بـازمــانده @theoutcastone Channel on Telegram

بـازمــانده

@theoutcastone


To contact:
http://t.me/HidenChat_Bot?start=7415850281

بـازمــانده (Persian)

بـازمــانده یک کانال تلگرامی پر از هیجان و ماجراجویی است که به تازگی تاسیس شده است. این کانال توسط کاربر با نام کاربری theoutcastone اداره می‌شود. اگر علاقه‌مند به خواندن داستان‌های هیجان‌انگیز و جذاب هستید، حتما این کانال را دنبال کنید. با عضویت در این کانال شما به دنیایی پر از راز و رمز، نبرد و پیروزی وارد خواهید شد. علاوه بسیاری از داستان‌های جذاب، در این کانال همچنین لینک‌ها و منابع مفیدی نیز به اشتراک گذاشته می‌شود. برای عضویت در این کانال و شروع ماجراجویی‌های بی‌پایان، به لینک زیر مراجعه کنید: http://t.me/HidenChat_Bot?start=7415850281

بـازمــانده

21 Nov, 09:09


گاهی همه هستن جز اونی که باید باشه.

بـازمــانده

19 Nov, 21:53


تراژدی واقعی منم که برای "تو" اتفاق افتاد.

بـازمــانده

19 Nov, 17:48


“She is our friend, she is a poet.”
“That's interesting. What kind of poetry do you write?”
“Pussy... Pussy poem.”

بـازمــانده

19 Nov, 17:26


Cold heart, warm hands.

بـازمــانده

19 Nov, 10:43


کاش این‌ بار تو مرا بنویسی.

بـازمــانده

18 Nov, 21:33


باید مراقب باشی چی آرزو می‌کنی.

بـازمــانده

17 Nov, 22:02


«از چشم‌هام اشک نمیاد اما تمام وجودم داره گریه می‌کنه.»

بـازمــانده

17 Nov, 18:14


بعد از هر شکستن، بارها ساختن وجود داره تا زمانی که این اتفاق مربوط به حرمت نباشه.

بـازمــانده

17 Nov, 16:41


«یه‌جوری از خیابون رد می‌شی انگار نُه‌ تا جون داری.»

بـازمــانده

16 Nov, 04:38


مشکل درون خودمه؛
زندگی و آدماش چه تقصیری دارن.

بـازمــانده

15 Nov, 18:05


امشب، خیلی «اسلحه» ام.

بـازمــانده

15 Nov, 15:46


«بهم گوش می‌دی ولی نمی‌شنوی.»

بـازمــانده

15 Nov, 15:43


می‌گی «باشه، تمومش می‌کنم.» ولی باز به شکستنم ادامه می‌دی.

بـازمــانده

12 Nov, 21:04


آقا، یه سوگ ما رو نجات داد.

بـازمــانده

12 Nov, 20:57


«برای گدا فقط خونه‌ی اول سخته.»

بـازمــانده

12 Nov, 16:14


تقریباً برای همه‌چیز ناراحتم.

بـازمــانده

11 Nov, 09:42


ما خوشحالیمون رو گم کردیم، خیلی‌وقته.

بـازمــانده

07 Nov, 21:06


می‌خواستم ببوسمت؛ از خواب پریدم.

بـازمــانده

03 Nov, 03:19


«من فقط یکی رو می‌خواستم که ازم مراقبت کنه.»

بـازمــانده

02 Nov, 21:11


از من کم شدی و توی خودت جمع شدی.