى‌هم‌نماند
مست شد‌هشيار و‌صحوى هم‌نماند
آنچه‌بود از‌اسم و‌رسم اين‌جهان
فانى آمد چونکه شد شاهم عيان
زانکه اسما‌گر‌دو‌صد‌قرن او پرد
مى نيارد که ز قدرش بو برد
آنچه‌چشمت ديد و‌هم‌گوشت شنيد
او ز جمله پاک آمد اى رشيد
پس‌تو‌با‌اين‌گوش‌وچشم‌اى‌بى‌بصر
کى شوى از ‌سرّ جانان با خبر
چشم ديگر بر گشا از يار نو
گوش ديگر باز کن آنگه شنو
چشم جاهل مى نبيند جز قدم
چشم عارف بيند اسرار قِدم

….ادامه دارد

https://t.me/Tolo_E_Carmel

طلوع کرمل

03 Nov, 15:34


مثنوى مبارك از آثار حضرت بهاءالله
آثار قلم اعلی جلد ۲، صفحه ۳۰۸ - ۳۲۰

قسمت اول

﴿ هوالأبهى ﴾
اى حيات العرش خورشيد وداد
که جهان‌و‌امکان‌چه تونورى نزاد
گر نبودى خلق محجوب از لقا
يک دو حرفى گفتم‌ از سرّ بقا
تا که جانها جمله مرهونت شوند
تا که دلها جمله ‌مجنونت شوند
تا ببينى عالمى مجنون و مست
روحها بهر نثار اندر‌ دو ‌دست
تا رسد امر تو اى فخر زمان
بر فشانند بر قدومت رايگان
سر‌برآر ازکوه جان‌خورشيد وار
تا ببينندت عيان از ‌هر‌کنار
جلوه ده آنروى همچون ماه را
سبز‌و‌‌خرّم کن ز لطف ‌اين‌گاه را
قطره مى‌جويد ز بحرت کوثرى
کوثرى کن ز‌انکه شاه مهترى
ذرّه گشته ملتمس نور تو را
وا ‌دهش‌ از لطف بيچون ‌و چرا
دانه بگشاده دهان سوى سما
تا بيايد بر‌ وى‌‌ از فضلت بها
قطره هاى رحمتت بر وى ببار
اى مليک‌ عرش و اى مير ديار
خرق‌کن‌اين پردهء صد‌‌توى را
خوش تماشا ده کنون‌ آنروى را
زانکه در فضلت نباشد شبهه‌اى
بهر ما بر بند ز لطفت توشه‌اى
مشرق ‌کل‌ کن‌ کنون‌اين‌ غرب را
بهجت مل ده کنون اين شرب را
نور دل را نور ده ز انوار نور
تا ببينند ‌‌از ‌رخت‌ انوار ‌طور
هان بکش آن تيغ اللّهيت را
هين بکش اين‌ دشمنان ‌دينت را
بر فروزان نار‌ ربّانيت را
خوش بسوزان ملحد‌ حربيت را
جمله خفّاشند اى خورشيد روز
سر بر آر‌ و جمله ظلمانى بسوز
صاف‌کن اين درد غم‌آلوده را
نور ده ‌‌اين شمع شب افسرده را
عالمى قائم بتو چون تو‌‌بجان
تا شود پيدا ز امرت ‌کن ‌فکان
اى بهاى جان بياد روى تو
نکته هاگويم همى از خوى تو
تا بر آرم جانها را از خرد
تا ببينم درّ عشقت که خرد
بر فروزم آتشى اندر ‌جهان
تا بسوزم پرده هاى قدسيان
حور معنى را بر‌‌آرم از حجاب
نور غيبى را کنم کشف نقاب
رمزی از اسرار عشق سرمدى
باز گويم چون بجان باز آمدى
خوش‌بيا‌اى‌طير‌‌نارى در بيان
تا نماند وصف هستى در ميان
پاک‌کن اين قلبهاى پر حسد
نقد کن اين قلب‌هاى بى رصد
تا که بيهوشان عهدت اى‌کريم
هم بهوش آيند از جام قديم
بلکه از‌الحان قدس اى يار ما
دورکن هم هوش و بى هوشى زما
اى سرافيل بها اى‌شاه جان
يک حياتى عرضه کن بر ‌مردگان
سدره اوّل بود ‌ز ‌اغصان دل
وا رهانش از هوا و آب و گل
تا‌ز‌جوهر و ز‌عرض فارغ شود
تا ز شمعش شمسها بازغ شود
اين‌نهالت‌غرس‌کن‌در‌ارض‌دل
پس مقدّس دارش از‌‌اشراق و ظل
هم‌تو‌حفظ از‌مختلف‌بادش نما
هم ز وهم مشرک آزادش نما
اصل او ثابت نما در‌ارض‌جان
فرع او را بگذران‌ از آسمان
نو بهارى تو ز نو آور عيان
تا زحشرت بر جهند اين مردگان
جوش‌درياهاى‌عشق‌از‌جوش‌تو
هوش اطيار بقا ‌از هوش تو
بوى پيراهن بوز از مصر جان
سدره موسى نما اينجا عيان
اى نگار از روى توآمد بهار
زين بهار ‌آمد حقايق بيشمار
هرگل‌از‌وى‌دفترى‌ازحسن‌دوست
هر دل از وى کوثرى از فضل هوست
اين‌بهاران را‌خزان نايد ز پى
جمله گلها طائف اندر ‌حول وى
اين‌بهارى‌نه‌که‌جان‌‌‌درکش‌کند
اين بهارى که روانها را کند
آن بهاران شوق خوبان آورد
و اين بهاران‌ عشق يزدان آورد
آن بهاران را فنا باشد عقب
و اين بهاران را بقا باشد لقب
آن‌بهار‌از‌فصل خيزد در‌جهان
و اين بهار از نور روى دلستان
آن بهاران‌‌ لاله ها آرد برون
و اين بهاران ناله ها دارد کنون
اين بهار سرمدى از نور شاه
بر زده خرگاه تا عرش اله
جمله‌در‌خرگاه‌او داخل‌شدند
گر تو چشمت هست بنگر هوشمند
شاه ما چون پرده از رخ بفکند
اين بهاران خيمه بر گردون زند
يار ما چون بفکند از رخ نقاب
اين بهاران بر فروزد بى ‌حجاب
ما برويش در بهاران اندريم
ما ز‌‌رويش در گلستان ننگريم
ما بذکرش فارغيم از ذکر کان
ما ز شمسش بازغيم اندر جهان
گر‌نسيمى‌بر‌وزد زين‌خوش بهار
يوسفان بينى که آيند در نظار
گر نسيمى بر وزد زين بوستان
يوسفان روح بينى در جهان
جسمها‌بينى‌که‌گردد‌همچو روح
روح را هر دم رسد صد گون‌‌فتوح
اين ربيع قدس جانان هر‌دمى
صد بيان دارد ولی کو محرمى
اين بيان باشد ‌مقدّس از لسان
کى بمعنيش رسند اين ناکسان
اين ‌بيان ‌از‌گفت ‌و‌لفظ‌و‌صوت ‌نيست
اين ‌بيان‌جانست و‌اورا موت نيست
عاشقان بينى تو اندر اين بهار
جان نثار آورده هر دم صد هزار
اين بهار عزّ ‌روحانى ‌بود
اين ربيع قدس ربّانى بود
گر وزد بر تو نسيمى زين سبا
جان فانيّت کشد جام بقا
گرنسيمى‌آيدت از‌کوى دوست
جان‌فدايش‌کن‌که‌اينجان‌هم‌از اوست
لالهء توحيد بين‌ در اين بهار
سنبل تجريد بين از زلف يار
غنچه‌هاى‌معرفت‌زين‌طرف‌‌جو
جملگى از شوق او در جستجو
سروهايش حاکى از قدّ نگار
سبزه هايش دفترى از خدّ يار
بلبلانش مست از جام الست
قمريانش از جمال دوست مست
عندليبان در هواى وصل او
جمله مستند از نسيم فضل هو
نغمه اين بلبل ار ظاهر شود
جان خلقان از حسد طاهر شود
بحر‌معنى زين‌بيان موّاج شد
فلک هستى زين کرم لجلاج شد
هر‌شقائق که بر‌آيد ‌زين بهار
صد حقايق بر دمد از سرّ يار
بوى‌مشک‌آيد‌همى از‌جعد‌يار
دست فضلش ميکند بر تو نثار
زلف‌او‌همچون سمندر‌بين بنار
کو همى گردد بنار ‌روى يار

…..ادامه دارد

https://t.me/Tolo_E_Carmel

طلوع کرمل

03 Nov, 13:20


سروده ای در وصف مظهر ظهور

ای مشرق جمال خدا می‌شناسمت
جان و سرم تو را به فدا می‌شناسمت
گر صد هزار پرده بپوشی به روی خویش
ای طعت خدا به خدا میشناسمت
تو رب مغربینی و خورشید مشرقین
ای آفتاب رجع و بداء می‌شناسمت
شاهی اگر نمایی و گر بندگی کنی
بر عرش هر مقام جدا می‌شناسمت
ای موجد معانی و ای مبدع بیان
از لحن و قول و صوت و صدا می‌شناسمت
ای طلعت معانی و ای هیکل ظهور
در هر لباس و قمص و رداء میشناسمت
گر خود صمد و گر صنمی می‌پرستمت
ور در لباس شاه و گدا می‌شناسمت
ورقاء بگو به نغمه این سدره ظهور
ای مشرق جمال خدا می‌شناسمت

دکلمه: خانم مه لقاء حیرانی (قهرمانیان)

https://t.me/Tolo_E_Carmel

طلوع کرمل

03 Nov, 01:51


ترانه «شور عشق» از آلبوم «بشارت»
با صدای دلنشین جناب بهنام روحانی فرد

شوری که بتازیم به غم های جهان سوز
عشقی که ببازیم به هر رهگذر امروز

ما را به قلوب است سر و کار نه این خاک
در فتح جهان، اسلحه ما عمل پاک

شوری که بتازیم، عشقی که ببازیم
دنیای خرابی که بر آن قصر بسازیم
روزی که بکوشیم، شهدی که بنوشیم
پیراهن پر قیمت خدمت بپوشیم

ما را به قلوب است سر و کار نه این خاک
در فتح جهان اسلحه ما عمل پاک

بذری که بکاریم، فصلی که بباریم
بر درگه آن یار شب و روز بزاریم
عهدی که ببستیم، جمعی که نشستیم

از جام حقیقت همه نوشیده و مستیم
از جام حقیقت همه نوشیده و مستیم

امروز نه روزیست چو آن روز که بگذشت
هر لحظه بروییده گلی تازه به این دشت
فصل دگری باید و باید که بکوشیم

از جام سعادت همه یک جرعه بنوشیم
از جام سعادت همه یک جرعه بنوشیم
از جام سعادت همه یک جرعه بنوشیم

