🌹تالــشــســتــان🌹 @taaleshestan Channel on Telegram

🌹تالــشــســتــان🌹

@taaleshestan


🔼اولین و بزرگترین کانال اختصاصی تالش زبانان ایران و جهان🔼



سوالات و پیشنهادات بخش آشپزی

@yas4344

🔼اولین و بزرگترین کانال اختصاصی تالش زبانان ایران و جهان🔼 (Persian)

باور کنید یا نه، اینجا همون جاییه که همیشه به دنبالش بودید! کانال اختصاصی تالش زبانان ایران و جهان، تالــشــســتــان، جایی که شما می‌توانید اخبار، مطالب جذاب، و اطلاعات مفید درباره تالش و زبانان آن را پیدا کنید. اینجا اولین و بزرگترین کانال اختصاصی تالش است که توسط افرادی با تخصص و علاقه به این زبان و فرهنگ اداره می‌شود. اگر به دنبال یادگیری زبان تالش یا تبادل تجربیات با دیگر زبان‌آموزان هستید، این کانال برای شماست! اینجا فضایی است که می‌توانید سوالات خود را مطرح کنید، پیشنهادات خود را به اشتراک بگذارید و حتی در بخش آشپزی از تجربیات و دانسته‌های خود به اشتراک بگذارید. بپیوندید به @taaleshestan و از تجربه جذاب و آموزنده این کانال لذت ببرید!

🌹تالــشــســتــان🌹

07 Feb, 12:35


هر روز یک مطلب در مورد تالشان

امروز
وضعیت تالشان در جمهوری آذربایجان از منظر حقوق بین‌الملل
قسمت  شانزدهم

یکی از این افراد فخرالدین عباس‌زاده سردبیر نشریه «صدای تالش» بود. در اواسط سال 1397 (2018)، پس از دستگیری عباس‌زاده در روسیه، نمایندگان دولتی باکو، درخصوص لزوم استرداد وی به جمهوری آذربایجان فضاسازی زیادی کردند. فضایل آقامالی، نماینده مجلس و رئیس حزب «آناوطن»، روسیه را به علت تحویل ندادن سردبیر نشریه صدای تالش به باکو، به رفتار غیرصادقانه با جمهوری آذربایجان متهم کرده و گفته بود که از فخرالدین عباس‌زاده به‌عنوان ابزار فشار بر جمهوری آذربایجان استفاده می‌شود. الچین میرزابیگلو، از اعضای ارشد حزبِ به اصطلاح «جبهه خلق آذربایجان واحد» نیز گفته بود: «فخرالدین عباس‌زاده، هیچ‌گونه امکان تأثیرگذاری بر افکار عمومی جمهوری آذربایجان ندارد و تالش‌ها که بخشی از جمهوری آذربایجان هستند، به این شخص «نه» گفته‌اند». الچین میرزابیگلو از اینکه فعالان تالش توانسته‌اند در روسیه شماری رسانه تالش‌زبان دایر کنند، به‌شدت انتقاد کرده و آن را تهدیدی برای تمامیت ارضی جمهوری آذربایجان دانسته است.
پس از این فضاسازی‌ها، دادگاه شهر «لوبِرِتس» روسیه، حکم بازداشت قطعی فخرالدین عباس‌زاده را برای بررسی درخواست استرداد وی به جمهوری آذربایجان صادر کرد. فخرالدین عباس‌زاده نیز مانند سایر فعالان فرهنگی تالش، به همکاری با ارمنستان متهم شد. وی در 25 دسامبر 1956 در روستای بیلابند شهرستان لریک متولد شد، در سال 1993 رئیس مجلس محلی جمهوری خودمختار تالش–مغان بود. پس از سقوط این جمهوری، وی در سال 1994 از جمهوری آذربایجان خارج شد. بنا به درخواست دولت جمهوری آذربایجان از دولت روسیه، فخرالدین عباس‌اف، از فعالان تالش در 7 سپتامبر 2018 در روسیه دستگیر و در قالب بده‌ بستان‌های امنیتی باکو و مسکو، تحویل باکو شد و از اول مارس 2019 در زندان قوبوستان بود و در 9 نوامبر 2020 با بریده شدن رگ دستش توسط مأموران امنیتی جمهوری آذربایجان در زندان به شهادت رسید ولی مقامات باکو مدعی شدند با مرگ طبیعی از دنیا رفته است. این فعال تالشی در ماه مه سال 2010 در مسکو موجودیت «جنبش رستاخیز توالش» را اعلام کرده بود که فعالیت‌های آن در دفاع از حقوق موجودیت و حق هویت تالشان، به مذاق دولت باکو خوش نمی‌آمد. باکو، این فعال تالش را متهم کرد که در دوره سکونتش در روسیه، ضد جمهوری آذربایجان سخن گفته است! مقامات باکو، همچنین فخرالدین عباس‌زاده را متهم کرده‌اند که او بارها به ارمنستان سفر کرده است و به طور مستمر با حمایت از ارمنستان، ضد تمامیت ارضی جمهوری آذربایجان سخنانی را بیان کرده است. البته، فخرالدین عباس‌زاده، این اتهامات را  نپذیرفت و تأکید داشت که مقامات و رسانه‌های باکو سخنان و مواضعی را به او نسبت می‌دهند که اساساً واقعیت خارجی ندارد و او فقط از ضرورت تأمین ابتدایی‌ترین حقوق فرهنگی و مدنی تالش‌های جمهوری آذربایجان سخن گفته است.
فخرالدین عباس‌زاده، قبل از خروج از جمهوری آذربایجان، در ادامه فعالیت‌های فرهنگی و سیاسی خود در چارچوب قوانین این کشور در انتخابات مجلس این کشور نیز نامزد شد، اما کمیسیون مرکزی انتخابات جمهوری آذربایجان نامزدی او را برای شرکت در انتخابات مجلس این کشور رد کرد و نهایتاً وی مجبور شد به روسیه پناهنده شود و در سال 2014 از روسیه درخواست تابعیت کند.
مسئله تحت تعقیب قرار گرفتن فعالان مدنی و سیاسی تالش‌ها در جمهوری آذربایجان، مسئله‌ای دیرینه است. از زمان فروپاشی شوروی و اعلام استقلال جمهوری آذربایجان در ابتدای دهه 1990، روی کار آمدن حکومت افراطی ابوالفضل ایلچی‌بیگ که به‌شدت تحت تأثیر شعارهای ترکیه‌گرایانه و پان‌ترکیستی بود و هویت و سیاست دولتی در جمهوری آذربایجان را نیز در همین چارچوب تعیین کرد و به حاکمیت‌های پس از خود نیز میراث گذاشت، رویکرد و سیاست گذاری‌های قومی دولت باکو، این احساس را در تالش‌های جمهوری آذربایجان تقویت کرد که نظام سیاسی این کشور، طرد و نفی و حتی انکار موجودیت این بخش مهم از مردم جمهوری آذربایجان را در دستور کار خود قرار داده است.
پایان قسمت  شانزدهم
منبع کتاب وضعیت اقلیت ها در جمهوری آذربایجان از منظر حقوق بین‌الملل ص ۱۱۳،۱۱۴،۱۱۵

نوشته آقای دکتر احمدکاظمی رئیس مرکز پژوهشي حقوق اقلیت ها و استاد حقوق دانشگاه
انتخاب متن گروه تالشه خله مجید نعمتی سیاهمزگی

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

06 Feb, 16:28


عاشق که شدم ازهمه دل کنده شدم من
اول به خدای خود اگر بنده  شدم من

سرتا  قدم  خود  همه دنبال  تو  بودم
پیوسته به  عطر تن تو ، زنده  شدم من

هم مقصد و ماوای من و کعبه  تو بودی..
از مهر تو در قلب خود آکنده  شدم  من

در شام  سیاهمو گذر  نور  تو بودی
هر روز چو خورشید م و تابنده شدم من

یک لحظه جدا گشتن تو خواب وخیال است
از عشق  وجود  تو همی زنده  شدم من

هر آنچه سرودم  همه‌ از  بهر خدا  بود
چون غیر  خدا کی به کسی بنده شدم من؟

# غلامرضانوروزی لاسکی

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

05 Feb, 21:32


هر روز  یک مطلب در مورد تالشان

امروز
وضعیت تالشان در جمهوری آذربایجان از منظر حقوق بین‌الملل
قسمت پانزدهم

علی حسن‌اف، دستیار ارشد رئیس‌جمهوری آذربایجان که از تولیدکنندگان فکر و ایدئولوگ‌های نظام سیاسی جمهوری آذربایجان محسوب می‌شد، در 15 مارس 2018 در همایشی تحت عنوان «ششمین مجمع جهانی باکو» با موضوع «از میان بردن تفاوت‌ها به منظور ایجاد جوامع دربرگیرنده»، گفت که تاکنون در میان جمعیت جمهوری آذربایجان، رویارویی جدی قومی و دینی، نارضایتی قومی و دینی و جدایی‌طلبی قومی و دینی مشاهده نشده است. منطقه محل سکونت تالش‌ها، «منطقه جنوب» نامیده می‌شود که در آنجا تالش‌ها، به طور متراکم زندگی می‌کنند. منطقه محل زندگی لزگی‌ها نیز «منطقه شمال» نامیده می‌شود که در آنجا به طور متراکم زندگی می‌کنند. روس‌ها اساساً در باکو و سایر شهرهای بزرگ جمهوری آذربایجان سکونت دارند. حقوق شهروندی تمامی اقوام تأمین شده است. آنها می‌توانند به زبان خود سخن بگویند و بخوانند و اطلاعات کسب کنند و شیوه‌های معیشتی و سبک زندگی خود را حفظ کنند.
با وجود این قبیل گفتاردرمانی‌های مقامات جمهوری آذربایجان برای غلبه بر مشکلات ناشی از طرد و نفی قوم تالش در این کشور، تبلیغاتی که در رسانه‌های باکو در مقابله با هویت تالش‌ها و متهم کردن آنها به جدایی‌طلبی و جاسوسی برای ایران جریان دارد، مانع از این می‌شود که فضای عادی برای تالش‌ها در جمهوری آذربایجان برقرار شود. به همین علت، تالش‌های جمهوری آذربایجان، بالاجبار حتی از کاربرد زبان تالشی خود پرهیز می‌کنند و این زبان هرچه از استقلال جمهوری آذربایجان می¬گذارد، تقریباً به زبانی فراموش‌شده در این کشور تبدیل شده است و اندک اندک به سرنوشت زبان تاتی دچار می‌شود که در بسیاری از مناطق تات‌نشین جمهوری آذربایجان، بر اثر سیاست‌های یکسان‌سازی قومی در حال از بین رفتن است. زیرا، رسانه‌های باکو، حتی ایجاد صفحه‌هایی در شبکه‌های اجتماعی با نام تالش‌ها را نیز برنمی‌تابند و با زدن انگ جدایی‌طلبی و جاسوسی برای ایران و روسیه سعی بر منکوب کردن آنها می‌کنند. حتی در سال 2016 که «سال چندفرهنگ‌گرایی» در جمهوری آذربایجان نام‌گذاری شده بود و تحت همین نام برای اقلیت یهودیان که جمعیت آنها در جمهوری آذربایجان حتی به 15 هزار نفر نیز نمی‌رسد، اما گروهی بسیار ذی نفوذ و صاحب قدرت در ساختار سیاسی و فرهنگی و رسانه‌ای و اقتصادی جمهوری آذربایجان است، امتیازات گسترده‌تر و بیشتری ایجاد شد، اما تالش‌ها در همان سال نیز با محرومیت‌های بیشتری مواجه شدند و حتی در همان سال، جنجالی گسترده در رسانه‌های باکو  بر سر فروش نسخه‌هایی از کتاب‌های فخرالدین عباس‌زاده درباره فرهنگ و لغت زبان تالشی در برخی مغازه‌ها و کتاب‌فروشی‌های باکو در گرفت که این جنجال و فضاسازی، فخرالدین عباس‌زاده را برای همیشه از بازگشت به جمهوری آذربایجان محروم کرد. فضای یک‌طرفه حاکم بر رسانه‌های باکو و امکان سانسور و کنترل تقریباً کامل رسانه‌ها در فضای کوچک جمهوری آذربایجان و مسدود شدن تقریباً تمامی رسانه‌های منتقد و مخالف و به خصوص فقدان هرگونه رسانه جدی برای مطرح شدن مسائل تالش‌های جمهوری آذربایجان، امکان یکه‌تازی را برای رسانه‌های افراطی باکو که خود را مبلّغان اصلی آمال ایلچی‌بیگ، حیدرعلی‌اف و آتاترک می‌دانند، فراهم کرده است و در این شرایط، فعالان قومی تالش بیش از پیش خود را سرکوب و منکوب شده احساس می‌کنند.
همین فضای اختناق زمینه را برای حذف فعالان تالش و نقض حق موجودیت آنها فراهم ساخته است. جمهوری آذربایجان، نه تنها حقوق موجودیت فعالان تالش در داخل این کشور را نقض می‌کند بلکه گزارش‌های متعددی درخصوص تحرکات باکو، در خارج از این کشور علیه فعالان تالش وجود دارد. در سال‌های گذشته تعدادی از فعالان تالش با پیگیری‌های دولت باکو و از طریق دیپلماسی خاویار یا بده‌بستان‌های سیاسی، از کشورهای دیگر به جمهوری آذربایجان، منتقل شده‌اند. برخی از این افراد که اشتهار فرهنگی دارند، در وهله اول حبس شده و دولت باکو نتوانسته است مستقیماً به حذف آنها اقدام کند و سپس در زندان به شهادت رسیده¬اند.

پایان قسمت پانزدهم
منبع کتاب وضعیت اقلیت ها در جمهوری آذربایجان از منظر حقوق بین‌الملل ص ۱۱۲،۱۱۳

نوشته آقای دکتر احمدکاظمی رئیس مرکز پژوهشي حقوق اقلیت ها و استاد حقوق دانشگاه

انتخاب متن گروه تالشه خله مجید نعمتی سیاهمزگی

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

05 Feb, 10:24


در هوای مه گرفته، دود اندود
در تضادی آشکار، مضحک
در میان بوی عرق، دود و عود
می زند پک به سیگارش
مرد ولگرد اخم الود

حلقه حلقه می دهد بیرون
حرفه ای ، ظریف، زیبا
از میان لبها گاه
دود تیره رنگش را

کافه چون مغاکی تنگ
غرق در هیاهو است
مردمان خشمگین، بی رحم
رانده از هوای پاک
روی نیمکت چوبی
تکیه داده بر ارنج
جان خسته خود را

کس به کس نمی گوید
با صداقت از چیزی
جمله های زشت و سخیف
گه بلند و گه کوتاه
بی نزاکت و بی روح
شرح حال هر مرد است.

آخرین پکش را هم
مرد خسته، اخم الود
می زند به سیگارش
چای تلخ و سردش را
می دهد به تندی سر

می شود دوباره بلند،
زان خرابهِ پردود
می نهد پشیزی چند
روی پیشخوان، ارام
می رود دو باره برون
کوچه است و باد سرد
غربت است و تنها، مرد

#عاشوری
۱۴۰۳/۴/۱

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

04 Feb, 19:33


هر روز یک  مطلب در مورد تالشان
امروز
وضعیت تالشان در جمهوری آذربایجان از منظر حقوق بین‌الملل
قسمت چهاردهم
تالشان جمهوری آذربایجان، امروزه نه تنها نگران، نسل‌کشی فرهنگی بلکه نگران از بین رفتن موجودیت خود هستند. براین است که شورای اجتماعی تالشان جمهوری آذربایجان «آتیش» در بیانیه تأسیس خود در دسامبر 2019/ آذر 1398 ضمن اعلام آغاز فعالیت خود براساس مواد 44، 45 و 58. قانون اساسی جمهوری آذربایجان و با ابراز نگرانی از تضییع حقوق تالشان هشدار داده است: «هویت و موجودیت خلق تالش در جمهوری آذربایجان که دارای تاریخ و عادات و سنن قدیمی است، به طور کامل با خطر نابودی مواجه شده است. موجودیت خلق تالش در وطن خود، تقریباً ممنوع است. حکومت ما خط مشی به رسمیت نشناختن ملت خود را اتخاذ کرده است. چنین وضعیتی را نمی‌توان طبیعی دانست. تنوع قومی، شرط چندفرهنگی و هم‌گرایی اقوام است و این نیز در وهله نخست منوط به شناسایی متقابل و احترام به حقوق اقوام است. جمهوری آذربایجان وطن مادری همه ماست و به همین خاطر نیز انتظارمان از حکومت جمهوری آذربایجان نیز نمایش مناسبات مدنی به خلق تالش است». علی آقایف، نریمان آقازاده، مهدی بخشی‌اف، انقلاب عبدلف، آتاخان ابیل¬اف، جبار علی‌اف، اوکتای عسگرلی، میکاییل حاجی‌اف، حسین¬آقا حیدروف، محسن حیدروف، اولدوز هاشم‌اف، طاهر حسین‌اف، بهرام ابراهیم‌اف، میرفیاض لیکمکانی، هلال محمداف، یاشار نظروف، التفات رحیم‌اف، کنول رسولی، مهدی‌بیگ صفروف و علیمردان شکوروف، از جمله امضاءکنندگان بیانیه تأسیس «شورای اجتماعی تالشان» برای حفاظت از موجودیت تالشان جمهوری آذربایجان هستند.
پس از استقلال جمهوری آذربایجان، رهبران و فعالان تالش، سرنوشت کم‌وبیش مشابهی داشتند: حبس‌های ناعادلانه، قتل در پوشش حوادث ساختگی، شهادت در زندان، مهاجرت اجباری، سلب تابعیت، اتهام خیانت و جاسوسی، ترور شخصیت، فشار بر اطرافیان. همه اینها برای جلوگیری از پیگیری حق موجودیت و حق بر هویت جمعی می‌باشد. قتل رهبران اقلیت از منظر حقوق بین‌الملل اقلیت‌ها، نسل‌کشی محسوب می‌شود.   
یکی از مهمترین بخش‌های وزارت امنیت ملی پیشین و سرویس امنیت دولتی جمهوری آذربایجان، به  مسائل قوم تالش و مناطق تالش‌نشین این کشور مربوط است که همچنان از برخی از شیوه‌های سرکوب دوره شوروی استفاده می‌کند. از جمله، نوروزعلی محمدوف، سردبیر نشریه «تولیشی‌صدو» یا صدای تالش و رئیس مرکز فرهنگی تالش در جمهوری آذربایجان در سال 2007 دستگیر و زندانی شد و در زندان به طور معماگونه‌ای از دنیا رفت. کامران محمدوف، فرزند نوروزعلی محمدوف نیز در زمان حبس پدرش، به دست اشخاص ناشناس به طور وحشیانه‌ای ضرب‌وشتم شد و یک روز بعد از دنیا رفت. اِمیل محمدوف، دومین پسر این خانواده نیز به هنگام بازگشت به لنکران، از مراسم چهلم پدرش در باکو، در مسیر به همراه مادرش مریم محمداوا، دچار سانحه رانندگی شد و کامیونی که از طرف مقابل در حرکت بود به خودروی امیل محمدوف برخورد کرد و در نتیجه این تصادف، فرزند و همسر نوروزعلی محمدوف به علت جراحت وارد شده در بیمارستان بستری شدند. مدتی بعد، امیل محمدوف، برای معالجه به مسکو منتقل شد و در بیمارستان درگذشت. مریم محمداوا، همسر نوروزعلی محمدوف که تنها عضو باقیمانده این خانواده است، با ترک جمهوری آذربایجان به هلند مهاجرت و از این کشور پناهندگی سیاسی دریافت کرد و در شهر لاهه هلند زندگی می‌کند.

پایان قسمت چهاردهم

منبع کتاب وضعیت اقلیت ها در جمهوری آذربایجان از منظر حقوق بین‌الملل ص ۱۱۱،۱۱۲

نوشته آقای دکتر احمدکاظمی رئیس مرکز پژوهشي حقوق اقلیت ها و استاد حقوق دانشگاه

انتخاب متن گروه تالشه خله مجید نعمتی سیاهمزگی
🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

04 Feb, 12:35


🔴 پست ویژه | پیش بینی برف مخصوص ارتفاعات و دامنه ها
‼️ دو متر برف در پنج روز!

🔻هواشناسی گیلان وارش
پیرو اطلاعیه شماره 39 : بارش برف در ارتفاعات از چهارشنبه و بخصوص پنجشنبه ۱۸ بهمن شروع شده و تا دوشنبه ۲۲ بهمن به شکل شدت و ضعف ادامه دارد. مقدار برف در برخی از ارتفاعات به دو متر میرسد.

🔹 آستارا
▪️دامنه ها و ارتفاعات» بین 20 تا 60 سانت
🔹تالش
▪️دامنه ها و ارتفاعات» بین 30 تا 1 متر

🔹 رضوانشهر و ماسال
▪️دامنه ها و ارتفاعات» بین 20 تا 80 سانت
🔹 فومن و شفت
▪️دامنه ها و ارتفاعات» بین 30 تا 120 سانت
🔹 رودبار
▪️ارتفاعات و دامنه ها» بین 30 تا 120 سانت

🔹 سیاهکل و املش
▪️ارتفاعات و دامنه ها» بین 50 تا 150 سانت
🔹 لنگرود
▪️دامنه ها» بین 15 تا 30 سانت
🔹 رودسر
▪️ارتفاعات و دامنه ها» بین 30 تا 1 متر

🔘 نکات مهم
- پیک برف از ارتفاعات فومن تا ارتفاعات املش است. مثل قله شاه معلم، ماسوله، امامزاده اسحاق دیلمان، خصیل دشت، عمارلو کلیشم و... است.

🚫 حتما برای سفر به نقاط کوهستانی، تجهیزات زمستانی به همراه داشته باشید و این پست اطلاع رسانی کنید.

☔️ معتبرترین هواشناسی گیلان
@Guilan_weather | گیلان وارش

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

04 Feb, 12:32


🗓 1403/11/16

🥶 هفته ای سرد در راه است | شاید سردترین هفته سال !


🚨 هفته آینده با توجه به حاکمیت مطلق سرمای هوا در کشور و منطقه شاهد هوایی کاملاً سردتر از حالت نرمال سالانه خواهیم بود که از ابتدای آن تا انتهای آن ادامه دارد .


🔹 روزهای ابتدایی تا میانی هفته ، سردترین روزهای آن بوده و دماها به طور میانگین تا ۶ درجه سانتیگراد سردتر از حالت نرمال سالانه خود خواهند بود که منجر به رقم خوردن دماهای کمینه و بیشینه شدیداً سردتر از نرمال خواهد شد .


📢 با رخ دادن این شرایط ، همانطور که گفتیم ، دماهای کمینه به زیر صفر درجه سانتیگراد تا ۸- درجه ( در نیمه غربی و شمالی ) و دماهای بیشینه نیز در بسیاری از نقاط تا نزدیک صفر درجه سانتیگراد افت خواهد داشت .

🟡 در تصویر فوق الگوی پیش بینی انحراف میانگین دمای ۵ روزه هفته آینده را نسبت به نرمال مشاهده می فرمایید...

📢 لینک عضویت در #بزرگترین کانال هواشناسی #تهران و #البرز 👇🏿👇🏿
https://t.me/joinchat/AAAAAD-9MLRMzOE9gP5rSA

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

03 Feb, 19:06


هر روز یک مطلب در مورد تالشان
امروز
وضعیت تالشان  در جمهوری آذربایجان از منظر حقوق بین‌الملل 
قسمت سیزدهم
من قبلا گفتم که ارامنه به منظور جذب افراد دارای تمایلات جدایی طلبانه، شبکه تلویزیونی به زبان تالشی ایجاد خواهند کرد، همین طور هم شو  اگر در همین شبکه  جنوب تی وی  برنامه نیم ساعته ای به زبان تالشی وجود داشت، برای  چه کسی صدر ایجاد مي کرد؟
الدنیز قلی‌اف، رئیس جمعیت روشنفکران جمهوری آذربایجان، همچنین در یادداشتی در صفحه فیس‌بوک خود با عنوان «نگاهی ویژه به مسئله تالش» از تبعیض قومی در جمهوری آذربایجان اظهار تاسف کرده و نوشته است: «انکار وجود تبعیض قومی–ملی در کشورمان [جمهوری آذربایجان] غیرممکن است. به طور متناوب، افرادی محتواهای مغرضانه و ریاکارانه‌ای را برای تحقیر یک قوم در کشور منتشر می‌کنند. آنها خوب می‌دانند که هیچ‌کس این محتواها را از جمله مطالب مکتوب و ویدئوها و مقالات و سایر نوشته‌ها را هضم نخواهد کرد. آنها همچنین خوب می‌دانند که این کار نادرستشان درنهایت به حیثیت خیلی از شهروندانمان لطمه خواهد زد».
مفاد بیانیه‌ها، موضع‌گیری‌ها، نشست‌ها و مصاحبه‌های فعالان تالش، گویای آن است که آنها معتقدند حقوق فرهنگی و زبانی، حق بر هویت جمعی، حق موجودیت، حقوق اقتصادی، حق آنها برای مشارکت مؤثر و حق تماس و هم‌گرایی برابری‌خواهانه آنها به‌صورت نظام‌مند از سوی دولت باکو نقض می‌شود و عضویت جمهوری آذربایجان در برخی از اسناد عام و خاص حقوق بشری تأثیری در بهبود وضعیت آنها و تضییع حقوق‌شان در عرصه‌های مختلف نداشته است. به طوریکه همچنان در سرشماری‌های رسمی، رویه گذشته برای تقلیل تعداد تالشان ادامه دارد، مؤسسات و احزاب تالشی ثبت رسمی نمی‌شود؛ فعالان تالشی مورد تهدید، تعقیب و حتی حبس، ناپدیدشدن و قتل قرار می‌گیرند؛ مجوزی برای رادیو و تلویزیون تالشی داده نمی‌شود، آموزش زبان تالشی همچنان ممنوع است و دولت نسبت به تالشان در مقایسه با اکثریت و حتی در مقایسه با برخی از اقلیت‌ها نظیر یهودی‌ها و روس‌ها، تبعیض اعمال می‌نماید.
مبحث هفتم. ابعاد و مصادیق اجرا یا نقض حقوق اقلیت‌ تالشی  در جمهوری آذربایجان  براساس اسناد بین‌المللی حقوق اقلیت‌ها
بند 1. حق موجودیت
حق موجودیت یکی از اساسی‌ترین حقوق ابناء بشر از جمله اقلیت‌ها می‌باشد. نسل‌کشی، قتل رهبران، قتل فعالان اقلیت، ناپدیداری اجباری، جابه‌جایی اجباری، تقلیل تعمّدی آمار اقلیت برای حذف آنها در چشم‌انداز بعدی همگی مواردی هستند که تحقق آنها به معنای نقض حق موجودیت یک اقلیت محسوب می‌شود.
اقلیت تالشان، پس از استقلال جمهوری آذربایجان با قتل و حبس رهبران، کاهش شگفت‌انگیز تعداد آنها در آمارها و سایر توطئه‌های دولتی برای استحاله مواجه بوده‌اند.
یکی از ابعاد نقض حقوق تالشان، کاهش تعداد آنها در آمارهای رسمی با چشم‌انداز انکار وجود چنین قومی است. چنانچه تحقیقات دکتر حسین احمدی، تالش‌شناس شهیر ایرانی نشان می‌دهد، این رویه‌ای است که از دوره تزارها و شوروی درخصوص تالشان دنبال می‌شده است. در دائره‌المعارف بزرگ شوروی، زیر عنوان «تالش‌ها» شمار تالشی‌های ایران را در سال 1972 نزدیک هفتاد هزار نفر نوشته‌اند، حال آن که به شمار تالشی‌های جمهوری آذربایجان، حتی اندک اشاره‌ای نشده است. در همین مجلد به نکته‌ای بس شگفت‌انگیز برمی‌خوریم که نمونه‌ای از سیاست استحاله این قوم است. در مطلب دائره‌المعارف چنین آمده است: «در اتحاد شوروی، تالشی‌ها که با آذربایجانی‌ها (مقصود آذری¬های جمهوری آذربایجان است) از دیدگاه فرهنگ مادی و معنوی بسیار نزدیک هستند، با اینانن مصاحبه با یکی از مسئولان سرشماری جمهوری آذربایجان جویا شد. آن شخص مسئول در پاسخ وی چنین گفت: «زمانی بود که تالشی‌ها وجود داشتند، ولی حالا دیگر وجود ندارند. آنها مستحیل و ادغام شده‌اند». شگفتا، در کتاب دو جلدی زیر عنوان «مردم قفقاز» که به سال 1962 در مسکو به چاپ رسید، فصلی کامل به مردم تالش ساکن جمهوری آذربایجان اختصاص یافته است. چگونه ممکن است ظرف هشت سال استحاله و انقراض کامل این قوم صورت گرفته باشد؟

پایان قسمت سیزدهم

منبع کتاب وضعیت اقلیت ها در جمهوری آذربایجان از منظر حقوق بین‌الملل  ص ۱۰۹،۱۱۰،۱۱۱

نوشته آقای دکتر احمدکاظمی رئیس مرکز پژوهشي حقوق اقلیت ها و استاد حقوق دانشگاه

انتخاب متن گروه تالشه خله مجید نعمتی سیاهمزگی

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

02 Feb, 20:43


دوریت  یک ذره ا ی عشق تو را هم کم نکرد
مهرت افزونتر  شد و عشق تو را مبهم  نکرد

تا پر پروانه از شمع  وجودت ، شعله  شد
با وجود سوختن  ، او لحظه ای  ماتم  نکرد

سینه تا سوزد به شوق دیدن معشوق خود
از برای  مرهم  دل ، خواهش  از شبنم نکرد

در گمانم  هرچه عاشقتر  بسی  بی باک تر
دردل آتش  خزید و سوخت  اما ،  رم نکرد

باید از  پروانه ها  آموخت  رسم  عاشقی..
سوخت  اما چهره ی سوزان خود ، درهم نکرد

# غلامرضانوروزی لاسکی

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

02 Feb, 17:05


هر روز یک مطلب در مورد تالشان
وضعیت تالشان در جمهوری آذربایجان از منظر حقوق بین‌الملل
قسمت  دوازدهم

علاوه براین، در سال 2019، سازمان‌های تالش با صدور بیانیه‌ای، سرشماری جمعیت در جمهوری آذربایجان را فرایندی مملو از تقلب دانستند. سازمان‌های تالش در بیانیه‌ای مشترک با اشاره به سرشماری جمعیت، طی روزهای اول تا دهم اکتبر 2019 در جمهوری آذربایجان و با صرف 23 میلیون و دویست هزار منات، از بودجه مردم جمهوری آذربایجان، برای این سرشماری، افزوده شده است: 
«فعالان اجتماعی – سیاسی تالش با توجه به تجارب گذشته، پیش‌بینی کرده بودند که برای ده سال دیگر با این سرشماری، در ثبت و اعلام آمار جمعیت جمهوری آذربایجان تقلب خواهد شد. براساس تحقیقات اندک رسانه‌هایی که کمابیش توانسته‌اند استقلال عمل خود را حفظ کنند، آمارگیران جمعیت فقط به 13 تا 15 درصد از منازل مراجعه کرده‌اند و عامدانه مرتکب سهل‌انگاری‌های زیادی در روند این سرشماری شده‌اند. آمارگیران، همچنین بدون سوال درباره تعلق قومی پاسخ‌دهندگان، تعلق قومی آنها را «آذربایجانی» قید کرده‌اند و به کسانی هم که خواستار قید شدن «تالش» در بخش تعلق قومی فرم‌های سرشماری شده‌اند، هشدار داده‌اند که از قید «تالش» در تعلق قومی خودداری کنند، زیرا با معلوم‌شدن تالش‌بودن آنها، شغلی را که دارند از دست خواهند داد. مأموران سرشماری، همچنین به جای بردن فُرم‌های ویژه سرشماری به منازل، با دفاتر دانش‌آموزی به منازل مراجعه کرده‌اند یا با مداد، فرم‌ها را تکمیل کرده‌اند تا بعداً اطلاعات سرشماری را تغییر دهند. در موارد زیادی نیز آمارگیران، به جای مراجعه به درب منازل، از اطلاعات و آمار تقلبی موجود در بلدیه‌ها استفاده و فرم‌ها را پر کرده‌اند». در ادامه این بیانیه آمده است: «این بار نیز به دستور مقامات کشور، همانند سرشماری سال 2009، آمار تالش‌ها، ده بار کمتر از شمار واقعی تالشان، اعلام خواهد شد. تداوم این سنت، در جمهوری آذربایجان همانند روز روشن است. سازمان‌های تالش این آمار را به هیچ وجه نمی‌پذیرند و خواهان سرشماری مجدد با نظارت سازمان‌های بین‌المللی هستند».
  رؤسای سازمان‌های «جمهوری خودمختار تالش مغان»، «شورای ریش‌سفیدان تالش»، «حزب دموکراتیک خلق‌های آذربایجان»، «اتحادیه جوانان تالش»، «کمیته دفاع از حقوق تالشان»، «جنبش ملی تالش»، «اتحادیه اجتماعی آذری – تالش» و شمار دیگری از فعالان سیاسی و مدنی تالش‌های جمهوری آذربایجان و تالشان مهاجر این بیانیه را امضاء کرده‌اند.
تأکید تالشان، بر نقض حقوق خود توسط حزب رفاه اقوام جمهوری آذربایجان  که در سال 2019 تشکیل شد، نیز تکرار شده است. در هیئت مؤسسان این حزب، سیدامیر محمدوف، صابر حسین‌اف، علیمردان شکوروف، المان محمدوف، مهدی‌بیگ صفروف، میرتقی نصیروف و رافیق جلیل‌اف، عضویت دارند. رافیق جلیل‌اف، سردبیر نشریه «صدای تالش» (تولیشون صدو) و مهدی‌بیگ صفروف نیز رئیس اتحادیه اجتماعی «آذری – تالش» هستند.
علاوه بر انجمن‌ها، احزاب و مؤسسه‌های تالشی که هیچ‌کدام به ثبت رسمی در جمهوری آذربایجان نرسیده‌اند، چهره‌ها و روشنفکران تالش نیز تضییع حقوق تالشان را مورد اشاره قرار داده‌اند. الدنیز قلی‌اف، رهبر «جنبش روشنفکران» جمهوری آذربایجان، در مارس 2019، در مصاحبه با پایگاه اینترنتی «آبزاس»  پیشنهاد کرد برای جلوگیری از سربرآوردن تمایلات تجزیه‌طلبانه در میان تالش‌های این کشور، حقوق و امتیازاتی که به جامعه روس‌ها و یهودی‌ها در جمهوری آذربایجان داده شده است، به تالش‌ها نیز داده شود. الدنیز قلی‌اف گفت: «برای مثال، جامعه روس‌ها، مرکز فرهنگی دارند، دفتر دارند، کلیسا دارند و همچنین یهودیان این قبیل امکانات را دارند. اما، تالش‌ها ندارند. برای لزگی‌ها، اجازه محدود پخش رادیو به زبان لزگی و انتشار نشریه و روزنامه داده می‌شود. اما، درباره تالش‌ها در این مسائل ناعادلانه رفتار می‌شود. مرکز فرهنگی تالش حتی  پنج تا ده متر مربع هم مکان ندارد که در آنجا فعالیت کند. در لنکران، شبکه تلویزیونی «جنوب تی.وی» گشایش یافته است. اما در این تلویزیون، اجازه داده نمی‌شود یک کلمه هم به زبان قوم تالش، سخن گفته شود. حال آنکه مقامات ما، در زمان دیدار با مقامات سازمان‌های بین‌المللی می‌گویند که این شبکه تلویزیونی برای تالش‌ها تأسیس شده است. 

پابان قسمت دوازدهم

منبع کتاب وضعیت اقلیت ها در جمهوری آذربایجان از منظر حقوق بین‌الملل ص ۱۰۸،۱۰۹

نوشته آقای دکتر احمدکاظمی رئیس مرکز پژوهشي حقوق اقلیت ها و استاد حقوق دانشگاه

انتخاب متن گروه تالشه خله مجید نعمتی سیاهمزگی

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

01 Feb, 18:32


هر روز یک مطلب در مورد تالشان
امروز

وضعیت  تالشان در جمهوری آذربایجان از منظر حقوق بین‌الملل
قسمت یازدهم
یکی از خواسته‌های اصلی تالشان، خودمختاری محلی بوده است و این موضوع البته منطبق بر شرایط تاریخی این مناطق که همواره خان‌نشین‎های شبه‌مستقل بودند، می‌باشد. خانات تالش – مغان، خانات قرا‌باغ و گنجه، مؤید این موضوع است. در چنین شرایطی، جمهوری آذربایجان، پس از جنگ 2020 و به دلیل نگرانی از درخواست اروپا از باکو برای اجرای تعهداتش در 26 سال مذاکرت صلح قرا‌باغ، مبنی بر اعطای خودمختاری به این منطقه، خودمختاری نخجوان را هم بدون تغییر در قانون اساسی این کشور و به‌صورت غیرقانونی لغو کرد و تخریب چهره واصف طالب‌اف، رئیس‌مجلس‌عالی خودمختار نخجوان، که تا پیش از این نزدیک‌ترین متحد خاندان علی‌اف شناخته می‌شد، در دستور کار قرار گرفت. چون در آن مقطع، از یک‌سو نگران بود که طرح خودمختاری قرا‌باغ، درخواست‌ها برای خودمختاری تالش را نیز تقویت و در عین حال، آنکارا نیز در راستای راهبرد نئوعثمانی، از وضعیت خودمختار نخجوان برای الحاق این منطقه به ترکیه، علی‌رغم سردادن شعار برادری، سوءاستفاده نماید.
فعالان تالش، در دومین همایش بین‌المللی «تالشان جهان» در سال 2021 که به‌صورت مجازی و با حضور فعالان گروه‌ها و سازمان‌های تالش در روسیه، آلمان، هلند و اتریش برگزار شد، با اشاره به تدوام ستم دولت باکو بر تالشان و تضییع حقوق فرهنگی، سیاسی و اقتصادی تالشان، بر ایجاد ساختار «پارلمان تالش» در آینده تأکید کردند. به دلیل فشارهای باکو، حضور گسترده تالشان داخل جمهوری آذربایجان در این همایش ممکن نبود و فقط تعداد محدودی از نمایندگان تالشان داخل جمهوری آذربایجان امکان حضور یافتند.
تأسیس «شورای اجتماعی تالشان» موسوم به «آتیش» برای مقابله با نقض حقوق تالش‌ها در جمهوری آذربایجان در دسامبر 2019/ آذر 1398 نیز نمود دیگری از تلاش‌ها برای مقابله با خطر نابودی موجودیت تالشان در جمهوری آذربایجان بود. بیانیه تأسیس «شورای اجتماعی تالشان» مؤید نگرش تالشان درخصوص وضعیت و حقوق‌شان در جمهوری آذربایجان می‌باشد. در این بیانیه، با اشاره به اینکه تالش‌ها از مردمان ریشه‌دار در جمهوری آذربایجان هستند، آمده است:
«شروع به فعالیت شورای اجتماعی تالشان جمهوری آذربایجان ناشی از ضرورتی تاریخی است. مشخص است که جمهوری آذربایجان سرزمین مادری شماری از خلق‌ها از جمله ما تالشان است. متأسفانه ما به‌عنوان یک خلق، از توجه و دقت حکومت جمهوری آذربایجان محروم مانده‌ایم. طی 30 سال استقلال جمهوری آذربایجان، به جز موارد خیلی کوچک، برای احیای خلق تالش که در دوره سرکوب‌های بدنام استالینی در دهه 1930 حتی نامش نیز ممنوع شده بود، هیچ کار جدی انجام نشده است». شورای اجتماعی تالشان جمهوری آذربایجان افزوده است: «حکومت جمهوری آذربایجان، به منشور اروپایی زبان‌های محلی و اقلیت‌ها که به هنگام عضویت در شورای اروپا متعهد به آن شده، نپیوسته است (علی‌رغم امضاء، تصویب نکرده است). کنوانسیون چارچوب برای حمایت از اقلیت‌های ملی که جمهوری آذربایجان به آن پیوسته است، تاکنون درباره تالش‌ها اجرا نشده است. تمامی درخواست‌هایمان از حکومت برای تدریس زبان تالشی و تربیت مدرسان این زبان، ایجاد رادیو و تلویزیون به زبان تالشی و تأمین مالی مطبوعات تالش‌زبان از محل بودجه دولتی و سایر درخواست‌ها، بی‌پاسخ مانده است. به طور خلاصه، حکومت جمهوری آذربایجان، همچنان به زبان و تاریخ و عادات و سنن تالشان، بیگانه باقی مانده است. تأثیر این بی‌اعتنایی، خدمت به از بین رفتن قوم تالش در مدتی اندک است. با تمامی ابتکارات روشنفکران تالش برای ایجاد اتحادیه‌های اجتماعی و سیاسی برای حفاظت از زبان مادری و فرهنگ تالشان مغرضانه برخورد می‌شود و در بسیاری موارد نیز این ابتکارات با فشار و تعقیب مواجه می‌شوند».
پایان قسمت  یازدهم
منبع کتاب وضعیت اقلیت ها در جمهوری آذربایجان از منظر حقوق بین‌الملل
ص ۱۰۶،۱۰۷،۱۰۸
نوشته آقای دکتر احمدکاظمی رئیس مرکز پژوهشي حقوق اقلیت ها و استاد حقوق دانشگاه

انتخاب متن گروه تالشه خله مجید نعمتی سیاهمزگی

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

31 Jan, 21:59


هر روز یک مطلب در مورد تالشان
امروز
وضعیت اقلیت ها در جمهوری آذربایجان از منظر حقوق بین‌الملل
قسمت دهم
مهمترین رئوس این نامه توجه  این شورا به نقض حقوق بشر در جمهوری آذربايجان شده است. عبارتند از:
دولت باکو وجود مسئله تالش در آذربایجان را اساسا تکذیب می کند .
در آمار دولتی جمهوری آذربایجان .شمار تالش ها  به دلایل سیاسی بسیار گمتر از شمار واقعی اعلام می شود .
زبان تالشی در مراکز آموزش عالی جمهوری آذربایجان تدریس نمی شود و به هنین علت این زبان فاقد معلم و استاد در جمهوری آذربایجان است و به تدریج جوانان تالشی ،زبان خود را فراموش می کنند .
بر اثر سیاست های خاص دولت جمهوری آذربایجان  فرهنگ قومي تالش ها به شدت تضعیف شده است .
تالش ها هیچگونه رسانه قابل توجه اعم از مطبوعات و رادیو و  تلویزیون در جمهوری آذربایجان در اختیار ندارند و رادیو تالش های ایران نیز برای تامین نیازهای تالش های جمهوری آذربایجان کافی نیست.
زندانی شدن نویسندگان تالش زبان ،به دلایل واهی  از جمله زندانی شدن نوروزعلی محمد اف  که بعدها در زندان به شهادت رسید . والمان قلی اف ،سردبیر و معاون سردبیر نشریه صدای تالش و اتاخان ابیل اف ،یکی دیگر از فعالان فرهنگی قومیت  تالش.
تغییر اسامی روستاها و مناطق تالش نشين  به اسامی آذری .
مقامات باکو به منظور جلب نظر و حساسیت واشنگتن، فعالان قومی و فرهنگی تالش های این جمهوری را به ارتباط با ایران متهم می کنند .
مقامات باکو همچنین فعالان قومی تالش را به ارتباط با روسیه متهم می کنند .
اراضی مناطق تالش نشين در جمهوری آذربایجان به طور گسترده توسط افراد مشکوک و ناشناس خریداری می شوند .
فقر و بیکاری در مناطق تات نشين وسعت یافته است و مردان خانواده های ساکن در این مناطق برای کسب در آمد  به خارج مهاجرت کرده اند و شماری نیز در کارهای ساختمانی در باکو جذب شده اند و بسیاری از زنان نیز مجبور به دستفروشی سبزیجات و میوه جات در باکو در شرایطی تحقیر آمیز شده اند .
اراضی خوش آب وهوا و تفریحی از جمله آب گرم ها و چشمه های باصفا در مناطق تالش نشين برای استفاده مقامات اختصاص یافته است و مردم محلی از ان محروم شده اند.
علاوه بر این نامه مرحوم علی اکرم همت زاده ،رئیس جمهوری خودمختار تالش مغان که از سال ۱۹۹۳ به دستور حیدر علی‌اف زندانی شد و از سال ۲۰۰۵ به دستور الهام علی اف با لغو تابعیت در تبعید از جمهوری آذربایجان و در هلند به سر می برد ،دو شکایت رسمی حقوقی رسمی از جمهوری آذربایجان به مجامع حقوقی اروپا (دیوان اروپایی حقوق بشر) بر اساس کنوانسیون های بین المللی  حقوق بشر و آزادی های بنیادین انجام داد که در هر دو مورد حکومت باکو به پرداخت جریمه نقدی محکوم شد . شاید به همین دلیل نیز با درگذشت وی نیروی های پلیس و عناصر وابسته به پان تورانیسم ،پارچه نوشته های تسلیت علی اکرم همت  زاده را در لنکران پاره کردند .
علی اکرم همت زاده ،رهبر جمهوری خود مختار تالش مغان همچنین در نامه سر گشاده به مسئولین جمهوری اسلامی ایران در جولای ۲۰۰۸ (تیر ۱۳۸۷) ضمن اشاره به  سابقه  ایران دوستی تالشان و جدایی آنها از ایران در دوره قاجارها
می گوید :
در تمامی این مدت تالش ها با تبعیض قومی ،ملی بی نظیری مواجه شدند .به ویژه پس از اعلام استقلال آذربایجان در طی ۱۷ سال اخیر ،تقریبا با خطر محو شدن از صحنه تاریخ مواجه شده‌اند، حاکمیت کنونی آدربایجان که ترک گرایی را به سطح ایدئولوژی دولتی ارتقا داده است ،علیه تاریخ ،فرهنگ ،دین ،معنویات و فولکلور ملت تالش و علیه امروز و فردای ملت ،وارد جنگی بی رحمانه شده است ،محو این ملت را به عنوان هدف خود انتخاب کرده است، در کتب درسی این کشور نام تالش به طور کل حذف شده است ،نمونه های فرهنگ و هنر خلق تالش که این ملت آن را به همراه سایر خلق های ایران طی هزاران سال پدید آورده است ،با بی حیایی بی نظیری ،متعلق به سایرین اعلام شده است .ما از تاریخ خود از فرهنگ خود ،از عادات و سنن خود محروم شده ایم ،این خلق  در مقابل سرکوب رژیم های کمونیستی، دین برحق خداوند و فرهنگ اسلامی خود را حفظ کرده بود ،اما امروز حکومت ،با اهداف از پیش تعیین شده ،مذاهب و طریقیت های مختلفی را در اراضی محل سکونت این خلق رواج می دهد و با این کار نیز می خواهد فرهنگ و دینمان را از  دستمان بگیرد .
پایان قسمت  دهم

منبع کتاب وضعیت اقلیت ها در جمهوری آذربایجان از منظر حقوق بین‌الملل  ص ۱۰۵،۱۰۶

نوشته آقای دکتر احمدکاظمی رئیس مرکز پژوهشي حقوق اقلیت ها و استاد حقوق  دانشگاه
انتخاب متن گروه تالشه خله مجید نعمتی سیاهمزگی

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

30 Jan, 21:07


حلول ماه رحمت و مغفرت ، ماه شعبان المعظم  مبارک🌹

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

30 Jan, 21:06


هر روز یک مطلب در مورد تالشان
امروز
وضعیت تالشان در جمهوری آذربايجان از منظر حقوق
قسمت نهم

در یک جمع‌بندی کلی می‌توان گفت علی‌رغم هیاهوی جمهوری آذربایجان، مبنی بر عضویت در اسناد بین‌المللی حقوق بشر و رعایت حقوق اقلیت‌ها، تحلیل محتوای رسانه‌های دولتی و اقدامات عملی ارگان‌های دولتی باکو، علیه فعالان فرهنگی تالش، از سال 1993 تا 2023 نشان‌دهنده سیاست استحاله قومی و زبانی تالش و انکار آنها در چشم‌انداز آینده است. مهمترین رئوس راهبرد خاندان علی‌اف، درباره تالشان عبارتند از:
بازنمای مردمان تالش به عنوان تجزیه طلب
تشدید فشارهای سیستماتیک برای مهاجرت الشان به سایر کشورها  از جمله روسیه ،ایران  ،اوکراین،هلند و ارمنستان
نفرت‌پراکنی علیه تالشان در کتب درسی، تاریخی، آموزشی و رسانه‌ها،
تصویرسازی از تالشان به‌عنوان مردمانی عقب‌افتاده.
بازنمایی چهره‌ای جنایی و مافیایی از تالشان ،
تصویرسازی از تالشان به‌عنوان خائن به میهن، به‌ویژه با ارتباط دادن آنها با ارمنستان و ایران،
فشار بر فعالان فرهنگی تالش، مؤسسه‌ها و انجمن‌های تالشی و جلوگیری از هرگونه مشارکت
موثر در جامعه ،
تداوم‌ محو واژه تاریخی تالش و اطلاق جنوب به مناطق تالش‌نشین،
استفاده از راهبرد قتل زبان علیه زبان تالشی و یکسان‌انگاری زبان تالشی و نژاد تالشی برای تقلیل تعداد تالشان ،
استفاده‌ نمادین از برخی چهره‌های تالش در پست‌های مجلس و دولت جهت القای تضمین حقوق تالشان،
همکاري با وهابیسم و صهیونیسم، جهت حضور در مناطق تالش‌نشین و خرید اراضی آنها،

همین رویکرد، توسط متحدان حزب حاکم جمهوری آذربایجان و همچنین اکثریت احزاب این کشور که براساس سیاست‌های پان‌ترکیستی پایه‌گذاری شده‌اند، دنبال می‌شود.

مبحث ششم. دیدگاه  تالشان جمهوری آذربایجان درباره وضعیت و حقوق‌شان

گستردگی و سیستماتیک بودن نقض حقوق تالشان، باعث شده است که فعالان فرهنگی تالش، از هر فرصتی برای تبیین وضعیت دشواری که دولت باکو، علیه آنها ایجاد کرده است، استفاده نمایند. پس از فروپاشی شوروی، برای مدتها، فعالان تالش، خواهان تصويب قانون اقلیت‌ها در مجلس ملي، در راستای تعهدات این کشور به شورای اروپا بودند. در آن مقطع، مقامات دولت باکو، در توجيه مخالفت خود با تصويب قانون اقلیت‌ها تأکيد مي‌کردند که هيچ مسئله‌ای در ارتباط با  اقلیت‌های قومی در جمهوری آذربايجان وجود ندارد و حقوق تمامی قوميت‌های ساکن اين کشور به يک اندازه تأمين مي‌شود و نگراني مقامات شورای اروپا در مورد تضييع حقوق برخی اقلیت‌های قومي در جمهوری آذربايجان پايه و اساسي ندارد.

درحالی‌که تالشان، با ارائه مستنداتی، از نقض حقوق خود در جمهوری آذربایجان خبر داده و خواهان پیوستن باکو، به اسناد بین‌المللی حقوق بشر اقلیت‌ها و تصویب قانون اقلیت‌های قومی بودند، در مقابل، دولت باکو در این خصوص رویکرد سلبی داشت.
در چنین شرایطی علي¬اکرام همت‌اف، رهبر سازمان موسوم به جنبش ملی تالش، با ارسال نامه‌ای به شورای اروپا، خواهان توجه اين شورا به نقض حقوق بشر در جمهوری آذربايجان شده است.
پایان قسمت  نهم
منبع کتاب وضعیت اقلیت ها در جمهوری آذربایجان از منظر حقوق بین‌الملل ص۱۰۴،۱۰۵
نوشته آقای دکتر احمدکاظمی رئیس مرکز پژوهشي حقوق اقلیت‌ها و  استاد حقوق دانشگاه
انتخاب متن گروه تالشه خله مجید نعمتی سیاهمزگی

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

30 Jan, 15:16


نظرتون رو برامون کامنت کنید!

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

30 Jan, 12:12


گروه جغرافيای پژوهشکده تاریخ اسلام با همکاری " انجمن ایران شناسی"و "انجمن ترویج فرهنگ تالشان" برگزار می کند.

دوازدهمین نشست علمی با موضوع؛
"بررسی و نقد کتاب سرنوشت جدا شدن تالشِ قفقاز از ایران"

سخنرانان:

آقای دکتر محمود جعفری دهقی، استاد دانشگاه تهران و رئیس انجمن ایران شناسی

آقای دکتر محمد تقی رهنمایی استاد دانشگاه تهران.


با حضور:
آقای دکتر مجید کریمی، پژوهش گر و مدرس دانشگاه (موِلف کتاب).


همراه با شعر خوانی تالشی


دبیر اجرایی؛
آقای مجید نعمتی سیاهمزگی


زمان چهارشنبه:  1403/11/17
از ساعت 16 الی 18

آدرس:
تهران، خیابان ولیعصر(عج)، خیابان شهید عباسپور، خیابان بادکوبه، کوچه شهروز شرقی پلاک ۹.

ورود برای کلیه علاقه مندان آزاد می باشد.

با توجه به محدویت زمانی و اجرای برنامه در ساعت مقرر و حضور به موقع سروران گرامی موجب سپاس و امتنان می باشد

https://nshn.ir/rbvoNYyxi872
لوکیشن 👆👆

🌐 ://
Aztaleshim.ir

🆔
://t.me/Angoman_Taleshan

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

30 Jan, 09:28


هر روز یک مطلب در مورد تالشان

امروز
وضعیت تالشان در جمهوری آذربایجان از منظر حقوق بین الملل
قسمت هشتم
کالبدشکافی رفتارهای روسیه درخصوص جمهوری آذربایجان، در سه دهه پس از استقلال، مؤید اظهارات ظاهرالدین ابراهیم‌اف می‌باشد.
کرملین نشان داده است که گروه‌هایی مانند تالشان را که قبلاً از آنها بهره‌برداری کرده بود را فراموش نکرده است و این حق را برای خود محفوظ می‌دارد که درصورت لزوم، توجه خود را به آنها معطوف کند.
مراسمی که 9 اوت  2023 در شهر
اورال یکاترینبورگ  روسیه، به مناسبت سی‌امین سالگرد تشکیل جمهوری خودمختار تالش-مغان برگزار شد و در آن «ولودین»، یکی از اعضای حزب روسیه متحد شرکت داشت، می‌توان در راستای ناخرسندی مسکو از سیاست‌های دوگانه الهام علی‌اف، پس از جنگ دوم قرا‌باغ دانست.

باکو از سال 2023 تلاش کرد مسکو را در عمل از مذاکرات صلح با ارمنستان حذف کند و به دنبال اخذ کریدور فراسرزمینی از جنوب ارمنستان به نخجوان، بدون نظارت روسیه بود، موضوعی که کرملین آن را خیانت به توافقنامه نوامبر 2020 مسکو (توافقنامه سه‌جانبه آتش‌بس) می‌دانست.
   
پل گوبل، افسر سیا و یکی از طراحان تجزیه ارمنستان، که مدتی مسئولیت آموزش دیپلمات‌های باکو را نیز به عهده داشته است، در تحلیلی، این رفتار روسیه را یادآور «بازی با کارت تالش» از سوی کرملین خوانده است.  

واقعیت این است که رویکرد اصلی جمهوری آذربایجان، به‌ویژه پس از دوره دوم ده ساله ریاست جمهوری الهام علی‌اف (2013 به بعد) مبتنی بر قوم‌گرایی، در راستای پیشبرد پان‌تورانیسم انگلیسی است. موضوعی که تعهد دولت باکو به انگلستان و رژیم صهیونیستی در جریان جنگ دوم قرا‌باغ (نوامبر 2020) محسوب می‌شود تا از طریق ایجاد دالان تورانی ناتو (کریدور جعلی زنگزور) و شکل‌گیری به‌اصطلاح جهان ترک، نظم آنگلوساکسونی در منطقه با هدف مقابله با ایران، روسیه و چین ایجاد شود.
در این روند نه تنها باید هویت اقلیت‌ها در جمهوری آذربایجان باید از بین برود بلکه باید حتی آذربایجان‌گرایی نیز استحاله و در خدمت تورانیسم قرار گیرد. براین اساس، سیاست‌های حاکم بر جمهوری آذربایجان، هیچ‌گاه اجازه نداده است که جریان سیاسی قومی که حاکمیت این کشور آن را معتدل بداند، شکل بگیرد. از نظر حاکمیت جمهوری آذربایجان، تمامی گروه‌های سیاسی و فرهنگی که حول محور اقوام و اقلیت ایجاد شده‌اند، تجزیه‌طلب به حساب می‌آیند و سرکوب می‌شوند. از جمله در میان تالشان، مثلاً گروه‌هایی مثل «شورای ریش‌سفیدان تالش» یا «شورای اجتماعی تالشان» که اساساً گروه‌هایی هستند که با پذیرش قانون اساسی جمهوری آذربایجان تشکیل شده‌اند، به رسمیت شناخته نمی‌شوند و انگ تجزیه‌طلبی به آنها هم زده می‌شود.
در حوزه تالشان، گروهی که هنوز خود را  ادامه‌دهنده حرکت «جمهوری خودمختار تالش–مغان» به ریاست علی¬اکرام همت‌اف، می‌داند و همچنین سازمان «دیاسپورای تالش» در روسیه، از نظر دولت جمهوری آذربایجان، تندرو و تجزیه‌طلب شناخته می‌شود و دولت باکو، به‌ویژه در دوره الهام علی‌اف، هر از گاهی برای دستگیری فعالان این گروه‌ها در خارج از کشور نیز تلاش می‌کند، که دستگیری فخرالدین عباس‌زاده، یکی از فعالان فرهنگی تالش در روسیه و تحویل وی به دولت باکو و شهادت وی در زندان نیز از آن جمله بوده است.

پایان قسمت هشتم

منبع کتاب وضعیت در جمهوری آذربایجان از منظر حقوق بین اللمل ص ۱۰۲،۱۰۳

نوشته آقای دکتر احمدکاظمی رئیس مرکز پژوهشي حقوق اقلیت ها و استاد حقوق
بین الملل دانشگاه

انتخاب متن گروه تالشه خله مجید نعمتی سیاهمزگی

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

29 Jan, 18:33


صرفا جهت یادآوری...