ویدیو از فرزاد-ع

https://t.me/Tolo_E_Carmel

طلوع کرمل

01 Nov, 17:04


⁠ تعدادی از لینک های مربوط به «عیدین اعظمین» ولادت حضرت اعلی و حضرت بهاءالله

شعر با صدای خانم قطبی زاده⬇️
https://youtu.be/zdFAT3dr-lc

شعر همه هست آرزویم ⬇️
https://youtu.be/ziXGvBJAf7w

تولد حضرت باب و حضرت بهاءالله⬇️
https://youtu.be/o0sN8GZN0Xg

میلاد حضرت اعلی⬇️
https://youtu.be/vqkn2pzBg8s

بهاءالله تولد یافت ⬇️
https://youtu.be/2mPIkv2aEBU

دویستمین شاگرد تولد حضرت بهاءالله در هند⬇️
https://youtu.be/Yl7u5uwvN_U

شوری که بتازیم، ترانه ایی شاد⬇️
https://youtu.be/Fb5oHt9bJyw

سرودی شاد به مناسبت میلاد⬇️
https://youtu.be/6fROsWiAZMA

حیات عنصری حضرت بهاءالله ⬇️
https://youtu.be/h2CrdIRaR4A

اول و دوم محرم⬇️
https://youtu.be/jEM9Q_nT2ws

لینک های مقالات و برنامه های ضیافت و جلسات مربوط به عیدین اعظمین


- https://www.bahaisofiran.org/بهاءالله_میرزا_حسینعلی_نوری?gclid=EAIaIQobChMIp7yekPm77AIVXyqzAB0tEQhTEAAYASAAEgJdMvD_BwE


- https://shahrvand.com/archives/55125

- https://shahrvand.com/archives/77578

برنامه های ضیافات⬇️

- https://19dayfeast.com/sites/default/files/Barname-Jalase-Eyd-1399.pdf

- https://19dayfeast.com/sites/default/files/200th-anniversary-of%20the-Birth-of-the%20Bab%20.pdf

- https://19dayfeast.com/sites/default/files/Milad-Hazrate-Bab-va-Bahaullah.pdf

- https://19dayfeast.com/sites/default/files/The-Bab-and-Bahaullah-Birthday.pdf

- https://19dayfeast.com/sites/default/files/Veladat%20Hazrate%20Ala%20Va%20Hazrate%20Bahaullah.pdf

https://t.me/tolo_e_carmel

طلوع کرمل

31 Oct, 16:26


شعری مخصوص عیدین اعظمین
سروده : روح الله اسلامی

خالق مهربونیا اومدنت سعادته
به دنیایی که دشمنی برای ما یه عادته
خالق مهربونیا اومدنت یه معجزه ست
راه نجات آدما تولد تو بود و بس

میلاد تو حضور تو میلاد نور و آینه ست
آینه ای که روشنیش از دل دنیای دیگه ست
خالق عشق و عاطفه اومدنت یه فرصته
واسه جهانی که همش توو التهابِ قدرته

توو برق چشمای شما عزیزِ مهربونترین
از اون نگاه کودکی بوده نجات این زمین
یه عاشقانه ی غریب یه دریا مهر و راستی
اساس نظم و اعتدال، تموم اونچه خواستی

ببین که عاشقای حق، فرشته های مهربون
ستاره های روزگار، اهالی هفت آسمون
به یُمن روز روشنِ شکفتنِ گل بهاء
همه به شور و شادی از خزونِ رو به انتها

ویدیو: آقای فرزاد عدالتی نیا

https://t.me/tolo_e_carmel

طلوع کرمل

31 Oct, 16:21


فرا رسیدن ایام میلاد دو مظهر ظهور «حضرت اعلی» و «حضرت بهاءالله» را به شما عاشقان بهاء تبریک می گوئیم.

«يا اهل الارض اسمعوا نداء اللّه… لقد جائكم النّور من اللّه بكتاب هذا علی الحقّ بالحقّ مبيناً لتهتدوا اِلی سبل السّلم…»
مضمون بیان مبارک به فارسی:
«اي اهل ارض، بشنويد نداي پاك خداوند را… به راستی نور درخشان خداوند با اين كتاب خطا ناپذير در ميان شما ظاهر شد، كه شايد به صراط مستقيم صلح و سلام هدايت شويد»(۱)

(۱)-منتخباتى از آثار حضرت نقطه اولى، صفحات ۳۳ و ۴۱

⚜️💐⚜️با تبریکات بسیار
💐⚜️💐به تمامی شما همراهان عزیز ما

https://t.me/tolo_e_carmel

طلوع کرمل

31 Oct, 14:00


تعمقی در اعیاد ولادت حضرت اعلی و حضرت بهاءالله

به قلم جناب فریدالدین رادمهر


عید ولادت حضرت باب اعظم و جمال ابهی در دو روز اول و ثانی محرم حکم واحد دارد .به تعبیر جمال قدم این دو یوم، یک یوم است.در اینجا مفهوم ولادت به معنای دیگری دلالت می کند. در این عید خاص آدمی به روزی داخل می شود که طولانی ترین روز سال است.بی آنکه یلدا باشد .روزی است که خورشیدش دو بار طلوع و غروب می کند، بی آنکه در حرکتش وقفه ای پدید آید.روزیست که شبی از آن می گذرد بی آنکه بر چهرۀ روز نقاب ظلمت کشد این دوگانگی به تعبیر حکیمان کثرتی را نشانه گرفته است که در ذات خود واحد است،آری دو یومی که یک یوم است.
... حضرت باب و حضرت ابهی یوم تولد خود، یعنی نخستین جلوۀ زمانی شدن خدا را در دو یوم، به یک یوم مقرر فرمودند.حضرت بهاء الله به یک باره خبر از حقیقت واحد در قمیص ثنویت دادند و این تناقض ظاهری را به غایت رساندند آنگاه که به مناسبت شب تولد حضرت اعلی این نکته را بیان کردند:
َََََُُُّّّ "َان یا ملأ الارض و السماء انها لیلةالاولی َقد جعَلها الله آیًة لَلیَلة اُلاخری التی فیها ولد من لایعرف باَلاذکار. ‌
ِ
و به مناسبت شب تولد خود نیز فرمودند:
"فیا حبذا من هذا الفجر الّذی فیه استوی جماُل القدم علی عرش اسمها َالاعظم العظیم و فیه ولد منَ لم یلد وَلم یولد."
نکته آن است که از ظهور اولی به شب و از دومی به فجر یاد کردند روز و شبی که دو روز بر حسب شمارش بنی آدم ،امتداد می یابد....شاید این دو یوم که یک یوم است، شب قدری باشد که قدر و قیمت آدمی معلوم شود .جمال ابهی در لوحی به مناسبت همین ایام می فرمایند: هذه َلی َلة ولدت فیها حقیَقة الرحمن و فیها ُفصَلت ُکل امر ازلی من قلم السبحان." ِ
یعنی در امشب حقیقت رحمن متولد گشت و در این شب ازل یعنی عالمی که نه ابتدائی دارد و نه انتهایی، تفصیل یافت .

مجله پیام بهائی شماره ۴۳۱

لینک زیر قسمتی از بزامه دویستمین سال جشن میلاد حضرت بهاءالله (۲۰۱۷) در شهر ماریتا در ایالت جورجیای آمریکا می باشد آقای نادر شریفیایی در این قسمت با سنتور هنرنمایی کرده اند.

https://youtu.be/lEzWnjeLgAE

https://t.me/tolo_e_carmel

طلوع کرمل

31 Oct, 14:00


⁠ فرزندان حضرت بهاءالله و آسيه خانم نوّاب ملقب به ورقة العليا

آسیه خانم بنت ميرزا اسماعيل يالرودی نوری بودند که وزارت يكی از شاهزادگان مهّم را كه در طهران حكمرانی مينمود داشت و امور طهران به دست ميرزا اسماعيل حلّ و عقد می يافت. حضرت بهاءالله در سن هيجده سالگی به سال ۱۲۵۱ هجری در تاكر نور با آسیه خانم وصلت فرمودند. فرزند نخست، صادق نام داشت كه در سه سالگی فوت شد دوّم ميرزا علی محمّد كه به شش سالگی در مازندران فوت شد سوّم حضرت عباس افندی غصن اعظم عبدالبهاء در طهران خامس شهر جمادی الاٌولی، آغاز يوم تبشير و دعوت حضرت مبشّر اعظم اعلی تولّد يافت. چهارم سلطان خانم كه بعداً به بهائيّه خانم مسمّی و مشهور و پس از صعود والده به لقب ورقه عليا معروف گرديد ولادتش درطهران به سال ۱۲۶۳ واقع و هنگام مهاجرت جمال ابهی از طهران شش ساله بود و در بغداد و اسلامبول و ادرنه و عكّا همه جا همراه بوده و در عكّا با مادر و برادر والا گهر ميزيست و شوهر اختيار ننمود و بعد از غروب شمس ابهی با برادر با جان برابر در عكّا و حيفا به غايت جلالت و مطاعيّت بزيست. به سال ۱۳۴۲ در حيفا بملكوت ابهی خراميد ومقام رفيعشان در حيفا مزار زائرين بهائی ميباشد. پنجم ميرزا مهدی غصن اطهر كه درطهران به سال ۱۲۶۴ متولّد شد و جمال ابهی در هنگام مهاجرت برای عراق نظر به صغر سّن وی و ملاحظه سرما ومشقّات راه او را درطهران به بستگان سپردند و آن مهجور هفت سال درمفارقت ابوين و اقربا همی گريان و بريان ماند تا به سال ۱۲۷۵ به دستور جمال ابهی و مهد عليا از بغداد به ايران آمده وی را به بغداد آوردند ودر ظلّ سدرهٌ الهيّه ماٌوی گرفت ويوماً فيوماً در عوالم روحانيّه ترقّيات عظيمه نمود بنه وعيكه درايّام اقامت ابهی درادرنه ملاقات و مكالمه اش موجب انتهاض وانتعاش زائرين بهائی بود و در آن ايّام و هم در ايّام سجن قشله به معاونت جمال ابهی قيام كرد و بيانات عاليه فارسيّه و عربيّه را نوشته به امضاٌ غصن اطهر برای احبّاء ميفرستاد تا این که به سال ۱۲۸۷ از عرشهٌ قشله بيفتاد و به ملكوت ابهی عروج نمود و صورت زيارت وبيانات عاليه در حق وی ازقلم ابهیٰ صدور يافت و ششّم ميرزا علی محمّد كه دربغداد متولّد شد و بعد از دو سال در همان بلد وفات يافت…..

تاريخ ظهور الحق جلّد پنجم تآليف جناب ميرزا اسداللّه فاضل مازندراني
به اهتمام و باز نويسی: عادل شفيع پور

https://www.h-net.org/~bahai/arabic/vol3/tzh5/TZH-5.doc

https://t.me/Tolo_E_Carmel

طلوع کرمل

31 Oct, 13:58


‍ نگاهی اجمالی به حیات حضرت بهاءالله از تولد تا اظهار امر در باغ نجیبیه (فایل صوتی)

«......در طول تاریخ خداوند سلسله‌ای از مربیّان الهی را برای بشر فرستاده است که به عنوان مظاهر ظهور الهی شناخته می‌شوند و تعالیمشان شالودۀ پیشرفت تمدّن را فراهم آورده است. از میان این مظاهر ظهور می‌توان به حضرت ابراهیم، حضرت کریشنا، حضرت زرتشت، حضرت موسی، حضرت بودا، حضرت مسیح و حضرت محمّد اشاره کرد. حضرت بهاءالله، جدید‌ترین این پیام‌آوران بیان می‌دارند که منشأ تمامی ادیان عالم یکی است و ادیان مختلف، در حقیقت، بخش‌های متوالی یک دین الهی را تشکیل می‌دهند.

بهائيان معتقدند که اکنون نياز مبرم نوع بشر، يافتن بينشی وحدت‌بخش در مورد آيندۀ اجتماع و ماهيّت و هدف زندگی است. چنین بینشی در آثار حضرت بهاءالله روشن می‌شود.(۱)

ای جمال الله برون آ از نقاب
تا برون آید ز مغرب آفتاب
نافه علم لدنی بر گشا
مخزن اسرار غیبی برگشا
فانی ئی را پوش از ثوب بقا
فقر بحتی را چشان شهد غنا
تا برون آید به کلی از حجاب
بر درد امکان و هستی را نقاب(۲)


«حضرت بهاءاللّه (به معنای شکوه خداوندی) همان موعودی هستند که حضرت باب و تمام پیامبران الهی گذشته به آمدن ایشان بشارت داده بودند، ایشان ظهور جدیدی را از جانب خداوند به بشریت عرضه نمودند. هزاران آیه، نامه و کتاب از قلم ایشان نازل شده و در آثارشان چارچوبی برای پیشبرد یک تمدن جهانی طرح‌ریزی نموده‌اند که به شکلی یک پارچه به جنبه‌های گوناگون دو بعد مادی و معنوی زندگی می‌پردازد. حضرت بهاءاللّه، در این راه ۴۰ سال زندان، شکنجه و تبعید را تحمل کردند.(۳)


(۱)- سایت آیین بهائی
(۲)- چند بیتی از مثنوی جمال مبارک
(۳)-سایت بهاییان ایران

با تبریک مجدد به مناسبت این روزهای خوش ایام 🌹رضوان🌹 توجه شما را به فایل صوتی که نگاهی بسیار اجمالی می باشد به زندگی جمال مبارک از تولد تا هنگام اظهار امر مبارک در باغ نجیبیه و هم چنین اشعار و آثار مبارکه در این خصوص جلب می کنیم.

https://t.me/Tolo_E_Carmel

طلوع کرمل

31 Oct, 13:56


شعری مخصوص عیدین اعظمین
سروده جناب «مهرداد نوری»

می دمد هاتف به ناقور الهی شادمان
زانکه میلاد بهاء و باب ، آمد یک زمان

جبرئیل آورده پیغام از سماوات برین
مژدۀ مولودی باب و سراج العالمین

با طلوع شمس حق عالم سراپا نور شد
عالم از اشراق سلطان بقاء مسحور شد

ارض نور و خطّۀ شیراز ، جولانگاه یار
آمده خورشید و ماه از آسمان این دیار

بزم مولودی به پا از کودک و پیر و جوان
لطف یزدانی بروی بندگانش شد عیان

نام باب و شمس ابهی را به هم آمیختند
بحر و دریای حلاوت را به کامم ریختند

طلعت اعلی جهان را غرق در انوار کرد
گفت از شمس بهاء و خلق را بیدار کرد

ماه شد پرتوفشان همراه صدها اخترش
آمده سلطان حق، تاج رسالت بر سرش

نقطه اولی عیان شد با رُخ تابنده اش
فاطر الاسما پدید و اهل عالم بنده اش

میدرخشد بام حیفا از وجوه شمس و ماه
گشته آن وادی برای صلح عالم وعده گاه

نوری از شادی به دستانش بود جام الست
گشته در بزم دو اشراق الهی مست مست

https://t.me/nooriandishe

https://t.me/tolo_e_carmel

طلوع کرمل

30 Oct, 03:18


لوحی دلنشین با صوت خوش جناب ثابتیان

هُوالأبهی

ای فدائيان حضرت يزدان، چون صبح ميثاق رحمن دميد و آوازه پيمان به شرق و غرب رسيد سرمستان صهباء الست اقداح افراح به دست گرفتند و در ميدان پيمان جولان نمودند و سودائيان جمال مقصود را سرمست کردند و در جهان دل و جان شوق و شور و حشر و نشور انداختند و عَلَم ثبوت و رسوخ افراختند و در پهن دشت روح و ريحان بتاختند و فرياد برآوردند انّ هذا هو الميثاق العظيم انّ هذا هو العهد القديم انّ هذا هو الفيض الشّديد انّ هذا هو النّور المبين انّ هذا هو الحبل المتين انّ هذا هو الصّراط المستقيم ولی نوهوسان صبيان هر يک به طمعی افتادند و بنای ملعبه اطفال گذاشتند طوبی للثّابتين ع‌ع​

مکاتیب حضرت عبدالبهاء جلد هفتم صفحه ۱۰۲:⬇️

https://t.me/Bahainoorlibrary/2068

https://oceanoflights.org/abdul-baha-makateeb-07-133-fa/

با تشکر از آقای «فرزاد عدالتی نیا» برای تهیه ویدیوی فوق.

https://t.me/tolo_e_carmel

طلوع کرمل

28 Oct, 14:27


تعدادی از وقایع امری در ماه آبان- نوامبر

۵ آبان سال ۱۳۱۲ شمسی
صعود ایادی امرالله بانو کِیث رانسوم کِهلِر در اصفهان

۵ آبان سال ۱۳۲۰ شمسی
تولّد جناب فرزام ارباب عضو محترم بیت العدل اعظم الهی

۷ آبان سال ۱۳۶۳ شمسی
شهادت مهندس فیروز پردل در مشهد

۱۳ آبان سال ۱۳۳۶ شمسی
صعود حضرت ولی امرالله

۱۶ آبان سال ۱۳۶۳ شمسی
شهادت جناب احمد بشیری در طهران

۲۰ آبان سال ۱۳۳۴ شمسی
صعود ایادی امرالله جناب ولی الله ورقا

۲۱ آبان سال ۱۱۹۶ / ۱۸۱۷
میلاد حضرت بهاءالله در طهران

۲۱ آبان سال ۱۳۱۵ شمسی
تولّد جناب پیتر خان عضو بیت العدل اعظم الهی

۲۱ آبان سال ۱۳۶۵ شمسی
صعود ایادی امرالله جناب ذکرالله خادم

۲۵ آبان سال ۱۳۶۳ شمسی
صعود ایادی امرالله شعاع الله علائی

۲۶ آبان سال ۱۳۶۳ شمسی
شهادت دکتر فرهاد اصدقی در طهران

۲۷ آبان سال ۱۳۳۹ شمسی
صعود ایادی امرالله خانم کلارا دان

۲۸ آبان سال ۱۹۸۰
صعود ایادی امرالله ابوالقاسم فیضی

https://t.me/tolo_e_carmel

طلوع کرمل

28 Oct, 01:49


⁠ نگاهی به چگونگی تأسیس کلاس های روحی


...برنامه های مؤسسه روحی تربیت روحانی احبای الهی با ملحوظ داشتن خدمت به عنوان موضوعی بارز و بنیادی در هر نوع فعالیت آموزشی می باشد...

قسمت دوم

بهائیان در سراسر جهان مشغول فعّالیّت در یک فرایند یادگیری هستند. این اشتغال به آنان کمک می‌کند تا قابلیّت لازم را برای بکاربستن تعالیم حضرت بهاءالله در تقلیب اجتماع پیدا کنند. مؤسّسۀ روحی برای کمک به این فرایند یادگیری، اقدامات و تحقیقاتی در میادین عمل انجام می‌دهد تا برنامه‌ها و موادّی فراهم سازد که قابلیّت افراد و جوامع را برای خدمت به نوع بشر افزایش دهد.

....در کلمبیا، حدود پانزده نفری که در سال ۱۹۷۰ کل نیروی فعال جامعه را تشکیل می دادند بر آن شدند که پیام حضرت بهاءالله را به توده های عظیم مردم کشورشان برسانند. به این طریق که گروه هایی کوچک وارد یک دهکده می شدند به ادعیه خالصانه می پرداختند و با ساکنین به صحبت می نشستند از وحدت الوهیت، وحدت مظهریت و وحدت بشریت مطالبی ارائه می دادند... در فاصله چند ماه در نواحی اطراف شهر کالی تعداد بهائیان از بیست نفر به حدود یک هزار نفر افزایش یافت....مبلغین بیشتری به خدمت پرداختند در این بین مشکلاتی هم بروز می کرد اما تأییدات الهی و عملکرد محافل و مؤسسات در انجام وظایف خود در این قسمت همراه بود. بعد از مدتی لجنه ملی تبلیغ به تهیه یک سری جزواتی پرداخت که هر کدام به یک موضوع معین مثل عهد و میثاق، حیات حضرت بهاءالله، محبت و وحدت میان احباء و غیره می پرداخت....اما مؤسسه روحی تشکیل می شود از «همکاران»، «راهنما»، «متعلمان».
متعلمان فعالانه در امر یادگیری مشارکت می نمایند و راهنما فقط این فرایند را تسهیل می کند. بدین معنا که رابطه یک فرد آگاه با گروهی از افراد ناآگاه حکم فرما نیست....
در مؤسسات روحی این انتظار وجود دارد که شرکت کنندگان در هر دوره ایی از مطالعات مؤسسه روحی به سه سطح از ادراک نائل می شوند:
۱- فراگیری درست معانی کلمات جملات آثار مبارکه
۲- کاربرد بعضی مفاهیم موجود در بیانات مبارکه در زندگی روزمره.
۳- سومین سطح ادراک مستلزم این است که مشارکین اشارات کاربردی بیانات در موقعیت هایی که ارتباط مستقیم و معینی با مضمون بیان مبارک ندارند تفکر نمایند.

برای درک هر چه بهتر برنامه ها و اهداف مؤسسات روحی و مطالعات کتب روحی به لینک زیر اثر دکتر «فرزام ارباب» (متن فوق تلخیصی از این کتاب می باشد)مراجعه فرمایید:⬇️
یادگیری فرایند رشد نوشته دکتر ارباب و ترجمه مهندس دهقانی:

http://bahailib.com/pdf/1708.pdfhttp://bahailib.com/pdf/1708.pdf

اطلاعات بیشتر ⬇️

کتاب های دکتر فرزام ارباب:

https://bahai-library.com/author/Farzam+Arbabhttps://bahai-library.com/author/Farzam+Arbab

مقاله سایت خبری جامعه بهائی از عضویت دکتر ارباب در بیت العدل اعظم⬇️

https://news.persian-bahai.org/story/25

مقاله سایت خبری جامعه بهائی در باره کناره گیری دکتر ارباب از عضویت بیت العدل اعظم پس از بیست سال خدمت:⬇️

https://news.persian-bahai.org/story/387

ترجمه فارسی⬇️

https://news.bahai.org/story/948/

لینک زیر ** با نام مرزهای یادگیری کاری از PersianBMS از هند گوشه ای از تجربیات و یادگیری های افرادی که برای ترقی مادی و روحانی جامعه خود تلاش می کنند می باشد.