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

29 Jan, 16:40


هر روز یک مطلب  در مورد تالشان

امروز
وضعیت تالشان  در جمهوری آذربایجان از منظر حقوق بین‌الملل

قسمت هفتم

در آن زمان، هدایت عروج‌اف، صحبت‌های مربوط به اقوام را خیلی مثبت تلقی می کرد. سپس، همایش مرکز فرهنگی تالش را در تالاری که دولت در اختیارشان گذاشت، برگزار کردند و برای مرکز فرهنگی تالش، رئیس جدید انتخاب کردند.
در آن زمان ما فکرش را هم نمی‌کردیم که چند ماه بعد، حیدر علی‌اف، کودتا خواهد کرد. در آن زمان، حتی حزب تالش را هم به ثبت رساندند.
قبل از آن، حتی اجازه نمی‌دادند که از حزب تالش نام برده شود. اما، براثر سفر حیدر علی‌اف به مسکو ، مقرر کردند که حزب تالش به ثبت برسد و فقط نامش تغییر داده شود و انتخاب نام «حزب برابری اقوام آذربایجان» به جای نام «حزب تالش» نیز به نفع ما تمام شد.
زیرا، نمایندگان سایر اقوام نیز به حزب ما پیوستند. به طوری که در مدتی کوتاه این حزب توانست هفت هزار نفر عضو جدید جذب کند.

پس از براندازی ایلچی‌بیگ و در اوایل به حکومت رسیدن حیدر علی‌اف نیز مسئله تالش به سرعت در حال رشد بود. در مرکز شهر لنکران، به حزب تالش یعنی «حزب برابری اقوام آذربایجان» مقرّ داده شد.
در 21 ژوئن 1993 جمهوری خودمختار تالش، بدون هیچ مقاومتی تأسیس شد. حتی در شبکه آ.ان.اس، هم خبررسانی واقعی و بدون غرض‌ورزی انجام شد. همه هم تأکید می‌کردند که حیدر علی‌اف از تأسیس جمهوری خودمختار تالش - مغان راضی است.
به طوری که هنوز هم مخالفان رژیم علی‌اف ادعا می‌کنند که تأسیس جمهوری خودمختار تالش – مغان، طرح حیدر علی‌اف بود. از همه اینها، این طور نتیجه‌گیری می‌شود که روسیه از حیدر علی‌اف خواسته بود که به تالش‌ها خودمختاری بدهد و او نیز این تعهد را پذیرفته بود.
اما پس از تحکیم حاکمیت خود و به منظور طایفه‌ای کردن حاکمیت علی‌اف‌ها بر جمهوری آذربایجان، این تعهد را زیر پا گذاشت و به جمهوری خودمختار تالش – مغان حمله کرد.

شرط دوم روسیه نیز این بود که در جمهوری آذربایجان دو پایگاه نظامی داشته باشد و حیدر علی‌اف، این شرط را هم پذیرفته بود. اما پس از تحکیم حاکمیتش این تعهداتش را زیر پا گذاشت. اینکه گفته می‌شود حیدر علی‌اف، از ابتدا با جمهوری خودمختار تالش مخالف بود، دروغ است.

حیدر علی‌اف، بعدها برای دائمی کردن حاکمیت طایفه‌ای خود با خودمختاری تالش مخالفت کرد. حال آنکه فکر خودمختاری تالش از قبل نیز وجود داشت». 

ظاهرالدین ابراهیم‌اف همچنین معتقد است: «البته، در به قدرت رسیدن ایلچی‌بیگ در جمهوری آذربایجان نیز دست روسیه و بوریس یلتسین، رئیس‌جمهوری وقت روسیه در کار بود و اگر او حمایت نمی‌کرد، ایلچی‌بیگ، نمی‌توانست در جمهوری آذربایجان، به قدرت برسد. ایلچی‌بیگ، نخستین سفرش را هم به روسیه انجام داد. اما، پس از بازگشت به کشور شروع کرد به تبلیغ پان‌ترکیسم و جمهوری آذربایجان را در حد یکی از استان‌های ترکیه تلقی کرد. روسیه نیز با مشاهده این رویکرد ایلچی‌بیگ، مجدداً حیدر علی‌اف را به‌عنوان عامل خود به حاکمیت جمهوری آذربایجان رساند ،با این شرط که به تالش‌ها خودمختاری بدهد تا پان‌ترکیسم در جمهوری آذربایجان طغیان نکند. زیرا، هدف اصلی پان‌ترکیسم، نابود کردن روسیه و ایران است. چرا که پان‌ترکیسم، طرح یکصد و پنجاه ساله فراماسون‌های آنگلوساکسونی است. پان‌ترکیسم و وهابیسم طرح‌هایی هستند که از منبع مشترکی نشأت گرفته‌اند. هدف این دو جریان، استفاده از مردمان این منطقه به‌عنوان عاملی برای نابود کردن این دو دولت قدرتمند منطقه است تا پس از آن، خودشان به فرمانروایی کل دنیا برسند.

اما، تالشان یکی از نیروهای اصلی هستند که مانع موفقیت این طرح فاشیستی پان‌ترکیسم هستند. درواقع، تاریخ این مأموریت را به عهده تالشان گذاشته است که در جمهوری آذربایجان در مقابل پان‌ترکیسم مقاومت کند.

متأسفانه جمهوری آذربایجان به حیاط خلوت پان‌ترکیسم تبدیل شده است و اکنون تنها نیروی مقاومت‌کننده در مقابل پان‌ترکیسم در جمهوری آذربایجان، همین قوم تالش است.
به همین علت، هم حاکمیت و هم مخالفت در جمهوری آذربایجان کمر به نابودی کامل قوم تالش بسته‌اند تا طرح جهانی ماسون‌های آنگلوساکسونی اجرا شود».

پایان قسمت هفتم

منبع کتاب وضعیت اقلیت ها در جمهوری آذربایجان از منظر حقوق بین‌الملل  ص ۱۰۱،۱۰۲
نوشته آقای دکتر احمدکاظمی رئیس مرکز پژوهشی حقوق اقلیت ها و استاد حقوق بین الملل دانشگاه

انتخاب متن گروه تالشه خله مجید نعمتی سیاهمزگی

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

29 Jan, 10:49


هرروز یک مطلب در مورد تالشان

امروز
وضعیت تالشان  در جمهوری آذربایجان از منظر حقوق بین‌الملل

قسمت ششم

الهام علی‌اف، رئیس‌جمهوری آذربایجان در سال 2004 بدنبال فشارهای شورای اروپا، علی اکرم همت‌ زاده  را که از زمان حاکمیت حیدرعلی‌اف پس از اعلام موجودیت جمهوری تالش – مغان، از سال 1996در  زندان به سر می برد، از زندان آزاد کرد. اما، بدون حکم دادگاه و بنا به دستور مستقیم الهام علی‌اف، حق تابعیت علی اکرم همت‌اف، سلب و وی به هلند تبعید شد.
در دوره الهام علی‌اف، شهادت نوروزعلی محمدوف، سردبیر نشریه صدای تالش در زندان در 17 آگوست 2009 و پس از آن مرگ مشکوک دو پسرش و مهاجرت اجباری خانم مریم محمداوا، همسر نوروزعلی محمدوف به اروپا، از نشانه‌های آشکار سرکوب شدید فعالان تالش در این دوره بوده است.
پس از آن، هلال محمداف، سردبیر بعدی نشریه صدای تالش نیز مکرراً  با ارائه اتهاماتی نظیر نگهداری مواد مخدر و جاسوسی ضدوطن، بازداشت و زندانی شده است.
در این دوره، فعالان تالش، حتی در روسیه نیز از تعقیب و پیگردهای جمهوری آذربایجان در امان نبوده‌اند. از جمله، بنا به درخواست دولت جمهوری آذربایجان از دولت روسیه؛ فخرالدین عباس‌ زاده، از فعالان تالش در 7 سپتامبر 2018 در روسیه دستگیر و پس از چند ماه پیگیری دولت جمهوری آذربایجان به باکو تحویل داده شد و نهایتا در زندان شهید شد.
در همین دوره، به علت بریده شدن تمامی امیدهای فعالان مهاجر تالش، شماری از آنها شروع به فعالیت در ارمنستان کرده‌اند و فعالیت‌هایی همچون دایرشدن رادیو و تلویزیون تالش‌زبان، انتشار کتاب الفبای زبان تالشی و فعال‌شدن مرکز تالش‌شناسی بخش ایران‌شناسی دانشگاه دولتی ایروان، از واکنش‌ها و تبعات دشوارتر شدن اوضاع تالشان در جمهوری آذربایجان بوده است.

تالشان، حدود 20 درصد از جامعه جمهوری آذربایجان را تشکیل می‌دهند، خاندان علی‌اف ایران‌گرایی و تشیع آنها را بزرگترین خطر برای خود می‌داند. پس از استقلال در شرایطی فضای اختناق علیه تالشان در جمهوری آذربایجان ایجاد شده است که رویکرد حیدر علی‌اف، در قبل از رسیدن به قدرت و همچنین اوایل حکمرانی به تالشان متفاوت بود، به‌طوری‌که وی در ابتدا با تأسیس جمهوری خودمختار تالش – مغان مخالفت نکرد. 

ظاهرالدین ابراهیم‌اف، از فعالان تالش، در جمهوری آذربایجان که در مهاجرت اجباری در روسیه زندگی می‌کند، در گفتگو با او.تی.وی، تلویزیون تالشستان آزاد، در این خصوص می‌گوید: «در فوریه سال 1992 در زمان حاکمیت جبهه خلق در جمهوری آذربایجان، حیدر علی‌اف که حاکم نخجوان شده بود، به مسکو سفر کرد. در آن زمان نخجوان، هیچ ارتباطی با جمهوری آذربایجان نداشت و حیدر علی‌اف نیز به جمهوری آذربایجان نمی‌آمد و حتی نماینده‌اش هم در نشست‌های مجلس جمهوری آذربایجان حضور نمی‌یافت. در آن زمان، حیدر علی‌اف به مسکو رفت و در مسکو با پریماکف، رئیس وقت سازمان اطلاعات خارجی روسیه دیدار کرد. حیدر علی‌اف با پریماکف، رابطه خیلی نزدیکی داشت. اینکه حیدر علی‌اف در آن سفر، با چه کسانی دیدار کرده و در چه موضوعاتی گفتگو شده است؟ هنوز مخفی مانده است و شاید یک صد سال دیگر هم مخفی بماند. اما، وقایع بعدی نشان داد که حیدر علی‌اف، در آن سفر در مسکو، با مقامات اطلاعاتی و امنیتی روسیه به چه توافقاتی دست یافته است. در آن سفر، مقامات مسکو، به حیدر علی‌اف گفتند که ما تو را مجدداً به حاکمیت در جمهوری آذربایجان می‌رسانیم و تو نیز باید شرایط ما را اجرا کنی. در عمل، روسیه بود که حیدر علی‌اف را در سال 1993 به حاکمیت در باکو رساند.

اگر روسیه نبود، هیچ‌کس نمی‌توانست حکومت ایلچی‌بیگ را براندازد. پس از سفر حیدر علی‌اف به مسکو بود که در مسئله تالشان جمهوری آذربایجان نیز تحولات مهمی روی داد و موانع پیش روی تالش، مانند یخ، شروع به آب شدن کرد. هدایت عروج‌اف، مشاور رئیس‌جمهوری در امور اقوام در لنکران با ما به‌عنوان فعالان تالش دیدار کرد. من در آن زمان رئیس جمعیت «آوستا» بودم .



پایان قسمت ششم

منبع کتاب وضعیت اقلیت ها در جمهوری آذربایجان از منظر حقوق بین‌الملل ص ۱۰۰،۱۰۱
نوشته آقای دکتر احمدکاظمی رئیس مرکز پژوهشي حقوق اقلیت و استاد حقوق بین‌الملل  دانشگاه

انتخاب متن گروه تالشه خله مجید نعمتی سیاهمزگی

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

27 Jan, 11:43


دست در دست من و همراه من ،هر جا بیا

گر به کوه ودشت وصحرا می روم ، آن جا بیا

دردل گرمای تابستان درون باغ گل

درزمستان فصل یخ اندردل سرمابیا

مهربان باش ورفیق وهمدم هرروزه ام

دورشوازدردورنج وغصه وغم ها، بیا

غیر شورِعشق و مهر تو نباشد در دلم

بامن بی همنشین دربوستان.. صحرابیا

هر کجا باشم خیالم بی گمان در پیش توست

گر میسر نیست اکنون جان من فردا بیا

چون زمین رامقصددیدارگیسوی تونیست

اززمین پروازکن، تا اوج بی پروابیا

دوست دارم دیدن
روی تورا ،در هر کجا

ای رفیق بهتر ازجان یکه و تنها بیا


# غلامرضانوروزی _ لاسکی

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

26 Jan, 19:18


هر روز یک مطلب  در مورد تالشان

امروز

وضعیت تالشان  در جمهوری آذربايجان  از منظر حقوق بین الملل

قسمت پنجم

مبحث چهارم. مؤلفه‌های هویتی تالشان

تالشان با وجود سرگذشت تلخی که در دو سده اخیر داشته‌اند و با وجود ستم‌ها و سرکوب‌های فراوانی که در حکومت شوروی تحمل کرده‌اند، هنوز زبان و هویت ایرانی خود را حفظ نموده‌اند.
این منطقه چند ویژگی [هم‌پیوندی با ایران ] دارد:
یکی شیعه‌مذهب بودن منطقه تالش شمالی است که اکثریت این منطقه شیعه است. مهم‌تر از آن این است که هویت‌شان را در قالب تاریخ ایران جستجو می‌کنند. منطقه تالش، منطقه‌ای بود که بیشترین مقاومت را در جنگ‌های ایران و روس، در مقابل متجاوزان روسی از خود نشان داد.
مردم این منطقه بعد از این قراردادها، با آنکه در این نقطه دیگر جنگی نبود در مقابل اشغالگران روسی مقاومت می‌کردند. به‌ویژه میرحسن‌خان، که حاکم آن بخش بود، آرزو داشت که آن منطقه را به ایران برگرداند.
سنخیت آنها هم به لحاظ مذهبی و هم به لحاظ سبک پوشش، بعد از گذشت  سالها، که از جدایی آن منطقه از ایران می‌گذرد، هنوز نشانه حضور فرهنگی ایران در مناطق تالشان است. 
در بررسی پیشینه تاریخی و هویتی تالشان، در جمهوری آذربایجان، نمایان گردید که این قوم به لحاظ تاریخی، نژادی، زبانی و مذهبی کاملاً ایرانی می‌باشد که در خارج از مرزهای ایران اسلامی، موطن اصلی و سرچشمه خود را در ایران جستجو می‌کند و برای این مدعا پیوندهای تاریخی، خویشاندی زبانی و اشتراکات مذهبی ذکر گردیده است، که همگی نشانگر این است که تالشان در جمهوری آذربایجان خود را یک قوم ایرانی دانسته و برای تقویت این پیوندها تلاش می‌کنند.
اما از سوی دیگر جمهوری آذربایجان، به دلیل اتخاذ سیاست‌های پان‌ترکی و نیز اتخاذ سیاست جدایی دین از سیاست (سکولار) تاب و تحمل وجود عناصر ایرانی و نیز مذهبی (شیعی) را در سرزمین خود ندارد و به انحاء مختلف سعی در از بین بردن حقوق تالشان در این کشور می نماید .

مبحث پنجم. رویکرد جمهوری آذربایجان به تالشان در دوره خاندان علی‌اف

پس از استقلال جمهوری آذربایجان، اتخاذ سیاست‌های شوونیستی قومی توسط جبهه خلق در سال 1992، منجر به ایجاد جمهوری خودمختار تالش – مغان در واکنش به پان‌ترکیسم شد.
پس از فروپاشی این جمهوری در سال 1993، در عمل تغییر جدید در سیاست‌های باکو در سرکوب و استحاله اقلیت تالشان صورت نگرفت، بلکه این روند تشدید یافت. به علت رویکرد نظام سیاسی جمهوری آذربایجان، به بی‌اهمیت و کم‌شمار جلوه دادن تالش‌ها در جمهوری آذربایجان، احساس و درک تحت تبعیض قرار گرفتن، در میان تالش‌های جمهوری آذربایجان وجود دارد و به‌خصوص در میان بخشی از فعالان سیاسی و رسانه‌ای، تالش‌های جمهوری آذربایجان، این احساس تبعیض و نقض حقوق تالش‌ها به طور آشکاری بیان می‌شود.
گسترش شبکه‌های اجتماعی، بیان این مسئله را گسترده نیز کرده است. این قشر از فعالان سیاسی و رسانه‌ای تالش از جمله مرحوم فخرالدین عباس‌زاده، مرحوم علی اکرم همت‌اف، مرحوم نوروزعلی محمدوف، مریم محمداوا، هلال محمدوف، مرحوم علی ناصر، آتاخان ابیل‌اف، اسماعیل شعبان‌اف، ظاهرالدین ابراهیم‌اف و... که اکثرشان به علت تحت¬تعقیب بودن در جمهوری آذربایجان، به خارج از کشور و به‌خصوص روسیه مهاجرت کرده‌اند، معتقدند تبعیض علیه تالش‌های جمهوری آذربایجان در دوره الهام علی‌اف که از سال 2003 پس از مرگ پدرش حیدرعلی‌اف آغاز شد، شدیدتر نیز شده است و به بدترین شرایط در طول تاریخ خود رسیده است.
اگر در دوره حکومت حیدرعلی‌اف (1993-2003) به علت مواجهه با مسئله اعلام موجودیت جمهوری خودمختار تالش – مغان در جنوب جمهوری آذربایجان، حیدر علی‌اف با ارسال پیام تلویزیونی به مردم لنکران، آستارا، لریک، یاردیملی، ماساللی، جلیل‌آباد و بیله‌سوار به نوعی موجودیت جمعیت تالش‌های جمهوری آذربایجان اقرار کرد، در دوره الهام علی‌اف چنین فرصتی نیز برای اظهار موجودیت تالش‌ها در این کشور وجود نداشته است.
پایان قسمت  پنجم
منبع کتاب وضعیت اقلیت ها در جمهوری آذربایجان از منظر حقوق بین‌الملل ص  ۹۸،۹۹،۱۰۰

نوشته آقای دکتر احمدکاظمی رئیس مرکز پژوهشی حقوق اقلیت ها و استاد حقوق بین الملل دانشگاه

انتخاب متن گروه تالشه خله مجید نعمتی سیاهمزگی

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

25 Jan, 18:28


هر روز  یک مطلب در مورد تالشان

امروز
وضعیت تالشان  در جمهوری آذربایجان از منظر حقوق بین‌الملل

قسمت چهارم

مبحث دوم. زبان تالشی

زبان مردمان تالش، تالشی نام دارد. زبان تالشی، یکی از زیرشاخه‌های زبان¬های ایرانی است. زبان تالشی به گروه شمال غربی زبان‌های غربی ایرانی، وابسته است. این زبان، مثل زبان‌های دیگر این گروه یعنی بلوچی،کُردی، تاتی، گیلکی، مازندرانی و گویش‌های دیگر مناطق ایران، ویژگی‌های زبان شمال غربی باستان و میانه ایرانی را حفظ نموده است.
زبان تالشی، پیوندی نزدیک با زبان‌های فارسی باستان و پهلوی دارد. نکته‌ای که باید درخصوص زبان تالشی، افزود سوءاستفاده شوروی و جمهوری آذربایجان از عنصر تضعیف زبان، برای از بین بردن نژاد تالشی است. موقعي كه تالش‌ها از ایران، جدا شدند تعدادشان پنجاه هزار نفر بود و خود منابع روسيه مي‌گويند، تالشان اين طرف (ايران) چهل هزار نفر بود. اما بعد از حدود 170 سال طبق آمار جمهوري آذربايجان، شمالي‌ها مي‌شوند 200/21 نفر. در حالي كه جمعيت جنوبي‌ها 400 هزار نفر شده است.  برطبق آمار روسيه در سال 1913 تالشان 89398 نفر بودند. در سال 1949 شوروي، تعداد تالشان شمالي را 77323  نفر اعلام كرد. شوروي، در اين سال آمار جنوبي‌ها را 74700 نفر اعلام کردند. روس‌ها، خيلي روي اين موضوع كار كردند و دو جلد كتاب ديكشنري تالشي به زبان روسي دارند.

محققان روسي، از جمله ميلر (از محققان غيردولتي) در سال 1963 گفتند كه تعداد تالشان ۱۰۰۰۰۰نفر است.  اما منابع روسيه در سال 1989، تالشان شمالي را ۲۱۲۰۰ اعلام کردند. چرا؟
معيارشان براي تالشي بودن، داشتن زبان تالشي است. باكو نيز در موقع فروپاشي شوروي رقم  ۲۱۲۰۰ نفر را تائيد كرده است. اما اين اصل كه تعداد گویشوران زبان تالشي، نشانه‌ی تعداد اعضای جامعه قومی تالشي است، ‌درست نيست. چون استحاله زباني، دال بر استحاله نژادي نيست.
  به دلیل سیاست‌های زبانی ملی شوروی و جمهوری آذربایجان، زبان تالشی به نوعی دچار دو پدیده خودکشی زبان و قتل زبان شده است.  

مبحث سوم. جمعیت تالش‌
تعداد تالش، در جمهوری آذربایجان دست‌کم، دو میلیون نفر از جمعیت ده میلیون نفری جمهوری آذربایجان در سال 2023 تخمین زده می‌شود. اما، در آمار رسمی جمعیت جمهوری آذربایجان که در گزارش‌های رسمی کمیته دولتی آمار این کشور قید می‌شود، جمعیت تالش‌های جمهوری آذربایجان فقط حدود ۱/۵ درصد از کل جمعیت ده میلیون نفری این کشور اعلام می‌شود. اعلام آمار پایین‌تر از جمعیت واقعی تالش‌های جمهوری آذربایجان، علت سیاسی دارد. به این معنا که نظام سیاسی جمهوری آذربایجان نمی‌خواهد جمعیت تالش را یکی از اجزای مهم این جامعه معرفی کند.
زیرا، همواره نوعی بیم و هراس در حاکمیت جمهوری آذربایجان درباره مطالبه تالشان برای مشارکت مؤثر در زندگی عمومی وجود دارد. زبان تالشان نیز در جمهوری آذربایجان مهجور مانده است و تمسخر زبان تالشی یکی از آیتم‌های ثابت شبکه‌های دولتی جمهوری آذربایجان است. در گفتار و تبلیغات رسمی و دولتی و رسانه‌ای در جمهوری آذربایجان، کلمه تالش به میزان زیادی حذف شده است و به‌عنوان مثال درحالی‌که در میان مردم جمهوری آذربایجان، جنوب این کشور به نام «منطقه تالش» شهرت دارد، در سال‌های اخیر در اطلاعیه‌ها و اخبار و گزارش‌های رسمی و رسانه‌ای از این منطقه با نام «منطقه جنوب» یاد می‌شود.    ص ۹۷،۹۸

پایان قسمت چهارم
منبع کتاب وضعیت اقلیت ها در جمهوری آذربایجان از منظر حقوق بین‌الملل

نوشته آقای دکتر احمدکاظمی رئیس مرکز  و استاد حقوق دانشگاه
انتخاب متن گروه تالشه خله مجید نعمتی سیاهمزگی

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

24 Jan, 17:59


هر روز یک مطلب در مورد تالشان

امروز 
وضعيت تالشان  در جمهوری آذربايجان از منظر حقوق بین‌الملل

قسمت سوم

تالشان، در تكوين صفوي، نقش داشتند. شاه اسماعيل، به عنوان مؤسس سلسله صفوي و قبل از اينكه سلسله صفوي را تأسيس كند، دوبار در منطقه تالش (قبل از جدايي قفقاز)‌ حضور پيدا كرد. يك بار زماني كه برادرش «سلطان علي» در نزديك اردبيل كشته مي‌شود و از اردبيل به كوه‌هاي برقو (برقو كوه‌هايي است ميان تالش و اردبيل) مي‌آيند و بعد به كاروان‌رود (كاروان‌رود همان «هشت پر» امروزي تالش است) سپس به شهر گزكر (گزكر شهر گمشده تالشان) می‌روند. گزكر، كه در گذشته، شهري بسيار بزرگ بود، ولي اكنون آثاري از آن نيست. گزكر، يكي از مراكز صنعتي بوده است. شاه اسماعيل، بعد از گزكر به لاهيجان مي‌آيد. شاه اسماعيل، بیش از يك سال در لاهيجان بوده است. بار دوم نيز شاه اسماعيل، در زمستان 1284 ش/ 1905 در ارجیوان يا ارچیوان (به‌اصطلاح در آستاراي شمالي امروزي) به سر مي‌برد و ميرزا محمد تالشي كه بعداً سردار بزرگ تالشي مي‌شود، از شاه اسماعيل صفوي پذيرايي مي‌كند. به همراه شاه اسماعيل، هفت نفر صوفي بودند كه درواقع مشاورانش بودند. يكي از اين هفت نفر، فردي بود به نام «دده بيگ تالشي». بعدها كه شاه اسماعيل، قدرت را به دست مي‌گيرد، تالشان، (ازجمله اين فرد) آرام آرام وارد سپاه وي مي‌شوند و سپس در سپاه شاه طهماسب نیز تعداد آنها افزايش پيدا مي‌كند، تاجائي كه نزديك به هزار نفر از سپاه سي هزار نفري شاه طهماسب را تالشان تشكيل مي‌دهد و فرماندهي آن را «ميرزا محمد تالشي» به عهده داشت. دده بيگ هم « قورچي‌باشي» مي‌شود. «قورچي‌باشي» شبيه فرمانده گارد است كه از سپاهيان و اقوام مختلف تلفيق مي‌شود. هركدام از واحدهاي آن فرماندهي دارند كه از آن ايل يا قوم است. درنتيجه ميزان تبعيت و فرمانبرداري در واحدهاي سپاه بسيار بالا است. چون حاضرند به خاطر قوم جان بدهند. تالشان در تكوين صفوي نقش بالايي داشتند.  
پس از معاهدات ننگین گلستان و ترکمنچای، تسلط روس‌ها بر تالش شمالی به معنی آغاز یک دوره تاریخی با شرایط متفاوت با گذشته و اوضاع حاکم بر تالش شمالی بود. فرهنگ، زبان، رفتار و شیوه حکومت اشغالگران برای مردم آن دیار کاملاً ناشناخته بود. مأموران روسی، مقید به رعایت عرف و اعتقاد اهالی نبودند. در چنان وضعیتی، خانواده‌های به‌ستوه‌آمده، به ایران مهاجرت می‌کردند و به‌صورت سازمان‌یافته، دست به مقاومت‌هایی می‌زدند که ناآرامی‌هایی در دو سوی مرز به وجود می‌آورد. گروه‌های مخالف با اشغالگری و سلطه روس‌ها، در نوار مرزی به مبارزه و فعالیت‌های ایذایی دست می‌زدند و این موضوع، به اعتراض دولت روسیه منجر می‌شد. اما همه آن رویدادها، موجب بازگشت اوضاع به گذشته نشد و فاجعه جدایی هفده شهر قفقاز و از آن جمله ولایت تالش، به‌عنوان یک حادثه تلخ تاریخی غیرقابل بازگشت، باقی ماند.  حتي موقعي كه معاهده تركمنچاي در سال 21 فوریه 1828میلادی/ اول اسفند 1206 شمسی بسته شد، روس‌ها، تبريز را تصرف كردند و تا ميانه پیش رفتند. اما تالش شمالي در اختيار آنها نبود. زيرا «ميرحسين‌خان تالشي» خيلي به سمت حاكميت ايران گرايش داشت. اما فشار مضاعف ‌«پاسكوويچ» باعث شد كه اين منطقه نيز به روس‌ها واگذار شود.

پایان قسمت سوم
منبع کتاب وضعیت اقلیت ها در جمهوری آذربایجان از منظر حقوق بین‌الملل  ص ۹۶،۹۷

نوشته آقای دکتر احمدکاظمی رئیس مرکزپژوهشی و حقوق اقلیت ها  و استاد حقوق دانشگاه
انتخاب متن گروه تالشه خله مجید نعمتی سیاهمزگی

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

24 Jan, 10:22


هر روز یک مطلب در مورد تالشان

امروز

وضعیت تالشان در جمهوری آذربايجان از منظر حقوق بیت الملل

قسمت دوم

استفاده از گویش تالشی، به‌عنوان زبان ادبی پس از جنگ جهانی دوم در دوره شوروی منسوخ شد و این رویکرد در دوران حکومت ایلچی‌بیگ و خاندان علی‌اف، به‌شدت تشدید شد.
ظاهراً منطقه‌ی تالش، محل استقرار قوم کادوس بوده است. زمین‌های کادوسیان، در زمان آستیاک و کوروش، در کوه‌های جنوب دریای کاسپین بود. احمد کسروی، واژه‌ی تالش را شکل تغییریافته‌ی واژه‌ی کادوس/ کادوش دانسته است. در دوره مادها، کادوسیان مستقل بودند و در منطقه خود به شکل جماعت‌ بدوی زندگی می‌کردند و از راه شکار و دامداری روزگار می‌گذراندند. تالش، یکی از کهن‌ترین مراکز تمدنی در پیرامون دریای کاسپین است و در آن تمدنی باستانی به نام «تمدن تالش ـ مغان» متعلق به دوره پایانی عصر مفرغ و دوره‌ی آغازین عصر آهن (سده 14ـ7 ق م) شناسایی شده است. در ربع آخر قرن هفتم و نیمه قرن ششم پیش از میلاد، تالش در قلمرو دولت ماد بود. در دوره‌ آلبانیای قفقاز، کاسپی‌ها در این منطقه ساکن بودند. تالش‌ها در قرن چهارم پیش از میلاد به اطاعت از کوروش گردن نهادند. 
تالشی‌ها، خود را «تولیش» (جمع «تولیشان») می‌نامند. امروزه آنها در منطقه جنوبی آذربایجان - در استان‌های لریک، ماساللی، یاردیملی، لنکران، آستارا، جلیل¬آباد و بیله¬سوار زندگی می‌کنند و برخی از آنها در باکو و سومقائیت زندگی می‌کنند. تالشی‌ها، به غیر از مرزهای آذربایجان در شمال ایران نیز زندگی می‌کنند. در زمان‌های قدیم، مناطقی که تالشی‌ها در آن سکنی گزیدند، تحت حاکمیت دولت مادها بودند. در قرن هفدهم خانات تالش، در این منطقه شکل گرفت. با عهدنامه «گلستان» که در سال 1813 بین ایران و روسیه امضا شد، خانات به همراه قفقاز از ایران جدا شد و به اشغال روسیه درآمد.
تالش، از دوره صفویه (906ـ1135) تا اواسط دوره قاجاریه در کنار دیگر مناطق قفقاز در قلمرو دولت ایران بود. در نتیجه‌ی جنگ‌های ایران و روس و امضای عهدنامه‌ی گلستان  (1228/ 1813) و ترکمانچای (1243/ 1828)، بخشی از تالش در کنار دیگر مناطق قفقاز از ایران جدا شد و به روسیه پیوست. مردم مسلمان تالش که از این جدایی ناراضی بودند، نارضایتی خود را به‌صورت قیام‌های پراکنده نشان می‌دادند. پس از سقوط کمون باکو، در 1336/ 1918، انقلابیون ارتش سفید با حمایت اقشار مختلف روستاهای روسیه (موسوم به دِنیکِن‌ها و کمیته‌ی ملی روس باکو) در لنکران و مغان «حکومت مغان» را تشکیل دادند. همچنین در اوایل دوره‌ای که حکومت شوروی، قفقاز را اشغال کرد، مردم منطقه‌ی تالش برای مبارزه، جمهوری شوروی مغان (جمهوری شوروی لنکران) را تشکیل دادند. این جمهوری در 24 رجب 1337/ 25 آوریل 1919 تأسیس شد و تا 28 رمضان/ 27 ژوئن همان سال دوام یافت. جمهوری شوروی مغان، حکومت مساواتی‌ها را ــ که بر سایر نقاط آران حکفرمایی می کرد ــ به رسمیت نشناخت و تقریباً چهار ماه در مقابل هجوم مخالفان مقاومت کرد.
بعد از الحاق رسمی خانات تالش به روسیه‌ی تزاری براساس عهدنامه‌ی گلستان، و لغو خانات تالش در 1241ـ1242/ 1826، نام تالش دیگر به کار برده نشد. پس از فروپاشی اتحاد شوروی در 1370ش/ 1991 و استقلال جمهوری آذربایجان، نام‌های جغرافیایی تاریخی و قدیمی، از جمله بیلقان و گنجه، احیا شد، اما به جهت حساسیت حکومت باکو نسبت به تالش‌ها ــ که ایرانی‌الاصل بودند و زبان آنان آذری نبود ــ ناحیه‌ی تالش را که تاریخی بسیار کهن دارد، در نظام اداری جمهوری آذربایجان، «ناحیه‌ی اقتصادی لنکران» خواندند. تالش‌ها از بازماندگان آریایی‌ها، نخستین مردمانی هستند که در ایران سکنی گزیدند و تمدن‌ساز شدند. همین نام بر مناطق محل سکونت جمعیت تالشان نیز اطلاق شده است.

پایان قسمت دوم
منبع کتاب وضعیت اقلیت ها در جمهوری آذربایجان از منظر حقوق بین‌الملل ص،۹۶ ۹۴،۹۵

نوشته آقای دکتر احمدکاظمی رئیس مرکز پژوهشي  حقوق اقلیت ها و  استاد حقوق بین الملل دانشگاه

انتخاب متن گروه تالشه خله مجید نعمتی سیاهمزگی

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

23 Jan, 16:26


فراوان  دیده  دنیا  مثل ما را
بسی بیچاره و  شاه و گدا را

تلاطم های دنیا بوده بسیار
که اوجش دیده و هم قهقرا را

بسی طاغوتی و میهن پرستان
هزار عاشق بر این بوم و سرا را

مقید هم صداقت پیشه بسیار
بدیده جان به کف هم بی ریا را

بود این زیر و بالا تا قیامت
و شاید آن سرا این ماجرا را

# غلامرضانوروزی لاسکی

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

22 Jan, 18:18


هر روز یک مطلب در مورد تالشان

امروز
وضعیت تالشان در جمهوری آذربایجان از منظر حقوق بین‌الملل

قسمت اول

مبحث اول. منطقه و تاریخ تالش 
دکتر حسین احمدی، تالش‌شناس شهیر ایرانی معتقد است که تالش، هم به قوم و هم به منطقه، اطلاق مي‌شود. يعني تالش قومي هستند كه در منطقه‌اي به همين نام پراكنده هستند. منطقه پراكندگي اين قوم از لنكران شروع مي شود. رشته‌كوهي است به نام تالشان در لنكران، اين رشته كوه به سمت آستارا و بعد به سوي «هشت پر» مي‌آيد و همين‌طور از اطراف فومن وصومعه‌سرا، ماسال و شاندرمن  به طرف شرق و از جنوب تا رودبار ادامه  مي يابد .
در اطراف اين رشته‌كوه، تالش‌ها پراكنده هستند. اولين بار كلمه تالش، در كتاب «نزهه‌القلوب» حمدا... مستوفي در قرن هفتم آمده است. قبل از آن با نام «تيليسان» يا «كادوسان» ‌و «كادوس» نامیده مي‌شد. 
تالشان، بزرگترین اقلیت قومی در جمهوری آذربایجان هستند که در منطقه تالش که در قرارداد گلستان نیز از آن نام برده شده است، ساکن هستند. منطقه تالش در منتهی‌الیه جنوب شرقی جمهوری آذربایجان واقع شده است. از شمال شرقی به جلگه‌ی کُرـ ارس و از شرق به دریای کاسپین محدود می‌شود و از جنوب و غرب با ایران همسایه است و از هفت ناحیه‌ی لنکران (مرکز منطقه)، جلیل‌آباد، ماساللی، آستارا، لریک، یاردیملی و بیله سوار تشکیل می‌شود. این ناحیه به سبب تراکم شبکه رودها با دیگر نواحی جمهوری آذربایجان تفاوت دارد. رودهای آن اغلب از آب برف تغذیه می‌ کنند و از کوه‌های تالش سرچشمه می‌گیرند و پس از آبیاری زمین‌های کشاورزی دشت‌ها به دریای کاسپین می‌ریزند . 
این منطقه‌ی مرزی پیش از فروپاشی شوروی با دنیای خارج، بی‌ارتباط بود و این وضع بر توسعه اقتصادی و اجتماعی آن، تأثیر منفی گذاشت. اگرچه مبادله کالا بین ایران و شوروی از مرز آستارا صورت می‌گرفت، هماهنگی‌ها در مسکو انجام می‌شد.
پس از استقلال آذربایجان، محدودیت مرزی اگرچه در ابتدا برطرف شد ولی از زمان روی کارآمدن الهام علی‌اف، دولت باکو موانع مختلفی برای جلوگیری از ارتباطات مردمی انجام داد. چنانچه علی‌رغم اینکه جمهوری اسلامی ایران در ۱۳۸۹/۲۰۱۰، روادید یا ویزا را برای مردم جمهوری آذربایجان به‌صورت یک طرفه لغو کرد. انتظار طبیعی این بود که دولت باکو نیز روادید را برای ایرانی‌ها لغو کند، اما دولت باکو نه تنها روادید را برای ایرانی‌ها لغو نکرد، بلکه اقدامات جدیدی برای کاهش روابط مردمی سفر تالشان به ایران انجام داد. به‌طوری‌که در دسامبر 2013/ آذر ۱۳۹۲ با رأی نمایندگان حزب حاکم جمهوری آذربایجان، پارلمان باکو، از تمدید قانون پنجم آوریل سال ۲۰۰۵ (16 فروردین 1384) در مورد تایید یادداشت تفاهم ایجاد تسهیلات در عبور و مرور اتباع ایران و جمهوری آذربایجان ساکن در مناطق مرزی دو کشور، خودداری و آن را لغو کرد. این یادداشت تفاهم، در ژانویه سال ۲۰۰۵ ( 7 بهمن 1383)در تهران، توسط دو کشور امضا شده بود و براساس آن اتباع ایران و جمهوری آذربایجان، در داخل محدوده شعاع ۴۵ کیلومتری از نوار مرز دو کشور می‌توانند آزادانه تردد داشته باشند. این توافقنامه سفر تالشان در جمهوری آذربایجان، به ایران را تسهیل می‌کرد. 
حدود یک پنجم تالشان، در نقاط شهری و بقیه در روستاها زندگی می‌کنند. این منطقه 620 نقطه روستایی دارد. اکثر جمعیت آن تالشی‌اند ولی در اسناد رسمی و دولتی جمهوری آذربایجان، آذری قلمداد می‌شوند و بنا به اطلاعات منتشر شده، مقامات دولتی 98% مردم منطقه را آذربایجانی می‌دانند. این در شرایطی است که اساساً کل این منطقه تالش‌نشین می‌باشد. به نوشته‌ی «ژاک دو مورگان» باستان‌شناس فرانسوی که در 1307ـ 1308/1890 در این منطقه تحقیقات میدانی کرده است، تالش‌ها، بخش اعظم ساکنان منطقه را تشکیل می‌داده‌اند و آشکارا خصایصی ایرانی داشته‌اند. به نوشته‌ی «آکینر» نویسنده کتاب «اقوام مسلمان اتحاد شوروی» در اوایل دهه‌ی 1310ش/ 1930 چند نشریه به زبان تالشی در این منطقه منتشر می‌شد. در 1332ش/ 1953 دستور زبان تالشی و در 1355ش/ 1976 واژه‌نامه‌ی تالشی ـ روسی به چاپ رسید.
پایان قسمت اول
منبع کتاب وضعیت اقلیت ها در جمهوری آذربایجان از منظر حقوق بین الملل ص ۹۳،۹۴

نوشته  آقای دکتر احمد کاظمی رئیس مرکز  حقوق اقلیت ها و استاد حقوق بین الملل دانشگاه

انتخاب متن گروه تالشه خله مجید نعمتی سیاهمزگی

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

22 Jan, 06:24


در خلوتم  آنگاه  که مهمان  تو  بود م
پروانه  تو ، من  شمع درخشان توبودم

تا وقت سحر سوختم  از دوری  رویت..
آشفته چو   گیسوی  پریشان  تو  بودم

آن خلوت دیدار تو خوش بود و گرانبار
من مست دو چشمان غزلخوان تو  بودم

عاشق که شدم برتووآن مهرووفایت
آشفته تر   از گیسوی   لرزان  تو  بودم

شب تا به سحر گفت وشنودم شده ازعشق،...
مدهوش  تو و   مهرتو ، ویران تو  بودم

خواهم که چو خورشید درخشان بدرخشی
محتاج    توو نور  درخشان  تو  بودم

# غلامرضانوروزی لاسکی🍀

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

21 Jan, 19:20


هر روز یک مطلب در مورد تالشان

امروز
موسیقی تالش

تالش که از اقوام قدیمی ایران زمین است که سرزمین آن محدوده بین رودخانه های سفید رود در ایران و کورا در جمهوری آذربایجان را در بر میگیرد.

تالش ها  علاوه بر شهر های لنکران ، لریک، ماسللی ،آستارا ،جلیل آباد و یاردیملی در جمهوری آذربایجان ،در عنبران، نمین، اردبیل، آستارا، لوندویل ،حویق چوبر, لیسار، هشتپر، اسالم ،
پره سر، رضوانشهر ،شاندرمن، ماسال ،
گوراب زرمیخ، ماکلوان ،فومن، شفت ،ماسوله، رودبار و رشت در استان گیلان زندگی می کنند.
آنها در ادوار مختلف ،در تاریخ ایران نقش آفرینی کرده اند.
طوری که در دوران باستان از همراهان هخامنشیان بودند،در تحکیم دولت صفوی نقش اساسی داشته‌اند
ولی علی رغم رشادت های فراوان نیمی از این سرزمین بر اثر عهدنامه گلستان و ترکمانچای در دوره‌های قاجار از ایران جدا شد و به روسیه تزاری تعلق گرفت.
تالش ها  به زبان تالشی از  زبان های شمال غربی ایران سخن می گویند از نظر مذهبی مسلمانان شیعه دوازده امامی و سنی شافعی هستند .
شغل اصلی این قوم دامداری و کشاورزی است.

تالش ها دارای فرهنگی بسیار غنی هستند که موسیقی بخش مهمی از این فرهنگ به شمار می رود.
موسیقی تالشی با توجه به طبیعت ، محیط پیرامون ،شغل و نحوه معیشت آنها در طول زمان شکل گرفته است و با توجه به گویش خاص خود ، موسیقی ویژه خود را به وجود آوردند که آنها را از دیگر اقوام متمایز می‌کند .

برای موسیقی تالشی درجز و موسیقی محلی ایران در کل نمی توان تاریخ آغاز مشخصی را تعیین کرد .
این موسیقی برگرفته و صدای پرندگانی چون
کوکو ،بلبل ،صدای رودخانه‌های خروشان و آبشار های زیبا و بلند صدای جنگ گوزن ها و گاوهای نر و دیگر عناصر طبیعی است .
موسیقی تالشی به صورت کلی به سه بخش هوا های آوازی، تصانیف و پرده‌ها( مقام های بدون کلام )تقسیم می‌شود .
آوازهای تالشی  محور اصلی موسیقی تالشی اند و دارای تحریرها، ریز تحریر ها و نغمات مختلف و متفاوتی هستند، از جمله این آوازها می‌توان به آواز های کرگانرودی ،اسالمی، تالش دولابی، شاندرمنی، ما سالی، تنیانی، فومنی، شفتی و غیره اشاره نمود.

موسیقی تالشی مایگی مشابه  شور ،سه گاه ابوعطا ،افشاری، دشتی و شوشتری اجرا می‌شود.

و تصنیف ها و ترانه ها نیز بخش اعظمی از موسیقی تالشی را تشکیل می دهند که شامل مضامینی عاشقانه ،عروسی ،کار ،حماسی و غیره هستند .

منبع

کتاب ققنوس ص ۷و۸

نوشته آقای مهندس  سید مومن منفرد چماچار انتخاب متن گروه تالشه خله مجید نعمتی سیاهمزگی

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

21 Jan, 05:54


درخت و دیوار..‌.

او که هر سال زمستان می شد
زخم از پنجه زرین خزان
داده از دست گل و میوه و بر‌گ
خسته و خواب الود
روی دیوار دلم خم می گشت
به تمنا می گفت
به زبانی که فقط گوش دلم می فهمید
که رفیق
تن رنجور مرا بالش باش.

به سخاوت دل من،
نرم میگشت و می گفت باشد،
تکیه بر شانه دیوار دلم ده ، اما
به قراری که به هنگام بهار
که شکفت
گلِ بیداری از مردمک خواب تو باز 
به نسیم سحری
و تو برداشتی از شانه من
سر خود را ارام
سبدی رایحه از عطرِ خَم گیسویت
روی اویز دلم آویزی.

بی جواب
تکیه می دادی
بر شانه نرم دل من.
سر سنگینِ پُر از گیسویِ مشکینت را.

چند روزی سپری چون می شد،
شب بی ماه مرا وسوسه می کرد : بخواب
هوس خواب به چشم دل من،
می فشرد،
دست سنگین خودش را ارام
تو به خواب و من هم
تا بهار
هر دو در خواب خوشِ بی خبری.

باز امسال زمستان امد
و تو هم
بر سر شانه دیوار دلم لَم دادی
مثل هرسال و همان قول و قرار.

صبح یک روز به گوش دل من
زمزمه کرد نسیم :
برخیز ای دل غافل، برخیز
رفت سر مای زمستان بس کن.

پلک برداشتم از مردم چشم
چه هوایی ، چه نسیمی، به به
پیرهن کرده به تن بانوی زیبای زمین
سبز ، قرمز، ابی.
یادم امد که به دوش دل من
شاخه ی خسته ز بیداد خزان مهمان بود.

رفته بود
بی خبر از منِ در خوابِ گران.
سبدی خالی بود
روی دیوار دلم آویزان.

دلم آزرده شد از رفتن او
بی وفا،
رفت یادت که نهی بر سبدم
شاخه ای از گل گیسوی سیه فامت را
طبق ان قول و قراری که میان ما بود.

چشم کاوید درون سبد خالی را
برگ زردی دیدم کنج سبد
رد پایی زپیام سرخی
بود منقوش بر آن :
اه ای دوست، ببخش
دوستت می دارم ،
اندکی مانده زمستان برود
تو به خوابی اما
باغبان امده با داس و تبر
همره گاری و اجرپز پیر
عنقریب
رفتنم حتمی است

شعر:
#عاشوری_شیرمحمد
۱۴۰۳/۱۰/۲۶

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

20 Jan, 18:21


هر روز یک مطلب در مورد تالشان

امروز

تات نشینان کلور

قسمت چهارم

مثل های تاتی ریشه در همین تاریخ طولانی و گذشته پر فراز و نشیب دارد که در طول قرن ها شکل گرفته و به مرور صیقل یافته و در نهایت به دست ما رسیده است .

مثل گاه به حکایت و داستان تاریخی بر می گردد که چکیده پند آموز آن حکایت به شکل امروزی و در قالب عبارتی ساده و موثر به ما رسیده و در طول سالیان رواج یافته و همه گیر شده است .

و گاه نتیجه اتفاق یا حادثه ای ساده در گذشته است که به دلیل سادگی و استفاده مداوم در میان گویشوران زبانزد شده است .
در  این میان مثل های نیز وجود دارد که از داستان و یا حادثه ای پند آموز نشأت گرفته اما اصل آن داستان در بین گویشوران جاری نیست و در طول زمان به فراموشی سپرده شده است .مثل ها و کنایات تاتی آهنگین هستند و از کلام موزون بهره می برند .

تعدادی از مثل ها شعر گونه اند و احتمال دارد ابیاتی از یک منظومه باشند ،به هر روی این نشان از ذوق و شاعرانگی کلام دارد .

مثل ها و کنایه های تاتی از حیث تعداد کلمه ،جمله و یا مصراع انواع مختلفی دارند ،.

عبارت زبانزدها گاهی کوتاه است و در دو سه کلمه خلاصه می شود ،که اشاره به عدم تناسب دو موضوع دارد و در واقع خلاصه یک جمله است که عدم تناسب دو موضوع یا انتظاری محال را بیان می کند و خلاصه جمله است .عبارت زبانزد گاهی طولانی تر است و از به هم پیوستن چندین جمله متوالی شکل می گیرد .

همانطور که پیش از این نیز اشاره شد می تواند یک مصرع یا بیت باشد . کلام آخر اینکه مثل ها ریشه در تاریخ دارند و عمدتا از داستان یا حکایتی تاریخی و پند آموز نشات گرفته اند .

بخشی از این حکایت ها در دسترس بوده و در حافظه تاریخی تات زبانان موجود است و بخشی نیز چهره در غبار فراموشی کشیده اند و اثری از آن ها نیست .
با توجه به اهمیت این بخش از فرهنگ عامه و خطر فراموشی و حذف آنها  ،نگارنده بر گرد آوری آن همت گماشته است .(نگارنده در متن کتاب های نمونه های از مثل ها و کنایات را ذکر کرده که به دلیل عدم امکان تایپ با فتحه و کسره و ضمه و تنوین و برای پرهیز از غلط نوشتن از نوشتن آنها در این متن خود داری گردیده است) 


پیوند تاتی کلور با مثال و کنایات تالشی و تاتی قزوین

تاتی و تالشی در مثل ها و کنایات نیز چون سایر ساحات فرهنگ عامه پیوندی عمیق با یکدیگر دارند ،ولی در این مقوله این شباهت و نزدیکی بسیار چشمگیر است . و شاید بتواند دلیلی بر تایید نظر مرحوم دکتر علی عبدلی باشد که معتقد است زبان تاتی و تالشی چنان  به هم نزدیکند که گویا از یک ریشه هستند.

،این شباهت چنان است که برخی از این زبانزدها عیناً در هر دو زبان وجود دارد ،یا با تغییر بسیار کوچک در حد صامت ،مصوت و یا کلمه می توان آن ها را به هر دو زبان خواند.
. به هر  روی ،اینطور به نظر می رسد که در موارد بسیاری نمی توان مرزی برای این زبانزدها در میان دو زبان قائل شد .

.نکته جالب این است که عده ای زبانزد های مشترک بین تاتی و تالشی شادرمنی و ماسالی را فقط نتیجه مراودات تات های کلور با تالشان این مناطق می دانند ،اما با توجه به فراوانی این دست مثل ها میان تاتی و بخش عظیمی از تالش مرکزی و حتی جنوبی چون
صومعه سرا ،فومن ،رضوانشهر و شفت ،می توان این امر را علاوه بر مراودات تاریخی و مجاورت جغرافیایی ،نتیجه ریشه زبانی و تاریخی یکسان ،فرهنگ مشابه ،لغات هم ریشه و عواملی از این دست نیز دانست .
در هر حال ،انجام مطالعات تطبیقی در این خصوص می تواند نتایج مهمی را در حوزه زبان و تاریخ مشترک این دو قوم ارائه دهد .

پایان قسمت چهارم

منبع کتاب گنجینه کنایات و مثل‌های تاتی ص ۱۴،۱۵،۱۶

نوشته آقای محسن حداد کلور

انتخاب متن گروه تالشه خله مجید نعمتی سیاهمزگی

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

19 Jan, 21:05


هر روز یک مطلب در مورد تالشان

امروز تات نشینان کلور

قسمت سوم

کنایه در لغت به معنای پوشیده سخن گفتن است و در اصطلاح سخنی است که دارای دور و نزدیک باشد و اگر گوینده آن را چنان به کار برد که ذهن شنونده از معنی نزدیک به معنی دور رهنمون گردد از کنایه استفاده کرده است .
دلایل متعددی برای استفاده از کنایه وجود دارد .رعایت ادب در گفتار ،اغراق در موضوعی خاص و صریح سخن نگفتن از پیش زمینه های شکل گیری کنایه است.
استاد شفیعی کدکنی در خصوص کنایه می گوید :
کنایه یکی از صورت های بیان پوشیده و اسلوب هنری گفتار است . بسیاری از معانی را اگر با منطق عادی گفتار ادعا کنیم لذت بخش نیست و گاه مستهجن و زشت می نماید اما از رهگذر کنایه می توان به اسلوبی دلکش و کوثر بیان کرد .
زبان تاتی ظرفیت های بالایی در زمینه استفاده از آرایه های ادبی دارد و پیشینیان ما نیز با شناخت و استفاده درست از این ویژگی ها مثل ها و کنایاتی را خلق کرده اند که در نهایت ذوق و زیبایی، تأثیری عمیق بر زندگی اجتماعی تات ها دارد .
از ویژگی های قابل توجه زبان تاتی کوتاه کردن کلمات است ،گاه تنها با چند مصوت یا صامت در کنار هم یک جمله کامل ساخته می شود   مانند :
اآ  یا او می آید اینجا
یا
ته به به ،تو به بخور
این ویژگی در تاتی چندان  گسترده نیست اما با کمی دقت می توان به  نمونه های از این دست رسید.
از دیگر نکات قابل  توجه در زبان تاتی پوشیده سخن گفتن است ،گویی گویشوران تات چنان مجهز به فن بیان منظور در لفافه بوده اند که ناخودآگاه در هر سخنی از مثل و یا کنایه برای بیان مکنونات قلبی خود بهره می بردند .
در تاتی از هرگونه شاخ و بال دادن به کلمه و جمله پرهیز می شود و گوینده با استفاده از واژگانی کوتاه و ساده مقصود خود را منتقل می نماید ،در کنار این ویژگی  باید به حفظ کرامت مخاطب و نکته سنجی در ادبیات عامیانه تاتی نیز اشاره کرد .
بی شک همین خصیصه است که سخن تاتی را نغز و جهت دار می نماید . مثل ،کنایه ،زبانزد و سخن حکیمانه در تاتی بسیار پرکاربرد است و شاید یکی از دلایلی که تات ها از این صنعت ادبی به شکلی گسترده استفاده می کنند مبادی آداب بودن تات هاست .
این قوم که ریشه در فرهنگ کهن ایرانی دارد ،حفظ شأن مخاطب و رعایت ادب در کلام را اصل قرار داده است ،چرا که گاهی ممکن است بیان صریح و بی پرده موضوع ،اندرز،هشداریا نهیب بر رفتاری ناپسند ،در ظاهر جلوه خوبی نداشته باشد و موجب تکدر شنونده شود اما اگر به زیور انواع ادبی، چون مثل و کنایه آراسته
گردد ،مراد با حفظ کرامت و شأن شنونده ،به شکلی زیبا و سریع منتقل می شود و اثر گذار تر خواهد بود . مثلاً در کنایه :
او شییار هر کسی خلیک پیگیره چه پش ده شو
یعنی
او مانند آب هرکس بیل بر دارد به دنبالش می رود ،
در واقع مراد این است که مخاطب دهن بین  بی‌اراده و تابع امیال دیگران است و خود هیچ توانایی و اختیار برای تصمیم گیری نداشته و دنبال روی سایرین می‌باشد قطعاً بیان این چند جمله نه تنها طولانی است بلکه مخاطب را آزرده خاطر هم می‌سازد ولی با یک کنایه یا مثل چند  کلمه‌ای مقصود در عین رعایت احترام منتقل می‌شود و جلوی هر توضیح اضافه‌ای را می‌گیرد.
فراوانی مثل‌ها و کنایات در زبان تاتی موید تمدنی  تات‌هاست چرا که هر چقدر تاریخ و تمدنی قومی طولانی تر و  غنی‌تر باشد حوادث و اتفاقات بیشتری را به خود دیده  در وضعیت‌های متعدد تاریخی قرار گرفته و بالتبع داستان‌های بیشتری در آن قوم شکل گرفته و در نتیجه مثل‌ها و کنایات مرتبط بیشتری را نیز در خود پرورانده است.
پایان قسمت سوم
منبع کتاب
کتاب گنجینه کنایات و مثل‌های تاتی

نوشته آقای محسن حداد کلور .

انتخاب متن گروه تالشه خله مجید نعمتی سیاهمزگی

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

19 Jan, 08:11


می توان   قلبی  شبیه   سنگ داشت
می‌توان با خود همیشه  جنگ داشت

می‌توان  هر سنگ  را چون موم  کرد
بهر کار  خویشتن ،  آهنگ  داشت

می‌توان آئینه  ، اما   بی  غبار
در نگاه  دیگران صد رنگ داشت

می‌توان چون گل به لبخندی  شکفت
می‌ توان  از هر  دری  جز گل  نگفت

می‌توان  خورشید   بود  و  نور  داد
بر  دل  تاریک   ظلمت   شور  داد

می‌توان چون شاعران شعری سرود
می‌ توان   بر  شعر  آهنگی  فزود

می‌توان  شبنم صفت   برروی  گل
از  لطافت  گفت  در گفت  و شنود

می‌توان عمری صداقت پیشه بود
جز خدا ،  عاری  زهر  اندیشه بود


# غلامرضانوروزی لاسکی

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

18 Jan, 21:46


هر روز یک مطلب در مورد تالشان

امروز تات نشینان کلور .

قسمت دوم

بخش عظیمی از تبلور این حس هویت خواهی نتیجه مجاهدت  ‌های تات و تالشناس برجسته، مرحوم دکتر علی عبدلی است که در اوایل دهه ۵۰ شمسی تحقیق در این خصوص را آغاز کرد و تا پایان عمر قریب به سی اثر در این زمینه منتشر نمود .
تلاش‌های او بود که اهمیت پژوهش در حوزه فرهنگ عامه را برای محققان تات و تالش هویدا نمود و شوق فراوانی بین گویشوران  این دو زبان و فرهنگ برای مطالعه گذشته خود ایجاد کرد.

بی‌شک آثار ایشان منبعی مهم برای پژوهشگران عرصه فرهنگ عامه دوقوم تات  و تالش است

مثل و کنایه در تاتی

فرهنگ عامیانه یا فلکلور  تاتی از مشترکات فرهنگی تات ها  و عامل پیوند میان آنهاست.
ادبیات عامیانه دربردارنده معیارهای زیباشناسی و اخلاقی زندگی اجتماعی تات هاست که پیوندی عمیق با واقعیت‌های زندگی روزمره این مردم دارد.
فرهنگ عامه در واقع میراثی معنوی و  گنجینه ارزشمندی است که به صورت شفاهی  سینه به سینه از نسل‌های گذشته برای ما به یادگار مانده است.
بخش بزرگی از فلکلور تاتی را در کنار  قصه ،داستان  دوبیتی ،چیستان و حکمت ،مثل و کنایه تشکیل می دهد ،ترسیم کننده نوع نگاه
تات ها  به زندگی، غم‌ها، شادی ها، دردها، جشن‌ها ،رسومات ،امیدها ،بیم‌ها، بایدها و نبایدهای اجتماعی و اخلاقی و دیگر موضوعات است .
زبانزده‌های تاتی در واقع عصاره و جوهره زندگی تات زبانان است که به زیور استعاره، تشبیه، ایجاز سجع ،خیال و دیگر صنایع ادبی آراسته شده‌اند‌.

مثل و کنایه تراوش یک ذهن خلاق و پویاست که در لحظه و برق اسا به زبان آمده و چنان دقیق به جا و دلنشین است که در شنونده اثر گذاشته و به مرور رواج یافته و مورد استفاده مردم قرار گرفته است .
کنایه و  مثل دو مقوله زبان ادبیاتی هستند که در کنار شباهت‌ها ،تفاوت‌هایی نیز دارند اما همواره پژوهشگران، جز معدودی ,این دو را در هم آمیخته و در یک اثر عرضه کرده‌اند .
از این رو این دو گونه ادبی در این مجموعه نیز در کنار هم آورده شده است بی‌تردید شباهت‌های مثل و کنایه است که این دو را در کنار هم قرار می‌دهد، از مهم‌ترین شباهت‌های مثل و کنایه این است که هر دو رواج دارند، پرکاربرد هستند و در فرهنگ شفاهی عموم مردم به شکل گسترده‌ای استفاده می‌شود .
علاوه بر این مثل‌ها و کنایات کوتاه و ساده هستند و معمولاً به شکل چند کلمه یک جمله یا یک مصرع و بیت آورده می‌شوند و از همه مهمتر اینکه هر دو در بردارنده نوعی انذار، نهیب یا دستور اجتماعی و اخلاقی هستند و گوینده آن را با هدف اصلاح امر و رفتار یا تشریح حالت خاص به کار می‌برد.
مثل واژه ای  است که از زبان عربی به فارسی راه یافته و آن چنان که می‌نویسند از ماده مئول به معنای شباهت است.
مثل در فارسی متل نام دارد و گاه  آن با نام ضرب المثل یاد می‌شود به عقیده برخی  از اصحاب فن کلمه ضرب به معنای زدن در ابتدای آن اضافه است و واژه مثل به تنهایی دقیق و کافی است.
مثل جمله‌ای کوتاه به نظم یا نثر است که در بر دارنده پند، اندرز ،دستور اخلاقی و اجتماعی است ولی با وجود کوتاهی و سادگی تاثیر شگرفی بر جان و روح شنونده می‌گذارد.
شادروان استاد غلامحسین یوسفی در کتاب کاغذ زر چنین می‌نویسد :
چهار صنعت در مثل جمع می‌شود که در دیگر انواع سخن به این حد نیست، ایجاد لفظ ،
استواری و اصابت معنا، حسن تشبیه و وجود کنایه که این نهایت بلاغت است .
ایجاز لفظی و رواج سخن در بین مردم صفت اساسی مثل است به علاوه مثل تجربه قوم  و بیان خرد و حکمت مشترک عموم است که طی نسل‌ها به مفهوم آن پی برده‌اند و آنها را به یکدیگر منتقل نموده‌اند.

پایان قسمت دوم

منبع کتاب گنجینه کنایات  مثل‌های تاتی

نوشته آقای محسن حداد کلور
انتخاب متن گروه تالشه خله مجید نعمتی سیاهمزگی

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

17 Jan, 19:04


بود  ما  را طی ره  بر مزرعه  سبزی  گذر

دیده  بگشودم  گندم زار  سبزی  یک نظر

خوشه های‌  گندم  هر  سو  قامتش خم
گشته بود
همجوار خوشه ای قدش که بودی بیشتر 

خاک واب  ودانه را  فرقی نبودی انچنان

وزچه ان خوشه قدش از  دیگران بودی
بدر
در عجب  بودم  من از ان  تفاوت  اشکار

ظن خود  گردم  من از ان  تفاوت با خبر

خوشه های  سر فرود اورده  را  پر  دانه
بود
قوشه ی افراشته فاقد زمحصول  بی اثر

ای دریغا  دل  مبندی  خوشه ی  افراشته

خوشه ی  بی دانه  بسیارند  بالا  بی ثمر

محمدیان دوگاهه.

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

17 Jan, 18:34


هر روز یک مطلب در مورد تالشان

امروز تات نشینان کلور

قسمت اول
کلور که در زبان تاتی  (kellur) لفظ می‌شود شهری است از از توابع شهرستان خلخال در استان اردبیل.
این شهر در طول جغرافیایی ۴۸ درجه و ۴۳ دقیقه شرقی و با عرض جغرافیایی ۳۷ درجه و  ۲۳ درجه شمالی و در ارتفاع ۱۶۰۰ متری از شهر سطح  دریا قرار دارد .
باغ شهر کلور  در کنار رودخانه شاهرود واقع شده است ،رودخانه ای  چهار فصل  که حیات بخش   صدها هکتار از باغات و زمین‌های اطرافش می‌باشد ،شاهرود، زلالی و نعمتش را هرگز از ساکنان این دیار دریغ نکرده است.
این رودخانه  از کوه‌های تالش سرچشمه می‌گیرد  با گذر از آبادی‌های شاهرود وارد شهرستان طارم زنجان می‌شود و به رود قزل اوزن می‌پیوندد و پس از بذل مهر و محبتش به مردمان خاک و آب و آفتاب ،راه منجیل پیش  می‌گیرد تا داستان جدید زندگی‌اش را شروع کند و بر سرزمین باران‌های نقره‌ای برکت و نعمت بیفشاند.
کلور مرکز بخش شاهرود است این بخش از شرق به استان گیلان و مناطق تالش نشین ،
از غرب به کوه‌های آق داغ و بخش خورش رستم، از سمت شمال به شهرستان خلخال و از جنوب به استان زنجان و منطقه طارم متصل است.
شاهرود دارای ۳۳ آبادی است، شامل ۱۴ روستای تات نشین، ۱۶ روستای ترک زبان و ۳ آبادی کرمانج،
زمستان‌های سخت و تابستان‌های معتدل و خنک چشمه‌های چهار فصل، امامزادگان واجب التعظیم چون امامزاده عبدالله ،امامزاده سید حسین، امامزاده ابراهیم،
دسترسی به استان‌های هم مرز چون گیلان و زنجان طبیعت بکر آداب رسوم و فرهنگ غنی زبان تاتی تاریخ و گذشته پرافتخار شخصیت‌های علمی و اجتماعی و علمای تراز اول، چون خاندان موسوی مفتی الشیعه و  دیگران شهر کلور را به عرصه‌ای فراخ برای تحقیق و تتبع فکری و فرهنگی و همچنین به  نگینی سبز در استان اردبیل بدل کرده است که دل هر مسافر و گردشگری را می‌رباید.
مردمان تات زبان کلور  ریشه در تاریخی کهن دارند. و در طول قرن‌ها فرهنگ و زبان خود را در برابر هجوم اقوام و زبان‌های دیگر حفظ کرده‌اند، بی‌شک همین مقاومت و ایستادگی است که زبان و فرهنگ تاتی را به منبع مهم برای شناخت اقوام بومی ساکن در ایران تبدیل کرده است.
زبان تاتی از  زبان‌های ایرانی شاخه شمال غربی است و به عقیده عده‌ای ریشه در زبان مادی دارد که در طول قرون متمادی تحت تاثیر سایر زبان‌ها و  فرهنگ‌ها قرار گرفته و نهایتاً بدین شکل درآمده است.
در واقع باید گفت تات‌ها از بومیان اولیه فلات ایران بوده‌اند که به تاتی  سخن می‌گفتند و این زبان طبق نظر برخی از پژوهشگران روزگاری در کل آذربایجان و بخشی از ایران کاربرد داشته ولی به مرور زمان بر اثر استیلای ترکی و سایر زبان‌ها به انزوا رفته است
امروزه تات‌های ایران در نواری منقطع از قفقاز تا خراسان پراکنده‌اند و در استان‌های مختلف چون جزیره‌هایی دور از هم زندگی می‌کنند.
بی‌شک فرهنگ ، زبان و گذشته مشترک ،تات‌های ایران را صرف نظر از اینکه در کدام نقطه زندگی می‌کنند در کنار هم قرار می‌دهد .این امر را می‌توان در رشد چشمگیر توجه و علاقه گویش وران به هویت و تاریخ خود مشاهده کرد.
خلق ده‌ها اثر علمی و تحقیقی در دهه‌های گذشته نیز موید همین مطلب است

پایان قسمت اول

منبع
کتاب گنجینه کنایات و مثل‌های تاتی

نوشته آقای محسن حداد کلور صفحه ۹ و ۱۰

انتخاب متن گروه تالشه خله مجید نعمتی سیاهمزگی

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

17 Jan, 04:21


هر روز یک مطلب در مورد تالشان

امروز گشت  و نهضت جنگل

هر روز یک مطلب در مورد تالشان

امروز گشت و نهضت جنگل

قسمت دوم

،با توجه به گزینه‌های موجود در این ملاقات در تابستان ۱۲۹۳ هجری شمسی، به دور از چشم قوای دولتی و بیگانه اتفاق افتاد، اما متاسفانه وضعیت با آن صورتی  که انتظار می رفت پیش نیامد.
زیرا میرزا در مذاکره آرام و صمیمانه اش با محمد تقی خان گشتی در روستای نهزم  که
مقسط  الرس (زادگاه )حاج سید محمد باقر شفتی معروف به حجت الاسلام است .چنین استنباط نمود که این ارباب خوشنام و نیک سیرت  با همه وجاهت  و وقار ،رفتار مودبانه و آرامش، دست کمی از سایر ارباب ها ندارد .
زیرا از زیر و بم گفته هایش رایحه ناخشنودی آیند ،استشمام  نمود، که میرزا را نه فقط به ترک از نهزم  تهدید کرد ، بلکه به ترک تصمیم نیز نصیحت نمود .
  محمد تقی خان گشتی، به میرزا گفت اگر جناب قونسول روس ،متوجه بشوند که او با میرزاکوچک‌خان تبعیدی ملاقات کرده و عهد  و پیمان بسته، آیا می دانید که دمار از روزگارش درخواهد آورد و چگونه او را بسلابه خواهد کشید؟
در این گفته، می‌توان میزان تسلط دولت روس  بر ایران مخصوصاً گیلان را احساس نمود .
با وجودی که محل ملاقات در جایی به دور از محل زندگی محمد تقی خان گشتی بوده، اما ترس و وحشت از بیگانه، بیداد می کرد.
بدین صورت میرزا از این دیدار متوجه شد که روستای گشت ،محل مناسبی برای نهضت جنگل نیست .
محمد تقی خان گشتی، گرچه یکی از مالکان بزرگ و خوشنام منطقه بود و نمی‌خواست به خاطر کمک به میرزا یونس جایگاه خود را از دست بدهد و او هیچ کمکی نکرد ،زیرا کمک به میرزا را به نوعی آغاز خونریزی، جنگ و جدال و تاخت و تاز دولت روس و حکومت وقت به ظن خود،  نوعی هرج و مرج می پنداشت اما بعدها به  شهادت بسیاری از افراد کهنسال محل و فرزندان آنان که نقل می‌کنند به میرزا کمک نمود .
بعد از ملاقات، با توجه به نامه‌ای که میرزا به کمک که کمیته اتحاد اسلام نوشته و جوابیه آن نامه مبنی بر اینکه کمیته  وی را به رشت فراخوانده بود، میرزا در شب ۱۵ رمضان ۱۳۳۳ هجری قمری برابر با ۱۲۹۳ خورشیدی به  رشت بازگشت.
میرزا  بعد از مخالفت محمد تقی خان گشتی  و جوابیه اتحاد اسلام، روستای خراط محله تولم و جنگل‌های همت،( همت نام صاحب کلبه ای بود، که در آن محدوده از چوب درختان جنگلی زغال تهیه می‌ کرد )  آن خطه  را که در سه کیلومتری روستای سیاه درویشان قرار داشت و تحت اختیار شادروان میر احمد مدنی ،فرزند سید یحیی ،نوه سید حبیب الله مجتهد ،بانی مسجد کاسه فروشان رشت بود را ،به عنوان محل تمرکز قوای جنگل و نخستین پایگاه عملیاتی برگزید .
نهضتی که از  اردیبهشت ۱۲۹۴ ه خورشیدی  شروع و در ۱۱ آذر ماه هجری  خورشیدی با شهادت میرزا کوچک جنگلی در حالی که ۴۳ سال بیش نداشت ،خاتمه یافت .
منبع کتاب مجموعه مقالات نهضت جنگل با رویکرد به زندگی نامه میرزا حسین خان کسمایی ص۲۷۷,۲۷۸
به کوشش دکتر فریدون شایسته
نویسنده مطلب آقای عبدالله وارث

انتخاب متن گروه تالشه خله مجید نعمتی سیاهمزگی

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

16 Jan, 18:20


چمه دیل غرصه داره ته نزونی

چمون اسرک ویواره ته نزونی

واتمه  بی بفا آبیره  رو جان

هیزارون ناجه داره ته نزونی

بیت الله صفری
سیدآبادی.
🌹🌹❤️❤️🥀🥀


دلم پر از غم و غصه ست ، تو نمیدونی
از چشمام اشک می‌باره ، تو نمیدونی
گفتم بی وفا شدی عزیز دلم
هزاران آرزو داره(دلم) تو نمیدونی

با تشکر از دوست خوبم شجاع خداوردیلو با صدای دوس داشتنیش.
🌺🌺🌺🌺

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

16 Jan, 18:11


هر روز یک مطلب در مورد تالشان

امروز گشت  و نهضت جنگل

قسمت اول

با آمدن میرزا کوچک به رشت پس از مدتی مردم و نمایندگان دولت، به گونه ای از ورود و نیت وی با خبر شدند.
از سوی دیگر میرزا برای پشتیبانی و محل استقرار نیروی نهضت با مشورت کمیته اتحاد اسلام تصمیم گرفت با یکی از ملاکین صاحب نام مذهبی و خوشنام و مقتدر فومنات ،به
نام محمدتقی خان گشتی در این مورد به مذاکره پرداخته و وی را از نیات قلبی خود باخبر ساخته و با پذیرفتن وی به عنوان حامی، گشت را برای استقرار و پایگاه شروع نهضت خود انتخاب نماید.

و از سوی دیگر افرادی که از وضعیت موجود رشت خسته شده و منتظر فرصتی بودند ،سعی می نمودند ،میرزا را بیابند و به او بپیوندند .
قوای دولتی و قنسولگری روس  هم به طریقی از این نیات  باخبر شده ،لذا برای پیشگیری از هرگونه اقلا اختلال افرادی را به کلیه راه های فرعی و اصلی فومنات روان داشته، و آنان را از وجود حرکتی در کنار میرزا باخبر سازند .

گرچه از چگونگی ارتباط و همچنین علت انتخاب محل ملاقات میرزا کوچک ومحمد تقی خان در روستای نهزم که در ۴ کیلومتری جنوب شرقی شخص قرار دارد، اطلاعی در دست نیست، ولی به نظر می‌رسد انتخاب این محل  به خاطر دور بودن از جاسوسان دولت و قنسولگری روس بوده است که نشان دهنده زیرکی طرفین می‌باشد.
انتخاب روستای گشت که در ۴ کیلومتری جنوب شهرستان فومن، قرار داشته و همچنین مالکی به نام محمد تقی خان گشتی ، دارای یک  سری امتیازات و ویژگی‌های بوده که میرزا کوچک خان آن  محل را به عنوان محل استقرار نیروهای خود انتخاب نموده که مواردی از آن به شرح زیر اشاره می گردد :
۱- مالک گشت  دارای پیشینه شناخته شده بود، زیرا از نسل هدایت الله خان  بود‌.
۲- وجهه  مذهبی داشت.
۳-  مقتدر و با نفوذ بود.
۴ -املاک فراوانی داشت .
۵ -خوشنام بود.
۶ -عضو هیئت عام المنفعه  بود.
۷-  با توجه به گذشته‌اش بقیه مالکان از او حرف شنوی داشتند.
۸-  دست و دلباز بود.
۹- اهل سیاست بود .
۱۰-  مکان گشت  نیز با توجه به اهداف میرزا محل مناسبی برای نهضت جنگل بود، زیرا قبلا مقر حاکمان قبلی بود، نسبت به مکان‌های دیگر، مناسب‌تر به نظر می‌رسید.
۱۱-  آگاهی از دژ محکم قله روخون  و انتقال نیروها به ،  در موقعیت‌های  ضروری نیز از مزیت‌های دیگر گشت بود .
۱۲ - گشت  از جمله روستاهای به شمار می‌رفت، که دارای جاده بود(، گشت، ماسوله ،شفت)

پایان قسمت اول
منبع کتاب مجموعه مقالات نهضت جنگل با رویکرد به زندگی  نامه حسین خان کسمایی ص ۲۷۶,۲۷۷
به کوشش دکتر فریدون شایسته

نویسنده مطالب آقای عبدالله وارث
انتخاب متن گروه تالشه خله مجید نعمتی سیاهمزگی

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

15 Jan, 21:01


هر روز یک مطلب در مورد تالشان نگاهی کوتاه به نقش آلیان در نهضت جنگل بر پایه منابع شفاهی

قسمت  دهم
البته در بین راه نیز، درگیری های کوتاه پیش آمده که  درگیری در خرن پشت ، نمونه‌ای از آن بود، در منطقه ای به نام گلی بره  و نقطه ای موسم  به انده چر ،میرزا نعمت الله داماد حسن‌خان کشته شد.
بی باک ترین و سرشناس ترین چریک  نهضت جنگل بود، گلوله به طرف چپ سینه اش اصابت  کرد و جعبه  نقره‌ای رنگ  سیگاری که در جیب  جلیقه پشمی اش بود عبور کرد.
یک رمه دار تالش که در آن نزدیکی خیمه داشت صدای فریاد میرزا نعمت الله  به هنگام اصابت گلوله را به  وضوح شنیده بود ،صدایی رسا که به قول این راوی ،گویی جنگل و خیمه اش را به لرزه درآورد.
تقریباً در همین ناحیه گروه تحت فشار تعقیب کنندگان از هم پاشید ،میرزا  و همراه آلمانی وی به سوی ییلاق های بالادست به  قصد عبور از مرز گیلان و حسن خان و برخی دیگر به سوی مناطق جنگلی پایین‌دست متواری شدند ،شرح جزئیات این سفر خود به مقوله جداگانه نیاز دارد ،چنانچه چنان که نحوه دستگیری و فرار رجب خانوانه ای ،تسلیم حسن خان  سرنوشت کربلای نقره و دیگران نیز خود نیازمند نوشتاری دیگرند .
سخن پایانی
همچنان که نهضت جنگل ناکام ماند ،زحمات قوم تالش نیز از بین رفت . عناصر شرکت کننده در نهضت جنگل ،در طی هفت سال  مبارزه از ۱۲۹۳ تا ۱۳۰۰چنان پیچیدگی یافتند که هیچگاه نتوانستند جنبش چریکی هماهنگ و منسجمی را تدارک ببینند.
قوم تالش نیز از این گرفتاری برکنار نبود از طرف دیگر آنگاه که جنبش های چریکی برای مدت طولانی سردرگم و بدون دستاورد ادامه دهند خود به خود خود به خطر فروپاشی دچار خواهند  شد.
چرا که این امر، بر روح و روان عناصر نهضت را دچار فرسایش خواهد کرد. نمی‌توان بدون در نظر داشتن مقتضیات زمان درباره تحولات سیاسی انقلاب ها و جنبش ها و افراد و قضاوت کرد.
از شخصیت‌های قوم تالش آلیان حسن‌خان، نیروی بسیاری صرف جنبش کرد، شاید او در نظر داشت که کامیابی جنگلی ها ،به رهبری میرزا به بسط قدرت او نیز بیانجامد,اما در  هر حال کوشش‌های او شایسته توجه بسیار است ،او در کنار مبارزه مسلحانه با عناصر آشوبگر محلی، اقدامات عمرانی را نیز فراموش نکرد. وی  پایه‌گذار جاده ماسوله بود، مهندسی و نقشه کشی این راه را خود بر عهده گرفت، در نظرداشت کسما، گوراب زرمیخ ،زیده  و ماسوله را به هم وصل کند همان مناطق که عمدتاً پهنه قدرت او و صفحه نهضت جنگل بودند .
ابزار نقشه کشی او طناب تهیه شده از ساقه برنج و کولوش بود، برای کندکاو‌ مسیر ،سنگ چین ها، پل سازی و شن ریزی از همه افراد کمک گرفت. او تالش، گیلک کرد, رهگذر ,چهارپا دار، دلال و معامله گر و همه را به کار گرفت تا جاده ساخته شود.
حتی از حسن دوره‌گرد نفت فروش نیز خواست تا ده متر از جاده را شن ریزی کند ،طرفه آن که وقتی وی برای این میزان بهانه جویی کرد حسن‌خان گفت پس شما ۲۰ متر شن  بریزید.
این جاده زمانی به بهره‌برداری رسید که بر دوش صدها نفر زخم ناشی از حمل شن و ماسه ظاهر شده بود .در آمیختن زندگی مردم منطقه با نهضت جنگل روزهای طاقت فرسایی را پیش آورد اما توان تالشها آنقدر بود که در سخت‌ترین شرایط زنده بمانند .مرحوم هدایت واحدی پور ،روزی را به یاد می‌آورد که برای پوست کندن و به اصطلاح کوبیدن شلتوک  به آسیاب رفته بودند در نیمه کار با سر رسیدن قزاق ها  شلتوک نیمه آماده را برداشته و در جنگل پناه می گیرند و چون فرصتی برای کامل کردن برنج کوبی دست نمی دهد ،به ناچار به همان شکل مصرف می کند واقعیت زندگی آدمیان، آن است که از پیروزی راحت تر، سخن می گویند و شکست را  شایسته یادآوری نمی‌دانند ،اما پیروزی و شکست هر دو بخشی از داستان زندگی ما هستند ،به یاد آوردن رنج ها و مصائب برای پیروزی ،شوق آور است اما آنگونه که در برآوری درباره نهضت جنگل پیش آمد بی  نتیجه ماندن رنج نیاکان مان را متاسف می‌سازد .
پایان قسمت دهم
منبع کتاب مجموعه مقالات نهضت جنگل با رویکرد به زندگی نامه میرزا حسین خان کسمایی صفحه ۲۷۰ و ۲۷۱
به کوشش دکتر فریدون شایسته
نویسنده مطلب آقای فریدون واحدپور دهرانی
انتخاب متن گروه تالشه  خله  مجید نعمتی سیاهمزگی

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

14 Jan, 21:09


هر روز یک مطلب در مورد تالشان

امروز
نگاهی کوتاه به نقش آلیان در نهضت جنگل بر پایه منابع شفاهی
قسمت نهم
پایان کار
نهضت  جنگل، به جهت بروز حوادث تاثیرگذار بر سرنوشتش، و اصولاً خوش‌شانس نبود نه تنها و تحولات سیاسی داخل ایران همچون کودتای اسفند ۱۲۹۹ شمسی برایش گران تمام شد، بلکه پیش از آن نیز وقوع انقلاب روسیه اندیشه صدور انقلاب بلشویکی به دو دستگی  و پیدایش یک جناح چپ گرا به رهبری احسان الله در آن منجر شده بود.
اما در درون جنگل نیز اوضاع خوشایندی حاکم   نبود، وزیر جنگ با حضور در گیلان، اکنون بر
نکته ی  تاکید داشت که تالش  را از همان آغاز در همکاری با نهضت جنگل به آن  می اندیشیدند برقراری آرامش و امنیت .
در سال پایانی نهضت جنگل ،میرزا کوچک و جناح چپ ،با اندک رمقی  که برایشان مانده بود به جان هم افتادند و همان توان اندک خود را به طور کامل تحلیل بردند .
در حالی که نیروهای قزاق دولت مرکزی، بر منطقه تسلط یافته بودند، همکاری جمعی از عناصر را به خود جلب کردند.
برای حسن خان، میرزا کوچک و دیگر نیروهای  های باقی مانده، تنها راه بقا ،تلاش برای حفظ جان خود و سپردن سرنوشت خویش به دست تقدیر بود.
در شرایطی که یافتن میرزاکوچک‌خان ،حسن‌خان و بقایای نهضت جنگل در دستور کار قزاق‌ها قرار داشت آنان به طور پراکنده در آبادی‌های منطقه
پنهان  شدند، برای میرزا کوچک خان میزبانی محکم و استواری در نظر گرفته شد، کربلایی رحمانی میان رزی.
گفته می‌شود میرزا حدود یک ماه پایان زندگی خود را مهمان پنهان او بود. کربلایی رحمان با پذیرفتن خطر تمامی حوادث پیش رو با این اقدام باردیگر شجاعت بلندنظری و فداکاری خود را اثبات کرد .
آخرین راهپیمایی جنگلی ها از منطقه از آلیان به سوی گیلوان، زمانی آغاز شد که قزاق ها از  یافتن آنان  عاجز مانده بودند، اما میرزاکوچک ادامه ماندن در منطقه را یاس آور  می‌دانست.
در اینجا روایات قابل توجهی وجود دارد که  برساخته های فیلم ها و سریال ها و آثار و تصویری را در این پایان کار کاملا  نادرست می نمایاند .
ما به لطف حضورو گزارش های  مرحوم مشهدی رجب خانوانه ای ، مرحوم فرضی  موسا کویی تو چند تن دیگر ،در آخرین سفر، نه تنها قادریم مسیر پیموده شده را از آغاز تا پایان بشناسیم بلکه از تحولات طی مسیر نیز اخباری در دست داریم.
در این مسیر میرزا کوچک و حسن خان با جمعیتی در حدود ۱۲ نفر حرکت می کردند .
در حالی که کربلایی نقره ،به همراه جمعی دیگر و گروهی از قزاق ها ، نیز در تعقیب آنان بودند.
با توجه به فراخنای جنگل، وجود مناطق صعب العبور و و پوشیده از بیشه و درخت، صخره ها و گذرگاه های پر خطر ، در صورت نبود راهنمایان محلی،  قزاق ها هرگز قادر به  پیمایش این مسیر نبودند. در تعقیب و گریز دو طرف پا به پای هم از آلیان تا نزدیک دهرا، در پای قله توروشم و سپس با حرکت به جناح راست از بالای منطقه چسلی تا بی آوه بره  پیش رفتند .
پایان قسمت نهم
منبع
کتاب مجموعه مقالات نهضت جنگل با رویکرد به زندگی نامه میرزا حسین خان کسمایی صفحه ۲۶۹ و ۲۷۰
به کوشش دکتر فریدون شایسته
نوشته نویسنده مطلب آقای فریدون واحدپور دهرانی
انتخاب متن گروه تالشه خله مجید نعمتی سیاهمزگی .

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

12 Jan, 20:54


هر روز یک مطلب در مورد تالشان

امروز
نگاهی کوتاه به نقش آلیان در نهضت جنگل بر پایه منابع شفاهی

قسمت هشتم

از جمله بزرگان منطقه که پرداختن به نقش و خدمات و او به نهضت جنگل به مقوله جداگانه نیازمند است ،مرحوم کربلایی رحمانی میان رزی بود.
این مرد بزرگ، نمونه‌ای که انسان راستین بود، در کار نیک همواره پیشتاز بود و درد رنج مردم، همیشه اولین فریاد رس .
او  برای خدمت به جنگل خالصانه تلاش کرد اما حیف که نه در آثار نوشتاری و نه در تولیدات سینمایی نامی از او برده نمی شود.
به نقل از مرحوم ملا جعفر، منشی و همرزم میرزا کوچک در آن روزها میرزا با درد پای شدیدی روبرو بود ،بطوری که گاهی از رفتن کاملاً باز می‌ماند و کربلایی رحمان او را بر کول خود حمل می‌کرد او نقل کرده که کربلایی رحمان چنان نیرومند بود که یکبار زمان‌  برکشیدن میرزا و ابزار نظامی اش.  از    ملاجعفر نیز می‌خواهد که کوله پشتی خود را هم به او بدهد تا خود راحت حرکت کند.
قامتی بلند، هیکلی درشت بازوانی ستبر  و قدرتی فراوان داشت.
جرات او مثال زدنی بود و کوچک‌خان تقریباً یک ماه پیش از مرگ را مخفیانه در روستای میان رز مهمان او بود.
کربلایی رحمان ،از آن دسته انسان هایی است که ما همواره دوست داریم که در جمع ما حضور داشته باشند .اکنون با گذشت چهل و چند سال از مرگ او  در زادگاهش و روستاهای مجاور همچون قدیسی  از او یاد می شود.
نمونه دیگری از بزرگان محلی کارساز در نهضت جنگل، جانعلی بگ - یا بیگ خانوانه ای بود.
خانه این  مرد، بارها مورد هجوم قزاق ها در جستجوی کوچک خان قرار گرفت و خود و خانواده اش رنج بسیار دیدند.
او نیز مردی استوار بود و کارهای  محوله در زادگاهش را سر و سامان می‌داد در سطح  دوم ،از ساختار ذکر شده، در هر یک ازروستاها و آبادی‌های آلیان و پیرامون ، افراد دیگری  را می توان نام برد که تقریباً همگی پیشوند حاجی یا کربلایی دارند و از افراد معتبر آبادی خویش بودند.
سرانجام در سطح سوم به مجاهدان و چریک های عادی نهضت، در منطقه می رسیم، بیان اسامی ایران در مجال این نوشتار نیست، اما به مرحوم رجب خانوانه ای  باید اشاره کرد ،چراکه از نگهبانان و محافظان میرزا کوچک و از همراهان وی در آخرین فرار جنگلی ها بود و خاطرات وی  مورد استفاده  نگارنده بوده است.
این چریک ها چه شبان چه کشاورز و چه عمله، به محض درخواست بزرگان آبادی خود،
گرد می آمدند و آماده انجام فرامینی می  شدند که حسن خان صادر کرده بود، بیشتر آنها در حالت  آماده باش شبها به منازل خود می رفتند و صبحگاه دوباره به محل ماموریت بازمی گشتند.
کشاکش های طولانی در جریان نهضت جنگل موجب فرسودگی این نیروها شد.
به ویژه این نکته که آنان با عناصر غارتگر نیز به طور مداوم درگیر بودند.
تداوم ناامنی چند ساله در منطقه،طبعا  موجب کاهش توان اقتصادی توده مردم می شد و این امر، آن را در شرایط دشواری قرار می‌داد، منابع مالی آنان پایان یافت و تعیین های شدید اقتصادی، مانع از ادامه همکاری آنان می شد. مسائل جامعه شناختی، از این دست را در بررسی نهضت جنگل نباید از نظر دور داشت.
از گفتار بالا، نباید چنان برداشت شود که عناصر تالش در منطقه ،یک پارچه راه دوستی با نهضت جنگل را می پیمودند.
یکی از دلواپسی های بزرگ قوم تالش و در راس آنان حسن خان مخالفت و دشمنی برخی از عناصر محلی بود، برجسته ترین چهره این جریان، کربلایی نقره شالتوکی بود،  وی با برخورداری از فرزندان نیرومند خود، را دارای پشتوانه قوی از این لحاظ می دانست و با  حسن خان در تعارض بود، نقش او در تحولات روزهای پایانی نهضت جنگل بیشتر شد و در آخرین جنگ گریز جنگلی ها نقش عمده ای داشت و با همکاری با قزاق های  رضاخان وزیر جنگ روی آورد،وی  تیرانداز قابل بود به حدی که قادر بود ساقه ظریف و نازک بن یک گیاه یک برگ را از فاصله قابل دید هدف قرار دهد .
نام کربلایی نقره به عنوان کسی که در آخرین گریز جنگلی ها میرزا  نعمت الله را هدف قرار داد  نیز بر سر زبانها افتاد و فرزند فرازمند و سرکشش شمسی، نیز انتقام آن بعدها اعدام شد چراکه اگر چه درباره قاتل میرزا نعمت الله  نام کسان دیگری نیز در میان است .
پایان قسمت هشتم
منبع کتاب مجموعه مقالات نهضت جنگل با رویکرد به زندگی نامه میرزا حسین خان کسمایی صفحه ۲۶۷ ۲۶۸ ۲۶۹
به کوشش دکتر فریدون شایسته
نویسنده مطلب آقای فریدون واحدپور دهرانی  انتخاب متن گروه تالشه خله مجید نعمتی سیاهمزگی

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

11 Jan, 19:44


هر روز یک مطلب در مورد تالشان

امروز
نگاهی کوتاه به نقش آلیان در  نهضت جنگل بر پایه منابع شفاهی

قسمت هفتم
پس از شکست ماسوله ، رهبران نهضت ،قهرکنان هر یک به سویی رفتند تا ۳ سال آینده اوضاع چندان توفیقی نداشت .
موضوع اساسی در روند نهضت ، جنگل آن است که این جنبش چریکی، هیچگاه نتوانست در جریان منظم و سازمان یافته، کارآمد و رو به رشد برای مدتی طولانی باشد.
  طی سال‌های ۱۲۹۵ و ۱۲۹۶ شمسی منطقه الیان چون سایر مناطق دستخوش آشفتگی و هرج و مرج بسیار شد و در نبود نیروی نظامی قدرتمند محلی،قزاق های روس  مردم را هدف سرکوب و تاراج قرار دادند.
پدربزرگ نگارنده ،به عنوان شاهد عینی وقایع، از فرار پیاپی در مقابل قزاق ها  یاد می کرد.
او از شرایطی سخن می گفت که غذای مکفی  را برای یک نفر را هشت نفر سهیم  شده بودند ،خانه ملاجعفر ،منشی نهضت جنگل، در روستای توسه کله، توسط قزاق ها  به آتش کشیده شد، و دو تن از فرزندانش در آتش سوختند.
خانه حاج اکبر و  میرزا نعمت الله نیز طعمه آتش شد و البته ده ها منزل مسکونی دیگر نیز به همین سرنوشت دچار شدند.
گاه یک آبادی، موقتاً به طور کامل تخلیه شده و زن و مرد به پناهگاه های جنگلی می گریختند
این وضع  تنها پس از انقلاب ۱۹۱۷ میلادی روسیه و بازگشت قزاق های  روس به کشورشان تغییر کرد.
از این زمان رهبران پراکنده شده جنگل بار دیگر به هم پیوستند و تا  تشکیل حکومت موقت نیز پیش رفتند.
این بهار نهضت جنگل، فصلی کوتاه بود، چرا که با بروز اختلاف در دیدگاه رهبران نهضت و نیز تحولات زمستان ۱۲۹۹ شمسی در پایتخت و ظهور رضا پهلوی در صحنه سیاسی ایران عرصه  به سرعت  بر نهضت تنگ شد.

عناصر محلی، دوستی و  دشمنی

در ساختار اجتماعی قوم‌ تالش که همزمان با نهضت جنگل به چشم می خورد، به سه  سطح  می توان اشاره کرد.
بر فراز این ساختار ،حسن‌خان قرار داشت .قوم
تالش آلیان اغلب به حسن‌خان بسیار علاقه داشتند و وی نیز برای راحتی و آرامش و امنیت آنان کوشش می کرد .
درسطح  دوم ، متنفذین و بزرگان هرآبادی قرار داشتند .
آنان بی درنگ مقدمات لازم را برای تحقق خواسته های حسن خان و رهبران جنگل فراهم می کردند نیروها  را آماده می‌کردند، کمک‌های مردمی را سازمان می‌دادند و هماهنگی لازم برای حرکت نظامی را ایجاد می کردند .
پایان قسمت هفتم
منبع
کتاب مجموعه مقالات نهضت جنگل با رویکرد به زندگی نامه میرزا حسین خان کسمایی صفحه ۲۶۶ و ۲۶۷
به کوشش دکتر فریدون شایسته
نویسنده مطلب  آقای فریدون واحدپور دهرانی
انتخاب متن گروه تالشه خله  مجید نعمتی سیاهمزگی

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

11 Jan, 12:55


ناگهان دیدی که چشمان مرا هم خواب برد
سیلی از  راه آمد و  دنیای  من  را  آب برد

آنچه رامن رشته بودم ،ریش ریش و پنبه کرد
نای وجانم را  گرفت و باخودش بی تاب برد

چون قطار  بین راهی گفت  خط آخر است
ناگهان او بی صدا شد،  این دل شاداب برد

روز از نو، روزی از نوئی دگرآغازشد..
اوهمه بودونبودم راهمه در خواب  برد

از خدا خواهم که گیرد دست  لرزان  مرا
شاید او رحمی کند تا رعیت و ارباب برد

# غلامرضانوروزی لاسکی

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

11 Jan, 04:33


هر روز یک مطلب در مورد تالشان

امروز
نگاهی کوتاه به نقش آلیان در نهضت جنگل بر پایه منابع شفاهی

قسمت ششم

مروری کوتاه بر روند تحولات نهضت جنگل در آلیان
اگر چه نمی توان آرمان نهایی نهضت جنگل را در رهایی گیلان و سراسر ایران از وضع رنج‌آور امروز نادیده گرفت، اما گسترش آن به منطقه الیان و سپس استقرار در این منطقه شرایط ویژه ای را با توجه به مقتضیات نظامی جنبش پیش آورد .

مسئله مهم، برای بزرگان تالش و مردم منطقه چگونگی ایجاد تعادل بین آرمانهای کوچک خان و نیاز فوری مردم به امنیت و برچیدن چپاول و غارت عناصر بدگوهر بود.
واقعیت این است که پیوستن آلیان، نواحی اطراف و ماسوله روخون به نهضت  جنگل به  معنی کشیده شدن پای این پهنه به درگیری‌های نظامی بین نیروهای جنبش و نهضت مخالف نیز بود، این خود
می توانست وضع  موجود را که البته بد بود بدتر کند، هرچند امید آن بود که با پیروز شدن نهضت اوضاع تغییر کند .
محققان ، تاکید دارند که جنگلی ها جنبش خود را راهی برای مبارزه با هیات حاکم و نیز نفوذ خارجیان در ایران می دانستند.
از این رو  هم نیروهای حکومتی و هم عناصر خارجی درآلیان  حضور پیدا می‌کردند.
به دنبال اقداماتی که صورت گرفته بود، موقعیت جنگلی ها اکنون بهتر به نظر می رسید.
حسن خان  با استفاده از پشتیبانی بزرگان  تالش و حمایت اطاعت گونه توده ها، دست بالا داشت.
او در روستای زیده در جوار آلیان ساکن شده بود و با ساختن بنا های جدید، شامل  یک عمارت  که مجموعه ای از فضاهای لازم برای انبار ضروریات چریک ها را شامل می شد ،وضع مناسبی را برای رهبران جنگل فراهم کرده بود .
جمع آوری چریک ها  با کمک بزرگان  هر یک از آبادی ها، منظم تر و گردش  کارها ،روان تر شده بود.
البته آنان همواره می باید در کار و آمادگی برای فراخوانی و رزم سیر  می کردند.
نقل است که حسن خان خود، به آموزش نظامی و سازماندهی چریک  ها توجه ویژه ای داشت، او کنجکاو بود و با ریختن باروت در بعضی از محفظه های محکم، قدرت آن را آزمایش می کرد .
برای جنگلی ها، در رویارویی نظامی از قضا، اول شاهنامه خوش بود.
در سال ۱۲۹۴ شمسی و در اولین برخورد که در ماکلوان سر راه آلیان به ماسوله روی داد، حدود ۳۰۰ قزاق روس و ۵۰ قزاق ایرانی  با تجهیزات کامل از حدود ۶۰ چریک جنگل شکست خوردند .
تدبیر نظامی نبرد ماکلوان به حسن خان، نسبت داده می شود .
چریک های جنگل که در تپه های دو سوی راه ماسوله ،موضع گرفته بودند ،با استفاده از اصل غافلگیری و کمین ،به یک باره قزاق  ها را هدف قرار دادند.
کشته های مجاهدین کمتر از ۱۰ نفر بود، آنان  ضمن کسب یک پیروزی روحیه‌بخش، به غنائمی از جمله ۲۷۰ راس اسب ، و مقداری فشنگ، بالاپوش زمستانی و ابزار و وسایل جنگی دست یافتند و روز بعد ،در جانب غرب منطقه و در امتداد رودخانه رهسپار ماسوله شدند.
این اولین پیروزی اما گوارا نبود .چرا که بر سر نحوه تقسیم و نگهداری اسب ها بین سران اختلاف بروز کرد و کمی بعد در نبرد تلافی جویانه ای که روس ها تدارک دیدند ، شکست سنگینی در بهمن آن سال در ماسوله بر جنگلیها  تحمیل شد.
  اختلاف در نهضت جنگل واقعیتی است که اغلب محققان با آن به عنوان عامل مهم در تعیین سرنوشت و فرجام آن توجه کرده اند  بین کوچک خان و حسن خان بر  سر
رویه ای  که باید نسبت به طرف مقابل در پیش گرفت، همواره تفاوت وجود داشت. کوچک خان  شیوه‌ای نرم خویانه و حسن  خان روشی سرسختانه را در نظر داشت.
حسن خان معتقد بود که نباید بین دشمن داخلی و بیگانه تفاوتی قائل شد .

پایان قسمت ششم

منبع
کتاب مجموعه مقالات نهضت جنگل با رویکرد به زندگی نامه میرزا حسین خان کسمایی صفحه ۲۶۵ و ۲۶۶
به کوشش آقای دکتر فریدون شایسته

نویسنده مطلب آقای فریدون واحدپور دهرانی  انتخاب متن  گروه تالشه خله مجید نعمتی سیاهمزگی

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

10 Jan, 15:11


هر روز یک مطلب در مورد تالشان

امروز
نگاهی کوتاه به نقش آلیان در نهضت جنگل بر پایه منابع شفاهی
قسمت پنجم

علت سوم امکانات مالی و اقتصادی منطقه بود، اشاره گیلک به اینکه مخارج جنگل منحصراً از راه دریافت کمک های محلی بود اصولا درست است .
ما در میان اسامی بزرگان قوم تالش در این زمان،  به وفور نام کسانی را می شنویم که پیشوند یا پسوند حاجی ،کربلایی، بک ،بیگ و یا خان  دارند.
اینان عمدتاً افرادی با شرایط مناسب اقتصادی بودند ،تعدادی تعداد گوسفندان برخی از این افراد را بیش از هزار راس ذکر کرده اند ،به  علاوه کشاورزی منطقه ،نیز پر رونق بود ،چنانچه عشریه ای که زارعان به بزرگ قوم، حسن خان می‌پرداختند، گاه تا سیصد یا ۴۰۰ گونی  برنج‌چمپا، برشمرده‌اند از این رو به جهت نبود که کوچک خان و همراه آن پس از استقرار در منطقه از دغدغه آب و نان بی نیاز گشتند.
دلیل چهارم ،را عشق و ازدواج فراهم  ساخته بود ازدواج  میرزا رحیم برادر کوچک‌خان ،با کربلایی رقیه یکی از دختران حسن خان  از بزرگان قوم تالش منطقه ،این مورد باعث نزدیکی هر چه بیشتر کوچک خان و حسن خان و به تبع آن موجب تحکیم روابط طرفین شد .
کربلایی رقیه  دختر دیگر حسن خان  کربلایی  سکینه،از زنان خوشنام در حافظه تاریخی مردم منطقه محسوب می شوند.
آگاهان بر این نکته تاکید دارند که این دو زن چنان پر مهر و محبت بودند که اگر غریبه ای به  سرای آنان در می‌آمد غیر ممکن بود دست‌کم بدون خوردن یک وعده غذا از آنجا خارج شود .
پنجمین عامل را باید وجود شخصی به نام حسن خان  آلیانی دانست.
بی تردید حسن خان  برجسته ترین چهره در بین بزرگان قوم تالش  منطقه بود.
پدرش حاج آقابگ از اهالی کیشه دره آلیان بود، پسوند بگ، در اینجا حکایت از جایگاه اجتماعی بالای یک شخص دارد.
حسن خان بعدها به روستای زیده  در جوار منطقه آلیان آمد .او انسانی باسواد و در عین حال ثروتمند بود، اموال و املاک بسیار داشت پول فراوانی به پای نهضت جنگل ریخت .
حسن خان را شخصی با هوش مقتدر ،  قاطع ، چهره شناس، پر جنب وجوش ،دقیق سختگیر و عملگرا توصیف کرده اند .
برخی راویان یادآور شده اند که یکی از موارد اختلاف حسن خان و میرزا کوچک که هر از چندی شدت پیدا می‌کرد دیدگاه بدبینانه بود که وی درباره خالو قربان  داشت.
حسن خان خالو قربان را فردی بی ریشه در منطقه و غیر قابل اعتماد  می دانست.  کوچک‌خان وجودش را به عنوان یک جنگجوی مورد نیاز نهضت می‌پذیرفت.
گفته می‌شود حسن‌خان بارها درباره رفتارهای خالو قربان به میرزا کوچک تذکر داده بود.
پرداختن به زندگی حسن خان نقش و سهم او در نهضت جنگل خود نیازمند نوشتاری بلند در حد یک کتاب است ،اما در هر حال بهای سنگین مشارکت در نهضت جنگل را با شکل های گوناگون پرداخت ،که غم انگیز ترین آن کشته شدن میرزا نعمت الله داماد وی بود .
پایان قسمت پنجم
منبع
کتاب مجموعه مقالات نهضت جنگل با رویکرد به زندگی نامه میرزا حسین خان کسمایی صفحه ۲۶۴ و ۲۶۵
به کوشش دکتر فریدون شایسته
نویسنده مطلب آقای فریدون واحدپور دهرانی
انتخاب متن گروه تالشه  خله مجید نعمتی سیاهمزگی

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

09 Jan, 19:35


https://balad.ir/location?latitude=35.722729&longitude=51.113812&zoom=16.500000

محل برگزاری:مجتمع فرهنگی باقرالعلوم👆👆

💠ضمن تبریک پیشاپیش میلاد با سعادت حضرت علی(ع) و روز پدر، دورهمی صمیمانه تات و تالش زبانان به میزبانی انجمن فرهنگی هنری تات زبانان خلخالی مقیم تهران و البرز برگزار میگردد.

🔷️همراه با اجرای نمایش، موسیقی، شعر خوانی، سخنرانی و برنامه های شاد و متنوع

🔶️اجرای موسیقی هنرمندان؛
شاهرخ سوادیان
گروه موسیقی اِمِر تات
ایسلام ایمانی
گروه هنری معین رحیمی نژاد

🔶️اجرای نمایش توسط:
گروه هنری واران

🔶️همراه با شعر خوانی و سخنرانی

🌺حضور خانواده های تات و تالش موجب رونق این مراسم خواهد بود

💎زمان : روز جمعه ۱۴۰۳/۱۰/۲۱ از ساعت ۱۴:۳۰ الی ۱۷ عصر

💎مکان: تهران، شهر قدس، بلوار ۴۵ متری انقلاب، بلوار مصلی، قبل از میدان مصلی، خیابان شهید آیت الله مدنی، مجتمع فرهنگی باقرالعلوم

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

09 Jan, 18:09


هر روز یک مطلب در مورد تالشان

امروز
نگاهی کوتاه به نقش آلیان در نهضت جنگل بر پایه منابع شفاهی

قسمت چهارم
نهضت جنگل در آلیان

چندی پس از آغاز نهضت جنگل ،در پاییز ۱۲۹۳ شمسی برابر با ۱۹۱۴ میلادی منطقه آلیان نیز در پیوند با این جنبش قرار گرفت و این همکاری، تا پایان راه ادامه یافت.
شایسته است اکنون با طرح  این پرسش که دلیل رهبری نهضت جنگل وآلیان  برای همکاری با یکدیگر چه عواملی می توانست باشد، بحث را ادامه دهیم .
این گفته یکی از عناصر حکومتی جنگل که بیم و نگرانی حسن خان و سایر بزرگان تالش از ضرغام السلطنه تالش معروف به امیر مقتدر یا سردار مقتدر خان و حاکم تالش دولاب، آلیانی ها را به سوی اتحاد با نهضت جنگل پیش برد درست به نظر
می رسد .
وی که نام  اصلی اش نصرالله خان  بود. شماری تفنگچی در اختیار داشت با وجود آن که مدت  کوتاهی با نهضت جنگل همکاری کرد، اما اغلب با آنان به جنگ و درگیری گذراند .
فوری ترین نیاز مردم منطقه آلیان  برخورداری از امنیت بود و یکی از عوامل مهمی که در این امر اختلال ایجاد می‌کرد، گرایش سردار مقتدر ،برای بسط نفوذ و سلطه خود بر این منطقه بود ،در نتیجه، این موضوع باعث نگرانی بزرگان تالش در منطقه آلیان شده بود.
از این گذشته دستگاه‌های چپاولگری که دامداران عالی آن را مورد تعرض قرار می‌دادند پایگاه خود را در محدوده مورد حمایت سردار مقتدر قرار می‌دادند ،و یا اصولاً مورد حمایت قرار می‌گرفتند غارت دام های مردم منطقه نه فقط در آن سال‌ها وجود داشت بلکه تا چندین دهه پس از آن نیز ادامه یافت و فقط با استقرار تشکیلات امنیتی جدید از بین رفت.
به عبارت دیگر قوم تالش آلیان و بزرگ آنان  حسن‌خان امیدوار بودند میرزا کوچک برای کامیابی آنان در غلبه بر ناامنی و هرج و مرج موثر باشد .
از این نظر می‌توان بیان داشت که همکاری آلیان با نهضت جنگل در آغاز دلایل ایدئولوژیکی از نوعی که در اندیشه و گفتار میرزا کوچک  تجلی یافته بود نداشت .
میرزا کوچک اما برای همکاری با منطقه  آلیان و حتی با استقرار در آن، دلایل محکم و قابل اعتنایی داشت:
نخست شرایط جغرافیایی و مکانی منطقه بود. این منطقه در پیوست با کوهستانی بخش غربی اش تاماسوله وحتی  تا گشت رودخون و قله روخون خون ،با  دارا بودن جنگل‌های انبوه،  گذرگاههای سخت و دشوار، صخره ها و غارهای فراوان، مخفیگاه های قابل اطمینان، بهترین شرایط را برای مبارزات چریکی به  آدمیان ارزانی می کرد بعید است که کوچک آن به این امتیازات توجه نکرده باشد.
دلیل دوم شرایط اجتماعی و جمعیتی منطقه بود .
مناطق  از آلیان تا ماسوله و اطراف، امکان گردآوری صدها نیروی جنگجو را داشت.
کما اینکه تالشهای منطقه، گاه با دسته‌های ۳۰۰ یا ۴۰۰ نفری به مقابله با توسعه طلبی ضرغام السلطنه می‌پرداختند.
  یک نقل قول  قابل اعتماد حاکیست که بزرگان تالش یک‌بار برای مقابله با شخص مورد اشاره تا ۵۰۰ نیرو فراهم کرده بودند و این جنگجویان جمعی به تفنگ گروهی به سلاح‌های سرد به ویژه فتره ای( چوب دستی ساخته شده از درخت ازگیل) مجهز بودند .
برای کوچک خان گردآوری نیروی رزمی اصلی ترین اولویت در مبارزه بود ،پر واضح است که هیچ حرکت مسلحانه ای   بدون نیروی رزمی کافی شانسی برای بقا نخواهد داشت.
پایان قسمت چهارم
منبع
کتاب  مجموعه مقالات نهضت جنگل با رویکرد به زندگی نامه میرزا حسین خان کسمایی صفحه ۲۰۶ ۶۳ و ۲۶۴

به کوشش دکتر فریدون شایسته
نوشته مطلب  آقای فریدون واحدپور دهرانی
انتخاب به متن گروه تالشه خله مجید نعمتی سیاهمزگی

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

08 Jan, 17:04


19 دیماه سالروز درگذشت.
شاعر پر آوازه سرزمین تالش.
مرحوم فرامرز مسرور ماسالی.
گرامی🖤🖤🖤 روحش شاد،یادش
گرامی،نامش جاویدان

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

08 Jan, 15:26


گزیده‌ای از آثار روانشاد استاد فرامرز مسرور ماسالي
« خندیله پشت »
 
 
 
دنیا زونی چــَه ؟ چـَکــَه پــَرْدی مـونــو          هــر کـــی زونــو چــِه ســَری نــِویمونو
یادگاری بــــــدی و خــــــــوبی مــونـــــو         هـــر کـــسی کˇ عاقـیــــلـَه امی زونو
 
ای ویجــَه و چار انگــشـــتی مالـیــکــَه
فــَـــرقی نییــَه لاغــَرَه یا کˇ شـیــکــَه
 
 
مـــرگ چــَمــَه مــوروثییــَه حـرفی نی         ای بــــراجان، زونــی آخـــر مــَردِه بی
از نی مـِرم تˇنی مـِری وایْ کˇ نی         دییــَس بــــــوا کــی مـَنـــدَه ام دنیا کی ؟
 
دسˇر بـــَرا ، خوبی بکــَه خـــوب ببˇ
هـمــَه یْ کـَسون وَری کو محبــوب ببˇ
 
 
دیلـــم کـــــــرا دَهــَنـی کــــو بـَــروزˇ         غــــرصـَه گــَزنـَه شــی چـمˇ دیلـی گـَزˇ
هـَــر روز غــرصـَه داری شاقـَه آوزˇ         خاصـیـّـتـــــش امــــــــــه آدمـــی پــــــزˇ
 
با هــَمـــَه غــم امـیــــدˇم فـــــــــراوونـَه
خدا کـَـــریمـَه ناامـیـــــد شـَیـْـطــــــــونـَه
 
 
فــرامـــــرزی غــرصــَه زیاده زیاد            ای لـَحـــظه ای زنــدگی کــــو نـِبـَه شـاد
زنــدگی دَســـی کــو دارˇ هـَزار داد            تمـیــزَه مـَــــرگـی چـِه دیـلی کــَرˇ شاد
 
چـِه آرزو پـوچـــــه دنیــا کـــــو امـــا
قـَـوی ضعـیــفی ســَری مـَکــو کـمـــا
 
 
وخـتی چـمˇ تالـشـَه شعــری خــونی            وخـتی یـَه کˇمـَنـدیـمـَه قـَبـری تـونی
هــر کی زنــدَه یـَه چـِه قـَدری نِزونی           مـَردَه کˇ وایْ اَیْ چˇخوبا فـلــــونی
 
پـوچـَه دنیا رَســـم و رســوم هـنتـَه یـَه
زنــدَه نــِدَفــَــرسˇحالــــر چـنـْتـَه یـَه
 
 
وَخْـتی چـمˇ قـَبــری سـَـــری دَوْیـَـــری         روکـَه تیـیـَه ویـمــونی قـَبــری سـَــری
غـَمگـینـَه تالـْشـَه شاعـیـــری ویر وَری         فاتحــه ای خــونــی و شــــی گـــــذری
 
از مـونــوم و سییا خاک و سـَرده خاک
عـمـَلم کˇخوب بـَه خاکی کو چˇ باک
 
 
هـَـــرچــی مˇرا قـسـمـَتـَه قابیلـــــتـَره           بی طمع هــــرکــَس بـوبـو عاقیلـــتــَره
چـمˇگاز هـَمـَه گازی کـــو کیلـــــتــَره           عـقـــلـی رییـَه گا رییـَه کـو پیلـــــتــَره
 
دنیا کˇ فایــْــده نــِـــدارˇاَیْ بـــــــرا
خوب ببˇ تا خــوبی بومـونـو تˇرا
 
 
خندیله پشت، اشتˇ سـَریم سی وَردَه            زیادَه حـَــرفـَه ژَن دیلــــش پـُـر دَردَه
پوچـَه دنیا هیچـَه مـَــردَه شــور بـَردَه            عاقـیلـون دیل خونـَه دیـم زَردَه زَردَه
 
تالـْشـَه بــــــرائــِن هـَمـَگی شاد بـوبـون
هــرچی غـم و غـرصه کو آزاد بوبون

19 دیماه سالروز درگذشت.
شاعر پر آوازه سرزمین تالش.
مرحوم فرامرز مسرور ماسالی.
گرامی🖤🖤🖤 روحش شاد،یادش
گرامی،نامش جاویدان

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

07 Jan, 20:49


هر روز یک مطلب در مورد تالشان

امروز
نگاهی کوتاه به نقش الیان در نهضت  جنگل بر پایه منابع شفاهی
قسمت سوم
چگونگی پیوند آلیان با نهضت جنگل

منطقه زیبا و فرحبخش الیان در غرب شهرستان فومن از حدود ۲۰ روستا و آبادی تشکیل شده است.
این پهنه از یک سو به کوهستان تکیه داده و از سوی دیگر، پای خود را در دشت دراز کرده است، کوهستان ها در شمال الیان به سمت غرب تا ماسوله داغ امتداد می یابند و الیان بخش  سردار جنگل ماکلوان و ماسوله رودخان، مجموعه یکپارچه،از  سکونت‌گاه‌های را تشکیل می دهند که ساکنانش تالش زبانند
. مجموعه پهنه الیان تا ماسوله را می توان از چشم نواز ترین مناطق دنیا به شمار آورد.
موضوعی که هر گردشگری به آن اعتراف می کند.
ساکنان این پهنه عمدتاً به دامپروری و کشاورزی اشتغال دارند و چراگاه های کوهستان های این پهنه همواره مملو از هزاران راس بز و گوسفند و گاو اسب است که با آرامش کامل از سرسبزی فراوان آن بهره می‌گیرند .
کمی پس از آغاز جنگ جهانی اول در سال ۱۲۹۳شمسی  برابر با سال ۱۹۱۴ میلادی این منطقه نیز دستخوش ناامنی و هرج و مرج گسترده ای شده، اگرچه این ناامنی، به شکل محدودتری از قبل نیز وجود داشت.
  دسته‌های راهزن و غارتگر که از مناطق پیرامون آن شکل گرفته بودند ،به طور  مداوم مشغول غارت و چپاول بودند و ناتوانی حاکمان محلی که خود از ضعف دولت‌های پس از مشروطه ناشی می‌شد ،این امر را تشدید می کرد.
در چنین شرایطی حضور اشغالگران روس در منطقه مردم محلی با تعبیر کلی قزاق ها  از آن یاد می‌کنند نیز اوضاع را بسیار وخیم تر می کرد.
قزاق ها در رویارویی با مردم ،هیچ ملاحظه را در نظر نمی‌گرفتند و هر آنچه را که اراده می کردند انجام می دادند .
در خصوص رفتار روسها با اهالی گزارشات تکان‌دهنده‌ای نقل می‌شود به گفته یک راوی آنان خانه ما را- خانه مرحوم حاج اکبر الیانی متوفی به سال ۱۳۱۵ شمسی آتش زدند و ما شب با استفاده از روشنایی ناشی از سوختن و خاکستر شدن خانه به سویی دامنه دوال کوه فرار کردیم .
قزاق ها به ویژه زمانی که از مقاومت ها و سرسختی ساکنان عصبانی می شدند،  به هیچ چیزی رحم نمی کردند، به نقل از یک شاهد عینی آنها یک بار از صومعه سرا به سوی ماسوله، نزدیک به ۳۰۰ خانه و کلبه را به  آتش کشیدند.
حیوانات را تفریحی وار هدف می‌گرفتند برنج و سایر مایحتاج مردم را به غنیمت می بردند. گونی‌های شالی را خوراک اسبان خود می کردند و حتی زنبورستان ها را به آتش می کشیدند و لانه های مرغان را می‌سوزاندند.
با اشغال خانه‌ها مردم به کوهستان می گریختند و پس از ترک محل توسط قزاق ها ،خلایق دوباره باز می گشتند تا از ویرانه ها زندگی بسازند .
در چنین شرایطی و برای مقابله با خطر غارتگران منطقه‌ای از یک سو و متجاوزان خارجی از سوی دیگر، بزرگان قوم تالش در منطقه در صدد چاره جویی بر آمدند و شخصی را که به تدبیر و شایستگی از پیش می شناختند و اکنون در کربلا مشغول کسب و کار بود به کمک و همکاری فراخواندند :حسن خان کیش دره ای  معروف معروف به حسن خان آلیانی.