** https://youtu.be/maLdlvQvYDc

@Persianbms

https://t.me/tolo_e_carmel

طلوع کرمل

28 Oct, 01:48


⁠ نگاهی به چگونگی تأسیس کلاس های روحی


یکی از اهداف مؤسسه روحی از همان آغاز این بوده است که ظرفیت جوامع ملی را چنان افزایش دهد که بتوانند به چالش جامعه های محلی رو به توسعه بهائی پاسخ دهند...(۱)

قسمت اول

بی شک اکثریت قریب به اتفاق اعضای جامعه امری و بسیاری در خارج از این جامعه با نام مؤسسات روحی از اقدامات دکتر فرزام ارباب آشنایی دارند.
اما این مؤسسات عظیم از کجا نشأت می گیرد؟

اوایل دهه ۱۹۸۰ یک نفر از اعضای هیأت معاونت در کلمبیا با چندین جامعه روستایی در اطراف شهر پوئرتوتجادا به مشورت پرداخت تا به کمک هم گام هایی را که می توانستند در جهت بهبود اوضاع اجتماعی خود بردارند مشخص نمایند. نتایج مشاورات به تهیه یک برنامه آموزشی مختصر و اولیه راجع به کودکستان های کوچک روستایی منتهی شد و اقدامات تکمیلی انجام پذیرفت و به این ترتیب برای نخستین بار مؤسسه روحی با چالش تأمین آموزش های مادی (غیر امری) از منظر تعالیم بهائی مواجه شد و به زودی معلوم شد که فرصتی حاصل شده است تا مواد و محتواها به نوعی تهیه و تنظیم شود که مفاهیم امر مبارک در آن ها بر تمامی فرایند یادگیری غلبه یابد. پروژه آزمایشی (پیش تاز) به مدت چهار سال به اجرا در آمد. در سال ۱۹۸۷ به نظر رسید که برنامه به حد کفایت پیشرفت داشته است و اکنون میسر است که مؤسسه اولین مسیر تخصصی خدمت یعنی «تعلیم و تربیت اطفال» را به اجرا در آورد.
اما برای درک بهتر از انگیزه هایی که به تأسیس مؤسسات روحی انجامید باید به سالیان قبل از این برگردیم، به سال ۱۹۵۲:

در ماه اکتبر سال ۱۹۵۲ حضرت ولی امرالله افتتاح قریب الوقوع یک «جهاد روحانی جهان شمول سرنوشت ساز روح افزا» را به قصد «توسعه سریع سلطه روحانی حضرت بهاءالله و استقرار نهایی ساختار نظم اداریش» در تمام ممالک مستقله و نواحی تابعه در سراسر سطح سیاره، به دنیای بهائی اعلان فرمودند و پیروان حضرت بهاءالله در خلال جهاد کبیر ده ساله و نیز نقشه های بعدی که بیت العدل اعظم الهی به آنان ابلاغ فرمود فصل درخشانی را در تاریخ امرالله بر جای گذاشتند.
در طول جهاد دهساله بسیاری از طریق مهاجرت در مسیر پیشرفت امر مبارک به همراه همکیشان بخصوص از بین یاران آمریکای شمالی به انتشار پیام حضرت بهاءالله در سراسر دنیا مبادرت کردند.
در سال های نخستین جهاد کبیر اکبر احبای آفریقایی شروع به ارائه امرالله به سکنه نواحی روستایی نمودند و به زودی اقبال افواج به بخش های دیگر جهان هم گسترش یافت.
هر چند در اواخر سال ۱۹۷۰ تحرک و توفیق تا حد زیادی تحلیل رفته و رشد امرالله در تمام قارات به کندی گرایید اما صدور پیام رضوان سال ۱۹۸۸ بیت العدل اعظم (۲) خطاب به عالم بهائی اشتیاق تازه ایی را در جهت ترویج بزرگ مقیاس
اLarge-Scale expansion امرالله برانگیخت بخصوص به واسطه فعالیت های مؤسسات امری، طرقی مؤثر برای تعلیم و تعمیق تعداد زیادی از احباء پیدا شد.
مؤسسه روحی در این زمان موسوم به «یادگیری فرایند رشد» چارچوب مفهومی و برنامه های اجرایی خود را توضیح می دهد. داستان مجاهدات یکی از جوامع ملی را در جهت ترویج بزرگ مقیاس بیان می دارد. هر کسی با مطالعه این کتاب براین حقیقت واقف می شود که این مؤسسه مدعی فراهم آوردن مدلی برای تقلید دیگران نیست بلکه ارزش کارش در توصیف سیستماتیک فرایندی است که به طرق مختلف در هر جایی که بهائیان تلاش کرده اند ترویج بزرگ مقیاس امرالله را ایجاد نمایند، به کار گرفته شده است.... ادامه دارد

۱- یادگیری فرایند رشد نوشته دکتر ارباب و ترجمه مهندس دهقانی(متن فوق تلخیصی از این کتاب می باشد) صفحه ۷۸⬇️

http://bahailib.com/pdf/1708

۲- https://bahai-library.com/uhj_ridvan_1988

ترویج گفتمانی در باره علم، دین و توسعه
نوشته دکتر ارباب⬇️

https://www.ruhi.org/resources/idrc/discourse.Persian.php

لینک زیر ** کاری از PersianBMS با نام مرزهای یادگیری از کشور کلمبیا گوشه ای از تجربیات و یادگیری های افرادی که برای ترقی مادی و روحانی جامعه خود تلاش می کنند می باشد.

** https://youtu.be/R2mVkMvFkHM

@Persianbms
https://t.me/tolo_e_carmel

طلوع کرمل

28 Oct, 01:46


به بهانه سالروز تولد زنده یاد جناب فرزام ارباب

‍ شعری از جناب «حشمت الله صادق زاده» از کانال «بنفشه زار شعر»((۱)

یک "طرح " تو صد هزار جان زنده نمود
در ها به رخ نفوس مشتاق گشود

در دفتر اوّلت فروغ عرفان
زنگار غم از دل خدا جوی زدود

در دفتر دوّم تو نور یزدان
آئینه ی قلب طالبان را پیمود

هر دفتر تو چو پلّکانی است کز آن
همراه کند به بام مقصود صعود

در هر قدمت خدمت مخلوقی بود
در هر نفست ستایشی از معبود

………………

در ویدیوی همراه تصاویری بسیار از دکتر «فرزام ارباب» ، خانواده ایشان و از اسفار و خدماتشان خصوصا کلاس های روحی که ایشان بنیان نهادند، مشاهده خواهید فرمود.

۱- https://t.me/joinchat/AAAAAFDnZ9SZrV2lzMCjBw

شرح حال جناب ارباب:⬇️

https://t.me/Tolo_E_Carmel/4842

https://t.me/tolo_e_carmel

طلوع کرمل

28 Oct, 01:45


هفتم آبان، سالروز بزرگداشت کوروش

🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🕊🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷

به ایران درود و به ایران درود
به آیین پاک نیاکان درود
به رفتار نیک و به کردار نیک
به پندار نیک هر انسان درود

کوروش دوم که به کوروش بزرگ و کوروش کبیر مشهور است، بنیان‌گذار و نخستین شاه شاهنشاهی هخامنشی بود که در بین سال‌های ۵۵۹ تا ۵۲۹ پیش از میلاد، بر نواحی گسترده‌ای از آسیا حکومت می‌کرد. کوروش در استوانهٔ خود که در بابل کشف شده، خودش را «فرزند کمبوجیه، شاه بزرگ انشان، نوادهٔ کوروش، شاه بزرگ انشان، نوادهٔ چیش‌پیش ( فرزند و جانشین هخامنش، شاه سرزمین پارس) شاه بزرگ انشان ( اَنشان یا انزان نام ناحیهٔ مهم ایلامی در ایران باستان) از خانواده‌ای که همیشه پادشاه بوده‌است» معرفی می‌کند.
دربارهٔ کودکی و جوانی کوروش و سال‌های اولیهٔ زندگی او روایات متعددی وجود دارد؛ اگر چه هر یک سرگذشت تولد وی را به شرح خاصی نقل کرده‌اند، اما شرحی که هر یک دربارهٔ ماجرای زایش کوروش ارائه داده‌اند، بیشتر شبیه افسانه ‌است.
در بهار سال ۵۳۹ پیش از میلاد، کوروش آهنگ تسخیر بابل را کرد و وارد جنگ با بابل شد. به گواهی اسناد تاریخی و عقیدهٔ پژوهشگران، فتح بابل بدون جنگ بوده‌است و توسط یکی از فرماندهان کوروش به‌نام گئوبروه در شب جشن سال نو انجام شد. هفده روز پس از سقوط بابل «بر اساس رویدادنامه نبونعید، در ۲۹ اکتبر (۷ آبان) سال ۵۳۹ پیش از میلاد کوروش وارد بابل شد. در این رویدادنامه اینچنین آمده‌ است:

در ماه اَرَخسمنو (Arahsamnu = ماه هشتم)، روز سوم (= هفتم آبان ماه) کوروش به بابل اندر آمد. شاخه‌های سبز در برابر (=زیر پای او) گسترده شد.»

تصرف بابل نقطهٔ عطفی بود که باعث ایجاد تعادل بین قدرت‌های درگیر در آسیای غربی شد و زمینهٔ بازگشت یهودیان تبعیدی به میهن‌شان در اسرائیل را فراهم کرد. کوروش همچنین دستور داد که پرستش‌گاه اورشلیم را بازسازی کنند و ظروف و اشیای طلایی و نقره‌ای را که نبوکدنصر از اورشلیم ربوده بود، به یهودیان تحویل داد.
استوانهٔ معروف کوروش پس از شکست دادن نبونعید و تصرف بابل، نوشته شده و به منزلهٔ سند و شاهد تاریخی پرارزشی ‌است. این استوانه که با نام «فرمان کوروش» نیز شناخته می‌شود، یکی از نخستین بیان‌های مفهوم حقوق بشر به شمار می‌رود. ماکتی از استوانه گلی باستانی در سال ۱۹۷۱ توسط دولت وقت ایران به دبیرکل سازمان ملل متحد U Thant ارائه شد. نسخه اصلی آن در موزه بریتانیا نگهداری می شود و حاوی بیانیه‌ای است که کوروش کبیر در مورد حفظ حقوق بشر در شهرهای اشغالی پس از تصرف بابل در سال ۵۳۹ قبل از میلاد صادر کرده است.…..تنها منبع موثق کهنی که غیرمستقیم به مرگ کوروش اشاره می‌کند، دو لوح و سند گلی یافت ‌شده در بابل است که نخستین آن مربوط به دوازدهم اوت ۵۳۰ پیش از میلاد است که تاریخ آن «نهمین سال کورش، شاه کشورها» را نشان می‌دهد. سند دوم که مربوط به سی و یکم اوت ۵۳۰ پیش از میلاد است، «سال آغاز فرمانروایی کمبوجیه، شاه کشورها» را بر خود دارد. این دو سند که در ظاهر اهمیت چندانی ندارند، در واقع نشان می‌دهند که کوروش در فاصلهٔ بین ۱۲ تا ۳۱ اوت سال ۵۳۰ پیش از میلاد درگذشته‌ است و یا حداقل، خبر درگذشت وی و بر تخت‌نشینی کمبوجیه در این تاریخ به بابل رسیده‌است.