بازگشت حسن خان  همزمان بود با شکل‌گیری و توسعه نهضت جنگل به سوی منطقه کسما. اقدامات فوری حسن خان  که با حمایت اغلب و بزرگان تالش همراه بود در بهبود اوضاع امنیتی موثر واقع شد.
جسارت ،قاطعیت، سرعت عمل ،تیزهوشی و سخت گیری حسن خان باعث شد شهرت وی به گوش سران جنگل در کسما برسد و البته پیوستگی جغرافیایی کسما از طریق گوراب زرمیخ به آلیان نیز در این انتقال موثر بود .از این رو می توان پی برد که چرا کوچک خان دست یاری به سوی آلیان درست کرد و آلیان به نهضت جنگل پیوست.

پایان قسمت سوم

منبع
کتاب مجموعه مقالات نهضت جنگل با رویکرد به زندگی نامه میرزا حسین خان کسمایی ص۲۶۱؛۲۶۲
به کوشش دکتر فریدون شایسته
نویسنده مطلب آقای فریدون واحدپور دهرانی
انتخاب متن گروه تالشه خله مجید نعمتی سیاهمزگی

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

07 Jan, 10:35


هر روز یک مطلب در مورد تالشان

امروز
نگاهی کوتاه به نقش آلیان در نهضت جنگل بر پایه منابع شفاهی
قسمت دوم
یکی از منابع اصلی و به نظر نگارنده بسیار پر اهمیت، خاطرات، اخبار و اطلاعات افرادی است که خود در صحنه تحولات در منطقه آلیان حضور داشته اند.
آنان مستقیم به عنوان نیروهای چریک نهضت و یا غیرمستقیم، به افراد ساکن در منطقه شاهد وقایع بوده اند اما اکنون از چریک های نهضت و یا نسل همزمان با نهضت در منطقه کسی در قید حیات نیست.
بدتر آن که ،حال با نسل دومی که از پدران خود اطلاعاتی از نهضت جنگل اندوخته اند، نیز در حال وداع هستیم.
چرا که آنان اصولاً در کهن سالی به  سر می‌برند، باید گفت اگر از علاقه مندان به تاریخ نهضت جنگل، فقط چند سالی هم درنگ کنند با فقدان  این افراد تنها فرصت دسترسی ما به خاطرات و اخبار جالب آنان نیز از دست خواهد رفت .
به جهت آنکه زادگاه نگارنده دهکده ای از منطقه آلیان است. از سال ها پیش، کمابیش در جستجوی وقایع مربوط به نهضت جنگل در منطقه بوده ام  و این جستجو تا تدوین مقاله ادامه داشته است .
در اینجا لازم می دانم از کسان بسیاری که با اطلاعات خود به تکمیل این مقاله کمک کرده اند سپاسگزار باشم خاطرات برخی از افراد، البته بیشتر سودمند بوده است از جمله خاطرات مرحوم هدایت واحدی پور، پدر بزرگ نگارنده که همزمان با نهضت جنگل دوران نوجوانی را سپری می‌کرد، پدرش مشهدی حیدر، از چریک های نهضت بود او همچنین خاطرات جالبی از کربلایی رحمان میان رزی داشت.
کسی که میرزا کوچک در روزهای پایانی نهضت، مدتی مخفیانه مهمان وی بود.
مرحوم مشهدی رجب خانوانه ای، که کوچک خان به خاطر قد کوتاهش به شوخی او را سرباز کوچولو صدا میکرد، در آخرین گریز جنگلی ها آنان را همراهی می کرد.

خاطرات و نقل های وی به واسطه  فرزندش حبیب که اکنون ۸۱ سال دارد، مورد استفاده قرار گرفته است.
یکی از نزدیکترین افراد به نهضت جنگل و میرزا کوچک، مرحوم ملا جعفر آلیانی بود.
وی که در حدود ۱۳۴۷ شمسی از دنیا رفت منشی میرزا بود و بسیاری از نامه ها و اسناد، به قلم او که مردی اهل دانش بود نگارش یافته است.
منصور آلیانی، یکی از پسرانش که اکنون ۷۷ سال دارد ،با حافظه خوب خود، می تواند ساعت ها از نهضت جنگل و آلیان سخن بگوید، او به نقل از ملاجعفر ،قادر است بسیاری از حوادث را با ذکر جزئیات و نقش افراد بیان کند، کمک مقاله ارزشمند بود.
مشهدی حجت بلوری ساکن روستای شالتوک  فرزند مرحوم نوروز از سربازان نهضت جنگل با سواد و دارای حافظه خوب و منظمی است.
مشهدی حجت هم به نقل از پدر و هم بسیاری دیگر ،اطلاعات خوبی برای عرضه دارد، سن او اکنون به ۹۰ نزدیک شده است.
آقای سید صدر فلاحی که همزمان با پایان نهضت جنگل به دنیا آمد، نیز اخباری از نهضت جنگل در ذهن خود دارد، علاوه بر این از خاطرات کسان دیگری جان محمد آلیانی حدود ۸۰ ساله، مرحوم حسن الیانی مرحوم خدیجه آلبانی  و دیگران در این نوشتار استفاده شده است برای زندگانی بخش تندرستی و برای درگذشتگان و آرامش ملکوتی تمنا دارم.

پایان قسمت دوم
منبع
کتاب مجموعه مقالات جنگل نهضت جنگل با رویکرد به زندگی نامه میرزا حسین خان کسمایی  ص ۲۵۹؛۲۶۰
به کوشش دکتر فریدون شایسته

  نویسنده مقاله آقای فریدون واحدی پور دهرانی
انتخاب متن گروه تالشه خله مجید نعمتی سیاهمزگی

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

27 Dec, 18:26


هر روز هر روز یک مطلب در مورد تالشان

امروز

زبان ما هویت، تاریخ و زندگی ماست

قسمت دوم
درباره زبان معیار تالشی به سادگی نمی‌شود سخن گفت تالشی مثل بسیاری از زبان‌های ایرانی گونه‌ها و لهجه‌های فراوانی دارد، ولی مجموعه آنها در سه گروه گویش عمده قابل طبقه بندی است .
گویش شمالی از عنبران تا ناورود.
گویش مرکزی از ناورود تا شفارود
و گویش جنوبی از شفارود تا کران‌هه های سپیدرود .
درست است که در درون هر یک از گویش‌های سه گانه گونه‌های متعددی قرار می‌گیرند که با هم تفاوت‌هایی دارند اما بیشتر این تفاوت‌ها آوایی است تا واژگانی و نحوی.
از طرفی تالشی مرکزی صرف نظر از ملاحظات تاریخی و جامعه شناسی زبان از نظر جغرافیایی در میان دو  گویش شمالی و جنوبی است از این منظر شاید شرایط لازم را برای احراز زبان معیار داشته باشد، به ویژه آنکه دو یا چند زبانگی کمتر در آن تاثیرگذار بوده است.
با همه این‌ها عملاً زبان معیار در جوامع با ملاحضات زبان شناختی تعیین نمی شود و معمولا با قدرت سیاسی با آن همراه است .
درباره زبان، گویش  لهجه و گونه دکتر کیا،
دکتر خانلری، دکتر صادقی، دکتر باطنی،
دکتر مدرسی، دکتر کلباسی از زبانشناسان ایرانی، براوان،لمبتون،آرانسکی ،ایسایف ،چمبرز،  و تراد گیل ،شوی ،کوثرک و همکاران ، از زبانشناسان غربی از منظرها و ملاحظات مختلف بحث‌های زیادی کرده‌اند .
فارغ از اینکه هر یک از این بزرگان چه توصیفی از اصطلاحات مذکور ارائه اده‌اند و چه اختلافاتی با هم دارند، لازم می‌دانم برای پرهیز از اطناب سخن جمع‌بندی استاد بزرگوار جناب دکتر محمد دبیر مقدم را از این اصطلاحات که صرفاً مبتنی بر موازین علمی است خدمت شما عرض کنم :

گونه اصطلاحی است خنثی که به طور کلی در مورد هر نوع زبانی بدون تاکید بر زبان گویش و لهجه بودن آن به کار برده ی‌شود،
دو گونه زبانی که سخنگویان آن دو فهم متقابل ندارند زبانند.

دو گونه زبانی که سخنگویان آن دو فهم متقابل دارند اما در عین حال بین آن دو گونه تفاوت‌های آوایی ،واجی واژگانی و یا دستوری شاهده می‌شود گویش‌های یک زبانند .

دو گونه زبانی که سخنگویان آن فهم متقابل دارند اما در عین حال بین آن دو گونه فقط تفاوت‌های آوایی و واجی دیده می‌شود لهجه‌های یک زبانند.

با این وصف تالشی در کنار گیلکی، کردی، لری، لاری ،بلوچی ،طبری و .....همه بان‌های ایرانی هستند، زیرا سخنگویان آنها با هم فهم متقابل ندارند .
ولی در درون هر یک از این زبان‌ها هم گونه‌هایی با اختلافات آوایی دیده می‌شوند به تعبیری دیگر هر یک از این زبان‌ها گویش‌ها و لهجه‌هایی دارند با این فرق که گویش‌ها و لهجه‌های برخی از زبان‌ها نسبت به برخی دیگر متنوع تر و گسترده‌تر است.
با  توضیحات فوق تالشی یک زبان است با حداقل سه گویش و هر یک از گویش‌ها هم لهجه‌های متنوعی دارند اگر ما در برخی از کتاب‌ها و مقالات به جای زبان تالشی  گویش تالشی به کار می‌بریم بر اساس موازین زبانشناسی صرف نیست ،بلکه بیشتر ملاحظات فرا زبانی سیاسی و ملی مدنظر ما بوده است. چند سالی است که توجه به زبان تالشی دارد کم می شود واز تعداد گویشوران آن کاسته می شود که در نهایت موجب از بین رفتن این زبان می گردد و این بلایی است فراگیر و جهانی که متاسفانه با هرچه بوی سنت و هویت می دهد در افتاده و ضعیف و ناتوانش ساخته است ،البته این بلا طبیعی نیست ،دست ساز بشر است ،به همین خاطر ،امید رفع بلا داریم ،اما نشانه ها با کمال تأسف از وخامت اوضاع حکایت می کنند .زیرا تنوعات قومی ،ملیو حتی طبیعی که روز کاری مظهر زیبایی و نماد اعتدال و کمال خلقت بودند . امروزه قهرا به سوی یکدستگی و یکرنگی پیش می روند و زبان هم تابعی از این متغیرات است .با این حال ،چرا فال بد بزنیم ،می توانیم با آموزش خانواده ها ،بویژه کودکان ،جوانان و برنامه ریزی درست ،در برابر این سیل بنیان کن تا حدودی ایستادگی کنیم .

پایان قسمت دوم

منبع ماهنامه تالش شماره ۱۰۰ صفحه ۱۰

بخشی از مصاحبه سردبیر ماهنامه با دکتر محرم رضایتی کیشه خاله  استاد دانشگاه

انتخاب متن گروه تالشه خله مجید نعمتی سیاهمزگی

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

27 Dec, 07:01


هر روز یک مطلب در مورد تالشان

امروز

زبان ما هویت،تاریخ و زندگی ماست .

قسمت اول

کارهای انجام شده توسط اهل قلم و پژوهش تالش
مجموعه محققان ایرانی که درباره زبان تالشی  کار می کنند به دو دسته تقسیم می شوند :
گروهی متفنن اند ،که بیشتر ملاحضات قومی و عشق و علاقه شخصی آنها را به سمت و سوی پژوهش های زبان تالشی می کشاند و این کار را نوعی ادای دین به میراث معنوی و هویت قومی خود تلقی می کنند ،
گروهی دیگر متخصص اند ،که فارغ از ملاحضات شخصی ،در پی کشف ناشناخته ها و مجهولات اند  و ممکن است از قوم تالش یا غیر تالش باشند .
لذا  نگرش های صرفا علمی مبنای تحقیقات آنهاست ،یکی در فکر اثبات خود است ،دیگری در بند شناخت خود ،یکی دوست دارد یکه تاز میدان باشد ،دیگری می خواهد با همگان بپیوندد ،

طبعا این دو گروه ،با دو روش ،دو مبنا و دو نگاه متفاوت به مسائل می نگرند و خروجی کار و ارزش و اعتبار پژوهش ها ی آنان یکسان نیست ،اما با گذشت زمان حصار  گروه اول روز به روز تنگتر ،و میدان گروه دوم فراختر می شود .

این نکته را از یاد نبریم که تحقیقات مربوط به تالش شناسی ،از جمله زبان تالشی در دو دهه اخیر ارتقا پیدا کرده است ،چنانکه برخی از آثار پژوهشی محققان ایرانی در زبان شناسی تالشی  از  اعتبار علمی هم سنگ تتبعات مسشترقان جدید خارج از کشور ،و شاید بالاتر باشد.

مشکلات پیش روی زبان تالشی نداشتن الفبا و زبان معیار ادبی ست . و تالشی مثل بسیاری از زبان های ایرانی خط و الفبا ندارد ،اما در برخی از متون گذشته ،مکتوبات این زبان با خط عربی و فارسی تحریر شده است . این را هم می دانیم که اغلب زبان های دنیا از جمله زبان فارسی خط وطنی ندارند ،منشا خط فارسی خط عربی است ،ما هم می توانیم زبان تالشی را با همین خط فارسی ،عربی بنویسیم و هیچ اشکالی ندارد ،ولی با تغییراتی اندک .
زبان کردی هم با تغییراتی از همین خط استفاده می کند ،چون اغلب قریب به اتفاق صامت ها و مصوت های ما مشترک است فقط لازم است آن تغییرات با تنظیم یک رسم الخطی متفق علیه صورت بگیرد و هرکس راه خود را نرود و در فکر بنیان گذاری نباشد.
عده ای از اصحاب قلم ،نشریات ،شعرا ،ادبا و همچنین محققان زبان شناس جمع شوند و
جلسه ای مشترک برگزار کنند و در آن جلسه هریک نظرات خود را بیان کند و پس از مشاوره و تبادل آرا به وحدت نظری برسند و آن را مسجل و مبنای املای زبان تالشی قرار دهند .البته چون اصحاب نشریات بیشتر از همه درگیر زبان تالشی هستند ،لازم است همه یا اغلب آنها حضور داشته باشند و مصوبات آن جلسه را در جراید خود نشر و اعمال کنند ،به مرور دیگران حتی مخالفان ناچارند برای ارتباط راحتتر آن خط را بپذیرند ،

اما خط اوا  نوشت یک خط علمی بین المللی است که فراگیری آن نیازمند آموزش است و برخی تفاوت های جزیی نیز دارد . که بر متخصصان اهل فن پوشیده نیست . . لذا وجهی ندارد کسی یا گروهی خط اوا نوشت خاصی برای تالشی از جانب خود ابداع و پایه گذاری کند و رعایت آن را به دیگران توصیه نماید .

پایان قسمت

منبع ماهنامه تالش شماره ۱۰۰ ص ۹,۱۰

بخشی از مصاحبه سردبیر ماهنامه با دکتر محرم رضایتی کیشه خاله استاد دانشگاه گیلان

انتخاب متن گروه تالشه خله مجید نعمتی سیاهمزگی

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

26 Dec, 17:45


چون برگ  پائیزم عزیز
رنگی  دل انگیزم  عزیز

زیبا و هم باشم  قشنگ
افسوس  که میریزم عزیز

در حسرت  سبزی  دی
خواهم که برخیزم عزیز

دلگیرم از  جور  زمان
از  غصه  لبریزم  عزیز

وقتی که افتادم به خاک
با  گل  در   آمیزم   عزیز

# غلامرضانوروزی لاسکی

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

26 Dec, 07:20


هر روز یک مطلب در مورد تالشان
امروز
شب چله تالشان شفت
قسمت پنجم
کاکا ( خیکاره دبرج): کاکا ،گونه ای شیرینی است که با آرد گندم و روغن و تخم مرغ در ماهیتابه سرخ می شود آن را خیکاره دبرج می نامند ،خیکاره دبرج شیرینی دلخواه همه تالشان است که همواره از خانم‌ خانه درخواست می شود  .

حلوا (  حلبا)ـ  :
حلوای بومی را از آرد برنج ، آب شکر،اندکی روغن گاوی یا گوسفندی و افزودنی های دیگر می سازند .
تالشان شفت در چند هنگام حلبا  می سازند ، یکی در نوروز ،دوم هنگامی که داماد نخستین بار برای نامزد بازی به خانه عروس می رود .سوم چیله بری و چهارم برای شبچیره شب چله .برخی از خانواده هاگونه ای آش می پزند به نام« اوتاره» که آمیخته ای است از گیاه مزگه ،لوبیا ،تخم مرغ ،و چاشنی آلوچه ترش است .
این اش در پایان پاییز ونزدیک نوروز بیشتر پخته می شود ،زیرا با باران پاییزی ،و نیز گرمای نزدیک نوروز ( آفتاو بخود)   مژگه به خوبی در باغ های پیرامون خانه ها می روید و فراوان می شود ،اش اوتاره در میان بزرگ ترها خواهان بسیاری دارد .
شب چله یا چیله شو به گفتار و زبان تالشان راه یافته است ، چنان که در سخن ،بازگویی ،شوخی ،پهلو زدن ،گوشه زدن و زبانزد نیز بکار می رود .
به  کسی که دیر به دیدار خویشانش می‌رود می‌گویند:
«چیلَه بْه چیلَه تْه وینَم»: هر چله به چله تو را می‌بینیم.
ـ  در بارۀ کسی که در کمک کردن کوتاهی کند یا خیلی کم کمک کند، می‌گویند:
«چیلَه بْه چیلَه ای چْلَه»: چله به چله یک چکه آب می‌رساند.
ـ برای بلند بودن داستان و کم بودن گاه سخن، گویند:
«چیلَه شَوی بی بْنْشَم کو تْه را بْوام»: شب چله‌ای باید بنشینیم که بتوانم برایت همۀ داستان را بگویم.
ـ در بارۀ شکوه و دلپذیری نامزدبازی در شب چله می‌گویند:
«چیلَه شَو و نومزَت بازی»: نامزد بازی هم در شب چله.
این شاید همۀ آن چیزی نیست که باید در بارۀ چله‌شب تالشان شفت گفته شود، ولی از این راه دور، ارمغانی کوچک از موری جدا افتاده از غور است.
پیشکش به پیشگاه مادرم «بمانی قویدل» که با ساده ترین خوراک و پذیرایی، شب‌های چله را در یادمان ماندگار کرد و در پنجم دی‌ماه 1391 از میان ما پر کشید.

پایان قسمت پنجم
نویسنده مطلب
محمدحسین شمسایی مترجم و پژوهشگر

کرج ـ دهم آذر 1400 خورشیدی/ برابر با یکم دسامبر 2021 میلادی
انتخاب متن گروه تالشه خله مجید نعمتی سیاهمزگی

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

24 Dec, 20:09


هر روز  یک مطلب در مورد تالشان
امروز
شب چله تالشان شفت
قسمت چهارم
۲-خورش فسنجان : خورش فسنجان از گوشت مرغ یا اردک وگردو ساخته میشود و خوراکی گران است. با این همه مردم این  پهنه در شب تا می توانند خورش فسنجان درست می کنند تا شامی دلپذیر و بیاد ماندنی بخورند .امروزه با گرایش نوپایان به فرهنگ خوراک شهری ،خوراک هایی مانند پیتزا،جوجه کباب ،نوشابه های گازدار و مانند آن نیز بر سفره ها دیده می شود . 
۳-پس از شام با میوه از خود و مهمانان پذیرایی می کنند .میوه های پایه های شب چله ،میوه های پایه ای شب چله ،میوه های بومی مانند ازگیل ( فتر) به ،انتر ترش ،و آلوچه ترش خشک شده هستند
ماه‌های آغاز پاییز که ازگیل می‌رسد، آن را می‌چینند و به دو شیوه برای شب چله نگهداری میکنند:
فْتْرَه سارَه: یکی آنکه ازگیل‌های رسیده را کمی نمک می‌زنند؛ سپس آن را به اندازۀ یک گوی بزرگ به هم میچسبانند و فشار می‌دهند تا خوب به هم بچسبند؛ آنگاه آن را در هوای آزاد می‌گذارند تا خشک و ماندگار شود و در ماه‌ها و شب‌های زمستان، به‌ویژه شب چله آن را می‌خورند. این خوراک ازگیل را «فْتْرَه سارَه» می‌گویند.
روش دیگر نگهداری ازگیل آن است که ازگیل‌های رسیده‌ای که نرم نشده‌اند را می‌شورند و در شیشۀ آب نمک یا آب آمیخته با نمک و شکر و یا شکر و سرکه می‌ریزند و درِ آن را می‌بندند تا هوا نخورد؛ بدین‌سان هم ماندگار و هم خوشمزه‌تر می‌شود. در این روش ازگیل را تا یک سال و بیشتر نیز می‌توان نگه داشت. آب آن را نیز به جای سکنجبین می‌توان خورد.
بِه را نیز که از میوه‌های پاییزی است و زود پوسیده می‌شود، در جای خشک و خنک در میان کاه یا برگ خشکیدۀ درخت می‌گذارند تا از پوسیدگی آن جلوگیری شود.
امروزه که هر خانه دارای یخچال است، برخی از میوه‌ها را به شیوه‌های گوناگون در یخچال نگه می‌دارند و شب چله یا در هنگامه‌های دیگر بیرون می‌آورند.
افزون بر اینها چندین دهه است میوه‌های بازاری مانند پرتقال، سیب، موز، هندوانه، خیار، کیوی و دیگر میوه‌ها بر سفرۀ شب چلۀ تالشان این پهنه راه یافته‌اند.
4ـ شَوچَرَه (پسخوراک نیمه‌شب): شَوچَرَه، خوراک پایه‌ای نیست؛ برای سرگرمی و خوشمزگی خورده می‌شود. تالشان برای شب‌نشینی‌ها، یا در هنگام مهمانداری که شب‌بیداری به درازا می‌کشد، برای آنکه گرسنه نشوند یا سرگرمی داشته باشند، پیش‌بینی‌هایی دارند و خوردنیهای ویژه‌ای آماده می‌کنند. به این خوراکی‌ها شبچره (شَوچَرَه) می‌گویند. در شب‌نشینی تنها یک خوراک به میان می‌آورند، ولی در شب چله شاید هر چه با نام شَوچَره دارند به میان می‌آورند و می‌خورند. چهار خوردنی در شَوچَرَه شناخته شده‌ترند:
بْشتَه بْج: برنج را در آب می‌خیسانند؛ آنگاه در تابه می‌ریزند و با گرمای اندک آرام آرام آن را تف می‌دهند تا برشته شود. برنج تف‌داده‌شده، تُرد می‌شود و خوراک بسیار خوبی برای هنگام سرماست. برای آنکه بْشتَه بْج خوش‌خوراک شود گاهی آن را با مغز گردو، تخم کدو، تخم آفتابگردان، دانۀ سویا (پَشمَه باکلِه) و مرجو (عدس) تف‌داده‌شده نیز می‌آمیزند. هر یک از تخم کدو و تخم آفتابگردان و پَشمَه باکلِه را جداگانه هم در شبچره می‌خورند. این خوردنی‌ها را زن‌ها از شب‌ها و روزهای پیش آماده می‌کنند تا شب چله درگیر کار نباشند.
کدو (کویی): هر کس در تابستان در باغ خود کدوبُنی می‌کارد تا کدوی خوراکی خود را از آن به دست آورد. کدو، ماندگاری خوبی دارد؛ از این رو، از هنگامی که کدوها را می‌چییند آن را در جایی خشک و خنک نگهداری می‌کنند و افزون بر آنکه با آن خورش‌های گوناگون می‌سازند، برای شب چله، کدو را در قاچ‌های کوچک برش می‌زنند و با افزودن اندکی شکر، آن را آب پز یا بخارپز می‌کنند. هنگام پختن می‌گذارند کمی بیشتر در قابلمه بماند تا خوب تَه بگیرد. کدو خوردن تالشان در شب چله، مانند هندوانه خوردن پارس‌ها در این شب است. تالش اگر شب چله همه چیز برای جشن و خوشی داشته باشد و تنها کدو نداشته باشد باز هم دلش تهی است و می‌گوید: «نشد؛ کاش کدو هم داشتیم». ارزش کدو در شب چله چنان است که کسانی که کدو دارند و می‌دانند همسایه‌ای کدو ندارد، پیش از شب چله یک کدو به او می‌دهند تا شب چله بی کدو نماند؛ همچنین کوچندگانی که به شهرهای دیگر کوچیده‌اند، یک کدو از شهر و روستای خود می‌برند تا شب چله بی کدو نمانند.
پایان قسمت چهارم
نویسنده مطلب آقای محمد حسین شمسایی سیاهمزگی مترجم و پژوهشگر
انتخاب متن گروه تالشه خله مجید نعمتی سیاهمزگی

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

24 Dec, 05:43


هر روز  یک مطلب در مورد تالشان
امروز
چله شب  تالشان شفت
قسمت سوم‌
پله چهارم : هر پنج سنگ را بر زمین می ریزد ،یکی را برای تیربر می دارد به هوا پرتاب می کند و هر چهار سنگ را یکجا. باید از زمین بردارد ،سپس به تندی و بی درنگ باید سنگ پرتاب شده در هوا را بگیرد .
پلۀ پنجم: انگشت شست و انگشت میانۀ یک دست را بر زمین می‌گذارد و با آن دروازه‌ای باز می‌کند و آنگاه با دست دیگر سنگ‌ها را روبهروی دروازه می‌ریزد. جز تیر، همۀ سنگ‌ها باید از این دروازه گذرانده شوند. اینجا هماوردِ بازی، یکی از سنگ‌ها را عروس می‌نامد. ویژگی عروس این است که باید پس از همۀ سنگ‌ها از دروازه گذر داده شود و نیز هیچ‌یک از دیگر سنگ‌ها و دست بازیگر به هیچ رو نباید به آن بخورد و تا هنگام بردن خودش نرسد نباید هیچ تکانی به آن داده شود. در اینجا بازیگر هر بار که تیر را به هوا پرتاب می‌کند باید یکی از سنگ‌ها را از دروازه بگذراند و در بار چهارم عروس را ببرد. این بازی، اگرچه نشسته انجام می‌شود و آرام می‌نماید، ولی بازی شتاب و ریزبینی و شور و جوش و خروش و شَهش است.
6ـ خوانندگی و نوازندگی: برخی از خانواده‌ها که خواننده و نوازنده دارند، از آنان درخواست خوانندگی و نوازندگی می‌کنند و هنرمندان، دستون تالشی می‌خوانند یا نی تالشی (لَلَه) می‌نوازند. هنرمندان و نوازندگان نیز از پیش خود را برای هنرنمایی آماده می‌کنند.
7ـ چیلَه بَری: در گذشته خانواده‌هایی که پسر داماد کرده بودند یک سینی بزرگ شیرینی خانگی مانند حلوا، کاکا، بْشتَه بْج (برنج برشته یا تف داده شده)، میوه، پارچه، تکه‌ای طلا یا چند سکه پول را در یک یا چند سینی بزرگ (مْجمَه) می‌نهادند وگروهی از زنان آن را به خانۀ عروس می‌بردند؛ لختی می نشستند و شادی و وَشتَن (رقص) می‌کردند و باز می‌گشتند. از دهۀ 1340 به این سو، برخی از خانواده‌هایی که پسر داماد کرده و یا دختر عروس کرده‌اند، افزون بر برنامه‌های دیگر، برنامۀ ویژۀ چیلَه بَری برپا می‌کنند. بدین‌سان که خانوادۀ داماد پیشاپیش خانوادۀ عروس را آگاه می‌کند که جشن چلّۀ دامادی را شب چله در خانۀ عروس برپا می‌کنند. این جشن چندان گسترده و بزرگ نیست و تنها خانواده‌ها و خویشان نزدیک به آن فراخوانده می‌شوند. هزینۀ برپایی چنین جشنی را خانواده‌ای بر دوش می‌گیرد که پیشنهاد برپایی جشن را داده باشد، ولی بیشتر هر دو خانواده با هم می‌پردازند. هر کس به فراخور توان خود چشم‌روشنی برای عروس و داماد فراهم می‌کنند یا از بازار می‌خرند. چشم‌روشنی شب چلۀ عروس و داماد در گذشته بیشتر از فراورده‌های بومی مانند جوراب، شال، کلاه و پوشاک و نیز تکه‌ای طلا و مانند آن بود، ولی اکنون از بازار خریداری می‌شود. هر یک مهمانان این جشن نیز به فراخور توان خود، ارمغانی از کلا یا پول و طلا به عروس می‌دهند. همچنین در گذشته دامادها برای عروس و خانواده‌اش شیرینی‌های بومی خانگی می‌بردند که از دوشاب و عسل و مانند آن ساخته شده بود که اکنون میوه و شیرینی را از بازار می‌خرند.
8 ـ ارمغان (چشم‌روشنی) دادن به مهمانان و کودکان: در گذشته، بزرگان خانواده برای فرزندان کوچک جامه و پوشاک زمستانی فراهم می‌کردند و شب چله به آنان می‌دادند و با این کار به آنان گوشزد می‌کردند که سرما در پیش است و باید جامۀ گرم بپوشند؛ نیز با این کار بر مهر و دوستی میان خود می‌افزودند. مادربزرگ‌ها برای نوه‌هایشان جوراب پشمی، شال گردن و دستکش پشمی می‌بافتند و در این شب به آنان پیشکش می‌کردند. برخی از خانواده‌ها به مهمان شب چله، پوشاک و جامۀ زمستانی می‌بخشیدند. این داد و دهش‌ها اگرچه اکنون کم شده، ولی هنوز تا اندازۀ کمی دیده می‌شود.
خوراکی‌های شب یلدا
در گذشته‌های نزدیک، خانواده‌های تالش برای برپایی جشن شب چله، بیشتر خوراکی‌های ویژۀ این شب را پیشاپیش فراهم و نگهداری می‌کردند؛ از این رو، نیاز چندانی به خرید از بازار نداشتند، ولی اکنون با آنکه برخی از خوراکی‌های ویژه را خود فرآوری و نگهداری می‌کنند، برخی دیگر را از بازار می‌خرند. خوراکی‌های شب چله در میان تالشان شفت در روزگار ما را این‌چنین می‌توان برشمرد:
1ـ پلو: پلو، خوراک پایه‌ای تالشان شفت است؛ چه آنان که کشاورزی برنج دارند و چه آنان که خشکه‌نشین هستند. بیشتر این مردم هنوز دو بار از سه بار خوراک خود را برنج می‌خورند. همۀ آنها بهترین برنج خود را در نوروز و شب چله می‌پزند تا خوش بگذرانند و شاد باشند. با آنکه برنج را همیشه کته می‌پزند، در این شب بیشتر آنها برنج را آب‌کش می‌کنند؛ گویی از مهمانی ارجمند پذیرایی می‌کنند.
پایان قسمت سوم
نویسنده مطلب آقای محمد حسین شمسایی سیاهمزگی مترجم و پژوهشگر
انتخاب متن گروه تالشه خله مجید نعمتی سیاهمزگی

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

23 Dec, 16:59


عمر انسان چون حبابی باد بر اب
زندگی
طی عمر کوته  و باریک  و خراب
زندگی
آدمی را  نیست باری اعتباری راه
عمر
عمر کوته را بود با تو خطاب
زندگی
بر  خلاف اب  تا  کی در  تلاش و
کوششی
تا رسی  با  حق  ناحق ان  سراب
زندگی
ای که ظاهر  نقش انسان  بودنت
بادا عیان
چهره ات  پنهان چه داری در نقاب
زندگی
سنگ دل درخواب غفلت طی کنی
عمر گران
دیده  بگشا  کن  نظر   بینی  شتاب
زندگی
گر چه پنداری  زمان باشد  به کام
تو روا
عاقبت پوسیده خواهد شد طناب
زندگی
ادمی را گر  نباشد  چشم  بینا  راه
عمر
غرق  خواهد  شد  روزی  منجلاب
زندگی
پند گیر باری "دوگاهه" چند روزی
راه عمر
بگذرد  در خواب غفلت  عمر  ناب
زندگی

محمدیان دوگاهه.
🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

22 Dec, 21:35


هر روز یک مطلب در مورد تالشان
امروزچله شب تالشان شفت.قسمت دوم
در گذشته‌های نزدیک همۀ مردم پیشاپیش خود را برای آمدن زمستان آماده می‌کردند. چون هوا رفته‌رفته سرد می‌شد زمین از رویش باز می‌ماند و نیز با بارش برف، از جنب و جوش و رفت و آمد آدم‌ها در جنگل‌ها و زمین‌های کشاورزی کاسته می‌شد، همچنین دام‌ها بیشتر در آغُل می‌ماندند و کمتر به چرای آزاد می‌رفتند، مردم ناچار بودند هم ابزار سوخت مانند هیزم، هم خوراک خود و هم خوراک دام را انبارسازی کنند. اکنون ولی با گازکشی به خانه‌ها و شهرها و فراوانی کالابه اندازۀ گذشته به انبارسازی خوراک و سوخت نیاز نیست همچنین انبارسازی خوراک انسانی چندان در دستور کار نیست؛ زیرا بیشتر نیازهای خوراکی در زمستان نیز در دسترس هستند. با این همه هر خانواده‌ای دغدغۀ برگزاری شب چله را دارد؛ از این روبرخی ازخوراکی‌ها و میوه‌ها را برای آن شب نگهداری می‌کنند و یا برگزاری برخی برنامه‌ها را در آن شب پیش‌بینی می‌کنند.گرامی‌داشت شب یلدا در دو بخش انجام می‌گیرد: یک بخش برنامه‌هایی است که در این شب برگزار می‌شود و بخش دیگر خوراکی‌های ویژۀ این شب است.
1ـمهمانی:شب چله، یکی از شب‌های مهمانی رفتن و مهمانی دادن است خویشاوندان و دوستان به خانۀ یکدیگر می‌روند؛  به‌ویژه  در خانه‌های بزرگان گردمی‌آیند.کوچک‌ترها به دیدار بزرگ‌ترها مانند بزرگ خاندان، پدر و مادر و یا خواهر و برادر بزرگتر میروند.
2ـ شب‌نشینی:برخی از خانواده‌ها و همسایه‌های نزدیک، پس از شام به خانۀ یکدیگر می‌روند و همچنان که چای می‌نوشند و شبچره می‌خورند، تا پاسی از شب با هم گپ می‌زنند.
3ـ داستان‌گویی و یادآوری گذشته‌ها: در برخی از خانواده‌ها پس از شام، یکی از کسانی که با داستان‌های افسانه‌ای بومی آشناست، برای دیگران داستان می‌گوید و برخی دیگر برای شاد کردن و خنداندن دیگران، رویدادهای گذشتۀ خود و دیگران را بازگو می‌کنند؛ همچنین به بزله‌گویی و شوخی می‌پردازند تا شبی شاد را سپری کنند.                              
4ـ مَثَلَه ‌جَنگ(چیستان‌گویی):گاهی زن و مرد و بزرگ و کوچک دو دسته می‌شوند و ازهمدیگر چیستان می‌پرسند. از آغاز مَثَلَه جنگ روشن می‌کنند که چند چیستان پرسیده شود.در پایان، هر گروه کمتر پاسخ درست داده باشد، بازنده است.
5،عروس‌بازی(یه قُل دو قُل):یکی از بازی‌های بومی«یه قُل دو قُل»است که به آن عروس‌بازی می‌گویند.عروس‌بازی، هم دو تنه و هم گروهی انجام می‌شود. ابزار آن پنج سنگ کوچک و گِرد است که بتوان در یک دست جای داد.یکی از آنها را تیر و آن دیگرها را سنگِ بازی می‌گویند.این بازی پنج گام یا پله دارد که چهار پلۀ نخست آن با یک دست و پلۀ پنجم با دو دست انجام می‌گیرد.هرگاه پنج پله به درستی انجام شود می‌گویند یک عروس انجام شده است.از همان آغاز روشن می‌کنند بازی تا چندعروس پیش برودکه برنده، شناخته شود.در هر پله اگر بازیگر نتواند تیر را بگیردوتیربر زمین بیفتد یا سنگ روی زمین را نتواند از زمین بردارد، یا چنانچه بردارد، ولی از دست او در برود، او در آن پله می سوزد.اگر بازی گروهی باشد،بازی را یار دیگر پی میگیرد و اگر بازی یک تنه باشد، سنگ‌ها را به هماوردش می‌سپارد تا او بازی کند.
پلۀ اول:بازیگران روبه‌روی هم می‌نشینندآغازکنندۀ بازی، هر پنج سنگ را برزمین می‌ریزد، سپس برای آغاز بازی هرپنج سنگ را در یک دست می‌گیرد و به آرامی به اندازۀ یک یا دو وجب به هوا پرتاب می‌کند و در همان حال،به تندی دست خود را به پشت برمی‌گرداند و هموار می‌کند و سنگ‌های پرتاب‌شده، بر پشت دست فرود می‌آینداگر همۀ سنگ‌ها بر پشت دست بمانندنحستین پلۀ بازی به درستی انجام شده و به پلۀ دوم می‌رود؛ اگر هیچ سنگی بر پشت دست آرام نگیرد و همه بیفتند،او درهمان آغاز سوخته است، ولی اگر یک یا چند سنگ‌ بر زمین بیفتند، آنها را که افتاده‌اند باید از نو بردارد. بدین‌سان که تیر را به هوا پرتاب می‌کند و به تندی یکی از سنگ‌های بر زمین‌ مانده را برمی‌دارد و تیر پرتاب‌شده در هوا را می‌گیرد تا به زمین نیفتد. برخی به جای این روش، هر پنج سنگ را بر زمین می‌ریزند و یکی یکی از زمین برمی‌دارند.
پلۀ دوم:پنج سنگ را بر زمین رها می‌کند؛ آنگاه یکی را برای تیر برمی‌دارد. در این پله هر بار که تیر را به بالا می‌اندازد باید دو سنگ را با هم بردارد، اگرچه آن دو سنگ از هم دور یا نزدیک باشند؛ سپس به تندی و بی‌درنگ باید سنگ پرتاب‌شده در هوا را بگیرد.
پلۀ سوم:پس از ریختن سنگ‌ها بر زمین، نخست تنها یک سنگ را برمی‌دارد، سپس سه سنگ را با هم برمی‌دارد؛ سپس به تندی و بی‌درنگ باید سنگ پرتاب‌شده در هوا را بگیرد.
نویسنده مطلب آقای محمد حسین شمسایی سیاهمزگی مترجم و پژوهشگر،انتخاب متن گروه تالشه خله مجید نعمتی سیاهمزگی
🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

21 Dec, 20:58


هر روز یک مطلب در مورد تالشان

امروز
چِلِّه شب تالشان شفت
قسمت اول
از شباهنگام روز پایانی پاییز تا بامداد روز نخست زمستان را «شب یلدا» یا «شب چله» می‌گویند. شب چله بلندترین شب سال در نیمکرۀ شمالی زمین است. آنگاه که ایرانیان به دانش گاه‌شماری دست یافتند، هر گاهی را که برای زندگی خود سودمند می‌دیدند، جشن می‌گرفتند؛ از این رو، یلدا را گرامی می‌دارند؛ زیرا از آن پس هوا سردتر و شب‌ها کوتاه و روزها بلندتر می‌شود. با بلند شدن روزها خورشید، زمان بیشتری بر زمین می‌تابد. چون زندگی مردمان ایران باستان بر کشاورزی و دامداری استوار بود، چرخش فصل‌ها و ماه‌ها و سرد شدن هوا و بلند شدن روزها را نشانۀ بارگیری زمین می‌دانستند؛ زیرا از سویی بارندگی‌های زمستانی، بر اندوخته‌های آبی زمین می‌افزاید و سرمای زمستان بیماری‌ها و آسیب‌های گیاهی را از میان می‌برد و ریزجانداران آسیب‌زننده را می‌کشد و از سوی دیگر، با روند افزایش تابش خورشید، زمین آرام آرام جان می‌گیرد تا به بهار می‌رسد. در این چرخه، زمین جان تازه می‌گیرد و پرباری سال پیش رو را نوید می‌دهد.
مردمان هر پهنه‌ای از زمین، فرهنگ کاری و فرآوری ویژه‌ای دارند و از هر چه می‌کارند و می‌پرورند، می‌خورند و می‌پوشند. چنین است که مردمان هر سرزمینی، بسته به آب و هوا و خاک خود، خانه‌سازی و خوراک و پوشاک و بسا که باورهای ویژه‌ای دارند. بگذریم از اینکه در روزگار ما با پیشرفت دانش، جهانیان تا اندازه‌ای همگرا شده‌اند و شهرسازی و خانه‌سازی و خوراک و پوشاکشان به هم نزدیک و همانند شده است.
با آنکه شیوۀ زندگی و کار و فرآوری جهانیان دگرگون شده است، مردم هر کشور و تباری، آیین‌های دیرین خود را کم و بیش پاس داشته‌اند. یکی از آیین‌های دیرین در پهنۀ فرهنگی ایران باستان، جشن «شب یلدا» یا گرامی‌داشت «شب چله» است. پهنۀ فرهنگی ایران باستان، تیره‌ها و تبارهای بسیاری را در بر می‌گیرد: پارس، آذری، کُرد، لُر، ترکمن، عرب، بلوچ، تپوری (تَبَری)، گیلک، دیلمی، تالش، تات، آشوری و ارمنی.
می‌توان گفت شیوۀ زندگی این تبارها، بسیار نزدیک و همانند بوده و هست؛ هرچند هر یک از آنها خرده‌فرهنگ‌های ویژۀ خود را نیز داشتند و دارند.
تالشان یکی از تبارهای باشنده در پهنۀ ایرانند که افزون بر شیوۀ زندگی، فرآوری و بن‌مایه‌های فرهنگ کلان ایرانی، شیوۀ زیستی و فرآوری و خرده‌فرهنگ‌ ویژۀ خود را نیز دارند. گاه‌شماری تالشان با آنکه بسیار نزدیک و همانند با دیگر تبارهای ایرانی است، دگرگونگی‌های ریزی هم دارد؛ مانند هنگامه‌های کوچ ییلاق ـ میان‌کوه ـ قشلاق، هنگام پشم‌چینی گوسفندان و بره‌ها، هنگام شخم زدن زمین، هنگام انبارسازی خوراک زمستانی دام (لیوَه‌کری و لِلکِییَه پِچینی)، شیرگیری و پنیرسازی، پرچین‌سازی، مرزبندی زمین کشاورزی، خزانه‌سازی نهال و تخم، نشا، وجین، درو و مانند اینها که هر یک هنگامی دارد و برای هر یک آیین ویژه‌ای دارند. در همین راستا فراورده‌های کشاورزی و دامی ویژه‌ای نیز دارند که فرهنگ خوراک و پوشاک آنها بر آن استوار است. روشن است آیین‌های جشن و سوگ تالشان با شیوۀ زیستی و کار و فرآوری آنان همساز است.
اگر بپذیریم تالش سه در بخش شمالی، میانی و جنوبی پراکنده است، شهرستان شفت، پاره‌ای از تالش جنوبی به‌ شمار می‌رود. مردمان شهرستان شفت به دو گویش گیلکی و تالشی سخن می‌گویند. هرچند اکنون به درستی نمی‌دانم شمار تالشان این شهرستان چند تن هستند، ولی روشن است سویه‌های جنوب شرق تا شمال غرب این شهرستان، نشیمنگاه و زیستگاه تالشان است که ما در اینجا آنان را تالش شفت می‌خوانیم. جز دگرگونگی‌های خُرد، شیوۀ زندگی و کار و فرآوری تالش شفت، همانند دیگر تالشان است.
یکی از آیین‌های گاهنباری که همگام با دیگر تالشان و ایرانیان در تالش شفت گرامی داشته می‌شود، شب یلدا یا شب چله است که در گویش بومی به آن «چیلَه شَو» می‌گویند. چیل در زبان تالشی به زغال داغ سرخ شده از آتش می‌گویند. گویی می‌خواهند بگویند سرما در پیش است و باید خانه‌ها را گرم کرد؛ نیز بدان رو است که چون روزها بلندتر می‌شوند آفتاب بیشتری بر زمین می‌تابد.

پایان قسمت اول
نویسنده مطلب
آقای محمد حسین شمسایی سیاهمزگی   مترجم ،محقق و پژوهشگر فرهنگی
انتخاب متن گروه تالشه خله مجید نعمتی سیاهمزگی

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

21 Dec, 18:03


زوموستون اومه پائیزی را گردم

سیته ئن شینه گیزگیزی را گردم

چمه عومر و جوونی شه هلا من

کوچییه داری  بن ویزی را گردم


زمستان آمده دنبال پائیز میگردم


پرنده های مهاجر پر کشیدند و رفتند و من دنبال گیز گیزم( گیز گیز ، نوعی پرنده حلال گوشت مهاجر که با انواع دام شکار میشدند)


عمر و جوانی من رفت( تلف شد) و من هنوز


زیر درخت لرک( شبیه به درخت گردو) دنبال گردو میگردم‌


عمرتون به بلندای یلدا


بیت الله صفری سیدآبادی🍒🍒🍒

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

20 Dec, 20:03


هر روز یک مطلب در مورد تالشان

امروز
پیشینه ادبیات آذری ،تاتی و تالشی

قسمت چهاردهم

به هر حال پژوهش پروفسور همام در این زمینه گویای آن است که کلمه تاجیک منشا آسیای میانه‌ای دارد و تاجیکان عبارت از اقوام  ملت‌های متعدد بومی ساکن در آن منطقه هستند .

دانشمند بزرگ تاج تاجیک صدر الدین عینی نیز می گوید :
کلمه تاجیک در آغاز به مردم فارسی زبان آسیای مرکزی و خراسان گفته می شد .پس از آن برای همه ی فارسی زبانان های دنیا به کار برده شده است . چنان که حتی سعدی شیرازی خود را تاجیک خوانده است .

برخی منابع مانند دیوان لغات ترک تالیف شده در اوایل سده پنجم  هجری قمری گویای آنند که تاجیک پیش از ورود و اسکان ترکان به ایران  و رواج کلمه تات در این کشور وجود داشته و معنی آن بیگانه و غیر ترک بوده است . در حالی که تات به معنی تبعه و فرودست  آمده است .

در آغاز اطلاق نام تات بر ایرانیان ،محدویتی نداشت ،ان زمان فارس ،آذری، کرد و گیل و مشهدی از نظر تاتاران ،همه ایرانی و تبعه بودند ،اما نام تات فقط بر آن بخش از جامعه ایرانی باقی ماند که نه تنها از لحاظ سیاسی زیر سلطه ترکان قرار گرفتند بلکه ناگزیر به آمیزش و همزیستی  با دسته های انبوهی از آنان در محدوده اجتماع و دیار خود شدند .

از این رو اطلس پراکندگی جماعات موسوم  به تات را نمودار حوزه ی اسکان و سلطه ی تاتاران در ایران نیز می توان به شمار آورد .

در این حوزه گفتیم از مرزهای شمال شرقی تا شمال غربی ایران بزرگ ،به استثنای حاشیه نفوذ ناپذیر دریای کاسپین ،امتداد داشت، اقوام و طوایف متعددی زندگی می کردند به گویش‌های ویژه خود سخن می‌گفتند و از لحاظ فرهنگی و اوضاع اجتماعی هر ناحیه ویژگی خود را داشت.

در ناحیه شرق فارسی دری که سوغات دلکش توجه ویژه ی  ساسانیان نسبت به آن دیار به خاطره اهمیت سوق الجیشی آن در مقابل اورال- التائان  بود ،زبان‌های بومی مانند  سغدی،شغنانی و خوارزمی را  از واپسین سنگرهای حیاتشان بیرون می‌راند .

در نواحی شمال و شمال غرب شاخه‌های متعدد زبان موسوم به پهله و پهلوانیک ، رنگ و بوی  دوران دیرین خود را از دست داده و روند آمیزش با پارسی عامه و پارسی دری را طی می‌کرد .
که البته در آن حال همه ی شاخه‌ها نام واحدی نداشتند. بلکه هر یک موسوم به نام قوم  یا منطقه خاصی بود.

وقتی تاتاران دسته دسته از راه  می‌رسیدند و در هرجا رحله اقامت می‌افکندند  و درفش حکومت بر می افراشتند دیگر دولت مرکزی مقتدری مانند پارسیان و پارتیان وجود نداشت که به آن جماعت پراکنده هویت ملی واحد بدهد تا گویش‌هایشان تحت نام مشترک در برابر زبان مهاجمان قرار گیرد.
از این رو کلمه تات به مثابه نامی مشترک برای همه لهجه‌ها و گویش‌های ایرانی بی‌هیچ مشکلی جایگزین شد و مصطلح گردید.
اکنون از وقوع تدریجی آن تحولات صدها سال می‌گذرد و نام تات و تاتی اعم از اینکه چینی باشد یا ترکی، هویت ایرانی یافته مثل بسیاری از کلمه‌های بیگانه در زبان ما معنایی جدید یافته‌اند.

تات نیز اگر در اصل  و در زبان‌های بیگانه معنای دیگری دارد در ایران به معنی جماعات و زبان و گویش ایرانی مشخصی شناخته شده و رایج است .
جماعاتی سربلند و نژاده که پیچ و خم پرخطر و پر مخفت تاریخ را به استواری طی کرده و هرگز در برابر زبان و فرهنگ  بیگانگان سر تسلیم فرود نیاورده‌اند و از هویت خود حتی تحت عنوان تات از زبانشان به مثابه  سند هویت ایرانی و آینه میراث گران سنگ فرهنگ ملی خویش پاسداری کرده‌اند و هنوز هم اگر گاه گاهی از گوشه و کنار نغمه‌هایی شوم برمی‌خیزد و عده‌ای به صرف اینکه فقط زبانشان دیگر شده است و از این رو می‌پندارند خون مهاجمان آلتایی و ایغور اوغز در رگ هایشان  جریان دارد، به آن نغمه‌ها گوش فرا می‌دهند ، تات ها  در اوج سرافرازی دل به مهر ایران و ایرانیت خویش بسته می گویند ما تات هستیم .

پایان قسمت چهاردهم

منبع کتاب سفینه پهلوی صفحه ۲۰ ۲۱ و ۲۲

نویسنده استاد زنده یاد دکتر علی عبدلی

انتخاب متن گروه تالشه خله مجید نعمتی سیاهمزگی

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

20 Dec, 14:53


"شب یلدا "

آی که  طولانی ترین شبهای سال یک
امشبی
روز   دیگر  عمر  تو  کوتاه   گردد  هر 
شبی
ای که در  فرهنگ  ما ایرانیان هستی
عزیز
دوستت   دارم  خوشم  با  تو امشب
عالمی
احترامت  باد  واجب  مانده  از  عهد
کهن
باعث و بانی این شور ونشاط بیش و
کمی
گرچه شوری نیست در دل همچو ایام
دگر
لیک خوشنودم شب چله تو ما را هم
دمی
پاس میدارم تو را جان عزیزی بیشتر

محفل ایرانیان عهد کهن  آن محرمی

فال حافظ نقل هرمجلس بودگرهمچو
شب
بودنت  باعث بود در دل ندارد ره غمی

گر چه  بی  مهری  بدیدی حیف ایامی
گذشت 
مهمان  خانه ی ما دل  مگیری  خادمی

محمدیان دوگاهه.

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

19 Dec, 18:54


هر روز یک مطلب در مورد تالشان

امروز

پیشینه ادبیات آذری ،تاتی و تالشی

قسمت سیزدهم

هویت تات

در آغاز گفتگوی تات شناسی این نکته باید مورد توجه قرار گیرد که بدانیم تات چگونه نامی است و به چه کسانی اطلاق شده است . درباره ی کلمه تات سخن های بسیاری گفته‌ شده ،گروهی تات و تاجیک و تازیک را از یک ریشه ،به معنی غیر ایرانی ،(انیران) دانسته اند .

به زعم آنان این واژه بعد ها وارد زبان ترکی شده و سپس به معنی مردمان غیر ترک ،به ایرانیان اطلاق شده است .

گروهی بین واژه های تات و تاجیک و تازیک ،هم از لحاظ معنی و هم از لحاظ ریشه تفاوت قایلند،این گروه تات را واژه ی ترکی می دانند که به مردمان غیر ترک و یا ایرانیان تابع ترکان اطلاق شده و معنی آن در قلمروی های ترکی ،فرومایه ،تبعه،بیگانه و در فرهنگ ترکی استانبولی به دو معنی آمده است
،یک:   مزه ،طعم ،لذت
دو : مردم غیر ترک مانند کردها که تحت حکومت فرمانروایان قدیم ترک می زیسته اند .
در جایی دیگر آمده است  تات در زبان ترکی جغتایی به معنی تبعه می باشد .ترکان جغتایی که به زندگی کوچ نشینی  خود افتخار می کنند به مردمان اسکان یافته تات می گفتند .

در ادبیات عامیانه ترکان ،گاه از تات به عنوان دانشمند و سمبل دانایی یاد شده است ،برای  نمونه ( این سخن در کتاب هیچ تاتی پیدا نمی شود )  از ضرب المثل های مشهور ترکی است ،مقصود حاجی آف درباره منزلت  تات از نظر ترکی زبانان می گوید «محمود قارشقالو که در سده ۱۱ میلادی می زیست در کتاب دیوان لغت ترک ضرب المثلی در باره تات آورده به این صورت ( همانطور که سر بدون کلاه نمی شود ،ترک بدون تات نمی شود )
چنان که پیش تر اشاره شد ،اصطلاح تات و تاتی از سده های میانه اسلامی در ایران رایج شده است .
پیش از نه مردمی به نام تات و نه زبانی به نام تاتی در ایران وجود داشته ،تردیدی نیست که تات  حال به هر معنی ،کلمه ای غیر ایرانی ست که بر گروهی از ایرانی زبانان اطلاق شده است .
شواهدی در دست است که نشان می دهد اصل واژه ی تات چینی است   که در آن  زبان  تا - تان عبارت تحقیر آمیزی است که در مورد مغولان به کار برده می شد و گویا کلمه تاتار از آن مشتق شده است .
به عبارتی ترکان ،خصولصا قوم مغول نام زشت و تحقیر آمیزی را که چینی ها بر آنها نهاده بودند به معنی بیگانه ،فرو دست ،بر ایرانیان تابع خود اطلاق کردند و ایرانیان که با معنی اصلی این کلمه آشنا نبوده اند ،ان را خواسته - نخواسته پذیرفته و تحت آن نام هویت ایرانی غیر ترک خود را معرفی کرده اند ،چنان که عموم ایرانیان نام عجم در برابر عرب تحت سلطه اعراب را پذیرفتند.
چنین به نظر می رسد که نام های تات و تاجیک از لحاظ معنی و پیشینه ی کاربرد با هم فرق دارند . تاجیک ها این نام را به معنی مردمان غیر ترک و عرب ،فارسی زبان می شناسند .
برخی نیز گفته اند تاجیک های واقعی در آسیای میانه ایرانی نیستند بلکه ترک های هستند که زبان ترکی را ترک گفته و به دری حرف می زنند .
این محقق با اینکه در مقاله خود اطلس  پراکندگی تاجیکان در آسیای میانه را ترسیم نموده ،فراموش کرده است که در آن اطلس دقیقا منطقه ای  را نشان می دهد که از زمان باستان محل زندگی اقوامی بوده که به  زبان هایی،چون سغدی،یغنابی،،شوغنایی،مونجانی،خوارزمی،و افغانی سخن  می گفتند و هیچ یک از این زبان ها نه ترکی بودند و نه فارسی ،اکنون نیز همان اقوام که از نظر همسایگان شرقی خود (ترک ها) بیگانه خوانده می شدند تاجیک خوانده می شوند .