به منشور کورش هزار افرین
به کوروش شهنشاه ایران درود
به فردوسی استاد نظم و ادب
به آن نامدار و سخندان درود
قسم میخورم بر خدای بزرگ
که یزدان بگفته به آنان درود
چرا چون بود راهشان راستی
خدا گفته بر راستگویان درود
بگو بر تمام اهل ایران درود ...
🙏 درود درود درود 🙏

متن کامل تاریخچه زندگی و اقدامات کورش کبیر را در سایت «سیمرغ» دنبال فرمایید:⬇️

https://bit.ly/3CDP6a8

https://t.me/tolo_e_carmel

طلوع کرمل

28 Oct, 01:43


🇮🇷 🇮🇷 من عاشق ایرانم. 🇮🇷🇮🇷

به یادتان می آورم تا همیشه بدانید
که زیباترین منش آدمی مهر اوست.
پس مهر بورزید چه به دوست
چه به دشمن
که دوست را بزرگ می کند
و دشمن را دوست!

از سخنان کورش بزرگ

https://t.me/tolo_e_carmel

طلوع کرمل

26 Oct, 04:30


تلاوت دعای توسل

از آثار حضرت اعلی

متن دعا:⬇️

https://t.me/Tolo_E_Carmel/10851

https://t.me/tolo_e_carmel

طلوع کرمل

26 Oct, 04:25


‍ ‍ دعای توسل از اثارحضرت اعلی

بِسْم اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
الحَمْدُ للهِ الّذي يُنَزِّلُ ما يَشآءُ بِأمْرِهِ سُبحانَهُ وَتَعالَى عَمَّا يَصِفُونَ يَا إِلَهِي كَيْفَ أُثْنِي عَلَيْكَ بَعْدَ عِلْمِي بِقَطْعِ الكُلِّ عنْ عِرْفانِكَ وَكَيْفَ لا أَدْعُوكَ وَأَنَّ فُؤادِي لَمْ يَسْتَقِرّ إِلاَّ بِذِكْرِكَ فَأَشْهَدُ أَنَّكَ أَنْتَ اللهُ المَحْبُوبُ الَّذِي لَنْ يَعْرِفَكَ شَيْءٌ وَلا قَدَّرْتَ لأحَدٍ سَبِيلاً إِلَيْكَ إِذَاً ذَاتِيَّتُكَ هِيَ الكَيْنُونِيَّةُ الكافُورِيَّةُ الَّتِي هِيَ بِنَفْسِها مُقَطَّعَةُ الجَوْهَرِيّاتِ عَنِ البَيَانِ وأنَّ كَينُونِيّتِكَ هِيَ الذَّاتِيَّةُ السَّاذَجِيَّةُ الَّتِي بِنَفْسِها مُمْتَنِعَةُ المادِّيَّاتِ عَنْ العِرْفانِ فسُبْحانَكَ وَتَعَالَيْتَ لَمَّا أَيْقَنْتُ بَأَنْ لا سَبِيلَ لِي إِلَيْكَ أَتَوَجِّهُ إِلَيْكَ بِمُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ مَحَالِّ مَعْرِفَتِكَ وَمَواقِعِ كَرامَتِكَ وَآياتِ صَمَدانِيَّتِكَ وَظُهُوراتِ رَحْمانِيَّتِكَ اللَّهُمَّ بِحَقِّهِمْ فِي كِتابِكَ وَشَأْنِهِمْ فِي عِلْمِكَ أَنْ تُصَلِّي عَلَيْهِم بِكُلِّ تَجَلِّياتِكَ وَنَفَحاتِكَ وَظُهُوراتِكَ وَمَقاماتِكَ الَّتِي لا تَعْطِيلَ لَها فِي شَأْنٍ وَأَنْ تَقْضِيَ حاجَتِي هذِهِ فِي الآنَ فِي الآنَ فِي الآنَ فَإِنَّ الرَّجاءَ قَدِ انْقَطَعَ عَمَّا سِواكَ وَإِنَّ الاضْطِرَارَ بَلَغَ إِلَى مُنْتَهَى مَقَامِ الامْتِنَاعِ وَإِنَّكَ رَبِّي وَإِلهِي وَسَيِّدِي وَمَوْلايَ وَمُعْتَمَدِي لَوْ لَمْ تَرْحَمْنِي فَمَنْ يَرْحَمْنِي وَلَوْ لَمْ تُجِبْنِي فَمَنْ يُجِبْنِي اللَّهُمَّ إِنِّي أُقْسِمُكَ بِطَلْعَةِ حَضْرَتِ كَيْنُونِيَّتِكَ وَبَهَاءِ عِزِّ صَمَدانِيَّتِكَ أَنْ تَجْعَلَ كُلَّ مَا فِي عِلْمِكَ أَسْبابَ قَضاءِ هذِهِ الحاجَةِ وَتُبْلِغَنِي إِلَيْها مِنْ دُونِ أَنْ أَرَى حُزْنَاً فِي سَبِيلِكَ وَلا خَوْفَاً مِنْ أَعْدَائِكَ وَإِنَّكَ يا إِلهِي مُقْتَدِرٌ عَلِيمٌ لا يَعْجَزُ فِي قُدْرَتِكَ شَيْءٌ وَلا شَيْئاً إِلاَّ بِحُكْمِ مَشِيَّتِكَ وَهَنْدَسَةِ إِرَادَتِكَ وَتَحْدِيدِ قَدَرِكَ وَإِمْضَاءِ قَضَائِكَ وَما قَدَّرْتَ فِي مَرَاتِبِ الإِبْدَاعِ دُونَ ذلِكَ وَإِنَّكَ مُحِيطٌ بِكُلِّ شَيْءٍ وَإِنَّكَ إِنْ أَرَدْتَ بِشَيْءٍ فَلا مانِعَ لَهُ فِي مُلْكِكَ وَفِي الحِينِ إِنَّهُ مَوْجُودٌ بَيْنَ يَدَيْكَ فَكَيْفَ أَصْبِرُ يا إِلهِي بَعْدَ عِلْمِكَ بِي وَكَيْفَ أَضِجُّ يا مَوْلايَ بَعْدَ قُدْرَتِكَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ وَكَيْفَ أَخَافُ مِنْ عَدْلِكَ بَعْدَ رَجائِي بِفَضْلِكَ وَكَيْفَ لا أَرْجُو رِضْوانَكَ بَعْدَ عِلْمِي بِأَنَّ لَكَ بِدَاياتٍ وَنِهاياتٍ وَكَيْفَ لا أَيْقِنُ بِقَضَاءِ حَاجَتِي بَعْدَ ما اسْتَشْفَعْتُ بِمُحَمَّدٍ وَآلِهِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِمْ عِنْدَكَ فَهَيْهاتَ هَيْهَاتَ ما ذلِكَ الظَّنُّ بِكَ وَمَا كَانَ ذلِكَ مَعْرُوفاً عَنْ فَضْلِكَ وَسُنَّتِكَ وَإِنِّي لَعَلَى يَقِينٍ بِأَنَّ مَنْ تَوَكَّلَ عَلَيْهِمْ فَإِنَّكَ كُنْتَ حَسْبَهُ وَمَنْ اعْتَصَمَ بِحَبْلِهِمْ فَإِنَّكَ كُنْتَ ظَهِيرَهُ وَمَنْ لاذَ بِجَنَابِهِمْ فَإِنَّكَ كُنْتَ كَهْفَهُ وَمَنْ تَوَسَّلَ بِهِمْ فَإِنَّكَ كُنْتَ مُجِيبَهُ فَسُبْحَانَكَ سُبْحَانَكَ لَكَ الْحَمْدُ حَمْدَاً شَعْشَعانِيَّاً لامِعَاً مُقَدَّسَاً مُتَنَزِّهاً عَنْ حَمْدِ ما سِواكَ لَمَّا عَرَّفْتَنِي مِنْهَاجَ مَحَبَّتِكَ وَأَلْهَمْتَنِي التَّوَسُّلَ بِمَحَالِّ مَشِيَّتِكَ وَالاتِّكَالَ عَلَى مَسَاكِنِ بَرَكَاتِكَ وَالاعْتِصَامَ بِحَبْلِ مَوَاقِعِ عَظَمَتِكَ فَيَا طُوبَى لِي ثُمَّ طُوبَى لِي بِما رَضِيتُ عَنْكَ فِي كُلِّ فِعَالِكَ وَاجْعَلْ حَالَتِي بَيْنَ يَدَيْكَ حالَةَ مَا كَانَ لَهُ إِرَادَةٌ دُونَ تَجَلِّي إِرَادَتِكَ لَئَلاَّ أُحبُّ تَأْخِيرَ مَا عَجَّلْتَ وَلا تَعْجِيلَ مَا أَخَّرْتَ بَلْ يَكُونُ سِرِّي وَعَلانِيَّتِي بِمِثْلِ جَسَدِ المَيِّتِ عِنْدَ إِرَادَةِ المُغْتَسِلِ فِي تِلْقَاءِ طَمْطَامِ يَمِّ فَضَائِكَ وَقَدَرِكَ فَسُبْحَانَكَ سُبْحَانَكَ فَمَا أَعْظَمَ إِحْسَانَكَ وَأَكْبَرَ آلاءَكَ وَلا أَرَى حَظَّاً لِي إِلاَّ فِي العَجْزِ عَنْ أَدَاءِ شُكْرِكَ وَالاعْتِرَافِ بِالتَّقْصِيرِ عَنْ مَبْلَغِ حَمْدِكَ فَسُبْحَانَكَ سُبْحَانَكَ أعْتَرِفُ لَدَيْكَ بِمَا أَنَا أَهْلُهُ وَأَسْتَغْفِرُكَ وَأَتُوبُ إِلَيْكَ وَأَسْئَلُ مِنْ جُودِكَ كَمَا أَنْتَ أَنْتَ إِنَّكَ أَنْتَ أَهْلُ التَّقْوى وَأَهْلُ المَغْفِرَةِ وَسُبْحَانَ اللهِ رَبِّ العَرْشِ عَمَّا يَصِفُونَ وَسَلامٌ عَلَى المُرْسَلِينَ وَالْحَمْدُ للهِ رَبِّ العَالمین.
https://sophy19.wordpress.com/2008/05/12/

https://t.me/tolo_e_carmel

طلوع کرمل

26 Oct, 04:21


بحران جهانی و دیدگاه آئين بهائى در بارۀ جامعۀ آینده

در جهانی که با نامعلومی، اختلاف و تغییرات سریع مواجه است، نیاز به دیدگاه‌ها و رویکردهای تازه
برای پاسخ به چالش‌های جهانی بیشتر از همیشه است. آئين بهائی نگرشی منحصر به فرد را برای دیدن و مواجهه با وضعیت پرتلاطم جهان ارائه می‌دهد. با تأکید بر وحدت، عدالت و یگانگی نوع انسان، این آئین نسبتا جوان ولی در حال رشد سریع در سطح جهانی برای هدایت از گذر پیچیدگی های یک جهان آشفته، بینش ها و راهنمایی های ارزشمندی عرضه می دارد…. تعالیم بهاءالله طرحی برای ایجاد یک جامعه جهانی عادلانه و هماهنگ ارائه می دهد. محور این تعالیم یگانگی نوع انسان است…برای درک دیدگاه بهائی نسبت به وضع آشفته جهان لازم است به چالش ها و بحران هایی که امروزه بشریت با آن مواجه است توجه کنیم، مانند:

- بی عدالتی اجتماعی
- تغییرات آب و هوایی
- اختلاف و جنگ
- اختلافات طبقاتی
- زوال اخلاقی و معنوی

اما کلید موفقیت در مقابله با این چالش ها چیست؟ برای پاسخ به ویدیوی همراه به تهیه کنندگی آقای «سیروس پروینی» توجه فرمایید.

https://youtu.be/WeEjXqGdXLM?si=b23KRDanqrJ7WS2h

https://t.me/tolo_e_carmel

طلوع کرمل

25 Oct, 21:08


⁠ ⁠ آشنایی با آثار امری به زبان اندونزیایی
‍ و فیلمی از اجرایی دلنشین در آن کشور

برای آشنایی شما عزیزان با دیانت بهائی در کشورهای مختلف و مشاهده آثار امری به زبان های رایج در دنیا بر آن شدیم تا در چندین قسمت این فقرات را با هم مرور کنیم و با جوامع گوناگون امری در نقاط مختلف جهان آشنا شویم. از خط و زبان، از سایت های اینترنتی و ویدیوهای موجود در شبکه های اجتماعی.

در این قسمت کلمات مکنونه عربی فقره ۲۲ را با ترجمه به زبان اندونزیایی زیارت می کنیم و در لینک هایی با بهائیان آن سامان بیشتر آشنا می شویم.


يَا ابْنَ الرُّوحِ
خَلَقْتُكَ عَالِياً، جَعَلْتَ نَفْسَكَ دانِيَةً؛ فَاصْعَدْ إِلى ما خُلِقْتَ لَهُ.

ترجمه فقره فوق به اندونزیایی:

Wahai Putra Roh!
Aku telah menciptakan engkau mulia, namun engkau telah merendahkan dirimu sendiri. Maka naiklah pada tingkat yang untuk mana engkau diciptakan.” —Bahá’u’lláh

کلمات مکنونه عربی و فارسی با ترجمه زبان اندونزیایی⬇️

https://bahaiprayers.net/HiddenWords/Bahasa%20Indonesia/40

سایت بهائی به زبان اندونزیایی⬇️

https://bahai.id/ajaran-agama-bahai/

آشنایی با کشور اندونزی⬇️

https://fa.m.wikipedia.org/wiki/اندونزی

کانال یوتیوب آثار بهائی اندونزی⬇️

https://youtube.com/channel/UCUbYG-vjo_z7PkyiBAzh2pA

یک موسیقی امری به زبان اندونزیایی⬇️

https://youtu.be/NWLT2U5s5pY

فیلم نوری برای عالم به زبان اندونزیایی⬇️

https://youtu.be/E2L6cYoGYtM

ویدیوی (۱) را که مشاهده می فرمایید اجرای از ذکر مبارک «قل الله یکفی...» به زبان اندونزیایی و بسیار دلنشین می باشد.

۱- https://youtu.be/UIQiLs_fmQ8

https://t.me/tolo_e_carmel

طلوع کرمل

24 Oct, 04:09


🌺🌺🌺

دفتر اين زندگى را باز کن، زيستن را با نگاه تازه اى آغازکن، روشن و شفاف باش، بى تخلف همچو روز, با نواى مهربانى، عاشقى راساز کن, با محبت آشتى کن هم زبانى پيشه ساز, قلب خودرا با صفاى همدلى دمساز کن, گل بخند و گل شنو در گلشن اين بوستان, غنچه هاى لحظه ها را با نوازش ناز کن, روز تازه, فکر تازه, راه تازه پيش گير, عاشقى را با کلام تازه اى آواز کن
بگذر از امواج منفى همچو طوفان خزر, سمت و سوى ساحل آرام دل پرواز کن.

گذر ثانیه های عمر شما توام با آرامش، عشق و شادی

🌺🌺🌺🌺

https://t.me/tolo_e_carmel

طلوع کرمل

24 Oct, 04:04


تعمقی در مفهوم عبارت:

«رجال بیت العدل اعظم»

“ای پسر روح، هر طيری را نظر بر آشيان است و هر بلبلی را مقصود جمال گل. مگر طيور افئده عباد که به تراب فانی قانع شده از آشيان باقی دور مانده‌اند و به گِل‌های بعد توجّه نموده از گل‌های قرب محروم گشته‌اند. زهی حيرت و حسرت و افسوس و دريغ که به ابريقی از امواج بحر رفيق اعلی گذشته‌اند و از افق ابهی دور مانده‌اند.”(۱)

“ای پسر خاک، به راستی میگویم غافلترین عباد کسی است که در قول مجادله نماید و بر برادر خود تفوّق جوید. بگو ای برادران به اعمال خود را بیارائید نه به اقوال.(۲)

ای پسران ارض…ای پسر حب…ای پسر عز…هوی ، تراب ، جود ، .....

“ای برادر من، از لسان شکرینم کلمات نازنينم شنو…(۳)

ای برادران طریق .....

و یا
“ای صاحب دو چشم” را حضرت ولی امرالله “O man of two visions” به انگلیسی ترجمه فرموده‌اند.

چرا به یک باره در سراسر کلمات مبارکه مکنونه فارسی،دختران و زنان مورد خطاب و توجه و قرار نگرفته اند؟ و آیا این موارد لطمه ای به حکم تساوی حقوق زنان و مردان میزند؟

در کتب مختلف فرهنگ لغات ، معنی «پسر» و «مرد» و «Man» و «Son» به کسانی اطلاق شده است که از ویژگی و خصوصیات یک مذکر (نر) برخوردار هستند اما همچنین به معنی روح و یا انسان و بشر که دارای خصوصیات شجاعت و قدرت میباشد نیز اشاره شده و مانند خیلی از کلماتی که دارای چند معنی میباشند، از شرایط و باطن جمله و پاراگرافی که در آن این لغت به کار رفته باید به معنی درست آن کلمه پی برد.

«رجل» و «رجال» نیز به همین منوال در مجموعه «۱۹۰۰۰ لغت» (۴) ابتدا به «مرد» و «مردان» و همچنین به معنای شخص «فرزانه» و «بزرگان» نیز آمده است و بدین ترتیب انسان کامل و صاحب غیرت هم معنی می‌دهد. سیر تاریخی نشان میدهد که ابتدا مبینین نصوص و آیات و سپس بیت العدل اعظم الهی در این مسیر رشد بشریت از دوران کودکی و نوجوانی به دوران بلوغ به اقتضای قابلیت نوع انسان و طبق اهداف مقدره خود برای تحول فردی و جمعی بشر البته متناسب با شرایط زمان و مکان، مفاهیم و مطالب و موارد و مواضع مخصوصه را برای جوامع انسانی مطرح میفرمایند. لذا شاید معنی «رجال» در بیت العدل اعظم عمومی در آینده جور دیگری تعبیر جدید بشود و مانند بیوت عدل خصوصی محلی و ملی دو بال پرنده، جامعه را به پرواز در آورد.

" هرگز مرغ بینش مردمان زمین به فراز آسمان دانش او نرسد"(۵)
در آخر توجه شما را به مطلبی از کتاب انوار هدایت (۶) شماره ۱۶۳۴ صفحه ۶۱۲ از توقیع منیع صادره از جانب حضرت ولی امرالله خطاب به یک نفر از احبّاء مورخ ۱۹ ژانویه ۱۹۳۵ جلب می کنیم که اشاره شده:

« راجع به سوال شما در باره فقراتی از کلمات مبارکه مکنونه که در مطلع آنها حضرت بهاءالله با عبارت « ای پسر روح »انسان را مخاطب می فرمایند، باید به اطلاع برساند که کلمه (پسر ) به کاربرده شده در این اثر ؛ نوعی اسم جامع و شامل است به معنی کل بشریت و لهذا هیچگونه اشاره ای ضمنی به تفاوت میان زن و مرد نمی تواند از آن استنباط گردد.»

۱- کلمات مکنونه فارسی فقره دوم

۲- همانجا فقره پنجم

۳- همانجا فقره سی و سوم

۴- https://t.me/Bahainoorlibrary/2649

۵- آیات الهی جلد اول صفحه ۵۴

۶- https://t.me/Bahainoorlibrary/2820

نویسنده متن فوق: آقای «طبیانی»

https://t.me/tolo_e_carmel

طلوع کرمل

22 Oct, 04:23


نصائح مشفقانه در پیام بیت العدل اعظم در پاسخ به سؤالی به تاریخ ۲۲ اکتبر سال ۲۰۲۳
 
در مکتوبی که یکی از بهائیان در کشور آمریکا در تابستان سال ۲۰۲۳ به بیت العدل اعظم ارسال کردند ، ایشان پاسخی به این مکتوب دادند که مطالعه آن در این برهه از زمان و با وجود ناملایمات در مهد امرالله می تواند آرامش خاطری به دنبال داشته باشد.
 
«…درد و رنج و حسّ یاٴس و ناامیدی ناشی از محرومیّت‌ها و بی‌عدالتی‌های غیر انسانی که گریبان‌گیر قشر بزرگی از هم‌وطنان عزیز‌تان می‌باشد کماکان موجب تاٴسّف عمیق است.  بهائیان ستم‌دیدۀ آن سرزمین با رویارویی با خصومت و بی‌عدالتی به خوبی آشنایند و درد جور و ستم را به کرّات تجربه نموده‌اند چه که از بدو این ظهور اعظم در آن اقلیم مقدّس و خصوصاً طیّ چند دههء گذشته ظلمی نبوده و نیست که مغرضین بی‌انصاف به آن مظلومان روا نداشته‌اند. تجربۀ بسیاری از شهروندان آن مرز و بوم، از هر عقیده و پیشینه‌ای، امروز با تجربیّات جامعۀ بهائی مشابهت واضحی دارد.
 
سؤال نموده‌اید که احبّای عزیزی که خود از دشواری‌های روزمرۀ زندگی و استمرار بی‌وقفۀ تضییقات رنج می‌برند چگونه هم‌وطنان خویش را هم‌دلی و همراهی نمایند و به آنان امید و نشاط بخشند. یافتن پاسخ به پرسشی که مطرح نموده‌اید مستلزم بذل توجّه به چند نکتۀ مهمّ و قابل تاٴمّل است.
 
تتبّع در آثار الهی و تعمّق دقیق در هدایات مندرج در پیام‌های بیت العدل اعظم نه ‌تنها اهل بهاء را در مسیر تغییر و تحوّل روحانی و حصول درکی عمیق‌تر از هدف حیات عنصری خویش یاری می‌کند بلکه به آن محبوبان انگیزه و نیرو می‌بخشد که به ورای زندگی مادّی و زودگذر این عالم بنگرند و در اجرای رسالت روحانی خویش، رسالتی که حضرت بهاءالله به پیروانش در آن خطّه محوّل فرموده، و در راه ترقّی و سربلندی ایران ساعی و قائم بمانند. علیرغم همۀ تضییقات و بی‌عدالتی‌های موجود و تجربیّات تلخ و ناگوار زندگی، احبّای غیور و فداکار مهد امرالله این رسالت را فراموش ننموده‌ و اهمّیّت آن را همیشه مدّ نظر داشته‌‌‌اند و به نتایج شگفت‌انگیز فداکاری و استقامت‌شان واقف و آگاهند.
 
در پیام نوروز ١٨٠ بدیع (۱) خطاب به بهائیان ایران بیت العدل اعظم با اشاره به آشفتگی و تلاطم نظم عالم تشریح می‌نمایند که ”رنج‌ و آلام کنونی دنیا درد ناگزیر زایمان و تولّد مرحلۀ بعدی سیر تحوّل جهان انسان از طفولیّت به بلوغ است، یعنی تحقّق وحدت عالم انسانی و استقرار مدنیّت جهانی.“  بیت العدل اعظم همچنین جامعۀ بهائی مهد امرالله را دعوت می‌نمایند تا اطمینان به آیندۀ درخشان ایران را در قلوب شعله‌ور سازند و مجدّانه برای سعادت و رفاه همگان بکوشند. احبّای عزیز یقیناً با ژرف‌نگری در متن این پیام و پیام‌های دیگر معهد اعلی و خوانش دقیق‌ از مضامین آنها به تدابیر اجرایی و مصادیق کاملاً عملی هدایات مندرجه دست خواهند یافت و بینشی جامع از چگونگی ادای رسالت روحانی خود کسب خواهند نمود.  مشورت و تبادل افکار به ویژه با دوستان مجرّبی که در تماس با اجتماع تجربۀ بیشتری اندوخته‌اند نیز آن خواهر گرامی و دیگر پیروان باوفای جمال قدم را در این زمینه یاری می‌بخشد تا با اتّخاذ راه‌کار‌های مؤثّر، از جمله اقدامات اجتماعی و مشارکت در گفتمان‌های سازنده و هدف‌مند، بتوانید هم‌وطنان خویش را در ایجاد یک زندگی پربار و عاری از کینه و افسردگی یاری و همراهی نمایید.
 
شما و دیگر محبوبان مخلص آن خطّۀ نورا بندگان فداکار و غیور جمال قدم‌اید. هرگز به نظر یک قربانیِ مصائب مهیب زندگی به خود ننگرید و هیچگاه و تحت هیچ شرایطی امید خود را به الطاف و عنایات منجی امم از دست ندهید.  مطمئن باشید که نتایج مشعشع فداکاری‌های بی‌دریغ احبّای ممتحن ایران روز به روز متجلّی‌تر خواهد ‌گردید.  امید آنکه این بیان مبارک حضرت عبدالبهاء مایۀ دل‌گرمی و قوّت قلب آن خواهر روحانی و هادی اقدامات شما باشد که می‌فرمایند:
 
چون چشم از این جهان تاریک بپوشی و نظر ببالا و عالم اعلی فکنی همه انوار بینی باقی و برقرار بینی جاوید و پایدار بینی حقیقت اسرار بینی پس خوشا جان پاکی که باین آلودگی و آسودگی جهان فانی دل نبسته بلکه بپاکی و آزادگی و بزرگواری جهان باقی تعلّق گرفته.
 
بیت العدل اعظم در اعتاب مقدّسۀ علیا همواره به یاد پیروان جمال اقدس ابهی در مهد امر الله دعا می‌کنند و صمیمانه مسئلت می‌نمایند که ابواب رخا بر وجه منیرشان‌ گشوده گردد و به آنچه سبب ترقّی و تعالی مادّی و معنوی خود و هم‌وطنان‌شان است موفّق شوند.
 
با تقدیـم تحیّات
دارالانشاء بیت العدل اعظم
 
۱- https://www.payamha-iran.org/

https://t.me/tolo_e_carmel

طلوع کرمل

21 Oct, 03:56


معرفی کتابی دیگر (۱)

نام کتاب: باغبانان بهشت خدا
نویسنده گان: کولت گوویون و فیلیپ ژوویون
ترجمۀ: باهرۀ سعادت
نشر: انتشارات مؤسّسۀ معارف بهائی، دانداس، انتاریو، کانادا

کتاب باغبانان بهشت خدا در ۷ فصل شامل مطالب بسیار جالب توجه می باشد.

چرا در میان نه نفر اعضای بیت العدل اعظم هیچ زنی عضویت ندارد؟

کولت گوویون و فیلیپ ژوویون دو خبرنگار و نویسندۀ فرانسوی غیر بهائی با سفر به مرکز جهانی دیانت بهائی در حیفا واقع در اسرائیل، مطالعات و تحقیقات مهمّی دربارۀ دیانت بهائی و تاریخ و آموزه های آن انجام داده اند. از جمله روش های ایشان در این تحقیق مصاحبه با افراد بهائی و غیر بهائی و نیز با بعضی مسؤولین جامعۀ بهائی بوده است. ایشان نتیجۀ این تحقیق و مصاحبه ها را در کتابی به نام «باغبانان بهشت خدا» گرد آوردند.

دسترسی به لینک کتاب:⬇️

۱- http://reference.bahai.org/fa/t/o/BBKH/

شایان ذکر است در صفحات ١۴٢ و ١۴٣ همین کتاب، دو خبرنگار مزبور سؤال مشابهی را از روحیّه خانم با این عبارات پرسیده اند که، «چرا شما عضو بیت العدل نیستید؟...» روحیّه خانم ضمن بیان این که «این سؤال به قول معروف یک سؤال شصت هزار دلاری است، چون همیشه آن را از من می پرسند...» پاسخی لطیف از دید شخصی خودشان به آن می دهند که طالبین برای دیدن این پاسخ و نیز کلّ سؤال و جواب های مصاحبه با ایشان در مواضیع مختلف، به منبع مزبور مراجعه فرمایند.

صحبت های دکتر فریدون جواهری و پاسخی به سؤال فوق:⬇️

https://t.me/Persianbms/12817

https://t.me/Tolo_E_Carmel

طلوع کرمل

18 Oct, 13:01


اهمیت استقامت در آیین بهائی و شیوه آنها برای مقابله با سرکوب.

"..بدون استقامت هیچ امری ثمر ندارد.اشجار باید در زمین محکم باشند تا ثمر دهند.اساس و بنیاد بنا باید بسیار محکم باشد تا بنا را تحمّل تواند.اگر ادنی شکّ و تردیدی در فردی از مؤمنین باشد، از او ثمری ظاهر نگردد. چه بسیار که حضرت مسیح پطرس را به استقامت امر انذار می فرمود. لهذا، ملاحظه نمایید که ثابت و راسخ ماندن چقدر مشکل است، بخصوص در احیان امتحان. اگر انسان امتحانات را تحمّل نماید و بر آن غلبه کند، ثبوت و رسوخش تزاید یابد. وقتی ریشه شجر محکم باشد، هر چه هبوب اریاح شدید تر باشد درخت بیشتر بهره بَرَد؛ هر چه وزش باد طوفان سخت تر باشد، برای شجر مفید تر گردد. امّا اگر ضعیف باشد، بلافاصله ساقط گردد......."

ظهور عدل الهی، صفحه ۱۵۰

ویدیوی فوق قسمت از صحبت های آقای «فارس هدایتی» فعال مدنی در باره «استقامت»، برنامه ای از :⬇️

@PersianBMS

https://t.me/Tolo_E_Carmel

طلوع کرمل

17 Oct, 12:31


شعر زیبای «آینۀ نور»
سروده: بانو «رعنا مسعودی»

به غیر از درگه پاکت نمیباشد مرا جایم
شدی رنگین کمان آسمان آرزوهایم

تویی عبدالبهاء من تویی آقا و مولایم
تویی راه یقین من تویی انوار ابهایم

ز انفاس تو اینعالم دیار عشق میگردد
مناجات تو میباشد به لب آوا و نجوایم

تو در قلب من و روح و روان من
سرور و شادمانی میفشانی بر سر و پایم

هوای مستی و دیوانگی در راه حق دارم
بیا ساقی لبالب کن ز شهد خود سبوهایم

تو شیوا تر ز هر آهنگ و زیباتر ز هر آوا
به هر بانگ مناجاتت من دیوانه شیدایم

تویی آن باغبانی که میان سینه گُل دارد
تویی آن گلفشان جنّت و پردیس رویایم

اگر دستم بگیری ،از بلایا نیست پروایم
انیس و همدمی من را بکوه طور و سینایم

خوشا بر حال رعنا و تمام عاشقان گُل
که اشراقی چنین باشد مرا در فجر زیبایم

https://t.me/Tolo_E_Carmel

طلوع کرمل

13 Oct, 14:38


توماس بریکول اوّلین مؤمن انگلیسی و اوّلین انگلیسی زائر عکّا

تولد: ماه می سال ۱۸۷۲
محل تولد: در شهر ووکینگ
نام پدر: ادوارد

حضرت ولی امرالله توماس بریکول را سراجی تابان در تاریخ جوامع بهائی ایرلند، انگلیس و اسکاتلند عنوان کردند.

پدر توماس آهن‌فروش که در مقطعی از دهه ۱۸۶۰ به فرقه مسیحی معروف به متدیست‌های بدوی پیوست و متعاقباً جلسات انجیلی را در خانه خانوادگی برگزار کرد. توماس، کوچکترین فرزند از پنج فرزند، قبل از مهاجرت خانواده اش به ایالات متحده، در یک مدرسه دولتی عادی تحصیل میکرد. در آنجا توماس توانست در یک کارخانه پنبه در یکی از ایالت های جنوبی موقعیتی به عهده بگیرد و درآمد قابل توجهی از آن به دست آورد. موقعیت مالی راحت او به او این امکان را می داد که هر تابستان به طور منظم با اقوام خود در انگلیس ملاقات کند و تعطیلات طولانی را در قاره بگذراند. علاقه توماس بریکول به جهان عرفانی بود که او را به سمت دنیایی دیگر کشاند.