پایان قسمت سیزدهم

منبع کتاب سفینه پهلوی صفحه ۱۸,۱۹,۲۰

نویسنده استاد زنده یاد دکتر علی عبدلی

انتخاب متن گروه تالشه خله مجید نعمتی سیاهمزگی

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

18 Dec, 20:12


هر روز یک مطلب در مورد تالشان
امروز 
پیشینه ادبیات آذری، تاتی و تالشی

قسمت دوازدهم

تات و تالش

در طول دو دهه ی ۸۰ ،۹۰ ،در باره ی تالش ،کتب و مقالات فراوانی نوشته و منتشر شده است . اکنون عموما می دانند که تالشان یک قوم
مسنجم اند که در یک حوزه ی جغرافیایی مشخص  واقع در جنوب غربی دریای کاسپین سکونت دارند و. به  گویش های مختلف یک زبان سخن می گویند .
از زمان عقد پیمان ننگین ترکمنچای (۱۸۲۸ میلادی ) منطقه قومی تالش دو نیمه شد و نیمه شمالی آن شامل ولایات آستارا ، لنکران ،لریک ، جلیل آباد ، ماسللی و مغان شرقی  به اشغال روس در آمد .

این قوم بازمانده ی مردمی است که در زمان باستان نام و آوازه ای بلند  داشتند و در  منابع یونانی از آنان به نام کادوس ها یاد شده است .

اما جماعتی که امروز خود را تات می نامند مشخصات دیگری دارند ،تا جایی که تات ها را با معیارهای علوم اجتماعی نمی توان یک قوم خواند  و گویش های مختلفی هم که به آن سخن می گویند در چهار چوب یک زبان قرار نمی گیرد .

چنانکه پیشتر آمد  تات نامی است که به بخش گسترده ای از جامعه ایران بزرگ اطلاق  شده است ،تات ها نه یک قوم اند ،نه یک طایفه و نه یک ایل ،بلکه  جماعات مختلفی از ایرانی زبانان هستند که اطلس پراکندگی آنها از داغستان و شیروان و آذربایجان و قزوین و زنجان و سمنان و خراسان را در بر می گیرد .

زبانی که جماعات موسوم به تات به آن سخن
می گویند آنچنان متنوع و متفاوت از همند که با وجود ایرانی بودن و وجوه اشتراک فراوانی که جابجا با هم پیدا می‌کنند گویش‌های یک زبان به شما نمی‌آیند .
به طور مثال لهجه که تات های  بخش جرگلان از توابع بجنورد و برخی روستاها خط مرزی ترکمنستان با آن سخن می‌گویند با لهجه تات های  تاکستان و بویین زهرا از یک طرف و با تاتی اطراف مرند و خلخال از طرف دیگر ،همه این‌ها با تاتی قفقاز همان قدر متفاوتند که هر یک از این‌ها آن تفاوت را با فارسی و کردی دارند.

از این رو نام تات با منشا قومی و زبانی این بخش از جامعه ایرانی ارتباطی ندارند و بی‌تردید در گذشته‌های دور نام‌های دیگری داشته و در ترکیب قومی و زبانی مختلفی قرار داشته اند .

چنان که پیشتر آمد تات نامی است که در سده های میانه اسلامی و مشخصا  از زمان ورود ترکان به ایران بر جماعات ایرانی زبان نهاده شده است .به سبب اینکه آن جماعات ،زبان و گویش مختلفی داشتند .
نام تات بیانگر هویت زبانی واحد همه گویش های تاتی نیست  ، آن  گویش ها از نگاه زبان شناسی با هم تفاوت دارند و در چهارچوب یک زبان قابل جمع نیستند . اینجاست که در هر بررسی کلی زبان و ادبیات تات ،باید مرز بین تاتی آذربایجان ،اراک ،قزوین،سمنان،و خراسان مشخص شود .

پایان قسمت دوازدهم

منبع کتاب سفینه پهلوی صفحه ۱۸,۱۹

نویسنده استاد زنده یاد دکتر علی عبدلی

انتخاب متن گروه تالشه خله مجید نعمتی سیاهمزگی

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

18 Dec, 09:26


😋طرز تهیه ترشی زمستانی و ترشی با آب انار ترش😋

گل کلم،کلم پیچ، سیب زمینی ترشی،هویج، سیر،سبزی ترشی،فلفل تند و هر موادی که دوست دارید استفاده کنید

😋ترشی زمستانی یا ترشی با عصاره گوجه فرنگی😋

تمام موادی که دوست دارید برای ترشی استفاده کنید را خرد کرده و شسته و روی پارچه تمیز پهن کنید تا آب اضافه آنها گرفته شود، بعد گوجه فرنگی را با دستگاه آسیاب کنید و داخل قابلمه ای بریزید روی حرارت قراردهید تا نیم ساعت بجوشد و آب اضافه آنها مقداری از بین برود، مواد ترشی را داخل ظرف یا لگن بزرگی بریزید گوجه خنک شده را بهمراه نمک،زردچوبه، سیر خرد شده، یک لیوان سرکه داخل مواد ترشی بریزید و کاملا مخلوط کنید،تمام مواد مخلوط شده را داخل بانکه،شیشه یا دبه بریزید درب آن را محکم ببندید به اندازه یک روز داخل آشپزخانه قرار دهید بعد آنهارا داخل یخچال قرار دهید چون بیرون از یخچال ماندگاری زیادی ندارند.

تهیه ترشی با آب انار ترش

تمام مواد ترشی را شسته و به اندازه دلخواه خرد کنید و روی یک پارچه تمیز پهن کنید تا خشک شوند و آب اضافه نداشته باشند بعد گرفتن نم مواد ترشی آنهارا داخل بانکه یا دبه بریزید و ظرف را کاملا پر کنید، و روی آنها زردچوبه و نمک بریزید در آخر آب انار ترش را اضافه کنید تا جایی که روی مواد را بگیرد این ترشی را هم داخل یخچال نگهداری کنید.نوش جان

مهدی پور

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

18 Dec, 09:25


😋طرز تهیه ترشی زمستانی با گوجه فرنگی و ترشی با آب انار ترش😋

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

18 Dec, 08:53


وقتی که بهار در زمستان شده است
یعنی که خدا عاشق مستان شده است

آنجا که خزان  بود و  کویر و برهوت
دیدم که به یک لحظه، گلستان شده است

خواهم که  بماند  گل و سرسبزی  باغ
تانخل امید،سروبستان شده است

از هرطرفی جنگ وجدل بسیاراست
آتش به دل ه‍زاردستان شده است

یارب نظری کن که توان نیست مرا
هرچندکه آتش به نیستان،شده است

# غلامرضانوروزی لاسکی
🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

17 Dec, 17:55


هرروز یک مطلب در مورد تالشان

امروز
پیشینه ادبیات آذری ،تاتی و تالشی
قسمت یازدهم

زبان رسمی ما فارسی ست و زبان ملی ما مجموعه ای از همه زبان ها و گویش های ایرانی که در تاریخ این کشور رواج دارد . ارتباط ما با هم و دیگران با ما به وسیله زبان رسمی صورت
می گیرد ،نمایندگی جهانی و تاریخی ادبیات ما بر عهده زبان رسمی ست ،
از این رو کثرت در زبان ملی در محور  زبان رسمی به وحدت می رسد و زبان رسمی می تواند در پیوندی ارگانیک با آن و تغذیه مستمر از آن تقویت شده ،پالایش یابد تا با نشاط و توانمندی در پویایی تاریخی خود غباری از سستی و
دگر دیسی  بر نگیرد ،
اگر بنا باشد که رابطه و پیوند بین زبان رسمی و زبان ملی حفظ شود و جامعه از مزایای آن
بهره مند گردد ،باید شرایط بالندگی برای ارکان این مجموعه فراهم باشد . باید به همه آن زبان ها و گویش ها در فضایی سرشار از آگاهی و دلبستگی ،سخن گفته و نوشته شود و با بهره مندی  از ابزار و امکانات موجود نشر یابند و ادبیاتی که در حوزه آنها پدید می آید به
سهل ترین صورت ممکن مورد استفاده مخاطبان خود قرار گیرد ،خوشبختانه در این زمینه همیشه علاقه  و آگاهی لازم در ایران وجود داشته ،با وجود همه نشیب و فراز های سیاسی و اجتماعی که در طول تاریخ طی کرده آیم ،هرگز زبان و ادبیات غیر رسمی به فراموشی سپرده نشده است .

اگر در گذشته این موضوع جنبه تفننی داشته ،اما از دوره مشروطیت به این سو توجه به زبان و ادبیات غیر رسمی به صورت مسأله ای جدی مطرح شده و شاعران و نویسندگان بسیاری در گوشه و کنار ایران به آفرینش و پژوهش در این زمینه برخاسته اند و بر اثر همت و توجه آنان ،امروزه در کنار زبان و ادبیات سترگ فارسی ،منظری هم از دیگر ارکان زبان و ادبیات ملی ما ،مانند :
کردی ،گیلگی ،تالشی ،تاتی و..... به چشم
می خورد .. مشکل اساسی که این گروه و عموما همه کسانی که بخواهند زبان های ایرانی را بیاموزند و به آن زبان ها بنویسند و بخوانند ،با آن روبرو هستند ،نامتناسب و نارسا بودن خط فارسی است .
اکنون سالهاست که هرکس می کوشد به نحوی بر آن مشکل فایق  آید .
نگارنده نیز از جمله آنان است و از دهه ۸۰ کوشش خود را آغاز نموده و رسم الخطی به نام (شیوه نگارش تاتی و تالشی جامع ) را تدوین و منتشر کرده است ،متون گویشی این کتاب نیز بر پایه همان شیوه نگارش یافته است .
  واقعیت این است که خط فعلی ما رواج زبان فارسی را در حصار آهنین خود محصور کرده و عامل تباهی ادبیات دیگر زبان ها و گویش های ایرانی شده است .
در حوزه ی این زبان ،هیچ کس از بدو سواد آموزی تا رسیدن به درجات بالای علمی ،از دغدغه غلط خوانی و غلط نویسی به دور نیست .
اما با این حال خط فارسی به دلایلی چند ،از نظر ما سزاوار نفی نیست ،زیرا به طور مثال ،مشکلی که ایرانی زبانان با این خط دارند ،عربی زبانان ندارند ،پس بخشی از مشکل ما ناشی از چگونگی کاربرد آن خط می شود که لابد چاره ای دارد .
در وضعیت کنونی آنچه که ما آن را خط فارسی می نامیم در واقع نوعی نقاشی و یا تصویر نگاری ست .زیرا اگر خط ،نشانه های برای نگارش صوت باشد ،انتقال  مفهوم اصوات با این خط دشوار و گاه غیر ممکن است . مثلاً اینکه    sur جشن است یا شیپور ،باید اول ببینید که آن کلمه با ص نوشته شده یا با س ، ولی در زبان محلی ما هیچ صوتی وجود ندارد که با حروف متفاوت نوشته شود مگر آنکه در تلفظ  آنها  از لحاظ آوایی تفاوت آشکاری داشته باشد از این رو در فارسی در سره نویسی  چیزی به نام غلط املایی وجود ندارد.

قابلیت خط فارسی در انتقال مفاهیم ،از حد نقاشی هم کمتر است ،زیرا مثلاً اگر شخصی را به ما نشان بدهند و بگویند  این حسن است ،اما  اگر به جای  عکس  کلمه حسن را به ما نشان بدهند  نمی توانیم به طور قطع آن را حسن بخوانیم  چون ممکن است آن کلمه حسن باشد ،( به معنای  زیبایی)  ،پس چه باید کرد ؟ به نظر می رسد که لازم است در ثبت ادبیات محلی همچنان از خط فارسی با تغییراتی در برخی از حروف آن استفاده شود و از شیوه نگارش مناسبی ،پیروی به عمل آید ،نگارنده سال هاست که از شیوه ای ویژه بهره می گیرد ،همچنین لازم است در ثبت مطالبی که جنبه فنی و تخصصی دارند مانند لغت نامه ها و متون فولک علاوه بر خط ویژه فارسی از حروف لاتین نیز استفاده شود .

پایان قسمت یازدهم

منبع کتاب سفینه پهلوی صفحه ۱۶,۱۷,۱۸

نویسنده استاد زنده یاد دکتر علی عبدلی

انتخاب متن گروه تالشه خله مجید نعمتی سیاهمزگی

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

16 Dec, 18:39


هر روز یک مطلب در مورد تالشان
امروز
پیشینه ادبیات اذری،تاتی و تالشی

قسمت دهم

۲- استفاده از تریبون رادیو و تلویزیون راهکار بعدی به شمار می آید ،این وسیله ی نیرومند ارتباط جمعی اگرچه ممکن است عامل نتیجه مستقیم چندانی نباشد اما به لحاظ توان
خارق العاده اش در امر برقراری ارتباط با طیف گسترده ای از جامعه ،به ویژه با عامه مردم و کسانی که با مطبوعات سر و کاری دارند ،از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است که می تواند در ترویج زبان ادبی موثر باشد .
از تریبون رادیو و تلویزیون می شود به مثابه صفحات یک نشریه استفاده کرد و نشر مطالب را در آن از قالب خشک کلمات چاپی که مخاطبان نسبتا کمی دارد در آورد و با تاثیر لطف بیان و ترنم موسیقی در هم آمیخت و به این ترتیب آموزش و ترویج زبان مورد نظر را به طبیعی ترین و عمومی ترین راه آن یعنی حس شنوایی سپرد .

استفاده از ابراز و روش های دیگر مانند عرضه شعر همراه با موسیقی به وسیله کاست موسیقی ،تاتر ،سینما و غیره در امر ترویج و شکل بخشیدن به زبان ادبی واحد را هم می شود مورد توجه قرار داد .
زبان ادبی چنان که بدون وجود اهل ادب و آفرینندگان آثار ادبی و چاپ و نشر مستمر وگسترده آن معنی ندارد ،بدون کوشش در جهت گسترش طیف کاربرد آن و محافظت آن از عوارضی که ممکن است به مرور زمان در روند تحول ذاتی خود ،با آن مواجه شود ،دچار رکود فرسودگی گردد .
از این روعده ای به کار گیری زبان محلی در آموزش و پرورش را مراد مطلوب دانسته اند ،ولی از این فرمول فقط در صورتی می تواند درست و موفق باشد که زبان مورد نظر دارای زبان واحد ادبی باشد و یا مشتمل بر لهجه های مختلف دور از هم نباشند .لذا زبان هایی مانند تاتی و تالشی و مانند این ها ،قبل از آنکه به زبان ادبی جا افتاده ای برسند ،قابل استفاده در آموزش و پرورش نیستند .

خط و آیین نگارش

نباید فراموش کرد که پیش شرط شکل گیری زبان واحد ادبی برای گویش هایی مانند تاتی و تالشی ،وجود رسم الخط و شیوه نگارش واحد است ،وسیله ای که اهل ادب با استفاده از آن آثار ادبی خود اعم از نظم و نثر را به نگارش در آورند .
پس آنگاه گونه ای از گویش خود را به عنوان زبان معیار برگزینند و به تصحیح و تقویت آن بپردازند ،در این مورد جز در حوزه ی زبان کردی ،تاکنون اقدام قابل توجه ای صورت نگرفته و در دیگر زبان ها و گویش ها ،محققان در چنبره تنگ خط و نگارش فارسی راه گریزی جز استفاده از آوانگاری لاتین نداشته اند ،به لحاظ اینکه بیشتر مردم قادر به خواندن روان مطالبی که به این خط نوشته شده باشد نیستند ،از این رو باید در اندیشه ابداع روش مناسبی بر مبنای خط و نگارش فارسی بود .

پایان قسمت دهم

منبع کتاب سفینه پهلوی صفحه ۱۵ و ۱۶

نویسنده استاد زنده یاد دکتر علی عبدلی

انتخاب متن گروه تالشه خله مجید نعمتی سیاهمزگی

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

16 Dec, 12:40


در هوای مه گرفته، دود اندود
در تضادی اشکار، مضحک
در میان بوی عرق، دود و عود
می زند پک به سیگارش
مرد ولگرد اخم الود.
حلقه حلقه می دهد بیرون
حرفه ای ، ظریف، زیبا
از میان لبها گاه
دود تیره رنگش را.
کافه چون مغاکی تنگ
غرق در هیاهو است
مردمان خشمگین، بی رحم
رانده از هوای پاک
روی نیمکت چوبی
تکیه داده بر ارنج
جان خسته خود را.
کس به کس نمی گوید
با صداقت از چیزی
جمله های زشت و سخیف
گه بلند و گه کوتاه
بی نزاکت و بی روح
شرح حال هر مرد است.
آخرین پکش را هم
مرد خسته، اخم الود
می زند به سیگارش
چای تلخ و سردش را
می دهد به تندی سر


شاعر:
#عاشوری_شیرمحمد

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

16 Dec, 09:55


هر روز یک مطلب در مورد تالشان

امروز

پیشینه ادبیات آذری تاتی و تالشی

قسمت نهم

این تغییرات تدریجا منجر به تعدد لهجه می‌شوند، لهجه‌ها همانند گسیختگی ها در یک سطح شناور از هم فاصله گرفته و به لکه‌ها یا جزایری کوچک که با هم همگونی ماهوی دارند، تبدیل می‌شود و سپس به تدریج تحلیل می‌روند یا جای خود را به زبان نیرومند دیگری می‌دهند .
اما زبان واحد ادبی و ملزومه آن ادبیات مکتوب، اگرچه به خودی خود بسیاری از عوامل تاثیر گذار بر ساختار کیفی زبان را دفع می‌کند ولی به مثابه رشته‌ای از درون اجزای زبان می گذرد ،
و آنها را با هم مرتبط کرده و مانع گسیختگی  تجزیه آن می‌شود و از امحا زبان برابر اتفاقات مذکور جلوگیری می‌کند از این رو ضروری‌ترین تدبیری که می‌شود برای نجات و پایداری زبان‌های  مانند تالشی و تاتی اندیشید تلاش برای رسیدن به زبان واحد ادبی یا محور قرار دادن گویش معیار و ترویج و به کارگیری آن در بستری عمومی به زبان به وسیله نوشته‌ها و آثار هنری است .
تجربه پدید آوردن صورت ادبی زبان‌ها مشخصاً در شوروی سابق شان می‌دهد، که شکل‌گیری چنان زبانی به آسانی قابل وصول نیست و گاه چندین دهه طول می‌کشد که خواندن و نوشتن به آن عمومیت پیدا کند.

محرومیت اقوام مورد نظر ما تنها ناآگاهی از این نیست که زبان ادبی چیست و چه نقش سترگی در عرصه حیات مدنی و معنوی مردم می‌تواند داشته باشد، بلکه سرنوشت آنها به گونه‌ای بوده است که نتوانسته‌اند به زبان ادبی خود دست یابند به عبارتی ،تاریخ با مجموعه اوضاع متغیر و حوادثش امکان دستیابی به چنان موهبتی را به آنها نداده است .
لذا اندیشه‌ها، آرزوها ،غم‌ها، شادی‌ها و داستان زندگی شان در هیئت ادبیات شفاهی بیان شده است .
که آن نیز امروزه در عرصه  تاخت و تاز فرهنگ‌های مهاجم و مسلط به سرعت می‌فرساید و از بین می‌رود اما در عین حال به عنوان منبع بالفعل و مرکز عزیمتی استوار در امر تحقق بخشیدن به یک زبان ادبی واحد می‌تواند مورد استفاده فراوان قرار گیرد.
راهکارهای دیگری که عجالتاً می‌توان ارائه داد عبارت است از :

۱ -در این مورد پیش از هر چیز استفاده از مطبوعات مورد توجه قرار می‌گیرد زیرا  مطبوعات مهم‌ترین وسیله رسیدن به چنین مقصودی است،یک  یا چند نشریه با هدفی مشترک و حتی الامکان در چهارچوب برنامه زبانی و ترویجی مشترک در حوزه رواج زبان مورد نظر به طور مستمر نوشته شوند در این نشریات محلی می‌توان ضمن منعکس نمودن و جهت بخشیدن به آراء مختلف نمونه‌های از ادبیات عامیانه از لهجه‌های مختلف و آثار ادبی شعرا و نویسندگان مربوط به آن زبان را چاپ کرد و به این ترتیب برای رسیدن به زبان معیار و ارائه آن به عنوان زبان واحد ادبی شیوه‌های مختلف را آزمود و تجربه کرد و به موازات آن گاهی‌های لازم را نشر داد  مناسب‌ترین آیین نگارش و خط مورد نیاز را رواج داد، بی‌تردید مطبوعات بهترین و ساده‌ترین آزمایشگاه برای دستیابی به زبان واحد ادبی و کشف زبان معیار می تواند باشد ،صفحات نشریاتی جدی که به طور مستمر منتشر شوند و مطالب آن سنجیده و هدفمند انتخاب شوند را می توان تا به تألیف دستور زبان واحد ،
دایرة المعارف لغات و اصطلاحات و پژوهش و شناخت آوایی لهجه های هریک از زبان های مورد نظر گسترش داد .

پایان قسمت نهم


منبع کتاب سفینه پهلوی صفحه ۱۴,۱۵

نویسنده استاد زنده یاد دکتر علی عبدلی

انتخاب متن گروه تالشه خله مجید نعمتی سیاهمزگی

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

15 Dec, 20:15


هر روز یک مطلب در مورد تالشان

امروز
پیشینه ادبیات آذری، تاتی و تالشی

قسمت هشتم
دیدگاه دیگر این است که رودخانه عظیم ملتی مثل ایران چیزی از هم آمیزی  جادویی چشمه  ساران اقوام مختلف است  .
اقوام ستون‌های حساسی هستند که کاخ شکوهمند فرهنگ و تمدن ما بر گرده آنها استوار است .
مجموعه‌ای که در صورت حفظ همه اجزای آن به همان صورتی که بوده‌اند تعالی پذیرند و در همان جایی که قرار دارند پایدار خواهد ماند .

همچنین این مجموعه ممکن است به دو صورت آسیب ببیند، اول اینکه با پتک بی‌اعتنایی از بیرون به آن کوبیده شود و دوم اینکه از اجزای آن به صورت اهرمی از درون علیه آن مجموعه استفاده شود .
یورش بیرونی به معنی نفی قومیت است و چالش درونی سوء استفاده از قومیت .
از این دیدگاه می‌توان گفت که به خرده زبان‌ها و ادبیات مربوط به آن نباید به عنوان مقوله جامدی نگریست که به گذشته تعلق دارد و نباید به احیایش امید داشت بلکه می‌توان با آن همچون پدیده‌ای  زنده و پویا که تاریخ مصرف دارند نگریست و کمک کرد که رابطه چشمه سارانش با رودخانه‌ای که به آن تعلق دارد قطع نشود و آن رابطه حیاتی ،مفهوم لازم و ملزم خود را داشته باشد .
خرده ادبیات‌ها هرگز در تعارض با ادبیات ملی نبوده‌اند .بلکه پیوسته مایه‌ ی غنا و تنوع آن را فراهم کرده‌اند. خرده ادبیات و زبان‌ها در
مجموعه ی یک ملت بزرگ اگر با زبان و ادبیات رسمی از یک ریشه  گوهر باشند همیشه با حفظ عناصری است کلیت مشترک به منزله ذخیره‌ای طبیعی برای زبان و ادبیات رسمی بوده و به موقع خود آبشخوری برای آن شده است..

آیا اگر اقوام تشکیل دهنده ملت ما مثلاً همین تات‌ها و تالشان از گذشته ادبی گرانقدری گرانباری برخوردار بودند و پیکره فرهنگی شان دستخوش آسیب و فرسودگی نمی‌شد و انبویی از آنان چنانکه اتفاق افتاده زبانی از گوهر گوهره غیر ایرانی نمی‌پذیرفتند، اکنون ما از این بابت احساس خسران  پشیمانی می‌کردیم؟
یا اگر امروز به حفظ این گونه زبان‌ها و گویش‌ها کمک کنیم و در امر تجدید و بالندگی حیات ادبی آنها همت بگماریم ، به زبان و ادبیات  وحدت ملی ما زیانی وارد می‌شود.

بی‌تردید نه! زیرا فقط تنوع  نشاط انگیزی که از این کثرت در وحدت حاصل می‌شود کافیست که روان ملی خود را پیوسته از غبار تکرار یکنواختی و خمودگی مصون نگه داریم.
به عنوان مثال اگر موسیقی ایران محدود باشد به ساز و آواز هنرمندان تهرانی و اثری از زمزمه زلال پنجه ،تنبورنوازان و سه تارنوازان و نی هفت بند و نی انبان و دوزله  نوازان و گرمی دم و سینه پرشور خوانندگان خراسانی، کردستانی، آذری هرمزگانی، مازنی، و بلوچان نباشد ،آیا بوستان حیات معنوی جامعه ما از آنچه که هست دل انگیزتر خواهد بود ؟
اگر چه هنوز زبان‌هایی مانند تاتی و تالشی در حوزه زبان‌های ایرانی زنده‌اند و از ارزش و اهمیت فراوانی برخوردارند، ولی در طول فرایندی که طی می‌نمایند دیری نخواهند پایید .
در این حال چه می‌توان کرد که بتوان بر عمر و خرمی این درختان خجسته افزود و از  بار و بر و سایه‌شان بهره برد.
به نظر نگارنده نخستین لازمه آن کار ،ادامه  کوشش هنری و فرهنگی و پدید آوردن و نشر آثاری در زبان زمینه زبان ادبیات تاریخ و فرهنگ این اقوام تا رسیدن به یک زبان ادبی مشترک برای این اقوام و تدوین و کاربرد خط و آیین نگارش مناسب برای آنهاست .

زبان مشترک ادبی

نخستین عارضه‌ای که یک زبان به علت نداشتن معیار ادبی به آن دچار می‌شود پدیدار شدن گویش‌ها و گونه‌های مختلف در زبان و یا شاخه، شاخه شدن آن است .
تعدد لهجه و سپس فاصله گرفتن آن لهجه‌ها از هم و تاثیرپذیری سریع از دیگر زبان‌ها بیانگر سیر فرسایش و در نهایت نابودی هر زبانی است.
در نبود زبان ادبی، مرور زمان، شرایط جغرافیایی محیط ،روابط با متکلمان زبان‌های دیگر نیازهای جدید لغوی و رسانه‌های جمعی از جمله عواملی هستند که بر ساختار و کیفیت زبان اثر می‌گذارند و در آن موجب تغییرات می‌شوند.

پایان قسمت هشتم

منبع کتاب سفینه پهلوی صفحه  ۱۲ ،۱۳ و ۱۴

نویسنده زنده یاد استاد دکتر علی عبدلی

انتخاب متن گروه تالشه خله مجید نعمتی سیاهمزگی

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

25 Nov, 20:28


هر روز یک مطلب در مورد تالشان
امروز
تالش های مازندران
قسمت دوم
قلعه بندی می نویسد: پس از برقراری سلطنت شاه عباس اول و احداث کاخ های مجلل و متعدد و جلوگیری از شورش بعضی از عشیره های ایران در مناطق لنکران ،شاه عباس تعدادی از عشیره تالش را به شهر بهشهر و مناطق آن کوچ و سکونت داده است که حال حاضر نیز به تالش مشهورند .
محل سکونت فعلی آنان عبارت است از قرا، کلت،چمان،گل خیل و غیره ،وظایف این ایل ها حفظ حدود سرحدی و پاسداری گارد سلطنتی صفویه یا امور انتظامی بعدی بوده است و
واژه های چند از آنان به یادگار مانده است که از محمد حسین آقایی پیرمرد یکصد ساله پرسش شده است و به شرح زیر است.
.بخوابیم -بهسیم
اسب- اسپ
ماده گاو- زانده گو
گاونر-نرگو
گوسفند -پس
عسل- انگبین
خانه- چمکه
زن- ژن
دختر- کینه این چند واژه تالشی است .
.در اسناد دوره ناصر الدین شاه به دسته نظامی تالش و ایل تالش در مازندران اشاره شده است . در یکی از این اسناد در سال ۱۲۸۹ قمری عضدالملک در نامه ای از حکمران مازندران درخواست می کند جهت نگهداری قلعه میان کله و منظم ساختن سنگرها ،دسته تالش به همراه دسته های یخکش ،عمرانلو و عرب تحت اختیار عباسقلی سرهنگ باشند.
همچنین در سند دیگری در سال ۱۲۹۹ حکم عباسقلی خان سرحد دار به سرکردگی ایل تالش آمده است .
( دوستان عزیز می توانند برای خواندن احکام مزبور به متن کتاب در صفحات ۱۴۳,۱۴۴مراجعه فرمایند،جهت رعایت اختصار از بازنویسی احکام در این متن خود داری  شده است )
در تاریخ منتظم ناصری در قسمت مسئولان دسته های نظامی مازندرانی ها جماعت تالش به سرکردگی علی اکبر خان آمده است .
در مازندران تالش محله های دیگری نیز وجود دارد :
تالش خیل ،دهی از دهستان عباس آباد شهسوار ،تالش سرا با دو روستای دیگر به همین نام دهی از دهستان رامسر شهسوار ،تالش محله دهی از دهستان زوارشهسوار،تالش محله فتوک و تالش محله مارکو دهی از دهستان رامسر شهسوار ،تالش محله دهی از دهستان گلیخوران شهرستان شاهی ( قائم شهر کنونی ) تالش محله پهناب ،شهرسنان جویبار ،تالش پل ( نام فاضلابی که آب روستای ترسیاب از توابع دهستان اهلمر ستاق شهرستان آمل را تامین می کند ) .
از دیگر مناطق تالش نشین مازندران تالش محله نشتارود ،تالش آباد جویبار وبخش لینکوه شهرستان آمل است .
تالش ها در روستای ترک کلا ،تجن تار و کارچی کلا در بخش لیتکوه آمل سکونت دارند .
ییلاق تالش های ترک کلا آبادی های لاریجان ،از جمله روستا های هفت تن ،نوسر و بل قلم است .
آبادی های کوهستانی و چراگاه ها ی تالش های تجن جار روستا های عبدالمناف ،نمار و سوال می باشد .تالش های لیتکوه به تیره های چون سبزی کار،شالی کار ،شاه کرمی ،حسین زاده ،حسن نژاد ،قلی زاده و... تقسیم شده اند . از علت های وجود تالش محله های زیاد ،تبعید یا کوچ اجباری تالش ها در سال ۱۲۰۹ از لنکران به مازندران واردبیل است .
پایان قسمت دوم
منبع کتاب تالشان در گذر زمان فصل سوم جغرافیای تاریخی و سیاسی ص ۱۴۳,۱۴۴,۱۴۵
نوشته مهندس سید مومن منفرد چماچار
انتخاب متن گروه تالشه خله مجید نعمتی سیاهمزگی

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

24 Nov, 21:26


هر روز یک مطلب در مورد تالشان
امروز تالش های مازندران
قسمت اول
رابینو در کتاب مازندران و استر آباد می نویسد:
عده کمی تالش در کلیت وعده دیگری در حوالی عمارات سلطنتی سابق مازندران پدر ناحیه تنکابن زندگی می کنند .یکی از نژادهای مختلف اهالی اشرف( بهشهر کنونی ) در مازندران مهاجران تالش هستند که از کناره دریااز لنکران به آنجا آمده اند .
او در قسمت دهات و آبادی های مازندران واسنر آباد از تالش محله نشتا،تالش محله سخت سر (رامسر فعلی ) و تالش ارادکان در شاکو وساور نام می برد و می‌نویسد :
تالش ارادکان سابقا ناحیه ای شامل ۳۰ قصبه بود که فعلا تمام آنها غیر از کلاته ،کنداب وحاجی آباد خراب و خالی از سکنه است . اسامی این دهان عبارتند از : عباس خطیری،امدخیل،،بودوسرا،بوسته مین،چیرستان،دی دره،دوکه بن،گاوکوه یا گوکوه،کزنه سرا ،هفت چشمه،حاجی آباد ،
،حیدر خیل،اسپن جاری، کلمیش کیجا ،کلاته یا رادکان،کسرکسا،خاکسردله،خامهسری،کولدین کنداب،لیسه گو،مقسی سرپیچ،مازی بن،پولاد محله،زیرکلاته،سرکاا ،تمرتاش خیل ،ولار،وزمه،زکوار،زرشک چال
وی طوایف تنکابن را یازده طایفه می نویسد که تالش به همراه خلعت بری،قوی اوصلو یا قوی حصارلو،کلانتریه،فقیه ،گلیج،دج ،اساس،شورج،
طالقانی و رودباری از طوایف آن محسوب می شود.
نویسنده کنچتاب سفرنامه استرآباد و مازندران اطلاعات بیشتری درباره تالش های مازندران می دهد و در قسمت راه اشرعچف به نیکاح می نویسد: در قریه کلیت که اخربلوک پنج هزار است ۹۵ خانوار دیگر از تالش ها نیز در شهر اشرف ساکن هستند ،سرکرده آنها خان باباخان است که آقا محمد شاه آنها را از لنکرکنان به روستای کلیت آورد خالصه شاهی تیول  نوکر تالش است .
ملگونوف می نویسد: دهات اطراف غربی اشرف که در دامنه کوه است ،تالش محله نام دارد وصد خانوار است .
در ترجمه دیگری از سفر نامه ملگونوف آمده است: در غرب اشرف در جهت ساری در نزدیکی کوهستان تالش محله ای که به نام کولیت تالش نیز می گویند با ۱۰۰ خانه وجود دارد .به روایتی در دوره آغا محمدخان تعدادی خانواده قبیله تالش را از لنکران به اینجا کوچ دادند . در اشرف هنوز هم ۳۰ خانواده تالش وجود دارند .
رضا شاه در سفر نامه مازندران می نویسد:
نژادهای اشرف عبارتند از ترک های که از خارج آمده اند .تالش ها ،تات ها و گرجی هایی که از نسل گرجیان عهد شاه عباس هستند و از قفقاز آمده اند .
پایان قسمت اول
منبع کتاب تالشان در گذر زمان فصل سوم جغرافیای تاریخی و سیاسی ص ۱۴۱,۱۴۲ نوشته مهندس سید مومن منفرد چماچار
انتخاب متن گروه تالشه خله مجید نعمتی سیاهمزگی

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

24 Nov, 12:44


دلا تا می  توانی  پر گهر  باش

ز دوری و جدایی بر حذر باش

به    نتهایی    نیرزد   زندگانی

دلا  از  پوچی  ان  با  خبر باش

اگر شد  قسمت دل  یار باشی

رفیق هر چه راه  پر خطر باس

بگیری  دست محتاجی ره عمر

پناه مانده ره خونین جگر باش

چه  دلها  بیخبر  باشند  از  دل

توای دل درد دردمندی چاره گر
باش
دلی که درد  دردمند بیخبر  باد

نگویند دل، دلا شرمنده تر باش

هر ان دل را  سوزی نیست  دل
نیست
به خود ای  و  یار   یکدگر  باش

"دوگاهه" حال  دل   پرسید  از
دل
بگفت با دل  رفیق هرخطر باش

محمدیان دوگاهه.

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

23 Nov, 18:41


هر روز یک مطلب در مورد تالشان.
امروز
تالش های شرق گیلان

قسمت دوم

ستوده در باره ساکنان دیلمان می نویسد : در سال های اخیر ،محمد رضا خان ،عده ای از زندانیان را از چهار طایفه تالش، گسکری، جهانگیری و اشکوری به دیلمان آورده و در آنجا جای داد .او تالش، گسکری،وتالشه کولی را به همراه هشت طایفه دیگر شامل کلاردهی،چهاردهی ،بوری،نظری،لیه چاک ،درکی،سیسه کوه ،چراغ کوه ،و صوفی جز گالشان دیلمان می داند .
او در قسمت آثار دیلمان از امامزاده قاسم و امامزاده حمزه ،پسران موسی کاظم در دهکده کومس (کوه پس) دیلمان نام می برد و در بخشی از توضیحات آن می نویسد: در حیاط بقعه سنگ قبری است با خط نستعلیق بسیار زیبا که کنده کاری شده است .روی این سنگ عبارت زیر دیده می شود : وفات مرحوم مغفور مبرور
آقا حسینقلی ،ولد مرحوم کربلایی حسن تالشه کولی فی سنه ۱۲۵۵ق
ستوده از بقعه چوبین  تالشه کوله در دهکده تالشی کول دیلمان نیز نام می برد .
در پژوهش های میدانی جدید درباره مهاجران گسکری ،تالش دولابی وشامدرمنی به شرق گیلان آمده است : دو طایفه تالش و گسکری از دو گروه تالش دولابی و شاندرمنی تشکیل شده اند و زمان جابجایی آن ها از تالش به دیلمان در زمان دومین سلطان قاجار فتحعلی شاه و زمامداری محمد رضا خان ،حاکم گیلان در فاصله زمانی ۱۲۲۳تا ۱۳۳۰ قمری. بوده است . شاندرمنی ها نیای خود را حیدر،صفر،نجفعلی،می دانند که خانواده های تالش پور ،حکیم پور ،صفری ،عزتی ،خانزاد،،پرهیزکار،صیادی ،برقی،داشته،نبات پور... هستند .تالش دولابی ها خود را از نسل نظر علی ،کرد و فرزندان آن ها از جمله حسینعلی ،فتحعلی ،جوزعلی ،اقاجان ،قنبر،خونه ،قدیم علی ،گلعلی و ...می دانند و امروزه خانواده های حسینی ،فتحعلی پور ،کوه رو ،گل پور ،خسروپور،زلفعلی پور ،عینی پور ،قنبرپور ،رحیمی ،نقدی،،نظری ،تیزهوش، یکتایی،،محمد پور ،اقا علی پور ،روشندل ،احمد پور ،تبرزن و آقاجانی و...هستند .
نسل اول این طوایف ابتدا در محدوده عمومی لاریخانی (لاره خونی) در هشت کیلومتری شما دیلمان در امتداد جاده سیاهکل به ایسپیلی و دیلمان استقرار یافته اند و در بالا سنگ سرا ،حیدر سرا ،خون دشت ،و پایین سنگ سرا
(تاریک دشت,سیاه خونیک ) خانه های ییلاقی به پا کرده اند . در دو سه دهه اخیر با اجرای طرح ساماندهی جنگل نشینان،تعدادی از آن ها راهی سیاهکل ،به ویژه روستاهای تالش نشین  دهستان توتکی شدند . دهکده های نسبتا همگون آن ها در سه چهار کیلومتری جنوب سیاهکل و در امتداد جاده دیلمان و عمدتا در شرق آن و در زمین های حاشیه و کف دره شمرود و دامنه های مشرف بر آن بنا شده اند که عبارتند از : توشی،کلنادان بالا کلنادان پایین ،مهربن (کیش محله) کشل ،سیاه بیجار،کلاک اورپایین،صالح کوه ،شب خوس لات،توتی ،سوتگوبرا،لیش،انگلور،و... که از نظر بافت جمعیتی بعضی از آن تماما تالش الاصل و نیمی از سکنه آن آبادی ها را تالش تبارها تشکیل می دهند .
پرتو در ابتدای دوره پهلوی از شمس علی تالش در گروه قاسم دیلمانی در سیاهکل نام می برد ،ان ها را نورمحمد خان تهمتن دستگیر و تیرباران کرد.
پیکر افراد گروه ،جز شمس علی تالش که به وابستگانش تحویل شد ،در گوری دست جمعی به خاک سپرده شد .
پایان قسمت دوم

منبع کتاب : تالشان در گذر زمان فصل سوم جغرافیای تاریخی و سیاسی ص۱۳۹,۱۴۰
نویسنده متن:
آقای مهندس سید مومن منفرد چماچار
ارسال متن:
مجید نعمتی سیاهمزگی( تالشه خله)

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

22 Nov, 18:13


هر روز یک مطلب در مورد تالشان
امروز
تالشان شرق گیلان
قسمت اول
تاریخ خانی ،شامل حوادث گیلاناز ۸۸۰ تا ۹۲۰ قمری ،دو جا از تالش نام می برد .هنگام آمدن شاه اسماعیل به لاهیجان می نویسد :
از راه توالش و گسکر  به سمت لاهیجان حرکت کردند ،نیز از روستایی در دیلمان به نام تالشه کول نام می برد .
تاریخ گیلان از تالشستان بیخ پیش و شخصی به نام تالشه کولی به عنوان سپهسالار دیلمان نام می برد :
میر غصب در تالشستان خورگام و دیلمان و کریمان و گلیجان و سمام شروع به قتل مسلمانان کرد .در ادامه روستای لیل (هم اکنون لیل داستانی است در بخش مرکزی لاهیجان با ۴۰ روستا و۲۵۲۳ خانوار و جمعیتی در حدود ۱۲۱۸۳ نفر ) را دهی در تالشستان لاهیجان معرفی می کند که میرغضب برای پیدا کردن میر فرخ ،نواب خانی به کوهان و مدارات و توابع لیل می رود و از ملکان و کدخدایان تالش آن ولایت می خواهد تا میر فرخ را پیدا کنند و به او تحویل دهند .
مارسل بازن می نویسد :
تالشستان واژه ای است به معنی سرزمین های تالش ها در گیلان مانند ،تالشستان فومن،کوهدم ،تالشستان لاهیجان که خارج از پنج محدوده خان نشین تالش معروف به خمسه توالش (ماسال،شاندرمن،تالش دولاب ،اسالم،
کرگانرود ) باشد .
هم اکنون در شرق گیلان چند محله تالش محله هست :
تالش کوه در دهستان دیلمان بخش دیلمان شهرستان سیاهکل ،تالش محله در دهستان دیوشل بخش مرکزی شهرستان لنگرود .
در برخی اسناد تاریخی کتابخانه مرکزی و مرکز اسناد دانشگاه تهران ،از تالش کوه نام برده شده است :
علف چر رانکویه تالش کوه ، در سال ۱۳۴۴ قمری توسط میرزا مومن لرزجانی به نام محمد ولی خان تالش کوهی،مرتع سی پشت ییلاق تالش کوه،
در سال ۱۳۴۳ توسط میرزا مومن لرزجانی و میرزا عبدالحسین خان سیاهکلرودی به شیر علی فشکل پشته ای ،فرزند کیا احمد اجاره داده شده است.
بازن نیز از ده دهکده تالش نشین در دره شمرود بالای سیاهکل نام می برد که تمامی آن ها خود را تالش می دانند ،شبخوس  لات ،کله دان ،توشی،کشل،سیاه بیجار،وگله کاور ،و ..می نویسد :
آن ها زندانیانی هستند که رضا خان دیلمان در نیمه اول قرن ۱۹ میلادی از تالش دولاب به آنجا آورده است .
پایان قسمت اول
منبع کتاب تالشان در گذر زمان فصل سوم جغرافیای تاریخی و سیاسی ص۱۳۸,۱۳۹
نوشته مهندس سید مومن منفرد چماچار
انتخاب متن گروه تالشه خله مجید نعمتی سیاهمزگی

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

22 Nov, 06:58


هر روز یک مطلب در مورد تالشان
امروز
تالش های غرب گیلان
قسمت ششم
دو نام سیاهمزگی و احمد نیلاش در تاریخ سالوک با دو جاینام نیلاش و سیاهمرد در شاندرمن ارتباطات تنگاتنگی را به ذهن نگارنده متبادر می سازد .
زیرا هم اکنون نیلاش (نیلش) نام روستای قدیمی در شاندرمن و تیره ای ریشه دار در ایل شاندرمن ،و نلش نام منطقه ای در سیاهمزگی شفت محسوب می شود و در باره روستای سیاهمرد این که ،معمرین معتقدند گذشتگان آنها از سیاهمزگی شفت ،سیاهرود ویا سند فومن به محل فعلی مهاجرت کرده اند .
ذکر این نکته ضروری است که میر ظهیرالدین مرعشی در تاریخ گیلان و دیلمستان در سال های ۸۳۳,۸۳۴ قمری از دونفر به نام سیامردجلال و سیامرد جلال لیلی نام می برد که اولی را به قتل رساندند و دومی به عنوان سپهسالار سمام ( سمام دهستانی در بخش رانکوه شهرستان املش منصوب شده بود. .
نام روستای سیاهمرد شاندرمن که توسط اهالی آنجا سامرد و سیامرد تلفظ میشود ،با سامرد جلال مورد اشاره در نوشته ظهیرالدین مرعشی احتمال دارد مرتبط باشد . البته در مردان البدان نیز در بخش تواریخ متعلق به چالوس از شخصی به نام سالم ملقب به سیاهمرد نام برده می شود که از طرف عبدالله بن حازم در چالوس حکمرانی می کرد .
مهدوی لاهیجانی در رجال و هزار ساله گیلان از شخصی به نام سیامردبن پل جعفر دیلمانی در سال ۳۹۹ قمری نام می برد که در عصر بهاءالدوله دیلمی در کرمان و در حدود آنجا حکمرانی می کرده و پسری به نام ابو داود داشته است .
در بخشی از تاریخ سالوک معلم به قرآن حضرت علی اشاره شده است که به احتمال قوی قرآن معروف روستای کچا باشد ،بدینصورت که :
القصه در بحر کثیر روایت شده است که چون سلطان سالوک معلم به رحمت حق تعالی پیوست یک جلد کلام الله ملک علامه که حضرت امیر المومنین علی بن ابی طالب در دست مبارک خود نوشته بود به همراه سلطان سالوک معلم بود و نشان سرپنجه حضرت شاه مردان شیر یزدان علی بن ابی طالب بود و ان کلام الله را سلطان سالوک معلم از خود جدا نمی کرد و وصیت نموده بود بعد از فوت من خویشان من شیخ محیط الدین و شیخ خیرالدین و ابراهیم برادر من این کلام الله را از خود جدا نکنند و بعضی املاک زرخرید خود را وقف اولاد خود نمود هرکس مانع املاک وی بشود به لعنت خدا ونفرین رسول خدا گرفتار شود القصه چنان روایت کرده اند که یکی شیخ به
کوه پایه سراوان کهدم وطن ساخته بود و منزل ایشان کیجای کهدم (کچای رشت ) می باشد .آن کلام الله که قبل از این مذکور شد در کیجای سراوان من توابع کهدم به خانواده آن مشایخ است ،و در بحر کثیر است که آن کلام ملک تا زمان حضرت امام مهدی صاحب عصر و زمان امانتا به خانواده‌ آن مشایخ است در آنجا سپرده اند .
در ادبیات از زیادی از نظم این تاریخ به مناطق گیلان و تالش به ویژه مناطق تالش شفت ازجمله ملک تالش ،ماسوله ،تیمورکول (تیمورکوه ،کوهی در فومن ) احمد گوراب ،بداو ،چوبر ،چماچا ،لپاوند (لپندون،لپوندان ) کولوان ،کوره فومن،لسک ،طالقان ،افیر ،صد بنده ،گسکر ،خسرو آباد و..... اشاره شده است .
در جای نام صد بنده ذکر این نکته ضروری است که سادات اشکوری از گورستانی به همین نام در جنوب شرقی روستای حیدره لات در فومن نام می برد . سخایی نام آنها را به زبان اهالی منطقه حیدره لات «سربنده » نوشته است
غلامی گفته رودی از پژوهشگران گیلانی از جایی به نام ماسوله صحرا در دهستان پیر بازارنام می برد. که اقامتگاه تابستانی مهاجران ماسوله ای بوده است
پایان قسمت ششم
منبع کتاب تالشان در گذر زمان فصل سوم جغرافیای تاریخی و سیاسی ص۱۳۶,۱۳۷
نوشته مهندس سید مومن منفرد چماچار
انتخاب متن گروه تالشه خله مجید نعمتی سیاهمزگی

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

21 Nov, 15:05


صبح امده  بر خیز که هنگام  دعا شد

شاکر  ز  خداوند   و  دیدار  خدا  شد

بگشا  کمی پنچره راانچه نسیم است

لطفی ز کرم  روز  دگر  شامل ما  شد

لبخند  بزن  گر چه لبت  خنده  نباشد

لبخند ز سر لطف کرم  بر  تو  روا شد

خالق  بود  یار  و  نگهدار  تو  هر  دم

برخیز که امید تو از عرض و سما شد

بشنو ز ;دوگاهه; مشو نومیده ره عمر

نومید  کسی  باد که  نومبد  خدا  شد

محمدیان دوگاهه.

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

20 Nov, 20:18


هر روز یک مطلب در مورد تالشان
امروز
تالش های غرب گیلان

قسمت پنجم

دو نام سیاهمزگی و احمد نیلاش در تاریخ سالوک با دو جاینام نیلاش و سیاهمرد در شاندرمن ارتباطات تنگاتنگی را به ذهن نگارنده متبادر
می سازد .
زیرا هم اکنون نیلاش (نیلش) نام روستای قدیمی در شاندرمن و تیره ای ریشه دار در ایل شاندرمن ،و نلش نام منطقه ای در سیاهمزگی شفت محسوب می شود و در باره روستای سیاهمرد این که ،معمرین معتقدند گذشتگان آنها از سیاهمزگی شفت ،سیاهرود ویا سند فومن به محل فعلی مهاجرت کرده اند .
ذکر این نکته ضروری است که میر ظهیرالدین مرعشی در تاریخ گیلان و دیلمستان در سال های ۸۳۳,۸۳۴ قمری از دونفر به نام سیامردجلال و سیامرد جلال لیلی نام می برد که اولی را به قتل رساندند و دومی به عنوان سپهسالار سمام ( سمام دهستانی در بخش رانکوه شهرستان املش منصوب شده بود. .
نام روستای سیاهمرد شاندرمن که توسط اهالی آنجا سامرد و سیامرد تلفظ میشود ،با سامرد جلال مورد اشاره در نوشته ظهیرالدین مرعشی احتمال دارد مرتبط باشد . البته در مرآت  البدان نیز در بخش تواریخ متعلق به چالوس از شخصی به نام سالم ملقب به سیاهمرد نام برده می شود که از طرف عبدالله بن حازم در چالوس حکمرانی می کرد .
مهدوی لاهیجانی در رجال دو هزار ساله گیلان از شخصی به نام سیامردبن پل جعفر دیلمانی در سال ۳۹۹ قمری نام می برد که در عصر بهاءالدوله دیلمی در کرمان و در حدود آنجا حکمرانی می کرده و پسری به نام ابو داود داشته است .
در بخشی از تاریخ سالوک معلم به قرآن حضرت علی اشاره شده است که به احتمال قوی قرآن معروف روستای کچا باشد ،بدینصورت که :
القصه در بحر کثیر روایت شده است که چون سلطان سالوک معلم به رحمت حق تعالی پیوست یک جلد کلام الله ملک علامه که حضرت امیر المومنین علی بن ابی طالب در دست مبارک خود نوشته بود به همراه سلطان سالوک معلم بود و نشان سرپنجه حضرت شاه مردان شیر یزدان علی بن ابی طالب بود و ان کلام الله را سلطان سالوک معلم از خود جدا نمی کرد و وصیت نموده بود بعد از فوت من خویشان من شیخ محیط الدین و شیخ خیرالدین و ابراهیم برادر من این کلام الله را از خود جدا نکنند و بعضی املاک زرخرید خود را وقف اولاد خود نمود هرکس مانع املاک وی بشود به لعنت خدا ونفرین رسول خدا گرفتار شود القصه چنان روایت کرده اند که یکی شیخ به
کوه پایه سراوان کهدم وطن ساخته بود و منزل ایشان کیجای کهدم (کچای رشت ) می باشد .آن کلام الله که قبل از این مذکور شد در کیجای سراوان من توابع کهدم به خانواده آن مشایخ است ،و در بحر کثیر است که آن کلام ملک تا زمان حضرت امام مهدی صاحب عصر و زمان امانتا به خانواده‌ آن مشایخ است در آنجا سپرده اند .
در ادبیات از زیادی از نظم این تاریخ به مناطق گیلان و تالش به ویژه مناطق تالش شفت ازجمله ملک تالش ،ماسوله ،تیمورکول (تیمورکوه ،کوهی در فومن ) احمد گوراب ،بداو ،چوبر ،چماچا ،لپاوند (لپندون،لپوندان ) کولوان ،کوره فومن،لاسک  ،طالقان ،افیر ،صد بنده ،گسکر ،خسرو آباد و..... اشاره شده است .
در جای نام صد بنده ذکر این نکته ضروری است که سادات اشکوری از گورستانی به همین نام در جنوب شرقی روستای حیدره لات در فومن نام می برد . سخایی نام آنها را به زبان اهالی منطقه حیدره لات «سربنده » نوشته است
غلامی کفته رودی از پژوهشگران گیلانی از جایی به نام ماسوله صحرا در دهستان پیر بازارنام
می برد. که اقامتگاه تابستانی مهاجران ماسوله ای بوده است
پایان قسمت پنجم
منبع کتاب تالشان در گذر زمان فصل سوم جغرافیای تاریخی و سیاسی ص۱۳۶,۱۳۷
نوشته مهندس سید مومن منفرد چماچار
انتخاب متن گروه تالشه خله مجید نعمتی سیاهمزگی

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

20 Nov, 17:44


تقدیم به اهل فرهنگ و ادب👇👇👇



جامه صبر

خیاط حیله گر زمانه با تو اَم،
قیچی کهنهِ کندت بهانه است،
مرا به فردای دیگری حواله مکن.
دیگر نمی رود به قامتم لباس صبر
بی خود بر این حریر رنگی دوز و کلک مریز
طرحِ قامتِ خم شده نگاه مرا
به فردای بی افق.
نجوا مکن به گوش من اهنگ صبر را
دیگر برای شنیدن وعده هایت کَرَم


#عاشوری_شیرمحمد
۱۴۰۳/۸/۳۰

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

20 Nov, 05:13


هر روز یک مطلب در مورد تالشان
امروز تالش های غرب گیلان

قسمت چهارم
در اسناد سال ۱۳۳۴ قمری از ده قضیه تالش در فومن نام برده شده که روستای پیشتیر فومن یکی از آنها بوده است .
در این سند محمد باقر ,فرزند میرزا هادی ساکن پیشتیر دو جریب از ده قصبه تالش فومن ملکی از همان قریه را به مدت پنج سال اجاره کرده است .
این سند نشان می دهد قصبه تالش خیلی وسیع بوده که دو هکتار از  آن اجاره داده شده .قصبات تالش به احتمال قوی باید جز تالشستان فومن باشد که عبدالفتاح فومنی در دوره صفویه از آن نام برده است .
ستوده به نقل از صریح الملک در موقوفات مزارشیخ صفی الدین از مناطقی در گسکر نام می برد :
روستای صالح سرا،ازولایت گسکر،وقف امیره
حاجی بن امیره سالوک ،در ربیع الاول ۸۱۰ قمری
عماد آباد از گسکر ،وقف در سال ۷۴۷ قمری
روستای جونان از اعمال مواضع دربندان از تحوم لونه سر از گسکر ،وقف ذچدر سال ۷۳۱ قمری ،
اراضی اورمانی و کرومر از گسکر ،وقف در سال ۷۵۳ق ،بازارگاه  و موتل و پیرسرا از گسکر ،
قریه قلاعی ،وقف امیر حسام بن امیر ملک بن امیر حسام ساکن قلاغلو قلعه ،مشهور به قلعه حسام وقف در سال ۷۹۸ قمری
ژوبر که در دوره فتحعلی شاه قاجار به ایران آمده از مناطقی چون گسکر ،ماسوله ،لنکران،استارا ،فومن،انزلی،لاهیجان،لنگرود و رشت و.....ناممی برد و می نویسد:
در قضیه گسکر ۳۰۰ تا۴۰۰ خانوار زندگی می کنند که همه از تیره تالش ها هستند .تالش ها وقراچورها در مازندران و قراباغ ،ولایتی که در ملتقای،دو رود ارس و کور جای دارد مسکن دارند .
فریدون نوزاد ،نویسنده تاریخ سالوک معلم را شخصی به نام ابوالقاسم معرفی می کند که به دو گونه نثر و نظم نوشته شده است .در این تاریخ از جماعت توالش شفت گیلان و فومن و ایمن آباد و گسکر و لواحق و توابع لکه کوه پایه گیلان
،سوار زرین کفش ( زرین کفا نام منطقه ای در کشور شاهرود خلخال ،نرزدیک ییلاقات شاندرمن)
سیاه کوه (در جنوب شفت قرار دارد و بر قله اش بقعه امامزاده اسحاق و خواهرش خیرالنسا به خواب ابدی رفته اند ) جماعت سفید مزگی و سیاهمزگی ،چیشه جان کهدم (جیشجان در تاریخ گیلان و دیلمستان ظهیرالدین مرعشی )
ملک مژده لاسکی ،ملک الماس سفید مزگی ،کوره شفت ،کرکره پیشت،(کورکوره پشته یا لشکرگاه از ییلاقات شفت ) لشکر گاه شفت ،ملک عباس بن مژده لاسکی ،ملک دولت بن الماس سفید مزگی ،ماسوله ،کهنه گوراب ،خسرو آباد ،خیرسنگ (کوهی در شفت ) رزآش( مدفن سالک معلم ) تالش فومن ،نالش لات فومن ،احمد نیلاش ،مزارصدبنده در لات قله روخون (حیدره لات فومن ) و.... نام میبرد تاریخ کتابت تاریخ سالوک معلم که مصحح آن را تصحیح کرده ۱۲۲۱ قمری است

پایان قسمت پنجم
منبع کتاب تالشان در گذر زمان فصل سوم جغرافیای تاریخی و سیاسی ص ۱۳۴؛۱۳۵

نوشته مهندس سید مومن منفرد چماچار
انتخاب متن گروه تالشه خله مجید نعمتی سیاهمزگی

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

19 Nov, 17:21


چرا ویرانه میخواهی دلم را
زخود بیگانه میخواهی دلم را

منم عاشق ترین مجنون کویت..
چرا دیوانه میخواهی دلم را

شب وروزم زهجرت،شام تاراست
چرا افسانه میخواهی دلم را

جهانم بی تو معنائی ندارد
چرا مستانه میخواهی دلم را

نخواهم عالمی رابی تو هرگز
چراپروانه میخواهی دلم را

تورا  خواهم که چون خورشید رخشان
چرا ویرانه میخواهی دلم را

# غلامرضانوروزی لاسکی

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

18 Nov, 18:50


هر روز یک مطلب در مورد تالشان
امروز
تالش های غرب گیلان
قسمت سوم
روستای سییا ورزان از قبل وابسته به تالش بوده و نام روستا نیز  به تالشی سییا ویزان به معنی گردوی سیاه است.
روستای رود پشت درسال ۱۳۶۷ خورشیدی از تالش مجزا و به بندر انزلی ملحق شده است ،اعلاجد طایفه قربان ساکن در علی آباد کپورچال از نوکنده تالش به علی آباد وارد شده است .
و خانواده های یعقوبی ،قربانعلی پور،کرجی بان ،یعقوب زاده ،آقایی،حاجی زاد ،جاجی پور و نعمت پور را شامل می شوند،.
از دودمان های قدیمی روستای بشم می توان به کربلایی قدر خانوادههای نوروزی،قدیری،وظهیری، و میرزا رضا ,خانواده های گل مقدم و محمدی اشاره کرد.که میای آن ها از لنکران تالش به این روستا مهاجرت کرده اند .
نیازی خاندان خاندان قهرمان و غفاری ها ساکن در روستای کلویر از تالش به این روستا آمده اند .
اهالی روستای نویر انزلی ابتدا ساکن لنکران تالش بودند و پس از معاهده ترکمنچای و واگذاری لنکران به روسیه ،تابعیت روسیه را قبول نکردند و به این روستا نقل مکان کردند .
تعدادی از اهالی سالیانه لنکران را که به صید ماهی واقف بودند به ایران کوچ دادند و هنوز اعقابشان در سوسر غازیان،حسن کیاده و طالب آباد که در گذشته شالور نامیده می شد ،مب توان یافت .
ذکر این نکته نیز ضروری است که در فرهنگ جغرافیایی ایران در ۷۰ سال پیش دو روستای کچلک و رود پشت از نظر تقسیمات کشوری جز شهرستان تالش و زبانشان تالشی ،گیلکی نوشته شده بود .
این دوروستا هم اکنون جز شهرستان بند انزلی هستند .
از دیگر مکان ها با نام تالش در گیلان می توان به تالش دول در ییلاقات شفت و رودبار ،تالش کول در سرحدات شفت و رودبار ،تالش محله روستای کرمان انزلی ،تالشی در راه ییلاقی النزه شاندرمن،تالشه خاله بخشی از رودخانه مرغک شاندرمن اشاره نمود .
از مهاجرین تالش به انزلی امید خان تالش است که خاندانش با نام خانوادگی دهزاد در انزلی سکونت دارند .
کاروانسرای تالش خانه نیز از کاروانسراهای قدیمی انزلی است ملگونوف زبان اهالی انزلی را گیلکی ،تالشی و فارسی می نویسد .
تا سال ۱۳۴۲ قمری آبکنار که در حال فعلی جز شهرستان بند انزلی است جز حکومت تالش بوده است .طبق گزارش نشریه عصر جدید ،در سال ۱۳۳۴ قمری حکومت می خواست آبکنار را جز حکومت انزلی محسوب کند اما رعایای آبکنار در تلگراف خانه شفارود تالش دولاب تحصن کردند و خواستند که مانند گذشته جز حکومت تالش و آسوده خاطر باشند .
حتی طبق نوشته های رابینو آبکنار با توربه بر ،خمیران ،کرگان،شیله سر و صافخاله،جز تالش دولاب بوده است .
پایان قسمت سوم
منبع کتاب تالشان در گذر زمان
فصل جغرافیای تاریخی و سیاسی ص۱۳۲-۱۳۳-۱۳۴
نوشته مهندس سید مومن منفرد چماچار
انتخاب متن گروه تالشه خله مجید نعمتی سیاهمزگی

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

17 Nov, 20:53


هر روز یک مطلب در مورد تالشان
امروز تالش های غرب گیلان
قسمت دوم
بازن از محله‌های تالش در دشت از جمله تالش محله‌ای در مجاورت چکوور در مسیر مرداب انزلی نام می برد و می نویسد کلش تالشان در در جنوب غربی رشت در نزدیکی عنبران محله قرار دارد که منظور از آن احتمالاً دهکده تالش نشین کلش می‌باشد .
رابینو از دهکده به نام خرم تالشان در ناحیه موازی که اطراف رشت است  آگاهی  می‌دهد و می‌نویسد :
دولت صفویه تالش‌ها را مالکین زمین‌های مانند ارکوان ،اوجا رود، اولوب، لنکران ،دره گور، زاوند آستارا و کرگان رود که  امروزه در آن مناطق سکونت دارند دانسته‌اند و روسای این طایفه جز نگهداری ارتش چریکی که بتواند از منافع شاه در دریای کاسپین دفاع کنند ندارند .تالش‌های فعلی ایران در ۵ ناحیه کرگانرود، اسالم، تالش دولاب، شاندرمن، ماسال و نواحی کوهستانی گیلان سکونت دارند .
آنهایی  که در کوه‌ها به سر می‌برند مطیع نایب الحکومه بلوکی هستند که در آنجا اقامت دارند وابسته روسای تالش‌ها نیستند .
ساکنان دهکده گشت روخون فومن تا لش‌ها هستند و به ۵ دهکده 
گشت روخون ،گسکره ،زودل ،گلوندرود پایین ،گلوند رود بالا نیز خمسه تالش یا پنج دهستان تالش می گویند .
ساکنان منطقه کوهستانی فومن که سابقاً تالشستان فومن نامیده می‌شد تالش‌ها هستند اهالی تنیان از  دهکده‌های کسما ،تالش هستند و دارای احشام زیاد می باشند.
اهالی  تولم را که بعد از طاعون سال ۱۲۴۶ قمری خالی از سکنه شد مهاجرین تالش ،لاهیجان و مازندران تشکیل می‌دهند.
در پای ارتفاعات شفت  تالش‌ها زندگی می‌کنند و بر حسب فصول سال با گوسفندان و چهارپایان خود به کوهستان می‌روند دهکده‌های دروخون  و لاسک مسکن تالش‌ها می‌باشد.
نویسنده جامع بندر انزلی به مهاجرت وسکونت تالش ها به ویژه اهالی لنکران در روستاهای
تربه بر،شیل سر،سییاوزان،رودپیشت،،کچلک،علی آباد کپورچال ،بشم،بشمن،کلویر،کولیور،نویر،شاهور،
شالور(طالب آباد) سوسر,و حسن کیاده درشهرستان بندر انزلی اشاره می کند .به طوری که خانواده های خلیلی معروف به بابا طایفه یکی از شش طایفه اولیه روستای تر به تر هستند که از لنکران تالش به آنجا مهاجرت کرده اند

پایان قسمت دوم
منبع کتاب تالش ها در گذر زمان  فصل سوم جغرافیای تاریخی و سیاسی ص ۱۳۱-۱۳۲ نوشته مهندس سید مومن منفرد چماچار
انتخاب متن گروه تالشه خله مجید نعمتی سیاهمزگی

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

17 Nov, 15:13


من بی تو نفس کشیدنم دشوار است
بی روی تو هر ثانیه اش بسیار است

هرگز نتوانم که شوم دور از تو
هر لحظه دل از خویشتنم ، بیزار است

هر چند که زندگی سراسر رنج است
هر روز و شبش در پی هم تکرار است

این آمدن و رفتن ما هست عجیب
پایان همه امور ، با دادار است

با آمدگان و رفتگان، می چرخد،،
این چرخ و فلک نیز بسی پرکار است

ما را نبود دیده ره دور و دراز
این گردش چرخ را بسی اسرار است

# غلامرضانوروزی لاسکی

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

17 Nov, 05:48


هر روز یک مطلب در مورد تالشان
امروز
مناطق تالش نشین
قسمت اول
تالش های غرب گیلان
عبدالفتاح فومنی از مناطق مختلفی با نام تالش در گیلان پیه پس نام برده است .
تالش آستارا ،تالش تتفرود،تالش شفت وفومن ،توالش گسکر.
او از مناطق تالش نشین دیگری نیز نام برده است ،:
چوبر ،چماچا ،تنیان ،ماسوله،ماسال،ماکلوان ،
شگال گوراب (اشگله گورا) ،گشت ،گشته روخون،رودبارماسوله،لنکرکنان(لنکران)ماسولهروخونو...
گسکر از شهرهای قدیمی گیلان است ،کاشانی در قرن ۸ قمری آنجا را تالش می داند .اولئاریوس سیاح آلمانی در دوره صفویه سیاهرود انزلی ،شال،روئه سر و میان سر از نواحی گسکر را معرفی می کند .
کلنل ترزل در سال ۱۳۲۴ می نویسد : قصبه گسکر دارای ۴۰۰ خانوار تالش است ،دذ اواخر سلطنت فتحعلی شاه قاجار از وسعت گسکر کاسته شد و حاکم مقر خود را در زیکسار بنا کرد دهکده های که در جلگه بودند به نام گیل گسکر و نواحی کوهستانی آن را که محل سکونت تالش ها بود به نام تالش گسکر خوانده شدند .
خودزکو کنسول روس در رشت ،درسلطنت محمد شاه قاجار می نویسد :
فتحعلی شاه پس از آنکه سرزمین مستقل گسکر را تحت تسلط  خود در آورد ،ان را به عنوان ولایتی ضمیمه گیلان ساخت و آن را به پنج بلوک تقسیم کرد :
بلوک گیل دولاب ،تالش دولاب به مرکزیت پونل وحکومت علی قلی خان تالش دولابی ،،بلوک انزلی با چهار فریضه(کولیور،بشم،سنگاچینوکپورچال) به مرکزیت انزلی و حکومت احمدبای،بلوک شاندرمن به مرکزیت بیتم و حکومت رضاخان شاندرمنی ،ماسال به مرکزیت رودکنارو حکومت مهدی خان ماسالی و گیل گسکر به مرکزیت زیکسار وحکومت آقا صالح ،سه بلوک شاندرمن ،تالش دولاب و ماسال را معمولا با نام کوهپایه های گسکر می شناسند .
ملگونوف در سال ۱۸۶۰ میلادی دهات متعلقه گیل گسکر شامل اسپینه،امندان ،خمیران ،بهمبر ،طاهرگوراب ،بیشه ده و مینا بر را منسوب به تالش می داند .
ژان باتیست تاورنیه،جهانگرد دوره صفویه در قسمت ایالت هفتم ایران که شامل گیلان و مازندران بود در قسمت شهرها و قصبات از شاندرمن در جانب دریا نام می برد
اکنون نیز در مناطق گیلک نشین روستاهایی با نام تالش در غرب گیلان دیده می شود ،

تالش محله بهمبر دهستان ضیابر در صومعه سرا ،تالش محله دهستان ملاسرای شفت ،تالشان دهستان لاکانی رشت ،تالش محله دهستان خشکبیجار رشت ،کلش تالشان دهستان پسیخان رشت .
پایان قسمت اول
منبع کتاب تالش ها در گذر زمان فصل سوم جغرافیای تاریخی و سیاسی ص ۱۳۰-۱۳۱
نوشته مهندس سید مومن منفرد چماچار
انتخاب متن گروه تالشه خله مجید نعمتی سیاهمزگی

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

16 Nov, 19:11


عجب دنیای رنگی داره،پاییز

به خودرنگ قشنگی ،داره پاییز

بنازم خلقت خاص خداوند،،،

که زیبا آب ورنگی،داره پاییز

#غلامرضا نوروزی لاسکی

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

16 Nov, 16:14


جشنواره مراسم پخت اربا دوشاب یا شیره خرمالوی جنگلی، امروز در روستای داری باغ فومن

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

16 Nov, 15:34


خوشم با برگ پاییز و خزانش
خدا سالم بدار از این و آنش

قدم بر چشم و جانش می گذارند
دلش زخمی شده از مردمانش

اگر باران ببارد روی گلبرگ
نبینم خش خش و سوز و فغانش

بهار با طراوت سبز گردد
بماند بی گزند هم جسم و جانش

شکوفه گل دهد با خاک زیبا
دلم در انتظار آن زمانش


✍️#شکوفه یکتا 🌸
۲۶ آبان ۱۴۰۳

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

16 Nov, 06:53


هنگام  گل وسبزه  تو هم  فکر  خزان باش
چون  می رسد از راه ،برایش  نگران  باش

در فگر همان  لحظه ،که شادی  رود  از دست
این لحطه  بدان قدر و چوبیدی  نگران باش

از رنج و غم و غصه میازار  تن  خویش
بر سبزه نشین  شاد و  چو  بادی گذران باش

از  درد و غم  دهر ، میازار  دل خویش...
هم حافظ اخلاق خودو قفل زبان باش

جز خاطره ی  شاد  تو را قوت  جان  نیست
چون  پاک  و زلالی  تو، چنان رود    روان باش


# اقای غلامرضا نوروزی لاسکی

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

15 Nov, 20:29


هر روز یک مطلب در مورد تالشان

امروز
نظری گذرا بر باورها آیین‌ها و سنت‌های تدفین مردگان در فرهنگ تالشان

قسمت دهم

آیا فرد بیمار به سر خاک متوفی نرفته سوره فاتحه نثار روان وی ننموده است؟ آیا نذری بر عهده شخص متوفی بوده است که پیش از ادای آن فوت کرده و الان تمنای خیرات نمودن توسط شخص بیمار را دارد؟ آیا شخص بیمار بایستی برای پدر و مادر یا نیاکان مرده خویش خیرا تی ‌کرده که نکرده است؟ آیا مرده از بیمار خواسته‌ای دارد آیا اتفاق شومی در پی افتادن برای شخص بیمار است که با دادن نذر و نیاز رطرف می‌شود و مرده در صدد آگاه نمودن بیمار است ؟ آیا شخص بیمار اهل گناه و خطا است و باید توبه نماید؟
.در حالی که زن دوک گردان مشغول پرسیدن  پرسیدن سوالات از روح مرده است در لحظه‌ای دوک از حرکت باز می‌ایستد و دوک گردان به شکل ناخودآگاه و در عالم بیخودی به موردی خاص اشاره خواهد نمود .
برخی دوک گردان‌ها مدعی‌اند که در آن حال خاص این روح مرده است که برای لحظه‌ای در بدن دوک گردان که یک مدیوم است حلول نموده و جواب موضوع را از زبان وی بیان می‌کند و شخص دوک گردان نقشی در چه بودن جواب ندارد .
برای نمونه خواهد گفت که بیمار باید از گناه کبیره ای که در انجام آن اصرار دارد توبه نماید یا اینکه :
بیمار باید برای شادی روح مرده سفره نذری بگستراند و در حین نذری دادن مدام نام شخص مرده را ببرند و بر روح او صلوات و فاتحه نثار نمایند .
از خاطرات و خوبی‌های مرده در جمع سخن گویند تا مرده راضی شده و دست از آزار و اذیت فرد بیمار بردارد،،« شخص مرده‌گیر دوک را از نخ آویزان می‌کند  آنگاه با خواندن سوره‌های فاتحه و اخلاص و ذکر صلوات و نام‌های مرده های شخص بیمار, دوک را بین زغال برنج و نمک که در اطراف سینی چیده شده می‌چرخاند .
سبب فراهم آوردن نمک زغال و برنج در سینی هم این است که  بفهمند شخص بیمار برای جلب رضایت خاطر روح ناآرام مرده چه نذری دهد تا مرده وی را رها نماید.
تعیین نذر بدین صورت است که هرگاه نوک دوک به سمت یکی از اجناس قرار گیرد ،باید همان جنس ادا گردد ،مثلاً اگر نان یا برنج باشد باید نان یا برنج خیرات بدهد و اگر به طرف زغال بایستد باید بر سر گور شخص مرده شمعی بیفروزد و اگر به سمت نمک قرار گیرد فرد بیمار باید از انجام کارهای بد و بی احترامی نسبت به روح نیای خود ابراز ندامت و بخشش نماید و برای آرامش و رضایت روح مرده قرآن بخواند و فاتحه بدهد.

این آیین به ظاهر ساده و ابتدایی که در منطقه قومی تالش رواج دارد در ارتباط مستقیم با باورها،عقاید و حتی دین های کهن بومیان در ادوار گذشته است، که امروزه با برخی تغییرات شکلی ولی با همان ساختار محتوایی به حیات خویش ادامه می دهد ،البته نباید از نظر دور داشت که اوراد و اذکاری که هم اینک در حین اجرای این آیین کهن رایج است مانند : سوره فاتحه ،اخلاص ،صلوات و..... بی شک در سده های اخیر از فرهنگ اسلامی وارد این مراسم گردیده و در واقع دوک گردانی امروز ،شکل تحریف شده یا آیینی سنتی با قدمتی دیرین است .

نتیجه
تالشان یکی از اقوام کهن ایرانی هستند که در دوران پیش از اسلام پیرو ادیان ابتدایی بومی و میترایی (مهر پرستی) و شاید بعدها زرتشتی بوده اند .در کاوش های که در نقاط مختلف منطقه قومی تالش در ایران و جمهوری آذربایجان صورت گرفته است ،قبوری حاوی ابزار مختلف تزیینی ،نظامی ،معیشتی و گاهی ظروف حاوی آب و غذا با شیوه های گوناگون تدفین تالشان بدست آمده است که این تدفین اموات با خوراک، نشانگر اعتقاد تالشان به جهان پسین در حدود ۳۵۰۰ سال پیش می‌باشد، تدفین مردگان در جهت طلوع و غروب خورشید ثابت می کند که در هزاره های اول و دوم پیش از میلاد ،تالشان آیین میترایی داشته اند، هم اکنون نیز با وجود گذشت صدها سال از اسلام آوردن تالشان ،برخی  از باورها ،آیین ها و آداب و رسوم مرتبط با تدفین در منطقه قومی تالش ،مانند آیین های مرده یابی با سرنا (زورنا) و مرده گیری با دوک - رواج دارند که در ادیان ابتدایی پیش از اسلام ریشه دارند .

آیین مرده گیری تالشان که  دوک گردانی هم نامیده می شود گرچه شباهت های  با مراسم زارزدایی رایج در مناطق جنوبی ایران و کارهای شمن های آسیانه میانه دارد ولی به این صورت خاص در جای دیگری از ایران گزارش نشده است و اختصاص به قوم تالش دارد .

پایان

منبع ماهنامه تالش شماره ۱۷۷ صفحه ۱۵,۱۶

نویسنده مطلب آقای آرمین حیدریان نویسنده و پژوهشگر حوزه ایران شناسی .

انتخاب متن گروه تالشه خله مجید نعمتی سیاهمزگی

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

15 Nov, 07:58


هر روز یک مطلب در مورد تالشان

امروز
نظری گذرا بر  باورها آیین‌ها و سنت‌های تدفین مردگان در فرهنگ تالشان
قسمت نهم
امروزه برای فرد متوفی مراسمی در روزهای سوم هفتم چهلم و سالگرد برگزار می‌گردد ولی در گذشته این چنین نبوده است برگزاری مراسم ختم قرآن به خصوص قرائت سوره‌های فاتحه و یاسین و پذیرایی در مسجد و دادن نذری به مردم توسط خانواده متوفی رواج عام و گسترده‌ای دارد.
برگزاری مراسم خاص در ایام سوم هفتم چهلم و سالگرد درگذشت متوفی و تقدس اعداد ۳، ۷ ،۴۰ و ۳۶۵ در فرهنگ کهن  تالشان برمی‌گردد .
نخستین سال  بعد سال نو بعد از فوت عضو از اعضای خانواده در زبان  تالشی« سییو عید» به معنای عید سیاه  نامیده می‌شود.
در این روز بستگان برای عرض تسلیت در سال نو به خانواده عزادار مراجعه می‌کنند و خانواده عزادار نیز با پوشیدن لباس سیاه و با احسان چای حلوا و خرما از نزدیکان خویش در مسجد یا منزل پذیرایی نموده و ثواب آن را به  روان درگذشته هدیه می‌کنند.
در میان برخی از تالشان رسم بوده است که بر روی مزار چوپان‌ها سنگ قبری به شکل قوچ گذاشته شود ،این کار ارتباط مستقیمی با تقدس و احترام بسیار قوچ و پیشه دامداری و شبانی تالشی دارد و هنوز هم آثار آن سنگ قبرها علیرغم نابودی گسترده در سالهای اخیر ،در برخی از روستاهای تالش نشین ایران و جمهوری آذربایجان مشهود است .
از دیگر نکات جالب در میان تالشان که به آیین های تدفین و مردگان ارتباط دارد آیین مرده یابی است ،اگر شخصی در رودخانه یا دریا گم  یا غرق شود ولی جنازه وی پیدا نشده باشد ،در جامعه تالشان از مرده یابی استفاده می گردد.
شیوه کار بدین نحو است که شخصی که سرنا نواز است در مسیر گم شدن فرد گمشده در حاشیه رودخانه یا دریا ... جلوتر از بقیه سرنا زنان حرکت می کند پشت سر او به ترتیب نقاره چی با نواختن نقاره و سپس خانواده فرد گمشده و بستگان وی قرار می گیرند ،هر کجا صدای سرنا قطع شد آن اطراف را می گردند و معمولا جسد فرد غرق شده یا گم شده را پیدا می.کنند

آیین مرده گیری یا دوک گردانی تالشان

یکی از مراسمی که در منطقه قومی تالش پیوستگی با مردگان و آیین ها ی پسا تدفین دارد ،ایین کهن مرده گیری است که دوک گردانی و به تالشی «دوک اگردن» هم نامیده می شود ،این مراسم به وسیله زنی که در میان بومیان تالش به دوک اگردن شهرت داشته و به علوم غریبه آشنایی دارد صورت می گیرد این سنت کهن بیشتر جنبه نمایشی و نمادین داشته و آدمی را به یاد مراسم  زارزدایی در جنوب ایران و آیین شمنیرم در مغولستان می اندازد که نیازمند گردهمایی گروهی تکرار, اذکار ویژه  اجرای برخی حرکات خاص
می باشد .
ابزار لازم جهت اجرای این رسم عبارت است از یک عدد سینی مسی بزرگ( مجمعه) نمک، ذغال،یک مشت برنج ،دوک که ابزاری چوبی برای ریسیدن پشم گوسفند و تبدیل پشم ریسیده شده به نخ می باشد .
هنگامی که کسی به سردرد شدید مبتلا گردیده و با هیچ دارو و درمانی مداوا نشود در اصطلاح بومی می گویند که مرده ،شخص را گرفته است ،برای درمان شخصی که مرده او را گرفته است به زن دوک گردان مراجعه می کنند و او همان روز یا روز دیگری  را برای انجام مراسم دوک گردانی تعیین می کند .
اجرای مرده گیری باید در سحر گاه روزهای شنبه و یا چهارشنبه صورت گیرد در روز معین شده شخص گرفتار یا  بستگان وی ابزار آیین مرده گیری را مهیا نموده و مجددا به زن دوک گردان مراجعه می کنند ،دوک گردان نخ پشمی را به دست گرفته و آن را از دوک عبور می‌دهد و شروع به چرخاندن دوک و نخ می‌نماید در همان حین که دوک را می‌چرخاند.
نام یک یک نیاکان مرده شخص بیمار را می‌پرسد و وی نام آنها را بر زبان می‌آورد هرگاه که دوک از حرکت باز ایستاد با ذکر نام یکی از مرده‌ها مرده‌هایی که از نیاکان شخص بیمار است همزمان خواهد بود .
در این حال نام و هویت مرده‌ای که بیمار را آزارده است مشخص می‌شود ،زن دوک گردان کار چرخاندن دوک را از سر می‌گیرد ولی این بار به جای پرسیدن نام نیاکان مرده فرد بیمار ،به پرسیدن سوالاتی از روح شخص مرده می‌پردازد تا بفهمد که چرا مرده این فرد (شخص دچار شده به سردرد شدید) را آزار می‌دهد.
سوالات بسته به تشخیص و حس و حال معنوی زن دوک گردان متفاوت است ولی سوالاتی که بیشتر مورد پرسش قرار می‌گیرند به این شرح  می‌باشند..

پایان قسمت نهم
منبع ماهنامه تالش شماره ۱۷۷ صفحه ۱۴,۱۵
نویسنده مطلب آقای آرمین حیدریان نویسنده و پژوهشگر حوزه مطالعات ایران شناسی
انتخاب متن گروه تالشه خله مجید نعمتی سیاهمزگی

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

14 Nov, 19:39


🔘 داستان کوتاه

در روزگاران قديم دو دوست بودند که کارشان خشتمالي بود . از صبح تا شب براي ديگران خشت درست مي کردند و اجرت بخور و نميري مي گرفتند. آنها هر روز مقدار زيادي خاک را با آب مخلوط مي کردند تا گل درست کنند ، بعد به کمک قالبي چوبي ، از گل آماده شده خشت مي زدند .يک روز ظهر که هر دو خيلي خسته و گرسنه بودند ، يکي از آنها گفت : " هرچه کار مي کنيم ، باز هم به جايي نمي رسيم . حتي آن قدر پول نداريم که غذايي بخريم و بخوريم . پولمان فقط به خريدن نان مي رسد . بهتر است تو بروي کمي نان بخري و بياوري و من هم کمي بيشتر کار کنم تا چند تا خشت بيشتر بزنم . " دوستش با پولي که داشتند ، رفت تا نان بخرد . به بازار که رسيد ، ديد يکجا کباب مي فروشند و يکجا آش، دلش از ديدن غذاهاي گوناگون ضعف رفت . اما چه مي توانست بکند ، پولش بسيار کم بود . به سختي توانست جلوي خودش را بگيرد و به طرف کباب و آش و غذاهاي متنوع ديگر نرود .وقتي كه به سوي نانوايي مي رفت ، از جلوي يک ميوه فروشي گذشت . ميوه فروش چه خربزه هايي داشت! مدتها بودکه خربزه نخورده بود . ديگر حتي قدرت آن را نداشت که قدم از قدم بردارد . با خود گفت : کاش کمي بيشتر پول داشتيم و امروز ناهار نان و خربزه مي خورديم . حيف که نداريم . تصميم گرفت از خربزه چشم پوشي كند و به طرف نانوايي برود. اما نتوانست. اين بار با خود گفت: اصلا ً چه طور است به جاي نان، خربزه بخرم. خربزه هم بد نيست، آدم را سير مي کند. با اين فکر ، هرچه پول داشت، به ميوه فروش داد و خربزه اي خريد و به محل کار ، برگشت.در راه در اين فكر بود كه آيا دوستش از او تشکر خواهد کرد؟ فکر مي کرد کار مهمي کرده که توانسته به جاي نان، خربزه بخرد. وقتي به دوستش رسيد ، او هنوز مشغول کار بود . عرق از سر و صورتش مي ريخت و از حالش معلوم بود که خيلي گرسنه است . او درحالي که خربزه را پشت خودش پنهان کرده بود ، به دوستش گفت : " اگر گفتي چي خريده ام؟ "دوستش گفت : " نان را بياور بخوريم که خيلي گرسنه ام . مگر با پولي که داشتيم ، چيزي جز نان هم مي توانستي بخري؟ زود باش . تا من دستهايم را بشويم، سفره را باز کن."مرد وقتي اين حرفها را شنيد ، کمي نگران شد و با خود گفت: " نکند خربزه سيرمان نکند. " دوستش که برگشت ، ديد که او زانوي غم بغل گرفته و به جاي نان ، خربزه اي درکنار اوست.در همان نگاه اول همه چيز را فهميد . جلوي عصبانيت خودش را گرفت و گفت:" پس خربزه دلت را برد؟ حتما ً انتظار داري با خوردن خربزه بتوانيم تا شب گل لگد کنيم و خشت بزنيم ، نه جان من ، نان قوت ديگري دارد . خربزه هر چقدر هم شيرين باشد ، فقط آب است. "آن روز دو دوست خشتمال به جاي ناهار ، خربزه خوردند و تا عصر با قار و قور شکم و گرسنگي به کارشان ادامه دادند .از آن پس ، هر وقت بخواهند از اهميت چيزي و درمقابل ،بي اهميت بودن چيز ديگري حرف بزنند ، مي گويند : " فکر نان کن که خربزه آب است . "

─┅─═इई 🍁🍂🍁ईइ═─┅─

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

14 Nov, 06:20


هنگام گل وسبزه تو هم فکر خزان باش
چون می رسد از راه ،برایش نگران باش

در فگر همان لحظه ،که شادی رود از دست
این لحطه بدان قدر و چوبیدی نگران باش

از رنج و غم و غصه میازار تن خویش
بر سبزه نشین شاد و چو بادی گذران باش

از درد و غم دهر ، میازار دل خویش...
هم حافظ اخلاق خودو قفل زبان باش

جز خاطره ی شاد تو را قوت جان نیست
چون پاک و زلالی تو، چنان رود روان باش


# غلامرضانوروزی لاسکی

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

13 Nov, 21:13


هر روز یک مطلب در مورد تالشان

امروز

نظری گذرا در باورها آیین‌ها و سنت‌های تدفین مردگان در فرهنگ تالشان

قسمت هشتم

در روستای  تله خان آستارا بومیان معتقد بودند که شب سوم روح فرد متوفی همچنان در این عالم است و برای سر زدن به خانواده و وسایل خویش مجدداً به خانه باز خواهد گشت و برای اینکه به کسی آسیبی نزند  وسایل  او را در اتاقی در منزل می‌نهادند و به مدت سه شبانه روز در حالی که فضای اتاق  چراغ روشن نگه داشته می‌شد، در آن اتاق را قفل می‌نمودند و اجازه نمی‌دادند کسی وارد آن اتاق شود.

تا پایان روز سوم دست به کاری نمی‌زدند همسایگان به پذیرایی از مهمانان و بستگان خانواده صاحب عزا مشغول شده و این کار را قرض خویش به همسایه می‌دانستند که باید ادا می‌نمودند.
تالشان شیعه مذهب آستارا رسم داشتند که وقتی فردی وفات می‌یافت بدن او را بر تابوت چوبی نردبان مانندی که معمولاً در حیاط هر یک از مساجد محل موجود بود می‌گذاشتند  و به سمت مکان تدفین حمل می‌نمودند .
مردم و بستگان فرد مرحوم یا مرحومه هنگام حمل جسد متوفی مدام با صدای بلند صلوات می‌فرستادند و ذکر تهلیلیه،( لا اله الا الله )و شهادتین (محمد رسول الله و نیز شعار علی ولی الله می‌گفتند)
این از کار هنوز هم رایج است‌.
هر کس سعی می‌کرد تا برای چند لحظه هم که شده زیر تابوت را با دستش بگیرد و در حمل آن کمک کند اگر شخصی در مسیر جماعت تشیع کنندگان قرار داشت حتی اگر در آن سوی خیابان بود راه خود را کج می‌کرد و حداقل هفت گام با جماعت تشیع کنندگان به سوی گورستان همراه می‌شد ،چه بسیار افرادی که تا رساندن تابوت حاوی جسد فرد متوفی به قبرستان همراه تشیع کنندگان می‌شدند و باور داشتند که هر کس در تشییع جنازه مسلمان شرکت نماید خداوند در گناهان او تخفیف می‌دهد و باعث رضای خداوند است این رسم نیز همچنان در بین مردم اجرا می‌شود.

وقتی جنازه را به مکان دفن می‌آوردند برای آخرین بار حجاب از چهره مرده بر
می گرفتند تا خانواده شخص مرحوم پیش از به خاک سپردن جسد با او وداع نمایند،
گمان می‌شود این رسم که هم اینک نیز اجرا می‌شود بازمانده از دین پیشین برخی از تالشان یعنی زرتشتی گری باشد ،
چرا که در میان زرتشتیان سنت است که در بیرون دخمه حجاب از روی صورت مرده برداشته می‌شود تا برای آخرین بار خانواده او را ببینند پس از قرار دادن جسد در گور دور دو چوب چهل  سانتی‌متری از جنس بید پنبه می‌پیچند  در زیر بغل مرده  می‌گذاشتند، سپس مرده را به حصیری که در منطقه آستارا به وسیله تالشان دوخته شده و به زبان تالشی به( قو تئمن) شهرت دارد می‌پیچیدند و دفن می‌کردند در سال‌های اخیر بسیاری از خانواده‌ها تدفین با حصیر تالشی را به فراموشی سپرده میت را به کفن می‌پیچند و دفن می‌کنند.

اندک خانواده‌ای هستند بعد از کفن پیچ کردن میت از حصیر تالشی استفاده می‌کنند آنها هم فقط حصیر مخصوص را روی بدن کفن شده میت پهن می‌نمایند سپس چهارچوبی از سنگ مرمر در چهار سمت جسد مرده در قبر کار  می گذارند و سه قطعه سنگ مرمر بریده شده را به عنوان درپوش  قراداده تا  خاک بر جسد مرده فشار و آسیب وارد نکند  و بر روی آن سنگ خاک می‌پاشند .

جنازه را اگر مرد شیعه باشد در عمق دو متری و اگر زن شیعه باشد در عمق دو و نیم متری زمین دفن می‌نمایند .
تالشان اهل سنت محل قرار گرفتن جسد مردگان خود را پس از رسیدن به عمق ۲ متری کمی به حالت مایل به فرورفتگی در دیواره قبر دفن می‌کنند .
در دربند آستارا آبادی باباعلی ،طلا ،جواهر و دندان‌های مصنوعی مرده را نیز در گور می‌گذاشتند .

روستاییان عنبران قدری  خاک نرم برمی‌داشتند سوره فاتحه می‌خواندند و خاک را داخل کفن زیر گردن مرده قرار می‌دادند.

پایان قسمت هشتم
منبع
ماهنامه تالش شماره ۱۷۷ صفحه ۱۳ و ۱۴

نویسنده مطلب آقای آرمین حیدریان نویسنده و پژوهشگر حوزه ایرانشناسی
انتخاب متن گروه تالشه خله مجید نعمتی سیاهمزگی

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

13 Nov, 11:09


هر روز یک مطلب در مورد تالشان

امروز
نظری گذرا بر باورها آیین‌ها و سنت‌های تدفین مردگان در فرهنگ تالشان

قسمت هفتم
شیوه‌های رایج تدفین مردگان در سال‌های اخیر

تا چند دهه پیش گذشته  بین تالشان رسم بود که وقتی شخصی بیماری سختی می‌گرفت و یا به هر دلیلی مرگ خود را نزدیک می‌دید بستگان نزدیک خود را دعوت می‌کرد هر سفارشی که داشت با آنها می‌نمود، از ایشان حلالیت می‌طلبید و پس از وصیت نمودن اموال خود را میان فرزندان خود تقسیم می‌کرد.

وصیت ممکن بود شفایی و یا کتبی باشد در وصیت شفایی وی به صورت بلند خواسته‌های خود را بیان می‌نمود تا همه بشنوند و پس از فوت وی  بدان‌ها عمل کنند ولی در وصیت کتبی شخص در حال احتضار، یکی از اعضای خانواده را انتخاب می‌کرد و تمامی وصیت‌ها را به او می‌گفت ،تا او بنویسد و بعد از مرگش برای بستگان بخواند این فرد ممکن بود فرزند بزرگ و یا یک شخص مورد اعتماد وی باشد.

اگر پیش از مرگ فرد محتضر مجال و توانایی داشت به حمام می‌رفت، موهای زاید بدن خود را اصلاح می‌کرد و غسل طهارت  می‌نمود، اگر توانایی نداشت، محارم او به خصوص یکی از فرزندان به وی کمک کرده و وی را به حمام می‌برد.

در میان تالشان آستارا رسم است که در لحظات قبل از مرگ دست روی چشم فرد در حال احتضار می‌گذارند و چانه او را به بالا می‌گیرند تا چشم او به دنیا بسته باشد.
بیشتر گورستان‌های کهن منطقه تالش در دامنه و بالای کوه‌ها و ییلاقات واقع گردیده است که می‌تواند دو دلیل عمده داشته باشد.

یکی اینکه شاید در گذشته  می‌اندیشیده‌اند که در ارتفاعات دمای هوا سردتر است در نتیجه جسد دیرتر خواهد پوسید.
دوم اینکه ییلاق و کوهستان همیشه برای تالشان جایگاهی مقدس و الهی بوده است وقتی فردی فوت می‌کرد یک نفر از اهالی به مسجد محله و یا اگر در روستای دور افتاده بودند بر بلندای کوهی می‌رفت و با صدای بلند خبر فوت شخص
در گذشته را اعلام می‌کرد تا همگان بدانند و برای یاری خانواده وی بشتابند.
یاری معمولا شامل چای ،میوه، ابزار وسایل پذیرایی از مهمانان و بستگان متوفی و نیز پختن غذا برای خانواده عزادار می‌گردید .

تالشان معتقد بودند وقتی خانواده‌ای عزادار است نباید مشکل دیگری مانند پخت غذا آنها را مشغول خود کند.
در میان تالشان کوهستانی که گالش نامیده می‌شوند ،رسم بوده است که در همان لحظه فوت مرده را دفن نمی‌کردند بلکه او را یک شب در اتاق خالی که در گوشه گورستان قرار داشت گذاشته ، آلت تیز و برنده‌ای به دست وی می‌نهادند که شیاطین نتوانند به جسد او آسیبی وارد نمایند این رسم عمومیت  نداشته است .

در برخی از روستاهای عشایر نشین تالش بر پای مرده حنا می‌بستند در روستای هودول و برخی دیگر از روستاهای تالش در دست راست مرده سنگ کوچکی قرار می‌دادند به این مفهوم که مرده چشم به راه عزیزان خود است تا به سراغش بروند .
اگر در مکان وفات متوفی روحانی وجود داشت همان شب اول ملای  روستا را دعوت می‌کردند تا برای آرامش روح مرده و انس گرفتن روان او با عالم دیگر قرآن و نماز بخواند خود نیز از آنجایی که دامدار بودند گوسفندی قربانی می‌کردند و به پذیرایی از مهمانان دست می‌زدند.

پایان قسمت هفتم

منبع ماهنامه تالش شماره ۱۷۷ صفحه ۱۳ و ۱۴ نویسنده مطلب آقای آرمین حیدریان نویسنده و پژوهشگر حوزه ایران شناسی

انتخاب متن گروه تالشه خله مجید نعمتی سیاهمزگی

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

12 Nov, 10:41


هر روز یک مطلب در مورد تالشان

امروز
نظری گذرا بر باورها، آیینها و سنت‌های تدفین مردگان در فرهنگ تالشان

قسمت ششم

۶- در مورد تدفین در شمال کشور از جمله دفین‌های منطقه قومی تالش می‌توان به دفن کردن زره ,گذاشتن غذای مقدس برای متوفی ،استفاده از سنگ‌های مخصوص مانند سنگ زرد در مارلیک آب مقدس (گور شماره ۴ مارلیک) و استفاده از گل اخرا  یا خاک سرخ رنگ اشاره کرد.
گل اخرای قرمز از از مهم‌ترین موادی است که استفاده از نوع قهوه‌ای و قرمز آن و رنگ‌های معدنی سفید و کرم به صورت همزمان در گورهای منطقه تالش دیده می‌شود که علاوه بر سبب‌های بهداشتی  گویا جنبه‌های آیینی و جادویی در مراسم تدفین نیز داشته است .

۷ - از یگر ویژگی‌های تدفین در منطقه قومی تالش در دوران باستان اختصاص دادن گورستانی به اسب‌ها در منطقه کوهستانی تول تالش است.

تدفین اسب در گورستان مریان تالش از گور شماره ۱۰ نیز گزارش شده است.
این یافته‌ها بیان کننده این مسئله می‌باشد که این حیوان برای انسان‌های آن دوره بسیار اهمیت داشته و آنقدر مورد احترام بوده است که پس از مرگ نیز آن را در گورستان دفن می گردیدند .
پیش از این هم تدفین اسب  به صورت یکجا  با شخص متوفی در تالش نیز دیده شده بود که برخی این نشانه این شیوه از تدفین را نشات  گرفته از سکایی‌ها می‌دانند روی این گورها معمولاً با کنده‌های درخت پوشانده شده و سپس با خاک ریزی  آن را به صورت یک تپه در میآوردند.

۸ -وجود درختان خاص در گورستان‌ها منسوب به تالشان  است ،بررسی دقیق و علمی این موضوع نیاز به کارشناسان  گیاه باستان شناس  دارد ولی با نگاهی دقیق به محوطه این گورستان‌ها، کاشت ردیف خاصی از درختان و گیاهان بومی  در آنها مشهود است که از جمله می‌توان به کاشت درختان شمشاد به شکل مدور در گورستان شیخ محمود خیوی آستارای ایران به  صورت بارز نام برد .
در هر دو گورستان وسکه و میانرود نیز قسمت‌های وسیعی زیر پوشش درختان جنگلی بلوط و توسکا قرار دارد، همچنین در پارگام تالش نیز سطح این گورستان پوشیده از درختان شمشاد و بلوط است.

۹ - در گورهایی که شخص متوفی نظامی  و اهل جنگ بوده ابزار و سلاح‌هایی جنگی مانند نیزه، شمشیر ،پیکان و سپر وی را دفن نموده‌اند.

از ویژگی‌های ساخت ابزارهای جنگی تالشان شمشیرهای دسته کوتاه با دسته های هلالی شکل بود که در قسمت انتهایی دسته تیغه شمشیر قرار می‌گرفت.

۱۰-  در مناطق مختلف تالش به ویژه شهرستان آستارای ایران ،قبرستان‌های کهنی وجود دارند که بدون مشخصه‌های زمانی معین و گاه با سنگ قبرهای منقش به اشکال کوزه ،شمشیر، نخ و سوزن گلاب و آینه تسبیح و  سپر و غیره منسوب به تالشان هستند .
با این حال از استقرار و نحوه فرسودگی آنها  همچنین  شکل سنگ قبرها  مهم بودن برخی از آنها را ثابت می‌کند .
از همه مهمتر نام این تربت‌ها و بقعات بدون نوشته که سال‌های متمادی محل زیارت و مراجعه عموم بوده و در منابع و کتب تاریخی نام آنها قید شده است .
قدمت و تاریخی بودن آنها بدون شک روشن  آشکار می‌گردد ولی نمی‌توان بدون انجام کاوش‌های باستان‌ شناختی تاریخ خاص و زمان دقیقی برای آنها قید نمود.

پایان قسمت ششم
منبع ماهنامه تالش شماره ۱۷۷ ص ۱۲و۱۳
نویسنده مطلب آقای آرمین حیدریان نویسنده و پژوهشگر حوزه ایران شناسی
انتخاب متن گروه تالشه خله مجید نعمتی سیاهمزگی

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

12 Nov, 05:28


هر روز صبح در جنگل آهوئی از خواب بیدارمیشود،
که میداند باید از شیر تند تر بدود،
تاطعمه او نگردد.....

وشیری که میداند باید ازآهوئی تندتر بدود تا
گرسنه نماند.... مهم نیست که شیر باشی یا آهو، باطلوع هرآفتاب با تمام توان آماده دویدن باش....

نلسون ماندلا

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

11 Nov, 16:59


هر روز یک مطلب در مورد تالشان

امروز
نظری گذرا بر باورها آیین‌هاو سنت‌های تدفین مردگان در فرهنگ تالشان

قسمت پنجم
برخی از ویژگی‌های خاص تدفین در منطقه قومی تالش
نخست :
تدفین مرده به صورت عریان که در  برخی از کشورها گزارش شده در میان تالشان جایگاهی نداشته است:
از جمله در گورستان  وسکه رضوانشهر »چون در ضمن کاوش دکمه لباس و زیورآلات متعلق به مرده به دست آمده این خود بیانگر تدفین اموات با لباس و وسایل زینتی است».
دو :
در گورستان‌های تالشان اجساد با شیوه خاصی تدفین شده‌اند که  تفاوت‌های اساسی با روش‌های تدفین  متداول در بین زرتشتیان و بسیار شبیه به سبک خاکسپاری در آیین مهر و میترایی دارند.
یعنی لاشه مردگان همانند پیروان زرتشت در فضای باز قرار نگرفته‌اند تا بعد از نابودی امحا و احشای مردگان استخوان جنازه را جمع نمایند، بلکه بدن میت را به همراه لباس و زیور آلات او و در جهت  جغرافیایی شمال شرقی جنوب غربی یعنی زاویه چرخش طلوع و غروب آفتاب خورشید دفن نموده‌اند.
در گورستان وسکه ،تندوین، مریان و میانرود تالش نیز تاکید در تدفین مردگان در جهت شرقی غربی است بنابراین باید بپذیریم با توجه به تدفین اموات که در جهت طلوع و غروب خورشید صورت گرفته است ،ساکنان عصر آهن گیلان نیز خورشید را مورد پرستش قرار می‌دادند زیرا وجود خورشید برای سرزمینی چون گیلان که  همواره دارای باران‌های سیل آسا و آسمانی ابری و مه آلوده است می‌تواند منبعی گرمابخش و ادامه دهنده حیات و آغاز دوباره آن در جهان دیگری تلقی کرد.

ناگفته نماند برخی از گورها نیز به سمت غرب یا  به شکل تاق باز دفن شده‌اند.
در این باره یزدان پناه نیز به مهرپرست بودن تالشان در دوره عصر آهن معتقد بوده و نوشته است:
می‌توان گفت که احتمالاً این مردمان اعتقاد به مهر داشته‌اند و بر حسب زمان دفن، به سوی خورشید در گور قرار می‌گرفتند .

۳ -علاوه بر ظروف سفالین، قوری ،کاسه ،دیگ و دیگر ابزار به دست آمده در محوطه‌های تالش که نشانگر تدفین ظروف و آب و غذا به همراه مرده در هزاره پیش از میلاد است ،بیانگر اعتقاد تالشان به جهان واپسین در هزاره پیش از میلاد نیز می‌باشد .
۴- در میان آثار مکشوفه از گورستان‌های کاوش شده تالش هزار ان عدد مهره تزیینی از جنس شیشه ،خمیر شیشه ،در کوهی، عقیق ،طلا و نقره مفرغ ،صدف ،استخوان و غیره نیز به دست آمد که عمدتاً در پیرامون گردن روی پیشانی و نزدیک جمجمه قرار داشتند .
بیشترین مهره‌های تزیینی در قبوری پیدا شده است که به زنان تعلق داشتند تصور ‌می شود این مهره‌ها اگرچه برای تزیین مورد استفاده  بوده‌اند ولی به احتمال قوی در انجام مراسم تدفین از آنها با عنوان آیین‌های متداول خاکسپاری نیز استفاده می‌شده است.
امروزه اطلاعات کامل و دقیقی از تمامی شیوه‌های تدفین در تالش باستان که احتمالاً همراه با برگزاری مراسم رازآلود و جادویی نیز بوده است در دسترس نیست.
۵ - در کوهستان‌های شهرستان آستارا و دیگر شهرهای تالش نشین جاینام هایی وجود دارند که کوله تپه یا کول تپه نامیده می‌شوند، این کول تپه‌ها نشان دهنده نوع خاصی از تدفین  در منطقه است.
در این گونه از تدفین با  کنار زدن چند سانتیمتر از خاک  مشاهده می‌گردد که توده‌های بزرگ خاکستر به شکل طبقه‌بندی شده روی هم انباشته شده‌اند، گرچه امروز بسیاری از این تپه‌ها از بین رفته‌اند و به زمین‌های کشاورزی یا ویلاهای جنگلی تبدیل گشته‌اند، اما هنوز نام و جایگاه آنان برای بومیان معین بوده و برای کهنسالان از حالت تقدس برخوردارند اگرچه یشتر شواهد بر رواج میترائیسم در تالش تاکید دارند ولی گویا در برهه‌ای از زمان تالشان، پیرو آیین مزداپرستی نیز حداقل به صورت محدود در بخش‌هایی بوده‌اند و طبق یافته‌های پژوهشگران در دوره‌ای از تاریخ مزدا پرستان گویا مانند همتباران هندی خود مردگان را در جایگاه ویژه می‌سوزاندند و این خاکستر فراوان از مانده چوب و هیزمی است که جسد را در میان آن به آتش می‌کشیدند .
بنابراین سنن کهن، پس از سوزاندن جسد برای زندگی پس از مرگ شخص درگذشته  میان خاکسترها ظروف سفالین یا فلزی می‌گذاشته‌اند و روی این توده خاکستر خاک نرم ی‌ریختند تا هنگامی که شخص دیگری در می‌گذشته برای سوزاندن او دوباره بتوانند بر پهنه خاک هیزم
قرار بدهند در این زمینه شواهدی وجود دارد که نشان می‌دهد گاه مردگان را پس از سوزاندن  به خاک سپرده اند
پایان قسمت پنجم
منبع ماهنامه تالش شماره ۱۷۷ صفحه ۱۲ و ۱۳

نویسنده مطلب آقای آرمین حیدریان
نویسنده و پژوهشگر حوزه مطالعات ایران شناسی ا
انتخاب متن گروه خله مجید نعمتی سیاهمزگی

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

11 Nov, 10:55


من  بی تو  نفس کشیدنم  دشوار است
بی روی  تو  هر ثانیه اش بسیار است

هرگز  نتوانم  که  شوم  دور  از تو
هر لحظه دل از خویشتنم، بیزار  است

هر  چند  که زندگی سراسر رنج است
هر روز وشبش در پی هم تکرار است

این آمدن و رفتن  ما هست عجیب
پایان  همه  امور ، با  دادار  است

با آمدگان  و رفتگان ، می چرخد،،
این چرخ  و فلک نیز  بسی پرکار است

ما را  نبود  دیده  ره   دور و  دراز
این  گردش چرخ را بسی  اسرار  است


# غلامرضانوروزی لاسکی

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

10 Nov, 18:28


هر روز یک مطلب در مورد تالشان

امروز
نظری گذرا  باورها آیین‌ها و سنت‌های تدفین در تالش باستان

قسمت چهارم

۴ -گورهای کلان سنگی یا مگالکتیک

به قبری اطلاق می‌شود که ساختار آن تماماً از سنگ شکل گرفته و ویژگی خاص دارد ،طوری که اساساً حریمی از سنگ به شکل دایره دارند که در بخش میانی آن گوری عموماً در جهت شرقی غربی قرار می‌گرفته است .

دیوارهای طولی و عرضی گورعموما با   سنگ‌های یکپارچه بزرگ به طور خشکه چین  یا با ملات گل در ابعاد مختلف ساخته می‌شد و ارتفاع دیوار گور از یک و نیم تا دو و نیم متر در نوسان بود در این گونه قبور عموماً بیش از یک تدفین صورت می‌گرفت و اشیای تدفینی زیادی کنار میت قرار داده می‌شد روی گور نیز سنگ‌های یکپارچه به طور افقی بر روی دو دیوار طولی قرار داده شده و فواصل این سنگ‌های عظیم با سنگ‌های لاشه و قلوه همراه با گل کاملاً مسدود می‌شد .

۵-گورهای خرپشته‌ای

این  قبور از نمونه گورهای حفره‌ای است با این تفاوت که پس از دفن میت در آن بر روی گور چند قطعه سنگ منظم یا نامنظم به عنوان نشانه و علامت می‌گذارند .

۶ -گورهای چهارچینه‌ای این نوع قبور از نمونه قبوری به شمار می‌روند که پس از خاکبرداری زمین در ابعاد مختلف دیوار های چهارگانه آن با سنگ‌های قلوه و لاشه به صورت خشک چین و یا با ملات گل رس چیده می‌شوند.

با دفن میت و قرار دادن اشیای تدفینی در پیرامون آن خاک دستی بر روی میت می ریختند به طوری که تا نیمه گور و یا تمامی آن از خاک انباشته می‌شد و روی گور نیز با سنگ‌هایی که بر روی دو دیوار طولی آن قرار می‌گرفت بسته می‌شد.
این قبور در  گورستان‌هایی دیده می‌شوند که در پیرامون خود دارای سنگ فراوان است،
قبور چهارچینه سنگی نیز عمدتاً برای تدفین یک نفر است و با توجه به ابعاد آن بعضاً مشاهده شده که دو نفر و گاه بیشتر نیز در آن تدفین شده‌اند.

۷ -گورهای حفره‌ای ساده و با درپوش.

گورهای حفره‌ای ساده دارای بافت معماری ویژه‌ای نیستند بلکه تنها با خاکبرداری از زمین شکل می‌گیرند این قبور فاقد زوایا و شکل منظمی بوده ولی عمدتاً به شکل بیضی یا دایره و مستطیل است.
قبور حفره‌ای ساده یکی از نمونه‌های فراوان شناخته شده در استان گیلان است ،گورهای حفره‌ای در پوشدار نیز تفاوت چندانی با گورهای حفره‌ای ساده ندارند و تنها تفاوت آنها در داشتن و یا نداشتن درپوش سنگی بر دهانه گور است.

پایان قسمت چهارم

منبع ماهنامه تالش شماره ۱۷۷ صفحه ۱۱ و ۱۲

نویسنده مطلب آقای آرمین حیدریان نویسنده و پژوهشگر حوزه مطالعات ایران شناسی
انتخاب متن گروه تالشه خله مجید نعمتی سیاهمزگی

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

10 Nov, 15:06


۲۰ آبان
نهمین سالگرد تاسیس اولین کانال تلگرامی تالشان
۹ سال در کنار شما

🌺کانال تالشستان🌺
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

10 Nov, 14:24


شعر وغزلم  عطری زگیسوی تو دارد
هم رنگ  توو  نقش توو بوی تو دارد

بی لطف تومن همچو درختی که خزان است
با مهر تو راهی به سر کوی  تو دارد

هر لحظه وهر ساعت وهرثانیه و دم
پروانه صفت دل هوس روی تو دارد

تنها مگذارم که مرا بی تو نفس نیست
دیوانه به عشق تو فرا روی تو دارد

دل را نکنم از  تو اگر جان  رود از تن
چون مست تو  از جامم و گل بوی تودارد

# غلامرضانوروزی لاسکی

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

10 Nov, 10:42


هر روز یک مطلب در مورد تالشان

امروز نظری گذرا بر باورها آیین‌ها و سنت‌های تدفین شیوه‌های تدفین در تالش باستان

قسمت سوم

یکی از راه‌هایی که در تشخیص شیوه‌های تدفین  کمک کننده باشد معماری گورهااست ،در  منطقه قومی تالش نیز همانند دیگر گورستان‌های باستانی ایران معماری گورها متفاوت بوده است .

می‌توان آنها را بر اساس گورهای مکشوفه از شما ایران و جنوب جمهوری آذربایجان به قرار زیر طبقه‌بندی کرد:

۱ -گورهای تومولوس:
این قبور به شکل گوری سنگی در ابعاد بزرگ در داخل حریمی سنگی دایره‌ای شکل است که پس از انجام مراحل تدفین روی  آن  با توده‌ای از خاک پوشانده می‌شد و به شکل پشته‌ای از خاک  تپه مصنوعی در می‌آمد این قبور عمدتاً در نزد اقوام سکایی کاربرد داشته است اما شیفر استفاده از قبرهای تومولوس را در منطقه تالش مرسوم می‌داند.
۲ -گورهای کورگان:
این نوع گورها به دو دسته ساده و مجلل تقسیم می‌شوند گورهای ساده که متعلق به مردم عادی بوده و با کمترین مصالح ساخته شده‌اند و گورهای مجلل که مخصوص سران و شاهان سکایی و دربردارنده سازه‌های چوبی بود و در بنای آنها مهارت زیادی به کار رفته است این گورها محتوی ظروف سفالی جنگ افزار،  زیورآلاتی بوده‌اند که غالباً به سبک حیوانی پرداخته می‌شدند و آشکارا حکایت از تعلق این گروه‌ها و افرادی از طبقه بالای جامعه داشتند.
کامبخش نیز معتقد است:
گورهایی که به کورگان معروفند عبارت هستند :
از گورهایی که در آنها مردگان، افرادی برجسته بودند و به همراه آنها بستگان نیز دفن می‌شدند و گاهاً اسب شخص متوفی نیز همراه وی مدفون می‌شد.
روی این گورها عمولاً با کنده‌های درخت پوشانده می‌شد و سپس با خاک ریزی  را به صورت یک تپه در می‌آوردند گزارش‌های کاوش‌های باستان شناختی در مناطق شمالی تالش از جمله روستاهای کوهستانی شهرستان‌های لریک و آستارای جمهوری آذربایجان نشان می‌دهد که بیشتر قبور گورستان‌های این مناطق به صورت کورگان بوده  قسمت عمده‌ای از این گورستان‌ها مورد تجاوز جویندگان گنج و عتیقه قرار گرفته است ،.
در داخل قبرها اشیایی مانند ظروف سفالین به رنگ سیاه و قرمز و خاکستری بدون نقش و اشیای فلزی محدودی از جنس برنز و آهن به دست آمده از آثار دیگر کشف شده وسایل زینتی و نیز زیورآلات طلایی  ، نقره‌ای مربوط به زنان بوده است 

۳-گورهای سنگ افراشت دلمن و منهیر:
در مناطق تالش ایران در کنار شیوه‌های تدفین قبور  بسیاری به شکل دلمن و منهیر بوده است البته این سبک تدفین در ارتفاعات  دامنه‌های کوهستانی شهرستان‌های تالش نشین لنکران، لریک و آستارای جمهوری آذربایجان نیز گزارش شده است .
دلمن‌ها اغلب به شکل مستطیل و دیواره دارای سنگ‌های بزرگ و کوچک ساخته شده‌اند و معمولاً سنگ‌های به کار رفته در گورهای نوع دلمن فاقد ملات است .
منهیر به معنای سنگ دراز و بلند است و برخی از باستان شناسان محدوده و فضای این منهیره‌ها را طراحی از معابد و قربانگاه‌ها فرض می‌کنند و معتقد هستند که سازندگان این مکان‌ها به حفظ و پرستش اموات  بقای روح  مردگان اعتقاد داشته‌اند البته با کمی تامل در این خصوص می‌توان بیان کرد که مقبول‌ترین فرضیه همین است.

پایان قسمت سوم
منبع ماهنامه تالش شماره ۱۷۷ ص۱۱

نویسنده مطلب آقای آرمین حیدریان
نویسنده و پژوهشگر حوزه مطالعات ایران شناسی

انتخاب متن گروه تالشه خله مجید نعمتی سیاهمزگی

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

09 Nov, 19:59


🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

09 Nov, 10:58


هر روز یک مطلب در مورد تالشان

امروز نظری گذرا بر باورها یین‌ها و سنت‌های تدفین مردگان در فرهنگ تالشان

قسمت دوم

پیش از اسلام در منطقه قومی  تالش آیین‌های ایرانی مانند میترائیسم یا مهرپرستی  در بخش‌هایی از آن زرتشتی گری رواج داشته است، که آیین‌های مرگ و تدفین اموات نیز بر اساس قوانین همان مکاتب انجام ی‌یافته است.
البته از نگاه نگارنده تالشان ،در برخی از موارد دارای آیین‌های بومی ابتدایی نیز بوده‌اند که این مسئله از باور داشت‌ها و افسانه‌ها و اساطیری که در بین تالشان وجود دارد به دست می‌آید به خصوص که در موارد بسیاری با باورها و مناسک دیگر ادیان و مذاهب شناخته شده دارای برخی تفاوت‌ها هستند.
بعد از اسلام آوردن تالشان در سده‌های نخست قمری آیین‌های تدفین آنان با حفظ برخی از شعائر  ادیان پیشین بر اساس دین اسلام و بسته به مذهب اهالی منطبق بر شریعت شیعه امامیه، زیدیه یا اهل سنت شافعی و حنبلی صورت جدیدی به خود گرفت .