شرح کامل جناب توماس بریکول:⬇️ ( انگلیسی)

https://bahai-library.com/lakshiman-lepain_life_thomas_breakwell

ویدیو قسمتی از فیلم سرمشق عالمیان

https://t.me/Tolo_E_Carmel

طلوع کرمل

11 Oct, 13:45


برنامه اجتماعی«از هر دری سخنی»عصر جمعه

این هفته:
فرصت زندگی کوتاه است؛ قدر آن را بدانیم.

https://t.me/Tolo_E_Carmel/10838

https://t.me/Tolo_E_Carmel

طلوع کرمل

11 Oct, 13:43


برنامه اجتماعی«از هر دری سخنی»عصر جمعه

این هفته:
فرصت زندگی کوتاه است؛ قدر آن را بدانیم.

در این جهان هر کسی داستانی دارد. سناریو هر چه که باشد، مهم این است که ما نقش اول این داستان هستیم. باید ببینیم در روز آخر نقش خودمان را خوب بازی کرده‌ایم یا نتوانسته‌ایم با هنرمندی پیش برویم؟
در فرصت کوتاه زندگی، دو راه بیشتر نداریم. یا باید با افکار منفی، اتفاقات ناخوشایند و ناگوار را برای خودمان رقم بزنیم یا اینکه باید مسیر دیگری را انتخاب کرده و با انرژی مثبت، حرکت رو به جلو داشته باشیم.
دوری کردن از افکار منفی موضوع بسیار مهمی است که بسیاری بدان توجه نمی‌‌کنند. تصور کنید زمان کوتاهی را می‌توانید با دوست داشتنی‌ترین موجود زندگی‌تان بگذرانید.
آیا تمام این زمان را صرف حرف‌های منفی و تخریب کننده می‌کنید یا اینکه از زمان خود به بهترین شکل استفاده می‌کنید؟ تصور کنید این زمان با هم بودن بسیار کوتاه است، آیا این زمان را هدر می‌دهید یا هر ثانیه‌اش برایتان با اهمیت است؟
عمر مانند یک چشم به هم زدن می‌گذرد. سعی کنید از این زمان کوتاه بهترین استفاده را ببرید تا در پیری حسرت کارهایی را که انجام نداده‌اید نخورید. از تلاش کردن نترسید. تلاش و کوشش و پشتکار می‌تواند زندگی شما را احیا کند.

فرصت زندگی بسیار کوتاه است. قدر این فرصت کوتاه را بدانید.

https://t.me/Tolo_E_Carmel

طلوع کرمل

11 Oct, 03:40


🍁پائیز ….پر از احساس خوب🍁🍁

دکلمه ای دلنشین با صدای «سامان کجوری»
متن از نسیم رهنما


🍁آرام قدم بزن
🍁🍁اینجا پاییز است
🍁🍁🍁همان بهار مجنون
🍁همان فصلی که عاشقش بودی
🍁فصلی که دوست داشتن را به تو
به سرنوشتت به تمام هستی ات هدیه کرد
🍁🍁دل را به برگ ریزانش بسپار
🍁به پنهان شدن های دو نفره زیر یک چتر
🍁به گرم شدن دستانش در پناه تن پوش تو
🍁🍁🍁فصل فریادهای دوستت دارم
🍁🍁🍁🍁در رقص دلنشین باران
🍁🍁شور عاشقانه من و تو
🍁پائیز فصل اعجاز تا ابد می مانم
🍁🍁🧡🍁🍁و تا ابد بمان

https://youtu.be/8uVGuGOn0yk

https://t.me/Tolo_E_Carmel

طلوع کرمل

10 Oct, 19:18


Rely upon God. Trust in Him. Praise Him, and call Him continually to mind. He verily turneth trouble into ease, and sorrow into solace, and toil into utter peace. He verily hath dominion over all things.

‘Abdu’l-Bahá

Selections From the Writings of ‘Abdu’l-Bahá, 150:4

https://t.me/tolo_e_carmel

طلوع کرمل

09 Oct, 14:10


دعای زنجیره ای جهت صلح و آرامش

درخواستی از دوستان

دوستان عزیز و همدلان و همیاران ارجمند

" الله ابهی"

با اتفاقات جاریه و جنگ و حرب بین دول متخاصم و حمله های موشکی به ارص مقصود بندرحیفا که مقر مبشر اعظم و مرکز میثاق و مقر ساحت رفیع بیت العدل اعظم و سایر اماکن متبرکه می باشد، برای حفظ این اماکن که در طول سالیان، مورد تهدید قرار داشته و طلعات قدسی در زمان حیات عنصری مورد ایذاء و اذیت قرار داشتند لذا از احبّاء الهی تقاضا داریم جهت رفع جنگ خانمانسوز و استقرار صلح و ارامش در خاور میانه بالاخص مراکز متبرکه دیانت مقدس بهائی، دعای زنجیره ای در سراسر عالم در زمان های هر کشور از ساعت ۲۱ ( ۹ شب) لغایت ۲۲ (۱۰ شب) برگزار گردد تا ید الهی اسباب سکون و آرامش را برقرار نماید و مخلوقات صنع الهی در صلح و آشتی ادامه حیات دهند و مهر ورزی و دلجوئی، جای خود را به جنگ و نفرت حاصله که نشأت از تعصبات رخ داده خاتمه یابد. مطمئنا" ادعیه متضرعانه یاران و احبّاء الهی و سایر ابناء بشر با هر صوت و کلام و باوری ممد این همدلی در تمنا از آستان الهی خواهد بود 🙏

جانتان خوش باد

https://t.me/tolo_e_carmel

طلوع کرمل

07 Oct, 03:21


بيانی از حضرت عبدالبهاء در مورد دعا:

مناجات الزاماً محتاج به الفاظ نيست بلكه منوط به فكر و حالت است اگر چنين شوق و علاقه اي مفقود باشد جبر و عُنف لزومي ندارد مجرّد كلماتِ بدون معني حُكمي ندارد اگر شخصي صحبتي را از روي تكليف بدون ميل با شما بدارد و از ملاقات با شما خشنود نباشد آيا ميل ميكني با او صحبت بداري.

بهاءالله و عصر جديد صفحه ١١٠

https://t.me/tolo_e_carmel

طلوع کرمل

07 Oct, 03:18


دنیا، کی می جویی ناجی خود را

شعری زیبا و اجرایی شاد


🌼‍ دنیا، دنیا، دنیا، دنیا
🌸🌸تا کی غافلی از مولا
🌼کی می جویی ناجی خود را
🌸🌸بهاءالله، بهاءالله،
🌸صلح، صلح، صلح، صلح
🌼🌼ای کعبه ی آمال ما
🌼عشق پیروز میشود
🌸🌸بهاءالله،بهاءالله
🌼شادی، شادی، شادی، شادی
🌸🌸اندر قلب انسان ها
🌼روشن می گرداند دل ها
🌸🌸بهاءالله، بهاءالله
🌼دنیا، دنیا، دنیا، دنیا
🌸🌸فد ظهر یوم المیعاد
🌼آن جوهر صلح ظاهر شد
🌸🌸بهاءالله، بهاءالله

World, world, world, world
Why do you reject your lord?
When you will receive your savior?
Bahaullah, Bahaullah
Peace, peace, peace, peace
This is what we waiting for
Love shall conquer all the hatred
Bahaullah, Bahaullah
Joy, joy, joy, joy
Inside of every man
If he only would discover
Bahaullah, Bahaullah
World, world, world, world
Everything has been fulfilled
For the prince of peace has come
Bahaullah, Bahaullah, Bahaullah

https://t.me/tolo_e_carmel

طلوع کرمل

05 Oct, 23:51


⁠ ⁠ «سخنی با محبوب»
راز و نیازی به درگاه الهی
سروده جناب «صادق زاده»


من که هر صبح نغمه خوان توأم
شام، نا خوانده میهمان توأم
بر زبانم، همه ترانه ی توست
اشک هایم روان به خانه ی توست
می سپاری مرا در این بیداد
به فرایند هر چه باداباد؟
می گذاری که زیر بار ستم
خرد گردند استخوان هایم.
من که مست از شراب نام توأم
قمری بی قرار بام توأم
من که جز ذکر تو نمی گویم
جز طریق تو را نمی پویم
می گذاری که گردباد بلا
بر کند آشیانه ام از جا؟
جوجه هایم به دست باد افتند؟
در کف چرخ کج نهاد افتند.
من که هر روز وشب خراب توأم
ماهی بحر انجذاب توأم
موج عشقت مرا به اوج برد
و از این تنگنای تن گذرد
می گذاری که کوسه های جفا
ببرندم ز یاد، برق آسا؟
فکنندم به قعر خاموشی
خفته در ظلمت فراموشی؟
.
من که آهوی رام کوی توأم
در همه حال رو به سوی توأم
در چمنرار مهر تو بچرم
جز به این بارگاه ره نبرم
می گذاری که گرگ ظلم چنین
از نهادم بر آرد آه و حنین؟
هر گه از هیبتش بترساند
جان رنجور من بلرزاند ؟

شعر کامل در کانال بنفشه زار شعر

https://t.me/Tolo_E_Carmel

طلوع کرمل

04 Oct, 13:01


‍ حضرت عبدالبهاء میفرمایند: معلمان خادمان رحمانند

روز جهانی معلم را به معلمین سراسر جهان بخصوص معلمین بهائی مسجون در ایران تبریک گفته و برای تک تک شما آرزوی موفقیت و بهروزی داریم.

دیانت بهائی، هیچ امری را مهم تر از اشتغال به شغل معلمی نمی داند. زیرا مربیان، نوع بشر را تعلیم داده و به اعلا درجات ترقی و اعتلا می رسانند. در آئین بهائی، مقام مربی چنان رفیع است که معلم از شاگرد خود ارث می برد و معلم یکی از طبقات هفتگانه ورّاث به شمار می رود. در مورد جایگاه معلم، به نقل مواردی از آثار بهائی می پردازیم:

- " الیوم، تربیت و تعلیم اطفال احباءالله از اعظم، مقاصد و مآرب اصفیاست. عبودیت آستان مقدس است و خدمت جمال مبارک، لهذا باید در نهایت سُرور و فرح، مباهات به این خدمت نمائی." (حضرت عبدالبهاء)

- "طوبی از برای معلمی که به عهد الهی وفا نمود و به تربیت اطفال مشغول گشت. اجر آنچه در کتاب اقدس نازل، دربارۀ او از قلم اعلی ثبت شد. طوبی لَهُ طوبی لَهُ."

ویدیوی همراه از PersianBMS
خاطرات یک دختر بهائی از دوران دبستانش، از معلم پرورشی و دینی با طرح خرافه‌ و شایعه درباره‌ بهائيان،

https://t.me/Tolo_E_Carmel