پیشینه و فلسفه تدوین تدفین انسان


اندیشه مرگ همانند داستان باروری زایش و آفرینش یکی از نخستین دروسی بود که انسان اولیه از طبیعت و گردش روز و شب و چرخش  فصول از بهار و تابستان به پاییز و زمستان گرفت گرفت و فهمید که در پس هر آفرینشی مرگی و در پایان هر روزی شبی است و این قانون بی تغییر حیات است ،بنابراین برای راحت نمودن درد و رنج جدایی از عزیزان پس از مرگ آنان و نشان دادن احترام خویش به فرد متوفی آدابی  اختصاصی معین نمود و به قول توماس آیین‌ها و مراسم ادامه بلافصل باورها هستند و مراسم خاکسپاری  به طور خاص از اشکال آگاهانه فرهنگی یکی از کهن‌ترین، عام‌ترین  در عین حال ناآگاهانه‌ترین کارهای انسان به شمار می‌روند.

یعنی همان نیاز به غلبه به رنج و اندوه مرگ و مردن یکی از مواردی که همیشه ذهن انسان نخستین را به خود مشغول نموده این بوده است که با جسد شخص متوفی چه کند آیا آن را جایی مثلاً در زیر خاک دفن کند یا بسوزاند یا به آب بسپارد و یا در اختیار درندگان قرار دهد .
از  نمونه‌های اولیه آیین تدفین در ایران تدفین به به شکل جنینی است که یادآور زندگی مجدد فرد متوفی در عالم دیگر درست به همان شکلی که کودک به شکل  جنینی در این دنیا متولد می شود  است،
تدفین جنازه به صورت جنینی علاوه بر اینکه از انتقال روح متوفی به عالمی دیگر به شکل متولد شدنش از شکم مادر در کره خاکی حکایت می‌کرد از سوی دیگر امید به تولد دیگر مرده در عالم والاتر پس از رستاخیز  را در قلب بستگان مرده زنده نگه می‌داشت و تدوین جسد باعث می‌شد تا از ناراحتی حاکی از تجزیه و نابودی جسد در برابر چشمان خانواده فرد مرده جلوگیری شود.
همچنین احترام به جسد شخص متوفی و بخشیدن آرامش ابدی به وی با تدفین  وی در قبر که خانه ابدی مردگان نامیده می‌شد تسکینی بر درد جانکاه از دست دادن عزیزان برای خانواده وی بوده است و سبب می‌شد از شدت غصه بستگان مرده کاسته شود دفن در خاک ،سوزاندن مرده‌ها در آتش ،سپردن جسد متوفی به پرندگان و لاشخورها ،تدفین در خمره، تدفین لای دیوار و.....از روش‌های تدفین در ایران باستان بوده‌اند ه نمونه‌های زنده برخی از آنها هم اکنون هم در برخی از کشورهای جهان مانند هند و....دیده می‌شود.
با توجه به دگرگونی باورها و آیین در تاریخ اجتماعات بشری می‌توان گفت که در همه فرهنگ‌ها تدفین با شریعت و عقاید دینی و مذهبی درآمیخته و به همین جهت با تغییر مشرب عقیدتی آیین تدفین نیز دگرگون شده است بر اساس احکام دین اسلام فرد متوفی را باید در خاک و قبرستان مسلمین دفن نمود نبش قبر جایز نیست و نباید آرامش و احترام فرد متوفی نادیده گرفته شود .
گورستان اهل تسنن برخلاف قبرستان شیعیان در ایران بسیار ساده است و معمولاً قبرها را بی‌نام و نشان تدارک می‌بینند تنها سنگی ساده در آن می‌نهند و چند سنگ بزرگ  روی گور قرار می‌دهند.

پایان قسمت دوم
منبع ماهنامه تالشان شماره ۱۷۷

نویسنده مطلب آقای آرمین حیدریان  نویسنده پژوهشگر حوزه مطالعات ایران شناسی

انتخاب متن گروه تالشه خله مجید نعمتی سیاهمزگی

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

09 Nov, 10:55


حماسه سه کانال

سه تا کانال داره روستای شولم
که حرفش هست تا فومن و تولَم

درون این کانال ها اب ندارد
گوزگا و ماهی و گرداب ندارد

کانال ها خشک و بی ابند و بی سود
زیرا  شولم همانی هست که بود

نه از کانال هایش بهره برده
گلویش اب خوش پایین نبرده

علم برداشته هر سو کانالی
به دنبال خبر و عرض حالی

ندارد سود این اخبار و احوال
که پخش است از کلرم تا کوچیَه چال

کانال چهارمی را هم بسازیم
به زیر پرچمش بر خود بنازیم

اگر شالی خروسی را شبی خورد
خوشا بر ان کانال که زود خبر برد

اگر گاوی بزاید  روز شنبه
ضرر کرد انکه گفت ان را دوشنبه

اگر باران ببارد روز یلدا
ضرر کرد انکه گفت صاف است فردا

اگر در چله شب برفی ببارد
مبادا این خبر را کس نیارد

اقا جان، جان من، ای هم محلی
نگردد شیر صحرا رام و اهلی

به جایَ ساختنِ کانالِ بی اب
کنیم روستای خود را یک دِهِ ناب

خراب است جاده و راههای فرعی
گرفته مصلحت ها جای شرعی

به تابستان همش قحطی اب است
حرام از تشنگی بر چشم خواب است

فشار برق کم است و خطرناک
دل مردم شده از غصه اش چاک

اینترنت هم نگویم که ضعیف است
که برف و باد و بارانش حریف است

#عاشوری_شیرمحمد
۱۴۰۳/۸/۱۸

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

08 Nov, 11:33


ازعشق وجود تو  دمی تاب  ندارم
بیمار توام هیچ شبی خواب   ندارم

مارا به وصال تو بسی راه دراز است
جز عکس ونگاه  تو که درقاب ندارم!!

من تشنه آبی که زدست تو بگیرم
هرسو که توئی هستم ومحراب ندارم

روزم چو شب تار شود، تا که  نباشی
دریا  شده ام غرق  و مرداب ندارم

دریاب که غیر تو مرا دادرسی نیست
بی بودن تو ، جز دل بیتاب  ندارم

# غلامرضانوروزی لاسکی

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

08 Nov, 05:20


هر روز یک مطلب در مورد تالشان

امروز نظری گذرا بر باورها ،آیین هاو سنت های تدفین مردگان در فرهنگ تالشان

قسمت اول

انسان ابتدایی پس از  گام نهادن در کره خاکی ،آغاز به  تجربه نمودن کرد.وی قدم به قدم دوره های گوناگون نوزادی کودکی، نوجوانی، جوانی ،میان سالی و پیری را پشت سر نهاد و سرانجام بدرود حیات گفت ،خانواده،دوستان وابستگان که شاهد مرگ اعضای خانواده و خویشان خودشدند با کمی اندیشه دریافتند که بالاخره روزی مرگ ،دنبال آنها خواهد آمد، بنابر این در فکر چاره بر  آمدند تا بتوانند راه گریزی از چنگال نابودی خویش بیابند...
شاید در ابتدای راه برخی با یاری جستن از جادوگرها ارتباط با ارواح و حتی صرف وقت بسیار برای اندیشیدن، در پی چاره بر آمدند تا خویشتن و عزیزان خود را از  کمند مرگ رهایی بخشند  ولی بعد ازگذشت زمان و عدم توفیق انسان در دست یابی به ماده یا راهکاری که بتواند وی را چنگ مرگ و نیستی  برهاند ،به درک این موضوع رسیدند که هیچ گریزی از مرگ نیست و سرانجام زندگی در کره خاکی با نابودی جسم همراه است .

مرگ در میان آدمیان تنها به بخش مادی و جسمانی انسان که از آن به نام تن یاد می شود محدو نیست و همه مناسک و سنت های پیش و پس تدفین را در بر می گیرد .
هر ملتی دارای رسوم ویژه ای در تدفین اموات و مردگان خویش است که تا حدود زیادی به شرایط جغرافیایی ،آب و هوا ،پوشش گیاهی وحیات وحش مکان زندگی وی بستگی دارد که گاهی چنین باورها و سنت هایی با شیوه دیگر اقوام متفاوت بوده و در نوع خود بی مانند هستند .

منطقه مورد مطالعه این مقاله ،جغرافیای تاریخی و طبیعی ،قومی به نام تالش است که هم اکنون در دامنه و کوهپایه های رشته کوه های همنام خود در شمال ایران ،جنوب جمهوری آذربایجان و جنوب غربی دریای کاسپین زندگی می کنند و به یکی از زبان های شاخه شمال غربی ایران به نام زبان تالشی صحبت می نمایند که به سه گویش بزرگ شمالی،مرکزی و جنوبی قابل تقسیم بوده و هر گویش خود در گونه های ریزتری مانند عنبرانی، آستارایی، لنکرانی،لریکی،کرگانرودی،اسالمی ،پونلی،شاندرمنی،شفتی،ماسوله ای،و.... طبقه بندی می گردد.

تالش علاوه بر اینکه نام شهرستانی در شمال غرب استان گیلان است ،نام یک منطقه قومی با ریشه های کهن در جنوب غربی دریای کاسپین
می باشد چون منابع تاریخی قبل از اسلام هیچ اشاره ای به تالش ها به اصطلاح امروز نداشته آمد و تنها منابعی که بیشتر آنها یونانی هستند به کادوس اشاره نموده اند  ،برخی محققین این فرض را پذیرفته اند که شاید کلمه کادوس فرم تغییر  یافته  تالش در نزد یونانی بوده باشد .

احمد کسروی نیز در باره واژه کادوس و کادوس ها می نویسد ،:
نخست باید دانست که رویه درست و ایرانی کادوس ،کادوش یا  کادوس می بوده که گادوش یا گادش نیز می گفته اند ،چه می دانیم که یونانیان همچون تازیان واژه های را می گرفته اند دیگر می گردانیده اند .از جمله ش ها را در آخر نام ها س می کرده اند .
آنگاه موسی خورنی تاریخ نویس نامدار ارمنی که گفته می شود در قرن پنجم میلادی
می زیسته ،در کتاب جغرافیای خود این نام را گادوش می آورد و پیداست که از زبان ایرانیان چنین گرفته است .
به هر حال پس (ک) این نام به ت و د آن به ل عوض شده و نام تالش یا تالوش گردیده که اکنون تنها رویه واپس شناخته می باشد .

پایان قسمت اول

منبع ماهنامه شماره ۱۷۷ ص۱۰

نویسنده مطلب آقای آرمین حیدریان
نویسنده و پژوهشگر حوزه مطالعات ایران شناسی
انتخاب متن گروه تالشه خله مجید نعمتی سیاهمزگی

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

06 Nov, 08:26


بگذار سر کوی تو چو دیوانه بگردم

اطراف تو ای گل چو پروانه بگردم

چون شمع بسوزم سر راه تو شبانه

روشنگر ان چهره ی مستانه بگردم

بلبل که بودعاشق گل درپی انست

جانا پی تو هر شب و روزانه بگردم

از  دوری  تو  کنج  خرابات  گذیدم

مگذاز که  در گوشه  میخانه بگردم

گر گوشه چشمی به  من یار نمایی

ساقی تو  باشم  پی  پیمانه بگردم

ترسم"دوگاهه ره عشق چو مجنون

اندر  پی  ‌لیلی  در  افسانه  بگردم

محمدیان دوگاهه.
.
🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

05 Nov, 19:02


هر روز یک مطلب در مورد تالشان
امروز
جنگ مادی ها و کادوسیان (تالشان باستان )
دیو دور سیسیلی  مورخ یونانی در( کتاب 2بند32و33) از قول کتزیاس گوید:  پس از انحلال دولت آشور، مادی ها، تحت سلطنت آراباکس، آقای آسیا گشتند. این پادشاه 28 سال سلطنت کرد و پس از او مانداکس به تخت نشست و پنجاه سال آسیا را اداره کرد و بعد از او این اشخاص یکی بعد از دیگری سلطنت کردند
سوسارمس (سی سال)
ارتی کاس (پنجاه سال)
آربیان(بیست و دوسال)
آرته یس (چهل سال).
در سلطنت این پادشاه جنگی بزرگ برای مادی ها با کادوسی ها پیش آمد و منشا این واقعه چنین است: پارسد parsod نام پارسی که از حیث دلاوری و شجاعت و عزم و جزم معروف بود، نفوذی در دربار ماد یافت بعد چون از حکم شاه درباره ی خود رنجید، با سه هزار پیاده و هزار سوار نزد کادوسی ها رفته خواهرش را به یکی از متنفذین این مردم داد و مورد توجه گردید.پس از آن او مردم کادوسی را تحریک کرد که بر ماد شوریده و مستقل شوند و چون شنید شاه قشونی به قصد او فرستاده با دویست هزار، تنگی را اشغال کرد، خود شاه به قصد او با قشونی مرکب از هشتصد هزار نفر بیرون رفت و شکست خورد.
توضیح آنکه، پنجاه هزارنفر کشته شدند و مابقی را پارسی مزبور از ولایت کادوس ها براند، پس از آن کادوس ها اورا شاه نامیدند و او همواره به ممالک ماد تجاوز کرده و به تاخت و تاز و غارت می پرداخت و ازاین راه او یک شخص نامی گردید و در آخر عمر جانشین خود را مجبور کرد سوگند یاد کند که همواره آتش کینه کادوسی ها را نسبت به مادی ها مشتعل خواهد داشت و لعنت کرد به هم نژادان خود و کادوسی هایی که از در صلح با مادی ها درآیند، بدین سبب کادوسی ها هیچ گاه مطیع
اوامر شاهان ماد نگشته، دراین حال تا زمان کوروش که دولت ماد را منقرض کرد، باقی ماندند.
منبع کتاب جستارهایی در تاریخ تالش
جلد اول
نوشته آقای عبدالکریم آقاجانی تالش
فصل نهم  تشکیل دولت ماد ونقش امیر نشین
ص 108-109
انتخاب متن گروه تالشه خله
مجید نعمتی سیاهمزگی

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

04 Nov, 11:19


❤️دیل_گِتَه_تالش❤️

🛎پژوهشکده تاریخ اسلام با همکاری انجمن مردم نهاد اطلاع رسانی و ترویج فرهنگ تالشان برگزار می‌کند

🌏سومین نشست علمی با عنوان :
ویژگی های فرهنگی و زبانی تالش زبانان منطقه شفت

🔻سخنرانان :

✅️دکتر #محمد_تقی_رهنمایی استاد دانشگاه تهران

✅️دکتر #حسن_افراخته استاد دانشگاه خوارزمی

✅️آقای #محمد_حسین_شمسایی_سیاهمزگی مترجم و پژوهشگر

✅️دبیر اجرایی نشست: #مجید_نعمتی_سیاهمزگی

🧭زمان دوشنبه۱۴۰۳/۸/۲۱ ساعت ۱۵ الی ۱۹

🏕مکان تهران خیابان ولیعصر خیابان شهید عباسپور خیابان رستگاران کوچه شهروز شرقی پلاک ۹

🚶🚶‍♀️ورود برای عموم علاقه مندان آزاد می باشد.

https://nshn.ir/rbvoNYyxi872

لوکیشن محل👆 برگزاری نشست علمی تاریخ تالش.

https://chat.whatsapp.com/EF6VhaVUqtsKWpUz0rqxh4

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

04 Nov, 05:24


هم بند تو درگیر تو ویران تو هستم
من عاشق و دیوانه و حیران تو هستم

هم عاشق دنیای پر از خوف وخیالت
سرگشته کوی تو و سامان تو هستم

بی ماه رخت شام مرا تیره وتار است
آشفته چو گیسوی پریشان تو هستم

دل را نتوانم که دمی دور کنم از من،،
لرزان و پریشان و غزلخوان تو هستم

مهر تو مبادا برود از دل زارم
هستم چوکویر و پی باران تو هستم


# غلامرضانوروزی لاسکی

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

03 Nov, 19:45


هر روز یک مطلب در مورد تالشان
امروز
مطالعات باستان شناسی- فرهنگ و نژاد
ژاک دمورگان و هانری دمورگان در سال 1888 میلادی در کاوش ها و مطالعات باستان شناسی خود در نقاط مختلف مازندران و تالش  به آثاری از دوران قبل از تاریخ برخوردندکه مهم ترین این نقاط بستر رودخانه " آب پرومه " " دره لار" نزدیک محمدآباد و لنکران در تالش روس و دی بیده در قفقاز است.
این دو برادر در تکمیل کاوش های خود درتابستان 1901 در گورستان های پیش از تاریخ مناطق شمال شرق در آذربایگان خصوصا تالش مجددا کاوش هایی به عمل آوردند از جمله کاوش ها در گورستان های نمین، قیلاخانه، لرداغی، شکولا دره، جالیک، تاش کپرو، حسن زمینی، شیرشیر قزل قیه، آق اولر و دوخالیان بوده است.
گورها و مقابر، مرکب از تخته سنگ های بزرگی بوده است که از پهلو روی زمین قرار داده، روی آن تخته سنگ های بزرگ دیگری به صورت افقی به منزله طاق خوابانده بودند. روی این گورها که (دلمن) نام دارد سابقا خاک ریخته بودند تا آن جا که به صورت تپه کوچکی درآمده بود که در زبان باستان شناسی " تومولوس" نامیده می شود و اطراف آن به صورت دایره سنگ های بزرگی قرار داده شده بود. از درون این گورها اشیای فراوان یافت شده است ولی بخشی از آن ها توسط سارقان زیرخاکی ها به سرقت رفته است.
این اشیا عبارت بود از ظروف سفالین نه چندان ظریف به رنگ های سیاه، قرمز و خاکستری و بدون نقش و اشیای برنزی ودر موارد معدودی اشیای آهنی. از آهن بیش تر در ساخت حلقه های انگشتری، دستبند، حلقه های کوچک، سنجاق قفلی، سوزن، سینه ریز، پیکان، زوبین، سرنیزه، داس و خنجر، شمشیر، چاقو، تبر و مجسمه های کوچک استفاده می شده است. اشیای دیگری نیز از شیشه مانتد مهره ها و سینه ریزهایی با دانه های شیشه ای و نیز اشیای طلا و نقره به صورت زینت آلات دیده شده است.تاریخ این اشیا از دوران برنز در حدود 2100 پیش از میلاد بود و به اشیای یافت شده در تالش روس" لنکران- رازگور" ویری-جنو-تولو-هیویری، همانند اشیای پیدا شده در لرستان و آسیای صغیر بوده است.
منبع کتاب جستارهایی در تاریخ تالش
جلد اول
نوشته آقای عبدالکریم آقاجانی تالش
فصل ششم مطالعات باستان شناسی- فرهنگ و نژاد
ص81-82
انتخاب متن گروه تالشه خله
مجید نعمتی سیاهمزگی

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

03 Nov, 17:46


مارهگذران راچه قراروچه مجال است
برهم بزنی چشم، به پایان وصال است

ماتشنه یک جرعه ازآن باده نابیم
آن باده نابی که نشانش به کمال است


ازخویش جداگشته ودنبال توهستیم
مهرتونباشد همه اعمال، زوال است

از نور تو عالم شده رخشان ومنوّر..
شب سوصفتان راچه خبرازخط وخال است

همچون من سرگشته، زیادند، دراینجا

توزنده وجاویدی وآن درهمه حال است

# غلامرضانوروزی لاسکی.

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

03 Nov, 11:32


سوزم  غم  فراقش تا داد  دل بر
آید
گوش فلک شود کر تا گوش دلبر
آید

دل   در   فراق   رویش  دیده  در
آرزویش
این غصه وغم دل روزی شود سر
آید

از  هجر  او  فکارم   روز و  شب
انتظارم
گریم چو ابر  باران از دیده خون
ببارم

شرح  جمال  رویش  دارم  سخن
فراوان
یک جمله بیش تر نه  از دست او
فکارم

حال دلم  نپرسد  باری  شود  دلم
خوش
خوش باورم که پرسد از حال ما
نگارم

دل در  هوای کویش دیده  بود به
سویش
پر  میکشد  دل   من  هر  سو  در
انتظارم

در خواب ناز بینم  ان  دلربا  رخ
خود
بگشوده  ان پری رو  بنشسته در
کنارم

محمدیان دوگاهه.

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

02 Nov, 05:54


هرروز یک مطلب در مورد تالشان
امروز
نژاد و سرزمین پارت و سلسله اشکانی
بررسی وضع و موقع کادوس( تالشان باستان) در زمان اشکانیان
(قسمت اول):
سرزمین کادوس(تالشان باستان)، واقع در شرق ماد آتروپاتکان (آذربایگان) که امواج دریا دایماً به سینه ساحل آن می کوبد، با آن جنگل های انبوه  و سرسبز و دره ها و گذرگاه های کوهستانی صعب العبور، با مردم جنگ جوی آن، بعداز هخامنشیان هم چنان نفوذناپذیر باقی می ماند، همان طور که سابقاً نیزاشاره شد در اوایل قرن ششم ق.م در جنگ بین هوخشتره پادشاه ماد با سکاها، کادوس ها(تالشان باستان) با سکاها یعنی همسایگان شمالی خودهمکاری می کردند،
به نظرمی رسد در حمله و هجوم "آلان ها" به آذربایگان، تالش ها اگر بی طرف نمانده باشند، حتما به نفع هم نژادان خود آلان ها که: " باید آن هارا از آریان های ایرانی دانست." وارد عمل شده اند‌. نویسنده ی تاریخ ارمنستان، آلبان هارا همان آلان هامی داند و حدود آلبانیا را شادروان استاد عنایت الله رضا به نقل از استرابون چنین آورده:
" آلبانیا سرزمینی است که از جنوب رشته کوه های قفقاز تارود کر و از خزر دریای خزر تا رود آلاران امتداد دارد و از جنوب به سرزمین ماد آتروپاتن  محدود می شود."
حال که به نام آلان ها برخوردیم به جاست در مورد آن ها به توضیحات شادروان عنایت الله رضا توجه کنیم که می نویسد:" گروهی از پژوهندگان معاصر نیز اران و آلان را یکی پنداشته اند. نگارنده خود نیز زمانی گرفتار این پندار و ابهام بود، ازاین رو جا دارد اندکی به این نکته اشاره و تاسرحد امکان رفع ابهام شود."
همو با اشاره به نظر شادروان کسروی، مبنی بر این که مردم آران از اقوام ایرانی  هستند، می نویسد:" استاد بارتولد، اران و آلان را از یکدیگر جدا دانسته است. وی آلان ها را از نژاد ایرانی و آران ها را به پیروی از نظریه آکادمیسین" مارّ" دانش مند زبان شناس بزرگ روسیه از اقوام یافثی شمرده است."بعد، از قول بارتولد ادامه می دهد:" رود ارس که اکنون آدربایجان ایران را از قفقاز جدا می کند در روزگاری کهن مرز قومی و نژادی قاطعی میان سرزمین ایرانی ماد و سرزمین آلبانیا به شمار می رفت." سرانجام در مورد آلان ها استاد بارتولد می نویسد:" آلان ها از اقوام ایرانی زبان هستند."
منبع کتاب جستارهایی در تاریخ تالش
جلد اول
نوشته آقای عبدالکریم آقاجانی تالش
فصل دوازدهم نژاد و سرزمین پارت و سلسله اشکانی
ص 141-142
انتخاب متن گروه تالشه خله
مجید نعمتی سیاهمزگی

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

31 Oct, 23:14


هرروز یک مطلب در مورد تالشان
امروز
نقش مرزنشینان ایرانی و غیرایرانی
تالش و ساسانیان:
در آن زمان بنا به رسم کهن آریایی، علاوه بر احساسات موافق نسبت به هم نژادان خود، تالشان نوعی رفتار دوستانه نیز با همسایگان داشتند، قرار گرفتن تالش در منتهی الیه خاک ایران مخصوصا هم جواری آن با آلبان ها و اقوام شمالی بر ارزش و اهمیت سیاسی آن افزوده بود و شاهان ساسانی را بر آن داشت که نظر خود را به آن قسمت ازایالات بیش تر معطوف دارند.
دوستی این کوه نشینان جنگ جو و جلب رضایت آن ها به سیاست ساسانیان بر حفظ امنیت تنگه ها و دربندهای قفقاز کمک شایانی می نمود به همین منظور دولت ساسانی دوستی و تابعیت آن هارا طوری به خود جلب کردند که برخلاف گیل ها و دیلم ها در سراسر مدت فرمانروایی پادشاهان ساسانی، تالشان همواره مطیع و فرمانبردار آنان بودند و حتی در موارد لزوم به سپاهیان ساسانی می پیوستند ودر کنار آن ها با دشمن می جنگیدند.
در زمان پیروز هم که مردم گرجستان شورش کرده، پادشاه ایرانی خودرا کشتند، به فرمان پادشاه ایران، آذرگشنسب، فرمانروای ایرانی مستقر در ارمنستان مامور فرو نشاندن شورش گرجستان گردید. در غیاب او ارمنی ها وقت را مناسب دیده، قیام کردند و ارمنستان و پایتخت آن را تسخیر و واساک نام، یکی از نجبای ارمنی را به پادشاهی ارمنستان برگزیدند. " فرمانروای ایران که آذرگشنسب ( آذرشناسب) نام داشت، از ایبریا بازگشت و لشکریانی از آذربایجان، ماد و کادوسیان ( تالش) به وی پیوستند." با آگاهی از احساسات دوستانه تالشان نسبت به ساسانیان، حضور جنگاوران تالش در میان سپاهیان ساسانی غریب نمی نماید.
در هرحال تمام هم و غم ساسانیان دردست یابی بر گذرگاه های ماورای قفقاز و مرزبانی و حراست از معابر و استحکامات آن، برای مصالح سیاسی و اقتصادی ایران به کار می رفت. در گذشته نیز هریک از دولت های روم و ایران در صدد به دست آوردن آن سامان بودند و برای کسب تفوق و سیادت سرو دست می شکستند.خوش بختانه ظهور دولت ساسانی مقارن شد با آشفتگی سیاسی- نظامی دولت روم، به حدی که در خلال نود و سه سال،  بیست و پنج امپراتور بر سر کار آمد و این دوره از تاریخ به عنوان عصر هرج و مرج نظامی روم معروف است.
منبع کتاب جستارهایی در تاریخ تالش
جلد اول
نوشته آقای عبدالکریم آقاجانی تالش
بخش 5 نقش مرزنشینان ایرانی و غیرایرانی
ص158-159
انتخاب متن گروه تالشه خله
مجید نعمتی سیاهمزگی

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

31 Oct, 20:39


  به یقین چون تو مهرو,بود از دیار تالش

که  چنین  دلربایی, تویی  از  تبار  تالش

رخ  ماه  تو   پری  رو , چراغ  رو شنایی

شب  تار ظلمت  شب, طی رهگذار تالش

همه دم  جمال رویت, بکشد مرا بسویت

شدم  عاشق جمال , چو تو افتخار  تالش

نظری  سوی  ما   کن, به ترحمی نگاه کن

که بود خلق و خوی, چو تو انتظار تالش

گرم  از  دری   برانی , در  دیگری  درآیم

که  ببینم ان جمال , رخ  سبزه  زار تالش

همه حسن در  وجود, تو بود چه دلربایی

بده   ره   کلبه ی  دل,  من  جانثار  تالش

نظر  بد خواهان , شود از  جمال تو  دور

تویی  حوری   بهشتی  گل  گلعذار  تالش


محمدیان دوگاهه.

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

30 Oct, 20:19


هر روز یک مطلب در مورد تالشان

امروز عشقبازی درختان توسکا

یادم می آید زمانی که کودک بودم و به مدرسه می رفتم ،از خانه به چهار راه و برعکس پای پیاده، طول جاده خاکی را می پیمودم، صبح ها به مدرسه می رفتم و عصرها برای خرید نان به نانوایی .

خانه ما در بیگ زاده محله بود و هنوز زمین خوارها برای ویلا سازی هجوم نیاورده بودند ،تا چشم کار می کرد جنگل بود،درختان توسکا،صنوبر،بلوط،راش و....‌‌‌‌.......

بهار که می شد شاخه های درختان توسکا از دو طرف جاده خاکی به هم می رسیدند و مانند دو عاشق و معشوق تنگ در هم آغوشی ،با نسیم باد می رقصیدند و با بارش باران های نقره ای دوش می گرفتند بلبلان در شاخسارهای شان از  صبح تا شب و شب تا سحرگاهان نغمه می خوانند .

در اعماق جنگل فاخته می خواند و کوکو
می کرد ،قرقاولان هرازگاهی از زیر خارهای چتر مانند پر می کشیدند و جنگل را غرق در رویا و زیبایی می کردند .

معمولا در دو طرف جاده به جای  صنوبر توسکا به عمل می آمد ،چون اسب ها عاشق پوست صنوبر هستند ،ممکن بود از پشت سیم خاردار پوست صنوبر را بکنند و نوش جان کنند .

اما توسکا قابل خوردن نبود ،توسکا برعکس صنوبر که مستقیم بالا می رود ،شاخه هایش را  به اطراف هم می گستراند . به همین دلیل توسکا های مسیر و جاده خاکی از دو طرف بر روی جاده تونل می ساختند .

عصرها که از نانوایی برمی گشتیم ،به خاطر هم آغوشی درختان توسکا ،جاده تاریک می شد و ترس و اضطراب ما را فرا می گرفت .

گاهی اوقات از زبان پیرمردان و زنان محله
می شنیدیم که غروبها ،جنگل اسرار آمیز
می شود و آدم ها به خاطر حضور آل جن زده
می شوند .

درختی تنومند و بسیار بزرگ بلوط کنار جاده سر به آسمان برافراشته بود و اهل محل می گفتند که زیر آن درخت آل دیده اند،  مادرم می گفت که پسرم زیر آن درخت بزرگ سنگین است و غروب ها که می خوای از اونجا رد بشی بسم الله بگو .
من از سوره های قرآنی هر چه ازبر بودم
می خواندم و چشمانم را می بستم تا از کنار این درخت تنومند به سلامتی عبور کنم و جن زاده نشوم .تکان برگ های درختان جنگل برایم مانند اشباح می ماندند که در حال سربه سر گذاشتن و اذیت کردنم بودند ،مثل نجیب زاده اسپانیایی ( دون کیشوت) می خواستم سوار بر اسب به جنگ اشباح بروم .همیشه پیش خودم خدا خدا می کردم درختان نباشند ،،روشنایی بر جاده ی تاریک بتابد و نرس از موجودات موهوم بر من چیره نشود ...
سالهاست که دیگر از درختان توسکا خبری نیست  همه را بریده اند و از ریشه خشکانده اند و به جایش ویلا سازی شده است .ویلاهای که فقط در ایام تعطیل چند خانواده برای تفریح با ماشین های لوکس به آنجا می آیند و بعد از یک یا چند روز تفریح می‌روند.
جاده هم آسفالت شده است و خبری از آل نیست .دیگر توسکاها نمی رقصند .بلبلان کوچ کرده‌اند و نوای شان به گوش نمی رسد .
گاهی با خودم درمورد درختان می اندیشم ،برخلاف شایعاتی که در مورد اسرار آمیز بودن جنگل شنیده ام ،درختان بی آزارترین و مهربان ترین موجودات کره خاکی هستند ،هرجا درخت باشد شور ونشاط وزندگی هم وجود دارد ،بلبل می خواند ه
فاخته کوکو می گوید ،قرقاول جولان می دهد و...
یکی از  آخرین  بزم و شادی آم که از این موجودات نازنین بر جای مانده است ،انتهای جاده ی بیگ زاده محله  قبل از اینکه به جاده ی لوله گاز برسیم ،درختان توسکا از غفلت ما آدمها فرصتی پیدا کرده اند و از دوطرف جاده همدیگر را در آغوش گرفته اند . دوست دارم هر روز این فستیوال را تماشا کنم .جاده ی مارپیچ مانند سندیان، جاده‌ی گسیوم و بعضی لز جاهای دیگر که در لیست منابع طبیعی و ملی هستند ،برای خودشان و ما آدم ها و دیگر حیوانات جنگل هر روز جشن و مهمانی می گیرند .
اینجا قطعه ای از بهشت است ،البته اگر شایعات مربوط به وجود اشباح و خودخواهی های ما ،فرصت زیستن را توسکاها نگیرد .

پایان قسمت اول

منبع  ماهنامه تالش شماره ۱۷۷ ص ۲۶

نویسنده مطلب اقای علیرضا طاهری

انتخاب متن گروه تالشه خله مجید نعمتی سیاهمزگی

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

30 Oct, 17:12


عمری شده  آشفته گیسوی تو  هستم
هرساعت وهر لحظه سرکوی تو  هستم

دیوانه تر ازاین دل مجنون نتوان یافت
من عاشق رنگ ورخ نیکوی تو هستم

پیمانه  دمادم   زنم از  جام می عشق
چون عاشق ومست می جادوی تو هستم

باهرنفسم شوق رسیدن به تودارم
مدهوشم وسرمست زگلبوی  تو هستم

هرگز   نفسی  نیست اگربی تو بمانم
تالحظه ی  دیدار،دعاگوی تو هستم


# غلامرضانوروزی لاسکی
آوا آذر

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

30 Oct, 11:54


طی شد چنان عمر گران  گنبد
دوار
ما و تو  و او بین همه  هستیم
گرفتار
راهی نبود جز ره  عمری که  در
انیم
پایان ره  عمر  کسی نیست  تو
را یار
ای   بنده ی  ناچیز  تویی  بنده
خالق
کن پیشه صداقت نباشی ستم
کار
بگذار  قدم  در  ره   روشن  که
ببینی
ورنه  ره  تاریک  خورد  سر  به
دیوار
یک لحظه  بیندیش که هستی
کجایی
چون لحظه دیگر  نبود فرصت
دیدار
ما    ذره ی    ناچیر   ز   وجود
دگرانیم
بودنند دراین ره چو  ما ذره ی
بسیار
رخت بستن ورفتند کزین عالم
فانی
جزنیک بدش مانده همی خاطر
افکار
گر  کرده   گناهی  و   از   قافله
دوری
برگرد  که  بخشنده  بود صاحب
اسرار
غیراز کرم هرجان و جهانی همه
فانی
او   باد   تو   را   هر  دو  جهانت
مددکار
خوش باش"دوگاهه" میازار دلی
را
این  عمر  گران  را  نبود  فرصت
تکرار

محمدیان دوگاهه.

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

29 Oct, 21:07


چشم محبـوبم شــراب ناب دارد لاله جان
چهــره ای زیباتـر از مهتـاب دارد لاله جان

بـا نگـاهش از جــوانـان دلــربایی می کنـد
صد هـزاران عاشقِ بی تاب دارد لالـه جان

هر دقیقه تارگیسویش به دستانِ صباست
بافه ای از مـوی پُر مضراب دارد لاله جان

کوچه باغ تنگ آغوشش پر ازآرامش است
بستر گـــرمی بـرای خــواب دارد لاله جان

خنجر ابـــروی او پیوسته عاشق می کُشد
کشته هادرگوشه ی محراب دارد لاله جان

از نگاه نافـــذش راه گـــریزی هیچ نیست
گوشه ی چشمان او ردیاب دارد لالـه جان

لالـه جان بانو عسل بی خانمان کرده است
دیده ام ازدوری اش سیلاب دارد لاله جان

#علی_قیصری
🌹🌹


🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

29 Oct, 18:28


عمری شده  آشفته گیسوی تو  هستم
هرساعت وهر لحظه سرکوی تو  هستم

دیوانه تر ازاین دل مجنون نتوان یافت
من عاشق رنگ ورخ نیکوی تو هستم

پیمانه  دمادم   زنم از  جام می عشق
چون عاشق ومست می جادوی تو هستم

باهرنفسم شوق رسیدن به تودارم
مدهوشم وسرمست زگلبوی  تو هستم

هرگز   نفسی  نیست اگربی تو بمانم
تالحظه ی  دیدار،دعاگوی تو هستم


# غلامرضانوروزی لاسکی

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

28 Oct, 14:38


اهوی سرگشته میباشد دل شیدای
من
کان  نمیاید دل  دیوانه  پا یا   پای
من

روز و شب در پیج وتابم تا که دل
راضی شود
انکه از دستم نرنجد  همدم  دنیای
من

با خم  ابرو گهی ازرده  خاطر می
شود
این بودکارش امروز وای از فردای
من

خود نمیداند چه میجوید چه می
خواهد هنوز
در  پی انم  بدانم  این  دل رسوای
من

گرشوم غافل فیلش یادهندوستان
کند
بیش از ان دارد تقاضا از تن تنهای
من

گفتمش ای دل ز من  بشنو حدود
خود بدان
لقمه ای بردار کان اسان  بیاید نای
من

در عزابم دست تو ای دل  میدانی
چرا
پانهادی در رهی دور ازمن و رویای
من

باش با  من مهربان تا  مهربانی ات
کنم
باز  اغوشت   بگیرم   همدم  زیبای
من

غم مخورای دل بگرددچرخ گردون
روزگار
زندگی گردد  به کام  تو  دل یکتای
من

محمدیان دوگاهه.

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

28 Oct, 11:33


قیمت هر روز یک مطلب در مورد تالشان

امروز
خاندان حکومتی اسالم

قسمت چهارم

روس ها  ما را اسیر کرده از ییلاق به شفارود برده با کشتی جنگی شان( بارون بخت)  به انزلی بردند .
متجاوز از شش ماه در توقیف آن بودیم سرانجام به واسطه جنگ داخلی روسیه و عقب‌نشینی روسیه ،سربازان روس به روسیه فرار نموده و ما به تالش برگشتیم .
ولی برای سکونت و زندگی محلی نداشتیم بعدها در زمان نهضت مرحوم کوچک جنگلی به نام هیئت اتحاد اسلام، مرحوم پدرم اسفندیار خان شجیع  الدوله و جدم محمد ولی خان اشجع الدوله  با میرزا همکاری نزدیک داشتند.
میرزا کوچک خان که برای همکاری و اتحاد با  روسای عشایر به آذربایجان و خلخال مغان رفته بودند، موقع برگشت با روسای عشایر، مانند رشید السلطنه سردارو  نصرت یورتچی و امیر عشایر و رشید الممالک و صولت السلطان و کریم خان صولتی و سوزی خان فولادلو عده‌ای دیگر از عروس و روسای عشایر ،با جمعیتی حدود ۱۰۰ نفر در ییلاق لمر اسالم به خانه ما و خانه حیدرخان وارد و ۲ روز مهمان مادرم خانم قمر بهجت الدوله بودند .
آنها که پرچمی داشته‌اند و کلمه لا اله الا الله و اتحاد هیئت اسلام بر آن نوشته شده بود با دادن اذان و با نظم شکوه وارد شدند و بعد از دو روز توقف به همان ترتیب با سواران به ییلاق رینه نزد ضرغام السلطنه سردار مقتدر رفتند.
گویا سردار قول اتحاد داده بود ولی عمل نکردند.
مرحوم میرزا کوچک خان به واسطه محبتی که نسبت به پدرم اسفندیارخان اشجع  الدوله داشتند ایشان را به حکومت لنگرود منصوب نمود و مدتی حاکم آن ایالت بود.
جدم محمد ولی خان اشرف اشجع الدوله  که نزد میرزا کوچک خان در کسما بودند در آنجا فوت نمود و جنازه‌اش را به اسالم آوردند این موضوع در کتاب تاریخ فخرایی نوشته شده است. متاسفانه موضوع مسافرت میرزا کوچک خان به خلخال و دیگر نواحی آذربایجان برای اتحاد با روسای عشایر و اکراد و آمدن ایشان به منزل ما در ییلاق لمر  و رفتن ایشان به  نزد سردار مقتدر برای اتحاد با ایشان از تاریخ زندگی جالب و پر ماجرای  او از قلم افتاده و به دست فراموشی سپرده شده است.
چون خودم ناظر آن اتفاقات بودم حیفم آمد  از یادآوری آن مسامحه نمایم و به فراموشی بسپارم.
دربدو‌ استقرار دولت مشروطه اشجعی ها  وضعیت مناسبی نداشتند آنها تکیه گاهی مانند سردار امجد را از دست داده بودند در رویکرد سیاسی جدید خود که نقل مکان به اردوی ضد استبداد بود، هنوز اعتماد کافی اهالی  و دولتیان  را به دست نیاورده از این رو شدیدا آسیب‌پذیر بودند .
محمد ولی خان که مصمم به ادامه رویکرد سیاسی جدید خود و وفاداری به اردوی ضد استبداد بود مورد خشم روس ها واقع شد.
امابعدها خانواده‌اش با پشت سر گذاشتن دوران دوره بحرانی بین استقرار دولت مشروطه و روی کار آمدن خاندان پهلوی تدریجاً اعتبار و نفوذ خود را به دست آوردند .
از این خانواده اسفندیارخان لقب شجیع الدوله گرفت و از سوی هیئت اتحاد اسلام مدتی فرماندار لنگرود شد.
همچنین الهیار  خان به درجه سرتیپی رسید. محمد ولی خان از سر آینده نگری و برای ایجاد یک بنیان فامیلی مستحکم ،توانسته بود با حکام نیرومند دو ولایت مجاور اسالم، یعنی گرگانرود و تالشدولا رابطه خویشاوندی برقرار نماید.
  او بهجت الدوله دختر سردار امجد را به عقد پسر خود اسفندیارخان و دختر خود طلوع خانم را به عقد  سردار مقتدر تالش دولایی  در آورده بود اما غافل از اینکه امواج سترگ  تحولات آینده ایران و منطقه هردو سردار مستبد یاد شده را به کام خود کشیده و هلاکت خواهد کرد .

پایان قسمت چهارم
منبع
ماهنامه تالش شماره ۱۳۰ صفحه ۷ و ۸
نویسنده مقاله استاد دکتر علی عبدلی محقق و پژوهشگر
انتخاب متن گروه تالشه خله  مجید نعمتی سیاهمزگی

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

27 Oct, 18:55


😋طرز تهیه قلیه آش اصیل تالش😋

سبزی آش ریز خرد شده 1 کیلو
پیاز کوچک اندازه گردو 20 عدد
لوبیا کشاورزی خشک(پاچ باقلا) 1 استکان
آرد برنج 3 قاشق
رب آلوچه ترش 1و نیم قاشق
شکر 1 قاشق درصورت تمایل
نمک


لوبیا را چند ساعت قبل خیس کنید بعدآب لوبیا را خالی کنید و آبکشی کنید و داخل ظرفی مناسب نیم پز کنید وقتی لوبیا نیم پز شد آب آن را خالی کنید و لوبیا را کناری بگذارید، داخل قابلمه ای آرد برنج را بریزید نصف لیوان آب سرد اضافه کنید هم بزنید تا آرد در آب حل شود، 5 لیوان آب به آرد اضافه کرده و قابلمه را روی حرارت قرار دهید، سبزی خرد شده را اضافه کنید لوبیای نیم پز شده را اضافه کنید، سر و ته پیاز ریز را بگیرید و پوست آنها را جدا کرده و شسته و درسته به آش اضافه کنید پیازها نباید داخل آش له شوند اگر وسط پخت احساس کردید پیازها بیش از حد پختن و درحال باز شدن هستند میتوانید آنها را جدا کنید و کنار بگذارید وقتی حرارت را خاموش کردید پیازها را داخل آش برگردانید، اول حرارت را زیاد کنید تا بجوش آید بعد حرارت را کم کنید تا آش با درب نیمه باز بپزد،گاهی هم بزنید تا ته نگیرد، رب آلوچه را با مقداری آب حل کرده به همراه شکر به آش اضافه کنید این آش باید مزه ترش آن غالب باشد مزه شیرین خیلی کم باشد،(من به جای شکر یک قاشق رب انار ملس ریختم تا مزه ترش آن احساس شود ) وقتی آش جا افتاد و غلیظ شد نمک را اضافه کنید و بعد از چند دقیقه حرارت را خاموش کنید،این آش بسیار خوشمزه هست امیدوارم درست کنید و در کنار خانواده لذت ببرید، نوش جان

مهدی پور

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

27 Oct, 18:54


😋آش قلیه اصیل تالش😋

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

27 Oct, 13:08


در مدار من مشو مجذوب چرخشهای من
خود زغفلت دل به جذب یک گرانش بسته ام

گیسوی شبگونه را از شانه بر افکن،ولی
جذب ان جاذب نخواهم گشت،چون بگسسته ام

تا در این آشفتگی،دل بر مداری شد به گَشت
چون مجال رستن از آن نیست،از خود رَسته ام

#عاشوری_شیرمحمد
۱۴۹۳/۸/۵

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

27 Oct, 09:37


هر گاه دل به لحظه‌ی دیدار بسته ایم
احساس کرده ایم که بسیار خسته ایم

با حرف ها و خواب و خیالات سرخوشیم
فرمانروای قلعه‌ی بی دار و دسته ایم

شاید که عشق حربه‌ی ما را بلد شده‌ست
شاید که قلب کوچک او را شکسته ایم

باید خلاصه کرد مفاهیم سخت را
ما بین میوه های خدا شکل هسته ایم

حرکت کنیم سمت افق های تازه تر
دیگر بس است هرچه به ساحل نشسته ایم

باید برای دیدن او بی امان دوید
آری، همان دقیقه که بسیار خسته ایم

✍️ محمد فرخ‌طلب فومنی

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

26 Oct, 20:54


هر روز یک مطلب در مورد تالشان

امروز
امروز
خاندان حکومتی اسالم
قسمت سوم
شجره خاندان حکومتی اسالم بنا به گفته های وجیه الله خان اشجعی ،یکی از بازماندگان خاندان یاد شده که البته با مفاد اسناد موجود مغایرت‌های دارد، تا آغاز دوره قاجاریه مشخص است .
ایشان در نامه‌ای که به سیدحسن حسینی نژاد نوشته ،می گوید :
نسبت  من عبارت است از پدرم اسفندیار خان شجیع  الدوله، فرزند محمد ولی خان اشجع الدوله ، فرزند احمد خان فرزند محمد خان .

در  اواخر سلطنت ناصرالدین شاه قدرت و نفوذ
عمید السلطنه  کرگانرودی افزایش می‌یابد و دیگر بلوکات خمسه توالش از دست اندازی های وی مصون نمی ماند و قدرت خان های حاکم بر آن  بلوکات در برابرعمید السلطنه ضعیف می‌شد،

خاندان حاکم در اسالم که به سبب مجاورت با  کرگانرود بیشتر در معرض تعدیات و سلطه جوی عمید السلطنه بود .
با برقراری پیوند خویشاوندی با او و قرار گرفتن در سایه سلطه  وی توانستند پایه‌های لرزان حکومت خود را تا حدودی پابرجا نگه دارند .
به  همین سبب در امر سرکوبی خیزش‌های دهقانی  و جنبش  مشروطه‌خواهان تالش،
در کنار او قرار گرفتند اما پس از به زوال  رفتن قدرت و استیلای عمید سلطنه سردار امجد ،بر اثر افزایش مبارزات دهقانان و مشروطه خانه تالش خاندان حکومتی اسالم که در آن زمان محمد ولی خان اشرف الدوله در راس آن قرار داشت، استقلال عمل خود را باز یافته و سمت و سوی ضد استبدادی در پیش گرفتند و با مبارزان مشروطه خواه و بعداً با هیئت اتحاد اسلام و جنبش جنگل همکاری کردند.
رویدادهای این دوره را نوه  محمد ولی خان اینگونه شرح می دهد :
در زمان تجاوز روس ها به  ایران و  استیلای آنان در شمال که نماینده‌ای به نام آگند(آکنت) داشتند, مرحوم رضا رفیع الملک برای پدر مرحوم اسفندیار شجیع  الدوله و جدم  محمد ولی خان
اشجع دوله اسالمی پیغام دادند که قنسول روس که گویا نگراسوف بود، از شما ناراحت است. بیایید رشت ایشان دیدار نمایید .
ولی خان که مردی شجاع و انعطاف ناپذیر بودند، جواب دادند من والی و کارگزار دارم نزد قنسول کاری ندارم.
مجددا پیغام فرستادند که امروزه در مملکت شاه قدرت و تسلط ندارد شما از والی صحبت می‌کنید.
در نتیجه نزد قنسول نمی رود.
سرانجام ۱۰۰  سرباز روس به فرماندهی
پول کونیک سرهنگ روس، به مترجی  محمد خان کسمایی اسالم آمده‌اند و خانه های مجلل ییلاق  و قشلاق ما را جلوی چشمان آتش زدند .هستی ما را غارت کردند .
من با خواهر ،دو عمو و مادرم بهجت الدوله صبیه  سردار امجد کرگانرودی را اسیر نمودند.
چون هدف آنها کشتن پدر و جدم بود . آنها متواری شده به واسطه اسارت ما نتوانستند ، عکس العملی نشان دهند .

پایان قسمت سوم

منبع ماهنامه تالش شماره ۱۳۰ صفحه ۷

نویسنده مقاله استاد دکتر علی عبدلی  محقق و پژوهشگر
انتخاب متن گروه تالش خله مجید نعمتی سیاهمزگی

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

26 Oct, 20:32


برسان صبا پیامی تو یار اشنا
را
بگو با نگاه مستت بر بودی قلب
ما را

کرمی و لطف فرما قدمی دوباره
ای نه
که گشوده باشد این دل قدم تو با
صفا را

شب و روز در خیالم دل خود به
تو سپارم
که چنین روا نباشد ز تو دوری و
جفا را

به جمال خال رویت دل عاشقم به
سویت
چو پرنده ی مهاجر طی ره کند
هوا را

به امید با تو بودن جمال تو
ستودن
بده ره کلبه ی دل تو گدای بینوا
را

دهم این نوید بر دل شود ارزو
حاصل
که دو دیده باز بیند وصال با وفا
را

همه شب جمال رویت کشد مرا
بسویت
چه کند دوگاهه بی تو نرسد به تو
خدا را

محمدیان دوگاهه

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

25 Oct, 18:59


هر روز یک مطلب در مورد تالشان
امروز
خاندان حکومتی اسالم
قسمت دوم
باز سند دیگری که فرمانی است با تاریخ ۱۲۲۹ از سوی عباس میرزا نایب السلطنه به نام
محمد خان حاکم اسالم جهت همکاری با ماموران رفع اختلافات مرزی با روسیه .
همچنین فرمانی سلطنتی با تاریخ ۱۲۴۰ به نام محمد خان حاکم محال اسالم و کرگانرود ،در مورد کنترل ترددهای مرزی که  نشان می‌دهد محمدخان پدربزرگ محمد ولی خان اشجع الدوله، تا پایان جنگ های روسیه علیه ایران و تجزیه سرزمین تالش و تشکیل خمسه طوالش در خاک ایران، حاکم اسالم و کانرود بوده است .
رابینو در کتاب ولایات دارالمرز گیلان در صفحه ۱۱۱ شخصی به نام مصطفی خان استاجلو را که به گفته او معاصر بابالا خان ،حاکم اسالم بوده در جمع خان های غیر بومی و ترک زبان توالش قرار داده است.
اما در حاشیه صفحه ۹۸ همان کتاب نام  آن شخص را به درستی محمدخان اسالمی نوشته است و اشتباه خود را که  دامنه گسترده‌ای یافته تصحیح  کرده است
.
اشتباه دیگری را بینو در اینجاست که اولاً در زمان فتحعلی شاه اسالم خانی به نام مصطفی خان استاجلو  نداشته است ،ثانیاً فتحعلیشاه هیچگاه فرمانی برای غارت نمین صادر نکرده است تا شخصی به نام مصطفی خان از اسالم در آن شرکت کند و غنیمت بیاورد .
در مورد نسبت ابراهیم  آقا با سلسله اسالم که به احتمال زیاد پدر محمدخان بود، عجالتاً سند و منبعی در دست نیست.
ولی در فرمانی با مهر  ناصرالدین شاه و با تاریخ ۱۲۶۴/ آخرین سال سلطنت این پادشاه به روشنی آمده است:
احمدخان و نجف خان پسران مرحوم محمد خان اسالمی.
به  استناد این سند می‌توان گفت که از اواخر افشاری تا اواخر سلطنت ناصرالدین شاه به ترتیب ابراهیم آقای مهرانی، احمد خان اول، محمد خان و احمد خان دوم، به صورت موروثی حاکم ولایات اسالم و گاه  اسالم و کرگانرود  بوده و اصالت مهرانی داشته اند .
مهرانی ها  که خود را از اخلاف پادشاهان ساسانی می‌دانند دودمان بزرگی هستند که متشکل از سه شاخه تالش، ویلکیچ و اردبیل .

در ادوار گذشته بسیاری از حکام نیمه شمالی تالش و نمین از این دودمان بوده‌اند.
از این رو نمی‌توان خان های موروثی  اسالم را عده ای  ترک به شمار آورد که به شیوه مزایده زمان زمام امور اسالم را را به دست گرفته باشند.
حتی اگر چنین چیزی درست باشد به هیچ وجه شامل دوره پیش از تجزیه تالش بر اثر جنگ های استعماری روسیه به ایران می شود.
زیرا در آن دوره ی سرزمین تالش سه قسمت بود:

۱-تالش فومنات

۲-تالش گسکر

۳- تالش آستارا
تالش آستارا یا خانات تالش که تحت حاکمیت مهرانیان و سپس خاندان سید جمال الدین خرختانی ،پدربزرگ میرمصطفی خان معروف بود.
شامل منطقه بین رودخانه دیناچال و رودخانه کورا می‌شد.
  اسالم و کرگانرود نیز در آن قلمرو قرار داشتند و خان های حاکم در این بلوکات ضابط و دست‌نشانده خانه آستارا بودند .

پایان قسمت دوم
منبع ماهنامه تالش شماره ۱۳۰ صفحه شش و هفت
نویسنده مقاله استاد دکتر علی عبدلی محقق و پژوهشگر
انتخاب متن گروه تالشه  خله مجید نعمتی سیاهمزگی

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

24 Oct, 21:54


هر روز یک مطلب در مورد تالشان

امروز
خاندان حکومتی اسالم
قسمت اول

یکی از مراکز حکومتی تالش که از آن کمتر سخن گفته شده اسالم است، از این ولایت همراه با نام تالش نخستین بار در تاریخ الجایتو یاد شده است و آمده است:
بعد از رودسر ،اسالیم رود  است که در قدیم از حساب ولایات خلخال بوده و متصل به او.
ساکنانش همه تالش اند.
از آن زمان تا دوره قاجاریه از این ولایت کمتر یاد شده است.
رابینو بدون ذکرمنبع درباره خاندان حکومتی اسالم  نوشته است:
خان های کنونی اسالم را عده ای  ترک تشکیل می‌دهند که مردم آنها را نسبت به این سرزمین بیگانه می شناسند .
آنها خود را از اعقاب استاجلو هایی می دانند که گیلان را به اطاعت شاه طهماسب اول صفوی و کمی بعد هم به اطاعت شاه عباس اول در آوردند.

این گفته رابینو  که شاید متاثر  از این موضوع باشد، که بنا به گفته ابوالقاسم کاشانی اسالم پیش از سده هفتم هجری قمری از منظمات خلخال بوده، جای سخن دارد .
زیرا اولاً استاجلوهای  ترک زبان گیلان را به اطاعت شاهان صفوی در نیاوردند .
ثانیا  دست کم از اوایل سلطنت قاجار اجداد
خان های اسالم در زمان رابینو  حاکم بودند .
در اسناد مربوط به دوره قاجاریه نیز هیچ
اشاره ای  دال بر این استاجلویی و ترک بودن حاکمان اسالم نشده است .
در اخبار نامه که از منابع دست اول و معتبر زمان فتحعلی‌شاه است، این موضوع شرح  داده شده که در دوره افشاریه اصلان خان قهار و ابراهیم آقا دو برادر بودند، من اولاد مهرانی که در محال کرگانرود و اسالم حاکم ذی الاختیار بودند .
باز به استناد همین منبع در صفحه ۵۰ و ۵۱ در دوره افشاریه و حکومت قره خان در
تالش شمالی، حکومت کرگانرود در دست اصلان خان بود ،بنابراین ابراهیم آقای مهرانی یاد شده هم باید حاکم اسالم بوده باشد.
به موجب یک فقره حکم سلطنتی به تاریخ ۱۲۰۹ زمان سلطنت آغامحمدخان به  احمد خان ضابط اسالم و کرگانرود دستور داده شده که با قوای خود عازم لنکران شده و به اردوی تحت فرمان مصطفی خان قاجار بپیوندد و جهت دفع و رفع اشرار و مفسدین  در خدمت ایشان باشند.
این سند نشان می‌دهد که بعد از ابراهیم آقا  محمد خان ضابط و حاکم اسالم بوده است .

فرمان دیگری به تاریخ ۱۲۱۱ در دست است که به موجب آن محمد خان ضابط اسالم وکرگانرود  می‌بایست در معیت مهرعلی خان که مامور رفع اختلافات مرزی با روسیه بوده باشد. این فرمان گویای آن است که در آن تاریخ به جای احمد خان محمد خان ضابط و حاکم اسالم بوده است .

پایان قسمت اول
نویسنده مقاله استاد دکتر علی عبدلی محقق  و پژوهشگر
منبع ماهنامه تالش شماره ۱۳۰ صفحه ۶۶
انتخاب متن گروه تالشه  خله مجید نعمتی سیاهمزگی

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

24 Oct, 05:29


هر روز یک مطلب در مورد تالشان
امروز
اوضاع تالش قبل از مشروطه و تاثیر عهد نامه ترکمنچای بر بافت اجتماعی تالش
قسمت  هفتم
قبل از مشروطه زندگی مردم در جلگه تالش از طریق زارعی برنج می گذشت و در کوهپایه هم گندم و جو و کمی ابریشم و عسل به عمل
می آوردند و باغداری و صیفی کاری و گاو داری می کردند.
.مناطق جنگل و کوهستان تالش شمالي و ایلات و عشایر کلاهان الارلو قفقازی( ایلات و عشایر کوهستانی آقاجان خان تالشی مشهور شده در جریانات خیزش دهقانی کرگانرود ۱۹۰۵ میلادی مشروطیت ، که طوایف شناسنامه ای بعد از قانون ۱۳۰۴ ش پهلوی اول  چندین تیره و عشیره بزرگ با شهرت آقاجانی در تالش پدید آمد .)
حوزه استقرار ایلی آنان کوهستان و جنگل بود و  کارشان پرورش احشام ،دامپروری ،تربیت اسب و مادیان بود .اما در مشاغل حرفه ای و صنعتی افراد غیر بومی در منطقه مشغول بکار بودند . عده ی هم در کناره دریا به ماهیگیری ،تعدادی به هیزم شکنی و تولید ذغال مشغول بودند . به استثنای بیک و روسای ایلات و عشایر سایر صنوف در نزد حاکم ،رعیت محسوب می شدند . خان و حکمران به فراخور میل و خواسته خویش مالیات تعیین می کرد ،فراوانی  محصول،  پرباری یا کم حاصلی رعیت در تعیین مالیات تفاوتی ایجاد نمی کرد 
.برای اینکه خان دارای دیوان خانه عریض و طویلی بود و تمام هزینه های او و دیوانخانه اش و هزینه تحف و هدایا به بالا دست ها هم  از جیب رعیت پرداخت می گردید .
در سال ۱۲۸۶ خورشیدی محصول برنج در کرگانرود  به دلیل هجوم ملخ ها به مزارع زیان دید و در همان سال هزاران راس گاو و سایر احشام در اثر بیماری در تالشدولاب و کرگانرود تلف شدند ،اما حاکم مقتدر  تالش مالیات و مطالبات خود را مطابق سنوات قبل ولو با توقیف و تصاحب اموال ،از رعایا اخذ کردند ،علاوه بر مالیات سرانه اقسام پیشکش را تالشان ساکن جلگه و روستا باید  به مقر حاکم و خان سرازیر می کردند .خان کرگانرود مبالغی نیز از  خانواده عروس و داماد به عنوان حق اذن تاهل  دریافت می کرد .
سردار امجد مبالغ هنگفتی نیز به اسم حق مرتع و چراگاه از حشم داران خودی و مهاجر
می گرفت ،در زمانی که زنان و مردان تالشی از شدت فشار و تنگی معاش تاب و توان از دست می دادند ،چوپانان سیاه کولی کرگانرود شمالی با عشایر ایل نشين کوهستانی با دیوانخانه ساده و خودمانی استقلالی کامل از خان جلگه  داشتند . هر چند در مواقع اضطرار و دعوی مرتع دارن شبانان منجر به دیدارو مذاکره می انجامید گاهی برای تعامل هدایای نیز رد وبدل می شد اما افراد ایل دیگر از فرامین خان اطاعت نمی کردند و در مقابل نیرو ها و گماشتگان خان کرگانرودمقاومت می کردندو با وارد کردن ضرباتی با آنها در کوهستان پنهان می شدند . اما از اقا جان خان تالش اطاعت بی چون وچرا  داشتند آنها حادثه فاجعه بار جدایی بخشی از سرزمین خود را بیاد داشتند . از زمانی که پای محمد حسن خان قاجار پدر اقا محمد خان به تالش باز شد و سلاطین قاجار به حکومت رسیدند .پیامدش برای تالشان عهد نامه شوم ترکمانچای و فاجعه جبران ناپذیر جدایی چندین ایل و عشایرتالش از جمله سیاه کلاهان الارلو قفقازی از پاره های اصلی تالش شمالي و کاهش ده ها هزار نفر از نفوس تالش بود
.این چوپانان کوه و جنگل کرگانرود، فرزندان همان مردان پیکار جوی تالش در رکاب عباس میرزاشاهزاده دلیر قاجار بودند ‌.اجداد آنان آبشنگ خان سیا کلاه الارلو قفقازی در چندین پیکار
بی  امان با تلفات  جانی وخسارت مالی  ومصیبت فراوان ،تاراج اموال و سوزاندن املاک طعم تلخ هجران به عشیره اش را تجربه کرد تا نام  نسل نجیب و اصيل قوم تالش مریدان طریقت خانقاه شیخ خواجه علی سیاه پوش ،قزلباشان سرسپرده خانقاه ارشادی و فدائیان جنگ های شاه اسماعیل صفوی، علویان اناتولی مسلگ در کرگانرود شمالي ماندگار شوند
پایان
منبع ماهنامه تالش شماره ۱۷۵ ص۲۰
نویسنده مطلب اقای شهرام پور جمشید
انتخاب متن گروه تالشه خله مجید نعمتی سیاهمزگی

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

23 Oct, 18:11


😋طرز تهیه دوشاب اربا😋

حالا که فصل اربا جنگلی و خرمالو هست زودتر دست بکار بشید و خودتان دوشاب لذیذ درست کنید


اربا به مقدار لازم
خاکستر چوب
آب

دوشاب یا شیره اربا (خرمالوی ریز جنگلی) را معمولا گیلانیان عزیز با روش سنتی درست میکنند و به آن اربا تیما میگویند
بنده  بعلت نداشتن امکانات و هم اربای زیادی نداشتم با روش شهری و در آپارتمان دوشاب درست کردم، به این روش که:

ارباهای رسیده شده را داخل لگن ریختم و با گوشت کوب له کردم ، وقتی همه له شدند خاکستر چوب الک شده را روی اربا ریختم و دوباره با گوشت کوب له کردم و با قاشق بزرگ زیرو رو کردم، یک نیمروز داخل لگن گذاشتم بمانند بعد مقداری آب اضافه کردم و باز هم زیرو رو کردم و با کف دست فشار دادم تا آب به خورد اربا برود، دوباره آب بیشتری اضافه کردم و چند ساعتی کنار گذاشتم ، بعداز چند ساعت  آنها را داخل پارچه صافی ریختم و لگن زیر آن قرار دادم و از بلندی آویزان کردم آب و شیره اربا چکیده شدند بعد آنها را داخل قابلمه ای ریختم و روی اجاق گاز جوشاندم و کف روی آن را با کفگیر جدا کردم،بعداز چندین ساعت کاملا غلیظ شد و سفت شد.

دوشاب در گیلان از قدیم الایام به روش سنتی پخته میشد و میشود،اربا یا همون خرمالوی ریز جنگلی را چیده با شاخه های ریزش داخل لار (تنه درختی که وسطش را تراشیدند و خالی کردند) میریزند،چکمه تمیزی میپوشند و آنقدر ارباها را با چکمه فشار میدهند تا اربا له شود، بعد خاکستر چوب که قبلا چوب را سوزاندند و خاکستر آن را جمع کردند و الک کردند را روی اربای له شده می پاشند و دوباره با چکمه لگد میزنند تا خاکستر به خورد اربا برود ، اربای خاکستر دار را یک نیمروز میگذارند بماند بعد مقداری آب به اربای له شده اضافه میکنند و باز هم مقداری با چکمه لگد میکنند تا آب به خورد اربا برود و شیره پس دهد دوباره مقداری آب اضافه میکنند تا روی ارباها پوشانده شود،بازهم یک نیمروز میگذارند با همین حال باقی بماند بعد اربای له شده را داخل گونی های تمیز یا صافی میریزند و از بلندی آویزان میکنند و ظرفی زیر آن قرار میدهند تا شیره اربا چکیده شود و داخل ظرف بریزد، مرحله آخر خاک و آب را مخلوط کرده و گل درست میکنند و بوسیله گل کوره  درست میکنند که زیر کوره از دو طرف باید خالی باشد تا بتوانند هیزم داخل کوره قرار دهند و داخل کوره آتش روشن کنند، روی کوره را هم سوراخ بزرگی ایجاد میکنند به اندازه تشت یا قابلمه ای که میخواهند روی اون قرار دهند تا شیره اربا را بجوشانند، وقتی شیره را میجوشانند به مرور غلیظ شده و سفت و شیرین می شود، نوش جان

مهدی پور

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

23 Oct, 17:15


شعری در وصف شولمروار( شولمَه روار )یکی از محلات باصفای شولم
☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️

خطهِ شولمروار و کشتزار و سبزه زار
مردمانی سخت کوش و مهربان و اهل کار

پشتشان بر کوه و رو بر دشت حاصلخیز و  سبز
پُر بُوَد در سرزمینش رمز و راز روزگار

بوی عطر برگ چای و بوی یاس و بوی رُز
بوی افرا و بلوط و غنچه ها بر شاخسار

بلبلان نغمه خوان و سارها و بازها
جلوه گاهی از بهشت و دلنواز اندر بهار

اسمانی پاک و دشتی سبز و کوهی سبز تر
عشق بازانِ حریمش عاشقان بی قرار

#ش_م_عاشوری

۱۴۰۳/۸/۲

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

22 Oct, 19:48


🌼خوشا روزی که با هم می نشستیم🌼
🌼قلم در دست و کاغذ می‌نوشتیم🌼
🌼قلم افتاد و رنگش کهربا شد🌼
🌼میان منو تو از هم جدا شد🌼

🌼شعرهای قدیمی که مادربزرگ‌ها زمزمه میکنند🌼

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

22 Oct, 18:46


هر روز یک مطلب در مورد تالشان
امروز
اوضاع تالش قبل از مشروطه و تاثیر عهد نامه ترکمنچای بر بافت اجتماعی تالش

قسمت ششم

حزب اجتماعیون  عامیون در سال های انقلاب مشروطه خدمات انکار ناپذبری را انجام داد .اجتماعیون عامیون به معنی سوسیال دمکرات بود و به هر رو به همان گونه که کمیته سوسیال دموکرات ایران با حزب سوسیال دمکرات ماورای قفقاز پیوند داشت .فرقه اجتماعیون عامیون ایران نیز وابسته به فرقه اجتماعیون  عامیون باکو بود.

همچنین آن را شعبه ایرانی جمعیت مجاهدین نیز می خواندند .
بعد از صدور فرمان مشروطه (فرمان مشروطیت در اصل فرمان تشکیل مجلس شورای ملی است که مظفرالدین شاه قاجار در ۱۳ مرداد ۱۲۸۵ خورشیدی امضا کرد و یک روز بعد در ۱۴ مرداد ۱۲۸۵ فرمان مشروطیت صادرشد.
(مظفرالدین شاه با امضای این فرمان ،درخواست متحصنین در جنبش مشروطه را پذیرفت و با مشارکت مردم در امر حکومت موافقت کرد )

با وجود سختی های داخلی و خارجی تالشان جلگه و کوهستان با اتحاد و اتفاق پس از سال ها تلاش و مبارزه توانستند دست حاکم مستبد و ظالم را از سر رعیت و دهقان کرگانرود کم کنند و حاکم مستبد را در سال ۱۹۰۵ ناچار به فرار و پناهندگی به کنسولگری روس در رشت نمایند .اما گماشتگان و فرزندان او کماکان در تقلا و تلاش برای برگرداندن حاکم سابق و ضد  مردمی بودند .

با فراغت نسبی از اجحاف و تعدی مباشران ستمگر و کدخدایان سردار امجد و عدم پرداخت بهره مالکانه، باعث شد که مردم   زندگی مناسب و درخوری  پیدا کردند .
چون فعالیت آزادیخواهان گیلان بخصوص در رشت افزایش یافت ،اقدامات تالشان در کرگانرود نقطه قوت و موجب دلگرمی برای ادامه مبارزه گردید .
.محمد علی شاه برای مقابله با اقدامات رشتیان و جلوگیری از حرکت مخالفان آقا بالاخان سردار افخم از ماموران مورد اعتماد خود را به حکومت گیلان منصوب کرد ( سردار افخم ریاست نظمیه تهران را به عهده داشت و لیاقت و شایستگی خود را در خدمت به استبداد نشان داده بود ) .

سردار افخم با اختیارات کامل و قوای کافی به گيلان اعزام شد و با شدت مشروطه خواهان گیلانی را سرکوب ومراقبت شبانه روزی ماموران او و وجود روس های تالشی عرصه را آزادیخواهان سخت تنگ کرد .

تا اینکه در ۱۹ بهمن ۱۲۸۷ خورشیدی / ۱۶ محرم ۱۳۲۷ ق توسط مجاهدین گیلانی کشته شد . دارالحکومه، اداره نظمیه ،(شهربانی )اداره امنیه(ژاندارمری ) را مردم اشغال کردند.

،اشغال نقاط حساس تر و خلع سلاح افراد بدون جنگ و خون ریزی ادامه یافت  رشت آزاد شد و مقدمه آزادی تهران فراهم شد .

پایان قسمت ششم

منبع ماهنامه تالش شماره ۱۷۵ ص ۲۰

نویسنده مطلب اقای شهرام پور جمشید

انتخاب متن گروه تالشه خله مجید نعمتی سیاهمزگی

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

22 Oct, 01:29


هر روز یک مطلب در مورد تالشان

امروز
اوضاع تالش قبل از مشروطه و تاثیر عهد نامه ترکمنچای بر بافت اجتماعی تالش

قسمت پنجم

در گزارشی که نماینده کمیته ستار در مذاکرات خود با نمایندگان آقاجان خان و سایر روسای مشروطه تالش داشتند ،نتیجه و نظرات را به کمیته رشت می فرستند .تالشان به علت عدم اعتماد و سوظن زیاد نسبت به کمیته بیم دارند که در حین عمل آنان را کنار بگذارند و لذا  برای اجرای طرح شرایطی را پیشنهاد می کنند :

۱-مردم رشت سه نفر از شخصیت های معتبر خود را نزد سران  مبارز تالش بگذارند .
۲-همزمان با ورود قوای  تالشان مبارز  به رشت کمیته ستارمتعهد شود که بلافاصله به پاسگاه های حاکم حمله کنند.

کمیته ستار با پیشنهاد تالش ها موافقت نکردند ،بنابر این رشتی ها نتوانستند از قوای سلحشور وپراستقامت تالشان کوهستان استفاده کنند.اما سران آزادیخواه تالش به کمیته ستار قول دادند در صورتی که آنها به مقر حاکم  ایالت گيلان در رشت که نماینده رسمی دولت است حمله کنند جنگجویان تالش به آنها خواهند پیوست و در صورت جانبداری سایر قوای ضد انقلاب ازجمله شاهسون ها در حمایت از سردار افخم  
حاکم گیلان جلوی شاهسون ها را بگیرند .
در همین اوضاع و احوال اقا جان خان تالش برادرش حاجی صفر خان  را با تعدادی افراد مورد وثوق  برای مذاکره و و دریافت سلاح و تهیه مهمات  به قفقاز و تفلیس فرستاد .
از طرفی حسن خان تاجر معروف حوزه لیسار کرگانرود و برادر زاده آقاجان خان از طریق صندوق های مال التجاره  کمک های ارزنده تیره های منشعب باقی مانده از سیاه کلاهان در قفقاز آلار و تالش شمالي شامل  مقادیر قابل توجه ای اسحله را  برای مبارزان تالش کوه نشین فرستادند.
در آن موقع کمیته سوسیال دموکرات  قفقاز در گرجستان و ناحیه قفقاز فعالیت سیاسی و نظامی را برعلیه حکومت تزار روس شروع کرده بود
در گزارشی که نماینده کمیته ستار در مورد مذاکرات خود با نمایندگان آقاجان خان و سایر روسای مشروطه تالش داشتند ،نتیجه و نطرات را به کمیته رشت می فرستد .تالشان به علت عدم اعتماد د سوظن زیاد نسبت به کمیته بیم دارند که در حین عمِ آنان را کنار بگذارند اما برای اجرای طرح شرایطی را پیشنهاد می کنند
۱-مردم رشت سه نفر از شخصیت های معتبر خود را نزد یران مبارز تالش بگذارند
۲-همزمان با ورودیهای تالشان مبارزه رشت کمیته ستارمتعهد شود که بلافاصله به پاسگاه های حاکم حمله کنند.
کمیته ستار با پیشنهاد تالش ها موافقت نگردند ،بنابر این رشتی ها نتوانستند از قوای سلحشور پراستقامت تالشان کوهستان استفاده کنند.اما سران آزادیخواه تالش به کمیته ستار قول دادند در صورتی که آنها به متراکم ایالت گيلان در رشت که نماینده رسمی دولت است حمله کنند جنگجویان تالش به آنها خواهند پیوست و در صورت جانبداری سایر قوای ضد انقلاب ازجمله شاهسون ها در حمایت از سردار افخم  
حاکم گیلان جلوی شاهسون ها را بگیرند .
در همین اوضاع و احوال اقا جان خان تالش برادرش حاجی صفرخان  را با تعدادی افراد مورد وثوق  برای مذاکره و و دریافت سلاح و تهیه مهمات واسطه به قفقاز و تفلیس فرستاد .
از طرفی حسن خان تاجر معروف حوزه لیسار کرگانرود و برادر زاده آقاجان  از طریق صندوق های مقادیر صندوق های مال التجاره مقادیر قابل توجه ای اسلحه برای تالشان کوه نشین فرستادند
در آن موقع کمیته سوسیال دموکرات قفقاز در گرجستان فعالیت سیاسی و نطامی بر علیه حکومت تزار روس را شروع کرده بود .
  وقتی آوازه اعتراض سراسری مشروطه خواهان ایران به قفقاز رفت نظر اعضای حزب سوسیال دموکرات به سوی فضای ملتهب آزادیخواهی جلب شد .
آقاجان خان تالشی پیشنهاد ارسال مقادیر قابل توجه ی فشنگ و تفنگ ،کمیته سوسیال دموکرات قفقاز را پذیرفت ،اما پیشنهاد  اعزام چند تن از متخصصان اسلحه و تعدادی داوطلب آزاد برای شرکت در مبارزات انقلابی به تالش را رد کرد . زیرا وی فردی سنت گرا بود و نسبت به حضور بیگانگان در میان ایل بد بین و نسبت به رفتار آنها مشکوک بود و براحتی کمک وپشتیبانی غیر بومی ها را نمی پذیرفت .
از طرف گیلان میرزا کرین خان رشتی برای برقرای ارتباط و تهیه سلاح به قفقاز رفت ،اما کمیته سوسیال دموکرات قفقاز مقادیر قابل توجهی فشنگ و به همراه متخصص سلاح و ده ها تن داوطلب برای شرکت در مبارزه به وسیله ی کشتی های تجاری به بندر انزلی اعزام و سپس آنها  به وسیله رابطان به مشروطه خواهان رشت پیوستند .
اخبار فعالیت آزادیخواهی طایفه آقاجان خان در کرگانرود را به گوش رشایان رساندند،حتی سوسیال دموکرات قفقاز نریمان نریماف را برای تاسیس شعبه ای از حزب سوسیال به تبریز فرستاد
پایان قسمت پنجم
منبع ماهنامه تالش شماره ۱۷۵ ص۱۹ و۲۰
نویسنده مطلب اقای شهرام پور جمشید
انتخاب متن گروه تالشه خله مجید نعمتی سیاهمزگی

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

20 Oct, 23:21


هر روز یک مطلب در مورد تالشان

امروز
اوضاع تالش قبل از مشروطه و تاثیر عهد نامه ترکمنچای بر بافت اجتماعی تالش

قسمت چهارم

روسای آزادی خواه تالش از نظام مشروطه عدالتخانه برای  وساطت و شفاعت مردم از ظالم ،طلب می کردند و رعیت و دهقان از دست حکام مستبد و اغراض نفسانی و صدور احکام
بی محابا، مصادره اموال نسبت به رعایای فقیر تالش در تلاش ایجاد نهادهای مردمی را درخواست می کردند .

آقاجان خان به منش علما و پیشوایان دینی ارادت عمیق قلبی و اعتقاد داشت. در مورد مشروطیت از علمای محلی ،ملا علی دوانی ،ملا عزیز شریعتمداری مرتبط واز مجتهدان پرسیده بود آیا قانون مساوات و حریت با شرع انور منطبق است و سازگاری با قواعد اسلام و مسلمانی دارد ؟

با فعالیت شدید آزادیخواهان در رشت و انزلی مردم تالش از فرصت استفاده کرده از  دو یا سه سال پیش علیه سردار امجد و ماموران  دولتی حاکم گیلان قیام کرده  و از پرداخت بهره مالکانه به سردار امجد سر باز زدند و از انجام دستورهای مسئولین حکومتی گماشتگان سردار سر پیچی کردند .
دولت برای سرکوبی قیام تالشان و مردم کرگانرود یک گروهان قوا به تالش اعزام کرد .یپرم خان ارمنی از طرف کمیته ستار از سران مشروطه خواهان گیلان  ماموریت داده شد تا با انقلابیون تالش ،انوش خان کبود مهری،
اشرف کرگانرودی ،آقاجان بیگ،نجف علی فتحی،فضل الله میر مسعودی ،حسن خان و دیگران گفتگو و آنها را برای مقابله با قوای حاکم گیلان آماده کند .

کمیته سری ستار ، در دوره استبداد صغیر محمد علی شاه در رشت تشکیل شد و هدف از تشکیل آن  ،اعاده مشروطیت بود ۴۶ نفر از مشروطه خواهان گیلانی و غیر گیلانی که در آن زمان در رشت بودند در آن عضویت یافتند و با مساعی آنان بود که انقلاب محرم ۱۳۲۷ ه ق رشت واقع شد که به نوبه خود منجر به فتح تهران و اعاده مشروطیت گردید .
این ماموریت به خوبی انجام شد.
سران شورشی تالش با   مقاومت مسلحانه در برابر قدرت نمایی قزاقان و در برخورد با  گماشتگان سردار ارفع السلطنه و محمد حسین خان سردار اسعد، پسران سردار اسعد و قزاقان مامور از ولایت گيلان که  برای حمایت از ورثه سردار آمده بودند  پیروز شدند .
بعد از پیروزی چشمگیر پیشمرگان آقاجان خان تالش  به همراه تالشان کوه و جنگل و جلگه نشين بر حامیان سردار امجد که دولت مرکزی هم از آنها حمایت می کرد ،کمیته ستار رشت به یپرم خان ارمنی ماموریت داد تا موافقت جنبش تالشان نظر آقاجان خان تالش را برای جلب حمایت وپشتیبانی مسلحانه از آزادیخواهان رشت برای قیام و تصرف شهر رشت داشته باشند .(بیگانه ستیزی و هراس از نفوذ جاسوسان و اشخاص خبر چین تزار در صفوف مجاهدان رشت اندکی  برای آقاجان خان تامل برانگیز بود )تالشان با اصل موضوع یعنی کمک به انقلابیون رشت در ازاد سازی شهر رشت موافق بودند منتهی برای اقدام وهمکاری تضمینی برای جا خالی ندادن به هنگام مبارزه شرایطی قائل شدند که قبول آن از طرف کمیته ستار دشوار بود .

پایان قسمت چهارم

منبع ماهنامه تالش شماره ۱۷۵ ص۱۹

نویسنده مطلب اقای شهرام پور جمشید

انتخاب متن گروه تالشه خله مجید نعمتی سیاهمزگی

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

20 Oct, 13:24


ای کوهنوردان .

ای کوهنوردان ؛ ای عزیزان؛ ای دلیران
ای همنشینان  پلنگ و ببر و شیران

ای عاشقان کوه و جنگل ؛ دشت وصحرا
چون صخره که می آزماید موج دریا

ای دوستداران طبیعت ؛ شیر مردان
ای در طبیعت یار هم ای همنوردان

در کوهساران رهسپارقله هایید
تافتحشان بر دامن وصحرا نیایید

پاکیزه میسازید جان را از کژیها
خود را بَری کرده زهر زشت و بدیها

شیر محمد عاشوری
۱۴۰۳/۷/۲۹

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

19 Oct, 20:55


هر روز یک مطلب در مورد تالشان

امروز
اوضاع تالش قبل از مشروطه و تاثیر عهد نامه ترکمنچای بر بافت اجتماعی تالش

قسمت سوم

دوره استبداد صغیر در تهران با حکومت نظامی به ریاست کلنل پالکونیک لیاخوف صاحب‌منصب  روسی بریگاد قزاقخانه (کسی که مجلس شورای ملی را به توپ بست ) مجال حرکتی به تهرانی ها نمی داد .
اما چون قدرت دولت در ولایات به اندازه تهران نبود  تحرکات و فعلیت های مخالف دولت در آنجا زیادتر بود در همین زمان خوانین و حکام در تالش و برخی ولایات با دولت استبداد همراه و هم رای بودند ،اما ایلات و عشایر مستقل از جمله تالشان کوه و جنگل نشين که با افکار آزاد و حریت خواه طوایف قفقاز همجوار و بنادر نزدیک اروپا آشنا و  اشتراک نظر داشتند.مبارزات خود را بر علیه استبداد حاکم آغاز کرده بودند
ایلخانان آنان از خود ایل با بدنه ساختار عشیره نسبت سببی و نسبی داشتند و هم خون و هم نژاد بودند و همواره رفتار و منش ملایم و متعارف ایلخان و عشیره برقرار بود .
اما اطاعت پذیری و فرمانبرداری از رهبران در بین‌شان بسیار قوی بود و در حد اطاعت محض بود .
افراد عشیره  در مرحله اول به بهانه مقابله بر علیه حاکم سفاک و مستبد در تالش حمله مسلحانه و شورش خود را آغاز کردند .
.آقاجان خان تالشی ایل خان ایلات و عشایر تالشان کوه و جنگل نشين به همراه دیگر آزادیخواهان تالش جلگه اي از جمله انوش خان کبود  مهری کرگانرودی ،سید اشرف الدین کرگانرودی (شجاع دیوان ) میرزاجان خان تالشی (سیاه کلاه ) سید هدایت الله خان کرگانرودی (سید هدی) اقا ددخان اقبال السلطان، حسن خان رحمانی ،نجفقلی خان فتحی و..... در کرگانرود یکی از بلوک ساحل کاسپین انجمن ولایتی تشکیل دادند تا اقدامات سیاسی و نظامی را با انسجام پیش ببرند.
با شورش دهقانی در سال ۱۳۲۳ ق/۱۹۰۵ م /۱۲۸۴ خورشیدی به کاخ سردار امجد حمله و املاک وی را ویران کردند. همچنین چند ماه بعد نایب الحکومه کسما کشته شد .
قیام و پیوستن آقاجان خان به جنبش  دهقانی کرگانرود با شهادت دو تن از فرزندانش و ۱۲ تن از بستگانش اسم و رسم و آوازه  حماسی و قومی برای تالش جلگه و کناره نشینان پیدا کرد .

همزمان با شروع فعالیت‌های آزادیخواهان ،آزاد مردان تالشی کوه و جنگل نشين به سرکردگی آقاجان خان تالشی (نیای بزرگ طایفه آقاجانی ها ی تالش ) از کمینگاه کوه و جنگل به سمت جلگه که مقر سالخو و ایست وبازرسی روس ها بود قیام خود را  آغاز کردند .
سردار امجد خان مقتدر سخت به تکاپو افتاد و به ناچار از تالش فرار و از وجود قزاقان در تحکیم حکمرانی خود در هشتپر بهره جست . اقا جان خان تالشی مرد مبارز و کلانتر شبانان تالش شمالي، معتمد مورد احترام همه کوه و جنگل نشینان تالش شمالي، با اعزام نماینده تماس مخفیانه  با سران مخالفان،آنها  را به دور یگدیگر جمع  کرد وبه بحث و گفتگو پیرامون اوضاع کرگانرود پرداختند.
با فرار حکمران تالش برای بیرون راندن روس ها از تالش و بی اثر کردن  اقدامات ضد مردمی سردار امجد ،خنثی نمودن حملات فرزندان و گماشتگان او به رعیت ،تجمع سران آزادیخواهان تالش کاملا مخفیانه در مقرهای جنگلی و کوهستانی انحام می گرفت .
زیرا حضور قزاقان روسی و گماشتگان سردار امجد در مناطق کوهپایه وجلگه سهل الوصول بود .
به نقل از یونس خان آقاجانی یکی از  فرزندان آقاجان بیگ اغلب جلسات گردهمایی در اواله روخون( قرارگاه های موقت جنگلی عشایر کوچ رو که برای چند روز در آنجا استراحت می کنند ) برگزار می شد و نتایج تصمیمات گردهمایی را برای سایر سران تیره های دیگر ایل و کلانتران وکدخدایان با پیک می فرستادند .
تالش نيز همانند دیگر ولایات ایران در دوره بی کفایتی حکومت های قاجار بخصوص حکومت استبدادی ناصرالدین شاه شاهد تعدی حکام ظالم  خرابی ، ویرانی ،هرج  ومرج مثل سایر مناطق کشور بود .بطوری که از رعیت تاب و توان تحمل سلب شده و نشانه های عصیان و نارضایتی در جامعه آن روز دیده می شد .

پایان قسمت سوم

منبع ماهنامه تالش شماره ۱۷۵ ص۱۸ و۱۹

نویسنده مطلب اقای شهرام پور جمشید

انتخاب متن گروه تالشه خله مجید نعمتی سیاهمزگی

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

18 Oct, 18:31


هر روز یک مطلب در مورد تالشان

امروز
اوضاع تالش قبل از مشروطه و تاثیر عهد نامه ترکمنچای بر بافت اجتماعی تالش

قسمت دوم .

بنابر قول مورخین جنبش آزادیخواهی از تهران آغاز شد .پایگاه پیشگامان بعدی آن به ترتیب آدربایجان ودومی گیلان بود .فعالیت و نقش موثرمحوری بعد از شهر رشت و انزلی در گیلان و تالش را کرگانرود شمالي به عهده داشت .
قبل از مشروطه اعتراض و شورش را مردم کوتاه اندیش غیر متمدن در بست نشینی و پناه به سفارتخانه و کنسولگری های بیگانه می دانستند .
شهر و روستا نشین به دلایل ساختار اجتماعی آسیب پذیر جرات اعتراض نداشتند .

قیام بر علیه حاکم ظالم معموِلا  و از طرف ایلات و عشایر پرنفوذ قدرتمند صورت می گرفت .ریشه و علل گرایش مردم گیلان و تالش به آزادیخواهی در وهله اول نزدیکی و رابطه تجارتی گیلان و تالش با روسیه و قفقاز بخصوص شهرهای باکو و تفلیس شهرهای متمدن آشنا به حقوق شهروندی و کمتر گرفتار قیومیت و خرافات و ایستادگی در مقابل ستم و زیادی خواهی خان کرگانرود بود .

دلیل شورش تالشان کوه نشین عشایر آقاجان خان تالشی (آقاجانی ها و ... فامیل شناسنامه ای بعد از پهلوی اول )
سرشت و ذات این عشایر کوه نشین به حریت و آزاد منشی ،سیر وسلوک در طریقت الی الله مسلک علوی اناتولی( طریقت درویشی هم تراز دراویش نقش بندی ،قادریه) روح جوانمردی بیزاری از حاکم بیگانه غیر خودی و ظلم و ستم خوانین همجوار  را بر نمی تافتند .بود
نارضایتی مردم تالش از اوضاع آشفته و نابسامان تالش، بیداد ظلم حاکم کرگانرود ،اشغال تالش به دست قوای قزاق روس ،به دست گرفتن مجوز فعالیت در شریان های اقتصادی و اجتماعی تالش توسط اتباع و پیمان کاران روس مانند علی‌اف، لیازانوف کلیه مراکز شیلات و امور ماهیگیری رودخانه های ساحلی گیلان و مازندران ،گرگان ،پیمانکار دیگری  به نام خوشتاریا که با حمایت و پیشتیبانی سیاسی و نظامی کنسولگری روس در رشت به عبارت جنگل ها و حمل چوب و الوار با کشتی به روسیه را با چندین امتیاز دیگر در اختیار داشت بود
ویرانی ،ناامنی ،آتش زدن منازل وملک و زراعت معترضان اشغال مراکز حساس دولتی ،شیوع وبا و طاعون و کشتار دهقانان و رعیت شورشی سخت گیری و آزار مردم بر شدت نارضایتی های مردم افزود .
صدمات وارده بر تالش در شرایط بسیار مشکل تر از سایر نقاط ایران قرار داشت ،از سویی مبارزه با اشغالگران دولت بیگانه و استبداد داخلی با بحران عظیمی دست وپنجه نرم می کرد ،تالش زیر چکمه قزاقان روسیه تزاری گرفت
، کنسولگری روس در رشت در تمام شئون زندگی مردم دخالت می کرد ،قزاقان مستقر در مناطق مختلف تالش چنان برخورد می کردند که گویی جان ومال مردم در اختیار آنهاست
،دو هزار و پانصد قزاق مسلح روسی با تجهیزات کامل به دستور نکراسف سر کنسول رشت در سراسر گیلان پراکنده بودند .

پایان قسمت دوم

منبع ماهنامه تالش شماره ۱۷۵ ص۱۸

نویسنده مطلب اقای شهرام پورجمشید

انتخاب متن گروه تالشه خله مجید نعمتی سیاهمزگی

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

18 Oct, 06:13


هر روز یک مطلب در مورد تالشان

امروز
اوضاع تالش قبل از مشروطه و تاثیر عهد نامه ترکمنچای بر بافت اجتماعی تالش .

قسمت اول

پس از قتل ناصرالدین شاه در ۱۷ ذیقعده ۱۳۱۳ /۱۲۷۵ خورشیدی ناتوانی و بی کفایتی دولت در سیاست خارجی، داخلی ،امور مالی ،سلطه بیگانه بخصوص روس و انگلیس  در امور کشور پیش از پیش آشکار گردید .
مظفرالدین شاه قاجار چندین نخست وزیر را برای بهبود و اصلاح امور عوض نمود ،صدراعظم امین السلطان برای کنترل مالی مملکت وام از بانک استقراضی روس گرفت تا ۷۵ ساله برگردانده شود .
پشتوانه این وام گمرکات ایران به استثنای گمرکات جنوب بود ،اما این وام به جای عمران و آبادانی کشور صرف مسافرت مظفرالدین شاه به اروپا شد.
در ادامه مسیو نوز مستشار بلژیکی طرفدار سیاست روس برای سر وسامان امور مالی و گمرکات به ایران آمد.
قراداد سال ۱۹۰۱ میلادی بین امین السلطان و سفیر روس منعقد طی آن وام دوم به مبلغ پنج میلیون تومان تحویل ایران شد .
شرط اعطای وام این بود که از کالاهای روسی حق گمرکی کمتری  گرفته شود.
(در مقابل قرار داد ۱۹۰۱ میلادی به روسیه ،قرارداد دارسی  ۱۹۰۰ میلادی استخراج نفت جنوب به انگلیس داده شد ،در این تحقق و بررسی چون تاثیر قرار داد دارسی بین ایران و انگلیس بر سیاست کلی ایران و میدان عمل آن بیشتر بر مناطق جنوب و غرب مد نظر بود توضیح داده نمی شود  ).
در سال ۱۹۰۷ میلادی ایران به سه منطقه نفوذ شمال در سلطه روسیه ،منطقه جنوب در اختیار انگلیس ،منطقه مرکزی بی طرف تقسیم شده بود .
حکومت تزار هیچکونه مانعی برای اعزام نیرو به گيلان و تالش نمی دید از سال های قبل در منطقه قوا و خبر چین و جاسوس داشت و سر کنسول روس در رشت خود را حاکم خود مختار در ایالت گيلان می پنداشت و از طرفی محمد علی شاه طرفدار مطلق روس بود گارد حکومتی پادشاه را در تهران را قزاقان روسی به فرماندهی بریگادقزاق سرهنگ لیاخوف به عهده داشتند .
(انقلاب مشروطه ایران نوشته مهدی ملک‌زاده ) .

اوضاع گيلان در رشت به درجه تهدید کننده و خطرناک رسیده بود .روس ها احساس خطر کرده بودند .پنجاه نفر قزاق را برای حفظ کنسولگری رشت فرستادند ،
عده ای سرباز با مسلسل و اتومبیل و دو عراده توپ با کشتی جنگی به انزلی برای حفاظت کشتی جنگی  حامل قشون و مهمات فرستادند .
پس از شروع جنگ جهانی اول بین روس و انگلیس ،معاهده سری دیگری به نام ۱۹۱۵ میلادی علیه ایران امضا شد و منطقه بی طرف از بین رفت ،همچنان روسیه حق داشتن یک لشکر از قوای ایرانی به نام قزاق تشکیل، و فرماندهی و ریاست آن را با بودجه و و مخارج دولت  ایران را گرفت و....

پایان قسمت اول

منبع
ماهنامه تالش شماره ۱۷۵ ص ۱۸

نویسنده مطلب اقای شهرام پور جمشید

انتخاب متن گروه تالشه خله مجید نعمتی سیاهمزگی

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

17 Oct, 07:10


‌ سلام گشته روخونی درچه کاری ؟
هنوزم سربلند وبا وقاری؟
هنوزگشته روخون باغ بهشته
خدا روخاک اون عشقونوشته؟
هنوزم میدرخشه چهره هاشو ن؟
بازم نورخداس توی دلاشون؟
هنوزمهتاب خلیایی شبانگاه
میتابه بربلندای دیه گاه؟
آفتاب میپاشه نور چون برق الماس
میتابه برسردزدبنی لاس؟
هنوزمردم میرن با همزبونی
بربام بلند گرچه خونی؟
بازم دزدبنی لاس برقراره
هنوزایسپی خونی وقت نهاره؟
بازم طعنه زند برحوض کوثر
مریمه چمه وآب کله سر؟
بازم گشته روخونی سرفرازه
هنوزم به نجابتش مینازه؟
بازم زنهاکنارچشمه میرن
بادس مردان تشنه آب می گیرن؟
هنوزمردم میرن گیریه تاوستون.
رمه دارا میرن به ور زموستون؟
هنوز شهرفینا تک مه گرفته؟
میون سال و ماه و روز وهفته
هنوزگشته روخونی غرق کاره
بهاران میرسه پادربجاره.؟
بازم بوره خرم آفتاو بلنده
هنوزم برغم دنیا میخنده؟
هنوزمردم میرن ازکوه گرداب
بروی قله زیبای دیزاب؟
هنوزم می پیچه درتوکی میدان
صدای رمه های گوسفندان؟
هنوزم توباغا بلبل می خونه؟
پرستو روی دیوارکرده لونه.؟
اونا که دور شدن ازشهروخونه
هنوزم عشق شون گشته روخونه
هنوزشبنم میشینه روی گلها
هنوز مهرووفا مونده تو دلها؟؟
گشته روخون توخوب ونازنینی

تو یه تیکه بهشت روزمینی
گشته روخون دل تالش زمینی
همه انگشترند وتو نگینی
اگرمن کل دنیاروبگردم
کنار وگوشه , هرجارو بگردم
بود درخون وگوشت و استخونم
تموم عشق من گشته روخونم

جانبراعلی پور گشته روخونی

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

16 Oct, 20:00


هر روز یک مطلب در مورد تالشان
امروز برخی از فرهنگ و ارزش های مردم تالش ادامه موضوع شعر و موسیقی
  قسمت نهم
مشکلات و گرفتاری های نوازندگان موسیقی تالش نداشتن کانون موسیقی سنتی تالشی است در چنین  انجمن‌هایی میتوان راهکارها و شیوه عمل رشد و رونق موسیقی تاریخی را جستجو کرد.
در حالی که نیمی از مساحت استان گیلان جزء سرزمین های تالشی نشین است و بیش از یک سوم جمعیت  این استان را نیز تالش ها را تشکیل می دهند. معذالک رادیو تلویزیون گیلان شبکه باران برنامه مشخصی برای ارائه زبان و فرهنگ تالشی ندارد و هر گاه گزارش و رپرتاژی  از سرزمین های تالش نشین تهیه شود با موسیقی فارسی و گیلکی (غیر تالشی) تزیین و یا آوایش  متن میشود .
برعکس هر با برنامه‌ای به زبان گیلکی پخش شود در فواصل آن قطعاتی از موسیقی تالشی شنیده میشود،بدون اینکه  این قطعه معرفی شود که متعلق به کدام قوم و فرهنگی است و برای شنوندگان نا آشنا به موسیقی گیلان شبهه پیش خواهد آمد .

صنایع دستی در  تالش

اقوام چادرنشین و دامدار که زندگی ایلیاتی  و اسکان موقت را در پیش می‌گیرند به جز
نخ ریسی و جوراب بافی و تهیه نمد نمی‌توانند کارگاه‌های ثابتی برای رونق بخشیدن و تکامل صنایع دستی خود داشته باشند همچنین در بین اقوام مختلف صنایع می تواند درست کند که مواد آن به آسانی  و ارزانی در اختیار صنعتگران قرار داشته باشد .
تالش ها مردمانی هستند که همواره در طول تاریخ با اشتغال به گله داری و دامداری زندگی عشایری و کوچ نشینی را اختیار کرده و مکان و ماوای  ثابتی نداشته اند به  همین جهت است که صنایعی  همچون چادر بافی و شال بافی و جوراب بافی را انتخاب کرده بودند .
پشم بره و گوسفند که مواد اولیه این صنعت است به آسانی و به فراوانی در اطراف محیط
زندگی شان قابل دسترسی بوده است.
امروزه در تالش افرادی که به حرفه شال بافی اشتغال دارند( جولا ) به تعداد اندکی باقی مانده‌اند و چنانچه از طرف دولت حمایتی به این رشته صنعتی نشود پیش بینی می‌شود که در آتیه کسی به ادامه کار در این حرفه در رغبتی  نشان ندهد.
جوراب بافی از پشم بره فقط در محیط خانواده و در بین زنان خانه دار و دختران دم بختی  مرسوم است ولی اخیراً حرکت هایی از این بابت برای تامین قسمتی از مخارج زندگی به وجود آمده و با جوراب های دستباف از پشم بره از بازارهای تالش دیده می‌شود.
سابقا فعالیت هایی نیز در مورد کارهای خراطی و چوب تراشی در بین  جنگل نشینان تالش وجود داشته است. تالش ها این  کار را فقط برای رفع نیازهای درون قومی و تا زمانی که هنوز صنایع و لوازم خانگی تولیدات انبوه نداشته و مردم ناچار بودند قاشق و کاسه و بشقاب های خود را از  چوب تهیه کنند که امروزه تهیه لوازم آن به خاطر فراوانی کالاهای صنعتی مقرون به صرفه نبودن کالای صنایع دستی به فراموشی سپرده شدند .
اما شال بافی و جاجیم بافی و گلیم بافی صنایع هستند که با وجود کالاهای صنعتی مشابه و در صورت  حمایت از سوی نهادهای دولتی می تواند جایی برای خود باز کند
پایان قسمت نهم
منبع کتاب سیری در فرهنگ تاریخ و جغرافیای تاریخی تالش و انطباق آن با قوم باستانی کادوس

تالیف استاد علی ماسالی


انتخاب متن گروه تالشه خله مجید نعمتی سیاهمزگی

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

16 Oct, 11:32


🎆 جشن خرمن برگزار می گردد.

🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾

🔸🔸 برگزاری جشن خرمن با اجرای برنامه های شاد و متنوع.

◀️ اجرای موسیقی محلی ، نمایشگاه صنایع دستی و ...

تجلیل از * کاشف برنج علی کاظمی *

🕒 زمان : پنجشنبه ۲۶ مهر ساعت ۱۴

🌕 مکان : زمین ورزشی روستای شکالگوراب بالا شهرستان فومن

☀️ دهیاری،شورای اسلامی و شورای بخش مرکزی

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

15 Oct, 21:03


هر روز یک مطلب در مورد تالشان
امروز برخی از فرهنگ و ارزش های مردم تالش
شعر و موسیقی در تالش
قسمت هشتم
آوازهای حزن انگیز تالشی دارای مقام های مختلفی نظیر لنکرانی، کرگانرودی، تالش دولابی، ماسالی، تنیانی، ماسوله روخوانی و غیره است که برای مردم بومی قابل شناسایی و تفکیک هستند هر کدام از این مقام ها که حال و هوای مخصوص به خود را دارند دارای پرده های گوناگونی هستند مانند پرده پاییزی (پاییزه پرده) کله ورزا پرده  کشتی پرده ،لدوله،
لدوله یکی از مایه های موسیقی تالشی است که بیشتر به نواحی تالشی میانی و ماسال شاندرمن تعلق دارد، این آهنگ بازگوکننده افسانه حماسه ای است که دختر چوپان به منظور نجات گله های خود از دست سارقان ناچار می‌شود برادر خود را که بسیار دلیل و جنگجو بوده فراخواند و برای اینکه سارقین متوجه فریاد او به منظور فراخواندن برادر نشود ناچار می شود با نواختن نی و با زبان نی موضوع ربوده شدن گله و احشام را به اطلاع برادرش برساند، این داستان که تاکنون به صورت افسانه باقیمانده دارای آهنگی بسیار زیبا و دلنشین است.
بعضی  از دست اندرکاران و موسیقی که گیلان معمولاً غیر بومی  هستند نام آهنگ و نام برادر افسانه ای در قطعه فوق را یدالله   تعبیر کرده‌اند که نادرست و غیر منطقی است .
همچنین دستون های  دیگری در تا موسیقی تالش وجود دارند نظیر  (قطعات هیار هیار صد و بیست  سوار ) (گسکری بازار) که از جمله آهنگ های شاد تالشی هستند.
قطعه موسیقی ورزا جنگ یکی از آهنگ های حماسی و عاطفی است که اشعاری در وصف نیروی جنگی و زیباییهای یک گاونر جنگی و زورمند سروده شده ،این نوای شورانگیز عشق و علاقه تلاش ها را به دامداری سنتی و نبرد ورزا های  پرورشی  خود در دشتها و کوهستان‌های تلاش نشان می دهد.(کله ورزا منده،کله،کله ورزا جنگه کره ،چه شاخون کو الحضره.... الی آخر دستون :
یکی از انواع پرده های تالشی است که همراه با ریتم منظمی است .قطعات دستون به همراه دف و کف و تنبک و رقص و پایکوبی اجرا، که در موسیقی ایرانی به اینگونه قطعات ضربی گفته می شود.
گام و ردیف:
آوایش یکنواخت و یکسان یک قطعه در اجرای مکرر حتی توسط یک نوازنده امکان  پذیر نیست ولی طبق انگار ه ای  مشخص می توان قطعه ای  را با رها مشابه هم به آوایش درآورد که این عمل اجرا را  ردیف می نامند.
در موسیقی تالش ردیف هایی که از یک پرده یا مقام توسط نوازندگان مختلف نواخته می شود از نظر گام ها و فواصل آنها ممکن است متفاوت باشد ولی در اصل از یک پرده و یا مقام هستند و بارها شنیده شده که  قطعه ای همچون
کشتی پرده ،یا پایزه پرده  ویا لدوله و امثالهم  توسط  نوازندگان مختلف نواخته  شده که از نظر عرض  و طول گام ها و ریتم ها سبک  یا سنگین هستند همانگونه که شتر زنگی در اجراهای مختلف با هم تفاوت دارند ولی تمام این  اجراها را می توان یک  ردیف دانست.
به همین جهت است  قطعاتی مانند لدوله که  توسط افراد مختلف نواخته می‌شود تا حدود در مناطق مختلف با هم فرق داشته و  شنونده در گوشی خود احساس سبکی سنگینی  می کند.
پایان قسمت هشتم

منبع کتاب سیری در فرهنگ تاریخ و جغرافیای تاریخی تالش و انطباق آن با قوم باستانی کادوس

تالیف استاد علی ماسالی
انتخاب متن گروه تالشه خله مجید نعمتی سیاهمزگی

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

15 Oct, 11:59


هر روز یک مطلب در مورد تالشان
امروز برخی از فرهنگ و ارزش های مردمی تالش

کوچ نشینی و خوش نشینی
افرادی که اصالتاً تالش و رمه دار هستند در طول سال دو بار با کوچ های بهاره و پاییزه ییلاق و قشلاق می روند.
  و علاوه بر دامداران حرفه ای در هر سفر برای تعلیف دام های خود چندین  بار جابجا می شوند عده ای  از خوش نشینان نیز برای رفع نیازهای خانواده و تامین آذوقه با همراه داشتن تعداد ی گاو شیری تابستان ها را در ییلاقات  به سر
می برند . خوش نشین به افراد غیر دامدار گفته می‌شود که در شهرها و روستاها مشاغل مختلفی دارند مانند : مغازه دار، کشاورز، فرهنگی، صنعتگر و غیره که برای استراحت در ایام تابستان
محوطه ای  را در ییلاقات برگزیده سکونت
می کنند .
یک  تا چهار ماه زندگی در ارتفاعات و کوهستان های خوش آب و هوا و پیاده روی و انجام بازی های سنتی در ییلاقات سلامتی جسم و شادابی روی جوانان و سایر اعضا و افراد این خانواده را تضمین می کند .در گذشته اگر کسانی  چنین  امکاناتی را نداشتند ،جزء طبقات محروم محسوب می شدند .
در سال های جلوتر از دهه ۵۰ کوچ نشینی و رفت و آمد به ییلاق  و قشلاق یکی از  ضروریات زندگی محسوب می شد و برای این کار اسب های فراوانی را تربیت کرده بودند و حتی از گاوهای نر نیز برای حمل و نقل استفاده می شد .

شعر و موسیقی در تالش
موسیقی تالشی به دلایلی توانسته اصالت خود را حفظ کرده  و تاکنون هیچگونه تصرفاتی در آن داده نشده است ،یکی از دلایل و عوامل نداشتن نوازندگان حرفه‌ای به معنی تجاری اش است.
چه بسا هستند کسانی که برای رونق کار و بازار خود چه بلاهایی بر سر موسیقی ملی خود
نیاورده اند
با اینکه امروزه در عروسی ها نوازندگان آهنگ های غیر بومی با اجرای برنامه های شو های بیگانگان جای باز کرده‌اند ولی این و بساطت ها  هیچگاه نخواهد توانست برای یک فرد اصیل  تالشی جای نی و پرده ها و مقام های موسیقی تالشی را پر کنند .
در این چند سال اخیر عده‌ای از نوازندگان و خوانندگان آماتور محلی کوشش‌هایی برای احیای موسیقی در تالش انجام دادند که جای تقدیر دارد ولی متاسفانه اینان  در اجرای برنامه‌های خود از ادوات غیر بومی مانند آکاردئون،ارگ، ویولون و غیره سود جسته و اثری از نی و دف اصیل بومی دیده نمی‌شود.
سرنا  یکی از سازهای بادی است که معمولاً برای اجرای بعضی از مقامهای و پرده های تالشی مورد استفاده قرار می‌گیرد اما این ساز نیز مخصوص موسیقی تالشی نیست بلکه تعلق به موسیقی گیل دارد و تالش ها نوعی شبیه  به آن را استفاده
می کردند که متاسفانه امروزه ساز بادی قدیمی تالشی نیز منسوخ و از خاطره ها محو شده است.
  آنچه که به نام ادات و ادوات نوازندگی تالشی تاکنون شناخته شده اند همان دف تنبک نی و ساز سرنای گیلانی و تمبوره  است که برای موسیقی موسیقی ایرانی نام آشناست سابقاً ساختن ادوات موسیقی از صنایع دستی گیلانیان بود.
  هر فرد گیل یا  تالش که آشنایی مختصری با نواختن ساز  یا نی  داشته باشد در صورت نیاز می توانست به وسیله چاقویی که در جیب خود داشته از ساقه و پوست و جوانه های یک درخت جنگلی معروف به کوچی ساز یا نی لبک  تهیه کند .
شعر ها و سروده های  بومی محلی بسیاری وجود دارند که شاعران آنها هم ناشناخته هستند و از قدیم‌الایام تاکنون دهن به دهان ماندگار شده‌اند جوانان و پیرمردان و چوپانان به همراهی می هفت بند  خود پرده ها و دستور های تالشی را در مجالس خصوصی و عمومی در کوهستان ها و زمانی که با گله های  خود در خلوت جنگل ها و زیر درخت تناور نشسته اند ، چه  در ایام شادی و چه در حال و هوای  حزن انگیز پاییزی کوهستان ها ترنم کرده و می نوازند.
موسیقی تالشی در سراسر سرزمین های تالش دارای مایه های یکسان و مشابهی  است. همانطوری که آهنگ های هندی و ترکی و عربی دارای مایه های  شناخته شده هستند موسیقی تالشی نیز توسط این شاخص ها قابل شناسایی و تفکیک از سایر دستگاه ها و مایه ها و مقام ها است
پایان قسمت هفتم
منبع کتاب  سیری در تاریخ ، فرهنگ و جغرافیایی تالش  و انطباق آن با قوم باستانی کادوس
صفحه ۸۵ ۸۶ ۸۷
تالیف استاد علی ماسالی
انتخاب متن گروه تالشه خله مجید نعمتی سیاهمزگی

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan

🌹تالــشــســتــان🌹

14 Oct, 16:08


هر روز یک مطلب در مورد تالشان
امروز برخی از فرهنگ ها و ارزش‌های مردمی  تالش
ادامه مراسم جشن ازدواج و عروسی
قسمت ششم
موضوع مهم دیگری که در این مراسم حتماً باید رعایت شود آن است که چنانچه فردی قصد دارد مبلغ اندکی پرداخت کند باید حتماً صبر کند تا میزان دوران و آن سطح مورد دلخواه برسد  وگرنه پرداخت  زودهنگام  او رو دوران شکنی  محسوب خواهد شد، زیرا بقیه ناچارند از وی تبعیت کرده و مبلغ پرداختی شان از آن میزان تجاوز نکند، این اقدام او بعدها مورد بازخواست و تقبیح  و نکوهش خانواده داماد و اطرافیان او قرار خواهد گرفت  .دوران  دهندگان در عروسی ها بدین  طریق  توانسته اند لااقل هزینه‌های مربوط به جشن عروسی را شخصاً پرداخت کنند.
امروزه با اینکه بسیاری از این رسومات  در تالش منسوخ گردیده ولی رسم انعام دادن و دوران کردن هنوز به قوت خود باقی است این کار در شهرستان ماسال و شاندرمن با پرداخت بیشترین میزان دوران نسبت به جاهای دیگر تالش به قوت بیشتری ادامه دارد.
میزان دوران آنها در هر یک از این عروسی ها بر حسب توان مالی افراد متفاوت است امروزه به چیزی حدود ۲۰ الی ۱۵۰ هزار تومان می رسد.
بنابراین برخی از خانوارهای تالشی که دارای تمکن مالی بیشتری هستند مبلغی تا حدود یک میلیون تومان را هزینه رفتن به چندین عروسی در طول سال پرداخت میکند.
( با این توضیح که سال انتشار کتاب سال ۱۳۸۷ بوده و حتماً تورم سالهای اخیر در دادن دوران نیز تاثیر دارد )
اما خانواده های داماد نیز این تعهد اخلاقی را نسبت به خانواده هایی که به عروسی  او یا  فرزندانش  رفته اند  خواهد داشت که بعدها در صورت اقدام آنها به برگزاری مراسم جشن عروسی جبران گذشته کرده و پاسخگویی محبت های قبلی شان شود

پزشکی بومی و سنتی 

  امر طبابت در بسیاری موارد توأم با تجربیاتی است که جهت آماده‌سازی بیمار از نظر روحی و روانی ،برای منظور نمونه هایی  به شرح ذیل وجود دارد برای مداوای فردی که در اثر ترس و وحشت ناگهانی حالت غش افتاده و بیمار در انتظار ورود احتمالی حمله قلبی و عوارض  دیگری برای او سر می برد.
در اینجا عقیده بر این است اگر با یک  سر پوش مسی فورا جرعه ای  آب به گلوی بیمار ریخته شود او از این اوهام  و ناراحتی خلاص شد، زیرا اولاً آب سرد موجب کاهش ضربان قلب وی
می شود و بیمار به هنگام آشامیدن آب به وسیله سرپوش مسی  توجه اش به فضای داخل ظرف مسی جمع شده و موجب کاهش التهابات و تلاطم روحی وی  می شود. .
در تالش گیاهان دارویی فراوانی وجود دارند که برای درمان  انواع بیماری به کار می رود .
مرهم برگ پنیرک یکی از انواع داروهای گیاهی است که برای درمان کورک و از بین  بردن عفونت ناشی از آن به کار میرود برای زنان زائو  از برگ  گیاه علفی به نام محلی مروه که  شبیه شوید است  استفاده می شود.
از این گیاه نوعی کوکو تهیه و برای جبران کم خونی به زائو خورانده میشود.
آب  گیاهی به نام کاسنی را حداکثر تا یک لیوان برای سقط جنین زنانی که حامله برای فرزند ناخواسته هستند تجویز می‌کردند .
برای درمان سریع ورم ناشی از قولنج  و یا  اوریون پشم گوسفند را گرم کرده و بر موضع  ورم می بندد.
برای  درمان  عناق وسیا سرفه  آب قلیان را تجویز می‌کردند برای شکم درد ناشی از اسهال، خاکستر نرم و سفید منقل آتش را گرفته و با  آب مخلوط  کرده پس از عبور از صافی به بیمار
می خورانند  و معتقد بودند که خاصیت قلیایی داشته از اسید معده می کاهد . کسی که به حالت اغما افتاده است تکه پارچه را سوزانده در مقابل بینی او  قرار می‌دادند تا بوی آن به مشام بیمار برسد پس از آن بیمار به هوش آمده و بلند خواهد شد .
برای درمان بیماریهای جلدی که به زبان محلی    کوش نامیده می شود ابتدا دعایی را زیر لب زمزمه کرده سپس بر روی آن آب دهان میمانند برای درمان سوختگی از معجون گیاهی به همراه سفیده تخم مرغ استفاده میشود که گاهی از پیه‌ گوشت گاو نیز برای مداوای  تاول های ناشی از سوختگی استفاده می شود .
پایان قسمت ششم
منبع کتاب سیری در فرهنگ تاریخ،جغرافیای  تالش و انطباق آن با قوم باستانی کادوس
تألیف استاد علی ماسالی
انتخاب متن گروه تالشه خله مجید نعمتی سیاهمزگی

🌺کانال تالشستان🌺اولین کانال تلگرامی تالشان،از آبان 1394 با شما
@taaleshestan